Posts from Khodnevis for 10/03/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser. برخورد نزدیک از نوع دوم   دردسرهای آینده خاوری مایکل روبین، یکی از کارشناسان «آمریکن انترپرایز» و سردبیر فصل‌نامه «خاور میانه» در نسخه آنلاین مجله نقد  نوشته است که با توجه به نقش بانک ملی ایران در انتقال پول به حماس، نمی‌توان به راحتی از نقش آقای خاوری گذشت. با آنکه بخشی از ارسال پول به حماس که از سوی آمریکا سازمانی تروریستی شناخته می‌شود پیش از آغاز مدیریت محمود رضا خاوری بوده، اما به دلیل اطلاعات زیادی که نام‌برده از نوع انتقال‌های مالی به سازمان‌های مختلف داشته، احتمال می‌رود حساسیت مقام‌های امنیتی آمریکا نسبت به حضور او در کانادا بالاتر از پیش برود. روبین معتقد است که شهادت خاوری می‌تواند اطلاعات بسیار مهمی در باره نقل و انتقال‌های مالی نهادهایی مثل سپاه قدس فراهم آورد.   نویسنده و مسوولیت مدیر رسانه نوشتن در رسانه‌های اینترنتی اما به سادگی نوشتن در صفحه‌ی شخصی نیست. در این‌جا مسوولیت متوجه کسی‌است که نام و مکان مشخصی دارد و عواقب قانونی انتشار مطلب متوجه اوست. ابزاری که مسوول رسانه برای پرهیز از عواقب قانونی نوشته‌های مساله‌ساز دارد، حذف و تعدیل است. این حق، در مقابل مسوولیتی که او دارد به او داده شده است. به عبارتی حذف و تعدیل در این چهارچوب، به معنای نقض آزادی بیان و عقیده نیست بل‌که به معنای به‌کارگیری امکانی برای احتراز از برخورد قانون است و البته خود قانون در این مورد حافظ آزادی و حقوق دیگران است (نه قانونی برای سرکوب آزادی و تضییع حقوق انسان، مانند قوانینی که در کشور ما حاکم است). اما برای رسانه‌های آزاد و مسوولان آن‌ها، نه قانون و محدودیت‌های تحمیلی، که آزادی بیان مهم است. به عبارتی در کشورهای آزاد، مسوولان رسانه‌ها تلاش می‌کنند، تا جای ممکن محدودیت‌های قانونی را به عقب برانند و فضای رسانه را برای بیان حقایق و حتی «حقایقِ به‌طور کامل تائید نشده» به کار گیرند. پیش‌تر گفتیم که حقیقت، انطباق فکر و بیان و نوشته است با واقعیت. گاه وسیله‌ و امکانی برای نشان دادن این انطباق وجود ندارد اما مجموعه‌ی فاکت‌ها و تعدد موارد و قیاس‌های منطقی، ما را به آن حقیقت مطمئن می‌سازد. مثلاً ما هرگز نمی‌توانیم شلاق خوردن کسی را در اتاق‌های بازجویی جمهوری اسلامی با سند و مدرک ثابت کنیم (فیلم همسر سعید امامی هم به‌طور کامل وقوع این شکنجه را نشان نمی‌دهد) اما با کنار هم گذاشتن گزارش‌ها و شهادت‌ها و قیاس منطقی، این امر را به عنوان حقیقت می‌پذیریم. یا نمی‌توانیم اسناد اختلاس سه هزار میلیارد تومانی را پیدا کنیم، یا حتی به رقم دقیق آن –که چه بسا بیش‌تر از این مقدار باشد- مطمئن شویم و این اختلاس را به اطرافیان احمدی‌نژاد و حکومت نسبت دهیم اما با تلفیق گزارش‌ها و دیده‌ها و شنیده‌ها این کار را می کنیم و در مقصر بودن‌شان تردید نمی‌ورزیم. در مورد اشخاص اما وضع به گونه‌ای دیگر است. اگر کسی جزو شخصیت‌های درجه اول مملکتی نباشد، بیان امورِ نسبی و ثابت نشده و فاقد مدرک می‌تواند زندگی او و خانواده‌اش را به شدت تحت‌الشعاع قرار دهد. اگر این شخص در خارج از کشور زندگی کند می‌تواند از حقوق قانونی خود برای مقابله با رسانه‌ای که امری را به او نسبت داده و بر زندگی شخصی یا شغلی‌اش اثر منفی گذاشته استفاده کند و مسوول رسانه را به دادگاه بکشاند (این موضوع حتی برای کسانی که سردبیر خودشان هستند و نام مشخصی دارند پیش می‌آید که نمونه‌ی آن را در مورد حسین درخشان و مشکلات قانونی که در خارج از کشور برای‌اش به وجود آمد مشاهده کردیم). رسانه‌های بزرگ برای بهره‌گیری از حداکثر فضای آزاد، وکلای مجربی در اختیار دارند که بایدها و نبایدها و مجازها و غیرمجازها را پیش از انتشار مطالبِ مساله‌ساز ارزیابی می‌کنند و با تمهیدات لازم آن‌ها را منتشر می‌کنند (نمونه‌ای از این دقت حقوقی را چند سال پیش در یکی از برنامه‌های تلویزیونی آلمان مشاهده کردم که برنامه‌ساز، با آگاهی دقیق از مرزهای قانونی به سراغ صاحب فروشگاه زنجیره‌ای‌یی رفته بود که از کارگران هندی بهره کشی غیرانسانی می‌کرد). رسانه‌های آزاد اینترنتی، با امکانات محدودی که در اختیار دارند، تنها به ارزیابی مدیران خود متکی هستند. به عبارتی مدیران این‌گونه رسانه‌ها، با مطالعه مطالب، و ارزیابی شخصی‌شان می‌توانند قابل انتشار بودن یا نبودن، و موارد تعدیل را که مانع از برخورد قانون با آنان می‌شود مشخص کنند. نویسندگان چنین رسانه‌هایی، با درک مسوولیت، و برای حفظ و بقای رسانه‌ای که در آن می‌نویسند، می‌توانند در این زمینه به مسوول رسانه کمک کنند. شاید این کار حمل بر خودسانسوری شود که چنین نیست و شخص می‌تواند در نهایت هر آن‌چه را که می‌خواهد بنویسد ولی باید این حق به مسوول رسانه داده شود که مطالب رسیده بازبینی و در صورت مشکل‌ساز بودن تعدیل شود. خودنویس رسانه‌ای‌ست که تلاش می‌کند از حداکثر فضایی که قوانین جاری در خارج از کشور در اختیارش قرار داده استفاده کند و زبان مردم آزادی‌خواه ایران باشد. این فضا به هر حال محدودیت‌های خود را دارد که مسوول رسانه پاسخ‌گوی آن است. با این نگاه می‌توان به مسوولیت اخلاقی نویسنده در قبال رسانه و مسوول آن اشاره کرد و به هنگام نوشتن، برخی دقت‌ها را به‌عمل آورد.   یک تذکر دوستانه! تا زمان اعلام حکم دادگاه، کسی را محکوم نکنید! یکی از دوستان محترم خودنویس مطلبی نگاشت که در آن، عملا «خاوری» مدیر عامل مستعفی بانک ملی را مجرم خوانده بود. طبیعی است که داشتن  خانه‌ای گران قیمت در ناحیه‌ای گران قیمت در تورنتو به راحتی به دست نمی‌آید، اما بحث میان ما چیز دیگری بود. من به خاطر عدم تفاوت گذاری میان «اتهام» و «جرم» مطلب را به آن شکل منتشر نکردم. گرچه همین الان در فرودگاهی اروپایی نشسته‌ام و دارم زحمات همکارانم را می‌بینم و تک و توک تغییری هم می‌دهم، اما سیاست کلی ما، طرح سوال در باره متهمان پرونده‌های متفاوت بدون محکوم کردن آنها است. مثلا اگر قرار بود در باره پرونده «استات‌اویل» نروژ چیزی بنویسیم، احکام‌اش را می‌توان یافت و می‌توان به آنها استناد کرد، البته فردی که در پرونده از او نام برده شده، مدعی است که نقشی در ماجرا نداشته، اما این شرکت شرکت در نروژ و آمریکا به خاطر پرداخت رشوه برای تضمین قرارداد‌های‌شان در ایران محکوم به پرداخت میلیون‌ها دلار شده است. به هر شکل یک طرف ماجرا عملا محکوم شده و حکمی هم وجود دارد. اما در مورد مدیر عامل مستعفی بانک ملی که گویا شهروند کانادا هم هست، به چند نکته باید توجه کرد. بر اساس قانون آزادی اطلاعات در کانادا، شهروندان می‌توانند پیگیری بسیاری از مسائل مرتبط در حیطه‌هایی که قانون امکانش را داده بشوند. همین‌که می‌توان نشانی او را یافت و بعد از طرق مختلف دارایی‌های مرتبط با ایشان را بررسی کرد. با این همه، تا آنجایی که می‌دانم، ایشان در کانادا محکوم نشده‌اند!   اما، اینها دلیل نمی‌شود که موارد مرتبط با پرونده را بررسی نکنید؟ ببینید آقای خاوری با کدام خانواده‌های سیاسی در دهه‌های پیشین مرتبط بوده، از چه زمانی «بیزنس» در کانادا را شروع کرده، آیا پول خانه ۳ میلیون دلاری را یک‌جا داده یا برفرض بعد از پرداخت پیش‌پرداخت، ماهانه قسط می‌داده است؟ بررسی کنید از سال‌هایی که یک مقام بانکی سابق، یعنی «عادلی» رییس اسبق بانک مرکزی، سفیر ایران در کانادا شد، چه کسانی وارد بازی تجارت شدند و چه مقام‌هایی در کانادا با نام خود یا به طرق مختلف سرمایه‌گزاری کرده‌اند؟ ببینید که عادلی عملا نماینده کدام خانواده سیاسی بوده است...بررسی کنید در زمان عادلی، چند میلیون دلار در سفارت ایران و «رزیدانس» سفارت خرج شد؟ بررسی کنید و ببینید در سال‌هایی که به خاطر واقعه میکونوس، بعضی روابط با اروپا به سردی گرایید، چه مقام‌های بانکی، تجاری، سیاسی و احیانا نظامی به کانادا رفت و آمد کرده بودند؟ طرح ادعا راحت است. اما نشان دادن سند اهمیت بیشتری دارد. گفتگو با طرفین ماجرا مهم است. اینکه مثلا ادعا شود که فلان خانواده مالک بزرگراه ۴۰۷ نزدیک تورنتو هستند راحت است، اما به کدام مرجع قانونی سندی در این باره ارائه شده است؟ اگر مدرک دارید، و می‌دانید درست است، بر آن اساس متهم کنید، اما محکوم نکنید، تا زمانی که دادگاه حکم داده باشد. اگر هم ما در این زمینه اشتباه کرده‌ایم، از طرف خودم و همکارانم عذر می‌خواهم.   اندر احوالات زیاد شدن کاه و یونجه معظم و جفتک انداختن حماس   از: دفتر رهبری مسلمانان جهان به: دفتر حماس که توی ایران نیست موضوع: این چه غلطی بود کردی؟   احتراماً نظر به اینکه ما گفتیم محمود عباس خائن که ما ده دفعه گفتیم بیا تهران مایه را بگیر نیامد ولی تو هر دفعه زودی آمدی یک حرفهای مفتی درباره تشکیل کشور فلسطین در سازمان ملل زده این چه غلطی بود کردی که نیم ساعت بعد برداشتی نوشتی "این اقدام شجاعانه" و اینا ؟ هان ؟ هان ؟ هان ؟   از: دفتر حماس به: رهبر تمام مسلمانان جهان جز ما موضوع: چی میگی بابا؟   با تهیات الهی به استحضار می‌رساند که این خالد مشعل البته سخنگوی شاخه سیاسی ما است و از حیث سخنگوئی بلاتشبیه عین همین امیر ارجمند خودمان می‌ماند. یکدفعه یک چرت و پرتهائی می‌گوید که خود آن تشکیلاتی هم که این سخنگویش است همینطور چارقاچ می‌ماند. شما به خودت فشار وارد نکن شیرت خشک میشه مسلمانان جهان باید شیر خشک بخورند.   از: همان دفتر مسلمانان جهان به: حماس موضوع: هماهنگ باش، می‌زنمتا!   ضمن قبولی طاعات و عملیات شما لطفاً در اینگونه موارد قبلش هماهنگ کن همینطوری سر خر را کج نکن بپیچ یکوری که نشود جمعت کرد. معظم له به اندازه کافی بدبختی دارد، فعلاً یک رئیس جمهور زائیده که پنجاه تا فرمانده سپاه دارند جایش را بخیه می‌زنند این وسط تو ... *خوردگی را بیشتر نکن. خودت می‌دانی که معظم له یک جسم ناقصی دارد که همه جایش را گذاشته توی مختصر آبروی ملت مظلوم شما. (صدای گریه)   از: حماس به: مسلمانان جهان موضوع: ندارم!   ببین! بیخود .... خوردگی معظم له را گردن ما نینداز . میرم با همین محمود عباس شجاع و خائن کشور فلسطین تشکیل می‌دهم بدبخت می‌شوید‌ها. نخواستیم داداش، سر قبر ما فاتحه نمی‌خوانی پی‌پی هم نکن. مایه را هم نرسانی می‌روم به همه می‌گویم بعد از انتخابات برایتان چکارها کردیم. بگم ؟ بگم؟   از: دفتر جهان به: حماس موضوع: خیلی ....(الف‌نونی)!   همین. این نامه متن ندارد. همان موضوعش برات بسه.   از: حماس به: اسم خنده‌دارت چی بود؟ موضوع: ها ها!   * هیچ ربطی به جر خوردگی ندارد!   برتری معرفتی و اخلاقی زنان بر فقیهان   خودنویس؛ محتاط و دست به عصا. چرا؟ +پاسخ خودنویس   احتیاط بسیار زیاد خودنویس درمورد اختلاس اخیر برای من بسیار جالب توجه بود. منابع خودنویس از احتمال فشار سیاسی بر مسوولان بانک سامان خبر دادند ولی یکی از آنها روحش هم از خانه سه میلیون دلاری که گلوب اند میل افشا گری کرد خبر نداشت. شاید هم داشت ولی مصلحت این بود که چنین کند. یعنی باید باورکنیم خودنویس به هیچ جناحی وابسته نیست؟ من که ازامروز شک دارم. تاپیش از این خودنویس را رسانه‌های مستقل می‌دانستم که به همه گیر می‌دهد. ولی حالا می‌بینم اگر روی‌اش بشود این عزیزان اختلاس‌گر را نازونوازش هم می‌کند.   اگر این اختلاس از طرف جناحی که لابد منابع خودنویس به آن وصل نیستند انجام می‌شد الان دربوق و کرنا اخبارش منتشر می‌شد ولی دراین مورد به خصوص همه فقط از روی گلوب اند میل رونویسی کردند. بازهم گلی به جمال این چند فعال اینترنتی که ملاحظه را کنار گذاشتند و دست‌ها را روکردند. ما محکوم نمی‌کنیم. چون درصلاحیت‌مان نیست ولی متهم می‌کنیم همه کسانی را که پول ودارایی ملت ایران را بالا می‌کشند. خودنویس هزار بار دیگر نوشته‌های ماراچاپ نکند و منتظر دستور از بالا برای ماله کشی بر عملکرد «بعضی‌ها» بماندما بالاخره حرفمان را یک جایی خواهیم زد. خودنویس جان! شما هم این قدر محتاط و دست به عصا نباش. ورق که برگردد همه این حامیان پشت صحنه پاسپورت‌های خارجی را برداشته فلنگ راخواهند بست ولی تو باقی خواهی ماند. فراموش نکن درجمهوری اسلامی چون قانون وجود ندارد همه می خواهند از این خان گسترده نصیبی ببرند حالا اگر منابع شما به برخی از آنها متصل هستند این حرف دیگری است.   --------------- توضیح خودنویس: با احترام به سرکار خانم «مینا رحیمی» چند نکته را توضیح می‌دهیم: خانم «رحیمی» روز گذشته در مطلبی، آقای خاوری را به اختلاس محکوم کرده بودند. نیک آهنگ کوثر روز گذشته پیش از سفرش به اروپا به ایشان توضیح داد که تا زمان صدور حکم دادگاه، نمی‌توان با آقای خاوری به عنوان «محکوم» برخورد کرد ولی به عنوان متهم، می‌توان سوال‌هایی در باره ایشان طرح نمود. کسانی که از ادبیات حقوقی اطلاع دارند می‌دانند که جایگاه متهم و مجرم اندکی فرق می‌کند. اما کسانی که نگاهی مثل قاضی مرتضوی دارند که متهم را با مجرم یکی می‌دانست، معمولا منتظر طی پروسه حقوقی نمی‌شوند. سرکار خانم رحیمی نمی‌دانند که کسی که همراه خبرنگاران گلوب اند میل بوده و به ایشان کمک کرده، از دوستان خودنویس است. احتمالا نمی‌دانند که خودنویس از چند طریق پیگیر دستیابی اطلاعاتی در باره اقای خاوری است، اما امیدوار است ایشان با خودنویس گفتگو کنند. البته نمی خواهیم به هیچ عنوان به ایشان تریبون بدهیم، اما می‌خواهیم نسبت به اتهام‌های وارد شده توضیح بدهند. خودنویس آقا بالاسر ندارد، ولی در حد خودش پاسخ‌گو است و بدون انتقادهای دوستانی مثل خانم «رحیمی» و دیگران نمی‌تواند بهتر بشود. خودنویس از انتشار هر سند و مدرک واقعی و قابل اثبات استقبال می‌کند و از طریق دوستان و همراهان زوایای متفاوت پرونده را بررسی می‌کند، اما از هرگونه حکم دادن خارج از قاعده پرهیز خواهد کرد. به عنوان مثلا، در باره ماجرای بانک سامان، یک خواننده غیر عضو به عنوان «مهمان» به ما کمک کرده است و بعد از اطلاع از درستی موارد مورد نظر ایشان اقدام به انتشار خبر کردیم. خودنویس هیچ‌گونه ارتباطی با مدیر مستعفی بانک ملی ندارد و به هیچ عنوان اهل ماله‌کشی نیست. خودنویس همچنین از سرکار خانم «رحیمی» دعوت می‌کند که مشخصات خودشان را برای ما بفرستند تا اگر خواستند مطلبی در محکومیت کسی بنویسند، با تمامی مسوولیت‌های قانونی اقدام به چنین عملی کنند. خودنویس همچنین می‌تواند برای ایشان کارت خبرنگاری صدر کند تا بر اساس قواعد روزنامه‌نگاری تحقیقی به بررسی ماجرا بپردازند، منتهی با اسم و عکس واقعی. حتما مشاورین حقوقی روزنامه گلوب اند میل کانادا به ایشان خواهند گفت که بین محکوم کردن و طرح سوال و اتهام و سند تفاوت‌هایی هست.     تأثیر مخرب حذف یارانه‌ها بر اقتصاد سینمای ایران  محسن علی‌اکبری، تهیه‌کننده سینما؛ درباره تأثیر مخرب حذف یارانه‌ها بر اقتصاد سینمای ایران گفته است: «حذف یارانه‌ها عرصه‌های هنری به خصوص صنعت سینما را دچار مشکلات بسیاری کرده است.» وی در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر ادامه داده است: «این اقدام  از یک سو باعث افزایش هزینه تولید در مباحث مختلف اعم از افزایش دستمزد عوامل، کرایه وسایل و لوازم تولید و هزینه‌های جاری تولید شده است و از سوی دیگر به دلیل نبود افزایش قیمت بلیت سینما و همچنین نداشتن رغبت تماشاگر برای دیدن فیلم‌ها، سرمایه صرف شده به صاحبان فیلم برنمی‌گردد. به همین دلیل تولید در نیمه نخست سال جاری با رکود رو به رو شده است.» عضو شورای عالی سینما در ادامه نحوه اجرا، حذف مالیات هنرمندان طبق قانون 139، مصوبه مجلس را دارای ایراد دانست و این مسئله را یکی از عوامل مهم در چرخه تولید، اکران و فروش سینما در نظر گرفت و در توضیح گفت: طبق ماده 139 هنرمندان از پرداخت مالیات معاف شده بودند، اما در ماده 15 و 16 این مصوبه آمده بود که اشخاص ثالث باید مالیت پرداخت کنند؛ ولی این اشخاص ثالث بسط پیدا می‌کنند. به این معنا که وقتی یک اثر هنری از پرداخت مالیات معاف می‌شوند باید تمام عواملی که در تولید این اثر هنری سهیم بوده‌اند از مالیات معاف شوند، ولی متاسفانه این اتفاق نمی‌افتد و تنها برخی از عوامل سینما مشمول این قانون می‌شوند. اما حذف یارانه‌ها فقط عرصه‌های هنری راد چار اختلال نکرده است؛ پیش‌تر اهالی صنعت کتاب نیز به تأثیرات مخرب این طرح هشدار داده بودند. همچنین گران شدن قیمت برق بر صنعت چاپ و نشر نیز تأثیر منفی گذاشته است. با هدفمندسازی یارانه‌ها، مبلغی از درآمدهای هدفمند شدن یارانه‌ها به حوزه‌های فرهنگی اختصاص پیدا نکرده است و بخش‌های فرهنگی ایران از این اعتبارات بی‌بهره‌اند.     اعتراض اردوان كامكار به وضعیت موسیقی: دیگر اثری منتشر نمی‌كنم اردوان كامكار به ایلنا گفته است: متاسفانه شرایط انتشار یک اثر موسیقایی آن اندازه بد شده كه دیگر نمی‌خوام كارهایم را منتشر كنم. لذا تا زمانی كه یک راهكار جدید برای انتشار آثارم پیدا نكنم؛ هیچ یک از كارهای جدیدم را منتشر نخواهم كرد. این نوازنده سنتور در توضیح دلایل خود گفت: متاسفانه قدر هیچ یک از كارهای ما را نه علاقه‌مندان به موسیقی می‌دانند و نه دولت. یک اثر بعد از انتشار تا یک ساعت دیگر روی سایت‌های اینترنتی قرار خواهد گرفت و مردم بدون توجه به هزینه‌هایی كه برای این اثر شده است؛ آن را دانلود می‌كنند. اردوان كامكار با اشاره به اینكه زندگی بسیاری از موسیقدان‌ها به خاطر رعایت نكردن حقوق مولف و مصنف در وضعیت ناخرسندی سپری می‌شود، خاطرنشان كرد: یک موسیقیدان كه فعالیت در حوزه موسیقی را به عنوان شغل خود انتخاب كرده است، از سه راه یعنی برگزاری كنسرت، انتشار آلبوم و تدریس زندگی خود را می‌گذرد. برگزاری كنسرت به دلیل گرانی سالن‌های كنسرت و هزینه‌های مختلفی كه برای هنرمندان سود چندانی ندارد. انتشار آلبوم نیز به دلیل نبود قانون كپی‌رایت فقط هزینه‌های گزاف روی دست هنرمند می‌گذرد. اردوان كامكار افزود: در این شرایط فقط هنرمندان می‌توانند، تدریس كنند و این روند تدریس آن‌ها را روز به روز فرسوده كرده و از خلاقیت آنها می‌كاهد.   پرچم شیر و خورشید در اتاق آقازاده «خاوری» خاوری مدیر عامل سابق بانک ملی است که پس از بالا گرفتن ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی از سمت خود استعفا داد. پس از این استعفا، «جهرمی» مدیر عامل بانک صادرات که به دلیل این اختلاس برکنار شده بود در بیانیه ای اعلام کرد خاوری دارای اقامت کاناداست و به این کشور گریخته است. در همان حال روابط عمومی بانک ملی با تکذیب این خبر اعلام کرد خاوری در ماموریت کاری در کشور انگلستان است و جمعه گذشته به ایران برخواهد گشت. اتفاقی که تا این لحظه نیفتاده است. وب سایت محافظه کار «انتخاب» نوشته است «خاوری که تبعه کانادا نیز است، در حال حاضر درکانادا و در کنار خانواده اش به سر می برد. از سویی شنیده شده خاوری طی این سالها بیکار نبوده و ۸ آژانس هوایی به نام فرزندش "الف. خاوری" خریداری کرده است که یکی از آنها آژانس جری کاپلین Jerry caplan Travel است. این در حالی است که "جری کاپلین" در اسراییل هم دفتر دارد!»   در ادامه این گزارش آمده است «از سوی دیگر، شنیده شده "خاوری" در دوران ریاست بر بانک ملی، میلیون ها دلار از پولهای بانک ملی را به نزدیکان خویش بصورت ال سی های سوری اهدا کرده است. از جمله ی اینها، شرکت (msn) وافع در دبی است. شرکتی که تنها با سفارش و دستور خاوری میلیون ها درهم از بانک ملی شعبه دبی را بدون کوچکترین وثیقه و ضمانت بانکی دریافت کرده است.» همچنین در عکسی شخصی که از اردوان خاوری منتشر شده، پرچم شیروخورشید در گوشه سمت چپ کادر دیده می شود. این مسایل در شرایطی بیان می شود که روز گذشته تعدادی از وب‌سایت‌ها با انتشار تصویری، از خرید ویلایی در سال ۲۰۰۷ در تورنتو توسط خاوری به مبلغ حدود سه میلیون دلار خبر دادند.   شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.