بیت فقیه فقید درجواب نامه خانواده دبیرکل نهضت آزادی ایران، نام ابراهیم یزدی را همراه با دینداری، ایستادگی، شجاعت و مبارزه دانسته است و اتهامات ایراد شده به او را وهن اسلام دانسته است.
به گزارش «میزان خبر»، بیت مرحوم آیت الله العظمی منتظری در پاسخ به نامه ی دادخواهی خانواده دکتر یزدی خطاب به مسلمانان جهان نوشته اند: «اتهام شرکت در نماز جمعه غیر قانونی به ایشان از مواردی است که موجب وهن دین میباشد، و چنانچه این اتهام مضحک، آگاهانه وارد شده باشد، آمرین و عاملین آن گناه بزرگی را مرتکب شدهاند.»
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
باسمه تعالی
حضور محترم خانواده ارجمند جناب آقای دکتر ابراهیم یزدی
پس از سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما و آن عزیز در بند، نامه استمداد شما از مسلمانان جهان را خواندم. ای کاش به جای مسلمانان جهان از همه آزادیخواهان جهان استمداد میکردید. دادخواهی از همگان حتی مجامع بین المللی و سازمان ملل متحد برای مظلومان امری پسندیده است. قرآن کریم میفرماید: "لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الّا من ظلم".
نام دکتر ابراهیم یزدی همواره با دینداری و مبارزه و با شجاعت و استواری همراه بوده است. او یادگار زندهیاد مهندس بازرگان و زندهیاد دکتر سحابی است.
تفسیر قرآن کریم که در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در آمریکا توسط آقای دکتر یزدی تدریس شده بود و در نوارهای کاست در سالهای 54 و 55 در بین دانشجویان ایران دست به دست میشد از مجموعههای نفیسی بود که دانشجویان مسلمان به آن افتخار میکردند.
اتهام شرکت در نماز جمعه غیر قانونی به ایشان از مواردی است که موجب وهن دین میباشد، و چنانچه این اتهام مضحک، آگاهانه وارد شده باشد، آمرین و عاملین آن گناه بزرگی را مرتکب شدهاند. این نماز جمعه بیش از پنجاه سال قبل توسط آیتالله حاج آقا رحیم ارباب اقامه می شد و پس از ایشان آیتالله غروی اصفهانی آن را ادامه دادند و در سالهای اخیر آقای دکتر غروی آن را اقامه می کردند و با اینکه قدمت آن بیش از نماز جمعه رسمی اصفهان است، میزان فاصله شرعی با آن را رعایت مینمودند.
تشکیل و شرکت در نماز جمعه به نظر بسیاری از فقها و مراجع تقلید واجب و به فتوای بعضی از آنان مستحب است. واضح است که برای شرکت در یک نماز واجب یا مستحب اجازه حکومت معنی ندارد.
امیدوارم شما بزرگواران چون گذشته صبور باشید تا اجر بی حساب صابران شامل حالتان باشد که: "انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب". و خدا را شاکر باشید که با افتخار و سرفرازی اعلام میکنید که خانواده دکتر ابراهیم یزدی هستید که مظلوم است. چنانچه همسر و پدر شما از ظالمان بود همیشه نزد مردم شرمنده و سرافکنده بودید و از ناراحتی وجدان نیز رنج میبردید. انشاءالله هر چه زودتر این عزیز دربند و دیگر زندانیان بیگناه آزاد شوند و مردم شریف از وجودشان بهره مند گردند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
1389/8/28
بیت مرحوم آیتالله العظمی منتظری
احمد منتظری
روز - فرشته قاضی: خانواده دکتر ابراهیم یزدی در مصاحبه با "روز" نسبت به وضعیت جسمانی دبیر کل نهضت آزادی ایران ابراز نگرانی کردند و هشدار دادند که مسئولیت هر گونه اتفاقی برای او بر عهده دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی است. مهدی نوربخش، داماد و خلیل یزدی، فرزند ابراهیم یزدی به "روز" گفتند این فعال سیاسی همچنان در بند 209 زندان اوین و در سلول انفرادی به سر می برد و در آخرین دیداری که با همسرش داشته از نظر جسمی در شرایط بسیار بدی بوده است.
دبیر کل نهضت آزادی ایران، 9 مهرماه و به اتهام برگزاری نماز جمعه غیر قانونی به اتفاق تعدادی دیگر از اعضای این تشکل سیاسی در اصفهان بازداشت شدند. چند روز بعد، بازداشت شدگان آزاد شدند اما ابراهیم یزدی که به زندان اوین منتقل شده بود همچنان در بازداشت ماند.
همان زمان خلیل یزدی در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که "فشار آوردند و پدر من فعالیت های سیاسی اش را کنار گذاشت؛ حال نمی گذارند نماز بخواند. باعث تاسف است که در جمهوری اسلامی، نماز خواندن هم نیاز به مجوز دارد. در هیچ کجای دنیا چنین نیست؛ حتی در امریکا و اسرائیل هم نماز خواندن نیازی به مجوز ندارد. در روسیه هم مسلمانان به راحتی نمازشان را اقامه می کنند".
حال با گذشت بیش از 50 روز از بازداشت دکتر یزدی، خانواده او همچنان نگران وضعیت جسمی این فعال سیاسی 79 ساله هستند که از سویی به بیماری پروستات مبتلاست و از سوی دیگر پیش از بازداشت، جراحی قلب انجام داده بود.
مسلمانان جهان اقدام کنند
آنها دیروز در نامه ای از مسلمانان جهان خواسته اند که برای آزادی ابراهیم یزدی تلاش کنند. در این نامه با اشاره به بازداشت دکتر یزدی و دیگر اعضای نهضت آزادی در هنگام اقامه نماز آمده است: "پلیس بر نماز آنان تاخت و نمازشان را شکست و تمام آنان را بازداشت نمود. مقامات ایران که وانمود می کنند به باورهای اسلامی تعهد دارند، با «غیر قانونی» و «بدون مجوز» خواندن این نماز، سعی در توجیه این حرکت داشته اند. دو بار پیش از این نیز، دستگیری دکتر ابراهیم یزدی هیچ دلیلی به جز گفتن و نوشتن حقیقت نداشت. اکنون نیز سردمداران حکومت ایران با تکیه بر این قانون تلاش می کنند که یک نماز ساده را جرم پندازند و عبادت را جنایت."
براساس این نامه "حکومت ایران برای منحل کردن یکی از قدیمی ترین جناح های سیاسی دکتر یزدی را تحت فشار مضاعف قرار داده اند، تا دست از مخالفت در برابر سیاست های سرکوبگر حاکم بردارد اما وی با کردار و گفتار خویش به سکوت تن نداده است، چرا که نقض حقوق بشر و کرامت انسانی به بدنامی دین می انجامد و وی صدای استوار مطالبه حقوق اقلیت های قومی و نژادی، و اقلیت های مذهبی چون پیروان تصوف و اهل تسنن بوده است."
خانواده دکتر یزدی نامه دیگری نیز خطاب به نهادها و سازمان های حقوق بشری نوشته اند.
مهدی نوربخش، داماد دکتر یزدی در این زمینه به "روز" چنین توضیح میدهد: "ما دو نامه نوشته ایم یکی خطاب به سازمان های حقوق بشری و دیگری همین نامه ای که برای روز نیز ارسال کرده ایم و خطاب به مسلمانان جهان است. دلیل اینکه برای مسلمانان جهان نوشته ایم این است که دکتر یزدی در بین سازمان های اسلامی فردی کاملا شناخته شده است.ایشان در بین سازمان های سیاسی و اسلامی در امریکا بخصوص خیلی فعال بودند و دفعه پیش این سازمان ها کمک های زیادی کردند."
خلیل یزدی، فرزند دکتر یزدی نیز با تاکید بر اینکه پدرش در جامعه مسلمانان امریکا، فردی شناخته شده است و خانواده او در این مدت نامه ها و تماس های زیادی از سوی دانشجویان مسلمانی دریافت کرده اند، می گوید: "پدرم از همان اوایل فعالیت هایش با مسلمانان در همه جای جهان ارتباط داشت و کار میکرد؛خیلی از کسانی که آن زمان دانشجو بودند الان در کشورهای مختلف هستند و خیلی ها با ما تماس گرفته و ابراز نگرانی کرده اند. ما نیز با نوشتن این نامه از همه میخواهیم برای مقامات ایران نامه بنویسند و خواستار آزادی پدرم شوند."
وضعیت جسمی خطرناک دکتر یزدی
این سومین بازداشت دکتر یزدی بعد از انتخابات مخدوش سال گذشته است.خلیل یزدی می گوید: "به هیچ عنوان نمیدانیم چرا علیرغم اتمام قرار بازداشت یک ماه، همچنان پدرمر ا در بند نگهداشته اند. بقیه کسانی را که به همراه پدرم بازداشت کرده بودند آزاد کردند اما پدرم با وضعیت جسمی نامساعد و خطرناکی که دارد همچنان در زندان است او قبل از بازداشت عمل جراحی قلب انجام داده بود؛بیماری پروستات هم دارد و از نظر جسمی خیلی ضعیف است.ما واقعا نگران سلامتی او هستیم."
آقای یزدی می افزاید: "تاکنون یکبار مادرم با پدرم ملاقات داشته و می گوید که وضع روحی او خوب است اما از نظر جسمی وضعیت بسیار نگران کننده ای دارد. ما خواستار آزادی هر چه سریع تر پدرم هستیم تا از نظر پزشکی به ایشان رسیدگی کنیم؛ در این شرایط مسئولیت هرگونه اتفاقی برای پدرم به عهده مسئولین قضایی و امنیتی کشور است."
از فرزند دکتر یزدی درباره اتهام یا اتهامات انتسابی به پدرش می پرسم؛می گوید: "خبر چندانی نداریم او را موقع اقامه نماز بازداشت کرده اند؛ تنها میدانیم که اتهامش اقامه نمازجمعه غیر قانونی ـ البته به گفته مسئولین ـ است."
مهدی نوربخش، داماد دکتر یزدی نیز می گوید که اوهمچنان در بند 209 زندان اوین و در سلول انفرادی به سر می برد.
او با اشاره به بیماری دبیر کل نهضت آزادی می گوید: "متاسفانه اجازه ندادند داروهایی که تهیه کرده و فرستاده ایم به دست دکتر یزدی برسد، پزشکان ایشان هم درخواست دیدار با ایشان را کرده اند اما باز اجازه نداده اند؛ حال با توجه به اینکه در دیداری که اخیرا دکتر با همسرشان داشته اند وضع جسمی شان خیلی بد بوده ما واقعا نگران هستیم. ایشان یک پیرمرد 79 ساله هستند که به گفته همسرشان وضع روحی خوبی داشتند اما به شدت از وضع جسمی شان شکایت کرده اند".
آقای نوربخش توضیح میدهد که دکتر یزدی باید هر 3 یا 4 ساعت یکبار ویزیت و در محیطی کاملا تمیز و بهداشتی نگهداری شود و تحت مراقبت ویژه قرار گیرد، بیماری قلبی ایشان نیز دیگر موضوعی است که بر نگرانی های خانواده دامن زده است.
داماد دکتر یزدی سپس خطاب به هم وطنان ایرانی می گوید: "باید فکر مسائل انسانی خانواده های زندانی بود. زندانیانی که خانواده هایشان از نظر مالی و روحی به شت تحت فشار قرار می گیرند و نیاز به کمک دارند؛متاسفانه کسی به این موضوعات توجه چندانی نمی کند. این مدت این همه فعال سیاسی، مدنی و روزنامه نگار بازداشت شدند؛خدا میداند خانواده هایشان از نظر مالی و روحی در چه شرایطی هستند. آقای یزدی از نظر مالی مشکلی ندارد اما خواهش من این است که به وضعیت مالی و روحی خانواده های زندانیان بیشتر اهمیت داده شود."
به دنبال بازداشت غیرقانونی سردار مقدم، رئیس کمیته ایثارگران ستاد انتخاباتی مهندس موسوی، تعدادی از خانواده های زندانیان و جوانان اصلاح طلب با حضور در منزل وی به دلجویی و ابراز هم دردی با خانواده اش پرداختند.
به گفته همسر این فرمانده سپاه و سردار جنگ، او از روز چهارشنبه هفته گذشته به منزل مراجعت نکرده و هیچ گونه تماسی هم با خانواده نداشته است.
به گزارش نوروز، خانم حیدری در این دیدار با وصف ویژگی های ارزنده همسرش حضور مداوم او در جبهه های جنگ و حضور در همه عملیات جنگی را گناه غیرقابل بخشش از نظر تازه به دوران رسیده های امروز دانست و گفت: اگر علاقه به مهندس موسوی نخست وزیر امام و نزدیکی به او جرم است این را باید اعلام کنند تاهمه بدانند و در غیراین صورت این گونه رفتار با یک رزمنده و سردار دیروز باید توجیه و پاسخ گفته شود.
وی با اعلام این که علیرغم ادعای قانون گرایی قوه قضائیه هیچ خبری از همسرش ندارد، شرایط روحی فرزندانش را در غیاب پدر بد توصیف کرد و گفت فرزندانم و بلکه همه خویشان و دوستان ما از این گونه رفتار در شوک هستند و پدر ایشان و پدر و مادر من هم از این رفتار زشتی که با او شده بی خبرند چرا که تحمل باور آن را ندارند.
وی هم چنین از حاضرین خواست که برای رهایی همه زندانیان مظلوم دعا کنند و اظهار امیدواری کرد که روز عید غدیر همه عزیزان دربند ازجمله همسرش در کنار خانواده های خود باشند.
محمد عزلتی مقدم،از سرداران دفاع مقدس روز ۱۹ آبان ماه و در پی دیدار جمعی از سرداران دفاع مقدس با موسوی، بازداشت شده است.
امروز: دانشگاه نانتق پاریس که دومین دانشگاه بزرگ کشور فرانسه است روز 5 شنبه 18 نوامبر امسال (2010) دکترای افتخاری سینما را به محسن مخملباف اهدا کرد.وی پیش از این دکترای افتخار ادبیات را از دانشکده سنت اندروز اسکاتلند دریافت کرده بود.
به گزارش پایگاه خانه فیلم مخملباف، محسن مخملباف هنگام دریافت دکترای افتخاری سینما ، درباره شرایط سیاسی کنونی ایران و وضعیت دشوار سینماگران ایران سخن گفت.متن گفته های وی چنین است:
خانم ها، آقایان، اساتید محترم!
ترجیح می دادم در چنین شرایطی، تنها درباره هنر و سینما صحبت کنم.اما چگونه می توانم فراموش کنم شرایط دشوار دوستان سینما گرم در ایران امروز را؟!
سینماگر ایرانی سینما را چون آینه ای در مقابل جامعه قرار می دهد تا مردمی را که توسط تلویزیون دولتی و سینمای حکومتی با دروغ بمباردمان شده اند را به حقیقت خود باز گرداند.
در حقیقت، این حقیقت گویی فیلم ساز ایرانی است که او را به زندان می فرستد.در واقع این واقعیت نمایی اوست که آثارش را به سانسور محکوم می کند. و در نهایت، همین رئالیزم اوست که پاسپورتش را از او می گیرد و یا داغ تبعید بر پیشانی او می زند . آری چنین است وضعیت سینمای ایران.
سینماگرانی که در ایران مانده اند یا زیر فشار سانسورند ، یا در خطر دستگیری ویا در زندان و زیر شکنجه.
و سینماگرانی که مهاجرت کرده اند اگرچه به آزادی شخصی می رسند اما برای خلق هنر شاعرانه خود دچار دشواری های دیگری هستند.
اگر فیلم ساز ایرانی در کشورش زیر سانسور ایدئولوژیک له می شود، در جهان آزاد زیر سانسور سرمایه خرد می شود.
اکنون نیم قرن است که سینماگران مولف ایران، در کنار دیگر سینماگران مولف جهان، در حال مبارزه با سینمای صنعتی هالیود بوده اند.هالیودی که هنر را معمولا به یک کالای صنعتی چون مک دونالد تبدیل کرده است.
سینمای هالیودی که 90 درصد سالن های سینمای جهان را به سیطره خود درآورده است و فرصت تنفس هنر مستقل را از طریق تریبون سینما نمی دهد.
اگر جنگ سینماگر مولف ایرانی در کشورش، جنگ شعر و سیاست است، تضاد سینماگر مولف ایرانی در تبعید، جنگ بین شاعر ماندن و تاجر شدن است.
در این جا آزادی سیاسی هست، اما تو به عنوان یک فیلم ساز مولف، به وسیله پول بایکوت می شوی.
من به شخصه هر دو جور سینما را تجربه کرده ام.در بیرون از ایران می کوشم به وسوسه های هالیود نه بگویم، تا به شعر و سینما خیانت نکرده باشم.و در داخل ایران با سانسور فیلم ها و کتابهایم روبرو بوده ام.تا آن جا که مجبور به تبعید شده ام. و امروزه اگر به ایران برگردم، با مجازات اعدام روبرو خواهم شد.
برخی از کتابها و فیلم های من هیچ گاه از چنگ سانسور رها نشده اند و برخی سالهای طولانی زیرسانسور بوده اند. و در ایران امروز تمامی آثاری که نام من بر آن هاست در سانسور کاملند.
سال پیش فیلمی که فیلم نامه اش را من نوشته بودم به شرط آن که نام من به عنوان فیلم نامه نویس از فیلم حذف شود، اجازه اکران یافت.(فیلم شاعر زباله ها)
دو ماه پیش فیلم یک فیلم ساز برجسته ایرانی اصغر فرهادی در حال فیلم برداری توقیف شده بود، به دلیل آن که این فیلم ساز، نام من و چند فیلم ساز دیگر را با صدای بلند گفته بود و آرزو کرده بود روزی به ایران برگردیم.
چندی پیش تر سینماگر برجسته ایرانی دیگر، جعفر پناهی ،سه ماه در زندان ماند، تنها به جرم آن که در خانه خود مشغول ساخت فیلم بود.
هم اکنون محمد نوری زاد فیلم ساز حقیقت گوی ایرانی در زندان زیر شکنجه است به جرم آن که به رهبر ایران از درون زندان نامه نوشته است تا دست از کشتار جوانان بردارد.
سه سال پیش وقتی در افغانستان فیلم می ساختیم، سپاه پاسداران حکومت ایران، نارنجکی جنگی را سر صحنه فیلم برداری ما پرتاب کرد که بیش از 20 زخمی و یک کشته به جا گذاشت. کسی که کشته شد یک مرد سیاهی لشکر 43 ساله بود که برای دستمزد یک روز کار به سینما آمده بود و بی آن که بداند چرا، قربانی دیکتاتوری
ایران شد.
سال گذشته میلیونها جوان ایرانی به خیابانها ریختند تا آزادی را فریاد کنند و با موبایل های خود تصاویر واقعی ای از آزادی خواهی مردم ایران را به دنیا فرستادند. تصاویری که در تغییر سرنوشت سیاسی مردم ایران، اهمیت شان به گمان من، حتی از تاریخ سینمای ایران بیشتر است.
در سال گذشته 15 هزار نفر از این جوانان برای آزادی در زندان به سر برده اند و حدود 100 نفر از آنها کشته شدند که همه آنها از من به این افتخار لایق ترند.
اساتید محترم اجازه دهید این دکترای افتخار را به امید روز آزادی ایران، تنها به امانت از شما بپذیرم.تا روزی در وطنم ایران ،آن را به مادرانی تقدیم کنم که فرزندانشان پیش از دریافت دکترای افتخار، به افتخار شهادت برای آزادی نائل شده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر