-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 11/20/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



چند روز پیش بود که عبدالله پادشاه عربستان در یک دعوت عمومی از رییس جمهوری عراق و دیگر طیف های سیاسی عراق خواست که به عربستان رفته و به راه حلی برای تشکیل دولت برسند. زمان بندی ریاض در این کار نشان می دهد که آنها هم فهمیده اند یا بالاخره به این نقطه رسیده اند که تشخیص دهند سیاست های فاجعه بار آمریکا در عراق به بن بست رسیده است.

پیشنهاد عربستان پس از نشانه های قدرت برتر ایران در عراق بود. زمانی که نوری المالکی نخست وزیر عراق به تهران سفر کرد. ارزیابی عربستان از افزایش قدرت ایران در عراق، کمی ساده لوحانه و خام است. هرچند احساس عربستان در این که دولت اوباما اجازه داده خلاء عراق را هرکسی پر کند، بیراه نیست. مصیبت این جاست که فقط این ایران نیست که در پی افزایش قدرت در عراق است، که دیگر متخاصمان آمریکا هم سعی دارند منافع آمریکا را به دست آورند و متحدان عربستان هم از همین دست هستند. تقصیر تمامی این ها را می توان به گردن گروه مطالعه عراق انداخت.

مدت ها پیش از آن که آمریکا در زمان دولت جورج بوش، سیاست افزایش نیروها در عراق را اعمال کند، دستگاه سیاست خارجی واشینگتن تصمیم گرفت گروه و کمیته ای مطالعاتی زیر نظر جیمز بیکر، وزیر خارجه سابق آمریکا و لی همیلتون، سناتور سابق، راه اندازی کند تا بهترین سیاست در مورد عراق را طراحی کنند. در سال ۲۰۰۶ بود که گروه مطالعات عراق با حضور شماری از اعضا شکل گرفت که تمامی آنها نسبت به سیاست خارجی آمریکا در مورد عراق، سوریه و خاورمیانه و اسراییل آگاه بودند و از مشاوران دولت به حساب می آمدند. راه حل آنها این بود که آمریکا از عراق خارج شود و سهمی مساوی به همه بازیگران منطقه در مورد آینده ی عراق بدهد.

حالا هم همه شاهد هستیم که توصیه های فاجعه بار این گروه چگونه جواب می دهد. با دولت فعلی حاکم در کاخ سفید که نه می تواند به سیاست جامعی در مورد عراق برسد و بیش از تعهد به خروج نیروها از عراق کاری نمی تواند بکند، دولت اوباما دارد همان توصیه های کار گروه کمیته عراق را دنبال می کند.

طبق این سیاست جدید، تمامی همسایگان عراق برای داشتن بخشی از قدرت دعوت شده اند و برخی هم از بقیه بهتر عمل می کنند. ایران سیاستی واقع گرایانه دنبال کرده و به نتیجه دلخواه رسیده در حالی که عربستان سعودی هیچ موفقیتی نداشته است. سعودی ها با ترسی که از گسترش نفوذ ایران دارند، خود را عقب نشانده اند ضمن این که تمایلی به همکاری با نوری المالکی که مورد تایید ایران است، ندارند.

مقارن با انتخابات ماه مارس، مالکی سعی کرد به ریاض نزدیک شود ولی این تلاش بی ثمر بود. سعودی ها به طور صریح اعلام کردند حاضر به همکاری با عراق تحت مدیریت مالکی، نیستند و آنها به سمت ایاد علاوی متمایل بودند. سوریه هم مانند سعودی ها به علاوی تمایل داشتند تا به شکلی وزن ایران را به تعادل برسانند. با توجه به تمایل دولت آمریکا برای خروج از عراق و به خطر انداختن منافع آمریکا، سوریه تلاش می کند در حالی که ابزاری در برابر ایران ندارد و فقط مشارکت در حمایت از تروریسم را دارد، به سمت تخریب حیات سیاسی مالکی برود.

تصمیم ریاض نشان داد که چقدر اوضاع سیاسی عراق را بد فهمیده اند. مالکی که از او به عنوان تمام شده نگاه می شد، دوباره به مقام خود بازگشت و بار دیگر دولت را در اختیار گرفت. اما شانس علاوی از همان اول هم پایین بود. آمریکا هم این را فهمید و سوریه هم همین طور به همین دلیل از سپتامبر به بعد از سیاست ریاض جدا شد. فهرست علاوی، فهرستی طولانی از سنی ها بود. سوری ها فهمیدند علاوی نخست وزیر بعدی نخواهد بود و شانسی نخواهد داشت.

سعودی ها مظنون بودند که مالکی، انتخاب اول ایرانی ها برای نخست وزیری است اما این را هم سعودی ها اشتباه گرفتند. مالکی در زمان سرکوب چتر شبه نظامیان شیعه، مخالف نظر ایران عمل کرد و حتی به سمت شبه نظامیان مقتدی صدر، بهترین مهره ایران در عراق عمل کرد و خود را از ایران دور کرد. سعودی ها با دست کم گرفتن و دور نگه داشتن مالکی، به ایران کمک کردند و مالکی بار دیگر به زیر چتر ایران بازگشت.

برخلاف مسیر سعودی ها، ایرانی ها عملگرایانه برگه های خود را بازی کردند. آنها می دانستند هیچ یک از شیعیان متحد آن ها، توان پیروزی به تنهایی ندارد و به نتیجه رسیدند بهترین راه این است که مالکی بماند و راهی پیدا شود که بتوان صدر را به کابینه ی او تزریق کرد. ایران صدر را همانند حزب الله لبنان، به عنوان سرمایه گذاری دراز مدت می بیند. با این کار، ایران بهترین اهرم فشار در دولت عراق را دارد و به راحتی می تواند کارهای آمریکا را بی اثر کند.

یا دولت اوباما تخریب گری های سعودی را تشویق و درک نکرده و یا شاید حتی بدتر، نتوانسته خط ریاض را کنترل کند. در هر دو حالت، همان تفکر گروه مطالعات عراق در حال اجراست. مشکل گروه مطالعات عراق این بود که تمرکز خود را بر خروج نیروهای نظامی گذاشته بود ولی نفهمید که با این کار، قدرت چانه زنی آمریکا از دست می رود. اگر قرار بود به همه سهمی از عراق بدهیم، معنایش این است که هیچ چیز برای خودمان (آمریکا) باقی نمی ماند و باید دست خالی بازگردیم.

* از: تونی بدران (Tony Badran) / در: ویکلی استاندارد


 


برای رئیس جمهور ترکیه عبدالله گل و وزیرخارجه احمت داوداوغلو و وزیر دفاع وِجدی گونول امروز کار جدی می شود. وقتی ناتو دربارۀ چتر دفاع موشکیِ جدیدِ خود تصمیم می گیرد ترکیه باید موضع خویش را مشخص کند. مقاله نویس برجسته محمت علی بیراند قبل از برگزاری اجلاس سران، آن را «سنگِ محکِ پیوند ترکیه با غرب» خواند.

موضوع بر سرِ تأسیسات رادار و پایگاه های دفاع ضد موشکی است که قرار است برای حفاظت در برابر حمله های موشکی بالیستیکی جدید در خاک ترکیه ساخته شود. ناتو می خواهد، به عنوان جانشین برای تأسیساتی که قرار بود در ابتدا در چک و لهستان ایجاد شود، کشورهای عضو را در مقابل حمله های موشکی از کشورهای ثالث حفاظت کند – البته منظور ایران است، فقط اینکه از حکومت روحانیون نام برده نمی شود.

اجلاس ناتو برای ترکیه از نظر سیاست خارجی بسیار حساس است. از زمانی که ترکیه اولویتِ جدید سیاست خارجی خود را «نداشتن هیچگونه مشکلی با همسایگان» اعلام کرده، این کشور تلاش زیادی می کند بحران های موجود را با همسایگان به پایان ببرد. آنچه در نگاه اول برای ناتو و اتحادیۀ اروپا نیز خبر خوبی است، از نگاه واشینگتن و بروکسل، آنجا که موضوع به ایران مربوط می شود، مسئله دار است.

ترکیه می خواهد مقادیر زیادی نفت و گاز از ایران وارد کند تا وابستگی خود را به روسیه به حداقل برساند. دولت اردوغان برای این هدف آماده بود بر سرِبرنامۀ هسته ای ایران با آمریکا درگیر شود.

از اینرو استقرار سپر دفاع موشکی اکنون به یک مسئلۀ اساسی در سیاست خارجی بدل شده است. اگر ترکیه به دلیل اینکه نمی خواهد ایران را برنجاند امتناع کند بعنوان دلیل قاطعی برای تغییر جهت گیری سیاسی ترکیه از غرب به شرق تفسیر خواهد شد. به این جهت دولت ترکیه اشاره کرده که به این استقرار رأی مثبت می دهد مشروط بر اینکه یکم، ایران در سند ناتو بعنوان خطر نام برده نشود و دوم، ترکیه در تصمیم مربوط به زمان بکارگیری دفاع ضد موشکی شرکت داده شود.

به گفتۀ دبیرکل ناتو راسموسن، مورد اول را کشورهای ناتو پذیرفته اند، قرار است در سند نهایی به وضعیتِ خطر به صورت کلی اشاره شود. مورد دوم بسیار پیچیده تر است. نکته این است که چه اتفاقی می افتد اگر اسرائیل بخواهد با حمایت آمریکا تأسیسات غنی سازی اورانیوم ایران را مورد حمله قرار دهد و ایران همانطور که اعلام کرده دست به تلافی بزند؟ آیا در این حالت دفاع ضد موشکی فعال می شود؟

ترکیه به هیچ رو نمی خواهد پایش به چنین بحرانی کشیده شود. نخست وزیر ترکیه طیب اردوغان گفت اگر توافقی حاصل شود خشنود کننده است، اگر نه «دنیا هم به آخر» نمی رسد.

* از: یورگن گُوت اِشلیش / در: دی تاگس تسایتونگ


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته