آیت الله جوادی آملی روز پنج شنبه در درس اخلاق هفتگی خود که با حضور طلاب و دانشجویان از شهرهای مختلف کشور برگزار شد،در باره ادب مومن مطالبی را مطرح کردند.
گزیده بیانات آیت الله جوادی آملی طبق گزارش خبرگزاری رسا به شرح زیر است:
* خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم انسان را به سه اصل جهان دانی، جهان آرایی و جهان بانی دعوت کرده است که بخشی از این امور به مسائل اعتقادی، بخشی به مسائل اجتماعی و بخشی نیز به مسائل اخلاقی برمی گردد.
* مسائل اخلاقی به جهان آرایی برمی گردد. فرد مؤمن زینت یک جامعه است زیرا نه بیراهه می رود و نه راه کسی را می بندد.
*ما با دو گونه مؤدبانه و غیر مؤدبانه می توانیم حرف بزنیم و راه برویم، ادب، هنر در رفتار، گفتار و کردار است که باید به آن توجه کرد.
* ما موظف هستیم جهان را بیارائیم. زیبایی جهان به ادب مردمان آن جامعه و سرزمین است، انسانی که حیات انسانی خود را به بازی نگیرد می شود مؤدب.
* انسان مؤمن نه تنها به سمت بازیگری نمی رود، بلکه مجذوب بازی هم نمی شود و با دسیسه شیطان هم از پای درنمی آید.
* گاهی دیو شیطنت احرام می بندد و می خواهد دور کعبه دل طواف کند و منتظر فرصتی برای ورود و نفوذ است، فرد مؤمن در این گونه مواقع بصیر است و شیطان را طرد می کند؛ جامعه نیز اگر این گونه باشد آرایش می یابد.
* اگر فیض خدا بر ما بتابد توفیق نصیب ما می شود، وقتی فیض الهی نباشد اگر خودمان را بخواهیم حساب کنیم همچون یک ذره و مثقال و بلکه کوچک تر از آن هستیم.
* امام علی وقتی که عده ای زمینه جنگ جمل را فراهم کردند، وارد بصره شدند، والی بصره که از طرف ایشان منصوب بود گزارشی خدمت امام ارائه کرد.حضرت علی(ع) نیز نامه ای به او مرقوم کردند و تاکید کردند: اینها که شورش کردند اگر برگشتند و از حکومت مرکزی اطاعت کردند که این همان چیزی است که ما می خواهیم، اما اگر لوازم و ملزومات حادثه طوری است که آنها را به سمت اختلاف و انشقاق جامعه کشاند با این طیف مقابله و برخورد کن. امام علی (ع) همچنین در این نامه تصریح کردند یک عده مطیع و یک عده هم ساکت، منزوی و بی تفاوت هستند، از افراد مطیع کمک بگیر و به افراد بی تفاوت و منزوی نیز کاری نداشته باش، چون افراد بی تفاوت اگر هم وارد صحنه شوند دیگران را متزلزل می کنند؛ افرادی که کراهت دارند در نهضت شرکت کنند غیبت و عدم حضورشان بهتر از قیام و حضورشان است.
آرزو عابدینی عضو شورای عمومی ادوار تحکیم وحدت یادداشتی را خطاب به مریم شربتدار قدس همسر فیض الله عرب سرخی و مادر فاطمه عرب سرخی که هر دو در زندان هستند به نگارش در آورده است. متن کامل این یاد داشت که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است:
زدست کوته خود زیر بارم که از بالا بلندان شرمسارم
سلام
سلامی نه از روی شادی ,اما به امید سلامتی دوباره,
هیچگاه برایتان ننوشتم و همیشه با هم سخن می گفتیم, از هر آنچه که می بایست گفت .
اینک اما می خواهم که بنویسم و این پیک قلب رنجورم را از این دور ترین ها برایتان ارسال کنم, لیک عادت دارم تمام قدرت اندیشه و احساسم را به انگشتانم بسپارم و آنها هم آن را به قلم هدیه می کنند و قلم ,خود بر صفحه جلوه گری می نماید .
مریم عزیز ,فراموشی گاهی بد است اما بدتر از آن اینست که فراموشکاری کسی یا کسانی موجب حرمان دیگران و آزار کسانی گردد .
امروز می خواهم برایت از کسانی بگویم ,که لحظه ی لبیک به دعوت الهی برای پانهادن به این فانی دنیا که کشتزاری بیش نیست,یادشان رفت با خود چندی از موهبت های خدایمان را بیاورند .
برخی گوششان را ,گروهی زبان گویایشان را ,کسانی چشمهایشان را و…اما آنان که دل را جای گذاشتند و پای به این گیتی نهادند …
دل که نباشد, دیگر عقل ماوایی ندارد برای ذخیره کردن عشق تا در هنگام لزوم ,زیباییهایش را به تصویر کشد. دل که نباشد دیگر نه می فهمی که مادر بودن و عشق یعنی چه و نه می توانی درک کنی که غنچه ی بی مادر اگر گوهر چشمانش برون ریزد چه بر سر هستی می آورد .
مریم مهربان ,گفتم برایت بنویسم از دردی که درون سینه ات موج می زند اما ,تو انشائ زینب را همیشه از حفظ می خواندی و این دل بی تاب ماست ,که باید از اقیانوس آرام چشمانت ,معنای سکوت و زیبایی را درک کند
یلدای امسال چه بد بود برای همه .
میدانم که شب هنگام ,دخترکان عادت دارند صورت به چهره ی گرم مادر گذارند و دستان کوچکشان را در دستان مادر بفشارند .
مادر ان با لبخندشان به نگاه امیدوار آنها خیره می شوند تا دخترکان معصوم سه ساله به دنیای بی سختی بیندیشند و در رویای آفتاب فردا چشم ببندند تا صبحی دیگر از راه رسد .
محیای این روزهای ما ,قرار را از دل همگان بریده ,محیای این شبهای ما, به هر گوشه از خانه سرک می کشد و گاه چشمش پر از اشک است و گاه که صدای زنگی در خانه ,سکوت را می شکند, تمام هستی برای او روشن می شود :بابایی ,مامان ,مامانم…؟؟؟
و چقدر سخت است ,که بابا مجبور است, بگوید: نه عزیز دل بابا, تو کمی بخواب ,مامان زود می آید ….
قلبم, حتی از این نگارش هم به آتش کشیده می شود ,چه رسد به ترسیم لحظه به لحظه ی آن .
باز گردم به ابتدای قصه ی بی پایان ناکسانی که بی دل ,پای در این گیتی نهاده اند و هیچ نمی دانند , قدر آواز بلبل را و هیچ نمی رنجند از گریه ی قناری در قفس …
مریمم ,مباد که آه از جگر برآوری ,که ترسم ,بسوزانی عالمی را از این آه جگر سوز
همه ,مریم جان ,ما ,شده ایم ودوری مسافت قلبهایمان را دور نکرده و دیگر باور داریم که می توانیم بر این جغد شوم این شبهای ناتمام غلبه کنیم وشنیده ام زگلها که سحر پیامی دوباره فرستاده که در راه است و تحمل بایدمان…
مریم عزیز با لبخند مهربان همیشگیت ,عطر افشانی کن , که بی عطر مریم نفس کشیدن نتوانیم دیگر…
در پایان , نامه ام را باغزلی از حضرت حافظ ,که در یلدا برایم سروده تمام می کنم ,و تو و عزیزانت که عزیزان همه ی ما هستند را به خدای شکست ناپذیر توانایمان ,می سپارم .
آرزو
ز دست کوته خود زیر بارم که از بالابلندان شرمسارم
مگر زنجیر مویی گیردم دست وگر نه سر به شیدایی برآرم
ز چشم من بپرس اوضاع گردون که شب تا روز اختر میشمارم
بدین شکرانه میبوسم لب جام که کرد آگه ز راز روزگارم
اگر گفتم دعای می فروشان چه باشد حق نعمت میگزارم
من از بازوی خود دارم بسی شکر که زور مردم آزاری ندارم
سری دارم چو حافظ مست لیکن به لطف آن سری امیدوارم
فخرالسادات محتشمی پور در پنجاهمین عریضه خود به دادستان تهران که همراه با عطر دعا هست نوشت:آقای دادستان شما نباید جوابگوی همه آن چه که سناریو نویسان و مخملی خوانان و فتنه انگیزان کردند باشید اما سهمتان در همراهی آنان و در اثبات فرضیات از بن بی اساسشان محفوظ است و دانشجویان آینده حقوق و تاریخ و همه پژوهندگان امروز و فردا سهم شما را خواهند دید و در موردتان داوری حق را خواهند کرد.
متن کامل این عریضه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به : دادستان تهران
از : یکی از ستم دیدگان عصر عاشورای ۸۹،همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
فبعزّتک استجب لی دعائی و بلّغنی منای ولاتقطع من فضلک رجائی واکفنی شرّ الجنّ و الانس من اعدائی.
سلام آقای دادستان!
به یک شب جمعه محرمی دیگر رسیدیم و شب استجابت دعا. من دلم می خواهد در این شب جمعه در دعاهایم یادی از بازجوها و خانواده هایشان بکنم که این روزها بیش از پیش احتیاج به دعا دارند و برای قاضی ها و خانواده هایشان و برای همه مسند نشینان که فردا باید در پیشگاه عدل الهی پاسخ گوی همه کج روی ها و بی عدالتی ها و حق کشی ها و ناروایی هایی باشند که در این سرزمینی که امام زمانی اش خواندند، به بندگان خدا روا داشته اند.
راستش را بخواهید این عبارت «مأمورِمعذور» را من هیچ گاه ته دلم قبول نداشته ام. خیلی سعی کرده ام البته که خودم را توجیه کنم و راضی کنم که زن و بچه بالاخره نان و قوت و غذا می خواهند و زندگی خرج دارد و شکم گرسنه خدا پیغمبر سرش نمی شود و فقر از هر دری وارد شود ایمان از همان در خارج می شود. ولی خوب وقتی می بینم عده ای دیگر از بندگان خدا همه هستی شان را در راه خدا داده اند بی مزد و منت و حاضر نشدند انسانیت و شرف و دیانتشان را به دو روز قدرت و مسندی پلید و ثروتی کثیف بفروشند حجت را تمام شده می دانم برای همه بنی بشر که منزّه زیست کنند و لقمه حلال و پاک بخورند و به خورد زن و بچه و اهل و عیالشان بدهند.
می شود کمتر خورد یا نخورد ولی حرام خوری توجیه ندارد و چرا لقمه ای که از حقی را ناحق کردن به دست می آید حلال تلقی شود؟ حالا که مراجع عالم و اعلم نظرات فقهی شان به صورت شفاف اعلام می کنند که اعتراف گیری در زندان و تحت فشار هیچ گونه مشروعیتی ندارد و البته این نظرات تازگی هم ندارد و در قانون اساسی هم آمده است، کسانی که تربیت شده اند و مأموریت یافته اند که سناریوی کیهان نویسان متوهم را تکمیل کنند و فرضیات برخاسته از نهادهای ناپاک و اذهان سیاه بین را ثابت کنند، چه حکمی پیدا می کنند؟ و عجب آن که بعضی فک و فامیل طفلکی ما هنوز دارند براساس همان نوع اعترافاتی که اساسا وهن نظام اسلامی است، صغری کبری چیده نتیجه گیری می کنند و حکم صادر می کنند. البته آن بنده خداها حکمشان را قبل از انتخابات صادر کرده بودند و یک دادستان تاریخ مصرف گذشته فلک زده را هم مأمور امضاء نموده بودند برای خالی نبودن عریضه و دجّال تبلیغاتی ارتزاق شده از بیت المال نیز گزارش های کذب را داده بود تا فردایش صدق شود. شما این فرمایشات ما را خوب می فهمید آقای دادستان چون برخلاف آن خانم دکتر که در بدو مسئولیت به معاونت برگزیدید و بعد او را مأمور تهیه گزارش از پرونده های به قول خودتان امنیتی و به واقع سیاسی و پاسخ گویی به خانواده ها کردید که می گفت من اصلا از اخبار مطلع نیستم و از سیاست سر درنمی آورم، شما از سیاست خیلی سردر می آوردید و اخبار و اطلاعات با تحلیل و تفسیر آن به آن دراختیارتان قرار می گرفت و می گیرد.
شما معنی صدور حکم جلب همسرعزیزم و بعضی دوستانش چند روز قبل از انتخابات ۸۸ را می فهمید همان طور که رؤسایتان هم خوب می فهمند و اعلام دستگیری این عزیزان را توسط خبرگزاری دولتی وروزنامه دولتی تحت مدیریت فک و فامیل ما در روز قبل وقتی هنوز نتیجه انتخابات اعلام نشده بود و پس از حمله به ستاد کاندیدای مردمی را هم خوب می فهمید. آقایان حکم را داده بودند دکترجان و قصاص را کرده بودند پیشاپیش قبل از ورود غیرقانونی به منزل و دزدی اموالمان، با انداختن سید ما در سلول انفرادی و اهانت ها و اسائه ادب ها و همه اقدامات غیرقانونی دیگر و شما که با ادعای اجرای مرّ قانون سر کار آمدید، تا مدت ها قدرت پذیرش ما را نداشتید و آن معاون که در حقش جفا کردید با دادن مسئولیت در آن بزنگاه و آن شرایطی که خودتان اجازه ملاقات با ما را نداشتید و پیغام می دادید که تحت فشارید، اختیاری نداشت.
آقای دادستان! روزی آن بنده خدا به من گفت احکام براساس اعترافات خود متهمین است و من گفتم کاش شما که هم جنس مایید و نرمید و ملایمید و منصفید و سواد حقوقی دارید می رفتید و بررسی می کردید که این اعترافات تحت چه شرایطی گرفته شده از این بندگان خدا و ایشان بلافاصله پرسید پس چرا شوهر شما اعتراف نکرده؟!!! فکر کنم دیگر ایشان دستگیرشان شده باشد این مسائل را و یحتمل توجیه شده اند و برای همین طبق روایت خانواده های دردمند دیگر از آن نرمی و همراهی و هم دردی اوائل مسئولیتشان خبری نیست. هم از این رو عرض می کنم که در حق ایشان و در حق جامعه زنان جفا کردید چون نگاه عمومی را نسبت به مدیریت زنانه و مادرانه و عطوفانه زنان تغییر دادید آقای دکتر.
باری جناب دادستان! داشتیم از دعای کمیل می گفتیم و از علی (ع) می گفتیم که آرزویمان استقرار عدالتش بود و الگوبرداری از زمامداریش. هیهات که نام او را کسانی برزبان آوردند که شایستگی نداشتند و عدالتش را کسانی مدعی شدند که کوچکترین بهره از آن نبرده بودند و سیره و مرامش را به فراموشی سپردند و دنیاطلبی و قدرت پرستی مجال علوی شدن را از آنان گرفت.
و حالا بیش از یک سال و نیم است که زنان و مردانی در بندند که تنها جرمشان نقد است و اعتراض است و نه گفتن به قدرت است. و بیش از یک سال و نیم است که هزینه های مادی و معنوی بسیار صرف اعتراف گیری و اقرار گیری علیه خود زندانیان و دیگران می شود و حاصل آن فقط و فقط بی اعتباری احکام فله ای صادره و بی اعتباری دادگاه های نمایشی و نهایتاً لطمه و آسیب به نظام قضائی کشور بوده است.
نه آقای دادستان شما نباید جوابگوی همه آن چه که سناریو نویسان و مخملی خوانان و فتنه انگیزان کردند باشید اما سهمتان در همراهی آنان و در اثبات فرضیات از بن بی اساسشان محفوظ است و دانشجویان آینده حقوق و تاریخ و همه پژوهندگان امروز و فردا سهم شما را خواهند دید و در موردتان داوری حق را خواهند کرد. پس بی سبب نیست که من در دعای این شب جمعه علاوه بر بازجوها و قاضی ها و مسندنشینان و صاحبان زر و زور و تزویر و دشمنان خدا و پیامبر و امام زمان (ع)شما را هم به یاد داشته باشم.
اللهم اجعل عاقبة امورنا خیراً
فخرالسادات محتشمی پور
بیست و چهارم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با نهم دی ماه ۱۳۸۹
در حالیکه آمار چندی پیش گزارشگران بدون مرز، ایران را بزرگترین زندان برای روزنامه نگاران جهان اعلام کرده بود، گزارش سالانه این موسسه نشان می دهد ایران همچنان جایگاه خود را در پائین جدول آزادی مطبوعات حفظ کرده و همچنین برای دومین سال پیاپی، در سال ٢٠١٠نیز، بیشترین آمار روزنامهنگاران تبعیدی و اجبارا خارج شده از کشور را به خود اختصاص داده است.
به گزارش تارنمای رسمی سازمان گزارشگران بدون مرز، این سازمان در جمع بندی گزارش سالانه خود اعلام کرده است که سال میلادی ٢٠١٠ از سالهای گذشته با رشد چشمگیر اختطاف (ربایش) خبرنگاران متمایز میشود. در سال ٢٠٠٨ این تعداد ٢٩ مورد بود، در سال ٢٠٠٩ ، این رقم به ٣٣ مورد رسید و در سال ٢٠١٠ آمار روزنامهنگاران ربوده شده ۵١ مورد است. خبرنگاران کمتر از پیش بعنوان ناظران بیرونی انگاشته میشوند. بیطرفی و ماموریت حرفهای آنها نیز مورد احترام قرار نمیگیرد.
سال ٢٠١٠ در ارقام
روزنامهنگار کشته شده ۵٧
روزنامهنگار ربوده شده ۵١
روزنامه نگاردستگیر شده ۵٣۵
روزنامهنگار مورد تعرض و تهدید قرار گرفته ١٢٧۴
رسانه سانسور شده ۵٠۴
روزنامه نگار تبعیدی ١٢٧
وبلاگ نویس بازداشت شده ١۵٢
وبلاگ نویس مورد تعرض و تهدید قرار گرفته ۵٢
کشورهای سانسورگر اینترنت ۶٢
ژان فرانسوا ژولیارد دبیر اول گزارشگران بدون مرز در این باره اعلام کرد ” نهمین ردهبندی سالانهی آزادی مطبوعات در جهان همراه با شگفتآفرینیهای خوب، تائید حقایق تلخ و تثبیت برخی گرایشهاست. بیش از هر زمان دیگر نظارهگر آنیم که توسعه اقتصادی، اصلاحات اساسی و رعایت حقوق بنیادین الزاما همجهت نیستند. دفاع از آزادی مطبوعات مبارزه است، مبارزهای هست و خواهد بود، مبارزه برای مراقبت بیشتر در دمکراسی های کهنه جهان، مبارزه ای علیه ستم و برای عدالت در رژیم های توتالیتر که هنوز در اینجا و آنجای کره خاک وجود دارند. لازم است از یک سو به موتورهای محرک آزادی مطبوعات : فنلاند، ایسلند، نروژ، هلند، سوئد و سوئیس که در راس جدول قرار دارند، درود فرستاد و از سوی دیگر از قاطعیت فعالان مدافع حقوق بشر، روزنامهنگاران و وبلاگنویسان که در سراسر جهان از حق روشنگری دفاع می کنند، ستایش کرد. ما همواره به سرنوشتشان در هر کجا که هستند فکر میکنیم.
ما بار دیگر خواهان آزادی لیو شیائوبو برنده جایزه صلح نوبل ٢٠١٠ ، نماد کنونی ادامه دهانبند زدن بر آزادی بیان از سوی سانسور حاکم بر چین هستیم. و نسبت به سیاست سرکوب که فرو رفتن در بن بست است به مقامات چین هشدار میدهیم. ” “سقوط بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا به ردههای پائینی جدول و از دست دادن جایگاه خود نگران کننده است. اگر اتحادیه اروپا در این باره اقدام جدی نکند جایگاه راهبر خود در جهان را در عرصه رعایت حقوق بشر از دست خواهد داد. در این وضعیت اتحادیه اروپا چگونه میتواند در برابر کشورهای اقتدارگرا که از آنها خواهان بهبود وضعیت حقوق بشر است، قانع کننده باشد.
“در آن سوی جدول ردهبندی ما نگران سقوط برخی دولت هستیم. روندا،یمن، سوریه به جمع سرکوبگرترین کشورهای جهان در عرصه آزادی مطبوعات برمه، کره شمالی پیوسته اند. در کشورهای اقتدارگرا متاسفانه گرایش به سمت بهبود وضعیت آزادی مطبوعات نیست.”
اتحادیه اروپا نقش راهبری خود را از دست میدهد
گزارشگران بدون مرز در طی سال گذشته بارها نگرانی خود را از وضعیت آزادی مطبوعات در برخی از کشورهای اتحادیه اروپا اعلام کرد بود. رده بندی ٢٠١٠ این نگرانی را تائید کرده است. از ٢٧ کشور عضو اتحادیه تنها ١٣ کشور در میان بیست رده اول جدول قرار دارند. ١٣ کشور در زیر رده بیستم و برخی از جمله یونان و بلغارستان (رده ٧٠) رومانی ( رده ۵٢)، ایتالیا ( رده ۴٩) بسیار پائینتر قرار گرفتهاند. اتحادیه اروپا در عرصه آزادی مطبوعات مجموعهای یکدست نیست. اما شکاف میان شاگردان خوب و بد در حال عمیق شدن است. چندین کشور دمکراتیک که گزارشگران بدون مرز به آنها برخی مشکلات را متذکر شده بود، هیچگونه پیشرفتی نداشتهاند. از جمله و در راس آنها فرانسه و ایتالیا که در سال جاری صحنهی رویدادها و اتفاقات جدی بودند که نشانگر عدم توان آنها برای تغییر گرایش فوق است: نقض اصل حفظ اسرار منبع، تمرکز رسانهای، تحقیر و ناشکیبایی قدرت سیاسی در برابر روزنامهنگاران و فعالیت آنها، احضار روزنامهنگاران به مراجع قضایی و … ادامه دارد.
اروپایی شمالی همیشه سرآمد
امسال بازهم چندین کشور اروپای شمالی فنلاند، ایسلند، نروژ، سوئد و سوئیس و هلند با هم رده اول جدول را صاحب شدهاند. از آغاز انتشار رده بندی جهانی آزادی مطبوعات در سال ٢٠٠٢ ،این کشورها همواره صدرنشین جدول بودهاند. ایسلند، نروژ به جز در سال های ٢٠٠۶ و ٢٠٠٩ همیشه در رده اول قرار داشتهاند. این شش کشور الگوی احترام به روزنامهنگار و رسانه و همچنین حمایت از آنها در برابر مراجع قضایی هستند. علاوه بر این آنها به پیشرفت در عرصه آزادی مطبوعات ادامه میدهند. ایسلند بررسی قانونی نمونه و یگانه در جهان را به نام “ابتکار رسانههای جدید” آغاز کرده است و کشوری مثل سوئد با چارچوب قانونی ( قانون در باره آزادی مطبوعات) به ویژه در عرصه فعالیت روزنامهنگاران از دیگر کشورها متمایز میشود.
ده کشوری که در آنها بهتر است روزنامهنگار نباشید
اگر در سالهای گذشته انگشت اشاره گزارشگران بدون مرز بر سه کشور جهمنی برای آزادی مطبوعات ترکمنستان، کره شمالی و اریتره نشانه رفته بود. امسال شاگردان بد کلاس از یک گروه بزرگتر ١٠ کشور تشکیل شدهاند. در صفی به هم فشرده در امر سرکوب مطبوعات و نبود اطلاع رسانی کامل، وخامت وضعیت آزادی مطبوعات در این کشورها تمامی ندارد و بیش از پیش تشخیص آنها از همدیگر در این عرصه و تعیین سلسله مراتب برای آنها در جدول ردهبندی دشوارتر میشود. در ٢٠١٠ شکاف امتیاز منفی میان ده کشور انتهایی جدول ۵،٢۴ است در حالی که در سال ٢٠٠٩این رقم ۵ ،٣٧ و در سال ٢٠٠٧ این امتیاز ٢۵، ۴٣ بود. لازم به تذکر است که برای اولین بار از سال ٢٠٠٢ و انتشار ردهبندی سالانه آزادی مطبوعات در جهان، کوبا در میان ده کشور آخر جدول نیست. آزادی ١۴ روزنامه نگار و ٢٣ فعال سیاسی در تابستان ٢٠١٠ دلیل اصلی این امر است. با این حال وضعیت آزادی مطبوعات در این کشور پیشرفت شایانی نداشته است. سانسور و سرکوب برای معترضان سیاسی و حرفهکاران رسانهها امری روزمره است.
در برمه که برای اولین بار پس از بیست سال انتخابات پارلمانی در ماه نوامبر برگزار میشود. فضای آزاد وجود ندارد و هر ابتکار برای اطلاع رسانی مستقل با زندانی کردن و فرستادن به مراکز کار اجباری پاسخ داده میشود. در آخر باید اشاره کرد که بسیاری از کشورهای در شرایط جنگی و یا صحنهی منازعات و جنگ داخلی ( افغانستان، پاکستان، سومالی، مکزیک) وخامت وضعیت ادامه دارد. نهادینه شدن فرهنگ خشونت و مصونیت از مجازات مطبوعات را به هدف اولیه حمله تبدیل کرده است. در این کشورها که از جمله خطرناکترین کشورها جهان هستند روزنامهنگاران به شکل مستقیم از سوی طرفین منازعه مورد هدف قرار میگیرند. به گروگان گرفتن استفان تاپونیه و هروه گسکیر خبرنگاران شبکه ٣ تلویزیون فرانسه از دسامبر سال گذشته در افغانستان موید این امر است.
توسعه اقتصادی به معنای بهبود آزادی مطبوعات نیست
اگر توسعه اقتصادی کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین به شباهت آنها دامن میزند، اما رده بندی جهانی آزادی مطبوعات در سال ٢٠١٠ نشان می دهد در عرصه آزادی مطبوعات تمایزات جدی میان آنها وجود دارد. برزیل ( در رده ۵٨) بهرمنداز تحولی قانون در راستای آزادی مطبوعات نسبت به رده بندی سال گذشته ١٣ رده صعود کرده است. هند ١٧ رده سقوط و به رده ١٢٢ رسیده است. روسیه کشور کشتارها در سال گذشته، بازهم چندین رده تنزل کرده است. چین علیرغم داشتن وبلاگستانی پرتحرک و همیشه فعال به سانسور و زندانی کردن صداهای معترض ادامه می دهد و در رده ١٧١ درجا میزند. این چهار کشور که دارای مسئولیت در میان قدرت های جهانی هستند باید الزامات خود را در عرصه رعایت آزادیهای بنیادین رعایت کنند.
سقوط فاحش
فیلیپین، اکراین، یونان و قرقیزستان در جدول ردهبندی سقوطی سنگین داشتهاند. در فیلیپین کشتار بیش از سی روزنامهنگار به آمریت یک بزهکار محلی، در اکرائین که در پی انتخاب ویکتور ویکتور لانوکویج در فوریه ٢٠١٠ آهسته و مطمئن به سوی وخامت در عرصه آزادی مطبوعات میرود، در یونان چندین روزنامهنگار قربانی بحران سیاسی و خشونتهای حاصل از آن شدهاند، و در قرقیزستان کارزار کینه پراکنی قومی در زمینه ابهام در قدرت سیاسی ، توضیحگر این سقوط سخت در ردهبندی امسال هستند. در رده بندی امسال متاسفانه پیشرفتها گمراه کنندهای وجود دارد. برخی از کشورها که در جدول رشد داشتهاند مثل گابن (٢٢ +رده ) کره جنوبی (٢٧+ رده) ئ یا گینه بی سائو (٢۵+رده ) در اصل جایگاه واقعی خود را پس از وخامت وضعیت در سال گذشته بازیافتهاند.
خاورمیانه تائید گرایش به تنزل
تنزل مراکش (٨-رده) حاصل سختگیری مقامات رسمی کشور در عرصه آزادی مطبوعات است. محکومیت یک روزنامهنگار به یکسال زندان ( که هشت ماه در زندان ماند) تعطیلی خودسرانه یک نشریه، و فشار سازمان یافته اقتصادی برای در تنگنا قرار دادن روزنامه ای دیگر و غیره از جمله دلایل این سقوط است. همین امر در مورد تونس مصداق دارد. که ١٠ رده تنزل کرده است. سقوط این کشور در جدول به دلیل ادامه پیشبرد سیاست سرکوب منظم همه کسانی است که نظری مغایر با رژِیم دارند.تونس در سال گذشته ٩ رده سقوط کرده بود. تصویب پیشنهاد طرح تغییر ماده ۶١ قانون مجازات عمومی که در آن هر ارتباطی با سازمانهای خارجی که به ” منافع ملی تونس ” لطمه وارد میکنند، جرم شناخته می شود. بر نگرانیها افزوده است. وضعیت در سوریه که ٨ رده و در یمن که ٣ رده سقوط کردهاند، و آزادی مطبوعات به هیج گرفته میشود، مشابه است. بازداشتهای خودسرانه و اعمال شکنجه همچنان ادامه دارد.
ایران جایگاه خود را در پائینترین رده جدول حفظ کرده است. سرکوبی که در پی اعتراضات مردمی به اعلام انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران در انتخابات مورد مناقشه خرداد ١٣٨٨، بر سر روزنامهنگاران و شهروند وبنگاران آوار شد، همچنان ادامه دارد.
بهبود نسبی در چند کشور
در نگاه اول، در برخی از کشورها،و با مقایسه رده بندی سال ٢٠٠٩ با رده بندی سال جاری، پیشرفت قابل ملاحظهای دیده میشود. در این باره باید تاکید کرد وخامت وضعیت در سال ٢٠٠٩ در برخی از کشورها دارای چنان حدتی بود که جابجایی آنها در رده بندی ٢٠١٠ فقط به معنای ” تعادل” نسبت به گذشته است، بدون آنکه پیشرفتی حاصل شده باشد.
از جمله مورد اسرائیل در خارج از محدوده سرزمینی که ١٨ رده صعود داشته است و از رده ١۵٠ به رده ١٣٢ رسیده است، از اینگونه “پیشرفتهای” صوری است. در سال ٢٠١٠ از سوی ارتش اسرائیل خشونتها علیه آزادی مطبوعات پایان نیافته است. در سال جاری ما شاهد حمله و بازداشت روزنامهنگاران در کشتی کمک به فلسطینیهای غزه در ماه فوریه، هدف قرار گرفتن مداوم روزنامهنگاران فلسطینی از سوی سربازان ارتش اسرائیل و یا درگیری ماه اگوست سال جاری در جنوب لبنان بودیم که به مرگ یک روزنامه نگار انجامید. با این حال این خشونت ها با آنچه که در سال ٢٠٠٩ و در طی عملیات “سرب مذاب” انجام گرفت و منجر به کشته شدن شش خبرنگار که دو تن از آنها به هنگام انجام وظیفه خود به قتل رسیدند و دست کم سه ساختمان متعلق به رسانه ها مورد هدف قرار گرفته و یران شدند، قابل مقایسه نیست. همین ملاحظه در مورد سرزمینهای خود مختار فلسطین مصداق دارد که در جدول رده بندی ٢٠١٠ یازده رده پیشروی داشته است. ( از رده ١۵٠ به رده ١۶١ رسیده است) واقعیت این است که خشونتهای سال جاری نسبت به سال گذشته کمتر شدهاند با این حال همچنان روزنامهنگاران و رسانهها بهای جنگ قدرت میان حماس و الفتح را میپردازند.
عراق نیز ١۵ رده صعود کرده است و در رده ١٣٠ قرار گرفته است. بهبود محسوسی در وضعیت عراق به وجود آمده است. علیرغم آنکه از ١٠ شهریور- سنبله ١٣٨٨ تا ١٠ شهریور- سنبله ١٣٨٩ سه روزنامهنگار در این کشور به قتل رسیدهاند. اما خروج سربازان امریکایی در پایان ماه اگوست ٢٠١٠ بدون شک آغاز دور جدیدی است. امنیت شهروندان و به ویِژه روزنامهنگاران نیاید به خطر افتد.
سقوط در خلیج فارس
بحرین پسرفت داشته است و از رده ١١٩ به رده ١۴۴ سقوط کرده است. افزایش دستگیری و محاکمات وبلاگنویسان و شهروند وبنگاران توضیحگر این امر است. سقوط مهم دیگر در منطقه کویت است که ٢٧ رده پس نشسته و در رده ٨٧ قرار گرفته است. سختگیریهای مقامات کویتی علیه وکیل وبلاگنویس محمد عبدل قادر الجاسم و شکایت شخصیتهای نزدیک به قدرت از وی در این باره نقش داشته است. این اقدامات با خواست اعلام شده مقامات کویتی در ساختن اولین دمکراسی خلیح فارس تناقض دارد.
در افغانستان ( رده ١۴٧) و پاکستان (رده ١۵١) گروهای مسلح اسلامی اصلیترین مسئولیت را در عقب ماندن این دو کشور در رده بندی بر عهده دارند. عملیات انتحاری و گروگان گیری فعالیت روزنامه نگاری را بیش از پیش دشوار کرده است. اما دولت نیز در این باره بی تقصیر نیست با اقدام به دستگیریهایی که به گروگانگیری شباهت دارد روزنامه نگاران کنشگر مورد هدف قرار میگیرند.
کاهش مرگ خبرنگاران در مناطق جنگی
در سال میلادی ٢٠١٠ در سراسر جهان ۵٧ خبرنگار به هنگام انجام وظیفه خود کشته شدهاند. سال گذشته این آمار ٧۶ نفر بود که نشانگر کاهشی ٢۵ درصدی است. تعداد روزنامهنگاران کشته شده در مناطق جنگی در طی سالهای گذشته کمتر شده است. نکته قابل ملاحضه این است که تشخیص هویت قاتلان در میان باندهای مافیایی،نظامیان، گروههای مذهبی افراطی و دولتها بیش از پیش دشوار شده است.
هیچ نقطهای از جهان نیست که در آن روزنامه نگاری کشته نشده باشد
در سال میلادی ٢٠١٠ در ٢۵ کشور جهان خبرنگار کشته شده است. از زمان انتشار بیلان سالانهی گزارشگران بدون مرز تا امروز این نخستین بار است که در این تعداد کشور خبرنگار به قتل رسیده است. نزدیک به ٣٠ درصد خبرنگاران کشته شده در قاره آفریقا به قتل رسیدهاند. ( در آنگولا، کامرون،نیجریه، اوگاندا، جمهوری دمکراتیک کنگو، سومالی که هفت کشور از ٢۵ کشور تشکیل دهنده قاره آفریقا هستند) اما آسیا با ٢٠ مورد قتل و پاکستان در صدر آن با ١١ روزنامه نگار کشته شده پر مرگترین قاره جهان است.
از زمان انتشار بیلان سالانهی گزارشگران بدون مرز تا امروز و در میان ۶٧ کشوری که در آنها خبرنگاران به قتل رسیدهاند، در تعداد اندکی از آنها چون افغانستان، کلمبیا، عراق، مکزیک، پاکستان، فلیپین، روسیه و سومالی هیچ تغییری چشمگیری به وجود نیامده است. در این کشورها میتوان گفت فرهنگ خشونت علیه مطبوعات نهادینه شده است. سه کشور پرخشونت در طی ده سال گذشته افغانستان، عراق و مکزیک هستند. در پاکستان هرسال چون سال پیش تکرار میشود، خبرنگاران که یا از سوی گروههای اسلامی مورد هدف قرار میگیرند و یا قربانی عملیات انتخاری میشوند، سنگینترین هزینه را در سال گذشته پرداخت کردهاند.
اینترنت پناه نیست
گزارشگران بدون مرز به تحقیق در باره قتل وبنگار مصری خالد محمد سعید ادامه می دهد. وی پس از بازداشتش در یک کافی نت از سوی دو پلیس با لباسی شخصی در خیابان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به قتل رسید. بنا بر اطلاعاتی که منتشر شده است وی در انتشار ویدئویی از دخالت ماموران پلیس در پخش مواد مخدر دست داشته است. پزشکی قانونی علت مرگ وی را زیاده روی در استفاده از موارد مخدر اعلام کرده است. اما عکسهای منتشر شده از پیکر او این امر را رد می کنند و تائید کننده قتل به وسیله ضرب و شتم هستند.
آمار وبنگاران دستگیر شده نسبت به سال گذشته به شکل نسبی ثابت مانده است. این امر نشانگر عادی شدن سرکوب وبنگاران و سانسور اینترنت است. مسدودسازی سایتها دیگر امری تابو نیست، سانسور اشکال دیگری را نیز به خود گرفته است : تبلیغ سیاسی یک طرفه و تهاجمی و استفاده بیشتر از حملات سایبری برای به سکوت وادار کردن کاربران معترض. نکته مهم دیگر این است که سانسور فقط از سوی دولتهای سرکوبگر اعمال نمیشود و میتواند از سوی دمکراسیها با وضع قوانین محدود کننده نیز بکار گرفته شود.
تبعید : اخرین شانس
در برابر خشونت و سرکوب، بسیاری از حرفهکاران رسانهها مجبور به ترک کشور خود شدهاند. در سال گذشته ١٢٧ روزنامهنگار از ٢٣ کشور جهان مجبور به ترک کشور خود شدهاند. برای دومین سال متوالی ایران با ٣٠ روزنامهنگار تبعیدی بیشترین تعداد فرار روزنامهنگاران را به خود اختصاص داده است. آفریقای مرکز نیز از خبرنگاران خالی میشود. نزدیک به ١۵ روزنامهنگار اتیوپیایی و سومالیایی در سال گذشته کشور خود را ترک کردهاند. تبعید اجباری ١٨ روزنامهنگار زندانی کوبایی به اسپانیا از جمله وقایع مهم سال ٢٠١٠ بود. این روزنامهنگاران از سال ٢٠٠٣ در زندان بسر میبردند.
توضیح : گزارشگران بدون مرز برای ارائه این بیلان همچون سالهای گذشته مواردی را برشمرده است که رابطه میان حرفهی قربانی با حادثه برای سازمان یا کاملا و یا با احتمال نزدیک به یقین مشخص شده است. این آمار مبتنی بر مواردی است که گزارشگران بدون مرز از آنها مطلع شده و مواردی را که قربانیان برای حفظ امنیت خود خواهان افشای آن از سوی خود و یا ما نبوده اند خوداری کرده است.
خانواده نازنین خسروانی ، روزنامه نگار زندانی امروز با او در زندان اوین دیدار کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، این اولین ملاقات خانواده این روزنامه نگار بعد از نزدیک به دو ماه بازداشتش بوده است . این ملاقات به صورت کابینی انجام شد .
خانواده نازنین خسروانی حال روحی وی را بسیار مناسب توصیف می کنند. نازنین در این ملاقات به خانواده اش گفته است که از روز ۲۸ آذر تاکنون جلسه بازجویی نداشته است و در سلولی همراه با زندانی دیگری نگهداری می شود .
با توجه به اتمام بازجویی های خسروانی، نگه داری وی در زندان غیرقانونی است و طبق قانون وی حداقل تا زمان برگزاری دادگاهش باید با قرار وثیقه یا کفالت ازاد شود.
وی در این ملاقات به خانواده اش گفته است :«هوای زندان به شدت سرد است اما ماموران زندان از دادن لباس گرم به او خودداری می کنند .»
او همچنین تاکید کرد که دارهای قلب او به صورت مستمر به او داده نمی شود . موضوعی که موجب اعتراض نازنین شده و آن را به پزشک زندان نیز انتقال داده است . او همچنین گفته است که یک بار دادستان تهران در زندان اوین به ملاقات او رفته و برخوردش کاملا خوب بوده است .
او همچنین به خانواده اش گفته است که هیچ یک از اتهامات اش را نپذیرفته و رسیدگی به آنها را به جلسه دادگاه موکول کرده است .
نازنین خسروانی ، روزنامه نگار نزدیک به دوماه پیش در منزل پدری اش بازداشت شد. او با تعدادی از روزنامه های اصلاح طلب همکاری داشت .
معاون استاندار تهران اعلام کرد که نرخ کرایه تاکسیها و آژانسها از امروز – نهم دی ماه – بر اساس ابلاغیه وزارت کشور افزایش مییابد.
به گزارش فارس، محمدرضا محمودی با اشاره به افزایش نرخ کرایه تاکسیها و آژانسها پس از آغاز اصلاح قیمت حاملهای انرژی در راستای اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها، اظهار داشت: در اجرای هر چه بهتر قانون هدفمندی یارانهها و با توجه به اینکه تاکسیداران و آژانسداران شهرها متقاضی افزایش نرخ بودند و همچنین با توجه به اینکه نرخ بنزین افزایش پیدا کرده، وزارت کشور ابلاغ کرد که تمام تاکسیها و آژانسداران در شهرهایهای استان تهران و شهر تهران از امروز میتوانند حداکثر سقف مجازی را که از سوی این وزارتخانه برای افزایش نرخ کرایهها ابلاغ شده بود را اعمال کنند.
وی افزود: بر این اساس تمام تاکسیها و آژانسها در داخل شهر تهران حداکثر ۱۵ درصد مجاز به افزایش نرخ کرایه هستند و سایر شهرهای استان تهران نیز حداکثر ۲۰ درصد میتوانند افزایش نرخ کرایه داشته باشند.
به گفته وی، از امروز پنجشنبه ۹ دیماه ۱۳۸۸ نرخ کرایه تمام تاکسیها و آژانسهای شهر تهران با توجه به ابلاغیه وزارت کشور افزایش خواهد یافت.
فرمانده یگان حفاظت جنگلهای استان مازندران با اشاره به اینکه از ابتدای سال تا پایان آذر ۱۷۰ فقره آتش سوزی در جنگلهای این استان رخ داده است گفت: آتش سوزی جنگلهای بهشهر در محدوده ای به مساحت ۵ هکتاری شعله ور شده است.
به گزارش مهر، سرهنگ عبدالله سیار روز پنج شنبه در نشست خبری با خبرنگاران اعزامی به جنگلهای شمال کشور گفت: ۲۲۸ هکتار از ۱۷۰ فقره آتش سوزی در جنگلها صورت گرفته است. ۱۳۶ هکتار مرتع آتش گرفته است که علت ۹۵ درصد این آتش سوزیها عدم بارندگی، نبود رطوبت و وجود برگها در کف جنگل است.
وی همچنین به عوامل انسانی مثل فعالیت چوپانها، شکارچیان، دامداران اشاره کرد و افزود: ۹۵ درصد این آتش سوزیها سطحی بوده و تنها ۵ درصد آتش سوزیها درختان ایستاده و تنومند را طعمه خود کرده است.
سیار با تاکید بر اینکه نبود بارندگی در ۳۵ سال اخیر بی سابقه بوده است اضافه کرد: با هماهنگی مدیریت بحران استان و با حضور به موقع در محل حریق آتش سوزیها تا امروز مهار شده است.
وی افزود: در ماه گذشته ۸۶ فقره آتش سوزی در مازندران رخ داد که ۱۹۱ هکتار جنگل را طعمه خود کرده است و در این مدت آتش سوزی تنها یک بار از بالگرد استفاده شده چرا که استان هنوز نتوانسته بالگردی را به خدمت بگیرد و تنها نیروهای انسانی اقدام به خاموش کردن آتش می کنند.
سیار با تاکید بر اینکه پایگاه حفاظت از جنگل نیاز ضروری مازندران است اظهار داشت: تجوز امکانات حفاظتی، پد فرودگاه ها و امکانات حفاظتی در مازندران احساس می شود. چرا که در این مدت مردم روستاهای مختلف در حین مهار آتش آسیب دیده اند و در طول آتش سوزیهای اخیر ۱۰ نفر زخمی شدند که ۸ نفر از آنها اهالی روستاهای جنگلی هستند.
وی با تاکید بر اینکه نیاز به عزمی ملی برای کنترل و مهار آتش سوزی های جنگل های شمال وجود دارد گفت: جنگل های هیرکانی از هیرکن کشور آذربایجان تا گله داغی بجنورد ادامه دارد و این خط ۸۰۰ کیلومتری بهترین درختان پهن برگ و صنعتی جهان هستند که ۹۸ درصد آن در ایران واقع است.
سیار با اشاره به قدمت جنگلها تاکید کرد: جنگلهای هیرکانی از ۲٫۵ میلیون سال تا ۶۰ میلیون سال قدمت دارند و از کل جنگلهای شمال یک میلیون و یکصد هزار هکتار آن در استان مازندران واقع است که ۵۶ درصد از جنگلهای شمال را شامل می شود.
وی با اشاره به برآورد ۱۲ میلیارد تومان خسارت برای آتش سوزی جنگلهای شمال گفت: ۹۵ درصد آتش سوزیها سطحی بوده و برگهای سطح جنگل سوخته اند و این خسارت تنها برای ۵ درصد درختان، نهالها، فرسایش خاک عوامل زیست محیطی و آلودگی هوا را شامل می شود.
استاندار تهران با بیان اینکه “امروز سران فتنه نه تنها منفور ملت ایران هستند بلکه منفور اربابانشان نیز شدهاند”، افزود: وقتی گفته شد سران فتنه از استکبار پول گرفتهاند اینها بر آشفته شدند و آنرا رد کردند. با وجود آنکه معتقدیم آنها پول گرفتهاند اما اگر ثابت کردند که این پول را دریافت نکردهاند تازه میشوند نوکر بیجیره و مواجب و مصداق «خسر الدنیا و الآخره» شدهاند.
به گزارش ایسنا، مرتضی تمدن عصر روز چهارشنبه در مراسم تودیع و معارفه فرماندار شهرستان ملارد، با ادعای اینکه “انتخابات ریاست جمهوری دهم به شهادت دوست و اعتراف دشمن از سالمترین انتخاباتها بود”، گفت: دشمنان و فتنه گران با گذشت یکسال و چند ماه از انتخابات سال ۸۸ هیچ سند و یا مدرکی که دلایل تقلب و یا مخدوش بودن انتخابات را ثابت کند حتی در سایتهای خود و اربابانشان هم منتشر نکردهاند و این نشان داد تقلب تنها یک ادعای واهی است.
استاندار تهران در ادبیاتی شبیه به سخنان احمدی نژاد، گفت: سران فتنه به هذیان گویی افتادهاند و یزیدیان عاشورای ۸۸ را حسینیان زمان لقب دادهاند، حرفها و بیانیههای آنان آنقدر حقیر است که ارزش وقت صرف کردن برای مرور و خواندن را هم ندارد.
وی با طرح این ادعا که فتنه پارسال کاملا توسط صهیونیستها و سران استکباری مدیریت شده بود، افزود: اما مردم ایران از کوچک و بزرگ و پیر و جوان و با هر نوع سلیقه ای حماسه ۹ دی ماه را آفریدند و چون سیل این توطئهها را از بین بردند.
تمدن همچنین تلویحا به دولتی بودن تجمع ۹ دی اعتراف کرد، آنجا که با اشاره به آغاز مرحله جدید هدفمند کردن یارانهها خاطرنشان کرد: این حرکت ادامه خدمات دولت نهم و دهم برای آبادانی و عمرانی سریع ایران است و در واقع استمرار حرکت ملت در حماسه بزرگ ۹ دی محسوب میشود.
کلمه – گروه اقتصادی: در پنج سال گذشته، یعنی دورهای که احمدی نژاد رئیس دولت بوده، حجم پول چاپشده، چهار برابر کل تاریخ ریال (تا سال ۸۳) بوده، پایه پولی کشور نیز از ۸۴ تا ۸۸ سه برابر شده و نقدینگی هم در این مدت ۱۷۰ درصد افزایش داشته است!
این واقعیتها را گزارشهای آماری بانک مرکزی ارائه میدهند. این آمارها را سایت آینده منتشر کرده و در گزارشی پرسیده است: حجم باورنکردنی پول چاپ شده در ۵ سال گذشته موجب شده است تا این پرسش به وجود آید که این همه پول برای چه چاپ شده است؟
به گزارش کلمه، پیشبینی میشود که در سال ۸۹ نیز میزان چاپ پول با همین شتاب وبلکه بیشتر رشد داشته باشد؛ چرا که برخی کارشناسان معتقدند دولت در فرایند توزیع یارانههای نقدی از اجرای قانون هدفمندی تخلف کرده و پرداخت یارانههای نقدی پیش از حذف یارانهها را میتوان ناشی از چاپ پول دانست؛ اتفاقی که تبعات تورمی ناگواری خواهد داشت.
بر اساس گزارشهای بانک مرکزی که در آینده منعکس شده، حجم اسکناس چاپ شده از آغاز تاریخ شکل گیری ریال به عنوان واحد رسمی پول کشور، تا سال ۱۳۸۴ تنها ۵ هزار میلیارد تومان بوده است. اما در طول ۴ سال گذشته، این رقم به عدد باورنکردنی ۲۳ هزار میلیارد تومان رسیده و این به معنای آن است که در طول ۴ سال از ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸، ۴ برابر کل تاریخ ریال پول چاپ شده است.
میزان اسکناس و مسکوک منتشرشده در سال ۸۲ نیز ۳۸۰۰ و میزان آن در سال ۸۳ نیز ۴۴۰۰ میلیارد تومان بوده است. اما نکته جالب این که در همین ۴ سال هم بیشترین شتاب مربوط به سال ۸۷ است که ناگهان پول چاپ شده در کشور ۱۳۲ درصد افزایش یافته و بیش از ۲ برابر شده است.(لازم به ذکر است اعداد داخل پرانتز در گزارش رسمی بانک مرکزی، میزان رشد نسبت به سال قبل را نشان می دهد.)
پایه پولی کشور نیز از رقم ۲۲۰ هزار میلیارد ریال در سال ۱۳۸۴ به رقم ۶۰۳ هزار میلیارد ریال در سال ۱۳۸۸ رسیده که تقریبا ۳ برابر شده است. همین افزایش را در نقدینگی نیز مشاهده می کنیم، به نحوی که نقدینگی از ۹۱ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۸۴ به رقم ۲۴۶ هزار میلیارد تومان در ۳ ماهه اول سال ۱۳۸۹ می رسد. یعنی نقدینگی نیز افزایش ۱۷۰ درصدی را تنها ظرف ۴ سال شاهد بوده است.
احمد قابل *
به نام خداوند رحمان و رحیم
دادرس شعبه پنجم جناب آقای کاووسی
با سلام و احترام؛
در جلسه غیر علنی روز ۲۸ مهر ماه ۱۳۸۹پرسیدید که؛ «چه انگیزهای از تبلیغ علیه نظام داشتهام؟» من شفاهاً گفتم:«من هیچ تبلیغی علیه نظام نکردهام و تنها بر علیه سیاستها و رفتارهایی که برخلاف قانون اساسی و قوانین و آموزههای شریعت محمدی(ص) از مسئولان کشور اعمال شده، سخنرانی کرده یا مقاله نوشتهام و یا در مصاحبهها به این رفتارهای خلاف نظام، انتقاد کردهام. سیاستهایی که مسئولان ریز و درشت کشور از رهبری تا سایر مسئولان، برخلاف تعهدات قانونی (قانون اساسی و قوانین ناشی از آن) و تعهدات شرعی به آن پرداختهاند و حقوق قانونی مخالفان قانونی را از آنان سلب کردهاند»
اکنون طبق قولی که دادهام، مشروح پاسخ به این پرسش شما را کتباً جهت اطلاع و درج در پرونده ارسال میکنم شاید برای شما و مسئولان کشور، اتمام حجتی باشد تا اینگونه اتهامات را دست و دلبازانه نثار مخالفان سیاستهای خود نکنید و شما نیز به این حقیقت برسید که اتهامات یاد شده، وارد نیست و خدای ناکرده حکمی به ناحق ندهید. برای این منظور چند نکته را یادآور می شوم:
۱- نظام جمهوری اسلامی ایران، ابتدائاً در پیش نویس قانون اساسی که به دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی تهیه شده بود، مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت و تمامیت ارضی ایران و بدون عنوان «ولایت فقیه» معرفی شده بود و بنا بود همان پیش نویس که با تایید کتبی آیه الله خمینی (ره) و سایر مراجع و تمامی اعضای شورای انقلاب (شامل رهبری فعلی کشور) مواجه شده بود به رفراندوم گذاشته شود ولی با مخالفت دولت وقت مواجه شد و تصمیم بر تشکیل مجلس خبرگان گرفته شد و قانون اساسی موجود (قبل از بازنگری ۱۳۶۸) مبنای معرفی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت. پس از ده سال در سال ۱۳۶۸ در آن بازنگری شد و امروز نیز قانون اساسی موجود، معرف نظام حاکم بر کشور است.
درست است که عنوان «ولایت فقیه» در این قانون اساسی آمده است ولی تنها اصلی که صریحاً «سخن از حاکمیت و حق حاکمیت» رانده است اصل ۵۶ قانون اساسی است که آن را «حق خدادادی ملت» دانسته است و ولایت فقیه را نیز زیر مجموعه حق حاکمیت ملت دانسته است. علاوه بر این یک فصل کامل آن درباره «حقوق ملت» است و درجای جای آن به لزوم انتخابی بودن همه مناصب اصلی قدرت توسط ملت ایران تصریح شده است.
۲- امروزه در رسانههای رسمی حاکمیت(مثل رادیو و تلویزیون) کمتر به حق حاکمیت ملت و حقوق مصرحه در قانون اساسی پرداخته میشود و در طول سی سال پس از تصویب قانون اساسی، حتی یک نوبت اجازه راهپیمایی رسمی به معترضان قانونی داده نشده است!! این در حالی است که هر روزه خبر اعتصابها و راهپیماییهای ملل گوناگون را در اخبار صدا و سیما پخش می کنند که مردم آن دیار با راهپیماییهای اعتراضی به حاکمان خویش، مانع برخی سیاستهای حکومتهاشان شدهاند!! آیا تنها ملت ما باید از این امکان قانونی محروم باشد و اگر معترض باشد، متهم به همراهی با دشمنان و برانداز آن شوند؟!
آیا اعتراض و انتقادی که در قانون اساسی تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» و «آزادی بیان» و «آزادی اجتماعات و راهپیماییهای مسالمت آمیز» به رسمیت شناخته شده است، باید با بهانههای واهی، از ملت ایران و معترضان ملتزم به قانون اساسی و قوانین کشور، دریغ داشته شود؟! آیا اعتراض و انتقاد من و امثال من از سیاستهای حاکمیت در طول این دوران و عدم احترام آنان به قانون اساسی (عهد و پیمان مستقر بین ملت و حاکمیت) تبلیغ علیه نظام است؟! آیا رفتار خلاف قانون و عهد شکنیهای حاکمیت، تبلیغ عملی علیه نظام نیست؟!
۳- به گمان من، هرگونه عهد شکنی از دیدگاه شریعت، گناه کبیره است و از نظر قانونی، تخلفی آشکار و جرمی بزرگ که باید مرتکبان آن را در هر ردهای که باشند، تحت تعقیب قانونی قرار داد و آنان را محاکمه کرده و کیفر داد. حتی رهبری کشور بر اساس ذیل اصل یکصد و هفتم قانون اساسی «در برابر قوانین، با سایر افراد مساوی است»
۴- در سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی آمده است که «در اسلام است که می توان شخص اول مملکت را تهدید کرد که اگر پایت را کج بگذاری، با شمشیر کج راستت میکنم. این آزادی و دموکراسی از دموکراسی غرب بالاتر است. آیا در آمریکا اینطور است؟ یا در شوروی؟ یا در انگلیس؟ یا گفتن همان و اعدام همان؟» (نقل به مضمون با حفظ عبارات ایشان)
امروز با همین مقیاس باید منصفانه بررسی کنیم که در امریکا و انگلیس میشود علیه برترین مقامات مطلب نوشت و فیلم ساخت (مثل فارنهایت ۹/۱۱) و هیچ اتفاقی نیافتد یا در ایران؟!! آیا مسئولان ایرانی در نیویورک همه انتقادهایشان از امریکا را میتوانند بیان کنند یا امریکاییان در تهران؟! این مقایسه را تقلیل میدهم، آزادی بیان امریکائیان برای انتقاد از مسئولان جمهوری اسلامی پیشکش! آیا ایرانیان ملتزم به قانون اساسی میتوانند به انتقاد از رهبری کشور بپردازند و نگران محرومیتهای گوناگون و زندان و امثال آن نباشند؟!
نتیجه این مقایسه نشان میدهد که مسئولان کشور برخلاف اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی و اهداف اولیه انقلاب، کشور را به سوی استبداد کشاندهاند و انتظار دارند که هیچ انتقادی از آنان نشود و اگر بشود، آن را تحت عنوان «تبلیغ علیه نظام» و سایر عناوین اتهامی مثل «اقدام علیه امنیت ملی» یا «نشر اکاذیب» یا «توهین به مقامات» به حربهای برای سرکوب مخالفان تبدیل میکنند!!
۶- اگر این محکمه در پی «دادرسی» است و قصد «داد» و عدالت دارد، باید مسئولان کشور را با همین اتهامات به محاکمه کشد نه منتقدان دلسوزی که علیرغم همه سرکوبها و محرومیتها در پی اصلاح وضعیت کشور و اصلاح سیاستها و بازگرداندن کشور به آزادیهای مصرحه در قانون اساسی و تعهدات ملی و شرعی مسئولان کشورند.
۷- من در دیدار با دانشجویان مازندران صریحاً گفتم و در رسانهها(اینترنت) منعکس شد که با هرگونه رفتاری که بیرون از چارچوب قانون باشد مخالفم. در نوشتههای مختلف که برخی از آنها ضمیمه پرونده است، تصریح کردهام که «تمامیت ارضی کشور» باید دغدغه همه نیروهای سیاسی باشد.
در همه نوشتهها و انتقادات بر متن قوانین کشور و احکام شریعت محمدی (ص) تکیه کرده و نسبت به نقض آنها از سوی حاکمیت، اعتراض کردهام و این امور، بنیاد نظام جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند. آیا بندهی معترض به ناقضان بنیانهای حکومت جمهوری اسلامی، علیه نظام تبلیغ و فعالیت کردهام یا ناقضان عملی بنیانهای نظام جمهوری اسلامی؟!
۸- جای طلبکار و بدهکار را عوض نکنیم. این حاکمیت است که باید پاسخگو باشد که چرا با رفتار خود نظام جمهوری اسلامی را نزد مردم جهان، بی اعتبار میسازد و چهره کریه و نامطلوبی از آن را به نمایش میگذارد؟!
خداوند عالم شاهد و گواه است که هیچ مدافعی به اندازه یک «اصلاح طلب حقیقی» از نظام مطلوب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ (سال تصویب این عنوان توسط مردم ایران) دفاع نکرده است و بهای لازم برای دفاع خویش را نپرداخته است.
نظامی که مردم با شعار و شعور خود طلب میکردند و آن را در شعار محوری «استقلال، آزادی جمهوری اسلامی» تکرار و بارها تکرار می کردند. امروز از آن آزادی که دست حکومتها را از زندگی مردم کوتاه کند و حکومتها را جز با رای مستقیم و آزاد ملت و بدون رد صلاحیتهای غیر قانونی حاکمیتها برپا ندارد، تا جمهوریت آن معنی حقیقی بیابد، کمتر خبری است.
آزادی مخالف و مخالفت با حاکمیتهای گوناگون و افرادی که بدون قوه عصمت، در مصادر حکومتی قرار میگیرند و شرط اصلی نظارت مردم بر آن ها، وجود رسانه های مستقل و آزاد است که حاکمیتها نتوانند با اعمال نظر، اقدام به سانسور اخبار آن کنند و در حقیقت آن رسانهها، چشم و گوش همیشه بیدار مردم باشند و راه اطلاع رسانی آزاد، هیچگاه مسدود نشود، تا حق حاکمیت ملت (اصل پنجاه و ششم) مفهوم حقیقی خود را پیدا کند.
۹- ما از چنین نظامی دفاع کرده و همه هستی خود را برای آن گذاشتهایم. سابقه ما و وضعیت امروز ما (من و دوستان و همفکرانم) گواه ادعای ما است. اکنون نیز با سرفرازی به راه و روش اصلاح طلبانه خود افتخار میکنیم، چرا که علیرغم سرکوبهای شدید رقیبان، از روشهای مسالمت جویانه و قانونی خود عدول نکرده و از صراط مستقیم اصلاح طلبی خارج نشده و به امید خدا، خارج نخواهیم شد. ما به این دستور قرآنی از جان و دل ایمان آورده ایم که؛ «ولا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا، اعدلوا هو اقرب للتقوی = رفتارهای دشمنانه گروهی، شما را به جرم بی عدالتی وادار نکند، دادگر و منصف باشید که نزدیکترین راه پرهیزکاری است» سایر موارد اتهامی را در متنی دیگر پاسخ خواهم داد (ان شاالله).
زندان وکیل آباد مشهد، بند ۱/۶، اتاق عمومی چهار- احمد قابل.
اول آبان ماه ۱۳۸۹
* پاسخ کتبی به پرسش قاضی کاووسی، رییس شعبه ۵ دادگاه انقلاب اسلامی مشهد
رفیع پیتس فیلمساز فرانسوی– ایرانی درخواست کرد صنعت سینما برای اعتراض به حکمی که علیه جعفر پناهی صادر شده، دست به اعتصاب سراسری بزند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، رفیع پیتس درخواست کرده این اعتصاب سمبلیک در روز یازدهم فوریه و مقارن با روز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، از ساعت سه بعدازظهر به مدت دو ساعت در سرتاسر جهان انجام شود.
وی اعلام کرده که این اقدام همدردی و حمایت، برای دفاع از جعفر پناهی و محمد رسول اف، دو فیلمساز ایرانی است که با احکام قضایی شدیدی روبرو شدهاند.
پیتس، سازنده فیلمهایی چون «صنم»، « زمستان است» و«فصل پنجم» است و برخی از فیلمهای او در جشنواره فیلم فجر ایران شرکت داده شده و در ایران هم به نمایش درآمده است.
دادگاه انقلاب تهران جعفر پناهی را به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» به شش سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از ساختن فیلم، نوشتن هر نوع فیلمنامه و مسافرت به خارج از کشور و مصاحبه محکوم کرده است.
محمد رسولاف، دیگر کارگردان سینمای ایران نیز به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» به شش سال حبس محکوم شده است.
معاون وزیر خارجه سابق کشورمان با تاکید بر اینکه «دستگاه دیپلماسی کشور در برابر واقعیتی به نام ویکیلیکس خواب است»، هشدار داد که امروز امارات و برخی از کشورهای عرب منطقه تهدید اول امنیت ملی ایران هستند و دستگاه سیاست خارجی از این مهم غفلت کرده است.
به گزارش آفتاب، دکتر سیدمحمدصادق خرازی در بخش پایانی نشست «بررسی ابعاد و نتایج ویکیلیکس» که ظهر دیروز با حضور دیپلماتها، اساتید دانشگاه، دانشجویان و اصحاب رسانه در محل سایت دیپلماسی ایرانی برگزار شد به تبیین اهمیت این اسناد بر جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به اهمیت شناخت و درک روانشناسی موجود در غرب و اختلاف دیدگاهی که بین جریانهای روشنفکری معترض اروپا و آمریکا و دنیای غرب با دولتهایی که تضییقات و محدودیتهای بیشتری را درخصوص جریان آزاد گردش اطلاعات انجام میدهند، اظهار داشت: «دنیای امنیتی بعد از یازدهم سپتامبر نشان میدهد که چالشی جدی، بین تاثیرگذاران اجتماعی و دولتمردان بهوجود آمده است.»
وی افزود: «در جریان جنگهای آمریکا با افغانستان و عراق یا جنگهایی که در منطقه رخ داده و یا جنایاتی که در سرزمینهای اشغالی میشود شاهد یک اطلاعرسانی آگاهانه آزاداندیشان در غرب هستیم.» پرسش بزرگی امروز در میان آزادانیشان و روشنفکران مسلمان و عرب بهوجود آمده است که چرا دولتهایشان بیتفاوت نسبت به سرنوشت فلسطین و قدس شریف هستند و بیتفاوت نسبت به جنایات اسراییل ولی با کینه در پی تحریک قدرتهای خارجی در حمله به ایران هستند.»
وی تصریح کرد: «اگر در یک روانکاوی و روانشناسی سیاسی اولیه بررسی و بحث کنیم، میبینیم که امروز چالش جدی و اساسی در دنیای غرب در حال شکلگیری است، از یکسو جریان روشنفکری و جریان نخبگان، اساتید، جریان معتقد به منطق دموکراسی هستند و از سوی دیگر محدودیتهایی که توسط دولتهای غربی برای تثبیت امنیت ایجاد میشود که این دو متعارض و درگیر هستند.»
خرازی یادآور شد: «در دوره ریاستجمهوری بوش رسما گفت اگر بنا باشد بین امنیت، آزادی و دموکراسی یکی را انتخاب کنیم آن امنیت است در حالیکه بسیاری از نخبگان تصمیمساز و تاثیرگذار سیاسی در آمریکا معتقدند آزادی و دموکراسی بر امنیت اولویت دارد و این چالش بنیادین جزئیات خود را در جریان ویکیلیکس نشان میدهد و بنابراین باید با نگاهی روانکاوانه به پدیده ویکیلیکس نگاه کرد و آن را ارزیابی نمود.»
او در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه که «ماجرای ویکیلیکس، فاصله بین دولتها و ملتها را دنیای اسلام بیشتر خواهد کرد»، گفت: «وابستگی، دلبستگی و پیوستگی دولتهای عرب و دولتهای اسلامی به قدرتهای جهانی خواسته آن ملتها نیست.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی افزود: «اهداف و پیوستگیهای ملتهایی که در دنیای اسلام زندگی میکنند متفاوت از دولتهاست و بهنظر من این باعث شکاف بین نخبگان و جریان آزاداندیش عرب با دولتهای عرب میشود.»
خرازی تاکید کرد: «بر این اساس یک مخاطبان جدی در دنیای اسلام و دنیای عرب وجود دارند به نام افکار عمومی، جنبشهای اسلامی و جریانات و نحلههای روشنفکری و متاسفانه بهدلیل گرایشاتی که امروز در دستگاه دیپلماسی کشور وجود دارد ایران از این جریانات فاصله پیدا کرده است، گرچه شعارهای تند و پر هزینه داده میشود ولی بیتفاوتی دستگاههای دیپلماسی کشور و جدی تلقی نکردن واقعیت ویکیلیکس و تاثیراتی که ویکیلیکس بر جهان سیاست گذاشته موجب شده که آنگونه که بایسته و شایسته دستگاه سیاست خارجی است و این اسناد مورد مداقه قرار نگیرد.»
وی ادامه داد: «قطعا ماجرای ویکیلیکس در تمامی کشورهای دنیا و در مسائل داخلی آنها تاثیر میگذارد، اگر کسی مطبوعات و جریانات آزاد اطلاعات را در اروپا، آمریکا و دیگر کشورها را رصد کند میبیند که جریان اپوزیسیون از این اسناد علیه جریان حاکم به عنوان یک فاکتور مهم و یک برگ برنده استفاده کرده و میکنند.»
سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در فرانسه، تصریح کرد:«امروز درمعادلات سیاسی و داخلی کشورهای غربی حتی در معادلات منطقه ایی تاثیرات تدریجی ان را می توان مشاهده کرد.»
خرازی با بیان اینکه «طبیعی است که این اسناد در آینده سیاسی تحولات داخل کشورمان هم مورد بحث و نقد قرار گیرد»، یادآور شد: « بالاخره جریان آزاد فکری در ایران وجود دارد و این سئوال را میکند که چرا در برابر دنیای عرب و کشورهای عرب ما واگرایانه عمل کردیم و سیاست ما در عین اینکه میخواست آنها را جذب کند، بهنحوی از انحاء واگرایانه بوده و نه تنها نتوانسته تنشزدایی کند و اعتمادآفرین باشد بلکه نشان میدهد بیاعتمادیها بیشتر و بیشتر از گذشته شده است و حتی سیاست بازدارنده که استراتژی دولت نهم و دهم هست ناکارآمد بوده است.»
خرازی همچنین تاکید کرد: «کینه و خصم دولتهای عرب، از اسرائیلیها نسبت به ایران کمتر نیست و از سوی دیگر حضور قدرتهای بیگانه به تحریک برخی از کشورهای منطقه در محیط پیرامونی ایران از خلیجفارس گرفته تا آسیای مرکزی تا قفقاز تا مرزهای شرقی در افغانستان و پاکستان و کل آبهای جنوبی بهوضوح دیده میشود و ناتو را هم در همجواری و همسایگی خود میبینیم.»
وی در ادامه تصریح کرد: «با توجه به آرایش شکل گرفته در اطراف ایران به این نکته میرسیم که علت حضور این قدرتها جز سیاستهای تحریکآمیز اعراب و جز نقش مخربی که صدام و همپیمانان استراتژیک دیروز صدام و دشمنان امروز صدام داشتند نیست، همین موضوع نشان میدهد که سیاست مدارای ما در مقابل اعراب اشتباه بوده و اتفاقا سیاستی که اول انقلاب اتخاذ شد و دیپلماسی روزهای نخستین انقلاب در برابر اعراب که آنها نگران ایران باشند گویا بهتر جواب میدهد.»
خرازی با بیان اینکه «امروز پایگاههای اصلی اطلاعاتی و امنیتی که در امارات هست در تاریخ هیچ کشوری سابقه ندارد»، اظهار داشت: «بیش از چند هزار افسر اطلاعاتی در امارات سیستم و وضعیت سیاسی ایران را رصد میکنند، مهمترین پایگاههای اطلاعاتی غرب در دو ایستگاه منطقه است، یکی در اسرائیل و یکی در امارات و اصلا آن وضعیت موجودی که در امارات هست قابل مقایسه با آنچه که در اسرائیل هست نیست.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین تاکید کرد: «امروز، امارات و برخی از کشورهای منطقه تهدید اول امنیت ملی ایران هستند، تهدید اول امنیت ملی ایران کشورها و قدرتهای غربی که در منطقه حضور دارند نیست چرا که میتوان به نوعی با آنها در یک گفتمانی منافع و تهدیدات مشترک را مورد بررسی قرارداد انچه مهم است نفاق و تحریک عربی است که اوج آن در رفتار منافقانه حکام ابوظبی است.»
معاون وزیر خارجه اسبق کشورمان افزود: «آنچه که امروز کاملا محسوس و مشخص است و از مباحث مختلف سیاسی و از اطلاعات موجود در ویکیلیکس مشهود است، آن است که بسیاری از کشورهای عرب به دنبال براندازی نظام سیاسی در ایران هستند.»
این کارشناس ارشد سیاست خارجی کشورمان در ادامه اظهار داشت: «این خوابی که دستگاه دیپلماسی کشور و سیاستمداران مسئول را فرا گرفته، بزرگترین درد امروز دستگاه دیپلماسی کشور است، دستگاه سیاست خارجی کشور تبدیل به یک وزارتخانه تبلیغات و تشریفات شده است.»
وی ابراز امیدواری کرد در دوره جدید نوآوری و تحول وجسارت جایگزین کوتهنگری و عافیتطلبی شود.
این تحلیلگر سیاست خارجی کشورمان افزود: «دستگاه سیاست خارجی تمام انرژی خود برای ماجرای قتل عام جنگ دوم جهانی، هولوکاست صرف و سرمایهگذاری کرد و تمام منافع ملی کشور را در سبد یک واقعهای و موضوعی گذاشت که نه ربطش با ایران مشخص است و نه نسبتی با ایران و دنیای اسلام دارد، اما در برابر واقعیتی به نام ویکیلیکس اینطور بیتفاوت است که این نشاندهنده آن است که اولویتها درسیستم سیاسی متاسفانه متفاوت شده و نیاز به بازخوانی مجدد اولویتهایمان داریم.»
معاون وزیر خارجه سابق کشورمان تصریح کرد: «ویکیلیکس یک واقعیتی را باید حداقل به دولت جمهوری اسلامی و نظام سیاسی و نظام دیوانسالار ایران منتقل بکند و آن این است که واقعیتها آنگونهای که دوستان فکر میکنند و دوست دارند باشد، نیست و کسانی که نشان میدهند دوستان ایران هستند چندان دوست ایران نیستند و آن تهدیداتی که فکر میکنند تهدیدات اصلی امنیت ملی ایران است معلوم نیست که آن تهدیدات واقعیت داشته باشد.»
خرازی با تاکید بر اینکه ژورنالیسم کنشگر تاثیرات جدی خودش را در سیاست کشورها حتما خواهد گذاشت، خاطر نشان کرد: «دستگاه سیاست خارجی و دستگاه ارتباط جمعی ایران اعم از دولتی و بخش خصوصی میبایست نسبت به ویکیلیکس حساستر باشند و میبایست دستگاه یا ادارهای در ایران بهوجود بیاید و تکتک این اسناد حتی آنهایی که مربوط به ایران نیست ولی میتواند شناخت خوبی را نسبت به روانشناسی دولتها و سیاستمداران و دیپلماتهای خارجی و اصولا سیستم سیاسی امریکا و اروپا داشته باشند که فرصت بسیار مغتنمی است و میتواند بهترین امکان برای ارتقا سطح بینش و دانش و خود اگاهی را برای سیاستمداران و دیپلماتها، کارشناسان، اهالی مطبوعات ایران باشد.»
قیمت سکه ۵۰۰۰ تومان دیگر افزایش یافت. هر قطعه سکه بهار آزادی روز گذشته با ۵۰۰۰ تومان افزایش به نرخ فروش ۳۶۰ هزار تومان دست یافت.
بنا بر آنچه عصر ایران نوشته نرخ ۳۵۹ هزار و ۴۰۰ تومان نیز برای آن از سوی برخی منابع ذکر شده است. با دست یابی سکه به رکورد جدید ۳۶۰ هزار تومانی قیمت، طی یک سال گذشته (۸ دی ماه ۸۸ تا کنون) قیمت سکه از حد ۲۶۷ هزار تومان با ۹۳ هزار تومان افزایش ۸۳/۳۴ درصد رشد قیمت را ثبت کرده است.
طی این مدت بهای هر اونس در بازارهای جهانی از ۱۱۰۴ دلار به ۱۴۰۵ دلار افزایش یافته که ضمن افزایش ۳۰۱ دلاری قیمت بیش از ۲۷ درصد رشد قیمت داشته است. در این مدت یک ساله قیمت دلار آمریکا از نرخ ۱۰۰۵ تومان ضمن گذر از گردنه ۱۲۵۰ تومانی مهرماه به نرخ ۱۰۷۸ تومان در روز گذشته رسید که با ۷۳ تومان افزایش قیمت تنها ۷ درصد سود نصیب پساندازکنندگان خود کرده است.
روز گذشته قیمت سکه طرح قدیم نیز با ۳۰۰۰ تومان افزایش به ۳۸۸ هزار تومان رسید. قیمت این سکه از سوی برخی منابع خبری ۳۹۰ هزار و ۴۰۰ تومان نیز اعلام شده است . نیم سکه و ربع سکه نیز با افزایش قیمت ۲۰۰۰ تومانی و ۱۰۰۰ تومانی به ترتیب به نرخ ۱۷۹ هزار تومان و ۹۰ هزار تومان به خریداران عرضه شد. نیم سکه و ربع سکه قیمتهای دیگری نیز در بازار داشت. از سوی برخی منابع قیمت ۱۸۰ هزار تومان برای نیم سکه و ۹۰ هزار و ۶۰۰ تومان برای ربع سکه اعلام شد.
در بازار ارز اغلب ارزها با افت قیمت مواجه بودند. یورو ۴ تومان، دلار ۲ تومان و پوند انگلیس نیز ۲ تومان افت قیمت داشتند و به ترتیب ۱۴۱۰ به نرخ تومان، ۱۰۷۸ تومان و ۱۶۸۸ تومان دست یافتند. در عوض در این بازار هر صد ین ژاپن با ۲۰ تومان افزایش نرخ فروش ۱۳۱۰ تومان را ثبت کرد.
طی روز های اخیر قیمت طلا با نوسان شدیدی همراه بوده است. ادامه نگرانیها در خصوص بحران مالی اروپا، بارش شدید برف و یخبندان در اروپا و آمریکا در تعطیلات آخر سال میلادی، فروش اوراق قرضه در آمریکا و افزایش نرخ بهره در چین که البته از نظر برخی کارشناسان برای کنترل تورم در این کشور کافی نیست و همچنین افزایش قیمت نفت فراتر از ۹۰ دلار قیمت طلا را به سرعت افزایش داده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر