-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۱۳, شنبه

Latest News from 30Mail for 06/02/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1391/3/12

رادیو اروپای آزاد با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که تعدادی از خانواده‌های کارکنان رادیو فردا در ایران مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته‌اند.

در این بیانیه که روز جمعه (۱۲ خردادماه) منتشر شده آمده است در یکسال گذشته دستکم ۲۰ مورد از بستگان کارکنان رادیو فردا در ایران مورد بازجویی قرار گرفته و در مواردی این بازجویی‌ها تا چند ساعت نیز به طول انجامیده است.

آرمان مستوفی، مدیر رادیو فردا، درباره این بازجویی‌ها گفته است: «بازجویان، خانواده‌های کارکنان را تهدید کرده‌ و خواسته‌اند تا ارتباط خود را با نزدیکانشان در رادیو فردا قطع کنند و در مواردی نیز از خانواده‌ها خواسته‌اند تا به نزدیکانشان در رادیو فردا بگویند از همکاری با این رسانه دست بکشند و به ایران بازگردند.»

آقای مستوفی ادامه داده که در مواردی دیگر، بازجویان خواستار آن شدند که کارکنان رادیو فردا به برخی از سوژه‌ها نپردازند.

پیش از این بی‌بی‌سی فارسی نیز گزارشی مشابه درباره بازجویی از خانواده خبرنگاران خود در ایران منتشر کرده بود.

در گزارش بی‌بی‌سی فارسی حتی آمده بود که در یک مورد، خواهر یکی از خبرنگاران این تلویزیون چند روزی را در بازداشت به سر برد.

منبع: رادیو فردا

مرتبط:

دیده بان حقوق بشر بازجویی اینترنتی از کارمند بی‌بی‌سی را محکوم کرد


 
 

1391/3/12

گمرک ایران ارزش پایه انواع مدل‌های خودروهای وارداتی مرسدس بنز به ایران را بین ۱۵ تا ۲۰۰ هزار یورو اعلام کرد.

به گزارش ایسنا و بر اساس گزارش گمرک ایران، ارزش ارزان‌ترین خودرو بنز وارداتی به ایران متعلق به بنز "آ ۱۶۰" بوده که ۱۵ هزار و ۲۱ یورو ارزش دارد.

با در نظر گرفتن نرخ ارز ازاد ۲۲۴۰ تومانی و تعرفه ۱۱۰ درصدی واردات برای هر یورو، ارزش این خودرو حدود ۷۰ میلیون تومان است.

گمرک ایران همچنین گران‌ترین خودرو بنز وارداتی به ایران را بنز "اس ۶۵ آ.ام.جی" معرفی کرده که ارزش پایه آن ۲۸۱ هزار و ۸۰ یورو است.

این خودرو با در نظر گرفتن نرخ ارز ازاد و تعرفه واردات حدود ۹۴۰ میلیون تومان ارزش دارد.

پس از این مدل بنز، دو مدل دیگر خودروی سواری بنز با ارزش حدود ۲۰۰ هزار یورو قرار گرفته‌اند.

بنز بیشترین تعداد خودرو را در فهرست مجاز برای ثبت سفارش واردات خودرو به ایران دارد و براساس آمار گمرک در سال گذشته بالغ بر ۱۱۶۳ دستگاه انواع خودروهای بنز به ارزش ۶۶ میلیون دلار وارد ایران شده است.

منبع: ایسنا

مرتبط:

واردات خودروهای ۱۵۰ هزار دلاری به ایران


 
 

1391/3/12

معاون وزیر نیرو با ابراز نگرانی از افزایش مصرف برق در کشور می‌گوید هم اکنون روند کاهشی مصرف برق، که از زمان اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها آغاز شده بود، متوقف شده است.

محمد بهزاد، که با ایسنا گفت‌و‌گو می‌کرد، افزوده که اوج مصرف سال جاری در مقایسه با سال گذشته چهار درصد افزایش یافته و متاسفانه این ارقام «بسیار هشدار دهنده» است.

آقای بهزاد حدود یکماه پیش گفته بود که از زمان اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، مصرف برق در ایران ۱۰ درصد کاهش یافته است و هیچگونه نگرانی برای تامین برق کشور در تابستان وجود ندارد.

امروز اما آقای بهزاد از مصرف کنندگان برق در ایران خواسته که بر مصرف برق خود «نظارت جدی» داشته باشند تا تابستان را بدون «محدودیت» و «مشکل خاصی» سپری کنند.

منبع: ایسنا


 
 

1391/3/12

 

لیلی
عروسک کوکی

درست توی لحظه‌ی آخر، مثل لحظه‌ی خداحافظی، یا آن وقتی كه چمدان را برمی‌داری، گوشی تلفن همرا‌ه‌ را می‌گذاری توی كیف‌ات، پاسپورت‌ات را برمی‌داری، یا وقتی آهنگ‌هایی را كه می‌خواهی تمام طول سفر هنگام پرواز گوش كنی، می‌ریزی توی آن دستگاه كوچك سفید رنگ، توی همین لحظه‌هاست كه حسرت‌ها آوار می‌شوند، نفس كشیدن توی سرب هوا، بغل كردن آدم‌های آشنا و غریبه، خیره شدن به كتاب‌هایی كه می‌مانند، كتاب‌هایی كه جایی براشان نیست دیگر، این‌جور وقت‌هاست گمان‌ام كه از خود لحظه‌های بعد از كندن و رفتن و تنها شدن سخت‌ترند. همان لحظه‌ها كه پای آدم را سست می‌كند. همان لحظه‌ها كه آدم میان رفتن و ماندن سرگردان است.

لحظه‌های قبل از تمام كردن یك رابطه، برخلاف میل قلبی‌ات، لحظات قبل از رفتن از جایی كه دوست‌اش داری بر خلاف خواسته‌ی قلبی‌ات، جا گذاشتن چیزهایی كه می‌خواهی با خودت ببری اما امكان‌اش نیست، لحظه‌های رها كردن دوستانی كه شاید هیچ‌وقت مثل آنها را پیدا نكنی. این لحظه‌ها كشنده‌‌اند. كشنده‌اند اما نمی‌كشند. آن بخش‌های نامرئی از آدم را از بین می‌برد كه یك وقت‌هایی بی كه انتظارش را داشته باشی، شكل یك نشانه پیداش می‌شود. همان جای خالی و حفره‌ی عمیق و پرناشدنی را می‌گویم.

* تیتر از سی‌میل


 
 

1391/3/12
  •  

    مصطفا عزیزی
    غوزک پلاتینی

    چند ماهی از شانزده ساله‌گی‌ام می‌گذشت که در شهر کوچک ازنا در جاپلق استان لرستان در خانه نشسته بودم که صدای شعار «به کوری چشم شاه، عکس امام توی ماه»، را شنیدم. تعجب کردم، چه به هر حال در آن شهر کوجک من جزو یکی از انقلابیون فعال بودم و تظاهرات و راهپیمایی نبود که نروم، می‌خواستم از خانه بروم بیرون، که ببینم چه خبر است، که پدر مادرم به خانه آمدند، پرسیدم ماجرا چیست، گفتند: «عکس امام توی ماه افتاده» گفتم: «یعنی چی؟» گفتند:«هیچی مردم ماه را نشان می‌داهند که عکس آقای خمینی توی آن است.» گفتم:«شما هم دیدید؟» گفتند:«یه چیزای بود.» گفتم:«آخه یعنی چی اینا خرافاته. مگه عکس کسی هم توی ماه معلوم می‌شه؟» مادرم گفت:«خونه یخ کرده مگه نمی‌بینی بخاری خاموش شده؟» آن‌وقت بخاری ما نفتی بود و باید با کبرییت روشن می‌شد. کبریتی روشن کردم و در بخاری را باز کردم انداختم داخلش که نگو باد زده بود بخاری را خاموش کرده بود و نفت همین‌جور جمع شده بود داخل کوره‌ی بخاری و بخار شده بود و تا کبریت را انداختم صدای انفجار مختصری آمد و آتش زد توی صورت من! که مادرم گفت:«بیا کفر گفتی صورت سوخت!» البته اگر بخواهم صادق باشم ته دلم بدم نمی‌آمد چنین اتفاقی افتاده باشد برای همین فردا از دوستانم پرسو جو کردم که دیدم سعی می‌کنند لکه‌های همیشه‌گی روی ماه را به عکس آقای خمینی شبیه کنند و من هر چه نگاه می‌کردم عکسی از جوانی‌های شاه با کلاه نظامی که روی تمبرها بود را می‌دیدم!
    القصه! حالا سی و سه چهار سال از آن ماجرا گذشته است و در این سال‌ها تلاش‌هایی برای ایجاد تصویر روی ماه صورت گرفته است. خبری که بیشتر به شایعه می‌ماند در ایمیل‌های فارسی و سایت‌های فارسی می‌چرخد خبر این است:

    بالاخره پس از مدتها شرکت پپسی توانست طرح تبلیغاتی خود برای تاباندن لوگوی پپسی بر روی کره ماه که با مخالفت سازمان محیط زیست ملل متحد یو.اِن.ئی.پی مواجه بود را به مرحله ی اجرا برساند. بر اساس این برنامه اولین پروژه ی آزمایشی تابش نور بر سطح کره ی ماه در تاریخ ۵ ژوئن ۲۰۱۲ (۱۶ خرداد ۹۱) در منطقه خاورمیانه که شرایط مناسب تری را برای انجام این کار دارا میباشد انجام خواهد شد.
    زمان دقیق این پدیده غیرطبیعی و جالب شامگاه شانزدهم خرداد ۹۱ به وقت ایران در ساعت ۲۳:۳۰ دقیقه است که در سرتاسر ایران نیز به صورت کامل قابل رویت خواهد بود بطوریکه مدت تابش احتمالا تنها حدود ۱۵ دقیقه به طول خواهد انجامید.
    در صورت موفقیت کامل پروژه، این طرح تبلیغاتی به صورت رسمی در نقاط دیگر جهان توسط شرکت پپسی و احتمالا دیگر غول های عرصه ی تجارت جهانی اجرا خواهد شد.

    برای این که مطلب را بنویسم رفتم در گوگل و عبارت:«تبلیغات روی ماه» را جست‌وجو کردم ۲۱۰۰۰ مورد پیدا شد. متاسفانه اکثر سایت‌ها با کپی پیست خبر را منعکس کرده‌اند و هیچ جا ندیدم به منبعی به زبان انگلیسی ارجاع داده باشند. باور کردنی نیست که چرا هیچ کس کوچکترین تلاشی نمی‌کند تا وقتی می‌خواهد خبری را منعکس کند چند دقیقه وقت بگذارد و در موردش تحقیق کند. وقتی بازخواستی وجود ندارد مسئولیت پذیری هم از بین می‌رود.


    به هر حال جست‌وجویی در زبان انگلیسی کردم دیدم در مورد تبلیغات در ماه خبرها و شایعات زیادی وجود دارد که البته مربوط یه چهار سال پیش و سال ۲۰۰۸ است! همان موقع شایعه بودن این ماجرا که با تکنولوژی فعلی و میزان انرژی لازم برای این کار بشود تصویر تبلیغاتی در ماه ایجاد کرد رد شده است. البته امکان ایجاد تصویر با لیزر در یک شهر و بطور محدود به شکلی که تصور شود روی ماه تصویر افتاده است میسر است اما این که واقعا روی سطح ماه بشود تصویر ایجاد کرد که از نقاط مختلف جهان قابل مشاهده باشد حداقل با تکنولوژی موجود ممکن نیست. و این شایعه ۱۶ خرداد که چند روز دیگر فرا می‌رسد اساسا سر کاری است.
    جالب است که هیچ مطلبی به زبان انگلیسی که مربوط به ۵ ژوئن ۲۰۱۲ و شرکت پپسی باشد پیدا نکردم و ظاهرا پخش این شایعه به این صورت تنها در زبان فارسی صورت گرفته است و بس که هنر نزد ایرانیان است و بس!
    در این مطلب کوتاه که در سال ۲۰۰۸ نوشته شده است نکاتی در این باره آمده است:
    Moonvertising is NOT REAL – Read the facts here:
    همه‌ی لینک‌های دیگری که پیدا کردم مربوط به سال ۲۰۰۸ است و ظاهرا کار با تبلیغات آبجوی Rolling Rock شروع شد که جنبه‌ی شوخی داشت اما بسیاری باور کردند و ماجرا بالا گرفت و همان موقع تکذیب شد و حالا بعد از چهار سال با تبلیغات پپسی کلا در ایران دوباره به راه افتاده است.
    در این فیلم که البته به زبان آلمانی است تلاشی برای انداختن لوگوی نایک روی ماه را می‌بینید که البته تصویر به صورت محلی تشکیل می‌شود نه در روی خود ماه:
    http://youtu.be/Z-ZFitrmUkU

    این مقاله هم هر چند مربوط به سال ۲۰۰۸ است اما در آن به نکات خوبی اشاره شده است:
    Advertising is everywhere…and now on the moon?
    این فیلم کوتاه هم در نقد موضوع تبلیغ در ماه می‌پردازد که دیدنش خالی از لطف نیست:
    Moon Advertising

    این تبلیغ برای نوعی تبلیغ در ماه که با شیار دادن سطح ماه با ربات ایجاد می‌شود هم جالبه! واقعا زمین را این تبلیغات و مصرف احمقانه‌ی کالا به گند کشیده حالا می‌خواهند بروند سراغ ماه!
    http://youtu.be/BFZHoUVn0i8

    خلاصه شب ۱۶ خرداد راحت بگیرید استراحت کنید و کتاب بخوانید و فیلم ببینید و با رفتن روی پشت بام و تصور این که لوگوی پپسی کولا را در ماه خواهید دید خود را به درد سر نیاندازید!


     
     

    1391/3/12
  •  

    مسعود برجیان
    پیام ایرانیان

    هنوز هم وقتی کسی می‌گوید می‌خواهم از ایران بروم، انگار دستی به سوی من دراز می‌شود، قلبم را در پنجه‌ی خود می‌گیرد و سخت می‌فشارد. قلبم تیر می‌کشد و دردی آشنا در قفسه‌ی سینه‌ام می‌پیچد. می‌گویم «هنوز» چون دیگر باید به جمله‌ی «می‌خواهم از ایران بروم...» عادت کرده باشم.

    یک سو، پرسش‌هایی است که در این سال‌ها و مخصوصاً از سال ۸۸ به بعد مدام تکرار می‌شود: «قصد رفتن نداری؟»، «توئی که می‌دانی چه خبر است برای چه مانده‌ای؟». گاهی هم سؤال در لفافه پرسیده می‌شود: «برنامه‌ی آینده‌ات چیست؟» و این اسم رمز همان موضوع مهاجرت و رفتن از ایران است.

    سوی دیگر هم یک خرمن خاطره است از رفتن‌ها، از «دیگر در این سگ‌دونی نمی‌مونم...»، از «اینجا مملکته؟! باغ وحشه بابا...»، از فرودگاه امام، از فیس‌بوک را near London via mobile به‌روز کردن و...

    حالا «احتمال رفتن» هم یکی از فاکتورهای من در ارتباط برقرار کردن با دیگران است. اگر احتمال بدهم کسی رفتنی است، مدام میزان نزدیکی و وابستگی ودلبستگی به او را به خودم گوشزد می‌کنم. این آدم‌ها درست مثل خانه‌های اجاره‌ای هستند. خانه‌ای که می‌دانی مدتی طولانی در آن نخواهی ماند؛ می‌دانی متعلق به تو نیست و هر سرمایه‌گذاری بلندمدت در آن بیهوده است؛ می‌دانی هماهنگ کردن رنگ مبل‌ها و پرده‌ها با رنگ دیوارها کاری عبث است. می‌دانی دیر یا زود باید آن را ترک کنی و فقط با خاطره‌اش زندگی را ادامه دهی...


     
     

    1391/3/12
  •  

    بامدادی

    پشت چراغ قرمز ترمز می‌کنم و همان‌طور که توی حس صدای شجریان هستم، دختربچه‌ای کنار پنجره ظاهر می‌شود و از من می‌خواهد که از او شاخه‌ای گل خریداری کنم. پول خرد به اندازه کافی توی ماشین دم دست دارم. از گل هم بدم نمی‌آید. شاید باید یک شاخه گل از دخترک بخرم.

    دخترک کمتر از ۱۰ سال سن دارد. با هر معیاری که حساب کنم، او یک کودک است. کودکان نباید کار کنند، آن‌هم کاری این طور خشن در محیطی چنین خطرناک. کسی که این کودک را سرچهارراه‌ها و توی این شهر خراب به کار واداشته، شاید آدم بیچاره‌ای بوده قبول، اما این دلیل نمی‌شود که فرزند خردسالش را به کار وادار کند. تازه این احتمال هم هست که طرف آدم بیچاره‌ای نبوده و چند تا یا چندده‌تا از این بچه‌ها را به زور تازیانه به کار گرفته و آخر شب هم هر چه درآورده‌اند از حلقوم‌شان می‌کشد بیرون. خلاصه این‌که من با یک مورد «کار کودک به خاطر فقر خانواده» طرف هستم و یا با خوکی که خون بچه‌ها را توی شیشه می‌کند. در هر دو حالت، من نمی‌توانم با خرید شاخه‌ای گل، این وضعیت را تایید کنم. من نه می‌توانم از وضعیتی که در آن کودکی وادار به کار می‌شود حمایت کنم، و نه می‌توانم طرفدار یک خوک استثمارگر بچه‌های بی‌سرپرست باشم. — اما دخترک بی‌گناه است. او را مجبور کرده‌اند.  — ربطی به موضوع ندارد. پولی که من به این دخترک بدهم، اولا خرج رفاه او نخواهد شد (توی جیب دیگری خواهد رفت) ثانیا استمرار این وضعیت رقت‌بار را تضمین خواهد کرد.

    چراغ سبز شده است. دخترک التماس می‌کند. سعی می‌کنم چشم‌ام توی چشم‌هایش نیفتد. می‌گویم: «تو نباید توی این سن کار کنی».  قلبم تیر می‌کشد. پایم را روی گاز می‌گذارم.

    می‌دانم تا چند روز بعد سوالی روحم را خواهد جوید: «آیا اشتباه کرده‌ام؟»

    * تیتر از سی‌میل


     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر

    خبرهاي گذشته