سارا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
سایت «ویکیتراول»(wikitravel) این امکان را فراهم میکند تا بازدیدکنندگان بتوانند اطلاعات خود دربارهی سفرهایشان را در سایت گذاشته و یا اطلاعات دیگر را تصحیح کنند. همین قابلیت باعث شده که حدود ۴۰۰۰۰ نفر در سرتاسر جهان با این سایت همکاری کنند.
وقتی موضوع سفر باشد من یک آماتور هستم ولی به کامپیوتر و اینترنت علاقهمندم. به همین دلیل در سفر دو هفتهای که به اروپا داشتم، دو منبع راهنمای سفر یعنی کتاب راهنمای سفر سنتی و یک مبایل هوشمند متصل به اینترنت و وبسایت «ویکیتراول» همیشه همراه من بودند.
«ویکیتراول» هم مثل دایرهالمعارف آنلاین «ویکیپدیا» است. بازدیدکنندگان این وبسایتها میتوانند اطلاعات موجود در این وبسایتها را تصحیح کنند. کتابهای راهنمای سفر توسط چند نویسنده و ویرایشگر نوشته میشود ولی نسخهی انگلیسی وبسایت «ویکیتراول» دارای بیش از ۴۰۰۰۰ شرکتکننده است که در مورد همهی نکات یک شهر حتا کوچهای که در آن کافهی مورد علاقهشان وجود دارد توضیح دادهاند.
هفت سال است که «ویکیتراول» ساخته شده است و در این مدت به اندازهی کافی اطلاعات جمعآوری کرده است و تقریبن جامع و کامل شده است. به عنوان مثال راهنمای سفر به (پاریس – فرانسه) شامل ۲۰۰۰۰ کلمه است. همینطور (پاریس – تگزاس) هم راهنمای سفر خود را در این وبسایت دارد. در سال ۲۰۰۳ «ایوان پرودرومو» (Evan Prodromou) و «میشل آن جنکینز» (Michele Ann Jenkins) پس از اینکه در سفرشان به جنوب شرق آسیا از یک کتاب راهنمای سفر استفاده کردند و مجبور شدند که مسیری طولانی را از میان جنگل طی کنند تا به هتلی برسند که دیگر وجود نداشت، این وبسایت را طراحی کردند. «جنکینز» ((Jenkins میگوید: «کتابهای راهنمای سفر هر سه یا پنج سال ویرایش میشوند و چون به روز نیستند ایجاد مشکل میکنند. مسئله سرگردان شدن ما نیست، بلکه ممکن بود صدها نفر دیگر هم سرگردان شوند.»
آنها پس از طراحی این وبسایت در ابتدا از یادداشتهای سفرشان استفاده کردند ولی طولی نکشید که عدهی زیادی شروع به همکاری با این وبسایت کردند. «جنکینز» ((Jenkins میگوید: «مسافران دوست دارند که اطلاعات سفرشان را در اختیار یکدیگر بگذارند و ما این زمینه را فراهم کردیم.»
در حالی که «ویکیپدیا» همیشه به دلیل اینکه هر کس میتواند اطلاعاتش را ویرایش کند مورد انتقاد بوده است ولی این موضوع برای دنیای سفر نقطهی قوت به حساب میآید. این راهنمای سفر برای همه اطلاعات مفیدی دارد. برای کسانی که به دلایل تجاری سفر میکنند راهنمای نقطههای شیک شهر و برای جهانگردان راهنمای بهترین رستورانهای خیابانی را دارد. شهروندان هر شهر هم میتوانند نکات خوبی را بگویند به عنوان مثال اگر به مغولستان سفر میکنید موش صحرایی نخورید چون ممکن است طاعون بگیرید.
«جنکینز» ((Jenkins و «ایوان پرودرومو» (Evan Prodromou) هنوز با «ویکیتراول» همکاری میکنند ولی این سایت دیگر به آنها تعلق ندارد. آنها در سال ۲۰۰۶ سایت را به یک گروه اینترنتی که شامل وبسایتهای بزرگ دیگر نیز بود فروختند. تلاش این دو قابل تقدیر است. همه میتوانند از این وبسایت استفاده و اطلاعات آن را اصلاح کنند، و یا حتا راهنماها را بهصورت آنلاین بفروشند. آنها «ویکیتراول پرس» را راهاندازی کردند و راهنمای چند شهر را چاپ کردند.
کتاب راهنمای هفت شهر (سه شهر دیگر به زودی چاپ میشود) توسط «ویکیتراول پرس» چاپ شده است چرا که همهی شهرها و همهی مسافران به اینترنت دسترسی ندارند. اما این کتاب راهنما که به شیوهی سنتی چاپ شده است هر چند ماه ویرایش و اصلاح میشود و از آخرین نظرات و نکتههای موجود در «ویکیتراول» استفاده میکند.
بازار چاپ و نشر کتابهای راهنمای سفر به این زودی از بین نمیرود. چه آنلاین و چه چاپ شده سرعت و در دسترس بودن «ویکیتراول» مورد تحسین همهی ناشران است. در سفری که من به اروپا داشتم محلی که کتاب راهنمای سفر «بلژیک» برای خوردن ماکارونی (هر بشقاب ۶٫۵۰ دلار) پیشنهاد داده بود در تابستان بسته بود و این «ویکیتراول» بود که جایی دیگر را به من پیشنهاد داد و همینطور این امکان را فراهم کرد تا بسته بودن این رستوران را به اطلاع بقیه برسانم. «جنکینز» ((Jenkins میگوید: «ما یک هدف کاملن مشخص داریم. ما علاقهای به اینکه جهان چگونه باید باشد نداریم بلکه ما علاقهمندیم بدانیم که الان چه چیزهایی روی زمین برای مسافران وجود دارد. هیچکس نمیتواند بهتر از کسی که قبل از شما به شهری سفر کرده است شما را در مورد آن شهر راهنمایی کند.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی«دن فلچر» (Dan Fletcher)
امیر / عکس / رادیو کوچه
تیم فوتبال دختران زیر نوزده سال ایران در چهارچوب مسابقات جام آسیا و در سومین دیدار با نتیجه ۲ بر صفر بازی را به تیم ویتنام واگذار کرد. هر دو گل بازی در نیمه اول دریافت شد.
در همین رابطه، روز ۲۸ اکتبر تیم ایران در آخرین بازی خود به مصاف تیم تایلند میرود که با توجه به جدول بازی تیم ایران امیدی به صعود ندارد و تنها جنبه تشریفاتی خواهد داشت. تنها تیم بدون امتیاز این دوره با تفاضل گل منفی هشت تیم ایران است.
«گالری/روز دوم از رقابتهای فوتبال دختران قهرمانی آسیا»
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
هنگامی که از چیست بودن «کاریکاتور» سخن میگوییم، منظور تقسیم شدن در محتوا و ماهیت این هنر است و آن را مرحلهی شناسایی «اسم» نیز میگویند و میتوان برای شناخت اسم، موارد شناسه را بهطور دقیق مشخص کرد و سپس گفت طنزنگاری چیست؟ ابتدا باید اصول و بنیاد و نیروهای محرک و شناسنده را از اصول کلیدی این هنر گرفت و سپس به این سوال پاسخ داد که مواد و نوع مصالح تشکیلدهنده هویت طنز یا کاریکاتور چیست؟ بهطور کلی مرحله شناخت شناسهها، «مرحله استخراج» است. بنابراین طنزنگاری یا کاریکاتور به عنوان «اسم» و از دیدگاه دستوری عبارت است از ارایه تصاویر اشخاص یا اشیا که خصوصیات برجسته و بارز آنها به نحوی اغراقآمیز و مضحک و غیرطبیعی به تصویر کشیده شود.
کاریکاتور احتمال وجود رابطهی معینی میان ظاهر شخص و شخصیت درونی فرد یا شی را ارایه میدهد، هر چند این پیوند در طبیعت وجود خارجی نداشته باشد. کاریکاتور عبارت است از نگریستن بهطور عمد در آینه مقعر و ثبت تصویر افتاده در آن با هر نوع ابزار دلخواه. کاریکاتور از ریشهی کلمه ایتالیایی «کاریکارا» به معنی «غلو» و «اغراق» و «پرکردن» گرفته شدهاست و نیز به مفهوم شباهتی که در آن خصوصیات و خصلتهای ویژه موضوع به نحوی اغراقآمیز و غیرطبیعی نمایان شود. بنابراین طبق تعاریف فشردهای که از معنی کاریکاتور شد، باید این نکته اساسی و اصولی را در نظر داشت که این تعاریف به منزلهی یک تئوری است. بدین صورت که هرگونه ذهنیتی و یا روش فکری که در درون خود چنین تعریفی را استقرار داده باشد، آن تفکر با ذهنیت اعتقادی معنی کاریکاتور خواهد داد، حال هر کجا باشد، چه در مبانی اقتصادی و یا در اصول سیاسی و عملکرد اجتماعی و باورهای مذهبی و آرمانها و چه ایدهآلهای انسانی و چه در هنجارها و الگوها و تجربیات و افتخارات سرفراز گذشته و چه در امیدهای آینده.
بهطور معمول کاریکاتور از دو وجه متمایز برخوردار است. یکی جنبه قومی و بومی و مناسب ذوق توده مردم یک اقلیم خاص و دیگری جنبه جهان شمول آن است. در هر چیز که افراط شود، آن چیز به کاریکاتور تبدیل خواهد شد. در اینجا کاریکاتور هنری است که در نتیجه اغراق انسان به وجود میآید و تا هنگامی که در اغراق و افراط انسانها بهسر میبریم، جهان کاریکاتور با ما خواهد بود. گفته شده هنر کاریکاتور خیلی پیش از پیدایش روزنامهنگاری و حتا اختراع صنعت چاپ در دنیا رواج داشته و در واقع عمری به درازای تاریخ مکتوب انسان دارد. قرنها پیش از این که اصطلاحات کاریکاتور، کارتون و یا هر عنوانی که در زبانهای مختلف به آن داده شده ابداع شود، این هنر در عصر باستان شناخته شده و رواج داشته است .
اولین کاریکاتورهایی که در آنها مسایل سیاسی و اجتماعی مطرح شد، در حفاریهای شهر «پمپی» به دست آمده که تقریبن ۱۹۰۰ سال پیش در زیر گدازههای آتشفشانی پنهان بود. این کاریکاتورها بر روی ستونهای سنگی کنده شده بود و در معرض دید همگان قرار داده میشد. در قرن اخیر گرچه در نقاشیهای نقاشان بزرگ قرن ۱۶ میلادی، از قبیل «هولباین» و «بروگل » نقشهای کاریکاتور فراوان به چشم میخورد، اما سنت کاریکاتورسازی که اساس آن تاکید بر جنبههای خندهآور اشخاص، موضوع کاریکاتور است، در قرن ۱۷ میلادی به دست «کاراچی» در ایتالیا پایهگذاری شد.
«آگوستینو کاراچی» نقاش ایتالیایی اولین هنرمندی بود که برای سرگرمی خود و دوستانش از چهرهی انسانهای واقعی، تصاویر کمیک میکشید. کسانی که از کارگاه او دیدن میکردند، سوژههای تصاویر وی میشدند. این بازدیدکنندگان چهرهی خود را به صورت سگ، خوک، قاطر و یا حتا پارچ آب و قرص نان میدیدند. پس از کاراچی، نقاشان ایتالیایی متعددی این شیوه را برگزیدند. یکی از آنان «پی یرگتسی» بود. تصاویر وی ملایم، جالب و هوشمندانه بود. پس از آن، هنرمندان دیگری نیز به کاریکاتور روی آوردند، از معروفترین آنها در قرن ۱۸ نقاش انگلیسی «ویلیام هوگراث» بود. هوگراث نمیخواست به عنوان یک کاریکاتوریست شناخته شود. و در حقیقت کارهای وی بسیار جدیتر از کاریکاتورهایی بود که پیش از آن کشیده شده بود. در طرحها و نقاشیها وی تمام چیزهای شیطانی و احمقانه در انگلستان آن زمان نشان داده شده است. او به ندرت چهرهی واقعی مردم را میکشید، اما شخصیت ها در تصاویر وی شامل آدمهای خوب و بد، مستها، مردان و زنان مدپرست هستند. هوگراث هنرمندی بزرگ بود و نشان داد که یک کاریکاتور تا چه اندازه میتواند پرمعنا باشد. دیگر هنرمندان انگلیسی برای نمایش زشتی و حماقت بویژه در سیاست از شیوهی هوگراث پیروی کردند.
در ایران در ابتدای مشروطه مردان و زنان ایرانی با حکومتی فرد محور و مقتدر در افتادند که خود را شعبهای از نور خداوند بر روی زمین میدانست و بسیار مایل بود هر نوع آزادی را قلع و قمع کند. تمایلی که بالاخره در باغشاه به واقعیت رسید و چه بزرگان، از «ملکالمتکلمین» و «میرزاجهانگیرخان» ها بگیر تا «سلطانالعلماها» را کشتند و در چاه انداختند. در واقع آن روز این، نمایندگان مجلس یا مجاهدان اسلحه بهدست نبودند، این اهالی مفلوک مطبوعات، قربانی مسلم و همیشگی حکومتهای خودکامه بودند که زبانشان بریده شد. روشنگریهای مطبوعات همواره زهر هلاهلاند و همین است که همواره حکومتهای دیکتاتوری و فرد محور را دشمن آزادی مطبوعات میکند. جدال و مرگ و توقیف و فنا و تولد دوبار و باز توقیف و تهدید و بند و بست و زندان و اعدامی که همواره در جریان بوده است. و در آن زمان مردم ایران از بد روزگار اکثریتشان بیسواد بودند و شعر را بهتر به حافظه میسپردند و تصویر را بهتر میفهمیدند. پس بنابراین نمک طنز که ابزار دایم ایرانیهاست به این ماجرا وارد میشود. کاریکاتور در ایران پاسخ به یک نیاز بوده است نیازی که بیش از همه با تولد نشریهای آذری زبان و همکاری بیش از صد نویسنده تمام و کمال پاسخ میگرفت و بیست و پنج سال خاری بود در گلوگاه ظالمان زمان. ملانصرالدین به دبیری جلیل محمد قلیزاده.
میگویند ستارخان وقتی ملانصرالدین را با آن کاریکاتور رنگی صفحه اول و اشعارش دست گرفت گفت عید ما امروز است. ملانصرالدین در بهار ۱۹۶۰ نخستین شمارهی خود را منتشر کرد و روی جلد آن کاریکاتوری با عنوان خواب ملل شرق و بیداری آنها به طبع رسیده بود. ملانصرالدین در تفلیس چاپ میشد و بنابراین نمیتوانست چندان با حکومت کشور تزاری روسیه در بیفتد. همچنین گردانندگان آن اغلب ایرانی بودند بنابراین در تمام آن سالها، تلاش خود را به نیش و کنایه زدن و پنبهزنی از حکومتهای کشورهای مسلماننشین منطقه معطوف کردند. مدیر نشریه در سرمقالهی آغازین نوشت.
«اما مبارزه با حکومت تزاری را به فرصت بعد موکول کردیم، نخستین اقدام و اولین وظیفهی ما وضعیت ملت اسلام بود که در پیش چشم داشتیم.»
باید در نظر داشت که کاریکاتور بیشتر موارد در بیخ و بن برای اعتراض به وضع موجود خلق شده است و مستندات تاریخی آن نشان میدهد نخستین کارتونیستهای دنیا همچون «دومیه» هنرمندانی معترض بودهاند. نمونههایی از این رویکرد اعتراضی و در عین حال مستقل را میتوان در مطبوعات منتشره پس از دوم خرداد هفتاد و شش در ایران بازجست. کاریکاتور همواره زینتبخش صفحات روزنامههای معتبرجهان است، و جزیی جدانشدنی از آن محسوب میشود. کاریکاتور، مانند ستونهای ثابت روزنامهها، طرفداران خاص خود را دارد. مردم کنجکاوانه در کنار رویدادهای اجتماعی و سیاسی مملکتشان، جویای آن هستند که بدانند کاریکاتوریست و طنزپرداز موردعلاقهشان چگونه و از چه زاویهای به مسایل حاد جامعه نگریسته است.
خبر / رادیو کوچه
ارژنگ داوودی در آبانماه ۱۳۸۲ بازداشت شد. شانزده ماه بعد وی در دادگاه انقلاب توسط قاضی حداد محاکمه و به ۱۵ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
آقای داودی در طی مدت بازداشت به زندانهای مختلفی شد از جمله زندان اوین، زندان بندرعباس و سپس به زندان گوهردشت کرج منتقل شذ. او در حال حاضر در بند ۴ زندان گوهردشت کرج زندانی است.
از تاریخ ۲۸ تیرماه ارژنگ داوودی دو هفته در اعتصاب غذا جهت اعتراض به سرکوب و محدودیتهای بهوجود آمده برای زندانیان سیاسی بهسر برده است.
در هشتم مرداد ماه ۱۳۸۹ گزارش شد ارژنگ داوودی پس از شانزدهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان، ممنوع الملاقات شد.
در هشتم شهریور ۱۳۸۹ گزارش شد، ارژنگ داودی از در چهل و هشتمین روز از اعتصاب غذا در حالت کما فرو رفته و وضعیت جسمی وی نگرانکننده بود.
در تاریخ ۲۴ شهریور گزارش شد، با گذشت دو ماه از اعتصاب غذای ارژنگ داوودی وی حاضر به شکستن اعتصاب غذای خود نیست.
بر اساس گزارشهای رسیده توسط نزدیکان وی به رادیو کوچه وی اقدام به انتشار نامهای اعتراض آمیز نسبت به وضعیت کنونی جمهوری اسلامی کرده است که رادیو کوچه متن کامل این نامه را منتشر کرده است:
به یاد خدا
ایرانیان جهان متحد شوید
سخنی با فعالان اجتماعی، کوشندگان فرهنگی و مبارزان سیاسی
در تمام جمهوریهای دنیا حتا در جمهوریهای فرمایشی مثل مصر و سوریه، شخص اول کشور عنوانش رییس جمهوری است ولی در قانون اساسی رژیم ولایت فقیه مستقر در تهران رسمن نوشته شده که رییس جمهوری شخص دوم کشور است که صد البته در حقیقت و در عمل بعد از هر رهبر مراجع حکومتی، خبرگان، مجمع تشخیص و شورای نگهبان عملن در زمره خیل مقامات تشریفاتی است.
اگر در کشوری عنوان شخص اول آن کشور شاه، ملک یا ملکه باشد، رژیم حاکم بر آن کشور را پادشاهی میگویند، اگر در راس یک کشور امی باشد به آن سرزمین امارت میگویند و نیز اگر در راس کشوری امپراتور باشد آن را امپراتوری مینامند.
پس در ایران چون عنوان شخص اول رژیم، ولی فقیه است نظام حکومتی میشود، رژیم ولایت فقیه و نه جمهوری ولو با پسوند اسلامی.
بنابراین درست نیست که بگوییم جمهوری اسلامی زیرا علاوه بر تناقض ذاتی دو جز این ترکیب، چون در راس رییس جمهوری قرار ندارد، درست این است که بگوییم رژیم ولایت فقیه.
آنطور که همه میدانیم گانگسترها اصالتن افرادی هستند حقیر النسب و گدازاده یعنی کسانی که نه به اخلاق و انسانیت پایبندی دارند، نه قوانین کشور متبوع بر ایشان مهم است و نه به قوانینی بینالملل احترام میگذارند.
هر باند مافیایی از تعدادی گانگسترهای ریز و درشت تشکیل شده که برای پیشرو اهداف سودجویانه خود، قلمرو مابانه از هر وسیله نامشروعی استفاده میکند.
بنابراین به علت تشابه فراوان در رفتار، کردار و گفتار رژیم اشغالگر ایران با رفتار و کردار و گفتار گانگسترها ون باندهای مافیایی، دقیقتر این است که بگوییم باند ولایت فقیه مستقر در تهران و یا مافیای اشغالگر ایران که ما ایرانیان را به گروگان گرفته و خاک زرخیز کشورمان را در توبره کردهاند.
ارژنگ داوودی
معلم، شاعر، نویسنده، زندانی سیاسی
زندان رجاییشهر
رضا افتخاری/ رادیو کوچه
r_eftekhari@msn.com
«میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی»، معروف به «میرزا بزرگ» و «قائممقام ثانی»، از سیاستمداران و صاحب منصبان، اهل هنر و ادبیات در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بود. او فرزند «میرزا عیسا» معروف به «سیدالوزرا» و «قائممقام اول» از اهالی «هزاوه» فراهان از توابع اراک، وزیر آذربایجان بود، و مادرش دختر میرزامحمد حسین فراهانی بود.
او دوران کودکی را زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت. خاندان وی اهل علم و ادب بود و تنی چند از اجداد او صاحب نام و به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. جد وی به نام «میرزا حسین» متخلص به «وفا» در ۱۱۸۰هجری قمری وارد خدمت زندیه شد. میرزا حسین دو برادر به نامهای محمدحسن و میرزا علی داشت. وی به ترتیب در زمان حکومت صادق خان زند، جعفر خان زند و لطفعلی خان زند مقام وزارت داشت و پس از انقراض سلسله زندیه به دست آقا محمدخان قاجار، به خدمت در دستگاه قاجارها هم شد.
به امر فتحعلی شاه در سال ۱۲۱۳هجری قمری میرزا عیسا به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نایل آمد و لقب «سیدالوزرا» و «قائممقام» یافت. فتحعلی شاه، عباس میرزا فرزند ارشدش را در سن ۱۱ سالگی به ولایتعهدی و نیابت سلطنت انتخاب و او را به وزارت میرزا عیسا قائم مقام و سپهسالاری نظامالدوله راهی آذربایجان کرد. چندی از این انتخاب نگذشته بود که در اثر درایت و کاردانی میرزا عیسا اوضاع آذربایجان و مناطق خوی و سلماس نظم و انظباط خاصی پیدا کرد که موجب رضایتمندی فتحعلی شاه قرار گرفت.
میرزا عیسا در سال ۱۲۲۴هجری قمری این سمت را نخست به پسر خود میرزا حسن واگذار کرد و پس از فوت او در سال ۱۲۲۶ هجری قمری، پسر دیگر خود میرزا ابوالقاسم، که در تهران نایب وی بود و امور مربوط به نیابت سلطنت و پیشکاری آذربایجان را انجام میداد، را از تهران خواسته به وزارت نایبالسلطنه بر قرار کرد. وی در سال ۱۲۳۸هجری قمری به لقب قائممقام مفتخر شد.
قائممقام تا دو سال بعد از فوت پدرش در خدمت عباسمیرزا با جدیت به کار اشتغال داشت و در این مدت، با درایت و کاردانی خود در خدمت نایبالسلطنه انجام وظیفه میکرد. اما دشمنان وی بیکار ننشسته و مشغول توطئه علیه او بودند که در صدر آنها انگلیسیها قرار داشتند، و توانستند با توطئه سیاسی و به اتهام دوستی با روسها، وی را از کار بر کنار و راهی تهران کنند.
وی در این مدت بر کناری که دو سال طول کشید، مشغول کارهای ادبی هم شد، تا اینکه در سال ۱۲۴۱هجری قمری به هنگامی که قائممقام در مشهد بهسر میبرد، فتحعلی شاه به علت وخامت اوضاع آذربایجان پیشخدمت خاصه خود، «فرخخان کاشی» را به عذرخواهی از قائممقام و تقاضای اغماض از گذشته به مشهد فرستاد و او را دوباره به تهران دعوت کرد و با اعطای سمتهای قبلی، به آذربایجان روانه کرد.
این دوران مصادف بود با تحریک انگلیسیها و عوامل آنها جهت شروع دوره دوم جنگهای ایران و روسیه که قائممقام و عباسمیرزا مخالف شروع این جنگها بودند. وی بهخاطر توطئه انگلیسیها بعد از مدتی دوباره به مشهد تبعید شد اما با وخیم شدن اوضاع آذربایجان شاه دوباره وی را به خدمت طلبید و با دادن نوشتهای به وی او را روانه آذربایجان کرد که نتیجه آن انعقاد «معاهده ترکمانچای» بود. او در این زمان، تمام وقت در خدمت نایبالسلطنه عباسمیرزا بود تا اینکه او از دنیا رفت و قائم مقام، وزیر پسر وی، محمد میرزا شد.
گرچه صدارت قائممقام بعد از جلوس محمدشاه به تخت سلطنت آغاز می شود، اما وی عملن از هنگام فوت عباسمیرزا نایبالسلطنه و انتخاب محمد میرزا به ولایتعهدی، به رتق و فتق امور او مشغول بوده است.
در هنگام مرگ فتحعلی شاه، محمدمیرزا به همراه قائممقام در هرات بودند که با خبر مرگ شاه به مشهد، عقبنشینی و به تهران میآیند و با پشتکار قائممقام میتوانند محمدمیرزا را به تخت پادشاهی بنشاند. محمدشاه نیز به پاس این خدمت ارزشمند، مقام صدراعظمی را به قائممقام اعطا کرد اما وی بعد از انتخاب صدراعظمی، کماکان عنوان قائممقامی خود را حفظ کرد.
قائممقام فراهانی همچنین از خوشنویسان صاحبنام و تاثیرگذاران در روند خط فارسی است. او در خط شکسته نستعلیق که در آن زمان به مانند نثرفارسی پیچیده و درهم بود به شیوه خود اصلاحیاتی کرد که دیگران از وی پیروی کردند
محمدشاه و قائممقام در رمضان سال ۱۲۵۰هجری قمری از تبریز به تهران حرکت کردند. او برای تحکیم پایههای قدرت محمدشاه زحمات فراوانی متحمل شد و خود را با اکثر مردم دشمن ساخت تا راه برای سلطنت محمدشاه، هموار شد. اما این اقدامات وی سرانجام، قاتل جان او شد. و سرانجام شاه ضعیفالمزاج قاجار ارزش این وزیر دانش مند را ندانست و عاقبت تحت تاثیر حاسدان و مخصوصن فتـنهانگیزیهای بیگانگان، بر وی بدگمان شد.
در روز ۲۴ صفر سال ۱۲۵۱هجری قمری در سال دوم سلطنت محمدشاه، مستخدمی به نزد قائممقام رفته و وی را احضار میکند. قائم مقام هنگامی به باغ نگارستان، محل یـیلاقی خانواده سلطنتی، آمد هر چه منتظر ماند، از شاه خبری نشد، خواست برگردد که از رفتن وی ممانعت شد و به امر شاه او را در زیرزمین کاخ پنج یا شش روز حبس کردند، او بر دیوار بالا خانه کاخ مزبور با ناخن نوشت:
«روزگار است آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد»
و عاقبت در شب آخر ماه صفر او را خفه میکنند و جسدش را به عبدالعظیم برده، بدون غسل به خاک میسپارند. بعد به امر شاه، فرزندان و بستگان و هوادارانش نیز دستگیر شده و عدهای از آنها کشته و عدهای از آنها نیز در مکانهای مقدسه پناهنده شدند که اموال آنها نیز ضبط شد.
قائممقام نثر فارسی را که درآن زمان پر از مبالغه و تملق و عبارتپردازیهای عربی مسجع، پیچیده و دور از ذهن بود و روزبهروز در فرمانها و مراسلات رو به انحطاط میرفت، به نثر فصیح و روان برگردانید و پس از او بسیاری از منشیان دوره قاجار سبک او را تقلید کرده و به روش او به نگارش پرداختند. او در شعر نیز استعداد شگفتآور داشت اما اثر جاویدان او منشات اوست.
مجموعه «رسایل و منشات قائممقام»، که حاوی چند رساله و نامههای دوستانه و عهدنامهها و وقفنامهها است و محمودخان مـلکالشعرا مقدمهای بر آن نوشته، به اهـتمام شاهزاده فرهادمیرزا در سال ۱۲۸۰ هجری قمری در تهران چاپ شدهاست.
قائممقام فراهانی همچنین از خوشنویسان صاحبنام و تاثیرگذاران در روند خط فارسی است. او در خط شکسته نستعلیق که در آن زمان به مانند نثرفارسی پیچیده و درهم بود به شیوه خود اصلاحیاتی کرد که دیگران از وی پیروی کردند. گرچه اهمیت کار خوشنویسی او به حد استادان طراز اول این هنر نیست اما کار او از این نظر مهم است که اصول خط شکسته را به نستعلیق نزدیکتر کرد و با ابداع اصولی جدید خدمتی شایسته به خطنویسی امروزی ایرانیان کرد. میرزا سلمان فراهانی ملقب به بیانالسلطنه بیش از دیگران شیوه قائممقام را استادانه نوشته است.
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، ۴ آبانماه، پس از یک ماه بیخبری از وضعیت نسرین ستوده، گیتی ستوده، خواهر وی توانست با او در زندان اوین ملاقات کند.
به نقل از مدرسه فمینیستی و به گفته رضا خندان، همسر نسرین ستوده، ظهر امروز، در پی تماس تلفنی از دادسرای اوین، خواهر نسرین ستوده به زندان اوین مراجعه کرد و توانست حدود نیم ساعت با نسرین ستوده ملاقات داشته باشد.
گیتی ستوده پس از دیدار خواهرش گفت که حال عمومی نسرین ستوده خوب بوده و از روز جمعه اعتصاب غذایش را شکسته است.
همسر نسرین ستوده (رضا خندان) هنوز پس از گذشت بیش از یک ماه و نیم از بازداشت وی نتوانسته با او ملاقات کند و نزدیک به یک ماه است که نسرین ستوده با خانواده و فرزندانش نتوانسته تماس تلفنی داشته باشد.
نسرین ستوده از روز ۱۳ شهریورماه سال جاری بازداشت و به سلول انفرادی در زندان اوین برده شده است و از روز ۳ مهرماه در اعتصاب غذا بود و از آن زمان تا امروز هیچگونه حق ملاقات و تماس تلفنی به وی داده نشده بود.
بیشتر بخوانید:
«یک ماه اعتصاب غذا شوخی نیست»
آرین/ دفتر کابل/ رادیو کوچه
رییسجمهوری تاجکستان با شماری از وزرای حکومتاش در سفر به افغانستان خواهان افزایش روابط تجاری و فرهنگی میان دو کشور شد. وزرای تجارت، فرهنگ و انرژی افغانستان با همتاهای تاجیکیشان نیز در بخشهای مختلف قراردادهایی را عقد کردند.
امامعلی رحمان رییسجمهوری تاجکستان روز دوشنبه در نشست خبری مشترک با حامدکرزی رییس جمهوری افغانستان در کابل گفت: «اکنون روابط میان افغانستان و کشورش از هر زمان دیگر در بهترین شرایط قرار دارد.»
وی افزود بر قراری امنیت در مرز ۱۴۰۰ کیلومتری و روابط میان دو کشور میتواند برای دیگر کشورها نمونه باشد.
آقای رحمان وعده داده که سالانه صد بورسیه طبابت به دانشجویان افغانی میدهد و در بخش آموزشهای نظامی نیز افغانستان را همکاری میکند.
وی افزود به دلیل همزبانی و فرهنگ مشترک میان دو کشور شرایط آموزش برای دانشجویان افغانی در تاجکستان موثریت بیشتر دارد.
همچنان حامدکرزی رییسجمهوری افغانستان تاجکستان را همسایه محبوب خوانده و نقش این کشور را در تامین ثبات در افغانستان مهم خواند.
آقای کرزی در این کنفرانس گزارش روز گذشته روزنامه نیویارک تایمز را که رییس دفترش را به جاسوسی به ایران متهم کرد بود، به شدت رد کرد.
نیویارک تایمز نگاشته است، حامدکرزی و عمر داوود زی رییس دفترش پول کمک شده ایران را به رهبران جهادی، نمایندگان مجلس و برخی از فرماندهان طالبان تقسیم میکند.
آقای کرزی گفت در کشورهای فقیر مانند افغانستان پاسخ وطندوستی چنین اتهامات را در پی دارد و این هزینهی است که هر روز افغانها میپردازند.
وی افزود ایران همه ساله یک یا دو بار پنج تا هفت صدهزار یورو به افغانستان کمک میکند و این کمک قانونی بوده و در این مورد از ایران سپاسگذار است.
به گفته آقای کرزی این اتهامات بر علیه عمر داوودزی رییس دفتر وی به دلیل هماهنگی آقای داوودزی در مورد مسدود شدن کمپنیهای امنیتی خصوصی میباشد که غربیها با آن مخالفاند.
سفارت ایران این ادعای روزنامه نیویارک تایمز را شیطنت رسانهیی و اتهامات واهی رسانههای غربی خوانده است.
با این وجود سخنگوی قصر سفید گفته است دریافت پول از سوی حکومت افغانستان از ایران را زیر سوال نمیبرد، اما به نیت ایران در این کمکها شک دارد و احتمالن آن کشور قصد اعمال نفوذ منفی را دارد.
A reflection on death penalty .pdf
"In one case, the entire process — the investigation, the issuance of the verdict, and implementation of the verdict took only 20 hours. This case demonstrates that cases about which the public is sensitive can be dealt with promptly and the judgment can be implemented without delay." Hojatoleslam Mohammad Ali Fazel, May 2007 In October 2010, various events took place in countries around the world to celebrate October 10, the World Day against the Death Penalty. The Islamic Republic of Iran marked the occasion by carrying out seven executions. Local authorities hanged three men and one woman in the city of Zanjan, a provincial capital west of Tehran, and three men in Shiraz, in the south. All seven were convicted of drug-related charges. On October 17, eight more executions in the cities of Esfahan and Ahvaz brought the official execution count to more than 210 for 2010. Over the past decade, an increasing number of countries have banned executions, declared moratoria on the death penalty, or limited capital punishment to only the most heinous crimes.[i] The Islamic Republic remains one of the countries where political dissidents as well as alleged criminals continue to be punished by death, often summarily and in high numbers. Moreover, many of those who are prosecuted in capital cases as common criminals are among Iranian society's most vulnerable members. In cases such as that of Sakineh Mohammadi Ashtiani, who is sentenced to stoning for adultery based on the "judge's knowledge" rather than the required evidence, or that of drug offenders, poverty, a lack of formal education, and a dearth of interest on the part of civil society and the media typically leaves the accused with few resources defend themselves. The likelihood of innocents being executed in summary trials is high. Individuals accused of drug-related offenses are particularly at risk considering Iran's heavy handed antinarcotics policies and the approach taken by judicial officials such as Hojatoleslam Fazel, the head of the Islamic Public Court and Revolutionary Tribunal in Shiraz. The latter, convinced of the need for speedy implementation of judicial decisions, told the IRNA news agency in May 2007: "In one case, the entire process — the investigation, the issuance of the verdict, and implementation of the verdict took only 20 hours. This case demonstrates that cases about which the public is sensitive can be dealt with promptly and the judgment can be implemented without delay."[ii] Judicial authorities in Iran, like their counterparts in China, do not publish numbers and do not allow independent monitoring of cases involving the death penalty. The Islamic Republic's authorities deliberately withhold information on executions. Fazel of the Shiraz courts, for example, also noted that "Since it is inappropriate to make daily statements to the public about executions … and to provide detailed information regarding the cases, court officials prefer that not all of them be reported." Yet, based on data available mostly in official reports, the numbers of executions in Iran appear to be at least 468 in 2007, an estimated 223 so far this year, and 24 for the month of October. Such figures are revealing. Even though they may well be on the low side—actual number of executions could be much higher—they are high enough to place Iran consistently near the top of those countries among the most likely in the world to execute their citizens. Indeed, Iran has distinguished itself in the past few years as a serious contender for the highest rate of executions per capita. The fifteen individuals who died on October 10 and 17 may or may not have committed the crimes of which they had been accused. Their offenses, possession or dealing (in some cases less than five pounds) of narcotics, are certainly not trivial. Yet neither do they belong in that category of "most serious crimes" that can be punished by death as described in Article 6 of the International Covenant on Civil and Political Rights—a covenant to which Iran is a party. The enforcement of the death penalty in Iran deserves special attention, given a wealth of evidence pointing to widespread disregard for due process of law as well as multiple and systematic violations of defendants’ rights. The authorities, for example, do not necessarily inform accused individuals of their rights, do not allow them to access a lawyer during interrogation, and may subject them to serious abuses should they refuse to incriminate themselves. Judges sometimes suggest to defendants to forgo their right for an attorney during the trial in exchange for a more lenient judgment. A defendant is often unable to examine witnesses or evidence or take other steps necessary to the presentation of a proper legal defense. In cases involving allegations of drug possession or trafficking, on which some official data and statements are available, shortcomings in the law and in practice have grave and lethal consequences. Antinarcotic laws making executions mandatory for drug possession, the absence of genuine accountability for judges, hasty sentencing procedures encouraged by overcrowded jails,[iii] and the lack of independent monitoring are contributing to a flawed judicial process that has led to thousands of executions over the three decades of the Islamic Republic's existence. Several secret group executions of drug offenders in Mashhad were reported recently after a delegation from the Prison Organization visited the city's Central Prison in early August 2010 with the stated goal of investigating the overcrowding caused by the high number of prisoners doing time there on drug charges. The delegation's mandate is to organize camps dedicated to the detention of drug offenders.[iv] Iranian authorities have released very little information about the cases of the fifteen people who were executed on October 10 and 17. In some instances, we may never even be able to learn the full name of the person who was killed. We also may never learn whether or not they were informed of their rights, beaten in order to make them confess, permitted to mount a proper defense, or even accused on the basis of false information, as may have happened to a hapless street performer named Habibollah Irvani. They become fresh statistics, numbers added to the long list of alleged criminals executed every year. In 2007, the Abdorrahman Boroumand Foundation collected reports of 193 executions on drug charges alone. The numbers remained high in 2009 with at least 171 drug-related executions. These high numbers are not unprecedented in the history of the Islamic Republic. In the years following the 1979 revolution, the Islamic Republic waged a harsh campaign to eradicate addiction and trafficking. Prosecutors and judges were ordered to eliminate "corruption on earth" by, simply killing the "corruptors." Not only traffickers but even mere addicts were dealt with purely as criminals., Ayatollah Khalkhali, a religious judge mandated by Ayatollah Khomeini, spearheaded the campaign with the belief that the war on drugs was "more important than the war with Iraq".[v] He traveled across Iran and as an itinerant judge, summarily trying and sentencing to death among many others, drug addicts, drug users and other alleged criminals. Attorneys were not allowed in the newly established religious courts: "There is no room in revolutionary courts for defense lawyers because they keep quoting laws to play for time, and this tries the patience of the people." [vi] Sentences were final; there was no right to appeal. The case of Amirqoli Darangzadeh was typical. According to newspaper reports, he was arrested a few days before his trial. He was charged with "possession of 72 grams of heroin and selling it to two distributors." The Shiraz Revolutionary Tribunal's deliberations in his case and that of several other defendants lasted but a single hour, at the end of which he was sentenced to death. (See also the case of Ms.Kotal Talili in Shiraz, or Morteza Tavakolian in Esfahan,) Based on information that the ABF researchers have collected, the number of reported drug-related executions rose from more than 60 in 1979 to close to 400 in 1980 and nearly 600 in 1984. Regular antinarcotics campaigns are a fixture of Iranian life, leading to the summary execution of thousands and the arrest and conviction of hundreds of thousands of alleged addicts and traffickers. In January 1989, a new law decreed mandatory capital punishment for those found in possession of anything beyond a certain amount drugs.[vii] In June, Amnesty International referred to an April 5 program on Tehran radio in which Prosecutor-General, Mohammad Mousavi Khoeiniha boasted about the success of the new antidrug law: "We hope that we shall solve this social problem through the decisiveness of the security forces and that the executions will continue until the last smuggler in the country is eliminated." By decisive action, the Prosecutor-General meant the execution of 313 smugglers in a few months and that of 65 more by hanging the following day.[viii] In 1995, an official of the Tehran revolutionary courts noted that a law passed in November 1994 in the framework of the campaign against narcotics had allowed those arrested on drug charges to be prosecuted and sentenced in less than 48 hours.[ix] According to official statements, in the Iranian year 1378 (1998–۹۹) alone, a total of 15, 869 people were sentenced to death for drug-related offenses.[x] Even though a high percentage of those given a death sentence were not actually executed, an estimated 5,000 people did die for drug trafficking between 1995 and 2005.[xi] The annals of the Islamic Republic are rife with official statements stressing the decisiveness of the police and courts and encouraging summary judicial proceedings plus the beating of suspects. The unleashing of such unconstrained state violence in the name of combating criminality has done little to eradicate addiction or trafficking, however. Official statistics in the first decade of the twenty-first century do not allow optimism. Iranian officials recognize that Iran continues to face a "drug crisis." In 2005, 60 percent of the prison population was doing time for drug offences. According to the head of the State Welfare Organization, drug use was growing at a rate four times greater than the rate of population growth. In 2008, officials estimated the number of individuals arrested and detained in Iranian prisons every year to be more than 700,000.[xii] Some 200,000 were arrested between March and September 2010 for addiction or drug-dealing. [xiii] According to the head of the state's Prison Organization, drug dealers now comprise more than half the prison population. Before the revolution, they made up 5 percent.[xiv] Executions mount, in other words, but they have no effect. As most countries around the world move toward abolishing the death penalty, or are limiting its use to only the most heinous crimes, the Islamic Republic's violent drug-eradication campaign continues without a visible deterrent impact—and without drawing much in the way of national or international attention. Political prisoners in Iran are occasionally the focus of the outside world's concern. Criminal prisoners—who may not be guilty, whose rights have been violated during investigation, and whose death sentences are not always publicized—are rarely noticed, and hardly remembered. For many years, the thousands of Iranians brutally silenced for not agreeing with their government and the increasing numbers (at least 1,500 since 2007) of alleged criminals executed were deemed irrelevant to the international effort to hold Iran accountable, on the nuclear issue in particular. This effort has yielded little result. The impunity that Iranian leaders enjoy within their country has certainly not encouraged them to be more responsible outside Iran. The right to a proper defense is not an extravagance. It is meant to prevent the conviction of innocents and is a serious challenge to those who violate citizens' rights with impunity. The obstacles Iranians face in defending themselves in a flawed judicial process and the genuinely hazardous path, including prison and exile[xv], for attorneys who persist in defending their clients need more international attention. It is time for those with international-security concerns to make common cause with those who want to end human-rights violations in Iran. Clearly, bringing about change in the law and practice in Iran will not happen overnight. But, a strong and persistent call for a moratorium on the imposition of the death penalty would be a good place to start. [i] On a global scale, there are currently there are 95 countries – as opposed to 16 in 1977 – that have declared the death penalty illegal, including Burundi and Togo, which took steps to abolish the death penalty in 2009. Additionally, for the first time in recent years, Afghanistan, Pakistan, Indonesia and Mongolia did not carry out any death sentences in 2009. Amnesty International, Death Sentences and Executions 2009, Amnesty International Publications 2010 [ii]Statement by Hojatoleslam Mohammad Ali Fazel, Islamic Republic News Agency (IRNA), May 12, 2007;http://www.iranrights.org/english/document-343.php [iii] Official statements on prisons' overcrowding abound. The Director of Lorestan Province prisons noted that the Khoramabad Central Prison, built 70 years ago to house 180 inmates, is housing 800 prisoners. http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100938465970, [iv] http://www.chrr.biz/spip.php?article10990; On the visit to the Mashad prison of a delegation in charge of organizing detention camps dedicated to drug offenders see the prison report dated 4 August 2010 in Farsi:http://www.khorasanprisons.ir/index.php?Module=SMMNewsAgency&SMMOp=View&SMM_CMD=&PageId=442 [v] Enghelab Eslami, 29 November 1980 [vi] Ayatollah Sadeq Khalkhali in Amnesty International, May 13, 1979 [vii] The new law provided for a mandatory death sentence for anyone found in possession of more than five kilograms of hashish or opium, or more than 30 grams of heroin, codeine, methadone or morphine. [viii] http://www.iranrights.org/english/document-100.php [ix] Hojatoleslam Habibollah Moqiseh, Kayhan 6 November 1995. [x] Gholamhossein Bolandian, Ministry of Interior Intelligence and Security Secretary, Iran, 30 June 2001 [xi] Website of Iran Drug Control Headquarters, 28 February 2005. [xii] Director of Evin Detention Center, ISKA News, 2 December, 2009. [xiii] [xiii] Statement by Head of Anti-Narcotic Police, Hamid Reza Hosseinabadi; http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100887324758; ABF has collected reports regarding more than 220 individuals killed in drug-related clashes with security forces in 2007 and nearly 170 in 2008. [xiv] Gholamhosssein Esma'ili, http://www.khabaronline.ir/news-87951.aspx [xv] Nasrin Sotudeh and Mohammad Oliya'ifard are of the most recent names on a list of Iranian attorneys punished for trying to defend their clients. They are being held in Evin Prison in Tehran. Shirin Ebadi, human rights defender and winner of the Nobel Peace prize, was arrested for trying to collect evidence in the case of students who were victims of a violent attack of their dorms by security forces in July 1999. Last summer, Mohammad Mostafa'i fled the country after being summoned to court when he gave visibility to Sakineh Mohammadi Ashtiani's stoning sentence. As we speak, Hutan Kian, another attorney working on Ashtiani's case is in prison as well as her son. They were both arrested when talking to German journalists about the case. |
سروش/ رادیو کوچه
تنها دو روز پس از اظهارات آیتاله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در شهر قم مبنی بر اینکه معترضان سیاسی در ایران میکروبهای سیاسی و اجتماعی بودند که از سوی دولت واکسینه شدند پایگاه اطلاع رسانی وی طی تحلیلی نوشته است که منظور رهبر ایران همه منتقدان و معترضان نبوده و تعمیم دادن و برجسته کردن این عبارت کار «بیگانگان» است.
به گزارش رسانههای داخلی ایران علی خامنهای در سفر اخیر خود به شهر مذهبی قم که پس از ده سال صورت میگرفت طی سخنانی ضمن تجلیل از حضور مردم در انتخابات سال گذشته ایران آن را رفراندوم ملی در ابراز وفاداری و اعتماد به نظام اسلامی دانست و اعتراضات ناشی از آن را فتنهگری دشمن خواند. به گفتهی رهبر جمهوری اسلامی فتنه سال ۸۸ کشور را در برابر میکروبهای سیاسی و اجتماعی واکسینه کرد. این اظهارات با واکنش شدید رسانههای داخلی و خارجی و همچنین گروهها و شخصیتهای برجسته اصلاحطلب روبهرو شد. به اعتقاد آنها آقای خامنهای مخالفان حاکمیت را میکروب سیاسی خوانده است.
این در حالی است که روز گذشته وب سایت رسمی رهبر ایران طی یک تفسیر از سفر آیتاله خامنهای تحت عنوان «بازخوانی برخی سناریوهای رسانه های بیگانه» نوشته است که برخی رسانهها با تاکید بر نکتهای مبهم برای طرح تفسیرهای مناقشهآمیز، بر کلید واژه «میکروبهای سیاسی» کوشیدند تا به مخاطبان خود اینگونه القا کنند که رهبر انقلاب همه منتقدان و معترضان انتخابات را میکروبهای سیاسی خواندهاند، در حالی که ادامه سخنان آیتاله خامنهای که هیچگاه از سوی این رسانهها منتشر نشد، این تصور غلط را از بین میبرد.
به نوشته پایگاه اطلاعرسانی رهبر جمهوری اسلامی بیگانگان تلاش داشتهاند تا آثار سفر آیتاله خامنهای به قم را «خنثا» کنند.
وبسایت رسمی رهبر جمهوری اسلامی در حالی به تفسیر سخنان آیتاله خامنهای و رد میکروب خواندن معترضان سیاسی از سوی وی را رد میکند که روز دوشنبه «جعفر شجونی» عضو جامعه روحانیت مبارز، در گفتوگویی با روزنامه دولتی «ایران» با اشاره به سخنان رهبر ایران گفت: «میکروبهای سیاسی فتنه سال گذشته مثلث شوم کروبی، موسوی و خاتمی بودند که البته برخی مسوولان نظام هم با آنها همراهی میکردند.»
وی در ادامه سخنان خود افزود: «وقتی فتنهای آغاز میشود، برخی افراد پشت نقاب القاب و سابقه خود پنهان میشوند اما هرچه که به پیش میرود، ماهیت واقعی آنها بیشتر مشخص میشود.»
به گفتهی این روحانی حامی دولت انقلاب مانند قطاری است که افرادی که دارای ناخالصی هستند، در طی مسیر از آن جدا میشوند، اما آن قطار بدون هیچ مشکلی به راه خود ادامه میدهد.
در جریان حوادث پس از انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری ایران میلیونها معترض به نتایج اعلام شده از سوی دولت به خیابانها آمده و نسبت به نتایج اعتراض کردند. در پی این اعتراضات در یک سال و نیم اخیر دهها تن جان خود را از دست دادند. صدها تن مجروح و مضروب شدند و شماری نیز از ترس جان خود به خارج از کشور مهاجرت کردند. همچنین هزاران نفر بازداشت و با محکومیتهای سنگین روانه زندان شدند.
این در حالی است که به گفتهی مسوولان ارشد جمهوری اسلامی تجمعات خیابانی معترضان به نتایج انتخاباتی که از سوی آنها فتنه و اغتشاشگری خوانده میشد به نحو مطلوبی پایان یافت.
یک هفته پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران محمود احمدینژاد که از سوی شورای نگهبان به عنوان برنده این انتخابات معرفی شده بود در جشنی که در میدان ولیعصر تهران به این مناسبت برپا کرده بود طی سخنانی اعتراض مخالفان دولت را کوچک شمرد و معترضان را «خس و خاشاک» نامید
هر چند که مقام های ایران از ختم غایله پس از انتخابات سخن به میان آوردند اما معترضان از تجمعات حکومتی مانند روز قدس و ۲۲ بهمن برای تجمع و اعتراض استفاده میکنند. این تجمعات همواره با بازداشت شمار زیادی از مردم روبهرو میشود.
موضوع میکروب سیاسی خواندن معترضان از سوی رهبر جمهوری اسلامی و همچنین حملات لفظی و توهین به «محمد خاتمی»، «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» سه رهبر اصلاحطلب که از سوی گروههای افراطی حامی دولت «سران فتنه» نامیده میشوند نخستین بار نیست که صورت میپذیرد.
یک هفته پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران محمود احمدینژاد که از سوی شورای نگهبان به عنوان برنده این انتخابات معرفی شده بود در جشنی که در میدان ولیعصر تهران به این مناسبت برپا کرده بود طی سخنانی اعتراض مخالفان دولت را کوچک شمرد و معترضان را «خس و خاشاک» نامید.
این سخنان نیز واکنش شدید بسیاری از مقامهای اصولگرا و اصلاحطلب را در پی داشت. علی مطهری نماینده اصولگرای مجلس ضمن انتقاد شدید از سخنان احمدینژاد خواستار محاکمه وی به دلیل برهم زدن نظم جامعه شد. همچنین برخی نمایندگان فراکسیون اقلیت نیز در نامهای خطاب به رییس دولت ایران خواستار عذرخواهی رسمی وی از مردم شدند.
هر چند که این واکنشها تغییری در اظهارات محمود احمدینژاد و رسانههای حامی وی ایجاد نکرد اما به نظر میرسد با واکنش پایگاههای اطلاعرسانی رهبر ایران و برخی دیگر از مقامهای ارشد جمهوری اسلامی انعکاس اینگونه اخبار تاثیر به سزایی در موضعگیری آنها در سخنرانیهای بعدی دارد.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
تقی رحمانی
اوباما باید بماند. اما این بر چند فرض استوار است:
۱-واقع گرایی مبنای این درخواست است. اما چرا واقع گرایی ؟ زیرا در وادی سیاست و قدرت واقعگرایی پایه کار است و آرمانها باید در بستر این واقعگرایی تحقق یابند. اوباما باید بماند چون دموکراتترین تیم در ساختار قدرت آمریکاست. آمریکا تا سال ۲۰۵۰ ابرقدرت باقی خواهد ماند. این کشور تا پایان قرن فعلی هم به عنوان قدرت بزرگ باقی خواهد ماند. توان اقتصادی و فرهنگی و نظامی آن به تنهایی از بسیاری از قدرتها بیشتر است. در آمریکا صنایع نظامی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این صنایع نظامی سودزا هستند پس آمریکا به جنگ نیاز دارد.
جنگآوران در آمریکا هم قدرتمند هستند
این جنگ هم در کشورهای جهان سوم باید رخ دهد. جنگآوران در آمریکا هم قدرتمند هستند. اگر جناح کبوترها در آمریکا شکست بخورد بازها جایگزین آنها خواهند شد. فراموش نکنیم انسانها اهل جنگ هستند. به عبارتی بدیل دیگری در آمریکا وجود ندارد. یعنی اگر اوباما شکست بخورد جناح بازها در آمریکا سرکار خوهند آمد. اوباما در جناح کبوتر هم صلح طلبتر است. برژینسکی معتقد است آمریکا باید تا حد توان در مدیریت جهان دموکراتیک عمل کند. یعنی با اروپا، ژاپن، روسیه و چین همراه شود و رابطهاش را با جهان اسلام بهتر کند و از اسراییل فاصله بگیرد.
به اعتقاد وی مدیریت مشترک جهان با همکاری قدرتها با حفظ برتری تکنولوژیک ایالات متحده، باز هم آمریکا را آقای جهان خواهد کرد. برژینسکی در کتاب فرصتی دوباره که مانیفست اوباماست در این مورد توضیح داده است. در مقابل هنری کیسینجر که البته تندرو و نئوکان هم نیست از جناح نفتی-نظامی حمایت میکند. وی معتقد است که ۱۱ سپتامبر نشان داد که علم نظامی در مناسبات جهان تعیین کننده است. نئوکانها نظرات بسیار تندتری از کیسینجر دارند. باید توجه داشت با بحران ایدئولوژیهای مدرن در اروپا نئوکانها زمینه اجتماعی در آمریکا یافتند چون بر بنیادگرایی پروتستان تکیه میکنند.
این جریان بسیار قدرتمند است و هم اکنون در آمریکا به رهبری سارا پیلن در قالب جنبشی مدنی مشغول فعالیت هست. در اروپا نیز احزاب راست افراطی نژادپرست در حال رشد هستند. جامعه آمریکا چند لایه است و پذیرش دوبار ریاست جمهوری یک سیاهپوست چندان ساده نیست. اسراییل و لابی یهود با اوباما همراه نیست. این لابی بیکار نخواهد نشست. هر چند که در برابر لابی آیپک در آمریکا لابی نوپای جیاستریت قرار دارد اما این لابی از لحاظ قدرت قابل مقایسه با آیپک با سابقه و متنفذ نیست. از طرفی بنیادگرایی و جریانهای افراطی در کشورهای مسلمان علیه اوباما عمل میکنند.
همزمان با این فشارها رشد اقتصادی کند شده است و این کندی به ضرر اوباماست. اوباما در برابر نقطه ضعفهایش دستآوردهای قابل توجه هم داشته است. «همراه کردن روسیه با آمریکا، تنشزدایی در جهان و تمایل اروپا به وی از جمله این دستآوردها هستند. همچنین حمایت اقشار گسترده فرودست در آمریکا از وی ادامه دارد. با این وجود ماندن اوباما در قدرت به نفع همین صلح جهانی اما ناپایدار در منطقه خاورمیانه و ایران است. تجربه تاریخ به ما میگوید که تحقیر ناموفق احساس آمریکایی مانند گروگانگیری سال ۱۳۵۸ ه.ش در سفارت آمریکا باعث شد یکی از بهترین رییس جمهوران آمریکا از فردی که بعدها پدر نئوکانها لقب گرفت شکست بخورد.
ریگان موجی از تهاجم را به جهان آغاز کرد. جالب این بود که ایران بعد از انقلاب که باید با حکومت کارتر مدارا میکرد دچار توهم در برخورد با کارتر شد و زمانی که متوجه شده بود باید گروگانها را با کارتر معامله کند بسیار دیر شده بود. یعنی وقتی که مرحوم محمد منتظری به توصیه مرحوم بهشتی به ضرورت این معاوضه واقف شدند و به آن اصرار داشتند دیگر کار از کار گذشته بود. نظام شوروی از نرمش حقوق بشری کارتر سواستفاده کرد و وارد افغانستان شد. تحقیر آمریکا با اشغال سفارت و خطر کمونیسم از کارتر رییسجمهوری ناتوان ساخت که بازهای آمریکایی از آن سود جستند تا به قدرت بازگردند.
مدیریت جهان به سوی عدالت مطلوب حرکت میکند
در حالی که بعد از کارتر انقلاب السالوادور که از جنبش نیکاراگوئه قویتر بود سرکوب شد و موج دموکراتیک انقلاب ایران هم مهار شد. دموکراسی فیلیپین مهار شد و جهان به سوی نظامیگری پیش رفت. جنگ عراق با ایران طولانی شد و مهار دو جانبه ایران و عراق کل منطقه خاورمیانه را فرا گرفت. اسراییل از این جنگ سود برد و جنبش فلسطینی ساف را تضعیف کرد. با توجه به نقش مهم مقام ریاستجمهوری در آمریکا که اختیار فراوانی در ساختار قدرت دارد وجود اوباما در دو دوره میتواند فضای جهانی را به طرف صلح متمایل کند. البته صلحی که نمیتواند پایدار باشد اما از جنگ بهتر است.
پس باید دقت کرد که مدیریت جهان به سوی عدالت مطلوب حرکت میکند. سیاست درست انتخاب درست میان بد و بدتر است. به نفع منطقه و جهان است که اوباما در سیاستهای صلحطلبانهاش موفق باشد. اگر القاعده سازمانی بدون مسوولیت است که در همه جا با آمریکا درگیر است اما حکومتهایی که مسوولیت دولتی دارند باید متوجه باشند که تاریخ میان مدت درباره آنها قضاوت خواهد کرد و در نتیجه سره از ناسره جدا میشود. فراموش نکنیم اگر کارتر دور دوم ریاست جمهوری خود را میدید شاید جنگ عراق علیه ایران، تهاجم عراق به کویت و بسیاری از رخدادهای نامطلوب جهان رخ نمیداد.
تهاجمی که نه تنها منطقه را عقب راند بلکه پای کشورهای خارجی را به منطقه باز کرد. تجربه و درایت عملی به ما میگوید که «اوباما با ماست» و این با ما بودن به معنی طرفدار ما بودن نیست بلکه به این معنی است که جهان سوم در حال توسعه از حاکمیت کبوترها در آمریکا بیشتر سود میبرد. به خصوص اگر این کبوتر سیاهی خوش رنگ باشد تا نماد چند فرهنگی آمریکا باشد. به نظر میرسد اوباما این چنین است.
خبر / رادیو کوچه
در پی صدور و اجرای حکم «قطع دست» در روزهای اخیر، ابراهیم رییسی معاون اول قوه قضاییه روز دوشنبه، در نشستی اعلام کرد که به اجرای این حکم افتخار میکند.
به گزارش هرانا، آقای رییسی در حاشیه نشست روسای پلیس پیشگیری با اشاره به حکم قطع دست یک سارق در شهر یزد گفته است: «تمام حدودی که در قانون ذکر شده اجرا میشود ولی مورد و پرونده آن براساس نظر قاضی در فرآیند دادرسی متفاوت است».
معاون اول قوه قضاییه ضمن آنکه حکم قطع دست را جزو «حدود الهی» برشمرده، تاکیده کرده است که اگر حکم قطع دست از سوی قاضی قطعیت پیدا کند، باید اجرا شود.
رییسی این سخنان را پس از بازتاب جهانی اجرای حکم قطع دست یک سارق در یزد و واکنشها نسبت به اجرای این حکم، بیان کرده است. وی همچنین تاکید کرد که حکم قطع دست سارقان در گذشته نیز اجرا شده و تنها برای روزهای اخیر نیست.
لازم به ذکر است روز شنبه گذشته، دوم آبان، مقامات قضایی استان یزد حکم قطع دست یک مرد سارق ٣٢ ساله را در زندان مرکزی یزد در برابر دیگر زندانیان اجرا کردند. این حکم پس از تایید توسط دیوان عالی کشور و رد درخواست عفو وی اجرا شد.
این در حالی است که از آغاز سال جاری تاکنون هفت حکم قطع دست اجرا شده است.
اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
در خبرها آمده بود که بسیاری از فرودگاههای اروپایی از دادن سوخت به هواپیماهای هواپیمایی جمهوریاسلامی خودداری میکنند. شرکت هواپیمایی که اکنون در خاورمیانه نیز از خطوط درجهی دو به حساب میآید و عنوان یکی از ناامنترین و از رده خارجترین ناوگانهای هوایی جهان را یدک میکشد. با توجه به شرایط فعلی «هما» شاید باورش سخت باشد که زمانی خط تهران-نیویورک عنوان طولانیترین خط هوایی بدون توقف در جهان را دارا بود یا اینکه هواپیمایی ملی ایران به عنوان رو به رشدترین شرکت هواپیمایی جهان شناخته میشد و در عین حال یکی از ایمنترین، مدرنترین، و پردرآمدترین شرکتهای هواپیمایی دنیا نیز به شمار میرفت و در سال ۱۹۷۶ هما پس از شرکت استرالیایی «کوانتاس» ایمنترین شرکت هوایی جهان لقب گرفت. چیزی چون خواب و خیال است که بدانیم هما قرارداد خرید دو فروند هواپیمای مافوق صوت «کنکورد» (Concorde) را با انگلیس و فرانسه به امضا رسانده و همچنین به نخستین بهرهبردار هواپیماهای «ایرباس» (Airbus) در خاورمیانه لقب گرفته بود.
و اما داستان «هما» از ۱۳۴۰ آغاز شد. زمانی که با ادغام دو شرکت خصوصی هواپیمایی «ایرانین ایرویز» و «پرشینایرسرویسز» شرکت هواپیماییملیایران «هما»، با نام بینالمللی «ایرانایر» تاسیس شد. این دو شرکت پیش از آن حدود بیست سال به حمل و نقل بار و مسافر پرداخته بودند. طراحی آرم شرکت هما در پاییز ۱۳۴۰ برگرفته از سرستون پرندهنمایی در تختجمشید، توسط «ادواردزهرابیان» انجام شد. این اولین و شاید آخرین کار حرفهای این معمار و طراح هموطن ارمنی به عنوان گرافیست بود. هما پروازهای خود را با هواپیماهای شرکت «داگلاس» (Douglas)، «ویکرز» (wickers) و «آورویورک» (AvroYork) آغاز کرد و دو سال پس از تاسیس به عضویت «یاتا» (IATA) درآمد.
اولین پرواز هما با هواپیماهای جت در سال ۱۹۶۵ با استفاده از یک فروند بویینگ ۷۲۷-۱۰۰Boeing در مسیر تهران-بیروت انجام شد. پس از آن شرکت تصمیم به تبدیل تمام ناوگان خود به هواپیماهای جت گرفت. با شروع دهه ۱۹۷۰ عصر طلایی هما نیز آغاز گشت. در سال ۱۹۷۱ تعدادی بویینگ ۷۳۷-۱۰۰ و در سال ۱۹۷۴ تعدادی بویینگ ۷۲۷-۲۰۰ وارد ناوگان شرکت شد. همچنین تحویل هواپیماهای گران قیمت بویینگ ۷۴۷ از نوع ۱۰۰ و ۲۰۰ و اس پی از سال ۱۹۷۵ آغاز گشت. در میانه دهه هفتاد میلادی، هما پروازهای بدون توقف بسیاری را به طور روزانه به قاره اروپا انجام میداد، در این دوره هواپیماییملیایران تنها در مسیر تهران-لندن بیش از سی پرواز هفتگی انجام میداد. خط هوایی تهران به فرودگاه «جانافکندی»( john f Kennedy airport) نیویورک در سال ۱۹۷۵ با بهرهگیری از بویینگ ۷۰۷ و با یک توقف در فرودگاه «هیثرو» (Heathrow) لندن آغاز شد. با خرید بویینگهای ۷۴۷ اس پی، هما این هواپیماهای دوربرد را در مسیر تهران-نیویورک به کار گرفت.
پیشرفت هواپیمایی ملی ایران در زمان خودش، به مقدار زیادی مدیون کادر قدرت مند از ردههای پایین تا مدیرعامل شرکت بود. از آغاز تا پیش از انقلاب، «تیمسارسپهبد علیمحمدخادمی» مدیریت آن را به عهده داشت که از نظر مدیریت بسیار چهرهی شناختهشده و از نابغههای مدیریت ایران بود. از طرف دیگر به گواهی دوست و دشمن، انسان بسیار منظم، برنامهریز و با هوشی بود. گزینشهای بسیار دشوار در این سازمان باعث شده بود که فقط افراد نخبه بتوانند در آن مشغول به کار شوند. برای مثال برای انتخاب کادر مهندسی از بین ۳۰۰۰ نفر داوطلب و پس از آزمونهای بسیار دشوار فقط هشت نفر انتخاب میشدند و برای گذراندن دورههای پیشرفته به غرب فرستاده میشدند.
پس از پیروزی انقلاب ایران، با دگرگون شدن سیاستهای حکومت، انجام برخی پروازهای بینالمللی هما تغییر کرد و از ۲۶ فوریه ۱۹۷۹، تعدادی از آنها نظیر «تهران-تلآویو» به کلی تعطیل شد. همچنین تهران به تنها مرکز انجام پروازهای بینالمللی شرکت تبدیل شد و قرار شد فرودگاه بینالمللی شیراز تنها در موقع لزوم مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین تمام فرودگاههای ایران به جز فرودگاه مهرآباد شبکه پروازهای بینالمللی خود را از دست دادند. آخرین فرود هما در فرودگاه جانافکندی نیویورک در روز ۷ نوامبر سال ۱۹۷۹ اتفاق افتاد. دولت آمریکا پرواز روز بعد هما را درحالی که برای فرود آماده میشد به فرودگاه «مونترال» تغییر مسیر داد و اعلام کرد به دلیل تنشهای ایجاد شده در روابط دو کشور در جریان اشغال سفارتآمریکا در تهران، هواپیماهای ایرانی حق فرود در هیچ یک از فرودگاههای ایالاتمتحده را ندارند.
نام رسمی شرکت در سال ۱۹۸۱ به «هواپیمایی جمهوریاسلامی ایران» تغییر یافت. با آغاز دهه ۱۹۹۰ میلادی با وجود افزایش شدید تقاضا برای سفرهای هوایی، به دلیل تحریمهای اعمال شده علیه صنعت هوایی ایران از سوی آمریکا، هما تنها توانست چند فروند هواپیمای کوچک فوکر ۱۰۰ را از شرکت سازنده هلندی آن خریداری کند. از مهمترین اتفاقات دیگر دهه نود میلادی برای هما میتوان به راهاندازی شرکتهای هواپیمایی خصوصی در ایران اشاره کرد. با توجه به سیاستهای دولت ایران در زمان ریاست جمهوری «اکبرهاشمیرفسنجانی» شرکتهای هواپیمایی مختلفی مانند «هواپیمایی ماهان»، «هواپیماییکاسپین» و «کیشایر» تاسیس شدند. در سالهای پایانی دهه ۱۹۹۰ با توجه به بهبود روابط جمهوریاسلامی ایران با اروپا در دوره ریاست جمهوری «سیدمحمد خاتمی»، هما توانست قرارداد خرید چند فروند هواپیمای مدرن ایرباس را با این شرکت اروپایی نهایی کند، این قرارداد هم در سال ۲۰۰۱ با توجه به فشارهای ایالاتمتحده آمریکا لغو شد. در همان سال شرکت ۵ فروند ایرباس را به صورت دسته دوم از ترکیه خریداری کرد. از جدیدترین اقدامات هما میتوان به خرید دو فروند ایرباس دسته دوم از شرکت «المپیکایرلاینز» یونان اشاره کرد.
تحریمهای آمریکا علیه ایران که شامل ممنوعیت فروش هواپیما و قطعات آن میشود مهمترین مانع بر سر رشد هما به شما میرود. امروزه به دلیل این تحریمها، هما ناوگانی فرسوده و قدیمی دارد. بسیاری از پروازهای بینالمللی هما به دلیل کمبودهای این شرکت متوقف شده و شبکه پروازی داخلی این شرکت نیز با وجود افزایش تقاضاها تغییر چندانی نکردهاست. به سبب ناامنی پروازهای هما، در حال حاضر بسیاری از ایرانیان ترجیح میدهند که حتا برای سفرهای کوتاه خارجی نیز از شرکتهای غیرایرانی استفاده ببرند. به دلیل عمر زیاد هواپیماهای این شرکت میزان تاخیر پروازهای آن نیز افزایش قابل ملاحظهای یافته است. بسیاری از هواپیماهای هما به دلیل نقایص فنی جزیی بازنشسته شدهاند، چرا که شرکت قدرت تعمیر و تامین قطعات یدکی آنها را ندارد. نمونه این هواپیماها را میتوان در فرودگاه مهرآباد دید. یک بویینگ ۷۴۷ اس پی این شرکت نیز بعد از شکستن ارابهی فرود آن در سال ۲۰۰۴ در فرودگاه پکن، بلا استفاده شدهاست. با این حال هما سعی دارد با اجاره یا خرید هواپیماهای دستدوم از کشورهایی مانند ترکیه یا خرید هواپیماهای روسی بخشی از کمبودهای خود را رفع کند. در سالهای اخیر روسها با سواستفاده از شرایط تحریم توانستهاند تعداد فراوانی از هواپیماهای از رده خارج خود را که در خطوط داخلی خود نیز از آنها بهره نمیگیرند به ایران بفروشند. شمار زیاد سوانح هوایی در سالهای اخیر، اعتماد مردم را بهطور کامل از این شرکت سلب کرده است.
نام نیکی که با تلاش سالهای دراز و با درایت و دانش کارمندان، متخصصان، مدیران و خلبانان بزرگ ایرانی بهدست آمده بود به راحتی از دست رفته است و معلوم نیست این همای پیر و زخم خورده تا به کی میتواند به پرواز خود در آسمانهای ایران و جهان ادامه دهد؟
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب، علی جمالی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته سیاسی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش ادوارنیوز، براساس حکم صادره از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، علی جمالی به چهار اتهام «توهین به رهبری»، «توهین به رییس جمهوری»، «تبلیغ علیه نظام» و «تجمع و تبانی برای بر هم زدن امنیت داخلی»، در مجموع به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده است.
این عضو شورای مرکزی سازمان دانشآموختگان ایران که روز ۳۱ مردادماه سال جاری، در محل کار خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود، هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری میشود و امکان ملاقات حضوری با همسر و فرزند ۵ ماهه خود را ندارد.
گفتنی است در حال حاضر علاوه بر علی جمالی، عبداله مومنی، سخنگو و رییس شورای مرکزی، حسن اسدی زیدآبادی، عضو شورای مرکزی و مسوول کمیته حقوقبشر و علی ملیحی، عضو شورای سیاستگذاری و مسوول روابط عمومی سازمان دانشآموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرند.
همچنین احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان نیز، در زندان رجاییشهر، دوران حبس خود را میگذراند.
خبر / رادیو کوچه
بازرسی نیروی انتظامی در عوارضی اتوبان قم، ظهر شنبه یکم آبان، چهار درویش گنابادی را به دلیل حمل جزوه سخنرانی یکی از رهبران سلسله نعمتاللهی گنابادی، بازداشت و تحویل پلیس اطلاعات داده است.
به گزارش سایت مجذوبان نور، افراد بازداشت شده، با سپردن ضمانت توسط یکی از دراویش نعمتاللهی گنابادی ساکن قم آزاد میشوند اما ماشین و جزوات آنها در توقیف پلیس میماند.
پلیس اطلاعات قم، صبح دوم آبان پرونده دراویش را به دادسرا ارجاع میدهد اما دادستانی از تشکیل پرونده خودداری کرده و حتا از اینکه وکیل دراویش به دادسرا مراجعه کرده است نیز اظهار نارضایتی میکند.
شنیدهها حاکی است، دادستان قم در واکنش به حضور وکیل دراویش در دادسرا، به وی میگوید: «چرا تا چهار نفر را میگیرند یک وکیل را بین دست و پای ما میاندازید» و بدون هیچ اقدامی، فقط دستور میدهد متهمین آزاد باشند.
دادستان قم با آزادی ماشین دراویش از توقیف پلیس نیز موافقت میکند اما جزوات را در توقیف نگه میدارد و بدون تفهیم اتهام و تشکیل پرونده، به دراویش اظهار میکند: «بروید بعدن خبرتان میکنیم».
محمدرضا دنیادیده، سید ایوب فرموسوی، سید اصغر فرموسوی و حسن بهرامی، چهار درویشی که توسط پلیس اطلاعات بازداشت شدند، از تهران عازم شهرستان هفتگل در استان خوزستان بودند.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارش خبرگزاریهای خارجی، دادگاه عالی جنایی عراق روز سهشنبه حکم اعدام طارق عزیز معاون و وزیر امور خارجه صدام حسین را صادر کرده است.
به گزارش الجزیره، براساس حکم دادگاه عالی جنایی عراق، طارق عزیز معاون و وزیر امور خارجه صدام، سعدون شاکر و عبد حمید حمود از مسوولان عراقی، به اعدام محکوم شدند.
این دو مسوول عراقی به دست داشتن در کشتار شیعیان عراق متهم بودند.
طارق عزیز برای نخستین بار در مارس ۲۰۰۹ به دلیل ارتکاب جنایتهای ضد بشری و اعدام ۴۲ تاجر در بغداد در سال ۱۹۹۲، به ۱۵ سال حبس محکوم شد.
خبر / رادیو کوچه
دولت آمریکا در اظهارنظری در خصوص مقاصدی که ایران در افغانستان دنبال میکند ابراز نگرانی کرد، اما این دولت حامد کرزی است که باید درباره چگونگی خرج کردن «وجوه نقدی» که از ایران دریافت کرده، توضیح بدهد.
آقای کرزی گفت که شماری از کشورهای دیگر از جمله آمریکا نیز چنین کمکهایی در اختیار دولت وی قرار دادهاند.
از سوی دیگر فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، در واکنش به این اظهارات گفته است که کشورش به طور اصولی، حق ایران برای اعطای کمک مالی به افغانستان یا حق دولت افغانستان برای دریافت کمک مالی از ایران را زیر سوال نمیبرد.
لازم به یادآوری است حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان روز دوشنبه سوم آبان گزارش روزنامه نیویورک تایمز که که عمر داوودزی، رییس دفترش، از سفیر ایران در کابل پول نقد دریافت کرده را تایید کرد اما این کار را قانونی دانست.
این در حالی است که سفارت ایران در کابل گزارش نیویورک تایمز را رد کرده است.
بیشتر بخوانید:
«دریافت پول نقد از جمهوری اسلامی توسط افغانستان»
سهشنبه ۴ آبان ۱۳۸۹/ ۲۶ اکتبر ۲۰۱۰
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویمتاریخ- مریم
گزیدهی اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
پسنشینی تند – «پرواز با بالهای زخمی» - اکبر ترشیزاد
بخش اول خبرها
روز نگاشت – «پایهگذار آموزش ترجمه» - محبوبه
گزارش سیاسی – «معترضان سیاسی، میکروب یا خس و خاشاک؟» - سروش
مجلهی خبری کابل- آرین
نامآوران نامدار – «وزیری ادیب و دانشمند در دربار قاجار» - رضا افتخاری
بخش دوم خبرها
دایرهی شکسته – «پیچاندن واقعیت» - مهشب تاجیک
ویکیتراول – «سفر با تارهای اینترنتی»
بخش سوم خبرها
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع :خبرگزاری هرانا
محمود احمدینژاد، در تازهترین اقدام در مسیر اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها، انتشار آمارها و گزارشهای اقتصادی درباره تبعات این طرح را ممنوع اعلام کرد. این تصمیم که همزمان با افزایش نرخ تورم کالاهای اساسی و آزادسازی قیمتها صورت میگیرد، با حمایت محمدرضا باهنر، یکی از چهرههای سیاسی جریان محافظه کار همراه شده و برخی دیگر از حامیان دولت در مجلس نیز از عملکرد دولت پشتیبانی کردهاند. در این میان، روزنامه جوان، ارگان نزدیک به حفاظت اطلاعات سپاه نیز افزایش نرخ تورم را ناشی از «القای بیگانگان» دانسته و مدعی نقش رسانههای مخالف دولت در افزایش قیمتها شده است.
در مقابل سایت الف، نزدیک به احمد توکلی، یکی از منتقدان پارلمانی محمود احمدینژاد، در گزارشی از تبلیغات اغراق آمیز درباره هدفمندسازی انتقاد کرده و جملاتی از محمود احمدینژاد را به عنوان نمونه این اغراقها برجسته کرده است. در همین حال، علاوه بر بینظمی در عرصه اطلاعرسانی درباره طرح هدفمندسازی که با ممنوعیت انتشار آمارهای به زعم دولت دلسرد کننده همراه شده، روز گذشته یک نماینده مجلس اعلام کرد اطلاعات مربود به آزادسازی قیمتها حتا در اختیار نمایندگان هم قرار نگرفته است. تصمیم محمود احمدینژاد در مورد ممنوعیت انتشار آمارهای اقتصادی، در مراسم بزرگداشت روز آمار و برنامهریزی اعلام شد و وی که رسانههای حامیاش، پیش از این نیز از انتشار گزارش مرکز آمار ایران درباره سرانه هزینه ماهانه هر خانوار خشمگین شده بودند، اعلام کرد: آماری که احساس بدبختی میدهد منتشر نشود.
بنا به گزارش خبرگزاری مهر، وی افزوده است: «هم اکنون اطلاعاتی وجود دارد که انتشار آن در جامعه ضرورتی ندارد. برخی اطلاعات که منتشر میشود موجب میشود که مردم احساس کنند بدبخت هستند که این اصلن خوب نیست. اطلاعات آماری باید انگیزاننده باشد نه رکود آفرین».
احمدینژاد همچنین مدعی شده است که برای هر ایرانی ۵۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کرده و از اینکه این سرمایهگذاری در آمارها بازتاب ندارد، ابراز ناراحتا کرده و گفته است: «شما اگر یک ضرب و تقسیم ساده کنید میبینید که به ازای هر نفر ما ۵۰ میلیون تومان سرمایهگذاری کردهایم پس حتما یک جای کار ایراد دارد که باید آن را شناسایی و برطرف کنیم.» بنا به گفته یکی از حاضران در سالن پژوهشگاه وزارت نیرو، محل برگزاری این مراسم، وقتی احمدینژاد در میان سخنان خود گفته من یک سوال دارم و آن این است که چرا ما در کشور بیکار داریم؟ با خنده حضار مواجه شده است.
گفتنی است، انتشار گزارش هفته گذشته مرکز آمار ایران مبنی بر هزینه ۸۲۶ هزار تومانی ماهانه خانوار از جمله دلایلی است که باعث شده وی انتشار آمارهایی را که نشانگر وضعیت نامساعد اقتصادی کشورست، ممنوع اعلام کند. پیش از این، عادل آذر، رییس مرکز آمار ایران که با انتقاد رسانههای حامی احمدینژاد درباره انتشار گزارش هزینه خانوار و افزایش تورم مواجه شده، در سخنانی گفته بود از این پس آمار ماهانه نرخ تورم با صلاحدید دولت منتشر خواهد شد.
علاوه بر نگرانی احمدینژاد از انتشار آمارهای اقتصادی که نشاندهنده تبعات اجرای بیبرنامه طرح هدفمندسازی یارانههاست، به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا باهنر، عضو سرشناس فراکسیون محافظهکاران مجلس هم که طی ماههای گذشته کمتر به دفاع از دولت پرداخته بود، در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسان که دبیرکلی آنرا برعهده دارد، گفته است: «ما نباید دولت را برای دادن برخی اطلاعات درباره قانون هدفمند کردن یارانهها تحت فشار قرار دهیم چرا که اگر دولت اعداد و ارقامی را قبل از ضرورت افشا کند آثار منفی خواهد داشت.»
ممنوعیت انتشار آمارهای اقتصادی در حالی از سوی دولت ابلاغ میشود که روز گذشته یکی از نمایندگان از عدم ارایه اطلاعات اقتصادی به نمایندگان مجلس خبر داد.
بنا به نوشته ایلنا، کاظم دلخوش، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از جلسه کمیسیون ویژه مجلس در مورد هدفمندکردن یارانهها، خبر داده و در عین حال گفته است: «اختیار ساماندهی اجرای هدفمند کردن یارانهها را مجلس به دولت داده است و خودش باید جدول قیمتها را تنظیم کند، اما ما اطلاعی از این موضوع نداریم».
در کنار ایجاد حصار اطلاعاتی درباره تبعات تورمی طرح هدفمندسازی، آنطور که سایت آفتاب گزارش داده، مصطفا ذوالقدر، نماینده بندرعباس نیز به جمع معترضان به افزایش نرخ تورم پیوسته و در نطق پیش از دستور خود در مجلس گفته است: «امروز بلیط هواپیما ۳۰ درصد گران میشود و فردا قیمت آب، برق و گاز افزایش مییابد سوال اینست که در این صورت وضعیت مردم در آینده چه خواهد شد؟» این درحالیست که نماینده قائنات پیشنهاد داده مردم مصرفشان را کم کنند تا دولت دچار مشکل نشود.
موسا قربانی گفته است: «مردم در طول اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها خویشتندار باشند و عجله نکنند و اگر کالایی گران شد آن کالا را نخرند و به نیازهای خودشان در کوتاه مدت اکتفا کنند تا در دوره اجرای این قانون دچار مشکل نشوند. مردم در این طرح میتوانند مصرفشان را کمتر کرده و از خریدن کالاهای گران پرهیز کنند.»
انتقادها از افزایش نرخ تورم و بیبرنامگی دولت در اجرای طرح هدفمندسازی، از سوی مقامات امنیتی و نظامی هم به فتنه اقتصادی تشبیه شده است. در همین راستا روز گذشته سردار رحیم صفوی، مشاور آیتاله خامنهای در امور نظامی، در همایشی بهنام همایش جنگ نرم گفته است: «یاسآفرینی و القای بحران، تضعیف باورهای اسلامی و ملی، سلب امید به آینده از راهکارهای تاکتیکی دشمنان در جنگ نرم است و این امر که مقام معظم رهبری و رییسجمهور محترم میخواهند مردم را به آینده امیدوار کنند برای مقابله با این راهکار است. در همین راستا یکی از اهداف جنگ نرم میتواند بحث هدفمندی یارانهها باشد.»
در این میان روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان تضعیف طرح هدفمند سازی یارانهها به سبک انگلیسی مینویسد: «تلویزیونهای فارسی زبان بیگانه از هم اکنون بر روی نقطه کانونی سناریوی تبلیغی چند وجهی یعنی القای شوک تورمی متمرکز شده و با طرح ادعای سرعت گرفتن افزایش قیمت کالاهای اساسی در ایران به دنبال بازسازی فضای ساختگی هراس و التهاب از پیامدهای اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها هستند. این رسانهها برای القای خارج شدن ابتکار عمل از دست دولت در کنترل و مهار کردن پیامدهای اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، تصویری فراگیر و همه جانبه از شوک تورمی به نمایش میگذارند.»
ممنوعیت انتشار آمارهای اقتصادی در حالی از سوی دولت ابلاغ میشود که روز گذشته یکی از نمایندگان از عدم ارایه اطلاعات اقتصادی به نمایندگان مجلس خبر داد
این نحوه نگاه رسانههای حامی دولت و نهادهای امنیتی و احمدینژاد به بررسی کارشناسی تبعات طرح هدفمندسازی با اعتراض داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون اصلاحطلبان مواجه شده است. او سخنگوی فراکسیونی است که پارلمان نیوز ارگان اینترنتیاش ماههاست در ایران فیلتر شده است.
بنا به گزارش کلمه، قنبری درباره وحشت مقامات دولت از آمارهای اقتصادی و پیشبینیهای کارشناسی گفته است: «چندی است که از سوی مقامات اجرایی کشور تعابیری نظیر ستاد تخریب هدفمند کردن یارانهها، فتنهگران اقتصادی، باند مقابله با اصلاح قیمتها شنیده میشود که مبهم و کلی هستند.»
وی افزوده است: «به نظر میرسد از زمانی که مجریان به موضوع منطقی و عملی نگاه میکنند عواقب منفی اصلاح یارانهها بیشتر برای شان نمایان شده لذا با این موضعگیریها قصد دارند تا حدودی فشارهای اقتصادی آینده را توجیه کنند. با تفاسیر مذکور مجریان در اینکه قانون مذکور بتواند حلال مشکلات اقتصادی کشور باشد دچار تردید شدهاند و نگران واکنش مردم در قبال واقعیات هستند. لذا ستاد تخریب وجود خارجی نداشته و ندارد.»
در عین حال، سایت الف نیز روز گذشته در گزارشی به بیبرنامگی دولت در اطلاعرسانی و به جای آن تبلیغات اغراقآمیز درباره هدفمندسازی اشاره و به نحوه سخنرانیهای اخیر احمدینژاد و ادعاهای دولت اعتراض کرد.
الف نوشته است: «تبلیغات اغراقآمیز درباره آثار هدفمندکردن یارانهها در شرایطی انجام میشود که سخنگویان اجرای این قانون، حتا از پاسخ به سادهترین سوالات افکار عمومی درباره هدفمند کردن یارانهها عاجز ماندهاند و در غیاب اطلاعرسانی صحیح و موثر دولت، بازار تحت تاثیر شایعات و فعالیت شایعهسازان سواستفادهچی، ملتهب شده و هنوز این قانون اجرا نشده، تورم قابل ملاحظهای به دوش صاحبان درآمدهای ثابت تحمیل شده است. از مسوولان دولت انتظار میرود، با اجرای صحیح و حساب شده قانون هدفمند کردن یارانهها، منفعتی در حد همان هدفمندشدن یارانهها نصیب اقتصاد کشور کنند و بجای فکر کردن به آرزوهای بزرگ و توهمآمیزی مانند ریشه کنی فقر از طریق اجرای این قانون، مراقب باشند که تشدید تورم ناشی از اجرای این قانون، همین منافع واقعی هدفمندکردن یارانهها را ضایع نکند.
خبر / رادیو کوچه
دنیس راس دستیار ویژه رییس جمهوری آمریکا در جمع بزرگترین لابی اسراییل در ایالات متحده گفت که باراک اوباما به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای متعهد است و تهران این هشدار را جدی بگیرد.
به گزارش رویترز، او که روز پنجشنبه در نشست کمیته روابط عمومی آمریکا و اسراییل (آیپک) در فلوریدا سخن میگفت با مروری بر تحریمهای شورای امنیت و فشارهای آمریکا، اروپا، ژاپن و برخی دیگر از کشورهای جهان اظهار داشت تردیدی نیست که ایران از شدت این تحریمها و وسعت حمایتهای جهانی غافلگیر شده است.
اشاره دنیس راس به قطعنامههای تحریمی سازمان ملل متحد علیه برنامههای اتمی تهران و فشارهای کشورهای غربی بر شرکتهای خارجی که در صنایع نفت و گاز ایران است.
مقامات ایرانی این اقدامات را غیرقانونی دانسته و عنوان کرده فعالیتهای اتمیاش به هیچ وجه جنبه نظامی ندارد.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که احتمال دارد دور جدید مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ طی چند هفته آینده آغاز شود.
رادیو کوچه:
پس از انتشار مطلبی از سایت دیدهبان آزادی در مورد صدای آمریکا چنانچه اعلام کردیم منتظر نظرهای شما هستیم. نقدی بر این بیان به رادیو از سوی یکی از شنوندگان بهنام «علی امیدی» رسیده است. آنچه در پی میآید نظر این شنونده رادیو در مورد مطلب «صدای آمریکا، توسط یک روحانیزاده اداره میشود» است.
سردبیر گرامی
(آقا اردوان عزیز)
از شما انتظاری بیش از این میرفت!
این مایه خجالت من است که نوشتهی سخیفی همچون کلمات بالا را در سایت خود آوردهاید و طبق روال معمول هم گفتهاید که نظر ما نیست و نظر شخصی نویسنده است.
از خواندن این متن من فقط دستگیرم شد که یک رشتهی ناپیدایی از خصومت پیشینی از سوی نویسنده، با شخصی بهنام آقای سجادی وجود داشته (که ما خبر نداریم)، که در این نوشته سعی شده تا تسویه شود. من نه نویسندهی متن بالا و نه آقای سجادی را نمیشناسم و نظر خاصی هم در مورد صدای آمریکا نمیتوانم بدهم بجز این که حس میکنم (و این صرفن حس من است و اثبات شده نیست و تهمت هم نمیزنم) که سطح برنامههایش در حد حرفهای نیست و همچون رسانهای اپوزیسیونی عمل میکند، در حالی که ماموریت آن و مالیات آمریکایی و نیاز مردم ایران چیز دیگری از آن میخواهند (جریان آزاد اطلاعات).
صرفنظر از کم و کیف آن رسانه، شرمآوری عنوان این نوشته است که نگرشی فاشیستی را تبلیغ کرده: «هر کسی که از تخمهی آخوند باشد، حق حضور در نهادهایی که «من» تشخیص میدهم را ندارد.»
آخه بابا این هم شد تیتر! خجالتآور است. سالهاست که اهل اندیشهی ایرانی اینگونه نگاهها را سعی کردهاند دور ریزند و شما تازه مبلغ آن شدهاید؟ شما باید این نوشته را بهعنوان چهرهی فاشیسم در زیر نقاب دیدهبانی دموکراسی نقد میکردید، نه این که عینن منتشرش کنید.
اگر قرار باشد که بچه آخوند کنار گذاشته شود و بچهی فلان مقام کنار گذاشته شود، خوب جهان آینده، همان خواهد شد که قبلن بوده، پس برای چه این همه «زر» میزنیم برای تغییر وضعیت این جهان؟ خوب بگذاریم همانطور ماند؟ و همچون متون مکتوب یهودیان و مسلمانان و نازیها و …، فرزندان را بهخاطر جرم پدران مجازات کنیم. آن چیز که در مورد این آخوندزاده باید نپذیرفتنی باشد، تبعیض مثبت و منفی به نفع و بر ضرر او باید باشد.
بهخاطر آخوندزاده بودنش نباید به او حق بیشتری داد و بهخاطر آخوندزاده بودنش، حقی را که مستحقاش هست، از او سلب کرد. اگر او شایستهی اشغال پستی باشد، حق نداریم محرومش کنیم و اگر شایسته نباشد، حق نداریم به او پست بدهیم، آنچنانکه نظام مقدس به خیل پر شماری از این آخوندزادگان داده است.
والسلام.
رادیو کوچه
تیم فوتبال پرسپولیس که در پنج دیدار گذشته نتوانسته بود به پیروزی برسد روز دوشنبه و در روز دوم از هفته دوازدهم رقابتهای فوتبال لیگ برتر برابر ذوبآهن به پیروزی رسید تا این تیم به صدر جدول نزدیکتر شود.
به گزارش مهر، در روز دوم از هفته دوازدهم رقابتهای فوتبال لیگ برتر عصر روز گذشته دو دیدار در تهران و بوشهر برگزار شد که به تساوی تیمهای شاهین با استیل آذین و پیروزی پرسپولیس برابر صدرنشین رقابتهای لیگ انجامید.
در دیدار ورزشگاه آزادی تهران شاگردان علی دایی برابر ذوب آهن به پیروزی ۲ بر صفر دست یافتند. در این بازی هادی نوروزی در دقیقه ۱۸ و محمد نوری در دقیقه ۸۴ برای پرسپولیس گل زدند.
تیم فوتبال پرسپولیس با این پیروزی ۲۱ امتیازی شد و خود را به نزدیکی ذوبآهن ۲۴ امتیازی رساند.
در دیگر دیدار برگزار شده دوشنبه تیم فوتبال شاهین بوشهر در ورزشگاه خانگی برابر استیل آذین با تساوی یک بر یک متوقف شد. در این بازی عباس پورخسروانی در دقیقه ۲۷ برای شاهین گل زد و محمد غلامی هم در دقیقه ۸۵ برای استیل آذین گل زد تا حمید استیلی که سابقه هدایت استیل آذین را دارد برابر تیم سابقش دو امتیاز خانگی را از دست بدهد.
بیشتر بخوانید:
«همه به سود ذوبآهن و پرسپولیس بازی کردند»
محبوبه شعاع / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
چهارم آبان برابر با بیستوششم اکتبر مصادف است با سالروز درگذشت «طاهره صفارزاده» شاعر، نویسنده، محقق و مترجم. وی زاده سال ۱۳۱۵ خورشیدی بود و بیشتر به عنوان شاعر شناخته شده است، اما او علاوه بر شعر، پایهگذار آموزش ترجمه بهعنوان یک علم و برگزارکننده نخستین «نقد عملی ترجمه» در دانشگاههای ایران محسوب میشود. صفارزاده نخستین مترجم «قرآن» به سه زبان زنده دنیا بود و سرانجام در سال ۱۳۸۷ درگذشت.
«طاهره صفارزاده» در بیستوهفتم آبان سال ۱۳۱۵ خورشیدی در «سیرجان» زاده شد. خانوادهاش پیشینه عرفانی داشتند و همین امر سبب شد که او از همان آغاز نگاهی ویژه به پیرامونش داشته باشد و قبل از آنکه به مدرسه برود تجوید و قرائت و حفظ قرآن را در مکتب آموخت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذرانید.
از کودکی ذوق نویسندگی و علاقه به مطالعه آثار ادبی داشت و در دبستان به عنوان شاعر شناخته شده بود. در این زمینه آموزگاران و بعد دبیران او را بسیار تشویق میکردند. طاهره نخستین شعرش را در سیزده سالگی سرود که در روزنامه دیواری مدرسه به ثبت رسید و نخستین جایزه شعر را که یک جلد «دیوان جامی» بود، دریافت کرد.
وی در امتحان ورودی دانشگاه در رشتههای حقوق و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات انگلیسی که مناسب آن دیپلم بود شرکت کرد و در هر سه قبول شد و اما در نتیجه در زبان و ادبیات انگلیسی لیسانس گرفت.
مدتی به عنوان مترجم متون فنی در شرکت نفت کار کرد و سپس برای ادامه تحصیل به «انگلستان» و سپس به «آمریکا» رفت. در دانشگاه آیووا، در گروه نویسندگان بینالمللی پذیرفته شد و به کسب درجه «MFA» نایل آمد. «MFA» درجهای مستقل است که به نویسندگان و هنرمندانی که قصد تدریس در دانشگاه را داشته باشند، اعطا میشود و نویسندگان به جای محفوظات و تاریخ ادبیات، به آموختن نقد به صورت تئوری و عملی و انجام پروژههای ادبی متنوع و مطالعات وسیع دربارهی آثار نویسندگان و شاعران میپردازند. دورهی آن، یک سال بیشتر از فوقلیسانس است و استخدام دارندهی این مدرک در دانشگاههای آمریکا، در پایهی دکترا انجام میشود.
صفارزاده در زبان عربی هم استعداد خاصی داشت و چنانکه در مقدمه «ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن» گفته است: «در دوره دبیرستان و به تشویق یک استاد دلسوز و دانشمند، عربی پایه را خوب فرا گرفتم و هرگز رابطهام با آموختن آن زبان قطع نشد. چه کلاسهای عادی و چه درس خصوصی را در محضر استادانی که قرآن شناس بودند. خودم بر این عقیده هستم که بروز و شکوفایی استعداد من در زبان عربی بهدلیل این بود که تجوید و قرائت قرآن را در کودکی و در سن شش سالگی آموخته بودم.»
طاهره صفارزاده برای دروس اصلی «شعر امروز جهان»، «نقد ادبی» و «نقد عملی ترجمه» را انتخاب کرد و در بازگشت به ایران اگرچه بهدلیل فعالیتهای سیاسی در خارج، مشکلاتی برای استخدام داشت اما چون در کارنامهاش از ۴۸ واحد درسی ۱۸ واحد ترجمه ثبت شده بود و کمبود و نبود استاد ترجمه برای رشتههای زبان خارجی در ایران موجب گلهمندی گروههای زبان بود، در سال ۱۳۴۹ با استخدام او در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) موافقت شد.
صفارزاده پایهگذار آموزش ترجمه بهعنوان یک علم و برگزارکننده نخستین «نقد عملی ترجمه» در دانشگاههای ایران محسوب میشود. دانشگاه «آیووا» بنا به درخواست شاعران و نویسندگان «کارگاه نویسندگی»، نخستین مرکزی بود که به گنجاندن این درس در برنامه آموزشی رشتههای زبان و ادبیات اقدام کرد.
پس از انقلاب اسلامی تعیین کتاب «اصول و مبانی ترجمه» اثر صفارزاده بهعنوان کتاب درسی در زمینه شناخت نظریهها و نقد عملی ترجمه به ویژه برای دانشجویان رشته ترجمه مفید بوده است.
وی به عنوان کارشناس ترجمه معتقد بود: «در ترجمه دانستن موضوع یا مطلب مورد ترجمه مقدم بر دانستن زبان مبدا و مقصد است. این خطر بزرگی است که متخصص رشته علوم انسانی، حتا رشته مهندسی متن پزشکی را و بالعکس یک پزشک متن جامعهشناسی را ترجمه کند، چون که اصطلاحات خاص در مجموع زبان علمی یک رشته را تشکیل میدهند.»
بر اساس این فکر دو تمرین «ترجمه تخصصی »و «معادل یابی برای واژگان تخصصی» در کتابهای زبان برای رشتههای دانشگاهی به پیشنهاد او گنجانده شد.
او در زمینه شعر و شاعری نیز به دلیل مطالعات و تحقیقات ادبی به معرفی زبان و سبک جدیدی از شعر با عنوان شعر «طنین» موفق بود که البته در آغاز بسیار بحث برانگیز شد زیرا شعر مقاومت و طنز سیاسی، حکومت پسند نبود.
و به همین سبب در سال ۱۳۵۵ به اتهام نوشتن شعر مقاومت دینی از دانشگاه اخراج و برای دومین بار به خانه نشینی و فراغت اجباری رفت. و در ایام تنهایی و مشاهده پارهای خیانتهای سیاسی و اجتماعی، درون مذهبی او بیش از پیش متوجه حمایت خداوند شد و تحولی شدید در وی ایجاد شد آن گونه که در زمان خانهنشینی، تمام وقت خود را وقف خواندن تفاسیر و مطالعات قرآنی کرد.
اشعار صفارزاده با نظر به مسایل سیاسی و اشاره به وقایع مهم جهان دارای خط فکری خاصی است. در همه آثارش به جریانهای سیاسی ایران و جهان نظر دارد وی با استفاده از زبان محاوره، اصطلاحات عامیانه، حتا مطرح کردن شعارها، تلاش میکند به شعر و زبان مردمی نزدیکتر شود.
و در نهایت طاهره صفارزاده شاعر و استاد دانشگاه پس از یک دوره بیماری در بیمارستان «ایرانمهر» تهران در چهارم آبان ۱۳۸۷ و در سن ۷۲ سالگی درگذشت. سازمان نویسندگان آسیا و آفریقا در مصر، در ماه مارس ۲۰۰۶ میادی همزمان با بر پایی «روز جهانی زن»، وی را به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه دانشمند مسلمان برگزیده بود.
او در اواخر حیاتش مشغول ترجمهی «نهجالبلاغه» بود که هنوز به پایان نرسیده بود درگذشت. از این مترجم دوازده مجموعهی شعر منتشر شده بود که آخرین مجموعهی شعر منتشر شده او «جلوههای جهانی» بود و شعرهای دیگری نیز بعد از این مجموعه آماده کرده و به ناشر سپرده بود. همچنین از وی کتابهایی دربارهی نقد ترجمه در زمینههای ادبیات، و علوم قرآنی و ویراستاری سی و شش کتاب زبان تخصصی منتشر شده است.
مجموعههای شعری «رهگذر مهتاب»، «طنین در دلتا»، «سد و بازوان»، «سفر پنجم»، «حرکت و دیروز»، «بیعت با بیداری»، «مردان منحنی»، «دیدار صبح»، «در پیشواز صلح»، «هفتسفر»، «روشنگران راه» و «جلوههای جهانی» از این شاعر انتشار یافتهاند. کتاب «سفر پنجم» او که دربرگیرنده اشعار مقاومت با مضامین دینی است در سال ۱۳۵۶ در مدت دو ماه سی هزار نسخه و در سه نوبت به چاپ رسید.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
آفتاب
خبرگزاری دانشجویان ایران
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
یک شهروند هلندی با راننده افغاناش که با یک نهاد امداد رسان در افغانستان کار میکرد، از سوی افراد مسلح ناشناس روز گذشته ربوده شدند.
بر اساس معلومات ارایه شده از سوی شاهدان عینی و مقامات در شمال افغانستان، این شهروند هلندی و رانندهاش در مسیر استانهای کندوز و تخار توسط چهار مرد مسلح ربوده شدهاند.
عبدالجبار تقوا استاندار تخار میگوید تلاشها و جستجو برای پیدا کردن این شهروند هلند و همکار افغاناش آغاز شده است.
آقای تقوا گفت تا هنوز نمیداند که این شهروند خارجی از سوی چی گروهی ربوده شده است و تا کنون کسی مسوولیت این آدمربایی را به عهده نگرفته است.
بر اساس معلومات که تا کنون از سوی مقامات افغانی ارایه شده است، این شهروند هلندی در یک نهاد کمکرسان برای معیوبان کار میکرد.
همچنان در مورد نام این شهروند هلندی و نام نهادی که وی با آن کار میکرد تا هنوز معلومات ارایه نشده است.
استانهای تخار و کندز در شمال افغانستان در این اواخر ناامن شده و چندی پیش استاندار کندز هنگام ادای نماز جمعه در اثر یک حمله انتحاری با شماری از نمازگذاران کشته شد.
در ماه اگوست سال روان ده کارمند خارجی یک نهادصحی در استان همجوار تخار در بدخشان از سوی افراد ناشناس کشته شدند.
همچنان در یک رویداد دیگر اخیرن لیندانورگروف خانم بریتانیایی که با یک نهاد آمریکایی کار میکرد در شرق افغانستان ربوده شده و هنگام عملیات نجات کشته شد.
تا هنوز معلوم نیست که این خانم بریتانیایی از سوی آدمربایان کشته شده و یا هم از سوی کماندوهای آمریکایی که بری نجات وی عملیات میکرد.
خبر / رادیو کوچه
علاالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس جمهوری اسلامی روز دوشنبه، سوم آبان اظهار داشت که روز سهشنبه در قلب راکتور نیروگاه اتمی بوشهر سوختگذاری میشود.
به گزارش ایسنا، آقای بروجردی در حاشیه نشست دیدارش با سفرای کشورهای آفریقایی در تهران گفت که روز سهشنبه، چهارم آبان برابر با ۲۶ اکتبر سوخت هستهای این نیروگاه در قلب رآکتور آن قرار داده خواهد شد.
علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، حدود سه هفته پیش علت تاخیر در بارگذاری سوخت در قلب راکتور را «نشت» در یکی از استخرهای کنار راکتور اعلام کره بود.
بر اساس برنامه اولیه، قرار بود که در نیمه اول مهرماه پس از انتقال سوخت به قلب راکتور، نیروگاه اتمی بوشهر فعالیت خود را آغاز کند که این کار به تاخیر افتاده است.
مقام های ایران می گویند که این نیروگاه تا سال ۲۰۱۱ میلادی در حدود ۱۰۰۰ مگاوات برق تولید خواهد کرد که معادل دست کم دو و نیم درصد برق مورد نیاز در این کشور است.
آقای صالحی در مورد «نشت» گفته بود: «در فرآیند شستوشو، نشت کوچکی در استخر راکتور مشاهده و جلوی آن گرفته شد. همین نشت چند روزی فعالیتها را عقب انداخت».
رییس سازمان انرژی اتمی ایران همچنین احتمال ارتباط بین تاخیر در سوخت گذاری نیروگاه بوشهر با فعالیت کرم اینترنتی «استاکس نت» را رد کرد.
متخصصان ایران و روسیه ۳۰ مرداد روند سوختگذاری در نیروگاه هستهای بوشهر را آغاز کردند.
سوخت نیروگاه اتمی بوشهر توسط روسیه تامین میشود و پسمانده سوخت آن به روسیه انتقال مییابد.
مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 1296 خورشیدی – بهرغم اعلام بیطرفی در قبال جنگ قدرتهای اروپایی، واحدهای ارتش روسیه چهارم آبان وارد بندر انزلی شدند و به سوی تهران به حرکت در آمدند و دو هفته بعد، پس از تصرف قزوین خود را به کرج رسانیدند.
- ۱۳۴۶ خورشیدی – «محمدرضا پهلوی» شاه سابق ایران با اینکه از سلطنت او ۲۶ سال میگذشت، در چهل و هفتمین زادروز خود طی مراسمی مفصل که به نظر بسیاری ضرورت نداشت بر سر خود تاج گذارد.
- ۱۳۳۵ خورشیدی – «بهروز افخمی» کارگردان و نویسنده سینمای ایران متولد شد. او نماینده مردم تهران در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز بوده است.
- ۱۳۸۰ خورشیدی – «ثریا اسفندیاریبختیاری» (زاده ۱ تیر ۱۳۱۱ در اصفهان) دومین همسر محمدرضا شاه پهلوی و ملکه ایران بر اثر سکته مغزی در پاریس درگذشت.
- ۱۶۸۹ میلادی – در جریان جنگ امپراتوری اتریش با عثمانی، ژنرال «انی سیلویو پیکولومینی» فرمانده نیروهای اتریشی دستور داد که شهر «اسکوپجه» (تلفظ ترکی آن اوشکوپ، تلفظ یونانی اسکوپیا و تلفظ ایتالیاییاش سکوپی) آتش زده شود. علت صدور چنین دستوری این بود که در این شهر ۶۰۰ هزار نفری که اینک پایتخت جمهوری مقدونیه است بیماری وبا شیوع یافته بود.
- ۱۹۰۲ میلادی – «الیزابت کدی» فعال اجتماعی و حقوق زنان اهل ایالات متحده درگذشت.
- ۱۹۰۵ میلادی – شورای کارگری «سنت پترزبورگ» در جریان انقلاب سال ۱۹۰۵ روسیه، تشکیل شد.
- ۱۹۱۶ میلادی – «فرانسوا میتران» نخستین رییسجمهوری سوسیالیست فرانسه، بهدنیا آمد.
- ۱۹۷۹ میلادی – «کیم جائه کیو» رییس سازمان اطلاعات و امنیت کرهجنوبی در جریان ملاقات خود با «پارک چونگ هی» رییس جمهوری این کشور با شلیک گلوله، او و سپس محافظ وی را کشت.
- ۱۷۵۹ میلادی – «ژرژ دانتون» از رهبران میانهرو انقلاب فرانسه بهدنیا آمد. وی پنجم آوریل ۱۷۹۴ دریک دادگاه افراطیون انقلاب به اعدام محکوم و همان روز با گیوتین گردن زده شد و اصطلاح انقلاب فرزندان خود را میبلعد از همان روز برسر زبانها افتاده است.
- ۱۹۹۵ میلادی – «فتحی شقاقی» بنیادگذار فلسطینی جنبش جهاد اسلامی در مدخل یک هتل در جزیره مالت هدف گلوله ماموران موساد قرار گرفت و کشته شد. از شقاقی بهعنوان مبتکر انفجارهای انتحاری نام برده شده است.
- ۱۸۶۶ میلادی – روز ملی «اتریش». جمهوری اتریش در مرکز اروپا و در همسایگی سوییس، ایتالیا، مجارستان واقع شده است. جمعیت اتریش بیش از ۸ میلیون نفر است که عمدتن کاتولیک هستند. با توجه به رشد بسیار کند جمعیت این کشور پیشبینی شده است تا سال ۲۰۲۵ میلادی اتریش افزایش جمعیت نداشته باشد. پایتخت آن شهر وین است. اتریش در سال ۱۸۶۶ برای اولینبار و در ۱۹۱۸ برای بار دوم، مستقل شد و نظام سیاسی خود را جمهوری فدرال با دو مجلس قانونگزاری اعلام کرد.
رادیو کوچه
رییس کمیته تربیت بدنی و جوانان مجلس شورای اسلامی، روز دوشنبه، از مادامالعمر محروم شدن سرپرست تیم (میررسول رییسی) و وزنهبردار شرکتکننده (حسین خدادادی) در مسابقات جهانی پیشکسوتان به دلیل روی سکو قرار گرفتن در کنار ورزشکار اسراییلی از سوی سازمان تربیت بدنی خبر داد.
به گزارش ایسنا، سیدجلال یحییزاده در رابطه با حضور وزنهبردار پیشکسوت ایران که در مسابقههای جهانی، ضمن رقابت با نماینده اسراییل در سکوی توزیع مدالها در کنار او ایستاده و واکنشهای صورت گرفته در این راستا، اظهار داشت: «متاسفانه وزنهبرداری ما جزو رشتههایی شده که چند سالی است دچار حواشی متعددی شده، از جمله مسئله دوپینگ که آزاردهنده بوده و در این رشته بیشتر دیده و شنیده شده است.»
وی در ادامه افزود: «در حال حاضر نیز که موضوع وزنهبردار پیشکسوت ایران که در مسابقههای جهانی با نماینده اسراییل رقابت کرده و در زمان توزیع مدال در کنار او ایستاده، اتفاق افتاده که اصلن جای توجیه ندارد. بدتر از آن این که درارتباط با اسراییل در ورزش مدتی است مواضعی گرفته شده و اقدام اخیر کاملن با سیاست، هدف و راهبرد نظام جمهوری اسلامی ایران و خواسته مردم منافات داشت.»
یحییزاده با اشاره به رخ دادن این اتفاق در سوم مهر گفت: «تا چند روز پیش این موضوع اصلن رسانهای نشده بود. جالب این بود که سرپرست تیم عنوان کرده بود بنده تمام تصاویر و CDهای مرتبط با این مسئله را محو کرده بودم، ولی نمیدانم چگونه شده که این تصاویر در سایتها و رسانهها منتشر شده است.»
نماینده مردم تفت و میبد در مجلس، ادامه داد: «متاسفانه ظاهرن کسانی که در این زمینه مسوولیتی داشتهاند اصل این کار را زشت ندانسته، ولی منتشر شدن و مطلع شدن افکار عمومی را چیز بدی میدانستهاند که خود این مسئله نیز خطا و اشتباه فاحش دومی است که صورت گرفته است.»
لازم به ذکر است چندی پیش ورزشکار وزنهبردار ایرانی در سری مسابقات وزنهبرداری پیشکسوتان جهان در ترکیه با قرار گرفتن بر روی سکوی مدالها در کنار ورزشکاری از اسراییل مورد انتقاد برخی مسوولان جمهوری اسلامی شده است.
بیشتر بخوانید:
«وزنهبردار ایرانی کنار نماینده اسراییل قرار گرفت»
خبر / رایو کوچه
روابط عمومی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، با انتشار بیانیهای، خبری که در سایت رجانیوز درباره «تیم سابق مذاکرهکننده هستهای» منتشر شده را «دروغ» خواند و اعلام کرد که وظیفه رجانیوز، جعل خبر و مخدوش کردن منافع ملی است.
به گزارش کلمه، سایت رجانیوز در خبری به مناسبت سالگرد نشست کاخ سعدآباد با حمله به تیم سابق مذاکره کننده هستهای ایران مدعی شد که «تونی بلر نخست وزیر وقت انگلستان پس از تعلیق فعالیتهای غنیسازی اورانیوم در ایران و در سال ۲۰۰۴ اعلام کرد که میوه حمله به عراق را از دستان حسن روحانی، دبیر وقت شورای امنیت ملی ایران بهدست آورده است.»
روابط عمومی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه «در خصوص جعلی بودن این خبر هیچ شکی نیست» اعلام کرد «اینگونه دروغپردازیهای بیاساس و حتا بدون یک منبع ظاهری نشان از عجز و ناتوانی این تفکر سیاسی دارد که در قالب دروغهای رجانیوز ظاهر شدهاند.»
در این بیانیه همچنین آمده است: «به اعتقاد بسیاری از ناظران آگاه و حتا برخی افراد نزدیک به دولت دهم، اینگونه اقدامات سایت رجانیوز باعث تبدیل شدن آن به یک مجموعه بیاعتبار و پرهزینه برای دولت وقت گردیده است. بهطوریکه اخبار و ادبیات آن در هیچ یک از محافل سیاسی و خبری محلی از اعراب ندارد.»
این مرکز در پایان افزوده که «حسن روحانی بهعنوان شخص حقیقی و مرکز تحقیقات استراتژیک بهعنوان یک شخص حقوقی، حق شکایت و پیگیری این اعمال خلاف و ناشایست سایت رجانیوز را برای خود محفوظ میدانند.»
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ایران
http://www.iran-newspaper.com/
1)آزاداندیشی باید در همه سطوح حوزه گسترش یابد
رهبر معظم انقلاب در دیدار و گفتوگوی ۴ ساعته با اساتید، فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم: «مخالفت با سرکوب آرا از سنتهای پویا و زیبای حوزههای علمیه است. آحاد ملت مراقب باشند حتا یک گام در مسیر دلخواه دشمن برندارند. آزاداندیشی جاری در حوزه از قبل نیز بیشتر است، اما این آزاداندیشی باید در سطوح مختلف گسترش و تعمیق یابد و اهل فکر، در همه رشتهها، همهگونه آرا و افکار خود را آزادانه بیان کنند.»
۲) حسینی در افتتاحیه هفدهمین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات و خبرگزاریها:
بیشترین مجوز نشریات در دولتهای نهم و دهم صادر شده است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: «در حال حاضر ۳ هزار و ۹۳۰ نشریه و روزنامه در کشور مجوز فعالیت دارند در حالی که قبل از انقلاب فقط ۳۵ روزنامه فعالیت داشتند. امروز در ۲۵ استان کشور روزنامه محلی داریم و امیدواریم که این تعداد نیز گسترش بیشتری یابند.»
جام جم
۱)جشنواره هفدهم: دومین روز همان روز اول است
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100889350769
هفدهمین جشنواره و نمایشگاه بینالمللی مطبوعات و خبرگزاریها عصر روز گذشته با حضور رییسجمهوری بهطور رسمی گشایش یافت. هرچند که معدود علاقهمندانی دقایقی بعد از افتتاح رسمی این نمایشگاه و پس از نماز مغرب و عشا به بازدید از غرفهها پرداختند اما بسیاری از بازدیدکنندگان و غرفهداران رسانههای مختلف از صبح روز گذشته پشت درهای بسته ماندند تا به دلایل مختلف نمایشگاه از روز اول نتواند میزبان همه دوستداران رسانههای مکتوب باشد.
۲)توپ مذاکره در زمین گروه ۱+۵
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100889349888
چند روز قبل کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده گروه کشورهای ۵+۱در مذاکرات هستهای با ایران پیشنهاد کرد که ماه نوامبر مذاکرات هستهای برگزار شود. وی در نامهای ۱۵ نوامبر (۲۴ آبان) را بهعنوان زمان مذاکره ۱+۵ با ایران در وین و به مدت ۳ روز پیشنهاد کرده است.
کیهان
۱) با اجرای هدفمند شدن یارانهها قیمت هر کیلو وات برق ۴۳ تومان تعیین شد
http://www.kayhannews.ir/890804/4.htm#other403
کار گروه طرح تحول اقتصادی، قیمت برق برای هر کیلووات ساعت در اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها را ۴۳۰ ریال تعیین کرد. بنابراین اگر الگوی مصرف در نیمه دوم سال که ۲۰۰ کیلووات ساعت در هر ماه است را ملاک محاسبه قرار دهیم، مشخص میشود که افزایش قیمت هر کیلو وات ساعت برق در فرمول جدید، حدود ۲۰۰ ریال است، بدین ترتیب هماکنون که قیمت یارانهای برق ۱۶۲ ریال به ازای هر کیلو وات ساعت است، بنابراین بدون احتساب افزایش قیمت سوخت نیروگاهها، میتوان قیمت را ۳۶۲ ریال محاسبه کرد.
۲) تشدید بحران زباله و سوخت در ایتالیا و فرانسه
http://www.kayhannews.ir/890804/16.htm#other1603
با ادامه اعتصابهای سراسری در فرانسه گزارشها از تعطیلی یکچهارم پمپهای بنزین بهدلیل نداشتن سوخت حکایت دارد. به گزارش مهر، هرچند گمان میرفت تصویب لایحه افزایش سن بازنشستگی در مجلس سنای فرانسه به اعتصابهای گسترده چند هفته اخیر فرانسویها پایان دهد، اما وضعیت بحرانی این کشور همچنان ادامه دارد.
رسالت
۱)احمدینژاد در همایش جنگ نرم: نبرد اصلی، نبرد اندیشه و جنبش نرمافزاری است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=43553
احمدینژاد در همایش جنگ نرم گفت: نبرد اصلی، نبرد اندیشه و جنبش نرمافزاری است. رییسجمهوری افزود: «اندیشه اسلام ایرانی یعنی فهم ایرانی از اسلام که همان اندیشه ولایت و امامت و اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام آمریکایی و اسلام متحجر است.»
۲)محمدجواد لاریجانی: تقاضای مذاکره شکست مفتضح تحریم غرب است
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=43551
لاریجانی در خصوص مذاکره اشتون و جلیلی گفت: «تقاضای مذاکره خانم اشتون یعنی احیای مذاکرات و به نظر من کار درستی است که آنها به این نتیجه رسیدهاند که با تحریم و سیاست بسیار غلط و مفتضح چماق شکسته و هویج پوسیده به جایی نمیرسند.»
همشهری
۱)هشدار، کراک و شیشه در صدر فهرست مصرف
http://www.hamshahrionline.ir/news-119195.aspx
نتایج تحقیقی در مورد درمان جویان تهرانی نشان میدهد که الگوی مصرف موادمخدر در تهران تغییر کرده است. حاجیرسولی عضو هیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در نشست علمی- پژوهشی «ارزیابی سریع مصرف مواد اعتیادآور» در مورد این تحقیق گفت: «این تحقیق میان یکهزار و ۱۰۸ نفر معتاد درمانجوی استان تهران انجام شده است. بررسی برخی از عوامل مربوط به الگوهای مصرف مواد اعتیادآور هدف اصلی این پژوهش بهشمار میرود.»
۲) سهراب بختیاریزاده مربی صبای قم شد: یاوری چهارمین مربی برکنار شده لیگ برتر
http://www.hamshahrionline.ir/news-119194.aspx
سهراب بختیاریزاده هدایت تیم فوتبال صبای قم را بر عهده خواهد گرفت. به گزارش ایسنا، سرپرست تیم فوتبال صبای قم از جابهجایی در نیمکت مربیگری این تیم لیگ برتری خبر داد و گفت: «بختیاریزاده به عنوان مربی – بازیکن هدایت صبا را بر عهده گرفته و جایگزین محمود یاوری خواهد شد.»
آفرینش
۱)دبیر ستاد عمره دانشجویی کشور: اختصاص وام ۶۰۰ هزار تومانی به عمره دانشجویی و ۳۰۰ هزار تومان وام به عتباتیها
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=71761
دبیر ستاد عمره دانشجویی کشور اظهار داشت: «امسال چهاردهمین سالی است که عمره دانشجویی برگزار میشود و تا به حال حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰هزار نفر به عمره دانشجویی اعزام شدند.»
۲)درخشش دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در مسابقات بینالمللی رباتیک
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=71764
تیم رباتیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در لیگ ربات نمایشی دومین دوره مسابقات بینالمللی رباتیک جام دانشگاه صنعتی امیرکبیر و سومین دوره مسابقات ملی رباتیک خوارزمی توانست با اقتدار از دیگر رقبا پیشی گرفته و مقام دوم را به خود اختصاص دهد.
خراسان
۱) طلاق عامل ۵۰ درصد آسیبهای اجتماعی است
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=8&day=4&id=4343
مسوولان اجتماعی در وزارت کشور، نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی، استانداری و فرمانداری تهران روز یکشنبه در کمیسیون اجتماعی مجلس حاضر شدند و گزارش کاملی را از آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی به کمیسیون ارایه کردند. بر مبنای این گزارش عامل ۵۰ درصد آسیبهای اجتماعی اعم از ناامنی اجتماعی، سرقت، اعتیاد، قتل خانوادگی، نزاع خیابانی و زورگیری توسط اراذل و اوباش، تکدیگری، زنان و کودکان خیابانی و مفاسد اخلاقی طلاق است که با ارایه راهکار از سوی دولت برای کاهش طلاق، آسیبهای اجتماعی تا ۵۰ درصد کاهش مییابد.
۲)استراتژی جدید دولت انگلستان برای بهبود فضای کسب و کار
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=8&day=4&id=4427
نخست وزیر انگلستان روز دوشنبه در جمع رهبران تجاری انگلستان، سیاستهای اقتصادی دولت برای خروج اقتصاد از رکود را تشریح کرد. به گزارش گاردین پس از آنکه در ماههای گذشته تمرکز دولت انگلستان بر پیشبرد سیاستهای ریاضت اقتصادی معطوف شده بود آمارهای جدید کاهش رشد اقتصادی در این کشور باعث شده است دولت سیاستهای جدید خود را به بهبود فضای کسب و کار معطوف نماید.
دنیای اقتصاد
۱) «دنیای اقتصاد» بررسی میکند چرخش در سیاستهای وارداتی؟
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=229808
دو ماه پس از زمزمههایی که به نوعی خبر از بازگشت دیوار غیرتعرفهای در برابر واردات میداد، به نظر میرسد اظهارات اخیر معاون اول رییسجمهوری به همراه مقامات وزارت بازرگانی و تایید ضمنی رییسجمهوری از نوعی چرخش موضع در سیاستهای وارداتی حکایت دارد.
۲)به دلیل نتیجه ضعیف نشست گروه ۲۰،سیر نزولی طلا معکوس شد
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=229739
این احتمال که نشست هفته پیش ۲۰ کشور قدرتمند اقتصادی به اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از تشدید جنگ ارزی منجر شود باعث شده بود که قیمت جهانی طلا تا آخرین روز هفته پیش در سراشیبی قرار بگیرد، اما دیروز به دنبال بازگشایی بازارهای جهانی معلوم شد که سفتهبازان طلا تصمیمات گروه ۲۰ را بسیار سست ارزیابی کردهاند و به همین دلیل، قیمت جهانی طلا که تا ۱۳۱۵ دلار سقوط کرده بود تا ۱۳۴۳ دلار بالا رفت که صعود سکه و طلا در بازار داخلی را به همراه داشت.
مرتضا خسروی (هیچ) – رادیو کوچه
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، با اعلام رای دادگاه حکم یک سال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از روزنامهنگاری برای ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار و فعال جنبش زنان در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شده است.
به گزارش تا آزادی روزنامه نگاران زندانی، حکم بدوی این روزنامهنگار که در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیر عباس صادر شده بود، در دادگاه تجدید نظر استان تهران نیز تایید شد که به موجب آن ژیلا بنییعقوب به جز تحمل یک سال حبس قطعی به ۳۰ سال محرومیت از حرفه روزنامهنگاری هم محکوم شده است.
لازم به ذکر است این حکم تاکنون برای احمد زیدآبادی و ژیلا بنییعقوب صادر شده است.
گفتنی است خانم بنییعقوب درست یک هفته پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته هم به همراه همسرش در منزل مسکونیشان بازداشت و پس از دو ماه، با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
وی روزنامهنگاری مستقل است که طی سالهای اخیر چند جایزه بینالمللی در حوزه روزنامهنگاری را از آن خود کرده است که آخرین آنها جایزه شجاعت در روزنامهنگاری، جایزه بینالمللی آزادی بیان و جایزه بهترین وبلاگنویس گزارشگران بدون مرز بوده است.
بهمن احمدیامویی، همسر ژیلا بنی یعقوب نیز به دلیل فعالیتهای رسانهای و روزنامهنگاریاش اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین زندانی است و دوران محکومیت ۵ ساله خود را میگذراند.
بیشتر بخوانید:
«ژیلا بنییعقوب برنده جایزه ویژه آزادی بیان»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر