چین و روسیه قابل اعتماد نیستند
جرس: سفیر پیشین ایران در فرانسه و معاون وزیر خارجه دوران اصلاحات، با بیان اینکه "مذاكرات فرسایشی اتمی با گروه ١+۵ به نفع هیچ كدام از طرفها نیست و هر دو طرف در مذاكرات فرسایشی ضرر میكنند"، تاکید کرد "چین و روسیه كشورهای غیرقابل اعتمادی هستند. اولویت آنها حل مساله ایران نیست؛ بلكه اولویت آنها حل مسایل خود با جامعه جهانی و توسعه همه جانبه مناسباتشان با آمریكا است. لذا هرگونه دلبستگی و وابستگی به روسیه و چین سادهانگاری سیاسی است."
سیدمحمدصادق خرازی، سفیر پیشین ایران در سازمان ملل و فرانسه، در عین حال در مورد رابطه ایران و آمریكا و تاثیر مذاكرات اتمی بر آن گفت "الزاما سینگنال مثبت از سوی دو طرف در مذاكرات منتج به رابطه نمیشود."
چین و روسیه برای ما حتی سردرد هم نمیگیرند، تب هم نمیكنند
خزاری طی گفتگکو با ایسنا، ادامه داد: روسیه و چین از حل مسالهی ایران با ١+۵ و آژانس بینالمللی انرژی اتمی استقبال میكنند اما اینگونه نیست كه بخواهند از ایران دفاع كنند. آنها خود را با جامعهی بینالمللی درگیر نمیكنند و شاید بعضا بخواهند امتیازاتی بگیرند. آنها برای ما حتی سردرد هم نمیگیرند، تب هم نمیكنند. اولویت آنها تامین منافع صددرصدی است و گهگاه با مقابله بر سر ایران هم مایلند منافع خود را به دست آورند.
رسیدن به توافق برای ادامه مذاكرات با ١+۵گامی مثبت است
خرازی درباره مذاكرات ایران ١+۵گفت: میتوان از اطلاعاتی كه از مجموع نشست اخیر ایران و ١+۵در ژنو منتشر شده این جمعبندی را به دست آورد كه جلسه مثبت بوده است. رسیدن به توافقی برای برگزاری نشست دیگر خود گام مثبتی است. از بررسی اظهارات مسوولان قبل از جلسه، درحین آن و پس از جلسه میتوان نتیجه نشست را مثبت ارزیابی كرد. روح حاكم بر جلسه و گفتمان نشست ژنو و نزدیك شدن دیدگاهها مثبت بوده است.
وی با بیان این كه آثار مثبت را میشود در اظهارات هیلاری كلینتون در پیش از نشست دیدكه موافقت مشروط با غنیسازی در ایران را مطرح میكند، خاطرنشان كرد: البته اولینبار نیست كه آمریكاییها چنین مطالبی را مطرح میكنند.
او توضیح داد: در دو سوی آتلانتیك توافق مشتركی است كه میتواند سرآغاز یك جریان باشد. احمدینژاد نیز اعلام كرد ما قائل به بازی برد ـ برد و تعامل و گفتوگو هستیم. دوره تقابل سپری شده و دوره تعامل آغاز شده است. اینها سیگنالهایی است كه میتواند نشان دهنده نزدیك شدن دو طرف باشد. اوباما هم در اظهاراتی اعلام كرد كه تمام كشورها باید رفتاری محافظهكارانه با ایران داشته باشند تا بتوانند موضوع ایران را به جمعبندی و راه حل برسانند. سخنان اوباما حاكی از نزدیك شدن گامها برای درك مشترك است. امیدواریم این درك همكاری مشترك به راه برون رفت از مشكل به صورت مشترك نیز منتج شود.
امیدوارم مذاكرات در چارچوب منافع ملی كشورمان دنبال شود
خرازی تاكید كرد: ایران غیر از مسالهی هستهیی موارد زیادی برای بحث دارد و مطالباتی دارد كه امیدوارم این مذاكرات در چارچوب منافع ملی كشورمان دنبال شود. نمیتوان پذیرفت كه در موضوع ایران بحران وجود دارد و از دیدگاه ایران موضع كسانی كه مساله ایران را به عنوان بحران در نظر میگیرند، پذیرفته شده نیست.
طراحی تحریمها توطئهای برای مخدوش كردن فضای مثبت مذاكرات است
معاون وزیر خارجه پیشین ایران ادامه داد: روح استكبار و نظام سلطه همواره خواهان ایجاد تحمیلهای زیادی است تا از آن طریق بتواند امتیاز بیشتری بگیرد. متاسفانه شاهدیم تحریمهای یكجانبه و دوجانبه میان آمریكا و اروپا علیه ایران تا پیش از مذاكرات استانبول در حال طراحی است. این یك توطئه است و این توطئه به منزله مخدوش كردن فضای مثبتی است كه در حال شكلگیری است. اگر سخنان اوباما، كلینتون، اشتون و مقامات اروپایی ایجابی است و بنایشان بر گفتوگو و تعامل با ایران و رسیدن به همكاری مشترك است، ضرورت ندارد سخن از تحریمها بگویند.
حسن نیت؛ حسن نیت میخواهد
خرازی تاكید كرد: هرگامی كه به سوی تحریم یكجانبه و یا دوجانبه میان اروپا و آمریكا پیش میرود نشان دهنده رفتار متناقص است. میخواهند تحریمهای بیشتری اعمال كنند و امتیازات بیشتری بگیرند. اما باید در نظر داشت با این اقدامات آنها به نتیجه نمیرسند زیرا حسن نیت؛ حسن نیت میخواهد. هر گام مثبتی نیاز به گام مثبت دارد، نمیتواند گام مثبت یكطرفه باشد. روابط سیاسی مانند یك جاده دو طرفه است.
این كارشناس مسائل سیاست خارجی توضیح داد: باید از منظر كلان امور را بررسی كرد و از این منظر تصور من این است كه در مذاكرات اخیر در ژنو یك درك مشتركی میان دو طرف ایجاد شده است. امیدوارم در نشست استانبول كسانی كه مسوولیت مذاكرات هستهیی را دارند بتوانند منافع ملی ایران را لحاظ كنند و در آن چارچوب و استراتژیهایی كه ترسیم شده حقوق مردم ایران را تثبیت كنند.
الزاما سیگنال مثبت ایران و آمریكا منتج به رابطه نمیشود
در ایران هیچ عامل و عنصر مزاحمی برای مذاكرات با آمریكا وجود ندارد
خرازی در عین حال در مورد رابطه ایران و آمریكا و تاثیر مذاكرات بر آن گفت: الزاما سینگنال مثبت از سوی دو طرف در مذاكرات منتج به رابطه نمیشود. سیگنالهای مثبت میتواند منتج به ایجاد فضای درك مشترك شود. باید در نظر داشت مناسبات ایران و آمریكا بسیار پیچیدهتر از آن است كه با این موارد به راهحلی برسد. دیوار بیاعتمادی میان دو كشور بسیار بلندتر از اینهاست و پیچیدگیهای كار سیاسی میان آمریكا و ایران و پیچیدگیهای كار اقتصادی مناسبات و روابط دو جانبه و امنیتی و نظامی بسیار زیاد است. در كنار این پیچیدگیها، عوامل مزاحم در به نتیجه رسیدن یا عادی كردن روابط و مناسبات زیاد داریم. این عوامل مزاحم اعم از لابی صهیونیستی، اعراب و ایرانیهای مخالف قابل توجه است و میتوان گفت این عوامل و عناصر مزاحم در خارج از ایران وجود دارد. اما در ایران هیچ عامل و عنصر مزاحمی در این زمینه وجود ندارد.
وی اضافه كرد: برخی از مخالفان مذاكره با آمریكا امروز در مقام عمل هستند و عقلانیت سیاسی در مخالفانشان وجود دارد كه منافع ملی را در نظر میگیرند. اگر این افراد بتوانند منافع ملی را تامین كنند با اعتمادی كه مقام معظم رهبری به آنها دارد شانس بیشتری برای حل و فصل مسائل دارند.
خرازی با بیان این كه تصور من این است كه با یك لبخند و یك سیگنال مناسب نمیتوان در مناسبات سیاسی عادیسازی كرد، یادآور شد: عادیسازی مناسبات مستلزم یك استراتژی، درك، فهم و منافع و تهدیدات مشترك است كه آنها را بر سر یك میز بنشاند تا دكترینی تنظیم كنند و بر اساس آن مذاكرات را پیش برند.
وی در پاسخ به این پرسش كه آیا مذاكره برای مذاكره یا مذاكره برای تعیین دستوركار به عنوان دستوری برای برگزاری نشست میتواند در نظر گرفته شود؟ خاطرنشان كرد: مذاكره برای مذاكره مفهوم ندارد. مذاكره برای رسیدن به هدفی قابل فهم، معنا دارد تا بتواند مسائل را حل و فصل كند. اگر آنها فقط بخواهند در یك نشست خودشان شنونده حرفهای خود باشند و دو طرف فقط حرفهای خود را بزنند، گوینده باشند و شنونده نباشند، مذاكرات موفق نخواهد بود؛ البته تا قبل از مذاكرات ژنو این گونه بود. هر دو طرف سخنگو بودند تا شنونده. با این روش به جایی نمیرسند و دامنه اختلافات و بیاعتمادی بیشتر میشود.
همواره از مذاكرات جامع برای حل و فصل مسائل ایران و غرب استقبال كردهایم
خرازی اضافه كرد: باید در نظر داشت در مذاكرات اخیر در ژنو كشورها و افراد نقش خوبی ایفا كردند تا بتوانند دستورالعملی برای مذاكرات طراحی كنند كه مذاكرات جامع باشد این گام مثبتی است. همواره از مذاكرات جامع برای حل و فصل مسائل ایران با غرب و مسائل غرب با ایران استقبال كردهایم. مذاكرات جامع بخشهای مختلفی دارد كه موضوع امنیت منطقه، اقتصاد، توسعه و كمك به كشورهای در حال توسعه و مسائل اطلاعاتی و امنیتی دنیا را شامل میشود. همه این موارد میتواند در آن بگنجد. اما متاسفانه در برخی اوقات طرفها بیشتر شنونده حرفهای خود بودند اما ظاهرا در نشست "ژنو سه" به توافقی رسیدند تا بتوانند در نشست استانبول تعهدات را انجام دهند.
او ادامه داد: امیدواریم تعهدات نشست استانبول در چارچوب منویاتی باشد كه مقام معظم رهبری ترسیم كرده است و گروه مذاكره كننده بتوانند با بینش و كلاننگری حقوق حقه ملت ایران را ترسیم كنند.
مذاكره كننده ایران باید این هنر را داشته باشد كه مذاكرات جامع را به طرف مقابل تحمیل كند
معاون وزیر امور خارجه دوران اصلاحات با بیان این كه كشورهای غرب دستورالعمل خود را دارند كه در چارچوب نگرانیها و اولویتهایشان است، افزود: اولویت ما این است كه با غربیها مذاكرات جامع داشته باشیم. هنر دستگاه دیپلماسی و مذاكره كننده ارشد ایران باید این باشد كه بتواند مذاكرات همجانبه و جامع را جا بیندازد و آن را به طرف مقابل تحمیل كند. در حال حاضر ما دو صدا میشنویم از یك سو صدای ایرانی و دیگری صدای غربی. هر دو طرف یك نگاه خاص دارند اما ما به این دلیل نگاه ملی خود ترجیح میدهیم شنونده نگاه طرف ایرانی باشیم.
تركیه در عمق منافع استراتژیك ایران قرار گرفته است
خرازی در تشریح رویكرد كشورها نسبت به مذاكرات ایران و ١+۵خاطرنشان كرد: به نظر میرسد احمدینژاد برای نقش بازی كردن تركیه و برزیل مشروعیت قائل است. البته باید گفت مقولهی تركیه با برزیل متفاوت است. تركیه كشوری اسلامی و همسایه است كه در عمق مناسبات استراتژیك ایران قرار گرفته است و به لحاظ تاریخی در خاورمیانه جزو قطبهای قدرت بوده است. ایران، تركیه و مصر سه قدرت اصلی خاورمیانه بودهاند. پایه تمدنی و سیاسی را این سه كشور ترسیم كردند.
حسننیت دولت تركیه با سالهای پیش قابل مقایسه نیست
او با بیان این كه ما و تركیه منافع و تهدیدات مشتركی داریم و این تركیه را از برزیل جدا میكند، اظهار كرد: حسننیتی كه دولت امروز تركیه دارد با سالهای پیش قابل مقایسه نیست. هیچ زمان در طول تاریخ مناسبتمان با تركیه، از دورهی عثمانی تاكنون، تا این میزان منافع و تهدیدات مشترك نداشتهایم. تركیه امروز در عمق منافع استراتژیك ایران قرارگرفته است.
تغییر تركیب ١+۵نمیتواند منافع ملی ایران را تحكیم بخشد
این كارشناس مسائل سیاست خارجی ادامه داد: تصور ایران این است كه دو كشور دیگر نیز در ١+۵حضور داشته باشند، اما معلوم نیست كه گسترش اعضای كشورهای مذاكره كننده تا چه اندازه به نفع ایران باشد. به هر حال وزنه آن سو بیشتر میشود. اما در مورد تركیه موضوع متفاوت است. تركیه میتواند ادبیات سیاسی ایران را به گونهای برای آنها شرح دهد و ادبیات آنها را برای طرف ایرانی قابل فهم كند و از همه مهمتر به دلیل هوشیاری و زیركی كه امروز در نهاد سیاست خارجی تركیه است، این كشور میتواند در تقسیم كار و دستور مذاكرات نقش بازی كند.
وی سیاست خارجی تركیه در شرایط فعلی را هوشمندترین سیاست خارجی تاریخ خود دانست و تصریح كرد: تركیه سیاست خارجی پویایی در منطقه دارد. آنها میتوانند نقش بازی كنند و سوء تفاهمات را تبدیل به فهم مشترك كنند. اما باید در نظر داشت كه مسائل با این مذاكرات پایان نمییابد؛ این ساده انگاری است. افزایش تعداد كشورها و تغییر تركیب 1+5 نمیتواند منافع ملی ایران را تحكیم بخشد و قدرت چانهزنی ایران را بیشتر كند.
مذاكرات فرسایشی به نفع هیچ كدام از طرفها نیست
خرازی در ادامه تاكید كرد: مذاكرات فرسایشی به نفع هیچ كدام از طرفها نیست. هر دو طرف در مذاكرات فرسایشی ضرر میكنند. ما باید مسائل را زودتر حل و فصل كنیم. دیالوگها را شتاب بخشیم و موانع ایجاد شده را برداریم. هرگونه فرسایش در جهت رفع موانع نیز چندان به نفع ما نیست. باید در این زمینه دقت كنیم و مراقب باشیم. نگاه فرسایشی به حل و فصل موضوعات ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل الزاما به نفع منافع ملی ایران تلقی نمیشود.
تحمیل تحریمهای بیشتر به ایران خدمتی به فهم مشترك ایران و ١+۵ نمیكند
معاون وزیر ا خارجه پیشین جمهوری اسلامی با بیان این كه درباره تعامل با ایران سه دیدگاه وجود دارد، توضیح داد: صاحبان دیدگاه اول معتقدند باید تحریمهای جدیدی وضع كنیم تا بتوانیم امتیازات بیشتری از ایران بگیریم. این دیدگاه مبتنی بر حسن نیت نیست و فاصلهها را بیشتر میكند. لابی اسراییل (صهیونیستها)، لابی اعراب و برخی كشورها كه مخالف دسترسی ایران و غرب به توافق دو جانبه هستند موانعی ایجاد میكنند. یكی از راههای ایجاد موانع تحمیل تحریمهای بیشتر به ایران است كه خدمتی به فهم مشترك ایران و ١+۵نمیكند. دیدگاه دیگر این است كه باید گفتوگوهای جامع با ایران داشته باشیم و مسائل را منطقی بینیم و حساسیتها و مسائل ایران را نیز درك كنیم. این دیدگاهی است كه مورد توجه ماست و ما از آن حمایت میكنیم. دیدگاه دیگر كاملا نظامی است و قائل به راه حل سیاسی نیست. این دیدگاه در اوج حضیض و اقلیت است و بیشتر یك بلوف سیاسی است كه میخواهد با تهدید و بلوف منافع خود را كسب كند.
باید در مذاكرات تاكید كنیم كه هر راهحل جامعی باید در برگیرنده رفع تحریمها نیز باشد
این كارشناس مسائل سیاست خارجی با بیان این كه موضوع تحریم و رفع آن از موضوعات اساسی كشورمان است، خاطرنشان كرد: از دیدگاه من ما باید از ابتدا روی این موضوع تاكید كنیم كه هر راهحل جامعی باید در برگیرنده رفع تحریمها نیز باشد. البته این به عهده مذاكرهكنندگان ایرانی است كه در چه زمان و شرایطی این مطلب را مطرح كنند ولی باید به طرف مقابل تفهیم شود كه از نظر ما هر راهحلی بدون لحاظ كردن این نكته قابل قبول نیست. دستگاه دیپلماسی ما برای این موضوع باید برنامه جامع داشته باشد و در لابیهای سیاسی آن را مطرح كند. الان این موضوع به نحوی مطرح میشود كه ادامه تحریمها برای ما اهمیت ندارد. در حالی كه باید در عین پافشاری بر حقوق هستهیی كشورمان خواستار رفع تحریمها شویم.
نظرات هیچ كشوری در بلوك غرب نمیتواند به اندازه فرانسه به نظرات ایران نزدیك باشد
سفیر پیشین ایران در فرانسه در ادامه در مورد مواضع كشورهای ١+۵ و طرف مذاكره كننده با ایران به ویژه مواضع تند برخی از مقامات فرانسوی نسبت به ایران نیز گفت: زمانی در میان كشورهای اروپایی فرانسه بیشترین مناسبات نزدیك را با ایران داشت. برخی اظهارات مقامات فرانسه بیشتر به مناسبات دو جانبه بر میگردد. ضمن این كه فرانسه در لبنان خاستگاهی دارد كه نیازمند نوعی همكاری با ایران است اما راهحل و جهتگیری مشتركی در این رابطه با ایران نمیبیند. در مورد مناسبات دو جانبه نیز گامهای مختلفی برداشت شد كه ایران و فرانسه در طول تاریخ به هم نزدیك نشوند، در حالی كه این دو كشور منافع مشترك و استراتژیك زیادی با هم میتوانند داشته باشند.
او با بیان این كه نظرات هیچ كشوری در بلوك غرب نمیتواند به اندازه فرانسه به نظرات خاورمیانهیی ایران نزدیكتر باشد، خاطرنشان كرد: متاسفانه این تلقی هم در دستگاه سیاست خارجی ایران و هم در فرانسه وجود دارد كه گهگاه مسایل فرعی سایه خود را براصل قضیه میاندازد.
چین و روسیه كشورهای غیرقابل اعتمادی هستند
وی افزود: چین و روسیه كشورهای غیرقابل اعتمادی هستند. اولویت آنها حل مساله ایران نیست؛ بلكه اولویت آنها حل مسایل خود با جامعه جهانی و توسعه همه جانبه مناسباتشان با آمریكا است. هیچگاه چین مناسبات اقتصادی30 میلیارد دلاری با ایران را به مبادلات اقتصادی بالای ٢٨٠ میلیارد دلاری با آمریكا ترجیح نمیدهد. مناسبات اقتصادی چین و اتحادیه اروپا بالای ٢٠٠ میلیارد دلار است. روسیه نیز چنین شرایطی دارد و الزاما اولویت و منافع ملی آنها در چارچوب منافع و اولویتهای ملی ایران تلقی و ترسیم نمیشود. هرگونه دلبستگی و وابستگی به روسیه و چین سادهانگاری سیاسی است.
چین و روسیه برای ما حتی سردرد هم نمیگیرند، تب هم نمیكنند
خزاری ادامه داد: روسیه و چین از حل مسالهی ایران با ١+۵ و آژانس بینالمللی انرژی اتمی استقبال میكنند اما اینگونه نیست كه بخواهند از ایران دفاع كنند. آنها خود را با جامعهی بینالمللی درگیر نمیكنند و شاید بعضا بخواهند امتیازاتی بگیرند. آنها برای ما حتی سردرد هم نمیگیرند، تب هم نمیكنند. اولویت آنها تامین منافع صددرصدی است و گهگاه با مقابله بر سر ایران هم مایلند منافع خود را به دست آورند.
اروپا نگران است كه از بستر حل مسائل میان ایران و آمریكا منافعاش تهدید شود
این كارشناس مسائل سیاست خارجی در مورد مواضع تند برخی كشورهای اروپایی در قبال ایران در مقایسه با آمریكا نیز گفت: زمانی اروپاییها به دنبال حل مساله با ایران بودند؛ اما امروز آمریكاییها آن را دنبال میكنند. اروپاییان نگران هستند كه از بستر حل مسائل میان ایران و آمریكا منافعشان تهدید شود.
او در ادامه این گفتوگو در مورد تغییر وزیر خارجه و تاثیر آن بر اقدامات دستگاه سیاست خارجی نیز با بیان این كه اصولا برنامه سیاست خارجی كشورمان فقط در وزارت خارجه ترسیم نمیشود، گفت: مساله هستهیی كشورمان نیز زیر نظر شورای امنیت است. گرچه دستگاه دیپلماسی باید مقدمات كار را فراهم و به تعبیری بسترسازی كند اما وزیر امور خارجه نقشی فرعی در مذاكرات دارد. بسترسازی نقشی است كه بدنه كارشناسی و سیستم سیاسی میتواند از عهده آن برآید.
معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات، با بیان این كه تغییر عمدتا در سیستم سیاسی امری منفی نیست در عین حال تاكید كرد: تغییر نیز آداب خاص خود را دارد. آداب و روشی كه برخوردار از عقلانیت سیاسی باشد میتواند فضای مثبتی در مدیریت ایجاد كند. تغییر باید منجر به ایجاد انگیزه در سیستم شود نه این كه باعث فروپاشی انگیزهها و بیتفاوتی در افراد باشد.
سیاست خارجی ایران دارای ایدئولوژی است
خرازی در مورد تاثیر تغییر وزیر و تاثیر آن در مذاكرات پیش روی ایران در استانبول خاطرنشان كرد: اگر مسوولان سیاسی قدرت چانهزنی خوبی داشته باشند میتوانند منافع را تامین كنند، جای نگرانی ندارد. سیاست خارجی ایران مانند سیاست خارجی برخی كشورها دارای ایدئولوژی است و طبیعتا هر سیاست خارجی كه بتواند فرای مرزهای جغرافیایی سیاسی خود عمل كند با چالشهای خارجی روبهرو خواهد شد. البته در حال حاضر چندان شرایط را بحرانی نمیدانم؛ ایران مساله دارد و راه حل این مساله نیز در خاستگاه ملیاش تعریف شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر