امروز: نماز جمعهی این هفته تهران به امامت آیت الله خامنه ای اقامه شد. ایشان خطبهی دوم نماز را به زبان عربی و درباره بیداری اسلامی ملتهای منطقه بیان فرمودند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای (Khamenei.ir) متن كامل خطبهی اول و ترجمهی فارسی خطبه دوم را به شرح زیر منتشر میكند:
خطبهى اول
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
الحمد للّه ربّ العالمين احمده و اشكره و استعينه و استغفره و اتوكّل عليه و اصلّى و اسلّم على حبيبه و نجيبه و خيرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشير رحمته و نذير نقمته سيّدنا و نبيّنا و حبيب قلوبنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطيبين الأطهرين و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين و صلّ على ائمّة المسلمين و حماة المستضعفين و هداة المؤمنين و صلّ على بقيّةللَّه فى الأرضين. اوصيكم عباد للّه بتقوى للّه و نظم امركم.
همهى برادران و خواهران عزيز نمازگزار و خود را دعوت و توصيه ميكنم به حفظ تقواى الهى؛ اين اصلِ حركت يك انسان به سمت كمال و تعالى است. اگر به توفيق الهى بتوانيم در عمل فردى، در عمل جمعى، در كار سياسى، در كار اجتماعى، رعايت تقواى الهى را بكنيم، همهى خيرات و همهى الطاف الهى شامل حال ما خواهد شد.
ايام مبارك دههى فجر است. در دههى فجر، آنچه كه بر اين حقير و امثال اين حقير لازم است، دو تشكر است: اول، شكر الهى. با كمال خشوع، با كمال تواضع، جبههى شكر بر درگاه الهى ميسائيم كه اين توفيق را نصيب ملت ايران كرد؛ اين حركت عظيم، اين كار بزرگ، اين نهضت تاريخساز، به دست ملت ايران و با رهبرى امام بزرگوار انجام گرفت؛ نظام اسلامى تشكيل شد؛ حركت ملت ايران به سمت خدا، به سمت اهداف الهى، به سمت ارزشهاى الهى آغاز شد. هيچ نعمتى از اين بالاتر نيست و شكر الهى بر اين نعمت بزرگ هميشه لازم است و در ايام دههى فجر، لازمتر. تشكر دوم، تشكر از ملت ايران است؛ وفادارى كردند، جوانمردى بهخرج دادند، گذشت كردند، ايثار كردند، شجاعت نشان دادند، بصيرت بهخرج دادند؛ حضور دائمى خود را در طول اين سى و سه سال آنچنان حفظ كردند كه اين نهال با همهى خطرها، با همهى مشكلات، روزبهروز تنومندتر شد، بارورتر شد، بالندهتر شد. امروز مثل همان شجرهى طيبهاى كه «اصلها ثابت و فرعها فى السّماء»،(1) در زمين زندگى بشريت ريشه دوانده است و ثمرات و آثار آن بهطور متواتر نائل و واصل ميشود.
امسال بخصوص دههى فجر ما حال و هواى ديگرى دارد. امسال در فضاى انقلابهاى پيروز اين منطقه، چه در تونس، چه در مصر، چه در ليبى، حركت انقلابى مردم به نتيجه رسيد، كارهاى بزرگى انجام گرفت؛ اين براى ما ملت ايران مژدهى بزرگى است، حادثهى شيرين و مباركى است. امسال ما دههى فجر و بيست و دوى بهمن را در يك چنين فضائى برگزار ميكنيم. بايد گفت ملت ايران با پيروزى اين انقلابها، بهطور نسبى از غربت در آمد؛ كه حالا امروز من انشاءللَّه يك مختصرى در اين زمينه عرض خواهم كرد.
در اين خطبه، سه سرفصل را براى برادران و خواهران عزيز نمازگزار و براى ملت ايران مطرح ميكنم؛ در خطبهى دوم با برادران عرب بيشتر سخن خواهم گفت. اين سه مطلب، يكى دربارهى انقلاب خود ماست؛ مسيرى كه در اين سه دهه طى كرديم، دستاوردهائى كه داشتيم، و آيندهاى كه در انتظار ماست. مطلب دوم، نگاهى به مسائل منطقه و مسائل جهان است. مطلب سوم هم دو سه نكتهى كوتاه در باب انتخاباتِ پيش رو است.
دربارهى مطلب اول، كتابها حرف وجود دارد براى گفتن. آنچه كه من به عنوان خطوط اساسى انقلابمان عرض ميكنم، فقط يك دو سه جمله است، كه شرح و تفصيل آن بسيار طولانى و مفصل است. اين خصوصيات در انقلاب ما وجود داشت. انقلاب ما رژيم ضد اسلام را از بين برد، رژيم اسلامى بر سر كار آورد؛ رژيم ديكتاتور و مستبد را از بين برد، رژيم مردمسالار به جاى آن نشاند؛ وابستگىاى كه كشور ما در طول سالهاى متمادى گرفتار آن بود و در دوران پهلوىها به فجيعترين و فضيحترين وضع خود رسيده بود، از بين برد و استقلال همهجانبه را به ملت ما داد؛ اختناق نفسگيرى كه بر ملت ما حاكم بود، از بين برد، آزادى به اين ملت داد - آراء خودشان را، حرفهاى خودشان را بتوانند آزادانه ابراز كنند؛ فضا، فضاى آزادى شد - تحقيرشدگى تاريخىِ ملت ما را از بين برد، عزت ملى داد. دهها سال ملت ما تحقير شد. اين ملت بزرگ، با اين سابقهى تاريخى، با اين مواريث عظيم فرهنگى و علمى و تاريخى، در مقابل حكام زورگو و فاسد، و پشت سر آنها در مقابل مستعمران و سلطهگران بينالمللى تحقير شد. انقلاب ما اين را از بين برد، تبديل كرد به عزت ملى. امروز ملت ايران احساس عزت ميكنند، احساس تشخص ميكنند. انقلاب، ضعف نفس و خودكمبينى را در ملت ما از بين برد؛ به جاى آن، اعتماد به نفس ملى را به ملت داد. ما خودكمبينى داشتيم؛ فكر ميكرديم نه كار علمى از ما برمىآيد، نه كار سياسى از ما برمىآيد، نه كار عظيم نظامى از ما برمىآيد. ما فكر ميكرديم يك ملت ضعيفى هستيم؛ اين را به ما تلقين كرده بودند، تزريق كرده بودند. انقلاب اين را از ملت گرفت، به جاى آن، اعتماد به نفس ملى به ما داد. ما امروز در همهى ميدانها اعتماد به نفس داريم؛ ميدانيم كه ميتوانيم، و دنبال اين توانستن حركت ميكنيم، و همه جا هم بحمدللَّه به مقاصدمان ميرسيم.
ملت ما از مسائل سياسى منزوى بود، روگردان بود، حوادث كشور را مورد توجه قرار نميداد. انقلاب اين حالت را از ملت ما گرفت، ما را تبديل كرد به يك ملت آگاه و سياسى. امروز نوجوانهاى ما هم در دورترين نقاط كشور تحليل سياسى ميكنند، حوادث سياسى را درك ميكنند، روى هر مسئلهاى تحليل ميگذارند. قبل از انقلاب اينجور نبود. سياستگرائى و سياستفهمى مخصوص يك عدهى انگشتشمار در اين كشور بود. مردم عموماً دور از حوادث كشور بودند؛ دولتها مىآمدند و ميرفتند، قراردادهاى بينالمللى بسته ميشد، كارهاى بزرگ در دنيا انجام ميگرفت، ملت خبر هم نميشد. اينها خطوط اصلى اين انقلاب است كه اين حوادث را در اين كشور به وجود آورد. اين اصول، نهادينه شده است؛ تثبيت شده است. اين تحولات، سطحى نيست؛ مقطعى نيست. شعارهاى انقلاب، امروز همان شعارهاى روز اول است؛ كه اين نشاندهندهى سلامت انقلاب است. شعارها مثل انگشت اشارهاى هستند كه به هدفها اشاره ميكنند، هدفها را ترسيم ميكنند. وقتى شعارها تثبيتشده در يك نظامى، در يك انقلابى باقى ماند، معنايش اين است كه هدفها در اين نظام به شكل اول است؛ هدفها تغيير پيدا نكرده است؛ دستاندركاران و مردم از صراط مستقيم و هدفهاى اصلى منحرف نشدهاند. امروز شعارهاى ملت ايران، همان شعارهاى اول انقلاب است.
خب، در اين دوره، در اين سى و چند سال، زندگى ما تحت تأثير همين خطوط اساسى قرار گرفته است. ما پيشرفتهائى داشتيم، ضعفها و نقصهائى هم داشتيم. پيشرفتهامان را بايد بشناسيم، ضعفهامان را هم بايد بشناسيم. اگر ضعفهاى خودمان را پنهان كنيم، نشناسيم، تجاهل كنيم، اين ضعفها خواهد ماند، نهادينه خواهد شد؛ برطرف نخواهد شد. همهى نقاط قوّت و ضعف را بايد بدانيم.
نقاط مثبت و منفى هر دو هست، افت و خيز هست، اما حركت ادامه داشته است؛ اين مهم است. جوانهاى عزيز ما بدانند؛ در طول اين سى و دو سه سال مواردى شده است كه ما ضعف نشان داديم، اين حركت افت و خيز داشته است. هميشه يك جور نبوده است؛ گاهى سرعت و شتاب، گاهى كمتر، اما حركت هرگز متوقف نشده است و ما در همان جهت اصلى پيش رفتيم؛ كه امروز محصول آن را داريم مشاهده ميكنيم.
من چند تا از نقاط قوّتى را كه در اين مدت داشتهايم، عرض كنم، چند تا هم از نقاط ضعف را عرض كنم. مهمترين نقطهى قوّت ما در اين سى و دو سه سال عبارت است از غلبهى بر چالشها؛ اين خيلى مهم است. ما يك ملتى نبوديم كه سرمان را پائين بيندازيم، راهمان را برويم، كسى به ما كارى نداشته باشد؛ نه، از روز اول قدرتهاى مجهز جهانى، مسلطين جهانى با ما كار داشتند؛ بناى بر اذيت گذاشتند، بناى بر مانعتراشى گذاشتند: عليه ما جنگ تحميل كردند، صدام را به جان ما انداختند، هشت سال ما را گرفتار كردند، تروريست آوردند، تحريم كردند. ما تا امروز بر همهى اين چالشها غلبه پيدا كردهايم؛ يعنى هيچكدام از اين چالشها نتوانسته است ملت ما و انقلاب ما را پشيمان كند، به زانو دربياورد؛ ما بحمدللَّه راهمان را با قامت استوار ادامه دادهايم. اين مهمترين نقطهى قوّت ماست.
يك نقطهى قوّت ديگر در اين مدت، گسترش خدمات به ملت است، كماً و كيفاً. اين خدمات نه با گذشتهى نزديك قبل از انقلاب، بلكه با گذشتههاى دوردست هم قابل مقايسه نيست. خدمات عظيمى كه در سراسر كشور گسترش پيدا كرده است، هم كيفيتهاى اين خدمات بالاست، خدمات درجهى اول است - مادى و معنوى - هم كميت و گسترش آنها زياد است. اين يك نقطهى قوّت مهمى است.
نقطهى قوّت ديگر، پيشرفت علمى است. عزيزان من! اين پيشرفت علمى را دستكم نگيريد. اين پيشرفتها خيلى مهم است. علم، پايهى پيشرفت همهجانبهى يك كشور است. اين حديث را من يك وقتى خواندم: «العلم سلطان»؛(2) علم، اقتدار است. هر كس اين اقتدار را داشته باشد، ميتواند به همهى مقاصد خود دست پيدا كند. اين مستكبران جهانى به بركت علمى كه به آن دست پيدا كردند، توانستند به همهى دنيا زور بگويند. البته ما هرگز زور نخواهيم گفت، اما علم براى ما به عنوان يك پيشرفت حتماً لازم است.
پيشرفتهاى علمى ما در اين مدت سى و چند سال، پيشرفتهاى حيرتآورى است. حالا فناورى هستهاى تصادفاً معروف شده است و همه توجه دارند - هم در كشور، هم در دنيا - ليكن فقط اين نيست؛ فناورى هستهاى هست، علوم هوافضا هست، علوم پزشكى هست - خوشبختانه امروز كشور ما حائز رشتههاى بسيار مهم و دستنيافتنى پزشكى است و كارهاى بزرگ پزشكى در اين كشور انجام ميگيرد - زيستفناورى هست، نانوفناورى كه از علوم جديد و دانشهاى نوى دنياست، هست؛ سلولهاى بنيادى كه يكى از بزرگترين كارها در عرصهى علم است، هست؛ شبيهسازى، ساخت ابررايانهها، فناورى انرژىهاى نو، راديوداروهاى مهم و داروهاى ضد سرطان هست؛ و اين فهرست ادامه دارد.
اينهائى كه من عرض ميكنم، رجزخوانى نيست؛ اين گواهىِ مراكز علمى معتبر دنياست. آنها ميگويند سريعترين رشد علمى در همهى دنيا در اين سالها، در ايران اتفاق افتاده است. اين گزارش سال 2011 است كه ميگويد سريعترين رشد علمى در همهى دنيا در ايران اتفاق افتاده است. طبق گزارشى كه مراكز علمى معتبر دنيا دادهاند، رتبهى علمى اول منطقه، ايران است. ما اين رتبهى اول علمى را براى سال 1404 در نظر گرفتيم؛ هنوز چهارده سال باقى است. همين سال ميلادىِ گذشته گفتند ايران از لحاظ رتبهى علمى در منطقه اول است، در دنيا هفدهم. در سطح دنيا رتبهى علمى كشور ما هفدهم است؛ اينها خيلى مهم است. پس يكى از نقاط قوّت ما، پيشرفت علمى است.
يكى ديگر از نقاط قوّت ما، پيشرفتهاى كشور در ايجاد زيرساختهاى فنى و مهندسى و صنعتى است؛ كه هر وقت بينندگان خارجى آمدند ديدند و بازديد كردند، آنها را به تحسين وادار كرده است. اين كارهاى عظيمى كه در زمينهى ارتباطات، راهها، ارتباطات مخابراتى و زيرساختهاى گوناگون فنى و مهندسى و صنعتى و امثال اينها انجام گرفته است، يك داستان جداگانه است. من واقعاً متأسف ميشوم وقتى مىبينم اين گزارشهاى روشن و خوب، آنچنان كه بايد و شايد، به مردم داده نميشود كه مردم خوشحال بشوند؛ بفهمند در كشور چه اتفاقى دارد مىافتد.
يكى ديگر از نقاط قوّت ما در اين مدت، انتقال ارزشهاى انقلاب به نسل دوم و سوم بود. امروز شما جوانها را نگاه ميكنيد، مىبينيد اين ارزشها را دريافت كردهاند. همين شهيد عزيز اخير ما، مصطفى احمدى روشن - شهيدى كه شهادتش دل ما را سوزاند - يا آن شهيد جوان قبلى، شهيد رضائىنژاد، كه اوائل امسال به شهادت رسيد، اينها دو تا جوان، دانشمند، سى و دو سه ساله بودند؛ امام را درك نكردند، جنگ را درك نكردند، دوران انقلاب را درك نكردند، اما اينجور با شجاعت، با شهامت درس ميخوانند، تحصيلات ميكنند، مقامات عالى را طى ميكنند؛ ميدانند و ميفهمند هم كه مورد تهديدند، اما ميروند؛ اين خيلى مهم است، اين ارزش است؛ اين ارزشهاى انقلاب است در نسل سوم. احمدى روشن و رضائىنژاد و امثال اينها نسل سوم انقلابند. همين حركت عظيم اين جوانها كه بعد از شهادت احمدى روشن اعلام كردند ما حاضريم بيائيم كار كنيم، خيلى مهم است؛ اينها را نبايد دستكم گرفت. يكى از نقاط قوّت و مثبت ما همين است كه اين ارزشها به نسلهاى دوم و سوم منتقل شد. البته ريزش داشتهايم، توبهكار از انقلاب و پشيمان از انقلاب داشتهايم، اما رويشهاى ما بيشتر از ريزشهاى ما بوده است. نيروهاى فرسوده ريزش پيدا كردند، اما نيروهاى جوان و باطراوت بالا آمدند و رويش پيدا كردند.
يكى ديگر از نقاط مثبت ما در اين مدت، ارتقاء جهشوار در اثرگذارى در مسائل عمدهى منطقه و مسائل جهان است. امروز نظام جمهورى اسلامى، يك كشور اثرگذار است؛ «آرى» و «نه» او در مسائل منطقه، حتّى در مسائل جهانى اثر ميگذارد؛ اين براى كشور خيلى مهم است.
يكى ديگر از نقاط قوّت ما، بنيهى قوى و ساخت محكم كشور و نظام در مواجههى با دشمنىهاست. ما در مقابل دشمنىها مضطرب نميشويم، نگران نميشويم، دغدغه پيدا نميكنيم. بنيهى نظام و بنيهى كشور، بنيهى مستحكمى است.
يكى ديگر از نقاط قوّت ما، ارتقاء كمّى و كيفى مراكز علمى ماست؛ يعنى دانشگاهها و حوزههاى علميه. هم حوزههاى علميهى ما از لحاظ كمّى و از لحاظ كيفى ارتقاء پيدا كرده است، هم دانشگاههاى ما. اينها نقاط قوّت ماست، و هر كدام از اينها شرحهاى طولانى ميطلبد، آمارهائى دنبالش هست، و غير از اينها هم نقاط قوّت زيادى داريم.
من اين جمله را در ادامهى نقاط قوّت عرض بكنم كه ملت ايران توجه داشته باشند همهى اين پيشرفتهاى علمى و اجتماعى و فنى در شرائط تحريم اتفاق افتاده است؛ اين خيلى مهم است. دروازههاى علم را، دروازههاى فناورى را بر روى ما بستند، راهها را مسدود كردند، محصولات مورد نياز ما را به ما نفروختند و ما اينجور پيشرفت كرديم. اين اتفاقها در شرائط تحريم افتاده است؛ اين است كه اميدها افزايش پيدا ميكند.
ما البته ضعفهائى هم داريم؛ اين ضعفها را بايستى از بين ببريم. من بعد برميگردم به اين مسئلهى تحريم و شرائطى كه تحميل شده است و يك جملهاى عرض خواهم كرد. ضعفهاى ما خطرهائى است كه در سر راه ماست و در اين مدت وجود داشته است و بايد بعدها جلوى اينها را بگيريم. اولين ضعف ما گرايش به دنياطلبى بود كه گريبان بعضى از ماها را گرفت. بعضى از ما مسئولين دچار دنياطلبى شديم، دچار ماديگرائى شديم؛ براى ما ثروت، تجمل، آرايش، تشريفات و اشرافيگرى يواش يواش از قبح افتاد. وقتى ما اينجور شديم، اين سرريز ميشود به مردم. ميل به اشرافيگرى، ميل به تجمل، ميل به جمع ثروت و استفادهى از ثروت به شكل نامشروع و نامطلوب، به طور طبيعى در خيلى از انسانها هست. وقتى ما خودمان را رها كرديم، ول كرديم، دچار شديم، اين سرريز ميشود به مردم؛ در مردم هم اين مسئله پيدا ميشود.
ما امروز متأسفانه دچار اسراف و مصرفزدگى هستيم. من بارها اين را عرض كردهام، باز هم عرض ميكنم؛ اين خطر است در راه ما. مصرفزدگى را بايد كم كنيم، حرص به متاع و كالاى دنيا را بايد كم كنيم. تا يك شايعهاى درست ميشود كه فلان چيز كم است، مردم هجوم مىآورند براى اينكه بيشتر آن را جمع كنند، كه نبادا دچار كمبود آن شوند؛ در حالى كه آن شىء ممكن است جزو چيزهاى لازم زندگى هم نباشد. خب، اگر آن جنس كم هم نيست، همين هجوم مردم آن را كم ميكند. ما به اين مسئله توجه نميكنيم. اين يكى از ضعفهاى ماست؛ ما اين ضعف را بايد برطرف كنيم.
يكى ديگر از ضعفهاى ما اين است كه ما به موازات علم، به موازات پيشرفتهاى علمى، پيشرفت اخلاقى و تزكيهى اخلاقى و نفسى پيدا نكردهايم؛ اين عقبماندگى است. البته امروز در مقايسهى با قبل از انقلاب، بمراتب و مراتب بهتر است - در اين هيچ شكى نيست - اما بايد پيشرفت ميكرديم. در علم پيشرفت كرديم، در سياست پيشرفت كرديم؛ بايد در معنويت و در تزكيهى نفس هم پيشرفت ميكرديم. در قرآن هر جا تزكيه و تعليم از زبان پروردگار است، تزكيه مقدم است بر تعليم؛ آن هم تعليم كتاب و حكمت - «يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة»(3) - فقط يك جا از زبان حضرت ابراهيم، تعليم مقدم است. بنابراين ما از تزكيهى اخلاقى و نفسى غفلت كرديم.
در عدالت اجتماعى هنوز به نقطهى مورد نظر اسلام - كه آرزوى خود ما بوده است - نرسيدهايم؛ اين هم از نقطهضعفهاى ماست. اين ضعفها را بايستى جبران كنيم. اينها ضعفهائى است كه نميشود از آنها گذشت. هم مسئولين، هم آحاد مردم بايد احساس كنند وظيفه دارند اين ضعفها را برطرف كنند. انشاءللَّه بايد از خداى متعال كمك بخواهيم و اين ضعفها را برطرف كنيم. و البته ميشود برطرف كرد؛ اينها بدون ترديد برطرفكردنى است.
خب، به نظر من كارهائى كه بايد انجام بگيرد براى اينكه اين ضعفها برطرف شود، در درجهى اول اين نگاه به آينده است؛ در درجهى اول مسئوليتپذيرى ماهاست. همهى ما بايد احساس مسئوليت كنيم؛ بخصوص مسئولين كشور و خدمتگزاران مردم بايد احساس مسئوليت كنند. تقصيرها را گردن هم نيندازيم. اينجور نباشد كه اگر يك جا يك نقصى پيدا شد، مجلس بگويد تقصير دولت است، دولت بگويد تقصير مجلس است، آن يكى بگويد تقصير قوهى قضائيه است؛ نه، حدود مشخص است. قانون اساسى خطوط را مشخص كرده است. وظائف همه معلوم است. رهبرى مسئوليت دارد، دولت مسئوليت دارد، مجلس مسئوليت دارد، قوهى قضائيه مسئوليت دارد، نيروهاى نظامى مسئوليت دارند، دستگاههاى اجرائى هر كدام مسئوليتهائى دارند؛ به گردن هم نيندازيم. اشكالى به وجود مىآيد، متوجه رهبرى است؛ رهبرى متواضعانه قبول كند كه اين اشكال متوجه اوست و سعى كند آن را برطرف كند. اين يكى از اساسىترين كارهاست.
كار اصلى ديگر اين است كه از ارزشهاى اصولى نبايد غافل شد. سرگرم مسائل فرعى و فروع نشويم، از اصول غافل بمانيم. اين هم شرح مفصلى دارد.
حفظ اتحاد و همدلى، يكى ديگر از وظائف ماست. بارها عرض كردهايم كه بين مسئولين بايد اتحاد و همدلى باشد. سه قوه و ديگران بايد با هم همدل باشند، همگام باشند، همدست باشند؛ ولو يك جاهائى اختلاف نظرهائى دارند. اختلاف نظر اشكالى ندارد؛ اما بايستى در جهتگيرىهاى نظام و كشور و انقلاب پشت به پشت يكديگر بدهند، دست يكديگر را محكم بفشرند و به پيش بروند؛ هم اينها، هم مردم با هم، هم مردم با مسئولين. اين اتحاد و همدلى، علاج قطعى بسيارى از مشكلاتى است كه در كشور وجود دارد.
يكى از كارهاى اصلى كه بايد انجام بدهيم و همه بايد به آن توجه داشته باشيم، اين است كه فريب لبخند دشمن و وعدههاى دروغ جبههى دشمن را نخوريم. در اين سى سال، تجربه هم پيدا كردهايم. گاهى به روى ما لبخند زدند. اوائل گاهى بعضى از ما باور ميكرديم. يواش يواش فهميديم پشت صحنه چيست. فريب لبخند دشمن را، فريب وعدههاى دروغ دشمن را نخوريم. جبههى قدرت مادىاى كه امروز بر دنيا مسلط است، راحت عهد ميشكند. بدون هيچ دغدغهاى عهدشكنى ميكنند، زير قولشان ميزنند، زير حرفشان ميزنند، نه از خدا خجالت ميكشند، نه از خلق خجالت ميكشند، نه از طرف مذاكره خجالت ميكشند؛ راحت دروغ ميگويند! من نمونههاى زنده دارم - كه حالا در اينجا جاى بحثش نيست؛ شايد آن وقتى كه لازم باشد، عرض بكنم - همين اظهاراتى كه آمريكائىها كردند، رئيس جمهور آمريكا كرد؛ نامهاى كه به ما نوشت، جوابى كه ما داديم؛ بعد عكسالعمل و اقدامى كه آنها با مضمون آن نامهها كردند. اينها يك روزى در اختيار افكار عمومى دنيا - آن وقتى كه لازم باشد - قرار خواهد گرفت؛ خواهند ديد كه اينها چه جورىاند، حرفشان چقدر اهميت و ارزش دارد، وعدهشان چقدر ارزش دارد. بنابراين يكى از كارهاى اساسى ما اين است كه فريب لبخند و وعدهى دروغ اينها را نخوريم.
يكى هم پرهيز از تنبلى و كمكارى است. كسالت، كمكارى و تنبلى، يك انسان را، يك خانواده را، يك كشور و يك ملت را تباه ميكند. همه بايد كار كنند؛ كار جهادى. اين كه ما امسال گفتيم جهاد اقتصادى، يعنى تحرك اقتصادى بايد جهادگونه باشد. خب، اين راجع به مسائل انقلاب. حرف زياد است، اما وقت كم است؛ به آن مسائل بعدى هم بايد برسم.
اما مسائل منطقه و جهان. در اين يك سالى كه بين دههى فجر گذشته و امسال هست، ملتهاى منطقه در به زير كشيدن چهار طاغوت موفق شدند؛ اين خيلى مهم است. براى اينكه يك ملتى يكى از اين طاغوتها را به زير بكشد، تلاشهاى زيادى لازم است. در اين سالى كه فاصلهى بين آن دههى فجر و اين دههى فجر است، چهار طاغوت خطرناكِ خبيثِ اين منطقه به زير كشيده شدند؛ اين خيلى حادثهى مهمى است.
يك حادثهى مهم ديگر اين است كه در تونس و مصر، مردم به اسلام رأى دادند. در مصر حدود هفتاد و پنج درصدِ مردم رفتند پاى صندوقهاى رأى و به گروههاى اسلامى رأى دادند؛ در تونس هم شبيه همين؛ اينها خيلى مهم است. اين معنايش اين است كه همهى تلاشى كه آمريكائىها و غربىها و دستگاههاى تبليغاتى و هاليوود و غيره و غيره از لج جمهورى اسلامى در اين سالها انجام دادند براى اينكه اسلامهراسى كنند و حكومت اسلامى هراسى كنند، نقش بر آب شده است؛ مردم طرفدار اسلامند.
يكى از آثار اين حركتها، ضعف و انزواى رژيم صهيونيستى است؛ كه اين هم خيلى مهم است. چون رژيم صهيونيستى در اين منطقه حقيقتاً غدهى سرطانى است و بايد قطع بشود و قطع خواهد شد، بنابراين بر اثر اين حركتها دچار ضعف و انزواى بيشتر از هميشه شد. جوانان فلسطينى نشاط پيدا كردند، اميد پيدا كردند، به مبارزات خودشان و آيندهى خودشان اميدوار شدند. ملتها اميدوار شدند.
البته در بين اين ملتها، ملت بحرين از همه مظلومترند؛ چون متأسفانه مورد سكوت و بايكوت همهى رسانههاى دنيا قرار دارند. در هيچ منطق انسانى و جهانى، درخواست آنها مردود نيست، بلكه درخواست بحقى است، ليكن مظلوم واقع شدهاند؛ بكلى اينها را از دائرهى تبليغ و ترويج خارج كردهاند، بلكه عليه آنها مرتباً تبليغ ميكنند. البته اثر هم ندارد. آن ملت هم به توفيق الهى پيروز خواهد شد.
من همين جا به اين مناسبت، اين جمله را عرض بكنم: حكام بحرين ادعا كردند كه ايران در قضاياى بحرين دخالت ميكند. اين دروغ است. نه، ما دخالت نميكنيم. ما آنجائى كه دخالت كنيم، صريح ميگوئيم. ما در قضاياى ضديت با اسرائيل دخالت كرديم؛ نتيجهاش هم پيروزى جنگ سى و سه روزه و پيروزى جنگ بيست و دو روزه بود. بعد از اين هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژيم صهيونيستى مبارزه كند، مقابله كند، ما پشت سرش هستيم و كمكش ميكنيم و هيچ ابائى هم از گفتن اين حرف نداريم. اين حقيقت و واقعيت است. اما اينكه حالا حاكم جزيرهى بحرين بيايد بگويد ايران در قضاياى بحرين دخالت ميكند، نه، اين حرف درستى نيست؛ حرف خلاف واقعى است. ما اگر در بحرين دخالت ميكرديم، اوضاع در بحرين جور ديگرى ميشد!
در جهان هم اوضاع، اوضاع غريبى است. آمريكا دچار ضعف شده است - هم ضعف اقتصادى و مالى، هم ضعف سياسى - اين هم يك واقعيتى است. آمريكا در سياست خاورميانهاى خودش شكست خورد، در قضيهى فلسطين شكست خورد، در قضيهى عراق شكست خورد. آمريكائىها ميخواستند عراق را مستقيماً خودشان اداره كنند، نتوانستند - ملت عراق ايستاد و نگذاشت - خواستند دولتى دستنشانده بياورند، نتوانستند؛ خواستند با كاپيتولاسيون بمانند، دولت و ملت عراق اجازه ندادند. امروز دولت عراق يك دولت مردمى است، ملت عراق يك ملت زنده و بيدار است؛ و همين موجب شد كه آمريكائىها بدون هيچ دستاوردى، آنچه كه ميخواستند، نشد، از عراق خارج بشوند. البته دخالتهاى نفتى دارند، دخالتهاى امنيتى دارند؛ كه لابد ملت و دولت عراق انشاءاللَّه در آينده براى آن هم فكرى خواهند كرد.
در قضاياى داخلى هم - كه آمريكائىها سعى ميكنند اين را پنهان كنند - آمريكا دچار ضعف است. نميخواهند اقرار كنند كه دچار ضعفند. اوباما در سخنرانى چند روز پيش در كنگره، كمترين اشارهاى به اين نكرد كه ملت آمريكا بيش از چهار ماه است كه توى خيابانهايند! توى اين هواى سرد، در سرتاسر آمريكا، در ايالتهاى مختلف، اين همه مردم بيايند توى خيابانها بايستند، در مقابل فشار پليس و ضربههاى سخت پليس ايستادگى كنند، اين قابل اشاره كردن نبود؟! اصلاً اشارهاى نكردند. ميخواهند پنهان كنند. اين هم حقوق بشرشان است. اروپا هم همين جور است. اروپا هم دچار ضعف است. غير از مسائل اقتصادى و مالى و پولى - كه اينها ضعفهاى عجيبى است و مردم را خشمگين كرده است - از لحاظ سياسى هم اروپا امروز دچار ضعف است.
من براى شما يك مثال بزنم. دولت فرانسه در دوران ژنرال دوگل كه رئيس جمهور فرانسه بود، اجازه نداد كه انگليس وارد اتحاديهى اروپا بشود. چرا؟ گفتند انگليس وابستهى به آمريكاست؛ نوع ارتباطات انگليس و آمريكا، اتحاديهى اروپا را از استقلال مىاندازد. دوگل نگذاشت كه انگليس وارد اتحاديهى اروپا شود، به خاطر ارتباط و اتصال و وابستگى به آمريكا. اين مربوط به آن روز فرانسه است. اين آقائى كه امروز در فرانسه سر كار است، حرفهاى آمريكا را رله ميكند؛ همان حرفهائى را كه آنها ميخواهند، آنچه كه در دل آنهاست، تكرار ميكند؛ شده تابع محض! خب، اين ضعف است. كار اروپا به اينجا رسيده است. اين فرانسه است؛ كشورهاى ديگر اروپائى هم به طريق اولى همين طورند. اين ضعف اين دستگاههاست.
امروز غربىها در مسائل اقتصادى دچار ضعفند، در مسائل سياسى دچار ضعفند، در تصميمات بينالمللى دچار ضعفند؛ از جمله همين تصميم به تحريم ما. اينها خواستند در واقع جمهورى اسلامى را، ملت ايران را به خاطر اسلام مجازات كنند. تهديد كردند: تحريمهاى فلجكننده، تحريمهاى دردآور! هى گفتند، گفتند. اين تحريمها از دو جهت به نفع ماست: اولاً وقتى ما تحريم بشويم، به استعداد و ظرفيت داخلى رو مىآوريم، از داخل رشد ميكنيم؛ همچنان كه در اين سى سال اين مسئله اتفاق افتاده است. اگر در زمينهى سلاح تحريم نميشديم، امروز اين پيشرفتهاى عجيب را نداشتيم؛ اگر در قضيهى اتمى، اينها نيروگاه بوشهر را خودشان ساخته بودند، ما در غنىسازى پيشرفت نميكرديم؛ اگر درهاى علم را به روى ما نبسته بودند، ما در سلولهاى بنيادى و هوافضا و فرستادن ماهواره به آسمان، به اينجاها نميرسيديم. پس هرچه ما را تحريم ميكنند، ما به ظرفيت داخلى خودمان متوجه ميشويم و رو مىآوريم و اين ظرفيت و استعداد روزبهروز مثل چشمهى جوشانى شكوفا ميشود. پس اين تحريم به نفع ماست.
جهت دومى كه اين تحريمها به نفع ماست، اين است كه اينها همين طور مرتباً در تبليغاتشان ميگويند ما اين تحريمها را ميخواهيم بر ايران اعمال كنيم تا ايران را وادار به عقبنشينى كنيم؛ حالا مثلاً در قضيهى هستهاى. پس همهى دنيا فهميدند كه اين تحريمها براى فشار بر ايران، براى عقبنشينى در قضيهى هستهاى و قضاياى ديگر است. خب، وقتى ما عقبنشينى نكرديم، چه اتفاقى مىافتد؟ اين تحريمها براى اين است كه ايران را وادار به عقبنشينى كنند، ايران هم كه عقبنشينى نخواهد كرد؛ نتيجه اين ميشود كه هيبت غرب و هيبت تهديدهاى غرب در چشم اين ملتهاى منطقه كه قيام كردند، ميشكند و عزت ملت ايران و قدرت ملت ايران در چشم اينها زياد ميشود؛ و اين به نفع ماست. بنابراين، اين تحريمها براى ضربه زدن به ماست، اما از اين دو جهتى كه عرض كردم، در واقع خدمت به ماست.
اين وضع اروپاست. اروپا دچار مشكلات لاينحل اقتصادى است. مردم در اروپا خشمگينند، به مسائل اقتصادى معترضند. من قبلاً هم اين را گفتهام؛ آن روزى كه ملتهاى اروپا بدانند كه اين وضعيت ضعفى كه دچارش شدهاند، به خاطر دخالت آمريكا و دخالت شبكهى صهيونيستى جهانى است، اين اعتراضهاى به خاطر اهداف اقتصادى، تبديل خواهد شد به يك نهضت عظيم اجتماعى؛ آن وقت است كه ديگر بايد منتظر دنياى جديدى بود و دنياى جديدى به وجود خواهد آمد.
يك جمله هم راجع به اين تهديدهاى آمريكا عرض بكنيم. مرتباً تهديد ميكنند؛ تهديد به اين زبان: همهى گزينهها روى ميز است! يعنى حتّى گزينهى جنگ. اين، تهديد به جنگ است با اين زبان. خب، اين تهديد به جنگ، به ضرر آمريكاست؛ خود جنگ، ده برابر به ضرر آمريكاست. چرا اين تهديدها به ضرر آمريكاست؟ به خاطر اينكه خود اين تهديدها نشاندهندهى عجز آمريكا از مقابلهى منطقى و مقابلهى گفتمانى است؛ يك گفتمانى در مقابل گفتمان جمهورى اسلامى ندارند؛ نميتوانند در ميدان مقابلهى فكرى و منطقى، براى خودشان غلبهاى ايجاد كنند؛ مجبور ميشوند توسل به زور و تشبث به زور بكنند. اين معنايش اين است كه آمريكا جز زور، هيچ منطقى ندارد؛ جز خونريزى، هيچ راهى براى پيشبرد خود ندارد. اين، اعتبار آمريكا را بيش از آنچه كه تاكنون شكسته است، در چشم ملتها و در چشم ملت خودش خواهد شكست؛ اين همان چيزى است كه سرنوشت رژيمها را معين ميكند. آن رژيمى، آن نظامى كه اعتبارش در چشم مردم خودش بشكند، سرنوشتش معلوم است؛ مثل رژيم شوروى سابق. اتفاقاً بعضى از صاحبنظران غربى همين چند روز قبل گفتند كه امروز وضع آمريكا و غرب شبيه وضع شوروى سابق در سالهاى اواخر دههى 80 ميلادى است كه منجر به سقوط شد. يعنى وقتى يك رژيمى، يك نظامى از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، ديگر اميدى به بقاى اين رژيم نيست. لذا هرچه تهديد كنند، به ضررشان است. البته آنها و ديگران بدانند - ميدانند هم - كه ما هم در برابر تهديد به جنگ و تهديد به تحريم نفتى، تهديدهائى داريم كه در وقت خودش، آن وقتى كه لازم باشد، انشاءاللَّه اعمال خواهد شد.
دربارهى انتخابات هم من چند جملهاى عرض بكنم. برادران و خواهران عزيز! ملت عزيز ايران! انتخابات مصونيتبخش به كشور است. آن چيزى كه هيبت اين ملت را حفظ ميكند، قدرت معنوى او را به رخ دشمنان ميكشاند و آنها را از تعرض منع ميكند و ميترساند، حضور مردمى است؛ كه يكى از مظاهرش همين انتخابات است، يكى از مظاهرش هم همين بيست و دوى بهمنى است كه شما در مقابل داريد. هرچه حضور پررنگتر باشد، اعتبار و ارزش ملى بالاتر خواهد رفت. انتخابات هم همين جور است. هرچه صندوقهاى رأى شلوغتر باشد، گسترش شركت مردم بيشتر باشد، اعتبار كشور بالا خواهد رفت، مصونيت كشور بيشتر خواهد شد. مشاركت مردم ميتواند آيندهى كشور را تأمين و تضمين كند. يك مجلس صالح و سالم و قوى ميتواند بر عملكرد همهى دستگاههاى كشور اثر بگذارد؛ بر عملكرد دولت، بر عملكرد قوهى قضائيه، حتّى بر عملكرد نيروهاى مسلح ميتواند اثر بگذارد. مجلس قوى، مجلس صالح، مجلس سالم، يك چنين وضعى دارد. خب، اين مجلس را كى ميتواند تشكيل بدهد، جز مردم؟ دشمن اين را نميخواهد. الان دو سه ماه است بوقهاى تبليغاتى دشمن دارند تلاش ميكنند كه مردم را نااميد و مأيوس كنند تا در انتخابات شركت نكنند؛ بعضى هم در داخل بدون اينكه بفهمند چه كار دارند ميكنند، متأسفانه با آنها همصدا ميشوند! آنها مغرضند، اينها غافلند.
مسائل كوچك را نبايد بزرگ كرد. نبايد القاء بحران كرد. سعى ميكنند با هزار وسيله اثبات كنند كه در ايران بحران هست. چه بحرانى؟ كدام بحران؟ كشورِ آرام، ملتِ قوى، بانشاط؛ اين همه كار از سوى دستگاههاى گوناگون، از سوى آحاد مردم در اين كشور دارد انجام ميگيرد. به توفيق پروردگار، امنيت كامل برقرار است. دستگاهها با همديگر همكارى داشته باشند. اگر همكارى بكنند، كارها خيلى بهتر هم خواهد شد. دشمن اين را نميخواهد.
آنچه در انتخابات لازم است، رقابت سالم است؛ رقابتِ بدون تهمتزنى و بدگوئى به يكديگر است. فضاى انتخابات بايد سالم باشد. مردم اگر خودشان نامزدهاى انتخاباتى را ميشناسند، طبق تشخيص خودشان حتماً عمل كنند؛ اگر نميشناسند، از افراد بصير و متدين در گزينشهاى انتخاباتى استفاده كنند. مجريان انتخابات در اجراى درست انتخابات، دقت كامل را به كار ببرند. اينها چيزهائى است كه ميتواند يك انتخابات خوب را براى كشور به ارمغان بياورد. اين سى و دو سه انتخاباتى كه از اول انقلاب تا امروز داشتيم، خوشبختانه همهى اينها سالم بوده. البته در همهى اينها كسانى معترض بودهاند، اعتراضها رسيدگى هم شده، احياناً تخلفات بوده است، اما هرگز عدم سلامت در انتخابات وجود نداشته است. بعد از اين هم بايد همين جور باشد.
من دو سه جمله راجع به اين مسئلهى صلاحيتها عرض بكنم. شوراى محترم نگهبان صلاحيتهاى افرادى را احراز ميكند، بعضى را هم احراز نميكند. من اينجا سه تا نكته عرض بكنم: نكتهى اول اين است كه شوراى نگهبان از لحاظ قانونى موظف است صلاحيتها را احراز كند؛ بايد تشخيص بدهد، بايد برسد به اين كه اين صلاحيت وجود دارد. البته توصيهى هميشگى ما اين بوده است كه سطح صلاحيتها را آنقدر بالا نبرند كه يك عدهى معدودى ته آن بمانند. آنچه كه موجب صلاحيت است، يك قدرى سطح آن را باسماحتتر نگاه كنند.
نكتهى دوم اين كه بعضىها به اين نظارتهاى شوراى نگهبان و عوامل نظارتى معترضند. ممكن است اعتراضشان بجا و واقعاً درست هم باشد؛ منتها توجه كنيم كه وقتى يك مقام مسئول قانونىِ مورد اعتماد تصميمى گرفت، ما تسليم باشيم. همهمان بايد تبعيت كنيم. مثلاً مجلس يك قانونى را ميگذراند؛ ممكن است من به آن قانون اعتراض داشته باشم، بگويم اين قانون معيوب است؛ اما قانون است، بايد بر طبقش عمل كنم. وقتى يك مقام مسئولى كه مورد اعتماد هم هست - مثل شوراى نگهبان - تصميمى گرفت، بايستى تسليم آن شد، بايد تبعيت كرد.
نكتهى سوم: اين را من اعلام ميكنم، همهى افراد بدانند؛ اينهائى كه رد صلاحيت ميشوند، لزوماً آدمهاى بىصلاحيتى نيستند. اينجور خيال نشود كه حالا چون فلانى در انتخابات رد صلاحيت شد، پس ديگر بكلى از صلاحيت ساقط است؛ نه، طبق قانون، در انتخابات نميتواند به عنوان نامزد شركت كند، اما ممكن است مقامى كه او را رد صلاحيت كرده، اشتباه كرده باشد. ممكن است براى اين كار صلاحيت نداشته باشد، اما صلاحيتهاى فراوان ديگرى داشته باشد. اينجور نباشد كه اگر كسى رد صلاحيت شد، اين معنايش اين باشد كه او ديگر از هستى ساقط شد؛ نه، صلاحيتهاى گوناگون ديگرى وجود دارد.
آخرين مطلب در باب انتخابات اين كه: مسئولان از توطئهى دشمن در كار انتخابات غافل نشوند. آن كسانى هم كه در انتخابات رأى نمىآورند، مواظب باشند آن كلاهى كه بر سر رأىنياوردگان سال 88 رفت، بر سر آنها نرود؛ فريب نخورند. همهى نامزدهاى انتخابات و همهى هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئهى احتمالى دشمن مسئول امنيت بدانند. انتخابات را متهم نكنند؛ كسى آب به آسياب دشمن نريزد؛ در تبليغات، القاء فضاى اختلاف و نااميدى نشود، تا انشاءاللَّه انتخابات خوبى داشته باشيم.
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
والعصر. انّ الانسان لفى خسر.
الّا الّذين ءامنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر.
خطبهى دوم
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
الحمد للّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطيبين الأطهرين سيّما بقيّةاللّه فى الأرضين و صلّ على علىّ اميرالمؤمنين و فاطمة الزّهراء سيّدة نساءالعالمين و صلّ على الحسن و الحسين سيّدى شباب اهل الجنّة و على علىّبنالحسين و محمّدبنعلىّ و جعفربنمحمّد و موسىبنجعفر و علىّبنموسى و محمّدبنعلىّ و علىّبنمحمّد و الحسنبنعلىّ و الخلف القائم المهدىّ حججك على عبادك و امنائك فى بلادك و صلّ على ائمّة المسلمين و حماة المستضعفين و هداة المؤمنين.
بار ديگر همهى برادران و خواهران عزيز نمازگزار را دعوت ميكنم به تقواى الهى. آنچه را كه در خطبهى دوم به طور معمول عرض ميكنيم، در خطبهى اول به عرض شما برادران و خواهران رساندم. در اين خطبه، با معذرت از همهى نمازگزاران عزيز، خطاب من به برادران عرب ماست كه دوران حساسى را ميگذرانند. خطبه را عربى خواهم خواند.
ترجمهى خطبهى عربى [متن خطبه عربی]
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
الحمد للّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا و نبيّنا محمّد و ءاله الطّاهرين و صحبه المنتجبين و من تبعهم باحسان الى يوم الدّين.
برادران مسلمان ما در هر جا كه باشيد! سلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
ميخواهم در ماه ربيع و در آستانهى ميلاد رسول خاتم(ص)، نخستين سالگرد بهار بيدارى اسلامى و برانگيختگى برادران و خواهران عرب را از مصر و تونس و ليبى تا بحرين و يمن و بعضى از سرزمينهاى اسلامى ديگر، از سوى ملت ايران و همهى مسلمين جهان تبريك بگويم.
يك سال پُرماجرا گذشت. در تونس و مصر، رأى ملتها براى نخستينبار محترم شمرده شد و در هر دو كشور به جريانهاى اسلامگرا تعلق گرفت. در ليبى نيز چنين خواهد شد و اين اسلامگرائى با صفاتى چون ضد صهيونيستى بودن، ضد ديكتاتورى بودن، استقلالطلبى، آزاديخواهى و پيشرفتطلبى در سايهى قرآن، مسير محتوم و ارادهى قاطع همهى ملتهاى مسلمان خواهد بود. اين موج كه سه دهه پيش سرنوشت ايران اسلامى را نيز در چنين ايامى (مصادف با 22 بهمن) رقم زد و نخستين ضربهى سنگين را بر جبههى آمريكا، ناتو و صهيونيزم فرود آورد و بزرگترين ديكتاتورى سكولار و دستنشاندهى منطقه را فروپاشاند، در همين ايام و با همان سبك و همان مطالبات، كل خاورميانهى اسلامى و عربى را در برگرفته است.
ارادهى خداوند به بيدارى ملتها تعلق گرفته است و قرن اسلام و عصر ملتها فرا رسيده و در آينده، سرنوشت كل بشريت را تحت تأثير قرار خواهد داد. و مگر جوانان و روشنفكران در واشنگتن و لندن و مادريد و رُم و آتن، با الهام از ميدان تحرير، به خيابانها نيامدند؟
حساسترين بخشهاى جهان اسلام را نهضت بازگشت به اسلام و اعاده عزت و هويت و رهائى فراگرفته است و همه جا شعار «اللّه اكبر» به گوش ميرسد. ملتهاى عرب، ديكتاتورهايشان را نميخواهند؛ سيطره دستنشاندگان و طواغيت را بر خود، ديگر تاب نمىآورند؛ از فقر و عقبماندگى و تحقير و وابستگى به ستوه آمدهاند؛ سكولاريزم را در سايهى سوسياليزم و ليبراليزم و ناسيوناليزم قومى آزمودند و همگى را بنبست يافتند؛ و البته ملتهاى عرب به دنبال افراطىگرى، خشونت مذهبى، بازگشت به عقب، تعصبات فرقهاى و قشريگرى با برچسب اسلامگرائى نيز نيستند.
انتخابات تونس و مصر و شعارها و رويكردهاى مردم يمن و بحرين و ساير سرزمينهاى عربى، علامت ميدهد كه همه ميخواهند «مسلمان معاصر» بدون افراط خشكسرانه و تفريط غربگرايانه باشند و با شعار «اللّه اكبر» ميخواهند مسلمانانه، با تركيب «معنويت»، «عدالت» و «عقلانيت»، و با روش «مردمسالارى دينى»، از پسِ تحقير و استبداد و عقبماندگى و استعمار و فساد و فقر و تبعيضِ صد ساله رهائى يابند؛ و اين، درستترين راه است.
رژيمهاى عربى كه در معرض خشم مردمشان قرار گرفتهاند، چه خصوصياتى داشتهاند؟ دينستيزى، سرسپردگى و دستنشاندگى غرب (آمريكا، انگليس و ...) همكارى با صهيونيستها و خيانت به فلسطين، ديكتاتورىهاى خانوادگى و وراثتى، فقر مردم و عقبماندگى كشور در كنار ثروتهاى انبوه خانوادههاى حاكم، تبعيض و بىعدالتى و فقدان آزادى قانونى و پاسخگوئى قانونى، از خصوصيات مشترك آنها بوده است. حتّى تظاهر به اسلام يا جمهوريت در برخى موارد نيز نتوانسته مردم را فريب دهد. اينها واضحترين علائم براى شناخت ماهيت خيزش ملتهاى عرب است؛ اعم از آنها كه پيروزىهاى بزرگى به دست آوردند، يا آنان كه انشاءاللّه به دست خواهند آورد.
هر ادعاى ديگرى در مورد ماهيت اين جنبشها كه با شعار «اللّه اكبر» صورت گرفته، ناديده گرفتن واقعيت در جهت بهرهبردارىهاى ديگر و تحميلها و انحرافات بعدى است. آيندهى اين انقلابها با همين اصول سنجيده خواهد شد و معيار اصالت يا انحراف انقلابها همين آرمانها خواهد بود. ضد را به ضد ميتوان شناخت و انقلابها را به ضديت با صفات رژيمهائى كه به لرزه افتادهاند. انقلابيون همچنان بايد مراقب هدفتراشىها و تلاشهائى كه براى تغيير شعارها صورت ميگيرد، باشند.
بىشك غرب ميكوشد انقلابها را تبديل به ضد انقلاب كرده و نهايتاً با بازسازى رژيمهاى قديمى به شيوهى جديد و تخليهى احساسات تودهها و جابهجائى اصول و فروع و تغيير مهرههاى خود و اصلاحات صورى و تصنعى و ظاهرسازى دموكراتيك، دوباره براى دهها سال ديگر سيطرهى خود را بر جهان عرب حفظ كند.
غرب در دهههاى بيدارى اسلامى و بويژه سالهاى اخير پس از شكستهاى پياپى از ايران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطين و اينك مصر و تونس و ... كوشيده است پس از شكست تاكتيك اسلامستيزى و خشونت علنى، به تاكتيك بدلسازى و توليد نمونههاى تقلبى دست بزند، تا عمليات تروريزم ضد مردمى را به جاى «شهادتطلبى»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جاى «اسلامگرائى و جهاد»، «قوميتگرائى و قبيلهبازى» را به جاى «اسلامخواهى و امتگرائى»، «غربزدگى و وابستگى اقتصادى و فرهنگى» را به جاى «پيشرفت مستقل»، سكولاريزم» را به جاى «علمگرائى»، «سازشكارى» را به جاى «عقلانيت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقى را به جاى «آزادى»، «ديكتاتورى» را به نام «نظم و امنيت»، «مصرفزدگى، دنياگرائى و اشرافيگرى» را به نام «توسعه و ترقى»، «فقر و عقبماندگى» را به نام «معنويتگرائى و زهد» قلمداد كند.
دو قطبىِ سرمايهدارى و كمونيزم كه جنگ بر سر قدرت و ثروت بود، پايان يافت و امروز دو قطبى ميان مستضعفين جهان به رهبرى جنبش مسلمين با مستكبران به رهبرى آمريكا و ناتو و صهيونيزم است. دو اردوگاه اصلى تشكيل شده است و اردوگاه سومى وجود ندارد.
اين فرصت كوتاه را نميخواهم با بازخوانى گذشته و تقدير از ملتهاى عرب بگذرانم. بىشك همهى ما و جهانيان چشم به منطقه دوختهايم و ملتهاى برخاسته از جزيرةالعرب تا شمال آفريقا را تحسين ميكنيم؛ ولى اينك مايلم از امروز و فردا بگويم.
سال گذشته در همين نماز جمعه با مردم شريف مصر، در حالى كه هنوز سايهى نامبارك حسنى مبارك بر سرشان بود، سخن گفتم و امروز كه دوران جديد آغاز شده و ديكتاتور در حال محاكمه است، همهى ما اميدوارانهتر به آيندهى جنبش مصر عزيز و ساير اعراب مىانديشيم.
مؤلفههائى كه از اطراف گوناگون در صحنهى انقلابها حضور دارند، چه كسانىاند؟
1) آمريكا، ناتو، رژيم صهيونيستى و متحدين و وابستگانشان در برخى رژيمهاى عربى
2) ملتها و جوانان
3) احزاب و فعالان سياسىِ اسلامى و غير اسلامى
هر يك در چه موقعيتى و با چه اهدافىاند؟
گروه اول، بازندگان اصلى در مصر و تونس و ساير نهضتها بوده و خواهند بود. مشروعيت و اينك موجوديت قطب سرمايهدارى و الگوى ليبرال دموكراسى غرب، حتّى در خود اروپا و آمريكا نيز با خطر اضمحلال روبهرو شده و در شرائطى شبيه شرائط بلوك شرق كمونيستى در دهه 80 ميلادى قرار گرفتهاند. فروپاشى اخلاقى و اجتماعى، بحرانهاى بىسابقهى اقتصادى، شكستهاى بزرگ نظامى در عراق و افغانستان و لبنان و غزه، سقوط يا تزلزل اكثر ديكتاتورهاى وابسته و دستنشاندهى آنان در كشورهاى مسلمان و عربى و بويژه از دست دادن مصر، به خطر افتادن رژيم صهيونيستى از شمال و غرب و از درون به نحوى بىسابقه، افشاء شدن ماهيت وابستهى سازمانهاى بينالمللى و برخوردهاى گزينشى و سياسى با مسئلهى دموكراسى و حقوق بشر، تناقضگوئى و پريشانگوئى در موضعگيرى دوگانه در برابر مسائل ليبى، مصر، بحرين، يمن و ...
اينها دستهى اول را در بحران اعتماد جهانى و بحران تصميمگيرى عميقى فرو برده است و اينك بزرگترين هدفشان پس از ناتوانى از مهار و سركوب ملتها، تلاش در جهت تسلط بر اتاق فرمان انقلابها و نفوذ به درون احزاب مؤثر، حفظ حداكثرى ساختارهاى قبلى رژيمهاى فاسد و اكتفاء به رفرمهاى سطحى و نمايشى، بازسازى نيروهاى بومىِ خود در كشورهاى انقلاب كرده، تطميع، تهديد و احتمالاً در آينده، ترور و يا تلاش براى خريدن برخى افراد و گروهها در جهت متوقف ساختن يا ارتجاع در انقلابها و سرد كردن، مأيوس كردن يا درگير كردن مردم با مسائل فرعى و با يكديگر، دامن زدن به تضادهاى قومى و قبيلهاى يا مذهبى و يا حزبى، جعل شعارهاى انحرافى در جهت تغيير ماهيت جنبشها، كنترل مستقيم يا غيرمستقيم بر ذهن و زبان انقلابيون و كشاندن آنان به درون بازىهاى سياسى و يا تفرقهاندازى ميان آنان و از طريق آنان، ميان گروههاى مردمى، تلاش براى سازش پشت پرده با برخى خواص با وعدههائى دروغ همچون كمك مالى و... و دهها ترفند ديگر است كه به نمونههائى از آنها در كنگرهى بينالمللى بيدارى اسلامى در تهران قبلاً اشاره كردم.
برخى رژيمهاى وابسته و محافظهكار عرب نيز در كنار آمريكا و ناتو، براى حفظ خود هم كه شده، با تمام قوا ميكوشند عقربههاى زمان را متوقف كرده و انقلابهاى منطقه را به عقب برگردانده و يا به ناكجاآباد بكشانند و تنها سرمايهشان براى اين اثرگذارى، دلارهاى نفتى است و هدف اصلى ايشان، شكست مردم مصر، تونس، يمن، ليبى و بحرين و ... و حفظ ثبات و تضمين بقاء رژيم صهيونيستى و ضربه به جبههى مقاومت در منطقه است.
اما گروه دوم و اصلى، ملتهايند. ملتها چه ميخواهند؟ نظرسنجىهاى مكرر آمريكائىها در مصر و اكثر كشورهاى اسلامى، واقعيت را به آنها گفته است. از 2003 تا 2008 ميزان گرايش به مسجد و شعائر اسلامى، از جمله حجاب و پوشش زنان، بين 40% تا 75% در ملتها از مصر و اردن تا تركيه و مالزى و... افزايش يافته و ميزان نفرت از آمريكا با ميانگين 85% در كشورهاى اسلامى و عربى بالا رفته و بويژه پس از ديدن پيروزى جوانان حزباللّه و حماس در جنگهاى 33 روزه و 22 روزه و شكست و خروج آمريكا بدون هيچ دستاوردى در عراق، اميد به پيروزى و آينده، در جوانان عرب مضاعف شده است.
شخصيتهاى محبوب ميان جوانان مصر، مجاهدان ضد صهيونيستىِ مسلمان بودهاند. نفرت از صهيونيزم، توجه به قضيهى فلسطين و عزتطلبى اسلامى، از شاخصهاى اصلى ملتهاست. در انتخابات اخير 75% مردم مصر به شعارهاى اسلامى رأى دادند. در تونس نيز اكثريت، همين پرچم را بالا بردند. در ليبى، اين درصد اگر بالاتر نباشد، پائينتر نيست. مردم از نمايندگانشان و از حكومتهاى جديد، براى آينده نيز همينها را ميخواهند. مردم، مصر عزيز و محترم و آزاد را ميخواهند؛ مصرِ كمپديويد را نميخواهند، مصرِ فقير و وابسته را نميخواهند، مصرِ تحت فرمان آمريكا و متحد اسرائيل را نميخواهند، مصرِ متحجر و افراطى و نيز مصر غربگرا و لائيك و وابسته را نميخواهند. مصر آزاد، عزيز، اسلامى و مترقى، مطالبهى اصلى مردم و جوانان است و به دنبال درگيرى نيستند. بدنهى ارتش مصر با مردم است و كسانى در داخل و خارج مصر ميخواهند ارتش را در آينده با مردم درگير كنند و همه بايد مراقب باشند. بدنهى ارتش مصر، نفوذ آمريكا و دوستان اسرائيل را برنخواهد تابيد.
همچنين وقتى از اسلامگرائى در مصر يا تونس و ليبى سخن ميرود، اسلام رسولاللّه (ص) است كه در مدينه سايهى رحمت و امنيت بر سر اهل ذمّه از مسيحى و يهودى گسترد. سخن از اسلام، به معنى دعوت به جنگ دينى ميان خداپرستان و يا جنگ مذهبى و فرقهاى ميان مسلمانان نيست. مصر، مصر مجمع تقريب مذاهب اسلامى و شيخ شلتوت است.
مردم مصر و تونس و ليبى بدانند كه آنچه اينك دارند، هنوز يك انقلاب ناتمام است و گرچه گامهاى بلندى برداشتند، ولى ماجرا تازه آغاز شده است. مسائلى كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى در ايران و براى ما پيش آوردند و هنوز ادامه دارد و به فضل الهى در همهى آنها شكست خوردهاند و خواهند خورد، صدها برابر مشكلاتى بود كه انقلاب تا پيش از سرنگونى شاه داشت. بايد هوشيار باشيد و انقلابهايتان را گامبهگام تا آخرين مراحل و در يك برنامهى ميانمدت و بلندمدت پيش ببريد.
رژيم طاغوتهاى مصر، اولين حكومت عربى بود كه به آرمان فلسطين خيانت كرد و راه سازش اعراب را گشود، تا آنجا كه به جز يك رژيم عربى - كه همان سوريه است - بقيه همگى فلسطين را فروختند و با صهيونيزم از درِ آشتى درآمدند. رژيم مصر، يكى از دو رژيم اصلى عربى مورد اعتماد آمريكا و اسرائيل بود و رئيس جمهور رياكار كنونى آمريكا براى ارسال پيام فريب و نفاق به مسلمانان، سفر به مصرِ حسنى مبارك را برگزيد؛ اما مردم مصر در انقلابشان نظر خود را گفتند و همه را از توهم بيرون آوردند.
امروز مصر بايد دوباره در صف اول دفاع از آرمان فلسطين قرار گيرد و پيمان خيانت كمپديويد را زير پا بگذارد و بسوزاند. مصر انقلابى، ديگر نميتواند انرژى و گازِ رژيم رو به زوال صهيونيستى را از جيب ملت فقير و گرفتار خود بدهد.
مخاطب سوم ما، احزاب و نخبگان سياسى در مصر و ساير كشورهاى به پا خاستهاند. متفكران و مبارزان اسلامى در شمال آفريقا، از مصر و تونس تا الجزائر و مغرب، و بويژه مصر، از پدران فكر بيدارى اسلامى و داعيان به وحدت و عزت امت و سپس رهائى قدس بودهاند. امروز شما وارثان خون هزاران شهيد و دهها هزار زندانكشيدگان و تبعيدديدگان و شكنجهشدگان و مجاهدان و مبارزانى هستيد كه ظرف دهههاى متوالى براى چنين روزها و پيروزىهائى فداكارى كردند.
برادران و خواهرانم! مراقب اين امانت بزرگ باشيد. غرور و نيز سادهانگارى، دو آفت بزرگ پس از نخستين پيروزىهايند. شما مسئولترين افراد در عرصهى نظامسازى، حفظ دستاوردهاى مردم و حل مشكلات جنبش هستيد. قدرتهاى ضربه خوردهى جهان و منطقه، بىشك در افكار شيطانى به سر ميبرند؛ از فكر حذف و انتقام، تا طرح فريب دادن و متزلزل كردن و ترساندن و به طمع انداختن شما و سپس به نابود كردن انقلابها و پديد آوردن اوضاع - و العياذ باللّه - بدتر از گذشته مىانديشند. تصميمات، مواضع و اقدامات شما، ابعاد تاريخى خواهد يافت و اين دوره، «شب قدر» تاريخ كشورهاى شماست.
به آمريكا و ناتو اعتماد نكنيد. آنان هرگز به مصالح شما و منافع ملت شما نمىانديشند. همچنين از آنان نترسيد. آنان پوشالىاند و بسرعت ضعيفتر نيز شدهاند. حاكميت آنان بر جهان اسلام، صرفاً محصول ترس و جهل ما در 150 سال گذشته بوده است. به آنان اميد نبنديد و از آنان حساب نبريد. تنها به خداى متعال اعتماد كنيد و فقط مردم خود را باور كنيد. آنان در عراق شكست خوردند و با دستهاى خالى خارج شدند؛ در افغانستان چيزى به دست نياوردهاند؛ در لبنان از حزباللّه، و در غزه از حماس شكست خوردند و اينك در مصر و تونس به دست مردم، به پائين كشيده شدهاند. هيچ چيز طبق برنامهى آنان پيش نرفته است، بت غرب نيز چون بت كمونيزم شكست و ترس ملتها ريخت. مراقب آينده باشيد كه شما را نترسانند.
مراقب بازىهاى آنها باشيد. همچنين وارد بازى دلارهاى نفتىِ وابستگان و متحدان غرب در ميان اعراب نشويد، كه در آينده از اين بازىها سالم بيرون نخواهيد آمد. اسرائيل رفتنى است، نبايد بماند و نخواهد ماند. شروع انحراف در نهضتهاى كنونى، تن دادن به بقاء رژيم صهيونيستى است و ادامهى مذاكرات سازش و تسليم كه رژيمهاى ساقط شده آن را پايهگذارى كردند.
خواست عمومى ملتهايتان بازگشت به اسلام است؛ كه البته به مفهوم «بازگشت به گذشته» نيست. اگر انقلابها باذناللّه واقعى بمانند و ادامه يابند و دچار توطئه يا استحاله نگردند، مسئلهى اصلى شما، چگونگى نظامسازى، قانوننويسى و مديريت كشور و انقلابها خواهد بود؛ اين همان مسئلهى مهم تمدنسازىِ اسلامى مجدد در عصر جديد است.
در اين جهاد بزرگ، كار اصلى شما اين خواهد بود كه چگونه يك تاريخِ عقبماندگى و استبداد و بىدينى و فقر و وابستگى حاكم بر كشورهايتان را در كوتاهترين زمانها انشاءاللّه جبران كنيد و چگونه با رويكرد اسلامى و به شيوهاى مردمسالارانه و رعايت عقلانيت و علم، جامعهسازى كنيد و تهديدهاى داخلى و خارجى را يك به يك از سر بگذرانيد؛ چگونه «آزادى و حقوق اجتماعى» منهاى «ليبراليزم»، و «برابرى» منهاى «ماركسيزم»، و «نظم» منهاى «فاشيزم غرب» را نهادينه كنيد؛ چگونه تقيد خويش به شريعت مترقى اسلام را حفظ كنيد، بىآنكه گرفتار جمود و تحجر شويد؛ چگونه مستقل شويد، بىآنكه منزوى شويد؛ چگونه پيشرفت كنيد، بىآنكه وابسته شويد؛ چگونه مديريت علمى كنيد، بىآنكه سكولاريزه و محافظهكار شويد.
تعريفها بايد بازخوانى و اصلاح شوند. دو الگوى «اسلام تكفيرى» و «اسلام لائيك» از سوى غرب به شما پيشنهاد شده و خواهد شد تا الگوى «اسلام اصولگراى معتدل و عقلانى» در ميان انقلابهاى منطقه تقويت نشود. كلمات را دوباره و بدقت تعريف كنيد.
«دموكرات بودن» اگر به معناى مردمى بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموكرات باشيد؛ و اگر به معناى افتادن به دام ليبرال دموكراسى درجهى دوم و تقليدى باشد، هيچ يك دموكرات نباشيد.
«سلفىگرى» اگر به معناى اصولگرائى در كتاب و سنت و وفادارى به ارزشهاى اصيل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احياء شريعت و نفى غربزدگى باشد، همگى سلفى باشيد؛ و اگر به معناى تعصب و تحجر و خشونت ميان اديان يا مذاهب اسلامى ترجمه شود، با نوگرائى و سماحت و عقلانيت - كه اركان تفكر و تمدن اسلامىاند - سازگار نخواهد بود و خود باعث ترويج سكولاريزم و بىدينى خواهد شد.
به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاريس بدبين باشيد؛ چه از نوع لائيك و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامى كه رژيم صهيونيستى را تحمل ميكند، ولى با مذاهب اسلامىِ ديگر بيرحمانه مواجه ميشود، دست آشتى به سوى آمريكا و ناتو دراز ميكند، ولى در داخل به جنگهاى قبيلهاى و مذهبى دامن ميزند و اشدّاء با مؤمنين و رحماء با كفار است، اعتماد نكنيد. به اسلام آمريكائى و انگليسى بدبين باشيد، كه شما را به دام سرمايهدارى غرب و مصرفزدگى و انحطاط اخلاقى ميكشانند. در دهههاى گذشته، هم نخبگان و هم حاكمان، به وابستگى بيشتر خود به فرانسه و انگليس و آمريكا و يا شوروى افتخار ميكردند و از سمبلهاى اسلامى ميگريختند؛ و امروز همه چيز برعكس شده است.
بدانيد كه غرب در صدد انتقام بر خواهد آمد؛ انتقام اقتصادى، نظامى، سياسى و تبليغاتى! اگر ملتهاى مصر و تونس و ليبى و ... انشاءاللّه در مسير خدا ادامه دهند، ممكن است به تحريمها تهديد شوند.
و اما كلام آخر: اعلام آمادگى جمهورى اسلامى و ملت بزرگ ايران براى همكارى و خدمت به شماست، و خدمت ما و شما به همديگر. انقلاب اسلامى ايران موفقترين تجربهى اسلامى عصر جديد بود در عرصهى خودباورى ملتها و مردمباورى نخبگان، در عرصهى نفى اسطورهى شكستناپذيرى رژيمهاى طاغوتى و اربابشان، در عرصهى شكستن غرور كمونيزم و سرمايهدارى، ارائه مدلهاى كارآمد در پيشرفتهاى بزرگ كشور، با حفظ مردمسالارى و دفاع از ارزشهاى اساسى.
برادران و خواهران! سالهاست كه عليه برادران ايرانىتان به شما دروغ ميگويند، و اينك حقيقت در مورد ايران اسلامى همين است كه به شما عرض ميكنم:
انقلاب ما پيروزىها و البته ضعفهائى در مجاهدات سه دههى خود داشته است؛ اما هيچ جنبش اسلامى در جهان پس از تسلط غرب و شرق بر مسلمين در قرن گذشته، تا اين حد جلو نيامده بود و اين همه موانع را از سر نگذرانده بوده است.
انشاءاللّه گفتگوهاى بسيارى ميان ما و شما برادران در پيش است. در رسانههاى سرمايهدارى و صهيونيزم جهانى، ايران متهم به «تروريزم» ميشود؛ تنها بدان علت كه حاضر نشد برادران عرب خود را در فلسطين و لبنان و عراق و ... تنها بگذارد و اشغالگران را به رسميت بشناسد؛ حال آنكه ما خود بزرگترين قربانى تروريزم در جهان هستيم و اين ترورها همچنان ادامه دارد.
اگر انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى، برادران مظلوم افغانى و بوسنيائى و لبنانى و عراقى و فلسطينى خود را همچون ساير حكومتهاى بظاهر مسلمان، تنها ميگذارد، و اگر همچون بيشتر رژيمهاى عربى كه به فلسطين خيانت كردند، ما هم ساكت ميمانديم و از پشت خنجر ميزديم، هرگز ما را پشتيبان تروريزم و مداخلهگرى معرفى نميكردند. ما به آزادى قدس شريف و تمامى سرزمين فلسطين مىانديشيم؛ اين است آن جرم بزرگ ملت ايران و جمهورى اسلامى.
از امپرياليزم ايرانى يا شيعى ميگويند؛ حال آنكه همه ميدانند ما هرگز انقلاب اسلامى را، انقلابى صرفاً شيعى يا ملىگرا و ايرانى ندانسته و نخواندهايم و در اين سى سال هرچه هزينه داده و تهديد شدهايم، به علت اسلامگرائى و امتگرائى و شعار وحدت و تقريب مذاهب و آزادى و عزت برادران مسلمان از شرق آسيا تا عمق آفريقا و اروپا بوده است.
ايران اسلامى در عرصهى علم، تكنولوژى، حقوق اجتماعى، عدالت اجتماعى، توسعه، بهداشت، تأمين كرامت زنان و حقوق اقليتهاى دينى و ... گامهاى بزرگ و بىنظيرى برداشت. ما ضعفهاى خود را نيز ميشناسيم و بعوناللّه درمان ميكنيم انشاءاللّه.
معادلهى مقاومت در منطقه با كمك جمهورى اسلامى تغيير يافت. تبديل و ارتقاء سنگ در دست فلسطينيان به «موشك جواب موشك» در غزه و ساير مقاومتهاى اسلامى در برابر اشغالگران، الهام از انقلاب اسلامى بود.
ايران به دنبال ايرانى كردن اعراب يا شيعى كردن ساير مسلمين نيست؛ ايران به دنبال دفاع از قرآن و سنت پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) و احياء امت اسلامى است. براى انقلاب اسلامى، كمك به مجاهدان اهل سنت سازمانهاى حماس و جهاد و مجاهدان شيعى حزباللّه و امل، به يك اندازه واجب شرعى است و احساس تكليف ميكند. ملت و حكومت ايران با صداى بلند و قاطع اعلام ميكند كه به قيام ملتها (و نه به ترور)، به وحدت اسلامى (نه غلبه و تضاد مذاهب)، به برادرى مسلمين (نه به برترى قومى و نژادى)، به جهاد اسلامى (نه خشونت عليه بىگناهان)، انشاءاللّه معتقد و ملتزم است.
براى سعادت همهى ملتهاى مسلمان دعا كنيم و در كنار آن، وظيفهى سنگين خود را بشناسيم و به آن عمل كنيم و بدانيم كه «و اللّه غالب على امره».(4)
عباد اللّه اتّقوا اللّه و كونوا للظّالم خصما و للمظلوم عونا. اقول قولى هذا و استغفر اللّه لى و لكم.
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
اذا جاء نصر اللّه و الفتح. و رأيت النّاس يدخلون فى دين اللّه افواجا.
فسبّح بحمد ربّك و استغفره انّه كان توّابا.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
1) ابراهيم: 24
2) شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 319
3) آل عمران: 164
4) يوسف: 21
امروز: متن کامل ماده واحده 19 بندی لایحه بودجه سال 1391 کل کشور با منابع و مصارف بیش از 510 هزار میلیارد تومانی که روز چهارشنبه گذشته از سوی رئیس جمهور تقدیم مجلس شده بود، امروز در خبرگزاری فارس منتشر شد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، لایحه بودجه سال 1391 کل کشور از حیث منابع بالغ بر پنج میلیون و یکصد و دو هزار و پانصد و هشتاد و هفت میلیارد و دویست و ده میلیون ریال و از حیث مصارف بالغ بر پنج میلیون و یکصد و دو هزار و پانصد و هشتاد و هفت میلیارد و دویست و ده میلیون ریال به شرح زیر است:
الف - منابع بودجه عمومی دولت از لحاظ درآمدها و واگذاری داراییهای سرمایهای و مالی و مصارف بودجه عمومی دولت از حیث هزینهها و تملک داراییهای سرمایهای و مالی بالغ بر یک میلیون و ششصد و چهل و یک هزار و یکصد و چهل و شش میلیارد و دویست و سی و شش میلیون ریال شامل:
الف 1 - منابع عمومی بالغ بر یک میلیون و چهارصد و چهل و یک هزار و پنجاه و هفت میلیارد و هشتصد و هفتاد و دو میلیون ریال.
الف 2 - درآمدهای اختصاصی وزارتخانهها و مؤسسات دولتی بالغ بر دویست هزار و هشتاد و هشت میلیارد و سیصد و شصت و چهار میلیون ریال.
ب - بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت از لحاظ درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار بالغ سه میلیون و ششصد و پنجاه هزار و نهصد و شصت و یک میلیارد و پانصد و نود و یک میلیون ریال و از حیث هزینهها و سایر پرداختها بالغ بر سه میلیون و ششصد و پنجاه هزار و نهصد و شصت و یک میلیارد و پانصد و نود و یک میلیون ریال.
بند 1
در راستای اعمال حق مالکیت و حاکمیت بر منابع نفت و گاز کشور و نیز به منظور اجرای احکام قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه مصوب 1389، رابطه مالی و نحوه تسویه حساب بین دولت (خزانهداری کل) و وزارت نفت از طریق شرکتهای تابعه ذی ربط بابت همه مصارف سرمایهای و هزینهای شرکتهای یاد شده از جمله بازپرداخت تسهیلات بیع متقابل، بازپرداخت تسهیلات، تولید، حفظ سطح تولید و برداشت صیانتی و افزایش تولید نفت و گاز طبیعی، سرمایهگذاری و نیز هزینه صادرات با احتساب هزینههای حمل و بیمه (سیف) به میزان 14.5 درصد (شامل 10 درصد منظور در ماده 229 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه) از ارزش نفت (نفت خام و میعانات گازی) صادراتی و مبالغ واریزی نقدی بابت خوراک پالایشگاههای داخلی و میعانات گازی تحویلی به مجتمعهای پتروشیمی و سایر شرکتها بر اساس قیمت فرآوردههای نفتی در نیمه اول سال 1389 به عنوان سهم آن شرکت به منظور مصارف سرمایهای و بازپرداخت قراردادهای بیع متقابل شرکت پس از کسر هزینهها، معاف از مالیات و تقسیم سود سهام تعیین میشود.
وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط مکلف است معادل 5 .85 % بقیه ارزش مواد مذکور را به حساب بستانکار دولت (خزانهداری کل کشور) منظور و به شرح مقررات این بند با دولت (خزانهداری کل کشور ) تسویه حساب نماید.
در صورت وصول درآمد حاصل از صادرات نفت خام و میعانات گازی بیش از ارقام مصوب در این قانون (موضوع ردیف 210101 )، 14.5 درصد از مازاد حاصله به سهم شرکت ملی نفت ایران مذکور در فوق افزوده و به عنوان منابع سرمایهای صرفاً جهت اجرای طرحهای بالادستی نفت و گاز به مصرف میرسد.
شرکت ذیربط تابعه وزارت نفت میتواند از محل سهم خود، قراردادهای لازم را با شرکتهای عملیاتی تولید نفت و گاز براساس قیمت تمام شده و در چارچوب بودجه عملیاتی، منعقد کند.
مفاد این بند جایگزین مفاد تبصره 38 دائمی قانون بودجه سال 1358 کل کشور مصوب 27 مردادماه 1358 شورای انقلاب اسلامی میشود.
قیمت نفت صادراتی از مبادی اولیه و یا عرضه شده در بورس، حسب مورد، قیمت معاملاتی یک بشکه نفت صادراتی از مبادی اولیه در هر محموله و یا متوسط قیمت صادراتی در یک ماه شمسی از مبادی اولیه و همچنین برای نفت تحویلی به پالایشگاههای داخلی و مجتمعهای پتروشیمی و سایر شرکتها اعم از دولتی و خصوصی نود و پنج درصد متوسط بهای محمولههای صادراتی نفت مشابه در هر ماه شمسی است.
وزارت نفت موظف است در مقاطع سه ماهه عملکرد مالی این جزء را به سازمان حسابرسی ارائه دهد. پس از تأیید سازمان یاد شده و تصویب کارگروهی مرکب از معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور و وزیران امور اقتصادی و دارایی، نفت و رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران قابل تسویه است و تسویه نهایی فیزیکی و مالی باید بر اساس گزارش حسابرسی تا پایان تیرماه سال بعد انجام شود.
وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط مکلف است کلیه منابع و دریافتهای حاصل از صادرات نفت خام و میعانات گازی اعم از صادرات سال جاری و سالهای قبل را به هر صورت، پس از کسر بازپرداختهای بیع متقابل به عنوان علیالحساب پرداختهای موضوع این بند بلافاصله به طور مستقیم از طریق بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به حسابهای مربوط در خزانهداری کل کشور واریز نماید.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران سهم شرکت ذیربط تابعه وزارت نفت را به حسابهای آن شرکت مورد تأیید خزانهداری کل در داخل و نیز مورد تأیید خزانه در خارج کشور برای پرداخت به پیمانکاران و سازندگان و عرضهکنندگان مواد و تجهیزات مربوط طرف قرارداد واریز مینماید.
خزانهداری کل کشور پس از تصویب کارگروه موضوع این بند، با وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط تسویه حساب میکند.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف است از وجوه حاصله هر ماهه با اعلام خزانه به ترتیب 14.5 درصد سهم وزارت نفت از طریق شرکتهای تابعه ذیربط (با احتساب بازپرداختهای بیع متقابل) و 23 درصد سهم صندوق توسعه ملی را به حسابهای مربوط واریز نماید و پس از تحقق سهم درآمد عمومی دولت با فروش مبالغ ارزی به نرخ روز فروش ارز در بازار (به تشخیص کارگروه یاد شده) معادل پنجاه و یک میلیارد و ششصد و چهل میلیون دلار مربوط به ردیف 210101 مندرج در جدول شماره ( 5) این قانون و دو درصد وجوه حاصل از صادرات نفت خام موضوع ماده 132 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه موضوع ردیف 210109 مازاد ارز حاصله را پس از تأمین مصارف موضوع بند 2 این قانون به حساب ذخیره ارزی واریز نماید.
تبصره1- سهم وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط از محل منابع موضوع جزء "ج" این بند و مازاد درآمد نسبت به ارقام پیشبینی شده در این قانون فقط جهت سرمایهگذاری در صنایع بالادستی نفت و گاز قابل هزینه است. استفاده از منابع موضوع این بند در طرحهای غیرمرتبط و خارج از وظایف و اختیارات قانونی وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط ممنوع است.
تبصره 2- در راستای اجرای قسمت اخیر جزء یک بند (ح) ماده 84 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است 23 درصد صادرات گاز طبیعی پس از کسر ارزش گاز خام طبیعی وارداتی را به حساب صندوق توسعه ملی واریز نماید. مبلغ واریزی مربوط به گاز طبیعی از ماه یازدهم سال، محاسبه و تسویه میشود.
تبصره 3 - وزارت نفت موظف است هر ماه گزارش عملکرد این جزء شامل میزان و مبلغ تولید، فروش، بیع متقابل نفتی و گازی، صادرات نفت خام، میعانات گازی و گاز طبیعی را به کمیسیونهای اقتصادی، انرژی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی، وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور ارسال کند.
پ- وزارت نفت از طریق شرکت تابعه ذیربط موظف است بخش نقدی خرید خوراک پالایشگاههای داخلی را هر ماهه متناسب با خوراک دریافتی به خزانهداری کل کشور واریز نماید. خزانهداری کل کشور در اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، مواد 16 و 38 قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب 1387 بر مبنای قیمتهای پنج فرآورده اصلی در نیمه اول سال 1389 و چزء "الف" این بند (سهم شرکت ملی نفت ایران) مکلف است نسبت به پرداخت سهم طرفهای ذیربط اقدام و گزارش عملکرد این جزء را در مقاطع سه ماهه به کمیسیونهای اقتصادی، انرژی و برنامه و بودجه و محاسبات و دیوان محاسبات کشور ارسال نماید.
ت- مابهالتفاوت قیمت (قیمت صادراتی یا وارداتی حسب مورد به علاوه هزینههای انتقال داخلی فرآوردهها و نفت خام معادل آنها و توزیع، فروش، مالیات و عوارض موضوع قانون مالیات بر ارزش افزوده) پنج فرآورده اصلی نفتی فروخته شده به مصرفکنندگان در داخل کشور با قیمت فروش داخلی آنها در دفاتر شرکتهای پالایش نفت به حساب بدهکار وزارت نفت از طریق شرکت تابعه ذیربط ثبت میگردد و از آن طریق در بدهکار حساب دولت (خزانهداری کل کشور) نیز ثبت میشود.
معادل این رقم در خزانهداری کل به حساب بستانکار وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط منظور و عملکرد مالی این جزء به صورت مستقل توسط شرکت مذکور در مقاطع زمانی سه ماهه پس از تأیید سازمان حسابرسی و تصویب کارگروه موضوع این بند به صورت علیالحساب با خزانهداری کل کشور تسویه میگردد و تسویه حساب نهایی فیزیکی و مالی حداکثر تا پایان تیرماه سال بعد انجام میشود.
ث- بازپرداخت تعهدات سرمایهای شرکتهای دولتی تابعه وزارت نفت از جمله طرحهای بیع متقابل که به موجب قوانین مربوط، قبل و بعد از اجرای این قانون ایجاد شده و یا میشود و همچنین هزینههای صدورو فروش نفت با احتساب هزینههای حمل و بیمه (سیف) به عهده شرکتهای یاد شده است.
ج- وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط موظف است در راستای بودجه عملیاتی، طرحهای سرمایهای از محل سهم خود از درصد پیش گفته و یا سایر منابع را مطابق با موافقتنامههای مبادله شده با معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور در سال اول برنامه پنجم توسعه (سال 1390 ) اجرا و گزارش عملکرد تولید نفت و گاز را به تفکیک هر میدان و جداول طرحها و پروژههای سرمایهگذاری و منابع تخصیص یافته و هزینه شده به همراه میزان پیشرفت فیزیکی هر یک از طرحها و پروژهها را در مقاطع سه ماهه به مراجع یاد شده در تبصره ( 3) جزء (ب) این بند ارائه نماید.
وزارت نفت موظف است به گونهای عمل نماید که حداقل یکصد هزار میلیارد ریال از منابع حاصل سهم وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط، صرف سرمایهگذاری در طرحهای مذکور با اولویت میادین مشترک نفتی و گازی گردد. در صورت ضرورت اصلاح موافقتنامهها، فقط مورد یا موارد اصلاحی توسط وزارت نفت از طریق شرکتهای دولتی تابعه ذیربط جهت بررسی و اظهارنظر به معاونت ارسال میگردد.
تبصره- سود خالص شرکتهای دولتی تابعه وزارت نفت پس از کسر کلیه پرداختهای قانونی حسب مورد، جهت تأمین منابع لازم برای انجام هزینههای سرمایهای شرکتهای یاد شده با اولویت میادین مشترک نفتی و گازی با تصویب مجمع عمومی آن شرکتها و مراجع قانونی ذیربط حسب مورد به حسابهای اندوخته قانونی و افزایش سرمایه دولت در آن شرکتها منظور میشود.
چ- آییننامه اجرایی این بند شامل ساز و کار تسویه حساب خزانهداری کل کشور با شرکتهای دولتی تابعه وزارت نفت و همچنین قراردادی که وزارت نفت به نمایندگی از طرف دولت با شرکتهای مزبور در چهارچوب مفاد این بند برای عملیات نفت، گاز، پالایش و پخش منعقد مینماید، به تصویب هیئت وزیران میرسد.
دستورالعملهای حسابداری لازم به نحوی که آثار تولید و فروش نفت خام و میعانات گازی، در دفاتر قانونی و حساب سود و زیان شرکتهای دولتی تابعه ذیربط وزارت نفت انعکاس داشته باشد به پیشنهاد وزارت نفت و تأیید وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و تا پایان تیرماه ابلاغ میشود.
ح- در اجرای مواد 39 و 76 قانون محاسبات عمومی کشور مصوب یک شهریور 1366 شرکتهای دولتی تابعه وزارت نفت مکلفند کلیه درآمدهای ریالی و ارزی خود را به حسابهای متمرکز وجوه ریالی و ارزی که از طریق خزانهداری کل کشور به نام آنها با تأیید بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران افتتاح میشود، واریز نمایند تا طبق بودجه مصوب این شرکتها و با درخواست ذیحساب آنها به حسابهای پرداختهای ریالی و ارزی شرکتهای یاد شده واریز شود.
شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران موظف است از درآمدهای مربوط به پالایشگاههای خصوصی معادل ارزش نقدی خوراک و نیز سایر تعهداتی که بر عهده شرکت ملی پالایش و پخش است را کسر و طبق مفاد این بند به خزانه واریز و مابقی را مستقیماً به شرکتهای خصوصی ذیربط پرداخت نماید.
خ- واردات و فروش فرآوردههای نفتی با رعایت کیفیت و استانداردهای عرصه هر فرآورده درکشور با رعایت قوانین و مقررات مربوط توسط بخش خصوصی مجاز است.
وزارت نفت مکلف است پس از ارزیابی شرکتهای متقاضی، پروانه بازرگانی فرآوردههای نفتی برای فعالیت آنها صادر و تمهیدات لازم از جمله امکان بهرهگیری از تأسیسات و زیربناهای موجود با دریافت هزینههای مربوط برای اجرای مفاد این جزء را مهیا نماید. مسئولیت تنظیم بازار با در نظر گرفتن تولیدات داخلی و زیرساختهای موجود با وزارت نفت است.
د- وزارت نفت از طریق شرکت دولتی تابعه ذیربط موظف است علاوه بر دریافت نرخ گاز مبنای این بند، به ازای مصرف هر مترمکعب گاز طبیعی، پنجاه ریال به عنوان عوارض از مشترکین دریافت و پس از واریز به خزانه، عین وجوه دریافتی را برای اجرای طرحهای زیربنایی، انتقال گاز، توسعه گازرسانی به شهرها و روستاها، مشترکین صنعتی، مقاومسازی، بهینهسازی و بازسازی تأسیسات هزینه نماید. منابع مذکور به عنوان درآمدهای شرکت ذیربط محسوب نمیگردد.
ذ- به وزارت نفت اجازه داده میشود تا سقف 50.000 میلیارد ریال سهام و اموال وزارت نفت و شرکتهای تابعه و وابسته وزارت یاد شده و یا منابع حاصل از واگذاری صرف تسویه و تهاتر مطالبات و تعهدات مربوط به طرحهای نفت و گاز شامل قراردادهای منعقده در سال 1391 نماید.
ر- به وزارت نفت از طریق شرکتهای تابعه، منوط به تعهد و بازپرداخت اصل و سود اوراق مشارکت ارزی ،ریالی و یا صکوک نفتی از محل منابع داخلی شرکتهای یاد شده اجازه داده میشود، با مسئولیت وزیر و مدیر عامل شرکت مربوط و با رعایت قوانین و مقررات در سقف 5 میلیارد دلار اوراق مذکور را به فروش برساند.
ز- بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است تا مبلغ 10 میلیارد دلار از محل منابع ارزی خود در خارج از کشور را منوط به تعهد و بازپرداخت اصل و سود این تسهیلات از محل منابع داخلی شرکتهای تابعه وزارت نفت جهت تأمین منابع طرحهای توسعهای نفت، گاز، پالایش و پخش و پتروشیمی به شرکتهای مذکور به صورت خط اعتباری اختصاص دهد.
ژ - به صندوق توسعه ملی اجازه داده میشود تا 5 میلیارد دلار تسهیلات به پیمانکاران خصوصی و سرمایهگذاران غیردولتی طرحهای نفت و گاز وام و تسهیلات ارائه دهد. همچنین به شرکت تابعه وزارت نفت اجازه داده میشود از محل منابع صندوق توسعه ملی نسبت به اجرای پالایشگاه آناهیتا (موضوع مصوبه سفر مقام معظم رهبری) و نیز پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس اقدام نماید.
چنانچه درآمدهای حاصل از صادرات نفت و میعانات گازی مازاد بر تحقق کلیه ارقام مربوط مندرج در این قانون (جداول و پیوستهای این قانون) وصول شود، خزانهداری کل کشور و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظفند از مهرماه سال 1391 به بعد، 14.5 درصد مازاد حاصل را به سهم شرکت ذیربط تابعه وزارت مذکور در بند (1-1) افزوده و معادل ریالی مابقی به نرخ مذکور در بند (1-1) را با تصویب هیئت وزیران و با اولویت اهداف و احکام برنامه و تعهدات قانونی دولت و دستگاههای اجرایی به موارد زیر اختصاص دهد:
- تقویت بینه دفاعی
- بخش سلامت و بهداشت و رفاه اجتماعی و کمک به صندوقها
- طرحهای بخش آب و نیرو به ویژه مهار آبهای مرزی و مهار گرد و غبار و ریزگردها
-کمک به طرحهای بخش کشاورزی و منابع طبیعی، صندوق بیمه محصولات کشاورزی و صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاری کشاورزی، طرحهای آبخیزداری، شیلات، انتقال آب، احیاء و مرمت قنوات کشاورزی، طرحهای کوچک تأمین آب و ساماندهی عشایر کوچنده.
-طرحهای بخش عمران شهری
-بازپرداخت تعهدات ارزی
-طرحهای بخش حمل و نقل
-فناوریها و صنایع نوین و فناوری اطلاعات
- یارانه سیستم نوین آبیاری
- کمک به بهینهسازی انرژی شهری و روستایی
-کمک به صنعت و معدن به ویژه صنایع نوین
- کمک و حمایت از اشتغال و بیمه بیکاری، پاداش پایان خدمت و مطالبات کارکنان شاغل و بازنشسته با اولویت ایثارگران و نیز کمک به بسیج
- دیون و تعهدات دولت و دستگاههای دولتی به اشخاص حقیقی و حقوقی به ویژه ایثارگران
- صندوق نوآوری و شکوفایی
- تأمین زیرساختهای شهرکهای صنعتی و کشاورزی
- طرحهای سرمایهگذاری توسعهای با اولویت مناطق محروم
- تنظیم بازار و جایزه صادرات و صندوق ضمانت صادرات و بازرسی کالا و خدمات
- کمک به مدیریت و توسعه روستایی و یکپارچهسازی اراضی و عمران روستایی و عشایری و کمک به تعاون روستایی، کمک به شرکتهای موضوع ماده 2
- قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی افزایش سرمایه دولت در بانکها
- کمک به آشیانه دولت و جمهوری اسلامی ایران برای خرید هواپیما، بالگرد و سایر تجهیزات موردنیاز
- مطالبات آستان قدس
- کمک به اماکن زیارتی و دینی و عتبات عالیات و آستانه حضرت معصومه(س) و حضرت احمدبن موسیالرضا (ع).
بانکهای عامل موظفند با پذیرش قراردادهای صنایع بالادستی نفت به عنوان تضمین بازپرداخت یا با وثیقه گرفتن سایر طرحها و صنایع پاییندستی مربوط به نفت و گاز و پالایش و پتروشیمی که دارای توجیه فنی و اقتصادی و مالی میباشند، تسهیلات ارزی و ریالی موردنیاز را به متقاضیان پرداخت نمایند.
مسئولیت اجرای این بند با وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است.
به هر یک از شرکتهای گاز استانی اجازه داده میشود جهت اجرایی نمودن تعهدات ملی و استانی اجرای خطوط انتقال گاز، گازرسانی به شهرها و روستاها و مناطق اجرای طرح مسکن مهر، مشترکین عمده و توسعه گازرسانی در شهرها و روستاها و مقاومسازی و بازسازی تأسیسات رأساً نسبت به دریافت تسهیلات مجموعاً تا سقف سی هزار میلیارد ریال از بانکهای کشور با هماهنگی در هر استان با تعیین بازپرداخت توسط وزارت نفت از طریق شرکت تابعه ذیربط اقدام نمایند.
مدت زمان بازپرداخت و استهلاک تسهیلات دریافتی طی مدت پنجسال است. این قانون در حکم تضمین بازپرداخت مبالغ تسهیلات توسط وزارت نفت از طریق شرکت تابعه ذیربط است و بانکها نیز مجاز به پرداخت تسهیلات درخواستی شرکتهای گاز استانی با تأیید استانداری هر استان میباشند و استاندار هر استان موظف به پیگیری اجرای این قانون است.
به هریک از وزارتخانههای نفت از طریق شرکت تابعه ذیربط و نیرو اجازه داده میشود هر دو ماه به ترتیب مبلغ پانصد 500 ریال و 250 ریال از هر واحد مسکونی روستایی و مبلغ یک هزار ریال و پانصد ریال از هر واحد مسکونی شهری اخذ و نسبت به بیمه خسارات مالی و جانی اعم از فوت و نقص عضو و جبران هزینههای پزشکی ناشی از انفجار، آتشسوزی و مسمومیت مشترکین گاز و برق از طریق شرکتهای بیمه با برگزاری مناقصه اقدام نمایند.
بند 2
به منظور تسریع در احداث آببندانها و احداث، تجهیز و تکمیل طرحهای شبکههای آبیاری و زهکشی فرعی و تشویق سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی بخش غیردولتی و تعاونیهای تولیدی، تشکلهای آببران و شرکتهای سهامی زراعی و روشهای نوین آبیاری، به دستگاههای اجرایی ملی و استانی طرحهای مذکور اجازه داده میشود از محل اعتبارات طرحهای تملکداراییهای سرمایهای مربوط، اعتبارات مورد نیاز برای احداث و تکمیل طرحهای موصوف را به میزان تا 85 درصد به عنوان سهم دولت به صورت بلاعوض و حداقل 15 درصد به عنوان سهم بهرهبرداران تأمین و پرداخت نمایند.
تبصره- مناطق محروم و بهرهبردارانی که در احداث شبکههای اصلی آبیاری و زهکشی مشارکت نموده باشند از پرداخت سهم مشارکت در احداث شبکههای آبیاری و زهکشی فرعی معافند.
بند 3
وزارت راه و شهرسازی (سازمان بنادر و دریانوردی) موظف است به میزان هزار میلیارد ریال از منابع داخلی سازمان و بر اساس موافقتنامه مبادله شده قبلی و اصلاحات مورد توافق صرف توسعه بنادر کوچک، احداث موجشکن بنادر کوچک در سواحل جنوب و بهسازی راههای منتهی به بنادر کشور نماید.
در اجرای ماده 21 قانون مدیریت پسماندها مصوب 20 اردیبهشت 1383، صد در صد درآمد حاصل از جرایم پسماندهای تحت مدیریت شهرداریها و دهیاریها به حساب خزانهداری کل کشور واریز شده و خزانهداری کل به حساب تمرکز وجوه وزارت کشور (سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور) که توسط خزانه افتتاح میشود واریز تا صرف موارد قانونی مربوط از جمله آموزش و فرهنگسازی مدیریت پسماند شود.
گمرک جمهوری اسلامی ایران موظف است مابهالتفاوت قیمت خوراک گاز طبیعی دریافتی شرکتهای پتروشیمی نسبت به قیمت گاز طبیعی موضوع تبصره ذیل بند "ب" ماده یک قانون هدفمندکردن یارانهها را به ازای مقادیر محصول صادراتی آن شرکتها را با تصویب هیئت وزیران از صادرکنندگان اخذ و به عنوان درآمد سازمان هدفمندسازی یارانهها منظور نماید.
بند 4
دستگاه اجرایی کشورمان در بند 4 ماده واحده لایحه بودجه 91، آورده است: بخشی از منابع اعتبارات موضوع ماده 12 قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور مصوب 25 دی 1386، معادل مبلغ سیصد و پنجاه میلیارد ریال به نسبت چهل درصد هزینهای و شصت درصد تملکداراییهای سرمایهای از جمله نوسازی، بازسازی و احداث پایگاهها و انبارها و ساختمانهای ستادی و اجرایی سازمان مدیریت بحران کشور و شبکه امداد و نجات جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران و تأمین امکانات، تجهیزات، پایگاهها و انبارهای اضطراری و خودروهای امداد و نجات و اجرای طرحهای مطالعاتی مورد نیاز به منظور پیشبینی، پیشگیری، آمادگی و مقابله با حوادث، سوانح و بحران و در راستای اجرای وظایف مندرج در قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور و قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه به وزارت کشور (سازمان مدیریت بحران) و جمعیت مذکور با نسبت مساوی اختصاص مییابد.
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مجاز است نسبت به افتتاح حساب با رعایت ماده 76 قانون محاسبات عمومی کشور در بانکهای دولتی و غیردولتی و مؤسسات پولی و اعتباری اقدام نماید.
سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح و اتکا به فهرست قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مصوب 19 تیرماه 1373 الحاق میشود.
به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و نیروهای مسلح اجازه داده میشود در صورت موافقت فرماندهی کل قوا و با رعایت قانون فروش و انتقال پادگانها و سایر اماکن نیروهای مسلح به خارج از حریم شهرها مصوب اول شهریورماه 1388، از محل فروش اموال منقول و غیرمنقول از جمله پادگانها پس از واریز به خزانه به تکمیل و تجهیز طرحهای تملکداراییهای سرمایهای یا تقویت بنیه دفاعی یا سایر هزینههای ضروری و اجتنابناپذیر قانونی اقدام نمایند.
به دولت اجازه داده میشود تا مبلغ بیست هزار میلیارد ریال از سهام قابل واگذاری متعلق به دولت و شرکتهای دولتی یا منابع حاصل از واگذاری آن و سایر اموال و داراییها را به طور مستقیم بابت تادیه مطالبات اشخاص حقیقی و حقوقی، دیون پیمانکاران و پاکسازی میادین مین به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح واگذار نماید.
بند 5
دستگاههای اجرایی ملی و استانی مکلفند با توجه به شاخصهای بخش کشاورزی هر شهرستان، عملیات آب و خاک و آبیاری تحت فشار در اراضی کشاورزی دارای آب تأمین شده را از محل اعتبار برنامه راهبری ساماندهی اراضی کشاورزی به شماره 40152 به نسبت تا هشتاد و پنج درصد سهم دولت و حداقل پانزده درصد سهم بهرهبرداران اجرا کنند.
به هیئت امنای صندوق توسعه ملی اجازه داده میشود بیست درصد از منابع صندوق توسعه ملی را برای پرداخت تسهیلات به بخشهای غیردولتی در اختیار بانک کشاورزی یا صندوق حمایت از توسعه سرمایهگذاری بخش کشاورزی قرار دهد تا به طرحهای دارای توجیه فنی، اقتصادی به صورت ارزی و ریالی در بخش آب و کشاورزی اختصاص یابد و نیز بیست درصد از منابع صندوق یاد شده به صورت ارزی و ریالی به سایر بخشها اختصاص مییابد.
بانکهای عامل موظفند به ازای پرداخت تسهیلات به کشاورزان و روستاییان اسناد مربوط به اراضی کشاورزان و اسناد عادی اراضی محل اجرای طرحهای کشاورزی و صنایع وابسته به آن و اسناد منازل روستایی را به عنوان وثیقه وامهای بخش کشاورزی و وامهای پرداختی به روستاییان مورد پذیرش قرار دهند.
بند 6
در اجرای ماده 82 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه سهمیههای باقیمانده تسهیلات مصوب بیع متقابل و تسهیلات مالی خارجی (فاینانس) موضوع قانون استفاده از منابع مالی خارجی مصوب 6 مهرماه 1384 و تعهدات حساب ذخیره ارزی با رعایت بند "د" ماده 85 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه و احکام این قانون در قوانین بودجه سنواتی، در سال 1391 به قوت خود باقی است.
همچنین به دولت اجازه داده میشود به منظور تأمین پیش پرداخت ریالی و ارزی طرحهایی که از منابع تسهیلات مالی خارجی (فاینانس) استفاده میکنند با پیشنهاد بالاترین مقام دستگاه اجرایی نسبت به جا به جایی اعتبارات طرحهای تملکداراییهای سرمایهای اقدام نماید.
استفاده دستگاههای اجرایی از تسهیلات مالی خارجی (فاینانس) در سال 1391 علاوه بر باقیمانده سهمیه سال 1390 به میزان سی میلیارد دلار تعیین میشود تا توسط شورای اقتصاد بر اساس مفاد ماده 82 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه به طرحهای دارای توجیه فنی، اقتصادی و مالی اختصاص یابد.
حداقل مبلغ دو میلیارد دلار تسهیلات از محل صندوق توسعه ملی برای حمل و نقل به ویژه حمل و نقل عمومی و قطارهای شهری اختصاص مییابد.
شرکتهای آب و فاضلاب و شهرداریها نیز میتوانند برای توسعه مترو، قطارهای شهری و حمل و نقل عمومی و تأسیسات آب و فاضلاب شهری و سایر طرحها و پروژهها از تسهیلات صندوق توسعه ملی استفاده کنند.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف است مابهالتفاوت ریالی ارز با نرخ مبنای مندرج در ردیف 210101 و نرخ روز فروش ارز در بازار به تشخیص کارگروه مندرج در بند یک را به حساب درآمد عمومی نزد خزانهداری کل کشور موضوع ردیف 160139 جدول شماره پنج واریز نماید.
بند 7
همه بانکها موظفند تا پایان خردادماه، مانده وجوه اداره شده و یارانه سود تسهیلات را که تا پایان سال 1389 از سوی بانکهای عامل به متقاضیان پرداخت نشده است، به حساب ردیف درآمدی 310602 واریز نمایند.
به منظور حمایت از تولید و اشتغال، بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری دارای مجوز از بانک مرکزی اجازه داده میشود با پیشنهاد کارگروهی متشکل از استاندار (رئیس کارگروه)، معاون برنامهریزی استاندار و رؤسای واحدهای استانی وزارتخانههای "صنعت، معدن و تجارت"، "امور اقتصادی و دارایی"، "جهاد کشاورزی" و "تعاون، کار و رفاه اجتماعی" با تأیید هیئت مدیره بانکها و مؤسسات اعتباری مذکور، اصل و سود تسهیلات سررسید شده و معوقه پرداختی به اشخاص حقیقی و حقوقی بابت فعالیت در امور تولیدی صنعتی، معدنی، کشاورزی و خدماتی را که در بازپرداخت بدهیهای خود دچار مشکل شدهاند، تا پنج سال تقسیط و از سرفصل مطالبات سررسید گذشته و معوق خارج نمایند.
همچنین اجازه داده میشود کلیه جریمههای ناشی از دیرکرد بازپرداخت اصل و سود تسهیلات موضوع این بند پس از تعیین تکلیف تا آن زمان و انجام تسویه حساب کامل با تأیید هیئت مدیره بخشیده شود.
چنانچه اشخاص حقیقی یا حقوقی برای تسویه بدهیهای معوق خود به بانکهای عامل مراجعه نکنند، به هیئت مدیره بانکها اجازه داده میشود با رعایت قوانین و مقررات برای مطالبات بیش از پنج میلیارد ریال خود، از سایر اموال منقول و غیر منقول آنان مازاد بر وثایق تحویلی به بانکها از طریق اجرای ثبت اسناد و املاک یا مراجع قضائی اقدام کنند.
دولت مکلف است بدهی خود به بانکهایی که حداقل پنجاه درصد سهام آنها به اشکال مختلف از جمله سهام عدالت واگذار شده را حداکثر تا پایان شهریور ماه 1391 از محل اموال و دارایی و سهام و سهمالشرکه دولت در شرکتها به بانک طلبکار یا شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به آن و یا از محل وجوه اداره شده و با عاملیت آن بانک و یا از محل فروش و یا واگذاری اموال، داراییهای متعلق به دولت و شرکتهای دولتی تسویه و تهاتر نماید.
مطالبات بانکهای دولتی از دولت نیز از محل واگذاری اموال، سهام و سهمالشرکه و یا از محل وجوه اداره شده و با عاملیت آن بانک عامل و یا از محل فروش و یا واگذاری اموال، داراییهای متعلق به دولت و شرکتهای دولتی تسویه و تهاتر میشود.
صندوق مهر امام رضا(ع) به فهرست مؤسسات عمومی و غیردولتی اضافه شود. مبلغ هفت هزار میلیارد ریال از محل منابع صندوق مهر امام رضا (ع) برای افزایش سرمایه صندوق مهر امام رضا (ع) در بانک قرضالحسنه مهر ایران اختصاص مییابد و بانک یادشده به عنوان بانک عامل صندوق مهر امام رضا (ع) همانند سایر بانکها فعالیت خواهد کرد.
جازه داده میشود که دستگاههای اجرایی دولتی رأساً حسابهای دولتی خود را نزد بانک قرضالحسنه مهر امام رضا (ع) افتتاح و حسابهای پسانداز کارکنان خود موضوع قانون تشکیل حساب پسانداز کارکنان دولت مصوب سال 1376 نزد سایر بانکهای عامل را به بانک قرضالحسنه مهر امام رضا (ع) منتقل نمایند.
بند 8
در بند هشت لایحه بودجه 1391 کلکشور، تمهیداتی را برای اجرای اجرای بندهای 1 و 3 ماده 28 قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی مصوب 28 خردادماه 1387 در نظر گرفته است:
الف- به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود به منظور افزایش سهم تسهیلات ارزی بخش غیردولتی مبلغ پنج میلیارد دلار در بانکهای عامل و یا بانکهای خارجی سپردهگذاری نماید.
ب - وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلفند حداقل 10 میلیارد دلار خط اعتباری جهت تأمین مالی سرمایهگذاری بخشهای غیردولتی از خارج از کشور فراهم نمایند.
به دولت و دستگاههای اجرایی اجازه داده میشود سهام و سهمالشرکه قابل واگذاری متعلق به دولت و شرکتهای دولتی یا منابع حاصل از واگذاری آن و یا سایر اموال و دارایی ها را به طور مستقیم بابت تأدیه مطالبات و تعهدات به اشخاص حقیقی و حقوقی دولتی و غیردولتی و خصوصی از جمله مطالبات قطعی، شرکتهای سازنده، مشاور و پیمانکار مجری طرحهای دولتی و شرکتهای دولتی و نیز طرحهای افزایش راندمان تولید و کاهش تلفات برق و یا تکمیل طرحهای نیمهتمام واگذار نماید.
اموال و سهام فوقالذکر بر اساس صورت وضعیت مورد تأیید بالاترین مقام و ذیحساب دستگاه اجرایی و پس از تأیید مطالبات و تعهدات توسط وزیر مربوط و ذیحساب با مسئولیت آنان به تأیید سازمان حسابرسی میرسد، به قیمت کارشناسی روز که به تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر مربوطه میرسد، با مسئولیت آنان منتقل میشود.
استفاده شهرداری اصفهان تا سقف یک هزار میلیارد ریال بابت ساخت سالن اجلاس سران و سازمان تعاون روستایی برای هزینههای قانونی تا سقف سیصد میلیارد ریال از منابع موضوع این بند مجاز است.
به دولت و دستگاههای اجرایی اجازه داده میشود:
الف - بدهی شرکتهای تابعه و وابسته به وزارت نیرو به پیمانکاران، مشاوران و سازندگان تجهیزات طرحهای ملی و استانی و همچنین فروشندگان برق بخش خصوصی و سایر طلبکاران که طلب آنها مورد تأیید وزیر و ذیحساب با مسئولیت آنان بوده و به تأیید سازمان حسابرسی میرسد، را مستقیماً از محل سهام یا سهمالشرکه و اموال دولت و شرکتهای دولتی یا منابع حاصل از واگذاری آن و یا فروش و واگذاری اموال و داراییها و طرح های نیمهتمام و خاتمه یافته، با قیمت کارشناسی روز که به تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر مربوطه میرسد با مسئولیت آنان حسب مورد پرداخت و یا تهاتر نماید.
ب- اموال و سهام شرکت سهامی راهآهن جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای تابعه و وابسته با قیمت کارشناسی روز با تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر راه و شهرسازی با مسئولیت آنان حسب مورد واگذاری یا به فروش برساند و منابع حاصله را به طور کامل صرف بازسازی ساختاری و بازپرداخت بخشی از بدهیهای معوقه بانکی ناشی از واگذاری انجام شده و اجرای طرحهای بازسازی و بهسازی خط و ناوگان نماید.
پ- نسبت به واگذاری یا فروش شرکت هتلهای هما به اشخاص حقیقی و حقوقی از جمله بانکهای دولتی با قیمت کارشناسی روز که به تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر راه و شهرسازی با مسئولیت آنان میرسد، اقدام نماید. منابع و وجوه حاصله توسط شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران برای بازسازی و نوسازی ناوگان هوایی شرکت هزینه میشود.
ث - بدهی شرکتهای تابعه و وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به پیمانکاران و مشاوران که طلب آنها مورد تأیید وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و سازمان حسابرسی است را مستقیماً از محل سهام دولت و شرکتهای دولتی قابل واگذاری (در صورت توافق طرفهای قرارداد) یا منابع حاصل از آن و یا فروش و واگذاری اموال و داراییهای طرحهای نیمهتمام حداکثر تا سقف پنجاه هزار میلیارد ریال با قیمت کارشناسی روز که به تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح میرسد، حسب مورد تسویه و یا تهاتر نماید.
ت - ماده 29 قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی، در اجرای احکام این قانون از جمله اجزای این بند، موقوفالاجراست.
ج- بدهیها و تعهدات تا پایان سال 1391 را به دستگاههای اجرایی و نهادهای عمومی و شهرداریها و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی دولتی، غیردولتی و خصوصی را با مطالبات خود از آنها و یا از محل واگذاری سهام، سهمالشرکه و اموال و یا فروش آنها با قیمت کارشناسی روز مورد تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر مربوط حسب مورد تسویه یا تهاتر نماید.
چ - اموال منقول و غیرمنقول خود را با رعایت اصل هشتاد و سوم قانون اساسی به فروش برسانند و وجوه حاصل را به درآمد عمومی کشور نزد خزانهداری کل، حسب مورد ردیفهای درآمدی 210201، 210202، 210203 و 210204 جدول شماره ( 5) این قانون واریز نمایند.
معادل صددرصد از وجوه واریزی از محل اعتبارات ردیفهای متفرقه مربوطه که ذیل ردیف 530000 جدول شماره 9 این قانون پیشبینی شده است، در اختیار دستگاه اجرایی ذیربط حسب مورد ملی یا استانی قرار میگیرد تا حداقل نود و پنج درصد را صرف اجرای طرحهای تملکداراییهای سرمایهای نیمهتمام مصوب، تجمیع ساختمانهای اداری و تبدیل به احسن اموال مذکور، انجام برنامهها و تکالیف قانونی و یا بازخرید نیروی انسانی و پاداش پایان خدمت کارکنان نمایند.
تا پنج درصد باقیمانده صرف پرداخت کمک به تعاونیهای مسکن، مصرف و اعتبار کارکنان و صندوق بازنشستگی مربوطه و یا پاداش پایان خدمت کارکنان دستگاه میشود.
ح - طرح های تملکداراییهای سرمایهای نیمهتمام، تکمیل شده و آماده بهرهبرداری ملی و استانی و از محل منابع داخلی از جمله طرحهای فصلهای حمل و نقل، توسعه علوم و فناوری و فرهنگ و هنر، رسانههای جمعی، گردشگری، خدماتی و عمرانی و تربیت بدنی را به شرط حفظ موضوع و کاربری این طرحها به صورت نقد و اقساط با قیمت کارشناسی روز مورد تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر مربوطه را به متقاضیان بخشهای خصوصی و تعاونی واگذار نمایند.
وجوه حاصل از واگذاریها به خزانهداری کل واریز میشود، معادل آن در اختیار دستگاه واگذار کننده قرار میگیرد تا برای تکمیل طرحهای تملکداراییهای سرمایهای نیمهتمام یا برای پرداخت تسهیلات در قالب وجوه اداره شده یا تسهیلات تکلیفی یا یارانه سود و کارمزد تسهیلات به خریداران طرحهای تملکداراییهای سرمایهای، پیمانکاران، مشاوران و سازندگان هزینه نمایند.
وجوه واریزی سال 1383 سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران (ایدرو و ایمیدرو) جهت خرید سهام نزد بانک صنعت و معدن به عنوان تأمین سرمایه دولت نزد بانک مذکور محاسبه و معادل آن، سه هزار و سیصد میلیارد ریال از محل واگذاری سهام، سهمالشرکه یا اموال یا بنگاهها یا منابع حاصل از فروش آنها با قیمت کارشناسی روز مورد تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر صنعت، معدن و تجارت به حساب سازمانهای یاد شده واریز میگردد تا در راستای اجرا و اتمام طرحهای مناطق محروم هزینه شود.
سهام و اموال بنگاههای قابل واگذاری موضوع این بند از فهرست شرکتهای قابل واگذاری توسط سازمان خصوصیسازی حذف میشود.
به دولت اجازه داده میشود معادل مطالبات خود (بابت مالیات و سود ویژه و سهم دولت) از سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران حداکثر تا سقف چهار هزار میلیارد ریال را به حساب افزایش سرمایه دولت در سازمان یاد شده منظور نماید.
به دولت اجازه داده میشود در صورتی که عملیات اجرایی احکام مرتبط با واگذاری و یا فروش اموال در قانون بودجه سال 1390 کل کشور تا پایان سال مذکور به انجام نرسد، اقدامات لازم جهت تکمیل عملیات اجرایی احکام یادشده را طی سال 1391 به انجام برساند.
همه شرکتهای دولتی موضوع ماده 2 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و همچنین شرکتهای دولتی موضوع بند 3 ماده 18 قانون اصلاح موادی از قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی، مشمول مقررات مواد 31، 39 و 76 قانون محاسبات عمومی کشور میباشند. در شرکتهای دولتی که طبق احکام قانونی مربوط مشمول مقررات عمومی نیستند. "مدیر امور مالی شرکت " حکم "ذیحساب شرکت" موضوع ماده 31 و قسمت اخیر ماده 76 قانون یاد شده را دارد که توسط وزیر امور اقتصادی و دارایی منصوب میشود.
به دولت اجازه داده میشود تا سقف 50 هزار میلیارد ریال از محل واگذاری یا فروش سهام، سهمالشرکه شرکتهای دولتی و اموال و حقوق مالی متعلق به دولت یا منابع حاصله از واگذاری آن را بدون رعایت محدودیت موضوع ماده 28 قانون اجرای اصل چهل و چهارم قانون اساسی به منظور اجرای طرح های توسعهای استان ها با اولویت مصوبات سفر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و دولت به ویژه طرحهای اشتغالزا و تأمین و انتقال و مهار آبهای مرزی و سطحی و سدها و اجرای طرحهای شبکههای زیردست سدها، آب آشامیدنی، کشاورزی و صنعت و زیرساخت آنها و توسعه نواحی و شهرکهای صنعتی بازارچهها و نمایشگاهها و حل مشکلات تولیدی و پرداخت بدهیهای بخشهای مختلف و توسعه باغات و اجرای سیستمهای آبیاری نوین، انتقال آب و توسعه مکانیزاسیون و یکپارچگی و تجهیز و نوسازی ایمنی و دامپروری و آبزی پروری شیلات و سایر طرحهای مربوط و مرتبط با بخش آب و کشاورزی اقدام نماید.
دستگاه اجرایی این حکم استانداریهای مربوط میباشند که با موافقت استاندار قابل تفویض به سایر دستگاههای اجرایی ذیربط استانی میباشد.
ماده 9
به دولت اجازه داده میشود از محل فروش اموال وزارت بازرگانی و شرکتهای تابعه و وابسته مبلغ پانصد میلیارد ریال در قالب کمکهای فن و اعتباری پس از واریز به خزانه در اختیار وزارت بازرگانی قرار دهد تا با رعایت قوانین و مقررات برای طرح و اجرای برنامه آمایش تجاری و توسعه زیرساختهای بازرگانی و اصلاح ساختار در چهارچوب آییننامه مصوب به مصرف برسد.
مهلتهای تعیین شده در ماده 62 قانون برنامه پنجم توسعه تا پایان سال 1391 تمدید میگردد.
بند 10
در اجرای ماده 12 قانون هدفمندسازی یارانهها مصوب 15 دیماه 1388 به دولت اجازه داده میشود سهم ماده 11 قانون مزبور را به ماده 7 آن اضافه کند. در اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها، دولت میتواند علاوه بر منابع موضوع قانون یاد شده، ردیفهای یارانهای پیشبینی شده در قانون بودجه سال 1391 کل کشور را نیز اختصاص دهد.
بند 11
به شرکتهای دولتی تابعه و وابسته وزارت راه و شهرسازی اجازه داده میشود مبلغ بیست هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت با تضمین دولت منتشر کنند.
به وزارت نیرو از طریق شرکتهای تابعه و وابسته ذیربط اجازه داده میشود به منظور تکمیل طرحهای آب های مرزی و مشترک مندرج در برنامه 40204 پیوست شماره یک تا سقف سی هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت ریالی با تضمین بازپرداخت اصل و سود توسط دولت منتشر نماید.
به دولت اجازه داده میشود مبلغ بیست هزارمیلیارد ریال اوراق مشارکت ریالی با تضمین دولت با بازپرداخت اصل و سود آن به منظور اجرای طرحهای بخشهای آب، نیرو و کشاورزی و منابع طبیعی منتشر نماید.
به شهرداریهای کشور و سازمانهای وابسته به آن اجازه داده میشود به طور مشترک یا انفرادی با مجوز بانک مرکزی و تأیید وزارت کشور تا سقف هفتاد هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت با تضمین خود و تعهد پرداخت اصل و سود توسط شهرداریها منتشر نمایند.
به شهرداریها اجازه داده میشود تا مبلغ شانزده هزار میلیارد ریال اوراق مشارکت برای اجرای طرح های قطارهای شهری موضوع پیوست
شماره یک این قانون با تضمین بازپرداخت اصل و سود به نسبت پنجاه درصد دولت و پنجاه درصد شهرداریها منتشر کنند.
بند 12
به وزارت امور اقتصادی و دارایی اجازه داده میشود در صورت عدم اجرای ماده 44 قانون محاسبات عمومی کشور توسط شرکت های دولتی، طبق مقررات اجرایی قانون مالیاتهای مستقیم، سود سهم دولت و مالیات متعلق به سود مندرج در صورتهای مالی (ترازنامه و حساب سود و زیان ) را حسب مورد برابر مقررات مربوطه در وجه سازمان امور مالیاتی یا خزانهداری کل کشور به عنوان علیالحساب وصول کند.
سقف معافیت مالیاتی موضوع مواد 84 و 85 اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 7 اردیبهشت 1371 برای سال 1390، مبلغ شصت و شش میلیون ریال در سال تعیین میشود.
شرط تسلیم اظهارنامه مالیاتی برای برخورداری از معافیت مالیاتی فوقالذکر برای مشاغل وسائط نقلیه در عملکرد سال 1391 الزامی نیست.
افزایش سرمایه بنگاههای اقتصادی ناشی از تجدید ارزیابی داراییهای آنها، از شمول مالیات معاف است مشروط بر آن که متعاقب آن به نسبت استهلاک دارایی مربوطه و یا در زمان فروش، مبنای محاسبه مالیات اصلاح شود و بنگاه یاد شده طی پنج سال اخیر تجدید ارزیابی نشده باشد. آییننامه اجرایی این بند به تصویب هیئت وزیران میرسد.
مؤدیانی که نسبت به پرداخت بدهیهای قطعی شده خود بابت مالیات و عوارض متعلقه، موضوع قانون اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و چگونگی برقراری و وصول عوارض و سایر وجوه از تولیدکنندگان کالا، ارائهدهندگان خدمات و کالاهای وارداتی مصوب 22 دی 1388 (موسوم به تجمیع عوارض) و مالیاتهای غیر مستقیم موضوع قوانین بودجه سنواتی سالهای 1377 تا 1381 اقدام نموده یا ظرف 6 ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون اقدام نمایند، حکم ماده 191 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3 اسفندماه 1366 نسبت به مانده بدهی جرایم و مالیات اضافی حسب مورد جاری خواهد بود.
وزارت امور اقتصادی و دارایی موظف است سود سهام تقسیم شده سهم دولت در همه شرکتهایی که سهم دولت و یا سایر شرکتهای دولتی در آنها کمتر از پنجاه درصد است را حداکثر ظرف مدت یکماه پس از تصویب در مجمع عمومی مربوط، پس از واریز به حسابی که توسط خزانهداری کل کشور بدین منظور افتتاح میشود، به حساب درآمد عمومی موضوع ردیف شماره 130108 جدول شماره 5 این قانون نماید.
در سال 1391 در ماده 85 قانون مالیاتهای مستقیم عبارت زیر جایگزین عبارت "قانون نظام هماهنگی پرداخت دولت مصوب 6 اسفندماه 1370" میشود:
"وزارتخانهها و مؤسسات، شرکتها و سایر دستگاههای دولتی موضوع مواد 1، 2، 4 و قسمت اخیر ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری، قضات، اعضای هیئت علمی، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی".
بند 13
سقف افزایش حقوق و مزایا و سایر پرداختیهای نقدی و غیرنقدی شرکتهای دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت، نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی، بانکها و بیمهها موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری به کارکنان و مدیران خود در سال 1391 توسط هیئت وزیران تعیین میشود.
از ابتدای سال، اجرای بودجه شرکتهای مذکور در سقف یاد شده امکانپذیر است.
افزایش اعتبارات هزینهای نسبت به اعتبارات مصوب وزارتخانهها و مؤسسات دولتی برای تأمین کسری احتمالی ناشی از هزینههای اجتنابناپذیر، تعهدات و مطالبات و حقوق نیروی انسانی نیز تا سقف بیست درصد از اعتبارات هر یک از ردیفهای منظور در جداول و پیوستهای این قانون با تصویب دولت مجاز است.
افزایش حقوق گروههای مختلف حقوقبگیر از قبیل هیئت علمی، کارکنان کشوری و لشکری و قضات به طور جداگانه توسط دولت به نحوی که تفاوت تطبیق موضوع مواد 71 و 78 قانون مدیریت خدمات کشوری در حکم حقوق ثابت باقی بماند، انجام میپذیرد.
در همه دستگاههای اجرایی، امتیاز کمک هزینه فوت و ازدواج 6500 و امتیاز حساب پسانداز کارکنان دولت (سهم دولت) 150 تعیین و پرداخت میشود.
به دولت اجازه داده میشود به منظور ساماندهی و پرداخت به موقع کمک عائلهمندی، حق اولاد و عیدی بازنشستگان مشمول صندوق بازنشستگان کشوری اعتبار مربوط به اقلام مذکور را از بودجه دستگاههای اجرایی ملی و استانی کسر و به اعتبارات هزینهای صندوق مذکور اضافه نماید.
در اجرای قانون برگزاری مناقصات، ماده 17 قانون مدیریت خدمات کشوری موقوف الاجراست. همچنین اختیارات هیئت وزیران در مورد تعیین نصاب معاملات موضوع قانون برگزاری مناقصات به مواردی که معامله به صورت مزایده انجام میشود، نیز تسری مییابد.
بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت با موافقت بالاترین مقام اجرایی دستگاه یا مقام مجاز موضوع مواد 52 و 53 قانون محاسبات عمومی و بدون سنوات ارفاقی و مشروط به حذف پست سازمانی مجاز است.
اجرای این حکم از محل منابع دستگاهها و واگذاری سهام و سهمالشرکه دولتی و سایر اموال دولتی و یا منابع حاصل از واگذاری آن قابل پرداخت است.
ماده 14
دولت موظف است بابت حقوق، رد دیون و مطالبات ایثارگران و خانواده معظم شهداء و کارکنان اعم از شاغل یا بازنشسته و تغییرات بعدی آن و اجرای "لایحه جامع خدمات رسانی به ایثارگران" و "طرح اصلاح موادی از قانون خدمت وظیفه عمومی" و "قانون تفسیر ماده 13 قانون حمایت از آزادگان مصوب 4 اسفندماه 1389" و همه احکام مربوط به ایثارگران و خانواده آنان در قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه از محل واگذاری سهام و سهمالشرکه شرکتهای دولتی یا واگذاری آن یا اموال و داراییها یا از محل وجوه حاصل از فروش آنها با قیمت کارشناسی روز با تأیید وزیر امور اقتصادی و دارایی و وزیر مربوطه و یا بالاترین مقام دستگاه اجرایی حسب مورد، اقدام نماید.
شرکتهای مشمول اصل 44 قانون اساسی که واگذار شدهاند یا در حال واگذاری هستند و یا در فهرست واگذاری قرار دارند، موظفند از قوانین و مقررات مربوط به ایثارگران تبعیت نمایند.
در تبصره 5 قانون حالت اشتغال مستخدمین شهید، جانباز، از کار افتاده و مفقودالاثر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی مصوب 30 شهریورماه 1372 بعد از عبارت "بنیاد شهید انقلاب اسلامی" عبارت "و مبنا و مبدأ پرداخت حقوق از کار افتادگی جانبازان حالت اشتغال، تاریخ صدور رأی از کار افتادگی کلی توسط کمیسیون پزشکی بنیاد" اضافه میشود. حکم این بند به همه جانبازانی که در سنوات قبل نیز از کار افتاده تلقی شدهاند، تسری مییابد.
در اجرای بند "ل" ماده 44 قانون برنامه پنجم توسعه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از طریق بانکهای عامل مکلف است در سال 1391 به تعداد یکصد هزار نفر از جانبازان بیست و پنج درصد و بالاتر، آزادگان و خانوادههای معظم شهدا، تسهیلات خرید یا ساخت مسکن، با رعایت حکم مذکور اعطا کند.
بند 15
مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور مجازند تا فعالیتهای اجرایی خود را در راستای تحقق اهداف و سیاستهای مورد نظر از طریق دستگاههای اجرایی و از محل اعتبارات پیشبینی شده مربوط به خود در این قانون به انجام برسانند.
همه سازمانهای بیمهگر خدمات درمانی موظفند 60 درصد صورتحسابهای ارسالی از سوی مؤسسات و مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانهای طرف قرارداد را قبل از رسیدگی حداکثر ظرف مهلت دو هفته به عنوان علیالحساب و بقیه مطالبات را حداکثر تا سه ماه پس از تحویل اسناد مربوط، به نماینده رسمی صندوق مذکور پرداخت کنند. در صورت عدم اجرای حکم این بند سازمانهای بیمهگر موظفند ضرر و زیان آن را به نرخ پانزده درصد جبران کنند.
شرکتهای بیمه موظفند با دریافت حق بیمه شخص ثالث ،10 درصد از اصل حق بیمه دریافتی را روزانه به ردیف 160111 واریز کنند. عدم پرداخت به موقع مبلغ فوق تصرف غیر مجاز در اموال عمومی محسوب میشود.
به منظور اجرای بند "ز" ماده 112 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه و جهت زدودن فقر از چهره مناطق آزاد تجاری، سازمانهای مناطق آزاد مجازند حداکثر یک درصد از محل وصول عوارض ورود و صدور کالاها و خدمات این مناطق را از طریق نهادهای حمایتی به محرومین و نیازمندان بومی این مناطق اختصاص دهند.
در راستای بندهای "ب" و "ج" ماده 39 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه به کمیته امداد امامخمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور اجازه داده میشود از محل منابعی که به علت توانمندشدن کسانی که از تحت پوشش خارج میشوند، حاصل میشود به ترتیب اولویت ذیل اقدام نمایند:
الف - تحت پوشش قراردادن افراد پشت نوبتی مورد تأیید کمیته امداد امامخمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور،
ب - انتقال و توانمندسازی نیازمندان و متقاضیان اشتغال در کمیته امداد امامخمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور.
نام کارفرمایان کارگاههای مشمول تأمین اجتماعی در فهرست بیمه شدگان کارگاههای مذکور درج میشود و نرخ حق بیمه آنان همانند سایر بیمهشدگان همان کارگاه است.
صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی و بیمهای و درمانی مکلفند تمام اعتبارات پیشبینی شده مندرج در قانون بودجه، که پس از طی مراحل در اختیار آنها قرار میگیرد به انضمام دیگر منابع داخلی خود و سایر منابع حاصله را به طور کامل به حقوق بازنشستگان، وظیفهبگیران یا مستمریبگیران اختصاص دهند و پرداخت نمایند و هزینههای نیروی انسانی و سایر هزینهها را ضمن صرفهجویی، از محل منابع داخلی خود تأمین و پرداخت نمایند.
به منظور تأمین اعتبار برای پرداخت تسهیلات به زندانیان نیازمند در محکومیتهای مالی مانند دیه و امثال آن که ناشی از قتل و یا جرح غیرعمدی است و محکومین مالی نیازمند غیر کلاهبرداری، مبلغ پانصد میلیارد ریال از محل وجوه قرضالحسنه بانکها اختصاص مییابد و در اختیار ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند قرار میگیرد تا با نظارت وزارت دادگستری اقدام نماید. آییننامه اجرایی پرداخت تسهیلات مذکور توسط وزارت دادگستری و ستاد دیه تهیه میشود و به تصویب هیئت وزیران میرسد.
به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اجازه داده میشود از طریق بانکهای دولتی نسبت به تأمین و پرداخت مبلغ شش هزار و دویست میلیارد ریال از محل پس اندازهای قرضالحسنه با در نظر گرفتن دوره تنفس دو ساله جهت اشتغال مددجویان سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور اقدام کند.
صندوقهای بازنشستگی کارکنان وزارت جهاد کشاورزی و کارکنان فولاد با همه وظایف، اموال، داراییها، سهام، امتیازات، موجودی، اسناد، اوراق، تعهدات و سایر حقوق به همراه مستخدمین خود به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتقل میشوند.
به میزان بدهیها و کسری صندوقهای مذکور اموال و حقوق مالی وزارتخانههای جهاد کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت و شرکتها و مؤسسات وابسته و تابعه آنها با توافق وزیر مربوط و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صندوق موردنظر منتقل میشود.
بند 16
دولت در بند 16 ماده واحده لایحه تقدیمی بودجه 1391 کلکشور آورده است: همه دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری، ماده 5 قانون محاسبات عمومی کشور علاوه بر اعتبارات پژوهشی که ذیل هر دستگاه در پیوستهای شماره 3 و 4 منظور شده است، مجازند حداقل نیم درصد و حداکثر سه درصد از اعتبارات خود به استثنای "اعتبارات فصول 1 و 6 و سرانه دانشآموزی وزارت آموزش و پرورش، بودجه هزینهای و هزینههای مستقیم تولید شرکتهای دولتی" را برای انجام امور پژوهشی و آموزشی و فرهنگی و توسعه علمی و دانش فناوری هزینه نمایند.
اعضای هیئت علمی آموزشی و پژوهشی برای دارا بودن سهام یا سهمالشرکه و عضویت در هیئت مدیره شرکتهای پژوهشی و مهندسین مشاور و شرکتهای دانشبنیان صرفاً با اطلاع، مشمول قانون راجع به منع مداخله وزرا و نمایندگان مجلسین و کارمندان در معاملات دولتی و کشوری مصوب دوم دیماه 1337 نیستند.
بند 17
دولت مجاز است به منظور آموزش، پژوهش و ترویج فرهنگ قرآنی و اهل بیت و فرهنگ عفاف و حجاب و توسعه فعالیتهای قرآنی حداکثر نیم درصد از سقف بودجه مصوب هر یک از دستگاههای ملی و استانی به استثنای "فصول 1 و 6 و بودجه هزینهای و هزینههای مستقیم تولید شرکتهای دولتی" را کسر و به ردیف 550000-50 اضافه کند.
به دولت اجازه داده میشود تا یک درصد از سقف اعتبار مصوب هر یک از دستگاههای ملی و استانی به استثنای "فصول 1 و 6 و بودجه هزینهای و هزینههای مستقیم تولید شرکتهای دولتی" را کسر و به ردیف شماره 550000-49 اضافه کند.
اعتبارات منظور شده برای ورزش و جوانان تحت هر عنوان از تاریخ تعیین وزیر ورزش و جوانان و قبل از آن تحت عنوان سازمان تربیت بدنی و سازمان جوانان قابل ابلاغ، تخصیص و پرداخت و هزینه گرفتن است.
به موارد مستثنی شده از حکم ممنوعیت ماده 5 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب سال 1380 "مساجد، مصلیها، هلال احمر، ستاد دیه، ستاد اقامه نماز، بنیاد بیماریهای خاص، بنیاد شهید و امور ایثارگران، سازمان انتقال خون ایران، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی، شرکتهای دانش بنیان، امور بهداشتی و درمانی، کانونهای فرهنگی بسیج و نیروی مقاومت بسیج، گلزار شهدا، هیئتهای ورزشی، امامزادهها، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، ستاد اقامه نماز، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، ستاد عتبات عالیات، مصلیها، جمکران، ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندان و حجاب و عفاف، تکایا، حسینیهها، دارالقرآنها، دانشکدههای علوم قرآنی، هیئتهای مذهبی و پارکهای علمی، بسیج اساتید و دانشآموزان و دانشجویی، امور فرهنگی و اجتماعی، بخشهای ورزشی دولتی و غیردولتی" اضافه کند.
بند 18
دعاوی راجع به حفظ حقوق و اموال بیتالمال به ویژه در پروندههای مربوط به حقوق اراضی و اموال دولتی و عمومی، از پرداخت هزینه دادرسی در مراحل مختلف معاف است و وجوه موضوع قانون اجازه پرداخت پنجاه درصد حقالوکالههای وصولی به نمایندگان قضائی و کارمندان مؤثر در دعاوی دولت مصوب 12 دیماه 1344 از محل اعتبارات آنها و در شرکتهای دولتی و مؤسسات عمومی غیردولتی از محل منابع داخلی آنها قابل پرداخت است.
عبارت "بازنشستگی یا" از ماده 14 قانون تشکیل صندوق حمایت وکلا و کارگشایان دادگستری مصوب 29 دیماه 1359 حذف شده و عبارت "از کار افتادگی" و "از کار افتاده" به ترتیب جایگزین عبارات "بازنشستگی" و "بازنشسته" در تبصره همان ماده میشود.
بند 19
افزایش اعتبار طرحهای تملکداراییهای سرمایهای از محل صرفهجویی در سایر اعتبارات هر دستگاه توسط آن دستگاه مجاز است.اعمال این حکم در مورد اعتبارات سایر دستگاهها و دارندگان ردیف منوط به پیشنهاد آنها و تصویب هیئت وزیران است.
سقف ریالی اختیار شورای فنی استانها در مورد طرحهای تملکدارایی سرمایهای منطقهای و خاص ناحیهای به سیصد میلیون ریال اصلاح میشود.
در اجرای بند "ب" ماده 214 قانون برنامه پنجم توسعه، همه دستگاههای اجرایی برای شروع عملیات اجرایی طرحهای ملی خود که تا ابتدای سال 1391 برای آنها پیمانکار انتخاب نشده است، با رعایت ماده 23 قانون برنامه و بودجه مصوب سال 1351، رعایت ماده 10 قانون برگزاری مناقصات مجازند به روش زیر اقدام کنند:
- زمین مورد نیاز طرح توسط دستگاه اجرایی تأمین و به مدت حداکثر 50 سال حسب نوع بهرهبرداری از طرح در اختیار پیمانکار برنده مناقصه قرار گیرد. در غیر این صورت زمین اجرای طرح جزئی از موضوع قرارداد احداث خواهد بود.
- تأمین منابع مالی اجرای طرحها طبق دستورالعمل ماده 23 فوقالذکر توسط و بعهده پیمانکار است و هزینه مالی تأمین منابع از طریق تسهیلات بانکی بر حسب عملکرد اجرایی و پیشرفت عملیات، توسط دستگاه اجرایی تعهد و تأمین میشود.
- اجرای طرحها صرفاً از طریق پیمانکاران بوده و دستگاه اجرایی با انعقاد قرارداد با پیمانکار بصورت پیش خرید تأسیسات احداثی (نوع الف ) و یا قرارداد اجاره درازمدت تمام یا بخشی از تأسیسات (نوع ب) و یا قرارداد درازمدت خرید خدمات تولیدی آن (نوع ج) اقدام میکند.
وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مطابق آییننامهای که به همین منظور به تصویب هیئت وزیران میرسد ترتیبات لازم را برای پیمانکاران به منظور توثیق قراردادهای موضوع این جزء در بانکهای عامل مهیا و به اجرا میرسانند. در هر صورت مسئولیت تأمین تمام منابع مالی احداث طرحها به عهده پیمانکاران برنده مناقصه خواهد بود.
- هزینههای اجرای این حکم شامل مطالعات مرحله مقدماتی و پایه و تفصیلی و نیز نظارت دستگاه اجرایی بر اجرای طرح طبق طراحی و قرارداد، همچنین هزینههای مالی تسهیلات اخذ شده توسط پیمانکار و پیش خرید قراردادهای مذکور (نوع الف و ب و ج)، مقدم بر سایر پرداختهای دستگاههای اجرایی از محل اعتبارات دستگاهها و ردیفهای مصوب مربوط در این قانون تأمین و پرداخت میشود.
پیمانکاران موضوع این بند صرفاً بر اساس مناقصه عمومی انتخاب میشوند. ارزیابی مالی مناقصات بر اساس کمترین ارزش حال (با احتساب نرخ پانزده درصد) کل پرداختی به پیمانکار (از جمله پیش پرداخت سال عقد قرارداد) و بانک بابت سود تسهیلات دوره ساخت و هزینه بیمه احتمالی صورت میگیرد.
دستگاههای اجرایی موظفند وجود یا نبود بیمه تعهدات کارفرما (به هزینه کارفرما) و بیمه تعهدات پیمانکار (به هزینه پیمانکار) و همچنین مبلغ پیش پرداخت در سال اول عقد قرارداد خرید یا اجاره یا خرید خدمات (حسب نوع الف،ب ،یا ج ) را در اسناد مناقصه به همه مناقصهگران اعلام نماید.
دستگاههای اجرایی درمورد طرحهایی که بر اساس مواد 46، 47 و 48 شرایط عمومی پیمان فسخ شده و یا خاتمه یافته باشند نیز مجازند بر اساس این بند اقدام کنند.
همه درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات شرکتهای دولتی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری به حسابهای معرفی شده از سوی خزانهداری کل کشور واریز میشود.
همه اشخاص حقوقی که تمام و یا قسمتی از اعتبارات آنها از محل منابع بودجه عمومی تأمین میشود و شکل حقوقی آنها منطبق با تعاریف مذکور در مواد 2، 3، 4 و 5 قانون محاسبات عمومی کشور نیست، در مصرف اعتبارات مذکور از لحاظ اجرای مقررات قانون یادشده در حکم مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی به شمار میآیند.
ارقام مندرج در موافقتنامه اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی موضوع جدول شماره 7 قانون بودجه سال 1390 کل کشور به شرح ارقام مندرج در جدول شماره 7 این قانون اصلاح میشود و نیازی به مبادله موافقتنامه جدید نیست. در مورد ردیفهای جدید و نیز موارد ضروری دستگاهها میتوانند پیشنهاد اصلاحی خود را طی سال برای بررسی و اعلام نظر به معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور ارسال نمایند.
در اجرای ماده 215 قانون برنامه پنجم توسعه ارقام مندرج در موافقتنامه طرحهای تملکداراییهای سرمایهای موضوع این قانون که در سال 1390 مبادله شده است به شرح ارقام و عناوین پیوست شماره یک این قانون اصلاح میشود و نیاز به مبادله موافقتنامه جدید نیست. در مورد طرحها و پروژههای جدید و نیز موارد ضروری دستگاهها میتوانند پیشنهاد اصلاحی خود را طی سال برای بررسی و اعلامنظر حسب مورد به معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور یا استانداری ارسال نمایند.
دستگاههای اجرایی موظفند در اجرای ماده 68 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 1384 نسبت به بازنگری ارقام ریالی موضوع ماده یاد شده از جمله تعرفهها، عوارض، هزینه خدمات، نصابها، قیمتها و موارد مشابه اقدام و به هیئت وزیران پیشنهاد نمایند.
در صورت عدم اجرای تعهدات قانونی و عدم پرداخت دستگاههای اجرایی در موارد موضوع ماده 93 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت با رعایت اصل یکصد و سی و چهارم قانون اساسی معادل مطالبات قانونی از محل ردیفهای دستگاه ذیربط کسر و برای پرداخت به اعتبار دستگاه طلبکار اضافه میشود.
با ایجاد مرکز آسیا و اقیانوسیه برای توسعه مدیریت اطلاعات بلایا در جمهوری اسلامی ایران موضوع قطعنامه شماره 67.4 مورخ 25 ماه می 2011 کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل برای آسیا و اقیانوسیه (اسکاپ) موافقت میشود. معاونت مجاز است از محل اعتبارات پیشبینی شده در ردیف شماره 60 - 550000 جدول شماره 9 این قانون و اعتباراتی که در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی میشود به ایجاد و فعالیت مرکز یاد شده کمک نماید.
در سال 1391 اختیار و مسئولیت هیئت سه نفره موضوع بند "و" ماده 28 قانون برگزاری مناقصات مصوب 1383 به وزیر ذیربط و بالاترین مقام مذکور در بند "ه" همان ماده مشروط به اجرای بند "ج" ماده 23 قانون برگزاری مناقصات قبل از امضای صورتجلسه ترک تشریفات، واگذار میشود.
در سال 1391 همه قوانین عام و خاص مغایر احکام این قانون و قانون برنامه پنجم توسعه از جمله قوانینی که لغو آنها مستلزم ذکر نام است، موقوفالاجراست.
در همه موارد از جمله ماده 62 قانون محاسبات عمومی و مواد 2 و 56 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و سایر موارد و انواع تسهیلات بانک مرکزی و بانکهای عامل بر اساس تضمین نامهای که توسط هیئت وزیران صادر میشود، بدون نیاز به تضمیننامه یا هر گونه گواهی و سند از سوی دستگاههای اجرایی یا دستگاه استفادهکننده از تسهیلات ملزم به اقدام هستند.
صندوق تأمین اجتماعی موظف است کارگزاران و پیمانکاران مخابرات روستایی موضوع جزء "و" بند 16 قانون بودجه سال 1389 کل کشور را پس از واریز حق بیمه سهم کارگر توسط کارگزار و پیمانکار و تا زمان فروش سهام مدیریتی بر اساس قانون تأمین اجتماعی تحت پوشش بیمه قرار دهد. حق بیمه سهم کارفرما برای این مدت و برابر مدت کارکرد آنان بر عهده دولت است و مبلغ آن در کارگروهی متشکل از وزیران ارتباطات و فناوری اطلاعات و رفاه و تأمین اجتماعی و سازمان حسابرسی تعیین و به عنوان مطالبات صندوق تأمین اجتماعی از دولت منظور میشود و از محل پرداخت اقساط فروش سهام شرکت مخابرات ایران به بخش خصوصی پرداخت و تسویه میشود.
به صندوق توسعه ملی اجازه داده میشود نسبت به خرید اوراق مشارکت ارزی طرحهای نفت و گاز که در بازراهای بینالمللی عرضه میشود، اقدام کند.
دولت مجاز است اسناد خزانه اسلامی بصورت بینام و بانام صادر و به منظور تسویه بدهی مسجّل خود بابت طرحهای تملکداراییهای سرمایهای به طلبکاران واگذار کند.
بند 19
افزایش اعتبار طرحهای تملکداراییهای سرمایهای از محل صرفهجویی در سایر اعتبارات هر دستگاه توسط آن دستگاه مجاز است.اعمال این حکم در مورد اعتبارات سایر دستگاهها و دارندگان ردیف منوط به پیشنهاد آنها و تصویب هیئت وزیران است.
سقف ریالی اختیار شورای فنی استانها در مورد طرحهای تملکدارایی سرمایهای منطقهای و خاص ناحیهای به سیصد میلیون ریال اصلاح میشود.
در اجرای بند "ب" ماده 214 قانون برنامه پنجم توسعه، همه دستگاههای اجرایی برای شروع عملیات اجرایی طرحهای ملی خود که تا ابتدای سال 1391 برای آنها پیمانکار انتخاب نشده است، با رعایت ماده 23 قانون برنامه و بودجه مصوب سال 1351، رعایت ماده 10 قانون برگزاری مناقصات مجازند به روش زیر اقدام کنند:
- زمین مورد نیاز طرح توسط دستگاه اجرایی تأمین و به مدت حداکثر 50 سال حسب نوع بهرهبرداری از طرح در اختیار پیمانکار برنده مناقصه قرار گیرد. در غیر این صورت زمین اجرای طرح جزئی از موضوع قرارداد احداث خواهد بود.
- تأمین منابع مالی اجرای طرحها طبق دستورالعمل ماده 23 فوقالذکر توسط و بعهده پیمانکار است و هزینه مالی تأمین منابع از طریق تسهیلات بانکی بر حسب عملکرد اجرایی و پیشرفت عملیات، توسط دستگاه اجرایی تعهد و تأمین میشود.
- اجرای طرحها صرفاً از طریق پیمانکاران بوده و دستگاه اجرایی با انعقاد قرارداد با پیمانکار بصورت پیش خرید تأسیسات احداثی (نوع الف ) و یا قرارداد اجاره درازمدت تمام یا بخشی از تأسیسات (نوع ب) و یا قرارداد درازمدت خرید خدمات تولیدی آن (نوع ج) اقدام میکند.
وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مطابق آییننامهای که به همین منظور به تصویب هیئت وزیران میرسد ترتیبات لازم را برای پیمانکاران به منظور توثیق قراردادهای موضوع این جزء در بانکهای عامل مهیا و به اجرا میرسانند. در هر صورت مسئولیت تأمین تمام منابع مالی احداث طرحها به عهده پیمانکاران برنده مناقصه خواهد بود.
- هزینههای اجرای این حکم شامل مطالعات مرحله مقدماتی و پایه و تفصیلی و نیز نظارت دستگاه اجرایی بر اجرای طرح طبق طراحی و قرارداد، همچنین هزینههای مالی تسهیلات اخذ شده توسط پیمانکار و پیش خرید قراردادهای مذکور (نوع الف و ب و ج)، مقدم بر سایر پرداختهای دستگاههای اجرایی از محل اعتبارات دستگاهها و ردیفهای مصوب مربوط در این قانون تأمین و پرداخت میشود.
پیمانکاران موضوع این بند صرفاً بر اساس مناقصه عمومی انتخاب میشوند. ارزیابی مالی مناقصات بر اساس کمترین ارزش حال (با احتساب نرخ پانزده درصد) کل پرداختی به پیمانکار (از جمله پیش پرداخت سال عقد قرارداد) و بانک بابت سود تسهیلات دوره ساخت و هزینه بیمه احتمالی صورت میگیرد.
دستگاههای اجرایی موظفند وجود یا نبود بیمه تعهدات کارفرما (به هزینه کارفرما) و بیمه تعهدات پیمانکار (به هزینه پیمانکار) و همچنین مبلغ پیش پرداخت در سال اول عقد قرارداد خرید یا اجاره یا خرید خدمات (حسب نوع الف،ب ،یا ج ) را در اسناد مناقصه به همه مناقصهگران اعلام نماید.
دستگاههای اجرایی درمورد طرحهایی که بر اساس مواد 46، 47 و 48 شرایط عمومی پیمان فسخ شده و یا خاتمه یافته باشند نیز مجازند بر اساس این بند اقدام کنند.
همه درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات شرکتهای دولتی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری به حسابهای معرفی شده از سوی خزانهداری کل کشور واریز میشود.
همه اشخاص حقوقی که تمام و یا قسمتی از اعتبارات آنها از محل منابع بودجه عمومی تأمین میشود و شکل حقوقی آنها منطبق با تعاریف مذکور در مواد 2، 3، 4 و 5 قانون محاسبات عمومی کشور نیست، در مصرف اعتبارات مذکور از لحاظ اجرای مقررات قانون یادشده در حکم مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی به شمار میآیند.
ارقام مندرج در موافقتنامه اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی موضوع جدول شماره 7 قانون بودجه سال 1390 کل کشور به شرح ارقام مندرج در جدول شماره 7 این قانون اصلاح میشود و نیازی به مبادله موافقتنامه جدید نیست. در مورد ردیفهای جدید و نیز موارد ضروری دستگاهها میتوانند پیشنهاد اصلاحی خود را طی سال برای بررسی و اعلام نظر به معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور ارسال نمایند.
در اجرای ماده 215 قانون برنامه پنجم توسعه ارقام مندرج در موافقتنامه طرحهای تملکداراییهای سرمایهای موضوع این قانون که در سال 1390 مبادله شده است به شرح ارقام و عناوین پیوست شماره یک این قانون اصلاح میشود و نیاز به مبادله موافقتنامه جدید نیست. در مورد طرحها و پروژههای جدید و نیز موارد ضروری دستگاهها میتوانند پیشنهاد اصلاحی خود را طی سال برای بررسی و اعلامنظر حسب مورد به معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور یا استانداری ارسال نمایند.
دستگاههای اجرایی موظفند در اجرای ماده 68 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 1384 نسبت به بازنگری ارقام ریالی موضوع ماده یاد شده از جمله تعرفهها، عوارض، هزینه خدمات، نصابها، قیمتها و موارد مشابه اقدام و به هیئت وزیران پیشنهاد نمایند.
در صورت عدم اجرای تعهدات قانونی و عدم پرداخت دستگاههای اجرایی در موارد موضوع ماده 93 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت با رعایت اصل یکصد و سی و چهارم قانون اساسی معادل مطالبات قانونی از محل ردیفهای دستگاه ذیربط کسر و برای پرداخت به اعتبار دستگاه طلبکار اضافه میشود.
با ایجاد مرکز آسیا و اقیانوسیه برای توسعه مدیریت اطلاعات بلایا در جمهوری اسلامی ایران موضوع قطعنامه شماره 67.4 مورخ 25 ماه می 2011 کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل برای آسیا و اقیانوسیه (اسکاپ) موافقت میشود. معاونت مجاز است از محل اعتبارات پیشبینی شده در ردیف شماره 60 - 550000 جدول شماره 9 این قانون و اعتباراتی که در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی میشود به ایجاد و فعالیت مرکز یاد شده کمک نماید.
در سال 1391 اختیار و مسئولیت هیئت سه نفره موضوع بند "و" ماده 28 قانون برگزاری مناقصات مصوب 1383 به وزیر ذیربط و بالاترین مقام مذکور در بند "ه" همان ماده مشروط به اجرای بند "ج" ماده 23 قانون برگزاری مناقصات قبل از امضای صورتجلسه ترک تشریفات، واگذار میشود.
در سال 1391 همه قوانین عام و خاص مغایر احکام این قانون و قانون برنامه پنجم توسعه از جمله قوانینی که لغو آنها مستلزم ذکر نام است، موقوفالاجراست.
در همه موارد از جمله ماده 62 قانون محاسبات عمومی و مواد 2 و 56 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و سایر موارد و انواع تسهیلات بانک مرکزی و بانکهای عامل بر اساس تضمین نامهای که توسط هیئت وزیران صادر میشود، بدون نیاز به تضمیننامه یا هر گونه گواهی و سند از سوی دستگاههای اجرایی یا دستگاه استفادهکننده از تسهیلات ملزم به اقدام هستند.
صندوق تأمین اجتماعی موظف است کارگزاران و پیمانکاران مخابرات روستایی موضوع جزء "و" بند 16 قانون بودجه سال 1389 کل کشور را پس از واریز حق بیمه سهم کارگر توسط کارگزار و پیمانکار و تا زمان فروش سهام مدیریتی بر اساس قانون تأمین اجتماعی تحت پوشش بیمه قرار دهد. حق بیمه سهم کارفرما برای این مدت و برابر مدت کارکرد آنان بر عهده دولت است و مبلغ آن در کارگروهی متشکل از وزیران ارتباطات و فناوری اطلاعات و رفاه و تأمین اجتماعی و سازمان حسابرسی تعیین و به عنوان مطالبات صندوق تأمین اجتماعی از دولت منظور میشود و از محل پرداخت اقساط فروش سهام شرکت مخابرات ایران به بخش خصوصی پرداخت و تسویه میشود.
به صندوق توسعه ملی اجازه داده میشود نسبت به خرید اوراق مشارکت ارزی طرحهای نفت و گاز که در بازراهای بینالمللی عرضه میشود، اقدام کند.
دولت مجاز است اسناد خزانه اسلامی بصورت بینام و بانام صادر و به منظور تسویه بدهی مسجّل خود بابت طرحهای تملکداراییهای سرمایهای به طلبکاران واگذار کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر