این بازیها از ۱۷ آذر ماه در شهر ابوظبی امارات برگزار می شود و دو تیم الوحده و هکاری یونایتد بازی افتتاحیه را انجام خواهند داد.
طبق برنامهریزی انجام شده برنده این بازی با قهرمان آسیا بازی میکند و برنده این دیدار نیز در مرحله نیمهنهایی به مصاف اینتر، قهرمان اروپا خواهد رفت.
به این ترتیب تیم ذوب آهن اصفهان اگر قهرمان آسیا شود و اگر بازی ماقبل نیمهنهایی را ببرد در روز ۲۵ آذر ماه باید با اینتر میلان قهرمان فصل گذشته ایتالیا و اروپا بازی کند.
نوجوانان ایران دقیقه ۸۰ حذف شدند
تیم فوتبال زیر ۱۶ سال ایران دقیقه ۸۰ دروازه اش باز شد و نتوانست از گروه خود بالا برود.
ایران که برای صعود از گروه B بازی های قهرمانی زیر ۱۶ سال آسیا فقط باید در بازی امروز سوریه را شکست می داد در دقیقه ششم و با نفوذ زیبای سیاوش حق نظری به گل رسید.
اما عقب نشینی ایران در اواخر بازی هزینه سنگینی در بر داشت و آنها ۱۲ دقیقه قبل از پایان بازی، برتری خود را از دست دادند. دراین لحظه حسام عمر توپ را از جناح چپ سانتر کرد و تاکی در بین دفاع و دروازه بان با پرشی بلند توپ را به درون دروازه ایران فرستاد تا بازی ۱-۱ مساوی شود.
در این گروه کره شمالی با پیروزی ۲-۱ برابر عمان ۷ امتیازی شد و با عنوان تیم اول بالا رفت. سوریه پنج امتیازی شد و ایران با چهار امتیاز در رده سوم ایستاد. عمان هم با سه بازی و سه باخت قعر نشین شد.
نوجوانان ایران در دیدار نخست این رقابت ها که در ازبکستان برگزار می شود با حساب ۵ بر یک مقابل عمان برنده شد و در دیدار دوم با نتیجه ۲ بر صفر مغلوب کره شمالی شده بود.
ایران دو سال قبل و در دوره قبلی این بازی ها به قهرمانی آسیا رسیده بود.
منبع: بی. بی. سی
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس وی گفته است: "یکی از درهای استادیوم با فشار جمعیت شکست. امکان ورود به داخل استادیوم محدود بود. مردم خسته شدند و خود را به زور داخل کردند."
ویکتور اوپیو یک شاهد عینی گفت: "مردم مثل ذغال سنگ روی هم افتاده بودند. بعضی ها زیر میله های آهنی گیر کرده بودند. زن، بچه حتی مردان بزرگ، در حال مرگ بودند."
حادثه مشابهی در این استادیوم در سال ۲۰۰۵ منجر به کشته شدن یک نفر شد.
فدراسیون بین المللی فوتبال (فیفا) انجام بازهای مقدماتی جام جهانی را در استادیوم یاده شده ممنوع کرده بود.
منبع: بی. بی. سی
حداد عادل با بيان اينکه «در بعضی از کشورها هم رئيسجمهور و هم رئيس مجلس برآمده از يک حزب واحد هستند» يکی از مشکلات را اين ناهماهنگی در ايران دانست و گفت که در اين کشور چون حزب اصولگرا وجود ندارد چنين هماهنگیای نيز بهدست نمیآيد.
وی افزود مجلس و دولت بر سر قوانينی چون هدفمند کردن يارانهها يا برنامه پنجم مقابل هم قرار گرفتند و ارتباط اين دو نهاد «همچون يک تار مو» شده است، «اگر چه اين تار مو پاره نشده، اما ضعيف شده که سپس با مصلحت انديشی بزرگان ترميم شده است.»
اشاره حداد عادل به سخنان چند ماه پيش آيتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در ديدار با دستاندرکاران حکومتی است که در آن از دولت و مجلس خواسته بود «وحدت» خود را حفظ کنند و مجمع تشخيص مصلحت نظام را نهاد رسيدگی به اين اختلافات دانسته بود.
وی گفت زمانی که رئيس مجلس بوده از طرح هدفمند کردن يارانهها «هيچ اطلاعی» نداشته و «نمايندگان هم اطلاعی نداشتند که دولت میخواهد چنين کار عظيمی را انجام دهد.»
عضو مجمع تشيخص مصلحت نظام با اعلام اينکه «در قضيه هدفمند کردن يارانه و يا برنامه پنجم، دولت خيز برداشت که ما میخواهيم آن را از مجلس پس بگيريم»، گفت: «آيا مجلس میخواهد چوب لای چرخ دولت بگذارد. من بهعنوان يک عضو مجلس میگويم، خير اينگونه نيست که نمايندگان صبح که از خانه بيرون میآيند در اين فکر باشند که چگونه کار دولت را خراب کنند.»
حداد عادل افزود: «الآن اينطور شده که مجلس در يک دستگاه ساز میزند و دولت در دستگاه ديگر. مجلس ابوعطا میزند و دولت ماهور.»
وی سپس از گزارشهای رئيسجمهور به مجلس که گاهی «موضوع آنها با محتوای گزارش فرق میکرد»؛ انتقاد کرد و گفت: «تاکنون دو الی سه مورد بوده که رئيسجمهور آمده و گزارش داده است و نه ديگر مجلس اصرار بر اين امر دارد، نه دولت تمايل نشان میدهد.»
رئيس سابق مجلس ايران گفت: «چرا به يک فرد میگوييم آدم حسابی زيرا کارهایش حساب و کتاب دارد و آيا ما در کار قانونگذاری آدم حسابی هستيم؟»
اختلاف ميان دولت و مجلس ايران در طول يک سال گذشته در عرصههای مختلف بروز کرده است و هر بار مسئولان اين کشور سعی در کتمان آن و دامن نزدن به اين موضوع داشتهاند.
حجتالاسلام حيدر مصلحی، وزير اطلاعات ايران، نهم شهريورماه گذشته «ايجاد اختلافات داخلی ميان مسئولان کشور و بزرگنمايی اختلاف سليقهها» را از مهمترين آسيبهای فضای امنيتی اين کشور دانست و گفت: «دشمنان قسمخورده خارجی و داخلی تمام همت خود را مصروف راهبرد ايجاد و يا دامن زدن به اختلافات کردهاند.»
منبع: رادیو زمانه
شیخ خالد در ماه فوریه گذشته طی سخنرانی در واشنگتن، برادرش شیخ سعود را متهم کرده بود که رأس الخیمه را به دروازه ای برای ایران تبدیل کرده تا از طریق آن از تحریمهای بین المللی بگریزد و به قاچاق سلاح، تجهیزات، مواد مخدر و حتی انسان بپردازد.
وی همچنین نامه ای با امضای پدرش منتشر کرده که نشان می دهد او ده ماه پس از برکنار کردن شیخ خالد نظرش را عوض کرده و از او خواسته است به مقام ولیعهدی بازگردد، اما اعتبار این نامه را تاکنون هیچ مرجع مستقلی تأیید نکرده است.
شیخ خالد که تحصیلکرده انگلستان است، در زمان ولیعهدی فعالیتهای اقتصادی گسترده ای انجام داد و به چهره ای اصلاح طلب و همچنین مخالف سرسخت ایران مشهور بود، وی همچنین بر خلاف دیگر مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس، آشکارا با سیاست آمریکا در حمله به عراق مخالفت می ورزید.
با هدایت شیخ خالد، تظاهرات خیابانی در رأس الخیمه علیه حمله آمریکا به عراق برگزار شد و رادیوی رأس الخیمه آزادانه برنامه هایی در مخالفت با حمله به عراق پخش می کرد.
شیخ صقر پس از چند بار مشورت با شیخ زاید حکمران امارات، سرانجام برکناری شیخ خالد را از ولیعهدی اعلام کرد و این مقام را به شیخ سعود سپرد که تحصیلکرده آمریکاست.
برکناری شیخ خالد، شهر رأس الخیمه را صحنه تظاهرات اعتراض آمیز هوادارانش کرد که به مداخله ارتش امارات برای آرام کردن اوضاع انجامید و شیخ خالد راهی تبعید شد.
روزنامه بریتانیایی گاردین در ماه های ژوئن و ژوئیه گذشته گزارشهایی منتشر کرد حاکی از اینکه شیخ خالد با هزینه کردن میلیونها دلار در حال تلاش برای بازگشت به قدرت است و در راستای جلب حمایت بین المللی، حتی با سفیر اسرائیل در لندن هم دیدار کرده است.
شیخ صقر، پدر شیخ خالد، با توسل به زور قدرت را به دست گرفته و با کمک تفنگچیانش، عمو و پدرزنش شیخ سلطان را از حکومت برکنار و به شارجه تبعید کرده بود.
در امیر نشین شارجه نیز شاخه ای از خاندان قاسمی حکومت می کند، قاسمیان که بیش از دویست و پنجاه سال است بر رأس الخیمه و شارجه حکم می رانند، از سران قبائل عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس بودند که پس از کشته شدن نادرشاه افشار، جنگی را با نیروهای ایرانی آغاز کردند و به سلطه ایران بر سرزمینی که اکنون امارات متحده عربی خوانده می شود پایان دادند. هند.
هرچند دیری نگذشت که این مناطق به تصرف ترکان عثمانی درآمد و شیوخ عرب ناچار دست کمک بسوی بریتانیا دراز کردند که با کمک قبائل محلی ترکها را بیرون راند و این سرزمینها را تحت الحمایه خود اعلام کرد.
با پایان یافتن سلطه بریتانیا و اعلام موجودیت امارات متحده عربی، شیخ صقر پیوستن به این اتحادیه را مشروط به این اعلام کرد که دولت تازه بنیاد، از ادعای رأس الخیمه بر جزیره های تنب بزرگ و کوچک و ادعای امیرنشین شارجه بر جزیره ابوموسی دست برندارد، با پذیرفتن این شرط، وی در 24 فوریه 1972، پیوستن رأس الخیمه به امارات را اعلام کرد.
از شیخ صقر هفت پسر و هفت دختر بر جای مانده، پسر دومش سلطان در زمان حیات پدر درگذشت.
نادران گفت: «برخی اقدامات اين شورا موازیکاری است که طبق فرمايشات رهبری اين موازیکاریها نبايد در حوزه سياست خارجی صورت گيرد.»
اين عضو فراکسيون اصولگرايان مجلس بر لزوم بررسی اسناد هزينههای شورای عالی امور ايرانيان خارج از کشور تأکيد کرد و گفت: «بايد مشخص شود که آيا اين هزينهها در چارچوب مصوبات قانونی شکل گرفته است يا نه؟»
وی مسئله ديگر را بررسی چگونگی شکلگيری «خانه ايرانيان»، نمايندگیهای خارج از کشور اين شورا، دانست و اعلام کرد که «هزينههای فوقالعادهای از سوی اين مراکز به آنها پرداخت میشود.»
الياس نادران همچنين تأکيد کرد که بايد به «مراودات و رفتوآمدهای افراد مشکوک» در همايش ايرانيان مقيم خارج از کشور توجه کرد.
وی با بيان اينکه «ما تنها از جزئی از مراودات مطلع هستيم» افزود: «اخيرأ مطابق گزارش شورای عالی ايرانيان خارج از کشور، مطلع شدهايم که در ۱۹ فرودگاه کشور، سالن تشريفاتی برای ايرانيان خارج از کشور در نظر گرفته شده است. اين در حالی است که ايرانيان داخل کشور با ميليونها سفر در طول روز، از امکانات معمولی برخوردار هستند و جای سئوال دارد که اختصاص چنين سالنهای تشريفاتی با چه اهداف صورت گرفته و آيا در چارچوب قانون انجام شده است يا خير؟»
پس از سخنان الياس نادران، نمايندگان به اين طرح رأی مثبت دادند.
«شورای عالی امور ايرانيان خارج از کشور» در اواخر سال ۱۳۸۳ شکل گرفت که ابتدا بر اساس آئيننامه آن زير مجموعهای از وزات امور خارجه جمهوری اسلامی ايران بهشمار میرفت.
با آغاز بهکار دولت نهم و طبق نظر محمود احمدینژاد، رئيس جمهوری ايران، سطح و ساختار دبيرخانه اين شورا ارتقاء يافت و به نهاد رياست جمهوری منتقل گرديد.
رياست اين شورا بر عهده محمود احمدینژاد است و اسفنديار رحيممشائی، جانشين وی در شورا و محمد شريف ملکزاده نيز دبيرکل امور ايرانيان خارج از کشور میباشند.
دومين همايش اين شورا در تهران و در روزهای ۱۱ و ۱۲ مردادماه ۱۳۸۹ برگزار شد که با حاشيههای بسياری همراه بود.
در مراسم اختتاميه اين همايش بود که اسفنديار رحيممشايی از «مکتب ايران» سخن گفت و تا مدتها با واکنشهای شديد آيتالله يزدی، سيد احمد خاتمی، احمد توکلی، علی مطهری و... روبهرو گرديد.
همچنين اين همايش با اعتراض گسترده رسانههای اصولگرا مواجه شد. اين رسانهها علت اصلی مخالفت خود با اين همايش را «حضور برخی از چهرههايی نزديک به اپوزيسيون و عناصر تابلودار و معاند نظام و انقلاب در فهرست مدعوين» عنوان کردند.
اين مخالفتها در حدی بود که از سوی شهرداری تهران تابلوها و بنرهای تبليغاتی و اطلاع رسانی آن از سطح شهر تهران جمع آوری شد.
منبع: رادیو زمانه
حجت الاسلام صالح که این خبر را در اختیار رسانه ها قرار داده، درباره محتوا و دستور این جلسه چیزی بیان نکرده است.
محمد یزدی، احمد جنتی، احمد خاتمی، صادق لاریجانی، ابراهیم امینی، جواد فاضل لنکرانی و... اعضای کنونی این تشکل هستند. هم اکنون و به دنبال درگذشت آیت الله مشکینی، شیخ محمد یزدی، رئیس اسبق قوه قضائیه ایران ریاست جامعه مدرسین را بر عهده دارد.
این تشکل روحانی – سیاسی هم مانند گروه مشابه خود یعنی جامعه روحانیت مبارز در آستانه انتخابات گذشته ریاست جمهوری بر سر حمایت از محمود احمدی نژاد دچار اختلافات داخلی شد تا اینکه در نهایت آیت الله یزدی ناچار شد شخصا با صدور بیانیه ای اعلام کند که این تشکل از احمدی نژاد در انتخابات حمایت می کند.
تشکلی که خامنه ای را مرجع کرد
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عملا مدیریت حوزه علمیه قم را بر عهده دارد. این تشکل روحانی بعد از پیروزی انقلاب 1357 به یکی از پرنفوذترین تشکل های سیاسی ایران تبدیل شد و همراه با جامعه روحانیت مبارز تهران، برای سالها مدیریت سیاسی و خط دهی جناح راست ایران را بر عهده داشت.
محافظه کاران ایران و تشکل هایی مانند موتلفه، انجمن های اسلامی بازار و اصناف، جامعه اسلامی مهندسین و مجموعه گروه هایی که جبهه پیروان خط امام و رهبری به ریاست (حبیب الله عسگراولادی) را تشکیل می دهند، کماکان این دو تشکل روحانی را نقطه اتکای خود و محور وحدت جناح راست عنوان می کنند.
اما شاید مهم ترین ایفای نقش جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از انقلاب 57 به 11 آذر ماه 1373 باز می گردد.دو روز پس از درگذشت آیت الله اراکی، مرجع تقلید شیعه، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نام هفت آیت الله را به عنوان مراجع جایز التقلید اعلام کرد.
در فهرست اعلام شده توسط این تشکل روحانی، آیت الله محمد فاضل لنکرانی، آیت الله محمدتقی بهجت، آیت الله حسین وحید خراسانی، آیت الله میرزا جواد تبریزی، آیت الله سیدموسی شبیری زنجانی، آیت الله ناصر مکارم شیرازی و آیت الله سیدعلی خامنه ای، به عنوان مجتهدینی که امکان تقلید از آنها وجود دارد معرفی شدند.
به این ترتیب، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نخستین تشکلی است که نام آیت الله خامنه ای را به عنوان یک "مرجع تقلید" مطرح کرد. همچنین این نخستین باری بود که یک تشکل اقدام به معرفی مرجع می کرد،در حالیکه در تاریخ شیعه معرفی مرجع در انحصار تشکل خاصی نبوده است.
روایت آیت الله منتظری از مرجعیت خامنه ای
آیت الله حسینعلی منتظری، درباره روندی که به اعلام مرجعیت آیت الله خامنه ای توسط جامعه مدرسین منجر شد، در کتاب خاطراتش می گوید: "پس از رحلت مرحوم آيت الله خوئي، مسئولين وزارت خارجه ايران در هند و پاكستان ايشان(آیت الله خامنه ای) را در عرض آيت الله گلپايگاني و آيت الله اراكي به عنوان مرجع معرفي كردند و جزوه اي در اين زمينه به زبان اردو با عكس آقايان و تبليغات زياد به چاپ رساندند و بين علماي آن بلاد توزيع كردند، كه هر دو جزوه نزد اينجانب موجود است."
این مرجع تقلید درگذشته شیعه می افزاید: "در اين رابطه يكي از مسئولين وزارت خارجه كه پيدا بود به مقام رهبري علاقه مند ميباشد نزد من آمد و گفت: اصرار مسئولين وزارت خارجه بر مرجعيت ايشان در آن بلاد عكس العمل خوبي نداشت و علما پذيرا نبودند و رهبري ايشان را نيز زير سئوال ميبرد، و بر اين اساس من نامه اي به ايشان نوشتم كه اين امر به ضرر شماست، و با اينكه نامه من خيلي دوستانه بود از طرف مسئولين مورد عتاب قرار گرفتم، و در نتيجه گفتند هيچ يك از مسئولين حتي وزرا حق ندارند به ايشان نامه بنويسند مگر اينكه قبلا بعضي از حواشي نامه ایشان را ببينند و كنترل كنند."
آیت الله منتظری در ادامه می گوید: "پس از رحلت آيت الله اراكي برخي از مسئولين از تهران به منزل آقاي حاج سيد مهدي روحاني آمدند و اصرار داشته اند كه جامعه مدرسين آقاي خامنه اي را به عنوان مرجع تقليد معرفي كنند، و از طرف ديگر جمع زيادي از طلاب جوان و بچه ها و گروههاي فشار را در خيابان بيمارستان در كنار دفتر جامعه مدرسين جمع كردند و آنان با شعار و فشار از جامعه مدرسين همين امر را ميخواستند و چند نفر از جامعه مدرسين كه در تهران بودند به همين منظور فورا خودشان را به قم رساندند. با اين همه مقدمات و برنامه ريزيها هفت نفر از جامعه حاضر شدند ايشان را در عداد مراجع ذكر كنند و بر اين اساس ايشان و شش نفر ديگر به عنوان مرجع معرفي و اعلام شد؛ در صورتي كه معمولا پس از رحلت هر مرجع از ناحيه علما و بزرگان يك نفر شاخص معرفي ميشود تا مردم از "تحير" خارج شوند.
آیت الله منتظری با اشاره به مخالفت تعدادی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با این تصمیم، می گوید: "بعضي از افراد جامعه مدرسين نزد من آمدند و گفتند: به جامعه گفته اند به هر قيمتي كه هست بايد آقاي خامنه اي را به عنوان مرجع معرفي كنيد زيرا مصلحت نظام چنين اقتضا ميكند؛ ليكن من و بعضي ديگر مخالف بوديم، ولي كاري از ما ساخته نبود فقط از جلسه خارج شديم."
قائم مقام رهبر جمهوری اسلامی در دهه 60 سپس در خاطرات خود تصریح می کند: "اينجاست كه خطر فدا كردن حقيقت در راه مصلحت محسوس ميگردد."
زمینه سازی برای مرجعیت مجتبی خامنه ای؟
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که اعضای آن قرار است صبح پنجشنبه برای دومین بار در ده روز گذشته با رهبر جمهوری اسلامی دیدار کنند، طی دوران فعالیت خود علاوه بر اینکه آیت الله خامنه ای را به سمت مرجعیت منصوب کرد، مخالفت خود را با مرجعیت تقلید دو روحانی بلندپایه دیگر نیز اعلام داشت.
این تشکل در سالهای ابتدایی انقلاب، آیت الله محمدکاظم شریعتمداری از مراجع تقلید پرطرفدار و از روحانیون موثر در پیروزی انقلاب را از عنوان مرجعیت، عزل شده عنوان کرد و سال گذشته هم به دنبال حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، آیت الله یوسف صانعی، از مراجع تقلید منتقد حکومت ایران را "فاقد ملاکهای لازم برای تصدّی مرجعیت" معرفی کرد.
دومین دیدار آقای خامنه ای با اعضای این تشکل حامی وی در شرایطی برگزار می شود که پیش از سفر رهبر جمهوری اسلامی به قم، اخبار غیررسمی زیادی در مورد رایزنی های گسترده نزدیکان رهبر با هدف کسب عنوان اجتهاد برای مجتبی خامنه ای، فرزند او در محافل خبری منتشر شد.
برخی تحلیلگران و مخالفان حکومت ایران معتقدند که آیت الله خامنه ای در حال فراهم آوردن فضا برای معرفی مجتبی خامنه ای به عنوان مجتهد، با هدف زمینه سازی به منظور بر عهده گرفتن پست رهبری جمهوری اسلامی توسط اوست.
باید منتظر ماند و دید که دیدار دوباره آیت الله خامنه ای با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که پیش از این یک بار حکم به مرجعیت خود وی صادر کرده اند، آنهم به قیمت تمدید مدت سفر، تا چه اندازه در راستای این تحلیل است.
آقای خامنه ای در دیدار نخست خود با اعضای جامعه مدرسین گفته بود: "یکی از وظایف مهم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم حفظ و تقویت ارتباط با مراجع بزرگوار است زیرا جامعه مدرسین خاستگاه مراجع محترم است و برخی از آنان، از اعضای جامعه مدرسین بوده اند.
منبع: دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت
آقای کرزی همچنين از مردم اين کشور خواسته است تا در برگزاری چنين جشنهايی، مسائل ايمنی را بهطور جدی رعايت کنند.
ساختمان به علت حضور بيش از حد مردم و کهنه بودن فرو ريخته است
به گفته عبدالرحمان رحيمی، فرمانده پليس بغلان؛ گزارشهای اوليه نشان میدهد که اين ساختمان به علت حضور بيش از حد مردم و کهنه بودن فرو ريخته است.
وی با اظهار بیاطلاعی از سرنوشت داماد و عروس گفت که زخمیشدگان به بيمارستان نهرين بغلان انتقال داده شدهاند و همچنين صبح پنجشنبه (امروز) هيئتی از مرکز ولايت برای بررسی بيشتر به روستای وريچی اعزام شدهاند.
اتحادیهی اروپا سالانه ۵ میلیون یورو در اختیار یورونیوز قرار میدهد. این شبکه موظف است اطلاعاتی را که منتشر میکند، به گونهای برگزیند که دست کم ۱۰ درصد آنها مستقیما به اروپا مربوط باشد.
زبانها و سبک ویژه انتشار اخبار
برنامههای یورونیوز به صورت اخبار تصویری است و بینندگان چهره هیچیک از مجریان را نمیبینند. پخش خبر، مرور مطبوعات، اقتصاد، سرخط اخبار، اخبار اروپا، ورزش، زندگی در اروپا، فرهنگ، رخدادهای آتی، فنآوری و مصاحبه، از برنامههای اصلی این شبکه خبری محسوب میشود.
پیش از آغاز پخش این برنامهها به زبان فارسی، یورونیوز به ۹ زبان انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیولی، پرتغالی ، روسی، ترکی استانبولی و عربی قابل دریافت بود. تصاویر پخش شده از تمامی این زبانها یکسان هستند، اما بینندگان میتوانند اخبار و گزارشها را به یکی از ۱۰ زبان موجود انتخاب کنند.
راه اندازی سرویس فارسی یورونیوز در سال ۲۰۰۸ میلادی ازسوی اتحادیه اروپا به کمیسیون ارتباطات این اتحادیه ابلاغ شد. دریافت سرویس فارسی به وسیله ماهواره واینترنت در سراسر جهان و تلویزیون کابلی در اروپا امکان پذیر است.
به گفته مدیران این رسانه ۱۲ ماه پیش با کمیسیون اروپا برای راه اندازی این شبکه قرارداد کاری امضا شده است. از تابستان امسال حدود ۱۸ نفر از خبرنگاران ایرانی به لیون رفتهاند و مقدمات اقامت و همچنین هماهنگی آنها برای کار با سیستم کاری یورونیوز صورت گرفته است.
تاثیر یورونیوز بر مسایل ایران
این سوال مطرح است ترجمه اخبار این کانال به فارسی به چه میزان میتواند در جامعهایران مؤثر باشد؟ حامد یوسفی پژوهشگر مسایل فرهنگی و رسانهای معتقد است این تاثیر به همان میزانی خواهد بود که شبکهی انگلیسیاش در جوامع دیگر مؤثر است.
وی تصریح میکند: «در مقایسه با شبکههایی مثل بیبی سی و سی ان ان و الجزیره، یورنیوز بههرحال آن جایگاه را ندارد و احتمالاً فارسیاش هم مشابه همان میشود. در واقع تصور یورونیوز این است که مردم همهی جهان مسائل مشترکی دارند، ولی به زبانهای متفاوتی حرف میزنند.»
یوسفی فلسفهی پشت یورنیوز را برخاسته از ایده اروپای واحد میداند. به همین دلیل، این شبکه برنامههای واحد و مسائل مشترک را مدام فقط به زبانهای مختلف پخش کند. وی می افزاید که در ایران مسئله تا حد زیادی به این صورت نیست: «مردم و جامعه ایران بیش از آن که به پیگیری مسائل دنیا علاقمند باشند، تا حد زیادی مسائل عمومی و داخلی خودشان را دارند.»
یورونیوز و تحولات سیاسی ایران
دلیل مدیران یورو نیوز برای اضافه کردن زبان فارسی به زبانهای ۹ گانهی قبلی چیست؟ آیا این تصمیم را میتوان ناشی از اتفاقات سال گذشته ایران دانست؟
یوسفی در پاسخ این پرسش می گوید:«این موضوع ارتباطی به اتفاقات سال گذشته ندارد. مدیران یورونیوز احتمالا فکر میکنند علت این که مردم ایران چندان راجع به مسائل جهان فکر نمیکنند و دغدغهاش را ندارند، این است که اصلاً به آن دسترسی ندارند. یعنی شبکههای خبرییی که مسائل جهان را وارد ایران کنند و آنها را تبدیل به موضوعی کنند که مردم داخل جامعه ایران به آن فکر کنند، وجود ندارد. طبعا شاید یورونیوز خودش بتواند باعث شود که مردم جهانیتر فکر کنند و به مسائلی که بیشتر مشترک است اهمیت دهند.»
محدودیتهای رسانههای خارجی در ایران
یکی از مشکلاتی که رسانههای خارجی در ایران با آن روبرو هستند عدم امکان تهیه تصویر و اخبار از درون ایران است. به نظر نمیرسد که یورنیوز امکان افتتاح دفتری در ایران داشته باشد.
یوسفی این عامل را در عملکرد این شبکه مؤثر میداند اما معتقد است عامل تعیین کننده نیست: «این امر فقط زمانی میتواند تأثیر عمدهای گذارد که مثلاً رقبای یورونیوز به آن امکانات دسترسی داشته باشند و یورونیوز نداشته باشد.»
یوسفی تصریح میکند یورونیوز به احتمال زیاد سیستم تولیدش را متناسب با مخاطبان ایران تغییر نخواهد داد. گرچه به همین دلیل تاثیر مستقیمی بر مسایل داخلی ایران نخواهد داشت، اما در دراز مدت موثر خواهد بود: « این شبکه در میانمدت و درازمدت به پیداشدن یک ذهنیت جهاننگرتر در جامعه ایران خیلی کمک میکند و خود این ممکن است تأثیر سیاسی هم بر جمهوری اسلامی داشته باشد. چون مردم ایران عموماً مسائل را خیلی محلی، بومی و محدود به دولت و ملت خود ایران میبینند. من فکر میکنم یورونیوز بتواند کمک کند که قضایا کمی وسیعتر و جهانیتر دیده شود و این در بلندمدت برای جمهوری اسلامی هم خیلی مفید نیست.»
مهدی محسنی / تحریریه: جواد طالعی
منبع: دویچه وله
نیکلا سارکوزی، رئیسجمهور فرانسه ابراز امیدواری کرده که با تصویب این قانون، مرحلهای دشوار خاتمه یافته و مرحله سیاسی جدیدی شروع شود که در آن فرانسه شاهد تعدیلاتی در ترکیب دولت خواهد بود.
منبع: دویچه وله
حجت الاسلام شجونی نگفت چه ربطی میان هشدار آیت الله خامنه ای و اعتراض آیات عظام به رفتارهای دولت هست، اما، با این سخن عضو جامعه روحانیت مبارز تلویحاً تأئید کرد که مخاطب انتقادهای آیت الله خامنه ای از نظریۀ اسلام بدون روحانیت و بدون سیاست بعضاً، اگر نه تماماً، دولت محمود احمدی نژاد بوده است که از سوی شاخص ترین چهره های محافظه کاران متهم به تلاش برای حذف روحانیت از قدرت شده است.
در این میان مرتضی نبوی، صریحاً حتا شخص رئیس جمهوری، محمود احمدی نژاد، را به مخالفت با ولایت فقیه و حذف آن از قدرت متهم کرده است. علی مطهری، یکی دیگر از چهره های مهم اصولگرایان اخیراً با تکرار همین مواضع مدعی شد که رئیس جمهوری ایران نه اصولگراست، نه محافظه کار، بلکه در پی "راه سوم" است.
آنچه به این انتقادهای بی پرده در جبهۀ رئیس جمهوری جلوه خاصی می دهد، علاوه بر گسترش مجادلات انتقادی در میان روحانیان حوزه های علمیه بر سر نظریه ولایت فقیه، هشدارهای خود آیت الله خامنه ای در جریان سفرش به قم نسبت به بی تفاوتی روحانیان در قبال مسألۀ قدرت و سیاست در نظام اسلامی است. آیت الله خامنه ای کناره گیری روحانیان را از سیاست خطری جدی برای کل نظام اسلامی ایران دانست و از روحانیان خواست که همانند یک "مادر" نظام اسلامی ایران را که زائیدۀ تلاش خود آنان است تنها نگذارند.
این داده ها و تحولات از چه حکایت می کنند؟ جدال و اصطکاکی که از لابلای این اشارات میان گرایش های رقیب قدرت مشاهده می شود چه وضعی و چه وزنی برای ولایت فقیه و موقعیت شخص ولی فقیه در ساختار قدرت نظام اسلامی ترسیم می کند؟ و چرا جدال نظام اسلامی بیش از پیش در درون ساختار قدرت اسلامی منتقل و متمرکز می شود؟
اینها و پرسش های دیگر موضوع زمینه ها و زمانه های این هفته است در گفتگو با آقایان مجید محمدی، پژوهشگر مقیم آمریکا، حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم آلمان و اصغر شیرازی نویسندۀ مقیم این کشور.
در پاسخ به سئوال اولیه این میزگرد هر یک از مهمانان چنین گفته اند :
اصغر شیرازی: اگر منظور از ولایت فقیه آنطور که پیش از انقلاب اسلامی گفته می شد، ولایت فقه باشد، از زمانی که خود آقای خمینی اصل را در حکومت اسلامی مصلحت حکومت تعریف کرد که می تواند احکام دینی را نیز تعطیل کند، باید گفت که حکومت فقه نیز به پایان رسید. معنای ضمنی این اصل این است که حکومت از فقه فاصله گرفته و یا در بهترین حالت حکومتی شکل گرفته که بر تفسیری معینی از فقه بنا شده است : تفسیری که اجازه می دهد که مصلحت حکومتگران در رأس تمام معایر تصمیم گیری قرار بگیرد و حکومت نیز همه موازین اخلاقی را زیر پا بگذارد و سرنوشت خود را از آنچه در تاریخ فقه روی داده متمایز بسازد.
حسن شریعتمداری: تجربۀ جمهوری اسلامی به معنای اسلام سیاسی یا اسلام در قدرت دست کم در شیعۀ جهان معاصر تجربۀ جدیدی بود. جمهوری اسلامی نه جایگاه فقیه را به عنوان گروهی از افراد تحصیلکردۀ شرعی تعریف کرد که برای خود صلاحیت افتاء و تقنین بر مبنای قرآن، سنت، عقل و اجماع را قایلند و نه برای فقه جایگاهی تعیین نمود. در نتیجۀ این امر کشمکش قدیمی حوزه و قدرت همچنان ادامه یافت و امروز نیز ادامه دارد. تداوم این کشمکش خود را به دو صورت نمودار می کند : به صورت استقلال در معنای شیعی کلمه و به صورت مستخدم دولت و دارالفتوای آن شدن نظیر آنچه در عالم تسنن می بینیم. ولی، از آنجا که جایگاه فقه تعریف نشده، روحانیان نمی دانند که آیا می توانند فتاوی خود را بر اساس قرآن و احادیث صادر کنند و یا اینکه فتاوی آنان باید بر اساس قوانین موجود یا فقه المصلحه و یا دید رهبر و گروه های فشار صادر شود.
از طرف دیگر، یک نیروی سیاسی- نظامی جوان برآمده از قدرت حال می گوید که روحانیت در سه دهه اخیر که به روی کار آمده کاری از پیش نبرده و نیازی به آن نیز نیست و خود آقای خامنه ای هم تنها یکی از افراد مورد نیاز گروه حاکم است و نه رهبر مطلق حکومت اسلامی ایران. در این میان، روحانیت بازی ظریفی را انجام می دهد : از یک طرف استقلال خود را می خواهد و از طرف دیگر به آقای خامنه ای می فهماند که نیازی نیست که بیش از اندازه خود را به نظامیان متکی سازد. اما، این گروه نظامی و شخص محمود احمدی نژاد چنان به قدرت و استقلال خود اعتماد به نفس دارد که به روحانیان حوزه علمیه قم نیز به راحتی می فهماند که فردی که هم اکنون مهمان شماست فاقد کمترین قدرت است و قدرت در واقع در پایتخت است و به قول عبید زاکانی به روحانیت می گوید که "یا به پایتخت بیا و بیعت کن یا آماده شو به جنگانا."
سکولاریسم یا لزوم جدایی نهاد دین از نهاد دولت موضوع بحث در حوزه های علمیه است که صدای آن تا بیخ گوش خود آقای خامنه ای هم شنیده می شود. آقای خامنه ای چاره ای ندارد جز اینکه با این بحث مخالفت کند و آن را هجمه دشمن بنامد.
مجید محمدی نیز در توضیحی مقدماتی می گوید : اتفاقاتی که در سه دهۀ اخیر در روحانیت شیعه روی داده نماینگر سه نکته است. نکته اول این است که روحانیت شیعه امروز دیگر تنها یا قدرتمندترین گروه مرجع در ایران نیست. مردم که حدود هفتاد درصدشان در شهرها زندگی می کنند در تصمیم گیری های سیاسی-اجتماعی شان به روحانیان رجوع نمی کنند. نکته دوم این است که به دلیل ادغام نهادهای دینی در نهادهای دولتی، روحانیت و مرجعیت شیعه اعتبار گذشته خود را از دست داده است. مراجعی که رانت خوار دولت هستند وجهۀ چندانی در نگاه مردم ندارند. نکته سوم این است که تمرکز روحانیان در قدرت باعث شده که آنان قدرت تولید فکری گذشته خود را نیز از دست بدهند.
نتیجۀ این سه ملاحظه این است که روحانیت نه در عرصۀ فکری، نه در عرصۀ اجتماعی و نه در عرصۀ فرهنگی رقیب چندانی برای دیگر اقشار اجتماعی به حساب نمی آید. به همین دلیل است که شکاف میان دولت و مردم در حال عمیق تر شدن است، شکاف میان روحانیت مستقل تر و حکومت در حال افزایش است و در آخر شکاف میان جناح های حاکم که عمدتاً امروز نظامیان و روحانیان اند در حال گسترش است. نگرانی آقای خامنه ای از طرح و گسترش نظریۀ اسلام بدون روحانیت، در واقع، نگرانی از هسته های داخل خود حکومت است که چنین نظری را طرح می کنند. نظامیانی که امروز قدرت را تماماً در دست گرفته اند، قطعاً توجه ای به خواست های روحانیت ندارند و این مایۀ نگرانی آن بخش از روحانیت شده که همواره خود را صاحب نفوذ و ادارکنندۀ قدرت اسلامی می دانسته است و اکنون احساس می کند که منافع درازمدتش با برآمدن نظامیان خدشه دار شده است.
هر سه مهمان بر این باورند که ولایت فقیه و به تبع ولی فقیه در ساختار قدرت ایران بدون آیندۀ سیاسی است و چاره ای جز واگذاری تدریجی مواضع خود به رقیب نظامی خویش ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر