-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مهر ۹, جمعه

Latest News from Norooz for 10/01/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سید مصطفی تاجزاده که به دلیل شکایت از کودتاگران نظامی و انتخاباتی یک ماه و نیم است که در زندان به سر می برد، با اطلاع از تهاجمات اخیر ایادی کودتا به خانواده های معظم شهدا، همت و باکری، با اظهار تأسف شدید از این نوع برخوردها آن هم در هفته دفاع مقدس گفت: همه این اقدامات از حمله به بیت آقای کروبی در شب های قدر و حمله به مسجد قبا و هتک حرمت خاندان دستغیب، شهید محراب و اخیرا حملات هتاکانه به بیوت شهدا و خانواده های آنان از یک سو نشانگر به بن بست رسیدن اقتدارگرایان کودتاچی و بی رنگ شدن و بی اثر شدن تبلیغات آنان و از سوی دیگر پیوند عمیق جنبش سبز با ارزش های وافعی و آرمان های بزرگی است که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون پاسداران و حافظانی صادق و راست نهاد داشته و به همین دلیل علیرغم تلاش حزب پادگانی برای مصادره کردن تمامی آن ارزش ها، منزه و پاک باقی مانده و امروز جوانان ایران اسلامی بهتر از هر زمان دیگری می توانند ارزیابی روشنی از دفاع مقدس و شناخت عمیق تری از قهرمانان ملی داشته باشند که برای حفظ مرزهای میهن اسلامی و برای حفظ امنیت کشور برای فرزندان خود و از همه مهمتر پاسداری از دو میراث ارجمند انقلاب اسلامی، استقلال و آزادی، جان باختند. وی در ملاقات کابینی روز گذشته از همسرش خواست که پیام هم بستگی او را نیز خدمت همسران و فرزندان شهید همت وشهید باکری اعلام دارد و از طرف او به ایشان بگوید: ما دربرابرهمه ایثارها و ازخودگذشتگی های همسران، فرزندان وخانواده های شهدای گرانقدرمان سر تعظیم فرود می آوریم و قدرمجاهدت های شما را برای جلوگیری از هدررفتن خون شهیدتان می دانیم و از این که به میراث خواران نااهل انقلاب و امام و شهیدان رخصت بهره برداری و سوء استفاده از نام شهیدانتان را ندادید، برای همیشه وام دار شما خواهیم بود و بی شک نقش شما که زینب وار در پیام رسانی خون شهیدتان تلاش کردید، در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس ثبت خواهد شد و آیندگان به همچون شما شیرزنان و استوار جوانانی افتخار خواهند کرد.
تاجزاده هم چنین جسارت حسین شریعتمدار را نسبت به ساحت خانواده شهدا و همسران شهید همت و شهید باکری به شدت تقبیح کرد و این عمل را از این سرباز حزب پادگانی چندان غریب ندانست و از این خانواده و مردم حق شناس ایران خواست از این به بعد برای قدرشناسی از میزان علم و دانش و شناخت وبصیرت عمیق شریعتمدار که بی شباهت به همتایش در کشور همسایه مان نیست، وی را ملاحسین بخوانند.


 


درعلم سیاست شکل گیری ، دوام و بقای یک نظام سیاسی دموکراتیک را مشروط به تحقق دو شرط می دانند : شرط لازم اتکای نظام به آرای مردم ، و شرط کافی رضایتمندی شهروندان از عملکرد حاکمیت . اولین شرط، تامین کننده مشروعیت نظام سیاسی و مردمسالاری است که به رای و نظر مردم بستگی تام دارد و دومین شرط در سایه کارآمدی نظام سیاسی حاصل می شود و بستگی کامل به عملکرد حاکمیت دارد . البته رابطه این دو به نوعی دیالکتیکی و تعاملی و تداخلی است به این معنا که می توانند درفرآیند عملی یگدیگر را تقویت یا تضعیف کنند . بنابراین مشروعیت و کارآمدی دو شرط و شاخصی است که می توان موقعیت ودوام و بقای نظام های سیاسی را با آن محک زد و دریافت که در چه وضعیت و مسیری قرار دارد ، و چه آینده ای را درپیش رو دارد ؟
در همین جا اشاره کنم که در آموزه های دینی ما و به ویژه نهج البلاغه ، که بازتاب تجربه های عملی حکومت دینی بدست مولای متقیان علی ابن ابیطالب(ع) است ، تاییدات صریحی را می توان یافت که بر تحقق این دو شرط برای شکل گیری ، دوام و بقای نظام های سیاسی تاکید می کند وفقدان هریک از این دو را اسباب استبداد و دیکتاتوری و زوال و سقوط نظام سیاسی بر می شمارد که در این مقال فرصت پرداختن بدان نیست .
در اینجا من فرض را براین می گیرم که در موقعیت کنونی کشور ما مشکلی از ناحیه مشروعیت مردمی متوجه نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیست ، هرچند اثبات یا نفی این فرض دشوار و تنها با اتکای به یک همه پرسی امکان پذیر است . در واقع من این فرض را به اتکا آرای اکثریت قاطع مردم در سال 58 به نظام جمهوری اسلامی ایران معتبر می دانم اما درعین حال می دانیم که با گذشت بیش از 30 سال از آن واقعه و تغییر نسلی و ترکیب جمعیتی ، بگونه ای که اکنون جمعیت غالب و اکثریت در ایران زیر 30 سال سن دارند که دراین رای گیری شرکت نداشته اند و اگر بخواهیم سخنرانی امام خمینی در روز 12 بهمن 57 در بهشت زهرا را ملاک قرار دهیم رای مردم در سال 57 نمی تواند برای مردم در سال 89 معتبر باشد ، و البته اگر نظام سیاسی مطمئن به این مشروعیت مردمی باشد طبعا از رجوع به همه پرسی ابائی نخواهد داشت و آنچه شک و شبهه نسبت به مشروعیت نظام سیاسی موجود را به ویژه در سال های اخیر دامن زده است همین استنکاف حاکمیت از انجام هرگونه همه پرسی و حتی انتخابات آزاد و رقابتی برای نهادهای انتخابی نظام سیاسی است . اکنون فارغ از بحث مشروعیت نظام در این مقال می خواهم بحث را روی کارآمدی آن متمرکز کنم .
هدف غایی از کارآمدی حاکمیت در یک نظام سیاسی جلب رضایت آحاد شهروندان و درنهایت اکثریت آنان است . برای اندازه گیری کمی این کارآمدی در عرصه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و سیاست خارجی امروزه در دنیا به اندازه کافی بحث و شاخص تعریف شده است ، و به نظر می رسد که بهترین و جامع ترین آنها شاخص هایی باشد که هر ساله در گزارش توسعه انسانی دفتر عمران سازمان ملل مبنای رتبه بندی کشورها در این باره می شود و اهل مطالعه می دانند که در پنج سال اخیر ایران در این رتبه بندی تنزل بسیار داشته است ، اما از آنجا که برای حاکمیت کنونی ایران این گزارشها پشیزی ارزش ندارد طبعا باید مرجع ارزیابی کارآمدی حاکمیت، داخلی باشد و این فقط با رجوع مستقیم به شهروندان و پرسش از آنها ممکن است و ملاحظه می شود که اینجا نیز کارآمدی با رای و نظر مردم محک می خورد . انجام این کار نیز از دو راه ممکن است : نظر سنجی و همه پرسی یا انتخابات آزاد و رقابتی . در ایران که همه کارها بدست حکومت است و هیچ موسسئه نظرسنجی غیر حکومتی وجود ندارد و یا اگر می داشت بدون اذن و اجازه حکومت نمی توانست کار کند طبعا انجام نظرسنجی در این باره فقط می تواند توسط نهادهای وابسته به حکومت انجام گیرد که نمی دانیم انجام می گیرد یانه؟ اما باید خوشبین بود که انجام می گیرد و اگرچه نتایجش برای عموم منتشر نمی شود اما لااقل به حاکمیت نشان می دهد که وضعیت رضایتمندی شهروندان از کارآمدی حاکمیت چگونه است ؟ در مورد همه پرسی یا انتخابات آزاد و رقابتی هم که فکر می کنم با تجربه انتخابات مجالس خبرگان دوم و شورای چهارم و به ویژه از انتخابات مجلس هفتم به این سو و کودتای انتخاباتی سال گذشته ریاست جمهوری، تا اطلاع ثانوی نمی توان حرفی زد و این خود بزرگترین نشانه و دلیل بر ناکارآمدی حاکمیت می تواند باشد . چراکه در نظام های سیاسی مردمسالارهمین برگزاری انتخابات های ادواری است که رضایتمندی شهروندان را درقالب رای به افراد و احزاب سیاسی و برنامه های آنان تعریف و تجمیع می کند و جابجایی مسالمت آمیز قدرت را برای تداوم نظام سیاسی رقم می زند و رمز و راز دوام و بقای نظام های سیاسی مردمسالار بدون هرگونه درگیری و تنش سیاسی و شورش های اجتماعی و انقلاب در همین است . بستن راه انتخابات آزاد بروی مردم در یک نظام سیاسی با هرتوجیهی باشد بستن راه به روی حاکمیت برای فهم رضایتمندی شهروندان از عملکردش است ، و وقتی این راه بکلی بسته شود انباشت نارضایتی ها سرانجام راه خود را در انقلاب می جوید ، همان تجربه ای که مردم ایران در برخورد با رژیم سابق پشت سرنهادند و امید وار بودند با انقلاب اسلامی به مردمسالاری دست یابند .
انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری و برآمدن جنبش سبز از درون آن بارتابی از ناکارآمدی مفرط دولت احمدی نژاد در چهار سال دوران مسئولیتش و انباشت نارضایتی ها از گذشته بود و حاکمیت بجای برنشاندن دوباره احمدی نژاد برریاست قوه مجریه باید فکر چاره ای برای رفع و حل این ناکارآمدی می کرد و حداقل اینکه با برنشاندن او بر ریاست قوه مجریه در جهت تامین کارآمدی به اصلاح سیاست ها و رفتارها می پرداخت اما افسوس که با طرح شعار فتنه و برپایه توهمات ساخته و پرداخته نهادهای نظامی و امنیتی بجای کارآمدی در اداره کشور و رفع و حل مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی و گفتگوی با منتقدان و مخالفان و…به « کارآمدی در سرکوب » روی آورد و الحق و الانصاف در این مسیر روزبروز کارآمدتر شد بگونه ای می توان گفت از همه شیوه های ممکن برای سرکوب مخالقان و منتقدان استفاده کرده و کارآزموده ترشده است ! اگر روزگاری نیروهای رسمی سپاه و انتظامی و امنیتی را به مصاف مخالفان می فرستاد و برایش هزینه داشت حالا نیروهای لباس شحصی و خودسر از نوع شعبان بی مخ را به میدان سرکوب می فرستد و بعد هم همین نیروهای رسمی در محکومیت این نیروهای خودسر بیانیه می دهند تا گردی از مسئولیت به دامن آنها ننشیند! و البته دامنه این سرکوب تا عمق خانه ها ، زندانها و خانواده شهدایی همچون باکری و همت کشیده شده است .
یادم می آید درمجلس ششم یکی از دوستان متمایل به راست ، که البته درهمه دولت های پس از انقلاب اعم از چپ و راست واصلاح طلب و محافظه کار مقام داشته است و در دولت علیه احمدی نژاد هم دارد ، با من بحث می کرد که مشکل اصلی نظام سیاسی ما ناکارآمدی است و این بدلیل یکدست نبودن حاکمیت به لحاظ نیروهای سیاسی درگیر است و خلاصه تحقق شرط کارآمدی حکومت را در یکدست شدن نیروهای حاکمیت می دانست و البته این فکراو تنها نبود فکری بود که در برخی نهادهای نظامی و امنیتی و تصمیم گیری تئوریزه شده بود و در انتخابات مجلس هفتم به این سو عملیاتی شد و با برکشیدن احمدی نژاد به ریاست قوه مجریه این آرزو تحقق یافت و حاکمیت یکدست شد ، اما بجای کارآمدی در اداره کشور و جلب رضایتمندی شهروندان، باید مژده داد به این حاکمیت یکدست که در سرکوب کاملا کارآمد شده است وبه خیال خودشان موفق در مهار و سرکوب جنبش سبز، اما و صد اما و اگرچه« کارآمدی در سرکوب » در کوتاه مدت می تواند موثر باشد ولی چون در ذات و ماهیت، از نظام سیاسی مشروعیت زدایی می کند و بدلیل به خطا انداختن حاکمیت در شناخت واقعیات جامعه و آنچه در درون مردم و زیر پوست شهروندان می گذرد ، برناکارآمدی در اداره امورکشور در میان مدت اسباب سرنگونی و سقوط می شود .کسانی که اینرا قبول ندارند کافی است حوصله کنند و یک دور" یادداشت های علم " وزیر دربار محمد رضا شاه پهلوی را بخوانند . البته اینکه چگونه می شود در ایران نظام سیاسی( اعم از سکولار و دینی ) اینقدر مستعد رسیدن به « کارآمدی در سرکوب » باشد خود بحث و مقال دیگری را می طلبد .
« کارآمدی در سرکوب » اگرچه با توجیهات ایدئولوژیک و استفاده از ایمانیات اقلیتی از مردم می تواند همچنان دستمایه حاکمیت برای ادامه حیات باشد اما با ایجاد ناامنی روانی و روحی و فیزیکی در جامعه و بستن راه های تنفسی جامعه ( مطبوعات آزاد و مستقل و منتقد ، احزاب و نهادهای مدنی و تشکل های صنفی و...) در گذر زمان سرمایه های مادی و انسانی را فراری می دهد و کشور را از سرمایه اجتماعی تهی می سازد و بر فقر و مسکنت و فساد و افزایش رذیلت های اخلاقی و…درجامعه می افزاید و نکبت همه اینها گریبانگیرحاکمیت می شود و کار را بجایی می رساند که درمانی جز انقلاب نماند ، همان تجربه گران و پرهزینه ای که یک بار نسل من انجام داده است و به تکرارش فکر نمی کند و راضی نیست ! از این روست که امثال بنده همچنان در پی اصلاح انحرافات و کج روی ها و ناکارآمدی هاست و توصیه و هشدار به حاکمیت که ای کاش بجای صرف اینهمه نیرو و انرژی برای « کارآمدی درسرکوب » کمی از آنرا صرف فکر و تدبیر و گفتگو و اقناع و بهره گیری از خرد جمعی و برنامه ریزی برای ادارکشور می کردید تا در روزگاری که همه مردم عالم به فکر توسعه و پیشترفت و رفاه خود هستند ملت ایران هم می توانست در این مسابقه حضورفعال یابد و الگویی موفق از حکومتی دینی عرضه کند بجای آنکه هر از گاهی تیتر یک رسانه ها جهانی در سرکوب و…شود.


 


 


سید مصطفی تاجزاده در ملاقات اخیر با همسرش که باز هم به شکل کابینی انجام شد اعلام کرد: " احمدی نژاد به دنبال کمیته حقیقت یاب برای 11 سپتامبر است اگر ایشان راست می گوید درکنار پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب هولوکاست و 11 سپتامبر در آمریکا، در کشور خودمان کمیته حقیقت یابی تشکیل دهد که آشکار کند چه کسانی هر ده سال یک بار کوی دانشگاه را به خاک و خون می کشند؟ سال گذشته فاجعه مجتمع سبحان را بوجود آورده دکتر علی محمدی استاد فیزیک را ترور کردند و سید علی موسوی و دیگر عزاداران را در روز عاشورای 88 به قتل رساندند؟" متن کامل اظهارات وی که در اختیار سایت نوروز قرار گرفته است در پی می آید:

 

بهتر بود اجازه می دادند یک هفته از ژست های تبلیغاتی احمدی نژاد در آمریکا و صحبت هایش در مورد آزادی مخالفان و آزادترین کشور دنیا بودن ایران می گذشت و بعد انحلال احزاب قانونی را آن هم بدون تشکیل دادگاه و صدور حکم قضایی اعلام می کردند ، روزنامه های جدیدی را توقیف می کردند، زندانیان را تهدید می کردند و در کمال بهت مردم منتقد و معترض، محاکمه چهره های ملی محبوب و نامزدهای قانونی انتخابات را وعده می دادند!

وی در واکنش به اعلام انحلال احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی گفت: همان طور که قبلا گفته ام موجب تأسف است که کار جمهوری اسلامی تحت حکومت اقتدارگرایان خشونت طلب به جایی رسیده که ظرفیت نظامیان کودتاچی و لائیک ترکیه بیش از کسانی شده که به نام روحانیت تشیع درمصدر کارند. قاضیان منصوب نظامیان ترکیه درخواست کودتاچی ها را برای انحلال حزب عدالت و توسعه رد کردند و رأی به انحلال ندادند و در حال حاضر یک حزب مسلمان در نظامی لائیک، دو قوه را در اختیار دارد. درعوض همین دادگاه ها به شکایت کودتاچیان  رسیدگی کردند. اما در ایران اسلامی زبان روحانیت اصیل و مردمی تشیع که زبان استدلال و دفاع از حقوق مردم بوده به زبان خشونت و تهدید و بگیروببند و انحلال و توقیف و زندان تبدیل شده است. آخر در کجای دنیا شعار رسمی حکومت «بصیرت» می شود اما شیوه رایج و مستمرشان بگیر و ببند است؟!

بای ذنب حبست؟!

جای تعجب است که اخیرا به جای پاسخ  به سوال «بای ذنب حبست» ما و به جای آوردن یک دلیل برای انجام فعلی مجرمانه از طرف ما و درعوض عذرخواهی از زندانی کردن غیرقانونی قربانیان کودتا تهدید می کنند که مقاله نوشتن زندانیان و یا نامه نوشتن به مقامات عالی، عمل مجرمانه است!!! و به این ترتیب ناخودآگاه ثابت می کنند که همه ادعاهای قبلی مبنی بر دعوت به شورش و انقلاب مخملی و ایجاد ناامنی و غیره وجهی ندارد بلکه در نگاه آقایان مقاله نوشتن یعنی عمل مجرمانه و نگارنده مقاله مستوجب مجازات است.

 

مشکل اساسی بی کفایتی مدیران و رشد فساد در عالی ترین سطوح اجرایی کشور است

وی همچنین گفت: من در مورد انحلال احزاب مقاله ای نوشته ام که امیدوارم به زودی منتشر شود. اما از آقایان سوال می کنم که آیا فکر می کنید با انحلال احزاب مشکل شما حل می شود؟ مشکل جدی کنونی ضعف مدیریت و بی کفایتی مدیران و نیز اختلافات درونی و رشد فساد در عالی ترین سطوح اجرایی کشور است. به گونه ای که خودشان اعلام کردند در پرونده مربوط به معاون اول آقای احمدی نژاد تاکنون برای 60 نفر قرار مجرمیت صادرشده اگرچه هنوز خود او به دلیل فشارهای احمدی نژاد مصون مانده است. در چنین شرایطی احمدی نژاد به دنبال کمیته حقیقت یاب برای 11 سپتامبر است اگر ایشان راست می گوید درکنار پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب هولوکاست و 11 سپتامبر در آمریکا، در کشور خودمان کمیته حقیقت یابی تشکیل دهد که آشکار کند چه کسانی هر ده سال یک بار کوی دانشگاه را به خاک و خون می کشند؟ سال گذشته فاجعه مجتمع سبحان را بوجود آورده دکتر علی محمدی استاد فیزیک را ترور کردند و سید علی موسوی و دیگر عزاداران را در روز عاشورای 88 به قتل رساندند؟

 

مجلس به درخواست تحقیق و تفحص ما ترتیب اثر نداد

 تاجزاده در این ملاقات با گله از مجلس شورای اسلامی توضیح داد که ما هفت شاکی از کودتاگران طی نامه ای به مجلس شورای اسلامی درخواست تشکیل کمیته تحقیق و تفحص دادیم که معلوم شود چرا باید فعالان انتخاباتی مخالف استبداد دینی سه روز قبل از انتخابات احکام دستگیری شان صادر شد و با وجود همه نظرسنجی هایی که در تهران شد و نشانگر کسب آرای بیشتر مهندس موسوی از احمدی نژاد بود، آقایان از کجا مطمئن بودند که نتیجه انتخابات به سود احمدی نژاد است و چرا به شکایات ما رسیدگی نمی شود تا آشکار شود چه کسانی روزهای جمعه و شنبه 22 و 23 خردادماه 88، درصدد بودند با اخبار کذب و اعمال سرکوبگرانه، فضای جامعه را پلیسی و امنیتی کنند تا کسی جرأت نفس کشیدن نداشته باشد و آنان بتوانند مقاصد شوم خود را دنبال کنند؟ ولی متأسفانه تاکنون به این درخواست که در چارچوب وظایف نظارتی مجلس شورای اسلامی بوده است، ترتیب اثری داده نشده است.

 

پروژه اعتراف گیری شکست خورده و روش های استالینیستی به بن بست رسیده است

مشاور خاتمی در آخرین سال های دوران اصلاحات، با ابراز تأسف از درخواست توبه از بزرگان جنبش سبز، این امر را نشانه شکست خوردن پروژه اعتراف گیری در یک سال اخیر و نیز به بن بست رسیدن روش های استالینیستی در ایران دانست و گفت بازگشت به قرون وسطی و نشستن برجای خدا و وادار به عذرخواهی کردن بزرگان خالص و صادق و بندگان وارسته و پاک خدا، در این دوران جوابگو نیست.

هرگز دست از شکایت از کودتاگران برنمی داریم

شاکی از کودتاگران افزود: از صحبت های دادستان کل چنین برمی آید که می خواهند حق شکایت را هم از شهروندان بگیرند، غافل از آن که ما دست از شکایتمان برنخواهیم داشت. شاکی از آقای جنتی ادامه داد که من به تنهایی ده سال است که شکایت علیه تقلب و تخلف جنتی را پی گیری کرده و می کنم و اکنون که در این شکایت جدید شش همراه دارم، قطعا با جدیت بیشتری این شکایت که امضای 7 نفر را دارد و عدد هفت هم در فرهنگ و بینش اسلامی نشانه بی نهایت است، دنبال خواهد شد و امیدوارم با پی گیری این شکایت که حمایت عمومی را نیز به دنبال داشته است و تشکیل دادگاه کودتاچیان ما هم بتوانیم نظامیان را به پادگان ها بازگردانیم تا به وظیفه اصلی شان که از آن دورمانده اند، بپردازند.


 



بسم رب المظلومین
یا من ذلّت له رقاب الجبابرة و خضعت لدیه اعناق الاکاسرة ، لاملجأ ولامنجی منک الا الیک ولااعانة الا بک ولااتّکاء الا علیک، ادفع عنّی کیدالحاسدین و ظلمات شرالمعاندین وارحمنی تحت سرادقات عرشک یا اکرم الاکرمین.
ای آن که خوار گشته برایش گردن گردن کشان و فروتن گشته در پیشگاهش گردن های پادشاهان. جز تو پناهگاه و پشتیبان و پناهگاهی نیست.تنها تو می توانی کید حاسدان و تاریکی های شر گردن کشان را از ما دورکنی.
پروردگارا تو خود شاهدی که ما خانواده های زندانیان سیاسی و عزیزان دربندمان در سال و ماه ها و روزها و شب هایی که گذشت، جز تو پناهگاهی نجستیم و جز تو تکیه گاهی نیافتیم. پس ای نیکو پشتیبان، ما را آنی به خود وامگذار.
ماه ها از پی هم می گذرد و روزها یکان یکان سپری می شود. اسرای سبز ما و ملت ایران چهار فصل را در زندان تجربه کردند و این تجربه تکرار می شود. باز هم تابستان و پاییزی دیگر. باز هم برگ ریزان و جلوه گری نقش ها و رنگ ها در صحنه زیبای طبیعت و افسوس که ظلم مکرر در زندان کوچک اوین و دیگر زندان های ایران و زندان بزرگ کشوری که دوستش داریم و به آن عشق می ورزیم و اکنون شرمگنانه شاهد ستمی است که بر فرزندانش می رود، نه پاییز و برگ ریزانی دارد و نه تغییری و نه تحولی. ما خسته و فرسوده اما همچنان مقاوم و استوارکلام خدا برلب به دنبال حقوق خود و عزیزان مظلوم دربندیم و زندان بانان آیات الهی را زیرپا گذاشته بر تضییقات خود بر بهترین بندگان خدا می افزایند.
ما و فرزندانمان بیرون این میدان نابرابر شاهد زورآزمایی ظالم و مظلومیم و ناگهان در کمال بهت و حیرت درست در هفته دفاع مقدس از هتک حرمت خانواده معظم شهدا می شنویم و نظاره گر هجوم به خانواده شهدای فرخنده نام، همت و باکری و اسف ناک تر، هجمه به بارگاه و بیت خانواده شهید می شویم و ایجاد مزاحمت برای میهمانان آنان و مردم قدرشناسی که به دور از هیاهوهای فرمایشی و نمایشی دولتی برای دلجویی از ایشان اذن حضور گرفته اند غافل از آن که نیروهای امنیتی یا شاید به تعبیر دیگر همان عناصر خودسر موظف به بازپس گرفتن این اذن از آنان شده اند. ما نیز برای عرض ادب و ارادت و انجام وظیفه، به این بارگه پاک شتافتیم. ما که در میانمان از خانواده های معظم شهدا و ایثارگران نیز بود اما مأموران معذور مانع ورودمان شدند. حالا ضمن ابراز انزجار از این نوع اقدامات موهن و بی ادبانه نسبت به عزیزان همسران و فرزندان ارجمند شهیدان همت و باکری، بار دیگر با تمام وجود همراهی و هم دلی مان را با آنان اعلام می داریم و میثاق خود را با شهیدان راه حق و عدالت و ازادی و استقلال کشورمان تجدید می کنیم و برای پاسداری از ارزش هایی که این عزیزان برسرآن جان باختند، حق خواهی و عدالت طلبی خویش را تا دست یابی به حقوق حقه مان که همانا آزادی بدون قید و شرط عزیزان دربند است، ادامه می دهیم.
ما معتقدیم اگر حاکمان مدبری داشتیم زندانی سیاسی نداشتیم تا برای پرده پوشی در مجامع بین المللی مجبور به گفتن دروغ و افسانه سرایی شوند. و حالا که با کمال تأسف زندانی سیاسی داریم، لا اقل برای حفظ ظاهر هم که شده باید حقوق اولیه آنان پرداخت شود تا امکان انتقاد از دیگر دولت ها و حکومت ها به دلیل اقدامات ظالمانه نسبت به شهروندانشان را داشته باشند. به راستی جای شرمساری است که آقایان بهترین فرزندان این ملک و ملت را دربند کرده اند و سنگین ترین حکم ها از جمله حبس های طولانی و حبس در تبعید را برای جرایم ناکرده شان صادر کرده اند و در زمان اجرای حکم نیز با کینه توزی بسیار بر آنان و خانواده شان از طریق قطع تلفن و توقف ملاقات حضوری و اجتناب از در اختیار گذاشتن امکانات بهداشتی و رفاهی و ندادن مرخصی و عدم اجرای دیگر مفاد آیین نامه های موجود، فشار وارد می آورند و از آن تأسف بارتر فشاری است که بر وکلای آنان وارد می کنند و بی شرمانه از آنان می خواهند که یا از وکالت آنان استعفا دهند یا تبعات بعدی را بپذیرند.
همه آن چه بر فرزندان ایران زمین در روزها و ماه های اولیه پس از کودتای نظامی گذشت، چه آن بخشی که با رشادت مردان و زنان شجاع و آزاده تقریر و بیان شد و چه آن بخش دیگر که به دلیل ملاحظات قربانیان و آگاهان و شاهدان مستور ماند، لکه های سیاهی بر دامان جمهوری اسلامی ماست که حاصل خون شهیدان و مرارت های انقلابیون و دلسوزان آن بوده است. و این لکه سیاه که با بدرفتاری ها و سوء تدبیر مسئولین قضائی و بویژه امنیتی و در مواردی سپاه پاسداران روز به روز افزایش می یابد. همان نهادی که برخلاف دستور صریح امام به جای تمرکز بر وظیفه مرزبانی و پاسداری از خاک میهن، در سیاست دخالت کرده اند و انتخابات آزاد را با کودتای نظامی ( براساس سخنان معاون قرارگاه ثارالله )خدشه دار کرده اند و در سایر اموری که نباید وارد می شده اند، آگاهانه و هدف دار، ورود یافته اند.
اینک در هفته دفاع مقدس ما خانواده های زندانیان سیاسی بار دیگر همه اقدامات غیراخلاقی و موهن اعمال شده نسبت به خانواده شهید همت و باکری را عین منکر دانسته از آن نهی و نسبت به آن ابراز نفرت می کنیم و با شهیدان و خدای شهیدان عهد می بندیم که با حضور و همراهی هایمان اجازه گردنفرازی به سرکشان ظاهر آراسته و کریه باطن ندهیم. و اگر نتوانستیم جای پدر را برای یتیمان شهدایمان پر کنیم دست متجاوزان و متعدیان را از وجود پاک این عزیزان کوتاه کنیم تا بیش از این توسط جبابره رنجه نشوند. ما اکنون بیش از هر کس دیگری طعم ظلم چشیده و معنای ستم کشی را می فهمیم و تعجبمان از آن جاست که بنا به فرمایش رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آنان که خود در زندان های رژیم طاغوت این شرایط را تجربه کرده اند، چگونه لب فروبسته و این وضعیت اسف بار و اندوه ناک را برای شهروندان امروز نظام جمهوری اسلامی می پسندند و با سکوتشان اعمال غیرشرعی و غیرانسانی را تأیید می کنند.
ما براساس آموزه های اسلامیمان در عین حال که خداوند را بهترین انتقام گیرنده دانسته مجازات نهایی ظالمین را به او واگذار می کنیم، از هر گونه سکوت و تسلیمی که نشانگر رضا به وضع موجود است خودداری ورزیده شریک جرم و گناه ظالم نمی شویم و با صدای بلند فریاد می کنیم که حقوق زندانیان سیاسی تنها به دلیل انتقاد و اعتراض به کج روی های دولت مردان غاصب و صرفا مقابله زبانی با استبداد و دیکتاتوری و کودتای نظامی و انتخاباتی از آنان سلب شده است. و در چنین شرایطی آقای دادستان همه این بی قانونی ها را عین صواب و مرّ قانون می داند. آقای دادستان بهتر است دست از توجیهات غیرمنطقی و حاکم پسند بردارند و ما، همسران و فرزندان زندانیان سیاسی و پدرو مادر و برادر و خواهرهای آنان را و نیز ملت ایران را توجیه کنند که چرا ماه هاست زندانیان بند 350 امکان تلفن و ملاقات حضوری ندارند و چرا مرخصی ها لغو شده است و وثیقه های سنگین با کدام منطقی تعیین می شود و حضور زندانیان سیاسی در استان دیگر با کدام قانون مطابقت دارد و در قرنطینه نگاه داشتن زندانی به مدت یک ماه و نیم از کجای قانون استنباط شده و محرومیت ها و فشارهای روحی و روانی بر زندانی و خانواده اش براساس کدام قانون شرعی است و بدرفتاری و بی اعتنایی و بدزبانی با خانواده ها براساس کدام معیار اخلاقی و انسانی است؟؟؟
در پایان یادآور می شویم که همه مدارای ما و صبوری ها و شکیبایی ها صرفا برای رعایت مصلحت بوده است و آقایان باید متوجه باشند که خویشتنداری خانواده ها به دلیل ترس از برخوردهای تهاجمی و ارعاب انگیز صاحبان قدرت نیست و اگر این تضییقات ادامه یابد قطعا با هم رأیی و هم اندیشی راه های آلترناتیو مورد بررسی قرار خواهد گرفت که به اطلاع ملت رشید و آزاد اندیش و همراه خواهد رسید و در زمان خود کمک و مساعدت مردم و بویژه جوانان آگاه را برای اقدامات آرام اما تأثیرگذار طلب خواهیم کرد.
والسلام علی عبادالله الصالحین
7/7/1389
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته