محمدعلی رامین با انتقاد شدید از قوه قضائیه به خاطر اعلام جرم علیه یک متهم مطبوعاتی حامی دولت گفت: «ملت ایران با خاندان سالاری مشکل دارد، چه خاندان پهلوی باشد چه خاندان هاشمی و چه هر خاندان دیگری.»
وی گفت: «برخورد دستگاه قضایی با سردبیر سایت حقیقت نیوز دور از انتظار و توقع جامعه مطبوعات کشور بود.»
رامین افزود: «حال سردبیر سایت حقیقت نیوز دو روز و یا دو سال در محبس باشد عیبی ندارد در راه مجاهدت برای نظام و انقلاب و دولت عدالت محور این مجازات‌ها اهمیتی ندارد.»
وی خاطرنشان کرد: «آن چیزی که مهم است این است که حق و عدالت گفته شود و بر اساس میزان و عدالت نیز رفتار گردد.»
پیش از این دادستانی تهران علیه سردبیر سایت حقیقت نیوز به اتهام انتشار مطلبی علیه رئیس قوه مقننه شکایت کرده بود.
منبع: دی‌پرس
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران به نقل از نسیم غنوی، وکیل دادگستری، از تائید حکم اعدام دو تن از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات خبر داد.
خانم غنوی، هویت دو نفری که حکم اعدام آنها تائید شده را «جعفر کاظمی و محمدعلی حاج‌آقایی» اعلام کرده است.
غنوی که وکالت جعفر کاظمی را بر عهده دارد، اظهار داشته که هیچ‌گاه به موکلش دسترسی نداشته و از رای دادگاه بدوی نیز اطلاعی پیدا نکرده بود.
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، تائید حکم اعدام این دو نفر را «عجولانه و پنهانی» و «نقض آشکار استانداردهای بین‌المللی دادرسی عادلانه و عدالت» خواند.
منبع: زمانه
حمید شانس، سازنده‌ی مجسمه‌های دزدیده شده در تهران گفت که «دزدیدن مجسمه کار سادهای نیست و احتمالا دزدها امکانات خاصی برای این کار داشتند.»
وی با اظهار تعجب درباره این سرقت‌ها گفت: «برای من هم دزدیده شدن این همه مجسمه آن هم از فضاهای شهری عجیب است. دزدیده شدن این همه مجسمه و آن هم با این شرایط کار سادهای نبوده و باید چگونگی آن بررسی شود.»
آقای شانس درباره احتمال طمع دزدان به برنز این مجسمه‌ها گفت: «این احتمال وجود دارد که سارقان به خاطر برنز این مجسمه‌ها را دزدیده باشند، چرا که خبرهایی در مورد دزدیده شدن کابل‌های برنزی برق، پلاک‌های برنجی و مواردی از این دست را شنیده بودیم.»
به گفته وی «سرقت این مجسمه‌ها با توجه به وزن آنها و مکان و شرایطی که در آن قرار دارند، نیاز به زمان کافی، برنامه‌ریزی دقیق، امکانات مناسب و ... داشته و بنابراین نمی‌توان گفت سارقان این مجسمه‌ها همانهایی هستند که سیمهای برق را می‌دزدیده‌اند.»
شانس خاطرنشان کرد: «عجیب اینجاست که نیروی انتظامی با همه کنترل و اقتدار جدی در امنیت شهر، چطور تا به حال با این سارقان مواجه نشده است.»
منبع: خبرآنلاین
فاطمه رجبی با تاکید بر اهمیت اجرای «فرمان هشت ماده‌ای آیت‌الله خامنه‌ای» در دولت گفت: «متاسفانه افرادی که تفکر سرمایه‌داری دارند و از حامیان دولت سازندگی بوده‌اند، در بدنه قوا حضور دارند و حتی برخی از آن ها به دولت احمدی نژاد نیز نفوذ کرده‌اند.»
وی گفت: «اگر غیر از فرمان هشت ماده‌ای که از طرف مقام معظم رهبری صادر شده است، به دیگر رهنمودهای ایشان توجه کنیم، می بینیم که بسیاری از رهنمودهای ایشان از سوی دولت های وقت به فراموشی سپرده شده است.»
رجبی افزود: «متاسفانه قوای سه گانه در شرایط مختلف خصوصا از سال ۸۰ تا ۸۴ که شرایط به گونه‌ای بوده که برخی از مسئولان وقت تقریبا هماهنگی در نفی این پیام و به فراموشی سپردن آن داشته‌اند، این فرمان را جدی تعقیب نکردند؛ چرا که سر نخ‌های مفاسد اقتصادی در بین حاکمان شناخته شده بود و در جایگاه‌های بالایی قرار داشتند و پشتوانه‌ای برای برخی از مسئولان بودند.»
وی با اشاره به اینکه در زمان صدور فرمان ۸ ماده‌ای، دولت اصلاحات و مجلس ششم مخلوطی از کارگزاران و مشارکت روی کار بودند، تصریح کرد: «با چنین پشتوانه فکری، سیاسی و با توجه به اینکه همه منابع، معادن و رانت‌ها در اختیار گروه خاص حاکمان قرار داشت، مشخص بود که هماهنگی کامل جهت عدم اجرایی شدن این فرمان وجود دارد.»
رجبی خاطرنشان کرد: «به عنوان کسی که بلندگوی فریاد علیه مافیای ثروت و قدرت هستم، اعلام می‌کنم هنوز مافیای ثروت و قدرت و رأس و پشتوانه اصلی آن دست به کار و در جایگاه اصلی فراقانونی قرار دارد.»
منبع: فرارو
محمد بهمن‌بیگی نویسنده و بنیانگذار مدرسه‌های عشایر در ایران بامداد امروز درگذشت.
بهمن‌بیگی که سالهای زیادی از عمرش را به ارتقای فرهنگ و سواد در میان عشایر خصوصا عشایر جنوب کشور و استان فارس، اهتمام ورزیده بود، بر اثر عفونت ریوی درگذشت.
تلاش‌های محمد بهمن بیگی در دهه‌ی ۱۳۴۰ خورشیدی به تصویب برنامه‌ی سوادآموزی عشایر منجر شد. خود او گفته است: «در این مدرسه‌هاي چادرنشيني بيش از هزار زن عشاير را مهندس و دكتر كردم. بعد از اين همه سكوت و دست به قلم نبردن دوباره يادم آمد كه من زماني قلمي داشتم، پس دست به كار شدم و "بخاراي من، ايل من" را كه مجموعه 17 يا 18 مقاله و قصه درباره ايل بود، نوشتم.»
وی در سال ۱۹۷۳ میلادی، جایزه‌ای از طرف سازمان آموزشی یونسکو به دلیل تصویب برنامه سوادآموزی عشایر دریافت کرد.
منبع: ایسنا و رادیو فردا
دانشجویان دانشگاه تهران ظهر امروز پس از آنکه متوجه شدند احمدی‌نژاد بدون اطلاع قبلی در دانشگاه حضور یافته، با اجتماع در مقابل محل سخنرانی به حضور وی اعتراض کردند.
احمدی‌نژاد در مراسمی به مناسبت روز معلم در تالار ابن سینای دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت و حضور گارد ویژه نیروهای انتظامی بسیار چشمگیر بود.
گفته می‌شود نیروهای گارد اجازه ورود دانشجویان به داخل سالن را نمی‌دادند و تنها دانشجویان بسیجی اجازه حضور در تالار را داشتند و با هماهنگی قبلی وارد می‌شدند.
دانشجویان معترض به سمت سر در دانشگاه تهران رفته و با شعارهایی نظیر «دولت کودتا، نمی‌خواهیم، نمی‌خواهیم»، «نصرمن الله و فتح قریب، مرگ بر این دولت مردم فریب»، «احمدی حیا کن، دانشگاه رو رها کن» ... نسبت به حضور احمدی‌نژاد در دانشگاه اعتراض کردند.
منبع: جرس
علی سعیدی، نماینده آیت‌الله خامنه‌ای در سپاه پاسداران می‌گوید که آیت‌الله خمینی نگفته نیروهای سپاه فعالیت سیاسی نداشته باشند.
آقای سعیدی امروز شنبه در یک نشست خبری گفته است: «امام (ره) نفرموده سپاه وارد مسائل سیاسی نشود، بلکه گفته وارد احزاب نشود، سپاه پایبند به هیچ حزب و گروهی نیست و برای هیچ حزب و گروهی هم کار نمی‌کند.»
این برای نخستین‌بار است که نماینده آقای خامنه‌ای در سپاه، تفسیر تازه‌ای از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی در رابطه با فعالیت‌های سیاسی سپاه پاسداران ارائه می‌کند.
سعیدی در بخش دیگری از سخنان خود با دفاع از عملکرد بسیج و سپاه در حوادث پس از انتخابات گفت: «سپاه می‌خواهد استراتژی رهبری را عملی کند و کاری به اشخاص ندارد.»
وی افزود که برای سپاه پاسداران، «ملاک جهت‌گیری رهبری است که حکم او حکم امام زمان (عج) است و مدیریت و سیاست‌گذاری عالی نظام به عهده رهبری است.»
منبع: فارس
گزارش‌ها از بروز درگیری‌های پراکنده در ایران میان کارگران و نیروهای امنیتی حکایت دارد.
از تهران گزارش شده که نیروهای امنیتی با گروهی از کارگران شرکت کننده در در اهپیمایی روز جهانی کارگر (اول مه) درگیر شده‌اند.
این درگیری‌ها در حد فاصل میدان انقلاب تا میدان آزادی گزارش شده است.
فضای شهر تهران از صبح امروز (شنبه) امنیتی شده و ماموران رفت و آمد مردم را به شدت تحت نظر دارند.
فیلم موبایلی: حضور پلیس و نیروهای امنیتی در سطح شهر تهران
در برخی از شهرهای ایران نیز راهپیمایی کارگران به خشونت کشیده شده است.
از کرمان خبر می‌رسد که نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن کارگرانی که مقابل استانداری تجمع کرده‌اند از گاز اشک‌آور استفاده کرده‌اند.
در برخی دیگر از شهرهای ایران نیز تجمعات مشابهی برگزار شده که تاکنون گزارش دقیقی از آنها منتشر نشده است.
منبع: گفتارنو، جرس
حمزه غالبی
رتوریک
امیدوارم دوستانی که بنا گذاشته بودند در مورد زندانیان گمنام بنویسند، اهمیت کارشان را فراموش نکنند. البته من دوست ندارم از واژه گمنام استفاده کنم. بهتر است بگویم، حساس کردن جامعه در مورد سر نوشت افرادی که رسانه ها حساسیت کمتر نسبت به سر نوشتشان دارند. این یک وظیفه اخلاقی است و هر کس به اندازه وسعش در این زمینه مسئول است.
اما نکته تلخ سرنوشت فردی است که علی رغم شهرت، حساسیتی نسبت به سرنوشتش وجود ندارد. حسین درخشان در سکوت رسانه ای و دور از چشم افکار عمومی، تیکه گوشتی زیر دندان بازجو ها است. من قبلا خیلی با فضای وبلاگی آشنا نبودم اما امیدوارم این بی توجهی ناشی از گله هایی که از او وجود دارد نباشد. حتی اگر آنطور که دوستان می گویند هم باشد خیلی وحشتناک است که در مقابل قربانی شدن انسانی ساکت باشیم چون راه و رسمش را نمی پسندیم.
هم سلولی ها هم به درخشان ظنین بودند و جلوی او حرف نمی زدند یا در گوشی حرف می زدند؛ حتی یکی از هم سلولی ها مدام به او می گفت جاسوس و من ناراحتی عمیق یک انسان را در مقابل این رفتار می دیدم. حتی دوستان یه شدت اعتراض می کردند که چرا من جلو او راحت حرف می زنم. یادم هست که وقتی درخشان را برای بازجویی بردند،در همین مورد بینمان بحثی در گرفت. به بچه ها گفتم “فرض می کنم هر چیزی که شما در مورد این آدم می گویید، درست باشد اما می فهمین که او هشت ماه انفرادی بوده است. می فهمین که هشت ماه انفرادی توی دو الف یعنی چی. یک انسان است که در حال قربانی شدن است. می فهمین درچه رنج و فشاری بوده است. شما در این ظلم شریک نشوید.”
پی نوشت 1: نمی دانم شاید بخاطر چند شبی که به من بی خوابی دادند، خوابم دچار مشکل شده بود؛ ولی در هر صورت علاوه بر بی خوابی، این که تنها چند روز بود که از انفرادی خارج شده بودم، من را حسابی تشنه ی گفتگو کرده بود. اهالی واعظ پنج اما مفصل می خوابیدند. البته خوشبختانه هم زمان نمی خوابیدند و به نوبت با هر کس که بیدار بود صحبت می کردم. البته بحث با درخشان جذابیت مضاعفی داشت؛ بحث های نظری، آن هم توی آن شرایط، واقعا مثل آب خنک وسط کویر لوت، گوارا بود. اول گفتگوهایمان به درخشان گفتم که بنظرم تغییر موضعش صادقانه نیست و برای برگشتن به کشور این حرفها را زده است. البته او خیلی در این مورد توضیح نداد اما بحث های بعدی (در چهار روزی که هم سلولی بودیم) برایم نشان از این بود که حداقل حرفهایش منسجم است. ادبیاتش همان ادبیات پست کلونیال ها بود. می گفت برای بازجو ها توضیح داده است که همانطور که در سیاست خارجی با چاوز کمونیست ائتلاف می کنند در داخل هم باید انقلابی های غیر مذهبی را به رسمیت بشناسند. می گفت که او انقلابی غیر مذهبی است. البته با ما نماز می خواند؛ حتی بچه ها گفتند قبلا یکی دوبار پیش نماز هم ایستاده است. برایش گفتم توی گروه ما یکی از اساتید گاهی ترم ها کورس نظریه های پست کلونیال را ارائه می دهد. خیلی ابراز تمایل کرد که وقتی آزاد شد توی این کلاس ها شرکت کند.
پی نوشت 2: البته توی همان زندان آن هم بعد همه ی شرایطی که گفتم از احمدی نژاد دفاع می کرد. می گفت احمدی نژاد تنها کسی بود که می توانست در مورد انتخاب معاون اول، استقلال به خرج دهد. اوست که توانست وزیر زن وارد کابینه کند. از بازداشت اصلاح طلب ها ابراز خوشحالی می کرد. حتی در مورد اصلاح طلب ها شوخی های زننده ای می کرد؛ می گفت شما ها می خواستید براندازی کنید. بازداشت معترضان مخصوصا جوان ها را کار درستی می دانست. می گفت توی انقلاب مخملی یکی از مهم ترین نقش ها را جوان ها دارند. به او گفتم بابا اصلا این حرفها نبود؛ من که دیگه خودم خبر دارم خودمان می خواستیم چی کار کنیم. در جواب گفت اگر هم نمی دانستید چی کار می کردید، عملا داشتید براندازی می کردید. یکی از دوستان گفت تو که از احمدی نژاد دفاع می کنی پس حقته که بازداشت شدی. در جواب گفت سپاه او را گرفته است و این ربطی به احمدی نژاد ندارد.
پی نوشت 3: طوری که خودش برایم گفت، متهم به جاسوسی برای سی آی اَی است. گفت زیر فشار بعد از اینکه دوماه انفرادی بوده است به جاسوسی اعتراف کرده است. بعدا که پیش دادیار رفته است گفته است که زیر فشار مجبور به اعتراف شده است. برای همین دوباره او را به انفرادی برگردانده اند. بعد هم که احتمال دادیم من ممکنه آزاد بشم، گفتم چیزی هست بخواهی بیرون منتقل کنی گفت که من فقط می خواهم بروم دادگاه اگر اتهامی دارم در محکمه قضایی محاکمه بشوم. در مورد شرایط بازداشتگاه هم اعتراض داشت مخصوصا آب آلوده و رفتار بد زندانبان ها. یکی از هم سلولی ها که بعد از آزادی رفته بود پیش آقای صادق لاریجانی و در مورد شرایط بند 2 الف گفته بود؛ برای من نقل کرد که وقتی از حسین درخشان اسم آورده آقای لاریجانی گفته است که او جاسوس است و همه جای دنیا با جاسوس همین کار را می کنند و بالاخره اعتراف خواهد کرد.
پی نوشت 4: یکی دیگر از دوستان که هم سلولی درخشان بوده است برایم نقل کرد که درخشان گفته است به دعوت مشایی به کشور برگشته است و قرار بوده که به ستاد آقای احمدی نژاد کمک کند. کیهان هم برای اینکه با آنها کار کند با او وارد مذاکره شده اما به توافق نرسیده اند. دلیلش این بوده که کیهان می خواسته است درخشان با اسم مستعار کار کند و او اصرار داشته است که با اسم خودش کار کند. کارش در شبکه پرس تی وی هم قطعی شده و حتی سمتش در پرس تی وی هم قبل رسیدن به کشور مشخص بوده است. چند بار هم در خلال همان 2-3 هفته ی قبل از بازدشت به شبکه پرس تی وی رفته و در حال مشغول شدن بوده است که بازداشت می شود. مشایی بعد از بازداشت هم ظاهرا پیگیر کارش بوده است اما به نتیجه نمی رسد. آنجور که دوست من می گفت، درخشان به بازجوش هم گفته است که به دعوت مشایی برگشته است که بازجویش در جواب گفته است مشایی هم از نظر آنها جاسوس است. البته بازجو به درخشان گفته بوده است که احمدی نژاد دوبار پرونده ات را خواسته است!
مطلبی که امروز در یکی از سایتها امده است مطلبی قدیمی است. یعنی حدود سه سال پیش منتشر شده است. لابد یک نفر در آن سایت که خودش جدید است فکر کرده این مطلب قدیمی جدید است. به هر حال این مطلب به کتابی بر می گردد که در سال 2006 منتشر شده و مصاحبه هایی است با سینماگران خاورمیانه از جمله ایران و در آن گفتگویی با بیضایی هم هست. در متنی که می بینید بخشی از آن گفتگو ترجمه شده. آیا واقعا بیضایی این حرفها را در باره مخملباف زده است؟ آن جمله آخری نشان می دهد که چیزی در متن اشتباه است. چون بیضایی می فهمد که منظور مخملباف از اینکه می گوید بودا از شرم فرو ریخت این نیست که طالبان آن را نابود نکرده است. آیا متن دقیق است؟ نمی دانیم. حالا که یک وبسایت جدید این مطلب قدیمی را بازنشر کرده است ما هم در این ستون آن را نقل می کنیم. شاید کسی پیدا شد روشن کرد این گفتگو چقدر درست است. اما هدف روشن است: کسی خواسته مخلمباف را که از فعالان سبز است از سبزها بگیرد و او را لجن مال کند.
به گزارش پارسینه به نقل از وبلاگ «نقد فرهنگ» انتشارات اینتلکت (Intellect publishing) یکی از انتشارات فعال در انگلستان در حوزه رسانه ، فرهنگ و سینما است که علاوه بر کتابهای فراوان ، تعداد زیادی از نشریات آکادمیک در این حوزه ها را نیز منتشر می کند. اخیرا این انتشارات کتابی چاپ کرده به نام سینماهای دگر (Cinemas of the Other) که مجموعه گفتگوهایی با سینماگران خاورمیانه و آسیای میانه است. بخش عمده ای از این کتاب هم به سینماگران ایرانی اختصاص یافته است. گردآورنده کتاب خانم گونول دانمز کالین ، یک منتقد فیلم اهل ترکیه است. البته ظاهرا به دلیل مشکل ترجمه در برخی موارد خطاهایی در متن کتاب بروز و آنرا دچار گنگی کرده است. گفتگوهای این کتاب در فاصله سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴ در جشنواره های مختلف انجام شده اند. نقطه قوت این مجموعه لحاظ شدن افرادی چون رخشان بنی اعتماد ، بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی در کنار عباس کیارستمی ، مجید مجیدی ، محسن مخملباف و جعقر پناهی است. برخی حرفهایی که این افراد در گفتگوهایشان زده اند را تاکنون از آنها در ایران نشنیده بودم. قطعه ای از گفتگو با بیضایی که در سال ۱۳۸۳ انجام شده توجهم را جلب کرد. او با اشاره به مشکلاتش هنگام اکران فیلم سگ کشی می گوید:
- مشکل من با تهیه کننده فیلم نیست. با مافیای (سینمای) ایران است.
- منظورتان این است که مافیا صنعت سینما را کنترل می کند؟
- ... هر جا که پول هست مافیا حضور دارد. در سینما هم نفوذ قدرتمندی دارد. البته ریشه مافیای سینمای ایران به نظر من در وزارت اطلاعات است.
- آیا آنها در سینمای تجاری دخیل هستند؟
- نه فقط سینمای تجاری ، در همه چیز. برای هر چیز مشابه درست می کنند. شبه روشنفکر ، شبه مخالف ، شبه اپوزیسیون. ما اپوزیسیون واقعی داریم اما الان محسن مخملباف اپوزیسیون در (سینمای) ایران است. او نه مخالف است نه روشنفکر. یک مسلمان است. او یک شبه روشنفکر است که نماینده آن (مافیا) است. خارجی هایی که به او جایزه می دهند نمی توانند این شبه روشنفکری که وزارت اطلاعات پرورش داده است را تشخیص دهند. در حالیکه بسیاری از روشنفکران ایرانی از این جایزه ها محروم هستند، نه امکانات دارند ، نه پول و نه حمایت می شوند... افرادی مثل واروژ کریم مسیحی ، یا سعید ابراهیمی فر سالها است نتوانسته اند فیلم بسازند. روشنفکران خارجی این مسایل را نمی بینند. فکر می کنند امثال مخملباف و دیگران روشنفکرانی علیه سنت هستند. حتما شنیده اید که (طالبان) مجسمه بودا را در افغانستان نابود کردند. در آن هنگام مخملباف گفت: مسلمانان مجسمه بودا را نابود نکردند ، این مجسمه خودش از شرم فرو ریخت. بخاطر آنچه در افعانستان رخ می دهد! واقعا که مسخره است ! (ص ۳۶).
از وبسایت: عصرفردا
به نقل از این وبلاگ: نقد فرهنگ تاریخ این پست که نقل شده 1385 است
مشخصات کتاب در لینکی که در متن آمده پیدا نمی شود. کتاب را اینجا در آمازون ببینید
علی لاریجانی می‌گوید با الهام آیت‌الله خامنه‌ای سرنوشت جنگ ۳۳ روزه لبنان تغییر کرد، ایران هسته‌ای شد و مسائل مختلف منطقه حل و فصل شده است.
آقای لاریجانی گفته که در جنگ ۳۳ روزه لبنان، رهبر جمهوری اسلامی «با الهاماتی، سرنوشت جنگ را تغییر دادند» که این موضوع را حسن نصر‌الله دبیرکل حزبالله لبنان نیز تائید کرده است.
وی به نقل از نصر‌الله گفت که نیروهای حزبالله پس از شنیدن سخنان آقای خامنه‌ای «با استفاده از ابتدایی‌ترین وسایل، بالگردهای صهیونیست‌ها» را سرنگون کرده‌اند.
آقای لاریجانی همچنین گفت که راهبرد‌های آقای خامنه‌ای «شر عظیمی» را از سر منطقه کم کرد و باعث هسته‌ای شدن ایران شد.
به گفته رئیس مجلس شورای اسلامی، علی خامنه‌ای نخستین کسی بود که دست «پولادی» آمریکا را زیر دستکش مخملی دید.
وی در عین حال از مردم ایران خواسته که قدر «نعمت ولایت فقیه» را بدانند.
منبع: فارس
دستگاه امنیتی کویت از بازداشت اعضای یک شبکه جاسوسی وابسته به سپاه پاسداران خبر داد.
این شبکه برای شناسایی تاسیسات حیاتی و نظامی کویت و پایگاه‌های نیروهای آمریکایی در خاک این کشور فعالیت می‌کرد.
منابع امنیتی گفته‌اند با هماهنگی سازمان امنیت و اطلاعات ارتش هفت نفر از اعضای این شبکه بازداشت شده‌اند.
این در حالی است که بین شش تا هفت نفر از اعضای دیگر شبکه پیش از بازداشت فرار کرده‌اند.
اعضای این شبکه از چند نظامی در وزارتخانه‌های کشور و دفاع کویت و اتباع چند کشور دیگر تشکیل شده است.
بازداشت شدگان در اعترافات اولیه خود تاکید کرده‌اند که برای فعالیت اقدام به جذب کسانی کردند که افکار و عقایدی هماهنگ با سپاه پاسداران داشتند.
آنها همچنین اعتراف کردند که به بهانه‌های مختلف از جمله درمان، جهانگردی و زیارت اماکن دینی چندین بار به ایران سفر کرده بودند.
منبع: العربیه
احکام انضباطی ۱۵ دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد صادر شد که براساس این احکام، ۱۰ دانشجو به مدت یک تا دو سال و نیم از ادامه تحصیل محروم شده‌اند.
به پنج دانشجوی دیگر نیز تذکر کتبی داده شده است.
پیش از این نیز طی دو مرحله برای بیش از ۴۰ دانشجوی این دانشگاه احکام سنگین محرومیت از تحصیل صادر شده بود.
این ۱۵ دانشجو متهم هستند که در ناآرامی‌های دهم دی‌ماه سال ۱۳۸۸ دانشگاه آزاد مشهد دست داشته‌اند.
در روزهای گذشته نیز نهاد‌های امنیتی شهر مشهد بارها فعالان دانشجویی دانشگاه‌های مختلف این شهر را احضار و بازجویی کرده‌اند.
منبع: دانشجو نیوز
تعدادی از قانونگذاران آمریکایی در نامه‌ای به هیلاری کلینتون خواستار جلوگیری از سفر محمود احمدی‌نژاد به نیویورک شده‌اند.
چهارده سناتور جمهوریخواه در نامه خود نوشته‌اند:«این مضحک است که اجازه داده شود (با سفر احمدی‌نژاد) تلاش‌ها برای جلوگیری از دستیابی گروه‌های تروریستی و دولت‌های سرکش به سلاح هسته‌ای به تمسخر گرفته شود».
به گفته آنها هیچ دلیل «قانع کننده‌ای» برای پذیرش محمود احمدی‌نژاد وجود ندارد.
در این نامه آمده که «دولت آمریکا دارای اختیارات قانونی برای رد درخواست او و ممانعت از ورودش حتی اگر او فقط به سازمان ملل متحد می‌رود هست. ما از شما می‌خواهیم از این اختیارات استفاده کنید.»
این در حالی است که وزارت خارجه آمریکا می‌گوید برای شماری از اعضای هیات ایرانی شرکت کننده در کنفرانس نیویورک روادید صادر شده است.
احمدی‌نژاد برای شرکت در اجلاس بازنگری پیمان منع گسترش سلاح‌های کشتار جمعی که قرار است روز دوشنبه در مقر سازمان ملل متحد آغاز به کار کند، از آمریکا تقاضای روادید کرده است.
منبع: رادیو فردا و بی‌بی‌سی
جمعی از فیلمسازان و هنرپیشه‌های معروف هالیوود دستگیری جعفر پناهی را محکوم کردند و خواستار آزادی فوری او شدند.
مارتین اسکورسیزی، رابرت ردفورد، رابرت دنیرو و استیون اسپیلبرگ هنرپیشه‌ها و کارگردانان مشهور آمریکا جزء امضا کنندگان این نامه هستند.
در این نامه آمده است: «ما با اعلام همبستگی با یک فیلمساز همکار حبس او را محکوم می‌کنیم و از حکومت ایران مصرانه می‌خواهیم آقای پناهی را هر چه سریعتر آزاد کند.»
هنرمندان هالیوود با اشاره به نامه اخیر همسر جعفر پناهی گفته‌اند که او «نگرانی عمیقی نسبت به وضعیت قلب شوهرش دارد و انتقال او به یک سلول کوچکتر دارد.»
نامه هنرپیشه‌ها و کارگردانان هالیوود می‌افزاید: «فیلمسازان ایران مانند هنرمندان همه جا باید مورد قدردانی قرار گیرند نه آنکه با سانسور، سرکوب و حبس روبرو باشند.»
مایکل مور و الیور استون از دیگر امضا کنندگان این نامه هستند.
منبع: بی‌بی‌سی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر