داوود هرمیداس باوند
جزایر سهگانه خلیجفارس بخشی از تمامیت ارضی ایران است و مطمئنا هر ایرانی میتواند به هر بخش از خاک سرزمینش سفر کند و نیازی به توضیح دادن در اینباره به کشورهای دیگر ندارد. در این میان واکنش امارات متحده عربی به سفر آقای احمدینژاد به جزیره ابوموسی بیشتر بهانهای برای تقابل با ایران است. فضایی به وجود آمده که کشورهای عربی منطقه در مقابل ایران صف کشیدهاند و از آن طرف هم نظریات و بحثهای مربوط به سپر دفاع موشکی که قرار است در امارات متحده عربی تحقق یابد سبب شده تا بهانهای برای امارات متحده عربی، شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه عرب بهوجود آید تا ایران را در تنگنا قرار دهند. ایران ضمن آنکه باید روابط حسنهای با همه همسایگان داشته باشد و سعی کند از هرگونه تنش پرهیز کند، لحظات و شرایطی پیش میآید که برخی کشورها جسارتی را به سرزمین دیگری در پیش میگیرند که خویشتنداری و ملاطفت، آنان را نسبت به ادعایشان جریتر میکند و گمان میکنند محق هستند و در نتیجه باید سیاستی محکم در پیش گیرند. با تمام این احوال این رفتارهای اخیر بهانهای بیش، از سوی کشورهای عربی خصوصا خود امارات و شورای همکاری خلیجفارس نیست و ایران باید با قوت تمام از جزایر خصوصا ابوموسی به عنوان بخشی از تمامیت ارضی خویش دفاع کند. در برهه زمانی پیش از انقلاب، ایران به همراه عربستان مسوولیت امنیت منطقه را بر عهده داشت و تصمیم بر این بود تا برای رفع نگرانی و رضایت خاطر کشورهای منطقه گامهایی برداشته شود. از این رو، تهران نیز امارات متحده عربی و چند شیخنشین کوچک دیگر خلیجفارس را به رسمیت شناخت و از آن سو نیز برای رفع هرگونه نگرانی و اطمینانبخشی به کشورهای حوزه خلیجفارس و گسترش همکاریهای منطقهای و برقراری امنیت، از حق تاریخی خود نسبت به بحرین چشمپوشی کرد و درباره جزیره ابوموسی سیاست مشارکت را پذیرفت که در سرزمین خودش با کشور دیگری مشارکت داشته باشد و بنابر این با شارجه در اینباره توافق کرد. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ دولت انگلستان به دلایل اهمیت استراتژیک و خصوصا به دلیل سیاستهای روسیه تزاری درخصوص دستیابی به آبهای خلیجفارس از یک سو و مطرحکردن راهآهن برلین- خلیجفارس از سوی آلمانها از سوی دیگر اعلامیهای را منتشر کرد که در آن تاکید شده بود دولت بریتانیا اجازه نمیدهد تا سلطه بلامنازع انگلیس در خلیجفارس مورد چالش کشورهای دیگر قرار گیرد و حتی در اینباره تا پای جنگ نیز پیش میرود.
در همین راستا از سوی وزارت خارجه انگلیس یادداشتی برای کارگزار انگلیس در خلیجفارس ارسال میشود که در رابطه با جزایر ایرانی تحقیق کند که اگر شیخ و حاکمی در آنها وجود دارد برای مذاکره وارد شوند. خصوصا که تنگه هرمز ارزش استراتژیک داشت و از این رو بر جزایر آن منطقه تاکید بیشتری میشود. از آن طرف در سال ۱۹۰۳ از سوی دولت ایران بازنگریهایی درخصوص نقشههای جغرافیا شده بود و با کمک کارشناسان بلژیکی ساماندهی درخصوص جزایر ایرانی مورد موافقت قرار گرفت که بر اساس آن در برخی بنادر، گمرکی به وجود آمد و پرچم ایران نصب شد که این مساله درباره ابوموسی و تنببزرگ نیز اعمال شد. اما دولت انگلیس نسبت به این مساله بیاعتنایی میکند و مامورین گمرک ایرانی را از تنببزرگ خارج میکند و از آنجا که ایران نیز در بحران مشروطه به سر میبرده نسبت به این مساله بیتوجهی میشود و پرچم شارجه در تنببزرگ نصب میشود. انگلستان ادعا میکند که چون این جزیره پیش از این اشغال نشده و چون شارجه نخست آن را اشغال کرده پرچم این امارتنشین را در آن نصب میکنند؛ در حالیکه در تمام اسناد حکومت انگلیس در قرن ۱۹ تنببزرگ و ابوموسی و دیگر جزایر خلیجفارس جزو ارباب جمعی حاکمیت فارس آورده شدهاند و حتی در نقشههای رسمی دولت انگلیس خصوصا نقشههای وزارت جنگ این جزایر به رنگ ایران مشخص شده بودند. نایبالسلطنه انگلیس در هند نیز در کتاب ایران و مساله ایران در نقشه رسمی، جزایر را به رنگ ایران در آورده و در نقشههای غیررسمی نیز این جزایر متعلق به ایران معرفی شده است. بنابراین جزایر نه جدیدالاکتشاف هستند و نه رها شده بودند. در نهایت در هشت آذر ۱۳۵۰ با قراردادی که با میانجیگری بریتانیا میان دولت ایران و شیخ شارجه بسته شد، حاکمیت ایران بر جزیره ابوموسی به رسمیت شناخته شد و در ۹ آذر، یک روز قبل از خروج نیروهای انگلیسی از منطقه و دو روز قبل از تشکیل رسمی اتحادیه امارات، نظامیان ایران وارد سه جزیره شدند. به موجب موافقتنامه شارجه ایران متعهد شد که به مدت ۹ سال، سالیانه یکونیممیلیون لیره به شیخ شارجه بپردازد.
در مورد جزیره ابوموسی ایران به شیخ شارجه این امتیاز مشارکت را قایل شد و در مورد تنبها حاکمیت ایران کاملا مسلم و مسجل شناخته شد. بنابر این موضعگیریها در مقابل ادعای امارات و اتحادیه عرب که حتی کشوری مانند موریتانی در این خصوص هیچ نقشی نداشته موضع میگیرد و حتی واقعیت تاریخی و حقوقی ایران را مطالعه نمیکند. این اتفاق نظر در بین اعراب هم فقط در اینباره وجود دارد و حتی در قبال اسراییل نیز این اتفاق آرا وجود نداشته است. به هرحال موضع ما درخصوص تمامیت ارضی باید محکم و قاطع باشد و نباید با خویشتنداری بیش از حد آنان را جسورتر کرد.
منبع: شرق
کلمه: با نزدیک شدن به زمان انجام تحریم های گسترده اقتصادی علیه کشورمان، مدیرکل دفتر مقررات واردات و صادرات سازمان توسعه تجارت ایران از توقف ثبت سفارش واردات کالا از ۱۰۰ شرکت اروپایی از سوی ایران خبر داد و مدعی شد: این اقدام در پاسخ به مواضع خصمانه کشورهای اروپایی در مقابل اقتصاد ایران اتخاذ شده است.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که ۷۱ درصد کالاهای وارداتی به ایران از نوع کالاهای ساخته شده صنعتی است. بخشی از این کالاهای صنعتی برای مصرف نهایی است و بخش دیگر مربوط به نهادههای مورد نیاز تولید داخلی است.
احسان خدایی با تائید خبر توقف مراودات تجاری ایران با ۱۰۰ شرکت اروپایی مدعی است: در مقابل مواضع خصمانهای که اتحادیه اروپا بر علیه ایران داشته و بر خلاف عرف تجارت بینالمللی و قوانینی که سازمان ملل متحد وضع کرده، ایران را مورد محدودیت اقتصادی قرار داده است، جمهوری اسلامی ایران مراودات تجاری خود را با ۱۰۰ شرکت اروپایی متوقف کرد.
مدیرکل دفتر مقررات واردات و صادرات سازمان توسعه تجارت ایران افزود: در فاز اول، این محدودیت تجاری برای آن دسته از شرکتهایی صورت گرفته است که کالاهای لوکس و مصرفی به ایران صادر میکردند، بر همین اساس جمهوری اسلامی ایران نیز جلوی واردات آن را گرفته است.
خدایی اظهار داشت: این اقدام جمهوری اسلامی ایران به این دلیل صورت گرفته تا به کشورهای اروپایی نشان دهد که مواضع تجاری را با مواضع سیاسی یکسان نبینند بلکه مواضع بنگاههای اقتصادی با مواضع سیاسی کشورها کاملا متفاوت باشد.
ادعای این مقام مسئول در حالی مطرح می شود که سال گذشته، میزان واردات کشور در این مدت حدود۳۴٫۵ میلیارد دلار بوده که حدود ۱۵ میلیارد دلار آن (۴۴ درصد) مربوط به واردات ماشینآلات و دستگاههای مکانیکی و الکتریکی، چدن و فولاد و انواع وسیله نقلیه و قطعات آن بوده است. ۵ کشور اول که بیشترین حجم واردات به ایران را دارند بهترتیب عبارتند از۱- امارات (با۳۲٫۴ درصد سهم) ۲- چین (۱۱٫۵ درصد) ۳- کره (۷٫۸درصد) ۴- آلمان (۶٫۶درصد) ۵- ترکیه (۵٫۵ درصد) همچنین واردات از سایر کشورها نیز حدود (۳۷ درصد) است. واردات از پنج کشور مذکور در مجموع حدود ۶۳ درصد از کل واردات ایران را تشکیل میدهد. همچنین ۹۰ درصد واردات ایران تنها از ۲۰ کشور جهان است.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس حداکثر میزانی که ممکن است در کمیسیون تلفیق مجلس برای افزایش قیمت بنزین در سال ۹۱ تصویب شود را برابر ۱۴۰ تومان اعلام کرد و گفت: حداکثر قیمت بنزین در سال ۹۱ برابر ۸۴۰ تومان میشود اما در کمیسیون تلفیق تلاش میکنیم تا قیمت بنزین همان ۷۰۰ تومان بماند.
سیدعماد حسینی در گفتگو با همشهری آنلاین با بیان این مطلب از مطرح شدن پیشنهاد ثابت ماندن قیمت بنزین در نشستهای آتی کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی خبر داد و گفت: از آنجا که در ابتدای اجرای قانون هدفمندی یارانهها ، شیب تندی برای افزایش قیمت بنزین برداشته شد بنابراین در سال ۹۱ نباید افزایشی در قیمت بنزین داشته باشیم.
عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در توضیح بیشتر گفت: با توجه به اینکه نرخ بنزین به اندازه سه فاز هدفمندی یارانهها افزایش داشته، کمیسیون تلفیق برای بنزین سقف تعیین میکند و اجازه افزایش قیمت بنزین را صادر نخواهد کرد.
حسینی با بیان اینکه دولت در اجرای مرحله دوم قانون هدفمند کردن یارانهها مجاز به افزایش ۲۰ درصدی قیمت حاملهای انرژی بوده است، گفت: با توجه به اینکه از همان ابتدای افزایش قیمت بنزین، نرخ بنزین به اندازه سه فاز هدفمندی یارانهها افزایش داشته است لذا در اجرای مرحله دوم هدفمندی، هر گونه افزایش قیمتی خلاف قانون هدفمندی است و قانون را نقض میکند.
وی خاطرنشان کرد: اگر قرار بر این است که قانون پیاده شود بنزین در سال ۹۱ نباید افزایش قیمت داشته باشد. اگر هم کمیسیون تلفیق بخواهد افزایش قیمتی برای بنزین در سال ۹۱ متصور باشد، افزایش قیمت بیشتر از ۲۰ درصد قابل تصور نیست.
بهرام مبشر استاد فیزیک و اخترشناسی دانشگاه کالیفرنیا ریورساید موفق به دریافت کمک هزینه ۲۰۰ هزار دلاری ناسا شده است تا طی دو سال به تالیف بانک اطلاعاتی از تمامی تصاویر به ثبت رسیده از رصدهای تلسکوپ فضایی مشهور ناسا یعنی «هابل» بپردازد.
به گزارش همشهریآنلاین، قرار است مبشر تمامی تصاویری که از سال ۲۰۰۲ تا به امروز توسط دوربین عکاسی قدرتمندی که در همان سال بر روی تلسکوپ فضایی هابل نصب شد را بررسی کرده و آنها را گردآوری کند. هابل که در سال ۱۹۹۰ سفر خود را به فضا آغاز کرده است تا به امروز به فعالیت خود ادامه داده و به یکی از مشهورترین، محبوب ترین و فعالترین تجهیزات علمی جهان تبدیل شده است. به دلیل اینکه مدار حرکت هابل در خارج از اتمسفر زمین است این تلسکوپ میتواند تصاویر به شدت واضحی را از کهکشانهایی در دور دستترین نقاط جهان به ثبت برساند.
بهرام مبشر درباره پروژه جدید خود میگوید: این پروژهای بسیار هیجان انگیز از استخراج دادهها است، برنامهای جاودانه با نتیجه نهایی که برای اخترشناسان سرتاسر جهان بسیار کارآمد خواهد بود.
اطلاعات تصاویر به ثبت رسیده توسط هابل توسط رصدهایی که از کهکشانهای مشابه توسط دیگر رصدخانهها و در طول موجهای مختلف انجام شده تکمیل خواهد شد. این رصدخانهها شامل تلسکوپهای زمینی و فضایی خواهند بود. مبشر میگوید نور در هر طول موجی داستانی متفاوت را از هر کهکشان بازگو میکند و با ترکیب دادههای چند طول موجی اخترشناسان میتوانند ویژگیهای فیزیکی کهکشانها را محاسبه کرده و از آنها برای مطالعه بر روی شکل گیری و تکامل کهکشانها استفاده کنند.
بانک دادههای چند طول موجی برای محاسبه پارامترهای فیزیکی کهکشانها از جمله شتاب کیهانی، جرم، نوع و سرعت ستاره سازی آنها مورد استفاده قرار خواهد گرفت. مبشر و تیمش برای اینکه جامعه اخترشناسی بتواند از این بانک استفاده کند، کاتالوگهایی با طول موج چند گانه و جامع را فراهم خواهند آورد و ویژگیهای فیزیکی تمامی کهکشانهایی که تا کنون توسط هابل رصد شده است را محاسبه خواهند کرد.
مبشر معتقد است نتیجه این مطالعه منجر به رمزگشایی از تمامی رصدهایی که هابل طی ۱۰ سال گذشته انجام داده خواهد شد و پایگاه دادههای خارق العادهای برای مطالعات آینده ایجاد خواهد شد. این طرح مطالعاتی از میان دریایی از طرحهای ارائه شده و توسط تیمی از اخترشناسان ارشد ناسا انتخاب شده و کمک هزینه مطالعاتی ۲۰۰ هزار دلاری به آن تعلق گرفته است.
شوبانه همتی دانشجوی بهرام مبشر در دانشگاه کالیفرنیا ریورساید و دانشمندانی از موسسه علوم تلسکوپهای فضایی بالتیمور و موسسه تکنولوژی کالیفرنیا در این پروژه دوساله مبشر را همراهی خواهند کرد.
سرپرست کمیته امداد با اشاره به اینکه پس از گذشت ۲۳ روز از سال۹۱ هنوز اعتبارات عیدی مددجویان کمیته امداد از سوی سازمان برنامه و بودجه پرداخت نشده است، گفت: کمیته امداد آمادگی دارد به محض دریافت این اعتبار، آن را بین مددجویان توزیع کند.
به گزارش فارس حسین انواری در نخستین گردهمایی مدیران، معاونان، مشاوران و همچنین اعضای شورای مرکزی کمیته امداد که در سالن همایشهای غدیر برگزار شد ، اظهار داشت: در سال ۹۰ با برنامهریزی انجام شده از سوی مدیران و معاونان بازنگری جدیدی در خصوص وضعیت مددجویان تحت پوشش انجام گرفت و در واقع یک ساماندهی و طبقهبندی جدیدی در خصوص مددجویان انجام شد.
عضو شورای مرکزی کمیته امداد با اشاره به رویکرد کمیته امداد در بخش توانمندی خانوادههای تحت پوشش تأکید کرد: در این بخش باید استعدادهای خانوادهها شناسایی و از آن آگاه شویم و در ادامه اقداماتی را برای ارتقاء کارآمدی استعدادها انجام دهیم.
عضو شورای مرکزی کمیته امداد در ادامه با اشاره به قسمت دوم رویکرد امداد در سال ۹۱ تأکید کرد: در بحث کارآفرینی نیز کمیته امداد سرفصلهایی نیز مشخص کرده است که بکارگیری ایدههای نوین، کوتاه کردن مسیر حرکت برای رسیدن به اهداف عالی، استفاده از تفکرات جدید از جمله سرپفصلهای مشخص شده در این بخش است.
انواری در ادامه در خصوص موضوع سوم رویکرد امداد در سال ۹۱ گفت: در بخش تحکیم خانواده نیز همانند دو بخش دیگر نیز سرفصلهایی مشخص شده است که ارتقاء سطح رفاه و تأمین نیازهای اولیه خانوادههای تحت پوشش، پیشگیری از مهاجرتهای بیرویه به شهرها و حاشیهنشینی، کاهش عوامل تأثیرگذار بر بیکاری و ناهنجاری در خانوادههای مددجویان، توسعه خدمات تربیتی و آموزشی برای دانشجویان، ارتقاء سطح آگاهی و دینی و اعتقادی خانوادهها از جمله سرپرستهای مهم در این بخش است.
سرپرست کمیته امداد افزود:برای پرداخت عیدی به مددجویان نیازمند به تأمین اعتبار ۸۰ میلیارد تومانی بودیم که این رقم جهت درخواست به سازمان برنامه و بودجه اعلام شد.
وی تصریح کرد: با تلاشهای قبل از سال ۹۱ از سوی کمیته امداد و حتی در روزهای پایانی سال این رقم به دلیل مشکلاتی از سوی سازمان برنامه و بودجه هنوز به کمیته امداد پرداخت نشده است و مجموعه امداد آمادگی دارد به محض دریافت این اعتبارات آن را سریعاً در اختیار خانوادههای تحت پوشش خود قرار دهد.
انواری در خصوص اعتبارات امسال کمیته امداد گفت: در لایحه پیشنهادی دولت به مجلس افزایش ۱۷ درصدی اعتبار کمیته امداد در نظر گرفته شده است ضمن اینکه امسال بنا داریم با تعامل بانکها ۵۰۰ هزار فرصت شغلی برای خانوادههای تحت پوشش فراهم کنیم.
عضو شورای مرکزی کمیته امداد ادعا کرد: در سال گذشته یک هزار و ۵۰۰ میلیون تومان وام نیز از سوی بانکهای عامل برای ایجاد ۳۰۰ هزار فرصت شغلی دریافت شد.
دانشجویی که با هک سایت چند دانشگاه در مشهد نمرات دانشجویان را تغییر داده بود، دستگیر شد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات استان خراسان رضوی گفت: این فرد که دانشجوی یکی از دانشگاههای مشهد است با دسترسی به سامانه ثبت نمرات در واحد آموزش دانشگاه ها نمرات دانشجویان را تغییر داده بود.
سرهنگ عرفانی افزود: این دانشجو پس از شناسایی دانشجویانی که مشروط شده یا نمرات ضعیفی کسب کرده بودند، از طریق ارسال ایمیل و پیامک به آنها پیشنهاد تغییر نمرات در قبال دریافت مبالغ کلان را داده بود.
او گفت: این متهم با تصور این که با استفاده از نرم افزارهای VPN و تغییرIP می تواند ردپای خود را در فضای سایبری محو کند، با به کارگیری IP های خارجی اقدامات مجرمانه خود را اجرا کرده بود، اما با اقدامات فنی کارآگاهی پلیس فتای خراسان رضوی در مدت کوتاهی شناسایی و دستگیر شد.
کلمه- گروه بین الملل:
موشک دور پرواز کره شمالی که ماه هاست خبر پرتاب آن ذهن بسیاری از سیاستمداران را به خود مشغول شده بود سرانجام در روز جمعه (۲۵ فروردین)، ساعت ۷:۳۹ دقیقه به وقت محلی به فضا پرتاب شد. اقدامی که به مناسبت گرامیداشت صدمین سالگرد تولد کیم ایل سونگ، بنیان گذار حزب کمونیست کره شمالی انجام شد به گفته پنتاگون، این موشک کمتر از یک دقیقه بعد در فضا منفجر شده و تکههای آن به دریای زرد سقوط کردهاند.
دبیرکل سازمان ملل، اتحادیه اروپا، روسیه، چین و آلمان اقدام ناموفق کره شمالی برای پرتاب موشک دور پرواز به فضا را محکوم کردند. بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل ضمن محکوم کردن عملیات پرتاب موشک توسط کره شمالی، این اقدام را با آنکه با شکست مواجه شده است، “رقت انگیز” توصیف کرد.
برخی کارشناسان معتقدند که کره شمالی بزودی به آزمایش جنگ افزار اتمی دست خواهد زد. برنامهی موشکی کره شمالی که گفته میشد برای فرستادن یک ماهواره به فضاست، از پیش اعلام شده و موجی از اعتراضات بینالمللی را برانگیخته بود. حتی چین که مهمترین پشتیبان کره شمالی بهشمار میرود، از این اقدام انتقاد کرد.
کره شمالی همواره گفته است که هدف از پرتاب این موشک قرار دادن ماهواره ای در مدار زمین برای انجام پژوهش های علمی است. اما بسیاری از کشورها از جمله آمریکا بر این باورند که عملیات کره شمالی یک آزمایش موشکی به منظور گسترش توانایی های نظامی این کشور بوده است. این در حالی است که چین به همراه روسیه، از جامعه بین المللی خواسته اند که در واکنش به این عملیات از خود “خویشتنداری” نشان دهند.
آمریکا، ژاپن و کره جنوبی که با دقت بر این عملیات نظارت داشتند می گویند که لحظاتی پس از پرتاب، موشک قطعه قطعه شد و در آب های اطراف شبه جزیره کره فرو افتاد. کاخ سفید نیز در واکنش به پرتاب این موشک در اطلاعیه ای اعلام کرد که علی رغم ناموفق بودن پرتاب، کره شمالی همچنان خطری برای امنیت منطقه به حساب می آید. در این اطلاعیه آمده “عمل کره شمالی تهدیدآمیز، بر خلاف قوانین بین المللی، و مغایر با تعهدات پیشین این کشور است.” شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار است جلسه ای اضطراری تشکیل دهد تا درباره نحوه برخورد با کره شمالی تصمیم گیرد.
مقام های آمریکا و کره جنوبی گفته اند تحولات در منطقه شبه جزیره کره را با دقت تحت نظر دارند. همچنین بسیاری دیگر از رهبران جهان به این واقعه واکنش نشان داده اند.
کیم سونگ هوان، وزیر امور خارجه کره جنوبی:
پرتاب موشک توسط کره شمالی کاملا مغایر قطعنامههای مصوب شورای امنیت علیه برنامه های اتمی و موشکی این کشور است. این یک اقدام تحریک آمیز است که صلح و امنیت در شبه جزیره کره و منطقه شمال شرق آسیا را به مخاطره می اندازد.
لیو وی مین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین:
ما امیدواریم که همه طرفین قادر به حفظ آرامش و خویشتنداری باشند و از دست زدن به اقداماتی که ممکن است به صلح و ثبات در این شبه جزیره و منطقه خدشه وارد کند، خودداری کنند.
اوسامو فوجی مورا، دبیر ارشد کابینه ژاپن:
با آنکه پرتاب موشک با شکست مواجه شد، عملیات کره شمالی تهدیدی است برای امنیت و مردم ژاپن. آن هم با وجود درخواست های مکرری که از طرق دیپلماتیک برای جلوگیری از این اقدام به عمل آمد. این اقدام شدیدا تحریک آمیز است و به مثابه نقض جدی قطعنامه های شورای امنیت است.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید:
با در نظر گرفتن رفتارهای خصمانه کره شمالی در گذشته، این اقدام اخیر غافلگیرانه نبوده است. اما هرگونه عملیات موشکی از سوی کره شمالی برای جامعه بین المللی موجب نگرانی است. آمریکا نسبت به هرگونه اقدام تحریک آمیز از سوی کره شمالی حساس و به امنیت متحدان خود در منطقه کاملا متعهد است.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا:
من عمیقا نسبت به عملیات پرتاب موشک توسط جمهوری دمکراتیک خلق کره، نگرانم. پرتاب موشک دوربرد کره شمالی بخشی از آزمایش های موشکی آن کشور با هدف های نظامی است و نقض بارز قطعنامه ۱۸۷۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد است. من قویا از کره شمالی می خواهم تا از هرگونه آزمایش موشکی و یا انجام اقداماتی مرتبط با فعالیت های هسته ای دست بردارد و به همکاری با جوامع بین المللی متعهد شود.
گویدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان:
من اقدام کره شمالی در پرتاب موشک را محکوم می کنم. این نقض کامل تعهدات بین المللی است و به افزایش تنش ها در شبه جزیره کره دامن می زند. شورای امنیت سازمان ملل باید واکنشی قاطع به این مورد از نقض قوانین بین المللی نشان دهد.
کلمه – گروه بین الملل: گروهی از نظامیان گینه بیسائو دست به کودتا زده اند و به خانه نخست وزیر پیشین گینه بیسائو که در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری ماه گذشته پیشتاز بود، حمله کرده اند. رسانهها از محاصره کاخ نخستوزیری و خیابانهای اطراف خبر میدهند. دستکم یک نفر کشته شده است.
پایتخت گینه بیسائو، روز پنجشنبه صحنه درگیری نظامیان با نیروهای وفادار به دولت موقت این کشور شد. به گفته شاهدان عینی در بیسائو، صدای خمپاره اندازها و گلوله باران در اقصی نقاط این شهر به گوش میرسد. گزارشها حاکی از پرتاب نارنجک به خانه کارلوس گومس جونیور، نخست وزیر پیشین این کشور و اشغال مناطق جنوبی شهر بیسائو از سوی کودتاگران است.
در جریان کودتا ساختمان رادیو تلویزیون محاصره شد. کودتاگران در مراکز استراتژیک بیسائو، پایتخت این کشور مستقر شدهاند. همچنین رادیوی دولتی گینه بیسائو نیز بدون هیچ توضیحی فعالیتش را متوقف کرده است.
رسانهها اعلام کردهاند که کارلوس گومس جونیور، نخستوزیر گینه بیسائو در منزل خود توسط کودتاچیان دستگیر شده است. او در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری این کشور که ماه گذشته برگزار شد پیشتاز بود و از چهرههای محبوب این انتخابات محسوب میشود. قرار بود که دور نهایی انتخابات ۲۹ آوریل برگزار شود.
برخی از دیگر سیاستمداران کشور نیز همراه با نخستوزیر دستگیر شدند. رسانهها از وقوع درگیریهای سنگین در بیسائو بین وفاداران به دولت موقت و کودتاگران در پنجشنبهشب خبر دادهاند. شاهدان عینی گفتهاند که صدای گلولهباران در شهر طنین انداز بود و مردم از بیم جان خود در خانهها پناه گرفته بودند.
از زمان استقلال گینه بیسائو از پرتغال در سال ۱۹۷۴ این کشور همواره شاهد شورش و کودتا بوده است. از آن زمان تا کنون هیچ رئیس جمهوری در این کشور نتوانست دوره ۵ ساله ریاست جمهوری خود را به پایان برساند.
میرحسین موسوی: حتی اگر با تلاش دلسوزان از واگذاری دستاوردهای کشور در زمینه انرژی صلحآمیز هستهای جلوگیری شود از عواقب افراط و تفریطهای دولتمردان ایمن نشدهایم. آنان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریمها فراهم کرده اند.
دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا که در یک سفر تاریخی در برمه به سر می برد، با آنگ سان سوچی، رهبر دمکراسی خواهان این کشور دیدار کرد.
او در این دیدار که در رانگون انجام شد، با توجه به اصلاحات اخیر در برمه خواهان تعلیق تحریم های اقتصادی علیه این کشور شد.
به گزارش بی بی سی، خانم سوچی ضمن استقبال از اظهارات آقای کامرون گفت که تعلیق تحریم ها “قدرت اصلاح طلبان را بیشتر می کند”.
آقای کامرون اولین نخست وزیر بریتانیاست که در شصت سال گذشته به برمه سفر کرده است.
او پیشتر در این سفر با تین سین، رئیس جمهور برمه در دیدار کرد.
نخست وزیر بریتانیا هنگام ورود به برمه در یک سخنرانی گفت که دولت باید نشان بدهد که حرکت به سوی دمکراسی “بازگشت ناپذیر” است.
آقای کامرون نخستین رهبر یک کشور غربی است که پس از پیروزی خانم سوچی در انتخابات میاندوره ای پارلمان در هفته گذشته، به برمه رفته است.
دیوید کامرون در سفرش به برمه با تین سین، رئیس جمهور برمه دیدار کرد
برمه حدود نیم قرن توسط نظامیانی اداره می شد که با سرکوب مخالفان، حکمران مطلق کشور بودند. اقدامات اقتدارگرایانه حکومت برمه، تحریم های سنگین کشورهای غربی را برای برمه در پی داشت.
نخستین انتخابات عمومی پس از ۲۰ سال در سال ۲۰۱۰ برگزار شد.
از سال ۲۰۱۱ اصلاحات گسترده ای در برمه صورت گرفت و صدها فعال سیاسی از زندان آزاد شدند. در همان سال دولت غیرنظامی مورد حمایت نظامیان بر روی کار آمد.
آقای کامرون گفت: “اکنون دولتی هست که می گوید به اصلاحات متعهد است و گام هایی نیز برداشته است، به نظر من باید این اقدامات را تشویق کرد.”
اما او افزود: “البته نباید از یاد ببریم که راهی طولانی در پیش است و دولت باید کارهای بسیاری انجام دهد که نشان دهد این اصلاحات واقعی و بازگشت ناپذیر است و ما نیز در این رابطه باید بسیار محتاطانه عمل کنیم.”
آقای کامرون پیش از دیدار با خانم سوچی او را “نمونه درخشانی” برای مردمی دانست که “در آرزوی آزادی، دمکراسی و پیشرفت بوده اند”.
خانم سوچی از جمله سرشناس ترین مخالفان حکومت برمه بود که حدود ۲۰ سال در حصر خانگی به سر برد.
آقای کامرون اولین نخست وزیر بریتانیایی است که از زمان استقلال برمه از بریتانیا در سال ۱۹۴۸ به این کشور سفر کرده است.
برمه آخرین کشوری است که آقای کامرون در جریان سفر خود به آسیای جنوب شرقی از آن دیدن می کند.
آقای کامرون در حالی به برمه سفر کرده است که سازمان ملل به زودی قرار است در خصوص لغو تحریم های علیه برمه تصمیم گیری کند.
پیشتر دولت آمریکا اعلام کرده بود که تحریم های علیه برمه را بیش از پیش کاهش خواهد داد.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا اخیرا پس از سفر به برمه گفت که بعضی از محدودیتها در روابط مالی دو کشور کاهش خواهد یافت و رهبران برمه قادر خواهند بود به آمریکا سفر کنند.
عباس پالیزدار به دلیل حمله قلبی و به خاطر اثرات شیمیایی باقی مانده از جنگ تحمیلی در یکی از بیمارستانهای تهران در بخش ICU بستری است.
مصطفی ترک همدانی وکیل عباس پالیزدار در گفتوگو با ایلنا با اعلام این خبر گفت: چند روز پیش عباس پالیزدار که به دلیل عدم تحمل کیفر در خارج از زندان به سر میبرد به دلیل حمله قلبی و اثرات ناشی از شیمیایی شدن در جنگ تحمیلی به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل و بستری شد.
وکیل پالیزدار با بیان اینکه به دلیل عدم تحمل کیفر پالیزدار از سوی پزشکی قانونی برای وی گواهی صادر میشود، اظهار کرد: گواهی پزشکی قانونی که به صورت زمان دار صادر میشود، اخیرا مدت ۳ ماهه آن نیز تمام شده و به دنبال تمدید زمان این گواهی هستیم.
پالیزدار در سال ۸۷ بدنبال گزارش تحقیق و تفحص مجلس و گزارش فساد برخی از مسئولان و مقامات بلندپایه به اتهام سوء استفاده مالی، افترا، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و پخش شایعه به ده سال زندان محکوم شد.
سیدحسن خمینی گفت: تمام رفتارهای امام تابع یک نظام عقلانیت انسانی است وایشان در تصمیم های شخصی ، سیاسی و اجتماعی هیچگاه به رمل و خرافه و امور غیر عقلانی متکی نبود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در جمع اعضا وکارکنان دفتر حضرت امام ،رییس، قائم مقام، معاونان، مدیران و کارکنان موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) ،رییس وکارکنان پژوهشکده امام خمینی وانقلاب اسلامی ، نمایندگی های موسسه در قم ، اصفهان ، خمین و شبه قاره ، موسسات عروج فیلم و عروج چاپ ،پرتال امام خمینی و پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران به مناسبت آغاز سال جدید با بیان اینکه سخن گفتن از امام، یک موضوع شخصی نیست، اظهار داشت: شیعه به هیچ عنوان یک فرد را به عنوان بت، تقدیس نمی کند، ما اگر یاد امام را زنده نگه می داریم، بخاطر این است که امام یک نماد تمام عیار است.نماد استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی ،چنانچه اگر یاد پیامبر (ص)را مدام در همه جا، ذکر می کنیم، یک مساله فردی نیست. او بشری است مثل همه اما او نماد است چون رسول خدا است. امیرالمومنین، فاطمه، امام حسین را بزرگ می پنداریم، چون همانند یک پرچم هستند این پرچم را سر دست نگه می داریم تا دور آن جمع شویم. تکریم این بزرگواران ، نیاز ماست و این مائیم که محتاج پرچم های هویت خویش هستیم.
سیدحسن خمینی با اشاره به سرود گروهی از جوانان گرگان که در این دیدار دروصف ایشان اجرا کردند ،گفت: همه مصائب در جامعه از منیت ها شروع می شود. کسانی که در مجموعه های منتسب به امام کار می کنند، شرعا و قانونا، حق ندارند، فردگرایی کنندوباید به این توجه داشته باشند که اگر از امام می گوییم ، باز بخاطر شخص پرستی نیست بلکه بخاطر نگه داشتن پرچم اسلام است .
سیدحسن خمینی با بیان اینکه عقلانیت با توکل و دعا منافات ندارد، گفت: انسان وقتی ازطریق عقلانی به تصمیم رسید آن گاه توکل می کند و به بزرگان دین متوسل می شود همچنان که از خداوند همواره می خواهد که تصمیم صحیح را برای اوپدید اورد پس دعا در طول رفتار عقلانی است . پیامبر در جنگ خندق، منتظر جبرئیل نبود. در جنگ احد تصمیم گیری عقلانی کرد. پیامبر هیچ وقت، بدون برنامه به جنگ نرفت.
وی اظهار داشت: امام در طول دوران انقلاب و دفاع مقدس دقیقا مطابق با قواعد عقلانی جامعه پیش رفتند. اما این پیشرفت بخاطر خدا بود همانطور که عقلانیت امیرالمومنین برای خدا و عقلانیت معاویه برای نفس بود. عقلانیت دشمن برای غیرخدا است. برای خدا کار کردن، کار را ارزشمند می کند اما دلیل نمی شود چون برای خدا کار می کنیم، پس به عقلانیت پشت پا بزنیم. مثلااقتصاد قواعدی دارد. نقدینگی بالا در جامعه تورم به وجود می آورد. باید به این قواعد، تن داد.
سید حسن خمینی در ادامه اظهار داشت: امام اخلاقی زندگی کرد. هرگز پا روی اخلاق نگذاشت. هیچ وقت بخاطر هدف، چیزی را توجیه نکرد. وقتی منیت انسان آغاز می شود، کار به ضداخلاق می کشد. منیت انسان را به سقوط اخلاقی می کشاند.امام قبل از هر چیز یک معلم اخلاق است ، یک عارف است کسی است که منییت را در خویشتن نابود کرده است .رذایل اخلاقی دروغ ، تهمت ، غیبت ، کینه ، حقد وحسد را در خود از بین برده است .
وی در خصوص وحدت ملی گفت: در گوشه گوشه رفتارهای سیاسی امام از سال ۴۲، آنچه اساسا بروز و ظهور دارد، وحدت است. اینکه جامعه، چندپاره نشود اینکه همه، “ما” بشود. یادمان باشد “همه با هم” شعار امام بود. باید “همه با هم” باشیم تا “من و تو” پیدا نشود.
سیدحسن خمینی اظهار داشت: امام فقیهی است که اخلاق را در رفتارهای خود رعایت می کند ودر تصمیم گیریها به عقلانیت اتکا داردو به عنوان یکی از مهمترین امور راهبردی به وحدت ملی تکیه می کند.
سیدحسن خمینی در پایان با بیان اینکه مجموعه منتسب به امام، توانمندی های بالایی دارد، خطاب به کارکنان موسسه تنظیم و نشر آثار امام گفت: ما همواره باید چشم به جلو داشته باشیم. خود را نقد کنیم. اشکالات را ببنیم. اما نباید از توانمندی ها و زحمات، چشم بپوشیم. ما باید هر سال خود را برای کارهای بزرگتر آماده کنیم.
پیش از سخنان سید حسن خمینی یک گروه سرود از استان گلستان ، سرودی را در وصف نوه امام خواند که سیدحسن خمینی ضمن تشکر از آنان توصیه کرد اینگونه اشعار و سرود ها در وصف امام خوانده شود .وی در همین زمینه به خاطره ای از امام اشاره کرد که در برابر تعریف و تمجید مرحوم فخرالدین حجازی از امام واکنش نشان داده بود
در پاسخ به تماس ها و پیگیری ها، روابط عمومی کلمه به اطلاع مخاطبان گرامی می رساند که وب سایت کلمه در چند روز اخیر با مشکلات فنی در سرور مواجه بوده که کار به روز رسانی منظم و مستمر را با اختلال مواجه کرده است. به همین علت، امکان دریافت و انتشار نظرات مخاطبان نیز وجود نداشته که با تلاش تیم فنی کلمه، مشکل به وجود آمده به سرعت برطرف خواهد شد. امید است که قدردان صبر و پیگیری خوانندگان و علاقه مندان باشیم.
در واکنش به سخنان اخیر وزیر علوم مبنی بر جلوگیری از ورود «فعالان فتنه» به دانشگاه ها، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و همچنین دفتر تحکیم وحدت اقدام به موضع گیری کرده اند.
به گزارش کلمه، دستنایی، عضوکمیسیون آموزش و تحقیقات در مورد اظهارات اخیر وزیر علوم مبنی بر ممنوعیت تحصیلی کسانی که در فتنه سال ۸۸ فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر در نماز جمعه همچنان به فتنهگری ادامه دادند، گفت: برای جلوگیری از اینکه دایره محدودیت فراتر از این نرود و به نوعی انگی بر فردی که سابقه محکومیتی ندارد زده نشود وزیر علوم باید در این زمینه توضیحات کاملتری را ارائه دهد.
این نماینده مجلس به ایلنا می گوید «کسانی که وارد دانشگاه میشوند نباید سوء پیشینه و پروندههای متعددی داشته باشند»، اما در عین حال هشدار می دهد که نباید در اجرای چنین امری اعمال سلیقه صورت گیرد که در این صورت «کمیسیون آموزش و تحقیقات وارد عمل میشود و این مسئله را مورد بررسی قرار می دهد».
از طرف دیگر دفتر تحکیم وحدت نیز با انتشار بیانیه ای نسبت به این سخنان انتقاد کرده و آن را نقض آشکار حقوق دانشجویان عنوان کرده است. در بیانیه این تشکل دانشجویی آمده است: « سخنان وزیر علوم دولت غیرقانونی دهم، در ادامه ی همان تفکری است که خود را مالک ایران و ایرانی می داند و به خود اجازه می دهد که برای دانشگاه، نهادی که چون استخوان در گلو و خار در چشم مستبدین و کوته فکران بوده و خواهد بود، این چنین تصمیم بگیرد و تلاش کند تا از ورود جوانان آگاه، چه در لباس استاد و چه در کسوت دانشجو به دانشگاه ها جلوگیری کند. به راستی، آیا در چنین فضایی است که حاکمیت جمهوری اسلامی خود را الگوی مردمان جهان می پندارد، ادعای مدیریت جهان می کند و نظام خود را مقدس می پندارد؟!»
این تشکل با اعتراض صریح نسبت به سیاستهای حذف گرایانه و برخوردهای سرکوبگرایانه وزارت علوم در سال های اخیر با دانشجویان و اساتید منتقد، به نام بردن از دانشجویانی می پردازد که به زعم خود آنان را علم جویانی می داند که اکنون بهار جوانی را در زندان های حاکمیت علم ستیز جمهوری اسلامی به سر می برند، همچون بهاره هدایت، مجید توکلی، ضیاء نبوی، مجید دری، مهدیه گلرو، کوهیار گودرزی، علی ملیحی، علی اکبر محمد زاده، مهدی خدایی، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، آرش صادقی، امید کوکبی، شبنم مددزاده، عاطفه نبوی.
یادآور می شود، کامران دانشجو، در سخنانی که اخیرا در مراسم افتتاحیه پارک علم و فناوری در قم بیان شد، ادعا کرد کسانی که در فتنه سال ۸۸ پس از سخنان رهبری از فعالان بودند، حق ورود به دانشگاه ها را ندارند. وی در این سخنرانی نسبت به آنچه که به زعم وی برخورد با « اساتید بسیجی» در دانشگاه ها نیز خوانده شده اعتراض کرده و خواستار توقف آن شد.
گفتنی است دفتر تحکیم وحدت و سایر تشکل های دانشجویی این روزها بدترین دوران خود را سپری می کنند و در حالی که هر روز خبر از توقیف و پلمپ دفتر و یا بازداشت یکی از اعضای تشکل های منتقد در اکثر دانشگاه های کشور به گوش می رسد، این نهادها تنها می توانند به انتشار بیانیه های انتقادی آن هم به صورت بسیار محدود اقدام کنند.
این روزها وزارت علوم دولت احمدی نژاد با مدیریت رییس ستاد انتخابات سال ریاست جمهوری ۸۸، در کنار پروژه حذف فیزیکی منتقدین در دانشگاه ها، همچنین اجرای طرحی را که «اسلامی کردن دانشگاه ها» می نامد در دست دارد که طی آن تاکنون اقدام تغییرات اساسی در سرفصل دروس، حذف واحدها، جابجای رشته های تحصیلی و حتی تفکیک جنسیتی می پردازد؛ پروژه ای انتقادات گسترده ای را در پی داشته و تنها خود دولت و همراهانش بوده اند که با تهیه تقدیرنامه ها و برگزاری برنامه هایی از خود در اجرای آن تقدیر کرده اند.
عضو کمیسیون تلفیق با اعلام پیشنهاد دلار ۱۳۰۰ یا ۱۴۰۰ تومان در بودجه ۹۱، گفت: نمایندگان با تصویب کاهش رشد درآمد مالیات حقوق، سقف معافیت مالیاتی حقوق را تا ۶۶میلیون ریال در سال و ۵۵۰ هزار تومان در ماه افزایش دادند.
موسیالرضا ثروتی در مورد آخرین مصوبات کمیسیون تلفیق گفت: سقف مالیات حقوق و دستمزد افزایش پیدا کرد. قبلا مجموع درآمد سالانه تا ۵ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان معاف بود، امسال این رقم به ۶ میلیون و ۶۰۰هزار تومان افزایش یافته است.
وی افزود: همچنین دولت پیشنهاد رشد ۵۲ درصدی مالیات حقوق و دستمزد در لایحه بودجه را ارائه کرده بود که نمایندگان مجلس این رقم را کاهش داده و در نهایت تصویب کردند، این رشد در حد ۲۷ درصد باشد.
عضو کمیسیون تلفیق در مورد مباحث درآمدی لایحه بودجه ۹۱ گفت: جدول شماره ۴ مربوط به بندهای درآمدی به پایان رسید و کل موضوعات درآمدی لایحه به جز موارد مراعا مانده مانند درآمد نفت، درآمد فروش اوراق مشارکت و شرکتهای دولتی و درآمد هدفمندی یارانهها بقیه به تصویب رسید.
نماینده بجنورد افزود: درآمد ناشی از عوارض حق بیمه شخص ثالث رقم پیشنهادی دولت به مقدار ۵۰۰ میلیارد تومان تصویب شد و همچنین درآمد حاصل از فروش نوشابه در لایحه بودجه پیشنهاد دولت همان ۸ میلیارد تومان به تصویب رسید.
به گزارش فارس، وی گفت: درآمد حاصل از ۷۰ تومان برای عرضه هر کیلوگرم میوه و سبزی داخلی که سال گذشته نیز پیشنهاد شده بود، از رقم ۲۰۰ میلیارد تومان پیشنهادی دولت به ۶۰۰ میلیارد تومان افزایش پیدا کرد.
ثروتی افزود: در مورد درآمد ۲۵۰ تومانی از محل عرضه گوشت برای دولت و همچنین درآمد ۱۰۰ تومانی از محل عرضه هر کیلوگرم گوشت مرغ در مجموع ۴۰ میلیارد تومان در لایحه بودجه پیشنهاد شده بود که همین رقم به تصویب رسید.
وی گفت: درآمد ناشی از میعانات گازی، درآمد نفت و ۲درصد نفت خام و میعانات گازی و صادرات آنهابه صورت مراعا باقی ماند. همچنین درآمد منابع حاصل از واردات بنزین صفر پیشنهاد شده بود که همان به تصویب رسید.
ثروتی افزود: درآمد فروش ساختمانها، تاسیسات دولتی، اراضی دولتی، ماشینآلات، سایر داراییها، مهماسراها، پادگانها، اموال تملیکی، مجتمعهای تفریحی، اموال منقول همان رقم پیشنهادی دولت به تصویب رسید.
عضو کمیسیون تلفیق یادآور شد: در آمد واریز وجوه اداره شده نزد بانکها و رسوب پول در بانکها ۲۰۰ میلیارد تومان همان رقم پیشنهادی دولت به تصویب رسید. همچنین درآمد ناشی از برگشتی بودجه عمرانی از سالهای قبل ۶۵۰ میلیارد تومان به تصویب رسید.
وی گفت: سررسید سود و اصل وامهای خارجی که ایران به کشورهای دیگر پرداخت کرده ۳۰ میلیارد تومان تصویب شد و همچنین درآمدهای نفتی، شرکتها و اوراق مشارکت مراعا مانده است.
عضو کمیسیون تلفیق در مورد نرخ مرجع ارز در بودجه گفت: هزار و ۱۵۰ تومان برای هر دلار پیشنهاد دولت است البته دولت سال گذشته از محل مابهالتفاوت فروش نرخ ارز به میزان هزار و ۳۰۰ تومان و هزار و ۴۰۰ تومان تا رقم هزار و ۲۲۶ تومان با نرخ هزار و ۱۵۰ تومان قانون بودجه رقمی معادل ۴ هزار میلیارد تومان اضافه درآمد کسب کرد که به خزانه واریز شد.
وی گفت: در قانون برنامه پنجم نظام ارزی کشور به صورت شناور مدیریت شده تصویب شده اما نباید بانک مرکزی دلارهای نفتی را به نرخ دلارفروشان کنار خیابان حساب کند. بلکه به نرخ روز مرجع بانک مرکزی و به صورت شناور و مدیریت شده اعمال کند.
ثروتی یادآور شد: امسال پیشنهاد این است که نرخ دلار ۱۳۰۰ یا ۱۴۰۰ تومان شود اما هنوز معلوم نیست و پیشنهاد اول دولت در لایحه ۱۱۵۰ تومان و نرخ مرجع ۱۲۲۶ تومان است.
ثروتی در پاسخ به این پرسش که آیا درآمدهای ارزی دولت به شکل ریالی در قانون بودجه سقف دارد، گفت: همه درآمدهای مصوب برای دولت باید سقف داشته باشد و این رقم از محل فروش نفت خام در سال گذشته ۵۹ هزار میلیارد تومان بود که سقف درآمد ریالی دولت از فروش نفت برای لایحه بودجه امسال ۶۲٫۵ هزار میلیارد تومان پیشنهاد شده است.
وی گفت: درآمد دلاری دولت از فروش نفت خام سال گذشته ۵۳ میلیارد دلار بود که امسال در لایحه بودجه ۵۲ میلیارد دلار پیشنهاد شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا دولت برای تبدیل دلار نفتی به ریال از چه نرخی باید استفاده کند گفت: باید از نرخ مرجع بانک مرکزی استفاده کند اما شناور مدیریت شده یعنی اینکه به دولت امکان میدهد این نرخ را افزایش دهد. البته مازاد درآمد دولت از محل تغییر نرخ ارز باید به خزانه کشور واریز شود.
ثروتی یادآور شد: متاسفانه یکی از مشکلات اقتصادی کشور وجود دو، سه گونه نرخ ارز در بودجه است که در قانون بودجه ۹۰ نرخ ۱۰۵۰ تومان مصوب و نرخ ۱۲۲۶ تومان نرخ یکسان بود و در عمل نرخ ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ تومان فروخته شد که دولت با توجه به نظام شناور مدیریت شده اختیار دارد اما مازاد این رقم باید به خزانه واریز شود.
وی گفت: طبق گزارشها سال گذشته ۴ هزار میلیارد تومان از محل مابهالتفاوت نرخ ارز فروخته شده و نرخ مرجع برای دولت درآمد کسب شد که به خزانه واریز شد.
عضو کمیسیون تلفیق یادآور شد: جلسه بعدی تلفیق روز شنبه برگزار میشود و در حال حاضر بخش درآمدی لایحه و غیر از دو، سه مورد مراعات مانده به پایان رسید.
وی گفت: کل گزارش کمیسیون تلفیق تا پایان هفته بعد به پایان میرسد و به صحن مجلس ارائه میشود.
عضو کمیسیون تلفیق در مورد درآمدهای هدفمندی یارانهها گفت: هنوز درآمد هدفمندی در لایحه بودجه اعلام نشده و دولت ۲ سناریوی ۱۳۵ هزار میلیارد تومان و ۱۰۰ هزار میلیارد تومان ارائه کرده که هنوز نمایندگان در این مورد رایگیری نکردند.
ضیا نبوی دانشجوی تبعیدی به زندان کارون اهواز در نامه ای به محمدجواد لاریجانی نوشته است: من تقریبا در تمامی جلسات بازجویی تحت فشارهای روحی و فیزیکی بودم. در دو جلسه ی متوالی بازجوئی، اینقدر به اجبار بشین پاشو رفتم که تا سه روز قادر به راه رفتن نبودم و تا یک هفته از درد بی وقفه ی پا، خیس از عرق بودم. زمانی هم که از اجرای دستور بازجو امتناع می کردم با لگد به پشت پایم می کوبید. در پایان همان جلسه از آنجا که نوشته های برگه بازجوئیم مطابق میل بازجو نبود، تهدید به اعدام شدم.
به گزارش کلمه، وی در این نامه تاکید کرده است: نکته ی تاسف انگیز اما اینکه در گزارش وزارت اطلاعات، بازجوهائی هایم به علت عدم وجود اقرار یا اعتراف بی ارزش قلمداد شده و به قاضی توصیه شده که به آن توجهی نکند! معمولاً وقتی به لحظات بازجوئی فکر می کنم، سعی ام بر این است که با قرار دادن خودم در جایگاه بازجوها توضیح یا توجیهی برای آن برخوردها پیدا کنم و به خود بقبولانم که اتفاقات از سر سوء تفاهم بوده یا حداقل از این طریق خوش بینی ام را نسبت به انسان ها حفظ کنم اما خب شواهد و قراین زیادی علیه میل من وجود دارد.
ضیاءالدین نبوی، دانش آموخته دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل که در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷ علیرغم کسب رتبه تک رقمی در رشته جامعه شناسی، “ستاره دار” و از تحصیل محروم شد. پس از آن، با تشکیل “شورای دفاع از حق تحصیل” برای دفاع از حق دانشجویان محروم از تحصیل، به عضویت این شورا در آمد.
تنها ۳ روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و پس از راهپیمایی عظیم روز ۲۵ خرداد ۸۸ در اعتراض به نتیجه اعلام شده انتخابات، ضیا نبوی به همراه چند تن از دوستانش بازداشت شد و از آن زمان تاکنون بدون ساعتی مرخصی در زندان بسر برده است.
در اردیبهشت ماه سال گذشته ضیا نبوی در نامه ای به جواد لاریجانی بدون آنکه به جزئیات پرونده ی خود و اعتراضش به حکم زندان و تبعید به دلیل فعالیت های مدنی در شورای دفاع از حق تحصیل اشاره کند، وضعیت وحشتناک و ازدحام و تراکم بسیار بالای زندان کارون را تشریح کرد. وی در آن نامه گفته بود در زندان کارون نه تنها تعداد زیادی کف خواب هستند، بلکه حدود یک سوم از زندانیان این بند حیاط خواب بوده و شبانه روز در حیاط به سر می برند. ضیا نبوی در نامه اش وضعیت این زندان را “ورای حد تقریر” خوانده بود و تصویری از مرز زندگی انسانی و حیوانی ارائه داده بود.
و امروز در نامه ای دیگر به لاریجانی در واکنش به سخنان او، بخشی از شکنجه های خود را در دوران بازجویی شرح می دهد.
متن کامل نامه ضیا نبوی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
جناب آقای محمدجواد لاریجانی
دبیر محترم ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
با سلام
ضرورت نگاشتن نامه ای که پیش روی شماست را زمانی احساس کردم که از موضع اعتراض آمیز شما نسبت به گزارش آقای احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر مطلع شدم. در واقع آنگاه که شما گزارش ایشان را بی پایه و اساس دانستید و آنرا دیکته شده توسط قدرت های غربی نمودید بر خود لازم دیدم که به عنوان یک زندانی سیاسی که می تواند در مورد برخی محتویات آن گزارش شهادت بدهد، نکاتی را بیان کنم. البته همانطور که خودتان می دانید امکان مطالعه ی آن گزارش برای من میسر نیست و در ضمن قصد هم ندارم که به گفته ها و شنیده های هر چند معتبر دیگران استناد کنم، از همین رو فکر می کنم بهترین شیوه ی ورود به این مساله گفتن از تجربیاتی شخصی است که احتمالا می تواند به محتویات آن گزارش مربوط باشد و برای سنجش حداقل بخشی از آن گزارش مورد استناد قرار گیرد.
من انکار نمی کنم که ممکن است برخورد شورای حقوق بشر با ایران تبعیض آمیز باشد و نقض حقوق بشر در کشورهای غربی هم به صورت گسترده وجود داشته باشد ولیکن فکر نمی کنم که صحت و سقم این ادعا تغییری در صورت مساله ای که با آن مواجهیم ایجاد کند و یا از ضرورت احترام گذاشتن ما به حقوق انسان ها بکاهد. این نکته را پیشاپیش بگویم که احتمالا نوشته ی پیش رو چندان خوشایند نخواهد بود، چرا که بسیاری از استدلال ها و تجربیات من بر خلاف نظر و رای شماست، اما خب امیدوارم بپذیرید که در نفس نوشتن این نامه و سخن گفتن با شما، احترام نهادن بیشتری نهفته است تا آن زمان که از سر پیشداوری یا ناامیدی چیزی نگویم و قضاوت های خویش را در خفا نگه دارم و در قفا بیان کنم.
- من یک شهروند محروم از حق تحصیلم و یا به بیان دیگر یک دانشجوی ستاره دار. خرداد ماه سال ۱۳۸۷ و پس از اعلام نتایج کنکور کارشناسی ارشد بود که از این مهم اطلاع حاصل کردم و از رهگذر گفتگو با رئیس هسته ی گزینش استاد و دانشجو دانستم که “فاقد صلاحیت عمومی” برای ادامه ی تحصیل شناخته شده ام. البته من تنها دانشجوی ستاره دار نبوده و نیستم و در واقع از سال ۱۳۸۵ و پس از ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، دانشجویان بسیاری بواسطه ی فعالیت های دانشجوئی شان از ادامه ی تحصیل در مقاطع بالاتر محروم شده اند. در طی این سالها تلاش مستمر و پیگیر محرومین از تحصیل برای بازگشت به دانشگاه به نتیجه ای نرسیده است و مراجعات پیاپی آنها به نهادهایی مانند وزارت علوم، مجلس شورای اسلامی، دیوان عدالت اداری، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگر نهادهای مسئول بدون پاسخ مانده است.
نکته ی تاسف انگیز اینکه حتی یکبار شخص رئیس جمهور در مناظره های انتخاباتی اساس وجود محرومین از تحصیل را نیز تکذیب کرد که این تکذیب تجمع های اعتراضی محرومین از تحصیل را در برابر وزارت علوم و صدا و سیما در پی داشت. تجمع هایی که احتمالا بزرگ ترین دلیل برخورد با محرومین از تحصیل در روزهای پس از انتخابات بود. تصور می کنم که هر انسان منصفی تصدیق می کند که مساله ی محرومین از تحصیل در ایران به شدت متناقض نماست و پرسش های بسیاری را برمی انگیزد.
از جمله ی این پرسش ها اینکه در کجای قانون اساسی ما ذکر شده که برای ادامه تحصیل باید صلاحیت عمومی افراد احراز شود؟ آیا قانونی که چنین محتوای تبعیض آمیز و غیر منطقی دارد را می توان قانونی موجه و معتبر شمرد؟ معیار تشخیص صلاحیت عمومی افراد چیست و توسط چه نهادی و با چه مکانیزمی این صلاحیت تعیین می شود؟ چرا هیچ نهادی حاضر نیست به صورت رسمی مسئولیت محروم نمودن افراد از حق تحصیل را بپذیرد؟براستی اگر این عمل اینقدر غیر قابل دفاع است که دولت حتی جرات اعتراف به آنرا نیز ندارد، پس چه اصراری برای ادامه ی این کار دارد!؟
- من بدون هیچ جرم یا گناهی در زندان به سر می برم. سه روز پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ بازداشت شدم و با اتهام واهی محاربه از طریق ارتباط با منافقین محاکمه شدم که نتیجه ی آن محکومیت ده سال حبس در تبعید بوده است. از زمان بازداشت تا زمان دریافت حکم قطعی که مدت ۱۵ ماه به طول انجامید هرگز برگه ای را که سند بازداشتم باشد، رویت نکردم و تمامی مدت زمان گفتگوی من و قاضی پرونده، بدون شک به ده دقیقه بالغ نشد و خب در چنین شرایطی اگر حکم عادلانه ای صادر شود، احتمالا مایه ی تعجب است!
البته تعداد دیگری از محرومین از تحصیل نیز که در پیگیری حقوق خویش تلاشی مستمر داشتند و به مانند من بلافاصله پس از انتخابات بازداشت شدند و در نهایت احکام سنگینی نیز دریافت نمودند. حداقل از نظر نویسنده کاملا روشن است که این برخوردها تاوان پیگیری حق تحصیل بوده و انتساب محرومین از تحصیل به عناوین اتهامی نامربوط، تنها تلاشی برای پنهان کردن بی تدبیری مسئولان امر در این مورد می باشد. حتی قاضی پرونده نیز در جلسه ی دادگاه صریحا اتهامات عنوان شده را نامربوط خواند اما ظاهرا توان مقاومت در برابر فشارهای نهادهای امنیتی را نداشت و در پایان حکمی را صادر کرد که خلاف همه ی شواهد و مدارک تنها نظر وزارت اطلاعات را تامین می کرد!
البته گاهی مسئولان امنیتی و قضائی در سخنان غیر رسمی، دلیل صدور چنین حکمی را سوابق خانوادگی ام عنوان می کنند که حقیقتا مصداق عذر بدتر از گناه است، که لاید مفهوم عدالت را در پی دارد! شخصا بارها و بارها در مراحل بازجویی، بازپرسی، دادگاه و حتی نامه های سرگشاده اعلام کردم که اتهامات وارده را نمی پذیرم و آنرا توهین به خود تلقی می کنم ولیکن گویا هیچ گوش شنوایی در کار نیست. حتی یکبار در نامه ای به ریاست قوه قضاییه تقاضا کردم که تمامی محتویات پرونده ام، اعم از متن بازجویی ها، مدارک، شواهد و اساسا هرچه که هست بدون هیچ ملاحظه یا سانسوری منتشر شود تا معلوم گردد که آخر به کدام گناه ناکرده باید ده سال در زندان بمانم؟ حقیقتا گاهی با تعجب در این فکر فرو می روم که آیا کسانی که به این سادگی احکام حبس طویل المدت صادر می کنند، درک روشن و دقیقی از تفاوت روز و ماه و سال دارند یا خیر؟ آیا می دانند زندان چگونه جایی است و محبوس بودن یعنی چه؟ آیا می دانند که گذراندن دهسال از عمر در زندان چه حسی دارد؟ راستی اگر حضرات محترم روزی به این نتیجه برسند که در تصورات و قضاوت هایشان بر خطا بوده اند، چه می کنند؟ بر فرض که ما اینقدر با گذشت و بخشنده باشیم که عمر تلف شده را بر آنها بخشیدیم، آیا به راستی خودشان بر خویشتن می بخشند؟ …
- من تقریبا در تمامی جلسات بازجویی تحت فشارهای روحی و فیزیکی بودم. در واقع به جز در دو جلسه ی ابتدایی بازجویی که فضای نسبتا محترمانه ای برقرار بود، باقی جلسات سرشار از فشارهای روحی و جسمی مانند توهین، تحقیر، تهدید، بشین پاشو رفتن اجباری، پشت گردنی و لگد بود … تمامی جلسات بازجویی بدون استثنا با چشم بند بود. در دو جلسه ی متوالی بازجوئی، اینقدر به اجبار بشین پاشو رفتم که تا سه روز قادر به راه رفتن نبودم و تا یک هفته از درد بی وقفه ی پا، خیس از عرق بودم. زمانی هم که از اجرای دستور بازجو امتناع می کردم با لگد به پشت پایم می کوبید. در یک جلسه بازجو از من می خواست که سرم را روی دیوار بگذارم و پاهایم را عقب ببرم و در این وضعیت بمانم و در جلسه ای دیگر اینقدر فشار روحی و جسمی تحمل کردم که پس از بازگشت به سلول و بلافاصله پس از خوردن جرعه ای آب، از هر دو مجرای بینی ام خون سرازیر شد. در یک جلسه، بازجو به زور پشت گردنی از من می خواست که در برگه ی بازجویی بنویسم که دانشجوی ستاره دار نبودم و این در حالی بود که من با نظر وزارت اطلاعات از تحصیل محروم شده بودم! یکی از جلسات بازجوئی در اتاقی غیر از اتاقهای بازجوئی و در زیرزمین ساختمان ۲۰۹ و به دور از کنترل مانیتوری برگزار شد که آزاردهنده ترین آنها بود. در همین جلسه و فقط در طی نیم ساعت از آن بازجو به زور پشت گردنی، لگد و بشین پاشو از من می خواست که در برگه ی بازجوئی بنویسم، که انتخابات را تحریم کرده ام و به آقایان موسوی و کروبی توهین کرده ام و باز هم این در حالی بود که دفاع من از آقای کروبی در انتخابات چه در قالب مقاله، بیانیه و اظهارنظرهایم، نمی توانست برای وزارت اطلاعات پوشیده باشد. در پایان همان جلسه از آنجا که نوشته های برگه بازجوئیم مطابق میل بازجو نبود، تهدید به اعدام شدم.
بارها وقتی به این نکته اشاره کردم که آنچه بازجو انتظار دارد بنویسم، دروغ است، این پاسخ را دریافت نمودم که: “می خوام دروغ بنویسی!” در یک جلسه بازجو از من خواست که راهی برای همکاری کردن پیدا کنم “وگرنه سناریویی را برای پرونده ام خواهد نوشت که در زندان بپوسم!” و در جلسه ای دیگر وقتی دلیل این همه فشار و آزار را پرسیدم، اینگونه پاسخ شنیدم که: “می خواهم کاری کنم که مجسمه ات رو بسازند و بگذارند سر در دانشگاه تا برای بقیه عبرت بشه”. به رغم همه ی آنچه که بر شمردم ، این نکته را لازم به ذکر می دانم که همه گفته هایم در جلسات بازجوئی همچنان مورد تائید من است و این نکته از آن روست که در تمامی دوران فعالیت های دانشجوئی، با چنان حدی از شفافیت و روشنی عمل کرده ام که حتی اگر بخواهم نیز نمی توانم گذشته ام را انکار کنم.
نکته ی تاسف انگیز اما اینکه در گزارش وزارت اطلاعات، بازجوهائی هایم به علت عدم وجود اقرار یا اعتراف بی ارزش قلمداد شده و به قاضی توصیه شده که به آن توجهی نکند! معمولاً وقتی به لحظات بازجوئی فکر می کنم، سعی ام بر این است که با قرار دادن خودم در جایگاه بازجوها توضیح یا توجیهی برای آن برخوردها پیدا کنم و به خود بقبولانم که اتفاقات از سر سوء تفاهم بوده یا حداقل از این طریق خوش بینی ام را نسبت به انسان ها حفظ کنم اما خب شواهد و قراین زیادی علیه میل من وجود دارد.
البته ذکر این نکته هم شرط انصاف است که در برخوردهائی که پیش تر با نهادهای امنیتی در مازندران داشتم و همینطور در مواجهه ای که سال پیش با وزارت اطلاعات اهواز پیش آمده بود، فضای نسبتاً محترمانه ای بر قرار بود و حداقل اینکه از چنین فشارهائی خبری نبود.
- من یک زندانی تبعیدی ام. مهرماه سال ۱۳۸۹ و پس از تحمل پانزده ماه حبس در زندان اوین به زندان کارون اهواز تبعید شدم که شرایط وحشتناک آنرا پیش تر در نامه ای جداگانه برایتان شرح دادم. شرایطی که هر وقت به آن فکر می کنم، از اینکه هنوز زنده ام، احساس خوشبختی به من دست می دهد! پس از گذشت هشت ماه از دوره ی تبعید و در حالیکه بسیاری از این مدت را به اعتراض به شرایط بد زندان در محرومیت از حقوق زندانیان عادی مانند حق مکالمه تلفنی، ملاقات حضوری، استفاده از کتابخانه و باشگاه زندان و دریافت کتب و نشریات مورد نیاز به سر می بردم، بالاخره نظر مسئولین امر به شرایط زندان جلب شد و زندانیان سیاسی و امنیتی کارون به زندان کلنیک اهواز که شرایطی مناسب و مدیریتی موفق داشت، منتقل شدند. آن زندان اما محل اسکان دائمی ما نبود و پس از سه ماه دوباره به زندان کارون بازگردانده شدیم و این بار در بندی مستقل و مجزای از زندانیان ساکن شدیم.
این وضعیت نیز متاسفانه دیری نپائید و پس از چهار ماه دوباره به بندی مختلط با زندانیان عادی منتقل شدیم که اگرچه نسبت به شرایط ابتدائی مان در زندان کارون شرایط بسیار بهتری دارد ولی همچنان از مشکل تراکم جمعیت رنج می برد. مشکلی که ریاست سازمان زندان ها نیز چندی پیش به آن اشاره کردند و گویا پس از ابلاغ سیاست های ریاست جدید قوه ی قضائیه، بدل به مشکل عمومی همه ی زندان های کشور گشته است.
این نکته را نیز در همین رابطه لازم به ذکر می دانم که از سه ماه پیش و پس از تغییر ریاست زندان کارون، تغییرات بسیار مثبتی در شرایط عمومی زندان ایجاد شده است. فکر می کنم با همه ی آنچه تاکنون گفتم تصدیق می کنید که تحمل ده سال حبس، به اندازه ی کافی سخت و دشوار هست و اینکه با تبعید زندانی که بیش از هر چیز، رنج و آزار خانواده ی زندانی را در پی دارد و همینطور جابه جائی های مداوم که برای همه ی زندانیان آزاردهنده است توأمان شود، حقیقتاً ظلم است! اشتباه ما شاید اینجاست که فکر می کنیم برای ظلم کردن، ضرورتاً می بایست اراده ای بد و یا سوء نیتی در رفتارمان باشد، در صورتیکه اصلاً اینطور نیست و تنها کافی است آنگاه که سر و کارمان با حقوق انسان هاست، تصمیماتی نسنجیده بگیریم و یا اینکه بر اساس پیشداوری ها و تعصباتمان قضاوت و عمل کنیم..
جناب آقای لاریجانی!
وقتی به گذشته و بخصوص این هزارو اندی روزی که بی وقفه در زندان بوده ام می نگرم، می بینم که انضمامی ترین مسئله ای که همراه با آن مواجه بوده ام این است که چگونه می توانم آنگونه که می پسندم و به نظرم خوب و زیباست، زندگی کنم و از نحوه زیستنم دفاع کنم، بی آنکه کینه یا عداوتی را برانگیزم و یا به مصیبتی بدتر از آنچه در آن هستم گرفتار شوم! مشکل آنجاست که از سوئی همین تجربه¬ی نه چندان طولانی از زندگی سندهای بسیار روشن و معتبری از ضرورت آزادانه زیستن (در معنای تسلط بر سرنوشت خویش) در اختیار من قرار داده که نمی توانم به هیچ صورت ممکن قدر و اعتبار آنرا نادیده بگیرم و خوب می دانم که حتی اگر روزی از سر مصلحت و ضرورت این حق را به زبان تخفیف دهم، باز هم وجودم به خلاف آن گواهی خواهد داد. از سوئی دیگر می دانم که بسیاری از مسئولین امر و در معنائی دیگر ایدئولوژی مسلط، آن فهمی از آزادی را که من و امثال من می پسندند را به مثابه ی دشمنی با خویش تلقی می کنند و حتی وظیفه ی خویش می دانند که با صاحبان چنین باور و فهمی، برخورد کنند و خب من از چنین وضعیت تخاصم آمیزی البته گریزانم! نمی دانم آیا شما هیچ گاه چنین وضعیت تناقض آمیزی را تجربه کرده اید یا خیر؟ اما باور کنید که بسیاری از شهروندان ایرانی چنین تناقضی را به تمامی درون زندگی خویش احساس می کنند و فکر می کنند میان میل به آزادانه زیستن و میل در امنیت و عافیت بودنشان شکافی جدی ایجاد شده است! البته قبول دارم که قسمتی از این احساس در ذات زنده بودن و وضعیت بشر است و قسمتی از آن نیز به کم توانی و بی هنری ما در مدیریت زندگی بر می گردد اما خب انگار نیت که قسمت عظیمی از این تراژدی ناشی از وضعیت خاص سیاسی و اجتماعی ما و فقر شدید آزادیهای اساسی درون جامعه است. حقیقت این است که حاکمین ما چه بپسندند و چه نپسندند، مسئله ی اساسی جامعه ی ما مسئله ی آزادی، حقوق بشر و دموکراسی است و تا زمانی که این مسائل حل نشود، مشکل و دشواری اساسی ما همین ها خواهد بود! باور کنید اصلاً کار سختی نیست که وجود چنین مشکلاتی را انکار کنیم و منتقدین را نیز عده ای فتنه گر و فریب خورده بنامیم و از عرصه سیاست و حتی جامعه حذفشان کنیم اما خب این راه حل مسئله نیست و آن کسی که نگاه روشن بینانه ای به پیرامون خویشتن دارد، حداقل می توان مطمئن بود که چنین طریقی را در پیش نمی گیرد..
ضیاء نبوی
فروردین ماه ۱۳۹۱
زندان کارون اهواز
معصومه ابتکار
جامعه ایران از جهات بسیاری یک جامعه متکثر محسوب می شود؛ جامعه ای با تنوع فرهنگی، قومیتی و مذهبی که با سیاست های اصولی می تواند از برکات تکثر بهره برده و بر عکس با سیاست های مقطعی و غلط ممکن است دچار تشتت، افزایش شکاف ها و فروپاشی اجتماعی شود. از این رو وحدت و همدلی از نخستین شعارهای انقلاب به شمار می رفت و امام (ره) اتکال به خدا و وحدت کلمه را بارها و بارها به عنوان عوامل اصلی پیروزی نهضت ملت ایران اعلام کردند. ولی با افزایش تنش های داخلی و تهدیدات و فشارهای خارجی، حوادث به سمت تنگ شدن دایره خودی ها در دوران های مختلف و ریزش نیروهای انقلاب بنا بر وقایع گوناگون به پیش رفت.این رخداد در مسیر تحولات کشور قابل رصد است و شدت و ضعف آن را طی سه دهه گذشته می توان بررسی کرد. استدلال موافقین چنین روندی، این بوده که انقلاب متعلق به مردم است و با گذر زمان طرفداران آن پالایش شده و آنانی ریزش می کنند که از مردم دور افتاده اند.
اما نتیجه این روند در چرخشی آشکار به خصوص در سال های اخیر، کاهش تنوع سلیقه ها و دیدگاهها بوده است. به همین دلیل سبب کاهش امکان و فرصت نقد و اصلاح شده است. از منظری دیگر، این روند در دوران اخیر به یک سیاست محوری بدل گشته، بنحوی که یکدست سازی قدرت و حذف و محدودیت شدید برای منتقدین و اصلاح طلبان سیاستی رسمی و علنی شده و جالب تر اینکه نگاه باندی و قبیله ای متاسفانه در همه ارکان اجتماعی و سیاسی نفوذ کرده است.
در این میان موضوع جذب حداکثری اگر چه گاهی مطرح می شود، ولی متاسفانه در فضای غالب سپهر سیاسی کشور، اتهام زنی و تخریب رقیب، حرف اول و آخر را می زند. این وضعیت البته همواره در آستانه انتخابات و دورانی پس از آن به اوج خود می رسد؛ موضوعی که گلایه رهبر انقلاب را هم در برداشته و نگاه قبیله ای را آفت بزرگی دانسته است. در این حال اگر کسی هم از ائتلاف و وحدت سخن راند متهم به زیر پا نهادن ارزش ها شده و از میدان رانده می شود.
در فضای تک صدایی روشن است که مشکلات، عدم پایبندی به قانون، فساد و اختلاس و عدم تحقق وعده ها امکان پذیرتر خواهد بود. چرا که میزان پاسخگویی اصحاب قدرت در این شرایط تنزل می یابد.
گفتگو با رقیب اگر چه از اصول اولیه سیاست ورزی تلقی می شود لیکن متاسفانه کمتر اراده ای جدی برای آن مشاهده شده است. این دشواری گفتگو البته میان جناح ها و طیف های سیاسی داخلی حتی در دورانی که ایده گفتگوی تمدن ها به عنوان یک سیاست بین المللی مطرح شد، مورد نقد قرار گرفته و تاکید می شد که گفتگوی میان فرهنگ و تمدن ها بدون پشتوانه داخلی نتیجه بخش نخواهد بود.
طی سال ها، گفتگوی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان متاثر از این فضا به شدت کاهش پیدا کرده و به عروسی یا عزای یکی از بستگان محدود شده – که به واسطه پیوستگی فامیلی بسیاری از عناصر دو طرف – رخ می دهد. خانه احزاب عملا کارآیی خود را از دست داده و در چنین شرایطی بسیاری ازدلسوختگان، نگرانی خود را از فقدان یک گفتمان درونی مطرح کرده اند.آنها تاکید می کنند که این تفاوت دیدگاهها زمینه نقد سازنده، رقابت و نشاط سیاسی، اصلاح امور و قدرت مانور و امکان چانه زنی در منازعات خارجی را فراهم می کند.
مثلا وقتی در آمریکا انتقادات از بوش پسر و حکومت رو به افزایش گذاشت و افکار عمومی دنیا هم علیه بوش بسیج شد. حاکمیت آمریکا از موضع حزب دمکرات برای تعدیل فضا استفاده کرد تا آنجا که مواضع ظاهرا انقلابی آقای اوباما همه را جذب کرد و همه مخالفین بر محور او با یکدیگر تجمیع کردند. حتی آنهایی که دنبال اصلاح ساختار سیاسی آمریکا بودند وارد بازی شدند.
در منازعات جهانی هم از موضع رقیب برای تشدید و یا تعدیل مواضع رسمی می توان کمک گرفت؛ البته مشروط به اینکه رقیب واقعی باشد، نه ساختگی.
بحث اختلافات داخلی میان جناح های سیاسی اصلی در بسیاری از دوره ها به عنوان مسئله «دعوای خانگی» و تلاش برای همدلی و همگرایی نیروهای انقلاب مطرح بوده و در مقاطعی به طرح نظریات متفاوتی در شکل اداره کشور و سیاست های حاکم منجر شد. یکی از نوه های امام از ایشان نقل می کند که پس از ابراز نگرانی ها و انتقادها از جدایی یون (مجمع روحانیون) و یت (جامعه روحانیت)، امام می گویند: «ولی در عوض یکدیگر را می یابند، همدیگر را اصلاح و تکمیل می کنند».
این نگرش سبب می شد که به حضور دو طیف در همه ارکان توجه شود. البته متاسفانه گروهی که قدرت را عملا به دست می گرفت، خود را مستحق این جایگاه و پیرو راستین امام و شهدا تلقی می کرد و بحث مجدد تنوع سلیقه ها در رقابت های سیاسی و انتخاباتی به خاطر میزان مشارکت مردم اهمیت می یافت. چرا که برای رای دادن ایجاد انگیزه می کرد و به همین دلیل تحمل رقیب امکان پذیر می شد. این موضوع نیز در سال های اخیر به این تلقی نزدیک شد که تحمل منتقدین، برای گرم کردن تنور انتخابات بوده ولی قرار نیست آنان در قدرت مشارکت یابند.
باور به این اصل سبب شد که در آستانه انتخابات مجلس در شرایط فقدان رقیب جدی (اصلاح طلبان) جناح های قدرت بخواهند رقابتی از درون جریان اصولگرایی به وجود آورند. البته همان عده ای که این طراحی را مد نظر داشتند می دانستند در نهایت این رقابت واقعی و موثر نخواهد بود. زیرا بسیاری از رای دهندگان را قانع نخواهد کرد. ولی به هر حال انتخابات مانند مسابقه فوتبال یا هر رقابت دیگری بدون حریف معنی و مفهوم نخواهد داشت و به همین دلیل، این بازی دو قطبی را که برخی زمینه های سیاسی هم در آن موثر بود، طراحی کردند.
در فضایی که تحزب زیر سوال رفته و احزاب قوی و صاحب نفوذ امکان فعالیت فراگیر نداشتند، به رسمیت نشناختن تکثر و تنوع قومی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به زعم برخی مراکز امنیتی نوپا و کم تجربه، راهی برای برون رفت از اختلافات و افزایش ضریب امنیتی است. آنها تنوع و تکثر دیدگاهها و شکاف های اجتماعی رو به رشد را انکار می کنند تا شاید بتوانند از این طریق مدیریتی قوی تر و اقتدار بیشتری را اعمال کنند. البته در آینه آمار هر چند ناقص و محدود، تصویر دیگری از جامعه متشتت و رنجور از شکاف های طبقاتی و اقتصادی روز افزون (ثروتمندان، فقرا)، شکاف نسلی (فاصله میان جوانان با والدین مربیان)، فاصله های قومی و جغرافیایی (روستایی و شهری) و فاصله های سیاسی وجود دارد. این تصویر حاکی از تهدیدات فراروی جامعه و لزوم تلاش برای بسط همدلی، محبت و ایثار در شالوده روابط اجتماعی و به خصوص در میان نخبگان و گروههای مرجع برای همگرایی و ائتلاف بیشتر است.
این شکاف ها نشانگر ضرورت گفتگو و تعامل میان نیروها برای اصلاح و پیشبرد امور و تقویت انسجام اجتماعی و ملی به عنوان یک اصل انکارناپذیر است. البته این موضوع هم که هجمه دشمنان خارجی و آمریکا می تواند سبب ائتلاف و وحدت شود را نمی شود نادیده گرفت.بنابراین دلسوختگان همواره تاکید کرده اند که باید از همه ظرفیت اجتماعی برای اتئلاف و گفتگو میان رقبا و برقراری فضای متعادل و آرام اخلاقی استقبال کرد. چرا که عدم مواجهه منطقی و عادلانه با رقیب سبب تشدید مخاصمات می شود.
همچنان که امروز شاهد مشکلات داخلی اصولگرایان هستیم. آنها اینک به خاطر انحصارطلبی به نحوی جدی میان خود با اختلاف و چالش روبرو هستند. شاید با تکیه بر همین منطق بود که جمعی از بانوان موضوع بهبود وضعیت زنان را محوری برای اتئلاف قرار دادند. آنها از فضای معنوی افطاری در ماه مبارک رمضان سال ۸۵ بهره برده و بانوان طیف های مختلف سیاسی را برای همدلی و گفت و شنود دعوت کردند. این دعوت با استقبال بسیاری از بانوان مستقل، اصلاح طلب و اصولگرای میانه رو مواجه شد، اگر چه از همان ابتدا طیف دولت مخالفت خود را با این حرکت اعلام کرد. از مراحل ابتدایی شکل گیری این ائتلاف – که بعدها «ائتلاف اسلامی زنان» نام گرفت – مرحوم خانم مریم بهروزی در میان چهره های شاخص اصولگرا، بیشترین استقبال را از این حرکت به عمل آورد و از ابتدا در جریان تهیه و تصویب مرامنامه و آیین نامه داخلی آن مسئولانه مشارکت داشت. ائتلاف اسلامی زنان که به تناوب به ریاست یکی از زنان اصولگرا و اصلاح طلب تشکیل جلسه می داد، هدف اصلی خود را همفکری برای اصلاح و پیشبرد وضعیت زنان و همچنین استفاده از تدبیر و اندیشه زنان برای کمک به حل معضلات کشور و مقابله با تشتت و سرگردانی جامعه قرار داد. ائتلاف طی سال های ۸۵ تا ۹۰ با وجود دشواری ها و محدودیت ها، جلسات متعددی برگزار کرد و با اعلام مواضع، تلاش هایی جدی برای ممانعت از تصویب بندهایی از قانون حمایت خانواده که چند همسری را ترویج می کرد، انجام داد و جلساتی نیز با مراجع قم و شخصیت های سیاسی برگزار کرد. هفت بیانیه برای اعلام مواضع و تلاش برای حذف سنگسار از قانون مجازات اسلامی از دیگر اقدامات این جمع بود. در دوران پس از انتخابات ۸۸ نیز در جلسات ائتلاف پیرامون آسیب های وارده به زنان طی حوادث و پیامدهای طولانی آن گزارش ها و بحث هایی ارایه شد که مرحوم خانم بهروزی در آن میان با وجود اختلاف نظر، صبورانه دیدگاههای انتقادی را به فضای ائتلاف و همدلی مهمان کرده و امکان همنیشینی دو جناح را در سخت ترین شرایط سیاسی فراهم کرد. این کاری بود که مردان سیاسی هرگز در انجام آن موثر نبوده و موفقیتی نداشتند. ائتلاف اگر چه نتوانست تاثیر مشهودی بر روندهای سیاسی کشور بگذارد و از سوی سیاسیون مورد الگوبرداری قرار نگرفت و در نهایت دیدگاههای افراطی در حذف و محدود سازی جبهه رقیب و کوتاه کردن صدای اصلاحات غلبه کرد و از فرصت انتخابات مجلس به نحوی برای ائتلاف نیروها و تقویت و همبستگی استفاده نشد، ولی سرمایه های اجتماعی کشور و تمایل ذاتی مردم مسلمان ایران برای حل و فصل مشکلات و سنت خداوند در حمایت و دفاع از مومنین و آشکار سازی حقیقت در کنار تجربه های کوچک انئلاف اسلامی زنان، دلایلی هستند برای امید به آینده و امید به تحمل بیشتر رقبا و منتقدین از طرف صاحبان قدرت. روند ارتقاء فرهنگ، آگاهی و سواد مردم ایران و گسترش وسایل ارتباط جمعی نیز این روند را تسریع خواهد کرد.
بی تردید در آینده اهمیت همدلی و ائتلاف نیروهای دلسوز و معتقد به انقلاب اسلامی بیش از پیش آشکار خواهد شد و آنوقت است که سیاست حذف رقیب و پراکندن بذر اختلاف و ایجاد رقابت های ساختگی جای خود را به رسمیت شناختن حق رقیب برای فعالیت و انتقاد و همدلی و مفاهمه و گفتگو خواهد داد.
یک فعال کارگری با اشاره به ترفندهای دولت در سالهای گذشته گفت: اعطای مجوز برگزاری راهپیمایی روز کارگر در بیابانهای اطراف بهشت زهرا برای منصرف کردن کارگران از برگزاری راهپیمایی و مطالبه حقوق صنفیشان صورت میگیرد و کار عبث و بیهودهای است.
طی سالهای گذشته دولت مانع برگزاری تجمعات کارگری شده است.
حسین طاهرزاده در گفت گو با ایلنا ضمن بیان اینکه در سالهای اخیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با برگزاری راهپیمایی کارگران در تهران مخالفت میکند، اظهار کرد: طبق اصل ۲۷ قانون اساسی برگزاری راهپیمایی و تجمع بدون حمل سلاح و به شکلی که مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است و کمیسیون ماده ۱۰ احزاب با نادیده گرفتن این اصل مترقی قانون اساسی و به بهانههای مختلف از برگزاری راهپیمایی صنفی کارگران جلوگیری میکند.
این فعال کارگری، راهپیمایی روز جهانی کارگر را فرصتی جهت رساندن صدای کارگران به گوش دولتها دانست و افزود: روز جهانی کارگر در قانون کار ایران به رسمیت شناخته شده است، چرا که فرصتی است تا کارگران جهت دفاع از حقوق صنفی خود و ارج نهادن به مقام کارگر در سراسر جهان همزمان راهپیماییهای باشکوهی را برگزار کنند.
او با تاکید بر اینکه کارگران میخواهند با راهپیمایی در این روز بزرگ و مطرح کردن خواستههای صنفی و مشکلات تولیدی و صنعتی کشور صدای خود رابه گوش مسئولان برسانند، اظهار داشت: برای تحقق شعار سال حمایت از کار و تولید ملی باید به خواستههای کارگران در روز جهانی کارگر اهمیت داده شود.
دولت موظف است حق راهپیمایی کارگران را به رسمیت بشناسد
عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران اعلام کرد: طبق اصل ۲۷ قانون اساسی دولت موظف است تجمع و راهپیمایی صنفی کارگران را به رسمیت بشناسد.
عبدالله مختاری در گفتگو با ایلنا با اشاره به جلوگیری دولت از برگزاری راهپیمایی روز جهانی کارگر اظهار داشت: کارگران نه تنها در روز کارگر که در تمامی روزهای سال در سراسر کشور برای بیان خواستههای صنفی خود نیازی به مجوز ندارند و ممانعت دولت غیر قانونی است.
او با بیان این که تجمع صنفی کارگران باید در جهت رساندن صدای جامعه کارگری به گوش مسئولان به منظور بهبود شرایط زندگی و کار نیروی کار صورت بگیرد یاد آور شد: خواستههای صنفی کارگران را نباید با مسائل سیاسی درهم آمیخت.
عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران با بیان این که دولت باید به خواسته های صنفی کارگران پاسخ بدهد تصریح کرد: در صورتی که کارگران در طول سال بتوانند خواسته های صنفی خود را به صورت آزاد مطرح کنند برگزاری راهپیمایی در روز جهانی کارگر تنها حرکتی نمادین خواهد بود.
سیدمحمد سیف زاده وکیل دربند دادگستری اعلام کرد که در جلسه دادگاه در روز ۲۱ فروردین ماه که به دلیل ارسال نامه به سیدمحمد خاتمی و اظهار نظر در مورد وضعیت دستگاه قضایی، تشکیل می شود، شرکت نمی کند.
به گزارش خبرنگار کلمه، سیدمحمد سیف زاده وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر، محبوس در بند ۳۵۰ اوین، اعلام کرد که در جلسه دادگاه در روز ۲۱ فروردین ماه شرکت نمی کند.
رسیدگی به پرونده اتهامی این زندانی سیاسی، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تعیین شده است و موضوع اتهام دو فقره تبلیغ علیه نظام و دو فقره اجتماع و تبانی از طریق ارسال نامه به سیدمحمد خاتمی و اظهار نظر در مورد وضعیت دستگاه قضایی است.
محمد سیف زاده پیشتر نیز در ۲۱ دی ماه سال ۹۰ به دادگاه احضار شده بود که همان زمان نیز به دلیل آنچه غیرقانونی بودن دادگاه های انقلاب خوانده بود در دادگاه شرکت نکرد.
سیف زاده دادگاه انقلاب را به استناد اصول ۱۵۹ و ۱۷۲ و ۱۷۳ قانون اساسی و نبود دادگاه ها ی رسیدگی کننده به جرایم سیاسی برابر با اصل ۱۶۸ قانون اساسی و تبصره ذیل ماده ۲۰ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب غیرقانونی می داند و در جرایم سیاسی صالح به رسیدگی نمی داند.
در اطلاعیه این زندانی سیاسی آمده این به غیر از صالح بودن دادگاه های انقلاب، اضمحلال استقلال قوه قضاییه و کانون های وکلای دادگستری، عدم رعایت اصل قانونی بودن جرک و مجازات و احکام از پیش تعیین شده و عدم پایبندی قضات دادسرا ها و ادگاه های انقلاب به قوانین و پایمال نمودن حقوق متهمین سیاسی در مراحل تعقیبی و تحقیقی و دادرسی و اجرای حکم و فقدان حق دادرسی عادلانه و حق دفاع مشروع، نشانگر عدم استقلال دستگاه دادرسی و قضا است و در چنین دادگاهی شرکت نمی کنم و در صورت اجبار به شرکت از خود دفاع نخواهم کرد.
نایب رئیس شبکه خانههای صنعت، معدن و تجارت ایران گفت: مشکل نقدینگی واحدهای تولیدی جدی است و طرحهای صنعتی و معدنی زیادی هستند که منتظر دریافت وام هستند.
داریوش هندویی در گفتوگو با فارس افزود: اگر چه همه بانکها حامی تولید هستند اما بانک تخصصی صنعت و معدن به خاطر اشراف کامل بر اوضاع تولید، وابسته بودن به وزارت صنعت و معدن و تجارت، شناخت کامل، دارابودن بدنه کارشناسی تخصصی صنعتی و معدنی، سرعت اعطای تسهیلات و ارتباط تنگاتنگ، گامهای عملیتر و مهمتری را بر میدارد و حمایت بیشتری را از این بخش به عمل میآورد.
وی خاطرنشان کرد: انتظار ما از مسئولان، نمایندگان مجلس و به ویژه بانک مرکزی این است که منابع ریالی و ارزی بیشتری را در قالب مواد قانونی برنامه پنجم توسعه و بودجه سال ۹۱ همچون ماده ۵۴ قانون برنامه سوم توسعه در اختیار این بانک قرار دهند.
وی ادامه داد: مشکل نقدینگی واحدهای تولیدی جدی است و طرحهای نیمهتمام صنعتی و معدنی زیادی هستند که منتظر دریافت وام هستند.
رئیس خانه صنعت و معدن مازندران و نایب رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت کشور همچنین خواستار اختصاص مبالغ بیشتری از صندوق توسعه ملی که برای پیشرفت و رونق تولید داخلی و ملی نیز تاسیس شده به بانک صنعت و معدن شد تا این بانک از پشتوانه قویتری برخوردار شود.
وی از مدیران بانک صنعت و معدن نیز درخواست کرد تعداد شعبههای این بانک را گسترش دهند تا زمینه ارائه تسهیلات بیشتری فراهم شود.
در حالی که کارشناسان و نمایندگان مجلس نسبت به شرایط کشور بحرانی هشدار داده اند، عضو مجلس خبرگان رهبری پیشرفت های علمی و سیاسی کشور را فوق العاده دانست.
مصباح یزدی از حامیان جدی احمدی نژاد در دور نهم و دهم ریاست جمهوری بود و دولت او را دولت را امام زمان خوانده بود.
وی سال گذشته مردان احمدی نژاد را فراماسونر خوانده و مدعی شده بود که احمدی نژاد مسحور شده است. وی با انتقاد شدید از محمود احمدی نژاد گفته بود: بنده روز به روز احساس کردم که خطر بسیار عظیمی در این جریان، نهفته است و تلاش زیادی در این راه شده. عقلم نمیرسید که آیا هیپنوتیزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضین است؟ بنده این جور چیزها را بلد نیستم، ولی میدانستم که در این قضیه، چیزی غیرطبیعی وجود دارد. دیدیم که این شخص مسئلهدار، این آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست.
به گزارش مرکز خبر حوزه، ‘محمدتقی مصباح یزدی’ روز پنج شنبه در دیدار جمعی از دانشجویان کرمان و ممتازان دانشگاه لرستان با وی، به دیپلماسی فعال کشور اشاره کرد و ادعا کرد: پیشرفتهای سیاسی بخصوص بعد از فتنه ۸۸ فوق العاده زیاد شده است، بطوری که امروز در دنیا سرفراز هستیم و تمام نقشههای آمریکا علیه ملت خنثی میشود.
این ادعا در حالی مطرح می شود که کشور در معرض تهدید جدی نظامی و بن بست سیاسی در معادلات بین المللی است. همزمان سیاست خارجی کشور به سمتی پیش رفته که حتی دوستان سابق و همسایگان نیز در مجامع بین المللی حاضر به پشتیبانی از ایران نیستند.
مصباح یزدی همچنین بصیرت افزایی را از وظایف اصلی طلاب و دانشجویان دانست و بیان کرد: طلاب و دانشجویان باید با کسب بصیرت از شرایط سیاسی اجتماعی جامعه آگاهی کافی را داشته و نقش خود را در تکامل و تحول آن ایفا کنند.
وی با بیان اینکه عدم بصیرت موجب افتادن انسان در دام شیاطین میشود، گفت: اگر بدون بصیرت، صرفا به دنبال علم و دانش باشیم و از اتفاقاتی که در جامعه میافتد بی اطلاع باشیم، به دام شیاطینی خواهیم افتاد که حاصل تلاش و تحقیقات علمی ما را در جهت عوامل تروریستی استفاده خواهند کرد.
بار دیگر گرد و غبار شدید که از کشور عراق به سوی ایران حرکت کرده بود به خوزستان وارد شد و شرایط آب و هوایی استان را تحت تأثیر قرار داد.
به گزارش فارس، گرد و غباری که در توده فشردهای از سوی صحاری جنوبی کشور عراق به سوی ایران حرکت کرده بود به استانهای جنوبی کشور وارد شد و خوزستان را تحت تاثیر قرار داد.
مدیرکل هواشناسی خوزستان در این باره اظهار داشت: همانطور که انتظار میرفت تقویت قابل توجه سیستم کمفشار و بارانزا سطح زمین به همراه خط ناپایدار لایه میانی جو ابرناکی قابل توجهی را در نیمه غربی کشور و استان خوزستان سبب شده که انتظار میرود طی ساعات آینده با تقویت بیشتر این دو عامل با شروع بارندگی در اکثر نقاط استان مواجه شویم و وضعیت مذکور با شدت و ضعف تا اواخر روز شنبه ادامه خواهد داشت.
مسعود دهملایی خاطر نشان کرد: وزش بادهای شدید در صحاری عراق سبب ایجاد تودههای گرد و غباری شده است که در راه رسیدن به ایران به خوزستان وارد شد و شرایط هوایی این استان را تحت تاثیر قرار داده است.
وی با اشاره به اینکه این شرایط در خوزستان ماندگار است، تاکید کرد: در شرایط کنونی این سامانه گرد و غبار به خوزستان وارد شده است و در استان مستقر شده است.
این مقام مسئول تاکید کرد: این وضعیت تا اوایل وقت روز جمعه ادامه خواهد داشت و سپس سامانه بارشی در استان فعال خواهد شد.
در پی اجرای آتش بس سراسری در سوریه، در پیش نویس قطعنامه ای که توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد منتشر شده، آمده است که به زودی گروهی از ناظران برای بررسی شرایط آتش بس به این کشور سفر می کنند.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد گفته است که دست کم ۲۰۰ ناظر به سوریه خواهند رفت که نخستین گروه آنها متشکل از ۲۰ تا ۳۰ ناظر در اوایل هفته آینده اعزام خواهند شد.
به گزارش بی بی سی، اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد به مذاکرات خود در روز جمعه، ۱۳ آوریل ادامه خواهند داد و انتظار می رود که این قطعنامه که پیش نویس آن توسط آمریکا تهیه شده است را تصویب کنند.
تقریبا تمام اعضای شورای امنیت از جمله چین و روسیه – که قطعنامه قبلی را وتو کرده بودند – از طرح اعزام ناطران به سوریه حمایت کرده اند.
قرار است این ناظران بر پایداری آتش بس و عقب نشینی ارتش سوریه در مناطق مسکونی -مطابق طرح صلح- نظارت کنند.
دولت سوریه با ورود این ناظران به کشور موافقت کرده است.
آقای بان گفته است که اکنون جهان به موقعیت سوریه “بدبینانه” نگاه می کند، زیرا دولت بشار اسد به وعده ای که داده بود وفادار نماند.
پیشتر، اعضای شورای امنیت در دیدار با کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در جریان سفرهای اخیر او به کشورهای مختلف، از جمله ایران قرار گرفتند.
آقای عنان گفت دولت سوریه هنوز به تمامی تعهدات خود عمل نکرده است.
روز پنجشنبه، ۱۲ آوریل، در اجرای طرح صلح آقای عنان، از ساعت ۶ بامداد آتشباری واحدهای ارتش سوریه به سوی مناطق مسکونی شهرهای این کشور متوقف شد و مخالفان مسلح حکومت این کشور نیز دست از تیراندازی به سوی نیروهای دولتی برداشتند.
در نخستین روز آتش بس خشونت عمده ای در نگرفت. اما مخالفان دولت می گویند از زمان برقراری آتش بس دست کم ۲۰ نفر کشته شده اند.
براساس طرح پیشنهادی آقای عنان، لازم است پس از برقراری آتش بس، واحدهای ارتش همراه با جنگ افزارهای سنگین و تک تیراندازان از مناطق مسکونی خارج شوند تا معترضان بتوانند به برگزاری به تظاهرات و ابراز مسالمت آمیز اعتراضات علیه حکومت بپردازند.
مخالفان دولت برای برگزاری تظاهرات گسترده در سراسر سوریه در روز جمعه فراخوان داده اند.
بر اساس تخمین سازمان ملل از زمان اعتراضات ضد حکومتی در سوریه که از سال گذشته آغاز شده است، حدود ۹۰۰۰ کشته شده اند. اما دولت سوریه در ماه فوریه تعداد کشته شدگان را سه هزار و ۸۳۸ نفر – دو هزار و ۴۹۳ نفر غیر نظامی و هزار و ۳۴۵ نفر نیروی امنیتی – اعلام کرد..
فرمانده انتظامی شهرستان ایجرود از توابع استان زنجان از جان باختن چهارنفر از کارکنان ومهندسین شرکت گاز در اثر گاز گرفتگی خبر داد که جهت ترمیم نشتی گاز به حوالی روستای اغلبیک اولیاء این شهرستان اعزام شده بودند.
نبود شرایط ایمنی در محل کار از مشکلات جدی است که همواره قربانی می گیرد. سال گذشته نیز عدم استاندارد بودن محیط کارخانه ده ها کارگر کشته شدند.
به گزارش ایلنا، سرهنگ کردلو درخصوص گاز گرفتگی ۴ نفر از مهندسین شرکت گاز استان زنجان گفت: ماموران آگاهی کلانتری ۱۱ «زرین آباد» از طریق فوریتهای پلیسی از مرگ چهار نفر در اثر نشتی گاز در در نزدیکی روستای اغلبیک اولیاء مطلع که بلافاصله برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند.
وی افزود: در بررسی اولیه ماموران، مشخص شد چهار نفر از کارکنان شرکت گاز به نامهای «م – ک»، «ح – ک»، «الف – الف» و «م – ک» از مهندسان شرکت گاز استان زنجان برای بررسی نشتی گاز اعزام شده بودند.
کردلو درادامه گفت: هر چهار نفر برای بستن شیر فلکه بزرگ انتقال گاز وارد حوضچه شده و در اثر گاز گرفتگی بیهوش و جانشان را از دست دادند.
وی در پایان افزود: پرونده این ۴ نفر همچنان در دست بررسی است.
کلمه: در حالی که سعید مرتضوی، مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی ابراز امیدواری کرده که موضوع استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خیر و خوشی تمام شود، نماینده مجلس می گوید که مذاکرات ۱۳ ساعته به نتیجه نرسیده و هفته آینده این وزیر استیضاح می شود.
حداد عادل، نماینده مردم تهران در مجلس در پاسخ به سوالی در خصوص آخرین اخبار از استیضاح وزیر کار گفت: تعامل و پیگیری های پشت صحنه از اواسط هفته جاری وجود داشت و حتی شنیدم جلسه ۱۳ ساعته برای بررسی امور مربوط به این موضوع تشکیل شده و بعضی از نمایندگان سعی کردند گره را با دست باز کنند نه با دندان اما به نتیجه ای نرسیدند و ممکن است این استیضاح در هفته آینده برگزار شود.
سعید مرتضوی به جلساتش با احمد توکلی و علیرضا زاکانی اشاره کرد و با بیان اینکه همه باید در جهت وفاق ملی حرکت کنیم، اظهار داشت: اگر بنده و آقای زاکانی و آقای توکلی و همچنین مجلس و دولت و قوه قضاییه “ید واحد” بوده و همیار هم باشیم، میتوانیم یک باری را به منزل برسانیم.
اظهار نظر متهم جنایت کهریزک در حالی انجام می شود که احمد توکلی که قرار بود نقش حکمیت را داشته باشد از اظهاره نظر در این مورد خودداری کرده است.
وی چهار جلسه رایزنی با سعید مرتضوی داشته است. توکلی رسانه ای کردن موضوع را قبل از استیضاح به مصلحت نمی داند و می خواهد موضوع در یک فضای آرام پیگیری و نتیجه گیری شود. اما گفته می شود حکمیت توکلی طی دو نامه جداگانه به اطلاع زاکانی و مرتضوی رسیده است.
مرتضوی اظهار امیدواری برای تداوم این جلسات، به تأکیدات رهبری بر حل اختلافات قوا و مسئولان و ایجاد همدلی و وفاق بین آنها اشاره کرد و ادامه داد: آرزو دارم اگر من با هر کسی اختلاف دارم، آنقدر این جلسات ادامه داشته باشد که ذرهای از این اختلافات باقی نماند.
مدیرعامل صندوق تأمین اجتماعی، مجلس را از ارکان اصلی نظام دانست و افزود: امیدوارم اگر هر کدام از نمایندگان مجلس ذهنیتی درباره من دارد، بتوانم جلسات متعدد با آنها داشته باشم که اگر سوءتفاهمی وجود دارد، آنرا رفع کنم و اگر آنها برنامهای برای ارتقای مجموعه ما دارند، از برنامه آنها بهره بگیرم تا تفاهم و همدلی افزایش یابد.
مرتضوی در پایان گفت: امیدوارم موضوع استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خیر و خوشی تمام شود تا این وزیر فرزانه بتواند در خدمت دولت و نظام ادامه فعالیت دهد.
انتصاب سعید مرتضوی که تنها یک روز قبل از تعطیلات نوروزی انجام شد با مخالفت شدید نمایندگان مجلس و فعالان کارگری و خانواده شهیدان کهریزک رو به رو شده است.
سعید مرتضوی که در تحقیق و تفحص سه دوره مجلس پرونده مسکوت دارد اینک برایش قرار مجرمیت صادر شده است.
اما با این حال وی علاوه بر ریاست ستاد مبارزه با قاچاق مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی را هم بر عهده دارد. انتصابی که پیش از آن بارها نمایندگان نسبت به آن هشدار داده بودند.
هر چند احمدی نژاد اهمیتی به این هشدارها و تهدید به استیضاح وزیر نکرد، اینک به جای استیضاح وزیر نمایندگان استیضاح کننده با مرتضوی رایزنی می کنند.
دولت نیز که سالهاست ۳۵ میلیارد تومان بدهی به دولت دارد، در یک اقدام عجیب اعلام کرده که همه بدهی های خود به این سازمان را پرداخت خواهد کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر