-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه

Posts from Khodnevis for 09/17/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



هفته‌ای که گذشت...محمود وعده آزادی آمریکایی‌ها را داد، قوه قضاییه کل ماجرا را تکذیب کرد...

 


 

 

اختلاس بی کلاس!

 

هفته گذشته در حالی که فقط دو فقره اختلاس و تخلف مالی دولت  و حومه دولت، سر جمع حدود ۲۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ (من میخواستم بنویسم ۲۰ هزار میلیارد تومان، اما از دوستانی که دارای مدرک کارشناسی ارشد به بالا در رشته ریاضی محض هستند خواهشمندیم، به ما در نگارش این رقم کمک کنند) داشتم می گفتم، هفته گذشته در حالی که دو خبر خوش هسته ای به مردم داده شد، که یکی اختلاس سه هزار میلیاردی الف-خ و دیگری تخلف ۱۵ هزار میلیاردی الف-نون بود اما رئیس‌ پلیس آگاهی تهران هم برای آن که از قافله عقب نماند از انهدام ۵ باند بزرگ کلاه‌برداری در ۱۸ ماهه گذشته خبر داد و گفت: «ارزش اموال کشف‌شده از ۲۷ نفر از متهمان بیش از ۲۰ میلیارد تومان است».

 

یکی نیست به این سرهنگ عباس علی محمدیان بگوید آخر مرد حسابی در این دوره و زمانه برای ۲۰ میلیارد تومان، کسی را بازداشت می‌کنند؟

اصلا در و همسایه چه می‌گویند؟

در و همسایه هم نه، آدم برای ۲۰ میلیارد تومان آبروی ۲۷ تا مومن را می‌برد؟

اصلا ما را باش نشسته ایم برای ۲۰ میلیارد تومان وقت شما را می گیریم و خودمان را هم معطل کرده‌ایم.

روزگاری شده است آقا جان، این روزها رقم اختلاس و کلاهبرداری اگر کمتر از ۱۶ تا صفر داشته باشد اصلا افت کلاس به بار خواهد آمد افتضاح!

 

 

 

گزارش یک مردم آزاری!

 

نخیر! نیست...
 انگار تخم اش را ملخ خورده است.

 

ما که نفهمیدیم آخر سر میر حسین موسوی، در دیدار با دخترانش این پیغام که: «بروید "گزارش یک آدم ربایی" گارسیا مارکز را بخوانید» را به ملت داده است یا ناشر محترم این کتاب در این بلبشوی رسانه ای، این خبر را منتشر کرده و ملت هم حمله کرده‌اند پاشنه کتاب فروشی‌ها را از جا کنده‌اند.

 

حالا راست و دروغش به کنار، آخر وسط این همه مصیبت، بنده هم یک طوری «زا به راه» شده‌ام.

 

هر چه هست الان دو هفته‌ای است که خانم والده ما را اسیر و عبیر کرده است که این کتاب کوفتی را برایش تهیه کنمف انگاری عمه فی فی هیچی گیر نیاورده و با این کتاب برایش کلاس گذاشته است.

 

اما با توجه به فلاکت این روزهای اینترنت در ایران که با سرعت ۱ مگا بایت و رقم به رقم فلیتر شکن، به زور شاید بتوان، سایت «دارالقرآن الکریم» یا در نهایت وبلاگ «تولیت آستان مبارک امامزاده علی عباس در جاده کاشان» را باز نمود لذا از خیر نسخه اینترنتی این کتاب که گفته می شود ۱۵۴۵۹ بار تا این لحظه - فکر کنم شد ۱۵۴۶۰ بار- دانلود شده است گذشتیم.

 

از سوی دیگر این هفته دو چاپ از كتاب «گزارش یك آدم ربایی» نوشته گابریل گارسیا ماركز که تا پیش از توصیه نامه میر حسین موسوی، از نظر جماعت ایرانی، به «کفر ابلیس» هم نمی‌ارزید اما اکنون با دو ترجمه جاهد جهانشاهی (نشر آگاه) و‌‌ كیومرث پارسای (نشر علم) چسبیده است به سقفِ عناوین کتاب های پرفروش طی روزهای اخیر!

 

 

 

از ترکیدن بخاری تا توزیع لب تاپ!

در شرایطی که خبرگزاری‌های داخلی از افزایش نگرانی‌های خانواده‌ها از ترکیدن بخاری نفتی در مدارس کشور در سال تحصیلی جدید و فصل سرما خبر می‌دهند اما خبرگزاری‌های خارجی می‌گویند: «ایالت تامیل نادو در جنوب هند از پنج‌شنبه توزیع هفت میلیون لپ تاپ رایگان را میان  همه دانش‌آموزان دبیرستان‌ها و دانشجویان کالج‌های دولتی شروع می‌کند».

 

حالا این که حاتم بخشی «فک و فامیل های هاپوکومار» با موضوع بدهی ۵ میلیارد دلاری این کشور به ایران چه ارتباطی دارد به کنار، اما این خبر توزیع لب تاپ در مدارس هند را که خواندم خاطرم آمد که چندی پیش مسوولین وزارت آموزش و پرورش و بهداشت و چند وزارت خانه دیگر از اجرای طرح توزیع شیر پاستوریزه در مدارس کشور میان دانش آموزان مقطع ابتدایی خبر داده بودند که البته اجرای آن بعد از سی سال در واقع تکرار طرح توزیع شیر پاکتی در دوران محمد رضا شاه پهلوی دیکتاتور سابق (خدابیامرز فعلی) بود.

 

هر چند در میانه کار، خبر توزیع شیر های آلوده در برخی مدارس و اسهال و استفراغ تعدادی از دانش آموز طفل معصوم حسابی حال همه را گرفت.

 

 

فیلمِ منتخبِ مدیران و مدیرانِ فیلم!

یک هفته پس از آن که مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی اعلام خبر برخی سایت‌ها در خصوص انتخاب فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار را تکذیب کرد، روز گذشته همین آقای مدیر عامل از انتخاب همان فیلم «جدایی نادر از سیمین» به عنوان نماینده اسکار خبر داد.

دقت فرمودید؟

دوستی که شاهد تعجب ما از این «تکذیب و تایید یک هفته‌ای» بود، می گفت: بابا چه کار داری؟ شاید این بنده خدا در پاسخ به کنجکاوی‌های فک و فامیل خانمش، درباره نام فیلم برگزیده، قول داده بوده که آخر هفته دور هم مصاحبه او از تلویزیون را ببینند و در آن جا نماینده سینمای ایران در اسکار را معرفی خواهد کرد.

اما این رسانه‌ها پاک آبرویش را در مقابل فک و فامیل همسر برده‌اند، لذا مجبور شده تا اول هفته خبر منتشر شده درباره انتخاب فیلم جدایی نادر از سیمین را تکذیب نماید و آخر هفته خودش این خبر را اعلام نماید!

یعنی فیلمی هستند این مسئولین ما ها... خودشان را باید اعزام کنیم اسکار... والله به خدا...

 

 

 

پائولو رینالدو و گوشت قورمه سبزی!

یک زمانی مد شده بود که دلال های فوتبال (الحمدلله این صنعت دلال پروری را در همه زمینه ها داریم) با کلی سر و صدا تعدادی از بازیکنان زمین های خاکی یک جهنم دره ای در برزیل را به اسم بازیکن درجه یک برزیلی که سابقه بازی در ریو دوژانیرو و گرمیو و سائوپائولو (یعنی یک تیم را هم جا نمی انداختند) داشته است به مدیران تیم های باشگاهی ایران قالب می کردند.

اسم های پرطمطراق این بازیکنان همچون پائولو رینالدو، سرجیو، فیلیپ آلبرتو دسزوا و... خلاصه حسابی آب از لب و لوچه طرفداران تیم های صاحب این بازیکنان راه می انداخت اما ای دل غافل که همزمان با آغاز مسابقات و پرده برداری از این اعجوبه های تقلبی! و تماشای ۵ دقیقه راه رفتن این بندگان خدا که برخی شان گفته می‌شد در کشورشان "توزیع کننده پیتزا درب منزل" بوده اند و برخی نیز در یکی از روستاهای برزیل "جوراب بافی" داشته اند، تا ماه ها اسباب خنده هواداران تیم مقابل را فراهم می‌نمود.

حالا این ها را گفتم تا به این خبر برسم که در هفته گذشته به چشمم خورد.

گفته می شود طي دهه ۸۰ شمسي، ارزش مجموع مبادلات كشورمان و برزيل بالغ بر هفت ميليارد و ۴۸۶ ميليون دلار بوده است. از اين ميزان بيش از ۷ ميليارد و۷۲۹  ميليون دلار به واردات از برزيل و ۲۰۷ ميليون دلار به صادرات به برزيل اختصاص داشته است؛ طبعا تراز تجاري منفي است، (منفي ۷ ميليارد و ۷۲ ميليون دلار) يكي از اقلام شاخص و عمده‌يي كه هميشه ما از برزيل وارد كرديم و تقريبا در تمام سال‌ها بجز سال ۱۳۸۱، گوشت بوده و هست. بطوري كه طي يك دهه مجموعا ۴۷۲۰۵۵ تن گوشت از اين كشور به ارزش يك ميليارد و ۵۷۴ ميليون دلار به كشورمان وارد شده است؛ اين ميزان واردات يعني طي اين مدت به ازاي هر ايراني حدود ۶ و نيم كيلو گوشت برزيلي به كشور وارد شده است!

این خبر را هم نوشتم تا هر وقت قصد داشتید به خاطر دو تا تیکه گوشت قورمه سبزی با برادرتان دست به یقه شوید به یاد برزیلی های تقلبی وارداتی به فوتبال ایران بیافتید و "کظم غیظ" فرمایید!

 

 

پشت سر مسافر، ضد حال شگون نداره!

چهار روز هم از آن «دو روز آینده ای» که محمود احمدی‌نژاد وعده داده بود تا دو تبعه امریکایی طی آن از زندان آزاد شوند، سپری شد و نه تنها این دو مهمان خارجی زندان اوین آزاد نشدند بلکه قوه قضاییه با صدور اطلاعیه‌ای خبر آزادی ۲ تبعه آمریکایی متهم به جاسوسی را تکذیب کرد.

حالا این وسط یکی باید برود قوه قضائیه و احمدی نژاد را جدا کند که باز به جان هم افتادند و مشغول رو کم کنی از هم هستند و بنده خدا احمدی نژاد را بگو که در آستانه سفر به امریکا پاک سکه یک پول شده است!

اغلب رسانه‌های جهان، سه شنبه این هفته، از قول محمود احمدی‌نژاد، خبر داده بودند که دو تبعه آمریکا ظرف دو روز آینده آزاد خواهند شد اما قوه قضاییه هم نگذاشت و نه برداشت در اطلاعیه ای تاکید کرد که «هرگونه اطلاع‌رسانی در این زمینه، از سوی این قوه صورت خواهد گرفت» و البته در ادامه هم اعلام کرده که اطلاع رسانی از سوی سایر افراد (منظور شخص دوم مملکت است ها.. من و شما را نمی گوید!) موجه نیست.

این در شرایطی است که وکیل مدافع این دو زندانی امریکایی اعلام کرده بود: «این موضوع امروز به اطلاع خانواده این دو آمریکایی و سفارت سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا در تهران رسیده و بائر و فتال می‌توانند مانند سارا شورد با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از کشور خارج شوند.»

 

خدا می داند این دو مادر چشم به راه از لحظه شنیدن خبر آزادی از زبان رئیس دولت ایران چه قدر خوشحال شده اند و چه سور و ساطی تدارک دیده بودند و طاق نصرت ها در نیویورک برپا شده بود و... خلاصه این کَل کَل قوه قضائیه و احمدی نژاد، ضد حال اساسی به خانواده این دو زندانی خارجی اوین زد.

 

 

بزک نمیر بهار میاد...

 

هفته گذشته خبر عجیب غریبی از دانشگاه شهید بهشتی منتشر شد که طی آن مشخص شد مسئولین این دانشگاه قدیمی همین طور برای خودشان رفته اند یکی از ساختمان های متعلق به خوابگاه دانشجویان را فروخته اند و بدون آن که خوابگاهی جایگزین آن شود و بدین ترتیب حدود ۴۰۰ دانشجوی این دانشگاه در حال حاضر بدون خوابگاه هستند!

 

این که بازار مسکن در تهران داغ است و از قدیم هم گفته اند «مشتری دست به نقد را نباید دست خالی برگرداند» به جای خود، اما وقتی صحبت های یکی از این دانشجویان بی سرپناه با خبرگزاری مهر را می خوانیم می بینیم که واقعا که!

 

این دانشجو گفته است: «دانشگاه شهید بهشتی یکی از خوابگاه های پسرانه را فروخته و در عوض یکی از خوابگاههای دخترانه را به پسران اختصاص داده و هیچ خوابگاه جدیدی هم خریداری نکرده است؛ عملاً فوق لیسانسهای ورودی ۸۸ که بیش از ۴۰۰ دانشجوی دختر و پسر هستند بدون خوابگاه بسر می برند و تاکنون هیچ کدام از مسئولان دانشگاه و خوابگاه شهید بهشتی مقابل درخواست های ما برای ارائه خوابگاه پاسخ قانع کننده ای نداده اند.»

 

البته معاون آموزشی دانشگاه شهید بهشتی، نیز در پاسخ به انتقادات صورت گرفته از فروش ناگهانی خوابگاه پسرانه این دانشگاه گفته است: «ما در حال ساخت یک خوابگاه جدید و خرید خوابگاهی دیگر هستیم»

 

حالا شما تصور کنید با توجه به سابقه متولیان امر که تنها برای تعویض «آفتابه های اسقاطی در توالت خوابگاه»، پس از تشکیل چندین کمیته و کمیسیون مربوطه و بعد از ۶ ماه از محل دریافت کمک های مردمی، پروژه تعویض آفتابه را به اتمام می‌رساندند حالا در شرایطی که ۴۰۰ دانشجوی این دانشگاه بی‌خانمان شده‌اند، خبر از ساخت خوابگاه جدید در آینده می دهند!

بزک نمیر بهار میاد، خربزه یا فکر کنم کمبوزه با خیار میاد!

 

 

در استادیوم، خودم را ثابت می‌کنم!

 

در حالی که کارشناسان ریاضی در تلاش هستند تا بتوانند تعداد صفرهای میزان اختلاس صورت گرفته در هفته گذشته را بشمارند و برخی از کارشناسان حفاری هنوز نتوانسته‌اند به «عمق فاجعه اقتصادی» رخ داده در ایران دست پیدا کنند اما وزیر گوش شکسته‌ی امور اقتصادی و دارایی با خونسری مثال زدنی و خیلی فنی به سبک «رسول خادم»، اعلام کرده است: «این مسئله یک تخلفی است که از سوی یک شعبه بانک صادرات در خوزستان رخ داده است و موضوع در دست بررسی است!»

از سوی دیگر با تلاش برخی از خبرنگاران، سرانجام از الف-خ که رسانه های جریان اصول‌گرا از آن به عنوان عامل اختلاس سه هزار ریشتری! یاد می‌کنند رمز گشایی شد، و مشخص شد که بعله!

صاحب این کلید طلایی که عنقریب است نامش در کتاب رکوردهای گینس ثبت شود و افتخاری دیگر بر افتخارات دولت دزدگیر کشورمان بیافزاید، کسی نیست جز... امیر منصور خسروی مدیرعامل گروه توسعه سرمایه گذاری امیر منصور آریا دارای شرکت خط و ابنیه فنی راهآهن (تراورس)، شرکت فولاد اهواز، آب معدنی داماش، باشگاه فرهنگی ورزشی داماش گیلان، ماشین سازی لرستان، گهر لرستان و ۳۷ شرکت زنجیره‌ای است.

 

توضیح این که با انتشار این خبر و اعلام نام باشگاه داماش گیلان برخی نیز نام امیرعابدینی مدیرعامل باشگاه فوتبال داماش گیلان را در میان متهمان این فاجعه اقتصادی آوردند که البته عابدینی هم خیلی سریع واکنش نشان داد و اعلام کرد که «روز جمعه برای تماشای شهرآورد به استادیوم آزادی می‌روم تا مردم ببینند که اختلاس نکرده‌ام».

 


 


گنجی در پارازیت: قتل‌های زنجیره‌ای خارج از کشور در زمان هاشمی اتفاق افتاد

اکبر گنجی مهمان این هفته برنامه پارازیت بود.بخش کوتاه این گفتگو امروز از صدای آمریکا پخش شده است.

این محقق و روزنامه‌نگار در پاسخ به پرسش کامبیز حسینی در باره عالیجنابان خاکستری و سرخ‌پوش و بقیه عالہجنابان گفت که در فضای آن روزگار روزنامه‌های ایران، تنها می‌توانسته  مفهوم‌سازی کند به شکلی مبهم عاملان را معرفی کند و عالیجنابان خاکستری، کسانی بوده‌اند که حکم قتل روشنفکران را در داخل و خارک از کشور داده‌اند، مثل محسنی اژه‌ای، علی فلاحیان، دری نجف‌آبادی و روح‌الله حسینیان و اینها رئیسی داشته‌اند که «عالیجناب عالیجنابان» یا خود آیت الله خامنه‌ای بوده است.

گنجی گفت که نام منابع خود را به خاطر حضورشان در داخل کشور و امنیت‌شان نمی‌تواند بیان کند. کامبیز حسینی چند بار از سعید حجاریان نام برد و از گنجی پرسید آیا منبع اطلاعات او برای افشای قتل‌ها بوده است یا نه که گنجی به این سوال پاسخ مشخصی نداد.

اکبر گنجی در مورد تعداد قتل‌ها گفت که این گروه ۳۰۰-۳۶۰ نفر را در داخل و تعدادی را در خارج از ایران به قتل رسانده‌اند و همه روشنفکرانی که در خارج از کشور به قتل رسیده‌اند در دوران هاشمی رفسنجانی و هشت ساله اول حاکمیت آیت الله خامنه‌ای بوده است.

در بخشی از گفتگو نیز به کتاب جدید گنجی اشاره شد که در آن نوشته است که آیت‌الله خمینی، دروغ و جاسوسی را در ایران نهادینه کرده است.

گفتگوی کامبیز حسینی با اکبر گنجی را می‌توانید از دقیقه ۱۴ ببینید.


 


اکبر گنجی مهمان این هفته پارازیت
 


کنگره ملی‌ یا کنگره محفلی؟

آنها که روزی هرچه می‌توانستند ظواهر و سمبل‌های ملی‌ را نابود کردند و حداقل خدمت‌گذار سیستمی‌ بودند که چنین کرد، چه شده است که از واژه ملی‌ استفاده می‌کنند؟

تلاش برای تشکیل کنگره ملی‌ توسط مجتبی واحدی من را به یاد استفاده ابزاری احمدی‌نژاد و مشای از نام کوروش می‌اندازد.

ایشان خود را در نقش رهبر«کنگره هنوز تشکیل نشده» گذاشته و می‌فرمایند: من آماده هستم با هر آنکه به اشتباهاتش اعتراف نماید مذاکره نمایم!

عجبا آقای واحدی، شما کی‌ قرار است به اشتباهاتتان اعتراف فرمایید؟ چرا کسی  برای صحبت و مذاکره با شما شرط و شروط تعیین نمی‌کند؟ شما کی‌ قرار است به اشتباهات عمدی خود، در سلب بهترین فرصت از ملت ایران برای  تغییر قانون اساسی باسمه‌ای‌ جمهوری اسلامی که در دوران ۸ سال دولت خاتمی‌ پیش آمده بود از ملت ایران عذر خواهی فرمایید؟ شما کی‌ قرار است بابت سرخورده کردن ملت ایران از بزرگ‌ترین خیزش ملت ايران، موسوم به جنبش سبز، از مردم عذر خواهی کنید؟

آيا شما نبودید که با واژه‌هایی‌ نظیر دوران طلایی‌ امام راحل و اجرای بدون تنازل قانون اساسی، حتا شعار‌های مردم را در همان رسانه‌‌هایی‌ که روزی رسانه‌‌های استکباری شان می‌نامیدید، تحریف فرمودید؟ شما و آقای کدیور کی می‌خواهید از مردم ایران و اپوزیسیون عذر‌خواهی کنید؟ این شما هستید که باید برادری‌تان  با ملت و ملیّت را ثابت کنید نه اپوزیسیونی که برایش شرط و شروط می‌گذارید.

بهتر است به جای اپوزیسیون ملی‌، بر روی شرکت افرادی نظیر مشایی و احمدی‌نژاد در این کنگره به اصطلاح ملی‌تان حساب و ازهم اکنون، برای احمدی‌نژاد هم یک کرسی  در آن رزرو فرمایید.

 نام «ملی‌» زیبنده جلسات محفلی عده‌ای‌ نیست که زمانی برای نابودی هر آنچه که نشانی از ملیّت و ملی‌ گرايی داشت همت گذاشتند .

بهتر است به جای کنگره ملی‌ نام کنگره محفلی بر آن بگذارید، چرا که کنگره ملی‌ با آدم‌های غیر ملی‌ قابل تشکیل نمی‌باشد.

تشکیل  کنگره ملی‌ امری محتوم است اما نه به امرو همت «امّت گویان» مخالف ملت.

به قول دوست نادیده و گرمی‌‌ام آقای نوری علا، گویا همه چیز باسمه‌ای‌ شده است. آنها که در مکتب اسلام و نظام اسلامی بزرگ شده‌اند، حتا بریدگان  آنها نیز تمایل شدیدی به باسمه کاری و تفسیر به رای تمامی تعاریف دردنیای سیاست دارند.

آنها که زمانی همه خارج نشینان را مزدور آمریکا و  اسرايیل می‌دانستند چه شده است که اینک  که خود خارج نشین شده‌اند برای جلب نظر آنهائی که روزی استکبار جهانی‌‌اش می‌نامیدند، حاضر به هر نوع شعبده بازی ولفاظي  شده‌اند؟

آنها که زمانی اپوزیسیون خارج را بی‌ اثر و متوهّم می‌خواندند چه شده است که اینک، همان اپوزیسیون بی‌ اثر! را برای تشکیل کنگره ملی‌دعوت می‌کنند؟

تا اينجاي کار مشکلي نيست و میتوان با اندکی اغماض  چنین استدلال کرد که آنها متحول شده و به آدمهای ملی‌ تبدیل گشته‌اند ،امامشکل آنجا آغازمي‌شود که حضرات متحول شده، براي ديگراني که از ابتدا ملي بوده‌اند شرط و شروط  می‌گذارند و آمادگی‌ خود رابرای مذاکره با آنها اعلام می‌کنند مشروط بر اینکه ابتدا «اپوزیسیون» اعتراف به اشتباهات گذشته  خود بنمایند. 

آقای واحدی گویا تلوزیون جمهوری اسلامی را با کنگره ملی‌ اشتباه گرفته‌اند و بسیار علاقمند به اعتراف‌گیری می‌باشند .

اعتراف گیری، مچ‌گیری، توّاب سازی ،همان سیاق جمهوری اسلامی است که اکنون خدمتگزاران و پرورش یافتگان حتي متحول شده آن نظام، قادر به ترک آن عادت زشت نیستند چرا که ترک عادت موجب مرض است.

تشکیل کنگره ملی‌ ایده بسیار خوبی‌ است و هر ایرانی معتقد به آزادی از آن حمایت می‌کند اما اولا  این ایده، ایده  جدیدی نیست که مثلا آقای واحدی آنرا کشف کرده باشد و به دیگران برای حضور در آن شرط و شروط تعیین نماید، و دوما اینکه این ما هستیم که باید از آقای واحدی برای شرکت و حضور در جایی‌ که نام ملی‌ را با خود یدک می‌کشد بخواهیم ملی‌ بودن خود را ثابت نماید نه اينکه ايشان امتحان ورودي براي اپوزيسيون بگذارند.

اقدام آقای واحدی و اصلاح‌طلبان غیر ملی‌ برای تشکیل کنگره ملی‌ و تعیین شرط و شروط برای اپوزیسیون سابقه‌‌دار و ملی‌ ایران در خارج ، مصداق ضرب المثل «مرده، مرده شور را می‌شوید»  است وبس.

جنازه متعفن نظام اسلامی حاکم بر ایران، شسته شده کفن پیچ، آماده دفن است آنگاه آقای واحدی می‌خواهند به جای کمک به دفن این جنازه متعفن، حاضرین در مراسم دفن نظام را بشورند و کفن کرده، دفن فرمايند. 

-------------

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 


 


راه مدرسه کودکان بختیاری
 


روزی که پرسپولیس هر دو نیمه را باخت

هفتاد و یکمین داربی دو تیم سرشناس پایتخت می‌توانست فرصتی برای حمید استیلی برای بیرون کشیدن تیمش از پایین جدول باشد، اما شاگردان پرویز مظلومی به استیلی و تیمش رحم نکردند.

استقلال در روزی که از فرصت‌ها بهتر استفاده کرد، روحیه بهتری داشت و بارها دروازه معمارزاده را به خطر انداخت. در آن سو، رحمتی با اعتماد به نفس، حتی با وجود مزاحمت‌هات «لیزری» تماشاگران مقابل حمله‌های پرسپولیس به خوبی مقاومت کرد.

استقلال در این بازی، با گل‌های دقایق ۱۴ مجیدی و ۸۱ جباری به پیروزی رسید.

بهترین بخت پرسپولیس را نیز محمد نوری بعد از چند دقیقه تلف شدن وقت از تغییر روند بازی بعد از خطای پنالتی رو علی کریمی به خارج زد.

امروز بهترن بازیکن زمین قاسم

 محسن ترکی داوری سختی نداشت بود. تیموریان، کیانوش رحمتی و خسرو حیدری از استقلال و  حسین بادامکی، غلامرضا رضایی، مازیار زارع و علیرضا نورمحمدی از پرسپولیس  از ترکی کارت زرد گرفتند.

به این ترتیب، استقلال با این پیروزی ۱۶ امتیازه شد و به صدر جدول رفت. پرسپولیس هم با  ۶ امتیاز در رده چهاردهم باقی ماند.

این سومین برد پی‌دی‌پی استقلال مقابل پرسپولیس با مربی‌گری پرویز مظلومی است.


 


یک نماینده مجلس با متهم کردن فرزندان هاشمی: در ایران فقط با آفتابه‌دزدها برخورد می‌شود

جنجال‌های پیرامون بزرگترین اختلاس تاریخی در بانک صادرات همچنان دارد و در تازه‌ترین اظهار نظر یکی از نماینده‌های مجلس هشتم گفته است که پشت این فسادهای مالی، مسئولین بانفوذ قرار دارند.

به گزارش خبرآنلاین محمود احمد بیغش، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با متهم کردن فرزندان هاشمی رفسنجانی به استفاده از رانت گفته است: «پیش از اینها هم دیده بودیم که برخی سران فتنه مثل بچه‌های هاشمی در این اختلاس‌ها دست داشتند و وام‌های کلانی گرفتهاند که هرگز پرداخت نشده است.»

وی با بیان اینکه برخی از مسوولان حکومتی با این فسادها ارتباط دارند و از این‌رو نسبت به آن بی‌توجه شده‌اند گفت که در فسادهای کلان اقتصادی فقط یک گروه خاصی مطرح نیست و نمی‌توان همه مشکلات را «مثلا به گردن جریان انحرافی» انداخت.

آقای احمدی بیغش با اشاره به اینکه پیش از دو سال قبل که جریان انحرافی وجود نداشت هم جمهوری اسلامی شاهد این فسادها بوده است گفت: «من نمی‌دانم که چه ارتباطی بین این اختلاس با جریان انحرافی وجود دارد و اصلا ارتباطی بوده یا نبوده؟ اما نباید خودمان را اسیر حرف‌های خود ساخته کنیم. یک جریان انحرافی‌ای هست، نمی‌شود که همه چیز را به گردن آن بیاندازیم! طی دو سال گذشته که چنین جریانی نبود چرا با این مفسدین اقتصادی برخورد نشد؟»

وی در ادامه با انتقاد از سیاست برخورد مقامات حکومتی با این قبیل فسادها افزود: «چرا حتی در پخش تصاویر، چهره مفسدین اقتصادی نشان داده نمی‌شود ولی صورت هر تخم مرغ دزد بیچاره‌ای را نشان می‌دهند؟ همیشه با آفتابه لگن دزدها برخورد شده نه با کشتی دزدها! چرا با دزدی‌های کلانی که مغز آدم از شنیدن رقمش سوت میکشد، برخورد نمی‌شود؟»

عضو فراکسیون انقلاب اسلامی در پایان هم گفت که «اصلا بنا نیست که با مفسدین اقتصادی برخورد شود و در همین مورد اختلاس سه هزار میلیاردی نیز هیچ برخوردی نمی‌شود.»

در ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی از بانک صادرات یک شرکت به نام گروه «امیرمنصور آریا» و صاحب آن متهم شده است که از طریق تبانی با رئیس یکی از شعبه‌های بانک صادرات استان خوزستان اقدام به گشایش سه هزار میلیارد تومان اعتبارنامه بانکی «غیرمجاز و تقلبی» نموده است.

همچنین برخی گزارش‌های منتشر شده از ارتباط تیم دولت و به خصوص اسفندیار رحیم مشایی با عامل این اختلاس سه هزار میلیارد تومانی خبر داده‌اند؛ گزارش‌هایی که بلافاصله توسط دفتر ریاست‌جمهوری رد شد.


 


امام جمعه اصفهان: ایران به‌شدت كمبود طلبه روحانی دارد

به گزارش خبرگزاری فارس یوسف طباطبایی‌نژاد، نماینده ولی فقیه در استان اصفهان گفته است: «با توجه به آمار بالای طلاب وهابی در کشورهای همسایه ایران، کمبود طلبه شیعه در کشور به شدت احساس می‌شود.»

آقای طباطبایی‌نژاد با بیان اینکه در حال حاضر فقط ۶۰ درصد مدارس روحانی برای اقامه نماز جماعت دارند گفت «حضور یک روحانی دائم در تمامی مدارس بسیار با ارزش است؛ و باید برای این موضوع تمهیدی اندیشیده شود.»

وی در ادامه با اشاره به تعداد ۷۰۰ نفر امام جمعه در کشور گفت که «به اعتقاد من تعداد آنها باید افزایش یابد؛ اما به دلیل کمبود روحانی این کار میسر نیست.»

امام جمعه اصفهان با اشاره به تعداد روحانیون در دیگر کشورها گفت که در کشورهای پاکستان و افغانستان هزاران طلبه روحانی وجود دارد اما در ایران این کمبود به شدت احساس می‌شود.

نماینده ولی‌فقیه با بیان اینکه استان اصفهان از نظر تعداد طلبه، در رتبه سوم کشور قرار دارد گفت: «ائمه جماعات با مسئولان شهرستان‌ها همراه و همدل بوده و به مثابه یک بال معنوی برای روسای اداره‌ها به شمار می‌روند.»

امام جمعه تهران: اختلاس بانک صادرات کار یک نفر نیست

همزمان با فاش شدن پرونده پر سر و صدای اختلاس تاریخی و بزرگ از بانک صادرات و متهم شدن تیم محمود احمدی‌نژاد به شرکت داشتن در این سرقت کلان، امام جمعه تهران گفت این اختلاس کار یک نفر نیست.

به گزارش خبرگزاری فارس احمد خاتمی، امام جمعه تهران در نماز جمعه امروز گفت: «اختلاس این چنینی نمی‌تواند کار یک نفر باشدبلکه کار مجموعه و روابط است، بنابراین مردم خواهان برخورد سریع و دقیق و اشد مجازات برای عاملان آن هستند.»

خاتمی با اشاره به تعیین غلامحسین محسنی اژه‌ای به عنوان مسئول رسیدگی کننده به این اختلاس از سوی رییس قوه قضاییه این اقدام آیت‌الله لاریجانی را «ستودنی» دانست و گفت آقای محسنی اژه‌ای «مشهور به قاطعیت هستند و باید موضوع با جدیت پیگیری شود.»

وی در پایان نیز در خصوص مجازات عاملان این اختلاس هم تاکید کرد: «اشد مجازات باید برای این مجرمان در نظر گرفته است، زیرا انتظار مردم از قوه قضاییه همین است.»


 


مکارم شیرازی: حوزه باید بر احزاب سیاسی نظارت کند

 

به گزارش آفتاب نیوز، مکارم که در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید حوزه تهران سخن می گفت بر کارکرد سیاسی حوزه های علمیه تاکید کرد و گفت: «تهران مرکز ثقل مدیریت کشور،‌ محل تصمیم‌گیری‌های کلان نظام، مرکز قوای سه‌گانه حکومت و نبض عمده اقتصادی کشور است و برنامه‌های کلان فرهنگی، دانشگاه‌ها و مراکز عمده علمی کشور نیز در این شهر قرار دارند و حوزه تهران باید متناسب با این موارد خود را ساخته و به حد آنها برسد.»

 

وی ادامه داد: «نظارت بر احزاب سیاسی نیز از جمله دیگر وظایف حوزه تهران است زیرا برخی از این احزاب احتمال دارد که راه انحراف را بروند؛ البته این مطلب به معنای این نیست که حوزه خود یک حزب باشد، بلکه باید دانست حوزه در عین حال که حقیقت سیاست را دنبال می‌کند باید بر احزاب سیاسی نیز نظارت داشته باشد.»

 

وی پیش از این نیز خواستار نظارت روحانیون بر رادیو و تلویزیون شده بود.

 

این مرجع تقلید مورد وثوق رسانه های اصول‌گرا در بخش دیگری از گفته هایش درباره مسائل اخلاقی اظهار داشت: «بسیاری از مفاسد اخلاقی و انحرافات در تهران نمایان شده است و باید برادران و خواهران طلبه با هماهنگی‌ با هم در مقابل این انحرافات ایستادگی کنند.» وی ادامه داد: «باید توجه داشت که با بی‌توجهی به مسائل اخلاقی، این مسائل به مسائل سیاسی تبدیل خواهند شد و در نهایت انقلاب ما را متزلزل خواهند کرد؛ لذا ما باید در توجه به این مسائل دل بسوزانیم.»

 

مکارم شیرازی همچنین حوزه های علمیه را به وجود آورنده جمهوری اسلامی و در عین حال مستقل از آن دانست و گفت: «در ایران، حوزه‌های علمیه حکومت را ایجاد کرده‌اند و مستقل از آنها هستند و باید گفت که استقلال مالی و استقلال آنها در دیگر موارد باعث نظارت آنها بر حکومت می‌شود تا بدین وسیله اشتباهات‌شان را بیان کنند و به انتقاد سازنده از آنها بپردازند.»

این گفته‌ها در شرایطی درباره استقلال حوزه های علمیه بیان می شود که مخالفان جمهوری اسلامی معتقدند نهادهای آموزشی علوم دینی ایران به دلیل وابستگی شدید به بودجه های دولتی، عملا به ابزاری در دستان حکومت تبدیل شده‌اند.


 


حمله شدید خزعلی به محسن رضایی: ترسو، ناچیز، چوپان، فاسد.. از اربابت هم نمی‌ترسم

فرزند آیت‌الله خزعلی که به تازگی از زندان آزاد شده است در حمله‌ای بی‌سابقه به محسن رضایی، به مطلب هجوی که در تابناک، وب‌سایت نزدیک به محسن رضایی علیه وی منتشر شده واکنش نشان داد.

به نوشته‌ی وب‌سایت باران، آقای خزعلی در پاسخ به مطلب تابناک علیه یادداشت او در خصوص «اعتصاب غذا، آخرین حربه مظلومان» نوشت: «وقتی چوپانی را که به عمل شبانی گوسفندان مشغول است، به یکباره فرمانده سپاه می کنیم، ما بسیجیان را گوسفند فرض می کند، و چون بناگاه او را وارد رده های بالای سیاست می کنیم، مردم را گوسفند می پندارد، جناب سبزوار رضایی، این بسیجی خیبر نه از دوران فرمانده سپاه بودنت می ترسید که تره برایت خرد کند، نه ورود ناپخته ات به عرصه سیاست و اخذ دکتری در حین خدمت، تو را در نظرش بزرگ کرد، نه از پول کلانت که صرف بوق های تبلیغاتی می کنی دلنگران است.»

سایت تابناک روز چهارشنبه در مطلبی در پاسخ به یادداشت مهدی خزعلی نوشته بود: «مهدی خزعلی در آخرین پست وبسایت خود با انتشار مطلبی با نام «اعتصاب غذا آخرین حربه مظلومان» به بافتن آسمان و ریسمان و توجیه این اقدام که مصداق اقدام به خود انتحاری و از نظر شرعی، عقلی و عرفی نکوهیده است، پرداخته است. یک پرسش از او اما همواره در اذهان آگاهان مطرح است و آن اینکه آیا برای به یغما بردن خاک سرخ جزیره هرمز توسط برخی‌ها نیز ایشان توصیه کارشناسی برای مردم محروم و مظلوم این منطقه در انبان خود دارند؟!»

این اتهام کنایی به مهدی خزعلی باعث شد تا وی به محسن ضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام حمله کند و اتهام‌های بسیاری را به وی وارد کند.

خزعلی خطاب به رضایی نوشته است: «امپراتوری بزرگ ما قدرتمند تر از آن است که از تو و اربابانت بهراسیم، ما امپراتوری بزرگ خود را در نصف عرض پتوی سربازی در سلول انفرادی گسترده‌ایم، در آن خلوت دلخواسته با خدای خویش، تو و اربابانت را به هیچ انگاشته‌ایم، مرزهای امپراتوری ما مستحکم‌تر از هر دژی است، حصن حصینی است که آسیب ناپذیر است!»

فرزند آیت‌الله خزعلی در ادامه محسن رضایی را فردی «زبون و ترسو» خوانده و اضافه کرده است: «ما در امپراتوری خود ترسی نداریم که شما با تمام رسانه‌های استبدادی‌تان بر ما بتازید، ما قوی‌تریم! چرا که از سخن گفتن شما نمی‌هراسیم، هر چه می‌خواهید ناروا بگویید!  اما شما زبون و ترسو و ناچیزید، چون از سخن ما و تماس ما با مردم بر خود می‌لرزید! نفس کشیدن ما در سلول انفرادی نفس شما را می‌گیرد، جنازه ما در محبس  مرگ شما را فریاد می‌کند.»

«محسن رضایی؛ فرمانده بی‌کفایت سپاه در دوران جنگ»

خزعلی در بخش دیگری از مطلب خود در انتقاد از محسن رضایی وی را متهم به بی‌کفایتی در مدیریت جنگ کرده و تلویحا گفته است که بسیاری از کشته شدگان جنگ تنها به خاطر بی‌کفایتی رضایی جان خود را از دست داده‌اند: «هزار بار اگر نامت را عوض کنی، باز تو را می شناسم، من تو را محسن نمی دانم و نمی خوانم، اگر بیست و چند سال بعد از جنگ سکوت کرده ام، نمی خواهم داغ دل شهیدانمان تازه شود! آنوقت فریاد خانواده شهیدان بر سرت بلند خواهد شد، از کجا بگویم؟ از بدر بگویم؟ که سرهای بچه ها را در برابر دیدگان همرزمانشان مثل هندوانه در آب منفجر می کردند! از شلمچه بگویم که بر بچه های ما چه گذشت؟ از رمضان و کوشک بگویم که مثلثی ها را درست شناسایی نکرده بودید و چه عزیزانی را از دست دادیم؟»

خزعلی ادامه داده است: «می‌دانی هیچ‌یک از بچه‌ها پیشروی را ندیده بودند! همه آنقدر جلو می‌رفتند تا به ضرب گلوله دشمن شهید شوند و بعدی‌ها از کشته برادر عبور کرده و قدری جلوتر شهید می‌شدند! از باکری‌ها بگویم که دلشان از دست تو خون بود؟ از شهید رستگار بگویم که با قهر، کِلاشی برداشت و به مشهد خویش رفت!؟  از تپه شهدا بگویم؟ از عملیات‌هایی که بدون شناسایی فرمان حمله می‌دادید؟»

وی سپس رضایی را به عافیت طلبی متهم کرده و نوشته است: «شما که در قرارگاه زیر کولر بودید، نمی‌دانستید بر بچه‌ها چه می‌گذرد.»

«فساد اقتصادی سپاه، بسیج و امام جمعه»

در یادداشت تابناک مهدی خزعلی متهم شده است که سهامدار شرکت باستان معدن هرمز است. آقای خزعلی با رد این اتهام می‌گوید که سهامدار این شرکت؛ نه وی، که محمد مهدی خزعلی فرزند مصطفی است، و فقط تشابه اسمی بوده است که البته خزعلی نوشته است:‌ «و شما این تشابه اسمی را خوب می‌دانید و اگر نام هرمز و نام مرا جستجو می‌کردید، بارها جواب داده‌ام!»

خزعلی اما می‌گوید که این شرکت «ماجراهای ننگین»ی دارد که وی نمی‌خواسته فاش کند اما اکنون می‌گوید.

وی می‌گوید: «اما می‌گویم و این ننگ را نمی‌توانید پاک کنید، در آنجا هم پای بعضی افراد سپاه و بسیج و فرمانده و امام جمعه در بین است!  اگر من در خاک سرخ هرمز کاره‌ای بودم و دخالتی داشتم، بسیاری از مسئولین (از جمله احمدی نژاد) را به پای میز محاکمه می‌کشاندم!  لابد صاحبان آن شرکت از جان‌شان می‌ترسند، که صدایشان در نمی‌آید!»

مهدی خزعلی در پایان نیز با متهم کردن سپاه به دست داشتن در فساد شرکت باستان معدن هرمز گفته است «چرا سپاه از انتشار گزارش مجلس ششم در این زمینه می‌هراسد.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته