خبر / رادیو کوچه
در روزهای اخیر، شعبه یک دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ریاست قاضی باقریان احکام فعالان ستاد میرحسین موسوی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری و یکی از رهبران معترضان به دولت جمهوری اسلامی، در مازندران را صادر کرده است.
به گزارش دانشجونیوز، در حکم صادر از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل اتهام هر یک از این فعالان بر اساس مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامی و با توجه به مفاد مواد 46 ، 47 قانون مذکور، بابت اعمال ارتکابی که از مصادیق ماده 500 قانون مجازات اسلامی و اتهام تبانی در جهت اقدام علیه امنیت کشور ذکر شده است.
بر اساس حکم صادره احمد میری 20 ماه حبس تعزیری، علیرضا شهیری 15 ماه حبس تعزیری، علیاکبر سروش 7 ماه حبس تعزیری، آریا آرامنژاد 10 ماه حبس تعزیری، علیرضا فلاحتی 10 ماه حبس تعزیری، محمدرضا کربلایی آقاملکی 10 ماه حبس تعزیری، محمد معصومیان 10 ماه حبس تعزیری، مصطفی ابراهیمتبار به 10 ماه حبس تعزیری محکوم شدهاند.
گفتنی است سال گذشته هر یک از این فعالان پس از حضور در جلسه دادگاه به ارایه دفاع از اتهامات خود پرداخته بودند.
بیشتر بخوانید:
«اظهارات تکاندهنده فعالان سیاسی مازندران»
خانجون بهنام / رادیو کوچه
behnam@koochehmail.com
«جورج کلونی در دادگاه برلوسکونی، نخستوزیر ایتالیا»
«جورج کلونی»، بازیگر مشهور هالیوود به عنوان شاهد در دادگاه رسیدگی به پرونده موارد غیر اخلاقی برلوسکونی، نخستوزیر ایتالیا حاضر میشود.
…………………………………………………..
«اولین مصاحبه تاتلیسس با رسانهها بعد از ترور»
«ابراهیم تاتلیسس»، خواننده معروف کرد در ترکیه در مصاحبه با رسانهها از کادر پزشکی بیمارستان و هواداران خود تشکر کرد.
ورلد بولتین گزارش داد ابراهیم تاتلیسس بعد از ترور 14 مارس و عمل جراحی روی مغزش جلوی رسانهها قرار گرفته و بمدت کوتاهی صحبت کرد. وی در پاسخ به این سوال که وضعت چگونه است؟ جواب داد من بسیار، بسیار خوب و سر حال هستم. وی از طرفدارانش که روزها در پشت درب بیمارستان منتظر شنیدن خبر سلامتی وی بودهاند، تشکر کرد و گفت برایم دعا کنید. وی همچنین گفت هزاران ایمیل از تمام نقاط دنیا دریافت کرده است و به همین خاطر جهت تشکر از طرفدارانش درخواست مصاحبه داده تا آنها خوشحال شوند.
پزشکان بیمارستان «آجه بادیم مسلک» در استانبول، نیز در مصاحبهای وضعیت عمومی بیمار خود را رو به بهبود گزارش کردند اما اعلام کردند همچنان در مورد قسمت چپ بدن ابراهیم تاتلیسس که ممکن است حرکت نکند، نگرانند.
کاگلار کوهادار اوغلو، رییس تیم جراحان بیمارستان، ایلهان الماسی، عصب شناس و سوکرو یازر متخصص فیزیوتراپی شبانه روز تلاش دارند تا سلامت کامل را به وی بازگردانند. ظاهرن ابراهیم تاتلیسس قادر به بلند شدن نیست و با کمک پرستار میتواند این کار را انجام دهد، اما معالجات فیزیوتراپی آغاز شده و سرعت بهبودی نیز گسترش یافته است.
…………………………………………………..
از این جا به بعد را پس از گره زدن سبزهها بخوانید.
…………………………………………………..
«جانی دپ بالاخره با آنجلینا جولی ازدواج کرد»
«جانی دپ» در عید نوروز همراه با مادر خود به خواستگاری آنجلینا جولی رفت و توانست رضایت پدر آنجلینا را به دست آورد. آنها در روز 12 فروردین برابر با روز جمهوری اسلامی مراسم خود را برگزار کردند.
لازم به ذکر است زمان عروسی به هیچوجه با سالروز جمهوری اسلامی ارتباطی ندارد.
…………………………………………………..
«رحیم مشایی و هدیه تهرانی»
«اسفندیار رحیممشایی» پس از کش و قوسهای فراوان دل به دریا زد و از «هدیه تهرانی» درخواست ازدواج کرد.
امیدورایم که به پای هم پیر شوند.
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
امروز سیزدهمین روز از سال یکهزار و سیصدونود هست و بنا به آنچه ما ایرانیها رسم داریم، بهطور معمول هرجا که باشیم سری به دشت و دمن میزنیم و چند ساعتی را در دامان طبیعت میگذرونیم.
اون قدیمترها که تهران هنوز اینقدر عریض و طویل نشده بود و ساختوسازهای بیرویه اطرافش را احاطه نکرده بود، صبح زود سیزده بدر، با اعضای خانواده و فامیل راه میافتادیم که اسیر ترافیک جادهها نشویم و زودتر برسیم به یک جای سبز و باصفا کنار رودخانه «رودهن» یا «اوشون فشم» یا از اون طرف کنار سد «لار» تا بساطمون را پهن کنیم و ما بچهها به بازی بپردازیم و مامانها به آماده کردن غذا و پدرها به جمعکردن هیزم یا بازیهای بزرگانه یا لختی چرتزدن مشغول باشند.
همیشه خدا خدا میکردیم که توی تقویم سیزده بدر روزی غیر از جمعه باشه و ما بتونیم یه روز تعطیلی دیگه داشته باشیم و از مدرسه رفتن راحت بشویم. و اون موقع که سیزده بدر میافتاد روز پنجشنبه که دیگه محشر بود. آخه فکرشو بکنین بعد از دو هفته تعطیلی و خوردن و خوابیدن و مهمونی رفتن چهکار سختی بود باز روز از نو و صبح زود بیدارشدن و مدرسه رفتن…
حالا دردناکتر از این دانشآموزانی بودن که مشقهای عیدشون رو که بهطور معمول هم شامل پرکردن یک دفترچه صدبرگی میشد، تا اون روز ننوشته بودند و تازه باید از سیزده بدر که برمیگشتند درحالی که غرغرهای مادر و گاه پدر هم موسیقی زمینه میشد تا دیروقت خمیازهکشان بنشینند و مشقهایشان را تمام کنند گاهی هم دنبال راه فراری بودند که مثلن یک روز دیگر مدرسه نروند شاید دل دردی، سر دردی، چیزی …
سالها بعد همیشه وقتی چشمم به این پیکهای شادی که به جای مشق عید به بچهها میدادند میافتاد کلی دلم به حال خودمون میسوخت که چقدر باید توی تعطیلات عید زحمت میکشیدیم و مینوشتیم البته یادمه من همیشه مشقهامو همون آخرین روز سال که تعطیل میشدیم تا به استقبال سال نو بریم مینوشتم و تازه به تبعیت از سنت دیرینه فامیلی کلی هم دورو بر صفحههای مشقهام رو نقاشی و گل و بلبل میکشیدم که حسابی بهاری بشه.
اما سیزده بدرها بساط خوراکیهای خاص هم داغ بود از ناهار ظهر که بگذریم از ابتداش شروع میکردیم به خوردن آجیلهای باقی مونده از این چند روز و انگار که یک مسابقه بود برای تمامکردن آنها تو همون روز سیزدهم. آشرشته بعد از ظهر هم دنیای خودش را داشت بهخصوص این که دست جمعی و توی اون طبیعت لطیف بهاری خورده میشد بعدش هم کاهو سکنجبین یا سرکه که جز جدانشدنی خوراکیهای سیزده بدر بود. این سنت کاهو خوردن اونقدر برای من دلپذیر بود که حالا بعد از سالها حتا اگر سیزده بدر جایی نروم و توی خونه سیزده رو به در کنم بالاخره این سنت رو بهجا میآرم و با یه ظرف کاهو و سکنجبین که البته من سرکه رو ترجیح میدم از خجالت خودم در میام.
خلاصه روز سیزده بدر مثل تموم روزای عید روز سورچرانی شکم بود. یه ناهار دستهجمعی کنار سفرههای طولانی و پر از خوراکی که اگر چند تا خانواده بودیم هر کس قابلمه غذایش رو میگذاشت اون وسط و شروع میکردیم به امتحان تمام غذاها، از کوفته و لوبیا پلو گرفته تا زرشک پلو و باقالی پلو. بعدش هم عصر که میشد اگر خوششانس بودیم و تونسته بودیم سر راه ذرت تازه بخریم بخش هیجانانگیز ماجرا فرا میرسید و خوردن ذرت کبابی هم به برنامهها اضافه میشد.
یکی از کارهای خاص این روز هم بازی الک دولک بود که انجام میدادیم و کلی کیف میکردیم. عصر و غروب هم بعد از این که دیگر هیچ خوردنی باقی نموند از ترس باران که هرساله بارشش جزو یکی از آیینهای سیزده بدر شده، زود بساطمون رو جمع میکردیم و بعد از اون که سبزه عیدمون رو که از ابتدای راه روی ماشین گذاشته بودیم تا نشون بدیم داریم میریم سیزده بدر یه جایی توی اون منطقه میانداختیم و البته قبلش اگر سبزه دیگری برای گرهزدن پیدا نکرده بودیم چندتایی هم گره بهش میزدیم، راه می افتادیم.
این ماجرای گره زدن سبزه و آرزو کردن هم از اون ماجراهای بامزه سیزده بدر بود. سالهای بعد وقتی میدیدیم دیگه سبزه گرهزدن کارساز نیست و آرزوهای ما با این سبزههای ظریف برآورده نمیشه دنبال گره زدن یه بوته بزرگتری بودیم تا شاید کارساز باشه و این آخریها به فکر افتادیم مثلن درخت چناری یا بیدی رو گره بزنیم شاید افاقه کنه. بعد از همه این کارها هم حالا باید راه میافتادیم و توی یک جاده پر ترافیک آهسته آهسته راه یک ساعته را دو سه ساعتی طی میکردیم تا به خانه برسیم و البته باز سر راه از نوبر کردن چغاله بادام و گاهی گوجه سبز هم غافل نمیشدیم.
حالا خیلی ساله که دلم لک میزنه برای اون سیزده بدرهای دوران کودکی. این سالها حتا اگر بخواهی خیلی هم مقید به اجرای سنت باشی همیشه یه جای قضیه میلنگد. یا آش رشتهای در کار نیست یا کاهو سکنجبین، یا مراسم توی سالن برگزار میشود و گاهی هم دیگه از اون شور و حال کودکانه برای انجام اون بازیها خبری نیست. از همه مهمتر اگر جایی دور از وطنت باشی گاهی اوقات تو بعضی مناطق از اون عطر و بوی هوای بهاری هم خبری نیست. به هر حال سیزده بدر همیشه برای من از اون آیینهای خاطرهانگیز بوده. امروز هم از چند تا از هم وطنهامون که در جاهای مختلف به بهانه سیزده بدر دور هم جمع شدند راجع به خاطراتشون از سیزده بدر پرسیدم.
اکبر ترشیزاد / رادیو کوچه
شاید باورکردنش برای خیلیها سخت باشد که این ورزش که اکنون از سوی بسیاری از مردم ایران ناشناخته است و فقط تعداد اندکی از ثروتمندان قادر به انجامش هستند، روزگاری ورزشملی ما ایرانیان بوده و حتا یکی از دلایل ساخت میدان زیبا و تاریخی «نقشجهان» در اصفهان نیز اجرا و تماشای این بازی توسط «شاهعباسصفوی» بوده است. بله چوگان این ورزش مهجور کنونی، یکی از ورزشها و بازیهای کهن و آیینی سرزمین ایران است.
به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران و تاریخدانان، ریشهی بازی چوگان به قبایل ایرانی در زمان سلطنت «هخامنشیان» بازمیگردد، که نشانههای آشکارتر آنرا میتوان در ادبیات ایرانزمین یافت. «فردوسی» شاعر بلندآوازهی ایران در شاهنامهی خود که برگرفته از شاهنامههای کهنتر بود، بارها به این بازی در شعرهایش اشاره میکند. او قصهی چوگانبازی «سیاوش» و «افراسیاب» را به نظم درمیآورد و در جایی دیگر میگوید:
همه کودکان را به میدان فرست برای دیدن گوی و چوگان فرست
«سعدی»، «حافظ»، «ناصرخسرو» و «مولانا» هم به چوگان اشاره کردهاند. مغولان پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران آشنا میشوند، چوگانبازی را نیز یاد گرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج میدهند. میتوان گفت که گرایش کشورهای شرقآسیا به چوگان نیز به همین دلیل است. از این دوره بهعنوان مهمترین برهه خروج چوگان از ایران یاد میشود.
چوگان در دوره «صفویه» به اوج شکوفایی خود رسید. اسناد تاریخی نشان دادهاند که «شاهعباس» چوگانباز بوده است و حتی پیش از اینکه به اصفهان بیاید، در قزوین که پایتخت ایران بوده، چوگان بازی میکرده است. همچنین میدان «نقشجهان» اصفهان برای چوگانبازی بنا نهاده شده بود. اروپاییان در زمان «صفویان» و در زمان استعمار خود در هند، با این بازی آشنا شدند و افسران انگلیسی نیز به طور حرفهای چوگان را در باشگاه «کلکته» آموخته و با خود با انگلیس بردند. بعدها نیز ورزشهایی از قبیل «گلف» و «هاکی» پدید آوردند که دستههای استفاده شده در این بازیها به همان چوبچوگان برمیگردد. در سال ۱۸۶۰ میلادی، چوگان در انگلیس متداول میشود. سپس از این کشور بازی به آمریکایجنوبی میرود و به شدت رواج مییابد، چنانکه اکنون چوگان در آمریکایجنوبی از همه جای دنیا بیشتر بازی میشود و طرفداران بسیاری نیز دارد. این ورزش در ایران پس از صفویان کمکم رو به فراموشی رفت. البته در زمان پهلوی، در ارتباط با اروپاییان، چوگان دوباره مورد توجه قرار گرفت، ولی مانند گذشته رواج نیافت.
چوگان، بازی بیانگیزهای نبوده است و یک بازی سراسر استراتژیک است که آمادگی سوار و اسب را با هم نیاز داشته است. سوار و اسب در بازی چوگان مشق رزم میکردهاند. اسب وقتی مقابل مانعی قرار میگیرد، بهطور طبیعی فرار میکند، اما اسب چوگان به سمت مانع رفته و خود را در شرایطی قرار میدهد که سوار، چوگان بزند. اسبی که خود را با شرایط چوگانباز در میدان تطبیق میداده، براحتی میتوانسته است در میدان جنگ نیز حضور یابد. در هر تیم چوگان چهار نفر بازی میکنند. هدف این بازی فرستادن توپ در دروازهی حریف میباشد. پس از هر گل، دو تیم زمین خود را تعویض میکنند و داور توپ را در مرکز زمین قرار میدهد. در صورتی که دو تیم برابر شوند، وقت اضافی به آنها تعلق میگیرد و اولین تیمی که گل بزند، برنده اعلام میشود.
«بگذار مردم بازیهای دیگری را برگزینند، اما بهترین بازیها، بازی پادشاهان است.» این جملهای است که بر روی لوحیسنگی در کنار یکی از زمینهای چوگان در پاکستان حک شده است. این یک واقعیت است که متاسفانه برخی از ورزشها در ایران و شماری از کشورهای جهانسوم، همواره ویژهی ثروتمندان و طبقهی حاکمان بوده است. چوگان و تنیس نیز از همین نمونهها هستند. اما شکی نیست که اگر کشوری چون ما بخواهد تا در اینگونه ورزشها موفق باشد، باید در گسترش همگانی آن و بیرون آوردنش از انحصار قشری خاص بکوشد تا شاید در آینده بتوان عظمت ورزشهای ملی چون چوگان را به ایران بازگرداند.
خبر / رادیو کوچه
در جریان تظاهرات خشونتآمیز علیه سوزاندن قرآن در آمریکا، خبرگزاریها از کشتهشدن دستکم 9 تن و مجروح شدن ۷۰ نفر در شهر قندهار، در جنوب افغانستان خبر دادهاند.
به گزارش الجزیره، صدها نفر در اعتراض به سوزاندن نسخهای از قرآن به وسیله کشیش تری جونز، در ایالت فلوریدای آمریکا، روز شنبه، در شهر قندهار اقدام به تظاهرات کردهاند.
بر اثر درگیری میان تظاهرکنندگان و پلیس، ۹ تن کشته و ۷۳ تن دیگر مجروح شدهاند.
زلمی ایوبی، سخنگوی والی قندهار گفته است: «راهپیمایی حق مردم است، اما شماری از راهپیمایان در تظاهرات امروز خودروهای مردم را آتش زدهاند، مغازهها را سوزانده و در خیابانها لاستیکهای این خوردها را آتش زدهاند.»
این در حالی است که روز جمعه نیز در پی تظاهرات خشونت آمیزی در شهر شمالی مزار شریف، شماری از تظاهرکنندگان به دفتر سازمان ملل حمله کردند و دستکم ۱۲ تن را کشتند.
هفت تن از کشتهشدگان این حمله شامل سه کارمند خارجی دفتر نمایندگی سازمان ملل، یوناما، و چهار تن دیگر نگهبانان نپالی این دفتر بودهاند.
بیشتر بخوانید:
«کشتن کارمندان سازمان ملل حرکتی بزدلانه بود»
علی انجیدنی / رادیو کوچه
کلکل (به فتح کاف) یا کاوکاو (ر.ک. فرهنگ معین) به معنای هرزهگویی، پرحرفی و کار بیهوده است. شاعر میگویید: «درسفر با گردکانم در جوال/ میکشم از کلکل او قیلوقال (بسحاق اطعمه، از قول خرما از فرهنگ رشیدی)»
ما ایرانیها بسیار علاقهمند به کلکلکردن و یا به عبارت امروزیتر کلانداختن هستیم و تمام زندگی و تاریخمان پر از تجربهها و حوادثی است که ریشه آن را در کلکل کردن میابیم. مصداق اول را از «تحریم تنباکو» شروع میکنیم زمانیکه فقیه زمان بهخاطر لجبازی با «شاه و امین السلطان» و تحتتاثیر حرف شاگرد خود «سید محمد اصفهانی» (که گفت: «شما چرا حکم تحریم را صادر نمیکنید اگر میترسید این قضیه به قیمت نابودی شما تمام شود مگر خون شما از امام حسین رنگینتر است)» اقدام به صدور حکم تحریم تنباکو کرد(1) و در آن بلوا یک تاجر اصفهانی حاضر شد شبانه دوازدههزار کیسه تنباکوی خود را آتش بزند و خود را به خاک سیاه بنشاند تا چیزی به کمپانی انگلیسی نرسد(2) البته میهنپرستان جمله «ادوارد براون» را تکرار نکنند که این تاجر بهخاطر حس میهن دوستی خود حاضر شده این کار را بکند چون این قضیه به میهن او هیچ ارتباطی پیدا نمیکرد.
در طول تاریخ نمونههای دیگر به وفور در سطح اجتماع پیدا میشود ولی شاید یکی از بهترین آنها ماجرای لجبازی و کل انداختن طبقه تحصیلکرده و دانشجویان در سالهای 56 و 57 با حکومت پهلوی باشد که علیرغم هزینهکردن دلارهای نفتی در دانشگاهها، دانشگاهیان بهخاطر همین سنت ناپسندیده هر اقدام رژیم را توطئه استکباری و دیکتاتوری میدانستند و گوششان بدهکار هیچ جهاندیده و تاریخگویی نبود.
در طی سی سال حکومت اسلامی این کلکلکردن در جاهایی به قیمت جان افراد تمام میشد که ماجرای روی مین رفتن بسیجیها شاید دلخراشترین آنها باشد. اینجا هم صدای میهنپرستان در خواهد آمد ولی شاهدان جنگ میدانند که در اغلب موارد بعد از یک زمینهسازی روحی و روانی و مذهبی اولین نفری که اقدام به رفتن روی مین میکرد حس کلاندازی بقیه را تحریک میکرد تا آنها نیز جانشان را روی دست خود گیرند و فدای یک احساس غلط شوند. یا در یک عملیات فرمانده یک گردان با اینکه پس از شروع عملیات متوجه شد عملیات گرفتن یکی از ارتفاعات غرب لو رفته است ولی بخاطر کل انداختن با فرماندهان، تمامی گردان خود را به نابودی کشاند(خاطرات یک شاهد زنده)
ماجرای کلکل مردم با حکومت در انتخابات ریاست جمهوری هفتم را همه به یاد دارند ،جاییکه عده زیادی برای کمکردن روی حکومت به خاتمی رای دادند و عده دیگری با این تحلیل که اگر «ناطق نوری» رییسجمهوری شود کار نظام تمام است، طرفدار او شده بودند. یا در دوره نهم در رقابت بین «رفسنجانی» و «احمدی نژاد»، آدم شناخته نشدهای مثل احمدی نژاد فقط در کلکل مردم با خاندان رفسنجانی رییسجمهوری ایران میشود. نمونههای دیگر در تجربههای دوران اصلاحات و پس از آن بسیارند . نمایندگان مجلس با حکومت، نمایندگان شورای شهر تهران با هم و مردم با حکومت، کلکلهای بسیاری در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشتند. مردمی که حتا تحمل شنیدن یک آهنگ شجریان را نداشتند بهخاطر کمکردن روی حکومت یک میلیون نسخه از آلبوم او را خریدند و یا اخیرتر پیشنهاد میدهند که برای دیدن فیلم جدایی نادر از سیمین چند بار به سینما رفته تا بتوانند روی «مسعود دهنمکی» و فیلم اخرش را کم کنند و در این راه چه رجزخوانیها و لیچارگوییها را که بار هم نمیکنند؟
درک موقعیت و شرایط و نگاه از بالا و کل نگری (به ضم کاف) در جامعه ایران بهخاطر نبود دوران فکر و فلسفه نهادینه نشده است و در تاریخ ایران و ایرانیان همواره شاهد جوگیریها و لجبازیها و اتفاقاتی هستیم که فقط مرور زمان و ارایه تحلیلهای آیندگان، اشتباه بودنشان را به رخ مرتکبان آنها میکشاند. امروزه که به لطف گسترش و در دسترس بودن دنیای مجازی و به اشتراکگذاشتن سریع اطلاعات، سرعت دریافت تحلیلها و نقد جریانات اجتماعی بالا رفته است انجام کارهایی که سابقه آنها به دوران باستانی یا داستانی ایران میرسد دور از منطق به نظر میآید.
روی صحبت با کسانی است که اصرار دارند بهخاطر یک نفر، یک جریان، یک فیلم و هر چیز دیگر باید سرمایه یک جامعه را بسیج کرد و به میدان آورد. دوران کلکلکردن و کل انداختن در سطح اجتماع گذشته است و فقط باید محدود به جمعهای خانوادگی و دوستانهشده و برای همانجا هم جواب میدهد. بگذاریم جامعه در آرامش فقط ببیند، فکر کند و انتخاب نماید چه جدایی نادر از سیمین را و چه اخراجیها را.
منبع1: «لطفی مهرعلی»، گذری بر رویدادهای معاصر ایران، نشر عالمه، 1381
منبع2: حماسه فتوا، به مناسبت صدمین سالگرد رحلت «میرزای شیرازی»، روزنامه «جمهوری اسلامی»1370
وحید نیکگو
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
انتخابات شگفتیساز سال 1384 و حرف حدیثهای فراوان در پی آن، از آنجا که هرگز جدی گرفته نشد، باعث شد تا نظام، تقلب آشکار را بسیار آسان ببیند، وزارت کشور بهعنوان مجری انتخابات روند رایگیری در برخی حوزههای انتخابیه را بهدلیل وقوع تقلب متوقف کرد، اما شورای نگهبان ضمن مداخله مانع از توقف روند رایگیری شد. در شرایطی که «محمد خاتمی» رییسجمهوری وقت نیز مدعی بروز برخی مسایل در انتخابات شد و آن را «بداخلاقی» نامیده بود، مدیر کل حقوقی وزارت کشور تاکید کرد آنچه روی داده جرمهای آشکار در انتخابات است و بد اخلاقی نامیدن این مسئله منحرف کردن افکار عمومی است.
«محمدباقر ذوالقدر» معاون سپاه پاسداران که در دولت «احمدینژاد» به سمت معاون وزارت کشور منصوب شد، چند ماه پس از پیروزی احمدینژاد در جمع بسیجیان پیرامون پیروزی وی در انتخابات گفت: «انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری در نوع خود بینظیر بود». وی با تخطئه کسانی که «نیروهای اصولگرا را در جریان انتخابات به بیبرنامگی، اختلافات، قدرتطلبی و عدم تفاهم بر سر کاندیدای واحد متهم میکردند» اظهار داشت: «در شرایط پیچیده سیاسی که قدرتهای خارجی و جریانهای فزونخواه در داخل از مدتها قبل مترصد بوده و برنامهریزی کرده بودند که نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهند و از شکلگیری یک دولت کارآمد اصولگرا جلوگیری نمایند، باید پیچیده عمل میشد و نیروهای اصولگرا بهحمداله با طراحی درست و چند لایه توانستند در یک رقابت واقعی و تنگاتنگ، حمایت اکثریت مردم را به خدمتگزاری بیشتر و موثرتر به آنها جلب نمایند». وی در اظهار نظر دیگری گفته بود: «موفقیت در انتخابات شوراها و مجلس شورای اسلامی پاکسازی دو رکن مهم از عناصر نفوذی بود.»
دولت آمریکا مدعی مخدوش بودن انتخابات ایران از ابتدا شد و به رد صلاحیت عده کثیری از کاندیدها اشاره کرد.
روزنامه «کیهان» در مقالهای به مناسبت برگزاری جلسات «هادیان» سیاسی سپاه پاسداران به اثرگذاری سپاه از طریق هادیان سیاسی در انتخابات اعتراف کرد و نوشت: « به جز طیف رایدهندگان، مجموعهای از رایسازان و فعالان سیاسی وجود دارند که نقش اصلی در شکلگیری پدیده مبارک سوم تیر داشتهاند. این مجموعه هنوز هم به همان نیرومندی سابق و بلکه با نشاطتر از قبل در صحنه حضور دارد و در هر آوردگاهی در آینده نقشی کلیدی بر عهده خواهد داشت. بیآنکه قصدی برای محدود ساختن این مجموعه در طیفی خاص در میان باشد، صرفن به عنوان یک آدرس میشود اینگونه فرض کرد که تشکلهایی چون بسیج دانشجویی، بسیج طلاب، بسیج اساتید و حوزههای شهری و روستایی مقاومت بسیج جزو اصلیترین ارکان مجموعه رای ساز در سوم تیر 84 بودند.»
دولت آمریکا مدعی مخدوش بودن انتخابات ایران از ابتدا شد و به رد صلاحیت عده کثیری از کاندیدها اشاره کرد.
واکنشهایی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران: «نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایران با وجود تحریم آن از سوی اغلب صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی با پیشبینیشان متفاوت از آب درآمد و بسیاری از آنان در گفتوگو با بخش فارسی بیبیسی از شگفتزدگی خود سخن گفته و دلایلی برای حصول چنین نتیجه غیرمنتظرهای برشمردهاند که برخی از آنها چنین بود: «ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی ایران گفت : «قطعن استقبال مردم بسیار خوب بوده که نشان میدهد مردم به سرنوشت خودشان علاقهمندند و علیرغم اینکه از عملکرد حاکمان کنونی به هیچوجه راضی نیستند اما برای تحقق مطالبات خودشان بهطور مثبت در فرآیندها شرکت میکنند و به همین منظور از امکانات انتخابات استفاده کردند.»
بنابراین من در وهله اول این حرف را که بعضیها گفتهاند مشارکت مردم حمایت از نظام و اصول مقدس و غیرقابل تغییر قانون اساسی بوده است، رد میکنم. نکته دوم این است که به موجب ادعاهایی که نسبت به آرای برخی از نامزدها میشود ظاهرن دامنه شرکت در انتخابات از انسانها فراتر رفته و به اجنه هم رسیده است و ظاهرن انس و جن در این انتخابات شرکت کردهاند برای اینکه معلوم نیست بعضیها این آرای سنگین را چگونه و از کجا بهدست آوردهاند.
به همین دلیل علامت سوالی پیرامون آرایی که اعلامشده و رای برخی از نامزدها به وجود آمده و موجب اعتراضات شدیدی را میان مردم و گروههای سیاسی فراهم آورده است. شیرین عبادی گفت: «نتیجه انتخابات کمی غیرمنتظره بود، من شخصن تصور میکردم آقای معین به عنوان نفر دوم انتخاب شود اما اینطور نشد.» به نظر من آنچه باعث شد او رای لازم را نیاورد این بود که مردم عادی بدون در نظر گرفتن موانع اصلاحات و بدون در نظرگرفتن اینکه چه عواملی اجازه نداد که آقای خاتمی بتواند برنامههایش را پیاده کند از اصلاحات در ایران ناامید شده بودند.
در میان نامزدهای انتخاباتی تنها فردی که هیچگاه حرفش عوض نشد و از ابتدا هم بر اصولی که خودش به آنها اعتقاد داشت پای فشاری کرد آقای احمدینژاد بود در حالی که افرادی که تا دیروز معتقد بودند که حتا رنگ روسری خانمها بایستی تیره باشد دیدیم که هنگام انتخابات چهقدر حرفشان عوض شد. البته من در اینکه کسی تحول فکری پیدا کند اشکالی نمیبینم اما اینکه این تحول فکری صرفن در زمان انتخابات و برای جلب آرای مردم باشد کمی محل تامل است.
نکتهای که ناگفته نباید بماند این است که کسانی در اجتماع هستند که به افکاری مانند افکار آقای احمدینژاد تعلق دارند و چون آقای احمدینژاد هیچ اظهارنظری مغایر با آنچه قبلن گفته بود نکرده بود باعث شد کسانی که مثل او فکر میکردند در عقیدهشان در رای دادن به او راسختر شوند.
همچنین هوشنگ امیراحمدی چنین گفت: «اینکه از سه نفری که بیشترین رای را آوردهاند دو نفر آنها روحانیاند نشان میدهد که مردم هنوز از روحانیت نبریدهاند. اگر من جای این رادیو تلویزیونهای لوسآنجلس بودم درم را میبستم و میرفتم دنبال کارم، خیلی از روشنفکران داخل و خارج ایران هم باید این کار را بکنند.
بخش بزرگی از روشنفکران ما چنان از تحریم حرف میزدند که فکر میکردند مردم ایران دو تا گوش دارند دو تا گوش هم قرض کردهاند نشستهاند ببینند اینها هر چه میگویند همان کار را بکنند. من فکر میکنم آنهایی که به احمدینژاد رای دادهاند بر اساس دو اصل بوده است، یکی بهدلیل کارهایی که این آدم کرده و کارآیی او و دیگری به این دلیل که او هرچه بیشتر در مورد عدالت اجتماعی و فقر و زندگی بهتر برای مردم عادی حرف زده است. این انتخابات شکست بزرگی بود برای جنبش دموکراسی و حقوق بشر و از همه مهمتر برای طبقه متوسط ایران و نشان داد که طبقه روشنفکر ایران به طور کلی از توده مردم بریده است، یعنی نیرویی که خود را وجدان آگاه ملت میداند هیچ اطلاعی از طرز فکر مردم ندارد و منافعش با منافع مردم همخوان نیست، واقعن جای تاسف است.
اعتقاد من این است که مسئله توده مردم ایران، چندان هم دموکراسی و حقوق بشر نیست. در ایران سه نیروی اجتماعی هست که سه نیاز متفاوت دارد، طبقه بالا و پولدار و نزدیک به دولت که بهدنبال سرمایه و رشد و تجدد اقتصادی است، طبقه متوسط و روشنفکر به دنبال توسعه سیاسی است و توده وسیع مردم که به دنبال عدالت اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی خود است. اتفاقی که افتاده این است که طبقه متوسط فرسنگها از توده مردم جلو افتاده و برای خودش شعار میدهد و توده مردم آن را گم کرده است.
خبر / رادیو کوچه
مقامهای عربستانی، روز شنبه، به بیانیه اخیر کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران که سیاستهای سعودی در منطقه را «بازی با آتش» توصیف کرده بود به شدت واکنش نشان داده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی سعودی، یک مقام سعودی اظهارات غیرمسوولانه کمیته موسوم به کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که سیاست سعودی در منطقه ر ا بازی با آتش توصیف کرده و از این کشور خواسته است نیروهایش را از بحرین خارج کند به شدت محکوم کرد.
این مقام سعودی گفت: «این کمیته با قصد و اراده قبلی واقعیتهای مربوط به دخالتهای ایران در امور کشورهای منطقه و نقض حاکمیت و استقلال آنها و همچنین تلاشهای تهران برای فتنهافکنی و ایجاد آشوب و بلوا در کشورهای منطقه و سیاستهای خصمانه مخالف با اصول همجواری و بینالملل را نادیده گرفته است.»
منبع دولتی ، آخرین این اقدامات را «دخالت آشکار ایران در امور کشور برادر کویت از طریق شبکه توطئهگر مرتبط با برخی مقامات دولتی ایرانی» معرفی کرده است.
بیانیه افزود: «کسانی که این دروغ ها را ترویج میکنند فراموش کردهاند یا آنکه خودشان را به فراموشی زدهاند که ایران حق ندارد حاکمیت بحرین را نقض کند و یا در امور این کشور یا هر کشور خلیجی دیگر دخالت کند.»
منبع سعودی با اشاره به حضور نیروهای «سپرجزیره» وابسته به شورای همکاری در بحرین تاکید کرده است ایران نمیتواند حق بحرین در درخواست همکاری از نیروهای سپر جزیزه بر اساس توافقات شورای همکاری را نقض کند.
بیشتر بخوانید:
«دولت جمهوری اسلامی در کار بحرین دخالت نکند»
مهشب تاجیک / رادیو کوچه
«پیتر بروگل» ۱۵۶۹-۱۵۲۵ نقاش هلندی دوران رنسانس است که به جهت نقاشی مناظر طبیعی و زندگی روستایی شهرت دارد. از آن جایی که بیشتر اعضای خانوادهی بروگل نقاشان شهیری شدند برای متمایزکردن پیتر بزرگ به او لقب بروگل روستایی دادهاند. شواهدی موجود است که او در «بردا» متولد شده و پسر یک روستایی بوده که در دهکدهی بروگل میزیسته است.
بروگل پس از آن که در اوایل زندگی توانایی و استعداد اعجابآمیزش را در نقاشی نشان داد و به شاگردی «پیتر کوئکه فن الست» در آمد و سپس با دختر او «مایکن» ازدواج کرد. او مدتی را در فرانسه و ایتالیا گذراند و سپس به «انتورپ» رفت و در آنجا در سال ۱۵۵۱ بهعنوان استاد به عضویت انجمن نقاشان در آمد. بروگل خیلی زود بار سفر بست و راهی ایتالیا شد سپس به انتورپ بازگشت اما ده سال پایانی زندگی را بهطور مداوم در بروکسل به سر برد. او در هنگام مرگ دو فرزند داشت «پیتر بروگل» جوان و «یان بروگل» بزرگ که هر دو نقاشان بزرگ و تحسینبرانگیزی از آب درآمدند از آنجایی که فرزندان بروگل در زمان مرگش بسیار کم سن و سال بودند بهنظر میرسد که آموزششان بیشتر بر عهده مادرشان که خود نیز یک نقاش بود، بوده باشد.
هنر بروگل آخرین مرحله در پیشرفت نقاشی سنتی هلند است که با «یان وان ایک» در قرن ۱۵ آغاز شد. این سنت انتزاع هنر قرون وسطا را به یک دید تجربی از واقعیت تغییر داد. بروگل به صراحت تاثیر هنرمندان ایتالیایی رنسانس و تعابیر کلاسیکشان را که بر آثار بیشتر نقاشان هم دورهاش غالب است رد کرد. به جای موضوعات اساطیری، بدنهای عریان و صحنههای شاعرانه، هنر بروگل صحنههایی از طبیعت را به تصویر میکشد که خارج از قواعد واقع نمایی در عصر بروگل مینماید.
برخلاف بسیاری از نقاشان، پیتر بروگل بهدلیل عدم تمایل به ستایش شخص خود به ندرت نقشی از خود تصویر کرده است. هر چند که اتفاقی ممکن است تصویر مردی عادی در گوشهی تابلوهای او ببینید که بهنظر میرسد خود نقاش باشد. از جمله در تابلوی نقاش و مشتری که به شکل واضحتری به نقاش پرداخته است. کارهای اولیه بروگل چشماندازهای طبیعی بودند، علاقهای که در سرتاسر عمر پابرجا ماند. تعدادی از نقاشی چشماندازهای افق که در سفر ایتالیا کشیده بود توانایی منحصر به فرد او را در به تصویرکشیدن تغییرات فصلی و کیفیات جوی طبیعت نشانداده است. همین شاخصهها در آثار متاخر او نیز به چشم میخورد از جمله در «چشمانداز زمستان با یک دام پرنده» مردم در برف و یخها مشغول شادمانی هستند، حال آنکه کمی آن طرفتر پرندگان در کنار دری که بهعنوان تله کار میکند به وضع رقت باری گرفتار آمدهاند.
دورانی هر چند کوتاه و مختصر که او در بروکسل به کار مشغول بود، بسیار زاینده و پربار بود. کافی است بدانیم که او تنها در یک سال یعنی سال 1565، سری آثار «ماهها» را خلق کرد که بهعنوان شاهکارهای هنری بروگل مورد تقدیر و توجه قرار میگیرند. در این آثار، که تنها پنج عدد از آنها باقی مانده بروگل، ماههای سال را مجسم کرده است. تابلوی «شکارچیان در برف» یا «بازگشت شکارچیان»، یکی از نقاشیهای این مجموعه است. در این نقاشی، انسان و منظره، در سرمای زمستان با یکدیگر گره خوردهاند.
بروگل در سفری به «رم و ناپل»، بر خلاف دیگر هنرمندان که محو بناهای تاریخی بودند، تحتتاثیر قرار نگرفت، ولی او با تعداد زیادی طراحی و به عبارتی منظرهسازی خطی، بهخصوص از مناظر کوههای آلپ، به خانه بارگشت. او در ونیز، بهشدت تحتتاثیر نقاشی مناظر قرار گرفت. آمیختگی اندامهای انسانی با صحنهی طبیعی و نمایش تدریجی عناصر در فضا، از پیش زمینه به سمت پس زمینه چنانچه در آثار «تی سین» و «جورجونه» دیده میشود از مهمترین این تاثیرات بود. طبیعت در این تصاویر، دیگر بهعنوان پس زمینه برای پیکرههای انسانی نیست، بلکه خود موضوع اصلی تصاویری است که در برابر چشم ما گشوده است. تا آنجا که در این تصاویر میتوان گفت که انسان ها فرعی هستند.
بروگل بین سالهای 1566 تا 1568، یک سری تابلو از زندگی روستایی خلق کرد و همین کارش باعث شده که به «بروگل منظره ساز» مشهور شود. این تابلوها سرشار از سرزندگی و تحرک فوقالعاده و نشاندهندهی یک رئالیسم بیپرده و بیرحم میباشند و بهطور کامل از مناظر طبیعی الهام گرفته شدهاند، چرا که بروگل بیشتر هنگام جشن و مراسم روستاییان، نزد آنان رفت و آمد میکرد او به مراسم عامیانه، جشنها و زندگی روزانه مردم عامی نگاهی دوستانه، عمیق، حکیمانه و مسخره داشت. توجه او به دهقانان و روستاییان، همچنین مسایلی اسفبار نظیر گرسنگی و شورش مردم در «فلاندرو» آلمان، که به قتلوعامهای سخت منجر شد، قابل مطالعه و تقدیر است.
بروگل نقاشی بود که به خوبی و با آگاهی تمام در جریان آنچه در سرزمین خویش و سرزمینهای دیگر میگذشت، قرار داشت. چنانچه وقتی بهدقت به تابلوی «غذای عروسی» بنگریم در مییابیم که پرسپکتیو و کمپوزسیون صحنه تا چه حد از تابلوی «عروس کازا» اثر «تینتورتو» تاثیر گرفته است. «عروسی روستایی» از جمله آثار به یاد ماندنی بروگل است. در این اثر، روستاییان خشن و زمخت با پیکرهایی سنگین و رخوت زده دیده میشوند که با رنگهای صاف و یکدست رنگآمیزی شده و تا حد ممکن برجسته نمایی شدهاند و حتا سایهایی از خود بر زمین نینداختهاند بلکه اینجا و آنجا پراکندهاند. تعادل و تناسب در ترکیب این اثر غنی، بسیار استادانه بکار رفته است. تاکید بر ترکیب رنگهایی که اینجا و آنجا پرقدرت و درخشان بهکار گرفته شده باعث شده تا در آثار بروگل، برجسته نمایی بهصورت خفیف، خود را نمایان سازد.
آثار بروگل به طور وسیع و گاه بسیار متضادی به اعتقادات متفکران مذهبی مختلفی نسبت داده شده ، از ستیز میان کاتولیکها و پروتستانها، تا به سلطه سیاسی اسپانیا بر قسمتهایی از اسکاتلند و حتا از برابریهای بارز تا تبعیضات دراماتیکی که توسط جامعه فلاندر زبان مطرح میشود. برای نزدیکی بیشتر با آثار بروگل نباید این نکته را نادیده گرفت که بروگل در دوران خطرناکی میزیسته و لازم بوده تا در پناه «طنز تلخ » به ابراز عقاید بپردازد، همانطور که بهطور بسیار زیبایی در آثار او بارز است. بروگل جزییات را با تمام دقت نقش میزند. در تابلوها رنگهای متضاد و صحنههای ناموزون میبینیم ولی به لطف آگاهی نقاش به ترکیب رنگها، هیچ گونه ناهماهنگی در آنها به چشم نمیخورد. ناپایداری ترکیب شگفتآور است، ناپایداری که نقاش در حرکات جمعی یا فردی نشان داده است نمود زیبایی است.
هنگامیکه به آثار بروگل نگاه میکنیم میخواهیم بدانیم که او چگونه هنرمندی است. آیا او متعلق به فرهنگ و ملتی خاص است یا به جهان فرهنگ و فرهنگ جهان تعلق دارد؟ پاسخدادن به این پرسشها دربارهی پیتر بروگل، قدری مشکل است. هرچه هست او نقاشی است که میان قرون وسطا و رنسانس، بین دیدگاه نقاشان شمال و جنوب اروپا، میان میل طرح موضوعات مذهبی و غیر مذهبی، میان دنیای هولآور و نقاشیهای لطیف ایتالیایی قرن شانزدهم، میان مسخرهکردن انسان و همدردی با او، میان دنیای خیالانگیز و شاد کودکان و دنیای سخت و خشن و مرگبار جنگاوران و شورشیان ایستاده است.
شهره شعشعانی/ رادیو کوچه
ghesseha@koochehmail.com
منصور کوشان، شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس، متولد دی ماه 1327 در اصفهان است. او در جوانی به حلقهی ادبی جنگ اصفهان پیوست و تا پیش از انقلاب 1357، چند نمایشنامه و دهها نقد و بررسی ادبی منتشر کرد. کوشان هم چنین در این سالها طراحی و کارگرانی چند نمایشنامه از خود و دیگران را به عهده داشته است.
پس از انقلاب کوشان دامنهی فعالیتهای ادبی خود را با شعر و داستان و رمان گسترش داد که حاصلش تا به امروز انتشار، 7 رمان، 5 مجموعه ی داستان، 7 مجموعهی شعر و 5 کتاب نقد و بررسی شعر، داستان، نمایش و بهطور کلی فرهنگ و ادبیات به قلم اوست.
منصور کوشان هم چنین یکی از نویسندگان هیئت 7 نفرهی کانون نویسندگان ایران بود که در اوج قتلهای زنجیرهای به اروپا سفر کرد و ناگزیر به زندگی در تبعید شد. او از سال 2000 تا 2005 مدیر هنری «تاتر سولبرگ» در «نروژ» بود، و طی این سالها آثاری از خود و نویسندگان جهان را به روی صحنه برد. کوشان در حال حاضر بهعنوان نویسندهی مهمان در نروژ زندگی میکند و به نوشتن آثار تازه خود ادامه میدهد.
آخرین رمان کوشان، «زنان فراموش شده» در تابستان 1389 در ایران منتشر شد. کتاب «فراسوی متن، فراسوی شگرد» او جایزهی بهترین اثر پژوهشی را در سال 1388 از آن خود. منصور کوشان همچنین برندهی جایزهی آزادی بیان «اوسیتسکی» سال 2010 است. این جایزهی معتبر هر سال به یک نویسنده در جهان اهدا میشود.
«روزگار رفته» داستان لطیف و شاعرانهای ست از دید کودکی خردسال که پدر و برادرهای بزرگش یکی پس از دیگری ناپدید شدهاند. موازی این داستان رویاها و کابوسهای دنیای کودک را داریم، جایی که دیو سیاه قلعه در عالم قصه کودک را مثل پدر و برادرهایش در عالم واقع به زور از مادر جدا میکند، عدم تعیین دوره مشخص تاریخی در این داستان آگاهانه و به نظر برای برجسته کردن وجه استعاری قصه میآید.
داستان «روزگار رفته» از مجموعه «این مادران ما» انتخاب شده است.
موسیقی متن:
Ernest Bloch: "Jewish Life"
Karl Jenkins: Allegretto from "Palladio"
خبر / رادیو کوچه
پس از انتشار گزارشهایی درباره کمک آلمان به پرداخت بهای نفت صادراتی ایران به هند از طریق بانک فدرال این کشور، برخی خبرها حاکی از آن است که دولت آلمان در قبال آزادی دو خبرنگار بازداشت شده آلمانی در ایران این خدمات بانکی را به جمهوری اسلامی ارایه کرده است.
به گزارش هفتهنامه آلمانی اشپیگل، برخی اطلاعات نشان میدهد، دولت آلمان در قبال آزادی دو خبرنگار آلمانی با پرداخت پول نفت صادراتی ایران به هند از طریق بانک فدرال این کشور موافقت کرده است.
بانک تجاری ایران و اروپا که در لیست سیاه تحریمهای آمریکا علیه ایران قرار دارد و گفته میشود متعلق به بانک صنعت و معدن ایران است، پول نفت صادراتی به هند را در نهایت به تهران منتقل میکند.
به دنبال انتشار این گزارش احزاب مخالف در آلمان از دولت این کشور به شدت انتقاد کرده و خواستار اعلام جزییات مربوط به این «معامله چند میلیاردی» با جمهوری اسلامی شدهاند.
در این میان انتشار خبر مربوط به موافقت دولت آلمان با انتقال پول نفت ایران از طریق بانک فدرال این کشور در قبال آزادی دو خبرنگار بازداشتشده آلمانی به انتقادهای احزاب مخالف از دولت ائتلافی خانم مرکل دامن زده است.
بیشتر بخوانید:
«تحریم یک شریک نفتی به دلیل سرمایهگذاری در ایران»
«انجام عملیات چند میلیاردی بانک آلمانی برای ایران»
شنبه 13 فروردین 90/ 2 آوریل 2011
اجرا: زهره
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
پاپاراتزی-«سیزده بدر در دادگاه پرونده غیراخلاقی برلوسکونی»-بهنام
روزنگاشت – «ریشه در فرهنگ زیبای ایرانی» – محبوبه شعاع
بخش اول خبرها
آقای گجت – دامون
پسنشینی تند – «چون بچوگان میزند هیچش مگوی» – اکبر ترشیزاد
پرسه – «پارسال بهار دسته جمعی …» – سیمین
بخش دوم خبرها
«نگاهی به شبکههای تلویزیونی فارسی زبان دولتی خارج از ایران» – حسین بزرگمنش
دایرهی شکسته – «سفر پیدایش یک برزخی» – مهشب تاجیک
مجله جاماندگان – «نتیجهای غیر منتظره» – شراره سعیدی
مردم کلکلی، زندگی کلکلی – «به بهانه اکران همزمان جدایی نادر از سیمین و اخراجیها» – علی انجیدنی
مجله خبری کابل – آرین
قصههای ما، از رویا تا واقعیت – «روزگار رفته» – شهره شعشعانی
آقای گجت – دامون
بخش سوم خبرها
حسین بزرگمنش
بسته بودن فضای رسانهایی و مطبوعاتی ایران در طی سالهای قبل و بعد از انقلاب اسلامی منجر به توجه مخاطبان ایرانی به رسانههای فارسی زبان دولتهای خارجی شده است.
این رسانهها که عمدتن با بودجه کلان دولتی اداره میشوند طی سالهای اخیر گسترش قابل ملاحظهای پیدا کردهاند. در حال حاضر رسانههای متعددی به زبان فارسی و به صورت رادیویی، آنلاین و تلویزیونی برنامههای خود را به مخاطبان ایرانی ارایه میکنند با اینکه شبکههای تلویزیونی وابسته به دولتهای خارجی از نظر امکانات سختافزاری نظیر ساختمان، وسایل فنی، تجهیزات تولید، استودیوی ضبط و … در سطح بالایی قرار دارند که البته داشتن چنین امکاناتی با توجه به منابع مالی کلانی که برای تاسیس و اداره این شبکهها اختصاص یافته است نکته عجیبی نمیباشد. اما درکنار نکات مثبت شبکههای مذکور که بیشتر از جهت سختافزاری میباشد، شبکههای فارسیزبان از جهت نرمافزاری یعنی تولیدات، کیفیت برنامهها، انتخاب مهمانان، استخدام نیروی متخصص و عوامل دیگر در سطح بسیار پایینی قرار دارند. ضعفهای عمده شبکههای فارسی زبان کشورهای خارجی را میتوان به شرح زیر دانست:
وضعیت رسانههای فارسیزبان بسیار اسفناک میباشد به طوری که میتوان با قاطعیت گفت بیش از نود درصد افرادی که به عنوان تحلیلگر، روشنفکر، فعال سیاسی در این شبکهها حضور پیدا میکنند با سفارش دوست و پارهای از سازمانها مرتب به روی آنتن فرستاده میشوند
1- مقررات سختگیرانه دولتی و که عملن باعث شده است سردبیران، تهیهکنندگان، خبرنگاران و مجریان این شبکهها محدودیتهای زیادی داشته باشند و همانند رسانههای خصوصی اختیارات گستردهایی به منظور پرداختن به موضوعات گوناگون نداشته باشند.
2- استخدام نیروی انسانی در کانالهای تلویزیونی فارسیزبان غالبن نه براساس شایستهسالاری و داشتن توانمندی تخصصی بلکه اساس جهتگیریهای سیاسی و روابط شخصی صورت میگیرد، بهطور مثال شبکه فارسی بیبیسی اکثر کارکنان خود را از روزنامهنگاران و وبلاگنویسان هوادار جناح معروف به اصلاحطلب استخدام کرده است، این اقدام در حالی صورت میگیرد که مسوولان شبکه بیبیسی تاکید خاصی بر روی بیطرفی و حرفهایی بودن شبکه خود دارند.
3- شاید بتوان یکی از مهمترین و حساسترین موضوعات برای هر شبکه تلویزیونی انتخاب افراد مناسب برای حضور در میزگردها و گفتوگوهای خبری باشد در این مورد وضعیت رسانههای فارسیزبان بسیار اسفناک میباشد به طوری که میتوان با قاطعیت گفت بیش از نود درصد افرادی که به عنوان تحلیلگر، روشنفکر، فعال سیاسی در این شبکهها حضور پیدا میکنند با سفارش دوست و پارهای از سازمانها مرتب به روی آنتن فرستاده میشوند، اگر هم دوست و آشنایی در اختیار نداشته باشند به هر حقارتی تن میدهند تا این رسانهها با این افراد مصاحبه کنند یعنی بهجای اینکه رسانهها در پی مصاحبه با این افراد باشند خود این کارشناسان، روشنفکران، فعالان سیاسی میباشند که با منتکشی، ارسال پیغام و تن دادن به هر حقارتی برای خود وقت مصاحبه میگیرند در غیر این صورت شانس گرفتن مصاحبه با این رسانههای جهان آزاد بسیار کم میباشد اگر نگوییم امری غیرممکن است. مسئله فوق باعث سطحی و مخدوش شدن اکثر تفسیرهای ارایه شده از سوی مفسران و فعالان سیاسی حاضر در رسانههای فارسی زبان شده است. ذکر این نکته ضروری میباشد گرایشات سیاسی نیز نقش مهمی درانتخاب مهمانان برنامههای رسانهایی ایفا میکند به طور مثال طی چند سال اخیر رسانههای تاثیرگذار برونمرزی عمدتن در اختیار اصلاحطلبان بوده است.
4- یکی از اتهاماتی که رسانههای رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی همواره بر علیه رسانههای فارسیزبان خارج از کشور مطرح کردهاند، تلاش به منظور براندازی حکومت ایران میباشد، این درحالیست که رسانههای فارسیزبان همانند صدای آمریکا، بیبیسی ، رادیو زمانه، صدای آلمان و… بهطور کامل درهای خود را به روی فعالان سیاسی که خواهان تغییر حکومت میباشند بستهاند. در واقع رسانههای فارسی زبان خارج از کشور مرزبندی جمهوری اسلامی در مورد برانداز و غیربرانداز را پذیرفتهاند و حرف و نظر «براندازان» را منتقل نمیکنند. رویه کاری فعلی رسانههای گروهی فارسیزبان ناقص اصل بیطرفی میباشد.
وجود مشکلات فوق عملن باعث شده است رسانههای خارج از کشور به انحصار قشر خاصی در بیاید و این رسانهها از انجام دادن وظایف خود به نحو احسن و بیطرفانه ناتوان باشند از طرفی رسانههای خصوصی فارسی زبان برونمرزی اکثرن از مشکلات مدیریتی و مالی رنج میبرند و امکان رقابت با رسانههایی که با بودجه دولتهای بیگانه اداره میشوند را ندارند. در شرایط کنونی نیاز به یک شبکه مستقل خبری-سیاسی که با کمک مالی ایرانیان ثروتمند تاسیس بشود و بتواند با شبکههای خارجی رقابت کنند و به این انحصار رسانهای پایان بدهد بسیار ضروری میباشد.
فایل پیدیاف را از اینجا دانلود کنید.
خبر / رادیو کوچه
برخی رسانههای کویتی، روز جمعه به نقل از منابع مطلع گزارش کردند شبکه جاسوسی ایران که در روزهای اخیر عناصر آن در کویت محاکمه شدند تنها یکی از هشت شبکهای است که بهصورت زیرزمینی در این کشور فعالیت میکردند.
طبق گزارش این رسانهها دو شبکه از هشت شبکه یادشده دست به آموزشهای نظامی مسلحانه از قبیل آموزش روشهای بمبگذاری میزدند.
در این گزارش آمده است که علی ظهرانی وابسته امور گردشگری در سفارت جمهوری اسلامی در کویت و نیز مسوول حفاظت اطلاعاتی سپاه پاسداران شاخه خلیج پارس و کویت به همراه سه تن از کارکنان این سفارت در دسامبر 2009 پس از لو رفتن شبکه جاسوسی در کویت این کشور را ترک کردند.
به گزارش العربیه، این شبکه جاسوسی برای فعالیت خود یک افسر بلند پایه ارتش کویت و تعدادی لبنانی و سوری و نیز شماری از کویتیهای بدون (در انتظار تبعیت) که در نهادهای نظامی یا امنیتی حساس کار میکنند را بهکار گرفته بود.
طبق تحقیقات انجام شده ایران مبالغ مالی هنگفتی را برای این شبکهها هزینه کرده است.
پیشتر شیخمحمد الصباح وزیر امور خارجه کویت اعلام کرده بود، کشور متبوعش سفیر خود را به نشانه اعتراض علیه فعالیتهای جاسوسی جمهوری اسلامی از تهران فرا خوانده است.
بیشتر بخوانید:
«اخراج چند دیپلمات ایرانی از کویت»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
سیزدهم فروردین برابر با «سیزده بدر» است که در تقویمهای رسمی ایران این روز «روز طبیعت» نامگذاری شده است و از تعطیلات رسمی است. در این روز که روز پایانی تعطیلات نوروزی است بر اساس سنتی کهن همه از خانههای خود بیرون آمده و به طبیعت میروند. این روز دارای آیین ویژهای است که سبزه به رود سپردن و گره زدن سبزه از آیین خاص این روز است.
سیزدهمین روز از هر ماهی در گاهنامهی ایرانی «تیر» یا «تیشتر» نام دارد و روز سیزدهم ماه فروردین جشن «سیزده بدر» و یا «روز طبیعت» نامگذاری شده است. سیزده فروردین ماه روز بسیار مبارک و فرخندهای است. اما ایرانیان چون در مورد این روز آگاهی کمتری دارند آن روز را نحس میدانند و برای بیرون کردن نحسی از خانه خود کنار جویبارها و سبزهها میروند و به شادی میپردازند.
ولی تا کنون هیچ دانشمندی ذکر نکرده که سیزده نوروز نحس است. بلکه قریب به اتفاق روز سیزده نوروز را بسیار مسعود و فرخنده دانستهاند. اما نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیومن» یا «شوم» شمرده نشده است.
هر یک از روزهای هفته و ماه نامهایی در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت دارند و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشمار ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد و نیاکان ما از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کردهاند.
گفته شده دلیل نامگذاری این است که در سیزدهمین روز از تیر ماه «آرش کمانگیر» پهلوان ایرانی با پرتاب تیر، مرز میان «ایران» و «توران» را جدا کرد و در پی آن آشتی مردمی را میان توران و ایران که سالها در جنگ بودند پایدار ساخت. به یادبود او ایرانیان جشن تیرگان را در ماه تیر برپا کردند و سیزدهمین روز از هر ماهی را «تیر» نامیدند.
از سویی دیگر میگویند که «جمشید شاه پیشدادی» هر سال در روز سیزده نوروز در دشت سبز و خرم چادر بر پا میکرده و جشن همگانی میگرفته که سپس به گونهی آیین درمیآید و از همین روی ایرانیان روز سیزدهم فروردین کنار سبزهها، چشمه سارها و جویبارها میروند.
و به روایت دیگر نیاکان ما پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال است، روز سیزدهم را پایان جشن بزرگ نوروز میدانستند. امروزه هم هنوز روز سیزدهم فروردین همانند شب پایانی چهارشنبه سال جایگاه ویژهای دارد و اگر با چهارشنبه سوری به پیشواز نوروز میرویم، با جشن سیزده بدر همراه با شادی به بدرقه نوروز میرویم.
سیزده بدر یا روز طبیعت دارای آیینهای ویژهای است که در درازای تاریخ پدید آمده و اندک اندک چهره سنت به خود گرفته است. از آن جمله میتوان به این آیینهای اشاره کرد. «سبزه به رود سپردن»، همان سبزهای که دوازده روز در سفره نوروزی بود در روز سیزده سفره بر چیده میشود و سبزه آن با آرزوی بارش باران و سالی پر از فراوانی و شادی به آب سپرده میشود.
گره زدن سبزه و گشودن آن برای بخت گشایی، ترانه سرایی، پایکوبی، بازیهای گروهی، بادبادک پرانی، سوارکاری، آببازی و پختن آش و خوراکیهای ویژه، که همه ریشه در فرهنگ زیبای ایرانی دارد.
در فرهنگ اساطیر برای رسمهای سیزده بدر، معنیهای تمثیلی آورده شده است: شادی و خنده در این روز به معنی فروریختن اندیشههای تیره و پلیدی، روبوسی نماد آشتی و به منزله تزکیه، به آب افکندن سبزههای نشانه دادن هدیه به ایزد آب و گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و تمثیلی برای پیوند زن و مرد برای تسلسل نسلها و رسم مسابقهها به ویژه اسب دوانی یادآور کشمکش ایزد باران و دیو خشکسالی بوده است.
منبعها:
گوگل
ویکی پدیا
خبر / رادیو کوچه
بانکیمون، دبیرکل سازمان ملل متحد، حمله مرگبار به دفتر این نهاد در شهر مزار شریف افغانستان را بزدلانه خوانده و محکوم کرده است. وی در خلال سفر به کنیا اظهار داشت: «این حملهای وقیحانه و بزدلانه به کارمندان سازمان ملل متحد است که تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست.»
شماری از مردم مزار شریف، واقع در شمال افغانستان، روز جمعه در اعتراض به آتش کشیده شدن یک نسخه قرآن در ایالت فلوریدای آمریکا، اقدام به راهپیمایی کردند که طی این رویداد، گروهی از آنان با حمله به دفتر سازمان ملل متحد در این شهر، هفت تن از کارکنان آن کشته شدهاند.
این در حالی است که روز جمعه تعداد کشتهها 8 تن اعلام اما ملیت این افراد مشخص نشده بود.
به گزارش پلیس محلی بر اثر حمله روز گذشته یک سوئدی، یک نروژی، یک شهروند رومانی و چهار نگهبان نپالی دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در این واقعه کشته شدند و نیز بخشی از ساختمان محل کار آنان به آتش کشیده شد.
یک مقام ارشد پلیس ولایت بلخ گزارش داده است که بیش از ۲۰ نفر از جمله طراح اصلی این حمله دستگیر شدهاند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد جمعه در یک جلسه اضطراری حمله در مزار شریف را بررسی و سپس با صدور بیانیهای به شدت آنرا محکوم کرد و خواهان اجرای عدالت در حق عاملان این حمله شد.
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا نیز طی بیانیهای حمله به کارمندان سازمان ملل متحد را محکوم کرده و به خانواده های قربانیان تسلیت گفته است.
او افزود: «ما بر حفظ آرامش تاکید می کنیم و از تمام طرفین میخواهیم که با پرهیز از خشونت، اختلافاتشان را از طریق گفتوگو حل و فصل کنند.»
تری جونز، کشیشی که اقدام به سوزاندن قرآن کرده بود، روز جمعه طی بیانیهای بار دیگر بر موضع خود علیه اسلام تاکید و اعلام کرد است که «زمان آن فرا رسیده که اسلام را پاسخگو بدانیم.»
شورای روابط آمریکا و اسلام که از گروههای اسلامی مهم در ایالات متحده است نیز واقعه مزار شریف را محکوم کرده است.
بیشتر بخوانید:
«سه انتحار کننده و یک فرد ملکی کشته شد»
رادیو کوچه
جمعه – 12 فروردین ماه 1390 – 1 آوریل 2011
رادیو کوچه
زاردوز «شرف جهان قزوینی» شاعر خوش قریحهی ایرانی است. میرزا شرف جهان قزوینی در «شیراز» نزد «امیر غیاث الدین»، دانشمند نامآور آن زمان، علوم متداول را فرا گرفت و علاوه بر علوم عقلی و نقلی، در ادب، شعر، نگارش، کتابت و موسیقی نیز تبحر یافت. میرزا شرف جهان، شاعری توانا بهشمار میرفت و از او نسخهی خطی دیوان اشعارش بر جای مانده است.
1300 خورشیدی - در چنین روزی قیام «کلنل محمدتقی پسیان» درمنطقه خراسان آغاز شد. محمد تقیخان پسیان در سال 1268 خورشیدی در «تبریز» بهدنیا آمد. وی پس از طی مقدمات علوم وارد ژاندارمری شد. او سپس به «آلمان» و «سویس» و عراق رفت و در آنجا به تحصیل علوم نظامی مشغول شد. کلنل در بازگشت ریاست ژاندارمری خراسان را به عهده گرفت. او پس از کودتای «رضا خان»، دولت مرکزی را به باد انتقاد گرفت و در نتیجه در صدد اعلام جمهوری در خراسان بر آمد. وی در این مسیر دست به قیام گستردهای زد اما نیروهای نظامی دولت و عشایر منطقه قیام او را سرکوب کردند. وی در سال 1300 در سن 33 سالگی کشته شد.
1805 میلادی - زادروز «هانس کریستین اندرسن» (Hans Christian Andersen)نویسنده معروف اهل «دانمارک» است. خانواده اندرسن کمی با خانواده سلطنتی ارتباط داشتهاند ولی این ارتباط تنها در زمینه کاری بوده است. شایعه مبنی بر اینکه اندرسن پسر ناتنی پادشاه بوده است، همچنان در دانمارک شنیده میشود. زیرا پادشاه دانمارک علاقه زیادی به اندرسن داشت و همچنین مخارج تحصیل وی را شخصن به عهده گرفت. اندرسن در دوران جوانیش از هوش و قوه تخیل بسیار بالایی برخوردار بود. او به ادبیات و تاتر علاقه بسیاری داشت. از معروفترین داستانهای او میتوان به «پری دریایی»، «بندانگشتی»، «جوجه اردک زشت»، «ملکه برفی»، «دخترک کبریت فروش» و … اشاره کرد.
1382 خورشیدی - سالروز درگذشت «کاوه گلستان» عکاس، خبرنگار و فیلمبردار ایرانی است. چاپ عکسهای گلستان از رویدادهای انقلاب ایران و جنگ ایران و عراق در بسیاری از مطبوعات معتبر کشورهای غربی، نامش را در میان خبرنگاران عکاس بینالمللی بهنامی آشنا تبدیل کرد و جوایزی را نصیب او کرد. او در سال ۱۹۹۷ بهدلیل آشکارکردن سرنوشت دهشتناک کودکانی که در یک یتیمخانه تحت شرایط بیرحمانهای نگهداری میشدند به زندان محکوم و برای مدتی از کار روزنامهنگاری محروم شد. وی سرانجام هنگام انجام ماموریت تصویربرداری برای شبکه خبری «بیبیسی» در خط مقدم در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک در عراق که تحت کنترل اتحاد میهنی کردستان بود، بر اثر انفجار مین کشته شد.
1947 میلادی - در چنین روزی «بریتانیا» با یک نقشه از پیش تعیین شده خواستار انصراف از قیمومت کشور فلسطین شد. در واقع بریتانیا پس از بیانیه «بالفور» که رسمن به تاسیس دولت اسراییل کمک کرده بود، با فراهم آوردن زمینه حضور یهودیان در اسراییل خود از عرصه عمل در این زمینه خارج شد. این بیانیه سالها بعد سبب تشکیل اولین دولت اسراییل درفلسطین اشغالی شد.
———————————————
برخی از رویدادهای دیگر
2005 میلادی - درگذشت «پاپ ژان پل دوم» رهبر کاتولیکهای جهان در واتیکان.
1975 میلادی - تکمیل «برج ملی کانادا» بهعنوان بلندترین برج جهان.
1917 میلادی - آغاز کار نخستین زن آمریکایی بهعنوان نماینده ایالت «مونتانا» در کنگره ایالات متحده آمریکا.
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
صبح امروز در نتیجه حمله مهاجمان مسلح بر یک مرکز نیروهای آمریکایی در شهر کابل، یک فرد ملکی و سه انتحار کننده کشته شدند.
این درگیری ساعت 6:30 صبح امروز در جاده پلچرخی حومه شهر کابل رخ داد و این جاده برای ساعتها از سوی نیروهای امنیتی افغان و آیساف مسدود شده بود.
وزارت داخله افغانستان با انتشار یک اعلامیه گفته است سه مهاجم انتحاری سوار بر موتورسایکل «کمپ فنیکس» مربوط به نیروهای آمریکایی را مورد حمله قرار دادند.
بر اساس معلومات وزارت داخله این مهاجمان به سوی محافظان این مرکز گلوله شلیک کرده و سپس دو تنشان خود را انفجار دادند، اما فرد سومی از سوی نیروهای امنیتی از پا در آمد.
جنرال محمد ایوب سالنگى فرمانده پلیس کابل در محل رویداد گفت در اثر تبادله گلوله یک فرد ملکى نیز کشته شده است.
طالبان در صفحه انترنتیشان مسوولیت این حمله را به عهده گرفته و گفتهاند که در این حمله هفت تن از افراد آنان سهم دارند و شماری از نیروهای خارجی را از پا در آوردهاند.
این در حالی است که طالبان مسوولیت کشتن هشت کارمندان خارجی هیت نمایندگی سازمان ملل متحد در ولایت بلخ را نیز به عهده گرفته است.
بیشتر بخوانید:
«کشته شدن هشت کارمند خارجی سازمان ملل»
خبر / رادیو کوچه
کاخ سفید تازهترین دور سرکوب مردم معترض در سوریه که دستکم هفت کشته برجای گذاشته را محکوم کرد. راهپیماییهای ضددولتی که از حدود دو هفته پیش در سوریه آغاز شده، روز جمعه نیز در چند شهر از جمله دمشق، پایتخت این کشور ادامه داشت.
گزارشها حاکی از آن است که دستکم هفت نفر در محله دوما، واقع در دمشق توسط نیروهای امنیتی کشته و تعدادی نیز مجروح شدهاند.
همزمان با این حادثه، دولت آمریکا با صدور بیانیهای از حکومت سوریه خواسته است که به حقوق اساسی شهروندان احترام بگذارد و به مردم اجازه اعتراض مسالمتآمیز بدهد.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دولت سوریه کشتهشدن این افراد را به «تبهکاران مسلح» نسبت داده است.
کاخ سفید در بیانیهاش نوشت: «ما توسل به خشونت علیه شهروندانی که در سوریه اعتراض میکنند را محکوم و تقبیح میکنیم و از شجاعت و مقام مردم سوریه تمجید به عمل میآوریم.»
دولت آمریکا عنوان کرد که بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، باید با انجام اقدامهای ملموس و فوری وعده اصلاحات را به طور جدی برآورده کند.
شاهدان در شهر درعا، واقع در جنوب سوریه به خبرگزاریهای خارجی اعلام کردند که پس از نماز جمعه صدها نفر از مردم با ترک مسجد به معترضان پیوستند.
از سویی دیگر بشار اسد به یک کمیته قضایی ماموریت داده است که لغو وضعیت امنیتی فوقالعاده در این کشور را بررسی کند.
بیشتر بخوانید:
«اصلاحات در سوریه آغاز میشود»
خبر / رادیو کوچه
موسی ابراهیم، سخنگوی دولت لیبی روز جمعه، پیشنهاد آتش بس مخالفان مسلح حکومت معمر قذافی، را یک ترفند خوانده و رد کرده است. این در حالی است که نیروهای مخالف عنوان کردند حاضر به آتشبس مشروط هستند.
این مخالفان شروط آتشبس را خروج نیروهای سرهنگ قذافی از شهرها و اجازه برگزاری اعتراضات مسالمتآمیز اعلام کردند.
موسی ابراهیم در واکنش به این اظهارات عنوان کرد: «مخالفان مسلح هرگز پیشنهاد صلح ندادهاند. ما بودیم که چند هفته پیش پیشنهاد صلح دادیم.»
مصطفی جلیل، رهبر نیروهای مخالف که ریاست شورای ملی موقت را بر عهده دارد، میگوید آنها از خواسته خود مبنی بر کنارهگیری معمر قذافی کوتاه نمیآیند.
نیروهای رهبر لیبی روز جمعه شهر مصراته، از جمله شهرهای اصلی تحت کنترل نیروهای مخالف در غرب این کشور را بمباران کردند.
عبدالفتاح یونس، وزیر کشور سابق لیبی که در اوایل قیام مردم کشورش به صف مخالفان دولت معمر قذافی پیوست، روز جمعه از خط مقدم جبهه نیروهای مخالف مسلح، در خارج از شهر بریقه، دیدن کرد.
این اولین بار بود که آقای یونس، که پیشتر مسوول نیروهای ویژه رهبر لیبی بوده، به طور رسمی نقش رهبری نظامی برای مخالفان ایفا کرده است.
بیشتر بخوانید:
«توان نظامی لیبی را تضعیف کردیم»
خبر / رادیو کوچه
تیم فوتبال ذوبآهن اصفهان در آخرین دیدار هفته بیست و هشتم لیگ برتر ایران ۱ بر صفر مقابل ملوان انزلی شکست خورد و فاصلهاش با سپاهان صدرنشین بیشتر شد. این بازی در ورزشگاه تختی انزلی برگزار شده است.
ملوان انزلی با گل دقیقه ۴۵ مهرداد اولادی از روی نقطه پنالتی به برتری رسید.
ملوان با این برد به رده ششم جدول صعود کرد و ذوب آهن در حالی در مکان دوم ماند که ۵ امتیاز با همشهری خود در صدر جدول فاصله گرفته است.
سپاهان اصفهان با پیروزی روز پنجشنبه برابر پیکان ۵۸ امتیازی است و ذوب آهن با ۵۳ امتیاز تیم دوم است.
تیمهای استقلال با ۵۲ امتیاز، تراکتورسازی با ۴۷ امتیاز و پرسپولیس با ۴۴ امتیاز در ردههای سوم تا پنجم قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
«پیروزی سپاهان، شهرداری و نفت»
دبیرکل سازمان ملل متحد:
«کشتن کارمندان سازمان ملل حرکتی بزدلانه بود»
خبر / رادیو کوچه
بانکیمون، دبیرکل سازمان ملل متحد، حمله مرگبار به دفتر این نهاد در شهر مزار شریف افغانستان را بزدلانه خوانده و محکوم کرده است. وی در خلال سفر به کنیا اظهار داشت: «این حملهای وقیحانه و بزدلانه به کارمندان سازمان ملل متحد است که تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست.»
شماری از مردم مزار شریف، واقع در شمال افغانستان، روز جمعه در اعتراض به آتش کشیده شدن یک نسخه قرآن در ایالت فلوریدای آمریکا، اقدام به راهپیمایی کردند که طی این رویداد، گروهی از آنان با حمله به دفتر سازمان ملل متحد در این شهر، هفت تن از کارکنان آن کشته شدهاند.
این در حالی است که روز جمعه تعداد کشتهها 8 تن اعلام اما ملیت این افراد مشخص نشده بود.
به گزارش پلیس محلی بر اثر حمله روز گذشته یک سوئدی، یک نروژی، یک شهروند رومانی و چهار نگهبان نپالی دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در این واقعه کشته شدند و نیز بخشی از ساختمان محل کار آنان به آتش کشیده شد.
یک مقام ارشد پلیس ولایت بلخ گزارش داده است که بیش از ۲۰ نفر از جمله طراح اصلی این حمله دستگیر شدهاند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد جمعه در یک جلسه اضطراری حمله در مزار شریف را بررسی و سپس با صدور بیانیهای به شدت آنرا محکوم کرد و خواهان اجرای عدالت در حق عاملان این حمله شد.
باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا نیز طی بیانیهای حمله به کارمندان سازمان ملل متحد را محکوم کرده و به خانواده های قربانیان تسلیت گفته است.
او افزود: «ما بر حفظ آرامش تاکید می کنیم و از تمام طرفین میخواهیم که با پرهیز از خشونت، اختلافاتشان را از طریق گفتوگو حل و فصل کنند.»
تری جونز، کشیشی که اقدام به سوزاندن قرآن کرده بود، روز جمعه طی بیانیهای بار دیگر بر موضع خود علیه اسلام تاکید و اعلام کرد است که «زمان آن فرا رسیده که اسلام را پاسخگو بدانیم.»
شورای روابط آمریکا و اسلام که از گروههای اسلامی مهم در ایالات متحده است نیز واقعه مزار شریف را محکوم کرده است.
…………………………………………………
لیگ برتر فوتبال ایران،
«باخت ذوبآهن، امیدواری سپاهان به قهرمانی»
خبر / رادیو کوچه
تیم فوتبال ذوبآهن اصفهان در آخرین دیدار هفته بیست و هشتم لیگ برتر ایران ۱ بر صفر مقابل ملوان انزلی شکست خورد و فاصلهاش با سپاهان صدرنشین بیشتر شد. این بازی در ورزشگاه تختی انزلی برگزار شده است.
ملوان انزلی با گل دقیقه ۴۵ مهرداد اولادی از روی نقطه پنالتی به برتری رسید.
ملوان با این برد به رده ششم جدول صعود کرد و ذوب آهن در حالی در مکان دوم ماند که ۵ امتیاز با همشهری خود در صدر جدول فاصله گرفته است.
سپاهان اصفهان با پیروزی روز پنجشنبه برابر پیکان ۵۸ امتیازی است و ذوب آهن با ۵۳ امتیاز تیم دوم است.
تیمهای استقلال با ۵۲ امتیاز، تراکتورسازی با ۴۷ امتیاز و پرسپولیس با ۴۴ امتیاز در ردههای سوم تا پنجم قرار دارند.
…………………………………………………
پس از گذشت بیش از 15 روز اعتصاب غذا،
«وضعیت وخیم جسمانی آرش صادقی فعال دانشجویی»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده، روز جمعه، آرش صادقی فعال دانشجویی که از ۲۴ اسفند ماه سال گذشته در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود، با وخامت وضعیت جسمانی روبهرو و به بیمارستان منتقل شده است.
به گزارش سایتهای فعالان دانشجویی، آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در زندان اوین بر اثر اعتصاب غذا به حالت کما فرو رفته و در بیمارستان بستری شده است.
ناصح فریدی، از اعضای کمیته دفاع از دانشجویان زندانی ایران ضمن تایید این خبر اظهار داشت: «آرش صادقی در اسفند ماه سال گذشته به علت ابتلا به بیماریهایی مثل عفونت ریه و صدماتی که بر اثر ضربات و شکنجههایی که متحمل شده بود، دست به اعتصاب غذا زد و به همین دلیل دچار تشنج شد و سپس به کما رفت.»
آقای صادقی همزمان با اوج گیری اعتراضات نسبت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران بازداشت شد.
…………………………………………………
در درگیری روز جمعه،
«دستکم چهار کشته از معترضان در سوریه»
خبر / رادیو کوچه
کاخ سفید تازهترین دور سرکوب مردم معترض در سوریه که دستکم هفت کشته برجای گذاشته را محکوم کرد. راهپیماییهای ضددولتی که از حدود دو هفته پیش در سوریه آغاز شده، روز جمعه نیز در چند شهر از جمله دمشق، پایتخت این کشور ادامه داشت.
گزارشها حاکی از آن است که دستکم هفت نفر در محله دوما، واقع در دمشق توسط نیروهای امنیتی کشته و تعدادی نیز شدهاند.
همزمان با این حادثه، دولت آمریکا با صدور بیانیهای از حکومت سوریه خواسته است که به حقوق اساسی شهروندان احترام بگذارد و به مردم اجازه اعتراض مسالمتآمیز بدهد.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دولت سوریه کشتهشدن این افراد را به «تبهکاران مسلح» نسبت داده است.
کاخ سفید در بیانیهاش نوشت: «ما توسل به خشونت علیه شهروندانی که در سوریه اعتراض میکنند را محکوم و تقبیح میکنیم و از شجاعت و مقام مردم سوریه تمجید به عمل میآوریم.»
دولت آمریکا عنوان کرد که بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، باید با انجام اقدامهای ملموس و فوری وعده اصلاحات را به طور جدی برآورده کند.
شاهدان در شهر درعا، واقع در جنوب سوریه به خبرگزاریهای خارجی اعلام کردند که پس از نماز جمعه صدها نفر از مردم با ترک مسجد به معترضان پیوستند.
از سویی دیگر بشار اسد به یک کمیته قضایی ماموریت داده است که لغو وضعیت امنیتی فوقالعاده در این کشور را بررسی کند.
…………………………………………………
سخنگوی دولت لیبی:
«رد پیشنهاد آتش بس مخالفان از سوی دولت لیبی»
خبر / رادیو کوچه
موسی ابراهیم، سخنگوی دولت لیبی روز جمعه، پیشنهاد آتش بس مخالفان مسلح حکومت معمر قذافی، را یک ترفند خوانده و رد کرده است. این در حالی است که نیروهای مخالف عنوان کردند حاضر به آتشبس مشروط هستند.
این مخالفان شروط آتشبس را خروج نیروهای سرهنگ قذافی از شهرها و اجازه برگزاری اعتراضات مسالمتآمیز اعلام کردند.
موسی ابراهیم در واکنش به این اظهارات عنوان کرد: «مخالفان مسلح هرگز پیشنهاد صلح ندادهاند. ما بودیم که چند هفته پیش پیشنهاد صلح دادیم.»
مصطفی جلیل، رهبر نیروهای مخالف که ریاست شورای ملی موقت را بر عهده دارد، میگوید آنها از خواسته خود مبنی بر کنارهگیری معمر قذافی کوتاه نمیآیند.
نیروهای رهبر لیبی روز جمعه شهر مصراته، از جمله شهرهای اصلی تحت کنترل نیروهای مخالف در غرب این کشور را بمباران کردند.
عبدالفتاح یونس، وزیر کشور سابق لیبی که در اوایل قیام مردم کشورش به صف مخالفان دولت معمر قذافی پیوست، روز جمعه از خط مقدم جبهه نیروهای مخالف مسلح، در خارج از شهر بریقه، دیدن کرد.
این اولین بار بود که آقای یونس، که پیشتر مسوول نیروهای ویژه رهبر لیبی بوده، به طور رسمی نقش رهبری نظامی برای مخالفان ایفا کرده است.
…………………………………………………
منابع مطلع در کویت:
«ایران هشت شبکه جاسوسی در کویت دارد»
خبر / رادیو کوچه
برخی رسانههای کویتی، روز جمعه به نقل از منابع مطلع گزارش کردند شبکه جاسوسی ایران که در روزهای اخیر عناصر آن در کویت محاکمه شدند تنها یکی از هشت شبکهای است که بهصورت زیرزمینی در این کشور فعالیت میکردند.
طبق گزارش این رسانهها دو شبکه از هشت شبکه یادشده دست به آموزشهای نظامی مسلحانه از قبیل آموزش روشهای بمبگذاری میزدند.
در این گزارش آمده است که علی ظهرانی وابسته امور گردشگری در سفارت جمهوری اسلامی در کویت و نیز مسوول حفاظت اطلاعاتی سپاه پاسداران شاخه خلیج پارس و کویت به همراه سه تن از کارکنان این سفارت در دسامبر 2009 پس از لو رفتن شبکه جاسوسی در کویت این کشور را ترک کردند.
این شبکه جاسوسی برای فعالیت خود یک افسر بلند پایه ارتش کویت و تعدادی لبنانی و سوری و نیز شماری از کویتیهای بدون (در انتظار تبعیت) که در نهادهای نظامی یا امنیتی حساس کار میکنند را بهکار گرفته بود.
طبق تحقیقات انجام شده ایران مبالغ مالی هنگفتی را برای این شبکهها هزینه کرده است.
پیشتر شیخمحمد الصباح وزیر امور خارجه کویت اعلام کرده بود، کشور متبوعش سفیر خود را به نشانه اعتراض علیه فعالیتهای جاسوسی جمهوری اسلامی از تهران فرا خوانده است.
…………………………………………………
رسانههای آلمانی:
«خدمات بانکی در ازای آزادی خبرنگاران بازداشتی در ایران»
خبر / رادیو کوچه
تنها چند روز پس از انتشار گزارشهایی درباره کمک آلمان به پرداخت بهای نفت صادراتی ایران به هند از طریق بانک فدرال این کشور، برخی خبرها حاکی از آن است که دولت آلمان در قبال آزادی دو خبرنگار بازداشت شده آلمانی در ایران این خدمات بانکی را به جمهوری اسلامی ارایه کرده است.
به گزارش هفتهنامه آلمانی اشپیگل، برخی اطلاعات نشان میدهد، دولت آلمان در قبال آزادی دو خبرنگار آلمانی با پرداخت پول نفت صادراتی ایران به هند از طریق بانک فدرال این کشور موافقت کرده است.
بانک تجاری ایران و اروپا که در لیست سیاه تحریمهای آمریکا علیه ایران قرار دارد و گفته میشود متعلق به بانک صنعت و معدن ایران است، پول نفت صادراتی به هند را در نهایت به تهران منتقل میکند.
به دنبال انتشار این گزارش احزاب مخالف در آلمان از دولت این کشور به شدت انتقاد کرده و خواستار اعلام جزییات مربوط به این «معامله چند میلیاردی» با جمهوری اسلامی شدهاند.
در این میان انتشار خبر مربوط به موافقت دولت آلمان با انتقال پول نفت ایران از طریق بانک فدرال این کشور در قبال آزادی دو خبرنگار بازداشتشده آلمانی به انتقادهای احزاب مخالف از دولت ائتلافی خانم مرکل دامن زده است.
…………………………………………………
مقامهای عربستانی:
«کمیته امنیت ملی مجلس ایران قصد فتنه دارد»
خبر / رادیو کوچه
مقامهای عربستانی، روز شنبه، به بیانیه اخیر کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران که سیاستهای سعودی در منطقه را «بازی با آتش» توصیف کرده بود به شدت واکنش نشان داده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی سعودی، یک مقام سعودی اظهارات غیرمسوولانه کمیته موسوم به کمیته امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی که سیاست سعودی در منطقه ر ا بازی با آتش توصیف کرده و از این کشور خواسته است نیروهایش را از بحرین خارج کند به شدت محکوم کرد.
این مقام سعودی گفت: «این کمیته با قصد و اراده قبلی واقعیتهای مربوط به دخالتهای ایران در امور کشورهای منطقه و نقض حاکمیت و استقلال آنها و همچنین تلاشهای تهران برای فتنهافکنی و ایجاد آشوب و بلوا در کشورهای منطقه و سیاستهای خصمانه مخالف با اصول همجواری و بینالملل را نادیده گرفته است.»
منبع دولتی ، آخرین این اقدامات را «دخالت آشکار ایران در امور کشور برادر کویت از طریق شبکه توطئهگر مرتبط با برخی مقامات دولتی ایرانی» معرفی کرده است.
بیانیه افزود: «کسانی که این دروغ ها را ترویج میکنند فراموش کردهاند یا آنکه خودشان را به فراموشی زدهاند که ایران حق ندارد حاکمیت بحرین را نقض کند و یا در امور این کشور یا هر کشور خلیجی دیگر دخالت کند.»
منبع سعودی با اشاره به حضور نیروهای «سپرجزیره» وابسته به شورای همکاری در بحرین تاکید کرده است ایران نمیتواند حق بحرین در درخواست همکاری از نیروهای سپر جزیزه بر اساس توافقات شورای همکاری را نقض کند.
…………………………………………………
در اعتراض به برخورد مسوولان زندان،
«اعتصاب غذای خشک محمد نوریزاد»
خبر / رادیو کوچه
محمد نوریزاد، فیلمساز و فعال سیاسی با ارسال دو نامه خطاب به دادستان تهران در تاریخهای ۱۴ و ۱۶ اسفند ۸۹ از وضعیت برخوردهای داخل زندان با وی نوشته همچنین در این نامههای از اقدام به اعتصاب غذای خشک خود خبر داده است.
وی از روز هفتم اسفند به زندان بازگشته است. خانواده ی محمد نوریزاد از انتشار این دو نامه تاکنون خودداری کرده بودند که این امر را به دلیل بیخبری از وضعیت محمد نوریزاد عنوان کردند.
متن این دو نامه در پی آمده است:
نامه اول
دادستان محترم استان تهران
جناب آقای دکتر جعفری دولت آبادی
باسلام
امروز ششمین روز است که اینجانب محمد نوریزاد در اعتراض به بازداشت غیرقانونی خود در بند دوالف، از دریافت غذا سر باز زدهام. شخص جنابعالی حضورن به من قول دادید که به شکایات من رسیدگی و آنها را پیگیری خواهید فرمود.
شکایت از دو بازجوی فحاش و بزن بهادر، و شکایت از قاضی مقیسه که طی دو جلسه کوتاه نمایشی، حقیر را به تحمل دوسال حبس (افزون بر سه سال و نیم قبلی) محکوم کرده است.
خود جنابعالی نیک میدانید که تداوم بازداشت من در بند دوالف، غیرقانونی است. من باید به بند عمومی ۳۵۰ منتقل شوم.
بدیهی است که تا رسیدن به خواستههایم، نه غذا دریافت خواهم کرد و نه تقاضای تماس تلفنی یا ملاقات یا مرخصی خواهم داشت. من نسبت به همهی احکام صادره علیه خود معترضم و روند اعتراض من، تا حصول نتیجه ادامه خواهد داشت و مسوولیت عواقب هر آنچه بر سر من بیاید، متوجه همهی آنانی خواهدبود که در احکام صادره علیه من و بازداشت غیرقانونی من در بند دوالف، سهم و نقش داشتهاند.
با احترام
محمد نوری زاد- بند دوالف زندان اوین 14/12/1389
نامه دوم
دادستان محترم استان تهران
جناب آقای دکتر جعفریدولتآبادی
با سلام.
به دلیل توهینهای امروز یکی از بازجویان خود، موسوم به «کریمی» که در بند دوالف، بارها به دیدن من آمده، و به خاطر بازداشت غیرقانونیام در این بند، از همین امروز به اعتصاب غذای خشک دست میزنم.
بدیهی است که عواقب این اعتصاب غذای خشک، هرچه که هست، متوجه شما و متولیان بند دوالف خواهد بود. آقای کریمی امروز، با الفاظی چون: «منافق، منافق مدرن، منافقتر از مسعود رجوی، و با اتهام به من که: بیش از دومیلیارد پول سپاه را بالا کشیدهام، و بازگویی شنودهایی از مکالمات و مسایل خصوصی من و خانوادهام، مرا مخاطب قرار داد.»
نامبرده با این توهم پوک که من در آخرین باری که به مرخصی رفتهام، با آقای سید محمد خاتمی دیدار داشتهام، آنهمه الفاظ شنیع را بر من بارید.
من، مرده یا زنده، خواهشمندم شکایت رسمی مرا از این فرد، به خاطر اطلاق یک چنین توهینهایی، پیگیری بفرمایید. اطمینان دارم طبق یک روال جاری، نامبرده، کلیت مکالمات امروز ما را ضبط کرده است. سند و مدرک ادعاهای من، همین مکالمات ضبط شده است.
گرچه خود میدانم نگارش این نامه، مثل دل بستن به آب یک سراب، راه به جایی نخواهد برد. با اینهمه، برای اتمام حجتی که این روزها کسی خریدارش نیست، به جایگاه قانونی شما متوسل میشوم. خود دانید و خدا و فردای قیامتی که در راه است.
با احترام
محمد نوری زاد- بند دوالف- ۱۶/۱۲/۸۹
…………………………………………………
مقامهای کشور ترکیه:
«گزارش توقیف محموله تسلیحاتی ایران به شورای امنیت»
خبر / رادیو کوچه
مقامهای کشور ترکیه روز جمعه اعلام کردند یک محموله تسلیحاتی را از یک هواپیمای ایرانی توقیف کرده که در ظاهر مقصد نهایی آن سوریه بوده است.
به گزارش رویترز، مقامات ترکیه به اعضای یکی از کمیتههای شورای امنیت سازمان ملل متحد که بر اجرای تحریمهای این سازمان علیه ایران نظارت دارد، گفتهاند که این محموله غیرقانونی سلاح را از یک هواپیمای باربری ایرانی توقیف کردهاند.
این مقامها عنوان کردند که ایران قصد داشته با نقض تحریمهای سازمان ملل متحد، اقدام به صادرات این محموله کند.
هواپیمای باربری ایرانی که قرار بوده به مقصدی در سوریه برود، در تاریخ پانزدهم مارس ۲۰۱۱ (بیست و چهارم اسفند ماه ۱۳۹۰) در فرودگاه دیاربکر ترکیه توقف کرد و مورد بازرسی ماموران فرودگاه قرار گرفت.
ترکیه به این هواپیمای متعلق به شرکت هواپیمایی «یاس ایر» اجازه داده بود در صورت «توقف فنی» در این کشور، از حریم هوایی ترکیه عبور کند.
در نتیجه بازرسی از این هواپیما، چندین قبضه اسلحه و راکت کشف و ضبط شد.
…………………………………………………
در شمال افغانستان و در اعتراض به سوزاندن قرآن،
«کشته شدن هشت کارمند خارجی سازمان ملل»
خبر / رادیو کوچه
در حمله گروهی از تظاهرکنندگان به دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در شهر مزار شریف در شمال افغانستان دستکم هشت کارمند دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در آن شهر کشته شدهاند.
بر اساس گزارشها یک نفر نیز در این حادثه مجروح شده است.
این تظاهرات به منظور اعتراض به آتش زدن قرآن توسط یک کشیش آمریکایی برگزار شده بود، اما مقامهای محلی میگویند که گروهی «فرصتطلب» این تظاهرات را به خشونت کشیدند.
به گزارش بیبیسی، لعل محمد احمدزی، سخنگوی پلیس منطقه شمال افغانستان اظهار داشت: «در جمع تظاهرکنندگان، تعدادی از اوباش حضور داشتند که به دفتر یوناما هجوم بردند و هشت کارمند خارجی یوناما را کشتند، دو تن از آنها را سر بریدند و یک تن از آنها را مجروح کردند. یکی از کشتهشدگان زن است.»
آقای احمد زی همچنین گفت: «افراد فرصتطلب، بخشهایی از دفتر یوناما و چند ماشین مربوط به این دفتر را به آتش کشیدهاند».
یوناما با صدور اطلاعیهای، کشتار کارمندان خود را محکوم کرد و حمله به آنها را «بهتآور» خواند.
او افزود پلیس چند نفر را به اتهام دست داشتن در این حادثه بازداشت کرده و تحقیقات در این مورد آغاز شده است.
آقای احمدزی، سخنگوی پلیس شمال افغانستان عنوان کرد که تظاهرات قرار بود به صورت مسالمتآمیز و در صحن «روضه شریف» برگزار شود، اما ناگهان تظاهرکنندگان بهسوی دفتر یوناما هجوم بردند.
خبرنگاران میگویند که یک روحانی که قبل از آغاز تظاهرات سخنرانی میکرد، خطاب به معترضان گفت که صدها جلد قرآن در آمریکا به آتش کشیده شده است.
گزارشها از افغانستان حاکی است که در اعتراض به سوزاندن قرآن توسط کشیش آمریکایی، تظاهراتی در هرات در غرب افغانستان نیز صورت گرفت اما بهصورت مسالمتآمیز پایان یافت.
مزار شریف از مناطق امن افغانستان به حساب میآید و یکی از شش منطقهای است که قرار است تا دوماه دیگر مسوولیت تامین امنیت آن از نیروهای ناتو به نیروهای افغان منتقل شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر