خبرگزاری فارس در خبری مدعی شد «افراد ناشناس مسلح پس از ربودن پدر يكي از مقامات قضايي مرتبط با پرونده كهريزك از شيراز و منتقل كردن وي به تهران پيكر نيمه جان او را مقابل خانه فرزند قاضياش رها كردند.»
به گزارش فارس، «آدم ربايان، پدر اين مقام قضايي را كه فردي 57 ساله است و محمدعلي نام دارد در كف قسمت عقب اتومبيل خوابانده و تا تهران مورد شكنجه و اذيت و آزار فراوان قرار داده و پيكر نيمه جان او را در ساعت 1:30 بامداد در مقابل منزل فرزندش رها كردند.»
آن گونه که فارس نوشته محمدعلي حيدريفرد در بازجوييهاي خود به پليس گفته: «آدم ربايان از من ميخواستند كه منزل پسرم در تهران را به آنها نشان بدهم و در سؤالات خود قصد تخليه اطلاعاتي درباره پروندههايي كه فرزندم مسئول رسيدگي به آن بوده را داشته و تلاش ميكردند محلهاي رفت و آمد و فعاليت فرزندم را به انها معرفي كنم و هنگامي كه بر اثر شكنجه فراوان آنان را به منزل پسرم در تهران راهنمايي كردم از آنجا كه ميگفتند او مسلح است پس از مطمئن شدن از صحت نشاني مرا رها كرده و گريختند.»
فارس همچنین از تایید این خبر توسط علي اكبر حيدريفرد داديار سابق ويژه امنيت دادسراي تهران خبر داده است.
علياكبر حيدريفرد داديار ويژه امنيت دادسراي تهران در جریان اعتراضات سال گذشته و يكي از قضات ويژه رسيدگي به پرونده معترضین بوده است.
منبع: فارس
30 آبان روز جهانی یادبود قربانیان ترافیك جادهای است. بان كی مون در پیامی به مناسبت این روز با اشاره به اهمیت جان یك میلیون و 300 هزار نفری كه سالانه در خیابانها و بزرگراههای جهان جان خود را از دست میدهند، خواستار اقدام برای جلوگیری از مرگ و میر بیشتر در جادهها شد و گفت دولتها باید برنامههای ملی خود را برای «دهه اقدام برای ایمنی جادهای» که از 11 ماه می 2011 آغاز میشود منتشر كنند.
طبق آمارهایی كه در سال 88 مدیركل ترافیك پلیس اسپانیا در دیدار با رئیس پلیس راهور ناجا در اختیار رسانهها قرار داد در این كشور ۴۴ میلیونی، ۲۹ میلیون دستگاه خودرو در خیابان و جادهها تردد میكنند ولی در سال ۲۰۰۸ تنها سه هزار نفر به دلیل تصادفات و سوانح رانندگی جان خود را از دست دادند؛ اما در ایران با جمعیت 73 میلیونی و تردد 11.5 میلیون خودرو، هر ساله شاهد مرگ 24 هزار نفر از ایرانیان بر اثر تصادفات جادهای هستیم.
با توجه به آمارهای ارائه شده از سوی این مقام اسپانیایی، در این كشور مردم بیش از 5/5 برابر ایرانیان از خودرو استفاده میكنند، اما آمار تصادفات منجر به مرگ و میر و جراحت كمتر از ایران است.
از سوی دیگر در اسپانیا سالانه یك میلیون دستگاه خودرو فرسوده از رده خارج میشود اما در ایران هم اكنون دو میلیون خودرو با عمر 25 تا 30 سال عمر در كشور موجود است.
مشاور وزیر راه اسبق یعنی محمد رحمتی چندی پیش اذعان كرده بود كه برخی از كشورها توانستهاند تعداد كشتههای حوادث رانندگی خود را طی هفت تا هشت سال از 20 هزار نفر به هشت هزار نفر برسانند.
به گفته فرمانده پلیس راه كشور طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، میزان مرگ و میر تصادفات جادهای در كشورهای خاورمیانه تا سال 2020، 68 درصد افزایش خواهد یافت.
سرهنگ علیرضا اسماعیلی گفته: «با توجه به اینكه سالی 23 هزار نفر در تصادفات جادهای كشته میشوند، 68درصد افزایش یعنی اگر برای ترافیك و تصادفات جادهای چاره اساسی نیندیشیم، میزان مرگ و میر جادهای تا10 سال آینده به 38هزار و 640 نفر خواهد رسید.»
تخطی از سرعت مطمئنه و قانونی، عدم توجه به جلو، انحراف به چپ و عدم رعایت حق تقدم، عدم رعایت فاصله مجاز با خودروی جلویی و... مهمترین علل تصادفات جادهای در ایران است كه بارها و بارها مورد تاكید مسئولان راهور بوده است. مهمترین عامل مرگ در این تصادفات نیز ضربه به سر بوده است.
منبع: تهران امروز
مهدی خزعلی
آن روز به محض ورود به شعبه چهارم امنیت، بازپرس پرینت خبر فوق را مقابل من گذاشت و پرسید؟ " این درست است؟ " این خبرها کار تو را سخت تر می کند، من نیز پرینت هایی از سایتهای حامی دولت که در مورد بازداشت و اتهامات من دروغپردازی کرده بودند، تقدیم حضورش نمودم و او گفت: " با من مصاحبه نکردند، اگر مصاحبه کنند می گویم که این ها کذب است" من نیز گفتم: " من هم که در زندان شما بودم، اما من چه شما تکذیب کنید چه نکنید وظیفه خود می دانم که اشتباهات خبر فوق را مردانه و شجاعانه اعلام کنم"
متن خبری که بازپرس نشانم داد چنین بود:
***--------------------------------------***
قاضی حاجی محمدی: جرم مهدی خزعلی گوش نکردن حرف پدرش است!
دکتر مهدی خزعلی فرزند آیت الله خزعلی از روز بیست یکم مهر ماه در بازداشت به سر میبرد وی از روز دوشنبه هفته گذشته در اعتراض به بازداشت غیر قانونی خود دست به اعتصاب غذا زده است.
یک منبع آگاه اعلام نمود، دکتر مهدی خزعلی در شرایط بسیار سخت در یک سلول هم بند با مجرمین خطرناکدر حال سپری کردن بازداشت میباشد و جلسات بازجویی با خشونت و توهین همراه با شکنجه جسمی و روحی میباشد تا دکتر مهدی خزعلی را وادار به عقب نشینی از مواضعش کنند .
این در حالیست که اجازه ملاقات به ایشان با خانواده و وکیل داده نمیشود تنها تماس با خانواده یکشنبه هفته گذشته چند روز بعد از بازداشت و به مدت کوتاه بوده است که در ان تماس دکتر خزعلی اعلام میکند که دست به اعتصاب غذا زده است و تا زمانی که در بازداشت غیر قانونی بسر میبرد به اعتصاب غذا ادامه خواهد داد.
این منبع آگاه افزود که تنها جرم خزعلی در جلسات بازجویی و قاضی حاجی محمدی گوش نکردن به حرف پدر اعلام شده است! اتهام نوینی که معلوم نیست قاضی حاجی محمدی با استناد به کدام قانون چنین جرمی را متوجه ایشان نموده است.تا بدین لحظه تلاش برای اطلاع دقیق از وضعیت سلامتی ایشان بی نتیجه بوده است.
خزعلی بعد از انتخابات سال گذشته بازداشت شد و اینک مجددا بازداشت میشود و این بار به جرم گوش نکردن به حرف پدر!
مهدی خزعلی در سایت شخصی خود و سخنرانیها مواضع صریح خود را در انتقاد به بی عدالتیهای موجود در کشور ابراز داشته است.سال گذشته در پی انتقادهای صریح علیه دولت ،پدرش آیت الله خزعلی نسبت به پسر اعلام برائت نمود،پسر هم ضمن احترام به پدر اعلام نمود که برای ادای تکلیف نیاز به اجازه پدر نیست.
***------------------------------------------***
پاسخ من :
دوستان؛ بیایید منصف باشیم، هرچند من با حکم همین بازپرس سخت ترین روزهای عمرم را - و صد البته بهترین روزهای عمرم را - در سلول گذراندم، اما یک خبر نادرست و یک دروغ و یک تهمت ما را تبدیل می کند به همان کسانی که برای حفظ نظام همه چیز را حلال می دانند!
ما همه چیزمان را فدای نظام ارزشی و اندیشه مان می کنیم، ما علی وار حکومت را فدای ارزش ها می کنیم، او از حکومت برای حفظ ارزش ها گذشت و مخالفین ما برای حفظ حکومت پا روی ارزش ها می گذارند! ما دروغ نمی گوییم، توهین نمیکنیم، از خدعه و نیرنگ و افترا بیزاریم، حتی به مصلحت نظام!
ما در نبرد درستی و کژی، راستی و دروغ، پاکی و پلیدی، صفا و ریا، صداقت و نیرنگ، صمیمیت و فریب و در یک کلام نور و ظلمت، وارد شده ایم، نمی توان برای به زانو درآوردن جبهه دروغ وخدعه و نیرنگ و فریب و ریا و افترا، به دروغ متوسل شد، ما تا آخرین لحظه از صفا و صمیمیت، صداقت و صراحت، راستی و درستی، دفاع می کنیم. و حق را می گوییم گر چه به زیان ما باشد.
اما اشتباهات خبر فوق:
1 - قاضی حاجی محمدی: جرم مهدی خزعلی گوش نکردن حرف پدرش است!
تیتر خبر کاملاً اشتباه است، مشخص است که گوش نکردن به حرف پدر در آیین دادرسی ما جرم محسوب نمی شود - هر چند آزردن والدین در محکمه الهی گناهی بزرگ است - در ثانی در بازپرسی و مرحله تحقیق، مسئله تفهیم اتهام است و هنوز واژه جرم کاربرد ندارد! اما میان من و بازپرس بحث های مفصل در حوزه دین و فرهنگ انجام شد - خارج از موضوع پرونده - و در میان این بحثها او گفت:" تو که متدین هستی ، آیا رضایت پدر از محکمات نیست؟ " و من عرض کردم: " چرا، آیا تا کنون توفیق داشته ای که پای پدر یا مادرت را ببوسی؟ اما من سعادت داشته ام که کف پای پدر و مادرم را ببوسم! " آقای حاجی محمدی من به داشتن پدری عالم، فقیه، مفسر، حافظ قرآن و نهج البلاغه و خادم اهل بیت افتخار می کنم، من افتخار می کنم که پدرم آلوده به دنیا و سیاست بازی نیست، او در بیست سال عضویت در شورای نگهبان یک چای تلخ شورای نگهبان رانخورد و پس ازعمری تلاش بی وقفه از مال دنیا نیم طبقه آپارتمان دارد، او فقط به باورهای دینی خود می اندیشد و به تکلیف خود عمل می کند، لذا در اختلاف دیدگاهها نیز به عقیده او احترام می گذارم ، معظم له کجا و سیاست بازان ریاکار کجا؟
2 - هم بند با مجرمین خطرناک
من در شرایط سخت و شاید کم امکاناتترین سلول بند 209( بند امنیتی ) بودم، اما موضوع مجرمین خطرناک چه بود؟ من چهارشنبه شب در سلول تنهایی خویش خواب بودم که در باز شد و متهمی را داخل سلول کردند، بیدار شدم، من ساعت نداشتم و از زمان بی اطلاع بودم، ساعت را از او پرسیدم، گفت" نزدیک 12 نیمه شب است" می گفت او را با 300 کیلو مواد مخدر در میدان آزادی گرفته اند! می گفت که معتاد نیست، قیافه اش غلط انداز است! اما خیلی بی تابی میکرد، میگفت: " مرا از بهشت ( بند 121 ) به جهنم ( سلول 92 ) آورده اند! او از چهارشنبه تا شنبه که در دادسرا اعتراض کردم که چه سنخیتی است بین یک پزشکِ نویسندهی بسیجی و یک قاچاقچی مواد مخدراست، میهمان سلول من بود و روز شنبه او را به بهشت خودش منتقل کردند و من هم در بهشت خود ماندم، برای من سلول انفرادی بهشت بود، من که دستم از دنیا قطع بود، چه بهتر که دستی بر آسمان داشته باشم.
3 - جلسات بازجویی با خشونت و توهین همراه با شکنجه جسمی
برخلاف تصور خودم، جلسات بازجویی با ادب و احترام کامل بود، این بار بهترین بازجوی دنیا را داشتم، او به باورهای مخالف احترام می گذاشت و سعی نمیکرد عقیده خودش را تحمیل نماید، من با چشم باز و رو در رو با بازجو سخن می گفتم، فضای بحث آنقدر آزاد بود که من مطالبی تندتر از سایت در برگ بازجویی می نوشتم، مطالبی که در سایت قابل انتشار نبود، نقدهایی تند چون فلفل و تیز چون شمشیر، او با آرامش میخواند و می شنید، گاهی عصبانی می شدم، برایم آب می آورد و با حوصله گوش می داد، روزی که از او مطالبه کمترین حقوق انسانی یک متهم ( دیدار با وکیل ) را نمودم، صادقانه گفت: " چنین امکانی را نداریم" وبا روی بازاجازه داد تا از حق سکوت و اعتصاب غذا استفاده کنم و رفت و تا 8 روز دیگر سری هم به من نزد و من در سلول بی ارتباط با دنیا ماندم! من از دیگران بی خبر بودم، اما صادقانه می گویم، در بازجویی های من خبری از شکنجه جسمی نبود، اگر تلنگری می زدند مطمئن باشید آنرا فریاد می کردم ! فضای میان من و بازجو ( به تعبیر 209 کارشناس ) فضایی فرهنگی و اعتقادی بود، من باورهای خویش بیان می کردم و او عقیده خود را، البته و صد البته در شرایط نابرابر، قلم مرا هنگام ورود از من گرفته ودر کیسه لباس ها حبس کرده بودند و او قلمی در دست داشت که می توانست مرا آزاد یا نابود کند! او زیر سایه حکومت آسوده خاطر می نوشت و سایه انفرادی بر من سنگینی می کرد!
امیدوارم بازپرس محترم هم به همین صراحت دروغ های روزنامه ایران و خبرگزاری فارس و رجانیوز و جهان نیوز و همه نیوز هایی که از بیت المال ارتزاق می فرمایند تا دروغ پراکنی کنند را تکذیب کند. والسلام.
----------
ضدخبرنویس: خبر مورد اشاره مهدی خزعلی از جمله در ندای سبز آزادی کار شده بود.
40 هکتار از مناطق جنگلی شهرستان مینودشت از چند روز گذشته در آتش میسوزد. بخش خبری بیست و سی تلویزیون ایران تصاویری از این آتشسوزی پخش کرد. بنا بر این گزارش، آتشسوزی در جنگل کلاردشت هم که روز جمعه اتفاق افتاده و روز شنبه مهار شده است 50 هکتار از جنگلهای این منطقه را از بین برده است. (منبع: مردمک)
روزنامه بریتانیایی «گاردین» روز شنبه خبر داد که لندن از بیم استفاده ایران از برخی کالاها و مواد تخصصی در برنامه هستهایش، صادرات مواد و ابزاری چون لولههای آلیاژ نیکل، پمپهای خلا، انواع دستگاههای صنعتی مربوط به اشعهها و طیفها، کورههای حرارتی و واشرهای تخصصی را به ایران محدود کردهاست.
تجهیزات نامبرده شده، در فهرست اتحادیه اروپا «با کاربرد دوگانه» قرار دارند که «ممکن است در برنامه (نظامی) هستهای ایران استفاده شوند»؛ مجوز این دستگاهها میتواند به صورت موردی صادر شود.
اما با این حال، مارک پریسک، وزیر بازرگانی بریتانیا در اطلاعیهای اعلام کرد که خطر آنکه ایران از این تجهیزات برای توسعه برنامه هستهای خود استفاده کند آنقدر زیاد است که «ما باید جلوتر برویم».
اداره نوآوری و مهارتهای بازرگانی بریتانیا نیز در بیانیهای خطاب به صادرکنندگان بریتانیایی اعلام کردهاست که تمام درخواستهای صدور این گونه مواد، جز در مواردی که بیخطر بودن استفاده از آنها روشن شود، رد خواهد شد.
گاردین نوشتهاست: نگرانیها درباره احتمال دستیابی ایران به توانایی ساخت جنگافزار هستهای در حال افزایش است. به نوشته این روزنامه، بهکارگیری فناوری هستهای در برنامه موشکی، میتواند ایران را به یک تهدید بالقوه برای کشورهای خاورمیانه و حتی جنوب اروپا تبدیل کند.
منبع: رادیو فردا و مردمک
به گفته فرمانده سپاه محمد رسولالله:
فرمانده سپاه محمد رسولالله (ص) تهران بزرگ با بیان اینکه دفاع در جنگ نرم محکوم به شکست است و باید آفند کرد، از افزایش تعداد ناحیهها از 6 به 23 ناحیه خبر داد و افزود: «شورای سایبری بسیج بیش از 1500 تکاور جنگ سایبری را تربیت کرده که شروع به فعالیت کردهاند.»
حسين همداني همچنين از ايجاد يك باشگاه هوايي با 10 فروند هواپيماي فوقسبک خبر داد و افزود: «فردا ساعت 10 صبح در فرودگاه سپهر در شرق تهران اولين دختر بسيجي خلبان ما پرواز عملياتي خود را انجام خواهد داد.»
وی که در یک نشست خبري به منظور اعلام برنامههاي سپاه در هفته بسيج سخن میگفت، به بسیج اقلیتها اشاره کرد و گفت: «بحث بسیج اقلیت را از سال گذشته شروع کردیم، اینها در جریان هتک حرمت به قرآن کریم با مجوز ما یک حرکتهائی داشتند منتهی الان مسئله این است که مرکز بسیج آنها را کجا قرار دهیم.»
پیش از این رئیس بسیج مستضعفین از راهاندازی شبکه بزرگ مجازی در حوزه سایبری در ردههای مختلف مقاومت بسیج در سال جاری خبر داده بود.
فرمانده لشکر 41 ثارالله کرمان نیز اعلام کرده بود هر ساله به منظور تامین تجهیزات و امکانات مورد نیاز گردانهای عاشورا و الزهرای بسیج معادل 350 میلیون دلار اختصاص مییابد.
این در حالیست که مهدی کروبی در اظهار نظری با انتقاد به نظامی کردن سیاست، اقتصاد، فرهنگ و دستگاه قضائی گفته بود «نتیجه دو انتخابات اخیر را سپاه و بسیج در کنار افرادی دیگر مهندسی و اجرا کردند.»
منبع: ایسنا
30 نفر از دراويش گنابادی شهرستان چرمهین که شاهد تخریب محل برگزاری مجالس مذهبی خود توسط نيروهاي دولتي بودند، به اتهام اخلال در نظم و آسايش عمومي، تمرد نسبت به مأمورين و توهين و تخريب اموال دولتي به تحمل يک سال حبس تعزيري و پرداخت سه ميليون و پانصد هزار ريال جزاي نقدي محکوم شدند.
بنا به حکم صادره از سوی دادگاه عمومي باغ بهادران اصفهان، این دراویش از حضور و رفت و آمد به جلسات مذهبی درویشیشان نیز منع شدهاند.
علاوه بر این شهرداری چرمهین در اقدامی غیرقانونی، با استاد به حکم کمیسیون 100 شهرداری محل برگزاری مجالس دراویش گنابادی ساکن آن شهرستان که منزل مسکونی یکی از دراویش به نام رحمتالله جوادی بوده را به طور کامل تخریب کرده است.
منزل وی که از معلمان جانباز در زمان انقلاب 1357 بوده در حالی تخریب شد که نیروهای انتظامی زن و فرزند او را از محل سکونتشان بیرون کشیده و بخشی از وسایل زندگی و شخصی وی نیز زیر آوار ماند.
سه نفر از دراویش به نامهای طوبی كائيزنژاد، زبيره شيرواني و اعظم نعمتي خويي نیز به دليل عدم كفايت ادله، از اتهامات منتسب شده برائت حاصل کردند.
پیش از این «انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران» طی بیانیهای سخنان خامنهای در قم و علی لاریجانی را سرآغاز سرکوب اقلیتهای دینی در ایران خوانده بود.
گفتنیست حملات نیروهای اطلاعاتی و دولتی پس از حمایت دراویش نعمتاللهی گنابادی از کاندیداتوری مهدی کروبی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری افزایش یافته است.
منبع: مجذوبان نور
پیشینه:
دراویش گنابادی در نامه به خامنه ای: فرماندهی واحدی عملیات سرکوب دراویش را انجام داده است
محکومیت قطعی ٢۴ تن از دراویش به حبس، شلاق و تبعید
سخنرانی رهبر ایران در قم سرآغاز سرکوب اقلیتهای دینیست
نماینده پاوه با انتقاد از بیکاری تعداد زیادی از مردم و جوانان استان کرمانشاه، گفت: «بر عکس گفتههای مسئولین، نرخ بیکاری در استان بالای۳۰ درصد است و اساساً در این حوزه شرایط مطلوبی حاکم نیست.»
فتحالله حسینی، نماینده پاوه، جوانرود و ثلات باباجانی، در گفتوگو با هفتهنامه باختر کرمانشاه، با بیان این که «بیکاری به همراه خود معضلات اجتماعی متعددی دارد که روی آوردن به شغلهای کاذب، قاچاق مواد مخدر و اعتیاد از جمله این پدیدههای شوم است» کفت: «مسئولین نرخ بیکاری در استان را ۱۲ درصد اعلام میکنند، اما نرخ بیکاری بالای ۳۰ درصد است و متأسفانه مسئولین با آمارهای غلط، خود را قانع میکنند و همین آمارهای نادرست باعث میشود که به فکر رفع مشکل نباشند اما باید به این حوزه نگاه منطقی داشت.»
حسینی با بیان اینکه در زمان سفر استانی هیأت دولت به استان در جلسه هیأت دولت مصوب شد که کرمانشاه قطب کشاورزی شناخته شود، افزود: «متأسفانه به رغم این مصوبه، هنوز کار خاصی در استان انجام نشده و هنوز وزیر کشاورزی در استان قطب کشاورزی حضور نیافته و ما انتظار داریم وزرای دولت اجازه ندهند که مردم استان احساس کنند قولهایی که در سفرهای استانی در قالب مصوبه داده میشود، جنبه اجرایی ندارد.»
حسینی در ادامه با اشاره به این که «منطقه گردشگری اورامانات کرمانشاه یکی از زیباترین و جذابترین مناطق ایران و دارای آب و هوای مساعد و بسیار مطلوب است» افزود: «سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان به جذب گردشگر و توریست بیتوجه است و هیچ برنامهریزیای در این زمینه صورت نگرفته است.»
نماینده پاوه، جوانرود و ثلات با تاکید این که «تنها از طریق همین جذب گردشگر میتوان میلیاردها تومان سرمایه را به استان جذب کرد» گفت: «در همین کشورهای همسایه نظیر ترکیه، سالانه میلیاردها دلار از طریق توسعه توریسم عاید توسعه و تعالی کشورشان می شود اما ما بر خلاف وجود سرمایه های عظیم طبیعی از بهره بردن درست از آنها قاصریم.»
منبع: کلمه
کوبه طلایی درب رویی مسجد تاریخی امام در میدان نقش جهان اصفهان که دارای قدمتی نزدیک به عصر پهلوی است از 10 روز پیش به سرقت رفته است.
حسین یقینی، از فعالان حوزه میراث فرهنگی اصفهان گفت: «این در برای محافظت از درب اصلی مسجد و 70-80 سال پیش یعنی در زمان پهلوی اول توسط انجمن دوستداران میراث فرهنگی وقت نصب شده است.»
این مسجد تاریخی پیش از این نیز به سبب بی توجهی مسئولان به مرمت کاشیهای خود مورد توجه فعالان میراث تاریخی و فرهنگی بوده است.
در حال حاضر علاوه بر سازمان میراث فرهنگی دستگاههای دیگری چون اداره اوقاف و امور خیریه بر بناهایی چون مساجد و برخی از کاروانسراها نظارت دارد که این مدیریت میتواند به نوعی برای حراست هرچه بیشتر از ابنیه تاریخی زیان آور باشد.
مدیریت دوگانه در مساجد و برخی دیگر از بناهای تاریخی اصفهان موجب شده علیرغم استفاده دستگاههای مختلف از این میراث، هیچ برنامهای برای مراقبت از آنها نداشته باشند ومسئولیت این اتفاقات را نپذیرند.
این در حالیست که در هفته گذشته نیز اهالی محل، بخشهایی از خانه تاریخی نواب صفوی اصفهان را به دلیل «ایجاد کندی در تردد» و «متروک بودن» درحضور یگان حفاظت آثار تاریخی خراب کردند.
منبع: مهر
پیشینه:
بخشهایی از خانه تاریخی نواب صفوی اصفهان تخریب شد
یازده نفر از زندانیان سیاسی اوین که بیانیهای را با عنوان «کمیته حقیقت یاب برای بررسی حوادث انتخابات تشکیل دهید»، امضا کرده بودند، پس از احضار به دادسرای زندان اوین دوباره مورد بازجویی، بازپرسی و تفهیم اتهام قرار گرفتند.
این زندانیان همچنین تهدید شدند که در صورت تکذیب نکردن بیانیهشان، به جرم تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب محاکمه و حکم زندان جدیدی بر احکام قبلیشان افزوده خواهد شد.
این زندانیان بیانیهشان را در واکنش به درخواست محمود احمدی نژاد برای تشکیل «گروه مستقل حقیقتیاب بین المللی حادثه حمله تروریستی یازدهم سپتامبر» نوشتند و خواستار آن شدند تا کمیتهای حقیقتیاب برای کشف حقایق مربوط به انتخابات و حوادث پس از آن تشکیل شود.
اکنون در میان این جمع مجید دری به زندان بهبهان و کوهیار گودرزی به زندان رجایی شهر تبعید شدهاند و علی پرویز نیز پس از اتمام حکم یک سال زندانش از زندان آزاد شده است.
به گزارش کلمه محسن امین زاده و محسن میردامادی از اعضای جبهه مشارکت و از امضا کنندگان این بیانیه به روند این بازجوییهای غیرقانونی به شدت اعتراض کردهاند.
بهمن احمدی امویی، میلاد اسدی، علی تاجرنیا، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، محمدفرید طاهری قزوینی، کیوان صمیمی، علی ملیحی و عبدالله مومنی از دیگر امضا کنندگان این بیانیه بودند که در هفته گذشته ساعتها توسط بازجویان وزارت اطلاعات تحت بازجویی قرار گرفتهاند.
رییس سازمان زندانها در مصاحبهای مدعی شده بود که اطمینان دارد زندانیها نمیتوانند از داخل زندان هیچ نامه یا بیانیهای را به خارج از زندان بفرستند. مسوولان قضایی و امنیتی همچنین بارها مدعی شدهاند که چنین بیانیههایی از نظر آنها «کاملا بیارزش» است.
خانوادههای زندانیان سیاسی میپرسند اگر امکان بیرون آمدن نامهای از داخل زندان وجود ندارد و این نامهها از نظر مسوولان امنیتی، نظامی و قضایی بی ارزش است، معنای این فشارها و بازجوییها و تهدیدها و تبعیدها چیست و چرا زندانیان برای تکذیب این نامهها و بیانیههایی که «بیارزش» خوانده میشود، این همه تحت فشار گذاشته و حتی تبعید میشوند؟
منبع: کلمه
جمعي از كارگران كارخانه لولهسازي خوزستان در تماس تلفني با ایلنا اعلام كردند كه به دليل عملكرد نامطلوب مديران، فعاليت كارخانه از ارديبهشت ماه تاكنون به دليل اتمام مواد اوليه فعاليت كارخانه متوقف شده و همچنین کارگران 18 ماه حقوق طلبكارند.
به گفته اين كارگران در سالهاي دهه 70 حدود هزار و هفتصد كارگر در اين كارخانه كار ميكردند اما در حال حاضر تعداد كارگران لوله سازي خوزستان به 600 نفر كاهش يافتهاست.
این گارگران با بیان این که «صرفه نظر از عدم پرداخت حقوق و نبود مواد اوليه، مديریت از پرداخت به موقع حق بيمه كارگران به سازمان تامين اجتماعي نيز خودداري كرده» افزودند: «اگر مداخله مسوولان اداري استان نبود سازمان تامين اجتماعي تاكنون از تمديد دفترچه بيمهكارگران خود دراي كردهبود، اما به تازگي معادل سه ماه از مطالبات معوقه آنها توسط يك فرد خير پرداخت شدهاست.»
منبع: ایلنا
قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی:
علیرضا پیروزمند قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی علت لغو کنگره فلسفه در ایران توسط یونسکو را ناشی از «جهانی شدن تفکر تردید در علوم انسانی» دانست و این علوم را «بحرانزا و ناکارآمد» توصیف کرد.
آقای پیروزمند در گفتگو با وبسایت محافظهکار 598 گفته که «زیر سوال بردن علوم انسانی غربی در جمهوری اسلامی امری سیاسی نیست و امری کاملا اندیشهای و فکری است.»
وی افزوده که «تخریبی که علوم انسانی موجود در کشورها به وجود آورده کل دنیای اسلام و بالاتر از آن دنیای معاصر را دچار چالش نموده است و به اعتقاد ما به دلیل اینکه علوم انسانی با جهان بینی مادی اجین شده است با فطرت و کرامت انسانها ناسازگار است.»
به گفته پیروزمند، علوم انسانی «ظرفیت تفسیر و تضمین عدالت را در جامعه ندارد به همین خاطر علیرغم کارآمدیهایی که از خودش نشان داده است بحرانزا بوده، هست و خواهد بود.»
وی اضافه کرده است: «دنیای غرب به دلیل اینکه مشروعیت نفوذ فرهنگی خودش را در نقاط مختلف دنیا از طریق علوم انسانی کسب کرده است و با جهانی شدن تفکر تردید در علوم انسانی موجود در حقیقت مشروعیت خودش را متزلزل می داند و قدرت مواجهه با این پرسش بنیادی را ندارد.»
قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی افزوده که «ناکارآمدی علوم انسانی موجود در اداره جوامع روز به روز به شکل بحرانهای اخلاقی، امنیتی و اقتصادی شدت میگیرد.»
منبع: وبسایت 598
پیشینه
تاجزاده: «تمامیتخواهان بیش از علوم انسانی با حقوق انسانی مخالفند»
آیتالله حائری شیرازی: علوم انسانی سرابی بیش نیست
محمدتقی رهبر، نماینده مجلس:
محمدتقی رهبر عضو كميسيون قضايی و حقوقی مجلس با انتقاد از پیشنویس قطعنامه كميته سوم سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ادعا کرد که «در ایران تاکنون مجازات سنگسار به اجرا گذاشته نشده است.»
آقای رهبر به خبرگزاری ایرنا گفته که حکم سنگسار «حدود الهی» است و چنین احکامی «در مقابل شكنجهگاههای كشورهای زورگو مانند قطرهای در مقابل درياست.»
كميته سوم سازمان ملل در نيويورک اواخر هفته گذشته، ايران، كره شمالي و برمه را به نقض حقوق بشر محكوم كرد.
در اين قطعنامه از ايران خواسته شده تا سنگسار، قطع عضو و شلاق را از مجازاتهاي خود حذف كند.
اظهارات این عضو کمیسیون قضایی مجلس در شرایطی ایراد میشود که طی 30 سال گذشته دهها نفر در شهرهای مختلف ایران به جرم «زنای محصنه» سنگسار شدهاند.
سنگسار در قانون مجازات جمهوری اسلامی به صراحت ذکر شده است. ماده ۱۰۴ این قانون مقرر میدارد که «سنگها باید به اندازهای بزرگ باشند که باعث درد شوند، ولی نه آن قدر بزرگ که قربانی را فورا بکشند.»
در حال حاضر سکینه محمدی زنی که به «زنا و قتل» متهم است در جمهوری اسلامی با خطر اعدام یا سنگسار روبرو است.
منبع: ایرنا
حسین اللهکرم یکی از رهبران لباس شخصیها مانع از ورود محسن رضایی به حسینیه صنف لباس فروشها (هیات منصور ارضی) در چهار راه مخبرالدوله تهران شد.
وبسایت ابصارنیوز گزارش کرده محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، سهشنبه گذشته که برای شرکت در مراسم روز عرفه به صنف لباس فروشان رفته بود با مخالفت حسین اللهکرم نتوانست وارد حسینیه این صنف شود.
این وبسایت گزارش کرده اللهکرم با ورود محسن رضایی به داخل حسینیه مخالفت کرده و به اطرافیان خود که در آنجا حضور داشتند، گفته است: «به او بگویید نمیتواند داخل برود، در خیابان جا هست همان جا بنشیند.»
گروهی از اطرافیان حسین اللهکرم از محسن رضایی به عنوان فردی یاد کردهاند که به دنبال ایجاد اختلاف در هیاتهای مذهبی است.
منصور ارضی نیز در این مراسم هشدار داده بود:«سران فتنه نقشه کشیدهاند که هیاتیها را بر هم بزنند و نفاق و دشمنی را در بین هیاتیها بوجود بیاورند، چون این هیاتیها بودند که در مقابل فتنهگران ایستادند و آنها را در هم کوبیدند.»
شب اول ماه رمضان امسال نیز محسن رضایی هنگامی که قصد داشت در مجلس مناجات منصور ارضی در مسجد ارک شرکت کند، از سوی چند نفر مورد تعرض قرار گرفت.
رضایی یکی از نامزدهای دوره دهم ریاست جمهوری بود. وی در بین نامزدهای رسمی انتخابات، آخرین فردی بود که به صحنه وارد شد.
محسن رضایی پس از انتخابات به نتایج اعلام شده اعتراض کرد اما بعد از مدتی از پیگیری شکایت خود صرفنظر کرد.
برخی محافظهکاران به موضعگیریهای محسن رضایی پس از انتخابات انتقاد دارند و او را یکی از عوامل ایجاد اختلاف در میان جناح اصولگرا میدانند.
منبع: وبسایت انصار نیوز
مسئول اتاق فكر نهاد رهبری در دانشگاهها:
علیرضا پناهیان مسئول اتاق فكر نهاد رهبری در دانشگاهها میگوید فرهنگ روشن کردن شمع در جشن تولد، فرهنگی غربی است که باید با آن مقابله کرد.
به گزارش وبسایت مرکز خبر حوزه، آقای پناهیان در اولین دوره آموزشی ائمه جماعات سراسر کشور در قم گفته که «شمع برای عزاداری و سر قبر در شام غریبان است.»
وی در ادامه سخنان خود پرسیده که «در جشن تولدها رسم شده که شمع را خاموش میکنند و بعد شادی میکنند؛ کدام آدم عاقلی شمع را خاموش میکند و بعد خوشحالی میکند؟»
این برای نخستینبار است که یک روحانی نزدیک به آیتالله علی خامنهای درباره روشن کردن شمع در جشن تولدها اظهارنظر کرده و خواستار مقابله با آن شده است.
از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد در ایران، گروهی از محافظهکاران و روحانیون تندرو خواستار برخورد با آنچه که «مظاهر غربی» میدانند، شدهاند.
علیرضا پناهیان از جمله روحانیون محافظهکاری است که در سالهای اخیر اظهارات بسیار تندی در انتقاد از فرهنگ عمومی جامعه میکند.
منبع: مرکز خبر حوزه
آیتالله محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم میگوید که رهبر جمهوری اسلامی «دردانهای است که خداوند به ملت ایران هدیه کرده است.»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، آقای یزدی در دیدار با سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین از آیتالله علی خامنهای به عنوان فردی یاد کرده که «آشنا به دنیای روز است.»
محمد یزدی گفته است: «امروز ایران اسلامی علی نامی دارد که دارای همه شرایط و آشنا به دنیای روز است که تصمیمگیریها را بر اساس مسائل کلی و مصلحت کشور و اسلام اتخاذ میکند.»
با آغاز اعتراضها به نتیجه انتخابات سال گذشته و افزایش انتقادها از عملکرد رهبر جمهوری اسلامی، وفاداران به علی خامنهای تلاش گستردهای برای دفاع از جایگاه وی و عملکردش آغاز کردهاند.
گروهی از محافظهکاران تندرو از علی خامنهای با عنوان «امام خامنهای» یاد کرده و برخی معتقدان به ظهور امام دوازدهم شیعیان از وی با عنوان «سید خراسانی» نام میبرند.
محمد یزدی یکی از مشهورترین روحانیون هوادار علی خامنهای و از منتقدان سرسخت اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شمار میآید.
منبع: ایسنا
آرمان امیری
مجمع دیوانگان
در این مجمع دیوانگان تا کنون سه پست در مورد خانم علی نژاد منتشر کرده بودم که اتفاقا هر سه پست هم انتقادی بود.
بار اول انتقادم به گزارشی بود که مسیح از وضعیت حقوق بشر در انگلستان منتشر کرد. بار دوم و در یادداشت «
آوازی که سرسام شد» نسبت به تکذیبیه ایشان برای مطلب «آواز دلفین ها» گلایه کردم و در نهایت در یادداشت «
کار خوبی نبود خانم علی نژاد» به مطلبی به ظاهر طنز از ایشان اشاره کردم که بسیاری آن را جدی قلمداد کردند و جنجال ساز شد. این مقدمه را ننوشتم تا ادعا کنم که معیار یگانه ای برای تشخیص مرز انتقاد منصفانه با تخریب هستم، اما باور دارم که آنچه این روزها بر مسیح می گذرد واکنشی طبیعی در انتقاد از یک اشتباه نیست؛ بلکه به باور من عقده گشایی جماعتی است که کینه از جای دیگر به دل گرفته اند و در کمین نشستند تا فرصتی به ظاهر مشروع در حمله به خانم علی نژاد پیدا کنند.
ماجرا از خبری شروع شد که خانم علی نژاد از یک گفت و گو با مادر ندا آقاسلطان منتشر کرد. بلافاصله پس از انتشار این خبر، هدی، خواهر ندا،
در یادداشتی کوتاه گلایه کرد که قرار بر انتشار گفت و گوی مسیح با خانواده آقا سلطان نبوده است. گلایه ای که بجا بود و از این منظر
پوزش خانم علی نژاد،هرچند همراه با توضیحی مفصل ارایه شد ضروری می نمود. اما همین مسئله دستمایه مناسبی را بسیاری فراهم آورد تا عقده های دیرینشان سر باز کند. عقده هایی که نه تنها به دلیل جایگاه ویژه مسیح در جامعه خبری کشور، که اتفاقا بیشتر به دلیل حمایت های او از جنبش سبز تلنبار شده بود.
من برای تمامی دوستان خبرنگار خود در هرکجای جهان که هستند احترام بسیاری قایلم، اما بدون هیچ گونه ابایی می خواهم ادعا کنم کاری که مسیح علی نژاد برای شناساندن و ثبت قربانیان کودتای 22خرداد انجام داد اگر نگوییم یگانه، دست کم کم نظیر بود. گفت و گوهای مفصلی که با خانواده شهدای جنبش و یا بستگان اسرای در بند انجام داد همه ما را از عمق فاجعه رخ داده بیش از پیش آگاه ساخت و صدای بسیاری را که به جایی نمی رسید به گوش تمام گوش های شنوا رساند. اگر نبود تلاش های مسیح و امثال او ای بسا خون بسیاری دیگر از شهدای جنبش نیز پایمال می شد و دستگاه تبلیغاتی حاکمیت هیچ گاه اجازه انتشار نام این شهدا را نمی داد و ای بسا ما نیز امروز یا از وجودشان بی خبر بودیم و یا در صحت اخبارشان تردید داشتیم. ساده ترین شاهد این ادعا را می توانید با یک مراجعه ساده به صفحه
فهرست کشته شدگان پس از انتخابات در سایت ویکی پدیا بیابید تا ببینید بیشترین منابع برای مستند سازی شهادت این همراهان به گفت و گوهایی اختصاص دارد که مسیح علی نژاد با بازماندگان آنان انجام داده است. و اگر همین دست گفت و گوها، تنها خدمت مسیح به جنبش سبز باشد، باز هم به جرئت می توان گفت او نقشی بسیار فراتر یک همراه سبز ایفا کرده و حتی برگی از تاریخ پر درد ما را به تنهایی به ثبت رسانده است.
حال زمانی فرا رسیده که مسیح علی نژاد به دلیل یک اشتباه در روند این اطلاع رسانی ها مورد سرزنش قرار گرفته است. اگر کار به یک سرزنش و گلایه ساده، آن هم از جانب خانواده آقا سلطان که به واقع محق بدین سرزنش بودند ختم می شد جای حرف و حدیثی باقی نمی ماند. اما طنز تلخ روزگار کار را بدانجا کشید که کاسه هایی داغ تر از آش و دایه هایی دلسوزتر از مادر پیدا شده اند که هرچند تا دیروز ننگ و عار داشتند نامی از جنبش سبز ببرند، امروز مدعی آن شده اند و هرقدر خود دروغ و ناروا و تهمت نوشتند، امروز مسیح را به دلیل یک اشتباه سرزنش می کنند و هرقدر خود با اخلاق و ادب فاصله دارند او را به این گناه های ناکرده ملامت می کنند. مضحک تر از گلایه های جنبش من درآوردی «ما هستیم»، انتقادات اخلاقی آن مبارز فرانسه نشین است که فحاشی و وقیح نویسی را به جای طنز ارایه می کند. همپالگی همان روزنامه نگار مدعی استقلالی که از سطر به سطر اخبار و واژه به واژه کلامش نفرت و توهین می بارد و اتفاقا برای نشان دادن برتری نداشته خود به همین مسیح علی نژاد، به مصداق برادر حسین شریعتمداری کار قلم را به ابتذال تمسخر سیمای او کشانده بود.
برای من مشاهده چنین رفتارهایی هیچ جای تاسف ندارد؛ چرا که می دانم تا بوده همین بوده و دست کم به اندازه انگشت شماری که اینان هستند، دهان های بیش از اندازه گشاد و فریادهای بلندتر از قامت به گوش رسیده و می رسد. گستره و تاثیر اینان را هم هر بهره مند از خردی با یک پیاده روی چند دقیقه ای در سطح شهر در می یابد که دوستان در کجا سیر می کنند و مردم به چه می اندیشند. اما از نگاه من آنچه می تواند جای تاسف داشته باشد سکوت بسیاری دیگر است که ترجیح می دهند دامن خود را از این دست دعواهای بی سرانجام به بیرون بکشند. شاید حق هم داشته باشند. این جدال ها برای کسی عایدی ندارد. دشمن تراشی می شود، اما دوست جدیدی از قبل آن پیدا نمی شود. با این حال من گمان می کنم اگر حتی حرمت قلم را هم بخواهیم به مصلحت سنجی بفروشیم دیگر چیزی برایمان نخواهد ماند، من باور دارم از الفبای انصاف و مروت به دور است که پس از این همه همراهی به گوشه ای بنشینیم تا خانم علی نژاد خود به تنهایی در برابر همه این تهمت ها و حملات پاسخگو بماند.
پی نوشت:
تردیدی نیست که مسیح علی نژاد حتی طی یک سال گذشته بارها اشتباهاتی را مرتکب شده است که واکنش های بجایی را در پی داشته اند. با این حال به گمان من حداقل حسن اخلاقی ایشان در این بوده که برخلاف بسیاری از مدعیان، همواره شهامت عذرخواهی را داشته اند. یک نمونه اش را در همین ماجرای گفت و گو با خانواده آقا سلطان اشاره کردم، نمونه دیگرش را که اتفاقا باز هم به این خانواده باز می گردد می توانید در نامه خانم علی نژاد به کاسپین ماکان بخوانید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر