-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه

Posts from Khodnevis for 05/01/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کروبی: تضییع حقوق کارگران مردود است

به گزارش رسانه‌های نزدیک به جنبش سبز، مهدی کروبی نامزد سال گذشته انتخابات ریاست جمهوری به منابست روزهای کارگر و معلم بیانیه‌ای منتشر کرد.


در این بیانیه آمده است: «روز جهانی کارگر یادآور تلاش بی‌وقفه افرادی است که همواره حقوق آنان از سوی صاحبان سرمایه و اصحاب قدرت نادیده گرفته می‌شد. به‌دنبال تلاش بی‌وقفه کارگران و صاحبان اندیشه وخرد زمینه به رسمیت شناختن حقوق کارگران در جهان صنعتی فراهم و سپس با تعامل جامعه جهانی و دولت‌ها قوانین و مقررات کشورها در این زمینه تدوین گردید. شان و منزلت کارگر درشریعت اسلامی بارها مورد تاکید قرار گرفته است. همه مردم و مسئولان وظیفه دارند در این روز نسبت به این قشر زحمت‌کش و فداکار که با صرف انرژی‌های خویش موتور تولید، کشاورزی و صنعت را به حرکت درآورده و با بذل عزیزترین سرمایه خود به کالبد جامعه جانی روح تازه می‌دهند سر تعظیم فرود آورده و حقوق و نیازهای مادی و معنوی آنها را باز شناسند و در احقاق حقوق و اجرای عدالت در مورد آنان قیام کنند. تحقق این هدف منوط است به تدوین و اجرای سیاست‌های اقتصادی، اجتماعی صحیح و همه‌جانبه که به اقتصاد کشور رونق بخشیده و فرصت‌های شغلی را بدون تبعیض برای نیروهای کارآمد گسترش دهند. در چنین شرائطی توسعه همه جانبه کشور را در ابعاد مختلف شاهد خواهیم بود.»

کروبی «علم ستیزی» و «اتخاذ سیاست‌های غیرکارشناسی و علمی»، «برخوردهای شخصی و سلیقه‌ای» و «تصمیمات یک شبه‌» را عامل از بین رفتن انگیزه و امید مردم و کارگران، تولید‌گران و صاحبان سرمایه به‌طور خاص دانست.

دبیر کل حزب اعتماد ملی در باره بی‌تدبیری دولت با وجود داشتن درآمدهای هنگفت نفتی کشور گفت: «همگان می‌دانند که در این سال‌ها علی‌رغم درآمدهای نجومی نفتی (قریب بر ۴۰۰ میلیارد دلار) چه بر سر پروژه‌های ملی آمده، وضعیت اشتغال و نرخ بیکاری چگونه است، سطح سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی به چه وضعیتی در آمده، شرکای صنعتی و تجاری کشور چه کشورهایی هستند، اصل مسلم رقابت و تجارت آزاد در اقتصاد به اصل اختصاصی بودن در این عرصه تبدیل گردیده است. این امر نه تنها در تعارض با اهداف سند چشم انداز است بلکه وضعیت معیشتی و آینده حرفه ای کارگران را به مخاطره خواهد افکند.»

مهدی کروبی افزود: «اینجانب و سایر اصلاح‌طلبان، دفاع از حقوق کارگران و کشاورزان را در همه زمینه‌ها، جزء اهداف اصلی خود دانسته و با هرگونه فشار، بی‌عدالتی و تضییع حقوق این قشر گسترده جامعه مخالفیم و تصمیمات یک شبه و غیرکارشناسی را کاملاً مردود می‌شماریم. تحول در وضعیت فعلی را منوط به احترام و انجام تعهدات کشور در قبال کنواسیون‌های بین‌المللی دانسته و نقش اصناف و استقلال اتحادیه‌های کارگری را کلید اصلی حل مشکلات فعلی می‌دانم. تامین امنیت کامل شغلی، آزادی سیاسی و حمایت از آنان در تشکیل مجامع صنفی شوراهای کارآمد و نیز اصلاح قانون کار و برداشتن مقررات دست و پاگیر از حقوق اساسی این قشر عظیم است.»



کروبیبه مناسبت روز معلم گفت: «فرهنگیان و معلّمان جامعه، قشری بی‌نظیر و بی‌بدیل‌اند و زیر‌ساخت‌های فکری، اخلاقی و رفتاری نسل امروز و فردا به دست توانای آنان پی‌ریزی می‌گردد.»

وی گفت: «احترام به معلم تنها با اختصاص روزی در سال و برگزاری مراسم تشریفاتی نیست که حرمت او با ارج نهادن به اندیشه او، رأی و خواست او، گشودن فضای اندیشیدن و بیان آن و رفع نیازهای مادی و معنوی اوست. اگر اندیشه و دانش معلمان بر جامعه حاکم شود و اگر معلمان به مدیران و مسئولان مشاوره دهند و اگر مسئولان و مدیران کشور به فکر و نظر صاحبان اندیشه به ویژه اساتید دانشگاه‌ها و معلمان توجه کنند، هرگز خطر خود‌رأیی جامعه ما را تهدید نخواهد کرد.»


مهدی کروبی تصریح کرد: «اینجانب راه‌حل مشکلات موجود کشور و رفع معضلات اقشار گوناگون از فرهنگی، کارگر و کشاورز تا سایر قشرها را در اجرای تمامی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌دانم. قانون اساسی میراث امام بزرگوار و شهدای والا مقام است و مسئولان بلند‌پایه کشور اعم از رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس سوگند یاد کرده‌اند که حافظ و مجری آن باشند. مگر طبق اصول مختلف از جمله اصل سوم، دولت موظف نیست برای آزادی، رفاه، عدالت، رشد آگاهی و ... جامعه همه امکانات خود را به کار برد ؟! پس چرا بسیاری از اصول و بندهای قانون اساسی معطل مانده است؟! و چرا با تفسیرهای غلط و غیر کارشناسی، روح ومحتوا را از قانون اسای سلب می‌کنیم؟!»



 


دزموند توتو: سه نفر کوه‌نورد آمریکایی را آزاد کنید

بر اساس نامه رسیده از مادران سه کوهنورد آمریکایی به خودنویس، اسقف توتو در نامه‌ای به مقام‌های جمهوری اسلامی ایران، خواستار آزادی این سه نفر شده است. متن این نامه به شرح زیر است:

 

من از جمهوری اسلامی ایران درخواست می‌کنم که شین باور-سارا شورد و جاش فتال را بر اساس اصول انسان دوستانه فوری آزاد کند. وقت آن رسیده  است که این جوانان  نه ماه پس از دستگیری به آغوش خانواده‌های نگران و پر از مهر خود بازگردند.

 

از تاریخی که من قبلا در مورد آنها صحبت کردم که ماه فوریه بود وضع روحی آنها رو به وخامت رفته. آنها امید خود را از دست داده وافسرده شده‌اند واز اینرو  دست به اعتصاب غذا که اقدامی جدی است زده‌اند. این امر عواقب وخیمی در مورد سلامتی آنها به بار می‌آورد به خصوص در مورد شین و سارا که هر دو بیمار هستند.

 

ملتی در سطح ایران نباید دست به اقدامات غیر انسانی و ظالمانه بزند و یا اینکه افراد بی‌گناه را  به خاطر اختلافات موجود  با ایالات متحده مجازات کند. شین – سارا و جاش مرتکب خطائی نشده اند. ایران می‌بایستی بر اساس اصول جهانی عدالت –انسانیت و شفقت آنها را آزاد کند.

 



 


هزاران اخگر سوزان


 

 


 

اگـــــــرسختی اوضاع را تحمل می‌كند ایران
شودجان ازشراب تلخ مست وملتهب،جوشان
خیالت می‌رســـــــــــد آرام شد دریای توفان‌زا
نهفته زیر خاكسـتر هـــــزاران اخگر سوزان
درو خـواهی نمودت آنچـه را كه كاشتی، آخر
چه‌كردی‌جزفشاروضرب ‌وجرح‌كشته‌وزندان؟
چه قامت‌های سروی كه‌ زبن‌ برخاك سردافتاد
به یادت مانده سهراب و ندا و نادرو اشـكان؟
تو ازپایان كار مستبدان بی خــــــــبر ماندی
كه مُلك با كفر‌ می‌ماند ولی باظلم، بس ویران
چه باتشویش پندت می‌دهند ازدورو ازنزدیك
ولی افسوس بیهوده،چه‌جای مشت باسندان؟
شود پیروز برشمشیر خــــون، باقدرت ایمان
مسلح گرچه باشند جیره خواران تا بن دندان


 


لیدی گاگا برتر از میرحسین موسوی

 

 

Barack Obama - 7,740,557 
Lady Gaga - 6,697,752
Ashton Kutcher - 6,390,600
Taylor Swift - 5,608,398
Oprah Winfrey - 2,907,504
Robert Pattinson - 2,298,274
Ben Stiller - 1,735,285
Serena Williams - 1,681,207
Conan O'Brien - 1,352,195
Jet Li - 1,220,613
Damon Lindelof - 977,222
Carlton Cuse - 969,097
Sarah Palin - 884,145
Glenn Beck - 621,436
Neil Patrick Harris - 493,561
Sandra Bullock - 329,229
Marc Jacobs - 275,689
Banksy - 259,153
Sachin Tendulkar - 175,852
Simon Cowell - 171,726
Bill Clinton - 160,731
Lea Michele - 151,916
Scott Brown - 131,053
Didier Drogba - 97,611
Chetan Bhagat - 94,074
Mir-Hossein Mousavi - 77,455
James Cameron - 50,394
Kim Yu-Na - 49,493
Mike Krahulik - 41,305
Zaha Hadid - 33,242
Lee Kuan Yew - 27,859
Ricky Gervais - 27,422
Mike Mullen - 22,849
Zahra Rahnavard - 21,747
Elton John - 19,309

 

 

Formula for networking index = (Twitter followers) x 2 + (Facebook connections) divided by 2

لینک


 


گروگان‌گیر به آمریکا می‌رود

در حالیکه مادران سه گروگان آمریکایی از دولت ایران خواستار بازگرداندن فرزاندانشان شده‌اند، دستگاه قضایی هنوز به پرونده جاشوا فتال، سارا شرود و شین باور رسیدگی نکرده است. این عدم رسیدگی، شبهه سیاسی بودن بازداشت را بیشتر کرده است.

در طول ۳۱ سال گذشته، ایران بارها و بارها از حربه گروگان‌گیری برای فشار، یا پاسخ به دشمنان خود استفاده کرده است. با این همه نتایج گرفته شده از این روش ممکن است از نظر بسیاری از منتقدان ارزش ادامه این روش را زیر سوال برده باشد.

از نظر دولت ایران، گرفتن نتایج کوتاه مدت شاید مهم‌تر از بهبود رابطه با دنیا بوده باشد. فراتر از آن، استفاده ایران از نیروهای نظامی و شبه نظامی در لبنان برای گروگان‌گیری شهروندان دیگر کشورها مسبوق به سابقه است.

به نظر می‌رسد مساله سه گروگان آمریکایی که از مرز ایران عبور کرده بودند می‌توانست خیلی پیشتر از این هم حل شود. ایران عبور خارجی‌ها از مرزهای قانونی‌اش را بر نمی‌تابد اما در دوره نخست ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، نسبت به ملوان‌های انگلیسی مهربانانه عمل کرد و در بازگشت به آنها کت و شلوار «هاکوپیان» هم پوشاند.

این در حالی است که جمهوی اسلامی نسبت به درخواست‌های خانواده‌های این سه بی‌تفاوت بوده و حتی به آنها ویزا برای دیدار با فرزندانشان را نداده است.

باید دید این بار احمدی‌نژاد از این گروگان‌ها برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت دولت استفاده خواهد کرد؟


 


رفتاري غير بشري


چند روزي است افاضات خانم شادي صدر، نقل محافل و مجالس است. در فضاي مجازي اينترنت و سايت‌هاي تا حدي جدي آن نوشتار او به بحث و فحص كشيده است. طرافداران و مخالفانش مقابل هم صف‌آرايي كرده‌اند و تيغ‌ها را از نيام كشيده‌اند تا تسويه حسابي ازلي را پاياني دهند. گروهي براي نوشتار او غريو شادي سر دادند و رفتارش را شجاعانه توصيف كردند و ديگران اما با نگاهي متفاوت، به چالش كشيدن همه مردان ايراني را نشانه كم‌اطلاعي نويسنده از جهان دانستند.

در نوشتار خانم صدر همچون فيلم‌هاي پليسي دو گروه وجود دارند؛ گروه خير و گروه شر. تمام مردان ايراني در دسته دوم قرار مي‌گيرند كه تاريكي و سياهي را اشاعه مي‌دهند و زنان هم‌وطن‌شان را سخت مي‌آزارند چه در كوچه‌هاي تاريك و باريك به عنوان غريبه و چه در ملاعام به عنوان شوهر، پدر يا برادر.

مي‌توان با نگاهي بدبينانه نوع نگرش خانم صدر را مواضعه‌اي دانست در راستاي نزديك شدن به تفكري كه محدوديت را فرمان مي‌دهد؛ خانم صدر از نگاه عاقل كل و راوي، خود را در جايگاه مردان قرار مي‌دهد و گشت ارشاد را از منظر مردان توجيه مي‌كند كه :« چگونه می‌توانیم به گشت ارشاد، به طرح گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، به سخنان امام جمعه تهران که برای گشت‌های ارشاد پشتوانه ایدئولوژیک می‌سازد و این قبیل نقد داشته باشیم، بی آن که از خودمان بپرسیم چند بار نقش گشت ارشاد را در کنترل ذهن و بدن زنان زندگی‌مان بازی کرده‌ایم؟»

نگاه خوش‌بينانه‌اي نيز وجود دارد به طوري كه مي‌توان سخنان خانم صدر را متهورانه،‌ ساختارشكن و جسورانه تعبير و تفسير كرد. شايد به خاطر همين نوع بي‌پروايي جايزه زن شجاع را به او اهدا كرده‌اند و يا شايد برعكس جايزه زن‌شجاع باعث شده تهور در نهادش غليان يابد و چنان مردان را نوازش دهد تا درس عبرتي باشد براي تلافي تمام نگاه‌هاي هيز و متلك‌شنوي‌ها و انگولك‌هايي كه تجربه كرده است.

به گمان نگارنده خانم صدر راه به بيراهه برده است، حتي اگر از سر شجاعت يا ساختارشكني خطوطي را سياه كرده باشد يا حتي براي شهرت بيشتر. چون نمي‌توان همه را به يك چشم ديد و حكم كلي صادر كرد. شايد تجربه او از مرداني كه در زندگي‌اش بوده‌اند و آنان كه سر گذر و محل كار و هنگام تظاهرات ديده‌ هماني باشد كه نوشته است اما آيا مي‌توان خود را مركز ثقل جهان فرض كرد، تجربه‌هاي خود و شركا را محور قرار داد و حكمي كلي داد؟

افاضات خانم شادي صدر، غمنامه‌اي است كه به يك اتوبيوگرافي شبيه‌تر است و در زماني منتشر مي‌شود كه وحدت گروه‌هاي مختلف با هر نگرش و مسلكي بيش از پيش بايد مد نظر قرار گيرد. انتشار نگاه تفرقه‌افكن خانم صدر و خط‌كشي و تقسم‌بندي‌ او كمي قبل از سالگرد انتخابات بدفرجام دهمين دوره رياست جمهوري را چگونه مي‌توان در يك كفه گذاشت و در كفه ديگر سابقه فعاليت‌هاي آزادي خواهانه او را قرار داد و به ارزيابي نشست؟ و در نهايت نتيجه گرفت اين نوشتار هم راستاي همان فعاليت‌هاست و نه در عرض آن؟

زمان بهترين ارزيابي را پيشاروي قرار مي‌دهد، كافي است مدتي ديگر صبر كرد و منتظر نتيجه شد. اما پيش از روشن‌ شدن نتيجه نهايي مي‌توان دريافت نگاه مطلق‌گرايانه خانم صدر شبيه رييس دولت دهم و هم مسلكانش است كه روشنفكران را «بزغاله» و مخالفانش را «چهارتا خس و خاشاك» نام مي‌نهد. رييس كابينه و شركا نيز نگاهي مطلق‌گرايانه دارند. اما براي نگارنده هضم و درك سخنان اهالي حكومت اسلامي بعد از ۳۰ سال آسان‌تر است تا اظهارات كسي كه خود را فعال حقوق بشر مي داند. راستي مردان جزو بشر تقسيم‌بندي نمي‌شوند كه اين گونه خانم صدر آنان را نواخته است؟


 


رسیدن به آزادی در سایه ولایت فقیه غیر ممکن است .

هر چقدر هم موسوی در بیانیه‌هایش از آزادی و رسیدن به آن صحبت کند تا زمانی که به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی عقیده دارد و مقابل عکس خمینی پیام نوروزی می‌دهد رسیدن به آزادی میسر نیست.


مساله فقط بر سر آزادی نیست‌. مساله این است که جمهوری اسلامی و ولی فقیه اصولابا این مفاهیم بیگانه‌اند. از نظر آنان شما فقط آزادید به دستورات آنها گوش بدهید. آنها برای همه چیز شما از اتاق خواب تا محل کار و زندگی شما تکلیف و برنامه دارند و شما باید به آنان گوش بدهید. خمینی هم تا پیش از روی کار آمدن خیلی از آزادی دم می‌زد ولی وقتی سوار کار شد دیدیم چه بلایی بر سر مخالفانش آورد. به نظر می‌رسد آقای موسوی فهمیده که دم زدن از دوران طلایی امام راحل با خاطرات تلخی که ملت ایران از آن دوران دارند دردی را دوا نمی‌کند و باید برای حفظ محبوبیت خود شعارهای مردم پسندتر بیشتری بیابد. از آن جمله پیام برای روز کارگر و معلم‌. به راستی در سایه ولایت فقیه آقای موسوی حتی اگر هم به قدرت می‌رسید چه برنامه‌ای برای تامین حقوق این دو قشر می‌داشت‌؟ او باید تاکمر مقابل خامنه ای دولا می‌شد تا حکم ریاست جمهوری‌اش را تنفیذ کند. بعدهم لابد به خاطر حمایتی که رفسنجانی و باند وی از او داشتند باید دست آنان را باز می‌گذاشت تا درست مانند باند خامنه‌ای کشور را تاراج کنند.


کروبی هم وضعیتی مشابه وی دارد. او زمانی می خواست به جوانان بالای ۱۸ سال هر ماه ۵۰۰۰۰ تومان پول بدهد. حالا هم می‌گوید کمونیست‌ها آزاد خواهند بود. در رژیم ولایت فقیه که حتی به خودی‌ها هم رحم نمی‌شود کدام چپی یا کمونیست حتی حق نفس کشیدن خواهد داشت؟ اینجااست که می‌فهمیم شعارهایی که توسط موسوی و کروبی ایراد می‌شود تا چه اندازه بی‌پشتوانه و فاقد ضمانت اجرایی است‌. آنهم در دنیایی که شعار دادن بسیار ساده و عمل به این شعارها به همان اندازه دشوار است . به احتمال زیاد (احتمالی که طرفداران این آقایان بشدت با آن مخالفند) موسوی و کروبی برای حفظ محبوبیت خود تقریبا هر شعاری می دهند ولی تا زمانی که به ولایت فقیه پایبند هستند و در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی که همان یک بند ولایت فقهیش ننگی بر پیشانی ملت ایران است فعالیت می‌کنند هیچ کدام از شعارهایشان پیشیزی ارزش ندارد. ازجمله رسیدن به آزادی که در سایه ولایت فقیه غیرممکن است.


 


هاشمی از خودش رودست خورد

خواندن خبر رودست خوردن هاشمی رفسنجانی از رهبری خیلی‌ها را به خنده واداشت از جمله من را. البته اینکه حرف از یکی از نزدیکان هاشمی نقل شده، می‌تواند شاهدی باشد که هاشمی غمگین است از فضایی که علیه‌اش وجود دارد و فک و فامیل را بسیج کرده تا به نفعش با این طرف و آن طرف گفتگو کنند.

اما مگر هاشمی بار اولش است که از بیت رهبری رو دست می‌خورد؟ شرکت در انتخابات مجلس ششم یک بارش بود. گفته می‌شود که مهدی هاشمی بارها در اتاق فکر سال ۱۳۸۴ به روزنامه‌نگاران جوان گفته بود که "حاج آقا" از آقای خامنه‌ای رو دست خورد و آقای خامنه‌ای هم با سکوت در مقابل حمله چپ‌های طرفدار خاتمی، باعث تضعیف ایشان شد.

هاشمی باز هم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ رو دست خورد. وقتی انتظار داشت حداقل مقام معظم رهبری بواسطه رفاقت دیرین، راه تقلب را ببندد.

هاشمی اینک تقاص تقلب و دروغ جلسه کذایی مجلس خبرگان سال ۶۸ را دارد می‌دهد. وقتی همه علمای گیج را راضی کرد که به حجت‌الاسلام خامنه‌ای رای بدهند چون "امام" به ایشان نظر داشته! آن روز، هاشمی از خودش رودست خورد. اینجاست که یکی از زرنگ‌ترین سیاستمداران تاریخ ایران با دوامی بیش از قوام در رده بالای قدرت، باید پشت دستش را داغ کند و غمگین باشد که تمامی راه‌هایی که منتهی به حذف رقیبان سیاسی در ۳۱ سال گذشته طی کرده، اینک در کهنسالی گردن خودش را گرفته. اینجاست که شطرنج‌باز متقلب عالم سیاست ما، فهمیده خود مهره‌ای بیش نبوده است.


 


مانیفستی برای آنان که رفتند

اکبر گنجی: گنجی همان تحلیلگر جوانی ست که مدعی بود تمام اعضای سازمان مجاهدین خلق باید در جلوی چشم خانواده‌های‌شان اعدام شوند اما بعدها در سفارت ترکیه حتی حاضر نشد تصویر آیت‌الله منتظری را از دیوار اتاق خود پایین آورد. اکبر گنجی یکی از مهمترین اشخاصی بود که مبارزه در داخل را رها کرد عده‌ای او را برای تندی بر هاشمی قاتل اصلاحات می‌دانند و عده‌ای دیگر او را ژورنالیستی می‌دانند که فیلسوف شد. علاقه گنجی به افراط همگام با انقلاب اسلامی‌است. فتح سفارت، تاختن بر هاشمی، تفسیر ژورنالیستی از یک مذهب و فرار از ایران آخرین گام های یک مرد انقلابی بود.

 

محسن سازگارا: تا لاهوتی و چمران بودند با آنان بود اما سال‌های بعد در صف بهزاد نبوی دیده شد همان روزهایی که همراه خسرو تهرانی درماجرای کشمیری یکی از مظنونین همیشگی باقی ماند. محسن سازگارا هنوز در مورد یکی از مهم‌ترین اسراری که در سینه دارد کلام صریحی بر زبان نیاورده.ا گر عده‌ای حجاریان را مغز اصلاحات می‌دانند عده ای دیگر خسرو تهرانی را قلب اصلاحات معرفی می‌کنند معلوم نیست آن رابطه نزدیک خسرو تهرانی و محسن سازگارا هنوز پابرجا باشد یا خیر. خروج محسن از ایران بار دیگر نشان داد رفاه یک نیاز است و ماندن و جنگیدن راهی دگر.

 

 

علی افشاری: افشاری یکی از بهترین اعترافات را برای سیمای ایران به ارمغان آورده است و وقتی چندی پیش سحرخیز علت مهاجرت افشاری را ترک عرصه دانست مدعی شد که برای تحصیل از ایران خارج شده است! یادداشت های تند افشاری و برافراشتن پرچم مخالفت‌های دانشجویی در روزهایی که نیاز به حرکات یکپارچه بود سرنوشتی جز خروج را برای وی به ارمغان نیاورد.افشاری توسط جنبش های دانشجویی برای خود نامی دست و پا کرد و سپس با کوچکترین تلنگر بازی را ترک نمود تا نشان دهد شاید تنها راه رستگاری ترک دیار بوده است.

 

شادی صدر:اگر چه در دهه اول انقلاب حلقه‌های دانشگاهی پله های صعود بودند در دهه های بعدی حلقه های ژورنالیستی مسبب ترقی شدند چه شادی صدر نیز از این حلقه‌ها نامی برای خود دست و پا کرد. وقتی عنایت فانی از او دلیل ترک ایران را جویا شد صدر پاسخ داد که می‌ترسد به سرنوشت اعتراف کنندگان گرفتار شود پس مشخص می‌شود تنها شادی صدراست که به اندازه ابطحی به راه خود ایمان دارد! صدر به جز چند حرکت ساده و پرسر و صدا چیزی در پرونده خود ندارد شادی صدر بیشتر نشان دهنده جای خالی زنان شایسته ایست که سکوت را ترجیح داده‌اند. صدر به یمن ساختن چهره ای رسانه‌ای ملبس به جامه‌ای شد که بایسته آن نبود....

 

 

نتیجه:اینان در یک گزینه مشترکند علاقه عجیبی به رفتارهای رادیکال دارند و از آن گذشته علاقه مفرطی نیز به در متن بودن. گاهی چون اکبر گنجی با نظرات روشنفکرانه گاهی چون شادی صدر با ادبیات پوپولیستی.از آن گذشته همیشه فرار را ترجیح می‌دهند. فرق است مابین عباس امیرانتظام و تقی رحمانی با کسانی که به عقاید خود تنها در صف ژورنالیستی اعتقاد دارند. به راستی که عباس عبدی حق دارد که می‌گوید ما راست و چپ نداریم ما مرد و نامرد داریم. گاهی نوری‌زاد اصولگرا می‌تواند یک مرد شود و گاهی اصغرزاده اصلاح‌طلب یک (!)، گیرم عباس عبدی خود زندانبان عباس امیرانتظام بوده باشد. راستی چند نفر دیگر فرار را ترجیح خواهند داد؟به نظر می‌رسد این روزها هوای غرب برای اهل سیاست دل انگیز و مطبوع است......


 


واسه تو

هر کی می گه تو عاشق دیوونشی،
دروغ می گه یواشکی.

هر کی می گه ستاره ها تلف می شن تو نقاشی،

قبول نکن ، تو ، تو شکی.

هنوز دیوونمو دلم برات می میره،

هنوز عاشقمو هوا چه قد دلگیره.

هنوز ستاره ها تو آسمون بی تابن،

دستاشونو به هم رو طاق گِل می مالن.

هنوز بهاره و دلم بازم چه بی قرار،

هنوز عاشقمو منم هنوز تو انتظار.

هنوز ابرا واست گیتار بارون می زنن،

دلای دیوونه برات شبا خیابون می زنن.

آخه خیابونا کوچه ها آی غریبه ها،

آخه مردم شهر من آخه جوونکا،
چرا نمی دونین اینا همش یه بازیه،
اینا همش نه عشقه و یه کاغذ بازیه!

روی این سنگ های این خیابونا چه حالیه!

آخه کفشای عابرامونم خیالیه!

دیگه خسته شدم از این قایم باشک بازی،

چرا نمی شه هیچ وقت گل من یه بار راضی؟
چرا ستاره ها ، بنفشه ها خواب ندارن؟
چرا عاشقامون دلای بی تاب ندارن

چرا پروانه هامون پر پرواز ندارن؟

چرا مطربامون سازی و آواز ندارن؟

چرا بهاره ، اما دلامون خزونیه؟

چرا جون من و تو حراجِ تو ارزونیه؟!..


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته