ندای سبز آزادی: پس از انتشار سخنان محمد خاتمی درباره شرایط شرکت اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس، نمایندگان اصولگرا واکنشهای تندی به این سخنان رئیس جمهوری سابق ایران نشان دادهاند.
نمایندگان حامی دولت، آقای خاتمی را یکی از «سران فتنه» بر شمرده و گفتهاند که او «جایی در نظام ندارد».
محمد خاتمی روز یکشنبه پنجم دی در دیدار با نمایندگان اصلاحطلب مجلس (فراکسیون خط امام) گفته بود که اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات مجلس آینده خواستار «پایبندی همگان به قانون اساسی، آزادی زندانیان سیاسی و فراهم شدن زمینه برگزاری انتخابات سالم و آزاد» هستند.
در واکنش به این سخنان، روزنامه جوان، از رسانههای حامی دولت آقای احمدینژاد، محمد خاتمی را «محوریت سناریوی جدید علیه نظام» و فعالیتهای او را «فشار به نظام و باجگیری» نامید.
این روزنامه، از منتقدان و مخالفان دولت دهم به عنوان یک «فرقه» نام برده که به نوشته این روزنامه «از اختلافهای بین قوا بهرهبرداری سیاسی میکنند تا بتوانند روی موجهای آینده سوار شوند و برای این کار خاتمی را گزینه مناسب برای فعال ساختن اصلاحطلبان متفرقشده دانستهاند».
شرط برای خاتمی: اصلاح مواضع درباره اعتراضها
در همین حال علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرای مجلس گفت: آقای خاتمی ابتدا باید مواضع خود را در خصوص اغتشاشات سال گذشته و سران فتنه بهطور شفاف اعلام کند و بعد انتظار داشته باشد مردم صدای او را بشنوند.
حمید رسایی، نماینده حامی دولت نیز گفت: چنانچه وی بخواهد صداقت خود را در خصوص حمایت یا عدم حمایت از نظام اسلامی نشان دهد باید نسبت به کارهایی که در دوره وی انجام شده و مقدمه کودتای سال گذشته بوده است، پاسخگو باشد.
این نماینده اصولگرای مجلس همچنین از دیدار نمایندگان اصلاحطلب مجلس با خاتمی انتقاد کرد و این فراکسیون را «تحت تاثیر مهدی کروبی، میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی» دانست.
اسماعیل کوثری، نايب رئيس كميسيون امنيت ملی مجلس و نماینده حامی دولت، از آقای خاتمی با عنوان یکی از «سران فتنه 88» نام برد و گفت: خاتمی موضع خود را نسبت به دشمنان، فتنه، نظام، ولايت و قانون اساسی صريحا اعلام نكند نمیتواند جايی در بين ملت و نظام داشته باشد.
مقامات جمهوری اسلامی، بارها اعتراضهای پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد 88 را «فتنه» خوانده و چهرههای سیاسی حامی این اعتراضها از جمله مهدی کروبی، میرحسین موسوی و محمد خاتمی را «سران فتنه» بر میشمرند.
غلامعلی حداد عادل، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و نماینده اصولگرا درمورد حضور احتمالی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس آینده اعلام کرد: بايد صبر كنيم ببينيم كه آينده چه پاسخی در اين باره میدهد و ملت چه تصميمی میگيرد.
رئیس مجلس هفتم، از منتقدان دولت و معترضان به انتخابات ریاست جمهوری دهم با عنوان «فتنهگران» نام برد که به گمان او اعتراض خیابانی این افراد در روز عاشورای سال گذشته «انتخابات و رایگیری نبوده بلکه دعوا بر سر اسلام است و به همين علت آنها با اين تشخيص به ميدان آمدند».
ششم دی ماه (روز عاشورا) سال گذشته، نیروهای امنیتی و پلیس ایران در خیابانهای مرکزی تهران با مخالفان دولت و معترضان درگیر شدند و براساس گزارش فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در این درگیریها پنج نفر کشته و 300 نفر زخمی شدند.
دشب پیش از آن نیز گروهی از افراد با لباس شخصی، به سخنرانی محمد خاتمی در حسینیه جماران در تهران یورش بردند و به این ترتیب سخنرانی آقای خاتمی نیمهتمام ماند.
«خاتمی بگوید تقلب نشده است»
به جز شماری از نمایندگان اصولگرای مجلس، برخی از چهرههای سیاسی دیگر اصولگرا و رسانههای آنان نیز از سخنان او انتقاد کردهاند.
محمدنبی حبیبی، دبير كل حزب موتلفه اسلامی که یک تشکل اصولگراست، دیدار فراکسیون اصلاحطلبان مجلس با محمد خاتمی را «یک نقطه ضعف عمده» دانست.
آقای حبیبی به رئیس جمهوری سابق ایران توصیه کرد که «اگر میخواهد داخل نظام اسلامی بماند، باید خیلی صریح اعلام كند كسانی كه ادعای تقلب در انتخابات كردند، ادعای آنها نادرست است».
مصطفی حضوری، مسئول سياسی بسيج دانشجويی دانشگاه امام صادق، آقای خاتمی را از همکاران «سران فتنه» نام برده و گفته است: اگر این افراد بخواهند به دامن نظام اسلامی برگردند و مقبوليت پيدا كنند بايد اشتباهات گذشته خود را در دوره اصلاحات و پيش و پس از انتخابات رياست جمهوری سال 88 به صورت عملی جبران كند.
محمدرضا كاشفی، عضو «شورای تبيين مواضع بسيج دانشجويی دانشگاههای تهران بزرگ» نیز آقای خاتمی را «نقشآفرین پازل دشمن» نامیده و گفته است: به خاتمی هشدار میدهيم كه دست از اعمال منافقانه بردارد و به ميان ملت مسلمان، انقلابی و آگاه ايران بازگردد.
منبع: مردمک
ندای سبز آزادی: با گذشت 30 روز از بازداشت غیر قانونی ساجده کیانوش راد وی تاکنون تنها 2 بار تماس تلفنی داشته و هنوز اجازه ملاقات با خانواده برایش فراهم نشده است. با توجه به اینکه ساجده کیانوش راد قبل از بازداشت تحت نظر پزشک بوده و به دستور پزشک نیاز به استراحت مطلق و استفاده از داروهای خاص در طول دوره درمان را داردنگرانی های بسیاری در خصوص وضعیت جسمانی وی ایجاد شده است. به گفته مسئولان زندان اوین ایشان ممنوع الملاقات می باشد .درهمین حال مادر ساجده نامه سرگشاده ای خطاب به رییس قوه قضائیه نگاشته است.
به گزارش نوروز متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
جناب آقای صادق لاریجانیریاست محترم قوه قضاییه
با سلام، حضور شما در راس قوه قضاییه و انجام برخی تغییرات، از جمله عزل قاضی مرتضوی از متهمان اصلی جنایات کهریزک امیدی هر چند اندک، در دلها بوجود آورد. اما ادامه و یا حتی تشدید دستگیری ها و بازداشت ها بر نگرانی دوستداران انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی که یادگار حضرت امام خمینی(ره) است افزود.آقای لاریجانی فرزند من و جمع زیادی از زندانیان تحصیل کرده و پاک و معصوم این سرزمین متاسفانه به دلیل نگاه تند و سخت گیرانه، امروز باید در گوشه های زندان باشند و خدا می داند چه آسیب های روحی و روانی عظیمی بر آنها وارد می شود. براستی جرم آنان چیست؟ باور کنید حداکثر جرم بسیاری از آنها آزاد اندیشی است و آزاداندیشی نعمتی است که خدا، اسلام و انقلاب اسلامی به ملت بزرگ و مبارز ایران ارزانی داشته است.نمی دانم شما تا چه حد در مسائل و فعالیت های قبل از انقلاب حضور داشته اید، اما می دانم بدلیل حضور در بیت علم و فقاهت و اینکه خود عالم مجتهد و برجسته ای هستید، حتما شنیده و خوانده اید که مردم در زمان طاغوت چه می خواستند.آقای لاریجانی مردم آزادی می خواستند. البته تصور اکثر مردم آن بود که حکومت اسلامی بهترین حکومت در دادن آزادی به مردم است. و نباید این باور از بین برود. این را هم اضافه کنم تا نگویید و نگویند آزادی یعنی بی بند و باری و فساد!!!!آقای لاریجانی در پیش از انقلاب شاه مانع نماز خواندن، مسجد رفتن، مشهد و قم و مکه رفتن نبود. شاه مخالف تشکیل و گسترس حوزه های علمیه نبود، با علما دیدار می کرد، حتی گاهی موسسات دینی را راه اندازی می کرد. پس در زمان شاه می شد دیندار هم بود. از طرف دیگر انواع مراکز فساد و فحشا نیز وجود داشت گاهی مشروب فروشیها از کتاب فروشی ها بیشتر بود. از این جهت نیز همه گونه آزادی بود پس از این جهت هم مردم در زمان شاه آزاد بودند و کسی مانع آزادی آنها نبود. پس هدف این مردم از شعار آزادی چه بود؟؟؟؟در زمان شاه مردم می توانستند دیندار یا غیردیندار باشند. می توانستند مذهبی یا غیرمذهبی باشد، می توانستند با حجاب یا بی حجاب باشند، اما با همه این آزادی ها، آزادی یک چیز را نداشتند و آنهم آزادی بیان و انتقاد و مخالف با حکومت بود.سوال من این است آیا مردمی که یک صدا پیش از انقلاب فریاد می زدند آزادی آزادی آزادی به دنبال آزادی فحشا و فشاد و بی بند و باری بودند، آیا دنبال آزادی به مسجد رفتن، نماز خواندن، حج رفتن، عزاداری برپا کردن و ... بودند یا مقصود آنها از آزادی، آزادی سیاسی و حق انتقاد بر علیه حکومت و استبداد حاکم بودند.آقای لاریجانی امروز نیز جوانان خواستار آزادی در چارچوب قانون اساسی هستند. ممکن است شما را قبول داشته یا نداشته باشند. ممکن است رئیس دولت را قبول داشته یا نداشته باشند اما یک چیز مسلم است و آن اینکه اکثر جوانان خواستار آزادی و حق انتقاد از مسولان هستند.آقای لاریجانی مگر فرزند من ساجده و بسیاری از جوانان دیگر چه کرده اند؟؟؟ که امروز با اتهام سنگین امنیتی با آنها برخورد می شود؟؟؟ چرا دامان رحمت اسلامی پهن نمی شود؟؟؟چرا درهای زندان گشوده نمی شود؟ چرا بجای گسترش محبت دائما بذر نفرت و دشمنی پاشیده میشود؟؟؟آقای لاریجانی آیا تصور درد و اندوه و بی پناهی زنان، مادران و فرزندان خانواده های زندانیان سیاسی و بی خوابی های آنها در فراق عزیزانشان شما را به فکر فرو نمی برد؟؟؟ آیا امکان خواب آسوده را از شما نمی گیرد؟؟؟آیا جنایات کهریزک آنهم با فرزندان مسلمان این جامعه را کمتر از خلخال ربودن از پای یک زن یهودی می دانید؟؟؟به قول علی(ع) اسوه آزادی و عدالت، اگر مسلمانی در این شرایط از غصه دق کند و بمیرد، نباید او را نکوهش کرد. ما را چه شده است و به کجا می رویم؟؟؟آقای لاریجانی 30 روز است دخترم را ندیده ام و در اندوه وی گاه و بیگاه ناخودآگاه سیل اشک در چشمانم روانه می شود و تنها یاد خدا و تصور اجر صابران و مشاهده خانواده های رنجیده و صبور تاج زاده، سلیمانی، سحرخیز ، میردامادی، مومنی، امین زاده، خدابخش، صفایی فراهانی، ستوده و فاطمه و ریحانه و بهاره و نازنین و ... که چندین ماه فرزندان و همسران خویش را ندیده اند، آرامم می کند.آثار جراحت های وارده بر این خانواده ها هر انسان منصفی را متحیر می کند. آقای لاریجانی فرزندان ما نه ضد نظام اند و نه بر علیه این نظام بمب و اسلحه بر داشته اند، حداکثر اقدام آنها این است که منتقد برخی از سیاست ها هستند. آیا برای متفاوت بودن و حتی مخالف فکر کردن باید به زندان رفت؟آقای لاریجانی امیدوارم با اصرار بر استقلال قوه قضائیه، و بها دادن به قضات عادل و شریفی که در قوه قضاییه کم هم نیستند و با اجرای عدالت اجتماعی، شرایط همدلی و وحدت گذشته میان نیروهای طرفدار انقلاب را در حد خود فراهم سازید.آقای لاریجانی آیا حتما باید برای فرزندان و نزدیکان دولت باید مشکلی پیش بیاید تا آنها به عمق حوادثی مثل کهریزک پی ببرند؟؟؟؟ و از درد و رنج خانواده های زندانیان سیاسی آگاهی یابند؟؟؟ همان گونه که در مورد خانواده محترم روح الامینی رخ داد؟؟؟ و تنها پس از آن بود که مسئولان به یاد بررسی فجایع و جنابات کهریزک افتادند.آقای لاریجانی آیا آه و ناله و دعا و نفرین خانواده ها را نمی شنوید؟؟ مباد آنکه دستگاه قضایی برای ما مصیبت دیدگان مصداق این ابیات باشد و کسانی به زبان حالشان بگویند:به تو حاصلی ندارد، غم روزگار گفتنکه شبی نخفته باشی، به درازنای سالیغم حال دردمندان، نه عجب گرت نباشدکه چنین نرفته باشد، همه عمر بر تو حالیبه امید دستور رسیدگی فوری برای آزادی فرزندان عزیز ایران اسلامی و آزادی دختر بی گناه و دلبندم ساجده کیانوش راد.
مادر ساجده کیانوش راد
ندای سبز آزادی: آیت الله العظمی وحید خراسانی، روز گذشته در ضمن مباحث درس خارج فقه خود اعلام كرد: اقرار و اعتراف كسی كه در زندان است، اعتبار ندارد و اگر قاضی صرفا به استناد آن قضاوت كند و حكمی دهد، آن قاضی از اهلیت و صلاحیت قضاوت ساقط می شود. همچنین اگر شخصی تهدید شود، اقرار او اثر ندارد.
به گزارش آینده ، آیت الله وحید كه در ماه های اخیر درباره «قاعده ید» بحث می كند، در جلسه روز دوشنبه (6/10/89) به نقل این روایت كه از سوی بزرگترین مفسران و محدثان اهل سنت نقل شده و در كتابهایی مانند مناقب خوارزمی، ذخائرالعقبی ثبت شده، پرداخت:
زنی باردار در نزد خلیفه دوم اقرار به زنا كرد و خلیفه دستور داد تا او را رجم كنند. حضرت امیر علیه السلام با اطلاع از این ماجرا، به خلیفه فرمود: تو بر خود این زن قدرت و سلطنت داری و بر او حكم می كنی، ولی تقصیر طفلى كه در شكم دارد چیست و چرا او را به قتل می رسانی؟ «هذا سلطانك علیها فما علی ما فی بطنها؟!» خلیفه پاسخ داد: او زناكار است! على علیه السلام فرمود: مگر نشنیدى كه رسول خدا فرمود: كسى كه پس از بلا و گرفتاری اعتراف می كند، مورد حد قرار نمی گیرد: «اما سمعت رسول الله (ص) : "لا حد علی معترف بعد بلاء"؟! »بالاخره خلیفه آن زن معترف را آزاد كرد و گفت: عجزت النساء ان تلد مثل على بن ابیطالب لولا على لهلك عمر. (زنان عاجزند كه فرزندى مانند على بن ابیطالب بزایند اگر على نبود عمر هلاك می گشت.)
این مرجع تقلید سپس افزود: كسی كه در حبس است، اقرارش اعتبار ندارد. قاضی ای كه به چنین اقراری قضاوت كند، از اهلیت قضا ساقط است. اگر تهدیدی هم وجود داشته باشد، آن اقرار اثر ندارد.
ندای سبز آزادی: حنیف مزروعی عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی در جوابیهای به سایتهای دروغپرداز الف و تابناک و مشرق اخبار منتشره در این سایتها را تکذیب نموده و پیوند دو جریان اقتدارگرایی در داخل و خارج از کشور را به آنان تبریک گفته است.
لازم به ذکر است متن جوابیه عضو جبهه مشارکت برای مدیران سایت الف ارسال شد که با عدم انتشار آن نوروز اقدام به انتشار متن کامل این جوابیه مینماید.
به گزارش نوروز متن کامل جوابیه حنیف مزروعی به شرح زیر است:
پناه می بریم بخدا از شر شیطان رجیم
" ای مومنان ، هرگاه فاسقی برای شما خبری آورد تحقیق کنید ، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان شوید" ( آیه 6 سوره حجرات ) و" ای اهل ایمان ، از بسیاری پندار ها و ظن ها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها معصیت است و نیز هرگز(از حال درونی هم) تجسس نکنید و غیبت یکدیگر را روا مدارید، هیچیک از شما آیا دوست می دارد گوشت برادر مرده خود را خورد؟ البته کراهت و نفرت از آن دارید ، و از خدا پروا کنید ، که خدا بسیار توبه پذیرو مهربان است ."
امروز سایتهای اقتدارگرای “الف " (که منتسب به آقای احمد توکلی راهیافته تهران مجلس است ) و سایت “تابناک” خبری را با این تیتر" کمک مالی آمریکا به تلویزیون اینترنتی رسا " انتشار داده و درآن آورده است :" شهرام همایون مدیر شبکه تلویزیونی "کانال یک" وابسته به طیف سلطنت طلبان، اخیراً با افشای این کمک مالی، گفت: حنیف مزروعی از اعضای حزب مشارکت با علی رضا نوری زاده وارد همکاری شده تا تلویزیون سبزها را راه اندازی نماید و در این زمینه از آمریکائی ها پول گرفت که صدای موسوی و کروبی را در آمریکا و اروپا پخش کند.
حنیف مزروعی که از گردانندگان سایت رسمی حزب مشارکت بوده، دو ماه پس از انتخابات سال 88 از کشور خارج شد و در بلژیک مستقر شد."
درباره این خبر و درجهت تنویر افکارعمومی نکات ذیل را یاد آور می شوم :
۱- در آموزه های دینی ما براینکه منبع خبر فاسق نباشد ، و اگر فاسق بود ناقل خبر باید برپایه تحقیق و مستندات خود به نقل خبر اقدام کند تا مبادا به قومی و افرادی رنجی رسد و موجب پشیمانی شود ، و اینکه از پراکنش ظن و گمان نسبت به دیگران و تجسس و غیبت و تهمت پرهیز شود ، بسیار تاکید شده است بنابراین نقل خبر رافع مسولیت نقل کننده نیست و این در مورد " سایت الف " هم مصداق دارد.
۲- هرچند پس از کودتای انتخاباتی سال گذشته و تحمیل دولت احمدی نژاد به نوعی " دروغگویی " در کشور در حال نهادینه شدن است و روزی نیست که شاهد دروغگویی از سوی دولتمردان حاکم و رسانه های رسمی و نیمه رسمی نباشیم اما دراین میان " سایت الف و تابناک " تلاش داشتهاند که چهره ای منتقد " دولت دروغ " و مدافع اصولگرایی و اخلاق اسلامی از خود به نمایش گذارد اما عملکرد این سایت در برابر سبزهای منتقد " دولت دروغ " ، در دروغ و تهمت زنی به افراد جنبش سبز تفاوت چندانی با افراد " دولت دروغ" ندارد و از اینرو نشر یک چنین خبری از این سایت غریب نمی نماید و ظاهرا برخلاف همه آموزه های دینی منبع فاسق و فاسدی چون " مشرق "و آنهم به نقل از منبع فاسق دیگری برای گردانندگان این سایت حجیت داشته است که اینگونه بی مهابا به نقل این خبر پرداخته اند.
۳- وقتی در ماههای اخیر رسانه های حکومتی همه به نقل خبری از جنتی عضو و دبیر مادائم العمر شورای نگهبان مبنی بر پرداخت یک میلیارد دلار از سوی آمریکا به رهبران جنبش سبز پرداختند و به نقل ازمصلحی وزیر" دولت دروغ " این رقم را به بیش از هفده میلیارد دلار افزایش دادند آنوقت تکلیف امثال شهرام همایون در دروغ گویی و تهمت زنی روشن است! وقتی دو روحانی در این سطح براحتی این چنین دروغ بگویند و تهمت بزنند و رسانه های رسمی نقل کنند دیگر چه انتظاری می توان از دیگران داشت که دروغ نسازند؟ و تهمت نزنند؟
۴- در خبر منتشره فقط یک گزاره درست وجود دارد و آن اینکه من عضو جبهه مشارکت بوده و هستم و دو ماه پس از انتخابات سال 88( بدلایلی که توضیحش اینجا ضروری نیست) از کشور خارج شده و در بلژیک مستقر شده ام ، و مابقی اش همه دروغ است و بدینوسیله تکذیب می شود .
اما نکته قابل تامل درساختن این خبر دروغ این است که چطور دو طیف مدافع حکومت دیکتاتوری(اصولگرایان حاکم + سلطنت طلبان) با هم منافع مشترک و صدای واحدی یافته اند که خبری کذب را اینچنین شادمانه برای خراب کردن رسانه ای سبز و اصلاح طلب پخش می کنند و باید پیوند این دو جریان اقتدارگرایی داخلی و خارجی را تبریک گفت.
می دانم که در دوران نهادینه شدن " دولت دروغ " آنهم با سوء استفاده از دین و دربازار مسگرهای تبلیغاتی که حاکمیت براه انداخته است آنچه البته بجایی نرسد فریاد است اما من به عنوان یک عضو کوچک جنبش سبز مردم مظلوم ایران همه تلاشم را برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی و شکستن سد سانسور بکار گرفته و می گیرم و درانجام این وظیفه ذره ای تردید به رغم این دورغ پردازی ها بخود نمی دهم و دعا می کنم که ایران عزیز بتواند خود را از شر این "دولت دروغ" و "دروغ پردازان داخلی و خارجی" رهایی بخشد و راه راستی و توسعه ورفاه و فردایی بهتر را درپیش گیرد تا امثال بنده هم بتواند به مام میهن بازگردد و درکنار هموطنان به زندگی و کار بپردازند .
حنیف مزروعی
هفتم دیماه ۱۳۸۹
متن خبر سایتهای مشرق، الف و تابناک:
" کمک مالی آمریکا به تلویزیون اینترنتی رسا
۰۷ دي ۱۳۸۹
مدیر یکی از شبکه های ضدانقلاب فاش کرد که 'شبکه رسا' بر خلاف منشور خود، از آمریکا کمک مالی دریافت کرده است.
به گزارش مشرق، مدیرضدانقلاب شبکه تلویزیونی " کانال یک " فاش کرد که آمریکا به یکی از اعضای حزب مشارکت برای راه اندازی " تلویزیون اینترنتی رسا " کمک مالی کرده است.
شهرام همایون مدیر شبکه تلویزیونی "کانال یک" وابسته به طیف سلطنت طلبان، اخیراً با افشای این کمک مالی، گفت: حنیف مزروعی از اعضای حزب مشارکت با علی رضا نوری زاده وارد همکاری شده تا تلویزیون سبزها را راه اندازی نماید و در این زمینه از آمریکائی ها پول گرفت که صدای موسوی و کروبی را در آمریکا و اروپا پخش کند.
حنیف مزروعی که از گردانندگان سایت رسمی حزب مشارکت بوده، دو ماه پس از انتخابات سال 88 از کشور خارج شد و در بلژیک مستقر شد.
شهرام همایون همچنین درباره این کمک های مالی به شبکه خود نیز سخن گفت و افزود: دولت آمریکا تصویب کرده مبلغ 80 میلیون دلار کمک مالی خود را به شبکه های ماهواره ای که فعالیت سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی دارند،اختصاص دهد و تاکنون مبلغی از این کمک توسط عوامل شبکه " کانال یک " دریافت شده است.
" تلویزیون اینترنتی رسا " که از نیمه مرداد سال جاری فعالیت خود را آغاز کرده، در منشور خود درباره منابع مالی این تلویزیون مدعی شده بود: منابع مالی رسا تنها از طریق کمکهای مردمی و تبلیغات خواهد بود و از هیچ دولت و یا سازمان دولتی خارجی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مطلقا کمکی دریافت نخواهد کرد!
گفته می شود مرتضی الویری که در داخل کشور حضور دارد، پیگیری های خاصی برای ارتباطات شبکه رسا برقرار کرده و به نوعی رابط این شبکه با برخی اصلاح طلبان بویژه کروبی بوده است؛ البته تا کنون الویری هیچ واکنش یا اظهارنظر رسمی در این زمینه نداشته است.
ندای سبز آزادی: آیتالله یوسف صانعی با تاکید بر لزوم احیای فرمان هشت مادهای امام و بازگشت به آن، از نقض گسترده حریم خصوصی در کشور انتقاد و تصریح کرد که در حال حاضر بر ضد این فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی، عمل میشود.
به گزارش کلمه، این مرجع تقلید نواندیش با بیان اینکه “سلولهایی که امروز در برخی جاها رایج است، هیچکدام جواز شرعی ندارد”، همچنین تاکید کرد که حبس انفرادی طولانیمدت، یا برخوردهایی همچون قرآن ندادن و روزنامه ندادن به زندانی، جواز شرعی ندارد.
آیتالله صانعی که تنها ۲۵ روز بعد از صدور فرمان هشت ماده ای امام خمینی(س) به دادستانی کل کشور منصوب شد، صدور فرمان هشت مادهای را نشانه عمق توجه امام به حریم خصوصی دانست و در عین حال تاکید کرد که: متاسفانه در مورد این فرمان هیچ کاری نشده است.
این مرجع تقلید که با سایت جماران گفتوگو میکرد، همچنین با اذعان به اینکه در دوره امام، با وجود عمل به این فرمان در اکثر بخشها، دادگاههای انقلاب تخلفاتی از این فرمان داشتند، از تلاش ناکام آیتالله موسوی اردبیلی رئیس وقت قوه قضاییه برای جلوگیری از این تخلفات خبر داد.
ایشان همچنین تاکید کرد که در حال حاضر، کاملا بر ضد این فرمان عمل میشود، و افزود: شب و نصف شب توی خانه مردم ریختن، درِ خانه مردم را شکستن و هرگونه محدود کردن افراد، مخالف این فرمان است.
گفتوگوی آیتالله صانعی با سایت جماران را بخوانید:
امام در این فرمان بیش از هر چیز دیگری به حریم خصوصی تاکید دارد. من می خواهم به این مساله بپردازیم که حریم خصوصی در اندیشه امام که از اسلام ناب محمدی اتخاذ شده، چه جایگاهی دارد؟ در حقوق مدرن به حریم خصوصی خیلی اهمیت می دهند؛ امام چه نگاهی به این مقوله دارد؟
ببینید، شما راجع به مساله حریم خصوصی فرمودید که امام عنایت دارد و به آن تکیه دارد. لکن قبل از اینکه من به این مساله بپردازم، باید بگویم بیشترین ارزش را برای حریم خصوصی، کسانی قائل هستند که در حریم خصوصی خودشان دخالت شده باشد و اساسا کل امور اینگونه است. پیامبر اسلام یتیم بوده تا بداند این کسانی که دستشان از همه جا کوتاه است، چه رنجی می کشند و چه باید برایشان کرد. پیامبر هم پدر را از دست می دهد و هم مادرش را و هم جدش را و هم عمویش را و می شود یک آدم بی پناه. اصلا یتیم در لغت یعنی کسی که دستش از همه جا کوتاه است. او بهتر می تواند رنج را بفهمد، فلذا خدا پیامبر را یتیم قرار داده است. تاکید شده مسلمانان روزه بگیرند تا آدمهایی که همیشه سیرند، درد گرسنگی گرسنگان را بفهمند.
امام در حریم خصوصی خود بیشترین رنج را دیده است. در ۱۵ خرداد ۴۲ شب به خانه اش حمله کردند و او را از خانه اش بردند و یا در جریان بعدی در ۱۳ آبان ایشان را در منزلش دستگیر کرده و بردند. امام همیشه در درسهایشان هم به حریم خصوصی عنایت داشتند و می فرمودند که اگر کسی چشمانش را به عنوان خیانت به دیگران خیره کند، ظلم کرده است. پس یکی از اسرار عنایت امام به حریم خصوصی این بود که خودش درباره حریم خصوصی خود صدمه دیده بود. دیگر اینکه در بینش فقهی و اسلامی امام که همان بینش به عنوان جمهوری متبلور شد، حریم خصوصی مردم اهمیت فراوان دارد. جمهوری یعنی اینکه توده مردم نظر بدهند امام به مردم عنایت داشته و به حقوق آنها توجه داشته است. حقوق خصوصی یکی از حقوق اولیه انسان است و حیات و حق مسکن و حق آزادی بیان، حقوق خاصی دارد. امام فرمود جمهوری یعنی اینکه مردم رای بدهند و واقعا آزادانه رای بدهند و بعد در چارچوبه این جمهوری، قوانین اسلام پیاده شود. عقیده امام این بود که قوانین اسلام می تواند مصوبات جمهوری را تایید کند و به نتیجه برساند. البته این سوال مطرح است که چرا امام مساله مجمع تشخیص را مطرح نمود، برای اینکه کشور درگیر جنگ بود و جامعه آن روز، جامعه ای نبود که امام بتواند آن حرفها را بزند. مثلا امام زمانی دو تا مساله مطرح کرد، یکی راجع به شطرنج و دیگری راجع به مساله منابع زیرزمینی که به خاطر همین دو مساله، با امام (سلام الله علیه) چه ها که نکردند.
شرایط آن دوران غیر از امروز است که بنده می نشینم و مسائلی را بیان می کنم که دانشجوی دکتری حقوق می گوید حداقل ۲۰۰ مورد فتوای متفاوت با دیگر فتاوای مراجع فعلی صادر کرده اید. دارم می گویم و منتشر می شود و طرفدار هم دارد و لذا با آن دشمنی هم می شود. اما در سالهای اول انقلاب شرایط مثل امروز نبود، همانگونه که امام در مسأله ای در مورد طلاق پس از بیان نظر خود می فرماید «و اگر جرأت بود مطلب دیگری بود که آسانتر است!» اما امروز بنده به عنوان شاگرد امام دارم این حرفها را می زنم و جرات آن را هم دارم و طرفدار هم دارد.
عنایت امام به حریم خصوصی بر اساس برداشت او از اسلام بود، برای اینکه می دید که فقه اسلامی درباره آن چه می گوید. در اسلام حکم کسی که به خانه کسی حمله کند و چشمش به خانه کسی باشد و امنیت مسکن فردی را تضییع کند، معلوم است. بنده نظر امام را بالاتر می یابم. در حریم خصوصی، مخصوصا نسبت به مسکن، مسائل جدی مطرح است. از عبارات امام اینچنین برداشت می شود که هیچکس حتی قاضی هم حق ندارد دستور ورود به خانه کسی را صادر کند. از عبارات امام استفاده می شود حتی قوه قضاییه هم حق ندارد دستور ورود به خانه افراد را بدهد. در بند ۶ می نویسند «هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند.»
استثنا ندارد. نمی گوید مگر با حکم قاضی. تاکید می کند؛ هیچکس. امام ادامه می دهد: «یا برای کشف گناه و جرم هرچند گناه بزرگ باشد, شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند.»
اگر امام مدعی بود که اسلام می تواند جامعه را اداره کند، مقصود او این اسلام است که می گوید امروز خیلی از این مسائل در دنیا به صورت قانون است. اگر کسی بخواهد کنترل کند و نوار گوش کند و شنود کند، در دنیا مورد اعتراض شدیدی است که امام هم درباره آن سخن می گوید، اینها همه اسلام است: «تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی می باشد.»
این به طور کلی حقوق همه افراد است و هیچ قیدی به آن نخورده است، قید نخوردن در کلمات امام بر اساس متن روایات و متن موازین اسلام است و امام چیزی از خودش نگفته است. همه اینها را می شود در متون فقهی کشف کرد و برای آن دلیل فقهی آورد. این فرمان، قید نخورده «هیچ کس» یک اصطلاح عام است یعنی هیچ کس حق ندارد، نه عالم، نه مجتهد، نه قاضی، نه ولی فقیه و نه کارگر جزء و نه هیچ کس دیگر. این هیچ کس هیچ قیدی نخورده است، امام نگفتند مگر با حکم قاضی.
اما در جای دیگر استثنائاتی آورده است. امروزه بیشتر به آن استثنائات اشاره می شود.
جالب این است که قید در بند هفت بیان شده است. باز تاکید می کند «آن چه ذکر شد و ممنوع اعلام شد, در غیر مواردی است که در رابطه با توطئه ها و گروهک های مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است که در خانه های امن و تیمی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و ترور شخصیت های مجاهد و مردم بی گناه کوچه و بازار و برای نقشه های خراب کاری و افساد فی الارض اجتماع می کنند و محارب خدا و رسول می باشند.»
فقط یک استثنا دارد و آن خانه های تیمی است که به طور مسلحانه برای براندازی تلاش می کنند. این خانه ها، نه خانه بنده، نه خانه جنابعالی، نه خانه فلان مهندس و نه خانه فلان وزیر و نه خانه فلان عالم. به طور کلی هیچ کس نباید وارد هیچ خانه ای شود، مگر این خانه ها.
حتی درباره این افراد مسلح هم دستوراتی دارند: «با آنان در هر نقطه که باشند و همچنین در جمیع ارگان های دولتی و دستگاه های قضائی و دانشگاه ها و دانشکده ها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل ولی با احتیاط کامل باید عمل شود، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستان ها و دادگاه ها، چرا که تعدی از حدود شرعیه حتی نسبت به آنان نیز جایز نیست، چنان چه مسامحه و سهل انگاری نیز نباید شود.»
باز قید احتیاطِ کامل حتی درباره توطئه گران مسلح آمده است. تعدی از حقوق شرعیه جایز نیست. نمی شود افراد را داخل زندان کرد، به گونه ای که هوا به او نرسد. نمی شود فرد را چنان حبس کرد که حقوق اولیه او نقض شود. در احکام زندان، زندانی فقط زندانی است، نه کسی که از حقوق اولیه هم برخوردار نباشد. بهداشت او باید رعایت شود، سلامتی او باید رعایت شود. در روایت هایی آمده که اگر بناست یک فردی اعدام شود، شب قبلش به او غذا داده شود و در روایت دیگر هست که باید از هوا و غذا استفاده کند و با او باید مدارا کرد، ولو فردا محکوم به مرگ است. معنی ندارد کسی را در سلول قرار بدهیم و در آن سلول هوا نباشد.
به نظر بنده سلول هایی که امروز در برخی جاها رایج است، هیچ کدام جواز شرعی ندارد. اگر سلول به این معنا باشد که زندانی چند روزی با کسی ارتباط نداشته باشد، یک حرفی است. ولی انفرادی طولانی مدت، به علت آنکه روانشناسان آن را نوعی شکنجه می دانند، به نظر اینجانب باز جواز شرعی ندارد. اما اینکه در سلول قرآن به او ندهیم و روزنامه به او ندهیم و اگر مریض شد به دکتر نبریم، این سلول نیست. در دوره های پیشین، آقایان در زندان کتاب می نوشتند؛ از زمان شهید اول گرفته که لمعه را در زندان نوشت در حالی که فقط کتاب مختصر النافع داشت، تا امام که در ترکیه تحریرالوسیله را نوشت در حالی که نزد او نبود جز مکاسب و کتاب وسیله. دیگر بزرگان هم همین طور، مثلا جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی تفسیر راهنما را در زندان نوشت.
امام در قسمتی دیگر در ارتباط با محدوده برخورد می فرماید: «و در عین حال مأمورین باید خارج از حدود مأموریت که آن هم منحصر است به محدوده سرکوبی آنان حسب ضوابط مقرره و جهات شرعیه، عملی انجام ندهند.» می گوید شکستشان بدهید، نه کار دیگر. غیر از شکست، نباید شکنجه کرد و کار دیگری کرد.
«مؤکداً تذکر داده می شود که اگر برای کشف خانه های تیمی و مراکز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطا و اشتباه به منزل شخصی یا محل کار کسی وارد شدند و در آن جا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافی مثل مواد مخدره برخورد کردند، حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند, چرا که اشاعه فحشا از بزرگ ترین گناهان کبیره است.» ما باید اینها را نقل کنیم، اینها را باید برای دنیا نقل کرد تا هم به اسلام خدمت شود، هم به مردم خدمت شود و هم جلوی مفاسد گرفته شود.
«هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدی از ضوابط شرعیه نماید.» مسلمان در کلمات امام از باب متعارف است وگرنه معیار، انسان است و کرامت او. بنابراین حق هتاکی به هیچ کس را ندارند. حرمت همه آنهایی را که در حقوق با انسان ها قرارداد دارند و با هم زندگی می کنند، نمی توان هتک نمود. حالا حتی اگر تنها به مسلمان اکتفا کنند و بگویند امام فرمودند مسلمان. ولی باز می بینیم به دانشمندان، وزرا، علما، یاران امام و حتی نوه امام بی احترامی می کنند؛ گویا اینها را مسلمان نمی دانند!
«فقط باید به وظیفه نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند و تعدی از حدود الهی ظلم است و موجب تعزیر و گاهی تقاص می باشد. و اما کسانی که معلوم شود شغل آنان جمع مواد مخدره و پخش بین مردم است, در حکم مفسد فی الارض و مصداق ساعی در ارض برای فساد و هلاک حرث و نسل است و باید علاوه بر ضبط آنچه از این قبیل موجود است، آنان را به مقامات قضائی معرفی کنند. و هم چنین هیچ یک از قضات حق ندارند ابتدائاً حکمی صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محل های کار افراد وارد شوند که نه خانه امن و تیمی است و نه محل توطئه های دیگر علیه نظام جمهوری اسلامی, که صادر کننده و اجرا کننده چنین حکمی مورد تعقیب قانونی و شرعی است.»
اگر این فرمان هشت ماده ای اجرا شود مملکت مدینه فاضله می شود، چرا که رعایت حقوق بشر در این فرمان نهفته است .
امام در بند آخر می نویسد: «باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند و قوه قضائیه را در دادخواهی ها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند.» اینچنین می شود که ده میلیون نفر امام را تشییع کردند، چون از رفتار او رضایت داشتند. اینکه آیا الان هم مردم اینقدر راضی هستند؟ باید آزادی باشد تا ببینیم که اینچنین هست یا نه.
همانطور که گفتید همه این فرمان به توطئه قید می شود. توطئه چیست؟ امروزه خیلی ها به این واژه تکیه می کنند.
توطئه یعنی براندازی، یعنی اینکه عده ای بنشینند و تصمیم بگیرند با توسل به اسلحه براندازی کنند. از دیدگاه امام، نشستن و تصمیم گرفتن برای عوض کردن وزیر، این توطئه نیست. اینکه عده ای دور هم جمع می شوند و درباره برگزاری انتخابات حرف بزنند، توطئه برای براندازی نیست. توطئه یعنی اینکه عده ای بخواهند کل این نظام را با اسلحه از بین ببرند و نظام دیگری بیاورند. تا زمانی که مردم نظام را قبول دارند، این توطئه جرم است. تعبیر امام زیباست. توطئه را امام در بند هفت معلوم کرده است. از دید امام، براندازی زمانی توطئه تلقی می شود که با سلاح همراه باشد. بدون سلاح نباید به آنها توطئه گر اطلاق کرد.
خوارج قصد داشتند براندازی کنند، می خواستند علی حاکم نباشد. اما تا دست به اسلحه نبردند، علی کارشان نداشت و از همه حقوق برخوردار بودند.
گزینش در اندیشه امام چه جایگاهی دارد؟ یک عده هنوز هم از گزینش دفاع می کنند در حالی که امام در فرامین متعدد این مساله را رد کرده است.
گزینش برای این بود که افرادی که به ضرر اسلام و کشور حرکت می کنند و تصمیم دارند به ضرر اسلام و کشور حرکت کنند، اینها داخل نظام نیایند. اما حالا کسی فکر و اندیشه خاصی دارد، این نباید رد شود. در زمان خود امام، افکار و اندیشه های مختلف وجود داشتند و صاحبان اندیشه های متفاوت در کار بودند. مخالفان امام در کار بودند، اینجور نبود که کنارشان بزنند. گزینش به معنای این نیست که هر که با ماست، باشد و هر که با ما نیست، نباشد. گزینش برای نفع اسلام و ملت بود. همه باید باشند، ولو یکی هم یک فکر خاصی دارد. آنکه می خواهد ضرر به کل بزند، رد شود، نه آنکه مخالف نظر من است. اصلا مملکتی که قانون دارد، این حرفها را ندارد، قانون باید عمل شود. گزینش اولیه برای این بود که یک سری از افراد و گروهک ها و وابستگان به آنها به دلیل ضررشان به جامعه رد شوند. فلذا کسی که به مردم ظلم نکرده، نباید حذف شود.
حاج آقا شما بعد از صدور این فرمان به دادستانی می روید. در آن زمان، این فرمان امام چقدر در نظام قضا، هم در عمل و هم در حوزه نظری و قانونی، عملیاتی شد؟
به این پیام در دوره امام عمل می شد. فقط یک جا تخلف بود که آن هم حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی مقابلش می ایستاد و ظاهرا نمی توانست کاری بکند. آن مکان خاص، دادگاه انقلاب بود که آنجا تخلّف هایی بود و آیت الله اردبیلی هم که ایستاد، نتوانست کاری بکند. در جلساتی اعتراض می کرد و می گفت اینگونه عمل نکنید، ولی عمل نمی شد، چرایش را نمی دانم.
در کل بفرمایید که این پیام در حال حاضر که سی سال از نظام گذشته چه جایگاهی دارد و چگونه با آن برخورد می شود و چه باید کرد؟
اما چه باید کرد؟ باید کسانی که دلشان برای این مملکت می سوزد، این پیام را زیاد منتشر کنند و برنامه داشته باشند. در رسانه ها تعمیق و تشریح بشود. این قدم اول است. قدرتمندان هم باید به این فرمان عمل کنند، یعنی اینجور نباشد که هست. اینهمه تخلفاتی که در این سالها انجام گرفته، همه اینها را کنار بزنند و متخلفان را اگرنه مجازات، حداقل کنارشان بگذارند و برگردند به همان حالتی که بعد از این پیام امام در زمان امام بوده است. باید بدانیم در زمان امام مساله چگونه بوده است.
باید برگردیم به همان حالت قبل و ببینیم آن روز چگونه عمل می شد. همان گونه که آن روز عمل می شد، همانطوری عمل کنیم. البته این کار شدنی نیست، برخی از آنها شهید شده اند، برخی دیگر زندانی یا خانه نشین شده اند!
کاری که ما باید عمل کنیم و موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) و سایت جماران انجام دهد، این است که باید این فرمان منتشر بشود و بحثهای فراوانی شود، سمینارها گذاشته شود. متاسفانه در مورد این فرمان هیچ کاری نشده است. ما توقع داشتیم قانون شود و عملی بشود و اجرا شود و حالا بسیاری از بندهایش نه تنها عمل نشده، بلکه ضدش عمل شده و قانون هم نشده است. شب و نصف شب توی خانه مردم ریختن، درِ خانه مردم را شکستن و هرگونه محدود کردن افراد، مخالف این فرمان است. خلاصه اش این است که اگر امام سفارش به عمل به خلاف این فرامین کرده بود، اینقدر خلاف عمل نمی شد!
ندای سبز آزادی: عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: دولت با توجه به افزایش قیمت حاملهای انرژی باید حمایت لازم از راه اندازی مترو و خدمات عمومی به عمل آورد.
داریوش قنبری در گفتوگو با خانه ملت اظهار داشت: دولت لازم است در راستای سیاست های جبرانی، اقدامات لازم در ارتباط با کمک به شهرداری های کلان شهرها را اجرایی کند.
وی خاطرنشان کرد: باتوجه به اینکه دولت باید ۶۰ درصد یارانه ها را بازتوزیع کند یکی از بخش هایی که لازم است این بازتوزیع صرف شود شهرداری ها به خصوص تهران است.
عضو کمیسیون اجتماعی گفت: اگر دولت به خصوص وزارت کشور تسهیلات لازم را در اختیار شهرداری ها قرار ندهد خدشه ای اساسی به وضعیت آمد و شد مردم وارد می شود.
نماینده ایلام در مجلس تاکید کرد: براساس قانون بودجه سال ۱۳۸۹دولت باید تعهدات اعتباری خود نسبت به شهرداری ها را به انجام رساند.
وی افزود: اعمال برخی سلیقه ها و بی توجهی به قانون موجب خواهد شد تا ضربات اساسی به اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها وارد شود.
ندای سبز آزادی: مهدیه گلرو، فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل که از دو هفته گذشته ممنوعالملاقات بوده، با تفهیم اتهام جدیدی روبهرو شده است.
به گزارش جرس، بازپرس شعبه ۴ دادسرای اوین، اتهام جدید “تشویش اذهان عمومی” را به این دانشجوی زندانی تفهیم کرده است.
در همین هفته مجید توکلی و بهاره هدایت دو فعال دانشجویی دربند نیز با تفهم اتهام جدید روبهرو شدند.
گفته می شود این اتهامات ظاهرا مربوط به نامه های منتسب به این فعالان دانشجویی باشد که به مناسبت ۱۶ آذر (روز دانشجو) در رسانهها منتشر شد و در محافل دانشجویی داخل و خارج از کشور بازتاب گستردهای داشت.
ندای سبز آزادی: دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با انتقاد از ارائه نشدن تفریغ بودجه سال ۸۷ به مجلس، گفت: بررسی بودجه سال ۹۰ چگونه ممکن است در حالی که مجلس نمیتواند بر سر ارقام و ارقام بودجه سه سال گذشته چه آمده است؟
به گزارش ایلنا، محمدنبی حبیبی که در پایان نشست دبیران حزب سخن میگفت، از دولت خواست در مراحل بعدی اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، با توجه به گزارشهای دلسوزانه و نظرات کارشناسان و مقتضیات اجرای طرح، تدابیر لازم را اعمال نماید.
وی بودجه سال ۹۰ را نیز در ارتباط با هدفمند یارانهها مهم توصیف کرد و گفت: دولت و مجلس باید در تدوین بودجه سال آینده همت مضاعف و کار مضاعف داشته باشند. اعداد و ارقام باید شفاف و حقیقی باشد و از استخدام کلماتی چون “جمعی – خرجی” در احتساب منابع و مصارف به کلی پرهیز کرد.
حبیبی تصریح کرد: اکنون که قیمتها شفاف و واقعی شده است بودجه شرکتهای دولتی به ویژه شرکتهایی که در حوزه انرژی است باید شفاف و روشن باشد.
وی ادامه داد: ما همه ساله در خصوص بودجه دیدگاههایی را مطرح کردهایم و فکر میکنیم راهگشا است. امسال هم میگوییم بودجه باید با عنایت به اعداد و ارقام “تفریغ” سامان یابد. از نقض اصول ۵۲ و ۵۳ و ۴۴ و ۴۵ در بودجهبندی و بودجهریزی پرهیز کرد.
حبیبی گفت: با هدفمندی یارانهها فروش نفت در داخل شکل واقعی به خود گرفته است و با پرداخت وجه فروش نفت خام در داخل به قیمت فوب خلیج فارس بخشی از منابع مربوط به انفال احیاء میشود. ما از دولت و مجلس میخواهیم در بودجه سال آینده یک ردیف درآمدی به نام انفال در نظر بگیرند و به اصل ۴۵ قانون اساسی در بودجهبندی عمل شود.
دبیرکل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به عدم ارائه تفریغ بودجه سال ۸۷ به مجلس بیان کرد: تفریغ بودجه سال ۸۷ هنوز به مجلس تسلیم نشده است و از تریبون علنی مجلس قرائت نشده است. دولت اکنون در پی سامان دادن به بودجه سال ۹۰ است. مجلس به زودی بودجه ۹۰ را بررسی میکند، سوال این است بررسی بودجه سال ۹۰ چگونه ممکن است در حالی که مجلس نمیتواند بر سر ارقام و اعداد بودجه سه سال گذشته چه آمده است.
حبیبی در پایان اظهار کرد: مجلس چگونه میخواهد اطمینان حاصل کند وفق اصل ۵۵ قانون اساسی، “هر وجهی در محل خود به مصرف رسیده” یا “هزینهها از اعتبارات مصوب تجاوز کرده یا نه” بدون داشتن چنین تصویری، بررسی بودجه امکانپذیر نیست.
ندای سبز آزادی: حکم نهایی دادگاه تجدید نظر مقداد اصغرپور دانشجوی کارشناسی ارشد برق دانشگاه سمنان که بهمن ماه ۸۸ به اتهام توهین به مقدسات نظام از طریق ارسال ایمیل، حدود ۲۰ روز در بازداشت بود، صادر شد.
به گزارش دانشجو نیوز، این فعال دانشجویی به هشت ماه حبس تعلیقی، هفتاد و چهار ضربه شلاق و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد و در تاریخ ششم دیماه خود را به زندان اوین معرفی کرد.
اتهامات وی اقدام علیه امنیت ملی، تبانی علیه امنیت داخلی و توهین به مقدسات و ارکان نظام اعلام شده است.
وی در دوره ی کارشناسی دانشجوی دانشگاه ارومیه بود و از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشکده فنی این دانشگاه به شمار می آمد.
ندای سبز آزادی: فخرالسادات محتشمی پور، همسر سید مصطفی تاج زاده یکی از هفت شاکی از عوامل کودتای انتخاباتی، در چهل و هشتمین عریضه خود به دادستان تهران، خطاب به وی نوشت: من از وقتی پای سخنان حکیمانه و متقیانه آیة الله دستغیب آن فقیه عادل شیرازی نشسته ام خیلی برای شما نگرانم و راستش دلم برایتان می سوزد. من دوست ندارم شما را که هرچه نباشد آن سابقه دفاع از ملک و دینتان ارجمندی خود را هنوز دارد، در لبه پرتگاه جهنم ببینم. شما و معدود قضاتی که حکم بالادستی ها را اجرا می کنید و دائم از تحت فشار بودن خود می نالید!
متن این عریضه که نسخه ای از آن در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است را در ادامه بخوانید:
به : دادستان تهران
از : یکی از ستم دیدگان عصر عاشورای ۸۹، همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
یا من خلق فسوّی یا من قدّر فهدی یا من یکشف البلوی یا من یسمع النجوی یا من ینقذالغرقی یا من ینجی الهلکی
سلام آقای دادستان!
این ادعیه ما به راستی چقدر آرام بخش است چون انسان به قدر ظرفیت وجودی اش می تواند از آن سیراب شود. بی شک این میزان اثربخشی از آن روست که از زبان بزرگانی جاری شده که دنیا را به اهل آن واگذاشته و خود را یکسره به دریای رحمت لایزال ایزدی سپرده اند. هر چه هست یادگاری نیکوست برای ما. خصوصا در این دوره بلا به دست بندگان عصیانگر خداوند بی انباز و ما نیز تنها دست نیاز به درگاه بی نیاز او دراز می کنیم و به مدد همین ادعیه پرمغز ونغز، مستغنی می شویم از غیراو. شما هم گاهی وقت کردید بخوانید شاید یادتان بیاید مقامتان را در برابر پروردگارتان. شاید همه بزرگی و تبختر و تکبری که می فروشید به بندگان مظلوم و مضطرّ خدایتان ناگهان در برابر عظمت و کبریای او کراهت و زشتی اش در همین سرای فانی بر خودتان نمایان شود. خدا ارحم الراحمین است و اگر اراده کند دل های ما مظلومان را نیز نرم می کند در برابر سختی هایی که امثال شما در سمت قاضی مملکت اسلام بلکه دادستانش بر ما روا می دارید. خدا را بلند مرتبه بشمارید و ایمانتان را به او محکم کنید. چه بسا رحمتش شامل حالتان شود و بازگشت به راه او که همه خیر است و بخشایش و رحمت، دل ها را به هم نزدیک کند و گذشت و ایثار باز هم معجزه کند و بشود آن چه خدا دوست می دارد.
آقای دادستان!
یادتان هست روزهای اولی که در عوض دادستان کودتا مقام گرفته بودید و هیچ رقم رخصت دیدار ما مظلومان و شنیدن سخنان و دردهایمان را از مصائبی که بر اثر کودتا برما رفته بود نداشتید؟ یادتان هست که من در یکی از ملاقات ها با اعضای محترم کمیسیون حقوق بشر اسلامی که اساتید شما هستند و خبره مباحث حقوقی و بعضا فقهی، وقتی گله کردم که دادستان قبلی را با همه رذالت هایش لااقل می شد ملاقات کرد ایشان که نیامده درب را بسته و تنها از ما بهتران اذن دخول به محضرشان را دارند، آن زمان شما برآشفته شدید که چرا با کسی چون مرتضوی قیاس شده اید؟ آیا هنوز آن حساسیت ها را دارید یا مقام فعلی دادستان کودتا برایتان مقبول است و توجیه شده اید؟ شما توجیه شده اید آقای دادستان که درب اتاقتان را بسته نگاه می دارید و گوشتان را و چشمتان را و دلتان را که خداوند گشوده آفریده است به روی همه مهربانی های عالم بسته نگاه می دارید؟ شاید شما توجیه شده اید که دیگر هیچ گونه حساسیتی نسبت به همه زشتی هایی که دیروز در زمان سلفتان می شد و اینک به فرمان شما می شود نشان نمی دهید. آقای دکتر! مرتضوی لااقل ظاهر امر را رعایت می کرد و لبخند می زد و خانواده ها را یکی یکی به اتاقش راه می داد و برای این که قدرت و استقلالش را نشان دهد مرقومه ها را امضا می کرد و مقامات امنیتی موازی و غیرموازی هم برای حفظ ظاهر دستوراتش را اجابت می کردند و نمی دانم شاید هم اختیارات مطلقه ای که در زمان خود گرفته بود راه هایی را برایش باز می کرد. او لااقل به تهدید خانواده ها بسنده می کرد و مزاحمت هایش بیشتر روحی روانی بود تا واقعی و فیزیکی. اما در زمان شما علاوه بر تهدید و ارعاب و برهم زدن آرامش و امنیت خانواده ها، احضارها و صدور احکام بازداشت و دستگیری های شبانه وسط خیابان اعضای خانواده ها و دور از مادر و پدر گذاشتن بچه های خردسال دارد امری عادی می شود.
آقای دادستان!
من از وقتی پای سخنان حکیمانه و متقیانه آیة الله دستغیب آن فقیه عادل شیرازی نشسته ام خیلی برای شما نگرانم و راستش دلم برایتان می سوزد. من دوست ندارم شما را که هرچه نباشد آن سابقه دفاع از ملک و دینتان ارجمندی خود را هنوز دارد، در لبه پرتگاه جهنم ببینم. شما و معدود قضاتی که حکم بالادستی ها را اجرا می کنید و دائم از تحت فشار بودن خود می نالید! به خود آیید برادرجان به خود آیید. این دو روزه دنیا ارزش این قدر تن به فرامین و اوامر ستمکاران دادن را ندارد به خدا به پیامبر صلح عیسی مسیح(ع) به پیامبر صبور بنی اسرائیل به پیامبر رحمت محمد (ص) به همه اولیاء الله ارزش ندارد که شما هی دل مادران را خون کنید با بازداشت بچه های معصومشان و هنوز جرمی ثابت نشده فرمایشت کنید که این ها اخلال در امنیت ملی کرده اند ویا قرار بوده است که بکنند و قصاص قبل از جنایت کنید. بس است برادر بس است این همه آب به آسیاب دشمن ریختن. چه شده که پس از تنها سی و دو سال از پیروزی مردمی ترین انقلاب جهان همه فرزندان این انقلاب و نسل سومش ضد امنیت شده اند. ضد کدام امنیت؟ امنیت چه کسی؟ بس است برادر بیش از این خون به دل این مادران نکنید و باریدن سرشک غم کودکان خردسال را موجب نگردید و قهقهه مستانه دشمنان این دیار اهورایی را از بی تدبیری های خود در راهوار کردن مسیر مقابله و عداوت آنان به عرش نرسانید. تاکی بر شاخه نشستن و بن بریدن؟ بس است خدا را.
و هو بمن اراده علیم
فخرالسادات محتشمی پور
بیست و دوم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با هفتم دی ماه ۱۳۸۹
پانزدهمین شماره قلم سبز منتشر شد
برای دانلود این شماره اینجا کلیک کنید
ندای سبز آزادی: چاپ نام خلیج فارس در یك كتاب كویتی، شیخ احمد الفهد ، معاون نخست وزیر در امور اقتصادی و وزیر مشاور دولت در امور توسعه و مسكن سازی كویت را كه شیعه نیز می باشد، دچار دردسر كرد.
بنابر این گزارش در حالی كه عبدالله سهر ، مدیر كل سازمان آمار كویت در گفت وگو با العربیه گفت كه سازمان متبوعش به اشتباه كتابچه ای را منتشر كرده كه در آن نقشه ای با نام انگلیسی پرشین گلف درج و بلافاصله این كتابچه جمع آوری شده ، اما صدور بیانیه ای استیضاحی از سوی یك عضو پارلمان كویت بحث را به درون محافل سیاسی و اجتماعی كویت برد.
ولید طباطبایی نماینده سنی پارلمان كویت عنوان كرد كه چگونه دولت كویت مسوولیت منصبی مهم و نقش آفرین در روند توسعه كشور را به كسی واگذار می كند كه در چاپخانه سازمان متبوعش نام خلیج فارس چاپ و منتشر می شود؟
طباطبایی كه از چاپ نام خلیج فارس در نقشه ای به زبان انگلیسی در كتابچه اللمحه الاحصائیه آشفته شده ، خواهان شناسایی خاطیان و مسببان این امر و مجازات قانونی آنان نیز گردیده است.
همچنین هواداران "جمعان حربش" عضو افراطی پارلمان كویت برخلاف قوانین این كشور در خیابان های اطراف پارلمان تجمع كرده و علیه دولت شعار دادند ، كه این تجمع به درگیری با پلیس انجامید.
مطبوعات كویت نیز امروز نوشتند: دولت كویت به همین دلیل در آستانه استیضاح است.
ندای سبز آزادی: نایب رئیس شورای شهر تهران گفت: «ما از آلودگی هوا گلایه می کنیم دوستان برای ما اکسیژن را تعریف میکنند، وقتی از ناایمن بودن ساختمانها میگوییم تعریفی از خطر برایمان ارایه می دهند انگار کسی به فکر جان مردم نیست.»
به گزارش خبرنگار مهر، نایب رئیس شورای شهر تهران در جلسه امروز شورا طی تذکری به سخنان معاون شهردار که در پاسخ به گزارش شکیب در خصوص مشکلات بافتهای فرسوده و عدم ایمنی ساختمانهای شهر تنها به گفتن من هم این مشکلات را قبول دارم بسنده کرد، گفت: «همه ما اعتراض داریم و اگر مقابل این اعتراضها پاسخگویی وجود نداشته باشد انتقال مشکلات فقط یاس و ناامیدی به دنبال خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «ما از آلودگی هوا گلایه می کنیم . دوستان برای ما اکسیژن را تعریف میکنند. وقتی از ناایمن بودن ساختمانها میگوییم تعریفی از خطر برایمان ارایه می دهند انگار کسی به فکر جان مردم نیست.»
ندای سبز آزادی: نماینده شازند در نطق امروز خود در صحن علنی مجلس، موسوی، کروبی و خاتمی را فتنه گران یزید صفت و آمریکا سرور نامید و گفت: پس از بی حرمتی یزیدیان به حریم دین در روز عاشورا و تکرار آن از سوی منافقین در آغاز دهه ۶۰، سومین جنایت توسط پلیدترین افراد و رهروان آنها در سال گذشته رخ داد.
به گزارش خبرآنلاین، محمود احمودی بیغش با بیان اینکه فریب خوردگان، رهروان سه نفر خبیث و دیوانه، با راهنمایی آمریکا و انگلیس بودند، مدعی شد: سال گذشته زمان اذان ظهر در عاشورای سال گذشته، فتنه گران یزید صفت، چادر از سر زنان نماز گزار برداشته و نماز گزاران را به شهادت رساندند.
وی با بیان اینکه اگر ولایت پذیری مردم نبود، این حوادث تکرار میشد، ادامه داد: آفرین بر بصیرت مردم که اینچنین ولایت پذیری خود را به نمایش گذاشتند. پاسداشت ۹ دی به عنوان یک حماسه دینی و ملی باید تا ابد پویا بماند.
احمدی سپس خطاب به عدهای که خود را از اصلاحات میدانند، ادامه داد: گناه شما که حاضر به قبول جنایات این سه فتنهگر نیستید، کمتر از آنها نیست و در گناه آنها شریکید. چرا که در مهمانیهایی که برای فتنه به شکل جدید است، شرکت میکنید و هنوز سر در دامن این سه فتنه گر دارید!
در همه جای دنیا، دولت یک نهاد سیاسی است و مهم ترین مؤلفه در هر جهتگیری سیاسی دولت، مشخص کردن گرایش های توزیعی آن است. به این معنی که درجهت گیری های توزیعی دولت، چه گروههایی قرار است مورد حمایت قرار گیرند و چه گروههایی در فهرست حمایت نیستند. بر این اساس، یکی از عوامل مشخصکننده هویت دولتها، رویکرد توزیعی آنها است. اگر دولتها را در کشورهای مختلف با معیار جهتگیریهای توزیعی که دارند، مورد ارزیابی قرار دهیم، به راحتی درمییابیم که از چه اقشاری حمایت می کنند و دولت در چه گروه هایی پایگاه اجتماعی دارد. البته تعبیر دقیقتر این است که بگوییم شناخت از دولتها در گرو مطالعه رفتار آنها در زمینه سیاستهای “بازتوزیعی” است. بازتوزیع به این معنی که حمایت دولتها از یک گروه به معنی این است که منابعی در اختیار آن قرار دهد.اما طبیعی است که دولت برای این که منابع مورد نیاز را فراهم کند، باید آن را از گروههای دیگر دریافت کند. بنابراین خود به خود حمایت دولت از برخی گروهها، به معنی تضعیف گروههای دیگر است. در واقع، دولتها در عمل نهادهای بازتوزیعکننده هستند یعنی منابع را از برخی گروهها میگیرند و به گروههای دیگر پرداخت میکنند.
در کشورهای نفتی اما وضع بهگونهای دیگر است. در این کشورها، سیاست بازتوزیعی، تبدیل به سیاست های توزیعی میشود. یعنی به دلیل برخورداری این دولتها از منابع نفتی، لازم نیست دولت از گروهی منابع را بگیرد تا به گروه دیگر بپردازد. ثروت نفت، این امکان را فراهم می کند که دولت بتواند “همه” گروهها را منتفع کند. در نتیجه دولتها در کشورهای نفتی برای جلب حمایت عمومی از مزیت درآمدهای نفتی برخوردارند و میتوانند با توزیع آن محبوبیت کسب کنند.
از همین دیدگاه اگر به ایران نگاه کنیم میبینیم که در اظهارنظرها و جهتگیریهای رسمی و خط مشی های تبیین شده در اسناد و برنامههای توسعه و بودجه کشور، جمهوری اسلامی ایران گروه هدف خود را قشر کمدرآمد جامعه تعریف کرده و در نظر داشته است که این گروهها را مورد حمایت قرار دهد. اما در همین زمینه، دولت در ایران ترجیح داده ؛ به جای توجه به مقوله درآمد و تلاش برای افزایش درآمد اقشار فقیر، از ابزار قیمت استفاده کند. بنابراین در تمام سالهای گذشته از طریق پایین نگه داشتن قیمتها، سعی در حمایت از افراد کمدرآمد داشته و هدفش این بوده که کالاهای مصرفی ارزانتر در اختیار آنها قرار گیرد. اما قیمتهای پایین این پیام را به “همه” مصرفکنندگان اعم از دارا و ندار داده است که میتوانند بیشتر و بیشتر مصرف کنند.این نکته هم قابل توجه است که توزیع در برابر بازتوزیع در کشور ما بین نسلی بوده به این معنی که نسل حاضر، مستقل از این که در زمره کمدرآمدها قرار دارد یا پردرآمدها با دریافت این علامت که مجاز است بیشتر مصرف کند در عمل از سهم نسلهای آینده برداشت کرده است. بنابراین برخلاف کشورهای دیگر که دولتها هر زمان سیاست افزایش مالیات را دنبال کردهاند، گروهی را به واکنش واداشتهاند، در کشور ما به این دلیل که از نسل حاضر این منابع اخذ نشده و همه از سیاستهای توزیعی دولت بهرهمند شدهاند، به نوعی رابطه دولت – مردم بر اساس یک رابطة مالی یک طرفه از سوی دولت و مبتنی بر قیمت های پایین اداری تنظیم شده است.
اگر بخواهیم بررسی کنیم و ببینیم در ایران، چه گروههایی نفع میبرند و چه گروههایی ضرر میکنند، متوجه میشویم که هم قشر پردرآمد و هم قشر کمدرآمد، از رانت نفت بهرهمند میشوند. به طور مثال در زمینة انرژی، قشر پردرآمد جامعه از حمایت قیمتی بنزین و گازوئیل استفاده میکند و قشر کمدرآمد ازکمک قیمتی نفت سفید و گاز طبیعی بهره میبرد. در نتیجه وقتی مجموع این شرایط را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که نظام یارانهای موجود در کشور ما در یک پارادایم رابطه دولت و مردم شکل گرفته که به عنوان جزیی از یک تعادل رابطه میان دولت و مردم عمل می کند. بنابراین اکنون که قرار است قیمتها تغییر یابد، بدون این که پارادایم رابطه دولت و مردم تغییر کرده باشد، تغییری جدی در این رابطه ایجاد خواهد شد. ما نمیتوانیم تصور کنیم که در کوتاهمدت از میان نسل حاضر، گروهی منتفع و گروهی متضرر باشند. به این دلیل که منتفع شوندة اصلی اصلاحات نظام یارانهای، نسل آینده خواهد بود.در این میان، نسل موجود که دارای قدرت سیاسی است، در عمل با تغییرات گستردهای مواجه میشود که به سود او نیست بنابراین نسل حاضر به طور قطع در برابر این تغییرها قدرت خریدش کاهش مییابد و باید دید چه واکنشی به شرایط جدید خواهد داشت. نکته مهم دیگری هم وجود دارد که نباید آن را از نظر دور داشت.
معمولا دولتهایی که دست به اصلاح قیمت میزنند، باید در بهترین شرایط برخورداری از حمایتهای اجتماعی قرار داشته باشند. به این دلیل که سرمایه اجتماعی، مهمترین سرمایهای است که میتوانند برای این اصلاحات خرج کنند. بنابراین هرچه مقبولیت اجتماعی دولتها بیشتر باشد. دوران گذار از شرایط دشوار اصلاحات اقتصادی آسانتر به پایان خواهد رسید. باید در نظر داشته باشیم که تغییراتی از جنس یارانهها، به طور قطع، فشار به مردم وارد میکند و ضروری است که دولت در این شرایط، دارای بالاترین درجه مقبولیت اجتماعی باشد. از آن طرف هر چه سطح مقبولیت اجتماعی پایینتر باشد از آنجا که با تغییر نظام یارانه به رابطه مالی دولت و مردم آسیب جدی وارد می شود و عامل تعیینکنندهای هم برای تنظیم رابطة جدید وجود ندارد، ممکن است فشار مضاعفی به دولت وارد شود.
به عبارت دیگر، باید به این نکته با صراحت بیشتری اشاره کرد که در شرایط نامناسب سیاسی و شرایط متزلزل اجتماعی، دست به اقدام رادیکال اقتصادی زدن، میتواند خطرناک باشد.
نمیتوان صرفا” با تکیه بر این استدلال که بیش از دو دهه است طرح هدفمند کردن یارانهها معطل مانده و اکنون میان تصمیمگیران کشور اجماع به وجود آمده، دست به انجام این اصلاحات گسترده زد. به عبارتی، اجماع مسوولان و مدیران و تصمیمگیران کافی نیست و لازم است که مردم نیز آمادگی پذیرش این گونه اصلاحات را داشته باشند. به نظر میرسد در گذشته، اجماع میان مسوولین وجود نداشته و در عوض پایگاه اجتماعی دولت ها قوی تر بوده است. در حال حاضر پشتوانه اجتماعی دولت همچون گذشته نیست اما میان مسوولان اجماع کامل وجود دارد بنابراین باید دید ساختار رابطه دولت و مردم بر پایه چه رشتههایی پایدار مانده است. مسلماً یکی از این رشته ها، رابطه مالی دولت و مردم بوده که تابه حال از طریق یارانه برقرار می شده است.در صورتی که رشتههای دیگر رابطه مردم و دولت وضعیت مناسبی نداشته باشد و این رابطه حمایتی مالی با قطع یارانهها مواجه شود، ممکن است که عواقب اجتماعی قابل توجهی داشته باشد. نکته اصلی دیدگاه من این است که ظرف اجتماعی رابطه دولت و مردم در اتخاذ سیاستهای رادیکال اقتصادی تعیین کننده است. بنابراین پرسش اساسی این است که برداشت و تحلیل ذهنی گروههای اجتماعی که در کوتاهمدت از تغییر سیاستها زیان خواهند دید، برپایه چه نوع رابطهای با دولت شکل خواهد گرفت.
منبع: مهرنامه، شماره ششم
ندای سبز آزادی: نماینده ورامین در یک تذکر آئیننامهای هشدار داد که اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها بخش کشاورزی را به دلیل افزایش قیمت گازوئیل با خطرات جدی مواجه کرده است.
به گزارش خانه ملت، سیدحسین نقوی حسینی در پایان جلسه علنی امروز ـ سه شنبه ـ مجلس در تذکری شفاهی گفت: با اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، حوزه کشاورزی به دلیل افزایش قیمت گازوئیل با خطرات جدی مواجه کرده است.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با اعلام این که ۵۰ درصد از موتورهای آبی کشاورزان با گازوئیل کار می کنند، خاطرنشان کرد: بیشتر کارهای کشاورزان همچنین با تراکتور کار می کنند که سوخت آن نیز گازوئیل است.
نماینده ورامین با اشاره به کشت گلخانه ای که در کشور وجود دارد، اظهار کرد: این کشت های گلخانه ای به دلیل افزایش قیمت انرژی با خطر نابودی روبرو شده است و این در حالی است که پیش از این خود وزارت جهاد کشاورزی از کشاورزان خواسته که کشت گلخانه ای انجام دهند.
نقوی تصریح کرد: در حال حاضر با افزایش قیمت گازوئیل از ۱۶ به ۱۵۰ تومان برای کشاورزی در هر هکتار باید ۴۰ میلیون تومان پول گازوئیل داده شود.
وی افزود: در صورتی که گازوئیل به قیمت آزاد خریداری شود کشاورزان باید برای هر هکتار کشت؛ ۸۸ میلیون تومان پول بدهند که این امر کشت گلخانه ای را با نابودی مواجه می کند.
نماینده ورامین براین اساس در پایان پیشنهاد کرد که حداقل کشاورزان برای امسال از خرید قیمت آزاد گازوئیل معاف شوند.
ندای سبز آزادی: نماینده ناظر شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی گفت: ۳ سال است که جلسات این شورا برگزار نمیشود.
موسیالرضا ثروتی در خصوص آخرین جلسه برگزار شده شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی به خانه ملت گفت: سه سال است که جلسات شورا برگزار نشده است و به معاونت نظارت مجلس نیز اعلام کرده ایم تا برای تشکیل جلسات شورا به دولت تذکر دهد.
نماینده بجنورد در مجلس با بیان اینکه تشکیل این جلسات ضرورت و اهمیت دارد گفت: با توجه به اینکه یکی شدن صندوق های رفاه و تامین اجتماعی را در برنامه پنجم تصویب کرده ایم و سازمان تامین اجتماعی تبدیل به صندوق سازمان اجتماعی شده است و همه این موضوعات مهم است و لازم است که جلسه شورای عال بیمه تشکیل شود.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه در برنامه پنجم توسعه اعلام کرده ایم وزارت بهداشت و درمان متولی بهداشت و در مان است شرکت های بیمه باید با وزارت بهداشت و درمان همکاری داشته باشند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس افزود: همچنین در بودجه سال ۸۹ آمده است که شرکت های بیمه ملزم به پرداخت ۶۰ در صد مطالبات بیمارستانها هستند که در حال حاضر شرکت های بیمه این مطالبات را پرداخت نمی کنند و برا ی بیمارانی که به بیمارستانها مراجعه می کنند مشکل ساز می شوند.
ثروتی تاکید کرد: دولت تخلف کرده است و باید توجه بیشتری به برگزاری این جلسات داشته باشد.
ندای سبز آزادی: نماینده مردم سمنان در خانه ملت، نسبت به از دستور کار خارج شدن سوال از وزرا به دلیل نامهنگاری معاون پارلمانی رییسجمهور، اخطار و تذکر داد.
به گزارش ایسنا، مصطفی کواکبیان با استناد به اصل ۸۸ قانون اساسی و مواد ۱۹۲ تا ۱۹۵ آییننامه داخلی مجلس، با ابراز تاسف از گذشت شش ماه از در دستور کار بودن سوال از برخی وزرا و حضور نیافتن آنان در جلسه کمیسیون، گفت: در حالی که طبق قانون اساسی نباید وزرا بیش از ۱۰ روز از پاسخ به سوال نمایندگان عدول کنند ولی معاون پارلمانی رییسجمهور با ارائه نامهای به اعضای کمیسیونها در سفر استانی بودن وزرای دولت را دلیل حاضر نشدن آنان در جلسات کمیسیونها اعلام کرده و از روسای کمیسیونها خواسته تا جلسات سوال از وزرا را لغو کنند.
نماینده مردم سمنان در خانه ملت، افزود: آقای میرتاجالدینی طبق قانون باید به معاونت نظارت مجلس نامه مینوشت نه به روسای کمیسیونها، طبق تبصرههای یک و پنج ماده ۱۹۵ آییننامه داخلی مجلس حضور نیافتن وزرا در جلسات کمیسیونها به معنای وارد بودن سوال نمایندگان است.
کواکبیان از ابوترابیفرد خواست تا کمیسیونها سوال از وزرا را همچنان در دستور کار داشته باشند تا از حیض انتفاع خارج شدن سوالات، جلوگیری شود.
حجتالاسلام و المسلمین ابوترابیفرد نیز در پاسخ به نماینده سمنان، تذکر و اخطار کواکبیان را وارد دانست و افزود: مکاتبات باید با معاونت نظارت مجلس و هیات رییسه مجلس انجام میشد.
وی تاکید کرد: کمیسیونها طبق روال و برنامهریزی که انجام دادهاند سوال از وزرا را در دستور داشته باشند.
ندای سبز آزادی: مجمع فیلمسازان سینمای ایران با نگارش نامهای به رئیس قوه قضاییه، محکومیت جعفر پناهی و محمد رسول اف در دادگاه بدوی را حیرتانگیز توصیف کردند و خواستار تبرئه این دو کارگردان سینمای ایران شدند.
در این نامه که به امضای اعضای شورای مرکزی مجمع فیلمسازان سینمای ایران، شامل عزیزا… حمیدنژاد، مهدی فخیمزاده، مهرداد فرید، علیرضا داوودنژاد، مجید قاریزاده، محسن امیریوسفی، داوود موثقی، محمد احمدی، کیومرث پوراحمد، منوچهر مصربی و سیامک شایقی رسیده است، این کارگردانان و تهیهکنندگان، ضدور حکم زندان برای پناهی و رسولاف را ناشی از سوء تفاهم دانسته و خواستار تبرئه آنها شدهاند.
متن نامهی مجمع فیلمسازان سینمای ایران را به نقل از ایلنا بخوانید:
حضرت آیت الله صادق لاریجانی
ریاست محترم قوه ی قضاییه
باسلام
انتشار خبر محکومیت دو تن از کارگردانان سینمای ایران آقایان جعفر پناهی و محمد رسول اف در دادگاه بدوی، موجی از بهت و حیرت را در میان اعضای مجمع فیلمسازان سینمای ایران به وجود آورد. حیرت از این بابت است که هر دو سینماگر در سابقه فیلمسازی خود افتخارات بسیاری را برای فرهنگ، هنر و سینمای کشورمان رقم زدهاند. وجود چنین سابقهای قطعا میتواند موجبات رای برائت ایشان را فراهم کند.
ما به عنوان تهیه کننده / کارگردانان سینمای ایران که از نزدیک با نوع فعالیتها و منش فرهنگی این دو فیلمساز آشناییم و بر سوء تفاهم پیش آمده واقفیم، بر خود فرض دانستیم تا مراتب تاثر خود را از رای صادره به اطلاع شما برسانیم و امیدوار باشیم تا با درایت شما و همچنین قاضی محترم دادگاه تجدیدنظر و بر مبنای عدالت آمیخته با رافت اسلامی، حکم برائت ایشان صادر شود تا به این ترتیب نشاط و سرزندگی دوباره به میان صنف تهیه کننده / کارگردانان ایران برگردد.
با تشکر و امتنان فراوان
شورای مرکزی
مجمع فیلمسازان سینمای ایران
امضاکنندگان این نامه؛ اعضای شورای مرکزی مجمع فیلمسازان سینمای ایران شامل: عزیزا… حمیدنژاد، مهدی فخیمزاده، مهرداد فرید، علیرضا داوودنژاد، مجید قاریزاده، محسن امیریوسفی، داوود موثقی، محمد احمدی، کیومرث پوراحمد، منوچهر مصربی و سیامک شایقی است.
ندای سبز آزادی: شب گذشته سید علی اکبر محتشمی پور، رئیس کمیته صیانت از آراء مهندس میرحسین موسوی، در منزل دختر عموی خود، فخرالسادات محتشمیپور همسر سید مصطفی تاج زاده، که این روزها میزبان شخصیت های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و روحانی متعددی است، حضور یافت و ضمن کسب اطلاع از وضعیت تاج زاده و وقایع پیش آمده در روز عاشورا، از شرایط نامطلوب پیش آمده برای خانواده او و خانواده آقای نوری زاد اظهار تأسف کرد.
به گزارش ندای سبز آزادی ، همسر تاج زاده در این دیدار با تشریح روند بازداشت مجدد همسرش در پی شکایت از کودتاگران انتخاباتی براساس اسناد منتشر شده توسط خودشان، از اقدامات غیرقانونی اعمال شده علیه او سخن گفت و از اینکه در کشوری که نام عزیز اسلام را بر تارک خود دارد، هر نوع بی قانونی و ستم و زشتی به نام اسلام بر شهروندان می شود و اعتراض به آن هم از نظر حاکمیت جرم محسوب می شود، به شدت ابراز تأسف کرد.
وی تاکید کرد که همسرش که شاکی ده ساله از آقای جنتی است و اخیرا شکایت حقوقی دیگر او و دوستانش موجب خشم کودتاگران و اقدامات کینه توزانه علیه او شده، منتقد دلسوزی است که هر انسان آزاده منصفی که نوشته هایش را که در همان زمان بیماری و نقاهت دوران مرخصی نوشته است و یا مطالبی را که در ملاقات های کابینی بیان کرده، بدون تعصب بخواند، بر وارستگی، دلسوزی و درایت او آفرین خواهد گفت.
فخرالسادات محتشمی پور همچنین گفت: اگر کیهان نویسان و به خصوص آقای شریعتمداری که تاج زاده به دلیل مشابهت های بسیار با ملاعمر، نام ملاحسین را بر او نهاده، قدرت انجام مناظره با او را داشتند، خیلی حقایق و واقعیت های پشت پرده برای کسانی که هنوز شبهاتی در صداقت اصلاح طلبان منتقد دارند، روشن می شد. ولی افسوس که آقایان جاده یک طرفه ای را انتخاب کرده اند که فقط خود باید در آن بتازند و فرجام آن نیز جز نابودی نیست.
وی همچنین وقایع رخ داده در بعدازظهر عاشورای ۸۹ را لکه ننگی بر پیشانی دستگاه امنیتی و اطلاعاتی کشور دانست که هیچ نهادی هنوز جرأت پذیرفتن مسئولیت رسمی آن را پیدا نکرده، اما انتقال کاروان اسرای خانواده های زندانیان سیاسی به اداره منکرات در خیابان وزرا حداقل نیروی انتظامی را در این زمینه مسئول معرفی می کند که باید به افکار عمومی در این زمینه پاسخ گو باشد و لطمات جسمی و روحی که به بازداشت شدگان به ویژه همسر محترم آقای نوری زاد وارد آمد، جای شکایت دارد.
سید علی اکبر محتشمی پور نیز در این دیدار، با شرح سوء نیت ها و بدکرداری ها در ایجاد محدودیت برای حسینیه دارالزهرا، آن هم در ایام محرم و عزای سیدالشهداء(س)، از شیطنت های خبرگزاری های دولتی برای نشر شایعات و اخبار کذب علیه اصلاح طلبان و مخالفان دولت خبر داد و اطلاع رسانی های منظم و درست را راه مقابله با آن دانست.
وی ارتباط مستمر با علما و روحانیت و مراجع عالی قدر را امری حائز اهمیت دانست و برآشفتن ارگان کودتا را دلیل بر این اهمیت و نشانه ای برای ضرورت هرچه بیشتر آن ارزیابی کرد.
فخرالسادات محتشمی پور نیز در پایان ضمن تشکر از حضور پسرعموی خود و دلجویی او، همبستگی خانواده های زندانیان سیاسی را امری بدیهی دانست که متاسفانه مقامات قضایی و امنیتی سعی می کنند آن را هم با نگاه امنیتی بنگرند و برای خانواده ها روز به روز مزاحمت های بیشتری ایجاد کنند، که به گفته ی وی، یکی از بی شرمانه ترین آن ها بازداشت اعضای خانواده است و نمونه ای مانند فرزند آقای عرب سرخی که فرزند دوساله اش در نبود او بی تاب است، واقعا از منکراتی است که به نظر نمی آید در رژیم سابق هم مواردی چون این وجود داشته باشد.
وی ادامه داد: متأسفانه مأموریت ستاد کودتا از دستگیری – به قول خودشان – انقلاب کنندگان مخملی و سران فتنه، به سرک کشیدن در خانه شهروندان عادی و بازداشت بچه های مردم تغییر یافته است تا با ایجاد رعب و وحشت، همه را به سکوت و خودداری از نقد و نظر وادار کنند که این نه تنها کاملا مغایر قانون اساسی است، بلکه موجب وهن نظام قضایی جمهوری اسلامی در دنیاست و بهترین بهانه برای اثبات ادعای نقض حقوق بشر توسط کسانی است که به قول آقایان غرض و مرض دارند.
علیاکبر محتشمیپور نیز با آرزوی حل مشکلات کشور با صبر و استقامت مردم و پادرمیانی عقلا و مصلحت اندیشان به جای عافیت طلبان قدرت پرست، همبستگی خانواده های زندانیان سیاسی را امری قابل تقدیر دانست و برای آنان آرزوی صبر و اجر کرد.
ندای سبز آزادی: آیتالله دستغیب در دیدار با خانواده مصطفی تاج زاده، به شدت از وضع موجود کشور انتقاد کرد و گفت: چه شد که در عرض این چند سال همه چیز عوض شد و قرآن و سنّت را خاک کردند؟ کجاست احکام قضاوت؟ هیچ مرجع عادلی را پیدا نمیکنید که بگوید: میتوان با قهر از مجرم اعتراف گرفت. لذا چه در مجلس خبرگان و چه در جاهای دیگر بارها گفته و میگویم که هیچ یک از مراجع وضع موجود را تأیید و امضا نمیکنند زیرا خلاف قرآن و سنّت و قانون اساسی است.
به گزارش کلمه، ایشان همچنین با بیان اینکه وضعیت فعلی را نه جمهوری میتوان نامید و نه اسلامی، تاکید کرد: نتیجه پا گذاشتن بر قرآن و سنّت، این میشود که دست مراجع بسته شود و تهدیدات پیش آید و شکنجهها و زندانهای بیرویه ایجاد شود. وقتی دست مراجع بسته شود دست کسانی باز میشود که از قرآن و سنّت اطلاعی ندارند و دیگر از اسلام فقط یک اسم باقی میماند.
سایت حدیث سرو که به هواداران آیتالله دستغیب تعلق دارد، گزارش داد که در ابتدای این دیدار، فخرالسادات محتشمیپور، همسر سید مصطفی تاج زاده، به شرح وقایع اتفاق افتاده در روز عاشورا برای آیتالله دستغیب پرداخت و با بیان اینکه “برای استعلام از وضعیت عزیزانمان به زندان اوین رفتیم و با آن برخورد کذایی روبهرو شدیم” از روند موجود در جامعه ابراز تاسف کرد.
پس از صحبت های محتشمیپور، آیتالله دستغیب نیز با ابراز تاسف از اجرا نشدن قوانین در جامعه اسلامی گفت: در زمان شاه، اکثریت مردم چه شیعه و چه سنّی از زیر پا گذاشتهشدن احکام و قوانین اسلام ناراحت بودند، لذا به هنگام قیام امام خمینی(س) مردم با ایشان همراه شدند. امام خطاب به شاه میگفت: تو برخلاف اسلام عمل میکنی، حدّاقل به قانون اساسی که خودتان تصویب کردهاید، عمل کن.
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به اینکه اخذ اعتراف قهری از مجرم، خلاف قرآن و سنت است، تصریح کرد: هیچ مرجع عادلی را پیدا نمیکنید که بگوید میتوان با قهر از مجرم اعتراف گرفت. لذا چه در مجلس خبرگان و چه در جاهای دیگر بارها گفتهام و میگویم که هیچیک از مراجع وضع موجود را تأیید و امضا نمیکنند، زیرا خلاف قرآن و سنّت و قانون اساسی است.
ایشان در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به دفاع مشروع طلاب و اصحاب مسجد در روز قدس و اینکه اخیرا احکام سنگینی برای چند نفر از طلاب صادر شده، به خاطر دفاع بحقی که از خود در برابر حمله مهاجمان کردند، افزود: آیا میتوان به کسی که میگوید بر طبق قانون اساسی عمل کنید، بگویند: تو و امثال تو سران فتنه هستید. یا اینکه بگویند مسجدتان، مسجد ضرار است و طلاب مشغول به تحصیل در آنجا، فتنهگر و آشوبطلب هستند و باید محاکمه شوند و باید تبعید شوند و شلاق بخورند و به حبس بروند؟!
اشاره این مرجع تقلید به موضوع احضار و محکومیت سه نفر از طلاب و شاگردان ایشان در دادگاه ویژه روحانیت به حبس و تبعید و شلاق و پرداخت جزای نقدی است.
مشروح سخنان این مرجع تقلید مقیم شیراز در دیدار با خانواده مصطفی تاج زاده، در ادامه میآید:
آنچه از مردم کشورمان در مقابل محمّدرضاشاه و رضاخان، سراغ داریم این است که اکثریت مردم چه شیعه و چه سنّی از زیر پا گذاشتهشدن احکام و قوانین اسلام ناراحت بودند، لذا به هنگام قیام امام خمینی(س)، مردم با ایشان همراه شدند. امام خطاب به شاه میگفت: تو بر خلاف اسلام عمل میکنی، حدّاقل به قانون اساسی که خودتان تصویب کردهاید عمل کن. امام در زمان شاه میگفت: مذهب در ایران دیگر رنگی ندارد.
قیام این مرجع، نمودار این بود که ما شاه را نمیخواهیم، ما احکام اسلام را میخواهیم، ما عمل به سیره پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام را میخواهیم.
از سال ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ مردم همگی نسبت به امام شناخت داشتند و میدانستند این شخص از قرآن و سنّت فراتر نمیرود و به دنبال او قیام کرده و به پا خواسته بودند، با این حال امام به دنبال محوریت خود نبودند و فرمودند: باید قانون اساسی نوشته شود و بر طبق آن عمل شود. لذا از هر شهری نمایندگانی برخاستند تا قانون اساسی نوشته شود، آن هم کسانی که مرجعیت آنها محرز شده بود؛ اشخاصی همچون آیات عظام منتظری، بهشتی، دستغیب، صدوقی رحمهم الله و… که همگی مجتهد بودند و همه همّ و غمّشان این بود که قانون اساسی از قرآن و سنّت بیرون نرود و در مذاکراتی که به هنگام ایجاد قانون اساسی داشتند، همگی با دلیل سخن میگفتند.
در آخر هم همگی به قانون اساسی رأی دادند، چون پشت این قانون، کسی بود که مجتهد مطلق و مرجع بود که تمامی مردم او را قبول داشتند؛ او هیچ گاه تحکم نمیکرد و میگفت: من خودم هم تابع این قانون هستم. حتی اگر در مجلس مسألهای مطرح میشد و ایشان با آن مخالف بودند، نظر خود را به عنوان یک نصیحت بیان میفرمود، با این حال در آخر اختیار را به خودشان میداد و میگفت: تصمیم نهایی با خودتان است. او نظرش این بود که تمامی سه قوه، مستقل باشند. قرآن و سنّت هم همین را میگوید؛ قوه قضائیه باید مستقل باشد و از هیچ کس نباید دستور بگیرد.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خود، برای قضاوت به نزد شریح قاضی میرفتند و البته اگر اشتباهی از او میدیدند به او تذکر میدادند.
وقتی به ائمه اطهار علیهم السلام رجوع میشد و از ایشان درباره صفات و شرایط قاضی اسلامی سؤال میشد، ایشان در پاسخ میگفتند که قاضی اضافه بر احاطه بر مسائل فقهی که خود عمری را میطلبد، باید عادل باشد، خداترس باشد؛ ترس از اینکه حکم او مخالف با قرآن و سنّت نباشد. در روایت آمده است که قاضی بر لبه پرتگاه جهنم است.
به هنگام قضاوت، هر متهمی که آورده شود، دارای هر نوع اتهامی که باشد، ابتدا باید جرم او ثابت گردد و بر اساس قانون مطابق با قرآن و سنّت باید مجرم شناخته شود، نه بر اساس ملاکهای دیگر.
یا اگر قرار است کسی مُحارب تشخیص داده شود، باید قاضی در ابتدا مفهوم و موضوع محارب را متوجه باشد، بعد از آن شخص متهم باید در محضر قاضی با اختیار دو مرتبه اقرار به گناه خود بکند به اینکه من با چوب یا سنگ یا سلاح برای زدن مردم یا ایجاد ترس اقدام کردهام، یا اینکه دو شاهد عادل به جرم او شهادت دهند. قبل از اثبات جرم کسی حق زندانی کردن و حبس او را ندارد، چه رسد به اینکه به او فحاشی شود یا او را بزنند.
قیام امام خمینی رحمةالله برای اجرای احکام اسلام بود؛ چه شد که در عرض این چند سال همه چیز عوض شد و قرآن و سنّت را خاک کردند؟ کجاست احکام قضاوت؟ هیچ مرجع عادلی را پیدا نمیکنید که بگوید: میتوان با قهر از مجرم اعتراف گرفت. لذا چه در مجلس خبرگان و چه در جاهای دیگر بارها گفته و میگویم که هیچ یک از مراجع وضع موجود را تأیید و امضا نمیکنند زیرا خلاف قرآن و سنّت و قانون اساسی است. باید در محضر قاضی، شخص به جرم خود اعتراف کند، نه اینکه قاضی صرفاً بر اساس پروندهای که توسط ضابطان همچون سپاه و سازمان اطلاعات و… آماده شده است، حکم دهد.
در کجای احکام قضایی اسلام، چنین چیزی آمده است؟ اینچنین قاضی از عدالت ساقط است. تمامی مراجع کشور چه در قم و چه در شهرهای دیگر به دنبال اجرای صحیح احکام اسلام هستند و هیچ کدام بر وضع موجود صحّه نمیگذارند.
تمامی فریاد ما این است که بیایید به قانون اساسی که مردم به آن رأی دادهاند، عمل کنید و خواهید دید که چقدر مردم خوشحال میشوند و چقدر جمهوری اسلامی مقتدر میشود و چقدر قدرت شیعه در جهان ظاهر میشود. همچون زمان امام خمینی رحمة الله که سران کفر از ایران به وحشت افتادند. امام هم به دنبال ساقط کردن آنها نبود، بلکه میخواست آنها هم به طرف اسلام بیایند؛ حتی نسبت به صدام هم همین طور بود.
نتیجه پا گذاشتن بر قرآن و سنّت، این میشود که دست مراجع بسته شود و تهدیدات پیش آید و شکنجهها و زندانهای بیرویه ایجاد شود. وقتی دست مراجع بسته شود دست کسانی باز میشود که از قرآن و سنّت اطلاعی ندارند و دیگر از اسلام فقط یک اسم باقی میماند. گفته میشود «جمهوری اسلامی». «جمهوری» یعنی اینکه اکثریت قریب به اتفاق مردم آن را قبول داشته باشند. آیا تمامی مردم این وضع را قبول دارند؟ «اسلامی» هم یعنی احکام اسلام باشد که الان جاری نیست.
وضع موجود از نظر بنده و تمامی کسانی که از قرآن و سنّت و قانون اساسی مطلع هستند، صحیح نیست.
از مراجع سؤال کنند، آیا میتوان قبل از اثبات جرم، شخص را به زندان برد و…؟ از آنها سؤال شود که آیا این مسائل مطابق است با آنچه شما در دروس اسلامی خواندهاید؟ همگی میگویند: نه. آیا میتوان به کسی که میگوید بر طبق قانون اساسی عمل کنید، بگویند: تو و امثال تو سران فتنه هستید. یا اینکه بگویند مسجدتان، مسجد ضرار است و طلاب مشغول به تحصیل در آنجا، فتنهگر و آشوبطلب هستند و باید محاکمه شوند و باید تبعید شوند و شلاق بخورند و به حبس بروند؟!
وقتی در روز قدس یا روز بعد از عاشورا به مسجد قُبا حمله میشود، اصحاب مسجد از خودشان دفاع مشروع میکنند. کدام یک از مراجع عادل، حکم به این میکنند که مهاجمین را رها کنند و مدافعین را دستگیر و محاکمه کنند؟! هیچ کدام از مراجع چنین حکمی را امضا نمیکنند.
حضرت آیتاللَّه صانعی که عمری را به درس و بحث مشغول بوده، چرا باید به خاطر نصیحتی که میکند، به دفتر و منزلش حمله شده و آنجا را سنگباران کنند و به ایشان تهمتهای فراوان بزنند؟
چرا باید عکس اشخاصی همچون آقایان موسوی و کروبی و صانعی و بیات زنجانی و بنده همردیف اوباما و سران کشورهای آمریکا و انگلیس قرار داده و در سطح وسیع چاپ نموده و به عنوان سران فتنه پخش کنند؟ کدام یک از مراجع بر این امر، مُهر تأیید میزنند و آن را مطابق اسلام میدانند؟
آقای تاج زاده چه گناهی کرده است که با نوشتن یا گفتن مطلبی او را مخلّ امنیت ملّی قلمداد میکنند و به ایشان متعرّض میشوند و او را اذیت میکنند؟ بنده مطمئن هستم که ایشان وابسته به هیچ کشور خارجی اعمّ از آمریکا و انگلیس نیست.
جمله امنیت ملی که منتقدین را با اتهام اخلال در آن بازداشتهای آنچنانی میکنند، یک جمله مبهم و قابل دهها توجیه است که لازم است مراجع عظام آن را با قرآن و سنت توضیح دهند.
نصیحت میکنم که مردم و خانوادهها را اذیت نکنند؛ عاقبتِ خودشان را خراب نکنند که در آخر مورد سؤال و مؤاخذه قرار خواهند گرفت. هنوز هم دیر نشده میتوانند از این رویه برگردند و آن را اصلاح کنند. ان شاء اللَّه خداوند هدایتشان فرماید.
ندای سبز آزادی: طرح تحقیق و تفحص از "عملکرد دیوان محاسبات در دوره مجلس هفتم" که در کمیسیون برنامه و بودجه به تصویب رسیده بود، روز سه شنبه هفتم دی ماه در دستورکار مجلس هشتم قرار گرفت، اما نمایندگان به آن رای ندادند و مورد تصویب واقع نشد.
به گزارش خبرآنلاین، الیاس نادران که از طراحان این طرح بود در دفاع از آن گفت: در ابتدای مجلس هفتم دو نظر راجع به مدیریت دیوان محاسبات بود. یکی اینکه رئیس این دیوان از سلامت مالی و پاک دستی و تجربه موفق در مبارزه با مفاسد اقتصادی برخوردار باشد و به همین دلیل فرهاد رهبر را معرفی کردند.
وی افزود: اما نظر دیگری بود که ریاست را به یک فرد که صبغه سیاسی داشته باشد، میسپرد؛ ولو بدون این ویژگیها. به همین دلیل به فرد دیگری رای داده شد.
نادران بی آنکه از محمدرضا رحیمی رئیس دیوان محاسبات در دوره مجلس هفتم نامی ببرد، ادامه داد: پس از شکل گیری دیوان محاسبات در مجلس هفتم؛ جریان امور به سمتی رفت که مصالح عمومی را دنبال نمیکرد و پروندههای بیمهای را به عالی ترین سطح اجرایی رساند و هیات مدیره بیمه ایران عزل شد. بعد همین دیوان محاسبات رای به برائت داد. در حالیکه افراد دیگری در این جرم دخالت داشتند.
نماینده تهران در تشریح اقدامات خلاف قانون رئیس سابق دیوان محاسبات، خاطرنشان کرد: دخالت در دعوای خصوصی بین اشخاص که ربطی به دیوان محاسبات نداشت و گزارش هایی به دادستانی انقلاب داده شد که بر اساس برخی غرض ورزی ها بود که منجر به بازداشتهایی هم شد، گوشهای از مواردی است که میتوان از تریبون اعلام کرد!
وی افزود: اقداماتی که منجر به بستن حسابهای افراد و ممنوع الخروجی برخی افراد دیگر شده که در حیطه مسئولیت دیوان محاسبات نبوده و حتی مراحل قانونی خود را طی نکرده و صرفا پرونده سازی بوده است را باید رسیدگی و بررسی کرد و گزارش آن را به افکار عمومی ارائه داد.
نادران با اشاره به تشکیل کمیتهای در کمیسیون برنامه مجلس هفتم برای بررسی این مسائله، از عدم جمع بندی نهایی این کمیته ابراز تاسف کرد و گفت: با توجه به این مطالب و اینکه در مجلس هشتم نیز اصرار شد که تفحص از دوره قبلی دیوان محاسبات به عنوان یکی از نهادهای زیرمجموعهای مجلس انجام شود، اگر رای لازم به این تفحص داده نشود، خدای نکرده در افکار عمومی چنین متجلی میشود که مجلس همه تفحص ها را تصویب میکند به جز آنها که زیرمجموعه خودش هستند. این هم به نفع مجلس نخواهد بود.
به گفته وی، "با توجه به اینکه مسائلی منجر شد که اواخر مجلس هفتم، میلیونها تومان پول از سوی رئیس وقت دیوان محاسبات (محمدرضا رحیمی) توزیع شود و منبع آن مشخص نشد"، "باید توضیح داده شود که این اقدام با چه نیتی بوده است؟ به این ترتیب پاکدستی وی به عنوان یک مسئول اجرایی مشخص میشود تا مجلس نسبت به نهادهای زیردست خود توجه نظارتی بیشتری داشته باشد."
نادران تاکید کرد: اگر این اتهامات از دامن دیوان پاک نشده و خطاکار تنبیه نشود، آبرویی از نظارت مجلس باقی نخواهد ماند. این یک امر حیاتی برای کشور است.
نماینده تهران همچنین به این نکته اشاره کرد که بسیاری از معاونین پارلمانی رئیس دولت صبحانه کاریشان را امروز با نمایندگان خوردند تا این تحقیق و تفحص را به یک مساله بین دولت و مجلس تبدیل کنند. اما این تفحص هیچ ارتباطی با یک شخص خاص ندارد و برای این است که مساله ای در دیوان محاسبات مجلس هفتم رخ داده است، پیگیری شود.
اگر چه نادران در آغاز سخنانش ابراز امیدواری کرده بود که بصیرت در خواص بیش از عوام باشد، اما نمایندگان به طرح وی برای تفحص از دیوان محاسبات در مجلس هفتم رای ندادند.
این منبع خبری همچنین خاطرنشان کرده بود که طرح مذکور به امضای پرویز سروری، حسین نجابت و زاکانی و الهیان نیز رسیده بود.
گفتنی است رحیمی در دوره تصدی مسئولیت دیوان محاسبات با همکاری عده ای از افراد ذی نفوذ مبالغ هنگفتی را اختلاس کرده که بعضی ها این رقم را تا ٧٠ میلیارد تومان هم برآورد کرده اند.
ندای سبز آزادی: رییس جمهور سابق کشورمان در دیدار سه ساعته با اعضای فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی که یکشنبه شب صورت گرفت به تحلیل فضای داخلی و خارجی کشور و تهدیدات پیش روی انقلاب وارایه راهکارهای همگرایی نیروهای درونی نظام با توجه به اراده و خواست عمومی مردم پرداخت و بر ضرورت حضور فعالانه تمامی دلسوزان به اصل نظام و انقلاب برای عبور از شرایط کنونی تاکید کرد.
تبریک ولادت حضرت مسیح و گرامیداشت خاطره قربانیان زلزله بم
به گزارش پارلمان نیوز حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی در ابتدای این نشست میلاد حضرت مسیح پیامبر صلح و سلام را به همه حق طلبان و دوست داران حقیقت و عاطفت به خصوص هموطنان مسیحی تبریک گفت و اظهار امیدواری کرد تا در دنیای پراز ستم و بیداد و تحقیر، انسانها با الهام از این پیامبر بزرگ و حضرت ختمی مرتبت شاهد دگرگونی اوضاع به نفع بشریت و اخلاق و معنویت باشند.
رییس جمهور سابق کشورمان با اشاره به پنجم تیر ماه سالروز وقوع زلزله شهرستان بم و همچنین زلزله اخیر کرمان فقدان جمع کثیری از همو طنانمان را تسلیت گفت و از همه کسانی که با تلاش و کوششان توانستند تا بخشی از آلام بازماندگان را تسلی دهند تشکر کرد.
تشکیل مجلس نیرومند و در راس امور محصول برگزاری انتخابات آزاد و سالم است
خاتمی در ادامه با اشاره به اعتبار و جایگاه “مجلس” در نگاه امام و برداشت و تحلیل مردم از نقش خود در اداره کشور افزود: امروز شایسته مردم ما این است که نظامی مردم سالار و توام با ارزشهای الهی و معنوی از جمله کرامت انسان ،عدالت و راستی و پاکی داشته باشند و مجلس در تحقق این خواسته نقش برجسته و غیر قابل انکاری دارد.
وی برگزاری انتخابات آزاد و سالم را در تشکیل مجلسی این چنین مورد تاکید قرار داد و افزود:اگر خیر خواهان و دوست داران انقلاب و مردم بر روی این مسئله تاکید می کنند بخاطر اهمیت مجلس و دیگر نهادهایی است که همه هویت ،مشروعیت و اعتبار خود را از رای مردم می گیرند.
سید محمد خاتمی تاکید کرد که حرمت نهادن به اراده و خواست مردم مسئله مهمی است و مجلسی که بر آمده از اراده آزاد وتصمیم واقعی مردم باشد ، علاوه بر آنکه تدوین گر قوانین و سازو کارهای اداره کشور است و بر تمامی امور نظارت دارد ، می تواند جلوی دیکتاتوری ها و انحرافات و بسیاری از مشکلات و کجرویها را بگیرد.
وی با اشاره به صلاحیت و امکان نظارت و تحقیق و تفحص مجلس برتمامی دستگاهها و نهادها ی کشورافزود: در مجلس ششم زمانی که موضوع تحقیق و تفحص از نهادهای تحت نظر رهبری نیز مطرح شد،ایشان گفتند مجلس می تواند در این امور نیز وارد شود و این یعنی اینکه حوزه تحقیق و تفحص و نظارت مجلس بر همه ارکان اعم از نظامی ، امنیتی ، سیاسی و حقوقی و غیره است.
رییس جمهور سابق کشورمان افزود: اگر ما بر برگزاری انتخابات سالم و آزاد تاکید می کنیم، در درجه اول برای این است که مجلسی نیرومند و برآمده از تمامی سلایق و تفکرات همه مردم ایجاد شود و از سوی دیگر مجلسی نیرومند تشکیل شود که در راس امور بوده و بر تمامی دستگاهها و ارکان نظارت داشته باشد و همچنین است وضع نسبت به سایر نهادهائی که بر آمده از انتخابات هستند.
خاتمی با تشکر از نمایندگان فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی گفت: شما علاوه بر نمایندگی مردم حوزه انتخابیه خود، بخاطر محدودیت هایی که در انتخابات ایجاد شد ، وظیفه و مسولیت نمایندگی بخش های عظیمی از مردمی که از داشتن نامزد مورد نظر و در نتیجه نماینده محروم شدند و نتوانستند در انتخابات شرکت کنند را نیز بر عهده دارید.
همه نمایندگان با هر گرایش سیاسی قابل احترام هستند؛ اما اقلیت مجلس بدلیل حذف کاندیداهای اصلاح طلب که خواست و اراده اکثریت معنوی جامعه را نمایندگی می کند وظیفه سنگینی دارد
وی افزود: مردم ضمن علاقه و پایبندی به انقلاب و سرنوشت کشور، سلایق و گرایشهای متنوعی دارند و متاسفانه در مواردی از جمله انتخابات اخیر مجلس ، دریغ شد از آن که بتوانند کاندیدای مورد نظرشان مورد تایید قرار گیردتا او را انتخاب کنند.
سید محمد خاتمی خاطر نشان ساخت: جریان اصلاحات در انتخابات مجلس هشتم از داشتن کاندیدا در تمامی حوزه ها ی انتخاباتی محروم شد و تنها توانست به جز تهران ۱۰۴ کاندیدای خود را در معرض رای و اراده مردم قرار دهد و با آنکه بسیاری از چهره های اصلاح طلبان حذف شدند، بیش از نیمی از کاندیداهای تائید شده اصلاح طلبان به مجلس راه یافتند.
می گویند اصلاح طلبان جایگاهی در نزد مردم ندارند..
رییس جمهور سابق کشورمان گفت : به رغم محدودیتهای بسیار گفتند که اصلاح طلبان جایگاهی در میان مردم ندارند و ما می گوییم اگر ۲۹۰ کاندیدای ما در حوزه های انتخابیه را تایید صلاحیت می کردید ، امروز جریان اصلاحات جریان غالب مجلس هشتم نبود؟اگر آنها جایگاهی در میان مردم ندارند چرا تمهیداتی فراهم می کنید تا آنها در معرض رای مردم قرار نگیرند؟
خاتمی تصریح کرد که اقلیت مجلس با تمامی ملاحظات پیدا و پنهان خوب عمل کرد و شاید در بخشهایی می شد بهتر عمل کرد چرا که شما بار سنگین کسانی را که می توانستند آرای مردم را کسب کنند و در کنار شما باشند و محروم شدند نیز بر دوش دارید.
وی افزود: نمایندگان از هر جناح و گرایش سیاسی قابل احترام هستند اما اقلیت مجلس خواست و اراده اکثریت معنوی جامعه را نمایندگی می کند و باید با توجه به این وظیفه مهم خواست اکثریت را مورد توجه قرار دهد.
تاکید ما بر انتخابات سالم ، حفظ سلامت در تمامی مراحل انتخابات از مقدمات تا نحوه تشخیص صلاحیتها ، حقوق کاندیداها در نظارت بر صندوقها و روند رای گیری و شمارش آرا است
رییس جمهور سابق کشورمان با اشاره به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی گفت: خواست ما در گذشته و امروز موارد مشخصی بوده که حتی پس از حوادث انتخابات اخیر کشور نیز بر آن تاکید کردیم. باید شرایط حضور با نشاط مردم و تامین حقوق آنان تضمین شود وباید سازوکاری برای انتخابات تدوین شود که کمترین محدودیت برای آزادی رای مردم و بیشترین فضا برای تحقق خواست و اراده آنان فراهم شود.
وی تاکید کرد که منظورازانتخابات ناسالم فقط امکان وقوع تقلب در رای گیری نیست، بلکه تاکید ما بر انتخابات سالم ، حفظ سلامت در تمامی مراحل انتخابات از مقدمات تا نحوه تشخیص صلاحیتها ، حقوق کاندیداها در نظارت بر صندوقها و روند رای گیری و شمارش آرا است.
خاتمی افزود: اگر خروجی انتخابات این باشد که مردم احساس کنند که اولا کاندیداهایشان در انتخابات حضور دارند و ثانیا آرای اعلام شده همان آرای داده شده است و مقدمات انتخابات مانع حضورشان نشده ، بر سلامت آن اطمینان خواهند یافت و همگی با اشتیاق در انتخابات شرکت می کنند.
کف و خواست اصلاح طلبان در گذشته و امروز
رییس جمهور سابق کشورمان کف و خواست اصلاح طلبان را در گذشته و امروز چنین بر شمرد:
۱- آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروهها و رفع محدودیت های نا به جا
۲- پای بندی همگان بخصوص مسئولان به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن بخصوص اهتمام به روح قانون اساسی؛
۳- فراهم آوردن سازوکاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد.
وی افزود: نمی شود به جز یک سلیقه برای همه سلیقه ها انواع محدودیت ها را ایجاد و انواع اتهامات را ردیف کرد و بعد گفت آزادی و مردم سالاری وجود دارد.نمی شود کسانی را که در جبهه ها بودند، هشت سال از انقلاب و مردم دفاع کردند و در کنار امام خدمات شایسته ای به نظام داشته اند را به اتهام دروغ ضدیت با نظام حبس یا حذف کرد.
سید محمد خاتمی با تصریح این مطلب که بخش قابل توجهی از زندانیان سیاسی که منتقد و معترض به وضعیت موجود بودند و حتی اگر اشتباهی داشتند حق نبود که بازداشت و محکوم شوند، گفت :چرا با خانواده های زندانیان که متقاضی حقوق مسلم شرعی و قانونی زندانیان شان هستند برخورد ناروا می شود. رئیس جمهور سابق کشورمان از نمایندگان مجلس خواست تا برای حفظ نظام ودستاوردهای انقلاب و مردم سالاری که مورد تاکید امام بود، تلاش کنند تا ان شالله روند انتخابات در کشورسالم و آزاد گردد.
رئیس بنیاد باران گفت : من نمی گویم که برخی عمدا بنای نادیده گرفتن رای و اراده مردم را دارند و یا می خواهند در انتخابات تقلب شود، اگر چه صاحبان این تفکر کم نیستند، بلکه می گویم باید آنچه که متناسب با خواست و اراده مردم است و با روح قانون اساسی هماهنگی دارد مبنای کار قرار گیرد تا مردم با آزادی و امنیت در عرصه حضور یابند.
وی با اشاره به اینکه تا انتخابات زمان بسیاری مانده افزود: اگر این شرایط محقق شد تصمیم می گیریم که چگونه عمل کنیم.اما با توجه به روندی که هم اینک حاکم است به نظر می رسد شرایط در آینده سخت تر و راهها بسته تر و محدودیت ها گسترده تر خواهد شد.
افزایش اختیارات رییس جمهور بدون ارایه لایحه حل شد!
خاتمی در ادامه به تقدیم دولایحه دولت خود به مجلس ششم اشاره کرد و افزود یکی از این لوایح افزایش اختیارات رییس جمهور بود که این موضوع بدون ارایه لایحه حل شد!!! و دیگری تاکید بر برگزاری انتخابات آزاد و سالم بود که همچنان معطل است.
دروغ گویی ها مستند برخی برخوردها شده است
رییس جمهور سابق کشورمان در ادامه به فضای سیاسی کشور اشاره کرد و گفت:فضای امروز کشور نه متناسب با شان نظام جمهوری اسلامی است و نه به نفع افراد است. فضای امنیتی، سخت گیریهای عجیب و غریب و اتهام زنی ها، دروغ گویی ها که به نام نظام حاکم شده و با این دروغ ها و دروغ پردازی ها برخورد نمی شود؛ بلکه احیانا به عنوان مستند برخی برخوردها مورد توجه نیز قرار می گیرد.
وی افزود:از دروغگویان و از تهمت زنندگان شکایت می شود، اما رسیدگی نمی شود . حتی مراجع بزرگوار و شخصیت های برجسته را نیز مورد تعرض و اهانت قرار می دهند و برای مراجع دستور و تکلیف صادر می کنند یا به آنها تعرض می نمایند ولی کسی جلوی آنها را نمی گیرد و در مقابل دمادم نیروهای فعال اجتماعی را می گیرند یا محدود می کنند.
حد اهانت از اشخاص و افراد به نهادهایی چون مرجعیت رسیده است
خاتمی افزود: مراجع مهمترین مسئله شان دفاع از اصل دین و حقانیت آن است وهمواره ملجا و پناه مردم بوده اند و اگر عده ای به هر انگیزه ای مشکلاتشان را با آنها مطرح کرده اند نباید اینگونه مورد هجوم قرار گیرند.
وی ادامه داد:حد اهانت از اشخاص و افراد به نهادهایی چون مرجعیت رسیده است و هیچکس در مقابل اهانت کنندگان نمی ایستد و به راحتی دروغ می گویند، تهمت می زنند و متاسفانه برخی برخوردهای نهادهای رسمی قضایی و امنیتی نیز مبتنی بر همین دروغ ها و تهمت هاست و این مسئله خطر ناکی است که دودش به چشم نظام می رود.
خیال نکنند با حذف جریان منتقد و معترض اما پایبند به چارچوب موازین قانونی ودینی به نفع انقلاب کار می کنند
رییس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد:خیال نکنند این روش های بر خلاف موازین قانونی و شرعی به نفع نظام تمام می شود. خیال نکنند با حذف جریان منتقد و معترض اما پایبند به چارچوب موازین قانونی ودینی به نفع انقلاب کار می کنند. ممکن است برخی از افراد و گروه ها که اصل نظام را قبول داشتند ولی ایراد و اعتزاضی دارند به دامن دیگر علاقمندان به نظام ولو منتقد بیایند. اما با این کارهابخش های مهمی از جامعه زده می شود ولی متاسفانه به دامن کسانی می افتند که اصل نظام را قبول ندارند.
سینه چاکان انقلاب به ضدیت با انقلاب متهم می شوند
وی افزود: ما با این روشها مخالف هستیم. ما می گوئیم بگذارید مردم آزادانه انتخاب کنند ما می گوئیم چرا به نام امام و از سوی کسانیکه هیچ مناسبتی با امام و خط امام نداشته اند از امام چهره زشت ترسیم می شود؟چرا کسانیکه از سینه چاکان نظام و انقلاب و امام بودند به ضدیت با انقلاب و نظام متهم شده اما کسانیکه هیچ علاقه ای و ربطی به امام و انقلاب نداشته اند مدعی خط امام (ره) می شوند.
می گوئیم نظام خوب است ولی روش ها و سیاست ها قابل نقد و اصلاح هستند
سید محمد خاتمی تصریح کرد:ادامه این شرایط تضعیف نظام است. ما از نظام دفاع می کنیم و می گوئیم نظام خوب است ولی روش ها و سیاست ها قابل نقد و اصلاح هستند ؛ با حذف و برخورد های خشن و نا روا صداهائی تقویت می شود که با اصل نظام و انقلاب مخالف است چه در بیرون و چه در درون.
انقلاب آمد تا به مردم ستم نشود
وی افزود: ستم و ظلم بد است و بدتر از آن این است که به نام نظام و انقلاب ستم شود. انقلاب آمد تا به کسی ستم نشود. امام آمد تا مردم روی پای خود بایستند.
وی گفت:دست عوامل بیگانه و دشمنان اصلی نظام در دامن زدن خشونت، ترور و تخریب فعال شده است. ترور دانشمندان هسته ای، عملیات تروریستی در جنوب کشور و شهادت جمع بسیاری از مردم نشان دهنده این است که جریانی که با نظام و انقلاب و ملت و کشور معارض است باز فعال شده است.
وی گفت: علاوه بر تحریم ها و فشارها به نظر می رسد که وارد فاز عملیاتی برای ضربه زدن به کشور شده اند.
هشدار به کشورهای غربی در خصوص حمایت از جریان فاسد تروریستی
رییس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:یک جریان فاسد که دستش آلوده به خون فرزندان پاک این کشور است و بدترین امواج تروریستی را بوجود آورده و در دامن بزرگترین دشمن این کشور جای گرفته و حتی از سوی آمریکا و غرب هم به عنوان گروه تروریست شناخته شده است دوباره مورد حمایت قرار گرفته تا فعال شود.دولت ها و شخصیت های سیاسی مختلفی به حمایت از آنان برخاسته اند تا از لیست تروریست ها خارج شوند و فعالیت گسترده داشته باشند.
در مجلس باید به کشورهای غربی بگوئید کسانیه جز خونریزی، کشتار و خیانت دستاوردی برای ملت نداشته اند، با این اقدامات سبب می شوید که ملت ما هم اعتراض و نفرت خود از این باندهای جنایتکاررا به حامیان آنها در غرب تسری دهند.
نباید با کج اندیشی و اشتباه فضای داخل نقد و اعتراض را بست
رییس جمهور سابق کشورمان تاکید کرد که نباید با کج اندیشی و اشتباه فضای داخل نقد و اعتراض را بست و فضای تهمت و دروغ و دغل را گشود و به بهانه آن با فرزندان انقلاب رفتارنارواداشت.
سید محمد خاتمی گفت: تلاش عمده دشمنان انقلاب بر روی این نکته متمرکز شده است که انقلاب همین است که با فرزندان خود اینگونه برخورد می کند و تحمل حتی اعتراض و انتقاد فرزندان خود را هم ندارد و متاسفانه در داخل نیز کسانی با برخوردهای تند و اشتباه مستندات این ادعا را فراهم و در اختیارشان قرار می دهند.هر دو این تفکر به اصل انقلاب و نظام لطمه خواهد زد.
رییس جمهور سابق کشورمان با تاکید بر این نکته که انتقاد و اعتراض حق مردم است و اگر برخی دیدگاه و روش ها را نمی پسندند نباید مورد ستم قرار بگیرند ، افزود: بگذارید فضای داخل کشور فضای همگرایی و مودت و نقد باشد و توان و نیروهای کشور به جای برخورد با یکدیگر؛صرف خدمت به کشور و انقلاب و مقابله با تهدیدات خارجی شود.
آنچه باید امروز مورد توجه باشد اجرای موفق هدفمندی یارانه ها است و اگر این قانون به درستی و خوبی اجرا نشود همه زیان خواهیم دید
خاتمی در ادامه با توجه به آغاز هدفمندی یارانه ها و برخی نگرانی ها از شیوه اجرای این طرح گفت: هدفمند کردن یارانه ها کار بزرگی است و انجام آن همت خوبی می خواهد و خوشحال هستیم که نظام در این موقعیت تصمیم گرفت تا این کار صورت گیرد و همه باید تلاش کنیم تا این کار با کمترین هزینه و مشکل و با بیشترین فایده ادامه یابد و به سرانجام مطلوب برسد.
وی با اشاره به اینکه درست اجرا شدن این طرح بسیار مهم است، گفت: در دوره قبل هم بسیار تلاش شد تا هدفمند سازی بخصوص در مورد انرژی اجرا شود ومقرر بود منابع مالی حاصل از اجرای طرح که حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان بود در درون بودجه نیاید و برای اصلاح حاملهای انرژی و جبران آسیب فشاری که احیانا به برخی دهک ها وارد می آید هزینه شود.
رییس جمهور سابق کشورمان یادآوری کرد:مجلس ششم در قالب برنامه چهارم این موضوع را تصویب کرد اما مجلس هفتم با اجرای آن مخالفت کرد. این مهم به بهترین وجه در برنامه چهارم دیده شده بود که سوال این است که چرا این برنامه اجرا نشد؟البته در آن برنامه ما رشد ۸ درصدی هم را برای اقتصاد در نظر گرفته بودیم.
خاتمی با اشاره به این که دولت او در طول ۸ سال حدود ۱۶۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت و برای برنامه ۵ ساله حدود دویست میلیارد دلار درآمد ارزی نفتی و غیر نفتی در نظر گرفته بود ،افزود: ما پیش بینی رشد ۸ درصد را با همین درآمد ارزی داشتیم و کاملا قابل تحقق بود چرا که پیش از آن و با درآمد و کارآمدی کمتر رشد ۷٫۲ درصدی (بدون نفت) و ۶٫۲ درصدی با نفت را تجربه کرده بودیم و فکر می کنم متوسط رشد اقتصادی در ۴ سال دوم در دولت ما ۵٫۴ بود که خود یک رکورد بود.
وی افزود:طرح هدفمندی خوب است اما حتما باید تولید و رونق اقتصادی در کشور پدید آید و هر گونه اصلاح باید در متن و دامنه آن صورت گیرد.
وی افزود: در دولت اصلاحات تصمیم های مهمی اتخاذ شد از جمله قانون مالیاتهاو سرمایه گذاری خارجی اصلاح و تصویب شد و شرایط برای رسیدن به رشد ۸ درصد در دسترس بود.
رییس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:می دانیم که در ۴-۵ سال گذشته متجاوز از ۴۰۰ میلیارد دلار از فروش نفت عاید کشور شده است و اگر ما این درآمد ارزی را داشتیم، هدف گذاری مان برای برنامه چهارم بهتر بود و مسیر اهداف بیست ساله چشم انداز ،۱۶ ساله یا کمتر قابل دسترسی بود اما با شرایط امروز آیا برای ۲۰ سال دیگر اهداف چشم انداز بیست ساله که ۵ سالش گذشته است، قابل تحقق است؟
خاتمی افزود: اینکه می گویند دیگران نخواستند ویا نکردند، معنی ندارد دیگران نیز تصمیم به اجرا داشتند اما شرایط فراهم نشد و همراهی ها میسر نبود.
وی گفت: با تمام این مباحث آنچه که باید امروز مورد توجه باشد اجرای موفق هدفمندی یارانه ها است و اگر این قانون به درستی و خوبی اجرا نشود همه زیان خواهیم دید.
سید محمد خاتمی افزود: درآمدهای ناشی از اجرای هدفمندی یارانه ها باید استحصال شده و به هیچ وجه صرف کسری بودجه سالانه به خصوص در امور جاری نشود و ضمن کمک به تامین زندگی افراد آسیب پذیر، به تولید لطمه نزند.ومجلس باید نظارت جدی و دقیق داشته باشد تا طرح به خوبی اجرا شود.
در ابتدای این نشست نمایندگان عضو فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی گزارش کاملی از وضعیت حوزه های مختلف کشور در عرصه اقتصادی،فرهنگی،اجتماعی، سیاسی و بین الملل به اطلاع رییس جمهور سابق کشورمان رساندند و تحلیل خود را از شرایط کشور و چشم انداز آینده آن تبیین نمودند.
ندای سبز آزادی: آریا آرام نژاد – آهنگساز و هنرمند ایرانی، که مدتها بدلیل خواندن ترانه ای در مدح جنبش مردم ایران در زندان به سر برده بود، طی گفتگویی با روزنامه اسپانیاییِ ال پاییس، به شرح گوشه ای از آنچه طی دوران بازداشت بر وی گذشته و مخاطراتی که وی و حوزه کاریش را تهدید می کند، پرداخت.
به گزارش جرس، این روزنامه ابتدا از قول آریا نوشته است "به خاطر یک آهنگ در ایران هر کس که لب به انتقاد بگشاید این احتمال وجود دارد که سر و کارش به زندان بیافتد."
این آهنگساز ایرانی به خاطر "اقدام علیه امنیت ملی" محاکمه میشود در یکی از آهنگهایش از مضامین مذهبی استفاده کرد تا مردم را به مقابله با ستمگران تشویق کند.
"در ایران هر کس که لب به انتقاد بگشاید این احتمال وجود دارد که سر وکارش به زندان بیافتد ولی اینکه به خاطر یک آهنگ کارم به زندان بکشد هرگز !" آریا آرام نژاد هنوز باور نمیکند. این روزها، مانند بسیاری از بازداشتشدگان پس از اعتراضات ناشی از انتخابات جنجالی سال ٢٠٠٩، این آهنگساز ایرانی منتظر نتیجهی محاکمهای است که به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" و "تبانی برای براندازی نظام" دچار آن شده است. جرم او تصنیفآهنگی که در آن مضامین مذهبی شیعه برای تشویق مردم به مقابله با ستمگران به کار برده میشود.
"بنده پس از حوادث عاشورا كه منجر به كشته شدن تعدادی از هموطنان عزیزمان گردید احساس وظیفه كردم كه ضمن محكوم كردن این عمل غیر انسانی ـ رسالت هنری ام را به بجای آورم ". آرامنژاد اینچنین شکلگیری این آهنگ را در
قبال دادگاه خود توضیح داد. تا آن موقع، محتوای ترانههای «تکنوپاپ» او عاشقانه بود. یک سال پیش، در عاشورا که پیش مسلمانان شیعه معادل «عید پاک» (کاتولیکها) است ، آخرین تظاهرات گستردهی مخالفین ایرانی صورت
گرفت. دستگیریها چند برابر شد.
آرامنژاد مولف بیستوشش ساله نماهنگ انتخاباتی کاندیدای اصلاحطلب میر حسین موسوی اذعان میکند که این حوادث او را سیاسی کردند. ترانهی "علی برخیز" را با شعر پر از مضامین و ارزشهای عاشورا ساخت. "گناه ملّت ما چی ست، به جز فریاد آزادی" متن یکی از بندهای آن است و ترجیع ترانه از (حضرت) علی داماد پیغمبر میخواهد از دفن خود در بیاید و "بساط این دغلبازان که جامهی حق را بپوشاندند تن شیطان" و "دین محمد را به کام
خود بیالودند" باطل کند.
از حد تحمل سانسورکاران زیاد بود. آریا آرامنژاد از طریق فیسبوک روایت میکند: "در تاریخ ٢۶ بهمن ماه سال ٨٨ با هجوم ماموران وزارت اطلاعات به خانه ام بازداشت شدم". طبق دفاعیه او در دادگاه "ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن اسباب و اثاثیه خانه را چاشنی كارشان كردند." در آن هنگام به او نگفتند چرا او را بازداشت کردهاند. فقط چند ساعت بعد وقتی به دادگاه منتقل شد دادستان او را به خاطر خواندن آهنگ «علی برخیز» به اقدام علیه
امنیت ملی متهم کرد.
سنگینی این اتهام دلیل چهل و چهار روزی است که آریا آرامنژاد در سلول انفرادی سپری کرد. در دادگاه، او شکایت کرد که مورد شکنجه قرار گرفته است. الان توضیح میدهد: "قالب شکنجهها روحی و روانی بود . از جمله
توهین به شخصیت. توهین به همسرم و خانوادهام. حبس در سلولی یک و نیم در دو متر بدون هیچگونه امکانات بهداشتی. همجواری با سلول کسی که مبتلا به ایدز بود و به واسطه این که اعتیاد به مواد مخدر داشت و به او دارو
نمیرساندند دست به خودزنی میزد به شکلی که خونش کف راهرو سلولها را میپوشاند و من میبایست برای دریافت غذا یا رفتن به دستشویی پابرهنه از روی خونهای او رد میشدم ."
اینها فقط قسمتی از مواردی است که او در این شش هفته انفراد تحمل کرد.
چند بار او را تهدید به اعدام کردند و یا به ترور در خارج از زندان "بدون بر جا گذاشتن ردی". نزدیک بود موفق شوند. اضافه میکند: "قرصهای مربوط به بیماری قلبیام را نیز تعمدا از من دریغ میکردند". او را باز برای
تحقیر جلوی یک مامور دوربین عکاسی به دست برهنه کردند و در جواب اعتراض او تمسخرش میکردند به این صدا که "میترسی؟". باز، با اکراهی قابل فهم که ناشی از یادآوری آن لحظات ادامه میدهد: "در یک مورد هم در زندان پس از آنکه درخواستی برای ملاقات با پزشک داشتم نگهبان به شکل وحشیانهای مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. و دست و پایم را حدود شش ساعت با زنجیر بهم قفل کرد."
با این که این شکنجهها را در حضور قاضی توصیف کرد ولی شکایت رسمی نکرده است. با اطمینان میگوید: "هیچگونه نتیجهای در بر ندارد و هرگز هم رسیدگی نخواهد شد". و یادآوری میکند: "جز یک مورد نتوانستم با خانواده و وکیل ملاقات داشته باشم، آن هم پس از رسانهای شدن خبر بازداشتم". و معتقد است که فشار رسانهای روی آزادی او به قید وثیقه موثر بود. شاید به همین خاطر علیرغم مطالبات و هشدارهای مقامات ایران، آرامنژاد تصمیم گرفت با یک خبرنگار خارجی صحبت کند. صدور حکم از طرف دادگاه هر آن ممکن است و با توجه به محکومیتهای پی در پی هفتههای آخر، از این که به زندان برخواهد گشت مطمئن است.
بعد از برشماری اسامی دوازده نفر از دوستان بازداشت شدهی خود طی سال آخر، ابراز عقیده میکند: "از نظر من بهترین راهکار برای کم کردن فشار بر یک زندانی سیاسی اطلاعرسانی بینالمللی در باره وضعیت اوست زیرا این کار باعث میشود که حکومت تا جای ممکن فشار را بر فرد کم کند". فعلاً دورهای که تا حالا در زندان گذرانده این اعتقاد را به آریا آرامنژاد بخشیده که "دولت با سو استفاده از نام دین دست به سرکوب هر صدای معترضی میزند."
ندای سبز آزادی: روز سه شنبه، 7 دیماه (28 دسامبر)، دادستانی عمومی و انقلاب تهران با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که علی صارمی و علی اکبر سیادت که به اتهام "محاربه" به اعدام محکوم شده بودند، در سحرگاه روز سه شنبه در زندان اوین به دار آویخته شدند.
این اطلاعیه اتهام علی صارمی را عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران، و اتهام علی اکبر سیادت را ارتباط و فعالیت به نفع سرویس جاسوسی اسرائیل عنوان کرده است.
علی صارمی، 62 ساله، همچنین به فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی متهم بوده است.
به گزارش بی بی سی فارسی ، وی برای نخستین بار در سال 1361 به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق و ارتباط با این گروه بازداشت و به سه سال حبس تعلیقی محکوم شده بود و بار دیگر، در سال 1368 به همین اتهام بازداشت شد.
علی صارمی پس از بازداشت مجدد، به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق و ارتباط با تشکیلات این سازمان محاکمه و به اتهام محاربه، به اعدام محکوم شد اما دادگاه عالی قم مجازات او را به ده سال حبس تقلیل داد.
در میان اتهامات علی صارمی، سفر به اردوگاه اشرف، محل استقرار اعضای مجاهدین خلق در عراق نیز ذکر شده است.
در همین ارتباط خبرگزاری ایرنا نوشته است که این سفر در سال 1381 صورت گرفت و آقای صارمی پس از بازگشت به ایران، به تبلیغ به نفع سازمان مجاهدین و نشر و توزیع نشریه ای به نام "سرزمین آریایی" مبادرت کرد و چند نفر را نیز به عراق اعزام داشت.
به دلیل این اقدامات، وی در سال 1384 به اتهام از سرگیری فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی و حضور در مراسم مربوط به سازمان مجاهدین خلق، بازداشت و زندانی شد.
در عین حال، اخیرا سایت خبری یک گروه حمایت از حقوق بشر در ایران به نقل از همسر علی صارمی گزارش کرد وی و همسرش در سال 1384 برای ملاقات با پسرشان در اردوگاه اشرف، به عراق رفتند و پس از بازگشت به ایران، بازداشت شدند.
ظاهرا آقای صارمی به اتهام این ملاقات، یک سال را در زندان به سر برد و پس از آزادی، برای آخرین بار در شهریور ماه سال 1386 و به دلیل شرکت در مراسمی به مناسبت نوزدهمین سالگرد کشته شدن گروهی از زندانیان سیاسی در سال 1367، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و زندانی شد و تا زمان اجرای حکم اعدام، زندانی بود.
سال گذشته، در حالیکه برگزاری تجمع های اعتراضی علیه نتیجه انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری ادامه داشت، خبرهایی از محاکمه و محکومیت علی صارمی انتشار یافت.
این حکم در دیماه سال گذشته به علی صارمی ابلاغ شد و چند روز پیش، یک سایت خبری مدافع حقوق بشر در ایران، بدون ذکر منبع خبری خود، نوشت که این محکوم به اعدام، از سلول خود در زندانی در کرج به نقطه نامعلومی انتقال یافته که دلیل آن می تواند آماده شدن مقامات قضایی برای اجرای حکم اعدام باشد.
مقامات قضایی ایران گفته اند که جلسه رسیدگی به اتهامات علی صارمی با حضور نماینده دادستان و وکیل مدافع وی برگزار شد و شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران، نامبرده را به اعدام محکوم کرد که این حکم، پس از تایید در مراجع استیناف، قطعیت یافت.
ریاست شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران بر عهده قاضی ابوالقاسم صلوانی است که رسیدگی به پرونده شماری از معترضان به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و همچنین قضاوت در محاکمات تلویزیونی تعدادی از شخصیت های اصلاح طلب را در سال گذشته برعهده داشته است.
علی اکبر سیادت
اتهام علی اکبر سیادت، زندانی دیگری که روز سه شنبه اعدام شد، ارتباط با سرویس اطلاعاتی اسرائیل عنوان شده است.
احکام اعدام علی اکبر سیادت و علی صارمی در زندان اوین به اجرا گذاشته شد
در گزارش مربوط به اتهامات وی آمده است که علی اکبر سیادت از سال 1383 با سرویس اطلاعاتی اسرائیل ارتباط برقرار کرده و حاضر شده بود در برابر دریافت شصت هزار دلار، اطلاعات طبقه بندی شده را در اختیار آن سازمان قرار دهد.
براساس این گزارش، علی اکبر سیادت در مهرماه سال 1387، هنگامی که همراه همسرش در نظر داشت از کشور "فرار کند" دستگیر و ارتباط وی از طریق تلفن اعتباری با سرویس اطلاعاتی اسرائیل معلوم شد.
هنگام بازداشت، آقای سیادت "اقرار می کند" که در جریان سفرهای تجاری به خارج، با سفارت اسرائیل ارتباط یافته و اطلاعاتی را در مورد یکی از واحدهای نظامی در اختیار "دشمنان" قرار داده بود، هر چند ماهیت این اطلاعات و نحوه دسترسی فرد متهم به آنها مشخص نشده است.
اطلاعات دیگری هم، که به گفته منابع جمهوری اسلامی، از طریق علی اکبر سیادت در اختیار سرویس اطلاعاتی اسرائیل قرار گرفت به مراسم رژه نظامی روز ارتش، انجام مانورها، تعداد هواپیماهای عملیاتی ایران، پروازهای عملیاتی و آموزشی در پایگاه های نظامی، سوانح هوایی و علت بروز آنها، سیستم هواپیماهای مختلف و موشک های سپاه ارتباط داشته است.
در این موارد نیز، منابع قضایی مشخص نکرده اند که آیا این اطلاعات از منابع اطلاع رسانی همگانی برای عموم قابل دسترس بوده و یا اینکه جنبه محرمانه داشته و در چنین صورتی، به چه ترتیب در اختیار علی اکبر سیادت قرار می گرفته است.
به گفته منابع قضایی، آقای سیادت اقرار کرده بود که برای همین قبیل اطلاعات، در هر ملاقات بین سه تا هفت هزار دلار حق الزحمه دریافت می کرده و هنگام بازداشت هم بیست و نه صفحه اطلاعات جاسازی شده از او به دست آمد.
در مورد تاریخ و نحوه برگزاری محاکمه علی اکبر سیادت جزئیاتی انتشار نیافته اما به گفته منابع قضایی جمهوری اسلامی، وی در شعبه دهم دادگاه انقلاب محاکمه و به اتهام اقدام در تقویت رژیم اسرائیل، مقابله با جمهوری اسلامی و فساد در ارض به اعدام محکوم شد و این حکم به تایید دادگاه استیناف رسید.
روز یکشنبه این هفته، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، گفت که یک نفر به جرم جاسوسی برای اسرائیل به اعدام محکوم شده اما هویت او را فاش نکرد و معلوم نیست که آیا منظور وی از این محکوم به اعدام، علی اکبر سیادت بوده یا شخص دیگری را در نظر داشته است.
تاریخ دقیق برگزاری محاکمات این دو نفر معلوم نیست، اما گفته شده است که این محاکمات در سال گذشته برگزار شده و با تجمع های اعتراضی و آغاز برخورد قضایی با معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته همزمان بوده است.
سال گذشته، برخی از مخالفان دولت ایران تشکیلات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی را متهم کردند که در نظر دارند با طرح پرونده های قضایی حاوی اتهاماتی که می تواند منجر به صدور احکام اعدام شود، به معترضان هشدار دهند.
در همانحال، نوع اتهامات علی صارمی و علی اکبر سیادت به گونه ای بوده است که برخی شخصیت ها و گروه های شناخته شده مخالف دولت به سادگی امکان همدردی با محکومان را نداشته اند هر چند نحوه برگزاری محاکمه بازداشتیان سیاسی به طور کلی مورد انتقاد مخالفان قرار بوده است.
خبر اعدام های روز سه شنبه دو روز پس از آن انتشار می یابد که مقامات قضایی جمهوری اسلامی اجرای حکم اعدام حبیب الله لطیفی، دانشجوی کرد ایرانی را متوقف کردند.
قرار بود این دانشجوی کرد روز یکشنبه به جرم "محاربه" اعدام شود اما این حکم با انتقاد شدید نهادهای مدافع حقوق بشر در داخل و خارج و اعتراضات گسترده به خصوص در مناطق کردنشین ایران مواجه شده بود.
به گزارش کلمه محمد کیانوش راد به وزارت اطلاعات احضار شد.
دختر کیانوش در تاریخ ۷/۹/۱۳۸۹ طی هجوم نیروهای امنیتی به منزلش تا کنون در بازداشت در سلول انفرادی به سر می برد و علی رغم پی گیری های انجام شده جز یک تماس تلفنی هیچ گونه تماس و یا ملاقاتی با خانواده اش نداشته است و علت بازداشت وی نیز به خانواده اطلاع داده نشده است، و حالا پدر وی جهت پاره ای توضیحات به اطلاعات فراخوانده شده است.
دکتر محمد کیانوش راد نیز در پی یورش سال گذشته نیروهای امنیتی به مراسم دعای کمیل در منزل یکی از بستگان یکی از زندانیان سیاسی به همراه همسر و فرزندش دستگیر شده و چندین ماه را در انفرادی و عمومی زندان سپری کرده بود، در جریان احضارش از او خواسته شده که از هرگونه ارتباط با آقایان خاتمی، موسوی و کروبی خودداری نماید و در غیراین صورت عواقب آن را که بازداشت مجدد خواهد بود، انتظار داشته باشد. دکتر کیانوش راد نیز با تأکید بر مواضع اصلاح طلبانه خود و رد تحلیل های ارائه شده توسط نیروهای امنیتی در مورد حوادث پس از انتخابات، از این که فعالیت های دخترش و سایر هم فکران او در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی بوده است دفاع کرده و خواستار آزادی هر چه سریع تر فرزند خویش گردیده است و اعلام کرده که آمادگی هرگونه برخورد از سوی قوه قضائیه و مأموران امنیتی را داشته و دارد زیرا کلیه فعالیت های خود را در چارچوب قانون می داند و هم چنان بر مواضع خویش تأکید می نماید و به مأموران امنیتی گفته که راه و شیوه ای را که وزارت اطلاعات و دستگاه قضائی در برخورد با فعالان سیاسی و منتقدان سیاست های حاکم در پیش گرفته اند راه غلطی است که منجر به تداوم بحران کنونی خواهد شد.
محمد کیانوش راد هم چنین به مأموران امنیتی یادآور شده که تنها راه خروج از بحران کنونی اصلاح نگاه امنیتی وزرات اطلاعات و دولت کنونی به مخالفان سیاسی می باشد.
لازم به ذکر است اخیرا به دنبال دستگیری فعالان سیاسی و مدنی و جوانان اصلاح طلب اعضای خانواده هایشان هم احضار، بازجویی و تهدید میشوند که هیچ گونه اطلاع رسانی از طریق نامه دلنوشته ملاقات و مصاحبه نداشته باشند که این مسئله با بی توجهی خانواده روبرو شده است که اطلاع رسانی و پی گیری وضعیت عزیزانشان را حق طبیعی خود می دانند.
ندای سبز آزادی: یک نماینده عضو کمیسیون عمران مجلس از پیشنهاد مدیران دولتی برای افزایش ۱۵ درصدی بلیت قطار خبر داد و خاطرنشان کرد که بهای دریافتی از مسافران هواپیما برای هر ساعت نیز از ۴۴ دلار فعلی به ۵۶ دلار افزایش خواهد یافت که به معنای افزایشی ۲۷ درصدی است.
ابوالقاسم رحمانی، عضو هیات رییسه کمیسیون عمران، در گفتوگو با ایسنا با اشاره به عملکرد شرکت راه آهن و سازمان هواپیمایی کشوری طی برنامهی چهارم توسعه، از بررسی مصوبات مجلس در برنامهی پنجم در حوزهی حمل و نقل سخن گفت و افزود: در خصوص ساخت، توسعه و حمل و نقل بار و مسافر در شرکت راه آهن از سوی مدیر عامل شرکت گزارش داده شد. بر اساس این گزارش در بخش ایجاد زیر ساختها و احداث خطوط ریلی، ۴۵ درصد و در بخش حمل بار و مسافر ۷۸ درصد اهداف برنامهی چهارم محقق شده است.
وی با بیان اینکه شرکت راه آهن در حوزهی نوسازی ناوگان و دیزل، و واگنهای باری و مسافر بری به دلیل کمبود اعتبار هیچ موفقیتی نداشته است، گفت: قیمتها در این بخش منطقی نیست زیرا بر اساس برنامهی چهارم عمر ناوگان حمل و نقل ریلی باید از ۲۴ به ۱۵ سال کاهش مییافت ولی این اتفاق نیفتاد.
نماینده مردم اقلید با اشاره به نظر کمیسیون عمران دربارهی وضعیت سرویس دهی شرکت راه آهن گفت: اکثریت اعضای کمیسیون معتقدند به دلیل مشکلات مالی از ناوگان ریلی استفاده بهینه نمیشود. به اعتقاد مدیریت راه آهن، توسعه راه آهن بر اساس حمل بار انجام شده است. به عبارت دیگر در مناطقی که ریل وجود دارد، بار وجود ندارد و در مناطقی که بار وجود دارد خطوط ریلی دو خطه نیست. مدیران صنعت ریلی افزایش ۱۵ درصد قیمت بلیط قطار در هر سال را موجب تامین بودجه مورد نیاز برای توسعه ناوگان ریلی عنوان کردند.
رحمانی با اشاره به گزارش سازمان هواپیمایی کشوری، گفت: استاندارد سازی قوانین و مقررات، تعداد مسافران و کاهش عمر ناوگان به ۱۵ سال و عدم ارائه سوخت از سوی برخی کشورهای اروپایی و اسیایی از جمله چالشهای صنعت هوایی است. مدیریت سازمان تحریمها و کمبود منابع مالی را از اصلیترین چالشهای سازمان هواپیمایی کشوری عنوان کردند و راه کارهایی نظیر اورهال کردن، رعایت استانداردها و افزایش قیمت بلیط هواپیماها برای برون رفت از وضعیت فعلی صنعت هوایی عنوان کردند.
عضو هیات رییسه کمیسیون عمران ارائه نشدن سوخت از سوی برخی کشورهای اروپایی و آسیایی به هواپیماهای ایرانی را موجب کاهش تعداد و اطمینان مسافران دانست و افزود: با وجود تحریمهای بینالمللی ولی مسافران همچنان ترجیح میدهند از هواپیماهای ایرانی استفاده کنند. بر اساس اعلام مدیران سازمان هواپیمایی کشوری در حال حاضر برای هر مسافر ساعت ۴۴ دلار دریافت میشود که به دلیل آزاد شدن نرخ بنزین هواپیما این عدد به ۵۶ دلار افزایش خواهد یافت.
شرکت ایران ایرتور و هما به طور متوسط یک میلیون لیتر بنزین در روز نیاز دارند که با افزایش قیمت بنزین هواپیما هزینههای این شرکتها ۱۵ میلیارد تومان افزایش خواهد یافت.
نمایندهی مردم اقلید مکانیزم سازمان هواپیمایی کشوری و شرکتهای هواپیمایی هما و ایران ایرتور برای کاهش تاثیر تحریمهای بینالمللی را تعامل، چانه زنی و مدیریت شرایط عنوان کرد و افزود: به گفتهی مدیران صنعت هواپیمایی تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد ایران اثر منفی دارد. آنان معتقد بودند با آزاد سازی قیمت بنزین هواپیما مشکلات مالی شرکتهای هواپیمایی برطرف خواهد شد. بر اساس برنامهریزیها قیمت بلیط هواپیما در ساعات پر مسافر افزایش و در ساعات کم مسافر کاهش خواهد یافت.
ندای سبز آزادی: بیش از ۳۰۰ تن از کارگران سد آزاد بهتیر که سه ماه از حقوق خود را هنوز دریافت نکردهاند، در یک ماه اخیر از کار اخراج شدند.
به گزارش کلمه، این کارگران، در پروژه سد آزاد “به تیر” که بین شهرهای سنندج و مریوان قرار دارد، مشغول به کار بودهاند و گزارش شده که بیشتر کارگران اخراجی (در حدود ۵۲ نفر) در قسمت خاک رس، ۳۵ نفر در بخش کمپرسور، ۱۷ نفر راننده بولدوزر و بقیه هم در سایر بخشهای این پروژه شاغل بودهاند.
در این پروژه حدود ۱۲۰۰ کارگر به صورت قراردادی مشغول به کارند و پرداخت حقوق ماهیانه آنها نیز تاکنون سه ماه به تعویق افتاده است. این شامل ۳۰۰ کارگری که در یک ماه گذشته، از اول آذرماه تا اول دیماه ۱۳۸۹ از کار اخراج شدهاند، نیز میشود.
ندای سبز آزادی: نصرالله کمالیان، نماینده قوچان، حمایت از واحدهای تولیدی مصالح ساختمانی و ارائه تسهیلات به آنان در راستای تامین سوخت مصرفی این بخش را، موجب جلوگیری از رشد قیمت مسکن عنوان کرد.
کمالیان، عضو کمیسیون عمران مجلس، در گفت و گو با خانه ملت، با اشاره به اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، در خصوص سرنوشت قیمت مسکن بعد از اجرای این قانون، گفت: چنانچه دولت بتواند موضوع تامین سوخت واحدهای تولید مصالح را به نحوی حل کند که سوخت با قیمت مناسب به دست این واحدهای تولیدی برسد، قیمت مصالح تغییر چشمگیری نخواهد داشت و در نتیجه قیمت مسکن نیز تغییر نخواهد کرد، چراکه در شرایط فعلی سایر مولفههای تاثیر گذار بر قیمت مسکن تغییر چندانی نخواهند داشت.
نماینده قوچان افزود: از طرف دیگر افزایش فاحش قیمت سوخت مورد نیاز این واحدها می تواند موجب بالارفتن گسترده قیمت مصالح کشاورزی و یا توقف تولید در برخی واحدها شود که هر دو این اتفاقات تاثیر نامطلوبی در بازار مسکن کشور ایجاد خواهد کرد و موجب افزایش قیمت تمام شده مسکن خواهد شد.
کمالیان با بیان اینکه دولت به طور کامل متوجه اهمیت موضوع واحدهای تولیدی مصالح است، به تذکر برخی از نمایندگان در این خصوص اشاره کرد و گفت: در جلسه علنی دیروز تعدادی از نمایندگان در مورد مسئله رساندن سوخت مازوت به تولیدکنندگان آجر، سفال و کاشی به دولت تذکر دادند که این موضوع موجب دقیق تر شدن دولت و توجه بیشتر به این مسئله خواهد شد.
ندای سبز آزادی: امتحانات سه شنبه و چهارشنبه این هفته ی همه مدارس استان البرز طی بخشنامه ای به دلیل سفر احمدی نژاد، رییس دولت دهم به این استان لغو شد .
به گزارش کلمه، این بخشنامه در حالی به مدارس کرج ارسال شده است که از مدتها پیش امتحانات مدارس برنامه ریزی شده بود و با این بخشنامه ناگهانی تمام برنامه ها لغو و موجب سرگردانی دانش آموزان و مدیران مدارس شده است .مسوولان آموزش و پرورش علت لغو امتحانات را در روز سفر احمدی نژاد استقبال خودجوش مردمی از سفر وی و لغو امتحانات روز بعد از سفر را خستگی دانش آموزان به خاطر شرکت در مراسم استقبال ذکر کرده اند.
با لغو امتحان ها در مدارس کرج دانش آموزان و معلمان مدارس موظف شده اند در استقبال مردمی و خودجوش از رییس دولت دهم شرکت کنند!این تصمیم مورد اعتراض بسیاری از معلمان و دانش آموزان مدارس کرج قرار گرفته است که مسوولان آموزش و پرورش در برابر این اعتراض ها گفته اند معلمان و دانش آموزان در صورت شرکت نکردن در برنامه استقبال، از نظر تحصیلی و اداری دچار مشکل خواهند شد.
طبق خبرهای رسمی بیش از ۸۰۰ دستگاه اتوبوس صبح روز سهشنبه جابهجایی استقبالکنندگان محمود احمدی نژاد را بر عهده می خواهند گرفت . استقبال کنندگانی که نیمی شان از دانش آموزان و کادر مدارس کرج هسستند که با لغو امتحانات شان باید در این مراسم شرکت کنند .
ندای سبز آزادی: علی تاری از فرماندهان دوران دفاع مقدس و رئیس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در دادگاه انقلاب شهرستان بابل و از سوی قاضی باقریان در دو پرونده جداگانه مجموعا به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. مسئول سابق ستاد تبلیغات سپاه مازندران به اتهام “توهین به مقدسات” به یک سال حبس تعزیری و اتهام “توهین به رهبری” به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. این حکم در حالی صادر شده است که مصداق توهین به رهبری در جلسات بازجویی و حتی در جلسه دادگاه مشخص نشده است.
علی تاری در خصوص علت قبول مصاحبه می گوید: ” علت اصلی این مصاحبه حقی است که از من و امثال من ضایع شده ، بدتر اینکه نمی توانم آن را به گوش مردم و مسئولین برسانم و این را واسطه قرار دادم تا اینکه اگر کمترین انصافی در آن باقی باشد حکم من جز برائت و عذرخواهی از اینجانب و برخورد با نیروهای خودسر، خود رای و دست های پنهان که به بازجویی های شفاهی به آن اظهار کردم مقاصدی غیر از حفظ نظام می کوشد با بازداشت و انفرادی طویل المدت از فردی مثل من که در همه صحنه ها ی انقلاب خصوصا در انتخابات دوره دهم حضوری فعال داشته ام پاداش ۴۰ میلیون رای برای نظام، برای من ۷۲ روز انفرادی ۱۵ روز بند ویژه و یک سال و نیم حبس که از یک منتقد بعضی از طرح ها و برنامه های دولت یک مخالف جدی ساختند و به علاوه تعداد همه افرادی که مرا می شناسند را به آن باید اضافه کرد، بهتر بگویم این افراد کارخانه مخالف سازی، معاند سازی، وابسته به بیگانه سازی دارند و چه زمانی این کارخانه تعطیل شود خدا می داند.”
از جمله موارد تکاندهندهای که در این مصاحبه به آنها اشاره شده، میتوان به تخلف در بازداشت متهم و عدم ابلاغ قرار کفالت صادر شده به وی، بازجویی در تمام طول روز بدون صبحانه و نهار، محروم ماندن زندانیان از دستشویی رفتن در شب و وادار شدن آنها به ادرار در سلول، محرومیت از حمام برای روزهای متمادی و بعضا تا دو هفته، همراه کردن وی با معتادان و مجرمین خطرناک در زندان و دادگاه، تهدید وکیل از سوی اداره اطلاعات، محکوم شدن در دادگاه به استناد دریافت مقالات و مطالب تحقیقی از اینترنت و و ذخیره کردن آنها در کامپیوتر شخصی، گزارش ماموران اطلاعات از وجود فیلمهای هریپاتر در کیس متهم تحت عنوان فیلمهای شیطانپرستی! و استفاده از چشمبند، دستبند، پابند و تهدید و توهینهای مکرر اشاره کرد.
علی تاری رئیس ستاد انتخاباتی محمد خاتمی در انتخابات ۷۶ و ۸۰ ، نائب رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر در دولت محمد خاتمی، رئیس ستاد انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۸۴ و رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در سال ۸۸ بوده که در ۱۴ فروردین سال جاری به اتهام نشر اکاذیب از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شده و دوران بازداشت ۳ ماهه خود را در انفرادی زندان متی کلای بابل گذرانده بود.
جلسه دادگاه تاری، بدون حضور دادستان و یا نماینده دادستان، منشی جلسه صورت گرفته و قاضی باقریان (رئیس دادگاه انقلاب بابل) و قاضی پرونده به وی اجازه ارائه لایحه دفاعیه را در حین جلسه دادگاه نداده بود.
متن کامل گفتگوی “جرس” با علی تاری در پی می آید:
آقای تاری لطفا در خصوص علت و نحوه دستگیری تان صحبت بفرمایید.
اداره اطلاعات شهرستان متاسفانه علیرغم ادعاهای فراوان که افراد را با ادله و مدرک و زیر نظر داشتن فراخوان یا دستگیر می نماید ، در روز دستگیری من شماره تلفن همراه مرا نداشت و آنرا از طریق تماس حراست اداره آموزش پرورش با دفتر زیارتی برادرم گرفت. و برای مراجعه با اداره اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند که یکی دو ساعت با تو کار داریم و من هم به اطلاعات مراجعه کردم. آنجا یک سوال درباره سوابقم و سوال دیگری در مورد مسایل شهری پرسیدند و در پایان اتهام مرا نشر اکاذیب عنوان کردند و به دادگاه شهرستان منتقلم کردند. دادستان بابلسر آقای سیفی در برگه معرفی به زندان به کذب نوشته “نظر به عجز متهم آقای علی تاری فرزند روح الله از تعرفه کفیل به مبلغ بیست ملیون ریال به اتهام نشر اکاذیب به آن بازداشت گاه معرفی می شود. تا اطلاع ثانوی در بازداشت باشد. مورخه ۱۴/۱/۸۹
این در حالی است که برگه معرفی به زندان را به من نشان ندادند که نشان عدم از توانایی من در پرداخت دو ملیون تومان باشد یا نه، و موید این قضیه این است که من در همان روز در حساب شخصی ام چند برابر این مبلغ موجودی داشته ام.
هنگام مراجعه من به اداره اطلاعات مامورین جهت بازرسی به منزل شخصی ام رفته و با برخوردهای آمرانه و توهین آمیز با همسرم و برادر شهیدش اقدام به زیرو رو کردن منزل کرده و بعضی وسایل مربوط به شخص من و بیشتر وسایل متعلق به فرزندانم را با خود بردند.
صبح روز بعد به دفتر زیارتی برادرم مراجعه کردند و با رفتاری توهین آمیز برادرم را چندین ساعت در اتاقی حبس کرده و وسایل دفتر از جمله کیس کامپیوتر و .. را با خود بردند.
پیش از این احضاریه کتبی دریافت کرده بودید؟
خیر، به ادعای بازجو اعتراف دیگران علیه من در خصوص نشر اکاذیب ، علت و سند دستگیری من بوده که بعدا معلوم شد که در این رابطه ادعایی هم در کار نبوده است.
نحوه صدور حکم بازداشت به چه صورت بود و قاضی یا بازپرسی حضور داشت؟
خیر، فقط موردی را که اداره اطلاعات اعلام کرده بود توسط دادستان بازنویسی شده و به من اعلام شد که این روند غیر قانونی بوده است.
آیا اعتراض خود را به این موارد غیر قانونی مطرح کردید؟
بله، اصولا قرار بازداشت موقت برای جرائم بسیار سنگین و مجرمین بسیار خطرناک صادر می شود از جمله آدم ربایی، قتل، اسیدپاشی. مرجع رسیدگی کننده به پروژه می تواند قرار بازداشت متهم را صادر کند اما در دیگر پرونده های کیفری هر چند دست مرجع قاضی را قانون گذار برای صدور هر قراری بازگذاشته است اما قرارهای تأمین کیفری باید متناسب با جرم و شخصیت متهم باشد. در این پروژه فرض اتهامات انتسابی ( که مناقشه انگیزاست) باز هم دادستان یا نماینده او نمی توانست قرار بازداشت موقت صادر کند و آنهم متأسفانه قریب سه ماه، لذا از نظر شکلش خلاف مقررات کیفری و مقررات جاری آیین دادرسی کیفری است زیرا تحقیقات قضایی همان بدو امر تمام شده بود. اینجانب، فردی گمنام و ناشناخته نبوده و نیستم. حداقل نسبت به اسلام، شریعت ، انقلاب ، دفاع مقدس ، امام شیوه ی فرائض دینی هم بدلیل شغلی و هم سوابق عملی، محققانه و متعبدانه و مسئولانه از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وفادار بوده و عمر و جوانی را بدان مصروف داشتم بنابراین معلوم نیست کدام گزارش و شهادت و اسناد، دال ضدیت یا اقدام علیه اسلام و تشیع و امام توسط اینجانب است. اینجانب به پشتوانه سوابق دینی انقلابی وتحصیل در رشته ی دینی، وسفرهای مکرر زیارتی بعنوان مدیر کاروان حج و عتبات عالیه و سابقه تدریس دینی و قرآن همواره مورد پرسش همراهان بوده ام و لذا وجود کتب یا مقاله یا سایر مدارک احتمالا نه تنها هیچکدام نشانه استفاده آنها علیه اسلام و تشیع نبود بلکه مستنداتی برای نقصان آن عقاید به شکنجه ای روحی، دستبند، پابند، چشم بند، تهدید و توهینات مکرر امری عادی بودند که دقیقا خلاف قوانین جاری و اسلام است و مسلما قاضی و دستگاه قضایی که ترازوی سنجش عمل کارگزاران و خلق است نباید و نمی تواند و نمی خواهد کسی با مقدمات خلاف قانون به نتایج و مستندات اثبات جرم دست یابد: نیز ضمیمه اسنادی غیر مرتبط اتهامات انتسابی و تفتیش تمام لوازم همسر و فرزندانم و اعضای خانه به فرموده امام، خلاف شرع و قانون و مرتکب آن مستحق مجازات است و انتساب مسایل اخلاقی و جمع آوری سی دی های موسیقی و فیلم فرزندان چه ارتباطی با عناوین اتهامی می تواند داشته باشد و آیا جز تخریب چهره ها و پرونده سازی برای افراد جهت رسیدن به مقاصد مورد نظرشان چه می توانست باشد؟
به نظر بنده به عنوان کسی که اسلام بدون تحقیق را دین تحجر و جمود می داند یکی از بهترین روش های مطالعه دانستن نظرهای مخالفین در حوزه دین یا مسایل اجتماعی و فرهنگی است که همه باید به این موارد عمل نماییم. و متهم کردن من به توهین به اسلام مضحک و مورد تعجب همگان بوده است.
آقای تاری می توانید از محل نگهداری تان در زندان و امکانات آنجا صحبت بفرمایید؟
من به مدت ۷۲ روز درسلول انفرادی زندان متی کلای بابل و در یک سلول ۲ در ۲٫۵ بودم که داخلش هیچگونه امکاناتی وجود نداشت و به تعداد ۲۰تا از آن سلول ها وجود دارد که گاهی تا ۲۵ نفر هم در آنجا نگه داری می شوند و برای کلیه این سلولها تنها یک سرویس بهداشتی ۷۰*۷۰ سانتی وجود دارد و اساسا برای تنبیه مجرمین خطرناک ساخته شده است و یعنی مجرمین خطرناک در صورت ارتکاب خلاف در زندان به آنجا منتقل می شوند. بیشتر افرادی که در انفرادی می آمدند تکراری بودند و از شرورترین افراد داخل زندان به شمار می آمدند. چند بار هم به من گفتند افرادی که در بند کنار من هستند را به علت تجاوز جنسی به این بند آورده اند. و حتی افرادی که مرتکب قتل می شدند یک یا دو هفته داخل انفرادی بودند. زندانیان سیاسی برای نگهداری در انفرادی به زندان ساری برده می شدند که از امکانات اولیه برخوردار است و حتی این راهم از من دریغ کرده و مرا به بدترین انفرادی ممکن منتقل کردند.
سلول ها همیشه توسط لامپ مهتابی روشن بود و شب و روز در آن فرقی نداشت. یک موکت معمولی و سه پتوی ارتشی که بعضا یکی را هم از ما می گرفتند در سلول موجود بود که از آنها به عنوان بالش و تشک و پتو استفاده می کردیم و به قدری کثیف بود که به گفته بعضی زندانیان تا یک سال از زمان شستن آنها می گذشت. در طول روز فقط ۳بار درب سلول برای دریافت غذا و استفاده از دستشویی به صورت نوبتی برای افراد باز می شد و برای من که نماز می خواندم چند دقیقه فرصت دستشویی و وضو را می دادند. که با گرفتن غذای بی کیفیت و استفاده از دستشویی و شستن ظروف غذا گاهی طول زمان آن بعلت تعداد زیاد افراد به ۲ساعت می انجامید. چنانچه زندانیان در شب به دستشویی احتیاج داشتند اغلب از بطری نوشابه یا تخلیه در سلول اینکار را انجام می دادند که فضای سلول ها را نجس و باعث آزار دیگر زندانیان می شد.
در مورد حمام هم مدت طولانی بین آنها فاصله بود که حتی به ۱۶ روز هم می رسید. از بوی بد تن خودم نمی توانستم بخوابم ، آبش سرد بود و هوا سرد بود و همین باعث شد که از ناحیه سر و پوست بیماری گرفتم.
روند بازجویی های شما در این مدت چگونه بوده؟
از روز دوم بازداشت مرا برای بازجویی از زندان متی کلا به اداره اطلاعات شهرستان بابل می بردند. با چشم های بسته تا آخرین لحظه ای که می خواستم وارد بند شوم چشم بندم را باز می کردند. بعضی روزها سوال ها از طریق رئیس زندان به دست من داده می شد تا درون سلول به آنها پاسخ دهم. بازجوهایم بعضی سئوال ها را می پرسیدند و به من می گفتند که یک هفته برای فکر کردن فرصت دارم.برای بازجویی اکثرا مرا قبل از صبحانه می بردند و تا ۴ بعد از ظهر یک ریز بازجویی می کردند، نه صبحانه می خوردم، نه نهار و از هر وعده ی شام به وعده ی شام دیگر بازجویی می شدم. من را با چشم بند وارد اداره اطلاعات بابل می کردند و اگر جواب های من مطابق میل آنها نبود، چشم بندم را محکم تر می کردند وبعضی مواقع علاوه بر چشم بند دستم را با دسبند به میز می بستند. در اتاق بازجویی افرادی که حضور داشتند به من فحش داده و توهین ها را بیشتر می کردند. و وقتی که به دادستان این موضوع را گفتم، دادستان می خندید ونمی توانست حرفی بزند. کسی که مرا بازجویی می کرد، سنش حتی به جنگ و انقلاب هم نمی رسید. بازجوها به من می گفتند وکیل نگیرکه تاثیری در حکمت ندارد، حکم شما نوشته شده ، حکم بازداشت تورا با حکم زندانت یکی می کنیم، زیاد به خودت سختی نده…
وضعیت جسمی تان چطور بود و رسیدگی پزشکی می شدید؟
از نظر دارو زندان متی کلا وضعیت بسیار بدی دارد که حتی بعضی قرص ها را به سختی و به صورت دانه ای در اختیار می گذاشتند و امکان دسترسی به بسیاری از داروها وجود نداشت. من با توجه به ناراحتی قلبی و مشکل گوارشی و آرتوروز کمر و بیماری عدم تعادل به دلیل اختلال در مایع گوشی به داروهای خاصی احتیاج داشتم که با زحمت از بیرون تهیه می کردم.
همچنین به علت مشکل جسمی ام عدم تحرک باعث مشکلاتی از قبیل کمردردهای مزمن و عدم تعادل در من می شد که هنوز هم که ۶ماه از زمان بازداشتم می گذرد علایم زیادی را از آن دوران دارم. و باوجود چندین تقاضای کتبی و شفاهی و توصیه دکتر زندان به جز یک بار و آنهم پس از ۶۰ روز مانع از پیاده روی من در فضای راهروهای سلول انفرادی شدند و حداقل امکاناتی که در اختیار سایر زندانیان بود از من دریغ می شد.
در این مدت ملاقاتی با خانواده تان داشتید؟
اولین ملاقات بعد از ۴۵ روز با حضور اسدیان، رئیس حفاظت زندان با همسرم بود. که همسرم می گفت از روی لباس مرا شناخته چون بیش از ۲۵ کیلوگرم کاهش وزن داشتم و اصلاح هم نکرده بودم در حدی که برای همسرم قابل تشخیص نبودم. در دومین ملاقات بعد از ۶۵ روز انفرادی توانستم فرزندانم را ببینم.
نحوه برگزاری دادگاه به چه شکل بود و آیا شما از روز برگزاری دادگاه اطلاع داشتید؟
دادگاه من خیلی با عجله برگزار شد. بدون هیچگونه اطلاع قبلی بعد از سه ماه و بدون اطلاع از محتویات پرونده و مفاد کیفر خواست با دستبند از بند انفرادی اطلاعات به دادگاه رفتم در حالی که گمان نمی کردم روز دادگاه من است. دادگاه بدون حضور دادستان یا نماینده ایشان و منشی دادگاه و بدون قرائت کیفرخواست شکل گرفت که به طور واضح خلاف قانون است.
اساسا بازداشت بدون احضار کتبی و درج عنوان اتهامی و امضا مأمور که صریحا خلاف قانون است، استناد به اعتراف سایر متهمین برای اثبات اتهام اینجانب نافذ نیست. از سوی دیگر نگهداری بدون مجوز و طولانی قریب سه ماه در سلول انفرادی و اعمال شکنجه ای روحی از جمله چشم بند و دستبند و پابند در حین بازجوئی و اعمال تهدید و توهین در طول بازداشت بر خلاف صریح قانون است. و ضمن رد قاطع ناتوانی اینجانب برای کفالت بمبلغ دو میلیون تومان (بیست میلیون ریال) نگهداری و حبس ظالمانه طولانی مدت فقط با اراده عناصر خود سر بوده است. همچنین عنوان اتهامی در نامه موصوف در بند چهار، نشر اکاذیب بود اما برای توجیه بازداشت طولانی مدت اتهامات دیگری به ناحق به بنده نسبت داده شد.
از نظر محتوایی هم برگزاری این دادگاه غیر قانونی بود به دلایل زیر:
یک. بعد از ۳ ماه بازداشت به اتهام نقش هدایتی در تحریک عوامل فتنه،نشر اکاذیب و توهین به رهبری(آقای خامنه ای)، در حکم صادره عنوان اتهامی توهین به اسلام و تشیع و توهین به مقام شامخ رهبری(حضرت امام رضوان الله) بوده؛ لذا دادگاه با استفاده از اختیار خود حکم به اثبات جرم با عنوان دیگر داد.
دو. مصادیق و شرح موجود در پرونده عموما ازنظر قانونی جرم نیستند.
سه. بسیاری از مصادیق ربطی به عناوین اتهامی که به من تفهیم شد نداشت و طبق فرمان ۸ ماده ای امام (ره) استناد یا گزارش شواهد و اسناد غیر مرتبط و انتشار آن جرم و مستوجب تعزیرات است
چهار. اقرار دیگران آنگونه که چندین بار در گزارش اطلاعات مکرر ذکر شد مستندی برای اثبات جرم نیست، چون هم طبق قانون ، غیر قابل استناد است و هم به گفته صریح رهبری جمهوری اسلامی اعتراف متهمین علیه دیگران نافذ نیست.
و در هیچیک از اتهامات انتسابی نه به عنصر مادی و نه به عنصر معنوی توجهی نشده است.
می توانید در خصوص چگونگی آوردن شما به دادگاه برایمان بگویید؟
با توجه به اینکه من یک فعال سیاسی و مسئول ستاد مهندس موسوی بودم برای انتقال به دادگاه من را به سه معتاد که جرم آنها فروش و حمل ۴۲ کیلوگرم مواد مخدر بود دستبند و پابند زدند.
آیا در دادگاه وکلای شما حضور داشتند؟
در دادگاه فرمایشی که در زمان بازداشتم انجام شد فقط یک بار با وکیل در زندان ملاقات داشتم که آنهم برای گرفتن امضای حق وکالت بود و در فرصت ۱۰ دقیقه ای که برای ملاقات دادند فرصتی برای صحبت درباره محتویات پرونده وجود نداشت. البته دو وکیل داشتم که یکی از آنها به علت تماس تلفنی تهدید آمیز اداره اطلاعات از وکالت پرونده استعفا کرد.
بر اساس چه اتهاماتی برای شما حکم صادر شد؟ و آیا استنادات حقوقی برای این اتهامات در حکم وجود دارد؟
حکم مرا به صورت ضرب الاجلی دادند، و شاهد این موضوع اینست که دوستانی که قبل از من دستگیر شدند سه ماه بعد از من محاکمه شدند. در حکم من اتهام تبلیغ علیه نظام به توهین به مقدسات دین و تشیع تبدیل شد که طبق قانون، دادگاه کیفری نمی تواند به جرم خارج از کیفرخواست رسیدگی کند، و جالب ست که در حکم نوشته شده دادگاه برای تعیین اتهام دچار اشتباه گردیده است در عنوان اتهامی توهین به رهبری نه اقرار داشتم و نه مصداقی برای این امردر حکم عنوان شده که این خود خلاف قانون است و از نشر اکاذیب به وسیله انتشار اعلامیه ای که در آن اسامی افرادی که در روز۲۶ خرداد در بابلسر دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند نیز در دادگاه بدوی تبرئه شدم. اما با گذشت ۲۰ روز از مهلت تجدید نظر و عدم شکایت شاکیان خصوصی دادستان دادگاه بابلسر خارج از وقت قانونی به عنوان مدعی العموم به حکم اعتراض کرده و آن را به دادگاه تجدید نظر فرستادند.
متاسفانه در گزارش اطلاعات موجود در کیس کامپیوتر با جهت گیری، مطالب را طوری نوشتند که همه مطالب را بد جلوه دهد؛ بخصوص از میان همه مطالب در کیس دو یا سه مقاله را انتخاب کردند که من تازه بعد از اعلام حکم آنها را خواندم و قبلا نخوانده بودم، وبرای بزرگنمایی یک مقاله ی خرافات عاشورا را در سه بند تحت عناوین :
خرافه در دین
توهین به حضرت ابوالفضل تحت عنوان ابوالفضل رفته آب بیاره
توهین به روز عاشورا، حضرت علی اصغر و حضرت ابوالفضل تحت عنوان خرافات عاشورا آورده اند که این مقاله هنوز هم در سایت های فیلتر نشده موجود است.
نمی دانم قاضی باستناد کدام مقاله حکم توهین به مقدسات و تشیع را استنتاج کرده است، فقط در مورد مسائل عاشورا بعرض برسانم در سال هشتاد و پنج در کشور بحث های زیادی در ارتباط با مداحی های شرک آلود و پر از خرافه توسط مداحان مطرح شد و تعداد زیادی از مراجع تقلید به آن اعتراض کردند؛ از جمله مقالاتی که در کیس باید باشد مقاله آقای احمد خاتمی(امام جمعه موقت تهران) که در مجلس خبرگان طرح گردید است، یعنی اینکه یکی از موضوعات مهم آنزمان این مسئله بوده است، و اینجانب نیز سعی کردم مقالاتی را جهت مطالعه از طریق اینترنت بدست آورم که بعضی از آنها را خواندم و بعضی را فقط دانلود کردم که بعدا مطالعه کنم که شاید مقاله مورد نظر یکی از آنها باشد. در کامپیوتر مقالات دیگر بنام بررسی تطبیقی شاهکار عاشورایی و مقاله تحلیل های عاشورا را بهمراه مقاله آقای احمد خاتمی در منزل از سایت بازتاب دارم که این سایت حدود دو سال پیش به تابناک تغییر نام یافته و مطالب قدیم در آن موجود نمی باشد، و مقالات مشابهی از سایر سایتها شاید دانلود کرده باشم. بنظر میرسد با این حکم آنها اسلامی را که مبنای آن تفکر، تعقل، تدبر وتحقیق باشد بر نمی تابند.اگر چنین باشد شهید مطهری با کتاب تحریفهای عاشورا چقدر باید مورد مواخذه باشد خدا می داند.
مسائلی که منجر به رای شد مربوط به مقالات و عکس گوگوش روی اسکناس هزار تومانی است که در بازجویی ها به آن پرداخته نشده یا بطور گذرا تنها اشاره ای شده بود. بنظر می رسد مطالب زیادی از اوراقی که در پرونده اینجانب است یا از سوی اطلاعات نوشته شده بیشتر برای تشویش ذهن افرادی است که پرونده اینجانب را مطالعه می نمایند و اکثر قریب به اتفاق گزارشات بر دور کردن ذهن خواننده ار واقعیت است. بطور مثال فیلم های شیطان پرستی که اگر بجای آن می گفتند فیلم هری پاتر واقعی تر بود و چون اگر می گفتند فیلم هری پاتر شاید قاضی را به خنده وامیداشت نوشتند شیطان پرستی، در صورتی که چهار قسمت فیلم هری پاتر را تلویزیون پخش کرد و بعد از مدتی در تلویزیون برنامه گذاشتند که این فیلم شیطان پرستی است؛ یا فیلم هایی از این دست؛ و اینگونه فیلم ها و آهنگ ها یا مطالب که بنده از اکثر قریب به اتفاق آنان بی اطلاع می باشم.آنچه که به عنوان اطلاعات موجود در کیس و یا سی دی های منزل یا دفتر زیارتی برادرم مطرح گردید که نمی دانم به کدام باید پاسخ دهم چون مطالب در پرونده موجود نمی باشد و یقین دارم قاضی پرونده مطالب را از کیس یا سی دی ها را ندیده و نخوانده زیرا مطالعه همه آنها مستلزم صرف زمان زیادی است که معقول به نظر نمی رسد. تعدادی از مقالات را توانسته ام دوباره دانلود کنم مثل مقاله ای تحت عنوان اسلام و بودیسم متعلق به همایش اسلام و بودیسم است که توسط رایزن فرهنگی ایران در تایلند و کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت برگزار گردید ، و مقاله دیگر در مورد پیشینه و کارنامه وهابیت مربوط به مرکز اسناد انقلاب اسلامی که در سایت این مرکز هنوز هم وجود دارد و مقاله هایی از این دست که همگی در سایت های باز موجود است.
در خصوص مقاله ای تحت عنوان ترمیم بکارت در ایران (مربوط به زنان) اولا در خصوص مقاله شاید بحث های زیادی مطرح است؛ سئوال من این است مگر ترمیم بکارت برای آقایان هم داریم؟ که بنظرم نوعی توهین به فهم دستگاه قضایی می باشد و یا شاید اداره اطلاعات از این موضوع اطلاع ندارند که بکارت مربوط به کدام جنس است.
ثانیا این مقاله مربوط به یک بحث و پدیده اجتماعی فرهنگی است و خواندن آن بعنوان یک بحث آسیب شناسی اجتماعی است و نه تنها مورد بدی نیست که فرد بخواند بلکه شاید برای افراد لازم باشد و اصلا ربطی به ترمیم بکارت ندارد که متاسفانه چندین بار بازجوی بنده در بازجویی بدان اشاره کرده .
سوال من این است کدام توهین کننده به اسلام را مسئول حج و کربلا و عتبات قرار می دهند ؟
آیا اینگونه فشارها و اتهامات دروغین بر روی فعالین سیاسی استان مازنداران سابقه داشته است؟
فشار ها متاسفانه در چند استان بسیار زیاد است و در کل ایران به غیر از تهران بیشترین فشار اول بر روی فعالین اصلاح طلب و دانشجویی مازندران بوده است. استان مازندران یکی از ۵ استانی است که برخوردها از شدت بیشتری برخوردار است و شهرستان بابل و بابلسر زیر مجموعه اداره اطلاعات شهرستان بابل است. در استان مازندران بابل حالت ویژه ای دارد. گرفتن افراد یا سلیقه ای بود یا خوش خدمتی، در حوادث پس از انتخابات ۳ برابر بیشتر شد، هر دو مسئول ستاد آقای موسوی را در بابل و بابلسر گرفتند.
برخوردها به صورت سلیقه ای بود وبه خصوص در شهرستان بابل و بابلسر بصورت بی سابقه ای با افراد برخورد شد. باید عرض کنم این حرکت اصلاح طلبانه و حق جویان یک تفکر است و تفکر با ارعاب، حبس و … خاموش نخواهد شد بلکه هرروز ریشه و عمق بیشتر می یابد و بعد از آزادی متوجه شدم افرادی که به ظاهر با آنان هستند نه تنها دل خوشی ندارند بلکه انزجار روز افزون خود را از حرکات نابخردانه شان، حرکاتی همانند دستگیری افرادی چون آقای شهیری، آقای سروش، آقای میری اعلام می نمایند.
آقای تاری در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.
علت اصلی این مصاحبه حقی است که از من و امثال من ضایع شده ، بدتر اینکه نمی توانم آن را به گوش مردم و مسئولین برسانم و این را واسطه قرار دادم تا اینکه اگر کمترین انصافی در آن باقی باشد حکم من جز برائت و عذرخواهی از اینجانب و برخورد با نیروهای خودسر، خود رای و دست های پنهان که به بازجویی های شفاهی به آن اظهار کردم مقاصدی غیر از حفظ نظام می کوشد با بازداشت و انفرادی طویل المدت از فردی مثل من که در همه صحنه ی انقلاب خصوصا در انتخابات دوره دهم حضوری فعال داشته ام پاداش ۴۰ میلیون رای برای نظام، برای من ۷۲ روز انفرادی ۱۵ روز بند ویژه و یک سال و نیم حبس که از یک منتقد بعضی از طرح ها و برنامه های دولت یک مخالف جدی ساختند و به علاوه تعداد همه افرادی که مرا می شناسند را به آن باید اضافه کرد، بهتر بگویم این افراد کارخانه مخالف سازی، معاند سازی، وابسته به بیگانه سازی دارند و چه زمانی این کارخانه تعطیل شود خدا می داند.
بعد از ۷۲ روز انفرادی وقتی به بند ویژه منتقل شدم که در این بند ۴ نفر به اتهام سیاسی مدت ها در این بند بوده اند، یک ویژگی این بچه ها که شاید به خاطر شغل معلمی ام مرا به تفکر وا داشت اینکه هر ۴ نفر از نخبگان علمی جامعه بوده اند و دو یا سه نفرشان در دوران تحصیل در مدارس تیزهوشان درس خوانده بودند گرچه می گویند بندهای ویژه اوین اکثر استاد هستند ولی اینجا همه دانشجو بوده اند افراد فرهیخته چون ایمان صدیقی دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر، حسین جلیل نتاج دانشجوی رشته پزشکی، نیما نحوی دانشجوی رشته مکانیک، محسن برزگر دانشجوی مهندسی برق، که متأسفانه بی مهری های زیادی به نیما که جوانی استوار و مقاوم شده که مایه تأسف است. ایشان علی رغم دیگر زندانیان هم بندش به او ظلم مضاعف شده است که امیدوارم همانند سه عزیز دیگر از زندان آزاد گردد و همه دوستان زندانی در بند ویژه به نوعی از تحصیل محروم شده اند سئوالم این است که چرا باید این استعداد ها که مطابق قانون اساسی عمل کرده اند را به بند کشیده و از تحصیل و مواهب زندگی محرومشان کنند؟
منبع: جرس
مصاحبه از: مژگان مدرس علوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر