-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 12/31/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مسئله افغانستان به قلب مشکلات پیچیده منطقه و جهان تبدیل شده است. 30 سال جنگ و تخریب در این کشور چنان همه چیز را جابجا کرده که قدرت های جهانی تلاش می کنند ذره ذره و قطعه قطعه، استقلال و کنترل سیاسی را به جای خود بازگردانند. دیگر کشورهای منطقه هم با عقده های خودبزرگ بینی خود سعی می کنند منافع خود را تعریف و دنبال کنند. برای مثال هند و پاکستان و ایران هم به این مسئله نوعی نوک می زنند تا ملیت و برتری خود را تعریف کنند.

شکی نیست که حمله آمریکا به افغانستان و درگیری های نظامی نه منصفانه بود و نه سازنده. ضمن این که این ماشین جنگی غول پیکر و با حضور نیروهای سازمان آتلانتیک شمالی، ناتو نه در افغانستان که در آمریکا هم طرفدار ندارد و از محبوبیت برخوردار نیست. صنایع اسلحه سازی بزرگترین ذینفع این جنگ بوده و به نظر هم نمی رسد این جنگ به این زودی هم تمام شود.

هم زمان با کنفرانس لیسبون در نوامبر 2010 خیلی حرف ها زده می شد که ناتو قرار است از جولای 2011 خروج از افغانستان را شروع کند. به نظر می رسد سیاست آمریکا دیگر قدرت و فراگیری قبل را ندارد چه برسد به این که راهبردی هم باشد. ضمن این که جدا کردن اکثریت پشتون افغانستان و علم کردن نیروهای مقابل به عنوان آزادیبخش، نگران کننده است. غرب در ظهور طالبان و مقاصد ضد امپریالیستی اشتباه کرد درحالی که اسلام گرایان از این حرکت به عنوان برپایی خلیفه گری اسلامی تعبیر می کنند. اسلام هراسی دست راستی ها در کشورهای غربی بیش از پیش ترسناک شده است. این در حالی است که مهره های اجرایی القاعده در غارهای خود در مرز بین افغانستان و پاکستان مخفی شده اند و به نقشه درست پیاده شده ی خود، لبخند رضایت می زنند.

پس از 9 سال جنگ، آمریکا دستاوردهای اندکی در افغانستان داشته است. جنگ که در اکتبر سال 2001 آغاز شد، از طولانی ترین جنگ ها در تاریخ آمریکا است و حتی از جنگ ویتنام طولانی تر است. باراک اوباما تلاش کرده استراتژی های جنگی را تغییر دهد و حتی ژنرال ارشد را عوض کرده، نیروهای نظامی را افزایش داده و از متحدانش کمک گرفته که البته یا بی تاثیر بوده یا تاثیر آن خیلی کم بوده است. خیلی از منتقدان می گویند جنگ افغانستان وقتی خراب شده که حواس ها از افزایش خشونت ها در این کشور برداشته شده و معطوف جنگ در عراق شد. اما شرایط جدید چیز دیگری می گوید. حتی اوباما درخواست های ژنرال مک کریستال و بعد هم ژنرال پتریوس را انجام داد و 35 هزار نیروی تازه نفس راهی افغانستان کرد، ولی هنوز هم رییس جمهوری آمریکا مشغول جست وجو برای یافتن نقاطی استراتژیک است که بتواند از آن موفقیت حاصل کند و به جامعه آمریکایی عرضه کند. خشونت ها فقط افزایش یافته و نیروهای نظامی ملی افغانستان هنوز توان کنترل و عرضه خدمات امنیتی و حمایتی به شهروندان افغانستان را ندارند.

هنوز هم مردم افغانستان معتقدند وقتی نیروهای ائتلاف ناتو این کشور را ترک کنند، همه چیز به دست خشونت طلبان و شورشیان خواهد افتاد و این حقیقت تلخی است که سعی می کنند با آن کنار بیایند.

به همان نسبت روابط با پاکستان هم از ایده آل دور شده است. پاکستان که بخش لازم و ضروری موفقیت ناتو در افغانستان است، غر می زند که آمریکا به مشکل واقعی در منطقه نمی پردازد درحالی که آمریکا می گوید متحدش در این جنگ، دستانش آلوده است. روابط میان دو طرف سرشار از بی اعتمادی است هرچند روزانه بسیاری همکاری ها تاکتیکی بین دو کشور انجام می شود.

مقامات آمریکایی به واژه هایی خالی مانند «ملت سازی» و «حمایت از ارزش های دموکراتیک» اشاره می کنند و می گویند تمام این بازی برای «امنیت» است. نقشه خروج از نیروها هم خیلی روشن نیست. کشورهای ناتو موافقت کرده اند که تا سال 2014 به سال ضرب الاجل معرفی شود و قدرت به نیروهای افغانستان سپرده شود. ولی تربیت نیروهای نظامی افغانستان فراتر از این تاریخ ادامه خواهد داشت.

موفقیت اخیر جمهوریخواهان در انتخابات کنگره آمریکا و در اختیار گرفتن مجلس نمایندگان تردید ها در مورد جنگ آمریکا در افغانستان را افزایش داده است. استراتژی قبلی که به نظر شکست خورده می نمود ممکن است با انتقادها و موانع بیشتر در کنگره روبرو شود. جمهوریخواهان همواره به گفته های جو بایدن اشاره می کنند که خواهان کاهش نیروهای نظامی در افغانستان شده بود. باک مک کیون، نماینده جمهوریخواه که رییس بعدی کمیته تسلیحات نظامی خواهد بود، از پیش تعهد کرده که همکاری نزدیکی با ژنرال پتریوس داشته باشد و منابع بیشتری به افغانستان اختصاص دهد. نتایج انتخابات اخیر نشان داد نگرانی مهم و اصلی مردم آمریکا اقتصاد است و نه جنگی که هزاران کیلومتر دورتر در حال انجام است.

اقتصاد آمریکا هنوز از فشار جنگ عراق بلند نشده است. بیش از 3 تریلیون دلار در جنگی بی سرانجام خرج شد. پایان جنگ عراق با دوران بدترین رکود اقتصادی در تاریخ آمریکا همزمان شد. معضل عراق باعث شد تمرکز از روی افغانستان برداشته شود و متحدان هم چند پاره شدند و نتوانستند مشکل پیچیده عراق را به سرعت حل کنند.

کتاب تازه باب وودوارد با عنوان جنگ های اوباما، نشان می دهد چقدر دولت آمریکا در مورد استراتژی افغانستان دچار شکاف بوده است. تفاوت اصلی میان کاخ سفید و پنتاگون بود که باید به یک استراتژی مشترک می رسیدند. طبق نوشته های وودوارد، جو بایدن معاون رییس جمهوری آمریکا و داگلاس ای. لیوت مشاور رییس جمهوری آمریکا در امور افغانستان نسبت به آن چه ژنرال های نظامی از اوباما می خواستند، تردید داشتند.

اوباما هم به این حقیقت رسید که باید تاریخ خروجی در همان زمان دوران اول ریاست جمهوری خود تعیین کند. منتقدان می گویند اوباما با افزایش نیروها در افغانستان، بر تاریخ خروج هم می تواند تاکید کند. یعنی این که از ژنرال نظامی خواسته شود تا پیش از تاریخ خروج، به برخی نتایج و دستاوردها برسند. اما در همین حال استراتژی مشخصی و دقیقی هم نیست چرا که طالبان در میز مذاکره خیلی خوب بازی نمی کنند و هنوز چیزی در مقابل نداده اند چه برسد که همکاری کنند.

در قلب این مسئله، منطقه هند و افغانستان هم مطرح است که در استراتژی ها و برنامه های ناتو و آمریکا به آن اشاره ای نمی شود. صلح در این منطقه به دست نمی آید مگر این که دو قدرت منطقه ای به یک تفاهم برسند و حوزه مشترکی از منافع ملی تعریف کنند. ایران هم به همان اندازه مسوولیت دارد و از این مسئله در روابط خود با غرب استفاده می کند و با در نظر نگرفتن آنها، ثباتی در کار نخواهد بود.

پرسش اصلی این است که چگونه می توان نظام گسسته و از هم جدای افغانستان را به یک حاکمیت مرکزی رساند. مهم تر از آن، چگونه می توان این عوامل امنیتی را میان جنگاوران شمال و طالبان جنوب تعریف کرد؟ از همین رو ملت سازی شاید سخت ترین پروژه ای باشد که برای افغانستان تعریف شده است.

دوگانگی اصلی این جاست: پاکستان به دلیل نفوذ القاعده در جامعه اش وضع خراب تری دارد، هند هم غیر از منافع کوتاه مدت، به فکر چیز دیگری نیست. جایگزین دیگری هم در این منطقه نیست تا بتوان به پروژه ای رسید که همه در آن سهیم باشند. اگر هم چنین استراتژی در کار باشد، امکان اجرا با این همسایگان نخواهد داشت.

رضا رومی، نویسنده و مشاور سیاسی در لاهور و ویراستار «فرایدی تایمز» است.

از: رضا رومی

در: ساوث ایژیا


 


نه خبری از شعار نویسی روی دیوارهاست و نه تجمع و تظاهراتی. افزایش ناگهانی هفته گذشته بهای بنزین در خیابان‌های تهران هیچ اعتراضی به دنبال نداشت. اما این تصمیم دولتی که با سرکوب شدیدی همراه بود احتمال دارد که بار دیگر محبوبیت محمود احمدی‌نژاد را که از زمان انتخاب دوباره و پرحاشیه‌اش در ژوئن ۲۰۰۹ با اعتراضات فراوانی روبرو شد، کاهش دهد.

دو چهره اصلی مخالف دولت در ایران، میرحسین موسوی و مهدی کروبی به سرعت به این تصمیم دولت اعتراض کردند: «این تصمیم فشاری مضاعف است بر اقشار متوسط و فرودست جامعه ایران». این دو سیاستمدار اصلاح طلب یادآوری کردند که «اجرای این طرح دقیقا در زمانی صورت می‌گیرد که کشور با تحریم‌های بین المللی مشکلی دست و پنجه نرم می‌کند، اقتصاد ساکن مانده است و نرخ بیکاری در بیشتر شهرستان‌ها از ۳۰٪ فرا‌تر رفته و خارج از کنترل است».

از زمان اعلام طرح حذف یارانه‌ها در روز یک شنبه ۱۹ دسامبر از سوی رئیس جمهور ایران، قیمت سهمیه ۶۰ لیتری بنزین در ماه که به هر راننده اختصاص داده شده است از لیتری۰.۱۰ دلار به لیتری ۰.۴۰ دلار افزایش یافت. قیمت هر لیتر بنزین آزاد هم ۷۵٪ افزایش یافت. قیمت گازوئیل هم نه برابر شده است و الکتریسیته، گاز، کروزن، آب و نان هم قیمتشان به تدریج افزایش پیدا خواهد کرد.

حذف یارانه‌ها، آن طور که مقامات ایرانی می‌گویند باید ۱۰۰ میلیارد دلار در سال بودجه برای دولت به همراه بیاورد. این برنامه که سال هاست بانک جهانی و صندوق بین المللی پول از آن حمایت می‌کنند، باید قاعدتا اقتصاد ایران را که هم اکنون به صورت مصنوعی با سیاست کمک‌های دولتی حفظ شده است، سالم کند.

اما این شیوه اجرای این برنامه است که امروز حتی درون مجلس ایران بحث ایجاد می‌کند. بهمن اخوان، نماینده مجلس، که سخنانش در پایگاه اینترنتی نزدیک به مخالفان، ندای سبز پوشش داده شد اخیرا گفته است که اگر که این طرح با احتیاط اجرا نشود، نگران احتمال تورم، ورشکستگی‌های زنجیره وار و حتی اعتراضات است. علی، راننده تاکسی که نگران است با درآمدش نتواند بنزین بخرد می‌گوید: «با این قیمت‌های جدید، کار من دیگر به صرفه نیست و نهایتا مجبور خواهم شد از جیب خودم پول بدهم».

اعتصاب خاموش

مقامات برای جلوگیری از تورم زنجیره‌ای، به فروشندگان و شرکت‌های حمل و نقل دستور داده‌اند که حق افزایش قیمت‌هایشان را ندارند. دولت که به دنبال راه‌هایی است که هضم این طرح را برای مردم راحت‌تر کند، حدود ۸۰ دلار برای دو ماه اول اجرای این طرح به حساب بانکی ۶۰، ۵ میلیون ایرانی ریخته است. علی اما معتقد است که این میزان اصلا و ابدا کافی نیست.

او مثل بسیاری دیگر از هم صنفی‌هایی ایرانی‌اش، به پیوستن به اعتصاب پنهانی می‌اندیشد که از سوی بعضی از رانندگان کامیون و تاکسی که تصمیم گرفته‌اند برای چند روزی کار نکنند، در پیش گرفته شده است. مهدی که در کار اسباب کشی فعال است می‌گوید: «اعتصاب خاموش تنها چیزی است که برایمان مانده است». اجرای تصمیم دولت در واقع با استقرار نیروهای پلیس در مقابل پمپ بنزین‌ها همراه بود. دولت که نگران یک موج اعتراضی دیگر است، منتقدان احتمالی این طرح را «آشوبگر» می‌خواند- عبارتی که در ابتدا برای توصیف شرکت کنندگان در تظاهرات بعد از انتخابات استفاده می‌شد- و آن‌ها را تهدید به سرکوب می‌کند.

اقتصاددان ایرانی فریبرز رئیس دانا هزینه همین اعتراض به حذف یارانه‌ها را پرداخت. او که جرات کرده بود در مصاحبه با بی‌بی سی فارسی این طرح جدید را «دورویی» توصیف و از اجرای همراه با «زور» آن انتقاد کند، به محض اعلام حذف یارانه‌ها پلیس به خانه‌اش آمد و از آن زمان پشت میله‌های زندان است.

از: دلفین مینویی

در: لوفیگارو


 


خیلی از منتقدان محمود احمدی نژاد می گویند دلیل این که او مدام افراد کابینه و اطرافیانش را تغییر می دهد، زیر سر دوست نزدیک او، اسفندیار رحیم مشایی است.

رییس سازمان ملی جوانان هم که پیوندهای نزدیکی با محمود احمدی نژاد داشت، مطمئن بود که برای مدتی طولانی پست خود را خواهد داشت ولی او هم عوض شد. مهرداد بذرپاش، به طور دقیق می شود گفت که اخراج شد. خبرها حاکی از این بود که بذرپاش که عقاید احمدی نژاد را منعکس می کرد و به منتقدان او به شدت حمله می کرد. او هم از سوی کسی که او را ساخته، خلع شد.

از جمله دیگر تغییرات جدی، اخراج وزیر خارجه، منوچهر متکی بود که او هم در پاسخ به نحوه مدیریتی «قبیله ای» احمدی نژاد ایراد گرفت و یکی از نزدیکان احمدی نژاد به این تغییر ناگهانی متهم شد.

منتقدان با انگشت به اسفندیار رحیم مشایی اشاره می کنند. رییس دفتر رییس جمهوری که دخترش را به پسر احمدی نژاد داده و نفوذ خیلی زیادی روی احمدی نژاد دارد.

اما به رغم انتقادهای شدید علیه رحیم مشایی، احمدی نژاد او را در پست های ارشد نگه داشته است. انتظارات زمانی بیشتر شد که به عنوان نماینده ویژه راهی اردن شد و این باور را پیش آورد که شاید او قرار است جانشین احمدی نژاد بشود. هرچند رحیم مشایی حضورش در راس دولت آینده را رد می کند.

البته کاریکاتوری که در توسط انصار حزب الله چاپ شد و نشان می داد که حتی رحیم مشایی به احمدی نژاد هم امر و نهی می کند، باعث نشد جایگاه او تضعیف شود. بذرپاش البته در مسئله سیاسی گیر افتاده بود ولی این بحث مطرح شده که برای احمدی نژاد، وفاداری بیشتر از هرچیز دیگری چون خلوص دینی و یا سیاسی، اهمیت دارد.

احمدی نژاد اولویت هایش را عوض می کند؟

سایت تابناک نوشت پس از این که بذرپاش از دخالت های رحیم مشایی انتقاد کرده بود، همان روز به او گفته شد اخراج شده و حق حضور در جلسه هیات دولت را ندارد.

این سایت گفته بود که حل مشکل به روش احمدی نژاد این است که مشکل را با یک مشکل دیگر جایگزین کند و از همین رو به دلیل تحریم های گزنده سازمان ملل، مجبور شد طرح حذف یارانه ها را اجرا کند.

مقام دیگری هم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخراج شد. فریده فرهی، کارشناس دانشگاه هاوایی می گوید: درون ایران و در حلقه روحانیون، همه می گویند که این ها کار رحیم مشایی است. نتیجه هم این است که حتی روزنامه محافظه کار و تندرویی چون کیهان، به احمدی نژاد حمله می کند.

رحیم مشایی این مسئله که سفرش نوعی دخالت دیپلماتیک بوده را رد کرد و آن را دروغ بزرگ خواند. خانم فرهی می گوید پس از انتخابات پرمسئله ریاست جمهوری، حلقه وفاداران در محافظه کاران تنگ تر و تنگ تر شده است.

وی می افزاید: تمامی مناقشات به حلقه های کوچکتر و درونی تر منتقل شده و هر قدر حلقه ها تنگ شود، مناقشه ها هم شدیدتر خواهد بود.

یکپارچه کردن قدرت

احمدی نژاد پس از به قدرت رسیدن در سال 2005 به نوعی در تغییر مقامات و وزرا رکورد دار شده است. او از آن ها برای رای اعتماد گرفتن دفاع می کند و بعد با تبر از پشت آن ها را می زند.

خودش هم معتقد است که به عنوان کسی که مقام ریاست جمهوری را در اختیار دارد، حق دارد مثل یک تیم فوتبال، جای بازیکنانش را عوض کند. منوچهر متکی پس از پنج سال کار خبر نداشت که قرار است عوض شود و در زمانی که برای تسلیم پیام ریاست جمهوری به سنگال رفته بود، از طرف مقابل شنید که برکنار شده است.

روزنامه کیهان به «حلقه بد» اطراف احمدی نژاد ایراد گرفت و آن را در اخراج متکی مقصر دانست. احمدی نژاد اما در استانبول گفت که مسئله ای نبوده و فقط یک «مشکل کوچک» بوده و حرف های متکی که گفته بود «در جریان دیدار از برکناری خود مطلع شده، درست منتقل نشده است.»

اما گروه عمده ای از نمایندگان مجلس از روش «قبیله ای» مدیریت احمدی نژاد ایراد گرفته اندو به نوشته برخی وبسایت ها، دیگر کسی نمانده و فقط بادمجان دور قاب چین ها مانده اند. حتی یکی از روحانیون ارشد گفت که با این کار، حوض از افراد شاخص خالی می شود.

وفاداران رانده شده

یکی از آن ها بذرپاش است که در پنج سال و نیمی که احمدی نژاد در کار است، توانسته همراه او به همه جا برسد. او حدود بیست و چند سال سن دارد و از بسیج دانشگاهی آمده و به مناصب بزرگ و بالایی هم رسیده است.

بذرپاش در سال 2005 در گفت وگویی با کریستین ساینس مانیتور گفته بود: ما با ابزار درست می توانیم خوشحالی برای جوانان را تعریف کنیم. این وظیفه دولت است که فرهنگ شهادت و فداکاری را در میان جوانان تعریف کند و جا بیاندازد. بذرپاش برای انتخابات احمدی نژاد کار می کرد و در دفتر کارش نه کاغذ و قلم بود و نه کامپیوتر. آن هم در ایران، کشوری که ده ها هزار وبلاگ فارسی زبان دارد.

بذرپاش در آن زمان گفت: ما کشور را به سمتی خوشحالی و خوشبختی می بریم و نمونه جوان ایرانی خوشحال و خوشبخت را به جهان معرفی خواهیم کرد.

اما قرار نبود این طور شود که چرا که او در 28 سالگی به ریاست پارس خودرو، از شرکت های اصلی ماشین سازی و خودروسازی در ایران رسید و ریاست سایپا را هم عهده دار شد.

دو سال بعد در سال 2009 احمدی نژاد او را به عنوان معاون رییس جمهوری و رییس سازمان ملی جوانان منصوب کرد و بذرپاش هم وبسایتی راه انداخت تا ازدواج موفق را به جوانان ایرانی آموزش دهد.

بخش دیگری از جریان برکناری بذرپاش، جایگزین او بود. اول خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا گزارش داد که فرحناز ترکستانی که قبلا معاون وزیر بهداشت بوده، قرار است رییس سازمان ملی جوانان شود. اما بعد گفتند که آن را نپذیرفته و مریض تر از آن است که بتواند کار کند. کاندیدای دوم معرفی شد و او هم آن را نپذیرفت.

از: اسکات پیترسن

در: کریستین ساینس مانیتور


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته