-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

Posts from Khodnevis for 03/29/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



آیت‌الله وحید: من و خامنه‌ای تا کی هستیم؟

به گزارش وب‌سایت کلمه، آیت‌الله وحید خراسانی، این سخنان را در جمعی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مطرح کرده که به تازگی به دیدارش رفته‌اند.


این سخنان در پی آن مطرح شده است که اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در این دیدار حضور داشتند، با توجه به لحن انتقادی سخنان اخیر او در ارتباط با کسانی که بدون داشتن تشخیص درست از شرایط صدور احکام حبس، اقدام به زندانی کردن افراد می‌کنند، از آیت‌الله وحید خراسانی خواسته‌اند که اظهارت خود را «تصحیح یا تعدیل» کند، اما این مرجع تقلید شیعه با این خواسته مخالفت کرده است.


وی در پاسخ به خواسته اعضای مدرسین حوزه علمیه قم گفته است: «تمام چیزهایی که من گفتم، اندیشه بوده، فکر کردم و با اعتقاد بیان داشته‌ام و برگشتی هم وجود ندارد و به امواج سیاسی هم ربطی ندارد و فقط از باب حق‌گویی و حق‌طلبی بوده است.»


آیت الله وحید خراسانی تاکید کرده است که «حرف‌های بسیار اساس‌تری دارم که در آینده به تدریج مطرح خواهم کرد و ممکن است نظرات من به هرکس که شما فکر می‌کنید، هم بر بخورد.»


وی همچنین در پاسخ به عباس کعبی، از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پرسیده است: «اشخاص مهم‌ترند یا اسلام؟ بنیانگذار جمهوری اسلامی الان کجا هستند؟ آقای خامنه‌ای و من تا کی خواهیم ماند؟»


آیت‌الله وحید خراسانی سال گذشته در سخنانی، ضمن انتقاد از صدور احکام سنگین حبس گفته بود:«اساس دین بر حریت بشر است و حبس و زندانی کردن او و حرمان او از جامعه و خانواده در چه حد از شدت است و موارد حبس در شریعت در چه مواردی و با چه دقتی مطرح شده است'»


وی که پدر همسر صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه است، پیش تر در یکی از جلسات درس خارج فقه خود، اعتراف زندانیان و کسانی که تحت فشار مجبور به اقرار می شوند را فاقد اعتبار دانسته بود.


 


اعلام موجودیت کمپین آزادی بهاره هدایت

اعضای این کمپین در نظر دارند که هم‌زمان با سالروز تولد بهاره هدایت، با اجرای برنامه‌های مختلف، توجه نهادهای دانشجویی، دولت‌مردان دنیا و نهادهای حقوق بشری را به شرایط ویژه عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت جلب کنند.

 

این کمپین برنامه های متعددی برای سالروز تولد بهاره هدایت از جمله نوشتن مطالبی درباره بهاره هدایت، تهیه و ارسال پوستر و ویدئوهای کوتاه، تبلیغ و امضای نامه سرگشاده‌ و... در نظر دارد.

 

متن کامل بیانیه «کمپین آزادی بهاره هدایت» به شرح زیر است:

 

ساییده شدیم و نشکستیم و سر خم نکردیم. همچنان ایستاده‌ایم، اگر چه با دل‌های تنگ و بی‌قرار، نظاره‌‍گر تلاش مستبدان برای تاراج گلدانی هستیم که ما و گذشتگانمان برای پروردنش، خون دل به سینه فرو خورده‌ایم... ( پیام بهاره هدایت به مناسبت ۱۶ آذر ۱۳۸۹)

 

بهاره هدایت متولد ۱۶ فروردین ماه ۱۳۶۰، فعال دانشجویی و جنبش زنان است. وی عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت و در حیطه زنان نیز از فعالین کمپین یک میلیون امضا برای تغییر در قوانین نابرابر علیه زنان است.

 

بهاره هدایت در نیمه شب دهم دی ماه  ۱۳۸۸ پس از کودتای انتخاباتی برای پنجمین بار طی چهار سال اخیر توسط وزارت اطلاعات بازداشت و روانه بند ۲۰۹ زندان اوین شد، وی سپس با یکی از سنگین‌ترین احکام حبس جنبش دانشجویی، ۹ سال و نیم زندان به خاطر فعالیت‌های مسالمت آمیز و مدنی خود در تشکیلات قانونی دفتر تحکیم وحدت و مبارزه علیه نابرابری‌های موجود در قوانین جاری علیه زنان روبه‌رو شد. بهاره هدایت پیش از این در تجمع جنبش زنان در ۲۲ خرداد ۸۵ و سپس ۱۸ تیر ۸۶ در تحصن اعضای دفترتحکیم وحدت مقابل دانشگاه امیرکبیر، تابستان ۸۷ در منزل پدری، هنگام سال تحویل ۸۸ مقابل زندان اوین بازداشت شده بود. در همین حال و در شرایطی که وی در حال گذران دوران محکومیت خود اوین است، به علت ارسال مطلبی به مناسبت روز دانشجو از داخل زندان، مجددا به دادسرا احضار و با پرونده قضایی جدیدی روبه‌رو شده است. وی از لحظه بازداشت تاکنون از داشتن مرخصی محروم بوده و در طول سه ماه گذشته ازداشتن ملاقات‌های هفتگی و تماس تلفنی نیز محروم بوده است. این فعال شجاع و خستگی ناپذیر سه سال است که نوروز را در زندان می گذراند.

 

این همه بی‌عدالتی و ظلم، تنها به سبب فعالیت‌های منتقدانه دانشجویی بر او وارد شده است. بهاره هدایت اکنون به عنوان نماینده‌ای از دانشجویان منتقد ایرانی، که یکی از سنگین‌ترین احکام حبس را دریافت کرده است، بیش از یکسال است که در سخت‌ترین شرایط، در بند متادون نگه‌داری می‌شود.

 

ما جمعی از فعالان دانشجویی، زنان و حقوق بشر، گرد هم جمع شده‌ایم تا به مناسبت سالروز تولد بهاره، با تشکیل کمپینی در حمایت از او، توجه نهادهای دانشجویی، دولتمردان دنیا و نهادهای حقوق بشری را به شرایط ویژه او ، جلب کنیم . ما بر این باوریم که بهاره هدایت، صرفا به جهت انتقادهای شجاعانه‌اش، زندانی شده است و حکومت ایران می‌بایست هرچه سریع‌تر او را آزاد کند. این کمپین تا زمان آزادی بهاره از زندان، به فعالیت‌های خود ادامه خواهد داد.

 

کمپین آزادی بهاره هدایت برنامه‌های متعددی جهت تولد او در نظر دارد که یاری و کمک تک تک شما دوستان و همراهان را می‌طلبد:

 

ـ نوشتن مطالبی درباره بهاره، برای بهاره یا خطاب به او، که جهت انتشار در اختیار سایت‌های مختلف دانشجویی ، زنان و حقوق بشری قرار خواهد گرفت.

 

ـ تهیه و ارسال پوستر و ویدئوهای کوتاه (کمتر از یک دقیقه) برای تبریک سالگرد تولد و ازدواج بهاره. این ویدئوها در صفحه فیسبوک او و سایر سایت های مرتبط منتشر خواهد شد.

 

ـ تبلیغ و امضای نامه سرگشاده‌ای که  برای درخواست آزادی بهاره هدایت منتشر خواهد شد.

 

ـ به یاد بهاره هدایت که بهار جنبش دانشجویی ایران است و به مناسبت سالروز تولدش، دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در دانشگاه محل تحصیل خود برنامه درختکاری خواهند داشت. این برنامه در بعضی از شهرها و دانشگاه ها در حال پیگیری است.

 

صفحه آدرس فیس‌بوک کمپین بهاره هدایت: http://www.facebook.com/FreeBaharehHedayat


 


افشای مناسبات پشت پرده وزارت خارجه آلمان با جمهوری اسلامی در تسهیل مبادلات پولی

با همه تلاش‌هایی که نیروهای بین‌الملی در این سال‌ها، برای تحریم هماهنگ و جهانی علیه حکومت حاکم بر ایران و در صدر آن دولت محمود احمدی‌نژاد داشتند و با وجود تلاش‌ها برای ایزوله کردن ایران به کمک تحریم‌های اقتصادی، بانک مرکزی آلمان با کمک وزیر امورخارجه (گیدو وسته‌وله) و وزیر افتصاد (راینر برودله) که هر دو از حزب لیبرال آزاد می‌باشند، هنوز با دولت ایران روابط تجاری دارد. رییس‌جمهور ایران، محمود احمدی‌نژاد، با دریافت چراغ سبز برای مبادلات میلیاردی تجاری توسط این دو وزیر دولت برلین، راه راحتی را برای عبور از تحریم‌ها علیه دولت خود پیدا کرده است.


 در حالی که اتحادیه اروپا و امریکا در حال اجرای شدید تحریم‌های اقتصادی و پولی بر علیه دولت دهم ایران هستند، برخی انتقال‌های میلیاردی به ایران از طریق بانک مرکزی، که درواقع برای تامین امورملی آلمان است، صورت گرفته. ارتباط مالی و تجاری با ایران توسط وزات خارجه و افتصاد آلمان، در ماه‌های گذشته برملا شد. در ماه فوریه امسال دولت هند برای خرید نفت از ایران، نه میلبارد یورو را  توسط بانک مرکزی آلمان به ایران واریز می‌کند و این نقل وانتقال مالی در این حجم را یکی از سخنگوهای وزارت اقتصاد هند تایید کرده است. بانک مرکزی آلمان هم تاکنون این مساله را رد نکرده است.‏


هند علت این تجارت را از طریق آلمان فشار شدید امریکا عنوان می‌کند. به این دلیل که امکان مبادلات مستقیم با رژیم ایران برای هند وجود داشته است. دولت آلمان با صاف کردن جاده و هموار نمودن راه این تجارت مخفی میان ایران و هند، به دولت ایران برای تجارتی با سود میلیاردی یاری رساند است؛ به طوری که در سال دوهزار و ده میلادی، افزایش ۳،۷ میلیارد یورویی حجم معاملات ایران را باعث شده است.

 

قسمت عمده این معاملات از طریق بانک ایرانی و اروپایی در هامبورگ انجام می‌گیرد. در حقیقت باید این بانک ایرانی - اروپایی یکی از طرف‌های قرارداد در تجارت نفت بین ایران و آلمان باشد. پول نه به طریق مستقیم، بلکه به کمک شعبه بانک ایرانی - اروپایی در شهر فرانکفورت، برای ایران واریز می‌شده است.  باید دانست بخش عمده دارایی این بانک، در بانک صنایع و معادن ایران است. که این بانک بنا به نظر وزیر اقتصاد امریکا، یکی از بانک‌های شناخته شده برای فعالیت‌های تروریستی کشور ایران است.


دست اتحادیه اروپا در حقیقت بسته است؛ تجارت با بانک ایرانی - اروپایی (اِ.آی.ها.ب) تنها  با کمک دولت حاکم در آلمان امکانپذیر است. فشار های واشنگتن هنوز فایده‌ای نداشته است. در ماه فوریه یازده سناتور امریکا از کشور از آلمان؛ مخصوصا گیدو وستهِ وِله خواستند که این بانک ایرانی  تعطیل اعلام کند. تاکنون هیچ جوابی از طرف آلمانی به این درخواست داده نشده است و بعد از بارها ارسال درخواست سناتورهای امریکا تنها تاییده رسید این درخواست را دربافت کرده‌اند.

 


 


این «بنده حقیر» و دیالوگ‌های ابتر

آقا یا خانم امید پارسی:شما به عنوان یک جوان ایرانی چرا فکر می‌کنید حقیرید؟ در مقابل چه کسی حقیرید؟ مگر ما برای دموکراسی و برابری حقوق شهروندی مبارزه نمی‌کنیم؟ مگر هدف شما از نوشتن این نامه برقراری دیالوگ با آقای امیرارجمند نیست؟ مگر بین یک صاحب قدرت که به هنگام گفتگو نمی‌خواهد از موضع قدرت پایین بیاید و یک فرد که خود را حقیر می‌داند اساساً تا به‌حال دیالوگی برقرار شده است که این بار دوم باشد؟

 


برابری جایگاه شرط اول در برقراری مکالمه، دیالوگ، گفتگو و یا هر واژه‌ای است که بار معنایی انتقال نظر و سخن دو فرد یا گروه یا نهاد را به طرفین بر دوش می‌کشد. در این وضعیت سن، سواد، جایگاه اجتماعی، موقعیت سیاسی افراد هیچ تاثیری بر فضای دیالوگ ندارد مگر منطق دیالوگ. بنابراین هر یک از طرفین اگر احساس کند در مقابل طرف گفتگوی خود حقیر است لاجرم دیالوگی اتفاق نمی‌افتد. البته احترام گذاشتن به همدیگر چیز دیگری است و ضرورتاً با به‌کار گرفتن این واژگان توهین‌آمیز معنا پیدا نمی‌کند.


این نوع خطاب قرار دادن یک مسئول (کسی که باید پاسخگو باشد) نه تنها احترام گذاشتن نیست، بلکه او را دچار این تصور می‌کند که بر شما برتری دارد.


مگر همه دعوای‌مان این نیست که رهبر هیچ فرقی با سایر افراد جامعه ندارد و دارای حقوق شهروندی یکسانی است؟ مگر ناراحتی و عصبانیت ما این نیست که برای رهبر چنان حق ویژه‌ای قائل شده‌اند که می‌تواند زندگی هر فردی را از او بگیرد؛ تا آنجا که رئیس قوه قضاییه رهبر را از هرگونه انتقادی مصون دانسته است؟ آیا آقای خامنه‌ای از ابتدای عمر سیاسی‌اش اینگونه بوده است (برای نمونه، به خاطرات زندان هوشنگ اسدی مراجعه شود) و آیا در پایه‌گذاری چنین شخصیت مستبد و خودسر و متوهمی ما ایرانیان هیچ نقشی نداشته‌ایم؟


شهروند عزیز، دوست محترم، انسان صاحب اندیشه:


من، تو، ما و هر فردی که به دنبال استیفای حقوق پایمال‌شده‌مان هستیم اگر به خودمان و به طرف مقابل‌مان احترام نگذاریم، چگونه می‌توانیم از دیگران انتظار احترام و رعایت حقوق خود را داشته باشیم؟ آیا چنین رفتاری (خود را حقیر دانستن) در مقابل کسانی که قرار است نمایندگی (نه رهبری) گروهی (نه همه مردم) را بکنند، نمی‌تواند یکی از عواملی باشد که آنها را به سمت استبداد سوق دهد و در آنان چنین تصور و یا توهمی را ایجاد کند که آنها لابد صاحب حق و حقوق ویژه‌ای فراتر از موکلان خود هستند و احتمالاً می‌توانند بدون اطلاع و توافق گروه خود یا مردم تصمیمات خودسرانه (حتی از روی مصلحت و نیت خیر) بگیرند؟


یک بار دیگر مطلب‌تان را بخوانید و خواهش می‌کنم به این سوال تکراری و تاریخی و همیشگی پاسخ دهید: ما با رفتارهای‌مان چقدر خواسته یا ناخواسته در شکل‌گیری چنین وضعیت بغرنجی نقش داشته و داریم؟

 


 


سید علی «مبارک» بادا
 


رضا دقتی به مناسبت عید: بادا بادا مبارک بادا، سید علی «مبارک» بادا

روز گذشته، گروهی از ایرانیان ساکن پاریس، فرارسیدن سال نو را در مقابل برج ایفل گرامی داشتند. جمعی از فعالان و نامداران ایرانی-فرانسوی هم برای ایرانیان و فرانسویان حاضر سخن گفتند.

رضا دقتی، عکاس خبری نامدار ایرانی که سال‌هاست از نزدیک، جنگ‌ها و انقلاب‌ها را گزارش می‌کند نیز برای این جمع سخن گفت. در حاشیه این مراسم با او دیداری کوتاه داشتیم.

دقتی در باره تجربه اخیرش از انقلاب در مصر و میدان تحریر قاهره گفت:

من بیست سال است که به مصر می‌رفتم و میدیدم که آخرهای مبارک است. مدتی که در میدان تحریر بودم، چقدر به فکر ایران بودم، هر دقیقه، هر ثانیه، با این حساب که به زودی داستان ولی فقیه ایران هم مثل مبارک خواهد شد و مردم ایران در خیابان‌ها باید این را بخوانند:بادا بادا مبارک بادا، سید علی مبارک بادا.»

 


 


سید مصطفی میر هاشمی در اتوبوس جلوی یک آخوند شعر می‌خواند
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته