طی شش ماه اخیر، جنگلهای استان کردستان و در واقع زاگرس دچار آتشسوزیهایی شدند که خسارتهای جبرانناپذیری به این منطقه وارد کردند.
بسیاری از گونههای گیاهی از بین رفتند. درختان نابود شدند. جانوران و حیوانات بیشماری در آتش سوختند و خاکستر شدند. هوای صاف و تمیز جنگل با دود آغشته شد. تعداد زیادی از هموطنانی که خود را به آتش زدند تا آن را خاموش کنند، خود دچار آسیبهای جدی شدند و محیطبانان و جنگلبانان زحمتکش منطقه، سلامت خود را به خطر انداختند تا از محیط زیست ما در مقابل آتش دفاع کنند.
وقتی پای صحبت مهندس «خیرالله مرادی»، رئیس اداره کل حفاظت محیط زیست استان کردستان مینشینی، میشنوی که باعث این آتشافروزیها خود ما مردم هستیم؛ چه آگاهانه و چه از روی ناآگاهی.
امکانات اطفای حریق در منطقه بسیار محدود و میتوان گفت سنتی و مبتدی است. حال این سئوال پیش میآید اگر از سوی دولت اقدامات شایستهای صورت نمیگیرد و امکانات مناسبی در اختیار نمیگذارد، ما مردم، چقدر خود را در زمینهی حفظ محیط زیست و حیاتوحشمان مسئول میدانیم؟
با خیرالله مرادی گفتوگویی پیرامون دلایل این آتشسوزیها و چگونگی اطفای حریق در این مناطق کردهام.
در سال جاری آتشسوزیهایی در تمام جنگلهای استان کردستان داشتیم. الان وضعیت این آتشسوزیها بهگونهای است که بهندرت اتفاق میافتند و خوشبختانه با توجه به فصل و سردی هوا و همچنین بارندگیهای اخیر که در استان داشتیم، آتشسوزیها بسیار فروکش کردهاند.
در حال حاضر آتشسوزی در این مناطق داریم یا نه؟
الان آتشسوزی نداریم.
لطفآ در مورد دلایل این آتشسوزیها توضیح دهید.
یکی از علل میتواند خطای سهوی نیروی انسانی باشد؛ گردشگری در کنار جنگل یا زیستگاهی مینشیند، آتش روشن میکند که گاه این آتش به مزارع اطراف و جنگلها سرایت میکند.
دستهای از این آتشسوزیها بر اثر سابقهی فرهنگی کشاورزان ما است. اینها معمولآ «کاه» داخل مزارع خودشان را آتش میزنند و این آتش به جنگلها و اراضی ملی بالادستی سرایت میکند.
دستهی دیگر آتشسوزیها میتواند عمدی باشد؛ با هدف تخریب جنگل، تخریب اراضی ملی و الحاق آنها به اراضی کشاورزی همجوار همان شخص.
در مورد قاچاق حیات وحش هم ممکن است آتشسوزی اتفاق بیافتد. به عنوان مثال بیشترین آتشسوزیهای ما در شهرستان «بانه» است.
بر اساس آماری که ادارهی کل منابع استان به ما دادهاند بیشترین آتشسوزیها در اراضی جنگلی و اراضی ملی شهرستان بانه است.
ما در این شهرستان سنجابهای ایرانی را داریم که یکی از راههای خروج این سنجابها از جنگلها میتواند آتشسوزی درختان بلوط باشد.
چرا برای اطفای این آتشسوزیها اقدام نمیشود؟ حتی میشنویم که این مردم بومی هستند که برای خاموش کردن آتش در جنگلها و اراضی تلاش میکنند و هیچ اقدامی از سوی ارگانی به صورت جدی انجام نمیشود.
من این را تکذیب میکنم! اولآ بیش از هفتاد و پنج درصد استان کردستان تپهماهوری کوهستان است و دیگر اینکه استان ۲۸ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد. در هر زمانی امکان آتشسوزی در هر نقطه از این استان وجود دارد. قطعآ دولت اینقدر نیرو و امکانات ندارد که در هر لحظه و در هر نقطه از کوه و درهای حضور داشته باشد.
نکتهی دیگر اینکه، این خود مردم هستند که صاحبان اصلی طبیعت و محیط زیست هستند. جای تشکر دارد از مردم که به این باور رسیدهاند که اینها متعلق به خودشان است. اقتصاد و معیشت مردم منطقه هم وابسته به همین زیستگاهها و مراتع و جنگل است. مردم هم در این زمینه کمک کردهاند. تمام دستگاههای دولتی هم با تمام توان و ظرفیتشان به اینها کمک کردند اما شاید به اندازهی کافی نبوده باشد.
ما در شهرستان «سروآباد» فقط سه نفر محیطبان داریم. آیا توقع شما این است که این سه نفر محیطبان در همهی این شهرستان، با آن وسعت و توپوگرافی، در همهجا حضور داشته باشند؟!
اما با این وجود در هرجا آتشسوزی اتفاق افتاده، در اسرع وقت، دستگاههای استان- علیالخصوص- اداره کل محیط زیست استان، اداره منابع طبیعی استان و دهداریها، مردم محلی و شوراهای ما حضور پیدا کردهاند و در اسرع وقت آتشسوزیها را خاموش کردهاند.
از چه امکاناتی برای خاموش کردن آتش در این مناطق استفاده میشود؟
ما در بحث اطفای حریق تصمیم داشتیم به دنبال کپسولهای آتشنشانی باشیم که روی کول حمل میشوند، اما امکانش نبود زیرا توپوگرافی خیلی شدید است. اگر شخص کپسول را برای اطفای حریق به بالا ببرد، خیلی سریع خالی میشود و باید دوباره برگردد تا آن را پر کند. خب چنین امکانی وجود ندارد. لذا بهترین راهکار در بحث اطفای حریق در این جنگلها، استفاده از ابزارها و لوازمی مانند بیل و شنکش است که میتواند کمک کند. اطفای حریق هوایی هم خیلی کارساز نیست.
چرا اطفای حریق هوایی کارساز نیست؟
چون اولآ استفاده از این هلیکوپترها خیلی هزینهبر است و دلیل دیگر، آبپاشی که این هلیکوپترها دارد آبپاشی است که مستقیم و به صورت نقطهای آب به پایین میپاشد؛ در حالیکه آتشسوزیها به صورت طولی و در امتداد جنگل صورت میگیرد. این هلیکوپترها چنین تواناییای در بحث اطفای حریق ندارند.
با توجه به اینکه منابع آبی در دوردست این جنگلها قرار دارند تا هلیکوپترها بخواهند برگردند و آب مورد نیاز خود را تامین کنند، آتشسوزی گستردهتر شده است و مساحت زیادی را در بر میگیرد.
این ابزاری که ما در دست داریم، یعنی همین وسایل ابتدایی، خیلی موثرتر و مفیدتر هستند؛ این تجربهی ما در این استان است.
اینطور که از سخنان شما برداشت کردم ما برای چنین حوادثی تدابیری در نظر نگرفتهایم. میفرمایید استفاده از این هلیکوپترها هزینهبر است، اما حیاتوحش ما دارد از بین میرود و جنگلهایمان دارند نابود میشوند. به این ترتیب اثرات این تخریبها را در درازمدت خواهیم دید. مگر استفاده از ابزارهایی با قابلیت بیشتر چه میزان هزینه دارد که با چنین خسارتهایی قابل قیاس باشند؟
همانطور که توضیح دادم، بهترین راهکار از نظر تجربهی عملی و علمی ما، همین مشارکتهایی است که در بحث محلی دارد صورت میگیرد. این مهمترین و موثرترین راه است! با توجه به امکانات کمی که داریم به این قانع هستیم که این موثرترین راه است. نه قانع نیستیم! این عملیترین راه است.
یعنی در کشورهای دیگر هم به با همین روش بهترین جواب را میگیرند؟
قطعآ همینطور است. اولآ ما باید امکاناتمان را بسنجیم. ثانیآ توپوگرافی منطقه بسیار شدید است!
این هلیکوپتر، فعلآ این امکانات را دارد. شاید در آینده بشود که هلیکوپتر مخصوص اطفای حریق داشته باشیم که در طول مسیر حریق آب را تخلیه کند، نه مثل هلیکوپترهای فعلی به شکل نقطهای.
آیا خسارتهایی که در اثر این آتشسوزیها به منطقه وارد شده تاکنون جبران شده است؟
قطعآ خسارتها بسیار بالا است. از نگاه ما، حتی یک آتشسوزی هم جای نگرانی دارد. چه در بعد اقتصادی و چه در بعد تاثیری که بر کیفیت خاک، پوشش گیاهی، حیاتوحش، آلودگی هوا و معیشت مردم منطقه دارد. قطعآ خسارتهای زیادی را بهدنبال خواهد داشت.
خیلی از خسارتها اصلآ قابل احتساب نیستند. ارزش هوای سالمی که ما داریم، با توجه به وضعیت گرد و غبار در غرب کشور، مسئلهی بسیار مهمی است. تشدید کردن این آلودگیها خیلی زیانبار است. ارزش یک درخت بسیار بالا است. ارزش گونههای گیاهی ما بسیار دارای اهمیت است. این گیاهان ضمن اینکه امسال میسوزند برای سال آینده هم زیستگاه خود را از نظر این گونهی گیاهی فقیر میکنند. آتشسوزی میتواند ترکیبات خاک را از لحاظ شیمیایی عوض کند. به طوری که برای چندین سال بعد هم نشود از نظر اقتصادی روی آن حساب کرد.
ما در این مناطق گونههای بسیار ارزشمندی داریم. گونههایی داریم که خاص همین منطقه هستند.
بهطور مثال محل رویش گونهای به نام «سمندر کوهستانی ِ کردستانی» در جهان، فقط حوزهی مریوان- سروآباد است. حساب کردن چنین خسارتهایی بسیار مشکل است. خسارتها توسط آتشسوزیها بالا است.
این اتفاق خاص استان کردستان نیست؛ در طول زاگرس این اتفاقها افتاده و دارد میافتد. یعنی آمارها کم و بیش نزدیک به هم هستند. از ایلام و کرمانشاه گرفته تا لرستان و همدان و کردستان؛ در حقیقت در طول زاگرس این اتفاق دارد صورت میگیرد.
من از مردم درخواست میکنم در رعایت ملاحظات زیست محیطی که تاکنون کوشا بودهاند کوشاتر باشند تا این منابع را با سربلندی به آیندگان تحویل دهیم.
ما هم در اداره کل محیط زیست استان کردستان وظیفهی خودمان میدانیم و در راه وظیفهمان آنقدر که توانایی داشتهایم، کوتاهی نکردهایم.
شما که به اهمیت محیطزیست و حیاتوحشمان آگاه هستید و نیز واقف هستید نمیتوان این خسارتها را جبران کرد آیا برای سالهای آینده تدابیری اندیشیدهاید که چنین اتفاقهایی دوباره نیفتد؟ میفرمایید اکثر آتشسوزیها چه خواسته و چه ناخواسته توسط هموطنانمان صورت گرفته است. آیا برای فرهنگسازی در این زمینه اقداماتی شده است؟
خوشبختانه در استان کردستان در حوزهی اطلاعرسانی اقدامات مناسبی را شروع کردهایم. در استان کردستان از طریق تشکلهای مردمی، کلاسهای آموزشی برای روستاهای هدفمان گذاشته شده که با استقبال خوبی هم روبهرو شده است. برای امامان جمعهی استان، برای دِهیارانمان، روسای شوراهای شهر و روستا، کارگاههای اطلاعرسانی گذاشته شده است. در همهی سطوح اقداماتی را انجام دادهایم. در صدا و سیما نیز اقداماتی انجام شده است. کارهای زیادی از این دست صورت گرفته است. چون نگاه ما این است که مهمترین کار، پیشگیری است.
در بحث سختافزاری هم، در سال گذشته، تاحدودی ابزارهایی چون بیل و شنکش و غیره تامین کردهایم که توسط آن، افراد محلی هم میتوانند در اطفای حریق کمک کنند. برای سال آینده نیز تآمین خواهیم کرد. در دستور کار ما استفاده از امکانات هوایی نیز هست. همچنین قرار است مشارکت مردمی را بیشتر کنیم. خود مردم در واقع صاحبان اصلی این منابع هستند.
میخواهم به آن هموطنانی که سهوی یا عمدی مرتکب این مسائل شدهاند بگویم توجه کنند که وقتی جنگل آتش گرفت، مردم با چه مشکلاتی آمدند و آتش را خاموش کردهاند. چقدر ما زخمی دادیم. چقدر سوختگی دادیم. چقدر مردم و محیطبانان و جنگلبانانمان کوفتگی عضلات داشتند. این منابع به همان افرادی که باعث آتشسوزی شدهاند نیز تعلق دارد. آنها هم از همان قواعد و زیستگاهها بهره میبرند. مثل همان افرادی که در این شیبها تن به آتش زدند و در محاصرهی آتش قرار گرفتند تا آن را خاموش کنند. از این افراد خواهش میکنم مسئولانهتر فکر کنند و مسئولانهتر اقدام کنند.
در پایان اگر طرح نکتهای به نظرتان ضروری میرسد بفرمایید.
مطبوعات ما، رسانههای ما از گروههای تاثیرگذار جامعه هستند. این گروه اولآ با مسئولیت و تعهد، با دست خالی، فقط با زبان و قلم نقش بسیار عمدهای در اطلاعرسانی و آگاهی دادن به مردم دارند. در واقع اینها هستند که اهمیت و نقش آن منبع را، چه محیطزیست و چه منابع طبیعی و چه اقتصاد و ... را به اطلاع مردم میرسانند. اینها با اطلاعرسانی نقش اصلی هدایت جامعه را بر عهده دارند.
ما هرجایی به مردم آگاهی دادیم، پشت این آگاهی علاقه آمده است. همیشه بعد از اینکه علاقه ایجاد شد، تبدیل به یک تعهد میشود. این تعهد نیز تبدیل به یک رفتار میشود. نقش رسانهها در این زمینه بسیار دارای اهمیت است!
من این نقش را در چند سالی که در حوزهی کردستان بودهام بهخوبی احساس کردهام. خودم شخصآ از همهی اهالی رسانه تقدیر و تشکر میکنم. چرا که نقش کارشان را دیدهام.
از سال ۱۳۸۴ که در کردستان بودم تاکنون، شمار همیاران ما بیش از چهار برابر افزایش پیدا کرده است. دلیل آن هم همین آگاهیرسانیها بوده است.
باید کاری بکنیم که حفاظت از محیط زیست تبدیل به یک مطالبهی عمومی شود. اگر این اتفاق افتاد به اهدافمان میرسیم.
دربارهی نقش مطبوعات باید بگویم در همین سال جاری در کردستان اولین همایش «رسانه و محیط زیست» را برپا کردیم و خواستیم بگوییم که نقش رسانه در زمینهی محیطزیست بسیار اثرگذار است. ما به عنوان یک خدمتگذار ناچیز قدردان زحماتشان بوده و هستیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر