-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه

Lates News from Iran Christian for 11/18/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



موهاي خاكستري نقره‌گونش را زير يك روسري سفيد كه حاشيه دوزي سرخ رنگ دارد، جمع كرده. او زني لاغراندام و نحيف است كه با استواري در پناهگاهي كه براي مردم مصيبت‌زده ساخته، ايستاده است، ‌مردمي كه در جريان سيل بنيان‌كن اخير پاكستان بي‌خانمان شده‌اند.
روث فائو، راهبه هشتاد و يك ساله آلماني در حال بررسي مايحتاج صدها نفري است كه سيل خانه‌هايشان را با خود برده است.
هفته ها از زماني كه آنها به اين سرپناه واقع در حيدرآباد آمده‌اند، مي‌گذرد. اين سرپناه در زميني بلااستفاده احداث شده كه در حاشيه يك جاده شلوغ قرار گرفته است. خانم فائو و اعضاي تيمش به آنها چادر، غذا، آب و ‌دارو داده و مدرسه‌اي نيز در اختيارشان گذاشته‌اند.
خيلي از آنها هم صدا با هم مي‌گويند "پتو لازم داريم!" و آن گاه در مورد نبود شكر، ‌شير، فلفل و نمك شكايت مي‌كنند.
دكتر فائو قبل از آن كه شكايات‌شان را يادداشت كند براي لحظه‌اي متحير مي‌شود و برخود مي‌لرزد. انگار خدا او را براي فراموش‌شدگاني كه از سيل جان سالم به در برده‌اند، فرستاده است.

خستگي ناپذير
دكترفائو مي گويد‌: ‌"ما فقط به اردوگاه‌هايي مي‌رويم كه به هردليلي كسي نمي‌خواهد يا نمي‌تواند به آنها كمك كند و يا حتي به فكر كمك به آنها باشد."
او يكي از معدود افرادي است كه به اقليت هندوي پاكستان كه از سيل آسيب‌ديده‌اند، ياري مي‌رساند.
خدمات دكتر فائو به فراموش‌شده‌ترين اقليت مذهبي پاكستان بيش از ۵۰ سال سابقه دارد.
او سال ها پيش، مسئوليت مبارزه با جذام را در اين كشور به عهده گرفت و به داد كودكاني رسيد كه به دليل تغيير شكل چهر‌ه‌شان و ترس از ابتلاي سايرين توسط خانواده‌هايشان طرد شده و سالها در غارها و آغل احشام نگه داري مي‌شدند.
او پزشكان پاكستاني را در اين زمينه آموزش داد و سعي كرد كمك‌هاي خارجي جذب كند و به اين وسيله زنجيره‌اي از درمانگاه‌هاي جذام را در سراسر كشور بنيان گذاشت.
"كار كردن با دكتر فائو خيلي سخت است، چون او چنان خستگي ناپذير و نستوه است كه فكر نمي‌كنم كسي به پايش برسد." اين را مروين لوبو مي‌گويد كه هماهنگ‌كننده سازمان او در سراسر كشور است و بيش از ۱۱ سال پا به پاي او به همه جا سفر كرده است.
روث فائو در سال ۱۹۲۹ در شهر لايپزيگ آلمان به دنيا آمد و ‌در وحشت ناشي از بمباران شهرش توسط نيروهاي متفقين در جريان جنگ جهاني دوم بزرگ شد. كمي بعد نيروهاي روسي با جنون آدم‌كشي‌شان به شهر او قدم گذاشتند.
او شاهد مرگ برادر كوچكش بود، برادري كه مجبور شده بود براي ادامه حيات دست به دزدي چوب و زغال سنگ بزند. او جان خود را با فرار از آلمان شرقي به خطر انداخت.
او مي‌گويد: ‌"اگر بخواهم براي آن سالها ارزشي قائل شوم، ‌اين ارزش چيزي جز آماده شدن براي كمك به ديگران نمي‌تواند باشد."
پس از پايان تحصيلات در رشته پزشكي و پيوستن به كليساي كاتوليك فرانسه، او تصميم گرفت كه آن جا را به مقصد هند ترك كند.
اما او زماني كه در سال ۱۹۵۸ و در حالي كه در انتظار ويزايش بود گذرش به پاكستان افتاد و از روي اتفاق با بيماري جذام مواجه شد؛ نوعي بيماري كه تا آن وقت نام آن را نشنيده بود، آن هم در كشوري كه تا آن زمان نمي‌دانست، اصولا وجود دارد.
او بعد از برخورد با بيماري جذام طي ديدارش از پاكستان، درمانگاه موقتي را در يك گورستان متروك در كراچي به پا كرد.
دكتر فائو اين گونه از آن زمان ياد مي‌كند: "خوب اگر در دفعه اول توجه‌تان به موضوع جلب نشود، بعيد مي‌دانم ديگر هرگز اين اتفاق بيفتد. در واقع اولين بيماري كه باعث شد چنين تصميمي بگيرم يك جوان از قوم پشتون بود. او تقريبا هم سن و سال من بود، ‌آن وقت‌ها من كمتر از ۳۰ سال داشتم. او چهار دست و پا به درمانگاه ما آمده بود. آن وقت‌ها، اين كه كسي از ميان آن همه گل و كثافت بر دست و پاهايش مانند سگي به درمانگاه بخزد، امري كاملا عادي بود."

اشك شادي
كمي بعد درمانگاه از مكان موقتش به يك بيمارستان خصوصي دو طبقه در كراچي منتقل شد و به دفتر مركزي دكتر فائو تبديل شد.
مركز مبارزه با جذام "‌ماري آدلاييد" كه اكنون ساختماني هشت طبقه است، داراي بيمارستاني‌ است كه اداره آن را بيماران سابق و كودكان آنها به عهده دارند.
شابانا‌، بيمار جذامي ۳۱ ساله كه همسر يك كالسكه‌ران است در راهرو بيمارستان در انتظار نوبتش براي معاينه است. او مي‌گويد: "من كه تب شديد و تشنج داشتم به يك بيمارستان دولتي مراجعه كردم و آنها مرا به اين جا فرستادند. درمانگاه دكتر فائو هزينه تمام آزمايشات و درمان من را پرداخت كرد. چيزي كه هيچ وقت خودم توان پرداخت آن را نداشتم. از آن موقع ۷ ماه گذشته. حالا حالم خيلي بهتر است."
دكتر فائو طي يكي از ديدارهايش از حومه حيدرآباد، "‌بوندو شيخ" كه سابقا مبتلا به جذام بود، از او به گرمي استقبال مي‌كند.
او با موهايي كه به رنگ نارنجي درآورده و در حالي كه خاك آلود است دكتر فائو را در آغوش مي‌گيرد و آن قدر در اين كار عجله دارد كه حتي كفش‌هايش را فراموش مي‌كند.
حالا او نسبتا بهبود يافته و با بيني تغيير شكل داده‌اش و پاهايي كه دچار بي حسي شده‌اند در يك كاشانه موقتي در حاشيه جاده زندگي مي‌كند.
وقتي از او مي‌پرسم دكتر فائو در زندگي‌اش چقدر مهم است، او از شوق اشكي مي‌ريزد و مي‌گويد: "بدون او ادامه زندگي من در دستان خدا بود. او يك دكتر يا يك آدم عادي نيست. او يك مادر هم نيست. او خود مسيح است."

ازدواج پاكستاني
جلب توجه رهبران پاكستان، كليد موفقيت بزرگ او در نجات جان مردم و مهار جذام در ميانه دهه نود ميلادي بود.
در ابتداي كار آنها از كمك به او طفره مي‌رفتند اما چندي بعد او را به عنوان مشاور فدرال در زمينه مبارزه با جذام برگزيدند.
او مي‌گويد: "مشاركت دولت در اين امر ضروري ‌است. كار ما مانند يك ازدواج به سبك پاكستاني‌است. اين ازدواج صورت گرفت چون لازم بود. ما هميشه با هم در حال جنگ و مشاجره هستيم اما هرگز از هم طلاق نمي‌گيريم زيرا كودكان بسياري داريم كه بايد مراقب آنها باشيم."
دكتر فائو اين موسسه را اداره مي‌كند و با داشتن شبكه‌اي قوي و گسترده از پزشكان توانسته به مبازره با بيماري سل و بيماري چشمي تراخم نيز بپردازد.
علاوه بر اين، او به ياري مردم فراموش‌شده و آوارگان بي‌شمار كشور پرداخته و به قربانيان زلزله سال ۲۰۰۵ و سيل سال ۲۰۱۰ هم كمك كرده‌ است.
اراده محكم و خدمات بي‌شائبه او دليل اين امر است كه چرا بسياري او را هم چون مادر ترزايي ديگر مي‌پندارند، راهبه‌اي متولد اروپا كه به خاطر خدماتش به فقرا و بي‌خانمان‌هاي هند جايزه صلح نوبل در سال ۱۹۷۹ را از آن خود كرد.
دكتر فائو مي‌گويد اگر چه مادر ترزا را به شدت تحسين مي‌كند و قدردان اوست اما در واقع شباهت بين آن دو ناچيز است.
او مي‌گويد كه تمركز او بر حل ريشه‌اي مشكل بوده نه فقط درمان عوارض آن. اين همان چيزي است كه در طي سالهايي كه او به فقرا، بي‌خانمان‌ها و به حاشيه راندگان پاكستان ياري رسانده همواره در نظر داشته‌ است.
او بر اين گفته است اصرار دارد: "‌مهم‌ترين چيز آن است كه ما شان مردم را به آنها بازگردانيم."

مارك لوبل  - بي‌بي سي، ‌جنوب پاكستان

 


به گزارش شیعه آنلاین به نقل از بولتن، کراوات اسلامی، ابداع یک ایده پرداز ایرانی که با الهام از شمشیر امام اول شیعیان طراحی و  حدیث «لافتی الاعلی لاسیف الا ذوالفقار» بر روی آن نوشته شده است، در اداره ثبت مالکیت های صنعتی ایران به صورت اظهار نامه ثبت شده است.
مخترع این طرح آقای همت کمیلی می گوید: طرح کراوات اسلامی بر اساس این واقعیت که در جوامع اسلامی و به ویژه در درکشور ما، بسیاری از علمای اسلامی ومراجع عظام استفاده از کراوات را به دلیل مشابهت ظاهری با غیر مسلمانان جایز نمی دانند ،ارایه شده و علاوه بر داشتن زیبایی ظاهری کراوات، مبتنی بر ارزشهای اسلامی است.این طرح به تائید برخی ار آیات عظام هم رسیده است.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به iranchristian-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به iranchristian@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته