چهار نماینده مجلس که از سوی قوه مققنه در شورای حل اختلاف دولت و مجلس حضور دارند، در نامهای سرگشاده، به دبیر شورای نگهبان اعلام کردند که اظهارات عباسعلی کدخدایی، نظر این کارگروه نیست؛ این نمایندگان همچنین تصریح کردهاند که به دلیل اوامر رهبری برای تعامل با دولت، تاکنون از استیضاح رئیس دولت صرفنظر کردهاند.چهار نماینده مجلس که از سوی قوه مقننه در شورای حل اختلاف دولت و مجلس حضور دارند، در نامهای سرگشاده، به دبیر شورای نگهبان اعلام کردند که اظهارات عباسعلی کدخدایی، نظر این کارگروه نیست. بیشتر بخوانید: اعتراض عضو کارگروه حل اختلاف مجلس و دولت به اظهارات کدخدایی یشنهاد کارگروه شورای نگهبان به رهبر درباره کاهش اختیارات مجلس در این نامه ۲۰ صفحهای که محمدحسن ابوترابیفرد، محمدرضا باهنر ، احمد توکلی و محمد دهقانی چهار عضو شورای حل اختلاف به امضا رساندهاند، به اختلافات دولت و مجلس به تشریح پرداخته شده است. روز شنبه، عباسعلی کدخدایی، به نام سخنگوی این کارگروه، پیشنهادهایی را به عنوان توافقهای این کارگروه مطرح کرد که نتیجه آن کاهش اختیارات مجلس به ویژه در مقابل دولت است. در این نامه، منتخبان علی لاریجانی در هیات حل اختلاف، نسبت به محدود کردن اختیارات قانونگذاری و نظارتی مجلس هشدار داده و دولت را متهم کردهاند که دراین سالها از «مفاد قانونی تخلف» کرده و در مواردی «از انجام وظایف» خود نیز «امتناع» ورزیده است. این نمایندگان تصریح کردهاند که با توجه به «اوامر» رهبر در مورد تعامل با دولت و نیز شرایط سیاسی، تاکنون «از سئوال و استیضاح رئیس جمهوری صرف نظر کردهاند.» عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، روز شنبه پیشنهادهایی را به عنوان توافقهای کارگروه حل اختلاف مطرح کرده بود که از جمله نحوه نظارت مجلس بر دولت، نحوه دخالت مجلس در مصوبات دولت و نیز نحوه ارجاع اختلافات به مجمع تشخیص را به نفع دولت هدف قرار میدهد؛ در پیشنهادهای عباسعلی کدخدایی همچنین دست محمود احمدینژاد برای تصویب آییننامهها و مقررات مربوط به وزارتخانهها بازتر شده است. اکنون این چهار نماینده مجلس، در نامه خود به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، با بر شمردن صلاحیتهای قانونگذاری و نظارتی مجلس که در قانون اساسی ذکر شده است، به موارد اختلاف دولت و مجلس پرداختهاند. این نمایندگان در نامه خود تصریح کردهاند که دولت اصرار دارد در لوایحی که به مجلس میفرستد تغییری داده نشود. محمدحسن ابوترابیفرد، محمدرضا باهنر، احمد توکلی و محمد دهقانی همچنین به موردی اشاره کردهاند که عباسعلی کدخدایی از توافق کارگروه درباره آن خبر داده بود، که با تکذیب این چهار نماینده مواجه شده است. عباسعلی کدخدایی پیش از این با اشاره به یکی از اصول قانون اساسی گفته بود مجلس نمیتواند دولت را ملزم به اجرای مصوبهای کند که منبع مالی آن مشخص نباشد. به گفته کدخدایی براساس «پیشنهاد» کارگروه حل اختلاف، اگر شورای نگهبان تشخیص بدهد که منبع مالی مصوبهای مشخص نیست، دیگر مجلس نمیتواند آن را به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع دهد. در نامه این چهار نماینده در پاسخ به این اظهارات کدخدایی آمده است مجلس «بر اساس اصل ۱۱۲ قانون اساسی بنا بر تشخيص مصالح کشور حق دارد بر مصوبه خود اصرار و آن را به مجمع تشخيص مصلحت نظام بفرستد و دليلی بر تقييد اطلاق اصل۱۱۲در اين خصوص وجود ندارد؛ خصوصاً که ايرادات شورای نگهبان به استناد اصل ۷۵ عموماً به اين دليل است که محلی را که مجلس شورای اسلامی برای تامين بار مالی مشخص کرده است، نمیپذيرد ويا آن را کافی نمیداند.» این نمایندگان همچنین تذکر دادهاند که رئیس جمهور نمیتواند در مورد برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی قاعده وضع کند یا دست به ایجاد سازمان بزند. منتخبان علی لاریجانی در کارگروه حل اختلاف، تاکید کردهاند در مواردی که برای تسریع کار، دولت در حوزههایی مقررات وضع میکند به این معنا نیست که مجلس در مورد آنها حق ورود ندارد. در ادامه این نامه تصریح شده است که دولت تفاسیر «گشادهدستانهای» از قانون اساسی دارد به نحوی که «میکوشد صلاحيت عام مجلس شورای اسلامی در تقنين را محدود کند و به صوابديد خويش بر جای قوه مقننه نيز تکيه زند.» موارد «تخلفات» دولت محمود احمدینژاد محمدحسن ابوترابیفرد، محمدرضا باهنر ، احمد توکلی و محمد دهقانی، سپس به صورت تفصیلی به «تخلفات» محمود احمدینژاد و هیات وزیران پرداخته و مینویسند: «مجلس شورای اسلامی در سالهای اخير با ملاحظه شرايط خاص سياسی از اختيارات نظارتی خود از قبيل سؤال، استيضاح و تحقيق و تفحص به طور کامل استفاده نکرده و از اعمال مکانيسمهای نظارتی از طريق ديوان محاسبات کشور و يا کميسيون اصل نودم قانون اساسی چشم پوشيده که متأسفانه اين امر به جای ايجاد تغيير در رفتار دولت سبب نقض مکرر قوانين از سوی قوه مجريه نيز شده است.» این نمایندگان تصریح کردهاند که از ۳۱ قانون مصوبی که از ابتدای سال جاری تا پايان تيرماه سال ۱۳۸۹ بهوسيله رئيس مجلس به محمود احمدینژاد ارسال شده، هشت مورد تا پايان تيرماه سال جاری از سوی رئيسجمهوری به دستگاههای مربوطه ابلاغ نشده و در ۲۳ مورد نيز ابلاغ در خارج از مهلت پنجروزه مندرج در قانون مدنی صورت گرفته است. اعضای کارگروه حل اختلاف میافزایند که هيات وزيران از ماه اسفند ماه سال ۱۳۸۸ تا اواخر خردادماه امسال از ارسال مصوبات خود به رئيس مجلس خودداری کرد. در ادامه این نامه آمده است، «دولت با تغيير نام مصوبات خود به تصميمات و الفاظی از اين قبيل برخی ديگر از مصوبات خود را نيز برای رئيس مجلس» ارسال نمیکند. به نوشته این چهار نماینده، برای نخستین بار ضوابط اجرایی بودجه در سال ۱۳۸۹ از سوی رئیس جمهوری تهیه و ابلاغ شده است و نه در «قالب تصویبنامه هیات وزیران». این نمایندگان چهارمین «تخلف» دولت محمود احمدینژاد را «از بین بردن زمینه بررسی دقیق بودجه» نام بردهاند که به گفته آنها دولت آنقدر دیر لوایح بودجه را به مجلس میدهد که دیگر فرصتی برای بررسی کافی آن وجود ندارد. منتخبان رئیس مجلس در شورای حل اختلاف میافزایند دولت از سال ۱۳۸۷، نحوه تخصیص بودجه کشور به دستگاههای مختلف را در ابهام فرو برده و برا ی نمونه در سال ۸۷ بودجه کشور را تنها در ۳۹ ردیف کلی خلاصه کرده بود. «واردات غیرقانونی بنزین و نفتگاز» ششمین ایراد این نمایندگان به دولت محمود احمدینژاد است. به گفته این نمایندگان از سال ۱۳۸۶ دولت اقدام به واردات «غیرقانونی» بنزین و گازوییل کرده است و تا پایان سال ۴ میلیارد و ۱۸۵ میلیون دلار واردات در این زمینه خواهد داشت. محمدحسن ابوترابیفرد، محمدرضا باهنر ، احمد توکلی و محمد دهقانی تصریح کردهاند که دولت در طول سه سال گذشته ۹ میلیارد و ۷۲۴ میلیون دلار سوخت وارد کرده است که بدون اجازه مجلس بوده است. هفتمین اختلاف ذکر شده در این نامه مصوبات سفرهای استانی محمود احمدینژاد است. به نوشته این نمایندگان، حدود ۸۴ درصد مصوبات استانی دولت، بار مالی دارد که «میزان بار مالی حدود ۵۳ درصد از اين تصميمها و محل تامين بار مالی حدود ۴۰ درصد ازآنها نامعلوم است.» این نامه میافزاید از خرداد سال ۸۷ تا آخر دی سال ۸۸ دولت در ۲۶ مورد «برای وضع آييننامههای اجرايی يا تصويبنامههای مورد نياز قوانين اقدامات لازم را انجام نداده و تنها در ۱۰ مورد به تکليف خود در اينباره عمل کرده است.» «تخلف» در مورد تعیین تعطیلات رسمی و ساعت کار در ماه رمضان از دیگر مواردی است که این نمایندگان بدان اشاره کردهاند. این نمایندگان همچنین خطاب به احمد جنتی یادآور شدهاند که دولت هنوز مصوبههای سال ۸۵ و سال ۸۶ برای اختصاص «يک ميليارد دلار برای تامين تجهيزات و احداث خطوط راهآهن شهری تهران و حومه»، «۷۰۰ ميليون دلار برای تامين تجهيزات و احداث خطوط راهآهن شهری ساير کلانشهرها» و « ۳۰۰ ميليون دلار برای اجرايیکردن طرحهای جامع حملونقل و ترافيک ساير شهرها» را اجرا نکرده است. «عدم ارائه اساسنامه شرکتهای ملی نفت، گاز و پتروشيمی»، «تشکيل سازمان ملی مهارت»، «عدم واريز سهم ۲۰ درصد صندوق توسعه ملی صادرات گاز سال ۱۳۸۹ به مبلغ ۲۴۵میلیون دلار»، «معاوضه ۷۶ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام ... بهمنظور واردات بنزين و گازوييل در سال ۱۳۸۸»، « عدم پرداخت مبلغ ۵۰ ميليون دلار سهم وزارت جهاد کشاورزی» و برداشت ۵۹۰ میلیون دلاری بانک مرکزی از حساب تمرکز ذخیره ارزی از موارد دیگر است که به عنوان «تخلف» دوات محمود احمدینژاد به آن اشاره رفته است. این نمایندگان مجلس هشدار دادهاند که محدود کردن اختیارات نظارتی و قانونگذاری مجلس به منزله «هدم جمهوريت نظام و اتکاء اداره امور کشور بر آراء عمومی است.» باهنر، توکلی، ابوترابی و دهقانی در پایان تصریح کردهاند: «مجلس شورای اسلامی با ملاحظه شرايط خاص سياسی و با نصبالعينقراردادن اوامر مکرر مقام رهبری دائر بر تعامل ميان دولت و مجلس شورای اسلامی از تعقيب ضمانت اجراءهای سنگينی چون سؤال و استيضاح رئيس جمهوری صرف نظر کرده و کوشيده است گرهی را که با دست گشوده میشود با دندان نگشايد.»
بر اساس جديدترين تصميم ستاد مديريت حمل و نقل و سوخت ايران، سهميه بنزين خودروهای شخصی برای آذرماه بدون تغيير، ۶۰ ليتر تعيين شد. خبرگزاری های ايران گزارش دادند که به دليل اجرای هدفمند کردن يارانه ها در نيمه دوم سال جاری، ستاد مديريت حمل و نقل و سوخت ايران تصميم گرفته که سهميه بندی بنزين ماه به ماه ادامه پيدا کند. سهميه سواری های بنزينی و دوگانه سوز شخصی ماهيانه ۶۰ ليتر، مونورسيکلت ها ۲۵ ليتر، تاکسی بنزينی ۵۰۰ ليتر، خودروهای آژانس ۳۰۰ ليتر و مسافربر شخصی ۲۰۰ ليتر خواهد بود. هم اکنون قيمت هر ليتر بنزين يارانه ای ۱۰۰ تومان است.
همايون جابری، عضو سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، يکشنبه شب با وثيقه سی ميليون تومانی از زندان رجايی شهر کرج آزاد شد. آقای جابری هجدهم آبانماه، هنگامی که برای اطلاع از وضعيت غلامرضا غلامحسينی، عضو زندانی اين تشکل کارگری به اداره اطلاعات کرج مراجعه کرده بود، بازداشت شد. در حال حاضر چهار تن از اعضای سنديکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، به نام های منصور اصانلو، ابراهيم مددی، رضا شهابی و غلامرضا غلامحسينی زندانی هستند.
دادسرای انتظامی قضات از دريافت شکواييه رسمی مجيد دری، فعال دانشجويی از قاضی پرونده اش سرباز زد. سايت جرس، نزديک به مير حسين موسوی گزارش داده که خانواده اين دانشجوی زندانی ، يک هفته به دنيال نهاد پيگيری کننده شکايت فرزندشان بودند و در نهايت با تهديد و تمسخر مسوولان مواجه شدند. مجيد دری، دانشجوی محروم از تحصيل دانشگاه علامه، چندی پيش به زندان بهبهان تبعيد شد. او اجازه ورود به دادگاه خود را نيافت و به شش سال حبس در تبعيد محکوم شد. اتهام مجيد دری اجتماع و تبانی، فعاليت تبليغی، محاربه و اخلال در نظم عنوان شده است.
در پی اظهارات عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، درباره نتایج کارگروه بررسی اختلاف نظر دولت و مجلس، محمد دهقانی، نماینده مجلس و یکی از اعضای این کارگروه، میگوید سخنگوی شورای نگهبان به مواردی اشاره کرده است که مورد توافق اکثریت این کارگروه نبوده است.در پی اظهارات عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، درباره نتایج کارگروه بررسی اختلاف نظر دولت و مجلس، محمد دهقانی نماینده مجلس و یکی از اعضای این کارگروه، میگوید سخنگوی شورای نگهبان به مواردی اشاره کرده است که مورد توافق اکثریت این کارگروه نبوده است. بیشتر بخوانید: پیشنهاد کارگروه شورای نگهبان به رهبر درباره کاهش اختیارات مجلس عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، روز شنبه، شماری از «پیشنهاد»های این کارگروه را برشمرد که از اختیارات قانونگذاری و نظارتی مجلس خواهد کاست. عباسعلی کدخدایی همچنین گفت نتایج بررسی کارگروه حل اختلاف مجلس و دولت برای رهبر جمهوری اسلامی فرستاده شده تا «هرچه ایشان تصمیم گرفته و اعلام نمایند در دستور کار» قرار بگیرد. از جمله نکاتی که عباسعلی کدخدایی، از آن به عنوان پیشنهاد کارگروه یاد کرده بود، شرایط فرستادن مصوبههای مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان، به مجمع تشخیص مصلحت نظام است. به گفته سخنگوی شورای نگهبان بر اساس این پیشنهاد در صورتی که مجلس و شورای نگهبان در مورد مصوبهای به تفاهم نرسند، هیات رئیسه نمیتواند به طور خودکار آن را به مجمع تشخیص مصلحت بفرستد و لازمه فرستادن این مصوبه به مجمع تشخیص، رایگیری مجدد در صحن مجلس است. عباسعلی کدخدایی همچنین گفت که در این رایگیری نیز حتما باید قید شود که این مصوبه برای اینکه خلاف شرع یا خلاف قانون اساسی تشخیص داده شده، نیاز به تصمیم مجمع تشخیص مصلحت دارد. عباسعلی کدخدایی، همچنین تصریح کرد در مواردی مانند «نظارت استصوابی شورای نگهبان»، «شمول اختیارات مقام معظم رهبری»، «اختیارات مجلس خبرگان»، «وظایف و اختیارات مجمع تشخیص مصلحت نظام» و «مواردی كه محل بار مالی آن تعیین نشده است»، مجلس از اساس حق ورود و بررسی ندارد و در صورت ورود و رد شورای نگهبان، مجلس حق ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام را ندارد و در صورت ارجاع، مجمع حق بررسی و اظهار نظر ندارد. براساس گفته عباسعلی کدخدایی همچنین به رئیس جمهور این «حق» داده شده است که «درباره نقض اصول قانون اساسی ازطرف سایر قوا از آنان سئوال كند، تذكر دهد و پیگیری كند.» وی همچنین گفت براساس پیشنهادهایی که این کارگروه به رهبر داده است به رئیس جمهوری اجازه وضع مقررات و آییننامه در وزارتخانهها داده میشود. با این حال یک روز پس از گفتههای عباسعلی کدخدایی، محمد دهقانی، یکی از اعضای کارگروه حل اختلاف، اعلام کرد چهار مورد از ۱۴ موردی که سخنگوی شورای نگهبان به عنوان پیشنهاد مطرح کرده، مورد توافق اکثریت اعضای کارگروه نبوده است. محمد دهقانی در این باره گفت: «طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی رئيس جمهور نمیتواند به قوای ديگر تذکر و يا آنها را مورد سئوال قرار دهد؛ اين يکی از مواردی بود که کدخدايی ديروز آن را بحث مورد توافق تمامی کارگروه عنوان کرد.» به گفته این نماینده مجلس موضوع ديگری که کارگروه با آن موافقت نکرده، اما عباسعلی کدخدایی از آن به عنوان توافق یاد کرده، اين بود که «مجلس نبايد طرح يا پيشنهادهايی که بار مالی آن تامين نشده است را مطرح کند.» محمد دهقانی افزود سخنگوی شورای نگهبان همچنین نگفته است که کارگروه به این اتفاق نظر رسیده که «همه مصوبات دولت طبق اصل ۱۳۸ قانون اساسی بايد به مجلس شورای اسلامی ارسال شود.» این نماینده مجلس همچنین گفت که کارگروه همچنین از شورای نگهبان خواسته است که نسبت به عدم اجرای مصوبات مجلس از سوی دولت اقدام کند که عباسعلی کدخدایی به این مورد نیز اشارهای نداشته است.
نمايندگان مجلس شورای اسلامی در کارگروه مشترک حل اختلاف مجلس و دولت، در نامه ای به احمد جنتی، دبير شورای نگهبان، موارد اختلاف دولت و مجلس را تشريح کردند. خبرگزاری مهر گزارش ميدهد که در پی گفته های عباسعلی کدخدايی، سخنگوی شورای نگهبان، نظر مکتوب کارگروه منتخب رييس مجلس شورای اسلامی توسط علی لاريجانی برای دبير شورای نگهبان ارسال شده است. عباسعلی کدخدايی، سخنگوی شورای نگهبان پيشتر گفته بود اين کارگروه به رهبر جمهوری اسلامی از جمله پيشنهاد کرده که رييس جمهوری حق داشته باشد درباره نقض اصول قانون اساسی از طرف ساير قوا، به آنها تذکر بدهد. در اين نامه تاکيد شده که حدود صلاحيت قوای سه گانه در قانون اساسی جمهوری اسلامی به روشنی تعيين شده و رويه عملی دولت ها و مجالس پيشين هم مويد اين ادعاست.در بخش پايانی هم نتيجه گيری شده که خدشه و ايجاد شبهه در تفاسيری که مبنای عمل دولت ها و مجالس بوده، وجهی ندارد.
احمد وحيدی، وزير دفاع و پشتيبانی نيروهای مسلح روز يکشنبه گفت که ساخت موشک های اس ۳۰۰ در ايران در مراحل طراحی قرار دارد. به گزارش خبرگزاری مهر، وزير دفاع ايران که در خرم آباد لرستان سخن می گفت، افزوده که ساخت سامانه پدافند موشکی اس ۳۰۰ در داخل ايران، يک کار زمان بر است. موشک ضد هوايی اس ۳۰۰ قادر است هواپيما يا موشک را در ارتفاع ۳۰ کيلومتر و در فاصله ۱۵۰ کيلومتر هدف قرار دهد و قابليت رهگيری ۱۰۰ هدف را به صورت همزمان دارد. پيشتر کاظم جلالی، سخنگوی کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس، اعلام کرده بود که پدافند موشکی اس ۳۰۰ نياز ضروری کشور نيست.
سعد حريری، نخست وزير لبنان شنبه آينده برای ديدار با مقام های ايرانی به تهران سفر می کند. خبرگزاری مهر با اعلام اين خبر گفت اين سفر به دعوت محمدرضا رحيمی، معاون اول رييس جمهوری اسلامی انجام می شود. انتظار می رود در اين سفر علاوه بر گفت و گو درباره مسايل امنيتی منطقه، توافقهای انجام شده در سفر اخير محمود احمدی نژاد به لبنان نيز، پيگيری شود.
نشریه ی آلمانی «بیلد ام زونتاگ» با مضحک خواندن اتهام جاسوسی به دو خبرنگارش که در ایران در بازداشت به سر می برند، این اتهام را رد کرد. بنا بر گزارش آسوشیتدپرس، سردبیر این نشریه آلمانی در شماره امروزش نوشته که مقام های ایرانی به خوبی می دانند این دو نفر تنها روزنامه نگار بوده اند و نه هیچ چیز دیگر. وی همچنین از عدم دسترسی خبرنگارانش به وکیل در ایران نیز انتقاد کرده است. این دو خبرنگار آلمانی، ماه گذشته، هنگام مصاحبه با فرزند و وکیل سکینه محمدی آشتیانی، زن ایرانی محکوم به سنگسار، در تبریز بازداشت شدند.
بنا بر گزارش خبرگزاری ها هزاران نفر در بیت المقدس (اورشلیم) و در مقابل دفتر نخست وزیر اسراییل، در مخالفت با پیشنهاد توقف موقتی شهرک سازی ها، تظاهرات کردند. آمریکا به اسراییل پیشنهاد کرده است تا در مقابل دریافت مشوق های سیاسی و نظامی، به مدت ۹۰ روز شهرک سازی در کرانه باختری رود اردن را متوقف کند. اسراییل هنوز به طور رسمی به این پیشنهاد پاسخ نداده است. این پیشنهاد در راستای تلاش آمریکا برای بازگرداندن طرفین اسراییلی و فلسطینی بر سر میز مذاکره برای صلح، مطرح شده است.
ميرحسين موسوی، از رهبران مخالفان دولت، نسبت به ايجاد هر گونه آشوب ساختگی در ايران تحت عنوان «فتنه سبز يا سرخ يا هر عنوان ديگری» هشدار داد و گفت: اين گونه اقدامات میتواند «وسيلهای برای فريب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسويه حسابهای جديد سياسی» باشد. فرخ نگهدار، تحلیلگر سیاسی در لندن، در مورد پیام میرحسین موسوی به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است.ميرحسين موسوی، از رهبران مخالفان دولت، نسبت به ايجاد هر گونه آشوب ساختگی در ايران تحت عنوان «فتنه سبز يا سرخ يا هر عنوان ديگری» هشدار داد و گفت: اين گونه اقدامات میتواند «وسيلهای برای فريب افکار عمومی و انحراف نهادهای نظارتی و تسويه حسابهای جديد سياسی» باشد. وی با اعلام اين موضوع در پيام به دانشجويان در آستانه ماه آذر و روز ۱۶ آذر، روز دانشجو، افزود: حتی اگر تمام مساجد و نهادهای سنتی در خدمت محکوميت جنبش سبز به کار گرفته شوند، سه ميليون دانشجوی آگاه و فرهيخته میتوانند با پراکندن پرسشها و نقدها، پلهای ارتباطی نيرومندی با مردم برقرار کنند و به آنها ريشههای عقبماندگی، فقر و سقوط توليد ملی را توضيح دهند. فرخ نگهدار، تحلیلگر سیاسی در لندن، در مورد پیام میرحسین موسوی به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است. آقای نگهدار، بیانیه اخیر آقای موسوی را چگونه ارزیابی میکنید؟ فرخ نگهدار، تحلیلگر سیاسی در لندن بیانیه آقای موسوی فقط به هشدار در مورد مسایلی که ممکن است در راستای هدفمندسازی یارانهها پیش آید، محدود نمیشود. او مسایل مهمی را دراین پیام با مردم و به خصوص دانشجویان در میان میگذارد و راهکارهای مختلفی را مطرح میکند. در میان راهکارهایی که آقای موسوی همیشه بر آن تأکید میکند، همچنین هشدار میدهد که وقتی مشکلات دولت زیاد شده، ممکن است پیامدهای سیاستهای خودساختهاش را برعهده مردم بیندازد و مردم را به فتنههای سبز وسرخ تقسیم کند. به نظر من این هشدار پیشرسی است که آقای موسوی در کنار سایر مسایل مهم مطرح کرده است. به نظر شما فتنه سبز و یا سرخ چگونه میتواند به اجرا درآید، به طور مثال ممکن است بعد از اجرای هدفمند شدن یارانهها شاهد شورشهایی از پیش برنامهریزی شده باشیم تا دولت بتواند حضور امنیتی بیشتری در جامعه و در عرصه سیاست ایران داشته باشد؟ اکنون فضای تمام شهرهای ایران امنیتی شده و تمام نیروهای انتظامی و قدرت حاکمیت در جاهای مختلف بسیج شده است و میتوان گفت دولت به طور غیررسمی حالت رزمی اعلام کرده است. هشدار آقای موسوی در همین رابطه است. آقای موسوی با اشاره به پیشینه جنبش سبز و اشاره به تظاهرات میلیونی مردم در سال گذشته که کوچکترین برخورد خشنی به وجود نیامد و همه خشونتهای اخیر توسط عوامل حکومتی و لباس شخصیها صورت گرفت، هشدار میدهد که ممکن است حکومت چنین اعتراضاتی را خودش سازماندهی کند و به گردن مردم بیندازد. به نظر من بعید نیست موضوع اصلی پیام آقای موسوی روی این هشدار متمرکز باشد و اینکه جنبش سبز زنده است و باید راهکارهای جدیدی در شرایط خفقان شدید به کار گرفته شود. این سخنان به خصوص بیشتر خطاب به دانشجویان است. شما به راهکارهای آقای موسوی در پیامش به دانشجویان اشاره کردید. آیا این راهکارها در شرایط فعلی ایران میتواند به اجرا درآید و کارساز باشد؟ این راهکارها کاملاً کارساز است. وقتی حکومت مردم را چنین تحت فشار قرار میدهد و آنها را از آزادیهای قانونی خود محروم میکند، راهکارهای آقای موسوی این است که اولاً ما به پرنسیبهای اخلاقی و ملی خود وفادار بمانیم و شعار «دروغ ممنوع» را پرچم خود کنیم و به راههایی متوسل نشویم که اهداف ما را خدشهدار کند و در حدی که ممکن است بدون ترس دور هم جمع شویم، شعور سیاسی خود را بالا ببریم، تحلیل کنیم، یاد بگیریم، یاد بدهیم، بمانیم تا روزی که این استبداد را برهم زنیم و خواستهای خود را از مجرای قانون جاری کنیم. البته قبلاً هم آقای موسوی این حرفها را زده بود، ولی امروز حاکمیت دارد فضایی درست میکند که بوی درگیری از آن به مشام میرسد و جنبش سبز هم یک پای این درگیریها است، بنابراین آقای موسوی برائت جنبش سبز را از هرگونه آشوب و اغتشاش بر اثر اجرای هدفمند کردن یارانهها اعلام میکند.
در ادامه رقابتهای بازی های آسیایی ۲۰۱۰ گوانجو و در آغاز رقابتهای کشتی فرنگی، تیم ملی ایران در سه وزن نخست موفق به کسب دو مدال طلا شد. به این ترتیب ضمن تثبیت جایگاه چهارم ایران در جدول ردهبندی مدالها، تعداد مدالهای طلای کاروان ورزش ایران به ۱۰ عدد رسید.در ادامه رقابتهای بازی های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگژو و در آغاز رقابتهای کشتی فرنگی، تیم ملی ایران در سه وزن نخست موفق به کسب دو نشان طلا شد. به این ترتیب ضمن تثبیت جایگاه چهارم ایران در جدول ردهبندی مدالها، تعداد مدالهای طلای کاروان ورزش ایران به ۱۰ نشان رسید. در رقابت های صبح یکشنبه، سیام آبان، امید نوروزی در وزن ۶۰ کیلوگرم و سعید عبدولی در وزن ۶۶ کیلوگرم روی سکوی نخست قرار گرفتند تا در شرایطی که هنوز چهار وزن دیگر از این مسابقات برگزار نشده است، کشتی فرنگی ایران بهترین نتیجه را پس از بازی های آسیایی ۱۹۷۴ تهران برای خود رقم بزند. پس از رقابتهای تهران در سال ۱۹۷۴، کشتی فرنگی ایران هرگز در یک دوره از بازیهای آسیایی نتوانسته بود به دو مدال طلا دست پیدا کند و طی ۳۶ سال گذشته تنها دو مدال طلا نصیب کشتی فرنگی ایران شده بود؛ رضا سوختهسرایی در بازیهای ۱۹۸۶ سئول که به عنوان یار قرضی از کشتی آزاد در ترکیب تیم فرنگی قرار گرفته بود و همچنین مهدی سبزعلی در رقابتهای ۱۹۹۸ بانکوک. نوروزی و عبدولی در شرایطی به قهرمانی رسیدند که هر دو در مسابقات جهانی مسکو با ناکامی روبرو شده بودند، اما با اعتماد مجدد محمد بنا سرمربی موفق تیم ملی کشتی فرنگی، در بازی های آسیایی نیز در فهرست تیم ملی قرار گرفتند. کارنامه ورزشی سه فرنگی کار ایران در روز نخست رقابتهای کشتی فرنگی بازیهای آسیایی به شرح زیر است: حمید سوریان(پنجم): دارنده پنج مدال طلای کشتی فرنگی جهان و مطرحترین فرنگی کار حاضر در گوانگژو، در دور نخست ۵۵ کیلو، بر طبق قرعه، با چول گیون از کره جنوبی، رقیب فینالیست خود در مسابقات جهانی مسکو روبرو شد و او را با نتیجه ۱-۸ از پیش رو برداشت. سوریان سپس مقابل کره شمالی قرار گرفت و ۰-۹ نیز چول یان را شکست داد. در دیدار سرگروهی، هاسه گاوا از ژاپن با سوریان به تساوی ۲-۲ رسید اما هاسه گاوا دو تایم را به سود خود خاتمه داده بود و به این ترتیب، یکی از بزرگترین شگفتیهای شانزدهمین دوره بازیهای آسیایی ۲۰۱۰ رقم خورد و سوریان از راهیابی به فینال بازماند. در بازیهای آسیایی ۲۰۱۰، نخبگان وزن اول کشتی فرنگی جهان از جمله ایران، کره جنوبی، کره شمالی، قزاقستان و ژاپن در یک سوی جدول قرار داشتند و این در حالی است که شرایط در آن سوی جدول کاملاً متفاوت بود و فرنگی کار مبتدی عراقی به نیمه نهایی رسید. سوريان برای کسب مدال برنز در مصاف با مارات كاريشالوف از قزاقستان، وقت اول را ۰-۳ واگذار كرد. در وقت دوم، مسابقه به وضعیت خاک كشيده شد كه سوريان به دليل اجرا نكردن فن، یک امتياز از دست داد و در تايم دوم نیز بازنده شد و همانند المپیک پكن در رده پنجم قرار گرفت. امید نوروزی (طلا): نوروزی در وزن ۶۰ کیلوگرم در دور اول با ریوتارو ماتسوموتو از ژاپن، نايب قهرمان امسال جهان روبرو شد و ۰-۸ او را از پیش رو برداشت تا نتیجه ای دور از انتظار را رقم بزند. ژی جین از کشور چين دومین رقیب نوروزی بود که او نیز ۰-۶ مقهور نماینده شیرازی ایران شد. نوروزی در نیمه نهایی به مصاف ساناربیک یاماشیف از ازبکستان رفت و در شرایطی که داور مسابقه نیز دو بار به زیان نوروزی اشتباه کرد، موفق شد او را نیز ۱-۲ مغلوب کرده و راهی فینال شود. او در فينال با دارنده مدال طلای المپیک آتن، جونگ جی هيون از كره جنوبی روبرو شد. در وقت اول رقیب کرهای با سالتو بارانداز ۰-۳ برنده شد. در وقت دوم نوروزی با اجرای بی نقص بارانداز، ۰-۲ برنده شد و در وقت سوم فرنگی کار كره ای نتوانست در خاک امتیاز بگیرد و یک امتیاز جریمه شد تا مدال زرین نصیب نماینده ایران شود. نوروزی در رقابتهای مسکو به این جونگ جی هیون باخته بود. سعید عبدولی (طلا): فرنگی کار جوان و خوش تکنیک اهل اندیمشک خوزستان در وزن ۶۶ کیلوگرم، ابتدا با نتیجه ۰-۸ سوتیپ اومچامپو از تایلند را شکست داد. وی سپس مقابل سانجی کومار رانا از هندوستان قرار گرفت و او را نیز ۰-۵ مغلوب خود کرد. رقیب فینالیست او دارخان بایاخمتوف از قزاقستان، دارنده مدال طلای ۲۰۰۹ آسیا بود که در این رقابت نیز عبدولی موفق شد با تلاشی خستگی ناپذیر که حاکی از آمادگی بالای او بود، به برتری ۱-۶ برسد و دهمین مدال طلای کاروان ورزش ایران را نصیب خود کند. رده بندی روز نخست جدول رده بندی سه وزن اول رقابت های کشتی فرنگی بازی های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگژو به شرح زیر است: ۵۵ كيلو: ۱- هاسه گاوا(ژاپن) ۲- ژولچوبكوف(قرقيزستان) ۳- لی شو جين(چين) و مارات كاريشالوف (قزاقستان) در این وزن، حمید سوریان و نماینده عراق، به اتفاق در رده پنجم قرار گرفتند. ۶۰ كيلو: ۱- اميد نوروزی(ايران) ۲- جونگ جی هيون (كره جنوبی) ۳- راويندر سينگ (هندوستان) و ريوتارو ماتسوموتو (ژاپن) ۶۶ كيلو: ۱- سعيد عبدولی(ايران) ۲- دارخان بایاخمتوف (قزاقستان) ۳- فوجيمورا (ژاپن) و رانا سونيل كومار(هندوستان)
روزنامه بریتانیایی «گاردین» روز شنبه خبر داد که لندن از بیم استفاده ایران از برخی کالاها و مواد تخصصی در برنامه هستهایش، صادرات انواع دستگاههای صنعتی مربوط به اشعهها و طیفها را به ایران محدود کردهاست.روزنامه بریتانیایی «گاردین» روز شنبه خبر داد که لندن از بیم استفاده ایران از برخی کالاها و مواد تخصصی در برنامه هستهایش، صادرات مواد و ابزاری چون لولههای آلیاژ نیکل، پمپهای خلا، انواع دستگاههای صنعتی مربوط به اشعهها و طیفها، کورههای حرارتی و واشرهای تخصصی را به ایران محدود کردهاست. روزنامه گاردین در گزارشی نوشته است که دولت بریتانیا این محدودیتها را به دنبال تأیید گزارشهایی مبنی بر اینکه صدور تجهیزات خاص به بعضی کشورهای خاورمیانه میتواند در توسعه برنامههای هستهای آنها به کار رود، اعمال کردهاست. این مواد و تجهیزات از دسته مواد و ابزاری هستند که کاربرد دوگانه دارند. بر پایه تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران که سه ماه پیش تصویب شد، صادرات موادی که کاربرد دوگانه دارند و میتوانند در برنامه هستهای ایران به کار روند، ممنوع شدهاست. این مواد البته به صورت موردی و با مشخص شدن کاربرد دقیق مصرف، میتوانند صادر شوند. مارک پریسک، وزیر بازرگانی بریتانیا، در یک نطق پارلمانی گفتهاست که ریسک استفاده از این گونه تجهیزات در توسعه برنامههای هستهای بسیار بالا رفته، «آن چنان که ما مجبوریم محدودیتهای بیشتری در صادرات آنها به ایران اعمال کنیم.» اداره نوآوری و مهارتهای بازرگانی بریتانیا نیز در بیانیهای خطاب به صادرکنندگان بریتانیایی اعلام کردهاست که تمام درخواستهای صدور این گونه مواد، جز در مواردی که بیخطر بودن استفاده از آنها روشن شود، رد خواهد شد. گاردین نوشتهاست: نگرانیها درباره احتمال دستیابی ایران به توانایی ساخت جنگافزار هستهای در حال افزایش است. به نوشته این روزنامه، بهکارگیری فناوری هستهای در برنامه موشکی، میتواند ایران را به یک تهدید بالقوه برای کشورهای خاورمیانه و حتی جنوب اروپا تبدیل کند. این روزنامه در ادامه، اظهارات مایک گیپس، عضو کمیته روابط خارجی پارلمان بریتانیا، را بازتاب داده که محدودتر کردن صادرات مواد و تجهیزات به ایران را «اقدامی منطقی» دانستهاست. آقای گیپس این ادعا که چنین اقدامی، نشاندهنده «درک دیرهنگام» بریتانیا در کنترل بیشتر صادرات مواد به ایران است را رد کرد. او هشدار داده که زمان در حال از دست رفتن است و خطر مواجه شدن با ایران اتمی بسیار نزدیک است. او سوال کرده که در این صورت اسرائیلیها چه کاری باید انجام دهند؟ گاردین در پایان گزارش خود به رزمایش هفته پیش نیروهای مسلح ایران برای مقابله با «حملات احتمالی هوایی و موشکی اسرائیل و آمریکا» اشاره کرده و اظهارات رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا را تکرار کردهاست. گیتس گفته بود که به نظر میرسد تحریمها در حال تأثیرگذاری است و در عین حال هشدار داده بود که اقدام نظامی نمیتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند و تنها آن را عمیقتر و پنهانیتر میکند.
بنا بر گزارش خبرگزاری های ایران، همایش جهانی فلسفه، بدون مشارکت بخش آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، یونسکو، صبح روز یکشنبه در تهران آغاز شد. بنا بر گزارشها، غلامعلی حداد عادل، که ریاست این همایش را بر عهده دارد همزمان با آغاز این کنگره به انتقاد از سازمان یونسکو گفته است که کنارهگیری این سازمان از این کنگره «دلیل واقعی نداشته» و این کنارهگیری «بر این همایش تأثیر مثبت داشتهاست». اگرچه پیشتر قراربود یونسکو در برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران مشارکت داشته باشد، اما با اعتراض فعالان حقوق بشر و برخی فلاسفه مشهور، این سازمان از مشارکت در این همایش کناره گیری کرد. یونسکو در این باره اعلام کرده بود که «شرایط لازم برای تضمین برگزاری بدون مشکل یک کنفرانس بینالمللی متعلق به سازمان ملل در ایران فراهم نشدهاست» و به همین خاطر از این همایش کنارهگیری میکند.
یک دانشمند آمریکایی اعلام کرد که کره شمالی اخیرا تاسیسات جدید و پیچیده ای احداث کرده است تا در آن به غنی سازی اورانیوم بپردازد. زیگفرید هِکِر، دانشمند آمریکایی، در یادداشتی که روز شنبه منتشر کرد و در خبرگزاری های بین المللی بازتاب یافته، نوشته است : در سفر اخیری که به تاسیسات اتمی اصلی کره شمالی در یونگ بیون داشته است به یک مجمتع کوچک غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی برده شد و مقام های کره ای به او گفتند که در این متجمع، اورانیوم با عیار پایین برای یک نیروگاه جدید غنی می شود. خبرگزاری رویترز می گوید وزارت خارجه آمریکا، هنوز درباره دلایل سفر این دانشمند به کره شمالی اظهار نظری نکرده است. این خبرگزاری می افزاید احتمالا این سفر در ارتباط با اطلاعات فاش شده جدید درباره فعالیت های هسته ای کره شمالی انجام شده است.
۱۷ماه از جمعه ای که در آن رهبر جمهوری اسلامی ايران معترضان به نتايج انتخابات ۲۲ خرداد سال گذشته را ترغيب کرد به تظاهرات خيابانی پايان دهند و رواج سرکوبی معترضان می گذرد. گرچه به دنبال اين درخواست رهبر جمهوری اسلامی ايران، بخشی از معترضان به شدت اعتراض خود افزودند اينک ده ماه پس از عاشورای خونين سال گذشته، شماری از ناظران و فعالان حامی جنبش سبز رفته رفته متقاعد شده اند که در معادلات و محاسبات اوليه کاستی هايی وجود داشته است. عيار انتقادات در درون جنبش سبز تا چه حد است؟ پرسشی که در برنامه اين هفته ديدگاه ها با دو حامی جنبش سبز در ميان گذاشته ايم: اکبر گنجی، فعال سياسی و روزنامه نگار و حميد دباشی، استاد ايران شناسی و جامعه شناسی در دانشگاه کلمبيا، هر دو در نيويورک.۱۷ماه از جمعه ای که در آن رهبر جمهوری اسلامی ايران معترضان به نتايج انتخابات ۲۲ خرداد سال گذشته را ترغيب کرد به تظاهرات خيابانی پايان دهند و رواج سرکوبی معترضان می گذرد. گرچه به دنبال اين درخواست رهبر جمهوری اسلامی ايران و کارکرد بسيج و سپاه و نيروی انتظامی در برخورد با معترضان، بخشی از معترضان به شدت اعتراض خود افزودند و سطح مطالبات خود را بالا بردند، اينک ده ماه پس از عاشورای خونين سال گذشته و ۹ ماه پس از محقق نشدن پيش بينی اين بخش از حاميان جنبش سبز در تظاهرات سالگرد انقلاب در ۲۲ بهمن سال پيش، شماری از ناظران و فعالان حامی جنبش سبز رفته رفته متقاعد شده اند که در معادلات و محاسبات اوليه کاستی هايی وجود داشته است. همزمان شماری ديگر از منتقدان يادآوری می کنند که همان هفده ماه پيش هم بودند معدودی از تحليلگران و فعالان حامی جنبش سبز که می گفتند پيامد ناخواسته برخی رفتارها و شعارهای طيفی از معترضان تضعيف جنبش سبز است نه تقويت آن. بیشتر بخوانید: «جنبش سبز» ایران پس از ۱۶ ماه؛ دستاوردها و موانع پیش رو «خامنه ای نمی خواهد همه تخم مرغ های خود را در سبد نظاميان بگذارد» خاتمی: جریان حذف کننده در مقابل رهبری و نظام هم خواهد ایستاد در ميان فعالان سياسی از جمله عزت الله سحابی، عباس عبدی، اکبر گنجی و رضا عليجانی و در ميان تشکل ها نهضت آزادی و شورای فعالان ملی مذهبی از اين گونه هشدارها می دادند و گهگاه به همين دليل هدف اعتراض طيفی از فعالان معترض قرار می گرفتند که معتقد به ادامه حضور در خيابان ها، سر دادن شعارهای اصطلاحا «ساختار شکن» از «جمهوری ايرانی» گرفته تا «مرگ بر اصل ولايت فقيه» و گهگاه به کار گيری حدی از خشونت متقابل بودند. منتقدان کاربرد اين گونه شعارها و روش ها می گفتند و هنوز هم می گويند طيفی از جنبش سبز با بی شمار دانستن خود متوجه توازن قوا نبود و شمار حاميان دولت و جناح اصولگرا و ميزان قدرت آنان را دست کم می گرفت، چه بسا هنوز هم می گيرد. از سوی ديگر درباره ميزان نيرومندی و گستردگی جنبش اعتراضی توهم داشت و چه بسا هنوز هم دارد. برخی از منتقدان درونی جنبش سبز اينک از اين هم فراتر می روند و می گويند ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، چهره های شاخص جنبش سبز هم به رغم داشتن باورهای متفاوت با طيف يادشده حاميان تا حدی دنباله رو آنان شدند و اين طيف از معترضان را به اندازه کافی متوجه امکانات و عدم امکانات واقعی نکردند و در همان ماه های اوليه جنبش را در مسير يافتن راهی برای تعامل با دولت و حاميانش برای مهار کردن خشونت و زمينه سازی برای مذاکره هدايت نکردند. در برابر حاميان طيف تقابل جوتر جنبش سبز می گويند رهبر جمهوری اسلامی ايران و حاکميت از آغاز تمايلی به تعامل نداشت، برخورد حاميان دولت به سطح مطالبات جنبش افزود و آنچه «کوتاه آمدن در برابر زور و سازش» می خوانند، حکومت را گستاخ تر می کرد و می کند. بحث منتقدان درونی جنبش سبز با طيفی از حاميان و چهره های شاخص آن بر سر اينهاست: برخورد با پوپوليسم يا پيشه کردن رفتارها و سر دادن شعارهای عوام پسند و رمانتيسم و يکی گرفتن آمال و آرزوها با امکانات واقعی. عيار اين انتقادات تا چه حد است؟ پرسشی که در برنامه اين هفته ديدگاه ها با دو حامی جنبش سبز در ميان گذاشته ايم: اکبر گنجی، فعال سياسی و روزنامه نگار و حميد دباشی، استاد ايران شناسی و جامعه شناسی در دانشگاه کلمبيا، هر دو در نيويورک. پيش از آنکه به نقدهايی که از درون می شود به جنبش سبز بپردازيم اگر موافق باشيد تعريف مختصری از آنچه ايران شاهد بوده در پی انتخابات ۲۲ خرداد سال گذشته تاکنون که به جنبش سبز معروف است، بدهيم. آقای گنجی؟ اکبر گنجی: آن چيزی که در ايران اتفاق افتاد پس از انتخابات يک حرکت اجتماعی بود که سه بخش دارد: هويت، دشمن و اهداف آن. در بخش هويت يک هويت رنگين کمانی داشت که مخالفت با دروغ و تحقير و ترور شخصيت و دشنام بود، به دنبال اعتماد و اطمينان و پرهيز از خشونت و همکاری جمعی و فرهنگ مدارا و گفت و گو و نقد و اعتراض جمعی بود. اينها هويت آن حرکت را تشکيل می داد. دشمنش هم ديکتاتوری و ولايت فقيه و خامنه ای بود و اهدافش درست کردن يک نظام و جامعه دموکراتيک، حقوق شهروندی و مدنی بود. آقای دباشی با اين تحليل موافقيد؟ حميد دباشی: صد در صد موافقم. تحليلی که آقای گنجی می کند و بسيار تحليل متين و درستی است، يک تحليل مقطعی است از جنبش سبز. من علاوه بر يک تحقيق مقطعی به يک تحليل تاريخی و يک بعد اجتماعی هم اشاره می کنم. من فکر نمی کنم با فرمايشات آقای گنجی معارضه ای داشته باشد. به نظر من، پديده ای که به اسم جنبش سبز می شناسيم و از خرداد ماه سال گذشته شاهدش بوديم، بيان سياسی جنبش های ريشه دار اجتماعی است که در خود ايران است و تلفيق کاذب اينها با نيروهای خارج از ايران که مخالف جمهوری اسلامی اند کار اشتباهی است و ما را اصلا به استعاره های غلطی می اندازد. حمید دباشی جنبه تاريخی اش اين است که ما جنبشی را که به نام جنبش سبز می شناسيم، يک پديده خلق الساعه نمی دانيم. يک پديده ای است که به نظر من جمهوری اسلامی از بدو شکل گيری اش در سی سال پيش، بحران مشروعيت داشته که اين بحران مشروعيت را به دليل اينکه فرهنگ سياسی چندضلعی و چند بعدی ما را به زور خواسته چند درصد اسلامی کند؛ اسلامی منظورم دين اسلام نيست، منظورم ايدئولوژی اسلام است، اين با ماهيت چند ضلعی فرهنگ سياسی ما نمی خواند و در نتيجه به زور و بحران سازی... بعضی از بحرانها را که خودش ساخته و بعضی بحرانها که مسائل منطقه ای است و از همه مهمتر مسئله جنگی که پيش آمده... اين مسئله اصلی، اين جمهوری ناقص الخلقه ای که سی سال پيش به دليل اين بحرانها سر راه بوده، مسئله را در طول سی سال گذشته هميشه داشته. شما به تاريخش که نگاه کنيد، از تصفيه های دانشجويی، کشتار دسته جمعی بگيريم تا انقلاب فرهنگی و غيره... هميشه مسئله بحران های داخلی را داشته. جنبش سبز در ادامه آن بحران هاست، منتها اين اولين بحرانی است که جمهوری اسلامی نه خودش خلق کرده و نه می تواند به نفع خودش کنترل کند. بپردازيم به انتقاداتی که از درون به جنبش سبز شده. يکی از انتقاداتی که به چهره های شاخص و فعالان جنبش سبز شده اين است که اين عده نيروی طرف مقابل يعنی حاميان دولت و به طور کلی اصولگرايان را دست کم گرفته بودند و شايد هنوز هم می گيرند و دچار رمانتيسم شده بودند. آقای گنجی نظر شما در اين باره چيست؟ گنجی: من کمتر از دو ماه بعد از انتخابات يعنی دقيقا در تاريخ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸ يادداشتی نوشتم تحت عنوان مبادله قوای رژيم و دموکراسی خواهان و در آن موازنه قوا بين رژيم و مخالفان توضيح دادم. در مورد رژيم، اول به پايگاه اجتماعی اشاره کردم که چيست و بعد پايگاه اجتماعی روحانيت را اشاره کردم و به طور مشخص توضيح دادم. بعد به منابع مالی رژيم اشاره کردم که مثلا در عرض چهار سال ۲۸۰ ميليارد دلار نفت فروخته بود و اين هم يک پارامتر عمده بود که در آنجا اشاره شده بود. دستگاه های سرکوب رژيم و تعداد نيروهايشان، سپاه، بسيج، وزارت اطلاعات، نيروی انتظامی و اينها و سازماندهی اينها و بودجه ای که دارند تاکيد کردم. هژمونی رسانه ای رژيم را در آن مقاله توضيح داده بودم که چگونه است و هم پيمانهای منطقه ای و بين المللی رژيم. در مورد مخالفان هم صحبت طيف مخالفان بود. نکته دوم فقدان سازمان يافتگی مخالفان بود. تشکيلات سازمانی وجود نداشت. فقدان رهبری تثبيت شده بود که آنجا گوشزد شده بود. فقدان برنامه و استراتژی بود و چندين نکته ديگر. مجموع صحبت من (در آن مقاله) اين بود که اين موازنه قو به شدت يک سويه است به سوی رژيم. اين را بايد در نظر بگيريم و فريب نخوريم و در اين شرايط دادن شعارهای «سرنگونی» و «فروپاشی»، کاملا وعده های ايدئولوژيک به معنای مارکسی است يعنی شعور کاذب است. چنين شعارهايی اصلا واقعيت که ندارد هيچ، فريب دهنده است، ما اين خطاها را نبايد تکرار کنيم. در آن مقاله در نتيجه گيری اش هم گفته بودم الان سه دهه است که مخالفان اين رژيم دائما وعده می دهند که اين رژيم چند روز ديگر، يک ماه ديگر سرنگون می شود و کارش تمام است و اين به خاطر اين است که هميشه به دنبال اين رفته اند که رژيم در چه زمانی سرنگون می شود. به هر حال برای اين هم می توان شواهدی گير آورد. نقاط ضعف رژيم را می شود گير آورد. در آنجا من گفته بودم که بياييد سئوال را عوض کنيم. سئوال را اين بکنيم که چه علل و دلايلی باعث تداوم جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته شده است؟ آيا آن علل و دلايل همچنان در کارند يا برخی از آنها ديگر وجود ندارند. اين نکته و خطر را همان موقع گوشزد کرده بودم. احساس می کردم که آن شور و حالی که در آن فضا همه را گرفته، اصلا به موازنه قوا توجه نمی شود و شعار هايی داده می شود که اصلا متناسب با واقعيت نيست و تا امروز که الان پانزده ماه از آن مقاله و ۱۷ ماه از آغاز نهضت می گذرد، می بينيم که واقعيت چه بوده و امروز رفته رفته همه دارند رويکردشان اين می شود که به موازنه قوا يک توجهی شود و اين توجه به موازنه قوا بسيار مهم است در تهيه استراتژی و تاکتيک هايی که مد نظر نهضت قرار می گيرد. آقای دباشی، نظر شما درباره اين انتقاد چيست که رهبران و فعالان جنبش سبز به آن اندازه که بايد تناسب قوا و تعادل قوا را در معادلات منظور نکرده بودند؟ دباشی: من چند موضوع را از هم جدا می کنم. يکی نقد درونی که در جنبش سبز دارد اتفاق می افتد بسيار چيز ميمون و مبارکی است، بسيار مهم است. خيلی خوب است. خيلی درست است. خيلی صحيح است. که ما اين بحث ها را درون جنبش سبز شاهد هستيم. ای کاش اين بحث ها را در انقلاب ۵۷ می داشتيم و چه بسا اگر اين بحث ها را، ماهيت انقلاب ۵۷ را، فرصت تاريخی ای بود که ما آن موقع داشتیم، سی سال در دام جمهوری اسلامی نمی افتاديم. در نتيجه من اين را جنبه مثبت جنبش اجتماعی عظيمی که الان صورت گرفته می دانم که ما نوع بحث هايی از نوعی که آقای گنجی و قاضيان و غيره دارند ايجاد می کنند، ما الان داريم انجام می دهيم نه اينکه بعد از اينکه اين جنبش به هر نحوی به نتيجه برسد. در ايران يک نارضايتی گسترده اجتماعی از رژيم در حوزه های مختلف فرهنگ، اجتماع، سياست و اقتصاد وجود دارد. ولی نارضايتی يک چيز است و اعتراض سياسی يک چيز ديگر. تمام آن کسانی که ناراضی هستند، نارضايتی شان تبديل به اعتراض سياسی نمی شود. اکبر گنجی دوم اینکه، من اصلا به مقوله توازن قوا، مقوله قوا و قدرت قائل نيستم. من معتقدم اين يک جنبش آزادی های اجتماعی است و به جای اين که ما سوء تفاهم اين را داشته باشيم که مثلا وقتی بعد از اين انتخابات آقای موسوی و کروبی و غيره آمدند، اعتراض کردند، قائل به تقلب گسترده بودند و ... ما اين را بياوريم به جای اينکه شبيه کنيم به افکار و انديشه ها، برنامه ها و پروژه های سياسی نيروهای به قول خودشان اپوزيسيون خارج از ايران، بياييم نزديک کنيم بيشتر به خورده جنبش های اجتماعی درون ايران. يعنی چه؟ يعنی جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجويی... اين پديده ای که به اسم جنبش سبز می شناسيم و از خرداد ماه سال گذشته شاهدش بوديم به نظر من بيان سياسی جنبش های ريشه دار اجتماعی است که در خود ايران است و تلفيق کاذب اينها با نيروهای خارج از ايران که مخالف جمهوری اسلامی اند کار اشتباهی است و ما را اصلا به استعاره های غلطی می اندازد. چرا؟ به اين دليل که جمهوری اسلامی در عرض سی سال گذشته که به صورت يک دولت پادگانی عمل کرده، دشمنانی شبيه خودش را ايجاد کرده يعنی کسانی که به خشونت و تير و تفنگ قائل اند و اصلا به مقوله گذار مسالمت آميز به دموکراسی قائل نيستند. در حالی که شما در هيچ يک از جنبش های متينی که در بطن ايران شکل گرفته، جنبش زنان، جنبش دانشجويی و جنبش کارگران، اصلا به مقوله براندازی بر نمی خوريد. اينها دنبال منافع صنفی، منافع انسانی و حقوق مدنی خودشان هستند و ما هر تحليلی که راجع به جنبش سبز می کنيم، بايد نقطه شروعش از جنبش های درون ايران باشد. نه اين ايدئولوژی های گنده گوی کلان باف خارج از ايران. اين نکته هم مطرح شده که اولا به رغم گستردگی و نيرومندی اين جنبش، بر خلاف تصور عاملان و حاميان و ناظران در آن حدی که فکر می کردند، جنبش نيرومند وگسترده نبوده و محدود بوده تا حد زيادی به تهران و طبقه متوسط. با اين برآورد موافقيد آقای گنجی؟ گنجی: اين بستگی دارد به اينکه شما چه انتظاری داشته باشيد. اگر انتظار شما اين بوده که يک نهضتی بوده که سراسر مردم ايران تويش بودند، اين ادعا، ادعای بلادليلی است. يعنی اگر کسی بيايد اين ادعا را بکند که همه مردم ايران يا بيست يا سی ميليون فرض کنيد از مردم ايران فعالان و عاملان اين جنبش بودند، چنين ادعايی باطل است و واقعيت ندارد. در ايران يک نارضايتی گسترده اجتماعی از رژيم در حوزه های مختلف فرهنگ، اجتماع، سياست و اقتصاد وجود دارد. ولی نارضايتی يک چيز است و اعتراض سياسی يک چيز ديگر. تمام آن کسانی که ناراضی هستند، نارضايتی شان تبديل به اعتراض سياسی نمی شود. نکته ديگر اينکه لزوما تمامی کسانی که در انتخابات شرکت کردند و به آقای موسوی و کروبی رای دادند و معتقد بودند که رژيم رای شان را ربوده، تمامی شان وارد اعتراض اجتماعی نشدند و اصلا اين انتظار هم انتظار نادرستی است. يک نفری رفته در انتخاباتی شرکت کرده و چهار کانديدای رقيب آنجا بودند. به يکی از آنها باور داشته رای داده. ولی فرض کنيم که فردا تقلبی هم در انتخابات شده. ولی اين انتظار که آن فرد بعد از اينکه تقلب صورت گرفت، حتما بيايد اعتراض سياسی کند، اين خواست هم خواست موجهی نيست. لذا در شهر تهران که حتی خود رژيم، دولت احمدی نژاد و وزارت کشور قبول دارد که آرای آقای موسوی از آرای آقای احمدی نژاد بيشتر بوده، اين جنبش نمود بيشتری داشته. يعنی در شهر تهران و از روزهای قبل از انتخابات هم ديده می شد که تقريبا کسانی که نماد سبز داشتند، تهران را در دست خود گرفته بودند از طريق حضور چشمگيرشان در خيابان ها. لذا بعد از اينکه انتخابات هم نتايجش اعلام شد و آن حرکت اعتراضی خودش را بروز داد، شما اين را در تهران و چند کلان شهر ديگر بيشتر می بينيد و عمدتا در تهران و تهران هم، مناطق ميانی به بالا. اما اينکه لزوما در تهران از مناطق ميانی به بالا بوده و در شهرهای ديگر، اين ازش لزوما بشود تحليل طبقاتی استنتاج کرد، من لزوما اين را قبول ندارم. نمی گويم اين واقعيت نداشته. درست است عاملان اصلی اش طبقه متوسط و نسل جوان بودند. ولی از اين نمی شود استنتاج کرد که ديگران نبودند. به لحاظ تکنيکی مناطق ميانی شهر، اينها جاهايی است که کنترلش برای رژيم خيلی دشوار است. اگر به انقلاب ۵۷ هم نگاه کنيد می بينيد که عمده تظاهرات که اقشار هم بودند در خيابان انقلاب و حول و حوش آنجا صورت می گرفت. مناطق ميانی چون خيلی شلوغ است، خيلی ترافيک زياد است، کنترلش برای رژيم بسيار دشوار است تا مناطقی که خلوت است. لذا اين يک مسئله فنی تکنيکی هم اينجا نقش دارد که تظاهرات خودش را از ميانه شهر به بالا و مناطق شلوغ به لحاظ ترافيکی نشان می دهد. لذا من با استنتاج اينکه آن تحليل طبقاتی بکنيد مخالفم و معتقدم نمی شود تحليل طبقاتی کرد وضعيت کنونی ما را. از آن سمت هم اينکه کسانی انتظار داشته باشند ميليونها نفر در اين جنبش فعال باشند، اين را هم انتظار ناموجهی می دانم. واقعيت همانقدر که بوده عظيم بوده. همانقدر که بوده توانسته هم به ايران تکان دهد و هم جهان را نظرش را معطوف به خود کند. آقای دباشی، شما درباره اين انتقاد يعنی توهم احتمالی فعالان جنبش سبز درباره ميزان گستردگی و نيرومندی جنبش چه فکر می کنيد؟ دباشی: نمی دانم دقيقا چه کسی اين توهم را داشته که حالا ما بايد اين توهم را برطرف کنيم. ولی اصولا معتقدم که جنبش های اجتماعی را بايد با مفاهيم و معيارهای اجتماعی سنجيد. مثلا تحليل های طبقاتی که ما می کنيم دو نکته را بايد در نظر بگيريم. يکی اينکه اقتصاد ايران اصولا يک اقتصاد بر اساس نفت است و اقتصادهای نفتی نيروی کارگر توفنده ای را که بتواند چرخ تمام اقتصادی يک جامعه را تعطيل کند، ندارد. در نتيجه اين يک بخش ساختاری اقتصاد ايران و جامعه ايران است و اين ارتباطی به آقای احمدی نژاد و غيره هم ندارد. در هر موردی صادق است. دوم اينکه باز اگر برگرديم به جنبش دانشجويی و شما فرض کنيد که بخش عمده اش جنبش دانشجويی است، دانشجوی دانشگاه تهران را در نظر بگيريد يا دانشجوی دانشگاه آزاد، اينها از چهار گوشه ايران می آيند و فقط مال تهران نيستند. در نتيجه هر کدام از اين خورده جنبش ها متبلور کليت جامعه ايران هستند. منتها متمرکز در تهران اند. يکی ديگر نکته ای است که آقای گنجی می گفت. يعنی معماری شهری طوری است که ميادينی که در آن تظاهرات صورت می گيرد، در پايین شهر نيست و در بالای شهر است. سه اينکه، آنهايی را هم که حتی دولت بر می دارد تجهيز می کند با اتوبوس و قطار و غيره می برد تظاهرات فرمايشی، اينها را من دشمن جنبش سبز نمی دانم. اينها را بارها آقای موسوی هم گفته. اينها هموطنان ما هستند حالا چه به دليل اينکه حقوق بگير دولت اند و چه به دليل اينکه اعتقادات مذهبی شان مورد ملعبه اين دولت قرار گرفته، می آيند اينجا. در نتيجه تحليل اقتصادی و اجتماعی بخشی از تحليل ما را بايد در بر بگيرد. منتها با در نظر گرفتن موقعيت های به خصوص اقتصادی، معماری شهری يا خاصيت جنبش هايی مثل جنبش دانشجويی يا جنبش زنان که اينها ممکن است که متمرکز در تهران باشند ولی متعلق به تمام ايران اند. اين نکته ای را که گفتيد عده ای از کسانی که مثلا در برابر جنبش سبز قرار گرفتند، لزوما مخالف نيستند، ربط دارد به اين سئوالی که از آقای گنجی می کنم و اين پرسش را از شما هم خواهم کرد. ايراد ديگری که برخی منتقدان درونی جنبش سبز می گيرند اين است که به اندازه کافی به تعامل با اصولگرايان فکر نشده و ابتکاری برای متقاعد کردن حاميان دولت به رسيدن به سازش اصولی در نظر گرفته نشده و حاصل اين بازی به گفته اين عده برد و باخت است. این بازی دو برنده ندارد و يک بازنده دارد که احتمالا اين بازنده مخالفان دولت و وضع موجودند. تازه در صورت برنده شدن مخالفان، بازی به حذف اصول گرايان می انجامد نه يک همزيستی دموکراتيک که جناح راست هم بخشی از آن باشد و نه يک آشتی ملی. نظر شما چيست آقای گنجی؟ گنجی: بخش مهمی از اصولگرايان الان با آقای احمدی نژاد و دولت او مخالف هستند. از طرف سبز ها هم اين طور نبود که راه بسته شود. منتهی از همان اول اتفاقی که افتاد اين بود که آقای خامنه ای خودش را در مقابل اين حرکت قرار داد. يعنی آقای خامنه ای شيوه اش اين است که فرمان می دهد و حکم صادر می کند و همه بايد تبعيت کنند و التزام داشته باشند. اگر کسی نپذيرد، تبديل می شود به فتنه و برانداز و انقلاب مخملی و ميکرب و همه اين چيزهايی که در اين ماه ها ديديد. بعد کاری که می کند اين است که از قوه قهريه استفاده می کند و به اضافه اينکه همه گروه های اصولگرا را مجبور می کند که بيايند پشت او قرار گيرند. لذا می بينيد که توی اين هفده ماه گذشته بارها و بارها از طرف رهبران سبز ها، آقای موسوی، آقای کروبی و ديگران صحبت از اين شده که ما بايد وحدت ملی ايجاد کنيم، گفت و گو کنيم با اصولگرايان و هر موقع که کوچکترين چراغ سبزی هم از ميان اصولگرايان مخالف دولت به اين نشان داده شده، سريع می بينيد که خود آقای خامنه ای و راديکال های آن سمت واکنش های خيلی تند نشان می دهند که اينها فتنه گرند و از کشتی نجات نظام پياده شده اند و کسی حق صحبت با اينها را ندارد. منشور برادری امام، به قول آيت الله خمينی، هم برای کسانی است که در چارچوب نظام هستند نه اين براندازها. لذا اصل اين که بايد گفت و گو شود با اصولگرايان و حتی با خود آقای خامنه ای، يعنی آقای موسوی، آقای کروبی، آقای خاتمی و ديگران بتوانند گفت و گو کنند و بتوانند مسائل را مطرح کنند و اهداف حرکت را پيش ببرند، يک امر پذيرفته شده خوب است. ولی دو نکته را بايد خوب توجه کرد. يکی اينکه هميشه گفت و گو مبتنی بر موازنه قواست و شما اگر قدرت اجتماعی داشته باشيد مجبور می شوند گفت و گو با شما را بپذيرند. نکته ديگر اين است که اين از اين سمت نيست که گفت و گو نشده. اين از آن سمت است که عمدتا به رهبری خود آقای خامنه ای و احمدی نژاد و آن گروه هايی که آن فکرها را دارند مانع هر گفت و گويی می شوند و اين امکان را راهش را کاملا مسدود می سازند که هيچکس از اصولگراها جرات نکند با رهبران سبز و با سبزها گفت و گويی صورت بدهد. آقای دباشی شما چه فکر می کنيد؟ آيا تعامل همين اندازه که بوده زياد بوده و يا کافی بوده است؟ دباشی: من قضيه را متفاوت می بينم. به نظر من جنبش سبز، مثل يک کاتاليزور عمل کرده و بسياری از مفروضات جامعه مدنی و جامعه سياسی ايران را وادار به ريزش کرده. ريزش درونی. يعنی شما الان به رهبران يا نمايندگان جنبش سبز نگاه کنيد، آقای کروبی و موسوی، حتی شما فرض کنيد آقای خاتمی را و حتی بعضی آقای هاشمی را می گذارند اينجا... می بينيد که ريزش درونی مشروعيت جمهوری اسلامی به طور کلی از درونش دارد صورت می گيرد نه اينکه کسی به آن حمله کرده باشد. رکن اساسی جمهوری اسلامی، ولايت فقيه است که واضع نظريه ولايت فقيه، مرحوم آيت الله منتظری، قبل از فوتشان گفت اين جمهوری اسلامی نه جمهوری است و نه اسلامی. شما از اين جا بگيريد و بياييد تا نخست وزير محبوب و مورد علاقه آيت الله خمينی تا رییس مجلس یا رئيس جمهور قبلی... اصلا از اينها گذشته شما به صحبت های تاج زاده... آخرين صحبت آقای تاج زاده خطاب به آقای جنتی گفته که شما يک چهارم رای تهران را دزديديد برای اينکه آقای حداد عادل بشود نماينده تهران. ما اصلا از مقدمات اين مناظره های تلويزيونی رقابت های انتخاباتی خرداد ماه سال گذشته شاهد يک حقايقی هستيم از تاريخ سی ساله ايران که اينها هيچ وقت جزء بحث عمومی نبود. جزء خرد جمعی ما نبود. به نامه های آقای محمد نوری زاد توجه کنيد. چه نامه ای که خطاب به آقای خامنه ای نوشته و چه نامه هايی که اخيرا به رئيس قوه قضاييه نوشته. يعنی ما تمام ريزش درونی جمهوری اسلامی را اول از همه مردم ما يک سال و نيم پيش آمدند توی خيابان و يک سئوال ساده کردند. تير و تفنگ نبود. گفتند رای من کجاست؟ با آن سئوال رای من کجاست، اين ريزش درونی تشديد پيدا کرده. شما به فتواهای آيت الله منتظری نگاه کنيد در عرض يک سال و يک سال و نيم آخر عمرشان، اينها مدارک تاريخی خيلی مهمی است. اين يک. دو؛ به مقالاتی که اخيرا آقای گنجی دارد می نويسد راجع به تفاوت مواضع آقای خاتمی و آقای موسوی و آقای کروبی. شما بياييد نگاه کنيد. ما شاهد يک صف بندی های نظری و سياسی و ايدئولوژيک جديدی می شويم، نه فقط در جناح اصولگرا که آقای گنجی گفت در آنها شکاف می افتد. بلکه حتی در اين بخش اصلاح گرايی که بعضی ها می گويند اين اصلاح «اصلاح گرايی» است و بعضی ها می گويند اين جنبش سبز به اصلاح گرايی ارتباطی ندارد. وارد اين بحث ها نمی خواهم شوم. من فقط اين را می خواهم بگويم که به دليل جنبش سبز بسياری از مفروضات ابتدايی و اوليه ای که ما راجع به جامعه سياسی مدنی و ايدئولوژيک ايران داشتيم دارد تغيير پيدا می کند. صف بندی های جديدی دارد شکل می گيرد. برای هر نوع ارزيابی از جنبش سبز و به طور کلی جنبش آزادی خواهی که در ايران دارد شکل می گيرد، من اين اتفاقات را فوق العاده اهميتش را بيشتر می دانم تا اينکه يک کسی فرض کنيد در آلمان نشسته کنار گود و می گوید لنگش کن. حالا جمهوری اسلامی امسال نيافتد سال ديگر می افتد. اصلا بحث ما اين نيست. بحث به آن جهت رفتن به نظر من به بيراهه رفتن است و ما بايد با دقت متوجه داخل ايران، متوجه صف بندی های جديد، متوجه ايدئولوژی های جديد، متوجه شکل گيری يک جامعه جديدی از تفکر و تعامل باشيم.
احمد وحیدی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران روز یکشنبه گفت که ساخت موشک «اس۳۰۰» در ایران در مراحل طراحی قرار دارد ولی افزود که ساخت این موشکهای پدافندی در داخل ایران «یک کار زمانبر» است.احمد وحیدی، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران روز یکشنبه گفت که ساخت موشک «اس۳۰۰» در ایران در مراحل طراحی قرار دارد. به گزارش خبرگزاری مهر، وزیر دفاع ایران که در حاشیه مراسمی در خرمآباد لرستان سخن میگفت در این باره افزود که ساخت سامانه پدافند موشکی اس۳۰۰ در داخل ایران «یک کار زمانبر» است. این در حالی است که احمد وحیدی اوایل ماه جاری با انتقاد از آنچه «کارشکنی روسها در تحویل سامانه موشکی اس۳۰۰» خواند گفتهبود که شکل «بومی» این سامانه موشکی «به زودی» در ایران تولید خواهد شد. وی روز یکشنبه در مورد این سامانه افزود: «در حال حاضر ما دفاع خودمان را بدون موشک اس۳۰۰ نیز به خوبی شکل دادهایم، با این وجود همواره به دنبال محصولات جدیدتر و بهتر در این عرصه هستیم.» موشک ضدهوایی اس ۳۰۰ قادر است هواپیمایی را در ارتفاع ۳۰ کیلومتر و در فاصله ۱۵۰ کیلومتر هدف قرار دهد و قابلیت رهگیری ۱۰۰ هدف را به صورت همزمان دارد. دستیابی ایران به این سامانه میتواند در معادلات مربوط به حمله هوایی احتمالی آمریکا یا اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران تغییراتی ایجاد کند. پیشتر، کاظم جلالی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، اعلام کرده بود که پدافند موشکی اس ۳۰۰ «نیاز ضروری کشور نیست.» اظهارات وزیر دفاع جمهوری اسلامی همزمان با سخنان محمدحسن منصوریان، از مقامهای نظامی ایران، صورت می گیرد که روز پنجشنبه از «آزمایش موفقیتآمیز» مشابه ایرانی سامانه پدافند موشکی اس-۳۰۰ روسی خبر داد . به گفته این فرمانده ارتش ایران، «این سامانه از طریق بهروز کردن سامانههایی مانند اس-۲۰۰ ساخته شدهاست.» ایران همچنین روز شنبه در آخرین روز از رزمایش پنجروزه موسوم به «مدافعان آسمان ولایت ۳»، اعلام کرد که در جریان این رزمایش، سامانه دفاع هوشمند در برابر موشکهای کروز را «با موفقیت» آزمایش کرده و با این کار تهران هماینک «جزء نادر پایتختهای جهان است که به سامانه دفاع در برابر موشکهای کروز مجهز شدهاست.» احمد وحیدی، وزیر دفاع ایران روز یکشنبه همچنین درباره فسخ قرارداد خرید سامانه موشکی اس ۳۰۰ از سوی طرف روسی گفت: «هماکنون در حال طی کردن مراحل حقوقی دریافت غرامت از روسیه هستیم.» هر چند جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۰۵ قرارداد خرید سامانه پدافند هوایی اس۳۰۰ را با روسیه امضا کرده بود، اما مسکو پس از به تعویق انداختن چندینباره تحویل این سامانه، اواسط مهر ماه سال جاری اعلام کرد در راستای اجرای آخرین قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی، از تحویل این سیستم پدافند هوایی به ایران خودداری خواهد کرد. بررسی ساخت هواپیماهای مسافربری مدل بالاتر وزیر دفاع ایران روز یکشنبه همچنین از نزدیک بودن زمان آغاز طراحی هواپیماهای مسافربری در نوعهای بالاتر از ایران ۱۴۰ در وزارت دفاع خبر داد. وی با اظهار اینکه «در حال حاضر هواپیمای ایران ۱۴۰ در کشورمان در حال تولید است» از بررسی ساخت «انواع مختلف هواپیماهای مسافربری» خبر داد. اعلام خبر نزدیک بودن طراحی نوعهای بالاتر هواپیما در ایران در حالی است که محمدکریم عابدی، رئیس فراکسیون هوافضای مجلس دوشنبه گذشته خبر داد که پس از گذشت ۱۵ سال از آغاز تولید هواپیمای ۱۴۰ در ایران، در حالی که تاکنون باید ۵۰ فروند از این هواپیما در صنعت هوایی مشغول به کار میشد، «به خاطر مشکلات پیش آمده» در عمل تنها حدود ۱۰ تا ۱۲ فروند از این هواپیما تولید شدهاست. به نوشته روزنامه جهان صنعت، آقای عابدی همچنین خبر داد که اعضای کمیسیون امنیت ملی برای اطمینانبخشی به هموطنان در مورد هواپیمای ایران-۱۴۰، بهتازگی سفری از اصفهان به مشهد با این هواپیما انجام دادهاند.
یک دانشمند آمریکایی اعلام کرد که کره شمالی اخیرا و به سرعت تأسیسات جدید و پیچیده ای احداث کرده است تا در آن به غنی سازی اورانیوم بپردازد. ساخت این تأسیسات می تواند نگرانی های جامعه جهانی در باره برنامه اتمی کره شمالی را افزایش دهد.یک دانشمند آمریکایی اعلام کرد که کره شمالی اخیرا و به سرعت تأسیسات جدید و پیچیده ای احداث کرده است تا در آن به غنی سازی اورانیوم بپردازد. ساخت این تأسیسات می تواند نگرانی های جامعه جهانی در باره برنامه اتمی کره شمالی را افزایش دهد. زیگفرید هکر، دانشمند آمریکایی، در یادداشتی که روز شنبه منتشر کرده و از سوی خبرگزاری های بین المللی بازتاب یافته، نوشته است در سفر اخیری که به تأسیسات اتمی اصلی کره شمالی در یونگ بیون داشته است به یک مجمتع کوچک غنی سازی اورانیوم در سطح صنعتی برده شد و مقام های کره ای به او گفتند که در این متجمع، اورانیوم با معیار پایین برای یک نیروگاه جدید غنی سازی می شود. این استاد دانشگاه استانفورد در مورد این مجتمع غنی سازی اورانیوم نوشته است: در زمان ورود به مجتمع اگرچه انتظار دیدن چند آبشار کوچک سانتریفیوژ را داشت، ولی با یک تاسیسات حاوی هزاران سانتریفوژ مواجه شده است. وی اتاق کنترل این مجتمع را «به طرز حیرتانگیزی مدرن» توصیف کرده است. آقای هکر گفته است که به نظر میرسد این مرکز در درجه اول برای تولید انرژی هستهای غیر نظامی تأسیس شده است و ارتباطی با زرادخانه هستهای کره شمالی ندارد. وی میافزاید اگرچه در این مجتمع هیچ نشانهای از تولید پلوتونیوم که در بمب اتم میتواند مورد استفاده قرار گیرد ندیده است، امکانات غنیسازی اورانیوم این مرکز «به راحتی» میتوانند اورانیوم با غنای بالای مورد استفاده در بمب اتمی را تولید کنند. در صورتی که این اظهارات تایید شوند، کره شمالی اکنون در راستای اهداف هستهای نظامی خود علاوه بر مرکز تولید پلوتونیوم شناخته شده خود در یونگ بیون، یک مجمتع دیگر نیز در اختیار دارد. این دانشمند آمریکایی در حالی در مورد این مجتمع کوچک غنیسازی سخن به میان آورده است که اواسط مهرماه سال جاری، وزارت دفاع کره جنوبی اعلام کرد که کره شمالی، در حال احیای تأسیسات رآکتور هستهای یونگبیون است و افزود که ساخت و ساز این تأسیسات در نزدیکی محل برج خنک کننده قبلی در حال انجام است. پیونگ یانگ در سال ۲۰۰۸ و در پی توافق با شش کشور مذاکره کننده خلع سلاح هستهای، برج خنک کننده رآکتور یونگ بیون را منفجر کرد. سفر فرستاده ویژه آمریکا به آسیا این گمانه زنیها در حالی صورت میگیرد که قرار بر این است، استفان باسوورث، فرستاده هستهای ایالات متحده آمریکا، به منظور مذاکره در مورد کره شمالی به آسیا سفر کند. وزرات امور خارجه کره جنوبی اعلام کرده است که آقای باسوورث روز یکشنبه برای مذاکره در مورد برنامه تسلیحاتی هستهای کره شمالی وارد سئول، پایتخت کره جنوبی خواهد شد و دو روز در این کشور اقامت خواهد داشت. این سفر در حالی انجام میشود که تصاویر جدید ماهوارهای حاکی از آن است که ساخت و سازهای تازهای در تأسیسات اتمی اصلی کره شمالی در راه است. خبرگزاری آسوشیتد پرس گزارش داده است: این تصاویر به همراه اظهارات اخیر آقای هکر و جک پریچارد، فرستاده پیشین اتمی ایالات متحده به کره شمالی نشان از آن دارد که پیونگ یانگ همچنان بر ساخت رآکتور انرژی هستهای اصرار دارد. کره شمالی در ماه مارس اعلام کرده بود که با استفاده از سوخت هستهای خود در حال ساخت یک رآکتور آب سبک است و زیگفرید هکر و جک پریچارد بر این باورند که این ساخت و ساز آغاز شده است. آقای هکر در یادداشت روز شنبه خود نوشته است: بسیاری از سووالات در مورد برنامه هستهای کره شمالی از جمله اینکه آیا کره شمالی به راستی به دنبال تولید برق هستهای است؛ آیا تولید پلوتونیوم این کشور متوقف شده است؛ پیونگ یانگ چگونه به سانتریفوژهایی با چنین فناوری پیچیدهای دست یافته است و چرا اکنون تصمیم بر فاش کردن این مجتمع غنیسازی گرفته است، بیپاسخ مانده اند. وی در پایان میافزاید: «یک چیز مشخص است و آن این که اتفاق اخیر موجب ایجاد یک طوفان سیاسی خواهد شد.»
امید نوروزی، کشتی گیر فرنگی ایران، در وزن ۶۰ کیلوگرم؛ و محمد عبدولی در وزن ۶۶ کیلو با شکست دادن حریفان خود از کره جنوبی و قزاقستان، دو مدال طلای بازی های آسیایی گوانگژو را از آن خود کردند. این در حالیست که حمید سوریان، امید ایران در وزن اول کشتی فرنگی، در پیکار رده بندی شکست خورده بود. وی در این دیدار مغلوب حریف قزاق خود شد و به مقام پنجمی رسید. تا کنون کاروان ورزشی ایران در بازی های آسیایی ده مدال طلا کسب کرده است.
ده ها كارگر کارخانه لوله سازی خوزستان روز یکشنبه به مدت پنج ساعت در مقابل استانداری خوزستان و سپس فرمانداری اهواز تجمع کردند. یکی از تجمع کنندگان، در گفت و گو با رادیوفردا، تعداد کارگران معترض را حدود ۲۵۰ نفر تخمین زد. این کارگران خواستار دریافت ۱۶ ماه حقوق معوقه خود بودند. به گزارش خبرگزاری « فارس» این چندمین تجمع کارگران کارخانه لوله سازی خوزستان با ۶۰۰ پرسنل بوده است و افزود: به گفته اين كارگران، وعدههای مسئولان از حدود دو سال پيش تاكنون برای حل مشكل آنان و پرداخت حقوق ِ عقب افتاده، عملی نشده است.
جوبایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا، از کنگره آن کشور خواست، تا از تداوم حضور آمریکا در عراق حمایت کند. جو بایدن، دلیل این درخواست را چالش های پیش روی عراق در راه دستیابی به امنیت و موفقیت عنوان کرد. معاون رییس جمهوری آمریکا، در مقاله ای که در روزنامه ی نیویورک تایمز نوشته، آینده حضور آمریکا در عراق را غیر نظامی خوانده و تاکید کرده است که به رغم فشارهای اقتصادی، دولت از کنگره می خواهد با این حضور موافقت کند. آقای بایدن اضافه کرده است که بودجه درخواستی دولت، برای توسعه حضور دیپلماتیک در عراق، مدرنیزه کردن نیروهای امنیتی آن کشور و کمک مالی به طرح توسعه پلیس است.
خبرگزاری های ایران گزارش دادند که سهمیه بنزین خودروها در آذرماه تغییر نخواهد کرد. محمد رویانیان ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور، اعلام کرده است که با توجه به درخواست اين ستاد و كارگروه حمل و نقل، رييسجمهوری ایران، سهميه آذرماه را نيز همانند ماه های گذشته به دارندگان خودرو اختصاص داده است. بنا بر این گزارش ها قيمت بنزین سهمیه بندی شده در آذرماه نیز مانند ماه های گذشته ۱۰۰ تومان اعلام شده است. به گفته محمد رویانیان سهميه سوخت از آغاز روز دوشنبه، اول آذر، در كارت دارندگان خودروهای شخصی و عمومی و موتورسيكلت خواهد بود.
۲۰ نوامبر ۲۰۱۰، یک قرن از مرگ لئو تولستوی، یکی از بزرگترین و معروفترین نویسنگان روسی، گذشت. نویسندهای که میراث او از همان روزهای زندگیاش، محصور مرز و بوم نبود و با گذشت بیش از صد سال نیز آثارش همچنان از برترین کتابهای ادبی جهان به شمار میرود. فراز و نشیبهای زندگی تولستوی فراواناند اما در بین آنها، قلهای است که پس از صعود به آن، هیچگاه فرود نیامد و هیچوقت به زیر کشیده نخواهد شد: قله ادبیات. تصاویری بازمانده از آخرین سالهای عمر تولستوی ۲۰ نوامبر ۲۰۱۰، یک قرن از مرگ لئو تولستوی، یکی از بزرگترین و معروفترین نویسنگان روسی، گذشت. میراث تولستوی از همان روزهای زندگیاش، محصور مرز و بوم نبود و با گذشت بیش از صد سال نیز آثارش همچنان از برترین کتابهای ادبی جهان به شمار میرود. فراز و نشیبهای زندگی تولستوی فراواناند اما در بین آنها، قلهای است که پس از صعود به آن، هیچگاه فرود نیامد و هیچوقت به زیر کشیده نخواهد شد: قله ادبیات. هزاران هزار نفر در سراسر دنیا کتابهای تولستوی را میخوانند. از وی ۱۱ رمان، هفت اثر فلسفی، چند نمایشنامه و چندین داستان کوتاه، و نیز تعداد زیادی دفاتر یادداشت روزانه و نامه به جا مانده است. سروش حبیبی، کاظم انصاری، کریم کشاورز، صادق سرابی، علی اصغر خبرهزاده و علیمحمد حقشناس از سرشناسترین مترجمان آثار و نقد آثار و زندگی تولستوی به زبان فارسی هستند. لئو تولستوی در سال ۱۸۲۸ میلادی در یاسنایا پالیانا از توابع تولا، حدود ۲۰۰ کیلومتری جنوب مسکو در خانوادهای اشرافی به دنیا آمد. او مادرش را در دو سالگی و پدرش را در ۹ سالگی از دست داد و نزد عمهاش پرورش یافت. در ۱۶ سالگی در رشته زبانهای شرقی در دانشگاه قازان ثبت نام کرد، اما سه سال بعد تغییر رشته داد و به تحصیل در رشته حقوق پرداخت. اساتیدش میگفتند که او نه استعداد و نه علاقه به تحصیل داشت و تعجب نکردند وقتی که تولستوی دانشگاه را رها کرد. او چند سال با استفاده از ثروت پدریش به عیاشی پرداخت و برای فرار از طلبکارانی که در قمار به آنها بدهکار شده بود، وارد ارتش شد و در جنگ قفقاز شرکت کرد. آغاز نویسندگی تولستوی به همین دوره باز میگردد. داستانهای قفقازی و زندگیهای سهگانهاش(کودکی، نوجوانی، جوانی)، در همان سالها نوشته شد و او را در زمره نویسندگان مطرح قرار داد. تولستوی در سالهای ۱۸۵۷ و ۱۸۶۰ دو بار به اروپا سفر کرد و در آنجا در جمع بزرگترین فیلسوفان و نویسندگان اروپایی و نیز لیبرالهای روسی که از خفقان سیاسی نظام تزار به اروپا فرار کرده بودند، تحول شدید فکری را تجربه کرد. او در نامهای مربوط به این دوره نوشت: حقیقت این است که حکومت دسیسهای است که نه تنها شهروندان خود را استعمار، بلکه آنها را فاسد میکند، طبعاً من هیچگاه تابع هیچ حکومتی نخواهم بود. تولستوی پس از بازگشت به میهن به فعالیتهای فرهنگی و تربیتی پرداخت و داستانهای فراوانی برای کودکان و نوجوانان نوشت. در سال ۱۸۶۲ تولستوی ۳۴ ساله با سوفیا آندر ژونا برس که ۱۶ سال از او جوانتر بود ازدواج کرد. آنها صاحب ۱۳ فرزند شدند که پنج تن از فرزندانشان در کودکی مردند. نخستین سالهای زناشویی برای تولستوی توأم با خوشبختی بود و شاهکارهای ادبیاش چون جنگ و صلح و آنا کارنینا را در همین دوره نوشت. سوفیا منشی و مدیر ادبیاش بود و نقل است که او دستنویس هزار و ۴۰۰ صفحهای جنگ و صلح را هفت بار بازنویسی کرد. اما نیمه دوم این ازدواج برای تولستوی رنجآور بود. او در پی یک انقلاب درونی، زندگی اشرافی را محکوم کرد و مبلغ سادهزیستی شد و همسرش او را هیچگاه درک نکرد. در همان دوره بود که با عقاید بنیادی کلیسای ارتدوکس به مبارزه برخاست که این باعث صدور حکم ارتداد وی از سوی کلیسا شد. تجربههای روحی تولستوی در آخرین رمانش به نام رستاخیز انعکاس یافت، در آن دوره شهرت ادبی تولستوی در اوج بود. همچنین عقاید فلسفی و اخلاقیاش پیروان بسیاری پیدا کرده بود اما او روز به روز مأیوستر و خستهتر میشد. در نوامبر ۱۹۱۰، تولستوی ۸۲ ساله مخفیانه خانهاش را ترک کرد تا مطابق باورهای جدیدش زندگی متفاوتی را بیازماید اما او در این راه مریض شد. مدیر موزه تولستوی در آستاپوفو، ایستگاه راه آهنی که تولستوی در آن درگذشت، درباره روزهای پایانی عمر او میگوید: او میگفت برای صادق بودن باید بندها را پاره کرد. آزمون و خطا کرد. برداشت و رها کرد. از دست داد و به دست آورد و همواره مبارزه کرد. او ادامه میدهد: فروتنی تولستوی در روزهای پایانی عمرش تکاندهنده بود. به ویژه که او به پزشکان خود گفت که اسمم مهم نیست، بنویسید مسافر قطار شماره ۱۲ هستم. همه ما در این زندگی مسافریم، فقط عدهای سوار میشوند و عدهای هم پیاده. خانهای که تولستوی روزهای آخر زندگیاش را در آن سپری کرد از آن پس دستنخورده باقی مانده است. از جمله نوشتههایی که در آن زمان طرفدارانش روی دیوار به جای گذاشتند؛ « نابغه. استاد حقیقت. خورشیدی که قلبهای مردم دنیا را گرم کرد.» در روزهای پایانی عمرش، تولستوی در جمع هوادارانش گفت: آنچه اکنون برایتان میگویم به کارتان خواهد آمد. اما زمانی به یاد سخنانم خواهید افتاد که در میانتان نیستم. نیکی کنید و بخشنده باشید، ثمره آن را خواهید دید.
همایش روز جهانی فلسفه در ایران روز یکشنبه بدون مشارکت سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل در تهران آغاز شد. غلامعلی حداد عادل، رییس این کنگره میگوید کنارهگیری یونسکو، «دلیل واقعی نداشته است، بلکه فشارهای سیاسی عامل آن بوده است.»همایش جهانی فلسفه، بدون مشارکت سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، یونسکو، صبح روز یکشنبه در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در تهران آغاز شد. بنا بر گزارشها، غلامعلی حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که ریاست این همایش را بر عهده دارد همزمان با آغاز این کنگره به انتقاد از سازمان یونسکو پرداخت و گفت که کنارهگیری این سازمان از این کنگره «دلیل واقعی نداشته» و این کنارهگیری «بر این همایش تأثیر مثبت داشتهاست.» با وجود اینکه ایده برگزاری روز جهانی فلسفه در روزهای ۲۱ تا ۲۳ نوامبر در تهران یکی از چهار رویداد اصلی ثبت شده مورد حمایت سازمان یونسکو در سراسر جهان بود ولی یونسکو روز سهشنبه ۹ نوامبر اعلام کرد «شرایط لازم برای تضمین برگزاری بدون مشکل یک کنفرانس بینالمللی متعلق به سازمان ملل در ایران فراهم نشدهاست» و به این خاطر یونسکو از این همایش کنارهگیری میکند. به گزارش ایسنا، غلامعلی حداد عادل درباره علت کنارهگیری یونسکو از شرکت در این همایش به این خبرگزاری گفت: «آنها خودشان علت را آماده نبودن شرایط مورد نظرشان ذکر کردند؛ ولی ما این را نمیپذیریم و من درباره علت کنارهگیری یونسکو سر فرصت برای مردم توضیح خواهم داد.» وی در ادامه گفت که کنارهگیری یونسکو، «دلیل واقعی نداشته است، بلکه فشارهای سیاسی بوده» و افزود: «بعد از اینکه یونسکو اعلام کرد خودش را کنار کشیدهاست، تعداد اساتیدی که برای آمدن به ایران داوطلب شدند، بیشتر شد.» اظهارات رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در مورد «افزایش» افراد داوطلب برای شرکت در این همایش در حالی بیان میشود که چند روز پیش از اعلام کنارهگیری یونسکو، شماری از «دانشجویان، آموزگاران و نویسندگان عرصه فلسفه» در بیانیهای به برگزاری این کنگره در ایران اعتراض کرده و از شرکتکنندگان خارجی و داخلی آن خواسته بودند، این کنگره یا به گفته آنها «نمایش مسخره» را تحریم کنند. برگزاری این همایش در تهران، همچنین با مخالفت برخی از فیلسوفان نامدار چون یورگن هابرماس و تعدادی از پژوهشگران فلسفه از جمله رامین جهانبگلو مواجه شد. شهین اعوانی از اعضای برجسته مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران که یکی از برگزارکنندگان این کنگره است پیش از این در مصاحبه با رادیو فردا از ذکر اسامی شرکتکنندگان در این همایش خودداری کرد و گفت: «اسمش را بنده خدمتتان نمیگویم. مسلماً نمیگویم. سرشناسهای فلسفه هستند. چرا من اسم را بگویم که بعداً قیدشان را بزنید.» وی در این مصاحبه افزود: «ندا آقاسلطانی وقتی فیلسوف کشور میشود، برای من قابل تأمل است.» شهین اعوانی در مورد مخالفت رامین جهانبگلو، پژوهشگر فلسفه ایران با برگزاری این کنگره در تهران گفت: «دکتر رامین جهانبگلو برای استخدامش در اینجا التماس میکند. تقاضای استخدام ایشان هنوز دست بندهاست.» برگزارکنندگان این همایش اخیرا فهرستی از نام شرکتکنندگان منتشر کردهاند که از جمله آنها میتوان به محمد مجتهد شبستری، بیژن عبدالکریمی و یوسف اباذری اشاره کرد. شرکتکنندگان خارجی این همایش از جمله هانس پوزر از آلمان، ويلفرد هاجز از انگلستان، کارل روان از آمریکا و جيسله اوساكهجومبو، از کشور آفریقایی گابن هستند. «یونسکو خود را محروم کردهاست » بنا بر گزارش خبرگزاری ایرنا، محمود احمدینژاد نیز از جمله سخنرانان در همایش روز جهانی فلسفه بود. و وی در این سخنرانی از فیلسوفان جهان «برای زمینهسازی ظهور انسان کامل» دعوت کرد. وی در تعریف «انسان کامل» آن را «تجلی اسماء الهی» دانست و شناخت خدا و انسان را بدون شناخت آنچه «انسان کامل» نامید میسر ندانست. به گفته محمود احمدینژاد دنیا «امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند ظهور انسان کامل است.» به گزارش رسانههای داخلی ایران، «۹۷ میهمان خارجی از ۴۲ کشور» در این کنگره شرکت کردهاند. آیتالله عبدالله جوادی آملی، از روحانیون بلندپایه قم، نیز روز پنجشنبه در دیدار کشیشان آلمانی به عدم حضور یونسکو در همایش فلسفه در ایران واکنش نشان داد و گفت: «یونسکو خود را محروم کردهاست و نمیگذارد این معارف والای انسانساز به جهان منتقل شود.» پیش از این محمد رضا مجیدی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی در یونسکو نیز در واکنش به تصمیم یونسکو، موضع این سازمان را «صرفاً بیانیهای مطبوعاتی» و «تحرکات و مانعتراشی صهیونیستها» دانست و گفت که این کنگره در هر صورت برگزار خواهد شد. شماری از دیپلماتها میگویند، این اقدام یونسکو واکنشی نسبت به ایجاد محدودیت در تدریس رشتههای علوم انسانی در دانشگاههای ایران بودهاست. به دنبال انتقادهای رهبر جمهوری اسلامی از تدریس علوم انسانی در دانشگاههای ایران همزمان با اوج گرفتن اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته، اوایل آبان ماه سال جاری وزارت علوم جمهوری اسلامی از توقف صدور مجوز جدید برای ۱۲ رشته علوم انسانی و نیز بازنگری در محتوای این رشتهها خبر داد.
روزنامههای یکشنبه ایران اخباری درباره «افزایش رشوهگیری قضات دادگستری»، «استعلام نیروی انتظامی درباره دوچرخهسواری زنان» و «بازداشت محمود علیزاده طباطبایی، وکیل دادگستری» منتشر کردهاند. «پیشنهادات کمیته حل اختلاف مجلس و دولت به رهبر جمهوری اسلامی» نیز بازتاب گستردهای در روزنامهها داشته است اما نامه مهدی هاشمی به غلامحسین محسنی اژهای را تنها یکی دو روزنامه منتشر کردهاند. «افزایش رشوهگیری در میان قضات دادگستری» روزنامه جام جم در گزارشی با عنوان «انتقاد از عدم صلاحیت برخی قضات» از قول محمدتقی رهبر، نماینده اصفهان و عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نوشته است که «خبرهایی که به ما میرسد، حاکی از این است که رشوهگیری در سطح قضات افزایش یافته است.» این روزنامه با تأکید بر اینکه محمدتقی رهبر «به عنوان چهرهای محتاط شناخته میشود» نوشته است وقتی که چنین کسی از افزایش رشوهگیری قضات دادگستری خبر میدهد «نمیتواند معنایی جز لزوم هوشیاری بیشتر و دقت بر حرکتی خزنده و نامریی، اما سرنوشتساز در دادگاهها داشته باشد.» به نوشته این روزنامه محمدتقی رهبر «آماری از رشوهگیری قضات ارائه نکرده ولی با تأکید براینکه «نمیخواهد ادعا کند همه قضات رشوه میگیرند» گفته اس که «میزان این عمل مجرمانه آنقدر زیاد شده که فریاد مردم را بلند کرده و آنها را جهت دریافت کمک به سمت نمایندگان مجلس سوق داده» تا آنجا که «بارها مردم به ما مراجعه کرده و مدعی شدهاند که فلان قاضی یا فلان رئیس مجتمع قضایی از ما درخواست رشوه کرده و گفته با گرفتن پول نقد حاضر است رأی خود را تغییر دهد.» جام جم نوشته که این عضو کمیسیون حقوق و قضایی مجلس هشتم همچنین در خلال گفتههایش با تأکید براینکه «اگر کسی از عملکرد قضات شکایت کند، به جای آنکه راه به جایی ببرد، دچار دردسر میشود» گفته است که «اگر قرار باشد مردم نسبت به عملکرد درست و عادلانه قضات نیز مردد شوند، آن وقت معلوم نیست از این پس باید نسبت به احقاق حقوقشان در دادگاهها چه قضاوتی داشته باشند.» موسی قربانی عضو دیگر کمیسیون قضایی مجلس نیز با تأیید افزایش رشوهگیری قضات به روزنامه جام جم گفته است که «ما منکر رشوهگیری برخی قضات نیستیم و معتقدیم که چنین مسائلی وجود دارد و دلیلمان نیز این است که انفصال ۴۰۰ قاضی از سوی مراجع نظارتی، شاهد خوبی بر واقعیت داشتن این مسئله است.» روزنامه جام جم به طور ضمنی نوشته است که اعلام رسمی افزایش رشوهگیری قضات دادگستری و همچنین در اظهارات برخی از دیگر مقامات حکومتی چون مصطفی پورمحمدی درباره فساد مالی و افزایش دلالی در قوه قضائیه، با بررسی «طرح نظارت بر رفتار و عملکرد قضات» در مجلس شورای اسلامی ارتباط دارد. بازتاب «پیشنهادات کمیته حل اختلاف دولت و مجلس» در روزنامهها روزنامههای تهران امروز، جهان صنعت، کیهان در شماره یکشنبه بخشهایی از «پیشنهادات کمیته مشترک برای حل اختلافات دولت، مجلس به آیتالله خامنهای» را مورد توجه قرار دادهاند. روزنامه تهران امروز پیشنهادات این کمیته را «پیشنهاد افزایش اختیارات رئیسجمهور» توصیف کرده و نوشته است که «اگرچه پیش از این اعلام شده بود که این کمیته برای حل اختلافات بین دولت و مجلس فعالیت میکند، ولی بنابر اعلام سخنگوی شورای نگهبان، پیشنهادهایش برای حل اختلافات دولت، مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام است.» این روزنامه بخشی از پیشنهادات کمیته حل اختلاف دولت و مجلس به رهبر جمهوری اسلامی را شامل «محدودیتهای جدید برای سؤال از وزرا و رئیس جمهور»، و «حق تذکر رئیسجمهور به سایر قوا» نامبرده و نوشته است که بنابر نظر این کمیته و در صورت تأیید آیتالله خامنهای با «حذف اختیار قانونگذاری در اصول ۱۰۸ و ۱۱۲ قانون اساسی» از این پس مجلس حق قانونگذاری درباره «نظارت استصوابی شورای نگهبان، شئون اختیارات رهبری، اختیارات مجلس خبرگان رهبری» و «وظایف و اختیارات مجمع تشخیص مصلحت نظام» را ندارند. تهران امروز همچنین «دیدگاه انتقادی برخی نمایندگان مجلس» را در این خصوص منتشر کرده و از قول نصرالله ترابی نماینده شهرکرد نوشته است که تنها بخشی از اظهارات سخنگوی شورای نگهبان «مفید و قابل اجرا» است، اما «تاکنون مکانیزمی برای تذکر یا سؤال رئیس جمهور از سایر قوا تدوین نشده است.» مسعود پزشکیان دیگر نماینده مجلس نیز تأکید کرده است که «اختیارات قوا قابل حذف نیست» و عبدالعزیز جمشیدزهی نماینده سراوان در مجلس هم گفته است که «مجلس بر اساس قانون اساسی حق قانونگذاری و نظارت دارد و اگر این اختیار سلب شود، نمایندگان خلع سلاح میشوند.» آقای جمشیدزهی تأکید کرده است که «ما وکلای مردم هستیم و از طرف آنان انتخاب شدهایم تا قانون تصویب و بر اجرای آن نظارت کنیم و اگر این اختیار از ما گرفته شود به مردم چه پاسخی بدهیم؟» این نماینده مجلس اضافه کرده است که «معلوم نیست هدف از مصوبات این کارگروه درباره مجمع تشخیص مصلحت چیست، زیرا اگر اختلافات پیشآمده بین قوا حل نشود، مردم ضرر میکنند.» روزنامه آرمان نیز پیشنهادات «کمیته حل اختلاف مجلس و دولت» را «پیشنهاد افزایش اختیارات رئیسجمهور» ارزیابی کرده و روزنامه کیهان در تیتر نخست خود آن را «پیشنهادهای شورای نگهبان» برای حل اختلافات دولت و مجلس عنوان کرده است. روزنامه جهان صنعت نیز سابقهای از تشکیل کمیته حل اختلاف مجلس و دولت منتشر کرده و از «عزیزی، میرتاجالدینی و فاطمه بداغی معاونان محمود احمدینژاد، احمد جنتی، عباسعلی کدخدایی و محمدرضا علیزاده اعضای شورای نگهبان و محمدرضا باهنر، احمد توکلی، محمد دهقان و حجتالاسلامابوترابیفرد از مجلس شورای اسلامی» به عنوان اعضای این کمیته نامبرده است. جهان صنعت در عین حال بخش دیگری از اظهارات عباسعلی کدخدایی را برای تیتر نخست برگزیده و نوشته شورای نگهبان با خلاف شرع دانستن ماده دو آییننامه رسیدگی به دارایی مقامات و مسئولان «رسیدگی به دارایی مقامات را خلاف شرع تشخیص داده است.» اعلام خبر بازداشت محمود علیزاد طباطبایی وکیل دادگستری از سوی کیهان روزنامه کیهان از دستگیری محمود علیزاده طباطبایی یکی از وکلای دادگستری خبر داده است. ادامه بازداشت وکلا که در هفتههای اخیر اوج گرفته این روزنامه با اشاره به اینکه «یک وکیل دیگر توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده» وکیل دستگیر شده را «محمود علیزاده طباطبایی» معرفی کرده است. کیهان که تحت نظر نماینده مستقیم آیتالله خامنهای اداره میشود همزمان با انتشار خبر بازداشت محمود علیزاده طباطبایی این وکیل دادگستری را به عنوان «وکیل زنجیرهای» نامبرده و او را به «خبرچینی» و «انتقال اخبار پرونده مهدی هاشمی به خارج از کشور» متهم کرده و نوشته است که آقای علیزاده «مأموریت داشت از محتوای پرونده مهدی هاشمی اخبار و اطلاعات جمعآوری کند و به خارج کشور منتقل نماید.» محمود علیزاده طباطبایی عضو اولین دوره شورای شهر تهران در سالهای ۷۷ تا ۸۱ بود و وکالت شماری از بازداشتشدگان پس از انتخابات از جمله محمد عطریانفر، کامبیز نوروزی و سعید لیلاز و همچنین شاپور کاظمی برادر زهرا رهنورد را بر عهده داشته است. آقای علیزاده طباطبایی همچنین در جریان شکایت میرحسین موسوی از روزنامه جوان به دلیل انتشار اخبار کذب که دادگاه آن در اردیبهشت ماه ۸۹ برگزار شد، وکالت آقای موسوی را بر عهده داشت. «مهدی هاشمی: آمادگی حضور در محکمه عادلانه، منصفانه و علنی را دارم» روزنامه جمهوری اسلامی از معدود روزنامههای است که نامه مهدی هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، خطاب به دادستان کل جمهوری اسلامی را در شماره یکشنبه خود منتشر کرده است. به نوشته این روزنامه مهدی هاشمی با ارسال نامهای به غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل و سخنگوی قوه قضائیه با اشاره به اینکه «هر بار که احتمال مراجعت اینجانب به کشور قوی شده است، شاهد اوج شانتاژها بودهایم» تأکید کرده است که در صورتی که «فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی مناسب» کنند آمادگی حضور در دادگاه را دارد. مهدی هاشمی در این نامه با تأکید براینکه «مطمئنم یک دادگاه عادل منع تعقیب صادر خواهد کرد و تهمتزنان رسوا خواهند شد» گفته است که «بیشک هدف اینها شخص اینجانب نیست، بلکه هدف پدر مظلوم من است و خودشان میدانند که آسیب این ظلمها دامن انقلاب را هم میگیرد.» پسر اکبر هاشمی رفسنجانی همچنین با تأکید براینکه جریانی که وی را متهم می کند «دستش خالی است» خطاب به محسنی اژهای نوشته است که «اظهارات مکرر مقامات قضایی و اطلاعاتی و شخص حضرتعالی بهگونهای به مردم اطلاع میدهد که دستگاه قضایی احضاریهای برای من فرستاده و اینجانب در وقت مقرر در دادگاه حضور نیافتهام؛ ولی خودتان میدانید که احضاریه مورد اشاره شما همانگونه که وکیل اینجانب اعلان کرده قانونی صادر نشده، گویا فقط برای اعلان و انجام وظیفه بوده. زیرا در آن اسم متهم و اسم پدر غلط نوشته شده، اتهام ذکرنشده و احضاریه به شعبه بازپرسی در گلوبندگ صادر شده که وجود ندارد.» مهدی هاشمی در نامه خود با تأکید براینکه «انتظار این است که جلوی این شانتاژها را بگیرید و فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی مناسب کنید» نوشته است که «این تقاضا فقط برای شخص خودم نیست؛ بلکه انتظار همه دوستان انقلاب این است که برای تمام شاکیان و متهمان چنین فضایی در محاکم جمهوری اسلامی وجود داشته باشد.» آن گونه که کیهان در شماره روز یک شنبه خبر داده محمود علیزاده طباطبایی یکی از وکلای مهدی هاشمی روز شنبه ساعتی پس از انتشار این نامه بازداشت شده است. استعلام نیروی انتظامی درباره دوچرخهسواری زنان روزنامه دنیای اقتصاد از قول احمدرضا روزبهانی رئیس پلیس امنیت اخلاقی نیروی انتظامی از استعلام درباره دوچرخهسواری زنان خبر داده است. این مقام نیروی انتظامی گفته است «در مورد دوچرخهسواری زنان از مراجع ذیصلاح و قوهقضائیه استعلام کردهایم و تا زمان پاسخ به استعلام با افرادی که خارج از عرف اسلامی و پوشش نامناسب اقدام به دوچرخهسواری کنند برخورد صورت میگیرد.»
رهبران آمریکا، روسیه و شش عضو دیگر ناتو در نشست سران ناتو در لیسبون، از سنای آمریکا خواستند تا پیمان «استارت جدید» را به تصویب برساند. این پیمان برای اجرایی شدن باید مورد تصویب سنای آمریکا و مجلس دومای روسیه قرار گیرد.رهبران آمریکا، روسیه و شش عضو دیگر ناتو روز شنبه در نشست سران ناتو در لیسبون، از سنای ایالات متحده آمریکا خواستند تا پیمان «استارت جدید» را به تصویب برساند. باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده، روز شنبه، ۲۹ آبان، در دومین روز نشست دو روزه سران ناتو که در لیسبون، پایتخت پرتغال برگزار شد، از جمهوریخواهان سنا خواست تا پیمان تسلیحاتی «استارت جدید» میان آمریکا و روسیه را تصویب کند. وی اجرایی شدن این پیمان را «حیاتی» دانست و اعلام کرد که بازرسان ایالات متحده تا زمان تصویب این پیمان از سوی سنا، اجازه جمعآوری اطلاعات از ذخایر هستهای روسیه را نخواهند داشت. پیمان تسلیحاتی «استارت جدید» در آوریل ۲۰۱۰، برابر با فروردین ۸۹، در شهر پراگ، پایتخت جمهوری چک، به امضای روسای جمهور آمریکا و روسیه رسید و به موجب آن دو کشور متعهد شدند زرادخانههای هستهای خود را تا ۳۰ درصد کاهش دهند یا به عبارتی تعداد کلاهکهای هستهای خود را تا حد ۱۵۵۰ کلاهک اتمی کاهش دهند. اگرچه «استارت جدید» به امضای رهبران روسیه و آمریکا رسیده است، اما این پیمان برای اجرایی شدن باید مورد تصویب سنای آمریکا و مجلس دوما، مجلس سفلای پارلمان روسیه، قرار گیرد. این در حالی است که در حال حاضر جمهوری خواهان مجلس سنا به رهبری جان کایل، از نمایندگان پرنفوذ جمهوریخواه سنا، تصویب این پیمان را به تعویق انداخته و اعلام کردهاند که بررسی این پیمان به زمان بیشتری نیاز دارد و به نظر نمیرسد که تا پایان سال ۲۰۱۰ میلادی مورد تأیید سنا واقع شود. در همین حال، دمیتری مدودف، رییس جمهور روسیه از دومای روسیه خواسته است تا پیش از موافقت سنای آمریکا با این معاهده، از تأیید این توافق خودداری کنند. آقای مدودف روز شنبه در نشست لیسبون از قانونگذاران ایالات متحده خواست تا پیمان استارت را «به سرعت» تصویب کنند. وی همچنین در حاشیه نشست لیسبون در گفتوگو با خبرنگاران، ابراز امیدواری کرد که قانونگذاران ایالات متحده در این زمینه مسئولانه اقدام کنند و افزود که روسیه نیز در این زمینه متناسب با تصمیمات آمریکا، عمل خواهد کرد. علاوه بر طرفین اصلی این پیمان، شش عضو دیگر ناتو، بلغارستان، لاتویا، لیتوانی، مجارستان، دانمارک و نروژ نیز در نشست لیسبون بر به تصویب رسیدن پیمان استارت از سوی مجلس سنای آمریکا تأکید کردند. وزیر امور خارجه دانمارک در این زمینه گفت: «تصویب نشدن پیمان استارت یک شکست واقعی برای امنیت اروپا به شمار خواهد رفت... ما تأکید داریم و امیدواریم که کنگره ایالات متحده بتواند این پیمان را هرچه سریعتر به تصویب برساند.» پیمان «استارت جدید» در حالی برای اجرایی شدن به تأیید مجلس سنای ایالات متحده نیاز دارد که پس از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا، جمهوری خواهان اگرچه نتوانستند اکثریت مجلس سنا را در اختیار بگیرند، اما تعداد آنها نسبت به دوره قبل بالاتر رفت و همین امر ترکیب این مجلس را تا حدی به نفع جمهوریخواهان تغییر داد. باراک اوباما روز شنبه اعلام کرد که مقامات نظامی، مقامات ارشد پیشین حزب جمهوریخواهان سنا و کشورهای اروپایی پیش از این حمایت خود از این پیمان را اعلام کرده بودند و افزود که دولت وی به منظور توجه به خواستههای جمهوریخواهان، بنا بر درخواست آنان بودجه ۸۰ میلیارد دلاری اختصاص یافته به زرادخانه هستهای ایالات متحده را به ۸۴ میلیارد دلار افزایش داده است. وی افزود که اکنون هیچ دلیل دیگری برای تصویب نکردن این پیمان وجود ندارد و تنها دلیل تأیید نشدن این پیمان در سنا میتواند این باشد که این مجلس «جانبدارانه» عمل میکند. آقای اوباما پیش از این هشدار داده بود که به تصویب نرسیدن این پیمان موجب تخریب روابط میان روسیه و ایالات متحده خواهد شد. معاهده کاهش استراتژیک تسلیحات هستهای یا استارت، نخستین بار در سال ۱۹۹۱ میان روسیه و آمریکا به امضاء رسید و در سال ۱۹۹۴ اجرایی شد. این معاهده در دسامبر ۲۰۰۹ منقضی شد که به دنبال آن روسای جمهور آمریکا و روسیه در آوریل ۲۰۱۰، معاهده «استارت جدید» را به امضاء رساندند.
فرستاده آمریکا در امور کره شمالی از امروز (یکشنبه) رهسپار شرق آسیا میشود تا در باره مساله هستهای پیونگیانگ با شماری از مقامهای منطقهای گفتوگو کند. بنابر اعلام وزارت خارجه آمریکا، استفن باسوورث ، نماینده ویژه آمریکا در امور کره شمالی، امروز وارد سئول، پایتخت کره جنوبی می شود و قرار است در سفر خود، با مقامهایی ازکره جنوبی، ژاپن و چین گفتوگو کند. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، اخیرا گفته بود که پیش از ازسرگیری مذاکرات ششجانبه، کره شمالی باید نشان دهد در این باره جدی است.
عملیات نجات معدنچیان گرفتارشده در معدنی در جنوب نیوزیلند هنوز به علت تراکم گاز آغاز نشده است. روز جمعه انفجاری در یک معدن زغال سنگ در جنوب نیوزیلند روی داد که در پی آن ۲۹ معدنچی در داخل معدن پایک ریور محبوس شدند. تراکم گاز خطرناک در این معدن احتمال انفجار را بالا برده و همین امر از ورود امدادگران به معدن جلوگیری کرده است. هنوز نشانهای از زنده بودن معدنچیان پس از این انفجار به دست نیامده و تماسی با آنها نیز برقرار نشده است.
دیمیتری مدودیف، رئیس جمهوری روسیه، همراه با دیگر رهبران ناتو خواستار تصویب پیمان جدید منع گسترش تسلیحات اتمی، موسوم به استارت ۲» در سنای آمریکا شدند. جمهوریخواهان آمریکا پس از پیروزی اوایل ماه جاری در انتخابات سنا، تاکنون از تصویب پیمان جدید استارت جلوگیری کرده اند. پیمان استارت ۲، که در ماه آوریل (حدود هفت ماه پیش) به امضای رهبران آمریکا و روسیه رسید، دو کشور متعهد میشوند که ۳۰ درصد از تسلیحات اتمی خود را طی هفت سال آینده کاهش دهند.
نشست دو روزه اعضای ناتو روز شنبه در لیسبون، پایتخت پرتغال، به پایان رسید. از مهم ترین توافقات این گردهمایی، طرح جدید ایجاد سپر دفاع موشکی برای مقابله با حملات موشکی، و استراتژی خروج نیروهای ناتو از افغانستان در سال ۲۰۱۴ میلادی است. در حاشیه این نشست، دیمیتری مدودیف، رئیس جمهوری روسیه، به همراه سایر رهبران کشورهای عضو ناتو، از مجلس قانونگذاری آمریکا خواستند که پیمان جدید جلوگیری از گسترش تسلیحات اتمی، استارت ۲، را به تصویب برساند.
رئیس جمهوری ونزوئلا برخی از مخالفانش را متهم کرد که برای کشتن او نقشه میکشند. هوگو چاوز، رئیس جمهوری ونزوئلا، روز شنبه در سخنانی، ضمن انتقاد شدید از یک شبکه تلویزیونی وابسته به مخالفان دولت، گفت که مالک این شبکه به همراه شماری دیگر از مخالفان، به هر کسی که بتواند او را به قتل برساند مبلغ یکصدمیلیون دلار پاداش میدهند. رئیس جمهوری ونزوئلا به شواهد یا جزئیات دیگری از این اتهام اشاره ای نکرد. بر پایه گزارشها، آقای چاوز مخالفانش را اغلب به «تلاش برای سرنگون کردن او» متهم کرده است. شبکه تلویزیونی «گلوبو ویژن» (Globovision) در ونزوئلا، ایستگاهی ست که خبرهای مخالفان دولت را پوشش میدهد و مالک آن، گیلرمو زولوگا بعد از آنکه تحت تعقیب قضایی قرار گرفت به آمریکا رفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر