-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

Latest News from Mizan Khabar for 11/02/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

ahmadinejad07

روسای دولت و بانک مرکزی ذخائر ارزی ایران را اعلام کردند؛این البته میزان ذخائر ارزی بانک مرکزی است که یکبار در داخل کشور فروخته شده و پشتوانه پول ملی است. به این ترتیب دولتی ها از تشابه میزان ذخائر ارزی کشور وحساب ذخیره ارزی بهره بردند ومیزان ذخائر ارزی را 100میلیارد دلار اعلام کردند.میزان این ذخائر ومقدارش توسط موسسات مالی بین المللی مانند بانک جهانی اعلام میشود وشفاف است وبا حساب ذخیره ارزی که دولت اعلام کرده میزانش محرمانه است، تفاوت دارد.

دولت حق هیچگونه دخل و تصرف در ذخائر ارزی را ندارد؛ بانک مرکزی هم نمیتواند آن را به داخل منتقل کند؛ از این رو صحبت های اخیر رییس بانک مرکزی ورییس دولت در این مورد بر ابهامات در این مورد افزوده است.

اکونومیست در گزارش سپتامبر خود میزان ذخائر ارزی ایران را،  به جز طلا، در سال گذشته ۸۱ میلیارد و ۵۹ میلیون دلار برآورد و پیش‌بینی کرده بود که این میزان با شش میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار کاهش در سال جاری به ۷۴ میلیارد و ۸۰۹ میلیون دلار برسد. به گزارش فارس، سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) هم در تازه ترين گزارش خود ذخاير ارزي و طلاي ايران را 96 ميليارد و 560 ميليون دلار اعلام كرده و بين 155 كشور، ايران را در رتبه هفدهم از نظر ذخاير بالاي ارزي قرار داده بود.

 

کدامین 100میلیارد ؟

رئیس کل بانک مرکزی اما میگوید: "براساس اعلام بانک جهانی، ایران 100 میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد که به ‏فرض اینکه این رقم درست باشد، ایران قدرت بزرگی در اقتصاد دنیا است که به بن بست نخواهد رسید.‏"

‏به گزارش ایسنا محمود بهمنی افزود: "در سال گذشته زمانی که بانک مرکزی با فشار بانک های خارجی روبرو بود، ‏برای اولین بار در طول تاریخ خود ذخایر ارزی را از خارج کشور به داخل کشور انتقال داده و نزد ‏بانک های خصوصی و دولتی سرمایه گذاری شد؛ بر همین اساس هم پروژه های نفتی به میزان 75 میلیارد دلار ‏مورد حمایت قرار گرفت که به طور قطع، یکسال دیگر آثار آن در اقتصاد ایران مشاهده می شود."

به گزارش فارس احمدی نژاد هم در سمینار بانکداری با بیان اینکه "به بهمنی گفته است در سوراخ سمبه ها پول مخفی کند" بیان داشت: "ذخایر ارزی کشور را 100 میلیارد دلار تخمین زده‌اند که قطعا بیش از این میزان است."

رجبعلی مزروعی، عضو جبهه مشارکت وعضو کمیسیون اقتصادی مجلس ششم در تحلیل این سخنان در سایت نوروز نوشت: "در کلام این دو مقام ارشد بانکی و دولت ظاهرا فرقی میان «حساب ذخیره ارزی ایران» و «ذخیره ارزی ایران» وجود ندارد، در حالی که همه اهل فن می دانند بین این دو حساب تفاوت بنیادی وجود دارد و به کار بردن این دو به این صورت و استفاده از اشتراک لفظی، نوعی مغالطه و فریب افکار عمومی را هدف گرفته است که البته در دولت احمدی نژاد رویه ای پسندیده و نهادینه شده به شمار می رود."

وی در ادامه نوشت: "حساب دخیره ارزی ایران حسابی است که برپایه اجرای قانون برنامه سوم توسعه نزد بانک مرکزی باز شد تا مازاد درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز (درآمد کل منهای هزینه مصوب در بودجه سنواتی از فروش نفت و گاز) به آن واریز شود و برداشت از این حساب فقط برپایه قانون مربوطه و تصویب مجلس امکان پذیر است و لاغیر. «ذخیره ارزی ایران» یا به تعبیر درست تر «ذخائر ارزی بانک مرکزی» که الزاما در خارج و می تواند بصورت سبدی از ارزهای مختلف و فلزات گرانبها چون طلا و در حساب های خاص نگهداری شود، عبارت است از ارزی که توسط بانک مرکزی از دولت جمهوری اسلامی ایران خریداری و ما به ازای ریالی آن به دولت پرداخت شده و دراختیار بانک مرکزی قرار گرفته است و دیگر دولت حق هیچ دخل و تصرف و هزینه آن را ندارد و این ذخائر ارزی پشتوانه ارزش پولی کشور محسوب می شود و مدیریت آن با بانک مرکزی بر پایه حفظ ارزش پولی و منافع کشور است."

 

حساب ذخیره باید 120میلیارد بود

مجله اقتصاد انرژی هم در شماره اخیر خود به این موضوع پرداخته است؛ در این گزارش امده: "از آن جا که معمولا هزینه های واقعی دولت ها بیش از درآمدهای پیش بینی شده در بودجه های سنواتی بودند، دولت ها همه ساله (تقریبا در همه موارد با تصویب مجلس) بخشی از موجودی "صندوق ذخیره ارزی" را برداشت و خرج می کردند، که این برداشت ها در سال های اخیر افزایش قابل توجهی هم داشته است. آنچه  مسلم است اینکه موجودی کنونی این صندوق بسیار کمتر از آن است که با توجه به میزان صادرات نفتی سال های اخیر و سهم بودجه ای دولت از درآمدهای حاصل از این صادرات، می بایست باشد. در حقیقت هرگاه دولت و مجلس در تدوین و تصویب بودجه های سنواتی، بر اساس قانون برنامه چهارم عمل می کردند، و برداشت اضافی نیز از صندوق صورت نمی گرفت، اکنون موجودی "صندوق ذخیره ارزی" می بایست در حدود ۱۲۰ میلیارد دلار باشد که در این مورد ابهام جدی وجود دارد که میزان موجودی صندوق ذخیره چقدر است.موضوعی که دولت ان را محرمانه اعلام کرده است."

به گفته کارشناسان اقتصادی اما میان این "ذخایر ارزی" و ذخایر موجود در "صندوق ذخیره ارزی" یک تفاوت اساسی وجود دارد. ارزهای موجود در "صندوق ذخیره ارزی" پس انداز کشور به شمار می روند و هنوز به کسی فروخته نشده و مدعی ندارند. این ارزها، صرفنظر از مقاصد اولیه آن ها، هرگاه که ضرورت ایجاب کند، قابل استفاده اند و دولت می تواند بدون نگرانی از پی آمدهای تورمی، البته با تصویب مجلس، از ان برای خریدهای خارجی خود استفاده نماید.  "ذخایر ارزی بانک مرکزی" از این لحاظ ماهیتی کاملا متفاوت دارند. غیر از مبالغی از این ذخایر که در "صندوق ذخیره ارزی" پس انداز شده، بقیه "ذخایر ارزی بانک مرکزی" ارزهائی هستند که توسط این بانک از دولت و بخش خصوصی خریداری و معادل ریالی ان ها به دولت و بخش خصوصی پرداخت شده است. بانک مرکزی موظف است در مقابل ریال هائی که بخش خصوصی یا دولت ارائه می کنند، ارز در اختیار آن ها قرار دهد تا برای خریدهای خارجی یا مقاصد دیگر خود از آن ها استفاده نمایند. محل تامین ارز برای ریال هائی که توسط بخش خصوصی یا دولت به بانک مرکزی ارائه می شود، همین ذخایر ارزی است.

 

از کدام حساب؟

برهمین اساس است که مزروعی می نویسد: "این سپرده هایی که رئیس بانک مرکزی مدعی آوردنشان به داخل شده است، از کدام حساب است؟اگر از «حساب ذخیره ارزی» است که هزینه آن به هر صورت، نیاز به مصوبه مجلس دارد که تاکنون چنین مصوبه یا مصوباتی اعلام نشده است، ضمن اینکه تامین ۷۵ میلیارد دلار برای پروژهای داخلی به صورت ریال بوده است یا ارز؟ اگر به صورت ریال بوده، معنایش تبدیل این ارز به ریال بوده است که همه اهل نظر می دانند چه بلایی بر سر اقتصاد ایران می آورد. اما از آنجا که در هیچ یک از گزارش های بانک مرکزی ردپای چنین تبدیلی به چشم نمی خورد، پس باید تامین هزینه این پروژه ها به صورت دلاری باشد که این به معنای هزینه این دلار در خارج کشور و به تعبیر دقیق تر انتقال این ارزها به خارج باشد که با مدعای اول سخن ایشان در انتقال این ارزها به داخل نمی خواند!"

ماهنامه اقتصاد ایران نیز در گزارشی پیرامون این موضوع نوشته است: "یکی از دلایل ایجاد «صندوق ذخیره ارزی»، کمک به دولت در «روز مبادا» بوده است که اکنون با آن مواجه شده ایم. ارزهای موجود در این «صندوق» به کسی فروخته نشده اند و در ید حکومت قرار دارند. بنابر این در شرایط اضطرار، دولت می تواند از موجودی این صندوق استفاده کند و تنگدستی ارزی خود را تعدیل نماید. در حقیقت، چنانچه در دوران «ضیافت نفتی» بی محابا درآمدهای ارزی خود را صرف واردات بی رویه نمی کردیم و صندوق ذخیره ارزی را به حال خود می گذاشتیم، اکنون در موقعیتی بودیم که گذران امور برای یک سال دیگر با نفت بشکه ای ۵ دلار و یا حتی بدون صادرات نفت نیز امکان پذیر می بود. متاسفانه چنان نکردیم و اکنون صندوقی داریم که موجودی آن کاملا مشخص نیست و به ظن قوی از ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار تجاوز نمی کند. شاید آقای مظاهری رئیس سابق بانک مرکزی اطلاعات دقیق تری از وضعیت این صندوق داشته باشند که به این نتیجه رسیده اند که برای مقابله با بحران کنونی، به موجودی این صندوق نمی توان دل بست. به گفته ایشان: برای تامین کسری بودجه (ارزی دولت) از محل منابع حساب ذخیره نمی توان حسابی باز کرد. به رغم اینکه یکی از اهداف و مبانی ایجاد حساب ذخیره ارزی، تامین یک منبع مالی به عنوان ضربه گیر نوسانات قیمت های بین المللی نفت بود، امروز این حساب توان ایفای نقش موثر در جذب آثار کاهش قیمت نفت را ندارد."

 

منبع:روزآنلاین/اردلان صیامی

 


 


 

edam

منابع حقوق بشری در مشهد اعلام کرده اند که ۲۳ نفر در مهر ماه گذشته به شکل "مخفیانه"  در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شده اند. به گفته این منابع طی یک سال و نیم گذشته حدود ۵۰۰ زندانی به اتهام توزیع و نگهداری مواد مخدر اعدام شده اند. یک فعال حقوق بشر در مشهد، در مصاحبه با روز، جزئیات بیشتری از این اعدام ها را فاش کرده است. او با بیان اینکه "بيشتر از 2000 زنداني در زندان وكيل آباد مشهد هم اكنون به این خاطر به مجازات اعدام  محكوم شده اند" می گوید: "اعدام ها بدون اطلاع و حضور وكلا و خانواده متهمان و حتي بدون اطلاع قبلي زنداني انجام مي شود". این فعال حقوق بشر معتقد است که"اعتراضات کمتر از حجم جنایتی است که اتفاق افتاده است".  این مصاحبه در پی می آید.

 

بگذارید از اینجا شروع کنیم.  گفته می شود موج جدیدی از اعدام های مخفیانه در زندان وکیل آباد مشهد شروع شده و ۲۳نفر اعدام شده اند. در مورد اعدام این افراد، و اینکه اتهاماتشان چه بوده و نحوه اعدام شدنشان توضیح می دهید؟

‎ متاسفانه در زندان وكيل آباد مشهد متهمان محكوم به اعدام بسياري وجود دارند كه اكثر انها در ارتباط با حمل و نگهداري مواد مخدر به اعدام محكوم شده اند. براساس اخبار بيشتر از 2000 زنداني در زندان وكيل آباد مشهد هم اكنون به این خاطر به مجازات اعدام  محكوم شده اند و در انتظار روزي نامعلوم هستند كه اسمشان خوانده شود و به راهرو اعدام هاي گروهي برده شوند. متاسفانه در ماه گذشته  هم دست كم 23 زنداني محكوم به اعدام به صورت گروهي و مخفيانه در دو نوبت در روزهاي 13 و 20 مهر اعدام شده اند. اين اعدام ها بدون رعايت قوانين و مقررات معمولي انجام شده و مسئولان تا كنون در اين مورد سكوت كرده اند. اين اعدام ها بدون اطلاع و حضور وكلا و خانواده متهمان و حتي بدون اطلاع قبلي زنداني انجام مي شود.  به جز عدم رعايت قانون در رابطه با زمان و مكان اجراي حكم، شبهات بسياري نيز در مورد دادگاهايي كه اين احكام در انها صادر شده اند، وجود دارد.



طبیعتا پیش از اجرای احکام اعدام، دیوان عالی کشور باید این احکام را تایید کند. چطور تایید این تعداد از احکام اعدام در دیوان عالی کشور بازتابی نداشته است؟


‎ اين احكام توسط دادگاه انقلاب مشهد صادر و در دادگاه تجديد نظر نيز تاييد ميشوند؛ اجراي انها هم به اين نحو است كه در هر نوبت كه اين اعدام هاي دسته جمعي اجرا ميشوند، تاييد نهايي و دستور اجرا از سوي ديوان عالي كشور به رئيس زندان ابلاغ مي شود. اما اينكه چطور اينها بازتابي در رسانه هاي داخلي نداشته، خب اين مساله عجيبي نيست، چرا كه نه ديوان عالي کشور تاييد و اجراي اين احكام را اعلام عمومي مي كند، نه سازمان زندان ها و نه قوه قضائيه. اين متهمان هم اكثرا از خانواده هاي محروم و حاشيه نشين اطراف شهرها هستند و در بسياري از موارد حتي خانواده هاي انها نيز به دلايل مختلف مانند حفظ آبرو و... هيچگونه حمايتي از اينها نمي كنند. اين مساله يك نوع ظلم مضاعف بر اين زنداني ها است چرا كه هيچ حامي ای در بيرون از زندان ندارند و چون فعال سياسي نيستند و اسم و رسمي ندارند و خانواده هاي انها ارتباطات رسانه اي ندارند، كاملا قابل پيش بيني است كه اين اعدام ها بازتاب آنچناني نداشته باشند.



جمهوری اسلامی که طوری وانمود می کند که اعتراضات بین المللی نسبت به اعدام ها، برایش اهمیتی ندارد، این بار دست به اعدام های گسترده اما به شکل مخفیانه می زند. این افراد چرا مخفیانه اعدام می شوند؟


‎ اساسا اينطور نيست كه دستگاه هاي قضايي و وزارت خارجه جمهوری اسلامی نسبت به اين اعتراضات بي توجه باشند؛ براي همين سعي مي كنند امار اعدام ها را خيلي كمتر از امار واقعي اعلام كنند. به شهادت زنداني هاي متعدد زندان وكيل اباد در يك سال و نيم گذشته، بيشتر از 500 زنداني در اين زندان اعدام شده اند، حال انكه دولت اعلام كرده كه در يك سال و در كل كشور، فقط 388 نفر اعدام شده اند. مساله ديگر اين است كه دادگاههايی كه اين احكام در انها صادر ميشود، اشكالات بسياري دارند و در برخي موارد با اقرار تحت فشار اين احكام صادر مي گردد. اكنون دادگاه هاي متهمان مواد مخدر بدون رعايت حق دادرسي عادلانه در كمترين زمان ممكن و به صورت كاملا شتابزده انجام ميشود كه احتمال وجود خطا در اين اعدام ها بسيار زياد است. همانطور كه اقاي محسني اژه اي در كنفرانس خبري خود پذيرفته اند، در بسياري از موارد اين احكام براي افراد بيگناهي صادر و اجرا شده و اين مهمترين علت عدم شفافيت در مورد اين پرونده ها است. به عنوان نمونه از نزديك با يك پرونده اشنا هستم كه پدر فردي را كه حدود 100 گرم هروئين در اتاقش در خانه پدري اش داشته و خودش فرار كرده، به اعدام محكوم كرده اند و قاضي به صراحت به وي گفته كه اگر پسرت خودش را معرفي كند، تو ازاد خواهي شد.



و البته آقای محسنی اژه ای اخیرا گفته که با مجرمان مواد مخدر برخورد قاطع و بدون اغماض می شود. فکر می کنید این اعدام ها در همین راستاست؟


‎آقاي اژه اي از سال قبل يك بخشنامه به دادستان هاي كل كشور داده اند كه در كوتاه ترين زمان به اين پرونده ها رسيدگي شود و افراد به سنگين ترين مجازات محكوم گردند. اين بخشنامه مربوط به پارسال است كه اخيرا در كنفرانس خبري ايشان مطرح شده است. بله اين اعدام ها دقيقا در همين راستاست. اعدام هاي بخشنامه اي است. نگراني ای كه اين بخشنامه ها و دستورها ايجاد كرده، همانطور كه خود آقاي اژه اي عنوان كرده اند، اين است كه متهمان كاملا بيگناهي در اين دادگاه هاي شتابزده به اعدام محكوم شوند و حكمشان به سرعت اجرا شود. همانطور كه مي دانيد حكم اعدام يك حكم برگشت ناپذير است و بايد از مسئولان قضایی خواسته شود كه اعدام ها در وكيل آباد مشهد و احتمالا در ديگر زندان هاي كشور متوقف شود.



خوب می دانید که این اعدام ها، اعتراض نهادهای بین المللی حقوق بشر را در پی داشته. اساسا این اعتراضات تا کنون چه تاثیری روی این روند گذاشته است؟


‎ متاسفانه بايد بگويم كه اعتراضات و پيگيري هاي سازمان ها و نهاد هاي حقوق بشري در سطح كشور و سطح بين المللي بسيار كمتر از حد انتظار و حجم جنايتي است كه در زندان مشهد اتفاق مي افتد. متاسفانه تمركز نهاد هاي حقوق بشري بیشتر روي زندانيان سياسي و نقض آزادي هاي سياسي و مدني در كشور است و توجه خيلي كمتري به اين قربانيان ميشود. درست است كه اين افرادمجرم هستند، اما حقوقي دارند كه توسط دولت جمهوري اسلامي ايران نقض مي شود و مدافعان حقوق بشر هم به آن كم توجه هستند. البته همين اعتراضات محدودي كه تا كنون صورت پذيرفته باعث شده كه روند اعدام هاي بسيار گسترده مرداد ماه گذشته كه در هر هفته حدود 70 زنداني اعدام می شدند، متوقف شود و حدود يك ماه است که هيچ اعدامي در زندان مشهد صورت نگرفته. البته بازداشت آقاي احمد قابل، مجتهد ديني، كه اعدام هايي را كه خودش شاهدش بود را افشا كرد، از ديگر عوامل اين اعتراض ها بوده است.



به  اعتراضات بین المللی اشاره کردید. در خود مشهد این اعدام ها چه انعکاسی در بین مردم داشته؟ در مجموع مردم در مورد این اعدام ها چه نظری دارند؟


‎ با توجه به اينكه در زندان مشهد 12000 زنداني وجود دارد و هر مرتبه كه اين اعدام هاي گروهي اجرا ميشود، همه زنداني ها مطلع ميشوند و ان را به اطلاع خانواده ها مي رسانند، جمع زيادي از اين اعدام ها مطلع مي شوند. خب اين اعدام ها انعكاس هاي متفاوتي در جامعه دارد. بخشي ان را تاييد ميكنند و مانند حكومت بر اين تصور اشتباه هستند كه برخورد هاي گسترده و شديدتر به كاهش مصرف مواد مخدر منجر مي شود. امري كه روند رو به افزايش معضل اعتياد در سه دهه گذشته نشان دهنده ناكارآمدي آن است. در بعضي ديگر از طبقات جامعه نيز بازخورد به شدت منفي ای ايجاد مي كند و برخي از افراد آن را در راستاي ايجاد ارعاب حاكميت از طريق اعدام گسترده در بين مردم، ارزيابي ميكنند.

 

و در پایان؟


از همه فعالان و نهاد هاي حقوق بشري ايراني و غير ايراني درخواست ميكنم كه در محكوميت اين اعدام ها و مطرح كردن آن در كميته اعدام هاي خودسرانه، شتابزده و غيرقانوني سازمان ملل، تلاش بيشتري کنند.

 

منبع:روزآنلاین/سامان رسول پور


 


مهدی کروبی روز گذشته به دیدار مهندس موسوی رفت. به گزارش خبرنگار سحام نیوز این دیدار در شرایطی انجام گرفت که نیروهای امنیتی قصد جلوگیری از ورود مهدی کروبی به پاستور را داشتند که با عکس العمل میرحسین موسوی این اقدام آنان ناکام ماند.
در ابتدای این دیدار آقای کروبی از فضای دروغ و تهمت در کشور که متاسفانه نهادینه شده است ابراز تاسف کرد و اظهار داشت: بعد از اینکه در انتخابات ریاست جمهوری نهم با تقلب توانستند شخص مورد نظر را در مسند ریاست جمهوری بنشانند در انتخابات مجلس هشتم و دهم ریاست جمهوری نیز به صورت سهمیه بندی و مهندسی شده آراء را تقسیم کردند و انتخاباتی را برگزار کردند که باعث انفجار مردمی شد و با بدترین شیوه و خشونت زیاد با مردم برخورد کردند و هر روز در رسانه هایی که از پول بیت المال ارتزاق می کنند، انواع دروغ و تهمت ها به طرف مقابل می زنند و کوچکترین جوابی را از مخالفین و منتقدین نه تنها در رسانه ملی بلکه در روزنامه ها نیزبر نمی تابند تا جایی که علاوه بر ممنوعیت خبری از من و شما در رسانه ها حتی از چاپ آگهی تسلیت هم روزنامه ها را منع کردند. و تحمل هیچ گونه آزادی بیان را ندارند و عملا آزادی راستگویی و صداقت را ذبح دو روزه دنیای خویش کردند. در حالی که می توانستند با برگزاری انتخابات سالم کشور را از هر گزندی محفوظ بدارند.

در ادامه این دیدار آقای موسوی به نبود تدبیر و عقل در اداره کشور اشاره نمود و گفت: به طور کلی کسی با هدفمند کردن یارانه ها مخالف نیست،اما حرف اصلی ما این است که نیرویی که بتواند این طرح را مدیریت کند، وجود ندارد و قسمت اعظم نیروهای کارشناس مشهور و توانمند کنار گذاشته شده اند. این هنر نیست که برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها در ۲۰۰۰ منطقه تهران نیرو بچینیم یا فرمانده پلیس به یاری سپاه و بسیج جهت ترساندن مردم افتخار کند. شیوه مدیریتی این آقایان بلایی بر سر کشور چه در اقتصاد و حوزه های دیگرآورده که امکان برگشت به وضعیت ۶سال گذشته هم خیلی سخت شده است.

در ادامه این دیدار آقایان کروبی و موسوی در آستانه روز ۱۳ آبان مواردی را متذکر شدند:

- در آستانه ۱۳ آبان روز دانش آموز و و سالروز تبعید حضرت امام؛ متاسفانه شاهد فشار زیادی بر فرهیختگان این کشور اعم از دانشگاهیان و دانشجویان و وکلا و روزنامه نگاران هستیم. هر روز احکام سنگینی بر علیه روزنامه نگاران متعهد صادر می شود؛ به طوری که علاوه بر زندان؛ به دهها سال محرومیت از فعالیت های مطبوعاتی محکوم می شوند و یا وکلا شناخته شده را به جرم دفاع از موکلین خود زندان و به احکام سنگین محکوم می کنند تا دیگر وکالت زندانیان سیاسی را به عهده نگیرند و یا دانشگاهیان را به زندان های طویل المدت و خارج از اقامتشان تبعید و زندانی می کنند . به طوری که موجب خطر و آزار و اذیت خانواده هایشان می گردد. ولی با تمام این اقدامات هر روز نیروهای جدید و با انگیزه به صحنه می آیند و رویش جنبش مردمی هر روز از روز دیگر بیشتر است.

- به مصلحت کشور نیست که بین صفوف ملت تفرقه ایجاد کنیم و دهها میلیون نفر از معلمان و کارگران، دانشجویان و اساتید و زنان و مردم کشور را خس و خاشاک و گوساله، یا میکروب و فتنه گر بنامیم. آن نظامی که امام عزیز ۱۵ سال برای آن مبارزه کرد به دنبال حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان بود. نه آنکه بخش زیادی از ملت را دشمن قلمداد کند. ایجاد رعب و وحشت باعث از بین رفتن مشروعیت نظام می گردد و بدون مشروعیت هیچ نظامی دوام نمی آورد. لذا ما معتقدیم همه ملت ایران، عزیز و دارای حقوق شهروندی می باشند و همه آنها از کرامت ذاتی برخورد بوده و ذات انسان با میکروب و خس و خاشاک بی گانه است. جامعه سالم، مطلوب و برخواسته از رای مردم، جامعه ای است که در آن اعتراض، اعتصاب، انتقاد و … جزو حقوق طبیعی و اولیه مردم می باشد.

- سیاست های ماجرا جویانه خارجی باعث شده است که در فاصله کوتاهی چندین قطع نامه از سازمان های بین المللی بر علیه کشور ما صادر شود و اثرات منفی خود را بر وضع معیشتی مردم نشان دهد. فقر و نرخ بیکاری و تعطیلی مراکز تولیدی و واردات بی رویه تا جایی رسیده است که سنگ قبر هم از خارج وارد می شود و کمک های بلاعوض و وام به کشورهای خارجی و همسایه که معلوم نیست تا چه اندازه مجلس در جریان است اقتصاد کشور را به شدت ضعیف کرده است و ادامه این روند خطر ناک میتواند به فروپاشی نظام تمام شود. آیا هزینه و فایده این ریخت و پاش ها به نفع کشور است؟ و چرا مردم به صورت شفاف در جریان این ریخت و پاش ها نیستند؟

- در پایان ما دلسوزانه خواستاریم به جای جنگ بی ثمر با علوم انسانی، از متخصصین برجسته علوم انسانی کشور در حوزه های اقتصاد و جامع شناسی و جمعیت شناسی و دیگر شاخه ها استفاده کنید و کار را به دست کاردان ها بسپارید. نه آنکه تحمل دوستان خودتان را هم نداشته باشید.


 


محمدتقی کروبی در پی انتشار اخباری کذب با عنوان "اخراج فرزند مهدی کروبی از مجمع تشخیص مصلحت" جوابیه ای را منتشر و از "دروغ پردازی" و "شایعه پراکنی" جراید و سایت‌های وابسته به دولت انتقاد کرد.

در روزهای گذشته برخی از سایت‌های دولتی اعلام کرده‌ بودند که "تقی کروبی، فرزند مهدی کروبی که در یکی از کمیته‌های دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت داشته، اخیرا طی اقدامی ارزشی و انقلابی از سوی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام قطع همکاری و اخراج شده است."

او در بخشی از جوابیه خود نوشته است: " جهت اطلاع آن دسته از طالبان قدرت و ثروت که برای کسب و حفظ آن هر فعل غیر شرعی، قانونی واخلاقی را مجاز میدانند عرض می کنم که اینجانب تنها یک رابطه استخدامی (عضو هیات علمی) دارم که آنان می توانند با حکم اخراج آن را به پایان رسانند. "

به گزارش سحام نیوز متن کامل جوابیه تقی کروبی به شرح زیر است:

الحمد لله المعروف من غیر رویه

حدیث مشهوری است که انسان را از سه چیز برحذر می دارد و اتفاقا در قبال انسان های رذل و پست همواره دستور این حدیث را لحاظ کرده ام، اما چه کنم که مصادیق بارز این حدیث که در ویرانی شرع، قانون و ارزش های اخلاقی ید طولائی دارند، هرازگاهی با نشر دروغ و تهمتی ناروا مرا مورد محبت خود قرار می دهند. به قول خواجه شیرازی:

شرابی تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
که تایکدم بیاسایم زدنیا و شرو شورش

در آموزهای اسلامی و انسانی دروغ سرچشمه همه پلیدی ها و کثیفی ها تلقی گردیده است و در روایتی از قول امام حسن عسگری (ع) نقل شده است که "جمیع اعمال خبیثه ‏در خانه‏اى است و کلید آن خانه، دروغ است." من با اعتقاد به این آموزه اگر مرتکب هر فعل و یاترک فعلی شوم، حداقل به دروغ و تهمت دست نمی یازم. از بد روزگار این روزها دورغ و تهمت نقل محفل برخی از طالبان قدرت شده و نردبان ترقی و دست یازیدن بر اموال بیت المال. خبر کذبی در رسانه های وابسته به دولت مبنی بر اخراج اینجانب از مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر و در جریده دریده وطن امروز با شرح وبسط و ایراد تهمتی دروغین از جمله افشای اخبار مجمع چاپ گردید. اگرچه با اخراج از هر سمت و شغلی در شرائط فعلی کشور مشکل ندارم، لیکن برای تنویر افکار عمومی و آنان که باید بهتر بدانند لازم می دانم نکاتی را به اجمال بیان کنم.

اینجانب بنا به دعوت دوست گرامی ام آقای دکتر محسن رضایی، دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام از بهمن ۱۳۸۷، کمیته ی حقوق بین الملل را در کمیسون حقوقی قضایی مجمع با بهره گیری از برجسته ترین اساتید دانشگاهی کشور تشکیل دادم. از آنجا که عضو هیات علمی دانشگاه هستم همانند سایر اساتید دانشگاهی بر مبنای فعالیت علمی ام قرارداد کاری یکساله منعقد کردم.

در راستای ایجاد گرایش های تخصصی در کمیته حقوق بین الملل مفتخرم در شرائطی که واژه "حقوق بشر" از منظر برخی از اصحاب قدرت غیر قابل تحمل است، گروه حقوق بشر این کمیته را با مشارکت هفت عضو برجسته دانشگاهی کشور راه اندازی کنم. با پایان پذیری دوره یکساله و نیز با عنایت به شرائط خاص کشور و مسائل پیرامون پدر مجاهد و بزرگوارم، ضمن سپاس از دبیر محترم مجمع، بطور رسمی عدم تمایل بر همکاری ام را به ایشان، قایم مقام محترم مجمع و معاونت محترم اطلاع رسانی اعلام کردم. علیرغم اصرار من بر پایان همکاری علمی با مجمع به عنوان دبیر علمی کمیته، در تیر ماه امسال حکم قرارداد یکساله ای برای اینجانب ارسال شد که ضمن تشکر از حسن نظر دوستان آن را امضا نکردم و خواستار تغییر آن به نام دبیر پیشنهادی کمیته آقای دکتر محبی از اساتید دانشگاه علامه طباطبائی گردیدم. به دوستان کمیسیون هم اعلام کردم که حداکثر تا پایان شهریور ماه مدیریت جلسات را انجام و بعد از آن بنا به ملاحظاتی در دبیرخانه مجمع حضور نخواهم یافت. مناسب است به نامه ام به دبیر محترم مجمع در اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ که ضمیمه گزارشی پیرامون بیانیه پر مسئله تهران که برای ممانعت از قطعنامه احتمالی شورای امنیت امضا شده بود و در آن انتقال ۱۲۰۰ کیلو گرم اورانیوم کمتر غنی شده ( با غلظت ۳٫۵ درصد) ایران به خاک ترکیه در قبال دریافت ۱۲۰ کیلو گرم سوخت راکتور تحقیقاتی تهران(با غلظت ۲۰ درصد) پیش بینی گردیده بود، اشاره ای کوتاه داشته باشم. در پایان آن نامه چنین نگاشتم:

"… از محبت و اعتماد جنابعالی به اینجانب در راه اندازی کمیته حقوق بین الملل و ایجاد گرایش های تخصصی این حوزه در مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکر می نمایم. در عین حال به اطلاع می رسانم که با عنایت به پایان گرفتن مسئولیت اینجانب و بدنبال مشورت با برخی از اعضای محترم این کمیته و کمیسون حقوقی قضایی، آقای دکتر محبی رئیس سابق دفتر خدمات حقوقی ایران در لاهه و مسئول اتاق داوری بین المللی فعلی را بعنوان دبیر پیشنهادی کمیته حقوق بین الملل بحضورتان معرفی تا در صورت صلاحدید مسئولیت این کمیته را به مشارالیه و یا هر شخص مناسب دیگری واگذار نمائید."

بر خلاف تبلیغات کذب رسانه های وابسته به دولت باید با صراحت بگویم که عدم تداوم همکاری اینجانب بنا به ملاحظاتی از سوی خودم بوده نه مجمع و اساسا رابطه استخدامی میان اینجانب و مجمع از شش ماه پیش تاکنون وجود نداشته که بخواهد مصداق اخراج پیدا کند. از اواخر شهریور ماه به اختیار خود حتی برای لحظه ای به مجمع نرفتم.

علاوه بر آن، اعضای هیات علمی تنها در جلسات تخصصی حضور می یابند و نظرات و تحقیقات خود را در قبال پرسش های مطرح شده ارائه می کنند و اصولا به سند و یا مدرکی دسترسی ندارند که بخواهند آن را منتشر و یا افشا کنند. بر عکس تصور باطل آن جریده وابسته، رابطه کاری کمیته بدین نحو است که اساتید نظرات علمی و کارشناسی خود را در قبال مسائل مبتلابه کشور در حقوق بین الملل مطابق منافع ملی ارائه می کنند و بر اساس آن نظرات، گزارش هایی تهیه و بنام کمیته حقوق بین الملل و یا گروه حقوق بشر در قالب بولتن خبری چاپ می گردد. البته برخی از گزارش ها که حاکی از عدم درک صحیح کارگزاران اجرایی کشور از حقوق بین الملل و عدم توجه دولت به منافع ملی بوده بدلیل ملاحظات سیاسی تاکنون چاپ نگردیده است که امیدوارم برای آگاهی مسولین در آینده نزدیک چاپ گردد.

جهت اطلاع آن دسته از طالبان قدرت و ثروت که برای کسب و حفظ آن هر فعل غیر شرعی، قانونی واخلاقی را مجاز میدانند عرض می کنم که اینجانب تنها یک رابطه استخدامی (عضو هیات علمی) دارم که آنان می توانند با حکم اخراج آن را به پایان رسانند. از دو ترم گذشته تاکنون تدریس ندارم و تنها در راهنمایی و مشاوره پایان نامه ها و انجام کارهای پژوهشی مشارکت دارم. اگر عقاید سیاسی ام برای برخی غیر قابل تحمل است، همچون محروم کردن از داشتن گذرنامه و حق خروج از کشور در ۱۰ ماه گذشته، ممانعت از درمان آسیب های دوران دفاع مقدس و محروم کردن از شرکت در کنفرانس های بین المللی اینبار نیز دستور اخراجم از دانشگاه را صادر نمایند و مطمئن باشند ملالی در این مسیر نیست. مولایم امام علی (ع) می فرماید "العالم من عرف قدره و کفی بالسر مهلا الا بعرف قدره" دانا کسی است که قدر خود را بداند و نادانی انسان همین بس که قدر خود نداند. دستگاه خلقت اراده، آزاد اندیشی و حق اندیشیدن و نظایر آن را در وجود انسان، این مخلوق خدا قرار داده است و من کرامت خود را به لحاظ انسانیت مستلزم اعمال حقوق فطری، طبیعی و اجتماعی ام نظیر حق آزادی، حق انتخاب و …میدانم.
آندم که با تو باشم یکسال هست روزی

واندم که بی تو باشم یک لحظه هست سالی

محمد تقی کروبی


 


مهدی کروبی روز گذشته به دیدار مهندس موسوی رفت. به گزارش خبرنگار سحام نیوز این دیدار در شرایطی انجام گرفت که نیروهای امنیتی قصد جلوگیری از ورود مهدی کروبی به پاستور را داشتند که با عکس العمل میرحسین موسوی این اقدام آنان ناکام ماند.
در ابتدای این دیدار آقای کروبی از فضای دروغ و تهمت در کشور که متاسفانه نهادینه شده است ابراز تاسف کرد و اظهار داشت: بعد از اینکه در انتخابات ریاست جمهوری نهم با تقلب توانستند شخص مورد نظر را در مسند ریاست جمهوری بنشانند در انتخابات مجلس هشتم و دهم ریاست جمهوری نیز به صورت سهمیه بندی و مهندسی شده آراء را تقسیم کردند و انتخاباتی را برگزار کردند که باعث انفجار مردمی شد و با بدترین شیوه و خشونت زیاد با مردم برخورد کردند و هر روز در رسانه هایی که از پول بیت المال ارتزاق می کنند، انواع دروغ و تهمت ها به طرف مقابل می زنند و کوچکترین جوابی را از مخالفین و منتقدین نه تنها در رسانه ملی بلکه در روزنامه ها نیزبر نمی تابند تا جایی که علاوه بر ممنوعیت خبری از من و شما در رسانه ها حتی از چاپ آگهی تسلیت هم روزنامه ها را منع کردند. و تحمل هیچ گونه آزادی بیان را ندارند و عملا آزادی راستگویی و صداقت را ذبح دو روزه دنیای خویش کردند. در حالی که می توانستند با برگزاری انتخابات سالم کشور را از هر گزندی محفوظ بدارند.

در ادامه این دیدار آقای موسوی به نبود تدبیر و عقل در اداره کشور اشاره نمود و گفت: به طور کلی کسی با هدفمند کردن یارانه ها مخالف نیست،اما حرف اصلی ما این است که نیرویی که بتواند این طرح را مدیریت کند، وجود ندارد و قسمت اعظم نیروهای کارشناس مشهور و توانمند کنار گذاشته شده اند. این هنر نیست که برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها در ۲۰۰۰ منطقه تهران نیرو بچینیم یا فرمانده پلیس به یاری سپاه و بسیج جهت ترساندن مردم افتخار کند. شیوه مدیریتی این آقایان بلایی بر سر کشور چه در اقتصاد و حوزه های دیگرآورده که امکان برگشت به وضعیت ۶سال گذشته هم خیلی سخت شده است.

در ادامه این دیدار آقایان کروبی و موسوی در آستانه روز ۱۳ آبان مواردی را متذکر شدند:

- در آستانه ۱۳ آبان روز دانش آموز و و سالروز تبعید حضرت امام؛ متاسفانه شاهد فشار زیادی بر فرهیختگان این کشور اعم از دانشگاهیان و دانشجویان و وکلا و روزنامه نگاران هستیم. هر روز احکام سنگینی بر علیه روزنامه نگاران متعهد صادر می شود؛ به طوری که علاوه بر زندان؛ به دهها سال محرومیت از فعالیت های مطبوعاتی محکوم می شوند و یا وکلا شناخته شده را به جرم دفاع از موکلین خود زندان و به احکام سنگین محکوم می کنند تا دیگر وکالت زندانیان سیاسی را به عهده نگیرند و یا دانشگاهیان را به زندان های طویل المدت و خارج از اقامتشان تبعید و زندانی می کنند . به طوری که موجب خطر و آزار و اذیت خانواده هایشان می گردد. ولی با تمام این اقدامات هر روز نیروهای جدید و با انگیزه به صحنه می آیند و رویش جنبش مردمی هر روز از روز دیگر بیشتر است.

- به مصلحت کشور نیست که بین صفوف ملت تفرقه ایجاد کنیم و دهها میلیون نفر از معلمان و کارگران، دانشجویان و اساتید و زنان و مردم کشور را خس و خاشاک و گوساله، یا میکروب و فتنه گر بنامیم. آن نظامی که امام عزیز ۱۵ سال برای آن مبارزه کرد به دنبال حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان بود. نه آنکه بخش زیادی از ملت را دشمن قلمداد کند. ایجاد رعب و وحشت باعث از بین رفتن مشروعیت نظام می گردد و بدون مشروعیت هیچ نظامی دوام نمی آورد. لذا ما معتقدیم همه ملت ایران، عزیز و دارای حقوق شهروندی می باشند و همه آنها از کرامت ذاتی برخورد بوده و ذات انسان با میکروب و خس و خاشاک بی گانه است. جامعه سالم، مطلوب و برخواسته از رای مردم، جامعه ای است که در آن اعتراض، اعتصاب، انتقاد و … جزو حقوق طبیعی و اولیه مردم می باشد.

- سیاست های ماجرا جویانه خارجی باعث شده است که در فاصله کوتاهی چندین قطع نامه از سازمان های بین المللی بر علیه کشور ما صادر شود و اثرات منفی خود را بر وضع معیشتی مردم نشان دهد. فقر و نرخ بیکاری و تعطیلی مراکز تولیدی و واردات بی رویه تا جایی رسیده است که سنگ قبر هم از خارج وارد می شود و کمک های بلاعوض و وام به کشورهای خارجی و همسایه که معلوم نیست تا چه اندازه مجلس در جریان است اقتصاد کشور را به شدت ضعیف کرده است و ادامه این روند خطر ناک میتواند به فروپاشی نظام تمام شود. آیا هزینه و فایده این ریخت و پاش ها به نفع کشور است؟ و چرا مردم به صورت شفاف در جریان این ریخت و پاش ها نیستند؟

- در پایان ما دلسوزانه خواستاریم به جای جنگ بی ثمر با علوم انسانی، از متخصصین برجسته علوم انسانی کشور در حوزه های اقتصاد و جامع شناسی و جمعیت شناسی و دیگر شاخه ها استفاده کنید و کار را به دست کاردان ها بسپارید. نه آنکه تحمل دوستان خودتان را هم نداشته باشید.


 



مسئول بخش حمل و نقل زمینی‌ای تی اف‌‌‌ مک اوراتا در این نامه میگوید بی‌ عدالتی ادامه دارد، امید کمی‌ بود که امکان داشت خزانه دار سندیکای واحد امروز آزاد شود ولی‌ به نظر می‌رسد که درست نبود. وعده تو خالی‌ ای بود همانند آزادی منصور اسانلو
طبق اطلاعات موثق رضا شهابی زیر بازجویی‌های سخت قرار دارد، علیرغم اینکه وضعیت جسمی‌ ایشان خوب نیست و ایشان محروم است از مشاوره قانونی و خانواده نگران ایشان است. خانواده ایشان ۶۰ میلیون تومان وثیقه را که دادگاه خواسته بود را گذاشته‌اند ولی‌ آزادی ایشان هنوز عملی‌ نشده است
رضا شهابی در ۱۱ ژوئن دستگیر شده بدون اینکه جرمی‌ به ایشان نسبت داده شود از طرف مقامات زندان. در چهل دومین کنگره‌ ای تی اف‌‌‌ در شهر مکزیک قطعنامه ضروری برای آزادی ایشان، منصور اسانلو و ابراهیم مددی تصویب شد.


29 October 2010

ITF deplores continuing imprisonment of Shahabi, Osanloo and Madadi

Commenting on the continuing imprisonment of members of the Vahed Syndicate, ITF Inland Transport Secretary Mac Urata said: "The injustice continues. There had been some hopes that the union's treasurer, Reza Shahabi, might be released today, but they look like they will come to nothing - just like the regime's empty promises to release Mansour Osanloo. We invite the Iranian government to prove us wrong and show that they can still do the decent thing and release these innocent workers."

He continued: "We are reliably informed that Reza Shahabi is being heavily interrogated, despite reported health issues, and being denied legal advice and contact with his deeply worried family. His family have paid 60 million Toman (USD 60,000) in bail, but his release is still nowhere in sight."

Reza Shahabi was arrested on 12 June this year without any charges being specified by the authorities. In August the ITF's 42nd Congress in Mexico City unanimously adopted an emergency resolution to demand his and Mansour Osanloo and Ebrahim Madadi's immediate release.

ENDS



 


 

مولوي عبدالمجيد اسماعيل زهي (ابو عمار) مدير وبلاگ خاطرات روزانه ابوعمار و مدرس حوزه ي علميه دارالعلوم زاهدان بار ديگر براي چندمين بار به دادگاه ويژه روحانيت مشهد احضار شد و ايشان بايد روز يكشنبه اين هفته در دادگاه حاضر شود. به نظر می رسد در هفته های اخیر و همزمان با سفر رهبری به قم حلقه فشارها بر اهل سنت ايران تنگ تر از پيش شده، امري که بر خلاف منافع ملي و ديدگاه مذهبي کشور مي باشد.

 


 


khamenei06

سفر رهبر جمهوری اسلامی به قم در حالی پس از 10 روز به پایان رسید که آقای خامنه ای مهمترین  دغدغه هایش را در همان روز اول و در استقبال تدارک شده اش گفته بود. سخنرانی خامنه ای در قم و در صحن حرم معصومه با میکروب خواندن مخالفان و معترضان به انتخابات دوره دهم، ناخوانده ماند. این همان چیزی بود که خبرگزاری فارس در روزهای ابتدایی سفر و در تحلیلی به دشمنان نظام نسبت داد و تفسیر کرد که دشمنان نظام با بزرگ جلوه دادن یک توصیف، مانع توجه به گفته اصلی رهبر مبنی بر اسلام منهای روحانیت و اسلام بدون سیاست شدند. اما مگر رهبری چه گفته بود ؟

 

ترس از اسلام بدون رو حانیت

رهبر جمهوری اسلامی در اولین سخنرانیش در قم، روحانیان را با خطری بزرگ مواجه دانست که از نظر او دولتی بودن یا نبودن آنها نیست. او با بیان اینکه می پذیرد که "برخی از روحانیان با دغدغه خدا در حکومت خدمت کنند و برخی هم با همین انگیزه کناره بگیرند" نسبت به پدیده اسلام بدون روحانیت هشدار داد: "دشمنان دو نكته‌ى اساسى را در باب دين دارند دنبال ميكنند؛ چون ديده‌اند كه اين دو نقطه در زندگى مردم چقدر تأثيرگذار است: يكى مسئله‌ى اسلام منهاى روحانيت است؛ چون ديده‌اند كه روحانيت در جامعه‌ى ايرانى چه تأثير شگرفى را به وجود آورد و بر حركت مردم گذاشت. البته از قبل از انقلاب هم اين زمزمه‌ها را ميكردند. حضور روحانيون در انقلاب و پيشروى آنها در انقلاب، موقتاً اين معنا را از صحنه خارج كرد؛ اما باز شروع كردند. يكى هم اسلام منهاى سياست است، جدائى دين از سياست است. اينها از جمله‌ى چيزهائى است كه امروز دارند با اصرار فراوان در مطبوعات، در نوشته‌جات، در وسائل اينترنتى ترويج ميكنند. مسئله براى آنها اهميت دارد. اين را توجه داشته باشيم."

تز "اسلام بدون روحانیت"، عنوان آخرین گفته های دکتر علی شریعتی، از رهبران روشنفکری دینی است که در سال 55 عنوان شد و بیانگر این بود که شریعتی از روحانیان به عنوان یکی از پایه های مبارزه با رژیم شاه نا امید شده است؛ اما آیا رهبر جمهوری اسلامی پس از 30 سال به دوست دوران جوانیش، علی شریعتی پاسخ می داد؟ مواضعی که همفکران وی گرفته اند، نشان می دهد چنین نیست.

از آن جمله آیت الله کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری بود که گفته های خامنه ای را ناظر بر رواج اسلام التقاطی دانست و حتی روحانیت شیعه را در مواجهه با خطر تبلیغی مسیحیت ارزیابی کرد. کعبی کلیسای خانگی و تبلیغات ماهواره ای مسیحیت را کار صهیونیست ها دانست و آن را یک "کار حساب شده تیمی" ارزیابی کرد.

احمد کریمی اصفهانی، دبیر کل جامعه اصناف بازار هم که از تشکل های اقماری موتلفه اسلامی به حساب می آید، در تعبیری متفاوت به طور سربسته به نگرانی اصلی رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرد و به ایلنا گفت: "از مدت‌ها پيش شاهد اين بوديم كه چه از سوي كساني كه چندان علاقه‌مند به انقلاب نبودند و چه درون خود اصولگرايان، اسلام بی فقاهت و منهاي روحانيت  تبليغ مي شد، يعني به دنبال جايگزين كردن خودشان به جاي روحانيت بودند و در اين رابطه هم چند سال است كه بر اين طبل مي‌كوبند."

 

تفسیری دیگر

اینکه مخاطب گفته های خامنه ای، اصولگرایانی هستند که در دولت احمدی نژاد حضور دارند و تلاش می کنند روحانیت شیعی را به عنوان شارحان اسلام ساقط کنند، تفسیری است که باید از مهدی هادوی تهرانی شنید؛او درباره آنچه رهبر جمهوری اسلامی را نگران کرده است به خبر آنلاین چنین توضیح می دهد: "ما می‌بینیم مسئول برجسته‌ای به سفر می‌رود و هنگامی که در سفر است، نماز خود را کامل می‌خواند و وقتی از وی می‌پرسند که چرا نمازتان را در سفر تمام خوانده اید به جای اینکه استدلال کند که این رای فلان مجتهد است و من از وی تقلید می‌کنم در پاسخ به آن مصاحبه کننده می‌گوید شما به این مسایل کار نداشته باش، به چیزی عمل کن که درست است. این نوع تلقی که «به چیزی عمل کن که درست است و به این مسایل کار نداشته باش»، معنایش این است که ما به منبعی غیر از منبع شناخت متعارف دین که کتاب و سنت است و روش‌های متعارف که اجتهاد است و در بین روحانیت این امور شناخته شده است و آن‌ها متخصص آن هستند، منبع دیگری نیز داریم که ما می‌توانیم از طریق آن حقایق دینی را به دست بیاوریم."

هادوی با ابراز اینکه در چند سال گذشته گروهی با مهدویت ولایت فقیه را تضعیف کرده اند، تصریح می کند: "ما معتقدیم ولایت امام زمان در دوران غیبت در ولی فقیه تجلی پیدا می‌کند ولی هنگامی که مستقیم به ولایت امام زمان تمسک می‌کنیم و همواره از او مایه می‌گذاریم عملا ولایت فقیه را کمرنگ می‌کنیم و حتی در عمل با این جایگاه مخالفت می‌کنیم که طی سال‌های اخیر شاهد این امر نیز بودیم. در مواردی مقام معظم رهبری منع شدید داشتند ولی شاهد بودیم که به این منع‌ها توجه نشد و مکرر تکرار شد تا نهایتا تاثیر جزیی پیدا کرد."

اشاره هادوی به محمود احمدی نژاد و یاران نزدیکش مانند مشایی، هاشمی ثمره و محمد علی رامین است که تاکید ویژه ای بر امام زمان و ظهور او دارند؛ تاکیدی که به قول هادوی "آهسته و پیوسته  ولایت فقیه را از شانیت می اندازد".

هادوی تهرانی در ادامه خطاب به مسوولین می گوید: "اگر امروز برخی از جریانات به نام حمایت از رهبری مطرح هستند و در پرتو حمایت‌های رهبری قدرتی در اختیارشان است، حمایت مردم از آن‌ها به خاطر این است که احساس می‌کنند نظر رهبری حمایت از آن‌ها است. اگر روزی خدایی ناکرده این جریان از رهبری فاصله گرفته و مردم احساس کنند این‌ها در مسیر و خط رهبری و روحانیت نیستند، قطعا پشت خواهند کرد."

 

منبع:روزآنلاین/محمد رهبر


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته