-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 11/19/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



یکی از نکات جالب کتاب، مکالمه و گفت وگویی است پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران میان هومان مجد و معاون وزیر علوم. مجد که یک خبرنگار ایرانی-آمریکایی است و از هواداران جنبش سبز در ایران، دولت احمدی نژاد را به دلیل محدودیت و سقف سرعت ۱۲۸ کیلوبایت در ثانیه به چالش می کشد. معاون وزیر با خونسردی می گوید این سقف و محدودیت بازتاب فضای فرهنگی ایران است: «ما فقط به این دلیل به اینترنت سر می زنیم که با دوستان و فامیل چت کنیم و احوالی از آنها پرسیده باشیم.» (اینترنت برای همین منظور است و از همین رو، همین سرعت کفایت می کند.)

وقتی ما چایخانه داریم، چه نیازی به فیس بوک هست؟

میحط وبلاگ فارسی، چهارمین فضای بزرگ وبلاگی در جهان است. زمانی که نظام اجازه می داد، مردم از یوتیوب و توییتر هم استفاه می کردند و مشتری اس ام اس و پیام کوتاه هم هستند. مجد البته این گفته معاون وزیر را رد کرده و می گوید این نوعی از سرکوب آزادی های اجتماعی است. به نظر او، سرکوب اینترنت موضوع کنترل جامعه است و نه فرهنگ. و در بخش های دیگر کتاب خود، به حوادث پس از انتخابات اشاره کرده و ایجاد مانع در اینترنت را عاملی برای قطع دولت های خارجی از دخالت در ایران بر می شمارد.

بخش زیادی از آنچه می توان آن را دموکراسی آیت الله ها نامید، به حمایت از برنامه اتمی و سیاست خارجی خصمانه احمدی نژاد محدود می شود که فقط در پی تحریک است. با این حال کتاب به بخش دیگری از روحانیون اشاره می کند که به نوع دیگری از دموکراسی اجماعی روی می آورند.

مجد برای نشان دادن این موارد، به برخی از مشاهدات شخصی خود ارجاع می دهد. ولی تمامی این ها به نوعی تایید کننده مشاهدات و برداشت او از نظام سیاسی در ایران است. برای مثال به گفته ها و مشاهدات مجد از زمانی که عروسی دو تن از افراد خانواده اش توسط رییس جمهوری اصلاح طلب ایران، محمد خاتمی قرار است برگزار شود، نگاه کنید. همه با شادی در حال نوشیدن چای هستند که ناگهان مجد موضوع سیاست را مطرح می کند. ناگهان خاتمی با دست به سقف و دیوار اشاره می کند و می گوید از فضای این جا که باخبر هستید، حتما کسی در حال گوش کردن و کنترل است. مجد به دیدارش با یکی دیگر از رهبران اصلاح طلب در جریان نماز جمعه در یزد اشاره می کند و این که تمامی نیروهای امنیتی در آن جا حضور دارند و مکالمات را گوش می دهند. این آخری در سال ۲۰۰۹ و پیش از جریان انتخابات ریاست جمهوری و سرکوب های آن، روی داده است.

با تمامی سرکوب های حکومتی، باز مجد به مواردی اشاره می کند که بگوید در جمهوری اسلامی نوعی دموکراسی وجود دارد. او سرگذشت های طولانی را شرح می دهد تا نتیجه بگیرد آن نوع دموکراسی ایرانی متفاوت از سرکوب احمدی نژادی است اما مسئله این جاست که دولت احمدی نژاد است که بدترین استفاده را از نظام حکومتی می کند و گرنه سیستم توانایی عملکرد درست را دارد. این البته بدون نگاه به هزاران اعدام و زندانی کردن و شکنجه ناراضیان و مخالفان سیاسی در یک دهه گذشته در ایران است.

مجد همچنین به تلاشی ناموفق دست می زند تا نظام سیاسی ایران را به دیگر نظام های سیاسی جهان و با برچسب هایی چون چپ، راست، محافظه کار و لیبرال تشبیه کند. برای این مقایسه، مجد مدام به جورج دبلیو بوش، رییس جمهوری آمریکا اشاره می کند که طاقت شنیدن صدای مخالف نداشت. اما هر قدر دلتان می خواهد از بوش بد بگویید، در آمریکا کسی به خاطر نصب برچسب های مخالفت با بوش به زندان نیفتاد و هیچ کس هم شکنجه نشد. در ایران هیچ گونه مخالفتی تحمل نمی شود.

با توجه به این که مقایسه بوش/احمدی نژاد یکی از موارد بی مصرف در گفت وگوها و منطق چپی هاست، این که جامعه سیاسی ایران را با آمریکا مقایسه کنند، این هم خیلی بی راه است. در ایران شورای نگهبانی هست که غیر از مردان شیعه به هیچ کس اجازه هیچ گونه فعالیت سیاسی نمی دهد.

مجد برای پوشاندن لباس دموکراسی بر تن نظام دینی، می گوید درست است که شورای نگهبان در ایران مخالف حرکت سیاسی افراد است اما مگر در آمریکا رسانه ها این کار را نمی کنند و با هدف گیری کاندیداها، همان کار را انجام نمی دهند؟ این سوال ما را به این منطق می رساند که مگر زنان در ایران نیمی از جامعه را تشکیل نمی دهند؟ پس چرا جریان اصلی در ایران نیستند؟

مجد اما بار دیگر که در این دوگانگی ها گرفتار می شود، به دموکراسی آیت الله ها باز می گردد در حالی که این ترم و این تعریف وجود خارجی ندارد. به جای پرداختن به این مسئله، مجد به نوعی از مثال ها در حرکت سیاسی ایران متوسل می شود که بگوید دموکراسی اسلامی وجود دارد: دموکراسی اسلامی، دموکراسی دینی، دموکراسی اسلامی شیعی، دموکراسی ایرانی، دموکراسی پارسی و همین طور ادامه می دهد تا این جا:

دموکراسی اسلامی امگان پذیر است چرا که بخش هایی از تفکر اسلامی هست که مشابه تفکر جمهوریخواهان حفظ و حمایت از مردم را دارد و از مردم می خواهد رهبران خود را انتخاب کنند. باید گفت که چنین نسخه ای فرسنگ ها دور از تعریف حکومت سیاسی و یا دستیابی به فناوری روز و یا حکمرانی مدرن است. شاید هم همین گنگ و مبهم بودن آن است که باعث بقای حکمرانی آیت الله ها شده است. یا شاید هم شاهد آن، زندان اوین باشد. ترس و وحشت، پشتیبان نظام دیکتاتوری اسلامی در ایران بوده یا همان چیزی که از آن به عنوان «دموکراسی ایرانی، اسلامی، شیعی و فارسی» یاد شده است.

با استفاده از این خرده واژه ها، مجد تلاش می کند بگوید که ایران یک دموکراسی با نرم های ویژه و خاص خود است. همان طور که می گویند جامعه و فرهنگ ایران فقط به اینترنت کم سرعت نیاز دارد، با همان منطق دیکتاتوری و تمامیت خواهی را دیکته می کنند. این گونه دموکراسی آیت الله ها، فقط خوراک خمینی پروری طبق تفکر میشل فوکو است که در سال ۱۹۷۹ به انقلاب اسلامی منتهی شد. این گونه تصویر از دموکراسی ایرانی، به غربی های ناراضی و نگران می گوید که بی خیال واقعیت های دیکتاتوری شوند و روی هرگونه بی عداالتی، چشم بپوشند.

ولی به دلیل لغو ارتباط میان اخبار جاری در ایران و تحلیل های سیاسی، کتاب دموکراسی آیت الله ها، نوعی روایت گنگ و مبهم است. بخش اول کتاب که از نگاه مسوولان حکومتی و رهبران اصلاح طلب به وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری نگاه می کند، مانند یک نمایشنامه در دو پرده، نوشته شده است. نوعی روایت از سلحشوری های حسن صباح در قرن یازدهم در ایران و با روایتی تکیه گاه گونه از نیچه و ویلیام اس بارو است که گویی همه چیز درست است اما هیچ چیز مجاز نیست. هرچه باشد، مجد یک خبرنگار آمریکایی است که ویزایی در دست دارد که آیت الله ها به او داده اند و نمی خواهد با یک نتیجه گیری مشخص و درست، آن را به خطر اندازد.

فارغ از پیام های ایهام گونه و مجازی مجد، مسائل را به نوعی کنار می زند که پیام اصلی خودش هم خدشه دار می شود. مثال آن، حمایتش از سیاست خارجی احمدی نژاد است و این که او را «با جرات» می نامد. ولی چرا یک روزنامه نگار مستقل و فرزند یک دیپلمات زمان شاه عذرخواه یک نظام دیکتاتوری است که قربانیان خود را سرکوب می کند؟ به نوعی آدم تحریک می شود که دلایل مجد برای حفظ ارتباط با رژیم را به عنوان عامل ببیند. اما مجد هم ابزاری برای ابراز همان دیدگاهی است که نظام آیت الله ها می خواهد چنین دیدگاهی منتشر شود. نام این کتاب را به «تحلیل آیت الله ها» باید تغییر داد.

* از: سهراب احمری (Sohrab Ahmari) / در: ویکلی استاندارد

سهراب احمری، در حوزه اصلاحات در جهان اسلام و در بوستون گلوب و تهران بیورو، مطلب می نویسد.

عکس از: AFP


 


هدفِ استاکس نت چه بود؟ کارشناسان از زمانی که در ژوئیه این نرم افزار مخربِ غیرمعمول کشف شد دربارۀ این پرسش گمانه زنی می کنند. خیلی زود معلوم شد این نرم افزار به سیستم های هدایتِ تأسیسات صنعتیِ ساخت شرکت زیمنس حمله می کند. البته حتی برای متخصصان هم معما بود که این کار را چگونه انجام می دهد و بویژه چه خرابی به بار می آورد. اکنون متخصصان نرم افزارهای مخرب، شیوۀ کار این مهاجم را تحلیل کرده اند و به این نتیجه رسیده اند: استاکس نت بسیار موذی تر از آن چیزی است که تصور می شد، ظاهراٌ سال ها هدف های خود را دستکاری می کند بدون اینکه اثری بر جای بگذارد. به احتمال این نرم افزار مخرب واقعاٌ تأسیسات اتمی ایران را هدف داشته و قرار بوده در برنامۀ اتمی در دراز مدت و بی سرو صدا خرابکاری کند.

کارشناسان شرکت سیمانتک که متخصص امنیت در زمینۀ تکنولوژی اطلاعات است نتوانستند نگرانی ها را مبنی بر اینکه استاکس نت قرار بوده آسیب های فاجعه بار و خروج مواد رادیو اکتیو یا حتی گداخت هسته را موجب شود تأیید کنند. به جای آن این کارشناسان پی بردند استاکس نت برای استفادۀ دراز مدت در نظر گرفته شده بود. استاکس نت قرار بوده تأسیسات را به ظرافت دستکاری و در روند غنی سازی اورانیوم، نامحسوس اما مؤثر نفوذ کند. نتیجۀ کار اورانیوم با کیفیتِ پایین می بوده است.

خرابکارِ پنهان

اینکه تا این حد طول کشیده به این نتیجه برسند به علت پیچیدگی نرم افزارهاست. استاکس نت، تمام ناظران در این باره هم عقیده اند، نرم افزاری به غایت غیرمعمولی است. تخمین زده می شود هزینه ساخت میلیون ها دلار بوده و تیم طراحی باید بزرگ بوده باشد. احتمالاٌ فقط هزینۀ تهیۀ دانش فنی برای پیدا کردن نقاط ضعفِ تا آن زمان ناشناختۀ ویندوز هفت رقمی بوده است. این نقطه ضعف ها ممکن ساخته اند استاکس نت را حتی با عبور از ضد ویروس بر روی کامپیوتر نفوذ دهند.

پژوهشگران سیمانتک در گزارشی ۶۳ صفحه ای به نام «پروندۀ استاکس نت» بصورت خلاصه آورده اند که این ویروس چگونه به کامپیوترها راه یافته و قرار بوده در سیستم های آلوده چه کاری انجام دهد. خواندش آسان نیست اما مهیج هست.

قرار بوده برای خرابکاری در برنامۀ اتمی، نرم افزارهای مخرب بسیار پیچیده عمل کنند. گرچه استاکس نت به گفتۀ سیمانتک بر روی بیش از ۱۰۰ هزار دستگاه نفوذ کرده است اما وقتی فعال می شود که شرایط خاصی مهیا باشد. طبق این گزارش، استاکس نت تنظیم شده که به کامپیوترهای صنعتیِ خاصی از زیمنس حمله کند که از طریف مدول هایِ هدایت دستگاه های تنظیم فرکانس را کنترل می کنند. به گفتۀ سیمانتک، ویروس فقط سراغ دستگاه تنظیمی می رود که یا ساخت شرکت فنلاندی واکون یا شرکت ایرانی فرارو پایا است. این نکته شاید مدرکی نباشد اما قرینه ای است که نشان می دهد هدف استاکس نت تأسیسات غنی سازی اوررانیوم نطنز بوده است.

فرکانس های صحیح

البته اینقدر دقیق نمی توان این نکته را از گزارش سیمانتک برداشت کرد اما می توان به آشکاری بین سطرها را خواند. زیرا خاطرنشان می شود استاکس نت فقط بر دستگاه های تنظیم فرکانسی اثر می گذارد که با فرکانس بین ۸۰۷ تا ۱۲۱۰ هرتز کار می کنند. بعد در گزارش اشاره می شود که صادرات دستگاه هایی که فرکانس بالاتر از ۶۰۰ هرتز تولید می کنند از آمریکا ممنوع است – زیرا این چنین دستگاه هایی در تاسیسات غنی سازی به کار می روند.

این دستگاه ها ضروری هستند تا تعداد دورهای سانتریفوژها را تنظیم کنند که برای غنی سازی میله های سوختی تا این حد اهمیت دارند. اریک شین پژوهشگر سیمانتک توضیح می دهد ثابت بودن تعداد چرخش ها برای مؤفقیتِ کار اساسی است. از این رو تنظیم کننده ها اینقدر مهم هستند. اگر تعداد گردش های سانتریفوژ تغییر کند روندِ غلظت پیدا کردن ایزتوپ های سنگینِ اورانیوم قطع می شود. نتیجه، اورانیوم با کیفیت پایین خواهد بود.

طبق گزارش، درست همینجا استاکس نت وارد عمل می شود. قرار بوده ظرف چند ماه فرکانس های تنظیم کننده را بارها و بارها و بصورت متناوب تغییر دهد. پژوهشگران در یک مثال نشان می دهند که استاکس نت در یک سیستمِ مثالی فرکانس را ابتدا بعد از ۱۳ روز به ۱۴۱۰ هرتز می رساند تا آن را ۲۷ روز بعد ابتدا به ۲ هرتز پایین بیاورد و بلافاصله به ۱۰۶۴ هرتز بالا ببرد. در این وضعیت کار ماه ها ادامه می یابد.

مؤفقیت بزرگ – و با این وجود ناکام

تاکنون معلوم نیست که آیا استاکس نت مأموریت خود را شروع کرده است یا نه. مقام های ایران این ادعا را رد می کنند که نرم افزار توانسته به آسیب و نیز به بی نظمی در برنامۀ اتمی ایران منجر شود. اما به گفتۀ سیمانتک می توان روند ساخت استاکس نت را تا ژوئن ۲۰۰۹ پی گرفت.

چندماه بعد یعنی از اوت ۲۰۱۰ تعداد سانتریفوژهای آماده به کار ایران خیلی کم شد – در حالیکه در عین حال مجموع سانتریفوژها افزایش یافت. قرینه ای مبنی بر اینکه در روند غنی سازی اورانیوم ایران واقعاً مشکلاتی با سانتریفوژها وجود دارد که برای رفع آنها تلاش می شود، به این شکل که سانتریفوژهای جدید را کنار آنهایی که قابل استفاده نیستند قرار می دهند. احتمال دارد.

با این وجود مأموریت استاکس نت ناکام ماند. کارشناسان سیمانتک تأیید می کنند هزینۀ طراحی و ساخت باید بسیار زیاد بوده باشد، اینان در استاکس نت گام اساسی در تاریخ نرم افزارهای مخرب می بینند. البته گامی که به احتمال به این زودی ها تکرار پذیر نیست. بد اقبالی استاکس نت این است که کشف شد و از ماه ها پیش علنی دربارۀ آن صحبت می شود گرچه قرار بوده سال ها مخفی بماند – به اصطلاح مأموری مخفی است که شناخته شده و از این طریق – دست کم بعضاٌ – بی فایده شده است.

این سؤال می ماند که طراحان به برملا شدن طرح خود چه واکنشی نشان می دهند. از نقطه نظر اقتصادی فقط ادامۀ کار معنی دارد زیرا نقاط ضعف شناخته شده اند.

* از: ماتیاس کِرِمپ / در: اشپیگل آنلاین


 


این هفته در دهلی نو، رییس جمهور اوباما از موضع تمام پیشینیان خود در استقبال از هند به عنوان هم پیمان ایالات متحده پا را فراتر نهاد، و بسیاری از هندی ها را با این برخورد گرم، هیجان زده کرد. هرچند که این به مفهوم همسو شدن تمام سیاست های خارجی این دو کشور نیست. در برخی زمینه ها هند می خواهد که ایالات متحده رویکرد خود را تغییر دهد.

یکی از تفاوت های کلیدی، بر سر ایران است. هند سیاست عاقلانه تری دارد و اوباما باید با چنین خط سیاسی هماهنگ باشد.

با وجود برخی از تغییرات در فضای سیاسی امریکا، رویکرد اوباما در برابر ایران به گونه قابل ملاحظه ای به سیاست های دور دوم ریاست جمهوری رئیس جمهور جورج دبلیو بوش مانند است: ایران را بمباران نکرد ولی این تهدید همچنان باقی بود که «همه گزینه ها روی میز گشوده اند.» با وجود شواهد فراوان که نشان می دهند چنین تحریم هایی جامعه مدنی را ضعیف و سپاه پاسداران، یعنی عامل سرکوبی را غرق ثروت می کند، وی پیوسته بر شدت تحریم های اقتصادی افزود. با این که آنان به مذاکرات هسته ای اصرار می ورزند ولی حاضر به گسترش مواد گنجانده شده در دستور جلسه نیستند که بتواند مسئله مورد نگرانی ایران را نیز در بر بگیرد.

هند، مانند بسیاری دیگر از قدرت های منطقه تهدید ایران را به مراتب کمتر از ایالات متحده جدی تلقی می کند. هند ایران را به عنوان یک تهدید عملی برای همه نمی یابد، بلکه تنها چون کشوری خشن با منابع بسیار می بیند؛ می خواهد ایران فریفته شرایط شود و به جریان معمول جهان باز گردد. هند می خواهد ایالات متحده سیاست های منعطف بیشتری در برخورد با ایران اتخاذ نماید- حتی می تواند نقش میانجی را بازی کند و مسیر را هموار کند.

ترکیه، یکی دیگر از همسایگان ایران نیز، با چنین رویکردی موافق است. رهبران ترکیه ایالات متحده را ترغیب کرده اند که از شدت شعارهای ضد ایرانی خود بکاهد و به جای رویارویی سازگاری پیشه کند و تلاش کند که با درک نگرانی های ایران این کشور را از انزوا بیرون بیاورد. دولت اوباما چنین سفارشی را رد کرده است. اکنون نوبت هند است که خود را در این صحنه بیازماید.

انگیزه های طبیعی باعث می شوند این کشورها را به چشمِ بخش های دیگر دنیا یا در «دو دنیای متفاوت» بپنداریم؛ مثلا این که ایران در منجلاب ستیزه خاورمیانه دست و پا می زند، و هند آسیای جنوبی را فتح کرده است. چنین دیدی اشتباه است. در واقع ایران و هند هزاره ها با هم همسایه بوده اند و به داشته های دو قطب بزرگ فرهنگ دنیا افزوده اند. فاصله میان این دو با ظهور پاکستان در سال ۱۹۴۷ (برابر ۱۳۲۶ خورشیدی) پدید آمده ولی پیشینه مشترک آنها آن قدر بزرگ است که هند و ایران هنوز احساس می کنند دیوار به دیوار یکدیگرند.

ایران به هند نفت و گاز صادر می کند و امکان ساخت خط لوله گاز طبیعی که این دو کشور را به هم می پیوندد در دست بررسی است: پروژه ای که ایالات متحده با آن مخالف است. شرکت های هندی برای قرارداد اکتشاف نفت در آب های ایران در حال گفتگو های چندین میلیارد دلاری اند. وزیر امور خارجه هند نیروپاما رائو در ماه فوریه سفر دو روزه ای به تهران داشت. وی یک ماه بعد از آن در واشینگتن اعلام کرد که به خاطر مشکلاتی که تحریم ها بر سر راه مردان، زنان و کودکان عادی قرار می دهد دولت هند مخالف تحریم (ایران) است و پاسخ به پرسش تحریم ها سودمند نخواهد بود.

در حالی که بالا گرفتن رویارویی میان ایالات متحده و ایران بر هند نیز تاثیر گذاشته و آن را متشنج می کند، تنش زدایی در هر دو منطقه خاور میانه و آسیای جنوبی ثبات به ارمغان می آورد. این قطعا به ویژه در اسراییل که از بهبود روابط میان ایران و ایالات متحده وحشت غریزی دارد زنگ هشدار را خاموش خواهد کرد. ولی ایران با به کار گرفتن توانایی خود برای ایجاد ثبات در افغانستان و عراق، و چشیدن طعم خوب آشتی، پیشنهادهای راهبردی زیادی برای ارائه به ایالات متحده دارد. بعضی از مردم هند می خواهند کشورشان بر واشنگتن فشار بیاورد تا ذهنیت خود را در طرح این پرسش های حساس و حیاتی تغییر دهد.

ایالات متحده اکنون دو دوست خوب دارد؛ ترکیه و هند، که نزدیک ایران جای دارند و می خواهند روابط ایالات متحده با ایران بهبود یابد. ترکیه تاکنون نتوانسته است دولت اوباما را متقاعد کند که تغییر رویکرد سیاسی درباره ایران منطقی است.

حالا که اوباما روابط میان هند و ایالات متحده را «تعریف مشارکت در قرن بیست و یکم» می نامد، شاید آهنگ آن داشته باشد که به پندهای هند توجه بیشتری نشان دهد.

* استفان کینزر، نویسنده کتاب «بازتعریف آینده ایران، ترکیه و ایالات متحده» استاد روابط بین الملل در دانشگاه بوستون امریکاست.

توضیح تصویر: رییس جمهور اوباما در اوایل این هفته با نخست وزیر هند مانموهان سینگ در دهلی نو دیدار کرد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته