امروز: بیانیه مجمع مدرسین ومحققین حوزه علمیه قم در رابطه با پلمپ کتاب خانه و منزل آیت الله العظمی منتظری(قده)
بسم الله الرحمن الرحیم
بار دیگر با کمال تاسف اطلاع یافتیم که نیروهای امنیتی کتابخانه شخصی مرحوم آیت الله العظمی منتظری (قده)و منزل جناب حجت الاسلا م و المسلمین حاج شیخ احمد منتظری (زید عزه )را مورد تعرض قرار داده و با پلمپ کردن درب منزل آن مرجع فقید و اتاق بیرونی فرزند ارجمندشان رفتاری را تکرار کردند که در باور نمی گنجد. منزل مرجعی مورد جفای مکرر قرار گرفته است که علاوه بر مقام علمی و معنوی از ارکان و بنیانگذاران انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بوده است. مگر جز مراجعه محدود و بی هیاهوی برخی محققین برای استفاده از خزانه کتابهای آن فقید چه اتفاق امنیتی و نگران کننده ای در آن بیت شریف می افتاده، مگر بعد از تخریب و تعطیل و پلمپ کردن دفتر آن مرجع فقید در یک اتاق کوچک در منزل فرزندشان جز پاسخ به مراجعات متداول مومنان و مقلدان آن مرحوم چه تهدیدی برای امنیت نظام قابل تصور است مگر سالها بی مهری و برخوردهای ناصواب همه جانبه در زمان حیات و پس از ارتحال آن فقیه آزاده با خود آیت الله العظمی منتظری طاب ثراه و خانواده و بستگان و شاگران و علاقه مندان آن مرحوم کافی نبوده است که اینک با خانه ایشان و اتاق بیرونی منزل فرزند شان چنین رفتاری می شود.
البته سوگمندانه باید گفت که چنین رفتارهایی محدود به بیت فقیه عالی قدر نیست این گونه رفتار را در حمله به بیوت و حسینیه ها و مساجدی که عالمان حق طلب و مستقل اداره می کنند، در بازنشستگی های اجباری و پیش از موعد اساتید آگاه و آزاده، در بستن و شکستن حریم انجمن های دانشگاهی و دانشجویی ومحافل فکری و علمی، در دستگیر ها و احضارها و تهدیدهای دانشگاهیان و حوزویان خوش فکر و خوش نام و مستقل و دیگر رفتارهایی می بینیم که نه تنها حرمت علم و عالم و ارزشهای معنوی را از میان برده است که استقلال نهادهای علمی و آزادگی عالمان را هم مخدوش کرده است.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن محکوم کردن این گونه اعمال بی منطق و ناصواب نسبت به تزلزل روز افزون ارکان ارزشهای اخلاقی ومعنوی در جامعه و از دست رفتن پیش از پیش اعتماد عمومی و خدشه در استقلال حوزه های علمیه و مجامع دانشگاهی هشدار می دهد.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
تاریخ4/12/1390
امروز:
بنام خدا
- جناب آقاي صانعى
- جناب آقاي موسوى اردبيلى
- جناب آقاي هاشمى رفسنجانى
- جناب آقاي سيد محمد خاتمى
- جناب أقاي احمد منتظري
با سلام واحترام،
به عرض مى رساند أقاي سعيد مدني و احسان هوشمند در تاريخ 17/11/1390
بدون ذکر اتهام و دلیل بازداشت، با حکم مقامات قضایی توسط وزارت اطلاعات
بازداشت شده اند و از آن تاریخ تاکنون هیچ گونه اطلاعی از آقای سعید مدنی
دردست نیست. ازطرف دیگر آقای سامان سرمست(خواهرزاده آقای مدنی) را نیز
بدون ذکر دلیل اتهام همزمان در اصفهان بازداشت و به زندان اوین منتقل
کردند که با توجه نداشتن هرگونه سابقه فعالیت سیاسی و اجتماعی آقای
سرمست، صرفاً به منظورتحت فشار قراردادن آقای سعید مدنی در زندان انفرادی
و بازجویی ها، تهدیدهای خود که طی یک سال گذشته به دفعات و به اشکال
مختلف به ایشان گوشزد کرده بودند را عملی ساختند.
از زمان بازداشت ایشان تاکنون علیرغم پی گیریهای مکررخانواده و وکیل
ایشان(آقای دکتر محمد شریف) از زندان اوین و دادگستری استان تهران و
تاکید ریاست محترم دادگستری تهران بر پیگیری پرونده، هیچ پاسخ روشنی از
طرف مقامات قضایی و ضابین (وزارت اطلاعات) در خصوص علت و دوره بازداشت
ارائه نشده است و موجبات نگرانی خانواده را از وضعیت نامعلوم ایشان فراهم
کرده است.
با توجه به اینکه به نظر می رسد پیگیری از مراجع و مسئولین رسمی
کشوردرشرایط موجود که مصادف با برگزاری انتخابات مجلس می باشد بی نتیجه
بوده است، خواهشمند است درصورت امکان در رسیدن به حداقل حق قانونی ما
مبنی بر داشتن ملاقات حضوری و اطلاع از شرایط و محل بازداشت ایشان به هر
نحوی که صلاح می دانید، ما را یاری نمایید.
درپایان خاطر نشان می شویم به رغم اعتقاد راسخ نسبت به ناروا بودن
بازداشتها ما آزادی ایشان را ازپیشگاه خداوند طلب می کنیم زیرا خدا صلاح
بندگان خود را بهتر می داند و در زمان مقتضی آزادی ایشان فراهم می شود.
اما ازمسئولین نظام انتظار داریم با توجه به سوگندی که بطورعلنی در برابر
خدا و مردم خورده اند، در حدود قانون پاسخگوی آشکار اقدامات مجموعه تحت
امر خود باشند.
خانواده سعید مدنی
30/11/90
کلمه_ گروه اجتماعی: سیاستهای تعیین شده توسط نهادهای انتصابی، مشکلات مردم را روزافزون ساخته و فشار بیکاری و تورم را به حد غیرقابل تحملی رسانده است. ترکیب ندانمکاریهای دولت، فساد سازمانیافته، فشار تحریمهای بینالمللی و نبودن نظارت مردمی و پارلمانی موثر، اقتصاد ایران را به سوی پرتگاهِ بحرانی بزرگ سوق میدهد. با این تفضایل مطمئنا ما نیز می خواستیم که با شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداهای اصلح کشور را از این بحرانی که دچارش شده است نجات دهیم همان طور که در سال ۸۸ تصمیم داشتیم با انتخاب اصلح جلوی همین فسادها را بگیریم. آن زمان فساد به این شدت نشده بود، اختلاس های میلیاردی صورت نگرفته بود و هنوز میشد به اصلاح وضع اقتصادی مردم امید بست. قیمت دلار اینچنین نجومی نشده بود و برکت از سر سفره های مردم رخت بر نبسته بود. اما با تمام این تفاضیل نمی توان در انتخابات شرکت کرد چون نمایندگان حقیقی مردم در این انتخابات جایی ندارند. کاندیداهایی در این انتخابات تایید صلاحیت شده اند و حضور دارند که جز کرنش در مقابل قدرت کار دیگری انجام نمی دهند، نمایندگانی که صدای راستین ملت نیستند و به جای دغدغه مردم داشتن دغدغه حفظ صندلی های قرمز را دارند، نمایندگانی که حتی انقدر جرات ندارند تا بدون اجازه از بالا از رییس جمهور سوال بپرسند. و آنان که می ایستند بر سر حقوق ملت و آنان که در چشم در چشم قدرت می دوزند و فریاد حق طلبی سر می دهند و تن نمی دهند به حکم های حکومتی امروز در زندان هستند و نمایندگان واقعی ملت روزگار را پشت میله ها سپری می کنند. در انتخابات شرکت نمی کنیم چرا که:
مسعود باستانی روزنامه نگاری که جز برای مردم ننوشت
خبرنگار، زندانی سیاسی و روزنامهنگار ایرانی که بیش از دو سال است زندگی را در زندان سپری می کند. وی سردبیری سایت جمهوریت را برعهده داشته و سابقهٔ خبرنگاری در روزنامههای شرق، جمهوریت و کارگزاران را داشته است. مسعود چندین بار به دلیل فعالیتهای شغلیاش بازداشت و زندانی شدهاست.
مسعود باستانی، پس از انتخابات خرداد ۸۸ بازداشت و در دادگاه بدوی به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد و اکنون در زندان رجاییشهر به سر میبرد و در طی این مدت به مرخصی نیامده است.
در سال ۱۳۸۳ نیز او در دادگاه تجدیدنظر اراک به ۶ ماه حبس، ۵ سال محرومیت از کار مطبوعاتی و ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم شد. او همچنین در جریان اعتصاب غذای اکبر گنجی و بستری شدنش در بیمارستان میلاد به پوشش خبری وضعیت گنجی پرداخت که به این دلیل چندین روز بازداشت و به شلاق و ۳۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم گشت.
همسر او مهسا امرآبادی نیز از روزنامهنگاران اصلاح طلب و زندانیان سیاسی اس که در روزهای نخست پس از انتخابات توسط نهادهای امنیتی بازداشت شد، در واقع نیروهای امنیتی به منزل این زوج جوان روزنامه نگار رفته بودند تا مسعود باستانی را بازداشت کنند اما از آنجا که او در خانه نبوده همسرش مهسا را دستگیر کرده و به اوین بردند. از این رو باستانی در ۱۴ تیرماه ۱۳۸۸ برای رسیدگی به وضعیت همسرش به دادگاه انقلاب رفت و در نتیجه بازداشت شد. علت بازداشت او فعالیت در وبگاه جمهوریت عنوان شد. مسعود در دادگاه های نمایشی پس از انتخابات شرکت داده شد و اعترافاتی را علیه خود در این دادگاه مطرح کرد، همسرش در نامهای اعلام کرد که باستانی برای آزادی وی این اعترافات را کرده است.
او در اسفندماه ۸۸ همراه با احمد زیدآبادی به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.خانواده باستانی، یکی از مشکلات او را بیماری خونی عنوان میکنند که در زندان به آن دچار شده است.او به دلیل بیماری و جهت تکمیل معالجات به بیمارستان منتقل شده که با وجود عدم درمان کامل به زندان بازگردانده شد .
لازم به ذکر است همسر وی مهسی امر آبادی به یک سال حبس به تبلیغ علیه نظام محکوم شد و در اسفند ۸۹ مجددا توسط حفاظت اطلاعات سپاه بازداشت و به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به پنج سال زندان که چهار سال آن تعلیق و یک سال آن تعزیری است، محکوم شده است .
جواد علیخانی، جنبش دانشجوی صدای حق طلبی مردم
دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه چمران اهواز، برای دومین بار، در دوم خرداد ١٣٨٩ بازداشت شد. این فعال دانشجویی پیش از این نیز در مهر ماه سال ٨۶ بازداشت و پس از ۱۱ ماه حبس در شهر اهواز، با قید وثیقه از زندان آزاد شده بود. وی در پاییز سال ١٣٨٧ در دادگاه انقلاب به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به سه سال زندان کاهش یافت.
جواد علیخانی که ماه های نخست محکومیت خود را در زندان های اهواز سپری کرده بود، پس از انتقال به تهران، در زندان اوین دوران محکومیت خود را می گذراند.
جواد علیخانی به دلیل تراکم زیاد زندانیان، بویژه در طبقه پایین بند ٣۵٠، که امکان ایجاد و انتقال بیماری هایی چون آنفولانزا را به شدت افزایش داده است، به آنفولانزا مبتلا و در حال حاضر از عفونت ریوی شدید نیز رنج می برد.
مادر جواد علیخانی که نگران حال فرزندش است در این زمینه می گوید: " آیا واقعا این انتظار زیادی از آقای دادستان است که بعد از ٣ سال چند روزی به فرزندم مرخصی دهد تا خودم بتوانم به درمان و رسیدگی به فرزندم بپردازم؟!"
گفتنی است دادستان تهران از اعطای مرخصی به این فعال دانشجویی خودداری نموده و حتی به مدت یکسال از اعطای ملاقات حضوری نیز ممانعت به عمل می آورد.
مسعود سپهر اتهام: افشای تقلب انتخاباتی
استاد علوم سیاسی و قائم مقام سازمان مجاهدین انقلاب، صبح پنج شنبه ۲۶ آبان در منزل خود دستگیر شد.
طی یورش ماموران لباس شخصی به منزل این فعال اصلاح طلب و بازرسی کامل محل، دستگیر و به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف به پلاک صد منتقل گردید.
این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب، قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و پس از آن، در جریان اعتراضات، بارها احضار و تحت فشار نیروهای امنیتی بوده و به دلیل برگزاری سخنرانی پس از انتخابات و افشاگری ها در ارتباط با" تقلب در انتخابات" محاکمه شده بود.
امیر سپهر فرزند مسعود سپهر در خصوص آخرین وضعیت پدرش می گوید: به ما اجازه ملاقات کابینی داده اند اما وضعیت جسمانی پدرم خوب نیست او ناراحتی کلیوی و فشار خون دارد و باید تحت نظر مداوم پزشک باشد اما این امکانات برای وی مهیا نیست. پرونده او همچنان بلاتکلیف است، نه پرونده اش را به دادسرا ارجاع می دهند نه اجازه ملاقات به وکیل پدرم با وی را می دهند و نه از آزادی وی صحبتی در میان است ،هیچ گونه اتهامی هم در بین نیست. او را بی هیچ گناهی از تمام حقوق قانونی اش محروم کرده اند."
نزدیک به سه ماه از بازداشت مسعود سپهر استاد علوم سیاسی و از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب می گذرد اما هنوز از علت دستگیری وی اطلاعی در دست نیست.
فریدون صیدی راد اتهام: همرای خانواده های زندانیان سیاسی
فعال محیط زیست ، وبلاگ نویس و عضو ستاد مهدی کروبی در شهر اراک، توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. فریدون صیدی راد مدت ۴۰ روز را در بند انفرادی دو الف زندان اوین که متعلق به سپاه پاسداران است نگهداری شد و پس از انتقال به بند ۳۵۰ و گذراندن سه ماه دادگاه جلسه دادگاه او به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد.
موارد اتهام او وبلاگ نویسی، شرکت در مراسم تشییع آیت الله منتظری و مراسم عاشورا ذکر شده است. فریدون نیز تا کنون به مرخصی نیامده است.
محمدرضا معتمدنیا سربازان ۸ سال دفاع مقدس در بند
از مسئولان پشتیبانی جنگ دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه نخست وزیری در دوره های رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن بوده است.
او در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ در تاریخ ٨ تیرماه توسط اطلاعات سپاه احضار و بازداشت شد و پس از ٢ ماه انفرادی با قرار وثیقه آزاد شد.
معتمدنیا در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی پیرعباسی به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم و در تاریخ ٢١ مرداد ماه ٩٠ برای سپری کردن دوران محکومیتش روانه زندان اوین شد.
این عضو ستاد میرحسین موسوی به دلیل فشارهای روحی و شرایط نامناسب دوران بازداشت در بند ٢الف به بیماری لثه و آسیب های نخاعی دچار شده است. زندانی سیاسی محبوس در بند ٣۵٠ اوین به دلیل نامشخص انگشتان دست راستش بی حس و فلج شده و همچنین به علت عفونت شدید لثه دچار خونریزی های مکرر شده است. معتمدنیا بارها به بهداری زندان اوین مراجعه کرده که پزشکان این مرکز نتوانستند دلیل بی حس شدن انگشتان محمدرضا معتمد نیا را تشخیص دهند و عنوان کردند که درمان وی باید در خارج از زندان انجام شود.علیرغم تاکید پزشکی قانونی بر ضرورت انتقال به بیمارستان و این نکته که این زندانی سیاسی از بیماری های قلبی و نخاعی رنج می برد، مقامات دادستانی تهران با اعزام معتمدنیا به بیمارستان خارج از زندان مخالفت می کنند.
جعفر اقدامی او از حقوق انسان ها دفاع می کند
فعال حقوق بشر در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۸۷ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. اقدامی به ۱۰ سال زندان محکوم شده و اکنون در زندان اوین است.
پس از ۲۲ روز انفرادی، ۲۶ مرداد جعفر اقدامی به بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین منتقل و
و در ۲۳ آذر ماه سال ۸۹ به زندان رجایی شهذ منتقل شد و هم اکنون مشغول گذراندن دوران محکومیت خویش است. این زندانی سیاسی به شدت بیمار است و مسوولان زندان از بستری کردن او در بیمارستان جلو گیری می کنند.
نامزدهای انتخاباتی ما: احسان هوشمند، بهزاد نبوی، مرضیه رسولی و محمدرضا کربلایی آقا ملکی
بیست و پنجمین روز؛ احمد زید آبادی، حسین زرینی، ابوالفضل عابدینینصر و مهدیه گلرو
بیست و چهارمین روز؛ سیامک قادری، عبدالله رمضان زاده، حسین نعیمی پور و شیث امانی
بیست و سومین روز؛ محسن میردامادی، مهدی کوهکن، محمد داوری و مجید دری
بیست و دومین روز؛ وحید لعلی پور، حمزه کرمی، سعید مدنی، مهدی کریمیان اقبال
بیست و یکمین روز؛ علیرضا فلاحتی، سیدضیانبوی، عیسی سحرخیز و مهدی فروزنده پور
بیستمین روز؛ فیض الله عرب سرخی، پرستو دوکوهکی، محمد سلیمانی نیا، شهرام منوچهری
نوزدهمین روز؛ علیرضا رجایی، سیداحمد میری، امیر نوروزیان و علی اکبر محمد زاده
روز هجدهم؛ میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
کلمه_ گروه اجتماعی: انتخابات قانونی، سالم و آزاد مظهر مردم سالاری است و ملت ایران، فعالان و هوادارن اصلاحات و جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ بزرگترین جنبش اعتراضی مسالمت آمیز پس از انتخابات را در دفاع از انتخابات قانونی، سالم و آزاد در اعتراض به حاکمیت کودتا و تغییر نتیجه انتخابات به راه انداختند و خواهان بازگشت حق انتخاب" آزاد " به ملت ایران شدند ،مطالبه ای که تا تحقق آن در جامعه زنده خواهد ماند. متاسفانه نه تنها در جهت تحقق این خواسته به حق ملت ایران تاکنون گامی برداشته نشده بلکه تمامی دلایل شکل گیری جنبش اعتراضی به قوت خود باقی است و مسوولان بر عملکردهای خلاف و غیر قانونی خود پای می فشارند و این بار پروای کمتری نسبت به آشکار شدن وجوه ساختگی و فرمایشی انتخابات دارند. گفته شد اگر انتخابات پرشور می خواهید زندانی ها را آزاد کنید، از خانواده شهدای جنبش سبز دلجوی کنید، فضای سیاسی را بازکرده و نظامیان را به پادگان ها برگردانید اما در مقابل بازداشتها، تهدیدها ،احضارهای فعالین سیاسی به نهاد های امنیتی و صدور احکام ناعادلانه گسترش یافت. با این وجود بازهم توقع دارید در انتخابات شرکت کنیم؟ تازمانی که امنیت سیاسی و اجتماعی در جامعه بر قرار نشود و تا زمانی که برای هر حرکت سیاسی در چارچوب قانون باید ساعت ها بازجوی و سوال و جواب پس داد نمی توان در انتخابات شرکت کرد. چطور می توان در انتخابات شرکت وقتی که:
احسان هوشمند روزنامه نگار آزاده در بند
روزنامه نگار، فعال ملی مذهبی و پژوهشگر مطالعات قومی و دارای کارشناسی ارشد در رشته جامعه شناسی است.احسان هوشمند علاوه بر فعالیت های روزنامه نگاری، مقالات و کتابهایی در زمینه تحلیل و بررسی مسائل اجتماعی و به ویژه مسائل اقوام مانند مسائل کردستان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان، هویت ملی، دگراندیشان، توسعه ایران و آسیب های اجتماعی در کارنامه خود به ثبت رسانده است.
او در هفدهم دی ماه ۱۳۹۰، در تهران دستگیر شد.او پس از مراجعه شش مأمور امنیتی که تحت پوشش و عنوان «مبارزه با مواد مخدر»، در منزل خود دستگیر و به محلی نامعلوم منتقل گشت.خانواده هوشمند می گویند که این مأموران با تفتیش گسترده منزل و ضبط کامپیوتر شخصی وی، احسان هوشمند را دستگیر کرده و با خود بردند.هوشمند یک بار دیگر نیز پس از اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۸) در دی ماه سال ۱۳۸۸ دستگیر شده بود.
بهزاد نبوی چریک پیر به موسوی خیانت نمی کند
متولد ۱۳۲۱ در تهران، پدرش اهل سبزوار ومادر ش تبریزی است. او درباره خانواده اش می گوید " نسب پدری من به مرحوم حاج ملاهادی سبزواری میرسد... ولی در عین حال پدر بنده متخلق به خصوصیات وخلقیات پدر وجدش نبوده وبا آنها از نظر فکری وعقیدتی تشابهی نداشت. از نظر خانواده مادری نیز پدربزرگم در زمره روشنفکران فعال در انقلاب مشروطیت به شمار میرفت. او در حزب «اجتماعیون وعامیون» - که بعد از انقلاب مشروطیت به وجود آمد- عضویت داشت"
بهزاد نبوی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و از فعالان سیاسی قبل و بعد از انقلاب به شمار میرود. از او در عرصه سیاست ایران به «چریک پیر» یاد میشود. او قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران بارها توسط ماموران ساواک دستگیر شده بود، ولی هیچ گاه مأموران رژیم شاه موفق به گرفتن اعترافات از وی نشدند و ناکامانه وی را آزاد کردند.
نبوی وزیر مشاور در امور اجرایی و وزیر صنایع سنگین در دولت میر حسین موسوی بود. همچنین با حکم میرحسین موسوی در دوران جنگ سازمان بسیج اقتصادی را در جهت حمایت از طبقات ضعیف جامعه تاسیس و اداره کرد. او در اواخر دوره جنگ با معرفی دولت و حکم هاشمی رفسنجانی مسئول پشتیبانی ستاد فرماندهی کل قوا بود. نبوی نماینده و نایب رییس مجلس ششم شورای اسلامی در ایران بود که در اعتراض به «نظارت استصوابی» به همراه ۱۳۸ نماینده دیگر از نمایندگی مجلس استعفا داد.
بهزاد نبوی در تاریخ ۲۳ خرداد ماه ۱۳۸۸ یک روز پس از برگزاری انتخابات پر منافشه ریاست جمهوری در ایران بازداشت و روانه بند دو الف متعلق به سپاه پاسداران در زندان اوین شد. وی همراه دیگر بازداشت شدگان بعد از انتخابات در زندان اوین تحت فشار برای اخذ اعتراف در دادگاه و مصاحبه تلویزیونی قرار گرفت، اما بازجویان موفق به این کار نشدند.
نبوی در زندان به خاطر کهولت سن از ناراحتی قلبی رنج میبرد و در همان شرایط در زندان نگهداشته میشد. او در مهر ماه ۸۸ پس از وضعیت وخیم جسمی به بیمارستان منتقل و مورد عمل جراحی قرار گرفت. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی همان موقع با صدور بیانهای ضمن این که خواستار آزادی وی شد اعلام کرد : «بهزاد نبوی با وجود وضعیت جسمی نامناسب، همچنان در زندان «انفرادی» نگهداری میشود و از ملاقات با وکیل «محروم» است.»
او در جلسه دادگاههایی که بعد از انتخابات به صورت «گروهی» به ریاست قاضی صلواتی برگزار میشد شرکت داده شد. در این جلسات علیه بهزاد نبوی و حزب مطبوعاش؛ سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کیفرخواست سنگینی از سوی دادستان قرائت شد و تنها جمله ای که از وی در این دادگاه ها درز پیدا کرد این بود :" من به موسوی خیانت نمی کنم".
به غیر از این بهزاد نبوی سه بار دیگر به صورت انفرادی در این شعبه دادگاه در آبان ماه ۱۳۸۸ محاکمه شد. در جلسهی اول که در تاریخ ۱۰ آبان ماه برگزار شد او از رییس دادگاه درخواست کرد با توجه به این که پیش از این در دوجلسه از دادگاههای گروهی حاضر بوده و در کیفرخواست صادره از سوی دادستانی اتهامات فراوانی به او و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی وارد شده است، دادگاه او نیز بصورت علنی برگزار شود. این مساله اما مورد قبول دادگاه واقع نشد.
در حالی که نبوی به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان به سر میبرد، جلسه آخر دادگاه او در تاریخ ۱۹ آبان ماه ۱۳۸۸ به صورت غیرعلنی برگزار شد و بعد از برگزاری دادگاه مستقیما به بیمارستان منتقل شد. در دی ماه شعبه ۱۶ دادگاه انقلاب اسلامی نبوی را مجموعا به شش سال حبس تعزیری محکوم کرد که پنج سال آن به علت «اقدام علیه امنیت ملی» و یک سال دیگر آن به علت «تبلیغ علیه نظام» عنوان شد. یکی از اتهامات بهزاد نبوی ایجاد ترافیک در شهر تهران به دلیل شرکت در راه پیمایی میلیونی مردم تهران بود. حکم او در دادگاه تجدیدنظر به پنج سال کاهش پیدا کرد.
بهزاد نبوی از جمله هفت دلاور آزادی خواهی است که علیه سپاه به خاطر کودتای انتخاباتی شکایت کرده است و با گذشت مدت دو سال و نیم از مدت بازداشت هنوز به بند ۳۵۰ منتقل نشده و در بند دو الف (زندان سپاه ) دوران محکومیت خویش را می گذراند .
مرضیه رسولی روزنامه نگار حوزه کتاب روزگار را در انفرادی سپری می کند
خبرنگار حوزه کتاب و موسیقی بود که سابقه کار در چندین روزنامه از جمله شرق و اعتماد را دارد و وبلاگ «سه روز پیش» را مینوشت. او در مهر ۱۳۸۹ در شرایطی که قصد داشت برای یک سفر تفریحی از ایران خارج شود در فرودگاه پاسپورتش ضبط و ممنوع الخروج شد. او در ماههای اخیر بارها مورد بازجویی وزارت اطلاعات قرار گرفته بود. گفته می شود مرضیه در بنده دو الف زندان اوین که متعلق به سپاه است نگهداری می شود . او در تاریخ ۲۷ دی ماه امسال بازداشت شد و وسایل شخصی اش ضبط شد .
مرضیه رسولی در سال ۸۴ به خاطر مجموعه گزارشها فرهنگیش در روزنامه شرق برنده جایزه اول جشنواره مطبوعات وزرارت ارشاد شد . اتهام این روزنامه نگار دربند هنوز مشخص نیست.
محمدرضا کربلایی آقا ملکی روزنامه نگار سبز البرز
او دانشجو و زندانی سیاسی در بابل است که در حال حاضر به بند انفرادی زندان متی کلای بابل منتقل شده است. مسئولین زندان این انتقال را به دلیل اهانت به مسئولین نظام ذکر نموده اند. گفته می شود که محمدرضا ملکی در مراجعه به بهداری زندان متی کلا با توهین بهیار زندان مواجه شده به گونه ای که این بخورد بهیار زندان منجر به واکنش این فعال دانشجویی شده است: «بهیار زندان متی کلا، او و سایر فعالین دربند زندان متی کلا را فتنه گر خواند و به او گفته: شما فتنه گرید و نظام جمهوری اسلامی باید تو و دوستانت را اعدام کند.» این جملات با واکنش ملکی مواجه شده است به گونه ای که وی این گفته ها را ناصحیح خوانده است. صحبت های ملکی منجر به واکنش تند بابازداه رئیس زندان متی کلای بابل شده است به گونه ای که مسئولین زندان واکنش ملکی نسبت به توهین های بهیار زندان را دفاع از مواضع جنبش سبز خوانده اند. سپس بابازداه رئیس زندان متی کلا دستور داده که به منظور تنبیه موهای سر محمدرضا کربلایی آقا ملکی را از ته بزنند و او را به سلول انفرادی منتقل کنند. ملکی در شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان بابل به ریاست قاضی باقریان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی کشور و تبانی در جهت اقدام علیه امنیت کشو به ده ماه حبس تعزیری محکوم شده بود که در شعبه سه دادگاه تجدید نظر مازندران این احکام به شش ماه حبس تعزیری کاهش یافته است. محمدرضا کربلایی آقا ملکی روز ۱۰ دی ماه سال جاری برای گذراندن دوران محکومیتش، خود را به دایره اجرای احکام بابل معرفی نموده است.
بیست و پنجمین روز؛ احمد زید آبادی، حسین زرینی، ابوالفضل عابدینینصر و مهدیه گلرو
بیست و چهارمین روز؛ سیامک قادری، عبدالله رمضان زاده، حسین نعیمی پور و شیث امانی
بیست و سومین روز؛ محسن میردامادی، مهدی کوهکن، محمد داوری و مجید دری
بیست و دومین روز؛ وحید لعلی پور، حمزه کرمی، سعید مدنی، مهدی کریمیان اقبال
بیست و یکمین روز؛ علیرضا فلاحتی، سیدضیانبوی، عیسی سحرخیز و مهدی فروزنده پور
بیستمین روز؛ فیض الله عرب سرخی، پرستو دوکوهکی، محمد سلیمانی نیا، شهرام منوچهری
نوزدهمین روز؛ علیرضا رجایی، سیداحمد میری، امیر نوروزیان و علی اکبر محمد زاده
روز هجدهم؛ میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی
روز هفدهم؛ شهید صانع ژاله و شهید محمد مختاری
روز شانزدهم؛ محسن محققی، مصطفی تاج زاده، سعید جلالی فر و شاهین زینعلی
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
روز دوم؛ بهاره هدایت، جواد امام، مصطفی نیلی و محمدجواد مظفر
روز اول؛ افشین اسانلو، حمیدرضا ایزدبار، علی پور سلیمان و محمدحسین خوربک
شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم خواسته است در روز پنجشنبه ۱۱ اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی بهویژه در فاصله ۴ تا ۶ بعد از ظهر، برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز ۱۲ اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز، یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند.
در بخشی از این بیانیه آمده است : دستگاه های تبلیغاتی اقتدارگرایان سعی می کنند با انتقال نقطه ثقل مشکلات کشور از داخل به خارج، احساسات میهن دوستانه ایرانیان را برانگیزند تا از این راه، بر نابسامانی های عدیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مسبب آن هستند سرپوش گذارند و از پاسخگویی به مردم فرار کنند. گردانندگان نمایش انتخاباتی می خواهند این بار هم از حربه های تبلیغاتی نخ نمایشان استفاده کنند و با تبلیغات گسترده در باره خطراتی که کشور را تهدید می کند، بحران سازی و بحران نمایی کنند و از مردم بخواهند برای مقابله با آن بحران ها به پای صندوق های رأی بیایند.
متن کامل این بیانیه به این شرح است:
بهنام خداوند بخشنده مهربان
مردم شریف و آگاه ایران
پیش از هر سخنی، لازم است بار دیگر از حضور آگاهانه همراهان شجاع و متعهد جنبش سبز در سراسر ایران به مناسبت اولین سالگرد ۲۵ بهمن سپاسگزاری کنیم. این حضور نشان داد که به رغم تلاش اقتدارگرایان برای حاکمیت جو ارعاب، و با وجود دشواری های زندگی روزمره، احساس مسئولیت نسبت به آینده این مرز و بوم در ایرانیان زنده و شعله امید به تغییر روندهای اداره کشور برای دستیابی به فردایی بهتر در دل یکایک ما پاینده است. لشگرکشی نیروهای امنیتی، لباس شخصی، انتظامی و نیروهای ویژه به خیابان ها و دستگیری های فله ای در خیابان ها، رسواگر دروغ گویی های حاکمان شد: معلوم شد جنبش سبز همچنان سرزنده و پویا، و حکومت از ناهمدلی خیل عظیم معترضان آگاه و هراسناک است. و نیز معلوم شد که همراهی اقتدارگرایان با جنبش های آزادیخواهانه مردم منطقه دروغ بزرگی بیش نیست و آزادی اعتراض برای همه خوب است بجز مردم ایران.
اینک در آستانه برگزاری انتخابات نمایشی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی توسط کسانی هستیم که کارنامه شان مملو از بی اعتقادی به «جمهوریت» و بی اعتنایی به «اسلامیت» نظامی دارد که در ابتدای شکل گیری، عزم آن کرده بود که برپایی جمهوری اسلامی، زمینه را برای حاکمیت ارزش های والای اخلاقی در عرصه های زتدگی فردی و اجتماعی ایرانیان هموار سازد، و اینک در گرداب بی اخلاقی حکمرانانش گرفتار گشته است. امروز کسانی مردم را به شرکت در انتخابات می کنند که ذره ای برای رأی مردم ارزش قائل نیستند و در پی آنند تا در اولین فرصت، بقایای نشانه های جمهوریت و مردم سالاری را نیز بزدایند و با خاطری آسوده، انتصابی شدن همه مناصب را اعلام کنند.
این روزها مردم از خود می پرسند مگر مجلس کنونی چه تغییری در زندگی شان بوجود آورده که حالا با شور و شوق در انتخابات مجلس آینده شرکت کنند؟ برای چه باید در انتخاب مجلسی که قوانین مصوبه آن مورد بی اعتنایی مجریان قانون و حتی گاه خود قانونگذاران قرار می گیرد، و نقش نظارتی اش بر دستگاه های اجرایی کشور با یک تماس تلفنی از مراکز قدرت تعطیل می شود، مشارکت کنند؟
دستگاه های تبلیغاتی اقتدارگرایان سعی می کنند با انتقال نقطه ثقل مشکلات کشور از داخل به خارج، احساسات میهن دوستانه ایرانیان را برانگیزند تا از این راه، بر نابسامانی های عدیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مسبب آن هستند سرپوش گذارند و از پاسخگویی به مردم فرار کنند. گردانندگان نمایش انتخاباتی می خواهند این بار هم از حربه های تبلیغاتی نخ نمایشان استفاده کنند و با تبلیغات گسترده در باره خطراتی که کشور را تهدید می کند، بحران سازی و بحران نمایی کنند و از مردم بخواهند برای مقابله با آن بحران ها به پای صندوق های رأی بیایند.شگفتا که کسانی که انقلاب را از محتوا واصالت آن تهی کردهاند امروز برای ترغیب شرکت مردم در انتخابات به انقلاب و چهره های بارز آن متوسل می شوند! شرکت در انتخاباتی نمایشی که باعث ترغیب حاکمیت استبداد به ادامه سیاستهای ضد ملی و ضد مردمی منجر و به تثبیت استبداد بینجامد، در واقع نه تنها وظیفهای انقلابی نیست بلکه مغایر با آرمانهای ملت در انقلاب اسلامی سال ۵۷ است.
حال و در پی استقبال گسترده ای که از دعوت برای عدم شرکت در انتخابات شده، می خواهند عدم شرکت را خلاف اهداف انقلاب، قانون و شرع بنمایانند.
به حکمرانان باید گفت بجای توسل به ماشین تبلیغاتی فرسوده تان و بجای آن که رابطه تان با مردم را یا بر تهدید، یا بر تزویر و یا بر تطمیع بنا کنید، سر تسلیم در برابر حقیقت فرود آورید، به نظر آنان تمکین کنید و به شعورشان احترام بگذارید. این است راه رسیدن به وحدت ملی واقعی و این است راه حفاظت از منافع ملی ساکنان این مرز و بوم در مقابل طمع ورزی های قدرت های بیگانه. مردم ما در مقابل تهدیدهای خارجی از کیان میهن خود، و نه از شما، دفاع خواهند کرد. مگر نمی بینید که در میان صفوف منتقدانتان، حماسه آفرینان دیروز جبهه های نبرد و خانواده های شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی چه پر شمارند؟
به دولتمردان باید گفت آنچه فراموش شده این است که «جمهوریت» یعنی شرکت انتخابات برای شهروندان یک «حق» است و تمکین به نتایج آن برای دولتمردان یک «تکلیف». رأی دادن حقی است که مردم اگر بخواهند می توانند از آن برای تداوم یا تغییر روندهای جاری در ادارة کشور استفاده کنند و اگر هم بخواهند با عدم شرکت در آن، نارضایتی شان از شیوه حکمرانی حکومتشان را اعلام کنند. جمهوریت یعنی نظارت بر اعمال حکومت از آن مردم است که از طریق رسانه های آزاد، مجلس آزاد، احزاب آزاد و تجمعات مسالمت آمیز آزاد انجام می گیرد. حال که همه این آزادی ها را نادیده گرفته اید، از انتخاباتی که عاری از شرایط برگزاری عادلانه و منصفانه است چه انتظاری می توان داشت؟
به وعاظ السلاطین باید گفت که شرکت نکردن در انتخابات مغایر با شرع نیست. شارع مقدس انسان را آزاد آفریده و پاسداشت آزادی او را چنان ارج و مقامی داده که از او خواسته جز در برابر حق و حقیقت سر تعظیم فرور نیاورد. تفسیری از دینداری که انتخابگری آزادانه و آگاهانه را از انسان سلب کند، از دین جز کالبدی بی روح باقی نمی گذارد. شریعت بازیچه دست قدرتمندان نیست تا هر چه بر خلاف نیل و اهداف خویش دیدند را غیرشرعی بنامند.
به فرماندهان دستگاه سرکوب باید گفت مگر شما با سرکوب مردم معترضی که تنها و تنها به دنبال رأی گم شده و مصادره شده شان بودند، شهادت ده ها تن از جوانانی که هر یک سرمایه ای برای آینده این کشور بودند، دستگیری صدها نفر که جز پاسداشت از جمهوریت نظام دغدغه ای نداشتند، حبس خانگی چهره های تابناک دوران مبارزه و جنگ تحمیلی، سانسور مطبوعات و تعطیلی احزاب سیاسی نمی خواستید سکوت گورستانی بر کشور حاکم شود؟ اینک مردم می خواهند نتایج این سکوت گورستانی را به نمایش بگذارند. در گورستان، کسی جشن نمی گیرد، حتی برای دلخوشی شما ! اگر می خواهید به قول خودتان تنور انتخابات را گرم کنید، مانند انتخابات سال ۸۸ ارقام را دستکاری کنید، به صدا و سیمای غیرملی سفارش بدهید از همین حالا گزارش های تفصیلی از استان های مختلف تهیه کند و صف های انتظار را طولانی تر از همیشه نشان دهد، فردای روز رأی گیری میزان مشارکت را بی سابقه توصیف کنید و برای یکدیگر پیام های تبریک ارسال کنید، اما گناه این مردم چیست که نمی خواهند هیزم آن تنور باشند؟
و به همراهان جنبش سبز باید خاطر نشان کرد که مبارزه مدنی، به شکل های مختلف صورت می گیرد. گاه به خیابان می آییم و بدون توسل به خشونت، حضور اعتراض آمیزمان را نشان می دهیم، و گاه در خانه می مانیم و نارضایتی مان را با نیامدن به پای صندوق های رأی به رخ می کشیم. به همراهان خود و مردم یادآوری کنید که امروزه قدرت واقعی در دست آنهاست و غیرقابل پیش بینی بودن کنش های اجتماعی آنها، خواب راحت از اقتدارگرایان سرکوبگر ربوده است. کدام جنبش اجتماعی و مدنی در جهان سراغ دارید که پیش از هرکجای دیگر، زندان ها را تسخیر کرده باشد و آزادگان سرافراز دربند اینگونه با شهامت و بی اعتنا به رعب و وحشتی که سرکوبگران سعی در القای آن دارند بر علیه خودکامگی غریو آزادی سر می دهند؟
خلاقیت و پیگیری و حضور فعال کوشندگان آزادیخواه و دموکراسیطلب سبز در روزهای مانده تا ۱۲ اسفند، افزون بر آگاهی بخشی در مورد انتخابات دروغین آتی، و تبیین مواضع حقطلبانه و مشروع جنبش سبز، موجب گسترش و تداوم و تعمیق این جنبش اعتراضی و مدنی خواهد شد. ابتکار و همفکری یاران جنبش سبز در شبکههای اجتماعی حقیقی و مجازی، همراه با امید, پایداری, شجاعت مدنی و پیگیری مستدام مطالبات قانونی و خواستهای انسانی ، مددرسان تغییر سازنده در اوضاع نابسامان قعلی و خروج کشور از وضع بحرانی کنونی خواهد بود.
لذا از همگان دعوت می کنیم با برنامه ریزی قبلی، در روز پنجشنبه ۱۱ اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی(مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و...) بهویژه در فاصله ۴ تا ۶ بعد از ظهر، برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز ۱۲ اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز، یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند.
راه سبز امید تا آخر سبز می ماند و امیدش را برای بهروزی مردم این سرزمین از دست نمی دهد.
شورای هماهنگی راه سبز امید
بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید برای تحریم گسترده انتخابات و خانه نشینی در 12 اسفند
امروز: همزمان با توقف واردات نفت بریتانیا، اتریش، پرتغال، بلژیک، چک و هلند از ایران، یک روزنامه ژاپنی میگوید امکان دارد ژاپن نیز واردات نفت از ایران را تا «۲۰ درصد» کاهش دهد. پیشتر صحبت از تصمیم توکیو برای کاهش ۱۰ درصدی خرید نفت از ایران بود.
به گزارش رادیو فردا به نقل از رویترز، روزنامه ژاپنی «نیکِی» (Nikkei) روز پنجشنبه از امکان کاهش «۲۰ درصدی واردات نفت از ایران» خبر داد و افزود که ژاپن و آمریکا تا پایان ماه فوریه (یک هفته دیگر) بر سر نحوه کاهش وابستگی ژاپن به نفت ایران به توافقهای اولیه دست خواهند یافت.
در کنار این گزارش، اوسامو فوجیمارو، سخنگوی دولت ژاپن تأکید کرده است که احتمال دارد توکیو و واشنگتن در ماه فوریه بر سر کاهش سطح تجارت ژاپن با ایران، به توافق برسند، اما در خصوص میزان و محل کاهش این تجارت توضیحی نداد.
آقای فوجیمارو در این خصوص گفت: مقامهای مسئول ژاپن در تلاش هستند تا با به کار بستن تمهیداتی از تحریمهای اتحادیه آمریکا مصون بمانند، اما میزان کاهش واردات هنوز تعیین نشده است.
در حالی که روزنامه «نیکِی» از کاهش «۲۰ درصدی» خرید نفت از ایران خبر داده است، برخی گزارشها نیز حاکی است که ژاپن در کنار هند و چین در نظر دارد تا «دستکم ۱۰ درصد» از واردات نفت خود از ایران بکاهد.
این خبر در حالی منتشر شده که از سال ۲۰۰۷ تا کنون و فارغ از مسئله تحریمها، ژاپن به طور میانگین سالانه حدود ۱۰ درصد از میزان واردات نفتی خود از ایران کاسته است.
یک مقام اقتصادی در ژاپن میگوید که این کشور ذخیره نفتی نسبتا عظیمی دارد و بنابراین، اثرات کاهش واردات نفت از ایران در کوتاه مدت، چندان نخواهد بود.
وی با اینحال افزوده است که در بلند مدت تحریم نفت ایران بر روی قیمتها و متعاقبا بر اقتصاد ژاپن و دیگر اقتصادهای بزرگ جهان تأثیرگذار خواهد بود.
آمریکا در راستای مقابله با برنامه اتمی ایران، تحریمهای شدیدی را متوجه بخش اقتصادی ایران کرده است.
تحریم بانک مرکزی، یکی از موارد تنبیهی آمریکا به شمار میرود. بر اساس این تحریم که از ۱۰ اسفند به اجرا گذاشته میشود، کشورهای جهان در صورت معامله با ایران بر سر کالاهای غیر نفتی و از طریق بانک مرکزی، در فهرست سیاه ایالات متحده قرار میگیرند.
همچنین تحریم نفتی آمریکا علیه ایران نیز از هشتم تیرماه به اجرایی میشود که بر اساس آن، کشورهایی که با ایران وارد معامله نفتی شوند، از سوی ایالات متحده تحریم میشوند.
اگرچه آمریکا بر تحریم نفت ایران تأکید دارد، ولی خاطرنشان کرده است کشورهایی که درصد وابستگی بالایی به نفت ایران دارند، در صورت کاهش قابل توجه تجارت غیر نفتی خود با ایران، از تحریمهای آمریکا مصون میمانند.
چین، هند و ژاپن به ترتیب بزگترین خریداران نفت ایران هستند و در مجموع حدود ۴۵ درصد از نفت ایران را وارد میکنند.
ژاپن در سال ۲۰۱۱ تقریبا ۹ درصد از نیاز نفتی خود را از ایران خریداری کرد و روزانه بیش از ۳۱۳ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
این در حالی است که پس از زلزله و سونامی شدید سال گذشته در ژاپن، تقریبا تمامی رآکتورهای هستهای ژاپن فعالیتهای خود را تعطیل کردند و بنابراین به نظر میرسد سطح نیاز ژاپن به نفت خام نسبت به گذشته افزایش پیدا کند.
در حال حاضر از ۵۴ رآکتور هستهای در ژاپن، تنها دو رآکتور به فعالیت خود ادامه میدهند که این دو نیز اواخر ماه آوریل (حدود دو ماه دیگر) برای برخی بررسیها از فعالیت باز میمانند.
بریتانیا، اتریش، پرتغال، بلژیک، چک و هلند و توقف خرید نفت از ایران
در همین حال، سخنگوی بخش انرژی کمیسیون اروپا اعلام کرده است که برخی از کشورهای اروپایی خرید نفت ایران را متوقف کردهاند و برخی دیگر از سطح واردات نفت خود از ایران کاستهاند.
مارلین هولتزنر، در این خصوص به خبرگزاری بلومبرگ گفته است: «بریتانیا، اتریش و پرتغال در حال حاضر واردات نفت از ایران را قطع کردهاند... در مورد فرانسه، ما تأیید رسمیای در اختیار نداریم، اما شرکت نفتی فرانسوی توتال گفته است که واردات خود از ایران را قطع کرده است.»
شرکت توتال اوایل بهمنماه اعلام کرد که خرید نفت از ایران را متوقف کرده است.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، بر اساس دادههای اتحادیه اروپا، بریتانیا، اتریش و پرتغال از ماه ژانویه تا سپتامبر ۲۰۱۱ نفتی از ایران خریداری نکردهاند.
به گفته خانم هولتزنر بلژیک، جمهوری چک و هلند نیز که همین بازه زمانی (ژانویه تا سپتامبر ۲۰۱۱) در مجموع بیش از دو میلیون تن نفت خام از ایران خریداری کرده بودند، در حال حاضر خرید نفت از ایران را متوقف کردهاند.
سخنگوی بخش انرژی کمیسیون اروپا همچنین خاطر نشان کرد که ایتالیا، اسپانیا و یونان نیز در حال کاهش واردات نفتی خود از ایران هستند.
اتحادیه اروپا سوم بهمنماه تصمیم به تحریم نفت ایران گرفت. تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا از ۱۱ تیرماه اجرایی میشوند و در این دوره زمانی قراردادهای پیشین اروپا با ایران همچنان از سوی اروپا معتبر خواهد بود.
با اینحال جمهوری اسلامی روز سوم اسفندماه اعلام کرد که در واکنش به تحریمها جدید نفتی اروپا، صادرات نفت به هلند، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، یونان و پرتغال را قطع میکند.
همچنین احمد قلعهبانی، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران نیز در همین روز ضمن بیان اینکه ایران در حال مذاکره با مشتریان جدید نفتی است، شرط فروش نفت به کشورهای اروپایی را عقد قراردادهای «دو تا پنج ساله» دانست.
وابستگی فرانسه و بریتانیا به نفت ایران بسیار اندک است. در سال ۲۰۱۱ تنها چهار درصد از نفت وارداتی فرانسه و یک درصد از نفت وارداتی بریتانیا از ایران خریداری شده بود.
اما اتحادیه اروپا در مجموع دومین وارد کننده بزرگ نفت از ایران است و بر اساس دادههای این اتحادیه، اروپا در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۱، نزدیک به ۲۲.۵ میلیون تن نفت از ایران خریداری کرده است.
در این میان، یونان بزرگترین خریدار اروپایی نفت ایران است که در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۱ حدود ۳۴ درصد از نفت وارداتی خود را از ایران خریداری کرده است.
اتحادیه اروپا پیشتر گفته بود که آماده هر گونه کاهش واردات نفت از ایران است و با توجه به میزان نفت ذخیرهای که در اختیار دارد، دچار مشکل جدی نخواهد شد.
به گفته سخنگوی بخش انرژی کمیسیون اروپا، اتحادیه اروپا در حال حاضر برای ۱۲۰ روز مصرف اروپا یا به عبارتی به میزان ۴.۵ سال خرید نفتی از ایران، نفت ذخیره کرده است.
امروز: اتحادیه بینالمللی مخابرات راه دور(آیتییو) مقرراتی جدید برای پیشگیری از تخلفات ماهوارهای وضع کرده است. هدف این اقدام، کوتاه کردن دست کشورهایی چون ایران از سانسور ماهواره و شبکههای تبادل خبر است.
به گزارش دویچه وله اتحادیه بینالمللی آیتییو در آخرین نشست خود در ماه فوریه، اصلاحاتی در قوانین مخابرات بینالمللی انجام داده که پیگیری تخلف از سوی هر کشور را آسانتر میکند. در مقررات جدید آمده است: « اگر اطلاعات موثقی در خصوص تخلف کشوری از مقررات ارتباطات راه دور از سوی یک ایستگاه تحت نظارت به دست آید، گامهای لازم برای پایان دادن به آن برداشته میشود.»
نشست موسوم به کنفرانس جهانی مخابرات رادیویی سال ۲۰۱۲ (دبیلو آر سی− ۱۲) با شرکت ۱۶۵ کشور جهان برگزار شده و ۱۵۳ کشور به طرح اصلاح قوانین مخابراتی بینالمللی رای مثبت دادهاند. اتحادیه بینالمللی مخابرات راه دور در مجموع ۱۹۳ عضو دارد.
این تصمیم در پی تشدید سانسور مخابراتی و ماهوارهای پارهای دولتها چون ایران و سوریه و به پیشنهاد و تلاش گروههای مدافع حقوق بشر و شبکههای دفاع از آزادی رسانهها گرفته شده است.
اتحادیه آیتییو نهادی وابسته به سازمان ملل است که وظیفه قانونگذاری و مدیریت فضای فرکانسی، تدوین استانداردهای تبادل اطلاعات و همچنین کمک به رشد و توسعه ارتباطات در سراسر جهان را برعهده دارد. مقر این سازمان در شهر ژنو سوئیس است.
اصلاحیه انجام شده دربرگیرنده ماده ۱۵.۲۱ مقررات ارتباطات میشود که دست دولتها را برای ممانعت از خرابکاری و اخلال ماهوارهای ایستگاههای مخابراتی از سوی کشوری دیگر بازتر از پیش میسازد.
بهبار نشستن تلاش مدافعان آزادی اطلاعات
خانم اینگرید دلترنه، مدیرکل اتحادیه اروپایی مخابرات رادیویی (ایبییو) در استقبال از این اصلاحیه گفته است:« این اولین گام مهم در جهت درست است و ما انتظار داریم از این طریق واکنشهای هوشمندانهتری به تلاش عمدی کشورها در ممانعت از جریان آزاد اطلاعات نشان داده شود.»
تحادیه آیتییو تاکنون شکایات متعددی در مورد برنامههای تلویزیونهای ماهوارهای بینالمللی به زبانهای فارسی و عربی دریافت کردهاست. بیشتر اختلالات و پارازیتها بر روی ماهوارههای عربست و یوتلست انجام شدهاند.
طبق شواهد موجود، این خرابکاریها و دستاندازیها از سپتامبر سال ۲۰۱۱ افزایش یافتهاند و مخاطبان برنامههای رادیو تلویزیونی بیبیسی، رادیو بینالمللی فرانسه، دویچهوله، رادیو فردا، رادیو آزادی، رادیو هلند و صدای آمریکا با انواع کارشکنیها در استفاده آزادانه از این برنامهها روبرو بودهاند.
علیاکبر موسوی خوئینی، نماینده پیشین مجلس ششم در ایران در واکنش به تصمیم اتحادیه آیتییو به کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران گفته است:« حکومت ایران پس از این بهانهای برای ادامه اختلال در برنامههای ماهوارهای نخواهد داشت.» وی که در مجلس ششم، نایب رییس کمیسیون مخابرات بوده، ابراز امیدواری کرده که سازمان ایتییو قانون مشابهی نیز در آینده برای مقابله با سانسور اینترنت در کشورهایی چون ایران تصویب کند.
امروز: رئيس سازمان بسيج پیشاپیش "حضور حماسی مردم" در انتخابات مجلس را تبریک گفت، ولی نظرسنجیها از ۲۰ درصد مشارکت در تهران خبر میدهند. شورای نگهبان نیز مناظرههای تلویزیونی نامزدهای انتخابات را ممنوع اعلام کرد.
زمان قانونی تبلیغات نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در غیاب اصلاحطلبان از ساعت ۸ صبح روز پنجشنبه ۴ اسفند آغاز شد و تا ساعت ۸ صبح روز پنجشنبه ۱۱ اسفند، یعنی ۲۴ ساعت پیش از شروع انتخابات ادامه خواهد داشت.
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار میشود که به گفته چهرههای اصلاحطلب و همچنین گزارش برخی رسانههای ایران، «هیچ نامزد اصلاحطلب شناخته شدهای به ستاد انتخابات کشور برای ثبتنام در انتخابات مجلس شورای اسلامی مراجعه نکرده است».
به گزارش دویچه وله بر اساس دستورالعمل تبلیغات انتخاباتی ستاد انتخابات وزارت کشور جمهوری اسلامی، تبلیغ نامزدها در روزنامههای بخش خصوصی مجاز اما انجام فعاليت تبليغاتی برای نامزدها از صدا و سيما و نيز از نماز جمعه يا هر وسيلهای كه جنبه رسمی و دولتی دارد، ممنوع است.
همچنین شورای نگهبان در پاسخ به استعلام یکی از مدیران ارشد صدا وسیما، پخش مناظرات تلویزیونی با حضور نامزدهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی را خلاف قانون دانسته است.
به گزارش سایت الف، «مسئولان صدا و سیما و شورای عالی امنیت ملی با ادامه پخش مناظرههای سیاسی موافق بودهاند اما با اظهار نظر شورای نگهبان تصمیم گرفتند ادامه حضور نامزدهای انتخابات مجلس نهم در مناظرههای تلویزیونی را ممنوع کنند.»
با تحریم انتخابات توسط اصلاحطلبان، اصولگرایان برای رسیدن به لیستی واحد دچار اختلاف شدهاند. برخی رسانههای ایران از شش لیست مختلف و برخی از هشت لیست مختلف اصولگرایان برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر میدهند.
به نظر میرسد در این دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی رقابت اصلی بین نامزدهای "جبههی متحد اصولگرایان" با محوریت مهدوی کنی، "جبههی پایداری انقلاب اسلامی" متشکل از برخی از وزیران اخراجی دولت نهم و دهم با محوریت محمد تقی مصباح یزدی و "جریان انحرافی" نزدیک به محمود احمدینژاد، به عنوان سه جریان اصلی "اصولگرا" خواهد بود.
"جبهه حاميان دولت"، "جبهه ایستادگی"، "صدای ملت"، "ائتلاف کاندیداهای مستقل با سر لیستی علی مطهری"، "جبهه حاميان ولايت"، "جبهه توحيد و عدالت"، "خانه کارگر"، نیز هر کدام با لیستی جداگانه در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت میکنند.
با این حال دفتر رياست جمهوری در ۴ اسفند ماه حمایت دولت و شخص محمود احمدینژاد از یک يا چند جريان سياسی در نهمين دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را تكذيب كرده بود.
«حضور حماسی مردم» یا حضور ۲۰ درصدی؟
نه روز مانده به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و در حالی که اصلاحطلبان و منتقدان دولت از تحریم گسترده انتخابات سخن گفتهاند، سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین، پیشاپیش «حضور حماسی مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی» را تبریک گفت.
رييس سازمان بسيج مستضعفين روز ۳ اسفند اظهار داشت: «جا دارد از هماكنون حضور حماسی مردم در انتخابات را تبريک بگوييم چراكه حضور دشمنشكن ملت قطعا محقق خواهد شد.»
آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز ۲۶ بهمن ماه در سخنانی از تلاش «دستگاههای تبليغاتی و رسانههاي جبهه استكبار» برای «بیرونقی انتخابات» سخن گفته و حضورمردم در این انتخابات پیشرو را «پرشور و فراوان» خواند.
آیتالله مهدویکنی رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز ۲۹ بهمن ماه ابراز امیدواری کرده بود، «بیش از ۸۰ درصد مردم در انتخابات ۱۲اسفند شرکت خواهند کرد.»
پیش از این محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس فعلی گفته بود، «نظر سنجیها در تهران تا کنون از حضور ۱۸ تا ۲۰ درصد مردم در انتخابات خبر میدهند.»
بنا به گزارشها، در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي که ۱۲ اسفند ماه برگزار میشود، ۳ هزار و ۴۴۴ نفر برای ۲۹۰ صندلی مجلس شورای اسلامی رقابت میکنند. همچنین ۴۸ ميليون و ۲۸۸ هزار و ۷۹۹ نفر، شرايط لازم برای شركت در انتخابات را خواهند داشت.
انتخابات مجلس نهم اولین انتخابات سراسری پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸ خواهد بود.
در پی انتخاباتی که معترضان نسبت به "تقلب گسترده" و "کودتای انتخاباتی" در آن اعتراض داشتند، میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد شرکت کننده در این انتخابات در حصر خانگی قرار گرفتند و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و غیراصلاحطلب معترض زندانی شدند.
امروز: علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل آیتالله علی خامنهای، رهبر اسلامی ایران، ضمن انتقاد شدید از کشورهای اسلامی و عربی در حمایت از بشار اسد با اطمینان گفت که سرنگونی رژیم سوریه محقق نخواهد شد.
علیاکبر ولایتی روز پنجشنبه (۲۳ فوریه/۴ اسفند) در دومین همایش "نخبگان فرهنگی سپاه" شرکت کرد و برای نخستین بار بهعنوان مشاور ارشد آیتالله خامنهای در امور بینالملل در باره رویدادهای سوریه موضع گرفت.
به گزارش دویچه وله ولایتی که دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی است، در سخنان خود مواضع کشورهای اسلامی و عربی منطقه در رابطه با سوریه را با لحنی تند مورد انتقاد قرار داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، ولایتی گفت «مرتجعین عرب طرفدار مردم سوریه شدهاند» و «فلان حکومت که ادعای اسلامیت دارد، عضو ناتو شده است». به نظر میآید منظور ولایتی دولت ترکیه باشد.
مشاور آیتالله خامنهای در امور بینالمللی افزود: «جمهوری اسلامی ایران در مقابل آنهایی که علیه سوریه تلاش میکنند، میایستد و از دولت سوریه حمایت میکند ضمن اینکه به دولت سوریه بارها توصیه کرده که اصلاحات مورد نیاز را اعمال کند و آنها هم در حد معقولات عمل کردهاند.»
از نظر ولایتی، این «عوامل شناختهشدهی» اسرائیل هستند که «میگویند در سوریه باید دمکراسی برقرار شود.»
این سخنان مشاور رهبر جمهوری اسلامی در حالی بیان میشود که بنا به ارزیابی نهادهای بینالمللی از ماه مارس سال گذشته تاکنون بیش از ۶۰۰۰ نفر از مردم غیرنظامی در پی خشونت نیروهای دولتی در سوریه جان باختهاند.
در این همایش "نخبگان فرهنگی سپاه"، علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، از خدمات فرهنگی حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامهی کیهان تقدیر به عمل آورد.
ولایتی در سخنان خود ادامه داد که غرب و مرتجعین عرب به سوریه بهعنوان «حساسترین نقطه محور مقاومت» حمله کردهاند. مشاور رهبر جمهوری اسلامی تصریح کرد که در عوض «ایران، عراق و حزبالله محکم در کنار سوریه ایستادهاند».
در اجلاس گروه «دوستان سوریه» که قرار است روز جمعه (۲۴ فوریه/۵ اسفند) با شرکت نمایندگان عالیرتبهی بیش از ۶۰ کشور و حضور دبیرکل سازمان ملل در تونس برگزار شود، جامعهی بینالملل در صدد است "شورای ملی سوریه" که بزرگترین تشکل مخالفان بشار اسد است را به عنوان نماینده مشروع مردم سوریه بهرسمیت بشناسد.
امروز:آمریکا از بیحاصل بودن سفر بازرسان آژانس اتمی به ایران ابراز سرخوردگی کرده و فرانسه آن را " فرصت از دست رفته" ایران در اثبات حسننیت دانسته است. روسیه اما نسبت به نتیجهگیری شتابزده از این شکست هشدار میدهد.
سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، ممانعت ایران از دسترسی بازرسان آژانس انرژی اتمی به سایت پارچین را به شدت محکوم کرده است. رومن نادال که در کنفرانسی مطبوعاتی سخن میگفت، تاکید کرد که این عدم همکاری به موازات اعلام مقامات ایرانی در مورد "دستاوردهای هستهای بزرگ"، معنایی دیگر مییابد.
به گزارش دویچه وله این ظن وجود دارد که درسایت پارچین، آزمایشهایی برای ساخت کلاهکهای هستهای انجام شده باشند. گفته میشود در این سایت انفجارهای پرقدرتی صورت گرفتهاند که میتوانند با تلاش احتمالی ایران برای دستیابی به فناوری ساخت سلاح اتمی در ارتباط باشند.
نادال افزود که با در نظر گرفتن چنین نکاتی، دشوار میتوان پذیرفت که ایران قصد مذاکره سازنده با قدرتهای جهانی در مورد طرحهای هستهای خود را دارد.
سخنگوی وزارت خارجه فرانسه یادآور شد که عدم همکاری ایران با بازرسان سازمان ملل برای دسترسی آزاد به سایتهای اتمی خود "فرصت از دست رفته" دیگری برای تهران است که میتوانست طی آن حسن نیت خود را به جامعه جهانی نشان دهد.
جی کارنی، سخنگوی دفتر ریاست جمهوری آمریکا نیز در واکنش به سفر دو روزه بازرسان آژانس اتمی به تهران گفت: « از شکست ایران در دستیابی به توافق با آژانس متاسفیم.»
وی افزود که بیحاصل بودن این سفر نشاندهنده عدم پایبندی ایران به الزامات بینالمللی است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سفر دو روزه هیات بلند پایه و پنج نفره این نهاد به تهران را بی نتیجه دانسته است. یوکیو آمانو، مدیرکل آژانس پس از پایان این سفر اعلام کرد که ایران به هیات اعزامی اجازه بازدید از منطقه نظامی پارچین در شرق تهران را نداده است. او گفت: « تاسف برانگیز است که ایران درخواست ما در دیدار اول و دوم برای بازدید از پارچین را نپذیرفت.»
آژانس یاد شده اعلام کرد که متنی را برای "آسانکردن شفافسازی برنامههستهای ایران" تهیه کرده بود و کوشید که بر سر این متن با مقامات ایرانی به توافق برسد اما تلاشهایش بینتیجه ماند.
هشدار روسیه و توصیه چین
دولت چین در این میان از ایران خواسته با بازرسان اتمی سازمان ملل همکاری کند. مقامات چینی از بیپاسخ گذاشتن درخواست این بازرسان برای کسب اطلاع هرچه بیشتر از سایتهای حساس ایران انتقاد کردهاند.
هونگ لای، سخنگوی وزارت خارجه چین روز پنجشنبه (۲۳ فوریه/۴ اسفند) در نشست خبری هفتگی خود گفت که ایران باید برای اثبات این ادعا که در پی مقاصد صلحآمیز در انرژی هستهای است، گامهای ضرور برای بازگرداندن اعتماد جهانی را بردارد.
اشاره وی به آخرین نتایج اعلام شده در سازمان ملل است که در آن از فعالیت مخفیانه ایران برای ساخت احتمالی بمب اتمی ابراز نگرانی شده است.
هونگ با تاکید بر مثبت بودن شتاب کنونی در مذاکره با ایران، خواستار از سرگیری گفتگوهای اتمی در اولین فرصت شد.
روسیه اما در باره نتیجهگیریهای شتابزده نسبت به شکست مذاکرات آژانس اتمی و ایران هشدار داده است. گنادی گاتیلف، معاون وزیر خارجه روسیه تاکید کرده که آژانس نباید با وجود این ناکامی روند مذاکره با ایران را قطع کند.
این در حالی است که مقامات آژانس اتمی پس از بازگشت ماموران این نهاد از دومین سفر به تهران اعلام کردهاند که گفتگوهای دیگری برای ماه جاری در نظر نگرفتهاند.
پیشینه مذاکرات و دیدارها
هیات پنج نفره بازرسان اتمی سازمان ملل از سفر دو روزه خود به ایران با دست خالی بازگشت و شواهدی برای رفع تردید جامعه جهانی نسبت به برنامههای اتمی این کشور نیافت. این سفر به عنوان گامی بس مهم برای فراهم کردن زمینه مذاکرات مفید بین ایران و گروه ۱+۵ تلقی میشد. آخرین مورد این گفتگوها ۱۳ ماه پیش در ترکیه انجام شد.
کشورهای غربی مطمئن نیستند که ایران از طرحهای اتمی خود اهداف صرفا غیرنظامی را دنبال میکند. این تردید در تازهترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ نیز ابراز شده هرچند در آن قطعا نتیجهگیری نشده که ایران در حال ساخت سلاح اتمی است.
امروز: وزارت کشور مالزی اعلام کرد که مسعود صداقتزاده، ایرانی مظنون به مشارکت در انفجارهای تایلند را «در اسرع وقت» به تایلند تحویل خواهد داد. او پیش از پرواز به ایران، در فرودگاه کوالالامپور بازداشت شده بود.
مالزی قصد دارد یکی از افراد مظنون به مشارکت در بمبگذاریهای زنجیرهای بانکوک را تحویل مقامات تایلندی دهد تا در دادگاهی در آن کشور محاکمه شود.
به گزارش دویچه وله به نقل از خبرگزاری فرانسه، هشامالدین حسین، وزیر کشور مالزی، روز پنجشنبه (۲۳ فوریه/ ۴ اسفند) با اعلام این خبر گفت: «مقامات تایلندی مدتی است خواستار استرداد مسعود صداقتزاده ۳۱ ساله به آن کشور شدهاند و من مایلم استرداد او در اسرع وقت صورت گیرد.»
به گفته هشامالدین حسین، از آنجایی که آقای مسعود صداقتزده، تبعه تایلند نیست، فرآیند قانونی برای انتقال وی باید طی شود. صداقت زاده مظنون به مشارکت در عملیات تروریستی در تایلند است که گفته میشود در ارتباط با سرویس اطلاعاتی ایران انجام گرفته است.
مقامات اداره مهاجرت مالزی، روز ۱۵ فوریه (۲۶ بهمن) مسعود صداقتزاده را در فرودگاه بینالمللی کوالالامپور بازداشت کردند. او پیش از بازداشت، قصد داشت با پروازی در همان روز خود را به ایران برساند. مقامات تایلندی گفتهاند او به محض انتقال به این کشور، در دادگاهی که برای بررسی علل و عوامل انفجارهای اخیر تشکیل میشود، محاکمه خواهد شد.
پررنگتر شدن ردپای ایران در انفجارهای تایلند
با ادامه بررسیهای موشکافانه پلیسها و کارآگاهان تایلندی، به نظر میرسد نقش ایران در بمبگذاریهای روز ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن) روشنتر از پیش شده است. مقامات اسرائیلی میگویند انفجارهای تایلند با دو طرح بمبگذاری دیگر در روز پیش از آن در هند و گرجستان ارتباط دارند. در آن دو طرح هم که یکی از آنها در دهلی اجرا و دیگری در تفلیس خنثی شد، دیپلماتهای اسرائیلی هدف حملات تروریستی بودند.
مقامات اسرائیلی بلافاصله پس از انتشار خبرهای مرتبط با این موضوع، ایران و حزبالله را متهم به طرحریزی این حملات کردند. بمبهای استفادهشده در حملات بانکوک که به قطع پاهای یکی از بمبگذاران ایرانی منجر شد هم به گفته پلیس تایلند کاملا مشابه بمبی بود که پیشتر در حملات هند و گرجستان مورد استفاده قرار گرفته بود.
ایران هرگونه دخالت در این بمبگذاریهای زنجیرهای را رد کرده است. سفیر جمهوری اسلامی در تایلند با «بیاساس» خواندن اتهامات وارد شده به ایران، اعلام کرد که این حوادث توسط اسرائیل طراحی شده تا «روابط ایران و تایلند و نیز ثبات جهان را به خطر بیندازد.» حتی رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، از «آمادگی ایران برای کمک به شناسایی عوامل انفجارهای اخیر در بانکوک» خبر داد.
پلیس تایلند تا پیش از اعلام نام مسعود صداقتزاده، نام شش ایرانی دیگر را هم منتشر کرده بود که به اعتقاد آنها مظنونان اصلی سوء قصد تروریستی در این کشور بودهاند. محمد خزایی ۴۲ ساله، لیلا روحانی، سعید مرادی، ۲۸ ساله و علیاکبر نوروزی شایا، ۵۷ ساله، از جمله این افرادند.
علاوه بر حمل مواد منفجره، اقدام به قتل نیز از جمله اتهامات ایرانیان بازداشتشده خواهد بود. ۴۳ نفر از افسران و کمیسرهای ارشد پلیس تایلند مسئول رسیدگی به این پرونده شدهاند. با تایید دادگاه، این متهمان ممکن است تا ۸۴ روز بدون اثبات جرم، در بازداشت پلیس بمانند.
امروز: وزارت ارتباطات جمهوری آذربایجان امروز (پنجشنبه) گفته است که گروه موسوم به "ارتش سایبری ایران" سایت اینترنتی تلویزیون دولتی آذربایجان را هک کرده است.
هکرها با تغییر صفحه اصلی اینترنتی تلویزیون آذربایجان، این پیام را جایگزین آن کرده اند: "زندگی یک بازی است. بازی تمام شده است."
به گزارش بی بی سی فارسی سایت شرکت هواپیمایی دولتی آذربایجان و سایت کمیته ملی المپیک آن کشور نیز مورد حمله هکرهای دیگری قرار گرفت که پیام گذاشته بودند دولت جمهوری آذربایجان "مانند یک سگ دست آموز اسرائیل" عمل می کند و بهتر است که در مورد ایران حرف نزند.
یک ماه پیش نیز تعدادی از هکرهای مخالف حکومت اسرائیل سایتهای اینترنتی حزب حاکم جمهوری آذربایجان و چندین وزارتخانه آن کشور را هک کردند و با گذاشتن پیامهایی، از روابط آذربایجان با اسرائیل انتقاد کردند.
رسانه های آذربایجان آن زمان نوشتند که این سایتهای دولتی احتمالا از ایران هک شده اند و در پی آن، هکرهای آذربایجان به هک کردن چندین سایت ایرانی پرداختند.
هکرهای آذری در حمله به سایتهای ارمنی مربوط به جمهوری ارمنستان هم دست داشته اند. دیروز (چهارشنبه) چندین سایت، از جمله سایتهای فدراسیون هندبال ارمنستان، فدراسیون بولینگ ارمنستان و یک شرکت هواپیمایی ارمنی مورد حمله یک هکر آذربایجانی قرار گرفتند.
حکومت جمهوری آذربایجان یکی از متحدان نزدیک اسرائیل در منطقه است و این مسئله سبب تنشهای زیادی میان ایران و آذربایجان شده است.
دولت ایران دولت جمهوری آذربایجان را به همکاری با سازمانهای امنیتی اسرائیل علیه منافع ایران متهم می کند و گفته است که قاتلان یکی از دست اندرکاران برنامه هسته ای ایران که ماه گذشته میلادی کشته شد، از طریق جمهوری آذربایجان فراری داده شدند.
در همین حال، محمد خزاعی، سفیر ایران در مقر سازمان ملل متحد در نیو یورک در نامه ای اعتراضی به شورای امنیت سازمان ملل گفته است که حکومت اسرائیل به "عملیات مخفی، جنگ سایبری، جنگ روانی و ترور دانشمندان هسته ای" ایران پرداخته و ایران را تهدید به جنگ کرده است.
وی در این نامه، اتهامات مبنی بر تهدید کردن منافع اسرائیل در آذربایجان و دیگر کشورها را رد کرده است.
امروز: بنابر گزارشها، یک دانشجوی دانشگاه یاسوج که تصویر ویدئویی او با دهان دوخته در یوتیوب منتشر شده، بازداشت شده است.
این ویدئو نشان می دهد که داریوش جلالی به نشانه اعتراض به "وضعیت دانشگاه یاسوج" لبهایش را دوخته و خود را به نردههای دانشگاه زنجیر کرده بود.
به گزارش بی بی سی فارسی یک منبع آگاه در گفت و گو با بیبیسی فارسی با تایید این خبر گفت :"داریوش جلالی، دانشجوی رشته مهندسی مواد دانشگاه یاسوج و ورودی سال ۱۳۸۸، که سال گذشته به مدت سه ماه به زندان افتاده بود، در اعتراض به محدودیتهای اعمال شده در دانشگاه و مشکلاتی که بعد از آزادی برای او ایجاد شده بود، در روز ۳۰ بهمنماه دهانش را دوخت."
این منبع آگاه افزود:" نیروهای حراست دانشگاه به محض اطلاع از این موضوع، آقای جلالی را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازداشت کردند، از آن زمان تاکنون نیز هیچ اطلاعی از وضعیت این دانشجو و محل بازداشت وی در دست نیست."
داریوش جلالی در بهمن سال ١٣٨٩ چند روز پس از تظاهرات ٢۵ بهمن توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت و به یک سال حبس محکوم شد.
وی بعد از گذراندن سه ماه حبس از زندان آزاد شد.
این منبع آگاه همچنین گفت :"داریوش جلالی پس از آزادی از زندان با تعلیق های پیاپی از تحصیل و همچنین فشار هایی از طرف حراست دانشگاه مواجه شده بود."
وی در هنگام این حرکت اعتراضی بیانیهای منتشر کرده که در بخشی از آن آمده است :"اما چرا بدین شیوه معترضم؟ چرا با دهان بسته؟ چرا با پای در زنجیر نشسته؟ دهان خود را دوخته ام، چرا که فریاد تظلم خواهی ام را کسی نشنید. پای خود بسته ام چرا که دویدنم به جایی نرسید. هر چه فریاد زدم کسی نشنید، گفتم شاید سکوتم را بشنوند، هر چه دویدم کسی ندید، گفتم شاید به غل نشستنم را ببینند."
امروز: یک مقام بلندپایه وزارت کشور ایران از کنارهگیری ۱۷۵ نامزد انتخابات مجلس این کشور از حضور در رقابت های انتخاباتی خبر داده است.
حسنعلی نوری، جانشین رئیس ستاد انتخابات کشور در ایران به خبرگزاری رسمی ایرنا گفته است که تا عصر روز سوم اسفند، ۱۷۵ نامزد تایید صلاحیت شده، از شرکت در رقابت های انتخاباتی انصراف داده اند.
به گزارش بی بی سی فارسی دلیل یا دلایل کناره گیری این افراد از حضور در رقابت های انتخاباتی اعلام نشده است.
وزارت کشور ایران پیش از این تعداد داوطلبان تایید صلاحیت شده را ۳ هزار و ۴۴۴ نفر عنوان کرده بود.
تبلیغات نامزدهای انتخابات مجلس ایران از ساعت ۸ صبح پنجشنبه چهارم اسفند به وقت محلی آغاز شده و تا یک هفته ادامه خواهد داشت.
قرار است انتخابات روز جمعه، دوازهم اسفند در ایران برگزار شود.
دعوت رهبر ایران به حضور گسترده، دعوت مخالفان به خانه نشینی
احزاب اصلاح طلب در اعتراض به شرایط کشور از جمله آنچه "نبود شرایط اصلی و اولیه برای یک انتخابات آزاد و عادلانه" خوانده اند در این انتخابات شرکت نکرده و عملا دست به تحریم آن زده اند.
رقابت اصلی برای تصاحب ۲۹۰ کرسی مجلس، میان طرفداران و منتقدان محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور این کشور است.
آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران پیش از این خواستار "حضور گسترده مردم ایران" در پای صندق های رای شده بود اما رهبران مخالف دولت، این دوره از انتخابات مجلس را "فرمایشی" خوانده و محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران، شرکت در آن را بی معنا توصیف کرده است.
شورای هماهنگی راه سبز امید از تشکل های مخالف دولت ایران و نزدیک به میرحسین موسوی، با انتشار بیانیهای از مردم ایران خواسته است تا در روز برگزاری انتخابات از خانه خود بیرون نروند.
این شورا دعوت به خانه نشینی مردم در روز انتخابات را "نشانه همبستگی" با میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد به همراه مهدی کروبی رهبران مخالف دولت ایران خوانده که یک سال است از سوی حکومت در حبس خانگی قرار گرفته اند.
تشبیه دوران حیات نظام های سیاسی به دوران حیات انسانی (زایش، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، پیری، مرگ) از زاویه دیدی می تواند درست باشد و از زاویه دیدی دیگر نه، چراکه تجربه های تاریخ بشری مصداق های فراوانی برای درستی این تشبیه در بر دارد، و در عین حال مصداق هایی هم در نفی آن، و طبعا بازخوانی این تجربه ها می تواند آموزنده این موضوع باشد که اگر نظام های سیاسی موجود نمی خواهند در چرخه حیات انسانی گرفتار و پیری و مرگ را تجربه کنند چه باید نکنند و چه باید بکنند که حیاتی مستمر و جوان داشته باشند؟
تاریخ اسلام و ایران بخوبی بازتاب دهنده مصداق هایی است که درستی تشبیه نظام های سیاسی برآمده از دل ایندو را به دوران حیات انسانی تایید می کند. روشنترین مصداق را می توان در تشکیل حکومت نبوی در مدینه تا غصب همین حکومت توسط امویان در شام دید، سیری که در کمتر از یک قرن رخداد داد و در سیر زمان آنچنان فاصله گیری از اهداف و آرمانهای اسلامی انجام گرفت که کشتن نوه گرامی پیامبر و یارانش در کربلا به عنوان کسانی که حاضر نشدند با خلیفه مسلمین بیعت و از او اطاعت کنند، توجیه دینی یافت و انجام شد.
در نگاهی کلان می توان از ظهور و سقوط تمدن اسلامی سخن گفت و آنرا هم مصداقی بر درستی این تشبیه گرفت، درعین حال که ظهور و سقوط خرده نظام های سیاسی شکل گرفته در درون این تمدن خود دلیل بارزی بر درستی این تشبیه هستند، و براحتی می شود چرخه حیات آنها راترسیم کرد.
تاریخ ایران خود گواهی دیگری براین موضوع است. نظام سیاسی سلطنتی مبتنی بر حاکمیت فردی و استبداد قالب غالب تاریخ ما بوده است اما شاهدیم که عمر سلسله های پادشاهی حاکم در ایران از همین قاعده دوران حیات انسانی پیروی کرده است و هریک تولد و مرگی داشته اند، با این تفاوت که بدلیل تحولات و پیشرفت های حادث عمر حاکمیت آنها در گذر زمان کوتاهتر شده است، و به عبارتی هرچه جامعه ایرانی آگاهتر و پیچیده تر شده، از عمر نظام های سیاسی سلطنتی حاکم کاسته شده و بدلیل عدم کارآمدی در پاسخگویی به مطالبات مردم دچار پیری زودرس و مرگ، آنهم از طریق جنبش و انقلاب مردمی شده اند. جنبش مشروطه زوال سلسله قاجار را رقم زد و رخداد انقلاب اسلامی هم سقوط سلسله پهلوی را در پی داشت، و حال پس از گذشت سی و سه سال از عمر نظام سیاسی برآمده از انقلاب با عنوان" جمهوری اسلامی ایران" باید پرسید که آیا این نظام هم مصداقی در ادامه سلسله نظام های قبلی حاکم برایران خواهد بود یا اینکه می تواند مصداقی خلاف تشبیه به دوران حیات انسانی را برجای گذارد؟
در دوران معاصر و درتجربه جهانی ظهور و سقوط حکومت کمونیستی شوروی(و دیگر حکومت های مشابه در اروپای شرقی) به عنوان یک حکومت ایدئولوژیک خود مصداق بارزی بر درستی این تشبیه نظام های سیاسی با دوران عمر حیات انسانی است اما نظام های سیاسی که مصداقی برای نادرستی این تشبیه هستند کدام ها هستند؟ نظام هایی هستند راه اصلاحات و تغییرات درونی و جابجایی مسالمت آمیز قدرت و حاکمیت را همواره بروی شهروندان خود باز گذاشته اند. هرچند قالب این نظام ها درتناسب با شرایط و ویژگی های هر واحد ملی شکل گرفته است و بطور مثال می بینیم در انگلیس و ژاپن با حفظ نظام پادشاهی تعریف شده است و در آمریکا و فرانسه در قالب نظام جمهوری، اما در این کشورها امکان تغییر و اصلاح درونی نظام و ساختارهای حقیقی و حقوقی آن فراهم آمده و در طی زمان تکامل یافته است بگونه ای که براحتی توانسته اند جنبش های بزرگ اجتماعی و مدنی را در دل خود هضم و جذب کنند که از جمله می توان به جنبش مدنی زنان و سیاهان در این جوامع اشاره کرد. آنچه تحقق چنین امری را ممکن و از درافتادن این جوامع در دام پیری و کهولت جلوگیری کرده است جلب مشارکت شهروندان در اداره امور جامعه از طریق صندوق های رای و انتخابات و جابجایی قدرت و حاکمیت به شیوه ای کاملا مسالمت آمیز و کم هزینه بوده است، شیوه ای که هرازگاه با تزریق نیروی تازه و پرجنب و جوش به حاکمیت آنرا جوان و پرتحرک کرده و از پیری نظام سیاسی جلوگیری می کند، و البته برای اینکه این جلب مشارکت به بهترین وجه انجام گیرد باید زمینه ها و بسترهای لازم و لوازم و مقتضیات ضروری آن از قبیل آزادی بیان و مطبوعات و رسانه ها، احزاب و نهادهای مدنی و صنفی، رقابت منصفانه و...فراهم باشد چرا که در غیر اینصورت این جلب مشارکت می تواند در شکلی کاریکاتوری و نمایشی توسط نظام سیاسی بکار گرفته شود که هرگز نمی تواند تامین کننده نیروی جوان و جلوگیر از دام پیری نظام باشد که تجربه رژیم پهلوی در کشورمان بخوبی شاهد این مدعاست.
رهبری جمهوری اسلامی ایران اخیرا در سخنی موضوع جوانی و پیری نظام های سیاسی را مطرح کردند و ادعا کردند که نظام سیاسی حاکم برایران اتکا به ساز و کارهایی را دارد که آنرا از ابتلا به پیری می رهاند، در این باره باید گفت حتما رهبری در مشاوره با آنهائیکه توجهشان را به این موضوع جلب کرده اند باید به این امر متفطن شده باشند که قلب چرخه ای که جلوی پیری نظام های سیاسی را می گیرد" انتخابات " است به همه لوازم و مقتصیاتش، و از کارانداختن این قلب با هرعنوان و شیوه ای باشد پیری و مرگ را بر نظام سیاسی تحمیل می کند، و حیرت و تعجب در همین جاست که ایشان چگونه هم در باره خطر پیری و مرگ نظام های سیاسی سخن می گوید، و همزمان با از کارانداختن " انتخابات " در کشور بمثابه اصلی ترین راه جلوگیری از این پیری خلاف این سخن عمل می کند؟ رهبری که پیشتر از این با واژه سازی " براندازی قانونی " هرگونه تلاش نیروهای سیاسی برای جابجایی مسالمت آمیز قدرت در سطح دولت و مجلس را به براندازی تحویل و اسباب برخورد با آنها را فراهم آورده بود در سیر زمان شرایط را بگونه ای ساخت که از دل آن کودتای انتخاباتی سال 88 و حوادث بعدی آن برآمد و در این مسیر نیروهای اصلاح طلب ناچار از اعلام عدم شرکت در انتخابات مجلس شدند، و حالا می خواهد انتخاباتی برگزار شود که نه تنها هیچ تغییری در سطح حاکمیت و تزریق نیروی تازه به آنرا در پی ندارد بلکه به تحکیم حاکمیتی می پردازد که خود مسبب این وضعیت بوده و اسباب پیری زودرس نظام سیاسی موجود را رقم زده است.
البته افرادی که اکنون کرسی های قدرت را در کشور بدست دارند هر روز می توانند نسبت به آنواع و اقسام " براندازی " و " انقلاب مخملی" و " جنگ نرم " و... اعلام نظر و خطر نمایند و عده ای را هم به اقدام برای اینها متهم و بازداشت و زندانی و اعدام نمایند اما باید بدانند که آنچه بیش از همه دارد نظام سیاسی موجود رو به پیری و مرگ زودرس و " براندازی " می برد عملکرد حاکمیت در عدم اجرا و پایبندی به همه اصول قانون اساسی و از کارانداختن ساز و کار انتخابات آزاد و منصفانه است، و در واقع براندازان واقعی نظام جمهوری اسلامی حاکمانی هستند که دیگر رای ملت را میزان نمی دانند و علاقه ای به جلب مشارکت همه شهروندان در اداره کشور ندارند و فکر می کنند با تکیه بر اقلیت خودی می توانند بر اکثریت مردم حکومت کنند.
خداوند در قرآن از حاکمیت قواعد و سنت هایی بر تاریخ و جوامع بشری سخن می گوید، یکی ازآنها قاعده مرگ و اجل جوامع بشری است که پیامد عملکرد نظام های سیاسی حاکم است و اینکه اگر مرگ و اجل جامعه ای فرارسید انجام خواهدشد بدون ساعتی پس و پیش، و قاعده دیگر اینکه خداوند حال هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خودشان حال و روزشان را تغییر دهند.
خداوند قوم و خویشی با کسی و نظامی ندارد و این قواعد و سنت هاست که راهبر جوامعه است، و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران حتی اگر خود را بچه ننر خدا بداند گریزی از پیروی از این قواعد ندارد. رهبری جمهوری اسلامی ایران اگر بواقع نگران پیری و مرگ نظام سیاسی موجود است باید شیوه حکومتداری را تغییر دهد و اسباب جلب مشارکت همه شهروندان ایرانی را از راه انتخابات آزاد و منصفانه در اداره کشور فراهم آورد درغیر اینصورت مرگ و اجل بسراغ نظام خواهد آمد و گریز و گزیری از تغییر نخواهد بود. سوگمندانه نحوه عمل حاکمیت موجود مصداق این سخن مولای متقیان علی (ع) است که از ترس مرگ بسوی مرگ فرار می کنند در حالیکه پناه بردن به دامن مردم و جلب مشارکت همگان برای نظام سیاسی مرگ نیست بلکه حیات و سرزندگی است! « قلب نظام سیاسی " زنده و پایدار انتخابات است و وقتی این قلب از کار افتاد مرگ آن نظام سیاسی اتفاق خواهد افتاد بدون ساعتی پس و پیش، و انتخابات در پیش روی مجلس گامی بسوی مرگ نظام سیاسی موجود است هرچند ادعا شود که این نظام می تواند خود را از دام پیری و مرگ برهاند!
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خطاب به حجت الاسلام و المسلمین نوری وزیر کشور دولت اصلاحات بمناسبت درگذشت پدرش پیامی به شرح زیر صادر کرد :
انا لله و انا الیه راجعون
جناب حجت الاسلام و والمسلمین عبدالله نوری
مصیبت وارده رحلت مومن متقی و سالک راه حق , پدر شهید و صابرتان شادروان حاج محمد علی نوری را به شما و همه بازماندگان تسلیت می گوئیم. از خداوند متعال برای آن مرحوم غفران و رحمت و برای شما و بازماندگان صبر و پایداری در راه حق رامسئلت داریم.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی(شاخه خارج از کشور)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر