شراره سعیدی/ رادیو کوچه
«روایت اول»
من حرامزادهام، خواهرم هم حرامزادهست، مادرم یک فاحشه قدیمی بود.
بچههای من و خواهرزادههام هم حرامزادهاند، این شغل ما بود، تقدیرمون عوض شد، نوههام حلالزاده شدن، حالا نوهها و نتیجههام بهم میگن خانم جون.
مامان منو داد به یک کارگر فصلی، اونم بعد چند روز تو یک مسافرخونه جایم گذاشت و رفت، 11 سالم بود و چند صد کیلومتر از مامانم دور بودم، موندم تا حساب مسافرخونه را صاف کنم، صاف کردم اما جاگیر و پاگیر شدم، دو تا زاییدم تا بعدها عصای دستم بشن، شدن. بچهدونم را قابله درآورد، از بس که حسود بود، … زنها ما رو دوست نداشتند، اما آقا کمکم کرد، هم خودش کاسب شد و هم من آواره نبودم، جا و مشتری با اون بود و کار از من، اصلن طماع نبود، آخه خودش مرد نبود.
من حرامزادهام، خواهرم هم حرامزادهست، مادرم یک فاحشه قدیمی بود
بچههام بزرگ شدند، منو دخترا سرقفلی مسافرخونه شدیم، من شدم همه کاره، دیگه لازم نبود به همه سرویس بدیم، فقط بعضی از مشتریای خوب قدیمی، خدا هوام رو داشت، من بیکس و کار حالا دیگه دستم به دهنم میرسید، انقلاب شد و کاسبی خراب، دیگه امنیت نبود، آقا گفت برو تهرون تا آبها از آسیاب بیافته، با دخترا رفتیم. یکی از آشناهای قدیمی من و آقا، برام یک کار خوب جور کرد، خدا خیرش بده.
باید آشغالها را از خیابانها جمع میکردیم، جوجه چریکها و بچه پرروها رو، گذاشتیم ابروها و سبیلهامون دربیاد، لیاقتم را نشون دادم، وقتش بود،.. رییس شدم.
برام شوهر پیدا شد، یک همکار، آدم حسابی، مهریه برام گذاشت، بهش گفتم شوهرم مسافرخونه داشت، جوون مرگ شد، پای بچهها سوختم و ساختم. تا گفتم حاجی دخترام گفت: «حاج خانم شما نگران نباش، من خودم حواسم هست، شما هوای پسر منو داشته باش، منم از دخترای شما مواظبت میکنم، خدا خیرش بده.»
بهش گفتم : «غیرتم قبول نمیکرد دخترا تو رژیم اون نامسلمون برن مدرسه، شوهرشون دادم، ساواکی از آب دراومدن، طلاقشون رو گرفتم.» صدقهسر حاجی دخترای من عاقبت بخیر شدند، دختر بزرگه رو که زشتتر بود به گماشتش داد، کوچیکتره رو هم به بچه داداشش، خدا خیلی هوام رو داشت. اما پسر حاجی رفت مثلن درس بخونه، دانشگاهش تو شهری بود که مسافرخونه آقا اونجا بود، فرستادیمش اونجا، خرابکاری کرد، با زن آقای جدید گرفتنش، چهقدر من واسطه شدم، چهقدر حاجی خرج کرد تا نجاتش دادیم، آخر سر هم حاجی رو دق داد، دختر کوچولوش که تصادف کرد، حاجی جسد رو که دید سکته کرد و مرد.
انگار حالا هم نوبت منه، سنگ نمای بالای تراس در رفت و خورد رو سرم، نوهام از وقتی حاجی مرده با من زندگی میکنه، رفته مهمونی، دلم نمیخواد حالا که حتمن خوشحال برمیگرده با جسد به این زشتی و ترسناکی روبهرو بشه. خدا هواش رو داشته باشه.
«روایت دوم»
مغزم ترکیده، یکی از چشمهام بیرون پریده و صورتم اصلن مشخص نیست، اونطرف صورتم که چشمش بیرون پریده، از ابرو به بالا صاف شده و خون بقیه قسمتها را پوشانده، گوشم از همون طرف، که لالهاش پاره شده کاملن برگشته و مثل کشتیگیرها شکسته، یک تکه سنگ خونآلود که تکههای مغزم بهش چسبیده بغل سرمه. آقا فهمید، لومون دادند.
چهقدر طول کشید؟ چهقدر گذشته؟ دیگه یادم نمییاد برای چی اینجام. یعنی اونم منو یادشه؟ چند ساله که شلاقش را خورده و رفته پیکارش، یعنی یادشه که من اینجام، کاشکی روز سنگسار بیاد، من نمیمیرم، اگر اون بیاد میتونم از گودال فرار کنم، فقط میخوان تنبیهام کنند، میدونم، حتمن آقا گفته بترسونیدش، بعد بفرستیت بیاد.
عاشقم بود، خیالاتی نبودم، معلوم بود که عاشقم شده، صبح به صبح که میخواست بره دانشگاه میاومد دم پیشخون مسافرخونه، خجالت میکشیدم نگاش کنم، بوی خوب میداد، نگاش هولم میکرد، هزاربار با خودم گفتم غلط کردم، اگه آقا بفهمه چی؟ من باور کردم که اون منو میخواد ، خودش گفت، گفت طلاق بگیر، با خودم میبرمت تهرون، درس بخون، آدم حسابی بشو، …خیلی طول کشید تا رفتم تو اتاقش.
گفتن اگر از گودال فرار کنی، بخشیده میشی، گولم زدند، هیچکس نمیتونه، اگر دستهام را نبسته بودند، شاید میشد، اما حالا نه نمیشه، امکان نداره، اینا از کجا اومدن؟ چرا اینا باید منو بکشند؟ امکان نداره، خدایا هوایم را داشته باش…
“روایت سوم”
باید از همه قشنگتر بشم، آنقدر زیبا که نتونه چشماش را بگردونه، من تورش میکنم، خانم جون راست میگه، وقتی منو ببینه، دیگه مریض شده رفته…
از وقتی با خانمجون زندگی میکنم، اوضاعم عالی شده، مثل ماهه، فهمیده با کمالات، آدمو درک میکنه، میدونه اونو میخوام، گفته یادم میده، البته اگر خودش زرنگ بود که با اون همه زیبایی زن آقاجون که مثل دیو میمونه نمیشد، چه میدونم شاید هم بیسلیقه بوده، وای چهقدر خوشحالم، باید برم لباس بخرم، همین مهمونی تورش می کنم، شک ندارم.
لباسی تنمه به زیبایی لباس پریای اون دنیا، فکر کنم قبل از اینکه این لباس زیبا زیر پام بگیره و از پلهها بیافتم و سرم به دیوار بخوره و متلاشی بشه، سردم بوده، توی این هوای سرد دیوانگی پوشیدن این لباس برای چی بوده؟ نمیفهمم؟ اون که اصلن منو ندید! طفلک خانم جون! تنها میشه، دق میکنه، خدایا هواش رو داشته باش.
«روایت چهارم»
صورتم مشخص نیست، یکی افتاده رویم وسعی میکنه از دهنم که پر از خونه تنفس بده، خیلی وقته که مردم. لباس قرمز و روبان صورتی قشنگم خونی شده، کوله کوچک مهد کودکم هنوز به پشتم آویزانه. سنگ بزرگی که سرم را ترکونده قرمز گلی شده، مامانیم نیست.
مامانیم اومد، مامانی اگر یک کم زودتر میاومدی که من نمیمردم. اون ماشین لعنتی یعنی منو ندید؟ آنقدر محکم بهم زد که مثل بادبادک رفتم هوا و خوردم به این سنگ زشت، دردم نیومدا، اما کلهام عین پاستیل کش اومده، اه اه چهقدر زشت شدم، مامانی کجا بودی؟ چهقدر هم جیغ میزنه، من مردم به بابایی فحش میده، طفلک بابایی، هی هم غش میکنه.
بابایی هم اومد، وای بابایی طفلکیم، دیگه منو که اینهمه هم مهمم نداره، این مامانی دیوونهست، همهی صورت بابایی رو با ناخنهاش پاره کرد، طفلک بابایی، مامانی هی میگه آه اون زنیکهست، مردیکه …. من این حرفای بیادبی رو نمیگم.
«روایت پنجم»
دختره دهاتی فکر کرده بود با خر طرفه، با اون جوجه فکولی ریخته بود روهم میخواست منو دور بزنه، بیحیا. حیف میخواستم سنگ اول رو خودم بزنم، قسمت نشد، چند وقت بود زنم شده بود، بهش دست نزدم قیمتش نیافته، گذاشته بودم طایفهاش کوچ کنند، عاقبت بخیرش کنم، خاک بر سر برام هوایی شد، یک موی اون دختر حرومزادهه تو تنش نبود که نبود، خلایق هر چه لایق، عاقبت اونو دیدیم، عاقبت اینم دیدیم.
اگر از این مخمصه جستم، یک کار بلد مییارم، یکی که بتونه مسافرخونه رو سرپا کنه، عجب بدبختیها، دارم یخ میزنم. کاشکی میگذاشتم بعد از قطع شدن برف حرکت میکردم، چرا مثل خلها وسط این برف اومدم بیرون؟ خدای نکرده زنده بگور نشم؟ خدا کمکم کنه، اونایی که پارسال زیر بهمن موندند همه مردن، اما من زندهام، هیچیم هم نشده. دارم یخ میبندم، نمیشه، نمیشه تکون خورد، چهقدر گذشته؟ چهقدر طول کشید؟ سنگها نمیگذارند، خدایا دارم یخ میزنم، خدا هوایم را داشته باش..
« روایت ششم»
از وقتی دیدمش عاشقش شدم، چهقدر زن بود، چهقدر واسطه میتراشیدم تا بتونم برم پیشش، یادش بخیر یک آتیشی بود که همه عاشقش میشدن، باورم نمیشد که قبول کنه زنم بشه، حاضر بودم نوکری خودش و دختراش رو بکنم، اما اون آنقدر خوب بود که باور کردم یک آقام.
تو خوابم هم نمیدیدم صاحب همچین زنی بشم، من که از بچگی کارگر فصلی بودم بیهیچ علتی دنیا باهام آشتی کرد، یک عمر دربدری، بیکاری، دزدی، نداری و یکهو نعمت، ثروت، احترام و همه خوشیها، شکرت خدا چهقدر ناگهانی باهام دوست شدی. نفهمیدم چرا؟ اما تو همه چیزو با هم بهم دادی، اگر انقلاب نمیشد، هیچوقت نمیفهمیدم زندگی یعنی چی. شکر … اما هر چی خدا تو باهام دوستی کردی، این پسره چشمسفید کوفتم کرد، قبل از دانشگاه براش زن گرفتم این کارا رو بگذار کنار، رفت چه بیآبرویی با زن مسافرخونهچی به پا کرد، با اینکه جوون بود و دختره گولش زده بود اما پدرم دراومد تا خلاصش کردم. آخرش هم دخترش، ای داد، طفلکم، ای داد، اگر زنده میموندم،حیف نتونستم مغز داغون بچهام رو ببینم و طاقت بیارم…
مرده دیوونه به من میگن، هیچوقت ندیده بودم حاجخانم گریه کنه تنها خوبی مردنم دیدن چشمهای قشنگش موقع گریه است، عجیبه چشمهای حاج خانم چهقدر شبیه چشمهای اون دختر حرومزاده است که تو مسافرخونه جاش گذاشتم، استغفراله، توبه، اگر حاج خانم میفهمید به کی شبیهاش کردم، استغفراله، خدایا هوایش را داشته باش.
من از امروز تا هر روز به دنبالت روانم
من هرزهی ولگرد
من زخم یه تهمت
من خیس یه بارون
من قالی کرمون
من صلح تو و شب
من دروغ مضحک
من لکه یک ننگ
بر غرور یک مرد
تو جای خدایی
تو خود خدایی
من زنی خرفتم
تو را در خود گرفتم
تو شاه جهانی تو غایت پاکی
من حقیر و پستم من هرزه و رذلم
برو در کوه دوری بکن گور مخوفی مرا در چاله بگذار
برو در هر سرایی بگو من مرد هستم زنی را دفن کردم
بگو من مرد هستم حریمی امن دارم
نگی او را ندیدم نگی او را دریدم نگی در خون شنا کرد
نگی او ضجهها کرد نگی او را رها کرد
بگو او خواب بوده بگو او را ربودند
نگو تا سنگ از شرم تو را در خود نگیرد نگو تا سنگ سهمم
برایم حفظ باشد
من از امروز تا هر روز به دنبالت روانم
اکبرترشیزاد / رادیو کوچه
مفهوم ژانر، برگرفته از زبان فرانسه بهمعنای «گونه»، «دسته» و مشتق از واژه لاتین (genus) است. این مفهوم نقش مهمی در طبقهبندی و ارزشگذاری ادبیات ایفا کرده بود و در بررسیهای ادبی، به اشکال مختلف بهکار میرفت تا به تمایزهای میان انواع متن اشاره کند. نوع نمایشی مانند حماسی، تغزلی، دراماتیک، نوع رابطه با واقعیت همچون داستانی و غیرداستانی و نوع پیرنگ شامل کمدی یا تراژدی.
با گسترش هنر هفتم یعنی سینما و تنوع موضوعها و سبکها، کمکم نیاز به دستهبندی فیلمها، موجب شد تا اصطلاح ژانر درسینما نیز مورد استفاده قرار گیرد. باید توجه داشت نظام ژانری و ژانرها مفاهیمی انتزاعی هستند، که بر اساس توافقی اعلام نشده، بین سازندگان و تماشاگران بنا شدهاند. ژانر مجموعهای از قواعد را برای ساختار روایی و تصویری شکل میدهد، که هم برای فیلمساز و هم برای بیننده آشنا هستند. در واقع این خود فیلمها هستند که بهطور ضمنی مفاهیم ژانری را موجودیت میبخشند.
ژانر نظامی است، از نشانهها و قراردادهای قابل پیشبینی و تعداد محدودی از عناصر خصلتنما که به وسیله آن میتوان به طبقهبندی فیلمها پرداخت. هر ژانر از طریق همین عناصر خصلتنما صاحب الگوی خاص میشود. این الگو دارای گسترهی محدودی از دالها و نشانههاست، که تعیینکننده تصمیمهای فیلمساز نیز هست. بهعنوان مثال نمیتوانیم به یک قهرمان وسترن و یا یک کارآگاه شهری به هر صورت که بخواهیم لباس بپوشانیم یا مسلح کنیم یا از جایی به جای دیگر ببریم، بلکه هر ژانر بر اساس الگوی خود، اشیا و مکانهای خاص خود را دارد. ژانرها به مثابه نظامهای رسمی دارای الگوهای قابل شناساییاند که از دالها و نشانهها ساخته شدهاند و مطابق با قوانین ترکیب و ساختار به کار گرفته میشوند.
طی سالهای آغازین تولید فیلم، هر فیلم اغلب به وسیله طول زمانی و موضوعش شناخته میشد و اصطلاحات ژانری، آزادانه و بیضابطه به فیلمها اطلاق میشدند، مانند «فیلمهای داستاندار» یا «فیلمهای زد وخوردی». هنگامی که در دههی 1910 عرضهی فیلم از تقاضا پیشی گرفت، اصطلاحات ژانری بهطور فزاینده برای شناسایی و تفکیک فیلمها بهکار رفتند. واژگان ژانری سینمای اولیه در واقع نوعی زبان ارتباطی اختصاری رایج میان توزیعکنندگان و نمایشدهندگان فیلمها بودند. واژگان ژانری سینمای اولیه بهطور معمول از اصطلاحات ادبی و تاتری اخذ شده بودند، همچون «کمدی» و «رمانس» و یا فقط دستمایه را توصیف میکردند، مانند «فیلمهای جنگی». اما واژگان ژانری سالهای بعد اغلب از تجربیات مختص سینما بهدست آمده بودند، همچون «فیلم تروکاژی» یا همان جلوههای ویژه، «فیلم انیمیشن» و «فیلم تعقیبی». با ضابطهمند شدن تولید فیلم در طول جنگ جهانی اول و پس از آن، واژگان ژانری بیش از پیش تخصصی شدند.
در بین دستاندرکاران مختلف سینما، ژانر یا گونه کاربردهای متفاوتی دارد که سه بخش از دیگران مهمترند. در بخش تولید، مفهوم ژانری الگو و معیاری برای تصمیمات تولید و وظایف عوامل آن فراهم میکند و در واقع این آگاهی ضمنی، شیوه ارتباطی ویژهای میان اعضای گروه سازنده ایجاد میکند. برای عرضهی کار و اثر، مفهوم ژانری روشی ابتدایی و بنیادین برای تفکیک محصول عرضه میکند و به این ترتیب نوعی شیوه ارتباطی اختصاری را میان تهیهکننده و پخشکننده یا میان توزیعکننده و نمایشدهنده شکل میدهد و این بدان معناست که خریدار میداند با چه نوع فیلم از نظر محتوا و ساختار مواجه است. در ارتباط با مخاطبان و یا در واقع مصرفکنندگان اثر، مفهوم ژانری الگوهای استاندارد همدلی تماشاگر را تعیین میکند و به او روشی برای انتخاب میدهد. به این ترتیب ارتباط میان نمایشدهنده و مخاطب تسهیل میشود.
صنایع سینمای نو پا و در حال تکامل بیشتر ژانرهای فیلمی ضعیفی دارند، در حالی که در کشورهایی که سینما ریشههای هنری و یا صنعتی قویتری دارد، همچون اروپا و آمریکا، ژانرها از قدرت بیشتری برخوردارند. اگر چه ژانرها در هر کشوری برای شناخت سینمای ملی اهمیت دارند، نظام استودیویی هالیوود از دهه 1930 سلطهای جهانی بر تولید فیلم ژانر داشته است. صنعت سینمای آمریکا ژانرهای نیرومندی را به مدت بیش از نیم قرن به مخاطبان در سرتاسر جهان تحمیل کرده است، در حالی که صنایع ملی دیگر کشورها به همان میزان که از لحاظ حجم تولید عقبتر هستند، مدون و قاعدهمند نشدهاند و ژانرها در آنجا شهرت کمتری دارند و بیشتر تحت تاثیر ژانرهای آمریکایی هستند.
برخی از نمونههای مشهورتر ژانرها به قرار زیرند. البته هر کدام از این گونهها ممکن است به ژانرهای ریزتر و یا در واقع به زیرژانر تقسیم گردند. علمی تخیلی، مستند، کمدی، پویانمایی، ترسناک، بیوگرافی، تاریخی، ماجراجویی، اکشن، هنری، عاشقانه، جنایی و وسترن. فراموش نکنیم که اینها نامها و گونههای مقدسی نیستند و همواره هنرمندانی بودهاند که با خلاقیت خود توانستهاند ژانرهای جدیدی را در سینما بنیان نهند.
مصطفا خلجی / رادیو کوچه
mostafa.k@koochehmail.com
خبرنگاری در جهان شغل جذاب و دهانپرکنی است، وقتی به کسی میگویی «من خبرنگارم» چشمش روی چشمهات گیر میکند و حتمن در ذهناش فکر میکند که با چه آدم مطلع و بروزی روبهروست و سعی میکند آخرین اخباری را که شنیده برایت بازگو کند تا به این شیوه نشان دهد که او هم از دنیا عقب نیست.
بله، خبرنگاری شغل جذابی است، اما جذابیت اولین صفت پیشپا افتادهای است که میتوان برای خبرنگاری بهکار برد. خبرنگاری بیش از آن که جذاب باشد، سخت است، و بیش از آنکه سخت باشد، خطرناک است. این سختیها و خطرناکیها هیچگاه و هیچکجا تمام نمیشود. نباید فکر کنیم که خبرنگاری فقط در جهان سوم خطرناک است، یا اکنون وضعیت خبرنگاران بهتر شده است، نه. سختی و خطرناکی در ذات خود خبر و خبرنگاری است و فقط میشود آن را کنترل کرد. مثل یک بیماری خطرناک یا سرطان.
خبرنگاری شغل جذابی است، اما جذابیت اولین صفت پیشپا افتادهای است که میتوان برای خبرنگاری بهکار برد
با این حال، بهنظر میرسد این بیماری بسیار فراگیر شده و مثل «وبا» جهان را به خود مبتلا کرده است. تکنولوژی و فنآوریهای جدید هم در انتقال سریع این بیماری بسیار موثر بودهاند، بهطوری که در قدیم شاید در هر شهر یا هر منطقه فقط چند خبرنگار وجود داشتند، اما اکنون نه تنها این تعداد صدها برابر شده است، بلکه حتا گاهی کسانی که شغلشان هم خبرنگاری نبوده، با هر ابزاری که دارند به این کار روی آوردهاند و مثل کسی که شغل دومی داشته باشند، خبرنگاری میکنند. ایران نیز از این قاعدهی جهانی مستثنا نیست.
خلاصه آنکه خبرنگاری اکنون بهدلایل مختلفی که در آینده خواهم گفت، جزو مطرحترین حرفههایی است که در دوران معاصر وجود دارد. بههمین بهانه، من در این برنامه که از این به بعد هر هفته دوشنبهها پخش میشود، به حرفه خبرنگاری میپردازم و ضمن بررسی تاریخی این حرفه، نکاتی را درباره آن ارایه میکنم.
در این برنامه سعی میشود به این سوال هم پاسخ داده شود که چرا گاهی یک خبرنگار سر از زندان در میآورد یا به گوشهای از دنیا تبعید میشود و یا به ناچار مهاجرت میکند.
اما در ابتدا و در اولین برنامه، به تعریف واژه «خبرنگاری» میپردازیم.
خبرنگاری چیست؟
در دانشنامه آزاد ویکیپدیا نوشته شده که خبرنگاری، رشته گردآوری، تجزیه و تحلیل، تایید و ارایه اخبار مربوط به حوادث جاری، روندها، مسایل و مردم است و افرادی را که به این حرفه اشتغال دارند خبرنگار میگویند.
از خبرنگاری خبر، محور گاهی اوقات تحت عنوان «نخستین پیش نویس تاریخ» یاد میشود، چرا که خبرنگارها اغلب حوادث مهم را ثبت میکنند، و از این طریق در مهلتی اندک مقالات خبری تولید میکنند. رسانهها در حالی که تحت فشار هستند تا پیش از دیگران اخبار خود را منتشر کنند، با تکیه بر معیارهای دقت، کیفیت و سبک سازمان خود معمولن پیش از انتشار گزارشهای خود آنها را ویرایش و نمونهخوانی میکنند. بسیاری از سازمانهای خبری از اینکه مقامات و موسسات دولتی را پاسخگوی عموم میدانند به خود افتخار میکنند، در حالیکه منتقدان مطبوعات مسایلی در مورد مسوول بودن خود مطبوعات مطرح کردهاند.
مهمترین فعالیت خبرنگاری ارایه گزارش از حوادث است، که در آن مسایلی همچون چه کسی، چه چیزی، چه هنگامی، کجا، چرا و چگونه، و شرح اهمیت و تاثیر حادثه یا روند ذکر میشود. خبرنگاری در شماری از رسانهها دیده میشود: روزنامهها، تلویزیون، رادیو، مجلهها و جدیدتر از همه، شبکه وب جهانی در اینترنت.
موضوع خبرنگاری هر چیزی میتواند باشد، و خبرنگارها به نگارش در مورد حوزه وسیعی از مسایل اشتغال دارند: سیاست در سطح بینالمللی، کشوری، استانی، و محلی، اقتصاد و تجارت در همین چهار سطح، بهداشت و پزشکی، آموزش، ورزش، تفریح و سرگرمی، شیوه زندگی، خوراک، پوشاک، تفریحات، مسایل جنسی و … خبرنگارها میتوانند برای خروجیهای خبری عمومی همچون روزنامهها، مجلات خبری و رادیو تلویزیون، نشریات تخصصی کثیرالانتشار همچون مجلات تجاری و سرگرمی، یا برای نشریات و خروجیهای خبری که دارای گروه خاصی از مشترکین هستند گزارش کنند.
معمولن از خبرنگارها خواسته میشود برای گردآوری اطلاعات جهت تهیه گزارش خود در صحنه وقوع ماجرا حضور یابند، و اغلب ممکن است آنان گزارش خود را در محل تهیه کنند. آنان همچنین برای گردآوری اطلاعات از تلفن، رایانه و اینترنت نیز استفاده میکنند. با این وجود، اغلب اوقات این گزارشها در اتاق اخبار، یعنی دفتری تهیه میشود که خبرنگارها و سردبیر برای تهیه محتوای خبر در آن مشغول بهکار هستند.
خبرنگارها، خصوصن آنهایی که موضوع یا حوزه خاصی را پوشش میدهند (یک حوزه) باید روابط گستردهای با منابع، یعنی افراد فعال در حوزه مورد نظر داشته باشند، تا بتوانند یا به منظور شرح جزییات یک حادثه، یا ارایه سرنخهایی در مورد دیگر موضوعاتی که باید گزارش شود از آنها استفاده کنند. آنان همچنین باید برای تحقیق و گزارش بهتر ماجرا مهارتهای تحقیقی خود را تقویت کنند.
روزنامهنگاری
اما روزنامهنگاری به گروههای متعددی تقسیم میشود: روزنامهها، مجلات خبری، مجلات عمومی، مجلات تجاری، مجلات سرگرمی، خبرنامهها، نشریات خصوصی، صفحات خبری آنلاین و سایر موارد. هر یک از این گونهها شرایط خاص خود برای تحقیق و نگارش گزارش را داراست.
مثلن، روزنامهنگاران ایالات متحده آمریکا سابقن از سبک هرم وارونه برای نگارش گزارش خود استفاده میکردند، گرچه این سبک بیشتر برای نگارش گزارشهای خبری صریح و جدی استفاده میشده و نه مقالات اصلی. گزارشهای مکتوب خبری جدی باید بهصورت خلاصه نوشته شده، و مهمترین اطلاعات را در همان ابتدا بیاورد، تا چنانچه در صورت کمبود فضا گزارش خلاصه شد، کم اهمیتترین مسایل از انتهای گزارش حذف شود. سردبیران معمولن اطمینان حاصل میکنند که گزارشها تا حد امکان موجز نوشته شود. مقالات اصلی اغلب با توجه به موضوع گزارش آزادانهتر نوشته میشوند، و عمومن فضای بیشتری به آنها اختصاص داده میشود.
مقالات مجلات خبری و مجلات عمومی معمولن به سبکی متفاوت نوشته میشوند، و در آنها تاکید کمتری بر هرم وارونه است. نشریات تجاری بیشتر حول محور اخبار تهیه میشوند، در حالی که نشریات سرگرمی بیشتر بر مبنای مقالات اصلی تدوین میشوند.
خبرنگاری رادیو تلویزیونی
خبرنگاران رادیو باید حقایق را جمعآوری کرده و آن را با دقت و قاطعیت ارایه کنند، اما در همین حین باید جلوههای صوتی جالبی نیز به گزارش خود بیفزایند که این امر از طریق مصاحبه با افراد درگیر در ماجرا و موسیقی پس زمینه که به توصیف ماجرا کمک میکند فراهم میشود. گزارشگران رادیو ممکن است مقدمهای بر خبر بنویسند که توسط گوینده خوانده میشود، آنان همچنین ممکن است بهصورت زنده به سووالات گوینده خبر نیز پاسخ دهند.
خبرنگاران تلویزیون برای شرح و توضیح گزارش خود به اطلاعات تصویری، از جمله مصاحبه زنده با افراد درگیر در ماجرا، تصاویری از صحنه وقوع ماجرا، و تصاویر گرافیکی که اغلب در ایستگاه تلویزیون برای قالب ریزی خبر تهیه شده متوسل میشوند. گزارشگران تلویزیون نیز ممکن است مانند گزارشگران رادیو مقدمهای بر خبر بنویسند که توسط گوینده تلویزیون در آغاز خبر خوانده میشود. معمولن گزارشگران رادیو و تلویزیون از فضایی که مطبوعات برای ارایه اطلاعات در اختیار دارند برخوردار نیستند.
اما اینها تمام چیزهایی نیست که باید درباره خبرنگاری دانست. در برنامههای آینده به مباحث مقدماتی دیگری درباره خبرنگاری میپردازیم و بعدتر وارد دنیای پر مخاطره و جدی آن میشویم.
امیر و کاملیا / رادیو کوچه
بازار تبریز یکی از بزرگترین و مهمترین بازارهای سرپوشیده در سطح ایران و قارهی آسیا بهشمار میرود. بازار تبریز در 1389 در فهرست آثار جهانی به ثبت رسیده است. این بازار از بازارچهها، تیمچهها، سراها و کاروانسراهای متعددی تشکیل یافتهاست. پیشتر بهجهت قرارگرفتن شهر تبریز برسر چهارراه جادهی ابریشم و گذر روزانهی هزاران کاروان از کشورهای مختلف آسیایی، آفریقایی و اروپایی از آن، این شهر و بازار آن از رونق بسیار خوبی برخوردار بودهاست.
بازار تبریز بزرگترین بازار سرپوشیدهی جهان است و در فهرست میراث جهانی «یونسکو» به ثبت رسیدهاست. این بازار حدود سه سدهی پیش و پس از وقوع زمینلرزهی تاریخی تبریز، بازسازی شدهاست. بازار تبریز در سال ۱۳۵۴خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. تاریخ بنای این مجموعه مشخص نیست. ولی بسیاری از جهانگردانی که از سدهی چهارم هجری تا دورهی قاجاریان از این بازار بازدید کردهاند، دربارهی آن اطلاعاتی ارایه دادهاند.
بازار تبریز بزرگترین بازار سرپوشیدهی جهان است و در فهرست میراث جهانی «یونسکو» به ثبت رسیدهاست
بسیاری از گردشگران و جهانگردان نظیر «ابن بطوطه»، «مارکوپولو»، «جاکسن»، «اولیای چلبی»، «یاقوت حموی»، «گاسپار دروویل»، «الکسیس سوکتیکف»، «ژان شاردن»، «اوژن فلاندن»، «جان کارترایت»، «جملی کاردی»، «کلاویخو»، «رابرت گرنت واتسن»، «حمداله مستوفی« و مقدسی از رونق و شکوه بازار تبریز تمجید کردهاند. این بازار با داشتن حدود ۵٬۵۰۰ باب حجره، مغازه و فروشگاه، ۴۰ گونه شغل، ۳۵ باب سرا، ۲۵ باب تیمچه، ۲۰ باب مسجد، ۲۰ باب راسته و راستهبازار، ۱۱ باب دالان و ۹ باب مدرسهی دینی، بهعنوان اصلیترین مرکز داد و ستد مردم تبریز شناخته میشود.
هستهی مرکزی شهر تبریز در داخل یک چهارضلعی قرار گرفته و بازار تبریز در مرکز این چهارضلعی واقع شدهاست. این بازار از سمت شرق به عالیقاپو (مجموعهی کاخهای ولیعهدنشین) و از سمت غرب به مسجد جامع محدود شده و از سمت شمال، بخشهایی از شمال رودخانهی مهرانرود را شامل میشود و این دو بخش به وسیلهی پلهای چوبی که در امتداد راستهبازار قرار دارند، به هم متصل میشوند. نخستین نقشه از بازار تبریز در سال ۱۳۲۷ هجری، در بخشی از نقشهی دارالسلطنهی تبریز و به دست «اسدالهخان» مراغهای ترسیم شدهاست. نقشهی این بازار در بخش شمالشرقی نقشهی مذکور رسم شده و اکثر جایهای مهم آن نظیر تیمچهها و کاروانسراها در این نقشه نامگذاری شدهاند.
شهر تبریز برسر راه جادهی ابریشم قرار گرفتهاست. ابریشم از جملهی صادرات بازاریان تبریز در گذشته بودهاست. از نیمهی دوم سدهی سیزدهم، تاجران انگلیسیتبار از طریق جادهی ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و طرابوزان، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل میکردند. این بازار در زمان «عباس میرزا» به مرکز تجارت انگلیسیها مبدل شده بود.
تبریز پس از سدهی سیزدهم، پایگاه اصلی تجارت اروپا با مناطق شمالی ایران بهشمار میرفت، به گونهای که در سال ۱۲۵۶ خورشیدی، این شهر ۲۵ تا ۳۳ درصد از کل مراودات تجاری کشور را عهدهدار بود و از این حیث برتر از تهران محسوب میشد. همچنین تا سال ۱۲۸۵ خورشیدی، تبریز مرکز اصلی تجارت ایران با آسیای میانه شناخته میشد. اروپاییان، آینه، انواع پارچههای ابریشمی، مخملی و نخی، پنبه، چلوار، چیت موصلی، شکر، شیشه، فلز، قند و سایر محصولات ماشینی را وارد تبریز میکردند. بازاریان تبریزی نیز ابریشم و مقداری ابریشم ماشینی، اسلحه، تنباکو، خشکبار، رنگ، شال، مازو و موم به بازرگانان اروپایی میفروختند. البته همواره این داد و ستدها به نفع اروپاییان تمام میشد.
پیشتر یکی از ارکانهای اصلی و اساسی بازار تبریز، ارامنه بودند، بهطوری که یکی از گردشگران فرانسوی از جایگاه ویژه و ممتاز مغازههای آنها در این بازار در تجارت با تاجران روس خبر دادهاست. ارامنه داد و ستد بسیاری با اروپاییان داشتند، به گونهای که ارامنهی گرجستان برای نخستینبار کالاهای انگلیسی را از استانبول خریداری کرده و وارد مناطق شمالی ایران کردند. کنسولگری فرانسه در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، شمار ارامنهی تبریز را بالغ بر ۵٬۰۰۰ نفر دانسته و اضافه کرده که گروهی از آنان که در سال ۱۲۴۲ خورشیدی به روسیه رفته بودند، به این شهر بازمیگردند و از همینروی شمار ارامنهی تبریز روز به روز افزایش مییابد.
بازارچهها:
بازار امیر
بازار امیر یکی از مهمترین و پررونقترین بازارهای تبریز است. «میرزا محمدخان امیرنظام»، فرزند «شیخ علیخان» وزیر «شاه سلیمان» و نوهی «میرآخور شیخ صفیالدین اردبیلی»، این بازار را بنا نهادهاست. وی در زمان ولیعهدی عباس میرزای نایبالسلطنه وارد تبریز شده و بهجهت حمایتهای او به سمت امیرنظامی رسیدهاست.
بازار بلورفروشان
بازار بلورفروشان (قیزبستی) پیشتر مکان فروش بهترین وسایل شیشهای از جمله بلور در سطح تبریز بودهاست. تیمچهها و سراهای آن شامل «تیمچهی قندفروشان»، «تیمچهی مظفریه»، «دالان بادامچیلر»، «دالان حاج شفیع»، «دالان میرزا مهدی»، «سرای میرزا مهدی» و «سرای گرجیلر (جورجیلر)» میشود.
بازار حرمخانه
از تیمچهها و سراهای بازار حرمخانه میتوان به «تیمچهی سعدیه»، «تیمچهی هاشمیه»، «سرای آلمانیها» و «سرای صاحبدیوان» اشاره کرد.
بازار شیشهگرخانه
بازار شیشهگرخانه در گذشته محل فروش انواع شیشه بوده و بیشتر دکانهای آن به شیشهسازی مشفول بودهاند. این بازار پیشتر از دو سرا به نامهای «حاج رسول» و «میرزا علیالنقی» تشکیل یافته بود، ولی شهرداری تبریز این دو سرا را تخریب کرده و در محل آنها، بازار و پارک شمس تبریزی را احداث کرد. امروزه بازار شیشهگرخانه محل عرضهی انواع لوازم آرایشی و لوازمتحریر است.
بازار صادقیه
بازار صادقیه از گذشته تا به امروز، محل فروش انواع قالی دستبافت تبریز بودهاست. از تیمچهها و سراهای معروف این بازار میتوان «تیمچهی حاج رحیم»، «دالان خونی»، «سرای بزرگ شاهزاده»، «سرای دباغایی»، «سرای دودری»، «سرای قدیم سید حسین»، «سرای کوچک شاهزاده» و «سرای میانهی سید حسین» نام برد.
بازار عباچی
تیمچهی اخلاقی»، «تیمچهی حسینی»، «تیمچهی شعرباغان» و «سرای میراسماعیل» از تیمچهها و سراهای مهم بازار عباچی محسوب میشوند.
بازار کفاشان
بازار کفاشان یکی از عمدهترین مکانهای تولید و عرضهی کفش در تبریز است. تیمچهها و سراهای متعدد این بازار، محل دوخت و تولید انواع کفش است. از مهمترین تیمچهها و سراهای بازار کفاشان میتوان به «تیمچهی امید»، «تیمچهی حاج ابوالقاسم»، «سرای امید» و «سرای حاج ابوالقاسم» اشاره کرد.
بازار یمنیدوز
بازار یمنیدوز در گذشته محل دوخت نوعی کفش محلی به نام یمنی بودهاست. تیمچهی شفیع و سراهای آقا، شاهزاده و شفیع، از مشهورترین تیمچهها و سراهای این بازار بهشمار میروند.
راستهبازار
راستهبازار جز یکی از بزرگترین بازارچههای بازار تبریز است. تیمچهها و سراهای متعددی در این بازار وجود دارد که محل عرضهی بسیاری از اقلام موردنیاز مردم است و از این حیث به بازار ملی نیز شهرت دارد. «تیمچهی حاج تقی»، «تیمچهی حاج شیخ»، «تیمچهی حاج صفرعلی»، «تیمچهی حاج محمدقلی»، «تیمچههای دودری»، «دالان خان»، «سرای حاج محمدقلی»، «سرای درعباسی»، «سرای دودری»، «سرای شیخ کاظم»، «سرای کچهچیلی»، «سرای گرچیلر (جورچلر)»، «سرای میرزا مهدی»، «سرای میانهی حاج سید حسین»، «سرای میرزا جلیل» و «سرای نوی حاج سید حسین» از مهمترین تیمچهها و سراهای راستهبازار محسوب میشوند.
منبع:
وکیپدیا
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
بلانشو در تعریف نویسنده مىنویسد، او مرد، زندگى کرد و از نو مرد.
«موریس بلانشو» در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۰۷ در کن در یک خانوادهی مرفه زاده شد. در سال ۱۹۲۲ تحصیلات متوسطه خود را به پایان رساند. بلانشو تحصیلات خود را در رشتهی فلسفه در کشور آلمان تا سال ۱۹۲۵ ادامه داد. در همین دوران بود که با «امانوئل لویناس» آشنا شد. این دو در آن زمان از نظر سیاسی با هم شباهتی نداشتند.
بلانشو از ۱۹۳۱ همکاری با نشریات راست افراطی را آغاز کرد و نخستین متن ژورنالیستی خود را با عنوان «فرانسوا موریاک و کسانی که گم شده بودند» چاپ کرد. از آن پس شروع به انتشار مقالات سیاسی و ادبی کرد. او در همین سال به مقام سردبیری نشریه «دبا» رسید. در سال ۱۹۳۲ نگارش رمان «تومای ناشناخته» را آغاز کرد. در سالهای ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ همکاری وی با نشریات راست افراطی و جریانات ضدسامی شدت گرفت. بلانشو همواره از سوی منتقدانش، بهخصوص برخی روشنفکران از جمله «تزوتان تودوروف»، بابت این سالها شماتت شده است. در ماه مه سال ۱۹۴۰ نگارش تومای ناشناخته به پایان رسید. ۱۰ مه آلمان کشور فرانسه را طی جنگ دوم جهانی اشغال کرد. بلانشو روزنامهنگاری سیاسی را رها کرد، اما به همکاری با نشریه دبا ادامه داد. تا پیش از چاپ کتابی از «کریستف بیدان» با عنوان موریس بلانشو، علاقهمندان این نویسنده چیزی از زندگی او نمیدانستند. بلانشو هرگز در زندگی خود با مطبوعات و رسانههای تصویری، مصاحبهای انجام نداد. تنها یکبار در دههی شصت میلادی و در زمان جنگ الجزایر با نشریهای گفتوگو کرد، اما این گفتوگو هرگز چاپ نشد. دو عکس بیکیفیت یکی مربوط به دوران جوانی و دیگری مربوط به سالیان پیری تنها حضور او در عرصه عمومی است. موریس بلانشو در 20 فوریه 2003 در 95 سالگی، در پاریس، درگذشت.
بلانشو در تعریف نویسنده مىنویسد، او مرد، زندگى کرد و از نو مرد.
مهمترین مضمون آثار بلانشو «مرگ» است. بلانشو از مرگ نویسنده در متن سخن مىگوید و در نظر او نویسندگى در همسایگى مرگ اتفاق مىافتد. در این معنا که نویسنده در متن خود را از خود مىزایاند و با به پایان رسیدن متن، این زندگى نوظهور نیز که در فاصلهی میان کلمات و سطرهاى متن، در هر لحظه اتفاق مىافتد به پایان مىرسد. بلانشو زندگى را در حد متن کاهش مىدهد. در نظر او زندگى فقط در متن و در کشش و کوشش با متن اتفاق مىافتد. از این نظر بلانشو در حیات اجتماعى و ادبى خود تنها در پى آن بود که خود را در متن ناپدید کند. به این جهت از او جز یک عکس هیچ نشانهاى که نمایانگر زندگى یک فرد بیرون از متن باشد به جا نمانده است. او در زندگانى دراز خود نه با کسى گفتوگو کرد، نه در شوها و گفتوشنودهاى تلویزیونى شرکت کرد و نه هرگز تابعى بود از موجهاى ادبى و خیزشهاى هنرى و گفتوگوهای روز در قلمرو ادب و هنر. او هرگز نه به یک درجه و مقام علمى نایل شد و نه هرگز به جایزههاى ادبى عنایت داشت. با این حال از بزرگترین فیلسوفان زمان ماست و بنیانگذار مکتبى است در نقد ادبى به نام «شالوده شکنى» و تاثیر اندیشههاى او تا آن حد است که اندیشمندانى مانند «دریدا» و «فوکو» از او متاثر بودند.
زندگى بلانشو از نفى زندگانى و مرگ کامى و مرگ اندیشى فلسفى نشان دارد تا آنجا که در مجامع ادبى به یک فانتوم یا هیولاى ادبى شهرت داشت. تا آنجا که حتا عدهاى زندگانى او را شایعهاى بیش نمىدانستند و حیات و حضور او را انکار مىکردند. در دههی هشتاد میلادى در فرانسه خبر مرگ او منتشر شد و «مارگارتدوراس» که آن زمان در اوج شهرت بود و از شاخصترین نویسندگان فرانسه بهشمار مىرفت، ناگزیر خبر مرگ او را تکذیب کرد و از نو به یادها آورد که بلانشو زنده است و حضور دارد. هر چند که زندگانى او، هر لحظه در همسایگى و همزیستى با مرگ اتفاق مىافتد.
در سال 1998 وقتى نویسندهاى به نام «کریستفبیدان» حسب حال بلانشو را منتشر کرد، همگان شگفتزده شدند. از بلانشو انتظار نمىرفت که جز آثارش نشانى از زندگانى شخصى خود به جاى گذارد. به رغم تصویر و تصورى که بلانشو از خود ایجاد کرده بود و دیگران به آن دامن زده بودند، پس از انشار شرح حال او، معلوم شد که بلانشو آن فیلسوف سختگیر و متکبر نیست. بلکه مردى است، میانسال و مهربان و قناعتپیشه و منزه و سخت زودرنج. تنها نکتهی خارقالعاده و چه بسا تاریک در زندگانى او همراهى و همدلى با فاشیستهاى فرانسوى در دههی سى میلادى بود. در آن زمان بلانشو متاثر از فلسفهی هایدگر بود و از روزنامهنگارى گذران مىکرد. در کانون نگاه بلانشو به پدیدههایى مانند ادبیات و عشق، سیاست و کار، حقیقت و آزادى همواره مرگ قرار دارد. از عناوینى که او براى آثارش برگزیده است مرگاندیشى به خوبى پیداست. مرگ در نظر بلانشو حقیقتى است که هرگز نمىشود به معناى آن پى برد، با این حال همواره در زندگانى ما حضور دارد و ما در هر لحظه آن را تجربه مىکنیم و در هر لحظه با چهرهاى از مرگ روبرو مىشویم که تازگى دارد. مرگ در زندگانى ما در نظر او در مفاهیمى مانند «غیاب»، «تنهایى»، «فراموشى»، «سکوت»، «پرسش»، و « بیگانگى» کرد مىیابد. بلانشو در آثار خود با زبانى که کنایهآمیز است از طنز و ریشخند به زندگى نشان دارد به اینگونه مفاهیم مىپردازد و پیوند آنها را با مرگ نشان مىدهد.
زبان در نظر او یک امر «به احتمال زیاد مطلق» ست و در همان حال «انکار محض» است، در این مفهوم که به رغم آنکه زبان به کار وصف پدیدهها مىآید، اما همزمان بهدلیل نارسایى از وصف دقیق پدیدهها درمىماند و این درماندگى، از آن نویسنده است و به واسطهی این درماندگى است که نویسنده به مرگ نزدیک مىشود. زبان گفتار به گمان بلانشو جهان اشیا را در نظر آدمى ملموس جلوه مىدهد. زبان شاعرانه اما برخلاف زبان گفتار جنبهی ملموس اشیا را محو مىکند و آدمى را با جهان پیرامون بیگانه مىکند. بلانشو مىنویسد، ویژگى زبان شاعرانه در ناپدید کردن اشیاست. بدین ترتیب به نظر او، نویسنده با بهرهگیرى از زبان و به رغم همه نارسایىهاى زبان جهانى را مىآفریند و با آفرینش آن جهان خود را از خود مىزایاند و همین که جهان اثر آفریده شد، با پایان یافتن اثر مرگ نویسنده فرا مىرسد.
بلانشو متاثر از اندیشههاى «هگل»، «نیچه»، «هایدگر»، «هولدرین»، «ساد»، «رمبو»، «مالرمه»، «ریلکه» و «کافکا» بر محور دو عامل دوگانگى زبان و مرگ اندیشى مکتب شالوده شکنى را در نقد ادبى و زیباشناسى هنر بنیان گذاشت. بلانشو رمانهایى هم از خود به جاى گذاشت. رمانهایى مانند «توماس تیره»، «محکوم به مرگ»، «توقع و فراموشى» و «لحظهی خودخواسته». سویهی داستانى این آثار بسیار اندک است و بیش از آن که جنبهی داستانى داشته باشند، تاملات فلسفى نویسنده هستند در یک موقعیت مشخص داستانى. در هر حال، بلانشو چه در مقالاتش و چه در رمانهایش تلاش مىکند از استعاره به مفهوم برسد و از مفهوم، استعاره بسازد. در این معنا که از استعاره معنازدایى مىکند و از معنا، استعاره مىسازد. چنین است که در حد آشنایى و بیگانگى، من و ضمیر ناهشیار، مرگ و زندگى آثار او شکل مىگیرد تا فرارسیدن مرگ که مرگ اوست و به مرگ نویسنده در اثر قطعیت مىدهد. در تاریخ ادبیات و فلسفه شاید هیچ اندیشمندى مانند بلانشو تاکنون چنین با قطعیت منیت و من خود را انکار نکرده باشد. از این نظر بلانشو گمنامترین اندیشمند جهان است و با این حال و بر حسب اتفاق به دلیل همین گمنامى است که یگانه است و جاودانه .
از کار به متن، رولان بارت صفیه روحی، سرگشتگی نشانهها گزینش و ویرایش مانی حقیقی. نشر مرکز
غیاب کتاب، موریس بلانشو، مهدی سحابی، سرگشتگی نشانهها.
محمدرضا / رادیو کوچه
mohamadreza@koochehmail.com
تیم ملی فوتبال ایران برای برگزاری اردوی تدارکاتی در قطر بامداد جمعه تهران را به مقصد دوحه ترک کرد. تیم ملی فوتبال ایران که برای حضور در جام ملتهای آسیا آماده میشود برای برگزاری اردوی تدارکاتی در قطر، تهران را به مقصد دوحه ترک کرد. تیم ایران در این اردو سه بازی تدارکاتی خواهد داشت براین اساس هفتموهشتم دیماه مقابل تیم ملی قطر و 12 دیماه با تیم ملی «آنگولا» بازی خواهد کرد. دومین مسابقه تیم ایران پشت درهای بسته برگزار میشود. ملیپوشان 13 دیماه به تهران برمیگردند و سه روز بعد دوباره عازم دوحه خواهند شد تا در جام ملتها شرکت کنند.
اما افشین قطبى در آخرین نشست خبرى خود در ایران با تشکر از رسانهها گفت: «مىخواهم از مردم و هواداران فوتبال در ایران تشکر کنم. در ۲۰ ماهى که من سرمربى تیم ملى بودم مردم ایران انگیزه زیادى به من دادند و من را دلگرم کردند. به همین خاطر تا آخرین لحظه با تمام وجود به تیم ایران کمک مىکنم از رسانهها هم تشکر مىکنم که در ۲۰ ماه گذشته با مسایل و انتقادهایى که مطرح کردند به من کمک کردند که خودم و تیم ملى را قویتر کنم. صادقانه بگویم انتقادهاى شما باعث شد که من تلاش کنم ضعفهایم را بپوشانم. رسانههاى ایران خیلى باهوش هستند و مىتوانند با ذرهاى صداقت بیشتر به فوتبال ایران کمک زیادى کنند.»
وى افزود: «در روزهایى که باقى مانده باید همه یکصدا به فکر موفقیت تیم ملى باشیم. به فکر موفقیت فرزندان ایران باشیم تا بتوانیم پس از 34 سال که نتوانستیم قهرمان شویم افتخارآفرینى کنیم. خیلى تلاش کردهایم که بازیکنان دعوت شده به تیم ملى از ابعاد مختلف برتر باشند. دعوت از ۲۷ بازیکن در میان بیش از ۵۰۰ بازیکن حاضر در لیگ حرفهاى بسیار سخت بود. اما این بازیکنان به هر حال در فهرست قرار گرفتند و ما پس از اردوى ۱۱ روزه ۲۳ نفر را انتخاب مىکنیم. در ۱۹ روز باقیمانده دو بازى رسمى خواهیم داشت که یکى با تیم ملى قطر و دیگرى با تیم آفریقایى و احتمالن آنگولا خواهد بود. البته یک بازى دیگر هم پشت درهاى بسته خواهیم داشت.
قطبى ادامه داد: «باید شرایط روانى بازیکنان را بالا نگه داریم چرا که وقتى تورنمنتى اینچنینى آغاز مىشود به ۲۳ بازیکنى نیاز داریم که در فرم بازى قرار داشته باشند. با مشورتهایى که با افراد باتجربه انجام دادیم تصمیم گرفتیم که پس از اردوى قطر دو روز اردو را تعطیل کنیم تا بازیکنان بتوانند ضمن دیدار با خانوادههایشان با روحیه بهترى در جام ملتهاى آسیا حاضر شوند. در فاز دوم اردوى تیم ملى هم ۵ روز وقت خواهیم داشت که خودمان را براى دیدار با عراق آماده کنیم. ما در مرحله گروهى سه بازى داریم که براى صعود به حداقل 5 امتیاز نیاز داریم. خیلى مهم است که در این مرحله در همان دو بازى اول کار را تمام کنیم. من احساس مىکنم با برنامهریزى که انجام دادیم تیم ملى تا شروع جام ملتها قوى و قوىتر مىشود اما این را هم نباید فراموش کنیم که دیگر نمىتوان به آسانى در آسیا حرف از قهرمانى زد، به همین خاطر به تقویت و حمایت تیم توسط شما نیاز داریم تا یک ملت با یک رنگ و یک صدا پشت یک تیم ملى باشند.
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، تعدادی از نمایندگان پارلمان آلمان، با انتشار فراخوانی خواستار لغو حکم اعدام حبیباله لطیفی، دانشجوی کرد و فعال سیاسی محبوس در زندان سنندج شدهاند.
به گزارش کردیش پرسپکتیو، در این فراخوان که به سفارت جمهوری اسلامی در آلمان، دبیر کل سازمان ملل متحد، رییس کمیسیون حقوق بشر و نهادهای حقوق بشری نیز ارسال شده، آمده است: «اعدام هیچ راه حقوقی، سیاسی برای دفع مناقشات نیست. برعکس، اعدامها باعث پیش آمدن اختلافات بیشتر در اجتماع میشود که از نظر ما در با راههای صلحآمیز بهتر حل میشود.»
در بخش دیگری از تقاضای نمایندگان پارلمان آلمان، اعدامها را باعث پیش آمدن اختلافات بیشتر در اجتماع دانسته و بر ناسازگاری آن با قوانین و ارزشهای انسانی تاکید کرده است.
این درخواست نمایندگان پارلمان آلمان در حالی صورت میگیرد که پس از تلاشهای فراوان یکی از روزنامەنگاران کرد جهت ارتباط با نمایندگان کردستان در مجلس شورای اسلامی، یکی از نمایندگان اعلام کرد که این مسئله به من ربطی ندارد.
امین شعبانی نماینده مردم سنندج و دیواندره و کامیاران در پاسخ به این سوال که چرا هیچ اقدامی از سوی شما در راستای پاسخگو بودن به درخواست خانواده لطیفی مبنی بر توقف این حکم صورت نگرفته است با لحنی که نامناسب گفته شده اظهار داشت که «این مسایل به من هیچ ربطی ندارد.»
بیشتر بخوانید:
«بازداشت هشت تن از اعضای خانواده لطیف حبیبی»
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: خموشخانه
بعد از انتقادات گسترده برخی اهل تسنن و وهابیون به پخش سریال «مختارنامه» در سایتها و شبکههای ماهوارهای، تارنمای سنی آنلاین، سایت رسمی مسجد مکی، طی مطلبی از این سریال انتقاد کرد و نوشت که این سریال با توهین به «عبداله بن زبیر»، به نمادهای اهل سنت توهین کرده است.
خبرآنلاین در این زمینه نوشته است «در همین راستا چندی پیش امام جمعه اهل تسنن سیستان و بلوچستان در جلسهای که با حضور علما و سران طوائف اهل سنت برگزار گردیده طی اظهاراتی فتوای حرمت دیدن سریال مختارنامه را اعلام نمود.»
همچنین آمده است «مولوی عبدالحمید میگوید: «دیدن تلویزیون در ساعت پخش این سریال برای زنان مطلقن حرام بوده، اما مردان میتوانند در همین ساعت از دیگر برنامههای صدا و سیما استفاده کنند.»
به گزارش زاهدان پرس، مولوی عبدالحمید گفته است «مهمتر از آن اینکه اخیرن مقام رهبری طی صدور فتوایی، توهین به نمادها و مقدسات اهل سنت را حرام اعلام نموده و ممنوع قرار دادند. حال، وقتی که این فتوا از سوی سازمانی مانند صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، که مستقیمن رییس آن از سوی مقام رهبری انتخاب میشود، نادیده گرفته شود، دیگر چگونه میتوان انتظار اجرای این فتوا را از سوی دیگر نهادها، سازمانها و شخصیتهای حقیقی و حقوقی داشت؟»
چندی پیش سنی آنلاین در یادداشتی به انتقاد گسترده از این سریال پرداخت و خواستار جلوگیری از ادامه پخش این مجموعه از صدا و سیما شد.
بر اساس این گزارش، مولوی عبدالحمید اخیرن در مورد مسایلی چون حرمت واریز کمک به صندوقهای کمیته امداد نیز فتوا صادر کرده بود.
گفتنی است طی سالهای اخیر، علاوه بر حرکاتی در جهت اختلاف افکنی بین فرق اسلامی، فشار زیادی بر فعالان اهل تسنن و رهبران اهل سنت ایران از طرف حکومت وارد شده است.
خبر/ رادیو کوچه
دادستان عمومی و انقلاب تهران، روز یکشنبه در نشستی خبری اعلام کرد، فریبرز رییسدانا، اقتصاددان ایرانی، به دلیل مصاحبه با رسانههای بیگانه و «اخلال در هدفمند کردن یارانهها» بازداشت شده است.
به گزارش مهر، فریبرز رییسدانا در نخستین ساعات بامداد یکشنبه ۲۸ آذر، پس از اعلام خبر آغاز اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها توسط محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی در صدا و سیما توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد.
لازم به اشاره است روز گذشته همچنین عباس جعفریدولتآبادی، بازداشت اعضای روزنامه شرق را نیز دلایل امنیتی عنوان کرده است.
دوشنبه 6دی 89 / 27 دسامبر 2010
اجرا: زهره
استودیو: مارال
تقویمتاریخ
گزیدهی اخبار مطبوعات ایران
سوت – «تیم ملی فوتبال ایران راهی قطر شد» – محمدرضا
روزنگاشت – «صندوقی برای حمایت» – محبوبه
دایرهی شکسته – «در متن رویین تن و نامیرا» – مهشب تاجیک
بخش اول خبرها
پارسنامه – «بزرگترین بازار سرپوشیدهی جهان» – امیر و کاملیا
مصائب خبرنگاران – «سرطان خبرنگاری» – مصطفی خلجی
پسنشینیتند – «نامها را فراموش نکن» – اکبر ترشیزاد
بخش دوم خبرها
مجلهی جاماندگان – «خدایان سمج همچنان در تعقیب زنانند» – شراره سعیدی
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه، بر اساس گزارش برخی وبسایتهای اطلاعرسانی، اموال دفتر پلمب شده حزب اعتماد ملی متعلق به مهدی کروبی، دبیرکل حزب، به سرقت رفته است.
سایت سحامنیوز در مطلبی با عنوان «سرقت تمامی وسایل دفتر پلمب شده مهدی کروبی علیرغم نظارت نهادهای امنیتی» آورده است که دو هفته پیش، افراد ناشناس اموال موجود در دفتر سابق دبیرکل حزب را ربودند و پیگیریهای انجام شده برای کشف هویت این افراد و محل اموال سرفت شده تاکنون به نتیجهای نرسیده است.
این در حالی است که دفتر کار مهدی کروبی و دفتر حزب اعتماد ملی اواسط شهریور ماه سال گذشته توسط نهادهای امنیتی پلمب شد که از آن زمان، به آقای کروبی و کارکنان این دفتر اجازه ورود به این محل را ندادهاند.
بیشتر بخوانید:
«دفتر مهدی کروبی پلمپ شد»
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
آزاده دواچی
منبع: مدرسه فمینیستی
6 دی ماه 1389، قرار است دادگاهی دیگر با اتهامی جدید برای نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال جنبش زنان برگزار شود. اتهام جدید نسرین ستوده، عدم رعایت حجاب رسمی در ویدئویی است که در آن نسرین ستوده سخنرانی کرده و این ویدئو در اهدای مراسم برگزاری جایزه بینالمللی حقوق بشر به وی در ایتالیا به نمایش درآمده است. چرا که نسرین ستوده هنگامی که قصد داشت که برای شرکت در این مراسم از ایران خارج شود، ممنوعالخروج شد و سخنرانی خود را به صورت ویدئویی صرفن برای پخش در آن مراسم ارسال کرد. از این رو مطلب حاضر به همین اتهام جدید به نسرین ستوده میپردازد:
در مورد وضعیت نسرین ستوده و همینطور اتهاماتی که به او وارد شده است مباحث و نوشتههای فراوانی بیان شده است، با این حال او نه تنها آزاد نشده بلکه دوباره و در روز دوشنبه (6 دی ماه) برای اتهامی جدید دادگاهی میشود. این اتهام جدید نداشتن حجاب در پیام ویدئویی است که برای مراسم اهدای جایزه بینالمللی حقوق بشر به وی برگزار میشد ارسال شده بود. برخی بر این باورند که این اتهام جدید در حقیقت توجیهی برای نگهداری نسرین ستوده در سلول انفرادی، پس از نزدیک به سه ماه و نیم بازداشت است. اما چرایی این که چنین اتهامی یعنی «بیحجابی» برای یک وکیل که پیشتر به خاطر دفاع از موکلاناش بازداشت شده مسئلهای است که در اینجا میخواهم به آن بپردازم. مسئلهای که نشانه بارز استفاده ابزاری از یک باور دینی است. در حقیقت این استفاده سیاسی از حجاب این بار در جهت افزودن اتهامات وکیل سرشناس نسرین ستوده است که در طول زندگیاش تنها به فکر احقاق حقوق از دسترفتهی موکلانش بوده است.
مفهوم حجاب اجباری به عنوان یکی از اصلیترین موضوعاتی بوده است که از سیسال گذشته از سوی محققان مختلف و به ویژه بعد از انقلاب به چالش کشیده شده است
مفهوم حجاب اجباری به عنوان یکی از اصلیترین موضوعاتی بوده است که از سیسال گذشته از سوی محققان مختلف و به ویژه بعد از انقلاب به چالش کشیده شده است، با این که اعمال حجاب اجباری از همان اوایل سالهای بعد از انقلاب به عنوان یکی از قوانین اجرایی کشور درآمده است، اما هنوز بسیاری بر این باورند که این نوع پوشش یعنی اجباری بودن آن نه تنها در هیچ کجای قرآن توصیه نشده است، بلکه حتا اشارهی مستقیم به پوشش مو در قرآن هم مورد مناقشه است. گذشته از آن که حجاب به عنوان اصل یا ضرورت دینی هنوز مورد بحث است، اجباری بودن این پوشش نیز جای مناقشه بسیار است.
میتوان گفت که مسئلهی حجاب در ایران مسئلهای کاملن بغرنج و پیچیده است. حجاب زنان در ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن به عنوان یک نوع حجاب و پوشش به نشانه باور و عقیدهای شخصی نبوده است بلکه به عمدتن عنوان ابزاری سیاسی در جهات مختلف به منظور محدود کردن و ایستادگی در برابر فرهنگ غربی به کار رفته است. در واقع یک بار در دوران قبل از انقلاب و در دوران رضا شاه به عنوان ابزاری برای مدرنیزاسیون جامعه ایرانی مورد استفاده قرار گرفته و بار دیگر و در طول انقلاب به عنوان نمادی در برابر امپریالیسم و غربی گرایی و برای بسیج نیروهای عمومی به کار رفته است و پس از انقلاب نیز به عنوان نمادی برای هویت یابی انقلاب اجباری و تثبیت شده است. از این رو استفاده ی ابزاری از حجاب نه به عنوان یک عقیدهی شخصی و باور دینی، بلکه به عنوان نوعی از ضرورت سیاسی و سیاست کنترل تن زنان و حفظ منافع ملی قلمداد شده است.
بسیاری از محققان در حوزه مسایل اسلامی از جمله فاطمه مرنیسی براین باورند که حجاب به معنای پوشش موهای زن هرگز در قرآن توصیه نشده است. مرنیسی حتا از کتاب طبری دلیل نزول سورهی حجاب را چنین روایت میکند: «حجاب از نظر لغوی به معنی پرده است به منظور قرار دادن سدی میان دو مرد نازل شده است، نه میان یک زن و یک مرد . پدیداری حجاب مربوط به رویدادی است که در سال پنجم هجری (627 میلادی ) موجب نزول آیه 53 از سوره ی احزاب شد» (154). سپس مرنیسی این آیه را میآورد که در آن به پیامبر میفرماید بدون اجازه وارد خانهی پیامبر نشوید و هنگامی که از همسران او کالایی چیزی خواستید، از پشت حجاب و حائلی آن را از ایشان بخواهید (154). و بعد در توضیح این آیه مینویسد که فقها عبارت نزول آیهی حجاب را به کار میبرند و منظور از این عبارت در حقیقت، دو رویداد هم زمان ولی با حیطههای کاملن مختلف است. از یک سو نزول این آیه به عنوان وحی خداوندی به پیامبر(ص) است که در حیطهی فکری قرار دارد و ازسوی دیگر، نزول حجاب به عنوان یک مادهی عینی است: «پردهای که پیامبر میان خود و مردی که کنار در ورودی اتاق پیامبر ایستاده بود، کشید (155). در واقع نزول این آیه به بیاجازه وارد شدن افراد به خانه پیامبر و صحبت با همسران او باز میگردد. مهندس ژیلا شریعتپناهی هم در مطلب اخبر خود که در مدرسهی فمینیستی منتشر شده است بیان میکنند که در تحقیقات خود در آیات قرآنی هرگز به «مو» به معنای پوشش زنان برخورد نکردهاند: «پوشاندن اندامهای زیبا و متفاوت در زن و مرد است و نه اندام هایی که از نظر زیبایی در زن و مرد یکسان (مثل «موی ساده و بیآرایش») هستند. حال اگر در کشورهایی مثل عربستان به علت گرمای بیش از حد هوا، هم زنان و هم مردان موهای خود را میپوشانند ربطی به این آیه شریفه و به اجباری بودن پوشاندن مو ندارد. بلکه پوشاندن گریبان کافیست».
مباحث و تحقیقات بسیار دیگری هم در این زمینه انجام شده است که از حوصلهی این متن کوتاه خارج است اما آنچه که در اینجا میخواهم به آن اشاره کنم؛ اول ضروری نبودن و اجباری نبودن پوشش حجاب است که متاسفانه در ایران این مسئله از سوی برخی مسوولان در نظرگرفته نشده است. و دوم: استفادهی ابزاری از این طرز پوشش علیه زنان است. اگر بپذیریم که حجاب یک اعتقاد یا امر شخصی است، بنابراین دلیلی برای اجباری بودن آن وجود ندارد، پس وقتی چنین امری به قانون در میآید و بر طبق قانون اجباری میشود، بنابراین دیگر از حوزه اعتقادی خارج شده و تنها به عنوان یک قرارداد اجتماعی و آن هم در روابط اجتماعی خود جامعه ایران قابل پیگیری است، از این رو مجریان قانون تنها میتوانند کسانی را محاکمه کنند که در روابط اجتماعی در داخل جامعه ایران این قرارداد را رعایت نکرده باشند.
در حقیقت مسئلهی حجاب که به عنوان یک اعتقاد فردی است، وقتی به عنوان قانون و در نتیجه اجبار در میآید و تمامی افراد جامعه موظف به اجرای آن هستند، شکل و مضمون دیگر به خود میگیرد
در حقیقت مسئلهی حجاب که به عنوان یک اعتقاد فردی است، وقتی به عنوان قانون و در نتیجه اجبار در میآید و تمامی افراد جامعه موظف به اجرای آن هستند، شکل و مضمون دیگر به خود میگیرد. یعنی اگر حجاب به صورت اعتقاد میتواند زندگی شخصی را متاثر سازد، اما حجاب به عنوان قانون، دیگر نمیتواند در حریم خصوصی و شخصی افراد، داوطلبانه تعمیم یابد و موثر باشد. در واقع هنگامی میتوان اتهامی را به لحاظ قانونی به کسی وارد کرد که قانون را در خارج از حوزهی خصوصی رعایت نکرده باشد، ولی آیا حریم شخصی افراد یعنی خانهی آنها هم جزو این قانون میشود؟ یعنی آیا قوانین اجتماعی که حوزهی اجرایی آنها تنها اجتماع و تنها در حوزه عمومی است وقتی وارد حوزه ی دیگری از روابط یعنی حوزه ی خصوصی افراد می شوند هم واقعا می توانند به عنوان قوانین لازم الاجرا درنظر گرفته شوند؟ اگر بخواهم این سوال را به شکل دیگری مطرح کنم باید بپرسم که آیا قانون حجاب اجباری که برای روابط در خارج از خانه و در حوزه عمومی جامعه ایران تدوین شده، در حوزه خصوصی و در حریم شخصی یعنی در فضای خانه هم قابل تعمیم است؟ آیا مجریان قانون این اجازه را دارند که با تفتیش در حوزه ی شخصی افراد از آنها بخواهند که در خانهشان (که خصوصی ترین جای زندگی آنهاست) قانون حجاب اجباری را رعایت نمایند و در صورت نداشتن حجاب در حوزهی شخصی شان آنها را محاکمه و یا توبیخ کنند؟ بیشک جواب به همه این سوالها منفی است، چرا که حوزه اجرایی قانون حجاب در قانون مشخص است و تعمیم آن به حوزه خصوصی، نه تنها عملی غیرقانونی است، بلکه حتا ورود به حوزه و حریم شخصی افراد در دین و آیین ما نیز عملی مذموم است.
کسانی که قرار است نسرین ستوده را به اتهام بیحجابی آن هم در حریم شخصی خود و در خانهاش مورد اتهام قرار دهند آیا به این مسئله اندیشیدهاند که شکستن این حریم شخصی و دخالت در مسایل شخصی و باورهای اعتقادی و تفتیش عقاید (اگر حتا عملی مجرمانه هم نباشد) خود گناه بزرگی است؟
از سوی دیگر همانطور که میدانیم ویدئویی که نسرین ستوده در آن بیحجاب بوده است جدا از اینکه در خانه و در حریم شخصیاش گرفته شده است علاوه بر آن برای اکران در کشور دیگری بوده است. بنابراین چگونه میتوان نسرین ستوده را به این جرم محاکمه کرد وقتی حتا این فیلم ویدئویی غیر از حوزهی شخصی یعنی خانهاش در جایی پخش شده است که اولن در قلمرو سرزمین ایران محسوب نمیشود، بنابراین قوانین داخلی و کشوری ما نمیتواند قابل تعمیم به آن باشد. با توجه به این مسایل است که طرح این اتهام، گذشته از آن که بهنظر میرسد غیرقانونی و فاقد اعتبار است، حتا میتواند به عنوان وارد شدن به حریم شخصی افراد و تفتیش عقاید نیز محسوب شود.
اما پرسشهای دیگری نیز در مورد اتهام بیحجابی نسرین ستوده در ویدئوی سخنرانیاش میتوان مطرح کرد از جمله آن که چرا از همان ابتدا این اتهام به نسرین ستوده تفهیم نشده است و آیا اصلن این اتهام نوعی ابزار برای نگهداشتن او در بازداشت نیست؟
از اینها گذشته، اتهام نداشتن پوشش آن هم در ویدئویی که برای خارج از کشور پخش شده است و نه برای داخل تنها به اتهامی واهی میماند چرا که کارهایی که نسرین ستوده به عنوان یک فعال جنبش زنان و یک وکیل حساس به حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و یک انسان مسوول در برابر جامعهاش انجام داده است آنقدر بزرگ و لایق تقدیر و احترام بوده که با این گونه اتهامات خدشهپذیر نیست. چرا که اقامهی این نوع اتهامات مبهم و از نظر حقوقی بیپایه، برای نگاه داشتن و محکوم کردن این وکیل سرشناس، به خودی خود نشاندهنده نداشتن دلیل موجه برای نگه داشتن نسرین ستوده در بازداشت و در بند 209 است، بازداشتی که هیچ توجیه عقلانی، اجتماعی و مذهبی هم ندارد.
منابع :
مرنیسی ، فاطمه . زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش . ترجمه ی ملیحه مغازه ای. نشر نی 1380.
شریعت پناهی ، ژیلا. حجاب قرآنی و دادگاه نسرین ستوده.
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیست و هفتم دسامبر برابر با ششم دی ماه مصادف با روز ایجاد «صندوق بین المللی پول» در سازمان ملل متحد است. صندوق بینالمللی پول که در سال 1945 در واشنگتن تاسیس شد به عنوان یکی از نهادهای «برتن وودز» که توسط 185 عضو اداره میشود، باتوجه به نرخ تبدیل ارز و تراز پرداختها بر سیستم مالی جهانی نظارت میکند و در مواقع نیاز کمک نقدی و تخصصی به کشورهای متقاضی ارایه میدهد.
«صندوق بینالمللی پول» یکی از ارگانهای «سازمان ملل متحد» است که بر اجرای سامانه پولی بینالمللی نظارت دارد. طرح اولیه صندوق بین المللی پول، که به «آی.ام.اف» یا صندوق نیز مشهور است، در جولای 1944 در کنفرانس «برتن وودز» مطرح شد و در سال 1945 در «واشنگتن» تاسیس شد.
چهل و پنج کشور مطرح کننده طرح به دنبال بنا نهادن چهارچوب همکاری اقتصادی بودند که در قالب آن از تکرار سیاستهای اقتصادی فاجعهآمیزی که منجر به دوران رکود بزرگ دهه سی میلادی شده بود، اجتناب کنند.
به طور خلاصه، هدف اصلی تشکیل این صندوق ارتقای میزان همکاری مالی، جلوگیری از فقر، کمک به رشد اقتصادی و بازار کار در سطح بینالمللی و ایجاد تسهیلات مالی برای کشورهایی که خواستار تنظیم تراز پرداختهایشان هستند، است.
از زمان تاسیس آی.ام.اف تا به امروز تغییری در اهداف این سازمان به وجود نیامده است. اما نوع عملکرد آن که نظارت، کمک تخصصی و مالی است همگام با رشد نیاز و تقاضای کشورهای عضو تغییر کرده است. تعداد اعضای صندوق جهانی پول با عضویت «مونته نگرو» در 18 ژانویه 2007 به 185 عضو رسید.
مفاد قرارداد صندوق بینالمللی پول از کشورهای عضو میخواست تا نرخ ارزی را رعایت کنند که نوسانهای آن محدود به 1+ درصد ارزش اسمی ارز باشد. این ارزش اسمی بر حسب دلار آمریکا تعیین شده بود که آن نیز رابطه ثابتی با طلا داشت.
درسال 1987م مجموع سهمیههای صندوق به حدود 90 میلیارد دلار حق برداشت مخصوص میرسید. منابع مالی صندوق صرف رفع مشکلات موقت تراز پرداختها و برآن اساس، تثبیت نرخ ارز کشورهای عضو میشود. سهمیه هر کشور تعیین کننده سطح وامگیری و نیز حق رای او در صندوق است.
در اوایل دهه 1980، مطابق سهمیههای تعیین شده، حق رای آمریکا حدود 22 درصد و جامعه اقتصادی اروپا 27 درصد بود و از آنجا که هر تغییر عمدهای در صندوق نیازمند 85 درصد آرا است لذا هم ایالات متحده آمریکا و هم جامعه اقتصادی اروپا از حق «وتو» در صندوق برخوردار بودهاند.
هر کشور عضو که با مشکل کسری موقت تراز پرداختها روبهرو شود میتواند در مقابل پول خود ارز مورد نیاز خود از صندوق را دریافت دارد، که البته این ارز دریافتی باید ظرف مدت سه تا پنج سال بازخرید شود. اعضایی که در مقابل صندوق دچار کسری شده باشند، طبق مفاد قرارداد ملزم به مشورت با صندوق جهت بهبود تراز پرداختهای خود هستند.
دولت «ایران» جزو 44 کشور دعوت شده به کنفرانس در سال 1944 بود و اعضای هیت چهار نفره اعزامی آن در کمیسیونهای مربوط به تهیه اساسنامه صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی شرکت داشتند.
نخستین استفاده ایران از منابع مالی صندوق در سال 1330 در اثر مشکلات ارزی حاصل از «ملی شدن صنعت نفت» بود که دولت در مقابل سفتههای ریالی معادل 25 درصد سهمیه اعتباری خود در صندوق، دلار به دست آورد.
اما به دلیل کوتاهی مدت اعتبارات صندوق، دولت ایران موظف بود هر ساله بخشی از اعتبار مزبور و دیگر اعتبارات دریافتی خود به دلار را بازخرید کند. از نتایج عضویت ایران در صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، موظف شدن دولت به محاسبه جداول موازنه پرداختهای کشور بود که نخستین بار بنا به درخواست صندوق انجام گرفت و دولت متعهد به ارایه اطلاعات اقتصادی لازم به صندوق شد.
صندوق بینالمللی پول در گزارشی موسوم به «چشمانداز اقتصاد منطقهای: خاورمیانه و آسیای مرکزی» به بررسی وضعیت اقتصادی چهل کشور منطقه در سال 2010 پرداخته است.
صندوق بینالمللی پول با بررسی 9 شاخص کلان اقتصادی ایران در سال 2010، رشد 1.7 درصدی اقتصاد غیرنفتی، تورم 8 درصدی، ذخایر ارزی حدود 90 میلیارد دلاری و تک رقمی شدن نرخ رشد نقدینگی را برای ایران در این سال پیشبینی کرد.
منبعها:
گوگل
همشهری
ویکیپدیا
نورپرتال
رادیو کوچه
محمدرضا آذرشکیب، ملیپوش سنگین وزن کشتی آزاد ایران در مسابقات قهرمانی آذربایجان روی تشک رفته است.
پیش از این سامان طهماسبی، یکی دیگر از کشتیگیران ایرانی با دوبنده تیم ملی آذربایجان در مسابقههای قهرمانی جهان کشتی گرفته بود.
مقامهای فدراسیون کشتی ایران اعلام کرده بودند که طهماسبی با اجازه آنها و هماهنگی وزارت امور خارجه از تابعیت دوگانه استفاده کرده است.
محمدرضا آذرشکیب دارنده دو مدال نقره جوانان جهان در وزن 120 کیلوگرم است. او سال 2010 در مسابقات قهرمانی آسیا در هند برای ایران مدال برنز گرفت.
آذرشکیب در فینال مسابقات قهرمانی کشور آذربایجان، الکسیس رودریگز، کشتیگیر سرشناس کوبایی را شکست داد.
گفته میشود این کوبایی هم میخواهد برای آذریها کشتی بگیرد.
بیشتر بخوانید:
«ضعف فدراسیون کشتی، کشتیگیر ایرانی را آذربایجانی کرد»
آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
منبع: ایلنا
محمدنبی حبیبی شب گذشته در مراسمی که به مناسبت سالگرد راهپیمایی 9 دی در دفتر حزب موتلفه برگزار شد، طی سخنانی با اشاره به حوادث سال گذشته، تحلیل اصلاحطلبان را از انتخابات اشتباه دانست و گفت: «دلایل دیگری در همان روزها وجود داشت که نشان میداد انتخابات ریاستجمهوری دهم یک انتخابات معمولی نخواهد بود و قرار است به اصل نظام ضربه زده شود.»
وی با بیان اینکه تصور ما این است که دشمن با روحیه براندازانه و به بهانه انتخابات به میدان آمده است، ادامه داد: «بحث در انتخابات بسیار فراتر از رقابت رقبا بود و اصل بر این بود که نظام لطمه ببیند و شواهد فراوانی در این زمینه داریم.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به تبلیغات میرحسین موسوی و مهدی کروبی اظهارکرد: «این تبلیغات شباهتهای فراوانی با تبلیغاتهای هیجانانگیز در کشورهایی که انقلاب مخملی در آنها رخ داده است، دارد.»
وی، ایجادجو هیجانی با علامتهای سبز و به میدان آمدن همراه با تقدس را،نمونه انقلابهای مخملی عنوان کرد و گفت: «زمانی که یک سکولار به میدان میآید و میگوید خدا را قبول ندارم تکلیف روشن است، اما وقتی که فردی با شال سبز و شعارهای انقلاب و پایبندی به ولایت فقیه و حضرت امام به میدان میآید، ممکن است خیلیها را به اشتباه بیاندازد.»
دختری بر سر چهارراهی سر خود را به داخل ماشین آورده و با آن عشوه زنانه میگفت «یک یا حسین تا میرحسین»
حبیبی با اشاره به یکی از سخنرانیهای خود که به دعوت دانشگاه نجفآباد اصفهان در روزهای پیش از انتخابات برگزار شد گفت: «یک هفته قبل از حضور من در این دانشگاه که مصادف بود با تبلیغات انتخاباتی کاندیداها، مهدی کروبی نیز به این دانشگاه آمده بود اما طرفداران موسوی بلایی بر سر وی آورده بودند و بهقدری به او توهین کرده بودند که وی عصبانی شده و گفته بود، بنده بیست سال است که در میدان هستم آقای موسوی در این بیست سال کجا بود؟ و بدین ترتیب برنامهریزی شده بود تا تمام بلاهایی که بر سر کروبی آوردند به سر من هم بیاورند و در سخنرانی من نیز اختلال ایجاد کنند.»
وی ادامه داد: «یکی از برنامههای آنها این بود که وسط سخنرانی من، عکسهای موسوی را بالا و پایین میبردند و از ته دل به دولت فحش داده و به نفع موسوی شعار میدادند. البته این افراد حدود هفتاد الی هشتاد نفر در میان یک جمعیت 1200 نفری بودند اماجو را به دست میگرفتند.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: «من از این حرکت آنها ذرهای عصبانی نشده و به هنگام شعارهایشان به صندلی تکیه میدادم و پس از اینکه خسته میشدند سخنرانی خود را آغاز میکردم، البته نه با شعار بلکه با عدد و ارقام و واقعیتها، اما این جمعیت واقعن میخواستند سقف سالن را پایین بیاورند، حال باید پرسید این نوع تبلیغات، تبلیغات سالم وانتخاباتی است یا ناسالم و غیرانتخاباتی؟
تبیلغ برای میرحسین با عشوه زنانه
وی با بیان اینکه این موضوع در سراسر کشور وجود داشت، به تبلیغات طرفداران موسوی در تهران اشاره کرد و گفت: «دختران و پسران جوان با لباس و شال سبز در خیابانهای شمال تهران حضور یافته و برای کاندیدای خود تبلیغ میکردند. البته از میان دختران، آن خوشاندامها را انتخاب میکردند که بهعنوان نمونه، دختری بر سر چهارراهی سر خود را به داخل ماشین آورده و با آن عشوه زنانه میگفت «یک یا حسین تا میرحسین».
هرکه شم سیاسی داشت، بوی توطئه را استشمام میکرد
حبیبی گفت: «وسط کشیدن عدهای، ایجاد درگیری، تیراندازی و کشته شدن افرادی، توطئه بود که اگر کسی شم سیاسی داشت حتما استشمام میکرد که تنها بحث انتخابات نیست.»
وی با اشاره به نظرسنجیهای صورت گرفته پیش از انتخابات گفت: «در محدوده خدماتی شهر تهران آمارها نشان میداد که رای میرحسین موسوی بیشتر از احمدینژاد است، نظرسنجی که ما 4 روز قبل از انتخابات گرفتیم نیز همین را نشان میداد و درست هم بود، اما متاسفانه طرفداران و مشاوران موسوی این موضوع را به کل کشور تعمیم دادند و شخص آقای موسوی نیز آمادگی پذیرش این موضوع را داشت.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی اضافه کرد: «در حالی که برای ما محرز بود که در استانهای دیگر اینطور نیست و نظرسنجی هم در این خصوص داشتیم.»
خیانتکاران به موسوی گفتند که وی برنده است
وی ادامه داد: «دیدیم که خانم هاشمی رفسنجانی نیز روز انتخابات به هنگام رای دادن گفت که اگر مهندس پیروز نشود تقلب صورت گرفته. در مجموع خیانتکارها به مهندس موسوی رساندند که شما برنده هستید و این بنده خدا نیز همان شب، پیش از اتمام رایگیری در مصاحبهای به طور قطع گفت که بنده پیروز انتخابات هستم. این کار، یک عمل ناپخته سیاسی بود، زیرا در تهران حتا تا 2 بعد ازنیمه شب نیز در برخی مناطق مردم هنوز رای میدادند.»
دستگیری گروه 100 نفره مجهز به سلاح و بیسیم
حبیبی با اشاره به حوادث پس ازانتخابات نیز گفت: «وزارت اطلاعات در حد فاصل میدان انقلاب تا میدان آزادی یک گروه 100 نفره را دستگیر کرد که مجهز به سلاحها و بیسمهایی بودند که ما مدل آن را در ایران نداشتیم و در برابر آن عاجز بودیم، این گروه قصد داشتند وارد جمعیت شده و به کشتن مردم صرفنظر از اینکه از چه طیفی هستند بپردازد.»
وی تصریح کرد: «البته وزارت اطلاعات پیشتر از این موضوع خبر داشت و همه را یکجا دستگیر کرد و من تعجب میکنم چرا این خبر را منتشر نکردند زیرا ماموریت آنها این بود که بیایند در راهپیماییها و هر که هست را بکشند. اگر هر یک از این گروه 10 نفر را میکشتند چه فاجعهای را به بار میآوردند و کشورهای غربی چه میگفتند؟ این درحالی است که یک نفر را خود آنها کشتند و چه جنجالی به پا کردند، آیا میشد با رخ دادن این اتفاق آن را جمع و جور کرد؟ قطعن نظام با چالش روبهرو میشد.»
حبیبی اضافه کرد: «در مجموع تعدادی از بسیجیان شهید شدند و تعدادی از آنها نیز کشته شدند و برای دشمنان ما در آمریکا، انگلیس و فرانسه مسلم شده بود که با این تمهیدات نظام سقوط خواهد کرد.»
وی با بیان اینکه تمام این فعالیتهای صورت گرفته علیه نظام با هدف براندازی است اظهار داشت: «دهها شاهد برای این ادعا و نظر خودداریم.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: «اما مردم صبورانه به وقایع نگاه میکردند، سکوت و خیانت خواص، حوادث و همه تبلیغات دشمن را میدیدند و منتظر بودند در فرصتی پاسخ دندان شکن بدهند.»
هوشیاری مردم از خواص بالاتر است
حبیبی با اشاره به اظهارات ائمه جمعه یکی از استانهای کشور مبنی بر اینکه «مردم تهران زحمت نکشند ما از همین جا تعدادی را میآوریم که جواب اینها را در تهران بدهند» اضافه کرد: «هوشیاری و بصیرت مردم تهران در حماسه 9 دی واقعن از برخی خواص بالاتر بود.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی، مدیریت و تدبیر مقام معظم رهبری را نیز عامل مهم دیگر در کنار حضور مردم برای خنثا کردن فتنه عنوان کرد و گفت: «کسانی که ادعای تقلب داشتند و هم اکنون نیز این ادعا را مطرح میکنند شریک دشمن هستند، بهعنوان مثال عنصری همچون تاجزاده در محفلی خصوصی میگوید تقلب 10 میلیونی امکان ندارد اما باز عدهای این حرف را تکرار میکند.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی گفت: «9 دی و حضور مردم توطئهای را خنثی کرد که در بسیاری از کشورها نظیر چنین توطئهای را نظام را ساقط کرده است.»
وی با اشاره به دیدار تعدادی از اعضای حزب موتلفه از جمله حبیباله عسگراولادی با میرحسین موسوی برایپذیرش بازشماری آرا اظهار داشت: «پس از اینکه مهندس موسوی قبول کرد تا تعدادی ازصندوقها باشماری شود شیاطین مجاهدین و مشارکت پس از ملاقات ما، نزد او رفته و گفته بودند آیا به این کار رضایت دادید؟ بدین ترتیب وی را منصرف کرده بودند، زیرا خودشان میدانستند رضایت یعنی رو شدن دستشان.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی گفت: «9 دی و حضور مردم توطئهای را خنثی کرد که در بسیاری از کشورها نظیر چنین توطئهای را نظام را ساقط کرده است.»
وی اظهارکرد: «البته من معتقد نیستم که فتنه ریشهکن و تمام شده است، زیرا تا زمانی که انقلاب هست این شعارها و فتنهها وجود خواهد داشت.»
حبیبی با تاکید بر اینکه روحیه 9دی باید زنده نگه داشته شود، رصد کردن سخنان، شعارها و توطئه دشمنان را از دیگر وظایف نیروهای انقلاب بر شمرد و گفت: «این طور نباشد که هر اتفاقی را به گردن دشمن بیاندازیم، زیرا برخی اوقات ما نیز اشتباه میکنیم و همین موجب میشود که مردم به اشتباه بیفتد، این که کسی خیال کند 14 میلیون نفر مخالف انقلاب به موسوی رای دادهاند اشتباه است.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: «باید به بررسی و آسیبشناسی ریشههای حوادث بپردازیم زیرا ممکن است برخی از عوامل وقوع این حوادث به خود ما باز گردد و تنها نباید گفت که حرف و عمل ما هیچ عیبی نداشته و همه تقصیر استکبار است.»
وی ادامه داد: «وقتی یک اصولگرا یک اشتباه استراتژیک مرتکب شود اثر آن میتواند از اقدامات و مقصود دشمن نیز بسیار بیشتر باشد.»
زمان و نحوه برخورد با سران فتنه را به بزرگان نظام بسپاریم
در ادامه این جلسه سوالی مبنی بر دستگیری و برخورد با افرادی که سران فتنه نامیده میشوند مطرح شد که محمدنبی حبیبی پاسخ داد: «انقلاب در دوره بنیصدر تجربه موفقی دارد و بدین ترتیب اگر نظام در اوایل فتنه دست به این اقدام میزد یک قهرمانسازی بیخودی ایجاد شده و عدهای واقعن قربتالیاله به مقابله و جنگ با نظام بر میخواستند.»
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی در ادامه پاسخ به این سوال اظهار داشت: «بنابراین این اقدام (دستگیری و برخورد با سران فتنه) به موقع صورت خواهد گرفت، تشخیص زمان آن ممکن است در افراد متفاوت باشد، اما نظام در مورد برخورد با اینها هیچ تردیدی ندارد و اینکه چه زمانی و چگونه باید برخورد شود را باید به بزرگان نظام سپرد.»
رادیو کوچه
1945 میلادی- یکی از ارگانهای سازمان ملل متحد است که بر اجرای سامانه پولی بینالمللی نظارت دارد.
537 میلادی- کار ساختن کلیسای ایا صوفیا (استانبول) تکمیل شد. این ساختمان بهدستور و زیر نظر «ژوستی نیان یکم» امپراتور مقتدر رومشرقی در جای ویرانههای دو کلیسای قبلی مربوط به قرنچهارم میلادی بنا شده است که پس از افتادن «قسطنطنیه» بهدست عثمانیها در سال 1453، با ساختن مناره بهصورت مسجد درآمد ولی نام قدیمی خود را حفظ کرده است. «آتاتورک» در دوران حکومت خود در این بنای تاریخی یک موزه بهوجود آورد که باقی مانده است.
679 میلادی- «داگوبرت دوم» (Dagobert) پادشاه فرانکها (شمالشرقی و شمال فرانسه امروز) با کمک کلیسا و رییس دربار ترور شد. وی تنها چندسال پادشاهی کرده بود و در همین مدت کوتاه، پایتخت را از «مس» ((Metz به پاریس انتقال داده بود. چون در ایرلند و انگلستان بزرگ شده بود، بینش دیگری نسبتبه کلیسا داشت و جان خود رابر سر همین اختلاف رفتار گذارد. در آن زمان به رییس دربار، شهردار کاخ میگفتند. با قتل «داگوبرت دوم» به عمر دودمان «مرووینیان« که نوعی «پادشاه، کشیش« بودند پایان داده شد.
1942 میلادی- نخستین موشک هدایتشونده زمینبهزمین (دوران جنگ جهانی دوم) که به دست دکتر «ورنر فون براون» آلمانی ساخته شده بود، آزمایش شد. هیتلر با همین موشکها لندن را میزد و منتظر بود که بمب اتمی آلمان تکمیل و بر این موشکها سوار شود که در پایان جنگدومجهانی فون براون رییس تیم موشکسازان آلمان پیش از آنکه بهدست شوروی افتد، از سوی نیروهای آمریکایی به این کشور منتقل شد و در یک مرکز ویژه در «آلاباما«ی آمریکا مستقر شد و برای آمریکا موشک قارهپیما ساخت و نخستین آمریکاییان را در ماه فرود آورد و مدتی هم رییس یک قسمت از سازمان ملی فضایی آمریکا (ناسا) بود. براون با اینکه به تابعیت آمریکا درآمده بود، بعدن از اتهامات کمک به ماشین جنگی هیتلر مصون نماند و وی که در 23 مارس 1912 به دنیا آمده بود در14 آوریل سال 1977 در گذشت.
1979 میلادی- آغاز عصر تازهای در خاورمیانه و آسیای جنوبی است که هنوز ادامه دارد. این دوران مرگبار در پی ورود نیروهای شوروی به کابل، و قتل «حفیظاله امین» آغاز شد، که بر ضد «نورمحمد تره کی» رهبر شاخه خلق حزب کمونیست افغانستان و رییس دولت وقت این کشور کودتا کرده، او را کشته و برجایش نشسته بود. با قتل امین، «ببرک کرمل» رهبر شاخه پرچم حزب کمونیست که افراطیتر از «تره کی» بود، به ریاست دولت برگزیده شد و از همین روز رقابت و معارضه شدید آمریکا و شوروی بر سر افغانستان آغاز شد. که با فروپاشی شوروی مسئله بهصورتی دیگر درآمده است. طبق افشاگریهای پس از فروپاشی شوروی و آشکارشدن اسناد محرمانه این دولت، در آن سال با همه مراقبتهای مسکو، چند ماه پس از روی کار آمدن « تره کی» به برژنف که از یک بیماری مزمن (ناشی از افراط در مصرف الکل) رنج میبرد اطلاع رسیده بود که «سیا» با حفیظاله امین معاون تره کی در تماس است. برژنف مانند همه دولتمردان شوروی بعد از «استالین» در تردید و دودلی بود که امین تحت تلقینهای «سیا» دست به کودتا زد، و برژنف نیرو فرستاد و مسئله را پیچیدهتر کرد. حال آنکه اگر به موقع تصمیم گرفته بود، با برکناری امین، به اعزام نیرو نیاز نبود.
2007 میلادی- سالروز ترور بانو «بینطیر بوتو» سیاستمدار 51 ساله پاکستانی که مادر او ایرانی (و ازخانواده حریریهای اصفهان) است در پایان یک سخنرانی انتخاباتی در باغملی لیاقت در راولپندی و چند لحظه پس از بازگشت به خودرو جهت ترک محل و هنگامی که از سقف کشویی اتومبیل بالا آمده بود و در حال پاسخ به ابراز احساسات هوادارانش بود هدف گلوله و سپس انفجار بمب قرارگرفت و کشته شد. بینظیر دختر «ذوالفقار علی بوتو» دو بار نخستوزیر پاکستان شده بود، و هر دو بار به اتهام وجود فساد مالی میان مقامات دولت و اعمال نفوذ بستگان در امور دولتی و خریدهای عمومی برکنار شده بود و پس از برکناری سال 1996 راه خود، تبعیدی در پیش گرفته بود و در «انگلستان» و «دوبی» زندگی میکرد.
1357خورشیدی- مهمترین شاخصهای بحران انقلابی در ایران در واپسین ماههای عمر دولت پهلوی، اعتصاب کارخانجات، ادارات و بخشهای آموزشی کشور بود. در این میان کشتار مردم توسط عوامل دولت پهلوی، به جای اینکه انقلاب را متوقف کند به آن شتاب بیشتری بخشید و باعث گسترش اعتصابات شد. در این میان کارکنان صنعتنفت کشور در نوزدهم شهریور 1357 اولین اعتصاب خود را از پالایشگاه تهران آغاز کردند و این اعتصاب بهتدریج مناطق نفتی جنوب و آبادان را نیز در برگرفت. در پی اعتصاب گسترده شرکتهای نفتی در ایران، سرانجام در این روز، صادرات نفتکشور به خارج به کلی متوقف شد و سوخت تنها در حد نیازهای داخلی عرضه شد. با قطع کامل صادرات نفت بهعنوان اهرم براندازی شاه، «محمدرضا پهلوی» از اصلیترین منبع درآمد خود محروم و مراحل سقوط او تشدید و تسریع شد.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس برخی گزارشها، روز یکشنبه، هشت تن از اعضای خانواده حبیباله لطیفی فعال سیاسی محکوم به اعدام، در منزل پدری وی بازداشت شدهاند و از لحظه دستگیری تاکنون هیچ خبری از وضعیت آنها در دست نیست.
این در حالی است که شامگاه شنبه حکم اعدام حبیباله لطیفی اجرا نشده است.
لازم به ذکر است که بنابر خبرهای رسیده از سوی شهروندن سنندجی، در این شهر سرعت اینترنت کاهش یافته و همچنین اختلالاتی در تماسهای تلفنی به وجود آمد است.
بیشتر بخوانید:
«عدم اجرای حکم اعدام حبیباله لطیفی»
مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه
رادیو کوچه
مهمترین عنوانههای مطبوعات امروز ایران:
ایران
1) نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894662981
همزمان با اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها و اصلاح قیمتها در هفته گذشته، مصرف حاملهای انرژی کاهشی چشمگیر داشته است. سخنگوی کارگروه طرح تحول اقتصادی اعلام کرد: از زمان اجرای این قانون، میانگین مصرف روزانه بنزین از 60 میلیون لیتر به 55 میلیون لیتر کاهش یافته است. محمدرضا فرزین گفت: مصرف نفت گاز، نفت سفید، گاز مایع و گاز طبیعی نیز کاهشی چشمگیر داشته است.
2) مانور نظامی تازه در کره جنوبی
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894671716
کره جنوبی از مانور نظامی تازهای خبر میدهد. این مانور با مهمات جنگی و این بار بر خلاف مانور بزرگ پیشین، به دور از مرزهای مورد اختلاف با کره شمالی برگزار میشود. در مدت اخیر بر تنش روابط دو کره افزوده شده است.
تهران امروز
1)ماموریت جدید برای وزارت مسکن
http://www.tehrooz.com/
محمد عدلی- «آرزوی من این است که روزی به نقطهایی برسیم که هر خانواده ایرانی یک خانه ویلایی هرچند نقلی داشته باشد» سه ماه پیش زمانی که رییسجمهور در مراسم بهرهبرداری از آپارتمانهای مسکن مهر در هشتگرد سخن از احداث واحدهای ویلایی به میان آورد، هیچکس گمان نمیبرد که با تاکید بر اجرایی شدن آن توسط رییسجمهور مواجه شوند. این طرح پیش از این نیز در زمان وزارت محمد سعیدیکیا در دولت نهم مطرح شده بود. محمود احمدینژاد در کوران تلاش وزارت مسکن برای پیشبرد مسکن مهر، از طرحی جدید سخن گفته است که اهداف آن کاملن با مسکن مهر در تضاد است. مسکن مهر عموما به ساخت واحدهای آپارتمانی و مجتمعسازی حتا در شهرهای کوچک روی آورده است.
2) رییس بانک مرکزی باید قدرتمند باشد
http://tehrooz.com/1389/10/6/TehranEmrooz/454/Page/9/
تغییر ماده 80 لایحه برنامه پنجم توسعه کشور در مجلس، بحثهای مخالف و موافق زیادی را بهدنبال داشت. دولت در این ماده از لایحه برنامه، پیشنهاد داده بود که معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری، جایگزین عنوان رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی در مجمع عمومی بانک مرکزی شود. اما در مجلس، تغییری نسبتن جدی در این ماده به وجود آمد و مصوب شد به جای عضویت رییسجمهور در این مجمع، تعداد هفت اقتصاددان عضو آن شوند، این اقتصاددانان را رییس دولت به مجلس معرفی کند و مجلس به آنها رای دهد.
رسالت
2) محاکمه سران فتنه دور نیست
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49634
دادستان عمومی وانقلاب تهران گفت: محاکمه سران فتنه دورنیست و در وقت مقرر با فتنهگران برخورد میشود. جعفری دولتآبادی در مراسم معارفه سرپرست جدید دادسرای ناحیه16( بعثت) و همچنین درگفتوگو با خبرنگاران، با انتقاد ازطرح برخی ادعاها علیه قوه قضاییه مبنی برمماشات با سران فتنه، تاکید کرد که سران فتنه به رسوایی ابدی دچار شدند وزمان برخورد با آنها دورنیست. عباس جعفری دولتآبادی افزود: «درحوزه سیاسی درسال گذشته با فتنه عظیمی روبهرو شدیم که عده ای به بهانه پاسداری ازجمهوریت نظام، آن را به راه انداختند.»
2) 120میلیارد تومان یارانه به بخش کشاورزی اختصاص یافت
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49618
وزیر جهادکشاورزی گفت: «با اجرای قانون هدفمندی یارانهها»
120 میلیارد تومان اعتبار برای حمایت از کشاورزان اختصاص یافت. صادق خلیلیان در مراسم تجلیل از پژوهشگران برتر وزارت جهادکشاورزی افزود: این اعتبار تا سه ماه آینده در اختیار کشاورزان قرار میگیرد تا کشاورزان نقدینگی مورد نیاز برای تامین حاملهای انرژی را در اختیار داشته باشند. وزیر جهاد کشاورزی ادامه داد: حاملهای انرژی بهصورت سهمیهای و با حداقل قیمت به کشاورزان ارایه میشود و زمان بازپرداخت آن هم دو ساله است.
خراسان
1)مصباحیزدی: «اگر انحرافی در دینداری مردم پدید آید بزرگترین گناه را صدا وسیما مرتکب شده است.»
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=6&id=417736
رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: اگر انحرافی در دینداری مردم پدید آید بزرگترین گناه را مسوولان صدا و سیما مرتکب شدهاند که جلوی انحراف را نگرفته و دین را به مردم معرفی نکردهاند. به گزارش ایسنا، منطقه قم، آیتاله محمدتقی مصباحیزدی، صبح روز گذشته در همایش دین و رسانه گفت: وظیفه دیروز ما این است که خودمان دین را بشناسیم و مردم را به سمت اینکه خواهان اسلام و اجرای احکام آن شوند سوق دهیم و صدا و سیما سنگینترین مسوولیت را در این زمینه برعهده دارد.
2) 17هزار کشته و 228 هزار مجروح در تصادفات7 ماهه امسال
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=6&id=417492
رییس مرکز تحقیقات پزشکی قانونی با اعلام این که در 7ماهه امسال 17 هزار و 219 نفر در تصادفات جان باختند، گفت: «از مجموع جان باختگان 13 هزار و 624 نفر مرد و 3 هزار و 595 نفر آنان زن بودندکه در این مدت 228 هزار و 233 نفر در تصادفات مجروح شدند.» به گزارش ایسنا، دکتر جابر قرهداغی با اشاره به آمار آبان ماه، ضمن بیان این که در آبان امسال 2هزار و 136نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادند که از این تعداد یکهزار و 732نفر مرد و مابقی زن بودند، افزود: «تعداد مرگ و میر ناشی از حوادث رانندگی در آبان امسال نسبت بهمدت مشابه سال قبل 5.9 درصد افزایش یافته در حالی که این رقم نسبت به مهر امسال 9.5 درصد کاهش یافته است.» وی افزود: «از کل افراد فوت شده در حوادث رانندگی آبان امسال محل فوت 626 نفر محورهای درون شهری، یکهزار و 293 نفر محورهای برون شهری، 200 نفر جادههای روستایی و 17 نفر نامعلوم گزارش شده است.»
کیهان
1) موافقت کرزای با تاسیس دفتر نمایندگی طالبان در ترکیه
http://www.kayhannews.ir/891006/16.htm#other1607
رییس جمهوری افغانستان با افتتاح دفتر گروه طالبان در اسلامبول ترکیه موافقت کرد. به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس، «حامد کرزای» اعلام کرد، با هدف زمینهسازی برای آشتی ملی در افغانستان، با افتتاح دفتر نمایندگی طالبان در شهر اسلامبول ترکیه موافقت کرد. کرزای طی ماههای گذشته همه تلاشهایش را برای مذاکره با سران میانه رو طالبان متمرکز کرده و حتا کمیتهای را نیز برای نیل به این هدف تشکیل داده است. دولت ترکیه قصد دارد بین سران میانه رو طالبان و مقامات کابل میانجیگری کند. گروه طالبان هنوز نسبت به این گزارشات واکنشی نشان نداده است. در همین حال، رییس جمهور افغانستان عملیات تروریستی اخیر طالبان در «باجور» پاکستان را به شدت محکوم کرد.
2)سیستم حمل و نقل انگلیس با اعتصاب کارکنان مترو فلج شد
http://www.kayhannews.ir/891006/16.htm#other1607
اعتصاب یک روزه کارکنان مترو لندن سیستم حملونقل پایتخت انگلیس را فلج کرد. کارکنان مترو شهر لندن همانطوری که وعده داده بودند دیروز دست به اعتصاب زدند تا در اولین روز پس از جشنهای کریسمس، مردم پایتخت انگلیس در خیابانهای این شهر سرگردان شوند. به نوشته «یو.کی.نیوزریپورتر»، دیروز تمامی ایستگاههای مترو لندن در نتیجه اعتصاب لوکوموتیورانان دچار اخلال جدی در سرویس دهی به مسافران شدند. همچنین بسیاری از افرادی که برای خرید از حراجیهای برگزار شده در روز بعد از کریسمس میخواستند از حومه به لندن بیایند، موفق به انجام سفر خود نشده و زیان سنگینی را متوجه فروشندگان کردند. این موضوع باعث شد برخی تولیدکنندگان و تجار مشهور قیمتهای خود را به طرز قابل توجهی کاهش دهند تا بلکه خریداران اندک بتوانند بیشتر خرید کنند.
همشهری
1)افزایش چشمگیر مسافران حملونقل عمومی
http://www.hamshahri.net/news-124116.aspx
در هفته نخست اجرای هدفمندسازی یارانهها و افزایش قیمت حاملهای انرژی بسیاری از شهروندان ترجیح دادند به جای استفاده از وسیله نقلیه شخصی با وسایل نقلیه عمومی رفتوآمد کنند.
به گزارش آنا، افزایش چشمگیر مسافران حملونقل عمومی در پایان هفته نخست اجرای هدفمندسازی یارانهها بهنحوی بود که هر سه بخش حملونقل شهری یعنی مترو، اتوبوسرانی و تاکسیرانی شاهد افزایش قابل توجه مسافران بودند.
2) رهبر انقلاب مدالهای اهدایی نخبگان را به آستان مقدس امام رضا اهدا کردند.
http://www.hamshahri.net/news-124136.aspx
حضرت آیت اله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به اقدام 13 نفر از نخبگان جوان کشور که مدالهای علمی خود را به ایشان اهدا کرده بودند ضمن تشکر از این جوانان افتخار آفرین، این مدالها را به آستان مقدس امام رضا(ع) تقدیم کردند. به گزارش خبرگزاری مهر، 13 نفر از نخبگان جوان بسیجی اخیرا طی نامهای به رهبر معظم انقلاب اسلامی، پانزده مدال خود را که در المپیادهای کشوری و بین المللی کسب کرده بودند به حضرت آیت اله خامنهای اهدا کرده بودند.
دنیای اقتصاد
1) علل تاخیر در اعلام رشد اقتصادی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=237583
اقتصاد ایران در حالی فصل آخر سال 1389 را پشت سر میگذارد که هنوز نهتنها هیچگونه آمار رسمی از عملکرد اقتصادی 1388 در قالب نرخ رشد اقتصادی منتشر نشده، بلکه اعلام نرخ رشد اقتصادی سال 1387 نیز با تاخیر بیسابقهای مواجه شده است. اگرچه برخی منتقدان، تاخیر در اعلام رشد اقتصادی را به یک موضوع سیاسی تنزل دادهاند، اما وجه پراهمیتتر موضوع که همان بررسی علل افت نرخ رشد اقتصادی در محافل کارشناسی برای تصحیح روندهای ناصحیح است به بوته فراموشی سپرده شده است. در تازهترین تحول، حسین قضاوی معاون اقتصادی بانک مرکزی علت تاخیر در اعلام روند این شاخص مهم اقتصادی را عدم ارایه اطلاعات مورد نیاز در خصوص محاسبه رشد صنعتی دانسته که البته معاون وزیر صنایع در مقابل اعلام کرده که این آمار به بانک مرکزی ارائه شده است. صندوق بینالمللی پول نرخ رشد اقتصادی ایران در دو سال گذشته را حول و حوش یک درصد اعلام کرده است که حسین قضاوی نیز در اوایل سال جاری در یک اعلام غیررسمی آن را تایید کرده بود. نرخ رشد اقتصادی سال 86 بیش از 6 درصد بود.
2) تداوم رشد سه رقمی بورس
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=237537
بازار دادوستد سهام روز گذشته نیز به روند رشد سه رقمی خود ادامه داد و با ثبت 137.5 واحد رشد شاخص، فاصله شاخص تا مرز 19 هزار واحد را به کمتر از 300 واحد رساند، کارشناسان بازار اگر چه از رشد کنونی شاخص استقبال میکنند، اما این رشد را ناشی از آزادسازی منابع از نماد همراه اول و تزریق نقدینگی سنگین از سوی بانک ملت ارزیابی میکنند. از این رو بازار در چند روز آینده و در برخورد با سقفهای قیمتی، با تعادل نسبی مواجه خواهد بود و در نبود یک گروه پیشرو، انتظار یک دوره رشد پیوسته چند هفتهای در بازار وجود ندارد.
رادیو کوچه
روز یکشنبه، بخش وسیعی از شرق آمریکا برای یک کولاک زمستانی که با بارش سنگین برف در حرکت این جبهه هوای سرد به سوی شمال همراه است، آماده میشود.
به گزارش بیبیسی، با ادامه افت دما، صدها پرواز در منطقه لغو شده و اخطارهایی در مورد آب و هوای بد از ایالت جورجیا در جنوب شرق تا ورمونت در شمال شرق صادر شده است.
انتظار کولاکهایی که با بارش بیش از 30 سانتیمتر برف در نیویورک و بخشهایی از نیوانگلند همراه خواهد بود، میرود.
در حالی که انتظار می رود تا 15 سانتی متر برف در بخش شرق مرکزی آمریکا ببارد، مقام های حمل و نقل در واشنگتن دی سی 200 وسیله نقلیه را برای پاشیدن نمک و پارو کردن برف به کار گرفتهاند.
در مورد وقوع کولاک در ایالت رود آیلند و بخش شرقی ماساچوست از جمله بوستون هشدار داده شده است. هواشناسان پیشبینی میکنند که از ظهر تا عصر یکشنبه بیش از 30 سانتیمتر برف در این منطقه ببارد.
همچنین انتظار میرود بیش از 45 سانتیمتر برف در سواحل نیوجرسی ببارد و بادهایی با سرعت 65 کیلومتر در ساعت در آنجا بوزد.
از سویی دیگر مریلند، ویرجینیا و کارولینای شمالی از اوایل روز یکشنبه وضعیت اضطراری اعلام کردهاند.
کمپین آزادی رییسدانا اقدام به انتشار اولین بیانیه حمایتی از فریبرز رییسدانا کرده که در این خصوص سیمین بهبهانی پیامی را عنوان کرد که در ویدئو ارایه شده است.
Click here to view the embedded video.
متن این بیاینه در زیر آمده است:
دوستان ارجمند، همراهان گرامی
اولین بیانیهی حمایت از فریبرز رییسدانا به تاریخ 24 دسامبر، توسط کمپین آزادی رییسدانا در رسانهها منتشر شد. به موازات آن، برخی دیگر از گروهها و سازمانهای سیاسی، شخصیتهای دانشگاهی حقیقی و حقوقی و جز اینها، به اعلام حمایت از رییس دانا برخاستند. چنانچه در رسانه نیز اعلام شده است، کوشش ما این بود که افکار عمومی جهانیان حساس و توجهشان به دستگیری رییسدانا معطوف بشود. پس از انتشار آن متن عدهی زیاد دیگری از علاقهمندان، با فرستادن نامههای مستقیم اعلام حمایت کردند. از این رو بر آن شدیم تا متن را با سری جدید اسامی منتشر نماییم. خواهش ما این است که علاقهمندان ، زین پس، در صورت تمایل، با امضا کردن متن امضانامه (پتیشن) که در شبکهی اینترنت هست، حمایت خود را اعلام نمایند. یک بار دیگر از همبستگی و یاری کسانی که در روزهای اخیر با اعلام موضع، حمایت مستقیم و غیرمستقیم، نقد و تصحیح ، ارتباط یابی و تسهیل روابط و مانند اینها - از داخل و خارج ایران- به « کمپین آزادی فریبرز رییس دانا » کمک کردهاند، صمیمانه سپاس گزاریم و دستشان را با مودت میفشاریم.
کمپین آزادی فریبرز رییسدانا – پاریس
25 دسامبر 2010
فایل پیدیاف بیانیه را از اینجا دانلود کنید.
خبر / رادیو کوچه
روز یکشنبه یک مقام دولت آلمان اعلام کرد که بستگان دو خبرنگار آلمانی که از ماه اکتبر در ایران زندانی بودهاند علیرغم سفر به این کشور تاکنون موفق به دیدن آنها نشدهاند.
به گزارش دویچهوله، یک سخنگوی وزارت خارجه آلمان اظهار داشت که خواهر یکی از این دو که خبرنگار است و مادر نفر دیگر که عکاس است، اجازه بازدید از آنها «علیرغم قولهای مکرر ایران» را نیافتند.
این دو زن روز جمعه به ایران سفر کرده بودند و به گفته این سخنگو – که از او نام برده نشد – سفیر آلمان در تهران آنها را همراهی میکرد.
این دو روزنامهنگار که از آنها نام برده نشده است هنگام بازداشت در ماه اکتبر سرگرم گزارشگری درباره پرونده سنگسار سکینه محمدی آشتیانی بودند.
یک سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی پیشتر در این ماه عنوان کرده بود که قوه قضاییه درحال بررسی درخواستی برای دادن اجازه به دو آلمانی زندانی برای گذراندن کریسمس در کنار خانوادههایشان است.
اما به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس مقامهای جمهوری اسلامی هرگز بهطور رسمی تایید نکردند که اجازه دیدار خانوادههایشان با آنها در زندان را خواهند داد.
بیشتر بخوانید:
«پوشش نقض حقوق بشر را نمیتوان جاسوسی نامید»
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- تیم ملی فوتبال مالزی در ورزشگاه پوترا بوکیت جلیل با نتیجه 3 بر 0 اندونزی را در جام سوزوکی شکست داد.
- سرنشینان قایق غرق شده میگویند که قایق آنها پیش از واژگون شدن، توسط موج دریا به بالا پرتاب شده بود.
- وزیر ارشد ملاکا پیش نهاد داد تا دهکده پرتغالی تبدیل به مدلی از دهکدههای طرح یک مالزی واحد شود.
- جشنهای کریسمس با شور و نشاط در دهکده پرتغالی برگذار شد.
- پس از واژگونی قایقی در نزدیکی تنجونگ لمان سه تن کشته و دو نفر دیگر ناپدید شدند.
- ریاست جوانان جناح راست مالزی مخالفان را درباره مسایل پیش آمده بر سر آرم یک مالزی به چالش کشید.
- صنایع جنوب مالزی درباره وام 183.5 میلیون رینگیتی به طور کامل موفق بودهاند.
- اطمینان از این که مالزی در سال آینده به رشد 7 درصدی اقتصادی دست میابد.
- دفن زباله خطراتی را برای پرندگان مهاجر در پی دارد.
- نمایشگاهی در قطار برای یادبود مادر ترزا.
- سه بنای فرهنگی در اندونزی به میراث جهانی میپیوندند.
- ماهیگیران زنده مانده اهل کره جنوبی، نیوزیلند را ترک کردند.
روزنامه استار
- دولت سلانگور ممنوعیت استفاده از آرم یک مالزی در جامعه را لغو کرد.
- یک تحقیق نشان داده که هر چه بادامک مغز افراد بزرگتر باشد افراد معاشرت اجتماعی بیشتر خواهند داشت.
- حزب مردم با اقدامات خود بر سر آرم طرح یک مالزی دو رنگی خود را نشان داد.
- دو مهمان سرا در جورج تاون بر اثر آتش سوزی سوختند.
- فروشندگان در سطح کشور از هم اکنون شروع به فروش اقلام مورد نیاز در جشنهای سال نو چینی کردهاند.
- دود ناشی از آتشسوزی باعث آشفتگی در فرودگاه کتاه کینابالو شد.
- یک دانش آموز 15 ساله به جرم حمل مواد مخدر بازداشت شد.
- بیش از 200 هزار نفر در پرداخت وامهای دانشجویی خود ناتوان بودهاند.
- صباح دوباره قانون اسلامی ضد برگشتگی از دین را اجرا میکند.
- 4 نفر بر اثر برخورد خودرو با درخت کشته شدند.
- مبارزه با فساد در اداره مهاجرت شدت میگیرد.
- پنج چینیتبار در انفجار کارخانه تصفیه در روسیه کشته شدند.
- سرما و یخبندان در آمریکای شمالی جابهجای هوایی را مشکل کرد.
- اسراییل درخواست ترکیه برای عذرخواهی را رد کرد.
- اوباما رایزن اقتصادی خود را جابهجا میکند.
- پاپ حمله به مسیحیان در کلیساها را محکوم کرد.
روزنامه نیو استریت تایم
- 8 گردشگر آمریکایی بر اثر تصادف اتوبوس در مصر کشته شدند.
- آتشسوزی قیمت سهام شرکت شیمیایی پتروناس را پایین آورد.
- بالا رفتن آمار جنایات در بنگسر باعث ناراحتی ساکنان شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر