-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

Latest News from 30Mail for 11/04/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سید مصطفی تاجزاده در پیامی از زندان:
1389/8/12

سید مصطفی تاجزاده که این روزها از طریق ملاقات‌های کابینی با همسرش در ارتباط با مسائل روز اظهار نظر میکند، با بیان مطالبی از انتشار «روزنامه کلمه» ابراز خوشحالی کرده است.

«معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات» ضمن گرامی داشتن سالروز 13 آبان، ابراز تاسف کرد که در نتیجه جعل تاریخ و تسلط حال و هوای انسدادی و اختناقی امروز، برخی از رهبران جنبش دانشجوئی آنزمان همچون «محسن میردامادی» در زندان هستند و اشخاصی همچون «آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها» تحت فشار و تضییقات فراوانی قرار دارند.

ایجاد جامعه تک‌صدائی نشانه رشد جریان سبز در ایران است

وی در بخش نخست سخنانش، اخراج نیروهای طرفدار احزاب سیاسی از مدارس و آموزش و پرورش را «تداوم ایجاد تک صدایی در جامعه و حکومت» دانست و افزود: «وقتی چنین تصمیمات سراسری می گیرند، نشانه رشد جریان سبز در سراسر ایران است. من به آگاهی این مردم ایمان دارم و دلیلم این است که اگر این ملت رشید نبود تا به حال در برابر استبداد دینی تسلیم شده بود و این طور همه جانبه مقاومت نمی کرد.»

عضو در بند شورای مرکزی جبهه مشارکت با ابراز خرسندی از از دیدار «رهبران جنبش سبز» با یکدیگر، اثرات این گونه ملاقات‌ها را مثبت ارزیابی کرد و گفت: «در عین حال از شنیدن توزیع روزنامه کلمه در مدارس بسیار خوشحال شدم و با تشکر از همه عزیزان تهیه کننده و توزیع کننده این ندای سبز مردم ایران، امیدوارم این کار به زودی سراسری شود.»

دوره شعار خدا شاه میهن سپری شده و امروز فصل الخطاب قانون اساسی است

این زندانی سیاسی که پیش از این اعلام کرده بود شکایت خود را از کودتاگران نظامی پس نخواهد گرفت، افزود: «اخیرا شنیده می شود که می‌گویند اگر فرد یا تشکلی اعتقاد به شخص رهبر نداشته باشد و ایشان را فصل‌الخطاب نداند، از حقوق مدنی و سیاسی محروم خواهد شد. این در واقع به شعار چهارگانه اقتدارگرایان (اسلام، انقلاب، امام و رهبر) بر میگردد که به عنوان محور وحدت جریان حاکم در آن جائی برای مردم و قانون در نظر گرفته نشده و ما را به یاد شعار (خدا شاه میهن) قبل از انقلاب می اندازد.»

وی در نقد این شعار گفت: «گرچه در عمل متاسفانه همه امور ما میلی شده‌اند و به جای مصلحت ملت میل یک نفر و میل جناح حاکم مبنای کار قرار می گیرد، ولی به لحاظ نظری «قانون» همچنان فصل الخطاب است.»

تاجزاده با تصریح اینکه «قانون اساسی فصل‌الخطاب است» تاکید کرد: «حتی اگر رهبر بخواهد نه میتواند مجلس را منحل کند و نه در حکم قاضی دخالت کند.»

این اصلاح طلب زندانی در ادامه گفت: «چنین نگاهی متعلق به یک صد سال پیش، یعنی قبل از دوران مشروطه است؛ در زمانی‌که سخن و اراده شاه حکم قانون را داشت و وفاداری به شخص، مبنای شرکت در حکومت بود و البته هر پستی امتیازی بود که شاه به نوکران خود می داد اما پس از انقلاب مشروطه و تدوین قانون اساسی مبنای بهره مندی از حقوق، تعهد به این قانون است.»

جریان حاکم با شعار «تثبیت قیمت‌ها» مانع اجرای «هدفمندی یارانه‌ها» در دولت اصلاحات می‌شد

وی همچنین در خصوص طرح «هدفمند کردن یارانه‌ها» توسط دولت دهم گفت: «از مجموعه رفتار و گفتار مقامات چنین بر می آید که خودشان خوب می دانند این طرح با شکست و یا دست‌کم نارضایتی گسترده مردم مواجه خواهد شد و از هم اکنون در پی این هستند که تقصیرها را به گردن یکدیگر بیاندازند.»

تاجزاده در پایان خاطرنشان کرد «در صورت شکست این طرح، جناح حاکم علاوه بر پاسخگویی در این زمینه باید یک عذرخواهی بزرگ نیز به دلیل کارشکنی در کار دولت اصلاحات داشته باشد که این طرح را عاقلانه و تدریجی اجرا می کرد و اقتدارگراها با شعار تثبیت قیمت‌ها مانع اجرای آن شدند و مشکلات زیادی را ایجاد کردند.»

منبع: کلمه

پیشینه:

هرگز شکایتمان را از کودتاچیان پس نمی گیریم

«تمامیت‌خواهان بیش از علوم انسانی با حقوق انسانی مخالفند»

تاج‌زاده: کودتاگران جمع شوند و با اسناد یکساله‌شان برای مناظره به اوین بیایند


 


گزارش خبری از «رویترز»:
1389/8/12

گزارش خبری:

خبرگزاری «رویترز» در گزارشی به تاثیر چهار دوره تحريم سازمان ملل که با هدف توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران تصویب شده پرداخته است.

این تحریم‌ها با تصمیمات جداگانه‌ای از سوی دولت آمریکا و اتحادیه اروپا با هدف «قطع يا محدوديت صادرات بنزين» به ايران و «متوقف کردن معاملات بانکی و پولی» اين کشور با جهان خارج به اجرا گذاشته شده است.

از سوی دیگر مقامات تهران مدعی شده‌اند هدف‌ آنها از برنامه‌های هسته‌ای، «توليد انرژی اتمی» و «کاهش وابستگی مصرف داخلی» آن کشور به ذخاير نفت و گاز است و تاکنون این تحریم‌های تاثیری بر شرایط اجتماعی و اقتصادی جمهوری اسلامی آنها نداشته است.

تحریم‌های جدید و اثرات آن بر دولت ایران

سازمان ملل متحد در ماه ژوئن امسال طی مصوبه‌ای اعلام کرد علاوه بر توقف معاملات و مراودات تجاری با بانک‌های ایرانی از جمله بانک مرکزی، آن دسته از بانک‌ها و موسسات ايرانی که مظنون به مشارکت در برنامه های هسته‌ای و موشکی هستند مورد مجازات قرار خواهند گرفت.

دولت آمريکا نیز در تحريم‌های جداگانه‌ای از اين فراتر رفته و علاوه بر اعمال شدید محدوديت بر معامله با صنايع نفت و گاز ايران، آن‌دسته از شرکت‌های خارجی و چند مليتی را که در زمينه فروش بنزين با ايران معامله کنند مورد مجازات اقتصادی قرار می‌دهد.

تحريم های اتحاديه اروپا نیز فروش «تکنولوژی و سرمايه گذاری» در عرصه اکتشاف و توليد را ممنوع کرده اما خريد يا فروش «فرآورده‌های نفتی و گاز» به ايران ممنوع نشده و همينطور محدوديتی برای «معاملات پولی کمتر از 40 هزار یورو» در اين زمينه مقرر نشده است.

مجموعه مصوبات اخیر سازمان ملل و همچنین تحریم‌های اعمال شده از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا، فارغ از دردسرهای اداری، باعث خواهد شد که بسياری از شرکت‌های بزرگ نفتی به جای تقبل ريسک و دشواری‌های معامله با ايران به سوی خريد نفت خام از کشورهای ديگر تمايل پيدا کنند.

واکنش شرکت‌های بین‌المللی

علاوه بر این شرکت‌های نفتی آمريکا از اواسط دهه‌ی 1995 معاملات خود را با ايران کاملا متوقف کرده‌اند، شرکت‌های اروپايی نيز در نتیجه تصویب تحریم‌های تازه شورای امنیت سازمان ملل و دولت آمریکا، فعاليت‌های خود را در عرصه نفت و گاز ايران کاهش داده‌اند.

این شرایط، فضا را برای حضور پررنگ شرکت‌های انرژی آسيايی و به خصوص شرکت‌های چينی برای مدتی محیا کرده بود اما اخيرا شرکت‌های بزرگ چينی نيز در هراس از به خطر افتادن فعاليت‌ها و سرمايه‌گذاري‌های خود در آمريکا فعاليت در پروژه های انرژی ايران را کندتر کرده‌اند.

بر این اساس بسیاری از شرکت‌های بين‌المللی معامله و فعاليت خود در ايران را متوقف کرده‌اند یا در حال مذاکره هستند؛ به صورتی که چندين شرکت انرژی چند مليتی در ماه‌های اخير فروش بنزين به هواپيماهای مسافربری ايران را متوقف کرده‌اند.

تاثیر تحریم‌ها

دولت ايران مدعی‌ست که اين تحريم‌ها تاثير چندانی بر اقتصاد آن کشور نداشته و قصد دارد فعاليت‌های هسته‌ای خود را ادامه دهد؛ این در حالیست که ايران با وجود در اختیار داشتن يکی از بزرگترين ذخاير نفتی جهان درسال‌های اخير ناگزير بوده که حدود 40 درصد از نياز بازار داخلی‌اش به بنزين را از خارج وارد کند.

ايران قبل از اجرائی شدن تحريم‌های آمريکا در تابستان امسال با ذخيره سازی بنزين و با پرداخت 25 درصد بالاتر از نرخ بازار انبارهای بنزين خود را پر کرد؛ علاوه بر این دولت ايران مدعی‌ست با تغييراتی در خط توليد صنايع نفت اکنون قادر به توليد بنزين مورد نياز کشور است و حتی می تواند اضافی اين محصول را صادر کند.

کارشناسان معتقدند بنزین تولید شده در چنین چرخه‌ای نا مرغوب است و به تخریب موتور خودروها میانجامد، علاوه بر این موجب میشود ساير فراورده های نفتی ناياب شده و در طولانی مدت خود اين صنايع نیز به خاطر کاربری نادرست فرسوده شوند.

بحران اقتصادی و گفت و گو با 5+1

با این شرایط دولت محمود احمدی نژاد اعلام کرده که به قصد «جراحی اقتصادی جامعه»، طرح «حذف سوبسیدها» را به مرحله اجرا درخواهد آورد که میتواند شرایط اقتصادی دولت را در شرایط بحرانی‌تری قرار دهد و به تسریع سیر صعودی نرخ تورم بیانجامد.

تاکنون به نظر می رسید که تاثير تحريم های خارجی برای مجبور کردن دولت ايران به مذاکره و عقب نشينی در مورد برنامه‌های هسته‌ای اين کشور بسيار ناچيز بوده است اما هفته گذشته دولت ايران اعلام کرد که حاضر است بار ديگر گفتگوها با گروه 5+1 را از سر بگيرد ولی حاضر نيست در مورد برنامه های هسته‌ای خود گفتگو يا معامله کند.

منبع: رویترز و رادیو فردا

پیشینه:

توقف بازرگانی و حمل‌ونقل جنگ‌افزار به ایران توسط سنگاپور

ژاپن تحریم‌های تازه‌ای بر ایران اعمال کرد

پکن متعهد به «اجرای تحریم‌های سازمان‌ملل» علیه ایران است

بانک‌های لبنانی هم به تحریم‌‌ها علیه ایران می‌پیوندند

تحریم‌ها علیه ایران اثر کرده است


 


1389/8/12
در شرایطی که در بسیاری از کشورها خرید و فروش اعضای بدن جرم محسوب می‌شود، این روزها فروش کلیه برای حل مشکلات مالی در ایران رواج شده است. ویدیوی زیر گزارشی‌ست از خرید و فروش کلیه در ایران.


 


1389/8/12

مسعود شریف
کلمه

این روزها همه از «دشمن» حرف می‌زنند: «دشمن» در کمین است. مترصد فرصت است. نمی‌خواهد ما «ما» باشیم. از خواری‌مان شاد است و از عزت‌مان ناشاد. باید گفته‌ها و ناگفته‌های خود را با دماسنج او تنظیم کنیم. میزان  شده است رای  و نظر «دشمن»؛ خوشحالی و ناراحتی او، غم و شادی او، مدح و ذم او. به راستی این غول بی شاخ و دم کیست و چه خصوصیات و کارکردهایی دارد؟

در زیر به برخی از ویژگی‌ها و کارکردهای دشمن اشاره می‌شود:

۱ – کارکرد اصلی «دشمن» فرافکنی است. دشمن ما را قادر می‌سازد مشکلات و ناکارآمدی خود را به گردن او بیندازیم. اگر بخواهیم از اصطلاحات معنا‌شناختی کمک بگیریم، یک دالّ تهی است که مدلول ندارد. به زبان ساده‌تر، فضایی خالی است که محتوایی ندارد. به همین دلیل به ما اجازه می‌دهد آن را با انواع و اقسام چیزها پر کنیم. یک‌روز می‌تواند بارِ کاستی‌های اداری ما را به دوش کشد، روز دیگر ناتوانی و بی‌سامانی اقتصادی‌مان را، فردا روزی ناکامی سیاسی‌مان را، و چه بسا بی‌تدبیری و قلدرمآبی دیپلماسی‌مان را. هر آن‌چه خارج از اختیار و کنترل ماست می‌تواند به او حمل شود. هر آن‌که با ما در افتد در دم وابسته به دشمن و بیگانه است.

۲ – کارکرد مهم دیگر دشمن بازشناسیِ «خود» است. دشمن کسی است که ما «خویش» را در تقابل با «او» تعریف می‌کنیم. «دوست» را در میزان فاصله او با «دشمن» باز‌می‌شناسیم. «خود» را در نسبت با «دیگری» می‌یابیم. هر قدر از «دشمن» دور شویم، به «دوست» نزدیک شده‌ایم، هر قدر از «دوست» دور شویم به «دشمن» نزدیک شده‌ایم. به همین دلیل همواره از فریب‌خوردگان از سوی «دشمن»، یعنی آن‌ها که از دایره «دوستان» یا به اصطلاح «خودی‌ها» دور شده‌اند و به «غیر‌خودی‌ها» و «دشمنان» پیوسته‌اند، خواسته می‌شود به «دامان سیستم بازگردند و توبه کنند» شاید که آمرزیده شوند. بازگشتن به دامان چیزی مستلزم بازیابی «خود» است در تقابل با «دیگری». یعنی که بیایید و به «خود» اصیل‌تان که «خودی» بود رجوع کنید. هنوز دیر نشده است!

۳ – کارکرد دیگر «دشمن» استحکام و تقویت مرز میان داخل و خارج، و درون و بیرون است. دشمن به ما کمک می‌کند حدومرزهای درون خود را با حدود و ثغور او ترسیم کنیم. خواسته‌های درونی‌مان را مطالبات بیرونی، خارجی، و وابسته به بیگانگان بنامیم. متر و معیار حق را با تعریف و تمجید یا تقبیح و سرزنش او بسنجیم. دشمن نه تنها مرزکشی اولیه میان «ما» و «آنها» و «خودی» و «غیر‌خودی» را ممکن می‌کند بلکه امکان بازتعریف مدام آن را نیز فراهم می‌آورد: هر لحظه باید دشمن را شناخت و با او مرزبندی کرد. بنابراین مرزهای «ما» با «دشمن» مرزهایی ثابت و ابدی و ازلی نیستند؛ قابل تغییرند، جابجا می‌شوند. چنان‌که مرزهای «خودی» و «غیر‌خودی» آشکار و شفاف نیستند. ممکن است کسی که روزی «خودی» بوده فردا «غیرخودی» شود و به اردوگاه «دشمن» و «بیگانه» بپیوندد، آن‌که «غیرخودی» بوده بنا به منفعت و مصلحت «خودی» شود و اردوگاه «دوست» را یاری رساند.

۴ – کارکرد هویت‌بخش و وحدت‌بخش، از برجسته‌ترین کارکردها است. «دشمن» ما را متحد می‌کند، خلل و فرج‌هایمان را می‌پوشاند، اجازه می‌دهد خود را بجا آوریم، نقص‌ها و معایب‌مان را به گردن او بیندازیم، هر آن‌چه که نمی‌پسندیم از آنِ او و وابسته بدو بدانیم، هویت خود را در تقابل با او برسازیم. «دشمن» آیینه‌ای است در مقابل ما تا به کمال بی‌عیب و ایراد خود افتخار کنیم. اگر هم ایرادی هست از آیینه است و بازیگردان آن، یعنی «دشمن». اختلاف‌ها را باید کنار گذاشت. مگر نه این‌که «دشمن» چشم امید به همین تفرقه و جدایی‌ها دارد؟ از حق خود باید گذشت و صلح کرد تا به بلای خانمان‌سوز «دشمن‌شادی» مبتلا نشویم؛ حال به هر هزینه و بهایی. چه باک که این بها جان انسان‌ها باشد. مهم این است که «دشمن‌شاد» نشویم. مهم این است که «دشمن» از اختلافات ما (که اغلب سلیقه‌ای و در چارچوب سیستم است) بهره‌برداری نکند.

۵ – دشمن «میزان» است؛ ملاک تشخیص حق از باطل. حق آن است که «ما» می‌گوییم، باطل آن است که «آن‌ها». هر آن‌که با «ما» نیست با «دشمن» است، پس بر «ما» است. حقیقت را می‌توان به مسلخ مصلحت برد، اگر و تنها اگر پای «دشمن» در میان باشد. «دشمن» محال است که سخن صواب بگوید مگر این‌که کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه باشد، مگر این‌که توطئه‌ای در کار باشد.

۶ – کارکرد جنگ‌طلبانه «دشمن» انکارناپذیر است. اگر که «دشمنِ» همیشه آماده‌به‌خدمت پشت دروازه‌های شهر سنگر گرفته، بنابراین ناگزیر رویارویی و تقابل را واجب می‌کند. در مقابل «دشمن» همواره باید آماده بود. «دشمن» علی‌الدوام در حال حمله و تهاجم است؛ حمله نظامی، تهاجم فرهنگی، هجمه اقتصادی و اجتماعی. بنابراین باید با او جنگید؛ اگر لازم بود «جنگ سخت» در جبهه‌های نبرد وگرنه «جنگ نرم» در عرصه‌های متنوع و گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سایبری و غیره.

۷ – دشمن «دشمن» است. باید تا این حد کلی، گنگ و مبهم باقی بماند. پرهیبی است که شکل و شمایل واضحی ندارد. نمی‌توان و نباید مشخصاً گفت دشمن فلان کشور، فلان شخص، فلان سیستم یا هر چیز متعیّن دیگری است. گنگی و ابهام آن دست‌مان را باز می‌گذارد عنداللزوم هر که را باب میل‌مان سخن نگفت به عرصه «دشمن» برانیم، حال اگر در داخل بود به محدوده «دشمن داخلی» و اگر در خارج از مرزهای جغرافیایی حضور داشت به حوزه «دشمن خارجی». پس وضوح مفهومی و معنایی «دشمن» از محرمات است. اگر از این مفهوم پرده برداشته شود می‌تواند پشتوانه تمامی مدعاهای «ما» را به هم بریزد. ممکن است منجر به بر‌ملا‌شدن دستان خالی «ما» شود. بنابراین در پاسخ به این سؤال که «دشمن» کیست و چه هویتی دارد همواره می‌شنویم که «دشمن دشمن است».


 


1389/8/12

نازنین خسروانی، روزنامه نگار، شب گذشته در پی مراجعه ماموران امنیتی به منزلش بازداشت شد.

ماموران امنیتی بعد از تفتیش منزل این روزنامه نگار و ضبط کامپیوتر و وسایل شخصی او را به مکان نامعلومی انتقال دادند.

نازنین خسروانی از روزنامه نگاران اصلاح طلب محسوب می شود که با روزنامه های نوروز، بهار، دوران امروز، کارگزاران سرمایه و … همکاری داشته است؛ روزنامه هایی که همگی پس از مدتی فعالیت توقیف شدند.

بازداشت وی در حالی صورت می گیرد که او مدتهاست با روزنامه ای همکاری نداشته است.

منبع: تا آزادی روزنامه‌نگاران و کلمه


 


1389/8/12

اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در نامه‌ای از محمود احمدی‌نژاد پرسیده‌اند: «اعلام خبر انحلال دانشگاه در ساعت 19:30 دقیقه عصر روز جمعه در سایت وزارت بهداشت چه مفهومی دارد؟ آیا حضور سراسیمه ریاست دانشگاه تهران و جمعی از معاونین او در هفت صبح روز شنبه مفهومی جز اشغال دانشگاه ایران را دارد؟»

نامه دیگری نیز توسط اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، خطاب به وزیر بهداشت امضا شده است، آنها در این نامه اعتراض شدید خود را نسبت به تغییرات پیش آمده در سطح دانشگاه ایران اعلام کرده‌اند.

امروز نامه دیگری نیز توسط پرسنل دانشگاه علوم پزشکی ایران نوشته شد که رونوشت آن به مجلس، وزارت بهداشت، بازرسی کل کشور و دفتر مقام رهبری ارسال می‌شود.

به گزارش کلمه اعتراض دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز ادامه دارد، بسیج، پرسنل دانشگاه و اعضای هیات علمی به جمع دانشجویان پیوسته‌اند و می‌خواهند با توجه به فرصت یک هفته‌ای که مجلس به وزیر بهداشت برای لغو حکم انحلال دانشگاه ایران داده است، همه چیز به حالت اول بازگردد.

دانشجویان و بیش از ۶۰ درصد پرسنل دانشگاه ایران صبح امروز روبروی ساختمان مرکزی این دانشگاه زیر باران منتظر رئیس دانشگاه تهران، محمدباقر لاریجانی ماندند، تا بتواند با توضیحاتش دانشجویان را توجیه کند.

به گفته یکی از دانشجویان، دانشجویان خواستار این بودند که لاریجانی که اکنون پنج روز از استقرارش در ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران می‌گذرد، سکوتش را شکسته و به دانشجویان توضیح دهد، اما او در جمع دانشجویان حاضر نشد.

منبع: کلمه


 


به گزارش مهرماه بانک مرکزی:
1389/8/12

بانک مرکزی، نرخ تورم در مهرماه امسال را 11.9 درصد و این رقم را برای 12 ماهه منتهی به مهرماه امسال، 9.2 درصد اعلام کرده که هر دو شاخص نشان‌ از روند افزایشی قیمت‌ها نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، و روند صعودی نرخ تورم دارد.

بر اساس گزارش بانک مرکزی، نتایج به دست آمده از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری در مهرماه 1389 نشان می‌دهد که این رقم نسبت به ماه قبل 1.8 درصد افزایش داشته است. علاوه بر این نرخ تورم در 12 ماه منتهی به مهرماه امسال نسبت مدت مشابه سال گذشته 9.2 درصد افزایش داشته است.

مجموعه این ارقام نشان می‌دهد که حتی طبق شیوه محاسبه بانک مرکزی، نرخ تورم از شهریور ماه گذشته روند افزایشی به خود گرفته و در مهر ماه نیز نرخ تورم با شتاب بیشتری در حال صعود است.

این ارقام در شرایطی اعلام می‌شود که برخی کارشناسان به شیوه محاسبه تورم از سوی بانک مرکزی که در دوره احمدی نژاد نسبت به گذشته تغییراتی داشته انتقاد دارند و معتقدند نرخ واقعی تورم بیش از این است.

با توجه به درآمد 40 هزار ميليارد توماني دولت از آزاد‌سازي قيمت‌ها كه با عنوان «طرح هدفمندی یارانه‌ها» از آن یاد میشود و بی انظباطی‌های گسترده اقتصادی دولت احمدی نژاد در حوزه‌های مختلف به نظر میرسد این رقم تا پایان امسال به عددی بیش از این برسد.

 

منبع: کلمه

پیشینه:

افزایش قیمت اقلام مصرفی و روند صعودی نرخ تورم

در نتیجه حذف یارانه‌ها، مردم ایران مواد غذائی ذخیره میکنند

«کارگران و کارمندان، مال باختگان اصلی تورم سال ۸۹ هستند»

رشد 105 تا 189 درصدی تورم در دولت نهم


 


1389/8/12

پلیس مبارزه با مواد مخدر مالزی از دستگیری سه ایرانی به جرم حمل و قاچاق مواد مخدر معروف به «متامفتامین» خبر داد.

نورالدین الغدیر، رئیس اداره مبارزه با مواد مخدر ایالت سلانگور مالزی روز سه‌شنبه، 11 آبان اعلام کرد که این افراد با جاسازی دو کیلوگرم مواد مخدر معروف به «متامفتامین» در چمدان‌های خود از طریق بحرین به مالزی پرواز کرده بودند که ماموران پلیس آنها را شناسایی کردند.

نورالدین الغدیر گفت: پس از بازرسی چمدان‌های این افراد که 26، 27 و 43 ساله بودند، مواد مخدر کشف و معلوم شد که این افراد برای نخستین بار است که به مالزی سفر می‌کنند.

به گفته پلیس مالزی این افراد با ایرانی دیگری در تماس بوده‌اند که از سال 2009 تا کنون پنج بار وارد مالزی شده است.

بیشترین ماده مخدری که در سال‌های اخیر به مالزی قاچاق می‌شود، نوع تحریک‌کننده به نام «متامفتامین» است. این مواد در بار هوایی پروازهای تهران و از طریق ترانزیت از دوبی، ارمنستان، کیش، دوحه و کلمبو به مالزی راه پیدا می‌کنند.

منبع: مهر و مردمک


 


یک هفته مهلت برای وزیر بهداشت
1389/8/12

رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس با اشاره به جلسه دیروز كميسيون بهداشت و كميسيون آموزش و تحقيقات با وزير بهداشت در مورد انحلال دانشگاه و نتايج آن گفت: «در جلسه روز گذشته اعضا در ابتدا به ترتيب نظرات خود را در رابطه با انحلال اين دانشگاه اعلام كردند و پس از آن نيز وزير بهداشت دلايل اين اقدام را مطرح كرد كه در اكثر مواقع نتوانست نمايندگان را قانع كند.»

علي عباسپور تهراني با اعلام این که «در اين جلسه اكثر اعضا به وزير بهداشت پيشنهاد لغو اين دستور را دادند» افزود: «مسوولان وزارت بهداشت اعلام كردند كه پس از بررسي هفته آينده نتيجه دقيق اين بحث را مطرح مي‌كند.»

او با تاكيد بر اينكه وزارت بهداشت يك هفته از مجلس شوراي اسلامي زمان خواسته گفت: «استدلال مسوولان وزارت بهداشت بر اين اساس است كه اين دانشگاه با دانشگاه‌هاي علوم پزشكي به صورت موازي فعاليت مي‌كرده است كه براي جلوگيري از موازي كاري‌ها در بحث آموزش و پزشكي و كاهش هزينه‌ها اقدام به انحلال اين دانشگاه كرده‌اند كه هم از نظر قانون و هم از نظر منطقي اين اقدام نادرست است و مجلس نيز پيگير لغو اين دستور است.»

منبع: ایلنا


 


بروز بی‌سابقه‌ترين كشند سرخ در سواحل جنوبی كشور
1389/8/12

معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست از بروز وسیع‌ترین و بی‌سابقه‌ترین كشندسرخ در سواحل جنوبی كشور خبر داد و گفت: «بر اثر این كشند تاكنون بالغ بر یك تن ماهی تلف شده است.»

محمدباقر نبوی با اشاره به اینكه این بلوم جلبكی در سواحل شرقی چابهار و در نواری به طول 70 كیلومتر و عرض حدود 30 متر از محدوده بندر رمین تا پسابندر رخ داده افزود: «این بلوم جلبكی از جنس چتونلا (Chattonella) بوده، اما گونه آن هنوز مشخص نشده است.»

وی با اشاره به این كه برخی انواع گونه چتونلا سمی هستند، تصریح كرد: «‌این گونه پس از بلوم ضمن ترشح سم باعث كاهش اكسیژن شده و می‌تواند در آبهای كم عمق نیز بر روی موجودات كف‌زی همچون مرجان‌ها تاثیر داشته باشد.»

نبوی با اشاره به این که در محدوده این بلوم جلبكی چهار قطعه لاك پشت سبز كه از گونه‌های در معرض خطر انقراض هستند تلف شدند، ورود فاضلاب و پساب و مهیا شدن شرایط بلوم را از جمله عوامل بروز كشند سرخ در سواحل چابهار دانست وگفت: «منتظر گزارش سازمان شیلات هستیم تا موضوع در كمیته ملی كشند سرخ مطرح و تصمیمات لازم در این خصوص اتخاذ شود.»

به گفته وی از روز دوشنبه میزان این بلوم جلبكی كاهش داشته است.

منبع: ایسنا
 


 


1389/8/12

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از اساتید عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، دانشگاه و حوزه را محل بحث و گفت‌و گو و طرح الگوهای جدید خواند و گفت: «در دنیایی که هیچ اطلاع و خبری را از مردم و نخبگان نمی‌شود پنهان کرد، محیط‌های علمی می‌توانند محل تنقیح و تبادل علم و اطلاعات باشند و مسئولان نظام اسلامی باید به این روند به هر صورت ممکن کمک کنند.»

وی پویایی علم و دانشگاه را نیاز واقعی و کنونی جامعه اسلامی ایران خواند و افزود: «حمایت از استاد و دانشجو اساس پویایی علمی کشور خواهد بود.»

هاشمی رفسنجانی با تأکید بر اینکه در اسلام هر تفکری قابل طرح و بحث است، منع محیط‌های علمی از طرح برخی مباحث در چارچوب قانون اساسی و خانواده نظام را بی‌فایده خواند و گفت: «تابلو دین ما این است که عباد خاص خدا کسانی هستند که به همه سخنان گوش می‌دهند و از میان‌شان به انتخاب احسن می‌پردازند.»

وی نگرانی‌های موجود در فضای دانشگاه و محیط‌های علمی را مهم خواند و تصریح کرد: «بالندگی و رشد و پیشرفت جامعه در سایه آرامش و اطمینان اهل علم به‌دست خواهد آمد و در این راه همه باید تلاش کنیم ناامنی به محیط دانشگاه راه نیابد.»

منبع: جرس و خبر آنلاین


 


1389/8/12

رئیس ستاد اطلاعاتی ارتش اسرائیل می‌گوید که ذخیره اورانیوم ایران در حال حاضر برای ساخت یک بمب کافی است و جمهوری اسلامی به زودی اورانیوم لازم برای ساخت دومین بمب را نیز در اختیار خواهد داشت.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس، ژنرال عاموس یادلین، رئیس ستاد اطلاعاتی ارتش اسرائیل روز سه شنبه در نشست کمیته امور خارجی و دفاعی پارلمان اسرائیل این مطلب را عنوان کرد.

پیش از این سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا نیز در این مورد ابراز نگرانی کرده بود.

لئون پانتا، رئیس سیا، تیرماه سال جاری اعلام کرده بود که هم اکنون ایران مقدار کافی اورانیوم کمتر غنی شده برای ساخت دو بمب اتم در اختیار دارد.

اسرائیل بارها برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی برای تمامیت ارضی خود به حساب آورده و استفاده از گزینه نظامی برای متوقف کردن برنامه‌ هسته‌ای ایران را منتفی ندانسته است. در عین حال، ایران نیز تهدیدهای اسرائیل را بی‌پاسخ نگذاشته و اعلام کرده است که در صورت هرگونه حمله احتمالی به تأسیسات هسته‌ای ایران، مقابله به مثل خواهد کرد.

منبع: رادیو فردا


 


در اعتراض به افزایش۶ درصدي مستمري‌هاي سال ٨٩
1389/8/12

 

صبح امروز، 150 نفر از بازنشستگان خانه کارگر غرب تهران و شهر ری، در اعتراض به جدا شدن درمان از تامین اجتماعی و انتقال آن به وزارت بهداشت، مقابل مجلس تجمع کردند.

به گفته این معترضان، «هرچند كه كميسيون تلفيق مخالفت خود را با منفك شدن معاونت درمان از تامين اجتماعي اعلام كرده اما گويا برخي جريان‌ها قصد دارند اين كار را انجام دهند.»

یكي از بازنشستگان نيز با غير قانوني دانستن افزايش 6 درصدي مستمري‌ها براي سال 89 گفت: «دولت و هيچ مرجع ديگري حق ندارد قانون را زير پا بگذارد چون ماده 96قانون تامين اجتماعي برافزايش 15 درصدي مستمري‌ها در سال 89دلالت دارد.»

«طبق قانون به هر ميزان كه حقوق كارگران شاغل افزايش يابد، بايد به همان ميزان مستمري كارگران بازنشسته نيز افزايش يابد بنابراين افزايش 15 درصدي مستمري‌ها در سال 89 حق بازنشستگان است.»

همچنین به گفته یکی دیگر از این معترضان، «از وقتي که وزير رفاه و مدير عامل تامين اجتماعي آمدند، جز شعار چيزي نشنيده‌ايم وبا ادامه وضعيت موجود خواهان بركناري وزير رفاه و مديرعامل تامين اجتماعي هستيم زيرا وضعيت مثل گذشته است و شايد درآينده بدتر هم بشود.»

علاوه بر این، کانون كارگران بازنشسته تامين اجتماعي استان تهران در نامه‌اي به پورمحمدي، رييس سازمان بازرسي كل كشور خواستار ورود اين سازمان به بخشنامه غيرقانوني افزايش 6 درصدي مستمري‌ها در سازمان تامين اجتماعي شد.

تامين اجتماعي حدود يك ميليون و سيصد هزار بازنشسته دارد.

منبع: جرس

 

 


 


1389/8/12

سه هفته پس از ابطال وقف دانشگاه آزاد اسلامى از سوى آيت‌الله علی خامنه‌ای، شوراى عالى انقلاب فرهنگى اساسنامه اين دانشگاه را به نفع دولت تغيير داد و احكام هيات امناء را منوط به امضای رئيس این شورا كرد.

شوراى عالى انقلاب فرهنگى در جلسه سه‌شنبه ۱۱ آبان ماه به رياست محمود احمدى‌نژاد، تعريف دانشگاه آزاد از يك موسسه «عمومى و غيردولتى» را به موسسه‌اى «غيرخصوصى و غيردولتى» تغيير داد.

بر اساس این مصوبه «اعضاى هيات موسس، هيات امناء و مديران دانشگاه هيچ‌گونه حق مالكيت و حق انتفاع شخصى بر اموال دانشگاه ندارند.»

اين شورا همچنين اعضاى هيات امناء را از ۱۳ نفر به ۱۰ نفر كاهش داد و بر خلاف اساسنامه قبلى كه احكام اعضای هيات امناء با امضا «رئيس هيات موسس» رسميت مى‌يافت، تصويب كرد كه احكام اعضاى اين دانشگاه بايد به امضاى رئيس شوراى عالى انقلاب فرهنگى برسد.

در حال حاضر رياست هيات موسس دانشگاه آزاد اسلامى با اكبر هاشمى رفسنجانى، رييس مجلس خبرگان و از مخالفان محمود احمدى‌نژاد است.

دانشگاه آزاد اسلامى از يک سال پيش كه اقدام‌هاى دولت محمود احمدى‌نژاد براى در دست گرفتن مديريت اين دانشگاه شدت گرفته به صحنه مجادله ميان هواداران دولت دهم و مخالفان آن بويژه هاشمى رفسنجانى تبديل شده است.

منبع: ایلنا و رادیو فردا

پیشینه
«اشتباه بزرگی کردند که گفتند وقف دانشگاه آزاد را کسی نمی‌تواند بر هم بزند»
علی خامنه‌ای وقف دانشگاه آزاد را باطل اعلام کرد


 


رفیق‌دوست، فرمانده اسبق سپاه:
1389/8/12

 

 

محسن رفیق‌دوست، از فرماندهان اسبق سپاه و رئیس سابق بنیاد مستضعفان، معتقد است «ورود سپاه به مسائل اقتصادی نه تنها جایزنیست بلکه نیاز هم نیست.»
 
وی همچنین گفت: «من حتی معتقدم دولت هم نباید کار اقتصادی بکند.»
 
رفیق‌دوست، اینکه سپاه در عسلویه پروژه بگیرد و بسازد را کار اقتصادی ندانست و گفت: «من هم که در بنیاد بودم بخش خصوصی این ایراد را به بنیاد می‌گرفت، اما من می‌گفتم
در یک حدی که ما جای بخش خصوصی را نگیریم کارهایی انجام بدهیم که بخش خصوصی قادر به انجامش نیست.»
 
به گفته وی، «کار کوچک یعنی زیر هزار میلیارد تومان اما اینکه سپاه خرید و فروش نفت کند من این را جایز نمی‌دانم و فکر می‌کنم بزرگان هم جایز ندانند.»
 
این فرمانده اسبق سپاه در بخش دیگری از سخنانش هم به «انحراف فکری» در جریان اصولگرای حاکم اشاره کرد و گفت بر این باور است که «عدم اطاعت از ولایت، در دولت فعلی بیشتر قابل رویت است.»
 
به اعتقاد او، محمد خاتمی هیچ‌گاه رئیس جمهور «مورد پسند» آیت‌الله علی خامنه‌ای نبوده و اطاعت‌پذیری دولت احمدی‌نژاد از «ولایت‌فقیه» از دولت‌های دیگر کمتر است.
 
منبع: آفتاب
 

 


آیت‌الله خامنه‌ای:
1389/8/12

آیت‌الله علی خامنه‌ای از معترضان به نتیجه انتخابات به عنوان «جمعیتی محدود» نام برد که به گفته وی سال گذشته تلاش کردند مراسم روز ۱۳ آبان را به «لجن» بکشند.

آقای خامنه‌ای امروز چهارشنبه در دیدار با گروهی از دانش‌آموزان گفته که این «جمعیت محدود» می‌خواست با «نماد ۱۳ آبان» مقابله کنند.

رهبر جمهوری اسلامی همچنین از این «جمعیت محدود» به عنوان کسانی یاد کرده که «می‌خواستند هيمنه آمريكا را زنده كنند و حركت عظيم ملت در مقابل ظلم‌های آمريكا را زير سوال ببرند.»

علی خامنه‌ای در این دیدار باردیگر از اعتراض‌های مردمی به نتیجه انتخابات با عنوان «فتنه» یاد کرده و ادعا کرده که «جوانان با فتنه ۸۸ مقابله کرده‌اند.»

وی پیش از این در جریان یک سخنرانی در جمع گروهی از مردم قم، از معترضان به نتیجه انتخابات با عنوان «میکروب» یاد کرده بود.

دیدار آقای خامنه‌ای با دانش آموزان در آستانه برگزاری روز ۱۳ آبان صورت گرفته است.

در مراسم ۱۳ آبان سال گذشته معترضان به نتیجه انتخابات در خیابان‌های مرکزی شهر تهران دست به تجمع و راهپیمایی زدند که با دخالت نیروی‌های گارد ویژه و لباس شخصی‌ها این تجمع به خشونت کشیده شد.

منبع: وب‌سایت علی خامنه‌ای


 


1389/8/12

محمود احمدی‌نژاد در تازه‌ترین اظهارات خود علیه غرب گفت که «پشم و پیل» همه قدرت‌‌های غربی ریخته است و آنها حتی نمی‌توانند «آب بینی خود را بالا بکشند.»

احمدی‌نژاد که به بجنورد سفر کرده است، امروز چهارشنبه در جمع گروهی از مردم این شهر خطاب به رهبران کشور‌های غربی اظهار داشت: «اگر خیلی عرضه دارید، اوضاع کشورهای خود را جمع و جور کنید و به ملت‌های خود برسید؛ شما ‌نمی‌توانید آب بینی‌ خود را بالا بکشید.»

وی به «مستکبران» نیز توصیه کرد که «از خر شیطان» پایین آمده و «مثل بچه بیایند و طبق قانون و بر پایه عدالت و احترام بشینند و حرف بزنند.»

احمدی‌نژاد به چنین اظهاراتی علیه رهبران غرب شهره است و پیش‌تر نیز عباراتی علیه رهبران این کشور‌ها به کار برده بود که با واکنش منفی بسیاری از منتقدانش مواجه شد.

احمدی‌نژاد در بخش دیگیری از سخنرانی خود با اشاره به لغو قرارداد فروش سامانه موشکی اس 300 گفت که روسیه ما را به آمریکا فروخته است.

وی افزود: «بعضی‌ها تحت تاثیر شیطان فکر کردند که می‌توانند یک قرارداد دفاعی را بطور یکجانبه لغو کنند. آنها با این اقدام خود، ما را به دشمن فروختند.»

دیمیتری مدودف رئیس جمهوری روسیه 22 سپتامبر گذشته دستور ممنوعیت فروش سامانه موشکی پیشرفته اس 300 به تهران را صادر کرد.

فیلم سخنرانی احمدی‌نژاد در بجنورد

منبع: فارس


 


1389/8/12

وب‌سایت آتی‌نیوز اعلام کرد تعدادی از مردم مناطق مختلف شهر بیجار از «ترس گرانی آب»، در حیاط منزل مسکونی خود اقدام به حفر چاه آب کرده‌اند.

براساس گزارش این وب‌سایت، تعدادی از این افراد بر این باورند که نرخ آب بها در زمان اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها افزایش می‌یابد و این امر آنها را وادار کرده که در حیاط منزل مسکونی خود اقدام به حفر چاه آب بکنند.

به گزارش آتی‌نیوز هم اکنون شغل چاه کن‌ها و مقنی‌ها در بیجار رونق گرفته و هر مقنی روزانه با حفر دو متر چاه حدود 70 تا 100 هزار تومان درآمد کسب می‌کند.

کارشناسان اقتصادی پیش‌بینی می‌کنند با اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها در کشور قیمت کالاها و خدمات افزایش سرسام‌آوری یابد.

منبع: وب‌سایت آتی‌نیوز


 


آیت‌الله حائری شیرازی:
1389/8/12

آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی با انتقاد از ترویج و گسترش علوم انسانی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی، این علوم را «سراب و فسادی» دانسته که در تولید مفاهیم «خوشمزه» از آنها استفاده می‌شود.

آقای حائری شیرازی امروز چهارشنبه در قم گفته که «علوم انسانی سرابی بیش نیست که تنها مفهوم امنیت آن منجر به مسابقه انباشت سلاح‌های هسته‌ای در جهان شده است.»

این استاد حوزه علمیه از اینکه به برخی کتاب‌های غربی، آیه یا جمله‌ای از نهج‌‌البلاغه افزوده شده و به نام «علوم انسانی بر گرفته از اسلام» به مردم داده شده، با عنوان «مسکن‌های مضر» یاد کرده است.

وی همچنین با بیان این که متاسفانه امروزه دانشگاه‌های ما دچار نوعی «خود بزرگ بینی» و حوزه‌های علمیه نیز دچار نوعی «خود کم بینی» شده‌اند، اظهار داشت: «متاسفانه حوزه‌های علمیه در مفاهیم کاربردی علوم انسانی چندان کار نکرده‌اند.»

حائری شیرازی در بخش دیگری از گفته‌های خود از مجازات زندان برای مجرمان انتقاد کرده و این اقدام را اقدامی «براندازنه» در جهت فروپاشی حانواده‌ها دانسته است.

وی در عین حال گفته که «اگر احکام اسلام مانند قطع دست صورت گیرد، اثرات منفی به همراه ندارد.»

منبع: ایلنا

پیشینه

«تمامیت‌خواهان بیش از علوم انسانی با حقوق انسانی مخالفند»


 


1389/8/12
دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي ايران روز سه شنبه، 11 آبان در اعتراض به حكم اخير وزير بهداشت درمورد انحلال این دانشگاه و واگذاري اختيارات آن به دانشگاه علوم پزشكي تهران و شهيد بهشتي در مقابل پردیس مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تجمع کرده و خواستار واكنش نمايندگان و مسئولان نسبت به اين مساله شدند.


 


گزاره‌های گفتگو با مولوی عبدالحمید، امام جمعه زاهدان:
1389/8/12

مولوی عبد الحمید از علمای اهل تسنن و امام جمعه زاهدان می‌گوید که «فشارها بر روی اهل تسنن بیشتر شده و ما علیرغم درخواست ملاقات و نوشتن نامه برای رهبری هیچ پاسخی دریافت نکرده‌ایم.»

گزاره‌های گفتگوی مولوی عبدالحمید با وب‌سایت جرس را در ادامه می‌خوانید:

* در تهران مسجد اهل سنت وجود ندارد و علیرغم سی‌سال پیگیری، این درخواست ما به نتیجه نرسیده است.

* اهل تسنن به دلیل نبود مسجد، نماز جمعه تهران را در مدرسه پا کستانی ها اقامه می کردند، در رژیم گذشته سابقه برخورد وجود نداشت. اما در جمهوری اسلامی با آن برخورد شد.

* اهل سنت در تهران و در اصفهان یا مثلا کرمان یا یزد، نماز جمعه می خواندند همه را تعطیل کردند. این همه حرف از وحدت و مجمع تقریب و بالاخره نظام هم جمهوری اسلامی است، برای نماز نباید مشکل بوجود بیاید.

* اهل سنت گلایه دارند از صدا و سیما که این همه فیلم درست می کنند و پخش می کنند و در این فیلم ها به اعتقادات اهل سنت توهین می شود آن هم با هزینه بیت المال.

 * در استان سیستان و بلوچستان فقر و مواد مخدر گسترش یافته. مبارزات دولت با این پدیده‌ها همه جانبه نبوده است. آنها باید برای مردمی که بیکار هستند شغل ایجاد کنند و مبارزه فرهنگی هم نبوده که تبلیغ بشود.  اهل سنت نیز هیچ وسیله ای برای تبلیغات ندارند و اخبار و جلساتشان و نماز جمعه تحت پو شش قرار نمی گیرد و منتشر نمی شود و همه چیز در چار دیواری مسجد محبوس می شود.

* چند سال است که اهل سنت موفق نشده اند که با مقام رهبری دیداری داشته باشند و مشکلات اهل سنت بیشتر شده است در مناطق سنی نشین. ما درخواست داشتیم که بامقام رهبری ملاقات کنیم و مستقیما مشکلات را مطرح کنیم و پاسخ بگیریم ولی (به) نامه هایی که می نویسیم جوابی نمی رسد. ما می خواستیم گفت و گو کنیم و صحبت کنیم که تا حالا موفق نشدیم خیلی خوب بود که با علمای اهل سنت دیداری می شد. نه دیدار تنها، بلکه  دیداری که صحبت ها را مقام رهبری بشنوند و پاسخ مستقیما گفته شود.

منبع: جرس


 


1389/8/12

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ادامه بررسی ماده 25 لایحه برنامه پنجم توسعه، به دانشگاه‌ها و موسسه‌های آموزش عالی اجازه دادند تا مازاد بر ظرفیت سهمیه رایگان یا بر اساس ظرفیت‌های جدیدی که ایجاد می‌کنند دانشجوی شهریه‌ای بگیرند.

بر اساس این ماده از لایحه پنجم توسعه که روز 11 آبان به تصویب نمایندگان مجلس رسید، دانشگاه‌ها و مؤسسه‌های آموزشی همچنین می‌توانند بخشی از ظرفیت آموزشی خود را با پذیرش دانشجوی خارجی و دریافت شهریه ارزی تکمیل کنند.

درآمد مؤسسه‌های آموزشی پس از واریز به خزانه کل، به عنوان درآمد اختصاصی آن مؤسسه آموزشی لحاظ خواهد شد.

در  حال حاضر، دانشگاه‌های دولتی از دانشجویانی که به صورت شبانه می‌پذیرند، شهریه می‌گیرند.

بر اساس اصل 30 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودكفایی كشور به طور رایگان گسترش دهد.

منبع: مردمک


 


در پی انتشار گزارش‌هایی مبنی بر احتمال اعدام سکینه محمدی
1389/8/12

در پی انتشار گزارش‌هایی مبنی بر احتمال اعدام سکینه محمدی برخی مقام‌های آمریکا، اروپا و کانادا با ابراز نگرانی از انتشار این خبر از ایران خواسته‌اند اعدام خانم محمدی را متوقف کند.

روز سه شنبه گزارش هایی در اروپا درباره احتمال اجرای حکم اعدام سکینه محمدی در روز چهارشنبه منتشر شد.

کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم با انتشار بیانیه‌ای از ایران خواست این حکم را متوقف کند.

وی در این‌باره گفت:‌ «درحالی که مقام های ایرانی اطمینان داده اند که خانم آشتیانی با سنگسار کشته نخواهد شد، او از آن زمان با اتهامات همدستی در قتل شوهرش روبرو شده و ممکن است به دار آویخته شود. هیچ کدام از این احکام قابل قبول نیست.»

از سوی دیگر کاخ سفید در بیانیه‌ای از ایران خواسته اعدام سکینه محمدی آشتیانی را متوقف کند.

در این بیانیه گفته شده که پرونده خانم آشتیانی، نشانه‌ای از نقض حقوق بشر در ایران است.  کاخ سفید همچنین از ایران خواسته با توقف حکم اعدام خانم آشتیانی، به طور عادلانه به وضعیت او رسیدگی کند.

هم‌زمان لارنس کانن، وزیر امور خارجه کانادا هم اعلام کرده است که دولت این کشور عمیقا از گزارش اعدام قریب‌الوقوع سکینه محمدی آشتیانی نگران است.

آقای کانن گفت: رفتار دولت ایران با خانم آشتیانی خارج از عرف بین‌الملل و حاکمیت قانون است. به گفته او دولت کانادا به هیچ وجه نقض «گستاخانه» حقوق شهروندی توسط دولت ایران را قبول ندارد.

الیستر برت از مقام‌های وزارت امور خارجه بریتانیا هم اعلام کرده که درمورد گزارش اعدام قریب‌الوقوع خانم آشتیانی با کاردار سفارت ایران در لندن گفت‌وگو کرده است. کاردار ایران گفته است که نمی‌تواند این خبر را تائید کند. آقای برت گفت: این پیام را به کاردار سفارت ایران منتقل کرده که دولت بریتانیا اعدام خانم اشتیانی را کاملا غیرقانونی می‌داند.

منبع: مردمک، بی‌بی‌سی


 


گاف رئیس بانک مرکزی:
1389/8/12

آینده نیوز

در حالی كه رئیس كل بانك مركزی در اظهارات اخیر خود از ذخیره سازی 900 میلیون تن كالای اساسی در كشور خبر داده، این اظهار نظر شوك شدیدی به كارشناسان وارد كرده است.

 


به گزارش خبرنگار «آینده»، محمود بهمنی كه پیش از این با اعلام رقم تورم 8 درصدی موجب شگفتی شده بود، در حالی از ذخیره سازی 900 میلیون تن كالای اساسی در كشور خبر داده، كه تقسیم این میزان بر 70 میلیون جمعیت ایران نشان می دهد جناب رئیس كل به ازای هر ایرانی، 13 تن معادل یك كامیون كالای اساسی ذخیره كرده است!

كالاهای اساسی، به اقلامی چون برنج، شكر، روغن و گوشت اطلاق می شود و بیشترین ذخیره سازی این اقلام تا كنون، كمتر از ده میلیون تن بوده و حتی اگر كل تولید گندم ایران را كه سالانه 12 میلیون تن است، به این رقم بیفزاییم، باز هم به 3 درصد رقم ادعایی رییس كل بانك مركزی نمی رسد.

اما با توجه به آنكه میزان اعتبار ذخیره سازی كالاهای اساسی در سالهای اخیر حدود یك میلیارد دلار بوده، واگر قیمت متوسط هركالا را حداقل هركیلو یك دلار محاسبه كنیم ظاهرا آقای بهمنی برای 900 سال كالای اساسی ذخیره فرموده‌اند.

اظهارات آقای بهمنی در حالی بیان می شود كه وزارت جهاد كشاورزی، رقم ذخیره سازی گوشت(قرمز و سفید) را برای طرح هدفمندی یارانه ها 80 هزار تن(كمتر از یك ده هزارم رقم آقای بهمنی) اعلام كرده و مشخص نیست 9999 ده هزارم دیگر این ذخیره سازی را كدام كالاها تشكیل می دهد!

اگرچه این احتما هم وجود دارد كه مقصود جناب بهمنی از 900 میلیون تن، 900 هزار  تن بوده و اشتباه ناقابل! افزایش 3 صفر و هزار برابر اعلام كردن میزان ذخیره سازی، موجب كاهش اعتبار اظهارات و آمارهای رییس بانك مركزی شده است. 

 

***

رئیس كل بانك مركزی اعلام كرد:900 میلیون تن كالای اساسی ذخیره سازی شد

رئیس كل بانك مركزی از ذخیره‌سازی 900 میلیون تن كالای اساسی در كشور خبر داد و گفت: برای 10 سال آینده نیازی به واردات طلا نداریم.

به گزارش ایرنا،'محمود بهمنی'روز شنبه در همایش بزرگ نظام بانكی در مسیر توسعه و تحول كشور با حضور رئیس جمهور در محل سالن اجلاس سران كشورهای اسلامی، گفت: برای پشتیبانی از هدفمندی یارانه‌ها قراردادهایی در بخش‌های خرید و ذخیره‌سازی، زیرساخت‌ها، خرید كالاهای اساسی، حمایت از نانوایی های صنعتی و غیره منعقد كرده‌ایم.

وی از ذخیره سازی 900 میلیون تن كالای اساسی در كشور خبر داد و گفت: با كوچكترین تهاجم این میزان كالای اساسی ذخیره شده بعنوان پشتوانه قوی توزیع خواهد شد.

وی با اشاره به اینكه درصورتی كه قانون هدفمندی یارانه‌ها با تورم 29.5 درصدی به اجرا درمی‌آمد بطور حتم آثار منفی زیادی به دنبال داشت‏، افزود: بنابراین حال كه نرخ تورم كاهش یافته است هیچ نگرانی برای اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها نخواهیم داشت.


 


1389/8/11

«خوشه طلایی»، مهم‌ترین جایزه جشنواره بین‌المللی فیلم وایادولید 2010 اسپانیا، برای ساخت فیلم «رونوشت برابر اصل» به عباس کیارستمی تعلق گرفت.

به نوشته وبسایت رسمی این جشنواره، کیارستمی برای «رونوشت برابر اصل» و میگل کوهن آرژانتینی برای «بی‌بازگشت»، «خوشه طلایی» بخش اصلی مسابقه پنجاه و پنجمین «جشنواره بین‌المللی فیلم وایادولید» را دریافت کردند.

فیلم «رونوشت برابر اصل»، ساخته سال 2009 و محصول مشترک ایتالیا، فرانسه و ایران است که با نقش‌آفرینی ژولیت بینوش و ویلیام شیمل به رابطه پیچیده زن و مرد میپردازد.

عباس کیارستمی پیش از این نیز در سال 1993 به خاطر فعالیت حرفه‌ای و در سال 1994 به خاطر فیلم «زیر درختان زیتون» برنده «خوشه طلایی» شده بود.

در جشنواره بین‌المللی فیلم وایادولید که از 2 تا 9 آذرماه در اسپانیا در جریان بود، صدها فیلم کوتاه و بلند در بخش‌های مختلف جشنواره به نمایش درآمدند که در میان آن‌ها، علاوه بر فیلم «رونوشت برابر اصل»، سه فیلم ایرانی دیگر نیز حضور داشتند؛ فیلم کوتاه «مهمانی زیر آب» از بابک امینی، فیلم بلند «دیگری» از مهدی رحمانی و مستند «دستور آشپزی» ساخته محمد شیروانی.


گفتنی‌ست «جشنواره بین‌المللی فیلم وایادولید»، یکی از قدیمی‌ترین جشنواره‌های فیلم اروپا به شمار می‌رود که ابتدا در سال 1956 میلادی و با هدف نمایش فیلم‌های مذهبی مربوط به مذهب «مسیحیت کاتولیک» پایه‌گذاری شد اما از سال 1973 به عنوان یک جشنواره بین‌المللی به نمایش فیلم‌های گوناگون پرداخت.

منبع: رادیو فردا

پیشینه:

نمایش تازه‌ترین فیلم کیارستمی در فرانسه

«امکان نمایش فیلم کیارستمی در ایران وجود ندارد»

دکترای افتخاری دانشگاه سوربن برای عباس کیارستمی


 


دومین داماد مولوی عبدالحمید هم بازداشت شد
1389/8/11

یاسر معصومی مسئول فنی سایتهای برخی از نشریات اصلاح طلب، به پنج سال حبس تعزیری به همراه محرومیت از عضویت در احزاب و کار در نشریات محکوم شد. در خبر دیگری حافظ اسماعیل دومین داماد مولوی عبدالحمید امام جمعه زاهدان بازداشت شد.

یاسر معصومی که اسفندماه گذشته دستگیر و به مدت بیش از دو ماه در زندان اوین در بازداشت به سر برد، توسط قاضی صلواتی، رئیس شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران و چهره مشهور دادگاههای تلویزیونی سال گذشته، به این حکم سنگین محکوم شده است. وی نسبت به حکم صادره معترض بوده و درخواست تجدیدنظر خود را ارائه داده است.

به گزارش جرس پدر یاسر معصومی، عضو شورای فعالان ملی مذهبی اراک بوده؛ اما خود وی هیچ فعالیت سیاسی نداشته است.

معصومی، که سابقه فعالیت و عضویت در احزاب سیاسی را نداشته و فقط مسئول فنی سایت روزنامه شرق و چند روزنامه دیگر بوده، زمستان گذشته در پی احضار به دفتر پی‌گیری وزارت اطلاعات از سوی ستاد سایبری سپاه بازداشت، بازداشت شده و بدون تفهیم اتهام، مدتها در زندان اوین نگهداری شده و آخر اردیبهشت ماه امسال با قرار وثیقه – تا زمان دادگاه – آزاد شده بود.

همچنین دیروز حافظ اسماعیل داماد مولوی عبدالحمید در یکی از خیابانهای زاهدان در داخل خودروی شخصی‌اش توسط ماموران امنیتی استان و به اتهام «ارتکاب جرائم ضدامنیتی» بازداشت شد. او دومین داماد این روحانی اهل سنت است که در روزهای اخیر بازداشت می‌شود.

وی همچنین فرزند مولوی اسلام است که چندی قبل توسط افراد ناشناس در زاهدان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و کشته شد .

چندی پیش عبدالرحیم شه‌بخش داماد دیگر مولوی عبدالحمید هم به اتهام آنچه ارتباطات خاص با بیگانگان و سوءاستفاده از اموال عمومی توصیف می‌شد، بازداشت شده بود. مولوی عبدالحمید ماه گذشته انتقاداتی را در خصوص جلوگیری ماموران از برگزاری نماز فطر توسط اهل سنت در تهران مطرح کرده بود.

منبع: جرس، (+)
 


 


1389/8/11

چندی‌پیش از سوی دفتر بانوان وزارت آموزش و پرورش طرحی باعنوان «شاداب‌سازی مدارس دخترانه» به معاونت عمرانی آموزش و پرورش ابلاغ شد که بر اساس آن باید دیوارهای مدارس را بلند‌تر کنند تا از ساختمان‌های بلند اطراف دید نداشته باشد.

 رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس ضمن مخالفت با این طرح گفت: «اینکه دیوارهای یک مدرسه را افزایش دهیم یا آن را بلندتر کنیم تا دانش‌آموزان دختر در آن بتوانند آزادی عمل داشته باشند اصلا مناسب و صحیح نیست.»

مرتضی رئیسی افزود «راه‌حل مشکل حجاب در مدارس دخترانه می‌تواند با معماری فضای آموزشی به شکل حیاط مرکزی حل شود. در واقع در مدارسی که با این شیوه ساخته می‌شوند دانش آموزان دختر آزادی عمل بیشتری دارند و راحت‌ترند.»

رئیسی با بیان اینکه در سال‌های گذشته به ورزش دانش آموزی به خصوص در مدارس دخترانه توجه نشده، گفت: «واقعیت این است که مدارس دخترانه ما محدودیت‌های فراوانی دارند و امکان تحرک دانش‌آموزان در فضاهای کوچک مدرسه وجود ندارد، اما در طراحی کنونی مدارس به این مسائل توجه می‌شود تا دانش‌آموزان دختر نیز همچون پسران از آزادی عمل برخوردار باشند.»

منبع: مهر


 


1389/8/11

دانشجويان دانشگاه علوم ‌پزشكي ايران در سومين روز پياپي تحصن خود مقابل ساختمان این دانشگاه، از استعفاي چند نفر از اعضاي هيات‌علمي دانشگاه علوم‌پزشكي ايران خبر دادند.

به گزارش ايلنا، دانشجویان در تجمع صبح امروز در اعتراض به انحلال دانشگاه پزشكي ایران، نام «تهران» را از سر در دانشگاه علوم‌پزشكي ايران برداشتند و بارديگر نام «ايران» را بر سردر این دانشگاه نصب كردند.

يكي از دانشجويان اين دانشگاه گفت: «جمعيت دانشجويان امروز بيش از دو روز گذشته بود و دانشجويان با همان شعارهاي گذشته به تحصن نشسته بودند، همچنين دانشجويان اين دانشگاه امروز نيز دو بيانيه صادر كردند كه در آن به انحلال اين دانشگاه اعتراض كرده‌اند و خواستار بازگشت دانشگاه به همان دانشگاه ايران شدند.»

وي در ادامه از استعفای برخي از اساتيد اين دانشگاه خبر داد و افزود: «امروز با همكاري بسيج دانشجويي و كادر اداري دانشگاه، كليه دانشگاه‌هاي ايران، تعطيل و دانشجويان در بيمارستان‌ها حاضر نشده‌اند.»

پیش از این دانشجویان دانشگاه علوم پزشكي ايران با شعار «نه بهشتی نه تهران؛ فقط دانشگاه ایران» نسبت به تصمیم دولت مبنی بر«انحلال دانشگاه ایران» اعتراض کرده بودند. انحلال این دانشگاه که با ابلاغيه «معاونت انساني رياست جمهوري» و در راستای برنامه‌های دولت جهت «خلوت کردن پایتخت» انجام گرفت، شوک بزرگي را به دانشجويان اين دانشگاه وارد كرده و موجب شده دانشجويان دانشكده پرستاري و مامايي تا کنون چندین تجمع اعتراضی را در محوطه اين دانشگاه برپا کنند.

منبع: ایلنا

پیشینه:

نام «ایران» از سردر دانشگاه علوم‌پزشکی ایران حذف شد

یک استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران:
«هیات رئیسه هم تا آخرین لحظه از انحلال دانشگاه خبر نداشتند»

تجمع 800 نفری دانشجویان در اعتراض به انحلال «دانشگاه علوم پزشكي ايران»


 


همه آنچه طرح انحلال دانشگاه علوم پزشکی را پیش آورد:
1389/8/11

ایران دانشگاه بی دفاع

انحلال ضربتی و یک‌شبه‌ی یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور، نه اولین اقدام این‌چنینی این دولت است و نه احتمالاً آخرین آن‌ها خواهد بود. بعد از پنج سال و نیم که از روی کار آمدن دولت حاضر می‌گذرد، باید آموخته باشیم که چنین تصمیمات ناگهانی و ظاهراً خلق‌الساعه‌ای، نه استثناهایی موردی و گذرا، که بخشی از سبک مدیریت «ما می‌توانیم»ای دولتمردان حاکم است.

نگرش حاکم بر اخذ و اجرای چنین تصمیماتی این است: «تغییر غیر منتظره را در سریع‌ترین و شوک‌آورترین شکل ممکن اجرا کن و پایش سفت بایست؛ دیر یا زود، آب‌ها از آسیاب می‌افتد و مردم خواهند پذیرفت». با این دید، این تصمیمات، اتفاقاً نه ناگهانی و خلق‌الساعه، بل‌که برنامه‌هایی هستند که با دقت تمام (در مقیاس ایرانی‌اش البته) و آمادگی کافی طراحی و اجرا می‌شوند؛ هرچند، به برکت هویت امنیتی-نظامی ساختار حاکم، با رعایت اصول پنهان‌کاری و حفاظت اطلاعات، تا آخرین لحظات از دید عموم و حتا بسیاری از خواص پنهان باقی می‌مانند.

نمونه‌های به مراتب بزرگ‌تر اجرای این سیاست را می‌توان در اقداماتی مانند انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، انتقال سازمان میراث فرهنگی و گردش‌گری، عزل رییس فدراسیون فوتبال و از همه مهم‌تر، مهندسی اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری 88 دید.

تصمیم یک شبه نبود

با این دید، بررسی موردی انحلال دانشگاه ایران، فرصتی است برای شناخت این پدیده و احیاناً افزایش آمادگی برای مقابله با موارد مشابه در آینده. با توجه به این که انحلال دانشگاه ایران به استناد دستور معاونت توسعه‌ی مدیریت و سرمایه‌ی انسانی ریاست جمهوری انجام شده است، احتمالاً باید آن را بخشی از برنامه‌ی کلان‌تر نظام و فراتر از تصمیم یک‌شبه‌ی وزیر بهداشت دید، به خصوص که وزرا و به ویژه وزیر بهداشت، برای اتخاذ چنین تصمیم بزرگی با پی‌آمدهای غیر قابل پیش‌بینی و خارج از حوزه‌ی تخصصی‌شان، اختیار و صلاحیت کافی ندارند. به نظر می‌رسد بخش‌عمده‌ای از این ماجرا به سیاست کلان دولت برای خلوت كردن پایتخت، کاهش تعداد کارمندان دولت در تهران، محدود کردن بیش از پیش دانشگاه‌ها، کاهش تعداد دانشجویان دانشگاه‌های تهران، ایجاد آمادگی روانی در جامعه برای شنیدن خبر انحلال دانشگاه‌ها، تمرکزگرایی در اداره‌ی کشور و مانند این‌ها برمی‌گردد. به دلایل مختلفی که به آن‌ها اشاره خواهیم کرد، دانشگاه ایران طعمه‌ی مناسبی برای اجرای این تصمیم بوده و در نهایت، قربانی اجرای آن شده است:

یک) خصوصیات دانشگاه علوم پزشکی ایران: 

دانشگاه ایران كوچك‌ترین، تخصصی‌ترین و جوان‌ترینِ دانشگاه‌های سه‌گانه‌ی علوم پزشكی در شهر تهران بود. در مقایسه با دانشگاه‌های تهران و شهید بهشتی، دانشگاه ایران به دلیل نداشتن دانشكده‌های غیر پزشكی و به ویژه رشته‌های فنی و علوم انسانی، دست‌کم در نمای بیرونی، دانشگاهی کم‌دردسرتر و غیر سیاسی‌تر به شمار می‌رفت‌ (هرچند در واقعیت، فعالیت‌های سیاسی دانشجویان این دانشگاه در بسیاری از موارد اگر بیش‌تر و ارزش‌مندتراز دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها نبوده، کم‌تر هم نبوده است؛ برای مثال می‌توان به راه‌پیمایی سال گذشته‌ی دانشجویان بیمارستان رسول اکرم در اعتراض به سرکوب راه‌پیمایی‌های اعتراضی پس از انتخابات اشاره کرد). علاوه بر این، در شرایطی كه دانشگاه‌های تهران و شهید بهشتی حامیان قدرت‌مندی مانند دكتر صدر و دكتر مرندی در لایه‌های بالای سیاسی دارند، دانشگاه ایران فاقد پدرخواندگان قدرت‌مند و بانفوذ این چنینی بوده و هست.

دو) بی‌ثباتی مدیریتی:

تحولات چند سال اخیر، دانشگاه ایران را در یکی از ضعیف‌ترین و شکننده‌ترین شرایط تاریخ زندگی‌اش قرار داده بود. پنج سال پیش و با روی کار آمدن دولت نهم، در حالی که ریاست دانشگاه تهران به مدیر نسبتاً کارآمد و قدرت‌مندی مثل دکتر باقر لاریجانی سپرده شد، ریاست دانشگاه ایران به یکی از ضعیف‌ترین، ناکارآمدترین و بی‌تجربه‌ترین مدیران دانشگاه‌های کشور، دکتر مهدی فتحی، رسید که دست بر قضا و بر خلاف عرف مرسوم دانشگاهی، نه استاد دانشگاه ایران، که عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بود!

حاصل سوء مدیریت و ناکارآمدی این فرد، سقوط وحشت‌ناک شاخص‌های عمل‌کردی دانشگاه ایران در طول سال‌های 84 تا 87 و نارضایتی گسترده‌ی استادان، کارکنان و دانشجویان دانشگاه ایران بود، به نحوی که یک سال مانده به پایان عمر دولت نهم، آش آن چنان شور شد که صدای آش‌پز هم درآمد و وزیر وقت بهداشت در اقدامی کم‌سابقه، کم‌تر از یک سال مانده به پایان عمر دولت، دکتر فتحی را عزل و دکتر سید عباس حسنی را جای‌گزین وی کرد. این تغییر، اگر چه به دلیل نبود سیاست كلانی برای بهبود شرایط و نیز تقارن با فضای سیاسی ماه‌های پیش و پس از انتخابات 88، در عمل تغییر عمده‌ای در شرایط دانشگاه به وجود نیاورد، به دلیل حسن شهرت و محبوبیت فردی دكتر حسنی و تغییرات محدود اما ملموسی كه در سبك و سیاق مدیریتی دانشگاه به وجود آورد، عموماً با استقبال استادان، كاركنان و دانشجویان دانشگاه ایران مواجه شد.

با این حال، عمر ریاست دكتر حسنی نیز چندان طولانی نبود و به فاصله‌ی كوتاهی بعد از روی كار آمدن دولت دهم، وی به وزارت بهداشت منتقل شد تا به عنوان معاون توسعه‌ی مدیریت و منابع وزیر مشغول به كار شود؛ تغییری كه به نظر می‌رسد هم‌زمان با تغییرات مدیریتی سطح ستادی وزارت بهداشت، جزئی از برنامه‌ی كلان دكتر لاریجانی برای كنترل كامل وزارت بهداشت و دانشگاه‌ علوم پزشكی ایران بوده باشد. جانشین دكتر حسنی، دكتر سید علی ابطحی بود كه با وجود این که بسیاری او را منتسب به جریان راست سنتی می‌دانند، در سطح دانشگاه به عنوان فردی تسلیم و تابع قدرت شناخته می‌شد كه بدون وفاداری به ایدئولوژی و خط مشی فكری خاصی حاضر با هم‌كاری با هر دولتی (از مدیریت در شیر و خورشید سرخ شاهنشاهی تا داشتن پست در دولت‌های سازندگی و اصلاحات و احمدی‌نژاد) بوده و هست.

یكی از اولین تصمیمات دكتر ابطحی –كه با وجود این كه مدت‌هاست سن قانونی بازنشستگی را پشت سر گذاشته، بر خلاف رویه‌ی مرسوم این دولت، هم‌چنان با حمایت‌هایی پنهان بازنشسته نشده است- تعویض ناگهانی و یك‌شبه‌ی تعداد زیادی از معاونان دانشگاه بود. اكنون و در سایه‌ی تحولات اخیر می‌توان فهمید كه دکتر ابطحی، دانسته یا ندانسته، معاونانی را برکنار کرد كه در شرایط كنونی امكان داشت در مقابل انحلال دانشگاه، مقاومت بیش‌تری بكنند. حاصل مجموعه‌ی این تحولات پنج‌ساله، بی‌ثباتی شدید مدیریت هم‌راه با حاشیه‌نشینی بخش عمده‌ای از تیم مدیریتی دانشگاه بود كه در نهایت، آن را برای قربانی شدن در فرآیند ادغام آماده كرد.

سه) تشكیل استان البرز:

با تشكیل استان البرز و جدا شدن شهرستان‌های كرج، ساوجبلاغ و نظرآباد از استان تهران، دانشگاه ایران بخش عمده‌ای از شبكه‌ی بهداشت و درمان خود را كه در این شهرستان‌ها مستقر بود از دست داد. این تغییر منجر به كوچك‌تر شدن و از دست دادن سهم مهمی از منابع سازمانی و نفوذ سیاسی دانشگاه ایران شد. باید در نظر داشت كه به جز شهر تهران، در دیگر شهرستان‌های استان تهران، مقامات محلی و نمایندگان مجلس، نقش عمده‌ای در پذیرش یا عدم پذیرش تغییراتی از این دست دارند. بنابراین، خارج شدن سه شهرستان فوق از زیرمجموعه‌ی دانشگاه ایران، پیشاپیش باعث خنثا شدن بخش عمده‌ای از مخالفت بالقوه‌ در مقابل این تصمیم شد.

چهار) نقش دكتر لاریجانی:

یكی از اساسی‌ترین بازی‌گران پروژه‌ی انحلال، دكتر باقر لاریجانی، رییس جاه‌طلب و قدرت‌مند دانشگاه علوم پزشكی تهران و برادر رؤسای قوای مقننه و قضاییه‌ی جمهوری اسلامی است. دكتر لاریجانی در سال 84 در شرایطی به این سمت منصوب شد که خود را شایسته‌ترین گزینه برای پست وزارت بهداشت می‌دانست، اما به دلیل موقعیت سیاسی و اختلافات خانواده‌ی لاریجانی با رییس دولت، ناگزیر به ریاست دانشگاه تهران بسنده کرد.
 
 
لاریجانی از همان زمان برنامه‌های گسترده‌ای را برای افزایش نفوذ خود در سطوح مدیریتی وزارت بهداشت آغاز کرد که بخش عمده‌ای از آن، تلاش برای نصب مدیران منتسب به دانشگاه تهران در مدیریت‌های میانی وزارت بهداشت بود، هرچند تا پایان عمر دولت نهم، این تلاش با موفقیت چندانی توأم نبود. نقطه‌ی اوج پیروزی لاریجانی اما در برکشیدن دکتر مرضیه وحید دستجردی به عنوان وزیر بهداشت دولت دهم بود. کسانی که با این دو نفر آشنایی دارند، به خوبی می‌دانند که دکتر دستجردی –که در بخش عمده‌ای از عمر کاری خود، مرؤوس دکتر لاریجانی بوده- به هیچ عنوان از توان مدیریتی و استقلال رأی لازم برای تصدی پست وزارت بهره‌ای ندارد و در عمل، نقشی بیش از عامل اجرایی سیاست‌های دکتر لاریجانی نداشته است (گفته می‌شود ذکر مستقیم همین موضوع توسط معاون سابق توسعه‌ی مدیریت وزارت بهداشت، منجر به برکناری وی شده است).

روی کار آمدن دکتر دستجردی، فرصت ایده‌آلی را در اختیار دکترلاریجانی قرار داد تا سیاست قدیمی خود را برای تصرف کامل وزارت بهداشت عملی کند. در اجرای این تصمیم، چند ماه پیش در اقدامی مشابه انحلال دانشگاه ایران، ساختار وزارت بهداشت به صورت ناگهانی و در جهت عکس تحولات ده‌ساله‌ی اخیر، ظرف یک شب به طور اساسی تغییر کرد و از جمله، در اقدامی غیر منتظره، معاونت سلامت منحل و بعد از حدود ده سال مجدداً به دو معاونت بهداشت و درمان منفک شد.

هدف پشت پرده‌ی این تغییرات به ظاهر ساختاری، حذف مدیران میانی غیر وفادار به دانشگاه تهران، و به ویژه تیم مدیریتی نسبتاً یک‌دست منتسب به دانشگاه ایران بود که بخش عمده‌ای از قدرت اجرایی وزارت بهداشت را در اختیار داشتند. حاصل این تصمیم، که تقریباً مصادف با تغییر رییس دانشگاه ایران بود، یک‌دست شدن تقریبی وزارت بهداشت به نفع دانشگاه تهران و از دست رفتن نفوذ مدیریتی دانشگاه ایران در این وزارت‌خانه بود. به این ترتیب، دانشگاه ایران در چند ماه اخیر، پشتیبانان خود را در سطوح مدیریتی وزارت بهداشت که می‌توانستند اجرای تصمیم انحلال را با مشکل مواجه کنند نیز از دست داد و بیش از پیش به سوژه‌ی مناسب پروژه‌ی انحلال تبدیل شد.

پنج) ضربه‌ی آخر: 

این که کدام فرآیند پشت پرده به اتخاذ تصمیم نهایی جمعه‌ی گذشته و انحلال ضربتی و کودتاگونه‌ی دانشگاه ایران انجامید مشخص نیست. هم‌چنین معلوم نیست که فرمان نهایی این حمله از زبان چه کسی صادر شده است، اگرچه با توجه به ابعاد امنیتی و سیاسی این تصمیم و پی‌آمدهای بالقوه‌ی آن، احتمال این که این تصمیم صرفاً در سطح وزارت بهداشت اتخاذ شده باشد، عملاً نزدیک به صفر است.

با این حال، در طول چهار روزی که از این حادثه گذشته، تا کنون عالی‌رتبه‌ترین مقامی که علناً مسؤولیت این تغییر را بر عهده گرفته، شخص وزیر بهداشت بوده و مقامات بالاتر، از جمله رییس و معاونان دولت، در مورد این موضوع سکوت مشکوکی اختیار کرده‌اند (که بعدتر به آن اشاره خواهیم کرد). به هر شکل، در سطح داستان، اخبار موجود مسؤولیت عمده‌ی این تغییرات را متوجه دکتر دستجردی و به ویژه دکتر لاریجانی می‌داند که با استناد به مصوبه‌ی مرداد ماه معاونت توسعه‌ی مدیریت ریاست جمهوری، مدیریت اجرایی این تحول را بر عهده گرفته‌اند.

تصرف دانشگاه

دکتر لاریجانی که ظاهراً از مدت‌ها پیش برای تصاحب دانشگاه ایران و بسط قدرت دانشگاه تهران (از جمله به انگیزه‌ی ارتقای رتبه‌ی این دانشگاه و بردن آن به جمع 100 دانشگاه برتر جهان) خیز برداشته بود، چنان که می‌دانیم، با اقدامی ضربتی و کمابیش نظامی و در فاصله‌ی نیمه‌شب جمعه تا ظهر شنبه (به مشابهت الگو با انتخابات سال 88 توجه کنید)، در عمل اقدام به «تصرف» دانشگاه ایران کرد: برکناری شبانه‌ی مدیر کل حراست دانشگاه ایران، مستقر شدن در دانشگاه ایران در ساعات اولیه‌ی صبح شنبه همراه با تیمی از حراست (و گفته می‌شود بسیج دانشجویی) دانشگاه تهران، تغییر شبانه‌ی آدرس اینترنتی دانشگاه ایران و انحراف آن به آدرس دانشگاه تهران، صدور سریعابلاغ‌های جدید برای معاونان و رؤسای دانشکده‌های دانشگاه ایران (و به ویژه، انتصاب معنادار معاونت پشتیبانی دانشگاه ایران به عنوان معاون پشتیبانی جدید دانشگاه تهران)، تغییر نام و آرم سردردانشگاه ایران و صدور پیام برای استادان و دانشجویان دانشگاه ایران، همه در فاصله‌ای کوتاه، حاکی از آمادگی و برنامه‌ریزی قبلی برای اجرای این تصمیم هستند.

این در حالی است که با توجه به این که ظاهراً دانشگاه ایران بین دو دانشگاه تهران و شهید بهشتی تقسیم شده است، بایستی مدیریت فرآیند تقسیم نیز به صورت متعادلی بین رؤسای این دو دانشگاه تقسیم می‌شد، اما نگاهی به مدیریت فرآیند تصرف فیزیکی دانشگاه ایران و نیز رجوع به شنیده‌ها و سر زدن به سایت دانشگاه شهید بهشتی و مقایسه‌ی آن با سایت دانش‌گاه تهران نشان می‌دهد که چنین شور و شوقی به هیچ عنوان در نزد رییس و معاونان آن دانشگاه به چشم نمی‌خورد. این بی‌میلی دانشگاه شهید بهشتی، تا حدی به این خاطر است که بر خلاف دانشگاه تهران -که بخش‌های آموزشی، پژوهشی و پشتیبانی دانشگاه ایران را تصاحب کرده- سهمی از غنایم انحلال دانشگاه ایران که به دانشگاه شهید بهشتی رسیده (معاونت‌های بهداشتی و درمانی) چیزی جز دردسر و کار اجرایی و غیر آکادمیک ندارد. اما احتمالاً بخش بزرگ‌تر این بی‌میلی به دلیل نگرانی این دانشگاه از این شایعه است که در مرحله‌ی بعدی، نوبت خود دانشگاه شهید بهشتی خواهد بود که با دادن دانش‌کده‌ها و مراکز تحقیقاتی خود به دانشگاه تهران و گرفتن فعالیت‌های خدماتی بهداشتی و درمانی از دانشگاه تهران، عملاً منحل و مبدل به «سازمان سلامت شهر تهران» و در مقابل، دانشگاه تهران تبدیل به تنها دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران شود. این که بر اساس شنیده‌ها، دکتر لاریجانی در ابلاغ‌هایی که در سه چهار روز اخیر امضا کرده، به نحوی بی‌سابقه و غیر قانونی، عنوان خود را «رییس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران بزرگ» ذکر کرده، نشان می‌دهد که نگرانی مدیران دانشگاه شهید بهشتی (و حامیان آنان در مجلس مانند دکتر مرندی) چندان بی‌مورد نیست.

تست امکان سنجی تعطیلی دانشگاهها

پیش‌گام شدن و اشتیاق دکتر لاریجانی برای تصرف دانشگاه ایران را می‌توان با دو فرضیه توجیه کرد: فرضیه‌ی اول این است که دولت در اجرای سیاست‌های خود نظیر کنترل دانشگاه‌ها، خلوت‌سازی پایتخت، کاهش امنیت روانی طبقه‌ی متوسط، کم کردن تعداد دانشجویان، تست امکان‌سنجی تعطیل کردن دانشگاه‌ها، و نیز داشتن بهانه برای امنیتی کردن فضای دانشگاه‌ها در آستانه‌ی 13 آبان و 16 آذر (با وجود این که در دانشگاه تهران هیچ تجمع اعتراضی‌ای برگزار نشده، پلیس ضد شورش و نیروهای امنیتی در اطراف این دانشگاه نیز حضور محسوسی داشته‌اند) به نقطه‌ی عملیاتی کردن این تصمیم برای دانشگاه ایران رسیده و مناسب‌ترین و باانگیزه‌ترین گزینه برای اجرای این تصمیم را دکتر لاریجانی و نماینده‌اش در وزارت بهداشت، دکتر دستجردی، یافته است. در این فرضیه، دولت و دکتر لاریجانی بر سر این که انحلال دانشگاه ایران برای هر دو طرف دربردارنده‌ی منافعی کلیدی خواهد بود به توافق رسیده‌اند و دکتر لاریجانی با حمایت کامل و چراغ سبز دولت و داشتن انگیزه‌های شخصی و سازمانی کافی برای اجرای این تصمیم پیش‌قدم شده است.

سناریوی نعل وارونه یا پوست خریزه

فرضیه‌ی دوم اما کمی پیچیده‌تر و مبتنی بر این فرض است که دولت به دلایل مختلف، از جمله اختلافات مشخص با برادران لاریجانی، از ابتدا مخالف قدرت گرفتن بی‌سابقه‌ی دکتر لاریجانی و تیمش (از جمله دکتر دستجردی) بوده و به همین دلیل، از اشتیاق دکتر لاریجانی و وزیر بهداشت برای تصرف دانشگاه ایران استفاده کرده و –به تعبیر دکتر مرندی- عملاً با انداختن پوست خربزه زیر پای آن‌ها (حمایت غیر علنی و غیر مکتوب از اجرای این برنامه) آنان را برای اجرای این تصمیم «جلو انداخته است» تا با یک کرشمه دو کار برآورد: دانشگاه ایران به دست دکتر لاریجانی منحل می‌شود؛ با بالا گرفتن اعتراضات دانشجویی و سیاسی (مثلاً در مجلس)، رییس دولت پا پیش می‌نهد و با اعلام این که مصوبه‌ی معاونت ریاست جمهوری حرفی از انحلال نزده بوده و اقدام دکتر دستجردی و دکتر لاریجانی «خودسرانه» یا «غیر مدبرانه» بوده، این دو نفر را برکنار و خود را از شر دو مدیر تحمیلی راحت خواهد کرد؛ سپس، بسته به شرایط، از بین دو گزینه‌ی زیر یکی را انتخاب خواهد کرد: یا با لغو مصوبه و بازگرداندن شرایط به حالت قبل، برای خود مشروعیتی به عنوان حامی دانشگاه و جامعه‌ی دانشگاهی خواهد تراشید و یا با توجه به این که «به هر حال، کاری است که شده و دیگر نمی‌شود آن را به حالت قبل بازگرداند»، با گذراندن مصوبه‌ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی، شائبه‌ی «غیر قانونی» بودن این اقدام را هم از بین خواهد برد. 

سکوت چندروزه‌ی رییس دولت و معاونان وی، اشاره‌ی دکتر مرندی به انداختن پوست خربزه زیر پای دکتر دستجردی، اشاره‌ی دکتر ابطحی به این که مصوبه‌ی مردادماه معاونت ریاست جمهوری حرفی از «انحلال» دانشگاه نزده، و در نهایت، بیانیه‌ی 18 نفر از نمایندگان مجلس مبنی بر درخواست لغو این تصمیم (که دست بر قضا، در بین آنان نمایندگانی غیر مرتبط با حوزه‌ی سلامت و به شدت نزدیک به رییس دولت نیز به چشم می‌خورند)، احتمال این فرضیه را تقویت می‌کنند.

با این شرایط، به نظر می‌رسد تنها چیزی که با قطعیت می‌توان گفت این است که بازی هنوز تمام نشده و به ویژه در لایه‌های پنهان قدرت، تکاپوی قابل توجهی بر سر این موضوع جریان است. تحولات روزهای آینده و به خصوص وارد شدن علنی مجلس و رییس دولت و معاونانش به بازی، نشان خواهد داد سیر تحولات به کدام سو خواهد رفت.


 


1389/8/11

با گذشت چندین ماه از افشاگری احمد قابل پیرامون اعدام‌های صورت گرفته در زندان وکیل آباد مشهد، منابع حقوق بشری گزارش دادند سه شنبه گذشته چهارم آبان ماه، ۱۰ زندانی دیگر در آن محل به صورت گروهی و بدون اعلام رسمی ‌مقامات دولت ایران اعدام شدند.

به گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، همه قربانیان این اعدام‌ها متهمان مربوط به مواد مخدر بوده‌اند و در بین اعدام‌شدگان، یک شهروند نیجریه‌ای نیز وجود داشته است.

همچنین در اعدام‌های مشابه در زندان وکیل آباد مشهد در ماه‌های اخیر، شماری تبعه کشور افغانستان و یک تبعه کشور غنا نیز اعدام شده‌اند و اعدام‌ها بدون اطلاع قبلی خود محکومان به اعدام صورت گرفته است.

به گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران «این اعدام‌ها بدون ابلاغ تاییدیه دیوان عالی کشور و بدون اعلام زمان اعدام به خانواده‌ها و وکلای متهمان اجرا شده است. تایید حکم این اعدام‌های شتابزده و پنهانی و دستور اجرای آنها از سوی دیوان عالی کشور تنها به آقای ذوقی دادستان مشهد و رئیس زندان ابلاغ می‌شود. خانواده اعدام شدگان، چهارشنبه ۵آبان از اعدام بستگانشان مطلع شده‌اند و پس از دادن پول طناب، جنازه اعدام شدگان را در بهشت رضا مشهد تحویل گرفته‌اند.»

این اعدام‌های گروهی در حضور ذوقی دادستان مشهد یا معاون وی، رئیس زندان وکیل آباد، علیزاده رئیس حفاظت زندان، انوری قاضی زندان و سرهنگ قنادزاده يا سرگرد اسماعیلی جامی ‌فرمانده‌های سابق و فعلی کلانتری شهرک ناجا و توسط ماموران گارد ویژه اجرا شده است.

احکام گسترده اعدام در دادگاه انقلاب مشهد توسط قاضی خسروی، قاضی سلطانی، قاضی یسابی، قاضی کاووسی و قاضی کابلی به صورت شتابزده و در راستای بخشنامه محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور به دادستان‌های انقلاب در شهرستانها، صادر شده است.

طبق گفته‌های زندانیان زندان وکیل آباد مشهد ، از تیرماه سال ۸۸ تا ۴ آبان سال ۸۹ ، دست کم ۵۰۸ مجرم مربوط به پرونده‌های مواد مخدر در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شده‌اند و صدها زندانی دیگر زندان وکیل آباد مشهد نیز در انتظار اعدامند.

احمد قابل پژوهشگر دینی زندانی نیز، در ایام مرخصی از زندان خود، دست به افشاگری پیرامون اعدامهای فله ای صو.رت گرفته در وکیل آباد مشهد زده بود؛ که منجر به بازداشت مجدد وی گردید.

منبع: کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران

پیشینه:

گزارش‌های متعدد از اعدام‌های دسته جمعی و مخفیانه در زندان وکیل آباد مشهد

«اعدام‌ دست‌کم ۱۰۰ نفر در زندان وکیل‌آباد مشهد»

یک فعال حقوق‌بشر: ۲۱۰۰ نفر در انتظار اعدام هستند


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته