پویا / رادیو کوچه
استفاده از عنصر ناشناخته، در فیلمهای ترسناک همواره بهسان ابزاری قدرتمند به کمک نویسندگان و کارگردانان این ژانر از سینما آمده است. اما امروزه، با توجه به فیلمهای بیشماری که در این ژانر ساخته شده است، کمتر موضوع بکری را میتوان در میان عناصر ماورایی و ناشناخته پیدا کرد. از اینرو استفاده از جلوههای ویژهی مدرن و تکنولوژی سهبعدی اهمیتی روز افزون پیدا کرده است. فیلم «رانندگی پر التهاب» (Drive Angry) نیز سعی کرده تا با اتکا به تکنولوژی صحنههایی بدیع و سرشار از خشونت را خلق کند.
در این فیلم «نیکلاس کیج» در نقش «جان میلتون» ظاهر میشود. قاتلی که از جهنم میگریزد. او برای فرارش دلیل مهمی دارد. «جونا کینگ» با بازی (Billy Burke) فردی است پیرو یک فرقهی شیطانپرستی، که دختر میلتون را به قتل رسانده و قصد دارد که فرزند نونهالاش را نیز قربانی کند. میلتون برای جلوگیری از این موضوع و گرفتن انتقام قتل دخترش از جهنم میگریزد. صحنهی شروع فیلم رانندگی پر التهاب «نیکلاس کیج» در حال گذر از پل آتشین دروازهی جهنم را به تصویر میکشد. میلتون برای نجات جان نوهاش فرصت چندانی ندارد. کودک را قرار است در نیمهی ماه، زمانی که قرص ماه کامل میشود قربانی کنند. از سوی دیگر، فردی که با عنوان «حسابدار» او را میشناسیم از سوی شیطان مسوول دستگیری میلتون میشود. جستوجوی میلتون در یکبار آغاز میشود، جایی که خدمتکاری بهنام «پایپر» را ملاقات میکند. شاید شنیده باشید که برخی از دخترها تمایلی به شخصیتهای خوب ندارند، و مجذوب آدمهای خلافکار میشوند. پایپر دقیقن چنین فردی است. پس از دیدن خشونت مثالزندنی میلتون در بار، پایپر با وی همراه میشود. صحنهای که در صورتی که شاید اگر خود نیکلاس کیج نیز دختر میبود، با دیدن آن به وحشت میافتاد. باقی ماجرا تعقیب و گریز بین میلتون، حسابدار و جونا و پیروانش است.
Click here to view the embedded video.
نیکلاس کیج بازیگری است که در فیلمهای خوب، خوب بازی میکند و در فیلمهای ضعیف نیز شخصیتی الزامی را از خود بروز میدهد. او شاید تنها بازیگری باشد که به راحتی بازی در چنین فیلمهایی را بپذیرد. او در این فیلمها بیهیچ تلاشی در مرکز توجه قرار گرفته و در بالاترین سطح خودنمایی میکند، زمانی که سایر بازیگران ضعیف فیلم توان همراهی او را ندارند. دیگر به اینگونه نمایشهای او عادت کردهایم و فیلمهای خوبش و شخصیتهای به یاد ماندنیاش بهصورت خاطرهای محو در پس زمینهی ذهنمان مانده است.
رانندگی پر التهاب چیزی نیست مگر تعقیب و گریز. صحنههایی که به لطف جلوههای ویژه و تکنولوژی سه بعدی جذاب تر شدهاند. داستان نیز در حین همین تعقیب و گریزها پیش میرود هرچند در کنار روایت اصلی، ماجرای دیگری نیز وجود ندارد. شاید از دید یک دوستدار واقعی سینما، این فیلم هیچ جذابیتی نداشته باشد، اما باید در نظر گرفت که رانندگی پر التهاب برای چه کسی ساخته شده است و مخاطبان این فیلم چه کسانی هستند. این فیلم برای تماشاگرانی که در جستوجوی هیجان و ترشح آدرنالین هستند، جالب خواهد بود. رانندگی پر التهاب بهخاطر خشونت زیاد به کار گرفته شده در آن دارای برچسب R است.
کارگردانی این فیلم را «پاتریک لوسیه» (Patrick Lussier) بر عهده داشته است. فردی که در کارنامهی کارگردانیاش فیلم مطرحی دیده نمیشود و تاکنون هیچ جایزهی سینمایی را به خود اختصاص نداده است. معروفترین اثری که لوسیه در آن مشارکت داشته، مجموعه فیلمهای جیغ است که او تدوین آنها را انجام داده است.
چنانچه خود را مخاطب این فیلم میپندارید دیدن آن را از دست ندهید.
منابع
http://www.imdb.com/title/tt1502404/
http://rogerebert.suntimes.com/apps/pbcs.dll/article?AID=/20110224/REVIEWS/110229990/1023
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
مهم نیست که تو را یاغی، سرکش و از خود راضی بخوانند، مهم نیست که تو را پولپرست و مردی با آشفتگیهای زیاد روانی بخواهند، مهم این است که بعضی از آدمها همیشه جلوتر از زمان خود در حرکتاند و چون فهمیده نمیشوند، دیگران به آنان برچسبهای نادانیهای خود را میزنند. مهم این است که سالها تو مردهای و هنوز برای هر نسل تازهواردی یک اسطورهای.
«مارلون براندو» در سوم آوریل 1924 در «اماها بنداسکا» بهدنیا آمد. او سومین و آخرین فرزند «دوروتی پین بارکر» و «مارلون براندو» بود. مادرش بازیگر محلی و پدرش فروشنده بود. در سال 1925، والدینش از هم جدا شدند و مادر خانواده همراه سه فرزندش به «سنتاآما» واقع در «کالیفرنیا» نقل مکان کرد ولی دو سال بعد، والدین او دوباره ازدواج کردند و همگی به استان «ایلینویز» واقع در شمال شیکاگو رفتند.
بازیگری تنها چیزی بود که مارلون از کودکی در آن مهارت داشت و بهخاطرش تحسین میشد. مارلون در سال 1943 به طرف نیویورک بزرگ رهسپار شد تا این حرفه را دنبال کند. در نیویورک در یک کارگاه نمایشی در «نیو اسکوول» ثبتنام کرد و تحت آموزش یک استاد بازیگری بهنام «استلا آدلر» قرار گرفت. آدلر در معرفی تکنیک «حافظه حسی» به جامعه تاتری نیویورک تلاش زیادی کرده بود. این تکنیک توسط بازیگر و کارگردانی بهنام «کنستانتین استانیسلاوسکی» ابداع شده بود. شعار استانیسلاوسکی روس این بود، «به تجارب شخصی خودتان فکر کنید و در اجراهایتان صادقانه آنها را بهکار گیرید.» او از شاگردانش میخواست بین شخصیت واقعی خود و شخصیت کاراکتری که قرار بود نقشش را بازی کنند مشابهتها را پیدا کنند. البته «آدلر» علاوه بر آموزش بازیگری، براندو را از نظر سواد اجتماعی هم بالا کشید و او را از یک جوان نادان تبدیل کرد به یک هنرمند آگاه و متفکر.
در سال 1944 براندو اولین تجربهی صحنهاش در نمایشی درباره حضرت مسیح را تجربه کرد. در طول همان سال اولین همکاریاش با کمپانی «برادوی» در «من مادر را بهخاطر دارم» به کارگردانی « جان ون دروتن» که بسیار موفق از کار درآمد و تا دوسال نمایش داده شد. این نمایش پرفروش تحسینهای بسیاری برای براندو در پی داشت که یکی از تحسینکنندگانش «الیا کازان» کارگردان بود. الیاکازن توانست تهیه کننده فیلماش «اتوبوسی به نام هوس» را که «تنسی ویلیامز» فیلمنامه آن را نوشته بود راضی کند که براندو برای نقش «استنلی کوالسکی» مناسب است. با بازی چشمگیر براندو در این نقش مشخص میشد که او در پی گونهای خاص از بازیگری است و قادر است روح دردمند و مجروح را به خوبی نشان دهد. شیوهی بازی براندو با راهنماییهای الیاکازان خبر از ورود متد به عالم بازیگری میداد. شخصیت استنلی کوالسکی یکی احمقترین و هوسبازترین شخصیتهایی است که تا به حال در سینما دیده شده است. خاطرهی مردی که به آرامی به وسایل اطرافش ضربه میزند و با بیان خاصش که بین کلمات مکث میکند و بیاختیار نام «استلا» را فریاد میزند، برای همیشه جاودان شده است.
براندو اشاره میکند که کار با آدلر برایش یک جور روانکاوی و خودشناسی بود. در دورهای که در نیویورک میزیست، مادرش پیش او آمد و مدتی آن دو با هم زندگی کردند و وقتی که مادرش او را ترک کرد، براندو دچار فروپاشی روانی شد. وقتی در «اتوبوسی به نام هوس» بازی میکرد، جملات عصبیاش بدتر هم شد و براندو میترسید که در جنون ناشی از این جملات، به کسی صدمه بزند. به توصیهی کازان به روانکاوی مراجعه کرد. پنج سال بعد، به کازان گفت که تنها دلیل رضایت به بازی در فیلم «در بارانداز» این بود که مکان فیلمبرداری در نیوجرسی به مطب پزشک روانکاوش نزدیک بود. او طبق قرارداد میتوانست کمی بعد از نیمروز صحنه را ترک کند و پیش پزشک برود.
حضور براندو در وسترن «میسوری از هم میپاشد»، کهدر صحنهای پیراهن به تن و کلاه زنانه به سر میکند از تواناییهای عجیب دیگر او خبر میداد و حضور موفقش در «سوپرمن» با توجهی زودگذر همراه بود. بهخاطر ویژگیهای خاص فیلم «بسوزان» در سال 1969 ساخته «فرد زینهمان» یعنی از لحاظ بازیگری و مضمون اجتماعی به آن توجه ویژهای شد. او در نقش مامور سری بریتانیایی ظاهر میشود که شورش بزرگی را در یک کشور آفریقایی به راه میاندازد. فیلم اعتراضی به نژادپرستی و استعماگری است و شخصیت براندو در آن با توجه به موقعیتهای مختلف، مرتب تغییر میکند. در سراسر دهه 60 شخصیتگیرای براندو هم بر روی پرده و هم بیرون از آن از او هنرمندی دوستداشتنی و نیروی تازه اجتماعی ساخت. تماشاگران جوان آنروزها او را در قامت فردی سرکش، تحسین میکردند اما نسلهای بعدی او را فردی ضد اجتماع و بیبندوبار شناختند. اما باز هم، منتقدان معتقد بودند که او یکی از مبتکرترین شخصیتهایی است که در طول مدت طولانی روی پرده ظاهر شده است.
در سال 1972، مارلون براندو معنی واقعی نبوغ بازیگری را با نقش «دون ویتو کورلیونه» در فیلم «پدرخوانده» که کارگردان آن «فرانسیس فورد کاپولا» بود به تماشاگران ارایه میدهد که برای آن دومین جایزهی اسکار خود را نیز بهدست آورد. براندو در مراسم اسکار در 27 مارچ سال 1973 همراه یک دختر سرخپوست ظاهر شد. براندو از پذیرفتن جایزه سر باز زد و دختر سرخپوست از طرف او بیانیهای را خواند که در آن دلیل ردکردن مجسمه را رفتار نادرست با سرخپوستان بومی بهخصوص در فیلمهای این کشور دانست. رد کردن این جایزه بوسیله براندو باعث ایجاد دورهای شد که در آن او بیشتر به سیاست اهمیت میداد تا به بازیگری.
براندو موفقیت رویاییاش در «پدرخوانده» را با حضور در هیبت مردی میانسال در برابر «ماریا اشنایمر» در فیلم «آخرین نانگو در پاریس» کامل میکند که به احتمال زیاد بهترین بازیاش بود و درخشش او عامل اصلی موفقیت فیلم «برناردو برتولچی» است که بهترین فیلم این کارگردان نیز هست. این فیلم براندو را برای بار هفتم نامزد اسکار کرد. او دههی هفتاد را با ایفای نقش «کوتز» قهرمان فیلم «اینک آخرالزمان» به کارگردانی کاپولا به پایان رساند که مشکلات مالی آن، فیلم و کارگردانش را به درد سر انداخت. اما در سال 2003 این فیلم با اضافهشدن پلانهای حذفی بهصورت محدود با نام «اینک آخرالزمان» و تدوین دوباره به نمایش در آمد. براندو در دههی هشتاد مدتی از روی پردهها دور بود. در آن دوران اظهارنظرهای عجیب و غریب بر اندوه هم شنیده میشد مثل این جمله که بازیگری حرفهای پوچ و توخالی است، به هر حال مارلون براندو هرگز از مرکز توجه و ستاره بودن راضی نبود. او در اول کتاب خاطراتاش که در سال 1994 بهنام «آوازهایی که از مادرم آموختم» منتشر شد، نوشته است که هرچه پول آورده خرج روانپزشکها کرده است.
براندو از اوایل دهه 60 در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی بهخصوص در مبارزات ضدنژادپرستی هم وارد شد. بهطور مثال در سال 68 در یک مسابقه اتومبیلرانی مخصوص سیاهان شرکت کرد. اینگونه فعالیتهای انساندوستانه براندو را در قطب مخالف بازیگران راستگرایی چون «جان وین» و «چارلتونهستون» قرار میداد. البته این حرکات هم نتوانست طرفداران زیادی را گرد او جمع کند. در واقع اکثریت جامعه آمریکا چنان تحمیق سیستم پروپاگاندای حاکم بر این کشور شده بودند که توانایی درک ارزش کارهای هنجارشکنانه اما انسانی یک بازیگر را نداشتند. حرکتهای ضدنژادپرستانه براندو باعث شد در دههی 60، فیلمهای او در ایالات جنوبی، که مردم و مقاماتش تمایلات نژادپرستانه قویتری داشتند، بایکوت شود.
براندو برای بازیهایش دستمزدهای نجومی طلب میکرد. در «سوپرمن»، که تنها سیزده روز وقتش را گرفت، مبلغ 7.3میلیون دلار به اضافه 10 درصد کل فروش فیلم را دریافت کرد. مبلغی که تا آنزمان یک رکورد محسوب میشد. بعد از بازی در «سوپرمن»، در«اینک آخرالزمان» فوردکاپولا نقش کوتاه «سرهنگ کرتز» را بازی کرد و دو میلیون دلار بابتش دست مزد گرفت. او که از سوی منتقداناش به پولپرستی متهم میشد، این دو میلیون دلار را به یک بنیاد ضدآپارتاید اعطا کرد. «دن ژوان دومارکوبه» هم راه جانی دپ، «قدرتمند» و «امتیاز» به همراه رابرت دنیرو آخرین فیلمهای براندو بودند. براندو در اول جولای سال 2004 در لس آنجلس درگذشت.
دامون / عکس / رادیو کوچه
روز سهشنبه، دهم اسفند، جمعی از ایرانیان مقیم مالزی در واکنش به ادامه حصر و بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبران معترضان در ایران، در برابر دفتر سازمان ملل شهر کوالالامپور تجمع کردند.
دراین تجمع گروهی از حامیان جنبش مردمی موسوم به جنبش سبز، با انتشار نامهای به دبیر کل سازمان ملل متحد، خواستار تلاش این مقام ارشد بینالمللی برای آزادی زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، مهدی کروبی و میرحسین موسوی شدهاند.
افشان برزگر/ رادیو کوچه
شاخص جهانی عملکرد زیست محیطی سال 2010 میلادی نشان داده است که ایران در میان 163 کشور جهان با 11 پله نزول نسبت به سال 2008 در رتبه 87 جهان قرار گرفته است. بر اساس این گزارش جهانی، ایران در بخش تنوعزیستی، آب، آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی بر «اکوسیستم» ضعیفترین عملکرد را در میان سایر شاخصها به خود اختصاص داده است.
اما شاخص عملکردی محیط زیست یا (ای پی آی) چیست؟ شاخص عملکردی محیط زیست در 25 شاخص اجرایی و 10 خطمشی و منطبق بر دو موضوع سلامت محیطزیست و احیای اکوسیستم تقسیمبندی شده است. این شاخصها معیاری برای میزان دستیابی کشورها به شاخصهای جهانی و سیاستگذاری در این خصوص است.
در این تقسیمبندی که کشورها بر اساس امتیاز کسبشده در پنج گروه قرار گرفتهاند، «ایسلند» با امتیاز 93.5 و پس از آن به ترتیب «سوییس» با امتیاز 89.1، «کاستاریکا» با امتیاز 86.4 و «سوئد» با امتیاز 86 به ترتیب در مقامهای اول تا چهارم قرار دارند. در این ردهبندی کشور ترکیه بالاتر از «ایران» و «قرقیزستان» پس از ایران قرار دارد.
همچنین کمترین امتیاز در این شاخص به ترتیب متعلق به «سیرآلئون» با 32.1، جمهوری آفریقای مرکزی با 33.3، «موریتانی» با 33.7 و «آنگولا» با 36.3 بوده است.
بر اساس این شاخص رتبه ایران در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا پس از «الجزایر»، «مراکش»، «سوریه»، «فلسطین»، «مصر» و «تونس» در مقام هفتم قرار گرفته است که پس از آن نام «لبنان»، «اردن»، «عربستان» و «کویت» در این منطقه به چشم میخورد.
در حالی ایران در شاخص (ای پی آی) امتیاز 60 را دریافت کرده است که میانگین این امتیاز در میان کشورهایی که از نظر درآمد با ایران همگروه هستند 63.2 و در میان کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی با ایران همگروهاند، 54.1 گزارش شده است.
بر اساس این گزارش ایران در بخش بار بیماریهای محیط زیستی از امتیاز 100 نمره 61.32، تاثیر آلودگی هوا بر انسانها 72.9، وضعیت آب بر اساس تاثیر بر انسان 85.3، تاثیر آلودگی هوا بر اکوسیستم 47.3، وضعیت آب بر اساس تاثیر بر اکوسیستم 45.9، تنوع زیستی 42.3، جنگلها 100، صید ماهی 57.3، کشاورزی 82.4 و تغییرات جوی نمره 52.6 گرفته است.
همچنین ایران در دو شاخص سلامت محیطزیست از 100 امتیاز، نمره 70.21 و احیای اکوسیستم نمره 49.72 دریافت کرده است.
«دکتر سعید متصدی»، استاد دانشگاه «شهید بهشتی» تهران که بر روی شاخصهای جهانی (ای پی آی) مطالعات زیادی داشته است در گفتوگو با رادیو کوچه درباره شاخص جهانی عملکرد زیست محیطی سال 2010 میلادی میگوید: «در حالی ایران از میان 163 کشور جهان با کسب نمره 60 در مقام 78 جهان قرار گرفته است که در سال 2008 میلادی با نمره 76.9 در رتبه 67 جهان قرار داشته است.»
وی میافزاید: «بر اساس شاخص (ای پی آی) سال 2010 که اخیرن منتشر شده است ایران توانسته در گروه بهداشت محیط تا حدود 70 درصد به اهداف پیشبینی شده دست یابد. این در حالیست که در گروه پویایی اکوسیستم که همان بخش اصلی محیط زیستی این شاخص جهانی است تنها به حدود 50 درصد اهداف دست یافته است که بدین ترتیب میانگین نمره ایران به عدد 60 و رتبه آن به 78 جهان رسیده است.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران عنوان میکند: «تحلیلهای آماری این شاخص نشان میدهد ایران در گروه تاثیرات اکوسیستمی به ترتیب در بخشهای تنوعزیستی با 42 درصد، آب 46 درصد، آلودگی هوا 47 درصد، تغییرات اقلیمی 53 درصد، ماهی گیری 57 درصد و کشاورزی 82 درصد تنها توانسته است به اهداف دست یابد.»
متصدی میگوید: «همچنین ایران در بخش تنوعزیستی، مقوله حفاظت با 32 درصد، در بخش آب موضوع فشار بر منابع آبی با 22 درصد، در بخش آلودگی هوا موضوع آلاینده اوزون با 33 درصد، در بخش تغییرات اقلیمی موضوع انتشار گاز «دیاکسیدکربن» برای تولید برق با 12 درصد، در بخش ماهیگیری موضوع ماهیگیری بیرویه با 15 درصد و در بخش کشاورزی موضوع مصرف بیرویه آب با 23 درصد کمترین عملکرد را به خود اختصاص داده است.»
وی با تاکید بر این که آمارها نشان میدهد، بدترین شرایط ایران در این شاخص جهانی در گروه پویایی اکوسیستم مربوط به تنوع زیستی و زیستگاههاست که ایران در این بخش به 42 درصد اهداف دست یافته است، تاکید میکند: «ایران در مقوله حفاظت از زیستگاهها نیز با مشکل جدی مواجه است. همچنین در بخش آب نیز بیشترین مشکل، فشار بر منابع آبی است که در این بخش تنها به 22 درصد اهداف دست یافتهایم.»
استاد دانشگاه «شهید بهشتی» تهران مشکل دیگر محیط زیست کشور را بر اساس شاخص (ای پی آی)، آلودگی هوا و اثرات اکوسیستمی آن دانسته و میافزاید: «در این بخش مهمترین پارامتر کاهش آلاینده اوزون است که تنها به 33 درصد اهداف تعیین شده رسیدهایم. این در حالیست که اوزون آلایندهای است که بهدلیل وجود ترکیبات هیدروکربنی، اکسیدهای نیتروژن، نور خورشید و اشعه یو وی در یک چرخه «فتوشیمیایی» تولید میشود که خطرناکتر از آلایندههای اولیه مانند «مونوکسیدکربن» و ذرات معلق است. از سوی دیگر منشا اصلی آلاینده اوزون، «اکسیدهای نیتروژن» و «هیدروکربنهاست» که ناشی از مصرف بیرویه سوخت در کشور است.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی به بخش تغییرات اقلیمی اشاره و تاکید میکند: «در این بخش نیز در انتشار گاز دیاکسیدکربن برای تولید برق با مشکلات جدی مواجه هستیم که تنها در این بخش توانستهایم به 12 درصد از اهداف برسیم که این رقم بدترین شاخص (ای پی آی) ایران اعلام شده است. همچنین در بخش ماهیگیری موضوع کنترل ماهی گیریهای بیرویه و در بخش کشاورزی نیز موضوع جلوگیری از مصرف بیرویه آب و سوق یافتن به تکنولوژیهای نوین آبیاری باید مورد توجه جدی مسوولان و دستاندرکاران قرار گیرد.»
وی ادامه میدهد: «متاسفانه وضعیت محیطزیست کشور ما نسبت به سال 2005 میلادی بر اساس شاخص (ای پی آی) که در تبه 53 قرار داشتیم، هماکنون 24 پله سقوط کرده است.»
متصدی در خصوص علل اصلی این امر گفت: «عدم توجه سیاستگذاران و تصمیمگیران به مساله عملکرد مطلوب زیستمحیطی با توجه ساختارهای شکننده و ناپایدار مدیریتی و نبود برنامههای بلندمدت در خصوص حفاظت از محیط زیست، مشکلات عدیدهای برای کشور ایجاد کرده است به شکلی که در این بخش میتوان به عدم اجرای برنامه جامع کنترل آلایندهها در شهرهای بزرگ و از همه مهمتر عدم اجرای کامل قانون برنامه چهارم توسعه در بخش محیط زیست اشاره کرد.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی میافزاید: «از سوی دیگر نبود بانکهای اطلاعاتی آماری دینامیک در کشور و شفاف نبودن آمارهای ارایهشده از سوی ارگانهای ذیربط که موجب میشود هنگام محاسبهای «پی آی» عدد واقعی و حقیقی وارد سیستم نشود نیز از دیگر مشکلات ایران در این زمینه لازم است، به منظور رفع این مشکل بانکهای اطلاعاتی مشخص که اطلاعات مورد نیاز شاخصهای جهانی از جملهای «پی آی» را تامین میکند در کشور توسط متولی آن که همان سازمان حفاظت محیط زیست است تدوین شده و در اختیار متخصصان داخلی و خارجی قرار گیرد.»
در این میان نیز وضعیت ایران در بخش گازهای گلخانهای نیز مطلوب نیست، موضوعی جهانی که طی سالهای گذشته بحثهای زیادی را در پی داشته است. اما گازهای گلخانهای چیستند و چند سال در جو میمانند؟
دکتر متصدی در این خصوص میگوید: «وقتی صحبت از گرمایش زمین به میان میآید، بیش از هر چیز به یاد «گازکربنیک» یا گاز «دی اکسید کربن» میافتیم، اما در حقیقت تنها دی اکسیدکربن نیست که مسوول گرمترشدن زمین است.»
وی میافزاید: «منظور از «جهانگرمایی» یا «گرمایش زمین» بالا رفتن میانگین دمای زمین است. گرمایش زمین باعث میشود که تغییرات آب و هوایی به وجود بیاید.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران با اشاره به این که مسوولیت اصلی بالاتر رفتن میانگین دمای زمین را گازهای گلخانهای بر عهده دارند، میگوید: «دی اکسید کربن تنها یکی از گازهای گلخانهای است. «متان»، «دی اکسید نیتروژن» (گاز خنده) و بخار آب نیز از گازهای گلخانهای محسوب میشوند.»
متصدی درباره اثر گازهای گلخانهای میگوید: «گازهای گلخانهای گازهایی هستند که باعث ایجاد اثر گلخانهای در جو زمین میشوند. این گازها دیوارهای در جو ایجاد میکنند که اثری مانند جدارهای شیشهای گلخانهها دارند. شیشههای گلخانهها مسوولیت اصلی گرمشدن آنها را بر عهده دارند. وقتی پرتوهای خورشید به گلخانهها که اتاقهایی شیشهای هستند میتابد، هوای درون گلخانه گرم میشود اما دیوارههای شیشهای باعث میشوند که بخشی از پرتوهای بازتابیده شده دوباره به داخل گلخانه برگردد. نتیجه این است که فضای داخل گلخانه از بیرون گرمتر میشود.»
وی میافزاید: «در اطراف زمین هم اتفاق مشابهی میافتد. پرتوهای خورشید با سطح زمین برخورد کرده و با طول موج بیشتری بازمیگردند. جو زمین بخشی از پرتوهای بازتابیده شده را در خود نگه میدارد و همین باعث میشود که هوای اطراف زمین گرم شود. این عمل به خودی خود مضر نیست، چون موجودات زنده برای زیست به این گرما نیاز دارند. در حقیقت حیات بشر مدیون گازهای طبیعی است که موجب میشوند دمای متوسط زمین از مرزهای خطرناک پایینتر نرود و گرنه دمای زمین به منهای 18 درجه میرسید و حیات غیرممکن میشد.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران تصریح میکند: «اما تراکم بیش از حد گازهای گلخانهای در اطراف زمین باعث می شود که مقدار جذب پرتوهای خورشید در جو بیشتر شود. آنچه که بشر در طول سالهای گذشته شاهد آن بوده، پیامدهای همین اثر است که به «جهانگرمایی» معروف شده است.»
وی تاکید میکند: «پیش از این دوران صنعتی شدن، غلظت گاز دی اکسید کربن موجود در کشورهایی که امروز صنعتی شدهاند حدود 287 پی پی ام بود، در صورتی که غلظت این گاز امروز در همین کشورها حدود 387 پی پی ام یعنی 100 واحد بیشتر است که کارشناسان هیت بررسی تغییرات آب و هوایی سازمان ملل معتقدند برای اینکه بتوانیم افزایش دمای زمین را زیر دو درجه نگاه داریم باید غلظت دی اکسید کربن را به 350 (پی پی ام) برگردانیم.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه میدهد: «در حال حاضر کره زمین نسبت به پیش از آغاز دوران صنعتی شدن 0.8 درجه گرمتر شده که 0.6 آن مربوط به فعالیتهای بشر است.»
متصدی با بیان اینکه دی اکسید کربن در درجه اول از مصرف نفت، زغال سنگ و گاز تولید میشود، میگوید: «این گاز بعد از انتشار حدود 100 سال در اتمسفر باقی میماند. یعنی اگر امروز یک تن نفت بسوزانیم، دی اکسید کربن ناشی از آن در هوایی که نبیرههای ما تنفس میکنند نیز تاثیر خواهد گذاشت. متان تنها 12 سال در جو باقی میماند. با این تفاوت که این گاز تاثیرش 25 برابر دی اکسیدکربن است. گاز خنده یا دی اکسید نیتروژن 114 سال در جو میماند و 300 برابر زیانبارتر از گاز دی اکسید کربن است.»
وی معتقد است: «اما مهمترین گاز از گازهای گلخانهای بخار آب است که از چرخه آب زمین ناشی میشود. بخار آب مسوول 60 درصد اثر گلخانهای طبیعی است و اینجا است که آن دور باطل آغاز میشود. ما بهخاطر مصرف بیش از حد انرژی و تولید گاز دی اکسید کربن باعث میشویم که دمای متوسط زمین بالا برود، در نتیجه فرآیند تبخیر بالا میرود و بخار آب ایجاد میشود و این چرخه بر آب و هوای زمین تاثیر خواهد گذاشت. این که این تاثیرات دقیقن چه خواهد بود، سوالی است که هنوز دانشمندان در پاسخ به آن به توافق نرسیدهاند.»
البته جدیدترین گزارش شاخص اجرایی تغییرات جوی که در سال جاری میلادی منتشر شده نشان از نزول 14 پلهای ایران در مقابله با تغییرات جوی دارد.
بر اساس گزارش شاخص اجرایی تغییرات جوی سال 2011 میلادی که در اجلاس مقابله با تغییرات جوی مکزیک ارایه شده است، عملکرد 10 کشور خوب، 15 کشور متوسط، 17 کشور ضعیف و 13 کشور هم بسیار ضعیف ارزیابی شده است.
بدین ترتیب ایران در این شاخص با کسب امیتاز 47.2 رتبه 52 را به خود اختصاص داده که نسبت به سال گذشته میلادی 14 پله نزول کرده و در رده کشورهای بسیار ضعیف قرار گرفته است این در حالیست که سیاستگذاری در بخش مقابله با تغییرات جوی در ایران از رتبه قابل قبولی در رده خود برخوردار است.
در عین حال هیچیک از 57 کشور قرار گرفته در این شاخص نتوانستند حد نصابهای مورد نظر را در زمینههای سطح آلودگی، سطح انتشار و میزان کاربرد سیاستهای مقابله با تغییرات جوی بهدست آورند اما «برزیل»، «سوئد»، «نروژ» و «آلمان» با عملکرد مطلوب خود در مکانهای چهارم تا هفتم جای گرفته و «عربستان»، «قزاقستان»و «استرالیا» نیز با بدترین عملکرد در انتهای جدول جای گرفتهاند.
در این تقسیمبندی کشورهای «مالزی»، «آمریکا»، «لهستان»، «چین»، «کانادا»، «استرالیا»، «قزاقستان» و «عربستان» نیز با عملکرد بسیار ضعیف خود بعد از ایران قرار گرفتهاند و «روسیه»، «بلغارستان»، «ترکیه» و «لوگزامبورگ» نیز همرده ایران هستند.
حال باید از سیاستگذاران و مسوولان ایران پرسید این روند نزولی ایران در کسب جایگاههای محیط زیستی تا چه موقع ادامه خواهد داشت؟ و آیا با ادامه این وضعیت در ایران در سالهای آینده کودکان ما قادر خواهند بود در شهرهای کشور تنفس کنند؟ برنامه تصمیمگیران برای نجات محیط زیست ایران که بر روی لپه پرتگاه قرار گرفته است، چیست؟
خبر / رادیو کوچه
دادستانی تهران روز چهارشنبه، در حالی که حصر و حبس رهبران جنبش سبز وارد هفدهمین روز خود شده است بار دیگر اخبار مبنی بر حصر خانگی و یا انتقال موسوی و کروبی به زندان حشمتیه را رد کرد و گفت: «تمامی این اظهارات دروغ بوده و آنها در خانه خود هستند.»
این در حالی است که فرزندان موسوی و کروبی با اظهار بیاطلاعی از پدران و مادران خود درخواست کمک از علما و مراجع کردهاند.
به گزارش مهر، عباس جعفری دولتآبادی روز چهارشنبه در حاشیه همایش دادستانهای کشور در جمع خبرنگاران در مورد حوادث روز سهشنبه دهم اسفند در تهران، گفت: «هر چند که از سوی برخی سایتهای معاند نظام مردم را برای حضور در خیابانها تشویق کرده بودند ولی با حضور پلیس اتفاق خاصی نیفتاد. البته پلیس بر حسب وظیفه باید این تجمعات را پراکنده کند و قطعن گروهی هم دستگیر میشوند.»
جعفری دولتآبادی در مورد اظهارات برخی از رسانههای بیگانه در مورد آغاز بازجویی از موسوی و کروبی بعد از حصر خانگی آنها اظهار داشت: «دروغگویی حد و حساب دارد و شایعات انتقال کروبی و موسوی به زندان کاملن کذب است. البته استفاده از واژه حصر خانگی صحیح نیست. آقایان موسوی و کروبی همراه با همسرانشان در خانه هستند حال اینکه شما مطرح کنید چراغ خانهشان روشن است یا خاموش با خودشان است.»
جعفری دولتآبادی درمورد انتشار برخی اخبار مبنی بر حضور نیروهای خودسر، لباسشخصی با چوب و چماق در خیابانها، گفت: «هیچ نیرویی غیر از نیروی انتظامی و سپاه حق حضور در بخشهای امنیتی تهران را ندارد که آنها نیز مجوز دارند.»
بیشتر بخوانید:
«پدرمان را علنی محاکمه کنید»
آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: الف
احمد توکلی نماینده مردم تهران با اشاره مستند به سخنان احمدینژاد و انتقاد از تاکید بیش از اندازه وی بر ایران و ایرانیت در نامهای خطاب به وی نوشت: «آقای رییس جمهوری جنابعالی در گفتوگوی تلویزیونی پس از دفاع صددرصد از اطرافیان بعضن مسئلهدار خود، تاکید کردید که «ما یک برنامه روشن داریم» و نیروها را متناسب انتخاب میکنیم. لطفا برای مردم، بهویژه نیروهای حزبالهی و بسیجی توضیح دهید که این ایرانیگری در کجای برنامه روشن شما قرار دارد؟ آیا این ادامه بزرگ کردن منشور کوروش و رونمایی از آن با حضور رییس جمهوری جمهوری اسلامی ایران، رییس دفترش و سفیر انگلستان است؟
آیا پرده دیگری از جداسازی «مکتب ایرانی» از «مکتب اسلامی» است لازم است شما که در این گفتوگوها شرکت میکنید، به این پرسشها پاسخ دهید تا مردم بدانند دلیل اصلی آقای رییس جمهوری برای این ایرانیگری و تاکید غیرمعمول بر محبت با آن نتایج منفی چیست؟»
متن کامل نامه احمد توکلی خطاب به رییس جمهوری بدین شرح است:
برادر ارجمند جناب آقای دکتر احمدینژاد
رییس جمهوری محترم
با سلام و احترام،
اخیرن در سخنرانیها و گفتوگوهای تلویزیونی جنابعالی گرایش جدیدی آشکار شده است که از جهات گوناگون سوالبرانگیز و در خور توجه است. ضرورت این توجه از حیث مقام ریاست جمهوری است که اکنون مسوولیت آن به دوش شماست. منظورم اصرار شما به حرفهای ملیگرایانهای است که ابزاری بودن آن بر هر اهل نظری آشکار است و غیراسلامی بودن آن نیز. این ادبیات شما هم وهن اسلام است و هم وهن تمدن ایران. در این باره موارد زیر قابل توجه است:
1- شما در گفتوگوی مستقیم تلویزیونی سهشنبه شب 26/11/89 که حدود یک ساعت آن به سخنان جنابعالی اختصاص داشت بیش از 45 بار از کلمه ایران، ایرانی و ایرانیان، بهجا و نابهجا، استفاده کردید. این وضع در سخنرانی شما در همایش نقش فناوریهای نوین در زندگی انسان برای تحقق صلح و سعادت در 30/11/89 در کیش تکرار شده است. در حالیکه در این دو برنامه از کلمه اسلام استفاده نکردید. اگر طرح مکتب ایرانی- مکتب اسلامی و دفاع شما از آن نبود و یا فرد دیگری چنین سخنانی میگفت، کمتر حساسیت برمیانگیخت، ولی در این جا به نظر میرسد برای تکرار کلمه ایران تعمدی در کار است و در نگفتن اسلام نیز قصدی تعقیب میشود. این گرایش در حدی بود که به تحریف تاریخ نیز مبتلا شدید. تردیدی در این واقعیت تاریخی نیست که در طول تاریخ ملت ایران به صفاتی شهرت یافته که برخی از آنها افتخارآفرین است. از جمله است سهم ایرانیان در تکوین تمدن اسلامی و – در دوران معاصر – پیدایش انقلاب اسلامی در ایران و مقاومت این ملت در این 32 سال و الهامی که به ملل مسلمان داده است و آثارش امروز رخ مینماید.
سخن بر سر تجلیل از خدمات این ملت به اسلام نیست که حقیقتی تاریخی است، سخن بر سر این است که این ملت و انقلاب آن مدیون اسلام است. این اسلام بود که به دست ملت ایران دست استبداد و استعمار را ازاین سرزمین کوتاه کرد.
2- این گرایش در هر دو مطلب مذکور چنان است که از برخی جملات شما بوی نژادپرستی میآید:
فرهنگ و روش ایرانی، ویژه و منحصر به فرد است (در همایش کیش)
فرهنگ و روش ایرانی چیست؟ اساس فرهنگ ایرانی به محبت برآمده از یگانهپرستی، عتدالتخواهی و بزرگی و کمال انسان است. به تاریخ این سرزمین و سنتها و آداب و رسوم ایران نگاه کنید، تقریبن همه آداب و رسوم ایرانی، کاملن انسانی است و ظرفیت جهانی شدن دارد. چون با نگاه به انسان و نیازهای انسانی طراحی شده است. در دل همه آنها حکمت هست. نقطه اوج آداب و رسوم ایرانی، نوروز است که همه آن زیبایی، عشق، محبت و انسانیت است. (همایش کیش)
اصلن زن ایرانی توی دنیا یک است. از نظر ادب، هنر، معرفت و انسانیت چیز دیگری است (گفتوگوی تلویزیونی)
بحث از درست و غلط بودن این گزارهها، به شکل مطلق، به کنار، آنچه مهمتر است این سوال است که تافته جدا بافته معرفی کردن ایرانیان از زبان رییس جمهوری چه معنایی دارد؟
3- شما حساب «مسلمانان» را از «ایرانیان» و حساب «فرهنگ ایرانی» را از «فرهنگ اسلامی» با وضوع و دقت جدا میکنید:
وقتی مجری سیما از شما درباره خیزش اسلامی اخیر در منطقه میپرسد در پاسخ میفرمایید:
این بیداری ….. در همه دنیا هست. ویژه «مسلمانان» یا «ایرانیان» نیست
در جای دیگری از همان گفتوگو فرمودهاید:
یکی از نگرانیهای ما همیشه فاصله طبقاتی است. چرا باید یک عده محروم باشند؟ «فرهنگ ایرانی» این طوری است، «فرهنگ اسلامی» این طوری است.
آیا این همان ادامه بحث انحرافی «مکتب ایرانی» و «مکتب اسلامی» نیست؟ این جداکردنها و تافته جدابافته ساختنها چه فضیلتی را برای ایران اثبات میکند؟ کجا رفت احترام آثار بزرگانی چون شهید مطهری و «خدمات متقابل اسلام و ایران» او؟
4- در این ایرانیگری تا جایی پیش میروید که به قلب واقعیت هم مبتلا میشوید، آنجا که گفتهاید:
ایرانیها اینطوریاند دیگر، جانشان را میدهند برای عزت ایران، چقدر روی مین رفتند برای عزت فرهنگ این سرزمین.
چرا جوری سخن میگویید که گویی مفاد این همه وصیتنامههای شهدا را نادیده گرفتهاید که اعتقادات دینی و سرمشقی که از اولیای خدا گرفتهاند جانمایه انگیزههای آنان برای شهادت بوده است؟ چرا میخواهید بر همه این فداکاریها رنگ ملیگرایی بپاشید در حالی که حتا جبهه ملی هم مدعی آن نبوده است. بخوانید سخن امام را که فرمود:
ملت ما که خون خودش را ریخت و فریاد کرد الله اکبر، فریاد کرد جمهوری اسلامی، اسلام اینها را وادار کرد به یک همچو جانبازی و خونریزی و فدایی دادن (صحیفه نور ج 7 ص 456)
همه میدانندکه تحمل هشت سال فشار و سختی فقط برای اسلام عزیز بوده است (صحیفه نور ج 21 ص 329)
این همه خون دادند مردم برای اینکه اسلام تحقق پیدا کند. (صحیفه نور ج 8 ص 43)
5- در همین راستا علت دشمنی استکبار را با ایران اسلامی به نادرستی به ایرانی بودن باز گرداندید:
آنها که با ما دشمنی میکنند، با سلاح و موشک و بمب، دشمن نیستند…. از بازیابی هویت و روش ایرانیها میترسند. چون در تاریخ تجربه کردهاند، دیدند هرگاه ایران فرصتی پیدا میکند و خود را مییابند، حرفهایشان جهانی است (همایش کیش)
برای روش ایرانی هم که قبلن تعریف خاص خودتان ارایه کردید. اینکه این ایرانیگری که شما بر آن اصرار دارید چقدر مورد قبول محققان و مورخان است بحث دیگری است، ولی به راحتی با رجوع به تحلیلهای واقعبینانه امام تعارضش با خط آن بزرگوار آشکار میشود:
دشمنهای ما از جمهوری نمیترسند از اسلام میترسند(صحیفه نور ج 7 ص 456)
تنها نیروی که میتواند آنان را از صحنه خارج کند، اسلام است. آنها در این ده سال انقلاب اسلامی ایران، ضربات سختی از اسلام خودهاند و تصمیم گرفتهاند که به هر وسیله ممکن آن را در ایران که مرکز اسلام ناب محمدی است نابود کنند.
حوادث افتخارآفرین این روزها منطقه شمال آفریقا تا انتهای شبه جزیره عربستان گویای همین حقیقت است که همه جا آمریکا و همپیمانانش با اسلام مسئله دارند نه با ایرانی و مصری و یمنی و بحرینی. ناسیونالیسم منحط هم در ایران سابقه دارد و هم بیشتر در کشورهای عربی به ویژه در مصر. هیچگاه هم آمریکا و اروپا و اسراییل با آن مسئله ای نداشتند بلکه عندالاقتضا تقویت هم در کار بود، ولی مبارزان مذهبی، به ویژه علمای آزاده در همه جا تحت فشار و تعقیب بودند. از روحانیت مبارز در ایران تا سید قطب در مصر.
6- تمسک به ایرانیگری با مصالح ملی ما در صحنه منطقهای و داخلی چه میکند؟
درست در وضعیتی که تمامی مردم منطقه از شمال آفریقا تا یمن و کشورهای همسایه، با فصل مشترک اسلامیت علیه دست نشاندگان غرب قیام کردهاند، حق این است که رییس جمهوری اسلامی ایران بر اسلامیت – که واقعیت هم دارد- تاکید بورزد نه آنکه با تاکید بر ایرانیگری که بخشی از آن نیز گزافه و غیرواقعی است، فرصت بزرگ ارتقا مصالح جمهوری اسلامی و مصالح کلی کشورهای مسلمانان را فرو گذارد. و از آن زیانبارتر آن که با این حرفها، حساسیتهای فراوانی را هم در جهان اسلام و در منطقه علیه ایران برانگیزد. جنابعالی با محبوبیت خوبی که به برکت انقلاب اسلامی مردم ایران بین ملل مسلمان، به ویژه ملت مصر کسب کرده بودید، میتوانستید دراین حرکت گسترده مسلمانان موثر شوید و با این اقدام موقعیت بینالمللی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران را ارتقا ببخشید. از آدم باهوشی مثل شما غفلت از این مهم عجیب است، این چه ادبیاتی است که اهل تحقیق آن را ابزاری میگیرد و اهل سیاست آن را مضر؟
از حیث داخلی نیز دمیدن در ملیگرایی عامل تفرقه است نه اتحاد. به یاد دارید که اولین کسانیکه با ابزار ایرانیگری قصد داشتند نفوذ سیاسی بخرند حزب مشارکتیها بودند که با شعار «ایران برای ایرانیان» به میدان انتخابات آمدند. حتمن به خاطر دارید که این حرکت اصلاحطلبان به تعصبات قومی دامن زد. تعصباتی که ریشه شیطانی دارد و عامل تفرقه در ایران است.
7- محور دیگر صحبتهای شما در سخنرانیها و مصاحبههای اخیر که در دو مطلب مورد بحث نیز ظهور زیادی دارد، تاکید افراطی بر محبت است. این کار از نگاه دینی قطعن ناتمام است.
اگر فقط ویژگی محبت در انسانها متجلی شود، زندگی بشریت سرشار از سعادت و صلح خواهد شد و آرزوی تاریخی بشر برای صلح و جاودانگی محقق خواهد شد. ایرانیان همواره در طول تاریخ از این ویژگی به طور کامل برخوردار بودند. (همایش کیش)
دولت همه را دوست دارد، دولت به عنوان دولت همه ملت ایران، ما همه ملتها را دوست داریم، همه را. تمام ده دهک یعنی 75 میلیون جمعیت ایران را دوست داریم… همه را دوست داریم. (گفتوگوی تلویزیونی)
این سخنان شما به سخن دراویش دکاندار بیشتر شبیه است تا رییس جمهوری یک کشور انقلابی و سوگند خورده به قانون اساسیای که در اصل دوم آن مبارزه باسلطهگری و سلطهپذیزی را در داخل و عرصه جهانی یک راه استراتژیک شمرده است. اگر شما همه 75 میلیون نفر از جمعیت ایران را دوست دارید پس تولی و تبری چه میشود؟
8- به نظر میرسد که در سیاست خارجی نیز صلح کلی شدهاید. امری که با دیپلماسی رسمی کشور در تضاد است:
راهی جز همکاری نیست. برای رسیدن به همکاری نیازمند گفتوگو هستیم. ما همیشه گفتهایم که آماده گفتوگو هستیم .ما هیچ وقت از گفتوگو فراری نبودهایم .باید گفتوگو کنیم و…. ما میخواهیم گفتوگو کنیم برای همکاری و دوستی، نمیخواهیم نتیجه گفتوگوها افزایش دشمنی باشد. (گفتگوی تلویزیونی)
با همه دولتها میخواهید گفتوگو کنید؟ استثنا ندارد؟ یادتان هست در محضر رهبری وقتی جنابعالی با همین کلیت از مذاکره صحبت کردید، مقام معظم رهبری در جمع مسوولان نظام با صراحت گفتوگو با آمریکا را استثنا فرمود؟ اسراییل که جای خود دارد.
ریشه این جور سخن گفتن ناشی از نگاهی است که به آمریکا و جهان استکباری پیدا کردهاید، یا از قبل داشتید و حالا تدریجن بیان میفرمایید. شما آنان را دچار تحلیل غلط و اشتباه محاسباتی میشمارید نه دارای روحیه استکباری، فزونطلبی و ستمگری.
با ایران مشکل دارند. حالا به خاطر روحیه استکباری یا تحلیل غلط. من فکر میکنم بیشتر به خاطر تحلیل غلط است. اشتباه محاسباتی است… البته ما دوست نداریم درباره تحریم، درباره دشمنی (حرف بزنیم) … همکاری کنیم به نفع همه است، به نفع همه دنیاست.من فکر میکنم اگر آدم هایی بودند که اشتباه محاسباتی نداشتند شرایط را میفهمیدند، خیلی بهتر میتوانستند از توانمندیها و ظرفیتهای ملت ایران در دنیا استفاده کنند.(گفتوگوی تلویزیونی)
این نگاه نسبت به آمریکای سلطهگر با واقعیت نمیخواند. علاوه بر آن با مصالح ملی ما و مصالح مسلمانان منطقه سازگار نیست. اگر این تصویر غیرواقعی را مردم ایران از آمریکا داشتند، اساسن انقلابی نمیشد تا امروز شما رییس جمهوری باشید و اگر مردم منطقه نگاه شما را داشته باشند به جای آنکه برای سرنگونی آنها قیام کنند، باید با حاکمان گرفتار اشتباه خود گفتوگو میکردند. ولی ظاهرن آنها هم مانند مردم ایران حرف امام امت را پذیرفتهاند که آمریکا شیطان بزرگ است و نصیحت رهبر معظم انقلاب را قبول کردهاند که فرمود فریب این شیطان را نخورند و قیام خویش را تا انتها ادامه دهند.
آقای رییس جمهوری، جنابعالی در گفتوگوی تلویزیونی پس از دفاع صددرصد از اطرافیان بعضن مسئلهدار خود، تاکید کردید که «ما یک برنامه روشن داریم» و نیروها را متناسب انتخاب میکنیم. لطفن برای مردم، بهویژه نیروهای حزبالهی و بسیجی توضیح دهید که این ایرانیگری در کجای برنامه روشن شما قرار دارد؟ آیا این ادامه بزرگ کردن منشور کوروش و رونمایی از آن با حضور رییس جمهوری اسلامی ایران، رییس دفترش و سفیر انگلستان است؟
آیا پرده دیگری از جداسازی «مکتب ایرانی» از «مکتب اسلامی» است؟ یا مقدمه «منشور نوروز» است؟ دعوت از 12 رییس جمهوری و انجام مراسم ویژه در تخت جمشید از ابتکارات کیست؟ این مراسم یادآور جشنهایی در رژیم گذشته نیست؟ اینها در ایجاد فاصله بین ما و ملل مسلمان دیگر چه اثری دارد؟ تبلیغات علمای فاسد وهابی را علیه ما چقدر تقویت میکند؟ لازم است شما که در این گفتوگوها شرکت میکنید، به این پرسشها پاسخ دهید تا مردم بدانند دلیل اصلی آقای رییس جمهوری برای این ایرانیگری و تاکید غیرمعمول بر محبت با آن نتایج منفی چیست؟
احمد توکلی
نماینده تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
در برنامه پیشین از گروههای همگام با روحانیون که پس از انقلاب به حاشیه رانده شدند گفتیم، در ادامه باید گفت روشنفکر برجسته نهضت آزادی و به عقیده برخی، نظریهپرداز اصلی انقلاب 1357، علی شریعتی بود. شریعتی که از یک خانواده مذهبی و زمیندار خراسانی برخاسته بود، با استفاده از بورس دولتی برای تحصیل در زبانشناسی تطبیقی و جامعهشناسی به پاریس رفت و در آنجا همزمان با اوج گرفتن انقلابهای «کوبا» و «الجزایر»، به فعالیتهای سیاسی و شرکت در تظاهراتها پرداخت و به عضویت نهضت آزادی و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی درآمد.
او در کلاسهای درس شماری از استادان مارکسیست مثل «ژرژ گورویچ» و خاورشناسان علاقهمند به عرفان اسلامی چون «لویی ماسینیون» و «هانری کوربن» شرکت جست و پس از مطالعه آثار «ژان پل سارتر»، «ارنستو چهگوارا»، «وو نوین جیاپ» و «فرانتس فانون»، آثاری از «سارتر» و «فانون» را بهصورت کامل و یا ناتمام به فارسی ترجمه کرد. پس از بازگشت به ایران، در سال 1344، برای سخنرانی در حسینیه ارشاد، که توسط گروهی از خیرخواهان مذهبی، تامین مالی میشد به تهران رفت. نوار سخنرانیهای او در سطح گسترده پخش شد و مورد استقبال فراوان دانشجویان و دانشآموزان دبیرستانی بهویژه شهرستانیهای مذهبی قرار گرفت.
ساواک با هراس روزافزون از محبوبیت وی، شریعتی را در اوایل دهه 1350 دستگیر و پس از مدتی حبسخانگی، مجبور به خروج از کشور شد. شریعتی یک ماه پس از رفتن به لندن در سال 1356، بهعلت حمله شدید قلبی درگذشت، مرگی که توسط برخی به ساواک نسبت داده شد. یگانه پیام روشن آثار و سخنان شریعتی این بود که اسلام، بهویژه تشیع، باوری «محافظهکارانه» و «قضا و قدری» که بیشتر روشنفکران غیر مذهبی بیان میکنند و یا ایمانی «شخصی و غیرسیاسی» که برخی علمای مرتجع ادعا میکنند، نیست، بلکه یک ایدئولوژی انقلابی است که باید با هرگونه ستمگری، استثمار و بیعدالتی بهویژه «فئودالیسم»، «کاپیتالیسم» و «امپریالیسم» مبارزه کند.
ساواک با هراس روزافزون از محبوبیت وی، شریعتی را در اوایل دهه 1350 دستگیر و پس از مدتی حبسخانگی، مجبور به خروج از کشور شد
به گفته او، رسالت «محمد» پیامبر اسلام نه تنها برقراری دین، بلکه تشکیل امتی پویا، انقلابی و در حال پیشرفت بود که به سمت جامعهای بیطبقه و ایدهآل حرکت کند. از دید شریعتی، امامان شیعه به ویژه «حسین ابن علی»، پرچم قیام و مبارزه را به این خاطر برافراشتند تا خلفای فاسد وقت را که اهداف اصلی اسلام و نظام توحیدی را به فراموشی سپرده بودند، گرفتار سازند. بسیاری بر این باور بودند که شریعتی خواهان تبدیل و دگرگونی اسلام از یک «دین» به یک «ایدئولوژی سیاسی» است، آنچه که در غرب، «اسلام رادیکال» یا «اسلام سیاسی» نامیده میشد.
شریعتی هرچند روش و دیدگاه مارکسیستی تقسیم جامعه را برای درک تاریخ مدرن لازم میدانست و تاحدود زیادی میپذیرفت، اما همچون قانون از برخی جنبههای مارکسیسم به ویژه مارکسیسم «نهادینه شده» احزاب کمونیست ارتدوکس بهشدت انتقاد میکرد و ضمن تاکید بر اهمیت اسلام در فرهنگ ایرانی، تنها راه شکست امپریالیسم برای ایران و سایر ملتهای جهان سوم را بازگشت به ریشه، میراث ملی و فرهنگ بومی خود، میدانست. او حتا هنگام تاکید بر بازگشت به اسلام، همواره روحانیون محافظهکار را هدف انتقادهای صریح و غیر مستقیم قرار میداد و آنان را به همکاری با طبقه حاکم، «نهادینهکردن» تشیع انقلابی و در نتیجه تبدیل آن به مذهبی محافظهکارانه، متهم میکرد.
شریعتی مشکل اصلی اسلام امروزی را پیوند نامقدس آن با «خورده بورژوازی» میدانست. پیوندی که طبق آن، روحانیت، دین را برای بازاریان سهل و هموار میکرد و بازار نیز، دنیا را برای روحانیون مکانی خوشآیند میساخت. از اینرو وی، پدیدآورندگان «رنسانس» و «رفرماسیون» اسلامی در آینده را، بیشتر روشنفکران میدانست تا روحانیون سنتی. شریعتی بین هزاران جوان شهرستانی که هرساله از دانشگاههای جدید، دبیرستانها، مدارس فنی حرفهای و تربیت معلم فارغالتحصیل میشدند و همچون خود او، از طبقه متوسط سنتی جامعه «خانوادههای بازاری، روحانی و خردهمالک» برخاسته و در محیطی مذهبی رشد یافته بودند، پیروانی پرشمار پیدا کرد و پس از بازترشدن فضای سیاسی در سال ۱۳۵۶ و خارج شدن آثارش از قید سانسور، صدها هزار جلد از کتابهای او به فروش رفت.
گروه دیگر روحانیون مخالف بودند، در سالهای پس از قیام سال ۱۳۴۲، سه گروه متغیر، متداخل و در عین حال قابل تشخیص، در بین روحانیون شکل گرفت. گروه نخست که شاید بزرگترین گروه بود، از علمای غیرسیاسی تشکیل میشد که با وجود نارضایتی از برخی مشکلات اجتماعی مثل فساد، فحشا و «الکلیسم»، معتقد بودند که روحانیت باید از کار پلید سیاست دوری جسته و به مسایل معنوی و آموزش در حوزهها بپردازد. با این حال این گروه، در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶، بهدلیل اجرای سیاستهای نامطلوب حکومت در خصوص بازار و نهادهای مذهبی به عرصه سیاست کشیده شدند.
گروه دوم یعنی روحانیون مخالف میانهرو، گرچه در مسایل مربوط به حق رای زنان و اصلاحات ارضی مخالف رژیم بودند، ترجیح میدادند که همچنان با شاه در ارتباط باشند تا سیاستهای وی را تعدیل کنند. کاظم شریعتمداری عالم بلندپایه قم، مجتهد سرشناس آذری و سخنگوی غیررسمی روحانیون آذربایجان، چهره شاخص این گروه بود که تنها خواستار اجرای کامل قانون مشروطه بودند. اما گروه سوم، که میتوان آنان را روحانیون موافق با «آیتالهخمینی» نامید، توسط او از عراق رهبری میشدند و شبکهای مخفی و غیررسمی در کشور داشتند.
چهرههای شاخص این گروه عبارت بودند از: «حسینعلی منتظری»، مدرس برجسته فقه اسلامی در قم، که بهعنوان مخالف آشتیناپذیر رژیم، سه بار به زندان افتاد، «محمد بهشتی» هوشیارترین عضو سیاسی گروه، «مرتضی مطهری» متفکر و نظریهپرداز عمده گروه و دو روحانی جوانتر سازماندهنده گروه به نامهای «اکبر هاشمی رفسنجانی» و «علی خامنهای». خمینی که از سال ۱۳۴۲، در نجف میزیست، به تدریج تعبیر خود از اسلام شیعه را گسترش داد. او چارچوب نظریه سیاسی خود را در سخنرانیهایش، در اواخر دهه ۱۳۴۰، تدوین و تنظیم کرد و سپس آنرا با عنوان «ولایت فقیه، حکومت اسلامی» بدون ذکر نام مولف، منتشر کرد. طبق نظریه جدید او، اقتدار سیاسی و مسوولیت حفظ امت اسلامی، از طرف امام دوازدهم شیعیان به مجتهدان متخصص در فقه اسلامی« فقها » واگذار شده است.
استدلال وی این بود که خداوند، پیامبران و ائمه را به منظور وضع قوانین شرع برای هدایت امتها فرستادهاست و در غیاب امام غایب، روحانیون بهویژه فقها، تنها مفسران و نگاهبانان حقیقی شریعت میباشند که حکومت باید به آنان سپرده شود. از دید روحانیون سنتی، ولایت فقیه، زمامداری فقها، تنها بر نهادها و مدارس مذهبی و همچنین افراد «محجور» یا ناتوان محسوب میشد، ولی خمینی این اصطلاح را بسط داد بهطوریکه تمام جامعه را در بر میگرفت.
نظریات سنتشکنانه خمینی تنها به ولایت فقیه محدود نمیشد، او برخلاف عقیده گذشته خود که همچون دیگر روحانیون از نظام مشروطه سلطنتی حمایت میکرد، اظهار داشت که نظام سلطنتی، سنتی «طاغوتی» است که از دوران «شرک» به ارث رسیده و با اسلام ضدیت دارد، چرا که پیامبر اسلام، پادشاهی موروثی را شیطانی و کفرآمیز خوانده است و حسین امام سوم شیعیان، پرچم قیام را برای نجات مردم از یوغ خلفا و سلاطین موروثی برافراشته است. او در تشریح دیدگاه سیاسی خود، حتا روحانیون غیرسیاسی و میانهرو را مورد بازخواست قرار میداد و گروه نخست را به ترک تکالیف شرعی خود، پناهبردن به حوزههای علمیه و پذیرفتن نظریه جدایی دین از سیاست که از دید او توطئه «امپریالیستها» بود، متهم میکرد.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، دهم اسفند، مهسا امرآبادی همسر مسعود باستانی، زندانی محبوس در زندان رجاییشهر کرج در جریان اعتراضات ضددولتی توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است. همچنین شهین جهادی نیز از جمله بازداشتشدگان روز گذشته است.
این در حالی است که مهسا امرآبادی، روزنامهنگار و فعال مدنی با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
از سویی دیگر در جریان تظاهرات خیابانی دهم اسفند فخرالسادات محتشمی پور، مدیرکل امور بانوان وزارت کشور در دولت اصلاحات سید محمد خاتمی، شب گذشته در یکی از خیابان های تهران بازداشت شده است.
به گزارش بیبیسی، داماد خانم محتشمیپور اظهار داشت که علت دستگیری او، شرکت در تجمع اعتراضی ۱۰ اسفند بوده است که در واکنش به حصر یا بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران آنها برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت همسر مصطفی تاجزاده در تهران»
«یکسال حبس برای همسر مسعود باستانی»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس اخبار منتشر شده در برخی رسانهها، دومین شب از کنسرت گروه شمس به دلیل آنچه دلایل امنیتی عنوان شده، در شهرستان بابلسر لغو شده است.
به گزارش دانشجونیوز، این کنسرت قرار بود هشتم و نهم با صدای علیرضا قربانی و سرپرستی کیخسرو پورناظری برگزار شود، اما بعدازظهر هشتم اسفند به امان شهلایی تهیه کنندهی آن اطلاع داده شد که «بنا بر برخی دلایل امنیتی» نهم اسفند کنسرت برگزار نخواهد شد.
این اتفاق در حالی رخ داده است که چندی پیش کنسرت احسان خواجهامیری در شهرستان آمل نیز به دلایل امنیتی لغو شده بود و پس از یک هفته مبالغ بلیط به شهروندان پس داده شد.
به گزارش منابع محلی هردو کنسرت تمامی مجوزهای مربوطه را کسب کرده بودند و با قول مساعد ادارهی ارشاد این شهرستانها و نیروی انتظامی تصمیم به برگزاری این مراسم گرفتند و در مورد کنسرت اخیر نیز، استاندار مازندران به تهیهکنندگان آن قول مساعد داده بود که اتفاق آمل تکرار نخواهد شد.
به گزارش برخی منابع آگاه، آمادگی گستردهی شهروندان استان، بهخصوص دانشجویان دانشگاه مازندران برای شرکت در این کنسرت و جو امنیتی حاکم بر این دانشگاه واقع در شهرستان بابلسر در آستانهی دهم اسفند میتواند یکی از دلایل مهم لغو کنسرت باشد.
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت
هرگز به دل انگیـزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلآویز شمیران
عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست
آوارهام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست
آوارگی وخانه به دوشی چه بلایی ست
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بیشبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلآویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ
چون دامن البرز پر از چین و شکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
«خسرو فرشیدورد»
هر روز که از آغاز این برنامه میگذرد، نوشتهها و نگاههای متفاوتی از شنوندگان و دوستانی که هر یک در گوشهای از این کره خاکی در انتظار دیدن دوباره وطن زندگی میکنند بهدست من میرسد و اینها همه سبب دلگرمی بیشتر من در ادامه این برنامه میشود.
انگار صندوقچه دل همه این آدمها سرشار از نگفتههایی است که روزی باید گفته شود …
این بار نوشتهای را برایتان میخوانم از دانشجوی جوانی که دو سه سالی است برای ادامه تحصیلات تکمیلی خودش از ایران خارج شده و با وجود جوانی تجربیات جالبی داره. تجربههایی که میتواند به نوعی راهنمایی باشد برای همسن و سالان او که قصد دارند در مسیر سفری خواسته یا نا خواسته به دیاری دیگر گام بردارند.
«هادی» در نوشتهای که برای من ارسال کرده چنین میگوید:
«داشتم چند روز پیش با یکی از دوستانم که تا الان هنوز از ایران خارج نشده صحبت میکردم.»
میخواست در مورد شرایط و خصوصیات زندگی در کشورهای دیگر از من سوال کند. سعی کردم یکجوری تفاوتهایی را که فکر میکردم براش ملموستر باشه و بتونه درکشون کنه توضیح بدم.
البته که نمیشه همه اونها رو در یک گفتوگوی چنددقیقهای یا یک نوشته چند سطری بیان کرد. اما تلاش کردم نکات مهمش رو بهش بگم. اما یکجوری مطمئن بودم که هیچوقت اون نمیتونه این حس رو بفهمه تا زمانی که خودش این تجربه رو نداشته باشه یعنی هم تجربه زندگی امروزی ایران و هم تجربه زندگی تو کشورهای دیگه رو، چراکه من هم قبل از اینکه از ایران خارج بشم با دیگر دوستانم که این تجربه رو داشتن صحبت کرده بودم اما نتونسته بودم اون رو واقعن درک کنم.
اینجوری بهش جواب دادم، گفتم: «توی خیابون وقتی یک پلیس رو میبینی چه حسی داری یا اصلن وقتی از خونه میری بیرون یا اینکه تو خیابون راه میری. آیا احساس نگرانی میکنی؟
تا حالا وقتی با دوستات دور هم جمع شدید ترس از اینکه پلیس بیاد رو داشتی؟
تا حالا تو ایران به این فکر کردی که چرا آدمهای دیگه تو زندگی ما دخالت میکنند و حتا به خودشون اجازه میدن که جای ما تصمیم هم بگیرن؟
تا حالا این مسایل برات پیش اومده، تا حالا فکر کردی چرا وقتی تصمیم میگیری جایی بری باید به طرز لباس پوشیدنت آنقدر توجه کنی که مبادا خلاف قوانین باشه، یا موهات رو جوری آرایش نکنی که باز هم خلاف قوانین باشه؟
اینجا، کسی دنبال این نیست که افکارش رو به تو تحمیل کنه، اینجا کسی تو حریم شخصیات دخالت نمیکنه و البته متقابلن تو هم باید به طرز تفکر اونها احترام بگذاری
همهی اینها با وجود اینکه من مرد بودم تو ایران برام مکرر پیش اومده بود. اینها واسه تو هم پیش اومده یا نه؟
خوب اون هم جواب داد که: «معلومه که پیش اومده.» راستش برای اون حتا بیشتر از من پیش اومده بود چون رشته دانشگاهیاش هنر بود و اکثراون آدمها با مشکلات زیادتری از من روبهرو شده بودند.
به او گفتم که دقیقن این مسایل اینجا اتفاق نمیافته، کسی سعی نمیکنه در اینکه چه جوری فکر میکنی دخالت کنه، کسی سعی نمیکنه تو رو مجبور کنه که اونجوری که اون فکر میکنه، تو هم فکر کنی. از آدمهای اطرافت احساس ترس نمیکنی، از پلیسها نمیترسی چون اونها برای خلافکارها ترسناک هستن نه واسه آدمهای معمولی جامعه. در کل هیچوقت تو ایران احساس آرامش واقعی نمیکنی چون همیشه باید فکرت به دنبال مسایلی مثل اینها که گفتم باشه.
اینجا، کسی دنبال این نیست که افکارش رو به تو تحمیل کنه، اینجا کسی تو حریم شخصیات دخالت نمیکنه و البته متقابلن تو هم باید بهطرز تفکر اونها احترام بگذاری.»
خبر / رادیو کوچه
دادگاه انقلاب بروجرد با صدور قرار بازداشت موقت برای یک درویش گنابادی به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام، به بررسی پرونده 189 تن از دراویشی که پیشتر برای آنها احضاریه صادر کرده و مورد بازجویی قرار داده، میپردازد.
به گزارش خبرنگارسایت مجذوبان نور، حبیب پیریایی در حالی روانه زندان بروجرد شده است که در آبان ماه سال 1386، در مقابل تعرض نیروهای دولتی به حسینیه دراویش گنابادی آن شهرستان، دست به اعتراض زده که باعث مجروح شدن وی نیز شده است.
یادآور میشود حسینیه دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی شهرستان بروجرد در آبان 1386 ، توسط نیروهای امنیتی و انتظامی تخریب شد، اما دراویش گنابادی که از آسیبدیدگان و مصدومان این حادثه بودند، در دادگاه آن شهرستان متهم شناخته شدند.
پس از گذشت سه سال از این رخداد دادگاه انقلاب بروجرد در اقدامی، 189 درویش گنابادی را به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی فراخواند تا در 14 اسفند ماه جاری به دادگاه مراجعه کنند.
لازم به توضیح است که این دادگاه قرار بود اوایل آبانماه سال جاری برگزار شود اما به دلایلی نامعلوم به تعویق افتاد.
بیشتر بخوانید:
«تعویق دادگاه یکصدوهشتادونه درویش گنابادی»
نامه وارده / کردستان عراق
دو روشنفکر برجسته و مشهور کردستان عراق «ئاراس فتاح و مریوان وریا قانع» نامهای را در سایتهای اینترنتی درباره اوضاع ناآرام کردستان عراق منتشر کردهاند. قبل از انتشار بخشهایی از نامه شاعرانه و زیبای این دو روشنفکر دوستدار ایران و ایرانی، لازم به ذکر است که مریوان وریا قانع نوه قانع مریوانی، شاعر متفکر و نامی معاصر کردستان ایران است. (ذوق شاعری و ادبی و قدرت اندیشه و بیان قانع موجب دردسرهایی برایش شد. قانع به فارسی و کردی شعر میسرود و بیشتر اشعارش در شکایت از اوضاع روزگار و انتقاد از وضع نابسامان محیط زندگی او است که همواره با آوارگی و رنج و حرمان در نبرد بود اما عزت نفس او، مانع مداحی قدرت مسلط زمانه– دوران پهلوی – شد «آلالههای مریوان، باغچه کردستان، چهار باغ پینجوین، کوه های اورامان، دشت گرمیان» مهمترین آثار اوست که همگی به زبان کردی سورانی میباشند و از اشعار فارسی وی از زمانی که ساواک، ممنوع الانتشار کرد، هنوز هم چاپ نشده است. قانع در سال ۱۳۴۲ با پسرش (وریا) در زندان قصر تهران و هر کدام در یک سلول جداگانه محبوس بودهاند و ساواک از وی خواست که با شعری به مداحی شاه بپردازد و آزاد شود، او هم شعری را سرود و خارج شد، چند ساعت بعد ساواک متوجه شد که جز استهزا و ریشخند به قدرت استبداد و مطلقه، چیزی ننوشته و فقط به زبان استعاره و مجاز سخن گفته، او را تحت تعقیب قرار دادند اما او خود را به مرز کردستان رسانیده بود. قانع به سال ۱۳۸۵ ه ق در پنجوین – کردستان عراق – درگذشت) و اکنون نویسنده این متن ، مریوان – فرزند وریا و نوه قانع- خود دکتری علوم سیاسی از دانشگاه هلند دارد» پسری که دارد نشان از پدر».
دوباره ترور سیاسی در این سرزمین نمودی دیگر یافته است، این جنایت که پارتی در سلیمانیه انجام داد، دوران دگری از تاوان سیاسی است، رویارویی خونین با مردمان جامعه کردستان با زبان ترور و گلوله… البته سالهاست که قدرتمداران این اقلیم، نه تنها ثروت و سامان و ملک و دارایی، بلکه همه انسانها را نیز ملک شخصی خود میدانند و تصورشان بر این است که غیر از کوه و بیابان و رود و جاده و پل، مسوول مرگ و زیستن انسانهای این دیار نیز هستند و ابایی از کشتن و خون خلق به ناحق ریختن ندارند، آنهم مردمانی که برای صاحب حق آزادی و زیستن آزاد و کناره جستن از قدرت، مشت گره کردهاند و هوار میزنند… اما ترور، گویی تنها شیوه حکمرانی است. این قدرت مسلط، انگار دیگر نیازی به اصلاحات نمیبیند، باوری به تغییر و اصلاحات هم ندارد، چون عقلانیت و اندیشهای ندارد که در میانش باوری و یقینی بتوان یافت، برهوتی است از مرگ انگار، نگاه این قدرتمداران مسلط بر اقلیم، حکمرانی مادامالعمر و رهبری مطلقه است و تبارگماری و فرزند را جانشین کردن و حتا حاضر به شنیدن اشتباه و خطا هم نیستند، نه میپذیرند نه شهامت پذیرش دارند و نه اخلاق عذرخواستن و شرمساری اما تاریخ هم نمیدانند که رسوای آناند…
مخالفان و دگراندیشان، سکوی مدنیت و تمدن است، آیینه و ترازویی است که قدرت مسلط را هشدار میدهد، فضای بشر مدرن امروز و عقل مدرن و انسان جدید در عصر حاضر، گفتوگو و مسالمت میسازد و سیاست و تعامل بشر مدرن امروز هم شنیدن هر صدایی است حتا مخالف، که انتقاد ناراضیها را بشنود، بهدور از هر کینه و عقده و تندرویی و تکفیر و توهین و… اما قدرتمداران مسلط زمانه امروز کردستان عراق، دو صفت منفور دارند: «گوش ندادن و ندانستن و حتا نخواستن برای فهمیدن و دانستن»
اما قدرتمداران مسلط زمانه امروز کردستان عراق، دو صفت منفور دارند: «گوش ندادن و ندانستن و حتا نخواستن برای فهمیدن و دانستن»
در خاورمیانه و تاریخ معاصر ما، چه بسیارانند کسانی که روی کرسی قدرت تکیه زدهاند و گوششان کر و چشمشان کور و هنرپیشه نمایش فریب خلق، نمایشی که در پرده اول با افراد و احزاب مختلف مینشینند و حرف میزنند و بیانیه میدهند و به قانون ارجاع میدارند و هیت نظارت میگذارند و … اما تو گویی برای فریب افکار مردمان سادهدل و زودباور کردستان است و کردهای نجیب و سر به زیر ، وگرنه حرفی را نمیشنوند و باوری به شنیدن ندارند و معضل را یا به اجنبی و همسایه و .. حواله میکنند و یا همه چیز را سانسور، تا شاید آسایشی یایند اما نمیدانند دوران سانسور و بستن همه درها، آنهم بنا به میل قدرت، سپری شده است و امروزه دیگر دورانی دیگر است..
آنچه در سلیمانیه در 17/2/2011 رخ داد ، در رسانههای محلی و تلویزیون و رادیو سانسور شد، اما مردمان اربیل که به کنار، به گوش هر که در عالم رسید این آواز مرگ و همگان خواندند و شنیدند و دانستند و… دوران بستن فکر آدمیان، به سر آمده است و مردمان هشیارانند…
این تجربه سیاسی کردستان، نشانگر آن است که برای افکار خلق و زبان مردم و کوی و برزن، که چه میگویند و چه میخواهند، حاکم ناشنوا و نابینا، اهمیتی ندارد، آنچه مانده است جمع کردن سخن مخبران و فالگوشهاست که چه کنند تا خلق را بهتر در مشت و انقیاد و یوغ نگه دارند و فاصله قدرت مسلط از مردم، شاید به اندازه فاصله لوله تفنگ تا سینه خلق است که هر دم به رایگان، سینهشان را میشکافند و مردمان شدهاند صیدی بیپناه و ناتوان و حاکم شده است شکارچی بیوجدان و سنگدل…
ریژوان، طفل معصومی که در خون خود غلطید و با گلوله بارزانی، در روی سنگفرش خیابان زادگاهش جان به جان آفرین تسلیم کرد، نمونه است که کودکان و نوجوانان و نوباوگان ناامید و هراسیده این دیار، قدرت مسلط صدایشان را نمیشنود که این آینده سازان ملت، چه میخواهند جز یک مشت آزادی؟…تنها فرمان شلیک را میداند که هر کودکی زبان کودکیاش را گشود و هر انسانی آزادی را مطالبه کرد، خون گرمش را بر روی سنگفرش خیابان بریزند. این است مزد جوان در حال رشد و صاحب اندیشه و تفکر و دوستدار آزادی در برابر رهبر عشیرهای که بویی از انسانیت و عقلانیت و تمدن و رشد و ریستن آزاد را نمیشناسد و برای این حزب کاردستی ساواک ایرانی و روسها، فرق کشنده و کشته شونده، تنها در این است که کشته شونده از او دیگر خواستهای را مطالبه نمیکند و این نهایت درک سیاسی این حاکم است. که فراتر از قانون و عرف و حقوق عمل کند، اگر ذرهای از مصالحش به مخاطره بیفتد و مشروعیت به هر کار مافیایی میدهد و این تصور را ساخته و پرداخته کرده است که قدرتمداران حزب و حاکم مسلط بر اقلیم، نه فقط خطا نمیکند و معصوم است بلکه مقدس است و شایسته کرنش و تعظیم و تمجید و تعریف.
در برابر چند جوان پیرو راه آزادی و اراده رشد و امیدوار به آینده، به جای زبان گفتوگو و زندگی، زبان گلوله و مرگ را میگشاید، چون زبانی دیگر نمیداند… و این حزب امروزه دایناسوری خطرناک و خون آشام شده است که تنها به زبان مردن و کشتن سخن میراند و واژه زندگی و آزادی در قاموس او نیست…حزب مسلط بیانیه پشت بیانیه میدهد، اما مخاطب کیست؟ حکومت مربوط به کیست؟ پارتی دمکرات کردستان یا اتحادیه میهنی کردستان؟ کجاست؟ سلیمانیه یا اربیل؟ ….یعنی خود از خود میخواهید که دنبال حقیقت باشید؟ (مصداق بارز: خودگویی و خودخندی، عجب مرد هنرمندی)…حاکم مستبد، معنی حقیقت را جز خود، چه میداند؟ جز قصابی راه انداختن و جوانان سلیمانیه را سلاخی کردن؟
در کدام کشور و جایی از این کره خاکی، این گونه به قتل اندیشه باورمندان به آزادی، بازی میشود؟ چه کسی فتنه کرد، صدای چند جوان معصوم که آوازشان آزادی بود و یا آنکه انگشت بر ماشه چکانید؟ کدام یک، نشان زیستن جامعه پویاست، مرگ یک جوان یا آواز او؟ چه موجب نگرانی است، ترور و کشتن تا انتقاد و زبان به اعتراض گشودن؟ چه کسی ناراحت شده است، جز حاکم زبون و قدرتمدار مسلط زمانه؟ رهبری که به زور فشنگ و گلوله و خون، میخواهد بر آن کرسی باقی بماند و مشروعیت و صلاحیت این تاج و تخت هم کسی نمیداند از کجا آورده است؟
و آنگاه امروز دیوانه و هار، مهار گسیخته و میخواهد یکی را در میانه رسوا کند، یا کشوری همسایه را، یا رقیبی دیگر را… اما جنون قدرت، آخرش نابودی است…
چهارشنبه 11 اسفند 89 / 2 مارس 2011
اجرا: زهره
استودیو: اعظم
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات ایران
روزنگاشت – «تولد میر محبوس» – محبوبه
بخش اول خبرها
مجله جاماندگان – «ولایت فقیه، رویایی از سال 1340» – شراره سعیدی
دایره شکسته – «مارلون براندو» – مهشب تاجیک
نامه وارده – «بیداری دایناسور خون آشام و خطرناک قدرتطلبی» – کردستان عراق
تماشاخانه کوچه – «رانندگی پر التهاب» – پویا
بخش دوم خبرها
زخم – «محیط زیست ایران بر لبه پرتگاه» – افشان برزگر
مجله خبری تاجیکستان – «پسر رییسجمهوری تاجیکستان در مقام نو دولتی» – کیومرث
پرسهای در دیار غربت – «تفاوتها» – سیمین
بخش سوم خبرها
خبر / رادیو کوچه
رییس مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه، در جلسه علنی مجلس پس از قرایت گزارش هیت ویژهی بررسی حوادث 25 بهمن تصریح کرد: «مجلس و ملت ایران به آمریکا اجازهی بازیگری در منافع ملی ایران را نخواهند داد.»
به گزارش خانه ملت، علی لاریجانی بررسیهای انجام شده را مشخصکننده و نشانگر موضع روشن آمریکاییها و اصحاب آنچه وی فتنه میخواند، در ماجراجوییها عنوان کرد و با بیان اینکه این گزارش به ریشههای موضوع پرداخت گفت: «بر این اساس انتظار است که دستگاههای مسوول با صراحت و قاطعیت به وظیفهی خود عمل کنند، این سخن ملت است که نمایندگان ملت برای صیانت از حقوق ملت بیان کردند.»
لاریجانی با هشدار به ایالات متحده آمریکا در مورد رفتارش با ایران گفت: «ایالات متحده بداند خانهی ملت با چشمانی باز، تحرکات آنها را رصد کرده و اجازهی بازیگری کودکانه و کور را به آنها نمیدهد.»
وی تاکید کرد: «بازیگری با منافع ملی ایران امری سرسری و بزن در رویی تلقی نخواهد شد و پاسخ ایران نسبت به این مسئله قاطع و گزنده خواهد بود.»
لازم به ذکر است 25 بهمن ماه معترضان به دولت جمهوری اسلامی در حمایت از حرکتهای مردمی مصر و تونس دست به تظاهرات زده بودند که با برخورد ماموران امنیتی و دولتی همراه بود که در پی آن 3 تن کشته و چندین نفر نیز بازداشت شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«هیچگاه به دنبال ریاست نبودهام»
«اولویت سال جدید وحدت مردم و راهکار آن رهبری است»
«موسوی و کروبی را به صدا و سیما بیاورید تا حرفشان را بزنند»
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
«رستم امام علی» پسر بزرگ رییسجمهوری تاجیکستان به مقام رهبر «بخش مبارزه با قاچاق و نقض مقررات گمرکی» اداره گمرک تاجیکستان تعیین شده است. وی در این مقام «امیر خان عباداف» را عوض کرده است، که بهدلیل بازنشسته شدن از مقام خود کنار رفته است. «رستم امام علی» ۲۳ سال دارد و فارغ تحصیل بخش اقتصاد «دانشگاه ملی تاجیکستان» است. وی در سال ۲۰۰۹ ملادی برای اولین بار بهعنوان معاون رییس «سازمان جوانان تاجیکستان» و سال ۲۰۱۰ وکیل «مجلس شهر دوشنبه» انتخاب شد. این پسر بزرگ «امام علی رحمان» تا زمان آمدنش به اداره گمرک یک بخش مهم «کمیته سرمایهگذاری تاجیکستان» را اداره میکرد.
«رستم امام علی» در مطبوعات کشور بیشتر بهعنوان سرپرست و حملهگر تیم فوتبال «استقلال»، قهرمان فتبال تاجیکستان، معرفی میشود. اما این تنها فرزند رییسجمهوری تاجیکستان نیست، که در ادارههای دولتی کار میکند. «آزاده رحمان» دختر رییسجمهوری تاجیکستان حالا معاون وزیر امور خارجی و همسر او معاون وزیر مالیه تاجیکستان است. مخالفان حکومت تاجیکستان از این مقام نو فرزند ریییسجمهوری اظهار نارضایتی و «امام علی رهمان» را برای خویشاوندسالاری متهم کردهاند.
«یمن: یک طبیب تاجیک را گروگان گرفتند»
وزارت امور خارجی تاجیکستان از ربودهشدن یک طبیب تاجیک در یمن خبر داد. حالا سفارت تاجیکستان در «عربستان سعودی» مسئله رهایی «حامدجان آچل اف» را که از سال ۲۰۰۷ در یمن بهعنوان جراح کار میکرد، با نمایندگان رسمی یمن بررسی دارد.
خود «حامدجان آچل اف» به نماینده شرکت روسی «تخناسترای اکسپارت» تماس گرفته و گفته است، که او از طرف گروه نامعلم ربوده شده، در منطقهای با نام «مهفد» قرار دارد. بنا به خبرها، این گروهی که گفته میشود عبارت از ۱۰ سلاح بهدست است، از دولت یمن به مسوولیت کشاندن عاملان حمله هوایی دو سال پیش به یک رستای این منطقه را، که دهها کشته بر جای گذاشته است، طلب دارند.
یک نماینده شرکت «تخناسترای اکسپارت» در یمن گفته است، این دومین مورد گروگانگری طبیبان تاجیک در این کشور آشوب زده است. مقامات میگویند: «فیلن در یمن حدود ۳۰۰ شهروند تاجیکستان، از جمله ۴۷ طبیب کار و اقامت میکنند، که اکثر آنها توسط شرکتهای روسیه به آنجا راه یافتهاند.
با این حال، تاجیکستان در یمن نمایندگی رسمی ندارد و آن وظیفه را حالا سفارت تاجیکستان در عربستان سعودی به دوش دارد.
«پناهندگان ازبک میخواهند از تاجیکستان بروند»
گروهی از پناهندگان ازبک، که در پی نزاعهای قومی میان «قرقیزها» و «ازبکها» در ولایتهای «اش» و «جلال آباد» قرقیزستان، به تاجیکستان آمده بودند، خواستار انتقال آنها به کشور سوم شدهاند. در پی نزاعهای قومی در جنوب قرقیزستان در سال گذشته حدود ۵۰ نفر از مهاجران ازبک به تاجیکستان فرار کرده و حق پناهندگی دریافت کرده بودند. اما پناهندگان ازبک میگویند با وجود استقبال گرم از سوی تاجیکستان حالا آنها به مشکل مالی رو بهرو شدهاند و چارهای را جز انتقال یافتن به کشور سوم نمیبینند.
حالا این گروه پناهندگان ازبک در ناهیه «رودکی»، نزدیک به شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان، به سر میبرند و فرزندان آنها در مدرسههای ازبک زبان این ناحیه تحصیل دارند. پناهندگان ازبک از دفتر «کمیسریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان» در تاجیکستان خواستهاند آنها را یا به «آمریکا» و یا «کانادا» انتقال بدهد. اما یک نماینده این سازمان گفته است، اینکار به آسانی حل نخواهد شد، زیرا به گفته او انتقال گروه پناهندگان ازبک به خواهش و امکان کشورهای میزبان وابسته است.
خبر / رادیو کوچه
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا درباره امکان آغاز جنگ داخلی تمامعیار در لیبی هشدار داده است. همزمان، وزارت دفاع ایالات متحده، پنتاگون، دو کشتی جنگی خود را از راه دریای مدیترانه به سوی لیبی اعزام کرده است.
خانم کلینتون روز سهشنبه در واشنگتن اظهار داشت: «در سالهای آینده لیبی یا به کشوری دموکراتیک و صلحطلب تبدیل خواهد شد یا اینکه با جنگ داخلی طولانی مواجه و در هرج و مرج فرو خواهد رفت.»
از سوی دیگر، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به اتفاق آرا عضویت لیبی در شورای حقوق بشر را به حالت تعلیق درآورده است.
پیشتر این شورا در واکنش به سرکوب معترضان توسط حکومت سرهنگ قذافی به تعلیق عضویت لیبی رای داده بود.
هیلاری کلینتون در جلسه علنی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان گفت که سراسر منطقه خاورمیانه در حال تغییر است و در این مقطع واکنش محکم و استراتژیک آمریکا ضرورت دارد.
دولت آمریکا میگوید در برابر لیبی هیچ گزینهای را کنار نگذاشته است.
شماری از نمایندگان دموکرات در کنگره خواهان ایجاد منطقه ممنوعه پروازی بر فراز آسمان لیبی شدهاند اما کاخ سفید تاکنون با این اقدام موافقت نکرده است.
بیشتر بخوانید:
«شورای امنیت قذافی را تحریم کرد»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
یازدهم اسفند برابر با زادروز «میرحسین موسوی» سیاستمدار، نقاش و معمار اهل ایران است. او که زاده سال 1320 است، پنجمین و آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ بوده است. موسوی نامزد انتخابات جنجالبرانگیز ریاستجمهوری دهم بود که همراه با دیگر معترضان، نتیجه انتخابات را ناشی از تقلب گسترده در انتخابات دانست. او که از رهبران جنبش اعتراضی ایران موسوم به «جنبش سبز» است، ازتاریخ 25 اسفند و در پی اعتراظات مردمی در بازداشت به سر میبرد.
«من دغدغه دارم که این روزها در سرزمینی زندگی میکنم که در آن دویدن سهم کسانی است که نمیرسند و رسیدن حق کسانی است که نمیدوند.»
«میرحسین موسویخامنه» در یازدهم اسفند سال 1320 در شهر «خامنه» در استان آذربایجان شرقی زاده شد. پدرش میراسماعیل، از بازرگانان چای از تبریز بود. میرحسین در شهر خامنه بزرگ شد و پس از پایان دوره دبیرستان در سال ۱۳۳۷ به تهران رفت.
او در سال ۱۳۴۸ از دانشگاه ملی ایران در رشته مهندسی معماری و شهرسازی، مدرک کارشناسی ارشد دریافت کرد و به عضویت هیت علمی دانشگاه ملی ایران درآمد، طرح اداره مرکزی آب و فاضلاب اصفهان را در سال ۱۳۴۸ نوشت و تا سال ۱۳۵۰ آن را اجرا کرد.
موسوی در سال ۱۳۴۸ زمانی که فارغالتحصیلیاش را جشن میگرفت، در یک نمایشگاه نقاشی با «زهرا رهنورد»، که از کارهای دانشجویان رشته مجسمهسازی ترتیب داده بود، با وی آشنا شد. رهنورد در آن سالها از جمله شاگردان مشهور «علی شریعتی» بود که در مبارزه با حکومت پهلوی فعالیت داشت و این آشنایی به ازدواج انجامید و دو فرزند نتیجه زندگی مشترک آنها است. زهرا رهنورد همچنین دانش آموخته علوم سیاسی است و در عالم هنر دستی دارد، تندیس «نرگس عاشقان» ساخته اوست که در «میدان مادر» در تهران نصب است.
میرحسین موسوی در دوران تحصیل همراه با دیگر دوستان خود انجمن اسلامی دانشگاه ملی را تاسیس کرد و پس از اتمام دانشگاه با همان دوستان شرکت «سمرقند» را بهوجود آورد. این شرکت جایی جهت تجمع دوستان به منظور مبارزه با حکومت پهلوی بود و در سال ۱۳۵۲ در اثر حمله عوامل ساواک به این شرکت، کلیه افراد آن به اتفاق میرحسین موسوی و «عبدالعلی بازرگان» دستگیر شدند.
«من دغدغه دارم که این روزها در سرزمینی زندگی میکنم که در آن دویدن سهم کسانی است که نمیرسند و رسیدن حق کسانی است که نمیدوند.»
وی که به زبانهای انگلیسی و عربی و ترکی آذربایجانی تسلط دارد، پنجمین و آخرین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ بوده است و پس از درگذشت آیتاله خمینی، با تغییر قانون اساسی و حذف پست نخستوزیری، از فعالیتهای اجرایی کناره گرفت.
موسوی از سال ۱۳۶۳ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است و از سال ۱۳۶۸، بیشتر به وادی هنر و به تدریس در دانشگاه تربیت مدرس پرداخت و همزمان به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد. دیگر پستهای او در گذشته وزیر امور خارجه در دولت «محمدعلی رجایی»، «محمدجواد باهنر» و «محمدرضا مهدویکنی»، بوده است. همچنین عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، سردبیری روزنامه جمهوری اسلامی و ریاست ستاد انقلاب فرهنگی از دیگر فعالیتهای اوست.
وی در زمینه کارهای هنری بهخصوص نقاش دارای کارهای برجستهای است و یازده نمایشگاه نقاشی از آثار خود را برگزار کرده است و در سال ۱۳۷۷ فرهنگستان هنر را در تهران تاسیس کرد و تا دیماه ۱۳۸۸ ریاست آن را بر عهده داشت.
موسوی نامزد انتخابات جنجالبرانگیز ریاستجمهوری دهم بود که همراه با دیگر معترضان، نتیجه انتخابات را ناشی از تقلب گسترده در انتخابات دانست. او هماکنون از رهبران جنبش اعتراضی ایران موسوم به «جنبش سبز» است و عمده فعالیتش بر انتقاد از سیاستهای محمود احمدی نژاد و به ویژه قانون گریزی این دولت متمرکز بوده است. در نظرخواهی نشریه «تایم»، میرحسین موسوی به عنوان تاثیرگذارترین فرد جهان در سال ۲۰۱۰ برگزیده شد.
اما در پی اعتراظات مردمی در تاریخ 25 اسفند، میرحسین موسوی و «مهدی کروبی» که یکی دیگر از معترضهای نتیجه انتخابات است به همراه همسرانشان با تایید دادستان کل کشور در حصر خانگی به سر میبردند و از روز دوشنبه، برابر با نهم اسفند به گزارش رسانههای منسوب به اصلاحطلبان، این دو رهبر معترضان به دولت، از حصر خانگی خارج و به زندان «حشمتیه» منتقل شدهاند. ازسوی دیگر فرزندان و نزدیکان آنها از وضعیت جسمانی آنها بیخبر هستند.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
ویکیگفتاورد
بخش خبر رادیوکوچه
خبر / رادیو کوچه
بازیهای لیگ قهرمانان آسیا سال ۲۰۱۱ از روز، سهشنبه، آغاز شده است.
در اولین روز این بازیها، اولین نماینده ایران تیم استقلال بود که در ساعت 17:30 به وقت تهران در ورزشگاه آزادی میزبان السد بود. این بازی در نیمه اول با گل فرهاد مجیدی، کاپیتان استقلال در دقیقه 27 یک بر صفر به پایان رسید.
اما نماینده قطر در دقایق پایان بازی با گل کیتا نتیجه را به تساوی کشاند.
در بازی دیگری سپاهان اصفهان از ساعت ۲۱ در ورزشگاه شیخ فهد میهمان الهلال عربستان بود که این دیدار با پیروزی دو بر یک برابر تیم عربستانی به پایان رسید.
دو نماینده دیگر ایران چهارشنبه به مصاف حریفان میروند. ذوبآهن ساعت 18:30 در ورزشگاه فولادشهر میزبان الامارات دوبی است و پرسپولیس ساعت 21 در ورزشگاه عبداله الفیصل مهمان الاتحاد عربستان خواهد بود.
تیمهای ایرانی در هشت دوره اخیر بازیهای لیگ قهرمانان آسیا که با شکل متفاوتی برگزار میشود نتوانستهاند قهرمان بشوند و فقط دو بار تیمهای سپاهان و ذوبآهن به نایب قهرمانی رسیدهاند.
رادیو کوچه
479میلادی پیش از میلاد- دولت آتن پیشنهاد امپراتوری ایران برای مشارکت در سرکوبی اقوام ساکن اطراف «دانوب» را که بیم دستاندازی آنان به کشور و شهرهای «یونان» و نیز قلمرو ایران در «ایونی» و «تراس» میرفت، به گمان اینکه یک نیرنگ «امپریالیستی» است رد کرد. این امر سبب شد که دولت ایران متوجه «اسپارت» رقیب آتن شود و اسپارت بعدن با کمکهایی که از «ایران» دریافت کرده بود در جنگهای «پلوپونز» که شرح آنها را «توسیدیدس» نوشته است آتن را شکست داد و برتری آتن بر یونانی زبانها (دنیای هلنیک) پایان یافت.
1030میلادی - سالروز درگذشت «دیوید هربرت لارنس» از نویسندگان بر جسته انگلیسی است. او در سال 1885 در خانوادهای فقیر در ناتینگام انگلستان دیده به جهان گشود. وی در جوانی پس از انجام تحصیلات به آموزگاری مشغول شد. او در همین هنگام نخستین اثر خود را در سال 1911 میلادی بهنام «طاووس سفید» به بازار نشر عرضه کرد. وی پس از آن به سفرهای گوناگون روی آورد و ایدههای داستانهای بعدی خود را از این سفرها دریافت میکرد. «فرزندان»، «قوس و قزح»، و «دلداده خانم چاتر لی»، عناوین مهمترین آثار او هستند. وی در دوره کاری خود بر نویسندگان پس از خود بسیار تاثیرگذار بوده است. وی در آثار خود به روابط اخلاقی نگاهی نو دارد و به انگارههای ارزشی چندین دهه ادبیات انگلیسی حمله می کند.
1320 خورشیدی - «عباس اسکندری» از کمونیستهای سرشناس ایران در این روز، روزنامه «سیاست» را منتشر کرد که بعدن عملن «ارگان حزب کمونیست توده» شده بود. فعالیتهای کمونیستی در ایران، تقریبن بلافاصله پس از کنارهگیری «رضا پهلوی» از سرگرفته شده بود و کمونیستها تا بهمن سال 1327 که حزب توده به تصمیم شاه، فشار قدرتهای خارجی و تصویب دولت و مجلس غیرقانونی شد به مقامهای دولتی مهمی از جمله عضویت شورای وزیران و نمایندگی مجلس نایل شده بودند. بعضی قدرتهای خارجی خواهان قطع تمامی فعالیت کمونیستی و چپگرایی در ایران بودند. عباس اسکندری که رییس کمیته تهران حزب توده بود در اجلاس 19 اسفند 1321 کنگره این حزب به سمت دبیر اول حزب توده انتخاب شد. وی در دوران نخست وزیری قوام السلطنه، در خرداد 1325 فرماندار تهران شد و به این وسیله حکومت پایتخت در اختیار حزب توده قرارگرفت.
1824 میلادی - زادروز «بدریش اسمتانا» (Bedrich Smetana) آهنگساز اهل چک است. آثار او بنیانگذار موسیقی ملیچک، در ترانههای عامیانه، رقصها و افسانههای زادگاهش بوهم (بخشی از چک و اسلواکی کنونی) ریشه دارد. احساسات «ناسیونالیستی» او در دوران انقلاب، که در آن اصلاحطلبان چک برای دستیابی به آزادی سیاسی مبارزه میکردند، برانگیخته شد. موسیقی ناسیونالیستی اسمتانا در این فضای خفقانآمیز نمیتوانست پیشرفت چندانی داشته باشد و گرچه بهعنوان پیانیست شناخته شده بود اما آثارش از سوی مخالفان جنبش ناسیونالیسم و هر گونه «نوگرایی» با بیاعتنایی روبهرو میشد. او نه فقط در مقام آهنگساز که بهعنوان پیانیست، رهبر ارکستر، استاد و مبلغ خستگیناپذیر موسیقی ملی چک در پراگ فعالیت میکرد. او در پنجاه سالگی به سرنوشت بتهوون دچار شد و شنواییاش را بهطور کامل از دست داد. با این همه، برخی از بهترین آثارش از آن پس پدید آمدند که از آن میان مجموعهای شامل شش «پوئم سنونیک» با عنوان «سرزمین من»(Ma Vlast)، را میتوان نام برد.
1956 میلادی - در چنین روزی رییس کشور مراکش قرار داد خود با فرانسه را پاره کرد و استقلال خود را از فرانسه اعلام کرد و فرانسه، استقلال کشور مراکش را به رسمیت شناخت. پس از استقلال مراکش «ملک محمد پنجم» (تا مارس ۱۹۶۱)، «ملک حسن دوم» (تا ژوئیه ۱۹۹۹) بر تخت سلطنت مینشینند و از این پس تاکنون نیز «ملک محمد ششم» بر این کشور حکومت دارد.
————————————
برخی از رویدادهای دیگر
1294 خورشیدی - نظامیان انگلیسی به جنوب ایران وارد شدند و گروهی به نام تفنگداران جنوب را به ریاست سایکس تشکیل دادند. این گروه که با حروف اختصاری(اس پی ار) خوانده میشدند بعد از اجرای مفاد قرارداد استعماری1907 و تقسیم ایران به سه منطقه تحت نفوذ دولتهای انگلیس و روسیه بهوجود آمدند.
1931 میلادی - زادروز «میخاییل گورباچف» آخرین رهبر شوروی سابق.
1301 خورشیدی - «مرتضا حنانه» از استادان برجسته موسیقی ایران متولد شد. استاد حنانه بعد ازگذراندن دوره هنرستان موسیقی با گروهی ازهنرمندان، ارکسترسمفونیک تهران را پایهگذاری کرد. از آثار استاد مرتضا حنانه قطعاتی همچون «صبر و ظفر و بزرگداشت فردوسی» را میتوان برشمرد. همچنین کتاب «گامهای گمشده» ازتالیفات اوست.
خبر / رادیو کوچه
محمدتقی کروبی از مسوولان جمهوری اسلامی خواست تا پدرش را در دادگاه علنی و با حضور هیت منصفهای بیطرف محاکمه کنند، تا مردم امکان «قضاوت میان حاکمیت و معترضین» را داشته باشند.
دومین فرزند مهدی کروبی، با بیان اینکه از هشت روز پیش تاکنون از سرنوشت پدر، مادر و برادر کوچک خود علی بیخبر است، در نوشتهای که روز ۱۰ اسفند بر روی سایت شخصی خود منتشر کرده، به شرح هجوم خشونتآمیز ماموران امنیتی به منزل آقای کروبی در شامگاه ۲ اسفند پرداخته است.
این نوشته ساعاتی پس از آن منتشر شده که سایت سحامنیوز، در واکنش به تکذیب خبر بازداشت رهبران معترضان به دولت توسط برخی رسانههای نزدیک به حکومت ایران، نوشته است: «تمامی شواهد حاضر، دال بر عدم حضور مهدی کروبی و فاطمه کروبی در منزل است. صبح امروز یکی از عروسان آقای کروبی به منزل مراجعه کرد که متاسفانه حتا کسی برای پاسخگویی، جلوی در منزل نیز حاضر نشد.»
بعد از یک حدود هفته ابهام در سرنوشت دو رهبر مخالفان دولت جمهوری اسلامی، سایت کلمه نزدیک به میرحسین موسوی، خبر بازداشت آقایان موسوی و کروبی را تایید کرد.
محمدتقی کروبی با اشاره به بیخبری کامل از وضعیت پدر و مادر خود نوشته است: «این عزیزان به همراه مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد زندانی حکومت هستند، در نتیجه بر حاکمان است که اتهام، ادله و مستند بازداشت و حکم قانونی را منتشر کنند و اجازه دهند آنان از حقوق زندانیان مصرح در قانون برخوردار شوند.»
وضعیت پدر و مادرم از علی و امثال علی که در انفرادی هستند بدتر است، زیرا گاه بازجویان به متهمین انفرادی اجازه میدهند تا یک تلفن ساده به خانواده بزنند، اما از آنان هیچ نمیدانیم
وی یادآوری کرده که «تاکنون هیچ حکمی از مقام ذیصلاح قضایی یا دستوری از شورای امنیت ملی مبنی بر حصر یا بازداشت پدر و مادرم و نیز مهندس موسوی و همسر محترمه ایشان به دو خانواده ابلاغ نشده… و در رسانهها هم، چنین حکم یا دستوری منتشر نشده است.»
بیشتر بخوانید:
«موسوی و کروبی به زندان حشمتیه منتقل نشدند»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
جامجم
1) کارگران روزمزد، فراموششدگان قانون کار
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100837128233
به گزارش مهر، در حالیکه بسیاری از کارگران در روزهای پایانی سال با هیجان خاصی به استقبال تعطیلات نوروزی میروند، گروهی از کارگران هستند که از این وضعیت (تعطیلشدن کار) ناخرسندند و به نوعی از هیچکدام از پیشبینیها و مزایای قانونکار و حتا مصوبات دستمزد نیز بهرهمند نمیشوند و انگار قانونکار برای آنها نوشته نشده است.
2) الزامات قانونی درمورد بودجه سال 90
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100837116296
به گزارش جامجم آنلاین به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشها، دفتر مطالعات برنامه و بودجه این مرکز با اعلام این مطلب که بودجه کل کشور بهعنوان مهمترین سند سیاستگذاری سالیانه دولت دارای ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی و حقوقی است، افزود: «در عین حال لایحه بودجه سندی است که در آن بر اساس مجموعه قوانین موضوعه کشور میزان منابعی که دولت برای یک سال مجاز به کسب آن است را پیشبینی و هزینه مجموعه وظایفی که دولت برای یکسال موظف به انجام آن است را در سقف منابع قابل تجهیز برآورد میکند.
تهران امروز
1) وزیر امور خارجه وارد پرونده هستهای شد
http://www.tehrooz.com/
دکتر علیاکبر صالحی وزیر جدید امور خارجه که در چهارمین سفر خارجی خود در مقام وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در اجلاس خلع سلاح جهانی و نیز نشست شورای حقوق بشر روز دوشنبه راهی ژنو شد و در حاشیه این دو اجلاس با برخی از مقامات خارجی دیدار کرد.
2) تمهید جدید مجلس برای تامین بودجه مترو
http://www.tehrooz.com/
دو میلیارد دلار مربوط به توسعه مترو، در بودجه سال 90 گنجانده میشود
رسالت
1) رییسجمهوری یمن آماده کنارهگیری از قدرت
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56294
رییسجمهوری یمن روز دوشنبه آمادگی خود را برای ترک قدرت بهصورت مسالمتآمیز اعلام کرد. به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از شینهوا، «علی عبداله صالح» روز دوشنبه در دیدار با جمعی از علمای یمن گفت: «این کشور متعلق به علی عبداله صالح و یا احزاب مخالف و شیوخ قبایل نیست، بلکه متعلق به همه مردم این کشور است که خواهان برکناری وی از قدرت هستند.» وی افزود: «آماده است از طریق صندوق آرا با رعایت قانوناساسی و نه با هرجومرج و خشونت از این درخواست استقبال کند. » رییسجمهوری یمن مخالفان خود را به توطئه بر ضد کشور متهم کرد و گفت: «این افراد در صدد تجزیه خاک کشور هستند و من در این خصوص هشدار میدهم.»
2) حرکت هر جریانی بر خلاف رهبری محکوم است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=56301
عضو فراکسیون اقلیت مجلس حرکت موسوی و کروبی بعد از انتخابات را بر خلاف قانون دانست و گفت: «هرکسی و هر جریانی بر خلاف فرمایشات رهبری و قانون حرکت کند، محکوم است.»
خراسان
1) صالحی مرام: خبر جابهجاییهای جدید در دولت صحت ندارد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=12&day=11&id=619566
«محمدحسن صالحی مرام»، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رییسجمهوری ضمن تکذیب خبر برخی رسانهها درباره تعیین جایگزین معاون اول رییسجمهوری تاکید کرد که اخبار برخی سایتها درباره جابهجاییهای جدید در دولت، صحت ندارد.
2) بیانیه روس اتم درباره خارجکردن سوخت رآکتور نیروگاه بوشهر
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=12&day=11&id=619580
برای نخستین بار پس از انتشار گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در بخشی از آن از تخلیه قلب رآکتور بوشهر خبر داده شده بود، شرکت روس اتم، پیمانکار روسی نیروگاه بوشهر برخلاف جوسازیهای غربی مبنی بر نفوذ ویروس «استاکس نت» به نیروگاه بوشهر با صدور بیانیهای اعلام کرد که یکی از ۴ پمپ خنککننده اصلی رآکتور دچار آسیب شده است و بهدلیل این آسیب خروج سوخت و انجام بازرسی از رآکتور ضروری است.
کیهان
1) طرح اشغال نظامی لیبی برای مقابله با خیزشهای اسلامی منطقه
http://www.kayhannews.ir/891211/16.htm#other1603
کشورهای غربی درصددند با اشغال نظامی لیبی با خیزشهای اسلامی منطقه مقابله کنند. کارشناسان میگویند: «اکنون آمریکا و ناتو به اندازه کافی انگیزه برای مداخله در لیبی دارند، چرا که علاوه بر تولید روزانه یک میلیون و 600 هزار بشکه نفت در این کشور، که به تنهایی برای غرب وسوسه کننده است، آمریکا میتواند با حمله به لیبی و مراکز استقرار هواداران قذافی، انقلاب لیبی را به نفع خود به انحراف بکشد و ژست پیشگام را در ایجاد نظامهای دموکراتیک بگیرد.
2) مردم بحرین: تانکهای سعودی حمله کنند از ایران درخواست کمک میکنیم
http://www.kayhannews.ir/891211/16.htm#other1605
همشهری
1) انتصاب روسای جدید 14 دانشگاه کشور
http://www.hamshahri.net/news-129558.aspx
روسای هفت دانشگاه علومپزشکی و هفت دانشگاه کشور در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی که به ریاست دکتر احمدی نژاد برگزار شد، منصوب شدند.
2) توزیع آرمهای طرح ترافیک 90 از 11 اسفند آغاز میشود
http://www.hamshahri.net/news-129538.aspx
معاون اجرایی سازمان حملونقل و ترافیک شهرداری تهران از آغاز توزیع آرمهای طرح ترافیک سال 90 از چهارشنبه (11 اسفند) خبر داد.
دنیای اقتصاد
1) حباب در بازار سکه طلا
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245393
قیمت سکه طلا که در روزهای اخیر با شیب تندتری در روند صعودی به حرکت درآمده است، دیروز نیز رکوردهای جدیدی را به ثبت رساند که باعث واکنش بانک مرکزی مبنی بر ضرورت ایجاد تعادل در معاملات سکه شد.
2) راه اندازی بورس انرژی در سال آینده
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=245366
«محمدرضا پورابراهیمی»، عضو شورای عالی بورس با بیان مطلب فوق افزود: «در تازهترین جلسه عالی شورای بورس که در هفته جاری برگزار شد، بحثهای زیادی پیرامون تشکیل بورسهای نفت و برق مطرح شد که درواقع با ادغام بورسهای برق و نفت موافقت شد.» وی ادامه داد: «با وجود دیدگاههای متفاوت درباره تشکیل بورس انرژی بهصورت مستقل، مقرر شد بورس انرژی بهصورت زیرمجموعه بورس کالا فعالیت خود را آغاز کند و دیگر مراحل اداری تشکیل بورس و سهامدار و غیره طی نشود.
خبر / رادیو کوچه
مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب بودجهای دو هفتهای، دولت ایالات متحده را بهطور موقت از خطر تعطیلی به خاطر بیپولی نجات داده است. اختلاف میان جمهوری خواهان و دموکراتهای کنگره بر سر کاهش هزینههای عمومی باعث شده است بودجه جدید دولت تصویب نشود.
بودجه کنونی روز جمعه به پایان میرسد.
به گزارش رویترز، مجلس نمایندگان آمریکا که در اختیار جمهوریخواهان است، سهشنبه با تصویب یک بودجه اضطراری دو هفتهای سعی کرد به سیاستمداران دو طیف سیاسی در این کشور فرصت دهد با ادامه مذاکرات بر سر تصویب بودجه جدید به توافق برسند.
بودجه دو هفتهای به گونهای تنظیم شده است که هزینههای دولت را چهار میلیارد دلار کاهش میدهد.
این طرح برای تصویب به مجلس سنا فرستاده شده است.
هری رید، رهبر اکثریت دموکرات مجلس سنا میگوید این مجلس نیز بودجه اضطراری را تصویب خواهد کرد.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید از رهبران جمهوریخواهان و دموکراتهای کنگره خواسته است هر چه زودتر در جهت تصویب بودجه دولت اقدام کنند.
مجلس نمایندگان آمریکا ماه گذشته طرحی را تصویب کرد که هزینههای دولت را ۶۱ میلیارد دلار کاهش میداد ولی دموکراتهای سنا که اکثریت را در دست دارند، آن را رد کردند.
با تصویب بودجه کوتاه مدت دولت آمریکا،
«دولت آمریکا به طور موقت از تعطیلی نجات پیدا کرد»
خبر / رادیو کوچه
مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب بودجهای دو هفتهای، دولت ایالات متحده را بهطور موقت از خطر تعطیلی به خاطر بیپولی نجات داده است. اختلاف میان جمهوری خواهان و دموکراتهای کنگره بر سر کاهش هزینههای عمومی باعث شده است بودجه جدید دولت تصویب نشود.
بودجه کنونی روز جمعه به پایان میرسد.
به گزارش رویترز، مجلس نمایندگان آمریکا که در اختیار جمهوریخواهان است، سهشنبه با تصویب یک بودجه اضطراری دو هفتهای سعی کرد به سیاستمداران دو طیف سیاسی در این کشور فرصت دهد با ادامه مذاکرات بر سر تصویب بودجه جدید به توافق برسند.
بودجه دو هفتهای به گونهای تنظیم شده است که هزینههای دولت را چهار میلیارد دلار کاهش میدهد.
این طرح برای تصویب به مجلس سنا فرستاده شده است.
هری رید، رهبر اکثریت دموکرات مجلس سنا میگوید این مجلس نیز بودجه اضطراری را تصویب خواهد کرد.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید از رهبران جمهوریخواهان و دموکراتهای کنگره خواسته است هر چه زودتر در جهت تصویب بودجه دولت اقدام کنند.
مجلس نمایندگان آمریکا ماه گذشته طرحی را تصویب کرد که هزینههای دولت را ۶۱ میلیارد دلار کاهش میداد ولی دموکراتهای سنا که اکثریت را در دست دارند، آن را رد کردند.
……………………………………………….
فرزند مهدی کروبی:
«پدرمان را علنی محاکمه کنید»
خبر / رادیو کوچه
محمدتقی کروبی از مسوولان جمهوری اسلامی خواست تا پدرش را در دادگاه علنی و با حضور هیت منصفهای بیطرف محاکمه کنند، تا مردم امکان «قضاوت میان حاکمیت و معترضین» را داشته باشند.
دومین فرزند مهدی کروبی، با بیان اینکه از هشت روز پیش تاکنون از سرنوشت پدر، مادر و برادر کوچک خود علی بیخبر است، در نوشتهای که روز ۱۰ اسفند بر روی سایت شخصی خود منتشر کرده، به شرح هجوم خشونتآمیز ماموران امنیتی به منزل آقای کروبی در شامگاه ۲ اسفند پرداخته است.
این نوشته ساعاتی پس از آن منتشر شده که سایت سحامنیوز، در واکنش به تکذیب خبر بازداشت رهبران معترضان به دولت توسط برخی رسانههای نزدیک به حکومت ایران، نوشته است: «تمامی شواهد حاضر، دال بر عدم حضور مهدی کروبی و فاطمه کروبی در منزل است. صبح امروز یکی از عروسان آقای کروبی به منزل مراجعه کرد که متاسفانه حتا کسی برای پاسخگویی، جلوی در منزل نیز حاضر نشد.»
بعد از یک حدود هفته ابهام در سرنوشت دو رهبر مخالفان دولت جمهوری اسلامی، سایت کلمه نزدیک به میرحسین موسوی، خبر بازداشت آقایان موسوی و کروبی را تایید کرد.
محمدتقی کروبی با اشاره به بیخبری کامل از وضعیت پدر و مادر خود نوشته است: «این عزیزان به همراه مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد زندانی حکومت هستند، در نتیجه بر حاکمان است که اتهام، ادله و مستند بازداشت و حکم قانونی را منتشر کنند و اجازه دهند آنان از حقوق زندانیان مصرح در قانون برخوردار شوند.»
وضعیت پدر و مادرم از علی و امثال علی که در انفرادی هستند بدتر است، زیرا گاه بازجویان به متهمین انفرادی اجازه میدهند تا یک تلفن ساده به خانواده بزنند، اما از آنان هیچ نمیدانیم
وی یادآوری کرده که «تاکنون هیچ حکمی از مقام ذیصلاح قضایی یا دستوری از شورای امنیت ملی مبنی بر حصر یا بازداشت پدر و مادرم و نیز مهندس موسوی و همسر محترمه ایشان به دو خانواده ابلاغ نشده… و در رسانهها هم، چنین حکم یا دستوری منتشر نشده است.»
……………………………………………….
لیگ قهرمانان آسیا،
«تساوی استقلال برابر السد قطر»
خبر / رادیو کوچه
بازیهای لیگ قهرمانان آسیا سال ۲۰۱۱ از روز، سهشنبه، آغاز شده است.
در اولین روز این بازیها، اولین نماینده ایران تیم استقلال بود که در ساعت 17:30 به وقت تهران در ورزشگاه آزادی میزبان السد بود. این بازی در نیمه اول با گل فرهاد مجیدی، کاپیتان استقلال در دقیقه 27 یک بر صفر به پایان رسید.
اما نماینده قطر در دقایق پایان بازی با گل کیتا نتیجه را به تساوی کشاند.
در بازی دیگری سپاهان اصفهان از ساعت ۲۱ در ورزشگاه شیخ فهد میهمان الهلال عربستان بود که این دیدار با پیروزی دو بر یک برابر تیم عربستانی به پایان رسید.
دو نماینده دیگر ایران چهارشنبه به مصاف حریفان میروند. ذوبآهن ساعت 18:30 در ورزشگاه فولادشهر میزبان الامارات دوبی است و پرسپولیس ساعت 21 در ورزشگاه عبداله الفیصل مهمان الاتحاد عربستان خواهد بود.
تیمهای ایرانی در هشت دوره اخیر بازیهای لیگ قهرمانان آسیا که با شکل متفاوتی برگزار میشود نتوانستهاند قهرمان بشوند و فقط دو بار تیمهای سپاهان و ذوبآهن به نایب قهرمانی رسیدهاند.
……………………………………………….
وزیر امور خارجه آمریکا:
«بروز جنگ داخلی در لیبی احساس میشود»
خبر / رادیو کوچه
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا درباره امکان آغاز جنگ داخلی تمامعیار در لیبی هشدار داده است. همزمان، وزارت دفاع ایالات متحده، پنتاگون، دو کشتی جنگی خود را از راه دریای مدیترانه به سوی لیبی اعزام کرده است.
خانم کلینتون روز سهشنبه در واشنگتن اظهار داشت: «در سالهای آینده لیبی یا به کشوری دموکراتیک و صلحطلب تبدیل خواهد شد یا اینکه با جنگ داخلی طولانی مواجه و در هرج و مرج فرو خواهد رفت.»
از سوی دیگر، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به اتفاق آرا عضویت لیبی در شورای حقوق بشر را به حالت تعلیق درآورده است.
پیشتر این شورا در واکنش به سرکوب معترضان توسط حکومت سرهنگ قذافی به تعلیق عضویت لیبی رای داده بود.
هیلاری کلینتون در جلسه علنی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان گفت که سراسر منطقه خاورمیانه در حال تغییر است و در این مقطع واکنش محکم و استراتژیک آمریکا ضرورت دارد.
دولت آمریکا میگوید در برابر لیبی هیچ گزینهای را کنار نگذاشته است.
شماری از نمایندگان دموکرات در کنگره خواهان ایجاد منطقه ممنوعه پروازی بر فراز آسمان لیبی شدهاند اما کاخ سفید تاکنون با این اقدام موافقت نکرده است.
……………………………………………….
لاریجانی پس از قرائت گزارش حوادث 25 بهمن:
«ایران اجازه بازیگری به دولت آمریکا را نخواهد داد»
خبر / رادیو کوچه
رییس مجلس شورای اسلامی روز سهشنبه، در جلسه علنی مجلس پس از قرایت گزارش هیت ویژهی بررسی حوادث 25 بهمن تصریح کرد: «مجلس و ملت ایران به آمریکا اجازهی بازیگری در منافع ملی ایران را نخواهند داد.»
به گزارش خانه ملت، علی لاریجانی بررسیهای انجام شده را مشخصکننده و نشانگر موضع روشن آمریکاییها و اصحاب آنچه وی فتنه میخواند، در ماجراجوییها عنوان کرد و با بیان اینکه این گزارش به ریشههای موضوع پرداخت گفت: «بر این اساس انتظار است که دستگاههای مسوول با صراحت و قاطعیت به وظیفهی خود عمل کنند، این سخن ملت است که نمایندگان ملت برای صیانت از حقوق ملت بیان کردند.»
لاریجانی با هشدار به ایالات متحده آمریکا در مورد رفتارش با ایران گفت: «ایالات متحده بداند خانهی ملت با چشمانی باز، تحرکات آنها را رصد کرده و اجازهی بازیگری کودکانه و کور را به آنها نمیدهد.»
وی تاکید کرد: «بازیگری با منافع ملی ایران امری سرسری و بزن در رویی تلقی نخواهد شد و پاسخ ایران نسبت به این مسئله قاطع و گزنده خواهد بود.»
لازم به ذکر است 25 بهمن ماه معترضان به دولت جمهوری اسلامی در حمایت از حرکتهای مردمی مصر و تونس دست به تظاهرات زده بودند که با برخورد ماموران امنیتی و دولتی همراه بود که در پی آن 3 تن کشته و چندین نفر نیز بازداشت شدهاند.
……………………………………………….
به اتهام توهین به رهبری،
«صدور قرار بازداشت موقت برای یک درویش گنابادی»
خبر / رادیو کوچه
دادگاه انقلاب بروجرد با صدور قرار بازداشت موقت برای یک درویش گنابادی به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام، به بررسی پرونده 189 تن از دراویشی که پیشتر برای آنها احضاریه صادر کرده و مورد بازجویی قرار داده، میپردازد.
به گزارش خبرنگارسایت مجذوبان نور، حبیب پیریایی در حالی روانه زندان بروجرد شده است که در آبان ماه سال 1386، در مقابل تعرض نیروهای دولتی به حسینیه دراویش گنابادی آن شهرستان، دست به اعتراض زده که باعث مجروح شدن وی نیز شده است.
یادآور میشود حسینیه دراویش طریقت نعمتاللهی گنابادی شهرستان بروجرد در آبان 1386 ، توسط نیروهای امنیتی و انتظامی تخریب شد، اما دراویش گنابادی که از آسیبدیدگان و مصدومان این حادثه بودند، در دادگاه آن شهرستان متهم شناخته شدند.
پس از گذشت سه سال از این رخداد دادگاه انقلاب بروجرد در اقدامی، 189 درویش گنابادی را به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی فراخواند تا در 14 اسفند ماه جاری به دادگاه مراجعه کنند.
لازم به توضیح است که این دادگاه قرار بود اوایل آبانماه سال جاری برگزار شود اما به دلایلی نامعلوم به تعویق افتاد.
……………………………………………….
در شهرستان بابلسر روی داد،
«لغو کنسرت بزرگ گروه شمس بهدلایل امنیتی»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس اخبار منتشر شده در برخی رسانهها، دومین شب از کنسرت گروه شمس به دلیل آنچه دلایل امنیتی عنوان شده، در شهرستان بابلسر لغو شده است.
به گزارش دانشجونیوز، این کنسرت قرار بود هشتم و نهم با صدای علیرضا قربانی و سرپرستی کیخسرو پورناظری برگزار شود، اما بعدازظهر هشتم اسفند به امان شهلایی تهیه کنندهی آن اطلاع داده شد که «بنا بر برخی دلایل امنیتی» نهم اسفند کنسرت برگزار نخواهد شد.
این اتفاق در حالی رخ داده است که چندی پیش کنسرت احسان خواجهامیری در شهرستان آمل نیز به دلایل امنیتی لغو شده بود و پس از یک هفته مبالغ بلیط به شهروندان پس داده شد.
به گزارش منابع محلی هردو کنسرت تمامی مجوزهای مربوطه را کسب کرده بودند و با قول مساعد ادارهی ارشاد این شهرستانها و نیروی انتظامی تصمیم به برگزاری این مراسم گرفتند و در مورد کنسرت اخیر نیز، استاندار مازندران به تهیهکنندگان آن قول مساعد داده بود که اتفاق آمل تکرار نخواهد شد.
به گزارش برخی منابع آگاه، آمادگی گستردهی شهروندان استان، بهخصوص دانشجویان دانشگاه مازندران برای شرکت در این کنسرت و جو امنیتی حاکم بر این دانشگاه واقع در شهرستان بابلسر در آستانهی دهم اسفند میتواند یکی از دلایل مهم لغو کنسرت باشد.
……………………………………………….
توسط نیروهای امنیتی صورت گرفت،
«بازداشت امرآبادی همسر مسعود باستانی»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، دهم اسفند، مهسا امرآبادی همسر مسعود باستانی، زندانی محبوس در زندان رجاییشهر کرج در جریان اعتراضات ضددولتی توسط ماموران امنیتی بازداشت شده است. همچنین شهین جهادی نیز از جمله بازداشتشدگان روز گذشته است.
این در حالی است که مهسا امرآبادی، روزنامهنگار و فعال مدنی با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.
از سویی دیگر در جریان تظاهرات خیابانی دهم اسفند فخرالسادات محتشمی پور، مدیرکل امور بانوان وزارت کشور در دولت اصلاحات سید محمد خاتمی، شب گذشته در یکی از خیابان های تهران بازداشت شده است.
به گزارش بیبیسی، داماد خانم محتشمیپور اظهار داشت که علت دستگیری او، شرکت در تجمع اعتراضی ۱۰ اسفند بوده است که در واکنش به حصر یا بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران آنها برگزار شد.
……………………………………………….
دادستان تهران:
موسوی و کروبی در خانه هایشان هستند»
خبر / رادیو کوچه
دادستانی تهران روز چهارشنبه، در حالی که حصر و حبس رهبران جنبش سبز وارد وارد هفدهمین روز خود شده است بار دیگر اخبار مبنی بر حصر خانگی و یا انتقال موسوی و کروبی به زندان حشمتیه را رد کرد و گفت: «تمامی این اظهارات دروغ بوده و آنها در خانه خود هستند.»
این در حالی است که فرزندان موسوی و کروبی با اظهار بیاطلاعی از پدران و مادران خود درخواست کمک از علما و مراجع کردهاند.
به گزارش مهر، عباس جعفری دولتآبادی روز چهارشنبه در حاشیه همایش دادستانهای کشور در جمع خبرنگاران در مورد حوادث روز سهشنبه دهم اسفند در تهران، گفت: «هر چند که از سوی برخی سایتهای معاند نظام مردم را برای حضور در خیابانها تشویق کرده بودند ولی با حضور پلیس اتفاق خاصی نیفتاد. البته پلیس بر حسب وظیفه باید این تجمعات را پراکنده کند و قطعن گروهی هم دستگیر میشوند.»
جعفری دولتآبادی در مورد اظهارات برخی از رسانههای بیگانه در مورد آغاز بازجویی از موسوی و کروبی بعد از حصر خانگی آنها اظهار داشت: «دروغگویی حد و حساب دارد و شایعات انتقال کروبی و موسوی به زندان کاملن کذب است. البته استفاده از واژه حصر خانگی صحیح نیست. آقایان موسوی و کروبی همراه با همسرانشان در خانه هستند حال اینکه شما مطرح کنید چراغ خانهشان روشن است یا خاموش با خودشان است.»
جعفری دولتآبادی درمورد انتشار برخی اخبار مبنی بر حضور نیروهای خودسر، لباسشخصی با چوب و چماق در خیابانها، گفت: «هیچ نیرویی غیر از نیروی انتظامی و سپاه حق حضور در بخشهای امنیتی تهران را ندارد که آنها نیز مجوز دارند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر