-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه

Latest News from Koocheh for 09/17/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

پلیس افغانستان روز شنبه، 17 سپتامبر، اعلام کرد بر اثر انفجار یک مین در شمال غرب افغانستان دست‌کم 9 تن از جمله 5 کودک کشته شده‌اند. این انفجار در منطقه فاریاب در نزدیکی مرز ترکمنستان به وقوع پیوسته است.

گزارش‌های سازمان ملل متحد در ارتباط با جنگ افغانستان نشان می‌دهد که غیرنظامیان این کشور بالاترین قربانیان را تشکیل می‌دهند.

سازمان ملل می‌گوید 1462 تن در نیمه اول سال جاری در افغانستان کشته شدند.

این آمار نشان می‌دهد که آمار قربانیان نسبت به سال‌های گذشته 15 درصد افزایش یافته است.

بیش‌تر تلفات غیرنظامیان به‌وسیله انفجار مین و هم‌چنین خودروهای بمب‌گذاری شده به وقوع می‌پیوندد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز شنبه، 17 سپتامبر، منابع خبری کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی از برگزاری جلسه این کمیسیون با حضور اعضای هیت دولت جمهوری اسلامی درباره اختلاس بانکی 3000 میلیارد تومانی در هفته جاری خبر داده است.

به گزارش مهر، محمدرضا خباز در گفت‌و‌گویی اظهار داشت: «به‌طور قطع رییس بانک مرکزی و سایر مسوولان این هفته به مجلس فراخوانده می‌شوند اما روز دقیق آن هنوز مشخص نشده است.»

ماجرای موسوم به «اختلاس سه هزار میلیارد تومانی» به پرونده اتهامات صاحب چند شرکت ارتباط دارد که گفته می‌شود از طریق تبانی با رییس شعبه بانک صادرات در کارخانه فولاد خوزستان، به گشایش اسناد اعتباری به مبلغ چندین میلیارد تومان مبادرت کرده بی‌آن‌که تمام یا دست‌کم بخش عمده‌ای از وجه این اعتبار‌نامه‌ها را پرداخته باشد.

او سپس این اسناد اعتباری (ال‌سی‌ها) را با قیمتی پایین‌تر از قیمت رسمی به بانک‌های دولتی و خصوصی دیگر می‌فروخته است.

رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز پنج‌شنبه، ۲۴ شهریور، دادستان کل کشور را مامور نظارت و رسیدگی به این پرونده کرد.

بیشتر بخوانید:

«دادستان کل جمهوری اسلامی مسوول نظارت بر پرونده اختلاس»


 


خبر / رادیو کوچه

محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی، روز دوشنبه، 19 سپتامبر، در راس هیتی برای شرکت در شصت و ششمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر خواهد کرد.

به گزارش ایسنا، قرار است آقای احمدی‌نژاد در این سفر علاوه بر سخن‌رانی در مجمع عمومی سازمان ملل، با دبیر کل این سازمان، روسای جمهوری و مقامات چند کشور دیدار و مذاکره کند.

آقای احمدی‌نژاد در زمان ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ هر سال در نشست مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کرده است.

بیشتر بخوانید:

«اولین گزارش گزارش‌گر ویژه سازمان ملل برای ایران آماده شد»

«ایران صلح‌آمیز بودن برنامه اتمی خود را نشان دهد»


 


خبر / رادیو کوچه

رامین مهمان‌پرست، سخن‌گوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی درباره وضعیت آزادی دو کوه‌نورد آمریکایی زندانی در ایران گفته است که «پرونده در دست قوه قضاییه است و طبق شرایطی که قوه قضاییه اعلام می‌کند، می‌توانند با وثیقه آزاد شوند.»

به گزارش ایلنا، آقای مهمان پرست اعلام کرد که قوه قضاییه در این‌گونه مسایل مسوولیت دارد و آن‌ها باید پاسخ‌گو باشند.

پیش‌تر هم هیلاری کلینتون و لئون پانه‌تا وزرای خارجه و دفاع آمریکا ابراز خوش‌بینی کرده بودند که دو شهروند آمریکایی زندانی در ایران با وجود تاخیری که پیش آمده، به‌زودی آزاد شوند.

لازم به اشاره است محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی اعلام کرد که جاشوا فتال و شین باوئر، دو جوان آمریکایی که حدود دو سال پیش به اتهام ورود غیرقانونی به خاک ایران در منطقه مرزی با کردستان عراق بازداشت شده بودند، احتمالن به زودی با سپردن وثیقه از زندان آزاد خواهند شد.

اما مقام‌های قضایی جمهوری اسلامی بلافاصله آن را رد کردند.

بیشتر بخوانید:

«آزادی دوکوه‌‌نورد آمریکایی در دست بررسی است»


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

در ادامه روایت ترور تبعیدیان ایرانی باید از «کاظم رجوی» گفت، کاظم رجوی از اعضای سازمان ‏مجاهدین خلق در سال 1990 در سوییس ترور شد. از سوی بازپرس ‏تحقیق در سوییس  13 تن از کارکنان رسمی دولت جمهوری اسلامی متهم ‏به شرکت در قتل کاظم رجوی شدند. سه ماه بعد «عبدالرحمن ‏برومند» رییس هیت اجراییه نهضت مقاومت ملی ایران روز 29 فروردین 70 برابر 18 آوریل 91، از پای ‏درآمد.

 6سپتامبر 1992 فریدون «فرخزاد ‏شاعر»، خواننده و شومن، که در برنامه‌های‌اش حکومت اسلامی را مورد ‏انتقاد قرار می‌داد ، با 17 ضربه‌ی کارد در آلمان کشته ‏شد.

قتل فریدون فرخزاد و کاظم رجوی را به «اکبر خوش‌کوشک» «کوش» نسبت می‌دهند. اکبر خوش‌کوش هنگامی که در جوخه‌‌های ترور نظام در اروپا سازمان‌دهی شد با اشاره به سابقه‌اش در کشتی فرنگی، اذعان می‌کرد که «فرنگی‌کار» است.

اشتهار او به دست داشتن در تروریسم بین‌المللی تا آن‌جا بود که در دهه‌ی 90 دولت کانادا یکی از دلایلی را که براساس آن به تقاضای پناهندگی «منصور آهنی» مامور وزارت اطلاعات در ونکوور کانادا جواب منفی داد «داشتن عکس مشترک با تروریست معروف اکبر خوش‌کوش در شهر رم» بود. نکته جالب توجه آن‌که ماهیت اکبر‌ خوش‌کوش برای سرویس‌های امنیتی اروپایی و آمریکایی نیز مشخص بود، اما اقدامی برای دستگیری او به عمل نیاورده بودند.

اکبر خوش‌کوش در سیستم سرکوب حکومت، به پاس بی‌رحمی‌ای که در مقابله با مخالفان نظام به خرج می‌داد، ارتقا‌ یافت و علاوه بر مسوولیت‌ یافتن در ترورهای خارج از کشور به سمت مشاور عملیاتی وزیر اطلاعات در دوران فلاحیان رسید.

جدا از ارتقای‌ مقام در دست‌گاه امنیتی وی از رانت‌های قدرت استفاده کرده و در حالی که فرزند سماورساز ساده‌ای در نازی‌آباد بود بدون داشتن سواد، سرمایه و یا شم‌ اقتصادی در نظام «عدل اسلامی» به ثروت میلیاردی هم رسید. او در هر پروژه‌ای که نیاز به استفاده از زور و قدرت بود سهیم می‌شد.

اکبر خوش‌کوش در سیستم سرکوب حکومت، به پاس بی‌رحمی‌ای که در مقابله با مخالفان نظام به خرج می‌داد، ارتقا‌ یافت و علاوه بر مسوولیت‌ یافتن در ترورهای خارج از کشور به سمت مشاور عملیاتی وزیر اطلاعات در دوران فلاحیان رسید

در دهه هفتاد و در اوج فعالیت‌های اقتصادی وزارت اطلاعات او و «جواد خجسته باقرزاده» برادر زن آقای خامنه‌ای هم‌راه با برادران «افراشته» به‌طور غیرقانونی موبایل از دوبی وارد کرده و در بازار آزاد می‌فروختند. وقتی پای برادران افراشته به زندان و دادگاه باز شد باز هم کسی کاری به کار او و برادر زن خامنه‌ای نداشت.

در جلسه پنجم دادگاه برادران افراشته، نقش اکبر خوش‌کوش و وزارت اطلاعات در انجام اعمال خلاف از پرده بیرون افتاد با این حال محسنی‌اژه‌ای که در نمایش مزبور نقش قاضی دادگاه را بازی می‌کرد از خوش‌کوش که جرمش محرز بود به عنوان مطلع یاد کرد و اتهامی را به او نسبت نداد.

در همین جلسه داوود افراشته نحوه‌ی کلاهبرداری اکبر خوش‌کوش با استفاده از پشتوانه‌ی امنیتی‌اش را شرح می‌دهد:

«…در سال 73 اکبر خوش‌کوش برای ساختن ساختمانی به من مراجعه کرد و کمک خواست که در قبال این کار وی طی قراردادی که بین شرکت مخابرات و «شرکت فران وابسته به وزارت اطلاعات» بسته شده بود و در آن عنوان شده بود 300 دست‌گاه موبایل گرفته شود را یادآور شد و گفت که مایل است 100 دست‌گاه آن را به من بفروشد که بعد من بابت خرید 100 میلیون تومان چک به وی دادم و قرار شد چند روز بعد هم موبایل‌ها را تحویل بدهد. بعد از مدتی در تماس با وی برای تحویل موبایل‌ها وی گفت شرکت کم کاری کرده و از من خواست تا در تماس با دوبی از آن‌جا گوشی خریداری و بعد از تحویل به فرودگاه به نام «اکبر اکبری» نام مستعار اکبر خوش‌کوش به تهران آمده و پس از ورود گوشی‌ها در عرض 3 تا 4 ماه وی فقط 29 دست‌گاه تلفن به من تحویل داد و حتا تعدادی را نیز به شخصی به نام همایون طوسی فروخت٬ ولی بعدها به علت تاخیر در تحویل ما تقاضای پول‌مان را کردیم که ایشان نمی‌دادند و تهدید می‌کردند بالاخره پس از مدت‌ها دوندگی توانستیم از وی به صورت چکی بلندمدت بگیریم.»

«شاپور بختیار» آخرین نخست وزیر حکومت شاهنشاهی و دست‌یارش ‏«کتیبه سروش» نیز به دست مامورین حکومت اسلامی با ضربات کارد در ‏پاریس به قتل رسیدند، پلیس فرانسه با ارایه شواهدی قاتلین این دو را ‏فرستادگان جمهوری اسلامی اعلام کرد. متهم این پرونده «علی وکیلی‌راد» بود که پس از انتخابات 88 از زندان فرانسه در ازای آزاد شدن «کلوتیلد ریس» از حبس جمهوری اسلامی آزاد شده و به تهران فرستاده شد، ولی او در این جنایت هم‌دستانی داشت که زمانی اندک پس از ترور از انظار ناپدید شدند. نام این افراد «غلام‌حسین شوریده شیرازی نژاد»، «حسین شیخ عطار»، «ناصر قاسمی‌نژاد»، «فریدون بویراحمدی» و «محمد آزادی» است که به احتمال قریب به یقین همگی در سایه جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند.

پس از چندی «صادق شرفکندی» دبیرکل حزب دموکرات کردستان، فتاح ‏عبدلی، همایون اردلان و نوری دهکردی به تاریخ 26 شهریور ماه سال ‏‏1371 «17 سپتامبر1992» در برلین به دست ماموران حکومت اسلامی به ‏قتل رسیدند. «ابوالحسن بنی‌صدر» در سال 96 به عنوان شاهد در جریان دادگاه میکونوس نوشت:

«من لیستی در اختیار دارم شامل نام 13 نفر که در مشهورترین ترورهای رژیم شرکت داشته‌اند. تمام این افراد پست‌هایی در رده‌های بالای رژیم ایران به دست آورده‌اند. به‌طور مثال کوروش فولادی که در انگلستان به دوازده سال حبس محکوم شده بود، پس از آزادی و بازگشت به ایران در آن‌جا نماینده مجلس شد. هم‌چنین مهرداد کوکبی که به جرم آتش زدن یک کتاب‌فروشی در انگلستان محکوم شده بود، در حال حاضر به عنوان مشاور عالی مقام در وزارت علوم مشغول کار است، دادگاه برلین در دهم آوریل 1997، پس از رسیدگی  به ‏جنایت «کافه میکونوس» علی خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی و علی ‏فلاحیان را آمران این جنایت معرفی کرد، قاتلین مامور اجرای این جنایت ‏کاظم دارابی کازرونی و عباس رایل به حبس ابد محکوم شدند، که پس از 15 سال و 64 روز از آلمان اخراج و به ایران فرستاد شدند و هنگام ورود مورد استقبال معاون وزارت خارجه قرار گرفتند، چند تن ‏دیگر از قاتلین «مرتضی غلامی و چند تروریست  حکومت اسلامی و لبنانی» ‏توانستند به ایران و لبنان بگریزند.» در همین رابطه هفته‌نامه اشپیگل، روز ‏‏12 اردی‌بهشت با استناد به گزارش سری منتسب به «گروه ایران» در اداره ‏فدرال برای امنیت داخلی به تاریخ 29 ژوئن 93 نوشت:‏

«…سو‌‌قصد علیه ایرانیان باید توسط شعبه سرویس مخفی ایران در بن ‏تدارک و تحت نام رمز بزرگ علوی انجام گرفته باشد. بنابر همین گزارش ‏شعبه وزارت اطلاعات و امنیت ایران که بین سه سرویس مخفی ایران که ‏در آلمان فعال هستند از همه بزرگ‌تر می‌باشد، سفارت ایران در بن دارای ‏مرکزی برای اقدام‌هایی در سطح اروپای غربی است. این شعبه وزارت ‏اطلاعات از پایان سال 1986 و ابتدای 1987 به وجود آمده است. شعبه مورد ‏نظر در یک طبقه حفاظت شده سفارت قرار دارد و یک اتاق مخابرات در ‏اختیار دارد. در آن‌جا حداقل 20 نفر پرسنل مشغول به کارند… پشت ‏سر تمام این جنایات یک قدرت حکومتی قرار دارد که از تمام امکانات ‏لجستیکی برخوردار است.»


 


شهره شعشعانی/ رادیو کوچه

«من داستان‌هایم را همان‌طور نوشتم که گزارش‌گرها در مورد آتش‌سوزی یادداشت برمی‌دارند – مکانیکی، نیمه‌آگاهانه، نه در بند خواننده بودم و نه در بند خودم.»

جمله‌ی بالا را چخوف در پاسخ نامه‌ای که «دمیتری گریگوروویچ» (Dmitry Grigorovich)، در آن استعداد او را ستوده نوشته است. چخوف در این زمان بیست‌و‌شش سال داشت و از بیست سالگی در قبال دست‌مزدی که به مدد آن سرانجام توانست خانواده‌اش را به جای به‌تری نقل مکان دهد، شروع به نوشتن داستان و قطعات کوتاه فکاهی برای نشریه‌های مختلف کرده بود.

گریگوروویچ، نویسنده مشهور و مورد احترام جامعه‌ی ادبی روسیه در زمان چخوف نامه‌ی خود را در نقد و ستایش از استعداد چخوف پس از خواندن داستان کوتاه «شکارچی» (Huntsman) نوشته و خاطر نشان می‌کند: «شما استعداد واقعی دارید – استعدادی که شما را در صف مقدم نویسنده‌های طراز اول نسل جدید قرار می‌دهد.» و سپس توصیه می‌کند چخوف آهنگ نوشتن را کند کند، کم‌تر بنویسد، و تمرکز کاملش را روی کیفیت ادبی داستان‌هایش بگذارد.

چخوف در جواب گریگورویچ می‌نویسد نامه‌ی او «هم‌چون صاعقه» بر سرش فرود آمده و اعتراف می‌کند: «من داستان‌هایم را همان‌طور نوشته‌ام که گزارش‌گرها در مورد آتش‌سوزی یادداشت برمی‌دارند –مکانیکی، نیمه‌آگاهانه، نه در بند خواننده بودم و نه در بند خودم.»

این اعتراف به نظر اغراق‌آمیز می‌آید، زیرا از همان نخستین دست‌نوشته‌های چخوف پیداست که او با وسواس بسیار می‌نوشت، و مدام بازنویسی می‌کرد. با این همه توصیه گریگوروویچ بلندپروازی جدی‌تری در این هنرمند بیست‌و‌شش ساله برمی‌انگیزد. سال بعد مجموعه داستان‌های کوتاه او با عنوان «در گرگ و میش» (At Dusk) جایزه معتبر پوشکین را برای به‌ترین اثر ادبی و با ارزش هنری نصیب خود می‌کند.

نقد و نگاه

«خلاف قانون» سومین داستانی‌ست که از آنتوان چخوف نویسنده روسی در این برنامه خوانده می‌شود. چخوف این داستان را در سال 1887 همان سالی که جایزه‌ی پوشکین را دریافت کرد نوشته است.

تولستوی از تحسین کنند‌گان این داستان بود. او داستان‌های چخوف را به سلیقه‌ی خودش به دو دسته‌ی کیفی تقسیم کرده بود: «درجه یک و درجه دو». داستان «خلاف قانون» از نظر تولستوی در ردیف داستان‌های درجه یک چخوف محسوب می‌شد و تولستوی این داستان‌ را هم‌راه دیگر داستان‌هایی از چخوف که در همین رده قرار داده بود در یک مجلد صحافی کرده و با رضایت خاطر به‌طور مکرر آن‌ها را می‌خواند.

«خلاف قانون» توسط «رضا آذرخشی» به فارسی ترجمه و توسط «بنگاه مطبوعاتی گوتمبرگ» در سال 1339 به چاپ رسیده است.

موسیقی متن:

Anton Rubinstein; Melody No. 1 in F major & No.2  Impromptu in A minor


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

لعنت بر این بیماری لعنتی. حالا دیگر هیچ‌کدام‌شان تا آخر عمر اسمش را فراموش نخواهند کرد، «ای‌ال‌اس». با خود فکر می‌کنم به‌تر نبود که پیرمرد «آلزایمر» گرفته بود جایش، که کسی را به جا نمی‌آورد لااقل، یا این‌که ذهنش تا آخرین دقیقه درست و دقیق همه چیز را نمی‌فهمید و گوش‌هایش نمی‌شنید و چشم‌هایش نمی‌دید آن‌چه ذره ذره بر جان عزیزش می‌رود؟ ای کاش هر‌چه بود این نبود.

همه چیز را می‌فهمید و می‌دید و می‌شنید اما دریغ که عاجز بود از گفتنش. دستش که بالا می‌رفت یا چشمانش که می‌چرخید خوره می‌افتاد به جان همه‌شان که این بار چه می‌خواهد پیرمرد. از چه نگران است و خاطرش از چه چیز رنجیده است. به ایوان که اشاره کرد دخترش از جا پرید. گلدان‌ها، شاید نگران گلدان‌هاست که هر روز آن‌ها را آب می‌داده است و برگ‌های‌شان را نوازش می‌کرده و حالا هنوز چشمش به آن‌هاست. دختر پارچ آب را برداشت و به سراغ آن‌ها رفت. هیچ‌کس نمی‌خواست این روزهای آخر بلرزد دل پیرمرد. پیرمرد اما دوباره پنجره را نگاه کرد. نوه‌اش یاد پرنده‌ها افتاد. آخر حالا پاییز است و ممکن است پیرمرد دل‌نگران کبوتر‌ها و گنجشک‌های گرسنه باشد که هر روز غروب زیر پایش جشنی به راه می‌انداختند وقتی که باران گندم‌ها را بر سرشان می‌ریخت. پسرک کیسه‌ی گندم به دست به روی ایوان رفت تا دل پرنده‌ها نلرزد یک وقت، که پیرمرد نمی‌توانست به ایوان بیاید دیگر.

نگاهش باز می‌چرخید. آشپزخانه را نگاه کرد همسرش ترسید. غذا چه دارند امروز؟ نه خدا را شکر کباب نیست، که اگر کباب بود می‌لرزید دل پیرمرد بدجور، که نکند دری، پنجره‌ای، چیزی باز باشد و باد ببرد با خودش عطر کباب را به خانه‌ای، کوچه‌ای، جایی، و کسی دلش خواسته باشد کباب و پیرمرد نداند و بلرزد دلش. باز پیرمرد سرش چرخید و خیره ماند به اتاقی که صدای تلویزیون روشن از آن می‌زد بیرون. پسرش پرید توی اتاق که نکند باز این جعبه‌ی لعنتی از آن تبلیغات احمقانه نشان می‌دهد و دوباره دل پیرمرد را خون کرده است از خود. خون می‌شد آخر دل پیرمرد از این تیزرهای لعنتی که یک‌ریز میزهای رنگین چیده شده و غذاهای جورواجور نشان می‌دادند و پیرمرد می‌پرسید: «یعنی نمی‌فهمند این‌ها که ممکن است چند نفر نشسته باشند همین حالا پای این لعنتی و دل‌شان بلرزد برای چشمان کودکان گرسنه‌ی گوشت نخورده‌شان؟» و پسر خفه کرد صدای آن جعبه‌ی هیاهو برای هیچ را، که مبادا بلرزد دل پیرمرد در این روزهای آخر.

با انگشتش چیزی را می‌نوشت در هوا پیرمرد و زنش فکر کرد که هنوز نگران حساب و کتاب‌هایش است و دلش می‌لرزد برای آن‌ها. آخر پیرمرد هیچ‌گاه خوابش نمی‌برد وقتی که ریالی به کسی بدهکار بود و بارها و بارها می‌نشست و حساب و کتاب می‌کرد که مدیون کسی نمانده باشد شاید و می‌لرزید و می‌ترسید دست و دل پیرمرد از حق مردم دایم. پیرمرد که نگاهش به اتاق میهمان‌ها افتاد همه دل‌شان لرزید. این روزها میهمان زیاد می‌آمد خانه‌ی پیرمرد که همه می‌دانستند روزهای آخر است برای او و باید کنارش باشند تا نلرزد دل پیرمرد. نکند کسی کوتاهی کرده باشد در پذیرایی از آن‌ها. پیرمرد همیشه به بچه‌هایش می‌گفت که چمدان میهمان را به خانه بیاورید ولی دم رفتن نبرید برایش، که نکند گمان کند از رفتن او خوش‌حالید.

هر کسی هرچه که از دستش بر‌می‌آمد انجام داد تا نلرزد دل پیرمرد اما هیچ‌کس نفهمید که حواس پیرمرد به جای دیگری است. گوش او به نوای نوازندگان دوره‌گرد بود و دلش می‌خواست کسی جای او که دیگر توان گام برداشتن نداشت از جایش بلند می‌شد و می‌رفت دم در خانه جای او، و می‌ایستاد یک دل سیر به ترانه‌های‌شان گوش می‌کرد و بعد روی‌شان را می‌بوسید هم‌چون پیرمرد و دست آخر یکی دو اسکناس درشت و تا نخورده ‌می‌گذاشت کف دستان‌شان. حالا که چنین نشده بود دیگر نوازندگان دوره‌گرد هم فهمیده بودند که این روزهای آخر است برای پیرمرد، او که در تمام عمرش نگذاشت بلرزد دل کسی از دستش.


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌های حقوق بشری، سه فعال دانش‌جویی به نام مهدی دعاگو، میلاد کریمی و سوران دانشور طی روزهای اخیر توسط ماموران امنیتی در سنندج بازداشت شده‌اند.

به گزارش هرانا، سه تن از اعضای اتحادیه دموکراتیک دانش‌جویان کرد به نام‌های مهدی دعاگو، دبیر اتحادیه، میلاد کریمی، نایب دبیر و سوران دانشور، مسوول کمیته هماهنگی پس از احضار به اداره اطلاعات سنندج بازداشت شده و تاکنون نیز گزارشی از وضعیت آن‌ها ارایه نشده است.

مهدی دعاگو پیش‌تر به منظور غیرقانونی اعلام شدن و انحلال اتحادیه بازداشت شده بود و دیگر اعضا نیز به همبن علت به اداره اطلاعات احضار شده بودند.

گفتنی است اتحادیه دمکراتیک دانش‌جویان کرد در رابطه با بازداشت‌های اخیر بیانیه‌ای صادر کرده است که در قسمتی از آن آمده است: «چنین سیاست‌هایی در قبال تشکل‌های دانش‌جویی و از جمله اتحادیه که فعالیت‌های خود را از بدو تاسیس از سال ۱۳۸۴ تا به حال مبتنی بر عقلانیت، تساهل و به دور از خشونت، در چارچوب قانون اساسی و با حفظ استقلال خود تعریف و عملی کرده است، نشان دهنده سیستمی اقتدارطلب که در پی ادغام تمامی اندیشه‌ها، صدا‌ها، تنوعات زبانی و مذهبی در یک کل واحد می‌باشد و تحمیل هزینه‌های سنگین بر جامعه طریقی برای دستیابی به چنین اهداف دست نیافتنی در کوردستان است.»

لازم به ذکر است که هفته پیش نیز، ۸ تن از اعضای انجمن صنفی معلمان با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از طریق «عضویت در گروه غیر‌قانونی انجمن صنفی معلمان کردستان و دفاع از خانواده معدومین و زندانیان سیاسی» که پس از چند ساعت با تجمع اعتراضی معلمان آزاد شدند.

بیشتر بخوانید:

«احضار و تمدید قرار بازداشت چند تن از فعالان کرد»


 


مهشب تاجیک / رادیو کوچه

برای بسیاری از زنان مادر شدن تحقق یک رویاست، رویایی که بسیاری آن را به غریزه‌ نیز نسبت می‌دهند. مادر شدن به‌طور تقریبی برای هر زنی مقدور است. به جز موارد استثنایی که مبحثی جداگانه است. ولی مسئله‌ مهم این است که مادر شدن علاوه بر سلامت جسم، نیاز به آمادگی روانی نیز دارد. آبستنی و زایمان در دیگاه‌های روان‌شناسی نوعی نیاز برای زنان است. برای زنی که از نظر روان‌شناختی زنی سالم محسوب می‌شود، مادر شدن نوعی شکوفایی و هویت محسوب می‌شود.

حاملگی دارای کارکردهایی متنوع در بافت یک جامعه است. اما با توجه به فرهنگ و بافت جامعه، از عوامل شخصیتی-روانی یک زن هم تاثیر می‌پذیرد. این تجربه با این‌که برای هر زنی یک تجربه‌ی به‌طور کامل شخصی محسوب می‌شود، ولی ممکن است ارزش‌های درونی شده‌ی اجتماع او در نگرشش نسبت به این مسئله‌ تاثیر بگذارد. به‌طور حتم پدیده‌ای به نام حاملگی به ذات خود با گرفتاری‌های زیادی هم‌راه است. در این میان مسایلی مانند وضعیت فرهنگی، اجتماعی، تحصیلات و حتا احساسات هیجانی تاثیری مستقیم دارد.

اولین حاملگی دوره‌ای پر‌اضطراب در بین زنان است. که باید در جنبه‌های عمده‌ی زندگی‌شان، و سازگاری‌های شخصی و اجتماعی شکلی معنادار به خود بگیرد. برای مثال همان‌طور که گفته شد فرهنگ جامعه‌ای که زنی در آن تصمیم به باردار شدن می‌گیرد و تقابل این فرهنگ و یا حتا تطابق با آن به مسئله‌ باردار شدن او ربط مستقیم پیدا می‌نماید. یعنی زنی در زندگی خود، واقعن و با آمادگی کامل تصمیم بگیرد که مادر یک فرزند باشد یا فرهنگ حتا مختصر در این تصمیم‌گیری دخالت داشته باشد. این مسئله‌ حتا تاثیری مستقیم در این سوال خواهد داشت که بیش‌تر مادران آن را از خود می‌پرسند…چگونه مادری باید باشم؟

در این راستا افراد باردار با ریخت نو و متفاوتی از زندگی خود مواجه هستند. ریختی که از یک طرف معیارهای و ارزش‌های تعریف شده‌ای دارد و دیگری خودشناسی شخص است که وارد دوره‌ای خاص از زندگی شده است. رشد سالم در این پروسه منوط به هماهنگی منعطف و توازن بین این دو مسئله‌ است. بسیاری از زنان باردار در این دوره تجربیاتی تباه کننده داشته‌اند که منجر به افسردگی و یا فروپاشی شدید روابط با اطرافیان بوده است که علل عمده‌ی آن تهدیدهای جدی بوده است که در رابطه با از دست دادن خود ارزش‌مندی داشته‌اند. وابستگی، احساس تنهایی، بی‌پناهی، آرزوی شدید به مورد علاقه واقع شدن و حتا دردها و آسیب‌های جسمی همه و همه در این راستا و بروز این احساسات نقش دارند.

در توصیه‌های آمادگی برای بارداری به‌طور عمومی به زنان توصیه‌های جسمی می‌شود. مانند این مسئله‌ که اگر بارداری در مراحل برنامه‌ریزی است برای آن‌که بدانید چه کار می‌توانید انجام بدهید تا برای بارداری آمادگی پیدا کنید، ابتدا نزد پزشک‌تان بروید و سابقه‌ی وضعیت سلامت خود و خانواده‌تان را بررسی کنید. بعد متوجه می‌شوید که آیا برای بارداری در وضعیت مطلوب هستید، یا این‌که به کم و زیاد کردن وزن، اصلاح رژیم غذایی، ترک سیگار‌، یا قطع دارویی نیاز دارید که می‌تواند برای بارداری‌تان مضر باشد. هم‌چنین توصیه‌هایی اولیه درباره‌ی آسان‌ترین روش باردار شدن ارایه می‌دهند، با تمام این صحبت‌ها که از ملزومات دوره‌ی بارداری هستند ولی خود‌پذیری و برقراری یک ارتباط درست بین خود واقعی کسی که تمایل به مادر شدن دارد و خود آرمانی که در نظر گرفته است از نیازهای اولیه‌ی یک زن برای باردار شدن و در مرحله‌ی بعد مادر شدن است.

پیش‌گیری و درمان اختلالات روانی، از مراحل آمادگی برای بارداری است، در دوران بارداری دچار شدن به افسردگی، بسیار بالاست. حتا گاهی این افسردگی چنان بالا می‌رود که این زنان با دیدی منفی به ازدواج‌شان می‌نگرند. گاهی هم بارداری‌های ناخواسته و یا به اجبار این روند را دارند. مراقبان از این افراد و شبکه‌های بهداشتی باید با به‌وجود آوردن سیستم‌های حمایتی، سعی حمایت از زنان باردار نمایند و اعتماد به نفس و نگرش مثبت آنان به این مسئله‌ را به گونه‌ای تقویت نمایند تا به کودک و مادر صدمه‌ای نخورد. هم‌چنین مراقبت‌ها و گفت‌و‌گوهای قبل از زایمان نیازهای کیفی و کمی یک زن را در دوران بارداری مشخص می‌نماید و منجر به حفظ سلامتی روحی او در دوران بارداری می‌شود.


 


خبر / رادیو کوچه

 رییس دانش‌گاه آزاد اسلامی واحد ورامین و مسوولان دانش‌گاه خواجه نصیر نیز به مانند ده‌ها دانش‌گاه دیگر در ایران، اقدام به تفکیک جنسیتی دانش‌جویان این دانش‌گاه‌ها در برخی از کلاس‌های درسی کرده‌اند.

به گزارش کلمه، محمدرضا ربیعی ظهر پنج‌شنبه، 15 سپتامبر، در جلسه ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان ورامین که در بیت امام جمعه و نماینده ولی فقیه شهرستان ورامین برگزار شد، گفت: «دانش‌گاه آزاد واحد ورامین- پیشوا برای انجام طرح تفکیک جنسیتی عزم جدی را به کار گرفته است، به طوری‌که در ترم جدید، ۶۴۷ کلاس به صورت تفکیک برگزار خواهد شد و امید است در آینده این وضعیت مناسب‌تر شود.»

هم‌چنین روز دوشنبه، ۲۲ شهریور ماه، درحالی که دانش‌جویان دانش‌گاه خواجه نصیر برای ثبت نام در کلاس‌های ترم جدید تحصیلی به سایت آموزشی دانش‌گاه مراجعه کرده بودند، متوجه شدند که تمامی دروس عمومی، ریاضیات عمومی و آزمایش‌گاه‌ها به صورت «تک جنسیتی» -صرفن آقا یا خانم- ارایه شده است و در صورت انتخاب این دروس با پیغام خطا مواجه می‌شدند.

گفتنی است طرح «تفکیک جنسیتی» که پس از روند «تک جنسیتی کردن» رشته‌های دانش‌گاهی در حال اعمال شدن است، تاکنون دانش‌گاه‌هایی چون امیرکبیر، شریف، علامه طباطبایی، مازندران، یزد، دانش‌گاه علمی- کاربردی، دانش‌گاه فردوسی مشهد، بین‌المللی قزوین را نیز دربر گرفته است.

اجرای پی در پی این طرح در دانش‌گاه‌های سراسر ایران در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری از مسوولان دانش‌گاهی این امر را تکذیب کردند

وزیر علوم ایران چندی پیش در گفت‌وگو با خبرنگاران دولتی به انکار اجرای این طرح پرداخته و گفته بود: «ما چیزی به عنوان تفکیک جنسیتی نداریم. این واژه به ما تعلق ندارد، این واژه برای آن طرف آب است. این واژه را استفاده می‌کنید و در زمین دشمن بازی می‌کنید.»

از طرفی نیز «محمود احمدی‌نژاد»، پانزدهم تیرماه سال جاری با ارسال نامه‌ای به وزاری علوم و بهداشت خواستار «توقف اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانش‌گاه‌های کشور» شده و این اقدامات را «سطحی» و «غیر عالمانه» خوانده بود.

بیشتر بخوانید:

«ما در زمان شاه هم دانش‌گاه دخترانه فرح را داشتیم»

«طرح تفکیک جنسیتی را در دانش‌گاه مشهد متوقف کنید»


 


خبر / رادیو کوچه

روز شنبه، 17 سپتامبر، اجلاس بین‌المللی‌ای با عنوان «بیداری اسلامی» با حضور آیت‌اله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در تهران آغاز به کار کرده است.

در آغاز این کنفرانس که تا روز یک‌شنبه، 18 سپتامبر، ادامه دارد، آیت‌اله خامنه‌‌ای سخن‌رانی کرد.

به گزارش ایرنا، در این اجلاس بیش از ۶۰۰ متفکر و اندیش‌مند جهان اسلام و غیر‌مسلمان از حدود ۸۰ کشور جهان حضور دارند.

بنا بر این گزارش، در اجلاس بیداری اسلامی، ریشه‌ها و عوامل تحولات و انقلاب‌های اخیر منطقه از جمله تحولات تونس، مصر، لیبی، بحرین و یمن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

علی‌اکیر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی در امور بین‌الملل، دبیر کلی این اجلاس را بر عهده دارد.

بیشتر بخوانید:

«شهادت سخن‌گوی حسنی مبارک در دادگاه»

«مخالفان قذافی از بنی‌ولید عقب‌نشینی کرده‌اند»

«دو نماینده شیعه معترض در بحرین آزاد شدند»

«چهار مجروح در درگیری مخالفان و حامیان صالح در یمن»

«حکم زندان دادگاه تونس برای بن‌علی»


 


خبر / رادیو کوچه

شورای هماهنگی انقلاب سوریه و فعالان حقوق بشری این کشور روز شنبه، 17 سپتامبر، اعلام کردند بر اساس آخرین آمار، شمار کشته‌شدگان تظاهرات روز جمعه  که به نام «به پیش تا سرنگونی رژیم» نام‌گذاری شد، به 47 تن رسیده است.

به گزارش العربیه، کشته‌شدگان در شهرهای درعا، ادلب، حما‌، حمص، حوران و دمشق به دست ماموران امنیتی و نیروهای ارتش کشته شدند.

شاهدان عینی می‌گویند تنها در ادلب 9 تن، حماه 6 تن، حوران 3 نفر، دمشق 3‌، حمص 4 تن و سایر قربانیان در شهرهای درعا و حومه دمشق کشته شدند.

از سوی دیگر روز جمعه رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در سفر به لیبی گفت که حکومت بشار اسد به دلیل خون‌ریزی به سرنگونی منجر خواهد شد.

در همین حال بان‌کی‌مون دبیر کل سازمان ملل خواستار اقدام جهانی هماهنگ و علیه اقدامات سرکوب‌گرانه حکومت بشار اسد شده است.

بیشتر بخوانید:

«ده‌ها کشته جدید در ادامه سرکوب خونین مردم سوریه»


 


مصطفا خلجی/ رادیو کوچه

mostafa.k@koochehmail.com

در برنامه این هفته، نگاهی می‌کنیم به دنیای داستانی «ژرژ سیمنون»، یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های ادبیات پلیسی و هم‌چنین تصویر شهر پاریس در آثار این نویسنده فرانسوی‌زبان.

سیمنون به روایت سیمنون

برای ژرژ سیمنون نوشتن مانند کار یک کارآگاه است، با اولین سرنخ شروع می‌کند و جلو می‌رود و کم کم داستان شکل می‌گیرد.

این نویسنده در سال 1955 در گفت‌وگو با «پاریس ریویو» شیوه نوشتن خودش را چنین توصیف می‌کند:

«با نصیحت نویسندگان تازه‌کار شروع می‌کنم. می‌دانید، وقتی جمله زیبایی در کارتان دیدید آن را حذف کنید. خودم هروقت با چنین جمله‌ای در رمان‌هایم برمی‌خورم آن را پاک می‌کنم.

هیچ وقت الگوی طرح داستان را دست نمی‌زنم. گاهی پیش آمده در حال نوشتن داستان نام‌ها را عوض کنم، مثلن فصل اول شخصیت هلن نام دارد و در فصل دوم شارلوت. اما این چیزها را موقع بازنویسی عوض می‌کنم.

نوشتن یک حرفه است، اما من این را قبول ندارم. به نظرم هرکس که فکر می‌کند نیازی ندارد نویسنده شود، هرکس فکر می‌کند می‌تواند کار دیگری انجام دهد باید همان کار دیگر را انجام دهد. نوشتن حرفه نیست بلکه «کار غم» است. نویسنده نمی‌تواند شاد باشد.

چون اگر کسی می‌خواهد هنرمند باشد یعنی به دنبال خودش می‌گردد. هر نویسنده‌ای می‌خواهد خودش را از لابه‌لای شخصیت‌هایش پیدا کند، از میان نوشته‌هایش. به نظرم آدم‌های زیادی این مشکل را دارند. به همین دلیل کتاب می‌خوانند تا پاسخ را پیدا کنند، اگر پاسخی وجود داشته باشد.

وقتی نوشتن را شروع کردم فکر نمی‌کردم مشتری داشته باشم. حقیقت این است که با نوشتن داستان‌های تجاری کار را شروع کردم تا زندگی‌ام بگذرد، اما به این کارها نوشتن نمی‌گفتم. جدا از این کارها عصر هر روز می‌نشستم و برای خودم می‌نوشتم و اصلن فکر نمی‌کردم آن نوشته چاپ شود.

به‌طور ناخودآگاه همیشه دو سه موضوع در ذهن دارم، منظورم دو سه رمان یا حتا ایده رمان نیست. حتا به نظرم این موضوع‌ها به درد رمان نمی‌خورد. در واقع مسایلی هستند که مرا نگران می‌کنند.

امروز شروع کردم به نوشتن درمورد یکی از آن ایده‌ها، کاملن آگاهانه. گفتم روز آفتابی قشنگی است. یاد فلان بهار افتادم و غیره. باید فضاسازی کرد. بد نیست در شهری در ایتالیا باشیم یا شاید هم فرانسه یا آریزونا و کم کم دنیای کوچکی در ذهنم شکل گرفت با چند شخصیت.

این شخصیت‌ها تاحدودی از آدم‌های واقعی که می‌شناسم سرچشمه می‌گیرند و تا حدودی هم از تخیل. و بعد آن ایده قبلی می‌آید و جای خودش را باز می‌کند. این شخصیت‌ها هم همان مشکلاتی را دارند که من در ذهنم دارم.

همیشه شروع کارم با یک مسئله جغرافیایی است. این مرد و این زن کجا هستند. چه چیزی آن‌ها را به حرکت درمی‌آورد. این مسئله اصلی است. بعد از این رمان را فصل به فصل می‌نویسم. هیچ نقشه‌ای ندارم، فقط اسم شخصیت‌ها، سن آن‌ها و نام خانوادگی آن‌ها را می‌دانم. هیچ چیز دیگری نمی‌دانم.

روز اول نوشتن می‌دانم که در فصل اول چه رخ می‌دهد. روز بعد فصل دوم و الی آخر. وقتی رمانی را شروع می‌کنم روزی یک فصل می‌نویسم. محال است روزی را از دست بدهم. مثلن اگر دو روز مریض شوم تمام چیزهایی که قبلش نوشته‌ام را می‌ریزم دور و دیگر سراغ آن رمان نمی‌روم. البته رمان‌های تجاری را این‌طور نمی‌نویسم.

رمان‌های من همیشه درمورد یک شخصیت هستند و دیگر شخصیت‌ها از دید او توصیف می‌شوند. یکی از دلایل کوتاه بودن رمان‌هایم این است که این‌طور نوشتن برای پنج شش روز راحت است و بعد از آن خیلی سخت می‌شود. خسته می‌شوم.

وقتی نامه خواننده‌ها به دستم می‌رسد واقعن خوش‌حال می‌شوم. از سبک من تعریف نمی‌کنند، نامه آن‌ها شبیه نامه به روان‌پزشک یا دکتر خصوصی است. می‌گویند تو ما را درک کردی.

با ماشین تحریر می‌نویسم. و همان‌طور که گفتم چون روزی یک فصل می‌نویسم، نشستن پشت ماشین تحریر واقعن مرا خسته می‌کند. هر روز می‌نویسم، از صبح خیلی زود تا ظهر و بعد از آن استراحت می‌کنم.»

کمیسر مگره جوانمرد ادبیات فرانسه

عمده شهرت و اهمیت ژرژ سیمنون مدیون خلق شخصیت کارگاه «ژول مگره» است.

شک نیست که مگره در ادبیات فرانسه شخصیت نام‌داری‌ست. اما مشی انسانی او در مقام یک کمیسر به گونه‌ای‌ست که خواننده با خود می‌گوید این مگره بالاتر از یک قهرمان داستان پلیسی‌ست. او انسانی‌ست که می‌شود جوان‌مرد ادبیات فرانسه‌اش خواند. فقط در پی این نیست که مجرم را به تله بیندازد، مچش را بگیرد و بعد پی کارش برود.

در بین رمان‌های مربوط به ادبیات پلیسی کمیسر مگره ویژگی‌های خاصی دارد که همان‌ها باعث شده‌اند رمان‌های ژرژ سیمنون، نویسنده بزرگ بلژیکی مشهور شوند و تا این اندازه مورد استقبال قرار گیرند. کمیسر مگره کم‌تر پیش می‌آید عصبانی شود. او برخلاف کارآگاهان بزرگی مثل هرکول پوآرو یا شرلوک هلمز، ازدواج کرده و به همسرش علاقه خاصی دارد.

البته کمیسر مگره در همه رمان‌های ژرژ سیمنون حضور ندارد. اما از وقتی خلق شد در اغلب رمان‌ها شخصیتی سرزنده و در عین حال نگران و مهربان دارد. او می‌تواند عاطفه‌اش را با صداقت نشان دهد و با مردم مهربان باشد. مگره در رمان‌های اول سیمنون آدم ساده‌ای‌ست. اما به تدریج دست‌خوش تحول می‌شود. در وجودش مهر‌ه‌ای رشد می‌کند که آدم‌ها را به او می‌کشاند.

رمان «مشتری شنبه‌ها‌« این‌طور است. مردی رنج‌دیده و دایم‌الخمر مدت‌ها کمیسر مگره را تعقیب می‌کند تا با او درد دل کند. برای این‌کار شنبه‌ها همیشه به اداره او می‌رود و به تدریج به مشتری شنبه‌ها تبدیل می‌شود. دست آخر شبی قبل از آن‌که مگره به خانه‌اش برسد به آن‌جا می‌رود و قبل از شام نقشه‌اش را با او در میان می‌گذارد. این مرد لئونار پلانشون نام دارد. پلانشون می‌خواهد همسرش را با مردی دیگر که به زندگی او رخنه کرده بکشد.

این مسئله زمانی طرح می‌شود که پاریس درگیر سرقت‌های زنجیره‌ای‌ست و مگره مشغول آن است. با این حال مگره بی‌آن‌که بخواهد آن مرد را از نقشه‌اش منصرف کند فقط می‌گوید هر روز به او تلفن کند. مرد دو روز به مگره تلفن می‌زند. بعد دیگر نمی‌زند. مگره نگران می‌شود. جست‌وجوهاش را شروع می‌کند. به کافه‌ها و رستوران‌ها سر می‌زند. می‌فهمد آن مرد گم‌و‌گور شده است. دست آخر توطئه‌ی پلیدی را در خانه‌ی همان مرد کشف می‌کند. همسر پلانشون به هم‌راه آن مرد او را سر به نیست کرده‌اند.

توصیف پاریس در آثار سیمنون

سیمنون تمام رمان را در خیابان‌های سرد و مه‌آلود پاریس پیش می‌برد. از کافه‌ها و خیابان‌ها پاریس می‌گوید. فضای دلهره و نگرانی می‌سازد تا دل‌مشغولی مگره را به‌تر نشان دهد. سیمنون در این رمان اصرار عجیبی به توصیف خیابان‌های پاریس دارد. که البته از سر تعمد است. پاریس همیشه در رمان‌های او ملموس بوده است. خودش به یک شخصیت بدل شده است. شاید برای این است که بگوید عجیب نیست در پاریس با آن جاذبه‌هاش کسی هم پیدا می‌شود که با دوز و کلک زن و زندگی را از دست یکی دیگر در بیاورد و بعد قصد جانش را بکند.

مگره در این رمان یک تفاوت عمده هم با دیگر پرونده‌هاش دارد. در رمان دختربچه‌ای هست. او دختر پلانشون است. تمام دل‌خوشی این پلانشون همین دختر است. مگره از همه‌ی کسانی که به نوعی مرتبط با قضیه قتل هستند سوال و جواب می‌کند. اما هیچ‌وقت با این دختربچه رودررو نمی‌شود. هرچند ممکن است اطلاعاتی داشته باشد که قطعن دارد. علتش در این است که کمیسر مگره و همسرش هیچ‌وقت بچه‌دار نشدند. سیمنون هم زمانی که اغلب این رمان‌هاش را می‌نوشت بچه‌ای نداشت. چون وقتی با زن اولش ازدواج کرده بود او نمی‌خواست بچه‌ داشته باشند. سیمنون هم هیچ‌وقت نمی‌خواست در رمان‌هاش موقعیتی خلق کند که مگره با بچه‌ها رودررو شود.

با این حال مگره این‌بار هم از راه نوعی دل‌شوره و دل‌واپسی از یک طرف و ایمان نابش به غریزه انسانی از طرف دیگر جنایت را کشف می‌کند. او به تجربه این را فهمیده است که عقده‌های انسانی در زندگی روزمره سر باز می‌کنند و دست آخر به خشونت و جنایت کشیده می‌شوند. در داستان‌های پلیسی اغلب این زیاده‌خواهی بوده که مسبب قتل بوده. در «مشتری شنبه‌ها»‌ هم این آز و شهوت است که به خون ریختن می‌انجامد. زن قانع نیست. مرد هم از روی زیاده‌خواهی عادت کرده به دست‌درازی. هر دو برای یک زندگی نو دست به قتل مردی می‌زنند که تصور می‌شود مزاحم است. هرچند وقتی جنایت لو می‌رود آن زن و مرد چنان نفرتی از هم پیدا می‌کنند که انگار هیچ وقت زیر یک سقف نبوده‌اند.

عشق کمیسر مگره به پاریس

رمان «مگره می‌ترسد» هم، برعکس بسیاری از ماجراهای مگره که اغلب در شهر محبوبش پاریس اتفاق می‌افتد، در یک شهرستان دوره‌افتاده روایت می‌شود. مگره حین سفری کاری و برای دیدار از دوستی قدیمی به شهر محل اقامت او می‌رود و ناگهان با جنایت‌هایی روبه‌رو می‌شود که مردم را ترسانده و پلیس را از کشف‌شان ناتوان ساخته است. او به‌رغم میل‌اش وارد ماجرا می‌شود و در پایان موفق به حل معما می‌شود.

مگره نماد یک پاریسی باهوش از طبقه متوسط است که در این رمان نوستالژی پاریس و بازگشت به آن مهم‌ترین دغدغه مگره می‌شود و در پایان نیز وقتی او را در پاریس آفتابی اولین روزهای بهار می‌بینیم کاملن حس می‌کنیم حال آقای کارآگاه خیلی به‌تر است.


 


شنبه 26 شهریور 90/ 17 سپتامبر 2011

اجرا: اعظم

استودیو: سیاوش

تقویم‌ تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات شنبه ایران

مجله جاماندگان- «فرنگی‌کاران نظام»- شراره سعیدی

بخش اول خبرها

دایره‌ی شکسته- «یک میهمان درون تو»- مه‌شب تاجیک

این‌جا آسیا است- «مالایی‌ها و مردمان مطیع سرزمین لب‌خند»- سحر بیاتی

پس‌نشینی تند- «از من چرا رنجیده‌ای؟»- اکبر ترشیزاد

بخش دوم خبرها

کرانه‌های سن- «جنایت در پاریس»- مصطفا خلجی

قصه‌های ما، از رویا تا واقعیت- «خلاف قانون»- شهره شعشعانی

بخش سوم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

آقای بیرمی از دراویش نعمت‌الهی شهرستان کوار از توابع استان فارس که به هم‌راه آقای اکبری در روز شنبه مورخ ۱۹ شهریور ماه‌ توسط ماموران امنیتی و افرادی موسوم به لباس شخصی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند احتمال می‌رود در وضعیت بد جسمی به سر ببرد.

به گزارش سایت مجذوبان نور، آقای بیرمی که از مصدومان جنگ ایران و عراق است و داروهای خاصی مصرف می‌کنند با گذشت بیش از پنج روز از بازداشتش احتمال می‌رود در وضعیت بد جسمی به‌سر می‌برد.

هم‌چنین درساعت ۸ شب سه‌شنبه ۲۲ شهریور ماه، محمد‌علی سعدی و اصغر کریمی از مجروحان واقعه کوار که در وضعیت وخیمی به سر می‌بردند، توسط نیروهای امنیتی از بیمارستان رجایی شیراز‌ به مکان نا‌معلومی منتقل شدند.

محمد علی سعدی و اصغر کریمی؛ به هم‌راه ابراهیم فضلی و وحید بنانی، روز یک‌شنبه ۱۳ شهریور ماه در ورودی شهرستان کوار مورد اصابت گلوله‌ی مستقیم نیروی انتظامی قرار گرفته بودند که وحید بنانی در تاریخ  15 شهریور در اثر شدت جراحات جان باخته است.

اضافه می‌شود در تاریخ ۱۹ شهریور ماه ‌ابراهیم فضلی یکی دیگر از دراویش مجروح نیز بدون توجه به وضعیت وخیم جسمانی وی، به مکان نامعلومی منتقل شد که تا کنون خبری از وی بدست نیامده است و خانواده ی ایشان و دیگر دراویش مجروح، از سلامتی آن‌ها ابراز نگرانی کرده‌اند.

از سویی دیگر در پی وقایع روی داده در شهرستان کوار که به بازداشت نزدیک به شصت نفر انجامید یاسر جلالی‌املشی یکی از وکلای دراویش گنابادی از آخرین وضعیت حقوقی دراویش زندانی اظهار داشت: «در حال حاضر هیچ اطلاعی از وضعیت حقوقی تمامی دراویش زندانی به دست نیامده است‌٬ تنها با پیگیری‌های انجام شده  توسط بنده و هم‌کارانم دکتر هرسینی و آقای سعید غلامیان توانسته‌ایم وکالت خود را ضمیمه‌ی پرونده‌ی آقایان‌: حمیدرضا مرادی‌سروستانی‌٬ رضا انتصاری‌٬ علیرضا روشن‌٬ علی کرمی‌٬ مصطفی عبدی‌٬ مهران رهبری‌٬ علی معظمی‌٬ نصرت طبسی‌٬ مهدی حسینی‌٬ علی آسترکی و مهدی اسانلو  کنیم‌.»

وی در خصوص امکان ملاقات با ایشان افزود: «تا‌کنون ملاقاتی با دراویش زندانی ‌چه از سوی وکلای ایشان و چه از سوی خانواده‌هایشان صورت نگرفته است و به همین دلیل هیچ اطلاعی از وضعیت دراویش زندانی نداریم‌.»

آقای جلالی‌املشی هم‌چنین از نوع اتهاماتی که در پرونده‌ی این دراویش آورده  شده  و اینکه در کدام بند زندان اوین به سر می‌برند اظهار بی‌اطلاعی کرده است

لازم به اشاره است فرشید یداللهی‌٬ امیر اسلامی‌٬ امید بهروزی و افشین کرم‌پور وکلای دراویش گنابادی نیز در بند 209 زندان اوین و تحت بازجویی به سر می‌برند‌.

امیر‌ اسلامی و افشین کرم‌پور وکلای دراویش گنابادی که در تاریخ 13 شهریور به هم‌راه غلامرضا شیرزادی استادیار دانش‌گاه و یکی از دراویش گنابادی به دعوت فرما‌ن‌داری شهرستان کوار برای مذاکره با مسوولان این شهرستان به آن‌جا رفته بودند‌٬ بدون ارائه حکم قانونی و قضایی بازداشت و از آن‌جا به مکان نا‌معلومی منتقل شدند‌٬ پیرو این بازداشت امید بهروزی دیگر وکیل دراویش صبح روز ۱۶ شهریور ماه در شهر شیراز توسط نیروهای امنیتی و بدون ارایه حکم بازداشت شد.

هم‌چنین روز یک‌شنبه ۲۰ شهریور ماه فرشید یداللهی وکیل دراویش گنابادی توسط نیروهای امنیتی به گفته شاهدان عینی با اعمال خشونت بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد‌.

پس از چندین روز پی‌گیری دیگر وکلای دراویش و خانواده‌های وکلای زندانی روز پنج‌شنبه، ۲۴ شهریورماه طبق گزارش‌های رسیده به رسانه‌ منسوب به دراویش، وکلای زندانی در بند 209 زندان اوین تحت بازجویی هستند و تا‌کنون اجازه‌ی ملاقات و اخذ وکیل به این دراویش زندانی داده نشده است و هیچ اطلاعی درباره‌ی سلامت و وضعیت نگه‌داری ایشان در دست نیست‌.

بیشتر بخوانید:


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، 16 سپتامبر، سید‌عمار حکیم، رییس مجلس اعلای عراق بر اخراج اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از عراق تا پایان سال جاری میلادی تاکید کرده است.

به گزارش مهر، آقای حکیم در دیدار با آیت‌اله سید‌عبدالکریم موسوی اردبیلی، از مراجع تقلید شیعه در قم، با بیان این که فعالیت مجاهدین خلق در عراق محدود شده است، گفت که آن‌ها باید تا پایان سال میلادی عراق را ترک کنند.

براساس این گزارش، آقای حکیم با اشاره به مواضع جمهوری اسلامی در قبال سازمان مجاهدین خلق گفت: «جمهوری اسلامی نام ۱۰۰ نفر از منافقین را اعلام کرده که اگر به کشور ایران برگردند باید محاکمه شوند.»

بیشتر بخوانید:

«مقابله با جریانات انحرافی در دستور کار وزارت اطلاعات» (اخبار مرتبط)

«ایران با آغوشی باز پذیرای ساکنان اردوگاه اشرف»


 


سحر بیاتی/ رادیو کوچه

غروب جمعه‌های ایران همیشه دل‌گیر بود. این‌جا غروب یک‌شنبه و شب‌های یک‌شنبه دل‌گیر است. به نظر من به‌ترین گزینه برای برطرف شدن دل‌گیری و بی‌حوصلگی  رفتن به «جالان آلور» است‌. خیابانی که تا صبح با غذاهای تایلندی و چینی بیدار است. حس عجیبی به این خیابان دارم شاید برای جریان داشتن زندگی در شب‌های بی‌‌خوابی، باز هم «جالان آلور» و این بار مردمان سرزمین لب‌خند.

آب هندوانه به‌ترین انتخاب برای شب‌های تب کرده «کوالالامپور» است و این سفارش دل‌چسب را نادیده می‌گیرم وقتی سه پسر جوان با حرکات ناخوشایند نظر من و دوستانم را به خود جلب می‌کنند. پسرهای جوان هم‌جنس‌گرا بودند و با عشوه‌های عجیب و غریب سعی در جلب توجه مردان میزهای دیگر می‌کردند. ملیت آن‌ها را پرسیدم‌، اولی‌: چین‌، دومی‌: ویتنام ‌، سومی‌: تایلند.

این سه پسر هم‌جنس‌گرا هم در مالزی زندگی می‌کنند. علاوه بر این‌ها در میز سمت چپ ما تعدادی سیاه پوست با لب‌های برجسته، بینی‌های بزرگ و بافت‌های چهل گیس بسیار زیبا نشسته‌اند. سوال من این روزها از همه یک‌سان است‌: شما اهل کجا هستید؟ این‌بار پاسخ «نیجریه» بود.

از آفریقا و آسیا تعداد زیادی از جوانان برای تحصیل در دانش‌گاه‌های مالزی به این کشور سفر کرده‌اند و این به چند ملیتی‌تر به نظر رسیدن مالزی بیش‌تر کمک کرده است. اروپایی‌های مالزی اکثرن توریست هستند، البته تعدادشان  یک سوم توریست‌های اروپایی تایلند هم نیست.

در میان نژادهایی که کم و بیش در مالزی دیده می‌شوند بعد از چینی‌ها و هندی‌ها‌، تایلندی‌ها جلب توجه می‌کنند.

نام‌اش «فن» است دختری ظریف، زیبا با صورتی پر از لب‌خند، «فن» انگلیسی خوب نمی‌داند اما می‌شود کم و بیش متوجه شد که دختری است از یک خانواده مرفه تایلندی، مطیع و آرام، ساکت و بدون عتراض هر چند رمز و راز عجیبی در رفتار تایلندی‌ها به چشم می‌خورد، گویی دوست ندارند کسی از اسرار زندگی‌شان چیزی بداند.

 او هم مالزی را بیش‌تر از کشور خود دوست دارد و هر یک هفته‌ای که در ماه مجبور است به «بانکوک» بازگردد، لب‌خند شیرین روی لب‌هاش رنگ می‌بازد.

نمی‌دانم این سرزمین شرجی و سرسبز چه دارد که این‌طور پای‌بندت می‌کند. تا این‌جا یک پاسخ میان همه مهاجران و نژادهای وارد شده به مالزی یک‌سان بود. همه مالزی را دوست دارند.

قدرت تقسیم نمی‌شود

آن‌قدر غرق در کشف ملیت‌های ساکن در مالزی بودم که خود مالایی‌ها را فراموش کردم.

مالایی‌ها همه چیزشان را با ملیت‌های دیگر تقسیم کرده‌اند. سرزمین سرسبزشان را به همه مهاجران و توریست‌ها هدیه می‌کنند. بازار را به چینی‌ها بخشیده‌اند، بخش خدماتی را به انحصار هندی‌ها در آورده‌اند و دانش‌گاه‌های‌ خود را اول به ایرانی‌ها و بعد هم به عرب‌ها و آفریقایی‌ها اهدا کرده‌اند. هر چند بسیاری بر این باورند که این دست و دل بازی دوام چندانی نخواهد داشت و پس از پایان یافتن دوران حرکت رو به توسعه و قرار گرفتن در لیست کشورهای جهان اول همه این گشاده‌دستی‌ها پایان می‌یابد.

 اما چیزی هست که مالایی‌ها در همین وضعیت فعلی هم حاضر به قسمت کردن نیستند. «قدرت»‌. این شاید حاصل تجربه سال‌ها استعمار هلندی و انگلیسی بوده باشد که مالایی‌ها را از وارد کردن سایر ملل به دست‌گاه‌های دولتی و قدرت برحذر داشته است.

در مالزی برای قدرت‌مند شدن باید مالایی و مسلمان بود. سیاست شوخی نیست، دولت، پلیس، ارتش و … این‌ها انحصاری است. من که می‌گویم مالایی بودن در مالزی سخت‌تر از ایرانی یا چینی بودن است قوانین برای مالایی‌ها سخت‌تر از سایر ملیت‌هاست. ماه رمضان و روزه‌خواری فقط برای مالایی‌ها جریمه دارد، ورود به بارها و دیسکوها برای مالایی‌ها مجاز نیست و اگر مالایی در کازینوی بزرگ «گنتینگ» دیده شوند حسابش با «کرام‌الکاتبین» است.

 این‌جا سرزمین «لااکراه فی‌الدین» برای مهاجران و سایر ملل است نه برای مالایی‌ها و شاید این قوانین حرف مرا تصدیق کند که مالایی بودن در این کشور خیلی هم راحت نیست.

اولین مالایی مسلمانی که چند سال پیش در یک سفر کوتاه به مالزی ملاقات کردم خانم دکتر «برکات» بود با حجاب کامل در یک کلینیک پزشکی‌، سفر طولانی به «کوالالامپور» حسابی بیمارم کرده بود و تقریبن به حالت نیمه هوشیار به خانم دکتر رسیدم. هر چند در مقایسه با پزشکان ایرانی بی‌دست و پا و ناتوان در تشخیص بیماری بود اما محبت و صمیمتش از هر دارویی موثرتر بود. کار طبابت به یک پزشک ایرانی که پیش از من در هتل ساکن شده بود سپرده شد و خانم دکتر متواضعانه همه امکانات کلینک را به دکتر ایرانی سپرد.

یک خواب عمیق پس از درد طولانی معجزه کرد. وقتی چشم گشودم خانم دکتر روبه‌روی تخت من نشسته بود و دستم را محکم توی دستش گرفته بود. این مادرانه‌ترین تصویری بود که از یک مالایی در ذهن من برجای ماند و شاید حس مسوولیت و هم‌دردی خانم دکتر از طبابت پزشک هم‌وطنم لذت بخش‌تر بود.

اما این بار شانس با من یار نبود، سوار بر تاکسی یک راننده مسلمان مالایی شدم تا به «سردانگ» برسم‌، بماند که همه «کوالالامپور» و حومه را گشتیم و آقای راننده راه را پیدا نمی‌کرد. بدتر از این‌ها رها کردن فرمان تاکسی و دست به آسمان بردن و دعا کردن وسط بزرگ‌راه بود. با هر تعویض دنده آقای راننده «بسم‌الله» می‌گفت و به نظرم از «امپنگ» تا «سردانگ» یک مرتبه‌ای حداقل قرآن را ختم کرد. کاش به جای حفظ این همه آیات قرآنی و عبادت بی‌موقع به فکر یاد گرفتن خیابان‌های سرزمین اجدادیش  بود که وظیفه اصلی وی به عنوان یک راننده تاکسی محسوب می‌شود، وظیفه‌ای که بابت آن از مسافران پول طلب می‌کرد.

از همه جای ماشین دعاها و آیات قرآنی آویزان بود و راننده با یک آب‌پاش خودش را خیس می‌کرد و من هم پشت سرش تقریبن یک دوش مفصل گرفتم. در طول مسیر حاضر به روشن کردن کولر نبود و آن‌قدر چرخید و چرخید تا این‌که تاکسی‌متر مربوطه مبلغ 60 رینگیت را نمایش داد. البته بعد از پیاده شدن 10 رینگت هم برای سرگردان کردنم طلب کرد. سرگردانی که به خاطر بلد نبودن مسیر توسط خودش بود و آدرس من تغییری نکرده بود.

هر چند برخورد بد یک راننده مالایی نمی‌تواند معیار درستی برای قضاوت من از مردمان سرزمینی باشد که با آغوش باز پذیرای مهاجران آسیا و آفریقا هستند، چرا که صورت مهربان و دست‌های گرم خانم دکتر پس از سال‌ها از پس ذهنم محو نمی‌شود. قدیمی‌ها بی‌راه نگفته‌اند که همه جا خوب و بد دارد.

گاه بد‌بین، گاه خوش‌بین به درهای گشوده و تمایل به ورود ملیت‌ها، سیاحت هم‌چنان ادامه خواهد داشت برای یافتن معنای مدارا و صلح، زندگی و برابری رنگ، مذهب، نژاد و تمایل بشر برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با هم‌نوع خود حتا اگر خدای مشترکی را هم به سجده ننشسته باشند.


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

ائتلاف سبز ملی ایرانیان (اسما‌)

چه نام برازنده‌ای! پدر و مادرت با چه نیت خالص و شناختی این نام را بر عزیزی چون شما نهاده‌اند! شاید می‌دانستند شما هم مثل آن شیر زن تاریخ اسلام باعث آشکار شدن جهل جاهلان زمان خود خواهید شد‌. عجب بازار مکاره‌ای داریم!

با تبلیغات فراوان عده‌ای را جاسوس معرفی می‌کنند و سپس با چرخش 180 درجه به استناد رافت اسلامی همان جاسوسان را با احترام و عزت آزاد و روانه خانه‌شان می‌کنند. دریغا که در حق زن تحصیل‌کرده و متعهد و هم‌کیش و هم‌وطن خود چه ظلمی روا می‌دارند. نمی‌دانم چگونه از شما عذر‌خواهی کنم. شما هیچ گناهی ندارید. آرمان‌های ما این بود که جامعه‌ای داشته باشیم بر پایه عدل و قسط که در تمام دنیا نمونه باشد، بر هیچ کس ظلمی نرود، زمینه رشد همه انسان‌ها فراهم شود، دیگر کسانی که «من» هستند بر ما حکومت نکنند، بلکه «ما» شویم و غبار غم و غصه و فقر و بی‌فرهنگی را از جامعه به شیوه‌ی اخلاق و سیره پیامبر (ص) بشوییم‌.

شما از جمله کسانی بودید که آن آرمان‌ها را باور کردید، ولی می‌خواستید روش‌ها را تغییر دهید شاید نتیجه بهتری بگیرم. ما باید ممنون شما باشیم که از «من» به «ما» رسیدید.چه تصادفی! در آستانه آغاز هفته‌دفاع مقدس هستیم. شهدا علت حضور خود در جبهه‌ها را فاجعه‌ی زنان سوسنگرد عنوان می‌کردند و امروز … شهدا کجایید تا ببینید…..البته من یک بار هم در روز عاشورا شاهد سیلی خوردن بر صورت دختری مذهبی با نام زهرا سادات بودم. جالب این‌که من به حال کسی که سیلی را زد بیش‌تر تاسف خوردم‌، که چه جاهلانه فکر می‌کند که اعمالش به خاطر خداست و نمی‌اندیشد که چه می‌کند. و این داستان‌ها تکرار تاریخ است…

نمی‌دانم بخندم یا گریه کنم به حال کسانی که به دنبال متهم می‌گردند که چرا در جامعه این‌قدر بد‌اخلاقی و عصبانیت و تند‌روی است؟ که چرا در جیب جوانان ما چاقو است؟… چگونه به این افراد تفهیم کنیم که شما خود در دو سال اخیر در تمام میادین و خیابان‌های شهر کارگاه آموزشی با انواع لوازم از جمله خنجر و باتوم و قمه گذاشته‌اید، تا دیگران یاد بگیرند اگر می‌خواهند به کسی که نظر مخالف آن‌ها را دارد ضربه‌ای بزنند باید آن‌طور بزنند که بمیرد و بلند نشود. ظاهرن آقایان ترسیدند عدالت تعریف شده با تفکر آنان خدشه‌دار شود و باید حکم داده شده به شما اجرا می‌شد. به استناد همان تعریف از عدالت خیلی‌ها مثل من از طرف آقایان به این جرم‌ها متهم هستیم. پس برای این‌که در حق شما ظلم نشده باشد این‌جانب فاطمه چهل امیرانی فرزند ید‌اله و همسر شهید همت خانم ژیلا بدیهیان آمادگی اجرای حکم شلاق را در بخودداریم.

اما هر شلاقی که بخوریم احساس می‌کنیم حقمان است چون یک عمر خوابیدیم و فکر کردیم که صلاح مملکت را خسروان دانند. گرچه قلب و روح ما سال‌هاست تازیانه‌ها را تحمل کرده.


 


آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

بابک اجلالی

منبع: سایت رهسا نیوز

در پی ادعای اخیر آقای محمد‌جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه در جمهوری اسلامی مبنی بر تدوین  منشور حقوق بشر اسلامی و ارایه آن به جهانیان به عنوان نمونه کامل منشور حقوق بشری که بر عدالت محوری توجه و تاکید شده است، سایت رهسا نیوز گفت‌وگویی را در همین رابطه با آقای فیروز صادق خانجانی یکی از کارشناسان مذهبی و کشیش کلیسای ایران انجام داده تا به بررسی  و کالبد شکافی ابعاد مختلف این ادعای جمهوری اسلامی بپردازد.

اخیرن اقای لاریجانی به عنوان مسوول حقوق بشر قوه قضاییه‌ ادعا کردند که  ایشان در حال تدوین منشور حقوق بشر اسلامی‌ هستند لطفن درمورد ریشه‌ها و زمینه‌های حقوق بشر اسلامی بفرمایید و این‌که هدف ایشان از طرح این موضوع چه بوده است؟

در ابتدا به همه خوانندگان محترم سلام عرض می‌کنم و از خدای می‌خواهم به تک به تک خوانندگان برکت دهد.

بنده فکر می‌کنم که هدف از طرح این مسئله از جانب آقای لاریجانی فرار از مسوولیتی می‌باشد که در قبال جامعه جهانی دارند.

 یعنی این‌که جمهوری اسلامی می‌خواهد از مسوولیت خود در مقابل جامعه جهانی فرار کند‌ چرا که در اعلامیه حقوق بشر آمده است که هیچ دولتی نمی‌تواند به بهانه قوانین داخلی خود این منشور را نقض کند. پس امضای این منشور توسط جمهوری اسلامی ایران و عمل نکردن به آن یک نقض و تخلف آشکار محسوب می‌شود. پس می‌توان گفت هدف جمهوری اسلامی از بیان این مسئله این است که می‌خواهد یک اتحاد اسلامی ایجاد کند تا عملن اعلامیه حقوق بشر بی‌اثر و بی‌اعتبار شود.

 پس اعلام این  مطلب، یک بازی از جانب مسوولین‌ جمهوری اسلامی‌ است که آن‌ها می‌خواهند یک منشور دیگر را جای‌گزین منشور حقوق بشر سازمان ملل‌ کنند که البته حوادث منطقه باعث شده است تا آنان نتوانند به راحتی به هدف خود برسند و از طرفی دیگر می‌خواهند افکار عمومی داخل را به این سمت سوق دهند که منشور فعلی اسلامی نیست‌ نه این‌که جمهوری اسلامی مشکل دارد. اما سوال این است که اگر این منشور اسلامی نیست پس چرا از آن خارج نمی‌شوند؟ در واقع با بیان این مسئله می‌خواهند برای بی‌قانونی خود یک سرپوش پیدا کنند.

آقای خانجانی ایران در حالی قصد تدوین این منشور را دارد که به عنوان بزرگ‌ترین ناقض حقوق بشر نه تنها در منظقه بلکه در جامعه بین‌الملل شناخته شده است با این تفاسیر آیا فکر می‌کنید تدوین این منشور از سوی ایران مورد قبول بقیه کشورها و به‌خصوص کشورهای نزدیک به ایران قرار خواهد گرفت؟  و شاهد هم‌کاری سایر کشورها با ایران در این زمینه خواهیم بود.

فکر نمی‌کنم جمهوری اسلامی بتواند موفق شود‌. اما بحث اصلی این است‌ که جمهوری اسلامی باید توضیح دهد که در حقوق بشر اسلامی اگر یک مسلمان مسیحی شود با او چه باید کرد؟ آیا باید او را به جرم ارتداد اعدام کرد آیا در حقوق بشر اسلامی جمهوری اسلامی به قرآن که می‌گوید در پذیرش دین اجباری نیست توجه خواهد کرد؟ یا این‌که حقوق بشر اسلامی پیرو نظر آقای مصباح یزدی خواهد بود؟ و  در حقوق بشر اسلامی به اقلیت‌های مذهبی مثل بهایی‌ها چه جای‌گاهی داده خواهد شد؟، چون فرض جمهوری اسلامی این است که دین اسلام  یک دین کامل و جهانی است پس در منطق جمهوری اسلامی تمام جهان باید تابع حقوق بشر اسلامی باشد.

پس سوال این است که برای یک دگر‌اندیش مذهبی و یا یک مخالف ولی فقیه حقوق بشر اسلامی‌ چه نسخه‌ای می‌تواند‌ تجویز کند؟

شما بفرمایید؟

این‌ها سوالاتی است که باید از آقای لاریجانی و مسوولین جمهوری اسلامی بشود.

‌با وجود اعدام‌هایی که در داخل نطام صورت می‌گیرد و عمدتن سیاسی اما با برچسب‌های واهی مثل تجاور یا قاچاق مواد مخدر و با وجود اعدام‌های زیر 18 ‌سال در ایران، این کشور چگونه می‌تواند قوانین اسلامی را در منشوری بیاورد که در تضاد کامل با اصول حقوق بشری مورد قبول همگان هست؟

‌بله در 30 بند منشور حقوق بشر همه چیز شفاف و عادلانه است. باید آن‌ها یک پیش‌نویس از منشوری که در نظر دارند را در اختیار جهان قرار دهند. تا ببینیم که برای اجرای عدالت جهانی آن‌ها چه راه‌کاری دارند. چون‌ در کشوری که صدای مخالف خفه می‌شود و تفکر کسانی مثل مصباح حاکم است بعید به نظر می‌رسد که بشود یک راه‌کار عادلانه برای مشکلات جهان پیدا کرد، آن‌ها باید پاسخ دهند که اگر در آلمان یا فرانسه کسی از دین اسلام خارج شد با او چه باید کرد و نظر حقوق بشر اسلامی در این رابطه چیست باید پاسخ دهند که آیا در حقوق بشر اسلامی انسان حق انتخاب آزاد را دارد یا این‌که باید از بسیج بترسد؟

‌به نظر شما چرا ایران از ورود گزارش‌گر حقوق بشر آقای احمد شهید ‌ترس و واهمه دارد در حالی‌که خود را مدعی دفاع از حقوق بشر جهان معرفی می‌کند؟ و چرا رای و  نظر سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران ‌را نظری صرفن سیاسی تلقی می‌نماید؟

‌مشکل جمهوری اسلامی این است که حتا به قوانین داخلی خود که شفاف است احترام نمی‌گذارد و برای همین است که این دولت از ورود گزارش‌گر حقوق بشر واهمه دارد.‌ چرا که در قانون اساسی، که قانون مادر است آمده راه‌پیمایی بدون حمل اسلحه، ‌مجاز و قانونی است و همه می‌دانیم که تظاهرات برای شنیدن صدای مخالفان است اما امروزه جمهوری اسلامی فقط به موافقان خود مجوز می‌دهد این یعنی خیانت به  ملت و قانون اساسی پس برای این است که جمهوری اسلامی از گزارش‌گر حقوق بشر واهمه دارد چون این نظام هم تخلف جهانی دارد هم تخلف از قانون اساسی و اگر قرار بود که فقط موافقان نظام تظاهرات کنند پس چه نیازی به به قانون اساسی داشتیم؟

به نظر شما تدوین حقوق بشر اسلامی به سر کردگی جمهوری اسلامی واقعن می‌تواند حقوق همه مردم و مذاهب و اقلیت‌ها را در داخل تامین کند با توجه به این‌که شاهد افزایش روزانه و مداوم بازداشتی‌های مذهبی و ایدولوژیک در داخل نظام هستیم و ذات نظام با این مذاهب در تضاد کامل قرار دارد؟

 خیر، چون جمهوری اسلامی در این 30 سال نشان داده که به هیچ عنوان صدای مخالف را تحمل نمی‌کند. چون‌که در جمهوری اسلامی مخالفان سه راه پیش روی خود دارند. یا خروج از کشوریا زندان یا مرگ که‌ این نشان‌گر سابقه درخشان جمهوری اسلامی در شنیدن صدای مخالفان و احترام به حقوق شهروندی و حق آزای بیان آن‌هاست. جمهوری اسلامی اول باید‌ خود را اصلاح کند بعد به حقوق بشر اسلامی فکر کند اول باید جمهوری اسلامی بتواند حقوق بشر اسلامی را در ایران پیاده کند بعد به عنوان یک نمونه موفق این الگو را به جهانیان معرفی کرده و از عدالت امام علی صحبت کند‌. وقتی کسی مثل کشیش یوسف ندر‌خانی زندانی است نمی‌شود از حقوق بشر اسلامی سخن گفت چون برداشت جهان این خواهد بود که عدالت اسلامی یعنی محودیت آزادی بشر در چهار چوب تعریف مصباح یزدی و جهان نمی‌تواند با تفکر مصباح یزدی کنار آید به همین دلیل است که در فهرست تحریم سازمان ملل قرار دارد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، 16 سپتامبر، وزیر خارجه برزیل در مصاحبه با سایت خبری «یو‌.او‌.ال» و روزنامه «فولها دوسائو پائولو» گفته است این نگرانی وجود دارد که برنامه اتمی ایران «به‌طور کامل صلح‌آمیز نباشد» و تهران باید از طریق گفت‌وگو این تنش‌ها را کاهش دهد.

آنتونیو پاتریوتا گفته است ترس‌هایی که درباره برنامه اتمی ایران وجود دارد دارای «بنیانی» نیز هست.

او گفت: «این ضروری است که ایران نشان دهد برنامه اتمی‌اش در واقع تنها برای اهداف صلح‌آمیز است.»

وی افزود با این وجود برزیل هم‌چنان معتقد است که گفت‌وگو با ایران بهترین راه برای حل بن‌بست اتمی این کشور است.

این اظهارات در حالی صورت گرفته است که پیش‌تر برزیل در دوران لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا، رییس جمهور پیشین، با ایران روابط نزدیک‌تری داشت. این کشور تلاش می‌کرد هم‌راه با ترکیه برای حل مسئله اتمی ایران میانجی‌گری کند که با استقبال فراوان تهران و بی‌تفاوتی غرب مواجه شد.

دولت برزیل در جلسه مارس گذشته شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد از اعزام گزارش‌گر ویژه به ایران حمایت کرد.

علاوه بر برزیل، آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز به تدریج موضع خود را علیه ایران تغییر می‌دهد.

یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آخرین نشست شورای حکام این سازمان گفت «شفافیت بیش‌تری» که ایران ماه گذشته هنگام حضور بازرسان آژانس در این کشور نشان داد برای رفع نگرانی‌های غرب نسبت به احتمال نظامی بودن برنامه هسته‌ای این کشور کافی نبوده و نمی‌توان نتیجه‌گیری کرد همه فعالیت‌هایش صلح‌آمیز است.

 بیشتر بخوانید:

«پیشنهاد اتمی ایران مانور تبلیغاتی است»


 


رادیو کوچه

1862 میلادی- در بحبوحه جنگ‌های انفصال آمریکا نبرد «آنتیه‌تام» (Battle of Antietam) یا نبرد «شارپسبورگ» بین نیروهای ارتش فدرال ایالات شمالی و ارتش فدراسیون جنوب درگرفت.

ارتش فدراسیون جنوب که از مردان ایالت ویرجینیای شمالی تشکیل شده بود ایالت مریلند را اشغال کرد. در چنین روزی جنگ میان ارتش کنفدراسیون جنوب به فرمان‌دهی ژنرال «رابرت لی» و ارتش فدرال ایالات شمالی به فرمان‌دهی ژنرال «مک کلیلان» درگرفت. در بعدازظهر آن روز نیروهای فدراسیون جنوب دست به عقب‌نشینی زدند. ژنرال لی با نیروهایش به ایالت جنوبی ویرجینیا عقب‌نشینی کرد.

1970 میلادی- روی‌داد «سپتامبر سیاه» و کشتار فلسطینی‏ها توسط شاه «حسین اردنی» به وقوع پیوست. در پی گسترش عملیات چریک‏های فلسطینی علیه عوامل اسراییلی و هم‏چنین افزایش حضور نظامی نیروهای سازمان آزادی‏بخش فلسطین در اردن، شاه‏ «حسین‏بن طلال اردنی»، پادشاه وقت اردن، موقعیت خود را در خطر دید. در این میان از اوایل سپتامبر 1970، درگیری‏های پراکنده‏ای میان ارتش اردن و چریک‏های فلسطینی، به ویژه در «امان» پایتخت این کشور درگرفت و سو‌قصدی به جان شاه حسین انجام شد که ناکام ماند. این مسئله باعث تشکیل دولت نظامی در اردن شد.

کمیته مرکزی این سازمان، یک شورای جنگی را تشکیل داد و همه نیروهای مسلح فلسطینی داخل اردن را، منسجم کرد. در نهایت به دستور شاه حسین در روزی چون امروز، ارتش اردن حمله خود را به مراکز تجمع نیروهای فلسطینی آغاز کرد. بر اثر این جنگ، کشتار وسیعی صورت گرفت که در طی آن بین دوازده تا پانزده هزار فلسطینی کشته و تعداد زیاد دیگری نیز مجروح شدند. سرانجام پس از دوازده روز درگیری و سرکوب، توافق‌نامه آتش‏بس میان سازمان آزادی‏بخش فلسطین به رهبری یاسرعرفات و شاه‏حسین امضا شد.

1992 میلادی- در یک حمله‌ی مسلحانه که بعدها به ترور «میکونوس» (Mykonos) مشهور شد، چهار نفر از فعالان سیاسی مخالف حکومت جمهوری اسلامی در رستورانی به همین نام در شهر برلین به قتل رسیدند.

از آن‌جا که از تاریخ ۲۳ تا ۲۶ شهریور سال ۱۳۷۱ کنگره‌ی جهانی احزاب سوسیالیست و سوسیال دمکرات در برلین در حال برگزاری بود، فعالین سوسیال ایران که عمومن از فعالین سیاسی ایرانی و مخالف جمهوری اسلامی بودند برای شرکت در این مراسم به آلمان رفتند. در این میان در روز ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ از ایرانیان جهت حضور در رستورانی به نام «میکونوس» که صاحب آن فردی ایرانی بوده، دعوتی صورت می‌گیرد. در روز جلسه شش نفر از دعوت شدگان در رستوران حاضر می‌شوند. که علاوه بر آن‌ها دو نفر به صورت اتفاقی و صاحب رستوران در آن‌جا حاضر بوده‌اند. ناگهان سه فرد مسلح وارد رستوران می‌شوند و همه آن‌ها را به رگبار می‌بندد. از جمع افراد حاضر در رستوران ۴ نفر کشته می‌شوند و یک نفر نیز به شدت زخمی می‌شود و چهار نفر دیگر نیز جان سالم به در می‌برند.

«صادق شرفکندی» دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران، «همایون اردلان» نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در آلمان، «فلاح عبدلی» نماینده حزب دمکرات کردستان ایران در اروپا، «نوری دهکردی» کارمند صلیب سرخ و فعال در امور پناهندگان ایرانی مقیم آلمان کشته شدند.

یک سال بعد از آن یک ایرانی به نام «کاظم دارابی کازرونی» که مشکوک به عضویت در سپاه پاسداران و سازمان امنیت ایران بود و چهار لبنانی دستگیر و برخی از آن‌ها از جمله کاظم دارابی به حبس ابد محکوم شدند. اما وی دسامبر ۲۰۰۷، پس از 15 سال حبس، از زندان آزاد شد و به ایران بازگشت. دادگاه میکونوس از پراهمیت‌ترین دادگاه‌هایی بود که در آلمان تشکیل شد و مقامات عالی نظام جمهوری اسلامی را به دست داشتن به قتل مخالفین خود در خارج از ایران متهم کرد.

1356 خورشیدی- «واروژ هاخباندیان» (Varoujan Hakhbandian) ملقب به «واروژان» آهنگ‌ساز ایرانی، درگذشت. وی با تعدادی از آوازخوانان جوان دوران پیش از انقلاب کار کرد و شاید برای بعضی از آن‌ها به‌ترین آثار دوران کاری‌شان را خلق کرد.

واروژان در خانواده‌ای ارمنی، متولد شد. شروع به ساخت آهنگ برای برنامه‌ی «زنگوله‌ها» کرد او به عنوان تنظیم کننده به فعالیت خود ادامه داد و نخستین کارش، با صدای «ویگن»، اجرا شد. با ساخت ترانه‌ی «حرف» به منزله‌ی برترین آهنگ ساز انتخاب شد.

شاید، کم‌تر کسی بداند که صاحب موسیقی آوازهای ماندگار «هفته‌ی خاکستری»، «بوی خوب گندم»، «پوست شیر»، «پل»، «عاشقانه»، «شام آخر»، «ماه پیشونی»، «گهواره» و … واروژان است.

این هنرمند با ساخت موسیقی فیلم «حسن کچل» از ساخته‌های «علی حاتمی» پا به عرصه‌ی سینما گذاشت و در 1351، به خاطر ساخت موسیقی متن فیلم «صبح روز چهارم» جایزه‌ی به‌ترین آهنگ‌ساز جشن‌واره‌ی فیلم را، ازآن خود کرد. یکی از اولین آثار او ترانه «قصه دو ماهی» از ترانه‌های «شهیار قنبری» با صدای «گوگوش» بود که اولین ترانه موسیقی نوین ایران لقب گرفت.  واروژان در جشن‌واره موسیقی «آتن» در یونان برای ترانه «دهکده کوچک من» مدال و تقدیر نامه‌ای کسب کرد.

  ———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1872 میلادی- پارسی، دومین زبان کلاسیک و باستانی اعلام شد. زبان‌شناسان و ادیبان اروپایی در پایان نشست سه روزه خود در شهر برلین، زبان پارسی را در ردیف زبان‌های یونانی، لاتین و سانسکریت، یکی از چهار زبان کلاسیک اعلام کردند.

1994 میلادی- سال‌روز درگذشت «سر کارل رایموند پوپر» فیلسوف اتریشی – انگلیسی است. پوپر به‌دلیل کوشش‌هایش و بنیادگذاری نخستین فلسفه انتقادی غیر توجیه‌گرانه در تاریخ فلسفه و دفاع نیرومندش از لیبرال دموکراسی و اصول انتقادگرایی اجتماعی که به نظر او امکان ظهور جامعه باز را فراهم کردند، شهرت دارد.

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

نیویورک تایمز

راسخون


 


خبر / رادیو کوچه

ریس ستاد مشترک ارتش آمریکا در اظهار نظری تازه روز جمعه، 16 سپتامبر، اعلام کرد نبود کانال ارتباطى با ایران باعث نگرانى می‌شود.

به گزارش خبرنامه وزارت دفاع آمریکا، مایک مولن در سخنانى در دانش‌گاه میامى گفت: «حتا در شرایطى که روابط با شوروى بسیار تیره بود، در اوایل دهه ۱۹۶۰، رهبران دو کشور از طریق یک تلفن ویژه به صورت مستقیم با هم ارتباط داشتند.»

آقای مولن گفت نبود چنین ارتباطى بین ایران و آمریکا می‌تواند براى منطقه خطرناک باشد.

لازم به اشاره است این نخستین اظهارات ریس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیست. وی پیش‌تر نیز در خصوص ارسال تسلیحات پیشرفته به برخی گروه‌های شیعه عراقی، ایران را متهم کرده و گفته است که این کار باید متوقف شود.

بیشتر بخوانید:

«هشدار علیه تسلیحات پیشرفته ایران درعراق»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) اردوغان و رییس سازمان اطلاعات ملی ترکیه به ایران سفر می‌کنند

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=26&id=1079326

در بحبوحه بحث‌ها بر سر استقرار سامانه راداری سپر موشکی ناتو در ترکیه، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر این کشور از سفرهای جداگانه و در عین حال در آینده نزدیک خود و هاکان فیدان، رییس سازمان اطلاعات ملی ترکیه به ایران خبر داد. به گفته نخست وزیر ترکیه، این کشور در حال مذاکره با ایران درباره تحولات منطقه‌ای، مسایل سوریه و مبارزه با پ.ک.ک است.

2) سفیر رژیم صهیونیستی در اردن هم فرار کرد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=26&id=1079321

مقام‌های رژیم صهیونیستی از ترس برگزاری تظاهراتی گسترده علیه این رژیم در اردن مانند آن‌چه در مصر رخ داد، به سفیر و دیپلما‌ت‌های خود در این کشور دستور دادند تا هر‌چه سریع‌تر به سرزمین‌های اشغالی بازگردند. روزنامه هاآرتص گزارش داد که این دستور را بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی و آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه این رژیم صادر کرده‌اند.

کیهان

1) پروژه مشترک فتنه‌گران قدیم و جدید برای لاپوشانی فساد 3000 میلیاردی

http://www.kayhannews.ir/900626/2.htm#other206

تازه‌ترین اطلاعات دریافتی کیهان حکایت از آن دارد که در جریان فتنه و انحرافی درباره پرونده فساد 3000 میلیاردی به راهبردی واحد رسیده‌اند.

بنابرگزارش‌های موجود در اختیار کیهان جریان انحرافی که هم اکنون به شدت از حجم و عمق اسناد کشف شده در پرونده فساد 3000 میلیاردی بهت‌زده و نسبت به سرنوشت خود نگران است، در تازه‌ترین طراحی انجام شده تصمیم گرفته از دو سفر رییس جمهوری یکی از اردبیل- که انجام شد- و دیگری به نیویورک برای لاپوشانی افتضاح به بارآمده استفاده کند.

2) دستور ویژه آیت‌اله آملی به اژه‌ای، جرم هیچ‌کس را نادیده نگیرید

http://www.kayhannews.ir/900626/2.htm#other201

رییس قوه قضاییه طی حکمی با تعیین دادستان کل کشور به عنوان مسوول نظارت بر رسیدگی به پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی خواستار رسیدگی سریع، قاطع و همه‌جانبه در این زمینه شد.

جام جم

1) دستگیری طراح حمله به سفارت آمریکا در کابل

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100854312827

نیروهای ناتو اعلام کرده‌اند فردی را به اتهام سازمان‌دهی حمله به سفارت آمریکا و مقر فرمان‌دهی ناتو در کابل، بازداشت کرده‌اند. ناتو گفته است این مرد و دست‌یاران او مسوول چندین حمله دیگر به شهر کابل نیز بوده‌اند.

2) اولین نخست‌وزیر زن در دانمارک

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100854312956

با اعلام نتایج نهایی انتخابات دانمارک و شکست دولت راست میانه پس از یک دهه حضور در قدرت، هله تورنینگ اشمیت به عنوان جانشین لارس لوکه راسموسن، اولین نخست‌وزیر زن در دانمارک خواهد بود که مامور تشکیل دولت ائتلافی شده است.

آفرینش

1) وزارت خارجه ترکیه: رادارهای آمریکا در فاصله 540 کیلومتری ایران

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=88777

وزارت خارجه ترکیه محل استقرار رادارهای هشدار دهنده سیستم دفاع ضد موشکی ناتو در خاک این کشور را اعلام کرد. به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه حریت ترکیه وزارت خارجه ترکیه با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که استان مالاتیا در شرق ترکیه میزبان این سیستم راداری خواهد بود. بر اساس این بیانیه این سیستم راداری در نزدیکی یک پای‌گاه نظامی در منطقه «کورجیک» در استان مالاتیا که پیش از این نیز از این مرکز استفاده مشابهی می‌شده است‌، مستقر خواهد شد.

ترکیه و آمریکا دو هفته پیش توافق کردند که سیستم رادارهای هشدار دهنده طرح سپر ضد موشکی ناتو در خاک ترکیه مستقر شود .

2) آمریکا و اروپا نمی‌توانند به ما بگویند چه کاری باید انجام دهیم

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15593#88770

نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با تاکید بر بازدید اخیر هرمان ناکارتس، رییس امور پادمان‌های آژانس از چند تاسیسات هسته‌ای به ادعای آمریکا و اتحادیه اروپا در خصوص شفاف نبودن هم‌کاری تهران با آژانس پاسخ داد.

در این راستا نماینده ایران در آژانس تاکید کرد: «هیچ‌کس مدرکی دال بر این‌که از مواد هسته‌ایی ایران برای اهداف نظامی خاص استفاده شده باشد در اختیار ندارد.» سلطانیه به خبرنگاران گفت: «هیچ مدرک جرمی وجود ندارد. اتحایه اروپا و آمریکا نمی‌توانند به ما بگویند که چه کاری انجام بدهیم.»

دنیای اقتصاد

1) نوسان شدید طلا در بازار جهانی

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=269794

سیر نزولی بهای طلا در بازارهای جهانی که از روز دوشنبه هفته گذشته آغاز شده بود، در پایان هفته روند کاملن معکوسی به خود گرفت به‌طوری که تا غروب دیروز در مسیر صعود به محدوده 1800 دلاری این مرز را نیز در نوردید. در این مدت قیمت سکه بهار آزادی در کشور از 640 هزار تومان تا 600 هزار تومان افت داشته و مجددن در روز پنج‌شنبه با وجود افت قیمت‌های جهانی 5000 تومان گران شد و تا 605 هزار تومان بالارفت.

2) شکایت نمایندگان از رییس ‌جمهوری این هفته به صحن مجلس می‌رسد؟

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=269813

قرائت گزارش کمیسیون اصل نود درباره چهارمورد شکایت نمایندگان از رییس‌ جمهوری و بررسی گزارش کمیسیون برنامه و بودجه در مورد تحقیق و تفحص از عمل‌کرد دولت در برنامه چهارم توسعه از مهم‌ترین برنامه‌های این هفته نمایندگان در صحن علنی مجلس است.

رسالت

1) پاسخ مبهم نیکزاد به واگذاری برخی پروژه‌ها به اختلاس‌گر بزرگ

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=75649

وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به پرسشی مبنی بر چرایی واگذاری برخی پروژه‌های ریلی و جاده‌ای به گروه امیر منصور آریا (متهم به اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی)، پاسخ مبهمی در این باره ارایه کرد. علی نیکزاد در گفت‌وگو با مهر در پاسخ به پرسشی مبنی این‌که وزارت راه و شهرسازی چرا تا کنون چندین پروژه را به گروه امیر منصور آریا واگذار کرده است، گفت: «اصلن چنین چیزی نیست.» وی با بیان این‌که هر‌کسی که در کشور بخواهد می‌تواند در اجرای پروژه‌های عمرانی با ما مشارکت داشته باشد، گفت: «در حال حاضر هم اگر کسی بخواهد در ساخت پروژه هایی مثل اتوبان تهران – شمال و یا سایر اتوبان‌ها و هم‌چنین ساخت پروژه‌هایی مانند ساخت فرودگاه‌ها و بنادر کشور با ما مشارکت کند از آن استقبال خواهیم کرد، زیرا کشور باید به این شکل ساخته شود.»

وزیر مسکن و شهرسازی تصریح کرد: «این‌که این فرد یا گروه که در اجرای پروژه‌های عمرانی با وزارت راه و شهرسازی مشارکت می‌کنند، چه کسانی هستند و یا به چه جریانی وابسته هستند، یک بحث دیگری است و ممکن است هر‌کسی یک قضاوتی نسبت به این افراد داشته باشد.»


 


خبر / رادیو کوچه

نیروهای شورای انتقالی لیبی پس از مقاومت شدید نیروهای وفادار به معمر قذافی مجبور به عقب‌نشینی از شهر بنی‌ولید شده‌اند.

به گزارش الجزیره، نیروهای مخالف در تلاش هستند بنی‌ولید و سرت را که آخرین پای‌گاه‌های سرهنگ قذافی هستند، به تصرف خود در‌آورند.

آتش بار سنگین طرف‌داران آقای قذافی در بنی‌ولید که در ۱۴۰ کیلومتری جنوب شرقی طرابلس، پایتخت لیبی، واقع است، آن‌ها را به عقب رانده است.

اما نیروهای مخالف به تهاجم خود به شهر سرت هم‌چنان ادامه می‌دهند.

آن‌ها می‌گویند توانسته‌اند فرودگاه شهر ساحلی سرت را به تصرف خود در‌آورند.

در همین حال، سازمان ملل متحد رای به انتقال کرسی لیبی به شورای انتقالی داده است.

با وجود مخالفت بعضی کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا، کرسی لیبی در مجمع عمومی در اختیار نمایندگان دولت موقت (شورای ملی انتقالی) قرار گرفته است.

به این ترتیب مصطفی عبدالجلیل، رییس شورای انتقالی، هفته آینده در نشست مجمع عمومی شرکت می‌کند.

مقام‌های آمریکایی می‌گویند روز سه‌شنبه، 20 سپتامبر، در حاشیه این نشست، باراک اوباما با آقای جلیل ملاقات می‌کند.

رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه نیز وارد لیبی شده و با رهبران جدید آن گفت‌وگو می‌کند.

 بیشتر بخوانید:

«مخالفان قذافی وارد سرت، زادگاه قذافی شدند»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته