-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

Posts from Khodnevis for 11/03/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حذف یارانه‌ها
 


جهانشاه جاوید، مدیر سایت ایرانیان
 


«‍هیچ دولتی دلش به حال مردم ایران نخواهد سوخت»

شیرین عبادی در باره تحریم‌های جدید علیه مقام‌های دولت ایران به خودنویس گفت: «این شروع خوبی هست، اما باید اضافه کنم که شروع سمبلیک هم هست. این ۸ نفری که آمریکا گفته ویزا نخواهد داد و اگر اموالی داشته باشند مصادره خواهد کرد،  افرادی هستند که به آمریکا نیامده و نخواهند آمد، زیرا که قبل از انقلاب در مقام و موقعیتی نبوده‌اند که به آمریکا بیایند. بعد از انقلاب هم که رابطه سیاسی قطع شد، بنابرین این بیشتر جنبه سمبولیک دارد. اما امیدوارم بقیه کشورها از جمله اتحادیه اروپا وکانادا هم پیروی کنند و به این‌ها ویزا ندهند. این می‌تواند برای ایران یک سیگنال مناسبی (علامت) باشد برای حکومت ایران که بداند نقض حقوق بشر می‌تواند برایشان باعث دردسر باشد.»

این وکیل مدافع حقوق بشر در باره نقش دولت‌ها در فشار آوردن روی دولت ایران برای رعایت حقوق بشر گفت: «اصولا دولت‌ها به فکر منافع ملی خودشان هستند، مگر اینکه از ناحیه رای دهندگان تحت فشار قرار بگیرند. هیچ دولتی دلش به حال مردم ایران نخواهد سوخت، مگر آنکه به خاطر فشار افکار عمومی در کشور خود، مجبور به اتخاذ موضعی بشود. و از همین رو است که معتقدم مخاطب ما مردمی هستند که رای می‌دهند و از افرادی که انتخاب می‌کنند که به حقوق بشر، آزادی بیان و معیارهایی که ادعا می‌کنند پایبند باشند، بنابرین بیشتر تاثیر را باید روی افکار عمومی در سطح بین‌المللی بگذاریم.»

 

از خانم عبادی در باره حسین درخشان پرسیدیم که تابعیت مضاعف دارد و دولت کانادا می‌تواند از او حمایت کند: «باید بگویم با اینکه قانون ایران تابعیت مضاعف را نمی‌پذیرد، اما دولت ایران عملا این قانون را می‌پذیرد و کسی که پاسپورت یک کشور دیگری را دارد، باز هم پاسپورت معتبرش را تمدید می‌کند و عملا مشکلی بوجود نمی‌آورد. دولتی که تابعیت داده، مجبور است که از منافع شهروندش دفاع کند و دولت کانادا باید از حقوق قانونی شهروندش دفاع کند و این دفاع به نفع اقای درخشان است. البته آقای درخشان به خاطر داشتن تابعیت دوگانه به زندان نیافتاده و به خاطر اینکه دولت ایشان را متهم به اقدام علیه امنیت ملی کرده به زندان انداخته و باید از یک دادرسی عادلانه برخوردار باشد که معلوم شود این اتهام درست بوده یا نه؟»

فیلم کامل گفتگو با شیرین عبادی را می‌توانید اینجا ببینید:

 

 


 


امید معماریان از دوری روزنامه‌نگاری احساسی از روزنامه‌نگاری استاندارد می‌گوید
 


گاردین: سکینه محمدی آشتیانی به دار آویخته خواهد شد

به نوشته گاردین و به نقل از یک گروه مدافع حقوق بشر سکینه محمدی آشتیانی که قبلا محکوم به سنگسار شده بود روز چهارشنبه به دارآویخته خواهد شد.

به گفته کمیته بین المللی مبارزه با سنگسار حکم اعدام وی به زندان تبریز ابلاغ شده و وی روزچهارشنبه سوم نوامبر به دارآویخته خواهد شد.

مقام‌های ایرانی این خبر را تایید یا تکذیب نکرده‌اند. حکم سنگسار آشتیانی پس از اعتراض‌های گسترده در جهان که آن را وحشیانه و قرون وسطایی خواندند تعلیق شد و برزیل از متحدین اصلی ایران اعلام کرد به این زن پناهندگی اعطا خواهد کرد. پرونده محمدی آشتیانی باعث وخامت روابط ایران و غرب شده است.

پیشتر در ماه سپتامبر، و به گفته یک مقام دولتی، پرونده «رابطه نامشروع» محمدی آشتیانی تحت بررسی بوده اما حکم مربوط به مشارکت در قتل همسرش لغو نشده است.


 


انتقاد گنجی در صدای آمریکا به «استبداد سبز»

در برنامه امروز «روی خط» از گنجی در باره تعریفش از جنبش سبز سوال شد. گنجی گفت که اگر این حرکت به معنایی که سازمان داشته باشد و رهبری تثبیت شده داشته باشد، جنبش محسوب نمی‌شود، ولی ممکن است به معانی دیگری، جنبش محسوب شود. گنجی معتقد است که حرکت سبز، اعتراض به وضع موجود، یعنی رژیمی استبدادی دینی، نامشروع و تبعیض‌گر و سرکوب کننده، شکنجه‌گر، متقلب، دروغکو، نابود کننده سرمایه اجتماعی هدر دهنده سرمایه‌های ملی و علیه رهبری خامنه‌ای

 

گنجی افزود که این جنبش، مطالبات مدنی و شهروندی و مطالبات سیاسی دارد. یعنی آزادی انتخاب سبک‌های مختلف زندگی، عدم دخالت دولت در حوزه عمومی و خصوصی، انتخابات آزاد رقابتی منصفانه، رفع تبعیض، ازادی اقلیت‌های دینی و قومی، آزادی بیان، آزادی برگزاری تجمع و...

اکبر گنجی در باره محرک‌های جنبش سبز گفت که محرک‌هایی که این جنبش را علنی ساخت، محرک‌های ساختاری، بحران مشروعیت، بحران ایدئولوژی، بحران کارآمدی، بحران بین‌المللی و محرک‌های آنی، مثل اعلام نتایج انتخابات پیش از شمارش و سرکوب‌های بعد از آن بود.

 گنجی در مورد سبز بودن گفت که کلیه مدافعان دموکراسی و حقوق بشر که به روش‌های مسالمت آمیز اهداف خود را تعقیب می‌کنند و به حفظ تمامیت ارضی ایران باور دارند، سبز هستند. گنجی ادامه داد که سبز بودن ویژگی‌های حداقلی هم دارد، عدم دروغ‌گویی، عدم تهمت زنی، عدم دشنام‌گویی، عدم لجن‌مال کردن دیگران، و نفی استبداد سبز. گنجی تاکید کرد: «جنبش سبز علیه دروغ‌گویی بود، نه دروغ گفتن به نام سبز. علیه لجن‌مال کردن بود، نه لجن‌مال کردن به نام سبز. علیه تهمت زدن بود، نه تهمت‌ زدن به نام سبز. علیه فحاشی بود، نه فحاشی به نام سبز. علیه استبداد بود، نه استبداد درست کردن به نام سبز.»

گنجی در باره رسانه‌های سبز گفت: «چون سبز هویتی متکثر و متنوع دارد، وجود رسانه‌های متنوع و متکثر، بسیار مفید است، وجود سازمان‌های متکثر و متنوع در جنبش بسیار مفید است، هر رسانه‌ای هم می‌تواند صدای همان گروه را برساند، اما اگر رسانه‌ای مدعی رسانه جنبش سبز است، باید تمام صداهای جنبش را در بر بگیرد، نه آنکه صدای گروه خاصی را برساند، و مدعی شود این صدای جنبش است.»

او در توضیح استبداد سبز گفت: «می‌گویند انتقاد نکنید، الان وقتش نیست. به مصلحت نیست، رژیم سو استفاده می‌کند، موجب اختلاف می‌شود».

به نظر می‌رسد که اشاره گنجی به رسانه‌های تحت اداره «سبز»های طرفدار ولایت فقیه بوده باشد.

وی در مورد تقلب در انتخابات گفت: «رژیم جمهوری اسلامی از ابتدا متقلب بوده و در همه انتخابات‌ها تقلب کرده است». گنجی گفت که بدون اینکه آرا را شمارش کنند، همان شب اول، خبرگزاری فارس و بقیه رسانه‌های جناح راست همان شب اول احمدی‌نژاد را با ۲۴ میلیون رای برنده انتخابات اعلام کردند و تاکید بر این بود که رکورد خاتمی را شکسته است. همین امر نشان می‌دهد که بدون شمارش آرا تصمیم خود را گرفته بودند. دومین دلیل تقلب، آرای مهدی کروبی که برای آنکه نشان دهند روشن‌فکران و زندانیان سیاسی که از کاندیداتوری کروبی حمایت کرده بودند هیچ پایگاه اجتماعی در ایران ندارند، از قبل تصمیم گرفته بودند که آرای کروبی رااز آرای باطله کمتر اعلام کنند. سومین دلیل هم این بود که احمدی‌نژاد حداقل رای لازم برای رسیدن به ریاست جمهوری در دور اول (۲۰ میلیون) را نیاورد، مجموع آرای کروبی و موسوی هم از او بیشتر بود (میلیون‌ها رای) و انتخابات به دور دوم می‌رفت. گنجی تاکید کرد: «من گفته‌ام هیچ مدرک و شاهدی وجود ندارد که مهندس موسوی بالای ۲۰ میلیون رای آورده باشد و بنا براین در دور اول رئیس جمهوری شده باشد. او برای رقابت به دور دوم می‌رفت.»

گنجی افزود: «من گفته‌ام باور به پیروزی موسوی در انتخابات، یا تقلب در انتخابات، شرط سبز بودن نیست. حتی امکان دارد فردی در انتخابات به احمدی‌نژاد رای داده باشد، اما با دیدن آن حجم عظیم سرکوب، کشتن مردم و شکنجه، سبز شده باشد.»

 

در باره گروه پنج نفره اتاق فکر جنبش سبز هم سوال شد. گنجی در باره بیانیه اتاق فکر گفت: «این بیانیه قبل از بیانیه شماره ۱۷ مهندس موسوی تهیه شده بود. ما از بیانیه شماره ۱۷ خبر نداشتیم. قسد ما حمایت از رهبری جنبش سبز و مطالبات جنبش بود. تمام مساله همان یک بیانیه بود. بعد از آن، هر کس کار خود را دنبال کرد. بنده هم در این مدت پای ده‌ها بیانیه امضا گذاشته‌ام».

گفتگوی کامل صدای آمریکا و اکبر گنجی را می‌توانید اینجا ببینید.

 


 


گدایی از بالاترین!

 

هر كي يه آرزويي داره.  دقيق تر بگيم هر كي چند آرزو داره ولي يكيشون واسش مهم‌تره. واقعا ديگه خسته شدم! چقدر برم تو بالاترين لينكاي مردم رو بخونم. از بعضي‌ها خوشم بياد و بعضي رو مطابق ميلم ندونم. ولي هيچ نقشي تو اداره اين جامعه مجازي نداشته باشم؟‌ فقط نظاره‌گر باشم؟ مي‌دونم بالاترين ماهيانه به اعضاش يه دعوت‌نامه مي‌ده ولي مني كه هيچ دوستي و آشنايي تو بالاترين ندارم چه بايد بكنم؟

به هر كسي تو بالاترين كه وبلاگي چيزي هم داشت نامه زدم كه يه دعوت‌نامه ناقابل! به من هديه كنه. به هر حال منم عضوي از جنبش سبز هستم و حق دارم نظرم رو تو معروفت‌رين سايت اشتراك لينك بذارم!

ولي دريغ از يك پاسخ. به نظر شما براي به دست اوردن يك دعوت‌نامه بالاترين چه بايد كرد؟ آقايون خانم‌ها من به يه دعوت‌نامه مي‌خوام! اگه كسي كه اين مطلب رو مي‌خونه دعوت‌نامه داره لطف كنه بدش به من! هم خودم و هم برادرام و خواهرام و كلا يه خونواده رو از نگراني و غضه نداشتن دعوت‌نامه در مياره (آخه اين مشكل خودم و برادرا و خواهرا و پدر و مادر من هم هست كه نمي‌تونن تو بالاترين نظر بدن!). اگه هم دعوت‌نامه دارين لطفا اين رو لينك كنين تو بالاترين! شايد اون جا كسي اين مطلب رو ديد و دلش واسه ما سوخت! خلاصه به اين گداي مفلس بالاتريني كمك نماييد! ببخشيد يه كم طنز نوشتم ولي من ۹۹ درصد شوخي‌هام جدي هستن! اگه كسي دعوت‌نامه داشت لطفا همين جا پيامي چيزي بزاره تا بنده در اسرع وقت باهاش تماس بگيرم. و من الله توفيق .


 


خطای تیترگذاری من و خطاهای روزمره و عذرخواهی از خوانندگان و کامنت‌ها و غیره!



‎به تازگی یکی از نویسندگان محترم ایرادی گرفت به عذرخواهی من از ابراهیم نبوی، بابت مطلبی که عکسی نامربوط که سعی می‌کرد نبوی را به لاجوردی معروف بچسباند. ماجرا بسیار ساده است. ابراهیم نبوی در آن عکس نبود، مطلب هدفش چیزی جز تخریب نبوی نبود و من هم از انتشارش بی‌اطلاع بودم، چون دبیر مربوطه بدون شناخت دقیق نبوی و سابقه آن عکس (که پیش از این هم در جایی دیگر منتشر شده بود و نبوی حضورش در آن را تکذیب کرده بود) اقدام به تایید مطلب کرده بود. کمترین وظیفه من تذکر به دبیر منتشر کننده مطلب و عذرخواهی از نبوی بود. مساله جذاب‌تر این بود که فکر می‌کردند دوستی سابق من و نبوی عامل عذرخواهی بوده است.

‎در یکی از بخش‌های «اخلاق رسانه» می‌خوانید که اگر متوجه شوید مطلبی را به اشتباه منتشر کرده‌اید، و یا خطایی را به لحاظ رسانه‌ای مرتکب شده‌اید، وظیفه‌تان عذرخواهی است. مثلا اگر مطمئن شوید که نامه فرضی رئیس قوه قضائیه به رهبری نظام دروغ بوده، باید بابت انتشارش عذر بخواهید، حتی اگر خودتان عامدا چنین نامه‌ای را برای جریان‌سازی منتشر کرده باشید.

یا اگر اطلاعات غیر مستند و به گفته آشنایان آیت الله خامنه‌ای که منتقدش هم هستند، در باره ثروت و روابط مالی ایشان منتشر کنید، که بعدا هم معلوم شود بخش عمده‌اش را رقیب سیاسی او برای فشار و چانه‌زنی به شکلی جعلی در اختیار افرادی در خارج از کشور داده باشد، باید توضیح دهید که منبع این خبر دروغین کیست و انگیزه‌اش چه بوده، که امیدوارم حامی مالی‌تان نبوده باشد، وگرنه...

‎اما آیا دیگر رسانه‌ها این مساله را رعایت می‌کنند؟ به عنوان مثال در باره تجربه خودم با رسانه‌ای به بزرگی بی‌بی‌سی، وقتی تحلیل‌گر برنامه صفحه دوم ماجرای حذف کارتون «بیانیه شماره ۳۰۰ میرحسین موسوی» را با وجود دانستن واقعیت ماجرا جور دیگری جلوه داد و بابت این خطا، با مدیر بی‌بی‌سی تماس گرفتم تا واقعیت را از رسانه‌شان منتشر کنند، فکر می‌کنید واکنش دوستان چه بود؟ حتما روزی در این باب با صادق صبا گفتگو خواهم کرد. ترجیح می‌دهم روزی باشد که دیگر مسوولیتی در بی‌بی‌سی نداشته باشد. گمانم او می‌توانست در وبلاگ سردبیران بی‌بی‌سی بنویسد که احیانا آشنایی دیرینه با دوستانش مانع بیان همه واقعیت شده بود. حتما می‌دانست که تماس من با او چه واکنش‌هایی را در نقاط دیگر لندن ایجاد کرده بود. اما طبیعتا چنین اتفاقی نیافتاد...
‎تجربه دیگری هم از بی‌بی‌سی دارم که بعد از گرفتن پاسخ از مدیرانش کاملش را یا خواهم کشید یا نوشت.

‎اما باید این فرهنگ عذرخواهی کردن را جا انداخت. بدون عذرخواهی نمی‌توانیم گفتگو کنیم! مگر می‌خواهیم روح یکدیگر را از کالبد دیگری بزداییم؟ می‌خواهیم تا ابد دشمن بمانیم؟

بدون تردید هر روز اشتباه می‌کنیم. یکی از اعضای سابق یک سایت «سبز» (اسمش را نپرسید!) سه روز پیش به من گفت که خبری را به نقل از خودنویس نقل کرده بود. سردبیر سایت سریعا حذفش کرد و گفت تحت هیچ عنوان از سایت «نیک آهنگ» خبری نگذارید. جالب اینکه دوستانی که هنوز طرفدار ولایت فقیه هستند نمی‌دانند که ساختار مشارکتی خودنویس باعث می‌شود که سایت به هیچکس متعلق نباشد. سایتی است متعلق به اعضا...

ما هم طبیعتا خطاهایی مرتکب می‌شویم که ناشی از سرعت بالای کار است. حق با شماست اگر بر ما خرده بگیرید. شما ناظرانی هستید که از نظارتتان استقبال می‌کنیم. اگر خطایی مرتکب بشویم و ثابت کنید که خطا بوده، حتما عذرخواهی می‌کنیم. چرا که نه؟

کامنت‌ها، کامنت‌ها، کامنت‌ها

به زودی برنامه بهتری برای سالم‌تر شدن بحث‌ها در کامنت‌ها اجرا خواهیم کرد. یکی از پیشنهادهای سایت‌های سابقه‌دارتر این بود که کامنت‌گذاران باید عضو شوند. خودنویس الان بیش از ۳۰۰۰ عضو دارد. عضویت باعث می‌شود که کسانی که می‌خواهند با استفاده از کامنت، بدون توجه به محتوای مقاله‌ای، به نویسنده یا طرفداران نویسنده اهانت یا به او حمله‌ای شخصی کنند، مجبور شوند با هویت مشخصی وارد ماجرا شوند و اگر قوانین وضعی که به زودی منتشر می‌شود را نقض کنند، دیگر امکان کامنت گذاشتن را نخواهند داشت. این کار باعث می‌شود که دیگر از شر کدهای امنیتی که گاهی ظاهر هم نمی‌شوند راحت شویم. این طوری، شرمنده نویسندگان و کامنت‌گذاران محترم نخواهیم شد.

گرچه در طول دو ماه اخیر کامنت‌ها سالم‌تر از پیش هستند، اما حملات شخصی گاه بیش از حد انتظار بوده است. در ضمن، مستند کردن کامنت با تبلیغ برای سایت‌های دیگر فرق می‌کند.

سرتان سلامت و دل‌تان شاد

سردبیر


 


واكنش تند سپاه به سخنان احمدي‌نژاد

شماره ۴۰ ماهنامه پيام انقلاب، ارگان رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه مدير مسول آن ذوالقدر است، نوشت: «حاشيه سازي و پرداختن به امور غير ضرور چند صباحي است كه از سوي برخي سياست ورزان به مساله اصلي كشورتبديل شده و مي رود تا روند افزايشي خود را همچنان ادامه دهد.»

به گزارش تابناك به نقل از ماهنامه پيام انقلاب، در اين يادداشت آمده است: «در حالي كه گفتمان انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني موجي فراگير و گسترده را در جوامع اسلامي ايجاد كرد و باعث بيداري و هوشياري ملت هاي اسلامي شد ناگهان سياست‌ورزي در ايران كه علي الاصول مي‌بايست مروج اصلي و واقعي اين گفتمان باشد به ناگاه از ايرانيت به جاي اسلاميت سخن مي‌گويد و براين اشتباه استراتژيك و تاريخي پای مي‌فشارد و تا بدانجا پيش مي‌رود كه منشور كوروش را به جاي گفتمان آزادي خواهي اسلامي بالا مي‌كشد بي‌آنكه از اساس ضرورتي براي چنين موضوعي مطرح باشد.»

منظور نويسنده اين يادداشت اشاره به همايش بزرگ ايرانيان خارج از كشور است كه در آن اسفنديار رحيم‌مشايي گفته بود: «از مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد، اما دریافت ما از حقیقت ایران و اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.» اين اظهارات واكنش تند مراجع و بسياري از اصولگرايان را به همراه داشت.

نويسنده پيام انقلاب مي‌افزايد: «از ديگر مواردي كه چندي پيش در عرصه سياسي ايران مطرح شد و باعث انحراف اذهان دست اندركاران، مديران و مسئولان شد، طرح انحرافي اين مساله بود كه "مجلس در راس امور نيست" بلكه اين دولت است كه در راس امور است.»

نويسنده اين يادداشت سخنان احمدي‌نژاد را تحليل سطحي و كلمه‌اي و شكلي مي‌داند و مي‌نويسد: «نفس طرح اين موضوع آشكارا تعريضي به ساحت مقدس امام خميني (ره) رهبر كبير انقلاب اسلامي بود كه فرموده بودند "مجلس در راس امور است" كه متاسفانه اين مساله از سوي دولتمردان و شخص رئيس جمهور عنوان شد. تحليل سطحي  و كلمه‌اي و شكلي كردن از فرمايشات گهربار امام امت و آن را به نحوي دگرگون ساختن كه منافع عده‌اي قليل را براي چند صباحي فراهم سازد، يك خطاي جبران ناپذير است.»

اين يادداشت مي‌افزايد: «كمترين هزينه  چنين رويه ناصوابي آن است كه از فرداي دولت دهم هر دولتي و هر دولت مردي به خودش اجازه مي‌دهد انديشه هاي متعالي امام امت را به نظر و ديدگاه خود قالب بزند و آني را بجويد كه خود مي‌طلبد و چيزي را استنباط كند كه به سود او و در جهت منافع اوست و نه چيزي كه مطمح نظر آن پير فرزانه بود.»

اين انتقادها در حالي شكل مي‌گيرد كه علاوه بر حضور پررنگ پاسداران در تشکیل کابینه، تعداد زیادی از استانداران و مسئولان رده‌های میانی از بین نیروهای سپاه برگزیده شدند. همچنين علاوه بر تغییر بافت مدیریتی کشور به نفع نظامیان، محمود احمدی‌نژاد در زمینه بسط و گسترش نفوذ اقتصادی سپاه نیز سنگ تمام گذاشته است و در اولین بودجه سالانه‌ای که به مجلس ارائه داد با گنجاندن ماده واحده‌ای، معامله با شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مشمول ترک تشریفات مناقصه اعلام نمود و به این ترتیب رویکرد به شدت فسادآور، نظارت‌گریز و غیر علمی و کاهنده کیفیت در اجرای پروژه‌ها و طرح‌های اقتصادی را که در تمام طول مدت حضورش در شهرداری به کار گرفته بود، به کل کشور تعمیم داد.

واكنش اخير سپاه به سخنان احمدي‌نژاد اخظاري است به ديگران كه نشان مي‌دهد نبايد جز «دوران طلايي» امام سخن ديگري بگويند.


 


مديران مطبوعات: رامين را بركنار كنيد

به گزارش عصر ايران، حسين انتظامي مدير مسول روزنامه خبر، نامزد ائتلاف اصلاح‌طلبان و اصول‌گرايان منتقد با ۲۸۰ راي در انتخابات تعيين نماينده مديران مسول برگزيده شد. اين درحالي است كه نماينده دولتي توانست تنها ۱۶۲ راي كسب كند.

بر اساس اين گزارش، فارس و رجانيوز از انتخاب حسين انتظامي به عنوان نماينده مديران مسول مطبوعات به شدت انتقاد كردند.

در حاشیه این جلسه حسين انتظامي، مدير مسول پيشين روزنامه همشهري از حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست به دلیل نارضایتی مدیران‌مسئول مطبوعات و روزنامه نگاران از عملکرد محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تغییر این معاونت را در دستور کار قرار گیرد.

هنوز از واكنش وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به اين درخواست خبري منتشر نشده است.

محمدعلي رامين همواره مقام رهبري را «امام خامنه‌اي» خطاب مي‌كند. گفته مي‌شود اين معاون وزير كه همواره با تملق از رهبري ياد مي‌كند موقع نماز جماعت قنوت را به فارسي ادا مي‌كند و مي‌گويد: «خداوندا! این حضرت آيت‌الله خامنه‌ای رهبر انفلاب اسلامی را محفوظ بدار و عمرش را مدام بگردان و سایه اش را بر مسلمین مستدام بدار! حکومت این سید اولاد پیامبر را تا حضور امام زمان مستدام بدار!»

معاون مطبوعاتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي چندي پيش در مصاحبه‌اي زنده با راديو ايران ضمن به كار بردن لحني بي‌ادبانه و تند خطاب به مجري گفت: «شما غلط مي‌كنيد از قول من چنين اراجيفي مي‌گوييد!»

رامين، زاده دزفول است كه گفته مي‌شود از ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۳ در آلمان بوده و سال ۱۳۶۱ مدتي را در زندان اين كشور به سر مي‌برده، سرانجام در سال ۱۳۷۳ از آلمان اخراج شده‌است.

وقتي خبرنگاري در جشنواره مطبوعات درباره بهترين تتيري كه تا كنون ديده است سوال كرد گفت: «زيباترين تيتري كه طي هفت هشت سال گذشته در ذهنم مانده دو هفته پيش يكي از روزنامه‌ها براي سفر امام خامنه‌اي به قم درج كرده و نوشته بود "غدير قم" كه اين يك تعبير بسيار زيبا بود. شبيه غدير خم، مردم قم قيام كردند براي استقبال از نايب امام زمان و اين فوق‌العاده زيبا بود.»
در شهريور ماه امسال خبري مبني بر بركناري محمد علي رامين منتشر و خيلي زود تكذيب شد.

 

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته