خبر / رادیو کوچه
در پی رای عدم اعتماد به دولت،
«دولت کانادا سقوط کرد»
روز جمعه، در پی رای عدم اعتماد احزاب مخالف در کانادا، دولت استیون هارپر، نخست وزیر کانادا، سقوط کرده است. حزب لیبرال با حمایت دیگر احزاب مخالف دولت «اقلیت» آقای هارپر که به حزب محافظهکار وابسته است را به اتهام عدم شفافیت در برخی هزینههای دولت استیضاح کرده بود.
به گزارش بیبیسی، قرار است انتخابات پارلمانی کانادا در اوایل ماه می برگزار تا بر اساس نتیجه آن دولت جدیدی انتخاب شود.
مجلس عوام کانادا روز جمعه با ۱۵۶ رای موافق در برابر ۱۴۵ رای مخالف، به برکناری دولت آقای هارپر رای داد.
رضا مریدی، نماینده لیبرال مجلس ایالتی اونتاریو، سقوط دولت محافظهکار را تحولی مثبت برای اقتصاد کانادا ارزیابی کرده است.
وی در ادامه اضافه کرد: «محافظه کاران سرمایه گذاری زیادی در خرید تسلیحات نظامی میکنند. قصد دارند سی تا چهل میلیارد دلار خرج خرید تسلیحاتی کنند.»
وی افزود: «از سوی دیگر میخواهند مالیاتهای شرکتهای بزرگ را به شدت کم کنند که این دو باعث افزایش زیاد کسری بودجه میشود.»
استیون هارپر، ۵۱ ساله، روز جمعه در مجلس عوام گفت که محافظهکاران بر بهبود اقتصاد کانادا تمرکز خواهند کرد.
……………….
ژاپن اعلام کرد:
«تحقیق در خصوص نشت مواد رادیواکتیو در نیروگاه فوکوشیما»
روز شنبه، دولت ژاپن با صدور اطلاعیهای اعلام کرد درباره نشت رادیو اکتیو در نیروگاه اتمی فوکوشیما، که براثر زلزله آسیب دیده است، تحقیق میکند. تشعشع مواد رادیواکتیو در روزهای اخیر باعث مجروح شدن دو کارگر این نیروگاه شد.
به گزارش برناما مالزی، مسوولان این نیروگاه اعلام کردند افزایش خطرناک سطح رادیواکتیو که در آب یکی از رآکتورها ثبت شده است، ممکن است به خاطر ترک خوردن هسته رآکتور باشد.
یوکیو ادانو، یکی از اعضای بلندپایه دولت گفت که تحقیقی همه گیر و دقیق در نیروگاه فوکوشیما در جریان است تا علت نشت رادیواکتیو در این نیروگاه پیدا شود.
در عین حال، پلیس ژاپن تعداد کشتهشدگان زلزله و سونامی این کشور را بیش از ده هزار تن عنوان کرده است.
همچنین نام ۱۷۴۴۰ نفر در فهرست گمشدگان، ۲۷۷۵ نفر در لیست مجروحان و صدها هزار نفر هم براثر این بلای طبیعی بیخانمان شدهاند. حدود دویست و پنجاه هزار نفر در اردوگاههای موقت اسکان داده شدهاند و با کمبود آب، غذا و سوخت روبهرو هستند.
به گفته دولت ژاپن هزینه بازسازی این کشور ۳۰۹ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
«توقف خرید مواد غذایی در فوکوشیما»
…………………….
هشدار جدی به دولت بشار اسد،
«آتش زدن مجسمه حافظ اسد توسط معترضان سوری»
روز جمعه، هزاران معترض در شهرهای بزرگ و کوچک سوریه دست به راهپیمایی زده و همزمان با اعلام اعتراضات ضددولتی خواستار آزادی بیشتر در این کشور شدهاند.
بر اساس گزارشهای رسانههای خارجی، در شهر درعا واقع در جنوب سوریه، که دستکم سی تن در یک هفته اعتراضات در آن کشته شدهاند، سربازان به سوی تظاهرکنندگان اقدام به تیراندازی کردهاند.
به گفته شاهدان عینی، در اثر این تیراندازیها دستکم ۲۰ نفر کشته شدهاند.
بنا بر گزارشها، تظاهرکنندگان مجسمه حافظ اسد، رییس جمهوری سابق سوریه و پدر رییس جمهوری کنونی این کشور را به آتش کشیدهاند.
همچنین به تعدادی از خبرنگاران خارجی اجازه ورود به شهر درعا داده نشده است.
نیروهای امنیتی تظاهرات در دمشق را نیز در هم شکستهاند.
لازم به اشاره است دولت سوریه اعلام کرد که درصدد اصلاح سیاسی است که لغو مقررات وضعیت فوقالعاده پس از چند دهه از جمله این اصلاحات خواهد بود.
«مخالفان وعده اصلاحات دولت را رد کردند»
……………………
همزمان با اعلام کنارهگیری رییس جمهوری یمن،
«تظاهرات دو میلیونی در یمن»
روز جمعه، 25 مارس، پایتخت یمن، شاهد تظاهرات «میلیونی» مخالفان دولت بود. نیروهای امنیتی، با توسل به اعمال خشونت، از پیشروی تظاهرکنندگان که قصد نزدیک شدن به کاخ ریاست جمهوری را داشتند، جلوگیری کردند.
به گزارش دویچهوله، صدها هزار مخالف دولت یمن، روز گذشته در شهر صنعا، پایتخت این کشور دست به تظاهرات زدند. تظاهرکنندگان کنارهگیری فوری رییس جمهوری این کشور، علی عبداله صالح را خواستار بودند.
به گفته شاهدان عینی، نیروهای امنیتی، همزمان، مانع پیشروی تظاهرکنندگان در سطح شهر شدهاند. این نیروها با برپایی ایستهای بازرسی، تظاهرکنندگان را شناسایی میکنند و مانع از عبور آنان به مکانهای تجمع میشوند.
گفته میشود در بین تظاهرکنندگان برخی افراد وابسته به دولت با لباس شخصی در حال شناسایی معترضان هستند.
نیروهای مخالف، قصد داشتند به «کاخ ریاست جمهوری» نزدیک شوند. مخالفان علی عبداله صالح از چند روز پیش مردم را به برپایی «تظاهرات دو میلیونی» پس از نماز جمعه فراخوانده بودند.
علی عبداله صالح، روز جمعه در پیامی تلویزیونی به مردم یمن اظهار داشت که آماده است، از مقام خود کنارهگیری کند. او افزود: «ما آمادهایم، از قدرت کنارهگیری کنیم. ولی آن را تنها به دستانی قوی و مطمئن میسپاریم.»
پیش از این صالح اعلام آمادگی کرده بود که در پایان سال ۲۰۱۱ از مقام خود کناره بگیرد، اما مخالفان، راهحل اعلامشده از سوی او را مبهم و غیرقابل اجرا میدانند.
«برگزاری راهپیمایی اعتراضی در صنعا»
…………………………
مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا
«توضیحات تهران برای حصر موسوی و کروبی قانعکننده نیست»
روز جمعه، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با صدور بیانیهای در مقر این اتحادیه، خواهان آزادی رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که از چندی پیش در حصر خانگی بهسر میبرند، شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، کاترین اشتون روز جمعه در بروکسل اظهار داشت: «آزادی فوری و بیقید و شرط رهبران مخالف در ایران، این باور را خواهد زدود که بازداشت آنان عامل فشار بر مخالفان سیاسی در کشور است.»
کاترین اشتون همچنین عنوان کرد که توضیحات تهران در خصوص اینکه بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی بهدلیل حفاظت از جان آنها صورت گرفته، وی را به طور کامل متقاعد نکرده است.
رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی همراه همسرانشان از روز ۲۵ بهمن و پس از دعوت آنها از مردم برای راهپیمایی ضددولتی، در بازداشت خانگی قرار گرفتهاند.
«دیدار علی کروبی با مهدی و فاطمه کروبی»
«پایان سال پشت در ایستادنها و انتظار کشیدنها»
……………………
با حکم کمیته انضباطی،
«یک ترم محرومیت از تحصیل محکومیت دانشجوی مشهد»
بر اساس گزارش رسیده به رادیو کوچه، در هفتههای اخیر امین ریاحی دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد با حکم کمیته انضباطی به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده است.
بر اساس این گزارش، اتهام وی در ابتدا تبلیغ علیه نظام عنوان شد اما در حکم نهایی به تبلیغ به نفع گروههای غیرقانونی و ارتکاب اعمالی علیه نظام جمهوری اسلامی تغییر پیدا کرد.
گفتنی است پیش از این نیز این دانشجو به یک ترم محرومیت از تحصیل، یک سال حبس تعلیقی، دو میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود.
همچنین در پی دستگیری تعدادی از دانشجویان مشهد، محمد غفاریان از دانشجویان دانشگاه فردوسی همچنان در بازداشت به سر میبرد.
«ابلاغ احکام حبس تعزیری سه دانشجوی مشهدی»
«صدور احکام انضباطی برای دانشجویان دانشگاه مشهد»
…………………………….
طرح جدید لیبی،
«مسلح کردن افراد داوطلب برای مبارزه با ناتو»
یک مقام نظامی ارشد آمریکا شامگاه جمعه در اظهار نظری عنوان کرد که معمر قذافی، رهبر لیبی، برای مقابله با نیروهای ائتلاف و مخالفانش به مسلح کردن مردم داوطلب روی آورده است. وی ضمن اعلام این خبر، علت این کار را تضعیف ارتش قذافی در اثر حملات هوایی نیروهای ائتلاف دانست.
به گزارش سیانان، دریاسالار ویلیام کرتنی عنوان کرد: «نیروی هوایی او (قذافی) نمیتواند پرواز کند، کشتیهای جنگی اش در بنادر گیر کردهاند، انبارهای مهمات وی نابود شده است، برجهای مخابراتش تخریب شده و ستادهای فرماندهی زیرزمینیاش از کار افتاده است.»
وی افزود: «ما امروز گزارشهایی دریافت کردهایم مبنی بر اینکه معمر قذافی شروع به مسلح کردن کسانی کرده است که آنان را داوطلبان میخواند تا با مخالفان بجنگند.»
رهبر لیبی پس از حمله نیروهای ائتلاف طی نطقی در طرابلس، پایتخت اعلام کرده بود که انبارهای اسلحه را به روی مردم میگشاید.
با وجود حملات هوایی اخیر، نیروهای حکومت لیبی همچنان در شهرهای مصراته و اجدابیا با مخالفان درگیرند.
طی آخرین حملات، جنگندههای بریتانیا و فرانسه اهدافی را در اجدابیا بمباران کردهاند.
وزارت بهداشت لیبی میگوید که حملات نیروهای ائتلاف تاکنون ۱۱۴ کشته و ۴۴۵ زخمی برجای گذاشته است.
آمریکا و متحدانش اخبار منتشر شده از سوی دولت لیبی که قربانیان مردم غیرنظامی هستند را تکذیب کرده و اظهار داشتند که فقط اهداف نظامی در مناطق غیرمسکونی را هدف قرار دادهاند.
«آغاز اجرای طرح منع پرواز بر فراز لیبی توسط ناتو»
………………………………
توسط ماموران وزارت اطلاعات صورت گرفت،
«بازداشت دو شهروند مسیحی در تعطیلات نوروز»
روز چهارشنبه، سوم فرودین ماه سه شهروند مسیحی در جاده سلماس به روستای بروشخواران توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدهاند.
به گزارش هرانا، صالح جهانگیرزاده فرزند سعید اهل روستای بروشخواران از توابع سلماس و حمید نجفی به همراه همسرش ماهزر نجفی شهروندان مسیحی اهل کرج که روز چهارشنبه برای تعطیلات نوروز به این شهرستان مسافرت کرده بودند، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدهاند.
در پی این بازداشت هم چنین اتومبیل سواری صالح جهانگیرزاده نیز توسط اداره اطلاعات توقیف شده است.
شایان ذکر است پس از گذشت سه روز از وضعیت جسمانی، محل نگهداری و علت بازداشت گزارشی ارایه نشده است.
……………………….
مقامات جمهوری اسلامی:
«گزارشگر ویژه سازمان ملل را نمیپذیریم»
روز شنبه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در اظهار نظری عنوان کرد که «قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش حقوقی و کاملن مطرود است.»
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، علاالدین بروجردی در موضعگیری خود نسبت به قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی افزود: «جمهوری اسلامی نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد.»
وی با اشاره به اینکه موضعگیریهای حقوق بشری علیه ایران برای اولین بار نیست که صورت میگیرد مدعی شد: «همه اینها متاثر از سیاستهای مستقل جمهوری اسلامی ایران و عدم پیروی آن از ساختار سیاسی ظالمانه حاکم بر جهان امروز است.»
علاالدین بروجردی در ادامه تاکید کرد: «بحمدالله هم اکنون وضعیت حقوق بشر در ایران با توجه به مجموعه ویژگیهای موجود در کشور ما و آزادیهایی که در ایران وجود دارد و همچنین امنیتی که در چنین شرایط آزادی وجود دارد کاملن مطلوب است.»
لازم به اشاره است روز گذشته نیز سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی در واکنشی به ارسال گزارشگر سازمان ملل این عمل را محکوم کرد.
«قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل محکوم است»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
العربیه/ ناصر شریفى
روزى خانم اوریانا فالاچى کتابى در مورد شورش دو دههاى ویتنامىها علیه استعمارگران منتشر کرد که نامش را «زندگى جنگ و دیگر هیچ» گذاشت. بسیارى از هم نسلهاى او سالها با اندیشه انقلابهاى ویتنام، فلسطین، امریکاى جنوبى و نقاط دیگرى از جهان زیستند، اما شاهد مقصود «آزادى بشر در سراسر جهان» را در آغوش نکشیدند و چشم از جهان فرو بستند.
سالها بود که زندگى در خیلى از جاها «زورمدارى وخفقان شده بود و دیگر هیچ.» حال آنکه زندگى قاعدتن خیلى رنگها، احساسات، حرکات، تصاویر، تجربهها و مفاهیم قشنگى دارد. اینک در نقاطى از جهان بویژه در کشورهاى خاورمیانه و شمال افریقا، «زندگى قیام شده است و دیگر هیچ». معترضان اردنى و سوریهاى این روزها در تب و تاب تندترى به معترضان هم زبان و هم سرنوشت خود در یمن و غیره پیوستهاند. هر چند نمىتوان وضع این کشورها را در لحظات کنونى با وضع لیبى مقایسه کرد، لیکن صداهایى که سالها خاموش بوده است، اکنون نه به صورت زمزمه، بلکه در قامت فریاد بروز کردهاست.
رسانههاى جهانى و از جمله تلویزیون «العربیه» از پایتختها و سایر شهرهاى سوریه، اردن و یمن تصاویرى را مخابره مىکنند که انسان را حیرتزده مىکند. باورکردنى نیست که مثلن در پایتخت سوریه، مردمى را ببینى که فریاد مىزنند: “الله و سوریه و حـُریـّه و بس”. آرى واژه مقدس «آزادى» جاى خیلى چیزها را گرفته است بدون هیچگونه ریا، تزلزل، مصلحت اندیشى، دشمن باورى، بصیرت و خیلى لفافهها که در یک خاصیت مشترکاند و آن؛ انسان را از انسانیت خویش دور کردن است. در این میان سعد السیلاوى خبرنگار ویژه العربیه از امان پایتخت اردن تصاویرى را مخابره کرده که درگیریهاى خشونتبارى را بین معترضان و هواداران دولت نشان مىدهد. همین گزارشها باعث شد که این خبرنگار و همکارانش مورد ضرب و شتم قرار گیرند و دوربینشان نیز شکسته شود. گزارشها از اردن حداقل از 100 زخمى حکایت دارد و همین رقم تنها براى کشتهشدگان سوریهاى گزارش شده است. این بدان معناست که زخمىها در سوریه چند برابراند. قیام در این دو کشور پایتخت و شهرستان نمىشناسد. اکنون دمشق و امان نیز همچون شهرهاى کوچکتر یا دورافتادهتر شاهد تظاهرات و شعار دهى و درگیرىاند. اما در لیبى اوضاع از همه جا خشنتر است. معمر قذافى مىگوید: «رهبرى جهانیان را علیه استکبار هدایت مىکند.» او مدعى است که «فقط رهبر انقلاب است و دیگر هیچ.» اما این رهبر انقلاب، ظاهرن یکى از پسرانش را در راه «مبارزه با استکبار جهانى» از دست داده است.
منابع آگاه روز جمعه 25-3-2011 به شبکه رسانهاى «العربیه» گفتهاند که سرلشکر خمیس قذافى فرزند سرهنگ قذافى و یکى از مهمترین فرماندهان مدافع رژیم طرابلس بر اثر بمباران مقر پدرش (باب العزیزیه) توسط ائتلاف بینالمللى کشته شده است. خمیس که کوچکترین فرزندان رهبر چهار دهه و اندى لیبى و ظاهرن شرورترین آنهاست علوم نظامى را در لیبى، روسیه و اسپانیا تحصیل کرده است. او با رهبرى یک لشکر خاص خود، در کنار برادرش سیف الاسلام جبهه تندروتر را علیه دو برادر دیگرشان «المعتصم و الساعدى» تشکیل داده است. وى چندین نبرد را علیه نیروهاى مردمى مخالف پدرش رهبرى کرده است. از سوى دیگر گزارش جدید السیلاوى خبرنگار العربیه از امان پایتخت اردن حاکى است که «معترضان اردنى تظاهرکننده غالبن از اسلامگرایان رده دوم و سوم بوده اند و شخصیتهاى مؤثرى که بتوانند در آرام سازى اوضاع نقشى داشته باشند در میانشان نبود.»
البته بعضى از احزاب اردنى چپ و ملى گرا نیز با اسم و رسم مشخص خود در تظاهرات دیده شده اند. اردن حدود سه ماه است که شاهد مطالبات اقتصادى، اجتماعى و سیاسى است. یمن کمابیش وضعیت حادترى دارد. اوضاع لیبى اکنون در معرض دید و قضاوت همه جهانیان است. اما سوریه گویى دیر آمده زود مىخواهد برود. زیرا آمار زخمىها و کشتهشدگان این کشور خیلى زود بالا رفت و از سوى دیگر شنیدن صداى مردم نیز در «وعدههاى شیرین» خانم بثینه شعبان مشاور بشار اسد رئیس جمهور سوریه هرچند نه چندان زود منعکس گردید. در این میان عناصرى شبیه به آنچه که در ایران به نام «حزباللهى» و «لباس شخصى» خوانده مىشوند در کشورهاى عربى با نام رایج ولى غیر رسمى «بلطجى» حضور دارند. آنها همانگونه که در تونس و مصر با حمله به تظاهر کنندگان، خودى نشان دادند، اکنون در سوریه، یمن، اردن و نقاطى دیگر به ایفاى نقش خود براى دولتهاى حاکم مشغولاند. براى اینان زندگى هرچه باشد «عقیده و جهاد» نیست، زیرا کسى علیه مردمش جهاد نمىکند و آن که مزد حملاتش را مىگیرد چندان معتقد نمىتواند باشد!
«وقتی مردمی تصمیم میگیرند آزاد باشند، هیچچیز نمیتواند آنها را از پیروزی باز بدارد» «دزموند توتو»
مهشبتاجیک/ رادیو کوچه
روزهای سال نو شروع شده است و مردم سرگرم رفتوآمدها و دیدوبازدیدها و مسافرتهای عید هستند. همزمان با شروع سال نو در ایران سینماهای کشور فیلمهایی را که فکر میکنند جذابیت بیشتری برای مردم و فروش بیشتری برای سینمای ایران دارند را به اکران میگذارند. همزمان با این مساله فیلمهای «جدایی نادر از سیمین» و «اخراجیهای 3» به اکران گذاشته شده است. امروز شش روز از سال نو میگذرد این دو فیلم با اختلاف اندکی با یکدیگر به سمت جلو میروند. گاهی اخراجیهای 3 به پیش میافتد و گاهی جدایی نادر از سیمین. در واقع از آغاز اکران فیلمها و بر اساس گزارش «برنامه سینمایی هفت» رقابت اصلی میان دو فیلم «اخراجیهای۳» و «جدایی نادر از سیمین» است.
«جدایی نادر از سیمین» ساختهی «اصغر فرهادی»، فیلم برگزیدهی جشنواره برلین امسال است. «لیلا حاتمی»، «پیمان معادی»، «شهاب حسینی» و «ساره بیات» بازیگران اصلی این فیلم هستند. خلاصه داستان فیلم اینگونه است که سیمین «لیلا حاتمی» قصد دارد از نادر «پیمان معادی» جدا شود چراکه میخواهد از کشور برود، در حالی که نادر بهخاطر بیماری پدرش مخالف مهاجرت است. در آن طرف خط فیلم اخراجیهای3 است که شباهتهای فیلم و شوخیهایش با حوادث سیاسی دو سال گذشته بسیار واضح بیان شده است و بسیاری تصمیم به تحریم این فیلم گرفتند. موج تبلیغات منفی علیه فیلم در فضای مجازی آغاز شد و کمکم به شبکههای اجتماعی چون «فیسبوک» هم رسید. کاربران در فیسبوک صفحاتی باعنوان «تحریم فیلم اخراجیها» و «حمایت از «جدایی نادر از سیمین» بهمنظور شکستن رکورد «اخراجیها» راهاندازی کردند که تاکنون در مجموع در حدود سی هزار عضو از آنها حمایت کردهاند.
شاید مردم هنوز متوجه نشدند تحریم به چه معناست؟ تحریم بر مسئلهای یعنی طرد کامل آن، یعنی تا الان فیلم اخراجیهای 3 میبایست 5 میلیون تومان فروش میکرد. به احتمال زیاد با توجه به سلیقهی مردم و محتوای به اصطلاح کمیک اخراجیها، فروش آن بیشتر هم میشود. البته باید حمایتهای اکران در سینماهای بیشتر و شهرستانهای بیشتر را هم اضافه کرد.
جوانان طبقهی متوسط در شهرها بخش اعظم کاربران ایرانی شبکهی اینترنت، بینندگان تلویزیونهای ماهوارهای و رادیوهای فارسی زبان آزاد را نمایندگی میکنند. این جوانان گناه «آیتاله خامنهای» در تغییر نتایج انتخابات و سرکوب بیرحمانهی اعتراض ایرانیان را هرگز نخواهند بخشید. و به خیابانها میآیند و کشته میشوند و کماکان به اعتراض خود ادمه میدهند، اما دربارهی سایر مردم چهطور؟ دربارهی اکثریت شهروندان کم درآمد شهرهای بزرگ، ساکنان شهرستانها و روستاهای کوچک نیز چنین میتوان گفت؟ شاید دلیل اینکه تاریخ در ایران مدام تکرار میشود همین فراموشکاری و سهلانگاری مردم نسبت به وقایع تاریخی آن است. مردم سالهایی که چماق دهنمکی و همپالکیهایش بر سرشان بود و جای آن بر سر بسیاری هنوز باقی است را فراموش کردهاند و الان هم درست نمیبینند که این دوربین نقش همان چماق را در دستان او ایفا میکند.
داستان جنجالی فیلم با تلاش برای نشاندادن خود بهعنوان فیلمی سیاسی، سعی در تبلیغ به نفع جناح حاکم و نیش و کنایهزدن به نامزدهای جناحهای مخالف به ویژه «موسوی» و «کروبی» دارد، همینها باعث میشوند تا فیلم در کانون خبرهای سینمایی روز قرار بگیرد و از سوی جناح حاکم بهشدت حمایت شود. ولی بازهم این دلیلی بر بیتوجهی مردم نسبت به این نمیشود که چهلم برخی از کشتهشدگان تازه برگزار شده است و حتا اگر کسی با کل روند این جریان محالف باشد، باید دست کم حرمت خون این جوانان را نگه دارد و به چماق به دستهای دیروز و دوربین به دستهای امروز بها ندهد.
مسئلهی دیگر که میتوان در این جنبشهای اخیر بین کشور ایران و کشورهای عربی مثال زد و البته این قیاس تقریبن معالفارق است، این مسئله است که علیرغم این که در «سوریه»، «مصر»، «تونس» و دیگر کشورهای عربی به نوعی حکومتهای دیکتاتوری و استبدادی حاکم بوده، اما استبداد حاکم بر ایران استبدادی متفاوت است. در ایران یک استبداد خشن ایدئولوژیک حاکم بوده و هنوز هم هست و این امر سببشده که مردمان ایران، یا احزاب و روشنفکران آن نتوانند چندان فعالیتهای فکری و سیاسی و اجتماعی بکنند و این بهطبع در گسترش فرهنگ آزادیخواهی در آنجا موثر است،یعنی از این نظر محدودش میکند. و مسئلهی دیگر اینکه هنوز عدهای از ناقدان تکلیفشان را با حکومت مشخص نکردهاند و به نوعی هنوز ستایشگر آنند.
و دیگر اینکه مردم در صحبت و بحث و گفتوگو هر کدام یک معترض بالقوه هستند ولی تا این بالقوه بودن مانند کشورهای عربی به بالفعل کامل تبدیل شود زمان زیادی میخواهد، مردمی که به سادگی خون جوانان خود را از یاد میبرند و از تحریم یک فیلم عاجز هستند هنوز برای از بین بردن کامل دیکتاتوری آماده نیستند. حتا اگر در پایان اکران جدایی نادر از سیمین برندهی این رودرویی شود باز هم فروش زیاد اخراجیهای 3 نشان از این دارد که مردم خندیدن به چه قیمتی؟
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
پس از آنکه «مصباح یزدی» در میان رواج شایعه انتصابش به انجمن حجتیه قرار گرفت در تاریخ یکشنبه، 7 اردیبهشت 1385 در قم هرگونه سوالی مبنی بر این که وی عضو انجمن حجته هست یا خیر را از پایه غلط و بیاساس دانست.
آیتاله مصباح یزدی در جلسهای که به مناسبت گرامیداشت روز معلم و در روز هفتم اردیبهشت ماه در محل دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه برگزار شد، دراینباره توضیح داد: من تنها فردی بهنام «حاج محمود حلبی» را میشناختم و شنیده بودم که تفکرش با اصل انقلاب مخالف بود و بعدها امام دستور انحلال این گروه را صادر کرد و بس، دیگر اطلاعی از این فرقه ندارم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان اطلاعش از تفکر سیداحمد فردید « فیلسوف معاصر ایرانی» و «مارتین هایدگر» اظهار داشت: «نام وی را بهعنوان فردی که در آلمان درسخوانده و به «اگزیستانسیالیسم» گرایش دارد، شنیدهام و دلیلش این بود که در دانشگاه فلسفه خوانده و این مطلب را از هایدگر آموخته است، جز این، حتا یک کتاب و یا مقاله از فردید نخواندهام، بعد اشخاصی پیدا میشوند و در رسانهها اعلام میکنند که مصباح مبلغ افکارو فلسفه فردید است، در صورتی که هیچ نوع آشنایی با او ندارم.»
وی تاکید کرد: «اگر یک نفر پیدا شود و سندی بیاورد که من ارتباطی با انجمن حجتیه یا فردید داشتهام از تمام مواضع و حرفهایم دست بر میدارم.» همچنین مصباح یزدی ادامه داد: «تنها میدانم که فردید از کسانی بود که تفکر ضدغربی داشت و در داخل کشور کسانی همچون دکتر «داوری» استاد فلسفه و عضو ثابت شواری عالی انقلاب فرهنگی از شاگردان وی بودهاند و بهنقل از همین شاگردان میگویند تفکر ضدغربی داشته است. حالا چرا بعضی میگویند من اینچنین گرایشی دارم، نمیدانم، یک ایرانی باید عارش بیاید که اینگونه حرف بزند.»
پس از آن مصباح در پاسخ به پرسشی دربارهی مقبولیت و مشروعیت نظام و حاکم اسلامی گفته است: «در حکومت اسلامی حقانیت فوق مقبولیت مطرح میشود، تفاوت حکومت ولی فقیه و دموکراسی لیبرال در همین است، معتقدیم که خدا خلافتاش را به پیامبر داده، او نیز این را به ائمه و آنها این حق را به فقها و دینشناسان دادهاند که بهغیر از مقبولیت به نظر ما به حق هم نیاز است.
و اما برای یافتن علت انتساب این آیتاله به حجتیه که او را مجبور به پاسخگویی کرد، نیازمند بررسی چند مبحث هستیم، ابتدا شناخت مدرسه حقانی:
«مدرسه «حقانی» یکی از برجستهترین و جامعترین مدارس حوزه علمیه در قم است که در سال 1342 به همت علی حقانی یکی از کسبه بازار تهران تاسیس شده است. اکنون فرزند او آیتاله «حسین حقانی» متولی مدرسه است و مدرسه زیرنظر مرکز مدیریت حوزه علمیه قم اداره میشود. قبل از انقلاب مدیر مدرسه مدتی آیتاله «سید مرتضی جزایری» و «آیتاله علی قدوسی» بود. «محمد حسینی بهشتی»، «محمدتقی مصباح یزدی»، «یوسف صانعی»، «علی فلاحیان» و «احمد جنتی» از دیگر مدرسین شناختهشده این مدرسه بودند.»
در مقالهای تشریحی از مدرسه حقانی آمده است: «نقش سیاسی بعضی از مسوولین این مدرسه دینی در اداره کشور نقشی حیاتی است و تصمیماتشان زندگی میلیونها نفر را تحتالشعاع قرار میدهد. بیشتر آقایانی که به نقش آنها اشاره شد، فارغالتحصیل مدرسه مذهبی حقانی میباشند. بسیاری از این فارغالتحصیلان بهطور سنتی جذب مشاغل بالا، حساس و قدرتمند شدهاند. مشاغل مهمی در قوه قضاییه، وزارت خارجه، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، بازرسی کل کشور و ردههای بلند مرتبه مدیریتی. این مراکز همه و همه در اختیار دانشآموختگان این مدرسه ایدئولوژیک قرار میگیرد.»
نمونه بارز و شناخته شده این جمعیت، آقای «احمد جنتی» است. آقای مصباح یزدی نیز مثال دوم. ایشان 43 سال پیش یکی از بنیانگذاران این مدرسه مذهبی و ایدئولوژیک بود و امروز بعد از تمام این سالها هنوز هم یکی از مدیران مهم و از تصمیمگیرندگان اصلی مدرسه حقانی است. از مدیران و اساتید که بگذریم، نوبت به شاگردان میرسد، شاگردان این مدرسه هیچگاه نگرانی اشتغال ندارند و در هر شرایطی که باشند از مواهب پیشکسوتان و یاران دبستانیشان برخوردار میشوند. احمدینژاد هم یکی از همان شاگردانی است که نسبت به پدر معنوی خود بسیار قدرشناس بوده است و پس از رسیدن به کرسی قدرت نیز، تغییری در منش استاد و شاگردیاش پدید نیاورده است. اشارات روزانه آقای احمدینژاد به راهنماییهای آیتاله مصباح، زبانزد دوستان و همکاران ایشان است. رضایت و تایید مقام رهبری از دانشآموختگان این مدرسه ایدئولوژیک بارها به اثبات رسیده است.
بهطور مثال معرفی آقای «اصغر حجازی» «رییس دفتر رهبری» به این مدرسه برای ادامه تحصیلات حوزهای از دلایل عمده توجه ایشان به این مجموعه است. تحصیل آقای حجازی در مدرسه حقانی موجب آشنایی ایشان با دیگر شخصیت مهم این خانواده یعنی آقای «محمد ریشهری» وزیر اطلاعات سابق شد. آقای محمد ریشهری با حفظ مشاغل بسیار مهم و پولساز چون ریاست سازمان حج، تولیت حضرت عبدالعظیم را نیز هم زمان به عهده داشت. ایشان بهعنوان یکی از اصلیترین حامیان انتخاباتی آقای «احمدی نژاد» بود. هر دوی این مجموعههای پولساز هم رسمن از منابع مالی مدرسه حقانی است.
وزیر اطلاعات فعلی آقای «محسنی اژهای» و وزیر سابق کشور آقای «پور محمدی»، نیز، هر دو از شاگردان بهنام مصباح یزدی بودهاند و به همین دلیل به اذن استاد مشاغل حساس کابینه دولت را در اختیار گرفتند. رابطه رهبری با مدرسه حقانی و دانشآموختگانش رابطهای عجیب است. ایشان از نفوذ بسیار حقانی در ساز و کار حاکمیت باخبر است و میداند دوستی با آنها بسیار سودمندانهتر از دشمنی است، اما در عین حال نمیتواند منکر خطر و برنامههای خطرناک سیاسی فردای آنها شود. احمدینژاد با جسارت بیشتری که بعد از به قدرت رسیدن پیدا کرده است، تا کنون کوشیده است تا کنترلی نسبی بر رابطه خود و دیگر هم مدرسهایهایش ایجاد کند.
ایشان به خوبی از این حقیقت آگاهاند که رابطه سیاسی سپاه و بسیج با مدرسه حقانی، میتواند به راحتی شخص دیگری را بر مسند قدرت بنشاند میگویند رهبری و احمدینژاد هر دو از قدرت دستان مخفی و قدرتمند مردان مدرسه حقانی باخبرند. مدرسه حقانی سالهاست برای به قدرت رسیدن برنامهریزی کرده و منابع مالی بسیاری را در این راستا در اختیار گرفته است. حقانی و تفکر سیاسی و مذهبیاش بسیار خطرناک و غیرملی است.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، سوم فرودین ماه سه شهروند مسیحی در جاده سلماس به روستای بروشخواران توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدهاند.
به گزارش هرانا، صالح جهانگیرزاده فرزند سعید اهل روستای بروشخواران از توابع سلماس و حمید نجفی به همراه همسرش ماهزر نجفی شهروندان مسیحی اهل کرج که روز چهارشنبه برای تعطیلات نوروز به این شهرستان مسافرت کرده بودند، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شدهاند.
در پی این بازداشت هم چنین اتومبیل سواری صالح جهانگیرزاده نیز توسط اداره اطلاعات توقیف شده است.
شایان ذکر است پس از گذشت سه روز از وضعیت جسمانی، محل نگهداری و علت بازداشت گزارشی ارایه نشده است.
آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه
رییسجمهوری افغانستان امروز قرار است برای اشتراک در جشن نوروز به ایران سفر کند. «حامد عملی» از سخنگویان ریاستجمهوری افغانستان گفته است برعلاوه آقای «کرزی»، روسای جمهور تاجکستان، عراق، ترکمنستان و مقامات بلند رتبه 20 کشور دیگر منطقه نیز در این جشن شرکت خواهند کرد.
رییس جمهوری افغانستان در این سفر با مقامات بلند پایه ایران، روسای جمهور و نمایندگان برخی از کشورهای منطقه که در این جشن شرکت میکنند، در مورد مسایل مختلف منطقه نیز گفتوگو میکند. آقای کرزی قرار است در این سفر با مقامات ایرانی در مورد زندانیان افغانی در آن کشور و وضعیت مهاجران نیز گفتوگو کند.
هرچند به گونهی رسمی دولت ایران میگوید بیش از سههزار افغان در ایران زندانی میباشند، اما نمایندگان مجلس افغانستان میگویند هزاران افغان در آن کشور زندانیاند و صدها تنشان نیز به اعدام محکوم شدهاند.
اردوان روزبه / رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
پس از قریب به سه هفته بررسی پرونده حقوق بشر در ایران روز چهارشنبه بیست و سوم مارچ با رایگیری بین چهل و هفت کشور حاضر در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، درخصوص وضعیت پرونده ایران در مورد حقوق بشر بیست و پنج کشور رای ممتنع، چهارده کشور رای موافق و هفت کشور رای مخالف برای اعزام گزارشگر به ایران دادند.
به این ترتیب بعد از 9 سال که موریس کاپیتورن به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران انتخاب شد، این بار نیز باید یک گزارشگر از سوی سازمان ملل به ایران اعزام شود. اگرچه آقای کاپیتورن علی رغم تلاش مجامع بینالمللی هیچگاه به ایران نتوانست برود.
پیشتر نیز گالین دوپل دیگر گزارشگر حقوق بشر فقط توانست یک سفر به ایران داشته باشد.
اما در این برهه سیاسی که به نظر کارشناسان سیاسی حاکمیت در ایران سخت ترین دوران خود را میگذراند. عدم قابل قبول بودن پاسخ ایران در خصوص موارد مطرح شده پیرامون نقض حقوق بشر در ایران از یک سو و افزایش اعتراضهای اجتماعی با تعیین یک گزارش گر شرایط را در جامعه جهانی برای جمهوری اسلامی سختر کرده است.
اینک با تصویب این شورا یک گزارشگر حقوق بشر باید برای بررسی نکاتی که در مورد ایران و نقض حقوق بشر طرح شده بود، به این کشور اعزام شود. در این میان تلاش فعالان مدنی و کنشگرانی که در این مدت در محل مقر سازمان ملل حاضر بوده و با ارایه نظر و طرح موضوعات را نمیتوان نادیده گرفت.
حسن نایب هاشم یکی از فعالان مدنی است که در طول این سه هفته در محل سازمان ملل در ژنو حاضر بوده است. او در گفت وگو با کوچه از موضوعات مطرح شده در این سه هفته میگوید و از فعالیتهایی که گروههای معترض به وضعیت حقوق بشر در انجام دادهاند:
معمول این قطعنامهها اینطور است که در شورای حقوق بشر، تعدادی از کشورها قبل و احیانن بعضی بعد از صدور قطعنامه صحبت میکنند و توضیح میدهند که چرا چنین موضعگیری را داشتند. یعنی اگر رای موافق، مخالف یا ممتنع داشتند، دلیلشان چه بوده است و «جمهوری اسلامی»، این فرصت را داشت که او هم نظر خود را در مورد قطعنامه بگوید. متاسفانه از این فرصت برای خودشان هم نتوانستند به خوبی استفاده کنند. به جای اینکه در مورد محتوای قطعنامه صحبت کنند و عدم ضرورت صدور آن را بخواهند نشان دهند، به این اشاره کردند که این قطعنامه از زاویه سیاسی تهیه شده و آمریکا را مورد خطاب قرار داده و سعی کردند نقذ حقوق بشر در آمریکا را مورد صحبت قرار دهند.
و حرکتی که در حقیقت ضربهزدن به خود تلقی میشد، چه بسا موضعگیری منفی و ضعیفی که داشت خود نیز در رایها تاثیر داشت. به هر حال رایها از حد انتظار مبارزانی که حضور داشتند، بالاتر بود. تنها هفت کشور رای مخالف و رای ممتنع نسبتن زیاد و رای موافق بیش از بیست بود، که در وهلهی اول اینچنین نبود، شاهد بودیم که بیستودو کشور رای موافق دادند. و از ایننظر این پیروزی بزرگی به حساب میآید.
امروز هم دولت مالزی موضع خود را اعلام کرده است و دلایلی که چرا رای ممتنع داده را بیان کرده است. همانطور که میدانید کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی که پاکستان به نمایندگی از آنها صحبت کرد، اعلام کردند که مخالف این قطعنامه هستند ولی از میان کشورهای اسلامی هم تعداد معدودی مانند «پاکستان»، «بنگلادش» و «موریتانی» بودند که رای مخالف به این قطعنامه دادند و سایر کشورهای عضو کنفرانس اسلامی که در شورای حقوق بشر هستند هم عمدتن رای ممتنع و بعضی از آنها مثل «مالدیو» رای موافق دادند.
به هر حال نتیجه این بسیار مثبت بود و این کوششی که بهخصوص مدافعان حقوق بشر ایرانی و غیرایرانی از مدتها پیش آغاز کرده بودند، نهایتن به این شکل نتیجه داد. میدانید که بعد از اینکه گزارشگری ویژهی آقای کاپیتورن عملن تمدید نشد، این تلاش را همیشه مدافعان حقوق بشر داشتند و در این دور شرایط هم در جمهوری اسلامی و هم جهانی که تغییر کرده است، موقعیت مناسبی بود که این عمل صورت بگیرد و همانطور که میدانید این برخلاف روندی است که ما در آغاز کار حقوق بشر بیش از دهتا گزارشگر ویژه داشتیم و بهتدریج گزارشگران ویژهی کشوری کمتر و گزارشگرهای ویژه موضوعی بیشتر میشوند. این درست برخلاف آن جریان عمومی بود که نقذ حقوق بشر در جمهوری اسلامی به حدی بود که نهایتن جامعهی جهانی شورای حقوق بشر، خود را مجبور دید که گزارشگر ویژه برایش تعیین کند.
اشاره کردید که فعالان مدنی در ژنو حضور داشتند. خلاصهای از تلاشهای آنها را در محل کنفرانس به ما بگویید.
مثلن یکی از این سازمانهای غیردولتی دارای مقام مشورتی، که من از جانب آنها شرکت داشتم، این امکان را داشت که همچون کشورهایی که عضو شورای حقوق بشر هستند، در موارد مختلف اعلام موضع کند. ما از این فرصت استفاده کردیم و در چند مورد که به ایران هم برمیگشت، مسایل مربوط به ایران را بیان کردیم که در صحن عمومی تاثیر خاص خودش را خواهد داشت. و علاوه بر آن در فرصتهایی که پیش میآمد، فعالان مدنی سعی میکردند که با کشورهایی که میتواند رایشان تاثیرگذار باشد، و قطعیتشان هنوز روشننشده، صحبت کنند و میشود گفت که تغییر رایها به مقدار زیادی حاصل کار چند ماهه اخیر بهخصوص چند هفته و چند روز اخیر بوده است. هرچند درون شورای حقوق بشر که از نمایندگیهای کشورهای مختلف در ارتباط با کشور خودشان هستند، در پایتخت خودشان حضور دارند ولیکن اختیارات معینی هم دارند و وارد بحث و گفتوگو با ارگان مربوط در کشور خودشان میشوند و وقتی با آنها صحبت میشد، این تاثیر را داشت. بهطور مشخص شاید بارزترین آنها «برزیل» باشد که تا آخر مشخص نبود که وضعیتاش چگونه خواهد بود و نهایتن در جهت اینکه رای موافق به قطعنامه بدهد، نظر داد و خود این هم تاثیرگذار بود.
نظر شما بهعنوان یک فعال مدنی در مورد تاثیر آخرین گزارش آقای کاپیتورن، گزارشگر حقوق بشر در ایران در جامعه جهانی چگونه است و دیگر اینکه آیا واقعن با تعیین گزارشگر، دولت ایران برای حضور این محقق و گزارشگر همکاری خواهد کرد؟
آقای «کاپیتورن» به ایران نتوانست برود. قبل از آقای کاپیتورن، آقای «گالن دوپول» یکبار توانست حضور پیدا کند و به زندانها سر بزند. در مورد کسانی که در آن دوره تحت فشار قرار گرفته و بر علیه خودشان اعتراف کرده بودند، بخشی از حقایق را روشن کرد. گزارش ایشان به شکلی بود که جمهوری اسلامی ایران، ایشان را دیگر دعوت نکردند. و بعد از آن هم در مورد آقای «کاپیتر» هم به همین شکل بود. گزارشهای این دو نفر در جامعه جهانی طبعن تاثیرگذار بود ولی ترفندی را که جمهوری اسلامی بهکار برد به این شکل که اعلام کرد اجازه خواهد داد گزارشگرهای موضوعی به کشور بیایند به شرطی که گزارشگر کشوری دیگر دورهاش تمدید نشود. جامعه جهانی در آن لحظه تغییراتی را در زمان دولت آقای خاتمی میدید ولی به این موضوع تن داد و بعد از آن چند گزارشگر ویژه دیگر هم در سال 2005 آمدند و بعد از آن دیگر گزارشگر ویژه نیامد.
اکنون وضعیت چنین است که اول باید گزارشگر ویژه را ببینیم که چه کسی تعیین میشود و چهقدر کاربری دارد و تا چه حد با ترفندهای جمهوری اسلامی آشنا است و همانطور که میدانید به راحتی دروغ میگویند و به اشکال مختلف سعی میکنند که جامعه جهانی را فریب بدهند. بستگی دارد که چه کسی باشد و تا چه حد به مسایل روشن باشد. شرایط نسبت به زمان گذشته در سطح جهانی فرق کرده و امید است بتواند تاثیرگذار باشد. قابل تصور است وقتی گزارشگران ویژه موضوعی که فقط روی موضوع معینی کار میکنند و خیلی از مواردش هم موارد حقوق سیاسی و مدنی نیست، موانع زیادی هم برایشان تعیین میشود، ولیکن تمایل دیگری که مثلن میخواهند خانم «پیلای» را دعوت کنند، این است که بخواهند در واقع در باغ سبزی را نشان دهند و این را باید در آینده دید که قضیه به چه شکلی خواهد بود. و چگونه پیش خواهد رفت.
و بهطور مثال بهعنوان نمونه در مورد «برمه» میبینیم که سالهای سال گزارشگر ویژه اجازه ورود به برمه را نداشت ولی وقتی این خیزش جدید را توسط روحانیون و کاهنان برمه، دیدیم و گزارشگر ویژه برمه توانست در آنجا حضور پیدا کند و شرایطش را بررسی کند و پیشنهادهایی را بدهد. برمه بعد از آن تغییرات معینی کرده است که هنوز هم آن تغییرات کافی نیست ولی به هر حال روندی پیشرفته که گزارشگر ویژه کشور در آن تاثیر گذاشته است.
فعالان مدنی که برای اعتراض به شرایط در ایران در ژنو مقابل سازمان ملل یا در داخل خود سازمان ملل حاضر شده بودند، چه کسانی بودند؟
ما به هر حال در این مقاطع یک کارزار عمومی افشای نقذ حقوق بشر را در جمهوری اسلامی اعلام میکنیم. از فعالان جنبش مدنی و حقوق بشر میخواهیم که در این روند شرکت کنند. اینبار هم رویدادهای جانبی را درون خود شورای حقوق بشر سامان میدهیم. و مسایل حقوق بشری مثل «ترور» «شکنجه»، «اعدام» و همچنین مسایل زنان را مطرح میکنیم، دوستان بسیاری شرکت کرده بودند از جمله آقای «سهراب مختاری» که در مورد ترور صحبت کردند.
بسیاری از دانشجویان ادوار تحکیم وحدت شرکت کردند و تظاهراتی را هم در برابر مقر سازمان ملل متحد داشتند و تظاهرات بزرگ در روز دوشنبه چهاردهم فوریه برنامهریزی شده بود که همزمان با زمانی که گزارش آقای «بان کی مون» ارایه شد، متاسفانه در آن روز بررسی نشد و دو روز طول کشید تا این گزارش بررسی شود. تظاهرات بزرگی آنجا بود و از دوستان جوان ما و دانشجویان تشکیل شده بود که در بسیاری از بحثهای کنفرانسهای جانبی شرکت کردند. و همینطور مربوط به اقلیتهای مذهبی آقای «گلمراد مرادی» دکتر «آزمایش» خانم «علایی» صحبت کردند و دوستانی از گروههای ترکمن و آذربایجان مثل آقای «رزمی» و دوستان کرد و عرب دیگر در مسایل مختلف و در رابطه با نقض حقوق بشر صحبت کردند که این جلسات از پربارترین جلساتی بود که درون شورای حقوق بشر داشتیم.
رضا افتخاری/ رادیو کوچه
برداشتی از نوشتهی دکتر بدیعاله دبیرینژاد
دورهی سلاجقه شامل تمام مدتی است که بین شکست سلطان «مسعود غزنوی» تا کشتهشدن طغرل سوم (590) قرار دارد. در این مدت که بیش از یک قرن و نیم طول کشید، سلاجقه و «اتابکان» و امرای آنان بر بخش مهمی از ایران حکومت و امارت کردند خصوصن در دوره درخشان «ملکشاه سلجوقی»، دولت آلسلجوق به اوج قدرت و ترقی و تعالی فرهنگی و ادبی خود رسید.
سلاجقه با سرعتی تمام توانستند قلمرو حکومت و فتوحات و کشورگشایی خود را تا سواحل مدیترانه و سر حدات امپراتوری روم شرقی در آسیای صغیر و حدود تصرفات خلفای فاطمی گسترش دهند و بسال 470 هـ .ق. حکومتی جهانی و امپراتوری زمان را بهوجود آورند، این فتوحات و گسترش حکومت و فتح پیروزیهای آنان تا پایان پادشاهی «ملکشاه سلجوقی» (455-485) ادامه یافت، بالاخص در زمان پدرش «الب ارسلان» و وزارت وزیر با تدبیر او خواجه «نظامالملک» که با کاردانی و شایستگی قلمرو حکومت وسیع سلجوقی را اداره میکرد و با ایجاد تشکیلات منظم و مرتب بر قدرت این خاندان افزوده شد و به جرات میتوان گفت تنها سلسلهای که بعد از اسلام در این کشور و بلکه در مشرق زمین حکمفرمایی کرد و ممالک اسلامی را تحت یک فرمان و دولت و حکومت واحد درآورد سلسله سلجوقی است.
مخصوصن در زمان پادشاه ملکشاه، قلمرو دولت سلجوقی به منتهای وسعت و عظمت خود رسید چه از حد چین تا مدیترانه و از شمال تا حد خوارزم و دشت قبچاق و ماورا یمن به نام او خطبه می خواندند و امپراتور روم شرقی و امرای «عیسوی» گرجستان و «ابخاز» به او خراج میدادند. در عصر این پادشاه و خواجه نظامالملک بسیاری از شهرهای ایران بالاخص شهر اصفهان، از مهمترین و باشکوهترین شهرهای دنیا و یکی از آبادترین آنها بهشمار میرفت، و از همین سلسله، آثار مهم تاریخی در این شهر بهجای مانده است.
پس از فوت ملکشاه بین فرزندان و اخلاف وی اختلافی ظاهر گشت و کار اداری حکومت این خاندان مختل شد و کار عمده آنان به تفرقه و افتراق کشانیده شد و بر ضعف حکومت سلاجقه و جانشینان ملکشاه افزوده شد و هر یک از اخلاف و بازماندگان خاندان سلجوق در نقطهایی، رایت استقلال و حکومت خود مختاری بر افراشت خصوصن اسارت و شکست سنجر موجب شد که مدعیان حکومت سلاجقه، قدرتی بهدست آوردند از آن جمله «اتسز» خوارزمشاه اساس و پایه حکومت خود را در خوارزم و جورجانیه پایتخت این دیار استوار کرد. بهطور کلی با حکومت اتابکان، در عراق و فارس و بازماندگان سلسله غزنوی و ادامه حکومت خود در «لاهور» و سند تسلط «آل خاقان» یا «آل افراسیاب» (ایلک خان) بر قلمرو دولت سامانی و بالاخره قتل طغرلسوم و طغیان محمدخوارزمشاه و جنگ او با خلیفه بغداد و عدم موفقیت وی، سرانجام حکومت این خاندان و بازماندگان آنان بهدست تاتار از میان رفت ولی پایگاه و جایگاه اصلی حکومت این خاندان (آل سلجوق) و با توجه به تمام حوادث و پیشآمدها که مدت دو قرن بطول انجامید در بلاد ایران بود و سکه و خطبه به نام این خاندان و اتابکان و بازماندگان این سلسله رواج داشت.
دوره سلاجقه از ادوار بسیار درخشان بهشمار میرود. در این دوره فرهنگ و ادب ایرانی و اسلامی به اوج ترقی و پیشرفت خود رسید و توجه و عنایتی که خاندان این سلسله یعنی «آلسلجوق» در حق شعرا و نویسندگان و مورخین و فضلا داشتند موجب شد آثار منثور و منظوم فراوانی از این دوره باقی بماند. مولف «راحهالصدور» و آیه السرور یعنی «محمدبن علیبن سلیمان راوندی» دربارهی دوستی و ادبپروری و گسترش فرهنگ اسلامی چنین مینویسد:«… و برکت پرورش علما و علم دوستی و حرمت داشت سلاطین آلسلجوق بود که در روی زمین خاصه ممالک عراقین و بلاد خراسان علما خواستند و کتب فقه تصنیف کردند و اخبار و احادیث جمع کردند، و چندان کتب در محکم و متشابه قرآن و تفاسیر و صحیح اخبار با هم آوردند که بیخ دین در دلها راسخ و ثابت گشت چنانکه طمعهای بددینان منقطع شد.
و طوعان او «کرهان فلاسفه» و اهل ملل منسوخ و تناسخیان و «دهریان» بهکلی سر بر فرمان شریعت و مفتیان امت «محمد» (ص) نهادند، و جمله اقرار دادند که الطرق کلها مسدوده الا طریق محمد (ص) و هر بزرگی از علما به تربیت سلطانی سلجوقی منظور جهانیان شد، چنانکه خواجه امام «فخرالدین کوفی» و «خواجه برهان» و «ابوالفضل کرمانی» و خواجه «امام حسام بخاری» و «محمد منصور سرخس» و «ناطقی» و «ناصحی» و «مسعودی»، و به برکات قلم فتوی و قدم تقوای ایشان و نگاه داشت رعیت بر راه شریعت مملکت سلاطین آل سلجوق مستقیم شد، و چون پادشاه و زیر دست و امیر و وزیر و جمله لشکر در املاک و اقطاعات بوجه شرع و مقتضای فتوای ائمه دین تصرف میکردند.
بلاد مامور و ولایات مسکون ماند که آثار، من صاحبالعلما وقر و من صاحب السفها حقر، هر که با علما مصاحبت کند وقار باید و هر که با سفها و مجالست دارد حقیر شود، و در هر ولایتی امرا بعدل و سیاست پادشاهی مشغول بودند و آنچه مواجب دیوان ایشان بود به مساهلت و مسامحت از رعیت حاصل میکردند، هم رعیت مرفه میبودند و هم امرا میآسودند، لشکری مسلمان میمرد و عوان و غماز و بد دین در آن دولت بر هیچکار نبودند و آنچه از شهری در این وقت بجور و ظلم حاصل میکنند در آن روزگار از اقلیمی بر نخاستی، لشکر آنوقت آراستهتر و پادشاهان آسودهتر و با خواستهتر بودند…»
در عصر سلاجقه، زبان و ادب و فرهنگ فارسی پیشرفت و توسعه خاصی یافت. خاندان این سلسله و حکومتهای کوچک دیگر، در دربار خود شعرا و نویسندگان بزرگ تربیت میکردند و به تشویق و ترغیب آنان در عراق و آذربایجان گویندگان بزرگی بهظهور رسیدند و به رواج و گسترش قلمرو زبان و فرهنگ فارسی افزودند. سلاجقه در تاسیس و ایجاد استقلال و شناساندن فرهنگ اصیل این مرز و بوم، فعالیتها و کوششهای مستمر و فراوان کردند. تمدن و آداب ایرانی که بهعلت اهمال آل بویه منحصر به ایران شرقی شده بود از مرزهای این سرزمین به خارج کشانده شد.
در این دوره هنرهای مختلفِ ظریفه بمانند: نقاشی، معماری، خطاطی (خوش نویسی) بیش از پیش ترقی حاصل کرد. ایرانیان که در ادوار گذشته بعلت فشار و تعدی بیگانگان، تمدن و فرهنگ خود را در خطر میدیدند با روی کارآمدن آلسلجوق و توسعه قلمرو حکومت آنان و نشر مبانی فرهنگی و ادبی این سرزمین، بار دیگر تمدن سلاجقه ایران که اهمیت بسزایی در تاریخ ادب کشورمان دارد جان گرفت.
آقای «میرزا اسماعیل خان افشار حمید الملک» در مقدمه سلجوقنامه «خواجه امام ظهیر الدین نیشابوری» درباره تمدن ایرانی در عصر سلاجقه چنین مینویسد: «تمدن ایران که بعد از ظهور اسکندر از سواحل شرقی «هلسپون» و «داردانل» عقبنشینی اختیار کرده بود بعد از چندین قرن دوباره با این خاندان در صحراهای لیدی و فریژی با کمال استحکام ریشه دواند و در ظهور مغول، مملکت سلاجقه روم، پناهگاه امنی برای ایرانیان شد و آثار ادبا و شعرا و علمای فارسی زبان این مملکت مانند حضرت مولانای رومی، ابن بی بی، قانعی طوسی، صدرالدین قونیوی و صدها غیر آن بههیچوجه در زیبایی فصاحت و بلاغت از آثار ایرانیان معاصر خود نازلتر نیست.
صنایع سلاجقه روم در تاریخ صنعت مقام بزرگی دارد و همان صنعت خالص ایرانیست که در تحت نفوذ صنایع بیزانس و سوریه شمالی بوجود آمده بالاخره یکی از علایم مشخصه این خانواده ذوق و دلباختگی و علاقه شدید بسیاری از افراد این خاندان است به شعر فارسی، مانند طغرل آخرین پادشاه سلاجقه ایران و «کیقباد» از سلاجقه روم و غیره که اشعار آنها را از حیث زیبایی و بلاغت در ردیف اشعار استادان میتوان قرار داد و بدیهی است که اطلاع از جزییات تاریخ آل سلجوق و شعب آن در تاریخ ایران و سایر ممالک آسیایی غربی اهمیت مخصوصی دارد.
تاسیس مدارس نظامیه، در بغداد، بلخ، نیشابور، اصفهان و ایجاد کتابخانهها و خانقاهها و مدارس مختلف، اسباب عمده رواج تمدن اسلامی در این عصر درخشان بهشمار میرود
به طور کلی دوره سلجوقیان از جهت تعداد گویندگان و سرایندگان از درخشانترین ادوار تاریخی و ادبی ایران بهشمار میرود. سلاجقه زبان فارسی را زبان رسمی و درباری قرار دادند. وزرا این دوره، خصوصن «عمیدالملک کندری» و خواجه نظام الملک، فضل دوست و فرهنگ پرور و شاعر پرور بوده اند و از خدمت و عنایت نسبت به فضلا و ادبا دریغ نمی کردند و همواره خدمات شایان توجهی بهترقی علوم و ادبیات کرده اند.
تاسیس مدارس نظامیه، در بغداد، بلخ، نیشابور، اصفهان و ایجاد کتابخانهها و خانقاهها و مدارس مختلف، اسباب عمده رواج تمدن اسلامی در این عصر درخشان بهشمار میرود خاصه ظهور کسانی بمانند: «امام فخر رازی»، «امام محمد غزالی»، «ابوالفرج بنجوزی»، «شیخشهابالدین سهروردی»، امام «الحرمین جوینی» و امثال آنان نیز در این عصر تا حد زیادی در نشر و بسط معارف اسلامی موثر واقع شد. زبان فارسی در این عصر رواج کامل یافت.
اکثر پادشاهان این خاندان با وجود اینکه خود ترک زبان بودند در بسط و نشر فرهنگ و تمدن ایرانی و شعر و آثار ادبی فارسی و تشویق و ترغیب شعرا و نویسندگان فارسی زبان کوشش فراوان کردند و عدهیی از شعرای این دوره مثل امیرالشعرا معزی و انوری و خاقانی و نظامی در شمار استادان و پیشکسوتان بزرگ شعر و ادب فارسی قرار گرفتند و سخنسرایان و نویسندگان دیگری که در این عصر از حمایت و عنایت شاهان و وزرای سلجوقی برخوردار بودهاند عبارتاند از: «ابوالفضل بیهقی»، «خواجه عبداله انصاری»، «اسدی طوسی»، «حکیم ناصر خسرو»، «عمر خیام»، «سنایی»، «جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی» و دیگران.
خبر / رادیو کوچه
یک مقام نظامی ارشد آمریکا شامگاه جمعه در اظهار نظری عنوان کرد که معمر قذافی، رهبر لیبی، برای مقابله با نیروهای ائتلاف و مخالفانش به مسلح کردن مردم داوطلب روی آورده است. وی ضمن اعلام این خبر، علت این کار را تضعیف ارتش قذافی در اثر حملات هوایی نیروهای ائتلاف دانست.
به گزارش سیانان، دریاسالار ویلیام کرتنی عنوان کرد: «نیروی هوایی او (قذافی) نمیتواند پرواز کند، کشتیهای جنگی اش در بنادر گیر کردهاند، انبارهای مهمات وی نابود شده است، برجهای مخابراتش تخریب شده و ستادهای فرماندهی زیرزمینیاش از کار افتاده است.»
وی افزود: «ما امروز گزارشهایی دریافت کردهایم مبنی بر اینکه معمر قذافی شروع به مسلح کردن کسانی کرده است که آنان را داوطلبان میخواند تا با مخالفان بجنگند.»
رهبر لیبی پس از حمله نیروهای ائتلاف طی نطقی در طرابلس، پایتخت اعلام کرده بود که انبارهای اسلحه را به روی مردم میگشاید.
با وجود حملات هوایی اخیر، نیروهای حکومت لیبی همچنان در شهرهای مصراته و اجدابیا با مخالفان درگیرند.
طی آخرین حملات، جنگندههای بریتانیا و فرانسه اهدافی را در اجدابیا بمباران کردهاند.
وزارت بهداشت لیبی میگوید که حملات نیروهای ائتلاف تاکنون ۱۱۴ کشته و ۴۴۵ زخمی برجای گذاشته است.
آمریکا و متحدانش اخبار منتشر شده از سوی دولت لیبی که قربانیان مردم غیرنظامی هستند را تکذیب کرده و اظهار داشتند که فقط اهداف نظامی در مناطق غیرمسکونی را هدف قرار دادهاند.
بیشتر بخوانید:
«آغاز اجرای طرح منع پرواز بر فراز لیبی توسط ناتو»
مازیار مهدویفر/ رادیو کوچه
سرانجام تلاش لابیهای جمهوری اسلامی در میان کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل ناکام ماند و اعضای این شورا با اکثریت مطلق، رای به محکومیت جمهوری اسلامی در این شورا داده و این محکومیت، منجر به تعیین گزارشگر ویژه برای ایران، جهت بررسی و گزارش موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی از نزدیک خواهد شد.
این رای با موافقت ۲۲ کشور از میان ۴۷ کشور عضو شورای حقوق بشر به ثمر نشست. اگرچه در نخستین واکنشها نسبت به این قطعنامه، سخنگوی دولت جمهوری اسلامی این تصمیم را سیاسی و تحتتاثیر نفوذ آمریکا دانست و رییس کمیسیون امنیت ملی نیز اعلام کرد که ایران نباید این تصمیم را بپذیرد و میبایست از ورود این گزارشگر ویژه به ایران ممانعت بهعمل آورد اما طی ماههای گذشته جمهوری اسلامی تلاشهای بسیاری برای جلب موافقت کشورهای عضو شورا به خرج داد تا به هر قیمتی مانع رای موافق آنها به این مصوبه شود. در این ارتباط میتوان به سفر فرستاده ویژه «احمدی نژاد» به «برزیل» اشاره کرد که البته با رای موافق و مجدانه این کشور به قطعنامه، عملن ناکام ماند.
در اینجا قصد دارم اشارهای به ماهیت شورای حقوق بشر سازمان ملل داشته باشم. پس از پایان جنگ جهانی دوم و تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، کمیسیونی تحتعنوان کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل تشکیل شد که بهعنوان بالاترین مرجع مدافع و پیگیریکننده امور مربوط به حقوق بشر، زیر نظر بخش اجتماعی، اقتصادی سازمان ملل فعالیت میکرد. بهدلایل مختلف از جمله عدم کارایی مناسب و شرایط آسان عضویت در این کمیسیون در سال ۲۰۰۶ و با پیشنهاد کوفی عنان، دبیر کل وقت سازمانملل و پیگیری ویژه کشورهای اروپایی بهویژه سوییس یک نهاد جدید تحتعنوان شورای حقوق بشر جایگزین این کمیسیون شد.
اعضای نهاد قبلی، یعنی کمیسیون حقوق بشر با رای سالانه شورای ۵۴ نفره اجتماعی، اقتصادی سازمان ملل انتخاب میشدند و مدت زمان عضویت آنها برای همیشه قابل تمدید بود. ضمن اینکه هیچگونه محدودیتی برای انتخاب آنها وجود نداشت. در حالیکه در شورای کنونی که از ۴۷ عضو تشکیل میشود هر عضو برای ورود، نیاز به اکثریت مطلق آرا، یعنی نصف به علاوه یک رای کلیه کشورهای عضو سازمان ملل دارد. عضویت هر کشور نیز تنها برای یکبار قابل تمدید است. ضمن آنکه موضوع عضویت کشورها در این شورا مورد بررسی دقیق قرار میگیرد تا خود این کشورها ناقض حقوق بشر نباشند. تعداد کشورهای عضو هم بهصورت منطقهای بین قارههای مختلف سهمیهبندی شده است. آسیا و آفریقا هر کدام ۱۳، شرق اروپا ۶، آمریکای لاتین ۸ و غرب، ۷ سهمیه دراین شورا دارند.
تفاوت دیگر شورا با کمیسیون که به کاربردی شدن و تاثیرگذاری بیشتر آن کمک کرده، افزایش تعداد گردهماییهای سالانه اعضای شورا است. کمیسیون حقوق بشر موظف بود هر سال یکبار تشکیل جلسه دهد، اما شورا موظف است هر سال ۴ گردهمایی داشته باشد و بدین ترتیب امکان رسیدگی به مسایل مختلف نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف در تمام طول سال با فواصل زمانی کوتاه و مناسب برای اعضای شورا وجود خواهد داشت. آمریکا به هنگام به رایگذاری پیشنویس تشکیل این شورا در سال ۲۰۰۶ به آن رای منفی داد. استدلال نمایندگان آمریکا این بود که سختگیریهای لازم برای عدم عضویت کشورهایی که خود ناقض حقوق بشر هستند در قوانین شورا لحاظ نشده است.
آمریکا عقیده داشت باید سختگیری بیشتری برای انتخاب اعضای شورا به خرج داده شود. از جمله اینکه تعداد آرای لازم برای عضویت در شورا به جای نصف به علاوه یک، تبدیل به نسبت دو سوم کل آرا شود. نهایتن علیرغم رای منفی آمریکا تشکیل شورا با رای مثبت اکثریت مطلق کشورهای عضو سازمان ملل یعنی ۱۷۰ کشور از میان ۱۷۷ کشور به تصویب رسید. در سال ۲۰۰۹ با روی کار آمدن دولت اوباما، آمریکا همکاریهای خود را با این شورا افزایش داد و در همین سال با اعلام کاندیداتوری جهت عضویت در شورای حقوق بشر و پس از کسب آرای لازم بهعنوان اولین بار به عضویت این شورا در آمد.
حال که قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل مجدانه خواستار انتصاب یک گزارشگر ویژه برای نظارت بر چگونگی اجرای قوانین حقوق بشری در ایران شده است، باید دید واکنش مسوولان جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟
جمهوری اسلامی هم که نام خود را بهعنوان یکی از کشورهای با رای ممتنع نسبت به تشکیل شورا در سال ۲۰۰۶ معرفی کرده بود و نشان داده بود علاقه چندانی به تشکیل آن ندارد، سال گذشته تلاشهای فراوانی به خرج داد تا بتواند در انتخابات شورای حقوق بشر شرکت کرده و با تکیه بر آرای متحدان خود و به ویژه کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها به یکی از کرسیهای ۴۷گانه دست یابد. اما با تلاشهای امریکا و کشورهای غربی از یک طرف و فشارها و روشنگریهای فعالان حقوق بشر ایرانی در داخل و خارج در جهت بیان موارد متعدد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی، این دولت چند روز مانده به انتخابات شورا و در حالیکه کاملن از امکان پیروزی در آن ناامید شده بود انصراف خود را از شرکت در انتخابات شورای حقوق بشر اعلام کرد تا پیروزی دیگری برای طرفداران و فعالان حقوق بشر در ایران و سراسر دنیا رقم بخورد.
حال که قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل مجدانه خواستار انتصاب یک گزارشگر ویژه برای نظارت بر چگونگی اجرای قوانین حقوق بشری در ایران شده است، (اتفاقی که تا کنون تنها برای دو کشور کره شمالی و برمه عملی شده) باید دید واکنش مسوولان جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟ آیا به مانند همیشه، حکومت ایران سیاست فرافکنی و عدم پذیرش مصوبات بینالمللی را پیشه میکند و بهدنبال آن عواقبی چون تحریمها و فشارهای جدید را به جان میخرد یا این بار مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت؟ هرچند واکنشهای اولیه مسوولان نظام نشان از راه اول دارد. راهی که «احمدی نژاد» و دوستانش ثابت کردهاند آن را خوب بلدند.
اکبرترشیزاد/ رادیوکوچه
بیش از دو دههی پیش، مقالهای از «عبدالکریمسروش» بهنام «صناعتوقناعت» در کتاب «تفرجصنع» به چاپ رسید که در میان شمار فراوانی از مقالات سیاسی و ایدئولوژیک ایشان گم شد و از سوی اندیشمندان بهخوبی دیده نشد و خود ایشان نیز در دامنزدن و گسترش این مبحث کوتاهی کردند و موضوعی که میشد از آن نتایج کاربردی و مفیدی گرفت، به فراموشی سپرده شد. او در آن مقاله به این مساله پرداخته بود که چه لزومی است که ما از همه دستآوردهای فناوری نوین استفاده کنیم و چه بسا بسیاری از چیزها، بدیهایش از خوبیهایش بیشتر باشد. باید از پارهای مسایل بپرهیزیم تا زندگی آسودهتر و کم تعلقتری داشته باشیم.
و اگر بخواهم با ادبیات خود دکتر «سروش» بگویم، انسان مدرن با صنعت چه میخواهد بکند و بر این غول سرکش و سهمگین، که خالقان خود را نیز به اضطراب و جنون افکنده است، چگونه مهار میزند و چه تدبیر نوینی آورده است تا طبیعتآلایی و غفلتزایی و سنتزدایی و قناعتکشی و طمعآفرینی و نیازافزایی تکنیک را حل و منحل کند. پیشآمدها و مشکلاتی که برای نیروگاههای اتمی «ژاپن» پس از زلزلهی عظیم در این کشور بوجود آمد نشان داد که تا چه اندازه بشر نیازمند نگاهی دوباره به مقولهی پیشرفت، فنآوری و تبعات آن روی زندگی و بازنگری در روشهایی است که برای آن برگزیده است.
انسان در مسیر خود به سوی پیشرفت، به تنها چیزی که فکر نکرد تاثیری بود که فنآوری ممکن است بر زندگیاش و آینده حیات او و دیگران جانداران کرهی خاکی بگذارد. او فقط به راههایی میاندیشید که بتواند بیشتر و بیشتر تولید کند. در این مسیر، راهحلهای کوتاهتر و سریعتر به دیگر راهها ترجیح داده شدند و هیچکس به راههایی نیاندیشید که ممکن است طولانیتر باشند، اما آسیبهایی که به طبیعت میرسانند، کمتر است. قناعت ضدارزش شد و مصرف هر چه بیشتر ارزش.
انسان برای گسترش آنچه گمان میکرد که آسایش برایش به همراه خواهد آورد به انرژی نیاز داشت و هنگامیکه پس از دهها سال مصرف انرژیهای فسیلی دریافت که این انرژیها پایانپذیر و تجدیدناشدنی هستند، بهدنبال جایگزینهای دیگری برایش گشت. در اینجا نیز همچون راهحلهایی که برای کمبود آبشیرین پیدا کرده بود، به توصیهی بسیاری از دوستداران طبیعت توجهی نکرد. هنگامیکه در دههی 60 و 70 میلادی بسیاری هشدار میدادند که احداث سدهای بیشمار بر روی رودخانهها راهحل مناسبی برای حل مشکل کمبود آب نیست، کسی گوشش بدهکار نبود. اما پس از چند دهه و تاثیرات منفی که سدها بر روی اکوسیستم محیط پیرامون خود به جاگذاردند، از یک سو و خطراتی که ممکن بود در پی تخریب آنها در اثر جنگ یا زلزله برای زندگی هزاران هزار انسان بوجود آید، تازه برخی را به این فکر انداخته که در پی جایگزینهای دیگری برایش باشند.
نمونهای که ذکر شد فقط یکی از صدها مثالی است که میتوان برای تاثیرات جانبی پیشرفتهای تکنولوژیک بشر بر روی آیندهی زندگی انسان و دیگر جانداران بر روی کرهی زمین برشمرد. سوراخشدن لایهی ازن و انتشار اشعههای مضر خورشید، آلودگی اقیانوسها، دریاها و رودخانهها به وسیلهی پسماندهای کارخانجات صنعتی و کشتیها و سکوهای نفتی و تخریب جنگلها در اثر برداشت بیرویه و تاثیر آن بر گرمشدن کرهی زمین و کمبود بارندگی و ازدیاد سیلهای ویرانگر از دیگر نمونهها هستند، به این فهرست بلندبالا میشود صدها گزینهی دیگر را نیز افزود. واقعهی پیشآمده در ژاپن بار دیگر نشان داد که انتخاب راههای پاک همچون انرژی خورشیدی، بادی و دریایی ممکن است که در حال حاضر مقرون بهصرفه به نظر نرسند، اما با توجه به سلامت و سازگاری با محیطزیست، روشهای جایگزین بهتری هستند.
اگر روشهای مناسب آبیاری مانند آبیاری قطرهای در تمامی کشورهای جهان به کارگرفته شود و همچنین از اسراف آبآشامیدنی جلوگیری شود، آب شیرین موجود برای مصرف کشاورزی و خوراکی بشر کافیست و احتیاجی به احداث سدهای بیشتر نخواهد بود. در حالیکه ما همچنان در پی یافتن راهی برای تولید بیشتر موادغذایی با روشهای ژنتیکی هستیم، از یاد بردهایم که میزان موادغذایی که روزانه در کشورهای غربی دور ریخته میشود، برای سیرکردن تمامی گرسنههای کرهی زمین کافیست.
گزینهی بسیار مهم دیگری که میتوان آنرا گمشدهی بشرمدرن نامید، قناعت است. بشر باید ارزشهایی چون قناعت را از نو زنده کند
گزینهی بسیار مهم دیگری که میتوان آنرا گمشدهی بشرمدرن نامید، قناعت است. بشر باید ارزشهایی چون قناعت را از نو زنده کند. بسیاری از آنچه که انسان در جوامع توسعهیافته و در حال توسعه روزانه خریداری میکند از سطح نیاز او بالاتر است و فقط برای ارضای حس زیادهخواهی و مصرفگرایی او انجام میشود. در گنجهی بسیاری از شهروندان این کشورها میتوان به راحتی کفشها و لباسهایی را یافت که بیش از یکی دوبار استفاده نشدهاند و به زودی دور انداخته خواهند شد، چیزهایی که داشتنش آرزوی بسیاری از انسانهایی است که در کشورهای عقبنگهداشته شده زندگی میکنند. یادمان نرود که بخش زیادی از انرژیهای موجود، صرف تولید چنین چیزهایی میشود که در صورت قناعت بیشتر به میزان فراوانی کاهش خواهد یافت.
بشر در حال کندو کاو برای کشف و تولید چیزهایی است که نمونههای موجودش پاسخگوی جوامع انسانی است و این نیرو، انرژی و سرمایه میتواند در زمینههای دیگری همچون تحقیقات پزشکی هزینه شود. شاید ذکر یک مثال برای اثبات گفتهام بد نباشد که بیشتر به یک شوخی میماند تا واقعیتی تلخ. همانطور که همه میدانیم در اکثر جادههای جهان قوانین محدودیت سرعت رانندگی اجرا میشود، با دانستن این واقعیت چرا تمامی کارخانههای اتومبیلسازی جهان میلیاردها دلار هزینه میکنند تا ماشینهایی بسازند که بتوانند با سرعتهایی بیش از 200 کیلومتر در ساعت حرکت کنند. آیا این بودجه را نمیشود صرف ساخت اتومبیلهایی کرد که با انرژیهای پاک کار میکنند؟
در پایان باید گفت که انسان محتاج یک بازنگری همهجانبه در روشهای گذشتهی خود است. روشهایی که ممکن است به بهای نابودی کامل حیاتبشری و طبیعی بر روی کرهی خاکی تمام شود.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارش رسیده به رادیو کوچه، در هفتههای اخیر امین ریاحی دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد با حکم کمیته انضباطی به یک ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده است.
بر اساس این گزارش، اتهام وی در ابتدا تبلیغ علیه نظام عنوان شد اما در حکم نهایی به تبلیغ به نفع گروههای غیرقانونی و ارتکاب اعمالی علیه نظام جمهوری اسلامی تغییر پیدا کرد.
گفتنی است پیش از این نیز این دانشجو به یک ترم محرومیت از تحصیل، یک سال حبس تعلیقی، دو میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شده بود.
همچنین در پی دستگیری تعدادی از دانشجویان مشهد، محمد غفاریان از دانشجویان دانشگاه فردوسی همچنان در بازداشت به سر میبرد.
بیشتر بخوانید:
«ابلاغ احکام حبس تعزیری سه دانشجوی مشهدی»
«صدور احکام انضباطی برای دانشجویان دانشگاه مشهد»
خبر / رادیو کوچه
روز جمعه، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با صدور بیانیهای در مقر این اتحادیه، خواهان آزادی رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که از چندی پیش در حصر خانگی بهسر میبرند، شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، کاترین اشتون روز جمعه در بروکسل اظهار داشت: «آزادی فوری و بیقید و شرط رهبران مخالف در ایران، این باور را خواهد زدود که بازداشت آنان عامل فشار بر مخالفان سیاسی در کشور است.»
کاترین اشتون همچنین عنوان کرد که توضیحات تهران در خصوص اینکه بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی بهدلیل حفاظت از جان آنها صورت گرفته، وی را به طور کامل متقاعد نکرده است.
رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی همراه همسرانشان از روز ۲۵ بهمن و پس از دعوت آنها از مردم برای راهپیمایی ضددولتی، در بازداشت خانگی قرار گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
«دیدار علی کروبی با مهدی و فاطمه کروبی»
«پایان سال پشت در ایستادنها و انتظار کشیدنها»
شنبه 6 فروردین 90/ 26 مارس 2011
اجرا: دامون
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
«به بهانه تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران» – مازیار مهدویفر
روز نگاشت – «در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد» – محبوبه
بخش اول خبرها
پسنشینی تند – «افسار قناعت بر دهان صناعت» – اکبر ترشیزاد
اوراق زرین – «سلاجقه و گسترش زبان فارسی» – رضا افتخاری
گزارش از ژنو – «یک گام به جلو برای حقوق بشر در ایران» – اردوان روزبه
بخش دوم خبرها
مجله جاماندگان – «ثابت کنید پیرو حجتیه هستم» – شراره سعیدی
دایرهی شکسته – «خندیدن به چه قیمتی؟» – مهشب تاجیک
گزارش کابل – «حامد کرزی به ایران میرود» – آرین
از دیگران - «زندگى قیام است و دیگر هیچ»
قصههای ما، از رویا تا واقعیت – «طلاق » - شهره شعشعانی
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
روز شنبه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در اظهار نظری عنوان کرد که «قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل فاقد هرگونه ارزش حقوقی و کاملن مطرود است.»
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، علاالدین بروجردی در موضعگیری خود نسبت به قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی افزود: «جمهوری اسلامی نباید گزارشگر پیشنهاد شده در این قطعنامه را برای تهیه گزارش از وضعیت حقوق بشر کشورمان بپذیرد.»
وی با اشاره به اینکه موضعگیریهای حقوق بشری علیه ایران برای اولین بار نیست که صورت میگیرد مدعی شد: «همه اینها متاثر از سیاستهای مستقل جمهوری اسلامی ایران و عدم پیروی آن از ساختار سیاسی ظالمانه حاکم بر جهان امروز است.»
علاالدین بروجردی در ادامه تاکید کرد: «بحمدالله هم اکنون وضعیت حقوق بشر در ایران با توجه به مجموعه ویژگیهای موجود در کشور ما و آزادیهایی که در ایران وجود دارد و همچنین امنیتی که در چنین شرایط آزادی وجود دارد کاملن مطلوب است.»
لازم به اشاره است روز گذشته نیز سخنگوی وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی در واکنشی به ارسال گزارشگر سازمان ملل این عمل را محکوم کرد.
بیشتر بخوانید:
«قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل محکوم است»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
هفتم فروردین برابر با سالروز درگذشت «منوچهر همایونپور» از ترانهخوانان ایرانی است. وی متولد سال 1303 بود و در چنین روزی در سال 1385 درگذشت. عمده آثار همایونپور در سالهای قبل از ۱۳۳۲ خوانده شد که به دلیل نبود امکانات ضبط اثری از آنها باقی نمانده است. ترانه «در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد» با شعری از «حسین پژمان بختیاری» از آثار معروف اوست.
«منوچهر همایونپور در یازدهم خرداد سال 1303 در بروجرد زاده شد. او خود گفته در دوره دبستان بیش از همه درسها به درس شعر و ادبیات فارسى علاقه داشته و با از بر کردن و خواندن اشعار فارسى در سر صف مدرسه نخستین حضورهاى خود، در جمع را تجربه کرده است.
منوچهر در سنین نوجوانی به تهران آمد و ضمن اشتغال در ادارات دولتی، خوانندگی را به عنوان کاری ذوقی و هنری انتخاب کرد و ادامه داد. وی ضمن بهرهگیری از شیوه آوازی چهرههای نامی موسیقی آوازی ایران مانند: «ادیب خوانساری» و «تاج اصفهانی»، نزد کسانی چون «ابوالحسن صبا» و «حسین یاحقی» نیز آموزش دید.
و این آشنایی سبب شد که حسین یاحقی، یکی از مشهورترین آثار خود را که «جوانی» نام داشت و در مایه افشاری ساخته شده بود، به همایونپور داد تا آن را اجرا کند این تصنیف در سال ۱۳۲۷ توسط او که در آن زمان 24 ساله بود، خوانده شد و به طور مستقیم از رادیو پخش شد.
همکاری همایونپور با حسین یاحقی و خواهرزاده او «پرویز یاحقی» تا اواخر دهه سی نیز ادامه یافت که منجر به خلق آثاری به یاد ماندنی در موسیقی ایران شد که «نوای چوپان»، «در کنج دلم» و چند تصنیف دیگر حاصل این همکاری مشترک بوده است. بعدها این تصانیف از سوی برخی از خوانندگان بازخوانی شد.
اما عمده آثار همایونپور در سالهای قبل از ۱۳۳۲ خوانده شد که به دلیل نبود امکانات ضبط اثری از آنها باقی نمانده است. مشهورترین ترانهای که از او بهیادگار مانده، ترانه «در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد» است با شعری از «پژمان بختیاری» و آهنگی از ساختههای خودش در سال 1328 ترانهای که بسیاری از ما بازخوانی شده آن را با صدای «هوشمند عقیلی» شنیدهایم.
همایونپور بر ادبیات فارسی نیز مسلط بود و از چهرههای ثابت محافل معروف ادبی، به خصوص ادبیات و شعر کهن به شمار میرفت که نمود بیرونی آن را میتوان در تسلط بی چون و چرای وی بر شعر، در آثار آوازیاش مشاهده کرد.
گفته شده وی تا روزهاى آخر عمر تقریبن به هیچ عارضه جسمىاى دچار نبود. فقط گاه از درد مفاصل مىنالید و دیگر عوارضى که مربوط به کهولت و پیرى است. او در ماه آخر عمرش در انتخابات هیات مدیره کانون خوانندگان ایرانى در «تالار وحدت» و یکى دو برنامه تلویزیونى حضور یافت. در ششمین شب نوروز ۱۳۸۵ و درست در میانه پخش برنامه موسیقى چهار از تلویزیون همایون پور در منزل خود دچار عارضه تنفسى مىشود.
اما به رغم اصرار خانوادهاش بر رساندن او به بیمارستان، ترجیح مىدهد تا مصاحبه «دکتر اسماعیل آذر» با خودش را تا انتها ببیند و سرانجام استاد منوچهر همایونپور، پس از انتقال به بیمارستان در ساعت سه صبح هفتم فروردین سال 1385 در سن 82 سالگی درگذشت و فردای آن روز در قطعه هنرمندان بهشت زهرا تهران دفن شد.
منبعها:
گوگل
ویکی پدیا
هنر و موسیقی
خبر / رادیو کوچه
روز جمعه، 25 مارس، پایتخت یمن، شاهد تظاهرات «میلیونی» مخالفان دولت بود. نیروهای امنیتی، با توسل به اعمال خشونت، از پیشروی تظاهرکنندگان که قصد نزدیک شدن به کاخ ریاست جمهوری را داشتند، جلوگیری کردند.
به گزارش دویچهوله، صدها هزار مخالف دولت یمن، روز گذشته در شهر صنعا، پایتخت این کشور دست به تظاهرات زدند. تظاهرکنندگان کنارهگیری فوری رییس جمهوری این کشور، علی عبداله صالح را خواستار بودند.
به گفته شاهدان عینی، نیروهای امنیتی، همزمان، مانع پیشروی تظاهرکنندگان در سطح شهر شدهاند. این نیروها با برپایی ایستهای بازرسی، تظاهرکنندگان را شناسایی میکنند و مانع از عبور آنان به مکانهای تجمع میشوند.
گفته میشود در بین تظاهرکنندگان برخی افراد وابسته به دولت با لباس شخصی در حال شناسایی معترضان هستند.
نیروهای مخالف، قصد داشتند به «کاخ ریاست جمهوری» نزدیک شوند. مخالفان علی عبداله صالح از چند روز پیش مردم را به برپایی «تظاهرات دو میلیونی» پس از نماز جمعه فراخوانده بودند.
علی عبداله صالح، روز جمعه در پیامی تلویزیونی به مردم یمن اظهار داشت که آماده است، از مقام خود کنارهگیری کند. او افزود: «ما آمادهایم، از قدرت کنارهگیری کنیم. ولی آن را تنها به دستانی قوی و مطمئن میسپاریم.»
پیش از این صالح اعلام آمادگی کرده بود که در پایان سال ۲۰۱۱ از مقام خود کناره بگیرد، اما مخالفان، راهحل اعلامشده از سوی او را مبهم و غیرقابل اجرا میدانند.
بیشتر بخوانید:
«برگزاری راهپیمایی اعتراضی در صنعا»
رادیو کوچه
1358 خورشیدی – این روز، روز اعتراض به «کمپ دیوید» ((Camp David، است. مردم ایران در تظاهراتی تاریخی نسبت به امضای پیمان کمپ دیوید (صلح میان مصرو اسرائیل) خشم خود را نسبت به مفاد این پیمان به نمایش گذاردند. «انور سادات» در طول ریاست جمهوری خود با امضای پیمان کمپ دیوید به نوعی حکومت اسرائیل را به رسمیت شناخت و در صدد صلح با این رژیم بر آمد.
1941 میلادی - زادروز «کلینتون ریچارد داوکینز» (Clinton Richard Dawkins) رفتارشناس، زیستشناس فرگشتی و نویسنده کتابهای علمی است. او سابقن مدرس فهم عمومی علم در دانشگاه «آکسفورد» بود. از جمله افتخارات او، عضویت در «انجمن سلطنتی علوم»، و «انجمن سلطنتی ادبیات» است. وی در تفسیر و آموزش عمومی دانش، نقش برجستهای در «انگلستان» دارد. و کتابهای مشهوری در زمینه «فرگشت» نوشته است. نخستین کتاب او باعنوان «ژن خودخواه»، که در سال ۱۹۷۶ منتشر شده بسیار تاثیرگذار بوده است. در این کتاب او نقش کلیدی «ژنها» را در فرگشت تشریح میکند و برای نخستینبار مفهوم «میم» را مطرح میکند. وی از منتقدان بزرگ آفرینشگرایی و یک بیخدای مشهور است. او همچنین یک آزاداندیش، اومانیست سکولار، شکگرا، خردگرای علمی و پشتیبان جنبش روشنها است.
1250 میلادی - روز آغاز «کمون پاریس»، شورش اهلی پاریس بر دولت «فرانسه» است. اصطلاح کمون پاریس، در اصل، به حکومت پاریس در طول انقلاب فرانسه اطلاق میشود. اما، بیشتر مرسوم است که از این کلمه برای اشاره به حکومت سوسیالیستی که در دورهای بسیار کوتاه بر پاریس حکم راند، استفاده شود. بهطور رسمی، کمون پاریس ۱۸۷۱، چیزی نبود جز حکومتی محلی که حدود دوماه در بهار ۱۸۷۱، در پاریس، قدرت را در دست داشت. اما شرایطی که کمون در آن شکل گرفت، قوانین بحثبرانگیزی که اعلام داشت و پایان آن که با شکست شدید کمون و اعدام گسترده شرکت کنندگانش همراه بود، را به یکی از مهمترین دورههای سیاسی تاریخ تبدیل میکند.
1874 میلادی - زادروز «رابرت فراست» (Robert Frost)، شاعر آمریکایی قرن بیستم میلادی است. وی متولد «سانفرانسیسکو» است. مادرش آموزگار و پدرش روزنامهنگار بود. آموزگار وی دریافت که رابرت در تنهایی صداهای دیگری را میشنود و مادرش را آگاه کرد که او از موهبت شنوایی و بینایی خارقالعادهای برخوردار است. در سال ۱۸۹۰ هنگامی که رابرت با عنوان دانشآموز ممتاز، مدرسه ابتدایی را تمام کرده بود، نخستین شعرش در مدرسه به چاپ رسید. وی پس از مهاجرت به انگلیس «خواست کودک»، نخستین کتاب خود را به چاپ رساند، که توجه همگان را برانگیخت و باعث شد که رابرت به جرگه شاعران معروف درآید. اما دیری تپایید که با شنیدن خبر چاپ کتابش در ۱۹۱۵ به آمریکا بازگشت و از آن به بعد بود که قلههای شکوفایی شاعرانهاش یکی پس از دیگری آشکار شد.
1892 میلادی - سالروز درگذشت «والت ویتمن» (Walt Whitman)، شاعر مدرن و روزنامهنگار آمریکایی است که او را پدیدآورنده شعر آزاد آمریکا میدانند. در ۱۲سالگی پس از ترک تحصیل به کار در چاپخانه و مطالعه آثار ادبی از «هومر» و «شکسپیر» تا «تورات» پرداخت. از سال (۱۸۴۱) به روزنامهنگاری حرفهای پرداخت و این شغل را با وقفههایی تا آخر عمر ادامه داد. روزنامه «لانگ آیلندر» (Long Islander) که او تاسیس کرد، هنوز چاپ میشود. وی بهعنوان طرفدار دموکراسی و آزادی به مبارزه سیاسی میپرداخت که بهعلت عضویت در حزب خاک آزاد در سال (۱۸۴۸) سرویراستاری مجله «دیلی ایگل» بروکلین را از دست داد. پس از مدتی روزنامهنگاری به بروکلین بازگشت و روزنامه آزادیخواه «بروکلین فریدوم» را تاسیس کرد و شروع به توسعه شیوه خاص خود در شعر کرد. تا اینکه در سال (۱۸۵۵) نخستین دفتر شعر خود را با عنوان «برگهای علف» منتشر کرد.
——————————————
برخی از رویدادهای دیگر
1331 خورشیدی - درگذشت دکتر «قاسم غنی» نویسنده، پزشک و نماینده مجلسشورایملی در دورههای دهم تا سیزدهم.
1358 خورشیدی - اشغال یکروزه سفارت مصر در تهران به دست دانشجویان عرب مقیم ایران برای محکوم کردن قرارداد صلح «کمپ دیوید» میان مصر و اسراییل.
1354 خورشیدی - ورود «امیرعباس هویدا» نخستوزیر وقت ایران به بغداد به دعوت «صدام حسین»
خبر / رادیو کوچه
روز جمعه، هزاران معترض در شهرهای بزرگ و کوچک سوریه دست به راهپیمایی زده و همزمان با اعلام اعتراضات ضددولتی خواستار آزادی بیشتر در این کشور شدهاند.
بر اساس گزارشهای رسانههای خارجی، در شهر درعا واقع در جنوب سوریه، که دستکم سی تن در یک هفته اعتراضات در آن کشته شدهاند، سربازان به سوی تظاهرکنندگان اقدام به تیراندازی کردهاند.
به گفته شاهدان عینی، در اثر این تیراندازیها دستکم ۲۰ تن کشته شدهاند.
بنا بر گزارشها، تظاهرکنندگان مجسمه حافظ اسد، رییس جمهوری سابق سوریه و پدر رییس جمهوری کنونی این کشور را به آتش کشیدهاند.
همچنین به تعدادی از خبرنگاران خارجی اجازه ورود به شهر درعا داده نشده است.
نیروهای امنیتی تظاهرات در دمشق را نیز در هم شکستهاند.
لازم به اشاره است دولت سوریه اعلام کرد که درصدد اصلاح سیاسی است که لغو مقررات وضعیت فوقالعاده پس از چند دهه از جمله این اصلاحات خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
«مخالفان وعده اصلاحات دولت را رد کردند»
خبر / رادیو کوچه
روز شنبه، دولت ژاپن با صدور اطلاعیهای اعلام کرد درباره نشت رادیو اکتیو در نیروگاه اتمی فوکوشیما، که براثر زلزله آسیب دیده است، تحقیق میکند. تشعشع مواد رادیواکتیو در روزهای اخیر باعث مجروح شدن دو کارگر این نیروگاه شد.
به گزارش برناما مالزی، مسوولان این نیروگاه اعلام کردند افزایش خطرناک سطح رادیواکتیو که در آب یکی از رآکتورها ثبت شده است، ممکن است به خاطر ترک خوردن هسته رآکتور باشد.
یوکیو ادانو، یکی از اعضای بلندپایه دولت گفت که تحقیقی همه گیر و دقیق در نیروگاه فوکوشیما در جریان است تا علت نشت رادیواکتیو در این نیروگاه پیدا شود.
در عین حال، پلیس ژاپن تعداد کشتهشدگان زلزله و سونامی این کشور را بیش از ده هزار تن عنوان کرده است.
همچنین نام ۱۷۴۴۰ نفر در فهرست گمشدگان، ۲۷۷۵ نفر در لیست مجروحان و صدها هزار نفر هم براثر این بلای طبیعی بیخانمان شدهاند. حدود دویست و پنجاه هزار نفر در اردوگاههای موقت اسکان داده شدهاند و با کمبود آب، غذا و سوخت روبهرو هستند.
به گفته دولت ژاپن هزینه بازسازی این کشور ۳۰۹ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
بیشتر بخوانید:
«برقراری برق یکی از نیروگاهها در فوکوشیما»
«توقف خرید مواد غذایی در فوکوشیما»
خبر / رادیو کوچه
روز جمعه، در پی رای عدم اعتماد احزاب مخالف در کانادا، دولت استیون هارپر، نخست وزیر کانادا، سقوط کرده است. حزب لیبرال با حمایت دیگر احزاب مخالف دولت «اقلیت» آقای هارپر که به حزب محافظهکار وابسته است را به اتهام عدم شفافیت در برخی هزینههای دولت استیضاح کرده بود.
به گزارش بیبیسی، قرار است انتخابات پارلمانی کانادا در اوایل ماه می برگزار تا بر اساس نتیجه آن دولت جدیدی انتخاب شود.
مجلس عوام کانادا روز جمعه با ۱۵۶ رای موافق در برابر ۱۴۵ رای مخالف، به برکناری دولت آقای هارپر رای داد.
رضا مریدی، نماینده لیبرال مجلس ایالتی اونتاریو، سقوط دولت محافظهکار را تحولی مثبت برای اقتصاد کانادا ارزیابی کرده است.
وی در ادامه اضافه کرد: «محافظه کاران سرمایه گذاری زیادی در خرید تسلیحات نظامی میکنند. قصد دارند سی تا چهل میلیارد دلار خرج خرید تسلیحاتی کنند.»
وی افزود: «از سوی دیگر میخواهند مالیاتهای شرکتهای بزرگ را به شدت کم کنند که این دو باعث افزایش زیاد کسری بودجه میشود.»
استیون هارپر، ۵۱ ساله، روز جمعه در مجلس عوام گفت که محافظهکاران بر بهبود اقتصاد کانادا تمرکز خواهند کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر