بهنام / رادیو کوچه
behnam@koochehmail.com
«خواستگاری رونالدو از مدل معروف روس در نیویورک و حاملگی مدل»
گزارشهای منتشره حاکی از آن است که ستاره پرتغالی در فکر ازدواج با مدل روسی است.
طبق گزارش منتشره در روزنامه اسپورت کاتالونیا، «کریستیانو رونالدو» در فکر ازدواج با «ایرینا شایک»، مدل روسی است. این ستاره اسپانیایی در روز ولنتاین به نیویورک سفر کرد تا با این مدل روس دیدار کند و در این سفر حلقه ازدواج گرانقیمتی را به همراه داشت و از شایک خواستگاری کرد.
این همون خانمیه که تبدیل به ماکروفر شد
طبق شنیدهها «کریس رونالدو»، به محل کار «ایرینا شایک» رفت، جایی که شایک درحال انجام گفتوگو با شبکه تلویزیونی در مورد عکس تبلیغاتیاش در مجلهای ورزشی بود.
این مدل روس هم در حالی که شاخه گل رزی در دست داشت از ساختمان خارج شد.
البته بعد از چند روز شنیده شد که خانم شایک حامله هستند. حالا بیابید پرتقال فروش را؟
……………………………………………………….
«آنجلینا جولی: به فکر مردم در لیبی باشید»
«آنجلینا جولی»، سفیر صلح سازمان ملل، در حالی که این هفته در کابل پایتخت افغانستان بهسر میبرد با صدور یک بیانیه از مردم کشور لیبی حمایت کرد.
او در این بیاینه عنوان کرد: «ما نمیخواهیم زمانی به یاد این مردم بیفتیم که جسدهایشان را بر روی دستهایمان حمل میکنیم. زمانی که ما شاهد این بحرانهای تازه در شمال و غرب آفریقا هستیم وظیفه تکتک احزاب سیاسی است تا به حقوق اولیه همه شهروندان احترام بگذارند. چیزی که من خواهان آن هستم احترام به شهروندان است نه آسیب رساندن و یا مورد هدف گلوله قرار دادن.»
فکر کردی با این کارات میتونی رابطتت رو با جانی دپ پنهان کنی؟
آنجلینا جولی در ابتدای سال جاری میلادی مبلغ 2 میلیون دلار به مردم نامیبیا کمک نقدی کرد.
……………………………………………………….
«جاستین بیبر و تولد 17 سالگی پر دردسر»
«جاستین بیبر» خواننده جوان آمریکایی زمانی که برای جشن تولد 17 سالگی به یک رستوران ایتالیایی مراجعه کرده بود با هجوم عکاسهای پاپاراتزی مواجه شد.
البته این هجوم به دلیل جاستین بیبر نبود بلکه به دلیل بودن جاستین با دوست دخترش «سلنا گومز» بازیگر، خواننده و سفیر صلح سازمان ملل بود. اما خانم گومز از اینکه ازش عکس گرفته بشه خوشحال نبود. حالا چرا؟
Click here to view the embedded video.
التبه در این جشن تولد «کریس براون» دیگر خواننده آمریکایی هم شرکت کرده بود.
……………………………………………………….
«بازداشت کرسیتینا آگوییلرا به دلیل خوردن مشروب در آمریکا»
«کرسیتینا آگوییلرا» خواننده آمریکایی در هفته جاری توسط پلیس به همراه دوست پسرش بازداشت شد.
او به دلیل خوردن مشروبات الکلی در خیابان و وضعیت نامناسب ظاهری و همچنین رفتارهای عجیب و غریب به بازداشتگاه پلیس منتقل شد.
کریستینا: شبا همش به میخونه میرم من .....
روز چهارشنبه هم دادگاه نام قاضیهای پرونده وی را مشخص کرد. این در حالی است که کریستینا به عنوان یکی از داوران برنامه «آمریکن آیدل» در این برنامه شرکت خواهد کرد.
……………………………………………………….
«جانی دپ با تیغ صورت آشتی کرد»
«جانی دپ» در فرودگاه توکیو در ژاپن با صورتی کاملن اصلاح کرده، دیده شده است.
جانی سمت راست بعد از هپلگی، جانی سمت چپ پیش از هپلگی
این برای اولین بار است که جانی دپ با این وضعیت دیده شده و پیش از این همیشه به صورت نصف و نیمه اصلاح میکرده است. البته هنوز موهاش بلند و مثل سابق است.
……………………………………………………….
«کیم کارداشیان عذرخواهی کرد چون این کارشه»
«کیم کارداشیان» مدل معروف ارمنی در هفته جاری اقدام به ضبط یک موسیقی کرده است.
Click here to view the embedded video.
او پیش از این که این موسیقی را اجرا کند از همه عذرخواهی کرده اما هنوز نمیدانیم که بابت موزیک عذرخواهی کرده یا به دلیل اینکه خوانندگی کرده چون علت عذرخواهی را با بیان این جمله که «این کار من است» عنوان کرد.
……………………………………………………….
«ناتالی پورتمن از طراح لباسش در مراسم اسکار شکایت کرد»
«ناتالی پورتمن» که به عنوان بهترین بازیگر زن در اسکار انتخاب شد روز بعد از این مراسم از طراح لباسش شکایت کرد.
بسیار چاق نشونت میده
اما دلیل شکایت وی به دلیل طرح لباس نبوده بلکه از این بابت که طراح لباسش که یک همجنسگرا است، در یک مصاحبه عنوان کرده بود که «من هیتلر را دوست دارم».
……………………………………………………….
«کالین فرث جایزه اسکار را در دستشویی جا گذاشت»
«کالین فرث» بهترین بازیگر مرد سال اسکار هم کار بامزهای انجام داد.
او پس از گرفتن جایزه اسکار به سرویس بهداشتی مراجعه میکند البته به دلیل هیجانی که داشته و در آنجا به دلیل خوشحالی هنگام خروج جایزه اسکار خودش را در سرویس بهداشتی جا میگذراد.
گرفتن جایزه اسکار پس از بازگشتن از سرویس بهداشتی
البته یکی از افرادی که در سالن اسکار کار میکرده پس از یافتن جایزه آنرا به کالین باز میگرداند.
دامون / رادیو کوچه
damoon@koochehmail.com
در برنامه آقای گجت امروز دوباره میریم سراغ دستهگلهای تازهای که پژوهشگران و مخترعان به آب دادن.
در این قسمت خواهیم داشت: خودکفایی در زمینه واردات نمک تا سه سال دیگر با توجه به تبدیل شدن دریاچه ارومیه به زمین نمک، پیدا شدن 28 تن تریاک در فرودگاه امام خمینی تهران به همراه مجوز، گم و گور شدن محتویات اکانت 150 هزار نفر از مشتریان گوگل و … .
اگر دچار افسردگی شدید، به آقای گجت گوش دهید.
خبر / رادیو کوچه
پس از گذشت چند روز بیخبری از وضعیت میرحسین موسوی یکی از رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی و همسر وی، زهرا رهنورد، و بیاطلاعی فرزندان آنها از وضعیت جسمانی و محل نگهداری ایشان، دختران موسوی در این خصوص اقدام به انتشار بیانیهای اعتراضی کردهاند.
به گزارش کلمه، دختران وی که شب چهارشنبه، برای چندمین بار به خانه پدری مراجعه کردند، با درهای بسته و سخنان نامناسب ماموران مواجه شدند.
به گزارش کلمه متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
دوستان و یاران مهربان ما
این روزها
ما نگرانیم، مانند هر فرزند دیگری که به ناگهان همهی ارتباطاتش با خانوادهی خود قطع شده و در بیخبری مطلق از عزیزترینهای زندگیش بهسر میبرد.
عزیزترینهایی که بر همه روشن است در بند کسانی هستند که جز تنفر و کینه به خاطر آرمانهایشان از ایشان به دل ندارند.
ما نگرانیم که در روزنامه ها میخوانیم: پدر و مادر ما زندانی نیستند، در حصر هم نیستند. در خبر ها میخوانیم آنان اسکورت هم میشوند و ما یعنی فرزندان میتوانیم آنها را ببینیم.
اما هرگز چنین نبوده است. ما پدر و مادرمان را ندیدهایم، صدایشان را نشنیدهایم. و آنچه هر لحظه بر نگرانیهایمان میافزاید همین تناقضگوییهاست.
برایتان بگوییم که ما برای اتمام حجت و روشن شدن واقعیت، که این روزها کمیاب شده، پس از این همه خبر بیاساس، همگی در شب پنجشنبه بازهم به در خانه مراجعه کردیم و از نیروهای درون کوچه، از پشت آن در آهنی که از پس آن کوچه و خانه و پدر و مادر باهم گم شدهاند، پرسیدیم اگر پدر و مادر ما اینجا هستند، آیا میتوانیم آنها را ببینیم؟ گفتند چه کسی گفته؟ گفتیم کیهان، دادستان، وزیر امور خارجه. و ما فکر میکردیم برخی از این مراجع خبر، قاعدتن باید آنقدر محکم باشند که بشود باورشان کرد که دیدار میسر گردد و این نگرانیها رفع گردد.
گفتیم شاید واقعا میشود ببینیمشان و ما نمیدانستیم. بیخبر بودیم.
جواب سوال ما باز هم نه بود. نه، نمیتوانید. خبرها اشتباه بوده است هرکسی گفته اشتباه گفته است. بروید دادگاه انقلاب. بروید پیش قاضی.
اما پدر و مادر ما که مجرم نیستند و آنها گم شدهاند. ما پیش قاضی خواهیم رفت. اما قاضی واقعی، قاضی عادل دنیای این روزهای ما خداست. ما از او میخواهیم حکم کند.
ما فرزندان پدر و مادری که بیش از دوهفته است که چنان در اسارتاند و ربوده شدهاند، که گویی نیستند و نبودهاند، به حکم فرزندی نگرانیم. اما صبر میکنیم که خودش گفته است: «وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ»
ما صبر نیم هم چون دو عزیز گمشدهمان که تاکنون بر این همه جفا، راست قامت، صبر کردهاند و خدا را خواندهاند و به او پناه آوردهاند و ایمان داریم اکنون نیز به یقین صبر میکنند.
ما هم یارشانیم و یاورشان در این راه حق که سختی آن از ابتدا بر همه روشن بود.
برای شما که در این روزهای تلخ بیخبری از والدین و دل نگرانی از گم شدن عجیبشان و حصر و زندان و هرچه که هست یا بگویند، از سر محبت مرهم دردهای جانمان بودید و هستید، مینویسیم که با اطمینان به استقامت و همت و مهرورزی مردم بود که والدینمان خرداد ۸۸ دل و جان به راهی دادند که ناهمواری و تلخیش از پیش حدس زدنی بود آنها چنان که میبایست و سزاوار راستگویان بود بر عهد دیرین خود با خدای خود و شما باقی ماندهاند.
اگر از آن روزها میگوییم تنها درددلی است دوستانه با شما درد آشنایان. به همین دلیل بود که در تمام این روزها نه شکوهای از آنها شنیدیم و نه واگویهی دردی و نه حدیث ستمها و تلخیهایی که بر آنان رفت و شما خود بیش از ما میدانید.
به یاد میآوریم شب ۲۲ خرداد پس از آن حملههایی که مدام تکرار میشد، دل نگران از پدر پرسیدیم که فردا چه خواهد شد؟ او با همان آرامش و شرافت و صلابت دوستداشتنی پاسخمان داد که آنچه بیش از نتیجه مهم است سربلندی نزد خدا و مردم و تاریخ است. فردا آمد، روزهای سخت و سختتر هم از پس آمدند. باران رنج و تهمت و افترا بر جانشان نشست. اما آن دو، هم چون شما یارانشان، ایستادند تا سربلند نزد خدا، مردم و تاریخ خود باشند. و این امید و آرزوی ماست.
بیشتر بخوانید:
«موسوی و کروبی در خانههایشان هستند»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
در ادامه برنامه قبل و بررسی گروههای مخالف دولت سلطنتی و یاوران روحانیت در به ثمر رسیدن انقلاب 57 باید گفت: «آیتاله خمینی در سخنرانیهای خود برای طلاب، از حکومت روحانیون حمایت میکرد، اما در اعلامیههای عمومی بحث روشنی از اینگونه حکومت به میان نمیآورد و از کاربرد ولایت فقیه خودداری میکرد. حتا اطرافیان او بعدها مدعی شدند که کتاب ولایت فقیه از جعلیات ساواک و یا یادداشتهای اصلاحنشده یکی از طلاب بوده است. در عوض، او استراتژی سال ۱۳۴۲، یعنی حمله به نقطه ضعفهای اصلی دولت را ادامه میداد. شاه را به خاطر فروش کشور به امپریالیستها و کمک به اسراییل، نقض مشروطیت و زیر پا نهادن قانون اساسی، حمایت از ثروتمندان و استثمار فقرا، نابودی فرهنگ ملی، تشویق و اشاعه فساد و هدر دادن منابع باارزش کشور در قصرها، خرید تسلیحات، نابودی کشاورزی و در نتیجه وابسته ساختن هرچه بیشتر ایران به غرب، مورد انتقاد قرار میداد.»
او ضمن مقایسه شاه با یزید، مومنان را به سرنگونی دولت پهلوی و بیرون راندن امپریالیستها، فرامیخواند. آیتاله خمینی میکوشید تا بیشتر گروههای مخالف را با خود همراه کند، برای مثال هنگام اعتراض مطهری به سخنرانیهای «ضد روحانی» شریعتی در حسینیه ارشاد، سکوت کرد و حتا بدون نام بردن از شریعتی، به استفاده از شعارها و عباراتی که سخنرانان حسینیه ارشاد رواج داده بودند (مثل «مستضعفین، وارثان زمین خواهند بود»، «مردم، استثمارگران را به زبالهدان تاریخ خواهند انداخت» و «دین افیون تودهها نیست»)، ادامه داد. بسیاری از جوانان متفکر، با شنیدن این عبارات ولی غافل از سخنرانیهای او در نجف، بیدرنگ نتیجه گرفتند که آیتاله خمینی با تفسیر شریعتی از اسلام انقلابی موافق است. در اواخر سال ۵۷ و هنگام نابودی حکومت پهلوی، محبوبیت آیتاله خمینی در بین طرفداران شریعتی آنچنان بود که آنان – نه روحانیون – گامی برداشتند که احتمال تعبیر «کفر» در آن بود و به آیتاله خمینی لقب «امام» که فقط مختص دوازده امام شیعه بود، را دادند. بدینسان، خمینی با تبلیغ پیام مبهم اما دلخواه تودهها، طیف گستردهای از نیروهای اجتماعی و همچنین سازمانهای سیاسی مذهبی و سکولار را با خود همراه کرد.
گروههای دیگر درگیر سازمانهای چریکی بودند، آنها در سالهای خفقان پس از سرکوبی سال ۱۳۴۲، شماری از دانشجویان دانشگاهها که روشهای پیشین و مسالمتآمیز جبهه ملی و حزب توده را برای مبارزه با حکومت موفقیتآمیز نمیدانستند، گروههای مباحثه مخفی و کوچکی را برای بررسی تجربیات اخیر چین، ویتنام، کوبا و الجزایر و ترجمه آثار مائو، جیاپ و چهگوارا و فانون تشکیل دادند. دستآورد این مباحثات و بررسیها، شکلگیری شماری گروههای کوچک مارکسیست و اسلامی بود که «تنها ره رهایی» را «جنگ مسلحانه» و نبرد چریکی میدانستند. اصلیترین این گروهها، سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بودند. پایهگذار فکری و شخصیت برجسته سازمان مارکسیستی چریکهای فدایی که به «فداییان خلق» نیز شهرت داشتند، «بیژن جزنی» بود. جزنی که در اواسط دهه ۳۰ چندبار به زندان افتاده بود، پیش از تشکیل گروه مخفی خود، در شاخه جوانان حزب توده فعالیت میکرد. او که تسلط بسیاری بر تاریخ ایران معاصر داشت، سالها بعد هنگام گذراندن محکومیت پانزده سالهاش در زندان، جزوههایی برای سازمان فدایی نوشت. اعتقاد جزنی به مبارزه انقلابی شیفتهوار بود و سخنان شورانگیز او درباره حزب پیشآهنگ، شاید به بهترین وجهی، بیانگر احساسات انقلابیون جوان به هنگام آغاز جنبش چریکی در سال ۴۹ باشد.
چهار سال پس از تشکیل گروه، ساواک در آن نفوذ کرد و موفق شد تعدادی از اعضا از جمله جزنی را دستگیر کند. اما اعضای باقیمانده به منظور آغاز نبرد چریکی و زدن جرقه قیام سراسری علیه حکومت، تیمی را به کوهستانهای پوشیده از جنگل گیلان که منطقه مناسبی برای جنگ چریکی و جذب نیرو از روستاییان بود، فرستادند. برنامه گروه با دستگیر شدن دو تن از یارانشان به هم خورد و فداییان تصمیم گرفتند تا برای آزاد ساختن آنها، به محل حبس، یعنی پاسگاه ژاندارمری روستای سیاه-کل حمله کنند. شاه پس از شنیدن خبر، نیروی عظیمی را برای مقابله به منطقه فرستاد و مهاجمان همگی کشته شدند. گرچه این رویداد یک شکست نظامی بود، فداییان و سایر گروههای چریکی، آن را «حماسه سیاهکل» نامیده و پیروزی تبلیغاتی بزرگی قلمداد کردند که توانسته بود کل دولت را به هراس افکند.
پیشینه دیگر گروه چریکی اصلی «سازمان مجاهدین خلق» نیز همچون فداییان خلق به اوایل دهه ۱۳۴۰ بازمیگشت، با این تفاوت که افراد سازمان فدایی اغلب از اعضای سابق حزب توده و یا جناح مارکسیست جبهه ملی بودند، اما سازمان اسلامگرای مجاهدین را اعضای سابق جناح مذهبی جبهه ملی به ویژه نهضت آزادی تشکیل میدادند. نظریات «مجاهدین» شباهت بسیاری به اندیشههای شریعتی داشت، از اینرو بسیاری، شریعتی را الهامبخش مجاهدین میدانستند، هرچند که مجاهدین پیش از آغاز سخنرانیهای شریعتی در سال ۴۶، چارچوب و مبانی نظری خود را فراهم ساخته بودند. با اینحال در سالهای بعدی، دیدگاهها و تعبیرهای شریعتی درباره جنبههای انقلابی تشیع، تاثیری غیرمستقیم و چشمگیر بر سازمان مجاهدین گذاشت. در نیمه نخست دهه ۱۳۵۰، فداییان، مجاهدین و سایر گروههای چریکی، به یک رشته عملیات مسلحانه جسورانه چون بمبگذاری در سفارتخانههای انگلیس و ایالات متحده و همچنین دفاتر آژانس هواپیمایی اسراییل و مراکز پلیس، دستبرد زدن به بانکها، ترور برخی مقامات نظامی و انتظامی ایرانی و آمریکایی، و نیز تلاش برای ربودن اعضای خانواده سلطنتی، دست زدند.
به نظر میرسد که افزایش شمار زندانیان سیاسی، شکنجه، سرکوب و سانسور توسط ساواک در نیمه نخست دهه ۱۳۵۰، حاصل اینگونه عملیات چریکی بوده باشد
به نظر میرسد که افزایش شمار زندانیان سیاسی، شکنجه، سرکوب و سانسور توسط ساواک در نیمه نخست دهه ۱۳۵۰، حاصل اینگونه عملیات چریکی بوده باشد. در اواخر سال ۱۳۵۵، هر دو سازمان چریکی مجاهدین و فداییان خلق که بسیاری از اعضایشان دستگیر و یا اعدام شده و متحمل تلفات سنگینی شده بودند، به تجدیدنظر در تاکتیکهای خود پرداختند. گرچه جنبش چریکی نتوانست دولت را سرنگون کند، در اواخر سال ۱۳۵۶، با به حرکت درآمدن موج انقلاب و آزادی زندانیان سیاسی، چریکها به ویژه فداییان، در موقعیت بهتری قرار گرفته و به جذب نیروهای جدید و انبارکردن سلاح پرداختند و در ۲۰- ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ «تقریبن در هشتمین سالگرد حماسه سیاهکل»، هنگام پایان کار دولت پهلوی، آخرین تیرهای خلاص خود را به جسد نیمهجان حکومت شلیک کردند.
در ده فروردین مردم ایران در یک همهپرسی به و به دعوت آیتاله خمینی شرکت کردند و با اکثریت قاطع «بیش از ۹۸ درصد» به جمهوری اسلامی به عنوان نظام حکومتی آینده رای دادند. در هجده فروردین «امیر عباس هویدا»، نخست وزیر سابق ایران در دوران شاه با حکم صادق خلخالی قاضی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. همچنین بیش از ۲۰۰ تن از مقامات بلند پایه دولت سابق در خلال دو ماه بعد از انقلاب طی حکمهای دادگاههای انقلاب اعدام شدند. در تاریخ سیزده آبان ماه دانشجویان «پیرو خط امام» به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و افراد حاضر در سفارت را به گروگان گرفتند و این واقعه استعفای دولت موقت و لیبرال «مهدی بازرگان» را در پی داشت.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
روزی که موسوی وارد کارزاری شد به نام انتخابات، همواره بودن «زهرا رهنورد» دوش به دوش او در همهجا، احترام بسیاری از افراد به خصوص زنان را در پی داشت، وقتی پیامدهای پس از انتخابات شروع شد تا کمکم به جنگی علنی و تمام عیار میان ملت و دولت تبدیل شد، در تمام مراحل آن زنان همراهانی پرشور و بیباک بودند، برای این حرکت به سوی حقوق انسانی. سهشنبههای اعتراض تشکیل شد و قرارها و مدارها برای ادامه اعتراضات شکل گرفت، سهشنبهی اول تولد میرحسین بود، سهشنبه دوم روز جهانی زن و بعد هم چهارشنبهسوری. و حالا بنا به اطلاعرسانی سایت نوروز سهشنبه روز جهانی زن از ادامه این اعتراضات حذف شد و به سهشنبهی بیست و چهارم موکول شد.
حال این حرکت چه معنایی در پی دارد؟ تنها حرکتی بدون فکر و سهلانگاری از برنامهریزان جنبش است، نمیگویم بانیان جنبش، چون این حرکت تمام و کمال متعلق به مردم ایران است. یا نه ادامهی همان بحث همیشگی نادیده انگاشتن حقوق زنان است؟ شاید عدهای بگویند مسئله را زنانه نکنید، جنبش متعلق به همه است و الان نباید تفرقه ایجاد کرد. ولی الان درست همین موقع باید تکلیف روشن شود. البته این نادیده انگاشتن اگر که بهطور واقع همین واژه باشد، حرکتی بس بیخردانه است، در واقع این جنبش چگونه میتواند به زنان متعلق نباشد در زمانی که موسوی و کروبی در زندان هستند و زهرا رهنورد و فاطمه کروبی هم هم راه آنان هستند. اگر الان شکنجهی جسمی و پیشتر درد و آلام روحی بوده است، آنان پابهپا بودهاند.
این جنبش متعلق به زنان هم هست، نمیخواهم بگویم بیشتر ولی متعلق به زنان است، همپای مردان. زمانی که «ندا آغاسلطان» در خون خود غلتید، این را همهی دنیا دیدند و همه نفس این حرکت را درک کردند. امروز زنان مطالبات خود را میخواهند. همین امروز که این حرکت شکل گرفته است، باید به تغییرات بنیادی در این کشور بیانجامد. شرایط مختلف فشارها، شکنجه و حتا دوری از فرزندان دشمن زنان است. در این روز در همهی شهرهای ایران از قبیل تهران، رشت، سنندج، مریوان و بسیاری دیگر از شهرها تعداد کثیری مضروب و دستگیر شدند که آمار دقیقی از آنان در دست نیست ولی بسیاری از آنان زنان هستند.
این آگاهی و نگرش به «زن» با نگرشی کاملن جنسیتی جزیی از ارکان این حرکت برای تعریف دموکراسی است. مردانی که فکر میکنند زنان باید از فضاهای عمومی دور باشند، با دیدن زنان در خیابان به آنها به چشم بازیچهی مناسب مینگرند، باید امروز درک کنند و بفهمند. در حرکتی که «نسرین ستوده» برای چندین ماه است که حتا کودک خود را ندیده و «شیرین عبادی» خارج از ایران است و شیرزنانی مانند مادران «ندا» و «سهراب» و «ترانه» با قدرت و اقتدار ایستادهاند و خونبهای فرزندانشان را طلب میکنند، این جنبش بهطور حتم متعلق به زنان است، زنان این سرزمین.
زنان و مردان شانه به شانه دفاع از همدیگر را در برابر مزدوران و پاسخگویی به دروغهای رسانههای دولتی و دیگر کارها را بر عهده گرفتند. دیوارهای خانهها، نهادها و تابوها که میان شهروندان کشیده شده بود از میان رفته است، زنان و مردان، بدون هیچ مرزی در کنار هم قرار گرفتهاند. ما باید یک ملت بشویم بدون جدایی نه بر اساس جنسیت، مذهب یا دیگر چیزها، ما همه از بین رفتن دروغ و تزویر را میخواهیم. مطالبات اصلی و گرایش زنان آگاه و نیروهای مترقی و دموکرات را در این حرکت به خوبی میتوان مشاهده کرد با درجههای متفاوت، با شدت و ضعف، ولی بهراحتی آن را میتوان دید.
واقعیت مسئله این است که امروز در کشور ما با دیدن ظرفیت زنان و آگاهی به سلب حقوق زنان، یک موج جنبش وسیع اعتراض وجود دارد، موجی که میخواهد برعلیه وخامت اوضاع و زندگی و نقش زنان در جامعه حرکت مثبتی ایفا بکند که گرایش مخالف آن خواهان کنترل و مهار آن، تنها به دلیل جنسیتی با مسئله برخورد کردن است. و امروز باید مشخص شود که حقوق زنان چیست و چگونه باید به آن احترام گذاشته شود. باید زنان ما همین امروز حق و حقوق خود، که اساسیترین چالش آنان است را طلب کنند و خواستار تغیرات بنیادی در این مسئله باشند. ما زنان هستیم. این صحنه برای ما هم هست.
منبع: نوروز
خبر / رادیو کوچه
محمد طالبی، دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی و عضو انجمن اسلامی دانشگاه غیرانتفاعی خیام مشهد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، محمد طالبی، ۲۴ ساله بعدازظهر سهشنبه دهم اسفندماه، در مشهد بازداشت شده است.
گفتنی است این دانشجو که تاکنون سابقه فعالیت سیاسی نداشته، پس از بازداشت بلافاصله به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شده است.
گفته میشود که پس از اعتراضات ۲۵ بهمن ماه، محمد طالبی بارها از سوی حراست دانشگاه تهدید به اخراج شده بود.
اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه
سال 1370 و یا 71 بود و در محفلی خصوصی، پای صحبتهای یکی از دوستان هنرمند در مشهد نشسته بودیم که بازیگر تاتر بود و در ضمن چون مانند بسیاری دیگر از انسانهای دردمند نمیتوانست که نسبت به شرایط مملکت و آنچه که بر وطن و هموطنانش میرود، بیتفاوت باشد، هم پیش و هم پس از انقلاب اسلامی، میهمان زندانهای دو دولت بود. این دوست، از شخصیت بازجویان و ماموران اطلاعاتی و مقایسهی رفتار آنها با زندانیان در دو دولت برایمان میگفت.
آن رفیق تعریف میکرد که: «وقتی برای نخستین بار به عنوان یک فعال چپ به زندان افتادم، زمانی بود که به عنوان یک هنرمند به دانش سیاسی خود در برابر دیگر دوستانم میبالیدم و خود را یک سر و گردن از آنان بالاتر میدیدم، مطالعات به نسبت منظمی در فلسفهی ماتریالیستی داشتم و تاریخ ایران و غرب را به قدر نیاز خوانده بودم. اما هنگامیکه با بازجویم روبهرو شدم، دیدم که کارم با او آسان نخواهد بود، نه من از آن آرمانیگراهایی بودم، که همهچیزم را فدای ایدوئولوژیام کنم و نه او از آنهایی که بتوان به راحتی سرش کلاه گذاشت. به حرفم میکشید و طرز فکرم را به چالش میطلبید، با سواد بود و روش کار خود را خوب میدانست، هر مثالی که میزدم چیزی دربارهاش میدانست و چون، من هم خودم به نوعی منتقد برخی از روشهای مبارزاتی چپها بودم، بعضی وقتها به برخی نقاط مشترک در صحبتهایمان میرسیدیم. البته بگویم که همیشه فضا آنقدر دوستانه نبود و بعضی اوقات کارمان بالا میگرفت و او برخوردهای تندی نیز با من میکرد و مرا تحت فشارهای شدید روحی و روانی میگذارد، اما در مجموع این تجربهای بود که سالها بعد دریافتم، چقدر به کارم آمده است. به لحاظ رفتاری، اینها نخستین نسل بازجویان سازمان امنیت کشور بودند که برای این کار آموزش دیده بودند.»
آن دوست در ادامه میگفت: «چهار، پنج سال بعد از آن، انقلاب پیروز شد و ما سرخوش، که عمر زندان و بازجویی و شکنجه و فشار به سر آمده است، اما بعد از یکی دو سال، نه تنها اوضاع به وضعیت سابق بازگشت، بلکه بدتر هم شد. سال 60 به علت حضور مداوم در جمعی که برخی از آنان از فعالان گروههای سیاسی مخالف دولت جمهوری اسلامی بودند، من هم بازداشت شدم، در حالیکه پس از انقلاب هیچگونه فعالیت سیاسی نداشتم و در واقع از سیاست و هر چیزی که به آن مربوط میشد، سرخورده شده بودم. در تفتیش خانهام، تنها چیزی که توانسته بودند بیابند، تعدادی از رمانهای بزرگ دنیا بود، که البته سهم نویسندگان روس در آن میان از دیگران بیشتر بود. وقتی بازجویم به سراغم آمد با قیافهای عاقل اندر سفیه به من نگاه کرد و گفت: «خوب میبینم که سیاسی رفتی، کتابای ماکسیم گورگی رم که مخنی» فکر کردم که شوخی میکند، تا آمدم بخندم، ادامه داد: « فکر نکنی اینجام تیارته و متنی وسه ما تیارت بازی کنی؟ ما خودما ختم روزگارم.» دیدم که نه، شوخی نیست، طرف آنقدر از مرحله پرت بود، که اسم نویسندهی مشهوری چون «گورکی» را هم درست نمیدانست. حالا چطور میشد با چنین آدمی بحث و گفتوگو کرد. طرف میآمد سراغ ما و بعد از یک کتک مفصل که به ما میزد، وضو میگرفت و مینشست نمازش را میخواند. البته خط قرمزهایی هم برای خودش داشت و آنها را رعایت میکرد. برای مثال هیچوقت به خواهر و مادر آدم فحش نمیداد و یا تهمتهای ناموسی به کسی نمیزد. به نظر من اینها نسل دوم بازجوهای وزارت اطلاعات کشور ما بودند، آدمهای بیسواد و در عین حال معتقد به درستی کاری که انجام میدهند.»
وقتی پس از جریانات قتلهای زنجیرهای فیلم بازجویی از همسر «سعید امامی» منتشر شد و نحوهی برخورد آنها با همکار سابق خودشان را دیدم، به یاد حرفهای آن دوستم افتادم که دیگر در میان ما نبود و یکی دو سالی از مرگش میگذشت. فهمیدم که نسل جدیدی از اطلاعاتیها متولد شدهاند، که هیچ حد و مرزی برای رفتار غیراخلاقی خود ندارند و برای رسیدن به اهدافشان، به هر عمل غیرانسانی دست میزنند. این بحثها البته بیشتر در میان قشر خاصی از مردم ما مطرح میشد، اما با گسترش رسانههای جمعی و اینترنت و شبکههای مجازی، کمکم شرایطی فراهم شد، تا تودههای مردم نیز با این افراد و منش آنها آشنا شوند و آخرین نمونهی آن فیلمی بود که از برخورد نیروهای شبهنظامی بسیج با دختر «هاشمی رفسنجانی» بر روی شبکههای اجتماعی انتشار یافت. اکنون دیگر این افراد آنقدر به انحطاط اخلاقی دچار شدهاند که برای برخورد با مخالفانشان، میان حریمخصوصی و عمومی تفاوتی قایل نمیشوند.
در حقیقت باید گفت که نسل اول نیروهای امنیتی اطلاعاتی کشور، بر اساس آموزشهایی که دیده بودند عمل کرده و بهطور معمول پا را از خطوطی که اخلاق حرفهایشان تعیین میکرد فراتر نمیگذاردند. نسل دوم نیروهایی بودند که کارشان را بر اساس ایمان و اعتقاد خود و صادقانه انجام میدادند. اما حکایت نسل سوم این نیروها، چیز دیگری است، اینان فقط مزدورند و بر اساس دستمزدی که میگیرند دست به انجام هر کاری میزنند. اینها نه میفهمند که اخلاق حرفهای چیست و نه به هیچ دین و آیینی ایمان دارند و لذا خطرناکترین انسانهایی هستند که تاریخ نیروهای امنیتی در ایران به خود دیده است.
خبر / رادیو کوچه
بعدازظهر سهشنبه، ده اسفندماه، پیمان روشنضمیر وبلاگنویس و سردبیر تالار هفت تیر پس از تحمل دوماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان کارون اهواز آزاد شده است.
به گزارش هرانا، دادستان اهواز اتهامات پیمان روشنضمیر را «توهین به رهبری نظام» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان کرده است.
این در حالی است که تاکنون زمانی برای تشکیل دادگاه وی اعلام نشده است.
لازم به یادآوری است که این وبلاگنویس در تاریخ ۱۳ دی ماه سالجاری توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در مقابل منزلش در اهواز بازداشت شده و مدت ۳۰ روز را در سلولهای انفرادی محبوس بود.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
«امروز نیوز»
از محاکمه پرونده «عمر عبدالایف» در «دادگاه فدرالی کلمبیا آمریکا» اطلاع داده است. «عمر عبدالایف» یکی از ۱۲ شهروند تاجیکستان است، که در افغانستان از طرف نیروهای آمریکای بازداشت و به «گوانتانامو» منتقل شده است.
مقامات میگویند، تاکنون ۱۱ تن از شهروندان تاجیکستان از «گوانتانامو» رها و به وطن آورده شده، تنها سرنوشت آقای «عبدالایف» ناروشن باقی مانده است. وی هنوز در زمان جنگ داخلی تاجیکستان به افغانستان پناه برده، تا زمان بازداشتش در سال ۲۰۰۱، در آنجا زندگی و کار کرده است.
او گفته که از بازگشت به تاجیکستان احساس خطر میکند و میخواهد آمریکا او را به کشور سوم انتقال بدهد. زیرا به گفته «عمر عبدالایف» امکان دارد نیروهای امنیتی تاجیکستان او را محاکمه و به زندان بفرستند.
تاکنون ۳ شهروند تاجیکستان پس از رهایی از «گوانتانامو» در دادگاههای کشور محاکمه و به مهلتهای طولانی زندانی شدهاند. خانواده «عبدالایف» که در منطقه جنوبی تاجیکستان، در ناحیه «پنج»، زندگی میکنند، از مقامات خواستهاند که به هر قمتی پسر آنها را به کشور بیارند.
«پیکان»
این هفتهنامه بار دیگر عکس ۲۵ محبوس فراری از زندان «کمیته امنیت ملی تاجیکستان» را نشر و از این حادثه نیم سال پیش، یادآوری کرده است. نشریه مینویسد، در پی فرار ۲۵ محبوس در کمیته امنیت ملی تغییرات کلی به وجود آمده، رهبر پیشین آن نیز از مقامش برکنار شد.
تا این مدت مقامات امنیتی ۱۲ فراری را در تاجیکستان و هم در افغانستان توسط نیروهای امنیتی این کشور بازداشت کردهاند. مقامات امنیتی افغانستان یک گروه از محبوسان فراری را، که فقط شهروندان تاجیکستان شامل آن بودند به مقامات «دوشنبه» تسلیم کرده، اما از دادن تعدادی از افغانها خدداری نمودهاند.
همچنین، در پی جستوجو زندانیان فراری ۳ تن آنها در درگیری با نیروهای امنیتی کشته شده، تا حالا جای و مکان بود و باش ۱۰ تن آنها معلم نیست.
«پژواک»
در این شماره تازه خود به موضوع «شاهنامه» و آن فیلمهایی که در زمینه داستانهای آن از طرف سینماگران تاجیک در دوران «اتحاد شوروی» ساختا شدهاند، پرداخته است.
«ظفر میرزایان» نویسنده این مطلب نوشته که «ادبیاتشناسان سیاستزده شوروی تلاش کردند، تا نگاه مردم را از آرمان اصلی «شاهنامه» یعنی بزرگ ایران، به کنار برده و بینش خوانندگان را در چارچوبه مبارزه نیک و بدی محدود کنند.»
وی گفته است، در زمان شوروی تا حدی از واژه ایران میترسیدند، که در فیلمها حتا نام ایران را لغو کرده، در اکثر جا آن را «خرم آباد» نامیدهاند. «پژواک» مینویسد آفرنده فیلم «رستم و سهراب» در تاجیکستان «بارس کمیاگراف» بزرگی رستم را کم نشان داده، خنجر زدن او به سینه سهراب را ناجوانمردی نشان داده است.
این نشریه گفته «سینماگران به خاطر افزودن حجم بزرگی فاجعه به آن صحنه از خود لحظههایی آفریدهاند، که حسن بیان و مهارت فاجعهنگاری فردوسی را کاسته است.»
بنا به خلاصه نویسنده «ظفر میرزایان» سیاست شوروی، نارسایی مبلغ و ناآگاهی کامل از تاریخ ایران آفرندهگان فیلم داستانهای «شاهنامه» را ناکام کرده است.
«آزادگان»
در مطلبی زیرعنوان «تونس، مصر، لیبی، بحرین و حالا نوبت کیست؟» احتمال سر زدن آشوبها در تاجیکستان و کشورهای دیگر آسیای مرکزی را بررسی کرده است. کارشناسان امور سیاسی در تاجیکستان گفتهاند آن خاطراتی که از دوران جنگ داخلی سالهای نودم قرن گذشته تاجیکستان باقی مانده است، نمیگذارد که آن صحنهها در این کشور فقیر آسیای مرکزی دوباره تکرار یابند.
«محمود کبیری» جامعهشناس تاجیک در صحبت به «آزادگان» گفته است، «افکار ما سالهای ۱۹۹۰ میلادی حوادثی را پس سر کرد، که به سادگی رفع نخواهد شد.» اما «الکساندر کنیزیف» تحلیلگر منطقه امکان سر زدن ناآرامیها در کشورهای آسیای مرکزی از، جمله تاجیکستان را بعید ندانسته است.
سازمانهای بینالمللی نیز موجودیت زمینههای اعتراضهای اجتماعی در کشورهای منطقه را رد نمیکنند. آنها میگویند، نقض حقوق بشر، محدودیت آزادی بیان، مشکل اقتصادی، خویشاوندسالاری و مهاجرت، فساد گسترده از مشکلهایی است که میتواند توده اعتراضگران را به میدانها بکشاند.
خبر / رادیو کوچه
علی مطهری نمانیده تهران در مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه، در نامهای به صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی از هتاکی به دختر و نوه آیتاله هاشمی رفسنجانی انتقاد کرده و خواستار برخورد از سوی مراجع قضایی شده است.
به گزارش خبر آنلاین در این نامه آمده است: «حادثه هتاکی و دشنامهای ناموسی به خانم فائزه هاشمی فرزند آیتاله هاشمی رفسنجانی چیزی نیست که بتوان از کنار آن گذشت. به تعبیر امیرالمومنین علی علیهالسلام اگر مسلمان از غم این حادثه دق کند و بمیرد مورد ملامت نیست بلکه سزاوار است.»
علی مطهری در خصوص این رخداد نوشته است: «حادثه از این قرار است که در حالی که خانم فائزه هاشمی و پسر خواهرشان پس از تشییع جنازه یکی از اقوام نزدیک خود در شهر ری به سوی خودروی خود در حال حرکت بودند، چند تن از اراذل سیاسی بیبصیرت به وی نزدیک شده و دشنامهایی به ایشان و پدر بزرگوارشان میدهند که قابل ذکر نیست و بیتردید مصداق حد قذف یعنی هشتاد ضربه شلاق است.»
وی میافزاید: «گذشته از اینکه باید بررسی شود که چرا انقلاب اسلامی ما به این انحطاط کشیده شده است و بنده ریشه این پردهدریها را در مناظرات انتخاباتی میدانم، با توجه به اینکه فیلم این حادثه منتشر شده و افراد هتاک شناسایی شدهاند، مستدعی است دستور اقدام عاجل درخصوص اجرای حکم در ملاعام پس از اثبات جرم در دادگاه صالح، صادر فرمایید.»
وی تصریح کرد: «اگر امروز کوتاهی شود، این پدیده شوم دامن همه را خواهد گرفت و این لکه ننگ بر دامان انقلاب اسلامی باقی خواهد ماند.»
بیشتر بخوانید:
«برخی تعرض به فائزه هاشمی را دیده و اعتراض نمیکنند»
ویدئو:
«تعرض و فحاشی به فائزه هاشمی»
در آستانه روز زن، 8 مارس شیرین عبادی، حقوقدان، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل پیامی را منتشر کرده است. وی در این پیام برابری حقوق زنان با مردان و مطالبه خواستهای دموکراتیک مردم ایران را از جمله درخواستهای اولیه عنوان کرده است.
به گزارش کانون مدافعان حقوق بشر، وی همچنین اعلام کرد: «بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نه یک خواست سیاسی بلکه مقدمه یک حرکت مدنی است.»
متن کامل این پیام در زیر آمده است:
هموطنان گرامی
۳۲ سال قبل در ۸ مارس -روز جهانی زن- طبق اطلاعیهای که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قرائت شد، زنانی که کارمند دولت بودند از ابتداییترین حق خود یعنی آزادی در پوشش محروم شدند و از آن پس به تدریج هویت و شخصیت زن ایرانی دستخوش هجوم مردانی شد که حق مادری را پاس نمیداشتند. آنان که خود را حتا از مادرانشان با ارزشتر میپنداشتند، بیشرمانه در قانونشان نوشتند که: «دیه زن نصف دیه مرد است.»
سیاستپیشگان حقناشناس، مبارزات زنان را برای پیروزی انقلاب فراموش کرده و در قانونشان نوشتند: «شهادت دو زن معادل با شهادت یک مرد است.»
مردانی که دستپرورده فرهنگ پدرسالار بودند برای خوشگذرانی همجنسان خود قانون نوشتند و چهار زن عقدی و دهها زن صیغهای را مجاز دانستند و حتا در چند مرکز دولتی علنن مردان را تشویق به ازدواج موقت کرده و علاوه بر لذت دنیوی، ثواب اخروی را نیز وعده میدادند.
خواهران گرامی
سالها صدای حقطلبی زنان را به انحا مختلف خفه کردهاند. گاه به بهانه سواستفاده ضد انقلاب، گاه به دستاویز جنگ با عراق، زمانی برای حفظ امنیت ملی و زمانی دیگر به علت مبارزه با استکبار جهانی و دردناکتر آنکه نه تنها حاکمان سیاسی بلکه حتا بسیاری از روشنفکران نیز در به فراموشی سپردن زنان، سهیم بودهاند- در سی و دو سال گذشته که برخی برای کسب قدرت سیاسی و بعضی دیگر برای تثبیت ایدئولوژی خود میجنگیدند، فریاد حقطلبی زنان به گونهای شایسته، شنیده نشد.
زنان شجاعی که از حق برابر دم زدند و ندای تساوی طلبی سر دادند، گرفتار باتوم و شلاق پاسداران رژیم شده و یا سر از زندانها درآوردند، چند نفری هم به چوبه دار سپرده شدند- روزی که رهایی انسان و نه فقط مردان را جشن بگیریم، فرزندانمان تاریخ را به گونهای دیگر خواهند نوشت.
آزاد زنان ایرانی
روز ۸ مارس امسال (۱۳۸۹) روز ویژهای است، در این روز علاوه بر حقوق برابر زنان، خواستهای دموکراتیک مردم ایران نیز مورد مطالبه قرار میگیرد- مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که «تساوی حقوق» است فراموش کنیم- در این روز همگام و همدوش با برادران هموطن خود به خیابانها آمده و از خواست همگانی حمایت میکنیم زیرا که دسترسی به «حقوق برابر» جز در یک حکومت دموکراتیک امکانپذیر نیست، اما نباید اجازه داد که به بهانه بروز بحران سیاسی و یا پرهیز از تفرقه باز هم خواستههایمان را نادیده بگیرند و بدیهی است که دسترسی به «حقوق برابر» متضمن اصلاح قوانین تبعیض آمیز است و رسیدن به این هدف، مستلزم اصلاح موادی از قانون اساسی است تا امکان چنین اصلاحاتی فراهم آید و از این رو باز نگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نه یک خواست سیاسی بلکه مقدمه یک حرکت مدنی است.
زنان ایران نه تشنه قدرت سیاسیاند و نه طالب زندگی بیبند و بار، بیزار از تحقیر و ستم، در جستوجوی عدالت و برابری هستند.
با همدلی و همراهی خود جنبش زنان ایران را برای رسیدن به «برابری» یاری کنید.
شیرین عبادی
۱۱ اسفند ۱۳۸۹ برابر با ۲ مارس۲۰۱۱
پنجشنبه 12 اسفند 89/ 3 مارس 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیدهی اخبار مطبوعات پنجشنبه ایران
پسنشینی تند- «اعتراف میکنم به حضور ظلمت»- اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
مجله جاماندگان- «طرفداران شریعتی او را امام کردند»- شراره سعیدی
گزارش روز کابل- آرین
پیام شیرین عبادی به مناسبت 8 مارس- «برای داشتن حقوق برابر به خیابان بیایید»
روز نگاشت- «ریاضیدان یعنی هنرمند»- محبوبه
دایرهی شکسته- «نعرهای بر دریچهی بسته»- مهشب تاجیک
بخش دوم خبرها
آقای گجت- دامون
واکنش همراهان- «تظاهرات آزادیخواهان در لندن»
پاپاراتزی- «خواستگاری رونالدو از مدل معروف و حاملگی مدل»- بهنام
گزیدهی اخبار مطبوعات تاجیکستان- «بحث پرونده آخرین شهروند تاجیکستان در گوانتانامو»- کیومرث
آقای گجت – دامون
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه ایالات متحده در اظهارنظری روز چهارشنبه، عنوان کرد ایران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با معترضان در مصر، بحرین و یمن در تماس است. وی در مجلس سنای آمریکا اظهار داشت ایران سعی دارد سیر تحولات در این کشورها را شکل دهد.
به گزارش رویترز، خانم کلینتون که برای پاسخ به سوال های نمایندگان سنا درباره بودجه وزارت خارجه به کنگره رفته بود، عنوان کرد: «آنها تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا بر نتیجه (ناآرامیها) در این کشورها تاثیر بگذارند.»
هیلاری کلینتون ادامه داد: «آنها (مسوولان جمهوری اسلامی) از حزباله استفاده میکنند…تا با همتایان خود ارتباط برقرار کند… (مانند) حماس که آنها هم با همتایان مصری خود در تماس هستند.»
این در حالی است که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی پیش از این آمریکا را متهم کرده بودند که سعی دارد بر تحولات خاورمیانه تاثیر بگذارد.
به گفته خانم کلینتون جمهوری اسلامی با مخالفان در بحرین در تماس است و در ناآرامیهای یمن دست دارد.
از سویی دیگر آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در روزهای گذشته آمریکا را متهم کرد که قصد دارد انقلاب مصر را مصادره کند.
آقای احمدینژاد نیز روز چهارشنبه در سخنانی در لرستان به آمریکا و سایر کشورهای غربی هشدار داد که در صورت دخالت نظامی در منطقه، مردم گور نظامیان این کشور را خواهند کند.
عرفان قانعیفرد / رادیو کوچه
حزب بارزانی یک حزب عشیرهای است و بارزانیها میخواهند که همانند شاه، بر هر آنچه در کردستان میگذرد، کنترل داشته باشند…حکومت کردی در اربیل، نمایندگی بخش مهمی از جامعه را متضمن نمیباشد، این حکومت فاقد مشروعیت در نمایندگی مردم میباشد؛ فئودالیسم، هنوز موجود است .
(عبداله اوجالان، در پاریس – 10 اوت 1992)
میخواهد یکه تاز و تک سوار توسن قدرت در کردستان باشد، هماورد و رقیبی هم در برابر دیدگان و رویاروی خود نبیند و مبادا از نسل جوان هم کسی سربرآورد، بلکه باید بر آستانش کرنش کنند و بگویند «هر چه کرد دارد، مدیون قدرت و مقام شامخ آن جناب است» و خودش نیز، خود را عین کرد و کردستان بنامد و انگار حکم خداوندی است که همه آن شاه را جدی بگیرند و رهبری او را بپذیرند…کمترین نقدی هم، با واژگانی آشنا پاسخ داده میشود: جاش، وابسته، خائن، جاسوس، پلید و …اما ریشه این توهم و خودبزرگبینی هم در چیست؟ در آنکه من فرزند مصطفی بارزانی هستم، …یک توهم و خودبزرگبینی بیمارگونه که چنان از 1946 در مغز و اندیشه کردها، مانند کرم خاکی نفوذ کرده است که با هزار آب و گلاب این زنگزدگی ذهنی پاک نمیشود، و طبعن به قول شاعر، پسر هم دارد نشان از پدر…
………………………………………………
پدری که کارگر ساده جادهسازی در سلیمانیه بود، پس از شرکت در ماجرای عصیان شیخ سعید بیروکی، مصطفی بارزانی – فرزند شیخ بابو – به کردستان ترکیه میرود که شاید چیزی به چنگ بیاورد و غنیمتی داشته باشد، چون وعده کمک مالی شیخ سعید را باور کرده بود ، اما ماجرا سرکوب شد و به عراق فراری داده میشود و انگلیسیها هم دستگیر و به سلیمانهاش میبرند… در آنجا، برادرش شیخ احمد– که میگویند مذهبی و روحانی بوده است و … – نزد انگلیسیها دست به دامان میشود که مصطفی– که در آن ایام 30 سال سن داشت و فاقد هرگونه سوادی بود که در ارتش مفید فایدهای باشد-، از سربازی معاف شود، که میشود و تبلیغ کردهاند که در 13 ژوئیه 1943 از زندان میگریزند، اما چنین نیست… و محمود ئاغای زیباری وی را فراری میدهد و جلال امین بگ، سناریو را اجرا میکند که ایشان به طور ساختگی از داخل خاک ایران، خود را به قصبه سنگلاخی بارزان برساند. یک پاسگاه ژاندارمری شاندر را خلع سلاح کرد و دارای 13 قبضه تفنگ شد و به مکاتبه با حکومت پرداخت و دوباره ترور ژاندارمها و خلع سلاح پاسگاهها.
در فضای جامعه آن روز، نام بارزانی در میان عامه مردم مطرح شد و افسانه و اسطوره بارزانی شکل گرفت و آنچنان شاخ و برگ ناروا و نادرست دادند که دیگر هویت و شخصیت و اصالت واقعی گم شد اما کارشناسان امنیتی ایران و ترکیه، او را فردی ابن وقت و مفسده جو و کج فکر معرفی کردند
در فضای جامعه آن روز، نام بارزانی در میان عامه مردم مطرح شد و افسانه و اسطوره بارزانی شکل گرفت و آنچنان شاخ و برگ ناروا و نادرست دادند که دیگر هویت و شخصیت و اصالت واقعی گم شد اما کارشناسان امنیتی ایران و ترکیه، او را فردی ابن وقت و مفسده جو و کج فکر معرفی کردند. و عیسی پژمان، نماینده ساواک در کردستان عراق میگوید «مصطفی بابوی بارزان، کسی است که هرگز به مدرسهای نرفت و سوادی نیاموخت و تا روز مرگش بهجز یک امضای ناخوانا و بدون شکل، نوشتهای از او دیده نشد و پیران قدیم ده بارزان به کنایه به وی نام و لقب ملا دادهاند که گویی به درجه ملایی رسیده است اما هرگز مرتبهای از مراتب طلبگی علوم دینی را طی نکرده است و استفاده از این لقب هم اجحاف در حق روحانیون برجسته است». کلنل روبرت که سناریوی فرار بارزانی را فراهم کرده بود سرهنگ ادموندز ، نماینده انگلیسیها را مامور رابط با بارزانی قرار داده بود و هرچه حزب هیوا میخواست که بارزانی را به زیر پرچم خود فرا بخواند و در کوهستان نقش راهبری و استراتژیک را برای او بازی کند، بارزانی ممانعت کرد، زیرا آنان را وابسته به آمریکا میدانست. اما هیوا در تبلیغات خود، بارزانی را رهبر کرد دارای نیروی نظامی در کوهستان مطرح کرده بود، اما بارزانی حتا علیه عامل فرار خود و محمود ئاغا زیباری هم عصیان کرد.
انگلیسیها میخواستند که شکلگیری حکومت کردی کردستان توسط قاضی محمد را متزلزل کنند، این بار ژنرال رنتن به تهدید هوایی و جنگ با بارزانی دست زد و بارزانی هم بر طبل جنگ کوبید… که کسی هنوز هم نپرسیده است در ان ایام تامین اسلحه و مهمات او، آیا تنها با راهزنی و ترور سربازان فراری عراقی ممکن بوده است؟ یا اینکه، به طور مخفیانه توسط انگلستان حمایت شده است؟ و وقتی در زمستان 1944 ، نوری سعید– نخست وزیر– او را به بغداد دعوت کرد که مذاکره بکنند، چنان شخصیت بارزی بود که با ماجد مصطفی وزیر کشور یا نخست وزیر بنشیند و گفتوگو کند؟ حزب هیوا بود که برای نخستین بار وی را انسانی دیکتاتور نامید که به صورت خشن و جنجالی مسئله خودمختاری کردستان را مطرح میکند و اصلن نمیخواست در گفتوگویی با دولت – حتا حمدی پاچچی هم – به توافق برسد زیرا برنامهای دیگر در سر داشت .
در زمستان 1945 – 12 فوریه- بارزانی، حزب رزگاری یا آزادی را بنیان نهاد. که بهزودی شهرت یافتند بر جریان تبلیغات ناسیونالیستی کردی، مسلط شدند و حزب هیوا هم عرصه رقابت را ترک کرد و اضمحلال یافت. بارزانی با حمله به مرکز پلیس، در اواخر آوریل 1945 ، منطقه بارزان را به ناآرامی کشانید و عراق هم 2 ستون نظامی به آن منطقه فرستاد و به صورت صوری هم نیروی هوایی بریتانیا پشتیبانی کردند. در 10 اوت 1945 قیام بارزان دوباره شروع شد و افسران انگلیسی– میجر مور و کاپیتان استاک– با بارزانی گفتوگوها کردند، سپاه عراق و فئودالهای کرد هواخواه حکومت به فراری دادن بارزانی پرداختند.
ایجاد حرکت قاضی محمد امید تازهای را در کردستان عراق پدید آورده بود خصوصا روشنفکرانی مانند ابراهیم احمد به آن گرویده بودند، سپتامبر 1945 قاضی محمد سفر دومش را به آذربایجان شوروی انجام داد. روشنفکران کرد هم آرزو و آمالهای خود را در حمایت از قاضی محمد میدیدند که این نقطه عطف سیاسی را نگه دارند و آن را پایگاهی برای توسعه سیاسی فرهنگی کردستان قرار دهند و حتا افرادی آن را فرصتی برای غنای ادب و فرهنگ کردستان میدانستند، هاشیموف کنسول روس در ارومیه، مرکز روابط فرهنگی مهاباد را تاسیس کرد و دستگاههای چاپ از روسها در اختیار کردها نهاده شد.
روز 7 یا 11 اکتبر 1945 بارزانی به همراه عشیرهاش به مهاباد وارد شد و گروهی با اغراق آن را 35000 و گروهی آن را 9000 و حتا 3000 نفر میدانند اما به هر حال تا 1200 نفر برای بارزانی قابل شمارش بود، اما دعوتی از طرف قاضی محمد، در کار نبود. روسها در مورد بارزانی شک و تردید داشتند که شاید بنا به توطئه انگلیسیها وارد کردستان شده است و قاضی محمد هم ناچارا این میهمان ناخوانده را به جایی فرستاد و ابراهیم احمد معتقد است که حدود 4500 نفر از گرسنگی یا سرما و یا تیفوس درگذشتند و این بار سنگینی بود برای حرکت قاضی محمد. به هر حال قاضی محمد با احتیاط و حفظ احترام با بارزانی رفتار و با شریک خودخواندهاش، تعامل کرد و بعد متوجه ناسازگاری بارزانی شد که خود را فرمانده لشکر کردستان نامید، و حتا ژنرال خودخوانده، که هرگز دانشکدهای نظامی را طی نکرده است و روسها هم به وی چنین درجه و مدالی ندادهاند.
بارزانی ، حسادت فوق العادهای به قاضی محمد داشت، بدون اطلاع قاضی محمد به پادگان روسها در تبریز رفت و موجب فریب قاضی شد و در کار و برنامه او کارشکنی میکرد و گرچه قاضی محمد هم باور و اعتماد چندانی به مصطفی بارزانی نداشت و بارزانی هم در نزد مردمان عشایر لب به انتقاد از قاضی محمد گشود و قاضی هم از اختلال بارزانی و عدم احترام او به قوانین و شرایط حکومت ایران، ناراضی بود و موجب تشویش خاطرش. وقتی که حزب دمکرات در برابر چشمان بارزانی رشد کرد، بارزانی با هماهنگی روسها سعی داشت که مشابه آن را در کردستان عراق بسازد چرا که بارزانی میخواست رهبر بلامنازع عرصه سیاسی کردستان باشد و نمایندهای فرستاد در 16 / 8 / 1946 حزب پارتی دمکرات کردستان – در ابتدا کرد – اعلام شد و بارزانی را به عنوان رهبر اعلام کردند و از زمستان 1946 این حزب بر کردستان سایه افکند.
در 9 مه 1946 1946 آخرین سرباز روسی هم از ایران خارج شد ، قاضی محمد متوجه شد که باید دوباره با حکومت و قدرت مرکزی ایران تعامل داشته باشد، بنابراین تصمیم گرفت که به استقبال ارتش برود و به ارتش کمک کند، و حتا سرلشکر همایونی در گفتوگوی خود با تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد اعلام کرده است که وقتی قاضی محمد به دیدار او رفته است، نیروهای بارزانی به ماشین جیپ همایونی و قاضی محمد، تیراندازی کرده است و این سخن، کلیه داستانسراییها و مرثیهسراییهای تبلیغاتی هواخواهان بارزانیها را باطل میگرداند.
بارزانی با پیش فرض احتمال دستگیری به تهران رفت و در رکن 2 ارتش، هر آنچه بدگویی بود از قاضی محمد گفت به این بهانه که راهی بیابد که از مهلکه ایران بگریزد ، گرچه به خاطر رقابت با قاضی محمد ادعا کرد هم سفیر آمریکا را دیده است و هم شاه را، اما در هیچ سندی رسمی، صحت این ادعا اثبات نشد. در 17 دسامبر 1946 جمهوری مهاباد پس از 11 ماه سقوط کرد و چند روز بعد قاضی محمد دستگیر شد و بارزانی با وجود در اختیار داشتن نیروی نظامی، هیچ کمکی برای آزادی وی انجام نداد و 31 مارس 1947 اعدام شدند که البته رزم آرا و شاید هم همایونی، برخلاف میل شاه، دستور اعدام وی را صادر کرد اما نفوذ انگلیسیها را بیتاثیر نمیدانند. وقتی به بارزانی گفتند که قاضی اعدام شد، فورن صدایش را بلند کرد و گفت: «شما چرا ناراحتید؟ حکومت آنها را به خیانت متهم کرده … آنها بار گرانی روی شانه ما بودند..و در کتاب آدامسون آمده است که بارزانی، رسمن قاضی محمد را انسانی ترسو و جبون نامید. بارزانی تا فروپاشی مهاباد، به انگلیسیها باور داشت، اما در مهاباد هم سعی داشت بنا به روحیه ابن وقتی، طرف روسها را آزموده بود و میخواست به آنجا برود، بارزانی که گویی ماموریتش در مهاباد تمام شده بود، راه شوروی را در پیش گرفت. بارزانی در نامهای به امیر بوتان نوشته است که «یاغی بودن در شمال عراق تنها برای تفریح و خوشی زندگی ماست، انگار تو بسیار خل وضع و احمق هستی که باور کردهای ما برای آن خواب و رویای دست نیافتنی، جنگ میکنیم. و تا کنون ما در تاریخ نشنیده و نخواندهایم که روزی روزگاری کشوری باشد که نامش کردستان باشد و هیچ چیزی که سبب مادی و معنوی داشته باشد برای آن- چه که ما کردستان مینامیم- وجود ندارد….در پایان از تو میخواهم که به ارسال نامههای مزخرف خود ادامه ندهی که از ما میخواهی که سهیم و شریک شوی در آن خوابی که میبینیم و ما چه بسیار افرادی مانند تو را آزامایش کردهایم، حتا امپراتور پیر را که بریتانیای کبیر نام دارد، که به ما وعده داد و چنان کرد که ما در دام بیفتیم و سپس دست از ما شست و رفت.» (کتاب زندگی نامه عمر شیخ موس). در روسیه هم، یک سال قبل از بازگشتش به عراق – 1957 – به جلال طالبانی گفته بود: «سعی کنید به سمت آمریکا بروید، روسها را آزمودهایم و چیزی ندارد.»
شاه برای به دست آوردن رضایت فرزندان قاضی محمد، آنها را بورسیه ساواک کرد که به ادامه تحصیل به اروپا بروند. بارزانیها پس بهم ریختن اوضاع امنیتی منطقه– با حمله به نیروهای
خبر / رادیو کوچه
صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز چهارشنبه، در بخشنامهای به واحدهای قضایی و دادسراهای سراسر کشور اعلام کرد: «به زندانیان محکوم با رعایت شرایط و گرفتن تامین مناسب، ۱۵ روز مرخصی نوروزی اعطا میشود.»
به گزارش خبرآنلاین، بر اساس این بخشنامه، زندانیان سیاسی که به اتهام اقدام علیه امنیتی ملی محکوم شدهاند از حق مرخصی محرومند.
این در حالی است که محکومان جرایم سرقت (اعم از مسلحانه، عادی و یا کیف قاپی)، جاسوسی، آدمربایی، جرایم باندی و سازمان یافته، تجاوز به عنف، دایر کردن مراکز فساد و فحشا، اسیدپاشی، اخلال در نظام اقتصادی، ورود، تولید، توزیع و فروش مشروبات الکلی، محکومان به قصاص و اعدام و حدود شرعی، محکومان دارای سه سابقه محکومیت به ارتکاب همان جرم، محکومانی که به شرارت مشهورند، قاچاق مسلحانه و یا عمده مواد مخدر و روانگردانها و سایر محکومانی که اخلاق و رفتار آنها در زندان به گونهای بوده که بنا به نظر دادستان یا قاضی ناظر زندان یا رییس زندان یا شورای طبقهبندی شایستگی برخورداری از مرخصی را ندارند.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
سوم مارس برابر با زادروز «پل ریچارد هالموس» ریاضیدان مجاری-آمریکایی است. او که زاده سال 1916 بود توانست در مورد نظریه احتمال، آمار، نظریه عملگرها، فضاهای هیلبرت، منطق ریاضی و بسیاری دیگر از مباحث ریاضیات تالیفات متعددی داشته باشد. هالموس در نهایت در دوم اکتبر 2006 درگذشت. او ریاضیات را به عنوان بخشی از دانش بشر میدانست که چیزی بزرگ و باشکوه است.
«پل ریچارد هالموس» در سوم مارس سال ۱۹۱۶ در مجارستان زاده شد و در سن سیزده سالگی هنگام مهاجرت مجاریها به آمریکا وارد شد. او در سن شانزده سالگی وارد دانشگاه «ایلینویز» شد و لیسانس خود را در این دانشگاه دریافت کرد و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فلسفه و ریاضیات کسب کرد.
او مدرک تحصیلی خود را طی سه سال کسب کرد و در سن نوزده سالگی فارغالتحصیل شد و سپس برای کسب مدرک دکترا در رشته فلسفه شروع به تحصیل کرد اما بعد از کمی مشکلات به ریاضیات گروید و در سال ۱۹۳۸ در این رشته فارغالتحصیل شد.
پایان نامه دکترای او در مورد «ثابتهای حرکت اتفاقی خاص: نظریه ریاضی سیستمهای شرط بندی»، بود. مدتی بعد از آن، هالموس به موسسه مطالعات پیشرفته وارد شد و مشغول به کار شد و در همان دوران اولین کتاب خود را به نام «فضاهای برداری با بعد متناهی» را نوشت که به سرعت به عنوان یک کتاب ریاضی خوب شهرت یافت.
هالموس پس از آن به ترتیب در دانشگاههای ساراکوز، شیکاگو، میشیگان، کالیفورنیا، دانشگاه هاوایی و دانشگاه ایندیانا تدریس کرده است و از زمان بازنشستگی او از دانشگاه ایندیانا در سال ۱۹۸۵ تا هنگام مرگش، به دپارتمان ریاضیات دانشگاه «سانتا کلارا» پیوست و سرانجام پل ریچارد هالموس در دوم اکتبر سال ۲۰۰۶ درگذشت.
در یک سری از مقالات که در کتاب منطق جبری او در سال 1962 که به تازگی به چاپ رسیده است، وی جبرهای «پلیآدیک» را اختراع کرد، یک نسخه جبری از منطق مقدماتی که با جبرهای استوانهای معروف «آلفرد تارسکی» متفاوت بود. علاوه بر کمکهای اصلی او در ریاضیات، هالموس یک توضیح دهنده غیرعادی و جذاب برای ریاضیات دانشگاهی است.
هالموس تالیفات بسیاری در زمینههای مختلف دارد و ذکاوت خاصی در مورد انتخاب عناوین جذاب برای مقالات خود داشته است به عنوان مثال: «ریاضیات کاربردی، ریاضیات بد است»، «هیجان تجرید»، «ریاضیات آمریکا از سال 1940 تا دو روز قبل» چند مورد از عنوانهای مقالات اوست.
او در سال ۱۹۸۵ در کتاب «من میخواهم یک ریاضیدان باشم» که شرحی از خودش است، روشن ساخته است که چه چیزی علت علاقه او برای اینکه یک ریاضیدان آکادمیک قرن بیستم آمریکا باشد بوده است. او این کتاب را یک شرح زندگی نمیداند بلکه او را یک شرح کار ریاضی درباره خود میخواند چرا که او در این کتاب به زندگی خود به عنوان یک ریاضیدان میپردازد.
او همچنین پیشنهاد تقسیم ریاضیات به دو رشته ریاضیشناسی و علوم ریاضی فیزیک را مطرح ساخت و بهعلاوه در مورد اینکه ریاضیدانان و نقاشها تا چه حد به طور شبیه به هم کار و فکر میکنند صحبت کرد. در مقالهای در نشریه «دانشمند آمریکایی» هالموس گفته: که ریاضیات یک هنر خلاق است و بهتر است ریاضیدانان به عنوان هنرمند شمرده شوند، نه خلق کنندههای اعداد!
در مصاحبهای دیگر از هالموس سوال شد: «ریاضیات برای شما چیست؟» و او جواب داد: «آن امنیت، اطمینان، حقیقت، زیبایی، زیرکی، نظم، معماری، است. من ریاضیات را به عنوان بخشی از دانش بشر میدانم که چیزی بزرگ و باشکوه است.»
منبعها:
گوگل
زندگینامه پل ریچارد هالموس
ویکیپدیا
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه و در بازیهای لیگ قهرمانان آسیا، ذوب آهن نایب قهرمان این رقابتها به پیروزی رسید و پرسپولیس تنها بازنده ایرانیها نام گرفت.
در گروه D و در ورزشگاه فولاد شهر اصفهان، ذوب آهن ابتدا یک بر صفر عقب افتاد اما پیش از پایان نیمه اول و در دقیقه 52 با گل محمد حسینی و و در نیمه دوم با گل ایگور کاسترو توانست دو بر یک تیم امارات را شکست دهد.
در همین گروه ذوب آهن با سه امتیاز در صدر جدول قرار گرفت.
اما پرسپولیس که در زمین الاتحاد عربستان، توانسته بود در دقیقه 20 بازی و با گل مازیار زارع نتیجه را یک – یک برابر کند، نتوانست دروازهاش را بسته نگه دارد و با دو گلی که در نیمه دوم خورد، در انتها 3 بر یک بازنده شد.
در گروه C پرسپولیس با یک باخت در انتهای جدول جای گرفت.
بازیهای لیگ قهرمانان آسیا از دو هفته دیگر ادامه پیدا میکند.
بیشتر بخوانید:
«تساوی استقلال برابر السد قطر»
خبر / رادیو کوچه
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با انتشار بیانیهای در سایت رسمی خود از حوادث چند هفته گذشته به شدت انتقاد کرده و از دولت جمهوری اسلامی خواسته است «تا دیر نشده … حقوق شرعی و قانونی ملت را به رسمیت بشناسد.»
همچنین در این بیانیه آمده «قانون اساسی را به اجرا گذارید، زندانیان سیاسی را رها و آزادی بیان را تضمین کند و متجاوزان به حقوق و حریم مردم را تادیب نماید.»
به گزارش رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، علاوه بر این مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی خواهان ادامه اعتراضات مردم شده و آیتاله سیدعلی محمددستغیب، عضو مجلس خبرگان پیشنهاد داده برای حل بحران کنونی رهبران مخالفان در صدا و سیما صحبت کنند.
در بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه عملیه قم با اشاره به شعار علیه آقایان موسوی، کروبی و خاتمی در صحن مجلس شورای اسلامی آمده است: «نمایندگانی که مشروعیت خود را از رای ملت میگیرند و سوگند خوردهاند تا حافظ قانون باشند، در مقابل چشم جهانیان در مقام قاضی نشسته و بدون هیچ توجهی به شرع و اخلاق و قانون حکم مرگ صادر میکنند؟»
بهدنبال تظاهرات 25 بهمن، گروهی از نمایندگان اصولگرای مجلس شعارهایی علیه رهبران معترضان به دولت داده و خواهان اعدام میرحسین موسوی و مهدی کروبی شدند.
همچنین حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز در سخنانش مشاوران ارشد میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به ارتباط با مجاهدین خلق و سازمانهای امنیتی غربی متهم کرد.
بیشتر بخوانید:
«موسوی و کروبی در خانه هایشان هستند»
خبر / رادیو کوچه
سیامک سهرابی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف ظهر دوشنبه، نهم اسفند ماه جاری در پی مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، سیامک سهرابی رییس هیت رییسه شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان شریف و نیز نمایندهی این تشکل در شورای فرهنگی دانشگاه شریف است.
سیامک سهرابی دوشنبه طی تماسی تلفنی از سوی ماموران امنیتی جهت پاسخ به پارهای مسایل به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات واقع در چهاراه ولیعصر احضار شده بود. بنابر گزارش رسیده این فعال دانشجویی عصر روز سهشنبه به زندان اوین منتقل شده است.
از وضعیت وی و اتهاماتش تاکنون هیچگونه اطلاعی در دست نیست.
بیشتر بخوانید:
«انتقال دو دانشجوی دانشگاه شریف به زندان اوین»
رادیو کوچه
1308 خورشیدی- «بیژن ترقی»، شاعر و ترانهسرای ایرانی در تهران به دنیا آمد. او ترانههای به یاد ماندنی «بهار دلنشین»، «آتش کاروان» و «برگ خزان» را سروده است. «آتش کاروان» با صدای «دلکش» یکی از پرآوازهترین ترانههای اوست. ترانهی «بهار دلنشین» کار مشترک بیژن ترقی با «روحاله خالقی» بود و با صدای «بنان» ماندگار شد.
بیژن ترقی با پرویز یاحقی نیز سه ترانه ماندگار «برگ خزان»، «افسانه محبت» و «می زده» را ساخت که هر سه ترانه را «مرضیه» خواند.
از سال ۱۳۳۵ با رادیو ایران نیز همکاری میکرد. ترقی فعالیت ادبی خود را با استادانی چون «ملکالشعرای بهار»، «امیری فیروزکوهی»، «نیما یوشیج» و «شهریار» آغاز کرده بود و با هنرمندان و آهنگسازان نامی روزگار خود چون «ابوالحسن صبا»، «رضا محجوبی»، «علی تجویدی»، «داریوش رفیعی» و «پرویز یاحقی» همکاری نزدیک داشت.
1857 میلادی- انگلستان و فرانسه به چین اعلان جنگ دادند و جنگ دوم تریاک آغاز شد که تا سال 1860 ادامه یافت و به شکست نظامی چین انجامید. در جریان این جنگ، قدرتهای جهانی دیگر به انگلستان و فرانسه پیوسته بودند. طبق قراردادهای پایانی این جنگ، دولت وقت چین که از توان نظامی کافی برخوردار نبود قبول کرد که تجارت تریاک انگلستان با چین قانونی شود.
گفته میشود طبق این قراردادها، دولت چین موافقت کرد که بنادر خود را به روی قدرت های وقت باز بگذارد، از واردات این کشورها عوارض گمرکی نگیرد، مانع مهاجرت کارگران «پرکار و ارزان مزد» چینی به آمریکای شمالی (کانادا و ایالات متحده) و مستعمرات قدرتها نشود، کشتیهای نظامی آنان بتوانند وارد بنادر چین شوند، مانع فعالیت مروجین مسیحیت نشود و هرگونه قرارداد به زبان انگلیسی نوشته شود. مورخان نوشتهاند که تسلیم چین به این شرایط باعث رشد امپریالیسم شد، به همانگونه که پس از فروپاشی شوروی نیز فعالیتهای امپریالیستی شدت گرفت.
نخستین جنگ تریاک، تنها میان چین و انگلستان روی داده بود زیرا که چینیها تریاکهای انگلیسیها را که از هند به چین صادر میشد به دریا ریخته بودند. در این جنگ «هنگ کنگ» چین به تصرف انگلستان درآمده بود.
1839 میلادی- «جمشیدجی نوشروانجی تاتا» از پیشگامان صنعت مدرن هند در یک خانواده پارسیان هند و در شهر نوساری گجرات زاده شد.
او گروه صنعتی «تاتا» را بنیانگذاری کرد. از وی با لقب «پدر صنعت هند» یاد میکنند. امروزه قسمتی از این تشکیلات اقتصادی عظیم بهوسیله افراد خاندان تاتا اداره میشود.
در زمان سلطه بریتانیا در هند، جمشیدجی تاتا، از بازرگانان پارسی یا زرتشتی هندی، میخواست برای یکی دو روز در هتل «واتسون»، از بهترین هتلهای بمبئی بماند. به او اجازه نمیدهند، چون هتل مختص سفیدها یا فرنگیها بود. تا اینکه او تصمیم میگیرد هتلی بسازد که هتل واتسون را هم تحتالشعاع قرار دهد.
او با کمک دو معمار هندی و یک معمار انگلیسی هتل مجلل کاخ را ساخت. در جریان جنگ جهانی اول، وارثان جمشیدجی تاتا، هتل تاج محل را به یک بیمارستان ۶۰۰ تخت خوابی تبدیل کردند. او در سال ۱۹۰۴، یک سال بعد از گشایش هتل تاج درگذشت.
1938 میلادی- کمپانی آمریکایی «استاندارد اویل کالیفرنیا» و شریک آن کمپانی «تکزاس اویل» در منطقه دمام واقع در جنوب شرقی کشور سعودی (نه چندان دور از خلیج فارس) نفت کشف کردند. شهر «الدمام» (Ad Dammam) حاکمنشین ایالت جنوب شرقی کشور سعودی اینک سومین شهر این کشور پس از جده و ریاض است. کمپانی استاندارد اویل 29 ماه می 1933 از پادشاه وقت کشور سعودی امتیاز اکتشاف نفت گرفته بود که نزدیک به پنج سال بعد موفق به کشف آن شد. یک سال پس از کشف نفت در بحرین بود که این کمپانی تلاش کرد تا از پادشاه سعودی امتیاز اکتشاف و استخراج نفت بگیرد.
این ماده چند دهه قبل از آن در ایران و بعدن در عراق کشف و استخراج آن آغاز شده بود. کمپانی استاندارد اویل در سال 1944 بر شعبه خود در کشور سعودی نام «آرامکو» (Arabian American oil Company) گذارد. در سال 1950 و در جریان مبارزات ملت ایران به ملی کردن نفت خود، «عبدالعزیز ابن سعود» پادشاه وقت کشور سعودی نیز با تهدید به ملی کردن، از کمپانی آمریکایی خواست که قسمتی از سهام آرامکو و سهم بیشتری از درآمد نفت را به آن دولت بدهد. پس از یک رشته تحولات دیگر، آرامکو از 1988 به «سعودی آرامکو» تغییر نام داده است. کشور سعودی اینک بزرگترین صادرکننده نفت در جهان است و ذخایر نفتی آن نیز بیش از سایر کشورها است و هرسال حدود 3 میلیارد بشکه نفت استخراج میکند.
1983 میلادی- «آرتور کستلر» (Arthur Koestler) داستاننویس، وقایعنگار و روزنامهنگاری از یهودیان مجارستان بود که در سال ۱۹۴۵ تابعیت انگلیس را بهدست آورد و در چنین روزی درگذشت.
وی در بوداپست (اتریش – مجارستان وقت) در یک خانواده آلمانیزبان از یهودیان اشکنازی متولد شد.
کستلر در جوانی از طرفداران سرسخت کمونیسم بود و در ۱۹۳۱ به حزب کمونیست آلمان پیوست، اما هفت سال بعد در بحبوحه دادگاههای مسکو از حزب جدا شد و در باقی عمر خود به یکی از مخالفین آشتیناپذیر استالینیسم و یکی از فعالان ضدکمونیست تبدیل شد.
کستلر در دانشگاه وین روانشناسی خواند. یک ماه قبل از پایان تحصیل، کتابهای درسی خود را سوزاند و در امتحانات شرکت نکرد و به فلسطین رفت. پس از مدتی اسراییل را هم ترک کرد و بهعنوان خبرنگار «اولستین» (اتحادی از چند روزنامه آلمانی) به پاریس رفت. یک سال بعد سردبیر اولستین شد و به برلین رفت.
کستلر در ۱۹۴۵ شهروند بریتانیا شد و با پایان جنگ به فرانسه برگشت و ارتباط نزدیکی با «سیمون دو بوار» و «ژان پل سارتر» برقرار کرد. برخی میگویند یکی از شخصیتهای کتاب «ماندرینها»ی (The Mandarins) دوبوار براساس شخصیت آرتور کستلر نوشته شده است. او چند سال بعد به لندن برگشت و بیشتر عمر خود را به مقالهنویسی و سخنرانی گذراند.
——————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1847 میلادی- «الکساندر گراهام بل» مخترع تلفن به دنیا آمد.
1329 خورشیدی- مردم تهران در تظاهرات گستردهای، خواستار ملی شدن صنعت نفت و لغو قراردادهای نفتی با انگلستان شدند.
178پیش از میلاد- «فرهاد اول» شاه ایران از دودمان اشکانی دستور ساختن «ری» نوین را در غرب شهرری صادر کرد که بعدن «ایوانکی» خوانده شده است.
خبر/ رادیو کوچه
با کشف یک بمب مربوط به جنگ جهانی دوم در فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، روز چهارشنبه، پروازهای این فرودگاه برای خنثیسازی این بمب با تاخیر روبهرو شده است.
به نقل از کاغذ اخبار روز گذشته در پی کشف بمب در یکی از سایتهای فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، کلیه پرواز های این فرودگاه به حالت تعلیق در آمد.
به گزارش منابع خبری محلی از فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، از حدود ساعت ۱۱ صبح روز گذشته و در پی کشف یک بمب ۲۲۶ کیلوگرمی در یکی از سایتهای توسعهی فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، کلیه پروازهای ورودی و خروجی منتهی به بندهای اصلی این فرودگاه سریعن متوقف شد.
بر همین اساس با هماهنگی های انجام شده چند تیم تخصصی نظامی با همکاری مقامات امنیتی فرودگاه به محل اعزام شدند که در همین مدت و به منظور جلوگیری از هر گونه اتفاق ناگوار، ۲ بار کلیه بخشهای خدماتی فرودگاه تعطیل شد.
به گفته یکی از مسوولان امنیتی فرودگاه این بمب که متعلق به جنگ جهانی دوم بوده در حین عملیات خاکبرداری یکی از سایت های توسعهی فرودگاه بینالمللی کوالالامپور کشف شده بود.
با گذشت ۴ ساعت از کشف این بمب و پس از اتخاذ تدابیر امنیتی لازم این بمب در محل اکتشاف و تحت نظر کارشناسان نظامی منهدم گردید و از ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر نیز کلیه پروازهای این فرودگاه به حالت عادی بازگشت است.
همزمان با اعلام وضعیت فوق العاده در فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، پروازهای ۱۵ شرکت هواپیمایی از جمله ایران ایر با تاخیر چند ساعته انجام پذیرفت.
گفتنی است که این بمب سومین نمونه کشف شده در طول عملیات خاکبرداری فازهای جدید فرودگاه بینالمللی کوالالامپور در یک سال گذشته است.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
رسالت
1) حسنی مبارک به دستور دادستان مصر بازداشت شد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56392
رسانههای عرب زبان از بازداشت دیکتاتور مصر و خانواده وی به دستور دادستان این کشور خبر دادند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، اخبار رسیده از مصر حاکی از آن است که یک مقام مسوول شورایعالی نیروهای مسلح اعلام کرد حسنی مبارک «رییس جمهور مخلوع مصر» که قصد داشت به همراه خانواده خود روز سهشنبه از شرم الشیخ به منطقه «تبوک» عربستان با هواپیمای ویژه پرواز کند، بازداشت شد.
در پی انتشار این خبر، ارتش مصر نیز با صدور بیانیهای اعلام کرد که مبارک به همراه خانوده خود قصد فرار از شرمالشیخ را داشت، اما نیروهای مسلح مانع این تلاش وی شدند و برج مراقبت نیز بر اساس حکم دادستان مصر مانع سفر آنها شد.
2) سران فتنه در منزلشان هستند
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56410
دادستان کل کشور بار دیگر تاکید کرد که سران فتنه در زندان حشمتیه نیستند و با محدودیتهایی در ارتباطاتشان در منزلشان هستند.
به گزارش ایسنا غلامحسین محسنیاژهای در حاشیه همایش دادستانهای عمومی و انقلاب سراسر کشور در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره اظهارات رییس قوه قضاییه مبنی بر برخورد با کسانی که نسبت به مسوولان هتاکیهایی انجام میدهند، اظهار کرد: «قبلن هم گفتهام بداخلاقی، اقدامات خلاف قانون و اقدامات خودسرانه بد است. همه مردم و مسوولان باید کمک کنند تا یک فرهنگ متناسب با آنچه اسلام میپسندد در جامعه داشته باشیم و اگر کسانی میخواهند خودسرانه اقدامی داشته باشند جایی که لازم است تذکر و جایی که لازم است هشدار داده شود.»
خراسان
1) کنارهگیری «عمرو موسی» از دبیرکلی اتحادیه عرب
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=12&day=12&id=620523
عمرو موسی روز چهارشنبه در سخنرانی افتتاح نشست شورای وزیران اتحادیه عرب اعلام کرد که این پست را ترک میکند و دیگر نامزد دبیرکلی این اتحادیه نخواهد شد. به گزارش العالم، عمرو موسی گفت: «این آخرین نشست شورای وزیران اتحادیه عرب است که من با سمت دبیرکلی در آن شرکت میکنم.»
وی به این وسیله اعلام کرد که پس از این نشست، پست دبیرکلی اتحادیه عرب را ترک خواهد کرد. وی تاکید کرد که قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری مصر که هنوز موعد آن مشخص نشده است، شرکت کند.
2) افزایش ۱۶ تا ۲۵ درصدی بودجه وزارتخانههای دفاع، کشور، اطلاعات و خارجه در لایحه بودجه 90
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=12&day=12&id=620290
محمد کرمیراد عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و نماینده کرمانشاه در مجلس با اعلام این خبر به خراسان گفت: «در لایحه بودجه سال ۹۰ که به مجلس ارایه شده بودجه وزارت کشور، خارجه، دفاع و اطلاعات نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.» وی افزود: «بهطور کلی بودجه این وزارتخانهها از ۱۶ تا ۲۵ درصد در لایحه ۹۰ افزایش یافته است.»
کیهان
1) مجلس: موسوی و کروبی ضد انقلابند، تاخیر در مجازات دیگر پذیرفته نیست
http://www.kayhannews.ir/891212/14.htm#other1401
وکلای ملت روز گذشته ضمن قرائت گزارش مجلس از توطئه 25 بهمن، موسوی و کروبی را ضدانقلاب و مستوجب تعقیب قضایی و برخورد قاطعانه دانستند.
به گزارش خبرنگار کیهان در جلسه علنی صبح چهارشنبه مجلس، حجت الاسلام نکونام، رییس کمیسیون اصل 90، گزارش حوادث 25 بهمن را قرائت کرد.
2) آغاز اعتراضهای ضددولتی در پایتخت ارمنستان
http://www.kayhannews.ir/891212/16.htm#other1606
هزاران نفر از مردم ارمنستان با ریختن به خیابانهای پایتخت خواستار سرنگونی دولت این کشور شدند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، بیش از 10 هزار نفر طرفداران احزاب مخالف این کشور سهشنبه با برپایی تجمع در «ایروان» خواستار سرنگونی دولت و «برگزاری فوری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی» شدند.
تهران امروز
1) شروط کاندیداتوری در انتخابات مجلس
http://tehrooz.com/1389/12/12/TehranEmrooz/566/Page/6/
کلیات طرح دو فوریتی اصلاح تبصره 2 ماده 28 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی را با 138 رای موافق مصوب کردند که در صورت تصویب نهایی این طرح، داشتن مدرک تحصیلی فوقلیسانس یا معادل آن به شرط داشتن پنج سال سابقه خدمتی در پست مدیریتی و برای نمایندگان دورههای قبل، داشتن مدرک کارشناسی یا معادل حوزوی آن الزامی میشود.
2) طالبان وزیر اقلیتهای پاکستان را ترور کرد
http://tehrooz.com/1389/12/12/TehranEmrooz/566/Page/4/
طالبان در پنجاب مسوولیت ترور وزیر اقلیتهای پاکستان را بر عهده گرفته است. به گزارش مهر به نقل از رویترز، طالبان پاکستان اعلام کرده که این وزیر مسیحی را به اتهام توهین به مقدسات اسلامی ترور کرده است.
جام جم
1) افزایش 55 هزار نفری آمار زندانیان کشور
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100837217479
رییس سازمان زندانها گفت: «در یک سال و نیم گذشته 55 هزار نفر به آمار زندانیان کشور اضافه شده، این در حالی است که حتا 55 متر هم به فضای زندانها اضافه نشده است.»
به گزارش مهر، غلامحسین اسماعیلی در همایش دادستانهای عمومی و انقلاب کشور، با انتقاد از فضای کم زندانها و حجم بالای زندانی در کشور، اتخاذ تدابیری برای حل مشکلات کنونی سازمان زندانها در این بخش را خواستار شد.
وی گفت: «در حال حاضر با ظرفیت اسمی 85 هزار نفری زندانهای سراسر کشور بیش از 220 هزار نفر زندانی وجود دارد و در دوره مسوولیت یک سال و نیمه من در سازمان زندانها، 55 هزار نفر به آمار زندانیان سراسر کشور اضافه شده است.»
2) لیبی در آستانه ورود به جنگ داخلی
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100837200887
لیبی این روزها نوعی جنگ داخلی را تجربه میکند. در حالی که سرهنگ معمر قذافی و نیروهایش تنها بر طرابلس و اطراف آن تسلط دارند و معترضان را تهدید به حملات هوایی و بمباران کردهاند، انقلابیون لیبی تاکید میکنند که تا زمان کنارهگیری قذافی به مقاومت خود ادامه خواهند داد.
دنیای اقتصاد
1) افت قیمت سکه در بازار طلا
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245520
در عین حال قیمت هر اونس طلا برای تحویل فوری در بازارهای جهانی با نوساناتی همراه بود. قیمت سکه بهار آزادی روز گذشته 2000 تومان افت کرد و به نرخ 395 هزار تومان رسید. سکه طرح قدیم 5000 تومان، نیم سکه 3000 تومان و ربع سکه 4000 تومان کاهش قیمت داشته است.
2) هشدار احمدینژاد به آمریکاییها
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245558
رییسجمهوری اسلامی ایران به آمریکا و متحدانش هشدار داد که از دخالت نظامیدر شمال آفریقا و خاورمیانه بپرهیزند در غیر این صورت ملتهای منطقه بپا خواهند خاست و گور سربازان آنها را خواهند کند. به گزارشایرنا، محمود احمدینژاد که روز گذشته در اجتماع مردم لرستان سخن میگفت، تصریح کرد: «الان، 10 سال پیش و زمان رییسجمهوری سابق آمریکا نیست که به بهانه 11 سپتامبر به عراق و افغانستان حمله کردید.»
روز دهم اسفند رخ داد،
«خودکشی یکی از کارمندان شهرداری تهران»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، دهم اسفندماه، یکی از کارمندان شهرداری منطقهی ۷ تهران اقدام به خودکشی کرده است.
به گزارش فارس، یکی از کارمندان شهرداری منطقهی ۷، با انداختن خود از یکی از طبقات ساختمان شهرداری منطقهی محل کار خود خودکشی کرد.
این در حالی است که مسوولان این منطقه تاکنون دربارهی این حادثه توضیحی ندادهاند و همچنین اطلاعاتی در مورد هویت فرد مذکور نیز منتشر نشده است.
……………………………………………..
پس از احضار به وزارت اطلاعات،
«بازداشت فعال دانشجویی دانشگاه شریف»
خبر / رادیو کوچه
سیامک سهرابی، دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف ظهر دوشنبه، نهم اسفند ماه جاری در پی مراجعه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت شده است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، سیامک سهرابی رییس هیت رییسه شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان شریف و نیز نمایندهی این تشکل در شورای فرهنگی دانشگاه شریف است.
سیامک سهرابی دوشنبه طی تماسی تلفنی از سوی ماموران امنیتی جهت پاسخ به پارهای مسایل به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات واقع در چهاراه ولیعصر احضار شده بود. بنابر گزارش رسیده این فعال دانشجویی عصر روز سهشنبه به زندان اوین منتقل شده است.
از وضعیت وی و اتهاماتش تاکنون هیچگونه اطلاعی در دست نیست.
……………………………………………..
پس از لغو حکم اعدام از سوی دیوان عالی،
«هفده سال حبس برای یکی از معترضان به نتایج انتخابات»
خبر / رادیو کوچه
فرح واضحان، پس از لغو حکم اعدامش از سوی دادگاه با حکم تازهای به هفده سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجاییشهر کرج محکوم شده است.
به گزارش رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، فرح واضحان، ۸ دیماه ۱۳۸۸، و پس از رویدادهای روز عاشورای تهران، در منزل خود همراه با همسرش علی معماری و دو فرزندش، یسنا و مهدی معماری بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین و سلول انفرادی منتقل شد.
خانواده فرح واضحان پس از یک ماه از زندان آزاد شدند اما وی پس از ۴۰ روز بازداشت در سلولهای انفرادی به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
فرح واضحان ۱۳ مردادماه امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شد.
اتهامات وی شرکت در اعتراضهای خیابانی و «محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق» اعلام شد که وی در دادگاه این اتهامات را رد کرد.
حکم اعدام وی در دادگاه تجدیدنظر تایید و سپس در دیماه ۱۳۸۹ در دیوان عالی کشور لغو و به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب فرستاده شد.
همچنین حمیرا واضحان، خواهر فرح واضحان نیز از اعضای سازمان مجاهدین خلق است که در خارج از ایران زندگی میکند و به گفته خانواده او به همین خاطر این زندانی سیاسی به همکاری با این سازمان متهم شده است.
فرح واضحان سالها در خارج از ایران زندگی میکرد و به خاطر بیماری فرزندش یسنا معماری به این کشور بازگشته بود.
……………………………………………..
بخشنامه قوه قضاییه،
«عدم ارایه مرخصی به زندانیان سیاسی در نوروز»
خبر / رادیو کوچه
صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز چهارشنبه، در بخشنامهای به واحدهای قضایی و دادسراهای سراسر کشور اعلام کرد: «به زندانیان محکوم با رعایت شرایط و گرفتن تامین مناسب، ۱۵ روز مرخصی نوروزی اعطا میشود.»
به گزارش خبرآنلاین، بر اساس این بخشنامه، زندانیان سیاسی که به اتهام اقدام علیه امنیتی ملی محکوم شدهاند از حق مرخصی محرومند.
این در حالی است که محکومان جرایم سرقت (اعم از مسلحانه، عادی و یا کیف قاپی)، جاسوسی، آدمربایی، جرایم باندی و سازمان یافته، تجاوز به عنف، دایر کردن مراکز فساد و فحشا، اسیدپاشی، اخلال در نظام اقتصادی، ورود، تولید، توزیع و فروش مشروبات الکلی، محکومان به قصاص و اعدام و حدود شرعی، محکومان دارای سه سابقه محکومیت به ارتکاب همان جرم، محکومانی که به شرارت مشهورند، قاچاق مسلحانه و یا عمده مواد مخدر و روانگردانها و سایر محکومانی که اخلاق و رفتار آنها در زندان به گونهای بوده که بنا به نظر دادستان یا قاضی ناظر زندان یا رییس زندان یا شورای طبقهبندی شایستگی برخورداری از مرخصی را ندارند.
……………………………………………..
لیگ قهرمانان آسیا،
«برد ذوب آهن در شب باخت پرسپولیس»
خبر / رادیو کوچه
شامگاه چهارشنبه و در بازیهای لیگ قهرمانان آسیا، ذوب آهن نایب قهرمان این رقابتها به پیروزی رسید و پرسپولیس تنها بازنده ایرانیها نام گرفت.
در گروه D و در ورزشگاه فولاد شهر اصفهان، ذوب آهن ابتدا یک بر صفر عقب افتاد اما پیش از پایان نیمه اول و در دقیقه 52 با گل محمد حسینی و و در نیمه دوم با گل ایگور کاسترو توانست دو بر یک تیم امارات را شکست دهد.
در همین گروه ذوب آهن با سه امتیاز در صدر جدول قرار گرفت.
اما پرسپولیس که در زمین الاتحاد عربستان، توانسته بود در دقیقه 20 بازی و با گل مازیار زارع نتیجه را یک – یک برابر کند، نتوانست دروازهاش را بسته نگه دارد و با دو گلی که در نیمه دوم خورد، در انتها 3 بر یک بازنده شد.
در گروه C پرسپولیس با یک باخت در انتهای جدول جای گرفت.
بازیهای لیگ قهرمانان آسیا از دو هفته دیگر ادامه پیدا میکند.
……………………………………………..
تیراندازی به اتوبوس حامل سربازان آمریکایی،
«کشته شدن دو نظامی آمریکایی در فرودگاه فرانکفورت»
خبر / رادیو کوچه
پلیس آلمان میگوید که دو نظامی آمریکایی در اثر تیراندازی فردی به روی اتوبوس حامل خدمه ارتش آمریکا در فرودگاه فرانکفورت کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، نیروی هوایی آمریکا اظهار داشت که دو عضو این نیرو کشته و دو نفر زخمی شدند. گفته میشود که یکی از کشتهها راننده اتوبوس بوده است.
یک مرد 21 ساله اهل کوزوو پس از تیراندازی در برابر ترمینال 2 شلوغترین فرودگاه اروپا دستگیر شد.
این فرودگاه در نزدیکی پایگاه بزرگ ارتش آمریکا در رامستاین، یکی از مقرهای اصلی اجرای عملیات عراق و افغانستان، قرار دارد.
باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا با ابراز انزجار از این حمله گفت که دولت او از هیچ تلاشی برای پیبردن به چگونگی حمله و اطمینان از اجرای عدالت در مورد همه مسببان فروگذار نخواهد کرد.
بایرام رکسپی وزیر کشور کوزوو در مصاحبهای اعلام کرد که پلیس آلمان مظنون را به عنوان یک شهروند کوزوو، اهل شهر شمالی میتروویچا، شناسایی کرده است.
او ضمن ابراز تاسف شدید از این رویداد گفت دولت او سعی دارد ماهیت حمله را بررسی کند.
لازم به اشاره است در ماه مارس گذشته چهار اسلامگرا در آلمان به خاطر توطئه برای بمبگذاری در نقاطی از جمله در پایگاه هوایی رامستاین محکوم شناخته شدند.
……………………………………………..
واکنش اصلاحطلبان به برخوردها با معترضان،
«حقوق شرعی و قانونی ملت را به رسمیت بشناسید»
خبر / رادیو کوچه
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با انتشار بیانیهای در سایت رسمی خود از حوادث چند هفته گذشته به شدت انتقاد کرده و از دولت جمهوری اسلامی خواسته است «تا دیر نشده … حقوق شرعی و قانونی ملت را به رسمیت بشناسد.»
همچنین در این بیانیه آمده «قانون اساسی را به اجرا گذارید، زندانیان سیاسی را رها و آزادی بیان را تضمین کند و متجاوزان به حقوق و حریم مردم را تادیب نماید.»
به گزارش رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، علاوه بر این مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی خواهان ادامه اعتراضات مردم شده و آیتاله سیدعلی محمددستغیب، عضو مجلس خبرگان پیشنهاد داده برای حل بحران کنونی رهبران مخالفان در صدا و سیما صحبت کنند.
در بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه عملیه قم با اشاره به شعار علیه آقایان موسوی، کروبی و خاتمی در صحن مجلس شورای اسلامی آمده است: «نمایندگانی که مشروعیت خود را از رای ملت میگیرند و سوگند خوردهاند تا حافظ قانون باشند، در مقابل چشم جهانیان در مقام قاضی نشسته و بدون هیچ توجهی به شرع و اخلاق و قانون حکم مرگ صادر میکنند؟»
بهدنبال تظاهرات 25 بهمن، گروهی از نمایندگان اصولگرای مجلس شعارهایی علیه رهبران معترضان به دولت داده و خواهان اعدام میرحسین موسوی و مهدی کروبی شدند.
همچنین حیدر مصلحی وزیر اطلاعات نیز در سخنانش مشاوران ارشد میرحسین موسوی و مهدی کروبی را به ارتباط با مجاهدین خلق و سازمانهای امنیتی غربی متهم کرد.
……………………………………………..
وزیر امورخارجه ایالات متحده:
«ایران در ناآرامیهای منطقه دخالت دارد»
خبر / رادیو کوچه
هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه ایالات متحده در اظهارنظری روز چهارشنبه، عنوان کرد ایران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با معترضان در مصر، بحرین و یمن در تماس است. وی در مجلس سنای آمریکا اظهار داشت ایران سعی دارد سیر تحولات در این کشورها را شکل دهد.
به گزارش رویترز، خانم کلینتون که برای پاسخ به سوال های نمایندگان سنا درباره بودجه وزارت خارجه به کنگره رفته بود، عنوان کرد: «آنها تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا بر نتیجه (ناآرامیها) در این کشورها تاثیر بگذارند.»
هیلاری کلینتون ادامه داد: «آنها (مسوولان جمهوری اسلامی) از حزباله استفاده میکنند…تا با همتایان خود ارتباط برقرار کند… (مانند) حماس که آنها هم با همتایان مصری خود در تماس هستند.»
این در حالی است که مقامهای ارشد جمهوری اسلامی پیش از این آمریکا را متهم کرده بودند که سعی دارد بر تحولات خاورمیانه تاثیر بگذارد.
به گفته خانم کلینتون جمهوری اسلامی با مخالفان در بحرین در تماس است و در ناآرامیهای یمن دست دارد.
از سویی دیگر آیتاله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در روزهای گذشته آمریکا را متهم کرد که قصد دارد انقلاب مصر را مصادره کند.
آقای احمدینژاد نیز روز چهارشنبه در سخنانی در لرستان به آمریکا و سایر کشورهای غربی هشدار داد که در صورت دخالت نظامی در منطقه، مردم گور نظامیان این کشور را خواهند کند.
……………………………………………..
نامه علی مطهری به صادق لاریجانی:
«هتاکی به فائزه هاشمی، مسلمان از این غصه باید بمیرد»
خبر / رادیو کوچه
علی مطهری نمانیده تهران در مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه، در نامهای به صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی از هتاکی به دختر و نوه آیتاله هاشمی رفسنجانی انتقاد کرده و خواستار برخورد از سوی مراجع قضایی شده است.
به گزارش خبر آنلاین در این نامه آمده است: «حادثه هتاکی و دشنامهای ناموسی به خانم فائزه هاشمی فرزند آیتاله هاشمی رفسنجانی چیزی نیست که بتوان از کنار آن گذشت. به تعبیر امیرالمومنین علی علیهالسلام اگر مسلمان از غم این حادثه دق کند و بمیرد مورد ملامت نیست بلکه سزاوار است.»
علی مطهری در خصوص این رخداد نوشته است: «حادثه از این قرار است که در حالی که خانم فائزه هاشمی و پسر خواهرشان پس از تشییع جنازه یکی از اقوام نزدیک خود در شهر ری به سوی خودروی خود در حال حرکت بودند، چند تن از اراذل سیاسی بیبصیرت به وی نزدیک شده و دشنامهایی به ایشان و پدر بزرگوارشان میدهند که قابل ذکر نیست و بیتردید مصداق حد قذف یعنی هشتاد ضربه شلاق است.»
وی میافزاید: «گذشته از اینکه باید بررسی شود که چرا انقلاب اسلامی ما به این انحطاط کشیده شده است و بنده ریشه این پردهدریها را در مناظرات انتخاباتی میدانم، با توجه به اینکه فیلم این حادثه منتشر شده و افراد هتاک شناسایی شدهاند، مستدعی است دستور اقدام عاجل درخصوص اجرای حکم در ملاعام پس از اثبات جرم در دادگاه صالح، صادر فرمایید.»
وی تصریح کرد: «اگر امروز کوتاهی شود، این پدیده شوم دامن همه را خواهد گرفت و این لکه ننگ بر دامان انقلاب اسلامی باقی خواهد ماند.»
……………………………………………..
تاخیر در پروازهای فرودگاه مالزی
«کشف یک بمب در فرودگاه کوالالامپور»
خبر/ رادیو کوچه
با کشف یک بمب مربوط به جنگ جهانی دوم در فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، روز چهارشنبه، پروازهای این فرودگاه برای خنثیسازی این بمب با تاخیر روبهرو شده است.
به نقل از کاغذ اخبار روز گذشته در پی کشف بمب در یکی از سایتهای فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، کلیه پرواز های این فرودگاه به حالت تعلیق در آمد.
به گزارش منابع خبری محلی از فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، از حدود ساعت ۱۱ صبح روز گذشته و در پی کشف یک بمب ۲۲۶ کیلوگرمی در یکی از سایتهای توسعهی فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، کلیه پروازهای ورودی و خروجی منتهی به بندهای اصلی این فرودگاه سریعن متوقف شد.
بر همین اساس با هماهنگی های انجام شده چند تیم تخصصی نظامی با همکاری مقامات امنیتی فرودگاه به محل اعزام شدند که در همین مدت و به منظور جلوگیری از هر گونه اتفاق ناگوار، ۲ بار کلیه بخشهای خدماتی فرودگاه تعطیل شد.
به گفته یکی از مسوولان امنیتی فرودگاه این بمب که متعلق به جنگ جهانی دوم بوده در حین عملیات خاکبرداری یکی از سایت های توسعهی فرودگاه بینالمللی کوالالامپور کشف شده بود.
با گذشت ۴ ساعت از کشف این بمب و پس از اتخاذ تدابیر امنیتی لازم این بمب در محل اکتشاف و تحت نظر کارشناسان نظامی منهدم گردید و از ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر نیز کلیه پروازهای این فرودگاه به حالت عادی بازگشت است.
همزمان با اعلام وضعیت فوق العاده در فرودگاه بینالمللی کوالالامپور، پروازهای ۱۵ شرکت هواپیمایی از جمله ایران ایر با تاخیر چند ساعته انجام پذیرفت.
گفتنی است که این بمب سومین نمونه کشف شده در طول عملیات خاکبرداری فازهای جدید فرودگاه بینالمللی کوالالامپور در یک سال گذشته است.
……………………………………………..
با تودیع وثیقه،
«آزادی موقت یک وبلاگنویس و فعال مدنی»
خبر / رادیو کوچه
بعدازظهر سهشنبه، ده اسفندماه، پیمان روشنضمیر وبلاگنویس و سردبیر تالار هفت تیر پس از تحمل دوماه بازداشت موقت به قید وثیقه از زندان کارون اهواز آزاد شده است.
به گزارش هرانا، دادستان اهواز اتهامات پیمان روشنضمیر را «توهین به رهبری نظام» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان کرده است.
این در حالی است که تاکنون زمانی برای تشکیل دادگاه وی اعلام نشده است.
لازم به یادآوری است که این وبلاگنویس در تاریخ ۱۳ دی ماه سالجاری توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در مقابل منزلش در اهواز بازداشت شده و مدت ۳۰ روز را در سلولهای انفرادی محبوس بود.
……………………………………………..
توسط ماموران امنیتی صورت گرفت،
«بازداشت محمد طالبی، دانشجوی مشهدی»
خبر / رادیو کوچه
محمد طالبی، دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی و عضو انجمن اسلامی دانشگاه غیرانتفاعی خیام مشهد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، محمد طالبی، ۲۴ ساله بعدازظهر سهشنبه دهم اسفندماه، در مشهد بازداشت شده است.
گفتنی است این دانشجو که تاکنون سابقه فعالیت سیاسی نداشته، پس از بازداشت بلافاصله به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شده است.
شایان ذکر است که پس از اعتراضات ۲۵ بهمن ماه، محمد طالبی بارها از سوی حراست دانشگاه تهدید به اخراج شده بود.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، دهم اسفندماه، یکی از کارمندان شهرداری منطقهی ۷ تهران اقدام به خودکشی کرده است.
به گزارش فارس، یکی از کارمندان شهرداری منطقهی ۷، با انداختن خود از یکی از طبقات ساختمان شهرداری منطقهی محل کار خود خودکشی کرد.
این در حالی است که مسوولان این منطقه تاکنون دربارهی این حادثه توضیحی ندادهاند و همچنین اطلاعاتی در مورد هویت فرد مذکور نیز منتشر نشده است.
خبر / رادیو کوچه
پلیس آلمان میگوید که دو نظامی آمریکایی در اثر تیراندازی فردی به روی اتوبوس حامل خدمه ارتش آمریکا در فرودگاه فرانکفورت کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، نیروی هوایی آمریکا اظهار داشت که دو عضو این نیرو کشته و دو نفر زخمی شدند. گفته میشود که یکی از کشتهها راننده اتوبوس بوده است.
یک مرد 21 ساله اهل کوزوو پس از تیراندازی در برابر ترمینال 2 شلوغترین فرودگاه اروپا دستگیر شد.
این فرودگاه در نزدیکی پایگاه بزرگ ارتش آمریکا در رامستاین، یکی از مقرهای اصلی اجرای عملیات عراق و افغانستان، قرار دارد.
باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا با ابراز انزجار از این حمله گفت که دولت او از هیچ تلاشی برای پیبردن به چگونگی حمله و اطمینان از اجرای عدالت در مورد همه مسببان فروگذار نخواهد کرد.
بایرام رکسپی وزیر کشور کوزوو در مصاحبهای اعلام کرد که پلیس آلمان مظنون را به عنوان یک شهروند کوزوو، اهل شهر شمالی میتروویچا، شناسایی کرده است.
او ضمن ابراز تاسف شدید از این رویداد گفت دولت او سعی دارد ماهیت حمله را بررسی کند.
لازم به اشاره است در ماه مارس گذشته چهار اسلامگرا در آلمان به خاطر توطئه برای بمبگذاری در نقاطی از جمله در پایگاه هوایی رامستاین محکوم شناخته شدند.
خبر / رادیو کوچه
فرح (المیرا) واضحان، پس از لغو حکم اعدامش از سوی دادگاه با حکم تازهای به هفده سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجاییشهر کرج محکوم شده است.
به گزارش رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، فرح واضحان، ۸ دیماه ۱۳۸۸، و پس از رویدادهای روز عاشورای تهران، در منزل خود همراه با همسرش علی معماری و دو فرزندش، یسنا و مهدی معماری بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین و سلول انفرادی منتقل شد.
خانواده فرح واضحان پس از یک ماه از زندان آزاد شدند اما وی پس از ۴۰ روز بازداشت در سلولهای انفرادی به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
فرح واضحان ۱۳ مردادماه امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شد.
اتهاماتی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه او بهکار بردهاند تهیه عکس و فیلم از اعتراضات مردم و داشتن ارتباط با یکی از سازمانهای معاند نظام جمهوری اسلامی است.
حکم اعدام وی در دادگاه تجدیدنظر تایید و سپس در دیماه ۱۳۸۹ در دیوان عالی کشور لغو و به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب فرستاده شد.
همچنین حمیرا واضحان، خواهر فرح واضحان نیز از اعضای سازمان مجاهدین خلق است که در خارج از ایران زندگی میکند و به گفته خانواده او به همین خاطر این زندانی سیاسی به همکاری با این سازمان متهم شده است.
فرح واضحان سالها در خارج از ایران زندگی میکرد و به خاطر بیماری فرزندش یسنا معماری به این کشور بازگشته بود.
بیشتر بخوانید:
«حکم اعدام برای یکی از بازداشتشدگان روز عاشورا در تهران»
روز سهشنبه ۱۰ اسفند ماه ۱۳۸۹خورشیدی مصادف با ۱ مارس ۲۰۱۱ میلادی در واکنش به درخواست راهپیمایی جهت حمایت از رهبران جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی تجمعی اعتراضی با حضور حامیان و هواداران «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» و «کمیته بینالمللی حمایت از حقوق درویشان و دانشجویان در ایران» در کنار جمعی از فعالان جنبش سبز لندن برگزار شد.
در این تجمع اعتراضی، مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لندن، آزادیخواهان به سر دادن شعار پرداختند، معترضان با سر دادن شعار مراتب اعتراض خود را به بازداشت آقایان موسوی و کروبی توسط دولت جمهوری اسلامی ابراز داشتند.
Click here to view the embedded video.
پیشتر دکتر سیدمصطفی آزمایش مسوول روابط بینالملل «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» در مصاحبه با سایت خبری سحام نیوز اعلام کرده بود که اگر تا پایان روز یازده اسفند از رهبران جنبش مهدی کروبی و میرحسین موسوی رفع حصر به عمل نیاید، شعب انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران همراه با سازمان جهانی عفو بینالملل به برپایی زنجیرهای از نمایشهای وسیع خیابانی، تحصن و پخش اعلامیه برای آگاهی افکار عمومی در شهرهای استراسبورگ (فرانسه)، کپنهاگ (دانمارک)، لندن (انگلستان) و برلین (آلمان) مبادرت خواهد کرد.
حامیان و هواداران «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» و «کمیته بینالمللی حمایت از حقوق درویشان و دانشجویان در ایران» روشنگری در خصوص حوادث رخداده در ایران را در محور فعالیتهای خود دارند.
حامیان و هواداران «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» و «کمیته بینالمللی حمایت از حقوق درویشان و دانشجویان در ایران» در نظر دارند با اجرای آکسیونهای مختلف و همراهی و شرکت در آکسیون دیگر تشکلهای مدافع حقوق بشر ضمن برائت از اعمال ضدحقوق بشری علیه هموطنان ایرانی توجه مجامع حقوق بشری و سازمانهای بینالمللی را به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران جلب نمایند، چراکه خطری که از ناحیه ایدئولوژی حاکم بر ایران جامعه بینالمللی را تهدید میکند اگر بیشتر از تهدیدی که بر هموطنان داخل کشور میرود نباشد، کمتر از آن نیز نخواهد بود.
Ardavan Roozbeh / Radio Koocheh
ardavan@koochehmail.com
Translated by Avideh Motmaen-Far
On 25 of February 2011, just along with people’s movement, “Ahmed Melki”, the Iranian Foreign Ministry’s top diplomat in Rome announced that he quit his job and joined the people. Then, as a journalist, the first question that popped into my head was whether this break down has also started in other executive bodies of the government?
What is important today is to know how many people in the administrative and executive body of the government sectors, military and the police are opposed to the current situation and if they are why they do not express their objections.
Some believe that in the active body of the government, the number of unhappy people about the current situation is not low but these people still do not express themselves in terms of protest or dissent. The fact that they work for the government, the military and the police in lower grades, fear of the possibility of violent confrontations in one hand and their expectations of a first move from their superiors on the other hand are the reasons why even if they are unhappy, they do not really protest.
Some believe that in the active body of the government, the number of unhappy people about the current situation is not low but these people still do not express themselves in terms of protest or dissent.
But the situation was different in the State Department. After the first few months of protest and the violence inflicted against people by the rulers, ”Mohammad Reza Heidari” was the first diplomat in Norway who protested and quit his job in the Ministry of Foreign Affairs of the Islamic Republic and became a refugee at his assigned country.
This move, despite the hard conditions of selection of the staff in the State Department and the particular supervisions in this strategic department, still shocked the rulers. So, at first by remaining silent and then by denying it, they tried to prevent the news to spread, but anyways the objection was already drawn to the body of the system.
After Mr. Heydari, several other diplomats protested and joined the people’s movement, and so did recently Ahmad Melki.
In a conversation with Reza Heidari who is active in a group called the “Green Embassy”, he pointed out that these protests within the State Department will continue and with time the number of people who are protesting, will increase.
This former diplomat also believes that this gap within the different sectors of the Islamic Republic will soon increase and gain other executive agencies within the regime.
Perhaps this is the most important thing after all because the protest movement in Iran needs a stronger support than what it is available now. Protests and its progression into the administrative fields of military and paramilitary could be the key to success.
I had the opportunity to talk with “Reza Heidari”, the former Iranian Diplomat in Norway and currently member of the ”Green Embassy” about the gap that protests have created in the system, how the ”Green Embassy” works and the way the Islamic Republic deals with protesters who work for the government.
Another employee of the State Department announced his leave because of the current situation and joined the ranks of people. However, few have been those who have done such thing, what is your assessment of the number of those who joined the people?
Few were prepared to do that and publicly. Many groups also support the Iranian people and are in contact with us. We need them more to be there rather than openly stand out. Considering the events, whenever is needed, one of our colleagues volunteers to stand out so our compatriots understand that we are with them, and we do not forget them.
So you have colleagues who systematically protest within the State Department and only whenever you feel that it is needed, one of them announces it publicly? Right?
Yes. Many employees at the State Department and Iranian diplomats watch closely the events inside Iran. Any conscious person understands that the way the regime treats people is violent and disagrees with it. What our colleagues do is to demonstrate the protest of our friends who are in contact with us and we continue to assist and support them.
Now, Libyan diplomats protested the same way against Qaddafi and resigned.
This question is the people’s question and hear the response from one of the founders of the ”Green Embassy” Campaign is important to them. Many thinks that those who currently steps out of the body of the State Department are at the end of their mission. Do you confirm this?
No. This is propaganda that the regime does to undermine our friends. A year and a half of our missions still remains.
What our friends have done is to throw away the good situation they have had. In circumstances when finding a very simple job is difficult, if an experienced diplomat quits and leaves the comfort behind and comes out and becomes a refugee, it is very difficult. They have not thought of just having a prosperous life and being comfortable.
Any conscious person understands that the way the regime treats people is violent and disagrees with it
Iranian people have understood the value of what our colleagues have done and they have supported us by leaving comments and their opinions on the ”’Green Embassy” Facebook page and welcomed our friends. I really am thankful of all the people of Iran.
Many may look at the issue with this interpretation that the green movement and protests will be able to become powerful only if the gap increases in the structure of the ruling body. Considering your experience in your job, Do you think that we might be able to feel this gap in the middle of the ruling administrations?
Yes. Many people in the Army and ”Sepah”(Paramilitary) are with people. Many of our colleagues also in other ministries are joining people.
The regime has restricted everything. We need high speed internet in Iran so people can follow news easily. We have talked about this with Western countries officials that the Iranian nation needs facilities to be able to transfer freely their voices outside the country. Each time, people protest and make a move, all the networks are blocked or disturbed and sites are filtered.
Iranian government, in three decades has not been successful with people in terms of communications. In earlier years the government has committed acts which have been questioned. Why do those who step out of the system do it after thirty years?
News were not communicated correctly inside Iran and we were faced with the constant wave of news telling us that protesting people were counter-revolutionary. But after the elections of 2009 that people entered the scene said what they wanted, and we saw that the regime started to kill people and we realized all the lies we have been told for years and today the regime has brought all these three decades under question with their behaviour. They call Mr. Mousavi’s decade, the decade of intrigue and Rafsanjani’s and Khatami’s decades are decades of unconsciousness. Their own sovereignty has been challenged. So who has governed in Iran for the last three decades? All those who have ruled are considered hypocrites and intriguers! Therefore, Iranian people are aware now and stay put. We are also part of these people and we announced our beliefs with our departure from our missions.
The news of resignation of the Iranian diplomats in Milan, Ahmad Melki, was released on February 20, 2011. Does the ”Green Embassy” Campaign have an opinion about Iran’s Foreign Ministry reaction to this resignation?
Even though Mr. Maleki was a top diplomat and have been linked to important information, the Islamic Republic has not shown any reaction to his departure. We are all waiting to see how they would deal with this event. According to information obtained from other embassies, they have a very violent approach within the State Department with other diplomats and employees. We will inform the media of these news later.
Considering that the ”Green Embassy” campaign is in process in Europe, what the attitude of EU and Western countries is about this campaign? Do they consider this movement seriously or not?
Westerners have their own considerations and the same way they deal with other groups they have a half look to our people protests and us. Maybe they still think that the Islamic Republic remains in power. They have not been collaborating the way they should with people’s movement and have not been very receptive to our friends, and they have even put lots of troubles on our way, and I have urged them in numerous meetings to have another look on this issue.
Westerners have their own considerations and the same way they deal with other groups they have a half look to our people protests and us. Maybe they still think that the Islamic Republic remains in power.
When the government suppresses Iranian people and they cannot have a voice out of the country, my colleagues quit their jobs to show that even given their outstanding job and legal status, they are willing to come out and show their opposition to the international community. I hope that European Union and Western countries have a better look at this matter and help bringing up the voice of Iranian people to the world.
Protests occurred in two sections. One after the elections and reached a period of silence and the movement that started on February 14th 2011. What is you analyze about these two movements? Do you think that the February 14th movement can be a new fresh breath or the movement will wear again?
I think that a new blood has been injected to the movement’s vessels and it has found its capacity to the final bring down of the regime. Given that people chanted against the leadership, and they were saying that it is Seyed Ali Khamenei’s turn to leave the power behind and leave the country so that the Iranian people can rule their own fate. Since the February 14th, People’s slogans are more evolved into something more radical against the regime.
Farsi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر