-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه

Latest News from 30Mail for 05/01/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



محمود عباس زاده مشکینی، دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب، اظهاراتی مبنی بر اینکه توقیف پروانه یک حزب مانع فعالیت حزبی نمی‌شود را «مضحک» خواند.

وی گفت: «وقتی پلیس خودرویی را در یک عمل مجرمانه توقیف می‌کند، طبیعی است که استفاده از خودرو توقیفی تا رفع توقیف، جرم است.»

عباس زاده مشکینی در ادامه در پاسخ به انتقاد محسن صفایی فراهانی از عدم حضور نماینده‌ای از حزب مشارکت در جلسه کمیسیون ماده ۱۰ گفت: «وقتی دلایل و مستندات یک حزب برای اعضای کمیسیون به اندازه کافی روشن باشد، نیاز به دعوت از نماینده حزب برای اخذ توضیح نخواهد بود.»

او با تاکید بر اینکه حتی اگر وقوع جرم از سوی یک حزب برای کمیسیون مسجل هم شده باشد، نمی‌تواند حزبی را منحل کند، انحلال احزاب را از وظایف و اختیارات دادگاه دانست.

آقای عباس زاده مشکینی به این دو حزب توصیه کرد که «با این مغلطه‌ها شعور مخاطبین خود را دست کم نگیرند و با این رفتار های قانون گریزانه، بار خود را بعد از توقیف قانونی حزب سنگین نکنند.»
 
منبع: بی‌بی‌سی

 


 


مهدی کروبی در بیانیه‌ای با تبریک روز کارگر و معلم «تنها راه برون رفت از بحران‌ها و نابسامانی‌های موجود» را بازگشت به قانون اساسی دانست.

در این بیانیه که امروز منتشر شد کروبی با انتقاد از «سیاست‌های غیر کارشناسی و برخوردهای شخصی و سلیقه‌ای» افزود: «تاسف انگیز است که قانون شکنی و خروج از دایره برنامه توسعه و بی توجهی به سند چشم انداز بیست ساله و روی آوردن به استبداد اقتصادی و تصمیمات عجولانه و نسنجیده، نتیجه ای جز افزایش بی رویه تورم، نابود کردن کشاورزی، رکود صنایع و متوقف ساختن چرخ اقتصاد نخواهد داشت.»

وی خاطرنشان کرد: «در چنین شرائطی ارائه آمارهای دروغین و نادیده گرفتن واقعیت جامعه آنچنان نهادینه گردیده که مقام ارشد اجرایی کشور برخلاف آمارهای رسمی و درک روزمره مردم سخن می‌گوید.»

کروبی در ادامه با گرامیداشت روز معلم گفت: «احترام به معلم تنها با اختصاص روزی در سال و برگزاری مراسم تشریفاتی نیست که حرمت او با ارج نهادن به اندیشه او، رأی و خواست او، گشودن فضای اندیشیدن وبیان آن و رفع نیازهای مادی و معنوی اوست.»

کروبی در پایان خاطرنشان کرد: «اینجانب راه حل مشکلات موجود کشور و رفع معضلات اقشار گوناگون از فرهنگی، کارگر و کشاورز تا سایر قشرها را در اجرای تمامی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی میدانم.»

منبع: جرس

 


 


محی‌الدین بهرام محمدیان، معاون وزیر آموزش و پرورش گفت که چون هر کاری باید از آموزش و پرورش شروع شود، «طرح عفاف و حجاب» نیز باید وارد کتب درسی شود تا اقدامی ریشه‌ای صورت گیرد.

وی افزود: «این اقدام باعث ترویج ریشه‌ای فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه می‌شود و امیدواریم نهادهای دیگر نیز به وظایف خود در این زمینه عمل کنند و همه وظایف را بر دوش آموزش و پرورش نگذارند.»

محمدیان خاطرنشان کرد: «جزئيات طرح عفاف و حجاب به آموزش و پرورش كه خود عضوي از شوراي اجتماعي وزارت كشور است، ابلاغ شده است.»

گفتنی‌ست دو روز پیش از این عده‌ای از دانش‌آموزان و فرهنگیان در یک راهپیمایی ۱۵۰۰نفره در میدان تجریش برای حمایت از سیاست‌های «عفاف ‌و‌ حجاب»، در بیانیه‌ای از «متولیان امر تعلیم و تربیت» درخواست کردند با تجدید نظر در کتاب‌های درسی مطالبی را در مورد «فواید حجاب و زیان‌های بد‌حجابی» قرار دهند.

منبع: ایلنا و مردمک


 


آخرین نتیجۀ نظرسنجی بین‌المللی مجله تایم برای انتخاب تاثیرگذارترین شخصیت سالِ ۲۰۱۰، میرحسین موسوی را برنده و شخصِ سال اعلام کرد.

آخرین لحظات از آخرین روزِ این نظرسنجی نشان از این دارد که میرحسین موسوی با تعداد آرایی بالغ بر یک میلیون و چهارصد و نود هزار رای، در صدر لیست و با فاصلۀ ۶۰۰ هزار رای بالاتر از نفر دوم قرار گرفته است.

در نظرسنجی و رای گیریِ نشریۀ شاخصِ تایم - همانند هرساله- از خوانندگان و مردم خواسته شده بود تا از میان ۱۰۰  تن از هنرمندان، سیاستمداران و شخصیت‌های هنری و سیاسیِ شاخصِ جهان، یک نفر را بعنوان شخصیت تاثیرگذار سال جدید انتخاب کنند.

صفحه اصلیِ تایم، در آخرین لحظه، میرحسین موسوی را نفر اولِ این نظرسنجی معرفی کرده و همزمان زهرا رهنورد در رتبه دهم و شیرین عبادی در رتبه هفدهم فهرست نهایی قرار گرفتند.

منبع: جرس
  فهرست 100 شخصیت منتخب را در وبسایت تایم ببینید


 


علی محمد حق‌شناس مترجم ادبی و زبانشناس برجسته ظهر امروز جمعه در تهران درگذشت.

زنده‌یاد علی‌محمد حق‌شناس در سال 1319 در جهرم به دنیا آمد. وی زبان‌شناس و استاد بازنشسته‌ دانشگاه تهران و از اعضای شورای بازنگری در شیوه نگارش و خط فارسی و نیز رئیس انجمن علمی نقد ادبی ایران بود. او از بهترین مترجمان فارسی بود.
 
فرهنگ انگلیسی به فارسی هزاره (نشر معاصر) مهمترین کار او در سالهای اخیر و از مهمترین فرهنگهای دوزبانه در ایران است.
 
آواشناسی (انتشارات آگاه) او نیز برای بسیاری از دانشجویان این رشته کتاب درسی بوده است. حق شناس زبانشناسی صاحبنظر در عرصه ادبیات بود و بجز مقالات دانشگاهی متعدد در باره قافیه و غزل و ادب معاصر ترجمه ای هم با عنوان «رمان به روایت رمان نویسان» (نشر مرکز)  انجام داد که از کارهای تاثیرگذار او در مباحث ادبیات داستانی در ایران است.
 
مجموعه مقالات ادبی زبانشناختی او را انتشارات نیلوفر منتشر کرده است.
 
 
منبع: ایلنا
در باره زندگی او: همشهری آنلاین


 


 حمید سلیمانی - علی دهقان
خبرگزاری ایلنا
 
با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی که حاملان شعارهای آن، اقشار محروم و حاشیه‌ای بودند، انتخابات سال 1384 که به پیروزی احمدی نژاد ختم شد و نیز مباحث مطرح شده در هدفمندکردن یارانه‌ها، هنوز شعارهایی چون حمایت از محرومان، گرفتن حق ضعیف از ثروتمندی که یارانه‌ها را به تنهایی می‌خورد، آوردن نفت سر سفره‌های محرومان و ... کماکان جذابیت‌های خود را حفظ کرده است که دلیلی جز عدم ارتقای سطح معیشتی محرومان در این 3 دهه ندارد. 

با توجه به اینکه کارگران ایرانی در دهک‌های اقتصادی و اجتماعی جزو طبقات فرودست جامعه محسوب می‌شوند، علت وضع نامناسب اقتصادی اقشار محروم به طور عام و کارگران به طور خاص را با وجود شعارهای 3 دهه گذشته انقلاب که هدف‌گیری اصلی آنها همین اقشار بوده، با ابوالقاسم سرحدی‌زاده، وزیر پیشین کار و امور اجتماعی و علی ربیعی، جامعه شناس و فعال کارگری سال‌های دور و نزدیک در میان گذاشتیم. 

شما از ابتدای انقلاب در جریان جنبش کارگری بوده و این جنبش را از نزدیک لمس کرده‌اید. الان که بیش از 30 سال است از آن زمان می‌گذرد، اگر بخواهیم به گذشته برگردیم و آسیب‌شناسی کنیم، می‌بینیم که به‌رغم اینکه همواره در این 30 سال حرف از کارگر بوده است، اما کارگر ایرانی در جریان بلوغ نظام مدیریتی، در مراکز تصمیم‌گیری سخنگویی نداشته است. این در حالی است که نگاهی به لیبرال‌ترین کشورهای اقتصادی همچون انگلستان که کسی مدعی حمایت از کارگر نیست، نشان می‌دهد که حداقل توافقی در سطح بالایی وجود دارد مبنی بر اینکه کارگران در مراکز تصمیم‌گیری سخنگویی برای ابراز خواسته‌هایشان دارند، اما در ایران این اتفاق نیفتاده است. علت این امر را در چه می‌بینید؟ 

سرحدی‌زاده: فکر می‌کنم اساسا ما یک کشور پیش‌رفته صنعتی نیستیم و جایگاه بسیار نازلی در این مورد داریم. طبیعی است که در این وضع، طبقه و قشر کارگر ما نیز به همین دلیل، چندان رشدیافته و آگاه نیست. شاید یکی از دلایل این قضیه این باشد. به علاوه در این مدت شاهد بودم که برای جامعه کارگری ایران مشکلات معاشی به قدری زیاد و گسترده است که کمتر اجازه و فرصت تلاش در عرصه‌های دیگر نمی‌دهد. تمام هم و غم و ذهنیت جامعه کارگری درگیر مسایل معیشتی است و طبیعتا فرصت و مجالی برای فکر به موارد دیگر ندارد. لذا جامعه کارگری ما به شدت از مسایل سیاسی دورافتاده و تنها دغدغه مسایل معیشتی دارد. در بین جامعه کارگری جریان، گروه و شخصیت‌های بالای سیاسی نداریم. 

 
نحوه برخورد با کار و کارگری موجب شده که این جامعه دائما در حال نزول باشد. شما اگر نگاهی به روند موجود بیاندازید، مشاهده می‌كنید که جای کارگران کاملا خالی است. کارگران هیچ سهمی از دولت و مجلس ندارند. مقایسه این وضع با وضع جوامع پیشرفته و صنعتی نشان می‌دهد که فاصله خیلی زیادی با آنها داریم و از قدرت سیاسی، تحقیقا هیچ سهمی نداریم یا نگذاشته‌اند کارگران سهمی در مراکز قدرت داشته باشند. 

ربیعی: ما اگر بخواهیم مفهوم طبقه کارگر را برای کارگران ایران به کار ببریم، باید تعریفی برای خود داشته باشیم. از یک جنبه اگر یک سری افراد که با ابزار خاص تولیدی کار می‌کنند، دارای درآمد نسبتا یکسانی هستند، شیوه زندگی و سبک زندگی مشابهی دارند، از نظر منطقه سکونت در مناطق خاص جغرافیایی از شهر زندگی می‌کنند، مجموعا در بخشی از کشور که به کار تولید کالا یا خدمات می‌پردازند و در مشاغل نسبتا پایینی مشغول به کار هستند، را طبقه کارگر بنامیم، با این تعریف می‌توانیم بگوییم که در ایران طبقه اجتماعی به نام کارگر داریم.
 
من معتقدم واژه طبقه، اصولا واژه‌ای انتقادی است که بیشتر از سوی سوسیالیست‌ها به کار برده می‌شود. در اکثر کشورهای جهان سوم و کشورهای در حال گذار نمی‌توانیم تعبیر سوسیالیستی طبقه کارگر در برابر طبقه سرمایه‌دار و تضاد بین این دو طبقه را به کار ببریم و این تبیین نمی‌تواند پاسخگو باشد. به یک علت: به نظر من اساسا در این کشورها طبقه سرمایه‌دار یا وجود ندارد و یا بسیار ضعیف است. دولت در این کشورها خود جای طبقه سرمایه‌دار نشسته است.
 
اگر فرض کنیم در کشورهای غربی دولت حامی طبقه سرمایه‌دار وجود دارد، در کشورهای جهان سوم دولت و طبقه سرمایه‌دار کاملا یکی هستند. غالب صنایع و اقتصاد در اختیار دولت است، به خصوص در ایران من اعتقاد دارم که چه در قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب، به علت اینکه اکثر واحدهای بزرگ در اختیار دولت و دولت بر اقتصاد حاکم بود و تسلط داشت، مفهومی به نام طبقه سرمایه‌دار وجود خارجی چندانی نداشت. این وضع در کشورهای دارای نفت وضعیت بدتری دارد. در این کشورها چون دولت خود سعی دارد موتور توسعه باشد، به جای کارآفرینان و نخبگان می‌نشیند. به همین دلیل این کشورها بیماری‌ها و آسیب‌های خاص خود را دارند.
 
به این مفهوم که پیشتر ذکر شد طبقه کارگر شکل می‌گیرد، اما طبقه متوسط شکل نمی‌گیرد. اساسا طبقه سرمایه‌دار با خصوصیات صنعتی نیز در این کشورها شکل نمی‌گیرد. نوعی طبقه پولدار غیرمولد – به عمد می‌خواهم مفهوم سرمایه‌دار را از پولدار تفکیک کنم. سرمایه به مجموعه‌ای از امکانات همچون تجهیزات، تکنولوژی، ابزار تولید، نخبگی و کارآفرینی اطلاق می‌شود ولی در طبقه پولدار صرفا منابع مالی در اختیار این افراد است- شکل می‌گیرد. اینها در لایه‌های مختلف جامعه شکل می‌گیرند و می‌توانند با پنهان شدن، از تیررس خارج شوند. این افراد انسجام طبقاتی و هویت ندارند. در ایران طبقه پولدار کاملا بی‌هویت است، نه با صنعت شناخته می‌شود، نه با خدمات، نه با تجارت و بازرگانی که کارآفرینی نیز نمی‌کند. 

یعنی اعتقاد دارید که نبود طبقه متوسط، طبقه کارگر را آسیب‌پذیر کرده است. علل عدم شکل‌گیری طبقه متوسط در ایران چیست؟ 

ربیعی: به اعتقاد من نباید به دنبال راه‌کار و قوانین در این باره باشیم. تصور می‌کنم از نظر برخی از دولتمردان ما، فلسفه حکومت با باز کردن فضا برای بخش خصوصی سازگاری ندارد. قدرت رابطه توده‌ستایانه می‌خواهد، ولی طبقه متوسط اگر شکل بگیرد، خود به خود در بخش سیاسی هم مطالبات خود را می‌خواهد. با این استدلال، به نظر من نفت از بودجه جدا نمی‌شود و طبقه متوسط هم شکل نمی‌گیرد. اگر هم بخواهد شکل گیرد باید از بخش صنعت شکل گیرد. 

مشکلی که در ایران پیش آمده این است که یک طبقه متوسط که از لحاظ اقتصادی ضعیف و فقیر ولی از لحاظ فرهنگی و جایگاه منزلتی جزو طبقات متوسط و آگاه است، شکل گرفته است. بازیگران سیاسی ناآرام در ایران امروز همین‌ها هستند. راه ایران همان گونه که در کتاب موانع دولت مدنی در جهان سوم گفته‌ام این است که باید طبقه متوسط در کشور شکل گیرد. راه نجات ایران شکل‌گیری طبقه متوسط صنعتی است. یک فرضیه ساختم برای رشد و توسعه. معتقدم ساختار مناسب دولت به اضافه دموکراسی به همراه تعامل با نظام جهانی مدل توسعه است و اگر کشوری بتواند با هم اینها را اجرا کند در راه توسعه قدم برمی‌دارد. در ادامه راه دموکراسی را برداشتم و اعلام کردم که در گام‌های اول حتی نیاز به دموکراسی نیست و به مشروعیت نیاز است. مشروعیت به این معنا که مردم بپذیرند آن گروه بر آنها حکومت می‌کند. راه در ادامه این است که یک طبقه متوسط صنعتی شکل گیرد. این طبقه متوسط صنعتی خود فضای دموکراسی را ایجاد می‌کند چون می‌خواهد برای منافع صنعت، در تصمیم‌گیری تاثیر بگذارد. این راه نهایتا کشور را در مسیر توسعه قرار می‌دهد. می‌توان نتیجه گرفت که در ایران امروز طبقه کارگر به معنایی که در ابتدای بحث گفتم وجود دارد و فربه‌تر هم می‌شود، نه با اشتغال‌های مولد با اشتغال‌های غیرمولد. 

آقای سرحدی‌زاده، این که اشاره می‌کنید نگذاشته‌اند کارگران سهمی از قدرت داشته باشند، آیا همراه با آگاهی بوده؛ یعنی آیا جامعه کارگری کانالیزه شده و بخشی از آن حذف و بخش دیگر حذف نشده است؟ 

سرحدی‌زاده: به نظر من بخشی از این موضوع آگاهانه بوده است. متاسفانه چه جامعه روشنفکری و چه روحانیت ما توجه ویژه‌ای به جامعه کارگری نکردند و هیچ تلاشی برای رشد جامعه کارگری از آن ناحیه صورت نگرفت، اما تمام موضوع این نبود. مشکل اصلی اینجاست که سطح آگاهی‌های جامعه کارگری ما آن قدر نازل بوده که به طور خودبه خودی نیز نتوانست نمودی از خود ارائه کند که به موجب آن، همگان به این جامعه و اینکه قدرت گرفتن بخشی از قدرت سیاسی را دارد، باور بیاورند. متاسفانه چنین ظرفیت و آگاهی که لازمه حضور و شرکت در قدرت سیاسی است، در جامعه کارگری دیده نشده است. البته مشکل به همان بحث معاشی بازمی‌گردد که اجازه نمی‌دهد این جامعه به فکر مسایل و نیازهای ثانویه و اجتماعی – سیاسی بیفتد. 


سوال اینجاست که نقش دولت را به طور خاص در این قضیه چه می‌دانید. در جوامع صنعتی پیشرفته، اکثر کارگران با کارفرمایان خصوصی سروکار دارند و در جریان مباحثات و مجادلات میان کارگر و کارفرما، دولت به عنوان میانجی و ضلع بی‌طرف ورود کرده و نوعی مفاهمه بین کارگران و کارفرمایان ایجاد می‌کند. با این حال در ایران و به دلیل نقش 90 درصدی دولت در اقتصاد، دولت ماهیت کارفرمایی پیدا کرده که همین موضوع سبب می‌شود که ناخودآگاه، دولت به عنوان رقیب و طرف دعوا با کارگران ظاهر شود و همین موضوع شاید بخش دیگری از مشکلات کارگران را به خود اختصاص دهد. 

سرحدی‌زاده: این موضوع تا حدی درست است. دولت به علت اینکه کارفرمای بزرگ اقتصاد است ترجیح می‌دهد تا جامعه کارگری رشد لازم را بدست نیاورد، چون رشد جامعه کارگری، برخورد جامعه کارگری را با کارفرما که همان دولت است، به همراه خواهد داشت. هر چقدر جامعه کارگری رشد کند، تاثیر خود را بر مسایلی چون بهره‌وری بیشتر نشان خواهد داد. برای مثال در کشوری مثل فرانسه که هم واحدهای بزرگ دولتی و هم خصوصی دارد، به علت رشد کارگران و رقابت موجود چنین مسایلی را نمی‌بینیم. آمار دقیقی ندارم ولی به نظر من در کارخانه‌ها و بنگاه‌های بزرگ سطح دانش نازل است که خود را در محصولات نشان می‌دهد. همین سبب می‌شود که تولیدات ما در بازارهای خارجی اجازه عرض اندام ندارند و در رقابت با کالاهای خارجی همواره بازنده‌اند. 

ربیعی: معتقدم که بعد از انقلاب روند حاشیه‌رانی سرمایه‌داری تولیدی با بحث مصادره تشدید شد. با دولتی کردن بخش اعظمی از صنایع، ما این روند را تشدید کردیم. منظور من دفاع از سرمایه‌داران دوران پهلوی نیست، می‌خواهم از کارآفرینی در بخش صنعت دفاع کنم. به اعتقاد من می‌توانستیم اجازه دهیم که خیلی از کارآفرینان ادامه دهند. به نظر من طبقه تجار هم تا زمانی در ایران مفهوم داشت. پس از انقلاب ما سراغی از تجار هم نداریم. طبقه پولداری در بخش مسکن، ارز و دلالی وارد شد که برای شناسایی آنها باید جامعه‌شناسی فساد در کشور صورت گیرد. یک سزارین ناقص در ایران شکل گرفته است. در زمان شاه، عده‌ای از خوانین پول زمین‌های خود را آوردند در بخش صنعت، ایران در آن دوران با نظریات مدرنیزاسیون در حال اداره بود . آمریکا سعی کرد نظریه مدرنیزاسیون را در دو قسمت در ایران اجرا کند، منهای بخش سیاسی که به دموکراسی می‌انجامید. چون آنها به دنبال ثبات بودند. اصولا یکی از تناقضات آمریکایی‌ها در خاورمیانه همین است که بخش دموکراسی را در خاورمیانه دنبال نمی‌کنند و همین دلیل شکست سیاست‌هایشان بوده و اعتقاد دارم که طرح خاورمیانه بزرگ که دنباله همان سیاست مدرنیزاسیون در ایران است، هم به همین دلیل شکست می‌خورد. 

 تعدادی افراد مولد و کارآفرین در آن دوران شکل گرفت ولی ساخت رژیم اجازه نداد که طبقه متوسط به‌خصوص صنعتی واقعا رشد کند و شکل گیرد. شاه اجازه این کار را نمی‌داد. بعد از انقلاب و تا پایان جنگ که اساسا فضایی برای رشد نبود، بعد از آن هم نتوانستیم که طبقه متوسط صنعتی را احیا و ایجاد کنیم که یکی از مشکلات ما همین است. لذا تمام فشارهای لازمه بر طبقه کارگر وارد می‌شود و متاسفانه بازیگر روبروی آنها دولت است. کارفرمای بزرگ دولت است و دولت آن قدر بزرگ است که خریدار و فروشنده اکثر قریب به اتفاق کالاها دولت است. 

در این فضا جایی برای نفس کشیدن بخش خصوصی وجود ندارد. به اعتقاد من کارگر زمانی می‌تواند هم‌سنگ طبقه کارفرما قرار گیرد که هر دو به رشد برسند. 

-----------------

متن بالا کوتاه شده و ویراسته نیمه اول این گفتگوی بلند است. متن کامل را در پارلمان نیوز بخوانید


 


ایران به عضویت کمیسیون مقام زن سازمان ملل در آمد.

این کمیسیون در آخرین جلسه شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در روز چهارشنبه عضویت ایران را به تصویب رساند.

اعضا کمیسیون هر چهارسال یکبار انتخاب می شوند. یازده کرسی این کمیسیون به منطقه آسیا تعلق دارد که اینبار دو کرسی آن خالی بود. ایران و تایلند تنها نامزدهای این دو کرسی بودند.

جمهوری اسلامی پس از مخالفت گروههای حقوق بشر با عضویت آن در شورای حقوق بشر سازمان ملل، خود را نامزد عضویت در کمیسیون مقام زن کرد.

منبع: شبکه ایران و رادیو فردا


 


گروهی از پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی در سراسر جهان با انتشار نامه سرگشاده‌ای نسبت به «رواج خرافات از سوی مقام‌های ایران» و پیامدهای این موضوع هشدار دادند.

در این نامه که هشتم اردیبهشت منتشر شد، سخنان اخیر کاظم صدیقی «جهالت و تعصب دینی» توصیف و نسبت به افزایش این قبیل «خرافات» ابراز تاسف شده است.

در این نامه خطاب به دبیر کل سازمان ملل آمده است: «از یک سو جمهوری اسلامی خواستار فناوری هسته‌ای‌ست ولی روحانیان بلند پایه ادعا می‌کنند که رفتار جنسی زنان باعث لرزش زمین می‌شود. آیا عنان بلند پروازی‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی را می‌توان با آسوده خیالی به دست این متعصبان بی‌خبر و خرافات زده سپرد؟»

امضا کنندگان نامه، پیامد رواج اینگونه اعتقادات را «هموار شدن راه برای نقض حقوق زنان و سرکوب و نفی آزادی در ایران» دانستند و به آیت الله خامنه‌ای توصیه کردند تا اینگونه اظهارات غیر علمی مشاوران ارشد خود را رسما تکذیب کند.

در پایان این نامه، امضا کنندگان از مطرح شدن سیاست های "جاهلانه و خرافه آلود" مقامات جمهوری اسلامی ایران و نقص حقوق بشر و به ویژه حقوق زنان در این کشور ابراز انزجار کرده‌اند.

منبع: بی‌بی‌سی

 


 


بیست تن از روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان زندانی در آستانه روز مطبوعات با صدور بیانیه‌ای ضمن تبریک این روز اعلام کردند: «به‌خاطر خبرنگار بودن، هر روز شرایطمان در زندان سخت‌تر می‌شود.»

در این نامه آمده است: «روز جهانی مطبوعات در شرایطی فرا می‌رسد که خود سانسوری و سانسور سازمان یافته‌ی گسترده‌ای علیه رسانه‌های مختلف ایران اعمال می‌گردد و دامنه آن تا حد اعمال تیترهای تحمیلی و عکس‌های منتخب حکومتی گسترش یافته است.»

روزنامه‌نگاران افزوده‌اند: «ما اهالی رسانه‌ها در زندان به صورت فزاینده‌ای با وثیقه‌های سنگین‌تر و احکام غیر منصفانه‌ی وسیعتری مواجه هستیم.»

روزنامه‌نگاران خاطرنشان کرده‌اند: «شرایط زیست و حیاتمان به دلیل خبر رسانی، مقاله‌نویسی و انجام رسالت مطبوعاتی و انتقاد از حاکمان در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هرروز محدودتر و سخت‌تر می‌شود.»

این روزنامه‌نگاران با قدردانی از حمایت اهالی مطبوعات از آنان، روز مطبوعات را تبریک گفتند.

 
منبع: جرس


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته