کلمه: دو روحانی حامی اقتدارگرایان در اظهاراتی عجیب که به نظر نمیرسد با آموزههای ابتدایی اسلام سازگار باشد، خواستار آن شدند که به جای کتاب آسمانی و معجزه پیامبر (ص)، نظر رهبری فصل الخطاب باشد.
به گزارش کلمه علی سعیدی که نماینده رهبری در سپاه است، دیروز در همایش بررسی و مقابله با جنگ نرم در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین گفت: اسلام و حکومت اسلامی در هر دورهای نیاز به نماد و ترجمان دارد، حتی قرآن به دلیل وجود محکمات و متشابهات نمیتواند فصلالخطاب باشد و نیاز به ترجمان دارد. دیروز این نماد، حضرت روحالله بود و امروز نماد حقانیت و حاکمیت، رهبر معظم انقلاب است.
وی افزود: برای تشخیص حق نباید به شخصیتهای دیگر مراجعه کرد مگر آنکه اهل ذکر باشند و باید دانست که محور نظام، رهبری است. مهمترین وظیفهای که امروز بر عهده ماست، تبیین اسلام ناب است و اینکه مبانی فکری امام و مقام معظم رهبری را بیان کنیم، چراکه اگر این کار را انجام دهیم دیگر جایی برای تفکرات غیرناب باقی نمیماند.
همچنین سیدعبدالهادی شاهرودی نماینده استان گلستان در خبرگان رهبری هم تفسیر بدیع مشابهی از نسبت رهبری و قرآن در شرایط امروز بیان کرد و گفت: فرمایشات رهبری اصیل و مبرهن و همان ترجمه قرآن کریم است.
او ادامه داد: رهبر انقلاب با توجه به دقت، موشکافی و توجه به مسایل اجتماعی، بیشتر نقاط مختلف را تبیین کردند، ممکن است در یک زمان ابعاد دیگری نیاز به تبیین داشته باشد مثلا زمانی برای جمع کردن احادیثی از پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت به شکل دقیق نیاز بود که به آن بپردازند. ابعادی که به زمان حال ما مربوط میشود را رهبری از قران کریم استخراج و تبیین میکنند. اما موارد را بیشتر توضیح و تبیین کرده و با این توضیحات تکلیف شدیدتر و واضحتری را برعهده علما، طلاب، محققان و حوزویان گذاشتند.
مشخص نیست با شتابی که برخی روحانیان راستگرا در استفاده از هر ابزاری برای توجیه قدرت دارند، به کجا میخواهند برسند. چرا که به نظر میرسد در ادامه روند بدعتگذاریهای گسترده در دین و قربانی کردن وسیله در پای هدف، اکنون دارد کار به جایی میرسد که استفاده ابزاری از قرآن و روایات هم به کار نمیآید و تنها راه باقی مانده برای توجیه قدرت، از نگاه این روحانیان، به حاشیه راندن قرآن و آموزههای اساسی اسلام است. آیا این روحانیان، پاسخی برای تصریح و نص صریح قرآن و روایات به اینکه حتی اختلافات را هم باید به خدا و پیامبر و قرآن ارجاع داد، دارند؟ و برای توجیه و تفسیر دهها کلام و عمل از امام علی (ع) و دیگر ائمه که با قرآنگریزی و حقیقتستیزی این روحانیان مغایرت دارند، هم چارهای اندیشیدهاند؟
امام (ع) به مردم فرمود: چرا خودتان را در مقابل من که خلیفه اتان هستم خوار و ذلیل میکنید؟
کلمه: پس از انتشار مطلبی در سایت کلمه با عنوان «این رفتار، فتنه برای حاکم و ذلت برای مومن است» واکنشهای گستردهای در محافل عمومی، مطبوعات و سایتها به این مطلب طرح شد؛ از کسانی که از اینهمه تفاوت بین مرام امام علی (ع) و رفتار مدعیان امروزین حیرت کردند، تا دیگرانی که برای توجیه تناقض موجود بین گفتار امام با رفتار مدعیان، به هر توجیهی دستاویز شدند و حتی از افترا بستن و تفسیر به رای فرمایشات امام علیهالسلام هم ابایی نکردند.
اکنون به نظر میرسد بهترین پاسخ برای این مدعیان و توجیهگران، گفتاری از شهید مطهری باشد که بیش از چهل سال پیش بیان شده است، اما هنوز درد و دغدغه و آرمان نهفته در آن، غریب است و دستنیافتنی به نظر میرسد. این سخنرانی در ۴ مهر ۱۳۴۸ شمسی مطابق ۱۳ رجب ۱۳۸۹ قمری در حسینیه ارشاد ایراد شده و متن آن در اولین گفتار از کتاب «گفتارهای معنوی» منتشر شده است.
این سخنان شهید مطهری، به خوبی تفاوت نگاه ایشان و همه پیروان اسلام ناب محمدی را با اسلام متحجران نشان میدهد. ایشان در این متن، به خوبی تشریح میکند که اسلام به آزادی به عنوان یک مفهوم مقدس مینگرد و در عین حال تصریح میکند که آزادمردی و آزادگی، جوهر واقعی توحید و نفی بندگی غیر خداست و تنها به معنای آزادگی در برابر سلطان و خلیفه نیست. از نگاه ایشان، یکی از اهداف اساسی اسلام هم جا انداختن همین برده و بندهی غیر خدا نبودن است و نه پوستین وارونهای که برخی به نام اسلام دوختهاند.
عجیب است که برخی توجیهگران پیشگو، گفتهاند که اگر مردم به امام (ع) میگفتند استقبال به خاطر آن است که تو ولی خدایی، ایشان مردم را نهی نمیکرد؛ حال آنکه مرحوم مطهری تاکید میکند امام علی دقیقا به خاطر اینکه مرد خدا بود و بنده نمونه خدا و آزادمرد واقعی بود، مردم را از خوار شدن نهی میکرد.
آنچه در ادامه میخوانید، بخشهایی از این گفتار است که بدون دخل و تصرف، به همه علاقهمندان و پیروان واقعی راه و روش سبز اهل بیت پیامبر (ص) تقدیم میشود:
یکی از اقسام آزادی، آزادی اجتماعی است که انسان از ناحیه افراد دیگر آزاد باشد. یکی از گرفتاری های زندگی بشر در طول تاریخ همین بوده است که افرادی نیرومند و قدرتمند از قدرت خودشان سوء استفاده کرده و افراد دیگری را در خدمت خودشان گرفتهاند، آنها را به منزله برده خودشان قرار داده اند و میوه وجود آنان را که باید متعلق به خودشان باشد، به نفع خود چیدهاند.
می دانید کلمه استثمار یعنی چه؟ یعنی چیدن میوه دیگری. هر کسی وجودش مثل یک درخت پر میوه است. میوه درخت وجود هر کسی یعنی محصول کار و فکرش، محصول فعالیتش، محصول ارزشش، باید مال خودش باشد. وقتی که افرادی کاری میکنند که محصول درخت وجود دیگران را به خودشان تعلق میدهند و میوههای وجود آنها را میچینند، میگویند این فرد، فرد دیگر را استثمار کرده است.
یکی از گرفتاری های بشر در طول تاریخش همین بوده است که فردی، فرد دیگر را قومی، قوم دیگر را استثمار میکرده، به بردگی خود میکشیده است، یا حداقل برای اینکه میدان برای خودش باز باشد میدان را از او میگرفته است، او را استثمار نمیکرده، ولی میدان را از او میگرفته است. مثلا فرض کنید زمینی بوده است متعلق به دو نفر، هر دو از زمین استفاده میکردهاند، آنکه قوی تر و نیرومندتر بوده برای اینکه میدان خودش وسیع تر باشد، زمین دیگری را از او میگرفته و او را از زمین بیرون میکرده است، و یا او را هم با زمین در خدمت خود میگرفته که این، اسارت و بردگی نام دارد.
در نص قرآن مجید، یکی از هدفهائی که انبیاء داشته اند این بوده است که به بشر آزادی اجتماعی بدهند یعنی افراد را از اسارت و بندگی و بردگی یکدیگر نجات بدهند. قرآن کتاب عجیبی است! بعضی از معانی و مفاهیم است که در یک عصر به اصطلاح گل میکند، زنده میشود، اوج میگیرد، ولی در عصرهای دیگر اگر نگاه کنید، آنقدر اوج نداشته است. در بعضی از عصرها میبینیم که برخی از کلمات به حق اوج میگیرد، وقتی به قرآن مراجعه میکنیم، میبینیم چقدر در قرآن این کلمه اوج دارد، و این عجیب است.
یکی از حماسه های قرآنی، همین موضوع آزادی اجتماعی است. من خیال نمیکنم که شما بتوانید جملهای زنده تر و موج دارتر از جملهای که در این مورد در قرآن هست پیدا کنید، شما در هیچ زمانی پیدا نخواهید کرد، نه در قرن هجدهم، نه در قرن نوزدهم و نه در قرن بیستم، در این قرنهایی که شعار فلاسفه بشر آزادی بوده است، و آزادی بیش از اندازه زبانزد مردم بوده و شعار واقع شده است. شما جملهای پیدا کنید زنده تر و موجدارتر از این جملهای که قرآن دارد : «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله»(سوره آل عمران، آیه. ۶۴).
ای پیغمبر! به این کسانی که مدعی پیروی از یک کتاب آسمانی گذشته هستند، به این یهودیها، به این مسیحیها، به این زرتشتیها و حتی شاید به این صائبیها که در قرآن اسمشان آمده است و به همه ملتهائی که پیرو یک کتاب قدیم آسمانی هستند اینطور بگو: بیائید همه ما جمع شویم دور یک کلمه، زیر یک پرچم. آن پرچم چیست؟ دو جمله بیشتر ندارد، یک جملهاش این است : «الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا». در مقام پرستش، جز خدای یگانه چیزی را پرستش نکنیم، نه مسیح را بپرستیم، نه غیر مسیح را و نه اهرمن را پرستش کنیم، جز خدا هیچ موجودی را پرستش نکنیم.
جمله دوم : «و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله». اینکه هیچکدام از ما دیگری را بنده و برده خودش نداند و هیچکس هم یک نفر دیگر را ار باب و آقای خودش نداند. یعنی نظام آقائی و نوکری ملغی. نظام استثمار، مستثمر و مستثمر ملغی. نظام لامساوات ملغی. هیچکس حق استثمار و استعباد دیگری را نداشته باشد.
تنها این آیه نیست، آیاتی که در قرآن در این زمینه هست زیاد است. چون می خواهم عرایضم را بطور فشرده عرض کنم بعضی هایش را میگویم. قرآن از زبان موسی (ع) نقل میکند: که وقتی با فرعون مباحثه میکرد، و فرعون به او گفت : «الم نربک فینا ولیدا و لبثت فینا من عمرک سنین و فعلت فعلتک التی فعلت و انت من الکافرین»(سوره شعراء، آیات ۱۸ و. ۱۹)، موسی به او گفت : «و تلک نعمه تمنها علی ان عبدت بنیاسرائیل»(سوره شعراء آیه. ۲۲). فرعون به موسی گفت : تو همان کسی هستی که در خانه ما بزرگ شدی، سر سفره ما بزرگ شدی. تو همان کسی هستی که وقتی بزرگ شدی آن جنایت را انجام دادی (به تعبیر فرعون) آن آدم را کشتی. میخواست منت بر سرش بگذارد که در خانه ما بزرگ شدهای، سر سفره ما بزرگ شدهای. موسی به او گفت : این هم شد حرف؟! من در خانه تو بزرگ شدم، حالا که در خانه تو بزرگ شدهام در مقابل اینکه تو قوم من را برده و بنده خودت قرار دادهای سکوت کنم؟ من آمدهام که این بردگان را نجات بدهم.
مرحوم آیةالله نائینی در کتاب تنزیه الامة میگوید : همه میدانند که قوم موسی، اولاد یعقوب هرگز فرعون را مثل قبطیها پرستش نکردند، ولی در عین حال چون فرعون آنها را مانند برده خودش استخدام کرده بود قرآن این را با کلمه ” تعبید ” از زبان موسی نقل میکند.
یکی از مقاصد انبیأ بطور کلی و بطور قطع این است که آزادی اجتماعی را تأمین کنند و با انواع بندگیها و بردگیها اجتماعی و سلب آزادیهایی که در اجتماع هست مبارزه کنند. دنیای امروز هم آزادی اجتماعی را یکی از مقدسات خودش میشمارد. اگر مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر را خوانده باشید این را میفهمید. در آنجا میگوید علت العلل تمام جنگها، خونریزیها و بدبختیها که در دنیا وجود دارد این است که افراد بشر به آزادی دیگران احترام نمیگذارند. آیا منطق انبیاء تا اینجا با این منطق موافق است؟
آیا آزادی مقدس است؟ بله مقدس است و بسیار هم مقدس است. پیغمبر اکرم جملهای دارد که میگویند متواتر هم هست، فرمود : «اذا بلغ بنوابی العاص ثلاثین اتخذوا عبادالله خولا و مال الله دولا و دین الله دخلا» (مجمع البحرین طریحی). پیغمبر اکرم همیشه از امویها بیم داشت و از آینده آنها بر امت نگران بود. فرمود : اولاد ابی العاص اگر به سی نفر برسند بندگان خدا را بنده خود و مال خدا را مال خود حساب میکنند و در دین خدا هم آنچه بخواهند بدعت ایجاد میکنند. پس این مطلب هم درست که آزادی اجتماعی مقدس است.
اما نوع دیگر آزادی، آزادی معنوی است. تفاوتی که میان مکتب انبیاء و مکتبهای بشری هست در این است که پیغمبران آمدهاند تا علاوه بر آزادی اجتماعی به بشر آزادی معنوی بدهند، و آزای معنوی است که بیشتر از هر چیز دیگر ارزش دارد. تنها آزادی اجتماعی مقدس نیست بلکه آزادی معنوی هم مقدس است و آزادی اجتماعی بدون آزادی، معنوی میسر و عملی نیست و اینست درد امروز جامعه بشری که بشر امروز میخواهد آزادی اجتماعی را تأمین کند ولی به دنبال آزادی معنوی نمیرود، یعنی نمیتواند، قدرتش را ندارد، چون آزادی معنوی را جز از طریق نبوت، انبیاء، دین، ایمان و کتابهای آسمانی نمیتوان تأمین کرد. حال ببینیم آزادی معنوی یعنی چه؟
انسان یک موجود مرکب و دارای قوا و غرائز گوناگونی است، در وجود انسان هزاران قوه نیرومند هست، انسان شهوت دارد، غضب دارد، حرص و طمع دارد، جاه طلبی و افزون طلبی دارد. در مقابل، عقل دارد، فطرت دارد، وجدان اخلاقی دارد. انسان از نظر معنا، از نظر باطن و از نظر روح خودش ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن هم هست یک آدم برده و بنده باشد، یعنی ممکن است انسان بنده حرص خودش باشد، اسیر شهوت خودش باشد، اسیر خشم خودش باشد، اسیر افزون طلبی خودش باشد و ممکن است از همه اینها آزاد باشد. گفت :
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
ممکن است انسانی باشد که همانطور که از نظر اجتماعی آزاد مرد است، زیر بار ذلت نمی رود، زیر بار بردگی نمیرود و آزادی خودش را در اجتماع حفظ میکند، از نظر اخلاق و معنویت هم آزادی خود را حفظ کرده باشد، یعنی وجدان و عقل خودش را آزاد نگه داشته باشد. این آزادی همان است که در زبان دین ” تزکیه نفس ” و ” تقوی ” گفته میشود.
آیا ممکن است بشر آزادی اجتماعی داشته باشد ولی آزادی معنوی نداشته باشد؟ یعنی بشر اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد ولی در عین حال آزادی را محترم بشمارد؟ امروز عملا میگویند بله، عملا میخواهند بشر برده حرص و آز و شهوت و خشم خودش باشد، اسیر نفس اماره خودش باشد و در عین حال چنین بشری که اسیر خودش است، آزادی را محترم بشمارد. این یکی از نمونه های کوسه و ریش پهن است. یکی از تضادهای اجتماع امروز بشر همین است. به قول منطقیین یک سیر و تقسیمی میکنیم :
بشر دوران قدیم، آزادی را محترم نمی شمرد، آزادی را پایمال میکرد. بسیار خوب، چرا پایمال میکرد؟ آیا چون نادان بود آزادی دیگران را سلب میکرد و همین که بشر دانا شد دیگر کافی است که آزادی دیگران را محترم بشمارد؟ مثلا در بیماری ها اینطور است، بشر قدیم جاهل و نادان بود، چون نادان بود وقتی با بیماری ها رو به رو میشد، از داروی مخصوصی که تعیین کرده بود، هیچ نتیجه نمیگرفت ولی امروز که دانا شده کافی است که آن طرز معالجه را دور بریزد و معالجه جدید را جای آن بیاورد. مامیخواهیم ببینیم آیا بشر قدیم که آزادی دیگران را سلب میکرد از این جهت بود بود که نمیدانست؟ از روی نادانی، آزادی را سلب میکرد، خیر، نادانی و دانش در او تأثیری نداشت، از روی دانش سلب میکرد، به خاطر اینکه سود خودش را تشخیص میداد.
آیا بشر قدیم که آزادی و حقوق دیگران را محترم نمی شمرد از این جهت بود که قوانینش اینطور وضع شده بود؟ که تا قانون را عوض کردیم، دیگر تمام بشود؟ مانند قوانین قراردادی که بشر میگذارد مثلا در آمریکا بگویند قانون بردگی ملغی، همینکه گفتند قانون بردگی ملغی، دیگر واقعا بردگی ملغی شد؟ یا شکل و فرمش عوض شد، محتوی همان محتوی است. آیا علت اینکه بشر قدیم آزادی و حقوق را محترم نمیشمرد طرز تفکر فلسفیاش بود؟ هیچکدام از اینها نبود. فقط یک چیز و آن منفعت طلبی بود.
بشر قدیم به حکم طبیعت فردی خودش منفعت طلب بود، سود طلب بود، از هر وسیله ای میخواست به نفع خودش استفاده کند. یکی از وسائل، افراد بشر بودند، همانطوری که از چوب و سنگ و آهن و گوسفند و گاو و اسب و قاطر میخواست به نفع خودش استفاده کند از انسان هم میخواست استفاده بکند، آن وقتی که درختی را میکاشت یا میبرید، چیزی که دربارهاش فکر نمیکرد خود آن درخت بود. فقط درباره خودش فکر میکرد. گوسفند را اگر چاق میکرد و آنوقتی که سرش را میبرید چه منظوری داشت؟ جز منافع خودش چیزی را در نظر نمیگرفت. همینطور افراد دیگر را اگر برده میگرفت و بنده خودش میکرد، اگر حقوقشان را سلب میکرد بخاطر منفعت طلبی خودش بود.
پس آن علتی که در دوران گذشته بشر را وادار میکرد به سلب آزادی اجتماعی و پایمال کردن حقوق اجتماعی دیگران، حس منفعت طلبی او بوده است و بس. خوب حس منفعت طلبی بشر امروز چطور؟ هست یا نیست؟ بله هست، آنکه فرقی نکرده است. دهان بشر امروز برای بلعیدن، اگر بیشتر از دهان بشر دیروز باز نباشد کمتر باز نیست. نه علم توانسته است جلوی آز را بگیرد نه تغییر قوانین. تنها کاری که کرده این است که شکل و فرم قضیه، را عوض نموده است، محتوی همان محتواست، یک روپوش، یک زورق روی آن میگذارد. بشر قدیم یک موجود صریح بود هنوز به حد نفاق و دورویی نرسیده بود.
فرعون مردم را استعباد میکرد، رسما هم میگفت: «و قومهما لنا عابدون»(سوره مؤمنون، آیه. ۴۷) موسی چه می گویی؟ اینها بندگان ما هستند، بردگان ما هستند. دیگر یک روپوش روی استثمار و استعباد خودش نمیگذاشت. اما بشر امروز به نام جهان آزاد و دفاع از صلح و آزادی تمام سلب آزادیها، سلب حقوقها، بندگیها و بردگیها را دارد. چرا؟ چون آزادی معنوی ندارد چون در ناحیه روح خودش آزاد نیست، چون تقوی ندارد.
علی (ع) جمله ای دارد که مانند همه جملههای ایشان با ارزش است. راجع به تقوی است که به نظر بعضی ها دیگر خیلی کهنه شده است! میفرماید : «ان تقوی الله مفتاح سداد و ذخیرش معاد و عشق من» «کل ملکة و دجاش من کل هلکة» (نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه ۲۲۱، ص. ۷۳۳) تقوای الهی کلید هر راه راستی است. بدون تقوی، انسان به راه راست نمیرود راه خود را کج میکند. بدون تقوی انسان اندوختهای برای آخرت ندارد. بدون تقوی بشر آزادی ندارد. و عتق من کل ملکة تقواست که بشر را از هر رقیقی آزاد میکند، بشر باید در ناحیه وجود خودش، در ناحیه روح خودش آزاد بشود تا بتواند به دیگران آزادی بدهد. لهذا آزادمرد واقعی جهان کیست؟ علیبن ابیطالب یا افرادی که طراز علیبن ابیطالب و یا تربیت شده دبستان او باشند چون اینها افرادی هستند که در درجه اول از اسارت نفس خودشان نجات پیدا کردهاند. علی (ع) میفرماید : « أقنع من نفسی بان یقال امیرالمؤمنین (نامه ۴۵، ص. ۹۷۱) – و کیف اظلم احدا لنفس یسرع الی البلی قفولها و یطول فی الثری حلولها» (خطبه ۲۱۵، ص. ۷۱۳).
آن کس میتواند واقعا آزاد و آزادیبخش باشد که همیشه مانند علی است، و یا لااقل پیرو اوست، از نفس خودش حساب بکشد، از روح خودش حساب بکشد. تنها در محراب عبادت دست به محاسن شریفش بگیرد و بگوید : «(یا دنیا) غری غیری» (حکمت ۷۴، ص. ۱۱۱۹)، ای زرد و سفید دنیا، ای طلا ونقره دنیا برو غیر علی را فریب بده، من تو را سه طلاقه کردهام. آن کسی واقعا و نه از روی نفاق و دو رویی برای حقوق و آزادی مردم احترام قائل است که در دلش، در ضمیرش، در وجدانش یک ندای آسمانی است و او را دعوت میکند.
آن وقت شما می بینید که یک همچون کسی که آن تقوا را دارد، آن معنویت را دارد، آن خدا ترسی را دارد، وقتی که حاکم بر مردم میشود و مردم محکوم او هستند، چیزی را که احساس نمیکند همین حاکم و محکومی است. مردم روی سوابق ذهنی خودشان میخواهند از او حریم بگیرند. میگوید حریم نگیرید، با من باشید.
وقتی که برای جنگ صفین می رفت یا از آن بر میگشت به شهر انبار که الان یکی از شهرهای عراق است و از شهرهای قدیم ایران بوده است رسید. ایرانیان آنجا بودند، عدهای از کدخداها، دهدارها، بزرگان به استقبال خلیفه آمده بودند. به خیال خودشان علی (ع) را جانشین سلاطین ساسانی میدانستند. وقتی که به ایشان رسیدند، در جلوی مرکب امام شروع کردند به دویدن. علی (ع) صدایشان کرد، فرمود: چرا این کار را میکنید؟ گفتند: آقا! این یک احترامی است که ما به بزرگان خودمان، به سلاطین خودمان میگذاریم.
امام (ع) فرمود: نه این کار را نکنید! این کار شما را پست و ذلیل میکند، شما را خوار میکند، چرا خودتان را در مقابل من که خلیفه اتان هستم خوار و ذلیل میکنید؟ من هم مانند یکی از شما هستم. تازه، شما با این کارتان به من خوبی نکردید، بلکه بدی کردید، با این کارتان ممکن است یک وقت خدای ناکرده غروری در من پیدا شود و واقعا خودم را برتر از شما حساب کنم.
این را می گویند یک آزاد مرد، کسی که آزادی معنوی دارد، کسی که ندای قرآن را پذیرفته است : الانعبد الاالله. جز خدا هیچ چیزی را، هیچ کسی را، هیچ قدرتی را، هیچ نیرویی را پرستش نکنیم، نه انسانی را، نه سنگی را، نه حجری را، نه مردی را، نه آسمان را، نه زمین را، نه هوای نفس را، نه خشم را، نه شهوت را، نه حرص و آزا را و نه جناه طلبی را، فقط خدا را بپرستیم. آن وقت او میتواند آزادی معنوی بدهد.
خطابهایی دارد مولا علی (ع) که من قسمتی از آن را برایتان میخوانم، ببینید واقعا کسی که آزاد مرد معنوی است چه روحی دارد! شما میتوانید یک چنین روحی در دنیا پیدا کنید؟ اگر پیدا کردید به من نشان بدهید. خطبه خیلی مفصل است، راجع به حقوق والی بر مردم و حقوق مردم بر والی است. مسائلی دارد که حضرت بحث میکند بعد در ذیل آن جملاتی دارد.
ببینید، اینها را که میگوید؟ خود والی و حاکم است که به مردم میگوید. در دنیای ما حداکثر این است که دیگران به مردم میگویند با حاکمهای خودتان اینطور نباشید، آزاد مرد باشید. علی (ع) میگوید با من که حاکم هستم اینگونه نباشید، آزادمرد باشید.
«لا تکلمونی بما تکلم به الجبابره» مبادا آن اصطلاحاتی را که در مقابل جباران به کار میبرید که خودتان را کوچک میکنید، ذلیل میکنید، خاک پا میکنید و او را بالا میبرید، به عرش میرسانید، برای من به کار ببرید.
نه کرسی فلک نهد اندیشه زیر پای
تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان زند
مبادا با من اینگونه حرف بزنید، ابدا. با من همانطور که با دیگران حرف میزنید، صحبت کنید.
«و لا تتحفظوا منی بما یتحفظ به عند اهل البادره» و اگر دیدید احیانا من عصبانی و ناراحت شدم، حرف تندی زدم، خودتان را نبازید، مردانه انتقاد خودتان را به من بگویید، از من حریم نگیرید.
«و لا تخالطونی بالمصانعة» با باری به هر جهت، هر چه شما بفرمائید صحیح است، هر کاری که شما میکنید درست است (این را میگویند مصانعه و سازش) با من رفتار نکنید، هرگز با من به شکل سازشکارها معاشرت نکنید.
«و لا تظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی و لا التماس اعظام لنفسی». گمان نکنید که اگر حقی را در مقابل من بگویید، یعنی اگر علیه من کلمهای بگویید که حق است بر من سنگین خواهد آمد، به حق از من انتقاد کنید، ابدا بر من سنگین و دشوار نخواهد بود، با کمال خوشرویی از شما میپذیریم.
«و لا التماس اعظام لنفسی» ای کسانی که من حاکم وخلیفه تان هستم و شما رعیت من هستید، خیال نکنید که من از شما این خواهش را دارم که از من تمجید و تعظیم کنید، از من تملق بگویید، مرا ستایش کنید، ابدا. بعد یک قاعده کلی را ذکر میکند :
«فانه من استثقل الحق ان یقال له اوالعدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه». یعنی آن آدمی که وقتی حق را به او می گویی دشوارش میآید و ناراحت میشود که چرا حق را گفتی، عمل کردن حق برای او سختتر است.
به دنبال تبعید سید ضیاء نبوی، دانشجوی دربند و محروم از تحصیل به زندان اهواز و شرایط نامناسب وی در این زندان، زهرا رهنورد ،نویسنده و استاد دانشگاه طی تماسی تلفنی با مادر وی ، صبر و استقامت این مادر رنجدیده را ستود و مقاومت فرزند برومندش را موجب سرفرازی ملت توصیف کرد.
به گزارش کلمه، رهنورد در این تماس تلفنی از آخرین وضعیت این دانشجوی محروم از تحصیل کسب اطلاع کرد و ضمن آرزوی آزادی هر چه زودتر وی، برای خانواده اش نیز آرزوی صبر و مقاومت بیشتر کرد .
در این مکالمه تلفنی مادر ضیا از آخرین وضعیت فرزند خود در زندان اهواز و شرایط بسیار سختی که این روزها بر ضیا و خانواده می گذرد، سخن گفت . چرا که ضیا در زندانی به سر می برد که از داشتن کوچکترین امکانات رفاهی و بهداشتی محروم است و آب آشامیدنی سالم هم ندارد . اعضای خانواده هم مجبورند از استان سمنان تا اهواز بروند تا بتوانند چند دقیقه ای فرزندشان را ببینند که همه اینها فشار روانی زیادی را به خانواده این زندانی تبعیدی وارد می کند .در همین حال مادر ضیا، روحیه فرزندش را با همه این مشکلات مقاوم و خوب توصیف کرد.
سید ضیاء نبوی سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل به ده سال حبس تعزیری محکوم شده است. او به تازگی از زندان اوین به زندان کارون اهواز تبعید شده است. ضیا همچنین پس از ورود به زندان اهواز از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت .
سید علی اکبر نبوی (پدر ضیاء) هم هفته گذشته، پس از بازگشت از زندان اهواز و ملاقات با فرزندش، به اداره اطلاعات فرا خوانده شد و بابت مصاحبه ها و پیگیری وضعیت فرزندش تحت فشار و بازجویی قرار گرفت.
یک عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور با اشاره به بررسی طرح تغییر قانون انتخاب شهرداران در این کمیسیون، از تصویب مادهای خبر داد که بر مبنای آن از این پس شهردار تهران و مراکز استانها با پیشنهاد وزیر کشور و رای اعتماد اعضای شورای شهر انتخاب میشوند.
به گزارش خانه ملت، “ولی اسماعیلی” عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور گفت: بعد از رد پیشنهاد انتخاب شهرداران با رای مستقیم مردم، کمیسیون شوراها تصمیم گرفت تا انتخاب شهرداران را به پیشنهاد وزیر کشور و رای اعتماد اعضای شورای شهر واگذار کند که البته این موضوع تنها در تهران و مراکز استانها خواهد بود.
نماینده مردم گرمی و دشت مغان در مورد نحوه انتخاب شهرداران شهرستانها نیز گفت: در مصوبه کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور که در طرح “تغییر قانون انتخاب شهرداران” گنجانده شده است از این پس شهردار شهرستان ها با معرفی استاندار و رای اعتماد اعضای شورای شهر صورت خواهد گرفت.
اسماعیلی با بیان این مطلب که تدوین طرح “تغییر قانون انتخاب شهرداران” در مراحل پایانی به سر میبرد، افزود: با تصمیم گیری کمیسیون در مورد نحوه انتخاب، استیضاح و استعفای شهرداران و با توجه به اینکه کلیات این طرح در کمیسیون رای آورده، کار این طرح تقریبا در کمیسیون شوراها تمام شده است.
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در پایان، گفت: این طرح به احتمال زیاد هفته آینده به هیات رییسه مجلس تقدیم خواهد شد تا در اولین فرصت مورد بررسی و اعلام نظر همکاران در مجلس قرار گیرد.
مدیر مسئول روزنامه اعتماد از انتشار این روزنامه در آینده نزدیک خبر داد.
الیاس حضرتی با بیان اینکه روزنامه اعتماد انشاء الله منتشر خواهد شد، به خبرآنلاین گفت: جزییات بیشتری در این ارتباط نمی توانم بدهم و تاریخ انتشار آن هم مشخص نشده است.
روزنامه اعتماد که یکی از بادوامترین روزنامههای اصلاح طلب بود، هفته دوم اسفندماه سال گذشته توسط هیئت نظارت بر مطبوعات توقیف شد. در هفته پایانی سال نیز خبرهایی درباره رفع توقیف این روزنامه و احتمال انتشار آن از آغاز سال ۸۹ مطرح شد، اما تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
دادگاه روزنامه اعتماد در خردادماه امسال برگزار شد و در نهایت هیت منصفه، با تبرئه این روزنامه در برخی موارد، در مورد دو شکایت، مدیرمسئول اعتماد را مجرم شناخت و در عین حال مستحق تخفیف دانست.
پس از اعلام نظر هیئت منصفه مطبوعات نیز، قاضی سیامک مدیر خراسانی رئیس شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، مدیر مسئول روزنامه اعتماد را در مورد اتهام نشر مطالب خلاف واقع به قصد تشویش اذهان عمومی به پرداخت ۲۰ میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس، محکوم کرد.
امیرحسین کاظمی، عضو نهضت آزادی ایران، موقتا از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش جرس، امیر حسین کاظمی، از فعالان ملی- مذهبی و عضو نهضت آزادی ایران که ١۵ اسفند ماه سال گذشته در زندان اوین به سر می برد، غروب چهارشنبه پنجم آبان ماه ٨٩ به مرخصی آمد.
این عضو شاخه جوانان نهضت آزادی ایران و نویسنده وبلاگ “با مردم”، از سوی قاضی مقیسه، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس تعزیری محکوم شده و دادگاه تجدید نظر شعبه ۵۴ به ریاست قاضی موحد نیز، تابستان امسال، حکم سه سال حبس تعزیری وی را تایید کرده است.
اتهامات کاظمی، “عضویت در نهضت آزادی”، “تاسیس وبلاگ” و “حضور در اغتشاشات عاشورا” اعلام شده بود؛ که نامبرده در هیچکدام از بازجوییها و همچنین در دادگاه، حاضر به پذیرش اتهام “شرکت در اغتشاشات عاشورا” نشده بود. این درحالی است که دادگاه بدوی کاظمی نیز تنها ده دقیقه به طول انجامیده بود و در پرونده وی هیچ گونه مدارک مستدل و مستندی پیرامون اتهامات وارده وجود نداشته است.
کاظمی بعد از شش ماه نگهداری در بند ۲۰۹ اوین، اواسط تابستان امسال، نخست به قرنطینه بند ۳۵۰ اوین و سپس به قرنطینه ی اندرزگاه یک منتقل شده بود، که محل نگهداری معتادین و متهمین به ارتکاب جرائم خطرناک بود.
به گزارش مهر از گرگان، احتمال افزایش دوباره قیمت نان همزمان با آزادسازی قیمت ها درحالیست که بر اساس اعلام قبلی مسئولان وزارت بازرگانی با اجرای طرح هدفمند شدن یارانه ها، قیمت نان ۱۸ تا ۲۰ درصد کاهش می یابد.
درعین حال مدیران شرکت غله و خدمات بازرگانی گلستان عنوان می کنند که مردم نگران این افزایش قیمت نباشند زیرا مابه ازا و افزایش این قیمت در قالب یارانه ها، به حساب مردم واریز می شود.
نرخ نان بربری در نانوایی های برخی شهرهای گلستان از جمله گرگان و گنبد، از ۵۰ تومان به ۱۰۰ تومان به ازای هر قرص نان در دوماه قبل افزایش یافته است.
همچنین همزمان با نیمه دوم شهریورماه سال جاری قیمت هر قرص نان لواش از ۳۵ تومان به ۴۰ تومان افزایش یافت و وزن چانه هر قرص نان بربری نیز از ۴۰۰ گرم به ۴۳۰ گرم افزایش یافت و وزن چانه هر قرص نان لواش نیز همان ۲۱۰ گرم باقیمانده است.
علاوه بر آن، قیمت آرد تحویلی به واحدهای نانوایی نیز در شهریورماه امسال از هر کیلوگرم ۷۵ ریال ، به هرکیلوگرم ۴۵۰ ریال افزایش یافته است.
مدیرکل غله و خدمات بازرگانی گلستان گفت: با آزاد شدن قیمتها، پیش بینی می شود که نرخ نان از قیمت کنونی آن افزایش یابد.
سید حمید رضا میرآفتاب در نشست هدفمند شدن یارانه ها در برنامه رو در رو شبکه سبز گلستان عنوان کرد: البته این نرخ پس از تعیین قیمت گندم ملی اعلام نهایی می شود و با آزاد شدن قیمتها، نرخ آرد از قیمت فعلی آن ارزانتر می شود.
وی با بیان اینکه اکنون قیمت خرید تضمینی گندم حدود ۳۸۰ تومان است، گفت، نرخ ملی گندم ارزانتر از این میزان است و دولت نرخ تضمینی را برای حمایت از کشاورزان اعلام کرده است.
وی عنوان کرد: پیش بینی می شود با آزاد شدن قیمتها، نرخ نان حداقل بین ۲۰ تا ۲۵ درصد از نرخ نان در نانوای های آزادپز کمتر می شود.به عنوان نمونه اگر نرخ نان در نانوائیهای آزادپز حدود ۲۵۰ تومان باشد، پس از آزادسازی قیمت ها نرخ نان بربری قلاچ بین ۱۸۰ تا ۲۰۵ تومان تعیین می شود.
مردم نگران نباشند
میرآفتاب بیان داشت: مردم نگران این افزایش قیمت نباشند زیرا مابه ازای آن در قالب یارانه های به حساب مردم واریز می شود.
مدیرکل غله و خدمات بازرگانی گلستان عنوان کرد: به عنوان نمونه اگر یک خانوار شش نفری میزان مصرف روازنه نانشان، شش قرص نان باشد، پیش بینی می شود در روز حدود ۱۲۰۰ تومان برای خرید نان هزینه کنند که ماهانه حدود ۳۶ هزار تومان می شود.
وی یادآور شد: در حال حاضر حدود ۱۸ هزار تومان توسط مردم پرداخت می شود و بقیه در قالب یارانه تامین می شود که با عملیاتی شدن و پرداخت یارانه ها، مابه تفاوت قیمت به حساب مردم واریز می شود و مردم خود می توانند در این بخش مدیریت داشته باشند.
وی تاکید کرد: همزمان با هدفمند شدن یارانه ها، کیفیت نان رشد بیشتری می یابد و این امر نیز به اقتصادی خانوار کمک می کند.
کمتر از ۵۰ روز قبل نرخ نان در ۵۹۰ واحد خبازی استان دو برابر شده است و این تعداد خبازی تنها ۲۹ درصد واحدهای خبازی استان را شامل می شود.
تعداد کل واحدهای خبازی استان دو هزار و ۳۵ واحد بوده و ۱۰ درصد این واحدها آزادپز هستند که نرخ نان در آنها از۲۳۰ تومان تا ۵۰۰ تومان به ازای هر قرص نان است.
همچنین ۹۳۵ واحد خبازی استان روستایی است که ۴۶ درصد تعداد نانوایی های استان را شامل می شوند و نرخ نان در این واحدها از ۵۰۰ ریال به ازای هر قرص به ۷۵۰ ریال رشد یافته است.
۷۷۰ واحد خبازی شهری غیر از نانوایی های آزادپز وجود دارد که نرخ نان در این واحدها در گذشته نیز به ازای هر قرص ۷۵ تومان بوده است و در شهریورماه سال جاری به ازای قرص، ۲۵ تومان افزایش را شاهد بودیم
آیت الله العظمی مکارم شیرازی تصریح کرد: مردم باید مراقب باشند که با پخش شایعات در جامعه در مسیر خواست دشمن حرکت نکرده و ناخواسته ابزار او نشوند.
به گزارش ایسنا، این مرجع تقلید صبح امروز در درس خارج فقه خود اظهار کرد: پخش شایعات، مفسدههای فراوانی برای جامعه به همراه دارد و لذا باید به شدت از این کار پرهیز کرد.
وی افزود: جدای از مساله شایعات افراد باید متوجه باشند که هر آن چه میدانند یا میشنوند را نباید بازگو کنند چرا که خیلی از آن ها به ضرر جامعه است و این نکته را هم باید توجه داشت که افشاگری جا دارد.
مکارم شیرازی همچنین با بیان اینکه در قرآن کریم نیز از پخش شایعه در مورد یکی از همسران پیامبر به شدت نهی شده است،گفت: قرآن کسانی که ندانسته در مسیر شایعه قرارگرفته و تهمتی به یکی از همسران پیامبر بستهاند را به شدت توبیخ میکند. سوال من از کسانی که اخیرا شایعاتی در مورد زنان پیامبر نقل کردهاند این است که آیا این آیات را ندیده اند؟
این مرجع تقلید اضافه کرد: خداوند کسانی که با پخش شایعات اقدام به ریختن آبروی مسلمان میکنند و از این طریق اذهان جامعه را هم مشوش میکنند، علاوه بر عقاب اخروی، در دنیا آن ها را دچار گرفتاری و مشکلات میکند.این استاد برجسته حوزه علمیه قم ، ضمن ابراز تاسف از اینکه گاهی دوستان یک جریان خود عامل پخش شایعات دشمن میشوند، خاطرنشان کرد: گاهی دیده میشود که افراد از طریق رسانههای جمعی از جمله تلفن همراه شایعاتی را منتشر میکنند و این درحالی است که ما اگر با حادثهای مشکوک مواجه شدیم حق نداریم بدون تحقیق آن را بیان کنیم و حتی همین «می گویند ها» نیز حرام است.
وی بیان کرد: قرآن میفرماید؛ حتی هر آن چه را که می بینی و می شنوی نباید نقل کنی، به ویژه در مورد مساله فحشا که نباید اشاعه پیدا کند و آن را در بوق و کرنا کرد که در فلان شهر حادثهای این چنین رخ داده است.
مکارم شیرازی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه در جنگ روانی، دشمن از شیوهها و ابزارهای مختلفی برای شکستن روحیه افراد استفاده میکند، ابراز کرد: یکی از این شیوهها، شامل تهدیدها میشود به عنوان مثال آمریکا تهدید نظامی میکند و ضمن ارسال نیروهای خود به خلیج فارس اعلام میکند که گزینه نظامی روی میز است تا به این وسیله از طریق تهدید نظامی به اهداف خود برسد.
وی همچنین ادامه داد: یکی دیگر از شیوه ها این است که دیگران را می ترسانند مثل مساله ایران هراسی که آمریکا میکوشد از این طریق مردم دنیا به ویژه منطقه را از وجود ایران بترساند.
این مرجع تقلید یادآور شد: یکی دیگر از شیوهها همان پخش شایعات است که متاسفانه در زمان ما که وسایل ارتباطی جمعی زیاد شده است این مساله مشهودتر شده است و افراد از طریق تلفن همراه ، ماهواره ها و دیگر رسانه های جمعی اخبار نادرست را در جامعه منتشر میکنند.
روزنامه فرهیختگان در گزارشی در رابطه با افزایش قیمت ها نوشت:
هر چه بیشتر به زمان اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها نزدیکتر میشویم بیشتر شاهد خبرهای ضد و نقیض از وضعیت قیمتها هستیم. به جز خبر افزایش قیمت کالاها که این روزها در شیب تندی قرار گرفته، خبر افزایش قیمت حاملهای انرژی و بهای خدمات ازجمله آب و برق را باید به آنها اضافه کرد. در حالی که آخرین خبرها حکایت از افزایش قیمت قبضهای برق داشت، روز گذشته خبر رسید که قیمت آب نیز امسال افزایش مییابد. این در حالی است که گفته شده بسته تعیین قیمت آب به کارگروه طرح تحول اقتصادی تحویل شده و تا دو هفته دیگر نهایی خواهد شد. البته ناگفته نماند که طبق گفته وزیر نیرو قیمت آب امسال اصلاح خواهد شد.
افزایش پلکانی قیمت آب
براساس قانون هدفمندکردن یارانهها قرار است قیمت آب ترجیحی و پلکانی و با توجه به مناطق جغرافیایی، نوع و میزان مصرف افزایش یابد. حال این قیمت چه میزان خواهد بود، هنوز مشخص نیست. البته گفته شده میزان افزایش قیمت آب تا دو هفته دیگر اعلام خواهد شد.
عبدالحمید ثمرههاشمی مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در این باره گفته است: بر اساس ماده ۳ قانون هدفمندکردن یارانهها، دولت مجاز است میانگین قیمت فروش آب برای مصارف مختلف را به گونهای تعیین کند تا به تدریج و تا پایان برنامه پنج ساله پنجم، مشترکان معادل قیمت تمامشده آب را بپردازند.
قیمت تمامشده آب با در نظر گرفتن هزینههای تامین، انتقال و توزیع با رعایت بازده اقتصادی این عملیات تعیین میشود. وی اضافه میکند: در مرحله اول اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها باید در مـواردی که چندین مشترک از یک کنتور آب استفاده میکنند، کنتورها مجزا شوند و هر واحد مسکونی صرفا براساس مصارف خود، پرداخت داشته باشد.
قیمت تمامشده آب شامل نیروی کار، برق مصرفی، آب مصرفی، مواد مصرفی و استهلاک تجهیزات است. بنابراین میانگین قیمت تمامشده آب در کشور باید با اصول حسابداری و بدون یارانه آب و برق مصرفی، محاسبه و تعیین شود. به گفته ثمرههاشمی، قیمت فروش آب بر اساس قیمت تمام شده مشخص خواهد شد. البته سعی بر این است افرادی که بر مصرف خود مدیریت داشته باشند و الگوی اصلاح مصرف را رعایت کنند رقمی کمتر از پرمصرفها پرداخت کنند.
یکی از مهمترین اهداف قانون هدفمندکردن یارانهها نیز همین است تا مشترکان در مصرف خود کنترل بیشتری داشته باشند تا از این طریق مصرف آب کشور مدیریت و کنترل شود.
اصلاح قیمت آب در سال جاری
گزارشها حاکی از اصلاح قیمت آب است. طبق گفته مسوولان و هماهنگیها با ریاست جمهوری و وزارت امور اقتصادی و دارایی، قرار است اصلاح قیمت آب از امسال آغاز شود و ظرف پنج سال به قیمت واقعی برسد. این در حالی است که محمد عطارزاده معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا از تاخیر در اصلاح قیمت آب در سال جاری به دلیل همزمانی با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها خبر میدهد.
وی که روز گذشته در جمع خبرنگاران صحبت میکرد، با اشاره به بسته آب گفت: بسته آب به کارگروه تخصصی طرح تحول اقتصادی ارائه شده و اعضا در پی بررسی آن هستند.
بنا بر این گزارشها، قیمت جدید آب در کمیسیون اصلی تصویب و متناسب با بقیه موارد مشمول هدفمندسازی یارانهها، اصلاح خواهد شد. وی اصلاح قیمت آب را ضروری دانست و گفت: با توجه به این مساله مسوولان سعی دارند با این اصلاح قیمتها بر مشکلات شهروندان اضافه نشود.
گفته میشود متوسط قیمت تمامشده آب با استفاده از روشهای مختلف به کارگروه طرح تحول اقتصادی ارائه شده است. اینها در حالی است که مسوولان همچنان از میزان قیمت آب در سال اول هدفمندی یارانهها ابراز بیاطلاعی میکنند.
هدفمندی یارانهها به نفع مردم خواهد بود؟
هر چند با اجرای این طرح شاهد افزایش قیمت کالاها و خدمات خواهیم بود اما این طرح به ویژه در بخش آب به نفع مردم خواهد بود و آنها مدیریت مصرف را به خوبی تجربه خواهند کرد. خبرها حاکی از آن است که در بخش آب نیز قیمتها طوری محاسبه خواهد شد که کممصرفها بهای کمتری را پرداخت کنند و پرمصرفها بهای بیشتری بپردازند. در حقیقت اجرای قانون هدفمندی یارانهها نیز به نفع کممصرفها خواهد بود. این درحالی است افرادی که زیر الگو مصرف کنند، هزینهای برای آب و حتی برق پرداخت نخواهند کرد و درواقع این خدمات را رایگان دریافت خواهند کرد.
کمبود آب مهمترین نگرانی مسوولان
با توجه به اینکه از آغاز سال آبی یک ماه گذشته اما هنوز شاهد نزولات آسمانی نبودهایم. حال این مساله بر نگرانی مسوولان در کمبود آب امسال دامن زده است. اگر وضع به همین منوال پیش رود معلوم نیست چه مشکلاتی گریبان همه را بگیرد. بنابراین ضرورت دارد شهروندان بیش از گذشته در مصرف آب صرفهجویی کنند تا در آینده دچار قطعی آب نشوند.
بهرهبرداری از ۱۰ میلیارد مترمکعب ظرفیت جدید ذخیره آب
در حالی که در سال ۸۴ حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت مخازن آبی کشور افزوده شده بود، این میزان در پایان سال گذشته به حد نصاب جدید ۵/۲ میلیارد مترمکعب در سال رسید و پیشبینی میشود امسال نیز به همین میزان بر ظرفیت مخازن آبی کشور اضافه شود. محمدرضا عطارزاده معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا از آغاز بهرهبرداری از ۱۰ میلیارد مترمکعب ظرفیت جدید ذخیره آب در کشور در سه سال آینده خبر داد و ظرفیت کنونی مخازن آبی کشور را ۷/۴۰ میلیارد مترمکعب اعلام کرد . وی اضافه کرد : این میزان تا پایان فعالیت دولت دهم به بیش از ۵۰ میلیارد مترمکعب افزایش خواهد یافت.
وی همچنین جذب مشارکت سرمایهگذاران را برای تکمیل پروژههای نیمهتمام آبی ضروری خواند و لازمه رسیدن به این اهداف را واقعی شدن قیمتها و اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها در بخش آب عنوان کرد. متاسفانه واقعی نبودن قیمت آب باعثشده اجرای اصل خصوصیسازی در این بخش نیز با تاخیر صورت گیرد.
وی میزان بارشهای کشور در سال آبی ۸۹-۸۸ را حدود ۱۲ درصد بیش از سال آبی پیش از آن و حدود پنج درصد کمتر از متوسط درازمدت عنوان کرد و گفت : هم اکنون نیز برآورد میشود بارشهای سال آبی جاری زیر نرمال تا نرمال باشد و بر این اساس باید مدیریت بهتری در مصرف آب کشور حاکم شود. وی از مصرفکنندگان بخشهای مختلف آب خواست مصرف آب را تا بهبود وضعیت بارشها به دقت مدیریت کنند.
دومین گزارش کمیسیون نظارت بر اصل ۴۴ که ناظر بر نحوه اعطای سهام عدالت بود، در جلسه علنی امروز مجلس قرائت شد.
به گزارش ایلنا، در این گزارش که از سوی مخبر کمیسیون نظارت بر اصل ۴۴ قرائت شد، آمده بود: سود سهام عدالت که تا پایان سال مالی منتهی به تیر ماه ۱۳۸۹ مبلغ ۱۹٫۶۲۶۴۸۵٫۹۱۱٫۷۲۷ ریال است از شرکت سرمایه پذیر دریافت گردد. و از سوی دیگر اقساط باقیمانده سهام که تا پایان سال مالی منتهی به تیر ماه ۱۳۸۹ مبلغ ۵٫۵۱۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ است به خزانه واریز شود.
گفتنی است پس از قرائت گزارش مذکور، حمیدرضا فولادگر و نادرقاضیپور رئیس و عضو کمیسیون نظارت بر اصل ۴۴، خواستار رایگیری برای آن شدند که با ارائه ۱۲۹ رای موافق، ۷ رای مخالف و ۲۲ رای ممتنع، به تصویب رسید. متن کامل گزارش نهایی کمیسیون ویژه نظارت بر اصل ۴۴ در خصوص پیشنهادات مربوط به سهام عدالت در مجلس به شرح زیر است:
۱- مطابق با مواد ۳۴ یا ۳۸ قانون اصلاح برنامه چهارم و اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، قانون تفسیر نحوه اجرای ماده ۳۵ این قانون و آئیننامه اجرایی سهام عدالت مصوب ۲۹/۱/۸۸ شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی هر چه سریعتر مشمولین بندهای الف و ب ماده ۳۴ به عنوان سهامداران شرکتهای سرمایه گذاری استانی ساماندهی شوند و با ورود آنها به بورس در قالب شرکتهای سهام عام و فعال شدن کانون سهام عدالت، امکان مالکیت کامل و مدیریت مردم در سهام عدالت فراهم شود.
۲- با توجه به به بنده ۱، شرکتهای تعاونی شهرستانی که عهده دار ساماندهی سهام عدالت و ارائه خدمت به اعضاء هستند، میتوانند با احراز شرایط به صورت شرکتهای تعاونی فراگیر ملی و یا تعاونی سهام عام، سازماندهی گردند و در جهت تحقق بند (ب) سیاستهای کلی اصل ۴۴ و تقویت بخش تعاون بر اساس مفاد مواد ۹ تا ۱۲ قانون فعالیت اقتصادی کنند.
۳- با توجه به ضرورت اجرای نظر هیات تطبیق مصوبات دولت با قوانین و نامه شماره ۶۲۱۶۳/۸۱۴/ب مورخ ۱۳/۱۲/۸۸ ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به ریاست محترم جمهوری مبنی بر لغو تصویب نامه شماره ۱۶۹۲۱۳/۴۳۶۵۳ مورخ ۲۵/۸/۸۸ هیات وزیران در خصوص تصدی نمایندگی سهام عدالت در شرکتهای واگذار شده، لازم است احکام صادره اعضاء هیات مدیره توسط دستگاههای اجرایی لغو شود و ترکیب هیات مدیره بر اساس معرفی نمایندگان سهام عدالت توسط شرکتهای سرمایه گذاری استانی و کانون مربوط، موضوع ماده ۸ آئین نامه مصوب ۲۹/۱/۸۹ شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ اصلاح شود.
۴- کلیه شرکتهای سرمایه گذاری استانی (موضوع ماده ۳۵ قانون) بر اساس مفاد تفسیر نحوه اجرای ماده ۳۵ مصوب ۳۱/۵/۸۹ مجل شورای اسلامی ضرورت دارد اساسنامه خود را با این قانون تطبیق دهند و به صورت شرکتهای سهام عام و به عنوان عضو کانون شرکتهای سرمایهگذاری استانی، موضوع ماده ۸ آئیننامه مصوب ۲۹/۱/۸۸ شورای عالی اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴، فعالیت کنند.
۵- جامعه هدف سهام عدالت (واجدین شش دهک درآمدی کشور) مطابق با بندهای الف، ب تبصرههای ۱ و ۲ ماده ۳۴ قانون، به ویژه با شناسایی و ثبت نام اقشار محرومتر در جومع روستایی و عشایری، شهری و حاشیه شهرها و کارگران باقیمانده تکمیل گردد.
۶- سود سهام عدالت که تا پایان سال مالی منتهی به تیر ماه ۱۳۸۹ مبلغ ۱۹٫۶۲۶۴۸۵٫۹۱۱٫۷۲۷ ریال است از شرکت سرمایه پذیر دریافت گردد. و از سوی دیگر اقساط باقیمانده سهام که تا پایان سال مالی منتهی به تیر ماه ۱۳۸۹ مبلغ ۵٫۵۱۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ است به خزانه واریز شود و همچنین به منظور رفع مشکلات موجود در تسویه بدهی اقساط سهام عدالت و ایجاد ارتباط بین تخفیف مبلغ و نحوه انتقال سهام و پرداخت سود با تسویه اقساط معرفی و سررسید شده، پیشنهاد میگردد اصلاحات لازم در قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ صورت پذیرد.
۷- به استناد بد (ب) ذیل تبصره ۳ ماده و ماده ۶ و تبصرههای ذیل آن و ماده ۳۴ قانون دولت میتواند بابت سهم ۲۰ درصد خویش از ارزش مجموع سهام دولت در بنگاههای پالایش نفت صد در صد سهام در دو پالایشگاه که طرحهای توسعههای دارند، حفظ نموده و توامان واگذاری کامل ۷ پالایشگاه دیگر را به بخش غیر دولتی و سهام عدالت اجرائی نماید. همچنین رویه در مورد سایر واگذاری گروه ۲ ماده ۲ قانون قابل اجراء بوده و بلااشکال به نظر میرسد.
۸- در صورت عدم اجراء تکالیف قانونی مذکور در بندهای فوق، خصوصا بندهای ۳ و ۴ مطابق با مطابق با تبصره ۱ ماده ۲۳۳ آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی مراتب به قوه قضائیه و سایر مراجع ذی صلاح ارسال میگردد.
رئیس کمیسیون ویژه مجلس با بیان اینکه مجلس نسبت به عدم شفاف سازی دولت در شیوه های اجرایی قانون هدفمندی یارانه ها انتقاد دارد گفت: «اگر مردم با این طرح همراه نشوند دولت در اجرای طرح ناکام خواهد ماند.»
غلامرضا مصباحی مقدم در گفتگو با مهر، از برگزاری جلسات کمیسیون ویژه مجلس برای نظارت بر شیوه قانون هدفمند کردن یارانه ها خبرداد و اظهار کرد که با احتمال قوی اولین جلسه کمیسیون ویژه با کارگروه دولت درطرح تحول اقتصادی که با حضور وزیر اقتصاد برگزار می شود هفته آینده خواهد بود.
وی گفت: «رئیس مجلس نیز در این جلسه حضور خواهد داشت.» مصباحی مقدم یادآور شد؛ در این سلسله جلسات قرار است ابهامات مجلس و کمیسیون ویژه در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها از مسئولان مربوطه سئوال شود.
نماینده تهران چگونگی شیوه دولت در آزادسازی قیمت حامل های انرژی، مبالغ پرداخت شده و دیگر مسائل مربوط به اجرای این قانون را از ابهامات کمیسیون ویژه مجلس در خصوص این قانون برشمرد. وی در توصیه به دولت برای اجرای بهتر این قانون خاطر نشان کرد، تاکید و توصیه من این است که دولت قبل از هر اقدامی شفاف سازی کند.
مصباحی مقدم گفت: «دولت نمی تواند با وجود ابهام اجرای این قانون را پیش ببرد اگر در اجرای این قانون برای مردم سئوال و ابهامی وجود داشته باشد، ممکن است مردم دولت را در این خصوص همراهی نکنند و عدم همراهی مردم در اجرای این قانون دولت را در اجرای طرح ناکام می کند.»
نماینده تهران تصریح کرد انتقادی که هم اکنون به دولت وارد است این است که در خصوص شیوه اجرا شفاف سازی نمی کند این در حالی است که آنچه که قرار است اجرا شود باید از سوی دولت اطلاع رسانی شود هم مردم و هم مجلس به خصوص مردم باید از شیوه های اجرای این قانون مطلع شوند.
کلمه – گروه اقتصادی: با آنکه رئیس سازمان تعزیرات حکومتی ادعا میکند که قصد ایجاد فضای امنیتی و پلیسی در بازار را نداریم، اظهارات تهدیدآمیز مدیران دولتی و نمایندگان حامی دولت چیز دیگری را نشان میدهد.
رسول مژدهی پور رئیس سازمان تعزیرات حکومتی امروز اعلام کرد که تصمیم نداریم در سطح بازار شرایط امنیتی و پلیسی ایجاد کنیم بلکه باید اجازه داد بازار و تولیدکنندگان کار خود را به طور طبیعی انجام دهند؛ اما وی در عین حال تصریح کرد: آنچه مسلم است بازار را رصد خواهیم کرد و هر جا احساس شود تخلفی در حال شکل گیری است با متخلفان برخورد تعزیراتی خواهد شد.
وی همچنین از آغاز به کار رسمی ستاد کشوری بازرسی و نظارت اصناف، به عنوان آخرین مرجع در جهت مقابله با تخلفات احتمالی خبر داد و افزود: این ستاد در حوزه های مختلف از جمله حمل و نقل، قاچاق کالا و احتکار فعال شده است اما یقینا برای اجرای بهتر قانون هدفمند کردن یارانه ها هماهنگی و همراهی کاملی را با دیگر بخش های مختلف اقتصادی کشورخواهد داشت چرا که اگر این همکاری شکل نگیرد قطعا در زمان اجرا لنگ خواهیم ماند.
همزمان، حسن رادمرد رئیس مرکز امور اصناف و بازرگانان وزارت بازرگانی هم از آغاز طرح تشدید بازرسی و نظارت بر اصناف خبر داد و گفت: مانور آمادگی با حضور ۱۰۰ خودرو گشتی به همراه نیروهای آموزشدیده در سطح شهر تهران برگزار میشود. بازرسان در این طرح اقدام به نظارت و بازرسی از واحدهای صنفی خردهفروشی خواهند کرد.
به گفته وی، بازرسان با همکاری سازمان تعزیرات حکومتی، سازمان حمایت مصرفکنندگان تولیدکنندگان و سازمانهای بازرگانی استانها با افراد خاطی و متخلف برخورد قانونی خواهند کرد.
همچنین، وزیر بازرگانی نیز مانور اصناف را با هدف مقابله با سوءاستفاده احتمالی در بازار کالا همزمان با هدفمندی یارانهها توجیه کرد و مدعی شد: اینگونه مانورها موجب میشود تا افزایش قیمتی در بازار رخ ندهد و در حق مردم نیز اجحاف نشود.
غضنفری همچنین با تاکید بر اینکه اصناف خود کاملا به شرایط آگاه هستند و قول دادهاند که قیمت کالاها را کنترل کنند، تصریح کرد: از این بابت هیچ گونه نگرانی نداریم.
در این حال، دو نماینده حامی دولت در مجلس نیز به تهدید کسانی که با طرح هدفمندی یارانهها همکاری نکنند، پرداختند.
رضا رحمانی نماینده تبریز، اخلال در اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها را اقدام علیه منافع ملی و امنیت ملی کشور! توصیف کرد و هنوز طرح هدفمندی آغاز نشده، خواستار اقدام قوه قضائیه در برخورد با مخالفان آن شد.
علیمحمد بزرگواری نماینده کهگیلویه هم به مدیران اقتصادی هشدار داد که مواظب باشند که فتنهگران برای عقیم ماندن طرح هدفمندسازی یارانهها دست به کار شدهاند!
وی ادعا کرد: فتنهگران اقتصادی که رد پای فتنه اخیر را دنبال میکنند، قصد دارند با اخلال در اقتصاد و ایجاد آشفته بازار طرح مهم هدفمندسازی یارانهها را ناکام کرده و به اهداف شوم خود دست یابند.
بزرگواری همچنین خواستار آن شد که مسئولان در این زمینه هوشیار بوده و با قدرت و به دور از سهلانگاری در مقابل فتنهگران اقتصادی قدعلم کرده و به شدت با این زالو صفتان اقتصادی! برخورد کنند.
با این اوصاف، و با لحن تهدیدآمیز که اینچنین آشکارا از سوی دولت و متحدانش در مجلس به کار میرود، مشخص نیست رئیس سازمان تعزیرات، کدام فضای پلیسی و امنیتی را انکار میکند.
سید مصطفی تاج زاده در آخرین ملاقات کابینی با همسرش نکات مهمی را مطرح کرد. او که علیرغم ادعای هتل دانستن زندان ها توسط رئیس سازمان زندان ها کماکان همراه با محمد نوری زاد پس از ۷۳ روز در قرنطینه اوین نگه داری می شود که فاقد استانداردهای لازم است گفت: ” درحقیقت تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند و در این توهم به سر می برند که دانشگاه به طور اعم و این رشته ها به طور اخص نسل جوان و فرهیخته را منتقد اسلام تحمیلی- تکفیری و معترض نسبت به وضع موجود و سیاست های کشور بار می آورد.”
به گزارش کلمه متن سخنان او به شرح زیر است:
محکومیت این اقدام غیر ملی و ضد علمی و طالبانی توسط همه فرهیختگان بویژه دانشگاهیان لازم است
همواره گفته ام آقای مصباح و مریدانش نهاد دانشگاه را پدیده ای غربی و مضر به حال دین و میهن می دانند که نقشی جز سست کردن مبانی اعتقادی دانشجویان ایفا نمی کنند. به همین دلیل همواره خواهان تعطیل شدن این نهاد آزادی خواه و عدالت طلب بوده اند اما چون جرأت و قدرت تعطیلی دانشگاه را ندارند و نیاز کشور به فارغ التحصیلان فنی و پزشکی و غیره جدی تر از آن است که بتوانند آن را نادیده بگیرند و خود نیز از تربیت چنین متخصصانی عاجزند، مجبورند دانشگاه را چون خار در چشم تحمل کنند. در عین حال پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ و از میدان به در کردن اکثر قریب به اتفاق رسانه ها و تریبون های مستقل و منتقد و سرکوب منتقدان تک صدایی شدن جامعه و حکومت، فرصت را مناسب دیدندکه به سراغ علوم انسانی بروند. ظاهر مسئله تلاش برای اسلامی کردن این علوم است اما باطن آن تعطیلی تمام رشته هاست. درحقیقت تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند و در این توهم به سر می برند که دانشگاه به طور اعم و این رشته ها به طور اخص نسل جوان و فرهیخته را منتقد اسلام تحمیلی- تکفیری و معترض نسبت به وضع موجود و سیاست های کشور بار می آورد. غافل از آن که بی برنامگی، روزمرگی، فساد، خویشاوندسالاری و در یک کلام بی کفایتی در اداره امور، موجب اعتراض اکثریت قاطع مردم شده است و انتقادها اختصاص به دانشگاه ها یا دانشجویان علوم انسانی ندارد. جالب آن که اقتدارگراها اخیراً به نقض حقوق بشر در کانادا و آمریکا و فرانسه اعتراض کرده اند و همزمان درصددند رشته حقوق بشر را در ایران تعطیل کنند و به احتمال زیاد اولین رشته ای که از رشته های علوم انسانی تعطیل خواهد شد همین رشته حقوق بشر است. محکومیت این اقدام غیر ملی و ضد علمی و طالبانی، که روش های استالین را در اذهان زنده می کند که علوم انسانی را علوم بورژوایی می خواند و در راه ترویج آن در شوروی موانع زیادی ایجاد می کرد، توسط همه فرهیختگان بویژه دانشگاهیان لازم است تا اقتداگرایان ایرانی نتوانند گام های جدیدی در زمینه محدود کردن دانشگاه و دانشگاهیان بردارند. روشن است هر زمان که انحصار طلبان تصمیم به بررسی ملی موضوع علوم انسانی و جایگاه آن در کشور بگیرند، از همکاری همه صاحبنظران بهره مند خواهند شد. اما مادام که هدفشان خاموش کردن شعله این علوم باشد، برای ما راهی جز افشای این روند و اقدام خطرناک باقی نمی ماند.
تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند
در زمانی که محمدرضا شاه از رسیدن ایران به دروازه های تمدن بزرگ سخن می گفت و این که دشمن به زودی پنجمین قدرت بزرگ جهان خواهد شد. رهبر فقید انقلاب خطاب به او گفت با همه ادعاها تو قدرت آزادی دادن نداری و رژیم ستم شاهی نیز واقعاً فاقد چنین قدرتی بود. امروز با کمال تأسف باید خطاب به جناح حاکم گفت که شما نیز با همه ادعاهای خود در زمینه متکی بودن به حمایت اکثریت مردم و آگاه بودن آنان نه تنها از منتقدان حکومت که از سایه خود نیز می ترسید و مانند یک اقلیت نگران و بدون آینده رفتار می کنید. به باور من اگر واقعاً معتقدیم منتقدان ما خس و خاشاکی بیش نیستند، تمامیت خواهان ایرانی بیش و پیش از آن که با علوم انسانی مخالف باشند با حقوق انسانی مخالفند باید به آنها اجازه فعالیت آزاد و برگزاری اجتماعات مردمی بدهیم تا پایگاه و وزن شان برخود و دیگران مشخص شود. اگر ما مردم را بصیر می دانیم چرا همه تریبون های منتقد خود را تعطیل می کنیم و لاف اتکای خود به پشتیبانی اکثریت را با گاف سانسور افشا می سازیم؟ بصیرت را چه نسبتی با سانسور و بگیر و ببند است؟ کدام حکومتی را در جهان سراغ داریم که حامیان خود را اکثریت مردم بداند اما از رقابت آزاد انتخاباتی با اقلیت در هراس باشد؟ تا آنجا که من مطلعم نه تنها در تاریخ ایران بلکه در بین کشورهای جهان هیچ حکومتی نیست که مقاماتش این میزان در سخنرانی های خود مردم را آگاه و وفادار و رشید بخواند و درعین حال با آنان چنان رفتار کند که گویی صغیرترین و ناآگاه ترین مردم جهانند. چرا ما باید برای همه کشورهای جهان جز مردم خود خواهان برگزاری آزاد و قانونی انتخابات باشیم و چرا به حاکمیت تک صدایی در جهان اعتراض می کنیم ولی آن را در کشور خود ضروری می دانیم، چرا حق اعتراض مردم را در همه جا به رسمیت می شناسیم جز برای خودمان؟ اگر ما که قدرت حاکم هستیم دارای اعتماد به نفسیم و به بصیرت ملت ایران اعتماد داریم، باید پرچم دار فعالیت آزاد و سازمان یافته منتقدان باشیم نه این که پس از تعطیلی مطبوعات به سراغ انحلال احزاب برویم که به نظر من انحلال احزاب مقدمه نامیمون انتخابات آینده است. چنین رفتاری به معنای آن است که جناح حاکم می داند اگر انتخابات آزاد برگزار شود، نامزدهایش شکست می خورند و اگر انتخابات را نمایشی برگزار کند، رسوا می شود پس درصدد برآمده که با انحلال احزاب اصلی منتقد، وجهه قانونی به رد صلاحیت های نامزدهای محبوب بدهد. به هر حال سخن امام راحل را به همه و به خودمان یادآوری می کنم که نشانه قوی بودن و اعتماد به نفس داشتن ونیز اعتماد داشتن به ملت آزادی دادن به منتقدان است وگرنه هیچکس سانسور و انحلال و سرکوب را نشانه اعتماد به نفس و قدرت حکومت نمی خواند.
آقایان به این نتیجه رسیده اند که باید در انتخابات آتی باید به جای «اسلامیت» بر «ایرانیت» تکیه کنند
یک بار دیگر مشاهده کردیم که افراط به تفریط انجامید و دولت امام زمانی استاد مصباح به جای اسلام ناب و فقاهتی مدافع و مروج «مکتب ایرانی» و اخیراً «اسلام ایرانی» شده است. واقعاً که جای درس آموزی و البته تأسف است که چگونه آقای احمدی نژاد پس از سردادن شعارهای تند غرب ستیزانه انحرافی ترین و خطرناک ترین ادعای آن دسته از مستشرقان مغرض را درباره اسلام پذیرفته مبنی بر این که تشیع، «اسلام ایرانی» است و ترویج آن وظیفه حکومت ایران است.
آقای احمدی نژاد درک نمی کند که با پذیرش تز اسلام ایرانی عملاً اعلام می کند که تشیع اصالت و حقانیت ندارد و همچنان که مستشرقان مذکور ادعا کرده اند ایرانیان برای مقابله با سلطه اعراب و نفی خلافت اسلامی تشیع و یا اسلام ایرانی را اختراع کرده اند با وجود این که آقای احمدی نژاد ابعاد این سخنان انحرافی را درک نمی کند اما علت بیان آن کاملاً سیاسی است. آقایان به این نتیجه رسیده اند و آن را در جلسات خصوصی خود اعلام می کندد که برای مقابله با رقبای اصولگرای خود در انتخابات آتی باید به جای «اسلامیت» بر «ایرانیت» تکیه کنند بویژه آن که نظرسنجی ها نشان می دهد که آنان دیگر نمی توانند با شعارهای اقتصادی وارد میدان شوند. به هر حال از دولتی که بدون کمترین توجیه و فقط با هتاکی نسبت به منتقدان، سیاست خود را از «تثبیت قیمت ها» به نقطه مقابل آن یعنی «حذف یارانه ها» تبدیل کرد و ثابت نمود که بی اصول ترین دولت بعد از مشروطه است، انتظاری نیست. به معدود آخوندهای درباری و مجیزگو نیز که حقوق یا پست می گیرند تا این شعار را جا بیاندازند که «مخالف احمدی مخالف رهبر است مخالف رهبری دشمن پیغمبر است» و نیز به مداحانی که به بهای طرح شدن شان در کانون های خاص و ازجمله در صداو سیما کاری جز تهمت زدن و اهانت کردن به منتقدان حکومت بی کفایت تمامیت خواه ندارند، امیدی نیست. اما این انتظار هست که مرجعیت آگاه و روحانیت آزاد تشیع در برابر این انحراف ساکت ننشینند و اجازه ندهند نامحرمان انقلاب، نظام و اسلام را از مسیر خود منحرف کنند.
بیگانه ستیزی استبدادطلبانه در ایران جایی ندارد
دیدگاه ما درباره دولت های سلطه گر همان است که اکثر قاطع ایرانیان در نهضت مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی از آن حمایت کردند. یعنی مخالفت هم زمان با سلطه خارجی و استبداد داخلی. مهم نیست این دولت سلطه گر خارجی انگلیس باشد یا شوروی یا آمریکا و این که استبداد به نام سکولاریسم به مردم ایران تحمیل شود یا به نام اسلام. ما با هر نوع استعمار و استبداد مخالفیم بنابراین نه موضع کسانی را که به بهانه یا دلیل مبارزه با استبداد دینی، توجیه گر دخالت اجنبی در ایران می شوند و مبلغ حضور و در واقع سلطه آنان در ایران هستند، تأیید می کنیم و نه با اشخاص و گروهی موافقیم که به بهانه یا دلیل مبارزه و مقاومت در برابر دولت آمریکا و اسرائیل سعی در تحمیل استبداد و انسداد در کشور دارند و برای استمرار قدرت و منافع خود حقوق هم وطنان خویش را نقض می کنند. راه جنبش سبز راه اکثریت قاطع ایرانیان در یک صد سال گذشته است. یعنی تلاش برای تحقق ایران مستقل، آباد، آزاد و مرفه. رسیدن به این آرمان یعنی توسعه همه جانبه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در گرو حاکمیت قانون و مشروط و پاسخ گو شدن قدرت و حکومت. ما رشد تک بعدی و کاریکاتوری را در بلوک شرق و شوروی سابق دیدیم و البته سرانجام چنین رشدی را نیز مشاهده کردیم که سرنگونی حکومت و فروپاشی کشور بود. به نظر من جناح جنگ طلب در آمریکا فاجعه یازده سپتامبر و حمله به برج های دوقلو را بهانه و دستاویز تحمیل دو جنگ به مردم آمریکا و افغانستان و بسیاری کشورهای دیگر درگیر جنگ نمود و تمامیت خواهان ایرانی نیز افشای جنایت یازده سپتامبر را بهانه و سرپوشی برای نقض حقوق بشر در ایران قرار داده اند. این در حالی است که بیگانه ستیزی استبدادطلبانه در ایران جایی ندارد و ملت ما دفاع از حقوق مردم دیگر کشورها را توسط جناح حاکم زمانی باور می کند که حقوق اساسی و ابتدایی ملت توسط آنان پاس داشته شده باشد و تأمین شود. ما را چاره ای جز جلب اعتماد و مشارکت مردم با رعایت حقوق آنان نیست در غیر این صورت سرنوشت این حکومت نیز چون دیگر قدرت هایی است که با انکار مردم و حق مردم توسط همان مردم سرنگون شده و بدفرجامی شان باید عبرتی برای امروز ما باشد.
هوگو چاوز رییس جمهوری ونزوئلا که از سفر دوره ای به چند کشور متحد ونزوئلا به کشورش بازگشته در گزارشی که از تلویزیون دولتی این کشور درباره دستاوردهای سفر منطقه ای خود ارایه کرد گفت که ایران به همراه روسیه، بلاروس و پرتغال بیش از ۳۷ هزار خانه در ونزوئلا خواهند ساخت.
به گزارش عصر ایران؛ چاوز با اشاره به دستاوردهای سفرش گفت: ساخت خانه شرکت های این چهار کشور برای ما به صرفه تر از ساخت خانه از سوی شرکت های داخلی ما است.
چاوز که مدعی بود انعقاد قرار داد ساخت این واحدهای مسکونی یکی از مهم ترین دستاوردهای سفر منطقه ای خود به کشورهای روسیه، بلاروس، اوکراین، ایران، سوریه، لیبی و پرتغال بوده است، افزود: روسیه قرار شده ۱۰ هزار واحد مسکونی در زمین های متعلق به ارتش در کاراکاس بسازد، شرکت های ایرانی نیز قرار است در ساخت ۱۰ هزار واحد مسکونی یاری مان دهند، پرتغال ۱۲ هزار و ۵۱۲ واحد مسکونی خواهد ساخت و بلاروس نیز تعهد داده تا ۵ هزار واحد مسکونی برایمان بسازد.
چاوز به شهروندان آسیب دیده از طوفان و رانش زمین اخیر در کاراکاس وعده داد که ۵۲۰ واحد از این خانه ها به شهروندانی تحویل خواهد شد که خانه هایشان در اثر رانش زمین اخیز در کاراکاس از بین رفته است.
به گفته چاوز آپارتمان ها ۳ خواب، دو حمام، یک هال و یک آشپرخانه خواهند داشت.
یکی از تکنیک های تبلیغی چاوز در ۱۰ سال گذشته اختصاص زمین و واحدهای مسکونی به بی خانمان ها و فقرای ونزوئلایی بوده است و حامیان اصلی چاوز در ونزوئلا نیز از میان همین طبقه هستند.
سید محمد خاتمی با ارسال متن سخنرانی خود برای سمپوزیوم بین المللی دین و صلح جهانی، تاکید کرد: صلح واقعی هنگامی پدید خواهد آمد که بر زندگی انسان ها عدالت، آزادی و محبت حاکم گردد. صلح در سطح یک ملت و میان مردم یک کشور هنگامی برقرار می شود و نظم اجتماعی وقتی شایسته صلح است که مبتنی بر آزادی و عدالت و محبت باشد وگرنه هر ثبات نسبی و هر سکون گورستانی دور از شأن و کرامت و فضیلت انسانی را نمی توان وضعیت صلح آمیز خواند.
خاتمی که به نوشته سایت وی، نتوانست دعوت برگزارکنندگان سمپوزیوم بین المللی دین و صلح جهانی در آلمان را اجابت کند و به عنوان سخنران اختتامیه در این نشست حضور یابد، متن سخنرانی خود را برای قرائت در آیین اختتامیه اجلاس در اختیار میزبانان این نشست فرهنگی قرار داد. این نشست از ۲۸ مهر تا ۱ آبان ۱۳۸۹ برابر با ۲۰ تا ۲۳ اکتبر ۲۰۱۰ در اسنابروک آلمان برگزار شد.
متن کامل این سخنرانی در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر صلح را به معنی نفی و رفع جنگ بدانیم، هم به لحاظ مفهوم و هم از نظر تحقق خارجی از جنگ متأخر است. تاریخ نیز این امر را تأیید می کند. در اسطوره های ملل و اقوام نیز از جنگ و جنگاوری ستایش شده است، چنانکه سلحشوری و دلاوری دست کم برای آنان که وظیفه دفاع از قبیله و افراد و شهر و شهروند در برابر تجاوز را دارند یک فضیلت به حساب آمده و ستوده شده است.
«صلح» نزد یونانیان دوره «هومر» جایگاهی ندارد. «هکتور» به هنگام وداع با همسرش بر بیدادگری و زشتی جنگ «تروا» افسوس می خورد و پسرش را در آغوش می گیرد و برای او نه زندگی صلح آمیز، بلکه زندگی جنگاوران را آرزو می کند تا پسرش دل مادر خویش را با به غنیمت آوردن سلاح های خونین دشمنان خود به خانه شاد کند. چنانکه «اورپید» تراژدی نویس و «اریستوفان» کمدی نویس هر دو سخنانی در مخالفت با جنگ می گویند. و چرا راه دور می رویم؟ در دنیای مدرن نیز نظریه «تنازع بقاء» از مؤثرترین نظریاتی بوده است که در صدد تبیین تحول زیستی در تاریخ بوده است؛ امری که در عرصه حیات اجتماعی به صورت جنگ هایی ویرانگر که در آن قوی، پیروز می شود و عملا حق با کسی است که قوی تر است بروز و ظهور کرده است.
در دوره ای نزدیک به خودمان از «نیچه» می شنویم که: «جنگ قانون ابدی زندگی است و صلح راحت باش میان دو جنگ است» و پیش از او فیلسوف بلند آوازه ای چون «لایبنیتس» طرح صلح دائمی میان زمامداران مسیحی را که در سال ۱۷۱۳ مطرح شده بود مسخره کرد و گفت: «صلح دائمی (Pax Pertua) او را به یاد نوشته ای بر سر در گورستان می اندازد. اما چندی نگذشت که فیلسوف نام آور و انسان دوستی چون «کانت» عنوان «صلح دائمی» را از سردر گورستان برگرفت و بر پیشانی طرح های سیاسی و اخلاقی خود (Zum ewigen Frieden) برافراشت و کوشید تا ثابت کند که صلح از جهات اخلاقی الزام آور و از جهت تجربی تحقق پذیر است.
آنچه باعث امیدواری است اینکه علی رغم سرگذشت تلخ انسان و آسیب های فراوانی که از جنگ و بی عدالتی دیده است امروز هیچ جان فرهیخته و انسان خیرخواهی نیست که فضیلت و رجحان گفت و گو و صلح را بر ستیز و جنگ مورد تأکید قرار ندهد و این امر فرخنده نشانه سیر تکاملی تاریخ بشری با همه فراز و نشیب هایش و دلیل تحول خرد آدمی با گذشت زمان از راه آزمون و خطا است. گویا می بایست قرن ها زمین با خون انسان های بی شماری آبیاری شود تا این رجحان و فضیلت پذیرفته شود. گرچه به روشنی در می یابیم که میان پذیرش ذهنی موضوعی چون صلح تا تحقق خارجی و واقعی آن در مناسبات سیاسی و بین المللی فاصله ای بسیار طولانی وجود دارد. همانگونه که امروز غلبه جنگ و ستیز را بر صلح و همزیستی کم و بیش در همه جای این کره خاکی می بیینیم و اگر احیانا صلحی نیز هست، در پناه سهمناک ترین سلاح های ویرانگر و زرادخانه هایی است که می تواند به چشم بر هم زدنی زمین را به جهنمی سوزان برای ساکنان آن مبدل کند. و عدالت نیز که همراه صلح واقعی است چنین سرنوشتی داشته و دارد و مگر نه این است که از این مطلوب زیبای انسان در همیشه و همه جا در واقعیت تاریخ کمتر نشان می بینیم و همین جا بیفزایم که اگر واقعا خواستار صلح هستیم باید بدانیم که جز در سایه عدالت تحقق نمی یابد. صلح و عدالت گرچه مفهوماً متغایرند ولی در عمل یکی بدون دیگری تحقق نخواهد یافت و این هر دو با «محبت» که اکسیر زندگی درخور انسان است همراه و هم عنان اند، چرا که محبت آفریننده صلح و عدالت است و نفرت و کین پدید آورنده جنگ و بیداد.
در ورای همه بحثهای تاریخی و فلسفی و جامعه شناختی در باب صلح باید گفت که بیش و پیش از همه دینهای بزرگ بخصوص اسلام و مسیحیت به صلح و عدالت فراخوانده اند و این دو موضوع می تواند مهم ترین موضوع گفت و گوی تمدنها و فرهنگ ها و بخصوص گفت و گوی ادیان باشد.
کلمه عربی «سلام» هم به معنی «صلح» است و همه به معنی «درود». بهشت جاویدان از نظر قرآن مجید «خانه صلح» و دارالسلام است و در آنجا هیچ شری وجود ندارد و خداوند در قرآن کریم همه مردمان را به خانه صلح دعوت می کند: «والله یدعوا الی دارالسلام»
سلام به معنی عدم آلودگی به آفات ظاهری و باطنی و از اسماء الهی در قرآن است، زیرا ذات متعال خداوند نفس خیری است که در او هیچ شری راه ندارد.
و اگر عدالت پایه صلح واقعی است قرآن به صراحت اعلام می دارد که «خداوند پیامبران را فرستاده است و با آنان کتاب و میزان برای داوری درباره خیر و شر فرو فرستاده است تا مردمان به قسط برخیزند» و نکته جالب اینکه فاعل «قیام» خود مردم اند نه پیامبران، یعنی این مردم هستند که اصیل اند و در اثر آگاهی و بیداری، عدالت و صلح را می شناسند و با اراده تقویت شده با ایمان، آن را بر پا می دارند و از آن پاسداری می کنند.
از نظر متفکران مسیحی قرون وسطی نیز صلح جاویدان که مطلوب خداوند و در خور شأن انسان است در هفتمین دوره تاریخ نوع بشر پدید خواهد آمد، دوره ای که به هفتمین روز آفرینش شباهت دارد.
این دوره ای است که مدینه زمینی مطابق «مدینه الله» در آسمان خواهد شد و مهم ترین دستاورد آن دوره فرجامین، «صلح» است و مقصد نهایی فیلسوفان مسیحی تمهید مقدمات استقرار «مدینه خدا» و استقرار صلح بیان شده است، زیرا فلسفه از نظر آنان معلم عدالت و راهگشای محبت است.
طبق اعتقاد ما مسلمانان (همانگونه که مسیحیان و یهودیان به نحوی همین اعتقاد را دارند) جهان در انتظار منجی آخر الزمان است تا با ظهور او مدینه زمینی به اصل آسمانی خود یعنی «مدینه الله» نزدیک شود و در آن زمان عدالت و صلح واقعی بر جامعه بشری حاکم می گردد.
اگر خواستار صلح هستیم باید بدانیم که میان صلح و عدالت از یک سو و صلح و حیات مدنی و اجتماعی از سوی دیگر ارتباط محکمی وجود دارد. بی عدالتی مخل زندگی سالم اجتماعی است.
همچنین عدالت با آزادی هم عنان است. تعارض مشهوری که میان عدالت و آزادی در فلسفه متأخر غرب ادعا شده است در حقیقت تعارض نیست بلکه ناشی از عدم تأمل کافی در فهم نسبت میان این دو است. چگونه می توان سهم هر یک از شهروندان را از آزادی مصادره کرد و ادعای عدالت داشت؟ عدالت مستلزم پرداخت سهم هر صاحب حقی به او است. فقدان آزادی و غصب آن غیرعادلانه ترین اقدام یک حکومت است. حکومتی عادل است که در گام اول زنجیز از پای مردمان برگیرد و آنان را چون زنان و مردان آزادی بداند که در پی ایجاد عادلانه ترین مناسبات اجتماعی کوشش می کنند.
تعبیر «زنجیز از پای برگرفتن» تعبیر قرآنی است و یکی از وظایف مهمی است که قرآن برای پیامبر بر می شمرد و چون در جای دیگر الگوی لازم الاتباع مؤمنان را پیامبر می داند و در واقع فرمان آزادی و برگرفتن غل و زنجیرهای مختلفی که خود معلول نظامهای ظالمانه تاریخی و اجتماعی است فرمان قرآنی خطاب به همه انسان ها است.
اگر عدالت بدون آزادی چیزی جز ظلم نیست، آزادی بدون عدالت نیز آزادی تجاوز و غارت و اشاعه فقر و فساد و ظلم است. آنچه در زبان جامعه شناسان به «همبستگی»(Solidarity) اجتماعی تعبیر شده است تنها در صورت تلائم و حضور توأمان عدالت و آزادی است که متحقق می شود و هرچه همبستگی، دوام و قوام بیشتری داشته باشد صلح ثبات و استحکام بیشتری دارد.
باری، صلح واقعی هنگامی پدید خواهد آمد که بر زندگی انسان ها عدالت، آزادی و محبت حاکم گردد. صلح در سطح یک ملت و میان مردم یک کشور هنگامی برقرار می شود و نظم اجتماعی وقتی شایسته صلح است که مبتنی بر آزادی و عدالت و محبت باشد وگرنه هر ثبات نسبی و هر سکون گورستانی دور از شأن و کرامت و فضیلت انسانی را نمی توان وضعیت صلح آمیز خواند.
صلح میان ملل نیز از این حیث کاملا شبیه صلح میان مردمان یک کشور است.
تسلسل بی انتهای جنگها، ناشی از فقدان صلح واقعی است و در زمان ما بخصوص ناشی از نظامهای بین المللی غیرعادلانه ای است که با کمال تأسف بیشتر تأمین کننده منافع قدرتهایی است که به غلط منافع خود را منافع کل بشریت می دانند و به خاطر و به بهانه تأمین و حفظ آن حاضراند بدترین ستیزها و جنگ ها را بر ملتها و جهان تحمیل کنند و بر میزان فقر و جهل و بیماری و تبعیض بیفزایند و حتی منشاء پیدایش خشونت متقابل و تروریسم ویرانگر شوند.
استقرار صلح علاوه بر لوازم و زمینه های اجتماعی نیازمند جانهای صلح طلب نیز هست و جان صلح طلب جانی است که در گرو محبت و زیبایی مطلق باشد.
اکسیر اعظم که کیمیاگران در پی آن بودند «محبت خداوند» است و با نام پر لطف و آرام بخش او است که بر جنگ پیروز خواهیم شد. نام خداوند به هر زبان که باشد نام همه کمالات و خیرات و زیبایی ها و حقایق است و نمی توان آن را سرلوحه جنگ و قدرت قرار داد و جاهلانه سخن از جنگ های صلیبی گفت یا به نام خدا به ترور و کشتار دست زد و چه دردآور است که به نام خدای لطیف و مهربان بر انسان ستم شده است و در دوران جدید نیز نام خدا و فرمان او یا مورد انکار قرار گرفته یا از صحنه زندگی انسانی حذف شده است یا به گونه ای مورد تحریف قرار گرفته است که توجیه کننده تجاوز به حقوق انسان ها و کشتار و بیداد باشد.
و کلام آخر اینکه: صلح بی درد و عشق حاصل نمی شود. مولانای بزرگ ما که شاید بتوان او را شاعرترین شاعر جهان نامید وقتی می خواهد توجه ما را به اهمیت بی مثال «درد» در کسب فضائل جلب کند با زیبایی تمام داستان مریم عذرا را به نقل از قرآن کریم باز می گوید تا نشان دهد که حضرت عیسی علیه السلام این ثمره شیرین خلقت، بی درد به مریم عطا نمی شود:
«درد مریم را به خرما بن کشید» که اشاره به آیه قرآن است که «فاجاء المخاص الی جذع النخله». نشستن در سایه سار نخل و چیدن خرمای شیرین، بی درد برای مریم حاصل نشد، چنانکه محبت ازلی بی تاجی از خار و بی تازیانه و درد بر معلم جاودانه عشق و صلح حضرت عیسی علیه السلام ممکن نشد.
در روایات اسلامی از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم نقل شده است که ایشان از عیسی به عنوان برادر خود نام می برد. به پیامبر ما، آموزگار بزرگ محبت و صلح و عدالت و خردمندی، داستان عیسی و مریم یعنی داستان درد و عشق با بلاغت و زیبایی تمام وحی شده است.
آیا بشر امروز گوش شنیدن آن زیباترین سرود را دارد؟ و هنگامی انسان به صلح واقعی می رسد که در این باب گوش شنوا پیدا کند و به فرمان و خطاب الهی که پیامبران بزرگوارش برای ما خوانده ند گوش فرا دهیم. و این واقعه چندان دور نیست.
ناکارآمدی بیمه ها در پوشش داروهای گرانقیمت سبب شده پرداخت از جیب مردم در حوزه سلامت بیشتر از سهم دولت باشد بهطوری که بسیاری از بیمارانی که به بیماریهایی همچون “ام اس” تالاسمی، هموفیلی، پیوند کلیه و دیالیز مبتلا هستند توانایی پرداخت هزینههای درمان و تامین دارو را ندارند.
سازمانهای بیمهگر در زمینه پوشش داروهای جدید و گران قیمت که وارد بازار دارویی دنیا میشود چندان قوی عمل نمیکنند و همچنان اقلام دارویی را پوشش میدهند که شاید تهیه آنها به قیمت آزاد تفاوت چندانی با قیمت بیمهای آن داروها نداشته باشد. این در حالی است که پیشرفت علم در دنیای امروز باعث شده هر روز شاهد ساخت و تولید داروهایی باشیم که علاوهبر اینکه تاثیر درمانی آنها بیشتر از داروهای قدیمی است، عارضههای کمتری برای بیمار دارد.
دکتر سید شهابالدین صدر، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران گفت: ناکارآمدی سازمانهای بیمه گر باعث شده بار هزینههای درمانی بر دوش مردم تحمیل شود. از اینرو هر سال بهجای کاهش سهم مردم از هزینههای درمانی شاهد افزایش آن تا حداکثر ۶۰ درصد بودهایم. این در شرایطی است که بر اساس سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری سهم مردم در پرداخت هزینههای درمانی باید تا پایان برنامه پنجم به ۳۰ درصد برسد.
وی با تاکید بر اینکه نظام سلامت در هیچ جای دنیا برای مردم هزینه بر نیست، از سیستم بودجهریزی در کشور در رابطه با نظام سلامت انتقاد کرد و گفت: سهم سلامت در کشور ما از درآمد خالص ملی بسیار کم است و از شاخصها و اهداف محقق شده فاصله بسیاری دارد. تمام بودجهای که برای سلامت در نظر گرفته میشود چیزی حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان است که این بودجه در برابر نیازها و مشکلات حوزه سلامت بسیار ناچیز است.
با توجه به اینکه همه داروها تحت پوشش بیمهای قرار ندارند، در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد قیمت متوسط دارو را مردم پرداخت میکنند که برای پایین آوردن سطح هزینههای بیماران بیمهها باید همه اقلام دارویی ضروری را تحت پوشش قرار دهند.
متاسفانه بیمهها در کشور نگاه تجاری دارند در حالی که نباید صرفا با نگرش اقتصادی و تجاری به حوزه سلامت و بهداشت و درمان نگاه کنند. در حال حاضر وجود چنین دیدگاهی باعث شد هزینههای دارو به عنوان یک مشکل و یک معضل برای بیمار مطرح شود. حال اینکه ۹۵ درصد از داروهای مورد نیاز کشور در داخل تولید میشود ولی عمدتا بیمهها همه اقلام دارویی ضروری و مورد نیاز بیماران را تحت پوشش قرار نمیدهند. به طوری که مردم در مقابل پرداخت قیمت داروهای مورد نیاز خود تحت فشار زیادی قرار گرفتهاند که بیمهها باید این بار را از دوش مردم بردارند.
مشتری مداری و توجه به رفاه حال مردم از رسالتهای اصلی بیمهها است. در واقع صنعت بیمه و علم بیمهگری باید “مشتریمداری” و رفاه حال مردم و بیماران را سرلوحه کار خود قرار دهد. لذا، با توجه به ناکارآمدی بیمهها در حوزه سلامت ضروری است دولت حمایت و پشتیبانی لازم را از اعتبارات بیمهها داشته باشد.
دکتر سعید شاهبیگی، متخصص مغز و اعصاب با انتقاد از بیمهها به دلیل پوشش ندادن داروهای گرانقیمت بیماران ام اس، گفت: هر عدد آمپول “تای سابری” برای مصرف یکماه بیمار ام اس در اروپا ۲۸۰۰ یورو قیمت دارد که وقتی به ایران برسد حدود ۵ میلیون تومان تمام میشود و تنها تعداد کمی از بیماران توانایی مالی تهیه آن را دارند.
بر همین اساس میتوان چنین ارزیابی کرد که یک بیمار ام اس برای تهیه ۱۲ عدد آمپول تای سابری که میبایست هر ماه یک آمپول تزریق کند، حداقل ۶۰ میلیون تومان بپردازد که بررسیها نشان میدهد تنها تعداد اندکی از هزاران بیمار ام اس در کشور توانایی خرید این آمپول را دارند.
البته این مشکلات تنها شامل بیماران ام اس نیست بلکه سایر بیماران خاص و سرطانی نیز با چنین مشکلاتی مواجه اند. در واقع، آن دسته از بیماران مشکل تهیه داروهای گران قیمت را دارند که میبایست تا پایان عمرشان دارو بخورند و گریزی از این کار نیست. بیمار دیالیزی، پیوندی، تالاسمی، هموفیلی و… از جمله بیمارانی هستند که هر روز با داروهای جدیدی مواجه می شوند که مصرف آنها میتوانند اثرات درمانی بهتری داشته باشد اما به واسطه گران بودن قیمت آنها، امکان تهیه این قبیل داروها را ندارند.
مصطفی قاسمی،رئیس انجمن خیریه حمایت از بیماران کلیوی با اعلام اینکه اگر بیمار پیوند کلیه دچار پس زدگی کلیه شود هزینه بستری او حداقل دو تا ۱۰ میلیون میشود، افزود: این قبیل بیماران برای جلوگیری از پسزدگی کلیه میبایست قرصی را مصرف کنند که هر عدد آن ۳۸ هزار و ۵۰۰ تومان است و حداقل ۲۰۰ عدد از این قرص باید در مدت یکماه مصرف شود که هزینه آن ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان میشود.
در هر حال آنچه را میتوان از وضعیت صندوقهای بیمهای در کشور استنباط کرد این است که بیمهها به دلیل کمبود بودجه و اعتبارات و همچنین نگاه تجاری که به حوزه سلامت دارند، نتوانستهاند در حمایت از بیمه شدگان موفق عمل کنند و در نتیجه هزینههای زیادی را به مردم تحمیل کردهاند.
اعطای کمک نقدی ایران به افغانستان، روز گذشته در قالب سوال هفت نماینده اصلاح طلب از وزیر خارجه پیگیری شد و امروز نیز قدرتالله علیخانی در نطقش در اینباره سوال کرد که با واکنش رئیس کمیسیون امنیتملی و سیاست خارجی مواجه شد. علاءالدین بروجردی در واکنش به نطق قدرتالله علیخانی که یادآور شده بود مسئول دفتر کرزی رئیسجمهور افغانستان، دریافت کمک نقدی از ایران را تایید کرده است، گفت: نباید از تریبون مجلس مطالبی که منطبق بر واقعیت نیست، مطرح شود.
علیخانی در نطق خود گفت: رئیس جمهور افغانستان رسماً اعلام کرد از ایران مبالغی توسط رئیس دفترش دریافت کرده است . طبق اصل هشتادم قانون اساسی هر گونه کمک به دولتها وکشورهای دیگر باید با تصویب مجلس باشد . ما مخالف کمک به مردم افغانستان نیستیم ، اما باید این کمک در قالب بودجه سنواتی و بصورت رسمی و علنی صورت گیرد و نه نقدی و غیر رسمی . به همین جهت سفیر ما ناچاراً تکذیب می کند و رئیس جمهور افغانستان آن را تائید می کند .
اما بروجردی در واکنش، در تذکری مدعی شد: کرزای در دفاع از رئیس دفترش و علیه آمریکا موضعگیری جدی کرد. آنچه از سوی رسانههای آمریکایی مطرح شده است نیز تنها در راستای برهم زدن روابط ایران و همسایهها است و میدانیم که دروغ است. چون کرزای اعلام کرده در پاکی و صداقت رئیس دفترش تردیدی ندارد و مطاب منتشر شده توسط رسانهها را تکذیب میکند. در گذشته نیز مجلس برای کمک به کشورهای همسایه از جمله افغانستان مبالغی را تصویب کرده است. این کمکها همواره انجام میشد.
شهابالدین صدر که ریاست جلسه علنی را برعهده داشت، نیز با تایید اظهارات وی درخواست کرد که مطالب مطروحه در صحن علنی در چارچوب آییننامه باشد.
اما علیخانی پس از شنیدن این سخنان، با فریادهای متعدد و کوبیدن روی میز خود از صدر درخواست کرد که پاسخ اظهارات بروجردی را بدهد که بالاخره پس از نیم ساعت به وی فرصت داده شد. وی بروجردی را به مطالعه مجدد سخنان کرزای دعوت کرد و گفت: ما با پرداخت کمک به کشورهای همسایه مخالف نیستیم. اما این کمکها باید از راهش ارائه شود و نه به شکل نامعلومی به مسئول دفتر رئیس جمهور افغانستان!
گفتنی است، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز ابتدای هفته مدعی شده بود دفتر رییس جمهور افغانستان از ایران کمک نقدی دریافت کرده است، که این موضوع از سوی سفارت ایران در افغانستان تکذیب و از سوی حامد کرزای تایید شد.
علیخانی هم در این باره در نطق امروز خود در این باره گفت: طبق اصل هشتادم قانون اساسی هر گونه کمک به دولتها وکشورهای دیگر باید با تصویب مجلس باشد، کدامیک از نمایندگان مجلس از چنین پرداخت هایی اطلاع دارند ؟ چرا رئیس جمهور که باید سوگند قانون اساسی را پاس بدارد اینچنین خلاف قانون اساسی عمل می کند، کل بودجه عمرانی دولت در یکسال چقدر است که سفیر ما در سوریه اعلام کرده است که ایران پنج میلیارد دلار در حال سرمایه گذاری و هزینه کردن در سوریه هست.
متن کامل نطق علیخانی را به نقل از سایت فراکسیون اقلیت مجلس، در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا لازم می دانم از مقام معظم معظم رهبری بخاطر سفر به استان قم تشکر وقدردانی نمایم و از حضور گسترده و استقبال گرم و صمیمانه مردم استان از معظم له نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشم .
همچنین لازم می دانم از دو وزیر کابینه سرکار خانم وحید دستجردی و آقای نیکزاد به خاطر فراهم کردن مقدمات راه اندازی بیمارستان مینودر قزوین تشکر نمایم .
یک جمله هم راجع به تربیت بدنی بگویم که متاسفانه بعد از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد ایستادن ورزشکار ایرانی در کنار ورزشکار رژیم غاصب صهیونیستی بودیم و پرچم کشورمان ایران به همراه پرچم رژیم صهیونیستی بالا برده شد و این با شعارهای دولت سازگاری ندارد و قطعاً مسئول حاضر در صحنه جرات شکستن قبح این کار را نداشت مگر با دستور ، و هر کسی و مقامی که این دستور را داده است باید عزل گردد. بعید نیست روزی که گفته شد ملت ایران دوست اسرائیل است این عمل در راستای همان حرکت باشد .
اما در این فرصت کوتاه به دو نکته مهم و ملی میخواهم اشاره کنم ؛
۱- مدتهاست که در بین مردم ، خصوصاً اقشارتحصیل کرده این بحث بطور جدی مطرح است که دولت منابع زیادی به برخی از کشورها کمک می کند . اینکه شرکتهای دولتی و یا خصوصی برای سرمایه گذاری و صادرات کالا و خدمات اقداماتی را انجام می دهند جای تشکر و حمایت دارد ولی سخن فراتر از این است و در برخی موارد نگران کننده است . در رسانه ها شنیدیم که رئیس جمهور افغانستان رسماً اعلام کرد از ایران مبالغی توسط رئیس دفترش دریافت کرده است . طبق اصل هشتادم قانون اساسی هر گونه کمک به دولتها وکشورهای دیگر باید با تصویب مجلس باشد . ما مخالف کمک به مردم افغانستان نیستیم ، اما باید این کمک در قالب بودجه سنواتی و بصورت رسمی و علنی صورت گیرد و نه نقدی و غیر رسمی . به همین جهت سفیر ما ناچاراً تکذیب می کند و رئیس جمهور افغانستان آن را تائید می کند . کدامیک از نمایندگان مجلس از چنین پرداخت هایی اطلاع دارند ؟ چرا رئیس جمهور که باید سوگند قانون اساسی را پاس بدارد اینچنین خلاف قانون اساسی عمل می کند ؟ یا در مواردی آنقدر اعداد و ارقام بزرگ و زیاد اعلام می شود که برای مردم نگران کننده است ، مثلاً سفیر جمهوری اسلامی در کشور سوریه اعلام کرده است که ما پنج میلیارد دلار در حال سرمایه گذاری و هزینه کردن در سوریه هستیم . واقعاً این اعداد درست است ؟ این حجم اعتبار از چه محل سرمایه گذاری می شود ؟ کل بودجه عمرانی دولت در یکسال چقدر می باشد ؟ این در حالی است که متاسفانه با گذشت بیش از ۷ ماه از سال هنوز دولت ردیف های ملی متفرقه را به دستگاه های اجرایی ابلاع نکرده است !! و این در حالی است که بودجه عمرانی هزینه شده در سال جاری تا کنون از این مبلغ بیشتر نیست . چرا جوانان کشور که جویای کار هستند باید از این نعمت سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال بی نصیب بمانند ؟ این در حالی است که گزارش های نگران کننده ای از بیکاری دو رقمی در کشور به مجلس می رسد .
۲- طرح هدفمند کردن یارانه ها به عنوان مهم ترین طرحی که در دولت نهم وعده اجرایی آن داده شده است و تا کنون نیز تبلیغات وسیع و گسترده ای از سوی دولتیان در ارتباط با آن انجام شده است ، بطوریکه شخص آقای احمدی نژاد در اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ یعنی چند هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری در سخنرانی مهم در جمع مردم اسلامشهر چنین گفتند : « با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها به هر نفر بین ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان در ماه پرداخت می کنیم ، اگر متوسط را ۶۰ هزار تومان در نظر بگیریم یک خانواده پنج نفره ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان یارانه دریافت خواهد کرد » .
اکنون به زمان اجرای طرح نزدیک می شویم در رسانه ها گفته شد که در برخی از استانها به ازای هر نفر ۸۱ هزار تومان به حساب مردم واریز شده است . با اینکه طبق مصوبه مجلس امکان اجرای طرح از اوایل سال جاری وجود داشت ولی بنا به دلایلی که هیچ گاه دولت آنها را توضیح نداد تا کنون اجرای طرح عقب افتاده است . ولی نکته مهم اینجاست که در مصوبه مجلس شورای اسلامی درآمد دولت در سال نخست اجرای طرح یعنی سال ۱۳۸۹ حدود ۰۰۰/۲۰ میلیارد تومان پیش بینی شده بود از طرفی در همان قانون تصویب شده است که ۵۰ درصد درآمد حاصل از طرح بین مردم توزیع شود و پنجاه درصد دیگر به بخشهای اقتصادی و بودجه دولت اختصاص یابد . متاسفانه طرحی که به عنوان مهمترین طرح اقتصادی دولت لقب گرفته است از حداقل اطلاع رسانی بی بهره است و به همین دلیل آثار منفی که از عدم اطلاع رسانی بوجود آمده بسیار زیاد می باشد . زیرا در چنین فضای مبهم و تاریک زمینه هر گونه شایعه ای وجود دارد . اینکه دولت در برخی از استانها مبلغ ۸۱ هزار تومان واریز نموده است مابقی استانها تا چه زمانی واریز می شود و از آن مهمتر این مبلغ برای چه مدت است ؟ یک ماه است ؟ چهار ماه است ؟ تا پایان سال است ؟ نمی دانم .
از سخن رئیس جمهور در سال ۱۳۸۸ که معتقد بودند حدود ۶۰ هزار تومان به هر نفر در ماه پرداخت می شود میتوان استنباط نمود که این مبلغ برای یک ماه است در این صورت منبع در آمد آن از کجاست ؟
نمایندگان محترم مردم بزرگ ایران
طرح هدفمندی یارانه ها طرحی مهم و مورد قبول بوده است ، اشکالات عمدتاً به نحوه اجرا بر می گردد ، دولت تا کنون یک روی این سکه را مرتب تبلیغ می کند و آن پرداخت مستقیم پول به مردم است ، روی دیگر سکه که اصل ماجراست تا کنون در سخن هیچکدام از مسئولین اشاره ای به آن نشده است روی دیگر سکه این است : که قیمت نفت ، گاز بنزین ، گازوئیل ، آب ، برق ، نان ، دارو و … که فعلاً با یارانه عرضه می شوند به چه میزان افزایش خواهد یافت ؟ اگر همین ۸۱ هزار تومان را ملاک قرار دهیم و بر ۶۱ میلیون نفر که قرار است این یارانه ها را دریافت کنند حدود ۵۰۰۰ میلیارد تومان خواهد شد با توجه به اینکه این مبلغ ۵۰ درصد درآمد است پس کل درآمد که حدود ۰۰۰/۱۰ هزار میلیارد تومان می شود .
اگر این رقم برای یکماه باشد قیمت ها باید بطور وحشتناک افزایش یابد تا این میزان درآمد حاصل شود . اگر برای چهار ماه باشد با هم بیش از مصوبه مجلس خواهد بود .
روز دوشنبه کارشناسی در برنامه رادیو صحبت می کرد که فعلاً قیمت آرد کیلویی ۵/۷ تومان است ولی با اجرای طرح ۳۰۰ تومان می شود . از این حرف ها این روزها در کوچه ، شهر و روستا زیاد شنیده می شود .
به نظر اکثر صاحب نظران این طرح برای موفقیت نیازمند عزم ملی برنامه ریزی دقیق و مدیریت قوی است و شما بهتر می دانید در حال حاضر چقدر این شرایط فراهم است .
دولت مسئول همه چیز این طرح است اگر موفق بود کار دولت است اگر هم ناموفق بود کار دولت است . اینکه هنوز عملاً اجرا شروع نشده دولت با فرافکنی ، گروهی را متهم می کند که می خواهند دولت ناموفق شود و کارشکنی می کنند به نظر من حرف بی معنی است ، امروز همه قوای کشور با اختیارات کامل در اختیار دولتیهاست . اینکه کارشناسی در یک روزنامه ای با تیتراژ محدود نقدی به طرح مطرح می کند را هم تحمل ندارید و به حساب کارشکنی بگذارید بیانگر قدرت و توانایی مدیریت شماست .
انتظار ما از دولت این است که مردم را از نگرانی درآورد ، امروز ما به هر جا سفر می کنیم مردم از این طرح و آثار آن در زندگی خودشان می پرسند ، ما نه قادر هستیم دروغ بگوییم و نه اطلاع دقیقی داریم که آنها را در جریان بگذاریم . لذا اطلاع رسانی شفاف و دقیق از نیازهای اساسی جامعه است برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها .
کلمه – آل طاها:
مولوی، در دفتر سومِ مثنوی، ماجرای مارگیری را روایت میکند که برای گرفتن مار به کوهستانی سرد و پر برف میرود و در جستجوی مار، اژدهای مردهای را میبیند و وسوسه میشود تا به قصدِ «چشمبندیِ مردم» و «نمایشهای پهلوانی!» آن را به بغداد ببرد، و چون مارگیر به بغداد میرسد، اژدها را از کیسه بیرون آورده و مردم را به تماشای شاهکار خود فرا میخواند. اژدها در مقابل گرمای خورشید عراق قرار میگیرد و به تدریج رخوتِ ناشی از سرما از تن او خارج میشود و به میان جماعت میافتد و از کشته پشته میسازد و مارگیر گیج را هم یک لقمه ی چرب میکند.
مولوی در در دفتر چهارم مثنوی، به اشارتی کوتاه از این داستان یادی کرده و «عیبهای ناکسان و نادانیِ جاهلان» را به مار خفتهای تشبیه میکند که به «گرمایِ قدرت» بیدار میشوند. مولوی در اینجا میگوید : هرگاه یکی از ادواتِ قدرت در اختیار کسی قرار گیرد که ظرفیت استفاده از آن را ندارد و یا میخواهد از آن سوء استفاده کنند، میتواند منشأ «فتنه» شود. علم، ثروت، منصب، مقام و اعتبار، نمونههایی از ادوات قدرتاند که مولوی از آنها نام میبرد و فلسفهی غزای مومنان را ستاندنِ این ابزار قدرت از دست بدگوهران و زشتخوها میداند و میگوید در غیر این صورت فتنهای که از آنان برمیخیزد، خودِ آنان را نیز هلاک میکند:
علم و مال و منصب و جاه و قران … فتنـــه آمــد در کف بدگوهران
پس غـزا زین فرض شد بر مؤمنان … تا ستانند از کـف مجنـون سنان
جان او مجنون، تنش شمشیر او … واستان شمشیر را ! زان زشتخو
عیبِ او مخفیست، چون آلت بیافت … مارش از سوراخ بر صحرا شتافت
جمله صحرا مــار و کزدم پر شود … چونـک جاهل شاه حکم مـر شود
سایر تعابیر مولوی در خصوصِ «فتنه ی قدرت»، شنیدنیتر و امروزیترند که در حقیقت، مولوی از فتنهای میگوید که ناشی از قدرت یافتنِ جاهلان و بیاقتداریِ حاکمان و بیسیاستی والیان است. او میگوید: در این فتنه؛ مقام و منصب، جاهلان را به فضاحت میکشاند و مال و ثروت ناکسان را به رسوایی میکشاند. ناکسی که صاحب ثروت میشود با صاحبانِ اصلی، بخل میورزد و آن را به غریبهها میبخشد. گمراهی که صاحب ِحکم میشود، جاه و شوکتِ حکومت و قضاوت را به چاه نابودی میکشاند و جانِ زشتش، جهانسوزی میکند. در این شطرنجِ احمقانه، معلوم است که شاه هم در خانهی بیدق قرار میگیرد و احمقان سرور میشوند و عاقلان هم سر در گلیم:
آنچ منصب میکند با جاهلان … از فضیحت کی کند صد ارسلان
مال و منصب ناکسی که آرد به دست … طالب رسوایی خویش او شدست
یا کند بخل و عطاها کم دهد … یا سخا آرد به نـاموضـع نهد
شاه را در خانه ی بیذق نهد … این چنین باشد عطا که احمق دهد
حُــکم چون در دست گمراهی فتاد … جاه پندارید در چاهی فتاد
راه نمیداند، قــلاووزی کند … جان زشت او جهــانسوزی کند
احمقـان سرور شدستند و ز بیم … عاقــلان سرها کشیده در گلیم
القصه؛ مولوی در دفتر سوم، ماجرای مارگیر و اژدهای خفته را «یک حکایت تاریخی» میداند و شاید همین کافی است تا متولیان بودجههای فرهنگی و سرداران جنگ نرم، از این پس، انتشار مثنوی معنوی را تعطیل کنند و ابیات مثنوی معنوی را ممنوع و مولوی را هم به اتهام جنگ نرم محاکمه کنند. وقتی اربابِ این جماعت مدعی است که «سابقهی جنگ نرم به آدم و حوا برمیگردد!» لاجرم مولوی هم باید فتنهگر باشد و از این جماعت هیچ چیز بعید نیست، یعنی:
هر خسی را این تمنی کی رسد … موسیی باید که اژدرها کشد
نماینده مریوان و سروآباد با انتقاد از افزایش قیمت ها در آستانه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها در کشور، خواستار جلوگیری دولت از افزایش قیمت ها شد.
به گزارش خانه ملت، “اقبال محمدی” در پایان جلسه علنی امروز چهارشنبه مجلس شورای اسلامی در تذکری شفاهی با اشاره به افزایش قیمت ها در کشور، گفت: در آستانه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها عده ای از فرصت سوءاستفاده کرده و قیمت ها را چندین برابر افزایش داده اند.
وی برای نمونه به افزایش قیمت نمک در کشور اشاره کرد و افزود: افزایش قیمت هادر حالی صورت گرفته که دولت بارها اعلام کرده که با گذاردن بازرسان با متخلفان در افزایش قیمت ها برخورد می کند.
محمدی در بخش دیگری در تذکر خود خواستار توجه به مسائل و مشکلات سازمان پزشک قانونی کشور شد.
نماینده مریوان همچنین در بخش دیگری از تذکر خود خواستار توجه هیات رئیسه به طرح هایی شد که به صورت یک فوریتی به مجلس ارائه می شود.
“سیدشهاب الدین صدر” نایب رئیس دوم مجلس که امروز ریاست ساعات پایانی جلسه علنی را برعهده داشت در پاسخ به افزایش قیمت ها گفت: دولت دستگاه های مختلف را بسیج کردند که جلوی افزایش قیمت ها گرفته شود.
نماینده دشتی و تنگستان طی تذکری آییننامهای خواستار رسیدگی به وضعیت ایرانیان زندانی در قطر شد.
به گزارش خبرنگار خانه ملت، “سیدمحمد مهدی پور فاطمی” در جلسه علنی امروز مجلس طی تذکری شفاهی نسبت به وضعیت ایرانیان زندانی در کشور قطر گفت: سالهاست که عده ای از هموطنان ما در زندانهای قطر به سر میبرند و با اینکه بیگناهی این افراد به مسئولان قطر ابلاغ شده است اما وزارت خارجه در پیگیری وضعیت این افراد کوتاهی میکند.
نماینده دشتی و تنگستان در مجلس شورای اسلامی افزود: کشور قطر به آب های بوشهر تجاوز می کند و ماهیگیران بوشهر را تحت شکنجه قرار می دهد از مسئولان می خواهیم با انجام پیگیری لازم مانع ادامه این روند شوند.
وی همچنین خواستار اقدام عملی برای احداث ۳ سدی شد که جز مصوبات سفر هیات دولت است اما تاکنون هیچ اقدامی برای احداث آنها صورت نگرفته است.
“سیدشهاب الدین صدر” نایب رئیس مجلس شورای اسلامی که ریاست ساعات پایانی جلسه علنی امروز مجلس را برعهده داشت در پاسخ به این تذکرات گفت: از وزارت خارجه می خواهیم نسبت به موارد مطرح شده پیگیری های لازم را انجام دهد و نتایج آن را به مجلس اعلام کند.
وی همچنین درخصوص اجرایی نشدن مصوبات دولت خطاب به معاونان پارلمانی دولت و دستگاههای اجرایی گفت: خواهشمند است پیگیر اجرایی شدن مصوبات سفرهای استانی دولت نیز باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر