دولت سوریه در راستای تحقق وعدههای مقامات عالی این کشور در اجرای اصلاحات ریشهای و اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی سوریه، امروز سه شنبه استعفا کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از دمشق، یک مقام بلند پایه سوری روز سه شنبه اعلام کرد دولت سوریه امروز استعفا کرد.
بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، امروز ضمن پذیرش استعفای ناجی عُطری نخست وزیر این کشور، از وی خواست تا تعیین دولت بعدی سرپرستی امور نخست وزیری را برعهده داشته باشد.
دولت جدید ظرف روزهای آینده تعیین خواهد شد و عهده دار اجرای اصلاحاتی می شود که بشار اسد قرار است آن ها را در یک سخنرانی ظرف یکی دو روز آینده اعلام کند.
این خبر در حالی منتشر شد که پیش از این دولت این کشور اعلام کرده بود در راستای تحقق وعدههای مقامات عالی این کشور در اجرای اصلاحات ریشهای و اساسی در ساختار سیاسی و اقتصادی استعفا خواهد داد.
بر اساس این گزارش، بثینه شعبان مشاور قدرتمند و بانفوذ رئیس جمهور سوریه، در سخنانی تاکید کرده بود که تصمیمات مهمی برای آیندهی کشور گرفته شده که مهمترین آن برداشتن حالت فوقالعاده است که از زمان کودتای حزب بعث در سال ۱۹۶۳ به رهبری حافظ اسد برقرار بوده است.
استعفای دولت را برخی از ناظران نخستین مرحله از یک طرح اصلاحی در سوریه ارزیابی میکنند که قرار است برای کنترل اعتراضات مردمی به سلطه حزب بعث بر سوریه توجه کند.
از سوی دیگر خبرگزاری سوریه (سانا) گزارش داده بود؛ ساکنان شهر جولان که تحت اشغال اسرائیل است، در تظاهراتی بر وحدت ملی تاکید کردند.
شهروندان جولان در تظاهراتی گسترده در روستاهای مختلف این منطقه دست به تظاهرات زده و شعارهایی در حمایت از سوریه و وحدت ملی سردادند.
این تظاهرات از منطقهی عین قنیة آغاز و تا روستاهای مسعده، بقعاتا و مجدل شمس ادامه یافت.
تظاهر کنندگان نسبت به کشور خود به رهبری بشاراسد رئیس جمهور سوریه، اعلام وفاداری کرده و افزودند: حوادث اخیر در راستای برهم زدن اوضاع داخلی این کشور بوده است.
این در حالی است که فاروق الشرع معاون رئیس جمهور سوریه، بعد از دیدار با فرستاده ویژه چین به خاورمیانه اعلام کرد: بشاراسد به زودی سخنرانی خواهد نمود و به ملت سوریه نسبت به وقایع اخیر اطمینان خواهد داد.
خبرگزاری سوریه در خبری دیگر گزارش داد: بشاراسد تماس تلفنی را از سوی ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان، دریافت کرده است که به موجب آن پادشاه عربستان در این تماس تلفنی بر حمایت کشورش از سوریه در برابر توطئهچینیها که با هدف ناامنی و خدشه وارد کردن به روابط میان رهبران و ملت سوریه است، تاکید نمود.
اسد همچنین تماسهای تلفنی را از سوی صباح الاحمد الجابر الصباح امیر کویت، حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین، حمد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر، جلال طالبانی رئیس جمهور عراق، دریافت کرد.
رهبران این کشورها حمایت خود را از سوریه در برابر توطئهچینیهای خارجی اعلام کردند.
همچنین سلیم عَبّود نماینده پارلمان سوریه، در گفتوگو با شبکهی خبری العالم اظهار داشت: رویدادها و راهپیماییها در جهان عرب مسالمت آمیز بود وعلیه رژیمهایی صورت گرفت که مواضعی ضد عربی و با “اسرائیل” تعامل داشتند، اما در سوریه وضعیت فرق میکند چون که تظاهراتها و رویدادها در این کشور مسالمت آمیز نیست. آتش سوزیها، تیراندازیها و کشتهها نشان داد که این رویدادها نتیجهی یک توطئه طراحی شده علیه ثبات، اصول و مواضع سوریه است.
وی ادامه داد: مشکل سوریه با بسیاری افراد و مشکل این افراد با سوریه این است که این کشور به اصول عربی خود پایبند است و دست از حمایت از مقاومت و مخالفت با اسرائیل و نقشههای آمریکا در منطقه بر نمی دارد.
سلیم عبود افزود: ما در اینجا اعلام می کنیم که آنچه امروز روی میدهد توطئهای است که زمان و مکان آن چه در دَرعا و چه در لاذقیه از پیش تعیین شده است. در درعا چون که بر خط رویارویی نزدیک مرز قرار دارد و در لاذقیه چون زادگاه رئیس جمهور است.
وی دربارهی لغو قانون فوق العاده و اصلاحات سیاسی و اقتصادی که اسد وعدهی انجام آنها را داده است و آیا اینکه این مساله به امنیت و ثبات سوریه آسیب می رساند یا نه، گفت: نمایندگان پارلمان همیشه تلاش میکنند طرحها را ارتقا بخشند و با فساد مبارزه کنند، اما آنچه اکنون روی میدهد مطالبهی یک خواسته نیست، بلکه سخن حقی است که هدف از آن باطل است و این افراد اگر واقعا خواستهای داشتند به صورت مسالمت آمیز در خیابانها راهپیمایی میکردند، اسلحه حمل نمیکردند و داراییهای عمومی و خصوصی را آتش نمیزدند.
این مساله نشان میدهد که توطئهای خطرناک در کار است که هدف از آن ایجاد ترس در دل مردم است.
این نماینده پارلمان سوریه دربارهی بازداشت یک آمریکایی و افرادی از ملیتهای مختلف به اتهام دست داشتن در حوادث سوریه و آیا اینکه این مساله دلیل بر دست داشتن طرفهای خارجی در این حوادث است یا نه، گفت: بسیاری از کشورهای عربی و غیر عربی مسئول بر هم زدن اوضاع هستند و آنها هستند که فراخوان میدهند، تیراندازی میکنند و این حوادث را به راه میاندازند.
وی تاکید کرد: این مساله به زودی برای مردم روشن خواهد شد.
بر اساس رای دادگاه تجدیدنظر حشمت الله طبرزدی، روزنامه نگار و فعال سیاسی به تحمل ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طبرزدی از اتهام “اختلال در نظم عمومی” تبرئه شده تا حکم وی از ۹ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق به ۸ سال حبس تعزیری تقلیل یابد.
پیش از این نیز، این فعال سیاسی و روزنامه نگار، بر اساس حکمی دیگر از سوی دادگاه انقلاب به ۱۱ سال حبس محکوم شده و سالهای متمادی را در زندان به سر برده بود.
همچنین ۱۰ سال ممنوعیت از فعالیت اجتماعی وی از محکومیت قبلیاش با اتمام دوران زندان ۸ سال به جریان خواهد افتاد که باتوجه به مدت آزادی بین این ۲ محکومیت ۲ سال از آن سپری شده است.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی، بدون رویکرد جدی به نابرابری های اجتماعی و وجود فقر و بیکاری در کشور، ادعا کرد "امروز بسیاری از کودکان غیرایرانی در سر چهار راه ها به تکدی گری می پردازند تا چهره جمهوری اسلامی را لوث کنند. شبکه های خارجی برخی از اینها را اجیر می کنند تا در سر چهار راه ها بایستند و از آنها فیلم تهیه می کنند تا چهره کشور و نظام ما را خدشه دار کنند."
به گزارش خبرآنلاین، هادی مقدسی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هشتم، طی گفتگو با این سایت اصولگرا، در پاسخ به سوالی در مورد قانون هدفمندی یارانه ها و تاثیر آن بر کاهش سطح رفاه در زندگی مردم گفت: مسئله معیشتی تنها ٣۰ % است . زیرا این ناهنجاری ها را در دهک های بالای جامعه به مراتب بیشتر دیده می شود.البته ما به عنوان متولی عدالت اجتماعی باید بر این ٣۰% متمرکز شویم. ما هم می پذیریم که این میزان حقوق ماهاینه کفاف یک خانواده را نمی هد. از سوی دیگر سوء مدیریت ها را نیز نباید نادیده گرفت.
وی همچنین افزود "باید پذیرفت ما نتوانسته ایم درآمد لازم را برای گسترش عدالت و اجرای تعهداتی که مجلس برای ما در نظر گرفته است کسب کنیم. پس ضمن پذیرش این واقعیت ها سعی می کنیم نیازهای دهک های پائین جامعه را در نظر بگیریم .این ها مباحثی است که باید در کنار مباحث فرهنگی انجام دهیم.از سوی دیگر متولیان فرهنگی ما نتوانستند ارزش های فرهنگی ما را به نسلهای بعدی جامعه انتقال دهند. بحث حجاب و تحکیم مبانی خانواده، ارزش های مختلف اجتماعی و فردی ، کرامت انسانی و… . دستگاه های فرهنگی به همان میزان که منفعلانه در پی سرگرم کردن هستند در پی بستر سازی ذهنی در نسل های آینده نیستند."
مقدسی اظهار عقیده کرد "این یکی از ایرادات فعالان فرهنگی ما در این عرصه است. اگر زیرساخت های فرهنگی جدی نگیریم، مشکلات اقتصادی و اجتماعیمان در میان مدت نیز به سرانجام نمی رسد. امروز با چهل هزار تومان ممکن است یک خانم مجبور به اداره زندگیش شود اما اگر در کنار این چهل هزار تومان فرهنگ قناعت ، کرامت انسانی و انسان زندگی کردن را و فرهنگ توانمند کردن را به او ندهیم نمی توانیم از او توقع داشته باشیم.باید در این امر متولیان فرهنگی ،اقتصادی ،فرهنگی و نیز متولیان سیاسی نیز به شکل متمرکز وارد کار شوند."
نماینده بروجرد در ادامه این مصاحبه مدعی شد "امروز به عنوان کودکان ایرانی بسیاری از کودکان غیر ایرانی در سر چهار راه ها به تکدی گری می پردازند تا چهره جمهوری اسلامی را لوث کنند! شبکه های خارجی برخی از اینها را اجیر می کنند تا در سر چهار راه ها بایستند و از آنها فیلم تهیه می کنند تا چهره کشور و نظام ما را خدشه دار کنند.بحث بحث ساده ای است اما مطالبات جدی پشت این قرار دارد. دستگاه های سیاسی و وزارت کشور و شهرداری ها و بهزیستی و یا….در این خصوص غفلت کرده است. آنها نمی داند که یک اراده فرامرزی و دشمنی با نظام پشت آن قرار دارد."
ادعای این نماینده اصولگرای مجلس در حالیست که گزارش های رسمی از سازمان بهزیستی و همچنین خبرگزاریهای کشور حاکی از آن است که کودکان و نوجوانان زیادی در کشور، به دلیل فقر و تنگدستی مالی والدین و همچنین آسیب های اجتماعی، مجبور به ترک تحصیل و کار در مشاغل کاذب و طاقت فرسا هستند.
بنابر خبر دريافتي زنداني سياسي محسن دگمه چي شب گذشته به دليل عدم رسيدگي پزشكي و وخامت حالش در بيمارستان جان باخت.
به گزارش كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها، زنداني سياسي محسن دگمه چي قبل از درگذشتش به دليل وضعيت وخيم علاوه بر عدم دسترسي به امكانات پزشكي توسط عوامل زندان مورد شكنجه روحي قرار گرفته است. به رغم وضعیت بسیار وخیم جسمی محسن دگمه چی و برخوردهای غیر انسانی، حضور پاسداربندهای حاضر در اتاق هنگام ملاقات با خانواده اش عاملي ديگر برای افزایش فشار روحی علیه وي بوده است.
در روزهاي آخر، وضعیت جسمی بازاری زندانی محسن دگمه چی روز به روز وخیم تر می شد و درد، لحظه ای او را امان نمی داد و دچار ضعف شدیدی شده بود به طوری که دیگر قادر به نشستن بر روی تختخوابش نبود و حدود 4 هفته قادر به خوردن غذا نبود وي در روزهاي آخر حتی نمی توانست مایعات بنوشد و هنگام نوشیدن آب با دردهای شدیدی مواجه میشد.
گفتنی است محسن دکمه چی از بازاریان سرشناس تهران، به اتهام کمک مالی به خانوادههای زندانیان سیاسی توسط قاضی صلواتی مورد محاکمه قرار گرفت و به ۱۰ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شده بود. وی مبتلا به سرطان پانکراس بود.
اگر مهم ترین واقعه سال 88 را رخداد کودتای انتخاباتی و بدنبال آن شکل گیری جنبش سبز در کشورمان بدانیم ، می توان مهم ترین رخداد سال 89 را ظهور « موج دموکراسی خواهی » در کشورهای عربی مسلمان دانست که بصورتی غیرقابل انتظار در فصل سرد زمستان گرما بخش جان مردمی شد که پس از تحمل سالها ظلم و استبداد یکباره علیه بی عدالتی و خودکامگی شوریدند و دو دیکتاتور را در تونس و مصر برانداختند و تداوم این موج می رود تا در کشورهای یمن ، لیبی ، سوریه ، بحرین ، اردن و... بساط مستبدان و تمامیت خواهان را برچیند و جغرافیای سیاسی جدیدی در منطقه خاورمیانه پدید آورد.
جنبش مردمی سبزایران با شعار" رای من کو؟" ، که تبلور خواسته مطالبه حق حاکمیت و تعیین سرنوشت بدست شهروندان از طریق انتخابات آزاد و منصفانه است ، براین « موج دموکراسی خواهی » براه افتاده در منطقه، فضل تقدم دارد ، همچنانکه نهضت مشروطه ایرانیان در بیش از یک قرن پیش بر نهضت های مشابه در منطقه، فضل تقدم داشت ، اما به نظر می رسد که بدلیل خطای تحلیلی و
محاسبات غلط جناح اقتدارگرای حاکم بر کشورمان در انجام کودتای انتخاباتی و مقابله سرکوبگرانه با جنبش سبز، این « موج دموکراسی خواهی » در منطقه، نظام سیاسی مستقر در ایران را در وضعیت دشوار و متعارضی قرار داده است و این نظام که در صورت همراهی با مطالبه جنبش سبز یعنی پایبندی به حق تعیین سرنوشت توسط شهروندان و انتخابات آزاد می توانست صادقانه با این موج که عمدتاً علیه دیکتاتورهای وابسته به آمریکا و غرب شکل گرفته است، همراه شده و از نتایج آن بهره مند شود اما بدلیل شرایط داخلی و قرار گرفتن در برابر مطالبه انتخاباتی مردم خود، در وضعیتی قرار گرفته است که روند تحولات به ضررش پیش رفته و تضعیف و تخفیف موقعیتش در منطقه را در پی دارد ، درحالی که اگر جمهوری اسلامی ایران به مردمسالاری و انتخابات آزاد و منصفانه پایبندی و وفاداری نشان داده بود می توانست در پس این تحولات به قدرت اول منطقه و حامی مطالبات برحق ملتها و مانع زیاده خواهی قدرتها و ابرقدرتها در منطقه تبدیل شود .
یاد آور می شود که در پی اجرای سیاست خارجی تنش زدای دولت خاتمی و سرنگونی طالبان در افغانستان و رژیم بعثی صدام درعراق با حمله نظامی دول غربی ، جمهوری اسلامی ایران در هنگام روی کار آمدن دولت احمدی نژاد در مرداد ماه سال 84 بطور ناخواسته در موقعیت بسیار ممتازی در جغرافیای
سیاسی منطقه و جهان قرار گرفته بود اما دولت تازه کار بجای استفاده از این موقعیت ممتاز برای تثبیت وضعیت و بهره مندی از آن برای پیشرفت و توسعه کشور با در پیش گیری سیاست خارجی تنش زا ، تهاجمی و ماجراجویانه درعرصه خارجی و اجرای سیاست های اقتدارگرایانه در عرصه داخلی، در گذر زمان موجبات عبور از این موقعیت ممتاز را به سمت افول و ضعف فراهم آورد . صدور قطعنامه های پی درپی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بدلیل ارجاع پرونده هسته ای ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی به این شورا و تشدید تحریم های اقتصادی و سیاسی در عرصه خارجی و رخداد کودتای انتخاباتی و شکل گیری جنبش اعتراضی و مردمی سبز در عرصه داخلی شاهدی محکم بر این مدعاست و
اینکه برخلاف شعار رایج عزت، حکمت و مصلحت در عرصه سیاست خارجی و خرد ورزی و تدبیر در امور داخلی، دولت احمدی نژاد راهی را پیموده که حاصلش رویارویی نظام با بحرانی نفس گیر در عرصه خارجی و داخلی شده است. و درچنین شرایطی ظهور « موج دموکراسی خواهی » در کشورهای عربی نظام را در تنگنایی سخت و دشوار انداخته است .
جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از جنگ تلاش کرد با فاصله گیری از شعارهای انقلابی دهه اول روابط خود را با کشورهای عربی بر پایه واقعیت های جاری بازسازی و سامان دهد و لذا روابط خود را با دولت ها گسترش داد و دراین مسیر سفیر خود را پس از سالها به تونس برگرداند و دولت احمدی نژاد با اعلام آمادگی برای برقراری سریع روابط با مصردر پی فتح آخرین سنگر دراین عرصه برآمد اما ظهور « موج دموکراسی خواهی » در این کشورها دولتمردان ایرانی را همانند دولتمردان دیگر کشورها غافلگیر کرد و اینان که در ابتدا در اعلام موضع نسبت به این رخداد تردید داشتند با پیشروی این
موج تلاش کردند براین موج با تفسیر خود سوار شوند و از این رو بر دامنه موضع گیری های حمایتی خود از جنبش های مردمی و علیه حاکمان کشورهای عربی افزودند و عملا خود را به میدان منازعات جاری در این کشورها وارد کردند. اما مشکلی که وجود داشت مواضع و عملکرد دوگانه مقامات کشورمان با مقوله ای مشابه در عرصه داخلی و خارجی و بطور همزمان بود . درحالیکه فیلم ها و تصاویر سرکوب جنبش مردمی سبز در ایران هنوز در خاطر مردم جهان و کشورهای عربی باقی مانده ، و حضور هزاران نیروی نظامی و شبه نظامی در خیابانهای تهران و شهرستانها برای جلوگیری ازتجمع و راهپیمایی معترضان هراز گاهی تیتر خبر رسانه های جهان می شد ، حمایت مقامات حاکم بر کشورمان از جنبش های مردمی جاری در کشورهای عربی و توصیه به حاکمان این کشورها برعدم مقابله با این جنبش ها و تسلیم شدن به مطالبات آنها، در داخل و خارج کشور با تردید و ابهام و سئوال مواجه می شد. به ویژه آنکه در انعکاس اخبار این جنبش های اعتراضی توسط رسانه های رسمی نظام با شیوه ای کاملا
جانبدارانه و دوگانه برخورد و عمل می شد بگونه ای که اخبار مرتبط با بحرین پوششی کامل داشت درحالیکه نسبت به اخبار مشابه در سوریه سکوتی کامل پیگیری می شد.
در حالی که تحولات حادث روابط ایران با دولتهای عربی را خدشه دار کرده و بهم ریخت ، آنچه جمهوری اسلامی ایران را بیش از پیش در تنگنا انداخت تداوم جنبش اعتراضی مردمی در بحرین بود که بدلیل اکثریت شیعه معترض، حمایت بیشتری را از جانب ایران می طلبید و از آنجا که پیروزی جنبش
اعتراضی مردم بحرین در مجموع به نفع ایران بود و جمهوری اسلامی موقعیتی مستحکمتر در خلیج فارس پیدا می کرد و مقامات پنتاگون نیز به این موضوع اعتراف داشتند از اینرو مقابله با این وضعیت تمهید شد و با ورود نیروهای نظامی عربستان سعودی و امارات و کویت به نمایندگی از سوی کشورهای عضو
شورای همکاری خلیج فارس، ایران در موقعیت بن بست و آچمز قرارگرفته است چرا که از یکسو حمایت لفظی و سیاسی ایران چاره کار معترضان بحرینی در برابر سرکوب نظامی را نمی کند و از سوی دیگر هرگونه مداخله علنی و نظامی ایران می تواند کشور را وارد میدان جنگ با کشورهای حامی بحرین کند که استعداد آن را دارد که منطقه را به آتش بکشد در حالی که سرانجام آن نیز معلوم نخواهد بود و در واقع می توان گفت این شرایط تمام شعارهای داده شده دراین سالها در مورد قدرت نظامی ایران را به چالش کشیده و به ورطه آزمون درآورده است. در عین حال رفتار اقتدارگرایانه و صدام گونه قذافی با « موج
دموکراسی خواهی » جاری در این کشور، اسباب مداخله نظامی دول غربی را با ظاهر و توجیهی انسان دوستانه و حقوق بشری و با همراهی اتحادیه عرب و همگامی برخی کشورهای عربی فراهم ساخت و قطعا این رخداد جغرافیای سیاسی منطقه را درشرایط جدیدی قرار داده که می تواند برای آینده ایران خطر ساز
باشد. قیام مردم لیبی و سوریه علیه حاکمان خود که در سیاست خارجی و داخلی وضعیتی نسبتا مشابه ایران دارند، جمهوری اسلامی را در موقعیت دشواری قرار داده است. و در شرایط حادث این کشورهای غربی و آمریکای اوباماست که بر « موج دموکراسی خواهی » در منطقه سوار شده است و جمهوری اسلامی ایران را به عنوان نماد بنیادگرائی شیعی، دارای نظامی استبدادی و در مقابل « موج دموکراسی خواهی » معرفی می کند .
سرجمع اینکه اگر در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، رأی مردم حاکم شده بود و حتی پس از انجام کودتا و ظهور جنبش اعتراضی نسبت به نتیجه اعلامی انتخابات، بجای بکارگیری سیاست سرکوب و مشت آهنین ، اجرای سیاست اقناع و گفتگو و اصلاح پی گرفته می شد همنوایی جمهوری اسلامی با « موج دموکراسی خواهی » براه افتاده در کشورهای عربی بصورتی طبیعی و صادقانه انجام می گرفت و ایران می توانست بهترین و بیشترین بهره را از تحولات جاری در منطقه ببرد و نام خود را برپیشانی این تحولات حک کند اما تقلب در انتخابات ریاست جمهوری و انجام سیاست سرکوب متعاقب آن، این فرصت را زایل ساخته و نظام را درموقعیت سخت و دشواری قرارداده است .
بدون آنکه بخواهم به کالبد شکافی بیشتر این موضوع بپردازم تنها راه برون رفت از این وضعیت همان توصیه ای است که این روزها مرتب از زبان مقامات حاکم بر کشورمان خطاب به حاکمان کشورهای عربی درگیر با « موج دکوکراسی خواهی » بیان می شود و آن عدم مقابله با جنبش های مردمی و شنیدن صدای آنها و پاسخگویی به مطالبات آنان است .تجربه دوسال اخیرنشان داده که جنبش سبز مردمی در کشورمان سر بازایستادن ندارد و زود یا دیر راه خود را بسوی پیروزی می جوید و می پوید اما اگر حاکمیت به واقع در فکر و اندیشه، به اسلام و ایران وفادار است باید راهی را در پیش گیرد که نه تنها بهانه و اسباب مداخله خارجی در کشورمان را فراهم نسازد بلکه با فراهم سازی پشتوانه مردمی نظام رااز این وضعیت دشوار و خطیرعبور دهد و این تنها با آزادی همه زندانیان سیاسی واعلام یک عفو عمومی و آشتی ملی ، باز کردن فضای رسانه ای و برگزاری انتخابات سالم و آزاد و منصفانه برای ریاست جمهوری و مجلس امکان پذیر است و لاغیر.
ندای سبز آزادی: صفحه فیس بوک 25 بهمن در ادامه طرح سینما اعتراض، ایده های خود برای چگونگی نحوه اجرای این طرح را منتشر کرد. گفتنی است آدرس سینماهای مورد نظر نیز در ادامه همین پست آمده است.
متن کامل اعلام صفحه 25 بهمن در مورد طرح سینما اعتراض یه شرح ذیل است:
دوستان مطالعه این نامه نه تنها برای اجرای طرح سینما اعتراض بلکه برنامه ریزی های آینده نیز بسیار مهم است. لطفا آن را به دقت مطالعه و به دوستان ارسال کنیم.
چرا اجرای همگانی طرح سینما- اعتراض مهم است؟
1-این طرح برد و نفوذ خبری خوبی داشته است. با رسیدن تعطیلات نوروزی دولت کودتا در انتظار یک دوره رکود خبری در ارتباط با اخبار جنبش سبز بود تا در برنامه های نوروزی صدا و سیما بتواند دولت کودتا را تبلیغ کند. در این میان فیلمی مانند اخراجی ها در پوشش هزل وظیفه حمله مستقیم به جنبش سبز را بر عهده دارد. این مساله برای آنها پس از حصر سران جنبش مردمی سبز از اهمیت ویژه ای برخودار است.
2-دستگاه سرکوب برای مقابله با تظاهرات خیابانی راههای مختلف را آزموده. تا جایی که در تظاهرات اسفند ماه لشکری از نیرو به خیابان ها گسیل می شد. حضور در سینما یا صف بلیط عملی کاملا قانونی است و دستگاه سرکوب هیچ راهی برای جلوگیری از آن ندارد. اکران فیلم آقای فرهادی یک امکان برای جنبش سبز به وجود آورد.
3-آنها نیک می دانند طرح هایی مانند سینما اعتراض تنها آغاز راه است. ما درمرحله اول فقط در سالن های سینما حاضر شدیم. پس از موفقیت در این مرحله و در مرحله دوم با حضور مجتمع در زمان های خاص (بعد از ظهرهای دهم، یازدهم و دوازدهم فروردین) است که این حرکت بیشتر به اعتراض شبیه خواهد شد. توجه کنیم که در این روزها همچنان مشکل قانونی نخواهیم داشت. در مراحل می توانیم حرکت خود را به حوزه های دیگری مانند اعتصاب گسترش دهیم. با هم تصمیم می گیریم و حرکت می کنیم.
4- ایجاد ترس عمومی میان مردم سیاست همیشگی حکومتهای دیکتاتوری است. طرح هایی مانند حضور در سینما و صحبت با عزیزان دیگر می تواند ما را بیش از پیش از مرزهای ترس عبور داده به رفتار برنامه ریزی شده گروهی هدایت کند.
5-اصغر فرهادی چهره ای محبوب در میان سبزها است. او در مناسبت های مختلفی از جنبش سبز حمایت کرده است. از یاد نبریم که دولت کودتا بیش از هفت فیلم تبلیغی در رابطه با بدنام کردن سران سبز و شهدای بیگناه این جنبش مردمی تهیه کرده است. حمایت مردمی وسیع از «جدایی نادر از سیمین» می تواند سینماگران دیگر را به حمایت های علنی تر از جنبش سبز تشویق و به تولید آثاری این چنینی کمک کند. این وضعیت برای دولت کودتا گران تمام خواهد شد.
6- یکی از اتفاقات مهمی که پس از تظاهرات 25 بهمن افتاد گسترش اعتراضات به شهرستانهای مختلف بود. این مساله باید در طرح های مختلف همچنان پیگیری شود.
7- دوستان، باید اعتراف کنیم مساله گسترش شبکه های اجتماعی تاکنون زیاد پیگیری نشده است. یکی از مهمترین دلایل حضور ما در روزهای 10، 11 و 12 فروردین در سینما ها «دیدار با یکدیگر» است. این ارتباطات به دلیل خصلت اعتراضی خود (چون با به هم پیوستن معترضان شروع می شود) در میان مدت قابلیت شبکه سازی و گسترش باور نکردنی دارند. این شبکه ها استخوان بندی و ستون فقرات هر حرکت اعتراضی-مردمی هستند.
8- ما با جنبش سبز زندگی می کنیم. باور کنیم اگر روزی یک ساعت یا حتی چند دقیقه برای جنبش سبز زمان اختصاص دهیم در مدت بسیار کوتاهی تمام سیستم اطلاع رسانی، اداره و عمل در این جنبش را دگرگون خواهیم کرد. آنگاه با دستگیری رهبران سبز نه قیامت خواهد شد و نه آنها از یاد خواهند رفت. شروع کنیم، سرخوشانه و هر روز تمرین کنیم، به ناامیدی مقطعی «نه» بگوییم، پیروزی با ماست.
9- دوستان، از رهبران سبز گرفته تا نیروهای فعال همه و همه در این راه صادق و ثابت قدم اند. هیچ کس خائن نیست. به هم اعتماد کنیم و به عقاید دوستان سبزمان احترام بگذاریم. مهمترین خطری که یک جنبش را تهدید می کند از هم پاشیدن حلقه های اتحاد میان اجزایش هست. پس نسبت به طرح های توطئه کودتاگران آگاه باشیم و علیرغم تفاوت اندیشه ها، همدیگر را بیش از پیش دوست بداریم. ما همه با هم هستیم. هر ایرانی یک رهبر است.
10- طرح حضور سبز در سینماها به مانند پیشنهادهای قبلی طرح شده در این صفحه بوسیله فرزندان جوان و گمنام سبز طراحی شده است. از دیروز وب سایتهای مهم سبز مانند ندای سبز آزادی، تحول سبز، جرس و... به همراه صدها وبسایت و وبلاگ دیگر حلقه اتحادی برای اطلاع رسانی ایجاد کرده اند. گردانندگان بسیاری ازاین وب سایتها نیز به مانند حاضران در این صفحه نیروهای جوان می باشند و اندیشه های مختلفی درباره شیوه حرکت، سیستم سیاسی مناسب و.. دارند. علیرغم این تفاوت ها همه ما، از ابتدای جنبش با هم تصمیم گرفتیم و سپس اجرایش کردیم. شوراهایی مانند راه سبز امید که از عزیزان باتجربه تر تشکیل شده اند همیشه دست ما را باز گذاشته اند، دست تمام مردم سبز را. آزادی اندیشه و عمل در کنار سطح درک متقابل میان سران و بدنه جنبش ما را سرشار از شور و امید به آینده کرده است. آنچه مانند چسبی معجره آسا ما را به هم وصل می کند هیچ نیست الا ایمان به پیروزی و آزادی. روابط ایجاد شده الگویی است کثرت گرا از روابط میان مردم حاضر در تظاهرات. اندیشه رنگین کمان متحد سبز موسوی چنان دستگاه نیرومند فکری میان اجزا جنبش سبز ساخته که دستگاه عظیمی رسانه ای کودتا با بودجه میلیاردی در مقابل آن عاجر شده است.
11- فلیسوفی آلمانی می گوید «خداوند در جزئیات است». در پایان، لطفا موارد زیر را که شامل نقاط کوچک اما اجرایی مربوط به طرح سینما-اعتراض است بخوانیم. به دوستانمان روایت کنیم و طرح را با هر ابزاری داریم اطلاع رسانی نماییم. دوستان ما همه با هم در این کشتی بزرگ سبز نشسته ایم...
نکات مهم درباره اجرای طرح سینما اعتراض:
- گروهی به تماشای این فیلم برویم. مهم است که عمل جمعی فیلم دیدن را در چارچوبی سبز قرار دهیم تا شروعی باشد برای تکرار آن در رویدادهای دیگر در روزهای آینده. اعضای خانواده یا دوستانی که با ما اختلاف نظر دارند را با جنبش سبز آشنا کنیم. به آنها توضیح دهیم که این اعتراضات می تواند بی خطر باشد. صحبت در جمع دودلی آنها را برای مراسم شرکت آینده کم می کند.
- زمان حضور: بعد از ظهر(بعد از ساعت 2 ظهر تا پایان ساعت اکران فیلم ) روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم فروردین. مکان سینماهای تمام شهرهای ایران زمین که فیلم جدایی نادر از سیمین را نمایش می دهند.
- از تمام اهالی سینما بخواهیم که در این سه روز و در اعتراض به وضعیت همکارانشان به هم وطنان خود بپیوندند. بیایید و با ما فیلم ببنید.
-در این روزها شاهد صف های طولانی در مقابل سینماها خواهیم بود. ایستادن در صف برای دریافت بلیط کاملا قانونی است. باید تا می توانیم این صف ها را طولانی تر کنیم پس اگر فیلم را دیده ام برای دیدار یاران در صف ها حاضر شویم. این کار چهره شهر را دگرگون خواهد کرد و دستگاه سرکوب را عاجز.
-در این صف ها یا قبل از شروع فیلم در سالن با صدایی که حاظران دیگر بشنوند درباره مسائل روز صحبت کنیم. در جملات خود برخی از کلمات و کلید واژه هایی مانند "جنبش سبز، دستگیری موسوی، رهنورد، کروبی، آزادی، و..." را بلندتر ادا کنیم. استفاده از شعارهای کوتاه جنبش سبز مانند "ما بیشماریم، ما همه با هم هستیم و... و نیز علامت پیروزی با دست بسیار تاثیر گذار است.
-عید فصل سفر است. حضور در سینماهای شهرهایی که این فیلم اکران می شود فرصت بی نظیری است تا با عزیرانی که در آن شهرها هستند درباره مسائلی که در بالا اشاره شد سخن بگوییم.
-دستبند سبز ببندیم یا حداقل از رنگ سبز در لباس، قسمتی از اشیایی که با خود داریم و... استفاده کنیم.
-پارچه کوچک سبزی را به همراه داشته باشیم. هنگام تماشای فیلم آن را از کیف خود خارج کرده به دستگیره صندلی ببندیم یا روزنامه های تک صفحه ای سبز روی صندلی سینما جا بگذاریم. حتی می توانیم از تکه کاغذهای کوچک که اسامی شهدا، زندانیان، رهبران سبز، آدرس وب سایتها و صفحات فیس بوک سبز و یا کاغذ های کوچک سبز رنگ بدون نوشته استفاده کنیم.
-موبایلها در سالن خاموش هستند اما قبل و بعد از فیلم با تغییر زنگ گوشی به آهنگ یا ترانه ای سبز می توانیم حتی از این ابزار کوچک استفاده کنیم. معترضان تونسی از قوطی های کبریت برای پیام رسانی استفاده می کردند. می توانیم از آنها برای نوشتن شعارهای سبز استفاده کنیم. هر ابزاری که ذره ای به ما کمک کنید مناسب است، آنها را کشف و به ما نیز اطلاع دهید.
-لطفا این نوشته را سریعتر با ایمیل و یا روشهای دیگر به دوستان خود ارسال کنیم و به ما در کامل کردن آن یاری رسانید.
آدرس سالن های نمایش فیلم «جدایی نادر از سیمین» در تهران و شهرستان ها
لطفا با اطلاع رسانی این طرح به اجرای این حرکت مردمی یاری رسانیم. ضمنا آدرس و محل اکران فیلم «جدایی نادر از سیمین» را به ما اطلاع دهید تا به لیست زیراضافه کنیم.
ما بیشماریم.
سینماهای محل اکران فیلم
تهران:
سینما استقلال- بالاتر از میدان ولیعصر- 88903942
سینما ايران، خیابان شریعتی روبروی بهارشیراز- 77538711
سینما بهمن - میدان انقلاب - 66419882
سینما پارس - میدان انقلاب -66926953
سینما پایتخت - میدان هفت تیر ابتدای مفتح شمالی -88312631
سینما پرديس زندگي - بزرگراه کاشانی - بلوار اباذر 44004800
سینما پرديس ملت- اتوبان نیایش - روبروی کردستان
سینما پردیس آزادی - خیابان بهشتی نبش وزرا
سینما پردیس شکوفه (ملت) - میدان شهدا - 33512701
سینما عصر جديد - خیابان طالقانی نبش وصال - 88968448
سینما فرهنگ - شریعتی - بالاتراز خیابان دولت - 22601205
سینما فلسطین - میدان فلسطین - 66965373
سینما ماندانا - خیابان دماوند - اول سی متری نارمک - 77410982
سینما مرکزي - میدان انقلاب - 66928686
سینما کارون - رودکی نرسیده به چهارراه دامپرشکی - 66885047
سینما آستارا- تجریش - خیابان شهرداری-۲۲۷۱۲۹۶۶ ,۲۲۷۱۴۰۲۲
اریکه ایرانیان-شهرک غرب، بلوار فرحزادی، نبش ارغوان غربی- ۲۲۳۷۰۰۰۱-۵ ، داخلي ۱
سینما جوان- شریعتی ، بالاتر از پل صدر ، مجتمع چمران- ۲۲۲۰۳۰۳۱
موزه سینما- خیابان ولیعصر ، بالاتر از سه راه زعفرانیه ، نرسیده به میدان تجریش ، باغ فردوس-9-22705005 و 5-22725880
پردیس زندگی- بزرگراه کاشانی - بلوار اباذر- ۴۴۰۰۴۸۰۰
کرج:
سینما ساویز – گوهردشت- 4437353
تبریز:
سینما فلسطین
اصفهان:
سینما ساحل: میدان انقلاب- 2226188
اراک:
سینما فرهنگ- میدان شهدا- 2223756
قزوین:
سینما بهمن -بلوار مدرس روبروی بوستان ملت – 2245113
اهواز:
سینما اکسین - خیابان شریعتی نبش کافی 2225518
سینما هلال - کیانپارس جنب پل لشگر 3330662
بوشهر:
سینما کانون-میدان قدس
مشهد :
سینما آفريقا - میدان تقی آباد 8597454
سینما سیمرغ: قاسم آباد -میدان مادر
احتمالا اکران این فیلم در سینما پیروزی و هویزه نیز آغاز شده است.
فردوس:
سینما قدس - 2223260
شیراز:
سینما پیام- چهارراه زند، جنب پاساژ كاخ نور 2301416-0711
سینما سعدی- خيابان قصرالدشت، چهارراه سينما سعدي – 2330791
رشت:
سینما میرزا کوچک خان، خیابان اعلم الهدی
احتمالا اکران فیلم در سینما سپیدرود نیز آغاز شده است..
ماهشهر:
سینما میلاد نور
علی اسلامی نماینده استان قزوین در مجلس خبرگان در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: «از فرهنگ و تمدن اسلامی کم استفاده کردیم و متاسفانه به سمت فرهنگهای بیگانه و غریبه رفتیم. فرهنگهایی که برای ما فرهنگ نبوده بلکه نوعی بیفرهنگی است.»
وی با انتقاد از سیاستهای دولت اصلاحات افزود: «در زمان دولت اصلاحات انصافا ادبیاتی بر کشور ما حاکم شد که با ما آشنایی نداشت.»
این عضو مجلس خبرگان افزود: «شما به عنوان یک جوان فرهیخته و فردی که در عرصه رسانه فعالیت می کنید آیا تاکنون متوجه این شدید که «مدنی» یعنی چه؟ اگر واقعا متوجه شدی و به من بگویید جایزه دارید. هنگامی که دولت اصلاحات بر سر کار آمد به صورت مداوم از جامعه مدنی حرف زد ولی تا امروز نیز نفهمیدیم که جامعه مدنی یعنی چه؟»
در واکنش به پخش سریالی تحت عنوان «پایتخت»، از شبکه سراسری جمهوری اسلامی، معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران اظهار داشت: "یکی از تاسف بارترین سوگیری های رسانه ملی در هر یک از شبکه های سراسری، سوگیری قومی و ناسیونالیسم های کور از جمله تعصبات دگماتیسمی شهری و تزریق شبهه برتری نژادی و یا همان آپارتاید شهری به نفع خود و علیه اقوام موجود در یک ملیت و یا شهرهای موجود در یک مملکت است."
به گزارش شمال نیوز، ابراهیمی افزود: عقده گشائی های اخیر در سریال پایتخت که متاسفانه عزت اجتماعی و فرهنگ قومی مازندرانی ها را بشدت هدف قرار داده و به غیرواقعی ترین شکل ممکن به زبان، لهجه، رفتار، افکار، بافت خانوادگی، ارتباطات اجتماعی و اتفاقات محتمله در یک زندگی شمالی پرداخته، تنها و تنها یادآور تفکری آپارتایدگونه علیه هر قومیتی بجز قومیت تهرانی و یا قومیت منسوب به رسانه ای های پایتخت نشین است!
ابراهیمی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه چرا مازندران اینک در اولویت تهاجم قومی قرار گرفته، گفت: این تفکر تا دیروز جهت ضد آذری و ضد گیلانی و تا حدودی هم ضد لری داشته، اما این روزها بخاطر دریافت جوابهای دندان شکن از سوی اقوام غیور یادشده، تغییر مسیر داده و مازنی ها و لرها را بطور مستقیم هدف گرفته است و در سالهای اخیر در اکثر تولیدان سینمائی، سریالی، انیمیشنی، گزارشی، طنزی و لودگی در غالب شبکه های سرارسری رادیویی و تلویزیونی این رویکرد غلط به وضوح قابل رویت است و شاید علت دوم آن نیز، عدم استفاده کامل ما از ظرفیت های فرهنگی مازندرانی است که در سطح کشور به فعالیت مشغول اند...
وی ادامه داد: آنچه که بشدت مرا می آزارد، دوگانگی سیاست گذاری در رسانه ملی است که از یک طرف به افتتاح و راه اندازی و بودجه گذاری برای شبکه های استانی مبادرت می کند و از طرفی دیگر در شبکه های سراسری نبردهای نابرابری را در جهت تحقیر و تخریب و توهین علیه قومیتها و خرده فرهنگهای تشکیل دهنده فرهنگ ملی استارت زده و قلع و قمع فرهنگی را بیادگار می گذارند!
ابراهیمی در بخشی دیگر این مصاحبه اظهار داشت: رسانه ملی بشدت توسط افکار عمومی رصد شده و یکایک استانها و اقوام موجود در کشور سهم حضور خود را در آن محاسبه و نوع نگرش به خود را آنالیز می کنند و نسبت به هرگونه کجروی گفتاری و رفتاری علیه خود و یا قومیت و فولکلور و نیز افکار و آرمانهای خویش حساسیت نشان داده و در مرحله آغازین اعتراض خود، مدیران ارشد استانی را تحت فشار شدید قرار داده و برای بهبود عاجلانه تضادها و پارادوکس ها،زیرکانه و فعالانه به انتظار می نشینند که طبعاً در صورت عدم دریافت مطالبات بحق خود، اعتراضات قشری را در دستور کار خود قرار می دهند که طبیعی است ما نگران انتقال مرحله آغازین اعتراضات به مرحله پسین آن باشیم!
ابراهیمی همچنین گفت: ای کاش ساخت اینگونه سریالهای پر هزینه در شبکه های پرمخاطب، ساخت و بافتی تحقیق محورانه داشته باشند تا معلوم گردد که تا چه اندازه با واقعیات زندگی اقوام و مشخصاً شمالی ها و ترجیحاً مازندرانی ها در منافات مشهودند و اینگونه سریالها و اینگونه پردازشها تا چه حد، تثبیت ظلم های آشکار علیه مازندرانی هائی است که در تمام رسالت های ملی خویش، جلودار و رکورددارند و از طرفی میزبانان مهربان و صمیمی همین میمانانان ناسپاس در همین ایامی هستند که این سریال در حال پخش از شبکه سراسری است!
وی در پایان گفت: امیدوارم که رسانه ملی بخود آید و در دستوری موکد برای همیشه ساخت چنین سریالهای موهنی را متوقف ساخته و بر عکس با ارائه برنامه های حمایتی جدید، از مازندرانی های همیشه سرافراز در تمامی صحنه های اعتقادی و ارزشی، دلجوئی نماید.
بنا به گزارش سازمان عفو بین الملل در بررسی آمار اعدام های صورت گرفته در سال ۲۰۱۰ میلادی، ایران همچنان بعد از چین، مقام دوم کشورهای اعدام کننده را دارا می باشد و همزمان این سازمان خاطرنشان کرد "به رغم آمار بالای اعدام در کشورهايی چون چين، ايران، يمن و عربستان سعودی و آمريکا، درصد اجرای مجازات اعدام در این سال کاهش داشته است."
به گزارش خبرگزاری فرانسه، عفو بينالملل در گزارش خود اعلام کرده است که چين در سال گذشته ميلادی "هزاران تن" را اعدام کرده و ايران دستکم در سال گذشته ۲۵۲ تن را اعدام کرده است.
کره شمالی با ۶۰ مورد، يمن با دستکم ۵۳، ايالات متحده آمريکا با ۴۶ و عربستان سعودی با دستکم ۲۸ مورد اعدام، بيشترين آمار اعمال مجازات اعدام را به خود اختصاص دادهاند.
عفو بينالملل با ذکر این نکته که آمار دقیقی از میزان اعدام در چین در دست نیست، میگويد که با این حال میتوان گفت درصد اجرای مجازات اعدام در جهان پايين آمده است.
طبق اين گزارش، سال گذشته مغولستان هم مجازات اعدام را لغو کرد که به گفته عفو بينالملل، قدمی بسيار مهم و مثبت برای توقف مجازات اعدام در آسيا خواهد بود.
همچنین کشور گابن نیز، شانزدهمين کشور عضو اتحاديه آفريقا بود که مجازات اعدام را لغو کرد.
به گفته «سليل شتی»، دبيرکل سازمان عفو بينالملل، به رغم برخی موانع و عقبگردها، باز هم میتوان گفت سال ۲۰۱۰، سالی موفق در راستای حرکت به لغو مجازات اعدام بوده است.
شتی افزوده است که "معدود کشورهايی هستند که هنوز با توقف مجازات اعدام مشکل دارند و در سال گذشته هزاران تن را به کام مرگ فرستادند و خلاف حرکت جهانی مقابله با مجازات اعدام را پيش گرفتهاند."
وی یادآور شده است که شماری از کشورهای در خاورميانه و شمال آفريقا هنوز مجازات اعدام را فقط برای مجازات سنگين استفاده نمیکنند و برای جرائمی چون قاچاق مواد مخدر و يا زنا و روابط نامشروع هم اين مجازات را به کار میگيرند.
به گفته دبیرکل سازمان عفو بینالملل، "با وجود کاهش مجازات اعدام در جهان، هستند هنوز کشورهايی که مجازات اعدام را در اتهامهايی چون جرائم اقتصادی، مواد مخدر، روابط جنسی و يا ارتداد استفاده میکنند که مخالف احکام جهانی حقوق بشر است که مجازات اعدام به جز در موارد اتهامها و جرائم خيلی جدی، ممنوع کرده است."
عفو بينالملل میگويد چين در حال اصلاح قوانين مرتبط با مجازات اعدام است ولی بايد دامنه استفاده از اين حکم را بسيار محدود کند. اين گزارش همچنين گفته به جز چين، ۸۲ مورد در ديگر کشورهای آسيا از جمله کره شمالی، سنگاپور، ويتنام، بنگلادش، تايوان، ژاپن و مالزی گزارش شده است.
در اين گزارش آمده که ايران با رکورد ۲۵۲ بالاترين آمار اعدام در خاورميانه را به خود اختصاص داده ولی عفو بينالملل میگويد گزارشهای جديد و معتبری هم به دست آورده که نشان میدهد "۳۰۰ مورد اعدام در ايران به تازگی در ايران انجام شده که بيشتر آنها در زندان وکيل آباد مشهد" بوده است.
عفو بينالملل گفته که شمار زيادی از اعدامها در کشورهايی چون چين، مصر، اندونزی، لائوس، ليبی، مالزی، تايلند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و يمن مرتبط با جرائم قاچاق مواد مخدر بوده است.
قاره اروپا که سال ۲۰۰۹ ميلادی سالی بدون اعدام را پشت سر گذاشته بود، در سال ۲۰۱۰ شاهد دو مورد اعدام در بلاروس بود.
بيشترين روشهای اعدام از قطع سر، برق فشار قوی، تزريق، دار زدن و شليک در جوخه اعدام تشکيل شده که دو مورد آخر بيشتر استفاده میشود.
طبق آخرين آمار جهانی، حدود ۹۶ کشورجهان مجازات اعدام را برای تمامی جرائم و به کل لغو کردهاند.
به گفته سلیل شتی "جهان بدون اعدام فقط يک امکان نيست که بخواهيم به آن دست يابيم. اين هدفی است که ناگزير به آن خواهيم رسيد. پرسش اين است که چقدر طول می کشد تا چنين هدفی به دست آيد؟"
گفتنی است طبق آمار و گزارش سامانه های حقوق بشری و خبری ایران، تعداد اعدام شدگان در سال ٨٩، بالغ بر ٢٩٨ تن بوده است.
در پیِ اعلام عقب نشینی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در مقابل اولین موج اعتراضات مردمی و دادن وعدۀ اصلاحات به مخالفان، مجلس آن کشور روز دوشنبه هشتم فروردین ماه (٢٨ مارس)، از اسد خواست تا به منظور ادای توضیحات در خصوص اصلاحات وعده داده شده در مجلس حاضر شود.
این درحالیست که موج اعتراضات مردمی در سوریه کماکان ادامه داشته و مردم شهر درعا، که طی هفته گذشته شاهد سرکوب خونین مردم توسط نیروهای حکومتی بود، روز دوشنبه بار دیگر دست به تظاهرات زدند، که با واکنش شدید نیروهای ضد شورش و ماموران امنیتی روبرو شدند، که به طرف مردم گاز اشک آور شلیک کردند .
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مجلس سوریه، روز دوشنبه، از بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور خواسته است تا به منظور ادای توضیحات در خصوص اصلاحات وعده داده شده، در مجلس این کشور حاضر شود.
نمایندگان مجلس سوریه همچنین در یک اقدام بی سابقه، با اعلام یک دقیقه سکوت، نسبت به خاطره کشته شدگان تظاهراتهای چند روز گذشته در این کشور، ادای احترام کردند.
براساس آمار رسمی اعلام شده از سوی مراکز پزشکی سوریه، طی سه روز گذشته، ١٣ تن از مخالفان دولت در جریان درگیریهای شهر لاذقیه کشته و آمار مجروحان به بیش از ١٨۵ تن رسیده است. در عین حال به گزارش فعالان حقوق بشر در سوریه، آمار کشته شدگان در شهرهای دیگر این کشور در مجموع از مرز ١٣۰ تن فراتر رفته است.
همچنین بر اساس فهرست اسامی منتشر شده از سوی دیده بان حقوق بشر در سوریه، که مقر آن در لندن است، تنها در جریان تظاهراتهای روز جمعه در سوریه، دهها تن از مخالفان حکومت توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده اند.
بنا به گزارش ها، از روز جمعه اخیر، بسیاری از شهرهای سوریه از جمله شهرهای دمشق، درعا، تل، حماه، حمص، لاذقیه و صنمین صحنه برگزاری تظاهرات ضد دولتی بود و گزارشها از شلیک های مستقیم نیروهای امنیتی به سوی تظاهرکنندگان و کشته و زخمی و بازداشت شماری از مردم معترض خبر داده بودند.
بر اساس این گزارش، در پی درگیریهای دو روز گذشته در بندر مهم لاذقیه، این شهر روز دوشنبه حالت عادی نداشته و بسیاری از مدارس و مغازه های این شهر تعطیل بودند.
به گزارش شاهدان عینی و روزنامه نگاران حاضر در این شهر، در جریان درگیریهای روزهای اخیر، تعدادی از لباس شخصی های مسلح به باتوم و چاقو، تظاهرات کنندگان را مورد حمله قرار داده اند، اما دولت سوریه هرگونه ارتباط این افراد با حکومت را رد می کند و از آنان با عنوان "افراطیون بنیادگرا" نام می برد.
طی روزهای اخیر نیز، دولت سوریه کشته شدن معترضان توسط نیروهای امنیتی و ضد شورش را تکذیب کرده و مسئولیت آنرا متوجه "گروهای تبه کار" و خارج از حکومت ساخته بود.
در خبری دیگر پیرامون سوریه اینکه هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، طی یک برنامه تلویزیونی، با "منحصر به فرد" خواندن شرایط و اعتراضها در کشورهای مختلف عربی، دخالت نظامی کشورش در سوریه را نامحتمل خواند اما در عین حال از سرکوب مخالفان در این کشور انتقاد کرد.
کلینتون با شرکت در یک برنامه تلویزیونی در شبکه سی.بی.اس، ضمن ابراز تأسف از خشونتها در سوریه، یادآور شد که شرایط در سوریه با لیبی؛ کشوری که ادوات زمینی و هوایی خود را علیه شهروندانش به کار میگیرد متفاوت است، اما "از دولت این کشور - همان طور که از دیگر دولتها خواستهایم- میخواهیم پاسخگوی مطالبات مردمش باشد و با پرهیز از خشونتورزی و اجازه به برگزاری اعتراضهای صلحآمیز، اصلاحات سیاسی و اقتصادی را در این کشور آغاز کند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر