آنچه در این بخش میآید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: جبهه ملی ایران
آقای محمود احمدی نژاد در سفر اخیر خود به قزاقستان در جواب خبرنگاری با افتخار گفتند که در ایران کسی گرسنه نیست و همه شام شب دارند! این حرف یک توهین آشکار به ملت بزرگ و پرافتخار ایران است که جهان پر از آوای فرهنگ شش هزارساله آن بوده است.
ملتی که سالانه 82 هزار میلیون دلار از صادرات نفت و گاز خود درآمد دارد و حداقل صد هزار میلیون دلار در داخل نفت و گاز مصرف میکند و پولی به خارج نمیپردازد آیا سزاوار چنین وضعی است؟آنچه که دنیا را به تحیر و اندیشیدن درباره وضع مردم ایران واداشته و موجب مطرح شدن چنین پرسشهایی شده است انتشار اخبار مربوط به گسترش فقر و تشدید اختلافات طبقاتی و فساد در ایران در سالهای اخیر است.
همه مردم ایران حق دارند بپرسند در حالیکه دولت حاضر در پنج سال گذشته (89-1385)، 371،100 میلیون دلار درآمد نفت و گاز داشته و قیمت نفت در دنیا بهطور متوسط از بشکهای 53 دلار در سال 1385 به 98 دلار در سال گذشته رسیده و به کمک همین درآمدهای نفتی بودجه کل در اختیار دولت با 120 درصد رشد از 6/587 هزار میلیارد ریال به0/1290 هزار میلیارد ریال رسیده است، چه شده که رشد اقتصادی واقعی کشور از 6/6 درصد در سال 1385 به 7/3 درصد در سال 1389 سقوط کرده است و چرا تنها در سال 1389 به بهانه پول نبودن و کم آوردن بودجه حدود 782 طرح عمرانی مسکوت مانده است و تنها 20% از پروژه هایی که میبایست به اتمام می رسید به بهرهبرداری رسیده است.
چرا نرخ بیکاری طبق ارقام دولتی حدود 15% و طبق ارقام کارشناسی حدود 17% و طبق ارقام مراکز بین المللی حدود 22% است و حداقل از هر پنج نفر ایرانی در سن کار یک نفر بیکار است و یا به عبارت دیگر بیش از پنج میلیون نفر مزد و حقوق روشن و ثابتی ندارند. چرا با خدشه وارد آوردن به تعریف رسمی و علمی اشتغال و بیکاری، ادعای ایجاد 6/1 میلیون شغل در سال گذشته میشود که مستلزم حداقل 16 هزار میلیون دلار سرمایهگذاری تازه در اقتصاد است که انجام نشده است. چرا در اقتصاد ایران رشد کل تشکیل سرمایه ناخالص از 9/11% در سال 1385 به صفر در سال 1389 سقوط کرده است؟ چرا شاخص رشد بهرهوری سرمایه در کشور از رقم منفی و رقت انگیز منهای 5/0 درصد در سال 1384 به رقم وحشت انگیز و منفی 2/1- درصد در سال 1389 افزایش یافته است و چرا در کشور ما رشد بهرهوری کل عوامل تولید در سطح صفر از 6/0 درصد در سال 1384 به 3/0 در سال 1389 سقوط کرده است؟ چه دلیلی بهتر از این ارقام برای نبودن انگیزه سرمایهگذاری در ایران و چه دلیلی بهتر برای خروج و فرار سرمایهها از ایران؟
مردم ایران حق دارند از مسئولان مزاحم همه جا حاضر و مسلط بر امور کشور بپرسند که چرا تراز حساب سرمایه موازنه پرداختهای بینالمللی کشور از منهای 164/0 میلیارد دلار در سال 1384 به منهای 58/13 میلیارد دلار در سال 1389 صعود کرده است و در پنج سال اخیر چرا جمعا 57 هزار میلیون دلار از کشور خارج شده است؟
مردم ایران حق دارند بپرسند که چگونه دولت میتواند در ظرف پنج سال بودجه جاری (هزینهای) خود را با 120 درصد رشد از 331 هزار میلیارد ریال در سال 1384 به 14/729 هزار میلیارد ریال در سال 1389 برساند ولی حداقل دستمزد واقعی مزد و حقوق بگیران طی پنج سال فقط 16% افزایش داشته باشد. در حالیکه هزینه زندگی واقعی هر خانوار در همین مدت 8/78 درصد بالا رفته است، چرا رشد شاخص مزد و حقوق و مزایای کارکنان واحدهای صنعتی بزرگ یعنی بهترین نیروی کار کشور در پنج سال (89-1385)، 47 درصد، یعنی 32 درصد کمتر از رشد شاخص هزینه زندگی آنان باشد؟
آیا دولت و حکومت درک نمیکنند که تشدید فشارهای تورمی بهر دلیل، بدون افزایش حداقل مشابه مزدها و حقوقها به سقوط بیشتر طبقات درآمدی متوسط و پایین به زیر خط فقر منجر میشود. ایا حکومتگران نمیدانند که بلای تورم عمومن دولت ساخته پیش از همه گریبان پایینترین طبقه درآمدی مردم را میگیرد که باید قیمتهای بالا رفته مایحتاج زندگی روزمره خود را بپردازند و برخلاف طبقات درآمدی بالا قابلیت کسب درآمد و پرداخت ندارند؟ آیا دولت و حکومت درک نمیکند که در همین پنج سال اخیر سفره پایینترین طبقه درآمدی 60 درصد و سفره کارکنان واحدهای صنعتی بزرگ حداقل 40 درصد کوچکتر و محقرتر شده است؟ آیا منظور دولت حاضر از آوردن پول نفت بر سر سفره مردم همین بوده است؟
هموطنان عزیز، مطالعات اجتماعی انجام شده درباره بسیاری از کشورها در نیمه دوم قرن بیستم و حتا مطالعات تاریخی درباره مسائل اجتماعی و اخلاقی در شهرهای انگلستان در قرون گذشته حقیقت دردناکی را درباره رابطه مسائل اقتصادی با مسائل اجتماعی و اخلاقی آشکار کرده است. امروز برای همه پژوهشگران علوم اجتماعی روشن است که بالارفتن قیمتها یعنی تورم، رابطه مستقیمی با افزایش خودکشی، افزایش اختلافات خانوادگی، طلاق، روابط نامشروع و افزایش سقط جنین دارد و ازدیاد بیکاری ریشه افزایش سرقت، رواج اعتیاد و انحرافات اخلاقی، پر شدن زندانها و شیوع انواع بیماریهای واگیردار است. از اینرو، جای تعجب نیست که چرا جامعه ما در سالهای اخیر شاهد بدترین رشد همه فسادها و تباهیها است که از شیوع بیکاری و تورم در شرایط سقوط رشد اقتصادی سرچشمه میگیرد و چرا ساختن زندانهای تازه در سراسر کشور مشغله عمده فکری دستگاه قضائی و پلیس کشور شده است!
مردم ایران حق دارند از قبضه کنندگان قدرت بهصورت حکومت و دولت بپرسند که در بیست و پنج سال اخیر پس از جنگ تحمیلی، چه فرقی میان حکومت ایران و ترکیه بوده است که ترکیه امروز (سال 2011) با رشد اقتصادی 11 درصدی در جهان مقام اول دارد، 33 میلیون توریست در سال از ترکیه دیدن میکنند و 15 میلیارد دلار در آن کشور خرج میکنند و هزاران شرکت صنعتی ترکیه جذب کننده میلیارها دلار سرمایهگزاری خارجی شدهاند و شرکت های پیمانکاری بینالمللی ترکیه همه فرصتهای فعالیتهای صنعتی و تولیدی کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی و شمال افریقا را قبضه کردهاند، که آخرین آن گرفتن قراردادهای میلیار دلاری بازسازی پس از قذافی از دولت مستقر در بی غازی است و کالاهای صنعتی ترکیه در فروشگاهای بزرگ و کوچک بسیاری از کشورهای غربی در امریکا و اروپا قادر به رقابت با کالاهای بومی و محلی هستند! چرا ترکیه امروز به شانزدهمین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شده است در حالیکه ایران که میخواست مقام پنجم اقتصادی جهان باشد امروز به مقام سی و چهارم سقوط کرده است؟ پاسخ همه این پرسشها را آیا باید در نابخردی حکومتگران، سوء نیت کارگزاران، کارشکنی و اخلال دشمنان ملت ایران جستجو کرد، یا در راحت طلبی و تنبلی و فساد مردم و جامعه؟
هموطنان عزیز، تجربه و تحلیل علمی و واقع بینانه حوادث پس از انقلاب ایران نشان می دهد که ملت ایران قبل از هر چیز قربانی سوء تدبیر رهبران اجتماعی و سیاسی مدعی خدمت به کشور و مردم بوده است.
انحراف از شعارها و اهداف اصیل انقلاب، یعنی استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی از 12 بهمن ماه 1357 آغاز شد و شورای فرمایشی انقلاب با هر مصوبه و فرمان خود حلقه آزادی های فردی و اجتماعی، مالکیت شخصی و آزادی های اقتصادی مردم را تنگتر کرد و نهادهایی بوجود آمد که امروز پس از سی سال باعث اختناق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه ایرانی در مقیاس جهانی شده است.
امروز آسان تر از همیشه میتوان نشان داد که رواج بیکاری ناشی از شکاف فزاینده بین رشد جمعیت در سن کار و تعداد مشاغل تازه ایجاد شده، سقوط سرمایه گذاری در اقتصاد ناشی از سقوط بازده سرمایه گذاری و سودآوری، سقوط بازده عامل کار ناشی از عدم سرمایهگذاری در ماشین آلات و تکنولوژی و نیروی انسانی و کاهش انضباط و علاقه و تعهد نیروی کار، فرار سرمایهها و فرار مغزها، اشغال بازارهای کشور توسط کالاهای خارجی، سقوط سطح کارآیی مدیریت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، از دست رفتن صدها میلیارد دلار درآمد صادرات نفتی و غیرنفتی و صدها پدیده ناخوشایند فعلی در کشور، همه و همه پیامدهای تنگ نظری و سیاست های غلطی است که از روز انقلاب به جامعه و کشور تحمیل گردید.
بدون قضاوت درباره انگیزهها و علل آغاز جنگ ویرانگر تحمیلی عراق علیه ایران و نقش آن در استقرار نظام دیکتاتوری اختناق آمیز فعلی، ریشه همه نابسامانیهای موجود را میتوان با حادثه فاجعهآمیز اشغال سفارت امریکا در 13 آبان 1358 و گروگانگیری 51 دیپلمات امریکایی مرتبط دانست که دشمنان ملت ایران آن را برنامهریزی کردند و ادامه دادند و افراد ساده اندیش به آن عنوان موهبت الهی بخشیدند. تحریم اقتصادی ایران پس از این حادثه و وقفه در روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم ایران با دنیا، با حوادثی تکمیلی مثل انتشار کتاب سلمان رشدی، واقعه قتل سران مردم کرد در رستوران میکونوس در آلمان و قتلهای سیاسی در اروپا، عامل اصلی همه انحرافات و عقب ماندگیهای سی ساله مردم بوده است و امروز وقت آن رسیده است که مردم ایران بپرسند و بدانند که چه دستهایی پشت سر این کارها بوده است و از صحنه بیرون راندن ایالات متحده چه قدرتهای خارجی سود بردهاند؟
هموطنان عزیز، همه میدانند که اقتصاد جامعه امروز ایران در چنبره تورم، رکود اقتصادی و بیکاری گرفتار شده است و شاخص اصلی معرف همه این نابسامانیها سقوط کارآیی در جامعه ایران در همه زمینهها است. اما آنچه که در کارآیی عوامل تولید نقش اساسی دارد، عامل وقت و زمان صرف شده برای کارها و کل وقت و زمان در اختیار عوامل تولید کشور است و از این نظر نیز دولت و حکومت در غیرمولد کردن عوامل تولید و حتا کل نیروی کار جامعه نقش مخرب اساسی داشته است. امروز در کشورهای صنعتی تعداد دقایق تلف شده در صنایع، تعداد ساعات تعطیل کارخانهها و ادارات و تعداد روزهای تعطیلی رسمی را بهطور دقیق زیر نظر دارند و رقابت کشورهای صنعتی در رشد اقتصادی، رقابت در داشتن کمترین اتلاف وقت و تعطیلات برنامه ریزی نشده و ناخواسته است. اما برعکس، اقتصاد و جامعه ایران را بیبرنامهترین و تلف کنندهترین اقتصاد و جامعه لقب دادهاند. تعطیلات رسمی و غیررسمی و مصلحتی در ایران سه برابر کشورهای صنعتی است. در کدام کشور، حتا در حال توسعه، کارکنان واحدهای تولیدی را در وقت اداری موظف به حضور در مراسم مذهبی و روضه خوانی کنند و از آنها با روحیه غمزده و مفلوک انتظار رقابت در راندمان تولید داشته باشند. کدام سرمایهگذار خارجی است که حاضر به سرمایهگذاری در کشوری باشد که عوامل غیرمسئول طی روز محیط کار را آشفته و فکر و ذهن کارگران را از تمرکز بر تولید باز میدارند؟ دخالت عوامل مخل و غیرمسئول در واحد تولیدی در ایران با اخلال در قدرت مدیریت به رواج بیانضباطی، وقت ناشناسی عدم احساس تعهد نسبت به میزان تولید، حفظ ماشین آلات و داشتن محیط مطلوب کار منجر شده است. حاصل آن باز هم سقوط کارآیی بوده است. امروزه هیچ واحد تولیدی نیست که با کارگران خود مسئله نداشته باشد و این مسئله داشتن و رویارویی میان کارگران و مدیران، محصول سیاسی پنداری همه چیز و سوء مدیریت دولت و حکومت و دخالت بیش از حد در امور صنفی و حرفهای کارکنان واحدها است. اجازه ندادن تشکیل اتحادیهها، سندیکاها، فدراسیونها و کنفدراسیونها به کارگران، کارکنان، مدیران و صاحبان واحدهای تولیدی در رشتههای فعالیتهای اقتصادی-خدماتی که همه کارگران و کارکنان را در مقابل مدیریت قرار میدهد عملن امکان حل مسائل را از بین برده است و جامعه را از استفاده از راه حل تجربه شده دنیای صنعتی یعنی سندیکالیزم باز داشته است امروز تشکلهای کارگری و کارمندی صنفی و حرفهای مانند ان جی اوها و احزاب و گروههای اجتماعی و سیاسی حلقه حائل و واسطه دولت و حکومت با جامعه هستند و ثابت شده است که در کاهش تنش ها و حل مسائل نقش کلیدی داشتهاند. دولت و حکومت در ایران ملت را از ابزار و راه حلهای تجربه شده جهانی محروم ساخته است.
تظاهرات مسالمتآمیز کارگران، کارمندان، دانشجویان و بازنشستگان در یونان، اسپانیا، آلمان و فرانسه در ماههای اخیر و شکایت آنها از برنامههای ریاضتکشی اقتصادی دولتها، از تورم، فساد اداری و بی عدالتی در توزیع امکانات و درآمدها و طرز برخورد دولتها و پیدا کردن راه حلهای بینابین برای مسائل چه درسی به دولتمردان ما داده است؟
کارکنان و کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی در کجا و چگونه باید از نابسامانی وضع خود، حقوق اندک ساعات کار بالا کمبود امکانات بهداشتی و درمانی، غیرواقعی و کافی نبودن بیمهها، نامربوط بودن سن بازنشستگی شکایت کنند؟ چگونه می توان انتظار داشت که یک درجه دار نیروی انتظامی مسئول مبارزه با قاچاق و اشرار با داشتن زن و فرزند پس از دوازده سال خدمت آخر ماه 379 هزار تومان بهعنوان حقوق و مزایا دریافت کند در حالیکه امروز حتا یک کارگر ساده افغانی حاضر به کار در کمتر از پانصدهزار تومان نیست! شکاف فزاینده بین درآمدها و مخارج هر گروه اجتماعی، بویژه کارمندان و ماموران دولتی، ننگ فساد و ارتشاء را بر کل ساختار دولتی و حکومتی نقش کرده و امروز در کمتر سازمان دولتی است که ارباب رجوع طعمه طمع کاریهای کارکنان دولت نباشد.
هموطنان عزیز، امروز پیشرفت کشورها و موفقیت دولتها را با تحولات شاخص فضای کسب و کار اندازهگیری میکنند و بانک جهانی همه ساله ده نکته متمایز و عمده در این زمینه مانند سهولت آغاز کسب و کار، کسب مجوز، استخدام و اخراج نیروی کار، دریافت مالیات، ثبت مالکیت، دریافت وام، حمایت از سرمایهگذاری، سهولت تجارت خارجی، سهولت خروج از کسب و کار و ضمانت اجرای قراردادها را با روشهای علمی و متحدالشکل بررسی و کشورها را ردهبندی میکند و در کلیه این زمینهها ایران، کشوری که رهبران آن مدعی هدایت حداقل کشورهای مسلمان جهان هستند، وضع رقتانگیز و نزولی دارد. شاخص فضای کسب و کار در ایران در سال 2005، در ردیف 108 و در سال 2009، در ردیف 142 قرار دارد که حاصل مدیریت، سیاستها و برنامههای غلط و خانمان برانداز دولت فعلی است که بهنظر کارشناسان بانک جهانی دولت سالاری زیاد و بیانسجام و هدف، مشخصه آن است. سر رشد اقتصادی بیش از10 درصدی چین، سال بعد از سال در این گزارش شده است که چین در زمینه حمایت از سرمایه گذاری، سهولت دریافت وام، میزان و روش دریافت مالیات، سهولت تجارت خارجی و ضمانت اجرای قراردادها، در ردیف پنج کشور اول جهان قرار گرفته است.
هموطنان عزیز، مردمی و دموکراتیک بودن و یا به عکس بی بندوباری و بی مسئولیت بودن دولتها را با معیارهای چگونگی کسب درآمد و خرج درآمدها توسط دولتها و سرعت تغییرات بودجه و نحوه تصمیم گیری درباره مسائل اقتصاد عمومی میسنجند و در این زمینهها باز ایران وضعیت بسیار نامساعدی دارد.
در هیچ کشوری حتا در کشورهای دیکتاتوری مطلق یا کشورهای کمونیستی سابق و موجود، دولتی را نمیتوان سراغ کرد که تنها پول درآوردن از مردم، پول درآوردن از امکانات اقتصادی و از انحصارات در اختیار خود و خرج دل بهخواه این ثروتها را هدف حکومتگران قرار داده باشد. اگر زمانی سقوط شدید قیمت و درآمد نفت دولتها را وادار میساخت که قسمتی از هزینههای عمومی را با کم کردن خدمات و یا دریافت هزینه اندک از مردم تامین کنند امروز با هشت برابر شدن درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز و سایر درآمدها، دولت هر روز بیشتر خود را از ارائه خدمت به مردم معاف و هرگونه هزینه را به مردم تحمیل میکند و از این راه بهدنبال سود و تامین سایر هزینههای خود است، که آخرین شاهکار آن چندین برابر کردن قیمت حامل انرژی مورد نیاز عمومی، تحت لوای ظاهر فریب هدفمند کردن یارانهها است. بدون اینکه به مفهوم هدفمند کردن یارانهها و اهداف آن در قانون برنامه سوم توجه شود. پول در آوردن از مردم از گرفتن چندین برابر قیمت یک فتوکپی در ادارات، یک بازدید از محل برای انشعاب آب و برق و گاز و زمین وساختمان تا یک معاینه فنی یا کسب یک جواز ساختمان شروع و به بالا بردن دائم نرخ ارز، نرخ بهره وامها و خدمات بانکها و هزینههای حمل و نقل منجر شده است. دولت تورم ساز از یک طرف پول ملی کشور را بیارزش میکند و از طرف دیگر با بالابردن نرخ ارز برای خود درآمد اضافی و برای مردم تورم بیشتر ایجاد می کند و این مردم هستند که دوبار هزینه سوء سیاست دولت را میپردازند.
هموطنان عزیز، در حالیکه در شش سال گذشته اقتصاد ایران در بهترین حالت رشد متوسطی حدود 4درصد داشته است، میزان نقدینگی از 1284 هزار میلیارد ریال به 3525 هزار میلیارد ریال یا 175 درصد رشد داشته است و رشد نقدینگی معادل 7 برابر رشد اقتصادی بوده است. کاهش سرعت گردش نقدینگی در اقتصاد از 8/1 درصد در سال 1385 به 4/1 در سال 1390 و کاهش ضریب تکاثر نقدینگی از 6/4 به 9/3 در سال 1390، معرف وجود نقدینگی زیاد نامرتبط با فعالیتهای تولیدی است. در چنین شرایطی بانک بازی یا گرفتن امتیاز تاسیس بانک و خرید املاک و یا اجاره ساختمانها برای احداث شعبه با پول مردم، میدان رقابت باندهای سیاسی و اقتصادی شده است.
تسلط کامل دولت بر بانک مرکزی، کار کردن منطقی و محتاطانه ضروری این بانک را مختل کرده و صدور اجازههای تاسیس حدود 10 بانک و موسسات اعتباری تازه با اسمهای عجیب و غریب و رقابت آنها در تاسیس شعبه برخی خیابانهای حتا فرعی شهرها را شعبه باران کرده است. که با انواع بازیها و قرعه کشیها، بانکها را به کازینوهای کشورهای غربی شبیه کرده است.
روی آوردن به بانک بازی نه تنها بهدلیل وجود سود متوسط بالای 70 درصد در سال سرمایه در این رشته بلکه بهدلیل مسلط کردن صاحبان و مدیران بانکها به پس اندازهای مردم و امکان دسترسی آنها به اعتبارات بانک مرکزی است که اجازه میدهد فعالیتهای کاذب انحصارات متعلق به مراکز قدرت آزادانه به فعالیت خود ادامه دهند و رو بهروز حلقه رقابت بخش خصوصی واقعی را تنگتر کنند. سوء استفاده 3000 میلیارد تومانی یک نفر از یک بانک و بازی بین بانکی دستههای مافیایی برای تصاحب کارخانهها و اموال دولتی در این روزها فقط نمونه کوچکی از این بیبندوباریها است.
هموطنان عزیز، در حالیکه نرخ بهره اوراق قرضه 10 ساله (با اعتبار کامل) در ژاپن 2/1 درصد و در ایلات متحده 22/3 درصد و در منطقه یورو 90/3 درصد است و نرخ بهره وام مسکن از 6 درصد تجاوز نمیکند، در ایران نرخ بهره کمتر از 22 درصد عملا وجود ندارد و بازی دولت با نرخ بهره و شعارهای پایین آوردن آن در بانکهای دولتی جز فرار پساندازها و سپردهها از بانکها و ریختن آن در دامن صندوقهای به اصطلاح قرض الحسنه و بازاریان و دلالان ارز و فرار از نظارت و کنترل مقامات پولی نتیجهای نداده است.
هموطنان عزیز، نرخهای بهره بسیار بالا و استثمار مردم، بویژه طبقات پایین و نیازمند اعتبارات مصرفی توسط بانکها، در شرایط محروم بودن بانکهای ایران از دسترسی به بازارهای مالی جهانی، شمشیر دو لبه ایست که هم بخش تولیدی واقعی و هم مردم عادی را به حالت مرگ در آورده است و مفهوم واقعی هدفمند کردن یارانه ها و آوردن پول نفت بر سر سفره مردم و بانکداری بدون ربا را به آنها نشان داده است.
هموطنان عزیز، امروز جامعه ما از بلای تورم، از تخریب محیط زیست، از بی پناه بودن مردم در برابر ظلم و تعدی مقامات ادارات و سازمانهای دولتی، از فساد و اتلاف منابع عمومی، از تشدید فقر و اختلافات طبقاتی و هزاران نابسامانی دیگر رنج میبرد و شدت این نابسامانیها امکان آرامش و فکر کردن درباره مسائل و راه حل یابی برای آنها را سلب کرده است. ریشهیابی همه این مسائل ما را به روزهای انقلاب و تصمیمات شورای انقلاب و قانون اساسی برآمده از مجلس موسسان دست چین شده طبقه حکومتگر سال اول انقلاب میکشاند. غیر از تصمیمات موردی مانند تاسیس بنیادها و نهادها و یا واگذاری تعیین سرنوشت مسائل خاص به افراد خاص و یا باند خاص (مانند سپردن سرنوشت اتاق بازرگانی و صنایع و معادن به باندی خاص و یا سرپرستی اموال فراریان به افراد خاص ذینفع)، آنچه که باعث انحراف اساسی درازمدت امور اقتصادی کشور از سال اول انقلاب شده است خود قانون اساسی بهویژه اصلهای 44 و 49 آن است که غیر از سلب مالکیت از گردانندگان رژیم سابق عامل متزلزل کردن دلخواه مالکیت هر فرد ناوابسته به حکومت استقرار یافته کرده است. با ملی کردن و دولتی کردن عمدهترین فعالیتهای اقتصادی- صنعتی کشور فعالان اقتصادی کشور را محتاج و وابسته به دولت و دستگاههای حکومتگر ساخت. با اصل 44 و 49، این مردم بودند که میبایستی وجود خود و حق خود را نسبت به اموال خود به ماموران تازه کار دستگاههای دولتی ثابت کنند و در همین درگیریها بود که بسیار از تسلط های جدید بر اقتصاد بوجود آمد که خصیصه بارز آن غیر رقابتی شدن یا نیمه انحصاری بودن همه چیز و حاصل آن سقوط رشد اقتصادی کشور بوده است.
تسلط ویرانگر دولت و نهادهای حکومتگر بر اقتصاد، بالاخره نوکیسههای برآمده از دل حکومت را به نادرست و مزاحم بودن اصل 44 و ضرورت اصلاح آن بهصورت آزاد کردن بخشهایی از اقتصاد به امید تسلط بیشتر خود آنها بر فعالیت اقتصادی مجبور کرد و بالاخره به تصویب قانون اصلاح اصل 44 در سال 1388 منجر شد و حتا برای زیر نظر داشتن فعالیت واحدهای اقتصادی “شورای رقابت” بهوجود آمد ولی در یک نظام حکومتی غیر دموکراتیک و درهم تنیده بودن مراکز قدرت و ثروت و تسلط آن بر دستگاههای دولتی و اداری و بهویژه قوه قضائیه و موسسات پولی و مالی، واگذاری واحدهای دولتی به شبه دولتیها، نهادها و بنیادها و یا باندهای خصوصی وابسته به مراکز قدرت سیاسی، مذهبی، نظامی انجامیده است. که هر یک، شکلی از مزایای انحصاری یا شبه انحصاری برخوردارند و در نبود دولت و مجلس و قوه قضائیه برخاسته از مردم و رقابت بین المللی غولهای اقتصادی نه تنها هزینه تمام اشتباهات و بذل و بخششهای خود را با افزایش قیمتها بر مردم تحمیل میکنند بلکه با فرار از مالیات و انجام فعالیتهای غیرقانونی دیگر، خصوصی سازی را به «خودسو سازی» ثروتهای ملی تبدیل کردهاند.
هموطنان عزیز، فرهنگ به معنی دین و آیین زندگی هر قوم و ملت است که از محیط و طرز زندگی و تامین معاش مردم آن سرچشمه میگیرد و فرهنگ ایرانی انعکاسی از زندگی مردم در محیطی متعادل و داشتن خاکی گهربار است. تخریب فرهنگ ملی و اخلاق ایرانی با ترویج فرهنگ اقوام بیابانگرد و تزریق خرافات، از اجزای دیگر سیاست حکومت ویرانگر کنونی است که هزینه های مالی و فرهنگی سنگینی برای مردم ایران دارد. از زمان انقلاب ترویج افکار قبایل بدوی و نمادها و روش زندگی آنان، ترویج داستانهای جدالهای قومی و قبیلهای آنها، ترویج مراسم سنتی آنان، بهکارگیری واژههای نامانوس برای ایرانیان، به دغدغه اصلی عمال حکومت تبدیل شده است. بیش از سی کانال رادیویی و تلویزیونی و صدها برنامه با هزاران میلیارد ریال هزینه، بیست و چهار ساعته مردم عادی را بمباران تبلیغاتی ضد فرهنگ و اخلاق ایرانی میکنند. نه تنها از آوای موسیقی و آواز کوچه باغی و رقص و پایکوبیهای محلی عمدتن خبری نیست، بلکه متبرک کردن اشیاء و خوراندن مواد آلوده به کودکان معصوم، برگزاری مراسم احضار اجنه و ارواح آدمهای موهوم و استمداد از آنها برای حل مشکلات شخصی و خانوادگی و حتا کشوری، تا کشف هالههای نور و صندلیهای معجزهگر، صدها نمونه رشد رمالی و فالگیری و باری به هر جهت بودن تصمیم گیریها و گذراندن امور کشور است. استقبال از تعطیلی به هر بهانه و از کار انداختن فعالیتهای اداری دولتی و سازمانهای غیر دولتی حتا مغازهها و بازارها، حذف برخی موضوعهای علمی، تحریف تاریخ و فرهنگ ایران زمین، حذف آخرین یافتههای علمی بشری از کتابهای درسی در رشتههایی مانند پزشگی، شیمی، روانشناسی و بیولوژی، تخریب اصول و مبانی ورزش و تربیت بدنی و مقررات مسابقات بین المللی ورزشی، جلوگیری از کوهنوردی، فوتبال و کشتی و ژیمناستیک و تحمیل دیدگاههای تنگ نظرانه بر فعالیتهای ورزشی بانوان، تنها نمونههایی از بستن قید و بند بر کل فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مردم ایران است که رسانههای گفتاری و نوشتاری و دیداری کشور را به سطح ابتذال کشانده و به تلف شدن میلیاردها تومان پول کشور و وقت خوانندگان و نویسندگان و تهیه کنندگان مطبوعات و حتا زندانی شدن آنان منجر شده است.
هم وطنان عزیز، فروپاشی نظامهای استعماری حاکم بر جهان عرب در ماههای اخیر، با مردمی که دارای هزاران میلیارد دلار قدرت خرید هستند و میتوانند فرصتهای بی شماری را برای فعالان اقتصادی ایران، بهویژه در زمینه های صنعت و معدن و ساختمان و بازرگانی فراهم کنند، در شرایطی در حال وقوع است که دولت و حکومت ایران از اداره امور داخلی و خارجی خود نیز عاجز مانده است و برای هر رابطه خود با دنیا نیازمند کشورهای واسطه مانند ترکیه، امارات متحده، مالزی، چین ، هند و روسیه است و به آنها باج های کلان بدین منظور میدهد.
از سوی دیگر، رواج نرخهای بهره بیش از 17 درصد، نرخ بیکاری 17 تا 22 درصد و پیش بینی تورم 2/22 درصد در سال 1390، معرف آن است که دولت فاقد هرگونه سیاست مالی و پولی و اجتماعی در جهت اهداف خودساخته برنامه پنجم میباشد. با مسئله بروز کردن نرخ ارز، نرخ بهره، قیمت طلا که آلت دست و ابزار کار و سودجویی دلالان و بازاریان با دنباله روی دولت و بانک مرکزی است، مسائل اصلی اقتصادی جامعه مثل سرمایه گذاری های صنعتی، ایجاد اشتغال واقعی، مولد، تقویت و حمایت از شرکت های بزرگ ارائه دهنده خدمات فنی و مهندسی در سطح بین المللی، رسوخ در بازار جهانی با صدور کالاهای صنعتی نو با استاندارد جهانی و مرغوب، اعزام فارغ التحصیلان دانشگاهها و نیروی کار جوان برای آموزش و ایجاد درآمد به کشورهای صنعتی، حفاظت از محیط زیست، بهبود بهداشت و درمان در کل کشور، سرمایه گذاری واقعی و کافی برای مهار آب های سطحی و مرزی و هدایت آن به منابع داخلی و احیای کشاورزی صنعتی و سودآور و دهها امر حیاتی دیگر موضوع بازی و جدل جناح های حکومتی قرار گرفته است.
راه حل تورم از نظر دولت آزاد کردن واردات مصرفی و خوراندن 80 درصد درآمد نفت از کانال بازاریان به امارات متحده، هند، چین، روسیه، کره و مالزی بوده است؛ در حالیکه، راه حل تورم در خشک کردن ریشه تورم یعنی حذف بی بندوباری دولت در خرج کردن پول از یک سو، و هدایت همه امکانات به سوی سرمایهگذاری مولد در داخل کشور از سوی دیگر است. سرمایهگذاری واقعی 40 میلیارد دلار از درآمد نفت، (معادل هزینه یارانههای نقدی که تا امروز پرداخت شده) میتواند خیلی بیشتر در تثبیت قیمتها (کاهش هزینه زندگی) و بالا بردن درآمدها (ایجاد شغل و درآمد) موثر باشد.
تنها راه حل تقویت بنیه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، داشتن دولتی با صلاحیت و مسئول، مجلسی واقعی و شایسته و نظام قضائی مستقل و قوی و هشیار و نظام مالیاتی جامع و کارآمد با حذف همه معافیتها و خاصه خرجیها، چه در داخل و چه در خارج از کشور، یعنی استقرار دموکراسی توام با عدالت اجتماعی، است تا جان و مال و حیثیت مردم ایران حفظ و مقام و احترام ایران و مردم آن در دنیا احیاء و تقویت شود.
جبهه ملی ایران
تهران – 25 مهرماه 1390
خبر / رادیو کوچه
پس از انتشار چهار پیش شماره از نشریه «هفت» در آمریکای شمالی، اولین شماره اصلی این نشریه منتشر شد. این نشریه که قریب به چهار ماه پیش اولین پیش شماره خود را منتشر کرد، اینک در تازه ترین شماره خود خبر از آغاز رسمی انتشار آن در ایالات متحده و کانادا داده است.
بنا بر اعلام هفت، پارسی زبان های مقیم آمریکای شمالی می توانند این نشریه را از مرکزهای ایرانی تهیه کنند.
در شماره اول هفت نوشته هایی درباره زنده یاد دکتر مهرداد مشایخی، نگاهی به ترور نافرجام سفیر عربستان در واشینگتن و نامه وارده ای به رییس صدای آمریکا را به عنوان بخشی از این نشریه می توانید بخوانید. هم چنین دست نوشته هایی در باب اقتصادُ فرهنگ و سینما، تحلیل و حقوق انسانی از دیگر بخش های این نشریه است.
هفت در دو کشور ایالات متحده و کانادا به طور جداگانه منتشر می شود و نسخه کانادایی آن چهار صفحه اضافه مخصوص کانادا دارد که در شهرهای این کشور توزیع خواهد شد.
با استقبال پارسی زبان های آمریکای شمالی این نشریه شماره یک خود را با افزایش تیراژ آغاز کرده است.
شما می توانید این نشریه را در صورتی که دست رسی به نسخه کاغذین آن ندارید از روی لینک کتاب خانه آن مطالعه کنید.
لینک نسخه الکترونیکی هفت
رادیو کوچه
«آرش نجبایی»، یکی از علاقهمندان نهضت آزادی توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش «میزان خبر»، قاضی پیرعباس روز گذشته حکم شش سال حبس آرش نجبایی را به اتهامهای «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت با تشکیل و راهاندازی گروه مطالعه تاریخ» و «تبلیغ علیه نظام» ابلاغ کرد.
آرش نجبایی یکم اسفند سال گذشته پس از احضار به دفتر پیگیریهای وزارت اطلاعات بازداشت شد و حدود دو ماه را در زندان اوین گذراند.
آرش نجبایی ۲۸ ساله و فارغالتحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشگاه آزاد قزوین و کارشناسی ارشد مدیریت آیتی از دانشگاه علوم تحقیقات تهران است.
با احتساب حکم 11 سال زندان جعفر گنجی و مسعود صادقی در روزهای اخیر، در مجموع ۱۷ سال حبس برای این علاقهمندان نهضت آزادی ایران صادر شده است
از سوی دیگر «مسعود صادقی» دیگر علاقهمند نهضت آزادی نیز با حکم قاضی مقیسه به شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدهاست.
اتهامهای نامبرده بنا به حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت با تشکیل و راهاندازی گروه مطالعه تاریخ»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» عنوان شده که براساس آن به شش سال حبس و به «اتهام توهین به رییس دولت دهم» به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
مسعود صادقی بعد از تظاهرات ۲۵ بهمن سال گذشته بازداشت شده و حدود دو ماه را در زندان گذراندهاست.
بنا به این گزارش، با احتساب حکم 11 سال زندان جعفر گنجی و مسعود صادقی در روزهای اخیر، در مجموع ۱۷ سال حبس برای این علاقهمندان نهضت آزادی ایران صادر شده است.
رادیو کوچه
نیروی هوایی ارتش ترکیه به تلافی حمله شب گذشته افراد مسلح موسوم به پ ک ک، مواضع کردها را در شمال عراق مورد حمله قرار داد.
به گزارش العربیه، شبه نظامیان حزب کارگران کردستان موسوم به «پ ک ک» شامگاه سه شنبه 18 اکتبر در حمله به چند پایگاه نظامی در ترکیه 24 نفر از سربازان ارتش این کشور را کشته و تعدادی را زخمی کردند.
این عملیات در شهرکهای «شکورجا» و «یوکسیکوفا» در استان حکاری ترکیه صورت گرفته است.
از سوی دیگر، منابع کرد عراقی هم گفتهاند که در عملیات زمینی ارتش ترکیه در روز چهارشنبه، واحدهای متشکل از چند صد تن از نظامیان این کشور در عملیات جست و جو برای یافتن نفرات پ ک ک از مرز با عراق عبور کردند.
به گزارش بیبیسی، ارتش ترکیه گفته است که حدود دو هزار تن از نفرات مسلح پکک در شمال عراق مستقر هستند و از این محل، عملیات نظامی خود در داخل ترکیه را سازمان میدهند.
بنا به این گزارش، با انتشار خبر حمله چریکهای کرد به نیروهای دولتی ترکیه، رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، سفر خود به قزاقستان را لغو کرد. عبدالله گل، رئیس جمهوری این کشور نیز در پیامی خطاب به مردم این کشور، با ابراز تاسف از تلفات حملات شب گذشته، گفته است: «دیر یا زود خواهیم دید که اسلحه برداشتن علیه کشور ترکیه به نتیجهای نخواهد رسید». وی خطاب به کسانی که به مخالفان مسلح ترکیه کمک میکنند گفت که درسی فراموش نشدنی خواهد آموخت و نتیجه تلخ اقدامات خود را خوهند دید.
به گفته کارشناسان امور نظامی این دومین تلفات سنگینی است که ترکیه از زمان آغاز عملیات مسلحانه پ ک ک در سال 1984 متحمل میشود.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
سقای بیریا که در کل توانایی چرخشهای 180 درجهای بینظیری دارد همانگونه که گفتیم پس از آنکه موجب تلختر شدن روابط روحانیون با دولت شد از منصباش کناره گرفت و سپس دست به افشاگریهای جالبی زد، او پس از گذشت حدود دو سال از آن زمان گفت که احمدینژاد در مناظرههای انتخاباتی به توصیه رحیممشایی اسامی برخی مقامهای جمهوری اسلامی را مطرح کرده است.
اقدام بیسابقه احمدینژاد در اتهام فساد مالی به افرادی همچون هاشمی رفسنجانی و علیاکبر ناطق نوری و نزدیکان آنها واکنشهای تندی به همراه داشت و منجر به بروز تنشهای سیاسی در آن زمان شد که این تنشها و تیرگی در روابط همچنان به قوت خود باقی است، او در قسمتهایی از سخناناش گفت: مقام معظم رهبری راجع به اینکه آقای احمدینژاد در مناظره اسم شخصی را نیاورد تاکید داشتهاند، اما احمدینژاد اسم آورد. بعدها هم گفت تنها کسی که به من گفت اسم افراد را بیاورم مشایی بود… مشایی نقل میکند که من در حالت معنوی که قرار گرفتم یقین کردم که امام زمان میخواهد که احمدینژاد اسم افراد را بیاورد… این در حقیقت همان مفهوم و اصطلاح بابیت است که در برابر ولایت فقیه مطرح میشود. مشایی به عنوان عنصر اصلی جریان فتنه در قضایای جزیی به سران مدیران اجرایی القا نموده و میگوید که امام زمان اکنون فلان خواسته را دارد، گاهی اوقات هم مواردی پیش آمده که خواستههای او با سخنان مقام معظم رهبری در تضاد بوده است… جریان انحرافی ادعا میکند که متوجه میشود که «مرضی امام زمان» چیست و گاهی نسبت به این اصول ادعای کلی دارد که بیان میکند و وقتی به آنها گفته میشود این برداشت اشتباهی است، بیان میکنند که امام زمان در حال تدبیر امور است و این تعابیر کلی را برای عوام ذکر میکند…آن چیزی که در حرکتهای جریان انحرافی مشاهده میشود، هدفاش این است که روحانیت و ولایت فقیه کنار گذاشته شود.
آنها در ظاهر بیان میکنند که ما ولایت فقیه را قبول داریم، منتهی ولایت فقیهی را قبول دارند که برای زمان غیبت است و مدعی هستند الان چون ما در قرب ظهور «ظهور صغری» هستیم، به ولایت فقیه نیازی نداریم… هنگامی که مکتب ایرانی مطرح میشود، ایرانیت بر اسلامیت مقدم است و حتا مشایی این تعبیر را داشت که «اگر ایرانیها نبودند، اسلام در ناسیونالیسم عربی دفن شده بود.»… یکی از القائاتی که جریان انحرافی بعد از بیداری اسلامی داشت و احمدینژاد آن را به نقل از مشایی بیان کرد این بود که گفت ما تمدن اسلامی و امت اسلامی نداریم. افکار جریان انحرافی عناصری دارد که هنگامی که کنار یکدیگر گذاشته میشود، در حقیقت انقلاب اسلامی را تضعیف میکند و متاسفانه آقای احمدینژاد بدون توجه به لوازم اینها، آنها را تکرار نموده و نقل میکند… افکار جریان انحرافی اومانیستی، ملیگرایی و ضد روحانیت است و اینها عناصری است که بین اصلاحطلبان و مشایی مشترک است، منتهی با شیوههای مختلف… اصلاحات گذار از سنت به مدرنیته را بیان میکنند و جریان انحرافی به دنبال این است که فکر و قالب را نگه داشته و آن را از درون تهی کنند… مشایی عملن به موضوع حجاب بیاعتنایی میکند و القای بیاعتنایی دارد و عنوان میکند که این مسایل مهم نیست و مسئله ربا در جامعه از اهمیت بیشتری نسبت به این موضوع برخوردار است…
پس از سقای بیریا، امیر امیرگان، رییس حوزه مشاوران جوان مرکز ارتباطات دولت و روحانیت به دلیل دخالتهای جریان به زعم اصولگرایان انحرافی در امور حوزه متبوعاش از سمت خود استعفا داد. وی در استعفانامهاش خطاب به مسجدی، قائممقام و نماینده تامالاختیار ریاست حوزه مشاوران جوان نوشت که به استحضار میرساند بعد از استعفای سرور گرانقدر، استاد عزیزم حجتالاسلام دکتر سقای بیریا «زید عزه» از مشاورت رییس جمهوری و ریاست مرکز ارتباطات دولت و روحانیت، این مرکز متاسفانه حدود یک سال است که بدون سرپرست و برنامه کاری به فعالیت میپردازد و اینجانب نیز با توجه به عدم حضور حجتالاسلام سقای بیریا و نبود مدیریت مشخص در این مجموعه و مدیریت جریانات خاص در دولت بر این مجموعه، استعفای خود را از ریاست حوزه مشاوران جوان مرکز ارتباطات دولت و روحانیت اعلام میدارد. وی در متن استعفایاش آورد: «لازم به ذکر است اینجانب فعالیت خود را از آذرماه سال 88، با حکم حجتالاسلام دکتر سقای بیریا شروع کرده و در تمام مدت شاگردی ایشان و فعالیت در مرکز، ولایتمداری و ساده زیستی، احترام به علما و بزرگان حوزه علمیه مبارکه و فعالیت مخلصانه و بدون حواشی را از این شخصیت متخلق، فاضل و حوزوی مشاهده کردم.»
مشایی به عنوان عنصر اصلی جریان فتنه در قضایای جزیی به سران مدیران اجرایی القا نموده و میگوید که امام زمان اکنون فلان خواسته را دارد
به نظر میرسد شیب تند انتقادات علما و روحانیون به عملکرد دولت دهم مستقیم و غیرمستقیم حضور اسفندیار رحیم مشایی در کابینه محمود احمدینژاد را نشانه گرفته و وجه مشترک خروج روحانیون از دولت است، چرا که از مراجع تقلید همچون مکارم شیرازی، نوری همدانی و صافی گلپایگانی گرفته تا صاحبنظران حوزه که شاخصترینشان مصباح یزدی است، روزگاری از حامیان شاخص احمدینژاد و دولتاش به شمار میرفتند اکنون از جمله روحانیونی محسوب میشوند که اخیرن به جرگه منتقدان دولت پیوستهاند و نقدهایشان سبب شکلگیری مرزبندیهای جدید میان حوزه و روحانیت با دولت شده است. به عنوان مثال اگر روزی رسانهها از مصباح یزدی به عنوان پدر معنوی احمدینژاد نام میبردند امروز اما آیتاله یزدی به خاطر حمایت احمدینژاد از مشایی و یاراناش که به جریان خاص شهره شدهاند در صف اول منتقدان دولت قرار گرفته است که به صراحت از وابستگی او به جریان مذکور نقد و گلایه میکند، همچنین گلایه از نحوه برخورد با جریان خاص، گرانی و تورم در کشور و بیکاری محورهای انتقاد مراجع مذکور از دولت و در راس آن احمدینژاد است. همین امر یعنی شیب تند انتقادات علما و روحانیون حوزه سبب شده است تا روحانیونی که حضورشان در پاستور زمانی به عامل تقویت رابطه دولت و روحانیت تعبیر میشد عطای سمتهایشان در کابینه را به لقایاش ببخشند و یکی پس از دیگری از پاستور بروند. این خروجها با غیبتهای مکرر مرتضی آقاتهرانی و آیتاله حائری شیرازی دو استاد اخلاق کابینه در نشستهای پاستور روند صعودی در پیش گرفت. صعودی بدان جهت که اگر زمانی سقایبیریا مدعی بود در خارج از کشور مواضع احمدینژاد را میپرستند علت استعفایاش از کابینه را میسر نبودن شرایط ادامه همکاری با دولت عنوان کرده و حاضر به ترک پاستور شد، پس از آن مرتضی آقاتهرانی معلم اخلاق دولت که نفوذ کلاماش بر نمایندگان حامی دولت در بهارستان بارها و بارها ثابت شده است به دنبال قهر 11 روزه احمدینژاد از ریاست جمهوری و حمایتهای بیپرده وی از مشایی و یاراناش در کابینه کمتر از گذشته به حمایت از دولت در بهارستان پرداخت و دیگر خبری از حضور وی در نشستهای پاستور منتشر نشد. آیتاله حائری شیرازی دیگر استاد اخلاق کابینه احمدینژاد نیز روحانی است که این روزها با دولت اعلام مرزبندی کرده است.
کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه
وزارت امور خارجه تاجیکستان میگوید، روز ۲۰ اکتبر سال جاری «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه آمریکا به «دوشنبه» میآید. در جریان سفر خود به تاجیکستان خانم «کلینتون» با رییس جمهوری «امام علی رحمان» گفتوگو انجام خواهد داد. مقامهای تاجیک از جزییات سفر خانم کلینتون خودداری میورزند. ولی برخی از کارشناسان به این باورند که کلینتون با رحمان مسایل مربوط به افغانستان، امنیت منطقه و وضع حقوق بشر در این کشور را بحث خواهند کرد. هیلاری کلینتون پس از انجام سفرش در «دوشنبه» به «تاشکند» پایتخت ازبکستان رفته در آنجا با «اسلام کریماف» رهبر آن کشور دیدار و ملاقات میکند. در طول بیست روز اخیر این دومین سفر مقامهای بلندپایه آمریکا به تاجیکستان و ازبکستان است. در آغاز ماه اکتبر «مارک گراسمن» فرستاده ویژه آمریکا در امور افغانستان و پاکستان نیز به تاجیکستان و ازبکستان آمده بود.
«لاریجانی هم به دوشنبه میآید»
علی لاریجانی رییس مجلس ایران نیز روزهای ۲۰ و ۲۱ اکتبر با یک سفر کاری به تاجیکستان خواهد آمد. اما آقای لاریجانی تا اینکه به شهر «دوشنبه» برسد در پایتخت قرقیزستان فرود آمده و با مقامهای بلندپایه آن کشور دیدار و ملاقات انجام میدهد. بنا به اطلاع رسمی «علی لاریجانی» در جریان سفر خود به تاجیکستان با رییس جمهوری «امام علی رحمان»، رییس مجلس نمایندگان «شکور جان ظهوراف» و وزیر امور خارجی «همراه خان ظریفی» دیدار و گفتوگو میکند. گفته میشود در این دیدار لاریجانی با مقامهای تاجیک بیشتر تقویت همکاریها میان «دوشنبه» و «تهران» بررسی خواهند شد. این سفر علی لاریجانی در حالی اتفاق میافتد که در پی سردی روابطش با «موسکو» در یک سال اخیر دوشنبه روی خود را به سوی تهران گردانده است. گذشته از این ایران در برابر روسیه و چین از جمله بزرگترین سرمایهگذاران تاجیکستان است. ایران در این کشور تاکنون نقب بزرگ «استقلال» و نیروگاه «سنگتوده ۲» را ساخته است.
«محکومیت و عفو دو خبرنگار تاجیک»
دادگاه شهر «خجند» شمال تاجیکستان دو خبرنگار تاجیک «ارونبای عثماناف» و «محمد یوسف اسماعیلاف» را آزاد کرد. «ارونبای عثماناف» خبرنگار بخش ازبکی «بی بی سی» به همکاری با حزب ممنوع «تحریر» و «محمد یوسف اسماعیلاف» برای محلگرایی و تحقیر و تهمت مقامداران متهم میشدند. آقای «عثماناف» تابستان امسال بازداشت شده و طول یک ماه در بازداشتگاه به سر برده است. ولی آقای «اسماعیلاف» طول ۱۱ ماه در بازداشتگاه بود.
قاضی پرونده گفت جرم این دو خبرنگار تاجیک تایید شده است، ولی در پی اجرای قانون عفو تاجیکستان آنها آزاد گردیدهاند. سازمانهای خبرنگاری داخل و خارج تاجیکستان این همه را «دادگاههای نمایشی» خوانده و گفتهاند که باید این دو خبرنگار تاجیک بیگناه شمرده شوند. سازمان امنیت و همکاری در اروپا نیز با پخش بیانیهای خواستار بازبینی حکم دو خبرنگار تاجیک شده است.
خبر/ رادیو کوچه
در اعتراض به طرحهای دولت برای مقابله با بحران بدهیها، موج اعتراض و اعتصاب سراسر یونان را فراگرفت.
بنا به گزارشهای رسیده هزاران معترض همزمان با تصمیمگیری پارلمان درباره اقدامات سختگیرانه جدید، باوجود اقدامات امنیتی شدید دست به راهپیمایی در خیابان های آتن، پایتخت یونان، زدهاند. این مخالفان قصد دارند فردا نیز در سراسر این کشور به اعتصاب و اعتراض خود ادامه دهند.
طرحهای جدید دولت شامل کاهش دستمزدها، افزایش مالیاتها و کاهش سن بازنشستگی همچنین به تعلیق انداختن توافق کارفرمایان و اتحادیهها در مورد افزایش حقوق کارگران است.
تظاهرات سراسری در یونان روز گذشته با تظاهرات روزنامهنگاران، وکلا و کارگران راهآهن آغاز شد و منجر به مختل شدن سیستم حمل و نقل عمومی این کشور شده است.
گفتنی است که سیاست سختگیریهای اقتصادی که با موج گسترده ای از اعترض روبرو شده پیشنهادی است که از سوی اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول به این کشور به عنوان شرطی برای پرداخت وامهای ضروری به این کشور مطرح شده است.
بدهی یونان که با افزایش بیکاری و رکود اقتصادی روبروست، ۱۶۲ درصد تولید ناخالص داخلی برآورد شده است.
سایه کوثری/ رادیو کوچه
شانزدهم اکتبر، هشتاد و چهارمین سالگرد تولد «گونتر گراس» (Günter Grass) بارزترین نویسنده آلمان بهانهای شد تا برنامه این هفته را به مروری بر زندگی و آثار او اختصاص دهیم.
هرچند گونتر گراس به عنوان یک نویسنده شناخته شده است اما او تنها یک نویسنده نیست بلکه موضعگیریهای سیاسیاش او را به شخصیتی فرهنگی و روشنفکر در آلمان تبدیل کرده است. آنچنان که بسیاری معتقدند در ادبیات آلمان از زمان توماسمان تاکنون هیچ نویسندهای نتوانسته چنین اعتبار و اهمیتی کسب کند.
منتقدان گراس او را روشنفکری ناآرام و سرکش میدانند که یگانه رسالت خود را خردهگیری از نارساییها و نارواییهای اجتماعی میداند، اما ستایشگرانش او را یک مصلح اجتماعی پیگیر و سرسخت میدانند. و در نهایت، موافق و مخالف معتقدند که او خلاقترین نویسنده امروز آلمان است و در آثار بیشمار او جامعه معاصر به تصویر راستین خود دست یافته است.
گونتر گراس در سال ۱۹۵۹ با رمان «طبل حلبی» به شهرتی ناگهانی رسید. منتقدان میگویند او در این رمان با ترسیم فضاهای متنوع و چهرههای گوناگون، زندگی خود را چون طوماری با طرح و نگارهای رنگین در برابر خواننده باز کرده است. رمانی در درازای تاریخ چند نسل و گستره جغرافیایی وسیعی که از شرق تا غرب تداوم داشت. اسکار، قهرمان همیشه بچه رمان که در دانسیگ با فرهنگ لهستانی – آلمانی بار میآید و بعد به دوسلدورف میرود و به کارها و پیشههای گوناگونی دست میزند، بیگمان رگههایی از زندگی خالق خود را با خود دارد.
آنچه طبل حلبی را نسبت به دیگر آثار ادبی همدوره خود متمایز میکند پشتوانه تاریخی و سیاسی اثر در هر سطر روایت است.
طبل حلبی با زبان ساده و طنز گیرا و تندش، ساختاری عمیق، چندلایه و پرمایه دارد که در هر گام و هر چرخشی خواننده را به موضعگیری و داوری میخواند. رمان از بیرحمیهای دوران و همدلی با ستمدیدگان و محرومان سخن میگوید، اما اثری تنها اخلاقی یا به اصطلاح تربیتی نیست، بلکه با لحن شوخ و شادابش، به خواننده فرصت میدهد که با فاصلهای ضروری به روح و گوهر یک دوران تاریخی پی ببرد.
رمان طبل حلبی در همان نخستین چاپش با استقبال گستردهای روبهرو شد و منتقدان ادبی او را نویسندهای خلاق و چیره دست خواندند. بعدها فیلمی با همین نام هم از روی آن ساخته شد.
گراس پس از رمان طبل حلبی، داستانهای «موش و گربه» و «سالهای سگی» را منتشر کرد، که شالوده خلاقیت ادبی و مضمون محوری آثار او را برای همیشه پیریزی کرد: «برخورد با گذشته آلمان و پیگیری سایه سنگین آن بر جامعه امروز.»
نگاه گونتر گراس به پدیده نویسندگی
یک نویسنده کسی است که در برابر زمان گذران چیز مینویسد. چنین نویسندهای نمیتواند خود را از زمان جدا کند و در خلا چیز بنویسد، بلکه باید همیشه معاصر باشد. او باید با تحولات زمان گذران روبهرو شود، با رویدادها قاطی شود و جبهه بگیرد. چون هر نویسندهای برای زمان خودش به دنیا میآید، البته او میتواند مدعی شود که زودتر یا دیرتر از موعد پا به دنیا گذاشته. برخلاف تصور، او موضوع نوشتن را خودش انتخاب نمیکند، بلکه موضوع به او تکلیف میشود. لااقل درباره خودم میتوانم بگویم که آزادی انتخاب نداشتهام. اگر میخواستم دنبال هوا و هوس خودم برم، بی تردید دنبال فوت و فنهای ادبی میرفتم و راحت و آسوده از آفرینش ادبی لذت میبردم، اما چنین کاری از من ساخته نبود.
به گفته گراس نویسنده نمیتواند خود را از زمان جدا کند و به همین دلیل نیز در آثار بعدی خود به نقد روابط حاکم در جامعه معاصر آلمان دست زد. او با نگاهی ژرف کاو و تا حدی بدگمان، به روابط و مناسبات مسلط خیره شد، و در زیر نمای روشن و براق پیشرفتهای مادی، همان مناسبات پلید و تیره جامعه خودکامه دیروز را دید که در جامهای ظریفتر و شیکتر به حیات خود ادامه میداد.
در مورد گونترگراس در ویکیپدیا نوشتهاند:
«گونتر ویلهلم گراس» زاده ۱۶ اکتبر ۱۹۲۷ نویسنده، مجسمهساز و نقاش آلمانی است. او عضو برجسته گروه ۴۷ و از نویسندگان بزرگ و معروف آلمان است. وی سال ۱۹۲۷ در گدانسک لهستان، از پدری پروتستان و مادری کاتولیک، زاده شد.
گراس تحت تاثیر تربیت کاتولیکی مادر، به خدمت در کلیسا مشغول شد و با نوجوانان خادم در اجرای مراسم نمازگزاری شرکت میکرد.
در پانزده سالگی برای گریز از محیط تنگ و فقیرانه خانوادگی، خدمت در ارتش هیتلری را با رغبت پذیرفت و در هفده سالگی به لشکر دهم توپخانه اساس – فروندبرگ فرا خوانده شد.
گونتر گراس پس از مجروح شدن در تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۴۵، در تاریخ ۸ مه ۱۹۴۵ (میلادی) در مارینباد دستگیر و به اسارت نیروهای آمریکایی درآمد و تا ۲۴ آوریل ۱۹۴۶ در بازداشتگاه بود.
گراس در بازجوییهای مقدماتی افسران آمریکایی، به عضویت خود در شاخه مسلح حزب نازی موسوم به اساس اعتراف کرد، ولی تا سال ۲۰۰۶ افکار عمومی را از آن آگاه نکرد.
او سال 1947 و 48 در دوسلدورف یک دوره کارآموزی را در کارگاه سنگتراشی به پایان رساند و سپس در آکادمی هنر دوسلدورف تا پایان سال ۱۹۵۲ به تحصیل در رشته پیکرتراشی و قلمسیاه پرداخت.
در سال های 1953 تا 1956 در دانشکده هنرهای تجسمی در برلین ادامه تحصیل داد. پس از اتمام تحصیلات به پاریس رفت و تا سال ۱۹۵۹ در آنجا اقامت کرد. در سال ۱۹۶۰ مجددن به برلین بازگشت و تا سال ۱۹۷۲ آنجا سکونت کرد.
گونتر گراس سالهای ۱۹۷۲/۱۹۸۷ در یکی از شهرهای کوچک استان شلزویگ هولشتاین زندگی کرد. او سال ۱۹۵۴ با یک دانشجوی سوییسی ازدواج کرد که این پیوند زناشویی تا سال ۱۹۷۸ دوام داشت و ثمره آن پنج فرزند بود.
گراس سال ۱۹۷۹ بار دیگر ازدواج کرد و به اتفاق همسرش راهی هندوستان شد و برای شش ماه در کلکته زندگی کرد.
از این نویسنده رمانهای «طبل حلبی»، «موش و گربه»، «سالهای سگی»، «مجموعه اشعار»، «سفره ماهی»، «ماده موش»، «قرن من»، «بر گام خرچنگ»، «آخرین رقص»، «پوست کندن پیاز» و «داستانهای هانس کریستین اندرسن از دیدگاه گراس» منتشر شده است.
و در آخر اینکه:
گونترگراس یکی از نویسندگان آلمانی است که نام کشورش را برای داشتن جایزه ادبی نوبل در تاریخ ثبت کرده است. او از ابراز نظر درباره عقایدش آن هم در مواردی چون مرگ، زندگی و سیاست ترسی ندارد.
گراس یکی از آن نویسندگانی است که عاشق حرف زدن است. برای همین هم به قول خبرنگاران وقت مصاحبه چیزی کم نمیگذارد و با او میشود از هر دری سخن گفت.
او از آن آدمهای پرحرارتی است که فضای اطرافشان را همیشه گرم و بخشی از انرژی وجودشان را با دست و دلبازی نثار دیگران میکنند. از نکات مهمی که درباره گونتر گراس84 ساله باید بدانید این است که او اصلن رانندگی نمیکند، چون گواهینامه رانندگی ندارد و وقت نوشتن عاشق نوشیدن چای است.
خبر/ رادیو کوچه
طرح استیضاح وزیر اقتصاد و دارایی امروز از سوی 22 نماینده، با 4 محور از جمله عدم اجرا، اجرای ناقص و نقض احکام قانونی مربوط به وظایف نسبت به بانکها و نهادهای پولی مالی به هیات رئیسه مجلس تقدیم شد.
به گزارش مهر، ارایه این طرح به توصیه هیات رئیسه مجلس یک هفته به تعویق افتاده بود تا کمیسون اصل 90 مجلس گزارش خود را در بررسی اختلاس سه هزار میلیارد تومان را به صحن مجلس ارایه کند.
بنا بر این گزارش عدم اجرا، اجرای ناقص و با نقض احکام قانونی مربوط به وظایفی که نسبت به بانکها و یا نهادهای پولی و مالی داشته است، نصب افراد به سمتهای مهم بدون آنکه صلاحیت یا اهلیت لازم را داشته باشند، عدم نظارت بر کارکرد بانکها به عنوان نماینده سهام دولت به رغم هشدارهای نهادهای نظارتی و عدم مقاومت در برابر اعمال نفوذ مقامات اجرایی 4 محور طرح تهیه شده برای استیضاح وزیر اقتصاد است.
افشان برزگر/ رادیو کوچه
با آمارهایی که مسوولان کشور ارایه میدهند، به نظر میرسد که دیگر قبح طلاق و جدا شدن همسران از یکدیگر در جامعه ریخته و در هر خانوادهای بالاخره یک نفر طعم تلخ شکست در زندگی را چشیده است. بر اساس آمارهای سازمان ثبت احوال ایران در سال گذشته 33 هزار و 65 فقره طلاق در کشور ثبت شده که این رقم در سال جاری و با گذشت شش ماه از سال به 33 هزار و 782 فقره رسیده که تا کنون با رشد 2.2 درصدی مواجه بوده است.
همین آمارها باعث شده که ایران، رتبه چهارم طلاق در دنیا را از آن خود کند، چرا که رشد سالانه طلاق در کشور هشت درصد است، در حالی که نرخ رشد ازدواج 5.5 درصد برآورد شده که این امر نشان از وجود بحران در کانون خانوادههای ایرانی است.
موضوعی که در این میان قابل توجه است و همیشه جای آن در بین اظهارات و صحبتهای مسوولان خالی است و شاید حرف دل بسیاری از زوجهایی باشد که از یکدیگر جدا شدهاند، یکی از عوامل طلاق است.
مسوولان عوامل اصلی طلاق را مشکلات اقتصادی، اعتیاد و نبود تفاهم بین زوجها اعلام میکنند، در حالی که نتایج به دست آمده از پژوهشهای مرتبط با موضوع طلاق، علت دیگری را به عنوان دلیل اصلی طلاق نام میبرند، به طوری که عامل بیش از 50 درصد از طلاقها در ایران، «مشکلات جنسی» است.
البته پژوهشگران و جامعهشناسان آمارهای متفاوتی در این زمینه ارایه میکنند که بین 50 تا 78 درصد در نوسان است، اما آنچه مسلم است، این است که مشکل جنسی، مشکلی اساسی در بین زوجهای ایرانی است، چراکه به دلیل فرهنگ حاکم بر جامعه و شرم بیان این مشکل مخصوصن از سوی زنان به عنوان دلیل طلاق، باز هم آمار 50 تا 78 درصد، آماری واقعی نیست و مردان و زنان موضوعات کماهمیتتر را علت طلاق خود مطرح میکنند.
شاید رابطه جنسی زوجها، بخش تاریک زندگی آنها باشد، اما براساس اظهارات روانشناسان تاثیر عمیقی در تداوم و استحکام روابط آنها دارد، به طوری که زوجهایی که رابطه جنسی موفق و رضایتبخشی دارند، در برخورد با مشکلات عدیده زندگی، رفتار منطقی و همکاری بیشتری برای حل مسایل دارند، در حالی که اگر رابطه جنسی مورد تایید دو طرف نباشد، زوجها در رفع مشکلات زندگی با مشکلات عدیده روبهرو میشوند و حتا خود به تولید مشکلات جدید اقدام میکنند، بنابراین لازمه داشتن زندگی مشترک موفق، در گرو داشتن رابطه جنسی موفق است.
از آنجا که آمارها در رابطه با آسیبهای اجتماعی یا اساسن وجود ندارد و یا از سوی مسوولان بنا بر دلایل مختلف اعلام نمیشود، آمارهای متفاوتی در رابطه با مشکلات جنسی در کشور وجود دارد که از نتایج تحقیقات مختلف استخراج شده که گاهی این آمارها یکدیگر را نقض میکنند، به عنوان مثال بر اساس نتیجه یک پژوهش در ایران، 10 درصد مردان دچار ناتوانی جنسیاند و 40 درصد زنان در زندگی زناشویی خود از اختلالات جنسی رنج میبرند، اما نتیجه یک تحقیق دیگر نشان از آن دارد که 70 درصد مردان و 30 درصد زنان از مشکلات جنسی رنج میبرند.
براساس همین تحقیقات، بیشتر مشکلات جنسی بین زوجها در سنین بین 25 تا 29 سال رخ میدهد و شایعترین مشکلات جنسی در مردان اختلال نعوذ با 31 درصد و انزال سریع با 12 درصد است. 13 درصد زنان نیز از ارضا نشدن جسمی و 9 درصد نیز از درد جنسی رنج میبرند.
همچنین نتایج یک تحقیق نشان میدهد که 95 درصد زوجهایی که درخواست طلاق دادهاند، پس از رابطه جنسی، احساس عصبانیت داشتهاند و حدود 63 درصد زنان از معاشقه لذت نمیبردند. به طور کلی میانگین رضایت جنسی در زنانی که در شرف طلاق بودهاند از زنانی که قصد طلاق نداشتند به مراتب کمتر بوده است.
این آمارها نشان از وجود درد مرموزی در کانون خانوادههای ایرانی دارد، به طوری که روانشناسان معتقدند که این مشکل اساسی در روابط زناشویی زوجها پیامدهای وخیمی به دنبال دارد که یکی از مهمترین آنها، بروز افسردگی و اضطراب در بین زنان و مردان است.
شاید رابطه جنسی زوجها، بخش تاریک زندگی آنها باشد، اما براساس اظهارات روانشناسان تاثیر عمیقی در تداوم و استحکام روابط آنها دارد
آمارها نیز این مدعا را ثابت میکنند، به طوری که بیش از 40 درصد از مراجعان بیماریهای جنسی، به نوعی از بیماریهای روانی و جسمی رنج میبرند که شایعترین آن افسردگی با 15 درصد است. از طرف دیگر نیز فواید داشتن رابطه جنسی موفق نیز ثابت شده، چرا که نتایج یک تحقیق نشان میدهد که مرگ و میر افراد دارای نارسایی قلبی که رابطه جنسی رضایتمند دارند، 5 برابر کمتر از افرادی است که فاقد این نوع رابطه هستند.
نکته قابل توجه این است که 30 درصد از افرادی که به نوعی در برقراری رابطه جنسی مشکل دارند با رفتاردرمانی و 25 درصد نیز با درمان دارویی مشکل خود را به صورت ریشهای حل کردهاند. اما مشکل اینجاست که تنها یک کلینیک به صورت تخصصی در کشور به درمان این بیماری میپردازد و مسوولان توجه لازم به این بیماری که ریشه بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی و اجتماعی است، را ندارند.
حال این سوال مطرح است که چرا سهم مشکلات جنسی در طلاق همسران این قدر بالاست؟ چرا تاکنون فکری برای رفع و یا کاهش این مشکل در کشور نشده و به تبع آن برنامهای تدوین و اجرا نشده است؟ ریشه این مشکل را باید در فرهنگ کشور جستوجو کرد، چراکه همانطور که صحبت از روابط جنسی در جامعه جزو تابوها محسوب میشود، پیامدهای آن و مشکلاتی که در بر دارد نیز جزو همین تابوها قرار میگیرد.
به اعتقاد جامعهشناسان، رابطههای ناموفق جنسی زوجها بیشتر ناشی از باورهای غلط فرهنگی و آموزههای رفتاری و روانی افراد در جامعه است تا مشکلات اندام جنسی یا فیزیکی، به طوری که وقتی ازدواج با واژه مالکیت همراه میشود، چگونه انتظار داریم یک رفتار جنسی توام با لذت متعالی در زندگی وجود داشته باشد، چراکه با داشتن نگاه مالکیتی در ازدواج، رفتار جنسی در حد بسیار فرومایه ایجاد میشود که مشکلات عدیدهای را نیز رقم میزند.
در حالی که فرهنگ عمومی جامعه طرح مسایل جنسی را خط قرمز خود میداند، مسوولان و برنامهریزان نیز در این زمینه سکوت اختیار کردهاند و برای چنین مشکلی با این گستردگی هیچ برنامه و دستگاه و شورایی در کشور وجود ندارند، در حالی که برای بیماری مانند دیابت که حداکثر هفت درصد مردم جامعه را متاثر میکند، کلی برنامه و شورای کشوری وجود دارد.
صاحبنظران پیشنهاد میدهند که برای کنترل این مشکل در کشور در قدم اول شورای ملی سلامت خانواده تشکیل شود، تا برنامهریزیها به صورت متمرکز انجام شده و حمایتهای مالی لازم صورت بگیرد. همچنین آموزشهای جنسی باید از سنین پایین در مدارس و با توجه به مسایل و نیازهای هر سن آغاز شود، تا در زمان تشکیل خانواده، افراد ظرفیت پذیرش بسیاری از آموزشهای جنسی را داشته باشند، موضوعی که در حال حاضر در دانشگاههای کشور نیز ظرفیت طرح آن وجود ندارد.
همچنین آموزشها باید توسط افراد متخصص صورت گیرد، چراکه دل نگرانی بسیاری از جامعهشناسان از کسانی است که آموزش جنسی میدهند، چراکه به اعتقاد کارشناسان، بسیاری از این افراد تعبیر درستی از رفتار جنسی ندارند و بیشتر به بعد جسمانی قضیه میپردازند، در حالی که ترویج نگاه زیباییشناختی و متعالی در روابط جنسی بسیار مهمتر از بعد حیوانی آن است.
همانگونه اگر کسی بخواهد شطرنج بازی کند، باید قاعده آن را بداند وگرنه محتوم به شکست است، اگر کسی قواعد زندگی متاهلی را نداند، قطعن با شکست مواجه خواهد شد، بنابراین در کنار ارایه آموزشهای جنسی به افراد، انجام آزمایشهای مربوط به سلامت جسمی و جنسی و ایجاد تناسب و تعادل در میزان تمایلات جنسی زوجها در قبل از ازدواج ضروری است.
آمارها نشان میدهد که ارضای غریزه جنسی زوجها نقش اساسی در استحکام بنیانهای خانواده دارد. بنابراین تا فرصتها بیش از این از دست نرفته، به دور از هرگونه تحجر بیندیشیم که چه باید کرد و انگ فساد و فسق و فجور را به این مهم نزنیم، چون خیلی وقت است که از مرز بحران عبور کردهایم.
خبر/ رادیو کوچه
شورای فرهنگ عمومی ایران، با ابلاغ آئین نامهای، مناسبت روز ملی صنعت چاپ در تقویم رسمی کشور (11 شهریور) را از الزامات آن حذف کرده است.
به گزارش مهر، در حالی که چاپخانهها این روزها مشغول دریافت سفارشهای موسسات و شرکتها برای چاپ تقویم و سررسید هستند، بر اساس آئیننامه جدید ابلاغی از سوی شورای فرهنگ عمومی کشور، مناسبت «روز ملی صنعت چاپ» از الزامات تقویم حذف شده و به بخش ضمیمه تقویم که موسسات چاپ کننده الزامی به درج آن در تقویمهایشان ندارند، منتقل شده است.
بنا به این گزارش به تازگی براساس تصمیم شورای فرهنگ عمومی کشور، برخی مناسبتها از متن تقویم به ضمیمه انتقال یافته که روز صنعت چاپ هم از جمله آنها است.
گفتنی است که روز ملی صنعت چاپ در سال 1382 وارد تقویم شد و از آن زمان تاکنون هر ساله به این مناسبت برنامههایی در سطح ملی در روز 11 شهریور برگزار میشد.
این در حالی است که سال گذشته نیز روز 17 اردیبهشت به عنوان روز اسناد ملی، روز گل و گیاه در 25 خرداد ماه،«روز گفت وگوی تمدنها» 30 شهریور، «روز اسکان معلولان و سالمندان» در 20 مهر و «روز ملی ایمنی در مقابل زلزله» در 5 دی ماه، ازتقویم رسمی کشور حذف شدند.
چهارشنبه 27 مهر 90 / 19 اکتبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران
مجله جاماندگان- «مشایی، علت تمام بهانهها»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
روز نگاشت- «استاد دلهره و وحشت هیچکاک ایران»- محبوبه شعاع
مجله خبری کابل- آرین
زخم- «مشکلات جنسی، عامل 78 درصد طلاقها در ایران»- افشان برزگر
مجله خبری تاجیکستان- «سفر کلینتون و لاریجانی به دوشنبه در یک روز»- کیومرث
گزارش ادبی- «گراس نویسنده یا گراس سیاستمدار»- سایه کوثری
بخش دوم خبرها
خبر/ رادیو کوچه
حکم قصاص «اسد تقیزاده»، محیطبان اداره کل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد، از سوی دیوان عالی کشور تایید و در حال طی کردن مراحل اداری است.
به گزارش رسانههای دولتی ایران، غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه و دادستان کل کشور، از بررسی پرونده محیطبان تقیزاده و تایید حکم قصاص وی توسط دیوان عالی کشور خبر داده است.
خبرگزاری ایرنا با اعلام این خبر به نقل از «یک منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود» تنها راه عدم اجرای حکم اعدام را، رضایت اولیای دم عنوان کرده است.
این در حالی است که گفته میشود خانواده مقتول با نفوذ زیادی که دارند همچنان بر اجرای حکم اعدام اصرار دارند.
اسد تقیزاده، محیط بانی است که در مردادماه ۱۳۸۶ در منطقه حفاظت شده دنا در حین انجام وظیفه، با پنج قاچاقچی مسلح درگیر شد و یکی از آنان را کشت و با وجود آنکه بنا به قانون او خود یک ضابط قضایی محسوب میشود، دادگاه او را به مرگ محکوم کرده است.
بیشتر بخوانید
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستونهم مهرماه برابر با زادروز و سیام مهرماه مصادف با سالروز درگذشت «ساموئل خاچیکیان» کارگردان، تدوینگر، نویسنده و تهیهکننده مشهور ارمنی،ایرانی است. وی که زاده سال 1302 خورشیدی بود در سال 1380 درگذشت. خاچیکیان یکی از تاثیرگذارترین کارگردانها در صنعت سینمای ایران بود و برخی به وی لقب «هیچکاک ایران» یا استاد دلهره و وحشت را داده بودند همچنین فیلمهای او همچون «ضربت» و «عقابها» از آثار پرفروش زمان نمایش خود شدند.
«سیموئل خاچیکیان فرد» معروف به «ساموئل خاچیکیان» در بیستونهم مهرماه سال ۱۳۰۲ در تبریز از پدر و مادری که از مهاجران ارمنی به ایران بودند زاده شد. او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه فردوسی و آمریکاییهای تبریز گذراند.
در نه سالگی نخستین شعرش را سرود که این شعر با نام «زندان» در «روزنامه آلیک» به چاپ رسید و در شانزده سالگی تاتر جوانان ارامنه را پایهگذاری کرد و اولین نمایش خود را با نام «سویل» با هنرمندان ارمنی مشهور آن زمان کارگردانی و اجرا کرد و پس از آن نمایشهای دیگری چون: دختر یهود، دادستان، دادگاه، محاکمه دنیا و اوشلینی نوشلینی را از نویسندههای معروف ارمنی و خارجی را به اجرا درآورد.
با شروع جریان پیشهوری و تشنج اوضاع آذربایجان در حدود سال 1322 هم راه خانواده به تهران مهاجرت کرد وی پس از فارغالتحصیلی در علوم اجتماعی، مدت هشت ماه به صورت مکاتبهای با یکی از مدرسههای سینمایی در آمریکا ارتباط داشته است و پس آن کار خود را به عنوان کارگردان صحنه آغاز کرده است.
وی از موسسان انجمن تاتر ارامنه در تهران بود، با افرادی چون «آرمان» بازیگر و کارگردان و «آرامائیس آقامالیان» کارگردان، همکاری داشت و سپس خاچیکیان با دعوت «ساناسار خاچاطوریان» تهیه کننده سینما، فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد و نخستین فیلماش را با نام «بازگشت» در ۱۳۳۱ ساخت.
گفته شده: خاچیکیان را میتوان از پیشگامان سینمای ایران دانست. نخستین آنونس تاریخ سینمای ایران را او برای فیلم «دختری از شیراز» ساخت و دهها زمینه فنی دیگر را تجربه کرد. بسیاری از بازیگران نامدار سینمای ایران با بازی در آثار خاچیکیان به سینما آمدند. برخی از فیلمهای او همچون «ضربت» و «عقابها» از آثار پرفروش زمان نمایش خود بودند.
ساموئل در سال ۱۳۳۶ با مشارکت «ژوزف واعظیان» تهیه کننده و کارگردان سینما و «دکتر شاهرخ رفیع»، «استودیو آژیر» فیلم را تاسیس کردند و یک سال بعد نخستین محصول این استودیو به نام «توفان در شهر ما» کاری از خو او بر روی پرده آمد. وی همچنین پس از انقلاب و در دهه هفتاد با مشارکت پسرش «ادوین» دفتر تولید یاران فیلم را نیز تاسیس کرد.
ساموئل خاچیکیان در سالهای ۷۸-۱۳۷۷ در صدد برآمد بر اساس فیلم نامهای از «داوود موثقی» فیلم «شک» را کارگردانی کند که به دلیل بیماری موفق به پایان بردن فیلم نشد او ادامه کار را به موثقی و پسرش ادوین که تدوینگر است سپرد و سرانجام وی در سیام مهرماه سال 1380 در سن هفتاد و هشت سالگی درگذشت.
ساموئل خاچیکیان را میتوان پایهگذار ژانر دلهره و جنایی در ایران نامید به طوری که بعضی به او لقب هیچکاک سینمای ایران دادهاند. وی در طول سالها فعالیت خود فیلمنامههای زیادی نوشت و کارگردانی کرد ثمره چهل و شش سال فعالیت هنری خاچیکیان، سی و دو فیلم است که در برخی از جشنوارههای ایران برنده جایـــزه اول بوده است، از جمله فیلمهـای این کارگردان نامی میتوان: طوفان در شهر ما، یک قدم تا مرگ، وحشت، عقاب ها، مردی در آینه، دختری از شیراز، بلوف، تپهی عشق، جهنم سفید، قصه شب یلدا، بوسه بر لبهای خونین، هنگامه، دیوار شیشهای، خون و شرف را نام برد.
منبعها:
ویکیپدیا
انتشارات سوره مهر
سینما پارس
رادیو کوچه
1745 میلادی- «جاناتان سوییفت» (Jonathan Swift) شاعر و نویسنده انگلیسی درگذشت. در دوبلین پایتخت ایرلند متولد شد. وی دوران کودکی و تحصیلات خویش را در ایرلند به پایان رسانید. او مدتها در جنبش آزدیخواه مردم ایرلند علیه انگلستان به مبارزه پرداخت. همچنین ریاست «کلیسای جامع سنت پاتریک» دوبلین را بهعهده گرفت.
«سفرهای گالیور»، «باران شهر»، «نامههای یک بزاز»، «دادخواست خانم»، «پیشنهاد مودبانه» از مهمترین آثار او هستند.
1781 میلادی- «لرد کورنوالیس» (Lord Cornwallis) انگلیسی در «یورک تاون» ایالت ویرجینیا، از «جورج واشینگتن» فرمانده نیروهای ارتش آمریکا شکست خورد که در نتیجه آن انقلاب آمریکا به پایان نزدیک شد.
انقلاب آمریکا مجموعه رویدادها و اندیشهها و تغییراتی است که منجر به جدایی سیزده ایالت آمریکای شمالی از بریتانیا و تاسیس ایالات متحدهی آمریکا شد. زمان آغاز و پایان این انقلاب مورد بحث است، ولی برخی سال ۱۷۵۷ میلادی را سال شروع آن و سال ۱۷۸۹ و ریاست جمهوری «جرج واشینگتن» را پایان آن میدانند.
1812 میلادی- ناپلئون بناپارت عقبنشینی نیروهایش از روسیه را آغاز کرد. درست یک سال پس از بازگشت ناپلئون از مسکو، وی 19 اکتبر 1813 با نیروهای دولتهای اتحادیه ششم در لایپزیک روبهرو شد و شکست خورد. دولتهایی که او را دشمن خود میدانستند، با استفاده از تلفات ارتش ناپلئون از سرمای روسیه، برضد او اتحادیه ششم را تشکیل داده بودند.
با روی کار آمدن ناپلئون بناپارت در فرانسه و وقوع جنگهای مختلف، این کشور به بزرگترین قدرت اروپا و جهان مبدل شد. ناپلئون با یک نیروی بزرگ پانصد هزار نفری به سرزمین پهناور روسیه حمله کرد. نیروهای مهاجم در مدتی کمتر از سه ماه تا مسکو رسیدند ولی هنگام ورود ناپلئون به مسکو، مدافعان شهر، آن را آتش زدند تا چیزی به دست فرانسویان نیفتد. سربازان ناپلئون در جریان نبرد، با گرسنگی روبهرو شدند. همچنین سرمای کشنده روسیه و بیماری باعث شد که سپاه ناپلئون در چنین روزی مجبور به عقبنشینی شده و شهر را ترک کنند. شکست ناپلئون در روسیه، آغازی بر افول موقعیت سیاسی و نظامی او در اروپا بود که در نهایت به فروپاشی امپراتوری وی انجامید.
1983 میلادی- «موریس بیشاپ» (Maurice Bishop) رییس جمهوری کمونیست «گرانادا»، به قتل رسید. بیشاپ در سال 1976 جنبش سوسیالیستی گرانادا را به وجود آورد و روزنامهای نیز به عنوان ارگان این حزب منتشر کرد. پس از چندی، این حزب توسط دولت، منحل و روزنامه آن نیز توقیف شد. موریس بیشاپ در مارس 1979در یک کودتای بدون خونریزی، حکومت گرانادا را از بین برد و با اعلام جمهوری سوسیالیستی گرانادا، قدرت را به دست گرفت. بیشاپ از سوی جناح چپ افراطی حزب خود نیز تحت فشار قرار داشت. این امر زمینهساز کودتای شورشیان نظامی گرانادا شد و پس از چند روز درگیری، موریس بیشاپ سرانجام در چنین روزی به قتل رسید.
جزیره گرانادا در حوزه دریای کارائیب در آمریکای مرکزی قرار دارد.
1987 میلادی- بهای سهام در بورس نیویورک سقوط آزاد کرد و باعث ترس شدید در کشورهای صنعتی شد، زیرا متعاقب آن، بهای سهام در بورس توکیو و چند بورس در اروپا هم پایین آمد، ارزش برابری دلار تنزل کرد و بهای طلا هر اونس 15 دلار و پنجاه سنت بالا رفت.
در آن روز میزان سقوط بهای سهام در بورس نیویورک 508 واحد (22 و شش دهم در صد) بود. این، بزرگترین سقوط بورس نیویورک بعد از سقوط 12 دسامبر 1914 (زمان جنگ جهانی اول) بود که میانگین ارزش سهام ظرف چند ساعت پایین آمده بود. اکتبر ماهی است که در آن نسبت به بورس سهام حساسیت خاص وجود دارد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1366 خورشیدی- دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس به وسیله نیروی دریایی آمریکا به گلوله بسته و ویران شد.
1371 خورشیدی- استاد «حبیباله بدیعی» نوازنده و موسیقیدان معاصر درگذشت. وی از سال 1328 خورشیدی تکنوازی را در برنامههای رادیویی آغاز کرد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
راسخون
ریسمون
Iranian history
خبر/ رادیو کوچه
تیم ملی فوتسال ایران امروز، چهارشنبه، در ادامه مسابقات جایزه بزرگ برزیل، از سد تیم اروگوئه نیز گذشت و صدرنشین گروه خود شد.
به گزارش مهر، این بازی که از گروه C مسابقات و در سالن «آرهنا آمادئو تکسیرا» شهر مانائوس برگزار شد به برتری 3 بر یک تیم ملی فوتسال ایران انجامید و این تیم میرود تا روز پنجشنبه در مرحله یک چهارم نهایی این مسابقات به دیدار با گواتمالا برود.
در روزهای پیشین این رقابتها، تیم ملی فوتسال ایران، تیم های امریکا را با نتیجه 8-0 و تیم بلژیک را با نتیجه 4 بر 2 شکست داد.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) هاشمیرفسنجانی: نادیده گرفتن خدمات مسوولان گذشته، ظلم به انقلاب اسلامی است
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=7&day=27&id=1150825
به گزارش ایسنا، آیتاله هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای هیت مدیره مجمع استانداران جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به اینکه «تبیین و نقد دستاوردهای انقلاب اسلامی و دولتهای گذشته همواره باید منصفانه صورت گیرد»، عملکرد برخی جریانها و رسانهها را در این زمینه نادرست خواند و گفت: «تحلیل باندی و جناحی و نادیده گرفتن دستآوردهای عظیم مسوولان و دستاندرکاران گذشته، ظلم به انقلاب اسلامی است و باعث میشود که آیندگان نیز عملکرد حال حاضر را بهگونهای دیگر ببینند.»
2) عباس پالیزدار بازداشت و به زندان معرفی شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=7&day=27&id=1150839
یک مقام قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب تهران از بازداشت عباس پالیزدار و معرفی وی به زندان خبر داد. این مقام مسوول در دادسرای تهران به ایسنا گفت: «شامگاه دوشنبه عباس پالیزدار دستگیر و برای اجرای حکم به زندان معرفی شد.»
کیهان
1) رییس جمهوری: هر اقدامی علیه ایران شورای امنیت را بی آبرو میکند
http://www.kayhannews.ir/900727/2.htm#other204
رییس جمهوری کشورمان در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی تاکید کرد که هر اقدامی علیه ایران منجر به ریختن آبروی شورای امنیت خواهد شد.
2) قتل عام در یمن، بیانیه علیه سوریه
http://www.kayhannews.ir/900727/16.htm#other1603
در حالی که مردم بیگناه یمن با حمایت آمریکا و اسراییل قتل عام میشوند، اتحادیه عرب علیه سوریه بیانیه صادر میکند.
به گزارش خبرگزاریها، اتحادیه عرب بیتوجه به کشتار مردم یمن توسط مزدوران عبداله صالح در یک مداخله آشکار بیانیهای را علیه سوریه صادر کرد و در آن از دولت دمشق خواست که با مخالفان وارد مذاکره شود.
اعتماد
1) اتهام تازه عربستان علیه ایران
http://www.etemaad.ir/Released/90-07-27/204.htm
برخی منابع خبری مدعی شدهاند ایران قصد داشته است احمد قطان، سفیر عربستان در قاهره را نیز ترور کند. دیپلماسی ایرانی به نقل از پایگاه خبری ایلاف که وابسته به لیبرالهای مخالف حکومت عربستان است و از لندن اداره میشود، نوشت: احمد قطان، سفیر عربستان در قاهره از حادثهای تروریستی که بنا بوده توسط یک سم مهلک صورت بگیرد، جان سالم به در برده است. به ادعای دیپلماتهای وزارت امور خارجه عربستان، ایران در انجام این ترور دست داشته است.
2) استعفای وزیر امورخارجه کویت
http://www.etemaad.ir/Released/90-07-27/144.htm
روزنامههای کویتی از استعفای وزیر خارجه کویت به دلایل نامعلومی خبر دادند. این روزنامهها دیروز نوشتند که «شیخ محمد سالم الصباح»، وزیر خارجه کویت، بنا به دلایل نامعلومی استعفای خود را به کابینه ارایه کرده است. با این وجود گفته میشود ممکن است برخی مسایل مالی باعث این استعفا شده باشد.
دنیای اقتصاد
1) صدها اسیر فلسطینی آزاد شدند، بازگشت به خانه
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=274200
صبح دیروز، سهشنبه، گزارش شد که گلعاد شالیط، نظامیبیست و پنج ساله صهیونیست که بیش از پنج سال پیش توسط افراد مسلح فلسطینی در مرز اسراییل و نوار غزه اسیر شده بود، آزاد و به مقامات مصری تحویل شده است.
براساس توافق بین رژیم صهیونیستی و جنبش حماس برای مبادله این نظامی اسراییلی با بیش از یکهزار فلسطینی زندانی در اسراییل صورت گرفته است.
2) کارت زرد مجلس به وزیر نیرو
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=274264
مجید نامجو، وزیر نیرو که یک بار در اسفند سال گذشته در آستانه برکناری از سمتش قرار گرفته بود، این روزها بار دیگر سایه استیضاح را بر سر خود احساس میکند. نامجو روز گذشته برای پاسخ به سوال منطقهای نماینده بجنورد به مجلس رفته بود؛ اما نتوانست نمایندگان را قانع کند و یک کارت زرد از آنان دریافت کرد. اگرچه نامجو تا تبدیل شدن کارتهای زرد به استیضاح، دو کارت زرد دیگر فرصت دارد؛ اما برخی نمایندگان میگویند احتیاجی به طی شدن این روند نیست و آنها به زودی طرح استیضاح وزیر نیرو را به طور مستقل به جریان خواهند انداخت.
رسالت
1) نامه یک نماینده به دادستان تهران برای ممنوعالخروج کردن مدیرعامل و هیت مدیره سایپا
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=79739
به گزارش فارس، در پی اظهارات نادر قاضیپور رییس هیت تحقیق و تفحص از گروه خودروسازی سایپا مبنی بر تابیعت دوگانه رییس و برخی از مدیران ارشد این شرکت، یکی از نمایندگان مجلس در نامهای به دادستان تهران ممنوعالخروج شدن مدیرعامل و اعضای هیت مدیره سایپا را درخواست کرد.
2) عامل ترور سفیر عربستان در سناریوی آمریکا عضو منافقین از آب درآمد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=79750
بر اساس اخبار بهدست آمده از منابع موثق، پلیس بینالملل (اینترپل) اطلاعات جدیدی در مورد فردی بهدست آورده که از او به عنوان متهم ردیف دوم در طرح ادعایی ترور سفیر عربستان یاد شده است. بر اساس این اطلاعات، شکوری در کشورهای مختلف تردد داشته و آخرین بار در واشینگتن و پادگان اشرف- مقر نظامی منافقین- در عراق مشاهده شده است.
آرین/ کابل/ رادیو کوچه
شماری از پناهجویان در بازداشتگاههای استرالیا به دلیل استفاده دوامدار از داروهای مسکن، آرام بخش و خوابآور به این داروها معتاد شدهاند.
شبکه ABC گزارش داده است خرید و فروش داروها در میان پناهجویان که معتاد به داروهای آرامبخش، خواب آور و مسکن است به صورت معمول آن شایع شده است.
به گفته پناهجویانی که به تازهگی از بازداشتگاههای استرالیا رها شدهاند، در اختیار قراردادن داروهای آرامبخش، خوابآور و مسکن توسط مقامات در داخل بازداشتگاهها، پناهجویان را مثل آدمکهای ساخته که با مشکلات بیشتر به جامعه بر میگردند.
حبیبالله، پناهنده افغان که پس از 15 ماه بازداشت در جزیره کرسمس و کورتین دو ماه قبل اجازه اقامت در استرالیا را به دست آورده گفته است: «هنگام که پناهجویان به داکتران مراجعه میکنند آنها به پناهجویان داروی تجویز میکنند که بعدن به آن دارو معتاد میشوند و سپس پناه جویان این داروها را به دوستان شان نیز میدهند».
انجمن پزشکان استرالیا گفته است پناهجویان در بازداشت به خاطر مبارزه با فشارهای روانی و بلاتکلیفی زندهگی، از دارو استفاده میکنند، افسردهگی، آسیب رساندن و حتا خودکشی از جمله مریضیهای معمولی هستند که پناهجویان از آن رنج میبرند.
حبیبالله گفته است: «فکر کردن در مورد فامیلم و این که به من چه اتفاق خواهد افتاد واقعن قابل تشویش بود، هیچ کس نمیداند چه اتفاق خواهد افتاد، در مهاجرت وقت مشخصی وجود ندارد و روشن نیست چه وقت پاسخ دریافت خواهی کرد، ده ماه، سیزده ماه، واقعن تحت فشارهای روحی قرار میگیرید که چه اتفاق خواهد افتاد.»
مشاور و روانپزشک دولت استرالیا از استفاده مناسب دارو در بازداشتگاههای استرالیا ابراز نگرانی کرده و گفته است: «من فکر میکنم ما باید خیلی مراقب باشیم در برخورد به این موضوع».
انتظار میرود آمار رسمی در مورد وسعت مشکلات استفاده از داروهای مخدر میان پناهجویان در دو هفته آینده از سوی بهداشت وخدمات پزشکی بینالمللی به نشر برسد.
خبر/ رادیو کوچه
درپی اتهام ایالات متحده به ایران برای طرح ترور سفیر عربستان، داراییهای 5 تن از متهمان به شرکت در این طرح از سوی بریتانیا و کانادا مسدود شد.
بنا به گزارشهای رسیده، یک سخنگوی دولت بریتانیا روز سهشنبه اعلام کرد این کشور علاوه بر «منصور اربابسیر» تبعه آمریکایی ایرانی الاصل و «غلام شکوری»، داراییهای «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس، «حامد عبداللهی» و «عبدالرضا شهلایی» از اعضای سپاه قدس را نیز مسدود کرده است.
این در حالی است که دولت کانادا نیز اقدام به تحریم پنج شهروند ایران به اتهام دست داشتن در طرح ترور عادل الجبیری، سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده کرده است.
وزیر خارجه کانادا در بیانیهای با بیان این که «توطئه خنثا شده شاهد دیگری بر تهدیدهای حکومت کنونی ایران است» بر ادامه همکاری کانادا با شرکای بینالمللی خود برای فشار بر رژیم ایران برای تغییر رویه خطرناکش تاکید کرده است.
از سوی دیگر نیکلای سارکوزی نیز خواهان تشدید تحریمها علیه ایران شده است. او روز سه شنبه پافشاری ایران بر ادامه غنیسازی هستهای و افزایش تنشهای آن با کشورهای عرب منطقه را «نگرانکننده» خواند و خواهان تشدید تحریمهای ایران شد.
گفتنی است که آمریکا سپاه قدس را متهم به دست داشتن در توطئه سفیر سعودی در واشینگتن کرده است و دبیرکل سازمان ملل متحد از ارسال پرونده ایران در خصوص توطئه برای ترور سفیر سعودی در آمریکا را به شورای امنیت خبر داده است.
خبر/ رادیو کوچه
براساس گزارشهای رسیده از سایتهای مخالف دولت، روز یکشنبه 16 اکتبر، نسرین ستوده وکیل دادگستری محبوس در بند زنان زندان اوین، به دلیل آنچه که استفاده نکردن از پوشش چادر و مخالفت با استفاده اجباری از آن خوانده شد، برای سه هفته ممنوع الملاقات شده است.
به گزارش کلمه، رضا خندان همسر این زندانی سیاسی با تایید این خبر میگوید: «یکشنبه این هفته مطابق معمول به سالن ملاقات زندان اوین که به شدت امنیتی شده و حتی کودکان را به سختی بازرسی بدنی میکنند مراجعه کردیم اعلام کردند که همسرم به دلیل تنشی که بر سر استفاده از چادر اجباری زندان ایجاد شده سه هفته ممنوع الملاقات شده است.»
بر اساس این گزارش نسرین ستوده معتقد است که مسوولین زندان در مورد بانوان زندانی به طور غیر قانونی علاوه بر پوشش و حجاب متعارف، چادر را هم اجباری کردهاند و این اجبار غیر قانونی است و در هیچ کجا قوانین چنین چیزی پیش بینی نشده است و حتی زندانیان سیاسی مطابق قانون از داشتن فرم زندان نیز معاف هستند.
به گفته ی شاهدان این در حالی است که نسرین ستوده در تمام ۱۴ ماه گذشته با حجاب کامل ولی بدون چادر در محل ملاقات و همچنین دادگاهها حاضر شده بود.
لازم به اشاره است نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم «اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر» به تحمل 6 سال حبس تعزیری و 10 سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
«شش سال حبس محکومیت قطعی نسرین ستوده»
رادیو کوچه
سرباز وظیفه نیروی انتظامی، «میثم روستایی» که در پادگان قرچک ورامین به خدمت سربازی مشغول بوده در پی تنبیه انضباطی به طرز مشکوکی جان باخت.
به گزارش هرانا، این سرباز وظیفه که در مرخصی بسر میبرده، در تاریخ ۳۱ شهریور از سوی فرمانده خود به پادگان احضار میشود و پس از چند روز خبر مرگ وی به دست خانوادهاش میرسد.
خبر/ رادیو کوچه
تیم ملی فوتسال ایران با شکست آمریکا صعود خود به مرحله بعدی رقابتهای جامجهانی کوچک برزیل را قطعی کرد.
در دومین دیدار تیم ملی فوتسال ایران در جریان این رقابتها، روز سه شنبه، این تیم توانست با نتیجه 0 – 8 تیم امریکا را شکست دهد.
این تیم در دیدار نخست خود نیز موفق شده بود تیم بلژیک را با نتیجه 4 بر 2 شکست دهد. به این ترتیب، تیم ملی فوتسال ایران با 6 امتیاز صعود خود را به مرحله بعد قطعی کرده است.
رقیب بعدی تیم فوتسال ایران، تیم اروگوئه است که در صورت تساوی یا پیروزی در این مسابقه، ملی پوشان ایران در صدر گروه خود مینشینند.
گفتنی است تیم فوتسال ایران در سه دوره از این مسابقات که هر ساله در برزیل برگزار میشود، حضور داشته و به دو مقام نایب قهرمانی و یک عنوان چهارمی دست یافته است.
رادیو کوچه
شاهعلی سرخانی بازیگر سینما و تلویزیون که بهتازگی فیلم سینمایی «آلزایمر» با بازی او اکران شد، درگذشت.
وی که در اثر سقوط از پلههای منزلش به کما رفته بود صبح روز سهشنبه در بیمارستان مدائن تهران درگذشت.
شاه علی سرخانی در فیلم گام های معلق
به گزارش فارس، او که کلیه خویش را نیز از دست داده بود میبایست برای بستری شدن در بخش آیسییو به بیمارستان دیگری منتقل میشد که مشکلات مالی مانع این کار شده است.
شاهعلی سرخانی بازی در فیلمهای سینمایی آلزایمر (۱۳۸۹)، دختر شاه پریون (۱۳۸۹)، خاله سوسکه (۱۳۸۸)، دوشیزه (۱۳۸۱)، نغمه (۱۳۸۰)، هفت پرده (۱۳۷۹) و فصل پنجم (۱۳۷۵) را در کارنامه هنری خود دارد.
خبر/ رادیو کوچه
بنابر گزارش های رسیده روز سه شنبه 18 اکتبر، هواپیمای بوئینگ 727 هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) که از مسکو در مسیر تهران بود، در هنگام فرود دچار نقص فنی شده است، اما خلبان توانسته است مسافران را به سلامت به زمین برساند.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)، هواپیمای بوئینگ 727 این هواپیمایی در مسیر مسکو – تهران در هنگام فرود با وجود باز نشدن ارابه جلوی هواپیما به سلامت به زمین نشست.
این هواپیما دارای 94 مسافر و 19 خدمه پرواز بوده که در این میان کسی آسیب ندیده است.
اشاره شده است، هواپیمای بوئینگ 727 پس از فرود برای رفع مشکل پیش آمده به آشیانه منتقل شد تا بعد از بازبینی نهایی مجدد در خط پرواز قرار گیرد. ایران یکی از کشورهای پر حادثه در صنعت ترابری محسوب می شود و در طی سال های اخیر تعداد سوانح هوایی رو افزایش گذارده است. مقامات ترابری در ایران وجود تحریم های بین المللی را یکی از دلایل امینت عدم جانی در پرواز ها می دانند.
ترجمه به فارسی توسط کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران
وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران
تاریخ ثبت در مجمع عمومی ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۱
تاریخ پخش عمومی ۱۵ اکتبر ۲۰۱۱
یادداشت دبیر کل سازمان ملل:
خلاصه:
دبیر کل سازمان ملل مفتخر است که گزارش وضعیت حقوق بشر در ایران را که از سوی گزارشگر ویژه حقوق بشر، احمدشهید، بر طبق قطعنامه مصوب شورای حقوق بشر 16/9 تهیه شده است را به اعضای مجمع عمومی ارایه کند.
گزارشگر ویژه در قبال مسوولیتهای خود به صورت رسمی از ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۰ آغاز به کار کرد. به دنبال این انتصاب دیرهنگام در آن زمان گزارشگر ویژه به دبیر کل اعلام کرد که وی در موقعیت ارایه گزارشی جامع نیست اما تمرکز گزارش وی بر متدولوژی و روش کار و طبقهبندی جدیدترین روندهای وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی خواهد بود و بر نیاز به شفافیت و همکاری بیشتر جمهوری اسلامی تاکید خواهد کرد.
فهرست
- مقدمه
- متدولوژی و روش کار
- وضعیت حقوق بشر
A رفتار با فعالان جامعه مدنی
۱. فعالان سیاسی
۲. روزنامهنگاران
۳. فعالان دانشجویی
۴. هنرمندان
۵. وکلا
۶. فعالان محیط زیست
B آزادی اجتماعات
C حقوق زنان
D اقلیتهای قومی و مذهبی
E مجازات اعدام
F بازداشت به دلیل ارتباط با نهادهای خارجی
مقدمه:
۱ – گزارش حاضر بر طبق قطعنامه 16/9 شورای حقوق بشر ارایه می شود. این قطعنامه حکم گزارشگر ویژه در زمینه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را دایر کرد. این اولین حکم گزارشگر کشوری از سوی شورای حقوق بشر در مورد ایران میباشد. از زمانی که حکم قبلی که توسط کمیسیون حقوق بشر سابق ایجاد شده بود در سال ۲۰۰۲ خاتمه داده شد. این قطعنامه گزارشگر ویژه را موظف میسازد که (۱) گزارشی مقطعی به شصتوششمین مجمع عمومی ارایه کند و (۲) گزارشی به شورای حقوق بشر برای توجه این شورا در نوزدهمین نشست آن ارایه کند. این قطعنامه همچنین از دولت جمهوری اسلامی ایران می خواهد که به طور کامل با گزارشگر ویژه همکاری کند، به وی اجازه ورود و سفر به آن کشور دهد و همچنین تمامی اطلاعات مورد نیاز برای تحقق وظایف وی را ارایه دهد.
۲- ریاست شورای حقوق بشر گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۱۱منصوب کرد. وی به طور رسمی از ۱ آگوست ۲۰۱۱ آغاز به کار کرد و در آن زمان به مکاتبه با مقامات ایرانی پرداخت و از آنان درخواست همکاری کرد. تا زمان نگارش این گزارش هیچ پاسخ رسمی از سوی مقامات ایرانی به این درخواست داده نشده است. گزارشگر ویژه همچنین در جولای ۲۰۱۱ درخواست ملاقات غیررسمی با نماینده دایمی ایران در سازمان ملل درژنو کرد و همچنین پیشنهاد کرد که در ماه آگوست ۲۰۱۱ به سوییس سفر کرده و با وی قبل از ارایه این گزارش دیدار کند. ولیکن هر دو درخواست برای ملاقات ناموفق بودند. در بیانیه مطبوعاتی که در ۳ آگوست ۲۰۱۱ منتشر شد، گزارشگر ویژه از دولت خواست که به همکاری کامل با وی روی آورد و همچنین تاکید کرد که برقراری این حکم جدید فرصتی برای ایران است تا در زمینه طیف وسیعی از دغدغههای حقوق بشر که توسط جامعه بینالمللی مطرح شدهاند اقدام کند. در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱ در نامهای به گزارشگر ویژه، نماینده دایمی ایران به سازمان ملل، محمد رشا سجادی به دیدار برای صحبت و روش کار ابراز علاقه کرد. همچنین در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱ با ارسال نامهای به مقامات ایرانی در خواست سفر به آن کشور در نوامبر ۲۰۱۱ مطرح شد. گزارشگر ویژه امید به پاسخ مثبت به این درخواست دارد چرا که نمایانگر همکاری و مقاصد سازنده جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
۳ – پیش از آغاز رسمی حکم خود، در جولای ۲۰۱۱ گزارشگر ویژه یک سفر خصوصی به ژنو انجام داد و سپس در اوایل سپتامبر ۲۰۱۱ یک سفر رسمی به آنجا داشت. وی با تعدادی از افراد مربوط منجمله کمیساریای عالی حقوق بشر ملاقات کرد و همچنین با شماری از سازمآنهای غیردولتی معتبر بینالمللی و نمایندگان کشورهای حامی این حکم و نمایندگان کشورهایی که با آن مخالفت کرده بودند ملاقات کرد.
۴ – گزارش حاضر متدولوژی که نحوه کار گزارشگر ویژه در طی اجرای وظایف خود را ترسیم خواهد کرد را به همراه تمرکز آن ارایه می کند. گزارشگر ویژه خاطرنشان میکند که گزارشی جداگانه از سوی دبیر کل سازمان ملل در مورد تحولات حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران از شهریور ۱۳۸۹ تا کنون به شصت وششمین نشست مجمع عمومی ارایه خواهد شد. بدون پیشداوری در مورد مطالبی که وی میخواهد با مقامات ایرانی مطرح کند، گزارشگر ویژه نگرانیهایی که در گزارش دبیر کل مطرح شده است و همچنین توصیه نامههای آن را حمایت میکند. گزارش حاضر هم شامل آخرین تحولات حقوق بشر در ایران میباشد ولیکن تمرکز آن بر پروندهها و مواردی است که مستقیمن با گزارشگر ویژه مطرح شدهاند و تحولاتی که از نشست شورای حقوق بشر تا کنون اتفاق افتادهاند.
۵- گزارشگر ویژه از اظهاراتی که به کارگزاران مختلف جمهوری اسلامی منسوب شده که علاقه آنان به همکاری با سیستم حقوق بشر سازمان ملل را مطرح میکند استقبال میکند، مانند دعوت از سازوکارهای موضوعی ویژه و پیشنهاد سفر کمیساریای حقوق بشر، به عنوان فرصتی برای همکاری نهادهای حقوق بشر و مقامات ایرانی از طریق ارتباطات مقامات بلندپایه. ولیکن همانطور که کمیساریای عالی حقوق بشر بر آن اصرار کرده، ماموریتهای تحقیقاتی اولیه که شامل بازدید میدانی با دسترسی کامل برای گزارشگر ویژه است برای آماده کردن شرایط سفر کمیساریای عالی مفید میباشد و مشارکت معنیدار برای انجام وظیفه کنونی هم میباشد. گزارشگر ویژه همچنین خاطر نشان میکند که شماری از درخواستهای فوری از سوی گزارشگران ویژه موضوعی از سوی مقامات ایرانی بدون پاسخ ماندهاند و گزارشگر ویژه متاسف است که هیچیک از گزارشگران موضوعی از سال ۲۰۰۵ تا کنون به ایران سفر نکردهاند.
۶- گزارشگر ویژه اساسن براین عقیده است که به وجود آمدن این دستور کار فرصتی را ارایه میکند برای همکاری هماهنگ شده بیشتر با مقامات ایرانی در مورد طیفی از مسایل حقوق بشر که از سوی جامعه بینالمللی مطرح شدهاند. این دستور کار کشوری همچنین فرصتی برای تسهیل شناخت عمیقتر وضعیت حقوق بشر خاص در ایران در زمینههای فرهنگی و تاریخی ویژه آن است.
این همچنین فرصتی است برای پیشرفت تلاشهای کنونی برای دنبال کردن چالشهای ایران هم به شیوهای تدریجی و هم به شیوه جامع. گزارشگر ویژه همچنین امیدوار است که ایران کارکرد وی را به عنوان فضایی امن و مشروع برای برداشتن گامهایی به سوی تعهدات بینالمللی خود و همچنین فرصتی برای دنبال کردن جوانب حوزههای نگرانی که به ایران منتقل شده در طی مبادلات خود با جامعه بینالمللی در موضوعات حقوق بشر بداند.
۷- گزارشگر ویژه همچنان از جمهوری اسلامی ایران در خواست خواهد کرد تا همکاری کامل خود با این دستور کار را انجام دهد. همکاری کشور در دستور کار فقط میتواند نیروی بالقوه برای سیاستزده شدن را کاهش دهد، نگرانی که ایران همواره بیان کرده است. ولیکن همکاری ناکافی باعث ادامه افزایش نگرانیهای جامعه بینالمللی خواهد شد و احتمال گفتوگوی مثبت و سازنده در این موارد را کاهش میدهد.
۸ – گزارشگر ویژه توسط اصول بیطرفی، استقلال و شفافیت کار خود را به پیش خواهد برد با اهداف مشخص روشنگری، تایید وهمکاری در اجرای تعهدات حقوق بشری ایران. گزارشگر ویژه بر این باور است که این ممارستی باید فارغ از سیاستزدگی وتنها با میل به کمک به ایران برای اجرای تعهدات بینالمللی خود با شیوه ای تدریجی وشفاف باشد.
۹ -تمرکز اصلی تلاشهای گزارشگر ویژه این خواهد بود که برای گزارش عادلانه و دقیق وضعیت حقوق بشر همکاری مقامات در ایران را جلب کند. در این راستا گزارشگر ویژه همچنان به دیداراز کشور ایران علاقهمند است تا با مقامات مربوطه آن کشور ملاقات کرده و از آنها اطلاعات بخواهد در مورد موضوعاتی که نهادهای حقوق بشر و دبیر کل مطرح کردهاند. به خصوص در زمینههای مربوط به قطعنامههای مختلفی که شورای حقوق بشر و مجمع عمومی صادر کردهاند.
۱۰ -گزارشگر ویژه همچنان درخواست همکاری اعضای سازمان ملل را دنبال کرده و خواهد کرد من جمله اعضای شورای حقوق بشر تا حمایت آنها برای تسهیل کار خود را در خواست کند. با وجود آنکه برخی از این کشورها ممکن است حامی دستورهای کشوری نباشند اما آنها از مشروعیت تصمیمهای شورا و اهمیت همکاری بینالمللی در ترویج و حمایت از حقوق بشر حمایت میکنند. گزارشگر ویژه بنا دارد که در ارتباط نزدیک با این کشورها در جلب حمایتشان برای تشویق ایران به توانا شدن در خصوص سنجش مستقل صحت ادعاها در مورد وضعیت حقوق بشر ایران باقی بماند. گزارشگر ویژه امیدوار است که اعضای مجمع عمومی هم ایران و هم کشورهای دیگر را به افزایش همکاری شان با تلاشهای گزارشگر ویژه برای جمعآوری اطلاعات مربوطه و دقیق تشویق کند.
۱۱ -شماری از کنشگران حقوق بشر وجامعه مدنی ایران و همچنین سازمانهای بینالمللی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران با گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران تماس گرفتند. وی مشاورههای رودررویی را با این افراد و سازمانها انجام داده است. بخش قابل توجهی از اطلاعات به دست آمده با استانداردهای معتبر مورد نظر شورای حقوق بشر همخوانی داشته و بسیاری از این پروندهها استحقاق اقدام فوری از سوی گزارشگر ویژه را دارا میباشند. این شهادتها و موضوعات در این گزارش مطرح شدهاند. گزارشگر ویژه به دنبال همکاری مقامات ایرانی در بررسی این پروندهها خواهد بود و نتیجه این تحولات را در گزارش بعدی خود درج خواهد کرد.
۱۲ – گزارشگر ویژه براین باور است که خروجی بررسی دورهای همگانی در شورای حقوق بشر UPR)) که وضعیت جمهوری اسلامی ایران را در فوریه ۲۰۱۰ بررسی کرد، پایه مناسبی برای همکاری وی و مقامات ایرانی ایجاد میکند. در این مورد، او میتواند به تلاشهای جمهوری اسلامی برای اجرای ۱۲۳ توصیه مطرح شده که این کشور موافقت کرد که با شفافیت و حمایت جامعه بینالمللی آن را عملی کند. گزارشگر ویژه همچنین به دنبال آن خواهد بود که در مورد توصیههایی که از طرف ایران رد شده به خصوص در سایه قوانین بینالمللی حقوق بشبا این کشور گفتوگو کند.
به علاوه موضوعاتی که در گزارشهای مرتبط با معاهدات، گزارشات مختلف دبیرکل و گزارشگران موضوعی و همچنین قطعنامههایی که توسط مجمع عمومی و شورای حقوق بشر برجسته شدهاند، دستور کار گزارشگر ویژه برای گفتوگو با ایران ترسیم خواهد کرد.
۱۳ – گزارشگر ویژه همچنین با دیگر گزارشگران موضوعی درخواستهای فوری و دیگر مکاتبات همکاری خواهد کرد و همچنین درخواستها و مکاتبات خودش را برحسب ضرورت در نظر خواهد داشت. وی گوشزد میکند که در حالی که شماری از مکاتبات بیپاسخ ماندهاند، در بسیاری از موارد ایران جواب داده است و وی به دنبال این خواهد بود که سطح ارتباطات با ایران را در مورد موضوعاتی که مورد توجه شورای حقوق بشر و مجمع عمومی میباشند افزایش بدهد.
۱۴ – گزارشگر ویژه براین باور است که دستور کار وی همچنین شامل نقش مهم دنبال کرد تعهدات بینالمللی کشور مورد توجه میباشد. وی توجه بسیاری به همکاری با مدافعین حقوق بشر ایرانی و جامعه مدنی آن خواهد کرد منطبق با ضوابط عمل مرتبط با مکانیسمهای ویژه. وی همچنین تلاشها برای به وجود آوردن گفتوگوی غیرسیاسی، ترویجی، آگاهسازی عمومی و شناخت از وضعیت حقوق بشر در ایران از طریق ایجاد ارتباط با جامعه مدنی و کارشناسان حقوقی و دانشگاهی را تشویق خواهد کرد. وی همچنین قصد دارد که از طریق حضور برجسته در رسانهها نه تنها برای تقویت تلاشهای مقامات ایرانی در برآورده ساختن تعهدات بینالمللیشان، بلکه همچنین برای برجسته کردن شکواییههای آنانی که خود را قربانی میدانند. در این مورد گزارشگر ویژه بر این باور است که نیاز به یک توازن مابین یک ارتباط سازنده با مقامات ایرانی و تلاشهای رسانههای وجود دارد تا بدینسان حسن نیت و تعهد به تحقیق در مورد اظهارات در مورد نقض حقوق بشر را نشان دهد.
۱۵- جمهوری اسلامی ایران پیماننامه بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را سوم تیرماه ۱۳۵۴ بدون هیچ پیش شرطی را تصویب کرد که بر طبق آن حکومت را موظف به ترویج و حمایت از ضمانتهای آن پیماننامه میکند. این ضمانتها شامل آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی انجمنها و آزادی مذهب میباشد که تمامی آنها برای ترویج و حمایت از ایدهآلهای دموکراتیک شناخته شدهاند.
۱۶ – پیماننامه حقوق مدنی و سیاسی همچنین حق دادرسی عادلانه، حق دسترسی به مشاوره حقوقی، رفتارانسانی با بازداشت شدگان را تضمین و هرگونه بازداشت و دستگیری خودسرانه افراد را ممنوع میکند. قوانین بینالمللی همچنین حقوق برابر زنان را با قید اینکه کشورهای متعهد بایستی «حقوق برابر مردان و زنان برای بهرهبرداری از همه حقوق سیاسی و مدنی» که در پیماننامه آمده است تضمین کند. این حقوق همچنین شامل حق انتخاب شدن و مشارکت در انتخابات آزاد و عادلانه میباشد. همچنین این پیماننامه از حقوق اقلیتهایی که در کشور وجود دارد حفاظت میکند و در ماده ۲۷ تصریح میکند حقوق اقلیتها نباید نادیده گرفته شود و آنها از فرهنگ، اعتقادات مذهبی و زبان مادری خود بهره برند.
۱۷ – درهماهنگی با این تضمینهای حقوق بشری، مواد ۲۳ تا ۲۷ قانون اسلامی جمهوری اسلامی آزادی بیان، اجتماعات، انجمنها و آزادی مذهب را تامین کرده است. علاوه بر آن، مواد ۳۲ و ۳۵ قانون اساسی حقوق افراد متهم و بازداشت شده را با ذکر اینکه «اصل ۳۲ ـ در صورت بازداشت، موضوع اتهامباید با ذکر دلایل بلافاصله کتبن به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیستوچهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجعصالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد.
۱۸ -شماری از افراد و سازمانها شهادتهای دست اولی را برای گزارشگر ویژه تهیه کردند. عمده این گزارشها نمایانگر روند نقض سیستماتیک اصول بنیادین مطرح شده حقوق بشر است. از این جهت، و بدون تعصب در خصوص ارتباطات بعدی، فوریترین مسایلی که مورد توجه گزارشگر ویژه قرار گرفتهاند شامل کمبودهای چندگانه در رابطه با قوه قضاییه است که در این موارد قابل بررسی است: برخی از شیوههای خاص که به مثابه شکنجه است، رفتارهای بیرحمانه یا طرز برخورد تحقیرآمیز با بازداشت شده، صدور حکم اعدام در نبود تضمینهای قضایی متناسب، وضعیت زنان، آزار واذیت اقلیتهای قومی، سلب حقوق مدنی و سیاسی – به خصوص آزار و اذیت و ارعاب مدافعان حقوق بشر.
۱۹ – به علاوه، گزارشها کرارن در خصوص استفاده از بدرفتاریهای فیزیکی و روانی و شکنجه به اهداف وادار کردن آنان به قبول اتهامات صحبت کردهاند. از این جهت، چندین مصاحبه رودررو نشان میدهد که افراد غالبن در سلول انفرادی به مدت طولانی در اثنای دوره تحقیقات از پروندهشان نگهداری شده بودند. همه کسانی که در خصوص بازداشتشان مصاحبه شدند استفاده مستمر و مداوم از چشمبند در زمانی که به سلول انفرادی منتقل شدهاند همچنین در زمان بازجوییها را گزارش کردهاند. چندین تن گفتهاند که تهدید شدهاند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند، به آنها توهین شده است، یا با تهدیداتی علیه اعضای خانوادههایشان مورد ارعاب قرار گرفتهاند و آنها چنین برداشتی داشتهاند که چنین اقداماتی به منظور تشویق آنها به پذیرفتن به شناختن یا همکاری با افرادی که برای بازداشت شده ناشناس بوده است. بازداشت و یا ارعاب اعضای خانواده نیز اغلب توسط این افراد مطرح شده است.
۲۰ – اتهاماتی که علیه مدافعان حقوق بشر، همچنین فعالان جامعه مدنی و فعالان مذهبی در شمار بسیاری از پروندههایی که در این گزارش مطرح شدهاند عبارتند از (الف) اقدام علیه امنیت ملی(ب) مشارکت در تجمعات غیرقانونی (ث) توهین به رهبر و (د) تبلیغ علیه نظام.
۲۱ – اکثریت این گزارشها همچنین استفاده از مبالغ غیرمعقول و ثیقه برای تضمین حضور افرادی که برای فعالیتهای مدنی، سیاسی و حقوق بشری (در پیشگاه دادگاه) را برجسته میسازد. مبلغ وثیقه در این گزارشها مواردی از ۱۰ هزار تا ۵۰۰ هزار دلار آمریکا را در برمیگیرد. متهمان و یا وثیقهگذاران اغلب وادار به ودیعه گذاشتن سندخانه و یا امضای تعهدنامهای میشوند که بعدن به وسیله آن از حقوق افراد برداشته میشود. همه گزارشها مطرح میسازند که سرمایهای که برای تضمین حضور (در پیشگاه دادگاه) ارایه میشود- غالبن سند منزل- هرگز به تضمین کنندهها بازگردانده نشدهاند. حتا زمانی که قاضی رای به بیگناهی فرد داده یا با پایان تحمل مدت محکومیت. از آنجایی که این افراد این اسناد را در اختیار ندارند از کنترل مالی داراییهای خود محروم میمانند که سطح نگران کنندهای از پافشاری برای مجازات را حتا بعد از پایان پروندهها ایجاد میکند.
۲۲ – به علاوه چندین گزارش ادعا میکنند که دادستانان اغلب افراد را پیش از اینکه برای صدور حکم در دادگاه حاضر شوند از احکامشان آگاه میکنند و اینکه این احکام غالبن مانند همانهایی هستند که توسط قضات مرتبط با پروندهها صادر میشود. گمانهزنی این گزارشها این است که چنین موضوعیت منعکس کننده فقدان استقلال قضات در چنین پروندههایی است که عمیقن برای گزارشگر ویژه نگران کننده است.
۲۳ – گزارشگر ویژه از اعلام اخیر مقامات ایرانی برای عفو ۱۰۰ تن از زندانیان سیاسی که به جرمهای مختلفی از جمله شرکت در تجمعات سال ۲۰۰۹ متهم شده بود استقبال میکنند. او امیدوار است که این قدم در کنار بررسی پروندههای مدافعان حقوق بشر، وکلا، روزنامهنگاران، فعالان حقوق زنان، هنرمندان، و فعالان جامعه مدنی که در این گزارش مطرح شدهاند پیشرفت دولت را در بهبود وضعیت حقوق بشر ارتقا بخشد. به علاوه گزارشگر ویژه مایل است که از دولت ایران درخواست کند که اطلاعات در مورد روند و معیارهایی که برای اعطای بخشودگی به افراد یاد شده به کار گرفته شده است را در اختیار او بگذارد. گزارشگر ویژه آزادی دو کوهنورد آمریکایی در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۱ را امیدوارانه طلقی میکند.
- · رفتار با کنشگران جامعه مدنی
فعالان سیاسی:
۲۴- گزارشهای مربوط به وضعیت بازداشت و همچنین عدم برخورداری از حقوق رهبران سیاسی میرحسین موسوی و مهدی کروبی همچنین همسرانشان زهرا رهنورد و فاطمه کروبی عمیقن نگرانکننده است. هر این چهار نفر از فوریه ۲۰۱۱ در پاسخ به درخواستشان برای تجمع در حمایت از فعالان طرفدار دموکراسی در سراسر منطقه تحت بازداشت خانگی بودهاند.
۲۵ – شرحی از بازداشت آقای موسوی در اثنای مصاحبه با یکی از نزدیکان وی در روز ۲۶ آگوست ۲۰۱۱ به گزارشگر ویژه مطرح شده است. وی گفت که با اینکه هیچ اتهام رسمی علیه آقای موسوی و همسرشان اقامه نشده است، شرایط بازداشت آنان به نحوی است که آقای موسوی و خانم رهنورد خود را زندانی دولت میدانند. در این مسیر، گزارش شده است که این زوج قادر نبودهاند که با اعضای خانواده و دوستان از زمان بازداشت به صورت آزاد ارتباط برقرار کنند.
وی همچنین گفته است که همه روشهای برقراری ارتباط یا از بین رفتهاند یا از خانه این زوج بیرون برده شدهاند. او همچنین گفت که تا دو هفته قبل از این مصاحبه، تعداد اندکی ملاقات که به شدت تحت نظر بوده را با اعضای خانوادههایشان طی شش ماه گذشته داشتهاند. براساس گزارشها اعضای خانواده به شدت مورد تفتیش بدنی قرار گرفتهاند و ظن این رفته که ملاقاتها ضبط (ویدیویی) شده است. به علاوه این زوج بر اساس گزارشها از کنترل بر سلامت خود، کتاب، فضای شخصی و توانایی برای انجام کارهای معمولی منزل و سرگرمیهای خود محروم بودهاند. آزار و اذیت و ارعاب اعضای خانواده آقای موسوی همچنین مطرح شده است. او همچنین گفت که خانواده آقای موسوی عمیقن نگران سلامت وی هستند با توجه به اینکه او وزن او به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. برخلاف چندین مورد ناراحتی که نیازمند توجه پزشکی بوده است، پزشکان آقای موسوی را مورد مداوا قراردادهاند و گفتهاند که وضعیت سلامت وی بحرانی نیست.
۲۶ – در تاریخ ۲۳ آگوست ۲۰۱۱ مصاحبهای با یکی از همکاران نزدیک آقای کروبی که مایل بوده به صورت ناشناس باقی بماند انجام شده است. این شاهد عینی و دست اول در خصوص خشونت اعمل شده علیه آقای کروبی و همکارانش و همچنین وضعیت حصر خانگی آقای کروبی ارایه کرد. گزارش شده است که تلفنهای آقای کروبی همگی قطع شدهاند و مامورین به خانه او وارد شده و تلویزیون، مدارک و نیز کتابهای او را از خانهاش بردهاند. خانم کروبی هم اجازه نداشت که به قرارهای پزشکی (برای معاینه) خود برسد همچنان که که داروهای این زوج توقیف شدند و آقای کروبی دسترسی به پزشک خانوادگی نداشته علیرغم مشکلات تنفسی که داشته است. همچنین گزارش شده که آقای کروبی در ۱۸۶ روزی که تحت بازداشت خانگی بوده تنها ۱۰ دقیقه توانسته در هوای آزاد تنفس کند. این شاهد همچنین گفته است از زمانی که مامورین اطلاعاتی با گذاشتن دوربین در راهروها و اتاقها و اولین مکانی که این زوج دستگیر شده بودند مکان را نظارت میکردند هیچ فضای شخصی برای این دو نمانده است. همچنین گزارش شده که از زمان بازداشت آقای کروبی تنها شش بار با اعضای خانواده خود ملاقات کرده و اینکه ملاقات کنندهها کاملن مورد تفتیش بدنی قرار گرفتهاند هم قبل و هم بعد از ملاقات و هنگام خروج. براساس گزارشها ماموران هنگام ملاقاتهای آقای کروبی و همسر ایشان حضور داشتهاند. آقای کروبی و همسر ایشان اخیرن از خانه خود به مکانهای جداگانهای حدودن در تاریخ ۱۶ جولای و ۱ آگوست برده شدند. درحالی که خانم کروبی بر اساس گزارشها دیگر تحت بازداشت خانگی نیست، آقای کروبی به یک دفتر با دو اتاق برده و در آنجا نگهداری می شود و از ۱۶ جولای هیچ تماسی با خانواده خود نداشته است. گزارشهایی مبنی بر اینکه همزمان ۶ مامور همواره اتاقهای یاد شده را اشغال کردهاند و احتمال حضور تیمی از روانشناسان به منظور گرفتن اعترافات اجباری تلویزیونی در کنار آقای کروبی، برای گزارشگر ویژه بسیار ناراحت کننده است. همچنین گزارش شده است که برخی از اعضای دو خانواده آقای موسوی و آقای کروبی مورد آزاد واذیت قرار گرفته، ارعاب و یا حتا بازداشت شدهاند.
۲۷ – حشمتاله طبرزدی فعال سیاسی و دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۹ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. براساس گزارشها در سلول انفرادی نگهداری و شکنجه شده است. در اکتبر ۲۰۱۰ طبرزدی به ۹ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق برای اقدام علیه امنیت ملی و توهین به رهبر محکوم شد. بعد از اعتراض به اعدام ۵ زندانی سیاسی طبرزدی به زندان رجایی شهر منتقل شد. طبرزدی در نامهای که از زندان نوشت از دادگاههای بینالمللی خواست که به شکای او علیه آیتاله علی خامنهای رهبر ایران رسیدگی کنند. در آوریل ۲۰۱۱ طبرزدی به همراه دیگر زندانیان در زندان رجایی شهر در اعتراض به شرایط زندان دست به اعتصاب غذا زد.
روزنامهنگاران:
۲۸ – در نامهای به گزارشگر ویژه که تاریخ ۱۷ آگوست ۲۰۱۱ را بر خود دارد، کمیته محافظت از روزنامهنگاران اعلام کرد که ۳۴ روزنامهنگار تا تاریخ دسامبر ۲۰۱۰ در زندان به سر میبرند. آنها گفتند که روزنامهنگاران اغلب با وثیقههای غیرمعقول مواجه شدهاند که برخی مواقع تا ۵۰۰ هزار دلار آمریکا رسیده است. یکی از این پروندهها مربوط به احمد زیدآبادی روزنامهنگار اصلاحطلب و ستوننویس روزآنلاین و دبیرکل انجمن دانشآموختگان ادوار تحکیم وحدت است که در تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۰۹ دستگیر شد. وکیل آقای زیدآبادی و همسرش گفتهاند که او بیش از دو سال زندانی است، بدون اینکه در طول این مدت از مرخصی برخوردار باشد. در ۴ آگوست ۲۰۱۱، آقای زیدآبادی به مدت ۴۸ ساعت به مرخصی آمد تحت این شرایط که ۵۰۰ هزار دلار وثیقه بگذارد. آقای زیدآبادی در تاریخ ۲ ژانویه ۲۰۱۰ به ۶ سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت همه عمر از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی به دلیل اتهاماتی چون «تلاش برای ایجاد انقلاب مخملی» محکوم شده است. گزارش شده است که آقای زیدآبادی ۱۴۱ روز در زندان انفرادی بوده است و از بازجوییهای دشوار خشن برای اجبار او به قبول اتهاماتش رنج برده است.
۲۹ – محمد داوری برنده جایزه «کمیته دفاع از روزنامهنگاران» و سردبیر وب سایت سهامنیوز در مورد وضعیت زندانیان در بازداشتگاه کهریزک گزارشاتی تهیه کرد به همراه ضبط ویدیویی شهادت افرادی که شکنجه شده یا مورد آزاد و اذیت جنسی و حتا تجاوز قرار گرفته بودند. این همراه با دلایل دیگر منجر به بسته شدن بازداشتگاه کهریزک در جولای ۲۰۰۹ شد. کار آقای داوری منجر به دستگیری وی و بازداشت او در زندان اوین در سپتامبر ۲۰۰۹ شد. او به ۵ سال زندان برای «اقدام علیه نظام» محکوم شد. این حکم اخیرن به شش سال افزایش یافت چرا که آقای داوری قادر نبود که مبلع ۵۰۰۰ دلار جریمه برای شرکت در تجمع معلمان در تاریخ فوریه و مارس ۲۰۰۶ را پرداخت کند. مادر او در نامهای که به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل نوشته است گفته که پسرش در بازداشتگاه شکنجه سختی را تحمل کرده است. براساس گزارشها آقای داوری برای اینکه بر علیه کاندیدای سابق ریاست جمهوری مهدی کروبی اعترافات تلویزیونی بکند به سختی شکنجه شده است. براساس گزارشها آقای داوری در زندانی انفرادی نگهداری شده و قادر نبوده است که در هشت ماه گذشته با خانواده خود تماس برقرار کند.
۳۰ – روایتها در خصوص بازداشت و مرگ روزنامهنگار و فعال ایرانی رضا هدی صابر، نگرانیهای بیشتری را در خصوص دستگیریهای خودسرانه و بازداشت و رفتار با کنشگران جامعه مدنی مطرح میسازد. آقای صابر گفته میشود که به دنبال اعتصاب غذایی که با حمله قلبی مواجه شد در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۱۱ جان خود را از دست داد. مقامات زندان متهم شدهاند که از توجه پزشکی به وی خودداری کردهاند درحالی که او ساعتها از درد قفسه سینه شکایت میکرد، قبل از اینکه از او مراقبت پزشکی به عمل آید. آقای صابر از دوم ژوئن در اعتصاب غذا بود بعد از اینکه هاله سحابی دختر مرحوم عزتاله سحابی از رهبران ملی-مذهبی بر اثر یک حمله قلبی در جریان مراسم ترحیم پدرش و پس از برخورد با نیروهای امنیتی کشته شد. اطلاعاتی رسیده به گزارشگر ویژه پیشنهاد میدهد که زندانیان از اعتصاب غذا به عنوان وسیلهای برای اعتراض به وضعیت زندان، بازداشت خودسرانه و یا احکام تبعیضآمیز استفاده میکنند. در زمان نوشتن این گزارش، حداقل ۱۵ زندانی در اعتصاب غذا بودند که حال برخی از آنها وخیم گزارش شده است.
۳۱ – عیسی سحرخیز روزنامهنگار و فعال سیاسی و رییس سابق بخش مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم اکنون در زندان رجایی شهر به دلیل اتهاماتی چون «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» نگهداری میشود. آقای سحر خیز در تاریخ ۳ آگوست ۲۰۰۹ دستگیر و به سه سال زندان و یک سال ممنوعیت از سفر خارجه و پنج سال ممنوعیت از فعالیتهای روزنامهنگاری محکوم شد. در تاریخ ۵ آگوست ۲۰۱۱ آقای سحرخیز مطلع شد که او برای فعالیتهای مطبوعاتی گذشتهاش به دو سال دیگر در زندان محکوم شده است.
۳۲- حسین رونقی ملکی وبلاگنویس در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹ دستگیر شد و برای ۱۱ ماه در سلول انفرادی بند الف-۲ زندان اوین نگهداری شد. آقای ملکی در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۱۰ به ۱۵ سال زندان به خاطر اتهاماتی چون «عضویت در شبکه پراکسی ایران» و «توهین به رییس جمهوری» محکوم شد. وکیل آقای ملکی اعلام کرده است که وضعیت سلامتی او نیازمند توجه پزشکی خارج از زندان است. در ۱۵ مارس ۲۰۱۰ روزنامه تندرو کیهان مقالهای منتشر کرد که در آن به رونقی ملکی اتهامات جدی همچون «پذیرفتن پول از دولتهای غربی» و «کمک به شخصیتهای سیاسی برای فرار از ایران» و «رهبری گروههای سیاسی» نسبت داده شده بود. گفته میشود که آقای ملکی در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری میشود.
۳۳ – مسعود باستانی روزنامهنگار، در ۵ جولای ۲۰۰۹ دستگیر شد به خاطر فعالیتهایی که در سایت جمهوریت داشت که به صورت آشکار از آقای موسوی در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ حمایت میکرد و همچنین اتهامهایی همچون «ساماندهی تظاهرات و تبلیغ علیه نظام». براساس گزارشها آقای باستانی سه ماه را در سلول انفرادی سپری کرد و توسط ماموران زندان هنگامی که اعضای خانواده به ملاقات وی رفته بودند مورد ضرب و شتم قرار گرفت. (زمانی که او تفاضای چندین دقیقه وقت بیشتر برای خداحافظی با مادر و همسرش رادر ژوین ۲۰۱۱ داشت.)
در نتیجه او دچار حالت تهوع و از دست دادن تعادل خود شد به نحوی که باعث انتقال او به بیمارستان گشت، جایی که گفته میشود یک روز برای اینکه مطمئن شوند ضایعه مغزی صورت نگرفته آنجا ماند. او بعد از اینکه شکایت خود را در خصوص ضرب و شتم پس گرفت، از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شد.
۳۴- بهمن احمدی امویی روزنامهنگار که برای روزنامههای اصلاحطلب مینوشت و همچنین دارای یک وبلاگ بود در ژوئن ۲۰۰۹ دستگیر شد و هماکنون حکم پنج ساله خود را به خاطر «اقدام علیه امنیت ملی» میگذراند. در نامهای که وضعیت زندان خود را تشریح کرد امویی و شماری از زندانیان دیگر نوشتند که در شرایط غیرانسانی با آنها رفتار شده از جمله استفاده معمول از حبس انفرادی در سلولهایی که تقریبن ۲.۲ در ۱.۶ متر بودند. در این نامه آمده است که آنها مورد ضرب و شتم شدید و بدرفتاری قرار گرفتهاند. از جمله سر آنها را درون توالت کردند، مداومن تهدید شدند و برای مدت طولانی از خواب محروم بودند.
۳۵- محمد صدیق کبووند موسس سازمان حقوق بشر کردستان و روزنامهنگار در ژوئن ۲۰۰۷ بازداشت و در زندان اوین حبس شد و به مدت پنج ماه در آنجا در سلول انفرادی بود. وی به ده سال حبس و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق تاسیس سازمان حقوق بشر کردستان»، «تبلیغ علیه نظام از طریق انتشار اخبار»، «مخالفت با قوانین جزایی اسلامی از طریق انتشار مجازاتهایی مانند اعدام و سنگسار» و «فعالیت در حمایت از زندانیان سیاسی» محکوم شد. از آن زمان تاکنون آقای کبودوند از بیماریهای شدید و متداومی رنج برده است و بنابر گزارشات در بسیاری از مواقع از توجه پرسنل پزشکی محروم بوده است. از جمله دو سکته در سال ۲۰۱۰ داشته است. به گفته همسر کبودوند شوهرش به وی گفته است که پس از اولین حمله قلبی توسط متخصص اعصاب دیده شده ولی معاینه دقیق نداشته و هیچ آزمایشی از او به عمل نیامده است. همسر وی همچنین گفته است که به گفته شوهرش پزشک حاضر در عوض یک سری قرصهایی برای استفاده روزانه تجویز کرده است ولی هیچگونه جزییاتی در مورد اسم، خواص طبی یا عوارض جانبی آن به وی نگفته است.
۳۶- تقی رحمانی روزنامهنگار، نویسنده و عضو شورای فعالان ملی مذهبی و یکی از اعضای فعال کمپین انتخاباتی مهدی کروبی در سال ۱۳۸۸ در تاریخ ۹ فوریه ۲۰۱۱، پس از آنکه ماموران امنیتی ناشناس بنابر گزارشها به طور خشونتآمیز به خانه وی هجوم آوردند در حضور همسر و دو فرزند خردسالش او را بازداشت کردند. بنابه اظهارات همسرش نرگس محمدی مقامات ایرانی هیچگونه اطلاعاتی (تا کنون) در مورد اتهامات وی بیان نکردهاند.
۳۷- کیوان صمیمی مدیرمسوول مجله نامه که دیگر منتشر نمیشود در ۱۴ژوئن ۲۰۰۹ بازداشت شد. او به شش سال زندان و ممنوعیت مادامالعمر از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی محکوم شده است و اتهامات وی «عضویت در گروههای غیرقانونی از جمله ائتلاف ملی مذهبی، شورای ملی صلح و کمیته پیگیری بازداشتهای خودسرانه» میباشند. دادگاه تجدیدنظر حبس او را تایید کرده اما محرومیت از فعالیتها را به پانزده سال کاهش داد. آقای صمیمی درون زندان به بیماری کبدی دچار شده اما مقامات زندان بنابر گزارشات از اجازه دادن به وی برای درمان در خارج از زندان خودداری کردهاند. آقای صمیمی همچنین بنابر گزارشات در زمانهای متعددی مورد بدرفتاری در زندان قرار گرفته و در فوریه ۲۰۱۰ فعالان محلی گزارش دادند که وی پس از آنکه به شرایط زندان اعتراض کرده است به سلول انفرادی منتقل شده است. همچنین گزارش شده که از دیدارهای خانوادگی وی جلوگیری شده است.
رفتار با فعالان دانشجویی
۳۸- سه مصاحبه با فعالان دانشجویی که خواستهاند ناشناس بمانند در طی نوشتن این گزارش انجام شد. این دانشجویان گزارش دادهاند که آنها با بازداشت و ارعاب مواجه شده و در مواردی مورد ضرب و شتم و شکنجه به دلیل ارتباطاتشان با سازمانهای قانونی ثبت شده فعالان دانشجویی قرار گرفتهاند. پروندههای دیگری هم از سوی سازمانهای معتبر غیردولتی در اختیار گزارشگر ویژه قرار گرفتهاند.
۳۹- فعال دانشجویی عبداله مومنی در ۲۱ ژوئن ۲۰۰۹ دستگیر شد و به عنوان شرکت در اعتراضات ۲۰۰۹ به چهار سال و۱۱ ماه زندان محکوم شد. گزارش شده است که آقای مومنی برای تقریبن ۲۰۰ روز در حبس انفرادی بوده است و مورد آزار فیزیکی و روحی قرارگرفته و وادار به اعترافات تلویزیونی شده است. آقای مومنی در نامهای خطاب به آیتاله خامنهای نوشته است که بازجویان او گلوی او را تاحد بیهوشی فشار دادهاند و ماموران در چندین بار سر او را به درون توالت فرو بردهاند. مومنی همچنین گفته است که وی از مرخصی و دیدارهای خانوادگی پس از انتشار این نامه محروم شده است. اتهامات جدیدی علیه آقای مومنی در ۲۷ جولای ۲۰۱۱ مطرح شده که ادعا شده است که به دلیل نوشتن نامه فوق میباشد. همسر مومنی گفته است که شوهرش نیاز به معالجه طبی در خارج از زندان دارد ولی از توجهات پزشکی مربوطه محروم است. با این حال آقای مومنی هنوز حکم جدیدی دریافت نکرده و از مرخصی هم در طی تمام بازداشتش محروم بوده است.
۴۰- رامین پرچمی کارشناس ارشد کارگردانی فیلم و بازیگری در ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ در اعتراضات خیابانی بازداشت شد. قاضی دادگاه آقای پرچمی را به یک سال در زندان به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی»، «تلاش برای ضبط ویدیو» و «اختلال در نظم عمومی» محکوم کرده است. این هنرمند که از حامیان جنبش سبز میباشد در یک سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین که تحت کنترل وزارت اطلاعات است برای دو ماه بازداشت بود. وی سپس به بند ۳۵۰ منتقل شد.
۴۱- علی ملیحی فعال دانشجویی، روزنامهنگار و عضو دفتر ادوار تحکیم وحدت در ۲ فوریه ۲۰۱۰ بازداشت و متهم به «اجتماع و تبانی علیه نظام»، «تبلیغ علیه نظام»، «شرکت در تجمعات غیرقانونی»، «نشر اکاذیب» و «توهین به رییس جمهوری» شد. وی در قبال این اتهامات به چهار سال زندان محکوم شد که دادگاه تجدید نظر در جولای ۲۰۱۱ آن را تایید کرده است.
۴۲- آرش صادقی فعال دانشجویی که محروم از تحصیلات عالی شده است. بنابر گزارشات به دلیل عضویت در کمپین انتخاباتی میرحسین موسوی از تحصیلات عالی محروم شده است. آقای صادقی اول در ۹ جولای ۲۰۰۹ در حین هجوم به محوطه دانشگاه تهران بازداشت و پس از ۴۵ روز آزاد شد. آقای صادقی دوباره پس از اعتراضات عاشورای ۱۳۸۸ دستگیر و در آوریل ۲۰۱۰ آزاد شد. در نوامبر ۲۰۱۰ وی به دادسرای زندان اوین احضار و در آنجا بازداشت و به ۵ سال زندان به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام محکوم شد. بنابر گزارشات صادقی در آوریل ۲۰۱۱ به دنبال اعتصاب غذا به کما فرو رفت. صادقی همچنین بنابر گزارشات دچار مشکلات فیزیکی به دلیل ضرب و شتم مداوم و شکنجه همچون عفونت ریه و فلج عضو شده است.
D هنرمندان
۴۳- جعفر پناهی کارگردان شناخته شده سینمای ایران و برنده جایزه فستیوال کن و فستیوال فیلم ونیز برای فیلمهای «بادبادک سفید» و «دایره»، برای اولین بار در ۳۰ جولای ۲۰۰۹ به همراه فیلمساز مستند مهناز محمدی برای حضور در مراسم یادبود کشته شدگان اعتراضات ۱۳۸۸ دستگیر شد. وی پس از چند روز آزاد شد ولیکن دوباره در اول مارس ۲۰۱۰ در خانهاش به همراه ۱۸ تن از اعضای خانواده و دوستانش بازداشت شد. اعضای خانواده و دوستان وی پس از چند روزی آزاد ولی وی تا ۲۵ ماه می ۲۰۱۰ در زندان ماند و با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به دنبال واکنشهای جامعه هنری بینالمللی آزاد شد. در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۰ قاضی دادگاه پناهی را به ۶ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از ساختن هر فیلم یا نوشتن فیلمنامه و یا مصاحبه با رسانههای ملی و بینالمللی و سفر به خارج از کشور محروم کرد.
۴۴- محمد رسولاف کارگردان سینما و یکی از همکاران جعفر پناهی هم به شش سال زندان محکوم شد. شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران با اتکا به موارد ۵۰۰، ۶۱۰ و ۱۹ قانون جزایی اسلامی با متهم کردن وی به «اجتماع و تبانی» با قصد «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه جمهوری اسلامی» محکوم کرد.
۴۵- محسن نامجو خواننده و آهنگساز ایرانی به طور غیابی به ۵ سال زندان در ۹ ژوئن ۲۰۰۹ محکوم شد. محکومیت نامجو به جرم «توهین به مقدسات اسلامی» است که ادعا شده به دلیل تمسخر و خواندن قرآن به روش غیرمعمول بوده است. وی در حال حاضر در خارج از ایران به سر میبرد.
وکلا
۴۶- شیرین عبادی وکیل برجسته حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل لیستی از ۴۲ وکیل که از سال ۲۰۰۹ مورد تعقیب قضایی و آزار دولتی قرار گرفتهاند به گزارشگر ویژه ارایه داد. وی گوشزد کرد که دولت جمهوری اسلامی ایران وکلایی که مدافعین سیاسی را وکالت میکنند را در سالهای گذشته با بدبینی به آنان مینگرد. در نتیجه آنها با پروندههایی روبهرو بودهاند. برخی از آنها هم اکنون در حبس به سر میبرند. از جمله آقای هوتان کیان، آقای قاسم شعله سعدی و آقای حسین یونسی. برخی دیگر از آنان با قرار وثیقه آزاد میباشند از جمله آقایان محمدعلی دادخواه، خلیل بهرامیان و عبدالفتاح سلطانی. عدهای دیگر از جمله خانم مهناز پراکند و خانم نسیم غنوی مورد بازجویی قرار گرفتهاند. خانم عبادی همچنین گفته که اکثر این وکلا با اتهامات مربوط به حرفه وکالت و دفاع از حقوق متهمین در پروندههای سیاسی روبهرو هستند و به دنبال این تحولات غیرقابل اجتناب است که وکلای کشور در آیندهای نزدیک شجاعت خود برای دفاع از این گونه اشخاص را ازدست بدهند.
۴۷- وکیل برجسته حقوق بشر ایرانی نسرین ستوده در ۴ سپتامبر ۲۰۱۰ به دادسرای زندان اوین احضار و در آنجا بازداشت و به سلول انفرادی منتقل شد. در ژانویه ۲۰۱۱ به ۱۱ زندان و ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت و ۲۰ سال ممنوعالخروج شد. اتهامات وی شامل «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبانی و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران»، و «عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر» است. تقریبن یک سال پس از بازداشت ستوده که مادر دو فرزند خردسال است، همچنان در زندان اوین محبوس و از مرخصی وی جلوگیری شده است. پس از آنکه بازجویان به وی گفتند که دادگاه تجدید نظر ۱۱ سال حکم وی را تایید خواهد کرد ستوده درخواست خود را برای تجدید نظر پس گرفت. خانم ستوده چندین بار برای اعتراض به بازداشت غیرقانونی و نقض حقوق وی به اعتصاب غذا روی آورده است. بنابر اطلاعات کسب شده توسط گزارشگر ویژه همسر خانم ستوده رضا خندان که به طور علنی برای رفتار عادلانه با همسرش تلاش میکند توسط مقامات بازجویی، بازداشت و مورد تهدید و آزار فیزیکی قرار گرفته است. اعضای خانواده خانم ستوده بنابر گزارشات در یک ملاقات اخیر از وی در زندان توسط مقامات زندان مورد آزار بدنی و بازداشت قرار گرفتند. در اعتراض به آزار بدنی و بازداشت اعضای خانوادهاش خانم ستوده بنابر گزارشات از دیدارهای خانوادگی خودداری کرده است.
۴۸- محمدسیف زاده وکیل برجسته و یکی از موسسین کانون مدافعان حقوق بشر در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۰ به ۹ سال زندان و۱۰ سال محرومیت از وکالت به جرم «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق «تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر» محکوم شد. پرونده وی در حال حاضر در شعبه ۵۴ دادگاه انقلاب مورد تجدید نظر است. اتهامات وی شامل «تبانی و اجتماع به منظوراخلال در نظم داخلی» و «فعالیتهای تبلیغاتی علیه نظام» بوده است. ولی از دسترسی به وکیلش و دیگر ضوابط دادرسی عادلانه محروم بوده است.
فعالان محیط زیست
کمپین نجات دریاچه ارومیه
۴۹- اطلاعاتی در مورد تشدید مشاجرات مربوط به تهدیداتی که دریاچه ارومیه با آن روبهروست به گزارشگر ویژه از طریق چندین سازمان غیردولتی در آگوست ۲۰۱۱ ارسال شده است. فعالان محیط زیستی و همچنین ساکنین دو شهر بزرگ در اطراف دریاچه، ارومیه و تبریز، براین باورند که ساخت ۳۵ سد بر روی ۲۱ رودخانهای که آب دریاچه را تامین میکنند موجب جلوگیری از انتقال ۵.۵ میلیارد مترمکعب به طور سالیانه شده است. از دست دادن این مقدار آب گفته میشود که دلیل عمده کاهش فزآینده سطح آب این دریاچه است. گزارشات ادعا میکند که ۸ میلیارد تن نمک میتواند به صورت بالقوه به محیط اطراف این دریاچه درحال خشک شدن آسیب برساند و موجب از دست دادن گیاهان و جانداران آن شود. همچنین بر روی سلامت و توانایی کشاورزی تقریبن ۱۴ میلیون ساکن منطقه مضر باشد.
۵۰- اعتراضات برای نجات این دریاچه پس از آنکه مجلس ایران نتوانست لایحهای فوری برای بالا بردن سطح آب دریاچه از طریق انحراف آب از رودخانه ارس در اواخر آگوست ۲۰۱۱ را به تصویب برساند، شکل گرفت. این اعتراضات بنا برگزارشات موجب دستگیری حداقل ۶۰ نفر به دلیل شرکت در این اجتماعات و مجروم شدن ۴۵ معترض دیگر به دنبال تیراندازی از سوی مامورین شده است. ادعاهای دریافت شده حاکی از آن است که بازداشت شدگان از دسترسی به وکیل، خانواده و مداوای پزشکی محروم بوده و تحت شکنجه و دیگر رفتارهای غیرانسانی و تحقیرآمیز قرار گرفتهاند. فرآنک فرید یک فعال و روزنامهنگار و از اعضای اقلیت آذربایجان ایران بنابر گزارشات بعد از بازداشت در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۱ در شهر تبریز مورد شکنجه قرار گرفته است. خانم فرید که در حال حاضر در زندان تبریز حبس است بنابر گزارشات به «توهین به مقام رهبر»، «تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی» متهم شده است. گزارشگر ویژه نگران ادعاهای سرکوب حقوق تضمین شده آزادی بیان و اجتماعات و همچنین ادعاهای محرومیت از دادرسی عادلانه برای بازداشت شدگان میباشد.
۵۱- پیماننامه حقوق مدنی و سیاسی حق اجتماع مسالمتآمیز را تضمین میکند. ولیکن در موارد مختلف ادعا شده است که حق اجتماع مسالمتآمیز زیر پا گذاشته شده منجمله صادر نکردن مجوز از سوی دولت و ارعاب تجمع کنندگانی که برای سالگرد انتخابات خرداد ۸۸ اقدام کردند. گزارشگر ویژه همچنین آگاه شده است که به عنوان نمونه ماموران دولتی بنابر گزارشات از حق حضور عزاداران در مراسم تشعیع جنازه عزتاله سحابی فعال سیاسی را نادیده گرفتند. گزارشات تصریح میکنند که نیروهای امنیتی در تشییع جنازه که در ژوئن ۲۰۱۱ اتفاق افتاد با خشونت جسد آقای سحابی را گرفته و با خود بردند و به ضرب و شتم عزاداران پرداختند. از جمله دختر آقای سحابی، هاله سحابی. خانم سحابی همچنین یک فعال سیاسی در حال گذران حکم دو سال زندان خود به جرم «تبلیغ علیه نظام» و «اختلال در نظم عمومی» بود ولی برای حضور در تشییع جنازه پدرش به مرخصی آمده بود. بنابر اظهارات شاهدان عینی خانم سحابی توسط ماموران امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به دنبال آن بر اثر یک حمله قلبی مرگبار درگذشت.
۵۲- در مصاحبه با یک عضو سابق کمپین ریاست جمهوری مهدی کروبی که درخواست کرد ناشناس بماند، گزارش شد که در ۳۰ جولای ۲۰۰۹، پس از آنکه آقای کروبی به مراسم یادبود کشته شدگان در اعتراضات ژوئن ۲۰۰۹ به بهشت زهرا رفت، در آنجا نیروهای پلیس به صورت مستمر به شرکت کنندگان با باتوم، اسپری فلفل و گاز اشکآور حمله کردند. این شاهد گزارش داد که وی از آقای کروبی در حین آنکه مورد ضرب وشتم قرار گرفت جدا شد. ولیکن آقای کروبی توانست بدون اینکه صدمه بببیند توسط محافظان امنیتی خود به ماشین خود برسد. این شاهد همچنین گزارش داد که آقای کروبی در ۱۱ فوریه ۲۰۱۰ در اجتماعی در شمال میدان آزادی مورد حمله قرار گرفت. بنا بر این گزارش آقای کروبی در قسمت ران و کمر خود مورد ضرب و شتم قرار گرفت و همچنین در معرض گاز اشکآور و اسپری فلفل بود. علی کروبی یکی از پسران آقای کروبی با تجمع کنندگان دستگیر و به یک مسجد منتقل شد. در آنجا علی کروبی بنابر گزارش مورد ضرب و شتم شدید در مقابل دیگر بازداشت شدگان قرار گرفت. بنابراین گزارش یک دست او دچار شکستگی و نیز دچار جراحاتی در ناحیه کمر و چشم شد. وی پس از ۲۴ ساعت آزاد شد.
۵۳- همانطور که در بالا اشاره شد جمهوری اسلامی ایران پیماننامه حقوق مدنی و سیاسی را بدون شرط تصویب کرده که نمایانگر نیت برای ترویج و حفاظت از توانایی زنان برای بهرهمندی از تمام حقوق مدنی و سیاسی میباشد که در این پیماننامه تصریح شده است. در حالیکه ماده ۲۰ قانون اساسی ایران میگوید «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.» بحث تفسیر قوانین شریعت و چگونگی همخوانی آن با برابری جنسیتی موضوع گفتوگوی مداومی بین دولت و فعالان حقوق زنان است.
گزارشگر ویژه براین باور است که ظرفیت دولت برای ایجاد دموکراسی، چندصدایی و برابر جنسیتی به طور جدی از طریق سرکوب فعالان که برای ارتقا این گفتوگو تلاش میکنند، نادیده گرفته شده است.
۵۴- اضافه بر این، به کارگیری برخی قوانین که مانع برقراری برابری جنسیتی میباشند توانایی دولت را برای حفاظت از حقوقی که در پیماننامه حقوق مدنی سیاسی برای تمامی شهروندان تضمین شده تضعیف میکند. برای مثال جان یک زن و شهادت یک زن در دادگاه نصف مرد حساب میشود. مردان حق مطلق طلاق دارند در حالیکه زنان فقط میتوانند درخواست طلاق را در شرایط به خصوصی مطرح کنند که برخی از آنان باید از قبل عقدنامه ذکرشده و مورد موافقت قرار گرفته باشد. مادران نمیتوانند حق حضانت فرزندان خود را داشته باشند حتا پس از آنکه شوهرشان فوت کنند. زنان حق ارثیه مساوی نداشته و حتا وقتی که یک زن تنها بازمانده شوهرش باشد نمیتواند بیش از یک چهارم دارایی او را به ارث ببرد. اگر همسر تنها بازمانده نباشد ارث وی به یک هشتم اموال محدود است.
۵۵- فعالان حقوق زنان که برای برقراری برابری جنسیتی تلاش میکنند، به دلیل کارزارها و فعالیتهایشان در مورد حقوق زنان هدف قرار گرفتهاند. برای مثال اعضای کمپین یک میلیون امضا به صورت مستمر مورد تهدید، آزار واذیت، بازجویی و زندان قرار گرفتهاند. گزارشگر ویژه دو مصاحبه با اعضای این کمپین انجام داد که خواستند نامشان در گزارش مطرح نشود. به گفته این افراد آنها تحت نظر، بازجویی با چشمبند و بازداشت بودهاند. این بازجوییها مربوط به فعالیت این فعالان دانشجویی و حقوق زنان بوده است. این افراد همچنین گفتند که تهدید به اخراج از دانشگاه یا محرومیت از ادامه تحصیلات خود به دلیل فعالیتهایشان بودهاند. آنها همچنین گزارش دادند که برای مدتهای طولانی در طی زمان بازجویی و تحقیقات در سلولهای انفرادی به سر بردهاند. همچنین از دسترسی به وکیل محروم بوده و تحت فشار برای اعتراف علیه خود و یا دیگران و اشخاصی که حتا برای آنها ناشناس بودهاند قرار داشتهاند. یکی از این شاهدین گفت که به طور غیابی به ۵ سال زندان به جرم «تشویق اعتراضات»، یک سال برای انتشار اکاذیب از طریق مصاحبههای رسانهای و نوشتن مقالات و همچنین یک سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق به جرم «اقدام علیه نظام از طریق شرکت در تجمعات» محکوم شده است.
۵۶- اجرای سختگیرانه کدهای اخلاقی مربوط به پوشش و تلاش برای جرمآفرینی برای حجاب نامتناسب موجب محدودیتهایی در حضور زنان در صحنه اجتماع شده است. همچنین بیانات برخی از مقامات در مورد برخی از قربانیان و کسانی که به کرامت انسانی و جسمی آنها بیحرمتی شده موجب نگرانی است. این گزارشات شامل اظهارات مقامات دولتی در مورد پوشش زنان به عنوان دلیل حملاتی است که اخیرن در اصفهان در ژوئن ۲۰۱۱ اتفاق افتاد و در طی آن ۱۴ زنی که در یک میهمانی خصوصی بودند ربوده و مورد تجاوز جمعی قرار گرفتند. بیانات مقامات رسمی ادعا کردند که پوشش این زنان منبع خشونتی است که برعلیه آنها انجام شد و دلیلی برای عدم اقدام قضایی برعلیه عاملان شمردند.
۵۷- پرونده بهاره هدایت فعال دانشجویی و حقوق زنان و عضو شورای مرکزی و سخنگوی دفتر تحکیم وحدت وفعال کمپین یک میلیون امضا به گزارشگر ویژه ارایه شد. بنابه گزارشات وی از سوی ماموران وزارت اطلاعات ایران برای پنجمین بار در چهارسال اخیر در تاریخ ۳۱ دسامبر ۲۰۰۹ بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. در ماه مه ۲۰۱۰ خانم هدایت به ۹ سال و نیم زندان محکوم که پنج سال آن به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام»، دوسال آن برای «توهین به مقام رهبری» و شش ماه آن برای اتهام «توهین به رییس جمهوری» است. دادگاه همچنین دو سال حبس تعلیقی وی را به دلیل شرکت در تجمع اعتراضی به قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در سال ۲۰۰۶ به جریان انداخت.
۵۸- محبوبه کرمی فعال حقوق زن و از اعضای کمپین یک میلیون امضا، در ابتدا در اول مارس ۲۰۰۹ بازداشت و پس از گذراندن ۱۷۰ روز زندان به دنبال تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. خانم کرمی سپس به چهار سال زندان محکوم شد. در فوریه ۲۰۱۱ دادگاه تجدید نظر، حکم وی را به ۳ سال کاهش داد. وی در ۱۵ می ۲۰۱۱ پس از آنکه وی توسط دادسرای زندان اوین احضار شد حبس سه ساله خود را آغاز کرد. اتهامات خانم کرمی شامل «عضویت در سازمان فعالان حقوق بشر»، «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به منظور اقدام علیه امنیت ملی» است.
۵۹- گزارشگر ویژه همچنین نگران گزارشاتی از خشونتهای هدفمند و تبعیض علیه گروههای اقلیتی میباشد. اعضای اقلیتهای قومی و مذهبی رسمی و غیررسمی از جمله شهروندان عرب، آذری، بلوچ، کرد، دروایش نعمتالهی، سنیها، بهاییان و جوامع مسیحی که بنا به گزارشات با نقض وسیع حقوق بشر و حقوق مدنی خود روبهرو هستند. از جمله نقض حقوق آزادی اجتماعات، انجمنها، بیان و حرکت آنان.
۶۰- گزارشگر ویژه نگران گزارشات مبنی بر تعدی به اعضای جامعه بهاییان که با وجود آنکه بزرگترین اقلیت مذهبی غیرمسلمان میباشند اما از شناسایی رسمی دولت برخوردار نیستند. اعضای آنان در یک روند تاریخی از تبعیضات گوناگونی رنج بردهاند. از جمله محرومیت از مشاغل، حقوق بازنشستگی و فرصتهای تحصیلاتی و همچنین مصادره و تخریب اموال. بنابر گزارشاتی که گزارشگر ویژه دریافت کرده است حداقل ۱۰۰ عضو جامعه بهایی از جمله ۷ تن از افراد صاحب نام آنان هم اکنون در زندانهای ایران به سر میبرند. ادعا میشود که اکثریت این بازداشت شدگان با جرایم امنیتی روبهرو بوده و در جریان روندهای دادرسی غیرعادلانه محکوم شدهاند.
۶۱- به علاوه اقلیتهای مذهبی رسمی هم با محدودیتهای جدی در بهرهمندی از حقوق خود و محدودیتهای فراوانی برای آزادی مذهب و عقاید مواجه هستند. گزارشگر ویژه خاطر نشان میکند که تغییر کیش از اسلام همچنان قابل مجازات است. ماده ۱۳ و ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی مسیحیت را به رسمیت میشناسد و به مسیحیان حق عبادت و ایجاد انجمنهای مذهبی میدهد. ماده ۱۶ قانون اساسی دولت ایران را موظف به حمایت از برابری و حقوق مسیحیان میکند. ولیکن بنابر گزارشات مسیحیان در جمهوری اسلامی ایران، با موانعی برای آزادی مذهب روبهرو بوده و هدف ابعاد مختلفی از تبعیض مذهبی قرار دارند. گفته میشود که این شرایط به خصوص در مورد مسیحیان پروتستان که به تازگی تغییر مذهب دادهاند، اعمال میشود. وزارت اطلاعات اجتماعات پروتستانها را از نزدیک تحت نظر قرار میدهد و به طور مداوم اعضای آنها را احضار، بازجویی و بازداشت میکند. در طی این بازجوییها از افراد در مورد اعتقاداتشان فعالیتهای کلیسایی، دیگر اعضای کلیسا پرسش میشود و اغلب ترغیب به بازگشت به اسلام میگردند. در این مورد برخی از اعضای پروتستان گزارش دادهاند که توسط ماموران اطلاعاتی تهدید شدهاند که اگر به اسلام برنگردند بازداشت و به جرم ارتداد محاکمه خواهند شد. این روند آزار و اذیت منجر به فعالیتهای زیرزمینی اغلب کلیساهای پروتستان شده که مراسم کلیسایی و انجیلخوانی در خانههای شخصی اجرا میشود.
۶۲- گزارشگر ویژه به ویژه نگران از حکم اخیر دیوان عالی جمهوری اسلامی است که حکم اعدام آقای یوسف ندرخانی کشیش پروتستان است که در خانوادهای مسلمان به دنیا آمده ولی در سن ۱۹ سالگی به مسیحیت روی آورده. بنابراین حکم صادره اگر این شخص مسیحیت را نفی نکند وی به دار آویخته خواهد شد. این پرونده نشانهای از بیمدارایی مذهبی و نقض حقوق آزادی مذهبی و اعتقادی با تایید حکومتی است. آزادی مذهب و اعتقادی یک آزادی تضمین شده در قوانین بینالمللی است. کشیش بهروز صادق خانجانی، از کلیسای ایران در شهر شیراز، همچنین در ژوئن ۲۰۱۰ بازداشت شد و به مدت دو ماه بدون ارتباط با دنیای خارج در سلول انفرادی به سر برد. مقامات قضایی اول او را به ارتداد متهم کردند ولیکن بعدن جرم وی را به توهین به مقدسات تغییر دادند. وی هم اکنون در انتظار محاکمه برای این جرم است.
۶۳- دراویش صوفی مسلمان در جمهوری اسلامی ایران همچنین با موانع برای آزادی مذهب و تبعیض مذهبی به اشکال مختلف روبهرو هستند. این به خصوص در مورد اعضای دروایش نعمتالهی گنابادی اعمال میشود. غلامعباس زارع حقیقی یکی از رهبران دروایش گنابادی، به خاطر اینکه اجازه دفن در گورستان صوفیها را داده بود در اکتبر ۲۰۰۹ به چهار سال زندان محکوم شد. در ۱۳ آوریل ۲۰۱۱ مقامات ۸ درویش گنابادی به اسامی عبدالرضا کاشانی، شکراله حسینی، علیرضا عباسی، علی کاشانیفر، محمد مروی، نظرعلی مروی، رامین سلطانخواه و ظفرعلی مقیمی را بازداشت کردند. تمام آنان از اعضای گروهی از دروایش بودند که قبلن به پنج ماه زندان، پنجاه ضربه شلاق و یک سال زندگی در تبعید به جرم اخلال در نظم عمومی به دنبال تجمع در مقابل دادگستری گناباد و زندان آن شهر برای اعتراض به بازداشت یکی از رهبران خود شده بودند، محکوم شده بودند.
۶۴- آیتاله یوسف صانعی از مراجع تقلید برجسته شیعه در قم است که سابقه صدور فتوا با تفاسیر اصلاحطلبانه دارد. وی از حامیان نامزدی میرحسین موسوی در انتخابات ژوئن ۲۰۰۹ بود. وی همچنین از منتقدان صریح سرکوب پس از انتخابات است. در طی ماههای جولای و آگوست ۲۰۰۹ آیتاله صانعی به صورت علنی در قبال بازداشتها، شکنجه، اعترافات اجباری و اعمال خشونت علیه معترضین انتقاد کرد. در ۳ ژانویه ۲۰۱۰ نیروهای لباس شخصی بسیجی بنابرگزارشات به دفتر آیتاله صانعی در شهر گرگان پس از سخنرانی انتقادآمیز وی در مورد تحولات پس از انتخابات در آن شهر، حمله کردند. ماموران لباس شخصی همچنان بنابر گزارشات در مقابل بیت صانعی در قم تجمع کرده و در ۱۳ ژوئن ۲۰۱۰ به آن حمله و اموال آن را تخریب کردند.
۶۵- مولوی حبیباله مرجانی مدرس و مدیر امور طلاب در حوزه دارالعلوم در اول ماه می ۲۰۱۱ دستگیر شد. در ۲۴ می ۲۰۱۱ بولتن نیوز وب سایت ایرانی ادعا کرد که مرجانی به اتهام «تلاش برای تشکیل اجتماعات غیرقانونی» بازداشت شده است. هیچ اطلاعاتی در مورد شرایط کنونی وی و وضعیت وی در دست نیست.
۶۶- حجتالاسلام احمد قابل پژوهشگر شناخته شده دینی و از نزدیکان و شاگردان آیتاله منتظری روحانی معترض است. در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۰ قابل به دادگاه انقلاب مشهد احضار شد. پس از حضور وی بازداشت و به زندان وکیلآباد مشهد منتقل شد. در ۳۱ جولای ۲۰۱۱ قابل به زندان وکیلآباد فرخوانده و حکم بیست ماهه زندان خود را به دلیل صحبت در مورد شرایط زندان و اعدامها آغاز کرد.
۶۷-حجتالاسلام مجتبی لطفی روحانی جوانی است که مقالاتی در روزنامههای اصلاحطلب و وبسایتها چاپ کرده است. وی به حکم دادگاه ویژه روحانیت شهر قم در ۸ اکتبر ۲۰۰۸ به اتهام «انتشار اکاذیب و تولید و پخش مقالات و جزوه بدون مجوز» بازداشت شد. در ۲۹ نوامبر ۲۰۰۸ دادگاه ویژه روحانیت شهر قم لطفی را به چهار سال زندان و پنج سال تبعید محکوم کرد و به زندان لنگرود قم منتقل شد. در ۲۹ نوامبر ۲۰۰۹ مقامات اعلام کردند که آقای لطفی اجازه دارد که از غروب تا صبح هر روز را در خانهاش به سر برد. ولیکن او موظف بود که هر روز در زندان حضور داشته باشد. به دنبا حضور در مراسم تشجیع جنازه آیتاله منتظری، لطفی دوباره دستگیر و این بار به اتهام «شرکت در تشجیع جنازه آیتاله منتظری در طی مرخصی از زندان» توسط دادگاه ویژه روحانیت مورد محاکمه قرار گرفت. دادگاه وی را به ده سال تبعید در شهر آشتیان محکوم کرد.
۶۸- گزارشگر ویژه همچنین گزارشات متعددی در مورد تبعیض علیه مسلمانان سنی در ایران دریافت کرده است. برای مثال جامعه سنی بنابر گزارشات اجازه ساخت مساجد و محل عبادت ندارند و همچنین از اجرای مراسم نماز جمعی مانند نماز جمعه و عید محروم هستند. در ۲۹ آگوست ۲۰۱۱ یکی از رهبران مذهبی سنی شیخالاسلام مولانا عبدالحمید، از رهبر ایران خواست که موانعی که برای اجرای مراسم عید فطر و نماز جمعه برای سنیها در شهرهای بزرگ وجود دارد را رفع کند. وی همچنین نگران گزارشاتی است در مورد اعمال تبعیضآمیز مقامات از طریق گرفتن سوگند کتبی از محققان مذهبی سنی در تهران برای اینکه مراسم نماز عید فطر را برگزار نکنند. به علاوه در ۶ فوریه ۲۰۱۱ گزارش شده است که مقامات امنیتی به محل عبادت سنیها در خانهای در تهران هجوم برده آن را مهر و موم کرده و پیشنماز آنها را به نام مولوی موسیزاده دستگیر کردند. وی در ۱۳ مارس ۲۰۱۱ با تودیع وثیقه آزاد شد.
۶۹- گزارش دورهای دبیرکل سازمان به شورای حقوق بشر در ایران افزایش چشمگیری را در تعداد اعدامهای ثبت شده در ایران ثبت کرده است. علاوه بر نگرانیهای جدی در خصوص کثرت استفاده از چنین حکمی، گزارشگر ویژه به همان اندازه در خصوص اینکه مجازات مرگ به صورت متداول در پروندههایی که به متهم حق دادرسی عادلانه داده نمیشود، نگران است. اعدامهای گروهی مخفیانه در داخل زندانها که به تعداد هشدار دهندهای رخ میدهد اغلب بدون اطلاع و حضور خانوادهها و وکلا صورت میگیرد. اعدامها در ملاعام که ایرانیان ادعا میکنند تاثیر بازدارنده در وقوع جرم دارد، همچنان اتفاق میافتد. گزارشگر ویژه به خصوص از ویدیوی اعدام سه نفر که به جرم آدمربایی و تجاوز در تاریخ ۱۹ جولای ۲۰۱۱ در میدان آزادی کرمانشان به دار آویخته شدند و جمعیت زیادی از جمله کودکان ناظر بودند، اظهار ناراحتی و نگرانی کرده است.
۷۰- به علاوه گزارشگر ویژه در خصوص گزارشهایی مبنی بر استفاده گسترده از مجازات مرگ برای مجازاتهایی که قوانین بینالمللی جنایتهای خیلی جدی را رعایت نمیکنند نگرانی زیادی دارد. براساس منابع مختلف از جمله سازمان عفو بینالملل، اکثریت کسانی که در سال ۲۰۱۰ اعدام شدند متهمان مرتبط با جرایم مواد مخدری بودند. کمیته حقوق بشر و گزارشگر ویژه اعدامهای فراقضایی، شتابزده و خودسرانه بیان کردهاند که جرایم مرتبط با مواد مخدر به عنوان «جرایم خیلی جدی» که مجازات مرگ در مورد آنها تحت قوانین بینالمللی اعمال شود، به شمار نمیروند. مجازات مرگ همچنین در مورد پروندههایی با اتهامهای محاربه یا «دشمنی با خدا یا حکومت»، تجاوز، قتل، اعمال منافی عفت نیز به کار گرفته شده است. بیش از ۲۰۰ فقره اعدامی که به صورت رسمی اعلام شدهاند در سال ۲۰۱۱ رخ داده است. حداقل ۸۳ فرد، از جمله سه زندانی سیاسی تنها در ژانویه ۲۰۱۱ اعدام شدهاند. همچنین این نکته مد نظر قرار گرفت که ۴ درصد اعدامها که توسط رسانههای ایران اعلام شد هیچ اتهامی را مطرح نکرده بودند. حداقل یک نفر به جرم ارتداد در سال ۲۰۱۱ محکوم شده است و نزدیک به ۱۰۰ اعدام انجام شده در سال ۲۰۱۱ مرتبط با جرایم مواد مخدری بوده است.
۷۱- به علاوه براساس گزارشها مقامات ایرانی بیش از ۳۰۰ اعدام را در زندان وکیلآباد مشهد در سال ۲۰۱۰ انجام دادهاند. ادعا میشود مسوولان زندان وکیلآباد با نقض قوانین ایران که این اعدامها را بدون اطلاع دادن یا حضور وکلا و یا خانوادههای آنان و بدون اطلاع قبلی کسانی که اعدام شدند انجام دادند. همچنین گزارش شده است که ۱۴۶ اعدام مخفی در سال ۲۰۱۱ انجام شده است.
۷۲- همچنین گزارش شده است که بیش از ۱۰۰ نوجوان (افراد زیر ۱۸ سال) در جمهوری اسلامی ایران در انتظار مرگ به سر میبرند. در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۱ گزارشگر ویژه به همراه گزارشگر اعدامهای سریع و فراقانونی و گزارشگر ویژه استقلال قضات و وکلا و گزارشگر ویژه شکنجه در بیانیه مطبوعاتی مشترکی اعدام در ملا عام نوجوان ۱۷ ساله علیرضا ملاسلطانی را که در ۲۱ سپتامبر در کرج اتفاق افتاد محکوم کردند. گزارشگر ویژه تاکید میکند که اعدام نوجوانان که براساس تعریف شامل افرادی میشود که در زمان وقوع جرم زیر ۱۸ سال دارند توسط (ای. سی. سی. پی. ار) و کنوانسوین حقوق کودک که جمهوری اسلامی ایران هم عضوی از آن است، ممنوع اعلام شده. به علاوه گزارشگر ویژه نگران رفتار نابرابرانه بین دختران و پسران در قانون مجازات است که دختران را شش سال زودتر از پسران در برابر مسایل جنایی مسوول و پاسخگو میداند.
- · بازداشت برای ارتباط با نهادهای خارجی
۷۳- امید کوکبی دانشمند جوان و فارغالتحصیل دانشگاه تگزاس زمانی که برای ملاقات خانوادهاش به ایران سفر کرد، دستگیر و از فوریه ۲۰۱۰ در بند ۲۰۹ و بند ۳۵۰ زندان اوین بوده است. براساس گزارشها او از آن زمان در زندان اوین نگهداری شده است. اتهاماتی که به وی نسبت داده شده عبارتند از «تحصیل پول نامشروع» و «رابطه با دولت متخاصم». پیش از دادگاه وی که بعدن برای زمانی نامشخص به تعویق افتاد کوکبی نامهای را به رییس قوه قضاییه ایران نوشت و از آزار و اذیت، شکنجه و نگهداری خود در سلول انفرادی سخن گفت. کوکبی همچنین نوشت که او به اتهام بهتآور «تجمع و تبانی بر علیه امنیت ملی» و برای ۳۶ روز در سلول انفرادی نگهداری شده است. آقای کوکبی نوشت که او تحت فشار قرار گرفته که اعترافات اجباری بنویسد و در مورد کسانی بنویسد که در سفارتخانهها و یا کنفرانسها آنها را مشاهده کرده و یا در تماس با آنها بوده است. او عنوان کرده به او گفته شده بود که این افراد ماموران سازمان سیا هستند. او پافشاری میکند که هیچ سابقهای از فعالیت سیاسی ندارند و قانونی بودن بازداشت خود را به چالش میکشد. وکیل آقای کوکبی براساس گزارشها نامهای به رییس قوه قضاییه نوشت و اعلام کرد که او به موکلاش دسترسی نداشته است.
۷۴- گزارشگر ویژه یک مصاحبه را با منبعی که خواسته ناشناس بماند در خصوص دستگیری دو پزشک و متخصص اچ.ای.وی/ایدز، آرش و کامیار علایی، همچنین دو همکار آنها محمد احسانی و سیلوا هاراتونیان انجام داده است. مروری بر تصمیم دادگاه در این خصوص در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۰ توسط گزارشگر ویژه نشان میدهد که هر چهار نفر به «اقدام علیه امنیت داخلی از طریق همکاری با دولت ایالات متحده آمریکا» متهم شدند. سندی که شامل تصمیم دادگاه است مطرح کرده بود که دولت آمریکا از طریق ایجاد لینکهای ارگانیک مظنون به «تلاش برای جلب و به کارگیری عناصری در سازمانهای غیردولتی، روزنامهنگاران، وبلاگ نویسان، افرادی از طبقه تحصیل کرده و روشنفکر، رهبران علمی، جنبشهای اجتماعی و دانشجویان» بوده است. این سند در ادامه مینویسد شاهدی که استفاده شده تا برادران علایی محکوم گردند این بوده که آنها اعتراف کردهاند که در کنفرانسها شرکت کردهاند و از افراد برای شرکت در کنفرانسها دعوت کردند. همچنین در سازماندهی و اجرای برنامه تبادل با نهادهایی مانند دانشگاه جان هاپکینز و انجمن آسیا همکاری کردهاند.
۷۵ -گزارشگر ویژه مایل است که بر میل خود به منظور گفتوگوی سازنده با دولت جمهوری اسلامی ایران، جامعه بینالمللی و جامعه مدنی تاکید کند. گزارشگر ویژه نگاه رو به جلویی در مسوولیت دشوار این دستور کار و همچنین خروجی مثبت در حوزه حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران دارد. گزارشگر ویژه چندین نقطه امیدوارکننده برای همکاری در این گزارش یافته است، خصوصن اجرای توصیههای گزارش دورهای (یو.پی.آر)، مواد پیماننامهها و یافتههای مکانیسمهای ویژه. او همچنین روندی فزآیندهای از ادعاهای مرتبط با نقض حقوق بنیادی مردم که تحت قوانین بینالمللی تضمین شده جمعآوری کرده است و بر فوریت شفافیت بیشتر از طرف مقامات ایرانی و گفتوگوی نزدیکتر بین جمهوری اسلامی ایران و جامعه بینالمللی برای استحکام تضمینهای حقوق بشری برای شهروندانش تاکید میکند.
۷۶ -گزارشگر ویژه دولت را برای باز کردن فضای بیشتری برای گروههای ذکر شده کنشگران جامعه مدنی تشویق میکند تا قادر باشند کار خود را به انجام برسانند.
خبر/ رادیو کوچه
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمهوری اسلامی با تاکید بر لزوم «ترمیم اعتماد مردم» گفت: «اگر مدبرانه عمل کنیم، میتوانیم ظرف دو سال و با برگزاری انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شوراها به صورت آزاد و شفاف و همراه با نظارت و اجرای صحیح، مردم را همانند ابتدای انقلاب پشتیبان و همراه نظام و آرمانهای آن نگه داریم.»
اکبر هاشمی رفسنجانی امروز سهشنبه ۲۶ مهر در دیدار با جمعی از استانداران سابق ایران بر لزوم کم کردن فاصله میان مردم و به خصوص نسل جوان با نظام و مسوولان کشور تاکید کرده است.
اظهارات جدید رفسنجانی یک روز بعد از آن منتشر میشود که وی در جمع اعضای حزب مردمسالاری گفته بود که مردم میخواهند در سرنوشت و آینده خود تاثیرگذار باشند و رایشان تزئینی نباشد.
وی در آن اظهارات هم خواستار فراهم آوردن زمینه یک انتخابات شفاف و سالم، با حضور ناظران و مجریان صالح برای انتخاب نمایندگان مستقل و قوی شده است.
در هفتهها و ماههای گذشته، تعدادی از شخصیتهای سیاسی ایران نسبت به احتمال بروز تخلف در انتخابات آینده هشدار داده و خواستار نظارت بر عملکرد دولت در این زمینه شده بودند.
«تقدیم طرح استیضاح وزیر اقتصاد به هیات رییسه مجلس»
خبر/ رادیو کوچه
طرح استیضاح وزیر اقتصاد و دارایی از سوی 22 نماینده، با 4 محور از جمله عدم اجرا، اجرای ناقص و نقض احکام قانونی مربوط به وظایف نسبت به بانکها و نهادهای پولی مالی به هیات رییسه مجلس تقدیم شد.
ارایه این طرح به توصیه هیات رییسه مجلس یک هفته به تعویق افتاده بود تا کمیسون اصل 90 مجلس گزارش خود را در بررسی اختلاس سه هزار میلیارد تومان را به صحن مجلس ارایه کند.
عدم اجرا، اجرای ناقص و با نقض احکام قانونی مربوط به وظایفی که نسبت به بانکها و یا نهادهای پولی و مالی داشته است، نصب افراد به سمتهای مهم بدون آنکه صلاحیت یا اهلیت لازم را داشته باشند، عدم نظارت بر کارکرد بانکها به عنوان نماینده سهام دولت به رغم هشدارهای نهادهای نظارتی و عدم مقاومت در برابر اعمال نفوذ مقامات اجرایی 4 محور طرح تهیه شده برای استیضاح وزیر اقتصاد است.
—————————————
«تایید حکم اعدام محیط بان تقی زاده»
خبر/ رادیو کوچه
غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه و دادستان کل کشور، از بررسی پرونده محیطبان تقیزاده و تایید حکم قصاص وی توسط دیوان عالی کشور خبر داده است.
خبرگزاری ایرنا با اعلام این خبر به نقل از «یک منبع آگاه که خواست نامش فاش نشود» تنها راه عدم اجرای حکم اعدام را، رضایت اولیای دم عنوان کرده است.
این در حالی است که گفته میشود خانواده مقتول با نفوذ زیادی که دارند همچنان بر اجرای حکم اعدام اصرار دارند.
اسد تقیزاده، محیط بانی است که در مردادماه ۱۳۸۶ در منطقه حفاظت شده دنا در حین انجام وظیفه، با پنج قاچاقچی مسلح درگیر شد و یکی از آنان را کشت و با وجود آنکه بنا به قانون او خود یک ضابط قضایی محسوب میشود، دادگاه او را به مرگ محکوم کرده است.
—————————————
«ممنوعالملاقات شدن سه هفتهای نسرین ستوده»
خبر/ رادیو کوچه
روز یکشنبه 16 اکتبر، نسرین ستوده وکیل دادگستری محبوس در بند زنان زندان اوین، به دلیل آنچه که استفاده نکردن از پوشش چادر و مخالفت با استفاده اجباری از آن خوانده شد، برای سه هفته ممنوع الملاقات شده است.
رضا خندان همسر این زندانی سیاسی با تایید این خبر گفته است: «یکشنبه این هفته مطابق معمول به سالن ملاقات زندان اوین که به شدت امنیتی شده و حتا کودکان را به سختی بازرسی بدنی میکنند مراجعه کردیم اعلام کردند که همسرم به دلیل تنشی که بر سر استفاده از چادر اجباری زندان ایجاد شده سه هفته ممنوع الملاقات شده است.»
گفته می شود که نسرین ستوده معتقد است که مسوولین زندان در مورد بانوان زندانی به طور غیر قانونی علاوه بر پوشش و حجاب متعارف، چادر را هم اجباری کردهاند و این اجبار غیر قانونی است و در هیچ کجا قوانین چنین چیزی پیش بینی نشده است و حتا زندانیان سیاسی مطابق قانون از داشتن فرم زندان نیز معاف هستند.
این در حالی است که به گفتهی شاهدان، نسرین ستوده در تمام ۱۴ ماه گذشته با حجاب کامل ولی بدون چادر در محل ملاقات و همچنین دادگاهها حاضر شده بود.
—————————————
«مرگ مشکوک یک سرباز وظیفه در پادگاه قرچک ورامین»
خبر/ رادیو کوچه
سرباز وظیفه نیروی انتظامی، «میثم روستایی» که در پادگان قرچک ورامین به خدمت سربازی مشغول بوده در پی تنبیه انضباطی به طرز مشکوکی جان باخت.
این سرباز وظیفه که در مرخصی بسر میبرده، در تاریخ ۳۱ شهریور از سوی فرمانده خود به پادگان احضار میشود و پس از چند روز خبر مرگ وی به دست خانوادهاش میرسد.
—————————————
«حذف روز ملی صنعت چاپ از تقویم رسمی»
خبر/ رادیو کوچه
شورای فرهنگ عمومی ایران، با ابلاغ آئین نامهای، مناسبت روز ملی صنعت چاپ در تقویم رسمی کشور (11 شهریور) را از الزامات آن حذف کرده است.
در حالی که چاپخانهها این روزها مشغول دریافت سفارشهای موسسات و شرکتها برای چاپ تقویم و سررسید هستند، بر اساس آئیننامه جدید ابلاغی از سوی شورای فرهنگ عمومی کشور، مناسبت «روز ملی صنعت چاپ» از الزامات تقویم حذف شده است. به بخش ضمیمه تقویم که موسسات چاپ کننده الزامی به درج آن در تقویمهایشان ندارند، منتقل شده است.
روز ملی صنعت چاپ از سال 1382 وارد تقویم رسمی شد و از آن زمان تاکنون هر ساله به این مناسبت برنامههایی در سطح ملی در روز 11 شهریور برگزار میشد.
این در حالی است که سال گذشته نیز روز 17 اردیبهشت به عنوان روز اسناد ملی، روز گل و گیاه در 25 خرداد ماه،«روز گفت وگوی تمدنها» 30 شهریور و «روز اسکان معلولان و سالمندان» در 20 مهر و «روز ملی ایمنی در مقابل زلزله» در 5 دی ماه، ازتقویم رسمی کشور حذف شدند.
—————————————
«درگذشت شاهعلی سرخانی بازیگر فیلم «آلزایمر»
خبر/ رادیو کوچه
شاهعلی سرخانی بازیگر سینما و تلویزیون که که بهتازگی فیلم سینمایی «آلزایمر» با بازی او اکران شد، درگذشت.
وی که در اثر سقوط از پلههای منزلش به کما رفته بود صبح روز سهشنبه در بیمارستان مدائن تهران درگذشت.
او که کلیه خویش را نیز از دست داده بود میبایست برای بستری شدن در بخش آیسییو به بیمارستان دیگری منتقل میشد که مشکلات مالی مانع این کار شده است.
شاهعلی سرخانی بازی در فیلمهای سینمایی آلزایمر (۱۳۸۹)، دختر شاه پریون (۱۳۸۹)، خاله سوسکه (۱۳۸۸)، دوشیزه (۱۳۸۱)، نغمه (۱۳۸۰)، هفت پرده (۱۳۷۹) و فصل پنجم (۱۳۷۵) را در کارنامه هنری خود دارد.
—————————————
و یک خبر هم از دنیای ورزش:
«فوتسال ایران صدر نشین گروه C در مرحله گروهی مسابقات جایزه بزرگ برزیل»
خبر/ رادیو کوچه
تیم ملی فوتسال ایران امروز، چهارشنبه، در ادامه مسابقات جایزه بزرگ برزیل، از سد تیم اروگوئه نیز گذشت و صدرنشین گروه خود شد.
این بازی که از گروه C مسابقات و در سالن «آرهنا آمادئو تکسیرا» شهر مانائوس برگزار شد به برتری 3 بر یک تیم ملی فوتسال ایران انجامید و این تیم میرود تا روز پنجشنبه در مرحله یک چهارم نهایی این مسابقات به دیدار با گواتمالا برود.
در روزهای پیشین این رقابتها، تیم ملی فوتسال ایران، تیم های امریکا را با نتیجه 8-0 و تیم بلژیک را با نتیجه 4 بر 2 شکست داد.
—————————————
«حمله ارتش ترکیه به پ ک ک در عراق»
خبر/ رادیو کوچه
نیروی هوایی ارتش ترکیه به تلافی حمله شب گذشته افراد مسلح موسوم به پ ک ک، مواضع کردها را در شمال عراق مورد حمله قرار داد.
شبه نظامیان حزب کارگران کردستان موسوم به «پ ک ک» شامگاه سه شنبه 18 اکتبر در حمله به چند پایگاه نظامی در ترکیه 24 نفر از سربازان ارتش این کشور را کشته و تعدادی را زخمی کردند.
از سوی دیگر، منابع کرد عراقی هم گفتهاند که در عملیات زمینی ارتش ترکیه در روز چهارشنبه، واحدهای متشکل از چند صد تن از نظامیان این کشور در عملیات جست و جو برای یافتن نفرات پ ک ک از مرز با عراق عبور کردند.
بنا به اعلام ارتش ترکیه، حدود دو هزار تن از نفرات مسلح پکک در شمال عراق مستقر هستند و از این محل، عملیات نظامی خود در داخل ترکیه را سازمان می دهند.
به گفته کارشناسان امور نظامی این دومین تلفات سنگینی است که ترکیه از زمان آغاز عملیات مسلحانه پ ک ک ” در سال 1984 متحمل می شود.
—————————————
«اعتصاب سراسر یونان را فراگرفت»
خبر/ رادیو کوچه
در اعتراض به طرحهای دولت برای مقابله با بحران بدهیها، موج اعتراض و اعتصاب سراسر یونان را فراگرفت.
هزاران معترض همزمان با تصمیمگیری پارلمان درباره اقدامات سختگیرانه جدید، باوجود اقدامات امنیتی شدید دست به راهپیمایی در خیابان های آتن، پایتخت یونان، زدهاند. این مخالفان قصد دارند فردا نیز در سراسر این کشور به اعتصاب و اعتراض خود ادامه دهند.
طرحهای جدید دولت شامل کاهش دستمزدها، افزایش مالیاتها و کاهش سن بازنشستگی همچنین به تعلیق انداختن توافق کارفرمایان و اتحادیهها در مورد افزایش حقوق کارگران است.
تظاهرات سراسری در یونان روز گذشته با تظاهرات روزنامهنگاران، وکلا و کارگران راهآهن آغاز شد و منجر به مختل شدن سیستم حمل و نقل عمومی این کشور شده است.
گفتنی است که سیاست سختگیریهای اقتصادی که با موج گسترده ای از اعترض روبرو شده پیشنهادی است که از سوی اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول به این کشور به عنوان شرطی برای پرداخت وامهای ضروری به این کشور مطرح شده است.
بدهی یونان که با افزایش بیکاری و رکود اقتصادی روبروست، ۱۶۲ درصد تولید ناخالص داخلی برآورد شده است.
—————————————
«مسدودشدن دارایی اعضای سپاه قدس در واکنش به طرح ترور سفیر عربستان»
خبر/ رادیو کوچه
درپی اتهام ایالات متحده به ایران برای طرح ترور سفیر عربستان، داراییهای 5 تن از متهمان به شرکت در این طرح از سوی بریتانیا و کانادا مسدود شد.
بنا به گزارشهای رسیده، یک سخنگوی دولت بریتانیا روز سهشنبه اعلام کرد این کشور علاوه بر «منصور اربابسیر» تبعه آمریکایی ایرانی الاصل و «غلام شکوری»، داراییهای «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس، «حامد عبداللهی» و «عبدالرضا شهلایی» از اعضای سپاه قدس را نیز مسدود کرده است.
این در حالی است که دولت کانادا نیز دست به اقدام به تحریم پنج شهروند ایران به اتهام دست داشتن در طرح ترور عادل الجبیری، سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده زده است.
وزیر خارجه کانادا در بیانیهای با بیان این که «توطئه خنثا شده شاهد دیگری بر تهدیدهای حکومت کنونی ایران است» بر ادامه همکاری کانادا با شرکای بینالمللی خود برای فشار بر رژیم ایران برای تغییر رویه خطرناکش تاکید کرده است.
از سوی دیگر نیکلای سارکوزی نیز خواهان تشدید تحریمها علیه ایران شده است. او روز سه شنبه پافشاری ایران بر ادامه غنیسازی هستهای و افزایش تنشهای آن با کشورهای عرب منطقه را «نگرانکننده» خواند و خواهان تشدید تحریمهای ایران شد.
گفتنی است که آمریکا سپاه قدس را متهم به دست داشتن در توطئه سفیر سعودی در واشینگتن کرده است و دبیرکل سازمان ملل متحد از ارسال پرونده ایران در خصوص توطئه برای ترور سفیر سعودی در آمریکا را به شورای امنیت خبر داده است.
—————————————
هاشمی:
«اعتماد مردم را ترمیم کنید»
خبر/ رادیو کوچه
اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمهوری اسلامی با تاکید بر لزوم «ترمیم اعتماد مردم» گفت: «اگر مدبرانه عمل کنیم، میتوانیم ظرف دو سال و با برگزاری انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شوراها به صورت آزاد و شفاف و همراه با نظارت و اجرای صحیح، مردم را همانند ابتدای انقلاب پشتیبان و همراه نظام و آرمانهای آن نگه داریم.»
اکبر هاشمی رفسنجانی امروز سهشنبه ۲۶ مهر در دیدار با جمعی از استانداران سابق ایران بر لزوم کم کردن فاصله میان مردم و به خصوص نسل جوان با نظام و مسوولان کشور تاکید کرده است.
اظهارات جدید رفسنجانی یک روز بعد از آن منتشر میشود که وی در جمع اعضای حزب مردمسالاری گفته بود که مردم میخواهند در سرنوشت و آینده خود تاثیرگذار باشند و رایشان تزئینی نباشد.
وی در آن اظهارات هم خواستار فراهم آوردن زمینه یک انتخابات شفاف و سالم، با حضور ناظران و مجریان صالح برای انتخاب نمایندگان مستقل و قوی شده است.
در هفتهها و ماههای گذشته، تعدادی از شخصیتهای سیاسی ایران نسبت به احتمال بروز تخلف در انتخابات آینده هشدار داده و خواستار نظارت بر عملکرد دولت در این زمینه شده بودند.
—————————————
نقص فنی در راه مسکو – تهران
«فرود اضطراری این بار بدون مجروح و کشته»
خبر/ رادیو کوچه
بنابر گزارش های رسیده روز سه شنبه 18 اکتبر، هواپیمای بوئینگ 727 هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما) که از مسکو در مسیر تهران بود، در هنگام فرود دچار نقص فنی شده است، اما خلبان توانسته است مسافران را به سلامت به زمین برساند.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)، هواپیمای بوئینگ 727 این هواپیمایی در مسیر مسکو – تهران در هنگام فرود با وجود باز نشدن ارابه جلوی هواپیما به سلامت به زمین نشست.
این هواپیما دارای 94 مسافر و 19 خدمه پرواز بوده که در این میان کسی آسیب ندیده است.
اشاره شده است، هواپیمای بوئینگ 727 پس از فرود برای رفع مشکل پیش آمده به آشیانه منتقل شد تا بعد از بازبینی نهایی مجدد در خط پرواز قرار گیرد. ایران یکی از کشورهای پر حادثه در صنعت ترابری محسوب می شود و در طی سال های اخیر تعداد سوانح هوایی رو افزایش گذارده است. مقامات ترابری در ایران وجود تحریم های بین المللی را یکی از دلایل امینت عدم جانی در پرواز ها می دانند.
———————————————————
17 سال حبس و 74 ضربه شلاق
«مجازات علاقه به نهضت آزادی»
خبر/ رادیو کوچه
«آرش نجبایی»، یکی از علاقهمندان نهضت آزادی توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش «میزان خبر»، قاضی پیرعباس روز گذشته حکم شش سال حبس آرش نجبایی را به اتهامهای «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت با تشکیل و راهاندازی گروه مطالعه تاریخ» و «تبلیغ علیه نظام» ابلاغ کرد.
آرش نجبایی یکم اسفند سال گذشته پس از احضار به دفتر پیگیریهای وزارت اطلاعات بازداشت شد و حدود دو ماه را در زندان اوین گذراند.
آرش نجبایی ۲۸ ساله و فارغالتحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشگاه آزاد قزوین و کارشناسی ارشد مدیریت آیتی از دانشگاه علوم تحقیقات تهران است.
از سوی دیگر «مسعود صادقی» دیگر علاقهمند نهضت آزادی نیز با حکم قاضی مقیسه به شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدهاست.
اتهامهای نامبرده بنا به حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت با تشکیل و راهاندازی گروه مطالعه تاریخ»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» عنوان شده که براساس آن به شش سال حبس و به «اتهام توهین به رییس دولت دهم» به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
مسعود صادقی بعد از تظاهرات ۲۵ بهمن سال گذشته بازداشت شده و حدود دو ماه را در زندان گذراندهاست.
بنا به این گزارش، با احتساب حکم 11 سال زندان جعفر گنجی و مسعود صادقی در روزهای اخیر، در مجموع ۱۷ سال حبس برای این علاقهمندان نهضت آزادی ایران صادر شده است.
———————————————————
ایران 8- آمریکاصفر
«شکست آمریکا از تیم فوتسال ایران»
خبر/ رادیو کوچه
تیم ملی فوتسال ایران با شکست آمریکا صعود خود به مرحله بعدی رقابتهای جامجهانی کوچک برزیل را قطعی کرد.
در دومین دیدار تیم ملی فوتسال ایران در جریان این رقابتها، روز سه شنبه، این تیم توانست با نتیجه 0 – 8 تیم امریکا را شکست دهد.
این تیم در دیدار نخست خود نیز موفق شده بود تیم بلژیک را با نتیجه 4 بر 2 شکست دهد. به این ترتیب، تیم ملی فوتسال ایران با 6 امتیاز صعود خود را به مرحله بعد قطعی کرده است.
رقیب بعدی تیم فوتسال ایران، تیم اروگوئه است که در صورت تساوی یا پیروزی در این مسابقه، ملی پوشان ایران در صدر گروه خود مینشینند.
گفتنی است تیم فوتسال ایران در سه دوره از این مسابقات که هر ساله در برزیل برگزار میشود، حضور داشته و به دو مقام نایب قهرمانی و یک عنوان چهارمی دست یافته است.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
آیا طرح اسلام منهای روحانیت متعلق به مشایی است؟ بیشتر به نظر میآید که رهبر جمهوری اسلامی اهتمام زیادتری برای به سرانجام رساندن این طرح داشته است. در طی سالهای پیش ما شاهد بودهایم که از نقش و موقعیت فقها کاسته شده و قدرت فردی ولی فقیه افزایش یافته و حاکمیت به طور انحصاری در اختیار روحانیت نبوده و به آهستگی نفوذ روحانیت به سوی ولایت فقیه سوق داده شده و احمدینژاد تنها عامل به دستور است.
در دیماه سال 89 نشریه آمریکایی «فارین پالیسی» در مقالهای به قلم «جاشوآ ای. کیتینگ» نوشت: شکاف نمایانی میان خط احمدینژاد و روحانیت پدید آمده اما رهبر انقلاب ایران به او اجازه نخواهد داد از روحانیت عبور کند. نویسنده در این مقاله 9 راهبرد به 9 رهبر جهان پیشنهاد داده بود و در راهبرد پیشنهادی خود به احمدینژاد این روزنامهنگار آمریکایی توصیه کرده بود که او اصلاحطلب اصولگرایان باشد. جاشوآ کیتنگ در ادامه این ارزیابی خود استناداتی آورده بود که احمدینژاد میتواند با ادامه این روند از اصولگرایان تند دوری گزیده و رهبر اصلاحطلب اصولگرایان شود. این روزنامهنگار نوشت: احمدینژاد نشان داده است در حال جدایی مسیر خود از روحانیون است و در حال مطرح کردن ایرانیت در برابر اسلامیت به عنوان یک مکتب فکری است. اما این راهبرد عملی نیست چرا که با وجود نمایان شدن شکاف میان احمدینژاد و روحانیت، او تا اندازه زیادی خود را مدیون حمایت آنها در انتخابات گذشته میداند و از آن گذشته رهبر ایران به او اجازه عبور از روحانیت را نخواهد داد.
چندی است که محمود احمدینژاد متهم است، با استفاده ابزاری از اصل مهدویت در اسلام شیعه، سعی بر غلبه بر روحانیت و حاشیهنشین کردن این طبقه دارد. اگرچه به نظر نمیرسد، عوامفریبی احمدینژاد و سو استفاده او از باورهای مذهبی جامعه، باعث شورش موعودباورانهای علیه روحانیت شیعه و هیت حاکمه جمهوری اسلامی شود، اما سعی آقای احمدینژاد و حامیانش، از جمله افشاگری فساد اقتصادی و اخلاقی برخی روحانیون، پایههای قدرت روحانیت را تضعیف کرده است، مقصودی که شاید از اهداف پنهان رهبری نیز چندان دور نباشد.
سعید حدادیان مداح سرشناسی که پس از تنها گذاشتن احمدینژاد اکنون در صف مقدم مهاجمان به وی قرار دارد میگوید: بنده باز هم تکرار میکنم، آقای احمدینژاد فردی لجباز، قد و ضد روحانیت است. لجبازی و قدی هم از صفات شیطان است. برخی میگویند سخنان احمدینژاد تاثیر پذیرفته از مشایی است، اما بنده مخالف این حرف هستم و معتقدم اصلن چنین نیست بلکه حرفهایی که احمدینژاد میزند کاملن مال خود اوست و به آن اعتقاد دارد. آقای احمدینژاد ابتدا که روی کار آمد وقتی از او پرسیدیم «کدام عالم حامی شماست؟» گفت: «آیات مصباح یزدی، خوشوقت و مظاهری». اکنون بنده از او سوال میکنم «کدام یک از این سه نفر یا بهتر است بگویم کدام عالم یا مرجع تقلیدی از شما حمایت میکند؟»
البته باید به یاد داشت که رفتارهای احمدینژاد مسبوق به سابقه بود، او شاید تنها چند ماه اول دور اول ریاست جمهوریاش را به مدارا با روحانیت گذرانید، تا جایی که با انتخاب سقای بیریا و حمایتهای بیسابقه این روحانی مامور از سوی دولت برای دلبری حوزه علمیه و مراجع، از شخص رییس جمهوری، خود تعمدن اسباب رنجش روحانیت را مهیا ساخت.
سقای بیریا در سخنانی جنجالی در خصوص اخبار مطرح شده مبنی بر اختلاف نظر رییس جمهوری با علمای قم در زمینه انتخاب وزیران زن گفته بود: بر این اعتقادیم که باید به مراجع احترام گذاشته شود و نظرات آنان برای ما بسیار ارزشمند است. اما در این خصوص رییس جمهوری باید بر اساس فتوای مرجع تقلید خود تصمیم بگیرد.
مشاور امور روحانیت رییس جمهوری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا رییس جمهوری در خصوص انتخاب وزیران زن با مراجع مذاکرهای داشته است، گفته بود: اینکه رییس جمهوری بخواهد برای هر سوالی به قم سفر کند و مسئله را رفع و رجوع کند، درست نیست. ما بر این اعتقادیم که بر اساس قاعده کلی باید به مراجع احترام گذاشته شود و نظرات آنان به عنوان مرجع و کارشناسان اسلامی برای ما بسیار ارزشمند است و به طور کلی در میان فتاوی مراجع در جهان شیعه اختلاف وجود دارد، اینکه رییس جمهوری بخواهد برای کابینه خود از وزیران زن استفاده کند باید ببیند که مرجع تقلید او چه میگوید. اگر مرجع او آن موضوع را دارای اشکال و حرام دانست باید به نظر مرجع تقلید خود احترام بگذارد. پس در همین راستا رییس جمهوری بارها اعلام کرده که مقلد مرجعیت است و فتواهای آن مرجع عالیقدر را رعایت میکند. توقع مراجع این است که در مورد موضوعاتی که اتفاق نظر وجود دارد خلافاش عمل نشود. حکومت اسلامی بعد از تشکیل خبرگان رهبری که در آن علمای سطح بالا حضور دارند مجتهد جامعالشرایطی را به عنوان ولی فقیه که همان رهبری است انتخاب میکند که این فرد مجتهد جامع الشرایط است.
مراجع در سطح عالی خودشان حق دارند به عنوان تصمیمات با ولیفقیه بحث و تبادل نظر کنند و بعد از اینکه ولی فقیه مسایل را بررسی کرد تصمیم میگیرد. حال ممکن است آن تصمیم تعدیل شده باشد یا عوض کند یا فتوای خود را عمل کنند. ولی با این حال مراجع ما صاحبنظر هستند و در همه امور نظر خود را ابراز میکنند چون صاحبنظر هستند پس زیباست که به آنان به عنوان مراجع و صاحبان نظام احترام گذاشته شود.
پس از این سخنان بود که رنجیدگی مراجع و به تبع حوزویان با احمدینژاد به صورت علنی بروز کرد. آیتاله استادی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با هشدار نسبت به نگاه حاکم در دولت نسبت به روحانیت گفت: «این اشتباه بزرگی است که مراجع و علما را از دخالت در امور نظام جدا بدانیم… دولتیها باید بدانند که با علما چطور ارتباط و تعامل داشته باشند، بیتفاوتی نسبت به حوزههای علمیه از یک طرف و اظهار کمک به مدارس یا حوزههای علمیه از طرف دیگر امر پسندیدهای نیست.»
اما حساسیت موضوع به گونهای بود که رهبر ترجیح داد در یک دیدار رسمی درباره این موضوع اظهارنظر کند. او در دیدار با اعضای هیت دولت تاکید کرد: «نصیحت علمای دینی را قدر بدانید، مغتم بشمارید. گاهی علمای دین، بزرگان دین و مراجع حتا، گاهی نصایحی میکنند. درباره مسایلی توصیههایی میکنند، این را مغتنم بشمارید، این را حمل بر محبت و علاقهمندی بکنید… وقتی توصیهای میکنند از سر دلسوزی است و از سر علاقهمندی است اینها را قدر بدانید.»
البته چرایی نگاه خاص رییس جمهوری به مراجع تقلید هنوز به صورت کامل مشخص نشده است، اما براساس گفتههای احمدینژاد، تبعیت از نظر رهبری در امور کشورداری است که باعث میشود وی به نظرات و توصیههای مراجع بیاعتنا باشد. توجیهی که اکنون با اختلافات پیش آمده میان او و رهبری رنگ باخته است.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
روزی که اعتراضات مردمی در کشورهای عربی و شمال آفریقا آغاز شد، دو گروه بیش از دیگران از این موضوع خوشحال شدند، چپگرایان و طرفداران لیبرال دموکراسی غربی. گروه اول این حرکات را به نوعی مقابلهی مردم این مناطق با سلطهی امپریالیسم بر آن کشورها میدانستند و از تضعیف نقش غرب خوشحال بودند. این نگاه البته ناظر به برخی از کشورها چون «مصر» بود. گروه دوم اما با نگاه به «لیبی» و گرایشات بسته و چپگرایانهاش، حرکت مردم منطقه را چرخشی آشکار از سیستمهای سوسیالیستی به شیوههای مبتنی بر سرمایهداری و لیبرالیسم ارزیابی میکردند. اما یک چیز در تحلیلهای هر دو گروه دست کم گرفته شد و آن نقش و نفوذ اسلامگرایان بود.
امروز اما به روشنی فهمیده میشود گروهی که بیش از همه از این اتفاقات خوشحال بوده است و بی سرو صدا پیشآمدهای منطقه را دنبال میکرده و به ریش همه میخندیده، کسی به جز اسلامگرایان نبوده است. این گروه با زیرکی خود را در پشت همهی این جریانات به ظاهر ملیگرایانه و آزادیخواهانه پنهان کرده بود و شعارهای واقعی خود را آشکار نمیکرد. رهبران مخالفی نیز که از عقاید بنیادگرایانه برخوردار بودند با توجه به آنکه به درستی میدانستند با علنیکردن آنها حمایتهای جهانی را در راه تغییرات از دست خواهند داد، بر آن تفکرات تا زمان مناسب سرپوش گذاردند و بیش از همه از آزادی گفتند و استقلال.
با پیروزی این انقلابها، واقعیتها یکی پس از دیگری خود را آشکار کردند. غربیها سادهلوحانه فکر میکردند که شکل آینده این حکومتها بسیار نزدیک به آن چیزی باشد که از آن به لیبرال دموکراسی یاد میشود و اگر قرار است اسلام حضوری در سیاست داشته باشد در نهایت مدلی مانند ترکیه مورد نظر قرار بگیرد. آنها گمان میکردند تنها چیزی که میتواند این کشورها را به سمت یک اسلام سیاسی منحرف کند الگوبرداری از حکومت ایران خواهد بود و غربیها از این بابت خیالشان راحت بود. اما واقعیتی که غربیها از آن آگاهی نداشتند حقیقت موجود در کشورهای عربی است. نخست آنکه نوع نگاه مردم این مناطق به اسلام با ترکها یکسره متفاوت است و دوم و مهمتر رابطهی انقلاب ایران با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقاست. آنچه که به غلط اروپاییان و آمریکاییها تاثیر ایران بر مردم این مناطق میدانند پیکانی است که جهت آن برعکس است. درست است که نخستین انقلاب اسلامی جدید در منطقه، در ایران پاگرفت اما اسلامگرایان ایرانی خود تربیت شده و الگو گرفته از «مصر» و «الجزایر» و «لبنان» بودهاند. گویا غربیها یادشان رفته است که پیشروترین گروهها در این راه «اخوانالمسلمین» بودند که عمدهی قدرت و فعالیت آنها در «مصر» بوده و هست.
اتفاقاتی که در طول دو ماه گذشته و به طور پیاپی در «مصر»، «تونس» و «لیبی» پیش آمده این ادعا را ثابت میکند که احتمال قدرت گرفتن اسلامگرایان و تندروها در کشورهای عربی بسیار بالاست. حتا رهبر مخالفان «لیبی» که هنوز موفق به تشکیل حکومت نشده است، احکام شریعت را زیربنای قوانین حکومت آینده «لیبی» میداند و هنوز انتخابات در مصر برگزار نشده اکثریت مسلمان، مسیحیان «قبطی» را به خاک و خون میکشند و از قطع رابطه با «اسراییل» میگویند و در «تونس» «سلفیها» در اعتراض به نمایش یک فیلم [1] که اندکی با عقاید آنها در تضاد است شهری را به آشوب میکشند و حکم تکفیر و قتل و آتش میدهند. اینها تازه از نتایج سحر است، باش تا صبح دولت اسلامگرایان در این کشورها بدمد.
به گمان نگارنده آن چیزی که غربیها در محاسبات خود دربارهی وقوع انقلاب در این کشورها فراموش کرده بودند، توسعه نیافتگی، بیفرهنگی و نهادینهبودن نگاه خشن و دگم عموم مردم این کشورهاست. جالب است تا بدانید که تظاهراتی که در دفاع از آزادی در «تونس» و با شرکت جمع محدودی از روشنفکران و هنرمندان آنجا برگزار شد، به شدت از سوی پلیس و نیروهای امنیتی حمایت میشد چرا که آنان نیز به خوبی میدانند که این نوع تفکرات حتا از سوی مردم عادی نیز پشتیبانی نمیشود و آن چیزی که در بین عامهی مردم جایگاه دارد، عقاید بنیادگرایانه است. خاورمیانه و شمال آفریقا تا سالها در اختیار و سلطهی بی چون و چرای اسلامگرایان و تندروها خواهد بود و غرب باید منتظر حوادث تازهای در این مناطق باشد که بخش فراوانی از آن به طور حتم خوشایندش نخواهد بود.
1- انیمیشن «پرسپولیس» ساختهی مشترک «مرجان ساتراپی» و «ونسان پارونو»
خبر/ رادیو کوچه
روز دوشنبه 17 اکتبر، محمود احمدی نژاد، رییس جمهور اسلامی، در مصاحبهای اظهار داشت: «دلیلی برای تحقیق وجود ندارد، چرا که دولت آمریکا روزانه اتهاماتی علیه ملت ایران مطرح می کند و در این صورت باید هر روز نسبت به این اتهامات تحقیق انجام دهیم».
این در حالیست که پیشتر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی خواستار دریافت اطلاعات مربوط به اتهام دست داشتن ایران در توطئه ترور سفیر عربستان در آمریکا شده بود.
اما محمود احمدی نژاد در مصاحبهای با تلویزیون الجزیره انگلیسی، ضمن غلط خواندن روش کاری امریکا درمورد ایران این چنین گفته که این به نفع دولت آمریکا است که با ملت ایران دوستی کند و امریکا باید بداند که با متهم کردن ملت ایران نتیجهای نخواهد گرفت.
او ضمن برحذر داشتن امریکا از انجام اقدامات بعدی در شورای امنیت گفته: «دولت آمریکا اگر علیه ایران به شورای امنیت فشار بیاورد دیگر هیچ آبرویی برای شورای امنیت سازمان ملل باقی نخواهد ماند.»
همزمان با این تحولات، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد که پرونده اتهام اقدام برای ترور سفیر عربستان در آمریکا را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده است.
بیشتر بخوانید:
«اظهارات احمدی نژاد در خصوص طرح ترور»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر