-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

Posts from Khodnevis for 10/31/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



علوم انسانی را ذبح اسلامی می‌کنند

 

شیرین عبادی سخنران کلیدی روز دوم کنفرانس بود. عبادی با اشاره به نقض گسترده حقوق بشر در ایران و گفت فشار بر روی رهبران سیاسی از جمله سید محمد خاتمی که ممنوع الخروج شده است یا کروبی افزایش یافته است. عبادی گفت: «رئیس جمهوری مخالفان را خس و خاشاک می‌نامد و رهبر میکروب معرفی می‌کند، فرمانده سپاه حفظ نظام را از نماز هم مهم‌تر می‌خواند.»

 

عبادی به کمک‌های ایران به کشورهای دیگر اشاره کرد که با وجود وضعیت بد اقتصادی در ایران خبر می‌رسد که دولت احمدی‌نژاد چند میلیون یورو به کرزای داده است. دولت ایران تکذیب می‌کند اما کرزای تشکر می‌کند. در زمان حضور در لبنان، سید حسن نصرالله بابت ۴۵۰ میلیون دلار تشکر می‌کند و بابت بازسازی جنوب لبنان از دولت ایران تشکر می‌کند ولی مردم بم و زاغه نشینان آرزو می‌کنند در لبنان به دنیا آمده بودند.

 

 

علوم انسانی را ذبح اسلامی می‌کنند

عبادی با اشاره به آمار سنی اعتیاد پایین آمده، گفت: «متوسط سن اعتیاد به ۱۵ سال رسیده و نشان از بحران‌های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی دارد. در این میان، گناه به گردن علوم انسانی انداخته شده. ۳۱ سال بعد از انقلاب و ۲۹ سال بعد از انقلاب فرهنگی، توسعه و پذیرش در حقوق، جامعه شناسی، مطالعات زنان و فلسفه موکول به اسلامی شدن این رشته‌ها شده است و دارند علوم انسانی را ذبح اسلامی می‌کنند.»

برنده ایرانی جایزه نوبل گفت: «پی‌گیری مسالمت آمیز خواسته‌های مردم. کوچک‌ترین خشونت از ناحیه مردم باعث می‌شود که حکومت اقدامات غیر قانونی خودش را توجیه کند. تجربه تلخ دهه ۶۰ این مساله را ثابت کرد. یک گروه سیاسی اعلام مبارزه مسلحانه کرد و کشتارهای زیادی به راه انداخت. الان هر کسی را که  در زندان می‌خواهند اذیت کنند، منتسب می‌کنند به سازمان مجاهدین خلق. مثلا شیوا نظر آهاری که هیچ ارتباطی با این سازمان نداشته و گوش شنوایی نیست، چون قوه قضاییه استقلال خود را از دست داده.»

 

اتحاد ما ضامن پیروزی ماست

 

عبادی گفت که مردم هروقت بر خواسته‌های خود پایدار ماندند، نتیجه گرفتند: «هر وقت مردم به طور متحد چیزی را طلب کردند، بدست آوردند. به عنوان نمونه، وقتی عیسی سحرخیز اعلام کرد که به خاطر موبایل نوکیا دستگیر شده، ایرانیان اعتراض کردند به نوکیا، و بالاخره شرکت نوکیا زیمنس ضمن انتشار اطلاعیه‌ای اظهار تاسف کرد که ایران از نرم‌افزار این شرکت استفاده نادرستی کرده. این شرکت گفت که دیگر در ایران کالاهایش را نخواهد فروخت. و از ایران خارج شد. اتحاد مردم در این مورد نتیجه داد.»

 

شیرین عبادی در باره این فشارها مثال زد: «شرکت‌های دیگر هم هستند مثل «اریکسون» که نرم‌افزارهایی [برای شناسایی و سانسور] را به دولت ایران فروخته است. «اریکسون»، «یوتل‌ست» و خیلی‌های دیگر هم باید معذرت بخواهند. یوتل‌ست، برنامه‌های رسانه‌های BBC-Persian و VOA را از پخش خود برداشت. ما اعتراض داریم. رعایت حقوق بشر فقط برای حکومت‌ها نیست. برای شرکت‌ها هم هست. آنها هم باید رعایت کنند. باید به شرکت‌های کمک کننده به سانسور دولت، اعتراض کرد. باید شفاف سازی کرد. دولت با یجاد محدودیت امکان اطلاع رسانی را  از بین برده. وظیفه هر ایرانی اطلاع رسانی است.»



شفاف‌سازی بکنید!

عبادی، اهمیت اطلاع‌رسانی به نهادهای جهانی حقوق بشر را گوشزد کرد: «اخبار و آمار را به هر شیوه ممکن. مبالغه نکنید، زیرا یک گزارش نادرست اعتماد خوانندگان را از بین می‌برد. غلو نکنید، حقیقت را بگویید.افرادی که قدرت تنظیم گزارش دارند، گزارش‌های خود را به طور مرتب به سازمان ملل بفرستند. مردم ایران حق دارند به سازمانی که حکومتشان عضو آنست گزارش دهند، این کار خلاف قانونی نیست.»

 

شیرین عبادی ادامه داد: «سیاست حکومت را به چالش بکشید، سوال طرح کنید، تابوها را بشکنید. از جمله نیروگاه بوشهر، بعد از سال‌ها و بعد از صرف میلیون‌ها دلار دارد راه بیافتد و قرار است برق بدهد. تولید برق از انرژی هسته‌ای زیان‌آور است. زباله‌های اتمی را چه می‌کنند. ایران آفتاب زیادی دارد. ۱۰٪ خاک ایران کویر است. شمال ایران انرژی بادی می‌تواند برای دست‌یابی به برق استفاده شود. ما می‌توانستیم به یک دهم هزینه بوشهر، نیروگاه‌های خورشیدی و بادی بسازیم.»

 

انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست، اما حقوق مسلم دیگری داریم

 

عبادی در باره وضعیت انرژی در ایران گفت: «محیط زیست سالم، رفاه و ... چرا باید از حقوق خودمان چشم‌پوشی کنیم و ایران در معرض تحریم اقتصادی قرار بدهیم، در حالیکه می‌توانیم به حقوق خودمان دسترسی پیدا کنیم؟ این‌ها سوالات کلیدی هستند تا دولت شفاف عمل کند. انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست، اما حقوق مسلم دیگری داریم. چرا و به چه مجوزی کمک‌های خارجی بلا عوض می‌کنند در حالیکه فقر در ایران در حال گسترش است، به بولیوی، نیکاراگوئه و دیگر کشورها…

 

اعتیاد، درد اصلی است

 

شیرین عبادی گفت: «چگونه است که ماموران حکومتی می‌توانند که کوچک‌ترین حرکت مخالفین را زیر ذره‌بین بگذارند، اما نمی‌توانند جلوی ورود تریاک و مواد مخدر را بگیرند؟ اعدام چند قاچاقچی مشکلی را رفع نمی‌کند. در بند ۲۰۹ زندان اوین دنبال فتنه نگردید. آنها فرزندان خوب انقلابند. نوری‌زاد، صفایی‌فراهانی، دکتر یزدی، تاج زاده، قبل از اینکه بازجویان به دنیا بیایند، داشتند برای انقلاب تلاش می‌کردند. یا کسانی مثل بهاره هدایت وبقیه میکروب نیستند، سرمایه‌های مملکت هستند...یکی بر سر شاخ بن می‌برید...ایران بیشترین فرار مغزها را دارد، چرا جوانان باید ترک دیار کنند؟ ایران وطن همه ایرانی‌هاست، ترک بلوچ، عرب‌زبان، هقوق فرهنگی اقوام را رعایت کنید. تنوع فرهنگی و مذهبی ایران را پاس بدارید. ۳۱ سال قبل را ایران تحویل گرفتید، مبادا نابودش نکنید

چو ایران نباشد تن من مباد!

 

پاسخ‌ها:

 

سال‌هاست تلاش می‌سود گزارشگر حقوق بشر به ایران برود، اما سازمان ملل ساختارش عملا سازمان دول است و دولت‌ها هستند که تصمیم بگیرند، و بسیاری از دولت‌ها حتی با مردم خود رفتاری بدتر از دولت ایران با شهروندان ایرانی دارد. ما تلاش خودمان را می‌کنیم و امیدواریم در روزی نه چندان دور به نتیجه برسیم.

 

اوباما مایل به گفتگو با ایران است، اما ایران پاسخ در خوری نداده است. توصیه من نه تنها برای اقای اوباما، بلکه برای همه حکومت‌هایی که معتقد به حقوق بشر می‌دانند، این است که هنگام گفتگو با ایران بر سر مسائل هسته‌ای، این است که مسائل حقوق بشری را هم مورد بحث قرار بدهند. اینکه ۸ نفر از ناقضان حقوق بشر امکان ورود به آمریکا ندارند و مورد تحریم قرار گرفته‌اند، مورد استقبال من است، امیدوارم که اتحادیه اروپا و کانادا که مدعی حقوق بشر هستند هم چنین قدم‌هایی بردارد، و دولت فرانسه جلوی یوتل ست را بگیرد.

 

ما نمی‌توانیم مسولان ایران را به اتهام جنایت علیه بشریت محکوم کنیم، به خاطر حمایت چین از ایران و منافع مالی چین در ایران،  نیز در شورای امنیت نمی‌توان انتظار داشت که ایران با محکومیتی روبرو شود. در دادگاه بین‌امللی هم ممکن است در لاهه باشد، مثل مورد میلوشویچ، اما باید از مسیر سازمان ملل اقدام شود که ممکن است با وتو روبرو شد. اما ممکن است برای افرادی که ناقض حقوق بشربوده‌اند، در اروپا موانعی ایجاد و در آنجا دستگیرشان کنند

 

 

 

 

 

 

 

 


 


گزارش تصویری اول از گردهمایی بزرگ واشینگتن: «صف‌آرایی برای بازگرداندن عقل سلیم»


 


رودی بختیار
 


وقتی ندای بازگشت به تعقل کمدین‌ها جدی گرفته می‌شود

جان استوارت، کمدین معروف شبکه «کامدی سنترال» به همراه ستیون کولبرت از هفته‌ها قبل از بینندگان خود دعوت کرده بودند برای بازگشت کشور به تعقل در روز ۳۰ اکتبر به فضای باز «نشنال مال» مقابل کنگره آمریکا بیایند.

تجمع امروز درست چند روز قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره برگزار می‌شود. در حال حاضر دموکرات‌ها در موقعیت خوبی قرار ندارند و تجمع امروز می‌تواند به بسیاری از رای دهندگان بی‌طرف که نگاهی نزدیک به لیبرال‌ها دارند امید مضاعف برای شرکت در انتخابات بدهد.

تجمع امروز به دعوت این دو کمدین، یعنی جان استوارت و استفن کولبرت به دنبال کمپین و راهپیمایی‌های «گلن بک» مجری محافظه‌کار شبکه تلویزیونی «فاکس» انجام می‌گیرد..

امروز صدها هزار آمریکایی بعد از سال‌های سال، صدای «کت ستیونز» که امروز مسلمان شده و با نام «یوسف اسلام» می‌خواند را شنیدند. طرفداران آزی آزبورن هم بی‌نصیب نماندند.

ایستگاه‌های متروی نزدیک به نشنال مال، آنقدر شلوغ بودند که خروج از هر ایستگاه به طور متوسط ۱۵ دقیقه طول می‌کشید.

گزارش‌ای تکمیلی از این مراسم بزرگ در خودنویس منتشر خواهد شد.

 

 


 


گنجي همچنان مي‌تازد

پيش از اين گنجي پرسشي را مطرح كرد كه بسيار تفكربرانگيز است. صاحبان ۲۷ ميليون راي انتخابات رياست جمهوري كه مورد ادعاي كروبي و موسوي بود كجا هستند؟ طرح اين پرسش و دلايل مطرح شده از سوي گنجي باعث شد بسياري از جمله سيد ابراهيم نبوي نيز به او انتقاد كنند. با اين حال نويسنده كتاب تاريكخانه اشباح از مواضع خود عقب ننشسته و در سلسله مقالاتي لبه تيز پيكان خود را متوجه تمامي اجزا و دست‌اندركاران نظام اسلامي به خصوص كروبي، موسوي و خاتمي كرده است.

گنجي در يكي از اين مقالات مي‌نويسد: «آیا بین رهبران جنبش سبز هیچ اختلاف نظری وجود ندارد؟ روشن است که مدعای عدم اختلاف نظر نامعقول است.تفاوت تحلیل از موازنه  قوای دولت/جامعه  مدنی، تفاوت نقد در قلمروهای متفاوت،تفاوت استراتژی که نوک حمله دموکراسی خواهان باید معطوف به کدام نقطه باشد و مطالبات متفاوت،برخی از موارد اختلاف نظر هستند. زوج موسوی/کروبی دائماً از جنبش سبز سخن می‌گویند.اما خاتمی همیشه از جنبش اصلاح طلبی سخن می گوید.اختلاف فقط محدود به نام گذاری نیست. بیانیه‌ها و سخنان موسوی/کروبی را با بیانیه‌ها و سخنرانی‌های خاتمی مقایسه کنید، همه چیز روشن می‌شود.»


گنجي به اين نكته مي‌پردازد كه «محمد خاتمی از یکی دو سال مانده به انتخابات، آغاز به تدوین مانیفست اصلاح طلبی کرد. پس از انتخابات هم به این کار ادامه داد. همه جا از جنبش اصلاح‌طلبی سخن گفت و کوشید تا اصول، مواضع و مرزبندی‌های آن را روشن سازد. اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی، خط امام، نظام مستقر و رهبری محورهای اساسی جنبش اصلاح طلبی خاتمی هستند. وی در تمام ۱۶ ماه گذشته کوشید تا با تأکید دائمی بر این محورها و توضیح آنها، تمایز خود از جنبش سبز را روشن سازد.»

وي در مقاله‌ ديگر با عنوان جنبش سبز موسوي درباره آخرين نخست‌وزير نظام اسلامي مي‌نويسد: «او از عنوان "جنبش اصلاح طلبی" استفاده نمی‌کند. مدعا این نیست که میرحسین موسوی مخالف انقلاب، جمهوری اسلامی، نظام و امام است. اینها هویت او را ساخته‌اند. او هم فردی متدین، طرفدار جمهوری اسلامی، آیت‌الله خمینی و خواستار اجرای همه قانون اساسی است که آیت‌الله خمینی را سرمایه اجتماعی عظیم قلمداد می‌کند.»


به نوشته گنجي، آقای موسوی به خوبی دریافت که بالا کشیدن فتیله آیت‌الله خمینی در چراغ جنبش سبز، باعث دود کردن این چراغ و فرار جمع زیادی از دلبستگان به این جنبش خواهد شد. او برخلاف آقای خاتمی، فتیله آیت‌الله خمینی را پایین کشیده است.


گنجي از ميان بيانيه‌هاي ميرحسين موسوي به نقد شش تاي آنها مي پردازد به بررسي ديدارهاي رسمي موسوي و خاتمي مي‌پردازد: «...در گزارش‌های رسمی منتشر شده از این دیدارها، هیچ سخنی از جنبش سبز وجود ندارد. بعید است آقای موسوی چنان خواستی داشته باشد. به احتمال زیاد، او بوده که باید از ذکر نام «جنبش سبز» در گزارش دیدارها چشم پوشی می‌کرده است.»

وي در مقاله ديگري مي‌نويسد: «اختلاف نظر خاتمی با موسوی و کروبی درباره سکولاریسم و حکومت اسلامی هم امری نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. مدعا این نیست که زوج موسوی/کروبی سکولار- به معنای تفکیک نهاد دین از نهاد دولت- هستند. مسئله این است که خاتمی دائماً سکولاریسم را مورد حمله قرار می‌دهد، آن را زیان‌آور- به حال ایرانیان و غربیان- قلمداد می‌کند و از حکومت اسلامی سازگار با مردم‌سالاری (جمهوری اسلامی) دفاع می‌کند. در سخنان موسوی و کروبی سکولاریسم‌ستیزی وجود ندارد. در عین حال، این دو، سخنانی بر زبان رانده‌اند که می‌تواند راه‌گشای سکولاریسم- تفکیک نهاد دولت از نهاد دین- باشد.»


گنجي در بخش پاياني مقاله خود به اين نكته اشاره مي‌كند كه: «هیچ دموکراسی غیر سکولاری تاکنون وجود نداشته است. نمادهای نواندیشی دینی ایران (عبدالکریم سروش،محمد مجتهد شبستری،مصطفی ملکیان) به دموکراسی دینی (مردم سالاری دینی) باور ندارند و چنان مفهومی را، به دلایل گوناگون، درست نمی‌دانند.»

مقدس يا نامقدس بودن رهبر موضوعي است كه گنجي آن را در آخرين مقاله خود دستمايه قرار داده و مي‌نويسد: «خاتمی رهبری- آیت‌الله خامنه‌ای- را جزو مقدسات قلمداد می‌کند و جنبش اصلاح‌طلبی را به گونه‌ای تعریف می‌کند که با وجود او ناسازگار نیافتد. اما چنین رویکردی در نظرات و بیانیه‌های موسوی/ کروبی دیده نمی‌شود.»

به نوشته اين روزنامه‌نگار، مقدس به شمار آوردن انقلاب، نظام جمهوری اسلامی، آیت‌الله خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای هم شگفت آور است. شاید خاتمی معنایی از مقدس در ذهن دارد که فقط و فقط خود می‌داند و بس «زبان خصوصی» (به تعبیر ویتگنشتاین که وجودش ناممکن است) آخر به کسی که در یک روز فرمان قتل عام چند هزار زندانی سیاسی را صادر می کند چگونه می‌توان مقدس خطاب کرد؟ نکند قتل عام چند هزار زندانی سیاسی عملی مقدس باشد؟


 


ظهور یک ریگان دیگر! هشدار به اوباما!


فضاي باز سياسي که در ایران یس از پيروزي دموکرات‌ها درانتخابات رياست جمهوري ايالات متحده آمريكا و انتخاب جیمی کارتر آغاز شده بود، گر چه پيامد سياست‌‌هاي حقوق بشری دولت جیمی كارتر بود، اما در واقع آن سياست‌ها هيچگاه در قبال ايران به اجرا در نيامد و تنها تأثير رواني آن اوضاع را به نفع آیت‌الله خمینی و طرفدارانش رقم زد و در نهايت به واسطه شرايطي كه بوجود آورد، به سقوط محمد‌رضا پهلوي انجامید.

دولت كارتر كه در آغاز كار خود تبليغات بسياري براي ارتقای سطح نازل حقوق بشر در سطح جهاني کرده بود، در نهايت در قبال ايران همان راهی را در پيش گرفت كه دولت‌هاي نيكسون و فورد رفته بودند و پيش از آنكه بتواند يك استراتژي نوين جهاني را تنظيم كند، نوزاد هفت ماهه انقلاب خمینی چشم گشود و نقشه ها را نقش بر آب کرد.

کارتر با توجه به ناشناخته بودن نهاد روحانیت و ابهام در مواضع آنان و به بیان بهتر شعارهای دروغین رهبران انقلاب اسلامی در طرفداری از برقراری آزادی و دموکراسی و احیای حقوق بشر از به قدرت رسیدن آنان نهراسید و به این خیال خوش که روحانیان نه تنها ضد كمونیست هستند و از همین رو، هرگز با اتحاد جماهیر شوروی متحد نخواهند شد بلكه می‌توانند چون سایر سران کشورهای اسلامی متحد بالقوه‌ای برای دنیای غرب باشند یس از شکست طرح دولت بختیار _ به عنوان آخرین راه _ حکومت جمهوری اسلامی را که دیگر یشتیبانی رسمی اکثریت قاطع مردم را نیز در رفراندوم کسب کرده بود به رسمیت شناخت.

به ویژه به قدرت رسیدن ائتلافی از روحانیون و ملی گرایان معتدل در جلب اعتماد ایالات متحده و دلگرمی دولت جیمی کارتر نقش ویژه‌ای داشت.اما بر خلاف خوش باوری آنان روحانیت از ابتدا نیز انحصارگرایانه در صدد سو استفاده از تجربیات ملی گرایان برای فراگیری آیین حکومت بود تا یس از یادگیری شیوه‌ی حکومت بر خر مراد خویش یعنی ولایت فقیه سوار شود. رهبری انقلاب که در نخستین روزهای انقلاب، شعارهای بسیار معتدلی برای اداره كشور مطرح كرده بود، به تدریج سیمای به شدت رادیکال‌تری از خود و حکومت اسلامی نشان داد. همراهان و شریکان در ییروزی انقلاب را یکی یس از دیگری کنار گذارد و و یس از آن نیز نوک تیز ییکان دشمن‌شناسی را به سوی آمریکا و شخص کارتر گرفت.

اشغال سفارت آمریكا اوج این حرکت بود که در روند تاریخی خود به نوعی ایدئولوژی مذهبی تبدیل شد و همچنان یس از درگذشت بنیان‌گزار جمهوری اسلامی نه فقط در یرویاگاندای سیاست خارجی که در سرکوب مخالفان داخلی و حتی مبارزه با ایستادگی‌های اجتماعی نیز کاربرد دارد.

حال یس از آن اشتباه تاریخی و تجربه ی تلخی که جیمی کارتر با همه‌ی خدمات‌اش به بشریت و ملت آمریکا مرتکب شد و ینجه نرم کرد به نظر می‌رسد باراک اوباما که یس از کارتر و کلینتون در تلاش برای احقاق حقوق بشر و احیای ارزش‌های انسانی و برقراری صلح مثال زدنی است دچار همان اشتباه می‌شود که کارتر. با این تفاوت که کارتر به انقلابیون جوانی چراغ سبز نشان داد که نشانه‌های بسیاری از صداقت در آنها یافت می‌شد و به ظاهر بسیار معتدل‌تر از حاکمیت جبار کنونی و دولت دروغ‌زن احمدی‌نژاد بودند.

دولت احمدی‌نژاد و شخص خامنه‌ای که همچنان مانند حاکمیت انقلابی خمینی غیر قابل ییش‌بینی‌اند در یی بهانه‌ای و با حرکتی فاجعه بارتر از اشغال آن سال‌های سفارت امریکا می‌توانند شییور جنگی را به صدا درآورند که آتش بس نشناسد و سال‌ها گریبان بشریت را بگیرد. این حکومت هرگز حتی به اندازه‌ی حاکمیت نخستین روزهای انقلاب هم قابل اعتماد نیست. چرا که نه احمدی‌نژاد با بازرگان قابل مقایسه است و نه خامنه‌ای با خمینی! اوباما باید هشیار باشد تا با فاجعه‌ای مانند اشغال سفارت امریکا به سرنوشت کارتر دچار نشود و امکان ظهور ریگان دیگری را فراهم نیاورد تا همه ی رویا‌هایی که برای صلح جهانی دیده است نقش بر آب شود و دوباره به سی سال ییش و دوران جنگ و کشتار و تجاوز بازگردیم!


 


اظهارات لاريجاني و دليل نرفتن احمدي‌نژاد به قم

رييس مجلس شوراي اسلامي در جمع خبرنگاران گفت: «سفر بسیار مهم و ارزنده مقام معظم رهبری به قم باعث خیر و برکت برای همه مسلمانان و افتخاری برای مردم قم است که این سفر لایه های مختلفی دارد و یک وجه آن حرکت عظیم و جوششی بود که در مردم قم بوجود آمد.»


او كه به عنوان نماينده مردم قم به مجلس راه يافته تاكيد كرد: «بسیاری از نگاه‌هایی که به جمهوری اسلامی وجود داشت و گاهی گستاخی‌هایی که نسبت به ساختار نظام و ارزش‌هایی که بین مردم پایدار مانده، انجام می شود را در هم شکست.»


او مطالب عنوان شده از سوي رهبري را «منظومه كاملي» ناميد و تاكيد كرد: «مجموعه‌ای از مطالبی که مقام معظم رهبری برای مردم مسلمان منطقه و مردم قم فرمودند یا مباحثی که برای اساتید و فضلای حوزه و دانشگاهیان بیان کردند منظومه کاملی بود و مطالب ایشان کلاس درس بود که در واقع نگاه توحیدی داشت و پایه‌هایی برای تحولات در بحث‌های حوزوی و دانشگاهی بوده است.»


لاريجاني قم را «دارالعلم» ناميد و حضور هيات دولت را بازكننده گره كور بسياري از مسايل اين شهر عنوان كرد. به گفته لاريجاني، در سفر رهبري ساخت قطار سريع‌السير قم-تهران، اختصاص اعتباري ۱۲۰ ميليارد توماني براي محروميت زدايي از اين شهر، توجه به رونق صادرات فرش قم، تامين آب كشاورزي، احداث كمربند سبز، ايجاد شهرك صنعي قم و اشتغالزايي از مواردي بود كه در اين سفر مورد تاكيد رهبري قرار گرفته است.


از سوي ديگر، پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای گزارشی از حاشیه دیدار هیات دولت و مسئولان اجرایی استان قم با رهبری در قم با عنوان «مهمانی، نماز و خورش سیب» منتشر کرده است. در بخشي از اين گزارش آمده است: «استاندار و معاون اول رئیس‌جمهور گزارش‌هایی به رهبر دادند. هر بندی را می‌خواندند حضار صلوات می‌فرستادند که یعنی بس است و ما می‌خواهیم رهبر صحبت کند.»


اين سفرنامه پر تملق مي‌افزايد: «گزارش معاون اول رئیس‌جمهور در ظاهر باید به کام قمی‌ها می‌بود: خانه‌دار شدن قمی‌ها از شهری و روستایی، حل شدن مشکل آب شرب، قطار سریع‌السیر تهران - قم و... ولی حضار می‌خواستند رهبر صحبت کند.»


اين گزارش سفر عدم حضور احمدي‌نژاد را چنين توجيه مي‌كند: «در سفرهای استانی رهبر رسم بر این است که هیات دولت بدون رئیس‌جمهور بیاید.» و در بخشي ديگر مشايي را هدف قرار داده و مي‌افزايد: «رئیس دفتر رئیس‌جمهور با یکی از خانم‌های دولت بحثی طولانی و احتمالا خنده‌دار را پیگیری می‌کرد که خنده‌شان قطع نمی‌شد.»


 


«مشروعیت، با نمایش استقبال سرکوب‌گران به دست نمی‌آید»

شعب استانی سازمان ادوار تحکیم در قسمتی از بیانیه خود آورده‌اند:«ادامه  فشار بر سازمان و اعضای دربند آن چون احمد زیدآبادی، دبیرکل، عبدالله مومنی،سخنگو و رییس شورای مرکزی، حسن اسدی‌زیدآبادی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته حقوق بشر، علی جمالی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته سیاسی و علی ملیحی، عضو شورای سیاست گذاری و مسوول روابط عمومی سازمان، تنها پرونده ننگین کودتاچیان را سیاه‌تر و سازمان ادوار را در پیشگاه ملت، سربلندتر و اعضای این سازمان را در پیگیری حقوق و مطالبات جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران، مصمم‌تر و استوارتر از پیش می سازد. »

 

به گزارش ادوارنیوز، متن کامل بیانیه شعب استانی سازمان ادوار تحکیم وحدت به شرح ذیل است: 

به‌نام خداوند جان و خرد

چنین به نظر می‌رسد با گذشت حدود یک سال‌و‌نیم از کودتای ننگین نهادهای نظامی – امنیتی، علی‌رغم سرکوب و شکنجه و حتی کشتار مردم بی دفاع، کودتاچیان، ناتوان از  توقف خواست و اراده شهروندان ایرانی برای تغییر وضع موجود، همچنان ناامیدانه، عصبانی و مستاصل، آب در هاون می‌کوبند و پنجه بر دیوار می‌کشند و هوا در غربال می‌زنند تا به هر شکل ممکن، در مقابل خواست عمومی مردم ایران بایستند. باند نظامی – امنیتی حاکم بر ایران، بر این تصور است که با مسدود کردن تمامی فضاهای تنفس احزاب، گروه‌های سیاسی، دانشجویی، مدنی و بازداشت، سرکوب و صدور احکام فرمایشی، قادر خواهند بود اقتدار از دست رفته خود را، باز یابند.

 

حاکمان امروز جامعه ایران، که با تقلب و دروغ بر سر کار آمده‌اند، اکنون به هر ریسمانی چنگ می‌زنند تا قدرت نامشروع خود را چند روزی بیشتر حفظ کنند و در این راه از قربانی کردن دین و وطن و شرف و آبرو و ... هم نمی‌گذرند.
این رسم تاریخی است که هیچ قدرتی تاکنون با یتیم کردن فرزندان و بیوه کردن زنان و مردان، برانگیختن آه مظلومان و نشاندن اشک بر چشم مادران، قادر به حفظ بقای خود نبوده و نخواهد بود. غمگنانه آن است که حفظ قدرت در نظامي که داعيه‌دار اخلاق و منش اسلامي و الهي است، کار را به جايي کشانده که استفاده از روش‌های استالينيستي برای حفظ قدرت، به جزء جدایی‌ناپذیر آن مبدل گشته است.

 

نکته مضحک نمایش تراژیک – کمیک حاکمان فعلی ایران، آن است که علی‌رغم آزمودن تمامی روش‌های سرکوب مشابه در حکومت‌های دیکتاتور تاریخ، نظیر بازداشت، شکنجه، دادگاه فرمایشی، اعدام و پروژه‌های اعتراف‌گیری و انگ و تهمت و اتهامات غیراخلاقی و ... به قصد فریب افکار عمومی، باز هم کودتاچیان، به این روش‌های نخ نما شده چنگ زده و بر ادامه آن اصرار دارند. غافل از آن‌که اگر چنین روش‌هایی موثر بود، اکنون تمامی دیکتاتورهای تاریخ، در صندلی‌های خود، نشسته بودند.

 

هفته گذشته، دستگاه سابقا قضایی در ادامه پروژه سرکوب سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، رای به محکومیت  یکی دیگر از اعضای پرتلاش و برجسته این سازمان داد.  علی جمالی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته سیاسی سازمان، در شرایطی از زندان بدنام اوین به بیدادگاه منتقل و حکم چهارسال زندان برای‌اش صادر شد که جرمی جز حق‌طلبی و آزادی‌خواهی آن هم از طریق فعالیت در سازمانی قانونی و رسمی، نداشته است.

 

دادگاه  این عضو ارشد سازمان در حالی برگزار شد که فردی چون مقیسه، رییس شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی، بار دیگر عمق کینه و نفرت نهادهای امنیتی - قضایی از سازمان ادوار تحکیم را نشان داد و با صدور حکمی ننگین – که پیش از این نیز، برای دیگر اعضای سازمان از سوی این شعبه تحت اختیار و هدایت بازجویان، سابقه داشته است – سرسپردگی خود به این نهادها را عیان‌تر ساخت.

 

اعضای دربند سازمان، در حالی یکی پس از دیگری از سوی محاکم قضایی به اتهام واهی عضویت در سازمانی غیرقانونی (!) به زندان‌های طویل المدت، تبعید و محرومیت‌های سنگین اجتماعی محکوم می‌‌شوند که سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، هنوز از سوی هیچ یک از نهادها و مراجع ذی‌صلاح، غیرقانونی اعلام نشده است.

 

غاصبان حقوق ملت باید بدانند این شهروندان هستند که مشروعیت و مقبولیت حاکمان، نظام سیاسی، احزاب و سازمان ها را تعیین می‌کنند. همان‌طور که این شهروندان  با خروش خود در 22 خرداد و حضور بی نظیر  در مراسم درگذشت مرجع عالی‌قدر، حضرت آیت‌الله العظمی منتظری (رحمه الله)، این مساله را نشان دادند. اینان باید بدانند مشروعیت مردمی، با شعبده و نمایش‌های استقبال با حضور نیروهای سرکوب‌گر و مزدبگیران داخلی و خارجی، به دست نمی‌آید.  

 

ادامه  فشار بر سازمان و اعضای دربند آن چون احمد زیدآبادی، دبیرکل، عبدالله مومنی،سخنگو و رییس شورای مرکزی، حسن اسدی‌زیدآبادی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته حقوق بشر، علی جمالی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته سیاسی و علی ملیحی، عضو شورای سیاست گذاری و مسوول روابط عمومی سازمان، تنها پرونده ننگین کودتاچیان را سیاه‌تر و سازمان ادوار را در پیشگاه ملت، سربلندتر و اعضای این سازمان را در پیگیری حقوق و مطالبات جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران، مصمم‌تر و استوارتر از پیش می سازد.

 

شعب استانی سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، همچنین اعلام می‌دارند که خواستار لغو احکام قضایی غیرقانونی صادره برای همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و آزادی بی قید و شرط تمامی آنان، از جمله اعضای دربند خود، است.

 

شعب استانی سازمان دانش آموختگان ایران – ادوارتحکیم وحدت

 

 1- شعبه استان آذربایجان غربی

 

2- شعبه اردبیل

 

3- شعبه استان اصفهان

 

4- شعبه استان بوشهر

 

5- شعبه استان خراسان

 

6- شعبه استان زنجان

 

7- شعبه استان کرمانشاه

 

8- شعبه استان گیلان

 

9- شعبه استان همدان


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته