-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 12/09/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سیمون هِندرسون که در مؤسسۀ سیاست خاورمیانۀ واشینگتن بخش کشورهای خلیج فارس و سیاست انرژی را اداره می کند گفتگوی دو روزۀ نمایندگان ایران را با نمایندگان آمریکا و روسیه و چین و انگیس و آلمان به سرپرستی مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا کاترین اشتون اینگونه تحلیل کرد: «گفتگوها قطع نشدند. اما پیشرفتی هم به دست نیامده است.» اشتون بعد از این دیدار بیانیۀ کوتاهی صادر کرد: «کشورهایی که من نمایندگی آنها را برعهده دارم در این باره هم رأیند که باید با توجه به نگرانی های جامعۀ جهانی از برنامۀ اتمی ایران دنبال راه حلی گشت. هدف اصلی این گفتگوها پیدا کردن این راه حل است.»

مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا دور تازۀ گفتگوهای «گروه شش» را پایان ژانویه در استانبول اعلام کرد: «می خواهیم در آنجا دربارۀ پیشنهادهای عملی و راه های همکاری صحبت کنیم – با این هدف که مشکلات خود را در مورد مسئلۀ هسته ای حل کنیم.» اشتون با این جمع بندی به حضور سه دقیقه ای خود در جمع خبرنگاران پایان داد بدون اینکه به پرسش های آنها پاسخ دهد. تأکیدات اشتون در مورد برنامۀ هسته ای ایران و خودداری او از حضور مشترک با رئیس هیأت نمایندگی ایران و رئیس شورای امنیت ملی این کشور جلیلی وی را خوش نیامد.

جلیلی در حضور بیش از یک ساعتۀ خود در جمع مطبوعات بارها تأکید کرد ایران در گفتگوهای ژنو فقط و فقط اعلام آمادگی کرده در استانبول «در مورد همکاری برای پیدا کردن مبنای مشترک گفتگو کند.» البته چنین می نماید فضای تفاهم بعد از دور سوم گفتگوهای ژنو بسیار محدود شده باشد. جلیلی آشکار ساخت برای ایران «حق غنی سازی اورانیوم برای هدف های صلح آمیز قابل مذاکره» نیست. اما شورای امنیت که در ژوئیه تحریم های جدیدی علیه ایران برقرار کرد و کشورهای دیگر و در رأس آنها آمریکا از ایران می خواهند برنامۀ غنی سازی اورانیوم (در کشور) را کنار بگذارد.

کارشناسان غربی و نیز بعضاٌ بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی باور دارند دلایل کافی پیدا کرده اند که نشان می دهند ایران پنهانی برای ساخت سلاح اتمی تلاش کرده یا اکنون نیز این کار را می کند. این جملۀ اشتون نشان می دهد که اتحادیۀ اروپا و قدرت های بزرگ تا چه میزان به ایران بی اعتمادند: «ما حقوق ایران را به رسمیت می شناسیم اما بر رعایت وظایف این کشور اصرار می کنیم.» وی به این ترتیب به اتهاماتی اشاره می کند که بر مبنای آن جمهوری اسلامی برنامۀ اتمی خود را بصورت کامل شفاف نمی کند و همکاریش با آژانس کافی نیست. جلیلی در پاسخ گفت کشورش به عنوان امضا کنندۀ پیمان جلوگیری از گسترش سلاح هسته ای خواهان همۀ حقوق خود است و در برخی از موارد اجرای بندهای حفاظتی این پیمان را مطالبه کرده است.

انتقاد به دلیل سوء قصدها

به گفتۀ جلیلی ایران نمی خواهد در ترکیه دربارۀ کنار گذاشتن غنی سازی اورانیوم صحبت کند بلکه دربارۀ خلع سلاح هزاران کلاهک رزمی قدرت های بزرگ و هزینه های بالای جنگ های خاورمیانه (که آمریکا راه انداخته) و این مسئله که چرا «برخی از طرف های مذاکره کننده با وسایل تروریستی به دانشمندان اتمی ایران سوءقصد می کنند.» تهران احتمال می دهد سازمان اطلاعات آمریکا در پشت کشتن یک فیزیکدان اتمی ایران و حمله به یک دانشمند دیگر در هفتۀ گذشته است. واشینگتن تکذیب می کند. کاترین اشتون در شروع گفتگوها این سوءقصدها را محکوم کرده بود.

* از: ریشارد دیتهِلم / در: تاگس آنتسایگر


 


احتمال ها، حمایت کننده وضعیت فعلی ایران هستند. از شب انقلاب تا امروز، هرکسی در مورد وضعیت دیگری شرط بندی می کند، بازنده به خانه رفته است. جنبش های داخلی در هر زمانی که با ارگان های اسلامی سنتی مخالفت کرده اند، فاقد عناصر کلیدی لازم برای تغییر موثر بوده اند و البته بخشی از تقصیر فقدان این عناصر در جنبش باید به حساب ایالات متحده و استراتژی اش در معامله با تهران گذاشته شود. امروز، یکبار دیگر، ایالات متحده در حال اتخاذ رویکردی مطمئن برای بازی در طرف ارگان های روحانیون است.

جنبش سبز، بزرگ ترین نیروی اپوزیسیون امیدبخش ایران، سال گذشته و به دنبال تقلب در انتخابات ریاست جمهوری متولد شد؛ انتخاباتی که باعث تضعیف آخرین امیدی شد که بسیاری از ایرانیان به دمکراسی اسلامی بسته بودند. جنبش سبز، به رهبری تعدادی از رهبران خود جمهوری اسلامی، برای اولین بار اعضای رقیب ارگان های قدیمی (روحانیون و سیاستمداران) را بر اساس این که چه چیزی باید ایده آل های دولت اسلامی باشد، روبروی همدیگر قرار داد.

اکنون بسیاری از محافظه کاران در موضع مخالفت با اعمال قدرت رهبر عظما آیت الله خامنه ای و رئیس جمهور محمود احمدی نژاد از طریق گروه های نظامی و شبه نظامی هستند. در حالی که خطوط نبرد به صورت واضح رسم نشده اند، به نظر می رسد که حدود نیمی از اعضای سنتی الیت جمهوری اسلامی به صورت مخفیانه و یا علنی، موافق این خواسته جنبش سبز یعنی فشار به ایران به سمت کمتر نظامی شدن و بیشتر در مسیر مثبت قرار گرفتن باشند، اگرچه هنوز زیر لوای انقلاب. این «پراگماتیست» ها همچنین موافق ایجاد روابط دوستی با ایالات متحده هستند.

عامل اساسی که هر جنبش برای تغییر در ایران به آن احتیاج دارد، پذیرش همگانی برای داخل دولت و نظام (محافظه کاران سنتی اداره کننده کشور) است. خیلی بعید است که تغییرات انقلابی از نوعی که در سال ۱۹۷۹ دیده شد، بدون رویدادهای فاجعه آمیز برای مردم ایران رخ دهد. تغییر باید تدریجی باشد و حتی تغییر مقاوم و پایدار باید راهی را ارائه دهد که بخشی از مسیر جدید و جبران خطاها باشد. پس مادامی که جنبش سبز با حمایت مردم ایران پیش می رود، واشنگتن باید چه نقشی را اجرا کند؟

مطمئنا، نه پیشنهادهایی همچون درخواست تغییر سیاسی در ایران و بهبود حقوق بشر که تلاش های دیپلماتیک فعلی آمریکا را پیچیده می کند. برخلاف محافظه کاران پراگماتیست ایرانی، محافظه کاران جنگ طلب که در حال حاضر در قدرت هستند، از انزوای ایران سود می برند و از بن بست های دیپلماتیک راضی و خوشحال هستند.

استراتژی سودمند دیپلماتیک سپس باید روح و روان ایرانی و سابقه تاریخی را هم درنظر بگیرد: اگر تاریخ چیزی در مورد ایران به ما آموخته باشد، این است که مداخله بیجا در سیاست ها و امور داخلی این کشور، آن هم وقتی که در حال پیشبرد دمکراسی است، در حقیقت این کشور را به عقب می راند و فقط به افراد منفی باف قدرت بروز می دهد. در نتیجه برکناری نخست وزیر محمد مصدق در سال ۱۹۵۰ برای حمایت از محمدرضا شاه پهلوی، مداخله آمریکا در اوضاع داخلی این کشور (بعضی اوقات با حسن نیت) باعث شده آمریکا مورد پذیرش همگانی قرار نگیرد و همچون واعظ ارزش های دمکراتیک باشد.

در حالی که به نظر می رسد دیپلمات های آمریکایی، اظهار عقیده های رسمی خود درباره حقوق بشر و دمکراسی را در عناوین مذاکرات روز دوشنبه با ایران در جنوا افزایش می دهند، اصرار دائم بر این مسائل در حقیقت فقط تاکیدی بر دورویی و استاندارهای دوگانه آمریکا درباره ایران خواهد بود و ابزاری را فراهم می کند برای آنانی که به دنبال متوقف کردن جنبش سبز هستند. شاید امروز نیات پرزیدنت باراک اوباما درباره دمکراسی ایرانی بهتر از چیزی است که سال گذشته بود، اما چیزهای مسلمی وجود دارند که پرزیدنت نباید به آنها دست بزند.

برعکس، متمرکز شدن بر برنامه هسته ای ایران هم برای منافع ایالات متحده در این منطقه حیاتی است و هم به ایران یک موقعیت طلایی می دهد تا یکبار دیگر به جامعه بین المللی آورده شود؛ مناسب ترین اقدام تا به ایران و سرانجام به جنبش سبز اجازه موفقیت داده شود.

امروز ایران بیشتر از هر زمان دیگری از لحاظ اقتصادی در انزوای جهانی به سر می برد. تحریم های جدید، اقتصاد این کشور را فلج کرده است اما در ایجاد هرگونه تغییر معناداری عقیم مانده است. پیغام های دیپلماتیک که به ویکی لیکس درز کرده است تصویری از انزوای ایران در منطقه را ترسیم می کند و نه تمایل همسایه ها برای همکاری با تهران. فقط ارگان های روحانیون مصرف خوبی دارند در حالی که طبقه متوسط ایران کساد است و امید کمی به آینده دارد.

در این میان، جنبش سبز هنوز با فقدان حمایت و پشتیبانی از جانب بخش های کلیدی جامعه ایرانی مواجه است. این بخش ها شامل افراد فقیری می شود که به جبران بخش عمده نیروی انسانی در سازمان هایی همچون سپاه پاسداران کمک می کنند. ایالات متحده با هدایت مذاکرات جدی (حتی در صورت منجرنشدن به معامله) با محافظه کاران جنگ طلب می تواند شکاف های ایجاد شده در این گروه را بیشتر و عمیق تر کند. این اتفاق برای جنش سبز سودمند خواهد بود و ممکن است بخش های بیشتری از جمعیت را به سمت آنها بیاورد. این امر تا اندازه ای توضیح می دهد که چرا جنگ طلب ها نسبت به مذاکراه بسیار بی تمایل هستند.

همین طور تعامل ایالات متحده نباید به سادگی بر اساس مشروعیت و پذیرش همگانی و یا رفتار حقوق بشری رژیم فعلی ایران باشد بلکه این تعامل باید بر اساس منافع واقعی و متقابل ایالات متحده و ایران به عنوان ملته ا باشد. ایران هرگز قبل از این شاهد چنین سطحی از جور شدن نارضایتی عمومی و متلاشی شدن ارگان روحانیون با یکدیگر نبوده است. برای جنگ طلب ها، نادیده گرفتن هویچ ها در معامله مستقل هسته ای سخت خواهد بود و پتانسیل بازکردن ایران به سوی دنیا را خواهد داشت.

اقدام مستقیم آمریکا برای تقویت اپوزیسیون ایران و انزوای ارگان در قدرت این کشور، به شکست منجر می شود همانطور که پیش از این شده است. بهترین کمک برای بیرون راندن رژیم فعلی از قدرت می تواند کمک های غیرمستقیم باشد؛ برقراری ارتباط بین دیپلماسی و حقوق بشر، احتمالا زمینه ساز شکست هر دوی اینها خواهد بود. مدافعان تغییر در ایران باید از مذاکرات قوی با ایران حمایت و پشتیانی کنند. در همان حالی که با پذیرش همگانی، اپوزیسیون سبز تقویت می شود و از درون به رژیم فشار وارد می کند، نقش آمریکا نیز نباید تغییر کند.

* از: علی عزت یار / در: دیلی استار

علی عزت یار، وکیل آمریکایی است که در پاریس مشغول فعالیت است. او و نویسنده و مشاور مسائل ژئوپلتیک مرتبط با خاورمیانه است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته