امروز: شاخه های جوانان احزاب اصلاح طلب در نامه ای خطاب به علی مطهری، نماینده مردم تهران با بیان اینکه مدتی است رفتار حاکمیت و شرایط کشور شما را نیز بر آن داشته است که فریاد اعتراض و انتقاد سر دهید و مسئولین را به عقلانیت، عدالت و منطق دعوت کنید. از اعتراض به رد صلاحیت غیرقانونی و اعتراض به خفه کردن منتقدان تا اعتراض به تحدید آزادی بیان و اعتراض به هموار کردن راه استبداد تا اعتراض به قانونشکنی و قانونگریزی، پرسیده اند: اینک اما میپرسیم آیا تمام انتقادات دلسوزان نظام و اعتراضات مردمی سال ۸۸ به اعلام نتیجه انتخابات جز همین انتقادات نبود؟
به گزارش کلمه، این جوانان همچنین با اشاره به اتفاقات رخ داده در دو سال و نیم اخیر پرسیده اند: مگر جز این نبود که اعتراضکنندگان جز برای باز پس گرفتن آراء نادیدهانگاشتهشان (حتی با فرض غلط بودن این تصور) و تخلف گسترده در انتخابات از پخش پول نقد در روستاها و شهرهای کوچک در هفته های منتهی به ایام تبلیغات تا دفاع تمام قد صدا و سیما و سپاه و بسیج و اعضای شورای نگهبان از کاندیدای مقابل و رفتار غیر شرعی و غیر اخلاقی أقای احمدی نژاد در مناظره ها، به خیابانها آمده بودند؟ و آیا کسانی که آن روز چنین انتقاداتی سر میدادند بازداشت و روانه زندانها نشدند؟ آیا امروز زندانهای کشور مملو از معترضین به همین رفتارها و سیاستهای انحصارطلبانه نیست؟ آیا معترضین به براندازی متهم نشدند؟
در بخشی از این نامه با تاکید بر اینکه "ما و شما میدانیم که «جمهوری اسلامی» آن هم نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر، آن چیزی نیست که امروز شاهد آن هستیم." آورده شده است: علیرغم همه این ها امروز ما و همه دلسوزان نظام و کشور نگران ارزشهای مطلوب انقلاب و مردم هستیم، نه نگران هزینههایی که تاکنون در این راه دادهایم. نگران حاکم شدن تفکری هستیم که همه داشته های انقلاب را تنگ نظرانه می بلعد و تلخ تر این که تفکر متوهم داستان سرا امروز در دستگاه هایی که قرار بود چشم امین نظام و مردم باشد رخنه کرده و حقایق را وارونه نشان می دهد.
متن این نامه به گزارش کلمه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر علی مطهری
با سلام و احترام
مدتی است رفتار حاکمیت و شرایط کشور شما را نیز بر آن داشته است که فریاد اعتراض و انتقاد سر دهید و مسئولین را به عقلانیت، عدالت و منطق دعوت کنید. از اعتراض به رد صلاحیت غیرقانونی و اعتراض به خفه کردن منتقدان تا اعتراض به تحدید آزادی بیان و اعتراض به هموار کردن راه استبداد تا اعتراض به قانونشکنی و قانونگریزی.
گفتن از مخدوش شدن اعتماد مردم به نظام، انتقاد از رویکرد تعطیل عقل در برابر ولایت فقیه و منتسب کردن مشکلات کشور به آن، گفتن از برخوردهای قرون وسطایی و به حق مرتبط کردن رویگردانی مردم از دین و ایمان به اینگونه رفتارها، سخن از انحراف در سپاه پاسداران و دخالتهای غیرقانونی این نهاد انقلابی در عرصههای اقتصادی و سیاسی کشور و ...
جناب آقای مطهری
پرسیدهاید که «آیا در کشور ما اگر کسی مثلا معتقد باشد که مدیریت بحران سال ۸۸ و نوع برخورد با معترضان، کارآمد و مناسب نبوده است، حق دارد اظهار نظر کند؟» و کسانی را که بازیگردان حملات ناجوانمردانه به منزل سردار علایی بودهاند، از زاویه دفاع از آزادی بیان هشدار دادهاید و آنها را از «تعصب» برحذر داشتهاید. اینک اما میپرسیم آیا تمام انتقادات دلسوزان نظام و اعتراضات مردمی سال ۸۸ به اعلام نتیجه انتخابات جز همین انتقادات نبود؟ آیا در آن روزگار جز بازگشت به روشهای برگزاری انتخابات سالم، خواسته دیگری بود؟ مگر جز این نبود که اعتراضکنندگان جز برای باز پس گرفتن آراء نادیدهانگاشتهشان (حتی با فرض غلط بودن این تصور) و تخلف گسترده در انتخابات از پخش پول نقد در روستاها و شهرهای کوچک در هفته های منتهی به ایام تبلیغات تا دفاع تمام قد صدا و سیما و سپاه و بسیج و اعضای شورای نگهبان از کاندیدای مقابل و رفتار غیر شرعی و غیر اخلاقی أقای احمدی نژاد در مناظره ها، به خیابانها آمده بودند؟ و آیا کسانی که آن روز چنین انتقاداتی سر میدادند بازداشت و روانه زندانها نشدند؟ آیا امروز زندانهای کشور مملو از معترضین به همین رفتارها و سیاستهای انحصارطلبانه نیست؟ آیا معترضین به براندازی متهم نشدند؟ آقای مطهری امروز در شرایطی این نامه را برای شما می نویسیم که دوستانمان به دلیل همین انتقادات با احکام سنگین در زندان به سر می برند. کاش به پرونده عماد بهاور دسترسی داشتید تا بدانید حکم ۱۰ سال حبس تعزیری او نه به خاطر مبارزه مسلحانه که به دلیل باور به انتقادات امروز شما صادر شده است.
جناب آقای مطهری
این روزها از رد صلاحیت غیرقانونی تعدادی از منتقدین به شرایط کشور و دولت که زخمههای آن شما را نیز نواخت، انتقاد کرده و از پائین آمدن مشارکت در انتخابات و مخدوش شدن اعتماد مردم به نظام در پی این رفتارها سخن به میان آوردهاید. آیا نمیدانید کسانی که روزگاری در این کشور زبان به انتقاد گشودند و ردصلاحیتهای غیرقانونی را مضر برای حال و آینده نظام دانستند، از نمایندگان آن روز مجلس شورای اسلامی تا روزنامهنگاران، امروز در زندانهای کشور محبوسند؟ آیا این خود اعتراضی نمیطلبد چنانکه اعتراضی برای برخورد با حسین علایی؟
حال که از نگرانی برای کاهش مشارکت در انتخابات گفته اید، این را هم بگویید که صدور احکام سنگین (شما بخوانید سپاسگزاری صمیمانه) برای کسانی که در خلق حادثه بزرگ حضور بی نظیر مردم در صحنه انتخابات نقش آفریدند هم باعث کاهش مشارکت خواهد شد. کاش به پرونده صابر عباسیان دسترسی داشتید تا بدانید مهمترین اتهام او حتی نه شرکت در راهپیمایی های آرام که حضور در ستاد انتخاباتی جوانان حامی خاتمی و موسوی ۸۸ (به زعم حضرات، گروه غیر قانونی) بوده است و ۵ سال حبس تعزیری نتیجه مسئولیت پذیری صابر در انتخابات شد.
جناب آقای مطهری
چندی پیش از عدم استقلال مجلس شورای اسلامی به دلیل برداشتهای غلط از ولایت فقیه و نبود اظهار عقیده آزاد نمایندگان از بیم رد صلاحیت سخن گفتهاید و پرده از تهدید نمایندگان مجلس به متوقف کردن پروژههای عمرانی حوزه انتخابیهشان، حمله به دفترشان و شعار دادن علیهشان در نماز جمعه برداشتید. اما آیا این برخوردها با نمایندگان مجلس و تهدیدشان بدعت جدیدی در جمهوری اسلامیست؟ رفتارهای حاکمیت با اصلاحطلبانی که برای حفظ استقلال مجلس و آزادی عمل نمایندگان ملت تلاش کردند و از دادن هزینه این آرمان انقلاب اسلامی بیمی نداشتند، هنوز فراموش نشده است. همچنین است در مورد روزنامهنگارانی که پرده از بدعتهای روزگار خود برداشتند. اگر مجلس استقلال داشت اجازه نمی داد در حالی که سیدضیا نبوی (دانشجوی ستاره داری که در دفاع از حق تحصیل خود و دیگر دانشجویان ستاره دار بازداشت شد) هر روز فریاد می زند از سازمان منافقین بیزار است، بر خلاف صراحت آیه ۹۴ سوره نساء و روایات متعدد و درک بدیهی وجدان، قاضی ۱۰ سال حبس تعزیری در تبعید به این اتهام واهی به وی بدهد. اگر مجلس استقلال داشت از ابتدا در برابر پدیده ستاره دار کردن دانشجویان می ایستاد تا دستگاه های امنیتی برای توجیه کار خود ضیا را قربانی ای برای سرپوش بر اشتباهات پی در پی خود نکنند.
جناب آقای مطهری
روزگاری در این کشور نسلی ظهور کردند که انتقادات امروز شما را مطرح کردند، سخن از استقلال نمایندگان مردم و مسئولیتشان در قبال مردم میراندند. سخن از انتخابات سالم و بر کرسی نشاندن رأی مردم میراندند، سخن از رد برداشتهای غلط از ولایت فقیه و رد دخالت نظامیان در عرصههای سیاسی و اقتصادی و ضرورت بازگشت آنها به پادگان هایشان می راندند. اما اکنون که انتقادات گذشته آنان و انتقادات امروز شما یکیست، آیا لب به اعتراض به رفتارها و برخوردهایی که با آنان شد نمیگشایید؟ کاش به پرونده اسماعیل صحابه دسترسی داشتید تا بدانید ۴ سال و نیم حبس تعزیری وی نه به خاطر براندازی که به خاطر شرکت در دعای کمیل در منزل شخصی (تاکید می کنیم منزل شخصی) خانواده یک زندانی حوادث پس از انتخابات صادر شده است. کاش به پرونده مسعود باستانی یکی از جوانان روزنامه نگار دسترسی داشتید تا می دانستید ۵ سال از ۶ سال حبس او نه به دلیل آتش زدن بانک که به خاطر شرکت در راهپیمایی آرام ۲۵ و ۲۶ خرداد صادر شده است. کاش از دادستان محترم تهران در مورد هنگامه شهیدی و تبعات جسمی و روحی که به برکت دوران بازداشت به یادگار دارد سوال می کردید تا نتیجه حاکم شدن تفکر فعلی را بر امنیت کشور بدانید.
جناب آقای مطهری عزیز
امروز انحصارطلبان در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی عزم خود را جزم کردهاند تا آخرین منتقدان و آخرین حلقومهای معترض را نیز خاموش کنند و در این راه، کشور را به سختترین و خطرناکترین شرایط بینالمللی نیز سوق دادهاند. ما و شما میدانیم که «جمهوری اسلامی» آن هم نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر، آن چیزی نیست که امروز شاهد آن هستیم. اگر این طور بود حسین نعیمی پور به دلیل حضور در کمپین انتخاباتی موج سوم با ۴ سال حبس تعزیری در زندان به سر نمی برد. اگر این بود حداقل به حرمت برادر شهید عبدالله مومنی برای اعتراف به آنچه می خواستند آن گونه که قلم شرم دارد از نوشتن، او را شکنجه نمی کردند. اگر بود مهدی محمودیان به جای ۵ سال حبس تعزیری به دلیل افشای قبرهای بی نام و نشان شهیدان پس از انتخابات و افشای جنایتخانه کهریزک، حتما مورد تقدیر و قدردانی مسئولین قرار میگرفت. اگر این گونه بود از یک طرف به امید کوکبی نخبه فیزیک اتمی اتهام جاسوسی نمی زدند و از طرف دیگر برای خانواده اش بلیط هواپیما و ملاقات حضوری هماهنگ نمی کردند تا او را مجاب به همکاری علمی کنند.
یادگار گرامی استاد شهید مطهری
میراث باقی مانده از انقلاب اسلامی، امروز هیچ شباهتی با آرمانها و اهداف نخست که و پدران و مادرانمان برایمان تعریف کرده اند ندارد و «آزادی» که از اصلیترین شعارهای انقلاب اسلامی بود، روز به روز در ضعیفترین مواضع قرار گرفته است. اگر این طور نبود امثال علی ملیحیٍ، حسن زیدآبادی، آرش صادقی، مهدی اقبال، علی شکرچی، حسین نیکخواه، علی جمالی، سهام بورقانی، بهاره هدایت و صدها جوان دیگر به خاطر توهمات امثال آقایان رسایی و فدایی و حسینیان و کوچک زاده در زندان به سر نمی بردند. اگر نبود بسیاری از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات را به آن شکل در دادگاه هایی که دیدیم پس از تمرین حاضر نمی کردند. در مورد آن دادگاهها به ذکر همین بسنده می کنیم که به متهمانی که اسفند ۸۷ به اتهام عضویت در انجمن پادشاهی بازداشت شده بودند قول داده بودند در صورت همکاری و اعتراف در دادگاه پس از گذراندن حبس چند ساله آنها را آزاد خواهند کرد. پس از فریب خوردن و همکاری و اعتراف این افراد در دادگاه های حوادث پس از انتخابات! بر خلاف وعده داده شده ۲ نفر از ۳ نفر بازداشت شده اعدام شدند و نفر سوم امیر عارفی فرد پس از شکستن حکم اعدام به ۱۵ سال حبس به استان خوزستان تبعید شد.
آقای مطهری
هیچ کدام از ما برانداز نبودیم و کسانی که دغدغه براندازی داشتند را طرد می کردیم. تا انتخابات علیرغم همه گله ها و انتقاداتی که داشتیم مساله هیچ کدام از ما رهبری نبود. همه ما به آرمانهای انقلاب اعتقاد راسخ داشتیم و داریم. از خود جوانان حاضر در جریان سیاسی تان سوال کنید تا بگویند تلاش ما برای حفظ لنگرگاهی به نام امام خمینی برای ایجاد وحدت و سمبل مردم داری در نظام حتما از آنها بیشتر بوده که کمتر نیست، با وجود دفاع از حقوق منتقدین، حکومت دینی عادل را ایده آل می دانستیم. علیرغم این که هرگز با بخشی از افکار شما نمی توانستیم در یک جریان قرار بگیریم ولی در اصول اصلی انقلاب خود را مخالف شما نمی دانستیم.
اما امروز و بعد از حوادث پس از انتخابات ما سوالات جدی داریم که کسی حاضر به پاسخگویی نیست و صادقانه تر آنکه هراس از اشاره به آنها داریم، چه رسد بی لکنت بیان کردن آنها! امروز نسبت حکومت و دین با این اتفاقات که به باورهای بسیاری از مردم لطمه زد برای ما نیز دچار ابهام شده است. جایگاه مخالفین در ولایت فقیه کجاست؟ غیر از "له کردن مخالف زیر پای خود" برخورد جناح اصولگرا نسبت به مخالفین خود در دو سال گذشته چه نامی دارد؟ نسبت به عملکرد رهبری سوالات زیادی داریم که متاسفانه بخشی از آن را قابل دفاع نمی دانیم؛ و تصور کنید در این شرایط سخنان آقاتهرانی را که مرز این سوالات را خط خون! می دانند.
جناب آقای مطهری
علیرغم همه این ها امروز ما و همه دلسوزان نظام و کشور نگران ارزشهای مطلوب انقلاب و مردم هستیم، نه نگران هزینههایی که تاکنون در این راه دادهایم. نگران حاکم شدن تفکری هستیم که همه داشته های انقلاب را تنگ نظرانه می بلعد و تلخ تر این که تفکر متوهم داستان سرا امروز در دستگاه هایی که قرار بود چشم امین نظام و مردم باشد رخنه کرده و حقایق را وارونه نشان می دهد.
باور داریم همه ما در حاکم شدن این تفکر سهیم هستیم. ما به سهم خود می گوییم اگر بعد از دوم خرداد آن گونه نسبت به هجمه برخی منسوبین به اصلاحات به برخی بزرگان و محترمین جریان مقابل و بعضا ارزش ها سکوت نمی کردیم امروز مجبور به تحمل امثال رسایی و سالک و مصلحی و علم الهدی نبودیم. و از سوی دیگر اگر با هم در مقابل داستان سرایی های غیر واقعی امثال شریعتمداری علیه آقای خاتمی می ایستادیم و آزادی مد نظر ایشان را به دروغ به بی بند و باری تفسیر نمی کردیم کشور امروز در چنگال کاسبین و کرکسین اسیر نبود. اگر اتهام زنی های بی جا به آقای هاشمی را برنمی تابیدیم راه برای محمود احمدی نژاد باز نمی کردیم. اگر با حفظ حرمت، دوستانه نقدهایمان را به رهبری (چه در دوران حضرت امام و چه در دوران آیت الله خامنه ای) می گفتیم امروز شاهد این نبودیم که این رکن قانون اساسی تبدیل به ابزاری برای حذف جریان مخالفمان شود.
جناب آقای مطهری
علیرغم همه داستان سرایی های جبهه پایداری ها و رسایی ها و فدایی ها در صورت حمله بیگانه این سینه ماست که سپر حفظ استقلال و آزادی کشور قرار خواهد گرفت نه امثال این آقایان که نفرت و خشونت به هموطن و هم دینشان از سر تا پای گفتارشان می ریزد.
آرزو می کنیم این روزهای تلخ زودتر بگذرد، آرزو می کنیم که تهدیدهایی که کشور و مردم کشورمان اکنون با آن دست و پنجه نرم میکنند با در پیش گرفتن مسیرهای عقلانی و منطقی رفع گردد. آرزو می کنیم که مجلس شورای اسلامی در مسیر بازپسگیری استقلال خود قدم بردارد. آرزو می کنیم که تهدیدهای نمایندگان تحقق خواست اقتدارگرایان را موفق نگرداند. آرزو می کنیم که تهدیدهای بینالمللی در کشوری که سرمایه بزرگی چون پیشنهاد دهنده گفتگوی تمدن ها را دارد و در بیسابقهترین مراحل خود در تاریخ این سرزمین است با نگاه منطقی به شرایط پیش رو حل و فصل گردد و آرزو می کنیم که بیش از پیش بر تعصبات و تفکراتی که ما را در این شرایط انزوا و در مرکز هدف تحریمهای بینالمللی قرار داده است، اصرار نگردد.
به امید روزی که در این کشور هیچ کس به خاطر ابراز عقیده از زندگی و آزادی و حقوق اجتماعی اش محروم نشود.
در خاتمه بار دیگر رادمردی و مروت جنابعالی را با همه اختلاف نظرهایی که با یکدیگر داریم می ستاییم و امیدواریم بهر ه ای و درسی از این سلوک ستوده، نصیب همه فعالان سیاسی و اجتماعی ما باشد.
والعاقبة للمتقین
والسلام علیکم و رحمة الله
شاخه های جوانان احزاب اصلاح طلب
کلمه_ گروه اجتماعی: مچ بند های سبزمان را باز میبندیم! نه اینبار به نفع یک کاندیدای خاص بلکه برای عدم شرکت در یک انتخابات نمایشی. وقتی برگزار کنندگان انتخابات همانهایی هستند که رایم را دزدیدند، همانهایی هستند که برادر و خواهرم را در خیابان کشتند و در زندان به جسم و غرورشان تجاوز کردند چطور می توانم در انتخابات شرکت کنم. برای اینکه بگویم یاران سبز اندیشم هنوز پشت میله های زندان هستند، رهبران سبزمان در زندان خانگی هستند و شهدای راه سبزمان در زیر خاک چطور می توانم در انتخابات شرکت کنم. وقتی شرافت در بند است، زمانیکه سنگ ها را بسته اند و سگ ها را رها کرده اند و زمانیکه سرکوب و ارعاب حرف نخست را میزند و اطمینان از بین رفته است ما چطور در انتخابات شرکت کنیم. پس مچ بندسبزم را باز می بندم تا بگویم در انتخابات فرمایشی شرکت نخواهم کرد خصوصا وقتی که یارانم در بند هستند، وقتی که شریف ترین مردمان این سرزمین دربند هستند من در انتخابات نمایشی شرکت نمی کنم. زمانیکه:
احمد زید آبادی شرف اهل قلم
روزنامه نگار برجسته و فعال سیاسی ملی- مذهبی در بیست و سوم خرداد ماه سال گذشته و در اولین روز پس از انتخابات ریاست جمهوری، به گونه ای غیر متعارف و خشن از جلوی در خانه اش دستگیر و روانه زندان شد. این نحوه دستگیری، فرزندانش را که از آیفون خانه با هراس و دلهره به تماشا نشسته بودند را مدت ها در آزار روحی و روانی شدیدی قرار داد.
بازداشت در سلول انفرادی به مدت ۱۴۱ روز با اعتصاب غذای ۱۷ روزه او همراه بود. چهره تکیده اما سربلند او در دادگاه های نمایشی که از تلویزیون سراسری پخش شد، بر وضعیت دشوار روزگار سپری شده زیدآبادی در زندان گواهی می داد. انتقال او به زندان رجایی شهر و هم بند کردنش با زندانیان عادی و مجرمانی که هیچ سنخیت روحی و رفتاری با وی ندارند، بخش دیگری از فشارهای دو چندانی بود که به وی اعمال شده است. این اعمال خلاف قانون نه تنها زندانی را زیر فشار می گذارد بلکه گستردگی آن وابستگان و به ویژه خانواده اش را هم در بر می گیرد.
صدور حکم بی سابقه " ۵ سال حبس و شش سال تبعید در گناباد و محرومیت دائم از فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی و حتی تحلیل شفاهی "، حقوق دانان، فعالان عرصه رسانه ای و تلاش گران حوزه سیاسی و همه انسان های آزاده طرفدار حقوق بشر را با شگفتی تأسف باری روبرو کرد و تأسف بارتر این که این حکم در دادگاه تجدید نظر هم به تائید رسید !
او که در دو سال اخیر دو جایزهی معتبر «قلم طلایی آزادی انجمن جهانی مطبوعات» و «جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو» را از آنِ خود کرده، پیش از این نیز در فاصله سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ نزدیک به دو سال را در زندان سپری کرده بود.
احمد زیدآبادی در اردیبهشت ماه سال ۸۹ به همراه تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی همچون عیسی سحرخیز و حشمت طبرزدی، از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجاییشهر کرج تبعید شد.
"زندگی به اندازه ای زیباست که همه چیز را می توان قربانی آن کرد، مگر شرافت را، که عزیزتر و زیباتر از زندگی است و لایق آنکه زندگی را قربانی آن کرد.این اصل اساسی زندگی من است و هر کس لحظه ای در این باره تردید کند هرگز مرا نشناخته است " این جمله را شرف اهل قلم درباره زندان گفته است.
احمد زید آبادی به شرف اهل قلم شهره است و در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران تحصیل کرده و دکترای روابط بین الملل از این دانشگاه دارد و تز دکترای او «دین و دولت در اسرائیل» بود . زید آبادی در طی این مدت یعنی از خرداد ۸۸ تا کنون فقط سه روز به مرخصی آمده است.
حسین زرینی جانبازان را نیز در بند می کنند
عضو ستاد ایثارگران میر حسین موسوی در حالیکه در شرایط جسمانی وخیم در بند ۳۵۰ بسر می برد، در دادگاه بدوی به چهار سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری محکوم شد. این رزمنده سالها دفاع مقدس مبتلا به بیماری صرع است و در طول دوران زندان بارها دچار حملات شدید صرع شده و به بهداری زندان اوین و بیمارستان منتقل شده است. پزشکان بهداری و بیمارستان با تاکید بر وضعیت نامناسب جسمانی او شرایط زندان را برای حال وی نامناسب دانسته اند اما دادستان تهران تاکنون با مرخصی درمانی وی موافقت نکرده است.
گفتنی است، جمعی از فرماندهان، ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، با صدور بیانیهای از ادامه حبس حسین زرینی، عضو ستاد ایثارگران میرحسین موسوی، انتقاد کرده و خواستار آزادی وی شده اند. در بخشی از این نامه آمده است: " هیچکس نمی تواند بگوید جنگ خوب است، اما در مواقعی اجتناب ناپذیر است. سالها پیش کشورمان در چنین روزهایی مورد هجوم بیگانگان قرار گرفت و هر کس که احساس مسئولیتی در قبال کشورش می کرد، در حد توان خود به میدان آمد تا از کشورش، از آرمانهایش و انقلابی که تازه کرده بود و از آرزوهایی که برای کشورش داشت، دفاع کند. جوانانی که بی هیچ ادعایی فقط کشورشان و انقلابشان برایشان هدف بود، آمدند و با دادن خون خود و هزینه های سنگین، هم از کشورشان دفاع کردند و هم از انقلابشان. این جوانان مظهر خواستن بودند. جوانانی که بعد از جنگ هم سلاح علم و دانش را در دست گرفتند و به سازندگی کشورشان پرداختند و بعد از آن با اصلاحات خواستند تا به آرمان های انقلاب خود یعنی «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» دست یابند. همین جوانان که اکنون مردان با تجربه شده بودند، وقتی دوباره انقلاب خود را در خطر دیدند، باز هم صحنه را خالی نکردند و مبارزه با انحرافات و کج روی ها پرداختند. اما عجبا که ایثارگری که تمام دغدغه اش کشورش بود، اکنون در همین کشور و به خاطر کشورش در بند است."
عموی حسین زرینی با اشاره به رشادت ها و آسیب های وی در دوران جنگ هشت ساله می افزاید: " حسین در دوران دفاع مقدس در حالیکه از کشور دفاع می کرد شیمیایی شد و موج گرفتش که بخاطر همان مشکلات هم از سربازی معاف شد. برادر او هم در جبهه ها حضور داشته و جانباز است."
ابوالفضل عابدینینصر، دفاع از حقوق انسان ها جرم است
روزنامهنگار و فعال حقوق بشر از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است. شعبه یکم دادگاه انقلاب اهواز ابوالفضل عابدینی خبرنگار مستقل و از مسئولان سابق مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران را به اتهامات ارتباط با دول متخاصم (۵ سال)، عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر درایران (۵ سال) و تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه با رسانههای بیگانه (۱ سال) و در مجموع به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم نمود. یکی از استنادات دادستان در خصوص اتهام عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران کارت ویزیت عابدینی با عنوان "مسئول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران" است که ضمیمه پرونده شده بود. حکم زندان ابوالفضل عابدینی اواخر اسفندماه ۱۳۸۸ صادر شده و ۹ فروردین ماه امسال به آقای دکتر محمد اولیاییفرد وکیل ایشان ابلاغ شد. این حکم مربوط به پرونده پیشین آقای عابدینی است که به بازداشت ایشان در تیرماه سال گذشته ۱۳۸۸ و آزادی با قید وثیقه ۳۰۰ میلیونی در آبان ماه همان سال منجر شد.
ابوالفضل عابدینی آخرین بار نیمه شب ۱۱ اسفند ماه ۱۳۸۸ در منزل مسکونی خود در رامهرمز دستگیر و به انفرادی بند۲ الف زندان اوین منتقل شد . وی که خانواده اش در خوزستان زندگی می کنند پس از انتقال به تهران به دلیل دوری راه و مشکلات سنی که مادرش با آن مواجه است به سختی و با دشواریهای بسیار موفق به دیدار حضوری نیم ساعتی می گردید.
مهدیه گلرو، شیرزن در بند
فعال دانشجویی و زنان، متولد دوم شهریور سال ۱۳۶۴ است. فعالان جنبش دانشجویی در ایران، وی را به «شجاعت» و «صراحتِ کلام» اش می شناسند. مهدیه در رشته اقتصادِ صنعتی دانشگاه علامه طباطبایی تحصیل می کرد و نایب دبیر انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه بود. در سال ۱۳۸۵ و در حالی که تنها یک ترم تا فارغ التحصیلی اش مانده بود، به خاطر فعالیت های دانشجویی و نقدهایش به دولت احمدی نژاد از تحصیل محروم شد. این محرومیت برای هشت ترم و تا سال ۸۸ ادامه پیدا کرد. او در آذر ۸۷ به همراه چند دانشجوی محروم از تحصیلِ دیگر در دانشگاه علامه دست به تحصن نامحدود زد که موجب شد چند روز را بازداشت شود. در آذر ۸۸ مهدیه به همراه همسرش وحید لعلی پور بازداشت شد. مهدیه در نامه ای به رئیس قوه قضائیه خواستار پایان دادن به «مجازات های خانوادگی» شده است. پس از چند ماه بازداشت، دادگاه او را به تحمل دو سال حبس محکوم کرد. در شانزدهم آذر ۸۹، روز دانشجو، مهدیه به همراه بهاره هدایت و مجید توکلی پیامی از زندان به مناسبت این روز فرستادند. دادگاه به خاطر این پیام مهدیه و دوستانش را به شش ماه حبس اضافی محکوم کرد. وی پس از تحمل ۵۹۲ روز زندان، در تیرماه ۱۳۹۰ به مرخصی سه روزه آمد. او که به بیماری عفونت روده دچار است این روزها را در زندان اوین می گذارند. همچنین همسر او نیز در حال حاضر در زندان بسر می برد. یعنی از یک خانواده دو نفره هر دو عضو در بند هستند.
بیست و چهارمین روز؛ سیامک قادری، عبدالله رمضان زاده، حسین نعیمی پور و شیث امانی
بیست و سومین روز؛ محسن میردامادی، مهدی کوهکن، محمد داوری و مجید دری
بیست و دومین روز؛ وحید لعلی پور، حمزه کرمی، سعید مدنی، مهدی کریمیان اقبال
بیست و یکمین روز؛ علیرضا فلاحتی، سیدضیانبوی، عیسی سحرخیز و مهدی فروزنده پور
بیستمین روز؛ فیض الله عرب سرخی، پرستو دوکوهکی، محمد سلیمانی نیا، شهرام منوچهری
نوزدهمین روز؛ علیرضا رجایی، سیداحمد میری، امیر نوروزیان و علی اکبر محمد زاده
روز هجدهم؛ میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ بهنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
امروز: کمیته حمایت از روزنامهنگاران که گزارش سالانهای با عنوان «حمله به مطبوعات» منتشر میکند در گزارش سال ۲۰۱۱ خود که در وبسایت این کمیته انتشار یافته، جمهوری اسلامی ایران را «بدترین زندانیکننده روزنامهنگاران» نامیده است.
به گزارش رادیو فردا این گزارش مینویسد که جمهوری اسلامی، دو سال پس از سرکوب گسترده معترضان به نتایج انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری، همچنان از «حبس انبوه» روزنامهنگاران برای خاموش کردن صدای معترضان و جلوگیری از پوشش دادن خبرهای انتقادی استفاده میکند.
به نوشته این گزارش، جمهوری اسلامی تا یکم دسامبر ۲۰۱۱ تعداد ۴۲ روزنامهنگار را در شرایطی غیربهداشتی و سلولهای پرازدحام در زندانهایی چون رجاییشهر و اوین در حبس نگه داشته است.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران مینویسد که طی این سال، ۲۱ نفر از روزنامهنگاران در سلول انفرادی حبس شدهاند، ۱۸ روزنامهنگار مجبور به تبعید شده و برای روزنامهنگاران زندانی احکام حبس بین ۶ ماه تا ۱۹٫۵ سال صادر شده است.
در این گزارش ذکر شده است که از میان روزنامهنگاران زندانی، ۱۲ نفر با مشکلات سلامتی روبهرو شدهاند، ۱۴ نفر آزار جسمی شدهاند، ۵ نفر از بازدید خانواده محروم شده و ۴ نفر نیز از مراقبتهای درمانی محروم شدهاند.
بنا بر آمار کمیته حمایت از روزنامهنگاران، حدود نیمی از روزنامهنگاران زندانی ایرانی بخشی از مدت حبس خود را در سلول انفرادی بهسر بردهاند و جمهوری اسلامی از این کار برای «وادار کردن زندانیان به اعترافهای دروغین» استفاده میکند.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران که سازمانی مستقل و غیر انتفاعی مستقر در نیویورک است مینویسد بنا بر پژوهشهای این نهاد، ایران و کوبا در زمینه وادار کردن روزنامهنگاران به تبعید در صدر فهرست کشورهای جهان قرار دارند.
بنا بر این پژوهش، در هر یک از این دو کشور در سال ۲۰۱۱ تعداد ۱۸ روزنامهنگار ناچار به زندگی در تبعید شدهاند و در مورد ایران این تعداد طی دهه اخیر جمعاً به ۶۶ روزنامهنگار میرسد که در کل این دهه، تنها اتیوپی و سومالی وضعیتی بدتر از ایران داشتهاند.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران در ادامه گزارش خود مینویسد: «در حالی که برخی خبرگزاریهای بزرگ بینالمللی حضور خود در تهران را حفظ کردهاند، خبرنگاران آنها اجازه جابهجایی آزاد و خبرنگاری آزاد، بهویژه خارج از پایتخت، را ندارند.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است که جمهوری اسلامی با مسدود کردن میلیونها وبسایت در زمره ۱۰ سرکوبگر اصلی اینترنتی است.
کمیته حمایت از روزنامهنگاران روز پنجشنبه هشتم دسامبر گذشته نیز با انتشار گزارشی ایران را «بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان» توصیف کرد و نوشت که در این زمینه پس از ایران، کشورهای اریتره، چین، میانمار و ویتنام قرار دارند.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، آیافجی، نیز روز ۲۱ ژانویه با اعتراض به موج جدید بازداشت روزنامهنگاران در ایران وضعیت آزادی مطبوعاتی در این کشور را «تحملناپذیر» توصیف و تأکید کرد که به بسیج روزنامهنگاران جهان برای همبستگی با روزنامهنگاران ایرانی ادامه خواهد داد.
امروز: انتشار گزارشی در روزنامه ایران که در آن شماری از مقامات قضایی و نمایندگان مجلس را به همکاری با فساد کلان مالی متهم کرده بود، واکنش اصولگرایان را در مجلس بر انگیخته است.
به گزارش مردمک در این گزارش که با عنوان «فریادهایی برای فراری دادن متهمان اصلی» در ارگان رسانهای رسمی دولت، از اینکه اصولگرایان منتقد دولت متهمان فساد مالی اخیر را به دولت محمود احمدینژاد منتسب میکنند به شدت انتقاد شده است.
نویسنده مطلب ادعا کرده محمود رضا خاوری، مدیرعامل سابق بانک ملی در حالی از راه قانونی از ایران خارج شد که پیش از آن به مدت ۱۲ ساعت تحت بازجویی قرار گرفته بود.
بر این اساس از مقامات امنیتی و قضایی این سوال مطرح شده است که چگونه به چنین فردی که در این پرونده متهم بود اجازه خروج از کشور داده شد.
ارگان مطبوعاتی دولت همچنین تصریح کرده است که محمودرضا خاوری در حالی به ریاست بانک ملی رسید که پیش از آن از دولت محمود احمدینژاد او را از سمت مدیر عاملی بانک سپه برکنار کرده بود. «ایران» انتخاب آقای خاوری به سمت مدیر عاملی بانک ملی را در سایه حمایت ۱۷۰ نفر از نمایندگان و خبرگزاری فارس ارزیابی کرده است.
در این گزارش محمد جهرمی مدیر عامل سابق بانک صادرات هم متهم شده است که با برنامهریزی برای لو دادن فرار خاوری، به قهرمان افشاگری تبدیل شود و از اتهامات تبرئه شود.
نخستین گزارشها درباره تخلف سه هزار میلیارد تومانی در سیستم بانکی که رسانهها و تحلیلگران آن را «بزرگترین اختلاس تاریخ ایران» مینامند، در شهریور ماه سال جاری منتشر شد.
درپی افشای این اختلاس بانکی محمد جهرمی، مدیرعامل بانک صادرات، از این مقام برکنار شد و پس از آن خبرداد که محمودرضا خاوری مدیر عامل مستعفی بانک ملی «به کمک بعضی از عوامل بانک مرکزی و دولت به کانادا فرار کرده است.»
آقای خاوری تابعیت کانادا را دارد و از زمان خروج از ایران درمورد این پرونده فساد مالی و اتهامهای مطرح شده علیه او اظهارنظرنکرده است.
در پایان این گزارش عنوان شده است که دولت خواستار محاکمه تمام متهمان این پرونده در در هر لباسی مانند مسوول دولتی، نماینده مجلس و یا عواملی از قوه قوهقضائیه است.
در نخستین جلسه علنی دادگاه متهمان پرونده «اختلاس سه هزار میلیارد تومانی»، برای ۳۲ متهم این پرونده کیفرخواست قرائت شد و متهم ردیف اول گفت که اتهامها را «بهطور کلی» قبول ندارد. این دادگاه روز شنبه، ۲۹ بهمن برگزار شد و در آن قاضی پرونده اعلام کرد که مهآفرید امیرخسروی، متهم ردیف اول مرتکب «فساد فیالارض» شده است.
تبانی و فساد در شبکه بانکی، توسل به روشهای متقلبانه و مجرمانه، اختلاس، کلاهبرداری، جعل و استفاده از اسناد مجعول، پولشویی و پرداخت بیش از سی فقره رشوه به صورت سازمانیافته از جمله دیگر اتهامهای او است.
حالا اصولگرایان منتقد دولت با اشاره به این گزارش از احتمال شکایت از این روزنامه خبر دادهاند.
موسی قربانی عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس در واکنش به انتشار این مطلب گفت که در این گزارش به ۱۷۰ نماینده مجلس تهمت زده شده و آنها باید با شکایت از روزنامه ایران احقاق حق کنند. آقای قربانی در عین حال از قوه قضائیه درخواست کرد که از روزنامه ایران شکایت نکند.
موسی قربانی همچنین انتشار این مقاله در تریبون رسمی دولت را تخریب دادگاه جمهوری اسلامی دانست و به فارس گفت این ادبیات مناسب دفاع از متهمان پرونده اختلاس نیست.
این نماینده مجلس مسوولیت «خرابکاری» در سیستم بانکی کشور را متوجه دولت دانست و گفت دولت نمیتواند خود را از موضوع تبرئه کند و انتشار مطالب از این دست هم باعث خرابتر شدن اوضاع میشود.
محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس هم با انتقاد از ادبیات روزنامه ایران در مطلب مورد اشاره آن را نشانه «بداخلاقی رسانهای» دانست.
نایب رئیس مجلس تاکید کرد که اطلاعی از ارتباطات سازمانی «جریان انحرافی» با متهمان اصلی پرونده ندارد. اما در عین حال گفت مناسب نیست مقام ارشدی در دولت سفارش خاصی برای جریانی داشته باشد که بعدها فساد اقتصادی آن آشکار شود.
«جریان انحرافی» به اسفندیار رحیممشایی، رئیسدفتر رئیسجمهوری ایران و نزدیکان او گفته میشود که به «فساد مالی و انحراف از آرمانهای انقلاب» متهم شدهاند.
منتقدان رئیس جمهوری او را متهم میکنند که از ایده مبارزه با فساد اقتصادی در ایران، در دو دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری استفاده تبلیغاتی کرده است.
آنها در این رابطه تصویر دستور اسفندیار رحیممشایی برای همکاری دستگاههای دولتی با گروه اختلاسکننده را منتشر کردهاند.
آقای باهنر با انتقاد از رویه عزل و نصبها در دولت محمود احمدینژاد تصریح کرد که انتصاب محمود رضا خاوری هم یکی از مواردی است که دولت دلیل قانع کنندهای هم برای آن ندارد.
او بدون رد حمایت ۱۷۰ نماینده از انتصاب آقای خاوری به سمت مدیر عاملی بانک ملی ان را نشانه تایید تمام فعالیتهای او نداست و گفت که این نمایندگان از بعضی فعالیتهای محمود احمدینژاد هم حمایت کرده آند در حالی که تمام کارهای رئیس جمهوری مورد تایید نیست.
این نماینده مجلس از دولت درخواست کرد رفتاری در پیش نگیرد که منجر به التهاب آفرینی در جریان رسیدگی به پرونده متهمان اختلاس شود.
رئیس کمیسیون قضایی مجلس هم روزنامه ایران را در جایگاهی ندانست که نسبت به تایید یا رد احکام دادگاه نظریه صادر کند.
علی شاهرخی تاکید کرد اگر در این پرونده افرادی از «جریان انحرافی» دخالت دارند هم نباید در برخورد با آنها اغماض کرد.
حسن غفوری فرد نماینده تهران در مجلس هم در گفتوگو با وب سایت خانه ملت ادبیات این گزارش را «ضد انقلابی» خواند و گفت حتما تمام نهادها باید با شکایت از این روزنامه پرونده آن را به دادگاه ارسال کنند.
به گفته این نماینده تهران چاپ این گزارش بر «جرمهای دولت» اضافه کرده است.
حسن غفوریفرد دولت را متهم کرد هنگام تعطیلی مجلس اتهاماتی را متوجه سایر نهادهای نظام میکند تا به این ترتیب آن نهادها را مسئول اشتباهات بزرگ خود معرفی کند.
او همچنین با تکذیب حمایت ۱۷۰ نماینده از محمود رضا خاوری تصریح کرد در نهایت خاوری عضو دولت بوده و از مجلس حکم نگرفته است.
محسن کوهکن سخنگوی هیات رئیسه مجلس هم انتشار این گزارش را حاکی از ترس افرادی دانست که نگران باز پای دیگر متهمان این پرونده به دادگاه هستند.
به گفته آقای کوهکن هنوز علامت سوال توصیه نامه اسفندیار رحیم مشائی برای متهم ردیف اول پرونده باقی است که باید از طرف مقامات قضایی بررسی شود.
روزنامه کیهان هم گزارش درج شده در ارگان رسمی دولت را نوعی «فرافکنی» با طرح مسائلی غیرواقعی و قابل تامل معرفی کرد.
پیش از این و در ۲۴ بهمن غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی دستگاه قضائی ایران از قطعی شدن شش ماه حبس برای مدیر مسئول روزنامه ایران خبر داده بود.
این حکم به دلیل انتشار ویژهنامه روزنامه ایران درباره حجاب زنان صادر شد که به ادعای برخی از رسانههای اصولگرا، در مطالب آن «به چادر توهین شده و از طرح امنیت اخلاقی انتقاد شده بود».
امروز: نتایج یک نظرسنجی جدید از موسسه گالوپ نشان میدهد یکسوم شهروندان آمریکایی، ایران را بزرگترین دشمن اول خود میدانند و ۸۷ درصد از مردم آمریکا نسبت به ایران نظر منفی دارند.
به گزارش مردمک بر اساس این نظرسنجی، ۳۲ درصد از مردم ایالات متحده، ایران را بزرگترین دشمن آمریکا میدانند. این در حالی است که در نظرسنجی مشابه این موسسه در سال ۲۰۱۱، ۲۵ درصد از آمریکاییها چنین نظری داشتند. در سال ۲۰۰۱ هشت درصد از آمریکاییها ایران را دشمن بزرگ خود میدانستهاند.
طق این نظر سنجی، ۲۳ درصد از آمریکاییها نیز چین را دشمن اول کشور خود میدانند. یک درصد از پاسخدهندگان خود آمریکا را دشمن شماره یک بر شمردهاند.
این موسسه در گزارش خود تاکید کرده که احتمالا مانورهای جمهوری اسلامی درباره تواناییهای اتمی خود، تهدید جنگ با اسرائیل و هشدار درباره قطع جریان نفت خاورمیانه توسط ایران، برای ایجاد دیدگاههای منفی روی مردم آمریکا بیتاثیر نبوده است.
در چند ماه گذشته غرب با گزارش آژانس اتمی مبنی بر ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران، بر تحریمهای خود افزود و در همین حال گمانهزنیها درباره حمله اسرائیل به ایران قوت گرفته است.
مقامهای جمهوری اسلامی اما در واکنش به تحریمها و تهدیدها، بر غنیسازی اورانیوم پافشاری میکنند و در عین حال تهدیدهایی از جمله بستن تنگه استراتژیک هرمز و قطع صادرات نفت به کشورهای اروپایی را مطرح کردهاند.
پیشتر نتایج یک نظرسنجی بینالمللی نشان میداد که آمریکاییها بیش از شهروندان اروپا و خاورمیانه، برنامه هستهای ایران را دارای ابعاد نظامی میدانند و خواستار حمله به تاسیسات آن هستند.
در نظرسنجی موسسه معتبر «YouGov» که نتایج آن در ۲۰ بهمن ماه منتشر شد، از جمله از پاسخدهندگان درباره اعمال فشاهارهای مختلف پیدا و پنهان برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای پرسیده شده بود.
نتایج این نظر سنجی نشان داد که ۴۴ درصد از آمریکاییها از حمله و بمباران تاسیسات هستهای ایران حمایت میکنند درحالی که تنها ۲۳ درصد در بریتانیا، ۱۸ درصد در آلمان و ۲۰ درصد در خاور میانه از حامی آن هستند.
همچنین نتایج نظرسنجی «YouGov» نشان میداد که ۳۰ درصد از آمریکاییها حامی ترور چهرههای ارشد سیاسی جمهوری اسلامی هستند و ۲۶ درصد از آنها از ترور افرادی که موسوم به «دانشمندان هستهای» ایران هستند، حمایت کردهاند.
در نظرسنجی جدید گالوپ، پس از ایران، کشور چین با ۲۳ درصد و کره شمالی با ۱۰ درصد به ترتیب در رده دوم و سوم دشمنان آمریکا قرار دارند. پس از این کشورها نیز به ترتیب افغانستان با هفت درصد، عراق با پنج درصد و روسیه با دو درصد قرار میگیرند.
موسسه گالوپ در گزارشی که درباره نتایج این نظرسنجی منتشر کرده، یادآور شده که احتمالا قرار گرفتن چین در ردیف دوم این جدول، به دلیل «نفوذ شدید این کشور بر اقتصاد جهان» است.
در نظرسنجی سال ۲۰۰۱ این موسسه که پیش از حمله ایالات متحده به عراق و سقوط حکومت صدام حسین بود، آمریکاییها عراق را دشمن شماره یک آمریکا میدانستهاند.
نظرسنجی اخیر موسسه گالوپ، در ماه فوریه امسال با پرسش از ۱۰۲۹ شهروند بالای ۱۸ سال آمریکایی انجام گرفته که ۳۷ درصد آنها جمهوریخواه و ۳۰ درصد دموکرات بودهاند.
موسسه گالوپ، بزرگترین مرکز آمارگیری جهان، از سال ۲۰۰۱ تاکنون هفت بار چنین نظرسنجی را انجام داده و در این هفت نظرسنجی ایران پنج بار در صدر جدول دشمنان آمریکا قرار گرفته است.
امروز: به نظر میرسد که دولتمردان اسرائیل از هشدارهای اخیر مقامات و کارشناسان نظامی آمریکا درباره خطرات حمله تکروانه اسرائيل به تاسیسات اتمی ایران برآشفته و نارضایتی خود را به مقامات آمریکایی اعلام کردهاند.
به گزارش روزنامهی اسرائیلی "هاآرتص"، این کشور از یکسری هشدارهای اخیر آمریکا دربارهی حملهی احتمالی اسرائيل به ایران ناخرسند است.
به گزارش دویچه وله این روزنامه روز سهشنبه (۲۱ فوریه/۲ اسفند) در گزارشی نوشت که مقامات اسرائيلی در ملاقات با تام دانیلون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، اعتراض خود را در این زمینه به وی اعلام کردهاند.
یک مقام اسرائيلی که نام او فاش نشده به این روزنامه گفته است: «ما به دانیلون توضیح دادیم که همهی این اظهارات و اطلاعات فقط به ایرانیان خدمت میکند».
مارک رگف، سخنگوی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائيل، نمیخواست این اظهارات را تفسیر کند. وی روز سهشنبه گفت: «ما اینگونه گمانهزنیهای مطبوعاتی را تفسیر نمیکنیم».
ناخشنودی از اظهارات ژنرال دمپسی
مقام اسرائيلی همچنین به روزنامهی یاد شده گفته است که دولت اسرائیل از تردیدهای آمریکا دربارهی توان نظامی اسرائيل برای حمله به تاسیسات اتمی ایران ابراز ناخرسندی کرده است. به گفتهی وی، نتانیاهو و ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائيل، عدم رضایت خود را از اظهارات اخیر ژنرال مارتین دمپسی و دیگر کارشناسان نظامی آمریکا به دانیلون اعلام کردهاند.
ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ایالات متحدهی آمریکا، اخیرا در گفتوگویی با فرستندهی CNN ابراز نگرانی کرده بود که حملهی اسرائیل به ایران "بیثبات کننده" خواهد بود. به گفتهی ژنرال دمپسی، حملهی نظامی به ایران در خدمت هیچ یک از اهداف بلندمدت اسرائیل نخواهد بود. وی اسرائیل را به خویشتنداری فراخوانده و گفته بود، در حال حاضر عاقلانه نیست اگر این کشور به ایران حمله کند.
همزمان با این اظهارات ژنرال دمپسی، "نیویورک تایمز" نیز مقالهای بدبینانه دربارهی شانس موفقیت حملهی اسرائيل به ایران منتشر کرده بود. این روزنامه از قول کارشناسان نظامی نوشته بود که حمله به ایران، نیروی هوایی اسرائیل را در برابر آزمون سختی قرار خواهد داد و تضمینی برای موفقیت چنین اقدامی وجود ندارد.
ایران آمادهی «ضربهی پیشگیرانه»؟
در حالیکه بحث دربارهی احتمال حملهی نظامی اسرائیل به ایران، در محافل و رسانههای غرب همچنان جریان دارد، جمهوری اسلامی نیز با رزمایشها و تهدیدات متقابل تلاش میکند نسبت به تهدید یک حملهی نظامی واکنش نشان دهد.
سردار محمد حجازی، معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی روز سهشنبه (۲ اسفند/۲۱ فوریه) در گفتوگویی با خبرگزاری فارس، حتا از آمادگی ایران برای وارد کردن ضربهی پیشگیرانه سخن گفت.
وی گفت: «مفهوم تغییر استراتژی که مقام معظم رهبری اعلام کردند این است که ما دیگر منتظر نمیمانیم تا دشمنان دست به اقدام علیه ما بزنند و بعد ما تازه اقدام عکسالعملی انجام بدهیم».
سردار حجازی افزود: «با توجه به این استراتژی هر گاه احساس کنیم که دشمنان میخواهند منافع ملی ما را به خطر بیندازند و برای این اقدام تصمیم قطعی بگیرند، ما هم از همهی ابزارهایمان برای حفظ منافع ملیمان و ضربهی متقابل به آنها استفاده خواهیم کرد».
پایان رزمایش "والفجر"
در این میان خبرگزاری فارس از قول عبدالله عراقی، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، از پایان رزمایش این نیرو تحت عنوان "والفجر" خبر داد.
عراقی اعلام کرد که این رزمایش که در آن نیروهای بسیجی نیز شرکت داشتهاند، «برای رویارویی با تهدیدات و تعرضات احتمالی دشمنان انقلاب و میهن اسلامی» به نمایش گذاشته شده است.
از سوی دیگر همچنین اعلام شد که دو ناو جنگی ایران که در بندر طرطوس سوریه پهلو گرفته بودند، بار دیگر این بندر را به مقصد دریای سرخ ترک کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران این دو کشتی را به نشانهی پشتیبانی از رژیم بشار اسد به سوریه فرستاده بود. ایران یکی از نادر پشتیبانان اسد در منطقه است که رژیمش از نظر داخلی و بینالمللی بهشدت زیر فشار قرار دارد.
لاریجانی: پاسخ شیطنتها را میدهیم
به موازات آن علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در دیداری با طلاب حوزهی علمیه قم گفت: «دشمنان ما اخیرا طرحهایی برای منطقه داشتهاند اما طرحهای آنها در لبنان، عراق و افغانستان موفق نبوده است».
سایت "خبر آنلاین" از قول لاریجانی نوشت که «یکی از دلایل عدم موفقیت این طرحها ایران بوده است و ضربهای که از این لحاظ به آنان وارد شده، بسیار کاری بوده است».
رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین از "شیطنتهای منطقهای" دشمنان جمهوری اسلامی سخن گفت و خاطر نشان ساخت که «این فعالیتها از ما پنهان نیست» و «پاسخ ایران به موقع خواهد بود».
در مناقشه بر سر برنامهی اتمی ایران، کشورهای غربی ایران را متهم میکنند که زیر پوشش استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای در تلاش دستیابی به جنگافزار اتمی است. ایران این اتهام را رد میکند.
در پی تصمیم اتحادیهی اروپا مبنی بر تحریم واردات نفتی از ایران، جمهوری اسلامی اخیرا تهدید کرد که تنگهی هرمز را خواهد بست. ایالات متحدهی آمریکا نسبت به چنین اقدامی هشدار داده و گفته است که نیروی دریایی این کشور در خلیج فارس، از چنین اقدامی جلوگیری خواهد کرد.
امروز: محافل دیپلماتیک غرب نسبت به نتایج سفر هیئتی از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران خوشبین نیستند. وزیر خارجهی جمهوری اسلامی اعلام کرد که بازرسان در این سفر از تاسیسات اتمی ایران دیدن نخواهند کرد.
هیئت نمایندگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی که روز دوشنبه (۲۹ فوریه/ اول اسفند) وارد تهران شد، دور تازهی مذاکرات با مسئولان برنامهی اتمی ایران را آغاز کرد.
به گزارش دویچه وله این هیئت که تحت سرپرستی هرمن نکرتس، سربازرس آژانس بینالمللی، به ایران سفر کرده است، میخواهد در جریان اقامت دوروزهی خود در ایران، دربارهی احتمال تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به جنگافزار هستهای بیشتر تحقیق کند.
اظهارات صالحی و هشدار وستروله
به گفتهی علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی ایران، این بازرسان در حال حاضر به تاسیسات اتمی ایران راه نخواهند یافت.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، صالحی صبح دوشنبه در حاشیهی همایش ملی ایران و سازمان همکاری اقتصادی (اکو) و در جمع خبرنگاران گفت: «در این سفر در چارچوب توافق سفر اول کارشناسان آژانس، کار ادامه مییابد».
وی در برابر این پرسش که آیا بازرسان آژانس از تاسیسات هستهای ایران نیز بازدید خواهند کرد، گفت: «خیر، تازه کار آنها آغاز شده است».
گیدو وستروله، وزیر امور خارجهی آلمان، از رهبران ایران خواست که با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کنند. وی که در حال حاضر در مکزیک بهسر میبرد گفت، زمان مانورهای تاکتیکی سپری شده است.
بررسی "بعد احتمالی نظامی" برنامه اتمی ایران
محافل دیپلماتیک غرب نسبت به نتایج سفر بازرسان آژانس بینالمللی خوشبین نیستند. به گفتهی آنان، جمهوری اسلامی ایران احتمالا چند گام تاکتیکی برخواهد داشت تا وانمود سازد که قصد همکاری دارد، بدون آنکه واقعا قصد همکاری داشته باشد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، هیئت نمایندگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنین با مقامات انرژی اتمی جمهوری اسلامی دربارهی «راهحل دیپلماتیک مسائل هستهای» گفتوگو خواهد کرد.
هرمن نکرتس، سربازرس آژانس، پیش از سفر این هیئت گفته بود: «طبیعتا بعد احتمالی نظامی برنامهی اتمی ایران در کانون بررسیهای این ماموریت قرار دارد».
تیم بازرسان آژانس بینالمللی آخرین بار در اواخر ماه ژانویه در تهران بود. اگر چه آژانس آن دیدار را "خوب" ارزیابی کرده بود، ولی نتایج ملموسی از آن حاصل نشد.
سرانجام هفتهی گذشته ایران در نامهای به اتحادیهی اروپا اعلام کرد که آماده است مذاکرات خود را با گروه ۵+۱ که از بیش از یک سال پیش به این سو متوقف شده است، از سرگیرد.
اتحادیهی اروپا در مناقشه بر سر برنامهی اتمی ایران در ماه ژانویه تصمیم گرفت واردات نفتی از ایران را تحریم کند. قرار است این تصمیم از اول ژوئیهی امسال عملی گردد. در پی آن ایران نیز روز یکشنبه (۱۹ فوریه/ ۳۰ بهمن) اعلام کرد که صادرات نفتی خود به بریتانیا و فرانسه را متوقف کرده است.
در این میان احمد قلعهبانی، معاون وزیر نفت ایران، آلمان و چند کشور دیگر اروپایی را نیز به قطع صدور نفت تهدید کرده است. به گفتهی وی، اگر این کشورها از "رفتارهای خصمانه" خود علیه ایران دست برندارند، صدور نفت به این کشورها نیز متوقف خواهد شد. قلعهبانی در کنار آلمان، از ایتالیا، یونان، پرتغال، اسپانیا و هلند نیز نام برده است.
عباسی: از واردات سوخت ۲۰ درصد بینیازیم
فریدون عباسی دوانی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، در گفتوگویی که روز یکشنبه (۱۹ فوریه) با شبکهی خبری "العالم" داشت گفت، گروه ۵+۱ بهتر است توانایی ایران را بیش از اینها درک کند و بداند که ایران راه خود را ادامه میدهد.
عباسی افزود: «من این پیام را میتوانم به کشورهایی که در آن سوی میز مقابل ما مینشینند بدهم که بهتر است روش دیگری انتخاب کنند، زیرا روشهای قبلی موفقیتآمیز نبوده است».
به گفتهی عباسی، مسالهی مبادلهی سوخت موضوعی تمام شده تلقی میشود و شاید ایران پیشنهاد دیگری مطرح کند. وی افزود که ایران دانش و فنآوری آن را به دست آورده و نیازی به مبادلهی سوخت ندارد و خود دیگر سوخت تولید میکند.
عباسی همچنین خاطر نشان ساخت که ایران توانایی غنیسازی اورانیوم تا حد ۲۰ درصد به روش سانتریفیوژ را کسب کرده و به خوبی میتواند با "کیفیت مناسب" اورانیوم خود را غنی کرده و آن را تبدیل به میلههای سوخت کند.
به گفتهی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران: «در واقع ما کاملا از واردات سوخت ۲۰ درصد از نوع صفحهای به کشور بینیاز شدیم» و «یکی دو سال آینده، کل قلب را تعویض خواهیم کرد».
تمرین برای حفاظت از تأسیسات اتمی
همزمان با دیدار هیئت نمایندگی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران، در رزمایش نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران تمرینهای پدافند هوایی، از جمله برای محافظت از تاسیسات اتمی ایران صورت گرفت.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، سرتیپ علیرضا صباحیفر، جانشین قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا گفت: «توجه به تقویت توان دفاع هوایی منطقه پدافند هوایی جنوب (بوشهر) به خاطر همجواری این منطقه با آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس و نیروگاه هستهای، از اولویتهای قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا ارتش است».
وی افزود، این رزمایش با هدف افزایش آمادگی پدافند هوایی در مقابله و مواجهه با هرگونه تهدید به حریم هوافضای ایران انجام میشود.
غرب در صلحآمیز بودن برنامهی اتمی ایران تردید دارد و این کشور را متهم میکند که زیر پوشش استفادهی صلح آمیز از انرژی هستهای، در پی دستیابی به بمب اتمی است. جمهوری اسلامی ایران این اتهام را رد میکند.
امروز: محمد رضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور ایران گفته که معوقات بانکی در کل کشور بیش از ۴۵ هزار میلیارد تومان است و از این مبلغ سهم استان کردستان تنها ۵۰ میلیارد تومان است.
به گزارش بی بی سی فارسی به نقل از خبرگزاری فارس، آقای رحیمی گفته که افراد زیادی این پولها را با بهره بانکی کم دریافت کرده اند و اکنون برگرداندن آن برای آنها زیاد مقرون به صرفه نیست.
مطالبات معوق بانکها همان وام هایی است که بانکها به افراد حقیقی و حقوقی داده اند اما اکنون نمی توانند طلب های خود را پس بگیرند.
بانکها از چند سال پیش با کمبود منابع روبه رو هستند و سعی دارند تا به هر شکل ممکن دست کم بخشی از طلب های خود را وصول کنند اما آمار جدید نشان می دهد که طلب بانکها نه تنها کاهش پیدا نکرده که بیشتر هم شده است.
کارشناسان اقتصادی می گویند که بسیاری از کسانی که وام گرفته اند به دلیل رکود اقتصادی قادر به پرداخت وام های خود نیستند.
به گفته آقای رحیمی، "معوقه های بانکی برای ما حسن و نشانه خوبی نیست و برای افرادی که بدهی خود را پرداخت نمی کنند معوق بانکی عیب محسوب می شود."
امروز: سرتیپ محمد حجازی، معاون ستاد کل نیروهای مسلح ایران گفته است اگر منافع ملی این کشور به خطر بیفتد، ایران از همه ابزارهایش برای ضربه زدن به دشمن استفاده خواهد کرد.
سرتیپ حجازی با اشاره به اظهارات اخیر آیت الله خامنه ای، رهبر ایران، در مورد استراتژی تهدید در برابر تهدید، به خبرگزاری فارس گفت: "مفهوم تغییر استراتژی که مقام رهبری اعلام کردند این است که ما دیگر منتظر نمیمانیم تا دشمنان دست به اقدام علیه ما بزنند و بعد ما تازه اقدام عکسالعملی انجام بدهیم."
به گزارش بی بی سی فارسی آقای حجازی همچنین گفته است که در صورت حمله اسرائیل، ایران توان مقابله دارد.
سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران ایران نیز روز دوشنبه، اول اسفند، گفته بود که ایران خطر جنگ را منتفی نمیداند و نیروهای نظامی خود را آماده نگاه می دارد.
وی در حاشیه مرحله اصلی رزمایش نیروی زمینی سپاه در منطقه عمومی یزد گفته بود که در صورت حمله نظامی احتمالی به ایران، استانهای فارس، یزد، خوزستان، کرمان و هرمزگان عمق استراتژیک دفاعی این کشور محسوب میشوند.
آقای جعفری در توضیح اهداف رزمایش گفته بود: "این تمرینها در واقع طراحیهای دفاعی در سواحل خلیج فارس است که تهدیدات دشمنان علیه جمهوری اسلامی بیشتر از آنجا محتمل است."
رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی ایران به طور مرتب بر توانایی دفاعی این کشور و توان شکست دادن دشمنان در صورت لزوم تاکید می کنند و نیروهای مسلح ایران طی ماه های اخیر چند مانور نظامی از جمله در آب های خلیج فارس برگزار کردهاند.
هفته گذشته، رونالد بورجیز، یکی از مقام های ارشد اطلاعاتی آمریکا، گفته بود که ایران اگر هدف حمله قرار بگیرد، متقابلا اقدام به حمله موشکی خواهد کرد، اما بعید است که خود، راسا دست به آغاز یک جنگ بزند.
آمریکا و اسرائیل ایران را به تلاش برای به دست آوردن توانایی ساخت سلاح اتمی متهم می کنند. ایران بارها این اتهام را رد کرده است.
آمریکا و اتحادیه اروپا برای افزایش فشار بر ایران برای توقف غنی سازی اورانیوم، تحریم های گسترده ای را علیه این کشور اعمال کرده اند که تحریمهای نفتی از جمله آنهاست و ایران هم در واکنش، از توقف فروش نفت خام به شرکت های بریتانیایی و فرانسوی خبر داده است.
امروز: ۵۱ نفر از همبندیهای سابق سعید ملکپور، زندانی محکوم به اعدام، در نامهای اعلام کردند که اتهامات وارد به آقای ملک پور "در خور شخصیت او نیست و اعترافات او زیر شکنجه گرفته شده است."
این افراد از زندانیان سابق زندان اوین هستند.
به گزارش بی بی سی فارسی سعید ملکپور با اتهاماتی از جمله "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، توهین به مقدسات، توهین به رهبری و فساد فی الارض" مواجه است.
در ادامه نامه این ۵۱ نفر آمده است:"سعید بارها و بارها در نزد ما گفته است که اعترافات او تحت شکنجه و فشارهای روحی و روانی و انفرادیهای طویل المدت بوده و آثار شکنجه هنوز بر بدن او باقی است."
آقای ملکپور که قبلا در کانادا زندگی می کرد، سال ۱۳۸۷ برای دیدار خانوادهاش به ایران سفر کرد اما بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در زندان اوین به سر میبرد.
به گفته مقامات قضایی ایران وی از متهمان پرونده موسوم به "مضلین ۲" مربوط به جرائم رایانهای است.
روابط عمومی دیوان عالی کشور در ایران نهم بهمن ماه اعلام کرد که حکم اعدام آقای ملکپور را تایید کرده است.
قاضی مقیسه، قاضی پرونده سعید ملکپور، نخستین بار در پائیز سال ۱۳۸۹ او را به "اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق طراحی سایت های مستهجن، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور، ارتباط با گروههای معاند نظام، و فساد فی الارض"، به اعدام محکوم کرد و این حکم به تایید دادگاه تجدید نظر نیز رسید. این حکم در خرداد ماه سال جاری در دیوان عالی کشور نقض شده بود که بعدا تایید شد.
امروز: در حالیکه وعدههای دولت مبنی بر پرداخت بدهی چایکاران فقط واژه «وعده» را با خود یدک میکشد اما باز هم بدهی چایکاران که قرار بود روز گذشته پرداخت شود، انجام نشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بعد از وعدههای مکرر دولت برای پرداخت مطالبات چایکاران قرار بود روز گذشته باقی مانده بدهی چایکاران به آنها پرداخت شود که این وعده هم عملی نشد.
نابودی آینده چای و چایکار
در این باره ایرج هوسمی رئیس اتحادیه چایکاران به خبرنگار ایلنا میگوید: اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت هر سال فصل بهره بردای از باغهای چای است اما با توجه به عدم توانایی مالی چایکاران علی رغم اینکه تنها ۲ ماه تا فصل بهره برداری باقی مانده است حدود ۹۵ درصد از باغهای چای دست نخورده ماندهاند.
رئیس اتحادیه چایکاران با طرح این سوال که با این اوضاع، در آینده چطور باید بهره برداری از باغهای چای صورت بگیرد، اضافه کرد: آینده چای و چایکار در آستانه نابودی است.
وی با بیان اینکه آینده چای به کجا خواهد رسید، خاطرنشان کرد: پیگیریهای ما به جایی نرسیده است و دیگر نمیدانیم با از کجا و چگونه این موضوع را پیگیری کنيم.
عدم توجه دولت به وضعیت تولید چای برای سال۹۱
همچنین یک چایکار در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفت: هیچ تدابیری در رابطه با تولید سال ۹۱ از سوی دولت برای چایکاران در نظر گرفته نشده است.
وی با بیان اینکه قرار بود اول اسفند ماه باقی مانده بدهی چایکاران پرداخت شود، افزود: تا این لحظه هنوز هیچ مبلغی به حساب آنها واریز نشده است.
این چایکار نیز ادامه داد: در حالی که تنها دو ماه تا فصل برداشت چای از باغهای چای باقی مانده است چایکاران باغهای چای را رها کردهاند و حتی هیچ اقدامی برای هرس، شخم و آماده سازی زمینهای چای برای سال ۹۱ انجام ندادهاند.
وی اضافه کرد: تاکنون نیز هیچگونه تسهیلاتی نه به کشاورزان و نه کارخانجات داده نشده است.
این چایکار با اشاره به اینکه تا قبل از سال ۷۲ سازمان چای کشور زیرنظر وزارت بازرگانی بود،اظهار داشت: بعد از سال ۷۲ سازمان چای کشور در اختیار وزارت جهاد داده شد؛ زمانی که سازمان چای زیرنظر وزارت بازرگانی بود، این وزارتخانه میزان تولید و واردات را در نظر میگرفت اما بعد از واگذاری سازمان چای به وزارت جهاد، وزارت بازرگانی بدون در نظر گرفتن تولید داخل اقدام به واردات میکرد تا جایی که تا سال تا چند سال پس ازآن حدود ۱۷۰ هزار تن چای در انبارها بود.
این چایکار در استان گیلان همچنین تصریح کرد: از سال ۸۳ خرید تضمینی مصوب شد که مدت ۵ سال تا سال ۸۷ خرید تضمینی چای توسط سازمان تعاون روستایی انجام میشد و خرید تضمینی برگ سبز از چایکاران به خوبی انجام میشد اما بعد از آن و از سال ۸۸ تاکنون علی رغم خرید تضمینی برگ سبز از چایکاران مطالبات ما با تاخیر ۶- ۷ ماهه روبرو است در حالی که اکنون حدود ۱۱ ماه از سال میگذرد اما هنوز دولت ۱۰ میلیارد تومان به چایکاران بدهکار است.
این چایکار با بیان اینکه تنها دو ماه تا فصل بهره برداری از باغهای چای باقی مانده است اما حتی خرید تضمینی در سال ۹۱ مشخص نیست با توجه به اینکه چایکاران تک محصولی هستند.
سکوت! راه حل مسئولان
وزیر جهاد کشاورزی شهریور ماه امسال گفته بود: خوشبختانه در بحث چای گامهای خیلی خوبی از سال گذشته برداشته شده است و دولت برای خرید برگ سبز چای از چایکاران یارانه پرداخت کرد.
خلیلیان با اشاره به حمایتهای دولت از چایکاران و تولید چای نیز گفته بود: بخش خصوصی چای خشک تولید کارخانهها را خریداری کرد و برای اولین بار چای مازادی که در انبارها باشد و روی دست دولت بماند نداریم.
وی به عنوان مقام عالی وزارت کشاورزی حمایت از چایکاران را از موضوعهای مهم نام برد و گفت: تمام افراد دست اندرکاری که در حوزه چای فعالیت دارند اعم از چایکاران و کارخانجات چای باید مورد حمایت قرار گیرند چرا که چای یک نوشیدنی مورد علاقه و استفاده مردم است و به همین دلیل بر روی فرآوری آن باید کار خوبی صورت گیرد تا مردم چای ایرانی را به خوبی مصرف کنند.
این عضو کابینه دهم با بیان اینکه در گذشته از مجموع خرید برگ سبز چای تنها ۱۴ درصد درجه یک بود، افزود: با اقداماتی که از سال قبل آغاز شده و امسال هم ادامه دارد، کیفیت چای افزایش پیدا کرده است به طوری که امسال این رقم به حداقل ۳۱ درصد افزایش پیدا کرده است.
خلیلیان گفته بود: به همان نسبت هم پول بیشتری به کشاورزان پرداخت شده است زیرا قیمت برگ سبز درجه یک تقریبا دو برابر درجه دو است و همین نشاندهنده توجه ویژه دولت به موضوع چای است.
این عضو کابینه دولت دهم نیز عنوان کرد: با اقداماتی که آغاز شده و ادامه دارد و بخصوص بحث فرآوری به سمتی خواهیم رفت که چای ایرانی با کیفیت مناسب در اختیار مردم قرار گیرد و آنها نیز رغبت بیشتری برای خرید آن داشته باشند.
اما علی رغم گفته وزیر جهاد مبنی بر اینکه با افرایش میزان چای درجه یک پول بیشتری به چایکاران پرداخت میشود، اما شواهد نشان میدهد وضع چایکاران در حال حاضر اصلا مناسب نیست به طوری که تنها ۲ ماه تا زمان بهره برداری از زمینهای چای باقی مانده است اما چایکاران هنوز هیچ اقدامی برای آمده سازی برای فصل برداشت که اردیبهشت ماه هرسال است انجام ندادهاند؛ حتی وعده پرداخت مطالبات چایکاران در تاریخ اول اسفندماه که حدود ۱۰ میلیارد تومان است نیز مخقق نشد؛ و سخنان آقای وزیر فقط وعده بود.
این درحالیست که ریئس سازمان چای به جمله «بدهی چایكاران فعلا پرداخت نشده است» بسنده کرد.
امروز: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار اعضای شورای هماهنگی جبهه مردمسالاری با اشاره به اینکه خواست و سرمایه اولیه و اساسی ما در انقلاب و نظام اسلامی تکیه بر مردم بوده، پیروزی و تداوم انقلاب و نظام اسلامی را بدون حمایت پیوسته مردم غیرممکن دانست و گفت: تا زمانی که با مردم باشیم و مردم نیز با عشق و علاقه به پای نظام و انقلاب بایستند، آسیبناپذیر خواهیم بود، اما اگر روزی رابطه مردم و نظام بهگونهای شود که نتوانیم از نظام و انقلاب و تشیّع دفاع کنیم، مقصرین باید پاسخگوی خداوند و مردم باشند.
به گزارش ایلنا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام انتخابات مجلس را سرآمد سایر انتخابات خواند و با بیان اینکه اصلاح و پیشرفت جامعه از دل مجلس بیرون خواهد آمد، تأکید کرد: محور اساسی نظام اسلامی عمل به قانون و احکام دینی و نیز رعایت اخلاق است، اما اگر فضای انتخابات بهگونهای باشد که تریبونداران قصد زمین زدن رقیب را داشته و یا مجریان و ناظران بخواهند با سلایق شخصی و جناحی و نیز سوءاستفاده از بیتالمال رقیب را از میدان به در کنند، نباید انتظار داشته باشند مردمی که ناظر صحنه هستند به تأیید اقدامات آنان بپردازند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به قانون انتخابات که براساس آن کاندیداها یا وابستگان حزبی و جناحی باید برای جلب آرای مردم، فقط به تشریح برنامهها و دفاع از عملکرد خود و جناح خود بپردازند و در غیر این صورت تخلف کرده و صلاحیت نامزدی در انتخابات را ندارند، گفت: متأسفانه اکنون در بحثها و مناظرههای انتخاباتی بهویژه توسط کسانی که ادعای ارزشمداری دارند، آنچه که رعایت نمیشود همین مورد است و اخلاق و ادب اسلامی به مسلخ میرود.
ایشان افزود: به خاطر جلب چند رأی بیشتر، تهمت، دروغ و اهانت و تخریب انجام میدهند و متأسفانه هیچ مرجع شرعی و قانونی هم به این حجم از اهانتها و تخریبها توجه نمیکند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: متأسفانه امروز مبارزه ندیدهها، مبارز شدهاند، جبههنرفتهها و جنگندیدهها، تحلیلگر دوران دفاع مقدس شدهاند و سرد و گرم نچشیدههای انقلاب و مبارزه که تازه به دوران رسیدهاند، گذشتهها را زیر سؤال میبرند که امیدواریم روزی اوضاع اصلاح شود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هتک آبروی مؤمن را مانند شکستن گوشهای از عرش خداوند خواند و با بیان اینکه خداوند متعال در قلوب شکسته مظلومان جای دارد و انتقام شکسته شدن قلب مؤمن را از ظالم میگیرد، تصریح کرد: مردم به دنبال اسلام لفظی نیستند، بلکه خواستار اسلامی هستند که پیامبر اکرم (ص) براساس آن توانست در مدت ۱۰ سال از جامعه قبیلهای و عرب جاهل مدینهالنبی را بسازد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی مقطع کنونی را زمان آزمایش و اتمام حجت خداوند با مردم و مسئولان نظام اسلامی عنوان کرد و گفت: در مقطعی قرار داریم که اگر درست عمل کنیم و رضای خداوند و خلق خدا را درنظر بگیریم، باعث افتخار و زینت اهل بیت و اسلام خواهیم بود و اگر تنها رضای افراد و سلایق و جناحها را درنظر بگیریم، به زمین خواهیم خورد و نزد خدا و خلق او مغموم خواهیم بود.
هاشمی رفسنجانی: بدون مردم آسیب پذیر خواهیم بود و به زمین می خوریم
امروز: سعید تاجیک به جرم توهین و فحاشی و استعمال الفاظ رکیک به هاشمی رفسنجانی و ایجاد مزاحمت برای دختر وی به ۸ ماه حبس و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.
به گزارش فارس در حکم محکومیت تاجیک آمده است: در خصوص اعتراض و تجدیدنظر خواهی آقای سعید تاجیک فرزند حسین از دادنامه شماره ۱۲۲۰ مورخ ۲۷/۹/۹۰ صادره از شعبه ۱۰۸۹ دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن نامبرده به اتهام توهین و فحاشی و استعمال الفاظ رکیک به آیتالله هاشمی رفسنجانی عضو خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و ایجاد مزاحمت نسبت به فائزه هاشمی با استعمال الفاظ رکیک و توهین و فحاشی در حرم عبدالعظیم(ع) شهر ری و اماکن اطراف آن که بابت توهین به آیتالله هاشمی به تحمل ۴ ماه حبس تعزیری و از بابت مزاحمت بانوان (برای فائزه هاشمی) به تحمل ۴ ماه حبس و ۵۰ ضربه شلاق تعزیری محکومیت یافته است. با ملاحظه محتویات پرونده و لایحه اعتراضیه تجدیدنظر خواه و اینکه از ناحیه ایشان ایراد و اشکال موجه و موثری که مسابق شقوق مندرج در ماده ۲۴۰ قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری سبب بیاعتباری و در نتیجه نقض دادنامه صادره و رسیدگی بیشتر را فراهم نماید، مطرح نگردیده است. عمده مطالب آورده شده در لایحه اعتراضیه تکرار مطالب بدوی است بنابراین دادنامه بدوی از نظر رعایت اصول و تشریفات دادرسی و مبانی استدلال خالی از ایاد و نقص قانونی است. لذا دادگاه مستنداً به بند الف از ماده ۲۵۷ قانون مارالذکر ضمن رد تجدید نظرخواهی به عمل آمده دادنامه معترض عنه را عینا تایید مینماید. رای صادره به استناد ماده ۲۴۸ همین قانون قطعی است.
فائزه هاشمی دختر دوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز چندی قبل از سوی دادگاه انقلاب اسلامی تهران به 6 ماه حبس و 5 سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی و فرهنگی محکوم شد.
امروز: رستم قاسمی در پاسخ به پرسشی درباره گام بعدی ایران در مقابله با تحریم نفت اظهار داشت: برای فروش نفت ایران در بازار بینالمللی هیچ مشکلی وجود ندارد و مشتریان و دوستان خوبی در این بازار داریم.
به گزارش فارس وزیر نفت تأکید کرد: ما در کشور خودمان تصمیم میگیریم و کشورهای متخاصم را تحریم کردهایم؛ اگر دیگر کشورها نیز تکلیف خود را درباره قراردادهای طولانی مدت صدور نفت مشخص نکنند درباره آنها نیز تصمیمگیری خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر