-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه

Latest News from Mizan Khabar for 11/18/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



Reza-Home_5

پروین تاجیک به خاطر اطلاع رسانی در مورد وضعیت برادر خود به یک سال و نیم حبس محکوم شد.

به گزارش خبرنگار "تا آزادی روزنامه‌نگاران زندانی" شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، خواهر عبدالرضا تاجیک را به اتهام «اقدام تبلیغی علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به یک سال و نیم زندان محکوم کرد.

این در حالی است که هیچ‌گونه ابلاغیه کتبی و رسمی مبنی بر تشکیل دادگاه به پروین تاجیک ابلاغ نشده بود و تنها به احضار تلفنی خواهر این روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر کفایت کردند که پس از حضور خانم تاجیک در دادگاه، قاضی مقیسه وی را محاکمه و همان زمان هم حکم را صادر کرد.

خانم تاجیک به دلیل بی‌اطلاعی از تشکیل دادگاه از داشتن وکیل محروم بود.

شایان ذکر است که پروین تاجیک چندی پیش از هتک حرمت برادر خود در زندان خبر داده بود که در پی آن بارها به دادسرای اوین احضار و در نهایت با قید کفالت آزاد شد و تنها جرم وی دفاع از حق برادرش است.

عبدالرضا تاجیک روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر برای بار سوم طی یک سال گذشته، خرداد ماه بازداشت شد و تا کنون در بازداشت و در بند امنیتی 209 به سر می‌برد.


 


Reza-Home_5

پروین تاجیک به خاطر اطلاع رسانی در مورد وضعیت برادر خود به یک سال و نیم حبس محکوم شد.

به گزارش خبرنگار "تا آزادی روزنامه‌نگاران زندانی" شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، خواهر عبدالرضا تاجیک را به اتهام «اقدام تبلیغی علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به یک سال و نیم زندان محکوم کرد.

این در حالی است که هیچ‌گونه ابلاغیه کتبی و رسمی مبنی بر تشکیل دادگاه به پروین تاجیک ابلاغ نشده بود و تنها به احضار تلفنی خواهر این روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر کفایت کردند که پس از حضور خانم تاجیک در دادگاه، قاضی مقیسه وی را محاکمه و همان زمان هم حکم را صادر کرد.

خانم تاجیک به دلیل بی‌اطلاعی از تشکیل دادگاه از داشتن وکیل محروم بود.

شایان ذکر است که پروین تاجیک چندی پیش از هتک حرمت برادر خود در زندان خبر داده بود که در پی آن بارها به دادسرای اوین احضار و در نهایت با قید کفالت آزاد شد و تنها جرم وی دفاع از حق برادرش است.

عبدالرضا تاجیک روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر برای بار سوم طی یک سال گذشته، خرداد ماه بازداشت شد و تا کنون در بازداشت و در بند امنیتی 209 به سر می‌برد.


 


 

talagh

بر اساس آخرین آمار رسمی سازمان ثبت احوال ایران، میزان طلاق در شش ماه نخست سال ۸۹ نسبت به سال قبل افزایش داشته و در این مدت، روزانه به طور متوسط ۳۵۲ طلاق به ثبت رسیده است.

خبرگزاری مهر گزارش داده است که بر اساس آخرین آمار رسمی سازمان ثبت احوال، میزان طلاق در شش ماه نخست سال جاری در ایران، ۶۵ هزار و ۵۰۵ مورد بوده است که نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، ۶.۲ درصد افزایش یافته است.

از سوی دیگر، میزان ازدواج در شش ماه نخست سال جاری نسبت به سال پیش ۳.۲ درصد افزاش داشته و به ۴۸۱ هزار و ۱۴۸ مورد رسیده است.

بر اساس این گزارش، بیشترین میزان طلاق به مناطق شهری اختصاص دارد و در این میان استان تهران با ۱۸ هزار مورد طلاق به ثبت رسیده، صدر نشین این جدول است.

پیش از این شهلا کاظمی‌پور، معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، در نشست تخصصی «طلاق؛ بحران یا راه حل» نیز اعلام کرده بود که ۸۴ درصد از طلاق‌ها در شهر‌ها اتفاق می‌افتد که ۳۰ درصد آن متعلق به تهران است.

بر اساس آمار سازمان ثبت احوال، پس از تهران، استان خراسان رضوی با شش هزار و ۶۸۵ مورد و اصفهان با سه هزار و ۹۰۷ مورد طلاق به ترتیب در مقام‌های دوم و سوم قرار دارند.

کمترین میزان طلاق نیز با ۱۹۱ مورد به استان ایلام مربوط می‌شود.

آمار مربوط به طلاق در حالی منتشر شده است که دولت محمود احمدی نژاد می گوید در تلاش است با پیاده سازی شیوه‌های «ازدواج آسان» به تسهیل امر ازدواج بپردازد. پیشنهاد «ازدواج آسان»‌ نخستین بار در آبان ۸۷ در شورای عالی انقلاب فرهنگی،‌ به ریاست محمود احمدی‌نژاد، مورد بررسی قرار گرفت.

علیرضا افشار، معاون فرهنگ اجتماعی وزیر کشور، روز دوشنبه، ۲۴ آبان، گفته بود که در حال حاضر وزارت کشور با هماهنگی سازمان ملی جوانان در حال اجرای طرح «آسان‌سازی» ازدواج هستند و افزود: «همه زوج‌ها را با ۳۰۰ هزار تومان به خانه بخت می‌فرستیم.»

وی که با اشاره به برگزاری نخستین جلسه هیئت امناء بنیاد ملی ازدواج با هدف تسهیل در امر ازدواج گفته بود: در این طرح، زوج‌ها می‌توانند با یک میلیون تومان «که تمامی آن هم در قالب یک وام قرض‌الحسنه» ارائه می‌شود، ازدواج کنند.

اگرچه جامعه‌شناسان دلایل مختلفی از جمله مشکلات اقتصادی، عدم تفاهم، تفاوت فرهنگی، اعتیاد و حتی ناباروری را از جمله دلایل طلاق بر می‌شمرند، به نظر می‌رسد بیشترین توجه، به بعد اقتصادی این معضل معطوف شده است.

منبع:رادیو فردا


 


atomic-symbol

تلویزیون ایران گزارش داده است که یک رشته مانورهای نظامی دفاع هوایی برای نمایش توانایی های کشور در حفاظت از تاسیسات اتمی اش در برابر حملات احتمالی خارجی شروع شده است.

به گزارش وبسایت خبری تلویزیون ایران، امیرسرتیپ حمید ارژنگی سخنگوی "رزمایش مدافعان آسمان ولایت 3" روز سه شنبه گفت که این تمرین ها با هدف "بهبود آمادگی رزمی" ایران انجام می شود و برای پنج روز ادامه خواهد داشت.

به گزارش خبرگزاری فارس سرتیپ ارژنگی در یک کنفرانس خبری همچنین از ردیابی "هواپیماهای شناسایی دشمن" سخن گفت با این حال روشن نیست که اشاره او به هواپیماهای واقعی یا فرضی بوده است.

او گفت: "از همان نیمه شب گذشته دستور آماده باش به نیروی شرکت کننده در این رزمایش ابلاغ شد و در همان دقایق اولیه که هواپیماهای دشمن جهت انجام عملیات شناسایی به منطقه ورود پیدا کرده بودند، توسط سامانه های راداری و دیده بانی کشف و گزارش آن به قرارگاه مرکزی (خاتم الانبیا) اعلام شد."

او گفت که در پی این حادثه در ساعت 5 بامداد به وقت محلی همه سیستم های موشکی ارتفاع پست، متوسط و بلند فعال شد. این مقام جزئیات بیشتری ارائه نکرد.

در گزارش وبسایت تلویزیون ایران به نقل از سرتیپ احمد میقانی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا که مسئول برگزاری این رزمایش است آمده است: "این رزمایش نظامی گسترده... آمادگی مقابله با تهدیدهای احتمالی علیه آسمان ایران و نقاط پرجمعیت و حساس و مراکز اتمی را افزایش خواهد داد."

سرتیپ ارژنگی نیز گفت که در جریان مانور روز سه شنبه، سامانه پدافند هوایی در تاسیسات اتمی سراسر کشور فعال شد.

به گفته او نیروهای ایرانی با موفقیت مانع رسیدن هواپیماهای فرضی دشمن به مراکز اتمی و صنعتی شدند.

ایران گفته است که در جریان این رزمایش یک رادار ساخت داخل با برد 2900 کیلومتر را پرده برداری می کند.

سپاه پاسداران پیشتر گفته بود که در سال جاری چند مانور نظامی در حوالی مراکز حساس اتمی ایران برگزار شده است.

ایران در سال های اخیرا در جهت تقویت سیستم های دفاع ضدهوایی در اطراف مراکز اتمی خود گام برداشته است.

سرتیپ میقانی روز یکشنبه گفته بود که در سال جاری در چند منطقه "فردو تهران، نطنز اصفهان، بوشهر و غرب کشور تمرین های تاکتیکی ... به صورت یک نبرد حقیقی" انجام شده است.

مرکز اصلی غنی سازی اورانیوم در ایران که محل کشمکش با غرب است در نطنز قرار دارد. ایران همچنین درحال ساخت یک مرکز زیرزمینی دیگر برای تولید اورانیوم غنی شده در فردو در نزدیکی قم بوده است که وجود آن سپتامبر 2009 فاش شد. ایران راکتوری برای تولید برق در بوشهر دارد که به زودی فعال خواهد شد.

او همچنین یکی از اهداف مانور هفته جاری را آزمایش کردن یک سیستم موشکی ضدکروز عنوان کرده بود.

او گفت: "با توجه به اینکه موشک های کروز در ارتفاع پایین پرواز می کنند برای آنها شبکه ضدکروز را طراحی کرده ایم و سامانه های خود را بر این اساس مستقر نموده ایم و اساسا یکی از اهداف رزمایش ارزیابی شبکه ضدکروز در کشور است به طوری که با حجم آتش توپ های 23 میلیمتری 8 لول که به صورت شبکه ای کنار هم چیده می شوند می توانیم با موشک های کروز دشمن مقابله کنیم."

این مانور درحالی انجام می شود که مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران همچنان ادامه دارد. قرار است نمایندگان ایران و گروه 1+5 (اعضای دائم شورای امنیت و آلمان) به زودی در این مورد مذاکره کنند.

اما آمریکا و اسرائیل که برنامه اتمی ایران را دارای اهداف نظامی می دانند، اصرار دارند که هرگز احتمال توسل به گزینه نظامی را برای ضربه زدن یا نابود کردن این برنامه مردود نمی دانند. ایران می گوید که برنامه اتمی اش کاملا صلح آمیز است.

در ماه های اخیر مقام های ایرانی هشدار داده اند که اگر به ایران حمله شود جنگ از منطقه ایران فراتر خواهد رفت که ظاهرا اشاره ای به حمله تلافی جویانه به اسرائیل یا اهداف آمریکا در منطقه است. اما سیاستمداران آمریکایی تاکید کرده اند که ایران باید توانایی این کشور در توسل به گزینه نظامی را جدی بگیرد.

منبع:بی بی سی


 


economy

درست در هفته ای که آخرین واریزی یارانه ها در مرحله اول به تمام استانها پرداخت شد، هم گوسفند گران شد هم نان و هم اعلام شد که برق گران می شود .در واقع شیرینی دریافت یارانه هایی که مردم فعلا حق برداشت ندارند به تلخ کامی گرانتر شدن کالا انجامید. این در حالیست که هنوز آزاد سازی قیمت ها رقم نخورده است و به قول بازیگران اقتصادی هنوز بازی شروع نشده، ولی قیمت ها از خط استارت خود را رها کرده اند.

چک های برگشتی

اما طبق گزارش خبر آن لاین و بر اساس آخرین آمارهای بانک مرکزی در نیمه  اول سال جاری معادل 8/12 هزارمیلیارد تومان چک برگشت خورده است که با احتساب متوسط قیمت دلار در این دوره میزان چک برگشتی های نیمه اول سال 89 به رقمی معادل 12 میلیارد دلار برگشت خورده است که این رقم در مقایسه میزان درآمدهای نفتی کشور در سال 88 که چیزی در حدود 60 میلیارد دلار برآورد می شود معادل 20 درصد است.

بنا بر این گزارش آمارهای شش ماهه نخست سال جاری نشان می دهد میزان مبادلات انجام شده ازطریق چک در کشور معادل 283 هزار میلیارد تومان در قالب بیش از 23 میلیون برگ چک بوده است که از این تعداد رقمی معادل 8/12 هزار میلیارد تومان در غالب 8/2 میلیون برگ چک برگشت خورده است که این میزان چک برگشتی از نظر تعداد  برگه های برگشت خورده معادل 12 درصد از نظر رقم معادل 5/4 درصد از چک های مبادله شده است.

مقایسه این ارقام با نیمه اول سال 88 نشان می دهد میزان چک های صادر شده در نیمه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال قبل معادل 5 درصد رشد داشته است در حالی که مبلغ این چک ها معادل 37 درصد رشد پیدا کرده و در سوی دیگر میزان چکهای برگشتی از نظر تعداد در مقایسه با مدت مشابه در سال 88 معادل 21 درصد رشد پیدا کرده است و از نظر مبلغ چکهای برگشتی نیز در همین دوره معادل 34 درصد رشد مشاهده می شود.

روند صعودی رشد چک های برگشتی در کشور که از سال 87 آغاز شده بود و از ابتدای سال جاری سرعت بیشتری به خود گرفته است و به نظر نمی رسد با روندی که طی چهار ماهه نخست سال جاری طی کرده است بانک مرکزی بتواند آنرا تا پیش از پایان سال جاری مهار کند،البته در صورت اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها به طور حتم باید منتظر تغییر روند این شاخص باشیم که به نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی با توجه به افزایش شدید هزینه بنگاههای اقتصادی می توان پیش بینی کرد که این روند تشدید شود.

سونامی نقدینگی در راه است


اما در کمال تعجب کارشناسان، دولت تلاش دارد برای جلوگیری از تنش اقتصادی همزمان با اجرای قانون هدفمندسازی تزریق نقدینگی را به اقتصاد کشور تشدید کند و در عمل سیاستهای انقباضی را کاملا معکوس کرده و با سونامی نقدینگی که قرار است در قالب طرح های حمایتی و یارانه نقدی در اختیار بخش های مختلف اقتصادی کشور قرار دهد تا به نوعی تبعات افزایش هزینه های تولیدی ناشی از قطع یارانه سوخت جبران شود.

به نوشته دنیای اقتصاد در چنین شرایطی با رشد نقدینگی شاید نرخ چک های برگشتی در بازار کاهش پیدا کند ولی این امر در کوتاه مدت بعید به نظر می رسد زیرا فرایند های بوروکراتیک ناظر بر توزیع تسهیلات در کشور همیشه بسیار کند هستند و بعید به نظر می رسد دولت بتواند این فرایند ها را تسریع کند تا همزمان با افزایش هزینه های تولید کمکهای نقدی از فشار مالی بنگاههای اقتصادی بکاهد.

کرسنت در شکلی دیگر

در تحولی دیگر با اینکه پرونده گازکرسنت دروزارت نفت بسته شده است گزارش ها حاکی است که وزارت نفت پی آن است که دوباره مذاکرات صادرات گاز به امارات را پی گیری کند.به نوشته روزنامه خبر براساس اظهارات مدیرعامل شرکت ملی نفت فلات قاره، ظاهرا توافقاتی با دولت امارات صورت گرفته که براساس آن قرار است به جای گاز سلمان گاز سیری به امارات صادر شود اما با این تفاوت که قرار است بازاریابی برای فروش این گاز در امارات هم توسط دولت ایران انجام شود.این در حالی است که پیش از این براساس قرارداد کرسنت قرار بود گاز میدان سلمان به امارات برسد و بازاریابی و فروش آن با شرکت کرسنت بود.

اواسط بهار امسال نقره کار شیرازی معاون سابق امور بین المللی وزارت نفت در جمع خبرنگاران در مواجهه با این سوال آب پاکی را بر دستان کرسنتی ها ریخت.پیش از اظهار نظر این مسوول نفتی آخرین اظهارنظرها به وزیر سابق نفت بر می گشت که وی خاطرنشان ساخته بود در صورت آنکه کرسنتی ها شرایط ایران را بپذیرند قطعا این قرارداد اجرایی خواهد شد.اما اظهار نظر نقره کارشیرازی بر قطع کامل همکاری با کرسنتی ها و بسته شدن این پرونده بر می گشت.وی تاکید کرد : کرسنت به یادها و خاطره ها خواهد پیوست و اگر قرار باشد گاز ایران به امارات برسد قطعا این امر باید با دولت این کشور هماهنگ شود و قرارداد مستقیمی با شیخ این کشور باید بسته شود.این معاون سابق امور بین الملل وزارت نفت وعده داده بود که قرار است مذاکرات برای انتقال گاز ایران به امارات از طریق دو دولت به طور مستقیم انجام شود که البته مذاکرات تا کنون نتایج خاصی در برنداشته است.

بنابراین شاید به نوعی بتوان گفت که پرونده کرسنت بالاخره پس از 5 سال در بهار امسال بسته شد و مسوولان وزارت نفت تلاش را برای مذاکره با اماراتی ها برای انتقال مستقیم گاز آغاز کردند.این در حالی است که مرحوم علی کردان هم در روزهای حضورش در وزارت نفت نیز تلاش کرد که این قرار داد را به شکلی دو.باره به جریان بیاندازد که با ورود روزنامه کیهان به این مساله وحمله به کردان مساله منتفی شد.

این در حالی است که قرار بود گاز ایران در سال 2005 و از طریق کرسنت به امارات برسد. در شرایط فعلی مدیرعامل شرکت ملی نفت فلات قاره ایران از تصمیمات جدید این شرکت مبنی بر حضور در بازار دیگر کشورها خبر داد و گفت: قرار است این ایده را در صادرات گاز سیری به کشور امارات اجرایی کنیم.

پیش از این قرار بود گاز میدان سلمان ایران به امارات برسد که ظاهرا قرار است ایران گاز سیری خود را به امارات صادرکند.درر واقع آن چیزی که با سروصدای بسیار نفی شده بود توسط خود این دولت دوباره از سرگرفته شد فقط با این تفاوت که یک شکایت علیه ایران در دادگاه لاهه شکل گرفته است وباید وزرات نفت ایران پاسخگوی آن باشد .

استعفای  هیات مدیره سندیکای برق ایران

در تحولی دیگر تمام اعضای هیات مدیره سندیکای برق ایران بعلت ناموفق بودن در گرفتن بدهی های پیمانکاران برقی از وزرات نیرو استعفا دادند. به گفته  حمیدپارسا  رییس هیات مدیره این سندیکا مطالبات پیمانکاران برقی در سالجاری به 7 هزار میلیارد تومان رسیده است.البته به اذعان وی ، در سالجاری پرداخت بدهی ها از سوی وزارت نیرو بد هم نبوده اما به دلیل افزایش پروژه ها و انجام آنها بدهی ها در مقابل پرداخت ها افزایش یافته و در عین حالی که مسوولان نیرویی در سال جاری مقداری پول را به مجموعه تزریق کرده اند اما باز هم حجم بدهی ها بالا رفته است.

به گفته او ، از ابتدای امسال تا پایان مهرماه از محل بودجه وزارت نیرو باید هزار و 600 میلیارد تومان به پیمانکاران برقی تزریق می شده که تنها 50 درصد این رقم محقق شده است.

براساس اظهارات رئیس هیات مدیره سندیکای صنعت برق ، از ابتدای امسال تا کنون 600 میلیون دلار از مطالبات برقی ها پرداخت شده و قرار است در همین هفته هم 200 میلیون دلار دیگر به آنها پرداخت شود.

منبع:جرس/نیما رایین


 


 

Zendan-01

همسر عبدالرضا قنبری، معلم و نویسنده که پس از جریان انتخابات ۸۸  به مجازات اعدام محکوم شده است در گفت وگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران  از سازمان های حقوق بشر بین المللی خواست برای آزادی همسرش حمایت بیشتری به عمل بیاورند. او گفت که حکم اعدام برای وی عادلانه نیست و جرمی مرتکب نشده که مستحق اعدام باشد. او همچنین به کمپین گفت که همسرش در زندان دچار بیماری جدیدی شده است.  همسر این زندانی هچنین گفت: « مدتی پیش حال عبدالرضا بد می شود دکتر زندان اول می گوید که مشکل از کلیه اش است اما کمی بد می گویند باید آزمایش بدهد هنوز جواب آزمایشش نیامده است. پهلوی همسر م درد می کند و در ادارارش خون دیده شده است. حالا این هفته که برای ملاقاتی می روم لابد جواب آزمایشش آمده و می فهمم که چه شده است.»

سکینه حبیبی درباره وضعیت جسمی و روحی این زندانی عقیدتی گفت: « وقتی کسی چنین حکم اعدام داشته باشد مسلما حال روحیش خوب نیست . بیشتر برای ما نگران است، می ترسد که بدون او برای ما اتفاقی بیفتد. آخر ما در تهران تنها هستیم و تمام فامیل در شهرستان هستند.» همسر این زندانی در خصوص درخواستش از سازمان ها ی بین المللی حقوق بشر گفت : « این سازمان ها باید فعال تر باشند و از ما حمایت کنند. عبدالرضا قنبری فرهنگی است .حکم اعدام برای جنایتکار است نه برای معلمی که فقط درس داده و مولف چند کتاب برای دانشجویان بوده است . این حکم اصلا عادلانه نیست، آخر به چه جرمی به او حکم اعدام داده اند.»

همسر عبدالرضا قنبری با ناراحتی از قطع تلفن زندان و وضعیت ملاقات ها گفت: « درباره ملاقات حضوری که ما امیدی نداریم وقتی به کسی چنین حکمی بدهند مگر می شود امید به مرخصیش داشت . اما ملاقاتی حضوری را هم چند ماه یکبار می دهند. الان مدت هاست که ملاقات ها فقط کابینی است که با ساعت مدرسه بچه ها هم یکسان نیست . بچه ها روحیشان داغان است . کاش حداقل اجازه تلفن از زندان داشت آنوقت بچه ها و مادرش می توانستتد با او حرف بزنند . مادرش۸۰ و اندی سال دارد و در ده ماه زندانی شدن پسرش فقط یکبار توانسته به ملاقات بیاید چون توان راه رفتن ندارد . پیرزن فقط گریه می کند . اگر می شد زنگ بزند هم مادرش راحت می شد هم خودش . با تلفن حداقل حال یکدیگر را می پرسیدند.»

عبدالرضا قنبری معلم پاکدشت که روز دوشنبه ۱۴ دی ماه ۸۸ در دفتر دبیرستان مدرس حصار امین پاکدشت و در حین انجام تدریس توسط ۵۵ تن از مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ در زندان اوین منتقل شد و پس از گذشت یک ماه به جرم شرکت در تجمعات روز عاشورا توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محاکمه و به اعدام محکوم شد.


 


daneshgah_zende_ast

میزان:شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای ضمن تحلیل فضای دانشگاه به بحث پیرامون راهبرد جدید این برای  فعالیتهای دانشجویی پرداخت.

متن این بیانیه، که نسخه ای از آن در اختیار «میزان خبر» قرار گرفته است، به شرح زیر است:

بی شک فضای فعالیت سیاسی و مدنی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تفاوت عمده ای با قبل از آن کرده است. به صورتی که روش ها و استراتژی های گذشته بعضا نه تنها در فضای فعلی کاربردی و راهگشا نیست که حتی می تواند بعضا به عنوان آفت نیز مطرح شود. بر این اساس است که ناظران، روشنفکران و فعالان سیاسی و دانشجویی همه و همه بر این باورند که کشتیبان را سیاستی دیگر باید. به این منظور و برای تدوین استراتژی های جدید فعالیت های مدنی و اجتماعی، خصوصا در حوزه دانشجویی، بایستی در گام نخست فضای فعلی و ابعاد و ویژگی های آن را به طور دقیق مورد مداقه و شناخت قرار داد.

نوشتار حاضر تلاشی است جهت آغاز بحث و گفت و گو در خصوص تدوین استراتژی های نوین فعالیت سیاسی، اجتماعی و مدنی در حوزه دانشجویی و دانشگاه ها. لذا در این خصوص اساتید، روشنفکران و دانشجویانی که دغدغه ای در این زمینه دارند را به گفت و گو و بحث و نقد و نظر دعوت می کنیم تا با تشریک مساعی بتوان طرحی پخته تر و جامع الاطراف جهت فعالیت های دانشجویان، که در سالیان گذشته نقش بارزی در روند دموکراسی خواهی در ایران داشته اند، ارائه داد.

ویژگی های خاص فضای حاکم بر فعالیت های دانشجویی پس از انتخابات ریاست جمهوری

واضح و مبرهن است که فضای حاکم بر فعالیت های دانشجویی و دانشگاه پیش و پس از انتخابات ۱۳۸۸ تفاوت عمده ای کرده است. قبل از انتخابات بر اثر سرکوب ها و عدم وجود راه های جایگزین مناسب جهت فراروی از آن فضا، تا حدی جو رخوت بر فعالیت های دانشجویی سایه افکنده بود. اگر چه فعالان دانشجویی با تلاش ها و فعالیت های خود، فضای فعالیت دانشجویی را زنده نگاه داشته بودند، اما جمع قابل توجه ای از دانشجویان رغبتی به مشارکت در فعالیت های سیاسی و مدنی از خود نشان نمی دادند. فعالان دانشجویی پیش از انتخابات از حداقل فضاهای موجود برای برگزاری جلسات و تجمعات مختلف استفاده می‌کردند و سعی داشتند با استفاده ازفضای محدود و حداقلی، جنبش دانشجویی را زنده‌نگه‌دارند.

اما هم زمان با برگزاری انتخابات و درگیر شدن کلیت جامعه و دانشگاه ها با مسایل سیاسی و همچنین خلق آلترناتیوی برای غلبه بر فضای سرکوب موجود، شور و نشاط بر جامعه حاکم شد و فعالیت چشم گیر جمع کثیری از دانشجویان در جهت تغییر وضع موجود فضای دانشگاه ها را فرا گرفت. اما پس از مدتی سرکوب شدید شامل حال دانشگاه ها نیز شد. در این میان ویژگی های فضای فعالیت های دانشجویی پس از انتخابات شامل موارد زیر است:

۱ - به تبع دیگر بخش های جامعه، و حتی در مواردی بسیار شدیدتر از دیگر بخش ها، دانشگاه ها نیز فضای سرکوب شدید را تجربه کردند. بازداشت، شکنجه، اعتراف گیری، زندان های طویل المدت، اخراج، ستاره دار کردن دانشجویان و بسیاری محدودیت ها و محذوریت های دیگر پس از انتخابات ریاست جمهوری و همچنین نگاه امنیتی و تهدید محور به دانشگاه ها و دخالت و نفوذ عناصر امنیتی در مراکز آموزشی و علمی به شدت افزایش یافت.

۲ - در پی فشار شدید بر فعالان باسابقه دانشجویی و تعطیلی تشکل های شناسنامه دار، نقش سابق این فعالان و تشکل ها تا حدی کمرنگ و در اثر سرکوب، ارتباط فعالان با سابقه با بدنه فعال دانشگاه تا حدی مخدوش شد. اما از آن سو در پی سرکوب جریانات شناسنامه دار، هسته های مختلف و فراوان دانشجویی به صورت نیمه علنی – نیمه مخفی، وارد فعالیت های دانشجویی شدند و فضای غیررسمی و خودجوش گسترش چشم گیری داشت. همچنین فضای فعالیت دانشجویی شاهد مشارکت جمع کثیری از دانشجویان، خصوصا دانشجویان ورودهای جدیدتر، بود که این مسئله در گذشته نه چندان دور کمتر مشاهده شده است. اما فقدان مطالعه و عدم تدوین استراتژی های جدید فعالیت از یک سو، وفضای سنگین برخورد از سوی دیگر، موجب حاکم شدن رخوت نسبی بر فضای فعالیت های دانشجویی و همچنین دشواری سازمان دهی یا سازمان گیری متداوم و مستمر گردید.

۳ - به تبع فعال شدن بدنه دانشگاه ها و وارد شدن خیل عظیمی از دانشجویان به فعالیت های سیاسی و مدنی، به علت فقدان تجربه کافی و عدم شناخت درست از فضای حاکم، دانشجویان بعضا دست به کارهای پرهزینه ای که نتیجه ملموس قابل قبولی در پی نداشت می زدند که متاسفانه به علت گمنام بودن فعالین، هزینه های گزافی بر بدنه دانشگاه ها و دانشجویان تحمیل شد.

۴ - فعالیت های رسمی و روش های مالوف گذشته بعضا غیرممکن شد اما از آن سو کارهای خلاقانه و جدید باب شد و گسترش پیدا کرد.

۵ - بیداری عمومی دانشجویان و حساس شدن نسبت مسائل روز جامعه و نفوذ گفتمان اعتراضی موجب شد موقعیت و پایگاه اجتماعی دانشجویان افزایش یابد و مطالبات آن ها نیز در هرم مطالبات اجتماعی جایگاه مناسبی کسب کند. مطالبات جنبش دانشجویی در سطح جامعه و نیروهای سیاسی و اجتماعی فراگیر شد و به ارتباط و نزدیکی دانشگاهیان با مردم منجر شد. فضای پس از انتخابات باعث شد جنبش دانشجویی در سطح جامعه بیش از قبل شناخته شود.

۶ - در اثر خلق فضای جدید بسیاری از تابوهای نادرست و غیرواقعی شکسته شد. حربه های اقتدارگرایان، که همواره از آن ها برای بدنام کردن فعالان دانشجویی و سیاسی و جدا کردن آن ها از یکدیگر استفاده می کردند، ناکارآمد شد. این فضا موجب نزدیک تر شدن و ارتباط بیشتر فعالان سیاسی و اجتماعی با دانشجویان و نوعی همبستگی ملی شد.

رویکردهای جدید فعالیت

جنبش دانشجویی پس از احیا در اوایل دهه هفتاد، تا چندی پیش بر اساس رویکرد علنی، رسمی  و قانونی فعالیت کرده است. ولی امروز به نظر می رسد باید راهبردش را تغییر دهد. تنظیم و تدوین راهبرد جدید بایستی بر اساس درک مختصات شرایط فعلی سیاسی حاکم بر کشور باشد. از آنجا که فشارهای مضاعف از طرف حاکمیت اقتدارگرا جنبش دانشجویی را آسیب پذیر کرده است، بر فعالان با سابقه دانشجویی است که پشتوانه سازی برای فعالیت های آتی دانشجویان را به عنوان پیش فرض محیطی تدوین هرگونه استراتژی مدنظر قرار دهند. از این رو و بر این اساس، راهبرد جدیدی که در فضای فعلی بایستی مورد توجه فعالیت های دانشجویی قرار گیرد به شرح زیر مطرح می شود:

۱ - پرهیز از خشونت: تجارب گوناگون نشان داده است هر گونه دست یازیدن به عمل خشونت آمیز به عنوان روش و یا استراتژی مبارزه در مقابل یک حاکمیت تمامیت خواه برای رسیدن به دموکراسی و حقوق حقه مردم سم مهلکی است. خشونت سیکل معیوبی است که فعالیت ها را به انحراف می کشد و ما را از سرمنزل مقصود دور می کند. اگر چه خشونت بی حد و حصر اوباش تحت حمایت دولت، به طور طبیعی حس انتقام جویی و کینه ورزی را در انسان ها بیدار می کند اما باید احساسات را تحت کنترل درآورد و در دامی که اتفاقا توسط اقتدارگرایان پهن شده نیفتاد. در این خصوص می توان به مواردی چون تجمعات دانشجویی در مدت یک سال و نیم گذشته که بعضا با درگیری با نیروهای مخالف یا نیروهای حراست و انتظامات در دانشگاه ها رخ داده و حتی به سوء استفاده عده ای در تخریب اموال عمومی دانشگاه منجر شده است و یا تجمعاتی که به سنگ پراکنی متقابل با نیروهای انتظامی و لباس شخصی بیرون دانشگاه انجامیده اشاره کرد.

دست یازیدن به فعالیت ایجابی توام با خشونت، خط قرمز کلیه فعالیت های دانشجویی و مدنی و پرهیختن از آن سرفصل کلیه فعالیت ها و رویکردها است. اشتباهات گذشتگان را نباید مرتکب شد و هزار راه رفته را نباید دوباره طی کرد. با درس گرفتن از گذشته، باید  گام های خود را هر چند آهسته، ولی محکم و استوار برداریم. لازم است این مهم را برگرفت و به دیگران و نسل های بعد هم آموخت. خاصه آن که در دانشگاه نسل جوان حضور دارد و نسل جوان توام است با ظلم ناپذیری و هیجان. غلیان احساسات را باید در ظرف عقلانیت ریخت و بر حس سرکش انتقام جویی لگام زد. فعالیت مسالمت آمیز باید به عنوان هم استراتژی و هم تاکتیک توسط فعالان، شناخته شده و به کار گرفته شود.
البته باید توجه داشت که مقصود از پرهیز از خشونت شامل اشکال منفی و ناموجه خشونت ورزی است. استفاده کنترل شده و مقطعی از نیروی قهر در مقام دفاع از خود و عقب راندن نیروی های سرکوبگر در شرایطی که هیچ راه دیگری برای گریز وجود ندارد، با راهکارهای فعالیت بی خشونت تعارضی ندارد. جنبش دانشجویی نه تنها بایستی خود فعالیت های ضدخشونت را سرلوحه کار خویش قرار دهد بلکه لازم است در راه تحکیم گفتار ضدخشونت در جامعه نیز تلاش کند. دانشجویان باید بر این اساس تلاش کنند تا آگاهی جامعه را در این خصوص بالا ببرند تا گفتار و رفتار ضدخشونت را بیش از پیش در جامعه نهادینه کنند و آن را به هنجار تبدیل نمایند. از آن جا که سرکوب در برابر کنش های بدون خشونت، غیرموجه تر، ناعادلانه تر و ظالمانه تر است، ترویج و تقویت گفتمان ضدخشونت در جامعه در نهایت انگیزه مشارکت در جنبش مدنی را بالا می برد.

۲ - عقلانی کردن و کنترل هزینه: بی شک یکی از مهم ترین مولفه ها در خصوص فعالیت در فضای فعلی محاسبه هزینه های انجام فعالیت است. البته این محاسبه هزینه با توجه به خصیصه آرمان خواهی جنبش دانشجویی است و از اساس با چرتکه اندازی و بررسی های منفعت طلبانه متفاوت است. دانشجویان با توجه به روحیه شجاعت و دلاوری خود، اصولا آمادگی بیشتری برای پرداخت هزینه و پرهیز از آسایش و آرامش خود به منظور بهبود وضعیت ایران و ملت ایران دارند، اما با این وجود این هزینه باید زمانی پرداخت شود که در چهارچوب اهداف آرمانگرایانه، منافع و نتیایج فعالیت ها، ارزش لازم را داشته باشد و منجر به تغییرات مثبت و ملموسی گردد. به عبارت دیگر هزینه دادن فی نفسه مثبت نیست و فضیلت به شمار نمی رود، اما هر گاه از پرداخت هزینه گریزی نباشد و یا ایجاد تحول و گرفتار نشدن در فضای انفعال و تسلیم، لاجرم حکم به پرداخت هزینه دهد، باید با برخورد عقلانی از آن استقبال کرد. اما نباید فراموش کرد که در هر حال باید تلاش نمود تا هزینه ها را به حداقل ممکن کاهش داد و آن را به مثابه شر اجتناب ناپذیر در نظر گرفت.

در شرایط کنونی متاسفانه دولت آن چنان هزینه فعالیت های منتقدانه و مسالمت آمیز را به صورتی نامتناسب بالا برده است تا به خیال خود جای هیچ گونه انتقاد و اعتراضی باقی نگذارد. اما می توان با برگرفتن تجربیات گذشته و برنامه ریزی دقیق، عملکرد سنجیده ای انجام داد که کمترین هزینه را برای فعالان و بدنه دانشگاه به همراه داشته باشد. شوربختانه حاکمیت راه هرگونه فعالیت علنی و شفاف را بسته است و با این کار، خود را از تعامل با جامعه، سنجش نیازهای عمومی، نظارت بر فعالیت ها و مطالبات و.... محروم کرده است. در این فضا چاره ای جز مراعات اصل پوشیده عمل کردن و غیرعلنی کردن برخی از فعالیت ها نیست. البته این سخن بدان معنا نیست که فعالیت ها به سمت فعالیت های زیرزمینی و خطرزا برود، بلکه در این فضا بایستی فعالیت های مدنی و مسالمت آمیز نیز دور از چشم گزمه های امنیتی و نیروهای حراست صورت گیرد، تا حداقل آسیب به فعالان وارد شود.
یکی دیگر از مواردی که هزینه فعالیت سیاسی را کاهش می دهد، تعداد هر بیشتر مشارکت کنندگان است. کنش های جمعی که بتواند تعداد بیشتری از دانشجویان را درگیر کند، هزینه ها را کاهش می دهد.همچنین بایستی بر روی تجارب انباشه شده گذشته، خصوصا تجربه یک سال و نیم اخیر، تمرکز کرد و از فعالیت های پرهزینه بی حاصل و یا کم اثر پرهیز کرد. باز این گفته به این معنا نیست که هیچ خطر و هزینه ای فعالان دانشجویی را تهدید نمی کند. متاسفانه در فضای فعلی، هر دانشجویی که تصمیم به فعالیت منتقدانه می گیرد بایستی حداقلی از هزینه را برای خود در نظر گیرد. ولی با این همه، جانب احتیاط نیز بایستی نگه داشته شود.

۳ - خلق راه های جدید و پرنشاط و امید برای فعالیت: جنبش دانشجویی نشان داده است که جنبش ساکن و راکدی نیست. این جنبش در هر زمان ابزار و روش های متناسب با همان فضا را خلق می کند و به بهترین شکل از آن ها استفاده می کند. جنبش دانشجویی به نیکی نشان داده است که فرزند زمانه خود است. به همین خاطر در دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که سیاست سرکوب دانشگاه ها شکلی جدید و شدتی سخت تر به خود گرفت، راه های جدید فعالیت، خصوصا در دانشگاه هایی که از نزدیک با این سرکوب مواجه بودند، آغاز شد و در سایر دانشگاه ها نیز پی گرفته شد. از آن جمله می توان به تجربه فعالیت غیررسمی انجمن های اسلامی، پدیده دانشجو-خبرنگار که بعدا در جنبش سبز به شهروند-خبرنگار نیز تعمیم یافت، استفاده از پتانسیل فضای مجازی جهت اطلاع رسانی و مقابله با هجمه های رسانه ای دولتی و... اشاره کرد.

بعد از انتخابات هم باز روش های جدید و تازه ای از فعالیت در سطح جامعه و دانشگاه ها خلق شد. پرواضح است که در فضای فعلی، برخی از راه های فعالیت که در گذشته مرسوم و مالوف بود، دیگر کارآمد نیست. البته این سخن به معنای بی اثر بودن هر چه مربوط به گذشته می شود، نیست. چه آن که بسیاری از روش های فعالیت دانشجویی میراث گذشته های دور است. در هر صورت روند خلق راه های جدید فعالیت بایستی با خلاقیت دانشجویان ادامه یابد و راه های کم هزینه و پرفایده به وجود آید و به دیگر دانشگاه ها نیز تسری یابد. همچنین در فضایی که حاکمیت سعی در القای یاس و دلمردگی دارد، بایستی به فعالیت هایی اندیشید که موقعیت ها و فرصت های شاد، سرزنده و نشاط آوری خلق کنند. از این دست فرصت ها در فضاهای عمومی دانشگاه ها کم نیست. باید هنر استفاده از موقعیت ها را در خود پرورش داد. همان گونه که در تجمعات و مراسم های قبل و بعد از انتخابات به وفور شاهد چنین موقعیت هایی و استفاده عمومی از این گونه فضاها بودیم.
ایجاد امید و انگیزه، باید یکی از سرفصل های اصلی فعالیت دانشجویی در شرایط فعلی باشد. دانشجویان به واسطه خصیصه جوانی خود باید از شادترین و امیدوارترین اقشار باشند و به دیگران نیز امید ببخشند. میزان مشارکت در کنش جمعی به میزان برداشت مشارکت کنندگان به اثربخشی فعالیت شان وابسته است و این احساس در گرو امید به دست خواهد آمد.

۴ - حفظ ارتباط فعالان باسابقه، با دانشگاه: در مدت یک سال و نیم گذشته شاهد سرکوب شدید فعالان باسابقه دانشجویی بوده ایم. در این مدت سعی شده است، آن چنان هزینه برای فعالان دانشجویی بالا رود که حضور و فعالیت ایشان در سطح دانشگاه کان لم یکن شود. کسب و انباشت تجربه در جنبش دانشجویی یکی از نقاط کلیدی این جنبش است. فعالیت های دانشجویی بنا به خاصیت و ماهیت خود، خصلتی موقت و مقطعی دارد. لذا آن چه فعالیت دانشجویی را غنا می بخشد و ثمربخش می کند انباشت تجربه و استفاده از ثمره تلاش های گذشتگان است. اتفاقا به همین علت است که اقتدارگرایان همواره سعی کرده اند ارتباط نسل های مختلف دانشجویی را با یکدیگر قطع کنند. فعالان با سابقه دانشجویی در سطح دانشگاه زیر ذره بین حراست و نیروهای امنیتی هستند. هر گونه تحرک آن ها دیده می شود و با شدیدترین وجه با آن برخورد شده و سعی می شود که از سطح دانشگاه ها حذف شوند. نیروهای باسابقه بایستی با درک فضا، جانب احتیاط را رعایت کنند و سعی نمایند ارتباط خود را با فعالان فعلی دانشگاه برقرار کنند، طرف مشورت مداوم فعالان کم تجربه تر باشند، از فعالیت های پرهزینه آن ها را پرهیز دهند، تجربیات خود را به آن ها منتقل کنند. این گونه تجربیات بایستی حتی الامکان به صورت مکتوب درآید و در اختیار نسل های بعد قرار گیرد. خاطرات شفاهی فعالیت های دانشجویی گنجینه ای است که باید نسل به نسل در میان دانشجویان هر دانشگاه بچرخد و این وظیفه فعالان با تجربه تر است.

بر فعالان باسابقه و با تجربه است که با توجه به فضا و پتانسیل های موجود در دانشگاه محل تحصیل خود فعالان جدید را با این فضا و پتانسیل ها آشنا کنند. مطمئنا همه گونه فعالیتی در هر دانشگاه قابلیت اجرایی ندارد و بایستی با توجه به فضای موجود در دانشگاه ها، در مراحل مختلف تاکتیک های مناسب از سوی فعالان اتخاذ شود. فعالان باسابقه باید تجربیاتی چون انتشار و توزیع نشریات دانشجویی به صورت مجازی و چاپ و پخش آن در دانشگاه و خوابگاه، پدیده شهروند-خبرنگار و ارتباط با رسانه های دانشجویی معتبر، ارتباط با فعالان دیگر دانشگاه ها و... را به فعالان جدید یادآور شوند. مهم تر از از تمام این موارد، انجام کار تشکیلاتی و انتظام بخشیدن به فعالیت ها در قالب تشکیلاتی افقی است. هیچ فعالیتی به اندازه تشکیلات سازی در یک دانشگاه مهم تر، ماندگارتر و در بلند مدت تاثیرگذارتر نیست. لازم است که فعالان دانشجویی حتی بعد از فارغ التحصیلی تا مدتی ارتباط خود را با فضای دانشگاه و فعالان جدید حفظ کنند. فعالان باسابقه بایستی اقدام به تشکیل شبکه غیررسمی فعالان در دانشگاه نمایند تا این شبکه با نفوذ در دیگر شبکه های غیررسمی بتواند از ظرفیت آن ها استفاده نماید.

۵ - حفظ تشکل های شناسنامه دار: در طول مدت دولت نهم روند حذف تشکل های باسابقه و شناسنامه دار آغاز و پس از انتخابات اخیر این روند، سرعتی بیش از پیش یافت. حساسیت شدید سرکوبگران بر تداوم حضور تشکل های منتقد سابقه دار تاکیدی بر این نکته است که نقش و فایده این تشکل ها در سطح دانشگاه ها انکارناپذیر است. تشکل های منتقد دانشجویی حامل سابقه و سنت غنی اعتراضی و فعالیت مدنی در یک دانشگاه هستند و حفظ آن ها به تداوم سنت تشکیلات سازی کمک شایانی می نماید. این تشکل ها بعضا از سال ها پیش از انقلاب در نسل های مختلف دانشجویی دست به دست شده تا به نسل حاضر رسیده است. روشن نگاه داشتن چراغ این تشکل ها و جلوگیری از نابودی آن ها سنت حسنه ای بوده که در نسل های مختلف وجود و تداوم داشته است. تلاش برای حفظ و بقای این تشکل ها به روش های مالوف در شرایط حاضر مستلزم صرف هزینه های گزاف است. اما به نظر می رسد نگاه به تجربه تشکیل، فعالیت و بقای انجمن های اسلامی دانشجویان پیش از انقلاب در فضایی که انجمن ها نه دفتری داشتند و نه حضوری رسمی در فضای دانشگاه ها، خالی از لطف نباشد.

واضح است که عدم نوزایی، پرورش و جذب فعالان جدید تدریجا موجب مرگ و اضمحلال تشکل های دانشجویی می شود. از این رو در فضای سرکوب فعلی، بر فعالان انجمن های اسلامی است که با استفاده از فضاهای عمومی موجود در داخل و خارج از دانشگاه و خوابگاه به دور از نگاه گماشتگان اقتدارگرایان، اقدام به تشکیل مجمع عمومی خود، هر چند کم تعداد و کوچک، نمایند و از میان خود گروهی را به عنوان افراد هماهنگ کننده و شورای مرکزی انتخاب کنند. حفظ و تطابق اساسنامه با شرایط فعلی و ایجاد امکان نوزایی و جذب نیروهای جدید و فعال سازی آن ها در شرایط حال حاضر نکته ای مهم می نماید. پر واضح است که مقصود از فعالیت شورای مرکزی، فعالیت به شکل سابق نیست. بلکه فضای فعلی شکلی جدید از فعالیت را می طلبد که در این نوشتار سعی در بازگویی قالب های آن داریم.
شورای مرکزی نیز باید درگیر با متن دانشگاه باشد و با بدنه دانشجویان در ارتباط و تماس مستمر باشد. شورای مرکزی تشکل ها، باید جلسات منظم خود را تداوم بخشند. همچنین به علت شناسایی و سرکوب افراد فعال در قالب تشکل های رسمی لازم است در خصوص عضویت و فعالیت افراد در رده های مختلف تشکیلاتی، به اصل محرمانگی موارد تشکیلاتی مجموعه توجه شود. اعضای شورای مرکزی نیز بایستی هر یک برای خود یک یا چند نیروی جایگزین در نظر بگیرند و با آن ها ارتباط داشته باشند. نیروهای جایگزین نیز باید در متن فعالیت ها باشند تا در صورت حذف افراد اصلی از سطح دانشگاه، به هر علتی، فعالیت های آن واحد یا انجمن به یکباره به تعطیلی نینجامد.

۶ - استفاده از پتانسیل شبکه های غیررسمی: شبکه های اجتماعی در جنبش های اجتماعی می توانند دو نقش کلیدی برعهده داشته باشند؛ نخست، در معرض جنبش قرار دادن افرادِ همسو و همدل با جنبش از طریق تکثیر آگاهی، توزیع اخبار و انتشار برنامه ها و تحولات جامعه، جنبش و سپهر سیاسی-اقتصادی-فرهنگی کشور. دوم، افزایش انگیزه اجتماعی و اخلاقی مشارکت و انگیزه رسیدن به نفع عمومی که  به مشارکت در جنبش اجتماعی می انجامد. در نظام های دموکراتیک این هر دو نقش بیشتر از سوی شبکه های رسمی احزاب، تشکل ها و سازمان ها ایفا می شود، اما تحت سیطره حکومت های غیردموکراتیک اقتدارگرا که هیچ گونه کار تشکیلاتی رسمی پذیرفتنی نیست، شبکه های رسمی تا حدی توان نقش بازی کردن خود را از دست می دهند. بنابراین نقش شبکه های اجتماعی غیررسمی نسبت به شبکه های رسمی در آگاهی رسانی و انگیزش افراد پررنگ تر می شود. در شرایط کنونی جامعه و ساختار سیاسی ایران نیز، شبکه های اجتماعی غیررسمی، یعنی مجموعه شبکه های شخصی افراد جامعه که به واسطه شغل، خانواده، محل زندگی و علایق شان در آن ها درگیر هستند، به شکل قابل توجهی از شبکه های رسمی در پیشبرد اهداف جنبش آزادیخواهی ایران بااهمیت ترند.
بدین ترتیب تقویت و گسترده کردن این شبکه ها از کارویژه های گروه ها و جریانات فعال است. به ویژه دانشجویان و جنبش دانشجویی که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناسی و ذاتی خود می توانند از دو جهت نقش بسیار بااهمیت و بی بدیلی در تقویت این شبکه های اجتماعی غیررسمی ایفا کنند. دانشجویان از یک سو در شبکه های دانشجویی حاضر هستند و از سوی دیگر به دلیل زمینه های خانوادگی و محلی خود در شبکه های متنوع و گسترده اجتماعی جای دارند. توجه به این هر دو شبکه و ارتباطات درون آن دو، موقعیت بی نظیر و حساس دانشجویان را می نماید.

دانشجویان به لحاظ همگونی نسبی با دیگر دانشجویان از نظر فرهنگی، سطح دانش و آگاهی، مطالبات صنفی و نسلی و.... دارای روابط مستحکمی در شبکه های دانشجویی، از قبیل شبکه ای از همکلاسی ها، هم ورودی ها، شبکه دانشجویان خوابگاهی، تیم های ورزشی دانشجویی، گروه های کوهنوردی و... هستند. این روابط قوی و مستحکم می تواند به همبستگی شبکه دانشجویان یاری رساند، دیدگاه ها را به یکدیگر نزدیک کند و انتشار اخبار و آگاهی ها را سرعت و تسهیل بخشد. فعالان دانشجویی باید به قدرت و پتانسیل این حجم گسترده از شبکه های غیررسمی مستحکم و همبسته در سطح دانشگاه ها توجه ویژه ای داشته باشند. تلاش دولت احمدی نژاد از ابتدای بر سر کار آمدن کاستن از قدرت شبکه های غیررسمی در دانشگاه ها به انحاء مختلف بوده است. شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی بر تقویت هر چه بیشتر شبکه های غیررسمی موجود در دانشگاه اهتمام ورزند. هر یک از فعالان دانشجویی بی شک در یک یا چند شبکه غیررسمی موجود در دانشگاه عضویت دارند. شبکه های غیررسمی موجود بایستی تقویت شده و در کنار آن ها شبکه های جدید ایجاد شوند. فعالان دانشجویی بایستی نقش خود را در شبکه های غیررسمی که عضو آن هستند بارز کنند و از پتانسیل هر یک از این شبکه ها و ارتباطات آن ها با یکدیگر جهت انجام اطلاع رسانی، فعالیت های جمعی و کم هزینه، همبستگی میان دانشجویان و... کمال استفاده را ببرند.
علاوه بر شبکه های غیررسمی موجود در دانشگاه، دانشجویان از طریق خانواده، محل زندگی، دوستان و ... با شبکه های متنوع و  کلان اجتماعی دیگری از قبیل فرودستان، کارگران، اقوام و حاشیه نشینان در ارتباط هستند. این ارتباط های ضعیف با شبکه های متنوع اجتماعی می تواند پل های ارتباطی شبکه شهرنشین، جوان، تحصیل کرده و مرتبط به ابزارهای مدرن ارتباطی چون اینترنت با دیگر گروه های اجتماعی باشد. اگر دانشجویان به این ارتباط های ضعیف توجه نشان دهند، هم قادر خواهند بود از یک سو خواست ها، مطالبات و اخبار این گروه ها در شبکه اصلی طبقه متوسط تبیین کنند و هم از سوی دیگر می توانند اخبار و آگاهی هایی که در فضای اطلاع رسانی جنبش های دموکراسی خواهی ایران (جنبش سبز) در جریان است به گوششان برسانند. توجه به ارتباط های ضعیف می تواند نقش ارزنده ای در گسترش جنبش اجتماعی بازی کند.

جنبه ی مهم دیگری از بحث شبکه های غیر رسمی مربوط به یکی از ویژگی های مذکور جنبش دانشجویی است. همان طور که در بالا گفتیم، دانشجویان نشان داده اند که فرزند زمانه ی خود هستند. از ابتدای سده ی اخیر میلادی و با تحولات شگرفی که در دنیای مجازی و رسانه ای بوجود آمده، ابزارهای خاص شکل دهی به شبکه های نامحسوس، غیر رسمی، و همبسته به شکلی خاص و جدید فراهم شده است. همان طور که تاکنون نیز از همین طریق، گام هایی ابتدایی برداشته شده است، در شرایطی که صحن عمومی دانشگاه زیر تسلط نیروهای سرکوب قرار گرفته است، ما از تمامی ابزارهای مجازی و رسانه ای جهت شبکه سازی و بسیج منابع استفاده خواهیم برد.
یکی دیگر از بااهمیت‌ترین بحث‌ها پیرامون جنبش‌های اجتماعی، بحث مشارکت است. از عوامل افزایشِ مشارکت، می‌توان به میزان اعتماد اجتماعی اشاره کرد. هر چه میزان نفوذ فعالان دانشجویی در شبکه های غیررسمی اطراف  خود در دانشگاه بیشتر باشد به همان میزان اعتماد و اعتبار آن ها در آن شبکه ها بیشتر خواهد شد و به تبع آن مشارکت افراد نیز بیشتر می شود. در یک شبکه قابل اعتماد و همراه با اطمینان خاطر بالا، میزان مشارکت در کارهای جمعی، ازخودگذشتگی، استقامت و پایداری بر عهد مشترک بیشتر است. نکته مهم این است که توجه کنیم ایجاد تغییر و جلب مشارکت افراد یک فرآیند کاملا تدریجی است و ناگهان نمی توان از افراد انتظار حرکت ها و گام های بزرگ داشت. نسنجیده گام برداشتن و هزینه گزاف وارد کردن بر افرادی که آماده فعالیت و مشارکت در فعالیت ها هستند، قطعا پتانسیل افراد مشارکت کننده و سرمایه اجتماعی فعالین، که همانا اعتماد دیگر دانشجویان است، را دستخوش زوال می کند.
ناگفته نماند که شبکه فعالین دانشجویی بایستی ارتباط ارگانیک و منظمی با شبکه اساتید منتقد در دانشگاه نیز داشته باشند و در خصوص وضعیت دانشگاه و دانشجویان به آن ها اطلاع رسانی کنند و از طریق آن ها در جریان وقایعی که در سطح اساتید و مدیریت دانشگاه اتفاق می افتد، قرار گیرند و معتقابا اخبار آن ها را در سطح شبکه های دانشجویی پخش کنند. همچنین این امکان وجود دارد که در مواقع لزوم در برخی موضوعات با اساتید منتقد حاکمیت، پروژه اعتراضی مشترکی را به صورت هماهنگ به اجرا گذاشت.

۷ - استفاده از تمام ظرفیت های دانشگاه: دانشجویان آزادیخواه نشان داده اند که چگونه با هنرمندی خود می توانند فضای دانشگاه را از آن خود کنند. از آن جا که حاکمیت اقتدارگرا در اقلیت محض قرار دارد، آن هم در دانشگاه ها که همواره فضایی برای انتقاد و اعتراض و پرسشگری بوده است، نمی تواند با کنترل و سرکوب از فضای دانشگاه ها در جهت مطامع خود سوء استفاده نماید. دانشگاه هیچ گاه زمین بازی اقتدارگرایان نبوده و بعد از این هم نخواهد بود. دانشجویان بایستی همان گونه که تاکنون نشان داده اند از هر فضایی جهت تشکل یابی، دور هم جمع شدن و شبکه سازی در جهت اهداف آزادیخواهانه خود استفاده نمایند. باید از حضور عمومی دانشجویان در مکان های عمومی مانند سلف سرویس ها، کتابخانه ها، و سایر اجتماعات عمومی به بهترین شکل استفاده کرد. همچنین به جز نهادهایی که اساسا ماهیت دانشجویی ندارند و همواره همانند یک نهاد نظامی از بالا و بیرون دانشگاه کنترل می شوند، سایر نهادهای موجود در دانشگاه قابلیت این را دارند که در اختیار دانشجویان قرار گیرند. نمونه بارز این سخن شوراهای صنفی است که همواره در کنار دانشجویان و از آن دانشجویان بوده است. از این قبیل می توان به کانون های فرهنگی-هنری، انجمن های ورزشی، انجمن های علمی و حتی کرسی های آزاد اندیشی، که اخیرا در دانشگاه ها توسط دولت در حال تاسیس است، اشاره کرد. باید توجه داشت که با عجله و فعالیت مقطعی نباید یک نهاد و مجموعه را از دست داد. بلکه باید به صورت تدریجی از تمام ظرفیت های آن جهت متشکل شدن بیشتر دانشجویان استفاده کرد.

۸ - ارتباط با فعالان دیگر دانشگاه ها و شبکه های اجتماعی-سیاسی: شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی سعی  کند با استفاده بهینه از فضای مجازی، با شبکه فعالان دانشگاه های دیگر شهرها و از طریق نیروهای رابط با فعالان دانشگاه های همان شهر مرتبط باشد. فعالان دانشگاه ها می توانند با استفاده از فضای مجازی یا محیط های غیر حساسیت زا جلسات منظم بحث و گفت و گو در سطح محلی و فرامحلی برگزار کنند. تا از این طریق بتوانند تجربیات خود را منتقل کنند، با فضای دیگر دانشگاه ها آشنا شوند، در جریان  کاستی ها و ظرفیت های یکدیگر قرار گیرند و... . دانشجویان هر دانشگاه همچنین بایستی با استفاده از رابط های مناسب، با شبکه های رسمی چون احزاب و جریانات سیاسی منتقد، فعالان زن، کارگری، معلمان و... ارتباط برقرار کنند و بدین ترتیب شبکه بزرگ تر فعالان سیاسی-اجتماعی را تشکیل دهند. مطالبات و اخبار مربوط به نقض حقوق دیگر اقشار جامعه را به گوش دانشجویان و رسانه ها برسانند و مطالبات دانشجویی را نیز به دیگر فعالان و احزاب و گروه های سیاسی منتقل کنند. شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی همچنین با رصد مداوم تولیدات فکری نخبگان و روشنفکران، ارتباط خود را با آن ها برقرار نماید و از این طریق اقدام به دریافت آگاهی از نخبگان جامعه نموده و تولیدات فکری را در اختیار دیگر دانشجویان و دیگر بخش های جامعه قرار دهد.

در پایان به موارد دیگری چون پرهیز از حل شدن جنبش دانشجویی در دیگر جنبش ها در حین ارتباط ارگانیک با آن ها، حفظ موضع انتقادی نسبت به عملکرد سیاستمداران، احزاب و گروه ها در جهت رشد و بالندگی و شکوفایی هر چه بیشتر حرکت های آزادیخواهانه، تاکید بر مطالبه محوری و حضور حول معیارها به جای اشخاص در جنبش دانشجویی و تلاش برای گسترش این پارادایم میان اقشار مختلف جامعه، پرهیز از اختلاف افکنی و دامن زدن به اختلافات بی ثمر و بعضا شخصی میان فعالان دانشجویی و دیگران، درنیفتادن در دام اتهام زنی و نگاه منفی در فعالیت های دانشجویی و... می توان اشاره کرد که همگی از جمله سرفصل هایی است که به عنوان استراتژی جنبش دانشجویی در فضای فعلی می توان از آن ها یاد کرد.

همچنین در طول چند سال گذشته، خصوصا یک سال و نیم پیش، روند فرار مغزها و مهاجرت نسل جوان به خارج از کشور به شدت فزونی گرفته است. به صورتی که جمع زیادی از فعالان دانشجویی سالیان اخیر، اکثرا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کرده اند. این فعالان چشم و دلشان هنوز به دانشجویان داخل ایران است و آماده هر گونه یاری رسانی به این فعالان هستند. در این شرایط باید از نیروی ایشان به نحو احسن استفاده کرد و نیرو و توان آن ها را برای کمک به جنبش دانشجویی به خدمت گرفت. به عنوان مثال در حال حاضر که اطلاع رسانی در خصوص وضعیت دانشجویان بسیار پرهزینه است این افراد می توانند در خارج از کشور زبان گویا و یاور راستین جنبش دانشجویی ایران زمین باشند.

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت)

انجمن های اسلامی دانشجویان و دفتر تحکیم وحدت تاریخ چندین ساله ای را پشت سر خود دارند. ما میراث دار پیشینیان خود هستیم. یکی از کارکردهای ایدئولوژی در حکومت های اقتدارگرا تلاش برای تغییر تاریخ و حذف هر فرد و جریانی اعم از انجمن ها و شخصیت های منتقد از دل تاریخ است. دفتر تحکیم وحدت به خاطر هویت انتقادی خود که از سال های میانی دهه ی هفتاد از آنِ خود کرده، همواره در معرض حذف، چه فیزیکی به معنای بسته شدنِ دفتر و به زندان افتادن اعضا، و چه در سطح گفتمانی به معنای خالی شدن از هویت از طریق ایجاد دفتر تحکیم وحدت طیف شیراز و یا حذف از طریق منع کردن روزنامه ها از به کار بردن عبارت دفتر تحکیم وحدت، بوده است. تلاش ما برای حفظ اتحادیه، دست کم در سطح گفتمانی، یک شکل از مبارزه با حاکمیت اقتدارگراست.

بر این باوریم که اتحادیه انجمن های اسلامی بایستی در قالب استراتژی ارائه شده در بالا (که با کمک روشنفکران و اساتید خبره پخته و ورزیده تر خواهد شد) فعالیت های خود را در چارچوبی جدید تعریف کنند. همان گونه که در بالا هم به تفصیل آمد از فعالان انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت انتظار می رود که حضور خود در فضا حفظ کنند، در قالب اتحادیه با یکدیگر در ارتباط باشند و تجربیات خود را به فعالان جدید انتقال دهند. قطعا با به وجود آمدن شبکه های افقی و گسترده غیررسمی در سطح دانشگاه ها و فعالیت دانشجویان در این قالب در فضای فعلی، نیاز است که رویکرد تشکل های رسمی چون انجمن های اسلامی تغییر کند و با کم کردن میزان هزینه، بخش اعظم فعالیت در سطح دانشگاه ها را از طریق شبکه های غیررسمی دنبال کنند.

شورای عمومی
دفتر تحکیم وحدت
آبان ماه ۱۳۸۹

 


 


daneshgah_zende_ast

میزان:شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای ضمن تحلیل فضای دانشگاه به بحث پیرامون راهبرد جدید این برای  فعالیتهای دانشجویی پرداخت.

متن این بیانیه، که نسخه ای از آن در اختیار «میزان خبر» قرار گرفته است، به شرح زیر است:

بی شک فضای فعالیت سیاسی و مدنی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ تفاوت عمده ای با قبل از آن کرده است. به صورتی که روش ها و استراتژی های گذشته بعضا نه تنها در فضای فعلی کاربردی و راهگشا نیست که حتی می تواند بعضا به عنوان آفت نیز مطرح شود. بر این اساس است که ناظران، روشنفکران و فعالان سیاسی و دانشجویی همه و همه بر این باورند که کشتیبان را سیاستی دیگر باید. به این منظور و برای تدوین استراتژی های جدید فعالیت های مدنی و اجتماعی، خصوصا در حوزه دانشجویی، بایستی در گام نخست فضای فعلی و ابعاد و ویژگی های آن را به طور دقیق مورد مداقه و شناخت قرار داد.

نوشتار حاضر تلاشی است جهت آغاز بحث و گفت و گو در خصوص تدوین استراتژی های نوین فعالیت سیاسی، اجتماعی و مدنی در حوزه دانشجویی و دانشگاه ها. لذا در این خصوص اساتید، روشنفکران و دانشجویانی که دغدغه ای در این زمینه دارند را به گفت و گو و بحث و نقد و نظر دعوت می کنیم تا با تشریک مساعی بتوان طرحی پخته تر و جامع الاطراف جهت فعالیت های دانشجویان، که در سالیان گذشته نقش بارزی در روند دموکراسی خواهی در ایران داشته اند، ارائه داد.

ویژگی های خاص فضای حاکم بر فعالیت های دانشجویی پس از انتخابات ریاست جمهوری

واضح و مبرهن است که فضای حاکم بر فعالیت های دانشجویی و دانشگاه پیش و پس از انتخابات ۱۳۸۸ تفاوت عمده ای کرده است. قبل از انتخابات بر اثر سرکوب ها و عدم وجود راه های جایگزین مناسب جهت فراروی از آن فضا، تا حدی جو رخوت بر فعالیت های دانشجویی سایه افکنده بود. اگر چه فعالان دانشجویی با تلاش ها و فعالیت های خود، فضای فعالیت دانشجویی را زنده نگاه داشته بودند، اما جمع قابل توجه ای از دانشجویان رغبتی به مشارکت در فعالیت های سیاسی و مدنی از خود نشان نمی دادند. فعالان دانشجویی پیش از انتخابات از حداقل فضاهای موجود برای برگزاری جلسات و تجمعات مختلف استفاده می‌کردند و سعی داشتند با استفاده ازفضای محدود و حداقلی، جنبش دانشجویی را زنده‌نگه‌دارند.

اما هم زمان با برگزاری انتخابات و درگیر شدن کلیت جامعه و دانشگاه ها با مسایل سیاسی و همچنین خلق آلترناتیوی برای غلبه بر فضای سرکوب موجود، شور و نشاط بر جامعه حاکم شد و فعالیت چشم گیر جمع کثیری از دانشجویان در جهت تغییر وضع موجود فضای دانشگاه ها را فرا گرفت. اما پس از مدتی سرکوب شدید شامل حال دانشگاه ها نیز شد. در این میان ویژگی های فضای فعالیت های دانشجویی پس از انتخابات شامل موارد زیر است:

۱ - به تبع دیگر بخش های جامعه، و حتی در مواردی بسیار شدیدتر از دیگر بخش ها، دانشگاه ها نیز فضای سرکوب شدید را تجربه کردند. بازداشت، شکنجه، اعتراف گیری، زندان های طویل المدت، اخراج، ستاره دار کردن دانشجویان و بسیاری محدودیت ها و محذوریت های دیگر پس از انتخابات ریاست جمهوری و همچنین نگاه امنیتی و تهدید محور به دانشگاه ها و دخالت و نفوذ عناصر امنیتی در مراکز آموزشی و علمی به شدت افزایش یافت.

۲ - در پی فشار شدید بر فعالان باسابقه دانشجویی و تعطیلی تشکل های شناسنامه دار، نقش سابق این فعالان و تشکل ها تا حدی کمرنگ و در اثر سرکوب، ارتباط فعالان با سابقه با بدنه فعال دانشگاه تا حدی مخدوش شد. اما از آن سو در پی سرکوب جریانات شناسنامه دار، هسته های مختلف و فراوان دانشجویی به صورت نیمه علنی – نیمه مخفی، وارد فعالیت های دانشجویی شدند و فضای غیررسمی و خودجوش گسترش چشم گیری داشت. همچنین فضای فعالیت دانشجویی شاهد مشارکت جمع کثیری از دانشجویان، خصوصا دانشجویان ورودهای جدیدتر، بود که این مسئله در گذشته نه چندان دور کمتر مشاهده شده است. اما فقدان مطالعه و عدم تدوین استراتژی های جدید فعالیت از یک سو، وفضای سنگین برخورد از سوی دیگر، موجب حاکم شدن رخوت نسبی بر فضای فعالیت های دانشجویی و همچنین دشواری سازمان دهی یا سازمان گیری متداوم و مستمر گردید.

۳ - به تبع فعال شدن بدنه دانشگاه ها و وارد شدن خیل عظیمی از دانشجویان به فعالیت های سیاسی و مدنی، به علت فقدان تجربه کافی و عدم شناخت درست از فضای حاکم، دانشجویان بعضا دست به کارهای پرهزینه ای که نتیجه ملموس قابل قبولی در پی نداشت می زدند که متاسفانه به علت گمنام بودن فعالین، هزینه های گزافی بر بدنه دانشگاه ها و دانشجویان تحمیل شد.

۴ - فعالیت های رسمی و روش های مالوف گذشته بعضا غیرممکن شد اما از آن سو کارهای خلاقانه و جدید باب شد و گسترش پیدا کرد.

۵ - بیداری عمومی دانشجویان و حساس شدن نسبت مسائل روز جامعه و نفوذ گفتمان اعتراضی موجب شد موقعیت و پایگاه اجتماعی دانشجویان افزایش یابد و مطالبات آن ها نیز در هرم مطالبات اجتماعی جایگاه مناسبی کسب کند. مطالبات جنبش دانشجویی در سطح جامعه و نیروهای سیاسی و اجتماعی فراگیر شد و به ارتباط و نزدیکی دانشگاهیان با مردم منجر شد. فضای پس از انتخابات باعث شد جنبش دانشجویی در سطح جامعه بیش از قبل شناخته شود.

۶ - در اثر خلق فضای جدید بسیاری از تابوهای نادرست و غیرواقعی شکسته شد. حربه های اقتدارگرایان، که همواره از آن ها برای بدنام کردن فعالان دانشجویی و سیاسی و جدا کردن آن ها از یکدیگر استفاده می کردند، ناکارآمد شد. این فضا موجب نزدیک تر شدن و ارتباط بیشتر فعالان سیاسی و اجتماعی با دانشجویان و نوعی همبستگی ملی شد.

رویکردهای جدید فعالیت

جنبش دانشجویی پس از احیا در اوایل دهه هفتاد، تا چندی پیش بر اساس رویکرد علنی، رسمی  و قانونی فعالیت کرده است. ولی امروز به نظر می رسد باید راهبردش را تغییر دهد. تنظیم و تدوین راهبرد جدید بایستی بر اساس درک مختصات شرایط فعلی سیاسی حاکم بر کشور باشد. از آنجا که فشارهای مضاعف از طرف حاکمیت اقتدارگرا جنبش دانشجویی را آسیب پذیر کرده است، بر فعالان با سابقه دانشجویی است که پشتوانه سازی برای فعالیت های آتی دانشجویان را به عنوان پیش فرض محیطی تدوین هرگونه استراتژی مدنظر قرار دهند. از این رو و بر این اساس، راهبرد جدیدی که در فضای فعلی بایستی مورد توجه فعالیت های دانشجویی قرار گیرد به شرح زیر مطرح می شود:

۱ - پرهیز از خشونت: تجارب گوناگون نشان داده است هر گونه دست یازیدن به عمل خشونت آمیز به عنوان روش و یا استراتژی مبارزه در مقابل یک حاکمیت تمامیت خواه برای رسیدن به دموکراسی و حقوق حقه مردم سم مهلکی است. خشونت سیکل معیوبی است که فعالیت ها را به انحراف می کشد و ما را از سرمنزل مقصود دور می کند. اگر چه خشونت بی حد و حصر اوباش تحت حمایت دولت، به طور طبیعی حس انتقام جویی و کینه ورزی را در انسان ها بیدار می کند اما باید احساسات را تحت کنترل درآورد و در دامی که اتفاقا توسط اقتدارگرایان پهن شده نیفتاد. در این خصوص می توان به مواردی چون تجمعات دانشجویی در مدت یک سال و نیم گذشته که بعضا با درگیری با نیروهای مخالف یا نیروهای حراست و انتظامات در دانشگاه ها رخ داده و حتی به سوء استفاده عده ای در تخریب اموال عمومی دانشگاه منجر شده است و یا تجمعاتی که به سنگ پراکنی متقابل با نیروهای انتظامی و لباس شخصی بیرون دانشگاه انجامیده اشاره کرد.

دست یازیدن به فعالیت ایجابی توام با خشونت، خط قرمز کلیه فعالیت های دانشجویی و مدنی و پرهیختن از آن سرفصل کلیه فعالیت ها و رویکردها است. اشتباهات گذشتگان را نباید مرتکب شد و هزار راه رفته را نباید دوباره طی کرد. با درس گرفتن از گذشته، باید  گام های خود را هر چند آهسته، ولی محکم و استوار برداریم. لازم است این مهم را برگرفت و به دیگران و نسل های بعد هم آموخت. خاصه آن که در دانشگاه نسل جوان حضور دارد و نسل جوان توام است با ظلم ناپذیری و هیجان. غلیان احساسات را باید در ظرف عقلانیت ریخت و بر حس سرکش انتقام جویی لگام زد. فعالیت مسالمت آمیز باید به عنوان هم استراتژی و هم تاکتیک توسط فعالان، شناخته شده و به کار گرفته شود.
البته باید توجه داشت که مقصود از پرهیز از خشونت شامل اشکال منفی و ناموجه خشونت ورزی است. استفاده کنترل شده و مقطعی از نیروی قهر در مقام دفاع از خود و عقب راندن نیروی های سرکوبگر در شرایطی که هیچ راه دیگری برای گریز وجود ندارد، با راهکارهای فعالیت بی خشونت تعارضی ندارد. جنبش دانشجویی نه تنها بایستی خود فعالیت های ضدخشونت را سرلوحه کار خویش قرار دهد بلکه لازم است در راه تحکیم گفتار ضدخشونت در جامعه نیز تلاش کند. دانشجویان باید بر این اساس تلاش کنند تا آگاهی جامعه را در این خصوص بالا ببرند تا گفتار و رفتار ضدخشونت را بیش از پیش در جامعه نهادینه کنند و آن را به هنجار تبدیل نمایند. از آن جا که سرکوب در برابر کنش های بدون خشونت، غیرموجه تر، ناعادلانه تر و ظالمانه تر است، ترویج و تقویت گفتمان ضدخشونت در جامعه در نهایت انگیزه مشارکت در جنبش مدنی را بالا می برد.

۲ - عقلانی کردن و کنترل هزینه: بی شک یکی از مهم ترین مولفه ها در خصوص فعالیت در فضای فعلی محاسبه هزینه های انجام فعالیت است. البته این محاسبه هزینه با توجه به خصیصه آرمان خواهی جنبش دانشجویی است و از اساس با چرتکه اندازی و بررسی های منفعت طلبانه متفاوت است. دانشجویان با توجه به روحیه شجاعت و دلاوری خود، اصولا آمادگی بیشتری برای پرداخت هزینه و پرهیز از آسایش و آرامش خود به منظور بهبود وضعیت ایران و ملت ایران دارند، اما با این وجود این هزینه باید زمانی پرداخت شود که در چهارچوب اهداف آرمانگرایانه، منافع و نتیایج فعالیت ها، ارزش لازم را داشته باشد و منجر به تغییرات مثبت و ملموسی گردد. به عبارت دیگر هزینه دادن فی نفسه مثبت نیست و فضیلت به شمار نمی رود، اما هر گاه از پرداخت هزینه گریزی نباشد و یا ایجاد تحول و گرفتار نشدن در فضای انفعال و تسلیم، لاجرم حکم به پرداخت هزینه دهد، باید با برخورد عقلانی از آن استقبال کرد. اما نباید فراموش کرد که در هر حال باید تلاش نمود تا هزینه ها را به حداقل ممکن کاهش داد و آن را به مثابه شر اجتناب ناپذیر در نظر گرفت.

در شرایط کنونی متاسفانه دولت آن چنان هزینه فعالیت های منتقدانه و مسالمت آمیز را به صورتی نامتناسب بالا برده است تا به خیال خود جای هیچ گونه انتقاد و اعتراضی باقی نگذارد. اما می توان با برگرفتن تجربیات گذشته و برنامه ریزی دقیق، عملکرد سنجیده ای انجام داد که کمترین هزینه را برای فعالان و بدنه دانشگاه به همراه داشته باشد. شوربختانه حاکمیت راه هرگونه فعالیت علنی و شفاف را بسته است و با این کار، خود را از تعامل با جامعه، سنجش نیازهای عمومی، نظارت بر فعالیت ها و مطالبات و.... محروم کرده است. در این فضا چاره ای جز مراعات اصل پوشیده عمل کردن و غیرعلنی کردن برخی از فعالیت ها نیست. البته این سخن بدان معنا نیست که فعالیت ها به سمت فعالیت های زیرزمینی و خطرزا برود، بلکه در این فضا بایستی فعالیت های مدنی و مسالمت آمیز نیز دور از چشم گزمه های امنیتی و نیروهای حراست صورت گیرد، تا حداقل آسیب به فعالان وارد شود.
یکی دیگر از مواردی که هزینه فعالیت سیاسی را کاهش می دهد، تعداد هر بیشتر مشارکت کنندگان است. کنش های جمعی که بتواند تعداد بیشتری از دانشجویان را درگیر کند، هزینه ها را کاهش می دهد.همچنین بایستی بر روی تجارب انباشه شده گذشته، خصوصا تجربه یک سال و نیم اخیر، تمرکز کرد و از فعالیت های پرهزینه بی حاصل و یا کم اثر پرهیز کرد. باز این گفته به این معنا نیست که هیچ خطر و هزینه ای فعالان دانشجویی را تهدید نمی کند. متاسفانه در فضای فعلی، هر دانشجویی که تصمیم به فعالیت منتقدانه می گیرد بایستی حداقلی از هزینه را برای خود در نظر گیرد. ولی با این همه، جانب احتیاط نیز بایستی نگه داشته شود.

۳ - خلق راه های جدید و پرنشاط و امید برای فعالیت: جنبش دانشجویی نشان داده است که جنبش ساکن و راکدی نیست. این جنبش در هر زمان ابزار و روش های متناسب با همان فضا را خلق می کند و به بهترین شکل از آن ها استفاده می کند. جنبش دانشجویی به نیکی نشان داده است که فرزند زمانه خود است. به همین خاطر در دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که سیاست سرکوب دانشگاه ها شکلی جدید و شدتی سخت تر به خود گرفت، راه های جدید فعالیت، خصوصا در دانشگاه هایی که از نزدیک با این سرکوب مواجه بودند، آغاز شد و در سایر دانشگاه ها نیز پی گرفته شد. از آن جمله می توان به تجربه فعالیت غیررسمی انجمن های اسلامی، پدیده دانشجو-خبرنگار که بعدا در جنبش سبز به شهروند-خبرنگار نیز تعمیم یافت، استفاده از پتانسیل فضای مجازی جهت اطلاع رسانی و مقابله با هجمه های رسانه ای دولتی و... اشاره کرد.

بعد از انتخابات هم باز روش های جدید و تازه ای از فعالیت در سطح جامعه و دانشگاه ها خلق شد. پرواضح است که در فضای فعلی، برخی از راه های فعالیت که در گذشته مرسوم و مالوف بود، دیگر کارآمد نیست. البته این سخن به معنای بی اثر بودن هر چه مربوط به گذشته می شود، نیست. چه آن که بسیاری از روش های فعالیت دانشجویی میراث گذشته های دور است. در هر صورت روند خلق راه های جدید فعالیت بایستی با خلاقیت دانشجویان ادامه یابد و راه های کم هزینه و پرفایده به وجود آید و به دیگر دانشگاه ها نیز تسری یابد. همچنین در فضایی که حاکمیت سعی در القای یاس و دلمردگی دارد، بایستی به فعالیت هایی اندیشید که موقعیت ها و فرصت های شاد، سرزنده و نشاط آوری خلق کنند. از این دست فرصت ها در فضاهای عمومی دانشگاه ها کم نیست. باید هنر استفاده از موقعیت ها را در خود پرورش داد. همان گونه که در تجمعات و مراسم های قبل و بعد از انتخابات به وفور شاهد چنین موقعیت هایی و استفاده عمومی از این گونه فضاها بودیم.
ایجاد امید و انگیزه، باید یکی از سرفصل های اصلی فعالیت دانشجویی در شرایط فعلی باشد. دانشجویان به واسطه خصیصه جوانی خود باید از شادترین و امیدوارترین اقشار باشند و به دیگران نیز امید ببخشند. میزان مشارکت در کنش جمعی به میزان برداشت مشارکت کنندگان به اثربخشی فعالیت شان وابسته است و این احساس در گرو امید به دست خواهد آمد.

۴ - حفظ ارتباط فعالان باسابقه، با دانشگاه: در مدت یک سال و نیم گذشته شاهد سرکوب شدید فعالان باسابقه دانشجویی بوده ایم. در این مدت سعی شده است، آن چنان هزینه برای فعالان دانشجویی بالا رود که حضور و فعالیت ایشان در سطح دانشگاه کان لم یکن شود. کسب و انباشت تجربه در جنبش دانشجویی یکی از نقاط کلیدی این جنبش است. فعالیت های دانشجویی بنا به خاصیت و ماهیت خود، خصلتی موقت و مقطعی دارد. لذا آن چه فعالیت دانشجویی را غنا می بخشد و ثمربخش می کند انباشت تجربه و استفاده از ثمره تلاش های گذشتگان است. اتفاقا به همین علت است که اقتدارگرایان همواره سعی کرده اند ارتباط نسل های مختلف دانشجویی را با یکدیگر قطع کنند. فعالان با سابقه دانشجویی در سطح دانشگاه زیر ذره بین حراست و نیروهای امنیتی هستند. هر گونه تحرک آن ها دیده می شود و با شدیدترین وجه با آن برخورد شده و سعی می شود که از سطح دانشگاه ها حذف شوند. نیروهای باسابقه بایستی با درک فضا، جانب احتیاط را رعایت کنند و سعی نمایند ارتباط خود را با فعالان فعلی دانشگاه برقرار کنند، طرف مشورت مداوم فعالان کم تجربه تر باشند، از فعالیت های پرهزینه آن ها را پرهیز دهند، تجربیات خود را به آن ها منتقل کنند. این گونه تجربیات بایستی حتی الامکان به صورت مکتوب درآید و در اختیار نسل های بعد قرار گیرد. خاطرات شفاهی فعالیت های دانشجویی گنجینه ای است که باید نسل به نسل در میان دانشجویان هر دانشگاه بچرخد و این وظیفه فعالان با تجربه تر است.

بر فعالان باسابقه و با تجربه است که با توجه به فضا و پتانسیل های موجود در دانشگاه محل تحصیل خود فعالان جدید را با این فضا و پتانسیل ها آشنا کنند. مطمئنا همه گونه فعالیتی در هر دانشگاه قابلیت اجرایی ندارد و بایستی با توجه به فضای موجود در دانشگاه ها، در مراحل مختلف تاکتیک های مناسب از سوی فعالان اتخاذ شود. فعالان باسابقه باید تجربیاتی چون انتشار و توزیع نشریات دانشجویی به صورت مجازی و چاپ و پخش آن در دانشگاه و خوابگاه، پدیده شهروند-خبرنگار و ارتباط با رسانه های دانشجویی معتبر، ارتباط با فعالان دیگر دانشگاه ها و... را به فعالان جدید یادآور شوند. مهم تر از از تمام این موارد، انجام کار تشکیلاتی و انتظام بخشیدن به فعالیت ها در قالب تشکیلاتی افقی است. هیچ فعالیتی به اندازه تشکیلات سازی در یک دانشگاه مهم تر، ماندگارتر و در بلند مدت تاثیرگذارتر نیست. لازم است که فعالان دانشجویی حتی بعد از فارغ التحصیلی تا مدتی ارتباط خود را با فضای دانشگاه و فعالان جدید حفظ کنند. فعالان باسابقه بایستی اقدام به تشکیل شبکه غیررسمی فعالان در دانشگاه نمایند تا این شبکه با نفوذ در دیگر شبکه های غیررسمی بتواند از ظرفیت آن ها استفاده نماید.

۵ - حفظ تشکل های شناسنامه دار: در طول مدت دولت نهم روند حذف تشکل های باسابقه و شناسنامه دار آغاز و پس از انتخابات اخیر این روند، سرعتی بیش از پیش یافت. حساسیت شدید سرکوبگران بر تداوم حضور تشکل های منتقد سابقه دار تاکیدی بر این نکته است که نقش و فایده این تشکل ها در سطح دانشگاه ها انکارناپذیر است. تشکل های منتقد دانشجویی حامل سابقه و سنت غنی اعتراضی و فعالیت مدنی در یک دانشگاه هستند و حفظ آن ها به تداوم سنت تشکیلات سازی کمک شایانی می نماید. این تشکل ها بعضا از سال ها پیش از انقلاب در نسل های مختلف دانشجویی دست به دست شده تا به نسل حاضر رسیده است. روشن نگاه داشتن چراغ این تشکل ها و جلوگیری از نابودی آن ها سنت حسنه ای بوده که در نسل های مختلف وجود و تداوم داشته است. تلاش برای حفظ و بقای این تشکل ها به روش های مالوف در شرایط حاضر مستلزم صرف هزینه های گزاف است. اما به نظر می رسد نگاه به تجربه تشکیل، فعالیت و بقای انجمن های اسلامی دانشجویان پیش از انقلاب در فضایی که انجمن ها نه دفتری داشتند و نه حضوری رسمی در فضای دانشگاه ها، خالی از لطف نباشد.

واضح است که عدم نوزایی، پرورش و جذب فعالان جدید تدریجا موجب مرگ و اضمحلال تشکل های دانشجویی می شود. از این رو در فضای سرکوب فعلی، بر فعالان انجمن های اسلامی است که با استفاده از فضاهای عمومی موجود در داخل و خارج از دانشگاه و خوابگاه به دور از نگاه گماشتگان اقتدارگرایان، اقدام به تشکیل مجمع عمومی خود، هر چند کم تعداد و کوچک، نمایند و از میان خود گروهی را به عنوان افراد هماهنگ کننده و شورای مرکزی انتخاب کنند. حفظ و تطابق اساسنامه با شرایط فعلی و ایجاد امکان نوزایی و جذب نیروهای جدید و فعال سازی آن ها در شرایط حال حاضر نکته ای مهم می نماید. پر واضح است که مقصود از فعالیت شورای مرکزی، فعالیت به شکل سابق نیست. بلکه فضای فعلی شکلی جدید از فعالیت را می طلبد که در این نوشتار سعی در بازگویی قالب های آن داریم.
شورای مرکزی نیز باید درگیر با متن دانشگاه باشد و با بدنه دانشجویان در ارتباط و تماس مستمر باشد. شورای مرکزی تشکل ها، باید جلسات منظم خود را تداوم بخشند. همچنین به علت شناسایی و سرکوب افراد فعال در قالب تشکل های رسمی لازم است در خصوص عضویت و فعالیت افراد در رده های مختلف تشکیلاتی، به اصل محرمانگی موارد تشکیلاتی مجموعه توجه شود. اعضای شورای مرکزی نیز بایستی هر یک برای خود یک یا چند نیروی جایگزین در نظر بگیرند و با آن ها ارتباط داشته باشند. نیروهای جایگزین نیز باید در متن فعالیت ها باشند تا در صورت حذف افراد اصلی از سطح دانشگاه، به هر علتی، فعالیت های آن واحد یا انجمن به یکباره به تعطیلی نینجامد.

۶ - استفاده از پتانسیل شبکه های غیررسمی: شبکه های اجتماعی در جنبش های اجتماعی می توانند دو نقش کلیدی برعهده داشته باشند؛ نخست، در معرض جنبش قرار دادن افرادِ همسو و همدل با جنبش از طریق تکثیر آگاهی، توزیع اخبار و انتشار برنامه ها و تحولات جامعه، جنبش و سپهر سیاسی-اقتصادی-فرهنگی کشور. دوم، افزایش انگیزه اجتماعی و اخلاقی مشارکت و انگیزه رسیدن به نفع عمومی که  به مشارکت در جنبش اجتماعی می انجامد. در نظام های دموکراتیک این هر دو نقش بیشتر از سوی شبکه های رسمی احزاب، تشکل ها و سازمان ها ایفا می شود، اما تحت سیطره حکومت های غیردموکراتیک اقتدارگرا که هیچ گونه کار تشکیلاتی رسمی پذیرفتنی نیست، شبکه های رسمی تا حدی توان نقش بازی کردن خود را از دست می دهند. بنابراین نقش شبکه های اجتماعی غیررسمی نسبت به شبکه های رسمی در آگاهی رسانی و انگیزش افراد پررنگ تر می شود. در شرایط کنونی جامعه و ساختار سیاسی ایران نیز، شبکه های اجتماعی غیررسمی، یعنی مجموعه شبکه های شخصی افراد جامعه که به واسطه شغل، خانواده، محل زندگی و علایق شان در آن ها درگیر هستند، به شکل قابل توجهی از شبکه های رسمی در پیشبرد اهداف جنبش آزادیخواهی ایران بااهمیت ترند.
بدین ترتیب تقویت و گسترده کردن این شبکه ها از کارویژه های گروه ها و جریانات فعال است. به ویژه دانشجویان و جنبش دانشجویی که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناسی و ذاتی خود می توانند از دو جهت نقش بسیار بااهمیت و بی بدیلی در تقویت این شبکه های اجتماعی غیررسمی ایفا کنند. دانشجویان از یک سو در شبکه های دانشجویی حاضر هستند و از سوی دیگر به دلیل زمینه های خانوادگی و محلی خود در شبکه های متنوع و گسترده اجتماعی جای دارند. توجه به این هر دو شبکه و ارتباطات درون آن دو، موقعیت بی نظیر و حساس دانشجویان را می نماید.

دانشجویان به لحاظ همگونی نسبی با دیگر دانشجویان از نظر فرهنگی، سطح دانش و آگاهی، مطالبات صنفی و نسلی و.... دارای روابط مستحکمی در شبکه های دانشجویی، از قبیل شبکه ای از همکلاسی ها، هم ورودی ها، شبکه دانشجویان خوابگاهی، تیم های ورزشی دانشجویی، گروه های کوهنوردی و... هستند. این روابط قوی و مستحکم می تواند به همبستگی شبکه دانشجویان یاری رساند، دیدگاه ها را به یکدیگر نزدیک کند و انتشار اخبار و آگاهی ها را سرعت و تسهیل بخشد. فعالان دانشجویی باید به قدرت و پتانسیل این حجم گسترده از شبکه های غیررسمی مستحکم و همبسته در سطح دانشگاه ها توجه ویژه ای داشته باشند. تلاش دولت احمدی نژاد از ابتدای بر سر کار آمدن کاستن از قدرت شبکه های غیررسمی در دانشگاه ها به انحاء مختلف بوده است. شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی بر تقویت هر چه بیشتر شبکه های غیررسمی موجود در دانشگاه اهتمام ورزند. هر یک از فعالان دانشجویی بی شک در یک یا چند شبکه غیررسمی موجود در دانشگاه عضویت دارند. شبکه های غیررسمی موجود بایستی تقویت شده و در کنار آن ها شبکه های جدید ایجاد شوند. فعالان دانشجویی بایستی نقش خود را در شبکه های غیررسمی که عضو آن هستند بارز کنند و از پتانسیل هر یک از این شبکه ها و ارتباطات آن ها با یکدیگر جهت انجام اطلاع رسانی، فعالیت های جمعی و کم هزینه، همبستگی میان دانشجویان و... کمال استفاده را ببرند.
علاوه بر شبکه های غیررسمی موجود در دانشگاه، دانشجویان از طریق خانواده، محل زندگی، دوستان و ... با شبکه های متنوع و  کلان اجتماعی دیگری از قبیل فرودستان، کارگران، اقوام و حاشیه نشینان در ارتباط هستند. این ارتباط های ضعیف با شبکه های متنوع اجتماعی می تواند پل های ارتباطی شبکه شهرنشین، جوان، تحصیل کرده و مرتبط به ابزارهای مدرن ارتباطی چون اینترنت با دیگر گروه های اجتماعی باشد. اگر دانشجویان به این ارتباط های ضعیف توجه نشان دهند، هم قادر خواهند بود از یک سو خواست ها، مطالبات و اخبار این گروه ها در شبکه اصلی طبقه متوسط تبیین کنند و هم از سوی دیگر می توانند اخبار و آگاهی هایی که در فضای اطلاع رسانی جنبش های دموکراسی خواهی ایران (جنبش سبز) در جریان است به گوششان برسانند. توجه به ارتباط های ضعیف می تواند نقش ارزنده ای در گسترش جنبش اجتماعی بازی کند.

جنبه ی مهم دیگری از بحث شبکه های غیر رسمی مربوط به یکی از ویژگی های مذکور جنبش دانشجویی است. همان طور که در بالا گفتیم، دانشجویان نشان داده اند که فرزند زمانه ی خود هستند. از ابتدای سده ی اخیر میلادی و با تحولات شگرفی که در دنیای مجازی و رسانه ای بوجود آمده، ابزارهای خاص شکل دهی به شبکه های نامحسوس، غیر رسمی، و همبسته به شکلی خاص و جدید فراهم شده است. همان طور که تاکنون نیز از همین طریق، گام هایی ابتدایی برداشته شده است، در شرایطی که صحن عمومی دانشگاه زیر تسلط نیروهای سرکوب قرار گرفته است، ما از تمامی ابزارهای مجازی و رسانه ای جهت شبکه سازی و بسیج منابع استفاده خواهیم برد.
یکی دیگر از بااهمیت‌ترین بحث‌ها پیرامون جنبش‌های اجتماعی، بحث مشارکت است. از عوامل افزایشِ مشارکت، می‌توان به میزان اعتماد اجتماعی اشاره کرد. هر چه میزان نفوذ فعالان دانشجویی در شبکه های غیررسمی اطراف  خود در دانشگاه بیشتر باشد به همان میزان اعتماد و اعتبار آن ها در آن شبکه ها بیشتر خواهد شد و به تبع آن مشارکت افراد نیز بیشتر می شود. در یک شبکه قابل اعتماد و همراه با اطمینان خاطر بالا، میزان مشارکت در کارهای جمعی، ازخودگذشتگی، استقامت و پایداری بر عهد مشترک بیشتر است. نکته مهم این است که توجه کنیم ایجاد تغییر و جلب مشارکت افراد یک فرآیند کاملا تدریجی است و ناگهان نمی توان از افراد انتظار حرکت ها و گام های بزرگ داشت. نسنجیده گام برداشتن و هزینه گزاف وارد کردن بر افرادی که آماده فعالیت و مشارکت در فعالیت ها هستند، قطعا پتانسیل افراد مشارکت کننده و سرمایه اجتماعی فعالین، که همانا اعتماد دیگر دانشجویان است، را دستخوش زوال می کند.
ناگفته نماند که شبکه فعالین دانشجویی بایستی ارتباط ارگانیک و منظمی با شبکه اساتید منتقد در دانشگاه نیز داشته باشند و در خصوص وضعیت دانشگاه و دانشجویان به آن ها اطلاع رسانی کنند و از طریق آن ها در جریان وقایعی که در سطح اساتید و مدیریت دانشگاه اتفاق می افتد، قرار گیرند و معتقابا اخبار آن ها را در سطح شبکه های دانشجویی پخش کنند. همچنین این امکان وجود دارد که در مواقع لزوم در برخی موضوعات با اساتید منتقد حاکمیت، پروژه اعتراضی مشترکی را به صورت هماهنگ به اجرا گذاشت.

۷ - استفاده از تمام ظرفیت های دانشگاه: دانشجویان آزادیخواه نشان داده اند که چگونه با هنرمندی خود می توانند فضای دانشگاه را از آن خود کنند. از آن جا که حاکمیت اقتدارگرا در اقلیت محض قرار دارد، آن هم در دانشگاه ها که همواره فضایی برای انتقاد و اعتراض و پرسشگری بوده است، نمی تواند با کنترل و سرکوب از فضای دانشگاه ها در جهت مطامع خود سوء استفاده نماید. دانشگاه هیچ گاه زمین بازی اقتدارگرایان نبوده و بعد از این هم نخواهد بود. دانشجویان بایستی همان گونه که تاکنون نشان داده اند از هر فضایی جهت تشکل یابی، دور هم جمع شدن و شبکه سازی در جهت اهداف آزادیخواهانه خود استفاده نمایند. باید از حضور عمومی دانشجویان در مکان های عمومی مانند سلف سرویس ها، کتابخانه ها، و سایر اجتماعات عمومی به بهترین شکل استفاده کرد. همچنین به جز نهادهایی که اساسا ماهیت دانشجویی ندارند و همواره همانند یک نهاد نظامی از بالا و بیرون دانشگاه کنترل می شوند، سایر نهادهای موجود در دانشگاه قابلیت این را دارند که در اختیار دانشجویان قرار گیرند. نمونه بارز این سخن شوراهای صنفی است که همواره در کنار دانشجویان و از آن دانشجویان بوده است. از این قبیل می توان به کانون های فرهنگی-هنری، انجمن های ورزشی، انجمن های علمی و حتی کرسی های آزاد اندیشی، که اخیرا در دانشگاه ها توسط دولت در حال تاسیس است، اشاره کرد. باید توجه داشت که با عجله و فعالیت مقطعی نباید یک نهاد و مجموعه را از دست داد. بلکه باید به صورت تدریجی از تمام ظرفیت های آن جهت متشکل شدن بیشتر دانشجویان استفاده کرد.

۸ - ارتباط با فعالان دیگر دانشگاه ها و شبکه های اجتماعی-سیاسی: شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی سعی  کند با استفاده بهینه از فضای مجازی، با شبکه فعالان دانشگاه های دیگر شهرها و از طریق نیروهای رابط با فعالان دانشگاه های همان شهر مرتبط باشد. فعالان دانشگاه ها می توانند با استفاده از فضای مجازی یا محیط های غیر حساسیت زا جلسات منظم بحث و گفت و گو در سطح محلی و فرامحلی برگزار کنند. تا از این طریق بتوانند تجربیات خود را منتقل کنند، با فضای دیگر دانشگاه ها آشنا شوند، در جریان  کاستی ها و ظرفیت های یکدیگر قرار گیرند و... . دانشجویان هر دانشگاه همچنین بایستی با استفاده از رابط های مناسب، با شبکه های رسمی چون احزاب و جریانات سیاسی منتقد، فعالان زن، کارگری، معلمان و... ارتباط برقرار کنند و بدین ترتیب شبکه بزرگ تر فعالان سیاسی-اجتماعی را تشکیل دهند. مطالبات و اخبار مربوط به نقض حقوق دیگر اقشار جامعه را به گوش دانشجویان و رسانه ها برسانند و مطالبات دانشجویی را نیز به دیگر فعالان و احزاب و گروه های سیاسی منتقل کنند. شبکه فعالان دانشجویی هر دانشگاه بایستی همچنین با رصد مداوم تولیدات فکری نخبگان و روشنفکران، ارتباط خود را با آن ها برقرار نماید و از این طریق اقدام به دریافت آگاهی از نخبگان جامعه نموده و تولیدات فکری را در اختیار دیگر دانشجویان و دیگر بخش های جامعه قرار دهد.

در پایان به موارد دیگری چون پرهیز از حل شدن جنبش دانشجویی در دیگر جنبش ها در حین ارتباط ارگانیک با آن ها، حفظ موضع انتقادی نسبت به عملکرد سیاستمداران، احزاب و گروه ها در جهت رشد و بالندگی و شکوفایی هر چه بیشتر حرکت های آزادیخواهانه، تاکید بر مطالبه محوری و حضور حول معیارها به جای اشخاص در جنبش دانشجویی و تلاش برای گسترش این پارادایم میان اقشار مختلف جامعه، پرهیز از اختلاف افکنی و دامن زدن به اختلافات بی ثمر و بعضا شخصی میان فعالان دانشجویی و دیگران، درنیفتادن در دام اتهام زنی و نگاه منفی در فعالیت های دانشجویی و... می توان اشاره کرد که همگی از جمله سرفصل هایی است که به عنوان استراتژی جنبش دانشجویی در فضای فعلی می توان از آن ها یاد کرد.

همچنین در طول چند سال گذشته، خصوصا یک سال و نیم پیش، روند فرار مغزها و مهاجرت نسل جوان به خارج از کشور به شدت فزونی گرفته است. به صورتی که جمع زیادی از فعالان دانشجویی سالیان اخیر، اکثرا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کرده اند. این فعالان چشم و دلشان هنوز به دانشجویان داخل ایران است و آماده هر گونه یاری رسانی به این فعالان هستند. در این شرایط باید از نیروی ایشان به نحو احسن استفاده کرد و نیرو و توان آن ها را برای کمک به جنبش دانشجویی به خدمت گرفت. به عنوان مثال در حال حاضر که اطلاع رسانی در خصوص وضعیت دانشجویان بسیار پرهزینه است این افراد می توانند در خارج از کشور زبان گویا و یاور راستین جنبش دانشجویی ایران زمین باشند.

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت)

انجمن های اسلامی دانشجویان و دفتر تحکیم وحدت تاریخ چندین ساله ای را پشت سر خود دارند. ما میراث دار پیشینیان خود هستیم. یکی از کارکردهای ایدئولوژی در حکومت های اقتدارگرا تلاش برای تغییر تاریخ و حذف هر فرد و جریانی اعم از انجمن ها و شخصیت های منتقد از دل تاریخ است. دفتر تحکیم وحدت به خاطر هویت انتقادی خود که از سال های میانی دهه ی هفتاد از آنِ خود کرده، همواره در معرض حذف، چه فیزیکی به معنای بسته شدنِ دفتر و به زندان افتادن اعضا، و چه در سطح گفتمانی به معنای خالی شدن از هویت از طریق ایجاد دفتر تحکیم وحدت طیف شیراز و یا حذف از طریق منع کردن روزنامه ها از به کار بردن عبارت دفتر تحکیم وحدت، بوده است. تلاش ما برای حفظ اتحادیه، دست کم در سطح گفتمانی، یک شکل از مبارزه با حاکمیت اقتدارگراست.

بر این باوریم که اتحادیه انجمن های اسلامی بایستی در قالب استراتژی ارائه شده در بالا (که با کمک روشنفکران و اساتید خبره پخته و ورزیده تر خواهد شد) فعالیت های خود را در چارچوبی جدید تعریف کنند. همان گونه که در بالا هم به تفصیل آمد از فعالان انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت انتظار می رود که حضور خود در فضا حفظ کنند، در قالب اتحادیه با یکدیگر در ارتباط باشند و تجربیات خود را به فعالان جدید انتقال دهند. قطعا با به وجود آمدن شبکه های افقی و گسترده غیررسمی در سطح دانشگاه ها و فعالیت دانشجویان در این قالب در فضای فعلی، نیاز است که رویکرد تشکل های رسمی چون انجمن های اسلامی تغییر کند و با کم کردن میزان هزینه، بخش اعظم فعالیت در سطح دانشگاه ها را از طریق شبکه های غیررسمی دنبال کنند.

شورای عمومی
دفتر تحکیم وحدت
آبان ماه ۱۳۸۹

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته