ندای سبز آزادی: جمعی از نمایندگان ادوار مجلس در خارج از کشور در پیامی خطاب به میرحسین موسوی، در گذشت پدر وی را تسلیت گفتند.
به گزارش جرس متن این پیام بشرح زیر است:
بسمه تعالی
جناب آقای مهندس میر حسین موسوی
درگذشت زنده یاد میر اسماعیل موسوی پدر بزرگوارتان موجب تألم و تأسف گردید. عمر دراز و حیات معنوی و زیست اخلاقی و انسانی آن مرحوم، که یکسره به خدمت خلق و عبودیت خالق گذشت، مایه مباهات جامعه دینی و به ویژه خاندان بزرگ شماست. از برکات و حسنات این انسان خدوم، تربیت فرزندان با ایمان و خدوم به کشور و جامعه است که شخصیت بارز شما نمونه اعلای آن است. دریغ که در این شرایط سخت و دشوار حاکمیت و حاکمان خودکامه شما را به بند کرده و حتی از حضور شما در مراسم آیینی تشییع و ختم پدرتان محروم کردند. اما امروز جنبش مدنی سبز ایران، که شما خود را فروتنانه همراه آن دانسته اید، به وجود پربرکت شما مباهات می کند و همگان در انتظار آزادی شما و همسرتان و دیگر یاران جنبش هستند. درگذشت پدر ارجمندتان را به حضرتعالی و دیگر بازماندگان تسلیت می گوییم و برای آن زنده یاد رحمت و غفران الهی و برای شما سرفرازی بیشتر و خدمت به خلق و رهایی از اسارت آرزو می کنیم.
جمعی از نمایندگان ادوار مجلس در خارج از کشور: نورالدین پیر مؤذن، فاطمه حقیقت جو، رجبعلی مزروعی، علی اکبر موسوی (خوئینی) و حسن یوسفی اشکوری
وزرای خارجه کشورهای حاشيه خليج فارس روز يکشنبه در رياض، پايتخت عربستان سعودی گرد هم آمدهاند تا درباره آنچه دخالت ايران در مسايل منطقه خليج فارس ناميده اند، گفت و گو کنند.
روابط ايران و همسايگانش در هفته های اخير رو به وخامت گذاشته است. ايران از موج ناآرامی های بوجود آمده در بعضی از کشورهای عربی از جمله بحرين حمايت کرده است.
روز شنبه دبير کل شورای همکاری های خليج فارس گفت ايران ثبات و امنيت در منطقه را به خطر انداخته است.
همسر منصور اسانلو، رییس سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران، درباره آخرین وضعیت اسانلو به خبرنگار کلمه گفت: منصور بارها و بارها بازداشت و زندانی شده است. او هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد، در حالی که به دلیل ناراحتی قلبی به شدت بیمار است تا جایی که همه پزشکان زندان رای به جراحی قلب او داده اند. اما با این وجود دادستان تهران با مرخصی پزشکی برای این زندانی سیاسی مخالفت می کند.
متن کامل مصاحبه پروانه اسانلو، همسر منصور اسانلو با کلمه به شرح زیر است:
آخرین باری که آقای اسانلو را ملاقات کردید چه زمانی بود؟
آخرین بار یک هفته پیش از عید بود که ملاقات کابینی داشتیم. وضعیت روحی شان کماکان خوب بود، اما واقعا به لحاظ جسمی حالشان مساعد نیست . همسرم مشکل قلبی دارد ، البته وقتی حالش را پرسیدم، طبق روال همیشه گفت خوب است در حالی که اصلا وضعیت مناسبی نداشت و تنها به خاطر ما و اینکه روحیه مان خراب نشود این طور گفت. منصور هیچ وقت نمی گوید حالم بد است.
نظر پزشکان زندان در مورد وضعیت سلامتی ایشان چیست ؟
پزشکان زندان یک نظر دارند. آن نظر هم این است که ایشان خیلی زود باید تحت عمل جراحی قلب قرار بگیرند .
آیا مسوولان با این نظر پزشکان موافقت کرده اند ؟در این زمینه شما چه اقدام قانونی انجام داده اید ؟
ما به دادستانی برای درخواست مرخصی پزشکی نامه نوشتیم تا اجازه بدهند ما خودمان برای درمان آقای اسانلو و عمل جراحی ایشان اقدام کنیم. اما وقتی برای گرفتن جواب نامه تماس گرفتیم، مسوول دفتر ایشان گفتند آقای دادستان با درخواست شما موافقت نکرده است.
از طریق زندان پیگیری کردیم که جواب آنها این بود که ما نیز از دادستانی استعلام می گیریم اگر اجازه صادر شد خودمان اقدام می کنیم.
پس دادستان تهران با مرخصی پزشکی همسرتان موافقت نکرد ؟می خواهم بدانم علت عدم موافقت دادستان چیست آیا در این باره پی گیری خاصی انجام داده اید ؟
خیر.وقتی برای پیگیری پرونده تماس تلفنی داشتم فقط همین جمله را عنوان کردند و گفتند آقای دادستان موافقت نکرده اند. همین.
البته من هم مثل همیشه پرسیدم چرا ؟ مگر منصور چه کرده است که در حقش این همه سخت گیری می شود حتی در برابر سلامتی اش. من گفتم این همه وقت در زندان بوده، بس نیست؟ الان هم تنها درخواست ما مهلت و فرصتی برای درمان اش است آیا این در خواست بزرگی است ؟ اما آنها هرگز جواب این سوالهای ما را نمی دهند .
واقعا فکر می کنید علت این همه سخت گیری درباره آقای اسانلو چیست ؟
به نظر من کاملا بی دلیل است. اگر خودشان هم به زندگی، گذشته و حال آقای اسانلو ، به خواسته ها و گفته هایش با انصاف نگاه کنند می بینند هیچ خواسته ای جز خیر برای این مردم و کشور نداشته اند .
خانم اسانلو! مردم با شما به عنوان همسر یک زندانی سیاسی چطور رفتار می کنند ؟
نام فامیل من هم اسانلو است گاهی مردم ازمن سئوال می کنند که چه نسبتی با آقای منصور اسانلو دارم و تا متوجه می شوند ابراز همدردی و ارادت می کنند و برای همسرم هم دعا و آرزوی آزادی اش را می کنند . من همیشه با دیدن این رفتارها و برخوردها شرمنده می شوم .
چند نوروز است که آقای اسانلو در کنارشما و سایر اعضای خانواده تان نیستند؟
از آخرین بازداشت شان تا کنون سه بهار است که بدون مرخصی بوده اند. البته مجموعا چهارسال و نیم است که در زندانند.
در نبود ایشان سال نو را چگونه گذراندید ؟
من دوفرزند پسر دارم . آنها همیشه سعی می کنند تنهایم نگذارند اما به هرحال هیچوقت نتوانسته اند جای پدرشان را در زندگی من پر کنند. خودم هم همیشه اصرار می کنم که به زندگی خود شان توجه کنند و نگران من نباشند. اما آنها هم به نوعی اسیر زندگی من شده اند و نمی توانند زندگی مستقل خودشان را داشته باشند و دلشان طاقت نمی آورد من را تنها بگذراند . با نبود همسرم زندگی طبیعی ما مختل شده و نوروز هم مثل همه روزهای دیگر برای ما با یک حس خاص همراه است ، می دانید در کل یک احساس های درونی وجود دارد که نمی توانم آن را بیان کنم.
اگر لحظه تحویل سال نو آقای اسانلو در کنار شما بودند به او چه می گفتید؟
ابراز خوشحالی زیادی می کردم و می گفتم خوشحالم که بالاخره آمدی پیش ما. البته آروز می کردم که هیچ وقت روزهای رفته تکرار نشود و دیگر هیچ روزی را پشت میله های زندان نباشد .
لحظه تحویل سال ، اما بدون حضور همسرتان گذشت در این لحظه چه احساسی داشتید و از خداوند چه خواستید ؟
اول از همه آزادی همه زندانیانی که به خاطر عقیده و باورشان در زندان هستند، از جمله همسرم را از خداوند تمنا کردم و بعد دعا کردم که خدایا امسال دیگر منصور به خانه برگردد.با توجه به اینکه منصور سه چهارم حکم اش را در زندان گذرانده ما واقعا امسال منتظر بازگشتش بودیم. من شخصا انتظار داشتم مقامات قضایی این چند ماه باقیمانده را چشم پوشی کنند یا حداقل به همسرم مرخصی بدهند اما باز هم چشم به راه ماندیم .
اگر نکته ای مانده، بفرمایید ؟
فقط درخواست می کنم هر کسی به طریقی که می تواند به آزادی زندانیان سیاسی کمک کند، دریغ نکند. همسر من بیمار است و با این شرایط زندان را فقط به خاطر مردم و آرمانهایش تحمل می کند. این عزیزان را از یاد نبریم.
غلامرضا حسنی، نماينده ولی فقيه در استان آذربايجان غربی و امام جمعه اروميه، نشان درجه يک شجاعت را از احمدینژاد دريافت کرد.
محمود احمدی نژاد در جلسه مشترک هيات دولت و مسوولان ارشد اجرايی کشور در روز دوشنبه اين نشان را اهدا کرد و گفت اين نشان به دليل آنچه مجاهدت و رشادت های او طی سال های قبل و بعد از پيروزی انقلاب اسلامی خواند، به آقای حسنی اهدا شده است.
در سال های گذشته برخی سخرانی ها و خطبه های حسنی مورد انتقادهای اصلاح طلبان قرار گرفته بود.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در پیامی به میرحسین موسوی ، ضایعه درگذشت پدر وی را تسلیت گفت و از عدم امکان برگزاری مراسم برای آن مرحوم ابراز تاسف کرد.
به گزارش جرس متن این پیام بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس میر حسین موسوی
در گذشت پدر ارجمندتان حاج میر اسماعیل موسوی که عمر پر برکتش را صرف خدمت به مردم و اسلام کرد را به شما که یار با وفای امام امت و خدمتگزار ملت در دوران سخت جنگ تحمیلی بوده و اکنون امید ملت برای بازگرداندن کشور بر دایره اسلامیت، جمهوریت و نیز حاکمیت اخلاق هستید، تسلیت عرض می کنیم . ما به عنوان بخشی از ملت خود را وامدار آن پدر ارجمند که فرزندانی چون شما تربیت و تقدیم ملت کرده است، دانسته و در کنار شما و خانواده گرامیتان عزادار فقدان او هستیم. خدایش بیامرزد و در جنت نعیم در جوار رحمت خویش قرارش دهد.
خداوند به شما و همسر گرامیتان که اکنون در حبس خانگی بسر می برید و از امکان بودن در کنار عزیزانتان که علاوه بر فقدان پدر رنج مصائب واقع در مراسم تشییع و تدفین را تحمل نموده اند و نهایتاً اجازه نیافته اند مجلس ترحیمی نیز برگزار نمایند، صبر و اجر عنایت بفرماید.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
ندای سبز آزادی: منابع خبری از حضور انبوه نیروهای امنیتی و انتظامی در میدان فاطمی تهران و فضای سنگین امنیتی در خیابانهای اطراف آن خبر میدهند.
به گزارش کلمه، شاهدان عینی از حضور صدها مامور پلیس و لباس شخصی با انواع وسایل نقلیه و تجهیزات کامل در اطراف میدان فاطمی در ساعات عصر امروز – یکشنبه ۱۴ فروردین – خبر میدهند و خاطرنشان میکنند که بهرغم بسته بودن در مسجد نور، واقع در میدان فاطمی، تردد شهروندان در این محدوده تحت کنترل شدید ماموران قرار داشته است.
به نظر میرسد علت حضور پرتعداد نیروهای امنیتی و لباسشخصیها در اطراف مسجد نور در عصر روز یکشنبه، اعلام اولیهی این مکان و زمان از سوی خانوادهی موسوی برای مراسم ختم میر اسماعیل موسوی بوده باشد؛ حال آنکه از روز قبل، خانوادهی موسوی لغو این مراسم را اعلام کرده بودند و مشخص نیست دلیل نگرانی و اضطراب نیروهای رسمی و لباسشخصی حکومتی چه بوده که اینگونه برای حضور پرشمار در میدان فاطمی و محلههای اطراف آن تدارک دیدهاند.
ندای سبز آزادی: بسیاری از کتابهای ممنوع دوران حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر، در نمایشگاه کتابی که در میدان تحریر قاهره برگزار شد، به مخاطبان و علاقهمندان عرضه شده است.
به گزارش کلمه به نقل از خبرگزاریهای بینالمللی، نمایشگاه کتابی که از چهار روز پیش تا امروز در میدان تحریر قاهره در حال برگزاری بود، شاهد حضور پرتعداد ناشرانی از مصر، دیگر کشورهای عربزبان و چند کشور دیگر بود که از شرکت در نمایشگاه بینالمللی کتاب قاهره بازمانده بودند.
نمایشگاه بینالمللی کتاب قاهره عملا تحتالشعاع اعتراضات ضد استبدادی در مصر قرار گرفت و از این رو در چهار روز اخیر، نمایشگاهی به طور نسبتا خودجوش در میدان تحریر قاهره برگزار شد که علاوه بر کتابهای مختلفی که در سالهای پیشین در شهر قاهره در معرض دید مصرفکنندگان فرهنگی در مصر بود، کتابهایی که دولت حسنی مبارک از عرضهی آنها جلوگیری میکرد نیز در نمایشگاه اخیر عرضه شد.
گزارش شده که در نمایشگاه میدان تحریر، برخی ناشران عرب به عرضهی آثاری پرداختند که در دوره دیکتاتوری مبارک، اجازهی توزیع و فروش آنها در کتابفروشیها را نداشتند. نمایشگاه مطبوعات و نشریات الکترونیک و برگزاری جلسات نقد و گفتوگوی فرهنگی نیز از دیگر اتفاقات نمایشگاه میدان تحریر بود که برای اولین بار در فضای بعد از استبداد، تجربه میشد.
نمایشگاه کتاب میدان تحریر، از روز ۳۱ مارس فعالیت خود را در میدان تحریر قاهره آغاز کرد و شخصیتهای فرهنگی و دانشگاهی و علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی در این کشور نیز استقبال پرشوری از آن نشان دادند. این نمایشگاه، عصر امروز به کار خود پایان داد.
ندای سبز آزادی: سحام نیوز از قول یکی از فرزندان مهدی کروبی، از بی خبری مطلق از وضعیت مهدی کروبی و فاطمه کروبی خبر داد.
این عضو خانواده کروبی در مصاحبه با سحام نیوز گفت: آخرین اطلاع ما از وضعیت پدر و مادرمان به ۱۵ روز قبل باز می گردد و طی این مدت هیچ گونه اطلاعی از وضعیت ایشان نداریم.
وی افزود: برادرمان علی در روز ۲۹ اسفند با پدر و مادر دیدار داشته اند و از آن روز تا به حال نهادهای امنیتی هیچ گونه اجازه ای برای دیدار با والدینمان را نداده اند. اکنون ما بیش از گذشته نگران وضعیت ایشان هستیم.
فرزند مهدی کروبی در خصوص وضعیت جسمی و روحی والدین خود طی هشداری به حاکمیت، افزود: مسئولیت سلامتی مهدی و فاطمه کروبی بر عهده حاکمان کشور بوده و طبعات بروز هرگونه صدمات روحی و جسمی برای والدینمان بر عهده حاکمیت است.
لازم به توضیح است، علی کروبی به همراه همسرش در شب ۲۹ اسفند سال گذشته توانست در حضور ماموران امنیتی با مهدی و فاطمه کروبی دیدار داشته باشد.
ندای سبز آزادی: خانه حقوق بشر ایران، گزارشی را پیرامون صدور احکام قضایی علیه ۴۲۱ نفر از فعالین و شهروندان ایرانی که به دلائل عقیدتی و اعتراضها و نقدهایشان محکوم و مورد برخورد قهری حکومت قرار گرفتهاند، منتشر کرده است.
فایل پی دی اف این گزارش را که در ۷۶ صفحه منتشر شده است میتوانید از اینجا دانلود کنید. از جداولی که به صورت تفکیک شده و کامل ۴۲۱ حکم صادر شده در سال ۱۳۸۹ را در بر گرفته به سادگی میتوان هر گونه مساله آماری و تحلیلی را در این زمینه استخراج کرد که در اختیار روزنامهنگار و فعالین حقوق بشر قرار گرفته است.
متن کامل این گزارش به نقا از رهانا به شرح ذیل است:
مقدمه
صدور احکام زندان، شلاق، اعدام ، تبعید و محرومیت از حقوق اجتماعی علیه فعالین سیاسی، مدنی، مطبوعاتی، دانشجویی، اقلیتهای مذهبی و اقوام مختلف در ایران به یک امر رایج و عادی در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
در طول سال ۱۳۸۹ دادگاههای انقلاب اسلامی در سراسر کشور حکمهای سنگین اعدام و زندان و شلاق و محرومیت از حقوق اجتماعی را برای اقشار مختلف در ایران صادر کردند که بسیاری از این احکام در دادگاههای تجدید نظر به تایید رسید و بسیاری از این احکام اجرا شده است.
اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبر جمهوری اسلامی، توهین به رئییس جمهوری، تشویش اذهان عمومی، اخلال در نظم عمومی و محاربه از جمله اتهامات مرسومی هستند که قضات در دادگاهها بنابر آن نسبت به صدور رایهای سنگین علیه شهروندان و فعالین اقدام کردند. این در حالی است که تعداد کسانی که به این اتهامات در دادگاههای انقلاب اسلامی محاکمه میشوند به ندرت از اتهام انتسابی تبریه و حکم برائت میگیرند. تعداد کسانی که در دادگاههای انقلاب اسلامی در طول سال ۱۳۸۹ محاکمه شدهاند و حکم برائت گرفتهاند به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد.
این مساله به خوبی نشان میدهد که فعالینی که در دادگاههای انقلاب اسلامی محاکمه میشوند، صرفا به دلیل اجرای ظاهری یک محاکمه، پروندهشان مورد دادرسی قرار گرفته و صدور حکم علیه آنان در دستگاههای قضایی قطعی است.
در گزارش پیش رو از «خانه حقوق بشر ایران» صدور۱۲۱۷ سال و ۴ ماه حکم زندان و ۲۴۶۸ ضربه شلاق از جمله احکام صادر شده در سال ۱۳۸۹ علیه ۴۲۱ نفر از فعالین سیاسی، مدنی، مطبوعاتی، اقلیتهای دینی و قومی و شهروندان مورد بررسی آماری و تحلیلی قرار گرفته است. از این ۴۲۱ نفر که در دادگاهها مورد محاکمه در طول سال گذشته قرار گرفتهاند کمتر کسی است که با حکم زندان، اعدام، تبعید، جریمه، شلاق، حبس تعلیقی و محرومیت از حقوق شهروندی و اجتماعی روبرو نشده باشد.
خانه حقوق بشر ایران با ابراز تأسف از این احکام علیه شهروندان ایران اعلام میکند که جملگی این احکام در پی پروسههای قضایی ـ امنیتی غیر شفاف و بر اساس پروندهسازی و خواست نهادهای امنیتی صادر شدهاند.
لازم به توضیح است که در این گزارش ۴۲۱ حکم صادر شده را که خانه حقوق بشر ایران از آنها مطلع بوده در ۷۰ صفحه آنها را مورد بررسی آماری و تحلیلی قرار داده است.
آماری از تمام احکام صادره
در طول سال ۱۳۸۹ علیه شهروندان ایرانی با فعالیت و عقیدههای گوناگون حکمهای سنگینی صادر شده است. در طول سال گذشته در دادگاههای بدوی ۱۲۱۷ سال و ۴ ماه حکم زندان برای فعالین صادر شده است. همچنین ۹۶ سال و ۱۱ ماه نیز حکم تعلیقی صادر شده و از سوی قضات حکم ۲۱۱۸ ضربه شلاق برای شهروندان ایرانی تنها به خاطر عقاید و اعتراضهایشان صادر شده است.
دوازده تن از این ۴۲۱ نفر مورد بررسی به اعدام محکوم شده که حکم چند تن از آنان از جمله جعفر کاظمی، محمدعلی حاجآقایی و زهرا بهرامی اجرا شده و آنها اعدام شدهاند.
همچنین فعالین سیاسی و مدنی و مطبوعاتی ۳۳۰ سال از حقوق شهروندی و اجتماعی خود نظیر شغل روزنامهنگاری، وکالت و عضویت و فعالیت از احزاب محروم شدهاند.
دادگاههای تجدیدنظر نیز در استانهای مختلف کشور، بسیاری از احکام صادر شده در دادگاههای بدوی چه مربوط به سال ۱۳۸۹ و چه سالهای قبل از آن را تایید کردهاند. به بسیاری از احکام صادر شده نیز هنوز رسیدگی نشده و سرعت دستگاه قضایی در بررسی پروندهها بسیار کند است که مصداق بارز اطاله دادرسی است.
دادگاههای تجدید نظر ۷۳۳ سال و ۸ ماه حکم زندان فعالین را تایید کرده و ۲۰ سال و دو ماه احکام تعلیقی صادر کردهاند. همچنین ۷ مورد از احکام صادر شده اعدام در سال جاری و سال قبل از آن به تایید رسیده است و برای فعالین ۱۵۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی حکم صادر شده است.
جداول شامل اسامی و اطلاعات مربوط به هر زندانی را همراه با نوع، فعالیت، نام قضای و دادگاه صادر کنند حکم و میزان حکم صادر شده برای هر فرد در دادگاههای بدوی و یا تجدید نظر را میتوانید در جدولهای شماه ۳ تا ۱۴ مشاهده کنید. احکامی که با رنگ قرمز مشخص شدهاند مربوط با سالها ۱۳۸۸ و یا قبل از آن هستند که در آمارها محاسبه نشده است.
فعالین دانشجویی
فعالین دانشجویی که در سال گذشته بیشترین تعداد بازداشت شدگان را داشتند در سال ۱۳۸۹ با احکام سنگینی روبرو شدند. ۱۹۶ سال و ۶ ماه حکم قطعی زندان، ۵۳ سال و ۵ ماه حبس تعلیقی، ۲۹۶ ضربه شلاق و ۲ مورد محرومیت ابد از حقوق شهروندی از جمله احکام صادر شده برای ۸۴ فعال دانشجویی در طول سال ۱۳۸۹ است.
همچنین در دادگاههای تجدید نظر احکام صادر شده علیه فعالین دانشجویی چه در سالهای قبل و چه در سال ۸۹ به تایید رسید و کمتر دانشجویی از احکام صادر شده در دادگاههای تجدیدنظر حکم برائت گرفت. ۸۶ سال و ۶ حکم زندان قطعی، ۶ سال حبس تعلیقی و ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی از جمله احکام تایید شده در دادگاههای تجدید علیه فعالین دانشجویی است که علاوه بر احکام قضایی با احکام انضباطی در دانشگاهها نیز روبرو هستند.
جدول و اسامی مربوط به ۸۴ فعال دانشجویی و احکام صادر شده علیه آنان را در جدول شماره۵ میتوانید مشاهده کنید. احکامی که به رنگ قرمز نوشته شده است مربوط به سالهای قبل بوده و در آمار محاسبه نشده است.
در طول سال ۱۳۸۹ به پرونده ۷۳ نفر از فعالین سیاسی در دادگاههای تجدید نظر رسیدگی و برای آنها حکم صادر شده است. نکته جالب توجه این است که هیچکدام از این ۷۳ تن از دادگاههای بدوی و تجدیدنظر تبرئه نشده و برای تمام آنها بلا استثنا حکم صادر شده است. برای این ۷۳ فعال سیاسی در سال ۱۳۸۹ از سوی دادگاههای مختلف ۲۴۴ سال ۳ ماه حکم زندان قطعی، ۱۴ سال و ۱ ماه حبس تعلیقی، ۴۴۹ ضربه شلاق و ۶۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و شهروندی صادر شده است.
همچین دادگاههای تجدید نظر ۱۲۰ سال و ۱۰ ماه زندان قطعی را برای فعالین سیاسی که در سال ۸۹ و یا سال قبل از آن محکوم شده بودند تایید کرد. ۳ سال حبس تعلیقی و ۵۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی از دیگر احکام تایید شده توسط دادگاههای تجدید نظر علیه فعالین سیاسی است.
جدول و اسامی مربوط به ۷۳ فعال سیاسی و احکام صادر شده علیه آنان را در جدول شماره ۱۶ میتوانید مشاهده کنید. احکامی که به رنگ قرمز نوشته شده است مربوط به سالهای قبل بوده و در آمار محاسبه نشده است.
اقلیتهای مذهبی
اقلیتهای مذهبی نیز که در طول سال بسیاری از پیروانشان بازداشت و بارها به خانههای آنان توسط نیروهای حکومتی حمله شده و بسیاری از آنان مورد بازجویی، ارعاب و تهدید قرار گرفته بودند، در طول سال ۱۳۸۹ با احکام سنگین زندان و در یک مورد نیز اعدام روبرو شدند.
بیشتر احکام صادر شده علیه شهروندان بهایی است که تنها برای ۷ رهبر جامعه بهایی ۱۴۰ زندان حکم صادر شده است. یوسف ندرخانی شهروند مسیحی نیز با صدور حکم اعدام مواجه شده است.
برای پیروان اقلیتهای مذهبی همچون بهاییان، اهل سنت، دراویش، اهل حق و مسیحیان از سوی دادگاههای بدوی ۲۴۹ سال و ۸ ماه زندان قطعی و ۸ ماه حکم حبس قطعی، ۴ سال و ۱۰ ماه زندان تعلیقی، یک مورد اعدام و یک سال محرومیت از حقوق اجتماعی صادر شده است. ۳۵۰ ضربه شلاق نیز در سال جاری علیه پیروان اقلیتهای مذهبی حکم صادر شده که تمام آن مربوط به دراویش گنابادی است.
همچنین ۱۷۸ سال حکم زندان قطعی، ۵ سال و ۲ ماه زندان تعلیقی برای اقلیتهای مذهبی در سال ۱۳۸۹ در دادگاههای تجدید نظر تأیید شده است.
جدول و اسامی مربوط به ۷۶ نفر از اقلیتهای مذهبی و احکام صادر شده علیه آنان را در جدول شماره ۱۷ میتوانید مشاهده کنید. احکامی که به رنگ قرمز نوشته شده است مربوط به سالهای قبل بوده و در آمار محاسبه نشده است.
روزنامهنگار و وبلاگنویس
در حالی که مطبوعات و اینترنت مورد سانسور گسترده قرار میگیرند و بسیاری از روزنامهنگاران با بازداشت و تهدید و ارعاب روبرو هستند، روزنامهنگاران بسیاری با احکام سنگین روبرو شدهاند. دست کم ۲۹ روزنامهگار، وبلاگنویس و فعال اینترنتی در طول سال جاری پروندههایشان در دادگاههای انقلاب اسلامی و دادگاه تجدید نظر مورد رسیدگی قرار گرفت که هیچکدام از آنها تبرئه نشده و برای تمام آنها حکم صادر شد.
برای ۲۹ وبلاگنویس و روزنامهنگار از طرف دادگاههای بدوی ۹۶ سال و ۹ ماه حکم قطعی، ۱۰ سال حبس تعلیقی، ۱۳۴ ضربه شلاق، یک اعدام و ۹۰ سال ممنوعیت از شغل روزنامهنگاری حکم صادر شد.
همچنین در دادگاههای تجدیدنظر حکم ۶۶ سال زندان قطعی، ۲ سال تعلیقی، ۱ اعدام و ۸۰ سال ممنوعیت از حقوق شهروندی نیز برای آنان به تأیید رسیده است.
جدول و اسامی مربوط به ۲۹ نفر از روزنامهنگاران و وبلاگنویسان و احکام صادر شده علیه آنان را در جدول شماره ۱۸ میتوانید مشاهده کنید. احکامی که به رنگ قرمز نوشته شده است مربوط به سالهای قبل بوده و در آمار محاسبه نشده است.
فعالین کرد
فعالین کرد که در سال ۱۳۸۹ تجربهی تلخ اعدام چندین تن از شهروندانشان را داشتند بار دیگر با احکام سنگینی اعم از زندان و اعدام مواجه شدند. فعالین کرد در دادگاههای بدوی با احکام ۱۳۹ سال و ۷ ماه زندان قطعی، ۵ سال و ۶ ماه حبس تعلیقی و ۱ مورد اعدام روبر شدند.
همچنین در دادگاههای تجدید نظر ۳۳ سال زندان و ۲ مورد حکم اعدام مروبط به احکام صادر شده در سال ۸۹ و سالهای قبل از آن به تأیید رسید.
جدول و اسامی مربوط به ۴۵ نفر از فعالین کرد و احکام صادر شده علیه آنان را در جدول شماره ۱۹ میتوانید مشاهده کنید. احکامی که به رنگ قرمز نوشته شده است مربوط به سالهای قبل بوده و در آمار محاسبه نشده است.
قضات ناقض حقوق بشر: قاضی مقیسه، قاضی صلواتی و قضای پیرعباسی
از ۴۲۱ حکم صادر شده در سال ۱۳۸۹ علیه فعالین سیاسی، مطبوعاتی، مدنی، اقلیتهای دینی و قومی و شهروندان، ۱۹۵ مورد آن را سه قاضی مستقر در شعبههای ۱۵، ۲۶ و ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به نامهای قاضی صلواتی، قاضی پیرعباسی و قاضی مقیسه صادر کردهاند، که از این منظر این سه قاضی به عنوان سه تن از بدترین ناقضان حقوق بشر در ایران هستند و در نقض حقوق بشر در ایران سه تن از افرادی هستند که بیشترین سهمها را دارند.
این سه قاضی در مجموعه علیه ۱۹۵ شهروند ایران که به دلائل عقیدتی مورد محاکمه قرار گرفتند در مجموع ۸۳۴ سال وسه ماه زندان قطعی، ۲۷ سال و ۶ ماه حبس تعلیقی، ۱۱۹۲ ضربه شلاق، ۱۰ اعدام و ۲۵۰ سال محرومیت از حقوق شهروندی حکم قضایی در سال ۱۳۸۹ صادر کردهاند.
در این میان قاضی مقیسه سختترین و سنگینترین احکام را صادر کرده و با صدور ۳۷۳ سال و هشت ماه حکم زندان قطعی و صدور سه حکم اعدام در رده اول نقض حقوق بشر در میان تمام قضات کشور قرار میگیرد. وی همچنین ۵ سال حبس تعلیقی و ۲۰ سال محرومیت اجتماعی برای فعالین و شهروندان حکم صادر کرده است.
رتبه بعدی قاضی ناقض حقوق بشر را قاضی صلواتی با صدور ۲۵۹ سال و ۶ ماه حبس قطعی و ۷ حکم اعدام در اختیار دارد. عمدهی کسانی که در اعترافات تلویزیونی شرکت کرده و یا پرونده آنها با سناریو سازی نهادهای امنیتی دنبال میشود توسط قاضی صلواتی محاکمه و برای آنها حکم صادر میشود. وی همچنین ۵۵ سال حکم محرومیت اجتماعی برای فعالین صادر کرده است.
قاضی پیرعباسی رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب که از او باید به عنوان قاضی شلاق یاد کرد، چرا که برای کسانی که آنها را به خاطر عقایدشان محاکمه کرده ۱۱۹۲ ضربه شلاق حکم صادر کرده است. وی ۲۰۱ سال و ۱ ماه زندان قطعی و، ۲۱ سال و ۶ ماه حبس تعلیقی، ۱۷۵ سال محرومیت از حقوق شهروندی حکم صادر کرده است.
جدول و اسامی مربوط به ۱۹۵ نفر از فعالین و احکام صادر شده علیه آنان را توسط سه قاضی ناقض حقوق بشر؛مقیسه، صلواتی و پیرعباسی در جدول شماره ۲۰ میتوانید مشاهده کنید. احکامی که به رنگ قرمز نوشته شده است مربوط به سالهای قبل بوده و در آمار محاسبه نشده است.
خانه حقوق بشر ایران
اردیبهشت ماه ۱۳۸۹
ندای سبز آزادی: انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در پیامی در گذشت میر اسماعیل موسوی را به فرزند ارشد او، میر حسین موسوی تسلیت گفتند.
در بخشی از این پیام آمده است« در گذشت پدر ارجمندتان حاج میر اسماعیل موسوی که عمر پر برکتش را صرف خدمت به مردم و اسلام کرد را به شما که یار با وفای امام امت و خدمتگزار ملت در دوران سخت جنگ تحمیلی بوده و اکنون امید ملت برای بازگرداندن کشور بر دایره اسلامیت، جمهوریت و نیز حاکمیت اخلاق هستید، تسلیت عرض می کنیم »
متن کامل این بیانیه که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس میر حسین موسوی
در گذشت پدر ارجمندتان حاج میر اسماعیل موسوی که عمر پر برکتش را صرف خدمت به مردم و اسلام کرد را به شما که یار با وفای امام امت و خدمتگزار ملت در دوران سخت جنگ تحمیلی بوده و اکنون امید ملت برای بازگرداندن کشور بر دایره اسلامیت، جمهوریت و نیز حاکمیت اخلاق هستید، تسلیت عرض می کنیم ما به عنوان بخشی از ملت خود را وامدار آن پدر ارجمند که فرزندانی چون شما تربیت و تقدیم ملت کرده است، دانسته و در کنار شما و خانواده
گرامیتان عزادار فقدان او هستیم. خدایش بیامرزد و در جنت نعیم در جوار رحمت خویش قرارش دهد.
خداوند به شما و همسر گرامیتان که اکنون در حبس خانگی بسر می برید و از امکان بودن در کنار عزیزانتان که علاوه بر فقدان پدر رنج مصائب واقع در مراسم تشییع و تدفین را تحمل نموده اند و نهایتاً اجازه نیافته اند مجلس ترحیمی نیز برگزار نمایند، صبر و اجر عنایت بفرماید.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
سیدمحمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات، صبح امروز در دفتر کار خود پذیرای مهمانان نوروزیاش بود.
به گزارش کلمه، جمعی از وزرا و اعضای هیات دولت اصلاحات از جمله حبیبالله بیطرف، محمدحسین عادلی، محمد ستاریفر، محمود حجتی و … امروز به دیدار خاتمی رفتند.
جمعی از فعالان سیاسی نیز امروز میهمانان رییس جمهور سابق کشورمان بودند.
برخی از نمایندگان ادوار مجلس و روزنامه نگاران اصلاح طلب نیز در این دیدار نوروزی حضور داشته و با سید محمد خاتمی گپ و گفتهای کوتاهی داشتند.
حضور جوانان احزاب سیاسی، سازمان های غیردولتی اجتماعی و محیط زیستی و همچنین رسانه ای در ملاقات نوروزی چشمگیر بود که ضمن تبریک سال نو در سال آگاهی تا رهایی آرزوی ایرانی آباد و آزاد داشتند.
این دیدار تا ظهر امروز ادامه داشت و فردا نیز برگزار خواهد شد.
هبر جمهوری اسلامی با تاکید بر اینکه در آینده تحولات بیشتری در منطقه روی خواهد داد اظهار داشت: تقریباً همه تحلیلگران دنیا اذعان دارند که حرکت کنونی در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا ناشی از قیام ملت ایران است.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای خامنه ای امروز در دیدار جمعی از فرماندهان و مسئولان نظامی و انتظامی مبارک بودن و برکت داشتن گذر ایام، سال و حرکت ملتها را در کار و تلاش پرنشاط و خستگی ناپذیر، نوآوری و خلاقیت و نگاه بلندمدت در کنار توکل بر خداوند دانست و تأکید کرد: حرکت مبارکی که امروز در منطقه آغاز شده است بخشی از ثمرات ایستادگی، عزم راسخ و شجاعت ملت ایران و به میدان آوردن توان، اراده و نشاط خود به میدان است و در آینده تحولات بیشتری در منطقه در راه خواهد بود.
رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به ویژگی بهار و نوروز که همراه با روئیدن و بالیدن است افزود: انسانها نیز می توانند خود را هماهنگ با عالم طبیعت کنند و از این فرصت برای روئیدن و بالیدن و تلاش و نوآوری و ابتکار استفاده کنند.
آقای خامنه ای حرکت در مسیر اهداف الهی و اعتقاد به کمک خداوند را زمینه ساز روئیدن و بالیدن دانست و خاطرنشان کرد: امید به خداوند و ایمان الهی، مأیوس نشدن در برابر مشکلات و نگاه بلندمدت و تاریخی راز پیشرفت است که باید این روحیه را بیش از پیش تقویت کرد.
وی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ایستادگی ملت ایران در برابر مشکلات و فشارها را نمونه ای از حرکت همراه با روئیدن و بالیدن برشمرد و افزود: تقریباً همه تحلیل گران دنیا اذعان دارند که حرکت کنونی در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا ناشی از قیام ملت ایران است.
رهبری با اشاره به تأثیرات پیروزی انقلاب اسلامی ایران در تغییر معادلات منطقه ای و بین المللی از جمله قضیه فلسطین و همچنین شکسته شدن ابهت استکبار، تأکید کرد: حرکت کنونی منطقه نتیجه انباشت تدریجی انگیزه ها، فکرها و تصمیم ها است که اکنون بروز کرده است و این موضوع نیز ناشی از ایستادگی و ثبات قدم ملت ایران ونشانه های خوب پیشرفت در ایران اسلامی است.
آقای خامنه ای افزود: انقلاب اسلامی ایران همانند شجره طیبه ای است که میوه های ایستادگی 32 ساله آن به صورت عزت ملت، سربلندی سیاسی نظام اسلامی، پیشرفتها و نوآوریها در عرصه های مختلف علمی و اقتصادی، و کوتاه نیامدن در مقابل قدرتهای زورگو، تداوم پیدا کرده و اکنون به الگویی برای ملتهای منطقه تبدیل شده است.
وی، قضیه هسته ای را یک نمونه از ایستادگی ملت ایران برشمرد و خاطرنشان کرد: در قضیه هسته ای قدرتهای استکباری تمام توان سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی خود را به کار گرفت و تلاش کرد با جنجال آفرینی، فشار و تحریم زمینه ساز صرفنظر کردن جمهوری اسلامی ایران از این موضوع شوند اما اکنون بعد از گذشت 8 سال ایران اسلامی بر همه تلاشها و فشارهای استکبار فائق آمده و ضمن پیشرفت چشمگیر در قضیه هسته ای، نشان داده که در جنگ اراده ها، قویتر از قدرتهای بزرگ دنیا است.
رهبر جمهوری اسلامی تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران در یک نبرد 32 ساله با قدرتهای استکباری، نه تنها تسلیم نظم ظالمانه جهانی آنها نشده بلکه پیشروی هم کرده و طرف مقابل و در رأس آن امریکا اکنون نسبت به سالهای گذشته دچار ضعف و شکست نیز شده است
وی در بخش دیگری از سخنان خود، نیروهای مسلح را به تقویت روحیه نشاط، کار و تلاش پیگیر و آرایش صحیح امکانات توصیه کرد و افزود: در نیروهای مسلح حرکت رو به جلو خوبی آغاز شده است که این حرکت باید با شتاب و تحرک و نشاط بیشتری ادامه پیدا کند.
رهبری همچنین با تأکید بر لزوم هم افزایی بیش از پیش، ارتقای آموزشها، سازماندهی ها، آمادگی رزمی و تجهیزات دفاعی در نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: نیروهای مسلح در نظام جمهوری اسلامی، حصن و حصار مردم هستند که این حصن همواره باید مستحکم باشد.
باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده، روز شنبه سوزاندن نسخهای از قرآن در کلیسایی در فلوریدای آمریکا را عملی «متعصبانه» خواند و در عین حال قتلهایی که در واکنش به این اقدام در افغانستان روی داده را «شرمآور» توصیف کرد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، رئیس جمهور آمریکا در بیانیهای که از سوی کاخ سفید منتشر شد گفت: «بیحرمتی به هر متن مقدس، از جمله قرآن، نشانه فقدان هرگونه تسامح و عملی متعصبانه است.»
وی افزود که «در عین حال، حمله و کشتن افراد بیگناه در پاسخ به این عمل، نیز کاری شرمآور و مغایر با شرف و آبروی انسانی است.»
روز جمعه، هزاران نفر در اعتراض به سوزانده شدن قرآن به دست تری جونز، کشیش آمریکایی، به مقر سازمان ملل در شهر مزار شریف افغانستان حمله کردند و نزدیک به ۲۰ نفر از کارکنان آن را به قتل رساندند.
برپایه گزارشها، هنگامی که معترضان به داخل مقر سازمان ملل راه یافتند، سر دو نفر از کارکنان خارجی را نیز بریدند.
بیانیه باراک اوباما در واکنش به این رویدادها میافزاید: «هیچ دینی کشتار و سر بریدن افراد بیگناه را برنمیتابد و هیچ توجیهی برای چنین عمل زشت و اسفباری وجود ندارد.»
رئیس جمهوری آمریکا در ادامه گفت: «اکنون وقت آن شده تا به انسانیت مشترکی که داریم رجوع کنیم؛ انسانیتی که نمونه بارز آن را میتوان در کارکنان سازمان ملل که در راه کمک به مردم افغانستان جان خود را از دست دادند مشاهده کرد.»
گزارشها حاکی است که اعتراضها در افغانستان به اقدام تری جونز، روز یکشنبه نیز برای سومین روز ادامه یافت و در جریان اعتراضات این روز، دست کم یک نفر کشته و ۱۶ تن دیگر زخمی شدند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه این اعتراضها در ولایت قندهار روی داد و جراحات زخمیشدگان بر اثر پرتاب سنگ و ضربات گلوله رخ داده که در میان مجروحان دو مأمور پلیس نیز دیده میشوند.
روز شنبه نیز در همین رابطه کابل شاهد یک حمله انتحاری بود و در شهر قندهار نیز در جریان یک تظاهرات دستکم ۵ نفر کشته و ۴۶ نفر دیگر زخمی شدند.
بشار اسد ، رییس جمهوری سوریه ، وزیر سابق کشاورزی این کشور را مامور تشکیل دولت جدید سوریه کرد.
بر اساس گزارش تلویزیون دولتی سوریه، بشار اسد طی حکمی،عادل سفر را که در دولت سابق مسئولیت وزارت کشاورزی را بر عهده داشت برای تشکیل کابینۀ جدید این کشور مامور کرد.
دولت سابق سوريه ،هفته گذشته، به خواست بشار اسد، در پاسخ به نا آرامی هایی که حكمرانى ۱۱ ساله اش را به چالش مى طلبد، استعفا داد.
جمعی از فارغ التحصیلان و دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با اتنتشار بیانیه ای با ابراز تسلیت در گذشت پدر میرحسین موسوی، گفته اند: ظلمی که این روزها به انحاء مختلف در جزء جزء بخشهای مختلف زندگی مردمان آزاده ایران عزیز اعمال میشود و هر روز با چهرهای جدید خود را نمایان میکند و از مسلمترین حقوقشان محروم میدارد.
متن کامل این بیانیه به نقل از جرس، به شرح زیر است:
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
خبر درگذشت پدر بزرگوارتان موجی از تالم و تاثر را در میان دوست داران شما ایجاد کرد.
تالمی به خاطر فقدان پدری پیر و مهربان که تا آخرین دقایق عمرش چشم به راه دیدن فرزندش بود و به نامردی این حق از او سلب شد و تاثری بابت آن که جنابعالی فرصت مغتنمی نیافتید تا به راحتی و بدون حضور نامحرمان دقایقی با پدر خویش خلوت کنید. ظلمی که این روزها به انحاء مختلف در جزء جزء بخشهای مختلف زندگی مردمان آزاده ایران عزیز اعمال میشود و هر روز با چهرهای جدید خود را نمایان میکند و از مسلمترین حقوقشان محروم میدارد.
جناب آقای مهندس موسوی عزیز؛
با تمام بیعدالتیها و ظلمی که بر ما مردمان ایران میرود اما به این بشارت پیامبر گرامی اسلام ایمان داریم که ” الملک یبقی معالکفر و لایبقی مع الظلم ” همانگونه که ایمان داریم بازگشت همه به سوی اوست و هیچ راه گریزی از آن نیست و ای کاش این وعده الهی و بشارت پیامبر اسلام در ذهنهای بسته مجال طرح مییافت و آنان را از ادامه راه باطلشان بر حذر میداشت.
بار دیگر درگذشت پدر بزرگوارتان که با درد دوری از شما و رنج شهادت فرزندانش در جبهههای جنگ تحمیلی و عاشورای سبز مردم ایران همراه بود را تسلیت عرض کرده و از خداوند متعال علو درجات را برای آن مرحوم خواستاریم.
جمعی از فارغ التحصیلان و دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف
بنا به گزارش منابع خبری، روز شنبه سیزدهم فروردین ماه، همزمان با تبریز، گروهی از مردم ارومیه نیز، در اعتراض به سیاستهای غلط دولت و افزایش روند خشک شدن دریاچه اورمیه، دست به تجمعات اعتراضی زدند، که با برخورد خشن ماموران انتظامی روبرو و گروهی در این زمینه بازداشت شدند.
به گزارش وبگاه «گزارش آذربایجان»، و به نقل از شاهدان عینی صدها تظاهر كننده درحال شروع حركت اعتراضی در ارومیه بودند كه با برخورد شدید نیروهای امنیتی مواجه شدند.
بر اساس این گزارش، ماموران نیروی انتظامی و اطلاعاتی اورمیه، با حضور در صحنه اقدام به شناسایی معترضین نموده و این افراد را مورد تهدید قرار داده بودند.
این گزارش همچنین از جمعیتی چندین هزار نفره در تجمع ارومیه خبر داد، که در محوطه پارك «ائللر باغی» در تجمع آرام و بدون شعار، مراتب اعتراض خود را نشان دادند.
تعدادی از معترضین نیز با در دست داشتن پارچه نوشته هایی، اعتراض خود به سیاست های غلط دولت اعلام کردند و تعدادی نیز با هوا كردن بالن اقدام به حركت های اعتراضی كردند كه در مدت كوتاهی با مقابله مامورین مواجه شدند.
به استناد اخبار رسیده، بیش از هفتاد نفر دستگیر شده اند كه از محل نگهداری آنها خبری در دست نیست.
همزمان و به گزارش جنبش دانشجویی آذربایجان، روز شنبه سیزده بدر، در جریان تجمعات اعتراضی مردم تبریز در اطراف میدان آذربایجان آن شهر، گروهی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل گردیده اند.
گزارش های تایید شده از ضرب و شتم گسترده حاضرین در میدان آذربایجان و به خصوص زنان خبر داده و نوشته اند "ماشینهای آبپاش در اکثر لحظات تجمعات صورت گرفته را با پاشیدن آب متفرق نموده اند."
به گزارش رهسا نیوز، همچنین خبرها حاکی از آن است که در پی تجمع فعالین مدنی آذربایجان، در عصر سیزدهم فرودین ماه، بیش از ۷۰ نفر در تبریز بازداشت شدند.
فعالین مدنی و محیط زیست آذربایجان در اعتراض به سیاستهای غلط دولت و افزایش خشکی دریاچه اورمیه مقرر کرده بودند که عصر شنبه، همزمان با روز طبیعت، در ارومیه و تبریز دست به تجمع بزنند.
ندای سبز آزادی: یکی از مهمترین اتفاقات سال گذشته ترور همزمان دو دانشمند هسته ای بود. ترورهایی که بیشتر از هر زمان دیگری ناتوانی ها و بی کفایتی های کودتاگران در تأمین امنیت عمومی جامعه از یک سو و تأمین امنیت دانشمندان هسته ای ایران از سوی دیگر را بازتاب می داد.
دو انفجار و یک کشته
در هشتمین روز آذر ماه سال 1389 مابین ساعت 7 و 8 صبح ، انفجار دو بمب در خیابانهای ارتش و خیابان ولنجک واقع در شمال تهران، بار دیگر ایران را به صدر اخبار رسانه های جهان نشاند. انفجار دو بمب در تهران و در شلوغی معابر رخ داده بود تا بار دیگر بر همگان معلوم گردد که مدعای تأمین امنیت مردم توسط دستگاههای متولی دروغی بیش نیست. مجید شهریاری و فریدون عباسی، استادان فیزیک دانشگاه شهید بهشتی که عازم محل کار خود در دانشگاه بودند در روز روشن و در ملاء عام هدف سوء قصد قرار گرفته بودند. در این حادثه دکتر مجید شهریاری کشته و همسرش مجروح و دکتر عباسی و همسرش زخمی شدند.
بلافاصله و به سرعتی باور نکردنی و البته همچون همیشه سخنگویان و متولیانی که این رخدادها در اثر بی کفایتی آنان به وقوع پیوسته بود "عوامل مزدور صهیونیستی" را متهم به ترور این دو استاد فیزیک و عضو هیئت علمی دانشگاه کردند. و البته طبق معمول پنج سال گذشته خبرگزاری فارس بیشتر از همه در جریان بود و در خبری تحت عنوان "آمریکا و رژیم صهیونیستی امروز دو استاد دانشگاه را ترور کردند" گزارش کرد که افراد موتور سوار با چسباندن یک وسیله انفجاری به اتومبیل پژوی 504 مجید شهریاری او را به قتل رساندند.
در گزارش دیگری در همین خبرگزاری به نقل از شاهدان عینی آمده بود که مهاجمان سرنشین دو دستگاه موتور سیکلت بودند و بمبی را به سوی اتومبیل مجید شهریاری پرتاب کردند و از محل گریختند. این گزارش می افزود که در نزدیکی همین محل، افراد موتورسوار با استفاده از همین روش، اتومبیل پژو 206 فریدون عباسی دوانی را منفجر کردند اما موفق به قتل او نشدند.
موضوعی که در آن شلوغی اخبار البته گم شد، این سئوال اساسی بود که اگر این ترورها کار سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل است، پس چطور خبرگزاری فارس به این سرعت و بدون آنکه اصلن تحقیقاتی درباره چگونگی نحوه بمب گذاری و مشخصات بمب گذاران در دست باشد در همان دقایق ابتدایی پس از حادثه جزئیات دقیق حادثه را منتشر می کند؟ آیا واقعن این حادثه چنانکه مقامات جمهوری اسلامی مدعی آن هستند کار سرویسهای اطلاعاتی غربی و بویژه اسرائیل بوده است؟ پاسخ مثبت به این سئوال به زعم اغلب کارشناسان امور نظامی و امنیتی و حتی اطلاعاتی، بیش از هر چیز نشان دهنده ضعف دستگاهها و نهادهای متولی امنیت در کشور است که البته با مرور حوادث پس از کودتای 22 خرداد 1388 و توجه و تمرکز ماموران و نیروهای این نهادها به دستگیری زندانیان سیاسی که تنها جرمشان مخالفت با کودتا بوده است و بکارگیری آنان برای سرکوب معترضان و اعتراف گیری و شنود گذاشتن و پائیدن فعالان سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی، این خلاء امری بدیهی می نمود. مرور این موارد نشان می دهد که برای کودتاگران نه امنیت جانی دانشمندان هسته ای، نه امنیت مملکت و مردم که امنیت خودشان بیش از هر چیز دیگری اهمیت داشته و دارد و برای آنها بقاء دستگاه کودتایی شان تحت هر شرایطی مهمتر از حفظ ثبات و کیان کشور است.
حادثه ترور دو دانشمند هسته ای ایران در شرایطی رخ می داد که در قطعنامه شماره 1747 شورای امنیت، از فردی به نام فریدون عباسی دوانی با عنوان "دانشمند ارشد وزارت دفاع و مرتبط با انستیتو فیزیک کاربردی" ایران نام برده و او را مشمول تحریم قرار داده بود و بنا به ادعای سایت الف، متعلق به احمد توکلی، نماینده مجلس، عباسی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین بود که به علت مشغله کاری در وزارت دفاع، به این دانشگاه کمتر رفت و آمد داشت. گرچه در پرونده کاری او، ریاست دانشکده فیزیک این دانشگاه نیز به چشم می خورد. با مرور چنین ویژگیهایی این سئوال در ذهن متبادر می شود که چطور امنیت جانی کسی که این قدر برای نیروهای اطلاعاتی و شبکه های جاسوسی غرب مهم است، به هیچ وجه برای نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بی اهمیت بوده که در روز روشن و در برابر چشم مردم بهت زده، به راحتی ترور می شود.
فراموش نباید کرد که ترور مجید شهریاری در شرایطی رخ داده بود که او هم مانند مسعود علیمحمدی، فیزیکدان ایرانی که در سال 1388 ترور شده بود، عضو هیئت نمایندگی ایران در برنامه علمی سزامی (طرح مرکز تابش سنکروترون خاورمیانه مستقر در اردن) بود که تعدادی از کشورهای منطقه، از جمله بحرین، پاکستان، ترکیه، قبرس، اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطینی، در آن مشارکت دارند.
ترورهای دیگر
ترور این دو دانشمند هسته ای تنها ترورهای رخ داده در سال 1389 خورشیدی نبود. پیش از این حادثه ترور دو پزشک مرتبط با پرونده کهریزک نیز در صدر اخبار ایران در رسانه های جهان نشسته بود. خبر اول این ترورها مربوط به ترور دکتر عبدالرضا سود بخش ، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
پزشکی که در سی امین روز از شهریور ماه سال 1389 مقابل محل کارش در تهران با شلیک گلوله فردی ناشناس کشته شد. تروری که به مانند ترور دانشمندان هسته ای ایران، سئوالات و نکات تاریک بسیاری درباره آنها وجود دارد. با این همه هنوز 24 ساعت از انتشار خبر ترور این پزشک کمتر شناخته شده نگذشته بود که خبر ترور دکتر غلامرضا سرابی، پزشک بازداشتگاه کهریزک همه نگاهها را متوجه هیئت حاکمه ایران و کودتاگرانی کرد که به شدت از بر ملا شدن جنایات وحشیانه شان در کهریزک عصبانی بودند.
دکتر سرابی، متخصص داخلی و فوق تخصص قلب و عروق، بود که شامگاه چهارشنبه 31 شهریور در برابر مطب خود واقع در منطقه نارمک از سوی فردی ناشناس و با شلیک مستقیم گلوله به پهلوی چپ، مورد سوء قصد قرار گرفت.
ترور این دو پزشک اما همانند ترورهای دیگر رخ داده در سال گذشته و سالهای گذشته در پرده ای از ابهام باقی ماند. یک هفته پس از کشته شدن دکتر سرابی مقام های امنیتی مدعی شدند که یکی از مظنونان به قتل غلامرضا سرابی، پزشکی که بر اثر اصابت گلوله کشته شده بود، پس از به محاصره درآمدن خانه اش توسط نیروهای انتظامی در شهرستان گیلانغرب خود را کشته است.
جبار فرامرزی، فرماندار شهرستان گیلانغرب در استان کرمانشاه، روز پنجشنبه هشتم مهر به خبرنگاران گفته بود ماموران انتظامی پس از بی توجهی یک راننده خودرو به دستور ایست بازرسی، به تعقیب او پرداخته و پس از محاصره وی در منطقه سوخور شهباز شیری، فردی که بهمن کریمی شناسایی شده، با شلیک گلوله خود را از پای درآورده است.
قصه ای که سر تا ته آن مشکوک و سئوال برانگیز بوده و هست. مقامات پلیس به همین قصه سر تا پا سئوال هم قناعت نکردند و مدعی شدند که بهمن کریمی که قریب 60 سال سن دارد، یکی از "عاملان" سوء قصد به جان دکتر سرابی بوده است. به گفته فرماندار گیلانغرب، او با همدستی فرزند و داماد خود در برابر مطب شخصی آقای سرابی او را هدف اصابت گلوله قرار داده بود.
اظهارات فرماندار گیلانغرب در حالی صورت می گرفت که چند روز پیش از آن محمد شهریاری، بازپرس ویژه قتل تهران، در چهارمین روز مهر ماه سال گذشته به خبرنگاران گفته بود که دو متهم به قتل دکتر سرابی دستگیر و به قتل با انگیزه شخصی "اعتراف" کرده اند. بنا به گفته وی "دو متهم بازداشت شده" گفته بودند که دکتر سرابی چندی قبل مادر آنها را عمل جراحی قلب کرده بود و مادر آنها بر اثر این عمل جراحی از دنیا رفته بود و آنها برای انتقام از آقای سرابی، او را به قتل رسانده اند!
ترور دکتر سرابی پزشک کهریزک که اطلاعات بسیاری از کربلای کهریزک داشت، در میان مردم سئوالات فراوانی را بوجود آورد و تمرکز این سئوالات بر روی ارتباط اطلاعاتی که احتمالن وی درباره حادثه خونبار کهریزک و کشته شدن جوانان بی گناه معترض به کودتای انتخاباتی در زندان کهریزک داشته، بود. این ترور در شرایطی رخ می داد که کمتر از یکسال پیش از آن رامین پوراندرزجانی، پزشک وظیفه کهریزک نیز به طرزی مشکوک با داروهای مسموم به قتل رسیده بود و کودتاگران تلاش کردند تا قتل او را خودکشی جا بزنند. امری که با مخالفت پزشکی قانونی روبرو شد و معلوم شد، مرگ وی قتل بوده است نه خودکشی.
ترور دکتر سرابی البته آخرین ترور سال 1389 خورشیدی نبود. درست 24 ساعت پس از ترور دکتر سرابی گزارش هایی درباره سوء قصد به جان یک متخصص زنان و زایمان در شهر کرمانشاه در روز پنجشنبه اول مهر ماه سال گذشته منتشر شد که از زخمی شدن دکتر پروانه مشتاق، توسط سلاح سرد و در منزل شخصی اش حکایت داشت.
این بار هم گزارش ها حکایت از آن داشتند که فردی ناشناس با دستکش وارد منزل شخصی دکتر مشتاق شده و به او حمله کرده و وی را از ناحیه شکم زخمی کرده است. مسعود مرادی، همسر مشتاق، در این باره به خبرگزاری ایرنا گفته بود که با توجه به دست نخوردگی به پول و جواهرات موجود در منزل، به نظر می رسد که این سوء قصد با انگیزه سرقت صورت نگرفته است.
ترورهای ذکر شده در این گزارش تنها ترورهای سال گذشته نبودند و می توان به حوادث رخ داده در سنندج در 15 مهر ماه سال1389 هم اشاره کرد که در پی آن 14 نفر از ماموران نیروی انتظامی و مردم عادی در یک حادثه تروریستی کشته و زخمی شدند. با این همه سئوالی که همچنان بی پاسخ مانده است، علت و انگیزه و عاملین این ترورهاست که بیشتر اذهان و افکار عمومی را متوجه عدم کفایت کودتاگران در تامین امنیت عمومی جامعه می کند.
ندای سبز آزادی: فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی با صدور اطلاعیه ای، درگذشت پیر فرزانه و فقید وارسته، حاج میر اسماعیل موسوی، پدر بزگوار جناب آقای میر حسین موسوی نخست وزیر دوران هشت سال دفاع مقدس را به بیت مکرم و معزز موسوی به خصوص یار دیرین حضرت امام و همراه پاک، صادق و صمیمی مردم جناب آقای میر حسین موسوی فرزند برومند ایشان تسلیت گفت و از لغو مراسم ختم این سلاله رسول مکرم اسلام ابراز تاسف کرد.
در این اطلاعیه که در پارلمان نیوز منتشر شده، برای بزرگ خاندان موسوی از درگاه احدیت آمرزش الهی و برای بازماندگان محترم صبر و شکیبایی و گشایش در امور در خواست شده است؛ و همچنین آمده است: پدر مکرم مهندس میر حسین موسوی سالهای متمادی با چرخدستی بسیار محقر و کوچکی در بازار تهران چای فروشی میکرد و به رغم مسولیت های سنگین و مهم فرزندش هرگز دل در گرو مال و مقام دنیا نبست و منزلش در محله درخونگاه جنوب تهران خود گواهی بر نگاه این مرد عارف به زندگی است.
پایگاه خبری فراکسیون خط امام (ره) مجلس شورای اسلامی در ادامه این اطلاعیه آورده است: میر حسین موسوی در طول سالهای گذشته با وجود همه مشکلات و گرفتاریها هر صبح روز جمعه بر بالین پدر حاضر می شد و آخرین دیدار ایشان با پدر پنجشنبه شب بود، اما این بار نه بر بالین پدر که در کنار جسد بی روحی که در حسرت دیدار فرزند برومندش جان به جان آفرین تسلیم کرده بود، نشست.
ندای سبز آزادی: هاشمی رفسنجانی با اشاره به خاطرات خود از اوایل انقلاب تاکید کرد: «آن زمان هم عدهای جمهوری بدون اسلام میخواستند که آنها هم خودشان سکولار نبودند ولی میگفتند همین کلمه کافی است. عدهای هم بودند که خیلی صریح میگفتند؛ تحجر همان موقع هم بود. بعضی ها موافق جمهوریت هم نبودند، منتها صدای آنها خیلی رسا نبود، چون آنها در انقلاب شرکت نداشتند. الان در داخل ایران صدای متحجرین مقداری از آنها بلندتر شدهاست».
آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص نظام در مصاحبه ای که در پایگاه اطلاع رسانی دفتر وی منتشر شده است به بیان خاطرات و دیدگاه های خود از ۱۲ فرودین ۱۳۵۷ و رفراندوم جمهموری اسلامی ایران پرداخته است.
متن مصاحبه ها هاشمی رفسنجانی را در ادامه می خوانید.
فاصله تاریخی بسیار کوتاهی بین ۲۲ بهمن ۵۷ و ۱۲ فروردین ۵۸ وجود دارد که این فاصله با توجه به اعتمادی که مردم به حضرت امام داشتید نوعی عدم طلب رفراندوم مجدد را تداعی میکند. حضرت عالی به عنوان یکی از معدود چهرههایی که همزمان درسال ۵۸ و امروز نقشآفرینی موثری در عرصه نظام دارید، چه تحلیلی از رجوع حضرت امام در آن فاصله کوتاه و در آن ایام بخصوص به رفراندوم در رابطه با همه پرسی ۱۲ فروردین ۵۸ ارائه میفرمایید؟
بله، آنطور که شما گفتید مردم خودشان انقلاب کردهبودند؛ رهبری امام را با دل و جان پذیرفتهبودند، مشکلی هم نداشتند که با شورای انقلاب مدتها کار بکنند، ولی امام یک «نظر خاصی» داشتند و معتقد بودند که ما هرچه زودتر کار کشور را به دست خود مردم بدهیم، «بهتر» است. مردم «خودشان» تصمیم بگیرند، « خودشان» فکر کنند، «خودشان» اجرا کنند و با نظام همراهی کنند و برایشان روشن باشد که کار، کار خودشان است، یعنی همانکه روح اسلام است و همانکه امروز دنیا مدعی است حکومت «مردم بر مردم» است.
این سوالی که شما میکنید، همان ماههای بعد از پیروزی معمولاً خارجی هایی که پیش ما میآمدند مطرح میکردند. میگفتند انقلابها معمولاً سالها میگذرد تا نظام شان را و قانون اساسیشان را بنویسند و تصویب کنند. چرا شما اینقدر عجله کردید، باید تجربه بدست میآوردید و نظامهای دنیا را بیشتر مطالعه میکردید. ما هم جوابمان همین بود که این خواست امام بود.
امام در اولین صحبتی که در موقع نصب مهندس بازرگان به نخستوزیری موقت کردند ،همین ماموریت را به ایشان دادند که ایشان این دوره موقت را اداره کنند، مجلس تشکیل دهند و قانون اساسی را به تصویب برسانند. درست همینها را میخواستند در زمان معین و کوتاه انجام دهند؟
بله، اگر صبر میکردیم شاید پختهتر از این میتوانستیم قانون اساسی را بنویسیم که احتیاج به بازنگری بعد از ۱۰ سال نباشد. ولی فواید اینکه زود خود مردم را متصدی کار خودشان بکنیم بیشتر بود. اعتماد به مردم را خوب نشان داد. تجربه ما در این رابطه موفق بود. بعداً هم فرصت شد که قانون اساسی را تا آنجا که مایل بودیم اصلاح بکنیم.
شبهه بزرگی بر حقیقت شاهکار فلسفه سیاسی حضرت امام به نام «جمهوری اسلامی» از سوی برخی در جایگاههای متفاوت در ادوار مختلف ایراد شده، و آن مبتنی بر ایننکته قرار گرفته که حضرت امام رحمهالله بر روشی «غیر» از جمهوری اسلامی برای اداره کشور معتقد بودند. اما بنا به مصالحی در آن ایام به جمهوری اسلامی «رضایت» دادند. حضرت عالی به عنوان یکی از منادیان قدیمی اندیشه سیاسی حضرت امام چه پاسخی بر این شبهه دارید؟
من نمیدانم کسانی که میگویند ایشان روش دیگری در نظر داشتند به چه استدلال میکنند و آن چه بوده؟ ما که چنین چیز مشخصی ندیدیم. قبل از پیروزی انقلاب هروقت بحث از شکل حکومت میشد، میگفتیم اصل حکومت مهم است، شکل آن را مردم باید انتخاب کنند.
ما در این مورد چیزی از امام نشنیده بودیم جز بحثهای ولایت فقیه ایشان. ایشان از سال ۴۸ در نجف بحث ولایت فقیه را شروع کردند. مدتی طول کشید، بعد هم چاپ و منتشر شد. خب، معلوم شد که ایشان در همین نظام جمهوری «ولایت فقیه» را پذیرفتهاند و این همانچیزی بود که بعداً بعد اسلامی قضیه بود. اینکه شما میگویید قبلاً نظریه دیگری بوده و عوض شده، من خبر ندارم.
حضرت عالی به طور معمول همواره تاکید میکنید بر اینکه جمهوریاسلامی از سوی دو دشمن بخصوص «دو اندیشه- تهدید میشود. یک اندیشه که ریشه در سکولاریسم دارد و یک اندیشه که ریشه در تحجر دارد. هرکدام از اینها به صورت دو خط موازی یک هدف مشترک را تعقیب میکنند. تحلیل حضرتعالی از این منظربه جهت به کار گیری عنوان جمهوریاسلامی برای غلبه همزمان براین دو اندیشه از سوی حضرت امام چگونهاست؟
آن موقعها همین بحثها بود. یعنی همان موقع وقتی میخواستیم نظاممان را شکل بدهیم و رفراندوم کنیم. در سوالی که باید از مردم بکنیم. در شورای انقلاب بحث میشد.
جمعی میگفتند که فقط جمهوری، بعضی میگفتند جمهوری دموکراتیک، بعضی میگفتند جمهوری اسلامی. چون این در شعارهای مردم آمده بود و کسانی که در صحنهها حاضر بودند و شعار میدادند استقلال آزادی جمهوریاسلامی و نهایتاً میخواستیم به رای مردم بگذاریم..کسی هم تا آن موقع مخالفت نمیکرد. اسمهای دیگری هم بود.
وقتی که بحثهایمان را خدمت حضرت امام بردیم ایشان گفتند که ما جمهوری اسلامی را به رای میگذاریم. همین کار را هم کردند. یعنی با نظر ایشان بود. در آن موقع ایشان هنوز آنطور نبودند که در اینگونه مسائل نخواهند دخالت کنند، نظرشان را میدادند کسی هم با نظر ایشان مخالفت نمیکرد. اکثریت شورا هم همین را میخواستند.
منظور ما هم همین بود. یعنی هم باید در چارچوب اسلام باشد، هم جمهوری باشد، یعنی باید رای مردم باشد. چون فرض ما براین بود که ملت ما مسلمان است، انقلابمان اسلامی است و شروع نهضت هم برپایه اسلام بود، خواست مردم هم همین بود. ما میخواستیم هم مردم را داشتهباشیم و هم اسلام را. مردم هم همین را میخواستند و رای بالایی هم دادند.
به نظر حضرت عالی آیا در این سالها تجلیل شایستهای که در شان روز جمهوریاسلامی باشد در رسانهها انجام میشود ویا نوعی غفلت در این رابطه صورت گرفتهاست؟
در مورد سوال شما، خب، وضع خیلی روشن است، نه، از اول هم اینگونه بنا گذاشته نشده بود. یعنی از سالهای اول هم مراسم ۱۲ فروردین خیلی محدود، ولی ۲۲ بهمن خیلی وسیع برگزار میشد. شاید هم منطقی باشد. اینکه در فاصله کوتاهی ۲ جشن به آن بزرگی گرفتهشود، مردم خسته میشوند. ما معمولاً همان مراسم ۲۲ بهمن را بزرگ و مردمی میخواهیم. میخواهیم مردم باشند. حالا اگر آنها در روز جمهوری هم بخواهند این کار را بکنند، کسی منعشان نمیکند. ولی به نظر میرسد که همین مقدار جاذبه دارد.
آیا خاصمان دیروزحضرت امام(ره) و بالاخص لفظ جمهوری اسلامی را همچنان فعال میبینید؟ و چه توصیهای برای مردم و نسل جوان در تقابل با ترفندهای پیچیده آنها دارید؟
بله میبینم. در آن زمان هم اینها بود. یعنی عدهای جمهوری بدون اسلام میخواستند که آنها هم خودشان سکولار نبودند ولی میگفتند همین کلمه کافی است. عدهای هم بودند که خیلی صریح میگفتند، تحجر همان موقع هم بود.
بعضیها موافق جمهوریت هم نبودند، منتها صدای آنها خیلی رسا نبود، چون آنها در انقلاب شرکت نداشتند. اما آن طرفیها زیاد بودند. الان در داخل ایران صدای متحجرین مقداری از آنها بلندتر شدهاست. گرچه در فضای جهانی شاید آن صداها بلندتر باشد. ولی بله، با یک مقدار تفاوت همین جورها بود. راه ما همان جمهوری اسلامی است. در چارچوب اسلام و با نظر مردم.
ندای سبز آزادی: در چهارمین حمله مسلحانه به ماموران انتظامی در مناطق کردنشین کشور، شامگاه جمعه دوازدهم فروردین، طی یک اقدام مسلحانه در شهر مریوان، چهار مامور فرماندهی مرزبانی استان کردستان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
به گزارش مهر، جمعه شب و در پی حمله افراد مسلح به یکی از پاسگاههای فرماندهی مرزبانی استان کردستان در شهر مریوان چهار نفر از پرسنل حاضر در این محل به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
در این حمله تروریستی افراد مسلح و ناشناس ضمن پرتاب نارنجک به داخل پاسگاه علاوه بر شهید کردن چهار نفر، موجب زخمی شدن پنج مامور دیگر مرزبانی استان کردستان شدند.
تاکنون خبری در خصوص هویت عاملین و مسببین این حادثه تروریستی در شهر مریوان خبری منتشر نشده است و مسئولان استان نیز اظهارنظری در این خصوص نداشته اند.
علاوه بر این حادثه و از ابتدای سال جاری تاکنون سه اقدام تروریستی دیگر در داخل شهر سنندج صورت گرفت که طی آن دو نفر از پرسنل فرماندهی انتظامی استان شهید و چهار نفر دیگر نیز زخمی شده اند.
گفتنی است در پی حملات مسلحانه علیه ماموران انتظامی در کردستان، اواخر هفته گذشته مقامات استان کردستان اسامی افرادی را در ارتباط با این حملات مسلحانه منتشر کرده و از مردم خواسته بودند در جستجو و شناسایی و دستگیری آنان همکاری کنند.
ندای سبز آزادی: اردشیر امیر ارجمند، از مشاوران میر حسین موسوی، از فشار نیروهای امنیتی بر خانواده میرحسین موسوی برای لغو مراسم ختم میر اسماعیل موسوی خبر داده است. وی می گوید نهادهای امنیتی مراسم روز یکشنبه ختم پدر میرحسین موسوی را «لغو» کرده اند.
در همین حال، اردشیر ارجمند روز شنبه در گفت وگو با رادیو فردا در خصوص لغو این مراسم، به روند رویدادهای پیش از لغو مراسم در مسجد نور پرداخت و گفت:«وقتی پدر مهندس میرحسین موسوی فوت می کنند، نیروهای امنیتی فضایی کاملا امنیتی ایجاد می کنند به نحوی هر کسی که در آنجا بود به صورت متعدد از وی عکس می گیرند حتی از جنازه این مرد بزرگوار نیز عکس برداری می کنند. که نشان دهنده این است که به هیچ قاعده اخلاقی و دینی پایبند نیستند.»
اردشیر ارجمند اضافه می کند: «با جنازه مشخص است چگونه رفتار کردند، افراد را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تعداد زیادی را دستگیر کردند.»
این مشاور میر حسین موسوی گفت:«با توافق با آنها ( نهادهای امنیتی) قرار شد که مراسمی روز یکشنبه ساعت شش و نیم در مسجد نور در میدان فاطمی برگزار شود اما با فشار بسیار زیادی که وارد می کنند، این مراسم را دیشب لغو می کنند . در واقع لغو مراسم از جانب خود آنها صورت می گیرد.»
اردشیر امیر ارجمند در ادامه می گوید: «چرا این اتفاق می افتد: آیا برگزاری یک مراسم ساده برای پدر آقای مهندس موسوی مساله امنیتی ایجاد می کند؟ امنیت آقایان را به خطر می اندازد؟»
وی اضافه می کند:«مساله این است که آقایان ادعای خدایی می کنند و فرعون وار رفتار می می کنند و بسیار می ترسند و در ته قلب اعتقاد دارند بنای حکومتشان بسیار سست است و اگر یک مراسمی برای ختم برای پدر آقای مهندس میر حسین موسوی برگزار بشود این پایه قدرت شان را می لرزاند.»
اردشیر امیر ارجمند به روند تحولات پس از درگذشت پدر میر حسین موسوی پرداخت و گفت که زندانیان سیاسی که برای تعطیلات نوروز به مرخضی آمده بودند را به زندان فراخوانده اند به دلیل این که نگرانند که درمراسم ختم پدر میرحسین موسوی شرکت کنند.
امیر ارجمند در خصوص بازداشت شدگان در جریان مراسم تشییع پدر میر حسین موسوی می گوید:«افرادی که آزاد شده انداسامی آنها اعلام شده است و بقیه افراد هنوز آزاد نشده اند و به نظر می رسد فشاری که وارد می کنند به خاطر همین است که آزاد این افراد را در مقابل لغو مراسم قرار داده اند. نوعی گروکشی را انجام می دهند که بسیار زشت و غیر اخلاقی است.»
وی اضافه می کند:«این افراد مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند. آیت الله نوراللهیان وضعیتشان مشخص نیست. ایشان را با وضعیت بسیار بدی دستگیر کردند و رفتار بسیار ناشایستی با ایشان انجام دادند»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر