-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۲, چهارشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 11/03/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در بحرین به 25 شیعۀ سرشناس اتهام فعالیت های تروریستی و تلاش برای سرنگونی حاکمان سنی کشور زده شده است. تازه همین چند روز پیش بود که حزب معتدل شیعی وفاق در انتخابات مجلسِ نمایندگان در جزیرۀ عربی کوچک بحرین با وجود ممانعت های زیاد 18 کرسی از مجموع 40 کرسی را بدست آورده بود. متهمان به جنبشِ تندروترِ حق تعلق دارند که از وفاق انشعاب و انتخابات را تحریم کرده بوده است زیرا ساکنان شیعۀ بحرین –دو سوم جمعیت این کشور– خود را دچار تبعیض می بینند. متهمان در دادگاه ادعا کردند شکنجه شده اند. آنها را مجازات حبس ابد تهدید می کند.

ازماه اوت به این سو 250 فعال شیعی بازداشت شده اند. این دستگیری ها ناخرسندی سازمان های حقوق بشر و نیز معاون وزیر خارجۀ آمریکا خانم ژانت ساندرسون را باعث شد که در ابتدای اکتبر از بحرین دیدن کرده بود. بعد از این که سفیر انگلیس، جمی بودِن با رهبرِ وفاق، علی سلمان ملاقات کرد رسانه های نزدیک به دولت خواستار اخراجش شدند. تابعیت بحرین از آیت اللهِ معروف نجاتی کوتاه زمانی قبل از انتخابات پس گرفته شد. هروقت شیعیان بحرین خواستار رسیدن به حقوق خود می شوند در معرض این اتهام قرار می گیرند که تحت تأثیر همسایۀ بزرگ شیعی، ایران هستند.

در زمانِ شاه، ایران مدتها ادعاهای تاریخی نسبت به بحرین داشت که رسماٌ درسال 1971 از آنها دست برداشت. اما در جمهوری اسلامی از نو نغمه هایی برخاسته که بحرین را استان چهاردهم ایران می خوانند. آخرین بار در ابتدای سال گذشته علی اکبر ناطق نوری مشاور رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای و عضو با نفوذ مجمع تشخیص مصلحت بود که چنین ادعایی کرد. این بار نیز دولت اعلام کرد اینها نظر رسمی ایران نیست.

شیخ سلمان در قم تحصیل کرده است. اما نگاه بیشتر شیعیان بحرین به عنوان یک عرب، به سوی نجف در عراق است. مؤفقیت این ها در انتخابات مجلس اهمیت ناچیزی دارد زیرا مجلس شورا هم هست که چهل سناتورِ آن را حاکم تأیین می کند. حضور شیعیان در دستگاه دولت کم رنگ است. کمتر عضو عالیرتبۀ شیعی در وزارت خانه های کلیدی بحرین حضور دارد. فقط از هر 20 قاضی یکی و از هرهفت دیپلمات نیز یک نفر شیعه است. در بین مأمورانِ پلیس خارجی های زیادی هستند، تعداد شیعیان در نیروی پلیس نادراست.

از: رودُلف کیمِلی

در: زود دویچه تسایتونگ


 


هفته پیش بود که خواهرزن تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا اعلام کرد که به اسلام روی آورده است. لورا بوث، که یک خبرنگار هم هست، گفت که پس از مشاهده ی «تجربه قدسی» در ایران، به این نتیجه رسیده است. این خانم، از نسل مدرن زنان بریتانیایی است که به این کار دست می زند. ایو احمد، (نویسندهء این مطلب) خود در یک خانواده مسلمان بزرگ شده و بعدها، دین را کنار گذاشته و از آن رویگردان شده است، به تحقیقی در این مسئله پرداخته است.

بیشتر زمان کودکی من، به فرار از اسلام گذشت. من که در لندن و از مادری انگلیسی و پدری پاکستانی و مسلمان به دنیا آمدم، دین من از پیش انتخاب شده بود و من مسلمان بزرگ شدم، بدون این که کسی هیچ پرسشی در این میان مطرح کند.

اما در خفا، از دین اسلام متنفر بودم. به محض این که 18 ساله شده و خانه را به مقصد دانشگاه ترک کردم، تمامی دین و اسلام و همه چیز مرتبط با آن را کنار گذاشتم. همان طور که در بحر تفکر و تحقیق بودم، دیدم که دین اسلام در یک واژه منفی و «نه» خلاصه شده و فقط و فقط این واژه است که تکرار می شود. دختران نسل من از خیلی از چیزها که هم نسلان انگلیسی ما در زندگی خود عادی می دیدند، محروم بودند. در واقع هرچیز خوب و مفرح و جالب برای من، به نظر اسلام، حرام و ممنوع و بد بود.

خیلی از ممنوعیت ها و قوانین خرده هست. سوت زدن ممنوع. آدامس جویدن ممنوع. دوچرخه سواری ممنوع. جدول بهترین های موسیقی هفته ممنوع. آرایش و لباس پوشیدن طبق مد روز ممنوع. هرگونه لباس چسبیده و تنگ و بدن نما ممنوع. خوردن غذا درخیابان ممنوع، دست در جیب کردن ممنوع. مو کوتاه کردن و یا ناخن لاک زدن ممنوع. سوال پرسیدن و پاسخ دادن ممنوع. داشتن هرگونه سگ ممنوع، چون سگ نجس است. و صد البته هرگونه نشستن کنار مردان ممنوع، هرگونه دست دادن با آنها ممنوع وحتی هرگونه تلاقی نگاه هم ممنوع.

این قوانین را پدرم وضع کرده بود و در نتیجه به نظر من یک مسلمان خوب بودن مستوجب اجرای این دستورات بود. پس از آن کمی تعجب و بعد هم که سن استقلال فردی سر رسید و من تمامی آن شیوه های مربوط به اسلام را دور انداختم. بالاخره یک زن مدرن بریتانیایی باید بتواند انتخاب کند که چگونه زندگی کند. ولی خوب این که خواهر زن تونی بلر، لورن بوث تصمیم بگیرد مسلمان شود تعجب برانگیز است. برای من، از زمانی که اسلام را دور انداختم، دوران بلوغ و آگاهی و درک و شعور شروع شد ولی با شگفتی زیاد، تغییر دین لورن بوث را دنبال کردم. خانم بوث که 43 ساله است و یک خبرنگار تلویزیونی است، می گوید که حالا دیگر هر زمان که از خانه بیرون می آید، حجاب بر سر دارد و پنج بار در روز نماز می گذارد و اگر هم بتواند، به مسجد می رود. وی حدود شش هفته پیش و پس از زیارت حرم حضرت معصومه در قم، تصمیم گرفت مسلمان شود. به گفته ی او، ناگهان و در حرم انگار که مورفین به او تزریق کرده باشند، سرشار از حالت معنوی شده است. وی پیش از این که دچار «بیداری ناگهانی در ایران» شود، طرفدار اسلام و مسلمانان بود و در جهت جنبش آزادی فلسطین، فعالیت می کرد. خودش می گوید:«همواره از قدرت و آرامشی که به دست می آوردم، راضی بودم.» ولی حالا من مشکلم این است که چطور دینی که من را به ستوه آورده بود، می تواند به زن دیگری چنین آرامشی بدهد؟ چرا تجربه آنها از اسلام با من متفاوت است؟

به گفته ی کوین برایس از دانشگاه سوانسی، که حوزه تحقیق و کارشناسی اش در مورد کسانی است که تغییر دین می دهند، زنانی که این گونه دست به تغییر می زنند، خود گونه ای جالب هستند. وی این گونه توضیح می دهد: «این ها به دنبال معنویت هستند، و نوعی معنای برتر را می جویند و علی القاعده طبقه متفکری هستند. نوع دیگر، کسانی هستند که برا ی جلب توجه همسر و خانواده اش، مسلمان می شوند ولی خوب، نه به مسجد می روند و نه نماز می خوانند و نه روزه می گیرند.»

و من برای این که بدانم آیا کنار گذاشتن اسلام از سوی من درست بوده یا نه، با طیف متنوعی از زنان غربی که به اسلام گرایش پیدا کرده اند، گفت وگو کرده و حرف زدم. زنانی چون کریستیان بکر، 43 ساله و ساکن لندن که پیشتر، مجری برنامه های ام تی وی بود و جوانی نسبتا لیبرال و آزادی داشته است. با این حال پشت به آزادی خود کرده و مسلمان شد. دلیلش؟ «دست زدن به هرچیزی که مخالف با آن جامعه ای است که من درون آن بودم و به آن حسادت می کردم و بعد فهمیدم خالی و پوچ است.»

برای او نقطه عطف وقتی بود که برای مدتی کوتاه در سال 1992، دوست دختر عمران خان، قهرمان آن زمان کریکت پاکستان بود. وی دوست دخترش را برای سفری کوتاه به پاکستان برد و به گفته ی او، تحت تاثیر گرمی و معنویت مردم آنجا قرار گرفت. کریستیتن می گوید: «با این که رابطهء من و دوست پسرم دوام نیافت، ولی من روی اسلام تحقیق کرده و بالاخره تغییر دین دادم. به دلیل شغلم که باید با ستاره های راک گفت و گو می کردم و به دور دنیا سفر می کردم، احساس کردم که از درون خالی هستم. حالا ولی به عنوان یک مسلمان، هدفی در زندگی دارم.»

او می گوید: «ما در غرب به خاطر دلایل غیر طبیعی استرس داریم، مثل لباسی که می خواهیم بپوشیم. در اسلام همه به هدفی بزرگتر فکر می کنند. همه چیز برای رضای خداست. یک نظام ارزشی کاملا متفاوت است. من به دلیل شیوه زندگی ام، از درون خیلی خالی بودم و اسلام آن خلاء را پر کرد. پیروی از خدای واحد، آدمی را خالص می کند. من در آلمان و در یک خانواده پروتستان نه خیلی مذهبی، به دنیا آمدم. مشروب می خوردم و مهمانی می رفتم ولی حالا می دانم که باید رفتار درستی داشته باشیم تا زندگی پس از مرگ خوبی هم به دست آوریم. ما همه مسوول اعمالمان هستیم.»

برای طیف گسترده ای از این زنان (زنان غربی که مسلمان شده اند)، نخستین برخورد آنها با اسلام، داشتن یک دوست پسر مسلمان بوده است. لین علی، 31 ساله از دگنهام در وسکس انگلیس، می گوید پیش از این، یک نمونه شاخص دختر همیشه پای میهمانی بوده است. او می گوید: «با دوستانم می رفتم بیرون و مست می کردم و لباس تنگ می پوشیدم و با پسرها مدام قرار می گذاشتم. به طور نیمه وقت هم دی جی (مجری موسیقی) در کافه بودم. پیشترها به عنوان یک مسیحی دعا می کردم ولی خدا برایم مثل دکتر بود که می رفتم تا چیزی را در زندگی برایم درست کند. آن زمان اگر کسی حالم را می پرسید، می گفتم خیلی خوبم و بهترین زندگی را در سریع ترین راه داشتم. ولی وقتی دوست پسرم، زاهد در دانشگاه دوست شدم، چیزی به یکباره عوض شد.»

وی ادامه می دهد: «خواهرش با من درباره اسلام حرف زد و با همه چیز زندگی من جور در می آمد. فکر می کنم زیر تمامی این ها، من دنبال چیزی می گشتم و چون آن را نمی یافتم، به پارتی و مشروب روی آورده بودم.» لین 19 ساله بود که مسلمان شد. او می گوید «از همان روز اول حجاب برسر گذاشتم و دیگر هیچ کس موهای من را در بیرون از خانه ندید. در خانه فقط برای همسرم لباس های معمولی و غربی خودم را می پوشم ولی هیچ گاه در بیرون از خانه با آن پوشش ظاهر نمی شوم.»

یک نظرسنجی نشان می دهد بیش از نیمی از مردم بریتانیا عقیده دارند که اسلام اثری منفی دارد و افراط گرایی را رواج می دهد، زنان را سرکوب کرده و حقوق تبعیض آمیز برای آنها قائل می شود. باید پرسید چرا یکی از این جامعه این راه را برای خود انتخاب می کند. با این حال تحقیقات نشان می دهد گرایش به اسلام آنقدر گسترده نیست که تغییری در آمار ایجاد کند. اسلام در حال حاضر رایج ترین دینی است که گسترده می شود و البته سفید پوستانی که جذب آن می شوند، بیشتر در کانون توجه هستند. کوین برایس می گویند نسبت زنان به مردانی که به اسلام گرایش پیدا می کنند، دو به یک است. او می افزاید این گونه زنان، می خواهند فقط نشانه های تغییر دین خود را نشان دهد به ویژه حجاب را. چرا که خیلی از کسانی که مسلمان به دنیا آمده اند، در فکر راهی هستند که از حجاب فرار کنند. آمار نشان می دهد زنان سفیدپوست نسبت به کسانی که مسلمان به دنیا آمده اند، بیشتر هدف تبعیض هستند. این همان چیزی است که برای کریستین بکر روی داده است.

او می گوید: در آلمان نوعی اسلام هراسی وجود دارد. من زمانی که مسلمان شدم، کارم را از دست دادم. نوعی کمپین رسانه ای علیه من راه افتاد که می گفت تمامی مسلمانان از تروریست حمایت می کنند. به نوعی نماد دشمن شدم ولی حالا در شبکه ان بی سی اروپا مجری هستم. من خودم را اروپایی مسلمان می دانم که متفاوت از کسی است که مسلمان متولد شده باشد. من با یک مسلمان مراکشی ازدواج کردم ولی این زندگی مشترک دوام نیافت چرا که شوهرم مرا طبق قوانین محدود کننده ای که در آن بار آمده بود، دست و پا بسته می خواست. ولی من دوست دارم درباره همه چیز بپرسم و بدانم و نمی خواهم فقط کورکورانه تقلید کنم. اما آنچه خیلی دوست دارم، گرمی و محبت جامعه مسلمانان است. لندن بهترین جا برای مسلمانان اروپا است و فرهنگ اسلامی خوبی دارد که برای همه خوشایند است.

اما برای برخی از کسانی که تغییر دین می دهند، اسلام به نوعی تداعی کننده ارزش های قدیمی خانوادگی است. حیفا جواد، استاد دانشگاه بیرمنگام که در مورد تغییر دین در مورد سفیدپوستان تحقیق می کند، گفت: «برخی به نوعی دوست دارند متعلق به یک جامعه باشند آن هم در حالی که ارزش های خانوادگی به نوعی در زندگی غربی رنگ باخته است.» برایس می گوید: «خیلی از مردم از تمامی طیف های زندگی به نوعی غصه ی احترام به بزرگتر و زنان را می خورند که در گذشته وجود داشت. همان ارزش ها در قرآن هست و مسلمانان سعی می کنند آن را زنده نگه دارند.»

چنین ارزش هایی بود که کامیلا لیلاند، معلم جوان و 32 ساله در کورنوال را به اسلام کشاند. او که یک زن مطلقه است که با دخترش اینایا زندگی می کند، در اواسط دهه 20 زندگی و به دلایل «فمینیستی و روشنفکری» به اسلام گرایید.

او می گوید:« می دانم همه از شنیدن این دو واژه ی «فمینیسم» و «اسلام» در کنار همدیگر وحشت می کنند اما در واقع، دستورات قرآن نوعی رفع تبعیض علیه زنان دارد و همان زمان که قرآن آمد، مخالف عرف جاری جامعه ی آن زمان بود. اشتباه بزرگ مردم این است که فرهنگ را با دین قاطی می کنند. بله، فرهنگ هایی در جوامع اسلامی هست که اجازه حقوق و مساوات و برابری به زنان نمی دهد اما خوب من هم که در غرب بزرگ شدم در دوران زندگی خودم با فشار و موانعی روبرو بودم.»

منظور او از فشار و موانع البته مردانی است که مست می کنند و هر وقت دلشان می خواهد سکس دارند. وی می گوید: «برای این ها هیچ چیز واقعی و با مفهوم وجود ندارد. اما در اسلام اگر رابطه ای را شروع کنید، باید به آن متعهد باشید.»

کامیلا می گوید برای او کشش به اسلام از زمان تحصیل در مدرسه شروع شد. او در ساوث همپتون بزرگ شده و پدرش رییس انستیتو آموزش و مادرش استاد و معلم اقتصاد بوده است. او به دانشگاه رفته و در رشته تحصیلات خاورمیانه، کارشناسی ارشد گرفت. اما در مقطعی از کار و تحصیل در سوریه، دچار نوعی بیداری می شود. با توجه به خوانده هایش از قرآن، حس می کند که می خواهد مسلمان شود. تصمیمی که با شگفتی و تعجب خانواده و دوستانش روبرو شد. او می گوید: «برای مردم سخت بود که قبول کنند یک زن سفید پوست تحصیلکرده از طبقه متوسط بخواهد مسلمان شود.»

کامیلا در حالی که می گوید ایمانش قوی تر شده، تصمیم گرفته که در محافل عمومی، حجاب بر سر نداشته باشد. اما شماری از دیگر زنان مسلمان شده می گویند حجاب اجباری را نماد قدرت و آزادی می دانند. لین علی از آن دوران می گوید و این که برای تولد 21 سالگی یکی از دوستانش به میهمانی او رفته ولی با داشتن حجاب بر سر و لباس معمولی، همه او را به نوعی دیگر نگاه می کردند. همه مست بودند و می رقصیدند و حرف می زدند. او می افزاید: «برای اولین بار زندگی سابقم را با چشمان خودم دیدم و فهمیدم دیگر هیچ وقت به این زندگی باز نخواهم گشت. خیلی هم خوشحالم که راه خلاصی از آن را پیدا کردم. الان همانی هستم که واقعیت دارد. خوشحالم از این که نماز می خوانم و دیگر برده جامعه و انتظارات دیگران نیستم.»

کریستین بکر که کتابی هم در مورد تحولات روحی و دینی خود هم نوشته است، از ام تی وی در مکه تماس گرفت و گرفت که او باور دارد نوعی از اسلام مستقل وجود دارد که می خواهد هم دیندار باشد و هم به حقوق زنان متعهد باشد.

او می گوید:«من زنان مسلمانی می شناسم که مسلمان به دنیا می آیند و مخالف آن عمل می کنند اما اگر در آن دقیق شوید، آنها نه مخالف دین، که مخالف فرهنگ هستند. قوانین دست و پا بسته ای که ازدواج را محدود می کند و یا اجازه تحصیل عالی به زنان و دختران نمی دهد. اما این ها هیچ ارتباطی به قرآن ندارد. خیلی از مردم آن نسخه آتش و سنگ از قرآن را کنار گذاشته اند و از دگماتیسم فرهنگی خود را رها کرده اند. همین الان در زندگی برای من مهم است و زیبایی اسلام هم همین است.»

هرچند باهیچ یک از نظرهایی که در این گفت وگو داده شد موافق نیستم، اما به زنانی که در این مطلب با من گفت وگو کردند و به نظرشان احترام می گذارم.

همه ی آنها تحصیلکرده هستند و فکر روشنی دارند و سخت فکر کرده اند که راه خود به اسلام را انتخاب کنند. برایشان آرزوی موفقیت می کنم و همین طور برای لورن بوث. اما این چیزی است که بین آنها و من متفاوت است: حق انتخاب.

اگر من هم فکر می کردم زندگی ام دست خودم است و نه من ابزاری هستم در کنترل دیگران، شاید من هم احساس خوبی از مسلمان بودن داشتم و شاید هنوز هم مسلمان بودم. دینی که با آن به دنیا آمدم. شاید دین پدری ام را حفظ کرده و به آن عمل می کردم.

از: ایو احمد در: دیلی میل ریپورتر

شرح عکس های درون مطلب از بالا: کامیل لیلاند با لباس غربی و همچنین با حجاب اسلامی، دی جی لین علی با حجاب اسلامی، کریستین بکر پیش از گرایش به اسلام و در یکی از کنسرت ها همراه با ستاره راک معروف میک جگر و پایین تر، کریستین بکر امروزه و با حجاب اسلامی. عکس ها از مطلب اصلی منتشر شده در میل ریپورتر.

عکس بالای مطلب: زنی با حجاب، منبع: کوربیس


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته