-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 10/03/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ چند روز قبل برای چندمین بار در ماه های گذشته به دادستانی تهران مراجعه کردند و خواستار دیدار با دادستان تهران شدند تا بدانند چرا تلفن های بند ۳۵۰ بیش از سه ماه قطع است و مسوولان آن را وصل نمی کنند.اما دادستان تهران بازهم ازدیدار با خانواه ها خودداری کرد و پاسخی هم درباره قطع تلفنهای این بند به خانواده ها نداد .
به گزارش کلمه ، سه ماه است که از قطع تماس های تلفنی زندانیان این بند که بیشترشان از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات هستند می گذرد. این قطع تماس همزمان با انتقال ۱۷ زندانی سیاسی این بند که به خاطر اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران و شرایط نامناسب این بند به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده بودند رخ داد و تاکنون نیز ادامه دارد.
این بار خانواده ها با نوشتن در خواستی کتبی خطاب به دادستان تهران ، جعفری دولت آبادی و تحویل آن به مسوولان دفتر وی خواستار این شدند که دادستان هر چه زودتر امکان تماس تلفنی زندانیان را باخانواده هایشان فراهم کند.
مسوولان دادستانی پس از هر بار مراجعه و اعتراض خانواده ها مبنی بر قطع تماس تلفنی پاسخ های متناقضی در این باره به آنها می دهند .
مسوولان گاهی به خانواده ها وعده می دهند به زودی تلفن ها وصل می شوند و بار دیگر هم بهانه هایی دیگر می آورند مثلا به خانواده ها می گویند مشکل مخابراتی وجود دارد و به زودی رفع می شود یا اصلا قطع تماس ها یا وصل شان به دادستانی تهران ارتباطی ندارد .
خانواده های زندانیان سیاسی معتقدند که فضای امنیتی شدیدی بر بند ۳۵۰ حاکم شده است و عزیزان آنها در شرایطی بسیار بدتر ازبند ۲۰۹ اطلاعات به سر می برند .چرا که لااقل در بند۲۰۹ زندانیان اجازه دارند هفته ای یک بار با خانواده هایشان تماس تلفنی برقرار کنند ودر بندهای عمومی هم زندانیان به صورت نامحدود از حق تماس تلفنی بهره مندند .
اکنون ارتباط خانواده با زندانیان به ملاقات های هفتگی محدود شده است و زندانیان شهرستانی و یا اتباع خارجی محبوس در این بند حتی این امکان را هم ندارند و بنابراین خانواده و زندانی تا ماه ها از هم بی خبرند . درباره زندانیان بیمار شرایط سخت تری هم وجود دارد و خانواده آنها همیشه در بیم و نگرانی به سر می برند و برخی با دلهره در روزهای دوشنبه به ملاقات عزیزان شان می روند .
زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ نیز بارها به قطع تماس تلفنی شان اعتراض کرده اند. اما هربار پاسخ متفاوتی را از مسوولان بویژه بزرگ نیا ،رییس بند ۳۵۰ شنیده اند . آنها گاهی رو به زندانیان می گویند که وزارت اطلاعات اجازه وصل مجدد تلفن ها را نمی دهد. گاهی هم پاسخی متفاوت به زندانیان می دهند و از آنها می خواهند که طی تعهد نامه ای کتبی از رفتارهای گذشته شان مثل اعتراض به شرایط نامناسب زندان و اعتصاب غذا عذر خواهی کنند تا تلفن ها وصل شود اما تاکنون درخواستهای مکرر آنان برای وصل تلفن و همچنین پی گیری های مکرر خانوده هایشان بی نتیجه مانده است .
در این بند بیش از یکصد و پنجاه زندانی سیاسی از جمله محسن امین زاده ، محسن میردامادی، بهمن احمدی امویی ، عبدالله مومنی ، حسین مرعشی ، محسن صفایی فراهانی ،علی تاجرنیا ، میلاد اسدی ،علیرضا بهشتی شیرازی ، علی ملیحی ، حسن اسدی زید آبادی ، کوهیار گودرزی ،علی زاهد ، کیارش کامرانی ،نظام حسن پور،علی جمالی ،حسن اسدی زید آبادی ،علی داشاب ,علی پرویز ،حمید رضا محمدی ،غلامحسین عرشی ،نادر بابایی ، احسان عبده تبریزی ،مجید دری و تعداد دیگری ازبازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات نگهداری می شوند .

 


 


محمد آزاد جلالی زاده: شب گذشته برحسب عادت هفته های پیشین و علاقه ی شخصی ام به حوزه ی سینما ، بیننده ی برنامه " هفت " از شبکه سوم سیما بودم و سوال پیامکی ! برنامه در این مورد بود که : به نظر شما به یاد ماندنی ترین شخصیت سینمایی دفاع مقدس چه کسی است ؟ در پایان برنامه مجید سوزوکی با اکثریت آراء بینندگان این برنامه سینمایی بر رقبایی چون حاج کاظم آژانس شیشه ای و سعید از کرخه تا راین و رضا ی کیمیا پیروز شد . با توجه به موضوع برنامه و ساعت پخش آن و ... چنین به نظر میرسد که طیف وسیعی از افرادی که به برنامه پیامک دادند - حدود 140 هزار نفر در کل برای برنامه پیام فرستادند--به نحوی از انحاء سری در مسایل روز و سینما و فرهنگ و روشنفکری و مدرن بودن و موضوعاتی از این دست دارند و قهرمان خود را مجید سوزوکی دانسته اند، ولی آیا براستی این مسئله قابل تامل و بررسی جدی نیست ؟آیا این مسئله که این طیف از جامعه هم به سمت و سوی اینچنینی در حال حرکتند نیاز به واکاوی موضوع را نشان نمی دهد ؟

مجید سوزوکی حتی اگر هزاران بار ده نمکی و افراد دیگری هم به دفاع از او برخیزند ، نماینده ی لمپنیسم تمام عیار فرهنگی و اجتماعی است ، او همانند آن چریک های مبارزی است که درخواست ها و نهایتاً شکست های عشقی آنها را به مبارزه واداشته است و تمام هنرشان هم حک تصویر چه گوارا بر لباسهایشان است ! سوزوکی ها حتی تحولشان هم لمپنی است و جان دادنشان هم دردی از دردهای پیدا و پنهان این جامعه کم نمی کند ، میخواهد این جان دادن در محله شان بر سر دعوای ناموسی انسانی باشد و یا در جبهه بر سرناموس سرزمینی ...

اخراجی ها و سوزوکی ها می آیند و خوب می فروشند چون قهرمانان اصیل و واقعی به درستی و فارغ از هیاهو ها و حاشیه سازی های سیاسی به مردم معرفی نمی شوند و مردم اکنون جامعه مجید ها را قهرمانشان می پندارند و کسی هم نیست بپرسد اگر قهرمان های ایران سوزوکی وارند ! چرا هشت روزه بغداد فتح نشد و لمپنیسم ایرانی به آن کشور صادر نگشت؟! بیست و چند سال بعد از پایان جنگ و آنهمه کار تبلیغی و سیاسی در مورد جنگ ، تازه ما را دوباره به دوران لمپنیسم کشانده و دستهای پیدا و پنهانی عامه ی جامعه را که هیچ ، طیف نخبه ی جامعه را به آن سمت و سو هدایت می کند ... بهر حال ...

به شخصه من به سعید " از کرخه تا راین " رای دادم و به چنین قهرمانانی می بالم ، قهرمانانی که برای عقیده شان با خلوص نیت و عمل تا سرحد جنون مقدس مبارزه کرده اند و آنگاه که با تن و روانی خسته ، شکسته و مظلوم و با کوله باری از جراحت های گوناگون بخاطر مردمان و مرامشان به سرزمین خویش برگشته اند و نامرادی ها دیده اند-- برخلاف حاج کاظم ها که تمام اعتراضش را مشت می کند و حواله ی سیستم می نماید و با ماموران امنیتی به مذاکره می نشیند - میداند که سیستم هم برای او کاری نخواهد کرد و در زمان اوج اعتراضش رو به خدا فریاد می زند و کلیسا و مسجد برای او که سرشار از معنویت است برای این اعتراض فرقی نمی کند و در نهایت در جایی دور از سرزمینی که برایش زندگی اش را داده ، به رهایی روح زیبایش از تن خاکی اش می رسد ...

نمی دانم شاید هنوز من به واقعیت ها و واقعیت بینی نرسیده ام ، شاید مرد سرآمد دوران کنونی مجید سوزوکی ! است ، اما در این باره من آرمان گرایم و بگذارید با رویای " از کرخه تا راین " در خلوت خود آسوده باشم ... از کرخه تا راین برای من فقط یک فیلم نیست، یک داستان زندگی است ، با سعید در سالن سینما بغض کردم و فریاد زدم ... آیا فریادرسی هست ... ؟؟!

منبع: امروز

 


 


ندای سبز آزادی: عضو فراكسيون خط امام(ره)مجلس با اشاره به ادبيات رئيس دولت دهم گفت:به نظر می‌رسد مشاورین به رییس جمهور چنین القا می‌کنند که اگر اینگونه سخن بگوید مطرح می‌شود و بر سر زبان ها می‌افتد. اینها جز اینکه به دولت آسیب بزند که تا به حال نیز آسیب زده، نتیجه دیگری برای دولت ندارد.

قدرت الله علیخانی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس در گفت‌و‌گو با تابناک به انتقاد از موضع گیری‌های اخیر رئیس جمهور پرداخت.

نماینده مردم قزوین در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هفته دفاع مقدس هميشه بايد زنده بماند‏،گفت: انقلاب ما با رشادت ملت و شهداي گرانقدر و ايثارگران و رزمندگان سلحشور و اسراء بحمدا.. در جنگ تحمیلی پيروزي رسيد و وجبي از خاك كشور در دست دشمن باقي نماند و دنيا نیز اين استقامت و پيروزي را تحسين كرد.

علیخانی در ادامه با ابراز تاسف از دور شدن فضای جامعه از ارزشهای دوران دفاع مقدس اظهار داشت: در حال حاضر خیلی از اعتقادات یا ضعیف شده و یا به انحراف کشیده شده و آن روحیه فداکاری و ایثار وجود ندارد و فضای دروغ، تهمت و افترا حاکم شده است. گاهی مسئولین خلاف واقع سخن می گویند و واقعیت را نمی‌گویند.در حالیکه ما از هر نظر باید در دنیا الگو باشیم؛ در شهامت، فداکاری و ایثار. متاسفانه جامعه امروز با جامعه زمان دفاع مقدس فاصله گرفته است و امیدوارم آن روحیه، صداقت و صمیمیت برگردد و لازمه آن این است که ما اصلاح شویم .

این نماینده اصلاح طلب مجلس با بیان اینکه از زمان پیروزی انقلاب تاکنون کسی به خود جرات نداده بود که به بیان و تعبیر امام (ره) خدشه ای وارد کند، اظهار داشت: متاسفانه آقای احمدی‌نژاد به بیان امام(ره) و جمله گهربار ایشان مبنی بر اینکه «مجلس در راس امور است» خدشه وارد کرد.

وی گفت: آقای احمدی‌نژاد اشتباهات زیادی در پست ریاست جمهوری داشته و این اولین اشتباه وی نیست. اینگونه موضع گیری وی را دچار شکست خواهد کرد . ریاست جمهوری تمام می‌شود و اگر روال عادی باشد و حادثه‌ای پیش نیاید حداکثر تا سه سال دیگر ادامه دارد و این امید وی که در دوره بعد نیز با واسطه در همین جایگاه قدرت باشد خواب و خیالی بیشتر نیست.

عليخاني در ادامه با بیان اینکه مجلس همیشه بوده و هست گفت: بیان امام(ره) در مورد مجلس فقط برای زمان ایشان نبوده است. آقای ابوترابی نیز بخشی از بیانات امام(ره) در مورد مجلس را در صحن علنی خواند و آقای کواکبیان نیز تذکر داد. قبلا نیز رئیس مجلس و بالاتر از همه رهبری هم بارها به بیانات امام(ره) تاکید کرده اند. با گفته آقای احمدی‌نژاد چیزی عوض نمی‌شود و به قول آقای عسگر اولادی مگر این در راس بودن را آقای احمدی نژاد به مجلس داده تا بخواهد پس بگیرد. این مجلس است که می‌تواند رئیس جمهور را عزل کند و رئیس جمهور نمی تواند مجلس را بردارد.

علیخانی در ادامه افزود: به نظر می‌رسد مشاورین به رییس جمهور چنین القا می‌کنند که اگر اینگونه سخن بگوید مطرح می‌شود و بر سر زبان ها می‌افتد. اینها جز اینکه به دولت آسیب بزند که تا به حال نیز آسیب زده، نتیجه دیگری برای دولت ندارد.

نماینده قزوین در پاسخ به اینکه دستاوردهای سفر آقای احمدی‌نژاد به نیویورک را چگونه ارزیابی می‌کنید؟، گفت: همین اندازه بگویم که این سفر هزینه سنگینی برای ملت ایران داشت!

 


 


ندای سبز آزادی: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله ديروز خود به اظهارات رئيس قوه قضاييه در نقد آیت‌الله هاشمی رفسنجاني پاسخ گفت.

به گزارش پايگاه خبري فراكسيون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نيوز» این روزنامه نوشت:
در مناقشات مربوط به دانشگاه آزاد اسلامی، نظر صاحب این قلم از ابتدا این بود و اكنون نیز اینست كه تصمیم گیری درباره این دانشگاه به رهبری واگذار شود.

كشمكش‌های موجود آنهم درباره یك موسسه دانشگاهی كه دارای ماهیت علمی و فرهنگی است به مصلحت جامعه نیست. انقلاب اسلامی، یك انقلاب ارزشی است كه انتظار طبیعی همگان از آن، حاكم كردن و گسترش ارزش‌ها و معنویات در ایران و بسط آن در جهان است و اجازه دادن به ادامه مرافعات و مناقشات و مشاجراتی كه هر روز بخشی از بنیان‌های معنوی این انقلاب را تحلیل می‌برد به مصلحت هیچكس نیست. تازه‌ترین نمونه از این مناقشات، اظهارات آقای لاریجانی رئیس قوه قضائیه در پاسخ به اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی است. بدون آنكه قصد اظهارنظر درباره این دو سخن را داشته باشیم، نفس این قبیل مناقشات را به حال جامعه مضر می دانیم.

رئیس قوه قضائیه در جمع ائمه جمعه سراسر كشور درباره بررسی موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد اسلامی گفت: "مقام معظم رهبری به من موكول كرد كه نسبت به وقف دانشگاه آزاد بررسی فقهی و حقوقی كنم بررسی كردم، نوشتم و ارسال كردم. اما میخواهم از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام با همه احترامی كه برای او دارم و همه می‌دانند، گلایه كنم. اشتباه بزرگی كردند كه گفتند وقف دانشگاه آزاد اسلامی را كسی نمی‌تواند برهم بزند.... این حرف، عوامانه است. مگر میخواهیم وقف را ابطال كنیم؟ وقف، خود منبطل بوده، اینكه این سخن را در یك مجمع عمومی به اینصورت بیان كنند كه وقف دانشگاه آزاد ابطال كردنی نیست، واقعاً پذیرفتنی نیست و شایسته وی نبود. متأسفم كه اینگونه قضاوت می‌شود. حرف‌های ما فنی و دقیق است و انشاءالله اگر لازم باشد مجموع مدارك را ارائه خواهیم كرد" (روزنامه جمهوری اسلامی 8/7/1389).

درباره نحوه پاسخگوئی رئیس قوه قضائیه به آقای هاشمی رفسنجانی لازم است نكاتی را با ایشان در میان بگذاریم كه كاملاً مشفقانه و خیرخواهانه است. برخی از این نكات به این شرح است:

* افراد زیادی در این ایام با زبانی خارج از چارچوب‌های متناسب با بزرگان درباره آقای هاشمی رفسنجانی سخن گفته‌اند كه ما پرداختن به آنها و اظهاراتشان را نوعی اتلاف وقت میدانیم. اما كسی كه در جایگاه رئیس قوه قضائیه قرار دارد و در كسوت روحانیت است و از خانواده ریشه‌داری همچون بیت آیت‌الله حاج میرزا هاشم آملی رحمة الله علیه برخاسته، حساب جدائی دارد. از شما انتظاری وجود دارد كه از بسیاری افراد دیگر چنان انتظاری نه منطقی است و نه عملی. شما هرگاه و هر جا كه سخن می‌گوئید شایسته است با توجه به این سه ویژگی كه برایتان برشمردیم باشد.

* بهیچوجه تصور نكنید برای جناب آقای هاشمی رفسنجانی هاله‌ای از قداست و مصونیت از اشتباه قائل هستیم و برآنیم كه به شما بگوئیم چرا در برابر سخن صحیح و بی عیب و نقص ایشان چنین سخن گفته اید. اعتقاد راسخ داریم كه در میان انسان ها، فقط معصومین علیهم السلام از چنین مقامی برخوردارند و بقیه انسان‌ها دچار خطا و اشتباه می‌شوند. حتی در موضوع مورد توجه شما در این مقوله، فرض را بر این میگذاریم كه شما درست فكر می‌كنید و همانطور كه گفته‌اید سخن جناب آقای هاشمی رفسنجانی اشتباه بوده است. با اینحال، انتظاری كه از شما با توجه به اینكه شما در جایگاه ریاست قوه قضائیه قرار دارید وجود دارد اینست كه خود را طرف مناقشه قرار ندهید.

*علاوه بر این، شما با توجه به برخورداری از ویژگی‌هائی كه برشمردیم باید برای دیگران الگو باشید. مردم، اعم از افراد عادی جامعه و همكارانتان در قوه قضائیه، باید از شما بیاموزند كه چگونه با بزرگ ترها سخن بگویند.

* شاید در آن لحظه كه در جمع ائمه جمعه سخن می‌گفتید یادتان نبود كه خودتان چندی قبل چگونه ناصحانه و البته درست و بجا به رئیس‌جمهور به خاطر همین گونه سخن گفتن ایراد گرفتید و گفتید: "توقع ما از رئیس‌جمهور اینست كه ادبیاتش متین و فاخر و با تعابیر جا افتاده و البته صحیح و منصفانه باشد..." (روزنامه جمهوری اسلامی 18 مرداد 1389)

*و آخرین نكته به كلمه "منبطل" مربوط می‌شود كه برخلاف ادبیات عرب بكار برده اید. بكار بردن این كلمه، كه در هیچیك از كتب لغت وجود ندارد و از اختراعات شما محسوب می‌شود، نویسنده این سطور را دچار این سئوال كرده است كه نكند رئیس محترم قوه قضائیه تصور كرده‌اند مسند قاضی القضاتی این قدرت را نیز به ایشان میدهد كه هر صیغه‌ای را به هر بابی كه می‌خواهند ببرند و هر اصطلاحی كه مایل هستند را استخراج كنند؟!

 


 


ندای سبز آزادی: جمعی از خانواده های شهدای جنبش سبز به همراه مادران پارک لاله به دیدار مادر احمد کریمی رفتند تا همدردی خود را با این مادر رنجدیده اعلام کنند.
به گزارش وب سایت مادران عزادار ،احمد کریمی جوانی ۳۱ ساله است که در سال ۸۵ به اتفاق حامد روحی نژاد وارد عراق شد تا از آنجا برای یافتن کار وارد اروپا شود ولی پس از نا امید شدن از یافتن کار به ایران باز می گردد.
وی پس از بازگشت، چند هفته ای توسط وزارت اطلاعات بازجویی می شود و در نهایت به او می گویند از نظر ما مشکلی نداری و به دنبال زندگیت برو . او به زندگی عادی خود ادامه می دهد و برای گذران زندگی به نجاری می پردازد، تا اینکه در اردیبهشت ۸۸ به طور ناگهانی و بدون وقوع هیچ جرمی با حمله نیروهای امنیتی به خانه دستگیر و راهی اوین می شود.
مادر احمد در شرح ماجرا می گوید: حوالی ۴ صبح بود که ماموران به خانه ما یورش آورده وحتی مهلت باز کردن در را به ما نداده و با شکستن در وارد شدند و این در حالی بود که دخترهای من وحشت زده و بدون پوشش از اتاق بیرون آمده و آنها بدون هیچ ملاحظه ای حتی خوشمزگی هم می کردند که مگر وقت نماز شده که بیدار شدید؟
هنگام بازرسی منزل با عصبانیت از ما می پرسیدند : احمد کدام کانال خارجی را نگاه می کند؟ و این در حالی بود که می دیدند ما حتی ماهواره نداریم ، یک بسته فشفشه ای را که برای مراسم جشنی که در پیش داشتیم گرفته بودیم چنان روی دست و با احتیاط از منزل خارج کردند تو گویی بمب خنثی نشده را می بردند، حتی دو متخصص را هم برای شناسایی آن آوردند و عجیب تر آن که در نهایت نگهداری مواد منفجره از اتهامات احمد بود.
احمد را به این ترتیب به اوین برده و در آنجا با به کار بردن انواع حیله ها، از جمله تلقین این که خواهرش در سلول مجاور در حال شکنجه واذیت و آزار است و یا اگربپذیری هم خواهرت نجات می یابد هم خودت آزاد می شوی ، از او اعتراف گرفتند که با بیگانگان در ارتباط بوده و عضو گروههای معاند بوده است و با وجود اینکه پیش از انتخابات بازداشت شده بود او را وادار کردن در دادگاههای نمایشی اعتراف کند که در نا آرامی های انتخابات دست داشته است . با همین حیله ها او را ابتدا به اعدام محکوم کردند و سپس در دادگاه تجدید نظرمحکومیت او به ۱۵ سال حبس تبدیل شد.
مادر احمد می گوید: پسرم را در حالی به ۱۵ سال حبس محکوم کردند که تنها جرم واقعی او وخروج غیر قانونی از کشور بوده است.
وی هم چنین اضافه کرد: پسرم را از اوین به زندانی در توابع گنبد کاووس منتقل کردند تا او را از ملاقات ۲۰ دقیقه ای در هفته محروم کنند. چرا که از اسلامشهر تا آن جا ۹ ساعت راه است و هر بار هزینه ی زیادی هم دارد که از توان من خارج است و من حالا فقط تلفنی با او ارتباط دارم و این ظلم مضاعفی است در حق من وپسرم .
وی در حالی که اشک می ریزد می گوید: پسرم نان آور خانه ام بود، سرپرستم بود، تکیه گاه خانه ام بود وکاری به جز خروج از کشور به امید پیدا کردن کار نکرده ،که اگر امکان کار پیدا کردن را در اینجا داشت این اتفاق هم نمی افتاد آخر به که بگویم این همه ظلم روا است ؟

 


 


ندای سبز آزادی: دادستان تهران چندی پیش در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که یک زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین، با جاسازی دفترچه خاطراتش در یک قوطی شیر ،تلاش کرده که از طریق یکی از هم بندانش که ملاقات حضوری داشته ،آن را به دست خانواده اش برساند اما زندانبانان متوجه این ماجرا شده و دفترچه خاطرات زندانی را گرفته اند. پس از این اتفاق به دستور دادستان تهران محدودیت ها برای زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ چند برابر شده است.
به گزارش کلمه ،صاحب آن دفترچه خاطرات که دادستان در مصاحبه مطبوعاتی اش از آن سخن گفت مجید دری ،دانشجوی ستاره داری است که پس از انتخابات پرمناقشه سال گذشته بازداشت شد و تاکنون در زندان اوین است.دری در نامه ای خطاب به دادستان تهران در باره دفترچه خاطراتش و دلیل نگارش خاطراتش در زندان برای وی توضیح داده است .نامه مجید دری با وجود همه محدودیت های تازه که بر زندانیان اعمال می شود ،با کمک یاران گمنام جنبش سبز در اوین به بیرون راه یافته و در اختیار کلمه قرار گرفته است.
متن کامل نامه مجید دری به جعفری دولت آبادی ،دادستان تهران به این شرح است :
دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران
با سلام
دو هفته ی پیش طی یک کنفرانس خبری عنوان داشتید که به زندانیان مرخصی و ملاقات داده می شود اما یکی از زندانیان دفتر خاطرات ۱۰۰ صفحه ای خود را در پاکت شیر جاسازی کرده بود و قصد انتقال به بیرون زندان را داشت.با توجه به اینکه مورد یاد شده مربوط به من می شد موارد ذیل را به اطلاع می رسانم:
۱٫شخص بنده آخرین ملاقات حضوری که با خانواده ام داشتم ، شش ماه پیش بود و در این چند ماه فقط ملاقات کابینی داشتم و جالب اینکه ملاقات حضوری را منحصر به یکی از اعضای خانواده کرده اید.آیا این درست است که حتی اعضای درجه یک نتوانند به ملاقات حضوری زندانی خود بیایند؟آیا این درست است که پدر،مادر،خواهر،برادر،و یا همسر و فرزند-در صورت ترتیب ماهی یکبار ملاقات حضوری-هرکدام جداگانه بدون حجاب شیشه ملاقاتی داشته باشند؟اکنون ۱۵ ماه است که بدون مرخصی در زندانم و با حکمی نا عادلانه روبرو. آیا قطع کردن تلفن و عدم امکان شنیدن صدای دوستان و اقوام،محدودیت در ملاقات حضوری و عدم استفاده از مرخصی فشار بر زندانیان سیاسی تلقی نمی شود؟
۲٫حال با توجه به این محدودیت ها که هرروزبیشتر و شدیدتر میشود،تنها راه مقابله با این فشارها را نوشتن خاطرات دانستم،خاطرات شخصی و روزانه و برای جلوگیری از تعرض به این حریم-که هر کس به هر دلیل وعنوان حق ورود به آن و تفتیش را برای خود مجاز می شمرد- وحفظ ونگهداری روزهایی که هرروزش ماههاست،تصمیم به انتقال آن به بیرون را گرفتم.از آنجاییکه هر نوشته ای بخواهد از زندان بیرون رود مورد تفتیش واقع میشود و نظر به این امر که ۶ماه است ملاقات حضوری نداشته و امکان اینکه به دست خانواده ام برسانم نیز فراهم نبود پس جهت اطمینان بیشتر و اینکه کسی آنرا باز نخواهد کرد،پنهان کردن و شخصی ماندنش اهمیتی بیشتر برایم داشت.
۳٫ جهت اطمینان بیشتر دفتر را بر چسب زده ، بر صفحه ی اول آن خطاب به کسی که دفترچه را در بیرون زندان دریافت می کرد، نوشته بودم که این دفتر به صورت امانت نزد شما بماند و تا تحویل به خودم حق باز کردن آن را ندارید.پس آنقدر شخصی بوده است که نخواهم کسی غیر از خودم آن را بخواند و به طریق اولی روشن می شود که قصد انتشار هم به هیچ عنوان نداشته ام.چیزی نبود جز خاطرات کاملاً شخصی وثبت روزهایی که در زندان بودم پس تنها به من مربوط می شد نه دیگری.
لذا با توجه به مطالب بالا و با عنایت به اینکه جنابعالی گفته بودید که نوشتن خاطرات جرم نیست خواهشمندم دستور فرمایید این دفتر که بخشی از زندگی روزانه ی من و خاطرات و نوشته هایم می باشد به من بازگردانده شود.لطفا حریم شخصی افراد را محترم بشمارید.
مجید دری -بند۳۵۰ زندان اوین
مهرماه ۱۳۸۹ 


 


ندای سبز آزادی: محسن صفایی فراهانی، کماکان در بخش CCU یکی از بیمارستانهای قلب تهران بستری است و معالجات بر روی او ادامه داد.
به گزارش پارلمان‌نیوز، خانم خطیبی همسر صفایی فراهانی با اعلام این خبر افزود: «براساس نظر گروه پزشکان معالج، دریچه‌های قلب ایشان دچار مشکل و نارسایی شده و پزشکان در حال بررسی نصب پیس میکر دائم برای دریچه های قلب هستند و در صورتی که با این کار پاسخ مثبت و مناسب گرفته نشود، بایستی عمل جراحی انجام شده و دریچه ها تعویض شود و به همین لحاظ ایشان کماکان به طور کامل تحت نظر دائم تیم پزشکی معالج خود قرار دارد.»
وی همچنین خاطرنشان کرد که بنابر نظر کتبی گروه پزشکان متخصص (قلب، مغز و اعصاب، نورولوژیست و ..) هرگونه فشار عصبی و همچنین عدم رسیدگی فوری تخصصی پزشکی، ممکن است ایشان را دچار ایست قلبی نماید و نگرانی جدی ما نیز در همین زمینه و فراهم آمدن امکانی است که ایشان تحت چنین شرایطی به هیچ عنوان قرار نگیرد.

 


 


 

 رسا ، رسانه سبز ایران 

 


 


ندای سبز آزادی: محمد خوش‌چهره اقتصاددان و نماینده سابق مجلس معتقد است: طرح تحول اقتصادی را اگر به منزله یک «چاشنی» تلقی کنیم و در کنار این «باروت» قرار دهیم، اگر مدیریت عالمانه‎ای بر سر اجرای آن نباشد، خدای ناکرده این چاشنی در این باروت، عمل می‎کند، و منجر به تنش‏های گسترده اجتماعی می‎شود و ابعاد آن غیرقابل پیش‎بینی خواهد بود
او یکی از معترضان به یکسویه بودن سخنرانی‌ها در اجتماع ائمه جمعه است که در انتقاد به اظهارات یکسویه وزیر اقتصاد در تشریح ابعاد طرح هدفمند کردن یارانه‏‌ها، از انتقادات معنی دار به محتوای این طرح و نگرانی‎های ناشی از عواقب اجرایی آن اشاره می‏کند و می‏گوید: به خط کردن ائمه جمعه برای توجیه یک طرح پرچالش به صورت یکطرفه، به منزله هزینه کردن یک نهاد انقلابی برای اجرای یک قانون پر تناقض است.
انتقاد به حمایت‏های خارج از عرف از دولت نیز بخش مهمی از سخنان این استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرآنلاین را تشکیل می‏دهد که با وسواس در بکارگیری الفاظ و عبارات، هشدار می‏دهد: انحرافاتی که در نوع حمایت از نظر دوره زمان و کیفیت پیش می‎آید، خود به صورت «ضد حمایت» تبدیل می‎شود و اصطلاحا «بچه را لوس می‏کند».
تشریح ریشه‎های اختلافی میان نظرات کارشناسی دولت با مجلس و کارشناسان اقتصادی در مورد مبلغ یارانه‏های نقدی ماهانه و نرخ تورم ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‏ها از دیگر مواردی است که نماینده سابق تهران به آن پرداخته است. او که نگران نادیده گرفتن عواقب ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها در محتوای این قانون است، به تشریح این عواقب نیز می‏پردازد و تاکید دارد که اگر این عواقب از یک بحث آکادمیک وارد فضای عمومی شود، چیزی جز یاس و ناامیدی در مردم نمی‏آفریند. از همین روست که خوش‌چهره بر لزوم ایجاد آگاهی عمومی قبل از اجرای این قانون سخن می‏گوید تا مردم با متانت ریاضت این دوران را سپری کنند. در غیر اینصورت به زعم وی، «چاشنی» هدفمند کردن یارانه‏ها در کنار «باروت» رکود اقتصادی موجود ممکن است انفجاری را بیافریند که دامنه آثار آن قابل پیش بینی نیست.
مشروح مصاحبه خبرآنلاین با این استاد دانشگاه را در ادامه می‌خوانید:

موعد اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‎ها سرآمده است؛ اما به جای اجرای این قانون همچننان شاهد وعده‎های دولتمردان در این رابطه هستیم. که از جمله آخرین آنها، سخنان وزیر اقتصاد در گردهمایی ائمه جمعه بود که طی آن بار دیگر از تشریح طرح هدفمند کردن یارانه‎ها سخن گفت. یارانه‎هایی که زمان اعطا و میزان دقیق آنها هنوز برای کسی مشخص نیست. به نظر شما تعلل دولت در اجرای این قانون، به چه دلیل است؟
ابتدا فراتر از پرداختن به این سوال نکته حائز اهمیت آن است که این طرح از سوی وزیر مربوطه در تجمع اخیر ائمه جمعه سراسر کشور مطرح می‎شود. باید یادآورشد برپا کردن تریبون نماز جمعه از تدابیر امام خمینی(ره) برای تنویر افکار عمومی بود که به خوبی کارکرد خود را در فراز و فرودهای دوران بعد از انقلاب، در جهت تنویر افکار و آگاهی مردم و جلب آمادگی مشارکت‎های مردمی برای مقابله با مسائل و مشکلات داخلی و دسایس دنیای سلطه در دوران پس از انقلاب نشان داده است. از این منظر می‏توان گفت که نماز جمعه و تریبون آن از دستاوردهای امام و انقلاب است. بنابراین نماز جمعه به عنوان یک نهاد انقلاب و ائمه جمعه به عنوان کسانی که در تنویر افکار عمومی نقش موثری دارند، یک سرمایه اجتماعی محسوب می‎شوند. اجتماع ائمه جمعه و یا به اصطلاح نظامی‎ها به خط کردن این بزرگواران تحت عنوان توجیه این طرح از سوی یک مقام اجرایی در خصوص یک مطلب پر چالش و مساله‎دار، آن هم صرفا به شکل یک طرفه، نکات قابل تاملی دارد.
اولین نکته مهم آنکه اگرچه اظهار نظر یکسویه از سوی وزیر مربوطه برای طرحی که قانون شده، قابل درک است؛ اما ایراد بنده به نحوه گردانندگی چنین جلسه‎ای است که فرصت شنیدن نظرات منتقدینی که هنوز نظرات نافذ و قابل استنادی به شکل محتوایی و اجرایی این قانون دارند، فراهم نشد. به طوری که شاهد بودیم این نگرانی حتی از سوی مدافعین و مروجین این طرح که متعاقبا از پیامدها و ایرادات آن آگاه شدند، نیز مطرح شد. حتی دبیر شورای نگهبان به عنوان خطیب نماز جمعه، دو هفته گذشته از آن به عنوان «شبیه ریاضت» یاد کرد که به نظر می‎رسد از افراطی‏ترین نظراتی بود که تا کنون درباره این قانون بکار گرفته شده بود . چنین اظهار نظری متاثر از اشراف ضمنی و آگاهی ایشان نسبت به این طرح است. البته خوشبختانه این نوع اطلاعات و اشراف خوشبختانه با بررسی و مطالعات بسیاری که از سوی نهادهای انقلابی کشور در حوزه اطلاعات و امنیت و حتی حوزه‎های انتظامی داشته‎اند، حاصل شده است. مخصوصا آنکه نگرانی این گروه عمدتا ناشی از نادیده گرفتن پیامدها و آثار امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی و انتظامی این قانون است. طرحی که هنوز آثار و پیامدهای آن در حوزه‎های فرهنگی و اجتماعی به طور شفاف دیده نشده و نگرانی‎های اجتماعی در زمینه تعمیق فقر، تشدید بیکاری و گسترش فساد را ممکن است به دنبال داشته باشد.
مجموعه این نگرانی‏ها نشان دهنده این است که طرح این موضوع نباید در جمع ائمه جمعه صرفا در قالب یک نوع اظهار نظر یکسویه مطرح شود. بلکه باید فرصتی برای شنیدن نظریات متقابل و متناظر مخصوصا از سوی نمایندگانی از مجلس و یا صاحب‎نظران مستقل فراهم می‎شد که مصداق آیه شریفه «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» به جمع بندی نظرات پرداخته شود. بنابراین اگرچه دولت تصمیم گرفته است که با استفاده از نماز جمعه و تریبون ائمه جماعات به جلب افکار عمومی در زمینه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‎ها بپردازد، باید توجه داشت لازم بود که بصیرت و اشراف لازم آگاهی مطلوب برای توجیه این طرح با درک صحیح از پیامدها و اثار بعضا نامناسب ناشی از اجرای آن یک ضرورت غیرقابل انکار برای ائمه جمعه مخصوصا بواسطه پایگاه اجتماعی آنها که سرمایه انقلابی است و بستر ساز اعتماد عمومی می‏باشد، نباید ایجاد شود. چرا که اساسا هزینه کردن یک نهاد انقلابی، سرمایه دینی و اجتماعی برای موضوعات یا قوانینی که در بطنشان تناقضات و چالش‎های محتوایی و اجرایی بسیاری وجود دارد، صحیح نیست.
گفتید لازم بود که از اظهار نظرهای رقیب نیز در چنین تجمعاتی برای تنویر افکار عمومی ائمه جماعات استفاده می‎شد. منظورتان این بود که این تریبون به منتقدان قانون هدفمند کردن یارانه‎ها نیز داده می‎شد؟
منظورم از رقیب، بیش از همه دعوت از نمایندگان دلسوز و منتقد از مجلس و حتی کارشناسان ارشد از مرکز پژوهشهای مجلس بود. اگر اقایان حضور این افراد را سیاسی می‎دانستند، لااقل از نهادهای آکادمیک و دانشگاهی و چهره‎های اقتصاددان منتقد مورد وثوق نظام دعوت می‌کردند تا یک فضای عادلانه اطلاع رسانی ایجاد می‎شد.
به نظرتان چرا حضور دیدگاههای منتقد دولت در چنین محافلی اجازه طرح پیدا نمیکند؟ این ناشی از بی‎توجهی دولت به نگاه منتقدان، عدم پذیرش مشورت دیگران و یا نادیده گرفتن هر نظر مخالفی است؟
پاسخ من گزینه چهار یعنی مجموع این سه دلیلی است که اشاره کردید. مضاف بر اینکه فضای یک طرفه‎ای تحت عنوان «حمایت» از دولت و بعضا با طراحی خود دولت برای تسلط بر فضای اطلاع رسانی ایجاد می‎شود که قطعا صحیح نیست. البته قطعا دفاع از کلیت شعارها و جهت گیری‎های ارزشی، در کلان واجد ارزش است. اما باید توجه داشت که صرف استفاده از واژه‎های ارزشی یک طرح برای تایید آن و تصمیم به اجرایی کردن آن نیست. یک طرح، سیاست، برنامه یا تصمیم عملیاتی باید وجاهت علمی و منطق عقلایی لازم را بر اساس معیارهای شناخته شده اشته باشد و صرفا استناد در بکارگیری واژه‎های ارزشی، برای قضاوت در مورد صحت و درستی آن کافی نیست.
در حالیکه ما بعضا آگاهانه یا ناآگاهانه در قالب واژه‎ای مانند «حمایت» سعی می‎کنیم دولت مورد علاقه خود را به دلیل جهت‎گیری‎های انقلابی، با استناد به آرمان‎ها و واژه‏های ارزشی مورد حمایت عام و بعضا تامه خود قرار دهیم. بنابراین اولین ایراد این است که باید در تعریف «حمایت» دقت کرد. البته «حمایت» یک واژه شناخته شده در ادبیات اقتصاد سیاسی و اقتصاد توسعه است. بعضا دیده می‎شود که «حمایت» چه از جانب نظام سیاسی و آحاد مردم از یک حزب یا حتی دولت یا یک جریانی که در مسیر حرکت خود با چالش‎های ناشی از موانع رقیب و یا فراتر از آن فضای ناشی از جو یک تخاصم سیاسی، اعم از تخاصم سیاسی دنیای سلطه یا رقبای سیاسی که پایگاه اجتماعی‏شان مناسب نیست، مواجه است، صورت میگیرد. در حالیکه در ادبیات اقتصاد سیاسی، «حمایت» به مفهوم ایجاد یک فضای سالم رقابتی، زمانی صورت می‏گیرد که جریانات نوپا هنوز به مرز بلوغ برای رقابتهای لازم یا دفاع و خودکفایی برای مقابله نرسیده باشند.
مثلا در بعد اقتصاد، «حمایت از صنایع نوپا» معمولا از طریق جلوگیری از حضور فعال رقیب، آن هم از طریق ابزارهایی مانند ممنوعیت ورود کالاهای رقیب، افزایش تعرفه‎ کالاهای وارداتی، اعطای وام و انرژی ارزان قیمت برای کاهش هزینه‏های تولید و … تا این صنایع نوپا به سمت بلوغ حرکت کنند. البته برای اعمال این حمایت‎ها یک پریود و دوره زمانی مشخص تعریف شده است. انحرافی که عموما پیش می‌آید در این است که اگر حمایت‎های مذکور، خارج از سقف زمانی تعریف می‎شود. تجربه نشان داده است انحرافاتی که در نوع حمایت از نظر دوره زمان و کیفیت پیش می‎آید، خود به صورت «ضد حمایت» تبدیل می‎شود.
اصطلاحا حمایت والدین از فرزندان در سنین نوزادی، نوپایی تا بلوغ اگر منطبق بر منطق حمایت نباشد و دوره ان رعایت نشود، می‏گویند بچه «لوس» بار آمده است. لوس بار آمدن ناشی از حمایت‎های غیر متعارف و غیرمنطقی است که خود هم ضد بلوغ مطلوب است.
پیش از این هم یکبار اقای مطهری نماینده تهران نوع حمایت‏ها از دولت را به لوس کردن دولت تشبیه کرده بودند.

البته بنده سه سال پیش این موضوع را مطرح کرده بودم. بحث من بر سر این است که بین «حمایت» و «لوس کردن» فرق است. تجربه نشان داده است که صنایع فشل، پرهزینه و بی‎کیفیت، صنایعی است که از حمایت‎های بی‎رویه برخوردار بوده‎اند. به عبارت دیگر به جای انکه فضا برای بلوغ مطلوب آنها ایجاد شود تا این صنایع در مقابل رقبا، با کیفیت بالاتر و قیمت پایین‏تر عرضه شوند؛ حمایت‎ها بگونه‎ای ادامه یافته که نهایتا به تعطیلی یک واحد صنعتی در یک کشور جهان سوم منجر شده است.
این مثال «حمایت»، آموزه‎هایی در فضای سیاسی هم می‎تواند داشته باشد. «حمایت» با هشدارهای به موقع و امر و نهی‎های یک پدر و مادر فهیم نسبت به فرزندشان در برابر خواسته‎های ابتدایی و انحرافات احتمالی، می‎تواند همراه باشد که با نوعی تغیر و نگاه غضب آلود و امثالهم فرزندشان را تربیت می‏کنند. اما اگر «حمایت» فقط به به‎به و چه‏چه و تایید محدود شود، قطعا در فضای تربیتی و فراتر از آن در فضای صنعتی و حتی سیاسی، نمی‎تواند نتیجه خوبی داشته باشد و ممکن است هزینه‎های جدی ایجاد کند.
بنابراین اگر «حمایت» به خوبی تعریف شود، می‎بینیم که هشدار و انتقاد، یک هدیه برای جلوگیری از کندی در بلوغ اجتماعی و سیاسی و انحراف در این مقولات تلقی می‎شود.
نگفتید که تعلل در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‏ها به چه دلیل است. با وجود حمایت‎هایی که به ان اشاره کردید، چرا دولت اجرای آن را به تعویق می‎اندازد؟ منتقدان دولت بر این باورند که دولت توان اجرای این قانون را ندارد و برخی نیز عواقب ناشی از اجرای این قانون را علت تاخیر مذکور می‏دانند. نظر شما چیست؟

در پاسخ کوتاه باید اشاره شود که دولت در عمل به ایرادهایی پی برده است. ایرادهایی از نظر شیوه اجرا و گروههای هدف و مبالغ مورد نظر برای توزیع که در قالب ذکر اعداد متفاوت از ۷۰ تا ۲۰ هزار تومان ماهانه بروز یافته و مبین نوعی درک ضمنی از واقعیت‏های مربوط به منابع و هزینه‏هاست.
در یک بحث جامع‎تر باید گفت از یک دهه پیش تا کنون اظهار نظرهای جدی‎ای در مورد اصل و لزوم هدفمند کردن یارانه‏ها و اصلاح قیمت حامل‎های انرژی و تخصیص برخی منابع مطرح شده است که تا پیش از آن نیز بعضا مطرح بود. به همین دلیل می‎توان گفت وضع موجود و ادامه روند کنونی مصرف انرژی قطعا مورد تایید هیچکس نیست و همه در لزوم اصلاح این روند متحدالقول هستند. اما راجع به اصل طرح هدفمند کردن یارانه‎ها که از سوی دولت ارائه شد، باید گفت که از همان ابتدا ایرادهای محتوایی، شکلی‎ و فرایندی جدی مطرح بود که خود چالش‎هایی را میان دولت و مجلس، دولت با صاحب نظران و محافل علمی و کارشناسی و دانشگاهی برانگیختکه به هر حال به یک قانون تبدیل شده است. گرچه فراتر از چالش‎های موجود، مهمترین چالش و دغدغه مربوط به شیوه اجرای آن است.
باید گفت از اظهار نظرهای رسمی دولت چنین به نظر می‎آید که آنها به دنبال اجرای ضربتی این طرح و یا به اصطلاح نوعی «شوک درمانی» هستند. این در حالی است که به سادگی نمی‎توان ارزیابی دقیقی از ابعاد و پیامدهای این «شوک درمانی» در حوزه اجرا داشت. مضاف بر اینکه ممکن است شاهد واکنش‎های فعالان اقتصادی و آحاد مردم به دلیل تاثیر پذیری مستقیم و یا غیر مستقیم از اجرای این قانون باشیم. کما اینکه با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده نیز شاهد چنین واکنش‎هایی تا مرز تعطیلی بازار بودیم. برخی معتقد بودند که بخشی این واکنش‎ها در نتیجه شیوه اجرای قانون مذکور بوده است که با همراهی، توجیه، آگاه سازی و جلب همکاری مردم از قبل از اجرا همراه نبوده و به شکل یک طرفه و دستوری اعمال شده است که واکنش‎هایی را به حق یا ناحق ایجاد کرد. به این ترتیب برای اولین بار در تاریخ انقلاب، شاهد اعتراض صنوفی بودیم که تا پیش از آن سابقه نداشت و حتی به تدریج به دامنه آن نیز افزوده شد. تا جایی که شنیده‎ام صنف آهن نیز به این جریان اعتراضی ملحق شده است.
قطعا هیچ کس از این پیامدها خوشحال نیست و آن را به نفع نظام جمهوری اسلامی، دولت، اصناف مختلف و آحاد مردم، نمی‏داند اما این واقعیتی غیرقابل انکار است که ناشی از عدم جامعیت قانون و اشکالات در شیوه اجرای آن است.
در مورد سقف یارانه‏های اعطایی و نیز تورم ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‎ها اختلاف نظرهایی بین دولت و صاحب‎نظران اقتصادی وجود دارد . تا کنون نه عدد مشخصی از سوی دولت برای تخصیص یارانه به هر خانوار اعلام شده و نه توافقی بر سر نرخ تورم ناشی از اجرای این قانون حاصل شده که نوعی سردر گمی ایجاد کرده است. این اختلاف نظرها بر سر چیست؟

اصلی‎ترین نکته در این زمینه مربوط به استنادات آماری، مخصوصا منابع مورد ادعای دولت است که بویژه در محتوای طرح، خود را نشان داده است. بویژه منابع ناشی از هدفمند کردن یارانه‎ها را با نظر صاحب‏نظران و مرکز پژوهش‎ها کاملا زیر سوال برده است. دولت مصرا سقف واقعی یارانه‏ها را در ارقام مختلفی از ۹۰ تا ۱۱۰ میلیارد دلار مطرح می‎کند. در حالیکه در جبهه مقابل دولت، یعنی در مجلس و نظرات اقتصادی صاحب نظران، در خوشبینانه‎ترین استدلالات این عدد پایین‎تر از ۲۵ میلیارد دلار است نه ۱۱۰ میلیارد دلار که قطعا در مبلغ توزیع یارانه مورد نظر دولت، تفاوت مهنی‏داری ایجاد می‎کند.
این در حالی است که بخش اعظمی از انرژی، از سوی خود دولت مصرف می‎شود نه مردم. مصارف دولت در مواردی همچون تزریق گاز به چاههای نفت تحت عنوان صیانت از چاههای نفت یا مواردی ناشی از ضعف در پروسه تولید به واسطه بهره‏وری پایین، باعث شده است که این اعداد غیرواقعی شوند. در حالیکه بسیاری از صاحب نظران معتقدند با اصلاح شیوه‏های تولید و با اعمال یک مدیریت کارا می‏توان جلوی این پرت‎ها و اسراف‎ها در مصرف انرژی را گرفت.
از سوی دیگر اصل تورمی بودن این طرح را همه طرفین چه موافقان و مخالفان اذعان دارند. اما برآورد دقیق از تورم این قانون جزء ابعاد ناشناخته ان است. چرا که هدفمند کردن یارانه‌ها علاوه بر تورم عادی، یک تورم انتزاعی و روانی نیز دارد که تا کنون محاسبه نشده و آثار و تبعات آن را در شوک‎های قیمتی مثل نرخ طلا و دلار شاهد هستیم که انشالله با یک مدیریت عالمانه کنترل شود تا دامنه خطرناکی برای اقتصاد کشور پیدا نکند.
به دلیل مجموعه این شرایط است که اختلاف نظرهایی در مورد نرخ تورم ناشی از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‎ها وجود دارد. دولتمردان نرخ ۲۴ و ۲۵ درصد تورم را در استدلالاتشان مطرح می‏کنند اما مجلس و مرکز پژوهش‎ها رقم دوبرابر ان و تورم بالغ بر ۵۰ درصد را پیش بینی می‎کند. از سوی دیگر محافل آکادمیک رقمی بین این دو را مطرح کرده‎اند که به نظرم به واقعیت نزدیک‎تر است.
نگرانی‏هایی در مورد اجرای شتاب‎زده قانون هدفمند کردن یارانه‎ها در ماههای پایانی سال وجود دارد که بار تورمی ناشی از آن را افزایش می‏دهد. موضوعی که شما هم تحت عنوان «شوک درمانی» از آن یاد کردید. اجرای اینچنینی قانون هدفمند کردن یارانه‏ها چه عواقبی خواهد داشت؟

نوع و میزان عواقب، متاثر از عوامل متعددی است که اگر به واسطه قانون شدن این طرح، از برخی از آنها بگذریم، قطعا شیوه و نحوه اجرای قانون؛ زمان و طول اجرای آن می‎تواند در پاسخ این سوال نقش داشته باشد. برای مثال میزان تورم واقعی ناشی از این طرح از یک طرف، فضای اقتصادی حاکم بر جامعه در زمان اجرای آن و نحوه اجرای این قانون، همه و همه در عواقب ناشی از آن موثر هستند. بنده نگرانی‎ای دارم که امیدوارم درست نباشد، هرچند مبتنی بر یافته‎های علمی‎ام است و آن فشار ناشی از فضای اقتصادی کلان ملی است و مخصوصا متغیرهای کلان اقتصادی. برای مثال متغیر بیکاری، یک کتغیر بحرانی موجود در اقتصاد کشور است که فشار ناشی از آن می‏تواند از روی پیامدهای اجرای این طرح، تاثیرات غیر قابل پیش بینی داشته باشد. چون در عمل، آمارهای ناشی از بیکاری به شدت جای بحث دارد. برای مثال آمارها به دلیل تغییر در تعریف بیکاری متفاوت از واقعیت است و بیکاری فارغ‎التحصیلان دانشگاهی و بیکاری زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه به طور منطقی در آن دیده نشده است. از طرفی کاهش معنی‎دار نرخ رشد اقتصادی و افت آن اگرچه به دلیل مسائل درون‎زا و برون‎زا و تاثیر محیط بین‎الملل است که هر یک تجزیه تحلیل‎های خاص خود را در یک بحث جداگانه‎ای می‎طلبد و از طرفی رکود سنگین و معنی‏دار بخش مسکن و دیگربخش‌های اقتصادی، فضایی را در بعد اقتصاد امنیتی برای کشور بوجود آورده که من از آن به عنوان یک «باروت اقتصادی» نام می‎برم.
بنابراین با یک نگاه بدبینانه می‏توان گفت که طرح تحول اقتصادی را اگر به منزله یک «چاشنی» تلقی کنیم و در کنار این «باروت» قرار دهیم، اگر مدیریت عالمانه‎ای بر سر اجرای آن نباشد، خدای ناکرده این چاشنی در این باروت، عمل می‎کند، و منجر به تنش‏های گسترده اجتماعی می‎شود و ابعاد آن غیرقابل پیش‎بینی خواهد بود و فشار جدی آن به گروههای محروم و مستضعف که حامیان اصلی نظام و انقلاب هستند، وارد می‎شود.
ابعاد اجرای این قانون فقط یک بحث مستقل اقتصادی نیست، بلکه به لحاظ ملاحظات اجتماعی و امنیتی آن می‎تواند یک چاشنی در یک محیط متراکم شده ملی عمل کند. بنابراین مردم باید به گونه‎ای آگاه شوند و جلب مشارکت آنها ایجاد شود که با صبر و متانت و به تعبیر برخی صاحب نظران با ایثار و ریاضت این فضا را بگذرانند. بر عکس با عدم اعتماد و مشارکت مردم و در کنار آن فرصت طلبی دنیای سلطه از وضعیت اقتصاد کشور، ممکن است در عمل به شرایطی برسیم که پیش‏بینی عواقب آن قابل درک نیست.
البته من از تحلیل محتوای برخی پیامدهای ناشی از این مقوله اجتناب می‏کنم. چون ارائه برخی تحلیل‎های آکادمیک در فضای عمومی جامعه، نه تنها اثر خوبی ندارد؛ بلکه روحیه نا امیدی و یاس را می‏آفریند که با شیطنت دنیای سلطه، تحت عنوان «تشدید عوامل روانی ناشی از تورم و انتزاعات تورمی» مقولاتی به بار می‎آورد که به نظر من بیش از توان مدیریتی دولت برای کنترل و مهار آن است.
با تمام اینها ما در آستانه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‎ها هستیم. با توجه به عواقب اجرای ضربتی آن، آیا راهکار ضربتی‎ای هم برای پیشگیری از این عواقب سراغ دارید؟

باید از همه ظرفیت‎های نظام برای اجماع منطقی در مورد این قانون استفاده کرد و با یک نگاه یک طرفه پیش نرفت. باید فضایی ایجاد شود تا دولت از محدودنگری و خدای نکرده خوش باوری و توجه صرف به آثار مثبت احتمالی و بی توجهی مطلق به آثار منفی بعضا قطعی، اجتناب کند. باید باور و اعتماد مردم نسبت به صحت و سلامت این طرح را با رفع برخی موانع موجود برانگیخت و نگرانی‏های کارشناسان را رفع کرد.
نوع شیوه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‏ها را هم باید از حالت ضربتی و عجولانه و ندیددن نقاط مساله‏ساز دور کردو مورد باز بینی قرار داد تا به عاقبت قانون مالیت بر ارزش افزوده دچار نشود. در یک کلام باید محیط اجتماع را برای اجرای این قانون آماده کرد.
به طور کلی در دنیا سه مدل برای هدفمند کردن یارانه‏ها وجود دارد. یکی در کشورهای صنعتی که از حامل‎های انرژی هم مالیات می‎گیرند. دوم کشورهایی که عین قیمت تمام شده را به مصرف کننده عرضه می‎کنند. البته کشورهای سومی هم هستند که قیمت تمام شده را با یارانه عرضه می‎کنند. قطعا کشورهای نوع اول، بهترین روش را در پیش گرفته‎اند. اما آنها با بسترسازی‎های عالمانه به آنجا رسیده‎اند و کوشیده‏اند فشار به مصرف کننده نیاید و باعث فقیرتر شدن مردم به دلیل رکود و کاهش تولید ملی و افزایش هزینه‏ها نشوند.
مثلا اگر پزشکان قند را مضر بدانند، اصل چای خوردن که به یک فرهنگ عمومی در جامعه ما بدل شده است را نمی‏توان منتفی کرد. قطعا اگر دولت قیمت قند را ۱۰ برابر کند که مصرف قند کم شود، درست نیست و باید کالای جایگزین همچون توت یا خرمای ارزان قیمت در ازای آن در اختیار مردم بگذارد. الان هم که دولت قصد افزایش قیمت حامل‏های انرژی بالاخص بنزین را دارد باید در ازای آن یک کالای جایگزین در اختیار مردم قرار دهد که همان گسترش سیستم حمل و نقل عمومی کارامد است. با افزایش قیمت بنزین به ۴۰۰ تا ۶۰۰ تومان فشار تورمی زیادی به مردم به دلیل افزایش قیمت بنزین، افزایش نرخ حمل و نقل و دیگر کالاها وارد می‏شود.
این تصور که افزایش قیمت به تنهایی کارایی ایجاد می‏کند، یک اشتباه استراتژیک است باید اصلاحات ساختاری انجام دهیم تا همه چیز درست شود.
منبع: خبرآنلاین
مصاحبه از: نسرین وزیری

 


 


ندای سبز آزادی: آیت الله سید علی‌محمد دستغیب با اشاره به اینکه سایت اینترنتی دفتر وی برای پاسخگویی به سؤالات شرعی مردم راه‌اندازی شده است، از فیلتر شدن این سایت انتقاد کرد و ضمن اشاره به ادعای مسئولان در خصوص وجود آزادی بیان در ایران، تصریح کرد: ما که نمی‌توانیم همراه آنها بر این مرکب دروغی که درست کرده‌اند سوار شویم. خوب اگر به قول خودتان آزادی است که ما طبق معلوم خود صحبت کرده‌ایم و نزاعی هم با کسی نداریم؛ بلکه به دنبال این هستیم که واقعیات گفته شود و آن چیزی را که در قرآن و سنت آمده است، بیان شود.
این مرجع تقلید منتقد دولت که در جلسه تفسیر قرآن کریم در مسجد قبا سخن می‌گفت، در تفسیر آیات ۴ و ۵ از سوره حجر گفت: «اگر مردم حرف امام صادق (ع) را می‌شنیدند و تفحص می‌کردند تا حق را متوجه شوند، اگر مردمی که متوجه بودند به دیگران هم گزارش می‌دادند و جامعه خود را نسبت به حقایق آگاه می‌ساختند، بنی عباس به اسم دین نمی‌توانستند بر آنها حاکم شوند و مردم گرفتار حکام ظالم بنی عباس نمی‌شدند».
آیت‌الله دستغیب تاکید کرد: دسته‌ای از ملت‌ها و قوم‌هایی که هلاک شدند حکومت‌های ظالمی هستند که هلاک شدن آنها به جهت خواست باطنی مردم برای نجات پیدا کردن از ظلم بوده است. مانند حکومت شاه که همراه اطرافیان و طرفدارانش خود یک قوم و ملت بودند و چون مردم خواستند، مؤمنین خواستند، بساط ظلم آنها را خدای‌تعالی از بین برد. بنابراین همیشه از بین رفتن یک قوم و گروه به جهت عذاب و در خواست انبیا نیست بلکه اگر مردم هم (حال یا مؤمنین و حتی غیر آنها) از خدا بخواهند که از ظلم رها شوند این آیه آنها را هم شامل می‌شود.
آنچه در ادامه می‌آید، خلاصه‌ای از سخنان ایشان در جلسه تفسیر قرآن است که در سایت حدیث سرو منتشر شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ مَا أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَةٍ إِلَّا وَ لهَا کِتَابٌ مَّعْلُومٌ (۴) مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَ مَا یَسْتَاخِرُون (۵)
ترجمه: ما هیچ ملت و ملکی را هلاک نکردیم جز به هنگامی معیّن. هیچ امتی از اجل خویش نه پیش می افتد و نه پس می ماند. و کافران گفتند: ای مردی که قرآن بر تو نازل شده، حقّا تو دیوانه ای. ما فرشتگان را جز به حق نازل نمی کنیم و در آن هنگام دیگر مهلتشان ندهند.
وقتی در تاریخ اقوام گذشته و گزارشی که قرآن از آنها داده است نگاه شود، این هلاک شدن ملت‌ها و اقوام مختلف در طول تاریخ مصادیق گوناگونی دارد که می‌توان آن را به دو دسته کلی تقسیم نمود: یا آن قوم و ملت هلاک شده افرادی بودند که در مقابل انبیا و اولیا الهی ایستادند و دست از پرستش غیر خدا برنداشتند و البته با فرستادگان الهی هم به صورت قهر و غلبه برخورد نمودند. نمونه آنها قوم نوح است که بعد از سالها ارشاد و هدایت حضرت نوح (ع) فقط عده کمی ایمان آوردند و بقیه خواستند که در همان وضع مادی و حیوانی خود بمانند. خوب وقتی انبیا از هدایت شدن آنها ناامید شدند، از خدا عذاب آنها را خواستند که می‌دانید در بعضی موارد حتی زمینی که این قوم در آن زندگی می‌کرد بعد از عذاب هم صلاحیت زندگی مؤمنین را نداشت؛ مانند زمین قوم لوط و قوم شعیب. این یک دسته.
دسته دوم از ملت‌ها و قوم‌هایی که هلاک شدند حکومت‌های ظالمی هستند که هلاک شدن آنها به جهت خواست باطنی مردم برای نجات پیدا کردن از ظلم بوده است. مانند حکومت شاه که همراه اطرافیان و طرفدارانش خود یک قوم و ملت بودند و چون مردم خواستند، مؤمنین خواستند، بساط ظلم آنها را خدای‌تعالی از بین برد. بنابراین همیشه از بین رفتن یک قوم و گروه به جهت عذاب و در خواست انبیا نیست بلکه اگر مردم هم (حال یا مؤمنین و حتی غیر آنها) از خدا بخواهند که از ظلم رها شوند این آیه آنها را هم شامل می‌شود.
در آیه بعد خدای‌تعالی می‌فرماید که برای اقوام، حکومت‌ها، ملت‌ها، و جمعیت‌ها هم مانند یک فرد از انسان، اجل و مدت معینی در علم خدایتعالی معلوم شده است. این طور نیست که مثلاً بنی امیه حالا که به حکومت رسیده‌اند، برای همیشه باشد. بلکه برای حکومت آنها یک مدتی معین بوده است (همان هزار ماه که اهل بیت (ع)‌ از آن خبر داده بودند). به همین ترتیب برای بنی عباس هم مدت و اجلی مشخص شده بود. البته یکی از علت‌هایی که باعث شد حکومت بنی امیه یا بنی عباس این مقدار طول بکشد، مسامحه خود مردم بود. اگر مردم بعد از رسول خدا (ص) دنبال حق بودند، این گونه مبتلا به حکومت ظالم بنی امیه نمی‌شدند.
در مورد حکومت بنی عباس هم باز یکی از دلایل ظلم آنها خود مردم بودند. اگر مردم حرف امام صادق (ع) را می‌شنیدند و تفحص می‌کردند تا حق را متوجه شوند، اگر مردمی که متوجه بودند به دیگران هم گزارش می‌دادند و جامعه خود را نسبت به حقایق آگاه می‌ساختند، بنی عباس به اسم دین نمی‌توانستند بر آنها حاکم شوند و مردم گرفتار حکام ظالم بنی عباس نمی‌شدند. به هر حال این‌گونه شد که این حکام جور که خود را خلیفه و نایب رسول خدا (ص) هم می‌خواندند با استفاده ابزاری از دین مخالفین خود را به شدت سرکوب و مجازات می‌کردند.
نکته ای در پایان عرائض خدمت برادران عزیز عرض می کنم. برای اینکه مردم از سراسر دنیا، سؤالاتی در زمینه‌های مختلف به خصوص شرعی داشتند، دوستان تصمیم گرفتند که سایتی را برای این جهت درست کنند که ضمن پاسخگویی به این سؤالات در دسترس بیشتر مردم نیز باشد. در مجموع سؤالات خوبی مطرح می‌گشت و جواب داده می‌شد که مورد استقبال هم قرار گرفته است. اما قریب به یک ماه است که این سایت را بسته‌اند و به اصطلاح امروز فیلتر کرده‌اند. وقتی دوستان طی نامه نگاری حقیقت امر را جویا شدند در پاسخ گفته شده است: «آقای دستغیب در ارتباط با مجلس خبرگان صحبت کرده و از اشخاصی مانند موسوی و کروبی حمایت کرده است و باید این سایت بسته باشد»!
بنده خدمت شما دوستان عزیز عرض می‌کنم : خوب خود این آقایان در آن طرف دنیا مدعی می‌شوند که ایران کشوری آزاد است و هر کسی می‌تواند حرف خودش را بزند و هیچ اتفاقی نمی‌افتد؟! درست است این افراد بر مرکب دروغ سوار هستند ولی ما که نمی‌توانیم همراه آنها بر این مرکب دروغی که درست کرده‌اند سوار شویم. خوب اگر به قول خودتان آزادی است که ما طبق معلوم خود صحبت کرده‌ایم و نزاعی هم با کسی نداریم؛ بلکه به دنبال این هستیم که واقعیات گفته شود و آن چیزی را که در قرآن و سنت آمده است، بیان شود.
متأسفانه در مقابل (بنا بر نقلی که شده است) سایت‌هایی وجود دارد که وسوسه‌هایی را نسبت به دین و احکام ایجاد می‌کند، که آنها باز می‌باشد و هرکسی می‌تواند به آنها رجوع کند. خلاصه این هم یک وضعی است که با حرف این افرادی که ادعای آزادی دارند در تضاد است. یعنی فیلترینگ را نمی‌شود با ادعای آزادی جمع کرد.

 


 


ندای سبز آزادی: بازار ارز داخلی از روز پنجشنبه به طور کامل در حالت تعطیلی قرار دارد.
به گزارش ایلنا، عدم مبادله ارز در این بازار عامل اصلی تعطیلی چند روزه بازار داخلی ارز بوده است.
در حالی که بانک کارگشایی اقدام به فروش دلار به قیمت یک هزار و ۸۵ تومان کرده است، اما هیچ‌یک از خریداران دلار اقدام به فروش دلار در بازار ارز نکردند.
یکی از صرافان در این زمینه به خبرنگار ایلنا گفت: بازار ارز داخلی کاملاً مبهم و پرتلاطم است؛ چرا که در حال حاضر خریداران دلار به امید افزایش بیش از پیش قیمت آن، اقدام به فروش ارز و دلار نکردند.
این صراف ادامه داد: پیش‌بینی می‌شود رکورد قیمت دلار که روز پنجشنبه به هزار و ۳۰۰ تومان رسید، بار دیگر شکسته شود.
در حال حاضر خریداران بسیاری در محل بانک‌هایی که اقدام به فروش دلار و ارز کرده‌اند تجمع کرده و صف‌های طویلی را تشکیل دادند.
به گفته یکی از خریداران دلار، این موضوع در طی ۱۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده است.
یکی دیگر از خریداران دلار به خبرنگار ایلنا گفت: اعلام اجرای طرح تحول اقتصادی که امروز نیز سخنگوی اقتصادی دولت بر آن تاکید کرد، باعث شده است تا خریداران بیشتری تمایل به خرید دلار کرده و نسبت به عدم فروش آن برای افزایش قیمت دلار اقدام کنند.
براساس این گزارش پیش‌بینی می‌شود که بازار دلار و حتی طلای ایران طی هفته آینده روزهای پرتلاطمی را پشت سر بگذارد.

 


 


ندای سبز آزادی: شب گذشته فیروزه صابر هنگام عزیمت به بوستون جهت شرکت در کارگاه آموزش رهبری زنان در دانشگاه ماساچوست و متعاقب آن شرکت در نشست (PGN) شبکه زنان فارسی زبان در دانشگاه شیکاگو که با همکاری بانک جهانی (در ماه اکتبر)بود، در فرودگاه امام خمینی بدون هیچگونه توضیحی از سفر منع شد و پاسپورت ایشان ضبط شد.
فیروزه صابر اولین محقق ایرانی است که در مقوله کارآفرینی زنان پژوهش و مطالعه داشته و علاوه بر چاپ پایان نامه کارشناسی ارشدش با عنوان «کارآفرینی زنان در ایران» که هنوز تنها منبع پژوهشی در این زمینه است، مقالات و نوشتارهایی در این زمینه دارد که در نوع خود به لحاظ علمی منحصر به فرد است. هم از این روز خانم صابر به دلیل خدمات ارجمندی که به جامعه علمی کشور و نیز شبکه زنان کارآفرین ایران نموده به عنوان مادر کارآفرینی در ایران شهره گشته است. مثبت اندیشی و نگاه آینده نگر از ویژگی های بارز این بانوی پژوهشگر و حامی همیشگی کارآفرینان است و به همین دلیل تاکنون هیچ فرصت داخلی و جهانی را برای ترویج فرهنگ کارآفرینی و نیز معرفی کارآفرینی زنان از دست نداده است.
وی تجربه چندین سفر علمی و شرکت در کارگاه های آموزشی پژوهشی و ارائه مقالات و ایراد سخنرانی های متعدد پیرامون معرفی زنان کارآفرین ایران و حوزه های کسب و کار و موفقیت های آنان به همراه ارائه مستندات و مطالعات موردی را در کشورهای مختلف داشته است که همگی تأثیر مثبتی از فعالیت های کارآفرینانه زنان در صحنه های اقتصادی و اجتماعی به جای گذاشته است. و تصویری واقعی و مثبت از زندگی و فعالیت های زنانی ارائه دهد که علیرغم فشارهای اجتماعی و فرهنگی، محدودیت های خانوادگی و نبود فرصت های مناسب برای رشد و توسعه کسب و کار، توانسته اند از محدودیت ها و موانع فردی و اجتماعی عبور کرده و امیدوارانه با طرح ایده های نو فعالیت های کار آفرینانه ای را راه اندازی کنند. انتقال این تجربه در کشورهایی که تصویری منفی از ایران و زن ایرانی به عنوان موجودی عقب افتاده دارند، نگاه جدید و رویکرد تازه ای را نسبت به جامعه زنان ایران بویژه فعالان اقتصادی و اجتماعی در آنان به وجود خواهد آورد.
با کمال تأسف، هر روز بیش از گذشته، بی تدبیری های مسئولین امنیتی باعث می شود که این فرصت ها از جامعه ایران و زنان توانمند ایرانی برای اصلاح نگرش های جهانیان نسبت به قابلیت های زن ایرانی سلب شود. فیروزه صابر در هرکجای کره خاکی که باشد دلش برای اعتلای کشورش می تپد و به اعتراف هر کس که او را می شناسد و یا وصفش را شنیده این زن ایثارگر و خدوم شبانه روزش را وقف توسعه کشورش و ترویج کارآفرینی و توانمندسازی زنان و جوانان آن کرده است و این گونه اقدامات ایذایی که در مورد ایشان و خانواده ارجمندش بی سابقه نیست، نه تنها کوچکترین خدشه ای به شخصیت و جایگاه والای علمی او در داخل و خارج از ایران وارد نمی کند، بلکه اعتبار او و برادر آزاده دربندش را میان مردم قدرشناس ایران روز به روز بالاتر می برد.


 


ندای سبز آزادی: فیلم "روزهای سبز" ساخته حنا مخملباف برنده جایزه بهترین کارگردانی از فستیوال بین المللی فیلم مستند حقوق بشر شد.
این فستیوال که در دهه آخر سپتامبر امسال در شهر بیشکک قرقیزستان برگذار شد 28 فیلم مستند از سراسر جهان را از جمله کشورهایی چون آلمان ، انگلیس و یونان به نمایش گذاشت.
موضوع فیلم روزهای سبز مربوط به حوادث قبل از انتخابات و شکل گیری جنبش سبز است.
حنا مخملباف پس از دریافت جایزه اعلام کرد:
این جایزه را تقدیم می کنم به هنرمند و کارگردان در بند کشورم محمد نوری زاد که با نوشتن نامه هایی دردمندانه، صادقانه، شجاعانه و صریح خطاب به خامنه ای ( کارگردان اصلی سرکوب مردم ایران) ، از منافع و مصالح شخصی خود به خاطر مردممان، وطن مان، ایران مان گذشت.او به ما آموخت که نمی توان کنار رودخانه ایستاد و
شاهد بود که سیل مردم را می برد و گفت من هنرمندم و کارم تنها ستایش از زیبایی های رودخانه است. نوری زاد می توانست در کنار قدرت بایستد و به ثروت برسد وبه شوکت برسد و از سوی حاکمیت هنرمند بزرگ ملی قلمداد شود، به شرط آن که چشم بر این همه خون، این همه زندانی، این همه بی عدالتی ببندد. اما او از قدرت و ثروت و
آزادی و حتی هنر خود در گذشت تا انسان باقی بماند. در مقابل روح چنین کارگردان هایی است که سینما زانو می زند.این جایزه مفتخر است که به او تقدیم می شود

 


 



ندای سبز آزادی: 
سه شنبه ششم مهرماه 1389، نشستی با حضور جمعي از فعالان جنبش زنان، در اعتراض به ترویج چندهمسری در قالب لایحه حمایت از خانواد برگزار شد. در این نشست که مدافعان حقوق زنان از طیف های مختلف حضور داشتند، در مورد فرایند تصویب لایحه حمایت از خانواده، و مواد مربوط به تعدد زوجات در این لایحه، بحث و تبادل نظر صورت گرفت.

به گزارش تا قانون خانواده برابر کنشگران حاضر در این جلسه، ضمن ابراز نگراني نسبت به عواقب تصويب ماده 23، مخالفت صریح خود را با ترویج چندهمسری عنوان داشتند، و تاکید کردند که با بهره گیری از شیوه های مدنی به اعتراض علیه تصویب ماده 23 ادامه دهند. شایان ذکر است، این نشست در حالی برگزار شد که در روز چهارم مهرماه جمعی از فعالان جنبش زنان 5 هزار بیانیه امضاء شده در مخالفت با چندهمسري را به کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ارائه دادند و خواستار ممنوعیت چندهمسری به جای ترویج و تثبیت آن شدند.

در ابتدای این نشست، خديجه مقدم، فعال حقوق زنان و از مادران كمپين یک میلیون امضاء، گزارشي از ارائه بیش از پنج هزار نامه اعتراضی به نمایندگان مجلس ارائه داد: «همه ما مي خواهيم چند همسري دائم يا موقت ممنوع شود. مي دانيم كه دوستان ديگر هم دارند تلاش هاي خود را مي كنند، اما مي توانيم در همين راستا مجموعه فعاليت هايي را به طور هماهنگ از سوي همه گروه هاي زنان انجام دهيم. ما هم به زعم خود تلاش كرديم تا بيانيه اي را تنظيم و مسئله را در ميان عموم مردم طرح كنيم. پس از جمع آوري بيش از 5 هزار امضاء در طول يك هفته اين امضاها را روز يكشنبه به مجلس برديم. پس از ثبت امضاءها در دفتر آقاي لاريجاني از كميسيون قضائي مجلس وقت ملاقات گرفتيم تا نظرات عموم مردم را به سمع و نظر آنها هم برسانيم. در اين ملاقات با آقاي شاهرخي و غضنفرآبادي و خانم الهيان، از اعضای كميسيون صحبت كردیم. جالب است که خانم الهيان به من گفتند "من صد در صد مخالف تعدد زوجات هستم و گفتند بگذاريد اين امضاء ها در كميسيون باشد تا بدانند مردم مخالف اين لايحه اند"، به گفته ايشان نظر رهبري هم بر تك همسري است».

 

شهیندخت مولاوردي، از اعضای مجمع زنان اصلاح طلب و ائتلاف اسلامي زنان، نيز در مورد اقدامات ائتلاف اسلامي زنان گزارش مختصري ارائه داد: «قرار بوده سه شنبه 6 مهر جلسه كميسيون با حضور آقاي لاريجاني برگزار شود و خانم بهروزي هم از ائتلاف براي ارائه پيشنهادات ما شركت كنند. اما گويا اين جلسه به تعويق افتاده است. ولي پيشنهادات براي اعضاي كميسيون ارسال شده است. احتمالاً طي اين جلسه كميسيون مي خواهد آخرين اصلاحات را انجام بدهد و لايحه را در جلسه علني آينده مجلس طرح كند. اصرار ما به حذف ماده 23 با برگشت به قانون خانواده 1353 است. در واقع، نظر ائتلاف اسلامي زنان اين است كه وضع موجود همانطور دست نخورده باقي بماند و ما به شرايط سال 1353 باز گرديم».

در ادامه، مينو مرتاضي لنگرودی، از مادران صلح و فعال حقوق زنان، اظهار داشت: «موضوع چندهمسري به دليل عوارض آن در جامعه از چند منظر قابل بررسي است. از زاويه نگاه دولت، دولت خواسته بار مسئوليتي را كه براي تأمين شغل و كاهش معضل طلاق دارد را از دوش خود بردارد. از سوي ديگر نگاه سنتي در موضوع چند همسري را داريم كه به نوعي حكومت مي خواهد آن را تقويت كند. اما دولت دچار سوء مديريت است و نمي تواند مسائل اجتماعي را حل و فصل كند، اما انگار با اين لايحه مي خواهد نوعي بازي را در پيش بگيرد تا زنان يا جامعه را دلمشغول اين موضوع نگاه دارد. در حالي كه از زاويه ديد مردم نوعي بي اعتنايي عمدي نسبت به اين موضوع وجود دارد. گويي كه مردم فكر مي كنند اين مسئله، مسئله آنها نيست. زاويه ديگر، نگاه فعالان جنبش زنان است. كه به نظر من اين لايحه نقطه مثبتي است به اين دليل كه منجر به ايجاد نوعي وحدت نظري و عملي در ميان همه گروه هاي زنان شده است. از اين ائتلاف به وجود آمده استفاده كنيم تا مطالبات كلان و گسترده تر زنان را با عمق بيشتري مطرح كنيم. چند همسري فقط يك موضوع حقوقي نيست بلكه همانند ساير مسائل ديگر زنان با همه مسائل اجتماعي مرتبط است. اشتغال زنان، فحشاء، اعتياد و بيشتر از همه نابرابری».

 

همچنین، شهلا لاهیجی، مدير انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، با یادآوری تجربه ای اظهار داشت: «يكي از كارهايي كه ما در مجلس پنجم انجام داديم، استيضاح وكلاي زن مجلس بود. ما كانديداها را دعوت كرديم و گفتيم كه حق تبليغ براي خودشان را ندارند به اين دليل كه قوانيني را عليه زنان به تصويب رسانيدند. امروز هم، نمايندگاني كه اين قوانين را تهيه، توجيه يا تشويق كنند و به تصويب آن بپردازند، بايد بدانند كه ديگر حمايت مردم را نخواهند داشت. ما باید به طور علني از اين كه زنان نماينده اجازه مي دهند چنين قوانيني تصويب شود، ابراز تاسف کنیم. ما بايد مثل دوره پنجم مجلس آنها را مورد مواخذه قرار دهيم. نه تنها در اين مورد كه در همه موارد قوانين تبعيض آميز».

در ادامه این نشست، بحث هایی در مورد راهکارهای مدنی و مسالمت آمیز اعتراض به ترویج چندهمسری مطرح شد. در این رابطه، ستاره هاشمي، از فعالان كمپين یک میلیون امضاء اظهار داشت: «ممكن است درصد كمي از خانواده هاي ايراني درگير تعدد زوجات باشند، اما حساسيت اغلب زنان به اين مسئله بالاست. ما اين موضوع را در جريان جمع آوري امضاء به وضوح شاهد بوديم. يعني واكنش سريع زنان نشان مي دهد كه اين مسئله دغدغه آنهاست. بنابراين به نظر من واكنش فعالان زن نسبت به اين موضوع بايد قاطع باشد».

 

همچنین، ساناز الله بداشتی، خبرنگار حوزه زنان، افزود: «لايحه حمايت از خانواده فضايي را به وجود آورد كه طي آن افراد عادي هم خواهان ملاقات با نمايندگان براي جلوگيري از تصويب اين قانون بودند و شاهد بوديم كه اين فشارها تا حدي مي تواند تأثيرگذار باشد. چنان كه آقاي لاريجاني دوباره لايحه را براي بررسي بيشتر به كميسيون حقوقي و قضائي مجلس برگرداند. بنابراين به نظرم از اين ابزار، مثبت استفاده كنيم و به طرح مطالبات كلي زنان بپردازيم». آمنه شيرافكن از دیگر خبرنگاران حوزه زنان نیز با اشاره به طولانی شدن روند بررسی لایحه حمایت از خانواده و در حاشیه قرار گرفتن سایر مسائل اظهار داشت: «ساير موضوعات نيز مهم اند، مثل تفكيك جنسيتي يا بومي گزيني جنسیتی در دانشگاه ها و... بنابراين با تاكيد بر در خبر نگه داشتن بحث لايحه، نبايد خبرهاي ديگر مربوط به زنان را فراموش کرد و به سادگي از كنار آنها عبور كرد».

سرانجام، در پایان این نشست بر تدوام اعتراضات به ترویج چندهمسری تاکید شد، و جمع آوری تعداد بیشتری امضاء در مخالفت با تصویب مواد مربوط به چندهمسری برای ارائه به نمایندگان مجلس مورد توافق قرار گرفت.

 

 

 


 


ندای سبز آزادی: بنا بر آخرین اخبار رسیده از وضعیت دبیرکل و اعضای نهضت آزادی ایران، ایشان شب گذشته در اداره اطلاعات شهر اصفهان محبوس بوده اند.

به گزارش میزان خبر دستور بازداشت اعضای نهضت آزادی از اطلاعات تهران صادر شده است و وکلا و خانواده های بازداشت شدگان منتظرند که بعد از انتقال افراد به تهران اقدامات لازم را برای پیگیری پرونده اتهامی ایشان را صورت دهند.

گفتنی است دبیر کل و چندین تن از اعضای شورای مرکزی و تعدادی از اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی پس از شرکت در مراسم ختمی در این شهر برای اقامه نماز گردهم آمده بودند، پس از اقامه ی نماز توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شدند.


 


ندای سبز آزادی: دبیرکل حزب موتلفه اسلامی گفت: کسانی که به انقلاب اسلامی وفادار هستند چه در تشکل‌های شهرت یافته اصول‌گرایی باشند یا نباشند، خود به خود اصول‌گرا هستند.
محمدنبی حبیبی خطاب به هم‌طیفان خود تاکید کرد: ضرورت دارد تا در شرایط فعلی کشور وحدت بین نیروهای وفادار به انقلاب را مهمترین موضوع بدانیم و در برابر هر عاملی که موجب خدشه‌دار شدن وحدت بین نیروهای علاقه‌مند و وفادار به انقلاب اسلامی می‌شود، موضع‌گیری داشته باشیم.
به گزارش کلمه وی با بیان این‌که این وحدت یک ضرورت مقطعی نیست، اظهار کرد: هم‌اکنون با توجه به شرایط بین‌المللی و داخلی بیشتر از گذشته نیازمند این وحدت هستیم و همگی یعنی نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی باید به تدریج و با محاسبات دقیق کارشناسی نگاهی به انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی داشته باشیم و اجازه ندهیم تا هیچ نامحرمی در مجلس شورای اسلامی در انتخابات آینده فرصت حضور پیدا کنند و در واقع نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی باید تلاش کنند که اکثریت قاطع مجلس نهم از همین نیروهای وفادار باشند.
وی در بیان تعریف خود از این نامحرمان اظهار کرد: ما یکسری نامحرم کاملا شناخته شده داریم که البته معلوم است با توجه به هوشیاری شورای نگهبان، فرصت ورود به مجلس را پیدا نمی‌کنند و جایگاه مجلس، جایگاهی نیست که صحنه‌ حضور کسانی غیر از افراد امتحان شده مطمئن و وفادار به انقلاب باشند. در اینجا باید هوشیاری شورای نگهبان و رای دهندگان همچنین حواس وفاداران به انقلاب اسلامی جمع باشد تا زمینه ورود این نامحرمان به مجلس شورای اسلامی به وجود نیاید.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی همچنین به بیان انتقادی از هم طیفی‌های خود پرداخت و در این راستا اظهار کرد: برخی مواقع اولویت‌های فردی و تشکیلاتی جای اولویت‌های اصلی را در جریان اصولگرا می‌گیرد و بعضی افراد و تشکل‌ها این موضوع مهم را رعایت نمی‌کنند. این در حالی است که ترجیح منافع نظام، مردم و جریان اصولگرایی باید به هر خواست دیگری مورد توجه دائمی اصولگرایان قرار گیرد.
وی در ادامه در بیان ارزیابی خود از اظهارنظر یکی از اصول‌گرایان مبنی‌بر این‌که قاطبه اصول‌گرایان خواهان بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه سیاسی کشور هستند، گفت: کسانی که به انقلاب اسلامی وفادار هستند چه در تشکل‌های شهرت یافته اصول‌گرایی باشند یا نباشند، خود به خود اصول‌گرا هستند.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی افزود:‌ آن دسته از اصلاح‌طلبانی که در داخل نظام قصد فعالیت دارند اگرچه با همه تشکل‌های اصول‌گرا نیز سلیقه‌های متفاوت داشته باشند وجود‌شان برای فضای سیاسی لازم است.
وی خاطرنشان کرد: باید زمینه‌ها طوری فراهم شود که اصلاح‌طلبانی که اصل نظام و فصل‌الخطاب بودن رهبری را قبول دارند ولی با اصول‌گرایان در همه موارد از جمله انتخابات رقیب هستند در عرصه سیاسی حضور داشته باشند.
حبیبی در بیان فعالیت‌های حزب موتلفه اسلامی در بحث جذب حداکثری و دفع حداقلی مورد توجه مقام معظم رهبری، اظهار کرد: ما ترسیم کردن دایره وسیعی که فقط مخصوص یک سلیقه خاص نباشد را در جهت توسعه ارتباطات بین خود و نیروهای وفادار به انقلاب مورد توجه قرار دادیم و این موضوع را علامت صدق موتلفه اسلامی می‌دانیم و هر اقدامی که در این ارتباط موثر باشد را انجام خواهیم داد.

 


 


ندای سبز آزادی: رئیس پلیس کشور گفت که محبوبیت پلیس در یک سال اخیر افزایش یافته و در عین حال از آمادگی نیروی انتظامی برای قرار گرفتن در کنار دولت در زمان اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها خبر داد. سردار احمدی‌مقدم در خطبه‌های پیش از نماز جمعه، با تاکید بر این‌که نیروی انتظامی در اوج آمادگی قرار داد و [...]
رئیس پلیس کشور گفت که محبوبیت پلیس در یک سال اخیر افزایش یافته و در عین حال از آمادگی نیروی انتظامی برای قرار گرفتن در کنار دولت در زمان اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها خبر داد.
به گزارش سحام نیوز سردار احمدی‌مقدم در خطبه‌های پیش از نماز جمعه، با تاکید بر این‌که نیروی انتظامی در اوج آمادگی قرار داد و هیچ زمانی تا این حد در آمادگی و اقتدار قرار نداشته است، تاکید کرد: نیروی انتظامی قطعا در هنگام اجرای طرح تحول اقتصادی و دیگر قوانین در کنار دولت خواهد ماند و مردم را در برابر خطرات محافظت خواهد کرد.
احمدی‌مقدم گفت: بصیرت و آگاهی ماموران نیروی انتظامی در فتنه بزرگ سال گذشته سبب شد هیچ یک از نیروی انتظامی راه را گم نکرده و در کناری تنها نظاره‌گر جریان نباشند و با عزم و اراده در دفاع از امنیت کشور گام بردارند.
وی اظهار کرد که ماموران نیروی انتظامی تلاش ‌کرده‌اند که با کاربرد حداقل زور و خشونت از موج فتنه عبور کنند تا جایی که به گفته وی بر اساس نظرسنجی‌های صورت گرفته در پایان سال گذشته میزان محبوبیت و اعتماد مردم به نیروی انتظامی افزایش یافته است.
فرمانده نیروی انتظامی با اعلام این‌که ماموران نیروی انتظامی با بصیرت و هوشمندی و اشراف اطلاعاتی به کانون‌های فتنه اجازه فعالیت به بقایای فتنه‌گران را نمی‌دهند، اظهار کرد: کسانی که می‌خواهند با تکیه بر تحریم‌های اقتصادی حلقه مکمل دشمن در داخل کشور باشند و با به راه‌اندازی فتنه‌های اقتصادی و اعتصابات موجب بی‌نظمی در داخل کشور شوند، برخورد می‌شود.
وی احتمال ایجاد اغتشاش در زمینه مسائل اقتصادی را مطرح کرد و افزود: دشمنان سعی دارند با تهدیدات اقتصادی جامعه را به نقطه‌ای برساند که آنان را به نافرمانی و اغتشاشات مدنی سوق دهند.
وی حمایت از جریانات براندازانه و مقابله با اجرای احکام اسلامی، تخریب چهره‌های نظام، اختلاف‌افکنی، آشوب و حمایت از جریان فتنه را از نشانه‌های از فشارهای سیاسی بر جامعه دانست و در عین حال افزود: در فتنه سال گذشته، دشمنان خارجی چندین ماه در حال آماده‌سازی تدارکات این فتنه بودند و در نهایت در شب عملیات تمام رسانه‌های آنان به صورت اتاق جنگ شروع به هدایت اغتشاشات در داخل کشور کردند.
احمدی‌مقدم گفت: فتنه سال گذشته دارای پشتوانه طولانی بوده است و در ساعتی معین و با صادر شدن رمز عملیات بروز پیدا کرد که به لطف خدا و همچنین به یومن حضور مقام معظم رهبری و وجود نیروی انتظامی آماده، بصیر و مردم آگاه، ناکام ماند.
وی گفت: فتنه سال گذشته ماموران نیروی انتظامی را ۸ ماه درگیر کرد، فتنه سال گذشته منجر به افزایش جرایم، تجری و آزادی عمل مجرمان شد، چرا که ماموران نیروی انتظامی برای مقابله با اغتشاشات به خیابان‌ها آمده بودند و نمی‌توانستند به مقابله با مجرمان و سارقان بپردازند. در این مدت ۸ ماه مجرمان تا حدی آزادی عمل پیدا کردند و ما شاهد افزایش جرایم بوده‌ایم!

 


 


ندای سبز آزادی: فرمانده سپاه محمد رسول‌الله(ص) می‌گوید: به دنبال این هستیم که جمعیت ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار نفری تهران همگی بسیجی شوند.
به گزارش سحام نیوز سردار حسین همدانی در پاسخ به اینکه آیا این وعده واقعی است، افزود: بله واقعی است. از این منظر که اسلام می‌گوید ایده‌ال نگاه کنید. ما باید مدینه فاضله برای خودمان تعریف کنیم تا به آن برسیم. اگر ما قصدمان این باشد که ایرانی آباد داشته باشیم نباید به کشور خودمان محدود شویم.
وی با اشاره به اینکه تاکنون بسیج بد تعریف شده است، خاطرنشان کرد: تا قبل از این بد تفهیم شده است. ما می‌گویم همه مردم بسیجی هستند؛ ما بسیجی را بد تعریف کردیم. ما می‌گویم هر کس که دلش برای نظام و اسلام و ایران می‌ثپد، بسیجی است ولو اینکه مسلمان نباشد.
سردار همدانی تصریح کرد: ما اگر بسیجی را از آن محدوده تنگ پایگاه خارج کنیم و بگویم که بسیج اندیشه و فکر است آن زمان دایره شمول ما فراتر از تعدادی از افراد است. آن وقت اگر خانمی که خوب در خانه فرزندانش را بزرگ می‌کند هم بسیجی است. اگر هر معلمی خوب درس می‌دهد، این بسیجی است. هر راننده‌ای که خوب خدمت می‌کند این بسیجی می‌شود

 


 


 پاسخ تند احمدی‌نژاد به آیت‌الله خامنه‌ای درباره آزادی سارا شورد

ندای سبز آزادی: محمود احمدی‌نژاد در جلسه ای در حضور آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به اظهارات رهبری جمهوری اسلامی ایران که آزادی سارا شورد را اشتباه عنوان کرده، گفته است: آزادی سارا شورد اقدامی درست و شجاعانه بود.

به گزارش خبرنگار تحول سبز، احمدی‌نژاد که چندی پیش در جلسه‌ای خصوصی با برخی مسئولان دولتی عنوان کرده بود، اگر حمایت رهبری نبود من ۳۰ میلیون رای می‌آوردم!، در جلسه‌ای که چند روز قبل در حضور آیت‌الله خامنه‌ای داشته پاسخ تندی به انتفاد رهبری داده است.

در این جلسه وقتی آیت‌الله خامنه‌ای به احمدی‌نژاد گفته است که چرا سارا شورد را آزاد کردید؟ و این کار، کار درستی نبود؛ احمدی‌نژاد با تندی پاسخ داده است: آزادی سارا شورد اقدامی درست و شجاعانه بود.

محمود احمدی‌نژاد قبل و بعد از انتخابات مورد حمایت آیت‌الله خامنه‌ای و نهادهای نظامی تحت نظر مستفیم وی همچون سپاه و بسیج بود تا جایی که رهبری در نماز جمعه بعد از انتخابات این حمایت را به زبان آورد، اما در حالیکه بیشتر حامیان احمدی‌نژاد از حامیان آیت‌الله خامنه‌ای هستند، احمدی‌نژاد در موارد متعددی به‌طور رسمی در مقابل آیت‌الله خامنه‌ای موضع گرفته است.


 


ندای سبز آزادی: علی مزروعی رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در نامه ای خطاب به متصدی وزارت ارشاد ، وی را به خاطر سخنانی که در واکنش به جشن خانه سینما نشان داده و انجمن روزنامه نگاران ایرانی را هم خطاب قرار داده بود ، مخکوم کرد. 

به گزارش نوروز رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران متصدی وزارت ارشاد را اینگونه خطاب قرار داد:

اخیرا متصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنشی که نسبت به جشن خانه سینما نشان داده اند لگدی هم به " انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران " زده و گفته اند: " چند سال قبل انجمنی بود به نام انجمن صنفی روزنامه‌نگاران که به جای کار صنفی کار سیاسی می‌کرد و دیدیدم که چه بر سرش آمد. " هرچند محتوای گفته ها و عملکرد ایشان از بدو بدست گیری مسئولیت این وزارتخانه بخوبی نشانده عدم دانش و تجربه ایشان نسبت به مدیریت امورفرهنگی و هنری درکشوربوده است اما واکنش اخیر ایشان نسبت به جشن خانه سینما و مایه گذاشتن از انجمن صنفی برای عبرت گیری مسئولان این نهاد صنفی اثبات مضاعفی است براینکه نسبت ایشان با اموراتی که ارتباط با فعالیت های زیر مجموعه شان دارد جز تباین نیست . برای اینکه معلوم شود ایشان از موضوع پرت است و چقدر از وضعیت " انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران " اطلاع دارد که دیگران به درس آموزی از سرنوشت آن دعوت می کند ، به اطلاع ایشان می رسد :
1- انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران در مهرماه سال 76 اولین مجمع عمومی خود را با حضوربیش از 600 نفر از روزنامه نگاران تشکیل داد و با تصویب و به ثبت رساندن اساسنامه خود در وزارت کار و امور اجتماعی فعالیت خود را شروع کرد وخوشبختانه توانست با عملکرد خود اعتماد قاطبه روزنامه نگاران را بدست آورد بگونه ای که بطور متوسط هر روز یک روزنامه نگار به عضویت آن درآمد و تعداد اعضای ثبت نام شده آن به چهار هزار نفر( دو سوم کل روزنامه نگاران کشور) بالغ شد و این امر بخوبی نشانده عملکرد صنفی انجمن در جلب رضایت روزنامه نگاران است و آنچه می تواند معیار عملکرد یک نهاد صنفی در مورد صنفی یا سیاسی بودن عملکردش باشد داوری اعضاست و نه افرادی خارج از صنف که قطعا می تواند ناشی ازنگاه های جانبدارانه غیرصنفی و سیاسی باشد .
2- این انجمن همواره بر فعالیت در چارچوب قانون و اساسنامه خود و درتعامل با همه نهادهای حاکمیتی تاکید و عمل می کرد و سوابق مکتوب بخوبی اثبات کننده این مدعاست . متاسفانه پس از روی کارآمدن دولت نهم کارگزاران این دولت در دو وزارتخانه فرهنگ و ازشاد اسلامی و کار و امور اجتماعی برپایه نوعی پیشداوری سیاسی و سوء تفاهم به عدم تعامل و کارشکنی در امور انجمن روی آوردند و درادامه همه تلاش خود را برای در اختیار گرفتن یا به تعطیلی کشاندن و انحلال این نهاد به کار بستند اما از آنجایی که از ارائه هرگونه دلیل و مدرک حقوقی در این زمینه به مراجع مربوطه عاجز بودند و حتی بهانه گیری آنها در مورد تعداد اعضای حاضر در مجمع عمومی انجمن با حضور پرشور و بیش از نهصد نفری آنان در سال 87 بی اعتبار شد ، انجمن توانست به رغم همه کارشکنی ها بکار خود و ارائه خدمات صنفی به اعضا تا مردادماه سال 88 ادامه دهد . بنابراین این سخن وزیر که :" چند سال قبل انجمنی بود به نام انجمن صنفی روزنامه‌نگاران که به جای کار صنفی کار سیاسی می‌کرد " بخوبی نشاندهنده بی اطلاعی ایشان از طول عمر و فعالیت های این نهاد می باشد.
3- اما این سخن که :" و دیدیدم که چه بر سرش آمد " ، جهت اطلاع ایشان به عرض می رسد در سال گذشته ، درآستانه روز خبرنگار و درحالی که هیات مدیره انجمن اعضا را به مجمع عمومی عادی سالانه برای ارائه گزارش عملکرد و انتخاب بازرسین دعوت کرده بود ، مامورینی شبانه و بدون ارائه حکم و دلیلی به پلمپ درب ساختمان و دفتر انجمن اقدام کردند و بدینگونه از ادامه فعالیت های صنفی این نهاد جلوگیری کردند . لابد ایشان می دانند که انجام این اقدام آنهم پس از رخدادهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری و بازداشت و زندانی کردن دهها روزنامه نگارهیچگونه ارتباطی با مدعای ایشان در مورد فعالیت های انجمن ندارد و گفته ایشان مصداق تجاهل العارف است ، چراکه در همین ایام تعداد دیگری از نهادهای صنفی و مدنی نیز پلمپ و تعطیل شدند . جالب آنکه تا امروز به رغم همه پیگیری ها در قوه قضائیه و حتی جابجایی قاضی مرتضوی از دادستانی تهران ، که به قاتل مطبوعات و دشمنی با روزنامه نگاران شهره بود و ایضا دشمن خونی انجمن بود ، تاکنون هیچکس پاسخگو و ارائه دلیل و حکم قانونی برای پلمپ دفتر انجمن نبوده است و این اقدام را به نیروهای غیبی نسبت می دهند! و جالبتر اینکه در جریان بازداشت و زندانی کردن نائب رئیس انجمن ( شمس الواعظین ) و دبیر( خانم مفیدی) بر بازجویان و دستگاه اطلاعاتی کشور نیز روشن شد که انجمن هیچ فعالیتی خارج از چارچوب قانون و اساسنامه خود نداشته است .
4- با توجه به آنچه آمد آنچه بر سر انجمن آمده جز بر پایه قاعده زور و اصلی که حق را با غالب می داند ، توجیه پذیر نیست ،و صد البته برای هشدار دادن به دیگران لازم نبود ایشان اینمهه به خود زحمت دهد و از انجمن مایه بگذارد بلکه می توانست بدون رودربایستی بگوید در این دولت برآمده از آن انتحابات اداره امور بر پایه قاعده و قانون زور می چرخد و هر نهاد و فردی به غیراز آنچه متصدیان این دولت فکر می کنند و می پسندند ، فکر و عمل کند سرنوشتش حذف ، تعطیلی و نابودی است . فرق نمی کند روزنامه نگارباشد یا انجمن صنفی روزنامه نگاران ، سینماگر باشد یا خانه سینما ، نویسنده باشد یا ناشر،...و یحتمل این نوع اداره امور فرهنگی و هنری کشور و برخورد با اهل فکرو فرهنگ و نهادهای صنفی کارنامه ای بس درخشان برای متولیانش برجای خواهد نهاد و فقط دراین میان و میدان خدا می تواند به فریاد دادخواهان و اهل فکر و فرهنگ و قلم برسد و ما نیز شکایت به خدا می بریم از اینهمه دروغ و دغل و ظلم و جفا به اهالی هنر و فرهنگ و قلم .

علی مزروعی
رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران

 


 


 

 اخبار نهم مهر ماه از رسا ، رسانه سیز ایران

 


 


ندای سبز آزادی: علی مطهری طی نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه، ضمن استقبال از اظهارات اخير وی پیرامون محاکمه عادلانه و هرچه سریعتر کلیه افراد و عوامل موثر در بروز آنچه "فتنه سال ۸۸" خواند، خواستار آن شد كه در اين محاكمه "هم به اتهام كساني كه با ادعاي تقلب مردم را به خيابان‌ها كشاندند رسيدگي شود و هم اتهامات كساني كه با اتهام زنی‌های خود در مناظرات و سخنان و رفتارشان در جشن پیروزی، بخشی از زمینه این فتنه را فراهم کردند، مورد رسيدگي قرار گيرد. "

رئیس قوه قضائیه اخیرا اظهار داشته بود در برخورد با "فتنه گران"،کسی را استثنا نمی کند.

به گزارش ایلنا، مطهری در این نامه که روز جمعه ۹ مهر (اول اکتبر) منتشر شد، از اینکه "سیاست مدیران بحران اخیر از دق مرگ کردن سران معترضان به محاکمه آنها تغییر یافته" ابراز خوشحالی کرده است.

مطهری در این نامه با اشاره به اینکه در حال حاضر به جای محاکمه سران مخالفان دولت، سیاستی پیش گرفته شده تا زندگی آنها سخت شود، نوشته است: "این سیاست درست به نظر نمی رسد، زیرا افراد یا مجرمند یا مبرا از جرم، در حالت اول باید محاکمه شوند و به مجازات عمل خود برسند و در غیر اینصورت تا زمانی که جرم آنها در دادگاه صالح اثبات نشده است، از همه حقوق شهروندی برخوردارند."

وی ادامه داد "این سیاست درست به نظر نمی رسد، زیرا افراد یا مجرمند یا مبرا از جرم، در حالت اول باید محاکمه شوند و به مجازات عمل خود برسند و در غیر اینصورت تا زمانی که جرم آنها در دادگاه صالح اثبات نشده است از همه حقوق شهروندی برخوردارند."

نامه علی مطهری، واکنشی است به اظهارت روز چهارشنبه ۷ مهر ماه صادق لاریجانی که گفته بود ادعای تقلب در انتخابات سال گذشته دروغ بزرگی بود که به کشور تحمیل شد.
او گفته بود، در برخورد و رسیدگی به اتهامات" فتنه گران" کسی را استثنا نمی کند و هیچکس از درون یا بیرون ایران نباید توقع چشم پوشی و عدم برخورد داشته باشد.

مطهری در نامه اش به رئیس قوه قضائیه تذکر داده است که اجرای عدالت مشروط به این خواهد بود که "اتهامات همه اطراف این بحران مورد رسیدگی" قرار گیرد.
او خاطرنشان کرد که باید "هم کسانی که ادعای تقلب را مطرح کردند و مردم را به حضور در خیابان ها تشویق کردند و هم کسانی که با اتهام زنی های خود در مناظرات و سخنان و رفتارشان در جشن پیروزی، بخشی از زمینه این فتنه را فراهم کردند" محاکمه شوند تا ریشه این بحران خشک شود و مردم احساس کنند که عدالت اجرا شده است.

لازم به ذکر است پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و در جریان مناظره های تلویزیونی، محمود احمدی نژاد اتهاماتی را علیه برخی مقامات و شخصیت های کشور مطرح کرده و سبب اعتراضاتی شده بود.

او دو روز پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران نیز، در حالیکه بسیاری از مردم به نتیجه این انتخابات اعتراض داشتند، در میدان ولیعصر تهران و در جشن پیروزی خود گفت که معترضان به نتیجه انتخابات یک عده "خس و خاشاک" هستند.

گفتنی است علی مطهری، پیش از این نیز چندین بار محمود احمدی نژاد را در ایجاد بحران سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران مقصر دانسته بود.
این نماینده اصولگرای منتقد دولت، دی ماه سال گذشته در یک برنامه زنده از شبکه سوم تلویزیون ایران گفته بود: "نقطه آغاز این لجبازی‌ها و دشمنی‌ها، مناظره‌های انتخاباتی بود و بنده معتقدم عذرخواهی می‌تواند همه مسائل را حل کند و در این داستان، هم سران معترض باید عذرخواهی کنند و هم رییس جمهور و البته بدیهی است که سهم دو طرف در این مناقشات یکسان نبوده است."

متن کامل نامه علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس خطاب به رئیس قوه قضاییه به شرح زير است:
آیت‌الله صادق لاریجانی دامت برکاته
ریاست محترم قوه قضائیه

با اهداء سلام و تحیت، سخنان جناب عالی در جمع ائمه جمعه کشور بارقه امید به تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی را در دل‌ها پدید آورد. بر اجرای عدالت تاکید فرمودید و در این راستا به پیشرفت پرونده بیمه و صدور کیفرخواست برای پنجاه نفر علی‌رغم مقاومت مقاماتی که شعار عدالت خواهی می‌دهند ، اشاره کردید. امیدوارم متهمان اصلی این پرونده به ملاحظه رتبه بالای اجرایی شان و با مصلحت اندیشی های بیجا مورد غفلت واقع نشوند که هیچ مصلحتی بالاتر از اجرای عدالت نیست.

بر برخورد جدی با مفاسد اجتماعی مانند سرقت، تجاوز به عنف وبی حجابی و اینکه کار فرهنگی رافع این برخورد نظام اسلامی نیست، تاکید نموده و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر و لزوم تاسیس نهادی برای این فریضه را یادآور شدید، که موجب تشکر است و این نگاه قوه قضاییه به مفاسد اجتماعی و مسائل فرهنگی با توجه به نگاه خاص فرهنگی دولت، بسی مغتنم است.
همچنین از رسیدگی دقیق به جرایم فتنه‌گران و از جمله جرم ادعای تقلب سخن راندید که نشان می‌دهد سیاست مدیران بحران اخیر از دق مرگ کردن سران معترضان به محاکمه آنها تغییر یافته که امری مبارک است. همان طور که مستحضرید تاکنون سیاست مدیران این بحران چنین بوده است که به جای محاکمه این افراد، کاری کنند که آنها از سوی مردم طرد شوند و نتوانند به طور طبیعی در مجامع عمومی ظاهر شوند و زندگی عادی بر آنها سخت گردد. در حالی که این سیاست درست به نظر نمی‌رسد، زیرا افراد یا مجرمند یا مبرا از جرم، در حالت اول باید محاکمه شوند و به مجازات عمل خود برسند و در غیر این صورت تا زمانی که جرم آنها در دادگاه صالح اثبات نشده است باید از همه حقوق شهروندی برخوردارند.

اما اکنون که تصمیم به این امر مهم گرفته‌اید، از باب تذکر عرض می‌کنم که اجرای عدالت در این موضوع منوط به این است که اتهامات همه اطراف این بحران مورد رسیدگی قرار گیرد، هم کسانی که ادعای تقلب را مطرح کردند و مردم را به حضور در خیابان‌ها تشویق نمودند و هم کسانی که با اتهام زنی‌های خود در مناظرات و سخنان و رفتارشان در جشن پیروزی، بخشی از زمینه این فتنه را فراهم کردند، اگرچه اتهام دسته دوم بسیار سبک‌تر از اتهام دسته اول است. تنها در این صورت است که ریشه این بحران خشک می‌شود و مردم احساس می‌کنند که واقعا عدالت اجرا شده است و وجدان‌ها آرام می‌گیرد، زیرا به فرموده امام علی علیه السلام تنها عدالت است که آحاد جامعه را راضی نگه می‌دارد، و طبعا تنها این رفتاراست که شما را در محضر عدل الهی رو سفید خواهد کرد و بدین ترتیب استقلال دستگاه قضا نیز به اثبات خواهد رسید.
این کار باید درهمان ماه‌های اول این بحران انجام می شد، اما ملاحظات بیجا و رودربایستی‌ها و به تعبیر امیرالمومنین "مصانعه" باعث شد که امر خدا اقامه نشود و این فتنه به طول انجامد.

 


 


ندای سبز آزادی: عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه گفت که دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی بیش از همه تهدیدی برای کشورش به شمار می آید و ترکیه اولین معترضان به آن است.
به گزارش سحام نیوز رئیس جمهور ترکیه در مصاحبه با مجله بین المللی “کریستین ساینس مانیتور” خاطرنشان کرد که جمهوری اسلامی باید درمورد برنامه هسته ای خود شفاف تر عمل کند. او تاکید کرد که آنکارا حاضر است در این خصوص به ایران کمک کند.
عبد الله گل در این مصاحبه که پنجشنبه ۳۰-۹-۲۰۱۰ منتشر شده سخنان باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا را یاد آور شد که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هفته گذشته درباره برنامه هسته ایران گفته بود: “باب دیپلماسی همچنان به‌روی ایران باز است اما افزود که دولت ایران باید از طریق شفافیت بیشتر، در مورد اثبات اینکه مقاصد برنامه هسته‌ ای‌ اش صلح‌آمیز است، تعهدی روشن و قابل قبول از خود نشان دهد”
او تاکید کرد: “ایران باید به این مساله پاسخ دهد و ما آماده‌ایم برای این کار به آنها کمک کنیم”.
ژوئن سال گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد، دور چهارم تحریم های خود را علیه ایران به منظور مقابله با برنامه اتمی این کشور صادر کرد. ترکیه و برزیل دو کشور عضو غیر دائم در این دوره از شورای امنیت، به این قطعنامه رای منفی دادند.
پس از آن آمریکا، اتحادیه اروپا و شماری دیگر از کشورها، تحریم های مضاعف یک جانبه ای علیه ایران اعمال کردند.
بمب اتم ایرانی
رئیس جمهوری ترکیه هم‌چنین در ادامه مصاحبه خود در پاسخ به این سوال که آیا ایران به دنبال دستیابی به بمب اتم است یا نه گفت: “نه می‌توانم بگویم نه، آنها به دنبال بمب نیستند و نه می‌توانم بگویم بله، هستند. ما این را نمی‌دانیم، تنها نهادی که می‌تواند این پرسش را پاسخ بدهد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است”.
آژانس بین المللی انرژی اتمی در گزارشی که ۶-۹-۲۰۱۰ صادر کرده از اینکه فعالیت غنی سازی جاری در ایران به ساخت کلاهک هسته ای منجر شود اظهار نگرانی کرده است.
یوکیا آمانو دبیرکل آژانس بین المللی درگزارش محرمانه خود که در اختیار شورای حکام آژانس قرار گرفت، هشدار داده است که میزان تولید اورانیوم غنی شده در ایران به رغم تحریم ها ۱۵ در صد افزایش داشته است.
آمانو تاکید کرده است که اورانیوم غنی شده در ایران ممکن است در نهایت به صورت کلاهک هسته ای برای قرار گرفتن در موشک مورد استفاده قرار گیرد.
عبدالله گل در پاسخ به این سؤال که ترکیه تا چه اندازه مساله هسته‌ای شدن نیروی نظامی ایران را جدی می‌گیرد گفت که ترکیه همسایه ایران است و جنگ‌افزار هسته‌ای ایران “بیشتر از همه، تهدیدی برای ما به حساب می‌آید و اولین معترضان ما خواهیم بود”.
او همچنین با تاکید بر تلاش ترکیه برای حل و فصل مسالمت آمیز و دیپلماتیک نزاع اتمی ایران با توجه با عضویت آنکارا در کشورهای عضو پیمان ناتو گفت: “بدترین چیز برای ما راه افتادن یک جنگ دیگر در این منطقه است. جنگ در عراق مشکلات بزرگی چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی برای ما به‌وجود آورد. این جنگ برای ما مشکلات بزرگ امنیتی و مسئله مهاجران را در پی داشت.”
مخالفت با سنگسار
رئیس‌جمهور ترکیه در ادامه این مصاحبه در پاسخ به این پرسش که او به عنوان یکی از اعضای حزب اسلام‌گرای عدالت و توسعه که از احزاب خواستار جرم دانستن زنا در ترکیه است، در مورد پرونده حکم سنگسار سکینه محمدی آشتیانی چه نظری دارد گفت: “مشخص است که ترکیه چنین چیزهایی را تأیید نمی‌کند، ترکیه برای کمک به آزاد کردن کسانی که در ایران دستگیر شده‌اند اقدام‌های زیادی انجام داده و بسیاری از آن‌ها هم در این باره کتاب نوشته‌اند. وکیل آشتیانی هم برای رسیدن به جای امن به ترکیه آمد و البته الان به میل خود به نروژ رفته‌است”.
محمد مصطفایی وکیل سکینه محمدی آشتیانی زن ایرانی که به اتهام زنای محصنه محکوم به سنگسار شده است، در پی تحت پی گرد قرار گرفتن از سوی نهادهای امنیتی ایران، به ترکیه گریخت و هم اینک در نروژ به سر می برد.

 


 


فخر السادات محتشمی پور: وقتی یک همسر جوان که خود با همه وجود حس غریب تنهایی را درگوشه زندان کشور اسلامی اش، تجربه کرده در یک غروب جمعه از دلتنگی هایش می گوید، انگار آتش در درون آدم زبانه می کشد. حالا خواه این جوانک ژیلا باشد یا مهسا و یا هرکدام دیگر از زن های جوانی که به ستم آشیانه عشقشان سرد و بی نور شده است و چرا از دلتنگی های مردان جوانی نگوییم که عروس آرزوهایشان را دست هایی آلوده متعلق به صاحبان دل های سیاه به بند کشیده اند. از بهاره می گویم. که بهار را لابلای جزوه ها و کتاب های درسی از خانه به دانشگاه و از دانشگاه به خانه و کوچه و خیابان شهرش، جابه جا می کرد و عطر شکوفه ها را همراه با خود این سو و آن سو می پراکند. بهاره، زن جوانی که تمرین اجرای نقش های چندگانه در دوره گذار را با همه سختی و صعوبتش با همراهی مرد زندگیش آسان تر تکرار می کرد. دختر، همسر، دانشجو، فعال سیاسی و مدنی و حالا او باز هم در کسوت یک زندانی سیاسی در بند نسوان اوین بیش از نه ماه است که دارد روزگار می گذراند و دیگر نقش ها را در آرشیو ذهنش گاه و بی گاه تکرار می کند. همسرش این سو روح پرتلاطمش را به انتظار عادت می دهد تا بهار به زندگیش بازگردد. بهار اما آن سوی دیوار خود را لابلای کتاب هایی که بزرگترین موهبت روزهای تنهایی او هستند گم می کند تا آن چهره های غریبه نامأنوس را نبیند و از هم صحبتی با آنان که هیچ وجه مشترکی میانشان نیست بیش از این رنجه نگردد و همسرش این سو، گل های شمعدانی را مراقبت می کند تا مبادا در غیبت بهارش پژمرده شوند و رنجه شوند و رنگشان پریده شود. و این زوج عاشق، بنیان عشقشان را که بر مدار حق طلبی و آزاد اندیشی است هر روز با همه فاصله های اجباری میانشان محکم تر می کنند. بهمن در اوین، مسعود و احمد در رجایی شهر و بقیه در این زندان و آن زندان، این شهر و آن شهر، شب ها دل هایشان را روانه خانه می کنند تا هم دم محبوب دلتنگشان شوند و گاه پاورچین پاورچین از پشت پنجره خیال نوعروسانشان به دل مشتاق آنان راه می یابند و رویاهای شبانه خواستنی اما ناپایدار در ذهن این عاشقان دور مانده به ستم می ماند تا صبح که با طعم شیرین آن بیدار می شوند و سرخوش روز می گذرانند و گاهِ غروب دوباره همان دل تنگی، دوباره همان پژمردگی، دوباره همان حسرت از دوری و آه و افسوس از هجران و بغض ها و اشک های پنهانی و هق هق شبانه در بستری خالی.
و من چه می توانم بگویم از این دردهایی که دیگر تازه نیست و چه می توانم بکنم با این همه اندوه دخترکان دیار سبزم و مردان جوانشان که برسر عقیده و آرمان ایستاده تاوان حق طلبی و آزاداندیشی را مردانه می پردازند و حسرت توبه و ناله و انابه را بر دل حقیرمردمان رب و خدای گم کرده می گذارند. من همه دردهای خودم را از دوری و مهجوری از همه دریچه های دلم به سختی بیرون می ریزم تا جای برای دردهای عزیزانم و هم دردی ها باز شود و شانه ام را به وسعت همه صورت های خیس از اشک دخترکانم فراخ می خواهم و آغوشم را همیشه گشاده تا هیچ گاه تمنای سنگ صبور و مادری دردآشنا برای آنان بی پاسخ نماند. حالا در این غروب آدینه ای غمناک و خاکستری، این منم یک مادرسبز که آغوش گرمش را سخاوتمندانه به روی شما گشوده است، منت گذارید و مرا به گرمای وجودتان مهمان کنید ای همه فرزندان آشنا و ناشناس من. من همه جاهای خالی قلبم را برای شما اندوهگین دخترکان دیار مهر و ناهید و خورشید پیش فروش کرده ام. بیایید و تا دیر نشده و دلتنگی های مأنوس هر روزه ام دگربار بر آن هجوم نیاورده در آن بارافکنید. ما با این توشه مهر جاویدان تا همیشه تا هنوز با یکدیگر خواهیم ماند و دست اهریمن را به برکت و معجزه این پیوند مقدس از وجب وجب خاک پاک میهن کوتاه خواهیم کرد. بیایید و بشنوید ترانه مادری را که این شامگاه و فردا و فرداهای دگر برایتان زمزمه خواهم کرد و به من قول بدهید همه این سروده ها را به امانت به فرزندانتان بسپارید. همه این سروده ها را که جان کلام امروز ما ستم کشیده گان از ارتش کودتاست.


 


ندای سبز آزادی: شنبه شب فیلم حمله به منزل شهید باکری از طریق رسا منتشر میشود.

رسا ، رسانه سبز ایران شنبه شب در ساعت پخش رسا ما بین ساعت بیست و یک تا بیست و دو شب فیلم حمله به منزل شهید باکری را منتشر میکند ، این فیلم در حالی منتشر میشود که مسئولین امنیتی منکر حضور نیروهای لباس شخصی در مقابل منزل شهید باکری شده بودند.

گفتنیست چهارم مهر ماه تعدادی از لباس شخصی ها با حضور در درب منزل شهید باکری مانع حضور میهمانان این خانه شهید باکری شدند.


 


ندای سبز آزادی: در شرایطی که قرار بود سید علی خامنه‌ای طی روزهای جاری سفری به قم داشته باشد، به خاطر خودداری علما و روحانیون قم از رفتن به استقبال رهبری و حضور در سخنرانی وی در حرم حضرت معصومه(س)، این سفر لغو شد.

به گزارش تحول سبز، قرار بود طی روزهای جاری سید علی خامنه‌ای به شهر قم سفر کند و به همین خاطر به دفتر مراجع عظام قم اعلام شده بود که به استقبال او بروند اما مراجع از این اقدام خودداری کردند.

دفتر رهبری جمهوری اسلامی ایران پس از مواجهه با این برخورد مراجع و علمای قم، از آنها خواست تا برای سخنرانی خامنه‌ای در حرم حضرت معصومه حاضر شوند، اما مراجع باز هم امتناع کرده‌اند.

با رد درخواست بیت رهبری از سوی مراجع و علمای برجسته قم، سفر سید علی خامنه‌ای به قم لغو شد.

 


 


ندای سبز آزادی: بعد از آن که رسانه های اصولگرا از حضور یکی از حامیان جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا خبر داده و تصاویر او با همسر بوش را منتشر کردند، اکنون افشای هویت و پیشینه یکی از ایرانیان مقیم آمریکا که صداوسیما او را فردی عاشق وطن و دوستدار احمدی نژاد معرفی کرد، اطلاعات جالبی را به دست داده است.

به گزارش خبرنگار “آینده”، در پی ضیافت شام احمدی‌نژاد به شماری از ایرانیان مقیم آمریکا، صداوسیما در گزارشی به مصاحبه با برخی میهمانان این جشن پرداخت و در این میان زن جوانی با صدای لرزان به خبرنگار صداوسیما می‌گوید: «شما نمی‌دونید چی دارید… اگه قدرشو داشتید… من خاک ایرانو ببینم خاکشو می‌بوسم…»

 

تا اینجای کار هیچ اشکالی ندارد. نه طرفداری از احمدی‌نژاد چیز غریبی‌ست نه از دست ندادن شام مفت وزارت امور خارجه ایران در آمریکا با مزایای جانبی، بی سابقه بوده . پرسش از این هم نیست که چرا اگر کسی تا این حد از اینکه مردم ایران “قدرشو نمی‌داشتن” حسرت زده و متاثر است، خود در دورترین نقطه سیاسی-جغرافیایی از ایران کنونی جا خوش کرده است.

ماجرا از آنجا بامزه می‌شود که بدانیم خانم قدرداشت، نویخانم امید البته به چسباندن عکس‌های شیرفهم‌کننده در بالای سایت‌هایی که مربوط به ایشان است علاقه دارد و مثلا عکسی با پرچم اسرائیل -که احتمالا مربوط به یکی از سخنرانی‌های ایشان در مقام اپوزیسیون جمهوری اسلامی است- در بالای وب‌سایت شخصی ایشان به چشم می‌خورد. لابد برای مخاطب انگلیسی‌زبان تا بداند با شیرزنی آزاده و روشنفکر! طرف است که پنجه در پنجه حکومتی انداخته است که به زعم او ایران را تبدیل به جهنم کرده است و فاکس‌نیوز هم بدون علت یک نفر را برای نظر دادن در مورد ایران به میزگردها و مصاحبه‌های متعددش دعوت نمی‌کند.سنده کتابی‌ است به نام زندگی در جهنم، که البته منظور از جهنم هم نه آمریکای جنایت‌کار و شیطان بزرگ که همین نظام مقدس جمهوری اسلامی است. آنقدر هم اصرار بوده که در سایت ویژه‌ی این کتاب عکسی از امام خمینی(ره) چسبانده شده تا مبادا جهنم مورد نظر خانم امید با سایر جهنم‌ها اشتباه گرفته شود.

خانم امید البته به چسباندن عکس‌های شیرفهم‌کننده در بالای سایت‌هایی که مربوط به ایشان است علاقه دارد و مثلا عکسی با پرچم اسرائیل -که احتمالا مربوط به یکی از سخنرانی‌های ایشان در مقام اپوزیسیون جمهوری اسلامی است- در بالای وب‌سایت شخصی ایشان به چشم می‌خورد. لابد برای مخاطب انگلیسی‌زبان تا بداند با شیرزنی آزاده و روشنفکر! طرف است که پنجه در پنجه حکومتی انداخته است که به زعم او ایران را تبدیل به جهنم کرده است و فاکس‌نیوز هم بدون علت یک نفر را برای نظر دادن در مورد ایران به میزگردها و مصاحبه‌های متعددش دعوت نمی‌کند.

ماجرا همچنان ادامه دارد. خانم امید با شدت گرفتن اعتراضات جنبش سبز و توجه جهانی به این موضوع، با شال سبز در فاکس نیوز ظاهر می‌شود و اظهار نظر می‌کند. او در ابتدای ویدئوی این گفتگو در سایت یوتیوب و چند جای دیگر مدیرسایت irananditsfuture.org معرفی می‌شود که وجود خارجی ندارد. وب سایت archive.net می‌گوید گویا هیچ گاه هم وجود نداشته است. (سایت دیگری البته با آدرس iranfuture.org وجود دارد که گویی کپی-پیستی سرسری از وب‌سایت شخصی خود غزل امید است و در آنجا مدیر اجرایی معرفی شده است.)


 


ندای سبز آزادی: کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی با شعار “خانواده ام را آزاد کنید”، در حمایت از زندانیان سیاسی، خانواده های این زندانیان و اطلاع رسانی در رابطه با فشار ها و محدودیت های اعمال شده بر آنان و در جهت همدردی و ایستادگی در کنار آنها فعالیت خود را شروع کرد.

به گزارش جرس، اهداف این کمپین شامل همبستگی جهانی با زندانیانِ سیاسی و خانواده های آنان از طریق “عضویت” در کمپین، تلاش جهانی برای آزادیِ زندانیان سیاسی از طریق فعالیت “آهسته” و “پیوسته” برای زندانیان و جلب افکار عمومی، دمیدن روح تازه در کالبد “کم رمق” اما “پر اشتیاقِ” جامعه استبدادزده ایران از طریق “معنادار” کردن زندگی برای شهروندان، تقویت روحیه “مسئولیت پذیری” و “دیگردوستی” از طریق تمرین و مشارکت شهروندان در یک فعالیت “بلندمدت”، “مسالمت آمیز” و “مدنی”.

در اطلاعیه ای که در رسانه ی ارتباطی این کمپین به صورت پرسش و پاسخ درج شده، در رابطه با دلایل آغاز به کار این کمپین آمده است: تعداد زیادی از شهروندان در ایران به خاطر ابراز عقیده ی خود و برخورداری از اندیشه ی متفاوت از حاکمیت در زندان هستند. خانواده های آنان نیز از طرف حاکمیت تحت فشارند که خبرهای مربوط به عزیزان شان را به گوشِ دیگران نرسانند. گاهی اوقات فشاری که روی خانواده ها می آید از فشار روی زندانیان بیشتر است. خانواده های زندانیان سیاسی از مصاحبه با رسانه ها منع می شوند، مورد آزار و تهدید قرار می گیرند و گاه حتی به زندان می اُفتند. فشار روی خانواده های زندانیان جرقه ای شد تا “کمپینِ خانواده بزرگ زندانیان سیاسی” آغاز شود.

در ادامه این مطلب آمده است: اگر شما ایرانی هستید ممکن است تعدادی از زندانیان از دوستانِ نزدیکِ شما باشند، ممکن است آن ها را دورادور بشناسید و یا ممکن است تعدادی از شهروندانی باشند که شما آن ها را نمی شناسید اما – به طور مثال – آنان همراه با شما در تظاهرات های مسالمت آمیز پس از انتخابات شرکت کرده اند و بازداشت شده اند. هر کدام از زندانی های سیاسی می توانستند از اعضای خانواده ی ما یا دوستانِ ما باشند. در این کمپین می خواهیم زندانیانِ سیاسی را اعضای خانواده خود به حساب آوریم و روحیه “مسئولیت پذیری” و “دیگردوستی” را در خود تقویت کنیم.

در ادامه می‌خوانیم: از طرفِ دیگر گذار به دموکراسی در یک جامعه استبدادزده جز با تقویت جامعه و مشارکت بلندمدت شهروندان در فعالیت های مسالمت آمیز و مدنی محقق نخواهد شد. عضویت در کمپین “خانواده بزرگ زندانیان سیاسی” و فعالیت شهروندان در این کمپین به تقویت همبستگی اجتماعی و قدرتمندتر شدنِ جامعه خواهد انجامید. اگر شما غیر ایرانی هستید ممکن است علاقه شما به حقوق بشر، حس نوع دوستی و دیگر خواهی تان، یا ابراز همبستگی با زندانیان و خانواده های آن ها، شما را به عضویت در “خانواده بزرگ زندانیان سیاسی” دعوت کند.

همچنین در این بخش آمده است: یکی از هدف های «اصلی» کمپین فعالیتِ “آهسته” و “پیوسته” برای زندانیان سیاسی است. شما می توانید برای آن زندانی که به عنوان “خویشاوند” یا “دوست” خود انتخاب کرده اید نامه بنویسید، کارت پستال بفرستید، کلیپ درست کنید، پوستر طراحی کنید، نقاشی بکشید، داستان بنویسید، روزنویسی کنید، هر هفته با خانواده اش در ایران تماس بگیرید و قوت قلب بدهید، امضا جمع کنید، برای اش شعر بگویید، کمپین راه بیندازید، خبرهای اش را به گوشِ این و آن برسانید، خوش نویسی کنید، مجسمه بسازید، داستان بنویسید، وبلاگ بزنید، جملاتِ کوتاه بنویسید، عکسِ او را در مکان های توریستی شهر خود نمایش دهید، به سفارت یا کنسولگری ایران در شهر خود نامه ی اعتراضی بنویسید، در برنامه هایی که در شهر شما برگزار می شود نامِ او را بر زبان بیاورید، در مهمانی ها از او یاد کنید، عکس اش را روی دیوار اتاقتان قرار دهید و ده ها موردِ دیگر. در یک کلام با او زندگی کنید و صدای رسای او و خانواده اش باشید. آن چه که اهمیت دارد فعالیت “آهسته” و “پیوسته” شما برای “عضو خانواده تان” تا “زمان آزادیِ وی” است.

این کمپین در آدرس های زیر قابل دسترسی است:

وب سایت 

یوتیوب

فیس بوک 

اسکایپ

 


 


ندای سبز آزادی: احسان نراقی نویسنده و جامعه‌شناس ایرانی به علت ابتلا به بیماری دیابت و افت ناگهانی قند خون در بیمارستان بستری شد.

به گزارش سحام نیوز او که هفته ای پیشتر با افت میزان قند خون در خانه دچار بیهوشی شده بود به بیمارستان منتقل و در بخش سی سی یوی بستری شده بود. او اکنون اگرچه سلامتی نسبی خود را بازیافته است اما همچنان با برخی عارضه های ناشی از افت ناگهانی قند و حمله ناشی از آن دست و پنجه نرم می کند. احسان نراقی که از نوادگان ملا احمد نراقی است تنها ایرانی به حساب می آید که سمت معاونت یونسکو را عهده دار بوده است. او لیسانس خود در رشته جامعه شناسی را از دانشگاه ژنو و دکترای خود ر ا نیز از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرده است. مدیریت «موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی» و تصدی «اداره جوانان» سازمان آموزش علمی و فرهنگی ملل متحد «یونسکو» از جمله مشاغلی است که او بر عهده داشته است. نراقی تاکنون دوبار نشان لژیون دونور و شوالیه را از روسای جمهور فرانسه دریافت کرده است. از جمله آثار او می توان به «علوم اجتماعی و سیر تکوینی آن»، «جامعه، جوانان، دانشگاه»،«غربت غرب»، «آنچه خود داشت»، «طمع خام»، «از کاخ شاه تا زندان اوین»، «اقبال ناممکن»، «آزادی»، «در خشت خام»، «آن حکایت ها»، «در پی آن حکایت ها»، «پایان یک رویا» اشاره کرد.همچنین همکاری نزدیکی با روزنامه اعتمادملی از بدوتاسیس داشت. گفتنی است که همزمان با بستری شدن احسان نراقی در بیمارستان، مجله مهرنامه با تصویری از احسان نراقی بر جلد خود و گفتگویی تفصیلی با وی، منتشر شد. برای این چهره خدوم فرهنگی آرزوی سلامتی داریم و امید به بازگشت هرچه سریعتر او به جامعه فرهنگی کشور داریم

 


 


ندای سبز آزادی: جمعی از استانداران دوره اصلاحات روز چهارشنبه با حضور در منزل سید مصطفی تاج‌زاده ضمن دلجویی از خانواده او، به یادآوری مدیریت صادقانه و موفق تاج‌زاده در وزارت کشور اصلاحات پرداختند و خواستار رسیدگی به شکایت اصلاح طلبان از عوامل کودتای انتخاباتی شدند.

به گزارش نوروز، این استانداران سابق که از همکاران سابق تاج زاده و آشنا به شیوه مدیریتی او بودند، تأکید همیشگی او بر رعایت حقوق مردم و سلامت انتخابات را یادآور شدند و اظهار امیدواری کردند که با شکایت او و شش شاکی دیگر از کودتاگران انتخاباتی، هرچه زودتر دادگاه عدلی تشکیل و مطالب مورد شکایت که بر اساس سخنان فردی موسوم به مشفق تنظیم شده است، رسیدگی شود.

همسر آقای تاج زاده نیز ضمن تشکر از میهمانانش آگاهی و قدرشناسی و همراهی مردم را مهم ترین پشتوانه برای استقامت و جدیت همسرش در پیگیری از شکایت حقوقی اش دانست و گفت: اصلاح طلبان دانستن را حق مردم می دانند و به همین دلیل گفتگو و مناظره و تعامل را پیشنهاد می کنند و در مقابل اقتدارگرایان از شیوه های خشن و کودتایی استفاده می کنند تا راه هرگونه پرسش و امکان هر گونه پاسخ گویی را سد کنند.

فخرالسادات محتشمی پور اظهار امیدواری کرد که با پیگیری این شکایت توسط همه قربانیان کودتا و آحاد مردم ایران، امکان رسیدگی به آن هرچه زودتر مهیا شود. وی هم چنین رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی به ویژه زنان، جوانان، روزنامه نگاران و دانشجویان را ضروری دانست و گفت هرکسی که دستش به جایی می رسد باید صدای مظلومیت این عزیزان را به گوش صاحبان خرد و عقل سلیم برساند تا خدای ناکرده مشکلات زندگی روزمره که روز به روز هم در نتیجه عدم کفایت و درایت مسئولین بیشتر می شود، موجب فراموش کردن زندانیان و خانواده هایشان نشود.

 


 


ندای سبز آزادی: گروهی از اعضای نهضت آزادی ایران از حمله دبیرکل نهضت آزادی امروز بازداشت شدند.
به گزارش «میزان خبر» دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل، مهندس هاشم صباغیان از اعضای شورای مرکزی ، دکتر علی اصغر غروی، مسئول شاخه اصفهان، دکتر غفار فرزدی، مسئول شاخه آذربایجان، احد رضایی، مسئول شاخه زنجان، ورپایی و مصلحی امروز بعد از ظهر بازداشت شدند.

به گزارش رسیده بازداشت بعضی از افراد همراه با ضرب و شتم بوده است.

گزارشهای تکمیلی متعاقبا ارسال خواهد شد.


 


ندای سبز آزادی: عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد از برنامه این دانشگاه برای جذب دانشیاران و استادان بازنشسته دانشگاه‌های دولتی خبر داد و گفت: از میان اعضای هیأت علمی بازنشسته افرادی که از نظر سنی شرایط و امکان خدمت دارند و افرادی که در مرتبه علمی دانشیار و استاد هستند برای واحدهای تهران جذب می‌شوند.
به عبدالله جاسبی پنجشنبه شب در حاشیه مراسم افتتاح پروژه‌های عمرانی پردیس دانشگاهی واحد تهران شمال، گفت: مصمم هستیم که هم نسبت هیأت علمی به دانشجو را در دانشگاه آزاد اسلامی به سرعت به استانداردها نزدیک کنیم و هم اینکه در راستای بهبود هرم هیأت علمی دانشگاه آزاد نسبت به جذب هیأت علمی اقدام کنیم.
رئیس دانشگاه آزاد افزود: در واحدهای تهران دانشگاه آزاد اسلامی باید بهبود نسبت عضو هیأت علمی به دانشجو و بهبود هرم اعضای هیأت علمی به‌طور همزمان انجام شوند؛ یعنی در واحدهای تهران دانشگاه آزاد کلیه اعضای هیأت علمی که جذب می‌شوند باید دارای دکتری تخصصی باشند که همزمان هرم هیأت علمی نیز اصلاح شود.
وی بهبود شاخص‌های نسبت استاد به دانشجو و هرم هیأت علمی در دانشگاه آزاد را مستلزم جذب تعداد زیادی عضو هیأت علمی دانست و گفت: خوشبختانه در حال حاضر هیأت علمی فراوان شده است هم فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های دولتی و هم دانش‌آموختگان دانشگاه آزاد اسلامی برای عضویت در هیأت علمی دانشگاه آزاد جذب می‌شوند.


 


ابراهیم امینی*: در ساختار سیاسی قدرت در کشور ما بر اساس آنچه که در قانون اساسی پیش بینی شده است رئیس جمهور پس از رهبری عالیترین مقام رسمی کشور محسوب می شود.
رئیس جمهور مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را بر دوش دارد و به دلیل همین موقعیت منحصر به فرد در سطح ملی مسئولیت ها و وظایفی همچون ریاست عالی بر شوراهای عالی نظیر شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی اداری، امضا قوانین پس از تصویب به منظور انتشار و اجرا را عهده دار است و در سطح فراملی نیز تعیین سفرای ایران در کشورهای دیگر و پذیرش استوارنامه سفرای دیگر، حضور در اجلاسیه های بین المللی و امضا توافق نامه ها و عهد نامه ها و پرو تکل نامه های بین المللی به عنوان وظایف وی پیش بینی شده است.
بدیهی است رئیس جمهور به تنهایی از انجام وظایف خود برنمی آید و بر همین اساس همکارانی برای وی به عنوان معاون اول ،معاونین و وزیران و نمایندگان ویژه پیش بینی شده است تا با هماهنگی یکدیگر بتوانند زمینه نیل کشور به توسعه همه جانبه را فراهم کنند.
اگرچه همکاران رئیس جمهور بوسیله وی تعیین می شوند و به جز وزرا که همگی از مجلس رای اعتماد می گیرند همگی توسط رئیس جمهور منصوب یا عزل می شوند اما این موجب نمی شود که آنها از استقلال رای برخوردار نباشند و انتظار این باشد که آنها صرفا منویات رئیس جمهور را به مرحله اجرا در آورند بخصوص اینکه در هر حوزه کاری همکاران رئیس جمهور نیازمند تخصص و دانش فنی مخصوص به خود می باشند.
چه بسا نظرات رئیس جمهور در خصوص مسائل اقتصادی با راهکارهای علمی در تضاد باشد و صرف اعمال نظر رئیس جمهور موجب افزایش نرخ تورم یا بیکاری در جامعه شود.
با توجه به اینکه هر وزیری به عنوان همکار رئیس جمهور در حوزه فعالیت خود دارای مسئولیت قانونی است و صرف ادعای اعمال نظرات رئیس جمهور موجب معافیت آنها از مسئولیت نمی شود لذا آنها ضمن توجه به دیدگاه های رئیس جمهور با توجه به امکانات و توانمندیها و نظرات کارشناسی باید به گونه ای عمل کنند که موجبات موفقیت آنها در حوزه تحت نظارت فراهم شود بر همین اساس ادبیات به کار رفته در بین رئیس جمهور و وزرا بخصوص در سفرهای استانی و در میان افکار عمومی مانند پیچاندن گوش وزرا درست نبوده و در شان آنها نمی باشد بنابراین انتظار اطاعت بی چون و چرا وزرا از رئیس جمهور مانند اطاعت یک سرباز از فرمانده خود به هیچ وجه قابل توجیه نمی باشد.
علاوه بر آن انجام کارهای موازی مانند روندی که در تعیین نماینده ویژه طی شد در واقع مسلوب الاراده کردن و مسلوب الاختیار کردن وزارت امور خارجه به عنوان متولی دیپلماسی خارجی بود- هرچند که بعد از چندی تصحیح شد- همچنانکه ایجاد نهادهای موازی هزینه های زیادی را بدنبال دارد که حدی را نمی توان برای آن متصور شد.
باید گفت جایگاه ویژه رئیس جمهور در قوه مجریه نباید مبنای تصمیمات خلق الساعه قرار گیرد و بعد این انتظار ایجاد شود که مجموعه دولت از ایشان اطاعت محض داشته باشند در حالیکه همکاری بین رئیس جمهور و همکاران با مدنظر قرار دادن تخصص و دانش و هماهنگی امکان پذیر است.

* استادیار گروه حقوق دانشگاه شیراز

منبع: خبرآنلاین

 


 


ندای سبز آزادی: در پی اظهارات متصدی وزارت ارشاد در دولت دهم علیه سینماگران و هنرمندان، مدیرعامل خانه سینما با ارسال نامه‌ای از اتهام‌زنی‌های وی به شدت انتقاد کرد و خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب برای بررسی رفتار وزارت ارشاد با خانه سینما شد. وی همچنین از وزیر خواست اسناد ادعاهای خود را منتشر کند تا اعضای خانه سینما نیز فهرست کمک‌های وزارت ارشاد به خودی‌های دولت را منتشر کند، و افزود: دیری است اتهام بر اندازی نظام به منتقدانِ بی کفایتی و سوء تدبیر در مدیریت رنگ باخته است.
محمدمهدی عسگرپور در این نامه، بیانیه شمقدری معاون سینمایی وزارت ارشاد را به رفتار جرج بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا تشبیه کرد و نوشت: ای کاش روزی شهامت داشته باشیم و از ملت شریف ایران،شهدای عزیز،جانبازان گرانقدر ، ایثارگران ، مقام معظم رهبری و امام زمان علیه السلام بابت کوتاهی ها وبی کفایتی هایمان در روند پیشرفت و آبادانی کشورمان عذر خواهی می کردیم.
وی همچنین با اشاره به نامه شمقدری، خطاب به حسینی نوشت: “اتهامات ایشان بعلاوه اتهامات اخیر جنابعالی که بنده یا امثال من را محرک اصلی و صحنه گردان توطئه بر علیه نظام جمهوری اسلامی خواندید راذخیره ی آخرت خود می دانم که شاید بدینوسیله قدری از گناهانم بخشیده شود. امَا توهین به حضار در آن مراسم که اتفاقاً برخی از معتمدان شما هم حضور داشتند با این عنوان که گول امثال من را خوردند بماند برای شما و ایشان.”
شمقدری در نامه خود سخنان اصغر فرهادی را که در جشن خانه سینما تلویحا از دولت فعلی انتقاد کرده بود، به معنای درخواست سرنگونی نظام جمهوری اسلامی دانسته بود!
خانه سینما به بیانیه شمقدری واکنش نشان داد و آن را سراسر کذب خواند و خواستار حاکم شدن تدبیر و عقل و انصاف شد. اما وزیر ارشاد در سخنانی که به لحاظ تندی کمتر از معاونش نبود، جنبش سبز را مرده خواند و در عین حال از بستن دستبند سبز ابراز نگرانی کرد. او همچنین خانه سینما را به سرنوشت انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و تعطیلی تهدید کرد.
اکنون محمدمهدی عسگر پور مدیرعامل خانه سینما به این سخنان واکنش نشان داده و خواستار پاسخگویی وزیر ارشاد بدون توهین و شعار دادن شده است.
به گزارش ایلنا، متن کامل نامه عسگرپور به وزیر ارشاد بدین شرح است :
جناب آقای دکتر محمد حسینی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام علیکم
خداوند را بسیار شاکرم که بعد از گذشت یک سال از مسئولیت تان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از مباحث کلی که گفتنشان چندان پیش زمینه و تجربه خاصی لازم ندارد بالاخره سخنی در خصوص مسائل صنفی سینما گفتید و به قاعده “تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد” عیب و هنرتان را نمایاندید .
اینجانب و برخی از اهالی سینما به خوبی می دانند جنابعالی چه دوره ی سختی را در این منصب پشت سر می گذارید . سختی نه به لحاظ کار تخصصی فراوان و مثلاً تعامل با اهل فرهنگ و هنر که در این زمینه کارنامه یک سالتان به وضوح بیانگر ناکامی است، بلکه به لحاظ عدم تمایل ورود به مباحث جدّی و تخصصی و عدم امکان برای مراقبت از فعالیت معاونینی که افکار عمومی حتی انتصاب آنها را نیز مربوط به شما نمی دانند .برادر محترم از اولین جلسه ای که با هم داشتیم از صمیم قلب برایتان دعا کردم که در کارتان توفیق زیادی داشته باشید به دو دلیل اول آنکه به نظام عشق می ورزم، دوم آنکه حس خوبی در شما دیدم و سخت امیدوار بودم که کارمان با شما به اینجا کشیده نشود .
متأسفم که باید بگویم جنابعالی به هیچ عنوان امکان تسلط پیدا کردن به موضوعات مختلف تحت مسئولیتتان را فراهم نکردید. هم شما هم خدایتان و تا حدی امثال ما می دانیم که حداقل در حوزه ی سینما تعداد نشستهای جدی و تخصصی تان با دست اندرکاران به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد.
و لابد تصور کردید، مجبورید کار را به شکل پیمانکاری به معاونانتان از جمله معاونت سینمایی واگذار کنید. به همین اعتبار و به دلیل عدم تعلق خاطر به حوزه های مختلف هنری (نمی گویم فرهنگی چون عنوانی است کلی و تفسیر بردار) تسلط امروزتان به اوضاع سینما، تئاتر ، موسیقی و هنرهای تجسمی حدوداً مثل روز اوَلی است که همدیگر را دیدیم. همان موقع که هنوز نامزد احراز پست وزارت بودید و درخواست کمک کردید و بنده و تعدادی از اعضای هیأت مدیره خانه سینما و رؤسای صنوف علیرغم فشارهای زیاد آن روزها صادقانه و با برنامه ای مشخص و به قصد تعامل به دیدارتان آمدیم. با این روشی که در پیش گرفته اید ده سال بعد هم فرقی به حالتان نخواهد کرد .
ممکن است این اظهارات را شما و برخی به دور از انصاف بدانند ولی بنده حاضرم در جلسه ای با جنابعالی این را به اثبات برسانم .
اگر جنابعالی نه به عنوان وزیر، بلکه بعنوان یک محقق در مورد سینمای بعد از انقلاب اسلامی و سرمایه هایش که به مدد پیروزی انقلاب شکل گرفت و کارنامه درخشانی هم از خود باقی گذاشته، تحقیق می کردید به درستی درمی یافتید زوایا و برش های مهم دیگری وجود دارد که سخت از آنها غفلت کرده اید از جمله باید می کوشیدید بنیان های قدرتمند این سینما را که برخی به دلیل ناکامی های حقیقی و حقوقی آنها را شاه نشین می خوانند شناسایی کرده و با آنها مرتبط شوید و برای تقویت نظامی که معلوم نیست شما یا من کدامیک بیشتر بر تقویت ان کوشا هستیم با آنها تعامل واقعی و غیر خیالی برقرار کنید. در این صورت به یقین در دام خرده گیری و بزرگ نمایی در جریان برگزاری یک جشن سینمایی نمی افتادید.
ما در این یک سال گذشته کدام جمله مشفقانه ( نمی گویم پدرانه که امکانش را از خود سلب کرده اید ) از شما یا مشاور و معاونان تان شنیدیم ؟ کدام حرکت شما در جهت تقویت نهاد صنفی بوده؟ به جز حذف افراد حاضر که به گواه مکتوبات و درخواست جلسات سعی در تعامل با شما بودند به چه اندیشیدید؟
مگر امثال ما از کجا آمده بودند ؟ مگر شما از کجا آمده اید؟ مایلید سوابقمان را حداقل از تاریخ ۱۲/۱۱/۵۷ تاکنون با هم مقایسه کنیم ؟
امسال اکثریت مخاطبان و علاقمندان سینما با سلیقه ها و گرایشهای مختلف معتقد بودند که مجموعاً یکی از بهترین جشن های سینمای ایران در طول چند سال گذشته را تجربه کرده اند. تا اینکه بیانیه هیستریک معاونت امور سینمایی تان که با هدف برهم زدن تمرکز مدیران و دست اندرکاران نسبت به ناکامی های پی در پی اخیرشان و عدم توانایی در جذب سینماگران شاخص منتشر شد. بیانیه ای که به زعم خیلی ها برگرفته از رفتار رئیس جمهور پیشین آمریکا بود که برای حمله به یک سرزمین خوب است بهانه ای پیدا کنی، آنرا بزرگ کنی، با دروغ آمیخته اش کنی، از هجمه رسانه ای هم بهره گیری و به آن سرزمین حمله کرده و آن را اشغال کنی!
ای کاش روزی شهامت داشته باشیم و از ملت شریف ایران،شهدای عزیز،جانبازان گرانقدر ، ایثارگران ، مقام معظم رهبری و امام زمان علیه السلام بابت کوتاهی ها وبی کفایتی هایمان در روند پیشرفت و آبادانی کشورمان عذر خواهی می کردیم.
برادر محترم ! اتهامات ایشان بعلاوه اتهامات اخیر جنابعالی که بنده یا امثال من را محرک اصلی و صحنه گردان توطئه بر علیه نظام جمهوری اسلامی خواندید راذخیره ی آخرت خود می دانم که شاید بدینوسیله قدری از گناهانم بخشیده شود. امَا توهین به حضار در آن مراسم که اتفاقاً برخی از معتمدان شما هم حضور داشتند با این عنوان که گول امثال من را خوردند بماند برای شما و ایشان.
برای شما که قاضی خوبی نبودید نمی گویم ، برای حافظه تاریخ می گویم. اولین بیانیه علیه هتک حرمت به قرآن مجید در حوزه فرهنگ ، در خلال برگزاری نخستین جشن مان صادر شد . آن موقع شما و همکارانتان سرگرم بستن چمدان بودید و پس از چند روز یکی یکی بیانیه هایشان را دادند . نگاهی به فهرست برندگان جشن وگفته هایشان روی سن بیاندازید تا ببینید چگونه قاضی عجول و شاید مجبوری هستید.
اما در مورد مسائل مالی و بودجه خانه سینما نمی گویم که عدم صداقت زیر مجموعه تان جایی برای بحثهای این چنینی باقی نگذاشته است .
لطفاً درنگ نکنید اسنادی که می خواهید بعدها منتشر کنید را الان منتشر کنید شاید برای ما هم اشتیاقی فراهم شود تا فهرست کمکهایی که به برخی از خودی هایتان شده را منتشر کنیم .
از سفره ی نظام و متنعم شدن برخی مثل من گفته اید، شاید تعابیر من و شما با هم فرق داشته باشد. سفره ای که شما و برخی دیگر معمولاً تصویر می کنید آدم را یاد و سفره های ولیمه می اندازد که کسی پس از خوردن ناشکری هم بکند و پشت سر صاحب مجلس هم چیزی بگوید . من سفره ی نظام را سفره ی خداوند تلقی می کنم که برای همه ی بندگانش بی منت گسترده و شرط بهره مندی بیشتر را ایمان و عمل صالح قرار داده است. سفره نظام نه متعلق به من است که بابت آن بخواهم از شما حساب بکشم نه متعلق به شما و دیگران. سفره نظام متعلق به همه ماست. این قدر نگاهتان به لقمه دیگران نباشد، ضمن آنکه محبوبیت در قلب مردم را هم خداوند عطا می کند نه شما و نه امثال برنامه های تلویزیون و شرط آن هم ایمان و عمل صالح است .
” ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّا ”
برادر محترم با اینکه قاضی خوبی نبودید اما همچنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کشورمان هستید. ما در قالب جریان صنفی موظف به تعامل با شما هستیم پس پیشنهاد می کنم کمیته ای حقیقت یاب (البته نه از نوع بین المللی اش) تشکیل شود تا رفتار شما و زیر مجموعه تان را با خانه سینما بررسی کنند. آن وقت ملاحظه می کنید که این شیوه یعنی علاقه به نظام ، یا برعکس پاسخ ندادن به تمامی درخواستهای ما از روز اول مسئولیت تان تا به اکنون یعنی ….
جناب وزیر نشان دهید که مدیری پاسخگو هستید. پاسخگویی را هم به سبک معاونت سینمایی با شعار دادن و دهن به دهن گذاشتن مترادف ندانید.دیری است اتهام بر اندازی نظام به منتقدانِ بی کفایتی و سوء تدبیر در مدیریت رنگ باخته است.
“والسلام علی من اتبع الهدی”
محمد مهدی عسگرپور
رئیس هیات مدیره و مدیر عامل

 


 


اخبار هفت مهر 

 
 
اخبار هشت مهر
 

 


ندای سبز آزادی: صبح امروز(جمعه) خانواده شهید بهشتی با همسران تاجزاده و میردامادی دو شاکی از کودتاگرن نظامی و انتخاباتی در منزل سید مصطفی تاجزاده دیدار کردند. در این دیدار که برای دومین بار پس از دستگیری مجدد تاجزاده توسط یادگاران شهید بهشتی اولین رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، نسبت به دربند بودن خدمتگزاران متعهد و دلسوز نظام اظهار تأسف شد.
همسران دو شاکی مظلوم که به جای رسیدگی به شکایتشان، خود در اسارت کودتاگران به سر می برند، ضمن تشکر از میهمانان گرانقدرشان، پایداری همسرنشان را در جهت احقاق حق خود و مردم افتخاری بزرگ و قدرشناسی مردم را نسبت به آنان بزرگترین سرمایه و پشتوانه برای ادامه این مسیر دانستند. و تأکید کردند که همه ما و شما میراث داران ارزش های انقلاب اسلامی و نیز خانواده های معظم شهدا در قبال حفظ این ارزش های والا مسئولیم و امروز زمان روشنگری است و سکوت و بی تفاوتی و عافیت طلبی گناه بزرگی است که عقوبت سختی برای خود ما و کشور و جامعه مان خواهد داشت.
لازم به ذکر است پس از این ملاقات خانواده سید شهدای 7 تیر و خانم ها محتشمی پور و مجردی به اتفاق به دیدار خانواده شهید باکری رفتند تا بار دیگر ضمن دلجویی از اسائه ادب به پیشگاه این خانواده معظم و دیگر خانواده
های شهدای راه آزادی و استقلال کشور، با ایشان و آرمان های شهدا تجدید میثاق کنند. در این دیدار که در خانه کوچک و باصفای شهید باکری صورت گرفت همسر شهید ضمن بیان خاطراتی از باکری بزرگ زنده و شاهد بودن او را در لحظه لحظه زندگی خود مورد تأکید قرار داد و گفت من حضور رضایتمندانه او را این روزها بیش از هر زمان دیگری در میان خانواده حس می کنم و از خدا و روح پاک خودش برای زندگی عزتمندانه مدد می گیرم. وی هم چنین ناگفته هایی را از زندگی خود و همسر شهید همت پس شهادت عزیزانشان به زبان آورد که موجبات تأثر شدید میهمانان دردآشنایش شد و اظهار امیدواری کرد که به زودی بتواند بخشی از آن ها را به اطلاع مردم جویای حقیقت که متأسفانه بسیاری از برداشت هایشان مبتنی بر مطالب تحریف شده و کذب است، برساند.
در پایان همگی بر ضرورت نوشتن و بیان خاطرات خانواده های شهدا به ویژه همسران آنان و نیز دیگر خدمتگزاران انقلاب برای پاسداری از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس تاکید کردند و خانم امیرانی جسارت کسانی را که برای آنان و
نوع ارتباطات و معاشرت ها و نحوه زندگی شان تعیین کلیف می کنند، نشانگر عدم شناخت درست، ضعف ایمان و خودبزرگ بینی شان دانست.
لازم به ذکر است سید مصطفی تاجزاده در ملاقات با همسرش ضمن تقبیح این گونه اسائه ادب ها و جسارت ها از ناحیه حزب پادگانی پیشنهاد کرده بود که یکی از سربازان این حزب را از این پس به مناسبت شرایط و جایگاهش ملاحسین بخوانند.


 


ندای سبز آزادی: یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس معتقد است در زمینه تبلیغات حوزه دفاع مقدس، آنچه که در این سال‌ها بیشتر شاهد آن بوده‌ایم بهره‌برداری از ذخایر و گنجینه‌های جنگ برای نیاز امروز به خصوص دولتمردان بوده است.
سردار حسین علایی فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، پیرامون شیوه اطلاع رسانی و تبلیغات رسانه‌های داخلی درباره وقایع دفاع مقدس اظهار داشت: جنگ دارای ابعاد و مولفه‌های فراوانی است. انتقال تمام حوادث، رویدادها، تجربیات و معارف دوران جنگ با توجه به مدت طولانی آن کاری است پیچیده و زمان بر و نیاز به افراد مطلعی دارد که ابعادگوناگون این موضوع را مورد توجه قرار می‌دهند.
علایی متذکر شد: آنچه که در این سال‌ها بیشتر شاهد آن بوده‌ایم، بهره‌برداری از ذخایر و گنجینه‌های جنگ برای نیاز امروزی به خصوص دولتمردان بوده است.
وی افزود: بر ابعاد عاطفی و احساسی جنگ نسبت به بعد عقلانی آن تاکید بیشتری شده و اکثر رمان‌ها و کتاب‌های منتشره روایت حوادث، مصائب و فداکاری‌های رزمندگان را در بر می‌گرفته است و کمتر به جنگ از ابعاد گوناگون می‌پرداخته اند.
سردار علایی ضمن بر شمردن ابعاد پنهان جنگ تشریح کرد: بررسی اینکه جنگ چه تاثیری بر حکومت‌داری در ایران و عراق و شیوه‌های حکمرانی آنان گذاشته و یا اینکه این جنگ چه تاثیراتی براقتصاد دو کشور باقی داشته است و یا این نکته که ما در جنگ چقدر توانستیم به برنامه‌ریزی برای یک اقتصاد قوی بپردازیم و جنگ چقدر ما را از داشتن یک اقتصاد توسعه محور بازداشت، مسائلی است که مغفول مانده است.
وی ادامه داد: ابعاد مربوط به سیاست خارجی ایران در زمان جنگ نیز از آن دسته مسائلی است که بسیار کم به آن پرداخته می شود و هنوز بررسی نشده که سیاست خارجی ما چقدر توانست از ظرفیت پیروزی‌های نظامی بدست آمده در طول جنگ برای عمیق سازی توسعه توان سیاسی ایران به منظور بهره برداری در جهت اهداف دفاع مقدس استفاده کند.
فرمانده اسبق نیروی دریایی سپاه اضافه کرد: البته معمولاً به این مسائل اگرهم پرداخته می‌شود از بعد عاطفی و احساسی آن است و بیشتر در قالب تعریف و تمجید در راستای آنچه که سیاست‌های روز کشور است مورد بهره برداری قرار می‌گیرد. ولی نقد علمی و موشکافانه کمتر اتفاق می‌افتد که شاید به آن دلیل باشد که رفتن به سوی نقد علمی نیاز به پژوهش و مطالعه و توان علمی دارد که کار ساده‌ای نیست.
وی افزود: از سوی دیگر دستگاه‌هایی که متولی این مساله هستند بیشتر تمایل به این دارند که از قسمت تبلیغات و آثار روانی دفاع مقدس برای تهییج مردم در عصر فعلی استفاده کرده از آن بهره ببرند، که البته این کار لازم هست ولی طبیعتا کافی نیست.
فرمانده جبهه‌های دفاع مقدس درباره اینکه آیا زمینه‌های تهییج و تبلیغات به اعتقاد شما به خوبی صورت می‌گیرد و یا نیازمند تغییرات در این حوزه نیز هستیم؟ تصریح کرد: مردم انتظار دارند فیلم‌ها و مستنداتی که در همان زمان و همان شرایطی که مادر آن بسر می‌بردیم ساخته شده بود امروز هم پخش شود و اتفاقات آن زمان به صورت صحیح منتشر شود نه به این صورت که اطلاعات آن دوران در قالب فیلم، عکس و یا نوشته با توجه به شرایط امروزی گزینش، انتخاب و منتشر می‌شود. برای مثال کسانی در جنگ، زمانی نقش مهمترین داشتند که در شرایط فعلی نقش آنها کم رنگ‌تر جلوه داده می شود و افراد دیگری نقش مهمتر پیدا کرده‌اند و ظاهرا قرار است برخی از شخصیت‌های دوران جنگ هم به همین صورتی که در حال حاضر هم هستند در وقایع جنگ به آنها وزن داده شود.
وی تصریح کرد: به همین دلیل است که می‌بینیم افرادی که خیلی نقش مهمی در جنگ نداشتند به یکباره تبدیل به شخصیت‌هایی می‌شوند که انکار نقش بسیار موثری را در جنگ ایفا کرده اند و یا اینکه می‌بینیم گاهی در خیابان و یا معابر عمومی عکس‌هایی منتشر می‌شود که این عکس‌ها واقعیت دارد لیکن همه واقعیت نیست و متناسب با نگاه امروزی است.
علایی ادامه داد: همانطور در مورد ذکر وقایع دوران جنگ هم این اتفاق می‌افتد که می‌بینیم برخی وقایعی که درست است و در آن دوران واقعیت داشته منتشر نمی‌شود و وزن وقایعی که در اختیار افکار عمومی قرار می‌گیرد، متناسب با وزن واقعی آنها نیست. امروز به برخی از وقایع وزن بیشتری می‌دهند و به برخی از وقایع ارج کمتری می‌گذارند.
وی در پایان متذکرشد: جنگ بخش موثری از تاریخ معاصر ایران را تشکیل می‌دهد و تمام ابعاد زندگی ایرانیان را برای سال‌ها تحت تاثیر خود قرار داده است. نسل فعلی نیز به خصوص بسیار علاقمندند ببینند در آن دوران چه گذشته و خانواده‌های شهدا علاقمندند بدانند پدران و برادران آنها چه کارهایی را انجام داده‌اند وچه حماسه‌هایی آفریده‌اند. خیلی از افراد نیز علاقمندند بدانند جنگ چگونه مدیریت شده و یا از ظرفیت نهایی که جنگ برای پایداری این نسل و حیات آنها ایجاد کرد، چگونه می‌توان استفاده کرد. به نظر می‌رسد ‌این حوزه میدان کاری وسیعی دارد و کسانی که دست اندرکار هستند، بهتر است با توجه به شرایط زمانی و مکانی که جنگ در آن اتفاق افتاده مسائل امروز را در تحلیل و تبیین جنگ بکار بگیرند.

 


 


ندای سبز آزادی: قالیباف شهردار تهران از نامگذاری روز شهادت شهید باکری به عنوان روز شهرداری در تقویم رسمی کشور خبر داد و خواستار بزرگداشت این روز شد. وی همچنین تصریح کرد که مشکلات اجتماعی با بگیر و ببند و یا رویکردهای اقتصادی صرف حل نمی شود.
به گزارش مهر، محمدباقر قالیباف روز پنجشنبه در مراسم افتتاحیه هجدهمین نشست روسای کمیسیونهای فرهنگی، اجتماعی شوراهای اسلامی کلان شهرها و مراکز استانها در اصفهان گفت: روز شهادت شهید باکری به عنوان روز شهرداری نام گذاری شده و ان شاءلله شهرداریها بتوانند با اجرای برنامه های خاص این روز را گرامی بدارند.
وی همچنین با بیان اینکه هر روز تلاش می شود که اختیارات شوراها را هم کم کنند، افزود: باید از فرهنگ دفاع مقدس درس بگیریم و قطعا سنت های الهی هم بر این استوار است که قدرت ایمان از قدرت ابزارهای مادی برتر است.
شهردار تهران ادامه داد: وقتی در تهران مادری به من می گوید که تامین شغل فرزندش از آسفالت کردن کوچه محل زندگی اش که بیست سال آسفالت نشده مهمتر است یا پدری را می بینم که به دلیل اعتیاد پسرش هر روز آرزوی مرگ او را می کند ، باید از خود بپرسیم آیا فقط آن پدر در به وجود آمدن این شرایط مقصر است و یا من و شما هم به عنوان مدیر شهر در پیش آمد این شرایط سهم داریم؟
وی با اشاره به سابقه حضور در نیروی انتظامی و آگاهی از لایه های زیرین حوزه آسیبهای اجتماعی خاطرنشان کرد: مشکل آسیبهای اجتماعی با بگیر و ببند و یا رویکردهای اقتصادی صرف حل نمی شود بلکه توجه به موضوعات فرهنگی و پیشگیری های اجتماعی در این زمینه ضروری است.
شهردار تهران به سالهای دفاع مقدس و تحولی که این دوران در بسیاری جوانان این سرزمین به وجود آورد اشاره و اظهار کرد: فرهنگ جبهه بر بستر قرآن و عترت و سنتهای الهی استوار بود و گذشت، ایثار، صمیمیت، صداقت و … در آن مقطع حرف اول را می زد.
قالیباف ادامه داد: امروز هم هر کار فرهنگی بر بستری به جز این بستر خطاست. مهمترین کار در این حوزه ایجاد زمینه همفکری همه اعضای جامعه است . باید توجه کرد که کار فرهنگی در اتاق دربسته ممکن نیست و این کار خرد جمعی، عقلانیت و ذوق و سلیقه می‌خواهد.
وی دومین گام در این حوزه را ایجاد هماهنگی در جامعه دانست و خاطرنشان کرد: تغییرات در حوزه فرهنگ نیازمند مشارکت معنی دار مردم و بهره گیری از سرمایه های اجتماعی است.
وی تغییر شهرداری از یک سازمان صرفا خدماتی به یک نهاد اجتماعی را لازمه تغییر بینش ها و کنش ها دانست و تاکید کرد: برای این تحول ساختاری باید سه راس “شهر” به عنوان یک موجو زنده ، “شهروندان” و “سازمان شهرداری ” به دیده دقت نگریسته و برای هر کدام برنامه ریزی جداگانه شود.
شهردار تهران به افزایش کیفیت خدمات شهری و فرهنگی به شهروندان به صورت همزمان اشاره کرد و گفت : نباید توجه به کار فرهنگی ما از حوزه های خدماتی غافل کند و بالعکس . ما اینجا هستیم که هم کار فرهنگی خوب و هم خدمات شهری خوب به مردم ارائه کنیم .
قالیباف در ادامه به موضوع مناسبت های مذهبی اشاره و اظهار کرد : در ایام سوگواری اهل بیت (ع) و در مناسبت هایی دینی نظیر محرم و صفر ، ایام فاطمیه (س) و … به برکت حضور علما و غیرت دینی مردم ، این مناسبت ها هیچگاه با خللی مواجه نشده و با شور وصف ناشدنی همه ساله اجرا می شوند.
وی افزود : اما در بخش ایام سرور اهل بیت (ع) نیازمند تقویت اقدامات و افزایش نشاط جامعه هستیم . فرصتهای عید قربان تا روز مباهله پیش روی ماست و باید تمامی مراکز استان ها با غیرت دینی و به مدد اهل بیت (ع) دست به دست هم دهیم و کار بزرگی در کشور به انجام رسانیم .

 


 


 از سرنوشت انجمن صنفی روزنامه نگاران عبرت بگیرید

ندای سبز آزادی:  وزیر ارشاد دولت دهم در اظهاراتی تهدیدآمیز، نسبت به انتشار بیانیه‌های مخالفان دولت در مطبوعات هشدار داد و نیز هنرمندان و سینماگران را نیز به خاطر حمایتشان از جنبش سبز با بستن دستبند سبز و آرزوی پایان شرایط فعلی به شدت به باد انتقاد گرفت. وی خانه سینما را هم به تعطیلی و سرنوشت مشابه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهدید کرد و گفت: الان دیگر اگر کسی بخواهد جنبش مُرده سبز را زنده کند معنی ندارد!
به گزارش مهر، سیدمحمد حسینی صبح روز پنجشنبه ۸ مهر در حاشیه نشست خبری نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال که در محل این وزارتخانه برگزار می‌شد، در پاسخ به سوالی درباره لغو پروانه ساخت فیلم “جدایی نادر از سیمین” به کارگردانی اصغر فرهادی و واکنش معاون سینمایی ارشاد به اظهارات این کارگردان در جشن خانه سینما گفت: ما هیچگونه مقابله‌ای با اهالی سینما نداریم و از ابتدا هم بنا بر تعامل و همکاری بوده است. وی افزود: الان کسی نمی‌تواند ادعا کند در این دوره نسبت به قبل یک انقباض یا انسدادی در حوزه فرهنگ ایجاد شده است. سال گذشته دیدید که از فیلمهایی که قبلاً توقیف شده بودند رفع توقیف شد.
سیدمحمد حسینی در عین حال اهالی فرهنگ و هنر و به ویژه سینما را از ورود به مباحث سیاسی برحذر داشت و با بیان اینکه “دیده می‌شود بعضی‌ها به نام گروههای صنفی فعالیت‌های حزبی می‌کنند” گفت: اینکه بعد از گذشت یکسال و خُرده‌ای از داستان انتخابات یکی بیاید و با دستبند سبز برود بالای سن درست نیست.
وی ادامه داد: سال گذشته که این اتفاقات در مورد بعضی از هنرمندان افتاد گفتیم اینها به هر حال روح لطیفی دارند و شاید به طور عمیق وارد مباحث سیاسی نشده‌اند اما الان دیگر اگر کسی بخواهد جنبش مُرده سبز را زنده کند معنی ندارد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه افزود: البته خود آقای فرهادی هم متوجه شده که حرفهایش در جشن خانه سینما نامناسب بوده است. اینکه کسی آرزو کند که فردی ضد انقلاب مثل محسن مخملباف و خانواده‌اش برگردد به ایران و انتظار هم داشته باشد که ما برایش فرش قرمز پهن کنیم نشان می‌دهد که مسئله دیگر صنفی و سینمایی نیست.
حسینی گفت: اینکه عده‌ای هم بیایند در آن فضا برای این حرفها سوت و کف بزنند از نظر ما محکوم است و قابل قبول نیست و به جد انتظار داریم که این روند را اصلاح کنند.
وی با بیان اینکه “ما کاری به سابقه افراد نداریم” ادامه داد: بعضی از کسانی که سر سفره این نظام نشسته‌اند حالا ادعا می‌کنند که “ما الان در یک محاصره اقتصادی هستیم”. ما فعلاً سکوت کرده‌ایم اما اگر لازم باشد تمام موارد و مستندات را در این زمینه بیان می‌کنیم.
وزیر ارشاد گفت: ما با هیچ شخصی از جمله آقای فرهادی و یا دیگرانی که تحت تاثیر هیجانات حرفهایی زده‌اند بحثی نداریم حرف ما با حلقه گردانان این محافل است. قضیه ایشان (فرهادی) مسئله ما نیست مسئله ما کسانی است که به صورت سازماندهی شده دارند ارزشهای اسلامی را زیر پا می‌گذارند.
حسینی ادامه داد: در شرایطی که ما رویاروی آمریکا ایستاده‌ایم اگر کسی در داخل بخواهد سنگ‌ آنها را به سینه بزند این پذیرفتنی نیست. می‌بینیم نشریه‌ای که قبلاً لغو مجوز شده بود و الان دوباره انتشار پیدا کرده دوباره دارد همان کارهای قبلی‌ را تکرار می‌کند و بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های سران فتنه را منتشر می‌کند. خُب این چه معنی دارد؟! یا خواننده‌ای که در خارج از کشور هر چیزی علیه نظام خواسته گفته است الان آمده می‌خواهد از تلویزیون مجوز بگیرد که برنامه‌اش پخش شود.
وی با تاکید بر برخورد قاطع با آنچه “جریان سازماندهی شده در حوزه فرهنگ و هنر” نامید گفت: چند سال قبل انجمنی بود به نام انجمن صنفی روزنامه‌نگاران که به جای کار صنفی کار سیاسی می‌کرد و دیدیدم که چه بر سرش آمد. کسانی که در دوره اصلاحات سر کار بودند و به اصطلاح گفتمان ایجاد می‌کردند به جای کار به گفتاردرمانی مردم مشغول بودند حالا رفته‌اند در حوزه فرهنگ و می‌خواهند تحت عنوان فعالیتهای صنفی موضع گیری کنند.


 


ندای سبز آزادی: چهارشنبه در جلسه رسیدگی به اتهامات آریا آرام‌نژاد، وی با قرائت متن دفاعیات خود به گوشه‌ای از آنچه بر وی در دوران بازداشت در زندان گذشته اشاره کرد و شرحی از شکنجه‌های روحی و جسمی که ازسوی بازجویان و ماموران زندان بر او وارد شده بود را بیان کرد.

تهدید به اعدام، دو ماه بازداشت انفرادی در سلول سه متری، اجبار به عبور پابرهنه از روی خون یک مبتلا به ایدز در سول مجاور، اخبار دروغ درباره همسر، فحاشی و درآوردن لباس‌ها و… بخشی از جنایات ماموران اطلاعات و زندان متی‌کلای مازندران در مورد این خواننده جوان بوده است.

آرام‌نژاد آهنگ‌ساز جوان بابلی بیست‌و‌ششم بهمن‌ماه سال گذشته و پس از خواندن آهنگ علی برخیز در شهرستان بابل دستگیر شد. او دو ماه از دوران بازداشت خود را در سلول انفرادی بوده است.

به گزارش تحول سبز، متن کامل دفاعیه آریا آرام نژاد به شرح زیر میباشد:

بنام داور بر حق

ریاست محترم دادگاه !

امروز در این دادگاه حضور یافته ام تا خداوند بزرگ شاهد و ناظر باشد میان ما و شما . شاهد و ناظر باشد به آنچه امروز بر ایران نازنین و فرزندان دلاورش می گذرد تا در روز موعود آنگاه که ما و شما در پیشگاهش به پاسخگویی اعمالمان حاضر می شویم ٬ سربلند و سرشکسته مان بیاد داشته باشد که این است عاقبت ! جزا و پاداش همیشگی فقط از جانب خداست . . . اگر امروز ملاک بر خوردهایتان فرامین حق می بود به جای ما می بایست آنانی در این دادگاه حضور می یافتند که آبروی ایران و اسلام را به حراج گذاشته اند . همانانی که ایران را برای ثرمایه هایش و اسلام را برای سرپوش نهادن بر چپاولگری و خودکامگی شان می خواهند .

ریاست محترم دادگاه !

بنده در ۲۶ بهمن ماه با هجوم ماموران اداره اطلاعات به خانه ام دستگیر شدم . ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن اسباب و اثاثیه خانه را چاشنی کارشان کردند و حتی بر اطاق خوابمان نیز رحم نکردند . اینها به خاطر اجرای آهنگی بود که گویا به عقیده آقایان امنیت ملی را به خطر انداخته است !!!!! پس از آن مدت ۴۴ روز را در سلول افرادی زیر شکنجه روحی و روانی و جسمی گذرانده ام که شرح اندکی از آن را برای قضاوت در مورد انسانی بودن اعمال ماموران به عرض می رسانم :

۱- توهین و خرد کردن شخصیت به وسیله فحش و ناسزا و حتی مسخره کردن چهره و ظاهرم .

۲- ایجاد هراس و تهدید در مورد بازداشت همسرم که هیچ گونه فعالیت سیاسی و دخلی در فعالیت های من نداشته است .

۳- توهین به برادر جانبازم و تهدید به بازداشتش در صورت همکاری نکردن من .

۴- تهدید به مرگ توسط نگهبان اداره اطلاعات ( ایشان می گفت : من مامور اطلاعاتم بیرون از اینجا براحتی با یک گلوله ترا می کشم ٬ کسی هم نمی تواند مرا باز خواست کند )

۵- تهدید به اعدام ! از سوی مقامات بازداشتگاه متی کلا .

۶- نگهداری در سلول ۵/۱ در ۲ متر بدون کوچکترین امکانات بهداشتی به شکلی که پس از مدتی سراسر بدنم آکنده از جوشهای عفونی شده بود .

۷- سهل انگاری عمدی در دادن دارو های مربوط به بیماری قلبی ام .

۸- همجواری در کنار سلول کسی که مبتلا به بیماری ایدز بود و وادار نمودن برای عبور پا برهنه از روی خونهای که به واسطه خود زنی آن شخص در کف سلول ریخته بود .

۹-دادن اطلاعات توهین آمیز و غلط و انحرافی و القایی درباره همسرم .

۱۰ عریان کردن بدن به بهانه بازرسی در حالی که ماموری در دستش دوربین عکاسی بود ٬ وی در جواب اعتراض مکرر و امتنای من وقیحانه و با خنده می گفت : میترسی !

۱۱- ضرب و شتم بسیار شدید و غیر انسانی توسط مامور زندان متی کلا در جواب درخواست ملاقاتم با پزشک ٬ بگونه ای که تا مدتها آثارش روی بدنم قابل مشاهده بود .

۱۲- بستن دست و پایم با زنجیر به هم برای مدت طولانی در زندان متی کلا .

اینهای نمونه های کوچکی بود از آنچه که در مدت بازداشت بر من گذشت .

و اما بنده پس از حوادث عاشورا که منجر به کشته شدن تعدادی از هموطنان عزیزمان گردید و پس از دیدن تصاویر تکان دهنده و جانسوزش ٬ احساس وظیفه کردم که ضمن محکوم کردن این عمل غیر انسانی ـ رسالت هنری ام را به بجای آورم ٬ لذا دست به انتشار ترانه و آهنگی زدم که به ” علی برخیز” معروف گردید . محتوای این آهنگ اشاره دارد به سو استفاده عده ای دغل باز از نام خدا و قرآن و ائمه برای رسیدن به مقاصدی شیطانی و استمداد خواستم از ائمه برای برچیدن و خشکاندن ریشه های دروغ و نیرنگ و ریا . عجبا که امروز گوبا توسل به دین و ایمان نیز در کشور ما جرم محسوب می شود ! امام حسین ع برای احیای امر به معروف و نهی از منکر شهید شد انگاه توقع از ما شیعیان و پیروانش چیست ؟ اینکه بیاییم و فقط بر سر و سینه بزنیم ؟! و یا در برابر ظلم و ستم اعلام انزجار کنیم ! من رئیس جمهور را به رسمیت نمی سناسم ! آیا مسلمان نیستم ؟ بنده در روز عاشورا فریاد الله اکبر سر دادم و به خاطر فریاد زدن نام خدا بزرگ به خود می بالم . قطعا کافر و لا مذهب خواهد بود کسی که مرا به جرم فریاد زدن نام خدا به زندان بیاندازد !

آنانی که امروز دم از مسلمانی می زنند خود ساده ترین دستورات دین را زیر پا می گذارند و به سادگی به یک جامعه هفتاد میلیونی دروغ می گویند و هر روز با وعده های دورغین و پوشالیشان – با حرکتهای مزورانه و سرشار از ریا در خیال خامشان به اسلام و ایران عظمت می دهند ! در اینجا باید اعلام کنم که اسلام و ایران بسیار عظیم تر از آنند که نیاز به مدافعان اینچنینی داشته باشد !

باید روشن شود که نقش قانون اساسی ما چیست ؟ قانون به من اجازه انتقاد می دهد . قانون به من اجازه تجمع بدون حمل سلاح میدهد . قانون به من آزادی بیان و عقیده می دهد و من به بواسطه همین قانون که پدران ما به آن رای داده اند آزادم که نسبت به سرنوشت کشورم و ملتم بی تفاوت نباشم . جالب است که امروز به جای آنکه مدال شجاعت و افتخار بگیرم باید در دادگاه حاضر شوم !

ریاست محترم دادگاه !

متاسفانه در گزارش اداره اطلاعات به جنابعالی آمده است که شعری بسیار توهین آمیز خطاب به معاویه در وبلاگ قرار داده ام ! آیا وزارت اطلاعات تبدیل به وکیل مدافع یزید و معاویه گردیده است ؟ در بخش دیگری آمده است : بنده این آهنگ را در تقابل با نظام و ولی فقیه ساخته ام که البته مذحک ترین بخش این گزارش نیز بوده است ! خطاب آهنگ کاملا روشن است ! خطاب آن به کسانی است که به هتک حرمت برادران مسلمان پرداخته اند ! اما گویا اداره اطلاعات سعی وافری دارد که همه اعتراضات را به مفام دیگری حواله دهد ! که این جز پاک کردن صورت مسئله نیست . . .

این توهم خود بزرگ بینی که مانند افیون به جان صاحبان دو روزه قدرت افتاده است ٬ این سیاست های سرکوب فله ای و ایجاد رعب از کدام اقتدار ابدی صادر می شود که سکوت را رضایت تابیر می کند و در کنار سهمیه بندی خیابان و اکسیژن ٬ وقیحانه ـ نه ـ حتی بی اجازه به حریم خانه ـ نه – بلکه به زور به خلوت باورها تجاوز می کنند و هیچ گونه اظهار نظر انتقادی را بر نمی تابند . این دایگان منفعت طلب مهربان تر از مادر ! که خود را نه تنها حافظ بلکه صاحب این خاک و این نظام می دانند ٬ هرگونه تفاوت را دشمنی دانسته و به خواست خود زیر پا گذاشتن قانون و حقوق شهروندان را مجاز می شمارند ! کسانی که با سنجاق کردن بی هویتی خود به جمهوری اسلامی و اعمال خفت بارشان تیشه های زهر آگین که ریشه های این نظام می زنند . کمی به خود آمدن کمی چشم بصیرت داشتن و غره نشدن به میزها را برادرانه توصیه میکنم که فرداها برای جبران اشتباهات امروزها بسیار دیر است !

ریاست محترم دادگاه !

نگرانی بنده امروز از قضاوت شماست ! زیرا بازجوهایم قاطعانه گفتند که شما مهره آنها می باشید و هر آنچه آنها بخواهند شما اجرا می کنید ! امیدوارم که خداوند به شما حقیقت را آشکار نماید تا خدایی ناکرده در دنیای دیگر مجبور به پاسخگویی آنچه دیگران از شما خواسته اند نباشید !

در پایان ضمن رد تمامی اتهامات وارده و غیر قابل قبول دانستن آنها از دادگاه محترم تقاضای اعلام حکم برائت دارم .

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته