-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
در دانشگاه علامهطباطبایی چه خبر است؟ مدیریت آن چگونه عمل میکند؟ 75 نماینده مجلس نسبت به مدیریت بزرگترین آکادمی علوم انسانی کشور اعتراض دارند، دانشجویان بسیاری در این دانشگاه در حال گذراندن دوره تعلیق از تحصیل خود هستند، اساتید بسیاری دیگر تدریس نمیکنند.
به گزارش فرارو، چند روز پیش 75 نماینده مجلس شورای اسلامی که در بین آنها چهرهای شاخص جریان اصولگرا هم حضور داشتند با امضای نامهای نسبت به نحوه مدیریت رییس دانشگاه علامه طباطبایی شدیدا اعتراض کردند. آنها به وزیر علوم هشدار دادند که در برابر ریاست بزرگترین دانشگاه علوم انسانی سکوت اختیار نکند.
مرتضی آقا تهرانی، احمد توکلی، ابراهیم نکونام از نمایندگان شاخص اصولگرا بودند که این نامه را امضا کردند. نامه این نمایندگان 23 صفحه پیوست نیز با خود به همراه داشت.
براساس این گزارش در بخشی از این نامه آمده است: «نحوه رفتار دانشگاه علامه طباطبایی با مهدی طیب، عضو هیئت علمی این دانشگاه و بازنشستگی اجباری اساتید و سکوت تائید آمیز وزیر علوم ابهاماتی در نحوه مدیریت این وزارتخانه برای نمایندگان مجلس به وجود آورده است.»
در ادامه این نامه قطع یکسال و نیم کلیه پرداختی ها به این استاد، عدم پرداخت مطالبات مهدی طیب از دانشگاه از دو سال و سه ماه قبل تاکنون و تعرض به حریم وی مورد تاکید قرار گرفته است.
75 نماینده در پایان نامه تصریح کردند که در صورت سکوت تائیدآمیز و عدم برخورد با تخلفات مذکور از سوی آن وزارت اقدامات بعدی نمایندگان نظیر سئوال و استیضاح پابرجا خواهد بود.
رییس دانشگاه علامه طباطبایی در میان روسا دانشگاههای ایران در چند ماه اخیر در کانون توجه قرار گرفته است. حجتالاسلام سیدصدرالدین شریعتی با اخراج برخی از اساتید با تجربه و بازنشسته کردن برخی دیگر از آنها صدرنشین اخبار دانشگاههای ایران بود.
وی حدود یک سال پیش با بازنشسته کردن 12 استاد برجسته اقتصاد توسعه در دانشگاه علامه باعث شد که گروه توسعه کلا منحل شود. شریعتی دلیل کنار گذاشتن اساتید را اینگونه اعلام کرد؛ این اساتید گروه توسعه را به باشگاه سیاسی بدل کرده بودند!
از سوی دیگر از زمان حضور حجت الاسلام شریعتی در دانشگاه علامه برخورد با دانشجویان به شدت افزایش یافته است. گفته میشود طی دو سال اخیر قریب به 100دانشجو با حکم تعلیق از تحصیل رو به رو شدند. چند ماه پیش شش نفر از دانشجویان بسیجی این دانشگاه حکم تعلیق خوردند.
حتی در میان دانشجویان تعلیقی دانشگاه دانشجویی با 10 ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات تحصیلی حضور دارد که خود یک رکورد تاریخی محسوب میشود و اگر گینس از آن با خبر شود احتمالا آن را ثبت خواهد کرد. ناگفته نماند که این تعلیق طولانی مدت برای دانشجوی مذکور باعث شد که سنوات تحصیلی آن دانشجو پایان یابد و عملا از ادامه تحصیل بازبماند. دانشجوی مذکور تاپیش از دوران تعلیق 5 ترم از تحصیلات خود را گذرانده بود.
یکماه از آتش گرفتن غار باستانی «پبده» در لالی استان خوزستان میگذرد، ولی هنوز این آتش خاموش نشده است!
یک مربی غارنوردی در این خصوص گفت: «تمام خفاشهای داخل این غار بر اثر دود و گاز متصاعدشده از آتش گرفتن فضولات حیوانی انبوه شده در غار پبده مردهاند و بهنظر میرسد، جانداران دیگرهم آسیب دیده باشند، چون در چند مرحله بازدید از غار، موجوداتی را که قبلتر مشاهده میکردم، دیگر ندیدم.»
به گفته حمید جهانبخش، «مرگ خفاشها یک فاجعه است که اثر آن را سال آینده میتوان دید، چون خفاشها بهدلیل تغذیه از حشرات، نظم طبیعی منطقه را حفظ میکنند و بهنظر میرسد، اکنون کسی متوجهی فاجعهی بهبار آمده نیست.»
وی گفت: «دود فضای داخلی غار را فراگرفته است و اصلا تنفس در آنجا امکانپذیر نیست. این در حالی است که آتشنشانی با غار فاصلهی زیادی ندارد و وجود جاده نیز راه دسترسی به غار را آسان کرده، ولی تا کنون برای خاموش کردن این آتش هیچ اقدامی نشده است.»
جهانبخش افزود: «مسئولان کشور وقتی در مقابل رسانههای غربی قرار میگیرند، با غرور درباره پیشینهی تمدن تاریخی ایران سخن میگویند. از سوی دیگر، ما به دست خود این مدارک تاریخی را نابود میکنیم.»
غار پبده از نخستین سکونتگاههای انسان دورهی پارینهسنگی با حدود 15هزار سال قدمت است.
این غارنورد با بیان اینکه هیچیک از مسئولان خوزستان و اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری این استان درمصاحبههای خود دربارهی آتش گرفتن غار پبده به پیشینهی تاریخی آن اشاره نمیکنند گفت: «برخی افراد به نمایندگی از اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان برای اعتراض آمدند و گفتند چرا سخنانی را دربارهی پیشینهی تاریخی غار پبده مطرح کردهام، درحالی که اصلا متخصص غار نیستم. این در شرایطی است که من تمام مدارک مربوط به غارنوردی و کوهنوردی را از فدراسیون مربوطه در اختیاردارم و دربارهی غار باستانی پبده اطلاعات مستندی جمعآوری کردهام.»
سه نفر از جوانان اصلاحطلب که چندی پیش در پی احضار و مراجعه به دادسرای مستقر در زندان اوین بازداشت شده بودند، با تعیین قرار وثیقه آزاد شدند.
هادی حیدری، محمد شفیعی، علیرضا طاهری با قرار وثیقه ۵۰میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شدند.
این سه جوان اصلاحطلب به همراه فاطمه عرب سرخی روز ۲۸آذر ماه بازداشت شدند اما از آزادی فاطمه عربسرخی همچنان خبری نیست.
هادی حیدری کاریکاتوریست و مدیر هنری روزنامه اعتماد ملی، پیش از این نیز در آبان ماه سال گذشته، در جریان حمله ماموران امنیتی به مراسم برگزاری دعای کمیل برای آزادی زندانیان سیاسی بازداشت شده بود.
محمد شفیعی عضو شورای شاخه جوانان مشارکت مرکز و محمد طاهری نیز کارگردان و عضو شاخه جوانان این حزب است.
امروز در جمع دوستان بودم، به مناسبتی سخن از وضع هوا و این زمستان کساد و بیرونق، بیبرف و باران، رفت. دوستی به کنایه گفت: معصیتهای «اهل اسلام» زیاد شده است، آسمان نمیبارد!رخت به دیار کفر باید کشید که هرچه «رحمت» است در آنجاست، توگویی در آن دیاران هیچ معصیت خدای نیست! میخواستم بگویم از قدیم گفتهاند که «مستحق کرامت گناهکاراناند»، دیدم که این سخن امروز وارونه است که «مستحق عقوبت بیگناهاناند» و «سزاوار دولت گناهکاران»! چیزی نگفتم. باری، یادم آمد که چیزی آماده کرده بودم، پیشتر به همین مناسبت، اما کنار گذاشته بودم. اکنون منتشر میکنم. بادا که «رحمت» الهی شامل حال ما بشود و حضرت باری تعالی، معصیت «جباران» و «دروغگویان» را به پای مردم ستمدیدۀ این سرزمین نگذارد. آمین یا ربالعالمین.
چندی پیش که سخن امام جمعۀ محترم تهران خاطر جمعی را برآشفت، در جست و جویی در فضای مجازی، مقالهای بلندبالا در صفحات وب یافتم که بانویی نوشته بود و جمعی از احادیث نبوی و سخنان امامان (ع) گرد آورده بود به این امید که دفع بلا بگرداند. نمیدانم برای نزول بلا بر شهر به چه تعداد «زنا» یا فرد «زناکار» نیاز است و ظاهراً احادیث در این خصوص چیزی نگفتهاند، اما گویی به کثرت رسیده است که چنین بیمی شهر را گرفته است! البته، محتسبان در این خصوص بیش از ما میدانند.
همچنین نمیدانم چه تعداد از مردم شریف و نمازگزار و روزهدار و عزادار امام حسین (ع) به چنین کاری تاکنون مبادرت کردهاند؟ و اگر آنان مؤمن واقعی بودهاند چگونه ممکن است که خداوند به جرم چند «گناهکار» شهری از مؤمنین را ویران کند، یا به لطف آن مؤمنین از گناه آن گناهکاران در نگذرد؟
باری، مسأله هرچه باشد، پاسخش با علمای اعلام. اما این مسأله را میشود از زاویهای دیگر نیز دید: چرا ما برای «زلزله» دنبال علت میگردیم و برای «زنا» نه؟ اگر «زنا» علت «زلزله» است، آیا نمیتوان پرسید که علت «زنا» چیست؟ آیا در احادیث نبوی یا معصومین یا آیات الهی برای این پرسش پاسخی هست؟
آیا «زنا» صرفاً امری اختیاری است و «فرد» به تنهایی مسؤول آن است؟ خب، اگر به احادیثی که آن بانو آورده است بنگریم میبینیم که این احادیث، در واقع، میخواهند با «ترساندن» افراد از عقوبتی بزرگ، که البته دیگر تازیانه یا سنگسار نیست، بلکه طبیعی و اجتماعی است، فرد و جامعه را به پرهیز از این عمل باز دارند. اما در اینجا یک پرسش وجود دارد: آیا این احادیث میتوانند رابطهای میان دو پدیدار «زنا» و «زلزله» برقرار کنند که ما را متقاعد کند این «رابطه» را بپذیریم؟ مشکل در همین جا ظهور میکند. این احادیث را تنها کسی «باور» میکند که معتقد است این سخنان «درست» است چون این «افراد» گفتهاند و نه اینکه آن سخنان درستاند چون «درست»اند.
به عبارت دیگر، معیار صدق و کذب در «نقل» خود «سخن» نیست بلکه گوینده است و «سخن» اعتبارش را از خودش نمیگیرد، بلکه از گوینده میگیرد، حالا چه واقعاً گوینده چنین سخنی گفته باشد و چه نگفته باشد. چنین شیوهای به معنای «تعطیل» عقل انسانی، آفریدۀ خداوند، و کسب علم از جهانی است که خداوند آفریده و آثار قدرتش را در آن قرار داده است.
بدین طریق، میبینیم که «نقل» نمیتواند هیچ کمکی به شناخت جهان و رشد علم (انسانی) بکند، مگر بر این اساس که «باور» داشته باشیم آنچه از بزرگان دین نقل شده است، (۱) دقیقاً همان چیزی است که آنان گفتهاند و (۲) این سخنان در برابر تجربه و آزمایش میتوانند تاب بیاورند و «درست» باشند. بنابراین، اگر چنین چیزی درست باشد، معنایش این است که «علم» در گذشتهای دور وجود داشته است و ما تنها میتوانیم «ناقل» علم باشیم و نه «تولیدکننده» علم. پس، آیا موجب شگفتی است که «علوم نقلی» به عقبماندگی و خرافه میانجامند؟
اما آیا مسلمانان همیشه این طور فکر میکردهاند که امروز برخی مسلمانان فکر میکنند؟ آیا شکوه و عظمتی که تمدن اسلامی در گذشته به دست آورد از «علوم نقلی» بود یا «علوم عقلی»؟ آیا تمدن اسلامی به پیشرفت ریاضیات و پزشکی و فلسفه و طبیعیات و ادبیات و هنرها مفتخر بود یا به پیشرفت «علم حدیث»؟ آیا مسلمانان، در میان تمدنهای جهان و در فرهنگ بشری، به «ابن سینا» و «سهروردی» و «ابن رشد» و «ابن خلدون» و «بیرونی» و «طوسی» و «رازی» و «ابن هیثم» و «خیام» و «فردوسی» و «مولوی» و «حافط» و «سعدی» میتوانند «فخر» کنند یا به «ابن حنبل» و «شیخ مفید» و «شیخ طوسی» و «طبرسی» و «مجلسی» یا دیگر وعاظ و خطیبان و مداحان و فقیهان عظام و ناقلان احادیث؟ باری، پاسخ هرچه باشد. توجهی به سنت فکری ایرانی آشکار میکند که چه مایه «گوهر عقل» در این سرزمین در گذشته تابان بود، پیش از آنکه به ظلمت «جهل دینی» مکدر شود.
ما امروز یاد گرفتهایم، یا برخی از «سنتگرایان» هارواردرفته، مانند سید حسین نصر، میخواهند به ما بیاموزند که گویی علومی همچون جامعهشناسی و روانشناسی و حتی فلسفه، با جهان قدیم ایرانی–اسلامی بیگانهاند و تبیینها و تحلیلهایی که ما امروز از وضعیت اجتماعی میدهیم همه یا زیر سیطرۀ علوم اجتماعی است یا، به تعبیر زهردارتر، مارکسیستی و مادی، است. اما هرگز چنین نیست، اگر هم چنین باشد، پس فردوسی و بسیاری دیگر هم، از جمله صوفیه، یا حتی قرآن (در آینده بحثی در این خصوص خواهم داشت)، هم مارکسیست و مادینگر، بودهاند. و اما برویم ابتدا سراغ فردوسی پاکزاد.
حکیم طوس، در حکایت سلطنت بهرام گور، از زبان زنی روستایی رابطۀ «مظالم اجتماعی» یا «ناهنجاریهای اجتماعی» با بیعدالتی «نظام سیاسی» را شرح میدهد:
چنین گفت زن کای گرانمایه شوی
مرا بیهده نیست این گفت و گوی
چو بیدادگر شد جهاندار شاه
ز گردون نتابد ببایست ماه
به پستانها در شود شیر خشک
نبودی به نافه درون نیز مشک
زنا و ربا آشکارا شود
دل نرم چون سنگ خارا شود
به دشت اندرون گرگ مردم خورد
خردمند بگریزد از بی خرد
شود خایه در زیر مرغان تباه
هر آنگه که بیدادگر گشت شاه
از دیدگاه زن روستایی، بیعدالتی حکومت، فقط «زنا» و «ربا» را به مسألهای آشکار تبدیل نمیکند، بلکه جهان طبیعی را نیز «خشک» میکند. انسانها به قساوت قلب مبتلا میشوند. و امنیت نیز از جامعه رخت برمیبندد. آیا فردوسی مارکسیست بود؟ بهراستی امروز چه کسی بیش از دولتها در نابودی محیط زیست مقصر است؟ و چه کسی جز دولتی باکفایت میتواند در بهبود نظم بشری و طبیعی بکوشد؟
اوحدی مراغی، صوفی قرن هشتم، در حکایتی طنزآمیز، وضعیت اجتماعی عصر خود را بهخوبی توصیف میکند:
پسری با پدر به زاری گفت// که: مرا یار شو به همسر و جفت
گفت: بابا، زنا کن و زن نه// پندگیر از خلایق، از من نه
در زنا گر بگیردت عسسی// بهلد، کو گرفت چون تو بسی
زن بخواهی، ترا رها نکند// ور تو بگذاریش چها نکند؟
از من و مادرت نگیری پند// چند دیدی و نیز دیدم چند
آن رها کن که نان و هیمه نماند// ریش بابا بین که: نیمه نماند
آنچه بسیاری از روشنفکران قدیم در رابطۀ «ناهنجاریهای اجتماعی» با «نظام سیاسی» گفتند، سرانجام در قرن هجدهم با «روشنگری» اروپایی به ثمر رسید و با انقلابهای پی در پی و اصلاحات متعاقب آن سرنوشت بشر، دست کم در گوشهای از این کرۀ خاکی، دگرگون شد. امروز دیگر کمتر انسان باوجدان و روشنفکری است که خود انسان (مردم) و به دنبال آن حکومت را مسؤول «ناهنجاریهای اجتماعی» نشناسد و در عوض در آسمانها دنبال «دلیل» یا «علت» بگردد.
آیا این «سیاستزدگی» است که فکر کنیم «بیعدالتی» و «بیکفایتی» حکومت «علت» بسیاری از مشکلات اجتماعی است، یا بهتر است برویم «ریاست فلان دستگاه را بگیریم» و «باغ خود را آب دهیم» و بعد همۀ سرزنشها را متوجه مردم نادان و بیفرهنگ و روشنفکران سیاستزده کنیم؟
زهرا رهنورد با ابراز تعجب از حکم ناعادلانه جعفر پناهی، کارگردان سرشناس کشور در یادداشتی با بیان این که «پایهی هر جمهوری، آزادی بوده» نوشته: « نمیخواهند بپذیرند دستاوردهای این انقلاب جملگی پس از تحقق استقلال و آزادی ست.»
وی با طرح این پرسش که «آقای جعفر پناهی و هنرمند دیگر آقای رسولف چه جرمی مرتکب شدهاند الا اینکه به اولویت حق آزادی انسان، وفادار بودهاند؟» تاکید کرده: «آیا جعفر پناهی مجرم است و قلدرانی که او را با حکم عجیب و غریب شش سال زندان و بیست سال محرومیت از کار هنری محروم کردهاند، بیگناهاند؟»
همسر میرحسین موسوی سپس با تاکید بر این که «فکر و اندیشه و قلم در هیچ حصار و هیچ محکومیتی و تحت امر هیچ حاکمیتی از خلاقیت باز نمیماند» نوشته: «هنر و هنرمندی با دیکته و فرمایش کنار نمیآید، زیرا مخاطب هنر مردماند که از کراهت دستور و باید فارغاند.»
رهنورد در پایان این یادداشت با اشاره به این که «در سرزمین ما، از زمان فردوسی بزرگ تا کنون هنر آنچنان که باید قدر ندیده» تصریح کرده: «هنرمندان هنرفروش، حتی اگر چند صباحی با پول و رانت و حمایت دولتهای خودکامه برای خود شهرتی دست و پا کنند، مدالی بگیرند و کسانی را سرگرم سازند، اما منفور و مطرود ملت شریف ایران خواند بود.»
آلمان روز دوشنبه سفير جمهوری اسلامی ايران را به وزارت امور خارجه احضار و نسبت به عدم اجازه مقام های تهران برای ديدار دو روزنامه نگار زندانی آلمانی با خانواده های خود اعتراض کرد.
اعضای خانواده این دو روزنامه نگار آلمانی به دنبال اظهارات برخی از مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر احتمال موافقت با درخواست ملاقات خانوادهها با این دو خبرنگار، روز جمعه به تهران سفر کردند، اما این دیدار تا کنون صورت نگرفته است.
استفان بردول، سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان، می گويد: «خانواده های اين دو روزنامه نگار پس از آنکه مقام های ايران بارها وعده دادند که مقدمات ديدار آنها را فراهم می کنند به تهران سفر کردند.»
وی گفته است که سفير آلمان در روزهای تعطيلات سال نو مسيحی در تهران ماند تا مقدمات ديدار اين خانواده ها با دو روزنامه نگار را فراهم کند.
سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان افزود: «از آنجايی که تاکنون اين ملاقات صورت نگرفته است، سفير ايران امروز صبح به وزارت امور خارجه احضار و مراتب ناخشنودی دولت آلمان به وی ابلاغ شد.»
مقامهای قضائی ایران این دو خبرنگار را به «جاسوسی» متهم کردهاند. آنها در حالی که مشغول مصاحبه با پسر سکینه محمدی آشتیانی بودند، دستگیر شدند.
مجید توکلی و بهاره هدایت، دو فعال دانشجویی زندانی، با انتقال به شعبه چهار دادسرای اوین، با تفهیم اتهامات جدید در ارتباط با صدور بیانیه مشترک در روز دانشجو روبهرو شدهاند.
مجید توکلی که در١۶ آذر سال گذشته و در پی سخنرانی در مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه امیرکبیر بازداشت شده بود، به دلیل انتشار مطالبی از درون زندان چون «یادداشتهای زندان» و نیز صدور بیانیه مشترک با بهاره هدایت در روز دانشجو، صبح امروز در شعبه ٤ بازپرسی دادسرای اوین مجددا مورد بازجویی قرار گرفته است.
وی بار دیگر به تبلیغ علیه نظام، و اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور متهم شده که در این راستا اجتماع و تبانی با بهاره هدایت و نیز رسانههای خارجی از مصادیق بارز اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور ذکر شده است.
از مجید توکلی خواسته شده با موضع گیری علیه رهبران جنبش سبز و سایت های منتشر کننده اخبار مرتبط و اعلان رسمی آن در مصاحبهای تلویزیونی از خود رفع اتهام نماید که این درخواست با واکنش شدید مجید توکلی روبه رو شده است.
همچنین بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت نیز که از هر گونه تماس تلفنی و ملاقات محروم شده به دلیل صدور پیام مشترک اخیر با مجید توکلی به دادسرای اوین احضار شده و مورد بازپرسی قرار گرفته است.
از بهاره هدایت نیزخواسته شده در قبال رفع اتهامات جدید، در مصاحبهای تلویزیونی علیه رهبران جنبش سبز در موضع گیری نماید. طبق اعلام همسر این فعال دانشجویی، وی در زندان به بیماری سنگ کیسه صفرا مبتلا شده است و طبق نظریه پزشکان حاضر در زندان نیاز به عمل جراحی دارد. بهاره هدایت از یک هفته پیش در اعتراض به ممنوعالملاقات شدن خود دست به اعتصاب غذا زده و در پی اوضاع نامساعد جسمی بارها به بهداری منتقل شده است.
محمدرضا باهنر نماینده مجلس میگوید کسانی که میخواهند در دولت کار کنند و کارشان استمرار پیدا کند باید «ارادتشان را به رحیم مشایی بیشتر کنند.»
آقای باهنر روز گذشته (یکشنبه) در نشست ماهانه جامعه اسلامی مهندسین در رابطه با تغییرات گسترده در دولت گفت: «برخی عنوان میکنند غیر از رییس جمهور کسی از عزل و نصبها خبر ندارد، اما من میگویم خود رییس جمهور هم خبر ندارد.»
وی با اشاره به روش نامناسب عزل متکی گفت: «با تغییر وزیر خارجه شاهد حاشیههای زیادی در سطح بینالمللی و رسانههای داخلی بودیم.»
برکناری منوچهر متکی از وزارت خارجه با جنجالهای زیادی همراه بوده است. بسیاری از محافظهکاران و نمایندگان مجلس نسبت به نحوه کنار گذاشتن آقای متکی از وزارت خارجه انتقاد دارند.
برخی رسانههای محافظهکار اختلاف متکی با اسنفدیار رحیم مشایی را مهمترین عامل برکناری وی از وزارت خارجه میدانند.
گروهی از لباس شخصیها دو هفته پیش با ورود به دفتر مهدی کروبی تمامی وسایل آن را به سرقت بردند.
وبسایت سحامنیوز اعلام کرده که با وجود دستگیری و تحویل این افراد به وزارت اطلاعات، تاکنون این نهاد امنیتی، پاسخی در خصوص ماهیت این اقدام و هویت سارقین و نیز محل انتقال وسایل سرقتی، ارائه نکرده است.
دفتر مهدی کروبی و حزب اعتماد ملی روز ۱۷شهریور ۱۳۸۸ توسط نهادهای امنیتی پلمب شد.
آنطور که سحامنیوز گزارش کرده، پلیس دو هفته پیش افرادی که مشغول تخلیه وسایل دفتر مهدی کروبی بودند را دستگیر و به وزارت اطلاعات تحویل میدهد، اما این وزارتخانه هنوز درباره هویت و انگیزه این افراد توضیحی ارائه نکرده است.
این وبسایت نوشته که یکی از سارقین شناسنامه و کارت ملی مهدی کروبی را به همراه داشته و نزد پلیس خود را نماینده کروبی معرفی کرده که بعد از تماس پلیس با آقای کروبی، وی از این موضوع اظهار بیاطلاعی میکند.
سحامنیوز نوشته است: «هنگاهی که نمایندهای از طرف آقای کروبی در پلیس امنیتی حضور مییابد، سارقین بدون ذرهای نگرانی و ترس و با اعتماد به نفس کامل با وی روبرو میشوند.»
علی سعیدلو رئیس سازمان تربیت بدنی از آمادگی ایران برای همکاری با قطر به منظور برگزاری بازیهای جام جهانی ۲۰۲۲ خبر داد.
آقاس سعیدلو گفته که «ما آمادگی خود را برای برگزاری برخی بازیهای جام جهانی که شرایط آب و هوایی قطر اجازه برگزاری آنها را نمیدهد، اعلام کردیم.»
معاون احمدینژاد همچنین افزوده است: «ما آمادگی آن را داریم تا همه امکانات ورزشی خود را در اختیار کشورهای اسلامی از جمله قطر قرار دهیم تا ورزش این کشورها نیز توسعه پیدا کند.»
سعیدلو که در قطر به سر میبرد اظهار داشت: «امیر قطر خواهان حضور شرکتهای ایرانی برای کمک به اجرای طرحهای زیر بنایی، تبلیغ و اطلاعرسانی در جریان جام جهانی ۲۰۲۲ در این کشور» است.
فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) قطر را به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۲۲ انتخاب کرده است.
نهاد ریاست جمهوری با صدور اطلاعیهای خبر سایت رجانیوز مبنی بر حمایت محمود احمدینژاد از پیگیری پرونده قضائی محمدرضا رحیمی را رد کرد.
در اطلاعیه نهاد ریاست جمهوری آمده که گزارش رجانیوز درباره تاکید احمدینژاد مبنی بر رسیدگی به پرونده رحیمی «فاقد صحت و برخاسته از ذهن نویسندگان مطلب مذكور است.»
این اطلاعیه افزوده که از رسانهها انتظارات دارد «در نقل مطالب از انتشار اخبار غیر واقعی و جوسازی رسانهای بر پایه اطلاعات نادرست و ساختگی پرهیز» کنند.
سایت رجانیوز که نزدیک به محمود احمدینژاد است در هفته جاری از استقبال رئیس دولت دهم از رسیدگی به پرونده فساد مالی محمدرضا رحیمی خبر داده بود.
رحیمی از سوی چند نماینده مجلس و قوه قضائیه به فساد مالی متهم شده است.
بیبیسی: به تازگی حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی گفته است که کارشناسان وزارت اطلاعات بر مکاتبات اینترنتی کاربران تسلط دارند. مصلحی گفته رمز گذاری ایمیل ها مانع دستیابی ماموران وزارتخانه اش به آنها نشده و خواندن هر ایمیلی در 48 ساعت ممکن است. صرف نظر از قانونی بودن یا نبودن این کار، گفته اخیر آقای مصلحی این سوال فنی را در ذهن بسیاری ایجاد کرده که آیا خواندن ایمیل بدون داشتن رمز برای ماموران امنیتی ممکن است یا نه.
بستگان دو شهروند آلمانی زندانی در ایران، با وجود سفر به تهران و ابراز امیدواری برای دیدار با آنها به مناسبت عید کریسمس، اجازه دیدار با این دو خبرنگار زندانی را نیافتند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، یک مقام آلمانی روز یکشنبه در برلین با اعلام این خبر گفت که «با وجود قولهای مکرر از سوی مقامهای ایرانی»، به خواهر گزارشگر زندانی و مادر عکاس زندانی در ایران اجازه دیدار با بستگانشان داده نشد.
به گفته این مقام آلمانی که نخواسته نامش فاش شود، بستگان این دو فرد، روز جمعه به تهران رفتهبودند و سفیر آلمان نیز در تلاشها با آنها همراه بودهاست.
عدم موفقیت این دو زن آلمانی برای دیدار با بستگان زندانی خود در حالی است که گیدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان در مصاحبهای که روز یکشنبه در آلمان منتشر شده است، بار دیگر از مقامات جمهوری اسلامی خواست تا در ایام کریسمس، امکان دیدار دو شهروند آلمانی زندانی در ایران با خانوادههایشان را فراهم کنند.
مقامهای قضائی ایران این دو خبرنگار را به «جاسوسی» متهم کردهاند. آنها در حالی که مشغول مصاحبه با پسر سکینه محمدی آشتیانی بودند، دستگیر شدند.
دادستان تهران درباره اتهام روزنامهنگاران بازداشت شده روزنامه شرق، مدعی شد: این افراد مرتکب جرم امنیتی شدهاند به این معنا که به دنبال اقداماتی بودهاند که با کار روزنامهنگاری آنها ارتباطی ندارد.
عباس جعفری دولتآبادی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرست دادسرای بعثت، با ادعای اینکه این افراد به دنبال نوشتن اطلاعیه علیه نظام و تدارکات مالی و نظایر آن بودهاند، اظهار کرد: این پرونده در حال بررسی است. این متهمان شش نفر بودهاند که یک سری از آنها توسط یک نهاد تحقیقاتی دستگیر و برخی دیگر توسط یک نهاد دیگر دستگیر شدهاند و تا جایی که اطلاع دارم هماکنون پنج نفر از آنها در بازداشت هستند.
جعفری دولتآبادی در بخش دیگری از سخنان خود بار دیگر معترضان را تهدید کرد و گفت که زمان برخورد با «سران فتنه» دور نیست.
دولت آبادی گفت: «وزن سران فتنه کمتر از آن است که نظام نتواند با آنها برخورد کند و البته آنها به سزای اعمال خود میرسند.»
دادستان تهران با اشاره به اینکه «قوه قضاییه، بوی رهبری را میدهد» گفت «چگونه ممکن است این دستگاه که رئیس آن منصوب مقام معظم رهبری است، با فتنه گران و تبهکاران سازش داشته باشد.»
دادستان تهران همچنین گفت که برای یک متهم به جاسوسی برای اسرائیل، حکم اعدام صادر شده و پس از تایید حکم از سوی دیوان عالی کشور، مشخصات فرد متهم اعلام خواهد شد. او جزئیات بیشتری در مورد این متهم نداد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر