-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

Latest News from 30Mail for 03/30/2011

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1390/1/9

سقوط در نظام ولایی منحصر به شخصیت های سیاسی نیست. فقط موسوی و کروبی نیستند که از چشم می افتند. فقط هاشمی نیست که از ریاست می افتد. و خب واقعا وقتی حتی امید امت و امام هم که باشی مثل آیت الله منتظری از چشم می افتی چرا پرفسور بودن مانع سقوط باشد؟ اصلا هم مهم نیست که این پرفسور حسابی یک دوره تاج دانشوران ایران اسلامی دانسته می شده است. بشود. دوره عوض شده آقا! حالا هر کسی اندکی بوی علم و دانش فرنگی بدهد پرفسور نباشد مهندس هم باشد فراماسون می شود - مثلا عضو لژ قسطنطنیه - چه رسد به آقای دکتر حسابی. خلاصه شیر تو شیری است اساسی:

پرفسور حسابی «فراماسونر» است!

حسین پاکدل گفت: تلویزیون گفته که دکتر حسابی فراماسونر است و ساخت سریالی درباره ایشان در اولویت کار ما نیست. 

به گزارش «فردا»، حسین پاکدل، نویسنده و کارگردان تئا‌تر در گفت‌وگویی درباره سرنوشت سریال «پرفسور حسابی» گفت: قرار نیست این سریال را بسازم، فیلمنامه را نوشته‌ام اما در تلویزیون گفته‌اند که دکتر حسابی فراماسونر است و ساخت سریالی درباره ایشان در اولویت کار ما نیست. 

وی در پاسخ به تاکید خبرنگار نشریه «نافه» که پرسیده بود ایرادی ندارد این جمله را از قول شما بنویسم گفت: ایرادی ندارد، این چیزی است که به ما گفته‌اند. 

حسین پاکدل در این گفتگوی بلند همچنین درباره پرداختن به تاریخ معاصر در نمایش‌های اخیرش گفت: هم دغدغه تئا‌تر دارم و هم تاریخ؛ اما وقتی ما دغدغه یک کار تاثیرگذار پرمعنا را داشته باشیم، چه بهتر است که به مسائلی که دردهای جامعه‌مان تلقی می‌شوند بپردازیم تا شناخت بهتر آن درد‌ها و نقاط ضعف و قوت، باعث عبرت ما شود. 

وی در عین حال این نکته را هم اضافه کرد که به عنوان یک نمایشنامه‌نویس به تاریخ نگاه می‌کنم نه یک مورخ. هنرمند قرار نیست که وقایع نگاری تاریخی انجام دهد و فکر نکنم هنرمندی باشد که ادعای تاریخ‌نگاری داشته باشد. 

او توضیح داده است: تاریخ یک بهانه است تا هنرمند حرف خودش را بزند که‌‌ همان نقد است؛ نقد بخردانه اتفاقات. اتفاقاتی که می‌تواند اجتماعی باشد، یک عادت بد یا یک ناهنجاری باشد و... یکی از این اتفاقات هم نقد تاریخ معاصر است که ما به ازای زیادی دارد و مدام هم تکرار می‌شود.


 
 

1348/10/11

حسن یوسفی اشکوری
جرس

زلزله ویرانگر و فاجعه بار اخیر ژاپن و ماجرای انفجار در چند نیروگاه اتمی این کشور و پیامدهای نگران کننده آن، که هنوز ادامه دارد و ابعاد واقعی آن تاکنون و پیامدهای واقعی و احتمالی آن در آینده دور و نزدیک هنوز روشن نیست، اهمیت موضوع بسیار مهم محیط زیست و سلامت جسمی و روانی آدمیانی که در این کره خاکی زندگی می کنند را بیش از پیش آشکار کرده است. گرچه دیری است که مسأله تخریب طبیعت و آلودگی محیط زیست و به خطر آفتادن آب و هوا و جنگل و گیاه و در آن سو گرمتر شدن خورشید و آب شدن یخ های قطبی و پیدایش انواع بیماریهای جدید و مدرن، جدی شده و کشورهای پیشرفته و صنعتی مستقیما و یا از طریق نهادهایی چون سازمان ملل در اندیشه چاره جویی برآمده اند، اما با رخداد مخرب و هشدار دهنده چرنوبیل زنگ خطر برای محیط زیست آدمی به صدا درآمد و اخیرا در طلیعه قرن بیست و یکم داستان هنوز نیمه تمام فوکوشیما در ژاپن، آژیر خطر نواخته شده است.

در این میان سیاستها و برنامه های هسته ای کشورهایی چون ایران، بیش از پیش و بیش از دیگر کشورها نگران کننده است. چرا که اگر در کشورهایی پیشرفته و صنعتی و کم و بیش قانونمند و از جمله در کشور و دولت مدرن و پیشرو سرزمین شرقی ژاپن به هرحال از تدابیر علمی لازم استفاده می شود و نظارتهای عمومی داخلی و نهادهایی چون آژانس بین المللی اتمی و مانند آن تا حدودی اعمال می شود و از اینرو می‌توان تا حدودی به تدابیر و نظارتها اعتماد کرد، در کشور بی در و پیکری چون ایران (و حتی پاکستان) چه تضمینی، ولو نسبی، برای سلامت لازم و مصونیت از پیامدهای ویرانگر و فاجعه آمیز چنین سیاستها و نیروگاههای اتمی وجود دارد؟

دیگر موضوع و معضل بمب اتم و سلاحهای اتمی ایران نیست که فقط صلح جهانی را به خطر می اندازد و یا برای دولت «خودی» اسرائیل کمی نگران کننده است، حال مسأله اصلی، به خطر افتادن حیات آدمی در ایران و بعد منطقه و در نهایت جهان است. در کشوری چون ایران و در سایه دولت خودکامه با اندیشه و آرمانهای توهم آلود و سیاست های ماجراجویانه و غالبا بی پشتوانه، که عمدتا مصرف داخلی دارد، نه تضمینی برای رعایت استانداردهای علمی لازم برای تأسیسات اتمی و نیروگاهها وجود دارد و نه نظارتهای لازم و مطمئنی برای این نهادها و سیاستها و برنامه ها اعمال می شود. بنابراین داستان به مراتب از تولید چند بمب اتم فراتر است.

در واقع دستیابی دولتی چون جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی گرچه از نظر عموم مردم ایران و به ویژه مدافعان دموکراسی و حقوق بشر و صلح نادرست و محکوم است، اما واقعیت این است که انگیزه های مخالفت جامعه جهانی و به ویژه اروپا و آمریکا با این امر، عمدتا (اگر نگوییم کاملا) سیاسی است و به طور خاص حراست از منافع قابل فهم سیاسی و اقتصادی و نفتی این کشورها عامل اصلی چنین مخالفتهایی است. به هرحال از منظر آنها نباید دولت ضدصلح و نژادگرا و ستمگر اما نورچشمی اسرائیل (که آشکارا تمام جهان را به سخره گرفته و تمام قطعنامه های سازمان ملل را به سادگی و بی پروا نادیده می گیرد) نگران امنیت خود باشد؛ اما داستان سیاست هسته ای ایران در شرایط کنونی و در دولت کودتایی حاکم برای مدافعان صلح جهانی و حامیان حقوق بشر و نگران تخریب محیط زیست و حداقل حفظ جان و سلامت جان انسانها در تمام جهان و به ویژه مردم ایران و منطقه، که به طور مستقیم در معرض خطر قرار دارند، داستان دیگری است و باید چنین باشد. هرچند مقامات دروغگو و فریبکار حاکم در برابر این نوع انتقادهای کاملا مستقل و ملی و انسانی، طبق معمول، با مغلطه هایی که در آن تخصص دارند آسمان و ریسمان به هم بافته و چنین مخالفتها و نقدها و حداقل نگرانیهایی را با اظهار مخالفتهای سیاسی دولتهای غربی یکی تلقی می کنند و همه را از یک جنس می شمرند و تخطئه می کنند.

به نظر می رسد که از این پس باید ایرانیان ملی و انسانگرا و مدافع صلح و نگران تخریب محیط زیست دست به یک کارزار انتقادی و تحلیلی و آگاهی بخش اما سازنده در مورد برنامه های اتمی ایران بزنند که خوشبخاته اخیرا نخستین گام در این مورد برداشته شده است. روشن است که در این مقام، نه شعار بی محتوا و تبلیغاتی «انرژی هسته ای حق مسلم ماست»، که دیگر از فرط تکرار مبتذل شده و دستمایه طنز و شوخی شده (هرچند در جای خود درست و قابل دفاع و حتی مورد تأیید جامعه جهانی) مورد بحث و مناقشه است، و نه ضرورت پیشرفت علمی و استفاده از فناوری هسته ای به طور اصولی مورد مخالفت است؛ بلکه آنچه مورد انتقاد است و جای نگرانی بسیار دارد، عدم تضمین لازم تأسیسات اتمی و نیروگاه های ایران جمهوری اسلامی در شرایط کنونی است که در خوشبینانه ترین حالت تضمینی برای مصونیت معقول از پیامدهای این سیاستها و برنامه ها و تأسیسات وجود ندارد.

در فقدان دموکراسی و نهادهای نظارتی داخلی و خارجی و در فقدان دولت مسئول و پاسخگو، ایجاد یک فاجعه اتمی ناشی از بی مبالاتی و ندانم کاریهای معمول در ایران، چندان دور از انتظار نیست بلکه کاملا محتمل است. وقتی اکنون در تمام جهان و از جمله در آلمان صنعتی و دموکرات امواج مخالفت با برنامه های اتمی دولتها برخاسته و رو به افزایش است و دولت آلمان شماری از نیروگاههای خود را تعطیل کرده، در کشورهایی چون ایران و پاکستان و حتی اسرائیل، خطرات ناشی از برنامه های اتمی بی مهار به مراتب بیشتر موجب نگرانی است. این که دولت اسرائیل را در این شمار آوردم بی دلیل نیست. گرچه دولت اسرائیل با معیارهای غربی در ساختار قدرت دموکرات است (البته در ارتباط با سیاست داخلی اما نه در ارتباط با سیاست منطقه ای و با همسایگانش) اما می توان تصور کرد روزی که این دولت برای حفظ امنیت خودش (که به نظر می رسد این دولت برای حفظ امنیت خودش هر کاری را مجاز می داند) تصمیم گرفت یکی از حدود دویست بمب اتم (طبق قول مشهور) خود را استفاده کند، چه اتفاق می افتد؟ دولتی که که حتی عضو آژانس هم نیست و از این رو تحت هیچ نظارتی هم نیست و هیچ کس هم نمی داند که چند بمب دارد، چگونه می تواند موجب نگرانی نباشد! البته تأکید می کنم اکنون موضع من موضع سیاسی نیست، صرفا از منظر حفظ محیط زیست و سلامت و حفظ جان آدمهاست که این نگرانی ابراز می شود، و فکر می کنم از این منظر باید صلح طلبان و حامیان جدی و بی مرز محیط زیست به برنامه های اتمی دولتها بنگرند، وگرنه در عالم سیاست داستان گونه ای دیگر خواهد بود.

بیافزایم که اکنون وقت آن رسیده است که تمام روشنفکران و صلح خواهان و عدالت جویان و انسان دوستان جهان با هر عقیده و گرایش سیاسی و اجتماعی و طبقاتی، در سطوح مختلف از نظریه پردازی گرفته تا حیطه تبلیغ و عرصه عمل سیاسی، به طور جدی، به موضوع مهم و جدی محیط زیست اهتمام کنند و در ارتباط و همبستگی با هم در هرجای جهان دست به جنبش و کارزار جهانی برای حفظ و حراست از محیط زندگی خود بزنند تا شاید از فاجعه های احتمالی (و البته در صورت تداوم روند کنونی قطعی) جلوگیری شود. چرا که دیگر مسأله مرگ و زندگی است و حیات آدمی و حتی حیات حیوانات و گیاهان نیز در معرض خطر جدی است. به ویژه در این زمینه گنجینه ادیان نهادینه شده (از جمله دین زرتشی و دین اسلام) غنی است و آموزه های مذهبی (به ویژه در جوامع مذهبی) می توانند از جهات مختلف به کمک مدافعان محیط زیست و مخالف تخریب طبیعت بیایند. شاید در مجال دیگر این سخن را پی گرفتم. فعلا بدرود.


 
 

1390/1/9

روزنامه آمریکایی وال استريت جورنال در گزارشی می‌گويد يک جوان ۲۱ ساله خود را هکری معرفی کرده که چندی پيش از يک شناسه اينترنتی در ايران توانسته بود سرویس‌های اسکايپ، جی‌ميل، فايرفاکس و ياهو را هک کند و مسئوليت آن را به عهده گرفته است.

اين جوان که خود را دانشجو معرفی کرده در وب‌سايت «پيست‌بين دات کام» (Pastebin.com) پيامی گذاشته و خود را «هکر کمودو» معرفی کرده است. کمودو شرکت اينترنتی است که نخستين بار گزارش اين هک را اعلام کرد.

هکر ياد شده در اين پيام کدهاي مورد استفاده خود را ذکر کرده و نوشته است: «من فقط يک هکر هستم که تجربه هزار هکر را دارد، من يک برنامه‌نويسم که تجربه هزار برنامه‌نويس را دارد.»

شخص هکر يا «هکر کمودو» در پيام خود گفته است که به تنهايی اين حمله را انجام داده و هيچ کمک تيمی يا دسته‌جمعی نداشته است. او خطاب به «طرفداران جنبش جعلی سبز در ايران» نوشته است: «تا زمانی که من زنده هستم، نه شما امنيت اينترنتی داريد و نه دنيای ديجيتال شما امنيت دارد.»

به گزارش روزنامه وال استريت جورنال، کارشناسان هنوز ترديد دارند که هک کردن سرویس‌هایی چون جی‌میل و اسکایپ فقط کار يک نفر باشد، ولی کدهايی که ذکر کرده را درست ارزيابی کرده‌اند.

ميکو هيپونن، رئيس يک شرکت امنيت اينترنتی در هلسينکی فنلاند، در این باره می‌گويد: «به نظر می‌رسد شخص يا اشخاصی که خود را هکر معرفی کرده يا می‌کنند، به سيستم داخلی شرکت کمودو آشنا هستند. ولی اين که بقيه داستان اين فرد یا اين افراد درست باشد، مشخص نيست. ولی می‌توان تاييد کرد که اطلاعات کلی که داده، درست است.»

پيشتر گزارش شده بود که يک يا چند هکر در تلاش برای هدايت کاربران اينترنتی به نسخه جعلی چندين پايگاه معتبر اينترنتی، به چندين گواهينامه ديجيتال يک شرکت امنيت وب دسترسی پيدا کرده‌اند. حمله‌ای که بر اساس اعلام اين شرکت امنيت وب، «به نظر می‌رسد» از سوی جمهوری اسلامی سامان داده شده باشد.

منبع: رادیو فردا

پیشینه:
تلاش هکرهای «ارتش سایبری» برای نفوذ در یاهو و جی‌میل ایرانی ها


 
 

1390/1/9

جزئيات بخشنامه مزدي سال جاري کارگران ایران به تصویب وزیر کار رسیده و بر اساس آن از اول سال 1390 حداقل مزد روزانه با نرخ يکسان براي کليه کارگران مشمول قانون کار (اعم از قرارداد دايم يا موقت) مبلغ 10 تا 11 هزار تومان تعيين شده است.

بخشنامه شوراي عالي کار در مورد حداقل دستمزد 330 هزار توماني سال جاري کارگران در روزهای پایانی سال گذشته به تصویب شوراي عالي کار رسیده بود.

بر اساس توافق مزد سال 90 که میان نمايندگان دولت، کارفرمايان و «نمایندگان کارگران» صورت گرفته، به کارگراني که در سال 1390 داراي يک سال سابقه کار شده و يا يک سال از دريافت آخرين پايه سنواتي آنان گذشته باشد روزانه مبلغ 200 تومان نيز به عنوان پايه (سنوات) پرداخت خواهد شد.

کمک هزينه اقلام مصرفي خانوار بابت هر کارگر، اعم از متاهل يا مجرد نیز ماهيانه مبلغ 28 هزار تومان تعیین شده که باید از سوي کارفرمايان پرداخت شود.

این بخشنامه تصریح کرده که مقررات مصوبه دستمزد کارگران شامل حال دانش‌آموزان و دانشجوياني که در ايام تعطيلات تابستاني در سال 1390 به صورت موقت در کارگاه‌ها اشتغال مي‌يابند «نخواهند» شد.

منبع: فرارو

پیشینه:

کار و کارگر در سال 1389

تصمیم شورای کار در مورد حداقل دستمزد سال ۹۰ غیرمنطقی است

حداقل دستمزد کارگران برای سال آینده ۳۰ هزار تومان افزایش یافت


 
 

1390/1/9

پدر بهنود رمضانی گفته پزشکی قانونی علت مرگ پسرش در شب چهارشنبه سوری را ضربات متعدد به سر اعلام کرده است و نه سوختگی و انفجار نارنجک.

جعفرقلی رمضانی پدر بهنود که خود سابقه ۲۵ سال کار در کادر آزمایشگاهی را دارد در گفتگو با جرس گفته: «درود می‌فرستم بر شرف کادر پزشکی قانونی که واقعیت را انکار نکرده‌اند و در گزارش خود بر خلاف نظر برخی ها که اعلام کرده بودند در اثر سوختگی و انفجار نارنجک بوده است اتکا نکرده و مرگ بر اثر ضربات متعدد شی سخت به سر را نیز قید کرده‌اند.»

وی درباره نحوه باخبر شدنش از حادثه گفته: «من شب حادثه با پسرم تلفنی صحبت کرده بودم و چون می دانستم فضا کمی ناامن شده بود، از او خواستم که به خانه برگردد، او هم قول داده بود که نیم ساعت بعد به خانه برگردد اما تنها یک ربع بعد تلفنی به من شد که باید به بیمارستان می‌رفتم. وارد بیمارستان که شدم با جنازه‌ی پسرم روبرو شدم. انگار آسمان روی سرم خراب شده بود همانجا زدم بر سر خودم و….»

به گفته او کلانتری «خودش گزارش قتل تهیه کرده» و حاضرین در محل حادثه گفته‌اند موتورسواران زیادی بر سر بهنود ریخته و «با شوک او را به زمین انداختند و بعد او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و فرار کردند. یک موتور هم در محل حادثه جا ماند که مردم هجوم آوردند ولی یک خودروی سمند آمد و همه آنها را سوار کرد و از محل دور کرد، مردم شماره خودرو را هم گرفتند و تا رسیدند سر بچه‌ام که او را به بیمارستان منتقل کنند، دیدند که او همانجا تمام کرده.»

شب چهارشنبه سوری سال 1389 خبری در سایت‌ها منتشر شد مبنی بر اینکه بهنود رمضانی توسط چند موتور سوار در تهران کشته اما تاکنون مقامات رسمی هیچ واکنشی به این قتل نشان نداده‌اند.

پیکر بهنود رمضانی برای خاکسپاری به خانواده‌اش تحویل داده شده اما دوستان او در سایت‌های خبری گزارش داده‌اند که نیروهای امنیتی با پاره کردن تصاویر این دانشجو اجازه‌ی برگزاری هیچگونه مراسمی در شهر تهران را نداده‌اند و وی درنهایت در زادگاهش در روستای قراخیل از توابع شهرستان قائم شهر دفن شده است.

منبع: جرس
 


 
 

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس:
1390/1/9

هادی مقدسی، نماینده بروجرد و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس مدعی شده که بخش عمده‌ای از متکدیان و کودکان سر چهار راه‌ها «اجیر شده دشمنان نظام» هستند تا «چهره جمهوری اسلامی» را لوث کنند.

بنا به ادعای وی، «با بحث هدفمند کردن یارانه‌ها اتباع خارجی در داخل کشور ترجیح خواهند داد تا به کشورهایشان باز گردند اما شبکه‌های خارجی برخی از این‌ها را اجیر می‌کنند تا در سر چهار راه‌ها بایستند و فیلم تهیه کنند تا چهره کشور و نظام ما را خدشه‌دار کنند.»

مقدسی معتقد است دستگاه‌های سیاسی و وزارت کشور، شهرداری‌ها و بهزیستی در این خصوص «غفلت» کرده‌اند و نمی‌دانند که یک «اراده فرامرزی و دشمنی با نظام» پشت این تکدی گری‌ها قرار دارد.

این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس مسئله معیشتی را تنها «30 درصد» از کاهش سطح رفاه اجتماعی پس از حذف یارانه‌ها می‌داند و می‌گوید: «باید پذیرفت ما نتوانسته‌ایم درآمد لازم را برای گسترش عدالت و اجرای تعهداتی که مجلس برای ما در نظر گرفته کسب کنیم.»

نماینده مردم بروجرد در مجلس گفت: «باید در کنار توجه به دهک‌های پائین جامعه زیرساخت‌های فرهنگی مانند فرهنگ قناعت، کرامت انسانی و فرهنگ توانمند کردن را ارائه کنیم تا امروز یک خانم بتواند با 40 هزار تومان زندگیش را اداره کند.»

منبع: خبرآنلاین


 
 

1390/1/9

بر اساس رای دادگاه تجدیدنظر حشمت الله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران، به تحمل ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

طبرزدی از اتهام «اختلال در نظم عمومی» تبرئه شده تا حکم وی از ۹ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق به ۸ سال حبس تعزیری کاهش یابد.

این فعال سیاسی و روزنامه نگار، پیش از این نیز بر اساس حکمی دیگر از سوی دادگاه انقلاب به ۱۱ سال حبس محکوم شده و سال‌های متمادی را در زندان به سر برده بود.

همچنین ۱۰ سال ممنوعیت از فعالیت اجتماعی وی از محکومیت قبلی‌اش با اتمام دوران زندان ۸ سال به جریان خواهد افتاد که باتوجه به مدت آزادی بین این ۲ محکومیت ۲ سال از آن سپری شده است.

منبع: هرانا
 


 
 

1390/1/9

بهاره هدایت، سخنگوی دفتر تحکیم وحدت، و همچنین مهدیه گلرو، دبیر انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی برای چندمین بار در طول ۲ سال گذشته از ملاقات با همسرانشان محروم شدند.

این دو فعال دانشجویی اواخر اسفند سال گذشته ملاقاتی چند دقیقه‌ای را با همسران شان داشتند که در ازای عدم پذیرش مرخصی از سوی مسئولین امنیتی بوده است. موعد مجدد ملاقات آنان با همسرانشان امروز بوده اما اجازه ملاقات به آنان داده نشده‌است.

بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در زمستان سال ۸۸ بازداشت شد. وی به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «توهین به رهبری»، «توهین به رئیس‌جمهوری»، «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی از طریق برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵» به ۹سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد و هم اکنون در زندان اوین دوران محکومیت خود را سپری می‌کند.

مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز که ١١ آذر ٨٨ بازداشت شد، فروردین ٨٩ به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» به دو سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در مرداد ٨٩، عینا از سوی شعبه ٥٤ دادگاه تجدیدنظر تهران تأیید شد.

مجید توکلی دیگر فعال جنبش دانشجویی نیز ۱۶ ماه است که از هرگونه ملاقات با خانواده خویش محروم بوده است.

منبع: دانشجونیوز
 


 
 

برای دومین بار در هفته جاری رخ داد:
1390/1/9

شب گذشته در سنندج افراد مسلح به يک خودرو پليس راهنمايی و رانندگی حمله کردند. در این حمله یک پلیس از ناحیه پا مصدوم شد.

به گزارش ایرنا، این حمله دوشنبه شب حدود ساعت ۲۲:۳۰ دقيقه در خيابان کوسه هجيج واقع در محله غفور سنندج رخ داد.

بنا به گزارش پزشكان معالج در بيمارستان بعثت حال «سيامک اسكندري» كه مجروح اين رخداد بود خوب است.

اين خودرو راهنمايی و رانندگی برای کشيدن کروکی يک تصادف به محل حادثه اعزام شده بود.

در حادثه مشابهی که شامگاه روز پنج‌شنبه چهارم فروردين‌ماه رخ داد، بر اثر تيراندازی افراد ناشناس ۲ تن از ماموران نیروی انتظامی کشته، یک مامور نیروی انتظامی و یک شهروند نیز مجروح شدند.

هنوز هیچ فرد یا گروهی مسئوليت حمله امروز در سنندج را برعهده نگرفته است.

منبع: ایرنا و مهر

پیشینه:
حملات مسلحانه به ماموران انتظامی در سنندج؛ ۲ کشته و ۲ زخمی
کشته شدن ۴ مامور نیروی انتظامی و ۱ عابر پیاده در درگیری مسلحانه سنندج

 


 
 

1390/1/9

خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع قضایی کویتی از صدور حکم اعدام برای دو شهروند ایرانی و یک شهروند کویتی به اتهام عضویت در یک شبکه جاسوسی برای ایران خبر داد.

این منبع که هویت او فاش نشده است گفت که یک تبعه سوریه و یک شخص دیگر که تابعیت هیچ کشوری را ندارد نیز در رابطه با همین پرونده به حبس ابد محکوم شده‌اند.

بنا بر این گزارش، یک ایرانی دیگر و تنها متهم زن پرونده که دختر یکی از محکومان به اعدام است، از اتهامات وارده تبرئه شده‌اند.

احکام صادره قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه عالی کویت است.

سه مرد محکوم به اعدام و شهروند سوری محکوم شده به حبس ابد در زمان دستگیری در ماه مه سال ۲۰۱۰ میلادی (بهار ۱۳۸۹) در ارتش کویت خدمت می‌کردند.

این افراد به گردآوری اطلاعات نظامی در مورد نیروهای آمریکایی و کویتی و انتقال آن به سپاه پاسداران ایران متهم هستند.

منبع: میدل ایست آنلاین و بی‌بی‌سی


 
 

1390/1/9

محسن دگمه چی بازاری سرشناسی که به خانواده های سیاسی کمک مالی می کرد در زندان درگذشت.

به گزارش كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها، محسن دگمه چي قبل از درگذشت به دليل وضعيت وخيم علاوه بر عدم دسترسي به امكانات پزشكي توسط عوامل زندان مورد شكنجه روحي قرار گرفته بود.

در روزهاي آخر وضعیت جسمی بازاری زندانی محسن دگمه چی روز به روز وخیم تر می شد ودرد جانکاه لحظه ای او را امان نمی داد و دچار ضعف شدیدی شده بود. او دیگر قادر به نشستن بر روی تختخواب نبود و حدود 4 هفته  قادر به خوردن غذا نبود وي در روزهاي آخر حتی نمی توانست مایعاتی مانند شیر و آب میوه بنوشد و هنگام نوشیدن آب با درد های شدیدی مواجه می شد.  

محسن دگمه چی از بازاریان سر‌شناس تهران، به اتهام کمک مالی به خانواده‌های زندانیان سیاسی توسط قاضی صلواتی محاکمه شد و به ۱۰ سال حبس و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شده بود. او مبتلا به سرطان پانکراس بود.

منبع: جرس


 
 

1390/1/9

محمد ورشوچی، بازیگر قدیمی تئا‌تر و سینمای ایران در سن ۸۶ سالگی درگذشت.

آقای ورشوچی که بیش از نیم قرن در گروه‌های تئا‌تر و سریال‌های تلویزیونی ایران ایفای نقش کرده بود، صبح امروز (سه شنبه نهم فروردین) در بیمارستان پارس تهران درگذشت.

به گفته جعفر رازپوش، از همکاران آقای ورشوچی، او روز گذشته (دوشنبه) به خاطر شکستگی پا به بیمارستان پارس مراجعه کرد اما در ساعات نخست بامداد امروز به دلیل کهولت سن در گذشته است.

یکی از به یاد ماندنی‌ترین نقش‌های آقای ورشوچی، نقش «آسپیران غیاث آبادی» یک مامور شهربانی در مجموعه تلویزیونی دائی جان ناپلئون بود.

محمدعلی ورشوچی متولد ‌١٣٠۴ در تهران و دارای مدرک تحصیلی اول دبیرستان بود. وی فعالیت هنری‌اش را با ایفای نقش در نمایش افسانه خواجه همایون در تئا‌تر مینا (‌١٣٢۵) آغاز کرد.

ورشوچی در بیش از پنجاه فیلم سینمایی ایفای نقش کرد؛ از جمله فیلم‌های گوزن‌ها، علی کنکوری، کمال‌الملک، کفش‌های میرزا نوروز، گراند سینما و خارج از محدوده.

مراسم تشییع جنازه این بازیگر ایرانی فردا (چهارشنبه دهم فروردین) از مقابل بیمارستان پارس تهران (بلوار کشاورز) به سمت منزل شخصی‌اش واقع در اتوبان آهنگ (جنوب شرق تهران) و سپس در قطعه هنرمندان بهشت زهرا برگزار می‌شود.

منبع: ایلنا و بی‌بی‌سی


 
 

یک مقام آمریکایی:
1390/1/9

یک مقام ارشد در دولت آمریکا گفت که هر گونه تغییر رژیم در ایران در دست مردم این کشور است و تنها آن‌ها باید در این مورد تصمیم بگیرند.

رابرت آین‌هورن مشاور ویژه وزارت خارجه آمریکا در زمینه کنترل تسلیحات افزوده که تلاش مقامات واشینگتن بر تغییر حکومت جمهوری اسلامی در ایران متمرکز نیست.

به گزارش رادیو اروپای آزاد٬ آقای آین‌هورن افزوده که حکومت جمهوری اسلامی زمانی در ایران دستخوش تغییر و تحول خواهد شد که مردم ایران در این زمینه تصمیم بگیرند.

به گفته این مقام ارشد در دولت آمریکا، «ما از حکومتی که در تهران بر سر کار است خوشمان نمی‌آید، اما باور داریم این حکومت تنها زمانی تغییر خواهد کرد که مردم ایران تصمیم بگیرند نیاز به تغییر آن هست.»

آین‌هورن همچنین اضافه کرد که تغییر حکومت «باید به دست مردم» صورت بگیرد.

به گفته رابرت آین‌هورن، هدف واشینگتن در قبال جمهوری اسلامی تلاش برای تغییر رفتار آن در زمینه «فعالیت‌های اتمی، سابقه حقوق بشری و حمایت از گروه‌های تروریستی» است.

منبع: رادیو فردا


 
 

1390/1/9

سایت کلمه گزارش کرده که میرحسین موسوی و زهرا رهنورد پس از تماس بسیار کوتاه تلفنی در اول فروردین با خانواده، هیچ گونه ارتباط تلفنی دیگر و یا دیداری نداشته‌اند.

به گزارش این سایت، علی‌رغم مراجعات مکرر فرزندان آقای موسوی و خانم رهنورد به مقابل خانه پدری خود، با ممانعت ماموران امنیتی موفق به دیدار و یا تماس با پدر و مادر خود نشده‌اند.

در این مراجعات که پس از نوروز بار‌ها به طور مداوم انجام شده، نه تنها هیچ پاسخی به خواسته آن‌ها آن‌ها داده نشده، بلکه در برخی از این مراجعات ماموران امنیتی حاضر با بی‌ادبی و تندی با این خانواده برخورد کرده‌اند.

پس از مواجهه با این محدودیت‌ها، خانواده موسوی هر بار سلامتی اعضای خانواده، صحبت و پیام‌های دیگر را با صدای بلند به امید شنیدن آن‌ها از سوی پدر و مادر در حصرشان فریاد زده‌اند.

تنها نکته قابل توجه در چند روز اخیر، مشاهده وجود تعداد زیادی میله آهنی جدید برای جوش دادن به در‌ها و دیوار‌ها بوده است، به طوری که درب آهنی دومی نیز که از خیابان قابل مشاهده نیست، در پشت درب قبلی ساخته شده است.

استمرار بی‌خبری از وضعیت موسوی و رهنورد باعث افزایش نگرانی‌ها در مورد سلامت، چگونگی تغذیه، محل دائمی اقامت و برخورداری آن‌ها از امکانات اولیه شده است.

تاکنون هیچ ارگان رسمی مسئولیت این حصر غیر قانونی، غیر حقوقی و بی‌سابقه را به عهده نگرفته است.

منبع: کلمه


 
 

سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرد:
1390/1/9

بنا به گزارش سازمان عفو بین‌الملل در بررسی آمار اعدام‌های صورت گرفته در سال ۲۰۱۰ میلادی، ایران همچنان بعد از چین، از نظر آمار اعدام‌ها در رده دوم قرار دارد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، عفو بين‌الملل در گزارش خود اعلام کرده است که چين در سال گذشته ميلادی هزاران تن را اعدام کرده و در ايران نیز دستکم ۲۵۲ تن اعدام شده‌اند.

کره شمالی با ۶۰ مورد، يمن با دست‌کم ۵۳، ايالات متحده آمريکا با ۴۶ و عربستان سعودی با دست‌کم ۲۷ مورد اعدام، بيشترين آمار اعمال مجازات اعدام را به خود اختصاص داده‌اند.

عفو بين‌الملل با ذکر این نکته که آمار دقیقی از میزان اعدام‌ها در چین در دست نیست، می‌گويد که با این حال می‌توان گفت درصد اجرای مجازات اعدام در جهان پايين آمده است.

در اين گزارش آمده که ايران با رکورد ۲۵۲ بالاترين آمار اعدام در خاورميانه را به خود اختصاص داده ولی عفو بين‌الملل می‌گويد گزارش‌های جديد و معتبری هم به دست آورده که نشان می‌دهد «۳۰۰ مورد اعدام در ايران به تازگی در ايران انجام شده که بيشتر آنها در زندان وکيل آباد مشهد» بوده است.

طبق آمار و گزارش سامانه‌های حقوق بشری و خبری ایران، تعداد اعدام شدگان در سال ٨٩، بالغ بر ٢٩٨ تن بوده است.

منبع: خبرگزاری فرانسه و جرس


 
 

1390/1/9

در حالی که کشورهای عضو اتحادیه اروپا تحریم‌هایی در زمینه مبادلات بانکی با ایران وضع کرده‌اند، بانک فدرال آلمان با انجام یک «معامله میلیاردی» با ایران امکان پرداخت پول نفت صادراتی ایران توسط هند را از طریق این بانک فراهم کرده است.

روزنامه آلمانی هندلس‌بلات در شماره روز دوشنبه خود نوشته است، بانک فدرال آلمان با چراغ سبز وزارت اقتصاد و وزارت امور خارجه این کشور یک «معامله چندین میلیارد یورویی» با ایران انجام داده است.

این در حالی‌ست که در اوایل دی ماه سال گذشته خورشیدی دولت هند شرکت‌های این کشور را از انجام مبادلات بانکی و تجاری با جمهوری اسلامی از طریق اتحادیه پایاپای آسیایی منع کرده بود.

از آن زمان به بعد شرکت‌های هندی به دنبال راه‌های جایگزینی برای انتقال غیرمستقیم پول ایران به منظور خرید نفت خام از این کشور بوده‌اند.

گزارش روزنامه هندلس‌بلات حاکی از آن است که طرف هندی پول نفت خریداری شده از ایران را به بانک فدرال آلمان حواله می‌کند و این پول از آنجا به حسابی در بانک تجاری ایران و اروپا در هامبورگ منتقل می‌شود.

بانک تجاری ایران و اروپا که خود در لیست سیاه تحریم‌های آمریکا علیه ایران قرار دارد و گفته می‌شود متعلق به بانک صنعت و معدن ایران است، پول نفت صادراتی به هند را در نهایت به تهران منتقل می‌کند.

ایران دومین صادر کننده بزرگ نفت به هند به شمار می‌آید و ارزش نفت صادراتی این کشور به هند در سال به حدود ۱۲ میلیارد دلار بالغ می‌شود.

از آنجایی که بانک فدرال آلمان مسئولیت صدور مجوز لازم برای انتقال مبالغ بالاتر از ۴۰ هزار یورو به ایران را بر عهده دارد، مقام‌های دولت آلمان پس از انتشار خبر مشارکت بانک فدرال این کشور در نقل و انتقال پول نفت صادراتی ایران با انتقاد احزاب مخالف این کشور روبرو شده‌اند.

منبع: رادیو فردا

 


 
 

1390/1/9

امیدوار رضایی، نماینده مجلس هشتم می‌گوید که نطفه‌ جریان اسلام منهای روحانیت در جمهوری اسلامی شکل گرفته و در حال رشد است.

آقای رضایی در گفتگویی تفصیلی با خبرآنلاین گفته است که این جریان تلاش می‌کند فعالیت‌های خود را گسترش دهد.

این نماینده مجلس بدون آنکه نامی از احمدی‌نژاد و مشایی ببرد با اشاره به خطر جدایی روحانیون از سیاست اظهار داشته که در صورت کنار گذاشته شدن روحانیت از عرصه سیاست اختلاف‌ها آغاز خواهد شد.

وی در عین حال تصریح کرده که این تنها دولت احمدی‌نژاد نیست که «متهم» به تلاش برای حذف روحانیت از عرصه سیاست و قدرت در جمهوری اسلامی است، بلکه این موضوع از ابتدای انقلاب وجود داشته است.

آقای رضایی همچنین اضافه کرده که باید به جهت حفظ شان روحانیت افراد غیر روحانی در راس امور باشند.

امیدوار رضایی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وضعیت اصول‌گراها، این طیف را به سه گروه «افراطی»، «انقلابی» و «سنتی» تقسیم کرده است.

این نماینده مجلس با اشاره به انتخابات آتی مجلس و طیف اصول‌گرایان گفته است: «یکی از مشکلات اصولگرایان نداشتن اتاق فکر است. یعنی ما اصولگرایان، کمبود داریم. ریش سفیدان اصولگرا در میدان نیستند. بالاخره در زمانهایی وحدت مان بیشتر بود.»
در سال‌های اخیر و به‌خصوص پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، بسیاری از چهره‌های سیاسی همواره نگرانی خود را از کنار زدن روحانیت اعلام کرده‌اند.

اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نخستین کسی بود که به صراحت از تلاش دولت احمدی‌نژاد برای کنار گذاشتن روحانیت از عرصه قدرت در جمهوری اسلامی خبر داد. وی سال گذشته در پیامی به طور تلویحی به آیت‌الله خامنه‌ای هشدار داده بود که احمدی‌نژاد در آینده قصد کنار گذاشتن وی از قدرت را دارد.

منبع: خبرآنلاین
 


 


شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته