-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

Latest News from Emrooz for 12/08/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: دومین شماره روزنامه الکترونیکی قلم سبز منتشر شد.

در این شماره سرمقاله ای به قلم کیانوش آسا منتشر شده است. از ابتکارات تحریریه این نشریه این است که هر روز برای قدردانی و گرامیداشت یاد شهیدان جنبش سبز، سرمقاله خود را به نام این زندگان تاریخ منتشر می کنند.

دومین شماره قلم سبز را می توا نید از اینجا دانلود کنید.


 


حضرت آيت­ ا... سيدعلي خامنه­اي، مقام عالي و رهبر جمهوري اسلامي ايران

سلام من الله عليكم،

اينجانب آزاده قرنجيك، همسر آقاي آرش سقر (فرزند عبدالغفور به شماره شناسنامه 141) هستم.

همسر عزيز و خداخواه من از كاركنان خدوم و ساعي وزارت رفاه و تامين اجتماعي در شعبه 13 اداره كل غرب تهران است كه در دوران خدمتش منشاء آثار خير بسياري براي دولت و جامعه اسلامي بوده است.

ما هر دو تركمن ايراني و از اهل سنت (هموطنان و همدينان) شما هستيم كه در پي دستگيري غيرقانوني و محاكمه ناعادلانه همسرم بسيار مظلوم واقع شده­ايم و حقوق ما به شدت و به طور گسترده پايمال شده است.

اكنون كه از اِعمال عدالت نسبت به خود در دستگاه قضايي تا حدود زيادي مأيوس شد­ه­ام، از شما براي تأمين حقوق خود و رعايت انصاف و اجراي عدالت استمداد مي­كنم و انتظار و درخواست دارم در اسرع وقت به متصديان توصيه فرماييد و بلكه با تأكيد بخواهيد كه خواسته­هاي قانوني و برحق مرا ادا نموده و همسر بيگناه­ام را سريعاً آزاد نمايند.

اكنون مدت يكسال است براساس پاره­اي اتهامات گنگ و واهي و در نتيجه بدخواهي­ها و حسد عده­اي از حاسدان تنگ نظر توسط افرادي كه بعضاً بسيار خشن و درشت­رفتار بوده، لباس شخصي بر تن داشته و هويت و مسووليت آنان هنوز هم براي ما كاملاً نامشخص است همسرم (در تاريخ 1/9/1388) در مقابل ديدگان كودك خردسالش (ميثم كه هنوز 4 ساله نشده بود) دستگير شده و هم اكنون در زندان اوين و ظاهراً در بند 209 (به شماره پرونده 89/15918/ط.د) گرفتار است.

حضرت آيت­ا...

من طي يك سال گذشته مصائب و مشكلات بسيار شديد مالي، جسمي و روحي را تحمل نموده­ام اما اكنون توان از كف داده­ام كه مهمترين علت آن بي­تابي­ها و بي­قراري­هاي فرزند 5 ساله­ام است كه بدليل هشياري و شيرين­زباني و نيز وابستگي شديد مدام سراغ پدر را مي­گيرد. همچنين به علت عدم توانايي پرداخت اجاره بها و بي­جواب گذاشتن درخواست صاحبخانه براي اجاره­اش مجبور شدم منزل مسكوني را تخليه و اندك وسايل زندگي خود را در منزل يكي از دوستان به طور موقت جابجا نموده و به امانت بسپارم.

حضرت آيت­ا...

بنده اكثر مطالب مربوط به خاطرات زنداني بودن شما به خاطر فعاليت­هاي عقيدتي و سياسي در دوران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي را مطالعه كرده ­ام. اما هرچه گشتم كمتر ديدم كه اين چنين همسر و فرزندان شما را در تنگناي معاشرتي و معيشتي قرار داده باشند. همسر خيرانديش و نيكوكار من همواره به اصلاح جامعه انديشيده و در مسير عقيده و ايمان به خير جامعه گام بر­داشته است. چرا بايد به خاطر ايمان و عقيده­اش كه ظاهراً و احياناً با عقيده ديگران تفاوت­هايي دارد اين چنين آزار ببيند و برخلاف حكم قرآن از ديدار شرعي و مصاحبت عرفي زن و فرزند و اعضاي خانواده­اش محروم شود؟ و چرا بايد زوج وفاداري از دست­پخت و هدايا و ديدار زوجه وفادارش بي­نصيب بماند.

براستي بازداشت و يك سال حبس ناعادلانه آن انسان قانون­مدار و بيگناه كدام مشكل حكومت و جامعه ايران را حل مي­كند؟

در دوراني كه كوچكترين صدايي، حق و ناحق، مخفي نمي­ماند و آني در جهان منعكس مي­شود اين همه محروميت براي همسر و پدري دلسوز و اهل چه فايده­اي دارد و با كدام معيار حق و عدالت سازگار است؟

مقام عالي جمهوري اسلامي ايران

خدا را، خدا را، خدا را!

نپسنيديد كه زني مؤمن و مسلمان و آبرودار از ديدار و معاشرت با همسر قانوني و شرعي خود اين چنين ناحق ماههاي طولاني محروم بماند. هرگز نپسنديد كه كودكي خردسال و معصوم از نوازش و سرپرستي پدري مهربان محروم گردد.

اجازه ندهيد قانون خدا بازيچه هوس و ميل بعضي متصديان و كارگزاراني شود كه حقوق زنان و كودكان مسلمان را ناديده مي­گيرند.

همسر عزيز من نمادي از انسان­هاي قانونمند و قانونمدار است. او حتي ناخن­گير در جيب ندارد. از متصديان امور بپرسيد چگونه او را به تخلفات گُنگ و مبهم امنيتي متهم مي­كنند كه اگر صد سال بگذرد و تلاش كنند اثبات نخواهد شد؟

حضرت آيت­ا...

چهارشنبه آينده 26 آبان مصادف است با دهم ذيحجه، عيد سعيد قربان، يكي از دو عيد بزرگ جهان اسلام، است و البته اين عيد نزد تركمنان اهل سنت ايران بسيار بسيار عزيز و گرامي است و با عظمت و شكوه تمام برگزار مي­شود و تا يك هفته همه اقوام و خويشان ما در اين روزهاي فرخنده ديد و بازديد مي­كنند و براي هم خير و بركت آرزو مي­كنند.

از جنابعالي مي­خواهم عيدي من و فرزندم را آزادي و مرخصي و تأمين سلامتي و ديدار آرش سقر با خانواده­اش قرار دهيد و متقابلاً از درگاه حضرت حق آرزو مي­كنم كه پاداش اين حسن عمل شما را عيدي بزرگ و بركت سلامتي و موهبت توفيق در اين ايام خجسته و ايام ديگر قرار دهد. با كمال تأسف سال گذشته در چنين ايامي اين عيد ما را به ماتم و نگراني و افسردگي بدل كردند.

حضرت آيت­ا...

آيا به نظر حضرتعالي اين موافق موازين شرع مقدس اسلام است كه انساني نيك سيرت و خوش صفت را متهم و نه مجرم، قلمداد نموده و اين چنين تحت فشارهاي جسمي و روحي قرار دهند تا اعترافاتي را كه حقيقت ندارد اما به شنيدن آن از زبان او مايلند از او اخذ نمايند، و به­رغم آن كه او در حضور قاضي به عنوان جانشين اسوه و عدالت و مأمن مومنان منكرآنها گردد باز هم او را بلاتكليف در زندان نگهدارند؟

آيا درست است كه در روزگار سخت و سنگين و با اين همه مضايق، حقوق و مزاياي قانوني آرش سقر و همسرو فرزند وي را قطع نموده و خانواده­اي هموطن و همدين را آواره سازند؟

خانواده پدري اينجانب با تمام مشكلات معيشتي كه خود دارند براي حفظ آبروي خانواده­ام از هيچ گونه كمك و لطفي مضایقه ننموده­اند اما چرا بايد مسوولان در انجام امور اين چنين نامهربان و كم­ انصاف شوند كه نه تنها حقوق قانوني ما را ندهند بلكه حتي اموال و وسايل و كتابها و ابزار خصوصي ما را كه حتي بعد از يك سال معلوم نيست براساس كدام قانون و به كجا برده­ اند، پس ندهند؟ چرا حلال خدا را بر ما حرام مي­كنند؟

مقام عالي جمهوري اسلامي ايران

آيا نبايد به هنگام ايراد اتهام به خدمات ارزنده كسي نگريست كه تمام وظايف محوله را به طرز شايسته انجام داده و همواره در مسير خدمت به آرمان­هاي والاي مردم ايران اسلامي گام زده است؟

من بسيار احتمال مي­دهم كه عده­اي كه تحمل عزت و پيشرفت­هاي شغلي آرش سقر را نداشتند خبط و خطا كردند برايش دسيسه چيدند و عليه او توطئه كردند و به اشتباه او را به اسارت و زندان انداختند و البته من يقين دارم كه خداي مهربان همسرم را اين امتحان سخت، سالم و سرفراز خلاصي خواهد بخشيد و من به كرم و لطف الهي ايمان دارم.

اميدوارم كه جنابعالي تصديق بفرماييد كه از هميّت و شرف و انصاف و عدالت و رأفت اسلامي بدور است كه همسري وفادار و فرزندي خردسال و تشنه و جوياي محبت را از ملاقات حضوري و ديدار ضروري شوهر و پدر خود منع كنند.

از آن مقام عالي استدعا دارم براي گشايش امور و رفع اين بي­عدالتي اوامر مقتضي صادر فرمايند تا هم از ما رفع ستم شود و هم از همه مسوولان خيرانديش كشور مي­خواهم خسارات مادي و معنوي وارده به ما را جبران نمايند. باشد كه رهايي ما از اين رنج و بلاتكليفي و مشقت، و پذيرايي ما از عضو عزيز خانواده، و شعرهاي زيبايي كه ميثم معصوم من درباره شادي و پايكوبي فرشتگان مي­خواند توشه خيري را براي همه مقامات دلسوز ايران فراهم كند. همواره سربلندي و عزت ايران را آرزو دارم.

با تحيت و سلام دوباره

آزاده قرنجیک


 


1.jpg


کنفرانس «دانشجویان در زندان» روز دوشنبه ۱۵ آذر در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه سپینزا رم بر گذار شد.
این کنفرانس در دفاع از ۷۷ دانشجوی زندانی در ایران و حمایت از جنبش دانشجویی ایران و به مناسبت 16 آذر روز دانشجو با شرکت تعدادی از روشنفکران، دانشجویان و سیاست مداران ایتالیایی و ایرانی‌ بر گذار شد.
در این کنفرانس ریکاردو رتزیوناله از فعالین دانشجویی ایتالیا‌، لئوپالدو ترتالیا از بخش بین الملل سندیکای کارگری ایتالیا، ریکاردو نوری سخنگوی سازمان عفو بین الملل و سناتور پیترو مارچنارو، رئیس کمیسیون حقوق بشر سنای ایتالیا در کنار حسن یوسفی اشکوری نویسنده و دگر اندیش دینی، شهرزاد هوشمند، استاد دانشگاه و مصطفی خسروی، عضو سازمان دانش اموختگان ایران در سخنانی به دفاع از دانشجویان در زندان، و تحلیل نقش دانشجویان در گذر به دموکراسی در ایران پرداختند.
همچنین در این کنفرانس فیلمی کوتاه از حوادث یک سال گذشته در ایران به نمایش درامد و یاد و خاطره دانشجوی شهید کیانوش آسا گرامی داشته شد.

4.jpg

7.jpg

8.jpg

9.jpg

11.jpg


 


امروز: جمعی از تشکل‌های دانشجویی و مدنی ایرانیان خارج از کشور که تحت عنوان کمپین ۱۶ آذر فعالیت می کنند با صدور بیانیه ای ضمن تبریک فرارسیدن روز دانشجو به یاران دبستانی، خشونت و فضای امنیتی نظامی حاکم بر دانشگاه را محکوم کردند.

از خواسته های مورد نظر این بیانیه می توان به آزادی فوری دانشجویان دربند، لغو احکام ناعادلانه کمیته‌های انضباطی در مورد تعلیق فعالان دانشجویی، رفع محدودیت فعالیت تشکل‌های دانشجویی مستقل، احترام به استقلال دانشگاه و عدم دخالت حاکمیت در مدیریت دانشگاه‌ها اشاره کرد. متن کامل این بیانیه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی این کمپین در پی می آید.

پنجاه و هفت سال است که شانزدهم آذر برای ما روز پیوند خونین دانش و آزادگی است. روزی که گلوله‌های مستبدان زمان سه آذر اهورایی را بر زمین افکند، نه تنها شعله‌ مقاومت دانشجویان ایرانی خاموش نشد، که این روز به نمادی جاودانه برای ایستادگی روشنگرانه دانشگاه در برابر خودکامگان مبدل گشت. سال‌هاست که هرگاه فزون‌خواهی عمله استبداد بالا می‌گیرد، یورش به دانشگاه اولین دسیسه ای است که بر ذهن استبداد سایه می افکند. روزی دولت کودتا دانشجویان را در میهمانی خوش‌آمدگویی استبداد به استثمار قربانی می کند؛ چند صباحی دانشگاه را به نام انقلاب فرهنگی تعطیل می‌کنند؛ شبانگاهی دانشجویان مدافع آزادی بیان را از بلندی خوابگاهشان به خیابان پرتاب می کنند و کلبه درویشی شان را آتش می زنند ؛ روزگاری نیز برای تثبیت کودتای انتخاباتی شان، خواستاران صیانت از آرای مردم را فتنه گر خوانده و حرامیان را برای سرکوبشان به کوی دانشگاه می‌فرستند و در خیابان‌ها دانشجویان فرهیخته‌ای همچون کیانوش آسا را به همراه ده‌ها زن‌ومرد بی‌گناه به قتل می‌رسانند؛ و امروز درپی افتضاحات پیاپی‌شان در تمامی جوانب اداره کشور، از یک سو دانشجویان آزاده و برومند کشور را تعلیق، اخراج، تبعید و زندانی می‌سازند و از سوی دیگر مانع تحقیق و تدریس علوم انسانی می‌شوند. چرا که آنان که جوینده علم و دانش‌اند و عقلانیت جمعی را چراغ راه خویش می‌دانند، هرگز پذیرای تسلط نظام ناکارآمدی نخواهند بود که فرمانبرداری از منویات یک فرد را معیار بصیرت می‌شمارد.

نقض مکرر حقوق اولیه انسانی، مدنی و صنفی دانشجویان به رویه مرسوم حاکمیت ایران مبدل گشته‌است. زندانی‌کردن بیش از هفتاد دانشجو، محکومیت بسیاری از این عزیزان به حبس‌ و تبعید طویل‌المدت و محرومیت موقت و دائمی بسیاری از دانشجویان از امکانات تحصیلی و رفاهی از سوی کمیته‌های انضباطی در حالی ادامه دارد که پس از گذشت یک سال و نیم هنوز رسیدگی به یورش شبانه به کوی دانشگاه تهران در مراحل ابتدایی، آن‌هم در مورد عوامل جزئی این تهاجم وحشیانه، قرار دارد. هرچند دستگاه قضایی بیگانگی خود با عدالت و مهیا ساختن امکان تکرار جنایت را در خلاصه کردن پرونده یورش وحشیانه نیروهای نظامی به کوی دانشگاه در تیرماه ۱۳۷۸، با محکومیت سربازی وظیفه‌ای، آن‌هم به جرم دزدیدن ریش تراشی، ثابت کرده است.

فشارهای امنیتی بر دانشگاه تا آنجا پیش رفته که تشکلهای دانشجویی حتی برای برگزاری انتخابات داخلی نیز با تهدید بازداشت امنیتی روبرو هستند. نقض آشکار حقوق بشر به حدی از رسوایی رسیده که جامعه بین المللی به اتفاق آراء نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرده و در مواردی ناقضین حقوق بشر و نیروهای امنیتی‌ای را که در سرکوب مردم نقش فرماندهی داشته اند، مورد تحریم های دیپلماتیک قرار داده است.

حاکمیت استبداد از ارتباط تنگاتنگ دانشگاهیان با اقشار مختلف اجتماعی در هراس است. اقتدارگراین نیک‌ می‌دانند که دانشگاه نخبگان طبقات اجتماعی مختلف را در خود جای داده است و پل ارتباطی ایشان باشد، لذا استوارترین سنگر جامعه‌مدنی در برابر مستبدین خواهد بود. این واهمه حاکمیت را به اعمال تبعیض‌های سیاسی، مذهبی و دینی در گزینش دانشجویان یا تبعیضات جنسی و منطقه‌ای در قالب بومی‌گزینی سوق می دهد. از دیگرسوی با اخراج و بازنشستگی پیش از موعد استادان مستقل، و جایگزینی ایشان با افراد سرسپرده بدون رعایت ضوابط و معیارهای علمی، حاکمیت سعی دارد تا سیاست های یکپارچه سازی خود را در بدنه آموزشی نیز به اجرا درآورد. تمامیت‌خواهان بر این گمانند تا با اجرای این قبیل برنامه‌ها در بلندمدت، دانشگاهیان کشور را نیز به طبقه‌ای «بله قربان ‌گو» و ذوب شده در ولایت مبدل سازند. بدیهی‌است که ماهیت ضد استبداد دانش، مخصوصا علومی که به شناخت انسان‌ها و تنظیم روابط ایشان می‌پردازد، موفقیت این قبیل برنامه‌ها را دچار چالش جدی خواهد ساخت. از این‌رو، معارضه با علوم انسانی و قلب ماهیت این علوم از سوی بالاترین سطح حاکمیت به صورت کاملا علنی کلید خورده‌است.

آنچه که تهاجم و فشار بر دانشجویان و دانشگاهیان را برای حاکمیت مستبد ضروری ساخته، ناکارآمدی آن در اداره امور کشور است. در شرایطی که عقلانیت و مهارت لازم برای اداره کشور دچار زوال شدید گشته، وضعیت معیشتی اکثریت مردم به حالت اسفناک رسیده و انزوای ناشی از ماجراجویی‌های بین‌المللی حاکمیت انواع هزینه‌ها را بر مردم ایران تحمیل‌ کرده‌است، بدیهی است که جامعه دانشگاهی، به عنوان وجدان آگاه و چشم بینای جامعه مدنی، در برابر این وضعیت غیرقابل‌تحمل سکوت نخواهد کرد. از این رو حکومت با انواع فشارها و مداخلات قصد تحمیل سکوت بردانشجویان و استادان آزاده را دارد. در چنین شرایطی، دفاع از استقلال جامعه دانشگاهی، و فراهم ساختن فضای لازم برای انعکاس نظرات جامعه دانشگاهی در مورد مسائل مهم کشور ضروری است.

در سال‌های اخیر انبوهی از جوانان ایرانی به قصد ادامه تحصیل در مدارج عالی و گاه به دلیل فشارهای امنیتی حاکمیت در اقصی نقاط جهان سکنی گزیده‌اند. ارتباط بلاواسطه این گروه با بدنه دانشجویی و دانشگاهی داخل کشور از یک سو، و حضور در مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی معتبر جهان از سوی دیگر، موقعیت یگانه‌ای را فراهم ساخته است. جا دارد تا ضمن افزایش آگاهی افکار عمومی نسبت به وضعیت نقض حقوق دانشجویان در ایران و انعکاس صدای اعتراض دانشجویان و مردم ایران نسبت به استبداد حاکمیت، با تعمیق هماهنگی و همکاری بین خود، به یاری نهادهای مدنی و دانشگاهی داخل ایران دربرابر تهاجم همه‌جانبه استبداد بشتابند.


ما به عنوان جمعی از تشکل‌های دانشگاهی و مدنی ایرانیان خارج از کشور، با تبریک فرا رسیدن روز دانشجو به تمامی دانشجویان ایرانی و برگزاری مراسم هماهنگ در بزرگداشت این روز پرافتخار، می‌کوشیم تا با افزایش همگرایی تشکل‌های دانشجویی ایرانی در سرتاسر جهان به حرکت آزادی‌خواهانه ایرانیان یاری رسانیم. ما مصرانه خواهان آزادی فوری و غیر مشروط دانشجویان دربند، لغو احکام ناعادلانه کمیته‌های انضباطی در مورد تعلیق فعالان دانشجویی و رفع محدودیت فعالیت تشکل‌های دانشجویی مستقل هستیم. خواهان احترام به استقلال دانشگاه وعدم حاکمیت در مدیریت دانشگاه‌ها به خصوص فرآیند استخدام و بازنشستگی استادان دانشگاه‌ها می‌باشیم. در انتها ضمن محکومیت ترور استادان دانشگاه در یک سال گذشته و بی‌کفایتی حاکمیت در برقراری امنیت جانی ایشان، یادآور می‌شویم که جامعه دانشگاهی سرمایه ملی کشور است و در صورت تداوم مداخلات مستبدانه و برخوردهای امنیتی با آن ، فرجام حاکمیت فعلی متفاوت از سرنوشت حکومت پهلوی نخواهد بود.


 


برای دانلود اولین شماره این نشریه سبز اینجا کلیک کنید.


ghalam-sabz-first-issue.jpg


 


"تهران‌امروز" به روایتی ازحضور پسران مقامات در تشكل‌های دانشجویی پرداخت و نوشت:


سجاد صفارهرندی از جمله شاخص‌ترین پسران است كه در نهم آبان‌ماه سال 86 در انتخاباتی كه در میان اعضای بسیج دانشجویی برگزار شد، به عنوان رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه تهران انتخاب گردید. اگر چه او تا پیش از این تاریخ هم با فعالیت‌های سیاسی درون دانشگاهی بیگانه نبود اما در این سال بود كه بر بالاترین مسند بسیج دانشجویی دانشگاه تهران تكیه زد. رسیدن صفارهرندی به این سمت، حاصل اختلافاتی بود كه در آن سال‌ها در بسیج دانشجویی دانشگاه تهران پدید آمده بود. یعنی بدنه این تشكل بر حضور یكی از اعضا بر كرسی بالاترین مسئولیت اصرار داشتند اما گروهی بر نام دیگری تاكید می‌كردند. رئیس دانشگاه كه در آن زمان عمید زنجانی بود، اعلام كرد كه به رای بدنه بسیج دانشجویی احترام خواهد گذاشت.

در نهایت پس از بحث‌های طولانی، سجاد صفارهرندی به عنوان نفر سوم وارد ماجرا شد و به عنوان رئیس بسیج دانشجویی معرفی گردید. حضور پسر وزیر ارشاد دراین مسند به بیش از یك‌سال نینجامید و او با پایان تحصیلاتش در شهریورماه 87 از این جایگاه خداحافظی كرد. در مدتی كه صفارهرندی مسئولیت بسیج دانشگاه تهران را بر عهده داشت، احضاریه‌ای از سوی دادسرا دریافت كرد كه به گفته خودش برای پاسخ به سوالاتی پیرامون نشریه سپیدار (ارگان بسیج دانشجویی) بود.

سجاد صفارهرندی صاحب وبلاگی به نام «خصوصی نیست...» است كه در ابتدای راه اندازی آن در سال 87 بیش از این روزها به مسائل سیاسی اهمیت می‌داد اما با گذشت زمان رویكردی به مسائل اجتماعی پیدا كرد و در حوزه علوم اجتماعی به نقد سیاست پرداخت و جالب است كه كمتر موردی در این وبلاگ می‌توان یافت كه او در مورد پدرش مطلبی نگاشته باشد. از سوی دیگر فعالیت‌های مطبوعاتی سجاد صفارهرندی را باید در نشریه پنجره یافت كه در كنار فریدالدین حدادعادل و زهیر توكلی، مقالاتش را منتشر می‌ساخت.


پسر رئیس‌جمهور در نقش واسطه سیاسی

مهدی احمدی‌نژاد هم در 22 مرداد سال 84 یعنی كمتر از دو ماه پس از ریاست‌جمهوری پدرش وارد گود سیاست شد و به عنوان عضو شورای مركزی جامعه اسلامی دانشجویان معرفی گردید. اگر چه حضور او در این تشكل آنچنان كه انتظار می‌رفت نمود بیرونی نداشت اما از رایزنی‌های موثر او به راحتی نمی‌توان چشم‌پوشی كرد چنانچه تنها تشكل‌هایی كه در طی سال‌های اخیر فرصت دیدار با رئیس‌جمهور را یافتند، جامعه اسلامی دانشجویان و دفتر تحكیم وحدت (جامعه اسلامی دانشجویان عضو این دفتر است) بوده‌اند. دیدارهایی كه حتی بسیج دانشجویی هم فرصت آن را نیافته است. در دوره‌ای شایعه شد مهدی احمدی‌نژاد كه همانند پدر تحصیل در دانشگاه علم و صنعت را انتخاب كرده است، به سمتی در نهاد ریاست‌جمهوری منصوب شده است. او در سال 87 با دختر اسفندیار رحیم‌مشایی ازدواج كرد و آن طور كه می‌گویند در ساده‌زیستی همانند پدرش است.

فرزند شریعتمداری با كوله باری شایعه

ابوالفضل شریعتمداری فرزند حسین شریعتمداری هم در زمانی عضو بسیج دانشكده حقوق دانشگاه تهران بود. او همانند پدرش از صراحت لهجه برخوردار است و در تریبون‌هایی كه سخنرانی كرده است همانند پدرش از جملاتی مانند این استفاده می‌كند: «ما نمی‌باریم مگر آنكه سیل به راه اندازیم. نمی‌وزیم مگر آنكه طوفان به پا كنیم.» در فعالیت‌های دانشجویی، آنچنان كه انتظار می‌رفت خبری از فعالیت‌های او منتشر نشده است و در عین حال برخی بر این باورند كه ارتباط او هیچ‌گاه با عمید‌زنجانی مثبت نبوده است. فرزند حسین شریعتمداری در زمان تحصیل سردبیر نشریه مستضعفین هم بود و در سال 87 در وبلاگ دور پنجمی‌ها به انتشار مواضع خود كه البته گاهی طنز هم چاشنی آن می‌شد، اقدام می‌كرد.

همانند پدر

حامد سروری هم از جمله افرادی است كه راه پدر رزمنده خود را دنبال كرد. او در سال‌های 84 یا 85 مسئولیت بسیج دانشكده ادبیات دانشگاه تهران را بر عهده داشت اما خبری در مورد فعالیت‌های او در بسیج دانشجویی دانشكده ادبیات منتشر نشده است. حامد سروری هم دارای ویژگی‌هایی همانند پدرش است یعنی در اكثر مواقع سكوت می‌كند و زمانی كه از او سوال شود، لب به سخن باز می‌كند. او اهل جنجال‌های سیاسی نیست و ترجیح می‌دهد در سكوت به فعالیت بپردازد. حامد سروری به دلیل همین روحیه پس از پایان تحصیلاتش به مركز آینده پژوهی دانشگاه تهران رفت و به فعالیت‌های علمی پرداخت و به عبارتی، دور سیاست‌ورزی را خط قرمز كشید.


دیگر فرزندان سیاسی

احسان فرزند پرویز داوودی اگرچه رئیس بسیج نشد اما عضوی از این تشكیلات بود و هنوز هم با این مجموعه در ارتباط است. همانند پدرش ترجیح می‌دهد در حاشیه بماند و كمتر در جنجال‌های سیاسی حضور دارد. او اخیرا مصاحبه‌ای انجام داده و طی آن از برخی شایعات كه به دلیل سكوت او منتشر شده است، انتقاد كرده بود. محمد روح الامینی هم فرزند عبدالحسین روح الامینی است كه فعالیت‌های دانشجویی پدر در او هم رسوخ كرده به نحوی كه مدتی مسئولیت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران را عهده دار شد. مشی او در دورانی كه این مسئولیت را بر عهده داشت، مشی‌ای معتدل بود و علاقه‌ای برای اظهارنظرهای جنجالی و حاشیه سازی از خود نشان نداد. پس از فوت برادرش در ماجرای كهریزك هم پاسخ او به هر سوال این بود كه به دستور پدرم از پاسخ به هر سوالی معذورم. فرزند شهاب الدین صدر نیز وارد فعالیت‌های سیاسی نشد و به سمت مسائل صنفی رفت، به نحوی كه هم اكنون دبیر شورای صنفی دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران است.

گفته می‌شود او در كنار امور صنفی فعالیت‌های سیاسی را نیز دنبال می‌كند و در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم باید منتظر فعالیت‌های سیاسی فرزند نایب رئیس مجلس باشیم. مهدی صیاد شیرازی فرزند شهید علی صیاد شیرازی هم وارد گود سیاست شده است و رئیس بسیج دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات است.


حلقه‌های جدید در راهند

در 30 سالگی انقلاب اسلامی، و در آغاز دورانی كه سخن از بازنشستگی نسل اول به میان آمده است، بدون تردید چهره‌های جوانی كه شرح‌شان آمد، از جمله مهم‌ترین كاندیداهای جانشینی و تشكیل حلقه‌های جدید سیاست‌ورزی به شمار می‌روند، به‌ویژه اینكه در سال‌های اخیر، ترقی روزافزون چهره‌های جوانی چون مهرداد بذرپاش كه روزگاری عضوی از نهادهای دانشجویی بودند، مشتاقی دوچندانی برای این نسل فراهم ساخته است.


 


نسرین ستوده، دیروز در تماس تلفنی با خانواده ش اعلام کرد که در اعتراض به ادامه بازداشت خود و دیگر زندانیان که با احکام ناعادلانه در زندان به سر می‌برند، دوباره از امروز(سه شنبه، شانزدهم آذرماه) دست به اعتصاب غذای خشک می زند و تا تحقق خواسته هایش دست از اعتصاب برنخواهد داشت.
به گزارش کلمه، براساس گفته های رضاخندان( همسرستوده) مهم ترین دلایل اعتصاب غذای مجدد ستوده به این شرح است:
- ادامه بازداشت موقت به مدت ۹۵ روز با وجود داشتن دو فرزند خردسال. در حالی که هیچ موردی برای جلوگیری از فک قرار بازداشت وجود ندارد و جلسه محاکمه ۹ روز پیش تمام شده است.
- وعده‌های چندین مسئول امنیتی و قضایی مبنی بر تبدیل قرار بازداشت و آزادی و عدم اجرای آنها.
- برگزاری جلسه دادگاه با تخلفات و موضع‌گیری‌های جانبدارانه قاضی رسیدگی کننده در حضور وکلا و روسای کانون وکلا و اتحادیه سراسر کانون‌های وکلا و دیگر همکاران و خارج شدن ایشان از دایره بی‌طرفی و در واقع اعلام عملی مجرم بودن نسرین ستوده قبل از اتمام رسیدگی و ختم جلسه دادگاه.
- ناپدید شدن ۱۲ فقره نامه و لایحه ارائه شده توسط ستوده که در پرونده موجود نیست.
- تهدید وکلا در جلسه دادگاه.
- اعلام سنگین‌تر شدن جرم استوده به دلیل انتخاب وکلایی که به زعم ایشان مورد قبول یا اعتماد دادگاه نیستند.
- نگهداری و اعمال فشار از طریق شرایط طاقت فرسای انفرادی ۲۰۹ اطلاعات از زمان بازداشت تاکنون به مدت ۹۵ روز .
- جلوگیری از ملاقات حضوری فرزندان خردسال که امکان ملاقات کابینی را ندارند. (به غیر از یک مورد در طول ۹۵ روز که آن هم به دلیل درگیری مامورین با خانواده موجب آزار بیشتر آنها شد.)
- اعمال محدودیت‌های مختلف از جمله عدم تحویل قلم و کاغذ.
- عدم اعلام به موقع فوت پدرنسرین ستوده به وی و جلوگیری از اعطای مرخصی به وی برای حضور در مراسم خاکسپاری.حق قانونی هر زندانی است که بتواند در این گونه موارد از مرخصی استفاده کند.
ستوده که از جمله به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از روز ۱۳ شهریور بازداشت شده، تا کنون چندین بار در اعتراض به وضعیت رسیدگی به پرونده اش دست به اعتصاب غذا زده است.


 


سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی به مناسبت روز دانشجو بیانیه ای را صادر کرد. در قسمتهایی از این بینیه آمده است: " امروز در حالی به استقبال روز دانشجو خواهیم رفت که چشم نگران بسیاری از خانواده ها در انتظار بازگشت فرزندان خود به خانه است و چشمهایی گریان و قلبهایی آکنده از غم و اندوه ناشی از دست دادن جگرگوشه هایشان بار دیگر تر خواهد شد و یاد و خاطره ی عزیزانشان دوباره زنده خواهد شد."

به گزارش سحام نیوز، متن این بیانیه بدین شرح است:

بسمه تعالی

آذر امسال در حالی از راه می رسد که هنوز زخم ناشی از شهادت سه آذر اهورایی در اذهان جامعه ی دانشگاهی ایران التیام نیافته بود که امروز نیز برخورد و سرکوب به نام نیروهای لباس شخصی و خودسر ضربات هولناکی را بر جامعه علی الخصوص دانشگاه وارد ساخته است.

تمامیت خواهان و انحصارطلبان برای حفظ قدرت و باقی ماندن در این کرسی و دست یازی به منابع اقتصادی کشور از بدترین شیوه های ممکن که همانا سرکوب و محدود کردن منتقدین است، بهره برده و چند صباحی بیش خود را در مقام دولت تثبیت کردند.

غافل از آنکه ما بیداریم ..

غافل از آنکه ما همه با هم هستیم ..

امروز، روز دانشجو را در حالی گرامی میداریم که بسیاری از جوانان و دانشجویان در زندانها، اسیر تمامیت خواهی دولت مهرورز! گشته اند و بسیاری از اساتید برجسته کشور به اجبار بازنشسته و یا از کار بی کار شدند!

امروز را در حالی به دانشجویان تبریک می گوییم که متحجرین فعالیت باسابقه ترین نهاد دانشجویی که نهادی بروکراتیک، منتقد و مستقل در دانشگاههاست را برنتافتند و مانع فعالیت آرام و مسالمت آمیز انجمن های اسلامی دانشجویان در دانشگاه ها شدند.

امروز، روز دانشجو را در حالی محترم خواهیم شمرد که بسیاری از جوانان و دانشجویان به اجبار و به دلیل محدودیتهای ایجاد شده در کشور، مجبور به ترک وطن شده اند که مسوولیت از دست دادن این سرمایه های عظیم کشور و صدمات ناشی از خلاء این عزیزان متوجه متولیان امور خواهد بود.

امروز در حالی به استقبال روز دانشجو خواهیم رفت که چشم نگران بسیاری از خانواده ها در انتظار بازگشت فرزندان خود به خانه است و چشمهایی گریان و قلبهایی آکنده از غم و اندوه ناشی از دست دادن جگرگوشه هایشان بار دیگر تر خواهد شد و یاد و خاطره ی عزیزانشان دوباره زنده خواهد شد.

امروز روزی است که به نام دانشجو مزین شده است اما حق دانشجو بودن را نیز از بسیاری سلب کردند! اما غافل از آنکه فردا روزی است که حق تحصیل این حق مشروع و قانونی از ما سلب نخواهد شد حتی اگر در مقطع کنونی حقی به فریاد یکروز در سال باشد و آنهم روز ۱۶ آذر ماه، روز دانشجو خواهد بود.

و همانطور که حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی، دبیرکل محترم حزب اعتماد ملی بدرستی حضور در صحنه را خار چشم بدخواهان ملت برشمرد و مهندس میرحسین موسوی آگاهی را چشم اسفندیار خودکامگان دانسته است، ما نیز در کنار دانشجویان با امیدی بس بسیار در صحنه حضور خواهیم داشت و با تلاشی مضاعف در راه روشنگری و آگاهی بخشی، چشم به آینده ی سرافراز ایران بسته ایم که قطعا در آن جایی برای تمامیت خواهان و انحصارطلبان نخواهد بود.

بی شک امروز جای بسیاری خالی است ... اما یادشان زنده است و نامشان گرامی خواهد بود ..

امروز ما همه دانشجو هستیم .

شانزدهم آذر، روز دانشجو گرامی باد...

چشم انتظار آزادی فرزندان این ملت هستیم ..

سازمان جوانان و دانشگاهیان حزب اعتماد ملی

۱۶ آذرماه ۱۳۸۹


 


دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه با شعار «مرگ بر دیکتاتور» به حضور صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد در این دانشگاه اعتراض کردند.

به گزارش دانشجونیوز گرچه قرار بود امروز محمد حسین صفارهرندی در مناظره‌ای با محمدرضا خاتمی در دانشگاه شهیدعباسپور شرکت کند، اما وی برای سخنرانی در دانشگاه کرمانشاه حضور یافت.

صفارهرندی و هیات همراهش با شعارهایی همچون «مرگ بر دیکتاتور» در دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه غافلگیر شدند. پس از این شعارها جمع کثیری از دانشجویان شروع به دست زدن های متمادی در حمایت از شعار دهندگان نمودند که تا مدت طولانی ادامه داشت و مجری مراسم با در خواست های مکرر خود سعی در آرام نگهداشتن جو آمفی تئاتر نمود اما با بی توجهی دانشجویان همراه شد.

پس از این شعارها جمع کثیری از دانشجویان شروع به دست زدن های متمادی در حمایت از شعار دهندگان نمودند که تا مدت طولانی ادامه داشت و مجری مراسم با در خواست های مکرر خود سعی در آرام نگهداشتن جو آمفی تئاتر نمود اما با بی توجهی دانشجویان همراه شد.

لازم به ذکر است بسیج دانشگاه رازی، طی چند روز اخیر با ثبت نام از دانشجویان و صدور دعوت نامه برای آنچه که آنرا مراسم جشن ١۶ آذر می نامید، تمام تلاش خود را کرده بود تا صندلی ها اکثراً در اختیار افراد بسیج قرار بگیرد. این نهاد شبه نظامی به هیات همراه صفار هرندی اطمینان داده بود که حضور وی در دانشگاه رازی کرمانشاه هیچ گونه اعتراضی در برنخواهد داشت.

همچنین دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه با پخش اعلامیه و تراکت هایی خواهان آزادی مجید دری و دیگر دانشجویان دربند شدند که این اقدام با حمله، درگیری و رفتار زننده افرادی که خود را "ارزشی" می خواندند، مواجه شد.

در ادامه و به هنگامی که نوبت به سخنرانی صفار هرندی رسید، جمعی از دانشجویان سر دادن شعار از سالن خارج شدند و بسیجیان شروع به فرستادن صلوات نمودند.

صفار هرندی پس از خروج بسیاری از دانشجویان صحبت های بریده بریده ی خود را در جمع ماموران حراست و افراد باقی مانده اکثراً بسیجی، اینگونه آغاز کرد: "ما هم با دیکتاتوری مخالفیم و شعار مرگ بر دیکتاتور بسیار شعار پسندیده ای است و ما با دیکتاتورهایی که دانشمندان هسته ای ما را ترور می کنند مخالفیم ما به طور مفهومی با دیکتاتوری مخالفیم فقط بر سر مصداق ها با هم تفاوت داریم و عده ای هم که هنوز در رابطه با شایعه تقلب در انتخابات سال گذشته مسئله دارند با گفتگو می توان آن را حل کرد و خروج از سالن راه حل نیست."

گرچه صفارهرندی و هیات همراه و بسیج دانشگاه رازی کرمانشاه سعی کردند که نمایشی از گفتگو و تسامح را نشان دهند، اما در خارج از سالن و در هنگام خروج تعدادی از دانشجویان از درب های خروجی دانشگاه، دو تن از دانشجویانی که در مراسم شرکت کرده بودند توسط افراد لباس شخصی و با هماهنگی حراست دانشگاه بازداشت شدند.

هنوز از وضعیت بازداشت و محل نگهداری این دانشجویان اطلاعی در دسترس نیست.

همچنین در چند روز اخیر اعلامیه های بسیاری در سطح دانشگاه رازی کرمانشاه مبنی بر برگزاری تجمع فراگیر دانشجویی در ساعت ١١.٣٠ دقیقه روز سه شنبه ١۶ آذر ماه در مقابل صحن اصلی دانشکده فنی پخش شده است.


 


سید محمد خاتمی در پیامی به همایش دانشجویی "امید، رساترین اعتراض" که امروز در دانشگاه تهران برگزار شد، خطاب به دانشجویان تاکید کرد: باید امیدوار بود، باید تلاش کرد و از دادن هزینه ها نهراسید و البته همواره روشی که عرضه شده است و روشی که دانشجویان ما به آن پایبند هستند و اصلاحات ما به آن پایبند است، پیروی از روش های مدنی و پرهیز از خشونت و نفی خشونت از طرف هرکس که می خواهد باشد. چه از طرف کسانی که قدرت را در دست دارند و چه از طرف کسانی که به هر حال ممکن است مسایل و اعتراضاتی داشته باشند. راه ما راه آرام جنبش مدنی است و پایبندی به معیارها و موازینی که ملت ما داشته است و از جمله در انقلاب بزرگش تجلی داشته است.

به گزارش کلمه، رئیس‌جمهور سابق اصلاح طلب در این پیام که به صورت تصویری برای دانشجویان ارسال شده بود و امروز در سالن شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران پخش شد، همچنین گفت: فضایی که امروز متاسفانه کم و بیش شاهد هستیم که نیست. فشارهایی که روی بسیاری از اساتید و دانشجویان می آید، درخور و در شان دانشگاه نظام جمهوری اسلامی نیست.

متن کامل این پیام بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

بازهم شانزده آذر دیگر و بازهم بزرگداشت واقعه مهم، نه فقظ برای دانشگاه و دانشگاهیان که برای ملت شریف و بزرگوار ایران، واقعه ای که در تاریخ معاصر ما، نقش ممتازی داشته است و نشان دهنده پیشتازی و پیشگامی جامعه دانشگاهی ما در مسیر بلندی که ملت ما برای استقلال و آزادی و سربلندی داشته است و نیز امسال شانزده آذر مقارن است با اول محرم الحرام و هنگامی که مردم بزرگوار ما یاد و خاطره عاشورا و حضرت امام حسین (ع) را گرامی می دارند. این تقارن می تواند نماد پیوندی باشد که میان حرکت آزادی خواهانه و استقلال طلبانه و سرفرازی طلب ملت ما با پیام عاشورا و قیام عاشورا دارد. ملت ما برای آزادی، برای استقلال، برای رهایی از مدار عقب ماندگی تلاش می کند و برای این تلاش خود هزینه های فراوانی هم پرداخته است.

بدون تردید ملت ما از محرم درس های بزرگی آموخته است. بزرگترین درس، زنده نگه داشتن روح امید برای حرکت دوران ساز خویش است. یعنی عاشورا به ما آموخت که در سخت ترین شرایط و با وجود کمبود امکانات و بودن همه عوامل علیه یک جریان، می توان با نشاط به آینده امید داشت، اقدام و حرکت کرد و ملت ما با همین الهام و درس آموزی از این محرم بوده است که در مبارزه خود با استبداد، با استعمار، با سرکوبی و برای رسیدن به آزادی و حاکمیت بر سرنوشت خود، بدون اینکه یاسی به خود راه بدهد و با وجود هزینه های فراوان راه را ادامه داده است و الحق که این ملت شایستگی های بزرگ خود را در مراحل و مقاطع مختلف تاریخ نشان داده است. از جمله در انقلاب مشروطیت، در نهضت مقاومت ملی و به خصوص در انقلاب بزرگ اسلامی حاصل کار و تلاش و حرکت این ملت و جنبش این ملت به سوی سرافرازی و استقلال و آزادی بوده است و در همه این لحظات راز و رمز پیروزی یعنی شکیبایی و صبر را و مقاومت و پایداری را در جان خود افزایش داده است.

شانزده آذر حادثه بزرگی بود که در سرمای استخوانسوز حاکمیت استبداد و استیلای جهانخواران رخ داد و مردم ما با پیشتازی دانشگاه ما و دانشجویان ما در مقابل کودتای آمریکایی و انگلیسی ایستادند و ابراز وجود کردند. کودتایی که به دست عوامل آمریکا و انگلیس، علیه دولت ملی دکترمصدق رخ داد. و ملت ما اعتراض خود را به این جریانی که ایجاد شده بود نشان داد و دانشگاه و دانشگاهیان ما هم در این امر پیشتاز بودند؛ خون سه شهید بزرگواری که در ۱۶ آذر به زمین ریخته شد آفتابی شد برای زندگی ملت ما و نشان داد که جنبش دانشجویی با ملت ما و خواست های او همراه است بلکه در عرصه های حساس و تعیین کننده نقش پیشتازی را دارد و پرچم دار حرکت کارهایی است که تا رسیدن به آزادی و استقلال و حاکمیت بر سرنوشت خود آرام نخواهد گرفت حرکتی که تداوم یافت و در انقلاب کبیر اسلامی تجلی ویژه‏ای داشت.

جنبش دانشجویی ما زنده بود و زنده است و زنده خواهد ماند. رسالت بزرگ دانشجو چون گذشته عبارت است از بیداری و بیداری گری، و روشن بینی و روشنگری، و امید برای آینده و تلاش برای جلوگیری از ضعف و فتور در حرکتی که به هر حال برای رسیدن به آرمان ها و اهدافش باید هزینه هایی بپردازد و این حرکت به سوی آزادی معنوی و مادی است و نیز رسالت دانشجو عبارت است از سیاست ورزی نه سیاست زدگی و استقلال نه تحت تاثیر جریان های خاصی که از بیرون بخواهند روی دانشگاه و دانشجویان اثر بگذارند. امروز نیازهای فراوان داریم که از جمله می توان مواردی را ذکر کرد:

یک: پرهیز از یاس و ناامیدی بخصوص با درس گرفتن از عاشورا و تقویت نشاط برای حرکت و درس گرفتن از قیام ابا عبدالله (ع) که در سخت ترین شرایط و با وجود کمترین امکانات می توان به آینده نگریست و آرمانخواهی و آزادی خواهی و جهت حرکت را تکاملی را رها نکرد. چه عنوان خوبی برای این نشست انتخاب شده است. امید، رساترین اعتراض، که اگر امید بود آینده هم تعیین کننده خواهد بود، برای مردمی که آرمانخواه هستند.

دوم: هوشیاری در برابر توطئه های درونی و بیرونی. کشور ما، ملت ما و انقلاب ما با مشکلات و توطئه های بزرگی روبه روست و در معرض آسیب هایی است. توطئه هایی که برای نابودی حرکت ملت ایران، برای سرنگونی نظامی که برآمده از خواست و اراده مردم است، یعنی جمهوری اسلامی و برای لطمه زدن به ایران، ایرانی و منافع ایران. ما نمونه های آن را در جنگ هشت ساله دیدیم. در رواج امواج سهمگین تروریسم، در این مملکت دیدیم. در تحریم ها و فشارهای سیاسی و تبلیغاتی علیه خودمان آزمودیم و هم اکنون هم این توطئه ها وجود دارد که نمونه های آن ترورها و کشتارهایی است که مسلما دست عوامل بیگانه را در آن نمی توان نادیده گرفت. از جمله طی یکی دو سال گذشته با هدف گرفتن شخصیت های علمی و استادان برجسته، در واقع تلاش می کنند تا ملت را از بازوهای توانمندی که برای پیشرفت و عظمت و عزت و آزادی دارند محروم کنند. این توطئه ها وجود داشته و وجود دارند و بیداری و روشن بینی حکم می کند که در مقابل این توطئه ها هوشیار باشیم. از طرف دیگر در درون هم، ما شاهد بعضی روشهای نادرست و سیاست های غلط هستیم که می تواند لااقل در مسیر توطئه های دشمن علیه مردم و کشورمان باشد. آن سیاست ها و روش هایی که می کوشد چهره نظام را، آگاهانه یا ناآگاهانه زشت جلوه دهد و جمهوری اسلامی را، جمهوری ای که با حقوق بشر، با ضوابط و معیارهای انسانی و اسلامی ناسازگار است و حتی قوانین مورد نظر و مورد تصویب خود را رعایت نمی کند، نشان دهد و با تبلیغات وسیع این چهره را زشت نشان دهند تا بتواند ضربه نهایی خود را بر این کشور وارد نمایند و همین رفتارها می تواند بهانه به دست دشمنانی بدهد که اصل ملت ایران؛ اصل انقلاب و اصل نظام ما را نمی خواهند. باید در مقابل همه توطئه ها، توطئه های درونی و بیرونی هشیار بود و جنبش دانشجویی ما، دانشگاهیان ما، نسل فرهیخته ما، اولی و احق هستند برای داشتن این هوشیاری و نیز سرایت دادن این هوشیاری به میان جامعه و آگاه کردن جامعه در همه جهات.

سوم: دانشگاه کانون بینش و دانش است و نقش بزرگی در انقلاب داشته است. شهدای بزرگ دانشجوی ما کم نیستند که در جنگ تحمیلی و در دفاع از تمامیت ارضی و ارزش های انقلاب ما فداکاری کردند و در عرصه های دیگر، در مبارزه با ترفندهای استعمار، در حرکت ها و جریاناتی که ضد آزادی و آبادانی کشور بود، جنبش دانشجویی ما نقش داشته و نقش خواهد داشت. این نشانه همان بینش درستی است که در دانشگاه های ما وجود دارد و امروز هم باید وجود داشته باشد؛ و امروز مهمترین وظیفه او برافراشته نگه داشتن پرچم آزادی خواهی، اخلاق مداری و پیشرفت جویی در جامعه است و نیز اهتمام به حقوق ملت و نیز دست آورد بزرگی که انقلاب اسلامی ما داشته، یعنی حاکمیت انسان بر سرنوشت خود و لوازم آن، یعنی آزادی های اساسی که از جمله در قانون اساسی ما مشخص شده است و به خصوص نسل دانشگاهی ما باید به همه قانون اساسی و بالاخص به فصل سوم قانون اساسی که بیان کننده حقوق ملت است اهتمام بکند و آگاهی خود را بالا ببرد و این آگاهی را در جامعه افزایش دهد.

و چهارمین نکته اینکه، انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، این با سابقه ترین جریان آزادی خواه و مومن و متعهدی که در عین وفاداری به آرمان های انقلاب و امام به چارچوب های اساسی نظام همواره از حقوق ملت دفاع کرده است و از فضای امن و آزاد در جامعه دفاع کرده و خواستار فضایی شده است که همگان بتوانند، همه کسانی که به قانون اساسی در عمل پایبند هستند حضور فعال داشته باشند و حقوقشان تامین بشود و به خصوص دانشگاه ها در فضای باز و آزاد باشد. فضایی که امروز متاسفانه کم و بیش شاهد هستیم که نیست.

فشارهایی که روی بسیاری از اساتید و دانشجویان می آید، درخور و در شان دانشگاه نظام جمهوری اسلامی نیست و انجمن اسلامی دانشجویان در عین پایبندی به دین، پایبندی به ارزش های انقلاب، پایبندی به چارچوب های نظام و قانون اساسی همواره تلاش کرده است که با آرامش و اعتدال و منطق این مسیر را ادامه دهد و در واقع رسالت ادامه راه جنبش آزادی خواهانه و استقلال طلبانه و عزت مدارانه جنبش دانشجویی را ادامه دهد. انشاءالله در آینده هم ادامه خواهد داد.

امروز نقش مهم روشنگری، ایجاد تفاهم، اصلاح طلبی، عدالت خواهی، آزادی جویی و... مسایلی است که بر عهده همه دانشجویان به خصوص دانشجویان مسلمانی است که دلبسته به این انقلاب و نظام هستند و از روش هایی که می توانند در درجه اول لطمه به خود نظام بزنند، ناراحت اند و انکار می کنند. امیدوارم که ما همواره شاهد پیشرفت و اعتلا باشیم و امیدوار باشیم که آینده ای بهتر از امروز داشته باشیم و بتوانیم به آرمانهایی که اماممان داشت، آرمانهایی که در انقلاب ما بود، خواسته هایی که ملت ما داشت و از جمله در قانون اساسی ما منعکس هست برسیم و با یاری خداوند می رسیم .

باید امیدوار بود، باید تلاش کرد و از دادن هزینه ها نهراسید و البته همواره روشی که عرضه شده است و روشی که دانشجویان ما به آن پایبند هستند و اصلاحات ما به آن پایبند است، پیروی از روش های مدنی و پرهیز از خشونت و نفی خشونت از طرف هرکس که می خواهد باشد. چه از طرف کسانی که قدرت را در دست دارند و چه از طرف کسانی که به هر حال ممکن است مسایل و اعتراضاتی داشته باشند.

راه ما راه آرام جنبش مدنیست و پایبندی به معیارها و موازینی که ملت ما داشته است و از جمله در انقلاب بزرگش تجلی داشته است. امیدوارم که شاهد موفقیت همه اقشار جامعه در همه عرصه ها باشیم و آینده درخشان ملت را همگی مورد توجه قرار دهیم و با امید به آن سو حرکت کنیم. پیروز و شاد و سرافراز باشید.


 


تعدادی از خانواده‌های شهیدان سبز و شرکت‌کنندگان در مراسم سالگرد تولد امیر ارشد تاجمیر، از شهدای جنبش سبز، روز گذشته در پی حضور در این مراسم برای چند ساعت بازداشت شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند.

به گزارش کلمه، روز گذشته خانواده امیر ارشد تاجمیر، از شهدای عاشورای سال گذشته، طبق سنت برخی خانواده‌های شهدا به مناسبت سالروز تولد او، بر سر مزارش در قطعه ۳۰۲ بهشت زهرای تهران حاضر شدند.

بر اساس این گزارش، در میان شرکت کنندگان این مراسم، اعضای خانواده شهیدان سهراب اعرابی، رامین رمضانی، مصطفی کریم بیگی و ... که سال گذشته در جریان سرکوب معترضان کشته شدند، حضور داشتند.

اما وقتی آنها بعد از پایان مراسم و تسلیت‌گویی به خانواده تاجمیر، برای فاتحه‌خوانی به سمت مزار شهید سهراب اعرابی حرکت می‌کنند، با ماموران امنیتی روبه‌رو می‌شوند که اقدام به دستگیری آنها می‌کنند.

این گزارش حاکی است، خانواده‌های شهدای سبز از جمله مادر سهراب اعرابی نزدیک به شش ساعت مورد بازجویی قرار می‌گیرند و در نهایت، شب‌هنگام پس از بازرسی وسایلشان، آزاد می‌شوند.

همچنین گزارش‌هایی مبنی بر هجوم نیروهای امنیتی به منزل تعدادی از خانواده‌های شهدای جنبش سبز در شب گذشته وجود دارد که گویا با بازداشت موقت و تفتیش منازل ایشان و نیز ایجاد رعب و وحشت همراه بوده است، که در صورت دریافت جزئیات و اخبار تکمیلی در این خصوص، منتشر خواهد شد.

امیر ارشد تاجمیر یکی از کشته‌شدگان عاشورای خونین تهران و فرزند شهین مهین‌فر، گوینده و مجری باسابقه رادیو و تلویزیون، است که در هجوم خودروهای نیروهای انتظامی به مردم در میدان ولیعصر تهران مورد اصابت شدید قرار گرفت و سپس همان خودروها از روی بدن نیمه‌جان او رد شدند و او را به شهادت رساندند.


 


رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدار با شورای مرکزی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی با انتقاد از برخی جریانهای اصولگرایی که حالت پرخاشگری نسبت به دیگر اصولگرایان دارند، گفت: «اصولگرایان باید در مقابل هم استراتژی مدارا پیش بگیرند.»

به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ظهر امروز دوشنبه در دیدار اعضای شورای مرکزی جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، انجام کار تشکیلاتی و حزبی را از لوازم اداره کشور برشمرد و بر لزوم حرکت اصولگرایان در چارچوب تشکیلات منسجم تاکید کرد.

لاریجانی در این دیدار با بیان این که در میان اصولگرایان اختلاف نظرهایی وجود دارد که نمی توان آنها را نادیده گرفت، تصریح کرد: «اصولگرایان باید توجه داشته باشند که افراد و اصولگرایان اصیل بر همان اصول و عقایدی که موجب تشکیل جبهه اصولگرایی شد، پایبند هستند و عده‌ای در میان اصولگرایان وجود دارند که نگرانی‌هایی به وجود می آورند که باید آنها را هدایت کرد.»

لاریجانی با بیان این که برخی افراد افراط و تفریط‌هایی در کشور به وجود می‌آورند که مسائل را وارونه جلوه می‌دهد، بر لزوم برخورد با این افراد تاکید کرد و افزود: «نمی‌دانم کسانی که کار تشکیلاتی را قبول ندارند چه چیزی را جایگزین آن می‌کنند و مگر بدون نظم و تشکیلات می‌شود کشور را اداره کرد.»

رئیس مجلس در بخش دیگری از سخنان خود با خطاب قرار دادن جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی، وجود حزب و تشکیلات را امری ضروری برای کشور دانست و گفت: «تشکیلات باید بتواند براساس زمان و شرایط خود را تطبیق دهد و در امور کشور موثر باشد.»

وی همچنین افزود: «نفی تشکیلات از سوی برخی افراد به معنای مخالفت آنان با کار تشکیلاتی نیست بلکه آنها به دنبال تشکیلات زودگذر هستند که این مقصد و این منظور پخته نیست و تاریخ ثابت کرده تشکیلات زودگذر و این چنینی کارآمدی و فایده چندانی ندارد.»

رئیس فراکسیون اصولگرایان با اشاره به مسائل سیاسی پیش روی کشور بر وحدت اصولگرایان تاکید کرد و اظهار داشت: «تجمیع اصولگراها حرکت مفیدی است که هم نمایش اقتدار بیرونی در برابر کشورهای دیگر را به ارمغان می آورد و هم با وحدت داخلی موجب حرکت و رشد کشور می‌شود منتها باید توجه کرد که در کار تشکیلاتی وسیع مانند چیزی که در وحدت اصولگرایان مدنظر است باید با سایر گروه‌ها مدارا کرد.»

لاریجانی در این جلسه همچنین به جایگاه جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی اشاره کرد و یادآور شد: «جایگاه جمهوری اسلامی در حال حاضر جایگاهی مستحکم و قابل توجه است چرا که اگر این جایگاه سست بود، ابرقدرت‌ها و کشورهای مدعی با جمهوری اسلامی کاری نداشتند همانطور که با انبوه کشورهای ضعیف آفریقایی و آسیایی کاری ندارند.»

رئیس مجلس همچنین حوادث سال‌های اخیر در افغانستان، عراق و لبنان را ثمره تفکرات امام(ره) در صحنه بین‌المللی عنوان کرد و گفت: «این حرکات آرام آرام میوه تفکرات حضرت امام (ره) را بارور می‌کند و آرایش صحنه بین‌المللی در حال تغییر است.»

وی پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در صحنه بین المللی را مرهون چند مولفه دانست و خاطرنشان ساخت: «یکی از مولفه‌هایی که موجب پیشبرد اهداف انقلاب و امام در سطح بین‌المللی شده است، پایبندی به آرمان‌های امام در داخل کشور و دیگری مردم سالاری دینی است که از متن تئوری عدالت برمی‌آید چرا که در این تئوری بدون مشارکت عامه مردم در حوزه سیاست و اقتصاد عدالت امکانپذیر نیست.»

نماینده مردم قم در ادامه ارتباط موثر روحانیت با توده مردم را یکی دیگر از مولفه‌های پیشبرد اهداف انقلاب عنوان کرد و گفت: «قدرت می‌تواند در افراد انحرافاتی را به وجود آورد و آنچه آن را در کشور ما حفظ می‌کند، روحانیت است و ما برای حفظ انقلاب نیاز به مبادی ایدئولوژیک داریم که این مبادی از حوزه ها برمی خیزد و تاریخ به ما ثابت کرده است که روش‌های دیگر موجب واگرایی توده‌ها و جریان پیشرو می شود مانند آنچه که در جریان‌های مارکسیستی پیش از انقلاب اتفاق افتاد.»

لاریجانی استفاده از نظرات روحانیت را موجب صیانت از نظام و جریان های سیاسی در کشور دانست و تاکید کرد: «ولایت فقیه به عنوان محور پیشرو و برای پیشبرد اهداف استراتژیک در کشور نقش اساسی دارد که سعی برخی جریانات در لطمه زدن به این جایگاه نیز به خاطر اهمیت آن است.»

در این دیدار که در محل ساختمان مشروطه مجلس برگزار می شد، اکثر اعضای شورای مرکزی جمعیت وفاداران به انقلاب اسلامی حضور داشتند که از جمله آنها می توان به حبیب الله بوربور، عباس شیبانی، رضا انصاریان و حجج اسلام شبیری زنجانی و دعوتی اشاره کرد.


 


غل و زنجیرهای منیّت‌ها و قدرت‌طلبی‌های سیاسی را از پای دین بگشایید

آیت‌الله اسدالله بیات زنجانی به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، پیامی صادر کرد و در آن از وعاظ و گویندگان خواست "غل و زنجیرهای منیّت‌ها و برخی قدرت‌طلبی‌های سیاسی و باندی را از پای دین بگشایند و به مردم بگویند که حق، فراتر از قدرتهای مادّی و حکومتهاست و ملاک و میزان استواری حکومتها در راه حق، عمل به تکالیفشان در برابر خدا و خلق خداست، ولو آنکه حکومتی به نام دین برقرار شده باشد."

به گزارش کلمه، این مرجع تقلید در پیام خود، با بیان اینکه "حسین‌ابن‌علی(ع) قیام کرد تا بگوید که قدرت در اندیشه دینی، نه مشروعیت می‌آورد، نه فضیلت و علمیت"، تصریح کرد: حکومتی به ظاهر متشرّع و در واقع جائر، کرسی مدیریت جامعه مسلمین را غصب کرده بود و در حقیقت خروج امام حسین‌ابن‌علی(ع)، خروج بر حکومت جائری بود که سیره‌اش دوری از تزکیه نفس و راهش، منتهی به شرک بود ، چراکه حکومت خودکامه، سرآغاز شرک خواهد بود.

وی از همگان خواست مرز میان اسلام متخذ از متون و نصوص را با اسلام همراه با پیرایه‌های ناشی از عمل اقتدارگرایان، مشخص سازند و اسلام حقیقی را با تکیه بر نصوص و متون صحیح و اصیل، به مردم معرفی کنند.

متن کامل پیام این مرجع تقلید ساکن قم به نقل از وب‌سایت ایشان در ادامه می‌آید:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

وَ فَدَیناهُ بِذِبحٍ عَظیم... (سورة مبارکه صافات - آیه ۱۰۷)

در مطالعه حادثه عظیم عاشورا، این واقعه را از دو جنبه متفاوت می‌توان تحلیل کرد: یکی واکنش امام حسین‌ابن‌علی(ع) است به غلبه هوای نفسانی بر هدایت الهی در زمان خویش و قریب به سخن امیرالمؤمنین(ع) است درباره آخرالزمان که فرمود «اذا عَطَفُوا الهُدَی عَلَی الهَوی»؛ و گاهی هم چنین تحلیل می‌شود که این واقعه، محصول کج فکری افرادی است ظاهراً مسلمان و مقیّد به ضوابط و مناسک شرعی، که شهادتین بر زبان جاری ساخته‌اند، به قیام و قعود برای خدای متعال شهره‌اند و پیشانی بر سجده خدای متعال می‌گذارند. واقع ماجرا این است که غلبه هوا بر هدایت در عصر فرزند رسول‌الله(ص) و در عین حال، کج‌روی ظاهراً مؤمنانه و زاهدانه، دو ضایعه‌ای هستند که مردمان دهه پنجاه و شصت هجری را به خود مبتلا کرده و موجب شده تا تیغ بر گلوی فرزند رسول خدا کشند و آنان را به این مسیر کشانده که هوای نفس و هواداری از قدرت، جای امام زمانشان را گرفته است. هر چه امام حسین(ع) نصیحتشان می‌کند، تن نمی‌دهند و هنگامی که از دعوت به بیعت نامشروع سرباز می‌زند، خارجی‌اش می‌نامند. اردوی دشمنان حسین‌ابن‌علی(ع)، مجمع هر دو خصلت جاهلی فوق‌الذکر است. اردوی جاهلان مقدّس مآبی است که در اثر غلبه هوا بر هدایت در اندیشه و عملشان، بینش و بصیرتشان از میان رفته و فرزند رسول خدا(ص) را به هرج و مرج طلبی و خروج بر امام عادل متّهم می‌کنند.

در اینجا قبل از آنکه خطاب من با عموم مؤمنان باشد، خصوص وعّاظ و گویندگانی است که در ایام تبلیغ می‌خواهند ابعاد حادثه عاشورا را برای مردم بگشایند و متناسب با نیاز روز مؤمنان، توشه‌ای اخلاقی و اجتماعی برایشان به جای بگذارند. محدثان، وعّاظ و گویندگان که نوعاً از میان طلاب و پژوهشگران علوم دینی هستند باید عنایت داشته باشند که هم لباس فقاهت به تن دارند و در عین حال به دلیل روند چند دهه اخیر، عامّه مردم ایشان را مرتبط با حاکمیت می‌دانند. لذاست که فعالیت تبلیغی و اصلاحی وعّاظ و خطیبان از هر دو جهت، مصداق فرمایش نبوی است که فرمود: دو دسته از پیروان من هستند که هر گاه اصلاح شوند، مردم هم اصلاح می‌گردند و اگر تباه شوند، مردم هم تباه می‌شوند و این دو دسته فقهاء و زمامدارانند.

توصیه اینجانب به این برادران این است که خطوط مشی ساده و در عین حال پرمغز دینی را برای مردم بازگو کنند و غل و زنجیرهای منیّت‌ها و برخی قدرت‌طلبی‌های سیاسی و باندی را از پای دین بگشایند. به مردم بگویند که حق، فراتر از قدرتهای مادّی و حکومتهاست و ملاک و میزان استواری حکومتها در راه حق، عمل به تکالیفشان در برابر خدا و خلق خداست، ولو آنکه حکومتی به نام دین برقرار شده باشد. این راهی است که حسین‌ابن‌علی(ع) هم در همین راه جان خویش فدا کرد و قیام کرد تا بگوید که قدرت در اندیشه دینی، نه مشروعیت می‌آورد، نه فضیلت و علمیت. امام حسین‌ابن‌علی(ع) حتی به این مغالطه رایج تن نداد که به بهانه ایجاد آرامشی برای اطرافیان یا حتّی جامعه مسلمین با ظالمان و اهل جور مصالحه کند یا از برخی انحرافات آنها چشم‌بپوشد؛ انحرافاتی که می‌رفت تا دین خدا را با انواع خرافه‌ها و دسیسه‌ها و قدرت‌طلبی‌ها ضایع سازد و از روش و منش نبوی و علوی در حکومت‌داری و عدالت پیشگی هیچ چیز باقی نگذارد.

در تحلیل وقایع و دلایل قیام حسینی به بیراهه نرویم. هیچ کلامی گویاتر از سخن خود امام شهیدمان نیست که دلیل قیام و به بیان خودشان، دلیل «خروج» خود را اصلاح در سیره رایج زمان و امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده است؛ امر به معروف و نهی از منکر به همان معنایی و البته در همان حدود و ثغوری که می‌شناسیم و فقهای عظام ذکر کرده‌اند.

این موضوع کاملاً روشن است که عمل به فریضه امر به معروف و نهی از منکر امام(ع)، نه در قبال کفار و نه در قبال پیروان دیگر ادیان آسمانی که در برابر حکومتی به ظاهر مسلمان انجام گرفته که حتی بر جایگاه پیامبر(ص) تکیه زده بود. حکومتی به ظاهر متشرّع و در واقع جائر، که کرسی مدیریت جامعه مسلمین را غصب کرده بود. در حقیقت خروج امام حسین‌ابن‌علی(ع)، خروج بر حکومت جائری بود که سیره‌اش دوری از تزکیه نفس و راهش، منتهی به شرک بود ، چراکه حکومت خودکامه، سرآغاز شرک خواهد بود.

ضرورت زمانه ما این است که طلاب فاضل و مبلّغان ارجمندی که به شهرها و روستاهای این کشور می‌روند، نفس پرسشهای مردم به خصوص جوانان درباره سیره اجتماعی و سیاسی ائمه معصومین را گرامی بدارند و بی هیچ کدورت و تنگی نظر به آنها پاسخ دهند و از توجیه و ترمیم غیرعقلانی و غیرعقلائی حرکت اصلاحی امام حسین(ع) که موجب مشوّش شدن چهره دین می‌گردد، احتراز کنند. حرکت اصلاحی امام حسین(ع) حرکتی عمیق با ابعاد متنوّع سیاسی و اجتماعی است و چراغ هدایت و کشتی نجات جوامع به خصوص در زمان ماست که به انواع دردهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی مبتلا هستند.

تکلیف اکید ما این است که مطابق دستور رسول خدا(ص)، اسوه و الگوی عملی، فکری و عقیدتی خود را حضرات معصومین بالاخص حسین بن علی(ع) قرار دهیم و آنگونه که آن حضرت اسلام را معرفی فرموده، ما نیز به همان گونه معرفی نمائیم و با تکیه بر نصوص و متون صحیح و اصیل، اسلام حقیقی را به مردم معرفی نموده و مرز میان اسلام متخذ از متون و نصوص را با اسلام همراه با پیرایه های ناشی از عمل اقتدارگرایان، مشخص سازیم و بطور خاص، اسلام متنی را به عامه معرفی نموده و به مردم اعلام کنیم که میان آنچه در اصل دین وجود دارد با آنچه برخی مدعیان می گویند، تفاوت وجود دارد.

امید است که فضای معنوی ایجاد شده در ایام محرّم و صفر را قدر بدانیم و آن را وسیله‌ای برای تزکیه به خصوص در ابعاد فکری، اجتماعی و سیاسی قرار دهیم. شایسته تذکّر چند باره است که خطیبان و گویندگانی که قرار است در این ماه‌ها به تشریح فضیلتهای حسینی(ع) و رذیلتهای قوم مقابل امام بپردازند، خود بیش از شنوندگان و پیش از آنان نیازمند تزکیه و آراسته شدن به فضیلتهای اخلاقی و اجتماعی‌اند.

"لَقَد کانَ فِی قَصَصِهِم عِبرَةٌ لِاولِی الاَلباب" (سوره مبارکه یوسف آیه ۱۱۱)

اسدالله بیات زنجانی

قم المقدسة

۲۸ ذی الحجة ۱۴۳۱


 


مجمع روحانیون مبارز یکشنبه شب به ریاست سیدمحمد خاتمی تشکیل جلسه داد و ضمن تصمیم به صدور بیانیه‌ای به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم و نیز محکوم کردن ترور دو استاد دانشگاه، به سالگرد صدور فرمان هشت ماده ای امام خمینی (س) که "از افتخارات درخشان دوران مدیریت بی‌بدیل حضرت امام است"، اشاره کرد و خواستار توجه مسئولان قضایی، امنیتی، انتظامی و اجرایی به مفاد آن شد.

به گزارش کلمه، فرمان هشت ماده‌ای امام (ره) که در ادامه این خبر، متن کامل آن خواهد آمد، بنا به نظر اعضای مجمع روحانیون مبارز، "تضمین کننده حقوق اساسی و شرعی ملت برای همیشه است."

در جلسه شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز که یکشنبه شب مورخ ۸۹/۹/۱۴ به ریاست حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی تشکیل شد، ضمن بحث و بررسی و تحلیل شرایط سیاسی داخلی و بین المللی، مسائل زیر مورد تأکید و اقدام قرار گرفت:

۱- به مناسبت فرارسیدن ماه محرم و ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بیانیه ای جامع و تحلیلی صادر گردید.

۲- این مجمع، ترور دو دانشمند و استاد برجسته دانشگاه را که منجر به شهادت دکتر مجید شهریاری گردید، به شدت محکوم و آن را اقدام جنایتکارانه و رذیلانه از سوی صهیونیست ها و دشمنان پیشرفت و ترقی ملت ایران و ایادی مزدور و منافق آنان دانست و ضمن تسلیت به خانواده شهید بزرگوار دکتر شهریاری و آرزوی سلامتی برای دکتر عباسی و همسر بزرگوارشان، هوشیاری و اقدام شایسته در حفظ سرمایه های ملی کشور از سوی مسؤولان و دستگاه های ذی‌ربط را خواستار شد.

۳- با توجه به سالگرد صدور فرمان ۸ ماده ای حضرت امام خمینی که در شرایط خاص سال های نخستین بعد از پیروزی انقلاب صادر شد که از افتخارات درخشان دوران مدیریت بی‌بدیل حضرت امام است، توجه بیشتر اصحاب رسانه و به خصوص مسؤولان امر در دستگاه های قضایی، امنیتی، انتظامی و اجرایی به مفاد آن که تضمین کننده حقوق اساسی و شرعی ملت برای همیشه است را خواستار شد.

متن کامل فرمان هشت ماده ای مرحوم امام خمینی (ره) به تاریخ ‏۱۳۶۱/۹/۲۴

در تعقیب تذکر به لزوم اسلامی نمودن تمام ارگان‌های دولتی به‌ویژه دستگاه‌های قضائی و لزوم جانشین نمودن احکام اللّه در نظام جمهوری اسلامی به جای احکام طاغوتی رژیم جبار سابق لازم است تذکراتی به جمیع متصدیان امور داده شود. امید است ان‌شاءاللّه تعالی با تسریع در عمل، این تذکرات را مورد توجه قرار دهند.

۱ـ تهیه قوانین شرعیه و تصویب و ابلاغ آن‌ها با دقت لازم و سرعت انجام گیرد و قوانین مربوط به مسائل قضائی که مورد ابتلای عموم است و از اهمیت بیشتری برخوردار است در رأس سایر مصوبات قرار گیرد که کار قوه قضائیه به تأخیر یا تعطیل نکشد و حقوق مردم ضایع نشود و ابلاغ و اجرای آن نیز در رأس مسائل دیگر قرار گیرد.

۲ـ رسیدگی به صلاحیت قضات و دادستان‌ها و دادگاه‌ها با سرعت و دقت عمل شود تا امور شرعی و الهی شده و حقوق مردم ضایع نگردد و به همین نحو رسیدگی به صلاحیت سایر کارمندان و متصدیان امور، با بی‌طرفی کامل بدون مسامحه و بدون اشکال‌تراشی‌های جاهلانه که گاهی از تندروها نقل می‌شود، صورت گیرد تا در حالی که اشخاص فاسد و مفسد تصفیه می‌شوند اشخاص مفید و مؤثر با اشکالات واهی کنار گذاشته نشوند و میزان، حال فعلی اشخاص است با غمض عین از بعض لغزش‌هائی که در رژیم سابق داشته‌اند مگر آن که با قرائن صحیح معلوم شود که فعلاً نیز کارشکن و مفسدند.

۳ـ آقایان قضات واجد شرایط اسلامی، چه در دادگستری و چه در دادگاه‌های انقلاب باید با استقلال و قدرت بدون ملاحظه از مقامی احکام اسلام را صادر کنند و در سراسر کشور بدون مسامحه و تعویق به کار پراهمیت خود ادامه دهند و مأمورین ابلاغ و اجرا و دیگر مربوطین به این امر باید از احکام آنان تبعیت نمایند تا ملت از صحت قضا و ابلاغ و اجرا و احضار احساس آرامش قضائی نمایند و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامی جان و مال و حیثیت آنان در امان است. و عمل به عدل اسلامی مخصوص به قوه قضائیه و متعلقات آن نیست، که در سایر ارگان‌های نظام جمهوری اسلامی از مجلس و دولت و متعلقات آن و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته‌ها و بسیج و دیگر متصدیان امور نیز به طور جدی مطرح است و احدی حق ندارد با مردم رفتار غیراسلامی داشته باشد.

۴ـ هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد، توقیف کند یا احضار نماید، هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعی است.

۵ـ هیچ کس حق ندارد در مال ِکسی چه منقول و چه غیرمنقول و در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسی دقیق ثبوت حکم از نظر شرعی.

۶ـ هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آن‌ها وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند. تمام این‌ها جرم و گناه است و بعضی از آن‌ها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آن‌ها موجب حد شرعی می‌باشد.

۷ـ آن چه ذکر شد و ممنوع اعلام شد، در غیر مواردی است که در رابطه با توطئه‌ها و گروهک‌های مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است که در خانه‌های امن و تیمی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و ترور شخصیت‌های مجاهد و مردم بی‌گناه کوچه و بازار و برای نقشه‌های خراب‌کاری و افساد فی الارض اجتماع می‌کنند و محارب خدا و رسول می‌باشند، که با آنان در هر نقطه که باشند و هم‌چنین در جمیع ارگان‌های دولتی و دستگاه‌های قضائی و دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل ولی با احتیاط کامل باید عمل شود، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستان‌ها و دادگاه‌ها، چرا که تعدی از حدود شرعیه حتی نسبت به آنان نیز جایز نیست، چنان چه مسامحه و سهل‌انگاری نیز نباید شود. و در عین حال مأمورین باید خارج از حدود مأموریت که آن هم منحصر است به محدوده سرکوبی آنان حسب ضوابط مقرره و جهات شرعیه، عملی انجام ندهند. و مؤکداً تذکر داده می‌شود که اگر برای کشف خانه‌های تیمی و مراکز جاسوسی و افساد علیه نظام جمهوری اسلامی از روی خطا و اشتباه به منزل شخصی یا محل کار کسی وارد شدند و در آن جا با آلت لهو یا آلات قمار و فحشا و سایر جهات انحرافی مثل موادمخدره برخورد کردند حق ندارند آن را پیش دیگران افشا کنند، چرا که اشاعه فحشا از بزرگ‌ترین گناهان کبیره است و هیچ‌کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدی از ضوابط شرعیه نماید. فقط باید به وظیفه نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم صاحبان خانه و ساکنان آن را ندارند و تعدی از حدود الهی ظلم است و موجب تعزیر و گاهی تقاص می‌باشد. و اما کسانی که معلوم شود شغل آنان جمع موادمخدره و پخش بین مردم است، در حکم مفسد فی الارض و مصداق ساعی در ارض برای فساد و هلاک حرث و نسل است و باید علاوه بر ضبط آن چه از این قبیل موجود است آنان را به مقامات قضائی معرفی کنند. و هم چنین هیچ‌یک از قضات حق ندارند ابتدائاً حکمی صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محل‌های کار افراد وارد شوند که نه خانه امن و تیمی است و نه محل توطئه‌های دیگر علیه نظام جمهوری اسلامی، که صادرکننده و اجراکننده چنین حکمی مورد تعقیب قانونی و شرعی است.

۸ـ جناب حجت الاسلام آقای موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور و جناب آقای نخست‌وزیر موظفند شرعاً از امور مذکوره با سرعت و قاطعیت جلوگیری نمایند و لازم است در سراسر کشور، در مراکز استانداری‌ها و فرمانداری‌ها و بخشداری‌ها هیأت‌هایی را که مورد اعتماد و وثوق می‌باشند انتخاب نمایند و به ملت ابلاغ شود که شکایات خود را در مورد تجاوز و تعدی مأمورین اجرا، چه نسبت به حقوق و اموال آنان سر می‌زند بدین هیأت‌ها ارجاع نمایند و هیأت‌های مذکور نتیجه را به آقایان تسلیم و آنان با ارجاع شکایات به مقامات مسئول و پیگیری آن متجاوزین را موافق با حدود و تعزیرات شرعی مجازات کنند.

باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهوری اسلامی با تأیید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم الاوصیا و بقیة اللّه ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ و پشتیبانی بی‌نظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت، قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن خدای نخواسته به کسی ظلم شود و کارهای خلاف مقررات الهی و اخلاق کریم اسلامی از اشخاص بی‌توجه به معنویات صادر شود. باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند و قوه قضائیه را در دادخواهی‌ها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته‌ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند. و این امور بر عهده همگان است و کاربستن آن موجب رضای خداوند و سعادت دنیا و آخرت می‌باشد و تخلف از آن موجب غضب خداوند قهّار و عذاب آخرت و تعقیب و جزای دنیوی است.

از خداوند کریم خواهانم که همه ما را از لغزش‌ها و خطاها حفظ فرماید و جمهوری اسلامی را تأیید فرموده و آن را به حکومت عالمی قائم آل محمد(ص) متصل فرماید

"انه قریب مجیب"

والسلام علی عباداللّه الصالحین

روح اللّه الموسی الخمینی


 


سردار حجازی می گوید: در فتنه سال گذشته، دشمن این طور القا می‌کرد که سپاه به‌طور غیرمستقیم درصدد حمایت از یکی از کاندیداهاست، به دلیل اینکه در دوره مسئولیت این شخصیت، دست سپاه بیش از پیش در عرصه سیاست و اقتصاد باز شد و لذا دخالت پررنگ و مستمر سپاه در انتخابات به خاطر منافع مالی و اقتصادی خود این نهاد است، چون اگر دولتی مثل دولت خاتمی روی کار بیاید، حیطه قدرت و دخالت سپاه مجدداً محدود خواهد شد و اینها جنگ بر سر منافع سیاسی و اقتصادی سپاه است.

رئیس سابق سازمان بسیج مستضعفین با اذعان به حضور سپاه درعرصه‌های سیاسی - اقتصادی و سمت‌های حکومتی به تشریح نقش سپاه در مسائل مختلف کشور پرداخت.


سرار سیدمحمد حجازی، در گفتگو با روزنامه جوان مدعی شد: ایفای نقش مقتدرانه سپاه در فتنه سال گذشته، با ذهنیت‌سازی‌هایی از سوی ضد انقلاب همراه بود. اگر خدای نکرده سپاه در مواجهه با این فتنه موفق نمی‌شد، آنها این‌گونه القا می‌کردند که سپاه ناتوان است. وقتی هم که وظیفه ذاتی‌اش را انجام داد و توانایی خود را به اثبات رساند، به دستاویز دیگری متشبث شدند.

وی افزود: آنها درصددند این گونه به مردم القا کنند که در این کشور، همه چیز دست سپاه است و نظامیان بر همه مقدرات مردم مسلط شده‌اند تا به این‌ترتیب تمام مشکلات و ناکامی‌های درون کشور را به سپاه منتسب کنند.

رئیس سابق سازمان بسیج مستضعفین در ادعایی دیگر مطرح کرد: اینکه دشمن روی سپاه حساس است و همیشه یکی از جاهایی که مورد هجمه آنان واقع می‌شود، سپاه است، به دلیل تأثیر و نقش این نهاد در پیشگیری از توطئه‌های دشمن است. آنها هرگاه جلو آمدند و خواستند طرحی را اجرا کنند، به سد پولادین سپاه برخوردند، بنابراین از سپاه عصبانی هستند و این جوسازی‌هایی هم که می‌کنند، قابل درک است.‌

سردار حجازی ادامه داد: سپاه پاسداران با وظایف قانونی و مقدوراتی که در اختیار دارد، نمی‌تواند در همه امور دخالت داشته باشد، ولی در حدودی که بحث دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن است، به‌طور طبیعی حضور و دخالت دارد و به وظایفش عمل می‌کند.

وی اذعان کرد: یکی از مواردی که روی آن زیاد جولان می‌دهند،‌ حضور نیروهای سپاهی در دستگاه‌های مختلف است. دلیل این مسئله این است که در ابتدای انقلاب و دوران جنگ،‌ بسیاری از نیروهای توانمند کشور به دلیل اینکه مهمترین موضوع، جنگ و دفاع از کشور بود، وارد سپاه شدند. وقتی جنگ تمام شد، این نیروها به سایر بخش‌ها رفتند و مشغول خدمت شدند. این به معنای دخالت سپاه در بخش‌های دیگر نیست، بلکه اینها نیروهایی هستند که مدتی در سپاه بوده‌اند و بعد در جاهای دیگر مشغول خدمت شده‌اند.

رئیس سابق سازمان بسیج مستضعفین همچنین مدعی شد: درباره نقش اقتصادی یا سیاسی سپاه، بزرگنمایی‌ می‌شود. اینها از عصبانیت دشمنان نشأت می‌گیرد. به هرحال قانون سپاه و مقرراتی که شورای امنیت ملی و فرمانده معظم کل قوا تصویب می‌کنند، مبنای اقدامات سپاه و همه آنها قابل بازخوانی و بررسی قانونی است.

وی افزود: در فتنه سال گذشته، دشمن این طور القا می‌کرد که سپاه به‌طور غیرمستقیم درصدد حمایت از یکی از کاندیداهاست، به دلیل اینکه در دوره مسئولیت این شخصیت، دست سپاه بیش از پیش در عرصه سیاست و اقتصاد باز شد و لذا دخالت پررنگ و مستمر سپاه در انتخابات به خاطر منافع مالی و اقتصادی خود این نهاد است، چون اگر دولتی مثل دولت خاتمی روی کار بیاید، حیطه قدرت و دخالت سپاه مجدداً محدود خواهد شد و اینها جنگ بر سر منافع سیاسی و اقتصادی سپاه است.

سردار حجازی بدون این که منکر نقش سپاه در برنامه‌های اقتصادی شود، اظهار داشت: اگر سپاه اجرای بخشی از پروژه‌های مهم اقتصادی را هم پذیرفته باشد، خلاف قانون نیست، چون برحسب قانون می‌تواند در بازسازی کشور هم مشارکت داشته باشد، اما سؤال اینجاست که مگر عملاً چقدر از این پروژه‌ها و تعهدات به عهده سپاه است که زمینه‌ساز این ذهنیت‌ها شده است؟

وی ادعا کرد: اگر بخواهیم نسبت بگیریم، شاید سهم سپاه در جمیع فعالیت‌های اقتصادی دولت،‌ دو سه درصد بیشتر نشود. هر کس به دفترچه بودجه سالانه مراجعه کند و‌ بخش درآمد و هزینه را مطالعه کند، در آنجا کاملاً مشخص است که اجرای چه پروژه‌هایی و تا چه میزان به عهده سپاه است و چه مقدار را باید به خزانه بریزد یا دریافت کند. طبقه‌بندی هم ندارد و هر کسی که مراجعه کند می‌تواند قانون بودجه را مطالعه کند.

وی با بیان این که "سپاه منفعت سازمانی هم از این حرکت‌ها نمی‌برد" اظهار داشت: در حقیقت وقتی سپاه پروژه‌ای را اجرا می‌کند، پولی را که از دولت می‌گیرد، صرف آن پروژه می‌کند. ممکن است چند درصد سودی هم در اینجا داشته باشد که معمولاً به دلیل تأخیر در اجرای پروژه‌ها و انتظارات دولت از سپاه برای ارزان‌تر تمام کردن پروژه‌ها،‌ سودی که به سپاه می‌دهد حتی از بخش خصوصی هم کمتر است.

رئیس سابق سازمان بسیج مستضعفین گفت: در بعد سیاسی، عناصر سپاهی در تمام دولت‌‌ها، اعم از دولت سازندگی و اصلاحات در مصادر امور از جمله وزارت، مدیرکلی، معاونت وزیر ‌بوده‌اند. این به معنای حضور سپاه در اداره کشور نیست، بلکه این افراد قبلاً سپاهی بوده‌اند و اکنون هیچ ارتباط ارگانیک و سازمان‌یافته‌ای با سپاه ندارند. آنها به دلیل توانمندی‌هایشان در ساز و کار دولتی و زیر نظر دولت‌ها انجام وظیفه می‌کنند و هویت سپاهی ندارند. ضمن اینکه حضور نیروهای سپاهی در بخش‌های مختلف دولت، در این دولت بیش از دولت‌های گذشته نیست.

وی با بیان تفسیری جدید از گفته آیت‌الله خمینی مبنی بر "عدم دخالت سپاه در قضایای سیاسی" اظهار داشت: به نظر ما بعضی‌ها فرمایش امام و رهبر انقلاب را که نیروهای مسلح و بخصوص سپاه نباید در قضایای سیاسی دخالت کنند، به خوبی در‌نیافته‌اند. امام خمینی و آقا روی این نکته تأکید فرموده‌اند که شأن سپاه و نیروهای مسلح نیست که در جناح‌بندی‌های سیاسی دخالت کنند، اما نفرمودند سپاهی‌ها سیاست را نفهمند و ندانند و حتی ملاحظات سیاسی را در اقداماتشان دخالت ندهند. تعبیری که امام خمینی داشتند این است که سیاست ما عین دیانت ماست. اگر ما آمده‌ایم و از اصل نظام جمهوری اسلامی دفاع می‌کنیم، در روز قدس می‌آییم و بر ضد رژیم صهیونیستی شعار می‌دهیم و در روز 22 بهمن حضور پیدا می‌کنیم، این یک حرکت سیاسی است، لیکن دخالت در جناح‌بندی‌های سیاسی نیست.

حجازی ادامه داد: آنچه که تصریح امام است، نهی از ورود به جناح‌بندی‌هاست و اینکه نظامی‌ها نباید به نفع جناحی علیه جناح دیگری وارد میدان شوند، اما اگر آمدند و از اصول انقلاب و سیاست‌های مبنایی و اصولی نظام دفاع کردند، ورود به جناح‌بندی‌ها و نقض فرمایش امام و حضرت آقا نیست،‌ بلکه بر عکس، این عین وظیفه همه دستگاه‌ها، از جمله نیروهای مسلح است که از سیاست‌های اصولی نظام دفاع کنند و در این عرصه حضور داشته باشند.

رئیس سابق سازمان بسیج مستضعفین همچنین مدعی شد: اینکه نصف یا بیش از نصف سهام مخابرات را سپاه خریده است، اساساً حرف غلطی است و مبنای درستی ندارد. برای این کار کنسرسیومی وجود دارد که از تشکل‌های مختلفی تشکیل شده است. یکی از اجزای آن کنسرسیوم، بنیاد تعاون سپاه است که متعلق به بخش دولتی سپاه نیست، بلکه جایی است که برای ارائه خدمات به اعضا و کارکنان سپاه، فعالیت‌های اقتصادی می‌کند و یک نهاد دولتی یا نظامی نیست، مثل سازمان‌های بازنشستگی. سازمان تأمین اجتماعی در بسیاری از جاها صاحب سهم است، لیکن سازمان تأمین اجتماعی به معنای دولت نیست، بلکه در حقیقت سازمان بازنشستگی است که منابع مالی را از آنها جمع‌آوری و در یک کار اقتصادی وارد می‌کند. بنیاد تعاون سپاه هم در واقع جایی است که پاسداران سپرده‌های خود را در اختیار آن قرار می‌دهند تا بنیاد تعاون سپاه به نیابت از آنها در بخش‌های اقتصادی سرمایه‌گذاری کند. این تعاونی هم بخش محدودی از آن کنسرسیومی است که آمده و این خرید را انجام داده است. همان موقع هم مسئولان کنسرسیوم آمدند و توضیح دادند که ما از جاهای مختلف هستیم و مجموعه این گروه رفته و این خرید را انجام داده، بنابراین اصل خبر صحت ندارد و آن بخشی هم که صحت دارد، مربوط به بنیاد تعاون سپاه است که یک تشکیلات غیرنظامی است.


 


محمد سلامتی خاطرنشان کرد: برای ایجاد تکثر در دانشگاه‌ها، ضرورتی ندارد که کسی بخواهد خط دهی کند ولی در عین حال، تشویق به این امر، کار را سرعت می‌بخشد.

به گزارش ایسنا، دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با تاکید بر این‌که «همه گروه‌ها و احزاب باید مساله وجود تکثر را تشویق کنند» اظهار کرد: دانشجویان مختلف با طرز تفکرهای گوناگون باید هم برای فعالیت خود مجوز داشته باشند و هم تشویق شوند تا تحرک کافی از خود نشان دهند؛ چراکه این به نفع کل کشور است، آزادی افکار و اندیشه و وجود تحرک در دانشگاه موجب تحرک در کل جامعه می‌شود و در نتیجه باید این مساله را هرچه بیشتر تشویق کرد.

وی یکی از مهمترین مطالبات دانشجویی را «مطالبه آزادی» عنوان و اظهار کرد: جریان دانشجویی در یک سطح روشنفکری قرار دارد و عمده‌ترین مطالبات آن، آزادی از قبیل آزادی عقیده، آزادی بیان و‌ آزادی تشکل‌های صنفی و سیاسی است. بر همین اساس، برخی مطالبات دانشجویان در سطحی است که برای کل جامعه عمومیت ندارد؛ اگرچه ممکن است این مطالبات تعمیم پیدا کند ولی محدود است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: محور اصلی مطالبات دانشجویان، آزادی است و این مساله‌ای است که از سوی گروه‌های سیاسی که به توسعه سیاسی اعتقاد دارند مورد توجه قرار می‌گیرد، این مطالبات، از آن مطالباتی نیست که برخی جناح‌های دیگر، به آن توجه خاصی داشته باشند؛ چراکه یکی از محورهای اصلی مورد توجه اصلاح‌طلبان، آزادی‌هایی نظیر آزادی بیان، قلم، فعالیت‌های سیاسی است که کاملا با خواسته‌های دانشجویان منطبق است و در راستای مطالبات آن‌ها قرار می‌گیرد.

وی با بیان این‌که «یکی از اولویت‌های اصلا‌ح‌طلبان توجه به قشر دانشجو و روشنفکر است» ‌افزود: شرایطی که دانشجو و دانشگاه دارد، این طور اقتضاء می‌کند که دانشجو به دنبال این مطالبات باشد، نمی‌شود دانشجو را به طرق گوناگون مهار یا حتی او را محدود کرد. چه کسی بخواهد و چه کسی نخواهد، دانشجو به دنبال مطالبات خود هست و به همین علت تمام تلاش خود را می‌کند که هم در سطح دانشگاه این مطالبات را پیگیری کند و توسعه دهد و هم این‌که ارتباطاتی با خارج از دانشگاه برقرار کند تا بتواند تاثیرگذار باشد.

وی ادامه داد: ارتباط دانشجویان با خارج از دانشگاه‌، در قالب ارتباط با گروه‌ها و احزاب سیاسی است؛ بنابراین ملاحظه می‌کنیم در مقاطع مختلف در کشورهای مختلف از جمله ایران، دانشجویان همواره ارتباط ارگانیکی با احزاب و گروه‌های سیاسی داشتند و مطالبات خود را از این طریق پیگیری و تلاش کرده‌اند که احزاب و گروه‌ها نیز مطالبات آن‌ها را پیگیری کنند.

سلامتی ارتباط دانشجویان با احزاب را متضاد با استقلال دانشگاه و دانشجویان ندانست و ابراز عقیده کرد: برخی گروه‌ها و احزاب به دانشجو و دانشگاه به عنوان پایگاه نگاه می‌کنند و این امر، دور از انتظار نیست، بلکه یک واقعیت است. بسیاری از احزاب و گروه‌ها، اقشاری از جامعه را به عنوان پایگاه خود در نظر می‌گیرند و اساسا روابط و مناسبات اجتماعی چنین اقتضایی دارد ولی این مساله موجب نمی‌شود که استقلال این اقشار از بین برود.

دبیر کل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی معتقد است: اقشار مختلف به ویژه دانشجویان، هم می‌توانند استقلال داشته باشند و هم با بیرون از دانشگاه ارتباط برقرار کنند و این‌ها متضاد یکدیگر نیستند. برخی افراد با توجه به طرز تفکر محدودی که دارند، این ارتباط را به عنوان یک نقطه منفی تلقی می‌کنند و این طور تبلیغ می‌کنند تا دانشجویان از این کار بر حذر باشند. دانشجو باید آزاد باشد و بتواند با هر گروه و جناحی مراوده داشته باشد، تبادل نظر کند تا هم تاثیر مثبت بپذیرد و هم تاثیرگذار باشد.


 


معاون دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی تاكيد كرد: هیچ دولتی در ایران از حق هسته‌ای ملت عدول نخواهد کرد‏، ضمن اینکه ممکن است دولت‌های مختلف شیوه‌های متفاوتی در نحوه مذاکره و دیپلماسی داشته باشند.

به گزارش ايلنا ، حسين موسويان با انتشار مقاله‌اي در روزنامه فرانکفورتر آلگماینه آلمان به تحليل حقوق هسته‌اي ايران پرداخته و اشتباهات غرب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است . در عين حال چارچوبی را نيز برای حل مرضی الطرفین و مسالمت آمیز پرونده هسته‌ای ایران ارائه کرده است.

موسويان در اين نوشتار خاطرنشان كرده بدون توجه به اینکه چه کسی درایران در راس کار باشد، حقوق هسته‌ای ایران از جمله چرخه سوخت قابل مذاکره و معامله نخواهد بود . وي تاكيد دارد : هیچ دولتی در ایران از حق هسته‌ای ملت عدول نخواهد کرد ضمن اینکه ممکن است دولت‌های مختلف شیوه‌های متفاوتی در نحوه مذاکره و دیپلماسی داشته باشند.

عضو سابق تيم مذاكره‌كننده هسته‌اي ايران همچنين تاكيد كرد كه برای دستیابی به یک راه حل مسالمت آمیز و منصفانه باید نگرانی‌ها و خواسته‌های هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد.

موسويان در مقاله خود تصريح دارد : در حقیقت آمریکا در دهه 50 و 60 بنیان یک "ایران هسته ای" را پیشنهاد کرد.

آمریکا در این مقطع برنامه جامعی تحت عنوان "اتم برای صلح" به ایران پیشنهاد کرد که بر این اساس 23 نیروگاه هسته ای برای ایران پیشنهاد شده بود.

فورد رئیس جمهوری آمریکا در در سال 1976 دستور العملی را امضاء کرد به موجب آن ایران می‌بایست صاحب چرخه کامل هسته‌ای شود. سازمان سیا در سال 1974 به رئیس جمهور گزارش داد که اگر شاه زنده باشد، ایران تا نیمه دهه 1980 به بمب اتم دسترسی پیدا خواهد کرد. درعین حال رئیس‌جمهور آمریکا با وجود این گزارش دستور العمل جامعی برای توانمندی کاملی ایران در زمینه هسته‌ای در سال 1976 ابلاغ كرد.

معاون سابق دبير شوراي عالي امنيت ملي درادامه تاكيد مي‌كند : کشورهای اروپائی همچون آلمان، فرانسه و انگلیس قراردادهای گسترده‌ای برای همکاری‌های هسته‌ای با ایران امضاء کردند. آلمان در سال 1975 قرارداد نیروگاه بوشهر را به امضا رساند و فرانسه قرارداد مشارکت برای غنی سازی با ایران را امضاء کرد. ایران میلیاردها دلار برای این قراردادها به اروپا پرداخت کرد.

موسويان ادامه مي‌دهد : بعد از انقلاب اسلامی در سال 1979 کشورهای غربی از کلیه تعهدات قراردادی خود سرباز زدند. در حالی‌که ایران همچنان عضو معاهده NPT بود و براساس مقررات این معاهده بین‌المللی و بر اساس تعهدات قراردادی توسط کشورهای غربی موظف به ادامه همکاری و اتمام پروژه‌ها بودند. نقض یک طرفه تعهدات قرار‌دادی توسط کشورهای غربی، اولین اشتباه استراتژیک غرب در مسئله هسته‌ای بود. لذا ایران ناچار شد خودکفایی در تکنولوژی هسته‌ای را در دستور کار قرار دهد.

وي ادامه داد : صدام حسین در سال 1980 به ایران تجاوز كرد و با کمال تعجب جهان غرب از متجاوز حمایت کرد. صدام از موشک و سلاح‌های شیمیایی علیه شهروندان بیگناه ایران استفاده کرد و متاسفانه کشورهای غربی او را در تکنولوژی سلاح شیمیایی و موشکی مورد حمایت قرار دادند و در مقابل استفاده از سلاح شیمیایی علیه ایران نیز سکوت رضایت‌مندانه داشتند. حمایت غرب از یک دیکتاتور متجاوز و کمک پنهان غرب در زمینه سلاح‌های شیمیایی و موشکی جهت گسترش تجاوز به ایران دومین اشتباه استراتژیک غرب بود.

عضو سابق تيم مذاكره كننده هسته‌اي ايران ادامه مي‌دهد ؛ بعد از پایان جنگ و در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، آمریکا و سایر کشورهای غربی از ایران برای آزادی گروگان‌های غربی کمک خواستند. آمریکا پیشنهاد "حسن نیت در مقابل حسن نیت" را داد. ایران در تلاش انسان دوستانه به آزادی کلیه گروگان‌های غربی کمک کرد. ولي آمریکا حسن نیت متقابل نشان نداد و مدتی بعد حتی خصومت علیه ایران را تشدید کرد. این فرصتی برای کاهش تشنج در رابطه ایران و غرب بود اما عدم واکنش مناسب جهان غرب به تلاش انسان دوستانه ایران و تشدید خصومت‌ها و تحریم سومین اشتباه استراتژیک غرب بود.

وي ادامه داد : درنیمه دهه 1990 آقای کهل صدر اعظم آلمان نامه‌ای برای آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت ایران نوشت و از طرف اروپائی‌ها تقاضا کرد ایران کنوانسیون شیمیایی را تصویب کند تا راه برای صادرات تکنولوژی پیشرفته شیمیایی از سوی اروپا به ایران باز شود. ایران البته به دلیل مخالفت اساسی با سلاح‌های کشتار جمعی، کنوانسیون را تصویب کرد. ولي اروپا تغییری در رفتار خود در زمینه تسهیل صادرات تکنولوژی پیشرفته شیمیایی به ایران نشان نداد که آن‌هم چهارمین اشتباه غرب بود.

وي در بيان تحليل خود از درس‌هاي ايران از اين روند تصريح كرد : اول اينكه از دیدگاه کشورهای غربی، ایران باید همیشه به کنوانسیون‌های سلاح‌های کشتار جمعی پایبند باشد. اما از حقوق مصروح و مشروع پیش بینی شده در این کنوانسیون‌ها، در زمینه بهره‌مندی از تکنولوژی صلح آمیز هسته‌ای، شیمیایی و بیولوژیک باید محروم باشد.

وي همچنين ادامه داد : جهان غرب به تعهدات قراردادی جهت تکمیل پروژه‌های نا‌تمام با ایران عمل نخواهد کرد.

موسويان در بيان تحليل سوم خود مي‌افزايد : درصورت لزوم، غرب ازاستفاده از سلاح کشتار جمعی علیه ایران، حمایت خواهد کرد.

وي در عين حال تصريح كرد :‌ برای حفظ میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری نیمه‌تمام و نیز جهت بهره‌مندی از حقوق‌مشروع در بهره‌مندی از تکنولوژی صلح‌آمیز و نیز به منظور ایجاد "بازدارندگی"؛ خودکفائی مهمترین مسیر برای ملت ایران خواهد بود.

وي ادامه مي‌دهد : استراتژی غرب بر مبنای ایرانی ضعیف و آسیب پذیر استوار است و لذا از هر اقدامی برای ممانعت از خودکفائی ایران استفاده خواهد کرد

موسويان تصريح در بخشي ديگر از اين مقاله تصريح مي‌كند: قبل از آغاز مذاکرات هسته‌ای، غرب مسئله "توقف برنامه‌های هسته‌ای" ایران را مطرح کرد که مغایر با معاهده NPT بود. با مقاومت ایران، نهایتا غرب تعلیق موقت آنهم صرفا" جهت اعتماد سازی را پذیرفت. اما علیرغم حسن نیت ایران در اجرا موقت پروتکل الحاقی، بازرسی‌های آژانس و تعلیق موقت، اتحادیه اروپا به دو دلیل قادر به نهایی کردن یک راه حل مسالمت‌آمیز نبود. اول اینکه قادر به اعلام صریح و علنی پذیرش حق ایران در مورد چرخه سوخت ایران نبودند و این مهمترین مشکلی است که هنوز هم بر سر راه مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای 1+5 وجود دارد. مشكل دوم آنكه آمریکا حاضر به همراهی اروپا در مذاکرات هسته‌ای با ایران نبود و در جبهه مخالف ایستاده بود.

معاون سابق دبير شوراي امنيت ملي با بيان اينكه « در بهار 2005 ( 1383) به کشورهای اروپائی بسته زیر را پیشنهاد دادم » ، چنين افزود :‌ در بسته پيشنهادي ام اين موارد مطرح شده بود :
الف - پروژه UCF اصفهان مجددا فعال و محصولات آن در مقابل دریافت کیک زرد معادل، صادر شود.

ب - غنی سازی در نطنز درقالب یک پایلوت فعال شود.

ج - مذاکرات برای حداکثر یکسال جهت حصول توافقات نهایی در زمینه " تضمین‌های عینی" درمورد اطمینان از عدم انحراف چرخه سوخت ایران به سمت سلاح و "تضمین‌های محکم" جهت روابط جامع ایران و اروپا ادامه یابد.

وي ادامه داد : آلمان و فرانسه چراغ سبز نشان دادند اما انگلیس مایل به مذاکره بعد از انتخابات ریاست جمهوری بود. من صریح و صادقانه به هر سه کشور اروپائی گفتم که بدون توجه به اینکه چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری رای بیاورد، ایران تحت هیچ شرایطی از حق مشروع و قانونی خود در مورد غنی سازی نخواهد گذشت. اروپائی‌ها با تعلل این فرصت را نیزاز دست دادند و مرتکب یک اشتباه استراتژیک دیگر شدند.

موسويان در بيان تحليل هاي خود از سناریوهایی که امروزه درسطح رسانه‌های گروهی جهان و مراکز سیاسی برای حل مسئله هسته‌ای ایران مطرح است، گفت :‌ حمله نظامی ، تحریم ، کنار آمدن با بمب هسته‌ای ایران و مذاکره و تعامل اما بدون یک بسته قابل مذاکره از جمله اين موارد مي‌باشد.

وي در عين حال معتقد است : لیکن هر چهار سناریوی مذکور غیر واقع بینانه است. در صورت هر‌گونه حمله نظامی به ایران منافع آمریکا و اسرائیل در سراسر جهان مورد تهدید قرار خواهد گرفت، معمای آمریکا در عراق و افغانستان با ابعاد بسیار وسیعتر تکرار خواهد شد و قیمت نفت به بشکه‌ای 200 تا 300 دلار خواهد رسید، امیدها برای بهبود روابط ایران و آمریکا بطور کاملی منتفی خواهد شد، خشم جهان اسلام و مسلمانان علیه آمریکا برانگیخته خواهد شد .

عضو سابق تيم مذاكره كننده هسته‌اي تصريح كرد : اما تحریم‌ها نیز راه‌حل مناسبی نیست. زیرا تجربه نشان داده که تحریم‌ها موجب تغییر سیاست نشده است. مسلما تحریم‌های اقتصادی علیه ایران نیز موجب تغییر سیاست هسته‌ای ایران نخواهد شد. سناریوی کنار آمدن با بمب هسته‌ای ایران هم بی اساس است. زیرا فتوای مقام رهبری و سایر مراجع شیعه مبتنی بر حرمت تولید و استفاده از سلاح‌های هسته‌ای و کشتار جمعهی قبل از بروز بحران هسته‌ای وجود داشته و همچنان پابرجاست.

وي ادامه داد : نهایتا سیاست‌های اوباما برای تعامل و مذاکره با ایران مطرح است که این سیاست درصورتیکه یک استراتژی معقول ویک چهارچوب منطقی و مرضی‌الطرفین، در دستور کار مذاکرات باشد موفق خواهد بود و لاغیر.

موسويان در ادامه مي افزايد : علت شکست مذاکرات هسته‌ای در سال‌های گذشته نیز خلاء یک چهارچوب و بسته معقول مرضی‌الطرفین بوده است. اما چارچوب ذیل می‌تواند مبنای استراتژی "دیپلماسی همراه با یک چارچوب قابل مذاکره" باشد. در هر استراتژی باید خط قرمز‌های دو طرف مد نظر باشد. خط قرمز ایران بهره‌مندی از حقوق هسته‌ای در زمینه تکنولوژی صلح آمیز هسته‌ای شامل چرخه سوخت است.فراموش نشود که مجال شورای اسلامی ایران در مصوبه خود اجرای پروتکل الحاقی را مشروط به برسمیت شناختن حق مشروع ایران در مورد چرخه سوخت نمود.متقابلا خط قرمز آمریکا و غرب نیز عدم انحراف برنامه هسته‌ای ایران به سمت ساخت بمب هسته‌ای است.

وي ادامه مي‌دهد : براساس تجربیاتی که در مذاکرات هسته‌ای داشته‌ام، چارچوب ذیل می‌تواند یک راه حل آبرومندانه برای هر دو طرف باشد. این چارچوب می‌تواند نجات بخش دور جدید مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای 1+5 باشد و بن‌بست مذاکرات را بشکند.

موسويان اين‌گونه پيشنهاد مي كند كه :‌ ایران در مورد "تضمین‌های عینی" جهت عدم انحراف برنامه هسته‌ای به سمت ساخت سلاح متعهد شود. البته این تضمین صرفا باید در چارچوب مقررات و کنوانسیون‌های موجود هسته‌ای باشد . در عين حال ایران فقط در قالب مقررات و کنوانسیون‌های موجود ونه فراترازآن حداکثر همکاری و شفافیت را به خرج دهد.

وي تصريح مي‌كند : متقابلا شورای امینت سازمان ملل در مورد "تضمین‌های قوي" در زمینه برسمیت شناختن حقوق کامل هسته‌ای ایران شامل چرخه سوخت ونیز لغو کلیه تحریم‌های موجود بین‌المللي علیه ایران متعهد شود.


 


به گزارش پایگاه خبری سفیر، روز گذشته اشتهاردی در دفاعیه خود در دادگاهی که در پی شکایت مهدی هاشمی از او تشکیل شده بود، با نام بردن از مجتبی ناطق نوری مدعی ارتباط ویژه او با مهدی هاشمی شده بود.

به دنبال طرح این ادعا، مجتبی ناطق نوری صبح امروز با حضور در دادستانی تهران، از کاوه اشتهاردی به دلیل نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و تهمت و افترا شکایت کرد.


 


فرمانده کل ارتش با اشاره به رویدادهای سال گذشته گفت: وقتی در پادگان‌ها می‌رفتیم و می‌دیدیم که به عنوان مثال عکس سران فتنه در اتاق‌های برخی از سربازان است به آنها نمی‌گفتیم که آن عکس را پاره کنند، بلکه به مسئول عقیدتی ـ سیاسی می‌گفتیم که سعی کنید از دل‌های آنها این موضوع را بیرون کنید تا خود عکس‌ها را پائین آورند.
به گزارش ایلنا امیر سرلشکر عطاالله صالحی پیش از ظهر امروز در نخستین گردهمایی مسوولین واحدهای امر به معروف و نهی از منکر ارتش جمهوری اسلامی ایران طی سخنانی با بیان اینکه دشمن آرام ننشسته و با تجربه بیشتر به میدان خواهد آمد ، بر لزوم ایستادگی در دین و اعتقادات و همچنین پیش‌سازی در این عرصه تاکید کرد وگفت: باید راه‌هایی را پیدا کنید که دشمن نسبت به ارتش طمع نکند زیرا دشمن همواره نسبت به ارتش طمع دارد و به اصطلاح یک حساب خودمانی در مورد ارتش دارد.
وی تاکید کرد: من در تمام جلسات این موضوع را گفته‌ام و در اینجا نیز تکرار می‌کنم هیچ کس نباید نگاه ملایمت آمیزی از ارتش در برابر فتنه احساس کند.
فرمانده کل ارتش در ادامه سخنرانی خود امر به معروف و نهی از منکر را از نظر نظامی، خط مقدم حق علیه باطل بر شمرد و خطاب به مسوولین واحدهای امربه معروف و نهی از منکر ارتش گفت: نباید روحانیون عقیدتی سیاسی ما همچون پزشک صبر کنند بیمار به نزد آنها برود بلکه باید مثل واکسیناسیون در دل جمعیت رفته با برنامه‌های دین شناسی، بصیرت افزایی و توحید نسبت به قوی کردن نیروی انسانی ارتش اقدام کنند.
صالحی در ادامه اظهارکرد: تزاحم حق و باطل خط مقدمی دارد که همان امر به معروف و نهی از منکر است.
وی با بیان اینکه امروز فضا بگونه‌ای است که به راحتی از امر به معروف و نهی از منکر صحبت می‌کنیم افزود: تفاوت رساله‌ای که در دهه ۴۰ از حضرت امام به طور مخفی به دستمان می‌رسید با رساله‌های دیگر در بخش امر به معروف و نهی از منکر بود آن‌زمان فضا به گونه‌ای بود که امر به معروف و نهی از منکر با خطر همراه بود.
فرمانده کل ارتش با بیان اینکه بصیرت امسال با بصیرت سال گذشته که دشمن شناسی صرف بود‏‏، متفاوت است بر ضرورت بیان و آموزش حق و ولایت تاکید کرد و گفت: من همواره با لباس غیر نظامی به نماز جمعه می‌روم و در میان مردم حاضر می‌شوم. در آن نماز جمعه حساس سال گذشته که از دل جمعیت شعارهای ضد نظام می‌دادند ؛ به ما توصیه می‌شد که نرویم، اما ما عبور کرده و خود را به قلب نماز جمعه رساندیم و صحنه‌هایی بود که همه آن را دیدند.
فرمانده کل ارتش گفت: وقتی در پادگان‌ها می‌رفتیم و می‌دیدیم که به عنوان مثال عکس سران فتنه در اتاق‌های برخی از سربازان است به آنها نمی‌گفتیم که آن عکس را پاره کنند، بلکه به مسئول عقیدتی ـ سیاسی می‌گفتیم که سعی کنید از دل‌های آنها این موضوع را بیرون کنید تا خود عکس‌ها را پائین آورند.
وی گفت: این شخصیت‌ها نیستند که حق را تعیین می‌کنند بلکه وقتی که حق شناخته شود، شخصیت‌ها نیز شناخته می‌شود.
صالحی گفت: لشکری که دشمن دل به او بسته است لشکر جهل، تردید و شک است و دشمن نیز در اصول‏ ایجاد شک می‌کند.
وی با تاکید بر نگاه تاریخی و عمیق شدن در مسئله فتنه گفت: دکترین فتنه در انگلستان بوده و پیوند شدیدی با صهیونیست دارد. دکترین فتنه مبتنی بر دین‌سازی است‏، زیرا آنها بعنوان مثال با شیعه و یا مسیحیت مبارزه نمی‌کنند بلکه اهداف خود را با دین‌سازی‌های جعلی دنبال می‌کنند. دین‌سازی مجاهدین خلق که به منافقین تبدیل شدند، بعث، وهابیت و بهائیت ریشه‌های فتنه‌ای دارد که مرکزیت آنها واحد بوده و در یک مکان هستند.
فرمانده کل ارتش خطاب به مسئولین واحدهای امر به معروف و نهی از منکر گفت: باید کاری کنیم که در جوانان ما نسبت به حقیقت تشکیک نشود.
کسی نیست دست رهبری را بگیرد و بگوید این آقاست
وی با تاکید بر پیروی از راه حق، خدا و ولایت گفت: آن زمان شخص حضرت پیامبر(ص) بودند که دست حضرت علی (ع) را گرفتند و بالا بردند اما امروز کسی را در جامعه نداریم تا دست این سید علی(مقام معظم رهبری) را بگیرد و بگوید این آقا ست.
صالحی با بیان اینکه این مطلب را به دلیل اینکه معظم‌له فرمانده کل قوا است نمی‌گویم‏، تاکید کرد: چه باشم و چه نباشم حضرت آقا مصداق ولایت فقیه و ولایت امر است.
وی با تاکید بر جلوگیری از عمل صوری به معارف اسلام، به ضرورت آموزش دین اشاره کرد و گفت: در آن نماز جمعه که فتنه‌گر عرصه را از ما می‌گرفت و یا زمانی که بر بالای پشت بام الله‌اکبر می‌گفتند دل فرزندان ما در خانه می‌لرزید و می‌گفتند مگر می‌شود الله‌اکبر گو را بازداشت کرد، این یعنی جنگ نرم دشمن که باید دلها را در برابر آن قوی کرد.
فرمانده کل ارتش در پایان ابراز امیدواری کرد که ارتش ولایی پشت سرمعظم رهبری و در راه اسلام حرکت کند.


 


سخنگوی شهرداری تهران گفت: اگر ۵۰ درصد از مطالبات شهرداری از دولت محقق شود نیز مشکلات حل می‌شود و اگر رئیس‌جمهور نگاهی به نامه‌های گذشته در این زمینه بیاندازد متوجه می‌شود که پیگیری‌ها در چه سطحی بوده است.

به گزارش ایلنا، هادی ایازی امروز در نشست خبری خود با حضور در جمع خبرنگاران با انتقاد از عدم تحقق وعده‌های دولت در زمینه حمل و نقل عمومی با طرح چند سوال از دولت تاکید کرد: وقتی مجلس از محل صندوق ذخیره ارزی برای توسعه ناوگان ریلی رقمی را تعیین می‌کند و حق برداشت از این حساب را برای مترو فراهم می‌کند چرا به این مصوبه عمل نمی‌شود؟

او افزود: چرا با وجود اینکه برای سال جاری ۶۰ میلیارد تومان یارانه بلیط مترو و اتوبوس تعیین می‌شود حتی یک ریال نیز پرداخت نمی‌شود؛ علی‌رغم آنکه ۴۵۰ میلیارد تومان بابت توسعه ناوگان ریلی اختصاص یافته چرا تاکنون تنها ۱۵۰ میلیارد تومان از این رقم پرداخت شده است.

توسعه مترو، دغدغه‌ مردم است

سخنگوی شهرداری تهران با اعلام اینکه با وجود کمبود اعتبارات مترو تهران توسعه پیدا کرده ادامه داد: خطوط مترو طی سال ۸۵ تنها ۸۳ کیلومتر بوده در حالی که امروز خطوط متروی تهران به ۱۲۵ کیلومتر رسیده است.

ایازی در پاسخ به سوالی درباره مصوبه مجلس برای برداشت مترو از حساب صندوق ذخیره ارزی و نگرانی از اجرای شدن طرح جامع ترافیک تهران، تصریح کرد: در ابتدای دولت نهم و تبصره ۱۳ و همچنین در حال حاضر در ستاد مدیریت سوخت تصمیم‌گیری‌های در زمینه اعتبارات مترو و اتوبوس شده است و رئیس‌جمهور نیز در زمان تصدی‌اش در شهرداری تهران دغدغه‌هایی در مورد حمل و نقل عمومی داشته است و حتی نامه‌هایی که در زمینه کمبود ناوگان حمل و نقل عمومی در آن زمان نوشته شده هنوز موجود است.

او ادامه داد: اگر ۵۰ درصد از مطالبات شهرداری از دولت محقق شود نیز مشکلات حل می‌شود و اگر رئیس‌جمهور نگاهی به نامه‌های گذشته در این زمینه بیندازد متوجه می‌شود که پیگیری‌ها در چه سطحی بوده است.

سخنگوی شهرداری تهران در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه استاندار تهران اعلام کرده که شهرداری و مسئولان مترو توانایی دادن گزارش در مورد عملکرد مترو را ندارند چرا جلسه‌ای برای ارائه گزارش با استاندار تهران برگزار نمی‌شود گفت: برگزاری چنین جلساتی باید از طریق سطوح بالاتر صورت بگیرد.

او افزود: سابق بر این مجمع نمایندگان استان تهران، فراکسیون مدیریت شهری و کمیسیون عمران مجلس جلساتی گذاشته و مسولان شهری پاسخگوی عملکرد متروی تهران در حوزه‌های مختلف بوده‌اند؛ امروز مشخص است که چه تعداد مسافر جابه‌جا شده و حتی افزایش تعداد تونل، خریداری قطعات و واگن‌ها مشخص است و ارائه گزارش ابتدائی‌ترین کار ممکن برای شهرداری به حساب می‌آید.


 


رییس شورای شهر اهواز پس از ۱۰۰ روز بازداشت موقت، حوالی ظهر امروز با قرار وثیقه آزاد شد.

به گزارش آژانس خبری بختیاری (ایبنانیوز) سید حمید حسن زاده، رییس سلب عضویت شده شورای شهر اهواز ظهر امروز پس ۱۰۰ روز بازداشت در زندان سپیدار اهواز با قرار وثیقه آزاد شد.

به گفته یك منبع آگاه، وی ساعتی پس از آزادی در یك میهمانی در منطقه كیان آباد اهواز حضور یافت و به ابراز احساسات هواداران خود پاسخ گفت.

اوایل شهریور ماه جاری، عبدالعزیز فدعمی، فرماندار اهواز در گفتگو با رسانه ها از سلب عضویت و دستگیری، سید حمید حسن زاده رییس شورای شهر اهواز به همراه چهار عضو دیگر این شورا به دلیل آنچه وی "عدول از قانون و عدم رعایت قانون" نامید، خبر داده بود كه چهار عضو دستگیر شده شورای شهر اهواز به مرور و با گذشت زمان آزاد شدند و حسن زاده نیز پس از سه ماه به قید وثیقه آزاد شد.


 


در حالی که گزارش‌ها حاکی از افزایش قیمت گوجه فرنگی تا هر کیلو ۳۰۰۰ تومان و بیشتر است، رئیس اتحادیه میوه و تره‌بار تهران وعده داد که گوجه‌فرنگی تا ۲۰ روز دیگر ارزان می‌شود.
حسین مهاجران در گفت‌وگو با فارس، دلیل افزایش قیمت گوجه‌فرنگی تا سه هزار تومان را در این فصل از سال، کاهش تولید این محصول اعلام کرد و گفت: سال گذشته بوشهر، بندرعباس، رودان، میناب، جیرفت و چابهار اقدام به کاشت و تولید گوجه فرنگی کردند لذا به همین دلیل قیمت گوجه فرنگی کاهش شدیدی داشت و متعاقب آن امسال کاشت این محصول کاهش پیدا کرد که منجر به افزایش قیمت شد.
وی افزود: همه ساله تا آبان ماه گوجه شهرستان‌های اطراف تهران در بازار عرضه می‌شود. در آبان ماه گوجه دزفول وارد بازار می‌شود و در آذرماه گوجه تولیدی بندرعباس در شهر عرضه می‌شود که امسال به دلیل کاهش تولید شاهد کاهش عرضه این محصول بوده‌ایم.
وی وعده داد که بین ۱۵ تا ۲۰ روز آینده گوجه‌فرنگی تولید میناب‌، روداب، چابهار و بوشهر به تدریج وارد کشور می‌شود.
رئیس اتحادیه میوه و تره‌بار تهران با بیان اینکه در حال حاضر قیمت متعادل گوجه فرنگی باید هر کیلوگرم ۶۰۰ تومان باشد اظهار داشت: در میدان بزرگ میوه و تره‌بار در حال حاضر قیمت هر کیلوگرم گوجه انباری هزار تومان، گوجه دزفول ۱۸۰۰ تومان و گوجه گلخانه‌ای ۲۷۰۰ تومان است.
وی افزود: به قیمت‌های بالا باید بین ۳۰ تا ۳۵ درصد سود خرده‌فروشی را اضافه کنید تا قیمت گوجه فرنگی در سطح شهر تهران به دست بیاید.


 


اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر رئیس دولت در ‌گفت‌و‌گو با یك نشریه آلمانی در پاسخ به این سوال كه آیا در پایان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به ریاست‌جمهوری فكر می‌كنید یا نه، گفت كه «چنین چیزی گفته می‌شود. اما ملت ایران ملت بسیار بزرگی است و من نمی‌توانم به خودم اجازه دهم رئیس ‌جمهور چنین ملتی بشوم.

به گزارش رهوا، اسفندیار رحیم‌مشایی در بخش دیگری از این گفت‌و گو با رد و «غیرواقعی» دانستن اسناد ویكی‌لیكس گفته است كه این اسناد را آمریكا به این دلیل منتشر كرده كه سیاست‌های «ضد ایرانی» را افزایش دهد.

رحیم‌مشایی در پاسخ به این سوال كه «آیا دولت ایران بر این باور است كه آمریكایی‌ها ۲۵۰هزار سند جعل كرده‌اند تا به ایران آسیب بزنند؟»، گفته است: «آمریكایی‌ها سندهای جعلی را كه هدف خاصی از آنها دارند لا‌به‌لای سندهای واقعی می‌آورند.»

رئیس دفتر رئیس دولت در ادامه سند مربوط به بیماری مقام معظم رهبری كه در ویكی‌لیكس منتشر شده بود را تكذیب كرده و افزوده است: «ایشان در سلامت كامل است، قرار می‌گذارد و دیدار‌كنندگان را می‌پذیرد و به سفر می‌رود.»

اسفندیار رحیم مشایی در پایان این گفت‌وگو آزادی فوری خبرنگاران بازداشتی آلمانی در ایران را منتفی دانسته اما گفته است كه دولت ایران در حال بررسی دیدار آنها با خانواده‌های‌شان در سفارت آلمان در روزهای كریسمس است.


 


عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس تاكيد كرد: دولت نمي‌تواند در انتخابات دخالت كرده و براي انتخابات مجلس تعيين تكليف كند.

غلامرضا مصباحي مقدم نماينده تهران در مجلس در گفت وگو باخبرنگار ايلنا، در پاسخ به سوالي در مورد ابراز نگراني‌ها نسبت به عدم تطابق بودجه سال 90 با اسناد بالادستي از جمله برنامه پنجم توسعه اظهار كرد: «از اين موضوع اطلاع خاصي ندارم اما با توجه به اينكه دولت بايد بودجه را براساس اين اسناد تدوين كند و برنامه پنجم را نيز خود دولت تنظيم كرده است مي‌تواند بر همان اساس شروع به بودجه نويسي براي سال آينده كند و پس از تصويب مجلس تغيير در برنامه را ايجاد كند لذا نگراني وجود ندارد.»

عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس همچنين در پاسخ به سوالي در مورد ورود دولت به بحث انتخابات مجلس نهم گفت: «اصولا بحث در مورد انتخابات را زود مي‌دانم و در اين مورد خبري ندارم. جلسات وحدت اصولگرايان نيز ربطي به آن انتخابات نداشته و مي‌تواند صرفا از مقدمات بعيد آن تلقي شود.»

وي افزود: «دولت نمي‌تواند در انتخابات دخالت كند و براي انتخابات مجلس تعيين تكليف كند. همچنين از استفاده منابع عمومي جهت هزينه در انتخابات مجاز نيست و خلاف شرع و قانوني اساسي است.»


 


155292_108419805896572_108279192577300_68567_7086424_n.jpg
در آستانه 16 آذر و روز دانشجو اولین شماره نشریه صبح صادق منتشر شد.
بنا به گزارش خبرنگار ما از روابط عمومی این نشریه این دوهفته نامه قرار است با رویکردی تحلیلی خبری از وقایع جریان اصلاح طلب ایران هر دو هفته یک بار بطور همزمان در مالزی ، انگلیس ، فرانسه و برخی کشورهای دیگر منتشر شود .
بنا به این گزارش نشریه صبح صادق رایگان بوده و هزینه آن از محل کمکهای مردی تامین خواهد گردید
در اطلاعیه این نشریه ضمن اشاره به عدم وابستگی به هیچ جریان و ارگان سیاسی - اجتماعی خاص آمده است: «صبح صادق تلاش خواهد کرد نه تنها گام‌های مفیدی را در جهت رشد آگاهی‌ مردم بردارد، بلکه با زبان نرم و امید بخش سخن گفته و نگاه عمیق تری به رخدادهای سیاسی و اجتماعی داشته باشد... هرچند صبح صادق دارای خط و ربط مشخصی‌ است، اما باور ما این است که این نشریه متعلق به تمام ایرانیان آزادی خواه و عدالت طلب است و همه کسانی‌ که سخن یا اندیشه دارند می توانند آن را در چهار چوب موازین مشخص در صبح صادق منتشر کنند.»


 


حسین سرشومی، فعال دانشجویی پس از تحمل حدود شش ماه حبس از زندان مرکزی اصفهان آزاد شد.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این فعال طیف چپ با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از بند «الف ط» زندان مرکزی اصفهان آزاد شده است. حسین سرشومی، عضو دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب، ۳۱ خرداد توسط ماموران اداره کل حفاظت اطلاعات استان اصفهان بازداشت شد و به زندان مرکزی اصفهان منتقل شد.

سرشومی دوبار دیگر نیز در شهریور‌ماه و اسفند‌ماه ۸۷ توسط اطلاعات اصفهان بازداشت و نهایتا با وثیقه‌ ۵۰ میلیونی آزاد شده بود.


 


دبير شوراي نگهبان گفت: «رد ولايت فقيه انكار خداوند است و بايد ولايت فقيه را به عنوان يكي از احكام خداوند در روي زمين دانست.»

آيت‌الله جنتي يكشنبه‌ شب در همايش توسعه و تعميق بصيرت اظهار داشت: «بدون طي مراحل ولايي خداوند، پيامبر و امام نمي‌توان به حقيقت و رسالت ولايت فقيه دست پيدا كرد.»

وي با اشاره به اينكه حاكميت اصلي با خداوند است، افزود: «خداوند با شرايط ويژه افرادي را براي حاكميت بر ديگران انتخاب مي‌كند كه از ذهن بشر دور است.»

دبير شوراي نگهبان تصريح كرد: «رد ولايت فقيه انكار خداوند است و بايد ولايت فقيه را به عنوان يكي از احكام خداوند در روي زمين دانست.»

وي ابراز داشت: «پيام و اهداف انقلاب اسلامي برگرداندن حكومت اسلامي به جاي اصلي خود با مديريت ولايت فقيه است.»

آيت‌الله جنتي شرايط ولي فقيه را داشتن تدبير، مديريت مقاوم در مقابل ظلم و زور و آشنايي كامل با معارف و احكام اسلامي دانست.

وي با تاكيد بر اينكه اگر جلو فتنه گرفته نمي‌شد، كشور به دست آمريكا مي‌افتاد، گفت: «با مديريت ولايت فقيه، بسياري از بحران‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي كه از سوي دشمنان اسلام تحميل شده بود مهار شده است.»

نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز طي سخناني گفت: «مهم‌ترين تفاوت عصر ما با دوران نبوي اين است كه در آن دوران مردم به توصيه پيامبر مبني بر جانشيني حضرت علي (ع) عمل نكردند اما در عصر ما شعار نمايندگان خبرگان رهبري، اطاعت از خامنه‌اي اطاعت از امام بوده است.»

آيت‌الله علي سعيدي خاطرنشان كرد: «بعضي‌ها به اسم روحاني در برابر رهبري نيز ايستاده‌اند كه بايد از صحنه خارج شوند.»


 


متون علوم انسانی با توجه به پرسشهای مخاطب بازخوانی می‌شوند.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد قم بااشاره به بازخوانی متون علوم انسانی گفت: «بازخوانی این متون با توجه به نیازها و دغدغه‏های موجود جامعه ملی هر پژوهشگر و اندیشمندی است که به مطالعه آنها می‎پردازد.»

دکتر مهدی مطهرنیا در گفتگو با خبرنگارمهر درمورد قواعد خوانش متون علوم انسانی و روش وی در مطالعه این متون گفت: «متون علوم انسانی همانظوری که از عنوان آن هویدا است به سلسله‏ای از متنهای مکتوب گفته می‏شود که از استناد علمی برخوردارند و از سوی دیگر متعلق به ساحت بسیار گسترده و عمیق نیازهای بشری هستند .»

وی افزود: «وقتی ما به علوم انسانی اشاره می‏کنیم به مجموعه دانشها و معارفی اشاره داریم که اساساً حاصل تلاشهای اندیشمندان و علمای حوزه‎های گوناگون این عرصه‎اند. لذا تعلق به جغرافیای خاصی ندارند اما با عنایت به اینکه اندیشمندان گوناگون ساحت گسترده از جغرافیاهای متعدد برخاسته‌اند و در فضاهای گفتمانی متکثر پرورش پیدا کرده‌‍اند متون حاصل از آنها تحت تأثیر آن اصل عنصر گفتمانی، جغرافیای حیات و تاریخ زندگی آنها دغدغه خاطر آنها را بیان می‏کند. لذا علوم انسانی و ترکیب این علوم را باید با دوچهره یا دو نیمرخ از یکدیگر مورد مطالعه قرارداد.»

این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد قم درادامه تصریح کرد: «یک نیمرخ، نیمرخ کسب اطلاع و آگاهی از گذشتگان از یک سو و از بیگانگان از سویی دیگراست ونیمرخ دیگر بازخوانی آنها با توجه به نیازها و دغدغه‏های موجود جامعه ملی هر پژوهشگر و اندیشمندی است که در حال حاضر به مطالعه آنها می‎پردازیم. به عقیده من این دو دیدگاه درواقع یک جلوه واحد رادربازخوانی متون علوم انسانی تشکیل می‎دهند که نمی‏توان بدون توجه به تاریخ بزرگان گذشته این مرزو بوم از یکسو و زانو زدن درمحضر اندیشمندان بزرگ جوامع دیگر مدعی پیشرفت علم و عالمانه رفتار کردن بود اما باید هفت گام روشنفکری اصیل رادربازخوانی آنها برداریم.»

این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: «اگر فلاسفه می‎گویند بنشین و بخوان و دانشمندان علوم تجربی می‎گویند برو و بنویس. دانشمندان علوم انسانی باید بنشینند و پرسش کنند. پرسش کنند و بخوانند، بخوانند و فهم کنند،فهم کنند تا نقد کنند،نقدکنند که به ارزیابی بگذارند و بعد از ارزیابی تعریف دقیقی بدست آورند تا اینها همه مبنایی برای گام هفتم یعنی عمل کردن باشد. عمل کردن با استفاده از چارچوبهای موجود در متون موجود علوم انسانی هم بتوانند آنها را فربه سازی کنند و بر قدر و مرتبه آنها در مرتبه تولید علمی بیفزایند هم بتوانند تئوریهای جدید را بازآفرینی کنند که در پرتو آنها بتوانند مسائل امروزی جوامع خود را بومی شده و مستقل با نیازهای آنها حل کنند.»

این استاد دانشگاه یادآورشد: «لذا بازخوانی علوم انسانی بایددارای تمام این جوانب باشد و جنبه‏های متفاوت را از خود دور نسازد. علوم انسانی متعلق به بشریت است. متعلق به جغرافیای خاصی نیست ولی در عین حال تأثیر پذیرفته از اندیشه اندیشمندانی است که در جغرافیای گوناگون به بیان نظریه‎های خود متناسب و مناسب با مناطق خود و نوع نگرش خود و روحیات و تاریخ و فرهنگ مرز و بوم خود به آن دست پیدا کنند.»

مطهرنیا درباره اینکه متون رشته خود را چند بار مطالعه می‎کند همچنین اظهارداشت: «بی تردید باید متون را از زوایای گوناگون دید هر متنی آن هم متون تخصصی ارزش چندبار مطالعه کردن را داراست. استادی که به متون گوناگون رجوع می‎کند باید آنقدر اکتیو و فعال متون جدید را مورد مطالعه قرار بدهد به‌ویژه دررشته‎هایی مثل علوم سیاسی،علوم اجتماعی و روانشناسی که هر روزه نظریات متفاوت و حتی متعارفی بروز می‏کند نیازمند است استادان و پژوهشگران علوم سیاسی یا روابط بین الملل ،علوم اجتماعی و روانشناسی،مطالعات استراتژیک،آینده پژوهی و غیره و ذالک فعالانه دربازخوانی متون عمل بکنند تا بتوانند در صحنه‏های بیان با تخصص بالا به بیان صحبت و سخن خاصه موضوعات مورد توجه عموم مردم و خواص مردم در جغرافیاهای متعدد بپردازند که نیاز به بیان تخصصی مطالب وجود دارد.»


 


مجید دری ،دانشجوی ستاره دار در زندان بهبهان وضعیت نامناسبی دارد . او که چندی پیش برای گذراندن حکم شش سال حبسش به زندان بهبهان تبعید شده است در شرایطی نامناسب به سر می برد .
براساس گزارش های رسیده از زندان بهبهان به کلمه، در این زندان تعدادی از زندانبانان با تحریک و حمایت یکی از مسوولان زندان ( م . آ)با شیوه های مختلف سعی در آزار و اذیت مجید دارند . آنها از انتقال مجید دری و یکی دیگر از زندانیان بند ۳۵۰، ایوب پرکار که همراه با مجید به بهبهان تبعید شده، به بندی بهتر جلوگیری می کنند .
همچنین این افراد مانع رسیدن کتاب و روزنامه به آنها می شوند و افرادی را برای کنترل لحظه به لحظه فعالیتهای شان در زندان اجیر کرده اند . رفتارهایی که گذراندن دوران سخت حبس در تبعید را بارها برای این دانشجوی ستاره دار سخت تر کرده است . او اکنون ۱۰۰۰ کیلومتر با خانواده و شهر محل زندگی اش فاصله دارد و باید شش سال را در زندانی با امکانات بسیار محدود سپری کند اما باز هم مسوولان زندان به آزار و اذیت او می پردازند .همچنین ( م. آ )تلاش می کند زندانیان دیگر را با این زندانی های تبعیدی دشمن کند و اجازه نمی دهد آنها با زندانیان دیگر
کمترین تماس و گفتگو را داشته باشند .
مجید دری ،دانشجوی ستاره دار به گذراندن شش سال حبس تعزیری در زندان بهبهان محکوم شده است. این حکم توسط قاضی پیرعباسی ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب صادر شده است .


 


انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر با انتشار بیانیه ای از دانشجویان این دانشگاه دعوت کرد تا در روز سه شنبه ١۶ آذر، از ساعت١٠ تا ١٢ کلاس‌های درس در این دانشگاه را تعطیل کرده و تحصن سکوت برگزار کنند.

به گزارش دانشجونیوز، در بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر همچنین به فشارهای وارد شده از سوی حاکمیت بر دانشجویان طی یک سال گذشته اشاره شده است. این انجمن همچنین در بخشی از بیانیه خود گفته است: "اکنون که مردم شجاعانه و به قیمت خون خود، مطالبات شان را در خیابان ها فریاد زده اند و حاکمان به خاطر نشنیدن (یا تظاهر به نشنیدن) این فریاد ها سرزنش و محکوم می شوند، ما دانشجویان نمی توانیم و نباید فراموش کنیم یا نشنیده بگیریم."

متن کامل بیانیه انجمن اسلامی پلی تکنیک به شرح زیر است:

گل زرد و گل زرد و گل زرد
بیا با هم بنالیم از سردرد
عنان تا در کف نامردمان است
ستم بر مرد خواهد کرد نامرد

در آستانه ١۶ آذری دیگر هستیم. روزی که به سبب مبارزات آزادی خواهانه و ظلم ستیزانه دانشجویان در سنگر دانشگاه و پرپر شدن سه آذر اهورایی در مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران به نام روز دانشجو ثبت شده است که به همین بهانه، سال هاست در این روز ندای آزادی خواهی و ظلم ستیزی دانشجویان از سرتاسر دانشگاه های ایران به گوش می رسد.

در این سال ها که دیکتاتوری بال های سیاه اش را بیش از پیش گشوده است، استبداد پیرو حاکمیت اقتدارگرا به واسطه ی جوهره ی وجودی اش هیچ گونه انتقادی را نمی پذیرد و لاجرم و از روی ضعف و ناتوانی سعی در انکار واقعیاتی دارد که ماهیت دیکتاتور مابانه اش را به خطر می اندازند. حاکمیت قانون گریز با نادیده گرفتن حق انتقاد و نظارت مردم و جامعه مدنی راه های اصلاح گری جامعه و به طبع رشد و پویایی بالنده را بر روی خویش بسته است. خواست های تمامیت طلبانه این دولت مهرورز! محصولی جز تحمیل تحریم های شدید، سخت تر شدن شرایط زندگی برای مردم، پسرفت و یا حتی در بهترین حالت در جا زدن در تمامی زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را نداشته است که رفع آن تنها با عقب نشینی حاکمیت و احترام به حقوق مردم و نخبگان کشور قابل حل است.
سیاست ها و اقدامات اقتدار گرایانه و تمامیت خواهانه ی حاکمیت کنونی (که گویی چشم بسته به تاخت به سوی نابودی می شتابد) از جمله:

- بسته شدن بیش از پیش فضای دانشگاه های کشور
- صدور احکام بی شمار حبس های سنگین برای دانشجویان و به زندان انداختن بیش از هفتاد دانشجو
- قدرت بخشیدن بیش از پیش به نیروهای اطلاعاتی در دانشگاه، نهاد ایدئولوژیک رهبری و نیروهای شبه نظامی دانشگاه
- اضافه شدن انواع گزینش ها و تفتیش عقاید قرون وسطایی دانشجویان و استادان
- دست درازی های بی شرمانه به حریم شخصی دانشجویان
- احضارهای بی شمار به کمیته ی انضباطی
- سلب حق مسلم ادامه تحصیل از دانشجویان با ستاره دار کردن و محرومیت از تحصیل آنان
- حذف برخی رشته های علوم انسانی و استخراج مدل به اصطلاح اسلامی علوم انسانی در مقابل مدل غربی آن
- اجرای سیاست "دولت محوری" در دانشگاه به جای "دانشجو محوری"
- تلاش برای شست و شوی مغزی دانشجویان ورودی جدید با محصور کردن آنان

تنها بخشی از مثنوی هفتاد من کاغذ ظلم های تحمیل شده به دانشگاهیان می باشد که همه و همه ١۶ آذر امسال را با ١۶ آذر سال های گذشته متفاوت می نماید.

سال گذشته ١۶ آذر، در اوج خروش جنبش سبز ملت ایران فرا رسید. خیابان ها از حضور پر شور و آرام مردم لبالب بود و فضای دانشگاه از فریاد آزادی خواهی و استبداد ستیزی دانشجویان پر شده بود. مراسم روز دانشجو که در سراسر کشور در فضایی خاص و پرشور برگزار می شد در پلی تکنیک به اوج رسید. سخنرانی شجاعانه و کوبنده ی مجید توکلی، فریاد فرو خفته ی دانشگاه بود که اندام پوسیده ی استبداد را به لرزه انداخت. پس از آن همان طور که از حاکمیت انتظار می رفت، سرکوب دانشگاه شدت گرفت و دانشجویان بسیاری محروم از تحصیل، اخراج و زندانی شدند. به موازات آن سرکوب جنبش سبز نیز پس از تظاهرات خونین عاشورا با شدت و بی رحمی بیش تری دنبال شد.

اکنون و پس از گذشت یک سال، در پی آن سرکوب بی رحمانه و همه جانبه که هم زمان از خشونت عریان و دروغ پردازی وقیحانه نیرو می گرفت، خیابان ها از حضور مردم خالی شده است. اما دانشگاه که پیش از شکل گیری جنبش سبز نیز عرصه ی طرح و پیگیری مطالبات آزادی خواهانه ی ملت ایران بود، نباید از حضور دانشجویان به عنوان قشر آگاه و پیشرو جامعه خالی بماند. اکنون که مردم شجاعانه و به قیمت خون خود، مطالبات شان را در خیابان ها فریاد زده اند و حاکمان به خاطر نشنیدن (یا تظاهر به نشنیدن) این فریاد ها سرزنش و محکوم می شوند، ما دانشجویان نمی توانیم و نباید فراموش کنیم یا نشنیده بگیریم.

در این میان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیرکه از دیر باز در قلب تپنده جنبش دانشجویی ایران، پلی تکنیک تهران پرچم آزادی خواهی و استبداد ستیزی را برافراشته است همچون گذشته با تاکید بر اهداف مدنی خویش به نمایندگی مطالبات راستین ملت ایران خواهد پرداخت.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک تهران) به عنوان نماینده بر حق دانشجویان دانشگاه، مراسم روز دانشجو را در دانشگاه امیرکبیر، قلب تپنده جنبش دانشجویی برگزار خواهد کرد. انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه از دانشجویان فهیم این دانشگاه دعوت می کند که به صورت آگاهانه و فعال، کلاس های ساعت ١٢-١٠ روز ١۶ آذر خود را تعطیل کرده و در پارک مجید توکلی در سکوت و آرامش به تحصن بنشینند.

به امید ایران دموکراتیک، دانشگاه مستقل و دانشجوی آزاد
به یاد مجید توکلی ستاره ی درخشان سپهر جنبش دانشجویی ایران


 


حميدرضا جلائي‏پور، جامعه‏شناس و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در نشست انجمن اسلامي دانشكدة مديريت دانشگاه تهران، به مناسبت بزرگداشت روز شانزده آذر، كه در روز شنبه 13/9/1389 برگزار شد ، به تحلیل نقش جنبش دانشجویی در سپهر سیاسی ایران پرداخته است.

به گزارش نوروز متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحيم
چرا جنبش دانشجويي حاملِ دارويِ بيماري جامعه ايران است؟
با مشاهدة كنش‏ها و توجه به گفتار و گفتمانِ فعالان و تشكل‌هاي دانشجويي به نظر مي‏رسد جنبش دانشجويي حامل مؤثرترين داروي بيماري جامعه است. در دو فراز ذيل، و با نگاهي جامعه‏شناختي، كوشش مي‏كنم اين ادعا را روشن كنم.

1. جنبش دانشجويي حامل چه دارويي است؟
اگر به محتواي بيانيه‏ها، اجتماعات، موضع‏گيري‏ها، نامه‏هاي سرگشاده، دفاعيات و مصاحبه‏هاي فعالان دانشجويي توجه كنيم دو هدف و دغدغة اصلي را (كه البته با هم همپوشاني نيز دارند) از فعاليت آنان را مي‏توانیم تشخيص دهیم (دو هدفي كه در فراز بعدي روشن خواهد شد داروي شفابخش نيز هست).
الف. جنبش دانشجويي (به‌عنوان يكي از اركان نهاد دانشگاه‏ها و پيشقراول جنبش‌هايِ فراگير ايران) حامي "عرصه عمومي نقد و بررسي" بوده و هست. دفاع از عرصة عمومي در جامعه ايران هدف اصلي و دائمي جنبش دانشجويي بوده است. عرصه عمومي پديده‏اي است كه به لحاظ هستی‌شناختي يك واقعيت بين‏الاذهاني است و نسبت به ساير واقعيت‏هاي عيني تاحدودي انتزاعي است، ولي علائم قوت و ضعف آن در جامعه قابل مشاهده و عيني است. عرصة عمومي به حوزه‏اي از جامعه گفته مي‏شود كه در آن مسائل، شكاف‏ها و تبعيض‏هاي عمدة جامعه (مثل شكاف ميان محذوفان و مقبولان در جامعه سياسي؛ شكاف طبقاتي بين برخورداران و نابرخورداران؛ شكاف ميان اقوام حاشيه‏نشين و مركزنشين؛ و شكاف ميان زنان و مردان در استفاده از حقوق و امكانات عمومي) و «خير عمومي» آزادانه نقد و بررسي مي‏شوند. اين حوزه عمومي تاحدودي مستقل از حوزه نفوذ قدرت‏هاي مسلط علمي و سياسي، اعم از قدرت حكومتي، قدرت احزاب و گروه‌هاي ذي‏نفوذ سياسي، اقتصادي، تبليغي و مذهبي است. صاحبنظران و منتقدانِ عرصه عمومي بدون ترس از قدرت‏هاي مذكور مي‏توانند در اين حوزه نتايج بررسي‏هاي خود را با مخاطبان خود در ميان بگذارند و مخاطبان نيز بدون نگراني و مانعي مي‏توانند اين نتايج را قبول يا رد كنند. مهمترين محمل‏هاي عرصه عمومي اجتماعات فكري ـ فرهنگي، محافل جمعي و رسانه‏هاي چاپي، صوتي، تصويري و مجازي است.
در دو دهه گذشته جنبش دانشجويي هدف دائم دفاع از عرصه عمومي را پيگيري مي‏كرده است. بدين معنا كه يكي از فعاليت‏هاي فعالان دانشجويي برگزاري اجتماعات نقد و بررسي دربارة مسائل عمده جامعه بوده و از اين طريق مباحث انتقادي در جامعه گسترش پيدا مي‏كرده است. يكي از پايگاه‌هاي عمدة توليد گفتمان‌هاي جنبش‌هاي فراگير در ايران فضاهايي بوده است كه فعالان دانشجويي براي اظهارنظر صاحبنظران، روشنفكران و منتقدان وضع موجود در دانشگاه‌ها فراهم مي‏كردند و هزينه آن را هم صادقانه مي‏پرداختند. اين‌كه دانشجويان از عرصة عمومي دفاع می‌کردند و مي‏كنند حداقل شش علت دارد. اول اين‌كه دانشجويان از اقشار جوان، هوشمند، تيزبين، پرتوان و اميدوار جامعه‏اند كه نابرابري‏ها و معضلات جامعه را مي‏بينند و تحمل تداوم آن را ندارند و آماده‏اند براي رفع اين معضلات كاري بكنند. دوم اين‌كه بر خلاف دهه پنجاه كه گفتمان مسلط زمانه، گفتمان انقلابي بود و جوانان به راه‌هاي انقلابي، راديكال و سريع تغييرات اميد بسته بودند، امروز گفتمان برتر زمانه مردم‏سالاري و اعتقاد به راه‌هاي تغيير تدريجي، مدني و اصلاحي است. سوم اين‌كه دانشجويان به دنبال كشف علل و راه‌هايِ رفع معضلات جامعه‏اند. لذا در پی حرف‌هاي تبليغاتي و شنيدن مطالب كليشه‏اي و دهان پركن نيستند. چهارم اين‌كه دانشگاه محيطي است كه امكان تجمع فكري (و جلسات نقد و بررسي) در آن هست. به بيان ديگر، صاحبنظران، منتقدان و مخاطبان بيشتر در فضاهاي دانشگاهي حضور دارند. پنجم اين‌كه در جريان همين مشاركت‏هاي فكري ـ فرهنگي است كه دانشجوي مبتدي و تازه وارد به تدريج احساس مي‏كند پس از چند سال و در كنار كسب مهارت و دانش در رشته تحصيلي‏اش، از نظر سياسي نيز آگاه و صاحب بصيرت و آماده ايفاي نقش‏هاي فعال‏تري در جامعه مي‏شود. علت آخر اين‌كه دانشجو احساس مي‏كند از طريق همين فعاليت‏هاي فوق برنامه است كه غيرمستقيم به تغيير وضع موجود و تغيير فرهنگ رسمي و قالبي جامعه كمك مي‏كند. علل مذكور روشن مي‏كند چرا دفاع از عرصه عمومي هدفي مناسب، واقع‏بينانه، جاافتاده و تأثيرگذار براي حركت جمعي دانشجويان بوده و هست.
ب: دغدغه و هدف دوم فعالان دانشجويي ترويج و غنا بخشيدن به گفتمان مردم‏سالاري و اسلام رحماني است. اگر به محتواي فعاليت‏ها و پيام‌هاي فعالان دانشجويي از لحاظ گفتماني توجه كنيم، تصديق مي‏كنيم كه: دانشجويان مبلغ و مروج گفتمانِ اقتدارگرايي ديني، يا ناسيوناليسم عظمت‏طلب، يا بنيادگرايي فرقه‏اي، يا ليبراليسم افسارگسيخته يا نيهيليسم نيستند. كانون مركزي فعاليتِ گفتماني دانشجويان دفاع از مردم‏سالاري سازگار با موقعيت و ويژگي‌هاي ايران، خصوصاً اسلامِ رحماني است. مي‏توان ويژگي‌هاي سنخِ دموكراسي مورد دفاع جنبش دانشجويي را به اين شرح مشخص كرد؛ دفاع از آن دستگاهی سیاسی که حكمرانان آن از راه انتخاباتي سالم، منصفانه، عادلانه و دوره‏اي انتخاب شده باشند (اين نوع انتخابات است كه پيوندي دقيق اما غيرمستقيم بين حكمرانان و مردم ايجاد مي‏كند و مقوم همبستگي اجتماعي در سطح ملي است)؛ پس از انتخاب شدن در برابر شهروندان و رسانه‏ها و نهادهاي مدني پاسخگو باشند؛ و پس از انتخابات نتوانند امكانات رسانه‏اي، حزبي، مكاني و مالي مخالفان خود را بلوكه كنند. مردم‏سالاري وقتي در سطح ملي تقويت مي‏شود كه پاره‏اي از ارزش‌هاي مدني مثل احترام به عزتِ نفس و حقوق شهروندان، تحمل و مداراي يكديگر در سطح خانواده، محيط‏هاي كار و نهادهاي مدني نيز تمرين شود. اين مردم‏سالاري چند سطحي عمدتاً مي‏بايست از طريق نهادهاي آموزش رسمي و رسانه‏هاي عمومي آموخته و تقويت شود تا مردم‏سالاري پايدار بماند.
اهميت دفاع از عرصه عمومي و گفتمان مردم‏سالاري از سوي دانشجويان وقتي روشن مي‏شود كه به شرايط اين دفاع توجه كنيم. در شرايطي دانشجويان چنين دفاعي كردند كه جريان اقتدارگرايي هم مخالف جدي گفتمان مردم‏سالاري و هم عرصه عمومي است و تاكنون هزينه‏هاي سنگيني را (همچون ارعاب، محروميت از تحصيل، ستاره‏دار كردن، پرونده‏سازي، زندان، اعتراف‏گيري و تبعيد) بر دانشجويان تحميل كرده است. ظريف اين‌كه جنبش دانشجويي به رغم تحمل هزينه‏هاي سنگين به اقدامات و گفتمان‌هاي واكنشي متوسل نشده است و همچنان با ايستادگي مدني هم از عرصه عمومي و هم از گفتمان مردم‏سالاريِ پايدار و چندجانبه دفاع مي‏كند.

2. بيماري جامعه چيست؟
اينك اين سئوال پيش مي‏آيد كه مهمترین بيماري جامعه ايران چيست كه دفاع از عرصه عمومي و گفتمان مردم‏سالاري داروي شفابخش آن است؟ در شرايط فعلي يكي از بيماري‌هاي حاد جامعه ايران ضعفِ "همبستگي اجتماعي" است. جامعه متنوع هفتاد ميليوني ايران وقتي مي‏تواند (مثل جامعه تركيه، اندونزي و مالزي) در مسير پيشرفت و رشد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي حركت كند (و از انبوه آسيب‏هاي اجتماعي خود مثل رشد فزايندة بيكاري، فقرا، معتادان، حاشيه‏نشينان، انحرافات اجتماعي و امثالهم بكاهد) كه انسجام و همبستگي اجتماعي در سطح ملي (يا پيوند بين مردم و بين مردم حكمرانان) را تقويت كند. ما در جهان كنوني، جامعه رو به پيشرفتي را سراغ نداريم كه بدون ايجاد همبستگي ملي دستاورد چشمگيري در جهت رشد و پيشرفت جامعه بدست آورده باشد.
علائم ضعف "همبستگي اجتماعي" در سطح ملي كدام است؟ تحليل وضعيت "همبستگي اجتماعي" در سطح نظري بحثي خطير و چندسرمشقي است و از ابتداي رشد جامعه‏شناسي در صدوپنجاه سال گذشته، پا به پا همراه اين رشته پیش آمده است. بررسي و سنجش "همبستگي اجتماعي" در سطح ملي در مورد ايران نيازمند اين است كه دولت در انجام چنين تحقيقي كارشكني نكند و فضا براي محققان امن باشد كه در شرايط فعلي نيست و متأسفانه خيلي از داده‏ها به صورت رسمي در اختيار نيست. بنابراین،‌ ارزيابي كه در اينجا ارائه مي‏شود در سطح فرضيه و آزمايشي است.
اگر از منظر چهار دسته از نظريه‏هاي جامعه‏شناسي كه توضيح‏دهندة "همبستگي اجتماعي در سطح ملي" است به واقعیت اجتماعی نگاه كنيم، به این نتیجه می‌رسیم که متأسفانه عواملِ مقومِ همبستگي اجتماعي در ایران يا ضعيف است و يا اگر قوي باشد (مثل همبستگي ديني و قومي) مقوِم همبستگي‏هاي گروهي، اقشاري و ناحيه‏اي است نه ملي. اولين عامل تقويت‏كنندة همبستگي اجتماعي در سطح ملي، نيروي ناشي از اقتدارِ "حكمرانيِ مشروع" است. اولين شرط اقتدار مشروع در جوامع با جمعيت‏هاي ميليوني انجام انتخاباتي است كه سلامت آن از سوي اقشار تأثيرگذار جامعه محل مناقشه نباشد. زيرا حكمراني مشروع، حكمراني ناشي از رضايت "خودي‏ها" نيست بلكه ناشي از رضايت همة مردم، اعم از "خودي"‏ و "غيرخودي" است. دومين عامل تقويت‏كنندة همبستگي اجتماعي‏ "امنيت و پايداري قراردادها، معاملات و تعهدات ميانِ آحاد مردم و مردم و دولت" است. گفته مي‏شود در ایران بيش از دوازده ميليون پرونده قضايي در دادگستري تشكيل شده است. اگر به وضعيتِ نابرابرِ اقتصاد و معيشت رانتي در جامعه نیز توجه كنيم، خواهیم دید كه پيوندها و قرار و مدارها در زندگي روزانه مردم با اخلال و ناامني روبرو است. از اين نظر پيوند بين اعضاي جامعه به هم پيوسته نيست و بي‏اعتمادي سکه رایج است.
سومين عامل به وضعيت "روند اجتماعي شدن" فرزندانِ شهروندان ايران در آموزش و پرورش و رسانه‏هاي عمومي مربوط مي‏شود. فرزاندان ما در خانواده‏ها، محله‏ها، مجالس و مراسم ديني و فرهنگي و زندگي روزمره به تدريج اجتماعي مي‏شوند ولي بيشتر نهاد آموزش و پرورش و رسانه‏هاي عمومي هستند كه بايد به فرزندان شهروندان آموزش مدنيت (اين‌كه در ميان انبوه غريبه‏ها براساس اشتراك در كرامت انساني با هم زندگي كنند و همديگر را تحمل كنند) بدهند تا امكان و زندگي ميليون‌ها نفر غريبه با هم فراهم شود. آموزش و پرورش كارش شعبه شعبه كردن مردم نيست. متأسفانه توجه به آموزشِ روند اجتماعي شدن در نهادها و رسانه‏هاي رسمي نشان مي‏دهد كه دغدغة اصلي آن‌ها تقويت پيوندهاي مدني (كه در دويست سال اخير نيز در ايران ريشه داشته) نيست و بيش از اين‌كه گرو‌ه‌هاي وسيع جامعه را به هم نزديك كند، آن‌ها را عملاً خودي ـ غيرخودي مي‏كند.
چهارمين عاملي كه باعث تقويت همبستگي اجتماعي مي‏شود تقويت "حس تعلق" به يكديگر در سطح ملي است نه "حس تعلق" به اموري موهوم. متأسفانه امروز در جامعه ايران نه "حس تعلق ملي" كه يك نوع عظمت‌طلبي تبليغي و بي‏پايه است كه تبلیغ می‌شود. تقويت حس تعلق ملي به شدت به عامل اول (اقتدار مشروع) وابسته است و متأسفانه در شرايط فعلي عدة قابل توجهي از آحاد جامعه "حس تعلق" به جمع را صرفاً از طريق پيوندها و تعلقات گروهي، قومي، و فرقه‏اي تقويت مي‏كنند. به بيان ديگر مردم محروم از اقتدار مشروع و نيازمند به "حس تعلق" به گونه‏اي حس تعلق جمعي خود را جبران مي‏كنند كه لزوماً تقويت‏كنندة همبستگي ملي نيست. بدين ترتيب از دريچه هر چهار علت (كه در چهار سرمشق نظري جامعه‏شناسي ريشه دارد) وضعيت همبستگي ملي وضعيت دلگرم‏كننده‏اي نيست و اين يكي از بيماري‌هاي جدي جامعه كنوني است (و به مراتب اهميت آن از بحرانِ اقتصادي و بين‏المللي جامعه ايران بیشتر است و تفصیل آن از حوصله اين مجال خارج است).

نتيجه
اينك مي‏توانم توضيح دهم كه چرا جنبش دانشجويي حامل دارويِ درمان یکی از بیماری‌های مهم جامعه ايران است. جنبش دانشجويي حامل گفتمان مردم‏سالاري (و مدافع عرصة عمومي نقد و بررسي) است و تقويت سازوكار مردم‏سالاري مهمترين دارويي است كه مي‏تواند همبستگي اجتماعي (و نظم و ثبات عمومي) را تقويت كند. با تقويت مردم‏سالاري است كه عامل اقتدار مشروع در سطح ملي نافذ مي‏شود. اين نفوذ با تبليغات پرصروصدا و بي‏پايه بدست نمي‏آيد. با پاسخگويي حكمرانان و ايفاي عهد آنان زمينه براي تقويت ايفاي عهد مردم به قراردادهاي خودشان تقويت مي‏شود. با يك حكمراني مردم‌سالارانه است كه مي‏توان از آموزش و پرورش و رسانه‏هاي رسمي انتظار آموزش مدني ميان شهروندان را داشت تا زمينه‏اي فراهم شود که مردمي كه در سطح ملي با هم غريبه هستند، برادرانه و خواهرانه با هم زندگي كنند و يكديگر را تحمل كنند و بدين سان جامعه‏اي يكپارچه‏اي براي پيشرفت فراهم شود. در جهان كنوني جامعه و دولتی را در جهان سراغ نداريم كه مردم‌سالار نباشد اما به طور نسبي و موثر حس تعلق ملي، پيوند مردم با هم و با حكمرانان، تقويت شده باشد.
با توجه به دلايلي كه ذكر شد همه ما بايد در اين فضاي اقتدارگرايي، جنبش دانشجويي ايران را ارج بنهيم و آن را یکی از سرمایه‌های بزرگ سياسي و اجتماعي ايران بدانيم. در شرايطي كه اقتدارگرايی همبستگي ملي ايرانیان را ضعيف مي‏كند اين جنبش دانشجويي است كه با صداقت و ايستادگي مدني و با دفاع از گفتمان مردم‏سالاري بر درد جانكاه جامعه ايران مرهم مي‏نهد. با دعا براي علوّ درجات همه شهداي جنبش دانشجويي و دعا براي سلامتي، صبر و سرفرازي خانواده‏هاي دانشجويان زنداني سخن خود را به پايان مي‏برم.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته