اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
اگر تاکنون به شهر مشهد سفر کرده باشید، شاید با من موافق باشید که پس از نام «علیبنموساالرضا» یکی از نامهایی که فراوان به گوشتان میخورد، نام «حسینملک» و یا آنطور که مشهدیها با احترام میگویند، «حاجحسینآقایملک» باشد. کسی که مشهدی نبود اما آوازهاش در این شهر بیش از هر جای دیگری در ایران است.
نام ملک در تهران و مشهد با موضوعی به نام وقف گره خورده است، مقولهای که برای ما ایرانیان چیز تازهای نیست و بخشی است از فرهنگ و سنت دیرینهی ما. اما چیزی که حسینملک را از دیگران متمایز میکند و نام او را پرآوازه میسازد، نوع نگاه متفاوت او به این موضوع است. در روزگاری که همیشه بخش عمدهای از درآمد وقفیات، شامل دادن نذری ماه محرم، ساخت مساجد و حسینیهها و حداکثر بنای مدرسه یا بیمارستانی میشده است، خرید و جمعآوری نسخ کتابهای خطی و چاپ سنگی نایاب و آثار نقاشان مشهور اروپایی و وصیت برای هزینه کردن میلیونها تومان درآمد اموال وقف شده در راه نگهداری و تکمیل کتابخانهای که از این کتب گرد آمده است، نشان از ژرفای فرهنگ و دانش در وجود انسانی داشت که دلباختهی علم و هنر و فلسفه بود. ملک به تقوا و ایمان شهره است، اما شاید خیلیها ندانند که خانهاش در سعدآباد تهران که به اسم «قصرملک» شناخته میشد، روزگاری محل رفتوآمد هنرمندان بزرگی بود از «عبدالهدوامی» و «ملوکضرابی» گرفته تا «مرضیه» و «گوگوش.»
حسینملک، تبریزیالاصل و از خاندانی بود که از راه تجارت صاحب ثروت و مکنت شده بودند، جدش «حاجمهدی تاجرتبریزی» از رفقای «میرزاتقیخان امیرکبیر» بود و به سبب پرداخت هزینهی سفر «محمدشاهقاجار» به تهران جهت نشستن بر تختسلطنت لقب «ملکالتجار ممالکمحروسه» را از شاه دریافت کرده بود. پسرش «حاجکاظم» که در تهران ساکن شده بود، این لقب را نیز همچون ثروت هنگفتش از پدر به ارث برد. او مردی زیرک، فاضل، ادیب و آزاده بود. او ثروت موروثی را به خرید ملک در خراسان گماشت و در ضمن از تجارت نیز غافل نبود. ملکالتجار میان مردم کوچه و بازار از شهرت و خوشنامی فراوانی برخوردار بود.
شاید بزرگترین خدمت حاجکاظمملک به تاریخ سیاسی ایران، نقش او در واقعهی «تحریمتنباکو» است، که چون ظاهرن قرار است که تمام افتخارات تاریخ معاصر ما به نام روحانیون ثبت شود، متاسفانه نقش او را در این ماجرا به عمد نادیده گرفتهاند. در سال ۱۳۰۹ هجری قمری هنگامی که «ناصرالدینشاه» امتیاز تنباکو را به انگلیسیها واگذار میکند، ملکالتجار به جهت لغو انحصار «رژی» کسبهی بازار را بر علیه او میشوراند و چون مرجعی حاضر به تحریم صریح تنباکو نمیشود، خود از جانب «میرزایشیرازی» که در آن زمان مقیم «سامره» در عراق بود و مرجع تقلید تمام شیعیان جهان، فتوایی دروغین تهیه و تلگراف میکند و به توسط «حاجمیرزاحسن آشتیانی» همهجا پخش میکند. چون دولت از میرزایشیرازی جویای صحت تلگراف میشود او نه آن را رد و نه تایید میکند. او چون استقبال مردم را دیده بود، سکوت میکند و به سبب خوش نامشدنش، به نوعی بر آن صحه میگذارد. ملکالتجار را به جرم تحریک و دعوت به آشوب دستگیر و به قزوین میفرستند، اما پس از بالا گرفتن قایله شاه او را آزاد میکند و با دادن خلعت از او دلجویی میکند.
حاجکاظمملک قدرتبدنی بالایی داشت که آنرا مدیون ورزش زورخانه بود. دو میل شخصیاش از او به یادگار در موزهی ملک موجود است. این مرد همه فنحریف در امر ساختمان سلیقهای بینظیر داشت. در تهران و در بازار «بینالحرمین» میانهی «مسجدشاه» و «مسجدجمعه» خانهای ساخت که بعدها توسط حاجحسینملک تبدیل به کتابخانه و موزهی ملک شد، که در شمار بناهای تاریخی تهران است. دو نمونهی دیگر دو بنای ییلاقی هستند که یکی در باغات شاهعبدالعظیم و دیگری نزدیک دربند در سعدآباد که بعدها محل سکونت پسرش شد.
حسین ملک متولد ۱۲۵۰ هجریشمسی فرزند ارشد ملکالتجار بود. او به سبب تعلقات مذهبی پدر به مدارس قدیمهیعلمی فرستاده و نزد بزرگترین استادان این علوم، فقه، عربی، کلام و اصول میآموزد. تبحر او در این علوم به حدی بود که بعدها هرگاه آخوندی در برابرش هوس و جرات اظهار فضل میکرد، چنان حریف را از میدان به در میکرد که تا سالها از یادش نرود. با وجود این تعلیمات ذهن باز و روشنفکریاش سبب شد که خود فرانسه و انگلیسی بیاموزد و حتا دست به ترجمههایی بزند که نمونههایش در موزهیملک موجود است. او از خرافات مذهبی به شدت متنفر بود و به همین جهت بر خلاف رسم معمول خانوادههای مذهبی دخترانش را بدون حجاب به مدرسهی آمریکاییها در تهران فرستاد تا از آنها علم و دانش بیاموزند. اسامی دو تن از دخترانش، «رزت» و «فلورت»، خود گواهی بر این مدعا است.
حاجحسین ملک خود کارشناسی زبده در شناخت آثار، اشیا و به خصوص کتب خطی و تاریخی بود و به راحتی میتوانست سره را از ناسره تمیز دهد. سفرهدار بود و در خانهاش به روی همه باز. از هنرمند و ادیب و دانشمند گرفته تا مذهبی و غیرمذهبی و ایرانی و خارجی به خانهاش رفتوآمد داشتند. برای هر کس حکایتی داشت و شعری، اما مشهور است که اگر طرف متکبر بود و بادی به غبغب میانداخت، با شوخی و طنز بادش را میخواباند. او به سبب علاقه به امور عامالمنفعه و خدمت به خلق شروع به وقف اموالش میکند و از ساخت بیمارستانی در «چناران» آغاز و تا وقف زمینهایی برای ساخت مسکن برای کارمندان کمدرآمد ادامه میدهد. در سال ۱۳۱۶ هجریشمسی خانهی پدری خود در بازاربینالحرمین تهران را با تمام وسایل و کتابهایش وقف آستانقدس کرد تا در آن برای هر ایرانی و خارجی برای مطالعه و تحقیق باز باشد، سپس در سالهای بعد مقدار زیادی املاک و مستغلات فراوانی را به وقفیات خود اضافه کرد تا درآمد آنها برای گسترش کتابخانه هزینه شود. جالب است که در متن وقفنامهی شمارهی ۱۳۳۰ که در موزهیملک موجود است، قرار بوده که ۵ درصد از درآمد موقوفاتی که به آستانقدسرضوی وقف شده، برای خرید کتاب منظور شود، ولی پس از ۳۰ سال حتا یک نسخه نیز به این گنجینه اضافه نشده است.
حاجحسینآقای ملک در سال ۱۳۵۱ هجریشمسی، پس از یکصد سال زیستن با آبرو زندگی را وداع گفت. پیکر او را در حرم امامرضا و در کنار مدفن پدرش به خاک سپردند.
منابع:
مهدیبامداد، تاریخرجالایران، تهران ۱۳۴۷
دانشنامهی ایرانیکا، جلدسوم
مقالهی عبدالمجید مجیدفیاض در مجله اینترنتی رهآورد
گفتوگوی محمدرضالطفی با عبدالهدوامی پنجشنبه ۱۳ دسامبر ۲۰۰۷
یسنا یاوری / رادیو کوچه
دلیل انتخابم برای بررسی این نمایش که چند روزی از آخرین اجرایش میگذره به نوعی روایت درگیریهای اکثر آدمهای زندگی شهری است و یکی از دلایل استقبال مخاطب هم همین است. بارها مدت اجرای نمایش تمدید شد و باز هم مردم استقبال کردند.
نویسنده نمایشنامه «مهدی میرمحمدی» و کارگردان آن «سیدعلی هاشمی» است.
مهرناز، شبیه بسیاری از زناییست که در جامعه شهری امروز ایران بهدنبال تغییرات آنی و ساختاری، دچار کلاف سردرگم بیهویتی و ناشناختگی میشن.
شبیه زنهایی که خودشون و ادامه خودشون گاهی تحمل میکنن و گاهی از اون لذت میبرن و در مواقع بسیاری از نوع بودن خود زجر میکشن. او تنها زندگی میکنه. مادرش در آسایشگاه روانی بستریست و گاهی برادرش، که اونم درگیر جدایی از همسرش بهش سر میزنه و درگیری زندگیش رو بیشتر میکنه.
مهرناز درگیر رابطه با مرداییه که حس خاصی به اونا نداره و تنها نقش سرگرمی رو بازی میکنن. «نادر» دوست و تا حدود کمرنگی دوست پسر مهرناز.
مهرناز دچار سرگشتگی روابط. نمیدونه از زندگی چی میخواد. نه یک روشنفکر و نه سعی داره که نشون بده که هست. یه فرد عادی درس خونده که دچار روزمرگی و روز، مرگی شده. اگرچه بیخیال، شبیه دیگران، شبیه زنهای دیگه. شبیه همه اونایی که در مواقع تنهایی، وقتی روبهروی آینه قرار میگیرن، گاهی به ساختارهای متغییر ارزشی جامعه امروزی ایران نگاه میکنن و با خودشون فکر میکنن که چرا اینگونه شد؟ چرا کفههای ترازوی دادهها و گرفتههای اخلاقیمون هم وزن نیست؟
اینکه جامعه ارزشی و اخلاقگرا بهطور کلی چگونه جامعهای هست و آیا در زندگی انسان مدرن مقولهای مثل اخلاق اجتماعی و ورود و دخولش به مناسک فردی تا چه اندازه اهمیت داره، نه در حد سواد بنده است و نه علاقهای به پرداختن بهش در این مجال دارم، اما این مقوله تا جایی اهمیت داره که یک نمایش بر پایه روابط متاثر از چنین ساختاری شکل میگیره. روابط آدمهایی که بهطور بسیار کلی در تناقض شناختی و معرفتی از هم قرار میگیرن. حتا در قضاوت روابط خانوادگی.
شخصیتها در داستان هیچ سنخیتی با هم ندارن. تنها وجه اشتراکشون زندگی در فضاییست که اونا رو بیگانه با هم بار آورده و دیگر نشان دادن لحظههایی از تنهایی در یک فضای مشترک بهنام «خانه مهرناز».
هیچ فردی توسط دیگری نه میخواد که درک بشه و نه میتونه. آدمها به هم خیانت میکنن، از هم فاصله میگیرن، در کنشهای روابط عاطفی خانوادگی قرار میگیرن. حتا شخصیتی رو در ذهن مخاطب شکل میدن که زایده ذهن بیمارشون هست تا یه واقعیت بیرونی.
«مریم» (خواهر مهرناز) تنها نشانی و ردی کمرنگ در داستان داره.
صحنههای نمایش در جای بسیار موفقی قطع میشه و در حالی که نور کمرنگی صحنه رو احاطه میکنه، بازیگران وارد فضای صحنه بعدی میشن. چیزی که تعمدی در بروزش وجود داشته به گمانم.
دیالوگای پایانی هر صحنه، عمیقن قوت و کلی حرف داره برای گفتن. این گفتوگوای پایانی مخاطب رو وارد جریان سیال سوالای مطرح شده در ذهن میکنه.
بازیها تا حد بسیار متعارفی قابل قبول هستن اگرچه گاهی تنفسهای عمیق و بیش از حد مهرناز آزاردهنده میشه.
روابط بسیار بیرحمانه است. هیچکس به دیگری رحم نداره. هیچکس جز فضای فکری خودش به فرد دیگهای فکر نمیکنه و حتا عشق به طرز ناشیانهای مضحکه و مسخرهتر، بیان بیتاثیر عشق از زبان مهرنازست.
نشانهها جایگاه دارن. آیینه و شمع. نماد روشنایی و حقیقت. آدمها در مقابل آیینه سعی میکنن با خودشون کنار بیان و این تنها زمانیه که از دیدن حقیقت، عکسالعمل نشان میدن. درون آینه حقیقت خود را میابن و زبان به اعتراف باز میکنن.
کارکرد و باور این نمادها رو دوست دارم. اینکه حتا این آدمای گاهی استحاله شده در مقابل یک نماد ارزشی و سنتی، «خودشون» هستنن و هنوز نشونههایی از باورهای اینکه «باید خوب بود» و یا اگر بد هستیم اون و بپذیریم و در خودش رعایت میکنه.
اگرچه روایت داستان نمایش رو روزهای متوالی زندگی یک فرد (مهرناز) در بر میگیره. اما سایر روایتها طوری انتخاب شده که برشهای بسیار موجز زندگی مهرناز تونسته بار معنایی و همراهی حداکثری از مخاطب و با خودش داشته باشه، بهطوری که پراکندهگوییها، به سیر روایی داستان آسیبی نمیرسونه. و بیشتر تراوشات پذیرفته شده از یک ذهن خسته و متلاشی شده است.
داستان انفصال روابط رو نشون میده. فرحناز هیچ عشقی به نادر نداره. نادر از مهرناز و بیتفاوتیاش میرنجه. نادر تنها یک عروسک انتقال اطلاعات عمومیست برای حل جدول. جدولی که اگرچه مهرناز بیکاری خود رو ( که کم هم نیست از ساعتهای گوناگون روز ) باهاش پر میکنه اما اونقدر برای زندگی کردن بیانگیزه است که حتا همین کار را هم به درستی انجام نمیده و دوست نداره حتا یاد بگیره. او در میان خانههای افقی و عمودی، گم و گیج و ناپیداست. جدولهای حل نشده و خانههای خالی زندگی او، خانههایی که دیگران آن را پر میکنند از او یک فرد منفعل ساخته است. این تقابل جدول حل نکردن و زندگی عادی او رو به خوبی میبینیم.
مهرناز بیگمان و بدون تغییر در آخر نمایش سعی میکنه خوب بشه، خوب عمل کنه. به یک باره عوض میشه. دوست دارد بارون بباره. دوست داره همه چیز عوض شه و همه به هم محبت کنند و یه چیزی شبیه پایانهای هپی اند (happy end) مرسوم.
چیزی که اصلن لزومش درک نمیشه. چرا باید نمایش نامهای با این قوت دیالوگنویسی و پرداخت، به یکباره در جایی تموم شه که فکرش رو نمیکنیم.؟ این به معنای این نیستش که باید نمایش در جای قابل حدسی تمام میشد و الان چون غیرقابل حدسه، بده و دوستش نداریم. خیر. این تغییر شخصیت برای حداقل مهرناز قابل لمس و هضم نیست.
چرا مهرنازی که بیخود بودنو سالها تجربه کرده، سالها برزدن دوست پسر دوستش را در دانشگاه تجربه کرده، تخفیف گرفتن از مغازه عطر فروشی با قروغمزه رو تجریه کرده، متنفر بودن از خواهر خودش و بیتفاوت بودن در برابر مادر بیمار روانیاش و تجربه کرده، به یکباره خوب و مهربان میشه. عاشق نادر میشه و میخواد که بارون بباره؟ با کدوم منطق؟
«پارههای ساده»، ساده است. به سادگی زندگی و به سادگی چیزی که باید ادامه پیدا کنه. پسربازیها دختربازیهای مرسوم قشر متوسط شهری در حال گذار هستن. عشقهای رنگباخته ویرانشده و من شخصن تمام اینها رو دوست داشتم.
اردوان طاهری / رادیو کوچه
a.taheri@koochehmail.com
این روزها کمتر کسی است که در اتریش نام «اوت بوک» (Ute Bock) را نشنیده باشد. اوت بوک، زنی ۶۸ ساله است که در شهر لینتس (Linz) بهدنیا آمده، سالها معلمی کرده و به قول خودش، نه پلیس است و نه قاضی.
اوت بوک تا امروز، موفق به دریافت جوایز بسیاری شده و در راس آن جایزهی «کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل» (United Nations High Commissioner for Refugees) را در سال ۲۰۰۰ از آن خود کرده است، اما اینک با فیلم «دنیای دیوانهی اوت بوک» (Die verrückte Welt der Ute Bock)، ساخت «هوشنگ الهیاری» (Houchang Allahyari)، فیلمساز ایرانی مقیم اتریش، میرود که نام خود را در کنار نامهای بزرگی همچون «مادر ترزا» (Mother Teresa) در تاریخ ثبت کند.
هوشنگ الهیاری بسیار خوشحال و خوشبخت هستم که در سرزمینی اجازه دارم زندگی کنم که مردمسالاری بر آن حاکم است، وقتی که حتا چنین فیلمهای میسازم
«دنیای دیوانهی اوت بوک»، تصویر واقعیت تلخ و شیرینی است که از گذشتهها در دنیای ما آدمها جریان داشته است. تلخی درد و رنج، جنگ، فرار و دربهدری، پناه بردن، تبعیض و استیصال، و شیرینی همراهی، دردفهمی و دستگیری و به معنای حقیقی آدمیگونه بودن. «دنیای دیوانهی اوت بوک»، تازهترین فیلم بلند مستند «دکتر هوشنگ الهیاری»، روانپزشک و فیلمساز ایرانی مقیم اتریش است که سهشنبه شب گذشته، ۲۶ اکتبر سال ۲۰۱۰ با حضور بیش از ۷۰۰ بیننده، منتقد و فعال سینمایی و هنری از سراسر جهان، در «سینمای گارتنباو» (Gartenbaukino) وین و بهنام جشنوارهی «ویناله»(Viennale) رای نخستین بار اکران شد.
بیننده، اوت بوک را در همان دقایق نخستین فیلم، با همهی وجود حس میکند، وقتی که نیمه شب، زن و مردی ارمنی همراه با دو فرزند خردسالشان به دفتر – و در واقع خانهی – او وارد میشوند و بیزبان و نه با کلماتی زیاد، از «اوت بوک» کمک میخواهند و او آنها را در فضایی گرفته از گریهی بیامان کودک، به طبقهی بالا هدایت میکند تا شب را در همانجا و لابهلای میز و صندلی و لوازم کار، به صبح برسانند.
«هوشنگ الهیاری» همراه با «اوت بوک» در سینما اورانیا (عکس از: ©Viennale/Alexander Tuma)
«دنیای دیوانهی اوت بوک» همینجا، رو به تماشاگر گشوده میشود، لحظاتی پس از این که بر پردهی سینما این جمله نقش میبندد ( (Der Film basiert auf wahre Begebenheiten یعنی: این فیلم بر اساس واقعیت ساخته است.
هوشنگ الهیاری فیلمنامهی این فیلم را همراه با فرزندش، «تام – داریوش الهیاری» (Tom- Dariusch Allahyari) نوشته و به حتم، تجربیات او به عنوان روانپزشک، طی سالها کار در مراکزی که با پناهندگان و – به اصطلاح – خارجیها مرتبط است، وی را در ساخت فیلمی باورپذیر و برآمده از واقعیتهای روزمره و قابل لمس موفق کرده است.
هر چند الهیاری برخورد خشن پلیس اتریش با پناهجویان و افرادی که بهصورت غیرقانونی وارد اتریش شدهاند را – بیپروا – در فیلم «دنیای دیوانهی اوت بوک» نشان میدهد، اما «کارل مارکویچ» (Karl Markovics) را نیز در نقش بازرس پلیسی مینشاند که به ندای وجدانش در برخورد با فریادهای فرزند خردسال مادر در بند، مادر و فرزندان را رها میکند و با دستور او، ماموران تحت فرمانش، خانهی «اوت بوک» را ترک میکنند. بازی کوتاه «کارل مارکویچ» در کنار زندگی و طنز واقعی «اوت بوک» که خودش را بازی کرد، صحنههای بسیار ارزشمندی را بهوجود آورده است که در ماندگاری فیلم تاثیری بهسزایی خواهد داشت.
«محمد یوسفیان»، «اوت بوک» و «اردوان طاهری» در آپادانا (عکس از: لونا زنجانی)
پس از پایان فیلم، هوشنگ الهیاری و بخشی از همکارانش در مقابل جمعیت حاضر در سالن سینمای «گارتنباو» روی صحنه آمدند. پرسش و پاسخ آغاز شد و من، «اردوان طاهری» خبرنگار و گزارشگر ویژهی رادیو کوچه در چهل و هشتمین جشنوارهی فیلم وین، «ویناله» بهعنوان نخستین پرسش از هوشنگ الهیاری پرسیدم: «آقای دکتر الهیاری! شما، مفهوم «خارجی بودن» را چگونه برای خود معنا میکنید؟» و کارگردان فیلم «دنیای دیوانهی اوت بوک» چنین پاسخ داد:
تجربیات او بهعنوان روانپزشک، طی سالها کار در مراکزی که با پناهندگان و به اصطلاح خارجیها مرتبط است، وی را در ساخت فیلمی باورپذیر و برآمده از واقعیتهای روزمره و قابل لمس موفق کرده است
«من فکر میکنم که همچنان یک خارجی هستم. بسیاری از شما میدانید که من روانپزشک و متخصص اعصاب و روان هستم. افراد زیادی به من مراجعه میکنند و در برخورد با مردم، همچنان یک خارجی هستم. من همچنین بسیار خوشحال و خوشبخت هستم که در سرزمینی اجازه دارم زندگی کنم که مردمسالاری (دمکراسی) بر آن حاکم است، وقتی که حتا چنین فیلمهای میسازم. اما اینجا [اتریش] کشور و وطن من هم هست. اما در جواب شما باید بگویم که خیلیها میگویند که «او خارجی نیست، او پزشک ماست». من این را درست نمیدانم. من، هنوز یک خارجی هستم، هنوز و گاهی حس میکنم [این خارجی بودن را]»
Ardavan Taheri / Radio Koocheh
a.taheri@koochehmail.com
Translated by Avideh Motmaen-Far
avideh@avideh.net
These days maybe only a few people in Austria has not heard about ”Ute Bock”. ”Ute Bock” is a 68-year-old woman who was born in Linz and worked as a teacher for many years, and to quote herself, she is neither a policewoman nor a judge. She has, up to now, received many awards and above all the ”United Nations High Commissioner for Refugees” prize in 2000. But now with the movie “The erratic world of Ute Bock” (Die verrückte Welt der Ute Bock), by Houchang Allahyari, the Austria Iranian filmmaker, her name is going to be remembered alongside great ones such as Mother Teresa.
Houshang Allahyari:I also am very happy and fortunate that I am allowed to live in a land where democracy rules, even when I make such films
“The erratic world of Ute Bock”, reflects the bitter and sweet reality of our lives. Bitterness of suffering, war, escape, outcast, harbor, discrimination, and desperation. But also the sweetness of protection, understanding and the true meaning of humanity. “The erratic world of Ute Bock”, is the latest documentary of “Doctor Houshang Allahyari”, Iranian Austrian psychiatrist and filmmaker, that came to the screen for the first time on Tuesday, October 26, 2010 at Gartenbaukino. More than 700 viewers, film critics and art activists from around the world attended the screening of this movie at Vienna International Film Festival.
Viewers connect deeply with ”Ute Bock” at the very first minutes of the movie. At midnight, an Armenian couple along with their two children arrive to Ute Bock’s office and somehow home, explain their situations in a very broken German and ask for help. Ute Bock let them into her home and offer them shelter. “The erratic world of Ute Bock” opens up, right there, to the audience, when moments after they see on the screen: This movie is based on a true story(Der Film basiert auf wahre Begebenheiten).
Houshang Allahyari with Ute Bock in the Urania (photo: © Viennale/Alexander Tuma)
“Houshang Allahyari” has written the script of the movie with his son, ”Tom-Dariusch Allahyari”. Certainly, his experiences as a psychiatrist working for years in the refugee centers, and – so called – foreigners affairs, has helped him a lot in making a successful film based on palpable everyday realities.
“Allahyari” denounces recklessly the Austrian police violent behavior with asylum seekers and people who have illegally entered the Austrian territory in his movie “The erratic world of Ute Bock”’. He shows ”Karl Markovics”, as the police inspector, who highly disturbed by the crying child and the mother, release them and orders the officers under his command to leave Ute Bock’s house. ”Karl Markovics’"s role and Ute Bock herself playing her role has created definitely valuable scenes who will have a significant impact on this movie’s success.
Mohammad Yousefian, Ute Bock and Ardavan Taheri in Apadana (photo: Lona Zanjani)
After the movie, “Houshang Allahyari” and his crew came to the stage and answered questions. I Ardavan Taheri, special reporter for Radio Koocheh in the forty eighth Vienna Film Festival, Viennale, as first question asked: ”Doctor Allahyari! What does it mean for you to be a ”foreigner”? And the director of “The erratic world of Ute Bock” answered:”
Certainly, his experiences as a psychiatrist working for years in the refugee centers, and – so called – foreigners affairs, has helped him a lot in making a successful film based on palpable everyday realities
”I think I am still a foreigner. Many of you know that I am a Psychiatrist and Neurologist; many people consult me and in interaction with people, I still am a foreigner. I also am very happy and fortunate that I am allowed to live in a land where democracy rules, even when I make such films. But here [Austria] is my land and my country too. But to answer your question I must say that many people say that “he is not a foreigner, he is our doctor.” I just do not find it correct. I’m still a foreigner, yet still sometimes I feel [this being a foreigner].”
پویا / واحد ترجمه / رادیو کوچه
بهترین راه برای قدردانی از امدادرسانهای کشته شده در افغانستان این است که اجازه دهیم کارشان ادامه پیدا کند. خبرهای بد به قدری در افغانستان به وفور شنیده میشود که جامعهی کوچک خارجیهای حاضر در آنجا (اعم از دیپلماتها، روزنامهنگاران و نیروهای امدادرسان) تنها با تکیه بر اندک اخبار خوب سعی در بالا نگه داشتن روحیه خود میکنند. حتا زمانی که دوستانشان ربوده میشوند سعی میکنند تا خوشبین باشند.
اتفاقی که اخیرن زیاد روی داده است. ترس خود را فرو مینشانند و به یکدیگر یادآوری میکنند که در افغانستان اکثر گروگانگیریها در پایان به آزادی گروگانها ختم میشود. دفاع غریزی همان امید داشتن است، چرا که بدون امید خطرات زندگی در افغانستان فراتر از حد تحمل خواهد بود. از اینرو، وقتی که امدادگر انگلیسی، لیندا نورگرو (Linda Norgrove) ماه قبل ربوده شد، همه انتظار داشتند که در نهایت او سالم به خانه برگردد. (من تا تابستان گذشته در کابل کار میکردم و آنچه که مینویسم بر اساس صحبتهای دوستانم که هنوز در افغانستان هستند شکل میگیرد.) اما وقتی که در هشتم اکتبر در طی عملیات نجاتی ناموفق نورگرو کشته شد، ضربهی ناشی از مرگ وی برای سایرین دو چندان شد. جهان زنی فداکار و مهربان را از دست داد که سعی در بهبود زندگی افغانها داشت را و همکارانش امیدشان را.
مرگ نورگرو ۳۶ ساله درست زمانی اتفاق افتاد که زخمهای ناشی از کشتار خشونت بار اخیر داشت بهبود مییافت. کشتاری که در آگوست با قتل ده امدادگر و پزشک همراه بود. دکتر تام لیتل (Tom Little) آمریکایی، بینایی سنجی ۶۱ ساله که تمام ۴۴ سال گذشته را صرف یاری دادن افغانهای بیمار کرده بود و دکتر کارن وو (Karen Woo) انگلیسی، دارو سازی ۳۶ ساله که عاشق افغانستان و مردمش بود هر دو جز این ده نفر بودند.
علیرغم دردناک بودن مرگ این امداد رسانها، نباید با این مسئله امنیتی برخورد کرد و تدابیری اتخاذ کرد که کمکهابهطور غیرمستقیم و با استفاده از کنترل از راه دور بهدست مردم برسد.
این قتلها، در کنار کشتار پنج پزشک بدون مرز در سال ۲۰۰۴ و چهار فعال کمیته نجات بینالملل توسط نیروهای طالبان در سال ۲۰۰۸، خشم بسیاری برانگیخته است، چرا که این افراد همگی در جنگ بیطرف بودند. آنها در مناطق روستایی به افغانها بدون توجه به وابستگی سیاسیشان کمک میکردند. اما علیرغم دردناک بودن مرگ این افراد، نباید با این مسئله، امنیتی برخورد کرد و تدابیری اتخاذ کرد که کمکها از طریق اردوگاههایی کاملن حفاظت شده و با استفاده از کنترل از راه دور به دست مردم برسد. زیرا این موضوع با آنچه که نورگرو، لیتل و وو در تلاش برای دستیابی به آن بودند در تضاد است.
نیروهای شورشی طالبان با تغییراتی که در طی این سالها رخ داده است، دیگر نیرویی از هم گسیخته نیست. نیرویی سازمان یافته است که میتواند با دولت افغانستان و سایر مراکز مهم بینالمللی غیردولتی به رقابت برخیزد. پروژههای توسعهای بینالمللی و ماموریتهای پزشکی به منزلهی تهدیدی برای رهبران طالبان تلقی میشود چرا که این اقدامات سلطهی آنها را به خطر میاندازد. به همین دلیل نورگرو احتمالن آخرین امدادرسانی نخواهد بود که در گوشهای دور افتاده از افغانستان کشته میشود. هرچند که مشخص نیست که مرگ وی در اثر نارنجکی بوده که نیروهای نجات پرتاب کردهاند یا نیروهای رباینده.
خیرین غربی از ساختن درمانگاه احساس خشنودی میکنند اما از درمانگاه در جامعهای که فاقد پزشکان و پرستاران باصلاحیت است کار چندانی بر نمیآید
اما استمرار رفتن افرادی مانند نورگرو به میدان همچنان امری حیاتی است. پروژههای زودبازده نظیر ساختن پل، آبراه یا خوابگاه مدرسه میتواند با کمکهای مالی توسط نیروهای محلی انجام پذیرد. اما این پروژهها میتواند دو گانه باشد، موثر یا غیرموثر. ساخت پل ممکن است مزایایی برای قدرتهای پشت پرده داشته باشد و ساختن یک آبراه میتواند به پیمانکاری فاسد واگذار شود و همچنین خوابگاه در جایی دور افتاده از دهکده ساخته شود که امکان پیاده رفتن و آمدن برای دختران وجود نداشته باشد. جلوگیری از سو استفاده و اشتباهاتی از این دست نیازمند نظارتی علمی، بیطرفانه و مورد اعتماد است. نورگرو بر زبان دری تسلط داشت، لباس محلی میپوشید و علیرغم اینکه مسلمان نبود روسری به سر میکرد تا رابطهی بهتری با افراد محلی برقرار کند. اعتقادش به کار کردن مستقیم با مردمی که به آنها خدمت میکرد از او مدیری کارآمد و در عین حال هدفی برای ربایندگان ساخت. این فرصتی بود که او دوست داشت از آن استفاده کند.
خیرین غربی از ساختن درمانگاه احساس خشنودی میکنند. اما از درمانگاه در جامعهای که فاقد پزشکان و پرستاران باصلاحیت است کار چندانی بر نمیآید. پروژههای کشاورزی که کاشت انار به جای خشخاش را ترویج میکنند اگر نتوانند راه ورود محصولات به بازار را هموار کنند، پایدار نخواهند ماند. نورگرو که قبل از آغاز به کار در پروژههای یو اس اید (USAID) سابقهی کاری سه ساله در برنامهی روشهای جایگزین امرار معاش سازمان ملل داشت، به خوبی نیاز به بکارگیری یک روشی کل نگر را حس کرده بود. تغییر دادن روابط تجاری چند صد ساله بین نزولخواران و کشاورزان خشخاش زمان و مهمتر از آن اعتمادسازی را طلب میکند. چرا باید کشاورز این ریسک را بپذیرد و به جای کشت و کاری پرمنفعت ولو غیرقانونی، به کشت انگور بپردازد که ممکن است در این بازار اشباع شده نتواند از این راه قرضهایش را بپردازد؟ امدادرسانی که ارتباط نزدیک با جامعه دارد میتواند این نیازها را درک کند و راهکارهایی برای آنها طرح کند.
نورگرو، لیتل و وو به خوبی از خطرات ترک کردن اردوگاههای حفاظت شده و خودروهای ضدگلوله آگاهی داشتند. آنها اعتقاد داشتند که مزایای اینکار بیش از خطرات احتمالی آن است. دوستان آنها نگران هستند که مرگ آنها باعث شود تا امدادرسانهای دیگر بترسند و از پشت حصارها بیرون نروند. خطر جزیی ذاتی از کار امدادرسانی در یک منطقهی جنگی است. اگرچه جانب احتیاط را نباید از دست داد، اما اگر ترس از خطر کردن بر کیفیت کمکرسانی تاثیر بگذارد، مرگ این امدادرسانها بیهوده بوده است.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی آرین بیکر (Aryn Baker )
مهشب تاجیک / رادیو کوچه
شاید احترام به «زرتشت» و قبول عقاید منطقی او نزد ایرانیان بود که «مانی» هرگز آنچنان که باید و شاید فرصتی برای پیامبر نخست بودن را نداشت. ولی بهطور کلی ما ایرانیان باید این را همواره بدانیم که این پیامبر تعالیم بینظیری داشته است که حتا در ایران زمین هم به دست فراموشی سپرده شده است و بهجای اینکه امروزه در کتابهای فرزندان این آب و خاک از پیامبرانی چون زرتشت و مانی نام برده شود آنها را به سوی فراموشی و حذف هدایت میکنند.
مانی پیامبر دوم ایرانیان بود که مکتبش یا همان دین «مانویت» را گسترش داد. بسیاری او را به اشتباه پیامبر دوم زرتشتیان میخوانند، در حالی که او دارای مکتب جداگانهای بود. هرچند که او از بسیاری از عقاید و افکار زرتشت استفاده میکرد ولی باید بدانیم که او در برخی از موارد تفاوتهای بسیاری با زرتشت و آیین مزدیسنا داشت. مانی به خدای زرتشتیان یعنی «اهورامزدا» اعتقاد داشت و همچنین دنیا را همچون زرتشتیان بر پایه نیکی و بدی میدید. او خدای خود را پدر مقدس میخواند و او را صاحب ذرات و نورهای پاک دنیا میدانست.
مانی پیامبر ایران باستان و پدیدآورنده آیینی بود که در پارسی امروز به نامهایی همچون «مانویگری» یا «آیین مانی» خوانده میشود. مانی پسر «فاتک» و از تبار سپاهیان پارتی و از خاندانی سرشناس بود. پدرش در آغاز کودکی مانی به بابل در کشور عراق کنونی که در آن زمان بخشی از شاهنشاهی ساسانی بود رفت و به آیین گنوسی «وابسته به شناخت یا عرفان مغتسله» پیوست و این چنین مانی از کودکی با پیروان این آیین آشنا شد و با این آیین زیست و بزرگ شد. وی در نوجوانی و بر پایه ادعای خود فرشتهای را دیدار میکند که او را به سوی آیینی به جز آنچه مغتسله باور داشتند رهنمون میکند.
برپایه این الهامات او در آغاز جوانی آیینی را پدید آورد و آن را به نزدیکانش معرفی کرد. آنگاه دست به یک سری سفر تا هندوستان و بخشهای گوناگون شاهنشاهی ایران زد. در پایان سفر و در روز تاجگذاری شاپور یکم آیین تازه را به شاه و مردم آشکار کرد. مانی از سوی پارهای از نزدیکان شاه از آن دسته برادر شاه پشتیبانی شد و آیینش را به جای جای جهان آن روز گسترانید. در برابر این، موبدان زرتشتی به ستیز با او و آیین همه گیرش پرداختند. سرانجام موبد موبدان «کرتیر» که مردی قدرتمند بود و سلطهای عظیم بر کشور داشت توانست فرمان مرگ او را از شاه بهرام دوم بگیرد.
دین من آیین زیباییهاست من پیامبری نقاشم من از بابل آمدهام تا فریادم در سراسر جهان طنینافکن شود من آنچه را میگویم که زرتشت میگفت، بودا میگفت نقاشیهای من سخن از دوستی میگویند
به باور مانویان، زناشویی و داشتن فرزند اسیر کردن دوباره نور در ظلمت ماده و تن است. بنابراین، برگزیدگان مانوی از ازدواج پرهیز داشتند. با این همه زنان درجوامع مانوی مورد احترام بسیار بودند. در تاریخ روم از زنی به نام «جولیا» یاد میشود که یکی از مبلغان معروف مانی بود. وی در دربار امپراتور با شجاعت و فصاحت تمام از عقاید خویش دفاع کرد و عاقبت چون دیگر مانویان جان بر سر اعتقادات خود گذاشت. دین مانی در زمان خود او به وسیله مبلغان به سراسر جهان متمدن آن روزگار پراکنده شد. پس از کشتهشدن مانی سرکوب مانویان با شدت و خشونت بسیار در داخل ایران دنبال شد، حدود یک قرن پس از قتل مانی، در سوریه، مصر، آفریقای شمالی تا اسپانیا از حضور فعال مانویان نشان بسیار برجای بوده است.
مانی را پیامبر معنویت نامیدهاند. او از ۲۷ سالگی همزمان با تاجگذاری «شاپور ساسانی» تبلیغ مذهب خود را آغاز کرد. اندکی بعد شاپور نیز به مذهب مانی درآمد و به گسترش دین او کمک کرد. موبدان زرتشتی گسترش مذهب او را بر نمیتابیدند و بر او رشک میبردند. ده سال بعد موبد موبدان مانی را به مناظرهای در نزد شاپور فراخواند و او را در آن مناظره شکست داد. شاپور لاجرم به دین زرتشت بازگشت و حمایت پادشاه از آیین مانی کاسته شد. مانی عازم سفر شد و به هند و چین رفت. زمانی که بهرام اول پس از شاپور به سلطنت رسید مانی به ایران بازگشت اما بهرام به تحریک موبدان دستور به قتل مانی ۶۱ ساله و قتل عام پیروان او داد.
آیین مانی تلفیقی از میتراییسم «آیین مهر»، مسیحیت، بوداییسم و آیین زرتشت بود. این آیین روزگاری از غرب چین تا اسپانیا پیروانی داشت ولی امروزه بهطور کامل منقرض شده است. مانی جهان را صحنه کارزار خیر و شر در قالب نور و تاریکی میدید و سرشت انسان را آمیزهای از این دو نیرو میدانست. مطابق آموزههای مانی هر انسانی در وجود خود بذر نوری دارد که باید یافته و پرورانده شود. طریقت مانی برای یافتن این بذر نور همانا نگاه کردن به درون انسان و سیر و سلوک عرفانی بود. پیروان مانی به دو دسته خواص و عوام تقسیم میشدند. خواص کسانی بودند که نور درونی خود را یافته بودند. اینان ازدواج نمیکردند، شراب نمینوشیدند، گوشت نمیخوردند و تمام روز به عبادت میپرداختند. بقیه پیروان مانی عوام بودند. آنها زندگی معمول خود را داشتند و امیدوار بودند به پاداش پرهیزگاریشان و ریاضتی که در طول زندگیشان میکشند در حیات بعدی در جرگه خواص درآیند.
در عقاید مانی دو نیرو نیز وجود دارد. نخستین نیرو «پدر عظمت» یا «سروشاو» است. مانی او را «زروان» مینامیده است. زروان همیشه در «ارض نور» بود که «اثیر نور» بر آن مسلط است و روح اعظم در کالبد آن جاری است. خدای نخستین سروشاو یا زروان پنج مقام دارد که مانی آن را پنج «ائون» نامیده است. این پنج ائون عبارتند از ادراک، عقل، تامل، فکر و اراده. در مقابل خدای نخستین، خدای ظلمت است. او نیز پنج عنصر ظلمانی را در وجود خود دارد. دخان یا مه، آتش مخرب، باد مهلک، آب گلآلود و ظلمت. آنچنان که زردشتیان معتقدند مانی نیز بر این عقیده است که قلمرو این دو خالق از یک جانب به هم پیوسته است و از سه طرف بیکرانه است. در عقاید مانی آمده که چون پادشاه سیاهی نور را مشاهده کرد. بیمحابا به او حمله کرد. پدر عظمت نیز برای دفاع از خود نخستین مخلوق را آفرید.
مانی مخترع خط جدید هم بوده دارای حروف مصوته، که کتابهای مانویان پارتی زبان و پارسیک زبان و سغدی زبان و غیره به آن خط که مشتق از سریانی و سادهتر از آن است، نوشته شده است. مانی شش کتاب نوشته و منشورهای بسیار به اصحاب و پیروان خود و شاید دیگران هم فرستاده که اسامی عدهای از آنها در ضمن فهرست هفتاد و شش رسالهی مانی و اصحاب او در کتاب «الفهرست» «ابنندیم» به ما رسیده است. پنج کتاب را به زبان آرامی شرقی که مانی در سرزمین آنان بزرگ شده بود نوشته و یک کتاب هم به نام «شاهپورگان» به پارسیک یعنی زبان جنوب غربی ایران نگاشته که بیشتر مندرجات آن راجع به معاد بوده است. یکی از کتابهای مانی معروف به «سفر الجبابره» است که قطعاتی از آن به زبانهای ایرانی بهدست آمده و در زبان ایرانی به نام کتاب «کوان» خوانده میشده که جمع «کو» و مشتق از لغت اوستایی «کوی» است که در زمان ساسانیان به معنی «جبار» استعمال میشده است.
پس از مرگ شاپور ساسانی در سال ۲۷۲ میلادی مانی به ایران بازگشت. هرمزد اول مانی را به چشم احترام مینگریست، اما وهرام یا بهرام اول برادر هرمز اول که پادشاهی عشرت طلب و سستعنصر بود، مانی را بهدست روحانیون زرتشتی سپرد و آنان وی را چندان عذاب دادند تا زندگی را بدورد گفت. بنابر یک روایت مانی، مصلوب شد و برخی گویند زنده زنده پوست او را کندند. بعدسرش را بریدند و پوست او را پر از کاه کرده به یکی از دروازههای شهر گندیشاپور خوزستان بیاویختند و از آن پس آن دروازه به باب مانی موسوم گشت.
مانی میگوید: «دین من آیین زیباییهاست. من پیامبری نقاشم. من از بابل آمدهام تا فریادم در سراسر جهان طنینافکن شود. من آنچه را میگویم که زرتشت میگفت، بودا میگفت. نقاشیهای من سخن از دوستی میگویند. من شما را به سمت باغهای روشنایی رهنمون میشوم. آنجاست که نیمهی تاریک انسان از او جدا میشود و نیمهی روشنایی او متبلور میشود. ای مردم تیرگی و پلشتی را از خود برهانید، به کیش همنوعانتان احترام بگذارید و آیین آنها را به ریشخند و جبر نگیرید. خدای آنها هم همان خدای باغهای روشنایی است و خدای شما.»
شکوفه- بهنود / دفتر ترکیه / رادیو کوچه
shokufeh@koochehmail.com
این روزها بین ایرانیهای شهر ما در ترکیه، صحبت از کنسرت بیسابقهی ایرانیان که متشکل از بیست نوازنده و ده خواننده است. این کنسرت قرار است که هفتهی اول نوامبر در آمفی تاتری با گنجایش هفتصد نفر برگزار شود.
در همین زمینه، به محل تمرین یکی از این گروهها رفتهایم تا با رهبر این گروه و چند تن از اعضای نوازنده، گفتوگویی را داشته باشیم:
سابقهی فعالیتتان در زمینهی موسیقی چقدر است؟
من موسیقی را از دوران نوجوانی و با ساز ترومپت شروع کردم. بعد به سازهای کلاویهای مثل آکاردئون و ارگ و پیانو رو آوردم. بعد از آن به سمت موسیقی سنتی رفتم و کمی ستار کار کردم. هم اکنون هم بیشتر در زمینهی آهنگسازی فعالیت میکنم.
در مورد گروه کنونی که برای کنسرت آماده میکنید برایمان بگویید؟
گروه کنونی از چند ویلون، ویلون سل، کیبورد، سنتور، ضرب، آکاردئون، ترومپت به همراه چند همخوان و یک تک خوان تشکیل شده است.
نحوهی عضوگیری این گروه چگونه بوده است؟
سال گذشته هم در یکی از برنامهها، بخش موسیقیاش به ما محول شد. حدود شش نفر بودیم و برنامهای اجرا کردیم. از آن به بعدش با همکاری کسانی که علاقهمند بودند و خودشان را به من معرفی کردند، این گروه را تشکیل دادیم و ماه اخیر تصمیم گرفتیم با همکاری چند تا از ایرانیهایی که اینجا هستند، کنسرتی را برگزار کنیم.
آیا قبلن هم اجرایی داشتید؟
بله، در ترکیه همان یک اجرا بود. اما در ایران که فراوان کنسرت داشتیم. خود من برای اجرای کنسرت، بارها به کشورهای اروپایی مسافرت کردم.
چه تفاوت هایی بین شرایط و امکانات در ایران و اینجا احساس میکنید؟
ار نظر اقتصادی و لوکیشن اینجا سختیهای خاص خودش را دارد. در ایران میتوانستیم در خانهها تمرین کنیم. اما اینجا، با اینکه در منازل تمرین میکنیم، نگران اعتراض همسایهها هستیم. در ایران، فقط مشکل خط قرمزهایی بود که برایمان ایجاد میکردند و الا از نظر سالن، امکانات بیشتری در دست ما بود. به هر حال، الان ما پناهنده به حساب میآییم و نمیتوانیم مثل یک شهروند آزادی عمل داشته باشیم.
امکان انجام تمرینات در پارک و فضاهای آزاد هم نبود؟
در پارک هم نمیتوانستیم تمرین کنیم، مردم و پلیس عکسالعملهای مختلفی داشتند، یکی خوشش میآمد یکی اعتراض میکرد اما در نهایت، برای نظم گروه مزاحمت ایجاد میشد.
هزینههای کرایهی سالن چطور است؟
حدود قیمتاش برای هر سانس ۳۰۰ تا ۵۰۰ لیر است. البته جاهایی که من دیدم. شاید بالاتر و پایینتر از این هم باشد. در ایران ارزانتر است و سالنها اکثرن، پیانو هم دارند ولی اینجا نه.
آیا قصد دارید بازهم از این برنامهها بگذارید؟
ما که خودمان خوشحال میشویم که بتوانیم هر چند وقت یکبار، پناهندهها را در یک محیط سالم جذب کنیم.
برنامهی ترکی هم دارید؟
بله، ترکی محلی ایرانی، با حضور نوازندههای ترکزبان آذری
آیا به فکر برنامهریزی کنسرت برای ترکهای بومی اینجا هم هستید؟
این کار میتواند بین ما و بومیهای ترکیه یک تبادل فرهنگی باشد. اگر بتوانیم تا زمانی که اینجا هستیم، در فستیوالهایی متشکل از ایرانیها و ترک زبانها شرکت کنیم خیلی خوب میشود. امیدوارم یک روزی بتوانیم اینکار را هم انجام بدهیم.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس برخی خبرها، وضعیت جسمانی بهزاد کردستانی شاعر و نویسنده زندانی کرد پس از گذشت بیش از دو ماه از بازداشت وی، وخیم گزارش شده است.
به گزارش کردیش پرسپکتیو، بهزاد کردستانی شاعر و نویسنده کرد در تاریخ سوم شهریور ماه از سوی ماموران امنیتی در شهرستان مریوان دستگیر و پس از آن به اداره اطلاعات سنندج منتقل شد.
این فعال کرد که از زمان بازداشت تاکنون در سلول انفرادی به سر میبرد، با وضعیت نامناسب جسمی روبهرو است.
گفته میشود آقای کردستانی طی دو ماه گذشته چند بار دست به اعتصاب غدا زده است.
لازم به ذکر است قرار بازداشت موقت بهزاد کردستانی به مدت یک ماه دیگر تمدید شد.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت شاعر و نویسنده کرد در مریوان»
آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: صراط
این شخصیت مشکوک که وجودش دولت اصولگرا و مردمی دکتر احمدینژاد را در چشم نیروهای انقلاب لکهدار کرده پیش از این خود را دوست اسراییلیها معرفی کرده و یکی از جاسوسان شناخته شده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) را در چندین مرحله به تهران آورده است.
در سومین روز از نمایشگاه بینالمللی مطبوعات و خبرگزاریها، محمدعلی رامین اقدام به برداشتن عکس مشهور مشایی رییس دفتر رییس جمهوری و هدیه تهرانی از غرفه صراط نیوز کرد. به گزارش صراط عکسی از اسفدیار رحیممشایی و هدیه تهرانی که در غرفه پایگاه اطلاعرسانی صراط نیوز به دیوار آویحته شده بود، ساعاتی پیش به دست محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد برداشته شد. این عکس دقیقن در کنار نامه تاریخی ولی امر مسلمین حضرت آیتاله خامنهای (مدظله العالی) مبنی بر دستور برکناری مشایی از معاون اولی رییسجمهور، بر روی دیوار غرفه صراطنیوز قرار داده شده بود. در چند روز اخیر دستاندکاران وزارت ارشاد و نمایشگاه به غرفه مراجعه و درخواست پایین آوردن این عکس را داشتهاند که این امر با مخالفت صراط نیوز مواجه شد.
در همین رابطه روز گذشته وزیر فرهنگ و ارشاد نیز به مدیر کل مطبوعات نسبت به برداشتن عکس تذکر داده که مسوولان غرفه از پذیرفتن این اقدام سربازده و خواهان ارایه ابلاغ کتبی در این زمینه شدند. اما انتشار یک عکس خبری ساده که نمایانگر پشت پرده چهره حقیقی این شخصیت مشکوک می باشد به قدری به مزاج هواداران آزادی بیان تلخ آمد که صبح امروز محمدعلی رامین ضمن مراجعه به غرفه و بوسیدن صورت مسوول غرفه، شخصن عکس را از دیوار غرفه کنده و عکسی از مقام معظم رهبری به وی داده و گفته که این عکس را جایگزین کنید.
صراط نیوز ضمن گلایه از نحوه برخورد مسالمتآمیز مسوولان نمایشگاه و وزارت ارشاد با پایگاههایی که به راحتی و بدون هرگونه مشکل، سخنرانی مشایی را پخش و سیدیهای آن را نیز بین مردم توزیع میکنند، اعلام میدارد از شرکت در نمایشگاه پشیمان شده و اینگونه برخوردها اوج مظلومیت ما را میرساند.
لازم به یادآوری است که معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، بدون در نظر داشتن تنشهایی که تاکنون مشایی در کشور ایجاد کرده از مسوولان صراط نیوز خواهش کرده که در نمایشگاه تنش ایجاد نکنند.
وی هماکنون به عنوان رییس کمیسیون فرهنگی، تئوریسین فرهنگی و ایدئولوگ دولت است و وزیر ارشاد عملن نیروی تحت امر وی به حساب میآید.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: العربیه.نت
هفدهمین نمایشگاه بینالمللی «مطبوعات و رسانههای تهران به گونهای در حال برگزاری است که اصولگرایان هوادار دولت جمهوری اسلامی ایران آنرا به محلی برای حملات تبلیغاتی علیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض به انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران تبدیل کردهاند. به گفته منابع مطلع در تهران به العربیه.نت، غرفه پایگاه خبری اصولگرای موج قانون تمام دیوارهای خود را با پوسترها و نوشتههایی پوشانده است که در خواست محاکمه سران فتنه را مطرح میکند. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران، موجی از اعتراضها به نتایج انتخابات که محمود احمدینژاد را پیروز اعلام کرد، شهرهای ایران بهویژه تهران پایتخت را فرا گرفت.
اصولگرایان ایرانی از جمله آیتاله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران، اعتراضهای سال گذشته را فتنه مینامند. همچنین نام سران فتنه را بر رهبران معترضان یعنی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی رییسجمهور پیشین ایران اطلاق میکنند. به گفته منابع مطلع، افرادی با لباس های بسیجی در دفتر پایگاه خبری موج قانون حضور دارند که با ارایه دفتری از مراجعهکنندگان میخواهند درخواست محاکمه سران معترضان را امضا کنند. در این غرفه همچنین طرحی کاغذی از میرحسین موسوی و مهدی کروبی قرار داده شده است که پشت میز دادگاه نشستهاند و روی آن با خط درشت عبارت دادگاه ملت نوشته شده است.
این اقدام در حالی صورت میگیرد که در دو ماه اخیر، موسوی و کروبی در معرض فشار و محدودیت از سوی نیروهای امنیتی ایران و همچنین هواداران دولت این کشور قرار گرفتهاند. رفت و آمدها به منزل آنها کنترل میشود و نیروهای امنیتی از مراجعه بسیاری از افراد به منزل این رهبران معترضان جلوگیری میکنند. در ماه رمضان نیز منزل کروبی در معرض حمله افراد موسوم به لباس شخصی و شماری از بسیجیان قرار گرفت.
از سویی عباس جعفریدولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران پیشتر رهبران معترضان به نتایج انتخابات ریاستجمهوری را تهدید کرده بود که پرونده آنها تشکیل شده و در انتظار محاکمه باشند. محسنیاژهای دادستان کل کشور و حیدر مصلحی وزیر اطلاعات ایران نیز سخنان مشابهی را بیان داشتهاند. اما در غرفهای دیگر از نمایشگاه مطبوعات، غرفه جوانآنلاین که مشهور به وابستگی به سپاه پاسداران ایران است، بخشی از تصاویر نا آرامیهای سال گذشته ایران را به تصویر میکشد که در آن مهدی کروبی مورد حمله هوادارن دولت قرار میگیرد.
کروبی که سال گذشته در چندین راهپیمایی اعتراضآمیز شرکت کرده بود، بارها در معرض حمله و ضرب و شتم هواداران دولت ایران قرار گرفت.
لازم به ذکر است که در این دوره از نمایشگاه بسیاری از رسانهها حتا رسانههای اصولگرای منتقد حضور ندارند. محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران پیشتر در نشستی مطبوعاتی در اینباره گفته بود: «در نمایشگاه مطبوعات امسال رسانههای پرمدعا و دروغگوی غربی حضور نخواهند داشت و به جای آنها از تمام رسانههای مختلف جهان که به نفع ملتها کار میکنند دعوت خواهیم کرد.»
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، دادگاه انقلاب شهر سنندج حکم ۲۰ سال محکومیت زندان سعید صلواتی زندانی سیاسی را در دادگاه تجدیدنظر به ۱۲ سال زندان و انتقال به زندان شهر بندرعباس کاهش داده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، سعید صلواتی زندانی سیاسی کرد که بهمن ماه سال گذشته توسط نیروهای انتظامی بازداشت و تحویل اداره اطلاعات این شهر داده میشود، ابتدا از سوی شعبه دو دادگاه انقلاب شهر سنندج به ریاست قاضی طیاری به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق همکاری با احزاب اپوزسیون کرد» به ۲۰ سال زندان محکوم شد.
پس از اعتراض نامبرده به حکم صادر شده، دادگاه تجدیدنظر استان کردستان این حکم را به ۱۲ سال زندان همراه با انتقال به زندان شهر بندرعباس کاهش داده است.
خبر / رادیو کوچه
زمینلرزهای به بزرگی ۳٫۴ در مقیاس ریشتر صبح روز پنجشنبه بخشهایی از استان فارس را لرزانده است.
به گزارش ایرنا، زلزلهای ساعت ۱۲و ۵۲ دقیقه و ۲۴ ثانیه امروز پنجشنبه به بزرگی ۳٫۴ در مقیاس ریشتر حوالی نورآباد واقع در استان فارس را لرزاند.
شبکههای لرزهنگاری وابسته به مرکز لرزهنگاری ایران موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران مشخصات این زمینلرزه را ثبت کرد.
تاکنون از خسارتهای احتمالی در این استان گزارشی ارایه نشده است.
پنجشنبه ۶ آبانماه ۱۳۸۹ – ۲۸ اکتبر ۲۰۱۰
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ – مریم
گزیده اخبار مطبوعات پنجشنبه ایران
میکروفن – - شکوفه
بخش اول خبرها
دایرهی شکسته – «نقاش آیههای مصور» – مهشب تاجیک
روزنگاشت – «مردی با آرزوهای بزرگ» – محبوبه
بخش دوم خبرها
امدادرسان بیمدد – «امدادرسانی»
همنفس با ویناله – «دنیای دیوانهی اوت بوک» – اردوان طاهری
مجلهی خبری کابل – آرین
روشنان – «پارههای ساده، ساده است» – یسنا یاوری
پسنشینی تند – «تویی که نمیشناسندت» – اکبر ترشیزاد
بخش سوم خبرها
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
جسد یک خانم افغانی که در مرز ایران از سوی سربازان آن کشور کشته شده بود، به افغانستان انتقال گردید. این خانم که با چهار کودکاش توسط یک قاچاقبر انسان به گونه غیرقانونی میخواست از مرز استان نیمروز افغانستان وارد ایران شود دو روز پیش از سوی مرزبانان ایرانی با شلیک گلوله کشته شد.
جنرال عبدالجبار پردلی فرمانده پلیس استان نیمروز گفت: «به کودکان این خانم آسیبی نرسیده و چهار کودک این خانم به مرکز نگهداری اطفال بیسرپرست انتقال میشود.»
وی افزود اقدام به تیراندازی بالای یک خانم کاری درستی نیست و پلیس ایران میتوانست جلو ورود وی به ایران را گرفته و رد مرز میکرد.
همچنان جنرال غلامحیدر از مقامات پلیس سرحدی افغانستان گفت: «جسد این خانم، شام دیروز توسط مردم محل و پولیس سرحدی، به بیمارستان شهر زرنج انتقال گردید.»
آقای حیدر علاوه کرد معاینات طب عدلی نشان میدهد که گلوله به پای این خانم برخورد کرده و در اثر خونریزی وی جان داده است.
غلامرضا برادر این خانم که برای دریافت جسد به استان نیمروز رفته است میگوید: «شوهرخالهاش سه سال پیش فوت نموده و او از مجبوریت میخواست به ایران برود.»
این درحالیست که ماه گذشته مسوولان امنیتی و ساکنان استان نیمروز گفته بودند مرزبانان ایران، سه افغان را در یک منطقهی سرحدی کشته و پنج تن را مجروح نمودهاند.
رادیو کوچه
سازمان لیگ فدراسیون فوتبال برنامه دیدارهای مرحله یک هشتم نهایی مسابقات فوتبال جام حذفی باشگاههای ایران را اعلام کرد که براین اساس استقلال در ورزشگاه آزادی به مصاف شاهین بوشهر میرود و پرسپولیس در رشت مقابل داماش گیلان قرار میگیرد.
به گزارش مهر، برنامه دیدارهای مرحله یک هشتم نهایی و یک دیدار از مرحله یک شانزدهم نهایی مسابقات فوتبال جام حذفی باشگاههای ایران به شرح زیر است:
روز سهشنبه، ۱۸ آبان، فولاد خوزستان – شهرداری بندرعباس، روز جمعه، ۲۸ آبان، ملوان بندرانزلی – فولاد نطنز، شنبه، ۲۹ آبان، استیل آذین تهران – نفت مسجد سلیمان، شهرداری تبریز – تراکتورسازی تبریز و استقلال تهران – شاهین بوشهر، یکشنبه، ۳۰ آبان، داماش گیلان – پرسپولیس تهران، پنجشنبه – ۴ آذر ذوبآهن اصفهان – شهرداری یاسوج، به دیدار هم خواهند رفت.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته های این بخش دارید می توانید برای ما ارسال کنید.
منبع: معمای مردان رقصان
مهدی میگه: کاش میشد به پنج شیش سال پیش بر میگشتیم، دلم برای آرامش اون روزها تنگ شده. مارسلو میگه: «تو آرژانتین همه دلشون میخواد به دهه پنجاه و شصت برگردند.» زمانی که همه چی خوب بود و کشاورزی و دامداری و تجارت رونق داشت. یکی هم میگه ایشااله آقا بیان همه چی خوب میشه، میشه مثل زمان شاه!
امروز یه ایمیل برام اومد با عنوان «با این ایمیل دقایقی زندگی کنید» درباره نوستالژیهای دوران کودکی که پر بود از تصاویر کارتونها، سریالها، وسایل و کتابهای درسی قدیمی که جملاتش با «شما یادتون مییاد» شروع میشد، مثل: شما یادتون مییاد دبستان بودیم اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما دبستانیهاست، رفتیم دبیرستان دوباره اول کتاب فارسی نوشته بود امید من به شما دبیرستانیهاست؟ (حالا خدا رحمتت کنه اما باﻻخره امیدت به کی بود پدرجان؟)
غمانگیزتر وقتی است که هرچه گذشته رو زیرورو کنی نوستالژی شیرینی توش پیدا نکنی و حوصله خوشبینی به آینده رو هم نداشته باشی
شما یادتون مییاد خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی؟ شما یادتون مییاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میزاشتیم رو میز که تقلب نکنیم؟ شما یادتون مییاد؟: ستاره آی ستاره، پولک ابر پاره، به من بگو وقتی که خواب نبودی، بابامو تو ندیدی؟ دیدمش، از اونجا رفت، اون باﻻ باﻻها رفت، باﻻ پیش خدا رفت، خدا که مهربونه، پیش بابام میمونه، گریه نمیکنم من، که شاد نباشه دشمن.
شما یادتون مییاد شیشههای همه خونهها چسب ضربدری داشت؟ شما یادتون مییاد چقدر زجرآور بود شنیدن آهنگ مدرسهها وا شده اونم صبح اول مهر؟ شما یادتون مییاد به زور میبردنموم نماز، ما هم برای اینکه نریم میرفتیم تو دستشوییها قایم میشدیم. شما یادتون مییاد نوک مداد قرمزای سوسمار نشان که زبون میزدی خوش رنگتر میشد …
و الی آخر، احتمالن این ایمیل کلی چرخیده تا به من رسیده یا اینکه کلی خواهد چرخید. انگار ما و ملتهای شبیه به ما که رو به نزولاند، همیشه گرفتار نوستالژی شیرین در گذشتهاند، حالا هرکی به نسبت سن و سال و طبقه اجتماییاش.
یکی گرفتار دوران طلایی حضرت امام است، آن دیگری میخواد ملت رو دوباره بفرسته تو خاکریز اما جنگ نرم رو بهونه میکنه، یکی هم تو دوران اعلاحضرت فقید سیر میکنه تا حال و روز غم انگیزش قابل تحملتر بشه.
اما غمانگیزتر وقتی است که هرچه گذشته رو زیرورو کنی نوستالژی شیرینی توش پیدا نکنی و حوصله خوشبینی به آینده رو هم نداشته باشی.
محبوبهشعاع / رادیوکوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستوهشتم اکتبر برابر با زادروز «بیل گیتس»، رییس و موسس شرکت «مایکروسافت» است. بیل در دنیا بهعنوان بنیانگذار تحول در رایانههای شخصی بسیار مشهور است. او و همسرش «ملیندا»، در سال ۲۰۰۰ موسسه خیریهای را با سرمایه نزدیک به سی میلیارد دلار ایجاد کردند تا فعالیتهای بشردوستانه را در زمینههای بهداشت جهانی و آموزش حمایت کنند.
«بیل گیتس» با نام کامل «ویلیام هنری گیتس سوم» در بیست و هشتم اکتبر سال ۱۹۵۵ در «سیاتل»، مرکز ایالت واشنگتن «آمریکا» به دنیا آمد. گیتس در خانوادهای بهدنیا آمد که از تاریخی غنی در تجارت و سیاست و خدمات اجتماعی سرشار بود. پدرش «ویلیام هنری گیتس دوم» وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل بود و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضای هیت مدیره «یونایتد وی اینترنشنال» بود که در امور خیره نیز فعالیت داشت.
گیتس در مدرسه شروع به تحصیل کرد. سپس به علاقه خود به نرمافزار پیبرد و برنامهنویسی را در سن سیزده سالگی شروع کرد و در همین زمان بود که هسته اولیه «مایکروسافت» شکل گرفت.
در سال ۱۹۷۳ گیتس وارد دانشگاه هاروارد شد و با «استیو بالمر» مدیر اجرایی در حال حاضر مایکروسافت آشنا شد. در هاروارد گیتس نسخهای از زبان برنامهنویسی بیسیک را برای اولین میکروکامپیوتر نوشت.
در سال دوم دانشگاه را رها کرد تا تمام انرژی خود را صرف مایکروسافت کند. شرکتی که او در سال ۱۹۷۵ با دوست دوران کودکی خود «پل آلن» تاسیس کرده بود بر این باور استوار بود که کامپیوتر به وسیلهای ارزشمند بر روی هر میزی و در هر خانهای تبدیل خواهد شد. آنها شروع به ساخت نرمافزار برای کامپیوترهای خانگی کردند.
او در سال ۱۹۹۵ کتابی بهنام «راهی به سوی آینده» منتشر کرد که برای هفت هفته متوالی حایز رتبه اول در روزنامه نیویورک تایمز شد. و در سال ۱۹۹۹، کتاب «تجارت به سرعت تفکر» را نوشت، کتابی که نشان میدهد کامپیوتر چگونه میتواند در تجارت و کسب و کار مشکلات کاربران را حل کند.
این کتاب به بیستوپنج زبان ترجمه شده است و در بیش از شصت کشور موجود است و در لیست پرفروشترین کتابها در روزنامه «نیویورک تایمز»، «یو اس ای تودی»، «وال استریت ژورنال» و «فروشگاه اینترنتی آمازون» قرار گرفت.
گیتس تمام منافع حاصل از دو کتاب خود را به موسسات غیرانتفاعی که استفاده از تکنولوژی در آموزش و افزایش مهارتها را حمایت میکردند اختصاص داده است. بشر دوستی در نزد او از اهمیت بالایی برخوردار است.
بیل گیتس و همسرش
گیتس در ژانویه ۱۹۹۴ میلادی با «ملیندا فرنچ» از کارمندان مایکروسافت ازدواج کرد. این زوج دارای سه فرزند هستند. او و همسرش «ملیندا»، در سال ۲۰۰۰ موسسه خیریهای را با سرمایه نزدیک به سی میلیارد دلار ایجاد کردند تا فعالیتهای بشردوستانه را در زمینههای بهداشت جهانی و آموزش حمایت کنند با این امید که در قرن بیست و یکم تمام مردم دنیا به آموزش و بهداشت دسترسی داشته باشند.
این موسسه مبلغ حدود چهار میلیارد دلار به بهداشت جهانی، دو میلیارد دلار به توسعه آموزش در مناطقی که سطح درآمد مردم پایین است، اهدا کرده، که در آمریکا و کانادا به صورت اهدا کامپیوتر و دسترسی به اینترنت برای همگان در کتابخانههای عمومی بوده است.
خانه بیل گیتس یکی از مدرنترین و گرانترین خانههای جهان است. بر طبق برآورد مجموعه خانه و زمینش معادل ۱۲۵ میلیون دلار ارزش دارد و مالیات آن در حدود یک میلیون دلار در سال میباشد. در بین داراییهای وی، مجموعهای از نوشتههای «لئوناردو داوینچی» موجود است که او در سال ۲۰۰۴ به مبلغ نزدیک به سی و یک میلیون دلار در یک حراجی خریداری کرده است.
شرکت مایکروسافت درآمدی حدود چهل میلیارد دلار در پایان سال مالی ۲۰۰۵ داشته است و در حدود ۶۱ هزار نفر کارمند در بیشتر از ۱۰۲ کشور جهان دارد.
نمایی از محوطه منزل بیل گیتس
در پانزدهم ژوئن سال ۲۰۰۶ شرکت مایکروسافت اعلام کرد که در ماه جولای ۲۰۰۸ بیل گیتس از کار روزمره شرکت به منظور صرف زمان بیشتر در کار سلامت جهانی و آموزش در بنیاد بیل و ملیندا کنار خواهد رفت.
اما بعد از ماه جولای ۲۰۰۸ بیل دوباره به عنوان مدیر شرکت مایکروسافت و مشاور پروژههای توسعه کلیدی مایکروسافت باز خواهد گشت. دو سال فرصت لازم برای جابهجایی تضمینی بر جابهجایی آرام و با برنامهای در وظایف روزانه بیل گیتس خواهد بود.
بیل گیتس در دنیا بهعنوان بنیانگذار تحول در رایانههای شخصی بسیار مشهور است. نحوه تجارت وی به دلیل اینکه قدرت رقابت را از رقیبان سلب کرده است همواره مورد انتقاد بوده است و در زمانهایی نیز از او به این دلیل شکایت شده است.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
مرتضا خسروی (هیچ) – رادیو کوچه
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، پارلمان فرانسه لایحه افزایش سن بازنشستگی را با وجود ادامه اعتراضات و همچنین اعتصابات کارگری و دانشجویی در هفته اخیر با اکثریت آرا تصویب کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، شب گذشته پارلمان فرانسه با اکثریت آرا لایحه پیشنهادی دولت نیکلا سارکوزی را برای افزایش سن بازنشستگی از ۶۰ به ۶۲ سال تصویب کرد.
این لایحه با ۳۳۶ رای موافق در مقابل ۲۳۳ رای مخالف نمایندگان به تصویب رسید. پیشتر نیز لایحه مذکور در مجلس سنای فرانسه با ۱۷۷ رای موافق در برابر ۱۵۱ رای مخالف به تصویب رسیده بود.
این در حالی است که بهدلیل اعتراضات گسترده اتحادیهها و نهادهای کارگری، دادگاه قانون اساسی فرانسه در روز پانزدهم نوامبر این لایحه را مورد بررسی قرار میدهد.
هر چند مقامهای فرانسوی در مورد آینده شغلی و ثبات بازار کار در صورت اجرای این قانون به مردم این کشور اطمینان دادهاند، اما اعتراضات همچنان ادامه دارد.
در عین حال اتحادیههای کارگری اعلام کردهاند که قصد ندارند از مواضع خود عقب بنشینند، از این رو از تمامی مخالفان سیاستهای سارکوزی خواستهاند به اعتصاب سراسری خود در روز پنجشنبه نیز ادامه دهند.
خبر / رادیو کوچه
مقامات امنیتی پاکستان روز چهارشنبه اعلام کردند ۵ تن از شبه نظامیان بر اثر بمباران هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در مناطق قبیلهنشین شمالغرب پاکستان کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، در این بمباران مواضع گروه شبه نظامیان پاکستان و هم پیمانان القاعده هدف هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا قرار گرفتند.
آمریکا بمباران مواضع طالبان بهوسیله هواپیماهای بدون خلبان را طی ماههای گذشته در شمال غرب پاکستان افزایش داده است.
به گزارش العربیه، پس از شدت گرفتن دامنه عملیات نیروهای خارجی درافغانستان تعداد زیادی از تندروهایی که در کنار طالبان و القاعده علیه نیروهای چند ملیتی وارد جنگ شدهاند به مناطق قبیلهنشین پاکستان مهاجرت کردند.
در همین حال باراک اوباما روز چهارشنبه در تماس تلفنی با همتای پاکستانی خود بر ضرورت افزایش تلاشها برای مبارزه با دو گروه شبه نظامی طالبان و القاعده در پاکستان تاکید کرد.
لازم به اشاره است ایالات متحده آمریکا مناطق قبیلهنشین پاکستان را به دلیل نفوذ القاعده و طالبان خطرناکترین منطقه جهان اعلام کرده است.
مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 1333 خورشیدی – محکمه تجدیدنظر نظامی تهران حکم اعدام دکتر «حسین فاطمی» وزیر امورخارجه دولت دکتر مصدق را تایید کرد و این حکم به اجرا درآمد. دکتر فاطمی بارها صریحن و با بهکار بردن واژههایی تند از محمدرضا شاه و بستگان او انتقاد کرده بود و به همین جهت، شاه توصیه مشاهیر و روحانیون اصفهان برای دادن تخفیف مجازات به او را نپذیرفته بود. انتقادهای دکتر فاطمی از شاه و نظام سلطنتی در مقالات روزنامه باختر امروز منعکس میشد که ناشر آن دکتر فاطمی بود.
- ۱۳۳۵ خورشیدی – امروز زادروز «محمود احمدینژاد» ششمین رییسجمهوری ایران و رییسجمهوری کنونی این کشور است. وی همچنین نخستین استاندار اردبیل بوده است. وی در موقعیت شهردار تهران در انتخابات نهم ریاستجمهوری ایران شرکت کرد و در ۳ تیر ۱۳۸۴ در دور دوم از این دوره با کسب ۱۷ میلیون رای در انتخابات ریاستجمهوری، پیروز شد.
- ۱۷۰۴ میلادی – «جان لاک» فیلسوف تجربهگرای انگلیسی درگذشت. بر پایه افکار او اعلامیه استقلال ایالات متحده نوشته شده و علوم سیاسی و فلسفه سیاسی شکل گرفته است. به باور لاک، هر فکر ـ عقیده و دانش ناشی از تجربه است. او میگوید که بشر طبیعتن دارای حقوق و تکالیفی است و این حقوق عبارتند از: «حق حیات، حق آزادی و حق مالکیت».
- ۱۶۳۶ میلادی – «دانشگاه هاروارد» در کمبریج «ماساچوست» تحت نام کالج «جان هاروارد» تاسیس شد که نخستین موسسه آموزش عالی آمریکا است.
- ۱۸۸۶ میلادی – پردهبرداری از مجسمه آزادی در ورودی بندر نیویورک. مجسمه آزادی که امروزه سمبل ایالات متحده آمریکا محسوب میشود در سال ۱۸۸۶ با کمک مردم فرانسه توسط «آگوست بارتولدی» مجسمهساز معروف فرانسوی ساخته شد و از طرف فرانسویان به مناسبت یکصدمین سالگرد استقلال آمریکا به ایالات متحده اهدا شد. فرانسویان با ساختن این مجسمه قصد داشتند اعتراض خود را به فشار و سرکوبی که در فرانسه آن زمان تحت سلطه رژیم ناپلئون سوم وجود داشت، نشان دهند.
- ۱۹۰۰ میلادی – ۲۸ اکتبر روزی است که «ماکس مولر» (فردریخ ماکس میولر)» شرقشناس شهیر آلمانی درگذشت. وی که در سال ۱۸۲۳ بهدنیا آمده بود ۷۷ سال عمر کرد. مولر درباره زبان سانسکریت، هندوئیسم و مهاجرت آریاییها (آرینها) تحقیق فراوان کرد و ریشه و خویشاوندی زبانهای آریایی (از جمله آلمانی ، پارسی و انگلیسی) را به دست آورده است.
- ۱۹۰۴ میلادی – «انگشتنگاری» برای تشخیص هویت رسمیت یافت که از دهه آخر قرن بیستم آزمایش DNA وسیله دیگری برای تشخیص هویت شده و بعد از خواندن اعضای ظاهری بدن توسط رایانه بر آن دو اضافه شده است.
- ۱۹۲۹ میلادی – برای نخستین بار یک نوزاد در هواپیمای در حال پرواز (برفراز فلوریدای آمریکا) به دنیا آمد و از آن پس سوار شدن بانوان حامله در هواپیما دارای ضابطه شد.
- ۱۹۵۵ میلادی – «ویلیام هنری گیتس سوم» مشهور به «بیل گیتس» مدیر شرکت مایکروسافت، در شهر سیاتل بهدنیا آمد.
- ۲۰۰۷ میلادی – «کریستینا فرناندز» نخستین زن آرژانتینی است که با پیروزی در انتخابات سراسری، به سمت ریاست جمهوری این کشور میرسد.
خبر / رادیو کوچه
روز چهارشنبه، دولت آمریکا تعدادی «شرکت پوششی» در اروپا و پنج شهروند ایرانی را به اتهام ارتباط با خطوط کشتیرانی ایران و نقض تحریمهای شورای امنیت تحریم کرده است.
وزارت خزانهداری آمریکا روز چهارشنبه ۲۷ اکتبر در این رابطه عنوان کرد این شرکتها که در آلمان، مالت و قبرس مستقر هستند در مالکیت یا کنترل خطوط کشتیرانی ایران قرار دادند و پنج شهروند ایرانی بهنامهای محمد طلایی، منصور اسلامی، احمد سرکندی، قاسم نبیپور و ناصر باطنی پنج نفری هستند که به نمایندگی از این خطوط کشتیرانی و شرکتهای وابسته به آن عمل میکنند.
در برخی از این گزارشها اظهار شده است که خطوط کشتیرانی ایران برای مقابله با تحریمها از شیوههایی چون تغییر نام کشتیها، استفاده از پرچم کشورهای مختلف، تغییر مالکان کشتی و مدیران آنها استفاده کردهاند.
این تحریمها هرگونه معامله میان شرکتها و شهروندان آمریکایی با موسسات و افراد یاد شده را ممنوع میکند.
لازم به ذکر است دولت آمریکا تاکنون نزدیک به ۷۰ شرکت پوششی خطوط کشتیرانی ایران یا شرکتهای وابسته را تحریم کرده و بیش از ۱۰۰ کشتی را به عنوان دارایی این خطوط کشتیرانی یا شرکتهای پوششی آن شناسایی کرده است.
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ایران
http://www.iran-newspaper.com/
1) دولتهای نهم و دهم چندین برابر دورههای قبل کار کردهاند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیت دولت و مدیران اجرایی استان قم: «در سالهای اخیر و در دولتهای نهم و دهم چندین برابر دورههای قبل کار انجام شده است اما جبران عقب ماندگیهای تاریخی ملت ایران نیازمند حرکتی پرشتاب و بیوقفه در همه بخشها است». هیت دولت دیروز در قم تشکیل شد و برای عمران و آبادانی بیشتر این استان ۱۷۰ مصوبه با اعتبار ۱۱۰۰ میلیارد تومان داشت.
۲) ارتقای ۲۲ پلهای ایران در مبارزه با مفاسد اقتصادی.
سازمان بینالمللی شفافیت، وابسته به محافل صهیونیستی در گزارش سالانه خود به موفقیت ایران در مبارزه با مفاسد اقتصادی اعتراف کرد. موسسه مطالعاتی «لگاتوم» از ارتقای ۲۲ پلـهای «شاخص رونق» در ایران و رسیدن به جایگاه ۹۲ جهان خبر داد.
جام جم
۱) تحریمها معمولن بینتیجه است.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100889462776
سفیر و نماینده دایم ایران در سازمانملل گفت: «قدرتهای مشخص به ویژه آمریکا در پشت تحریم علیه کشورهای در حال توسعه قرار دارند و تحریم نه در جهت صلح و امنیت بینالمللی، بلکه به ابزاری برای تحمیل مقاصد قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.»
۲) قیمت CNG بیش از دو برابر میشود.
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100889478101
رییس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت از افزایش قیمت سیانجی به بیش از دو برابر خبر داد و اعلام کرد: «از سال آینده تبدیل خودروهای شخصی به دوگانهسوز در کارگاههای مجاز سیانجی آغاز میشود.»
کیهان
۱) سازمان امور مالیاتی: «با هدفمندی یارانهها مالیات حقوق بگیران تعدیل میشود.»
http://www.kayhannews.ir/890806/4.htm#other404
رییس کل سازمان امور مالیاتی کشور از افزایش معافیت مالیاتی سالانه پس از اجرای هدفمند کردن یارانه ها خبر داد.
۲) دستگیری ۲۲۵۴ دانش آموز در ناآرامیهای فرانسه.
http://www.kayhannews.ir/890806/16.htm#other1608
وزارت کشور فرانسه با انتشار بیانیهای از دستگیری ۲۲۵۴ دانشآموز در ناآرامیهای اخیر خبر داد. به گزارش خبرگزاریها، به نقل از بیانیه وزارت کشور فرانسه در طول ناآرامیهای گسترده فرانسه (از ۱۲ اکتبر) تاکنون ۲۲۵۴ دانشآموز دستگیر شدهاند که ۱۷۵۹ نفر از آنها همچنان در بازداشت به سر میبرند. بر اساس این گزارش ۳۶۰ نفر از دانشآموزان نیز در دادگاههای این کشور در حال محاکمه هستند.
رسالت
۱) تقدیر «دکتر احمدینژاد» از تعامل مجلس با دولت در بررسی برنامه پنجم.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=43846
رییسجمهوری ایران در جلسه مشترک با هیت رییسه کمیسیون تلفیق برنامه پنجم توسعه، از اعضای این کمیسیون بهخاطر تعامل مناسب با دولت در بررسی برنامه تقدیر کرد.
۲) ایران با صدور بنزین قدرت اقتصادی منطقهای خود را در حوزه انرژی تثبیت کرد.
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=43781
خبرگزاری «رویترز» با اعلام خبر صادرات بنزین ایران به سه کشور ارمنستان، افغانستان و عراق نوشت: «صادرات بنزین توسط ایران نشان داد که تحریمهای غرب علیه این کشور بینتیجه بوده و ایران همچنان یکی از قدرتهای سیاسی و اقتصادی منطقه بهویژه در حوزه انرژی است.»
تهران امروز
۱) دستور توقف افزایش قیمتها.
http://tehrooz.com/1389/8/6/TehranEmrooz/408/Page/2/?NewsID=51070
رییس شورای اصناف: «مردم گزارش بدهند، ما با گرانفروشان برخورد میکنیم.»
در تازهترین تحولات مربوط به اجرای قانون یارانهها، یک مقام دولت از مصوبه کارگروه کنترل بازار مبنی بر ممنوعیت افزایش قیمت تا اطلاع ثانوی خبر داده است و همزمان رییس سازمان اصناف هم از برخورد شدید با کسانی خبر داده است که همزمان با اجرای قانون یارانهها، از فروش کالا خودداری کنند.
۲) کلینتون: «آمریکا با نیروگاه بوشهر مشکلی ندارد.»
http://tehrooz.com/1389/8/6/TehranEmrooz/408/Page/4/
وزیر امورخارجه آمریکا در دیدار با همتای اتریشی خود در نیویورک ضمن تاکید بر حق ایران برای برخورداری از انرژی هستهای صلحآمیز اعلام کرد که واشنگتن هیچ مشکلی با نیروگاه اتمی بوشهر ندارد.
آفرینش
۱) سخنرانی مورالس در مجلس.
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=13021#71869
رییسجمهوری بولیوی دیروز با حضور در جلسه علنی مجلس طی سخنانی با اشاره به نیاز کشورش به همکاری با ایران در همه زمینهها، گفت: «از کشورهایی که علیه امپریالیسم هستند حمایت و با کمک کشورهای انقلابی امپریالیسم را خیلی زود نابود میکنیم.»
۲) آمادگی دانشگاه آزاد اسلامی جهت همکاری با موسسات تحقیقاتی.
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=71866
رییسمجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با جمعی از محققان عرصه مهندسی ژنتیک در حوزه کشاورزی، تاکید کرد: «آینده استفاده از بیوتکنولوژی در کشور اجتنابناپذیر است.»
همشهری
۱) روسیه خواستار لغو حکم اعدام «طارق عزیز» شد.
http://www.hamshahri.net/news-119340.aspx
روسیه از مقامهای عراق خواست بنا به دلایل انسانی حکم اعدام طارق عزیز را اجرا نکنند. به گزارش ایرنا به نقل از خبرگزاری فرانسه از مسکو، وزارت امورخارجه روسیه با صدور بیانیهای در این باره اعلام کرد: «مسکو امیدوار است که شورای ریاست جمهوری عراق اجازه اجرای حکم اعدام طارق عزیز را ندهد.»
۲) کمک به افغانستان با مصوبه مجلس صورت گرفته است.
http://www.hamshahrionline.ir/news-119333.aspx
ادعای کمک مالی ایران به رییس دفتر «حامد کرزی» روز گذشته دقایقی صحن علنی مجلس را به هم ریخت تا اینکه «علاءالدین بروجردی» رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که این کمکها با مصوبه مجلس صورت گرفته است.
دنیای اقتصاد
۱) سونامی و آتشفشان در اندونزی.
حدود ۳۰۰ کشته بر اثر سونامی و آتشفشان در اندونزی.
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=230107
یکی از مقامات مسوول در حوادث غیرمترقبه در اندونزی اعلام کرد که مجموع کشتهشدگان یک زلزله به قدرت ۷/۷ در مقیاس ریشتر و همچنین سونامی کشنده در این کشور به ۲۷۲ نفر افزایش یافتهاست. این در شرایطی است که سرانجام هلیکوپترها و اعضای تیمهای امداد و نجات به جزایر دور افتاده رسیدند.
۲) راه خروج آمریکا از باتلاق مسکن.
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=230080
مقاومت صاحبخانههای آمریکایی در بازپرداخت وام مسکن، بانکها را در مسیر بدون انتهای «مصادره خانههای مقروض» قرار داده است تا جایی که تخمین زده میشود ۱۱ میلیون ملک مسکونی در آمریکا در خطر غرق شدن هستند. اکونومیست در گزارشی تحلیلی، سه راهکار برای نجات بازار مسکن آمریکا پیشنهاد کرده و نوشته است افزایش طول بازپرداخت، کاهش نرخ ورشکستگی بانکی و مشوقهای مالیاتی میتواند اقتصاد آمریکا را از باتلاق خارج کند.
خبر / رادیو کوچه
طبق آخرین گزارشها، شمار کشتهشدگان سونامی در سوماترای غربی اندونزی به ۳۱۱ نفر رسید و گروههای امدادی همچنان به جستوجوی خود ادامه میدهند.
خبرگزاری ملی چین ضمن اعلام این خبر نوشت، مرکز بحران استان سوماترا در اندونزی اعلام کرد شمار گمشدگان این حادثه تا کنون ۳۷۹ نفر اعلام شده است.
این مرکز همچنین افزود ۲۶۱ نفر در این حادثه به شدت آسیب دیدهاند و ۱۳۷ نفر دیگر نیز به صورت سطحی دچار آسیب شدهاند.
گفتنی است که مقامات این کشور همچنان در تلاش هستند تا بتوانند کمکهای مورد نیاز را به ساکنان این منطقه برسانند اما قطع راهها ارتباطی و پس لرزههای پس از سونامی همچنان عملیات کمکرسانی را به مشکلات زیادی مواجه کرده است.
قابل ذکر است که کشور اندونزی در سال ۲۰۰۴ شاهد بزرگترین سونامی تاریخ بوده است بیش از ۱۸۰ هزار نفر از مردم جان خود را بر اثر این حادثه از دست دادند.
از سوی دیگر شمار قربانیان آتشفشان کوه «میراپی» واقع در استان «یوگیاکاتارا» طبق آخرین گزارشها از این کشور به ۳۲ نفر رسیده است.
مقامات این استان اعلام کردند ۲۵ تن از قربانیان این حادثه در محل حادثه و بقیه نیز پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست دادند.
گفتنی است مقامات این استان افزودند گروههای امداد و نجات به عملیات خود برای کمک به آسیبدیدگان این حادثه همچنان ادامه دارد.
رادیو کوچه
شبکه خبری یورونیوز ۲۷ اکتبر پخش برنامههای فارسی خود را آغاز کرده است.
یورونیوز (Euronews) یک شبکه خبری اروپایی است که مالکیت آن به لحاظ حقوقی به «اتحادیهی رادیو-تلویزیون اروپا» تعلق دارد. این شبکه در سال ۱۹۹۳ میلادی راهاندازی شده است. مرکز اصلی یورونیوز در لیون فرانسه است و برنامههای خود را ۲۴ ساعته و از طریق ماهواره پخش میکند.
یورونیوز در مالکیت اتحادیهی اروپا نیست، اما شبکهی برگزیدهی این اتحادیه برای اطلاعرسانی دربارهی اروپا است. این شبکه در رقابت با هفت متقاضی دیگر، به عنوان شبکهی اطلاعرسانی اتحادیهی اروپا برگزیده شده است.
اتحادیهی اروپا سالانه ۵ میلیون یورو در اختیار یورونیوز قرار میدهد. این شبکه موظف است اطلاعاتی را که منتشر میکند، به گونهای برگزیند که دستکم ۱۰ درصد آنها بهطور مستقیم به اروپا مربوط باشد.
از سوی دیگر روزنامه کیهان روز چهارشنبه ۵ آبان، همزمان به شروع به کار بخش فارسی این شبکه، در خبری مدعی شد که «شبکه بیبیسی وابسته به وزارت خارجه انگلیس عملن بخش فارسی شبکه یورونیوز را هم قبضه کرده است.»
این روزنامه منسوب به دولت جمهوری اسلامی میافزاید: «به دنبال لو رفتن ماهیت شبکههای «جرس» و «رسا» که توسط «حلقه لندن» و با همکاری برخی عناصر افراطی مشارکت و کارگزاران مدیریت میشوند و نیز با عنایت به تابلو بودن شبکه تلویزیونی BBC، عناصر ضدانقلاب خارجنشین به صرافت افتادند که پروژه عملیات روانی از خارج کشور را در پوشش شبکهای عامتر (اروپایی-یورونیوز) پی بگیرند.»
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
فرو ریختن یک منزل در محفل عروسی در افغانستان بیش از ۶۰ کشته و ۴۰ زخمی بر جا گذاشت. این رویداد بعد از ظهر روز گذشته در استان بغلان در شمال افغانستان رخ داد.
احمد جاوید بشارت سخنگوی فرماندهی پلیس استان بغلان میگوید بیشتر قربانیان این رویداد بانوان و کودکان میباشند.
در جمع کشتهشدگان برخی از اعضای خانواده عروس و داماد نیز شامل است. این تعمیر دو منزله بهدلیل عدم استحکام و در اثر ازدحام هنگام رقص و پایکوبی فرو ریخته است.
قربانیان و زخمیهای این رویداد توسط پلیس از زیر آوار بیرون کشیده شده و به بیمارستانهای نزدیک انتقال گردیده است.
حامد کرزى رییسجمهوری افغانستان با نشر یک اعلامیه، به خانوادههای این قربانیان تسلیت گفته است.
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- نجیب برای شرکت در اجلاس سران آسهآن به هانوی رفت.
- رفاه نسل جوان تحت حکومت حزب پیشرو تضمین میشود.
- غارهای ناییه باید در میراث جهانی قرار بگیرند.
- حزب مردم اعلامیه انتخابات باتو ساپی را منتشر میکند.
- نجیب: «زمان آن فرا رسیده است که مالزی و هند روابط خود را تقویت کنند.»
- حزب پیشرو صباح پشتیبانی قوی از تمام نژادها را با خود همراه ساخته است.
- شرکت هایو ممکن است با ریسک بیشتری در تجارت املاک مواجه شود.
- ۱۶ شرکت مالزیایی در رده بزرگترین سازندگان پلاستیک و لاستیک در نمایشگاه دوسلدورف آلمان.
- چاشنیهای مالزیایی، شکار بزرگ در استرالیا.
- در حین نشست سران گروه G20، سئول خودروهای سازگار با محیط زیست معرفی خواهد کرد.
- دولت اندونزی تبلیغات برای شیر نوزادان را ممنوع میکند.
- بنلادن سیستم قضایی فرانسه را مورد تهدید قرار داد.
روزنامه استار
- شمار قربانیان سونامی و آتشفشان در اندونزی به ۳۴۰ تن رسید.
- ۶۸ دانشجوی مالایی از حوالی آتشفشان مراپی در اندونزی تخلیه جا شدند.
- قراردادهای اقتصادی بین هند و مالزی به ارزش ۴۷ میلیارد رینگیت به امضا خواهد رسید.
- سرمایهگذاری ۶۵۰ میلیون رینگیتی باعث پیشرفت آموزش در مالزی خواهد شد.
- نخستوزیر هند گفت که از اظهارات تبعیضآمیز هندیتباران مالزی پشتیبانی نخواهد کرد.
- یک قاچاقی که ۷،۰۰۰ نوع ماده منفجره به اندونزی حمل میکرد توسط پلیس دستگیر شد.
- اداره زمینهای فدرال مالزی رکورد ۶٫۳۲ میلیارد رینگیتی اقلام مازاد را شکست.
- جناح اکثریت از کاندیداها خواست تا شفافیت نشان دهند.
- مرد ۳۰۰ کیلویی پنانگی، قول داده که از وزنش کم کند.
- ۱۰،۰۰۰ رینگیت جریمه رشوه رانندگی برای یک تاجر.
- در حوالی کلانگ ولی بازارهای هندی جشن دیپاوالی رونق سالهای گذشته را پیدا نکردهاند.
- سخنگوی کاخ سفید: «سفر اوباما به چند کشور آسیایی، تو دهنی برای پاکستان و چین نخواهد بود.»
- قدرت صندوق بینالمللی پول پس از کاهش شاخص تجاری آمریکا تقویت خواهد شد.
- یک مرد به جرم طراحی نقشه بمبگذاری مترو واشنگتن دستگیر شد.
روزنامه نیو استریت تایمز
- مالزی آماده است تا روابط خود را با هند گسترش دهد.
- پس از ناپدید شدن صدها تن بر اثر سونامی، نگرانیها در اندونزی شدت گرفته است.
- وامهای بیشتری به تعاونیها داده میشود.
روزنامه مالایی میل
- اکنون ۴۰ قطار در مسیرهای کلانگ جایا در حال حرکتاند.
- یک نظامی اندونزیاییی دستگیر شد.
- بر اثر سقوط یک هواپیما پلیس در اندونزی ۵ تن کشته شدند.
refrence: ucsdfreeiran
Press Release:
In a pledge he made on March 21, 2010, President Obama promised to "stand up for those rights that should be universal to all human beings". In an open letter to President Obama, Students for Civil Rights in Iran at University of California, San Diego (SCI) petition the United States to use its power in the United Nations Security Council to send special envoys to Iran on a fact-finding mission to inspect the human rights conditions in Iran. Furthermore, SCI calls upon Obama to focus on these human rights conditions, as opposed to issue threats of war and impose sanctions that harm the people of Iran. SCI asks for the help of your agency to publicize this letter and our efforts to the public.
Open Letter to President Obama:
Dear Mr. President,
In your 2010 Nowruz address, you pledged that America's "commitment—our responsibility—is to stand up for those rights that should be universal to all human beings". The commitment you made is rooted in the founding principles of your country, echoed in the Declaration of Independence, which states that all men and women around the world are endowed with the right to "Life, Liberty, and the pursuit of Happiness."
These founding principles are undeniable truths that have guided the United States, since its inception, on a path toward justice and universal rights for all people. We call upon you, Mr. President—as the leader of this country and a Nobel Peace Prize Laureate—to wholeheartedly pursue these ends in your dealings with the regime of Islamic Republic in Iran. We ask that the U.S. government not engage in threats of war and sanctions against the people of Iran, but rather encourage them in building a democracy of their own.
we believe that the only way for the United States to help the Iranian people, and in turn best serve U.S. security interests, is to focus on human rights violations—not the nuclear issue
Iranians around the world are deeply concerned and ashamed of the Islamic Republic's consistent violation of international human rights conventions as well as the civil rights of its own citizens guaranteed in the current constitution. Accordingly, we kindly ask that you leverage American power in the United Nations Security Council to demand from Secretary General Ban Ki-Moon and High Commissioner for Human Rights Navanethem Pillay to send special envoys to Iran on a fact-finding mission to investigate the regime's human rights abuses. Specifically, we call for the UN to inspect the condition of prisoners, investigate the claims of torture or other cruel and unusual treatment, and meet with members of the Iranian Bar Association concerning restrictions on their ability to defend their clients. During the past year the regime has systematically increased its violations of numerous articles within its own constitution that guarantee the right of freedom of speech and assembly.
Mr. President, we believe that the only way for the United States to help the Iranian people, and in turn best serve U.S. security interests, is to focus on human rights violations—not the nuclear issue. Thus, we commend your administration's recent sanctioning of Iranian human rights abusers and encourage you to extend the punitive measures to more regime members responsible for violating human rights.
Other key steps toward building relations between the American and Iranian people include removing internet and media technology restrictions imposed from the outside, promoting anticensorship programs, facilitating travel for Iranian citizens to the United States, and changing the single-entry visa policy against Iranian students. The Iranian students who have come to the United States face unbearable hardship due to the single-entry visa policy, especially because there is no US embassy back home. If they were granted more opportunity to travel to their home country, Iranian students would play an extremely effective role in promoting understanding and dialogue between both nations.
In the end, we would like to emphasize the importance for America of being seen as an advocate for human rights for all peoples in all parts of the world. Throughout the years, the vast majority of Iranians have expressed their utmost respect for Americans. We encourage you to stand on the side of the people in their time of difficulty by focusing on human rights violations in our motherland.
With Utmost Respect,
Students for Civil Rights in Iran
University of California, San Diego
Endorsements
Iranian Democratic Student Association in George Washington University (Endorsement from the student organization)
Iranian Student Alliance in America at University of California, Berkeley
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه ۴ آبانماه، سه نفر در زاهدان، به اتهام عضویت در گروه شبهنظامی جنداله توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
اداره اطلاعات سیستان و بلوچستان اعلام داشت که این ۳ نفر در جریان انفجار مسجد جامع زاهدان نقش اساسی داشتند.
در این گزارش، به نام این سه نفر اشارهای نشده و به گفته مدیرکل اداره اطلاعات سیستان و بلوچستان، آنها چند بار بهصورت غیرمجاز به یکی از کشورهای همسایه رفته و آموزش دیدهاند.
منبع: وبلاگ یو سی اس دی فیری ایران
دانشجویان طرفدار حقوق شهروندی در ایران با همراهی تشکلهای دانشجویی در دانشگاه کالیفرنیا- سندیگو، انجمن دانشجویان ایرانی دموکرات در دانشگاه جورج واشنگتن و همبستگی دانشجویان ایرانی در آمریکا، دانشگاه برکلی کالیفرنیا با صدور نامهای سرگشاده خواستار حمایت و کمک دولت آمریکا برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران شدند تا سازمان ملل متحد برای فرستادن نمایندگان ویژه به ایران جهت یک ماموریت حقیقتیاب در مورد نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران اقدام نماید. لازم به ذکر است در طول سال گذشته رژیم فعلی بهطور سیستماتیک مواد متعدد از قانون اساسی خود، که تضمین کننده حق آزادی بیان و اجتماعات است، را نقض کرده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای رییسجمهوری، در پیام نوروزی سال ۲۰۱۰ خود فرمودید که «ما (آمریکا) متعهدیم تا برای حقوق جهان شمول تمامی افراد بشر ایستادگی کنیم». تعهد شما ریشه در اصول بنیادینی دارد که این کشور بر آن بنا شده و آوای آن در اعلامیه استقلال آمده است که تمام مردان و زنان در سراسر جهان دارای حق «زندگی، آزادی و تلاش برای خوشبختی» میباشند.
این اصول بنیادین حقایق غیر قابل انکاری هستند که ایالات متحده را از بدو تاسیس در مسیر عدالت و حقوق جهانی برای همه مردم، راهنمایی کرده است. آقای رییسجمهوری، ما از شما به عنوان رهبر این کشور و برنده جایزه صلح نوبل میخواهیم تا با یکدلی با توجه به این اهداف در مواجه با رژیم جمهوری اسلامی در ایران اقدام کنید. ما از دولت آمریکا درخواست داریم که از تهدید به جنگ و تحریم علیه مردم ایران فاصله گرفته و مشوق آنها در ساختن دموکراسی درونی باشد.
گامهای مهم دیگر برای ساختن ارتباط بهتر میان مردم آمریکا و ایران عبارتند از حذف محدودیتهای اینترنتی و تکنولوژی رسانهای تحمیلی از خارج، حمایت از نرم افزارهای ضد فیلترینگ، تسهیل سفر برای شهروندان ایرانی به ایالات متحده و تغییر سیاست روادید تک ورودی برای دانشجویان ایرانی
ایرانیان در سراسر جهان عمیقن نگران و خجالتزده از نقض مداوم کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشر، همچنین حقوق شهروندی تضمین شده در قانون اساسی فعلی، توسط رژیم جمهوری اسلامی هستند. بر این اساس، ما از شما میخواهیم تا از قدرت آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل بهره جسته و از دبیرکل آن آقای «بانکیمون» و کمیسر عالی حقوق بشر خانم «ناوانتم پیلای» خواسته شود تا برای فرستادن نمایندگان ویژه به ایران جهت یک ماموریت حقیقتیاب در مورد نقض حقوق بشر توسط رژیم اقدام نمایند. به ویژه، از سازمان ملل متحد میخواهیم تا وضعیت زندانیان و ادعاهای شکنجه و یا سایر مجازاتهای بیرحمانه و غیر معمول را بررسی کرده و با ملاقات با اعضای کانون وکلای ایران، در مورد محدودیتهای آنها در دفاع از موکلینشان گزارشی تهیه شود. در طول سال گذشته رژیم فعلی به طور سیستماتیک مواد متعدد از قانون اساسی خود، که تضمین کننده حق آزادی بیان و اجتماعات است، را نقض کرده است.
آقای رییس جمهور، ما معتقدیم تنها راهی که ایالات متحده میتواند به مردم ایران کمک کند و همزمان منافع امنیتی خود را به بهترین وجه تامین نماید، توجه به نقض حقوق بشر است و نه مسئله هستهای. بنابراین، ما ضمن ستایش از تحریمهای اخیر دولت شما علیه متجاوزین به حقوق بشر در ایران از شما میخواهیم نسبت به گسترش اقدامات تنبیهی علیه افراد بیشتری که در نقض حقوق بشر دخالت دارند، اقدام کنید.
گامهای مهم دیگر برای ساختن ارتباط بهتر میان مردم آمریکا و ایران عبارتند از حذف محدودیتهای اینترنتی و تکنولوژی رسانهای تحمیلی از خارج، حمایت از نرم افزارهای ضد فیلترینگ، تسهیل سفر برای شهروندان ایرانی به ایالات متحده و تغییر سیاست روادید تک ورودی برای دانشجویان ایرانی. دانشجویان ایرانی که به ایالاتمتحده آمدهاند، بهعلت این که آمریکا هیچ سفارتخانهای در کشورشان ندارد فشارهای فراوانی را به دلیل سیاست روادید تک ورودی تحمل میکنند. اگر به دانشجویان ایرانی فرصت بیشتری برای سفر به کشور خود اعطا شود، آنها میتوانند نقش بسیار موثری در پیشبرد تفاهم و گفتوگو میان دو ملت بازی کنند.
در پایان، بر اهمیت شناخته شدن آمریکا در سرتاسر جهان به عنوان مدافع واقعی حقوق بشر برای همه مردم تأکید داریم. در طول سالیان، اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران نهایت احترام خود را به آمریکاییها ابراز داشتهاند. ما از شما میخواهیم تا در این زمان سخت، با تمرکز بر نقض حقوق بشر در سرزمین مادریمان، در کنار مردم قرار گیرید.
با احترام فراوان،
دانشجویان طرفدار حقوق شهروندی در ایران دانشگاه کالیفرنیا- سن دیگو
تشکلهای امضا کننده: انجمن دانشجویان ایرانی دموکرات در دانشگاه جورج واشنگتن
همبستگی دانشجویان ایرانی در آمریکا، دانشگاه برکلی کالیفرنیا
متن انگلیسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر