خبر/ رادیو کوچه
حضور گسترده مردم در خیابان های آلمان
«اعتراض به استفاده از انرژی اتمی»
پس از سونامی در ژاپن و از کار افتادن نیروگاه اتمی فوکوشیما، اینک دامنه نگرانی از بروز حادثه مشابه به کشور آلمان رسیده است.
روز گذشته در چند شهر بزرگ این کشور تظاهراتی بر علیه استفاده انرژی اتمی برپا شد. تعداد شرکت کنندگان در شهرهای برلین، مونیخ و هامبورگ و چند شهر دیگر نزدیک به پنجاه هزار نفر بر آورد شده است.
اما به نقل از بی بی سی فقط در شهر کلن نزدیک به ده هزار نفر در راه پیمایی روز شنبه شرکت داشته اند. این تظاهرات در واقع به نگرانی گذشته این مردم در مورد نیروگاه های هسته ای که در جریان حادثه چرنوبیل در شوروی سابق بر می گردد. پس از ایجاد مشکل در فوکوشیما دولت آلمان دستور بسته شدن هفت نیروگاه اتمی این کشور را برای آزمایش ایمنی را داد. خانم مرکل صدر اعظم آلمان در یک اعلام رسمی سعی کرد نسبت به نگرانی مردم واکنش نشان دهد. او ذکر کرد که نیروگاه فوق کاملن مورد بازبینی امنیتی قرار خواهد گرفت. اما به نظر میرسد این نگرانی بسیاری را از بین نبرده است و تظاهرات روز شنبه گواه همین مدعا است. یک پنجم برق این کشور در حال حاضر از طریق نیروگاههای هستهای تامین میشود.
گالری عکس از: سپهر عاطفی / رادیو کوچه
در مورد همین اعتراض سپهر عاطفی مجموعه عکسی را از این اعتراضات تهیه کرده است که در پی میآید.
……………………..
با احتمال یک سونامی دیگر
«بار دیگر زلزله ژاپن را لرزاند»
روز یک شنبه بیست و هفتم مارچ، شمال شرقی کشور ژاپن بار دیگر با زلزلهی شش و نیم در واحد ریشتر لرزیده است.
بی بی سی جهانی با اعلام این خبر اشاره داشته است که مردم نگران فردا هستند و می پرسند در آینده چه خواهد شد.
در حالی که خبرگزاری رسمین ژاپن –ان اچ کی- در پخش یک برنامه زنده خبر از برنامه زمان بندی برای بازسازی نیروگاه شش قسمته فوکوشیما می داد، این زلزله به وقوع پیوسته است.
هنوز از خرابی های احتمالی و میزان خسارت گزارشی اعلام نشده است. نقطه اصلی زلزله در فاصله صد و نه کیلومتری شهر ساحلی «سندای» به وقوع پیوسته است.
………………………….
در پی ناآرامیها و خشونت طرفداران قذافی
«تجاوز پانزده شبه نظامی به یک زن در لیبی»
درحالی که درگیریها در شهرهای مختلف در لیبی ادامه دارد. روز شنبه ایمن العبیدی زنی در حدود سی ساله به هتل خبرنگاران در شهر طرابلس راه یافت تا از اتفاقی که برایش رخ داده بود سخن بگوید.
این زن که در برابر دوربین خبرنگاران قرار گرفت به آنها گفت که در ایستگاه بازرسی در شهر بن غازی دستگیر شده است و پس از دستگیری مورد ضرب و شتم و آزار قرار گرفته است. این زن اشاره کرد که توسط سربازان بسته شده و پس از کتک خوردن توسط پانزده نفر از شبه نظامیان طرفدار معمر قذافی مورد تجاوز قرار گرفته است.
او همچنین اشاره کرد که آنها بر روی او ادرار کردهاند. خانم العبیدی در هتل خبرنگاران خارجی آثار شکنجه را به دوربین ها نشان میداد که ماموران امنیتی با حمله به وی نسبت به دستگیری وی اقدام کردند. حتا بنابر مشاهدات خبرنگاری که سعی در کمک به وی داشت، مورد حمله و ضرب و شتم ماموران قرار گرفته است.
صحنههایی از فیلمی منتشر شده است که در آن خانم العبیدی هراسان از گوشهای به گوشه دیگر پناه میبرد تا از دست ماموران بگریزد و در نهایت وی توسط ماموران امنیتی دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل میشود.
به نقل از یورو نیوز، موسا ابراهیم، سخنگوی دولت لیبی در سخنانی اشاره کرده است که: «بنظر میرسد این گزارش اولیه است، که او مشکل روحی و روانی دارد. بازجویان درحال بررسی خانواده و خود او هستند. او از گفتن اینکه خانواده، پدر، خواهر و برادرنش چه کسانی هستند خودداری میکند.»
این در شرایطی است که خانم العبیدی به خبرنگاران گفته است که تعدادی دیگر زن در شرایط وی در همان شرایط در اسارت هستند.
روز شنبه مخالفان دولت لیبی شهر اجدابیا را به تصرف کامل خود در آوردهاند و هنوز عملیاتهای نظامی ناتو بر علیه آقای قذافی ادامه دارد. نبرد بین مخالفان و موافقان آقای قذافی در شرایطی ادامه دارد که دولت لیبی شبه نظامیهای طرفدار خود را مسلح کرده است.
……………………
در پی رقابتهای سیدنی در استرالیا
«فنل برنده فرمول یک در دور اول»
در دور اول مسابقات فرمول یک سیدنی، سباستین فنل از تیم «رد بول» نفر اول این دور مسابقات شد.
این راننده آلمانی در دور اول مسابقات در روز یک شنبه را پشت سر گذاشتن رقیبان خود در آغاز مسابقات سال دوهزار و یازده میلادی می رود که در دورهای بعدی مسابقات به مصاف حریفان خود برود. در اظهارات خود به خبرنگاران گفت که مسابقه امروز برایش بسیار حساس بوده است.
به این ترتیب، لوییس همیلتون از مک لارن مرسدس دوم و ویتالی پتروف روسی از تیم رنو در رتبه سوم قرار گرفت. این راننده برای اولین بار به مقام دست یافته است.
فرمول یک در نوزده منطقه جهان تا سائوپولو در برزیل ادامه خواهد داشت.
……………………………….
در پی ناآرامیها در کشورهای عربی
«دولت یمن عقب نشینی کرد»
علی عبداله صالح رییس جمهوری یمن پس از اعتراضهای ضد حکومتی در این کشور که نزدیک به هفتهها است در آن روی داده است، اینک میگوید که حاضر به کنارهگیری از قدرت است و با وجود یک میانجی حاضر است حکومت را به مخالفانش واگذار کند. او از کشورهای اروپایی و یا حاشیه خلیج فارس به عنوان میانجی یاد کرد.
آقای صالح قبل از این وعده پایان حاکمیتاش را تا آخر سال آتی میلادی داده بود. به نقل از العربیه، این رییسجمهوری با تشبیه یمن به یک بمب اشاره کرده است که برای جلوگیری از جنگ داخلی باید با یک دیگر همراهی کنیم و احزاب سیاسی را برای یک توافق گرد هم بیاوریم.
بیش از سه دهه است که وی رییس جمهوری کشور یمن است.
…………………………….
با اعلام شش کشور حوزه نوروز
«جشن نوروز در سعد آباد تهران»
از روز یک شنبه جشن جهانی نوروز در کاخ سعد آباد تهران کار خود را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاریهای داخلی، نوزده کشور جهان با حضور رییس های جمهوری و نمایندگان سیاسی خود در این مراسم شرکت جستند.
رییسجمهوری کشورهایی نظیر افغانستان، ترکمنستان، عراق، تاجیکستان و ارمنستان، معاون رییسجمهوری زنگبار، معاونین نخستوزیر کشورهای آذربایجان و قرقیزستان ، وزرای خارجه عمان و لبنان، وزیر بهداشت هند، ولیعهد قطر از برخی از حاضران هستند.
این مراسم روز دوشنبه نیز در تالار وحدت پیگیری میشود. اما بنابر گزارش خبرگزاری مهر علی رغم دعوت از رسانههای غیردولتی مراسم دو روز هفتم و هشتم فروردین را فقط صدا و سیما و خبرگزاریهای دولتی پوشش دادهاند و از ورود خبرنگاران غیر دولتی ممانعت به عمل آمده است.
………………………………….
خامکامکی عضو کمیسیون انرژی مجلس
«نرخ برق و گاز متعجب خواهد کرد»
با توجه به حذف یارانهها و هدفمندی آن یک عضو کمیسیون انرژی مجلس اشاره میکند که از همان ابتدا پیشبینی میکردهاند با هدفمندی یارانهها هزینه برق و گاز افزایشی زیاد خواهد داشت.
به نقل از کلمه این نماینده زرند در مجلس شورای اسلامی: « البته با توجه به این که در قبضهای برق این دوره تنها کمتر از یک هفته مربوط به زمان اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها بود، به طور قطع در قبضهای بعدی که در فروردین به مشترکان توزیع میشود، قیمتها افزایش بیشتری خواهد داشت و این افزایش قیمتهای ناگهانی در میان مردم شوک به وجود میآورد.»
این عضو کمیسیون انرژی مجلس، روند افزایش غیر پلهکانی هزینههای آب و برق و گاز را خارج از برنامه پنج ساله دانست و اشاره کرد: «در قانون پیشبینی شده است که تا پایان برنامه پنجساله پنجم توسعه، دولت به نحوی قیمتها را افزایش دهد که به مردم فشار کمتری وارد شود؛ البته هماکنون که قانون هدفمندی در حال اجرا شدن است، باید برای حمایت از مردم و کمک به آنان تلاش شود تا فشار کمتری را از محل اجرای این قانون متحمل شوند.»
امیر و کاملیا / رادیو کوچه
در آیینهای باستانی ایران برای هر جشن و یا مراسم مذهبی خوانی گسترده میشد که در آن علاوه بر آلات و اسباب نیایش مانند: آتشدان، ماهروی و برسم، فرآوردههای فصل و خوراکیهای گوناگونی نیز بر سر خوان (سفره) نهاده می شد. زیرا خوردن خوراک مذهبی یکی از رسمهای دینی بود و میزد (Mayazd نامیده میشد. این خوان را بر صفهای بلندتر از سطح زمین میچیدند. ترتیب قرار گرفتن اشیا روی خوان نظم ویژهای داشت و نماد اعداد مقدس بود. همیشه کوشش میشد خوان نوروزی که مربوط به مقدسترین روز سال است، هر چه بیشتر رنگین باشد.
به باور کهن ایرانیان، اهورامزدا، پس از بیهوش شدن اهریمن، دست به آفرینش مادی میزند. بدین سان، از زمان بیکران، زمان کرانمند میآفریند تا هنگام مناسب آن را به جنبش درآورد. او در شش بار، نخستین نمونههای شش پدیدهی اصلی آفرینش، یعنی آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان را میآفریند. سالگرد آفرینشهای ششگانه به جشنهای «گاهن بار» یا «گهن بار»، معروفاند. این جشنها عبارتند از :
1- مدیوم رزگاه (آفرینش آسمان) که معنای آن «میانه بهار» است و مربوط به آفرینش آسمان است که در ماه اردیبهشت قرار دارد.
2- مدیوشم گاه (آفرینش آب)، به معنای «میانهی تابستان» است و مربوط به آفرینش آب است و در تیر ماه قرار دارد.
3- پتیه شهیم گاه (آفرینش زمین) که معنای آن «گردآوری غله» و مربوط به آفرینش زمین در شهریور ماه است.
4- ایاسیریم گاه (آفرینش گیاهان) که معنای «بازگشت به خانه» و مربوط به آفرینش گیاهان است و در مهر ماه قرار دارد.
5- مدیاریم گاه (آفرینش جانوران) که معنای آن «میانهی سال» و مربوط به آفرینش جانوری و در دی ماه است.
6- هم سپه مدیم گاه (آفرینش مردمان) که معنای آن «حرکت همهی سپاه» و مربوط به آفرینش انسان در روزهای پایانی سال است.
اهورامزدا : آسمان را روشن و بیکران میآفریند. نمونهی نخست آب : قطرهای است به پهنای همهی آبها. نمونهی نخست زمین: زمینی است گرد و هموار، بدون هرگونه پستی و بلندی. نمونهی نخست گیاه : یک شاخه است که در برگیرندهی همهی گیاهان است. نمونهی نخست چارپایان سودمند: گاو «ایوداد» یا «ایوک داده» است که در کنارهی راست رودخانهی دایی تی نیک در ایران ویچ آفریده شد. نمونه نخست انسان: گیومرث یا زندهی میرا بود. اهورامزدا، او را در کناره ی چپ رودخانه ی دایی تی نیک در ایران ویچ آفرید. آفریدگار، گیومرث را برای یاری به خود، آفرید همچنین، به باور کهن ایرانیان، اهورامزدا، امشاسپندان را که جلوه هایی از ذات او هستند، میآفریند .امشاسپند، به معنای ورجاوند جاودانه است. تعداد امشاسپندان، شش تاست که عبارتند از :
بهمن (منش خوب یا نهاد نیک)، اردی بهشت (بهترین اشه یا ارته «راستی»)، شهریور (شهریاری آرمانی یا توانایی مینوی آرمانی یا آرمان شهر)، سپندارمند یا اسفند (خردکامل)، خرداد (رسایی و کمال) و امرداد (جاودانگی و نامیرایی. (از میان امشاسپندان یا جلوههای ذات اهورامزدا، سه امشاسپند نرینه و سه امشاسپند، مادینه اند. سپندارمند، همراه با خرداد و امرداد، سه امشاسپند مادینه اند.بدین سان، در آیین ایرانیان کهن، عدد شش که نشان دهندهی شش گاه آفرینش و نیز شمار امشاسپندان بود، عدد مقدس دانسته می شد. اما با برپایی دین دولت ساسانی و قرار دادن اهورا مزدا یا ایزدسروش بر سرفهرست امشاسپندان، تعداد آن را به هفت رسانیدند و رفته رفته عدد هفت، جای عدد شش را گرفت و …
بدین سان، سفره که ایرانیان در سال نو میگستراند و نمادهای آفرینش 6 گانهی استومند (مادی) را بر آن مینهادند، رفته رفته با جایگزین شدن عدد 7 به جای عدد 6، نام هفت به خود گرفت. بعدها که مفاهیم اصلی از دست رفت و به جای «مغز» در درازای هزارهها، «پوست» بر جای ماند، سفرهی نوروزی که دارای مفهوم ویژه و ژرفی بود، دچار دگرگونی شد و سرانجام با نام «هفت سین» به ما رسیده است درباره سفره هفت سین همچنین گفتهشده است که سینها نمادی از صداقت، عدالت و انصاف، رفتار و کردار و گفتار نیک، کامیابی و کامیاری، پرهیزکاری و تقوا و بخشش هستند.
بر سر این سفره، آسمان (در نماد آینه)، آب، خاک (به گونهی بستر رویش گیاه)، گیاه (در قالب سبزه)، جانور (به گونه ی ماهی)، و انسان های گردآمده بر کنار آن که نشاندهنده ی 6 گاه آفرینش است، حضور دارند.بدون دو دلی، دیگر اجزای این سفره که امروزه از اصل خود، دور افتاده و بدین گونه پس از گذر هزاره ها به ما رسیده، دارای مفاهیم ویژهای اند. سیب، به عنوان نخستین میوهای است که مردم این فلات بدان دست یافتند و این مساله به عهد عقیق (تورات) و از آن جا به عهد جدید (انجیل) نیز راه یافت. نماد زایندگی و عشق است. هفتسین سفرهای است که ایرانیان هنگام نوروز میآرایند.
سیب، به عنوان نخستین میوهای که مردم این فلات بدان دست یافتند، نماد زایندگی و عشق است
آنچه که در این سفره قرار میگیرد، باید دارای پنج ویژگی زیر باشد:
1-پارسی باشد
2-با بند واژه «س» آغاز شود
3-ریشهی گیاهی داشته باشد
4-خوردنی باشد
5-اسم مرکب نباشد.نام آنها از واژههای ترکیبی ( مانند سبزی پلو، سیر ترشی، سیب زمینی و مانند آنها) ساخته نشده باشد.
با نگرش به آنچه که آمد، شگفتی بزرگیست که در بیست میلیون واژههای پارسی، نمیتوان هشتمی را برای هفت سینهای نوروزی پیدا کرد که دارای این پنج ویژگی باشند. بنابراین هر آنچه که دارای این ویژگیها نباشد. اگر چه با بندواژه ی «س» هم آغاز شده باشد. نمیتوان جزی هفت سین به حسابش آورد. در زبان پارسی، تنها هفت چیز هستند که این ویژگیها را دارا هستند.
سینهای باستانی (خوراکی – روییدنی)عبارتند از:
سیر : نماد اهورامزدا نماد تندرستی ، نماد پزشکی(درمان یا طب)
سیب: نماد فرشته سپندار مذ، فرشته زن، باروری و پرستاری نماد زیبایی و تندرستی است.(اسفند)
سبزه:نماد فرشته اردیبهشت و نماد زندگی دوباره نماد نوزایی (تولد دوباره) است.
سنجد : نماد فرشته خرداد و نماد عشق است. میوه درخت کنار است که وقتی بارور میشود و عطر آن در فضا میپیچد تحریککننده قوای احساسی انسان است و معتقدند که موجب عشق انسانها به یکدیگر میشود. به همین دلیل سنجد هم سمبل عشق است.
سرکه: نماد فرشته امرداد و نماد صبر و شکیبایی و جاودانگی است. نخستین فرآوردهی صنعتی ایرانیان در قالب تولید انبوه بود. البته میدانیم که سرکه، از فراگشت تولید انگور به شراب و سپس دگرگشت شراب به سرکه، به دست میآید. نماد صبر و شکیبایی و عمرجاودانگی است
سمنو : نماد فرشته شهریور و نماد خواربار نماد فراوانی(برکت) است.
سماغ: نماد فرشته بهمن و نماد باران یا رنگ طلوع خورشید است.(بدانید که سماغ واژه پارسی است و نباید با بندواژه «ق» نوشته شود و سماک نام نژاده آن است. درباره سماق گفته شده نماد(رنگِ) به رنگ خورشید در حال طلوع است و مظهر طلوع و آغاز دوباره است.
کلمات مرکب مانند سیب زمینی و سیرترشی و کلماتی که مربوط به غیر روییدنی خوراکی مانند سپند، سنبل و سکه و … باشند در این محدود قرار نمیگیرند و جز سینهای اصلی شمارش نمیشوند. بر این پایه: سنبل (نه خوراکی است نه پارسی) تازی است. سکّه (نه خوراکی است نه پارسی) تازی است. سماور (نه خوراکی است نه پارسی) روسی است. همچنین سوزن و سیخ و سه پایه و مانند اینها هرچند که در سفرهی هفت سین باید به هرحال هفت جزی که با آوای «سین» آغاز میشوند (نمادی از «سپنتا») چیده شود، ولی برای زینت و چیدمان دلپذیرتر سفرهی هفت سین، تقریبن همهی خانوادههای ایرانی اجزاء دیگری هم در سفره میچینند و در آرایش و رنگآمیزی سفرهشان نهایت خوشسلیقگی را اعمال میکنند.
ازدیگر سینها عبارتند از:
سکه: سکه نیز، بعدها که بازرگانی رونق گرفت و شهرنشینی افزونتر شد و رفته رفته، پول در زندگی مردمان، جایگاه ویژهای یافت، راه بر سر این سفره پیدا کرد و سکه نشان ثروت و دارندگی است.
• سوسن
• سنبل
• سبزی
• نان سنگک: نان نمادی از برکت و رونق روزی است. در دوران ساسانیان نانهایی را که به اندازه کف دست بود، میپختند و آن ها را که درون Dron مینامیدند بر سر خوان نوروزی میگذاشتند. گاهی بر آنها آفرین میخواندند و آنها را برکت میبخشیدند. امروزه ظرفی از نان یا نان سنگک بزرگی روی سفره قرار میدهند که در آیین زناشویی هم این کار انجام میشود. گاهی بر روی نان با دانههای کنجد «مبارک باد» مینویسند. در دوران ساسانیان بر گوشههای خوان نوروزی مینوشتند « افزون باد» یا «افزا باد» که موجب برکت خوان در همه سال میشد. این واژهها را روی سکههای ساسانی نیز ضرب میکردند تا برکت پول را افزایند.
اسپند به معنای مقدس و نماد دورکنندهی چشم بد است
• سپند: اسپند یا سپند را میتوان به گونهی نخستین «گندزدا» دانست که ایرانیان آن را شناختند و برای گندزدایی و برطرف کردن بوهای ناخوش به کار گرفتندو برای ضد عفونی هوا به کار میرود. ارزش آن برای زمانهایی که انسان و دام در کنار هم زندگی میکردند، بسیار زیاد و حتا در مواردی حیاتی بود. اسپند به معنای مقدس و نماد دورکنندهی چشم بد است.
• سیاهدانه
از دیگر اقلام دیگر سفره هفت سین عبارتنداز:
کتاب: به نشانه تمدن و خردورزی: «دیوان حافظ» و «شاهنامه» و (برای مسلمانان معمولن قرآن) چون جشن نوروز یک جشن ملی بود هر خانوادهای میتوانست کتاب مذهبی ویژه خود را روی خوان نوروزی بگذارد. در دوران ساسانیان کتاب «اوستا» را بر سر سفره میگذاشتند و پیش از فرا رسیدن سال نو قسمت فروردین یشت آن را که مربوط به فروهرهای شاهان، پاکان، پارسایان، دلاوران و شهسواران است، میخواندند. بر سر سفره زرتشتیان در کنار اسپند و سنجد، «آویشن» هم دیده میشود که به گفته موبد فیروزگری خاصیت ضدعفونی کننده و دارویی دارد و به نیت سلامتی و بیشتر به حالت تبرک بر سر سفره گذاشته میشود. امروزه نیز مسلمانان و کلیمیان قرآن و تورات بر سر خوان نوروزی میگذارند.
آینه : آینه نمادی از به خویشتن نگریستن و به درون نظاره کردن وبه نشانه ی یکرنگی است . دقیقن آن چیزی که در لحظه سال نو توصیه شده و در آن لحظه بیهمتا که گذشته و آینده به هم پیوند میخورد باید نظری کرد به خویشتن خویش.
ماهی نماد زایش، تازگی ، شادابی و تکاپوو به نشانهی جنبش است.
یک جفت نوروزی (شمعدان اصیل ایرانی) در دو سوی آتشدان شمعدانهای گرانبها یا چراغهایی مینهادند و آنها را میافروختند و این نشانی از دنیای فروغ بیپایان بود که جایگاه فروهران است. نور و روشنایی در مراسم مذهبی از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. زیرا دنیای روشنایی قلمرو اورمزد و هر جا که نور و آتش باشد، اهریمن را به آن جا راهی نیست. شمع مظهر فروغ و روشنایی است.
تخم مرغ : نماد آفرینش، نطفه و باروری است
شکر و شیرینی: برای شیرینکامی همیشگی افراد خانواده است(مانند باقلوا، شیرینی آردنخودچی، …)
گندم که به گونهی سنتی، به عنوان نماد آفرینش گیاهی به کار میرود، بدون تردید، نخستین دانهای بود که ایرانیان توانستند آن را به گونهی سازمان یافته، بکارند و بدروند.
آب سمبل روشنی دل است که مظهر ایزد بانوی نیرومند آبها آناهیتای بزرگ میباشد که مقامی بسیار والا در ایزدان ایران باستان دارد. آناهیتا ایزدبانوی عشق، باروری، آب، برکت بخشی و پیروزگری است.
آتشدان که از آتش خاندان مایه میگرفت در همه آیینهای مذهبی به کار میرفت و باید در میان خوان نهاده میشد و دانههای مقدس اسپند به همراه چوبهای خوشبو در کنار آن جای داشت.
کوزه آب:کوزه آب که توسط دختران نو رسیده از زیر آسیابها پر میشود با زینتی از گردنبند بر سر خوان نوروزی قرار میدادند. امروزه به جای کوزه از تنگ های کوچکی استفاده میشود که سبزی روی آنها سبز کردهاند و تنگ را با روبانهایی میآرایند.
شیر:شیر تازه دوشیده شده نمادی از غذای نوزاد کیهانی است. زیرا بر اساس اسطورههای آفرینش انسان در گهنبار همس پتمیدیم گاه یعنی در روز ۳۶۵ سال آفریده شده است. بنابراین در جشن زایش، آدمیان نیز به شیر نیاز دارند. شیر در مراسم مذهبی مقدس شمرده میشود و گاهی آن را با عصاره گیاه هوم در میآمیختند. پنیر تازه هم که از فرآورده های شیر است و دارای اندیشه باروری است بر سر سفره نوروزی قرار دارد.
نارنج : نارنج شناور در میان آب نماد آب نشانهی فضاست و نارنج نشانهی کرهی زمین است. درمورد این موضوع داستانی است از دکتر حسابی که برای شما بازگو میکنم:
در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم میگیرند سفرهی هفت سینی برای «انیشتین» و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله «بور»، «فرمی»، «شوریندگر» و «دیراگ» و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را برای سال نو دعوت کنند. آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی میکنند و حاشیهی آن را با گلهای نیلوفر که زیر ستونهای تخت جمشید هست تزیین میکنند و منشا و مفهوم این گلها را هم توضیح میدهند. چون میدانستند وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد میکند. دکتر میگفت: برای همه کارت دعوت فرستادم و چون میدانستم انیشتین بدون ویالونش جایی نمیرود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد. همه سر وقت آمدند اما انیشتین 20دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند.
من فورن یک شمع به شمع های روشن اضافه کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای خانواده شمع روشن میکنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به هر حال بعد از یک سری صحبتهای عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و خاموش کردن شمعها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم: ایرانیها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته و از آن پاسداری کردهاند. برای ما ایرانیها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که زندگی در دست خداست و تنها او میتواند این شعله را خاموش کند یا روشن نگه دارد.آقای دکتر میخواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و میگفت بعدها انیشتین به من گفت: وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا میفهمم معنی یک تمدن 10هزارساله چیست. ما برای«کریسمس» به جنگل میرویم درخت قطع میکنیم و بعد با گلهای مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی ها برمیگردیم همه درختها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است.
بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز میکنند و بعد این دعا را تحلیل و تفسیر میکنند. به گفتهی ایشان همه در آن جلسه از معانی این دعا و معانی ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفتزده شده بودند. بعد با شیرینیهای محلی از مهمانان پذیرایی میکنند و کوک ویلون انیشتین را عوض میکنند و یک آهنگ ایرانی مینوازند. همه از این آوا متعجب میشوند و از آقای دکتر توضیح میخواهند. ایشان میگویند:« موسیقی ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر و بیان امید و آرزوست.» انیشتین از آقای دکتر میخواهند که قطعهی دیگری بنوازند. پس از پایان این قطعه که عمدن بلندتر انتخاب شده بود انیشتین که چشمهایش را بسته بود چشم هایش را باز کرد و گفت:« دقیقن من هم همین را برداشت کردم» و بعد بلند شد تا سفره هفت سین را ببیند.
آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با «س» شروع میشد توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته بود. بعد توضیح میدهد که این در واقع هفت چین یعنی 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با «س» شروع میشود به نشانهی رویش. ماهی با «م» به نشانهی جنبش، آینه با«آ» به نشانهی یکرنگی، شمع با «ش» به نشانهی فروغ زندگی،
همه متعجب میشوند و انیشتین میگوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را از دوستی، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد میدهد. آن هم در زمانی که دنیا هنوز این حرفها را نمیزد و نخبگانی مثل انیشتین، بور، فرمی و دیراک این مفاهیم عمیق را درک میکردند. بعد یک کاسه آب روی میز گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقای دکتر برای مهمانان توضیح میدهند که این کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانهی فضاست و نارنج نشانهی کرهی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در فضاست. انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش بد می شود. از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟ می گوید : «ما در مملکت خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد کلیسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به فرزندانتان آموزش می دهید. علم شما کجا و علم ما کجا؟!»
در زمان هخامنشیان در نوروز به روی هفت ظرف چینی غذا میگذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنی میگفتند
بنا بر اطلاعات «دانشنامه ایرانیکا» تاریخچه این سنت مبهم است. در یک دوبیتی نسبتن متاخر آن را از زمان کیانیان بصورت هفت شین دانسته که شامل مواردی چون (شهد، شیر، شراب، شکر ناب، شمع و شمشاد) میشدهاست. با این حال به روشنی این نظر مردود است، چرا که «شهد» و «شراب» هردو واژههایی عربی هستند. ایدهی «هفت شین» بیشتر توسط شبکههای فارسی زبان خارج از ایران پشتیبانی شده و گفته میشود که شراب پس از اسلام و به دلیل باورهای اسلامی، جایش را به سرکه دادهاست و هفت شین به هفت سین تبدیل شدهاست، حال آنکه واژهی شراب، خود پس از اسلام به ایران وارد شد و پیش از آن در فارسی از «می» بدین منظور استفاده میشدهاست.
در زمان هخامنشیان در نوروز به روی هفت ظرف چینی غذا میگذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنی میگفتند. در کتاب فروری آمدهاست در روزگار ساسانیان، قابهای زیبای منقوش و گرانبها از جنس کائولین، از چین به ایران وارد میشد. یکی از کالاهای مهم بازرگانی چین و ایران همین ظرفهایی بود که بعدها به نام کشوری که از آن آمده بودند «چینی» نام گذاری شد و به گویشی دیگر به شکل سینی و به صورت معرب «سینی» در ایران رواج یافتند.
منابع
دانشنامه ایرانیکا
جهان فروری- بهرام فره وشی
خاطرات ایرج حسابی
ویکی پدیا
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: کلمه
یک سال صبر و استقامت، یکسال با همه مشقت ها و محدودیت ها با همه تهمت ها و طعنه ها در کنار مردمی بودن که نام او را از صندوق های رای تا کوچه و خیابان فریاد زدند. این شاید خلاصه میرحسین موسوی باشد برای سال ۱۳۸۹. حالا که میر حسین موسوی را از مردم خود جدا کرده اند شاید فرصتی باشد تا نیک ببینیم که او چه می گفت و به چه می اندیشید؟ آیا مانند قدرت پرستان همه چیزخواه سودای ریاست و حکومت داشت چنانکه مدعیان مسند نشین می پندارند و آیا آرمانی جز بازگشت به قانون، بازگشت به کرامت انسانی و اعتلای ایران اسلامی در سر می پروراند؟ مرور تاریخی دیدار ها و اعلام مواضع میرحسین موسوی نشان می دهد آنچه که امروز به عنوان حصر و بازداشت خانگی از آن یاد می کنیم در واقع در شکلی دیگر از نیمه دوم سال با میرحسین موسوی همراه بود. هر چه سال جلو تر می رفت محدودیتها بیشتر می شد ملاقات کننده ها بازداشت و بازجویی می شدند یا اساسا با تهدید و سد راه مانع ملاقاتی ساده می شدند. همه اینها ادامه پیدا کرد تا جایی که میر از ملاقات با خانواده زندانیان و آسیب دیدگان نیز آرام آرام باز ماند. از آن پس نخست وزیر دوران دفاع مقدس سخنان خود را از طریق گفت و گو ها و یادداشت های مختلف با مردم سخن گفت تا اینکه با حصر کامل وی و دکتر رهنورد، این ارتباط نیز توسط مسئولان حکومتی از بین رفت و مصداق دیگری از مثله شدن آزادی بیان را در کشور نمایان ساخت.
او در سالی که گذشت به دیدارهای نوروزی رفت، با زندانیان آزاد شده و خانواده زندانیان سیاسی دیدار کرد. در چند نوبت با مهدی کروبی و سید محمد خاتمی دیدار داشت. با اعضای فراکسیون خط امام مجلس و نمایندگان سابق مجلس به گفت و گو نشست. محفلی برای گفت و گوی جوانان اصلاح طلب فراهم کرد. ایثارگرانی که خاطرات ۸ سال دفاع مقدس را همراه با نخست وزیر این دوران داشتند به دیدارش آمدند. به مناسب های مختلف پیام صادر کرد و در موضوعات روز با کلمه به گفت و گو نشست.
اما نکته مهمی که نمی توان از آن به سادگی گذشت حضور همیشگی دکتر رهنورد در همه این دیدارها بود.حتی زمانی که از ملاقات های مهندس موسوی ممانعت به عمل آمد ، دکتر زهرا رهنورد به تنهایی ارتباط با مردم را حفظ کرد و به ملاقات اقشار مختلف جامعه رفت.
در ادامه به مرور دیدار ها و مواضع میرحسین موسوی در سال ۸۹ خواهیم پرداخت.
- پیام نوروزی برای همه ایرانیان
فروردین ۱۳۸۹ را میرحسین با انتشار پیام نوروزی(+) آغاز کرد . میرحسین در آن پیام خواستار گسترش دامنه امواج جنبش سبز به همه اقشار، قومیتها و استانها شده بود.مهندس موسوی سال ۸۹ را سال استقامت و پایداری بر مطالبات برحق و قاونی ملت ایراندانسته و تاکید کرده بود: سال جدید سال استقامت بر این مطالبات به حق و قانونی است و ما حق عقب کشیدن و عقبگرد در ارتباط با این مطالبات را نداریم و آن را خیانت به ملت و اسلام، خون شهدا میدانیم.ما این قانون اساسی را در میان امواج خون شهدا به دست آوردیم و نمیتوانیم آن را راحت از دست بدهیم و همه باید به آن بازگردند.
او به مانند همیشه به پایندی خود به قانون اساسی هم اشاره کرد و گفت: قانون اساسی را باید یکپارچه دید. زمانی که قانون اساسی تدوین شد، حتی آن کسانی که آن عناصر را تدوین میکردند برای آن که انسجام قانون آسیب نبیند، مقدمهای برای آن تهیه کردند که اهمیت آن هم زیاد است. در تمام اینها اصول به یک مجموعه از ارزشها، خواستها و مطالباتی یکپارچه تأکید میشود که نمیتوانند از هم جدایی بگیرند. اکنون هم مردم که مشکلات اجرایی، سیاسی و انتخاباتی و .. را دیدند راه حل را در این میبینند که راه گشودن به آینده درخشان برای ملت بازگشت به قانون اساسی آن هم بدون دخالت دادن سلایق سیاسی است.
با آغاز سال ۱۳۸۹ مهندس موسوی به همراه دکتر رهنورد سنت حسنه دید و بازدید های نوروزی را اینبار در دیدار با خانواده زندانیان سیاسی و یا زندانیان آزاد شده از زندان گذراندند.
دیدار مهندس موسوی با خانواده زندانیان سیاسی همراه با حاشیه های جالبی بود. وقتی مهندس موسوی به دیدار خانواده محمد نوری زاد رفت یکی از حاضران از مهندس درباره نامگذاری سال ۱۳۸۹ به نام «صبر و استقامت» پرسید که موسوی با بیان اینکه منظور از صبر همان صبر به معنای قرآنی آن است، خاطرنشان کرد: در ماههای پیش رو همه افراد باید هریک در حد وسع و توانشان برای پیشبرد مطالبات مردم تلاش کنند و در این راه صبر و ایستادگی پیشه کنند تا در راه تحقق خواستههای ملت توفیق یابیم.
بسیاری از این دیدارهای نوروزی در رسانه ها انعکاس پیدا نکردند اما ۱۱ مورد آن که منتشر شدند شامل این دیدارها بوده اند:
۴ فرودین : دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با بهمن احمدی امویی ،روزنامه نگار(+)
۴ فرودین : دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده محمد نوریزاد کارگردان و روزنامهنگار دربند (+)
۵ فروردین: دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده حسین نورانی نژاد عضو جبهمه مشارکت(+)
۵ فروردین:دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده سید علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران ارشدش(+)
۵ فروردین:دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با آذر منصوری عضو تازه آزاد شده جبهه مشارکت(+)
۷ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده امیرابوطالبی از جانبازان انقلاب (+)
۱۱ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با مهسا امرآبادی، همسر مسعود باستانی روزنامه نگار زندانی(+)
۱۲ فروردین:دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده شیوا نظر آهاری ،روزنامه نگار و فعال حقوق بشر(+)
۱۷ فروردین : دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (+)
۲۰ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با عبدالله مومنی سخنگوی ادوار تحکیم وحدت (+)
۲۰ فروردین :دیدار نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد با خانواده بدرالسادات مفیدی دبیر زندانی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران(+)
۹ فروردین همزمان با درگذشت همسر آیت الله منتظری ، مهندس موسوی پیام تسلیتی(+) صادر کرد.
۱۱ فروردین خانواده سه مشاور میرحسین موسوی که آن روزها در زندان بودند به دیدار موسوی و رهنورد رفتند(+). دیداری که با ستایش موسوی از استقامت مشاورانش همراه بود.
۱۴ فروردین هم به مانند سال های قبل میرحسین در دفتر خود میزبان بسیاری از چهره های سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی، روزنامه نگاران و … بود(+) که برای تبریک عید نوروز به دیدار او آمده بودند. سنتی که امسال به دلیل حصر مهندس در آن وقفه ایجاد می شود.
۱۶ فروردین تعطیلات نوروز به پایان رسید اما برخی از دیدارهای نوروزی ادامه پیدا کرد. بلافاصله بعد از تعطیلات اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی با مهندس موسوی دیدار کردند(+) . دیداری که واکنش شدید اقتدارگرایان حامی دولت را در پی داشت.
این دیدار صمیمانه بهارانه در حالی برگزار شد که مهندس موسوی به نکاتی در این دیدار اشاره کرد و با مثال زدن از گذشته گفت: «علی رغم حمایت موثری که امام راحل از دولت و اینجانب به عمل می آوردند هیچ تصمیمی که به مربوط به سرنوشت مردم بود را به تنهایی اتخاد نمیکردند و برای اتخاد تصمیم با کسانی که لازم بود مشورت می کردند و اصولا برای مشورت خود در اینگونه تصمیمات وظیفهای شرعی و عقلی قائل بودند.»
ترسیم چهره ای غیر واقعی از امام در صدا و سیما
سال گذشته در این روزها صداوسیما با پخش برنامه های مختلف سعی در تحریف اندیشه های امام (ره) را داشت که موسوی در دیداری که با این طیف از نمایندگان مجلس داشت گفت: «این نوع تبلیغ در واقع ویران کردن پایههای نظام است چرا که رفتار و دکترین امام راحل را تخریب میکنند و این درست کاری است که رسانههای بیگانه هم انجام میدهند یعنی هم متاسفانه صدا و سیمای ما و هم رسانههای ضدانقلاب فرازی از یک سخن امام راحل را بدون اشاره به موقعیت تاریخی بیان آن سخن و با هدف القاء چهره و منشی خاص از امام مطرح میکنند که این موجب ترسیم چهره ای غیر واقعی از امام می شود و برداشت و ذهنیتی ناقص و نادرست از امام را در مخاطبان بویژه نسل جوان ایجاد می کند و به نظر من رسانه های بیگانه و صدا وسیما دراین مورد دو تیغه یک قیچی هستند که به مخدوش کردن چهره نورانی امام راحل می پردازند.»
نظام را می خواهند با حاکمیت یک فرقه اداره کنند
۱۹ فروردین هم نمایندگان فراکسیون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مجلس ششم به دیدار مهندس موسوی رفتند.(+)
میرحسین موسوی در این دیدار مباحث مختلفی از جمله موضوعاتی مربوط به هدفمند کردن یارانه ها ، استفاده ابزاری از ارزش ها ، خواسته های جنبش سبز و … را مطرح کرد اما در بخشی از سخنان خود به اتفاقی که در چند روز قبل از این دیدار در کنار دریاچه ارومیه رخ داده بود و برخورد با حامیان محیط زیست اشاره کرد و گفت :« برخورد عجیب اخیر با مردمی است که برای حفظ محیط زیست دریاچه ارومیه رفته بودند نیز نشانه دیگری است از روند امنیتی کردن کشور است.»
وی ادامه داد: «یا پادگانی کردن بهشت زهرا در روز ۱۲ فروردین یا … و آیا همه مسائل را با امنیتی و پادگانی کردن می توان حل کرد؟ نظام را می خواهند با حاکمیت یک فرقه اداره کنند که نمی شود.»
۲۳ فروردین میرحسین موسوی با همراه همیشگی اش ، زهرا رهنورد به دیدار خانواده مهدی محمودیان(+) رفتند تا از این خانواده که عزیزشان دربند است دلجویی کنند.
۲۹ فرودین هم میرحسین و زهرا رهنورد به دیدار خانواده احمد زیدآبادی رفتند(+) . هم زمان با این دیدار ،احمد زید آبادی از زندان رجایی شهر با منزلش تماس تلفنی گرفت و با مهندس موسوی و زهرا رهنورد گفت و گوی کوتاهی کرد .زهرا رهنورد در این مکالمه خطاب به زید آبادی گفت :ما صبر و مقاومت شما را ارج می نهیم و برایتان آرزوی توفیق و سلامتی داریم .
برای تداوم جنبش، زندگی کردن با آن را درپیش بگیرید
اردیبهشت ماه ۸۹ با دیدار جمعی از فعالان ملی – مذهبی با مهندس موسوی(+) شروع شد. در این دیدار که باز به مذاق انحصارطلبان خوش نیامد مهندس موسوی بیشتر درباره جنبش سبز سخن گفت. وی با تاکید بر این سخن که «باید با ارزشها و اهداف سیاسی، زندگی کرد» اظهار داشت: «کار، کاری طولانی، و مسیر جنبش سبز، راهی پر پیچ و خم و زمانبر است؛ اگرچه شاید جنبش زودتر از آنچه بسیاری تصور میکنند به نتیجه برسد، اما باید صبور بود و استقامت ورزید و برای تداوم جنبش، زندگی کردن با آن را درپیش گرفت.»
مهندس موسوی همچنین با تاکید بر این نکته که «مسئلهی آگاهیبخشی، موضوعی بسیار مهم محسوب میشود»، عنوان نمود: «هر «تغییر» وقتی متحقق میشود که «ایده»ای متولد شود. اکنون بهنظر میرسد که ایدهی تغییر متولد شده است؛ هر چقدر این ایده و ابعاد آن را بیشتر تبیین کنیم، امکان بسط و پیشبرد جنبش بیشتر میشود.»
در همین جلسه بود که مهندس موسوی مبحث «دین رحمانی» را باز کرد. وی با تاکید بر این موضوع که «ما مبلغ قرائت رحمانی از دین هستیم، قرائتی از دین که واجد حداکثر مدارا نسبت به تمامی دیدگاهها و عقاید است» افزود: « این کار (تبلیغ و ترویج قرائت رحمانی از دین) کار دشواری است، اما جنبش سبز میتواند چنین مسئولیتی را بر دوش خود حس کند.» موسوی اضافه کرد: «من نسبت به گریز نسل جوان از دین و ارزشهای توحیدی احساس خطر میکنم؛ برخوردها و خشونتورزیها و سرکوب در پوشش حکومت دینی، ممکن است بخش قابل توجهی از جوانان ما را از هر دینی گریزان سازد.»
در این دیدار افرادی مانند مهندس سحابی و دکتر پیمان، برخی از فعالان ملی-مذهبی ازجمله دکتر محمدحسین رفیعی و محمد بستهنگار و نیز تعدادی از وابستگان جنبش مسلمانان مبارز حضور داشتند .
- دیدارهایی از جنس مردم با مردم
در اردیبهشت و خرداد ماه سال گذشته اقشار مختلف مردمی با میرحسین موسوی ملاقات هایی داشتند. در این جلسات که هفته ای چندبار در دفتر کار مهندس موسوی برگزار می شد مسائل روز و همچنین راهبردهایی برای جنبش سبز ارائه شد.راهبردهایی که هنوز بوی تازگی آن به مشام می رسد و کاربرد دارد.
کشتی نظام یا کشتی مسلمانی؟
۵ اردیبهشت ماه جمعی از ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با نخست وزیر امام (ره) دیدار کردند(+). در این دیدار موسوی گفت: می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم. به عنوان یک مسلمان می خواهیم طوری رفتار کنیم که جوانها را مأیوس نکنیم و حداقل بگوییم اسلامی که می شناسیم این نیست، اسلامی که می شناسیم رحمت دارد، رئوف است، سعه صدر دارد، همه را می پذیرد. با زبان استدلال با افراد روبه رو می شود. اسلام دینی است که می تواند با پیشرفت های جامعه بشری همسو و پیشتاز شود.
جایگاه جنبش سبز با تجمع های خیابانی سنجیده می شود؟
وی میزان حضور مردم در تجمع های خیابانی را معیار درست برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز عنوان نکرد و گفت : ما نباید بگوییم که خیابان ها زمانی از جمعیت زیاد و در زمانی کم بود و بر این اساس بسنجیم که جنبش سبز در کدام نقطه ایستاده است. باید شاخص و اطلاعاتی داشته باشیم که ببینیم آگاهی از این حقوق چقدر است تا اینکه بدانیم در آینده چگونه باید کشور اداره شود؟ آیا این آگاهی در سطح جامع گسترده تر شده یا کم کم دارد دایره اش تنگ تر می شود. اگر ما نسبت به این موضوع پیشرفت داشتیم زمینه ی تغییر جدی را در کشور ایجاد کرده ایم.
مرده هایی سیاسی که توسط حکومت زنده شدند
به اعتقاد موسوی، این روشی که هر کس بر خلاف شما صحبت کند و راه حلی ارائه دهد را صهیونیست یا منافق می نامید و او دلبسته به آمریکا، برانداز و محارب می شود این به نفع شما و به نفع کشور نیست ،این تقویت محارب و منافق است. منافقین با این جنایت هایی که در داخل کشور داشته اند ، با این همکاری هایی که با صدام داشتند مرده ای شده بودند که ننگ ابدی بر پیشانی انها مانده است. شما وقتی فرزندان این ملت که دو سه میلیونشان در یک روز یک خیابان را پر می کنند به منافقین نسبت می دهید ، آیا شما منافقین را تضعیف می کنید؟ یا نفاق را تقویت می کنید؟از آنطرف جریان سالمی که در کشور جامعه را متمایل به اسلام می کند، شما پیشانی بند جبهه آنها را که به عنوان یادگاری حفظ کرده اید پنهان می کنید که به آنها نگویند بسیجی و طرفدار امام.
به جای جلوگیری از فعالیت احزاب جوانمردانه با آنان رقابت کنید
وقتی موسوی با ایثارگران دیدار داشت خبرهایی مبنی از جلوگیری از فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی به گوش می رسید . محدودیت هایی که توسط وزارت کشور دولت فعلی اعمال می شد. موسوی در این زمینه گفت : شما اگر می گویید این حزب ها خوب نیستند یک حزب خوب تشکیل دهید که با اینها جوانردانه رقابت و مقابله کنند تا اگر توانستند خود به خود زمینه اش را در جامعه از بین ببرند.
۶ اردیبهشت ماه هم میرحسین موسوی برای نخستین بار در سال ۸۹ به دیدار مهدی کروبی رفت(+). این دیدار به نوعی بازدید نوروزی بود و در آن درباره مسایل کشور سخن به میان آمد.
اغلب سیاست های موجود در کشور باری به هر جهت شده است
میر حسین در این دیدار با انتقاد از سیاست های موجود در کشور گفت: اغلب سیاست های ما "باری به هر جهت" است و متاسفانه ساختارهای ما همچون ماسه زار و شن زاریست که آب در آن پایدار نمی ماند. وی افزود: در حال حاضر در زمینه ساختاری برنامه ای دقیق و روشن نداریم و باید برای دراز مدت فکری نمود. شرایط حکومت طوری شده است که همه را توطئه گر تصور میکند و دچار نوعی توهم توطئه گردیده است.
تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند
موسوی با انتقاد از وضعیت مدیریتی کشور و ضعف های موجود در آن گفت: در همه کشورها مدیران و مقامات دولتی سابق به عنوان شورای مشورتی به دولت های موجود کمک میکنند. اما در ایران به طور مثال آقای خاتمی با ۸سال سابقه ریاست جمهوری در کشور و جنابعالی و دیگر سران، همکنون در چه وضعیتی هستند. تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند، صرفا به دلیل مسائل خطی و سیاسی!
موسوی افزود: من چشم انداز روشنی را در راستای بهتر شدن مسائل اقتصادی کشور نمیبینم. زیرا بستر ها خراب شده اند.ابزارها از بین رفته است. دستگاه های بیم دهنده از میان برچیده شده اند. و برای کارشناسان در جامعه دیگر جایگاهی قائل نیستند. حتی اگر همکنون شخصی از اصولگرایان صحبتی بر زبان بیاورد وی را منافق خطاب می کنند.
- پیامی برای معلمان و کارگران
۹ اردیبهشت، میرحسین موسوی به مناسبت ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر و ۱۲ اردیبهشت روز معلم پیام ویدئویی منتشر کرد(+). مهندس موسوی فعالیت های قشر کارگر و معلم را جزو مهمترین مولفه های اقتدار ملی کشور عنوان کرد و گفت: تنها راه تحقق خواسته های برحق معلمان، کارگران و همه اقشار ملت رجوع به قانون اساسی است و حقوق مردم که فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است.
در بخشی از این پیام آمده است:تورم، پایین آمدن نرخ سرمایه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مدیریت ، حقوق معوقه کارگران و بیکاری روزافزون آنها، تعطیلی روزافزون کارخانه ها یا با ظرفیت پایین کار کردن کارخانه ها در حالی که بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقیقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا ، خدمات و سرمایه به بیگانه واگذار کردیم و همه می دانیم که این مساله تا چه اندازه در سرنوشت ملت ، استقلال و آزادی ما و همچنین در سرنوشت کارگران ما اثر می گذارد.از سوی دیگر محدود کردن آزادی ها را داریم. بستن دهان ها ، بستن روزنامه ها و پر کردن زندانها و محدود کردن تشکل های صنفی و سیاسی را داریم که آن هاهم در سرنوشت کارگران ومعلمان اثر می گذارد. به همین علت مهم است که امسال کارگران و معلمان پی ببرند ( گرچه می دانم می دانند) مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و این ارتباط مستقیم است.
همچنین این پیام به خواسته های معلمان و کارگران هم اشاره داشت و آمده است: آنها آزادی می خواهند چرا که آزادی باعث می شود تشکل های صنفی و سیاسی خود را تشکیل دهند و فعالیت سیاسی کنند . راهی برای گشایش امور خود و ملت پیدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. چه عدالت در سطح معیشتی و اقتصادی و چه در سطح توزیع منزلت های اجتماعی. باعث می شود آنها بهتر بتوانند خدمت کنند و بهتر می توانند ثروت ایجاد کنند و بهتر می توانند از اقتصاد کشور دفاع کنند و با فعالیت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند و همچنین در توزیع منزلت آنها موقعیتی پیدا می کنند که از ایده های مترقی و پیشروانه در سطح کشور حمایت کنند.
همچنین در این پیام خطاب به معلمان و کارگران آمده است : شما عزیزان و شما کارگران ومعلمان بدانید که مسائل شما مسائل همه ملت ماست و جدا نیست. شما اگر در تشکیل شوراهای مستقل صنفی مشکل دارید و هر حرکتی که می کنید با محدودیت و دستگیری ها روبرو می شوید و در فعالیت خود دچار مشکل هستید . سر کلاس که می روید با خوف و رجا می روید چون نمی دانید که آیا می توانید حرف حق را بزنید و در برابر دانشجویان و دانش آموزان از حق دفاع کنید. با سینه برآمده و سری افراشته از حق دفاع کنید و از سفیدی سفید و سیاهی سیاه شهادت دهید و کوتاه نیایید و وقتی در این زمینه دچار تزلزل و خوف می شوید طبیعی است که این مساله مساله ملی است و مساله همه ماست.
۱۳ اردیبهشت ، گروهی از اصلاح طلبان آذربایجانی با مهندس موسوی دیدار کردند(+) که در این دیدار هم مباحث مهمی مطرح شد که بخشی از آن مربوط به قومیت ها بود.
زبان موضوعی نیست که با آن بخشنامه ای برخورد کرد
مهندس موسوی که بخش عمده ای از سخنانش را به تحلیل مسائل آذربایجان اختصاص داده بود با اشاره به تاریخ معاصر آذربایجان، این خطه را سرزمینی دانست که باید همواره مسائل آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد و با اشاره به مکتب تبریز در حوزه مسائل سیاسی ، اجتماعی و فکری به اهمیت زبان های ملی و محلی تاکید کرد و ادامه داد: زبان ها و فرهنگ های متنوع از ذخایر این سرزمین است. زبان و بویژه زبان اوجی و شعر قابل ترجمه نیست و هر زبان ظرفیت هایی دارد که جزو سرمایه ها و ذخایر ملی محسوب می شوند و اهمیت این ذخایر فرهنگی در کشور کمتر از ذخایر مادی نیست. زبان مسئله ای نیست که با آن بشود آمرانه و بخشنامه ای برخورد کرد. رضاخان این کارها را با فرهنگ ها و اقوام کرد و شکست خورد و یکی از دلایل نفرت ملی از آن دوره به همین سیاست ها بر می گردد.
تک تک اصول مغفول و یا کنار گذاشته شده قانون اساسی باید اجرا شود
نامزد معترض دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اجرای بدون تنازل قانون اساسی و عدم اجتهاد در مقابل نص صریح قانون اساسی را تنها راه برای وحدت ملی و استیفای حقوق همه اقوام دانست و گفت: تک تک اصول مغفول و یا کنار گذاشته شده قانون اساسی باید اجرا شود و اگر مشکلی در این بین باشد به نظر خواهی عمومی گذاشته شود.
در هیچ جای ایران تجزیه طلبان در سطح ملی اهمیت و جایگاهی ندارند
میرحسین موسوی با اشاره به این که مسائل هویتی فقط با حفظ منافع ملی ممکن است افزود: در هیچ جای ایران تجزیه طلبان با اراده معطوف به وحدت طلبی در سطح ملی اهمیت و جایگاهی ندارند.
۱۲ اردیبهشت، موسوی و رهنورد به عیادت مصطفی تاجزاده رفتند(+) که تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
۱۵ اردیبهشت، وقتی خبر درگذشت محمد بهمن بیگی معلم با سابقه عشایر پخش شد، میرحسین برای این ضایعه پیامی صادر کرد(+). وی در بخشی از این پیام نوشت:«قطعا خدمات ارزنده محمد بهمن بیگی معلم عشایر که آموزش عشایر در ایران را پایه ریزی کرد و از ۵۸ سال پیش با برافراشتن چادری برای آموزش این قشر عزیزجامعه اقدام کرد از یادها نخواهد رفت. فعالیت ها و اقدامات او در زمان حیات پر برکتش تنها آگاهی دادن نبود بلکه صداقت و اخلاق و پشتکار ازویژگی های بارز و میراثی بودکه بهمن بیگی به جاگذاشته است .»
۱۸ اردیبهشت، دیدار با خانواده های زندانیان سیاسی توسط میرحسین و همسرش ادامه پیدا کرد ، این زوج در این روز هم دیدار با خانواده عیسی سحرخیز(+) روزنامه نگار زندانی و هم دیدار با خانواده جعفر پناهی(+) کارگردان سینما در دستور کار داشتند.
۲۰ اردیبهشت ماه خبر رسید که ۵ زندانی که ۴ نفر آنها از کردها بودند اعدام شدند. این اعدام ها واکنش های زیادی را در پی داشت و ابهام ها و سوالاتی درباره نحوه دادرسی در پرونده این افراد را به دنبال داشت. میرحسین موسوی با توجه به این موضوع بیانیه کوتاهی(+) را صادر کرد و در آن پرسید: وقتی قوه قضائیه از طرفداری مظلومان به سمت طرفداری از صاحبان قدرت ومکنت بلغزد مشکل است که بتوان جلوی داوری مردم را در مورد ظالمانه بودن احکام قضایی گرفت. چگونه است که امروز محاکم قضایی از آمران وعاملان جنایتهای کهریزک و کوی دانشگاه و کوی سبحان وروزهای۲۵ و۳۰ خرداد وعاشورای حسینی میگذرند وپرونده های فساد های بزرگ را باز نشده می بندند وبه صورت ناگهانی در آستانه ماه خرداد ، ماه آگاهی وحق جویی پنج نفر را با حواشی تردید بر انگیز به چوبه های دار می سپارند؟ آیا این است آن عدل علوی که به دنبالش بودیم؟
۲۲ اردیبهشت و در پی مضروب شدن احمد معتمدی وزیر کابینه خاتمی ، میرحسین به عیادت وی رفت(+) و برای او آرزوی سلامتی کرد.
- دیدار با مادران شهدای جنبش سبز و خانواده زندانیان سیاسی
۲۳ اردیبهشت ماه ، میرحسین با برخی از خانواده های زندانیان سیاسی به ویژه زندانیان کمتر شناخته شده حوادث پس از انتخابات و همینطور خانواده های تعدادی از شهدای جنبش سبز دیدار داشت(+) و در این دیدار این نوید را داد که تک صدایی رفتنی است.
نقش پررنگ زنان در جنبش سبز
با توجه به اینکه در این دیدار بیشتر افراد از بانوان بودند ، میرحسین با اشاره به نقش زنان در جنبش سبز گفت: زنان در پیروزی انقلاب نقش بزرگی داشتند و بدون حضور آنها امکان پیروزی انقلاب ناممکن بود. در جنبش سبز نیز زنان، سهمی حتی بالاتر از مردان دارند و آنها در جنبش سبز نقشی بسیار پررنگ داشته و دارند. در جنبش سبز با جامعه ی یکپارچه ای مواجه بودیم که با تبعیض جنسیتی وعده هایش محقق نمی شود.
حس مشترک جامعه ای یکپارچه و خدایی که در این نزدیکی است…
موسوی به حس همدردی مشترکی که در ایران و جنبش سبز در قبال آسیب دیدگان ایجاد شده،اشاره کرد و گفت: در شرایطی که بر انسان ها سختی وارد می شود و با مشکلات زیادی روبرو می شوند ؛ اگر جامعه نسبت به انها دلسوزی کند و پشتوانه جمعی وجود داشته باشد؛ خدا هم کمک می کند که این مشکلات کمتر حس شود. اکنون نیز در جامعه نوعی همدردی نسبت به شما (خانواده های آسیب دیده) وجود دارد . ما همدرد مادران و خواهرانی هستیم که یا عزیزان شان را از دست داده اند و یا در زندان هستند .همچنین خدایی هست و این بالاترین دلگرمی برای آنهاست. اگر خدا نباشد تحمل این سختی ها بسیار دشوار است. و بزرگ ترین تسلیت به آنها این است که بگوییم در این خلقت نگاهی وجود دارد که این مشکلات را می بیند. بدی و خوبی ها را می بیند و تحمل دردها در این حالت جمعی نتیجه می دهد .
قانون اساسی یعنی حقوق مردم، قومیت ها،معلمان ،آزادی بیان و رسانه ها و انتخابات رقابتی همه با هم
موسوی به مانند بسیاری از دیدارها بار دیگر بر روی اصول قانون اساسی کشور تاکید کرد و گفت: البته قانون اساسی مثل قانون معمولی نیست که زود به زود عوض شود اما اینطور هم نیست که بر اساس تغییرات و شرایط داخلی و جهانی تغییر نکند. ما در شرایط موجود وقتی به سمت شعار پایبندی به قانون اساسی می رویم این مزیت را برای ما ایجاد می کند که بسیاری از مطالباتی را که در داخل این حرکت و جنبش ایجاد شده ، منظم تر و یکدست تر و با برخورداری از پشتوانه مردم عنوان کنیم. این قانون، حقوق اساسی مردم یا حقوق قومیت ها،معلمان ،آزادی بیان ،رسانه ها و انتخابات رقابتی درست را شامل می شود. من همیشه گفته ام که حتی در مقدمه قانون اساسی نوشته شد که روح این قانون به تبع منافع گوناگون دچار تغییرات اساسی نشود و همه متوجه باشند که با مجموعه ی به هم پیوسته ای رو برو هستند.
قرار نبود ما حکومت کنیم؛ قرار بود مردم حاکم باشند
میرحسین موسوی در پایان سخنان خود گفت: قرار نبود که ما بر مردم حکومت کنیم. قرار بود مردم حکومت کنند. قرار بود جابه جایی ها به خواست مردم و به صورت مرتب در کشور اتفاق بیفتد. باید ترسید از موقعی که فکر شود راه حل در سرکوب ادامه فشارها و بستن فضاست.
۲۵ اردیبهشت ،جمعی از مدرسین و طلاب حوزه های علمیه بانوان با مهندس موسوی دیدار داشتند(+).این دیدار به مناسبت سالگرد شهادت حضرت فاطمه (س) برگزار شد.
موسوی با اشاره به سوالات مردم درباره نحوه پیروی از سیره حضرت فاطمه صدیقه (س) در جامعه کنونی و توسط حاکمان تصریح کرد: الان سوال مردم این است که آیا روش و سیره دولتمردانی که ادعای مسلمانی و اسلام دارند و دروغ می گویند با سیره فاطمه زهرا که یکی از القاب ایشان صدیقه است یعنی صداقت و دوری از کژی و دروغ کوچکترین سازگاری را داشته است؟
میرحسین موسوی در این دیدار درباره ماجرای انتخاب رنگ سبز برای فعالیت های انتخاباتی در سال ۸۸ گفت: رنگ سبز را در سفری که همراه با خانم رهنورد به مشهد داشتیم افرادی با نیت مذهبی این ایده را مطرح کردند که اتصال این جنبش را با سرسبزی و زیبایی و معنویتی که دین ما و اهل بیت دارد به خوبی نشان می دهد و ما هم این نکته را به فال نیک گرفتیم و به دلیل محبت مردم به این خاندان گرامی بود که این رنگ و موج سبز در مردم جا افتاد.
نخست وزیر امام (ره) افزود: در حال حاضر هم همین نکته صدق می کند. جنبش سبز ریشه در تفکرات مذهبی ما دارد و تا هنگامی که جنبش سبز در این مسیر قرار دارد مردم کشور ما به آن اقبال دارند.
خرداد ۱۳۸۹ ، نخستین سالگرد انتخابات کودتایی ریاست جمهوری بود و در این ماه موسوی دیدارها و بیانیه هایی را منتشر کرد.
۲ خرداد و به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ، مهندس موسوی با جمعی از خانواده های سرداران شهید دفاع مقدس و ایثارگران ۸ سال دفاع مقدس دیدار و گفت و گو داشت(+).
آزادی و عدالت را باید با ایستادگی و صبر به دست آورد
وی بخشی از سخنان خود در این دیدار را به موضوعات جنگ و دفاع مقدس اختصاص داد. موسوی در این باره گفت: آزادی و عدالت به صورت خود بخودی در اختیار مردم قرار نمی گیرد . نه آزادی و نه عدالت در حوزه عمومی داده شدنی نیست بلکه آزادی و عدالت را باید با فداکاری و ایستادگی و تدبیر به دست آورد و از آن حراست کرد. آزادی و عدالت با ایثار در سطح وسیع بدست می آید . برای نسل جوان ما مهم است ایرانی را که با چنگ زدن به فضیلت هایی همچون ایثار به دست اورده ، حفظ کند. با ایثار بود که خونین شهر دوباره خرمشهر شد.
وی خطاب به مسئولان گفت : شما نمی توانید مسائل داخلی و خارجی را با بستن روزنامه هاو پر کردن زندان ها مهار کنید. احترام به ملت و احترام به کرامت ذاتی انسان ها خشت اول همه اصلاحات است. اینکه عده ای با چوب و چماق در زندان و بیرون زندان بر سر مردم بزنند همان سیاست های قاجاری ها است .
بازگشت یه مردم؛ این تنها راه حل است
وی با اشاره به راه حل جنبش سبز در این زمینه گفت: جنبش سبز می گوید راه حل برگشت به سوی مردم است. راه حل در جلب حمایت مردم است و اینکار جز از طریق به رسمیت شناختن حق مردم برای حاکمیت بر سرنوشت خود ممکن نیست. فصل سوم قانون اساسی را بدون کوچکترین تغییری اجرا کنید . خواهید دید که دوباره دورنمای صبح امید پیدا خواهد شد.
۳ خرداد، مهدی کروبی به دیدار مهندس میرحسین موسوی رفت تا پیرامون مسایل کشور به بحث و تبادل نظر بپردازند(+).
در این دیدار این دو شخصیت سیاسی با اشاره به فرارسیدن خرداد ماه بر اهمیت روزهای دوم خرداد به عنوان روز حرکت جدید از سوی مردم،سوم خرداد به عنوان روز حماسی آزادسازی خرمشهر، ۱۴ خرداد روز رحلت حضرت امام خمینی(ره) و ۱۵خرداد به عنوان فرازی حساس از تاریخ معاصر که منجر به انقلاب اسلامی شد تاکید شد و در مورد رویدادهای روز ۲۲خرداد و روز حماسی ۲۵خرداد و نیز ۳۰خرداد تبادل نظر گردید.
در این دیدار بر ضرورت تدوین نوشته هایی که به صورت دقیق اتفاق های آن روزها را بیان کرده اند تاکید و گفته شد: روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا کنون اتفاق افتاده است برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است.
در این جلسه همچنین تصمیم گرفته شد تا در صورت دادن مجوز راهپیمایی،در سطح ملی مردم به شرکت در این راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد.
- دیدار با جوانان حزب اعتماد ملی
۵ خرداد ، میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از اعضای شورای مرکزی سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتمادملی(+)به اهمیت احزاب در این برهه زمانی تاکید کرد و همچنین نسبت به نفوذ خرافه گرایی در سطح مدیریت کلان کشور هشدار داد.
موسوی به بررسی نقش احزاب بعد از انقلاب پرداخت و گفت: از اول انقلاب تفکری وجود داشت که با حزب و تشکل مخالف بود . تجربه نامناسب مردم درباره احزاب دوران بعد از مشروطیت این بدبینی را تشدید می کرد.
یکی از ویژگی های شهید بهشتی مخالفت با تک صدایی و تک حزبی بود
وی افزود: در کنار این نگاه بدبینانه اندیشه مثبتی هم بود که در راس آن شهید بهشتی قرار داشت. ایشان معتقد به فعالیت های حزبی و تشکیلاتی بودند و در این زمینه نیز بسیار تلاش کردند . از آن فعالیت ها نتایج درخشانی گرفته شد و یکی از ویژگی های ایشان مخالفتشان با تک صدایی و رژیم تک حزبی بود.
وی با ابراز تاسف از نگاه منفی به احزاب و تشکل ها و حتی تشکل های کوچک مردمی در سال های اخیر تاکید کرد: اقدام اخیر در مورد دو حزب اصلاح طلب کشور ریشه در همین اندیشه منفی در مورد احزاب دارد. البته این روزها با سرکوبی که وجود دارد اهمیت احزاب و تشکل ها بیش از سابق احساس می شود.
اما بخش دیگر سخنان موسوی در این دیدار به خرافه گرایی اختصاص داشت . موضوعی که در دیدارهای بعدی بیشتر باز و بررسی شد.
خرافه گرایی می گوید که آمریکا در عراق می خواست جلوی ظهور امام زمان را بگیرد
به اعتقاد موسوی ، حذف بخش عمده ای از مدیران باتجربه معتقد به برنامه ریزی و مدیریت علمی به خرافه گرایی افراطی مرتبط است.
وی با اشاره به سخنان چند وقت پیش رئیس دولت حاضر و ارتباط آن با خرافه گرایی گفت: بر اساس این نگاه، آمریکا نه برای نفت یا دلائل ژئوپلتیکی یا به دلایل استراتژیک به عراق آمده بلکه آمده است که جلوی ظهور امام زمان علیه السلام را بگیرد. حاکمیت با این طرز فکر در سیاست خارجی چه فاجعه ای می تواند ایجاد کند.آیا توافق های شبه ترکمنچای نمی تواند نتیجه اجتناب ناپذیر چنین طرز فکری باشد؟
احمدی نژاد چند روز قبل از این دیدار در سخنانی اعلام کرده بود: ما اسنادی به دست آوردیم که آمریکایی ها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آنها همه این نقشهها را کشیدهاند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و میدانند ملت ایران زمینهساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود.
- دیدار با زندانیان سیاسی قبل از انقلاب
۸ خرداد هم جمعی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب با مهندس موسوی دیدار کردند(+).
زندانیانی که به تعبیر موسوی در فضایی مجاهده کردند که دورنمایی از آینده وجود نداشت و آنچه بود تنها احساس وظیفه انسانی و خالص افراد بود. فضایی که در آن تمام تلاش ها توام با آرزو برای ارزش ها و حاکمیت اسلام و یا ویژگی های یک جامعه سالم صورت می گرفت.موسوی در این دیدار گفت: ابتدای انقلاب نیز با همین فضا شروع شد.
زمانی آرزو داشتیم جشن بستن زندان اوین را بگیریم اما…
مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنان خود به بیان نسبت جنبش سبز و آرمانهای انقلاب پرداخت و گفت: جنبش سبز برای آزادی و عدالت است. عدالت برای مردمی که انقلاب کردند و کشور با همه تنوع قومیت ها، فرهنگ هاو زبان های مختلف مال آنهاست و عدالت در وجوه اجتماعی،سیاسی و اقتصادی جزئی از حقوق آنهاست. و نیز آزادی که از آرمانهای ما بود و اگر نباشد حقوق مردم پایمال می شود. زمانی آرزوی ما بود که زندانها خالی باشد وجشن بستن زندان اوین را بگیریم، اما حالا آنجا ساختمان سازی می کنیم که حجره های بیشتری داشته باشیم برای حبس بیشتر و هم این نشانی دیگر از انحراف و کج روی ماست که به نتیجه هم نخواهد رسید.
«دروغ ممنوع» مطالبه جدی همه مردم
موسوی با یاد آوری شعار «دروغ ممنوع» در شب انتخابات گفت: در هنگامه انتخابات یکی از مهمترین و با نفوذترین پوستر هایی که چاپ شد، پوستر «دروغ ممنوع» بود. بنده اولین بار آن را در تهران دیدم و به فاصله ۲۴ ساعت در یک منطقه دوردست کشور مشاهده کردم چرا که شعار ملموس و مطالبه جدی همه مردم بود.
آیا دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟
میر حسین موسوی خطاب به زندانیان پیش از انقلاب افزود:این بگیر و ببند ها مسئله را حل نمی کند مگر با به زندان انداختند شما رژیم سقوط نکرد؟ رژیم سقوط کرد و من اثرات این دستگیری ها را به خاطر دارم ولی پرسش این است که آیا این دستگیری ها توانست رژیم شاهنشاهی را حفظ کند؟ وضعیت رسانه ای و گردش آزاد اخبار و اطلاعات در جهان، نسبت به دوره ای که شما در زندان بوده اید بسیار متفاوت است. اول صبح با رجوع به چند سایت می توان تمامی اخبار را دریافت کرد. قبلا اطلاعیه ها با چه دردسری این دست و آن دست می شد و بعضا چه خساراتی هم داشت و تنها به دست عده معدودی می رسید. ماهواره ها و فضای بین المللی و ارتباطات هم به همین ترتیب موثراند.
موسوی تصریح کرد: برخی گمان می کنند با ایجاد فضای رعب و وحشت می توان امور را اداره کرد در حالی که کشور با آزادی و عدالت اداره می شود نه با زندان اوین.
- دیدار با جوانان اصلاح طلب
۱۰ خرداد ، نزدیک سالگرد انتخابات، شور و حال دیدارها با میرحسین موسوی بیشتر شد .در این روز جمعی از جوانان اصلاح طلب به دیدار نخست وزیر امام (ره) رفتند.(+)
حاکمان واقعی مردم هستند
در این دیدار مهندس موسوی گفت: نوعی نگاه در جامعه وجود دارد که از پیشنهاد ها ناراحت می شود. از تنوع آرا و دخالت مردم در سرنوشت خود ناراحت می شود و مردم را تنها برای تشریفات و جشن ها مراسم می خواهد.
به گفته موسوی طبق آنچه که احزاب اصلاح طلب و جنبش سبز به آن پایبند هستند این نگاه را بر نمی تابند. معتقدیم که حاکمان واقعی، مردم هستند و بی دلیل گفته نشده است مردم ولی نعمت ما هستند.
وی ادامه داد : ما شنیده ایم که می گویند حکومت با کفر دوام میاورد ولی با ظلم نه. در این میان به آیه ای از قرآن برخوردم که خداوند در سوره انعام آیه ۸۲ می فرمایند:
الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ((آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با ظلم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند)
موسوی بعد از قرائت این آیه تصریح کرد :حقیقت این است که امروز ادعای اسلامی بودن و مسلمانی با ظلم فراوان آمیخته شده است.آن ایمانی که قدرت اداره کشور را دارد نمی تواند با ظلم همخوان باشد.
۱۰ خرداد، مهدی کروبی میزبان میرحسین موسوی بود(+) و باتوجه به نزدیک شدن به سالگرد انتخابات این دو شخصیت با سابقه نظام درخواست صدور مجوز راهپیمایی کردند.
تصویر امام را هم زندانی کرده اند
میرحسین موسوی در سخنانی از امام به عنوان یک چهره برجسته علمی و معنوی یاد کرد و افزود: هم اکنون وضعیت کشور به گونه ای است که این افراد تصویر امام را نیز زندانی کرده اند. امام متعلق به همه ی ماست و متعلق به همه مردم است. اما کاری که انجام شد این بود که یک عده ای مهندسی کردند و تصویری که خودشان میخواستند از امام بیرون دادند تا بتوانند سر قدرت باقی بمانند که این یعنی حصر کردن امام. جماران مکانی خاطره انگیز بود و مردم با عشق میرفتند و با یاد امام تجدید بیعت میکردند. ولی حالا در مراسمی کلی و سراسری در کشور برگزار میکنند و باعث میشوند آن همه خلاقیت و شور و شوق از بین برود.
در پایان این دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی با امضاء نامه ای مشترک و ارسال آن به استانداری تهران؛ نسبت به برگزاری راهپیمایی مطابق با اصل ۲۷قانون اساسی در سالگرد انتخابات ۲۲خرداد ۸۸ را خواستار شدند.
- گفت و گویی درباره ابعاد شخصیتی امام خمینی(ره)
خرداد ماه ، ماه حادثه ها است. سالگرد رحلت امام خمینی (ره) هم در این ماه است.
۱۱ خرداد ، به این مناسبت سایت کلمه گفت و گوی مفصلی را با میرحسین درباره شخصیت امام تدارک دید.(+)
میرحسین وقتی در مقابل گلایه برخی افراد قرار می گیرد که "در باره سال های ابتدایی انقلاب و دوران ۱۰ ساله امام نگاهی احساسی دارد" پاسخ می دهد: « از من نخواهید که دروغ بگویم یا دلبستگی ام به امام را پنهان کنم.»
او در این گفت و گو تاکید کرد: نظام هنوز بخش اعظم مشروعیت خود را از شخصیت امام و خاطره جمعی مردم از ایشان می گیرد.در شرایط موجود بخشی از حاکمیت که رو به خشونت و سرکوب و سلب آزادی های مشروع آورده و زندان ها را پر کرده و با پوشش خرافه و تحجر کشور را به افلاس و درماندگی در سطح داخل و خارج کشانده، احتیاج دارد از این سرمایه عظیم اجتماعی به صورت مسرفانه ای استفاده کند. در مقابل وقتی شما واقعیت های آن دوره را در معرض دید مردم قرار می دهید و روی تفاوت های آن با وضعیت فعلی انگشت می گذارید ، بلافاصله گرایش مستبدانه و فاسد امروزی در مقابل سوالات ویران کننده ای قرار می گیرد. نگرش درست به سال های اول انقلاب بخوبی نشان می دهد که تا چه اندازه از اهداف اولیه انقلاب و ارزش های پایه ای آن فاصله گرفته ایم . توجه کنید که منظور از نگریستن به آن دوره بازگشت به آن دوره نیست. بلکه هدف یادآوری ریشه ها و یادآوری جهت های اصلی انقلاب یعنی عدالت ، آزادی و معنویت است.
وی تاکید کرد:یکی از اجزاء اعتقادات همه ما این است که تعداد معصومین ۱۴ نفر است و بقیه بندگان خدا جایز الخطا هستند و همیشه در معرض لغزش. مگر آنکه خدا آنها را حفظ کند. در مورد دوران مورد بحث هم همینطور است. ولی چه ضرورتی دارد که وقتی دو تیغه قیچی، یعنی متحجران داخلی و دشمنان بی نقاب خارجی آن دوران و تصویر حضرت امام را هدف قرار داده اند، من هم زبان به نقد بگشایم. مسلما به دلیل فضای زهرآگین موجود، کلام گفته نشده از دهان ربوده خواهد شد و درست شبیه چارچوب توطئه ای که به عنوان پاره کردن تصویر حضرت امام پیاده شد، مورد سوء استفاده داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت.
۱۱ خرداد به دنبال جنایت ضد بشری رژیم اشغالگر قدس د رحمله به کشتی های امدادی حامل مواد غذایی به غزه میرحسین موسوی در پیامی این اقدام را به شدت محکوم کرد.(+)
مراسم سالگرد رحلت امام خمینی (ره) همراه با بی حرمتی نسبت به نوه امام برگزار شد.
۱۵ خرداد ،مهندس میرحسین موسوی ،نخست وزیردوران دفاع مقدس با صدور بیانیه ای(+) ضمن بیان دیدگاههای خود در باره مراسم بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) ، نسبت به بی حرمتی های سازمان یافته که در این روز نسبت به سید حسن خمینی ،نواده امام راحل انجام شد ، اعتراض کرد و آن را مهندسی شده خواند.
وی در بخشی از این پیام نوشت:عربده جویی و هتاکی عده ای اندک در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام (ره) در مقابل تریبون سخنرانی نمی توانست بدون رضایت و مهندسی قبلی صورت بگیرد .چه کسی است که نداند همیشه عده ای به صورت سازمان یافته و برای هیاهوهایی از این قبیل جلو تریبون ها به صف می شوند. درمراسم چهاردهم خرداد نیز به همین شکل عمل شد و در مقابل دوربین ها و چشمهای حیرت زده، گروهی اندک هتاکی های همیشگی را این بار علیه نواده گرامی امام به اوج رساندند. لابد به این دلیل که ایشان نخواسته اند هیچ وقت مردم را تنها بگذارند.
۱۸ خرداد ، مهدی کروبی با حضور در دفتر میرحسین موسوی درباره اتفاق های رخ داده در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی صحبت کردند.(+)
همچنین در همین روز ۱۸ خرداد ،میرحسین موسوی و مهدی کروبی در یک کنفرانس خبری اینترنتی به سوالات خبرنگاران پاسخ گفتند(+). در این کنفرانس خبری مجازی که با میزبانی تیم کلمه برگزار شد نمایندگان سایتهای ادوار نیوز، امروز، جرس، کلمه، سحام نیوز، تحول سبز، میزان، ندای سبز آزادی و نوروز سوالات خود را از آقایان کروبی و موسوی پرسیدند. این کنفرانس خبری با استفاده از امکانات دنیای سایبری و به صورت مجازی برگزار شد.
خبرنگاران حاضر در تالار گفت و گو به دو صورت آفلاین یا آنلاین سوالات خود را با هدف بررسی یکسال گذشته پس از انتخابات، حوادث اخیر و برنامه های آتی پرسیدند و موسوی و کروبی به صورت مشترک به این سوالات پاسخ گفتند.
۲۰ خرداد ، بیانیه مشترکی از سوی مهندس موسوی و مهدی کروبی منتشر شد(+) که در آن برای حفظ جان و مال مردم اعلام شد با توجه به کارشکنی های وزارت کشور ، راهپیمایی برگزار نخواهد شد.
در بخشی از این بیانیه که دو روز قبل از سالگرد انتخابات منتشر شد آمده است: اکنون در حالی که ۴۸ ساعت به زمان پیش بینی شده برای راهپیمایی باقی نمانده است با عنایت به گزارش نمایندگان احزاب اصلاح طلب و نیز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داریم راهپیمایی پیش بینی شده برگزار نخواهد شد. بدیهی است با سابقه سیاه یک سال گذشته در سرکوب معترضانی که تنها جرمشان طلب نمودن رأی خود به شیوه ی مسالمت آمیز بود و همچنین اخبار رسیده از سازماندهی مجدد افراطیون و سرکوبگران در جهت یورش به مردم بی دفاع و مظلوم، از مردم و معترضان می خواهیم خواسته و مطالبات به حق خود را از مجاری کم هزینه تر و موثرتری دنبال کنند.
همچنین در پایان این بیانیه اشاره شده بود:و این رسم دولتی نامشروع است که جز به موافقان خود مجوز راهپیمایی نمی دهد با این حال راهی را که شما ملّت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلّاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنار و همراه شما خواهیم بود.
۲۴ خرداد ،میرحسین موسوی در واکنش به هتک حرمت بیوت مراجع در اطلاعیه ای(+) این گونه برخورد ها را ناشی از نیاز دولتیان به حادثه سازیهایی دانست که بتوانند تبعات مصائبی را که بر سر کشور آورده اند از چشمها پنهان نگه دارند. وی همچنین ۲۲ خرداد امسال را نشان بلوغ و آگاهی جنبش اصیل سبز قلمداد کرد.
در بخشی از این اطلاعیه آمده است: حمله به مردم و دانشجویان در روز ۲۲ خرداد و سپس حمله به دفتر مرجع بزرگوار حضرت آیت الله العظمی صانعی وحمله به دفتر حضرت آیت الله العظمی منتظری و توهین به جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی از شدت بحران و اغتشاش فکری در میان مهاجمان خبر میدهد. ۲۲ خرداد ماه امسال، مردم بهانه ای به دست دولتیان ندادند تا با آن پیامدهای ناشی از قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت را، که به دلیل سوءمدیریت و سیاستهای عوام فریبانه بر سر کشور و ملت ما تحمیل شده است، بپوشانند و نیز عواقب اقدامات منافقانه و ظالمانه در مراسم روز ۱۴ خرداد را از یادها ببرند.
او در این اطلاعیه این سوال را پرسید:آیا فراموش کرده اند حمله به بیت حضرت امام (ره) بود که زمینه برچیدن پایههای استبداد را در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و سپس بهمن سال ۵۷ فراهم کرد و باز هم عبرت نمی گیرند؟آیا با دانستن این تجربیات تاریخی است که بر شاخه می نشینند و بن می برند؟
۲۵ خرداد، هجدهمین بیانیه میرحسین موسوی(+) منتشر شد. بیانیه ای که همراه با آن منشور سبز نیز بود.
میرحسین در بخشی از این بیانیه نوشته است:اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد.
همچنین در این بیانیه درباره جنبش سبز آمده است:یک سال از پیدایش جنبش بی نظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کرده اند. به برکت دل بریدن از مساعدت دولتیان و روی آوردن به خانه های خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکه های اجتماعی روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکه های پایدار اجتماعی در حیطه آگاهی های سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کرده اند.
تیر ۱۳۸۹، ماه پیگیری دیدارهای مختلف مهندس موسوی با اقشار مختلف جامعه بود.
۲ تیر، مهدی کروبی به دیدار مهندس موسوی رفت(+).
با یک راهپیمایی سکوت مخالفت می کنند و از عده ای اندک برای هتک و تخریب حمایت
در این دیدار طرفین به عدم اجابت به خواست قانونی و مشروع مردم در برگزاری راهپیمایی سکوت اشاره و تصریح کردند که در مقابل عده ای سازمان یافته و در کمال امنیت به هر کس و هر کجا که می خواهند حمله می کنند، لازم است همگان در مقابل این گونه رفتارها که جایگاه نهاد قانونگذاری و اختیار نمایندگان را سلب می کند، موضع بگیرند و به قانون گریزان اجازه ندهند با چنین شیوه هایی مقاصد نامشروع خود را پیش ببرند.
آنان همچنین تاکید کردند که اگر توسل به قانون گریزان و متجاوزان به یک قاعده نامبارک تبدیل گردد، دیگر حرمتی برای اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی باقی نخواهد ماند و این امر گزینش بردار نخواهد بود. امروز نه تنها مردم و معترضین به تقلب بلکه بیت امام، مراجع گرانقدر شیعه و حتی مجلس شورای اسلامی هم از اینگونه رفتارهای مذبوحانه در امان نیستند.
اما از تاریخ ۴ تیر تا نیمه های این ماه مهندس موسوی و دکتر رهنورد وقت خود را در ملاقات با خانواده های زندانیان سیاسی یا زندانیان آزاد شده گذراندند.
۴ تیر، آنها با حضور در منزل محسن آرمین، سخنگوی دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، با خانواده محسن آرمین دیدار و از آنان دلجویی کردند.(+)
۶ تیر ، همزمان با روز پدر خانواده های سه مشاور زندانی میرحسین موسوی با نخست وزیر دفاع مقدس دیدار کردند. (+)
۷ تیر،میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با حضور در منزل بدالسادات مفیدی دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران که چندی پیش با سپردن وثیقه از زندان آزاد شده بود، با وی و خانوادهاش دیدار کردند.(+)
۸ تیر، مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد به دیدار سید حسین مرعشی ، سخنگوی حزب کارگزارن و معاون رییس جمهور اصلاحات رفتند. (+)
۱۳ تیر، میر حسین موسوی و زهرا رهنورد با حضور در منزل عماد الدین باقی با این زندانی سیاسی و خانواده وی دیدار و گفتگو کردند. (+)
۱۴ تیر، در پی درگذشت علامه محمد حسین فضل الله عالم و فقیه شیعی، میرحسین موسوی در پیامی(+) فقدان این روحانی درد آشنا را تسلیت گفت.
۱۴ تیر ، همچنین میرحسین موسوی و خاتمی با یکدیگر دیدار کردند(+).
اعتراض به تداوم دروغ پراکنی ها و تاکید بر ضرورت بازگشت مسوولان به آرمانهای انقلاب اسلامی و مردم
سید محمد خاتمی و مهندس میرحسین موسوی در این دیدار روز ضمن تبادل نظر درخصوص تحولات بین المللی و داخلی و شرایط کشور در یک سال گذشته، بر تداوم فعالیت های مدنی و قانونی برای تأمین حقوق مردم تأکید نموده، تضمین های واقعی برای آزادی زندانیان سیاسی و عادی شدن کامل فضای امنیتی موجود، رفع موانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گروههای مختلف در راستای آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و در چارچوب قانون اساسی و نیز برگزاری انتخابات آزاد و سالم را ضرورتهای مقدماتی تغییر شرایط بحرانی حاکم بر کشور دانستند.
میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی ضمن ابراز تأسف شدید از افزایش فشارها بر منتقدان، تداوم اقدامات غیرقانونی و ادامه بازداشت ها از یک سو و افزایش امواج روزافزون دروغ و تهمت به شخصیت های پای بند به معیارهای انقلاب و مدافع مطالبات و حقوق مردم و خواستار اعتلای کشور از سوی دیگر، خواستار ایجاد محیطی امن و آزاد برای مردم و فراهم نمودن فضای نقد سیاستها و رفتارهای حکومت در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و بین المللی شده و تأمین لوازم مشارکت همگانی در عرصه سرنوشت کشور را خواستار شدند.
ایشان ضمن تقبیح رواج دروغ پراکنی ها و تهمت های ناروا، به انتشار گسترده فایل صوتی مربوط به ماهها قبل که بی تردید آنچه در آن بیان شده در سی سال گذشته بی سابقه بوده و متضمن مطالب سراسر دروغ و توهین و توهم است اشاره نموده و به لطف خدا آن را علی رغم خواست منتشر کنندگان آن که توجیه سیاستها و رفتارهای غلط افراطیون است، روشن گر بسباری از ابهامات پیرامون تحولات قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری گذشته و انحرافات عملی صورت گرفته دانستند. اقدام زشت و غیرقانونی که نمونه آن در گذشته نیز سابقه داشته است. چنانچه در سال ۱۳۸۴ رئیس جمهوری وقت نمونه هایی مشخص از دخالت های غیرقانونی برخی نهادهای را در گزارشی به ریاست وقت قوه قضائیه منعکس کرد.
۱۶ تیرماه، میرحسین موسوی نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس در یادداشتی(+) به طرح نظرات خود پیرامون قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه کشورمان و نیز تدابیری که می توان برای مواجهه با پیامدهای پیش روی ایران لحاظ کرد پرداخت.
در یکی از این تدابیر آمده است:قصد از تحریم ها صرف به زانو درآوردن دولت نیست. تجربه ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنوشت تلخ عراق وافغانستان در زمان معاصر پیشاروی ماست وهشیاری مضاعف آنکه چه بسا بخشی از دولتیان شانس بقای خود را درادامه این بحران وتشدید مخاصمات وحتی تشویق دشمنان برای تعرض نظامی ببینند. بر جنبش سبز است که بین پایداری بر اصول و هویت خود و مقابله با این خطر روشن وفاقی ایجاد نماید. ما باید عنصر مقاومت در مقابل تهدید و تعرض خارجی را به عنوان یک ضرورت در کنار سایر مطالبات خود بنشانیم و نشان دهیم که راه خروج از این بحران و خطر در برگشت به اصول و راه حلهائی است که جنبش سبز در یک سال عمر سر افراز خود همواره منادی آن بوده است. جنبش سبز باید از تمام توان بین المللی خود استفاده کند تا به قدرتهای خارجی نشان دهد به آنها اجازه نمی دهد از ضعف وعدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور آسیب رسانند.
- دیدار با جوانان مجمع نیروهای خط امام (ره)
۱۷ تیر ، دیدار با جوانان مجمع نیروهای خط امام(ره)(+) اتفاق افتاد. با توجه به مناسبت ۱۸ تیر ماه ، مهندس موسوی در این دیدار به این واقعه اشاره کرد و گفت:ماجرای ۱۸ تیر یکی از وقایع دلخراش تاریخ ماست که همه نیروهای علاقمند به جمهوریت نظام در مورد آن به قضاوت فرا خوانده می شوند.
میر حسین موسوی تصریح کرد:اگر با آن رویداد تلخ درست برخورد می شد و مسببان آن فاجعه شناخته می شدند و به دلیل آن جنایات به صورت آشکار محاکمه و کیفر می شدند، ما حوادث حمله به خوابگاه ای دانشجویی را بعد از انتخابات نمی داشتیم.
جنبش سبز از گوناگونی اندیشه ها استقبال می کند
میر حسین موسوی گفت:جنبش سبز از گوناگونی اندیشه ها استقبال می کند و همواره گفته است این تکثر یک فرصت برای آینده ملت ماست و ما نقطه اتصال این گوناگونی گفتمان ها را ظهور و بروز یک رهبر تعریف نکرده ایم.
۲۰ تیر، مهندس میر حسین موسوی و عبدالله نوری با یکدیگر دیدار و گفت و گو کردند.(+)
۲۲ تیر، میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس(+) تاکید کرد: ما اعتقاد داریم دروغ و ظلم و قانون ستیزی مشروعیت نظام را ذوب می کند و وعده های قرآن و روایات و خود تحلیل حادثه عظیم کربلا و عاشورا نشان می دهد که ظلم باقی ماندنی نیست. میرحسین هدف جنبش سبز را حاکمیت آرا مردم دانست وگفت: اعتقاد دارم انشالله به زودی جنبش سبز پیروز خواهد شد چون دنبال تحقق حقوق مردم است. چون مدافع آزادی های بشری است چون مدافع عقلانیت و منطق است ، چون مخالف ظلم و دروغ و جور است.
سبزها امروز از ترس فارغ شده اند
نخست وزیر دوران دفاع مقدس به تاثیر جنبش سبز از حادثه کربلا اشاره کرد و گفت:" این شعار جنبش سبز است که برگرفته از روحیه آزادی خواهی حماسه سازان کربلا و در راس آنان امام حسین و ابالفضل العباس می باشد که در مقابل کژی ها باید ایستاد و برای بازگشت به حق و عدالت تلاش کرد. این ایستادگی ها سختی هایی دارد اما بدانیم که وعده قرآن است که ان مع العسر یسری، با سختی گشایش است و ما این گشایش را در جامعه خود و در حوزه عمومی امروز ملاحظه می کنیم. علی رغم تحمل سختی ها، زندان ها ، کشتارها، فشارها و کهریزک ها امروز نشاطی در میان ملت به ویژه جوانان برای میل به جامعه ای عادلانه و فارغ از ظلم و جور دیده می شود.سبزها امروز از ترس فارغ شده اند آیا این یسر و راحتی نیست؟ سبز ها امروز برای داشتن نظامی که در آن حاکمیت ملت به رسمیت شناخته شود و حقوق ملت که در قانون اساسی بدان تصریح شده است احیا شود تلاش می کنند. آیا این خود یک گشایش نیست؟ اینکه قتل و جنایت نیروهای به اصطلاح خودسر در گذشته و حال محکوم می شود، آیا گشایش نیست؟"
ضرورت خیزش رسانه ای برای توجه به قشر محروم
نخست وزیر محبوب امام همچنین با بررسی وضعیت رسانه ای جنبش سبز گفت: شبکه های جنبش سبز باید به سمت درک مشکلات همه اقشار خصوصا کارگران و کشاورزان و معلمان پیش برود که متاسفانه رسانه های سبز در این زمینه فقیر هستند و باید خیزش در اطلاع رسانی و ارائه راه حل ها اغاز شود.
۲۷ تیر و در پی انفجار تروریستی زاهدان میرحسین موسوی پیام تسلیتی(+) را منتشر کرد. در بخشی از این پیام آمده است:عملیات جنایتکارانه ای که در زاهدان صورت گرفت قطعا اقدامی در راستای اختلاف افکنی بین برادران شیعه وسنی و حرکتی نفرت انگیز علیه اتحاد ملت بزرگ ایران بوده است. از این اقدام هم بیگانگان بهره می جویند و هم کسانی که سود آنها در تفرقه بین فرهنگها و قومیتهاست. ضرورت دارد در شرایط حساسی که در آن به سر می بریم در سراسر کشورهمه مراقب توطئه هایی باشند که وحدت صفوف ملت را هدف گرفته است .
۳۰ تیر، میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از استادان انجمن اسلامی مدرسین(+) گسترش دروغ را یکی از علایم زوال در جامعه دانست و تاکید کرد:دروغ سازمان یافته مشرعیت زداست و ما امروز با دروغ سازمان یافته روبرو هستیم و رسانه های مجازی سبز باید حداکثر تلاش خود را در زمینه بر ملا کردن ابعاد این پدیده شوم و رو به گسترش به کار گیرند.
حمله به علوم انسانی یادآور تجربه حکومت های توتالیتر
وی به حمله سازمان یافته ای که نسبت به علوم انسانی در دانشگاههای کشور اشاره کرد و گفت :من با دیدن این حملات یاد تجربه بسیار تلخ و هشداردهنده حکومت شوروی سابق و دیگر حکومت های توتالیتراروپای شرقی می افتم .آنها از زمان استالین به بعد علوم اجتماعی را علومی بر آمده از جوامع سرمایه داری و بورژوازی می دانستند و به همین دلیل تدریس آن را جز در مواردی اندک ممنوع کرده بودند.تحریم و محدودیت این رشته ها چشم آنها را روی روند تغییرات سریع جهان و جامعه خودشان بست و انعطاف پذیری نظامشان را در مقابل تحولات اجتماعی کشورهای خود و چهان از بین برد و باید یکی از دلایل سقوط این نظام ها را نبود دانشمندان و نظریه پردازان خبره در علوم انسانی دانست.
برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای را فراموش نکنیم
موسوی تصریح کرد :ما باید بدانیم رواج دروغ با پول ملت و دلارهای نفتی نمی تواند پایه های یک نظام را استحکام بخشد و درکنار این حرکت همه باید در مرور ادعاهای اقتدارگرایان در باره افراد و زندانیان و شخصیت ها سوظن داشته باشند.ما نباید برنامه های هویت و چراغ و قتل های زنجیره ای یادمان برود.مبدا این جریان سیاه همان حوادث و روش ها ست.
مرداد ۸۹، ماهی بود که دیدارهای مستمر مهندس موسوی با محدودیت های بیشتری دنبال شد.
۴ مرداد، میرحسین موسوی ،نخست وزیر دوران هشت سال دفاع مقدس در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج(+)ضمن بیان ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس وعده داد در صورتی که لازم شود و برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهم عمده داشتند در آینده نیز این مسائل را با بسط و شرح بیشتری خطاب به مردم ایران بیان کند. وی حتی احتمال داد اگر ناچار شود دلایل استعفای سال ۶۷ خود را نیز برای بیشترروشن شدن مسائل با مردم در میان گذارد.
تلاش مشترک متحدان صدام و دولتیان در تحریف تاریخ انقلاب
موسوی با اشاره به تحریف تاریخ به ویژه تحریف تاریخ انقلاب گفت :«در این زمینه هم بیگانگان و متحدان صدام فعال هستند و هم دولتیان .»
نخست وزیر دفاع مقدس سخنان خود را در باره تحریف تاریخ انقلاب اسلامی به ضمیمه های حجیم روزنامه های دولتی در آستانه ۲۲ خرداد مستند کرد و گفت : «ضمیمه هایی که در این باره منتشر شدند بهانه خوبی است که جنبش سبز یک بار در کنار همه فعالیت های خود به صورت واقع بینانه ای با تاریخ سی سال گذشته روبرو شود و با تحقیقات مستقل به این مساله بپردازد .»
درباره جنگ هنوز لب به سخن نگشوده ام ولی ظاهرا گریزی نیست…
موسوی گفت :« این روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵۹۸ که هیچ سالی از آن یاد نمی شد تحریف های آشکار و برنامه ریزی شده ای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .این روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود .»
اگر زمان جنگ دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که بر سر اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید
موسوی گفت :«آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کردیم .شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم. بنده می گویم شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.»
فراموش کرده اید که چهار میلیارد از شش میلیارد دلار هزینه جنگ می شد؟
میر حسین موسوی در پاسخ به تحریف هایی که در هفته های اخیر در باره دفاع مقدس انجام شده ،گفت : «من باور نمی کنم که شما فراموش کرده باشید که چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو میلیارد مابقی نیز در حقیقت برا ی حفظ کیان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود .شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد. فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم.»
۴ مرداد، نخست وزیر دوران دفاع مقدس و همسر ایشان با حضور در منزل محسن آرمین با سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به تازگی با سپردن وثیقه آزاد شده بود، دیدار کردند.(+)
۴ مرداد، جمعی از جوانان و دانشجویان در آستانه سالروز میلاد منجی بشریت امام زمان (عج) با مهندس موسوی و زهرا رهنورد دیدار و گفتگو کردند.(+)
۱۰ مرداد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی با یکدیگر دیدار و گفت و گو کردند(+). در این دیدار این دو شخصیت به گفت و گو و تبادل نظر درباره مسایل روز پرداختند.
ضرورت تقویت شبکه های اجتماعی برای اطلاع رسانی و مقابله با دروغ
در این دیدار که با هدف بررسی حوادث و رخدادهای اخیر کشور در ارتباط با تحریم ها برگزار شد، میرحسین موسوی با ابراز نگرانی از موج جدید تحریم ها از سوی شورای امنیت سازمان ملل،اتحادیه اروپا، آمریکا،کانادا و استرالیا و پیامدهای ناشی از آن گفت: «تحریم های اخیر که به صورت گسترده و در سطحی وسیع در حال برنامه ریزی و اجراست، موجب وارد آمدن آسیب های شدید به مردم، مخصوصا کارگران، کشاورزان و اقشار محروم جامعه خواهد شد. کشور هم اکنون با مشکلاتی نظیر تورم، رکود اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری روبروست که این تحریم ها می تواند این عوامل را تشدید کند.»
مهدی کروبی و میرحسین موسوی از مردم خواستند که با تشکیل شبکه های اجتماعی به تولید محتوا و آمار صحیح در خصوص بخش های مختلف کشور بپردازند.
آقایان موسوی و کروبی دلیل راه اندازی این شبکه های اجتماعی را مقابله با ارائه آمارهای غلط و دروغین از سوی دولت دانسته و افزودند: کارشناسان و صاحبنظران فعال در بخش های مختلف کشور با ارائه آمار صحیح، به شفاف سازی شرایط موجود بپردازند و با آگاه سازی مردم آنان را در تصمیم گیری شرایط و برنامه ریزی برای آینده یاری کنند.
۱۱ مرداد، میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از ایثارگران(+) فاجعه کهریزک، حمله به کوی دانشگاه و فاجعه کنونی زندان ها را نمونه کامل سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت دانست و آن را ادامه اندیشه دبیر شورای نگهبان و شاگردان او دانست .
استبداد دینی بدترین نوع استبداد است
موسوی در این دیدار ضمن یادآوری سخنان علامه نایینی گفت :«ما می دانیم که در دوران مشروطیت بزرگانی چون علامه نایینی استبداد دینی را بدترین نوع نامیدند. ما وقتی از سویی به بازداشت ها و شیوه های محاکمه ، شکنجه ها و قلع و قمع دانشگاهها و اخراج و ستاره دار کردن دانشجویان نظر می کنیم و از سوی دیگر با ایستادگی زندانیان و مردم بر تحقق مطالباتشان روبرو می شویم، یاد آیات سوره قصص و دیگر آیات کریمه مشابه می افتیم که در آنها هم مواجهه فرعونیت و مستضعفین مطرح است و هم بشارت پیروزی برای ستمدیدگان.»
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به اظهارات آقای جنتی اشاره و اضافه کرد :«دروغ هم یکی از این ظلم هاست که در هر زمانی بد است. مخصوصا اگر این دروغ از دهان دبیرشورای نگهبان قانون اساسی و امام جمعه پایتخت باشد. کسی که باید امانتدار آرای مردم و پاسدار اصول قانون اساسی و میثاق ملی باشد.آیا برهانی روشن تر از دروغ بزرگ اخیر این آقا برای تقلب در انتخابات می توان آورد؟مخصوصا اگر در نظر بیاوریم که این اولین خلاف گویی ایشان نیست.»
دبیر شورای نگهبان چند روز قبل تر از این دیدار در سخنانی در قم با استناد به «اسنادی که وی به آن دست یافته است»، گفته بود: « آمریکاییها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همین سعودیها که به نمایندگی آمریکا صحبت میکردند، گفتند، اگر توانستید نظام را منقرض کنید، تا پنجاه میلیارد دلار دیگر را هم میدهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.»
فاجعه زندان ها نتیجه اندیشه هایی مانند اندیشه دبیرشورای نگهبان
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: «فاجعه ای که اکنون در زندان ها رخ می دهد ادامه اندیشه دبیرشورای نگهبان و شاگردان این چنینی اوست .فاجعه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه و حمله به مردم نتیجه چنین نگاهی است که به خوبی درآن سبعیت و زشتی همه گرایش های اقتدارگرایانه و فرعونیت را می توان دید. واقعا نمی شود سخنان ایشان را که در جایگاه مقدس نمازجمعه به محاکم قضایی برای اعدام زندانیان دست مریزاد می گفت و هل من یزید می طلبید که عده بیشتری اعدام شوند، فراموش کرد.»
۱۲ مرداد و در آستانه روز خبرنگار، جمعی از اصحاب رسانه و روزنامه نگاران کشور به همراه تعدادی از خانواده های روزنامه نگاران زندانی در دیداری صمیمانه با مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد به گفتگو پرداختند(+).
تعدد روزنامه نگاران زندانی، نشانی از حقانیت جنبش سبز
در این دیدار میر حسین موسوی که خود سابقه فعالیت در روزنامه جمهوری اسلامی و همچنین صاحب امتیازی روزنامه کلمه سبز را به همراه دارد به بیان دیدگاه های خود پیرامون نقش مطبوعات و روزنامه نگاران در نهضت آگاهی بخشی به اقشار جامعه پرداخت و یکی از دلایل فشار به روزنامه نگاران و دربند کشیدن آنها را جلوگیری از همین نقش آگاهی رسانی آنان دانست.
وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند.
دهه اول انقلاب را نمی توان یکپارچه نقد کرد
مهندس موسوی درباره ابهامات موجود درباره دهه اول انقلاب نیز گفت: من بارها گفته ام که آن دوره بی عیب و نقص نیست. اما در فضایی که امروز ایجاد کرده اند، همه ارزش های سی سال انقلاب مدفون می شود و این بسیار خطرناک است.
وی ادامه داد: در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفیه های اوایل انقلاب. بنده شاهد بودم که دولت جناب آقای بازرگان، به دست خودش، خودش را از جریان مدیریت منفک کرد. من در شورای انقلاب از نزدیک شاهد حوادث بودم. با ایشان و اعضای نهضت هم دوست بودم و رفاقت داشتم. بسیاری از کسانی که دولت موقت دشمن خود می پنداشت، سعی کردند که مانع سقوط دولت موقت شوند.
۱۴ مرداد،مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامه ای مشترک(+) به آیات عظام و مراجع تقلید از آنان خواستند تا برای حفظ آبروی اسلام و روحانیت وارد صحنه شده و با افرادی که در لباس روحانیت بصورت آشکار و بی پروا قصد خدشه دار نمودن چهره اسلام و روحانیت را دارند برخورد کنند.این نامه واکنش به سخنان احمد جنتی دبیر شورای نگهبان بود.
در بخشی از این نامه آمده است:بارزترین نمونه هتک حرمت های بی پروا و عاری از تقوا؛ اظهارات اخیر امام جمعه موقت تهران آیت الله جنتی در مسجد جمکران در مورد اخذ یک میلیارد دلار از منابع خارجی توسط ما معترضین؛ ایشان مدعی شدند که " من سندی را بدست آوردم که آمریکائی ها یک میلیارد دلار از طریق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمریکا در کشورهای منطقه هستند به سران فتنه دادند و همین سعودی ها که به نمایندگی آمریکا صحبت می کردند، گفتند اگر توانستید نظام را منقرض کنید تا پنجاه میلیارد دلار دیگر هم می دهیم، اما خداوند این فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد". این مرد کهن سال که از آغاز تأسیس مجلس و شورای نگهبان لاینقطع مسئول بوده و قریب به بیست سال است که دبیر شورای نگهبان است و گویا کهولت سن نه تنها قوای روحی و جسمیش را به تحلیل برده بلکه قوه ادراک و ذهنی اش را هم مختل کرده و مصداق کامل این شعر مولانا قرار گرفته است:
چون شدی پیر و ضعیف و منحنی پرده های لاابالی می زنی
در بخشی دیگری از این نامه که با هدف توضیح خواستن از آیت الله جنتی در خصوص اظهاراتش تنظیم گردیده، آمده است: مگر همین آقا نبود که به یکی از مراجع بزرگ تقلید شیعیان جهان نسبت ناروا داد و او را عامل بیگانه خواند که از خوف طرد و استیضاح عام مجبور به استغفار و توبه گردید؟ همین فرد مدعی شد که در زمان دولت سازندگی هفت میلیارد دلار شکلات از جزیره کیش وارد کشور شد و چون او را به کمیّت عدد هفت میلیارد آگاه کردند، ادعای خود را به پانصد میلیون دلار تقلیل داد و کوتاه نیامد !
۱۴ مرداد ، همزمان با اعتصاب غذای جمعی از زندانیان سیاسی ،میرحسین موسوی در پیامی(+) خطاب به زندانیان سیاسی که در اعتراض به رفتار خلاف قانون و ضد دینی ماموران امنیتی دست به اعتصاب غذا زده بودند، ضمن ستایش استواری و ایستادگی این زندانیان از آنان خواست تا به اعتصاب غذای خود پایان دهند.
روز دوم مرداد جمعی از زندانیان سیاسی در هنگام ملاقات هفتگی با خانواده هایشان،با "برخورد بد" زندانبانان روبرو شدند که اعتراض شدید زندانیان را در پی داشت و همین امر موجب قطع شدن ملاقات ها توسط مسئولان زندان شد.
در پی این اتفاق، زندانیان با سر دادن شعارهایی به این امر اعتراض کرده اند و شانزده نفر از آنها دست به اعتصاب غذا زده و به سلول انفرادی منتقل شدند.
کوهیار گودرزی، مجید توکلی، کیوان صمیمی، علی ملیحی، بهمن احمدی امویی، عبدالله مومنی، ضیاء نبوی، مجید دری، حسین نورانی نژاد، بابک بردبار، غلامحسین عرشی، علی پرویز، حمیدرضا محمدی، جعفر اقدامی، ابراهیم بابایی و پیمان کریمی آزاد زندانیانی بودند که بر اساس گزارش ها در سلول انفرادی و به اعتصاب غذا دست زدند که بعد از دریافت پیام میرحسین موسوی اعتصاب غذای خود را شکستند.
۲۰ مرداد، در آستانه ماه مبارک رمضان جمعی از جوانان و دانشجویان استان های قم، خراسان رضوی و چهارمحال بختیاری با مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد دیدار و گفت وگو کردند(+).
در این دیدار صمیمانه نمایندگان استانها هر یک در سخنانی شرایط اجتماعی و سیاسی استانهای خود را گزارش دادند. از جمله مهمترین نکاتی که توسط نمایندگان استانها در این نشست مطرح شد میتوان به مواردی چون برگزاری فعال جلسات دانشجویی به رغم امنیتی و پلیسی شدن فضای دانشگاه ها، ضرب و شتم دانشجویان در دانشگاه توسط لباس شخصی ها و در تنگنا قرار دادن شدید دفاتر احزاب و تشکل های سیاسی استان اشاره کرد.
امروز نه قانون اساسی بلکه به آیین نامه های سازمان زندان ها هم عمل نمی شود
میرحسین موسوی در این جلسه این پرسش را مطرح کرد «کسانی که حتی حاضر نیستند یک بار از حقوق شهروندی نام ببرند یا از حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود خود نام ببرند چگونه می توانند مدعی پیمانی باشند که بین مردم و حکومت بسته شده ؟» و در عین حال یاد آور شد: «شکستن این پیمان به عدم مشروعیت حاکمیت منتهی می شود و کافی است رفتار شورای نگهبان قانون اساسی با قانون اساسی مورد توجه قرار گیرد تا ببینیم چگونه به بیراهه رفته ایم.»
موسوی در پایان تاکید کرد: «امروز در وضعیتی هستیم که نه قانون اساسی که حتی آئین نامه های ساده و ناقص زندان ها توسط زندان بان ها رعایت نمی شود.»
پایان قسمت اول
تهیه و تنظیم: علی پورحسین
مهرآفرین بهرامی/ رادیو کوچه
سفرهای نوروزی با 60 لیتر سهمیه 400 تومانی در حالی انجام میشود که به اعتقاد کارشناسان خودرو بنزین معمولی جایگاهها بهدلیل اکتان (درجه مقاومت در برابر احتراق مخرب) پایین به موتور خودروها خصوصن خودروهای وارداتی مدل بالا ضربه اساسی وارد میکند.
یکی از مدیران مرکز تحقیقات خودرو ایران خودرو در این باره به رادیو کوچه گفت: «بنزینی که توسط شرکت پتروشیمی تولید شده است درجه اکتان کمتر از 80 دارد که با زدن بنزن به زور به 85 میرسد که باز هم از استاندارد یورو 2 که موتورهای داخلی مطابق آن ساخته میشود و نیازمند اکتان87 است، پایینتر است.»
وی افزود: «درباره سرطانزا بودن و آلایندگی زیستمحیطی ماده بنزن افزوده شده به بنزین تولیدی به روش کراکینگ در پتروشیمیها نیز به اندازه کافی بحثشده است و به اعتقاد ما بنزین تولیدی اخیر از نظر کیفی از تولیدات بنزین ده سال قبل نیز پایینتر است.»
این کارشناس خودرو در پاسخ به ادعای مدیران شرکت پتروشیمی درخصوص استانداردبودن بنزین تولید داخل و وجود مشکل در تولید صنایع خودرویی اظهار داشت: «مدیران پتروشیمی ادعا میکنند که قادر به تولید بنزین با استاندارد یورو 4 یعنی با درجه اکتان بالای 95 تا نیمه دوم سال 90 خواهند بود اما نکته اینجاست که این شرکت که تاکنون استاندارد یورو 2 را هم پس از ترکیب با بنزین سوپر وارداتی و یا افزودن بنزن بهدست میآورد، چگونه قادر به جهش تولید از یورو 2 به یورو 4 است؟»
تمدید فرصت وزارت نفت برای تولید بنزین با کیفیتتر
«احمد نعمت بخش»، دبیر انجمن خودروسازان نیز پیش از این درخواست تمدید تولید خودروهای داخلی با استاندارد یورو 2 تا سال 90 و عدم تولید با استاندارد یورو 3 که نیازمند بنزین با کتان 90 است را به کمیسیون زیربنایی دولت داده بود.
وی دلیل درخواست خود را کمک به محیط زیست و تمدید فرصت وزارت نفت برای تولید بنزین با کیفیت بالاتر و طبیعتن متناسب با موتورهای یورو 3 عنوان کرده بود که رییس هیت مدیره شرکت نفت با این استدلال که فرایند تغییر تکنولوژی در خودرو زمان بر است، با آن مخالفت کرده بود.
«نظام الدین برزگری»، رییس موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی نیز در اینباره گفته است: «سوخت خودروها اگر استاندارد نباشد و با اکتان پایین عرضه شود، سبب افزایش مصرف و آلایندگی خواهد شد.»
وی تصریح کرده است: «استاندارد کنونی بنزین قابل عرضه در جایگاهها با اکتان 87 است در حالی که قرار بود بنزین با کتان 93 تا 95 که استاندارد یورو 4 است، عرضه شود که به دلایلی نشده است.»
برزگری خاطرنشان کرده است: «بر اساس مصوبه دولت و هماهنگی وزارت نفت، مقرر شده است تا از نیمه دوم سال 90 بنزین استاندارد یورو 4 در جایگاهها عرضه شود.»
تنها دشمن درباره کیفیت پایین بنزین داخلی صحبت میکند
اما «عبدالحسین بیات»، مدیر عامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی و مسوول مستقیم طرح ضربتی تولید بنزین دراین باره اخیرن گفته است: «بنزین تولیدی در پتروشیمیها استاندارد«ریچ» که یک استاندارد اروپایی است، را اخذ کرده است و حتا قابل صادرکردن به اروپاست ولی برای خودروهای تولید داخل قابل استفاده نیست، چون درصد اکتان بین 95 تا 110 را دارد.»
وی تصریح کرده است: «کسانی که درباره کیفیت پایین بنزین حرف میزنند، دشمنانی هستند که تصور تولید بنزین و خودکفایی ما در این زمینه را نداشتند و قصد داشتند با تحریم بنزین، سیستم حملونقل ما را فلج کنند که نتوانستند.»
بیات ادامه داده است: «روزانه 45 میلیون لیتر بنزین توسط پالایشگاههای داخلی تولید میشود که به تنهایی قابل استفاده نیست و پس از ترکیب با 22 تا 25 میلیون لیتر بنزین سوپر وارداتی با اکتان بالا، قابل استفاده میشود.»
وی افزوده است: «از مهر ماه سال 89 بخش وارداتی بنزین را پتروشیمیها با تغییر خط تولید و استفاده از مواد اولیه موجود در آنان انجام دادند و الان ذخایر بنزین کشور به حد نصاب رسیده است و واحدهای پتروشیمی نیز به روال عادی تولیدات خود بازگشتهاند.»
سوپر بزن، حالشو ببر
«عباس» یکی از مکانیکهای باسابقه میدان «عشرت آباد» تهران در اینباره به رادیو کوچه گفت: «من سیسال است که کار موتور خودرو را انجام میدهم و به همه مشتریانم هم میگویم برای اینکه عمر موتور طولانیتر داشته باشید، بنزین سوپر بزنید چون بنزینی که به اسم سوپر فروخته میشود تازه در حد کیفیت بنزین معمولی است، دیگر وای به حال بنزین معمولی.»
وی ادامه داد: «از زمانی که بنزین داخلی فروخته میشود، مراجعه به مکانیکها برای بازدید موتور خودرو بیشتر شده و من به مشتریانی که خودروهای مدل بالا دارند، میگویم استفاده از بنزین سوپر واجب است ولی برای کسانی که خودروهای معمولی دارند، حداقل بین هر دو تا سه باک بنزین، یک باک بنزین سوپر بزنند.»
این مکانیک افزود: «پس از فروش بنزین داخلی تعداد مراجعات ما برای تعویض صافی موتور و گرفتگی انژکتور و پلوسها چند برابر قبل شده است همچنین سرعت کثیفشدن روغن موتور نیز به نسبت قبل بالاتر رفته است و در بعضی موارد هم پس از بیتوجهی مالک منجر به سوختن انژکتورها میشود.»
آرین/ دفتر کابل/رادیو کوچه
با اعلام نتیجه کانکور در ا فغانستان، از بیش از 117 هزار داوطلب حدود 41 هزار تن موفق شدهاند.
حدود هفتاده و پنج هزار نفر در کانکور امسال بینتیجه اعلام شده است و وزارت تحصیلات عالی افغانستان میگوید حدود 2500 این افراد را نیز جذب کند.
وزارت تحصیلات عالی میگوید قرار است این افراد در هفتههای آینده در موسسات تحصیلات نیمه عالی و دانشکدههای که کمتر طرفدار دارند، جذب شوند.
در امتحان امسال شماری از افراد بیش از 300 نمره گرفتهاند، اما بینتیجه ماندهاند.
مقامات وزارت تحصیلات عالی افغانستان بلند رفتن سطح نمرات در کانکور و اشتباه داوطلبان در انتخاب را دلیل آن میداند.
محمد عثمان بابری معین وزارت تحصیلات عالی افغانستان گفت در کانکور امسال بیش از یک صد و هفده هزار تن امتحان دادند که 72 درصد شان پسران و 28 درصد آن دختران بودند.
وی افزود بیش از چهل و یک هزارتن در امتحان امسال موفق شدهاند و بقیه به دلیل پایین بودن نمراتشان و یا انتخاب نادرست بی نتیجه ماندهاند.
آقای بابری گفت ظرفیت جذب در دانشگاهها و موسسات تحصیلات نیمه عالی امسال بلند رفته و نظر به سال گذشته حدود سه هزار نفر بیشتر جذب شده است.
به گفته وی وزارت تحصیلات هنوز ظرفیت جذب 1787 نفر را در موسسات تحصیلات نیمه عالی و 500 تا 1000 نفر دیگر در دانشگاهها را دارد.
معین وزارت تحصیلات عالی افغانستان در این بخشها براساس مصوبه شورای وزیران داوطلبان از ولایتهای ناامن و کمتر رشد یافته و با امتیازدهی انتخاب میشوند.
بر اساس معلومات آقای بابری بلندترین نمره کانکور امسال 347 میباشد که گلالی یک دختر دانشآموز لیسه آریانا افغان ترک به دست آورده است.
وزارت تحصیلات عالی نتیجه کانکور را در صفحه انترنتیاش، ریاستهای معارف ولایات و برخی مدارس شهر کابل نشر کرده است.
از شب گذشته و با نشر نتیجه کانکور در صفحه انترنتی وزارت تحصیلات عالی، هزاران جوان برای معلومکردن نتیجه شان به انترنت کلپها مراجعه میکنند.
علی مسوول یک انترنت کلپ در کابل گفت از هشت شب گذشته و با نشر نتیجه کانکور در سایت وزارت تحصیلات عالی شماری زیادی از جوانان به دوکان وی مراجعه کردند و حتا تا نیمههای شب وی مصروف بود.
امروز نیز دسته دسته جوانان به انترنت کلپها مراجعه میکردند تا نتیجهشان معلوم شوند، آنان که در این امتحان موفق شده بودند با خوشحالی انترنت کلپ را ترک میکردند تا نتیجه آن را با خانواده و دوستانشان شریک کنند.
شاه محمد یک تن از این جوانان بود که پس از معلوم شدن نتیجهاش و موفق شدن در رشته دلخواهش با خانوادهاش از طریق تیلیفون تماس گرفت. وی گفت سال گذشته نیز امتحان داده و بینتیجه مانده بود، اما امسال موفق شده است.
اما افرادی که بینتیجه مانده بودند با چهره افسرده انترنت کلپها را ترک میکردند و میگفتند نتیجه امتحان شفاف نیست.
پایین بودن جذب در موسسات تحصیلات عالی و افزایش فارغان مکاتب سبب شده تا شمار داوطلبان کانکور با گذشت هر سال افزایش یابد، اما وزارت تحصیلات عالی میگوید آنان نظر به کشورهای همه سایه بلندترین سطح جذب را دارند و بیش از این توانایی ندارند.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
در ادامه مبحث قبلی و یادآوری زاویه اندیشههای انجمن حجتیه و مشی غیر سیاسی آن تا 17 شهریور 1357 باید گفت، آنها با موج انقلاب همراه نشدند. مشی انجمن که میتوان یک دلیل آن را سرخوردگی «شیخ محمود حلبی» از فعالیتهای سیاسی دوران جوانیاش دانست، این بود که تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت ناممکن و عبث است. همین مشی بود که موجب اصطکاک انقلابیون با انجمن حجتیه شد و کار تا جایی بالا گرفت که با اشاره غیر مستقیم آقای «خمینی»، شیخ محمود حلبی در سال 1362 کلیه فعالیتهای انجمن حجتیه را تعطیل اعلام کرد.
اما انجمن حجتیه که در آن دوران از هواداران قابل توجهی خصوصن در بین متدینین تحصیل کرده برخوردار بود، هواداران خود را حفظ کرد و ایدههای شیخ محمود حلبی دچار همان ارتقایی شد که شاید بتوان مشابه آن را در مارکسیسم مشاهده کرد. هواداران ایده حلبی از جهاتی نظیر موعودگرایی افراطی و بهاییستیزی به وی وفادار ماندند اما بهدلیل حضور در ساختار قدرت و فعالیت سیاسی، مشی غیر سیاسی انجمن را کنار نهادند. به گونهای همانطور که لنین حاضر به انتظارکشیدن برای فروپاشی خود به خود سرمایهداری نشد و تصمیم گرفت انقلاب را سزارین کند، نسل دوم هواداران حجتیه نیز ترجیح دادند به جای انتظار ظهور، به زمینهسازی عملی برای ظهور با حضور فعال در عرصه سیاسی بپردازند. این فرصتی بود که به محمد تقی مصباح یزدی اجازه داد با مطرح کردن ایدههای جذاب برای این طیف، که میتوان آنها را «نئو حجتیه» نامید، به سازماندهی آرام و پیگیر تشکیلاتش بپردازد.
مصباح یزدی پس از موسسه در راه حق، به تاسیس موسسه باقرالعلوم اقدام کرد که در واقع محلی بود برای تکمیل تحصیلات کسانی که در موسسه در راه حق مراحل مقدماتی را طی کرده بودند. با افزایش گستره فعالیت، موسسه باقرالعلوم نیز پس از چند سال به موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی (ره) تبدیل گشت. موسسهای که در سال 1374 مورد تایید وزارت علوم قرار گرفت و موسس آن در همان سال از جانب رهبری به مدیریت موسسه انتخاب شد.
تاکید مصباح یزدی بر کار تشکیلاتی دقیق و همچنین سیاست حرکت با چراغ خاموش موجب گشت موسسه وی تا سالها به فعالیت کادرسازی و تربیت نیرو اهتمام ورزد و خود مصباح یزدی نیز در این سالها عزلت گزینی کرد و از ورود به مباحث سیاسی تا دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی خودداری کرد.
«احتیاج به یک گروه متشکل یا به یک تعبیری به یک شبکه فرهنگی داریم. حقیقتش این است که ما در حوزه، عادت نکردهایم به اینکه یک چنین تشکلهایی با اهداف فرهنگی برای فعالیتهای درازمدت داشته باشیم… البته یک تشکلی از فارغالتحصیلان مدرسه حقانی هست که بعد از انقلاب تشکیل شد و گویا جلسات ماهیانه دارد و دارای برکاتی است. ولی آن نیز اساسن برای یک هدف فرهنگی خالص تشکیل نشده است»( سخنان محمد تقی مصباح یزدی دراولین نشست انجمن فارغالتحصیلان موسسه آموزشی و پژوهشی آقای خمینی سال 1379)
اما ثمره این سالهای کنارهجویی از قدرت آنقدر شیرین بود که ارزش صبرکردن داشته باشد. تربیتشدگان مصباح یزدی به آرامی در مراکز علمی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی نفوذ کردند. برخی به مراکز اسلامی اروپا و آمریکا رفتند و صاحب مسوولیت شدند نظیر «مرتضی آقاتهرانی» که به «مرکز بزرگ اسلامی نیویورک رفت»، «مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن» نیز در اختیار «سیدمحمدرضا حجازی» و «مرکز بزرگ اسلامی تگزاس در شهر هیوستون» 12-10 سالی در اختیار «محمدناصر سقای بیریا» دیگر شاگردان مصباح یزدی قرار گرفت. شاگردان دیگر او هم همچون «محمدجواد زارعان، محمود نمازی، محمدفناییاشکوری، ابوالحسن حقانی، سیدمحمدکاظممصباحموسوی، حمید کثیری، ابوالفضل ساجدی، سیداحمد رهنمایی، عباسعلی شاملی، علی مصباحیزدی و محمدعلی شاملی» دیار غرب را درک کردهاند و به تحصیل در آنجا اهتمام ورزیدهاند.
اما ثمره این سالهای کنارهجویی از قدرت آنقدر شیرین بود که ارزش صبرکردن داشته باشد. تربیتشدگان مصباح یزدی به آرامی در مراکز علمی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی نفوذ کردند
انجام «طرح ولایت» با همکاری «بسیج دانشجویی و سپاه پاسداران» که تاکنون دانش آموختههای فراوانی از بین معلمین، اساتید دانشگاه و دانشجویان پرورش داده، در کنار همکاری با نهادهای نظیر دبیرخانه ائمه جمعه و مراکز نظامی نظیر سپاه، بسیج و ارتش، نقش به سزایی درگسترش کمی دایره نفوذ شاگردان مصباح داشته است. «مراکزی مستقل از موسسه، متقاضی کمک هستند، از جمله دفاتر نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاهها جهت تدریس و یا ایراد سخن و یا پرسش و پاسخ در دانشگاهها و دبیرخانه ائمه جمعه به منظور تصدی امر امامت جمعه در مراکز استانی و شهرستانی و سایر نهادها از جمله بسیج، سپاه و ارتش که از موسسه تقاضای همکاری داشته و دارند.» (سیداحمد رهنمایی، عضو هیت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی)
«حضور بنده در این جلسه برای این است که بگویم آن دوستان و عزیزانی که در این موسسه مبارک دورهیی را گذراندهاند، ما میتوانیم از وجود آنها استفاده کنیم و امامت جمعه شهری و منطقهیی را آقایان اداره کنند. «اگر ائمه جمعه تصمیم بگیرند روی یک موضوعی در خطبهها تاکید کنند، حتمن چه در ابعاد سیاست داخلی و چه خارجی تاثیرگذار است. امروز این شبکه در حقیقت نماد روحانیت کشور به یک معنا است.» « 11 هزار نیرو در ستادهای نماز جمعه داریم که هیچ حزب و هیچ تشکیلاتی یک چنین نیرویی را ندارند.»
این سخنان سیدرضا تقوی، رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، در هشتمین نشست انجمن فارغالتحصیلان موسسه آقای خمینی، به نوعی بیانگر برنامهریزی دقیق مصباح یزدی برای حضور فعال در صحنه سیاسی پس از دوران کادرسازی است و البته همین انجمن فارغالتحصیلان که تاکنون نشستهایش علاوه بر تقوی، میزبان سخنرانانی نظیر «حسینشریعتمداری»، «غلامحسین الهام»، «عزیزی» «سخنگوی اسبق شورای نگهبان»، «علیاکبر ولایتی»، «حسن عباسی»، «محسن قرائتی» و «محسن قمی» «نماینده وقت رهبری در دانشگاهها» بوده است، با دریافت مجوز از کمیسیون ماده 10 احزاب در سال 1380 رسمن به یک تشکل سیاسی تبدیل شد تا نقطه عزیمت جدی و عینی تشکیلات مصباح یزدی به عرصه مناسبات روز سیاسی باشد. البته مصباحیزدی چند سال پیش از آن با موضعگیریهای سیاسی به آرامی شروع به مطرح کردن نام خود و ورود به عرصه سیاسی کشور کرده بود و از آن جمله سخنرانیهای پیش از نماز جمعه وی در دوران «سیدمحمدخاتمی» را به علت مواضع جنجالیاش تقریبن همه به یاد دارند.
اردوان روزبه/ رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
عادت کردهایم وقتی اسم کلاس بیاید یاد خستهگی و تکرار بیفتیم. فضای خشک و آکادمیک با معلمینی که باید مشق و تکلیفات را بررسی کنند و تو با دلهره به انتظار بنشینی تا نوبتت برسد. برای من دستکم این بود. مدرسه یعنی کلاس خشک و بیروح و یا دانشگاه مجموعهای از نوشتهها در یک کتاب. در مورد آموزشهای دیگر نظیر زبان دوم نیز وضع همین بود. من بارها دیده بودم کسانی را که روزها به کلاس رفتهاند و اندک آموختهشان را نیز در گذار همین تشویشها فراموش کردند.
بهطور اتفاقی با کلاس درسی متفاوت در کتابخانه «بتزدا» در ایالت مریلند آمریکا آشنا شدم که به نظرم تفسیری دیگر از آموزش بود. در کتابخانه «بتزدا» دو روز در هفته دور هم جمع میشوند. چند معلم که به دیگران نه آموزش رسمی انگلیسی بلکه حرفزدن را میآموزند. اسمش English Conversation Club)) یا «کلوپ گفتوگوی انگلیسی» است. باید بنشینی، اسمت و کشورت را روی کاغذی بنویسی و به نوبت خودت را معرفی کنی.
من «می» از تایوان.
من «علی» از ایران.
من «شارکه» از بلغارستان.
علاقهمندان هر هفته چهارشنبهها و پنجشنبهها درست در قسمت جلوی سالن این کتابخانه دور هم جمع میشوند. کسی ثبتنام نمیکند. هزینه ندارد و معلمهایش بهصورت خیریه کار میکنند. چند میز و هر میز هفت، هشتنفر از گوشه و کنار جهان. اینجا نوع دیگری از کلاس است. بعضی به سختی حرف میزنند و بعضی بهتر. با لهجه، ترکی و یا چینی اما همه زبان هم را خوب میفهمند.
فرصت خوبی است برای اینکه همه با هم آشنا شوند. از ملیتهای مختلف با آداب و سنتهای متفاوت. نکته این است که معلم و شاگرد در واقع با هم رفاقت میکنند. اینجا کلوپ گفتوگو است. «کارملا کازین» معلم یا به قول خودش هماهنگکننده در یکی از همین میزها است. خانم کازین میگوید:
«اگر بخواهم بهطور خلاصه در مورد این کلاسها صحبت کنم باید بگویم این یک پروژه است که در اکثر کتابخانهها اجرا میشود و ما یکی از این گروهها هستیم. در این اجتماعات که با دیدار یکدیگر همراه است، فقط ما به یک کلاس آموزش بسنده نمیکنیم و بیشتر به گفتوگو میپردازیم. اینجا کلاس انگیلسی نیست چون در کلاس انگلیسی به گرامر و نوشتن میپردازند. اینجا یک فرصت خوب است برای اینکه آدمها با هم حرف بزنند. دانستههایشان را با هم تقسیم کنند و در مورد یک موضوع که انتخاب میشود بتوانند چیزهایی را به هم بیاموزند. تمام معلمهای این برنامهها خیریه کار میکنند. ما برنامه کارمان اساسن خیریه است. دوست دارم شما هم از این جمع و آشنایی با آدمهای تازه لذت ببرید. این یک فرصت است برای آشنایی با دیگر مردم.»
دو ساعت کلاس تا ساعت سه است. اما بقیه برنامه در یک کافه نزدیک به کلاس یا همان کتابخانه ادامه دارد. همه با کمک هم تمام میزهایی که باز کردهاند را جمع میکنند. صندلیها به کناری چیده میشود. سالن مانند اول، پاک و پاکیزه میشود و ملت راهی کافه.
دو خیابان بالاتر در یک کافه همه دور هم جمع میشوند. این بار خودمانیتر است. همه با اشتیاق از هم دیگر میپرسند. از سن و کار، از این که چرا آمریکا هستند و زندگی شان را با محیط تازه چهطور میگذرانند. یک زن ژاپنی همسرش دوره آموزشی دو ساله در آمریکا دارد. پسری فرانسوی میهمان یک دوستاش است و برای همین ششماه که اینجا است به سراغ این کلوپ برای یادگرفتن آمده. دیگری شوهرش کارمند است و مردی دیگر پسرش پزشک و ساکن آمریکا که برای دیدن اون و نوههایش آمریکایی شده است. زنی از «ماداگاسکار» میگوید که شوهرش را سال پیش از دست داده و احساس میکند تنهاییاش را با ارتباط با دیگران میتواند پر کند. پس میآموزد تا با دیگران صحبت کند.
اما شاید در این جمع برایم از همه خوش آیندتر، دیدن زنی بهنام «شالکه» از بلغارستان است. ارمنیتبار و نزدیک به هشتاد سال دارد. پر از انرژی. مهربان و خوشحال از این که میتواند انگلیسی صحبت کند. در همان دقیقههای اول که شیرینی دستپخت خودش را با من و یکی دیگر تقسیم میکند. کیکی با طعم پنیر و شکر.
«من شالکه بالابانیان هستم. از بلغارستان. من اینجا هستم و بسیار خوشحالم، چرا که اینجا در این کتاب خانه آدمها میآیند که انگلیسی را بیاموزند. مردمان خوبی که از گوشه کنار جهان هستند. از «شیلی»، «آرژانتین»، «ایران»، «بلغارستان»، «کره»، «چین» و «ژاپن» که همهاش خیریه است و این بسیار اعجابانگیز است. در این کلاسها بین ما عشق حاکم است.»
به نظرم نمیآید مسن باشد. آنقدر پر نشاط است که آدم وقتی شالکه از خاطرات کودکیاش صحبت میکند که متعلق به سالها پیش میشود، یک دم خیال میکند دارد حرف پدر و مادرش را نقل میکند. پسرش در آمریکا است و اون نیز راهی شده. مهربانانه از معلم و از بچه ها صحبت میکند.
صحبتها گل میاندازد. از هر دری سخنی، دمی آدمی تنهاییها را از خاطر میبرد. معلم هم مانند همه ولع حرف زدن با بقیه را دارد. یک کاناداییتبار، خانمی که بهنظر نمیرسد بیش از چهلسال داشته باشد، اما با دیدن عکس دختر بیستوپنج سالهاش باید دانست بیشک بیش از این دارد. از انگیزهاش میگوید. از زمان آنها و دعوت کردنش به شرکت در این کلاسها. به سه زبان آشنایی دارد، فرانسه، انگلیسی و اسپانیایی. او بهصورت خیریه در این کلاسها حاضر میشود. بهنظرم همین احساس او را جوان نگه داشته است.
ساعت حالا هفت شده و من نزدیک به چهار ساعت غرق در این گپوگفت هستم. تولد یکی از شاگردان است. یک خانم چینی و خوشحال میگوید سنش را نخواهد، گفت اما برایش هر کسی به زبان خودش شعر تولد میخواند. او میگوید با این شعرها هدیه تولدش را گرفته است. کسی از کسی توقعی ندارد. تشکر میکنند و خدا حافظی هر کسی قهوه و نوشیدنی خودش را حساب میکند. کلاس تمام میشود اما انرژی سبز دوستداشتن و گفتوگو تا ساعتها احساس میکنم دورم میشود.
از پلههای مترو «بتزدا» که پایین میروم با خودم زمزمه میکنم:
چوب معلم ار بود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
مهشبتاجیک/ رادیو کوچه
در روزگاران کهن پزشکی برای مردم دانشی ناشناخته بود، و بیماریها را برآمده از عوامل فراطبیعی میدانستند، و برای درمان آنها به سحر و جادو دست میزدند. یونانیان در پیشرفت این دانش نقش بهسزایی داشتند. دانشمندانی از جمله «بقراط»، «ارسطو» و «جالینوس» از مروجان اصلی این علم در یونان باستان بودند. همگام با پیشرفت سایر علوم، روش علمی بنیانهای علم پزشکی را دگرگون کرد. پالایش مداوم دانستهها و اطلاعات به همراه اکتشافات متعدد در رشتههای علوم پایه پزشکی را به علمی نوین تبدیل کرد. این علم اگرچه پایههای خود را از دانستههای گذشته گرفته است و هنوز نیز از علوم سنتی بهعنوان منبع استفاده میکند ولی روش آن مبتنی بر استانداردهای سخت علمی است.
این علم ولی با تمام فراز و نشیبهایی که طی کرد در دست مردان بود و بیشتر پزشکان مرد بودند و حتا سالها بعد وقتی این علم بهصورت آکادمیک تدریس میشد و زنان در آن به مدارج علمی دست پیدا میکردند بازهم عموم مردم ترجیح میدادند به نزد پزشکان مرد بروند و این مقاله سرگذشت زنی است که برای اولینبار خود را به جامعه پزشکی و مردم دنیا بهعنوان پزشک معرفی کرد و راه را برای دیگران با تمام سختیها هموار کرد.
«الیزابت بلکول» (Elizabeth Blackwell) نخستین بانوی پزشک در انگلستان، که از پیشروان مکتب زنان پزشک نیز بود در سوم فوریه سال ۱۸۲۱ در «بریستول» انگلستان زندگی را آغاز کرد. «سامویل» و «هانا» بلکول در سال ۱۸۲۳به اتفاق کودکانشان به کشور آمریکا مهاجرت کردند. نخست در نیویورک، سپس در «سیسیناتی» شهری که سرانجام پدر خانواده در آن درگذشت سکونت گزیدند. پدر او برخلاف والدین دیگر، میپنداشت که آموزش دخترانش به اندازه پسرانش اهمیت دارد.
الیزابت نوجوان در حالی که محکوم به گرداندن چرخ خانواده شده بود تحصیلاتاش را طی هفت سال تمام کرد. الیزابت چند سال به معلمی و کار کردن در بخشهای گوناگون آموزشی ادامه داد. او در کنار تدریس در جلسات ضد بردهداری حضور مییافت و در چندین انجمن اجتماعی شرکت میکرد. در همین برهه از زندگی بود که دوستش، «مری دونالدسون»، پیشنهاد پزشک شدن را در ذهن پویای او جا داد.
او به سال ۱۸۴۴ بر آن شد تا علم پزشکی را بیاموزد و زندگانیاش را در راه نجات انسانهای دیگر صرف کند. اما به سبب اشکالاتی که آن زمان بر سر آموزش زنان قرار داشت نه در مدرسه پزشکی «فیلادلفیا» و نه در مدرسه پزشکی «نیویورک» پذیرفته نشد. هر چند به سبب آتشی که در درونش شعله میزد با پشتکار و سختکوشی بسیار به شیوهی خصوصی مقدمات دانش پزشکی را نزد پزشکانی که شیفته شور و شوق او بودند آموخت.
درخواستهای او برای ورود به مدرسهی پزشکی با پاسخهای گوناگون همراه بود و گاهی اوقات اصلن پاسخی داده نمیشد یا با تمسخر و انتقاد همراه بود. او سپس پس از ۲۹بار کوشش طاقتفرسا و نافرجام پاسخ مثبتی را از کالج پزشکی «جنوا» در شمال نیویورک دریافت کرد. و در شب ششم نوامبر وارد عرصه دانشگاه شد و بیدرنگ با شماره دانشجویی ۱۳۰ ثبتنام کرد او در محیطی پر از آشوب و نامتناسب، دانش لازم را آموخت و پس از گرفتن دانشنامه درسال ۱۸۴۹ به لندن رفت و دوران تجربی پزشکی را در بیمارستان «سن بارتولومیو» گذراند. مدتی نیز در بیمارستان پاریس به کارآموزی کرد.
فارغالتحصیلی یک زن از مدرسهی پزشکی خبر داغی بود و بهسرعت در روزنامههای آمریکایی و بریتانیایی چاپ شد. او پس از تحصیلاتاش به «فیلادلفیا» عزیمت کرد. جامعه پزشکی از او استقبال کرد ولی شغلی به او توصیه نکرد به همین دلیل به پاریس نقل مکان کرد. بسیاری از پزشکان از جمله برخی پزشکان زن در آن زمان بدون مدرک کار میکردند ولی بلک ول اولین زنی بود که اصرار داشت پزشکی را بهطور آکادمیک یاد گرفته و اجرا کند.
سرانجام به آمریکا برگشت و چون نتوانست به سبب جنسیت خود در یک بیمارستان کاری بهدست آورد، برآن شد تا با تاسیس یک کلینیک کمک پزشکی مخصوص بانوان کار خود را آغاز کند. به این ترتیب او خواستهی خود را به عمل در آورد و کلینیک او بهصورت آموزشگاه کمک پزشکی زنان در نیویورک درآمد. این مرکز بهخصوص در زمان جنگ خدمات بسیاری انجام داد و با تربیت پرستار و فرستادن آنها به پشت جبهه بارها مورد تحسین قرار گرفت و دانشکده پزشکی زنان را بهطور رسمی درنیویورک افتتاح کرد.
یک بار در اثر پاک کردن عفونت چشم یک نوزاد قطرهای آب وارد چشم او شد و چشم او هم دچار عفونت شد بهطوری که چشم چپ خود را از دست داد و چشم او را با یک چشم شیشهای عوض کردند و بعد از آن او آموزش پزشکی را پی گرفت و بعد از برای طبابت به آمریکا بازگشت. اولین آرزوی الیزابت در ۳۵ سالگی تحقق یافت. او با خواهرش و دوستش «مری» که در موسسه پزشکی تحصیل کرده بودند بیمارستان زنان و کودکان تهی دست نیویورک را در سال ۱۸۵۷ تاسیس کردند.
در سال ۱۸۶۱ مدرسهی پزشکی زنان را تاسیس کردند. در دوم نوامبر ۱۸۶۸ کالج پزشکی زنان بیمارستان نیویورک را بازگشایی کردند. و در سال ۱۸۷۹ در ۵۸ سالگی به بریتانیا عزیمت کرد. این بانوی بزرگ پس از عمری تلاش در هشتادونه سالگی دیده از زندگی فرو بست و در ۳۱ می سال ۱۹۱۰ در «هاستینگ» لندن به خاک سپرده شد.
خبر / رادیو کوچه
با توجه به حذف یارانه ها و هدفمندی آن یک عضو کمیسیون انرژی مجلس اشاره می کند که از همان ابتدا پیش بینی می کرده اند با هدف مندی یارانه ها هزینه برق و گاز افزایشی زیاد خواهد داشت.
به نقل از کلمه این نماینده زرند در مجلس شورای اسلامی: « البته با توجه به این که در قبضهای برق این دوره تنها کمتر از یک هفته مربوط به زمان اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها بود، به طور قطع در قبضهای بعدی که در فروردین به مشترکان توزیع میشود، قیمتها افزایش بیشتری خواهد داشت و این افزایش قیمتهای ناگهانی در میان مردم شوک به وجود میآورد.»
این عضو کمیسیون انرژی مجلس، روند افزایش غیر پلهکانی هزینه های آب و برق و گاز را خارج از برنامه پنج ساله دانست و اشاره کرد: «در قانون پیشبینی شده است که تا پایان برنامه پنجساله پنجم توسعه، دولت به نحوی قیمتها را افزایش دهد که به مردم فشار کمتری وارد شود؛ البته هم اکنون که قانون هدفمندی در حال اجرا شدن است، باید برای حمایت از مردم و کمک به آنان تلاش شود تا فشار کمتری را از محل اجرای این قانون متحمل شوند.»
خبر / رادیو کوچه
از روز یک شنبه جشن جهانی نوروز در کاخ سعد آباد تهران کار خود را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری های داخلی، نوزده کشور جهان با حضور رییس های جمهوری و نمایندگان سیاسی خود در این مراسم شرکت جستند.
رییس جمهوری کشورهایی نظیر افغانستان، ترکمنستان، عراق، تاجیکستان و ارمنستان، معاون رییسجمهوری زنگبار، معاونین نخست وزیر کشورهای آذربایجان و قرقیزستان ، وزرای خارجه عمان و لبنان، وزیر بهداشت هند، ولیعهد قطر از برخی از حاضران هستند.
این مراسم روز دوشنبه نیز در تالار وحدت پی گیری می شود. اما بنابر گزارش خبرگزاری مهر علی رغم دعوت از رسانه های غیر دولتی مراسم دو روز هفتم و هشتم فروردین را فقط صدا و سیما و خبرگزاری های دولتی پوشش داده اند و از ورود خبرنگاران غیر دولتی ممانعت به عمل آمده است.
خبر / رادیو کوچه
علی عبداله صالح رییس جمهوری یمن پس از اعتراض های ضد حکومتی در این کشور که نزدیک به هفته ها است در آن روی داده است، اینک می گوید که حاضر به کناره گیری از قدرت است و با وجود یک میانجی حاضر است حکومت را به مخالفانش واگذار کند. او از کشورهای اروپایی و یا حاشیه خلیج فارس به عنوان میانجی یاد کرد.
آقای صالح قبل از این وعده پایان حاکمیت اش را تا آخر سال آتی میلادی داده بود. به نقل از العربیه، این رییس جمهوری با تشبیه یمن به یک بمب اشاره کرده است که برای جلوگیری از جنگ داخلی باید با یک دیگر همراهی کنیم و احزاب سیاسی را برای یک توافق گرد هم بیاوریم.
بیش از سه دهه است که وی رییس جمهوری کشور یمن است.
دوشنبه 8 فروردین 90/ 28 مارس 2011
اجرا: زهره
استودیو: دامون
تقویمتاریخ
دایرهی شکسته – «راهگشای راهی ناهموار» – مهشب تاجیک
روزنگاشت - «در جستجوی صلح» – محبوبه
خرنامه – (قسمت ششم) – رضا افتخاری
بخش اول خبرها
گزارش روز – «در این کلوپ همدلی از هم زبونی بهتره» – اردوان روزبه
مجلهی جاماندگان – «سزارین ظهور مهدی موعود» – شراره سعیدی
گزارش کابل – آرین
بخش دوم خبرها
اقتصاد کوچه – «رونق کسبوکار مکانیکها پس از خودکفایی بنزین» – مهرآفرین بهرامی
پارسنامه - «نوروز بزرگداشت تاریخ و ارزشهای تمدن درخشان بشری» – امیر و کاملیا
خبر / رادیو کوچه
در حالی که درگیری ها در شهرهای مختلف در لیبی ادامه دارد. روز شنبه ایمن العبیدی زنی در حدود سی ساله به هتل خبرنگاران در شهر طرابلس راه یافت تا از اتفاقی که برایش رخ داده بود سخن بگوید.
این زن که در برابر دوربین خبرنگاران قرار گرفت به آن ها گفت که در ایستگاه بازرسی در شهر بن غازی دستگیر شده است و پس از دستگیری مورد ضرب و شتم و آزار قرار گرفته است. این زن اشاره کرد که توسط سربازان بسته شده و پس از کتک خوردن توسط پانزده نفر از شبه نظامیان طرفدار معمر قذافی مورد تجاوز قرار گرفته است.
او هم چنین اشاره کرد که آنها بر روی او ادرار کرده اند. خانم العبیدی در هتل خبرنگاران خارجی آثار شکنجه را به دوربین ها نشان می داد که ماموران امنیتی با حمله به وی نسبت به دستگیری وی اقدام کردند. حتا بنابر مشاهدات، خبرنگاری که سعی در کمک به وی داشت مورد حمله و ضرب و شتم ماموران قرار گرفته است.
صحنه هایی از فیلمی منتشر شده است که در آن خانم العبیدی هراسان از گوشه ای به گوشه دیگر پناه امی برد تا از دست ماموران بگریزد و در نهایت وی توسط ماموران امنیتی دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل می شود.
به نقل از یورو نیوز، موسا ابراهیم، سخنگوی دولت لیبی در سخنانی اشاره کرده است که: «بنظر می رسد این گزارش اولیه است، که او مشکل روحی و روانی دارد. بازجویان در حال بررسی خانواده و خود او هستند. او از گفتن اینکه خانواده، پدر، خواهر و برادرنش چه کسانی هستند خودداری می کند.»
این در شرایطی است که خانم العبیدی به خبرنگاران گفته است که تعدادی دیگر زن در شرایط وی در همان شرایط در اسارت هستند.
روز شنبه مخالفان دولت لیبی شهر اجدابیا را به تصرف کامل خود در آورده اند و هنوز عملیات های نظامی ناتو بر علیه آقای قذافی ادامه دارد. نبرد بین مخالفان و موافقان آقای قذافی در شرایطی ادامه دارد که دولت لیبی شبه نظامی های طرفدار خود را مسلح کرده است.
خبر / رادیو کوچه
روز یک شنبه بیست و هفتم مارچ، شمال شرقی کشور ژاپن بار دیگر با زلزلهی شش و نیم در واحد ریشتر لرزیده است.
بی بی سی جهانی با اعلام این خبر اشاره داشته است که مردم نگران فردا هستند و می پرسند در آینده چه خواهد شد.
در حالی که خبرگزاری رسمی ژاپن –ان اچ کی- در پخش یک برنامه زنده خبر از برنامه زمان بندی برای بازسازی نیروگاه شش قسمته فوکوشیما می داد، این زلزله به وقوع پیوسته است.
هنوز از خرابی های احتمالی و میزان خسارت گزارشی اعلام نشده است. نقطه اصلی زلزله در فاصله صد و نه کیلومتری شهر ساحلی «سندای» به وقوع پیوسته است.
خبر/ رادیو کوچه
پس از سونامی در ژاپن و از کار افتادن نیروگاه اتمی فوکوشیما، اینک دامنه نگرانی از بروز حادثه مشابه به کشور آلمان رسیده است.
روز گذشته در چند شهر بزرگ این کشور تظاهراتی بر علیه استفاده انرژی اتمی برپا شد. تعداد شرکت کنندگان در شهر های برلین، مونیخ و هامبورگ و چند شهر دیگر نزدیک به پنجاه هزار نفر بر آورد شده است.
اما به نقل از بی بی سی فقط در شهر کلن نزدیک به ده هزار نفر در راه پیمایی روز شنبه شرکت داشته اند. این تظاهرات در واقع به نگرانی گذشته این مردم در مورد نیروگاه های هسته ای که در جریان حادثه چرنوبیل در شوروی سابق بر می گردد.
پس از ایجاد مشکل در فوکوشیما دولت آلمان دستور بسته شدن هفت نیروگاه اتمی این کشور را برای آزمایش ایمنی را داد. خانم مرکل صدر اعظم آلمان در یک اعلام رسمی سعی کرد نسبت به نگرانی مردم واکنش نشان دهد. او ذکر کرد که نیروگاه فوق کاملن مورد بازبینی امنیتی قرار خواهد گرفت. اما به نظر می رسد این نگرانی بسیاری را از بین نبرده است و تظاهرات روز شنبه گواه همین مدعا است.
یک پنجم برق این کشور در حال حاضر از طریق نیروگاه های هسته ای تامین می شود.
خبر /رادیو کوچه
در دور اول مسابقات فرمول یک سیدنی، سباستین فنل از تیم «رد بول» نفر اول این دور مسابقات شد.
این راننده آلمانی در دور اول مسابقات در روز یک شنبه را پشت سر گذاشتن رقیبان خود در آغاز مسابقات سال دوهزار و یازده میلادی می رود که در دورهای بعدی مسابقات به مصاف حریفان خود برود. او در اظهارات خود به خبرنگاران گفت که مسابقه امروز برایش بسیار حساس بوده است.
به این ترتیب، لوییس همیلتون از مک لارن مرسدس دوم و ویتالی پتروف روسی از تیم رنو در رتبه سوم قرار گرفت. این راننده برای اولین بار به مقام دست یافته است.
فرمول یک در نوزده منطقه جهان تا سائوپولو در برزیل ادامه خواهد داشت.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستو هشتم مارس برابر با سالروز درگذشت «دیوید آیزنهاور»، سرباز و سیاستمدار آمریکایی و سی و چهارمین رییسجمهوری آمریکا است. او از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ رییسجمهوری آمریکا بوده و در طول جنگ جهانی دوم با داشتن عنوان «ژنرال ارتش»، فرمانده عالی نیروهای متفقین در اروپا بود. آیزنهاور زاده سال 1890 بود و در چنین روزی در سال 1969 درگذشت.
«داویت دیوید آیزنهاور»معروف به «آیک» در چهاردهم اکتبر سال 1890 در شهر «دنیسون، ایالت تگزاس» به دنیا آمد و در «ایالت کانزاس» بزرگ شد. او پسر سوم خانوادهای با هفت پسر بود. اجداد او بین سالهای 1730 تا 1740 از سوییس به آمریکا آمده بودند.
آیزنهاور در سن بیست و چهار سالگی از دانشکده افسری «وست پوینت» فارغ التحصیل شد و با درجه ستوان دوم زندگی نظامی خود را در تگزاس شروع کرد و در آن جا با «مامی جنوا داود» آشنا شد و در 1916 با وی ازدواج کرد. آیزنهاور به تدریج درجات ابتدایی ارتش را گذراند و در سال 1944 به درجه ژنرالی پنج ستاره ارتقا یافت.
او پس از آن در روز ششم ژوین 1944، فرماندهی عالی نیروهایی را که عهدهدار آزادسازی فرانسه بودند بر عهده گرفت و پس از جنگ رییس «دانشگاه کلمبیا» شد. در سال ۱۹۵۰ «هری ترومن» از ژنرال آیزنهاور که سمتهای نظامی متعددی را تا آن زمان تجربه کرده بود، خواست تا ریاست نیروهای «ناتو» را در اروپا بپذیرد.
اما او پس از دو سال در 1952 از ارتش کناره گرفت و از 1953 الی 1961 از طرف حزب جمهوریخواه دو دوره رییسجمهوری ایالت متحده آمریکا را بر عهده داشت. او همچنین در طول جنگ جهانی دوم عنوان «ژنرال ارتش» را دارا بود و فرمانده عالی نیروهای متفقین در اروپا بود.
آیزنهاور پس از ورود به کاخ سفید دکترین خود را اعلام کرد که بر اصول زیر استوار بود. 1. مقابله همه جانبه با شوروی و کمونیسم. 2. ممانعت از نفوذ شوروی و محصور ساختن آن در خاک روسیه از طریق ایجاد یک دیوار آهنین به دور این کشور. 3. بسط نفوذ و سلطه آمریکا در کشورهای هم جوار. 4. استفاده از تبلیغ خطر کمونیسم برای گسترش سلطه آمریکا در جهان.
آیزنهاور معتقد بود که در عصری که ملیگرایی نوین، تکثیر موشکهای اتمی و سفرهای فضایی، رواج پیدا کرده است، باید در جست وجوی صلح بود. او درصدد بود تا اتحاد آمریکا را با کشورهای همپیمان تقویت کرده و واشینگتن را برای مقاومت در برابر تهاجم «سرخ» به اروپا، آسیا و آمریکای لاتین مهیا نگه دارد. دکترین آیزنهاور در سال ۱۹۵۷ سطح تعهدات کشورش را به خاورمیانه افزایش داد.
بر این اساس گفته میشود انگیزه اصلی دکترین آیزنهاور بسط دایره نفوذ و سلطه آمریکا بر کشورهای جهان سوم به ویژه کشورهای همجوار شوروی با استفاده ابزاری از کمونیسم تحت عنوان مقابله با نفوذ شوروی بوده است.
و اما سرانجام دیوید آیزنهاور پس از یک دوره بیماری طولانی در 28 مارس 1969 و در سن 79 سالگی درگذشت. وی کتابی نیز به نام «جنگ صلیبی در اروپا» به رشته تحریر درآورده که در سال 1948 منتشر شده است.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
رادیو کوچه
193 میلادی - «پابلیوس هلویوس پرتیناکس» (Pulius Helvius Pertinax) امپراتور 67 ساله روم در کاخ خود بهدست سربازان رومی ترور شد. وی که زمانی ژنرال بود و در «سوریه» با ارتش ایران جنگیده بود، پس از برگزیدهشدن بهعنوان امپراتور، مبارزه سختی را با فساد اداری و اعمال نفوذ قدرتمداران در دستگاههای دولتی و معاملات آغاز کرده بود و از جمله دست افسران گارد امپراتوری را از هرگونه سو استفاده کوتاه کرده بود. به همین سبب در فاصله 87 روز دو بار بر ضد او کودتا شد و سرانجام در چنین روزی بدون اینکه گارد محافظ کاخ امپراتوری مقاومت کند به داخل کاخ هجوم بردند و او را به قتل رساندند.
1339 خورشیدی - طبق موافقتنامهای دولت «ایران» قبول کرده بود که از آن پس شرکتهای راهسازی آمریکا هم بتوانند در مناقصههای مربوط به تکمیل شبکه راههای ایران شرکت کنند. تا آن زمان شرکتهای انگلیسی به این مناقصهها راه مییافتند. انتقاد روزنامهها از وضعیت نامساعد راه آسفالته تهران، قزوین به امضای موافقتنامه ایران و آمریکا کمک کرده بود. این راه توسط یک کمپانی انگلیسی دوبارهسازی شده بود.
1357 خورشیدی - در چنین روزی مردم «یزد» علیه دولت شاهنشاهی قیام کردند. این قیام بهمنظور مبارزه با دولت پهلوی و در بزرگداشت شهدای قیام «تبریز» روی داد. قیام مردم تبریز در سال 1356 نیز در بزرگداشت چهلمین روز درگذشت شهدای «قم» برگزار شد. اینگونه بزرگداشتها را میتوان بهعنوان نقاط مولد و محرک در روند در «انقلاب اسلامی» بر شمرد. این تظاهرات تا دوازدهم فروردین همان سال بهطول انجامید. البته دولت پهلوی نیز در این میان با گشودن آتش به سوی مردم بسیاری از تظاهر کنندگان را به شهادت رساند.
1868 میلادی - زادروز «آلکسی ماکسیموویچ پشکوف» که بیشتر با نام «ماکسیم گورکی» شناخته میشود، داستاننویس، نمایشنامهنویس و مقالهنویس انقلابی «روس» و از بنیانگذاران سبک «رئالیسم سوسیالیستی» بود. گرچه او را بیشتر بهعنوان یک نویسنده، در سطح جهانی میشناسند و ستایش میکنند، از رهبران جنبش انقلابی روسیه نیز بهشمار میآید. وی در سال ۱۹۳۶ در سن ۶۸ سالگی به وسیله زهر توسط یک گروه ضد شوروی کشته شد. از جمله آثار او میتوان به «دانشکدههای من»، «مادر»، «ولگردها»، «دوران کودکی» و … اشاره کرد.
1348 خورشیدی – سالروز درگذشت «عبدالحسین شیرازی» معروف به «سپنتا» کارگردان اولین فیلم ناطق ایرانی «دختر لر» است. او بهعلت علاقه به موضوع تاریخ و فرهنگ پس از طی تحصیل در مدرسه آمریکاییهای تهران برای تکمیل تحصیلات به کشور «هندوستان» رفت. وی در سال ۱۳۰۶ مطالعه و تحصیل در زمینه تاریخ وفرهنگ و ادبیات کهن را در «بمبئی» آغاز کرد. در ادامه سالها بهعلت جذبه سینما که در فرهنگ هند از دیرزمان بوده و هست به سمت سینما گرایش یافت، که در نهایت با همکاری «اردشیر ایرانی» به ساخت نخستین فیلم ناطق فارسی در سرزمین هند منجر شد. وی در کارنامه سینمایی خود سابقه انجام اموری از جمله: فیلمنامهنویسی، شاعری، آواز، دکوراتوری، تدوین، بازیگری و مجریگری را علاوه بر کارگردانی دارد.
———————————————-
برخی از رویدادهای دیگر
1866 میلادی - نخستین آمبولانس جهان که با اسب کشیده میشد آغاز بهکار کرد.
1969 میلادی - سالروز درگذشت ژنرال «آیزن هاور» سیوچهارمین رییس جمهوری آمریکا در 78 سالگی است.
1794 میلادی - موزه «لوور» فرانسه که از اوت 1794 به روی مردم باز شد، در چنین روزی بهطور عمومی اعلام شد. این موزه در ردیف موزه واتیکان در نوع خود از مهمترین موزههای جهان بهشمار میرود.
خبر / رادیو کوچه
لیگ برتر فوتبال ایران،
«سپاهان صدرنشین لیگ برتر»
روز شنبه، تیم فوتبال سپاهان اصفهان با پیروزی برابر صنعت نفت آبادان به صدر جدول رقابتهای لیگ برتر ایران صعود کرده است.
به گزارش مهر، تنها دیدار معوقه هفته پانزدهم دهمین دوره رقابتهای فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران که نخستین دیدار لیگ برتر در سال 90 نیز به شمار میرود از ساعت 17 امروز شنبه بین تیمهای سپاهان اصفهان و صنعت نفت آبادان در ورزشگاه فولادشهر برگزار شد که با برتری 2 بر صفر شاگردان قلعه نویی به پایان رسید.
تیم فوتبال سپاهان با این پیروزی 55 امتیازی شد و به تنهایی در صدر جدول ردهبندی لیگ برتر قرار گرفت. ذوب آهن با 53 امتیاز در رده دوم قرار دارد و استقلال تهران با 49 امتیاز سوم است. تراکتورسازی با 46 امتیاز رده چهارم جدول رده بندی را به خود اختصاص داده و پرسپولیس با 44 امتیاز پنجم است.
«چهار تساوی در روزهای پایانی لیگ سال ۸۹»
…………………………..
نمانده اصولگرای مجلس:
«پیشنهاد زندان با مخالفان هدفمند کردن یارانهها»
یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه، ابعادی از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها را عنوان کرد و این در حالی است که پیش از این در خصوص اینگونه موارد در رسانههای داخلی ایران و وابسته به دولت جمهوری اسلامی نکتهای عنوان نشده است.
به گزارش خبرآنلاین، احمد توکلی نماینده تهران با بیان اینکه در اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها همچنین به شکل کاملن امنیتی به تولیدکنندگان فشار وارد آمد تا تولیدکنندگان قیمتها را بالا نبرند، افزود: «مثلن یک مقام بلندپایه دولت، اعضای اتاق بازرگانی و صنایع و معادن را جمع کرد به آنها گفت که همه بستههای سیاستی ما آماده است، زندان هم آماده است، من فکر نمیکنم در تاریخ ایران چنین حرفی سابقه داشته باشد و بعد از انقلاب حتمن سابقه نداشته و قبل از آن هم تا جایی که اطلاع دارم، به عوامل اقتصادی از این حرفها نمیزدند که با تهدید زندان به همکاری وادارشان کنند.»
وی ادامه داد: «در یکی از شهرهای بزرگ سنگبرها را احضار کرده بودند و گفته بودند که نباید قیمت سنگ را بالا ببرید و در عین حال، حق ندارید کار را تعطیل کنید. در یکی دیگر از شهرها هم این اتقاق افتاد. اگر قرار است با گزمه و وزارت اطلاعات کار اقتصادی کنیم، کار افتخارآمیزی نیست، ضمن آنکه واردات بیحساب و کتاب هم آغاز شد. یعنی با فشار امنیتی مانع انعطاف قیمت تولیدکنندگان شدند و دست به واردات بیرویه نیز زدند که قطعن تولید آسیب میبیند دوام نخواهد داشت.»
آقای توکلی اظهار داشت: «روش آقای احمدینژاد اینگونه است که تصمیمی را میگیرد و سپس دلایل برای آن جمع میکند، نه اینکه از مقدمه شروع کند. در این مباحثات هم صحت استدلال ما مشخص شد، ولی چون بهخاطر شرایط سیاسی کشور، فشار دولت بیشتر بود، حرف خود را پیش برد.»
نماینده تهران در مجلس اضافه کرد: «سیری که از هدفمند کردن یارانه ها بیان شد بخوبی آشکار میکند که آقای احمدی نژاد وقتی به تصمیمی میرسد نظر دیگران برای او مهم نیست و فکر میکند هرچه خودش میگوید باید اجرا کند و نجاتبخش است و هرکس هم که با آن مخالفت کند و راه دیگری ارایه دهد، قابل قبول نیست و مثلن همین که الان بر خلاف قانون اصرار دارند حقوق کارگران را ثابت نگه دارند و حقوق کارمندان را هم چندان ارتقا ندادهاند همان ماده 13 لایحه است که مجلس رد کرد.»
وی در پایان عنوان کرد: «مجلس هم در مقابل ابزار سوال و استیضاح را دارد، اما این مجلس را بهدلیل باج دادن و خریدن نمایندگان ضعیف میبینم. یعنی توقعات نمایندگان را گروکشی میکنند و با جلب رای گرو را آزاد میکنند. برخی نمایندگان هم استخواندار نیستند که تحت تاثیر قرار نگیرند، در نتیجه در برخورد با دولت ضعیف هستند.»
…………………….
وزیر امور خارجه یمن:
«آمادگی رهبر یمن برای انتقال قدرت»
ابوبکر القربی، وزیر امور خارجه یمن شامگاه شنبه در اظهار نظری عنوان کرد توافق برای انتقال قدرت در این کشور به زودی انجام خواهد شد.
علی عبداله صالح، رییس جمهوری یمن که در شش هفته گذشته با تظاهرات گسترده مخالفان مواجه بوده است، اعلام کرده بود تا پایان سال از قدرت کنارهگیری میکند اما مخالفان خواهان استعفای فوری او هستند.
آقای القربی ابراز امیدواری کرد که رهبران مخالفان بتوانند با دولت این کشور در رابطه با زمانبندی انتقال قدرت به توافق برسند.
وی اظهار داشت: «آقای صالح آمادگی دارد همه گزینهها را بررسی کند، مشروط به این که مخالفان به طور جدی تعهد دهند که به گفتوگو با حزب حاکم بپردازند.»
این نخستین بار است که مقامهای دولت یمن از آمادگی آقای صالح برای ترک قدرت خبر میدهند.
سخنان آقای القربی یک روز پس از برگزاری دو تظاهرات بزرگ به وسیله هواداران و مخالفان آقای صالح بیان شد.
لازم به اشاره است علی عبداله صالح روز شنبه به هواداران خود گفت آماده است تا قدرت را به «دستانی امن» واگذار کند.
«تظاهرات دو میلیونی در یمن»
…………………………
در اعتراض به وضعیت اقتصادی،
«تظاهرات و درگیری در لندن»
بیش از ۲۵۰ هزار نفر روز شنبه ۲۶ مارس در مرکز لندن، پایتخت انگلستان، در اعتراض به کاهش بودجه عمومی دولت بریتانیا به طور مسالمتآمیز تظاهرات کردند، اما در حاشیه این تظاهرات درگیریهایی روی داده است.
به گزارش بیبیسی، این تظاهرات بزرگترین و پر سر و صداترین تظاهراتی بود که در هشت سال گذشته در مخالفت با سیاستهای دولت بریتانیا برگزار شد.
گروهی از معترضان در حاشیه این تظاهرات به ساختمان چند بانک، هتل، رستوران و فروشگاه حمله کردند، در خیابانها آتش افروختند و با پلیس درگیر شدند.
پلیس لندن عنوان کرد که در جریان حوادث روز گذشته سی نفر از شهروندان مجروح شدند که پانزده نفر از آنها در بیمارستان مورد درمان قرار گرفتند.
پنج مامور پلیس هم در جریان این درگیریها مجروح شدهاند که یکی از آنها به بیمارستان منتقل شده است.
پلیس بیش از ۱۲۵ نفر را به اتهام بر هم زدن نظم عمومی و دست زدن به خشونت بازداشت کرده است.
علت اصلی تظاهرات لندن، مخالفت با سیاستهای دولت در زمینه کاهش خدمات عمومی بود.
معترضان همچنین مدیران ارشد بانکها را به سودجویی و بیاعتنایی به دشواری وضعیت اقتصادی شهروندان متهم میکنند و میگویند که این بانکها بودند که باعث به وجود آمدن بحران اقتصادی فعلی شدند.
پیشبینی میشود که در مجموع حدود نیم میلیون نفر به دلیل طرحهای دولت بریتانیا در کاهش بودجه عمومی و صرفهجویی اقتصادی، کارشان را از دست بدهند.
………………………….
مقامهای دولتی سوری،
«دو کشته در تظاهرات لاذقیه، بندر سوریه»
روز یکشنبه، مقامهای دولتی در سوریه از کشتهشدن دو تظاهرکننده در شهر بندری لاذقیه خبر دادهاند. به گفته مقامهای دولتی، این دو تظاهرکننده به وسیله تک تیراندازان ناشناس کشته شدند اما فعالان سیاسی از تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی به سوی معترضان خبر دادهاند.
این در حالی است که در هفته گذشته دهها نفر از مخالفان حکومت سوریه در تیراندازی نیروهای امنیتی کشته شدند.
هزاران نفر از مخالفان بشار اسد در روزهای گذشته در شهرهای مختلف، به خصوص شهر جنوبی درعا در نزدیکی مرز اردن علیه زمامداری یازده ساله او تظاهرات کردهاند.
از سویی دیگر حکومت سوریه گروههای تبهکار را عامل ناآرامیهای این کشور عنوان کرده است.
تظاهرات ضدحکومتی از درعا به طفس و لاذقیه گسترش یافته است
در این حال، سازمان ملل متحد و ایالات متحده به طور جداگانه نگرانی عمیق خود را از خشونت نیروهای دولتی سوریه علیه معترضان اظهار داشتهاند.
دولت سوریه میگوید در تظاهرات روزهای گذشته 27 نفر از مخالفان کشته شدهاند ولی فعالان سیاسی رقم تلفات را بیشتر از یکصد نفر عنوان کردهاند.
«آتش زدن مجسمه حافظ اسد توسط معترضان سوری»
……………………..
نیروگاه فوکوشیما:
«رادیواکتیو موجود در آب ۱۰میلیون برابر حد معمول»
مسوولان نیروگاه اتمی فوکوشیما در ژاپن گفتهاند که میزان مواد رادیواکتیو در آب یکی از رآکتورهای این نیروگاه ۱۰ میلیون برابر بیشتر از حد معمول است. کارگران رآکتور شماره 2 به دلیل افزایش تششعات اتمی مجبور به تخلیه این رآکتور شدهاند.
پیشتر آژانس اتمی ژاپن اعلام کرده بود که ید رادیواکتیو موجود در آب دریای نزدیک به این نیروگاه تا 1850 برابر حد معمول رسیده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز هشدار داده است که احتمالن این بحران تا ماهها ادامه خواهد داشت.
آژانس برای کنترل بحران هستهای در ژاپن گروههای امدادی بیشتری به ژاپن فرستاده است.
به گفته آقای ادانو سه کارگر در معرض تششعات رادیواکتیوی که 10 هزار برابر حد معمول بوده قرار گرفته و دچار سوختگی شدهاند.
«تحقیق در خصوص نشت مواد رادیواکتیو در نیروگاه فوکوشیما»
………………………………..
همزمان با هجوم نیرویهای ائتلاف،
«کنترل شهر اجدابیا در اختیار معترضان لیبی»
معترضان دولت معمر قذافی، رهبر لیبی، روز شنبه اعلام کردند کنترل شهر استراتژیک اجدابیا را به دست آوردهاند. در همین حال بمباران جنگندههای نیروهای ائتلاف علیه مواضع قذافی ادامه دارد.
بنابر گزارشهای منتشر شده از طرابلس، پس از بمباران یک پایگاه نظامی در شرق طرابلس سه انفجار مهیب به گوش رسیده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یک شاهد عینی اعلام کرد: «سه انفجار پی در پی پایگاه نظامی را به لرزه درآورد و شیشههای ساختمانهای اطراف شکسته شد.»
تلویزیون دولتی لیبی اعلام کرد: «یک منطقه مسکونی مورد هجوم نیروهای استعمارگر صلیبی قرار گرفت.»
نیروهای ائتلاف از آغاز عملیات نظامی علیه لیبی در 19 مارس گذشته تاکنون به شکل روزانه مواضع نیروهای قذافی را هدف قرار میدهند.
«مسلح کردن افراد داوطلب برای مبارزه با ناتو»
پس از 40 روز بازداشت در 25 بهمنماه،
«انتقال رامین پرچمی، بازیگر ایرانی به زندان اوین»
بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده، رامین پرچمی، بازیگر سرشناس سینما و تلوزیون که در جریان تجمعات اعتراضی ۲۵ بهمن بازداشت شده بود، پس از گذشت بیش از ۴۰ روز از زمان بازداشت در شرایط بلاتکلیف به سر میبرد.
به گزارش هرانا، شاهدان عینی عنوان کردند رامین پرچمی، بازیگر سرشناس، پس از بازداشت در روز ۲۵ بهمن ماه ۸۹ به زندان اوین منتقل شده است.
پیشتر برخی سایتهای منسوب به دولت به بازداشت این هنرمند تحت این عنوان که «ر.پ یکی از بازیگران فیلم مسعود دهنمکی که در راهپیمایی ۲۵ بهمن شرکت کرده بود پس از تذکرات متعدد چند مسوول حاضر در صحنه مبنی بر ترک این تجمع، به مخالفت پرداخته و سپس به بازداشتگاه انتقال داده شد» اشاره کرده بودند.
رامین پرچمی ۳۸ ساله، در فیلمهایی چون ضیافت و اعتراض ساخته مسعود کیمیایی، میهمان مامان ساخته داریوش مهرجویی و سریالهای در پناه تو، همسایهها و زیر آسمان شهر ۳ ایفای نقش کرده بود.
وی همچنین تا چندی پیش سردبیر ماهنامه فرهنگی هنری نقش آفرینان، به مدیر مسوولی شکوه جیرودی بود.
……………………………
با حکم دادگاه انقلاب،
«صدور حکم حبس برای یک شهروند در مهاباد»
در روزهای اخیر، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب، یک شهروند مهابادی به نام امیر امینیاعلم به حبس محکوم شده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، امینیاعلم که اهل روستای «ایندرقاش» از توابع شهر مهاباد است توسط دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اتهام همکاری با احزاب غیرقانونی به یک سال حبس محکوم شده است.
گفتنی است این شهروند که سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده بود، هم اکنون در زندان مرکزی مهاباد دوران محکومیت خود را سپری مینماید.
از سویی دیگر نیز یک شهروند مهابادی به نام خالد قادرپور که حدود دو هفته پیش دستگیر شده بود اخیرن به زندان مرکزی این شهر منتقل شده است.
گفته میشود اتهام خالد قادرپور همکاری با یکی از احزاب مخالف است.
………………………………….
با موافقت مسوولان قضایی و زندان،
«موافقت با مرخصی توانچه فعال سیاسی»
براساس گزارشهای منتشر شده، مسوولان قضایی و زندان با مرخصی عابد توانچه، زندانی سیاسی محبوس در زندان اراک، موافقت و وی به مرخصی آمده است. توانچه اوایل شهریور ماه سال گذشته جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیریاش به زندان اراک منتقل شده بود.
به گزارش هرانا، عابد توانچه عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر و از فعالان سیاسی، با تصمیم مسوولان موقتن از زندان آزاد شده است.
شایان ذکر است وی به علت عملکرد قاضی صادرکننده حکم، که از ارسال حکم به دادگاه تجدیدنظر خود داری کرده بود، از پذیرش حکم اجتناب کرده بود.
…………………………….
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
در دومین پرسه در سال یک هزارو سیصد و نود، نگاهی کوتاه دارم به برنامه جهانی «ساعت زمین» (Earth Hour).
چندسالی است که در یکی از نخستین روزهای بهار در نیمکره شمالی طرحی به اجرا در میآید که در آن یک ساعت خاموشی اعلام میشود تا بدین وسیله توجه جهانیان به حفظ هر چه بیشتر انرژی و و مراقبت از کره زمین جلب شود.
در آخرین شنبه ماه مارچ هر سال از ساعت 8.30 تا 9.30 شب این حرکت خاموشی به طور نمادین در اغلب بناهای به نام دنیا همچنین بسیاری از هتلها و مراکز عمومی در بسیاری از کشورها انجام میشود.
این برنامه از سال 2007 میلادی برای نخستین بار در سیدنی استرالیا و توسط صندوق جهانی حیات وحش (World Wildlife Fund) اجرا شد. زمانی که 2.2 میلیون نفر شهروند عادی و بیش از 2000 مرکز تجاری در آن زمان به نشانه مقابله در برابر تغییرات آب و هوایی چراغهای خود را به مدت یک ساعت خاموش کردند همچنین به مدت یک ساعت نور پردازی پل مشهور بندر سیدنی و اوپرای مشهور آن متوقف شد.
پس از آن پنجاه میلیون نفر در سی و پنج کشور جهان در این حرکت نمادین شرکت کردند؛ در چین، شهر ممنوعه به کلی تاریک شد و بسیاری از آسمانخراشهای هنگ کنگ نیز درخشندگی خود را به مدت یک ساعت از دست دادند.
در این سال برج تورنتو، پل معروف سانفرانسیسکو، و مجموعه کلزیوم در رم نیز همگی به مدت یک ساعت خاموش ماندند.
در سال 2009 صدها میلیون نفر در این حرکت شرکت کردند و بیش از 400 شهر در 88 کشور جهان به نشانه حمایت خود از سیاره زمین در آخرین شنبه ماه مارچ چراغ ها را به مدت یک ساعت خاموش کردند.
با تشدید تغییرات آب و هوایی جهان، این تعداد در سال 2010 به 128 کشور رسید و کشورهای بیشتری از اقیانوسیه، پاسیفیک ، اروپا، آفریقا همچنین امریکا با این طرح همراه شدند.
و امسال در پنجمین سال اجرای این طرح همچنان بیش از 128 کشور با این اقدام نمادین همراه شدند و با طراحی برنامههای خاص در این زمان توجه هرچه بیشتر همگان را به سیاره زمین خواستار شدند.
شب گذشته برج ایفل و کاخ الیزه (کاخ ریاست جمهوری فرانسه) در خاموشی فرو رفت و نورپردازی ساعت بیگ بن لندن نیز مدت یک ساعت خاموش شد.
در مالزی نیز برجهای دوقلو، برج مخابراتی و مرکز تجارت جهانی به همراه تعدادی دیگر از مراکز عمومی و هتلها با این طرح همراه شدند.
ایران نیز امسال با خاموش کردن یک ساعته برج میلاد برای نخستین بار در این اقدام جهانی شرکت کرده است. همچنین تعدادی از دوستداران محیط زیست نیز در این روز با خاموش کردن لامپ منازل و روشناییهای اضافی اتحاد و همدلی جهانی را برای حفاظت از زمین نشان دادهاند.
این اقدام جهانی با هدف ایجاد حساسیت در بین افکار عمومی جهانی در خصوص مصرف بی رویه برق صورت گرفته و مردم تمامی این کشورها در این یک ساعت خاموشی به یک چیز مشترک می اندیشند؛ سیاره ما.
اما با وجود آن که بحران گرم شدن زمین، استفاده هر چه بهینهتر از انرژی و توجه هرچه بیشتر به زمین از انگیزههای برگزاری چنین حرکتهایی است شاید بتوان گفت بیش از هر چیز این گونه تلاشهای نمادین تلنگری است به فرد فرد ما که در روی این کره خاکی زندگی میکنیم که شاید بیشتر و بیشتر حتا به اندازه یک ساعت خاموشی در سال به این بیاندیشیم که بشر چه تغییراتی را در زمین موجب شده است.
این گونه حرکتها شاید تلنگری باشد برای آن که چراغهای اضافی را خاموش کنیم نه برای ترس از پرداخت بیشتر قبض برق، که برای لحظهای اندیشیدن به آنها که از این انرژی بیبهرهاند یا بیبهره خواهد ماند.
این گونه حرکتها شاید تلنگری است برای ما که بیاندیشیم اصلاح جهان را از خود آغاز کنیم حتا با خاموش کردن یک چراغ اضافی یا یک سیگار روشن …
تلنگری است شاید برای این که آن زمان که برای خرید از کیسههای پلاستیکی استفاده میکنیم یادمان باشد حتا یک کیسه کمتر مصرف کردن میتواند سیارهای سبزتر برای ما به ارمغان بیاورد. به یادمان بیاندازد که صرف هزینهای بسیار مختصر برای خرید کیسهای پارچهای یا کاغذی برای خرید، جهان را از هزینههای سرسام آور این تغییرات آب و هوایی شاید نجات دهد.
این حرکتها شاید یادآور این باشد که در هنگام حضور در طبیعت همانگونه که به آن وارد شدهایم آن را ترک کنیم. سیزده بدر نزدیک است، طبیعت را در روز طبیعت پاس بداریم.
و اینگونه جنبشهای نمادین شاید تلنگری باشد برای ما که از سر دلسوزی و نگرانی برای آینده کشورمان سیگار بشت سیگار روشن میکنیم و با پکی عمیق دود آن را به بلندای آسمان میفرستیم غافل از آن که شاید در روزگاران سبزی وطن، آن گاه که نسیم آزادی می وزد و گلهای امید سراسر میهن را پوشانده است، دیگر عمری برای زمین باقی نمانده باشد تا در این هوا تنفس کند… شاید آن زمان دیگر برای اندیشیدن به اصلاح رفتارها در راستای احترام به طبیعت دیر باشد…
این گونه حرکتها شاید تلنگری است برای ما که بیاندیشیم اصلاح جهان را از خود آغاز کنیم حتا با خاموش کردن یک چراغ اضافی یا یک سیگار روشن …
حامد فرمند/ رادیو کوچه
در زیر به سرتیتر و توضیح مختصر سرفصل مهمترین رخدادهای اقتصادی سال گذشته پرداختهام همچنین تلاش کردهام تا این سرفصلها به ترتیب اولویت کنار مرتب شده باشند.
1. آغاز اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها:
اجرای کمسر و صدای طرح با وجود مخالفتهای کارشناسان و مخالفان سیاسی
2. اعمال تحریمهای تازه بینالمللی:
این تحریمها٬ اینبار اثرات مستقیم خود را بر اقتصاد گذاشت: «ایجاد مانع در نقلوانتقالهای پولی و کالایی٬ از مهمترین این اثرات بود.»
همچنین تمدید تحریمهای اعمالشده آمریکا از دوره کلینتون٬ بهمدت یکسال دیگر در آخرین روزهای سال ٬۱۳۸۹ رخداد مهم دیگری بود که اعمال فشار بر شرکتها و دولتهایی که مستقیمن وارد مبادله تجاری با ایران میشوند را در بر خواهد گرفت.
3. تصویب و ابلاغ نهایی قانون برنامه پنجم توسعه:
این قانون٬ بعد از مناقشات فراوان بین مجلس٬ شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلت در مورد تعدادی از بندهای آن٬ سرانجام به دست مردان دولت دهم رسید.
4. تسلیم بودجه سال ۱۳۹۰ در وقت اضافه و تصویب نشدن بودجه سال آتی پیش از آغاز سال
بودجهای که با حجم بالای دخالت دولت و افزایش توان وی در دخل و تصرف بیشتر در اقتصاد نوشتهشده است.
5. رشد بازار سرمایه ایران، بورس اوراق بهادار، در شرایطی که کل اقتصاد در حالت رکود تورمی بهسر میبرد.
رشدی که به نظر کارشناسان و ناظران٬ ناشی از شرایط واقعی حاکم بر اقتصادی نیست و با حمایتهای دولتی و عرضه سهام شرکتهای زیر پوشش آن بهدست آمده است.
6. ناآرامیهای رو به افزایش در منطقه و بیم افزایش شدید در قیمت نفت و البته کاهش نسبی آن بهدنبال سونامی ژاپن.
7. استیضاح و برکناری وزیر راه٬ و بیتوجهی چندباره دولت به مجلس و در نهایت ادغام زود هنگام و خارج از برنامه وزارتخانههای راه و مسکن.
مهشبتاجیک/ رادیو کوچه
«گرترود استاین» سال ۱۸۷۴ در ایالت «پنسیلوانیای» آمریکا متولد شد. هنگامی که ۳ساله بود خانوادهاش به «وین» و سپس به «فرانسه»، «بالتیمور» و «اوکلند» مهاجرت کردند. پدر و مادرش از یهودیان ثروتمند آلمانیزبان اتریشی بودند که به آمریکا مهاجرت کرده بودند. او در دانشگاه ابتدا پزشکی و سپس روانشناسی خوانده بود و در جنگ جهانی اول در فرانسه مدتی راننده آمبولانس بود.
وی بیشتر عمرش را در فرانسه سپری کرد و در این بین زندگیاش را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد. قسمت اول آن زمانیاست که بین سالهای تولدش تا سال ۱۹۱۴ همراه برادرش زندگی میکرده و قسمت دوم آن به دورانی بر میگردد که با «آلیس. بی. تکلاس» دوست شد و تا پایان عمر با او زندگی کرد. گرترود استاین دوستان زیادی داشت و در نویسندهشدن بسیاری از آنها تاثیرگذار بود.
وی اولین فردی بود که «ارنست همینگوی» در سالیان دههی بیست میلادی با ورود به پاریس پیشاش رفت. گرترود استاین به نحوی به نویسندگان زیادی کمک کرده است که از این بین میتوان به «جان دوسپاسوس»، «ازرا پاوند»، «اسکات فیتزجرالد»، «شروود اندرسون» و «ارنست همینگوی» اشاره کرد. استاین از سال ۱۹۰۳ به فرانسه مهاجرت کرد و جمعهای ادبی محله مونپارناس پاریس را راهاندازی کرد.
او درسالی که به پاریس رفت در آنجا شروع به نویسندگی کرد. خانهاش برای مدرنیستهای مهاجر آمریکا در اروپا محل ملاقات بخشی از روشنفکران نسل برباد رفته شد. آثارش را میتوان منبعی برای تحقیق پیرامون پلههای مدرنیته ادبی درمیان مورخین دانست. او مادر نویسندگان مدرن مهاجر در اروپا نام گرفت. نقش او در تشویق ادبیات مهاجر آمریکا مانند نقش «ماردکس فورد» برای ادبیات انگلیس است. از نظر تاریخ فرهنگی، او نقش مهمی به عهده گرفت چون نویسندگان مهاجر را که به پاریس میآمدند به زیر چتر حمایت خود گرد میآورد. خانهاش مسافرخانهای مجانی برای افراد نسل بربادرفتهای که به پاریس پناه میبردند، شده بود. او در دههی 20 در پاریس میزبان گروهی از اهل قلم ادبیات نو شد.
گردهمایىهاى شبهاى شنبه در خانه «رودفلورو»، استاین را به یکى از منتقدان مطرح هنرى تبدیل کرد. از جمله حاضرین این جمعها، که بعضی در زمرهی دوستان شخصى و نزدیک گرترود بودند، مىتوان به «پیکاسو»، «ماتیس»، «همینگوى»، «فیتزجرالد»، «براک»، «خوان گریس»، «شروود آندرسن»، «فوردمادوکس» و «گیوم آپولینر» اشاره کرد. برخى تنها براى صحبتى کوتاه با وى به آنجا مىآمدند، برخى براى آنکه به او گوش دهند و دیگران مىآمدند تا مجموعهی عظیم نقاشىهاى او را تماشا کنند. او و برادرش از اولین مجموعهداران هنر «کوبیست» بهشمار مىرفتند. او و «لئو» از نخستین خریداران و جمعآوریکنندگان آثار پیکاسو و ماتیس بودند.
اما علاقهی استاین به هنر مدرن «بسی» بیش از یک سلیقهباز خبره بود. نمونهی سزان، ماتیس و پیکاسو نشان داد که چگونه واقعیت الگوی نقاشی از رهگذر ترکیببندی دیگرسان میشود. انتزاعسازی کوبیسم و درهمریختگی پرسپکتیو آن نمونههای کلامی مشابهاش را در آثار داستانی، شعری و خودزندگینامهی استاین بروز میداد. در مجموعه شخصى گرترود و لئو آثارى از مکاتب «امپرسیونیست»، «پست امپرسیونیست» و سایر مکتبهاى پیشرو در پاریس نیز دیده مى شد. این مجموعهی ارزشمند بعد از مرگاش به موزههاى آمریکا سپرده شد.
استاین پیش از «جویس» و «الیوت» به آزمایشات و تجربیات زبانی پرداخت و توانست سالها اتوریتهی ادبی مردانی مانند الیوت و پاوند را به تاخیر اندازد. گروه او در رقابت با گروه جویس، پاوند، الیوت قرار داشت. درنظر اعضای گروه دیگر او چهرهای فرعی و جنبی بود. رقابت و حسادت بین آنها چنان شدید بود که او در پاریس با «پاوند» سرشاخ شد، الیوت را نشناخت، و با جویس دیدار نکرد. اعضا گروه او یعنی شرود آندرسن، ویلیامز و همینگوی تحتتاثیر سبک او قرار گرفتند. او آنها و سایر نویسندگان جوان را تشویق و حمایت مالی مینمود. شاگردان او یعنی آندرسن و همینگوی به شهرت جهانی رسیدند و یا جایزه نوبل را از آن خود کردند. ویلیامز یکی از شاگردان او مینویسد، وظیفه زبان آن است که اشیا مشاهده شده را تغییر نام دهد یعنی نام جدیدی روی آنها بگذارد.
نویسندگى حرفه همیشگى گرترود استاین بود. در سال ۱۹۰۵ اولین کتاباش با عنوان «سه زندگى» را به نگارش درآورد. سه سال بعد دومین اثرش «ساخته شدن آمریکاییها» را تحت تاثیر ملاقاتهایش در «رودفلورو» نوشت. استفاده از جملات ضربالمثلگونه، تکرار کلمات در کل نوع تازهایى از شیوهی نگارش را در ادبیات به وجود آورد که با سرودن مجموعه «این گل یک گل سرخ است» به اوج خود رسید.
جملات کوتاه او که در ابتدا با مضحکه و گاه تقبیح مواجه شد، خیلى زود در مکالمات سالهاى ۱۹۳۰ رواج یافت. قلم گرترود، هیچگاه از نوشتن باز نماند. مدتهاى طولانى به فکر مىپرداخت. پرکارى و تربیت تفکر، به قوام آثارش انجامید. درک دست نوشتههاى او گاه با دشوارى و حیرت همراه است. روزى خبرنگارى از او پرسید «چرا آنطور که صحبت مىکنید، نمىنویسید؟» و او پاسخ داد: «چرا نوشتههاى مرا آنطور که مى نویسم،نمىخوانید؟»
ازجمله آثار استاین کتابهای سنگریزهها، چگونه نوشتن؟، جنگهایی که من شاهد بودم، دکمههای لطیف، سه زندگی، اتوبیو گرافی، ساختن آمریکا، اتوبیوگرافی هرکس، است. او کتاب «سه زندگی» را به تقلید از «فلوبر» نوشت. این کتاب به روانشناسی سه زن ساده و خوش قلب میپردازد. کتاب «ساختن آمریکا» یک وقایعنگاری خانوادگی است که تاریخ آمریکا را نیز نشان میدهد. او میگفت این رمان آغاز ادبیات مدرن است. غالب آثار استاین، کتابهای اتوبیوگرافیک هستند. آثارش را میتوان سندی از محیط ادبی پاریس درآن سالها بهشمار آورد. تنها کتاب موفق و پرفروش او « اتوبیوگرافی» نام داشت که پیرامون رابطه عاشقانهاش با زنی ادیب میباشد. به نظر جامعهشناسان ادبی، هنوز خیلی از آثار او برای خوانندگان قابل فهم نیستند. محبوبیت او تاکنون فقط درمیان دانشگاهیان و منتقدین ادبی بوده نه در میان قشر معمولی کتابخوان. بر اساس پیشبینی آنها، آیندگان یکبار دیگر گرترود استاین و آثارش را کشف خواهند کرد. تاکنون مجموعه آثار بهجا مانده از او بیش از هر نویسنده دیگر ادبیات مدرن است.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
انجمن حجتیه، «آقای مصباح»، دولت کنونی و مدرسه حقانی آنچنان رابطهی گستردهای دارند که میتوان رفتار فعلی دولت حکم را تنها با شناخت این فاکتورها بررسی کرد.
در میان نوشتههای مرتبط با این موضوع که فراوانی قابل توجهای دارند، نوشته شخصی با نام آقای نویسنده که در زیر خواهد آمد از همه منصفانهتر و ظریفتر بود، « با کمی اختصار» توجه نمایید :
«مدرسه حقانی آغازگر یک تحول بزرگ در پرورش روحانیون جدید است. پایهگزاران آن، نظیر «محمد حسین بهشتی» و «علی قدوسی»، هدف خود را «به نظم درآوردن حوزه علمیه» و «تشکیلاتی نمودن» آن قرار دادند و نسل جدیدی از «روحانیت» خروجی این مدرسه شدند. روحانیونی که استفاده از الگوی نظام آموزش و پرورش، سیستم حضور و غیاب بر سر کلاسهای درس، زنگ تفریح نظارت دقیق و منظم بر طلاب و اساتید، تدریس برخی دروس غیرحوزوی، خواندن روزنامه و استفاده از رادیو «که در آن زمان از سوی علمای ارشد منع میشد» موجب تمایز عمیق آنها با روحانیون درس خوانده در سیستم سنتی حوزه علمیه شد و همین تمایز نیز سبب گشت با وقوع انقلاب اسلامی بسیاری از آنها به علت آشنایی با شرایط روز و علوم جدید، جذب مراکز حساس نظام نظیر قوه قضاییه و نهادهای امنیتی شوند و شاگردانی تعلیم دیدندکه هنوز هم گاه به گاه در یکی از کوچههای خیابان شریعتی تهران در باغی که نام «دفتر فرهنگی آیتاله قدوسی» را بر خود دارد، دور هم گرد میآیند.
اما «آیتاله مصباح یزدی» که زمانی از اساتید مدرسه حقانی بود تا سالها پس از انقلاب گوشهنشین شد و سهمی از نفوذ حلقه حقانی نصیب وی نشد، اختلاف وی و شهید بهشتی در مورد اندیشههای «دکتر شریعتی» بود. مخالفت مصباح با ایدههای شریعتی و انتقادات تندی که وی در هنگام تدریس از شریعتی میکرد باعث شد بهشتی با وجود اینکه خود وی هم در مواردی منتقد شریعتی بود به مخالفت با عملکرد وی بپردازد، چراکه بهشتی بر خلاف مصباح دیدگاههای شریعتی را خلاف اصول مسلم دین نمیپنداشت.
این درگیریها که بین طلاب نیز گسترده شده بود نهایتن علی قدوسی مدیر وقت مدرسه حقانی را ناچار از ورود به مناقشه کرد و وی با اخراج طلاب مخالف شریعتی به غایله خاتمه داد. اخراجی که خروج مصباح یزدی از مدرسه حقانی و پذیرش دعوت «سیدمحسن خرازی» برای عضویت در «موسسه در راه حق» از جانب وی را بهدنبال داشت. البته این اختلاف به خروج همراه با انتقاد بهشتی از مدرسه حقانی نیز انجامید، بهشتی در این مورد گفت :«مدرسهای که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بیجا و متعصب تربیت کند که نتوانند با ھمه دو کلمه حرف بزنند چه ارزشی دارد؟ این نوع موضعگیریھا بسیاری از افراد را به یاد چماقھای تکفیری میاندازد که در تاریخ درباره عصر تفتیش عقاید کلیسا و و قرون وسطی خواندهاند.» (دکتر شریعتی جستوجوگری در مسیرشدن، شهید دکتر بهشتی، انتشارات بقعه، 1378)
مخالفت مصباح با ایدههای شریعتی و انتقادات تندی که وی در هنگام تدریس از شریعتی میکرد باعث شد بهشتی با وجود اینکه خود وی هم در مواردی منتقد شریعتی بود به مخالفت با عملکرد وی بپردازد
مصباح یزدی گرچه از فصل میوهچینی مدرسه حقانی محروم ماند اما میراثی را از آن با خود به یادگار برد که پس از آن در تمامی تشکیلات تحت مدیریتش به کار بست: «تفکر تشکیلاتی، کادرسازی، نظم و انسجام، بهرهگیری از علوم و ابزار مدرن و البته تقیه. آنچنان که او نیز با بهرهگیری از مشی تاکتیکی «علی قدوسی» در بازجوییهای نیروهای امنیتی رژیم پهلوی خط خود را تغییر داد و اساسنامه گروه 11 نفره «هیت موسس اولیه جامعه مدرسین» را به قلم خود ندانست. بر همین اساس او در طول سالهای پیش از انقلاب همواره از ورود به درگیریهای سیاسی پرهیز میکرد و خود را به فعالیت فرهنگی و علمی محدود میکرد.
مصباح یزدی پس از موسسه در راه حق «بنیاد باقرالعلوم» را در سال 1366 تاسیس کرد که در آینده اساس «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» گردید. موسسهای که آیتاله «اکبر هاشمی رفسنجانی»، رییس وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی، در هنگام امضای سند رسمیت یافتن آن در سال 1374، بدون شک نمیدانست در آینده سازماندهی تندروترین جریان مخالف وی را بر عهده خواهد گرفت.
این انتخابات مشحون به کرامات و معجزات بود… عنایت حضرت ولیعصر یار ملت ایران بود که چنین موفقیتی دست یافت و تلقی ما این است که این نفحه الهی که در این زمان در جامعه ما دمیده شد و آثارش در علاقه بیشتر مردم به دین و اندیشههای اسلامی ظهور یافته، مرتبهای از مراتب چیزی است که در زمان پیامبر اسلام تحقق پیدا کرد و انشااله اثر کاملش در زمان ظهور حضرت ولیعصر تحقق خواهد یافت…» (گفتمان مصباح، ص 882 – 881)
مردم به یک فردی که هیچ امتیازی از نظر ظاهر و قیافه، پول و حتا سیادت ندارد، علاقهمند میشوند و به او رای میدهند…خانمی را سراغ دارم که برای پیروزی آقای «احمدینژاد» نذر کرده 40 زیارت عاشورا، 40 زیارت جامه کبیره، 40 زیارت آلیاسین و 14 ختم قرآن کریم بخواند. چند نفر از خانمها 140 هزار صلوات نذر کردند و چهقدر تضرعات، گریهها، زاریها و توسلات عجیب و غریب تا اینکه یک کسی پیروز شود… دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد، قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم.
ایشان گفت: «نگران نباشید، احمدینژاد رییسجمهور میشود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیستوسوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب میرود. در خواب به او ندا میشود که بلندشو برای احمدینژاد دعا کن، وجود مقدس ولیعصر دارند برای احمدینژاد دعا میکنند. میگویند من حتا اسم احمدینژاد را نشنیده بودم و اصلن او را نمیشناختم. خود ایشان (محمود احمدینژاد) نیز در تاریخ دهم دیماه قاطعانه گفته بود که من رییسجمهور خواهم شد.» (گفتمان مصباح، ص 883 – 882)
تعدادی از فارغ اتحصیلان مدرسه حقانی
این جملات محمد تقی مصباح یزدی در کوران انتخابات 1384 را باید آغاز موجی دانست که هر روز با اظهار نظرهای رسمی و شایعات غیر رسمی گستردهتر شد و تا آنجا پیش رفت که در قالب ادعای معروف هاله نور به مناظرات انتخاباتی دور بعد هم کشیده شد.
تاکید افراطگونه بر فراهم کردن زمینه ظهور حضرت ولی عصر در کنار بزرگنمایی مسئله بهاییت «در حالی که این موضوع امروزه اصلن در ابعاد پیش از انقلاب اسلامی وجود ندارد» از جمله عوامل اساسی است که مدعیان ارتباط مصباح یزدی با انجمن حجتیه بهعنوان دلیلی بر صحت ادعای خود به آن اشاره داشته اند. در کنار آن باید شبهات مربوط به موضعگیری مصباح یزدی در مورد جشن نیمه شعبان سال 1356 را نیز اضافه کرد که البته از جانب خود وی انکار شده است. اینکه ارتباط مصباح یزدی با انجمن حجتیه تا چه حد صحت تاریخی داشته باشد چندان اهمیت ندارد اما آنچه مهم است این نکته است که وی خواسته یا ناخواسته اصولی را از تفکر حجتیه وام گرفته است و با توجه به خصوصیت مصباح یزدی در اتخاذ مشی تاکتیکی، میتوان این وامگیری را هم یک تاکتیک ارزیابی کرد. تاکتیکی که بدون شک کمک شایانی به تشکیل استخوان بندی مریدان امروز او داشته است.
انجمن خیریه حجتیه مهدویه به سال 1332 به تلاش «حاج شیخ محمود تولائى» مشهور به «حلبی» فعالیت خود را آغاز کرد. اساسنامه انجمن حاوى اصولى بود که چهارچوب فعالیت آن را مشخص مىکرد: «تبلیغ دین اسلام و مذهب جعفرى و دفاع علمى از آن، تشکیل کنفرانسها و سمینارهاى علمى و دینى در نقاط مختلف کشور با رعایت مقررات عمومى، چاپ و پخش جزوات و نشریههاى علمى و دینى با رعایت قوانین مطبوعاتى کشور، تاسیس کلاسهاى تعلیم و تدریس اخلاق و معارف اسلامى با رعایت مقررات عمومى، ایجاد کتابخانه و قرائتخانه و اماکن ورزشى با رعایت قوانین مربوطه، انجام امور خیریه عمومى و مساعدت فرهنگى موسسات اسلامى و اخذ تماس با مجامع بینالمللى با نظر مقامات ذىصلاحیت و… در تبصره دوم این اساسنامه تاکید شده بود که «انجمن به هیچوجه در امور سیاسى مداخله نخواهد داشت و نیز مسوولیت هر نوع دخالتى را که در زمینههاى سیاسى از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، برعهده نخواهد داشت.»
شکوفه/ دفتر ترکیه/ رادیو کوچه
shokufeh@koochehmail.com
در دهمین برنامه از سری برنامههای «خانهبهخانه»، میشنوید از مسافری که برای تعطیلات نوروزی و به قصد دیدار بستگان و عزیزانش به ترکیه آمده است. او که این بار با اتوبوس این مسیر طولانی را طی کرده، از ویژگیهای مثبت و منفی مسافرت با اتوبوس میگوید و آن را با وسیلهی نقلیهی قبلی که قطار بوده مقایسه میکند. او که تا به حال به فکر خروج از ایران از این طریق نبوده، میگوید که اگر قصد داشته باشد هدفهای بزرگتر و متفاوتی را دنبال کند مثل دوستان و بستگانش از این روش برای خروج از ایران استفاده میکند.
از چه راههایی تا به حال به ترکیه آمدید؟ من یکبار با قطار آمدم و یکبار با اتوبوس.
این دو راه را باهم مقایسه کنید؟ با قطار سهروز در راه هستیم. از آنجاییکه محیط بازتر است میشد راه رفت، فرصت برای مطالعه داشت و میتوانستیم با افراد مختلف دوست بشویم. در قسمت رستوران قطار با دوستانمان صحبت کنیم. مثلن سری قبل ساعت ها با هم صحبت میکردیم و محیط خاصی داشت. شاید آنچنان حس نمی کردیم که داریم سفر میکنیم.
اتوبوس حسنش این بود که سریعتر رسیدیم. اما سختی نشستن روی صندلی آنهم به مدت طولانی واقعن مشکل است. از هر شهری باشیم میشود بلیط بگیریم. از ارومیه سوال بشویم. وان پیاده میشویم. و سوال اتوبوسهای بعدی میشویم. مثل اتوبوس شهر کایسری. قطار هم که میشود از راه آهن تهران سوار شد. در تبریز مدت زیادی معطل میشویم. آنجا هم یک سری مسافر سوار میشوند. بعد هم مستقیم تا استانبول میرود اما از آنجا هم میتوان در کایسری پیاده شد.
از نظر نقل و انتقال بارها چهطور؟
قطار از این بابت راحتتر است. مثلن در بخش وان و دریاچهی وان، لازم نیست شما به چمدانها دست بزنید. کوپهی حمل بار قطار را سوار کشتی میکنند و از آن طرف هم به قطار بعدی متصل میکنند. اما با اتوبوس باید خودمان چمدانها را جا بهجا کنیم برای همین من این دفعه زیاد بار با خودم نیاوردم.
این بارها وسایل شخصی است یا سوغات و بستههای ایرانی؟
راستش ایرانیهای اینجا خیلیها دوست دارند شیرینی ایران را بخورند. برنج ایران را مصرف کنند برای همین مقدار بیشتری از این ا سوغاتی برای بستگان و آشنایان هست. مخصوصن امسال چون عید آمدیم، خیلیها دوست داشتند شیرینیجات ایرانی را اینجا مصرف کنند، پای سفرشان آجیل ایرانی باشد و …
عید امسال چهطور بود؟ حس و حال ایران را داشت؟
بله، میزبان که خیلی به ما محبت کرد و روزهای خوبی را داشتیم اما متاسفانه روزهای اول خیلی سرد بود اما الان هوا بهتر شده است. یک مشکلی که وجود دارد این است که کسانی که اینجا هستند اکثرن با هم خانه زندگی میکنند و همینطور وسایل زندگیشان کامل نیست چون واقعن زندگی موقتی دارند. برای همین به اندازهی کافی ممکن است رختخواب نباشد و به قول معروف مهمانداری خیلی سخت باشد اما با تمام این تفاسیر اینجا به ما خیلی خوش گذشته تا الان و با همهی کم و کاستی ساختیم و سعی کردیم بیشتر خوشحال باشیم تا به کمبودها فکر کنیم.
دوست دارید خودتان هم از این طریق به خارج از کشور بروید؟
اینجا امکانات خیلی کم است و سختیهای خاص خودش را دارد. در واقع یک مقدار با شرایط نرمال متفاوت است. الان که به فکرش نیستم و از وضعیتم در ایران راضی هستم اما اگر روزی هدف بزرگی داشتم که در ایران نمیتوانستم به آنها برسم حتمن این راه را انتخاب میکنم.
دوست دارید بازهم به ترکیه سفر کنید؟
از لحاظ شخصیتی دوست دارم بیشتر به سفرهایم تنوع بدهم. دفعهی اول خیلی عجیب و متفاوت بود اما این بار نه. برایم عادی شده بود اما اگر بخواهم جاهای جدید شهر را ببینم مسلمن خوشحال میشوم و از سفرم لذت میبرم. اینجا مراکز تفریحی چندانی ندارد اما چیزی که برایم خیلی لذت بخش بود زندگی بین این مردم با سبک خاص زندگیشان بود. بازار رفتم در خیابانها گشتم.
هدفم از مسافرتم که بازار رفتن و اینها نبود. من برای دیدن اقوام و خانوادهام آمده بودم که به این هدفم هم رسیدم. از این بابت خیلی خوشحالم.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده، مسوولان قضایی و زندان با مرخصی عابد توانچه، زندانی سیاسی محبوس در زندان اراک، موافقت و وی به مرخصی آمده است. توانچه اوایل شهریور ماه سال گذشته جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیریاش به زندان اراک منتقل شده بود.
به گزارش هرانا، عابد توانچه عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر و از فعالان سیاسی، با تصمیم مسوولان موقتن از زندان آزاد شده است.
شایان ذکر است وی به علت عملکرد قاضی صادرکننده حکم، که از ارسال حکم به دادگاه تجدیدنظر خود داری کرده بود، از پذیرش حکم اجتناب کرده بود.
مهرداد نصرتی مهرشاعر/ رادیو کوچه
اتومبیل رانندهای در هنگام سفر پنچر شد اما وقتی درب صندوق عقب را باز کرد متوجه شد که آچار چرخ و جک به همراه ندارد. هوا داشت تاریک میشد و او میبایست زودتر راه چارهای پیدا میکرد. ناگهان چشمش به راننده دیگری افتاد که در آنسوی جاده در حال تعمیر اتومبیلش بود. با خوشحالی به سوی او حرکت کرد و در راه با خود گفت وقتی به او رسیدم سلام و علیک گرمی میکنم، سپس میگویم: «آقای عزیز آیا ممکن است بنده از آچار چرخ و جک شما استفاده کنم؟» و او میگوید: «بله حتما بفرمایید» اما اما…. ممکن است بگوید: «نه خیر آقا، من عجله دارم و فرصت ندارم که بمانم تا شما لاستیک پنچر شده اتومبیلت را عوض کنی» مرد با خودش ادامه داد: «خب، اگر اینطور گفت به او میگویم: برادر ، من درک میکنم که شما عجله دارید اما من واقعن چارهای ندارم.
در وسط این بیابان گیر افتادهام. اگر شما آچار چرخ و جکتان را به من قرض ندهید من چه کار کنم؟ زن و بچه من هم منتظرم هستند.» (و با خود ادامه داد) اما آن مرد ممکن است بگوید: «آقای عزیز مگر متوجه نشدید که گفتم عجله دارم، من اصلن فرصت حرفزدن با شما را هم ندارم تا چه برسد ….» (مرد راننده در درون خود به او گفت: «آقای محترم شما هم مثل من راننده هستید، خودتان را جای من بگذارید، دیگر دارد شب میشود و من وسط این بیابان ….« (و ادامه داد:) او شاید بگوید: «برو آقا جون، خدا روزیات را جای دیگر حواله کند….» با خود گفت: «در اینصورت یک سیلی در گوش او خواهم نواخت و فریاد خواهم کشید که: فلان فلان شده بیمروت، بیانصاف، بی وجدان، جک و آچارت را به من میدهی یا اینجا تکه تکهات کنم….؟»
غافل از اینکه بیرون از آن دنیای خیالات واهی، حالا او به سمت دیگر جاده رسیده و کنار آن راننده که از قضا فرد عاقلی بود ایستاده بود و پیش از اینکه به خود آید، سیلی ناگواری را هم در او گوش آن نگونبخت نواخته بود و داشت به او فحش میداد. آن راننده هم که از ماجراهای عالم اوهام این فرد بیخبر بود، بر حسب اینکه او بهخاطر مشکلات، تعادل روانیاش را از دست داده است با او اینچنین برخورد کرد: «برادر من، آچار و جک میخواهی؟ بفرمایید،خدمت شما، اصلن اجازه بدهید خودم لاستیک معیوب را برای شما عوض کنم، دیگر چرا دعوا، مرافه میکنید؟»
ماجرای فوق و روایتهای متعدد دیگری که از «اهمیت انتخاب به جای ادبیات در ایجاد و حفظ روابط به منظور تامین خواسته» وجود دارد گویای این واقعیت است که انتخاب سبک و سیاق ادبیاتی که برای گفتمان در شرایط متفاوت بهکار گرفته میشود، در موارد بسیار، حرف اول و آخر را میزند .
کسی که در نوک حمله تیم دیپلماسی یک کشور انجام وظیفه میکند براستی باید از نعمت آشنایی با «جادوی کلمات» برخوردار بوده، پیش از آنکه یک سیاستمدار لایق باشد، باید بتواند نقش یک روانشناس ممتاز را به خوبی بازی کند
این مفهوم خصوصن در دنیای روابط دیپلماتیک اهمیت فوقالعادهای دارد. کسی که در نوک حمله تیم دیپلماسی یک کشور انجام وظیفه میکند براستی باید از نعمت آشنایی با «جادوی کلمات» برخوردار بوده، پیش از آنکه یک سیاستمدار لایق باشد، باید بتواند نقش یک روانشناس ممتاز را به خوبی بازی کند. برای مثال او باید بتواند بر اساس محصول مذاکرههای پیش از یک اجلاس و برآورد نسبتن دقیقی که از تاثیرات مذاکرات مقدماتی دارد در متن جلسه، جو حاکم بر نشست را درک کرده و آن را در اختیار بگیرد و چنان چالاکی در عرصه گفتمان از خود به نمایش بگذارد که در نهایت با تحصیل مقصود و بلکه بیش از آنچه از ابتدا متصور بوده را بهدست آورده، جلسه را با پیروزی ترک کند.
اما باید تاسف خورد بهحال دستگاه دیپلماسی که مانند راننده مثال بالا، بر اساس اوهام ذهنی که محصول تلقینات مشاوران و سایر همکاران ایشان است، به سراغ اجلاسی رود که در آن قرار است له یا علیه سرنوشت بیش از هفتادمیلیون نفر مصوبهای به تصویب برسد یا تصمیمی اتخاذ شود .
حداقل در مورد دو اجلاس اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران که بنده لحظه به لحظه آن را پیگیری کردم باید بگویم الحق و الانصاف تیم ایرانی آنقدر ضعیف، ناپخته و بدون درک شرایط حاکم بر جلسه عمل کردند که احساسی داشتم شبیه به احساس فوتبالیستی که مسابقهای مهم را تماشا میکند که در آن تیم محبوباش بهخاطر اشتباهات متوالی و غیر ضروری بازیکنان و ارنج نا متناسب مربی، بازی را واگذار میکند به صورتی که از فرط عصبانیت بخواهی فریاد بکشی که ای کاش شما نماینده ما در این دیدار نبودی، زیرا به خوبی میدانی در لحظاتی که بازیکنان تیم محبوبت غفلت میکنند اگر یک بازیکن حرفهای آنجا بود این کار را نمیکرد، آن تکنیک را استفاده نمیکرد و از چنان ارنجی استفاده نمیشد و به جای آن، عمل متناسبتری را برمیگزید.
البته در مثل مناقشه نیست و بازیهای سیاسی قطعن قابل مقایسه با مسابقات ورزشی نیستند اما اینکه ببینی نماینده تو و همه هموطنانت، فضای حاکم بر جلسه را درک نکرده است، بهقدر کافی زمینهسازیهای قبلی صورت نداده یا زمینهسازیها موفقیتآمیز نبودهاند، نمایندگانت از کنترل فضای اجلاس به نفع کشور تو ناتوان هستند و حتا در زمان سخنرانی قادر نیستند تا کمی اتمسفر آنجا را به سود ملت تو تغییر دهند، و از دست تو و رایانهات که از طریق دریچه آن دقایق و ظرائف آن لحظات حساس را دنبال میکنی هیچکاری بر نمیآید و از سویی میدانی آنها به تو و به امثال تو، نه توجهی دارند و نه اعتمادی، چارهای نداری جز اینکه دندانهای نیشت را بیشتر در انگشت اشارهات فرو ببری تا شاید بغض و غیضت را تحمل و کنترل کنی. غمی که بهخاطر از دسترفتن فرصتهای تاریخی ملتی است که به این جماعت اعتماد کردهاند یا شاید اعتمادنامه از قول آنها امضا شده است. مردمی که فردا از رسانههایشان خبر این اجلاس را بدن نحو خواهند شنید :
«این مصوبات یه سناری نمیارزه داشی، از این نومهها و مصوبهها زیات واسهمون نوشتیدن، بذار اینقذه از اینا بنویسن که مصوبه دونشون جر بخوره، وختیام جر خورد اگرم ناراحت شدن آب رو بریزن اونجاشون که میسوزه، چرا میریزن اونجاشون که نمیسوزه؟ آره داشی، اون ممه رو لولو برده، ما واسه هیشکی تره خورد نمیکنیم، فوق فوقشم بازم یه کمکی فشار مشار میدن به این ملت زبون بسته، خب اینام که حیوونکیها با فشار مشار عشق میکنن دیگه، خیلیم روشون زیات بشه و بخوان واسه ما داریه دنبک دس بگیرن، سر و کارشون با کهریزک مهریزکه، اون غربی مربیهام اگه بخوان فضولی کنن، خشتکشون رو پرچم میکنیم، هولوکاس مولوکاسشون رو هم میریزیم روی داریه، یه کلوم، ختم کلوم : «همه میباس دس بزنن، سوت بکشن که : «آفرین داشی، خیلیام باحال جلسه کردین، هیشکیام مث شوما نمیتونه جلسه ملسه بکنه، ایول دارین بابا، ایول دارین، ….. دمتون جیـــــــــــز ….»
البته خیلی هم بیراه نیست. باید اعتراف کنیم که دیگر عادت کردهایم. عادت کردهایم به اینکه هواپیماهای ما بهخاطر عدم همکاری کشورهای دیگر در تامین لوازم یدکی یکی پس از دیگری سقوط کنند و ما عزا بگیریم. عادت کردهایم به اینکه با دلارهای نفتی بیزبان، از جیب این مردم، پول جنس اصلی را بدهند و مایحتاج ملت را با بنجولهای چینی تامین کنند و ما بگوییم خدا را شکر که لااقل همین هست. عادت کردهایم به اینکه در هر کجای دنیا به ما به چشم کسی نگاه کنند که در بازار سیاه، پول سفید میدهد و جنس تقلبی را به چند برابر قیمت جنس اصلی می خرد و ما بگوییم خدا را شکر که این کشور نفت دارد.
عادت کردهایم به اینکه هر روز بیشتر از روز پیش از دنیا فاصله بگیریم و هر کس هم نقدی کرد بگویند او سنگ آمریکا و اسراییل را به سینه میزند و ما ندانیم که نقدکننده نه آمریکایی است نه اسراییلی، او فقط میگوید بهتر از اینها میشد عمل کرد چرا نکردید؟ عادت کردهایم به اینکه شکستهای متواتر را بهنام پیروزی بزک کنند و به خورد ما بدهند آن هم فقط بهخاطر اینکه عدهای حاضر نیستند از توانمندان این مملکت کمک بگیرند و ما بگوییم: «خوب میکنند از منافقان و مخالفان دین خدا کمک نمیگیرند حال آنکه متخصصین ما نه منافق هستند و نه بیدین، بلکه تنها در یک بعد، مثل سیاست یا اقتصاد و یا …. با فلان جناح اختلاف سلیقه دارند. آری باید اعتراف کرد که ما دیگر عادت کردهایم.»
اجلاس اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل هم پایان یافت و تمام رایزنیهایی که با هزینههای شگفتآور میبایست رای بخرد، دست خالی از بازار برگشت. ما ماندیم و هزینههای از کف رفته از پول گرفته تا عرض. خصوصن برزیل که دیگر واقعن نماد تمام عیاری بود برای شکست رایزنیهای پیش از اجلاس .
آری …
میتوان دوباره در بوقهای رسانهای دمید که اینها همه کاغذ پارهاند. میتوان گفت: «اینها ارزش اجرایی ندارند.» میتوان هزار و یک مطلب مانند این یا حتا بهتر از این گفت. اما سیاستمداران ما و خصوصن دستگاه دیپلماسی کشور خود به خوبی میداند که این بازی را هم باخت. نه آنها. بلکه این ملت ما بود که باخت. ملتی که باید هزینههای این باخت را بپردازد.» دلیلش هم روشن است. چون گروه ایرانی در آن اجلاس، درست مانند تیم فوتبالی بود که نه بدنسازی خوبی انجام داده، نه امکانات خوبی داشته، نه استراتژی دقیقی را اتخاذ کرده و نه ارنج خوبی از بازیکنان را چیده بود. این باخت، از قبل هم کاملن قابل پیشبینی بود و در واقع باید گفت اگر غیر از این میشد تعجبآور بود. در طول اجلاس هم فضای بازی، کاملن به نفع طرف مقابل بود و اما آنچه اهمیت دارد این است که اگر تصمیمگیران این کشور به فکر اصلاح امر نیافتند، جلسات آتی این شورا و سایر اجلاسهای همپایه نیز، نتیجهای بهتر از این را برای ما به ارمغان نخواهد آورد .
ایراد و اشکال کار را گفتیم. بهخاطر شکست تذکر هم دادیم اما از روی انصاف و از آنجا که این سرزمین متعلق به همه ماست راه را هم میگوییم حتا اگر این هفتاد و چند میلیون ، قدرت آن را نداشته باشند تا مسوولانشان را از راه خطا بازگردانند. میگوییم زیرا آسیب این شکستها در نهایت متوجه ما مردم است و آن فرمانروایان همچنان ذوقزده از تصاحب اریکه فرمان، خود را مبرای از هر خطا و اشتباه خواهند دانست .
راه روشن است :
کار را باید به کاردان سپرد و اگر طاقت این همه مبارزه با نفس را ندارند لااقل از مشاوره کاردانان استفاده کنند حتا در خفا. حلاوت و کلاه افتخار ارزانی خودشان باد. به چه زبان باید گفت تا عدهای بفهمند که این مردم بیش از این نمیخواهند هزینه ندانمکاریهای آنان را بپردازند؟
خبر / رادیو کوچه
در روزهای اخیر، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب، یک شهروند مهابادی به نام امیر امینیاعلم به حبس محکوم شده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، امینیاعلم که اهل روستای «ایندرقاش» از توابع شهر مهاباد است توسط دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اتهام همکاری با احزاب غیرقانونی به یک سال حبس محکوم شده است.
گفتنی است این شهروند که سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی با قرار وثیقه آزاد شده بود، هم اکنون در زندان مرکزی مهاباد دوران محکومیت خود را سپری مینماید.
از سویی دیگر نیز یک شهروند مهابادی به نام خالد قادرپور که حدود دو هفته پیش دستگیر شده بود اخیرن به زندان مرکزی این شهر منتقل شده است.
گفته میشود اتهام خالد قادرپور همکاری با یکی از احزاب مخالف است.
اکبرترشیزاد/ رادیوکوچه
اگر به اسامی رشتههای ورزشی که در آنها به نوعی مبارزه و درگیری با حریف وجود دارد، نگاه سادهای بیاندازیم خواهیم دید، که شمار آنها به صدها مورد میرسد. از حدود سه دههی پیش اما بحث دیگری در میان طرفداران این رشتهها پا گرفت که منجر به پیدایش سبکها و رشتههای جدیدی شد و تغییرات عمدهای را در سبک مبارزاتی رشتههای قدیمیتر بوجود آورد. پرسش اینجا بود که مبارزان و ورزشکاران فعال در این رشتهها، از سبکهای مختلف «کاراته» گرفته تا «کونگفو»، «جودو» و «کشتی» و دهها ورزش دیگر، در هنگام یک درگیری واقعی چه میتوانند بکنند و در حقیقت در یک مبارزهی آزاد و بدون محدودیت، قدرت عمل و تاثیرگذاری کدامشان بیشتر است.
واقعیت این بود که تا حدود سه دههی پیش هیچکدام از این رشتهها نمیتوانستند ادعا کنند که کاملترین هستند و هر کدامشان به نوعی دارای ضعفهایی بودند، در برخی از آنها ضربات پای قدرتمندی وجود ندارد، شماری دیگر تکنیکهای پرتابی ندارند و آنهایی که از این تکنیکها برخوردارند، در خاک حرفی برای گفتن ندارند.
عملگرایی و نیاز برای رسیدن به یک رشتهی رزمی عملگرا که بتواند با برخورداری از تمامی تکنیکها در مبارزه با همهی حریفان پیروز باشد، سبب شد تا بزرگان رشتههای رزمی دست به تاسیس رشتهای بزنند که پس از دودهه، اکنون به یکی از قویترین و کاربردیترین و در عین حال خشنترین رشتههای رزمی جهان تبدیل شود. «داناوایت» کسی بود که برای نخستین بار پایهگذار این رشته در جهان شد و آنرا (MMA) نامید که مخفف (Mix Martial Art) است.
در حال حاضر او رییس (UFC) است و در جهان بهعنوان پدر (MMA) شناخته میشود.(MMA) نوین از سال ۱۹۹۳ با برگزاری مسابقات UFC در ایالاتمتحده و با درخشش «رویسیگریسی» و در پی آن رقابتهای (PRIDE) در سال ۱۹۹۷ در ژاپن کلید خورد. این رقابتها از آن زمان تا به حال از نظر قوانین تغییرات زیادی را شاهد بوده است با این هدف که این تغییرات بتواند رقابتهای (MMA) را به عنوان یک ورزش به جامعه معرفی کرده و گسترش دهد. مسابقات (MMA) هم اکنون در سراسر جهان شناخته شده و در ایالاتمتحده و ژاپن از محبوبیت شگرفی برخوردار است.
فنون به کار رفته در مسابقات (MMA) دامنهی گستردهای از فنون مختلف رزمی را شامل میشوند که بهطور خلاصه میتوان آنها را در دو دسته فنون سرپا شامل: «انواع ضربات مشت و لگد و ضربات زانو و فنون گلاویزی و خاک» شامل: «انواع اهرم کردنها، قفل مفاصل، درو کردنها و فنون خاک خلاصه کرد.» بعضی از فنون هم البته غیرقانونی هستند. مثل حمله به چشمها، ضربه به کشالهی ران یا ضربه با سر. تعدادی از این فنون هم چون ضربه به کشالهی ران، در تمامی سازمانها ممنوع اعلام شده اما نحوه استفاده از فنونی چون ضربه با آرنج و ضربات سر، از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است.
مبارزین حاضر در (MMA) را میتوان کاملترین مبارزین دنیا در عرصه رقابتهای رزمی دانست. مبارزینی که محدود به سبک خاصی نیستند. آنها نه «کیکبوکسور» محسوب میشوند و نه «جودوکا»، نه «کاراتهکا» و نه کشتیگیر، سبک آنها ترکیبی است از تمامی این رشتهها. البته این بدان معنی نیست که این مبارزین در تمامی رشتههای فوق تبحر داشته یا همهی آنها را بهطور کامل آموزش دیدهاند، بلکه آنان فنون کاربردی و متناسب مسابقات را از هرکدام از این رشتهها استخراج و به روی آنها تمرین میکنند. هماکنون استفاده از چندین مربی مختلف در رشتههای فوق برای دستیابی به مهارت در فنون، در بین مبارزین (MMA) امری همهگیر است. در یک مسابقه ( (MMAچندین روش برای پیروزی وجود دارد. نخست پیروزی با «ناکاوت»، دوم پیروزی با اعلام تسلیم حریف، سوم پیروزی با ضربهی فنی و چهارم برتری با امتیازدهی داوران.
MMA) ) تاثیرات مثبتی را بر دنیای ورزشهای رزمی گذارده است که بدون شک مهمترین آن رسانهای شدن ورزشهای رزمی در سطح جهانی است. شما اکنون میتوانید بسیاری از مسابقات این رشته را به صورت زنده از کانالهای تلویزیونی جهان ببینید و اخبار آن را در شبکههای اینترنتی همچون «یاهو» مشاهده کنید. اثر دیگری که این مسابقات بر ورزشهای رزمی گذاشت، تقویت بخش حرفهای ورزشهای رزمی و درآمدزایی آن برای ورزشکاران این رشته بود، چیزی که تا پیش از این فقط به تعداد محدودی از رشتهها اختصاص داشت.
در کنار تمام جنبههای مثبت، نکته منفی بزرگی خودنمایی میکند و آن خشونت بالایی است که در مسابقات دیده میشود، که باید ژستهای زشت و خشن مبارزان در پیش از مبارزه را هم به آن اضافه کرد. البته باید گفت که بسیاری از ورزشکاران و پیشکسوتان این رشته به این ضعف پی برده و راههایی برای رفع آن اندیشیدهاند. برای نمونه بنیادی با عنوان «Keep it in the Ring» توسط مبارزین نامدار (MMA) تاسیس شده و در ایالات متحده فعالیت میکند. اعضای این بنیاد با اشاره به این حقیقت که گرچه مسابقات (MMA) بهصورت برخورد کامل و واقعی برگزار میشود اما این رقابت، یک رقابت ورزشی کنترل شده است که با قوانین خاص، حضور داور و پزشک انجام میشود و این ورزش با خشونت در کوچه و خیابان متفاوت است. از سوی دیگر برخی از ورزشکاران این رشته با برگزاری کمپینهای خیرخواهانه و با کمک به درمان بیماران سرطانی و ایدز، چهرهی دیگری از این مبارزین را به مردم نشان دادهاند.
به هرحال چه از این ورزش خوشمان بیاید یا نیاید، نمیتوان منکر این حقیقت شد که مسابقات (MMA) دنیای رزمی را در عرض چند سال متحول کرده است. شاید هنوز هم برای خیلیها باورکردنی نباشد که در مدت به نسبت کوتاهی، این مسابقات رزمی در میان مسابقات پرطرفدار ورزشی جهان جای گرفته باشد.
خبر / رادیو کوچه
معترضان دولت معمر قذافی، رهبر لیبی، روز شنبه اعلام کردند کنترل شهرهای استراتژیک اجدابیا و البریقه را به دست آوردهاند. در همین حال بمباران جنگندههای نیروهای ائتلاف علیه مواضع قذافی ادامه دارد.
بنابر گزارشهای منتشر شده از طرابلس، پس از بمباران یک پایگاه نظامی در شرق طرابلس سه انفجار مهیب به گوش رسیده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یک شاهد عینی اعلام کرد: «سه انفجار پی در پی پایگاه نظامی را به لرزه درآورد و شیشههای ساختمانهای اطراف شکسته شد.»
تلویزیون دولتی لیبی اعلام کرد: «یک منطقه مسکونی مورد هجوم نیروهای استعمارگر صلیبی قرار گرفت.»
نیروهای ائتلاف از آغاز عملیات نظامی علیه لیبی در 19 مارس گذشته تاکنون به شکل روزانه مواضع نیروهای قذافی را هدف قرار میدهند.
بیشتر بخوانید:
«مسلح کردن افراد داوطلب برای مبارزه با ناتو»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر