-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مهر ۱۰, یکشنبه

Latest News from Emrooz for 10/01/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



جـــرس: رئیس کل بانک مرکزی دستور تغییر مدیر عامل بانک سامان را صادر کرد. همزمان منابع خبری گزارش داده اند که نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه در خصوص اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، گزارش مبسوطی به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه کرده است، که در این جلسه هاشمی رفسنجانی از این اختلاس بی‌سابقه ابراز نگرانی و تأسف نمود.

همچنین در واکنش به اظهارات مشاور محمود احمدی نژاد در روزنامه ارگان دولت، یک عضو فراکسیون اصلاحات مجلس، اینگونه اقدامات را "تلاش دولتی ها برای ایجاد انحراف افکار عمومی از عملکرد و نقش دولت در اختلاس بزرگ" و آنرا "البته بی‌نتیجه" خواند و تاکید کرد "برای مردم مشخص شده است که مقصر اصلی در این پرونده قوه مجریه است."

برکناری مدیر عامل یک بانک دیگر
به گزارش فارس، روز شنبه نهم مهر ماه، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی دستور تغییر مدیر عامل بانک سامان را صادر کرد و به اعضا هیات مدیره بانک سامان دستور کتبی داد که جانشین ضرابیه برای بررسی و تأیید صلاحیت باتک مرکزی هر چه سریع‌تر به این مرجع معرفی گردد.

براساس این گزارش،‌ پس از آنکه هفته‌ گذشته نظر کمیته پیگیری اختلاس بزرگ برای برکناری مدیران عامل بانک‌های صادرات و سامان رسانه‌ای شد، منابع خبری گزارش داده بودند که پس از عزل محمد جهرمی از مدیرعاملی بانک صادرات، مدیرعامل بانک سامان نیز برکنار خواهد شد، که روز شنبه این اتفاق به وقوع پیوست.

گزارش فارس می افزاید فرشته ضرابیه، مدیر روابط عمومی بانک سامان درباره برکناری مدیر عامل این بانک گفته است: بانک مرکزی برای برکناری مدیران عامل بانک‌ها شرایطی را درنظر گرفته و به این سادگی امکان عزل مدیران وجود ندارد، اما درباره اخباری مبنی بر برکناری مدیر عامل بانک سامان باید بگویم وی برکنار نشده و همچنان به کار خود ادامه می‌دهد.
در همین زمینه رجایی سلماسی عضو هیات مدیره بانک سامان گفته است: بنده فعلاً‌ نمی‌توانم در این باره صحبت کنم اما باید بگویم این موضوع صحت ندارد.

ابراز تاسف هاشمی رفسنجانی از اختلاس بزرگ
این خبرگزاری، ظهر شنبه همچنین از ارائۀ گزارش مبسوط نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه در خصوص اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داد و نوشت: در نشست امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام، غلامحسین محسنی اژه‌ای نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه برای رسیدگی به پرونده اختلاس بزرگ سه هزار میلیارد تومانی، گزارش مبسوطی از آخرین روند رسیدگی به این پرونده ارائه داد و به سؤالات اعضای مجمع پاسخ گفت و پیشنهادات آنها را مورد توجه قرار داد.

به گزارش سایت رسمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت، هاشمی رفسنجانی در ابتدای جلسه امروز مجمع از اختلاس بزرگ و بی‌سابقه سه هزار میلیارد تومانی ابراز نگرانی و تأسف کرده است.

تلاش دولت برای انحراف افکار عمومی بی نتیجه است
همچنین، در واکنش به اظهارات اخیر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد در تبرئۀ دولتی ها از دخالت و نقش در ماجرای اختلاس بزرگ، یک عضو شورای مرکزی فراکسیون اصلاحات مجلس، تلاش وی برای "ایجاد انحراف افکار عمومی از عملکرد دولت در اختلاس بزرگ" را بی‌نتیجه دانست و تاکید کرد "امروز دیگر برای مردم مشخص شده است که مقصر اصلی در این پرونده قوه مجریه است."

علی اکبر جوانفکر، مدیرمسئول روزنامه ایران و مشاور رسانه‌ای رئیس دولت، در سرمقاله سه شنبه اخیر و همچنین روز شنبه (امروز) خود در روزنامه ایران، مدعی شده بود که "در قبال فساد مالی اخیر قوه قضائیه و مجلس مقصر بوده‌اند و تقصیری متوجه دولت نیست." وی در عین حال ضمن متهم کردن اطرافیان رئیس قوه قضائیه به اطلاع رسانی غلط، صادق آملی لاریجانی را به شکایت تهدید کرد.

به گزارش فرارو، سعدالله نصیری قیداری در این زمینه اظهار داشت "جوانفکر در نوشتار خود در روزنامه ایران - روزنامه‌ای که با پول بیت المال اداره می‌شود اما رسما به ارگان جریان خاص تبدیل شده - مثل همیشه تلاش کرده‌اند تقصیر عملکرد ناصواب قوه مجریه را متوجه خارج از دایره دولت و حلقه دوستان خود کنند."

وی افزود: این نوعی فرافکنی و فرار از بیان واقعیت‌های عملکرد جریانی است که در تار و پود دولت نفوذ کرده و با این جوسازی‌ها تلاش می‌کنند از زیر بار مسولیت خود شانه خالی کند و توجه افکار عمومی را از واقعیت‌های موجود دور کنند و این در حالی است که امروز دیگر افکار عمومی همه چیز را متوجه شده که در اختلاس بزرگ عمده قصور و کوتاهی از سوی قوه مجریه بوده و جریان انحرافی نقشی پررنگ در آن داشته است و در این بین قوه قضاییه و مقننه مصرند که مسیر شناسایی عامل یا عاملان را تا انتها طی کنند و مقصران را به اشد مجازات برسانند."

نصیری قیداری تصریح کرد: اگر مسوول محترم پرونده اختلاس در حین پیگیری‌های خود به مقصرینی در مجلس و قوه قضاییه هم رسیدند این انتظار می‌رود که بدون هیچ مماشاتی با آن‌ها نیز برخورد شود... اما تاکنون برای افکارعمومی مشخص شده است که در این پرونده مقصر اصلی قوه مجریه است و این خطا و گناه بزرگ - با توجه به دستورات و صدور توصیه نامه‌هایی که از دفتر رییس جمهوری صادر شده و اسناد آن نیز انتشار یافته است - در دولت صورت گرفته است منتها ملاک عمل بررسی دقیق قضایی خواهد بود و مقصر یا مقصران در هر لباسی و جایگاهی که باشند باید به جزای عمل خود برسند."

سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: "اینکه رییس بانک ملی، از اعضای دولت، فرار کرده است و حتی با وجود قرارداد استرداد «مته‌ مان» میان دو کشور ایران و کانادا، پلیس اینتر پل هم نمی‌تواند ایشان را به کشور بازگرداند، نشان دهنده سرنخی دیگر از وجود فساد در دولت است و سخنان جوانفکر هم صرفا با هدف فرافکنی است و چیزی را تغییر نمی‌دهد و نمی‌تواند سرپوشی بر عملکرد ناصواب دولت باشد. "


 


جرس: محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران تصریح کرد: «جامعه آگاه است، وجدان جامعه بیدار است. جامعه کوچکترین اشتباه و ریاکاری را بزرگ می کند و دروغ گویی و اشتباه را نشان می دهد. من سعی کردم اشتباه نکنم و با مردم باشم، چون موسیقی را برای مردم ارایه می کنم، نه برای حکومت.» همزمان با آغاز تور کنسرت های اروپایی محمدرضا شجریان از شهر استانبول ترکیه، بخش فارسی یورونیوز گفتگویی با استاد آواز ایران انجام داد. شجریان در این گفتگو تاکید می کند: «موسیقی برای مردم است، برای انسانها. باید انسانها را در اولویت قرار داد و موسیقی را برای آنها ارایه کرد. موسیقی برای انسانیت است.» استاد آواز ایران می افزاید: «مردم آدم را می شناسند، بعد رفتار و گفتار و کردار هم در اینجا خواهد آمد. یکی از هنرمندان ما که صدای خوبی داشت و خوب می خواند و شهرت خوبی داشت، یک اشتباه اجتماعی کرد که به نظرم از سر سادگی و ندانم کاری اش بود، یک دفعه مردم او را کنار گذاشتند. پس این موسیقی نیست. این رفتار و کردار و گفتار است. به همین دلیل هنرمندان در رفتار و کردار و گفتار باید خیلی دقت کنند.» استاد شجریان همچنین می گوید: «من از اینکه وارد حزبی بشوم و فعالیت سیاسی کنم پرهیز دارم. من با مردم زندگی می کنم ولی در طول این سی سال طوری شده که سیاست را وارد می کنند، سیاست به تمام ارکان زندگی مردم ما تجاوز کرده. هرکاری بکنید به آن انگ سیاسی می زنند. سیاست به همه ارکان مملکت ما نفوذ کرده و به همه جا تجاوز کرده، مثل یک سونامی همه جا را گرفته، هر کاری کنیم انگ سیاسی می زنند. حق نداریم حرف بزنیم، حق نداریم قضاوت کنیم، حق نداریم اعتراضی کنیم یا نظر دهیم. این را باید درمان کرد، یعنی سیاست باید به جای خود بازگردد و عقب نشینی کند تا شهر بتواند زندگی کند.»


آنچه در زیر می آید بخش هایی از گفتگوی یورونیوز با استادآواز ایران است.

یورونیوز: چند سال است که در ایران کنسرتی نداشته اید، با این حال طی سه سال اخیر دو بار در اروپا کنسرت برگزار کرده اید، چرا؟
محمدرضا شجریان: کنسرت هایی که من در ایران می گذارم بی سر و صدا نیست و سر و صدای زیادی دارد و دولتی ها از این موضوع خشنود نیستند، مخصوصا این اواخر در این دو سال که اتفاقاتی در مملکت من افتاده، بیشتر از همه فضاهای کنسرت صدمه دیده اند، چون می ترسند در فضای کنسرت کسی حرفی بزند یا کاری بکند و اتفاقی بیفتد. به همین دلیل در این دو سه سال و بویژه از سال 88 شرایط مناسبی برای برگزاری کنسرت نیست چون باید مجوز بدهند ولی نمی دهند، به همین دلیل کنسرت هایم را در خارج از کشور برگزار می کنم.

به همین علت بود که آلبوم آخرتان دیر مجوز گرفت؟
بله، پانزده، شانزده ماه بود که می خواستیم مجوز بگیریم ولی نمی دادند، ما هم ساکت بودیم و چیزی نمی گفتیم، می گفتیم ما هم نوارهایمان را در خارج از ایران تکثیر می کنیم. ولی اخیرا مجوز یکی از این نوارها را دادند. ما برنامه های زیادی داریم که در نوبت مجوز گرفتن هستند ولی فعلا فقط یکی از آنها مجوز گرفته است.

سالها محدودیت در ایران باعث شد که شما از صدا و سیمای ایران بخواهید که صدای شما را پخش نکند. چگونه با مردمی که به جز رادیو و تلویزیون وسیله ارتباطی دیگری ندارند ارتباط برقرار می کنید؟ آیا آنها از شنیدن صدای شما محروم شده اند؟
بله، رادیو و تلویزیون فراگیرترین رسانه است و وقتی صدا از آنها پخش نشود ارتباط با مردم هم قطع می شود و من در طول این سی و دو سه سال ارتباطی با تلویزیون نداشته ام. اوایل، صدای من را پخش می کردند و من هم اعتراضاتی کردم. تصاویری روی صدای من می گذاشتند که اصلا ارتباطی با موضوع نداشت. من هم اعتراض کردم و گفتم دیگر به شما اجازه نمی دهم که صدای من را پخش کنید، چون آنها هیچ نقشی در تهیه این برنامه ها نداشتند و قاعدتا باید موقعی دست به این کار بزنند که نقشی داشته باشند یا تهیه کننده راضی باشد. من راضی نبودم و دیدگاههای اجتماعی ام با آنها هماهنگ نیست. این است که من هیچوقت دوست ندارم صدایم از آن رسانه پخش شود؛ تا اینکه در این یکی دو سال اخیر من با جدیت دنبال کار را گرفتم و از آنها شکایت کردم که دیگر صدای من را پخش نکنند. فقط من «ربنا» را اجازه دادم، که آن ربنا را برای مردم خوانده بودم، در این یکی دو سال، دیگر آن را هم پخش نمی کنند، خوب نکنید، به خودتان لطمه می زنید. چون ربنا برای مردم بوده و آنرا دوست دارند و خودشان دارند و گوش می کنند. فعلا اینطور است. چون من همراه نیستم با سیاست و حکومت و این چیزها، به همین دلیل خیلی دوست ندارند که من در صحنه باشم.

شما تقریبا پنجاه سال است که تجربه موسیقی سنتی دارید، موسیقی سنتی ایران را چطور تعریف می کنید؟ اساس این موسیقی چیست؟
ما چند نوع موسیقی داریم که یکی از آنها سنتی است و یک موسیقی کلاسیک اصیل داریم که همان موسیقی ردیفی ماست که به ما رسیده که می تواند به صورت سنت ارایه شود یا به صورت آزاد. من بخش آزاد را انتخاب کردم. در سنت روش ها و نوع ارایه کار خودم را گرفتار نکردم و دستم را باز گذاشتم و همیشه هم معتقد بودم که اصالت را نگه می داریم و سنت هایمان را که متعلق به پدرانمان و اجدادمان است را احترام می گذاریم. ولی می گذاریم برای خوشان باشد و ما سنت های خودمان را می سازیم و من به نسل بعد هم گفته ام که شما هم اگر دوست داشتید می توانید سنت های ما را بهم بریزید و سنت خودتان را داشته باشید. چون بشر باید با توجه به نیاز زندگی و نیاز روحی اش موسیقی را انتخاب کند. چون نیازها در طول این فراز و نشیب های زندگی و تاریخ متفاوت است، موسیقی هم فرق خواهد کرد. این از نظر اصالت و سنت.

موسیقی ایران در مقایسه با سایر موسیقی ها مانند زبان است. مثل زبان فارسی، وقتی به شعر حافظ نگاه کنید می بینید که از همان کلمات استفاده کرده ولی دو واژه را کنار هم می گذارد و با معنای خاصی که ایجاد می کند زمین و زمان را به هم می دوزد.

موسیقی ما هم همینطور است، مانند یک زبان. صرفا از بازی با نت ها استفاده نمی کنیم، یعنی اگر کسی با نت ها بازی کند، می گوییم بازی می کند و نمی داند چه می گوید. ولی عین یک زبان باید در آن واژه ها و جمله بندی درست به کار گرفته شود و کسانی که با این زبان آشنا می شوند می دانند که بهترین بخش این زبان در ردیف ما خلاصه شده، اما این ردیف به صورت خلاصه است، کل موسیقی ما نیست، مانند شعر حافظ و سعدی که نمونه های بهترین اند ولی فراوان می شود مانند آن شعر گفت و کتاب نوشت. موسیقی ما هم به همین شکل است. موسیقی ردیفی ما نمونه ای بسیار خوب است و زمانی که آنرا شناختید می توانید فراوان آهنگ سازی، بداهه نوازی و بداهه خوانی کنید و خلاقیت خود را نشان دهید.

غیرایرانی های زیادی به کنسرت های شما می آیند که حتی معنی اشعار شما را نمی دانند، جذابیت موسیقی اصیل ایرانی برای آنها چیست؟
موسیقی یک زبان بین المللی است، فارغ از ادبیات و اگر قادر باشید این زبان را خوب بیان کنید، هرکسی با آن ارتباط برقرار می کند، بویژه کسانی که بیشتر موسیقی را می شناسند وقتی به موسیقی ایرانی می رسند شیفته می شوند.

موسیقی ما از نظر پتانسیل، محتوا و وزن مخصوص، خیلی بالاست، ولی در طول این تاریخ که ما داشتیم، در طول این هزار و سیصد، چهار صد سال، به دلیل اینکه با ایرانیت ما و هنرهای ما ضدیت می شد، با موسیقی ما مبارزه شده، ولی مردم در شکل های مختلف موسیقی را حفظ کرده اند، از تعزیه تا روضه خوانی. ولی در صد سال اخیر موسیقی ما خودش را بیشتر در شکل موسیقیایی خودش، با ساز نشان می دهد. اگر با این موسیقی مبارزه نمی شد، این موسیقی به عنوان یک موسیقی جهانی شناخته شده بود. ولی اگر هنرمندان ما کار خود را درست انجام دهند، موسیقی ما این پتانسیل را خواهد داشت که نظرات را جلب کند و شنوندگان را راضی نگه دارد.

از دوران مشروطه، موسیقی ایرانی بویژه در شکل تصنیف، با جنبش های اجتماعی درآمیخته، نگاه شما به اینگونه موسیقی چیست؟
بهترین این موسیقی توسط عارف ارایه شده و عارف، خود هم شعر می گفت و هم موسیقی را می ساخت و می توان به عنوان بهترین نمونه آهنگسازی ما، آهنگ های عارف را معرفی کرد. مثل شعر حافظ و سعدی و مولانا، زیباترین شکل آهنگسازی ماست. و چون در زمان مشروطیت بود و فضای آن زمان فضای سیاسی و آزادی خواهی بود، او هم چون همراه مردم بود، آهنگ ها را از دل مردم می ساخت و خواننده ها و نوازنده ها آنها را ارایه می کردند و تاثیر مهمی در روحیه مردم داشت. چون موسیقی بازتاب درون جامعه است، موسیقی برخاسته از فضای جغرافیایی یک منطقه است. در یک فضای جغرافیایی، مردم دارای یک فرهنگ خاصی هستند و نیازهای خاصی دارند، موسیقی برخاسته از درون هر ملتی است و به همین دلیل خواسته های خود را از طریق موسیقی بیان می کند. وقتی خوشحال است، موسیقی، موسیقی شاد خواهد بود و وقتی ناراحت، موسیقی غمگین. وقتی شکست می خورد یک موسیقی دارد و وقتی پیروز می شود یک موسیقی دیگر.

موسیقی با شرایط روحی جامعه تغییر شکل می دهد. در تمام دنیا این موسیقی هست که در شرایط مختلف و مطابق با نیازها خودش را ظاهر می کند.

شما قبل از انقلاب و اوایل انقلاب این موسیقی را با چاوش ها ادامه دادید. چاوش ها چطور بودند؟
چاوش ها آهنگ هایی بودند که لطفی، مشکاتیان، علیزاده و دیگران می ساختند و فضا، فضای سیاسی بود، که البته من خیلی روحیه سیاسی ندارم، روحیه مردمی وهنری دارم، ولی روحیه سیاسی ندارم. سعی می کنم تا جایی که می شود خودم را از سیاست کنار بکشم و یک هنرمند باشم و برای روحیه مردم خودم را نگه دارم. ولی در آن زمان شرایط ایجاب می کرد و از من می خواستند که همراه باشم و این سرودها را خواندم، البته پشیمان هم نیستم شرایط آن موقع این بود.

بعد از انتخابات هم همینطور؟
بعد از انتخابات هم دوباره خواندم و خودم ساختم. بعد از نزدیک به شصت و هشت سال سن، در آن زمان، شرایطی در جامعه ام دیدم که گفتم: "تفنگت را زمین بگذار."

شما معمولا شعرهای کارهای خودتان را شخصا انتخاب می کنید و حساسیت زیادی هم در این مورد دارید. چه معیارهایی برای انتخاب شعر دارید؟

معیارها مطابق با نیازها و دیدگاههای اجتماعی، متفاوت است. گاهی اوقات هم دیدگاههای سیاسی دخیل هستند. دیدگاه سیاسی یک هنرمند با فعالیت سیاسی فرق می کند. من از اینکه وارد حزبی بشوم و فعالیت سیاسی کنم پرهیز دارم. من با مردم زندگی می کنم ولی در طول این سی سال طوری شده که سیاست را وارد می کنند، سیاست به تمام ارکان زندگی مردم ما تجاوز کرده. هرکاری بکنید به آن انگ سیاسی می زنند. مثلا نانوا می گوید آرد گران است می گویند تو داری حرف سیاسی می زنی. سیاست به همه ارکان مملکت ما نفوذ کرده و به همه جا تجاوز کرده، مثل یک سونامی همه جا را گرفته، هر کاری کنیم انگ سیاسی می زنند. حق نداریم حرف بزنیم، حق نداریم قضاوت کنیم، حق نداریم اعتراضی کنیم یا نظر دهیم. این را باید درمان کرد، یعنی سیاست باید به جای خود بازگردد و عقب نشینی کند تا شهر بتواند زندگی کند.

در چند سال اخیر شاهد فعالیت های متفاوتی از شما در عرصه موسیقی بوده ایم و آن ابداع سازهای تاره بود، چه کمبودهایی را حس کردید که شما را به این سمت سوق داد؟
در نقاشی هرچه رنگ های بیشتری در دسترس داشته باشیم به واقعیت بیشتر نزدیک می شویم. چهار رنگ اصلی بیشتر نداریم، اما هزاران رنگ در لابلای اینها وجود دارند. مانند موسیقی، هرچه رنگ های صدا را بیشتر داشته باشیم، سلیقه های بیشتری را می توانیم راضی کنیم.

در گروه نوازی ها و تجربه هایم متوجه شدم که موسیقی ما چیزهایی در لابلای سازهای اصیل کم دارد و هیچ سازسازی، دست به این کار نمی زند و احساس کردم که خودم باید دست به کار شوم. سالها تحقیق کردم و شروع به سازسازی کردم و بیشتر سازهای بم یعنی باس و دورباس را ساختم. چون سالها در موسیقی ما نبود و رنگ هایی از صدا در لابلای موسیقی آورده ام.

من دو خانواده ساز کششی پوستی درست کرده ام که صدا به جای اینکه از چوب بیاید از پوست می آید مثل خانواده ویولون. خانواده شهر آشوب و خانواده صراحی که اینها در گروه شهناز استفاده می شود. سازها را در اختیار هنرمندان جوان قرار می دهم.

این کارها ذوق هنرمندان ما را شکوفا می کند. دست به این کار شدم که فضای صدا را در موسیقی باز کنم و بگویم که سنت گرایی نکنید، حرمت سنت را نگه دارید ولی خودتان کاری بکنید، چه از نظر ساز و چه از لحاظ نوع موسیقی. و اغلب هم خوششان آمده. آخرین سازی که ساختم و دو شب قبل از کارگاه بیرون آمد، دل و دل است و صدایی بین کمانچه و ویولون دارد.


خیلی ها استعداد موسیقی دارند ولی این امکان را ندارند که در کنار اساتید بزرگ این هنر را فرا بگیرند. آیا شما به تاسیس یک آکادمی موسیقی با همکاری سایر اساتید موسیقی ایران فکر کرده اید؟
چند بار این فکر به ذهنم خطور کرده ولی شرایط برای ایجاد آکادمی مهیا نیست چون تصمیم گیرندگان مملکت این فضا را دوست ندارند. حتی در دانشگاه که رشته هنر دنبال می شود خیلی دوست ندارند که این مساله خودش را در جامعه نشان دهد و می ترسند کار دست کسی دهد، ترس بی جهت. از این جهت این فکر را نمی توانیم عملی کنیم ولی دلمان می خواهد این کار را بکنیم.

به طور خیلی خصوصی چند هنرجو دارم که در سطح خیلی حرفه ای کار می کنند. سی و چند خانم و سی و چند آقا. خانم ها خوب ظاهر شده اند. سالها کار کرده بودند و دیدم که راه به جایی نمی برند و من باید آنها را راهنمایی کنم و هنر خوانندگی را یاد دهم که از صدا چطور استفاده کنند و اشکالات را بر طرف کنم. خوشبختانه استعداد دارند. آنها به دفتر من می آیند و به همه به صورت افتخاری آموزش داده ام و هیچوقت از این راه درآمدی برای خودم قائل نبودم، برای اینکه این هنر باقی بماند، مخصوصا آواز و غزل زنده بمانند. چون اگر آواز ما فراموش شود، غزل ما هم در کتابخانه هاست و در جامعه نخواهد آمد. غزل و شعر موقعی در جامعه می آید که با موسیقی همراه باشد و بهترین موسیقی، آواز است. آواز مفاهیم شعری را خوب بیان می کند. در تصنیف سازی مفاهیم شعری دستکاری می شوند.

بیش از سی سال است که صدای زن، آوای نیمی از جامعه در موسیقی ایران حضور ندارد. هزینه این حذف برای موسیقی و جامعه ایران چیست؟
این هزینه خیلی بالاست. درست بخشی از موسیقی ما نیست. بخشی از صدای موسیقی ما نیست. مانند این ساز که چهار سیم دارد و سیم اول را برداریم. این صدا را می خواهیم، این صدای زن است.

شما یکی از محبوب ترین هنرمندان تاریخ معاصر ایران هستید و صدای شما صدای مردم ایران نام گرفته، آیا موسیقی تنها علت این محبوبیت است؟
موسیقی باعث آشنایی است، اما تنها علت نیست. توسط موسیقی با مردم ارتباط برقرار می شود و مردم آدم را می شناسند، بعد رفتار و گفتار و کردار هم در اینجا خواهد آمد.

یکی از هنرمندان ما که صدای خوبی داشت و خوب می خواند و شهرت خوبی داشت، یک اشتباه اجتماعی کرد که به نظرم از سر سادگی و ندانم کاری اش بود، یک دفعه مردم او را کنار گذاشتند. پس این موسیقی نیست. این رفتار و کردار و گفتار است. به همین دلیل هنرمندان در رفتار و کردار و گفتار باید خیلی دقت کنند. جامعه آگاه است، وجدان جامعه بیدار است، جامعه مو را از ماست می کشد. کوچکترین اشتباهی زیر پروژکتور جامعه قرار می گیرد. نمی توانید اشتباه کنید. جامعه کوچکترین اشتباه و ریاکاری را بزرگ می کند و دروغ گویی و اشتباه را نشان می دهد. من سعی کردم اشتباه نکنم و با مردم باشم، چون موسیقی را برای مردم ارایه می کنم، نه برای وزیر و برای وکیل و برای رییس جمهور، آنها هم اگر جزء مردم باشند گوش می کنند. ولی موسیقی برای مردم است، برای انسانها. باید انسانها را در اولویت قرار داد و موسیقی را برای آنها ارایه کرد. موسیقی برای انسانیت است.


 


کلمه:به گفته عضو شورای مرکزی فراکسیون خط امام (ره) مجلس تلاش مشاور رسانه‌ای رئیس جمهور، برای ایجاد انحراف افکار عمومی از عملکرد دولت در اختلاس بزرگ بی‌نتیجه خواهد بود و امروز دیگر برای مردم مشخص شده است که مقصر اصلی در این پرونده قوه مجریه است.

علی اکبر جوانفکر، مدیرمسئول روزنامه ایران و مشاور رسانه‌ای رئیس جمهور، در سرمقاله سه شنبه گذشته و همچنین امروز خود در روزنامه ایران تلویحاً تأکید کرده است که در قبال فساد مالی اخیر قوه قضائیه و مجلس مقصر بوده‌اند و تقصیری متوجه دولت نیست. وی در عین حال ضمن متهم کردن اطرافیان رئیس قوه قضائیه به اطلاع رسانی غلط، آیت الله آملی لاریجانی را به شکایت تهدید کرد!

در همین حال سعدالله نصیری قیداری در گفتگو با فرارو گفت: آقای جوانفکر در نوشتار خود در روزنامه ایران، روزنامه‌ای که با پول بیت المال اداره می‌شود اما رسما به ارگان جریان خاص تبدیل شده است، مثل همیشه تلاش کرده‌اند تقصیر عملکرد ناصواب قوه مجریه را متوجه خارج از دایره دولت و حلقه دوستان خود کنند.

وی افزود: این نوعی فرافکنی و فرار از بیان واقعیت‌های عملکرد جریان انحرافی است که در تار و پود دولت نفوذ کرده است و با این جوسازی‌ها تلاش می‌کنند از زیر بار مسولیت خود شانه خالی کند و توجه افکار عمومی را از واقعیت‌های موجود دور کنند.

نماینده زنجان و طارم تاکید کرد: این در حالی است که امروز دیگر افکار عمومی همه چیز را متوجه شده است که در اختلاس بزرگ عمده قصور و کوتاهی از سوی قوه مجریه بوده است و جریان انحرافی نقشی پررنگ در آن داشته است و در این بین قوه قضاییه و مقننه مصرند که مسیر شناسایی عامل یا عاملان را تا انت‌ها طی کنند و مقصران را به اشد مجازات برسانند.

وی افزود: جناب آیت الله لاریجانی ریاست محترم قوه قضاییه هم در حکمی که برای آقای محسنی اژه‌ای - از قضات امین و پاک دست نظام جمهوری اسلامی - به عنوان مسوول پیگیری این پرونده صادر کرده‌اند، خواسته‌اند که مقصران این اختلاس بزرگ را در هر لباس و جایگاهی که هستند به اشد مجازات برسانند.

نصیری قیداری تصریح کرد: اگر مسوول محترم پرونده اختلاس در حین پیگیری‌های خود به مقصرینی در مجلس و قوه قضاییه هم رسیدند این انتظار می‌رود که بدون هیچ مماشاتی با آن‌ها نیز برخورد شود.

وی با تاکید بر اینکه نباید در پرونده اختلاس بزرگ پیش داوری کرد گفت: مسوولان امر قطعا با دقت تمام و بدون تحت تاثیر قرار گرفتن جوسازی‌های جریان خاص، تلاش خواهند کرد تا هرچه سریع‌تر زوایای تاریک این پرونده را روشن کند و امیدواریم که در این مسیر هم بیگناهی متهم نشود و گناهکاری مورد اغماض قرار نگیرد.

عضو شورای مرکزی فراکسیون خط امام (ره) ادامه داد: با این حال تاکنون برای افکارعمومی مشخص شده است که در این پرونده مقصر اصلی قوه مجریه است و این خطا و گناه بزرگ - با توجه به دستورات و صدور توصیه نامه‌هایی که از دفتر رییس جمهوری صادر شده و اسناد آن نیز انتشار یافته است - در دولت صورت گرفته است منتها ملاک عمل بررسی دقیق قضایی خواهد بود و مقصر یا مقصران در هر لباسی و جایگاهی که باشند باید به جزای عمل خود برسند.

سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: اینکه رییس بانک ملی، از اعضای دولت، فرار کرده است و حتی با وجود قرارداد استرداد مته‌مان میان دو کشور ایران و کانادا، پلیس این‌تر پل هم نمی‌تواند ایشان را به کشور بازگرداند، نشان دهنده سرنخی دیگر از وجود فساد در دولت است و سخنان آقای جوانفکر هم صرفا با هدف فرافکنی است و چیزی را تغییر نمی‌دهد و نمی‌تواند سرپوشی بر عملکرد ناصواب دولت باشد.

نصیری در ادامه با اشاره به سخنان رییس قوه قضاییه مبنی بر تبلیغاتی بودن فهرست مفسدان اقتصادی دولت گفت: آیت الله لاریجانی این سخنان را در زنجان و در جمع مقامات و مدیران استان مطرح کردند و فرمودند که دولت لیست ۳۰۰ نفره‌ای از مفسدان اقتصادی ارایه کرده است که پس از بررسی آن مشخص شد که پرونده تعدادی از آن‌ها قبلا به دادگاه ارجاع شده بود و منجر به صدور حکم هم شده است، تعداد دیگری هم پرونده آن‌ها در دادگاه‌های قضایی در دست بررسی است که اساسا نیاز به قراردادن نام آن‌ها در این فهرست نبوده است.

وی افزود: همچنین تعداد دیگری هم که در لیست بودند و پرونده‌ای نداشتند با وجود آنکه وظیفه قوه قضاییه نبود استعلام این افراد کسب و مشخص شد که موارد اعلام شده اساسا بلاوجه بوده است و قرار دادن نام این افراد در این فهرست درست نبوده است.

عضو شورای مرکزی فراکسیون خط امام (ره) در خاتمه گفت: بنابراین ارایه لیست ۳۰۰ نفره مفسدان اقتصادی از سوی دولت تبلیغاتی بیش نبوده است و حکایت از آن دارد که در مجموع رویکرد دولت در مبارزه با مفاسد اقتصادی کمتر رنگ و بوی واقعیت دارد و بیشتر دارای جنبه تبلیغاتی است.


 


کلمه:رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در سفر اخیر خود به استان فارس، با واگذاری ۲۱۵ هکتار از اراضی "پارک ملی بمو" برای طرح‌های عمرانی موافقت کرد؛ ۱۱۵ هکتار برای طرح توسعه پالایشگاه شیراز و ۱۰۰ هکتار دیگر هم برای "شهرک صنعتی و مسکن‌ مهر لپویی".

پارک ملی بمو با وسعت ۴۸ هزار هکتار در شمال استان فارس و در ۵ کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز قرار دارد.

در این پارک ۳۲ گونه پستاندار، ۹۱گونه پرنده، ۱۹گونه خزنده و ۳گونه دوزیست شناسایی شده که حاکی از تنوع زیستی کم نظیر این پارک ملی است.

در حالی که پارک‌های ملی قرار است برای ادامه وضع طبیعی و ایجاد محیط مناسب تکثیر و پرورش جانوران و گیاهان، حفاظت شوندبه نظر می‌رسد سازمان محیط زیست علیرغم فلسفه تشکیل خود چندان به این موضوع وقعی نمی‌نهد.

"سید علی اکبر کاظمین" دبیر موسسه ۱۳ فروردین (یکی از تشکل‌های مردم نهاد زیست محیطی در استان فارس) در گفت و گو با ایلنا با تایید این موضوع از پالایشگاه شیراز، به عنوان یک پالایشگاه فرسوده و با تکنولوژی قدیمی و بسیار آلاینده یاد کرد که هم‌اکنون نیز در حریم پارک ملی بمو قرار دارد و معلوم نیست واگذاری ۱۱۵ هکتار از زمین‌های این پارک ملی چه بلایی بر سر محیط زیست منطقه می‌آورد.

وی گفت:" رئیس سازمان حفاظت محیط زیست چگونه می‌خواهد با واگذاری مناطق حفاظت شده، شعار افزایش وسعت مناطق حفاظت شده از ۸/۷ به ۱۰ درصد را محقق کند."

به گفته این فعال محیط زیست در هیچ کجای دنیا حتی در کشورهای بسیار عقب مانده نیز سابقه ندارد که یک پارک ملی برای ساخت پالایشگاه و شهرک صنعتی مسکونی تخریب شود.

تخریب محیط زیست و بی‌توجهی نهادهای نظارتی به آن مدتهاست که به یکی از مسائل مورد اعتراض سازمان‌های محیط زیستی تبدیل شده است.

اکنون مدتی‌ست که فعالان محیط زیست نسبت به خشک شدن دریاچه ارومیه هشدار می‌دهند.

نفس‌های این دریاچه به شماره افتاده است و چندی پیش مرگ بخشی از آن از سوی مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی اعلام شد.

به گفته کارشناسان میزان شوری آب دریاچه ارومیه به ۳۴۰ گرم رسیده و سبب ساز شوره زار شدن ۲۵۰ هزار هکتار از سطح دریاچه ارومیه شده است.

متخصصان محیط زیست با ابراز نگرانی از مرگ بخشی از دریاچه ارومیه سد سازی متعدد، خشکسالی، فاضلاب صنعتی و پل میان گذر را از علل نابودی دریاچه ارومیه می دانند.

از سویی سدسازی‌های بی‌مورد سبب مهاجرت پرندگان از این منطقه نیز شده است.

تاکنون تلاش‌های فعالان محیط زیست برای جلوگیری از ادامه خشک‌شدن این دریاچه به نتیجه نرسیده است و حتی راهپیمایی اعتراضی مردم این شهر نسبت به این وضعیت از سوی امام جمعه آذربایجان غربی غیرقانونی اعلام شد.

همچنین گزارش‌های بسیاری از در خطر بودن پارک ملی نایبند عسلویه به دلیل نزدیکی به منطقه پارس جنوبی و اجرای طرح‌های توسعه‌ای بدون کارشناسی از سوی سازمان‌های مختلف محیط زیستی منتشر شده است.

سال گذشته هم با انتقال یک جفت ببر روسی به ایران و ابتلای یکی از آنها به بیماری مشمشه نه تنها یک ببر تلف شد و ایران مجبور به دادن یوزپلنگ ایرانی در ازای آن شد بلکه چندین شیر نیز در اثر ابتلا به این بیماری و عدم مراقبت مسوولان باغ وحش به ضرب گلوله از پای درآمدند تا دیگر حیوانات آلوده نشوند.


 


کلیه‌ی ارتباطات میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با بیرون مسدود شده و خانواده نیز هیچ خبری درباره‌ی وضعیت آنها و اطلاعی از سلامتی ایشان ندارند.

به گزارش خبرنگار کلمه، درست از روزی که مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد با دخترانشان دیدار کرده اند، تا امروز هیچ گونه خبری از وضعیت میرحسین و رهنورد در اختیار خانواده ایشان قرار نگرفته است و حتی ارتباطات تلفنی کوتاه مدت و انگشت شمار ایشان که در مجموع این چند ماه کمتر از ۵ بار بوده نیز قطع شده است.

بدین ترتیب، خانواده آقای موسوی و خانم رهنورد پس از دیدار و انتشار خبر دیدار و نقل چند جمله از میرحسین، در بی‌خبری مطلق و قرنطینه خبری کامل از وضعیت ایشان نگه داشته شده اند و هیچ راهی نیز برای کسب اطلاعات از چگونگی وضعیت آنها وجود ندارد و این وضعیت موجب ایجاد نگرانی شدید شده است. این احتمال وجود دارد که برخورد قاطع میرحسین با مقام عالی رتبه دادستانی که به صورت مشکوکی در دیدار آنروز حضور داشت و یا سخنان امیدافزای میرحسین از جمله عوامل این قطع ارتباط بوده باشد.
میر حسین موسوی و زهرا رهنورد، و نیز مهدی کروبی و همسرش فاطمه کروبی، از روز ۲۵ بهمن سال گذشته در بازداشت خانگی قرار گرفتند.

از آن زمان تاکنون، ارتباطات این دو با خانواده‌هایشان به شدت محدود شده است. مهدی کروبی چندی پیش از همراهی با همسرش نیز محروم شد و هم‌اکنون در یک واحد آپارتمانی کوچک و با حضور و همراهی چند مامور امنیتی، در نوعی بازداشت انفرادی به مراتب بدتر از زندان است.

میرحسین و رهنورد هم با محدودیت‌های شدیدی از نوعی دیگر مواجه‌اند. آخرین خبری که از آنها وجود دارد، مربوط به دیدار ایشان با دختران در ۵ هفته قبل است. آنها در آن دیدار گفته بودند که از روزنامه، رادیو و حتی در مواردی از قلم و کاغذ محروم مانده‌اند.

در جریان بازداشت غیرقانونی این دو رهبر جنبش سبز، حتی ظواهر قانونی نیز رعایت نشده و نه تنها حاکمیت هیچ گامی برای محاکمه‌ی عادلانه‌ی آنها برنداشته است، بلکه هیچ مقام و نهادی در حاکمیت نیز حاضر نیست شجاعت به خرج مسئولیت این حصر و حبس مغایر با قانون را بپذیرد. برای توجیه این وضعیت متناقض نیز مسئولان و رسانه‌های رسمی بارها مجبور به دروغگویی شده‌اند

پنج هفته بی خبری مطلق از وضعیت میرحسین موسوی و زهرا رهنورد


 


کلمه:عضو کمیسیون عمران مجلس، علت طولانی شدن اجرای طرح مسکن مهر در برخی نقاط کشور را عدم پرداخت اقساط از سوی متقاضیان خواند و گفت: متأسفانه گرفتاری‌ها و مشکلات اقتصادی موجب شده است برخی از متقاضیان مسکن مهر موفق به پرداخت اقساط خود در موعد مقرر نشوند.

یوناتن بت کلیا در گفت‌و‌گو با خانه ملت گفت: یکی از اقدام‌های مناسب دولت در راستای خانه‌دار کردن مردم اجرای طرح مسکن مهر است، اما برخی از متقاضیان به علت وجود مشکلات اقتصادی نتوانسته‌اند در زمان مقتضی اقساط خود را پرداخت کنند که این موضوع بعضا اختلالاتی را در روند اجرای طرح ایجاد کرده است.

نماینده اقلیت دینی ایرانیان آشوری و کلدانی در مجلس شورای اسلامی افزود: پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها، مردم از یارانه نقدی برخوردار شده‌اند، اما هزینه‌ها به حدی افزایش یافته است که یارانه نقدی نیز پاسخ‌گوی مشکلات اقتصادی مردم نیست.

حل مشکلات مسکن مهر در گروی تعامل قوا است

بت‌کلیا با بیان این که راه حل برطرف کردن مشکل مسکن مهر در گروی تفاهم و تعامل مسئولان به ویژه مجلس و دولت است، تصریح کرد: من به عنوان نماینده مجلس می‌توانم در مسئله مسکن مهر دولت را محکوم کنم و دولت نیز می‌تواند مجلس را متهم به عدم مشارکت کند، اما این موضوع نمی‌تواند مشکلی را حل کند.

وی تأکید کرد: چنانچه مشکلی در طرح مسکن مهر وجود داشته باشد، راهکار برطرف کردن آن مشارکت و هم‌دلی مسئولان در قوه مقننه و قوه مجریه است.

این عضو کمیسیون عمران مجلس هشتم با بیان این‌که آماده نبودن زیرساخت‌های مسکن مهر در برخی مناطق کشور بر عهده دولت است، یادآور شد: اگر واقعا چنین نقصی در مسکن مهر وجود داشته باشد، مقصر اصلی دولت است، زیرا باید از پیش فکری اساسی برای این موضوع می‌کرد.


 


رادیو فردا: سخنگوی وزارت خارجۀ آمريکا روز جمعه پيشنهاد ايران در مورد توقف غنی‌سازی بيست‌درصدی اورانيوم را «بی‌اعتبار» دانست و گفت: «احمدی‌نژاد وعده‌های توخالی زیادی می‌دهد.»

به گزارش خبرگزاری فرانسه، ويکتوريا نولند سخنگوی وزارت خارجۀ آمريکا روز جمعه در نشست خبری خود گفت: «احمدی‌نژاد وعده‌های توخالی زیادی داده است. او دقيقا می داند چه بايد رخ دهد.اگر ايران پيشنهادی جدی دارد بايد آن را به آژانس بين المللی انرژی هسته ای ارائه دهد.»

ظاهرا اشاره خانم نولند به مصاحبه هفته گذشته محمود احمدی‌نژاد با نشريه نيويورک تايمز است که او گفته بود: «اگر غرب سوخت اتمی غنی شده بيست درصدی را برای ايران فراهم کند، ايران با خوشحالی روند غنی سازی اورانيوم را متوقف می‌کند.»

در حالی که ایران اهداف نظامی در برنامه هسته‌ای خود را همواره رد می‌کند، کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا، تهران را صریحا به داشتن برنامه نظامی متهم می‌کنند.

واشینگتن همچنین اظهارات اخیر مقام‌های ایرانی برای حل و فصل مسائل هسته‌ای را جدی ندانسته و آن را «فضا سازی» و اقدامی برای «تغییر افکار عمومی» خوانده است.

به تازگی سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در نامه‌ای به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از اعلام آمادگی تهران برای از سرگیری مذاکرات هسته‌ای سخن گفت.

در واکنش به این نامه، کاترین اشتون گفت: «اگر ايران آماده باشد که به صورت جدی وارد مذاکرات واقعی برای حل نگرانی‌های جامعه بين‌ ‌المللی در خصوص برنامه هسته‌ای‌ا‌ش شود، ما نيز مايل خواهيم بود به زودی بر سر چگونگی و زمان مذاکرات آينده توافق کنيم.»

این همه در حالی است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آخرین گزارش خود صریحا از «نگرانی فزاینده» این نهاد درباره احتمال وجود برنامه نظامی هسته‌ای در ایران سخن گفت.

غنی‌سازی اورانیوم و ساخت و توسعه موشک‌های بالستیک از جمله مواردی است که مقام‌های کشورهای غربی به شدت به آن با سوء ظن می‌نگرند.


 


خبرگزاری هرانا - دستگاه قضایی دو تن از فعالان ستاد مهندس میرحسین موسوی را یه حبس قابل تبدیل به جزایی نقدی محکوم کرده است.

محمد علی ولایتی بازنشسته وزارت کشور و از فعالین ستاد مهندس میر حسین موسوی به دو سال زندان محکوم شده است.

به گزارش کلمه، ولایتی معاونت امور استانهای ستاد مردمی میر حسین موسوی را در انتخابات ۱۳۸۸ بر عهده داشت. او در تاریخ ۸/۱۱/۸۹ یعنی پیش از ۲۲ بهمن دستگیر و دربند ۲۴۰ به مدت ۱۸ روز زندانی گردید و در تاریخ ۳/۱۲ /۸۹ با قید کفالت آزاد گردید.

ولایتی در تاریخ ۱۴/۶/۹۰ به دادگاه انقلاب شعبه ۲۸ به ریاست مقیسه احضار گردید و اتهام تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی به وی تفهیم شد و نهایتا پس از دفاعیات وی را به دو سال حبس محکوم نموده که ۲۰ روز فرصت دارد اعتراض نماید.

قابل ذکر است ولایتی به مدت سی سال در پست‌های حساس از جمله بخشداری فیروزکوه، معاونت اداری و مالی دانشکده وزارت اطلاعات، و دبیر پشتیبانی دانشگاه شاهد،، معاونت بازرسی وزارت کشور در ۸ سال دولت اصلاحات فعالیت داشت در حال حاضر دبیر اجرایی خانه احزاب و بازرسی آن می‌باشد.

گزارش‌های رسیده همچنین می‌افزاید زویا حسنی عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی و ستاد ۸۸ به یک سال حبس تعزیری قابل تبدیل به سه می‌لون تومان جریمه نقدی محکوم شد.

دادگاه رسیدگی به اتهامات این فعال سیاسی سرانجام پس از سه بار قرار رسیدگی هفدهم شهریور ماه امسال در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه برگزار و نهایتاً وی به یک سال حبس تعزیری قابل تبدیل به سه میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.

گزارشهای رسیده حاکی از آن است که زویا حسنی در جریان بازداشتهای پس از انتخابات سه بار بازداشت شد و مجموعاً مدت شصت روز را در بند انفرادی زندان اوین در بازداشت موقت گذراند.

محکومیت زویا حسنی ٰ محسن بیگلربیگی رحمت عزیزی هیلا صدیقی جاوید فخریان از اعضای ستاد ۸۸ درماههای اخیر نشان دهندهٔ فشار قوه قضاییه و نهادهای امنیتی بر جوانان اصلاح طلب می‌باشد.


 


خبرگزاری هرانا - یک شهروند اهل سرپل ذهاب از توابع استان کرمانشاه توسط دادگاه انقلاب اسلامی تهران به زندان محکوم شد.

به گزارش موکریان، این شهروند که حسین پالانی نام دارد و حدود ده ماه است در زندان به سر می‌برد، توسط دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام همکاری با جریانات مذهبی به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است.

گفتنی است نامبرده هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت خود را سپری می‌کند.


 


هرانا:سازمان عفو بین الملل باانتشار بیانیه‌ای نسبت به آنچه که ادامه بازداشت خودسرانه میر حسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران معترضان در ایران، نامید، اعتراض کرد و خواستار آزادی آن‌ها شد.

در این بیانیه که روز پنجشنبه منتشر شد، آمده است که آقای موسوی و همسرش، زهرا رهنورد، و نیز آقای کروبی، از روز ۲۵ بهمن سال گذشته تاکنون در حصر خانگی به سر می‌برند.

سازمان عفو بین الملل در این بیانیه اشاره کرده است که این سه تن از آن هنگام تاکنون دیدارهای اندکی با اعضای خانواده خود داشته‌اند.

این سازمان حقوق بشری در بیانیه‌اش به نامه روز ۳۱ شهریور فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی، به آیت الله صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، اشاره کرد که نوشته بود: همسرش طی حدود هفت ماهی که در حصر خانگی به سر می‌برد، از حقوق اولیه یک زندانی نظیر حق دسترسی به کتاب، روزنامه، تلفن، ملاقات منظم و هواخوری و دسترسی به پزشک، محروم مانده است.

خانم کروبی همچنین رفتار حصرکنندگان را با ساواک، سازمان اطلاعات و امنیت کشور در زمان پیش از انقلاب مقایسه کرده و افزوده بود: «ساواک تنها به دنبال اسناد مهم و معتبر بود ولی این کسانی که حصر را اجرا کرده‌اند، به استثنای وسایل خانه، هر آنچه درمنزل بود با خود بردند و در واقع خانه را تخلیه کردند و کلیه کلید‌های داخل منزل حتی اتاق خواب را تغییر داده و در اختیار خود گرفتند.»

وی در این نامه نوشته بود: «همسرم پس از شش ماه حبس، که اجازه استفاده از حیاط محصور درمیان می‌له‌ها و هواخوری را نیافتند، وضعیت جسمی ایشان بشدت در خطر قرار دارد و معاینه ایشان توسط پزشکان مستقل و مورد اعتماد خانواده امری ضروری است.»

فاطمه کروبی همچنین نوشته بود که آقای کروبی قرار است پس از مدتی به یک آپارتمان دیگر منتقل شود و هزینه‌های آن هم بر عهده خانواده گذاشته شده است.

به نوشته این نامه، ماموران امنیتی سه شرط را برای تغییر محل مکان مهدی کروبی مشخص کرده‌اند. اینکه حق انتخاب مکان باید با نیروهای امنیتی باشد، امضا کننده‌های قرارداد اجاره نباید عضوی از خانواده باشد و امضا کننده قرارداد در هنگام امضا باید پیشاپیش چک‌های یک سال آینده را تحویل داده و نباید از آدرس ملک و جزییات با خبر باشد.

از سوی دیگر، به گزارش وب ‌سایت کلمه، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در اواسط شهریور ماه، موفق شدند با سه فرزند خود دیدار کنند.

آقای موسوی در این دیدار با اشاره به انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی در اسفندماه سال جاری گفت: «با توجه به تداوم وضعیت فعلی نمی‌توان امیدی به انتخابات و شرکت در آن داشت.»

به نوشته کلمه، میرحسین موسوی در عین حال در این دیدار با اشاره به تحولات جاری کشور گفت: «آینده روشن است.»

حال خانم رهنورد و آقای موسوی «کاملا خوب بوده و در شرایط مساعد جسمی و روحیه بسیار عالی قرار داشتند.»

دراین دیدار، میرحسین موسوی و خانم زهرا رهنورد تاکید کردند که تمامی ارتباطات آن‌ها و نیز دسترسیشان به روزنامه، رادیو و حتی بعضا لوازم نوشتاری قطع شده است و تعداد زیادی از آثار هنریشان و نقاشی‌های آن‌ها در روزهای ابتدایی حصر و در بازرسی‌ها از خانه توسط ماموران خارج شده و در جای نامعلومی نگهداری می‌شود.

آقای موسوی و خانم رهنورد گفتند که این اقدامات تنها برای پاک کردن ذهن آنهاست، در حالی که محال است با این گونه کار‌ها ذهن ایشان نسبت به حقایق پاک شود.

در این می‌ان، سازمان عفو بین الملل در بیانیه خود خواستار آزادی میر حسین موسوی و مهدی کروبی و همچنین زهرا رهنورد شده است.

این در حالیست که پیش از این، غلامحسین محسنی اژه ‌ای، سخنگوی قوه قضاییه، در واکنش به گزارش‌های مربوط به حصر خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی گفته بود که «حصر خانگی آن‌ها به نفع خودشان است.»

با این همه، محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، در مصاحبه‌ای با یکی از رسانه‌های آمریکایی عنوان کرد که میر حسین موسوی و مهدی کروبی در حصر خانگی نیستند و آزادند.


 


ایلنا:ادامه بحث و بررسي تدوين سياست‌هاي كلي، پيرامون روابط خارجي، در جلسه امروز مجمع تشخيص مصلحت نظام با حضور اكثريت اعضاء دنبال شد و علاوه بر 13 مصوبه قبلي چهار بند ديگر از اين سياست‌ها به تصويب رسيد.

به گزارش ايلنا، در ابتداي اين جلسه، آيت‌الله هاشمي رفسنجاني با توجه به برگزاري همايش بين‌المللي انتفاضه فلسطين در جمهوري اسلامي ايران، از ابتكار هوشيارانه مجلس شوراي اسلامي در برگزاري به موقع اين همايش به ويژه در مقطع كنوني منطقه و در سازمان ملل متحد كه موضوع فلسطين از حادترين مباحث اين روزهاي مراكز جهاني است، تشكر و قدرداني كرد.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، ابراز اميدواري كرد نتايج اين همايش به خصوص در عصر گسترش موج بيداري اسلامي در منطقه كه هر روز عميق‌تر نيز مي‌شود، بسيار تأثيرگذار باشد و آينده خوبي را براي مردم فلسطين و آزادي‌خواه منطقه رقم بزند.

آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در ادامه سخنان خود، قهرماني اخير تيم ملي واليبال كشورمان را در مسابقات آسيايي كه براي جامعه ورزشي كشور و مردم بسيار روحيه‌بخش و غرورآفرين بود، تبريك گفت و اضافه كرد: جوانان ورزشكار ايران در همه رشته‌هاي ورزشي بسيار مستعد و توانمند هستند و اين قهرماني نشان داد چنانچه برنامه‌ريزي مناسب با مديريت شايسته و كارآمد براي ورزش كشور انجام شود، جوانان ورزشكار ايران در ساير رشته‌هاي ورزشي در جهان نيز موفق خواهند بود.

ايشان همچنين از اختلاس بزرگ و بي‌سابقه سه هزار ميليارد توماني ابراز نگراني و تأسف كرد.

در ادامه اين جلسه، حجت‌الاسلام والمسلمين محسني اژه‌اي دادستان كل كشور و نماينده ويژه رئيس قوه قضائيه در رسيدگي به پرونده اختلاس بزرگ سه هزار ميليارد توماني، گزارش مبسوطي از آخرين روند رسيدگي به اين پرونده ارائه داد و به سؤالات اعضا پاسخ گفت و پيشنهادها را مورد توجه قرار داد.

سپس جلسه وارد دستور شد و پس از قرائت موارد پيشنهادي كميسيون سياسي، دفاعي و امنيتي مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص سياست‌هاي روابط خارجي، اعضا به بحث و بررسي پرداختند و موارد ذيل به تصويب رسيد.

-حمايت از ملت‌هاي مظلوم و تحت ستم و جريان‌هاي حق‌طلبانه در جهت احقاق حقوق آنها به ويژه ملت مظلوم فلسطين در مبارزه با اشغالگري، آزادي سرزمين خويش و رهايي قدس شريف

-حمايت از انقلاب‌ها و خيزش‌هاي مردمي جهان اسلام و جريان بيداري اسلامي، جهت دستيابي به استقلال و مردم‌سالاري ديني و جلوگيري از مصادره آنها توسط قدرت‌هاي سلطه‌گر.

-انجام پژوهش هاي لازم با تأكيد بر آينده‌پژوهي در زمينه روابط و نظام بين‌الملل و ترسيم چشم‌انداز آينده و شناخت گزينه‌هاي مطلوب سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران

-ايجاد سازوكارهاي مناسب جهت هماهنگي ميان دستگاه‌هاي ذيربط در عرصه روابط خارجي به منظور افزايش كارآمدي، جلوگيري از اقدامات متضاد و يا موازي‌كاري و بهره‌گيري بهينه از ظرفيت‌هاي ملي.

ادامه اين بحث در جلسه آينده مجمع پيگيري خواهد شد.


 


مردمک:تایج یک نظرسنجی موسسه گالوپ نشان می‌دهد که ۲۶ درصد از مردم ایران می‌گویند «در رنج» زندگی می‌کنند. این رقم در سال گذشته میلادی ۱۴ درصد بوده است.

نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد که شش سال پیش در ابتدای دولت محمود احمدی‌نژاد، ۱۲ درصد از مردم ایران «در رنج» بودند؛ اما حالا این رقم بیش از دو برابر شده است.

در نتایج این نظرسنجی که روز پنجشنبه ۲۹ سپتامبر (هفتم مهر) منتشر شد، «رنج» به این معنی است که پاسخ‌دهندگان ایرانی شرایط زندگی کنونی و آینده خود را از رقم بین صفر تا ۱۰، عدد چهار یا پایین‌تر از آن اعلام کرده‌اند.

پاسخ‌دهندگان به این نظرسنجی که ۱۵ سال و بالاتر سن دارند براساس جدول پلکانی که از صفر تا ۱۰ شماره‌گذاری شده و همچنین مطابق با شرایط کنونی و آینده زندگی، به سه گروه «درحال رشد اقتصادی»، «در حال تلاش» و «در رنج» طبقه‌بندی شده‌اند.

طبق این نظرسنجی میزان ۲۶ درصد از مردم ایران که در رنج هستند بالاتر از میزانی است که گالوپ در نظرسنجی جهانی خود در سال ۲۰۱۰ انجام داد و تقریبا همسان با رنج سال گذشته مردم در هائیتی (۲۷ درصد)، جمهوری آفریقای مرکزی (۲۶ درصد)، کامبوج (۲۳ درصد) و یونان (۲۵ درصد) در سال جاری گزارش شده است.

گالوپ در نتایج این نظرسنجی اعلام کرده که ۵۵ درصد از مردم ایران در حال تلاش و تنها ۲۰ از ایرانیان در مسیر زندگی بهتر هستند.

براساس این پژوهش افرادی که در حال رشد اقتصادی هستند شرایط زندگی کنونی آن‌ها عدد هفت یا بالاتر و شرایط اقتصادی آن‌ها در آینده هشت یا بالاتر است. نخستین بار در سال ۲۰۰۵ زمانی که گالوپ سطح رفاه زندگی را در سراسر جهان بررسی کرد ۱۲ درصد از مردم ایران در رنج، ۶۴ درصد درحال تلاش و ۲۴ درصد در مسیر زندگی بهتر بودند.

این پژوهش گالوپ نشان می‌دهد که مهم‌ترین عوامل افزایش رنج یا کاهش قابل توجه شرایط زندگی بهتر می‌تواند به بروز ناآرامی داخلی منجر شود زیرا براساس یافته‌های این مؤسسه به‌تازگی شاخص‌های زندگی مطلوب در مصر، تونس و بحرین پایین آمده و رنج در یونان به‌شدت بالا رفته است.

علاوه بر این رفاه درسراسر جهان ارتباط تنگاتنگی با درصد نیروی کاری دارد که به‌طور تمام وقت استخدام شده باشد. در ایران بین ۲۰ تا ۲۹ درصد از نیروی کار به‌طور تمام وقت کار می‌کنند و نبود شغل‌های مناسب به چالش‌های پیش روی ایران ازجمله تحریم‌ها اضافه می‌کند.

طبق آمار رسمی که دولت ایران اعلام کرده بی‌کاری در این کشور حدود ۱۵ درصد است این درحالی است که براساس پژوهش گالوپ بی‌کاری در ایران بالای ۱۵ درصد است و این کشور یکی از بالاترین آمارهای بی‌کاری در سراسر جهان را دارد.

علاوه بر این باید درصد نیروی کار پاره وقت ایران را نیز به آمار بی‌کاری این کشور اضافه کرد و با این حساب آمار بی‌کاری ایران بالای ۳۵ درصد است و این هم یکی از بالاترین آمارهای بی‌کاری در سراسر جهان است.

گالوپ می‌گوید بیش از ۵۰ درصد از مردم ایران که در این نظرسنجی شرکت داشته‌اند نیروی کار ایران به حساب نمی‌ایند. این به معنی آن است که آن‌ها یا دانش‌آموز و دانشجو، بازنشسته، خانه‌دار یا افرادی هستند که از جست‌وجو برای یافتن کار دست کشیده‌اند.

طبق تعریف گالوپ شغل مناسب، شغلی است که شاغل از کارفرما حقوق می‌گیرد و هر هفته به‌طور پیوسته بیش از ۳۰ ساعت کار می‌کند. کارشناسان اقتصادی به این‌گونه مشاغل، «مشاغل رسمی» می‌گویند.

بر اساس گزارش گالوپ بی‌کاری هم‌زمان بر رفاه ملی و تولید ناخالص ملی اثر منفی دارد و ایران در عین آن که با مشکل بی‌کاری درگیر است درحال عقب ماندن از مسیر پیشرفت است.

نتایج این نظرسنجی براساس مصاحبه‌های تلفنی با یک‌هزار و سه ایرانی با سن ۱۵ سال و به بالا اعلام شده است. این نظرسنجی از ۲۶ فوریه تا ۳۰ مارس ۲۰۱۱ در ایران انجام شده است.


 


مردمک:بر اساس این گزارش تنها شش ماه بعد از پیروزى انقلاب سال ۵۷ و پس از ادامه درگیرى‌هاى محلى در کردستان ایران، آیت‌الله روح‌الله خمینى، بنیانگذار و رهبر وقت جمهوری اسلامی، به سپاه پاسداران و ارتش دستور حمله به مناطق کردنشین و محاصره شهرهاى شمال غرب ایران را داد. او در این دستور تاکید کرد اگر این حمله ظرف بیست و چهار ساعت انجام نشود، مسببان تاخیر مجازات خواهند شد. این حمله که با آتش‌بار توپخانه و بمباران هوایى همراه بود، پیش‌مرگ‌هاى کرد را به دامان کوه‌ها راند.

آن‌گونه که این مرکز فعال در زمینه حقوق بشر در گزارش خود آورده کسانى که در طول این حملات ارتش و سپاه بدون تفهیم اتهامى دستگیر مى‌شدند، به جوخه‌هاى اعدام سپرده مى شدند.

طبق این گزارش، این عده بعد از بازجویى‌هاى مختصر به جرم «مفسد فى الارض» بودن و یا «محاربه با خدا» به دستور صادق خلخالى، رئیس وقت دادگاه انقلاب اسلامى که به دستور آیت‌الله خمینى به منطقه آمده بود، اعدام شدند. این روند‌گاه کمتر از یک روز و یا چند ساعت طول ‌مى‌کشید.

مرکز اسناد حقوق بشر تعداد افراد اعدام‌شده را نامشخص مى‌داند اما نوشته است که بر اساس گزارش‌هاى موجود تنها در طول سه هفته، بیش از هشتاد نفر اعدام شدند. به عقیده نویسندگان این گزارش، «این تنها یک فصل کوتاه از جرایم بى‌شماری است که جمهورى اسلامى ایران در مناطق کردنشین مرتکب شده است».

مرکز اسناد حقوق بشر می‌گوید این گزارش، مدون و مستند است و با تکیه بر مصاحبه با شاهدان عینى و خانواده اعدام‌شدگان و همچنین مراجعه به نشریات وقت تهیه شده است.

در این گزارش، اتفاقات تابستان ١٣۵٨ به تفکیک شهرهاى کردنشین غرب روایت شده است.

در پایان این گزارش یادآوری شده است که نقض حقوق اقلیت‌هاى قومى از جمله کرد‌ها در ایران سى سال پس از پیروزى انقلاب اسلامى کماکان ادامه دارد و طبق گزارش‌هاى موجود، دست کم پانزده کرد با اتهامات سیاسى در زندان منتظر اجراى حکم اعدام خود هستند.

این گزارش در حالی منتشر شده که بیش از دو ماه از دور تازه درگیری‌های میان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای پژاک می‌گذرد. این دور از درگیری‌ها از شامگاه ۲۵ تیرماه و یک هفته پس از آن شروع شد که ایران هشدار داد حق خود می‌داند به مقر این گروه شبه نظامی در اقلیم کردستان عراق حمله کند.

پ‌.ک.ک (حزب کارگران کردستان) جنگجویان مسلح کرد در جنوب شرقی ترکیه، خواهان خودمختاری هستند و از دهه ۱۹۸۰ درگیری‌های خونینی با دولت ترکیه داشته‌اند که در جریان آن بیش از ۳۰ هزار نفر کشته شده‌اند.

«پژاک» یا «حزب حیات آزاد کردستان» نیز یک گروه شبه‌نظامی است که هدف مبارزه‌های خود را «حمایت از حقوق ایرانیان کرد در چارچوب یک نظام دموکراتیک در کشور» اعلام کرده است. این گروه به وابستگی به پ. ک. ک منتسب شده اما خود آن را تکذیب می‌کند.

«ایران احتمالا عمدا غیرنظامیان کرد را هدف می‌گیرد»

کمتر از یک ماه پیش سازمان دیده‌بان حقوق بشر اعلام کرده بود که ایران و ترکیه برای کاهش اثر حملات خود بر غیر نظامیان در منطقه خودمختار کردستان عراق، به اندازه کافی تلاش نکرده‌اند.

این سازمان در بیانیه خود که جمعه ۲ سپتامبر (۱۱ شهریور) منتشر کرد، آورد: شواهد حاکی از آن است که بمباران‌های منظم ایران احتمالا به منظور اجبار ساکنان عراقی به خروج از مناطق مرزی ایران صورت می‌گیرد.

ایران و ترکیه هر دو می‌گویند که هدف عملیات نظامی آن‌ها از جمله بمباران‌های توپخانه‌ای و هوایی، گروه‌های مسلحی است که خارج از کردستان عراق و در محدوده مرزهای شمالی و شرقی فعالیت دارند.

اما سازمان دیده‌بان حقوق بشر در بیانیه خود از قول نمایندگان منطقه خودمختار کردستان نوشته است که ساکنان و مقامات عراقی می‌گویند که بسیاری از مناطق مورد نظر «کاملا غیر نظامی» است و گروه‌های مسلح در آنجا مستقر نیستند.


 


منبع: خبرگزاری فارس با تفنگش نتوانسته شکارم بکند رفته با مطرب و اینترنت و ساز آمده است

ناوگانش نتوانسته مهارم بکند
رفته با لُعبتک؟ چشم نواز آمده است

بمب و موشک نتوانسته بترسانندم
فیس بوک و توییتر شایعه‌ساز آمده است

شیمیایی زد و من باز عقب ننشستم
با کراک و هروئین تاخت و تاز آمده است

چون لگن شد اثر ناو هواپیمابر
پخش مه پاره ز مه‌واره به ناز آمده است

بس که از نغمه قرآن و دعا می‌ترسد
با رپ و عربده و تپ تپ جاز آمده است

فتنه‌هایش به بصیرت همه خنثی کردم
رفته با ساحر و با شعبده بازآمده است

ایسم‌ها شرقی و غربی همه رسوا گشتند
فرقه پردازی و عرفان مجاز آمده است

من جوانم چوعلی اکبری الگوی من است
مشق و تدبیرم از او روح نواز آمده است

گر بحقیم، از انبوه عدو باکی نیست
مرگ خونین و سعادت به تراز آمده است

من به یک ضربه کنم، چاره مکر دشمن
مبطل منکر و فحشاء نماز آمده است

دشمنی کو به دو صد حیله ز در بیرون شد
گر که غفلت کنی از پنجره باز آمده است

جز دو روزی دگر از دولت او باقی نیست
استقامت کنی آن محرم راز آمده است

بینم آنروز شود بمب و مسلسل خاموش
بانگ «مَن مهدی‌ام» از سوی حجاز آمده است

بنگر، چشم جهان رو به حقیقت واشد
موج اسلام محمد به فراز آمده است


 


به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری فارس «توانا» استعفای محمودرضا خاوری از مدیریت عاملی بانک ملی و عدم بازگشت وی از به اصطلاح آخرین مأموریت کاری‌اش موجب شده تا مسئولان بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی به فکر جایگزینی برای وی شوند. یکی از روال طبیعی که همواره در زمان عزل و نصب‌ها مشاهده می‌شود، معرفی گزینه‌های پیشنهادی برای انجام وظیفه در این پست‌های مدیریتی است. برکناری و استعفای مدیران بانک‌های صادرات و ملی نیز همین روال را به همراه داشت چرا که از هفته گذشته و بعد از رسانه‌‌ای شدن برکناری این افراد گزینه‌های مختلفی برای جانشینان آنها معرفی شد. امروز گزینه‌ای جدید برای مدیریت بانک ملی معرفی شده که از اعضاء هیات مدیره همین بانک است. برخی منابع از وزارت اقتصاد و بانک مرکزی می‌گویند جمال دامغانیان عضو هیات مدیره بانک ملی و نایب رئیس شرکت فروش املاک مازاد بانک‌های دولتی یکی از گزینه‌های جدیدی است که برای مدیریت عاملی بانک ملی پیشنهاد شده است. دیروز نیز احتمال حضور حسین قضاوی معاون اقتصادی بانک مرکزی در یکی از بانک‌های صادرات یا ملی مطرح شده بود. از دیگر گزینه‌های احتمالی برای این سمت ها پیمان نوری رئیس سازمان خصوصی سازی، محمد رضا پیشرو مدیرعامل بانک صنعت و معدن و رامین پاشایی فام مدیرعامل بانک سپه هستند.

 


آیت‌الله علی‌اصغر دستغیب عضو مجلس خبرگان رهبری و برادر علی‌محمد دستغیب در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با اشاره به نامه علی‌محمد دستغیب به آیت‌الله مهدوی‌کنی و تکرار اهانت‌ها وی به نظام اسلامی، اظهار داشت: بردارم درباره استعفا از مجلس خبرگان هیچ صحبتی با بنده نکردند و من نیز از این موضوع بی‌اطلاع هستم.

وی با بیان اینکه مواضع بنده به طور کامل متفاوت از مواضع آقای علی‌محمد دستغیب است، افزود: هر مطلبی که موجب تضغیف نظام علی‌الخصوص جایگاه ولی‌فقیه شود، مصلحت نبوده و محکوم است.

دستغیب با بیان اینکه در دوره اول مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده مردم شاهد بودم که خبرگان با ذوق و شوق آیت‌الله خامنه‌ای را به عنوان جانشین امام راحل برگزیده است، افزود: متاسفانه اظهاراتی که آقای علی‌محمد دستغیب مطرح می‌کنند موجب بهره‌برداری و خوشحالی دشمنان انقلاب شده است.

وی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی تفرقه‌افکنی را رد کرده و تبعیت از ایشان بر همه واجب است، خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه ملت ایران خودشان را پایبند به انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌دانند، هرگونه اقدام اختلاف‌برانگیز از سوی افراد، توسط مردم طرد خواهد شد.

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه سوابق علمی، تقوایی و مبارزاتی علی‌محمد دستغیب بر کسی پوشیده نیست، گفت: اظهاراتی نادرستی که آقای علی‌محمد دستغیب مطرح می‌کند بیشتر القائاتی است که برخی اطرافیان منحرف ایشان مطرح می‌کنند.

دستغیب در ادامه با بیان اینکه در صورت پذیرش استعفای علی‌محمد دستغیب هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد، تصریح کرد: اگر ایشان از نمایندگی مجلس خبرگان رهبری استعفا داده باشد، استعفای وی در کمیسیون‌ مربوطه مجلس خبرگان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.


 


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، ولی امر مسلمین، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز (شنبه) در پنجمین اجلاس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین و در جمع سفرا، روسای مجالس کشورهای مسلمان، فرهیختگان و علمای کشورهای مختلف جهان و شخصیت‌های برجسته کشورهای اسلامی، بیانات مهمی در ارتباط با اوضاع منطقه، شرایط کشور فلسطین و توطئه های غرب و صهیونیسم علیه ملتهای منطقه ایراد کردند. متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن‌ الرحیم
السلام علیکم و رحمة‌ الله
الحمدلله رب‌ العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین و علی من تبعهم باحسانٍ الی یوم الدین.
قال الله الحکیم: أُذِنَ لِلَّذِینَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿٣٩﴾ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِیهَا اسْمُ اللهِ كَثِیرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِیزٌ ﴿٤٠﴾
به میهمانان عزیز و همه‌ حضار گرامی خوشامد می‌گویم. در میان همه‌ موضوعاتی که شایسته است نخبگان دینی و سیاسی از سراسر جهان اسلام به آن بپردازند، مسأله‌ فلسطین دارای برجستگی ویژه‌‌‌ای است. فلسطین مسأله‌ اول در میان همه‌ موضوعات مشترک کشورهای اسلامی است. مشخصات منحصر به فردی در این مسأله وجود دارد:

اوّل: اینکه یک کشور مسلمان از ملت آن، غصب و به بیگانگانی که از کشورهای گوناگون گردآوری شده و جامعه‌‌ای جعلی و موزائیکی تشکیل داده‌اند، سپرده شده است.
دوم: آنکه این حادثه‌ بی‌سابقه در تاریخ، با کشتار و جنایت و ظلم و اهانت مستمر انجام گرفته است.
سوم: آنکه قبله‌ اوّل مسلمانان و بسیاری از مراکز محترم دینی که در این کشور قرار دارد، به تخریب و توهین و زوال تهدید شده است.
چهارم: آنکه این دولت و جامعه‌ جعلی در حساس‌ترین نقطه‌ جهان اسلام،‌ از آغاز تا‌کنون، نقش یک پایگاه نظامی و امنیتی و سیاسی را برای دولت‌های استکباری بازی کرده و محور غرب استعماری که به علل گوناگون، دشمن اتحاد و اعتلا و پیشرفت کشورهای اسلامی است، از آن همواره چون خنجری در پهلوی امت اسلامی استفاده کرده است .
پنجم: آنکه صهیونیزم که خطر اخلاقی و سیاسی و اقتصادی بزرگی برای جامعه‌ بشری است، این جای پا را وسیله‌‌ و نقطه‌ اتکایی برای گسترش نفوذ و سلطه‌ خود در جهان قرار داده است.
نکات دیگری را هم می‌توان بر اینها افزود: هزینه‌ مالی و انسانی سنگینی که کشورهای اسلامی تاکنون پرداخته‌اند؛ اشتغال ذهنی دولتها و ملتهای مسلمان؛ رنج میلیون‌ها آواره‌ فلسطینی که بسیاری از آنان پس از ٦ دهه هنوز در اردوگاهها زندگی می‌کنند؛ انقطاع تاریخ یک کانون مهم تمدنی در جهان اسلام و و و .. .
امروزه بر این دلائل، یک نکته‌ کلیدی و اساسی دیگر افزوده شده است و آن نهضت بیداری اسلامی است که سراسر منطقه را فرا گرفته و فصل تازه و تعیین کننده‌‌ای در سرگذشت امت اسلامی گشوده است. این حرکت عظیم که بیگمان میتواند به ایجاد یک مجموعه مقتدر و پیشرفته و منسجم اسلامی در این نقطه‌ حساس جهان منتهی شود و بحول و قوه‌ الهی و با عزم راسخ پیشروان این نهضت، نقطه‌ی پایان بر دوران عقب ماندگی و ضعف و حقارت ملتهای مسلمان بگذارد،‌ بخش مهمی از نیرو و حماسه‌ خود را از قضیه‌ فلسطین گرفته است.
ظلم و زورگوئی روز افزون رژیم صهیونیستی و همراهی برخی حكّام مستبد و فاسد و مزدور آمریکا با آن از یک سو، و سر بر آوردن مقاومت جانانه‌ فلسطینی و لبنانی و پیروزیهای معجزه آسای جوانان مؤمن در جنگ‌های ٣٣ روزه‌ لبنان و ٢٢ روزه‌ی غزه از سوی دیگر، از جمله‌ی عوامل مهمّی بودند که اقیانوس بظاهر آرام ملتهای مصر و تونس و لیبی و دیگر کشورهای منطقه را به تلاطم درآوردند.
این یک واقعیت است که رژیم سراپا مسلّح صهیونیست و مدعی شکست ناپذیری، در لبنان در جنگی نابرابر، از مشت گره شده‌ی مجاهدان مؤمن و دلاور، شکست سخت و ذلتباری خورد، و پس از آن در برابر مقاومت مظلومانه و پولادین غزه، بار دیگر شمشیر كُند خود را آزمود و ناکام ماند.
اینها باید در تحلیل اوضاع کنونی منطقه مورد ملاحظه‌ جدّی قرار گیرد و درستی هر تصمیمی که گرفته می‌شود با آن سنجیده شود.
پس این، قضاوت دقیقی است که مسأله‌ فلسطین، امروز اهمیت و فوریت مضاعف یافته است و ملت فلسطین حق دارد که در اوضاع کنونی منطقه، انتظار بیشتری از کشورهای مسلمان داشته باشد.
نگاهی به گذشته و حال بیندازیم و برای آینده، نقشه‌ راهی ترسیم کنیم. من رئوس مطالبی را در میان می‌گذارم.
بیش از ٦ دهه از فاجعه‌ غصب فلسطین می‌گذرد. عوامل اصلی این فاجعه‌ خونین، همه شناخته شده‌اند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنهاست که سیاست و سلاح و نیروی نظامی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی آن و سپس دیگر دولتهای مستکبر غربی و شرقی در خدمت این ظلم بزرگ به کار افتاد. ملت بی‌پناه فلسطین در زیر چنگال بی‌رحم اشغالگران، قتل عام و از خانه و کاشانه‌ خود رانده شد. تا امروز هنوز یک صدم فاجعه‌ انسانی و مدنی‌‌ای که به دست مدعیان تمدن و اخلاق، در آن روزگار اتفاق افتاد به تصویر کشیده نشده و بهره‌‌ای از هنرهای رسانه‌ای و تصویری نیافته است. اربابان عمده‌ هنرهای تصویری و سینما و تلویزیون و مافیاهای فیلم‌سازی غربی این را نخواسته و اجازه‌ آن را نداده‌اند. یک ملت در سکوت، قتل عام و آواره و بی‌خانمان شد.
مقاومتهایی در آغاز کار پدید آمد که با شدت و قساوت سرکوب شد. از بیرون مرزهای فلسطین و عمدتاً از مصر، مردانی با انگیزه‌ی اسلامی تلاشهایی کردند که از حمایت لازم برخوردار نشد و نتوانست تأثیری در صحنه بگذارد.
پس از آن نوبت به جنگهای رسمی و کلاسیک میان چند کشور عرب با ارتش صهیونیست رسید . مصر و سوریه و اردن نیروهای نظامی خود را وارد صحنه کردند ولی کمک بی‌دریغ و انبوه و روز افزون نظامی و تدارکاتی و مالی از سوی امریکا و انگلیس و فرانسه به رژیم غاصب، ارتشهای عربی را ناکام کرد. آنها نه فقط نتوانستند به ملت فلسطین کمک کنند، که بخش‌های مهمی از سرزمین‌های خود را هم در این جنگها از دست دادند.
با آشکار شدن ناتوانی دولتهای عرب همسایه با فلسطین، به تدریج هسته‌های مقاومت سازمان یافته در غالب گروههای مسلح فلسطینی شکل گرفت و پس از چندی از گرد آمدن آنها « سازمان آزادی بخش فلسطین » تشکیل یافت . این برق امیدی بود که خوش درخشید ولی طولی نکشید که خاموش شد. این ناکامی را میتوان به علل متعددی منسوب کرد ولی علت اساسی، دوری آنان از مردم و از عقیده و ایمان اسلامی آنان بود. ایدئولوژی چپ و یا صرفاً احساسات ناسیونالیستی آن چیزی نبود که مسأله‌ی پیچیده و دشوار فلسطین به آن نیاز داشت . آنچه میتوانست ملتی را به میدان مقاومت وارد کند و نیروئی شکست ناپذیر از آنان فراهم آورد، اسلام و جهاد و شهادت بود . آنها این را به درستی درک نکردند . من در ماههای اول انقلاب کبیر اسلامی که سران سازمان آزادی بخش روحیه‌ی تازه‌ئی یافته و به تهران مکرراً آمد و شد می‌کردند، از یکی از ارکان آن سازمان پرسیدم: چرا پرچم اسلام را در مبارزه‌ی به حق خود بلند نمی‌کنید. پاسخ او این بود که در میان ما بعضی هم مسیحی‌اند. این شخص بعدها در یک کشور عربی به دست صهیونیستها ترور و کشته شد و ان‌شاءالله مشمول مغفرت الهی قرار گرفته باشد ولی این استدلال او ناقص و نارسا بود. به گمان من یک مبارز مسیحی مؤمن در کنار یک جمع مجاهد فداکاری که خالصانه با ایمان به خدا و قیامت و با امید به کمک الهی می‌جنگد و از حمایت مادی و معنوی مردمش برخوردار است، انگیزه‌ بیشتری برای مبارزه می‌یابد تا در کنار گروه بی‌ایمان و متکی به احساسات نا پایدار و دور از پشتیبانی وفادارانه‌ مردمی.
نبود ایمان راسخ دینی و انقطاع از مردم، به تدریج آنان را خنثی و بی‌تأثیر کرد. البته در میان آنان مردان شریف و پرانگیزه و غیور بودند ولی مجموعه و سازمان به راه دیگری رفت. انحراف آنان به مسأله‌ی فلسطین ضربه زد و هنوز هم میزند . آنها هم مانند برخی دولتهای خائن عربی به آرمان مقاومت که تنها راه نجات فلسطین بوده و هست، پشت کردند ،‌ و البته نه فقط به فلسطین ، که به خود هم ضربه‌ی سختی وارد کردند . بقول شاعر مسیحی عرب:
لئن اضعتم فلسطیناً فعیشکم / طول الحیاة مضاضات و آلامٌ
سی و دو سال از عمر نکبت بدین ترتیب سپری شد؛ ولی ناگهان دست قدرت خداوند ورق را برگرداند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ١٩٧٩ (١٣٥٧ هجری شمسی) اوضاع این منطقه را زیر و رو کرد و صفحه‌ی جدیدی را گشود. در میان تأثیرات شگرف جهانيِ این انقلاب و ضربه‌های شدید و عمیقی که بر سیاستهای استکباری وارد ساخت، از همه سریعتر و آشکارتر ، ضربه به دولت صهیونیست بود. اظهارات سران آن رژیم در آن روزها خواندنی و حاکی از حال و روز سیاه و پر اضطراب آنها است. در اولین هفته‌های پیروزی، سفارت دولت جعلی اسرائیل در تهران تعطیل و کارکنان آن اخراج شدند و محل آن رسماً به نمایندگی سازمان آزادی بخش فلسطین داده شد که تا امروز هم در آنجا مستقرند . امام بزرگوار ما اعلام کردند که یکی از هدفهای این انقلاب آزادی سرزمین فلسطین و قطع غده‌ی سرطانی اسرائیل است. امواج پرقدرت این انقلاب که آن روز همه‌ی دنیا را فراگرفت،‌ هر جا رفت با این پیام رفت که : فلسطین باید آزاد شود. گرفتاریهای پیاپی و بزرگی که دشمنان انقلاب بر نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند که یک قلم آن جنگ ٨ ساله‌ی رژیم صدام حسین به تحریک آمریکا و انگلیس و پشتیبانی رژیمهای مرتجع عرب بود ، نیز نتوانست انگیزه‌ی دفاع از فلسطین را از جمهوری اسلامی بگیرد.
بدین گونه خون تازه‌ای در رگهای فلسطین دمیده شد. گروههای مجاهد فلسطینی مسلمان سر برآوردند. مقاومت لبنان جبهه‌ی نیرومند و تازه‌ای در برابر دشمن و حامیانش گشود. فلسطین به جای تکیه به دولتهای عربی و بدون دست دراز کردن به سوی مجامع جهانی از قبیل سازمان ملل ـ که شریک جرم دولتهای استکباری بودند ـ به خود، به جوانان خود، به ایمان عمیق اسلامی خود و به مردان و زنان فداکار خود تکیه کرد.
این کلید همه‌ی فتوحات و موفقیتها است.
در سه دهه‌ی گذشته این روند روز به روز پیشرفت و افزایش داشته است. شکست ذلت‌بار رژیم صهیونیستی در لبنان در سال ٢٠٠٦ (١٣٨٥ هجری شمسی) ، ناکامی فضاحت‌بار آن ارتش پرمدعا در غزه در سال ٢٠٠٨ (١٣٨٧ هجری شمسی)، فرار از جنوب لبنان و عقب نشینی از غزه، تشکیل دولت مقاومت در غزه و در یک جمله تبدیل ملت فلسطین از مجموعه‌ای از انسانهای درمانده و ناامید، به ملت امیدوار و مقاوم و دارای اعتماد به نفس، مشخصه‌های بارز سی سال اخیر است.
این تصویر کلی و اجمالی آنگاه کامل خواهد شد که تحّرکات سازشکارانه و خیانتباری که هدف از آن، خاموش کردن مقاومت و اعتراف‌گیری از گروههای فلسطینی و دولتهای عرب به مشروعیت اسرائیل بود، نیز به درستی دیده شود .
این تحرکات که آغاز آن به دست جانشین خائن و ناخلف جمال عبدالناصر در پیمان ننگین کمپ دیوید اتفاق افتاد، همواره خواسته است نقش سوهان را در عزم پولادین مقاومت ایفا کند. در قرارداد کمپ دیوید برای نخستین بار یک دولت عرب ، رسماً به صهیونیستی بودن سرزمین اسلامی فلسطین اعتراف کرد و پای نوشته‌‌ای که در آن « اسرائیل، خانه‌ی ملی یهودیان » شناخته شده است، امضای خود را گذاشت.
از آن پس تا قرارداد اسلو در سال ١٩٩٣ (١٣٧٢ هجری شمسی) و پس از آن در طرحهای تکمیلی که با میدان داری آمریکا و همراهی کشورهای استعمارگر اروپائی، پی در پی بر دوش گروههای سازشکار و بی‌همتی از فلسطینیان گذاشته شد ، همه‌ سعی دشمن بر آن بود که با وعده‌های پوچ و فریب آمیز، ملت و گروههای فلسطینی را از گزینه‌ی مقاومت، منصرف کند و به بازی ناشیانه در میدان سیاست سرگرم سازد. بی‌اعتباری همه‌ این معاهدات بسیار زود آشکار شد و صهیونیستها و حامیان آنها بارها نشان دادند که به آنچه نوشته شده است به چشم ورق پاره‌‌های بی‌ارزشی می‌نگرند. هدف از این طرحها، پدید آوردن دو دلی در فلسطینیان و به طمع‌ انداختن افراد بی‌ایمان و دنیا طلبِ آنان و زمین‌گیر نمودن حرکت مقاومت اسلامی بوده است و بس.
پادزهر همه‌ی این بازیهای خیانت آمیز تاکنون، روحیه‌ی مقاومت در گروههای اسلامی و ملت فلسطین بوده است . آنها به اذن خدا در برابر دشمن ایستادند و همانطور که خداوند وعده داده است که: وَلَيَنصُرَنَّ اللهُ مَن يَنصُرُهُ ، إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِیزٌ ، از کمک و نصرت الهی برخوردار شدند. ایستادگی غزه با وجود محاصره‌ی کامل ، نصرت الهی بود ؛ سقوط رژیم خائن و فاسد حسنی‌ مبارک، نصرت الهی بود؛ پدید آمدن موج پر قدرت بیداری اسلامی در منطقه ،‌ نصرت الهی است ؛ برافتادن پرده‌ی نفاق و تزویر از چهره‌ی آمریکا و انگلیس و فرانسه و تنفّر روز افزون ملتهای منطقه از آنان ، نصرت الهی است؛ گرفتاریهای پی در پی و بی‌شمار رژیم صهیونیست، از مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی داخلی‌اش گرفته تا انزوای جهانی و انزجار عمومی و حتی دانشگاههای اروپائی از آن، همه و همه مظاهر نصرت الهی است.
امروز رژیم صهیونیستی از همیشه منفورتر و ضعیفتر و منزوی‌تر، و حامی اصلی‌اش آمریکا از همیشه گرفتارتر و سردرگُم‌تر است .
اکنون صفحه‌ی کلّی و اجمالی فلسطین در شصت و چند سال گذشته،‌ پیش روی ماست. آینده را باید با نگاه به آن و درس‌گیری از آن تنظیم کرد .
دو نکته را پیشاپیش باید روشن کرد :
اول : اینکه مدّعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادی بخشی از فلسطین . هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق به جانبِ « پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل » را بر آن پوشانده‌اند، چیزی جز تن دادن به خواسته‌ صهیونیستها یعنی « پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین » نیست. این به معنی پایمال کردن حق ملت فلسطین، نادیده گرفتن حق تاریخی آوارگان فلسطینی ، و حتی تهدید حق فلسطینیان ساکن سرزمینهای ١٩٤٨ است. به معنای باقی ماندن غده‌ی سرطانی و تهدید دائمی پیکره‌ی امت اسلامی، مخصوصاً ملتهای منطقه است. به معنای تکرار رنجهای دهها ساله و پایمال کردن خون شهدا است.
هر طرح عملیاتی باید بر مبنای اصل: «همه‌ فلسطین برای همه‌ مردم فلسطین » باشد. فلسطین، فلسطینِ « از نهر تا بحر » است، نه حتی یک وجب کمتر. البته این نکته نباید نادیده بماند که ملت فلسطین همانطور که در غزه عمل کرده‌اند، هر بخش از خاک فلسطین را که بتوانند آزاد کنند، به وسیله‌ دولت برگزیده‌ خود، اداره‌ امور آن را برعهده خواهند گرفت ولی هرگز هدف نهائی را از یاد نخواهند برد.
نکته‌ی دوم : آن است که برای دستیابی به این هدف والا، کار لازم است نه حرف؛ جدی بودن لازم است نه کارهای نمایشی ؛ صبر و تدبیر لازم است نه رفتارهای بی‌صبرانه و دچار تلوّن. باید به افقهای دور نگریست و قدم به قدم با عزم و توكّل و امید به پیش رفت. دولتها و ملتهای مسلمان، گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و دیگر کشورها، هر یک میتوانند نقش و سهم خود از این مجاهدتِ همگانی را بشناسند و باذن‌ الله جدول مقاومت را پر کنند .
طرح جمهوری اسلامی برای حلّ قضیه‌ی فلسطین و التیام این زخم کهنه، طرحی روشن، منطقی و منطبق بر معارف سیاسی پذیرفته شده‌ افکار عمومی جهانی است که قبلاً به تفصیل ارائه شده است. ما نه جنگ کلاسیک ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد می‌کنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکميّت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین‌‌المللی را. ما همه پرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد می‌کنیم . ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند . همه‌ مردم اصلی فلسطین از مسلمان و مسیحی و یهودی ـ نه مهاجران بیگانه ـ در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاهها و در هر نقطه‌ی دیگر ، در یک همه پرسی عمومی و منضبط، شرکت کنند و نظام آینده‌ی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولت برآمده از آن پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کرده‌اند ، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را به درستی درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود. البته انتظار نداریم که صهیونیستهای غاصب به آسانی به آن تن در دهند، و اینجا است که نقش دولتها و ملتها و سازمانهای مقاومت شکل می‌گیرد و معنی می‌یابد. مهمترین رکن حمایت از ملت فلسطین ، قطع پشتیبانی از دشمن غاصب است، و این وظیفه‌ی بزرگ دولتهای اسلامی است. اکنون پس از به میدان آمدن ملتها و شعارهای قدرتمندانه‌ی آنان بر ضد رژیم صهیونیست، دولتهای مسلمان با چه منطقی روابط خود با رژیم غاصب را ادامه می‌دهند؟ سند صداقت دولتهای مسلمان در جانبداریشان از ملت فلسطی، قطع روابط آشکار و پنهان سیاسی و اقتصادی با آن رژیم است. دولتهایی که میزبان سفارتخانه‌ها یا دفاتر اقتصادی صهیونیستهایند نمی‌توانند مدّعی دفاع از فلسطین باشند و هیچ شعار ضد‌صهیونیستی از سوی آنان، جدی و واقعی تلقی نخواهد شد.
سازمانهای مقاومت اسلامی که بار سنگین جهاد را در سالهای گذشته بر دوش داشته‌اند، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبه‌رویند. مقاومت سازمان یافته‌ آنان، بازوی فعالی است که می‌تواند ملت فلسطین را به سوی این هدف نهایی به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوی مردمی که خانه و کشورشان اشغال شده، در همه‌ میثاق‌های بین‌المللی، به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است. تهمت تروریزم از سوی شبکه‌ سیاسی و رسانه‌‌ای وابسته به صهیونیزم، سخن پوچ و بی‌ارزشی است. تروریست آشکار، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنهایند؛ و مقاومت فلسطینی، حرکتی ضّد تروریستهای جراّر و حرکتی انسانی و مقدس است.
در این میان ، کشورهای غربی نیز شایسته است صحنه را با نگاهی واقع بینانه بنگرند. غرب امروز بر سر دو راهی است . یا باید دست از زورگوئی طولانی مدت خود بردارد و حق ملت فلسطین را بشناسد و بیش از این از نقشه‌ی صهیونیستهای زورگو و ضّد بشر پیروی نکند، و یا در انتظار ضربه‌های سخت‌تر در آینده‌ نه چندان دور باشد. این ضربه‌های فلج کننده فقط سقوط پی در پی حکومتهای گوش به فرمان آنان در منطقه‌ی اسلامی نیست، بلکه آن روزی که ملتهای اروپا و آمریکا دریابند که بیشترین گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی آنان منشأ گرفته از سلطه‌ی اختاپوسی صهیونیزم بین‌الملل بر دولتهای آنهاست، و دولت مردان آنان به خاطر منافع شخصی و حزبی خود ، مطیع و تسلیم در برابر زورگوئیهای کمپانی‌داران زالو صفت صهیونیست در آمریکا و اروپایند، آنچنان جهنّمی برای آنان به وجود خواهند آورد که هیچ راه خلاصی از آن متصور نیست.
رئیس جمهور آمریکا میگوید که امنیت اسرائیل خط قرمز اوست. این خط قرمز را چه عاملی ترسیم کرده است؟ منافع ملت آمریکا یا نیاز شخص اوباما به پول و پشتیبانی کمپانیهای صهیونیستی برای به دست آوردن کرسی دومین دوره‌ ریاست جمهوری؟ تا کی شماها خواهید توانست ملت خود را فریب دهید؟ آن روزی که ملت آمریکا به درستی دریابد که شماها برای چند صباح بیشتر باقی ماندن در قدرت، تن به ذلت و تبعیت و خاکساری در برابر زر سالاران صهیونیست داده‌اید و مصالح ملت بزرگی را در پای آنان قربان کرده‌اید با شما چه خواهد کرد؟
حضار گرامی و برادران و خواهران عزیز بدانید این خط قرمز اوباما و امثال او به دست ملتهای به پا خواسته‌ی مسلمان شکسته خواهد شد. آنچه رژیم صهیونیست را تهدید می‌کند، موشک‌های ایران یا گروه‌های مقاومت نیست تا در برابر آن سپر موشکی در اینجا و آنجا به پا کنند، تهدید حقیقی و بدون علاج، عزم راسخ مردان و زنان و جوانانی در کشورهای اسلامی است که دیگر نمی‌خواهند آمریکا و اروپا و عوامل دست نشانده‌شان بر آنان حکومت و تحکم و آنان را تحقیر کنند.
البته آن موشکها هم هرگاه تهدیدی از سوی دشمن بروز کند وظیفه‌ خود را انجام خواهند داد.
فاصبر ان وعد الله حق ولا یستخفنّک الذین لا یوقنون.
والسلام علیکم و رحمة‌ الله


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته