وكيل عماد بهاور حكم صادره عليه موكل خود را سنگين دانست و گفت: بعد از گنجاندن نظريات بهاور، لايحه تجديد نظر را به دادگاه ارائه خواهم كرد.
فريده غيرت در گفتوگو باخبرنگار ايلنا از مطالعه حكم صادره از سوي شعبه 15 دادگاه انقلاب براي عماد بهاور در روز گذشته خبرداد و گفت: روز گذشته موفق شدم بعد از چندين بار مراجعه به دادگاه انقلاب پرونده موكلم را مشاهده و متن حكم را يادداشت كنم. اين در حالي است كه در تاريخ هفتم آذرماه بهاور را از زندان به دادگاه منتقل كرده و حكم را حضورا به وي ابلاغ كردهاند .
وكيل بهاور با بيان اينكه طي روزهاي آتي درخواست ملاقات با بهاور را به دادگاه ارائه ميدهد تا براي تنظيم لايحه تجديدنظر با موكل خود تبادل نظر كند، اتهامات بهاور را سنگين دانست واظهاركرد : در جلسه دادگاه هم به صورت شفاها وهم به صورت لايحه در رد اين اتهامات مطالبي را بيان كرديم كه گويا به آنها هيچ توجهي نشده و همان كيفرخواست شديد درباره موكلم به صورت يك حكم سنگين تنظيم شده است.
وي اتهامات بهاور را اجتماع وتباني به قصد برهم زدن امنيت ملي،تبليغ عليه نظام و عضويت در نهضت آزادي عنوان كرد و افزود : در هر سه اتهام از سوي دادگاه حداكثر مجازات پيشبيني شده در قانون يعني جمعا 10 سال محكوميت براي موكلم در نظر گرفته شده و علاوه بر آن به عنوان مجازات تتميمي، وي به 10 سال ممنوعيت از هرگونه فعاليت حزبي و رسانههاي و حتي فعاليت در فضاي مجازي محكوم شده است.
غيرت ابراز اميدواري كرد كه طي روزهاي آينده با گنجاندن نظريات موكل خود، لايحه تجديد نظر را به مراجع قضايي ارائه كرده و حكم صادره در دادگاه تجديدنظر شكسته شود.
محمد رهبر:سوم محرم سال 88، آیت الله منتظری نیمه شب و در خواب از دنیا رفت. احمد منتظری که آن شب را کنار پدر گذراند، چند ساعتی بعد و هنگامی که آیت الله برای نماز صبح بر نخاست، از مرگ خبر دار شد و از همان لحظه خبر همه جا پیچید. صدا و سیمای جمهوری اسلامی در چند جمله کوتاه و در بخش خبری ساعت 14 خبر درگذشت قائم مقام رهبری دوران آیت الله خمینی را پخش کرد. کاروان هواداران آیت الله فقید از نجف آباد و اصفهان شب پیش از تشییع راهی قم شدند. بااین حال نیرو های امنیتی چند اتوبوس را از راه آمده برگردانند و احمد قابل شاگرد آیت الله را هم در راه فریمان به قم بازداشت کردند. گرچه نظام می خواست تا این پایه گذار انقلاب اسلامی در مراسمی محترمانه وکوتاه به خاک سپرده شود، اما قم در چهارم محرم تشییع جنازه کاملا متفاوتی را تجربه کرد. باهمه حراست های امنیتی باز هم هواداران آیت الله آنقدر آمده بودند که تمام خیابانهای منتهی به حرم معصومه را پر کنند. حضور در تشییع جنازه بزرگترین منتقد رهبر جمهوری اسلامی خود به تنهایی و حتی به سکوت، یک اعتراض شنیدنی به حساب می آمد، چه به اینکه جمعیت خشمگین و سیاهپوش لحظه ای سکوت نکردند و به اندازه تمام پنج سالی که این مرجع تقلید در حصر به سر می برد، فریاد کشیدند. آیت الله منتظری تنها مرجع تقلیدی بود که نه با "لااله الا الله" که با شعارهای تند علیه حاکمیت و شخص رهبر بدرقه و به خاک سپرده شد. نیروهای امنیتی با تشییع کنندگان کاری نمی توانستند بکنند. چند نفری از لباس شخصی ها نیز که عکس های خامنه ای را سر دست بلند کرده بودند، در میانه جماعت، پناهی جز سقف ماشین ون پلیس پیدا نکردند. شعارهای فی البداهه تشییع جنازه مرجع ضمیرش را گریبانگیر می کرد." دیکتاتور نگاه کن عزت خدادایه و" شعاری که یاد آور راهپیمایی های محرم سال 57 بود و شاه را هدف می گرفت، بار دیگر در روحانی خیزترین شهر ایران می پیچید: "این ماه ماه خون است /یزید سرنگون است."
پیام تسلیت آیت الله خامنه ای که صا حب منصبی در حرم معصومه و پشت بلندگو می خواند، شاید از آن بی تدبیری های تاریخی بود که فریاد های مرگ بر دیکتاتور جمعیت را تا ساعتها امتداد داد. آیت الله خامنه ای در پیام تسلیت مغرضانه اش گفته بود که منتظری در اواخر عمر با امتحانی الهی روبرو شد که سربلند بیرون نیامد. رهبر جمهوری اسلامی البته برای آیت الله درگذشته طلب مغفرت هم کرده بود تا خداوند به واسطه رنجهای زندگی، آیت الله مردود شده در امتحان را بیامرزد. این بخشهای پیام رهبری در میان فریاد های مرگ بر دیکتاتور گم شد و روحانی بلند گو به دست سعی کرد تا با فریاد "یا حسین" و یاد آوری محرم به تشییع کنندگان، آن شعار را از دهان بیندازد. این هم نشد و "یاحسین" بلندگوها بازتاب "میر حسین" گرفت و مراسم تشییع را به اعتراضات شش ماه گذشته و خونین خیابانهای تهران پیوند زد. پیامهای تسلیت خیلی زود شروع شد. پیامهایی از تمام چهره های نظام اسلامی از سید محمد خاتمی تا شاهرودی و لاریجانی ها و تا خیلی دورتر وهمه اپوزیسیون خارج از نظام. این تنها مرگی بود که هم حاکمان نظام اسلامی آن را تسلیت گفتند وهم مجاهدین خلق که در دو دهه گذشته از هر مرگی استقبال می کردند. تنها یک نفر سکوت کرد و هیچ پیامی نداد. محمود احمدی نژاد.
وجدان منفصل آیت الله خمینی
آیت الله منتظری بسیار پیشتر از سابقه ارادت مسوولان نظام اسلامی به امام، با بنیانگذار جمهوری اسلامی زیسته بود؛ زمانی که نامش روح الله بود و کسوتش آقای خمینی بی هیچ پسوندی. منتظری باعث گرمی درس خمینی بود. او بود که با هم حجره ایش مرتضی مطهری به درس اسفار و فلسفه حاج روح الله نشستند و در همه مدتی که آقای خمینی به قهر با مرجع بزرگ آیت الله بروجردی روزگار می گذراند این حسینعلی منتظری بود که میاندار بود و نمی گذاشت کدورتی پا یه های حوزوی آقای خمینی را سست کند.
سال 42 نقش منتظری در اعلام مرجعیت آیت الله خمینی و کسب رضایت آیات پیش کسوتی چون گلپایگانی و اراکی برای این تایید و در نتیجه مصونیت قضایی استاد و دوستش تعیین کننده بود. سپردن بیت و نمایندگی از سوی آیت الله خمینی به منتظری در تمام سالهای تبعید سیاسی از دوست همراهی بود که به موازات آن تبعید سالها زندان شاه را از سر گذرانده بود.
منتظری زبانی رک و راست داشت، همراه با طنزی بی باک که حتی در حضور استاد و امام سالهای بعد از انقلاب همان بی پروایی حجر ه های قم و در س و بحث را حفظ کرده بود. فرهمندی امام خمینی، اگرچه ریسمان پیروی اش را بر گردن همه حکومت می فشرد، اما منتظری در مقام قائم مقامی رهبری نیز وجدان منفصل امام به شمار می رفت. انتقاد از شیو ه های حکومت در اقتصاد و ادامه جنگ و نحوه پا یانش آنگونه که آیت الله خمینی در نامه ها ابراز می کرد گاه قلب او را شکسته بود. اما این هشدار های دوستانه هم انتقاد های تند و تیز یاور قدیمی را به مصلحت سکوت دچار نمی کرد. اعدامهای سال ۶۷، جایی بود که صراحت منتظری در نامه های مستقیم به بنیانگذار را جلایی خطر ناک می داد. شیخ گفته بود که حاضر است با آیت الله خمینی تا هر جا برود اما نه تا جهنم. گفته بود که نمی گوید که خمینی از شاه بدتر است اما این را می گوید که وزارت اطلاعات از ساواک بدتر است. این انتقادهای گزنده و تلخ که عذاب وجدانی بزرگ را برای پیر جماران به همراه داشت، عاقبت در استیصال پیری و از قضاشباهت بی حد دستخط فرزندش سید احمد به خط امام، عزل منتظری از قائم مقامی را در پی داشت. گو اینکه قائم مقام منتقد در آخرین دیدارش با آیت الله گفته بود که می خواهد خود کنار رود و ادامه داده بود که گویا جمهوری اسلامی نظامی است که نمی توان به اراده از آن کناره گرفت.
تنها چند ماه مانده به فوت آیت الله خمینی، قائم مقام حکم عزلش را گرفت. می گویند خبر عزل منتظری به پدرش علی منتظری که رسید پیرمرد کشاورز سجده شکری گذارده و سپاس خدا را گفته بود که فرزندش از جهنم رسته است.
فریدون تویی
اگر از تعارف "نادر افشار" در دشت مغان بگذریم که برای تاجگذاری دست دست می کرد، تنها در اساطیر ایران می توان یافت که کسی از قدرت دست شسته باشد. فریدون در پایان کار ضحاک و آنگاه که چتر پادشاهیش همه جا را گستراند، یکباره از قدرت کناره گرفت تا به جای دور رود و از آن سرنوشت بدی که جمشید یافت، رها شود. فریدون البته به گفته فردوسی فره ایزدی نداشت و تنها با دادگری از نیش مارهای قدرت رسته بود. "تو داد و دهش کن فریدون تویی." می توان گفت آیت الله منتظری هم به سادگی یک نفس سلیم از کام اژدهای قدرت جست. در سال 68 با تبریکی که به خامنه ای رهبر نوشت، نشان داد که سر به بحث و درس دارد و دیگر از قم به تهران نخواهد آمد. اگر دست درازی آیت الله خامنه ای به مرجعیت نبود، شاید سخنرانی ماه رجب سال 76 هم ایراد نمی کرد. سخنرانی که آیت الله خامنه ای را بی علم و فقه دانسته و مرجعیتش را باطل اعلام کرده بود. بااین همه منتظری انتقاد از حکومت را از خواهندگی قدرت تفکیک کرده بود. این انتقادها 5 سال حبس را از سال 76 تا 81 برایش به ارمغان آورد. پنج سال حبسی که نمی توانست از خانه بیرون آید و هیچ ملاقاتی داشته باشد. اگر هم دیداری بود از پشت بام خانه همسایه بود. اعضای حزب مشارکت یکبار چنین ملاقاتی داشتند و برای شیخ که در میان حیاط ایستاده بود، دستی تکان دادند. لطف الله میثمی هم یکبار در دوره حصر به اتفاقی تقدیری و باچشمان نابینا به خانه منتظری رسیده بود. بااین سوال که چه می شد اگر چند ماهی کوتاه می آمدید و پس از رهبری امور را به جای درست می بردید و این جواب شیخ در حصر بود : من از عزرائیل امان نامه نگرفته بودم که بعد از آقای خمینی زنده می مانم، بنابراین باید همان لحظه به تکلیف عمل می کردم.
منتظری تا ماههای آخر عمر تنها مرجعی بود که صاف و پوست کنده انتخابات دوره دهم را تقلبی بزرگ دانست و باز هم تنها روحانی بود که به نامه استمداد میر حسین موسوی از روحانیان پاسخ داد و او را به صبر و مبارزه دعوت کرد.
نهضت تعویض سنگ قبر بزرگان در حرم معصومه که از چند ماه پیش در صحن حرم در گرفت به مقبره یکساله منتظری نرسید. اگر چه سنگهای بزرگان غیر سیاسی رو حانی به مرمری ناب مرمت شد اما قبر شیخ همانند مقبره ساده آیت الله طالقانی، دیگر رو حانی هنوز مقبول مانده میان مردم، با خوشوقتی به همان سادگی مانده است.
لیلا توسلی 14 آذر ماه و در پی احضار به اوین راهی زندان شد . جرم لیلا توسلی تشویش اذهان عمومی علیه نظام بود اما در واقع لیلا توسلی به علت اینکه شاهد یک قتل از سوی ماموران انتظامی در عاشورای سال گذشته بود به دوسال زندان محکوم شد. لیلا توسلی سال گذشته و در پی انتشار فیلمی که نشان می داد چگونه ماموران نیروی انتظامی یک معترض را با ماشین زیر می گیرند و دوبار از پیکرش عبور می کنند با بی بی سی مصاحبه کرد و خبر داد که این صحنه فجیع را از نزدیک دیده و شاهد این جنایت بوده است .
گرچه فرماندهان نیروی انتظامی این جنایت را تکذیب نکردند و تنها مدعی شدند خودروی نیروی ضد شورش دزدیده شده بود . اما خبری از دزد و یا پلیس مجرم نشد و این شاهد جنایت بود که دادگاهی شد و به جرم دیدن به زندان محکوم شد . در آستانه محرم و عاشورا دستگاه قضایی با فرستادن احضاریه ای حکم زندان را به لیلا توسلی ابلاغ کرد و این در حالی است که لیلا یکماه پیش ازدواج کرده است و حالا ماههای آغازین زندگی مشترک را می بایست در زندان به سر برد.
میرزاده همسر و وکیل لیلا به جرس می گوید: هفته پیش کتبا احضاریه ای از طرف شورای احکام زندان اوین ارسال شد و ایشان سه روز مهلت داشتند که خودشان را معرفی کنند که در مهلت قانونی هم این کار را کردند.. ما یکشنبه 14 آذر ماه به همان شعبه مراجعه کردیم و امیدوار بودیم که مهلتی داده شود اما متاسفانه قرار بازداشتش صادر و حکم دو سال به ما ابلاغ شد. اما امیدواریم که این وضعیت تغییر کند و مقامات قضایی نه تنها لیلا بلکه شرایط آزادی همه زندانیان سیاسی را فراهم کنند.
پدر، خواهر و داماد
لیلا توسلی تنها عضو خانواده نیست که به زندان می رود . محمد توسلی از برجستگان نهضت آزادی ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شد . توسلی که زمانی شهرداری تهران در دولت موقت را عهده دار بود، پس از یک دوره بازجویی و حبس انفرادی آزاد شد . اما داماد او مهندس فرید طاهری یکسال پیش و به بهانه شرکت در تظاهرات روز عاشورا بازداشت شد و به زندان رفت . بازداشت فرید طاهری همچنان ادامه دارد و در این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است . بازجویان البته به این هم اکتفا نکردند و همسر فرید طاهری سارا توسلی را هم چند روز بعد و به جرم شرکت در مراسم روز عاشورا و رفتن به خانه خواهر میرحسین موسوی برای تسلیت شهادت فرزندش بازداشت کردند. از خانواده سارا و فرید طاهری تنها یک دختر دبیرستانی مانده بود که به زندان نرفته بود که بازجویان او را هم تهدید به "آوردن فرزند و شلاق زدن پدر در جلوی چشمان فرزند دختر"می نمود ند ، و نیز تا دو ماه به فرید طاهری گفته شده بود "فرزند دختر دبیرستانی تو، اکنون در 209 اوین در بازداشت به سر می برد و به زندان کودکان فرستادهخواهد شد" ، و وی با روحیه ای تحت چنین فشارهایی دوران بازجویی خود را می گذرانده است.
شکواییه طاهری با اینکه پرده از رفتاری غیر انسانی در دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی بر می داشت . اما هیچ واکنشی از سوی ریس قوه قضاییه و مسوولان نظام درپی نداشت. سارا توسلی به شش سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم و در دادگاه تجدید نظر این حکم به پنج سال حبس تعلیقی تبدیل شد . حکم دادگاه علیه سارا توسلی که یک دانپزشک و استاد دانشگاه است را می توان یکی از احکام منحصر به فرد در تاریخ قضاوت به شمار آورد .
دادگاه، سارا توسلی را به جرم سر دادن الله اکبر و حضور چهار ساعته در خانه خواهر مهندس موسوی محکوم کرد. در حکم دادگاه آمده بود که متهم می گوید مگر الله اکبر گفتن جرم است و این عبارت استفهامی در رای دادگاه ، به گونه ای اعجاب آور نشان می داد که در نظام اسلامی الله اکبر گفتن در روز عاشورا یک جرم بدیهی به شمار می رود. فرید طاهری که در زندان اوین به سر می برد در لایحه دفاعیه اش گفته بود که بازجویان سعی می کردند با بازداشت و زندانی کردن همسر و دخترش به او فشار بیاورند تا هر آنچه بازجویان می خواهند را بر زبان بیاورد.
مبارز هشتاد ساله در زندان
از آنجا که شیوه مسوولین امنیتی نظام محاصره خانواده زندانیان سیاسی است. به نظر می رسد فشار و اجرای احکام ناعادلانه برای خانواده توسلی در نهایت برای جنگ روانی با ابراهیم یزدی دبیرکل نهضت آزادی و کهنسالترین زندانی سیاسی ایران است .
همسر مهندس محمد توسلی خواهر دکتر ابراهیم یزدی است و این نسبت سببی ، بازجویان را به این نتیجه رسانده است که تمام خانواده توسلی را تهدید کنند. ابراهیم یزدی بیش از دو ماه است با هشتاد سال سن در اوین به سر می برد و حتی بیماری او نیز باعث نشد که بازجویان چند روزی مرخصی استعلاجی به این مبارز قدیمی رژیم پهلوی بدهند. 16 آذر ماه قرار است که ابراهیم یزدی در دادگاه محاکمه شود . در روزی که یادآور جنبش دانشجویی است که ابراهیم یزدی و مهدی چمران از بنیانگذارن آن بودند. تقارن تاریخی محاکمه یزدی با روز 16 آذر نشانه تاسف آور کژراهه ای است که نظام می رود و مبارزان قدیمی و بنیانگذاران انقلاب اسلامی را به محاکمه می کشد .
منبع:جرس/فرزانه بذرپور
دیروز پدرهمسر صادق لاریجانی، توسط یک سایت اصولگرا مورد حمله قرار گرفت. سایت الف با این ترجیع بند که "از آیت الله انتظار میرفت"، تمام دلخوری های جناح حاکم از این روحانی رابیان کرد. آیت الله وحید خراسانی درمرز 90 سالگی امروزه از بزرگان قم محسوب میشود؛ او در واقع سنت حوزه نجف که مخالفت با تئوری حکومت اسلامی و ولایت فقیه بود را در قم نمایندگی میکند.
در همین راستا جریان سفر ده روزه آقای خامنه ای به قم، ایت الله وحید به دیدار وی نرفت وحاضر نشدرهبر جمهوری اسلامی را در بیت خودبپذیرد. اینک واکنش دیروز سایت الف به گمان برخی کارشناسان تسویه حساب آبان ماه است.
بهانه اخیر از آنجا شروع شد که عوامل سریال مختارنامه اعلام کردند قصد دارند چهره ابوالفضل برادر امام حسین را در این سریال نشان دهند. حتی سایت خبر آن لاین چهره هنر پیشه ای را هم که این نقش را بازی کرده بود منتشر کرد.
"مختارنامه"سریالی است که جمعه شبها از شبکه اول سیما پخش میشود ودر آن به حوادث سال های 60تا 67 هجری میپردازد که منجر به واقعه عاشورا وبعد از آن قیام توابین ومختار ثقفی شد. متعاقب این اعلام بحث گسترده ای میان سایت های اصولگرا در گرفت که این کار از لحاظ شرعی درست است یا نه. عوامل سریال مختارنامه اعلام کردند که مراجع تقلید بااین کار موافق هستند، اما سایت شیعه نیوز نوشت که:" حضرات آیات عظام وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، مظاهری، علوی گرگانی، موسوی اردبیلی، حسینی شاهرودی و ملکوتی تبریزی و نیز اقشار مختلف مردم متدین، مخالفت خود را با نشان دادن حضرت عباس(ع) اعلام کردند."
در ادامه آیت الله وحید خراسانی در جمع مبلغان اعزامی سخنرانی و تهدید کرد "در صورتی که چهره ابوالفضل العباس به صورت هنرپیشه به نمایش درآید، عاشقان قمر بنی هاشم در روز تاسوعای امسال محشری بر پا خواهند کرد که در روز قیامت کمر عوامل پخش چنین تصاویری را خواهد شکست."
پیامد این واکنش، سخنان ریيس مركز سيما فيلم اعلام کرد: "صحنههاي مربوط به چهره نوراني حضرت ابوالفصل از سريال مختار نامه حذف شده و عدم نمايش چهره ايشان از مدتها قبل به تيم سازنده اعلام شده است."
انتظارمیرفت با این عکس العمل پرونده نشان دادن یکی از چهره های مقدس شیعیان در سیما بسته شود اما سایت خبری الف متعلق به احمد توکلی، چهره منتقد واصولگرای دولت که مواضع معتدلی در خصوص حوادث از خود نشان میدهدبه انتقاد از ایت الله وحید پرداخت. بهانه سایت الف همین واکنش ایت الله وحید بود ولی ادبیات تند الف با این انتقاد هماهنگی نداشت. الف با خطاب قرار دادن پدر همسر صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه نوشت: "اكنون قرنهاست كه افرادي در تعزيهها نقش حضرت عباس و حتی نقش حضرت امام حسين عليهماالسلام نقش آفريني و مصائب اهل بيت در كربلا را براي مردم بيننده مجسم ميكنند. بنابراين نقش آفريني يك بازيگر نه تنها در نقش حضرت عباس عليه السلام بلكه حتي در نقش حضرت ابي عبدالله هم در فرهنگ و عرف ما بدون سابقه و غيرعادي نبوده و نيست."
این انتقاد در ادامه به راهی می رود که با مقدمه مطیلب همخوان نیست: "هر چند حساسيت و موضعگيري مراجع عظام تقليد درباره مسايل روز دلگرم كننده و مايه مباحات است اما از علماي برجستهاي نظير حضرت آيه الله وحيد خراساني انتظار مي رود در مسايل روز متناسب وزن مسايل موضعگيري بفرمايند. از حضرت آيه الله وحيد انتظار ميرفت زماني كه اوباش سبز يكسال پيش در تشيع جنازه مرحوم آيه الله منتظري به صدر و ذيل مقدسات اسلامي توهين كردند و در جوار حرم حضرت معصومه (س) سوت و كف به راه انداختند هم از خود حساسيت نشان داده و موضعگيري ميفرمودند. از حضرت آيه الله وحيد انتظار ميرفت زماني كه آشوبگران سبزپوش در عاشوراي حسيني وحشيانه خيمه عزاداري ابي عبدالله را به آتش كشيدند، بانوان محجبه و مومن را تهديد كردند و چادر از سر مادر شهيدي كشيدند، نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگباران كردند، براي عزاداران رعب آفريدند و اماكن عمومي را به آتش كشيدند و در روز عزاي حسيني هلهله و شادي كردند هم از خود حساسيت نشان داده و موضعگيري ميفرمودند. نمايش چهره حضرت عباس عليه السلام كار زشتتري است يا انجام آن اعمال پليد در روز عاشوراي حسيني؟"
این نوشته بدون واکنش نماند؛ شیعه نیوز در این موردنوشت: "سایت خبری الف در تحلیلی بی سابقه ! سعی نموده است با خلط چند موضوع بی ربط مواضع حکیمانه بزرگ مرجع عالم تشیع، ایت الله وحید خراسانی ( دامت ظله) در خصوص حرمت شکنی به تصویر در اوردن چهره و صحنه غیر قابل پخش شهادت حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) را زیر سوال برده و در حرکتی سخیف خواسته است به پرچمدار مکتب حقه تشیع درس سخنوری دهد !متولیان این وبگاه باید هر چه سریعتر با حذف این مطلب توهین امیز و اعلام برائت از جسارت به ساحت مقدس مرجعیت شیعه که همانا جسارت به حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است سعی نمایند در آینده نیز از درج هرگونه مطلب که در جایگاه ان نمیباشند خودداری نموده تا انشالله از عاقبت بخیر شدن در دنیا و اخرت محروم نگردند. "
آینده نیوز هم در این واکنش همراه شیعه نیوز شد ونوشت: "در سال گذشته هم برخی طلاب تندرو با جمع شدن مقابل بیت این مرجع تقلید، با تعیین تكلیف برای ایشان، شعار «مرجع تقلید ما، بصیرت، بصیرت» سر داده بودند. از آنجا كه دكتر احمد توكلی مالك این سایت فردی متدین است و خود را پایبند به شرع و حرمت مراجع می داند، انتشار این مطلب بسیار عجیب است، به ویژه كه در ادامه مطلب مذكور، ده ها كامنت خلاف شان علیه ایشان كه مرجع اعلم حوزه علمیه قم شمرده می شود و سایر مراجع كه دارای سلیقه سیاسی مشابه گردانندگان الف نیستند، منتشر شده كه اكثر خوانندگان الف نیز به نظرات همسو با موضع این سایت علیه مراجع تقلید، رای مخالف داده اند."
نمایندگی نجف در قم
آیت الله وحید خراسانی درس آموخته مکتب نجف وآیت الله خویی است که با تئوری ولایت فقیه وحکومت اسلامی آیت الله خمینی مخالف بود. بعد ازفوت مراجع بزرگ چون آیت الله گلپایگانی و اراکی وهمین اواخر ایت الله بهجت زعامت قم از لحاظ مرجعیت به وی وآیت الله صافی گلپایگانی رسید که هر دو ازمراجع سنتی محسوب میشوند ومعمولا بامواضع حکومت اختلاف دارند ولی بنا به رسم وسنت به جامانده از آیت الله بروجردی از دخالت مستقیم وعلنی در سیاست پرهیز دارند ودرنهایت به سنت "پند ونصیحت ملوک" برای اصلاح امور دست میزنند. در مقابل این طیف در قم، طیف حکومتی ها قرار دارد که وظیفه روحانی را اول از هر چیر دفاع از حکومت اسلامی و ولایت فقیه میدانند. این طیف برآمده از تئوری فقه حکومتی آیت الله خمینی است بااین تفاوت که وی درپی آن بود که فقه را بامسایل روز ومستحدثه تطبیق دهد ولی اینان بیشتر در پی تاییدیه گرفتن از فقه برای حکومت هستند. چهره شاخص این طیف آیت الله مصباح یزدی است. این اختلافات اماپس از حوادث انتخابات از سال گذشته بیشترنمود پیداکرد. به گونه ای که دادن وندادن پیام تبریک به احمدی نژاد نمونه ای از همراهی باحکومت ونا همراهی تلقی شد. در میان مراجع قم فقطایت الله نوری همدانی بود که به احمدی نژاد پیروزی اش را تبریک گفت.
رفاقت های 50 ساله
آیت الله وحیدخراسانی در یک سال ونیم گذشته در چندین مورداختلاف خود راباحکومت آشکار کرد. در تابستان88وقتی صادق لاریجانی قصد ورود به قوه قضاییه را داشت وحتی روزی را به عنوان تودیع وی تعیین کرده بودند، به یکباره مراسم لغو شد وبه روزی دیگرافتاد.
همان زمان سایت ها خبر دادند که ایت الله وحید دامادخود رااز احراز این پست بر حذر داشته است. این خبر توسط دفتر ایت الله هیچ وقت تکذیب نشد ولی چند ماه بعد لاریجانی بعد از اینکه این پست را پذیرفت آن را تکذیب کرد. موضوع دیگری که افتراق آیت الله وحید را باحکومت نشان داد دیدار او بابیت ایت الله منتظری بعد از رحلت وی بود. به گزارش کلمه "آیت الله العظمی وحید خراسانی در بیت آیت الله العظمی منتظری(رضوان الله تعالی علیه) حضور یافت و رحلت ایشان را به بیت آن فقید سعید تسلیت گفت... آیت الله وحید خراسانی در این دیدار خطاب به حجةالاسلام احمد منتظری گفت: من هنگام رحلت ایشان مشهد مقدس مشرف بودم و با شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم. من سابقه دوستی ۵۰ ساله با آن مرحوم داشتم و آن بزرگوار را در همه جهات و در همه زمانها عالمی عامل می دانستم. رحمت و رضوان خدا بر ایشان باد".
رخداد دیگر روزچهاردهم خرداد و در جریان به هم خوردن سخنرانی سیدحسن خمینی در مراسم سالگرد پدر بزرگش بود که توسط عوامل دولت برنامه ریزی شده بود. به گزارش سایت جماران "حضرت آیت الله وحید خراسانی از اهانتهای واقع شده در روز چهارده خرداد ابراز تاسف کردند."
اما مهم ترین کنش مخالف گونه این ایت الله کم گو در جریان سفر آبان ماه آقای خامنه ای به قم رقم خورد. آنجا که تمام رسانه های حکومتی ودولتی برای تبلیغ تمام عیار این سفر بسیج شده بودند وهر ملاقات مرجعی با رهبری را با لعاب بسیارپوشش میدادند.
در میان رفت وآمدهابه اقامتگاه ایت الله خامنه ای، نرفتن ایتالله وحید بیش از همه به چشم آمد، تا جاییکه یکی از منسوبین بیت رهبری برای توجیه این موضو ع گفت: "برخی میگویند پس چرا حضرت آیت الله وحید خراسانی در سفر اخیر رهبری به قم به دیدار ایشان نرفت؛ ایشان شخصا فرزندان خود را فرستادند، تشخیص من این است که ایشان دغدغه مهمی نسبت به اهل سنت در کشور دارند و معتقدند که اهل سنت دارند خیلی در این کشور میدان میگیرند، مقام معظم رهبری نیز معتقدند که باید با محبت رابطه شیعه وسنی تقویت شود تا هم شیعیان در دیگر کشورها در امنیت باشند و هم شیعه و سنی بتوانند در جهان در برابر استکبار بایستند، حکم اولیه اسلام هم همین است."
این گفته های خسروپناه در حالی بود که برخورد بااهل سنت در 5سال گذشته شکل امنیتی به خود گرفته است و تعدادی از علما ی اهل سنت بازداشت شده اند ومدارس مذهبی آنان توسط نیروهای امنیتی خراب شده است . به تازگی نیز دامادهای مولوی عبدالحمید، امام جمعه پر نفوذ زاهدان دستگیر شدند واز خروج خود وی از کشور نیز ممانعت به عمل آمد. اما خسرو پناه برای توجیه علت عدم دیدار ایت الله وحید به بیان برخی خاطراتی پرداخت که منبع و راوی آنها خودش بود. بهررو با واکنش دیروزسایت الف گویا آیت الله وحید نیز از دایره مراجع درحصار امنیت وسلامت به در آمده است مانندایت الله منتظری، صانعی، گرامی، روحانی، شیرازی و....
منبع:روزانلاین/ اردلان صیامی
آمریکا از ابتکار اخیر خود برای قانع کردن اسرائیل به تمدید دوره توقف شهرک سازی در کرانه باختری، به عنوان بخشی از تلاش ها برای احیای مذاکرات صلح خاورمیانه، منصرف شده است.
واشنگتن درحال مذاکره با اسرائیل بود تا آن کشور را راضی به پذیرش شروط فلسطینی ها برای از سرگیری مذاکرات مستقیم کند.
فلسطینی ها میز مذاکره را در ماه سپتامبر در اعتراض به پایان وقفه ای 10 ماهه در شهرک سازی برای یهودیان در کرانه باختری ترک کردند.
ماه گذشته دولت آمریکا مجموعه مشوق های قابل توجهی را به اسرائیل پیشنهاد کرده بود که از جمله شامل هواپیماهای جنگنده و تضمین های امنیتی می شد. در مقابل از اسرائیل خواسته شد شهرک سازی در کرانه باختری را به مدت ۹۰ روز متوقف کند.
آمریکا می گوید که همچنان برای یافتن راه هایی جهت آوردن دو طرف پشت میز مذاکره خواهد کوشید.
یک مقام ارشد آمریکایی به بی بی سی گفت که تلاش ها برای راضی کردن اسرائیل برای تمدید دوره وقفه در شهرک سازی در نواحی اشغالی شکست خورده است.
اما او گفت که این به معنی پایان تلاش های واشنگتن نیست.
گفتگوهای صلح در ماه سپتامبر پس از گسستی تقریبا دو ساله شروع شد اما تقریبا بلافاصله به دلیل عدم تمدید دوره وقفه در شهرک سازی توسط اسرائیل در کرانه باختری بار دیگر معلق شد.
ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل گفت که گفتگو با مقام های دولت آمریکا در این زمینه معلق شده است زیرا توجه واشنگتن به پیامدهای انتشار اسناد محرمانه دیپلماتیک توسط وبسایت ویکی لیکس و بحران کره شمالی معطوف است.
اما فیلیپ کرالی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این موضوع را رد کرد.
او گفت: "هیچ تغییری در استراتژی روی نداده، ممکن است تغییری در تاکتیک ها روی داده باشد."
"ما وقفه (در شهرک سازی) را به عنوان راهی برای ایجاد شرایط بازگشت به مذاکرات موثر و پایدار دنبال می کردیم. بعد از تلاشی قابل توجه، به این نتیجه رسیده ایم که این شالوده ای محکم برای پیشروی به سوی اهداف مشترکمان یعنی موافقت بر سر یک چارچوب ایجاد نمی کند."
یک سخنگوی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی گفت که مشغول مطالعه تصمیم آمریکاست و بعد واکنش نشان خواهد داد.
تشکیلات خودگردان فلسطینی ماه گذشته در پی ارائه بسته تشویقی آمریکا به اسرائیل، واکنشی منفی به آن نشان داده بود، زیرا شامل توقف گسترش شهرک های یهودی نشین در بیت المقدس شرقی نمی شد.
اسرائیل کرانه باختری از جمله بیت المقدس شرقی را در سال ۱۹۶۷ به اشغال خود در آورد و از آن هنگام تاکنون ۵۰۰ هزار یهودی را در ۱۰۰ شهرک مستقر کرده است.
سازمان ملل متحد شهرک های یهودی نشین در مناطق اشغالی را غیرقانونی می داند. حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر فلسطینی در کرانه باختری زندگی می کنند.
منبع:بی بی سی
میزان: خانواده دکتر ابراهیم یزدی با ارسال نامه ای به دبیر کل سازمان ملل خواستار حداکثر تلاش بان کی مون برای آزادی زندانیان سیاسی ایران و دبیرکل نهضت آزادی ایران شدند.
به گزارش «میزان خبر»، خانواده دکتر یزدی با اشاره به سوابق مبارزاتی، بازداشتهای قبلی و سابقه ی بیماری وی، و همچنین با اشاره به وضعیت دیگر زندانیان سیاسی ایران در نامه ی خود خطاب به دبیر کل سازمان ملل نوشتند: «ما زمانی به شما روی آورده ایم که یاوری نداریم ولی ناامید نیستیم. ما دل به آن داریم که شما و بیشتر مردم دنیا حقیقتاً به حقوق بشر بها می دهید. ما اطمینان داریم که شما از اقتدارتان بهره خواهد گرفت تا به رهبران ایران یادآوری کنید که جهان رفتارشان با ابراهیم یزدی و دیگر زندانیان را به دقت مشاهده می کند و نقض حقوق بشر را فریاد زده و محکوم خواهند کرد.»
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
عالیجناب بان کی مون
دبیر کل سازمان ملل متحد
از شما خواهش داریم تا برای رهایی پدرمان دکتر ابراهیم یزدی که در جمهوری اسلامی ایران تحت بازداشت قرار دارد به ما کمک کنید. ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آرادی ایران است و در حال حاضر سالخورده ترین مخالف سیاسی در ایران است. او 80 سال سن دارد و از نظر سلامتی وضعیتی شکننده دارد. اعمال دولت و قوای قضایی ایران نسبت به ابراهیم یزدی با قانون اساسی و مدنی جمهوری اسلامی ایران در تعارض قرار دارد و نیز بر خلاف تعهدات ایران در باب حقوق بشر است.
ابراهیم یزدی در اول اکتبر سال 2010 در اصفهان دستگیر شد. او برای حضور در مجلس یادبود دختر جوان یکی از دوستانش به این شهر رفته بود. زمانی که او در نماز جماعتی در یک خانه ی شخصی مشغول نماز بود، پلیس با خشونت نماز را قطع کرد و عده ای از جمله دکتر یزدی را توقیف کرد. مراجع قضایی بعداً این دستگیری را با این ادعا توجیه کردند که این سفر یک "سفر غیرقانونی" بوده است زیرا او دولت را از این سفر مطلع نکرده بوده است و نماز نیز "غیر قانونی" بوده است چون بدون اجازه ی قبلی از دولت انجام شده است.
دکتر یزدی پس از دستگیری از اصفهان به تهران و به بند 209 زندان اوین منتقل شد. ظرف چند روز دولت اعلام کرد که او را به مدت 30 روز در "بازداشت موقت" نگاه خواهند داشت. اکنون او برای 68 روز است که در زندان نگاه داشته شده است و تماس بسیار کمی با خانواده و پزشک خود داشته است. اخیراً حکومت اعلام کرد که در روز هفتم دسامبر 2010 محاکمه خواهد شد ولی توضیحی در مورد علت ادامه ی بازداشت او یا اتهامتش ارائه نکرده است. مقامات قضائی ایران دسترسی اش به وکیلی با انتخاب خودش را رد کرده اند که این بر خلاف قوانین ایران است.
از زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 2009 این سومین بار است که دکتر یزدی بازداشت شده است. در ژوئن 2009 او را دستگیر کرده و از بخش مراقبت های ویژه ی بیمارستان به سلول زندان منتقل کردند. به دنبال اعتراضات بین المللی مقامات ایرانی دکتر یزدی را دو روز بعد به بیمارستان بازگرداندند. در 29 دسامبر سال 2009 دکتر یزدی بار دیگر در ساعت 3 صبح در خانه اش دستگیر و برای مدت 50 روز در سلول انفرادی نگهداری شد. در خلال حبس دوم، دکتر یزدی مورد بازجویی شدید و در شرایط بهداشتی بدی قرار گرفت که نتیجه ی مستقیم آن ایجاد مشکلات قلبی شدید در وی بوده است. مجدداً به خاطر فشارهای بین المللی برای آزادی وی و نیز به خاطر مواجه شدن با وخامت وضعیت سلامت وی، مقامات ایرانی اجازه دادند که دکتر یزدی تحت نظارت پزشک خودش در بیمارستان قرار گیرد. پس از آن نیاز شد که برای نجات جانش عمل جراحی قلب باز صورت گیرد.
از زمان دستگیری مجددش در اول اکتبر او به خاطر عوارض عمل قلب اش مجدداً به بستری شدن نیاز پیدا کرده است. به دلیل عوارض درمان سرطان او نیاز به میل گذاری روزانه دارد و شرایط غیر بهداشتی زندان اوین باعث ایجاد عفونت های مکرری شده است که ممکن است آسیب های جبران ناپذیری ایجاد کند. پزشکانی که او را دیده اند تأکید کردند که ادامه بازداشت او می تواند به وخامت بیشتر و دائمی وضعیت سلامت وی منجر شود.
آقای دبیرکل، پدر ما ابراهیم یزدی برای چیزی به جز حق گویی صریح ولی صلح جویانه درباره ی بی عدالتی ها و قانون شکنی هایی که در ایران مشاهده کرده است، دستگیر نشده است. او فقط می خواهد که دولت ایران- که ادعا دارد به شیوه ای دموکراتیک و توسط مردم ایران انتخاب شده است- به این مردم برای سیاست ها و اعمالش پاسخگو باشد.
پیش زمینه
ابراهیم یزدی در سال 1994 به عنوان دبیرکل نهضت آزادی ایران، جانشین مرحوم مهندس مهدی بازرگان شد. نهضت آزادی یکی از قدیمی ترین احزاب سیاسی ایران است و برای بیش از 50 سال بر علیه تمامیت خواهی و به حمایت از آزادی سیاسی، مدنی و مذهبی فعالیت کرده است. دکتر یزدی خودش و نهضت آزادی ایران را وقف اصلاح نظام سیاسی ایران و افشا و امحای نقض حاکمیت و حقوق بشر مردم ایران کرده است. در خلال نیم قرن مبارزه بر علیه دو رژیم نهضت آزادی ایران نظراً و عملاً به فعالیت های غیر خشونت آمیز و التزام به قانون متعهد بوده است. ابراهیم یزدی در بازجویی های اخیرش تحت شدیدترین فشارها از جانب مقامات ایرانی بوده است که نهضت آزادی ایران را منحل کند.
دکتر یزدی در طول حیاتش به متعهد به التزام وجدانی اش برای حمایت از حقوق بشر بوده است. او با سخن و اعمال خود تقاضای رژیم برای ساکت ماندن را رد کرده است. او به شیوه ای مؤثر و با صبوری عقاید و اعمال حاکمان ایران، که حقوق بشر را نفی می کنند و باعث کج نمایی و بدنامی اسلام می شوند را به چالش کشیده است.
دکتر یزدی به مدت 64 سال به طور خستگی ناپذیری برای ساختن سازمان های اجتماعی که به مدارا را ترویج می کنند تلاش کرده است تا برای گفت و گوهای فرهنگی و دینی میان مردمانی با پیشینه های متفاوت، ادیان گوناگون، و اقوام و ملل مختلف فرصتی فراهم سازد. او زندگی خود را وقف حمایت و رهبری تلاش هایی کرده است که ایران را مکانی بدل کنند که اقوام، فرهنگ ها و مذاهب مخلتف بتوانند در آن فارغ از بی عدالتی و ستم شکوفا شوند.
دکتر یزدی به خاطر مخالفت فعالانه اش با دیکتاتوری رژیم پهلوی در سال 1959 مجبور به جلای وطن و رفتن به ایالات متحده شد. زمانی که در آمریکا بود به مبارزه اش ادامه داد. در سال 1978 او آمریکا را ترک کرد تا به امید مشارکت در برپایی ایرانی آزاد، گشوده و روادار با رهبری انقلاب اسلامی در ایران همکاری کند. پس از پیروزی انقلاب در سال 1979، ابراهیم یزدی در دولت موقت تحت نخست وزیری مهدی بازرگان به عنوان وزیر خارجه به خدمت پرداخت.
زمانی که دکتر یزدی مشاهده کرد که انقلاب در حال انحراف از این آرمان ها است، در ایران ماند و زندگی اش را به طریقی که موافق با ایمان، اصول و وجدانش بود وقف هدایت ایران به سمت آزادی و دموکراسی کرد. او با استبداد ابتدا در پوشش پادشاهی و سپس در پوشش دین به مخالفت پرداخت. او بی پرده علیه شکنجه خواه با توجیه دینی یا به بهانه ی امنیت ملی سخن گفت. او نقض حقوق بشر را به هر بهانه ای تقبیح کرده است. دکتر یزدی بر این باور است که دیکتاتوری تحت هر لفافه ای ذاتاً ناعادلانه، بی اعتنا به عزت انسانی، و اساساً غیر اسلامی است؛ و سیاست های هر دولتی که شهروندانش را از چنین حقوق ذاتی ای که به تمام انسان ها تعلق دارد محروم سازد نیز همان حکم را دارند.
اولین تعارض ابراهیم یزدی با حکام پس از انقلاب ایران بر سر اعدام های فراقانونی افراد منسوب به رژیم پیش از انقلاب شکل گرفت. مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی بر علیه اعدام های خودسرانه مقامات پیشین موضع گرفتند و بر محاکمه های عادلانه و دسترسی به وکلای مدافع برای تمام اتهامات پای فشردند. یزدی همچنان از حضور شاهدان بین المللی و وکلا در دادگاه های مقامات پیشین برای اطمینان از جریان منصفانه و غیرسوگیرانه محاکمات دفاع می کرد. او احساس می کرد که حضور شاهدان بین المللی هیجانات پس از انقلاب را تعدیل می کند.
به عنوان مردی با اصول ژرف، در نوامبر 1979 در اعتراض به بردن پرسنل دیپلماتیک و تغییر جهت رژیم جدید به سمت استبداد، او از منصبش به عنوان وزیر امور خارجه استعفاء کرد. او و بقیه ی دولت بازرگان کاملاً از حکومت انقلابی و سیاست های آن بریدند. او معتقد بود که گروگان گیری برخلاف قوانین بین المللی، منشور حقوق بشر و نیز تعلیمات اساسی دین اسلام است.
پس از استعفاء از دولت، ابراهیم یزدی نیرویش را صرف به چالش کشیدن رادیکالیزم وسیاست های دولتی ای کرد که حقوق و عزت مردم را نادیده می گرفتند. علی رغم خشونت مفرط رژیم بر علیه معارضین اش، یزدی همیشه بر مبارزه غیر خشونت آمیز و مخالفت منطبق با قانون اساس و قوانین کشور پافشاری کرده است.
دکتر یزدی همیشه صدای تزلزل ناپذیر عقل و رواداری، و مبارز حقوق اقلیت های قومی ودینی ایران بوده است. او پیوسته برای حقوق تمامی انسان ها برای آزادی و حق تعیین سرنوشت به پا خاسته است. این سخره آمیز است که یک مبارز حقوق اقلیت های دینی باید خودش به خاطر انجام یک فریضه ی دینی، یعنی نماز، به زندان بیافتد.
ابراهیم یزدی و نهضت آزادی ایران برای چندین دهه استوارترین فراخوان داخل کشور برای ایرانی آزاد و دموکراتیک و احترام به حقوق افراد بوده اند. در دوران پس از انقلاب در کشوری که رادیکالیزم به شکل تفسیری محافظه کارانه و پیرایشگرانه از اسلام ریشه گرفته بود، این صدا یگانه و تنها بود. نگاهداشت این صدای تنها آغاز به ثمر دهی کرده است. امروزه، بسیاری از رهبران مذهبی و سیاسی که در سال های اولیه انقلاب با دیدگاه های یزدی و نهضت آزادی به عنوان "لیبرالیزم" مخالف می ورزیدند، به آنجا رسیده اند که این چشم انداز را تنها راه آینده ی ایران بدانند. این چشم انداز از ایرانی است که حقوق تمام ایرانیان را با زمینه های متفاوت دینی، سیاسی و قومی محترم بشمارد- ایرانی که در آشتی با خود و همسایگان اش است.
دکتر یزدی و نهضت آزادی ایران پیوسته در سه دهه ی اخیر از زمان انقلاب 1979 مورد آزار قرار گرفته اند. در خلال این سال ها ایشان با انواع محدودیت ها، دستگیریها و فشارها مواجه بوده اند. امروز، وی هدف نخست رژیم دین سالار است. زندان های ایران پر از افرادی است که تنها به خاطر انتقاد از سوء مدیریت ها و نقض حقوق بشر توسط دولت با خشونت دستگیر شده اند. بسیاری از این قربانیان زنان و مردان دانشجو و جوان هستند. درخشان ترین مغزهای ایران که پس از سال ها آماده سازی برای کسب نمرات بالا در دانشگاه های ملی ایران موفق به ورود به دانشگاه ها شده اند، از حق تحصیلات عالی محروم شده اند. آنها توسط رژیمی تحقیر می شوند که حرمت آزادی بیان و گفتمان انتقادی روشنفکرانه را در سیاست های ملی از بین می برد. بسیاری از این دانشجویان درخشان امروزه تحت شکنجه و مجازات های طولانی و بی رحمانه هستند.
رژیم از آن روی ابراهیم یزدی را هدف قرار داده است که او هم حامی پیشتاز قواعد دموکراتیک است و هم شخصیتی محترم در رهبری اولیه ی انقلاب است. او هم به طور نمادین و هم عملی رابط شیوه ای از تفکر و چشم اندازی از ایران است که ملی گرایی انسانی و ایمان به اسلام را با هم جمع می کند. در سیاست جاری ایران دیدگاه یزدی به عنوان "ملی مذهبی" شناخته می شود. طرفداران این گفتمان طرفدار آزادی، تکثرگرایی، حقوق ادیان و اقوام، دولت پاسخگو و نهادهای قانونی دموکراتیک هستند. یزدی و دیگر ملی مذهبی ها به خاطر ایستادگی اخلاقی شجاعانه در مقابل مسائلی مثل گروگان گیری در سفارت آمریکا در سال 1980، ادامه ی جنگ با عراق پس از آزادسازی قلمرو ایران در سال 1982، ماهیت تمامیت خواهانه ی رژیم دین سالار، سوء مدیریت اقتصادی و نقض حقوق اساسی انسانی، مورد هدف رژیم قرار گرفته اند.
در جریان اخیر سرکوب توسط دولت ایران، برخی از جوان ترین زندانیان سیاسی از اعضای کادر نهضت آزادی ایران هستند. یکی از ایشان به نام عماد بهاور، رهبر شاخه ی جوانان نهضت آزادی، مجازات 10 سال زندان را دریافت کرده است. مقامات قضائی ایران جرم های وی را عضویت در نهضت آزادی ایران، مشارکت در کمپین انتخاباتی میرحسن موسوی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2009، و انتقاد آشکار از رهبر، آیت الله خامنه ای، اعلام کرده اند. شخص دیگری که در ارتباط با نهضت آزادی تحت بازداشت قرار دارد خواهر زاده ی دکتر یزدی (و دختر دبیر سیاسی نهضت آزادی ایران) خانم لیلا توسلی است. خانم توسلی 26 سال دارد و دانشجوی مهندسی است. ایشان در ماه ژوئن گذشته در حالیکه تظاهرات خیابانی را مشاهده می کرد، شاهد کشته شدن دو تن از تظاهرکنندگان توسط خودروی نظامی نیروهای امنیتی بود که با خودرو به ایشان زدند و از روی بدن های شان عبور کردند. جرم ایشان که به خاطر آن محکوم به دو سال زندان شده اند، این است که آنچه را دیده بوده است به رسانه های گزارش کرده است.
مجموعاً از زمان انتخابات سال 1388، بیست تن از اعضای نهضت آزادی دستگیر و تحت پیگرد قرار گرفته اند. علاوه بر اعضای نهضت آزادی، صدها نفر دیگر از پیر و جوان، احکام سختی قضایی دریافت کرده اند و بسیاری در زندان و بازجویی ها مورد سوء رفتار قرار گرفته اند. به عنوان نمونه ای اندک می توان از این افراد نام برد: عبدالله مؤمنی، نسرین ستوده، مجید توکلی، محمد نوریزاد، مصطفی تاج زاده، عیسی سحرخیز و فرید طاهری. این فهرست طولانی است و بسیای از گروه های سیاسی قربانی قساوت دولتی و نقض حقوق بشر هستند.
یک هدف مقامات سرکوب و ساکت کردن دانشجویان مخالف است. از 59 سال پیش هفتم دسامبر، به یادبود سه دانشجو که توسط سربازان شاه سابق در ورودی دانشگاه کشته شدند، به عنوان روز دانشجو نامیده شده است. برای نشان دادن بی احترامی به جنبش اصلاح دانشجویی به طور عام و دکتر یزدی به طور خاص، که رهبر جنبش دموکراسی دانشجویی اولیه در دهه ی 1950 بوده است، رژیم ترتیب برگزاری دادگاه وی را در هفتم دسامبر داده است.
متأسفانه، مقامات سیاسی در ایران بر موضع لجوجانه ی خود در مخالف با هرگونه تلاش برای اصلاح ادامه می دهند. آنها به حمله های خشونت آمیز، بازداشت و سوء رفتار با مخالفان شان ادامه می دهند. زندان های ایران مملو از زنان و مردان شجاعی است که علیه حکومت استبدادی به نام اسلام برخاسته اند. اتهامات ویژه ای که دولت ایران به این افراد می زند این نتیجه را القاء می کند که رژیم تلاش دارد تمام گفت و گوهای بین گروه های سیاسی را نابود کند و مخالفت را در تمامیت خواهی دین سالارانه اش خفه کند.
نظر به نقش مهمی که حضرتعالی می توانید به عنوان صدای رسا برای کسانی که ناعادلانه توسط حکومت شان سرکوب شده اند ایفاء کنید، ما خواهش داریم که از تمام مجاری ارتباطی که در اختیار دارید توجهات را به گرفتاری ها و مشقات دکتر یزدی و تمام زندانیان وجدانی در ایران جلب کنید. ما خواهش داریم که بر آزادی ایشان و وظیفه دولت ایران در التزام به احترام به حقوق بشر پافشاری کنید.
ما زمانی به شما روی آورده ایم که یاوری نداریم ولی ناامید نیستیم. ما دل به آن داریم که شما و بیشتر مردم دنیا حقیقتاً به حقوق بشر بها می دهید. ما اطمینان داریم که شما از اقتدارتان بهره خواهد گرفت تا به رهبران ایران یادآوری کنید که جهان رفتارشان با ابراهیم یزدی و دیگر زندانیان را به دقت مشاهده می کند و نقض حقوق بشر را فریاد زده و محکوم خواهند کرد.
خانواده ی ابراهیم یزدی
14 آذر 1389
میزان: دادگاه دبیر کل نهضت آزادی ایران، که قرار بود 16 آذر برگزار شود، به تعویق افتاد.
به گزارش «میزان خبر»، دادگاه دکتر ابراهیم یزدی که قرار بود دیروز، در شعبه 15 دادگاه انقلاب محاکمه شود، به علت عدم انتقال از زندان به دادگاه برگزار نشد.
همچنین هیچ کدام از مقامات قضایی حاضر به پاسخ گویی در این زمنیه نشدند.
دکتر ابراهیم یزدی نهم مهر ماه در اصفهان به اتهام اقامه ی نماز غیرقانونی بازداشت شد و به بند 209 زندان اوین منتقل شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر